تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:Persepolis2500Pasargade3.ogv|thumb|left|300px|شاهنشاه ایران‌زمین در برابر آرامگاه کوروش زادروز کوروش را ارج می‌نهند که پایه گاهنامه ایران شد]]
+
[[File:Empress Farah.jpg|thumb|220px|علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی]]
'''[[جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران]]''' - در روزهای ۱۷ تا ۲۶ مهر ماه ۱۳۵۰ در سی‌امین سالگرد شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر برای زنده کردن هویت ایرانی و بزرگداشت این ملت کهن و ارج به تاریخ غنی ایران، پیشاهنگ همه فرهنگ‌ها و تمدن‌های جهان برگزار شد. سی سال شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی آریامهر، سی سالی بود که برای شاهنشاه و ملت ایران دربرگیرنده سال‌هایی پر از فراز و نشیب و رنج و اشغال کشور و چندین بار خطر تجزیه شدن کشور بود. جشن‌های دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران، سرافرازی هر ایرانی که بداند از تبار جمشید است و نه از تبار تازی و مغول، جشن‌های ۲۵۰۰  سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران برای فروردین ماه ۱۳۴۲ پس از پیروزی انقلاب شاه و مردم و آزاد ساختن بیش از ۷۵٪ جمعیت ایران یعنی دهقانان که بنده و اجیر فئودال‌های سرسپرده استعمار بودند، و هم چنین آزاد ساختن نیمی از جمعیت ایران بعنی زنان ایران با تغییر قانون انتخابات و برداشتن دو شرط، یکی زن بودن و دیگر سوگند خوردن به "قرآن مجید" و دادن آزادی دین به ملت ایران و دگرگون ساختن گاهنامه کشور ایران به گاهنامه شاهنشاهی با سرچشمه شمارش از زادروز کوروش بزرگ برنامه ریزی شده بود. برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران با آشوب سرسپردگان استعمار یعنی زمینداران بزرگ و واپسگرایان و کمونیست ها در روز ننگین ۱۵ خرداد ماه ۱۳۴۲ به زمانی دیگر فرافکنده شد.  
+
'''[[شهبانو فرح پهلوی|علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی]]'''  زاده ۲۲ مهر ماه ۱۳۱۸ خورشیدی برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران هستند.  علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در ۲۹ آذر ماه ۱۳۳۸ با شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی ازدواج کردند و ملکه ایران شدند. با فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در نوروز ۱۳۴۰ فرنام « شهبانو » که واژه‌ای پارسی است و از دل تاریخ و ادبیات پارسی برآمده و فرهنگستان زبان ایران آنرا برگزیده، جایگزین واژه ملکه که ریشه تازی دارد، شد. در چهارچوب مسولیت‌های  شهبانوی ایران، دفتر مخصوص شهبانو دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به ویژه  به آموزش و بهداشت  کودکان بی سرپرست و کودکان ایران توجه فراوانی داشتند و دارند. بنیاد جمعیت کمک به جذامیان و بهکده راجی یک کار بی همتا بود. با ایجاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادبیات کودکان و هنر فیلم در ایران در فرهنگ ایرانیان دگرگونی ریشه‌ای بوجود آورد. موزه فرش ایران که در گیتی بی‌تا است و موزه هنرهای معاصر تهران که بزرگترین موزه در خاور میانه است از نوآوری‌های شهبانو فرح پهلوی می باشند. به سبب بازدیدهای داخلی شهبانو فرح پهلوی به شهرهای ایران همواره علیاحضرت با مردم گوشه و کنار کشور نزدیک بودند و پشتیبان حق و آزادی زنان ایران شدند. پس از تاجگذاری شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی آریامهر،  شهبانو فرح پهلوی  نایب‌السلطنه ایران شدند.
  
استاد فردوسی با شاهکارش شاهنامه، شاهنشاهی ایران را در اوج و شکوه و بزرگی‌اش به چامه کشید. فردوسی شاهنامه را با آغاز تاریخ در گیتی آغاز کرد و تا زمانی که زنده بود سی سال، در چامه‌های شاهنامه تاریخ ایران را بنگاشت و هویت ایرانی و زبان پارسی را زنده نگاه داشت. با جشن‌های دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران، می‌بایستی که تاریخ ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران نمایان شود و در زمان مدرن راهش ادامه یابد. جشن‌های دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران برای ایرانیان روشن می‌سازد، چه کسانی هستند، از کجا می‌آیند و چه سهم بزرگی در تمدن بشر روی کره زمین دارند. جهانیان همه این ایده را دریافتند و سیاستمداران، سران کشورها، پژوهشگران، ایران شناسان، رهبران دین‌های جهان این ایده نوبل را با سرافرازی و شادمانی پذیرفتند و همگی آمادگی خود را اعلام داشتند و از جشن‌های دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران یک پروژه جهانی ساختند. جهانیان در برابر منشور حقوق بشر کوروش بزرگ که با دادن آزادی در داشتن هر دین و یا نداشتن دین و برابری انسان‌ها با یکدیگر، سر فرود آوردند و با سرفرازی در این جشن شرکت کردند. سامانه پهلوی ایران را در جایگاه ملت‌های پیشرفته دنیا قرارداد و ایران و ایرانی را از یوغ استعمارگران رهانید، سامانه پهلوی ایران را در جایگاه ملت‌های پیشرفته  با برپایی دولت کارآ، سیستم مدرن آموزش و پرورش، بهداشت و درمان مردم ایران، پای ساخت‌های مدرن کشور، کارخانه‌های صنعتی برای تولید کالاهای مورد نیاز داخلی و صادرات، پول با ارزش قابل تعویض در دنیا، امنیت باورنکردنی در کشور، و برخورداری از احترام جهانی سیاسی قرارداد. با این  جشن‌ها نشان این که تاریخ ایران با حمله تازی به ایران آغاز نشده است بلکه با بنیان شاهنشاهی ایران به دست کوروش بزرگ، نیای بزرگ همه ایرانیان، دگرگون ساختن تقویم به تقویم شاهنشاهی با زادروز کوروش بزرگ شد.
+
فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان در گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطب‌الدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری ایشان سفیر ایران در روسیه و هلند بود. پدر فرح دیبا سهراب دیبا در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب روسیه (۱۹۱۷) یا انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ رهسپار فرانسه شد و در آنجا دیپلم دبیرستان خود را گرفت و تحصیلات عالیه خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن‏‌سیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین رضا شاه بزرگ استخدام شد.  پدر فرح دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری چنگال درگذشت. سهراب دیبا نخست فرح را هنگامی که  شش سال داشت در مدرسه ایتالیایی نام نویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و پس از کوتاهی به عنوان کاپیتن تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به سرپرستی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع و طول و دو و میدانی تهران شد. فرح دیبا در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵  نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه کرد. فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت. فرح دیبا در امتحانات دیپلم دبیرستان شاگرد اول شد و از مدرسه معماری فرانسه پذیرش گرفت. فرح دیبا کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد. شهبانو در این درباره در کتابشان نوشته‌اند: "روزهای درازی را در وزارت آموزش و پرورش گذراندم. بدون این که کسی راه چاره‌ای به من نشان دهد. حتی خود وزیر که با ما آشنا بود کاری از پیش نبرد. کلاس های درس معماری در پاریس شروع شده بود و در نخستین روزهای پاییز به سوی پاریس پرواز کردم. !!!...فرح دیبا در ۷ خرداد ۱۳۳۸ برای نخستین بار با پادشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بودند در سفارت ایران در پاریس آشنا شد. سفیر ایران در فرانسه فرح دیبا و دیگر دانشجویانی که در پاریس درس می خواندند به سفارت دعوت کرده بود و شاهنشاه دانشجویان را به حضور می پذیرند و در آن روز فرح دیبا را می بینند.  تابستان ۱۳۳۸ فرح دیبا برای گذراندن تعطیلات به تهران بازگشت. چند دیداری که فرح دیبا با شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی در خانه شهناز پهلوی در حصارک داشت، به ازدواج انجامید. نامزدی محمد رضا شاه پهلوی و فرح دیبا در ۳۰ آبان ماه ۱۳۳۸ به آگاهی همگان رسانده شد. شهبانو فرح پهلوی در کتاب خاطراتشان از روز عروسی چنین می‌نویسند:"''در روز ۲۹ آذر ۱۳۳۸ در کاخ مرمر جشن عروسی بر پا شد. سفره عقد مفصلی چیده بودند. امام جمعه تهران سوره (خطبه) عقد را خواند و از من پرسید آیا حاضرم با پادشاه ازدواج کنم؟ معمولا رسم بر آن است که عروس در پاسخ به این سوال قدری تامل کند و فقط پس از سه بار تکرار بله بگوید. اما این بار نیازی به تکرار نبود، چرا که من فورا و با چنان شعفی جواب مثبت دادم که موجب خنده حضار شد''.در ساعت پنج پس از نیم‌روز فرح دیبا "بله " می گوید و با ازدواج با شاهنشاه، رسما علیاحضرت ملکه فرح پهلوی نامیده شدند. ... در کنار پرورش فرزندان، شهبانو فرح پهلوی ریاست عالیه شماری از سازمان‌های پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفتند.  دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی تا سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دارای چهل کارمند و چهار بخش آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، رفاه اجتماعی و فرهنگ و هنر بود. ... '''[[شهبانو فرح پهلوی|زادروز علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی را تهنیت می گوییم]]'''  
 
جشن‌های دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران یک جشن جهانی بود، بهترین و خردمندترین کسان در سراسر دنیا برای این جشن کار کردند. سران کشورهای نیرومند گیتی به تخت جمشید آمدند تا در بزرگداشت جشنی که به همه جهانیان تعلق دارد شرکت کنند. سراسر ایران آذین بسته شد، فرتورها و تندیس‌های شاهنشاهان ایران برپا گردید و پرچم‌های سه رنگ شیر وخورشید نشان در اهتزاز درآمدند. شهیاد آریامهر و موزه تاریخ ایران و استادیوم آریامهر گشوده و پهنه جشن و سرور و پایکوبی و دست افشانی ایرانیان شد.
 
 
ایرانیان از آزادی‌هایی که کوروش بزرگ به مردم ایران داد آگاه هستند. با این جشن جهانی دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران، بزرگداشت آن برپا شد، ایرانیان می دانستند که برای پاسداری کشور و فرهنگ و تمدن و دارایی هایشان می باید در برابر دشمنان پدافند کنند. در ایران دو دشمن بزرگ علیه این آزادی‌ها وجود داشت و دارد، اسلامیون و کمونیست‌ها. برای اسلامیون تاریخ با اسلام آغاز می‌شود و آرمان اسلامیون این است که روزی اسلام همه جهان را فراگیرد. برای کمونیست‌ها تاریخ، تاریخ جنگ طبقاتی است و آرمان آنان برپایی دیکتاتوری پرولتاریا است تا همه جهان کمونیستی شود. جشن‌های جهانی دوهزار و پانسد سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران در این دو گروه، آتشی جهنمی برپا ساخت و از آنجا که آرمان هر دو گروه اشغال جهان است، با یکدیگر در جنگ علیه دنیای آزاد یکی شدند. پروپاگاندای اسلامی این جشن‌های جهانی را علیه اسلام خواند و هر که را در این جشن‌ها شرکت کرده بود، دشمن اسلام نامید. پروپاگاندای کمونیستی گفت که ایرانیانِ بیچاره چپاول می‌شوند تا با پول مردم جشن‌های طلایی برپا شود. اسلامیون می‌گویند هویت ایرانی وجود نباید داشته باشد اسلام باید باشد، نشان‌های اسلامی باید باشد، نه نشان‌های ایرانی و نشان شیر و خورشید و تخت جمشید. کمونیست‌ها می‌گویند هویت ایرانی و مرزهای ایران باید برداشته شود و آنچه که استالین و لنین و انور خوجه و مائو ستونگ می‌گوید باید آرمان هر کسی که در این کشور زندگی می‌کند شود و خود را ایرانی خواندن و هویت ایرانی داشتن باید از میان برداشته شود. کمونیست‌ها دشواری داشتند که مادر کمونیستی یعنی اتحاد جماهیر شوروی حضرت پادگورنی در جشن‌های بنیانگذاری ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران شرکت کرد و شاهنشاه ایران و سیاست اعلیحضرت را ستود و همکاری نزدیک شوروی با دولت ایران آغاز شد. با این کار، کمونیست‌ها که در واقع ضد دین هستند پشتیبان اصلی‌اشان را از دست دادند.
 
 
در جهنم وجودشان اسلامیون و کمونیست‌ها پیمان بستند و نوآوری‌هایی کردند:  هویت، یعنی ترکیبی از هویت اسلامی و کمونیستی  "نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی ".  در کنگره سیزدهم کنفدراسیون دانشجویان خائن ایرانی در فرانکفورت آلمان غربی که روزهای ۲۲ - ۱۸ دی ماه ۱۳۵۰ برابر با ۱۲ - ۸ ژانویه ۱۹۷۲ برگزار شد، این پیمان میان کمونیست‌ها و اسلامیون به رهبری روح الله خمینی را با رای همه تصویب و جنگ مسلحانه علیه حکومت ایران اعلام کردند. از این زمان همکاری نزدیک دانشجویان کنفدراسیون با یاسر عرفات و معمر قذافی رهبر لیبی برای دیدن دوره‌های آدم کشی، بمبگذاری و ایجاد ترس و وحشت میان مردم ایران آغاز شد. دوباره لحظه‌های سرنوشت ساز در تاریخ ایران آغاز شد. جنگ بی آغاز و بی پایان میان نیک و بد میان هوخشتر و اهریمن، میان حقیقت و دروغ، میان آزادی و بندگی و میان نور و تاریکی.
 
 
ایرانیان! همه با یکدیگر به روزهای پر از خوشبختی، شادمانی، موسیقی، دست افشانی، هلهله و رفاه و آسایش و امنیت و بدون دغدغه زندگی، روزهای با شکوهی که ایران و ایرانی از احترام جهانی برخوردار بود، روزهایی که جشن‌های ایرانی با فر و بزرگی در کشور ایران در سایه شاهنشاه ایران برپا می‌شد بیاندیشیم همه به ایران بیاندیشیم !!!...'''[[جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران|جشن‌های ۲۵۰۰ سال بنیانگذاری شاهنشاهی ایران را بخوانید، به سخنان آریامهر گوش‌فرادهید و آن را میان هم‌میهنان پخش کنید]]'''  
 
  
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۱۲ اکتبر ۲۰۱۵، ساعت ۱۴:۱۵


علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی

علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی زاده ۲۲ مهر ماه ۱۳۱۸ خورشیدی برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران هستند. علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در ۲۹ آذر ماه ۱۳۳۸ با شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی ازدواج کردند و ملکه ایران شدند. با فرمان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی در نوروز ۱۳۴۰ فرنام « شهبانو » که واژه‌ای پارسی است و از دل تاریخ و ادبیات پارسی برآمده و فرهنگستان زبان ایران آنرا برگزیده، جایگزین واژه ملکه که ریشه تازی دارد، شد. در چهارچوب مسولیت‌های شهبانوی ایران، دفتر مخصوص شهبانو دارای چهار بخش آموزش و پرورش، بخش بهداشت و درمان، بخش رفاه اجتماعی و بخش فرهنگ و هنر بود. علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به ویژه به آموزش و بهداشت کودکان بی سرپرست و کودکان ایران توجه فراوانی داشتند و دارند. بنیاد جمعیت کمک به جذامیان و بهکده راجی یک کار بی همتا بود. با ایجاد کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ادبیات کودکان و هنر فیلم در ایران در فرهنگ ایرانیان دگرگونی ریشه‌ای بوجود آورد. موزه فرش ایران که در گیتی بی‌تا است و موزه هنرهای معاصر تهران که بزرگترین موزه در خاور میانه است از نوآوری‌های شهبانو فرح پهلوی می باشند. به سبب بازدیدهای داخلی شهبانو فرح پهلوی به شهرهای ایران همواره علیاحضرت با مردم گوشه و کنار کشور نزدیک بودند و پشتیبان حق و آزادی زنان ایران شدند. پس از تاجگذاری شاهنشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی آریامهر، شهبانو فرح پهلوی نایب‌السلطنه ایران شدند.

فرح دیبا تنها فرزند فریده قطبی و سهراب دیبا بود. فریده قطبی مادر فرح دیبا اهل لاهیجان در گیلان بود و از تبار صوفی و دانشمند علوم دینی، قطب‌الدین شریف لاهیجی بود. پدربزرگ پدری ایشان سفیر ایران در روسیه و هلند بود. پدر فرح دیبا سهراب دیبا در دانشکده افسری سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت. پس از انقلاب روسیه (۱۹۱۷) یا انقلاب بلشویکی ۱۹۱۷ رهسپار فرانسه شد و در آنجا دیپلم دبیرستان خود را گرفت و تحصیلات عالیه خود را در رشته حقوق آغاز کرد. سپس به مدرسه نظامی سن‏‌سیر رفت و پس از به پایان رساندن تحصیلاتش به ایران بازگشت و در ارتش نوین رضا شاه بزرگ استخدام شد. پدر فرح دیبا در سال ۱۳۲۶ به سبب بیماری چنگال درگذشت. سهراب دیبا نخست فرح را هنگامی که شش سال داشت در مدرسه ایتالیایی نام نویسی کرد. فرح دیبا در ده سالگی به مدرسه ژاندارک تهران رفت و پس از کوتاهی به عنوان کاپیتن تیم بسکتبال برگزیده شد و سه بار تیم بسکتبال ژاندارک به سرپرستی فرح دیبا قهرمان تهران شد. در سال ۱۳۳۳ فرح دیبا قهرمان پرش ارتفاع و طول و دو و میدانی تهران شد. فرح دیبا در مدرسه ژاندارک به گروه پیشاهنگان پیوست و پس از چندی سرپرست گروه پیشاهنگی شد و در سال ۱۳۳۵ نخستین سفر خارج از کشور خود را با دیگر پیشاهنگان به کشور فرانسه کرد. فرح دیبا سه سال آخر دبیرستان را در دبیرستان فرانسوی رازی گذراند و دیپلم خود را در سال ۱۳۳۶ از این دبیرستان گرفت. فرح دیبا در امتحانات دیپلم دبیرستان شاگرد اول شد و از مدرسه معماری فرانسه پذیرش گرفت. فرح دیبا کوشش کرد که از بورس تحصیلی استفاده کند ولی موفق به گرفتن آن نشد. شهبانو در این درباره در کتابشان نوشته‌اند: "روزهای درازی را در وزارت آموزش و پرورش گذراندم. بدون این که کسی راه چاره‌ای به من نشان دهد. حتی خود وزیر که با ما آشنا بود کاری از پیش نبرد. کلاس های درس معماری در پاریس شروع شده بود و در نخستین روزهای پاییز به سوی پاریس پرواز کردم. !!!...فرح دیبا در ۷ خرداد ۱۳۳۸ برای نخستین بار با پادشاه ایران محمدرضا شاه پهلوی که برای دیدار رسمی و گفتگو با ژنرال دوگل به کشور فرانسه رفته بودند در سفارت ایران در پاریس آشنا شد. سفیر ایران در فرانسه فرح دیبا و دیگر دانشجویانی که در پاریس درس می خواندند به سفارت دعوت کرده بود و شاهنشاه دانشجویان را به حضور می پذیرند و در آن روز فرح دیبا را می بینند. تابستان ۱۳۳۸ فرح دیبا برای گذراندن تعطیلات به تهران بازگشت. چند دیداری که فرح دیبا با شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی در خانه شهناز پهلوی در حصارک داشت، به ازدواج انجامید. نامزدی محمد رضا شاه پهلوی و فرح دیبا در ۳۰ آبان ماه ۱۳۳۸ به آگاهی همگان رسانده شد. شهبانو فرح پهلوی در کتاب خاطراتشان از روز عروسی چنین می‌نویسند:"در روز ۲۹ آذر ۱۳۳۸ در کاخ مرمر جشن عروسی بر پا شد. سفره عقد مفصلی چیده بودند. امام جمعه تهران سوره (خطبه) عقد را خواند و از من پرسید آیا حاضرم با پادشاه ازدواج کنم؟ معمولا رسم بر آن است که عروس در پاسخ به این سوال قدری تامل کند و فقط پس از سه بار تکرار بله بگوید. اما این بار نیازی به تکرار نبود، چرا که من فورا و با چنان شعفی جواب مثبت دادم که موجب خنده حضار شد." در ساعت پنج پس از نیم‌روز فرح دیبا "بله " می گوید و با ازدواج با شاهنشاه، رسما علیاحضرت ملکه فرح پهلوی نامیده شدند. ... در کنار پرورش فرزندان، شهبانو فرح پهلوی ریاست عالیه شماری از سازمان‌های پزشکی، فرهنگی، ورزشی، آموزشی و رفاه اجتماعی را بر عهده گرفتند. دفتر مخصوص شهبانو فرح پهلوی تا سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی دارای چهل کارمند و چهار بخش آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، رفاه اجتماعی و فرهنگ و هنر بود. ... زادروز علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی را تهنیت می گوییم