تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ دی ۱۲۸۹ نشست ۱۹۷»
(صفحهای جدید حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = تصمیمهای مجلس [[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگ...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
'''مجلس شورای ملی ۱۴ دی ۱۲۸۹ نشست ۱۹۷''' | '''مجلس شورای ملی ۱۴ دی ۱۲۸۹ نشست ۱۹۷''' | ||
+ | |||
+ | صورت مذاکرات یوم پنجشنبه شهر محرم الحرام ۱۳۲۹ | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت قبل از غروب به ریاست آقای ذکاءالملک منعقد شد. | ||
+ | |||
+ | آقای معاضد الملک صورت مجلس روز شنبه غره را قرائت نمودند. | ||
+ | |||
+ | اسامی غائبین جلسه قبل ترتیب ذیل قرائت شد. | ||
+ | |||
+ | دکتر علی خان ـ وکیل الرعایاـ اسدالله خان سپهدار اعظم بدون اجازه غایب بودند. | ||
+ | |||
+ | حاجی امام جمعه ـ سلیمان میرزا ـ داودخان ـ با اجازه غائب بودند. | ||
+ | |||
+ | دکتر امیر خان – مصدق الممالک ـ حاج آقا ـ آقاشیخ اسمعیل شیرازی بموقع حاضر نشدند. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ در باب صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو ـ بنده اینجا در باب غیبت وکیل الرعایا عرض داشتم ایشان مدتی است این ترتیب را پیش گرفتهاند که حاضر نمیشوند و بعد اجازه از رئیس تحصیل میکنند و به اداره میفرستند که فلان مأموریت را داشته و نتوانستهام حاضر شوم. | ||
+ | |||
+ | بنده اینجا تکرار میکنم فرمایشی را که آقای حسنعلی خان در بدو مجلس کردند که وکیل الرعایا اگر میخواهد قانونش در مملکت مجری شود باید اول | ||
+ | |||
+ | خودش را قانونی کند آقا حاج وکیل الرعایا در حسن کفایتشان شکی و بنده حرفی ندارم ولی همان طور که فرمودند ایشان باید وکیل باشند یا وزیر باشند با واسطه وزارت و سفارت و حرکات ایشان به کلی مخالف یا مقام وکالت است و علاوه براینکه حرکات ایشان مخالف با وکالت است حرکات ایشان اسباب این میشود که سکته به قانون وارد میآید بنده عرض میکنم که ایشان باید حاضر شوند و در کار وکالتشان مشغول شوند والا از اینجا استعفا کنند و بروند در کار وزارتخانهها مشغول بشوند. | ||
+ | |||
+ | حاج آقا ـ در صورت مجلس شنیدم که خواندند که وزیر مالیه لایحه پنج کرور استقراض را به مجلس آورده اند پنج کرور نبوده و لایحه استقراض دو میلیون و دویست و پنجاه هزار لیره بوده و در باب غیبت دکتر علی خان هم که نوشته شده است غایب بودند خواستم عرض کنم که هیئت رئیسه هم متذکر شوند ایشان مریض بودند. | ||
+ | |||
+ | کاشف ـ بنده محض اینکه مکرر مذاکره نشود استدعا می کنم نتیجه ای در خصوص وکیل الرعایا گرفته شود. | ||
+ | |||
+ | رییس- اینکه می فرمایند نتیجه گرفته شود نتیجه معین است بنده که نمیتوانم مجبور کنم وکیل الرعایا را که استعفا بدهد ایشان خودشان باید ملاحظه بکنند و حاضر شوند. | ||
+ | |||
+ | افتخارالواعظین ـ بنده عرایض خارج از صورت مجلس دارم اجازه میفرمائید عرض کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ یکی از چیزهائی که بنده تکلیف خودم را نمیدانم همین مسئله است که آیا بنده میتوانم خارج از دستور مجلس اجازه بدهم یا خیر؟ | ||
+ | |||
+ | افتخارالواعظین ـ نظامنامه مینویسد که در اول و آخر مجلس میتوانند اجازه بدهند. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ آقای معاضدالملک فرمایشی داشتید. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه ـ بنده پریروز اینجا عرض کردم که خارج از دستور عرضی دارم و قرار شد که در آخر مجلس اجازه بدهند و آخر مجلس هم به واسطه آنکه وقت تنگ بود و وزراء آمدند کار داشتند نشد این است که امروز اجازه خواستهام که بعضی عرایض خودم را عرض کنم و تکلیف آخری را برای خودم معین کنم زیرا که اوضاع مملکت و ترتیب امور و تقاضای موکلین درهم و برهم شده است که ماها اغلب و بنده شخصا تکلیف خودم را نمیفهم برای اینکه از یک طرف اگر بخواهم بعضی اظهارات بکنم شاید بعضی تصورات بشود که قصد و غرض در کار است بنده اینجا صریحاً عرض میکنم که هیچ قصد و غرضی ندارم فقط مقصودم اوضاع مملکت و ترتیب امور است بنده امتحاناتی که میبایست داده باشم تا حالا دادهام و شاید حالا محتاج به معرفی کردن از خودم و معرفی شدن نباشم و در این مدت هم هیچ وقت نخواستهام داخل در کارهای دولتی بشوم و در اینجا که مجلس رسمیاست عرض میکنم که به هیچ وقت نمیخواهم داخل در امورات دولتی شوم و نخواهم شد ولی برای موکلین خودمان باید یک فکری بکنیم مدتی است که بعضی چیزها میشنویم و همه مثل این که کر هستیم و هیچ به گوشمان فرو نمیرود از یک طرف میبینیم که هیچ دقتی در امور نمیشود و کارها همین طور معطل میماند و به مماطله میگذرد تقریباً شش ماه بود که استرآباد حاکم نداشت و اولیای امور ابداً در صدد نبودند و درصدد نیستند که یک حاکمیرا که از یک جائی برمیدارند فوراً عوض او را معین کنند و بفرستند آنجا که نظم آنجا را عهده بگیرد و نگذارد بعضی ترتیبات پیش بیاید هی امروز و فردا کردند تا این که در چندی قبل چند نفر ترکمان که در جنگل مشغول هیزم شکنی بودند به واسطه بعضی تحریکات یا داخلی یا خارجی آمدند و رفتند سه نفر آنها را کشتند و پنج نفر آنها را زخمیکردند و از طرف دولت در این مدت هیچ اقدامینشده و از برای قاتلین چه در اینجا چه در غیر اینجا اقدامینکرده اند اگر قتلی واقع شود اگر به عدلیه رجوع بشود مستخلص میشود و میرود اگر بجاهای دیگر رجوع شود که هیچ اهمیتی به آن نمیدهند و همین طور آن را به محسامحه و مماطله میگذرانند و در حقیقه میتوان گفت که ما اجازه میدهیم به قاتلین که هر که را میخواهند بکشند و الا اگر ما این اجازه را نمیخواستیم بدهیم اقلا یک قاتل را مجازات میدادیم در استرآباد در این مدت از پنجاه سال به این طرف گویا هیچ عهدی مثل این دوره مشروطیت نبود که ترکمان اینطور مطیع باشد که هر اتفاقی که میافتاد به حکومت و دولت اظهار کند و متظلم شوند و چاره درد خودشان را از دولت بخواهند در دوره ناصرالدین شاه نظر دارم ده هزار پانزده هزار بیست هزار قشون برای امنیت استرآباد و ترکمان میفرستادند حالا ترکمانها خودشان همیشه اظهارتشان را به دولت میکنند و علاج کارشان را از دولت میخواهند ولی متأسفانه برعکس دولت هیچ نظر دقت به آنجا نمیاندازد و هیچ توجهی به آنجا نمیکند چنانچه عرض کردم شش ماه است آنجا حاکم ندارد و حکومت میخواهند و باز امروز تلگراف دیگری رسیده است که چند نفر ترکمان را که رفته بودند برای هیزمکشی چند نفر آنها را کشتند و مقصود این است که چون استرآباد تا حالا امن بوده است آنجا را بهم و آشوب بکشند تا اینکه ببینند چه نتیجه حاصل میشود و آنها که میدانند که مرتکب این کارها کیستند و مخالفت و جلوگیری نمیکنند در واقع دائره و نقشه آنها را وسعت میدهند که این کارها را بکنند شاید آنجا را هم بهم بزنند والا میبایست تا یک حاکم دیگری نفرستند به آنجا و آن حاکم نرسد به آنجا حاکم اول نباید حرکت کند هفت هشت ماه بود که خراسان حاکم نداشت بیشتر در زمان استبداد اگر یک حاکمیدر معزول میکردند حاکم دیگر که میرسید آنجا آنوقت آن حاکم حرکت میکرد هفت هشت ماه بود که خراسان حاکم نداشت ما میدیدیم که دستههای قشونی وارد آن خاک میشود و هیچ معلوم نیست که ما اینجا خواب هستیم یا بیدار هستیم در صورتی که اغلب خاک خراسان منظم است و اغتشاش نیست و این غفلت را نمیدانم مبنی بر چه ترتیبی است از طرف دیگر راجع به عربستان که وکلای عربستان را آن اظهارات را کردند و لازم نیست که من اظهار کنم و راجع به عربستان و بروجرد که چند ماه است حکومت ندارد و هر روزه اتفاقاتی آنجا روی میدهد و رعایای بیچاره آنجا و زارعین آنجا در نهایت عسرت و پریشانی هستند و شکایاتی میکنند و در این اواخر اتفاقاتی که افتاده است شاید به واسطه آن اتفاقات نتوانند بذر کنند از برای سال آتیه و نمیدانیم از برای سال آتیه آنها چه پیش میآید و همینطور سایر نقاط ایران مثل آذربایجان که یکمرتبه میبینیم رحیم خان طلوع میکند و بعضی اشخاص دیگر طلوع میکنند و هیچ اقدامینمیشود از طرف دیگر این واقعه خوابید مثل اینکه هیچ چیز نبوده است در صورتیکه ماها الان نمیدانیم در مازندران چه خبر است و چه خیالات دارند و کیها کار میکنند و برای کی کار میکنند و با استرآباد چه رابطههائی دارند و اولیای امور به کلی غفلت دارند و در خود طهران ترتیباتی که مشغولند و دارند کار میکنند یک عده ارتجاعی و هر وقت هم بوزراء میگویند جواب میگویند بلی ما هم اطلاع داریم در این مدت عدید آنچه بوزراء گفته میشود ابداً اعتنا نمیکنند و هیچ گوش نمیدهند و همان که عرض کردم میگویند ما اطلاع داریم مثلاً وقعۀ مسجد جامع که پیش آمد و پولهائی که آنجا خرج کردند و بعد از آن که متفرق شدند عوض آن که تحقیقات بکنند که این پولها از کجا بوده از کدام منشاء بود از که بود از کجا آمد بدست کی مصرف شد در هیچ موقع این تحقیقات را نکردند در صورتی که اگر تحقیق میکردند بنده یقین دارم که بعضی مطالبی عمده بدست میآمد و تکلیف دولت و ماها معلوم میشد آنها را به غفلت گذراندند و معلوم نشد دست کی در کار است و چه خیال دارند آیا دست داخلی است یا دست خارجی آیا دست خود اینها در کار است یا دست دیگری است که بچشم ما پوشیده است بعد از آن که آنها گذشت و هیچ اقدامینکردند هی میبینیم بعضی مذاکرات و بعضی نشریات داده میشود و بعضی مجامع کوچکی در داخله مشغول کارند و اقدامات مینمایند وقتی که راپورت میدهیم میگویند بله اینها هست ما مطلع هستیم لکن میخواهیم منشاء و اساس را پیدا کنیم و ماها هم همین طور این جا نشستهایم مثل این که خواب باشیم آنها هم هر چه خودشان میخواهند میکنند و هر چه به نظرشان میرسد اقدام میکنند و یک روز این جا نشستهایم میبینیم کار به جائی رسیده است که چاره از دست شما به کلی خارج شده است و نمیتوانید کاری بکنید بنده که کار را بجای خیلی بد میبینم کشیده است و میکشد باید ببینیم این طور بنظرم میآید این است که امروز آخرین تکلیف خود مرا میخواهم ادا بکنم و وکلا را مسبوق بکنم که اگر واقعاً میتوانند جلوگیری کنند از بعضی ترتیباتی | ||
+ | |||
+ | که در این شهر است جلوگیری کنند و اگر میبینید که نمیتوانید جلوگیری کنید و این وزراء گوش به حرفهای اینها نمیدهند و خود اینها با این حالت همراهی دارند و داخل در ارتجاع هستند آنوقت تکلیف سایر مردم معلوم شود که ببینند در چه حالی هستند و چه باید بکنند بنده فرداً فرد وقتی که این جا از بعضیها سئوال میکنم مخصوصاً از ابتداء از وقتی که این کابینه روی کار آمده دیدم بعضیها به کلی اظهار نفرت و تنفر میکردند و از بعضی اشخاص یا با هر کدام که صحبت میشد میگفتند که ما همراه نبودیم و بنده صریحاً عرض میکنم که آنشب که وزراء آمدند این جا معرفی شدند من حاضر نشدم و از فرد فرد وکلا هم که میپرسم میگویند ما همراه نبودیم و بنده خود مرا شخصا عرض میکنم که از اول تا حالا ابداً همراه نبودم در قبول این کابینه یعنی این وزراء و نیستم و برای این است که اگر فردا یک اتفاقی افتاد نگویند بعضیها با خیال ایشان همراه بودند این جا عقیده خود مرا اظهار میکنم و بنده تعجب میکنم از این که یک کابینه ای که وکلا اغلبشان همراه نبودند یا آنها یک دفعه شروع به این طور اقدامات میکنند که اغلبش مضر است بحال مملکت یک دفعه میبینیم بیک جاهای خیلی خطرناکی رسیده است این که برای بعضی اشخاص فرق نمیکند در دورۀ سابق وقتی که مجلس به توپ بسته شد بعضی از وکلا چه کشته شدند و چه در بعضی نقاط پراکنده شدند و چه حبس شدند به هزار قسم زحمت و مشقت و خوب بهر شکلی بود خودشان را به خارج رساندند و در رفتند و بعضی دیگر را چه انعام دادند و چه خرج راه دادند چه مواجب دادند و به اوطان خویش رسانیدند ولی بنده چون خود مرا در خطر میبینم این است که عرض میکنم بنده با این وضع حاضره هیچ همراه نیستم سایر وکلا تکلیف خودشان را میدانند و اگر میتوانند که چاره خودشان را بکنند و اگر نمیتوانند بنده میبینم که بچه روزی دچار خواهیم شد و تمام معایب آتیه به گردن این وکلاء وارد خواهد آمد و تا دامنه قیامت ماها مورد عتاب و خطاب و مذمت و ملامت بلکه لعن داخله و خارجه خواهیم بود و تمام مردم به ما بد خواهند گفت خصوصاً اشخاصی که بعد از پنجاه سال خواهند آمد و خواهند گفت این اشخاص بودند که حقوق اسلام را برای مال پایمال کردند و از دست دادند زیرا امروز تمام ملت اسلام نظرشان به این پارلمان است و اغلب مسلمانان نظرشان به اینجاست زیرا اگر اینجا در یک خطری واقع شود تمام مسلمانها به ما بد خواهند گفت خارجه که بد خواهند گفت که سهل است تمام مسلمین بد خواهند گفت پس خوب است یک قدری گوشمان را باز کنیم و نظرمان را بدور نیندازیم و ببینیم تکلیفمان چیست اگر میتوانید فکر و علاج صحیحی بکنید و به موکلین خودتان هم دردسر ندهید در این موقع تلگراف انجمن ایالتی آذربایجان بعبارت ذیل قرائت شد: | ||
+ | |||
+ | توسط حضرات مبعوتین محترم آذربایجان مقام مقدس دارلشورای کبری شیدالله ارکانه کابینه مقام هیئت کابینه وزراء داشت شوکتهم از اقدامات دیروزه انجمن ایالتی که همواره برخیریت مملکت است حضرات مجتمعین بکلی متفرق سکونت تام حاصل و امنیت برقرار است خاطر شریف اولیای دولت و امنای ملت از هر جهه مطمئن و آسوده باشد انجمن ایالتی. | ||
+ | |||
+ | راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی نیز بعبارت ذیل قرائت شد: | ||
+ | |||
+ | راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی روز پنجشنبه ۳ محرم ۱۳۲۹. | ||
+ | |||
+ | آقای حاج وکیلالرعایا تقاضای مرخصی یک هفته برای رسیدگی به کارهای شخصی خود نموده بودند چون هفته آینده مجلس برای مراسم تعزیه داری رسماً تعطیل است لهذا کمیسیون عرایض این مطلب را محتاج به رأی ندانست ولی برای هفته بعد از این به اکثریت قبول نشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ حالا اگر وکیل الرعایا برای یک هفته دیگر بخواهند مرخصی بگیرند خوب است که عریضه خودشان را تجدید بکنند چون این هفته تعطیل داریم در این صورت محتاج به رأی گرفتن در این راپورت نیستیم مگر اینکه برای هفته بعد اجازه مرخصی بخواهند. | ||
+ | |||
+ | کاشف ـ مذاکراتی که اینجا آقای معاضدالسلطنه فرمودند اولاً لازم بود قبلاً جزو دستور شده باشد و حالا که خارج از دستور مذاکره شد لازم بود که اینجا اجازه بدهید مذاکره شود چون خیلی مذاکره شود و در ضمن فرمایشاتشان که بعضی مذاکرات فرمودند لازم بود اجازه بدهید مذاکره شود و اگر اجازه داده نشود نمیدانم مقصود از این اظهارات چیست و چه نتیجه میخواهند از این اظهارات خودشان بگیرند اگر مقصود وقت تلف کردن بود ایشان هیچ وقت از اشخاصی نیستند که بخواهند وقت مجلس را تلف نمایند و نظریه اهمیت این مطلب بنده عقیدهام اینست که اگر از این مذاکرات نتیجه بگیریم بهتر باشد و اگر فرضا قانون دیوان محاسبات را وضع کنیم و بدانیم که قوه مجریه را به عکس آن چیزی که مقصود ما بوده عمل میکنند و کلیه ما هر چه زحمت کشیدهایم از زحمات خودمان نتیجه نبردهایم در صورتی که غرض نداشتهایم و امروز میبینند مردم که چهارده ماه است ما زحمت میکشیم و نتیجه حاصل نشده است در این صورت بنده خیلی زیادی میبینیم که سایر قوانین را اینجا بخوانیم و از برای اینکه وقت تلف نکرده باشیم و بیهوده زحمت نکشیده باشیم اول باید در این خصوص یک نتیجۀ قطعی بگیرند که این مذاکراتی که شد اگر راجع به شخص بنده بوده است معلوم شود و اگر راجع به سایر وکلا است که آن را هم موکلین ما بدانند و رفع تهمت از سایرین بشود و اگر این مطالبی را که میگویند راجع به ما نیست و از اعمال و بعضی نظریات هیئت مجریه است ما باید تبرئه ذمه خودمان را بنمائیم بنده صرف نظر میکنم از ملتخواهی و وطنپرستی و سایر چیزهائی که لازمه یک نماینده است لکن نتیجه این همه زحمات و این چهارده ماه وقت تلف کردن را بنده میخواهم بدانم مکرر بنده در این جا عرض کردم که ما باید متوجه نتیجه باشیم متوجه افکار ملت باشیم مردم که این قدر زحمت کشیده اند آسایش و راحت میخواهند اگر آسایش و راحت نباشد آنها ابداً نمیفهمند مشروطیت چیست و ثمرات آتیه مشروطیت را نمیتوانند حس بکنند البته ما خودمان خوب ملت خودمان را میشناسیم و مکرر بنده از ماه شوال به این طرف استعفا دادهام و اجازه خواستهام که بلکه رفع مسئولیت از خود کرده باشم استعفای بنده پذیرفته نشده است و اجازه داده نشده است البته تا آن ساعتی بنده که امیدوارم و بدانم که نتیجه دارم باید خدمت بکنم ولی از آن ساعتی که مأیوسی حاصل شد آنوقت هر کس در آن خدمتی که به او رجوع شده است مماطله کند بنده آن را خدمت نمیدانم بلکه آنرا خیانت میدانم از این جهه بنده سعی میکنم که از این اظهارایکه شده است نتیجه گرفته شود زیرا ما هر چه تصور میکنیم قوه مجریه ما برخلاف کارهای وطن پرست به رفتار میکنند و ابداً ماها در صدد جلوگیری نیستیم و آنها به اسم وکیل و به اسم مجلس و به اسم عموم ملت پرستان اقدامی میکنند که ماها به کلی از آنها بی خبر هستیم و ما باید بفهمانیم به مردم اینطوری که به ما میگویند این طور نیست و در صورتی که در حضور شما بعضی نسبتها به شما میدهند و شما ساکت هستید ابداًً مردم مقصر نیستند بنده خیلی تعجب میکنم از اینکه وقتی که من خائن نیستم چرا باید یک چیزی را که درباره من میگویند من در مقام رفع این گفتگوها نیستم و نمیخواهم رفع توهمات بشود بنده عرض میکنم اگر بنده خیانت کردهام به اسم بگویند خیانت کرده و اگر دیگری خیانت کرده است همین طور بگویند که فلان شخص خیانت کرده است و به لفظ وکلاء بگویند هر کسی به لفظ وکلاء بگوید بنده عقیدهام این است که موافق کسیکه خورده است و خیانت کرده است زیرا در قسمنامه قسم خورده است مادامیکه در این خدمت هستم به مجلس و مجلسیان صدیق و راستگو باشم و خیانت نکنم بنده این لفظ وکلاء را از هر کس باشد بطور عموم استعمال کند خیانت میدانم خواه از یک روزنامه نگار خواه از یک نماینده باشد به این جهه بعد از این هر کس لفظ وکلاء را بگوید این شخص مسلماً خائن وطن است اینکه در هر مجلس و محفل مذاکره میشود و میگویند وکلا چنین و چنان کرده اند این خیانت است و اسم این را تربیت میگذارند بنده میگویم اگر آن شخص راست نمیگوید باید اسم ببرد که فلان وکیل است یا فلان شخص است که این خیانت را کرده است بنده بهیچوجه نمیتوانم این اظهارات را بپذیرم چنانچه در چندی قبل در هیئت رئیسه استعفای خودم را تقدیم کردم معذلک پذیرفته نشد و با این ترتیبات عرض میکنم اگر یک ترتیب صحیح داده شود با کمال افتخار حاضرم بپذیرم و بسر خدمت خود باشم و اگر ترتیبی داده نشود بنده مجبورم یعنی آن قدر از من ساخته است که خودم استعفا کنم و عرض میکنم باز که لازم است در این خصوص مذاکره شده نتیجه حاصل شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ گویا بعضی از آقایان میل دارند که در این خصوص مذاکره شود چون این مطلب جزء دستور نبوده است برای اینکه بر هیئت رئیسه هم ایرادی نشود خوب است رأی بگیریم اگر میخواهند که در این موضوع مذاکره شود مذاکره میکنیم. | ||
+ | |||
+ | وحیدالملک ـ موضوع چیست. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه ـ موضوع اینست که یک دسته جمع شدهاند و در تخریب اساس مملکت دارند سعی میکنند و اسباب همه قسم مخاطرات از برای ما و اهالی مملکت موجود کردهاند غرض از مذاکره این است که اگر وزراء در اینجا قول صریح دادند تا چند روز دیگر میتوانند کاری بکنند که رفع این مفسدین بشود بسیار خوب والا بیخود ما خودمان را معطل نکنیم شما اینجا قانون دیوان محاسبات مینویسید که بعد از ۲۰ سال دیگر بدرد شما خواهد خورد یا نخواهد خورد بنده عرض میکنم اول اساس مملکت را درست کنید بعد بروید سر فروعش و قوانینش ببینید مملکت در چه حال است. | ||
+ | |||
+ | حسنعلی خان ـ آقای معاضدالسلطنه بطور کلی یک بیاناتی فرمودند که بنده هم اغلب آنها را تصدیق میکنم از اینکه در این مدت واقعاً بطوری که دلخواه ملت و ما بوده است امورات پیشرفت نکرده است در این حرفی نیست ولی در اینجا ما در رأی در چه میگیریم اگر رأی میگیریم در اینکه داخل در مذاکرات شویم بنده عرض میکنم که موضوع چیست در این خصوص به عقیده بنده نمیشود مذاکره کرد مگر اینکه یک طرفی داشته باشیم که با آنها طرف شویم که این مطالب را روبروی آنها بگوئیم خودمان مکرر تجربه کردهایم که در مجلس خصوصی و در اطاق تنفس بعضی از نمایندگان نسبت به کابینه حرفی آوردهاند و همان کافی بوده است از برای اینکه هیئت کابینه را متزلزل بکند و وقتی که ما در مجلس شورای ملی این عنوانات را بکنیم این طبیعتاً هیئت وزراء را متزلزل میکند وقتی که ما در مجلس شورای ملی این عنوانات را بکنیم بنده عرض میکنم این هیئت وزراء یا یک هیئت وزراء دیگر هیچ اهمیتی ندارد که این هفت نفر برداشته شود و یک هفت نفر دیگر برای مملکت انتخاب شوند لیکن یک اصلی را باید در نظر داشت و آن اصل این است که تمام دنیا آنرا اتخاذ کرده اند و مادم که هیئت وزرائی در مملکت باشند که اکثریت مجلس شورای ملی با آنها نباشد امکان عقلی ندارد که آن وزراء بتوانند کار بکنند بنده آنطور که حس میکنم مطابق جرایدی که میخوانیم و مذاکراتی که بین خودمان میکنیم چنین حس میکنیم که این وزراء یعنی این هیئت اگر یک وزرای قانونی بودند میبایستی بیایند به مجلس و رأی اعتماد از مجلس بخواهند والا به این ترتیب بنده شخصاً تصور میکنم که این مذاکرات هیچ فایده نخواهد کرد اگر اینجا یک ساعت حرف بزنیم فقط خودمان را خسته و وقت مجلس را تلف کردهایم و این حرفها اسباب این میشود که آنها کنار میروند بدون اینکه ما یک کابینه حاضر داشته باشیم پس خوب است آنها را بخواهیم و ایراداتی که داریم در حضور آنها بگوئیم بعد هم یک رأی بگیرید و یک رأی بدهید یا رأی در بقای آنها خواهید داد که آن وقت آنها باز مشغول کار میشوند یا اینکه عدم اعتماد را نسبت به آنها اظهار میکنید و آنها هم میروند پی کار خودشان و یک هیئت دیگری میآیند مشغول کار میشوند در هر حال بنده عرض میکنم مملکت مشروطه قانونی باید یک هیئت وزرائی را داشته باشد که اکثریت مجلس را داشته باشد و آن اکثریت ثابت باشد والا امکان عقلی ندارد که ما یک قدم رو به اصلاح بگذاریم. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ باید رأی گرفت در اینکه در این خصوص وارد مذاکره بشویم یا خیر. | ||
+ | |||
+ | بعضی گفتند با حضور وزراء را قید کنید. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ وزراء را خبر میکنیم تشریف بیاورند البته وکلا حق دارند وزراء را بخواهند سئوال و استیضاح نمایند حالا رأی میگیریم در اینکه در این خصوص داخل مذاکره شویم کسانی که مذاکره در این موضوع را تصویب میکنند قیام نمایند تصویب نشد. | ||
+ | |||
+ | ادیب التجارـ چون یک قسمت از اظهارات آقای معاضدالسلطنه در اینجا طوری شد که این وزراء از امروز دیگر نمیتوانند کار بکنند بطوری هم که احساس کردیم اگر وزراء حاضر شوند قدری صحبت شود و آنها هم محظورات خودشان را بگویند بهتر است و یک رأی در اعتماد به آنها گرفته شود والا یک بحران بزرگی در این مملکت واقع میشود. | ||
+ | |||
+ | در این موقع راپورت کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت گردید: | ||
+ | |||
+ | در روز دوشنبه ۲۸ ذیحجه کمیسیون بودجه در تحت ریاست آقای میرزا مرتضی قلی خان منعقد گردید از بابت مالیات کسنویه و معزآباد یزد وزارت مالیه شرحی نگذاشته بودند که از قرار تصدیق انجمن ولایتی و حکومت یزد و تحقیقاتی که وزارت مالیه از خارج نموده این دو قنات به کلی خشکیده و از میان رفته و منافع این دو محل منحصر به سالی یکصد و پنجاه تومان است که از مرتع این دو محل و مزارع دیگر جنب آن دریافت میشود وزارت مالیه پیشنهاد کرده نصف مالیات این دو محل فعلاً به تخفیف مقرر شود که مالکین آن در صدد آبادی برآیند و پس از آنکه آباد و قادر در پرداخت تمام مالیات شود تماماً دریافت خواهد شد کمیسیون بودجه پس از تحقیقاتی که در این باب نموده به اتقاق آراء حاضرین پیشنهاد وزارت مالیه را تصویب مینمایند که فعلاً مبلغ چهار صد تومان از هشتصد تومان اصل و فرع مالیات کسنویه به تخفیف مقرر شود و زیادتر مطالبه ننمایند تا پس از آبادی این دو قنات ترتیب جدیدی در آن داده شود. | ||
+ | |||
+ | مخبر کمیسیون سلیمان ابن محسن | ||
+ | |||
+ | سردار اسعد ـ بنده پیش از آنکه داخل دستور شوند اجازه خواسته بودم قدری تعویق افتاد و عرض بنده این بود که در باب عدلیه میخواستم حرف بزنم وضع عدلیه ما خیلی بد است و تمام طبقات را متنفر کرده است و افکار مردم را مغشوش نموده و مردم عوام که معنی مشروطه و عدالت را نمیدانند خیال میکنند که از عدلیه حاصل شده است به واسطه مشروطه است و حال آنکه هیچ دخلی به مشروطه ندارد البته باید در هر مملکتی عدلیه باشد و آن عدلیه را باید کاملاً تصفیه بکنند و ما چون در مملکت عدلیه نداشتیم و به تازگی تأسیس شده است پس باید حالا که اول عدلیه است شروع به اصلاح او کرد و مدتها لازم است که این عدلیه تصفیه بشود اما بدبختانه در این دو ساله که عدلیه تأسیس شده روز بروز وضع عدلیه بدتر شده است و هیچ امید بهبودی در آن نیست مثل اینست که آتشی بیک خانه بیفتد و کم کم سرایت بیک خانه دیگر بکند و بیک شهر برسد و هر دفعه که به ساکنین شهر بگویند که آتش افتاده است و میسوزاند جواب بگویند صبر کنید ما فکر را میکنیم ما فکر اساس و تسویه کلیه کارها هستیم بنده عرض میکنم تا آتش به تمام شهر نرسیده اول جلو آتش این یک محله را بگیرید تا اینطور به تمام مردم بد نشود و اینطور مردم به فریاد نیایند و این قسم تمدی به مردم نشود و خیلی از مردم الان در میان شهر افتادهاند و هر روز در حرف بد زدن هستند این کار با وکلاء است اگر باید عدلیه را تعطیل کنید اگر تعطیل لازم نیست اقلاً جلوگیری این معایب را بکنید و هر فکری دارید بکنید در هر صورت با این عدلیه و وضع این شهر وضع مردم و انزجار آنها را بطوری میبینیم که عاقبت درستی ندارد و وضع بسیار بدی میبینم استدعا میکنم از وکلای محترم که در این کار هر چه زودتر اقدامیکنند اگر امروز بشود بهتر از فرداست زودتر یک جلوگیری از عدلیه بکنید. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ در باب عدلیه در کمیسیون پروگرام چیزی نوشته شده داده ام طبع و توزیع بکنند مابین نمایندگان وقتی توزیع شد آنوقت در آن باب مذاکره میکنیم. | ||
+ | |||
+ | شیخ غلامحسین ـ این راپورتی که خوانده شد بنده گمان میکنم که از وظیفه مجلس خارج است بجهت اینکه استدعای تخفیف چهارصد تومان از مالیات مطابق مادۀ ۹۱ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی باید تخفیف پس از آنکه انجمن ایالتی و ولایتی تصدیق نمود به توسط ایالت به وزارت مالیه داده شود و وزارت مالیه که تصدیق کرد این تخفیف داده میشود هیچ لازم نیست که به کمیسیون بودجه و به مجلس بیاید مجلس رأی بدهد مادۀ ۹۱ قانون هم حاضر است میخوانم مادۀ مذکور را قرائت نمود و گمان میکنم این مطلب سابقه هم دارد یک چنین راپورتی سابقاً آمد به مجلس گویا نسبت بیکی از محلهای خراسان بود که مجلس او را برگردانید که باید انجمن ایالتی تصدیق بدهد و یا به تصدیق وزارت مالیه این تخفیف باید داده شود. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزاـ اینکه آقا شیخ غلامحسین میفرمایند گمان نمیکنم این مسئله وظیفه مجلس باشد فراموش فرمودهاند اصل قانون اساسی را که جز تعدیل مالیات و تخفیف هیچ کم و زیادی در مالیات صورت نمیگیرد مگر به تصویب مجلس شورای ملی بلی آن فصلی که خوانده شد راجع به ترتیب تحصیل اجازه است که به چه ترتیب ممکن است تحصیل کرد آن اجازه را یعنی یک وقتی که بخواهند یک تخفیفی به یک آبادی بدهند انجمنی که در آنجا هست و اعرف به حال آنجا هست اگر تخفیفی لازم داشت و پس از تحقیق خودش لازم دانست آن تخفیف را تصدیق میکند و میفرستد به وزارت مالیه پس از تحقیقات اگر مالیه آن تصدیق را تصدیق کرد و صحیح دانست میفرستد مجلس و در هر صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | |||
+ | باید که در خصوص تخفیف و عدم تخفیف آن نقطه رأی بدهد در هر صورت راجع به مجلس است و از وظائف مختصه مجلس است و اگر این ترتیب را که خواندند بدست بگیرند یک عدم مرکزیت کلی بدست خواهد آمد و یک عدم مسئولیت کاملی هم در مملکت پیش بیاید که انجمنها بیک ترتیبی تصدیق تخفیفاتی ندهند و یک هرج و مرجی بدست خواهد آمد که اصلاح آن به هیچ وجه ممکن نیست و در همین موضوع بخصوص هم مطابق همین ترتیب معمول شده است که وزارت مالیه تصدیق کرده و نوشته است و فرستاده است که این دو محل به واسطه خشکی این دو قنات نمیتوانند این هشتصد تومان را بپردازند تقاضای یک تخفیفی کرده و آن تخفیف را مالیه با آن پیشنهادی که تصویب کرده است به مجلس فرستاده است کمیسیون بودجه هم پس از تحقیقات و رسیدگی چون میبیند که این قنات خشک شده است و امروز هم آن تعدیل عملی که باید بشود به این زودیها دست نمیدهد خواسته است که آنقدری که ممکن هست مالیات بدهند و همان است که انجمن ولایتی تصدیق کرده است و علاوه بر آن تصدیق دیگری هم هست از حکومت که آنها هم تصدیق کردند که یک همچو تخفیفی داده شود و با این ترتیبات کمیسیون بودجه رأی داده است که این تخفیف را به این دو محل بدهند تا زمانی که آباد شود وقتی که آباد شد آن وقت مالیات آنجا را تمام بدهند حالا بسته است به رأی مجلس اکثریت مجلس اگر قبول کرد که این تخفیف داده میشود و اگر رد کرد داده نمیشود. | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو ـ بنده لازم دانستم در باب این محل خاطر نمایندگان را مسبوق بدارم اصلاً این کسنویه دهی است که دارای دو رشته قنات بوده است یک رشته آن در شصت سال قبل و یک رشته دیگر در چهل سال قبل خشک شده است و اهالی کسنویه آنهائی که توانستند فرار کنند گذاشته فرار کردند و کسانی که در آن جا ماندهاند محض بعضی موقوفاتی که در آنجا بوده است ماندهاند و حتی از جاهای دیگر وجه بدست آورده و موقوفات آنجا را بعمل میآورند حتی آب حمام و آشامیدنی آنها از چاه پنجاه شصت زرعی کشیده میشود چندین سال است که به این درد مبتلا شدهاند اهالی کسنویه منحصر شدهاند به بعضی پیرمردان و پیرزنان و شغلشان این است که میروند در؟ کار میکنند و از چهل سال به این طرف اینطور شده است میتوانم عرض کنم عقب افتادن تجدید مالیات واقعاً یک ظلم فاحشی میشود به جاهائی که هیچ حاصل ندارند و باید بدهند و بعضی املاکهائی که جدید البنا و تازه احداث شده چیزی نداده و نمیدهند بنده خیلی لازم میدانم که تخفیفی به آنها داده میشود برای اینکه اصلاً قناتی ندارد تا اینکه مالیاتی بدهند. | ||
+ | |||
+ | حاج سید ابراهیم ـ بنده عرض میکنم گویا لوایحی که چاپ میشود برای اینست که اینطور مذاکرات جزئی نشود و این یک مطلبی است که انجمن ولایتی با حکومت وزیر مالیه گفتگو کردهاند و تصدیق دادهاند که این تخفیف لازم است دیگر این همه مذاکرات لازم ندارد. | ||
+ | |||
+ | پس اگر مخالفتی نیست خوب است اظهار بکنند. | ||
+ | |||
+ | آقای شیخ حسین یزدی ـ بنده میخواهم عرض کنم که بعد از این چهار صد تومان دیگر را کی میدهد تحقیقاً این قناتش خشکیده است رئیس وزیر مالیه چهار صد تومان را پیشنهاد کرده است که تخفیف بدهید بیش از این نمیتوانیم رأی بدهیم جنابعالی اگر اطلاع دارید که محل ندارد با وزیر مالیه مذاکره کنید پیشنهاد کند. | ||
+ | |||
+ | حالا رأی میگیریم کسانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون بودجه را که تصویب کرده است این چهار صد تومان تخفیف را که ورقه سفید بیندازند. | ||
+ | |||
+ | شروع به اخذ رأی گردید. | ||
+ | |||
+ | معاضدالملک ـ عدۀ نمایندگان حاضر (۷۲) ورقه سفید علامه قبول (۶۲) امتناع [۱۰] . | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ به اکثریت تخفیف چهارصد تومان تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | اسامیاشخاصی که تصویب کرده اند، آقامیرزا ابراهیم خان – آقاشیخ علی شیرازی – آقامیرزا ابراهیم قمیـ رکن الممالک – لسان الحکماء حاج شیخ علی خراسانی آقای سیدحسین کزازی آقا میرزا داودخان آقاسید جلیل علی زاده – ابوالقاسم میرزا فهیم الملک – آقا میرزا پانس دهخوارقانی – آقامیرزا رضای مستوفی – آقاعبدالحسین بروجردی – معین الرعایا لواءالدوله انتظام الحکماء – معاضدالملک – آقاشیخ اسدالله خیابانی – دکتر حیدر – میرزا حاج شیخ الرئیس مشیر حضور دکتر اسماعیل خان آقا شیخ ابراهیم زنجانی شیبانی حاج مصدق الممالک حاج آقای شیرازی میرزا محمدنجات صدرالعماء افتخارالواعظین دکتر امیرخان آقاسیدحسین اردبیلی سردار اسعد وکیل التجارطباطبائی ارباب کیخسرو آقا میرزا رضای نائینی حاج عزالممالک آقاسیدمحمدباقر ادیب ضیاء الممالک نجم آبادی بهجت مناصرالسلطان آقاشیخ غلامحسین آقامیرزامرتضی قلی خان حاج سیدنصرالله سلیمان میرزا معاضدالسلطنه حاج میرزارضاخان متین السلطنه ذکاء الملک دهخدا محمدهاشم میرزاهشترودی حاج سیدابراهیم حاج محمدکریم خان قشقائی آقاسیدحسن مدرس آقاشیخ حسین یزدی آقامحمدبروجردی در این موقع راپورت کمیسیون بودجه ایضاً بمضمون ذیل قرائت شد: | ||
+ | |||
+ | کمیسیون بودجه به تاریخ ۲۲ شهر ذیحجه ۱۳۲۸ سه ساعت به غروب مانده و در تحت ریاست آقامیرزا مرتضی قلی خان تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | لایحه وزارت امور خارجه و معارف راجع به مخارج مسافرت چهار نفر شاگردان فارغالتحصیل مدرسه سیاسی که کمیتۀ اتحاد و ترقی ایران در پاریس تقاضا نمود که بفرستند به پاریس و در آنجا داخل عملیات شوند مخارج تحصیل آنها را کمیته در آنجا خواهند پرداخت قرائت نمود وزارت خارجه و معارف برای هر یک از شاگردان مزبوره یکصد و پنجاه تومان تصویب نمودند که یکصد تومان مخارج راه و پنجاه تومان مخارج ابتدائی ورود آنها بشود کمیسیون بعد از مذاکرات لازمه تصویب مینماید. ششصد تومان برای مخارج مسافرت چهار نفر شاگردانی که وزارت خارجه و معارف معین نموده اند مطابق پیشنهاد وزارتین پرداخته شود مخبر سلیمان ابن محسن | ||
+ | |||
+ | افتخارالواعظین ـ گویا از پولهائی که در تصویب او هیچ تلگرافی نداشته باشند و بدون مذاکره تصویب خواهند فرمود همین تصویب ششصد تومان است که باید بروند تحصیلات خودشان را در پاریس تکمیل نمایند و در صورتیکه باقی مخارج تحصیلاتشان را کمیته اتفاق ترقی آنجا بدهند هیچ حرفی نیست ولی یک مسئله ای است که ناچارم اینجا عرض کنم که این چهار نفر شاگردی که معین شده است اینها کیها هستند و ترتیب و تفصیل آنها چطور است و از این شاگردانی که در مدرسه سیاسی تحصیل میکنند کدام هیئت اینها را امتحان کرده اند که قابل هستند که ما قاطع باشیم بر این که مستعدتر و بهتر و حاضرتر از اینها برای تحصیل نداریم اولاً بنده نمیدانم و نمیشناسم که این چهار نفر کیها باشند و در چه تحصیلتشان چیست در صورتی که بنده عرض میکنم که این پول را بدون گفتگو تصویب باید کرد ولی باید تصور کنیم که آیا در میان شاگردان مدرسه سیاسی حاضرتر و عالمتر از اینها بوده یا نبوده و دیگر اینکه این چهار نفر به امتحان کدام عده معین شده اند و میروند و تصویبشان را کدام مدرسه نموده و کدام وزارتخانه این چهار نفر را تصدیق کرده است. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزاـ اول باید آقای افتخارالواعظین را متذکر بکنیم که به هیچ وجه حق ما نیست که بدانیم این چهار نفر کیها هستند بهتر اینکه نمیدانیم زیرا که در وقت رأی دادن خوب است که رأی بدهیم برای چهار نفر هر کس باشد نه چهار نفر معین که آنجا نظریات اشخاص هم متذکر شود هیچ لازم نیست که مجلس شورای ملی بداند که این چهار نفر کیها هستند یک کمیته اتحاد و ترقی در خارج همراهی با معارف این مملکت را میکند و چهار نفر از ما خواسته اند که مخارج تحصیل آنها را بدهند که تحصیل کنند و بعد در ادارات قدری خدمت کنند همین که علماً و عملاً حاضر شوند برای ما بفرستند که داخل در کار شوند که ما یک قدری از احتیاجتمان کم شود و آنها را قبول کنیم در ادارات از برای اینکه خدمت به مملکت ما بکنند و لازم نیست که این چهار نفر را بدانیم کیها هستند برای اینکه آقای افتخارالواعظین قدری بدانند عرض میکنم مطابق پیشنهادی که از آقای وزیر امور خارجه و معارف شده است این چهار نفر از مدرسه سیاسی انتخاب خواهد شد یا انتخاب شده باشد هیچ به مجلس ربطی ندارد مجلس همین قدر باید بداند چون در لایحه وزارتین خارجه و معارف نوشته شده است که این چهار نفر از مدرسه سیاسی انتخاب خواهد شد و مجلس باید رأی بدهد برای مخارجی که برای مسافرت آنها داده میشود و تصویب کند که داده شود که این چهار نفر بروند آنجا تحصیل کنند فقط یک مختصری مخارج برای راه آنها تصویب بکند و آن چیزی که اینجا نوشته شده است مجدداً تکرار میکنم که آن چهار | ||
+ | |||
+ | |||
+ | نفر از مدرسه سیاسی خواهد بود و به هیج وجه وظیفه ما نیست که بدانیم این چهار نفر چه اشخاصی هستند و درجه تحصیلتشان چیست و به انتخاب چه بوده انتخاب کرده اند یا انتخاب نکرده اند وظیفه ما این است که نظارت داشته باشیم که آنها را بفرستید غیر از این کار نداریم و مستدعی هستم از آقایانی که بعد از این اجازه خواهند خواست در موضوع راپورت کمیسیون بودجه و به لزوم دادن این وجه یا عدم لزوم صحبت بفرمایند والا داخل درجه تحصیل یا انتخاب با اینها کیها هستند بشوند خارج از موضوع است. | ||
+ | |||
+ | مشیر حضور ـ نمایندگان محترم آن ششصد تومان که برای مخارج مسافرت چهار نفر پیشنهاد شده است بدون مذاکرات بنام سعادت آتیه وطن تصویب بفرمایند و در این باب از کمیته اتحاد و ترقی که این اقدام معارف پروانه را کرده اند تشکر میکنم و به عقیده بنده این است که اولیای دولت به این مسئله اهمیت داده یک لایحه به مجلس پیشنهاد شود که ده دوازده نفر دیگر را بفرستند برای تحصیل که آن خیلی لازم است برای وطن ما. | ||
+ | |||
+ | وکیل التجارـ بنده تمام فرمایشات مخبر محترم را همراهم مگر یک نقطه و آن این است که شاگردانی که حرکت میکنند باید یک اشخاصی نباشند که خودشان و اولیای امورشان استطاعت داشته باشند در صورتی باید این وجه داده شود که اولیای آنها قوۀ دادن مخارج آنها را نداشته باشند والا اگر اولیای آنها بتوانند آن وقت به این جور اشخاص بی جهه نباید پول داد البته خودشان و اولیای آنها میتوانند مخارج خودشان را بدهند تا این اندازه را بنده عرض میکنم دیگر بسته برای مجلس است. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا ـ هر چند از هم خارج از موضوع است و لیکن خیلی خوب نظری است که از فقره ای انتخاب بکنند لیکن در صورتی که تساوی شرط موجود باشد یعنی دو نفر تحصیل کرده باشند و قابل تحصیل و تکمیل بوده باشند یکی غنی و یکی فقیر البته در تساوی و قابل بودن فقیر مقدم است چون غنی میتواند اداره کند کار خودش را یا پدرش میتواند اسباب تحصیل او را فراهم کند ولی دو نفر هست یکی تمام شرایطش یعنی از حیث تحصیل تکمیل است دیگری به آن درجه نیست ما نباید فقط برای اینکه غنی است بیائیم برای اینکه باید از فقراء باشند آن فقیر تحصیل نکرده را بفرستیم ولی شخص قابلی که فقیر باشد ما او را انتخاب میکنیم معلوم است این یک نظری است که وزارت معارف باید بکند حالا هم تذکرش به موقع خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | وکیل التجار ـ مقصود بنده این نبود که کلاً از فقرا انتخاب شوند و از اغنیاء کسانی که قابل باشند نداریم بنده عرض کردم اینهائی که انتخاب میشوند گر فقیرند که باید این وجه داده شود و اگر غنیها هستند میتوانند اولیای آنها مخارج آنها را بدهند دیگر لازم نیست پول مخارج به آنها داده شود. | ||
+ | |||
+ | حاج سیدابراهیم ـ در کمیسیون بودجه آنوقتی که مذاکره میشد مخبر تشریف نداشتند عرض میکنم که مذاکره شد کسانی که فرستاده میشوند از فقراء هستند بعضی از اشخاص که مکنت داشتهاند رفتهاند و امتحان دادهاند معذالک برای اینکه مکنت داشته باشند آنها را قبول نکرده اند و این چهار نفر را از روی دستورالعمل آنها اشخاصی که دارای مکنت نبوده اند معین شدهاند معطلی هم ندارد بجز همین تصویب مخارجشان. | ||
+ | |||
+ | افتخارالواعظین ـ بنده عرض کردم در صورتی این وجه را باید تصویب کرد که این اشخاص امتحان کرده شوند بنده میدانم که وظیفه مجلس نیست ولی باید بدانیم که بچه هست که حاضرتر است برای تحصیل و عاملتر است ولی به واسطه اینکه فقیر است او را انتخاب نمیکنند ولی به واسطه اینکه فقیر نیست و انتسابی به جائی دارد و درجه تحصیلشان بعد کمال نیست به بعضی ملاحظات او را انتخاب میکنند و میفرستند حال آنکه درجه تحصیلشان به درجه او نیست و اولیای امور آنها میتوانند مخارج آنها را بدهند بنده مقصودم این بود که ما باید بدانیم که چهار نفری را که میفرستند در میان شاگردهای مدرسه سیاسی از آنها حاضرتر و عالمتر کسی نیست آن وقت ما باید تصویب کنیم که این اشخاص فرستاده شوند. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا ـ باز تکرار میکنم که این داخل در اجرائیات است باز به آقای افتخار عرض میکنم مطابق نظارتی که همه نمایندگان دارند پس از آنکه این را اجرا کردند اگر موافق میلشان نشد آنوقت استیضاح بفرمایند و قبل از اجرا این قصاص قبل از جنایت است اگر عقیدهشان نیست که این چهار نفر بروند پس از آنکه وزراء این چهار نفر را فرستادند اگر در اینجا دیدید سوء استفاده کرده است از مجلس آنوقت حق داده است که هم سئوال بتوانند بکنند هم استیضاح امروز گویا موقع هیچکدام نباشد. | ||
+ | |||
+ | آقای سیدحسین اردبیلی ـ بنده تأسف دارم که مملکتی را که ما باید ترقی بدهیم از حیث معارف با تساوی نظر غالباً کارها به خصوصیات شخصی گذشته است بدون اینکه مراعات این امتیازات بشود خصوصاً یک چند نفری را انتخاب میکنند و بنده همین قدر مخبر کمیسیون را یکی از معتبرترین اشخاص معارف پرور میدانم همین قدر را اگر اطمینانی بدهند که در این مقام رعایت ترتیب قانونی شده و واقعاً مراعات آنها شده است عرضی ندارم والا نمیدانم که وقتی که رأی دادیم اشخاص صحیحی خواهند فرستاد با اینکه ملاحظات خصوصیات میشود. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزاـ این تأمینی را که آقای اردبیلی میفرمایند با این حسن ظنی که به مخبر دارند متأسفانه از وظیفۀ مخبر خارج است این تأمین را باید آقای معاون وزارت علوم که در اینجا تشریف دارند بدهند که به قاعده انتخاب بکنند نه مخبر کمیسیون بنده نمیتوانم هم چه اطمینانی بدهم و حق ما نیست داخل اجرائیات بشویم ولی در موقع انتخاب محققاً باید اشخاص صحیح انتخاب بکنند و گمانم این است که انتخاب بکنند حالا معاون وزارت معارف تشریف دارند اگر تأمینی در این خصوص لازم است خودشان خواهند داد و تأمین خواهند کرد فقط کمیسیون بودجه تصویب کرده است که این ششصد تومان وجه قلیلی است از برای حرکت آنها و این چهار نفر شاگرد را میتوانند به این واسطه از برای تحصیل بفرستند و زودتر بفرستند. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت خارجه ـ مذاکرات آقای مخبر گمان میکردم کافی است و تردید آقایان را رد کرده باشد ولی لازم شد که بنده هم یک توضیحی عرض کنم اولا شرایطی که برای این متعلمین شمرده شده است فقط شرایطی نیست که اینها شاگرد مکتبی نمیباشند که اینها را از اینجا بردارند ببرند آنجا مشغول کار شوند بلکه اینها باید در یکی از مدارس تحصیلات خودشان را کرده باشند و دارای دیپلم باشند بعد بروند آنجا و یک ترتیبات اداری یاد بگیرند و برای خدمت هستند از بین آنها از اشخاصی که داوطلب بودهاند انتخاب کرده به واسطه اینکه همۀ آنها حاضر نیستند بروند آنجا با یک مخارج مختصری که کمیته به آنها بدهد بتوانند مخارج کنند و به کلی دولت یک کمکی نکرده باشد در مقابل مخارجی که کمیته میکند به این جهه تقاضا شده است که خرج سفری به آنها داده شود و تمام ملاحظات دیگر هم از حیث این که معلومات صحیحی داشته باشند و مزیت دیگر داشته باشند یا اینکه بالاخره اولیای آنها قدرت مساعدت نداشته باشند تمام اینها با کمال دقت ملاحظه شده است اطمینان دارم و میتوانم هم اطمینان بدهم که اشخاص با این شرایطی که عرض کردم انتخاب شدهاند که کمال صلاحیت را دارند. | ||
+ | |||
+ | آقاشیخ علی خراسانی ـ بنده مخالف نیستم با اینکه ده هزار تومان یا بیست هزار تومان تصویب در این راه بشود اما آقای مخبر گویا یک اشتباهی فرموده بودند و فراموش کردهاند اقداماتی که در این خصوص شده است بجهت اینکه تلگراف به مجلس کرده بودند و از مجلس خواسته بودند که نظارت شخصاً به اینکار بکند با شرایط معلوم نه اینکه به وزارتین علوم و خارجه اظهار شده بود که مسئولیت خودشان بفرستند و ما داخل اینکار نشویم شرایطی برای آنها معین کرده بودند که داخل در مدرسه سیاسی باشند و از مدرسه سیاسی دیپلم داشته باشند فقیر باشند چه باشند و حالا مخبر کمیسیون میفرمایند که ما نباید داخل در اجرائیات بشویم و این انتخاب صحیح واقع شده است و اما اگر بنده ندانم که آنها صحیح انتخاب شده اند و به همان شرایطی که کمیته پیشنهاد کرده است و خواسته انتخاب شدهاند یا نشدهاند بنده چگونه میتوانم رأی بدهم که آن شرایط عمل شده است یا خیر. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا ـ آقای حاج شیخ علی نسبت اشتباه به مخبر کمیسیون میدهند و حال آنکه خودشان قانون اساسی را فراموش کردهاند مجلس قوه مقننه است با یک تلگراف خارج نمیتواند از قانون خارج بشود فرضاً یک تلگرافی از خارج رسید که شما باید در یک مطلبی داخل شوید و آن کار را اجرا کنید مجلس نمیتواند آن تلگراف را سند قرار داده و از وظیفه حقیقی خودش که وضع قوانین است خارج بشود و داخل در قوه مجریه بشود بنده آن تلگراف را فراموش نکرده بودم مطابق قانون آن تلگراف را فرستادند به وزارت خانه از وزارت خانه پیشنهاد شود اگر یکی در خارج اشتباهی بکند و از رسومات قانونی خارج شود مجلس نباید از وظیفه خودش غفلت کند از وزارت خانه پیشنهاد شده است و مجلس هم به کمیسیون فرستاده است مطابق قانون از برای این چهار نفر ششصد تومان که هر نفر صد و پنجاه تومان باشد تصویب کرده است بنده بارها در وقتی که مدافعه کردهام که خارج از موضوع نشوند حالا هم تقاضا خواهم کرد که از موضوع صد و پنجاه تومان مخارج خارج نشوند و داخل مذاکرات | ||
+ | |||
+ | |||
+ | غیر موضوع اینکه آیا داخل قوه مجریه بشوید و با یک تلگراف آیا میتوانیم وظایف قوه مجریه را انجام بدهیم نشوند کمیسیون بودجه از برای این چهار نفر ششصد نفر تصویب کرده است و خیلی لازم دانسته و چنان هم که خودشان میدانند دیر شده است این کار حالا که از خارج مددی خواستهاند به معارف ما بکنند ما چرا استفاده از این مساعدت نکنیم اگر یک سال بیشتر این کار را کرده بودند حالا در حقیقت یک سال ماها جلو بودیم استدعا میکنم که این اندازه زیادتر در این خصوص مذاکره نکنید و این ششصد تومان را که بهترین پولی است که برای بهترین محلها صرف میشود خرج حقیقی هم همین است اگر امید نجاتی باشد برای مملکت همین است و اگر میخواهند خدمتی به وطن کرده باشند همان طور که آقای مشیر حضور تقاضا کردهاند لایحهای پیشنهاد کنند که چهارصد نفر فرستاده شود و زودتر بفرستیم اینها را که ما باید به واسطه معارف کارمان به یک جائی برسد که تا کار معارف به یک جائی نرسد کار این مملکت به جائی نمیرسد (در این موقع پیشنهادی قرائت شد به اسم آقای مؤتمن الملک). | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ پیشنهاد از آقای خیابانی بود نه از مؤتمن الملک ـ حالا رأی میگیریم براپورت کیمسیون بودجه که این ششصد تومان را تصویب کرده است. | ||
+ | |||
+ | کاشف ـ این اظهاری که آقای مخبر مکرر در اظهارتشان وظیفه آقای رئیس را هم در عهده گرفتند که نباید از موضوع خارج شد بنده عرض میکنم که این خارج از موضوع نیست قید دارند در اینکه اطلاع نمایندگان در اسامیاشخاص از وظیفه مجلس نیست دخالت در قوه اجرائیه است. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ آقا شما در رأی اجازه خواستید نه برای مذاکره. | ||
+ | |||
+ | کاشف ـ بنده هم در رأی عرض میکنم و از این جهت اسامیآنها را منافی نمیدانم تقاضا میکنم اسامیآنها را اظهار کند چون اشراف و متمولین مملکت همیشه میتوانند که اطفال خودشان را بفرستند از برای تحصیل اگر چنانجه بنده اطلاع داشته باشم از فقرای مملکت است با کمال شعف و خورسندی رأی میدهم از این جهت اسامیآنها ذکر شود خیلی خوب است. | ||
+ | |||
+ | سلیمان میرزا ـ اولا آقایان باید بدانند که مخبر محترم اسامیاین چهار را نمیداند کمیسیون بودجه هم نمیداند معاون وزارت علوم گویا هم حاضر نداشته باشد و نداند و بنده عقیدهام اینست که باید فقراء را مراعات کرد و داخل در تحصیل کرد و عقیدهام اینست که یک شخص سرمایهداری که تحصیل کرده باشد و یک فقیری که هیچ تحصیل نکرده باشد و آن فقیری که هیچ تحصیل نکرده است او را بفرستیم به آنجا که ده سال مشغول بشود بیاید اینجا و هیچ نداند این عرض را هم کردهام که حتیالامکان با تساوی شروط فقیر مقدم است برای اینکه اولیای آن غنی میتوانند برای او وسائل تحصیل را فراهم نمایند و آن فقیر نمیتواند خوب است رأی بگیریم و اجازه در این رأی هم به بیش از یک نفر نباید داده شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ رأی میگیریم کسانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون بودجه را که ششصد تومان برای مخارج مسافرت چهار نفر که باروپا میروند داده شود ورقه سفید بیندازند. | ||
+ | |||
+ | شروع به اخذ رأی گردید. | ||
+ | |||
+ | معاضدالملک ـ عدۀ حضار ۷۶ ورقه سفید علامت قبول ۵۸ امتناع ۱۸ | ||
+ | |||
+ | اسامی اشخاصی که تصویب کرده اند: ذکاءالملک ـ متین السلطنه ـ دکتر اسمعیل خان ـ کاشف ـ آقاشیخ علی شیرازی ـ شیبانی ـ انتظام بالحکماء ـ معاضدالسلطنه ـ مؤتمن الملک ـ دکتر امیرخان ـ معززالملک ـ طباطبائی ـ سردار اسعد ـ ارباب کیخسرو ـ افتخارالواعظین ـ میرزاداودخان ـ سیدحسین کزازی ـ لسان الحکماء ـ حاج عزالممالک ـ دکتر حیدرمیرزاـ معتمدالتجارـ ضیاءالممالک ـ نیرالسلطان ـ آقاسیدمحمدباقر ادیب ـ آقاسیدجلیل ـ نجات ـ مشیرحضور ـ معین الرعایاـ حاج آقاـ بهجت ـ آقاشیخ اسدالله ـ فهیم الملک ـ منتصرالسلطان ـ ابوالقاسم میرزاـ حاج شیخ الرئیس ـ آقاسیدحسین اردبیلی ـ آقاشیخ ابراهیم ـ ابراهیم زنجانی ـ آقاشیخ غلامحسین ـ آقامیرزا مرتضی قلیخان ـ حاج سیدنصرالله ـ سلیمان میرزاتربیت ـ رکن الممالک ـ میرزاابراهیم قمیـ میرزارضاخان نائینی ـ میرزاابراهیم خان ـ معاضدالملک علی زاده ـ مشیرالدوله ـ حاج محمدکریم خان ـ محمدهاشم میرزا ـ دهخدا ـ حسنعلی خان ـ وحیدالملک ـ حاج سیدابراهیم ـ صدرالعماء ـ میرزایانس دهخوارقانی. | ||
+ | |||
+ | قانون عتیقات | ||
+ | |||
+ | مادۀ اول ـ حفر اراضی مملکت ایران دو طلب اشیاء عتیقه جداً ممنوع است مگر بعد از تحصیل اجازه رسمیاز اداره عتیقات. | ||
+ | |||
+ | مادۀ دوم ـ مخارج حفر همه جا به عهدۀ اجازه گیرنده است و جزء مالیات دیوانی محسوب نمیشوند. | ||
+ | |||
+ | مادۀ سوم ـ از سنگ و سفال و شیشه و کاشی هر چه استخراج شود ده دو آن بعنوان مالیات به دولت خواهد رسید و مابقی بصاحب ملک و صاحب اجازه موافق قراردادی که با هم داشته باشند. | ||
+ | |||
+ | مادۀ چهارم ـ از طلا آلات و نقره آلات مسکوک و غیر مسکوک همچنین جواهرآلات و فلزات مستخرجه شش قسمت به دولت میرسد و چهار قسمت به صاحب ملک و صاحب اجازه موافق قراردادی که با هم داشته باشند. | ||
+ | |||
+ | مادۀ پنجم ـ آنچه اثاثیه سلطنتی از قبیل تاج ..... و شمشیر و کمر شمشیر و خود و زره و سپر و سایر آلات حربیه مرصع به جواهر و همچنین ظروف و اثاثیه دیگر که در آن اسم سلطانی منقور یا به علائم دیگر معلوم باشد و متعلق به سلطانی بوده هکذا مجسمه و ستون و کتیبههای تاریخی که دارای اهمیت مخصوص باشند متعلق به دولت دارد چنانکه جزو مالیاتهای مذکوره در دو ماده ۳ و ۵ محسوب نخواهد شد فقط دولت ده یک قیمت جنسی نه تاریخی بصاحب ملک و صاحب اجازه حقالزحمه خواهد داد. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ششم ـ کسانی که بیاجازۀ اداره عتیقات حفر اراضی نموده یا به نحوی از انحاء مرتکب خلافی در موضوع اشیاء عتیقه و مالیات دیوانی شده باشند همچنین کسانی که از این تقلبات به وجهی از وجوه با مرتکبین مشارکت یا معاونت یا اغماض نموده اند بعد از کشف به نسبت خطای خودشان تعقیب و حبس و جریمه خواهند داد. | ||
+ | |||
+ | راپورت کمیسیون فواید عامه به این مضمون قرائت شد: | ||
+ | |||
+ | قانون عتیقات را که وزیر فواید عامه پیشنهاد مجلس مقدس نموده و مجلس به کمیسیون فواید عامه رجوع نمود چندین جلسه در کمیسیون مذاکره یا حضور معاون وزارت فواید عامه گردید با اکثریت از قرار ذیل رأی داده شد. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۱ـ حفر اراضی مملکت در طلب اشیاء عتیقه جداً ممنوع است مگر بعد از تحصیل رسمی از ادارۀ عتیقات. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۲ـ اگر حفریات در املاک اشخاص واقع شود بعلاوۀ اجازۀ دولت صاحب اجازه باید استرضای مالک را حاصل نماید. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۳ـ از کلیۀ اشیاء مستخرجه دولت صدی بیست بدون مخارج بعنوان مالیات از عین جنس یا قیمت دریافت خواهد کرد و در اخذ قیمت یا عین قیمت دولت مختار است. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۴ـ از طلا آلات و نقره آلات مسکوک و غیر مسکوک و همچنین جواهرآلات و فلزات مستخرجه دولت صدی چهل از عین قیمت دریافت مینماید. | ||
+ | |||
+ | مادۀ الحاقیه ـ در اراضی که از دولت اجازه گرفته شده است متعلق به دولت است فقط صدی ده به مستخرج او داده خواهد شد. دفینه عبارت است از زر و سیم و مسکوک و جواهرات که در ظرف یا محلی جمعاً پیدا شود. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۶ـ آنچه اثاثیه سلطنتی از قبیل تاج و تخت و شمشیر و خود و زره و سپر و سایرآلات حربیه مرصع به جواهر و همچنین ظروف و آثار دیگر که در آن اسم سلطانی منقور و به علائم دیگر معلوم باشد که متعلق به سلطانی بوده متعلق به دولت خواهد بود و دولت در ازای حقالزحمه ده یک از قیمت آن جنس را به مستخرج میدهد. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۷ـ مجسمه و ستون و کتیبههائی که اهمیت تاریخی داشته باشد و آنچه راجع به سلاطین قدیم باشد متعلق به دولت خواهد بود و جزء مالیاتهای مذکوره در مادۀ سه و چهار محسوب نخواهد شد فقط دولت صدی ده از قیمت به صاحب اجازه حقالزحمه خواهد داد. | ||
+ | |||
+ | مادۀ ۸ـ هرگاه کسی بیاجازۀ ادارۀ عتیقات حفر اراضی نماید یک چیزی از عتیقات و مستخرجات را پنهان نمود و حقوق دولتی را نپرداخته باشد پس از کشف عیناً ضبط دولت شده مرتکب مجازات قانونی خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | مادۀ ۹ـ در اشیاء مستخرجه به دولت از روی قیمت اضافی محلی با صاحب اجازه طرف خواهد بود که یک نفر از طرف صاحب امتیاز و یک نفر از طرف دولت از اهل خبره محلی در تحت نظارت معتشین تعیین خواهند نمود. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ داخل میشویم در شور کلی این قانون. | ||
+ | |||
+ | حاج سید ابراهیم ـ غرض بنده این است که چون مدتی است که این ادارۀ عتیقات عنواناً تأسیس شده است و لیکن هیچ ترتیب منظمیندارد و بودجه این هم که در کمیسیون بودجه آمده بود تکلیفی ندارد و خود معاون وزارت فواید عامه هم که آمده بود اظهار میکرد کمیسیون که چون اداره ترتیب درستی ندارد و به ملاحظه اینکه مجلس هم واقعا کارش زیاد است و این هم اهمیت دارد بنده تقاضای فوریت آنرا میکنم که یک شور در آن بشود. | ||
+ | |||
+ | معززالملک ـ عقیده بنده یک قدری مخالفت دارد با عقیده آقای حاج سید ابراهیم و آن اینست که فرق کسانی که همیشه در کار بودهاند و برای کار پخته شده اند همیشه وقت خودشان را صرف آن کاری میکنند که احتیاج آن را حس میکنند و بیشتر در کارهای خودشان خارج از یک ترتیب و نظم معین نمیشوند و همیشه مشغول آن کارهائی میشوند که مملکت زیادتر محتاج به آن است و ملاحظه الا هم فلاهم را میکنند بدبختانه ما این ترتیب را کمتر رعایت کردهایم و هر چه به ما دادهاند به همان مشغول خواهیم شد بدبختانه درست ملتفت این نکته نشدهایم اگر نقشه و پروژه ای راجع به قانون راه آهنهائی که معلوم نیست در چند وقت دیگر خواهند کشید بیاورند اینجا فوری مشغول آن خواهیم شد در قانون نویسی این نکته را باید همیشه ملاحظه کرد که آن چیزی را که مملکت با او محتاج است آن قانون را وضع میکنند والا من تصور میکنم که مملکت ما هنوز محتاج به قانون عتیقات نشده باشد یک قانونی برای عتیقات بگذارند و آن وقت نتیجه این خواهد بود که فقط یک ادارۀ عتیقات مفصلی نظر بیک ناخوشی که ما را گرفته است ((چون همیشه در هر کاری ناخوشی داریم که یک ادارۀ فوقالعاده ترتیب میدهیم)) به واسطۀ گذشتن این قانون ما یک ادارۀ مفصلی به اسم ادارۀ عتیقات تشکیل خواهیم داد و یک بودجه برای آن منظور خواهیم کرد در صورتی که اگر این قانون نباشد و آن اداره نباشد هیچ سکته و تزلزلی یعنی در بودن و نبودن این ادارۀ عتیقات و هیچ صدمه در این مملکت وارد نخواهد آمد چه اینکه در مقام قانونگذاری باید ملاحظه آن چیزی را کرد که محل احتیاج ما و محل احتیاج سایر مردم است بعضی مطالب است که تجمل است و تا وقتی که انسان احتیاجات خودش را به کلی رفع نکرده باشد نمیتواند به تجمل بپردازد و همچنین تا وقتی که بعضی قوانین که خیلی خیلی محل احتیاج است تدوین نشده است برداشتن به عتیقات و قانون عتیقات و قانون عتیقات نوشتن به هیچ وجه به عقیدۀ بنده صحیح نیست و چنانچه عرض کردم گذشتن این قانون از مجلس جهه تأسیس یک ادارۀ مفصل و گذراندن یک بودجۀ مفصلی خواهد بود و با وجود ضیق مالیه مملکت این طور تحملات را نمیتوانیم قرار بدهیم و بنده فوریتی را که تقاضا نمیکنم علاوه بر ضد آن هستم که این قانون از مجلس بگذرد. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسطان ـ چون اینجا مذاکره فرمودند که الاهم فالاهم را باید منظور داشت یک نظر ثروتی و یک نظر بودجه ای باید داشته باشیم و احتیاجات وقت و موقع را هم در نظر داشته باشیم و یک نظر دیگر هم به اندازه ای که میخواهیم تأسیس بکنیم داشته باشیم بنده چند کلمه خواستم عرض کنم که گویا در این مسئله اشتباه فرمودند امروز خیلی احتیاج داریم به این قانون و اگر محتاج فوری نمیبودیم این به مجلس نمیآمد و رجوع به کمیسیون نمیشد بچه دلیل بدلیل اینکه آن ادارۀ بزرگی که فرمودید تأسیس خواهد شد و یک خرج گزافی برای دولت حاصل میکند اینطور نیست این اداره را که وزراء تأسیس و دائر کردهاند در ماه بودجه آن صد تومان بیشتر نمیشود این بر حیث بودجه ؟ دخل آن که فرمودند ممکن نیست در این مملکت اجرا شود اجرا شده است و با یک ترتیبی که بطور موقت قرار داده اند عمل میشود و در بودجه ای که تقدیم مجلس شده است و الان در مجلس است دخل این اداره را به سهم اداره عتیقات ذکر کردهاند فقط شعبه طهرانش که تازه تأسیس شده چندین هزار تومان دخل دارد دخل او را نوشتهاند که ضبط دولت شده است و واگذار به وزارت مالیه شده است پس بهتر این است که نمایندگان محترم اطراف کار را نگاه کنند و بودجه مملکتی را که فرستادهاند ملاحظه کنند ببینند این ادارۀ جزئی که در طهران دایر شده است چقدر عایدی به دولت دارد و بعد شعبات دیگرش چه میشود یک نظر دیگری هم باید بکنند در این کار که از چه راه میگرفتهاند این حق را در کتب فقیهه دارد شارع مقدس قرار دادهاند که یک چیزی از دفاین بگیرند و در کمیسیون در این باب مذاکرات مفصل شد که این حق حق شرعی است و هیچ فردی از افراد ملت ایران هیچ وقت نمیتوانند بگویند این حق را نمیدهیم چرا که مسلمانان هستند نمیتوانند مخالف شرع خودشان رفتار کنند یا بگویند ما بلوا میکنیم که مخالف شرع نبوی رفتار بکنیم پس باید حقوق اینکار را بدهند اما از این حیث که میفرمایند بموقع باید به کارها بپردازیم ما امروز میبینیم که اراضی طرف عربستان که الان مشغولند و بعضی چیزهائی را میبرند که به آنها تعلق دارد چون بعضی اراضی است که مجزی است و جزء امتیاز نیست و سایرین الان مشغولند به حفر آن و خیلی چیزهای عتیقه که قیمتهای گزاف دارد بیرون میآورند و برای مملکت و دولت اول ثروت است باید ما ملاحظه بکنیم که یک مرتبه متذکر میشویم میبینیم تمام ثروت مملکت ما را بردهاند و ما وقتی بیدار میشویم که دیگر هیچ نداریم و قانونی برای آن وضع نکردهایم قوای مقننه هیچ فکری برای آن نکرده اند و فکر یک دخل آنی کردهاند و حال آنکه دخل آنی این است که به ما پول میدهد و منافع این کار این است که امروز فلان کاشی یا فلان کتیبه یا فلان ظرف بیرون میآید که قیمتهای زیاد دارد و بنده رد میکنم این فرمایشات ایشان را و میگویم امروز خیلی محتاجیم به این قانون و اداره و دخل آن امروز در شعبه طهران به مجلس تقدیم شده است و خرج آن سالی هزار و دویست تومان بیشتر نمیشود. | ||
+ | |||
+ | حاج آقاـ گمانم این است که فرمایشات آقای مخبر با آن ترتیباتی که فرمودند یک مقداری خارج از موضوع بوده اول یک شرح مفصلی بیان کردند که عتیقات بموجب قانون اسلام یک چیزی باید بدهد من این را نفهمیدم این چه ربطی به مذاکرات دارد ما امروز یک نظر ثروتی داریم و قانونی که میخواهیم بنویسیم که میگوئیم یک چیزی عاید دولت بشود از این عیقاتی که استخراج میکنند ولی ملتفت نیستیم که ما هر وقت یک جزئی از جزئیات را در خارج دیدیم میآئیم و مینشینیم و میگوئیم باید یک قانونی برای آن بنویسیم و ملتفت نتایج آن ابداً نمیشویم و متذکر نمیشویم مخارج آن را که چه قسم باید داد یک اراضی حرایه ری یک مقداری عتیقات دارد بعضی مشغول شدند درآوردند و یک مقداری هم عاید ادارۀ مرکزی عتیقات شد از این جهه خواستند یک قانونی بنویسند برای عتیقات و به مجرد گذشتن فورا میزها و صندلیها در طهران و یک شعبی در سایر ولایات معین میشود و یک ادارۀ دائمیمیشود در این مملکت آن وقت خواهند گفت نظر داشتهایم به این عتیقاتی که داشتهایم و مثل امروز نخواهد گذشت که چندین هزار تومان عایدات و واردات ما است و عوضش صد تومان مخارج این اداره است و دیگر نمیدانستند که به محلس گذشتن آن قانون چون مرض شعبه ساری شیوع پیدا کرده است شعب آن در ولایات شروع میشود مثل شعبه تحدید تریاک آن وقت میبینید که نوشته است پنج تومان و سه هزار و سه عباسی دخل شش ماهه او است و نمیدانیم که هزار تومان خرجش شده بنده عرض میکنم در این موارد انسان نباید در یک جزئی از جزئیات و یک نقطه معینی از مملکت که یک عایدات معینی دارد نظر بیندازد و یک قانونی بنویسند و آنوقت بگویند ما عایدات داریم و در این چند ماهه چند هزار تومان عاید دولت شده ما اگر بخواهیم از این عتیقات که در این مملکت خارج میشود فایده برای دولت منظور کنیم یک اداره مستقلی لازم ندارد نباید اداره عتیقات درست کنیم یک ماده بر مواد تعرفه گمرکی میافزائیم و آن غرضی را که داریم حاصل خواهد شد و آن فایده هم عاید دولت میشود یک مخارجی هم بر بودجه دولت نیفزودهایم من تصور میکنم فرمایشاتی که آقای مخبر فرمودند و منافعی را که بیان کردند ما میتوانیم به آنها برسیم در حالتی که این اداره را نساختهایم و بعد از این که این اراضی ری قدیم تمام شد و یک مقداری کندند و رفتند دیگر هیچ محتاج و مبتلا نخواهیم شد به یک ادارهای که اسمش را بگذاریم | ||
+ | |||
+ | |||
+ | اداره عتیقات بنده هیچ تصویب نمیجز اینکه در جزو اداره گمرک در همان ماده راجع بتعرفه گمرکی یک چیزی مینویسیم و یک ادارۀ مخصوصی برای عتیقات درست نمیکنیم این را راجع به اداره گمرک میکنیم. | ||
+ | |||
+ | وزیر پست و تلگراف ـ بنده تصدیق میکنم همانطوری که آقای معززالملک فرمودند که خیلی قوانین داریم که مهمتر از قانون عتیقات است ولی قدری هم در آن طرف مبالغه شد در این مواد بجهه آنکه سه چهار ماده نوشته شده است راجع به قانون عتیقات که در موقع اینکه مردمی میآیند اجازه بگیرند که یک اراضی را حفر کنند بچه ترتیب باید با آنها رفتار شود حالا یک بودجه بیاورند که پنجاه هزار تومان خرج تصویب شده باشد و شعب اداره عتیقات در تمام ولایات حکماً باید باشد خیر هم چه نظری ابداً نیست این یک قانونی است که از برای صرفهجوئی وقت است چه نسبت به معادن چه نسبت به بوقت چه نسبت به حفریات چه غیره بجهه اینکه وقتی که افراد مردم بیایند پیش وزرای دولت شما از این قبیل تقاضاهائی که دارند اظهار میکنند وزیر از روی این قانونی که در دست اوست با آنها معامله میکند ولی وقتی که یک قانونی نداشته باشد آنوقت هر تقاضائی را باید فرد فرد مردم بیاورند پیش وزیر وزیر هم پیشنهاد میکند به مجلس شورای ملی و مجلس رجوع بکند به کمیسیون بعد میآید در مجلس سه روز هم در مجلس در آن خصوص مذاکره میشود آن وقت در هر مورد یک رأی مخصوص میدهند که شاید منافی با آن رأی ؟ است دولت که این مواد را پیشنهاد میکند مقصودش این است که که یک ترتیب معینی بدست دولت بدهند که هر وقت راجع به عتیقات اشخاصی آمدند امتیازی خواستند فوراً رجوع بکند بآن قانون و بگویند بنابراین قانونی که در فلان تاریخ از مجلس مقدس گذشته است من با شما یا فلان طور رفتار کنم این برای خیلی از مقامات فایده دارد و بنده گمان نمیکنم آن قدر اشکال و اعتراض داشته باشد و اگر میترسید که این یک خرجی دیگر پیدا بکند لازم نیست که بنویسید یک اداره علیحده داشته باشد همین طور که آقای حاج آقا فرمودند چند نفر اعضاء گمرک از اعضاء وزارت فواید عامه در کار باشد. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسلطان ـ اینجا یک کلمه اداره عتیقات ذکر شده است که اگر بخواهد رفع این علت خیالی بشود که تصور فرمودید که خرج گزافی میشود اینجا بنویسند و از وزارت فواید عامه این رفع این علت خیالی را میکند ولی یک نکته دیگر فرمودید که خوبست رجوع به گمرک بشود بنده عرض میکنم که این را ممکن نیست رجوع به گمرک کرد برای اینکه گمرک یک ترتیب معینی دارد و از هر چیزی بیک ترتیب صحیحی باید گمرک خودش را بگیرد عتیقات باشد یا جواهرات باشد از سر حد که رد شد باید آن گمرک معمولی او را بدهند این مالیات را از کسانی میگیریم که میخواهند امتیاز حفر زمینی را بگیرند شما هیچ وقت یک اداره را با اداره دیگر مخلوط نکنید و چیزی را که کمیسیون بدست شما میدهد بدانید آن منتهای دقت را کرده و اطراف کار خودش را ملاحظه کرده است که شخصی که آن امتیاز را میگیرد و مشغول میشود به حفر یک زمینی شما لازم نیست که اجازه بدهید به گمرک که او رسیدگی و اخذ مالیات بکند. | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزاـ گویا این دو سه ماده به آن طوری که اظهار شده است در دو سه روز بگذرد ولی به این ترتیبی که کمیسیون نوشته است و آقای مخبر اصرار دارند که این کاملاً موافقت با شرع داشته باشد گمان میکنم تمام جزئیاتش کاملاً مطابق با شرع نباشد خوبست در این باب دقتی با حضور آقایان بشود که اسباب معطلی نشود و در دو روز بگذرد و این قدرها هم مخارج ندارد و به قدها هم موافق صورتی که دادهاند که در این مدت چه مبلغی عایدی داشته و وقتی هم که قانونش گذشت مردم بیشتر رجوع خواهند کرد و فایدهاش زیادتر خواهد شد زیرا که از این قبیل کارها میشود و خیلی اشخاص مالیاتی که تعلق میگیرد به این موضوع نمیدهند و بعضی میدهند اگر بنا باشد تبعیض شود خوب که این چهارهزار تومان هم نباشد بجهت اینکه تبعیض در قانون نباید بشود این قانون که مذاکره میشود باید اولاً این را معین کنند که این گرفته میشود یا خیر و اگر باید گرفته شود باید قانون گذاشته باشند والا مثل فیان و سایر چیزها که با یک بی ترتیبی گرفته شده است که برخلاف قانون است و ابداً مجلس شورای ملی همچو تصویبی را نکرده است خوبست شور کلی در آن بشود و داخل در مواد آن بشویم. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت فوائد ـ آقای معززالملک فرمودند که بعضی قوانین را خوبست در موقعی که احتیاج هست مطرح کنند بنده میخواستم عرض کنم که اتفاقا در موضوع این قانون همین طور شده است به جهت اینکه تصدیق خواهند فرمود که این اشیائی که از زیر زمین خارج میشود هم اهمیت قیمتی دارد و هم اهمیت تاریخی و امروز تمام ایران همه جا باندازه ای ازدحام کرده اند که هر گوشه ای سیصد نفر سرش ریختهاند و با کمال عجله و شتاب سعی میکنند و به هیچ وجه هم جلوگیری از ایشان نمیشود و به اسم تبعه خارجه یا رعایای فلان و یا اداره پستخانه و گمرک هم ابداً جلوگیری از اینکار نمیشود و از هر جا هم دلشان میخواهد میکنند و هیچ ملاحظه نمیشود در چند ماه پیش از این یک اقدامیشد تا یک اندازه یک موضوع و معمولی داشت و تصور کردیم که بشود از اینکار جلوگیری کرد و نتیجه صحیحی هم پیدا میکند ولی چون قانونی در دست نبود نمیشد که جلوگیری کرد اینست که این چند ماده را پیشنهاد مجلس کردیم و اگر یک قانون مختصری که همین قدر یک حدود و ترتیبی برای اینکار معین باشد علیالخصوص پستخانه که حامل این اشیاء است و همه روز آنها را فوقالعاده به همه جا میفرستند و دخل کلی خواهد داشت و یک راه عایدی خیلی سهلی از برای دولت خواهد بود و تا امروز که این مطلب یک راه قانونی نداشته و این کار قدری بیرویه و بی ترتیب شده است میبینیم که بینتیجه هم نبوده است و همه آنهائی که داخل این کار بودهاند بطور رغبت آن چیزی که از آنها میخواهند میدهند به جهت اینکه فوقالعاده از این راه فایده میبرند و چیزهائی که به نظر ما هیچ اهمیتی ندارد و شاید هزارها و پانصدها تومان فایده میبرند و بنده تصور میکنم که چندان اشکالی نخواهد داشت بخصوص که این خیلی سهل و مختصر است که چند ماده قانونی وضع بشود و یک قدری ادارات رسمی پست و گمرک کمک بکنند به اینک کار پیشرفت کلی خواهد داشت و هیچ ضرری از برای بودجه دولت ندارد زیرا که این اداره از خودش عایدی دارد بلکه نیست ده به یک است به جهت اینکه امروز تا الساعه آنچه مخارج این کار شده است به همین نسبت بوده است البته اگر یک روزی در این مملکت عتیقات هیچ نباشد مخارج اداری هم نخواهد داشت ولی مادامی که هست مخارج این چند نفری که مأمور این کار باشند ابداً فوقالعاده از کیسه دولت بیرون نخواهد رفت و از خود اداره عایدی دارد به اندازهای که بتواند خودش را راه ببرد و هیچ ضرر ندارد در هر حال اگر امروز که به این عجله و شتابی که دارند و این طور که میکارند یا چیزهای تاریخی است که از چنگ ما بیرون خواهد رفت به هیچ وجه به هیچ عنوانی نمیشود مانع شد که اینها را نبرند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شور در کلیات این قانون به اندازۀ کفایت شد حالا باید رأی گرفت در این که داخل در شور مواد بشویم یا نشویم. | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو- بنده تصور میکنم اگر چنانچه مخبر کمیسیون تقاضا کردهاند آن اصلاح بشود و الان رأی بگیرید رأی بدهند آنجا که اداره عتیقات نوشته شده بنویسند وزارت فواعد عامه ولی شاید به این ترتیب بعضیها رأی ندهند و به همان ترتیبی که فرمودند هر جائی که اداره عتیقات نوشته شده است بنویسند وزارت فواعد عامه. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسطلان- بنده هم تقاضا میکنم که آنها را وزارت فواعد عامه بنویسند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- رأی میگیریم در اینکه داخل شویم در شور مواد این قانون با تبدیل ادارۀ عتیقات به وزارت فواید عامه کسانی که موفقند قیام نمایند. | ||
+ | |||
+ | اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- حالا آقای حاج سید ابراهیم تقاضای فوریت کردهاند اگر به تقاضای خودشان باقی هستند رأی بگیریم. | ||
+ | |||
+ | (گفته شد به این زودی که نمیشود بگذارید باید تأمل و ملاحظه کرد.) | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت فواعد عامه- فوریتش را عرض نمیکنم در چند ساعت همین قدر عرض میکنم تا ده روز یا یک هفته بگذرد که ضرری هم بر دولت وارد نیاید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- این فوریت که در اصطلاح پارلمانی ما هست اینست که وقتی رأی دادند به فوریت آن که یک شور در آن بشود- حالا اگر آقای حاج سید ابراهیم در این تقاضای خود باقی هستند رأی بگیریم. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | معاضدالملک ـ به موجب نظامنامۀ داخلی کسی که تقاضای فوریت میکند باید دلیل فوریت را بگوید و بنده برخلاف عقیدهام این است که باید دو شور کامل در این بشود که تمام اطرافش ملاحظه شود. | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ الرئیس ـ بنده در اساس لایحه و قانون شاید حرف نداشته باشم ولی چون خیلی میشنوم که تقاضای فوریت میکند لذا بنده مجبور میشوم که عرض کنم که در بعضی مواد این ملاحظاتی هست که باید اصلاح شود زیرا که با موازین شرعیه درست نیست و من برحسب تکلیف شرعی خودم عرض کردم. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ اول ببینیم رأی میدهند به فوریت آن. | ||
+ | |||
+ | حاج سید ابراهیم ـ بنده اول رد میکردم و هیچ محتاج نبود دیگری بگوید بنده عرض میکنم وقت مجلس شریف است نباید ضایع کرد چهار مادۀ قانون واجب است که امروز وضع شود بیک شور خوبست بگذرد. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ ملاحظه بفرمائید آقایانی که تصور میکنند که باید در آن ملاحظه شود و دقت لازم دارد و باید دو شور در آن بشود رأی نمیدهند. پس حالا رأی میگیریم بر فوریت آن چنانچه آقای حاج سید ابراهیم تقاضا کرده اند. کسانی که موافقند که یک شور در آن بشود قیام نمایند. | ||
+ | |||
+ | (تصویب نشد.) | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ حالا دیگر امروز داخل این مذاکره نمیشویم چون وقت گذشته است میماند برای جلسه آتیه | ||
+ | |||
+ | در این موقع لایجه از طرف وزارت پست و تلگراف بعبارت ذیل قرائت شد: | ||
+ | |||
+ | مجلس مقدس شورای ملی ـ نظر به اینکه در اداره پست و تلگراف محتاج بعضی اصلاحات اساسی است و بنابر اینکه اداره تلگراف بیشتر محتاج اصلاحات فوری است لذا وزارت پست و تلگراف ابتدا بودجه مرتبی برای آن اداره ترتیب داده و در ضمن تشکیلات و تصمیمات جدید در آن اداره تأسیس نمود و پس از آن توجه و دقت خود را معطوف به تنظیم و ترتیب محاسبات چند فقره اصلاح و تغییر را لازم و فوری دید که بدون اینها اطمینان از صحت و جمع آوری عایدات دولت نمیتوان داشت و چون آن اصلاحات مستلزم بعضی مخارج و تعمیرات اساسی بود و از حوزۀ اختیارات وزارتی بیرون لهذا پیشنهاد تقدیم مجلس شورای ملی مینماید که رأی خود را اظهار داشته و در صورت موافقت عاجلاً اجازۀ اجرای آنرا بدهند. | ||
+ | |||
+ | اولاً مسئله جواب تلگرافات است چنانچه خاطر آقایان مسبوق است تاکنون معمول اداره تلگراف این است که در مورد تلگرافات فارسی به داخله مملکت قیمت جواب را از فرستنده سئوال مطالبه و مأخوذ میدارند این مسئله اگر چه تا حدی اسباب مزید عایدات است لیکن همیشه اسباب زحمت و اختلال کلی در امر محاسبات اداره میشود و اغلب نسبت ببعضی از اهالی که مجبور تأدیه قیمت جوابند بیاعتدالی میشود نظر به ملاحظات فوق عقیده بنده بر این است که بعدها این مسئله منسوخ و قیمت جواب یا سئوال به عهده آن کسی است که مطلب را به اداره میدهد البته مستثنی خواهند بود تلگرافاتی که قیمت جواب آنها بعدۀ کلمات معین قبل از وقت داده شده زیرا این قاعدهای است در تمام عالم برای مخابرات داخله و خارجه جاری و هر کس که بخواهد اطمینان از رسیدن جواب تلگراف خود داشته باشد باید قبل از وقت قیمت مخابره هر چند کلمه که خواسته باشد تأدیه نماید و اداره مکلف است به ترتیبات مقرره به طرف مقابل اطلاع بدهد که قیمت فلان قدر کلمه جواب داده شد اگر پس از موعد مقرره قانونی طرف جواب نداد قیمت جواب به صاحب سئوال مسترد میشود. | ||
+ | |||
+ | ثانیاً تعرفۀ مخابرات است که تاکنون بسیار بی ترتیب بوده و قیمت را برای هر ده کلمه حساب میکند بترتیب ذیل: | ||
+ | |||
+ | قیمت هر ده کلمه از طهران به ولایات ۲ قرن و ۷۵۰ دینار قیمت تلگراف ۲ قران قیمت قبض ۷۵۰ دینار و قیمت هر ده کلمه از ولایات به طهران یا به ولایات دیگر در صورتی که از مرکز عبور نکند ۳ قران تلگراف ۳ قران قبض یک قران. با اندک تأمل معلوم میشود که این ترتیب تعرفه دور از عدالت و مانع از مرتب بودن محاسبات و کنورل صحیح خواهد بود لهذا بنده پیشنهاد میکنم که تعرفه مخابرات از این تاریخ به بعد به طریق ذیل معمول گردد. | ||
+ | |||
+ | اولاً قیمت ده کلمه اول یا کسر ده کلمه ۲ ریال بعلاوه قیمت قبض ده شاهی و بعد از ده کلمه اول قیمت هر کلمه ۵ شاهی محسوب شود. | ||
+ | |||
+ | ثانیاً قیمت مخابرات بین هر دو نقطه یکسان است به این معنی قیمت کلمه بین سیستان و بوشهر پنج شاهی و همچنین قیمت یک کلمه ای بین طهران و رباط ۵ شاهی. این ترتیب علاوه بر این که برای عامه سهل و آسان است برای تفتیش استاتیستیک مخابرات فوائد کثیره را حاوی خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | ثالثاً نظر به این که با ترتیبات فعلیه ممکن است همه قسم بیترتیبیها و تقلیات بشود وزارت تلگراف برای جلوگیری از آنها و اطمینان از جمعآوری عایدات دولت صلاح میداند که بعدها در مورد مخابرات تلگرافی هم تمبر استعمال شود به این معنی که صاحبان تلگراف معادل قیمت تلگراف خود از تحویلدار اداره تمبر گرفته و در حضور خود او روی قبض که در مقابل وجه از اداره میگیرد چسبانیده و باطل نماید این تأسیس با مختصر وقت واضح مینماید که در محاسبات دولت و جمع آوری عایدات و جلوگیری از تقلبات تسهیلات عمده حاصل خواهد کرد مخارج تمبر تخمیناً هزاری سی شاهی میشود ولی چون استاتیستیک صحیحی در دست نیست تحقیقاً نمیشود معین کرد در سال چقدر مخارج تمبر خواهد شد کلیتاً بنظر وزارت تلگراف از هزار تومان تجاوز نخواهد کرد. | ||
+ | |||
+ | موادی که باید مجلس مقدس شورای ملی رأی بدهد: | ||
+ | |||
+ | ماده اول ـ قانون جواب که قیمت جواب هر تلگرافی مجبوراً بعهده فرستنده مطلب قبل از وقت بعدۀ کلمات معین به اداره تادیه کرده باشد بعهده کسی است که مطالب را تسلیم اداره مینماید. | ||
+ | |||
+ | ماده دوم ـ تعرفه قیمت مخابرات فارسی بین هر دو نقطه مملکت به استثنای بندرعباس از قرار ذیل است: | ||
+ | |||
+ | (۱) قیمت ده کلمه از اول یا کسر ده کلمه دو قران و پنجاه دینار و بعد از آن هر کلمه دویست و پنجاه دینار. | ||
+ | |||
+ | (۲) در مورد هر تلگراف اداره ۵۰ دینار بعنوان قیمت قبض دریافت مینماید. | ||
+ | |||
+ | ماده سوم ـ اداره تلگراف برای تعیین قیمت مخابرات تلگرافی تمبر تأسیس و استعمال خواهد نمود. | ||
+ | |||
+ | ماده چهارم ـ نظامنامه راجع به تمبر تلگراف را وزارت تلگراف مرتب و اعلان خواهد نمود. | ||
+ | |||
+ | رئیس ـ آقای وزیر پست و تلگراف تقاضا کرده بودند که قرائت شود خوانده شد والا مسلم است که این لایحه باید رجوع شود به کمیسیون و بعد از این که از کمیسیون راپورت داده شد در این خصوص مذاکره خواهد شد. | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه ـ عرض میشود که با این وضع امروزه مملکت معین است که عمل وزارت یک کار خیلی مطلوبی به حساب نمیآید و یک هیئتی که امروزه بخواهند یک خدمتی کرده باشند باید قهراً یعنی کما طرف توجه تمام وکلای ملت باشند که هیچ باید طرف توجه عموم ملت باشند یعنی همه ؟ داشته باشد تا اینکه کاری پیشرفت نماید و امروزه همچو بنظر میآید که بعضی رضایتی از این هیئت وزراء حالیه ندارند و با این عدم رضایت هم معلوم است که آنها هم موفق نمیشوند که یک خدمتی را انجام بدهند حالا اگر چه مدت مدت خدمت این هیئت وزراء هم یک نهایت طبیعی دارد یعنی قانوناً بعد از این که آقای نایبالسلطنه وارد شدند آقای رئیس الوزراء باید استعفای خودشان را پیشنهاد بکنند و ضمناً سایر وزراء هم معلوم است که مستعفی هستند و دیگر اختیار با آقای نایبالسلطنه است که هر ترتیب جدیدی را که بخواهند بدهند ولی ممکن است که واقعاً اگر این هیئت بهیچوجه طرف توجه نمیباشند قبل از ورود آقای نایبالسلطنه هم اینکار ختم و فیصل شود یعنی اگر لازم باشد و وکلای ملت مقتضی بدانند یک رای در باب این هیئت وزراء بگیرند و بر فرض که طرف توجه نباشند ممکن است با تلگراف به ایشان اطلاع داد و ایشان از آنجا یک هیئتی را معین بکنند و یک هیئت کابینه جدیدی تشکیل شود این است که هیئت وزرای حالیه الان حاضرند و بنده را فرستادهاند اینجا که این اظهارات را در مجلس بکنم تا اینکه به این کار یک خاتمه صحیحی داده شود. | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو ـ بنده در اینخصوص اخطار قانون اساسی دارم. آقای وزیر مالیه فرمودند که تلگراف بکنیم به آقای نایبالسلطنه و ایشان از آنجا جواب بدهند و یک هیئتی را معین بکنند. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | اصل ۴۰ قانون اساسی ـ همینطور شخصی که به نیابت سلطنت منتخب میشود نمیتواند متصدی این امر بشود مگر اینکه قسم مزبوره فوق را یاد نموده باشد به موجب این اصل شخص نایب السلطنه وقتی میتواند امور مملکتی را متصدی شود که بیاید اینجا و چنانچه تکلیف خود سلطان است این قسم را بخورد باز رجوع میکنم به اصل دیگر از قانون اساسی. | ||
+ | |||
+ | اصل ۶۷ـ در صورتی که مجلس شورای ملی یا مجلس سنا به اکثریت تامه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت معزل میشود من نمیدانم این چه تکلیفی است که هیئت وزراء آمدهاند از مجلس میخواهند در صورتیکه در هیچ وقت دست مجلس بسته نیست و در صورتی که از طرف مجلس چنین عنوانی نسبت به هیئت وزراء نشده است نمیدانم این چه اظهاری است که از طرف هیئت وزراء به مجلس میشود. | ||
+ | |||
+ | وزیر مالیه ـ بنده نکتهاش را که عرض کردم که با این وضع مالیه مملکت از برای این هیئت وزراء کمال اشکال را دارد که بتوانند با وجود همراهی کاری را از پیش ببرند حالا اگر عدم مسافرت هم باشد که به هیچ وجه کاری پیش نخواهد رفت و این هیئت وزراء که تقصیری ندارند میخواهم بدانم در صورتی که عدهای از مردم یا وکلا از آنها راضی باشند میتوانند کار بکنند معلوم است که در اینصورت به هیچ وجه قسم از آنها کاری پیشرفت نخواهد کرد و بیخود کار مملکت را معوق گذاشتهاند و واقعاً میتوان گفت که با این ترتیب اگر این اظهار را بکنند تا خدمتی کردهاند. | ||
+ | |||
+ | محمد هاشم میرزاـ بنده تعجب میکنم از بعضی آقایان وزراء که خودشان مدتها وکیل بودهاند و این قسم اظهارات را میکنند بخصوص آقای وزیر مالیه که مدتها خودشان رئیس مجلس بودهاند از اینکه یک نفر از وکلا عقیدهای در باب هیئت وزراء داشته باشد و اظهار نماید یا اعتراض نماید یا استیضاحی بخواهد هیچ کدام از آنها نه باعث تزلزل کابینه وزراء میشود نه علت استعفای آنها میشود وجها منالوجوه هیچ کسی از طرف دیگری نمیتواند مذاکره نماید. رأی شخصی بنده وقتی معلوم خواهد شد که ورقه سفید و آبی بنده در روزنامه چاپ بشود (در این موقع بعضیها اظهار مخالفت کردند) و هیچ منطقی نیست که یک نفر وکیل که نطق میکند اعتراض به او بشود البته اگر آقایان اجازه نطق خواسته باشند در نوبت خودشان بیایند عرایض بنده را یا رد بکنند یا قبول ـ به عقیده بنده فرق نمیکند چه یک روزنامه نویس یک چیزی بنویسد و چه یک نفر وکیل مذاکره بکند و چه یک شاعری هجوی بکند هیچکدام از آنها به هیچ وجه منالوجوه اثری بر آن مترتب نیست و اسباب تزلزل کابینه نمیشود هیچیک از وزراء حق ندارند که به مذاکره یک وکیلی خودشان را را متزلزل بسازند مگر وقتی که آن وکیلی که این فرمایش را میفرماید بیاید اینجا و استیضاح رسمیبفرماید و ادله ای که برخلاف آن وزیر دارد اظهار نماید و وزیری که این استیضاح راجع به اوست جوابی را که در مقابل دارد بیاید اظهار نماید آن وقت اگر جوابهای او صحیح بود که وکلا همانطور اعتماد خودشان باقی هستند و ورقه سفید خواهند داد و اگر جوابهای او صحیح نبود که ورقه آبی خواهند داد هیچ کسی با هیچ کابینهای عداوت و دشمنی ندارد ولی تا اینکه در مقام جواب و سئوال و استیضاح نمایند ابداً نباید متزلزل باشند مثل اینکه کابینه اولی که داشتیم به واسطه اینکه یک روزنامهنویس یک چیزی نوشت فوراً اسباب بحران کابینه شد و یک وقتی که یک گله گذاری در خارج میشد دلتنگ میشدند و استعفا میدادند و اسباب تزلزل آنها میشد و همینطور ر این مدت کابینههای ما چندین مرتبه استعفا کردند و هر کدام از آنها چندین مرتبه متزلزل شده اند و چندین مرتبه تغییر پیدا کرده اند بنده عرض میکنم اگر اینطور باشد کار مملکت پیشرفت نخواهد کرد و امیدواری که داشتیم بدل به یأس و ناامیدی خواهد شد و ما وقتی که یک همچو استیضاحی نشده است خصوص نبودن نایبالسلطنه که نیامده اند و هنوز قسم نخورده اند و نمیتوانند متصدی امور مملکت نه یکی از آنها تعیین رئیس الوزراء است بشوند تزلزل کابینه وزراء را عقیده ندارم و مقتضای وطنپرستی میدانم که آنها مشغول کار خود باشند و اگر یک نفر وکیلی در پاره تزلزل و بحران کابینه اظهار عقیده کرده باشد بنده هم که یک نفر نماینده هستم میگویم که تزلزل کابینه را امروزه سم قاتل میدانم برای این مملکت و ابداً صلاح نیست. | ||
+ | |||
+ | آقا شیخ علی ـ اولا تغییر کابینه هر روز از برای این مملکت خیلی ضرر دارد چنانکه اطلاع داریم که برای دشتستان و غیره هر وقت یک حکمیاز یک وزیری میرود میگویند تا حکمش بیاید خبر عزلشان هم خواهد آمد و ما هرگز نشنیده بودیم که هر دو ماه یک ماه سه ماه یک کابینه تبدیل شود و در این صورت چطور کار پیش میرود و ثانیاً در نبودن نایبالسلطنه ابداً صلاح نیست و بر فرض اینکه اکثریت مجلس اعتماد نداشته باشد تا نایبالسلطنه تشریف نیاوردهاند اصلاً این عناوین صلاح نیست. | ||
+ | |||
+ | حاج شیخ الرئیس ـ بنده تا یک درجه حق میدهم به آن نماینده محترمیکه با کمال حدت و شدت اوضاع ناگوار ممکلت را با کمال راستی و درستی بیان کردند میخواستم عرض کنم که این نقطه نظر ایشان را خیلی صحیح و درست و منطقی میدانم و این نکته را هم میخواستم عرض کنم که در تشخیص مرض هیچ قصوری نداریم ولی به عقیده بنده که از طبابت بیربط نیستم در ترتیب علاج و در کیفیت حفظ مزاج آن اختلاف داریم و به عقیده بنده برای آقایان شبهه حاصل شده است و همچو گمان میفرمایند که اگر این کابینه تغییر کرد فوراً به قول عارف رومیـ شهر ما فردا پر از شکر شود ـ یک کابینه فعال هنرپروری که در یک روز بلکه در یک ساعت بلکه در یک دقیقه حال مملکت را تغییر داده و به کلی مفاسد رفع خواهد شد و تمام مقاصد بعمل میآید بنده با کمال تأسف بااینکه هیچ ارادتی بهیچ یک از کابینههای وزراء سابقه و لاحقه ندارم عرض میکنم که امروزه هر کس ولو اینکه غرضش البته صحیح است و من تقدیس میکنم تمام نمایندگان را ولی چون مذهب ما تخطئه است و مخطی را هم معذور و مأجور میدانم عرض میکنم شبهه برای ایشان در رأی و اجتهاد شده است امروزه آن کسی که بخواهد این هیئت وزراء را متزلزل کند اگر چه منهم به آنها اعتقاد ندارم ولی حالت مالیه مملکت به من اجازه میدهند که بگویم آن نمایندههای که این خیال را دارد گویا ؟ در متزلزل استقلال مملکت خواهد بود. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه ـ بنده اظهاراتم را قبل از اینکه وزراء حاضر بشوند در اول مجلس عرض کردم در مسئله کابینه که آقای حاج شیخ الرئیس فرمودند اگر کسی بخواهد این کابینه را متزلزل کند استقلال مملکت را متزلزل کرده است بنده عرض میکنم تقویت کردند به حمال ارتجاع اساس مملکت را از میان برده و میبرد همچنین اشخاصی که تقویت به ارتجاع میکنند یعنی جلوگیری نمیکنند زیرا که در این مدت مکرر در مکرر گفته شد که در این ؟ مجالس خصوصی است و ترتیبات سری دادهاند حتی اینکه بلیط هم داده اند و چون حالا مجبورم یک مختصری واضح تر عرض کنم که برای ؟ هر قدر در پرده حرف نزنند شاید نتیجه گرفته شود از این جهت عرض میکنم چندی قبل در مجلس یک کمیسیون ؟ تشکیل شد و چند نفر از وکلای غیر آن کمیسیون هم در آنجا بودند بنده در حضور جمعی از وزراء که شاهزاده اسدالله میرزا و محتشم السلطنه و عینالدوله و فرمانفرما و چند نفر دیگر که بودند گفتم که چه ترتیباتی هست و چه اقداماتی میکنند حتی اینکه گفتم خانهها را میدانم که چه خانهها هستند و چه اشخاصی هستند و مشغول چه اقدامیمیباشند و تا حالا هیچ اقدامی نکردهاند و هیچ جلوگیری ننمودهاند و این جلوگیری نکردن از رضایت در کار است به نظمیه هر چه راپورت میدهند که در فلان جا و فلان خانه اگر جستجو و تفحص بکنید تمام نوشتجاتی را که راجع به این امر است بدست میآورید نظمیه جواب میدهد که ما هنوز به اصل منشاء نرسیدهایم میخواهیم بگذاریم برای وقتی که به سر منشاء پی ببریم اینها اشخاصی هستند که میدانند و اغلب میدانند چه اشخاصی هستند و کیها هستند و ده هزار تومان و بیست هزار تومان فرستاده میشود و توزیع میشود میان بعضی از اشخاص که شاید حمایت بکنند از آنها و همین طور اشخاصی هستند که اینجا پولهای زیاد خرج کردهاند مخصوصاً یک نفر که به اظهار خودش هشتاد هزار تومان پول خرج کرده است و گفته است نمیدانم این پولهائی که خرج کردهایم و میکنیم نتیجه خواهیم گرفت یا نخواهیم گرفت و اگر نتیجه نگیریم این پولهائی را که خرج کردهایم ضررش فقط به یک نفر خواهد خورد. | ||
+ | |||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو ـ به اسم بگوئید اینطور اظهار کردن ثمری ندارد. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه ـ من نمیتوانم اسم ببرم برای آنکه مطالب جلسات خصوصی شما در روزنامهجات نویه ورمیا و روزنامهجات لندن طبع و نشر میشود اسامیرا وقتی میگوئیم که بتوانیم از آن نتیجه بگیریم پولهائی که در این شهر و مجامع مصرف میشود تمام را بنده میدانم و تمام آنها معین است و این اظهارات را در حضور وزراء و وکلاء گفتم متأسفانه هیچ اقدامی در این مدت نکرده اند ـ در مسئله مسجد جامع گفتم پول از کجا رسیده است کی دریافت کرده است چقدر بوده است کی داده شده در کدام خانه مابین کیها قسمت شده است و آن اشخاص مخارج شام و نهار مجتمعین در مسجد جامع را میدادهاند و اول عنوان ایشان این است که مواجب ما نصف شده است و ما تمام را میخواهیم بعد گفتند از خدمت خارج شدهایم خدمت و کار میخواهیم در ظاهر عنوانشان این بود ولی در معنی چیزهای دیگر میخواستند و مقاصد دیگر داشتند دیدند که پیش نمیرود متقاعدشان کردند و خارج شدند ولی بعد به عوض اینکه دنبال بکنند و ببینند بعضی پلیسهای مخفی در این مدت که اینها از طرف کی بوده اند و کی مخارج آنها را میداد اینها معلوم نشد و میبینیم باز در موقعی که یک وزیر با دو وزیر بخواهند استعفا بدهند دو مرتبه جمع میشوند آنجا و صداها بلند میشود و به این تفصیلاتی که ما میبینیم در همه جا و در همه ولایات دارند کار میکنند و کردهاند و هی هر روزه انتشار میدهند که فلان کس آمد محمدعلی میرزا آمد در صورتی که او در وینه بود از آنجا رفت به ایتالیا و آلان در پاریس است و اینجا این انتشارات را که میدهند یک نفر پلیس یک نفر از آن اشخاص که این اخبار را انتشار میدهد نمیگیرد که معلوم شود کی این انتشارات را میدهد این راجع به ارتجاع بود که بعضی اشخاص چه به تحریک اشخاص اینجا و چه بهر قسم از دستههای دیگری کار میکنند و بنده گمان میکنم اگر ارتجاع عود کرد و خواستند این اساس را بهم بزنند آنها نتوانند در این مملکت زندگی بکنند در صورتیکه بنده عرض میکنم که ارتجاع ممکن نیست به این مملکت معاودت کند مگر اینکه این مملکت به کلی مضمحل شود و به کلی اساس قومیت شما از بین برود این را باید آنها خاطر جمع باشند و بدانند که ارتجاع و استبداد محال است که با این مملکت برگردد و بدانند که آنها به واسطه و بلاواسطه برای دیگران کار میکنند یعنی مزدور دیگران هستند که پول از آنها میگیرند و برای آنها کار میکنند و از طرف دیگر میبینیم که در اغلب جاها مثل استرآباد که اول هم عرض کردم که چندین سال بود که قشون زیادی به آنجا فرستادند و دولت مبلغ زیادی خرج آنها میکرد و اشخاص بزرگ مثل سپهدار اعظم و علاء الدوله برای انتظام آنجا میرفتند در این دورۀ مشروطیت ترکمانها از نهایت تمکین و اعتمادی که نسبت به این دولت جدید داشتند هیچ اقدام مخلفی نکردند و در هر اتفاقی که برای ایشان افتاد ملتجی به دولت میشدند و از دولت چارۀ کار خودشان را میخواستند و از طرف دولت هیچ اقدامی نشد تا اینکه قونسول استرآباد با یک عده قزاق رفته است گامیش تپه و ششهزار و سیصد تومان از اهالی پول گرفته است برای قتل یک نفر قزاق که قاتل آنهم خود رعیت روسی است و الان در چکوش اردو حبس روسها است بعد دیدند به این ترتیبات نمیشود آنجا را بهم بزنند و همه جا را ممکن است دست اندازی بکنند جز در استرآباد قریب یک سال است که در استرآباد دو نفر هستند که به عنوان محمدعلی میرزا کار میکردند که یکی آدینه محمدیار بود و یکی هم یکنفر دیگر که اینها بعضی ساعتهای طلا و بعضی باروت و فشنگها میآوردند و به تراکمه میدادند و در این صورت در این مدت این مطالب به وزارتخانهها اطلاع داده شد و هیچ جلوگیری نکردند و هیچ اقدامی تا بحال نشده است در صورتی که میتوانستند آنجا مأمورهای مخفی بفرستند و تحقق کنند که این ساعتهای طلا و تحفههای دیگر از طرف کی به آنها داده میشود ولی ترکمانها چون مسبوق بودند و از ترتیب هیچ زیر بار آنها نرفتند و هیچ اعتنائی به خیالات آن اشخاص و محمدعلی میرزا نکردند و جوابهای صریح دادند بعد از آنکه مفسدین مأیوس شدند از اینکه آنها را به حرکت درآورند و یاغی دولت بکنند آمدند و تحریک کردند و چند نفر آنها که سه نفرشان در جنگل مشغول هیزمشکنی بودند کشتند و چند نفر دیگر را هم زخمیکردند و آنها باز به دولت التماس کردند که حکومت بفرستند و دولت باز هیچ اقدامینکرد در صورتی که آنها به دولت تلگراف کردند و التماس کردند که قاتلین ما را بگیرید یک تنبیهی از آنها بکنید که ما بتوانیم به آسانی زندگانی بکنیم ما از تلافی عاجز نیستیم ولی میخواهیم متمرد دولت نباشیم و باز از طرف دولت هیچ اقدامینشد و امروز یک تلگرافی رسیده که باز پنج شش ترکمان که به جنگل رفته بودند چند نفر دیگر از آنها را کشتند بعد دیدند با این چند نفر دیگر آنها را که کشتند نتیجه نگرفتند باز یک چند نفر دیگر را کشتهاند که نتیجه بگیرند و یک عده قشون خارجی را به آنجا دعوت بکنند باز هیچ اقدامی نشد در خصوص خراسان هم عرض کردم که هشت ماه بود حاکم نداشت و تازه حاکم رفته است در صورتی که اگر در این مدت هشت ماه حاکم میرفت بنده یقین دارم آن اتفاق که افتاد واقع نمیشد و این قشونی را که به آنجا وارد کردند وارد نمیکردند همینطور راجع به لرستان که آن اتفاقات پیش آمد که نمیدانم وکلا میدانند یا نمیدانند سابقاً هر ترتیبی که پیش میآمد و هر اتفاق که میافتاد وکلا تمامشان مسبوق میشدند ولی حالا اختیارات طوری است که وکلاء ابداً از ترتیب کارها مسبوق نیستند و از اخبارات اطلاعات ندارند همینطور را جه به بعضی ولایات دیگر ولی آنچه راجع به نطق آقای ارباب بود که اصل قانون اساسی را خواندند که نایبالسلطنه نمیتواند وارد در هیچ کاری بشود مگر اینکه بیایند در مجلس و قسم بخورند اگر این ترتیب صحیح است و ایشان صحیح میدانند بنده هم به کلی وزارت این هیئت وزراء را لغو میدانم برای اینکه بموجب یک اصل دیگر از همان قانون اساسی که ایشان یک اصلش را خواندند وزراء به موجب فرمایش پادشاه منصوب میشوند نظر به این اصل وزرات هیئت لغو است و اینها هیچ حق مداخله در کارها ندارند دیگر اینکه اگر چه بنده میدانم که در اقلیت واقع هستم ولی در این موقع باریک چون میبینم چه اوضاعی پیش میآید میخواهم ؟ وظیفه خودم را کرده باشم که فردا مسئول نباشم و نگویند که ارتجاع پرست بودند موافقت و همراهی کرد و فقط خواستم که این اظهارات را کرده باشم اگر چه میدانم در اقلیت هستم ولی برای من هیچ فرقی نمیکند مقصود این بود که دیگران بدانند و تکلیفی برای خود معین بکنند و اگر هم تکلیفی معین نکردند بنده وظیفه خود را ادا کردهام و شخصاً تکلیف خود را بهتر میدانم. | ||
+ | |||
+ | ارباب کیخسرو – اینکه راجع به اظهار بنده فرمودند جواب بنده نبود بلکه جواب قانون اساسی بود برای اینکه قانون اساسی را بنده وضع نکردهام قانون اساسی در دوره سابق وضع شده است علاوه بر این آنچه را که بنده عرض کردم صحیح است و یک اصل از قانون اساسی است و آنچه را هم که ایشان فرمودند صحیح است و اصل دیگر از قانون اساسی بود و هیچ منافاتی با عرایض بنده نداشت. | ||
+ | |||
+ | وزیر پست – معلوم شد که اظهارات جناب آقای صنیعالدوله که در اینجا کردند اظهارات صحیحی بود که یک چند نفری هستند که با این هیئت کابینه همراه نیستند ولی لازم میدانم که چند کلمه بر سبیل تاریخ برای آقایان عرض کنم چون همین طور که آقای معاضدالسلطنه وظیفۀ ملیت و وکالت خودشان دانستند که آن مطالب را ذکر کنند بنده هم به سمت وکالت یا وزارت لازم میدانم وظیفۀ خود را در ضمن این تاریخ گفتن ادا کرده باشم و آن تاریخ این است که بعد از آنی که کابینۀ حضرت سپهدار کنار رفتند یک کابینه به ریاست آقای مستوفی الممالک تشکیل شد و معروف شد به کابینۀ فعال و آن کابینه در کمال جدیت مشغول کار شدند و نظر آقایان هست اذهان نمایندگان طوری مشوب شده بود که آقای رئیس الوزراء آمدند در مجلس اظهار کردند که من حس میکنم ترتیباتی پیش آمده است حالا آن ترتیبات چه بود و در سابق گفته شد و لازم به تکرار نیست گفتند یک همچو حسی میکنم که این کابینه پیشرفت نمیکند و از مجلس تقاضا میکنم که این هیئت کنار برود و یک هیئت دیگری تشکیل بشود مجلس بعد از مذاکرات زیاد اعتماد نام خودش را نسبت به رئیس الوزراء دادند و گفتند که شما یک اشخاصی را باید بنظر خودتان انتخاب کنید و خاطرم میآید که آمدیم و نشستیم و موقع را تشریح کردیم بعضی از آقایان اظهار کردند که باید یک اشخاصی را معین کرد و اختیارات به آنها داد که واقعاً با کمال جدیت و جلادت دست بکار بزنند این بود که بعد از مذاکرات زیاد به اکثریت زیادی که قریب به اتفاق بود نسبت به اظهار رئیس الوزراء مجلس اظهار اعتماد نمود ایشان هم اول نهایت جد و جهد را کردند به آقایانی که در مجلس تشریف دارند که بیایند خودشان کار قبول | ||
+ | |||
+ | |||
+ | کنند این بود که هیچ کدام قبول نکرده اند برای اینکه موقع را خیلی باریک میدانستند و همین آقایانی که حالا این مذاکره را میکنند همین آقایان در آن وقت تأکید و اصرار داشتند که زودتر مشغول کار بشوند یک اشخاصی را معین کنند که بیایند در سرکاری که این انقلابات مرتفع شود بعد که یک اشخاصی را معین کردند و آوردند به مجلس معرفی نمودند بدبختانه یک یا چند نفری چون موافق نبودند دو روز نگذشت بلکه فردای آن روز مخالفت کردند و از همان جا کشیده شد تا اینجا رسید و حال همین طوری که آقای وزیر مالیه میگویند ممکن است جداً بگویند که مایل نیستند این کابینه سرکار باشد یا اینکه یک هیئت دیگری تشکیل شود – آقای معاضدالسلطنه تشریف میآورند اینجا و تقصیرهای زیاد از برای این کابینه میشمارند که همچو کرده اند بنده هم چه کردهاند بنده هم میتوانم از این ساعت در مقابل این تقصیرها معین کنم از برای کابینه ای که هنوز تشکیل نشده است و ثابت کنم چرا به واسطه اینکه اگر در کرمان خدای نکرده یک اتفاق سوئی بیفتند و نتوانند در مدت ده پانزده روز به آنجا قشون بفرستند که از آن اتفاق جلوگیری شود آن کابینه مسئول است چرا برای اینکه در کرمان قبل از اتفاق این واقعه چرا قشون حاضر نداشته اند یا اینکه چرا به توسط قوه به رقیه قشون نفرستادهاند که جلوگیری نمایند در این مملکت با این وصف و با این عدم استعداد تصور نکنید که یک هیئت وزرائی میتوانند کار بکنند و از آنها آنچه مطلوب این مملکت است بشود خواست و هر کس این عرض بنده را تصدیق نکند میگویم انصاف نداده است یک نفر وزیر میتواند از صبح سرکار خودش حاضر شود و تا هشت ساعت از شب رفته مسلسل کار بکند ولی اگر در یکمرتبه نتواند پنجاه هزار قشون حاضر بکند و نتواند بفرستد بفلانجا برای اینکه پول نیست من آن وزیر را خائن نمیشمرم آن اشخاص که میگویند وکلا بوظیفۀ خودشان رفتار نمیکنند بنده ابداً نمیتوانم آنها را تصدیق کنم برای اینکه آنها وقتی که آمدند و به مقام وکالت نشستند میبینند که محظورات وکیل بیچاره چیست و همینطور امیدوارم یک روزی جناب آقای معاضدالسلطنه تشریف بیاورند و به مقام وزارت بنشینند و بنده بعد از ده روز به ایشان عرض کنم که دیدید ما هیچ قصوری نکرده بودیم و از شما گذشته هر وزیری ولو اینکه معصوم هم باشد نمیتواند آنطوری که جناب عالی میخواهید کار بکند این حرف را بنده میگویم و هر کسی که منصف است تصدیق خواهد کرد والا به حرف اگر باشد روزنامه را بردارید بخوانید و ببینید که به حرف چطور مملکت را بهشت میکنند ایشان حالا تقصیرات برای وزراء میشمارند مثلاً میفرمایند در تهران مجانع دارند مینشیند میگویند و حرف میزنند و نمیدانم چطور اقدامات کرده اند و جلوگیری نشده است این یک مسئله ای است که وزیر داخله باید اینجا باشد و جواب بگوید شاید او هم جواب بدهد که یک رئیس نظمیه تا به حال یک همچو راپورتی به من نداده است و اگر هم داده است شاید در آن مورد اقدامات کردهام و بنده حقم نیست که بگویم مسئله استرآباد که میفرمائید در سابق هم از این اقدامات بسیار بوده است جنگ بوده است جدال بوده است آدم کشی بوده و حالا ایشان که یک وقعه را اینطور اهمیت میدهند که مثلاً فرض بفرمایند دو نفر هیزم شکن یا هیزمکشی کشته شده است آیا در ایران شما تا این اندازه نظم برقرار شده و اوضاع خوب شده است که از کشته شدن دو نفر هیزمکش در جنگل استرآباد هفت یا هشت وزیر شما تقصیر کردهاند علاوه بر اینکه اینگونه اتفاقات در تمام نقاط علام میافتد در پاریس که مرکز تمدن است اگر ملاحضه فرمائید میبینید که هنوز این قسم وقایع بسیار اتفاق میافتد باید جلوگیری کرد و رفع نمود میفرمایند حکومت دیر رفت من هم تصدیق میکنم ولی چرا نظرمان به این نیست که آن وقتی که آن اتفاق در مازندران افتاد که خدا لعنت کند محرک آن را که نمیدانم کی بوده است و انشاءالله یک روزی معلوم خواهد شد که این مار به واسطه چه بود و کی این کار تحریکات را کرده است که در آن موقع امیر اعظم را صلاح دانستند برود و استعداد برای او مرتب کردند و آن ترتیبات پیش آمد و آن اتفاق سوء رخ داد و در بین کابینه هم منفصل شد و این کابینه تشکیل شد گفتند که اول باید امر مازندران را اصلاح کرد و وسیله اصلاح اینست که یک شخص ملایمیفرستاده شود و آن آقای ظهیرالدوله است و از برای استرآباد هم معین کردند که امانالله میرزا برود برود بعد همین طوری که شاید یک اتفاقی در آنجا افتاده است و اسنادی آوردند بنظر شما آقایان رسانیدند و گفتند اینکار اهمیت دارد خوبست یک شخص دیگری بفرستیم که بتواند جلوگیری بکند این بود که رأی دادند که شاهزاده ظفرالسلطنه معین شود و حرکت بکند و حرکت کرده است و در راه است و همین روزها وارد میشود و عمل استرآباد و کشتن دو نفر هیزمشکن اصلاح خواهد شد همه ماها چه وکیل باشیم چه وزیر فرق نمیکند در مقام برقراری انتظام و حفظ مملکت هستیم تصور نکنید که من وزیرم عمداً شرکتی یا همراهی با یک وقعه که در استرآباد افتاده است یا با رحیمخان که به آذربایچان آمده است یا با روزنامهنویسی که میگوید محمد علی میرزا میآید و در کوچه میگویند داشته باشیم و یا از قبل بنده تقصیری شده باشد مطالب باید گفته شود ولی با یک زبان و بیان ساده مثل اینکه در مجلس خصوصی گفته شد بعضی در آن انجمن خصوصی که برای اتحاد و اتفاق ماها را دعوت کردهاند و همه به امنتهای شرف رفتیم و حاضر شدیم و دیدیم که یک نفر نماینده محترم رفت آنجا و هر چه دالش خواست گفت و بر عکس از بیاناتش بیشتر تولید نفاق شد. | ||
+ | |||
+ | (اظهار شد که عقیده خودش را گفت) | ||
+ | |||
+ | حالا بنده عرض میکنم موقع مملکت امروزه یک موقعی است که مثل همان کاری که تمام عالم کردند اتحاد بکنید لفظ ... کلمه اختلاف مسلک را دور بیندازید اگر چه مکرر این حرفها را زدند و این دردها را به گوش ما خواندند و ابداً نتیجه و فایده نبخشید و امروزه که برای حفظ استقلال مملکت اشخاصی را که میگفتید ظالم یا مستبد حاضر شدند برای شما خدمت بکنند عوض اینکه اتحاد کنیم و همراهی به آنها بکنیم در یک مجلس میبینیم یک مذاکراتی میشود که ابداً نتیجه ندارد حالا اگر اصل مطلب را هم باید گفت و شاید این اظهاری را که کردند عقده وجدانی و مملکتیشان این بوده است و نمیگویم که با اشخاصی که شما می گوئید طرف هستند عقیدهشان اینست که یک اشخاصی باید در وزارت باشند که بهتر بهتر از این کار بکنند این بسیار خوب عقیدهایست ولی همه میدانند امروز در مملکت شما نایبالسلطنه نیست میدانید که هیچکس نمیتواند در مملکت اقدامیبکند مگر اینکه از شماها بیش از نصف با او همراه باشند و آن دقیقه که بیش از نصف اعضاء مجلس که اکثریت است با آن شخص همراه نباشد یعنی نایبالسلطنه مملکت با او همراه نیست یعنی پادشاه مملکت با او همراه نیست و هیچ کاری نمیتواند بکند و همین طوری که عرض کردم نایبالسلطنه شما هنوز نیامده است اگر بیاد فوراً این کابینه منفصل بشود و رأی اکثریت مجلس است که این هیئت کنار بروند که مسئله ای است و ممکن است رأی بدهید این کابینه منفصل شود و هیئت دیگری تشکیل شود ولی متزلزل کردن یگک همچو هیئتی ابداً صلاح نیست بلکه شما خوب بود این اظهارات را در مجلس خصوصی میکردید که آقایان ما نمیخواهیم در جلسه علنی اظهاری بکنیم بکنیم و این هیئت را متزلزل بنمائیم شما فلان تقصیر یا فلان قصور را مسامحه کردهاید و فلانطور اقدام بکنید برای اینکه امروز اگر کسی خیر این مملکت را میخواهد نمیآید اینجا داد بزند که این کابینه کار نمیکند و بهتر این است که منفصل بشود که اسباب تزلزل کابینه بشود و آن وقت اول کسی که از میان برود رئیس الوزرائی باشد که والله شب و روز از بس کار کرده ناخوش شد از برای اینکه مسلسل کار کرده و زحمت کشیده است و اسباب این بشود که کارها بیشتر به تعویق بیافتد و اشکالات زیادتر بشود. | ||
+ | |||
+ | صنیعالدوله – بنده فقط دو کلمه میخواهم عرض کنم اولاً دفاع نمیخواهم بکنم از وزیر و وزارت هر دو بیزارم همین قدر میخواهم عرض کنم که آقای معاضدالسلطنه فرمودند که این هیئت وزراء قانونی نیستند در این صورت چرا آن روزی که آنها را آوردند معرفی این حرف را نزدند که بیخود یک هیئتی بطور غیرقانونی متصدی کار نشوند در صورتی که گویا قانونی بودهاند چرا بجهه اینکه اکثر از نمایندگان هم گویا بدانند که رئیس الوزراء از سابق برقرار و منصوب بو د و هر هیئت وزرائی که استعفاء دادند یا عزا شدند مادامیکه خود رئیسالوزراء استعفاء نداده است میتواند بجای آن وزراء اشخاص دیگری را انتخاب نماید و این هیئت وزراء را هم یک رئیسالوزرای منصوبی انتخاب کرده است حالا اگر فرمان صادر نشده است آن یک محضور طبیعی داشته است یعنی نایبالسلطنه حاضر نبوده است تا اینکه فرمان صادر شود. | ||
+ | |||
+ | [بعد از این اظهار از مجلس بیرون رفتند] | ||
+ | |||
+ | حاجآقا – این نظامنامه را که میخواهم بخوانم نظامنامهای است که دو سه ماه وقت صرف آن شده است و نظم حوزه و محوطه مجلس را بعهده رئیس مجلس واگذار کردهاند ماده ۱۰۲ نظامنامه | ||
+ | |||
+ | |||
+ | داخلی مینویسد افتتاح جلسات و حفظ ترتیب مذاکرات و اجرای نظامنامه و حفظ نظم بعهده رئیس است بعد در ماده ۱۰۸ مینویسد: | ||
+ | |||
+ | در مباحثات ناطقین باید متناوباً به ترتیب مخالف و موافق نطق نمایند. بعد در مادۀ ۱۱۰ مینویسد. | ||
+ | |||
+ | ناطق باید از موضوع مباحثه خارج نشود چنانچه خارج شود رئیس او را متذکر میسازد و اگر ناطق مزبور بخواهد توضیحاتی بدهد که او از موضوع خارج نشده است یا اینکه خارج از موضوع شدن دلائل دارد در این باب اجازه داده نخواهد شد – بنده امروز میبینم که ترتیب نظم این مجلس از اولی که شروع کردیم در مذاکره هیچ ترتیب صحیحی نبوده است و واقعاً از تماشاچی خجالت میکشیم به واسطه اینکه از اولی که شروع کردیم در مذاکره هیچ ترتیب صحیحی نبوده است اولاً شروع نکردند به مذاکره در دستور مجلس بعد بر خواستن یک نفری و در خارج از دستور صحبت کردن و ملاحظه رئیس از اشخاص وکلا اگر چه فلان وکیل محترم است و در نهایت احترام هم هست ولی احترام وکیل بسته به احترام نظم و احترام قانون است. | ||
+ | |||
+ | رئیس _ صحیح میفرمائید بنده میدانم خلاف ترتیب واقع نشده ولی بنده تمام روزها با نمایندگان مجادله و مرافعه میکنم در ترتیب نظم و ابداً فایده نمیکند مثل اینکه در بعضی از مواد خود حضرتعالی تکلیفاتی به بنده کردهاید که برخلاف ترتیب بوده است. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه – چون سوء تماهمیشده است در عرایض بنده اگر اجازه میفرمائید توضیح بدهیم. | ||
+ | |||
+ | رئیس – بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه – بنده بیترتیب و برخلاف نظم اینجا صحبتی نکردم پریروز در اول مجلس اجازه خواستم و عرض کردم که مطالب من خارج از دستور است فرمودند در آخر مجلس بگوئید آخر مجلس به واسطه این که وزراء آمدند و مسئله استقراض پیش آمد موقع نشد که اظهارات خود مرا بنمایم بعد از مجلس رفتم به ایشان اظهار کردم اجازه دادند که در اول مجلس امروز عرض بکنم این بود که بنده هم در اول مجلس اظهارات خود را بعرض نمایندگان رساندم و حقاً داخل مذاکره شدم و بنده این تذکرات را در اینجا بهتر از مذاکره در دستور امروز و وضع قانون میدانم برای اینکه ما باید اولا اساس مملکت را درست بکنیم و حفظ بنمائیم بعد قانون برای مملکت وضع کنیم و اگر کسی خیرخواه مملکت نباشد این اظهارات را نمیکند. | ||
+ | |||
+ | اینجا شاهزاده اسدالله میرزا گفتند که عده ای هستند که نمیگذارند وزراء کار بکنند. (گفته شد که این سئوال است یا استیضاح.) | ||
+ | |||
+ | آدینه محمدخان – استیضاح است وزیر بیاید استیضاح بشود وزیر که نداریم تا این که استیضاح بکنیم. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه – بنده هر وقت بخواهم سئوال یا استیضاح بکنم که وزراء حاضر نمیشوند لابدم که در این موقع اظهارات خودم را بنمایم بعلاوه استیضاح کردن چه ربطی به این مطلب دارد اگر یک وزیری در کار خود غفلت کرده باشد نباید گفت که این وزیر غفلت کرده است؟ | ||
+ | |||
+ | وزیر پست – امروز که نه موقع سئوال است و نه موقع استیضاح بدون مقدمه یک اظهاراتی کردید و بنده برخواستم جواب گفتم وزراء هم البته برای استیضاح حاضرند و هم برای سئوال اطلاع بدهید روزش را معین میکنند و حاضر میشوند. | ||
+ | |||
+ | معاضدالسلطنه – اما آنچه که راجع به مازندران فرمودند بنده هم آن ترتیباتی را که گفته اند اطلاع دارم و مسبوق هستم. | ||
+ | |||
+ | رئیس – این فرمایش شما توضیح نیست اگر سوء تفاهمیدر بیانات شده است که بفرمائید والا اجازه بخواهید و نوبت که بشما رسید بیائید و مطالب خودتان را بفرمائید حالا دیگر در این خصوص مذاکره نمیشود. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسلطان از معاون محترم وزارت امور خارجه سئوال داشتید بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسلطان – از معاون محترم وزارت امور خارجه سئوال میکنم که چندیست در بادکوبه تجار محترم ایرانی و ابتاع ایران شکایت میکنند از مأمور آنجا که راجع به مدارس و تذکره بعضی جرائم و پولها به اسم تذکره و غیره که مخالف قانون تذکره است مطالبه میکند و البته حضرتعالی مسبوق هستید که در باکو و اطراف باکو متجاوز از شصت و پنج هزار اتباع ایرانی است و چندین نفر شاگردان محصل هستند که تحصیل میکنند و این مأموری که از طرف وزارت خارجه در آنجا هست اگر میشود که تغییری داده شود یا اصلاحاتی در آنجا بشود بفرمائید. | ||
+ | |||
+ | معاون وزارت خارجه – چندی است از ساعد وزراء شکایتهای متوالی رسیده است و مواد شکایت را مشروحاً نوشته اند ولی از آنطرف پریروز خودش تلگرافی کرده بود و تقاضا کرده بود آنجا که رسیدگی بکنند که اگر واقعاً مقصر است او را معرفی بکنند و اگر تقصیر ندارد باز استدعا کرده است که استعفای او را قبول بکنند چون شخص ساعد الوزراءخودش مایل به توقف در بادکوبه نیست با وجود اینکه هنوز قصورش بر وزارت خارجه معلوم نشده است مأمور بخصوصی برای اینکار معین شده است و همین چند روزه میرود که رسیدگی نماید. | ||
+ | |||
+ | منتصرالسلطان – کمان امتنان از اقدامات وزارت امور خارجه دارم. | ||
+ | |||
+ | رئیس – هفته آینده مجلس تعطیل است برای عزاداری ایام نهم و یازدهم از سه ساعت به غروب مانده روضه خوانی است جلسۀ آتیه شنبه ۱۲ و دستور هم بقیه دستور سابق است مجلس یک ساعت و نیم از شب گذشته ختم گردید. | ||
+ | |||
+ | |||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم - ۲۴ آبان ۱۲۸۸ تا ۲۳ دی ۱۲۹۰]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم - ۲۴ آبان ۱۲۸۸ تا ۲۳ دی ۱۲۹۰]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۱ آوریل ۲۰۱۳، ساعت ۱۳:۱۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم | تصمیمهای مجلس | درگاه انقلاب مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم |
مجلس شورای ملی ۱۴ دی ۱۲۸۹ نشست ۱۹۷
صورت مذاکرات یوم پنجشنبه شهر محرم الحرام ۱۳۲۹
مجلس دو ساعت قبل از غروب به ریاست آقای ذکاءالملک منعقد شد.
آقای معاضد الملک صورت مجلس روز شنبه غره را قرائت نمودند.
اسامی غائبین جلسه قبل ترتیب ذیل قرائت شد.
دکتر علی خان ـ وکیل الرعایاـ اسدالله خان سپهدار اعظم بدون اجازه غایب بودند.
حاجی امام جمعه ـ سلیمان میرزا ـ داودخان ـ با اجازه غائب بودند.
دکتر امیر خان – مصدق الممالک ـ حاج آقا ـ آقاشیخ اسمعیل شیرازی بموقع حاضر نشدند.
رئیس ـ در باب صورت مجلس ملاحظاتی هست بفرمائید.
ارباب کیخسرو ـ بنده اینجا در باب غیبت وکیل الرعایا عرض داشتم ایشان مدتی است این ترتیب را پیش گرفتهاند که حاضر نمیشوند و بعد اجازه از رئیس تحصیل میکنند و به اداره میفرستند که فلان مأموریت را داشته و نتوانستهام حاضر شوم.
بنده اینجا تکرار میکنم فرمایشی را که آقای حسنعلی خان در بدو مجلس کردند که وکیل الرعایا اگر میخواهد قانونش در مملکت مجری شود باید اول
خودش را قانونی کند آقا حاج وکیل الرعایا در حسن کفایتشان شکی و بنده حرفی ندارم ولی همان طور که فرمودند ایشان باید وکیل باشند یا وزیر باشند با واسطه وزارت و سفارت و حرکات ایشان به کلی مخالف یا مقام وکالت است و علاوه براینکه حرکات ایشان مخالف با وکالت است حرکات ایشان اسباب این میشود که سکته به قانون وارد میآید بنده عرض میکنم که ایشان باید حاضر شوند و در کار وکالتشان مشغول شوند والا از اینجا استعفا کنند و بروند در کار وزارتخانهها مشغول بشوند.
حاج آقا ـ در صورت مجلس شنیدم که خواندند که وزیر مالیه لایحه پنج کرور استقراض را به مجلس آورده اند پنج کرور نبوده و لایحه استقراض دو میلیون و دویست و پنجاه هزار لیره بوده و در باب غیبت دکتر علی خان هم که نوشته شده است غایب بودند خواستم عرض کنم که هیئت رئیسه هم متذکر شوند ایشان مریض بودند.
کاشف ـ بنده محض اینکه مکرر مذاکره نشود استدعا می کنم نتیجه ای در خصوص وکیل الرعایا گرفته شود.
رییس- اینکه می فرمایند نتیجه گرفته شود نتیجه معین است بنده که نمیتوانم مجبور کنم وکیل الرعایا را که استعفا بدهد ایشان خودشان باید ملاحظه بکنند و حاضر شوند.
افتخارالواعظین ـ بنده عرایض خارج از صورت مجلس دارم اجازه میفرمائید عرض کنم.
رئیس ـ یکی از چیزهائی که بنده تکلیف خودم را نمیدانم همین مسئله است که آیا بنده میتوانم خارج از دستور مجلس اجازه بدهم یا خیر؟
افتخارالواعظین ـ نظامنامه مینویسد که در اول و آخر مجلس میتوانند اجازه بدهند.
رئیس ـ آقای معاضدالملک فرمایشی داشتید.
معاضدالسلطنه ـ بنده پریروز اینجا عرض کردم که خارج از دستور عرضی دارم و قرار شد که در آخر مجلس اجازه بدهند و آخر مجلس هم به واسطه آنکه وقت تنگ بود و وزراء آمدند کار داشتند نشد این است که امروز اجازه خواستهام که بعضی عرایض خودم را عرض کنم و تکلیف آخری را برای خودم معین کنم زیرا که اوضاع مملکت و ترتیب امور و تقاضای موکلین درهم و برهم شده است که ماها اغلب و بنده شخصا تکلیف خودم را نمیفهم برای اینکه از یک طرف اگر بخواهم بعضی اظهارات بکنم شاید بعضی تصورات بشود که قصد و غرض در کار است بنده اینجا صریحاً عرض میکنم که هیچ قصد و غرضی ندارم فقط مقصودم اوضاع مملکت و ترتیب امور است بنده امتحاناتی که میبایست داده باشم تا حالا دادهام و شاید حالا محتاج به معرفی کردن از خودم و معرفی شدن نباشم و در این مدت هم هیچ وقت نخواستهام داخل در کارهای دولتی بشوم و در اینجا که مجلس رسمیاست عرض میکنم که به هیچ وقت نمیخواهم داخل در امورات دولتی شوم و نخواهم شد ولی برای موکلین خودمان باید یک فکری بکنیم مدتی است که بعضی چیزها میشنویم و همه مثل این که کر هستیم و هیچ به گوشمان فرو نمیرود از یک طرف میبینیم که هیچ دقتی در امور نمیشود و کارها همین طور معطل میماند و به مماطله میگذرد تقریباً شش ماه بود که استرآباد حاکم نداشت و اولیای امور ابداً در صدد نبودند و درصدد نیستند که یک حاکمیرا که از یک جائی برمیدارند فوراً عوض او را معین کنند و بفرستند آنجا که نظم آنجا را عهده بگیرد و نگذارد بعضی ترتیبات پیش بیاید هی امروز و فردا کردند تا این که در چندی قبل چند نفر ترکمان که در جنگل مشغول هیزم شکنی بودند به واسطه بعضی تحریکات یا داخلی یا خارجی آمدند و رفتند سه نفر آنها را کشتند و پنج نفر آنها را زخمیکردند و از طرف دولت در این مدت هیچ اقدامینشده و از برای قاتلین چه در اینجا چه در غیر اینجا اقدامینکرده اند اگر قتلی واقع شود اگر به عدلیه رجوع بشود مستخلص میشود و میرود اگر بجاهای دیگر رجوع شود که هیچ اهمیتی به آن نمیدهند و همین طور آن را به محسامحه و مماطله میگذرانند و در حقیقه میتوان گفت که ما اجازه میدهیم به قاتلین که هر که را میخواهند بکشند و الا اگر ما این اجازه را نمیخواستیم بدهیم اقلا یک قاتل را مجازات میدادیم در استرآباد در این مدت از پنجاه سال به این طرف گویا هیچ عهدی مثل این دوره مشروطیت نبود که ترکمان اینطور مطیع باشد که هر اتفاقی که میافتاد به حکومت و دولت اظهار کند و متظلم شوند و چاره درد خودشان را از دولت بخواهند در دوره ناصرالدین شاه نظر دارم ده هزار پانزده هزار بیست هزار قشون برای امنیت استرآباد و ترکمان میفرستادند حالا ترکمانها خودشان همیشه اظهارتشان را به دولت میکنند و علاج کارشان را از دولت میخواهند ولی متأسفانه برعکس دولت هیچ نظر دقت به آنجا نمیاندازد و هیچ توجهی به آنجا نمیکند چنانچه عرض کردم شش ماه است آنجا حاکم ندارد و حکومت میخواهند و باز امروز تلگراف دیگری رسیده است که چند نفر ترکمان را که رفته بودند برای هیزمکشی چند نفر آنها را کشتند و مقصود این است که چون استرآباد تا حالا امن بوده است آنجا را بهم و آشوب بکشند تا اینکه ببینند چه نتیجه حاصل میشود و آنها که میدانند که مرتکب این کارها کیستند و مخالفت و جلوگیری نمیکنند در واقع دائره و نقشه آنها را وسعت میدهند که این کارها را بکنند شاید آنجا را هم بهم بزنند والا میبایست تا یک حاکم دیگری نفرستند به آنجا و آن حاکم نرسد به آنجا حاکم اول نباید حرکت کند هفت هشت ماه بود که خراسان حاکم نداشت بیشتر در زمان استبداد اگر یک حاکمیدر معزول میکردند حاکم دیگر که میرسید آنجا آنوقت آن حاکم حرکت میکرد هفت هشت ماه بود که خراسان حاکم نداشت ما میدیدیم که دستههای قشونی وارد آن خاک میشود و هیچ معلوم نیست که ما اینجا خواب هستیم یا بیدار هستیم در صورتی که اغلب خاک خراسان منظم است و اغتشاش نیست و این غفلت را نمیدانم مبنی بر چه ترتیبی است از طرف دیگر راجع به عربستان که وکلای عربستان را آن اظهارات را کردند و لازم نیست که من اظهار کنم و راجع به عربستان و بروجرد که چند ماه است حکومت ندارد و هر روزه اتفاقاتی آنجا روی میدهد و رعایای بیچاره آنجا و زارعین آنجا در نهایت عسرت و پریشانی هستند و شکایاتی میکنند و در این اواخر اتفاقاتی که افتاده است شاید به واسطه آن اتفاقات نتوانند بذر کنند از برای سال آتیه و نمیدانیم از برای سال آتیه آنها چه پیش میآید و همینطور سایر نقاط ایران مثل آذربایجان که یکمرتبه میبینیم رحیم خان طلوع میکند و بعضی اشخاص دیگر طلوع میکنند و هیچ اقدامینمیشود از طرف دیگر این واقعه خوابید مثل اینکه هیچ چیز نبوده است در صورتیکه ماها الان نمیدانیم در مازندران چه خبر است و چه خیالات دارند و کیها کار میکنند و برای کی کار میکنند و با استرآباد چه رابطههائی دارند و اولیای امور به کلی غفلت دارند و در خود طهران ترتیباتی که مشغولند و دارند کار میکنند یک عده ارتجاعی و هر وقت هم بوزراء میگویند جواب میگویند بلی ما هم اطلاع داریم در این مدت عدید آنچه بوزراء گفته میشود ابداً اعتنا نمیکنند و هیچ گوش نمیدهند و همان که عرض کردم میگویند ما اطلاع داریم مثلاً وقعۀ مسجد جامع که پیش آمد و پولهائی که آنجا خرج کردند و بعد از آن که متفرق شدند عوض آن که تحقیقات بکنند که این پولها از کجا بوده از کدام منشاء بود از که بود از کجا آمد بدست کی مصرف شد در هیچ موقع این تحقیقات را نکردند در صورتی که اگر تحقیق میکردند بنده یقین دارم که بعضی مطالبی عمده بدست میآمد و تکلیف دولت و ماها معلوم میشد آنها را به غفلت گذراندند و معلوم نشد دست کی در کار است و چه خیال دارند آیا دست داخلی است یا دست خارجی آیا دست خود اینها در کار است یا دست دیگری است که بچشم ما پوشیده است بعد از آن که آنها گذشت و هیچ اقدامینکردند هی میبینیم بعضی مذاکرات و بعضی نشریات داده میشود و بعضی مجامع کوچکی در داخله مشغول کارند و اقدامات مینمایند وقتی که راپورت میدهیم میگویند بله اینها هست ما مطلع هستیم لکن میخواهیم منشاء و اساس را پیدا کنیم و ماها هم همین طور این جا نشستهایم مثل این که خواب باشیم آنها هم هر چه خودشان میخواهند میکنند و هر چه به نظرشان میرسد اقدام میکنند و یک روز این جا نشستهایم میبینیم کار به جائی رسیده است که چاره از دست شما به کلی خارج شده است و نمیتوانید کاری بکنید بنده که کار را بجای خیلی بد میبینم کشیده است و میکشد باید ببینیم این طور بنظرم میآید این است که امروز آخرین تکلیف خود مرا میخواهم ادا بکنم و وکلا را مسبوق بکنم که اگر واقعاً میتوانند جلوگیری کنند از بعضی ترتیباتی
که در این شهر است جلوگیری کنند و اگر میبینید که نمیتوانید جلوگیری کنید و این وزراء گوش به حرفهای اینها نمیدهند و خود اینها با این حالت همراهی دارند و داخل در ارتجاع هستند آنوقت تکلیف سایر مردم معلوم شود که ببینند در چه حالی هستند و چه باید بکنند بنده فرداً فرد وقتی که این جا از بعضیها سئوال میکنم مخصوصاً از ابتداء از وقتی که این کابینه روی کار آمده دیدم بعضیها به کلی اظهار نفرت و تنفر میکردند و از بعضی اشخاص یا با هر کدام که صحبت میشد میگفتند که ما همراه نبودیم و بنده صریحاً عرض میکنم که آنشب که وزراء آمدند این جا معرفی شدند من حاضر نشدم و از فرد فرد وکلا هم که میپرسم میگویند ما همراه نبودیم و بنده خود مرا شخصا عرض میکنم که از اول تا حالا ابداً همراه نبودم در قبول این کابینه یعنی این وزراء و نیستم و برای این است که اگر فردا یک اتفاقی افتاد نگویند بعضیها با خیال ایشان همراه بودند این جا عقیده خود مرا اظهار میکنم و بنده تعجب میکنم از این که یک کابینه ای که وکلا اغلبشان همراه نبودند یا آنها یک دفعه شروع به این طور اقدامات میکنند که اغلبش مضر است بحال مملکت یک دفعه میبینیم بیک جاهای خیلی خطرناکی رسیده است این که برای بعضی اشخاص فرق نمیکند در دورۀ سابق وقتی که مجلس به توپ بسته شد بعضی از وکلا چه کشته شدند و چه در بعضی نقاط پراکنده شدند و چه حبس شدند به هزار قسم زحمت و مشقت و خوب بهر شکلی بود خودشان را به خارج رساندند و در رفتند و بعضی دیگر را چه انعام دادند و چه خرج راه دادند چه مواجب دادند و به اوطان خویش رسانیدند ولی بنده چون خود مرا در خطر میبینم این است که عرض میکنم بنده با این وضع حاضره هیچ همراه نیستم سایر وکلا تکلیف خودشان را میدانند و اگر میتوانند که چاره خودشان را بکنند و اگر نمیتوانند بنده میبینم که بچه روزی دچار خواهیم شد و تمام معایب آتیه به گردن این وکلاء وارد خواهد آمد و تا دامنه قیامت ماها مورد عتاب و خطاب و مذمت و ملامت بلکه لعن داخله و خارجه خواهیم بود و تمام مردم به ما بد خواهند گفت خصوصاً اشخاصی که بعد از پنجاه سال خواهند آمد و خواهند گفت این اشخاص بودند که حقوق اسلام را برای مال پایمال کردند و از دست دادند زیرا امروز تمام ملت اسلام نظرشان به این پارلمان است و اغلب مسلمانان نظرشان به اینجاست زیرا اگر اینجا در یک خطری واقع شود تمام مسلمانها به ما بد خواهند گفت خارجه که بد خواهند گفت که سهل است تمام مسلمین بد خواهند گفت پس خوب است یک قدری گوشمان را باز کنیم و نظرمان را بدور نیندازیم و ببینیم تکلیفمان چیست اگر میتوانید فکر و علاج صحیحی بکنید و به موکلین خودتان هم دردسر ندهید در این موقع تلگراف انجمن ایالتی آذربایجان بعبارت ذیل قرائت شد:
توسط حضرات مبعوتین محترم آذربایجان مقام مقدس دارلشورای کبری شیدالله ارکانه کابینه مقام هیئت کابینه وزراء داشت شوکتهم از اقدامات دیروزه انجمن ایالتی که همواره برخیریت مملکت است حضرات مجتمعین بکلی متفرق سکونت تام حاصل و امنیت برقرار است خاطر شریف اولیای دولت و امنای ملت از هر جهه مطمئن و آسوده باشد انجمن ایالتی.
راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی نیز بعبارت ذیل قرائت شد:
راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی روز پنجشنبه ۳ محرم ۱۳۲۹.
آقای حاج وکیلالرعایا تقاضای مرخصی یک هفته برای رسیدگی به کارهای شخصی خود نموده بودند چون هفته آینده مجلس برای مراسم تعزیه داری رسماً تعطیل است لهذا کمیسیون عرایض این مطلب را محتاج به رأی ندانست ولی برای هفته بعد از این به اکثریت قبول نشد.
رئیس ـ حالا اگر وکیل الرعایا برای یک هفته دیگر بخواهند مرخصی بگیرند خوب است که عریضه خودشان را تجدید بکنند چون این هفته تعطیل داریم در این صورت محتاج به رأی گرفتن در این راپورت نیستیم مگر اینکه برای هفته بعد اجازه مرخصی بخواهند.
کاشف ـ مذاکراتی که اینجا آقای معاضدالسلطنه فرمودند اولاً لازم بود قبلاً جزو دستور شده باشد و حالا که خارج از دستور مذاکره شد لازم بود که اینجا اجازه بدهید مذاکره شود چون خیلی مذاکره شود و در ضمن فرمایشاتشان که بعضی مذاکرات فرمودند لازم بود اجازه بدهید مذاکره شود و اگر اجازه داده نشود نمیدانم مقصود از این اظهارات چیست و چه نتیجه میخواهند از این اظهارات خودشان بگیرند اگر مقصود وقت تلف کردن بود ایشان هیچ وقت از اشخاصی نیستند که بخواهند وقت مجلس را تلف نمایند و نظریه اهمیت این مطلب بنده عقیدهام اینست که اگر از این مذاکرات نتیجه بگیریم بهتر باشد و اگر فرضا قانون دیوان محاسبات را وضع کنیم و بدانیم که قوه مجریه را به عکس آن چیزی که مقصود ما بوده عمل میکنند و کلیه ما هر چه زحمت کشیدهایم از زحمات خودمان نتیجه نبردهایم در صورتی که غرض نداشتهایم و امروز میبینند مردم که چهارده ماه است ما زحمت میکشیم و نتیجه حاصل نشده است در این صورت بنده خیلی زیادی میبینیم که سایر قوانین را اینجا بخوانیم و از برای اینکه وقت تلف نکرده باشیم و بیهوده زحمت نکشیده باشیم اول باید در این خصوص یک نتیجۀ قطعی بگیرند که این مذاکراتی که شد اگر راجع به شخص بنده بوده است معلوم شود و اگر راجع به سایر وکلا است که آن را هم موکلین ما بدانند و رفع تهمت از سایرین بشود و اگر این مطالبی را که میگویند راجع به ما نیست و از اعمال و بعضی نظریات هیئت مجریه است ما باید تبرئه ذمه خودمان را بنمائیم بنده صرف نظر میکنم از ملتخواهی و وطنپرستی و سایر چیزهائی که لازمه یک نماینده است لکن نتیجه این همه زحمات و این چهارده ماه وقت تلف کردن را بنده میخواهم بدانم مکرر بنده در این جا عرض کردم که ما باید متوجه نتیجه باشیم متوجه افکار ملت باشیم مردم که این قدر زحمت کشیده اند آسایش و راحت میخواهند اگر آسایش و راحت نباشد آنها ابداً نمیفهمند مشروطیت چیست و ثمرات آتیه مشروطیت را نمیتوانند حس بکنند البته ما خودمان خوب ملت خودمان را میشناسیم و مکرر بنده از ماه شوال به این طرف استعفا دادهام و اجازه خواستهام که بلکه رفع مسئولیت از خود کرده باشم استعفای بنده پذیرفته نشده است و اجازه داده نشده است البته تا آن ساعتی بنده که امیدوارم و بدانم که نتیجه دارم باید خدمت بکنم ولی از آن ساعتی که مأیوسی حاصل شد آنوقت هر کس در آن خدمتی که به او رجوع شده است مماطله کند بنده آن را خدمت نمیدانم بلکه آنرا خیانت میدانم از این جهه بنده سعی میکنم که از این اظهارایکه شده است نتیجه گرفته شود زیرا ما هر چه تصور میکنیم قوه مجریه ما برخلاف کارهای وطن پرست به رفتار میکنند و ابداً ماها در صدد جلوگیری نیستیم و آنها به اسم وکیل و به اسم مجلس و به اسم عموم ملت پرستان اقدامی میکنند که ماها به کلی از آنها بی خبر هستیم و ما باید بفهمانیم به مردم اینطوری که به ما میگویند این طور نیست و در صورتی که در حضور شما بعضی نسبتها به شما میدهند و شما ساکت هستید ابداًً مردم مقصر نیستند بنده خیلی تعجب میکنم از اینکه وقتی که من خائن نیستم چرا باید یک چیزی را که درباره من میگویند من در مقام رفع این گفتگوها نیستم و نمیخواهم رفع توهمات بشود بنده عرض میکنم اگر بنده خیانت کردهام به اسم بگویند خیانت کرده و اگر دیگری خیانت کرده است همین طور بگویند که فلان شخص خیانت کرده است و به لفظ وکلاء بگویند هر کسی به لفظ وکلاء بگوید بنده عقیدهام این است که موافق کسیکه خورده است و خیانت کرده است زیرا در قسمنامه قسم خورده است مادامیکه در این خدمت هستم به مجلس و مجلسیان صدیق و راستگو باشم و خیانت نکنم بنده این لفظ وکلاء را از هر کس باشد بطور عموم استعمال کند خیانت میدانم خواه از یک روزنامه نگار خواه از یک نماینده باشد به این جهه بعد از این هر کس لفظ وکلاء را بگوید این شخص مسلماً خائن وطن است اینکه در هر مجلس و محفل مذاکره میشود و میگویند وکلا چنین و چنان کرده اند این خیانت است و اسم این را تربیت میگذارند بنده میگویم اگر آن شخص راست نمیگوید باید اسم ببرد که فلان وکیل است یا فلان شخص است که این خیانت را کرده است بنده بهیچوجه نمیتوانم این اظهارات را بپذیرم چنانچه در چندی قبل در هیئت رئیسه استعفای خودم را تقدیم کردم معذلک پذیرفته نشد و با این ترتیبات عرض میکنم اگر یک ترتیب صحیح داده شود با کمال افتخار حاضرم بپذیرم و بسر خدمت خود باشم و اگر ترتیبی داده نشود بنده مجبورم یعنی آن قدر از من ساخته است که خودم استعفا کنم و عرض میکنم باز که لازم است در این خصوص مذاکره شده نتیجه حاصل شود.
رئیس ـ گویا بعضی از آقایان میل دارند که در این خصوص مذاکره شود چون این مطلب جزء دستور نبوده است برای اینکه بر هیئت رئیسه هم ایرادی نشود خوب است رأی بگیریم اگر میخواهند که در این موضوع مذاکره شود مذاکره میکنیم.
وحیدالملک ـ موضوع چیست.
معاضدالسلطنه ـ موضوع اینست که یک دسته جمع شدهاند و در تخریب اساس مملکت دارند سعی میکنند و اسباب همه قسم مخاطرات از برای ما و اهالی مملکت موجود کردهاند غرض از مذاکره این است که اگر وزراء در اینجا قول صریح دادند تا چند روز دیگر میتوانند کاری بکنند که رفع این مفسدین بشود بسیار خوب والا بیخود ما خودمان را معطل نکنیم شما اینجا قانون دیوان محاسبات مینویسید که بعد از ۲۰ سال دیگر بدرد شما خواهد خورد یا نخواهد خورد بنده عرض میکنم اول اساس مملکت را درست کنید بعد بروید سر فروعش و قوانینش ببینید مملکت در چه حال است.
حسنعلی خان ـ آقای معاضدالسلطنه بطور کلی یک بیاناتی فرمودند که بنده هم اغلب آنها را تصدیق میکنم از اینکه در این مدت واقعاً بطوری که دلخواه ملت و ما بوده است امورات پیشرفت نکرده است در این حرفی نیست ولی در اینجا ما در رأی در چه میگیریم اگر رأی میگیریم در اینکه داخل در مذاکرات شویم بنده عرض میکنم که موضوع چیست در این خصوص به عقیده بنده نمیشود مذاکره کرد مگر اینکه یک طرفی داشته باشیم که با آنها طرف شویم که این مطالب را روبروی آنها بگوئیم خودمان مکرر تجربه کردهایم که در مجلس خصوصی و در اطاق تنفس بعضی از نمایندگان نسبت به کابینه حرفی آوردهاند و همان کافی بوده است از برای اینکه هیئت کابینه را متزلزل بکند و وقتی که ما در مجلس شورای ملی این عنوانات را بکنیم این طبیعتاً هیئت وزراء را متزلزل میکند وقتی که ما در مجلس شورای ملی این عنوانات را بکنیم بنده عرض میکنم این هیئت وزراء یا یک هیئت وزراء دیگر هیچ اهمیتی ندارد که این هفت نفر برداشته شود و یک هفت نفر دیگر برای مملکت انتخاب شوند لیکن یک اصلی را باید در نظر داشت و آن اصل این است که تمام دنیا آنرا اتخاذ کرده اند و مادم که هیئت وزرائی در مملکت باشند که اکثریت مجلس شورای ملی با آنها نباشد امکان عقلی ندارد که آن وزراء بتوانند کار بکنند بنده آنطور که حس میکنم مطابق جرایدی که میخوانیم و مذاکراتی که بین خودمان میکنیم چنین حس میکنیم که این وزراء یعنی این هیئت اگر یک وزرای قانونی بودند میبایستی بیایند به مجلس و رأی اعتماد از مجلس بخواهند والا به این ترتیب بنده شخصاً تصور میکنم که این مذاکرات هیچ فایده نخواهد کرد اگر اینجا یک ساعت حرف بزنیم فقط خودمان را خسته و وقت مجلس را تلف کردهایم و این حرفها اسباب این میشود که آنها کنار میروند بدون اینکه ما یک کابینه حاضر داشته باشیم پس خوب است آنها را بخواهیم و ایراداتی که داریم در حضور آنها بگوئیم بعد هم یک رأی بگیرید و یک رأی بدهید یا رأی در بقای آنها خواهید داد که آن وقت آنها باز مشغول کار میشوند یا اینکه عدم اعتماد را نسبت به آنها اظهار میکنید و آنها هم میروند پی کار خودشان و یک هیئت دیگری میآیند مشغول کار میشوند در هر حال بنده عرض میکنم مملکت مشروطه قانونی باید یک هیئت وزرائی را داشته باشد که اکثریت مجلس را داشته باشد و آن اکثریت ثابت باشد والا امکان عقلی ندارد که ما یک قدم رو به اصلاح بگذاریم.
رئیس ـ باید رأی گرفت در اینکه در این خصوص وارد مذاکره بشویم یا خیر.
بعضی گفتند با حضور وزراء را قید کنید.
رئیس ـ وزراء را خبر میکنیم تشریف بیاورند البته وکلا حق دارند وزراء را بخواهند سئوال و استیضاح نمایند حالا رأی میگیریم در اینکه در این خصوص داخل مذاکره شویم کسانی که مذاکره در این موضوع را تصویب میکنند قیام نمایند تصویب نشد.
ادیب التجارـ چون یک قسمت از اظهارات آقای معاضدالسلطنه در اینجا طوری شد که این وزراء از امروز دیگر نمیتوانند کار بکنند بطوری هم که احساس کردیم اگر وزراء حاضر شوند قدری صحبت شود و آنها هم محظورات خودشان را بگویند بهتر است و یک رأی در اعتماد به آنها گرفته شود والا یک بحران بزرگی در این مملکت واقع میشود.
در این موقع راپورت کمیسیون بودجه به مضمون ذیل قرائت گردید:
در روز دوشنبه ۲۸ ذیحجه کمیسیون بودجه در تحت ریاست آقای میرزا مرتضی قلی خان منعقد گردید از بابت مالیات کسنویه و معزآباد یزد وزارت مالیه شرحی نگذاشته بودند که از قرار تصدیق انجمن ولایتی و حکومت یزد و تحقیقاتی که وزارت مالیه از خارج نموده این دو قنات به کلی خشکیده و از میان رفته و منافع این دو محل منحصر به سالی یکصد و پنجاه تومان است که از مرتع این دو محل و مزارع دیگر جنب آن دریافت میشود وزارت مالیه پیشنهاد کرده نصف مالیات این دو محل فعلاً به تخفیف مقرر شود که مالکین آن در صدد آبادی برآیند و پس از آنکه آباد و قادر در پرداخت تمام مالیات شود تماماً دریافت خواهد شد کمیسیون بودجه پس از تحقیقاتی که در این باب نموده به اتقاق آراء حاضرین پیشنهاد وزارت مالیه را تصویب مینمایند که فعلاً مبلغ چهار صد تومان از هشتصد تومان اصل و فرع مالیات کسنویه به تخفیف مقرر شود و زیادتر مطالبه ننمایند تا پس از آبادی این دو قنات ترتیب جدیدی در آن داده شود.
مخبر کمیسیون سلیمان ابن محسن
سردار اسعد ـ بنده پیش از آنکه داخل دستور شوند اجازه خواسته بودم قدری تعویق افتاد و عرض بنده این بود که در باب عدلیه میخواستم حرف بزنم وضع عدلیه ما خیلی بد است و تمام طبقات را متنفر کرده است و افکار مردم را مغشوش نموده و مردم عوام که معنی مشروطه و عدالت را نمیدانند خیال میکنند که از عدلیه حاصل شده است به واسطه مشروطه است و حال آنکه هیچ دخلی به مشروطه ندارد البته باید در هر مملکتی عدلیه باشد و آن عدلیه را باید کاملاً تصفیه بکنند و ما چون در مملکت عدلیه نداشتیم و به تازگی تأسیس شده است پس باید حالا که اول عدلیه است شروع به اصلاح او کرد و مدتها لازم است که این عدلیه تصفیه بشود اما بدبختانه در این دو ساله که عدلیه تأسیس شده روز بروز وضع عدلیه بدتر شده است و هیچ امید بهبودی در آن نیست مثل اینست که آتشی بیک خانه بیفتد و کم کم سرایت بیک خانه دیگر بکند و بیک شهر برسد و هر دفعه که به ساکنین شهر بگویند که آتش افتاده است و میسوزاند جواب بگویند صبر کنید ما فکر را میکنیم ما فکر اساس و تسویه کلیه کارها هستیم بنده عرض میکنم تا آتش به تمام شهر نرسیده اول جلو آتش این یک محله را بگیرید تا اینطور به تمام مردم بد نشود و اینطور مردم به فریاد نیایند و این قسم تمدی به مردم نشود و خیلی از مردم الان در میان شهر افتادهاند و هر روز در حرف بد زدن هستند این کار با وکلاء است اگر باید عدلیه را تعطیل کنید اگر تعطیل لازم نیست اقلاً جلوگیری این معایب را بکنید و هر فکری دارید بکنید در هر صورت با این عدلیه و وضع این شهر وضع مردم و انزجار آنها را بطوری میبینیم که عاقبت درستی ندارد و وضع بسیار بدی میبینم استدعا میکنم از وکلای محترم که در این کار هر چه زودتر اقدامیکنند اگر امروز بشود بهتر از فرداست زودتر یک جلوگیری از عدلیه بکنید.
رئیس ـ در باب عدلیه در کمیسیون پروگرام چیزی نوشته شده داده ام طبع و توزیع بکنند مابین نمایندگان وقتی توزیع شد آنوقت در آن باب مذاکره میکنیم.
شیخ غلامحسین ـ این راپورتی که خوانده شد بنده گمان میکنم که از وظیفه مجلس خارج است بجهت اینکه استدعای تخفیف چهارصد تومان از مالیات مطابق مادۀ ۹۱ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی باید تخفیف پس از آنکه انجمن ایالتی و ولایتی تصدیق نمود به توسط ایالت به وزارت مالیه داده شود و وزارت مالیه که تصدیق کرد این تخفیف داده میشود هیچ لازم نیست که به کمیسیون بودجه و به مجلس بیاید مجلس رأی بدهد مادۀ ۹۱ قانون هم حاضر است میخوانم مادۀ مذکور را قرائت نمود و گمان میکنم این مطلب سابقه هم دارد یک چنین راپورتی سابقاً آمد به مجلس گویا نسبت بیکی از محلهای خراسان بود که مجلس او را برگردانید که باید انجمن ایالتی تصدیق بدهد و یا به تصدیق وزارت مالیه این تخفیف باید داده شود.
سلیمان میرزاـ اینکه آقا شیخ غلامحسین میفرمایند گمان نمیکنم این مسئله وظیفه مجلس باشد فراموش فرمودهاند اصل قانون اساسی را که جز تعدیل مالیات و تخفیف هیچ کم و زیادی در مالیات صورت نمیگیرد مگر به تصویب مجلس شورای ملی بلی آن فصلی که خوانده شد راجع به ترتیب تحصیل اجازه است که به چه ترتیب ممکن است تحصیل کرد آن اجازه را یعنی یک وقتی که بخواهند یک تخفیفی به یک آبادی بدهند انجمنی که در آنجا هست و اعرف به حال آنجا هست اگر تخفیفی لازم داشت و پس از تحقیق خودش لازم دانست آن تخفیف را تصدیق میکند و میفرستد به وزارت مالیه پس از تحقیقات اگر مالیه آن تصدیق را تصدیق کرد و صحیح دانست میفرستد مجلس و در هر صورت مجلس
باید که در خصوص تخفیف و عدم تخفیف آن نقطه رأی بدهد در هر صورت راجع به مجلس است و از وظائف مختصه مجلس است و اگر این ترتیب را که خواندند بدست بگیرند یک عدم مرکزیت کلی بدست خواهد آمد و یک عدم مسئولیت کاملی هم در مملکت پیش بیاید که انجمنها بیک ترتیبی تصدیق تخفیفاتی ندهند و یک هرج و مرجی بدست خواهد آمد که اصلاح آن به هیچ وجه ممکن نیست و در همین موضوع بخصوص هم مطابق همین ترتیب معمول شده است که وزارت مالیه تصدیق کرده و نوشته است و فرستاده است که این دو محل به واسطه خشکی این دو قنات نمیتوانند این هشتصد تومان را بپردازند تقاضای یک تخفیفی کرده و آن تخفیف را مالیه با آن پیشنهادی که تصویب کرده است به مجلس فرستاده است کمیسیون بودجه هم پس از تحقیقات و رسیدگی چون میبیند که این قنات خشک شده است و امروز هم آن تعدیل عملی که باید بشود به این زودیها دست نمیدهد خواسته است که آنقدری که ممکن هست مالیات بدهند و همان است که انجمن ولایتی تصدیق کرده است و علاوه بر آن تصدیق دیگری هم هست از حکومت که آنها هم تصدیق کردند که یک همچو تخفیفی داده شود و با این ترتیبات کمیسیون بودجه رأی داده است که این تخفیف را به این دو محل بدهند تا زمانی که آباد شود وقتی که آباد شد آن وقت مالیات آنجا را تمام بدهند حالا بسته است به رأی مجلس اکثریت مجلس اگر قبول کرد که این تخفیف داده میشود و اگر رد کرد داده نمیشود.
ارباب کیخسرو ـ بنده لازم دانستم در باب این محل خاطر نمایندگان را مسبوق بدارم اصلاً این کسنویه دهی است که دارای دو رشته قنات بوده است یک رشته آن در شصت سال قبل و یک رشته دیگر در چهل سال قبل خشک شده است و اهالی کسنویه آنهائی که توانستند فرار کنند گذاشته فرار کردند و کسانی که در آن جا ماندهاند محض بعضی موقوفاتی که در آنجا بوده است ماندهاند و حتی از جاهای دیگر وجه بدست آورده و موقوفات آنجا را بعمل میآورند حتی آب حمام و آشامیدنی آنها از چاه پنجاه شصت زرعی کشیده میشود چندین سال است که به این درد مبتلا شدهاند اهالی کسنویه منحصر شدهاند به بعضی پیرمردان و پیرزنان و شغلشان این است که میروند در؟ کار میکنند و از چهل سال به این طرف اینطور شده است میتوانم عرض کنم عقب افتادن تجدید مالیات واقعاً یک ظلم فاحشی میشود به جاهائی که هیچ حاصل ندارند و باید بدهند و بعضی املاکهائی که جدید البنا و تازه احداث شده چیزی نداده و نمیدهند بنده خیلی لازم میدانم که تخفیفی به آنها داده میشود برای اینکه اصلاً قناتی ندارد تا اینکه مالیاتی بدهند.
حاج سید ابراهیم ـ بنده عرض میکنم گویا لوایحی که چاپ میشود برای اینست که اینطور مذاکرات جزئی نشود و این یک مطلبی است که انجمن ولایتی با حکومت وزیر مالیه گفتگو کردهاند و تصدیق دادهاند که این تخفیف لازم است دیگر این همه مذاکرات لازم ندارد.
پس اگر مخالفتی نیست خوب است اظهار بکنند.
آقای شیخ حسین یزدی ـ بنده میخواهم عرض کنم که بعد از این چهار صد تومان دیگر را کی میدهد تحقیقاً این قناتش خشکیده است رئیس وزیر مالیه چهار صد تومان را پیشنهاد کرده است که تخفیف بدهید بیش از این نمیتوانیم رأی بدهیم جنابعالی اگر اطلاع دارید که محل ندارد با وزیر مالیه مذاکره کنید پیشنهاد کند.
حالا رأی میگیریم کسانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون بودجه را که تصویب کرده است این چهار صد تومان تخفیف را که ورقه سفید بیندازند.
شروع به اخذ رأی گردید.
معاضدالملک ـ عدۀ نمایندگان حاضر (۷۲) ورقه سفید علامه قبول (۶۲) امتناع [۱۰] .
رئیس ـ به اکثریت تخفیف چهارصد تومان تصویب شد.
اسامیاشخاصی که تصویب کرده اند، آقامیرزا ابراهیم خان – آقاشیخ علی شیرازی – آقامیرزا ابراهیم قمیـ رکن الممالک – لسان الحکماء حاج شیخ علی خراسانی آقای سیدحسین کزازی آقا میرزا داودخان آقاسید جلیل علی زاده – ابوالقاسم میرزا فهیم الملک – آقا میرزا پانس دهخوارقانی – آقامیرزا رضای مستوفی – آقاعبدالحسین بروجردی – معین الرعایا لواءالدوله انتظام الحکماء – معاضدالملک – آقاشیخ اسدالله خیابانی – دکتر حیدر – میرزا حاج شیخ الرئیس مشیر حضور دکتر اسماعیل خان آقا شیخ ابراهیم زنجانی شیبانی حاج مصدق الممالک حاج آقای شیرازی میرزا محمدنجات صدرالعماء افتخارالواعظین دکتر امیرخان آقاسیدحسین اردبیلی سردار اسعد وکیل التجارطباطبائی ارباب کیخسرو آقا میرزا رضای نائینی حاج عزالممالک آقاسیدمحمدباقر ادیب ضیاء الممالک نجم آبادی بهجت مناصرالسلطان آقاشیخ غلامحسین آقامیرزامرتضی قلی خان حاج سیدنصرالله سلیمان میرزا معاضدالسلطنه حاج میرزارضاخان متین السلطنه ذکاء الملک دهخدا محمدهاشم میرزاهشترودی حاج سیدابراهیم حاج محمدکریم خان قشقائی آقاسیدحسن مدرس آقاشیخ حسین یزدی آقامحمدبروجردی در این موقع راپورت کمیسیون بودجه ایضاً بمضمون ذیل قرائت شد:
کمیسیون بودجه به تاریخ ۲۲ شهر ذیحجه ۱۳۲۸ سه ساعت به غروب مانده و در تحت ریاست آقامیرزا مرتضی قلی خان تشکیل گردید.
لایحه وزارت امور خارجه و معارف راجع به مخارج مسافرت چهار نفر شاگردان فارغالتحصیل مدرسه سیاسی که کمیتۀ اتحاد و ترقی ایران در پاریس تقاضا نمود که بفرستند به پاریس و در آنجا داخل عملیات شوند مخارج تحصیل آنها را کمیته در آنجا خواهند پرداخت قرائت نمود وزارت خارجه و معارف برای هر یک از شاگردان مزبوره یکصد و پنجاه تومان تصویب نمودند که یکصد تومان مخارج راه و پنجاه تومان مخارج ابتدائی ورود آنها بشود کمیسیون بعد از مذاکرات لازمه تصویب مینماید. ششصد تومان برای مخارج مسافرت چهار نفر شاگردانی که وزارت خارجه و معارف معین نموده اند مطابق پیشنهاد وزارتین پرداخته شود مخبر سلیمان ابن محسن
افتخارالواعظین ـ گویا از پولهائی که در تصویب او هیچ تلگرافی نداشته باشند و بدون مذاکره تصویب خواهند فرمود همین تصویب ششصد تومان است که باید بروند تحصیلات خودشان را در پاریس تکمیل نمایند و در صورتیکه باقی مخارج تحصیلاتشان را کمیته اتفاق ترقی آنجا بدهند هیچ حرفی نیست ولی یک مسئله ای است که ناچارم اینجا عرض کنم که این چهار نفر شاگردی که معین شده است اینها کیها هستند و ترتیب و تفصیل آنها چطور است و از این شاگردانی که در مدرسه سیاسی تحصیل میکنند کدام هیئت اینها را امتحان کرده اند که قابل هستند که ما قاطع باشیم بر این که مستعدتر و بهتر و حاضرتر از اینها برای تحصیل نداریم اولاً بنده نمیدانم و نمیشناسم که این چهار نفر کیها باشند و در چه تحصیلتشان چیست در صورتی که بنده عرض میکنم که این پول را بدون گفتگو تصویب باید کرد ولی باید تصور کنیم که آیا در میان شاگردان مدرسه سیاسی حاضرتر و عالمتر از اینها بوده یا نبوده و دیگر اینکه این چهار نفر به امتحان کدام عده معین شده اند و میروند و تصویبشان را کدام مدرسه نموده و کدام وزارتخانه این چهار نفر را تصدیق کرده است.
سلیمان میرزاـ اول باید آقای افتخارالواعظین را متذکر بکنیم که به هیچ وجه حق ما نیست که بدانیم این چهار نفر کیها هستند بهتر اینکه نمیدانیم زیرا که در وقت رأی دادن خوب است که رأی بدهیم برای چهار نفر هر کس باشد نه چهار نفر معین که آنجا نظریات اشخاص هم متذکر شود هیچ لازم نیست که مجلس شورای ملی بداند که این چهار نفر کیها هستند یک کمیته اتحاد و ترقی در خارج همراهی با معارف این مملکت را میکند و چهار نفر از ما خواسته اند که مخارج تحصیل آنها را بدهند که تحصیل کنند و بعد در ادارات قدری خدمت کنند همین که علماً و عملاً حاضر شوند برای ما بفرستند که داخل در کار شوند که ما یک قدری از احتیاجتمان کم شود و آنها را قبول کنیم در ادارات از برای اینکه خدمت به مملکت ما بکنند و لازم نیست که این چهار نفر را بدانیم کیها هستند برای اینکه آقای افتخارالواعظین قدری بدانند عرض میکنم مطابق پیشنهادی که از آقای وزیر امور خارجه و معارف شده است این چهار نفر از مدرسه سیاسی انتخاب خواهد شد یا انتخاب شده باشد هیچ به مجلس ربطی ندارد مجلس همین قدر باید بداند چون در لایحه وزارتین خارجه و معارف نوشته شده است که این چهار نفر از مدرسه سیاسی انتخاب خواهد شد و مجلس باید رأی بدهد برای مخارجی که برای مسافرت آنها داده میشود و تصویب کند که داده شود که این چهار نفر بروند آنجا تحصیل کنند فقط یک مختصری مخارج برای راه آنها تصویب بکند و آن چیزی که اینجا نوشته شده است مجدداً تکرار میکنم که آن چهار
نفر از مدرسه سیاسی خواهد بود و به هیج وجه وظیفه ما نیست که بدانیم این چهار نفر چه اشخاصی هستند و درجه تحصیلتشان چیست و به انتخاب چه بوده انتخاب کرده اند یا انتخاب نکرده اند وظیفه ما این است که نظارت داشته باشیم که آنها را بفرستید غیر از این کار نداریم و مستدعی هستم از آقایانی که بعد از این اجازه خواهند خواست در موضوع راپورت کمیسیون بودجه و به لزوم دادن این وجه یا عدم لزوم صحبت بفرمایند والا داخل درجه تحصیل یا انتخاب با اینها کیها هستند بشوند خارج از موضوع است.
مشیر حضور ـ نمایندگان محترم آن ششصد تومان که برای مخارج مسافرت چهار نفر پیشنهاد شده است بدون مذاکرات بنام سعادت آتیه وطن تصویب بفرمایند و در این باب از کمیته اتحاد و ترقی که این اقدام معارف پروانه را کرده اند تشکر میکنم و به عقیده بنده این است که اولیای دولت به این مسئله اهمیت داده یک لایحه به مجلس پیشنهاد شود که ده دوازده نفر دیگر را بفرستند برای تحصیل که آن خیلی لازم است برای وطن ما.
وکیل التجارـ بنده تمام فرمایشات مخبر محترم را همراهم مگر یک نقطه و آن این است که شاگردانی که حرکت میکنند باید یک اشخاصی نباشند که خودشان و اولیای امورشان استطاعت داشته باشند در صورتی باید این وجه داده شود که اولیای آنها قوۀ دادن مخارج آنها را نداشته باشند والا اگر اولیای آنها بتوانند آن وقت به این جور اشخاص بی جهه نباید پول داد البته خودشان و اولیای آنها میتوانند مخارج خودشان را بدهند تا این اندازه را بنده عرض میکنم دیگر بسته برای مجلس است.
سلیمان میرزا ـ هر چند از هم خارج از موضوع است و لیکن خیلی خوب نظری است که از فقره ای انتخاب بکنند لیکن در صورتی که تساوی شرط موجود باشد یعنی دو نفر تحصیل کرده باشند و قابل تحصیل و تکمیل بوده باشند یکی غنی و یکی فقیر البته در تساوی و قابل بودن فقیر مقدم است چون غنی میتواند اداره کند کار خودش را یا پدرش میتواند اسباب تحصیل او را فراهم کند ولی دو نفر هست یکی تمام شرایطش یعنی از حیث تحصیل تکمیل است دیگری به آن درجه نیست ما نباید فقط برای اینکه غنی است بیائیم برای اینکه باید از فقراء باشند آن فقیر تحصیل نکرده را بفرستیم ولی شخص قابلی که فقیر باشد ما او را انتخاب میکنیم معلوم است این یک نظری است که وزارت معارف باید بکند حالا هم تذکرش به موقع خواهد بود.
وکیل التجار ـ مقصود بنده این نبود که کلاً از فقرا انتخاب شوند و از اغنیاء کسانی که قابل باشند نداریم بنده عرض کردم اینهائی که انتخاب میشوند گر فقیرند که باید این وجه داده شود و اگر غنیها هستند میتوانند اولیای آنها مخارج آنها را بدهند دیگر لازم نیست پول مخارج به آنها داده شود.
حاج سیدابراهیم ـ در کمیسیون بودجه آنوقتی که مذاکره میشد مخبر تشریف نداشتند عرض میکنم که مذاکره شد کسانی که فرستاده میشوند از فقراء هستند بعضی از اشخاص که مکنت داشتهاند رفتهاند و امتحان دادهاند معذالک برای اینکه مکنت داشته باشند آنها را قبول نکرده اند و این چهار نفر را از روی دستورالعمل آنها اشخاصی که دارای مکنت نبوده اند معین شدهاند معطلی هم ندارد بجز همین تصویب مخارجشان.
افتخارالواعظین ـ بنده عرض کردم در صورتی این وجه را باید تصویب کرد که این اشخاص امتحان کرده شوند بنده میدانم که وظیفه مجلس نیست ولی باید بدانیم که بچه هست که حاضرتر است برای تحصیل و عاملتر است ولی به واسطه اینکه فقیر است او را انتخاب نمیکنند ولی به واسطه اینکه فقیر نیست و انتسابی به جائی دارد و درجه تحصیلشان بعد کمال نیست به بعضی ملاحظات او را انتخاب میکنند و میفرستند حال آنکه درجه تحصیلشان به درجه او نیست و اولیای امور آنها میتوانند مخارج آنها را بدهند بنده مقصودم این بود که ما باید بدانیم که چهار نفری را که میفرستند در میان شاگردهای مدرسه سیاسی از آنها حاضرتر و عالمتر کسی نیست آن وقت ما باید تصویب کنیم که این اشخاص فرستاده شوند.
سلیمان میرزا ـ باز تکرار میکنم که این داخل در اجرائیات است باز به آقای افتخار عرض میکنم مطابق نظارتی که همه نمایندگان دارند پس از آنکه این را اجرا کردند اگر موافق میلشان نشد آنوقت استیضاح بفرمایند و قبل از اجرا این قصاص قبل از جنایت است اگر عقیدهشان نیست که این چهار نفر بروند پس از آنکه وزراء این چهار نفر را فرستادند اگر در اینجا دیدید سوء استفاده کرده است از مجلس آنوقت حق داده است که هم سئوال بتوانند بکنند هم استیضاح امروز گویا موقع هیچکدام نباشد.
آقای سیدحسین اردبیلی ـ بنده تأسف دارم که مملکتی را که ما باید ترقی بدهیم از حیث معارف با تساوی نظر غالباً کارها به خصوصیات شخصی گذشته است بدون اینکه مراعات این امتیازات بشود خصوصاً یک چند نفری را انتخاب میکنند و بنده همین قدر مخبر کمیسیون را یکی از معتبرترین اشخاص معارف پرور میدانم همین قدر را اگر اطمینانی بدهند که در این مقام رعایت ترتیب قانونی شده و واقعاً مراعات آنها شده است عرضی ندارم والا نمیدانم که وقتی که رأی دادیم اشخاص صحیحی خواهند فرستاد با اینکه ملاحظات خصوصیات میشود.
سلیمان میرزاـ این تأمینی را که آقای اردبیلی میفرمایند با این حسن ظنی که به مخبر دارند متأسفانه از وظیفۀ مخبر خارج است این تأمین را باید آقای معاون وزارت علوم که در اینجا تشریف دارند بدهند که به قاعده انتخاب بکنند نه مخبر کمیسیون بنده نمیتوانم هم چه اطمینانی بدهم و حق ما نیست داخل اجرائیات بشویم ولی در موقع انتخاب محققاً باید اشخاص صحیح انتخاب بکنند و گمانم این است که انتخاب بکنند حالا معاون وزارت معارف تشریف دارند اگر تأمینی در این خصوص لازم است خودشان خواهند داد و تأمین خواهند کرد فقط کمیسیون بودجه تصویب کرده است که این ششصد تومان وجه قلیلی است از برای حرکت آنها و این چهار نفر شاگرد را میتوانند به این واسطه از برای تحصیل بفرستند و زودتر بفرستند.
معاون وزارت خارجه ـ مذاکرات آقای مخبر گمان میکردم کافی است و تردید آقایان را رد کرده باشد ولی لازم شد که بنده هم یک توضیحی عرض کنم اولا شرایطی که برای این متعلمین شمرده شده است فقط شرایطی نیست که اینها شاگرد مکتبی نمیباشند که اینها را از اینجا بردارند ببرند آنجا مشغول کار شوند بلکه اینها باید در یکی از مدارس تحصیلات خودشان را کرده باشند و دارای دیپلم باشند بعد بروند آنجا و یک ترتیبات اداری یاد بگیرند و برای خدمت هستند از بین آنها از اشخاصی که داوطلب بودهاند انتخاب کرده به واسطه اینکه همۀ آنها حاضر نیستند بروند آنجا با یک مخارج مختصری که کمیته به آنها بدهد بتوانند مخارج کنند و به کلی دولت یک کمکی نکرده باشد در مقابل مخارجی که کمیته میکند به این جهه تقاضا شده است که خرج سفری به آنها داده شود و تمام ملاحظات دیگر هم از حیث این که معلومات صحیحی داشته باشند و مزیت دیگر داشته باشند یا اینکه بالاخره اولیای آنها قدرت مساعدت نداشته باشند تمام اینها با کمال دقت ملاحظه شده است اطمینان دارم و میتوانم هم اطمینان بدهم که اشخاص با این شرایطی که عرض کردم انتخاب شدهاند که کمال صلاحیت را دارند.
آقاشیخ علی خراسانی ـ بنده مخالف نیستم با اینکه ده هزار تومان یا بیست هزار تومان تصویب در این راه بشود اما آقای مخبر گویا یک اشتباهی فرموده بودند و فراموش کردهاند اقداماتی که در این خصوص شده است بجهت اینکه تلگراف به مجلس کرده بودند و از مجلس خواسته بودند که نظارت شخصاً به اینکار بکند با شرایط معلوم نه اینکه به وزارتین علوم و خارجه اظهار شده بود که مسئولیت خودشان بفرستند و ما داخل اینکار نشویم شرایطی برای آنها معین کرده بودند که داخل در مدرسه سیاسی باشند و از مدرسه سیاسی دیپلم داشته باشند فقیر باشند چه باشند و حالا مخبر کمیسیون میفرمایند که ما نباید داخل در اجرائیات بشویم و این انتخاب صحیح واقع شده است و اما اگر بنده ندانم که آنها صحیح انتخاب شده اند و به همان شرایطی که کمیته پیشنهاد کرده است و خواسته انتخاب شدهاند یا نشدهاند بنده چگونه میتوانم رأی بدهم که آن شرایط عمل شده است یا خیر.
سلیمان میرزا ـ آقای حاج شیخ علی نسبت اشتباه به مخبر کمیسیون میدهند و حال آنکه خودشان قانون اساسی را فراموش کردهاند مجلس قوه مقننه است با یک تلگراف خارج نمیتواند از قانون خارج بشود فرضاً یک تلگرافی از خارج رسید که شما باید در یک مطلبی داخل شوید و آن کار را اجرا کنید مجلس نمیتواند آن تلگراف را سند قرار داده و از وظیفه حقیقی خودش که وضع قوانین است خارج بشود و داخل در قوه مجریه بشود بنده آن تلگراف را فراموش نکرده بودم مطابق قانون آن تلگراف را فرستادند به وزارت خانه از وزارت خانه پیشنهاد شود اگر یکی در خارج اشتباهی بکند و از رسومات قانونی خارج شود مجلس نباید از وظیفه خودش غفلت کند از وزارت خانه پیشنهاد شده است و مجلس هم به کمیسیون فرستاده است مطابق قانون از برای این چهار نفر ششصد تومان که هر نفر صد و پنجاه تومان باشد تصویب کرده است بنده بارها در وقتی که مدافعه کردهام که خارج از موضوع نشوند حالا هم تقاضا خواهم کرد که از موضوع صد و پنجاه تومان مخارج خارج نشوند و داخل مذاکرات
غیر موضوع اینکه آیا داخل قوه مجریه بشوید و با یک تلگراف آیا میتوانیم وظایف قوه مجریه را انجام بدهیم نشوند کمیسیون بودجه از برای این چهار نفر ششصد نفر تصویب کرده است و خیلی لازم دانسته و چنان هم که خودشان میدانند دیر شده است این کار حالا که از خارج مددی خواستهاند به معارف ما بکنند ما چرا استفاده از این مساعدت نکنیم اگر یک سال بیشتر این کار را کرده بودند حالا در حقیقت یک سال ماها جلو بودیم استدعا میکنم که این اندازه زیادتر در این خصوص مذاکره نکنید و این ششصد تومان را که بهترین پولی است که برای بهترین محلها صرف میشود خرج حقیقی هم همین است اگر امید نجاتی باشد برای مملکت همین است و اگر میخواهند خدمتی به وطن کرده باشند همان طور که آقای مشیر حضور تقاضا کردهاند لایحهای پیشنهاد کنند که چهارصد نفر فرستاده شود و زودتر بفرستیم اینها را که ما باید به واسطه معارف کارمان به یک جائی برسد که تا کار معارف به یک جائی نرسد کار این مملکت به جائی نمیرسد (در این موقع پیشنهادی قرائت شد به اسم آقای مؤتمن الملک).
رئیس ـ پیشنهاد از آقای خیابانی بود نه از مؤتمن الملک ـ حالا رأی میگیریم براپورت کیمسیون بودجه که این ششصد تومان را تصویب کرده است.
کاشف ـ این اظهاری که آقای مخبر مکرر در اظهارتشان وظیفه آقای رئیس را هم در عهده گرفتند که نباید از موضوع خارج شد بنده عرض میکنم که این خارج از موضوع نیست قید دارند در اینکه اطلاع نمایندگان در اسامیاشخاص از وظیفه مجلس نیست دخالت در قوه اجرائیه است.
رئیس ـ آقا شما در رأی اجازه خواستید نه برای مذاکره.
کاشف ـ بنده هم در رأی عرض میکنم و از این جهت اسامیآنها را منافی نمیدانم تقاضا میکنم اسامیآنها را اظهار کند چون اشراف و متمولین مملکت همیشه میتوانند که اطفال خودشان را بفرستند از برای تحصیل اگر چنانجه بنده اطلاع داشته باشم از فقرای مملکت است با کمال شعف و خورسندی رأی میدهم از این جهت اسامیآنها ذکر شود خیلی خوب است.
سلیمان میرزا ـ اولا آقایان باید بدانند که مخبر محترم اسامیاین چهار را نمیداند کمیسیون بودجه هم نمیداند معاون وزارت علوم گویا هم حاضر نداشته باشد و نداند و بنده عقیدهام اینست که باید فقراء را مراعات کرد و داخل در تحصیل کرد و عقیدهام اینست که یک شخص سرمایهداری که تحصیل کرده باشد و یک فقیری که هیچ تحصیل نکرده باشد و آن فقیری که هیچ تحصیل نکرده است او را بفرستیم به آنجا که ده سال مشغول بشود بیاید اینجا و هیچ نداند این عرض را هم کردهام که حتیالامکان با تساوی شروط فقیر مقدم است برای اینکه اولیای آن غنی میتوانند برای او وسائل تحصیل را فراهم نمایند و آن فقیر نمیتواند خوب است رأی بگیریم و اجازه در این رأی هم به بیش از یک نفر نباید داده شود.
رئیس ـ رأی میگیریم کسانی که تصویب میکنند راپورت کمیسیون بودجه را که ششصد تومان برای مخارج مسافرت چهار نفر که باروپا میروند داده شود ورقه سفید بیندازند.
شروع به اخذ رأی گردید.
معاضدالملک ـ عدۀ حضار ۷۶ ورقه سفید علامت قبول ۵۸ امتناع ۱۸
اسامی اشخاصی که تصویب کرده اند: ذکاءالملک ـ متین السلطنه ـ دکتر اسمعیل خان ـ کاشف ـ آقاشیخ علی شیرازی ـ شیبانی ـ انتظام بالحکماء ـ معاضدالسلطنه ـ مؤتمن الملک ـ دکتر امیرخان ـ معززالملک ـ طباطبائی ـ سردار اسعد ـ ارباب کیخسرو ـ افتخارالواعظین ـ میرزاداودخان ـ سیدحسین کزازی ـ لسان الحکماء ـ حاج عزالممالک ـ دکتر حیدرمیرزاـ معتمدالتجارـ ضیاءالممالک ـ نیرالسلطان ـ آقاسیدمحمدباقر ادیب ـ آقاسیدجلیل ـ نجات ـ مشیرحضور ـ معین الرعایاـ حاج آقاـ بهجت ـ آقاشیخ اسدالله ـ فهیم الملک ـ منتصرالسلطان ـ ابوالقاسم میرزاـ حاج شیخ الرئیس ـ آقاسیدحسین اردبیلی ـ آقاشیخ ابراهیم ـ ابراهیم زنجانی ـ آقاشیخ غلامحسین ـ آقامیرزا مرتضی قلیخان ـ حاج سیدنصرالله ـ سلیمان میرزاتربیت ـ رکن الممالک ـ میرزاابراهیم قمیـ میرزارضاخان نائینی ـ میرزاابراهیم خان ـ معاضدالملک علی زاده ـ مشیرالدوله ـ حاج محمدکریم خان ـ محمدهاشم میرزا ـ دهخدا ـ حسنعلی خان ـ وحیدالملک ـ حاج سیدابراهیم ـ صدرالعماء ـ میرزایانس دهخوارقانی.
قانون عتیقات
مادۀ اول ـ حفر اراضی مملکت ایران دو طلب اشیاء عتیقه جداً ممنوع است مگر بعد از تحصیل اجازه رسمیاز اداره عتیقات.
مادۀ دوم ـ مخارج حفر همه جا به عهدۀ اجازه گیرنده است و جزء مالیات دیوانی محسوب نمیشوند.
مادۀ سوم ـ از سنگ و سفال و شیشه و کاشی هر چه استخراج شود ده دو آن بعنوان مالیات به دولت خواهد رسید و مابقی بصاحب ملک و صاحب اجازه موافق قراردادی که با هم داشته باشند.
مادۀ چهارم ـ از طلا آلات و نقره آلات مسکوک و غیر مسکوک همچنین جواهرآلات و فلزات مستخرجه شش قسمت به دولت میرسد و چهار قسمت به صاحب ملک و صاحب اجازه موافق قراردادی که با هم داشته باشند.
مادۀ پنجم ـ آنچه اثاثیه سلطنتی از قبیل تاج ..... و شمشیر و کمر شمشیر و خود و زره و سپر و سایر آلات حربیه مرصع به جواهر و همچنین ظروف و اثاثیه دیگر که در آن اسم سلطانی منقور یا به علائم دیگر معلوم باشد و متعلق به سلطانی بوده هکذا مجسمه و ستون و کتیبههای تاریخی که دارای اهمیت مخصوص باشند متعلق به دولت دارد چنانکه جزو مالیاتهای مذکوره در دو ماده ۳ و ۵ محسوب نخواهد شد فقط دولت ده یک قیمت جنسی نه تاریخی بصاحب ملک و صاحب اجازه حقالزحمه خواهد داد.
مادۀ ششم ـ کسانی که بیاجازۀ اداره عتیقات حفر اراضی نموده یا به نحوی از انحاء مرتکب خلافی در موضوع اشیاء عتیقه و مالیات دیوانی شده باشند همچنین کسانی که از این تقلبات به وجهی از وجوه با مرتکبین مشارکت یا معاونت یا اغماض نموده اند بعد از کشف به نسبت خطای خودشان تعقیب و حبس و جریمه خواهند داد.
راپورت کمیسیون فواید عامه به این مضمون قرائت شد:
قانون عتیقات را که وزیر فواید عامه پیشنهاد مجلس مقدس نموده و مجلس به کمیسیون فواید عامه رجوع نمود چندین جلسه در کمیسیون مذاکره یا حضور معاون وزارت فواید عامه گردید با اکثریت از قرار ذیل رأی داده شد.
مادۀ ۱ـ حفر اراضی مملکت در طلب اشیاء عتیقه جداً ممنوع است مگر بعد از تحصیل رسمی از ادارۀ عتیقات.
مادۀ ۲ـ اگر حفریات در املاک اشخاص واقع شود بعلاوۀ اجازۀ دولت صاحب اجازه باید استرضای مالک را حاصل نماید.
مادۀ ۳ـ از کلیۀ اشیاء مستخرجه دولت صدی بیست بدون مخارج بعنوان مالیات از عین جنس یا قیمت دریافت خواهد کرد و در اخذ قیمت یا عین قیمت دولت مختار است.
مادۀ ۴ـ از طلا آلات و نقره آلات مسکوک و غیر مسکوک و همچنین جواهرآلات و فلزات مستخرجه دولت صدی چهل از عین قیمت دریافت مینماید.
مادۀ الحاقیه ـ در اراضی که از دولت اجازه گرفته شده است متعلق به دولت است فقط صدی ده به مستخرج او داده خواهد شد. دفینه عبارت است از زر و سیم و مسکوک و جواهرات که در ظرف یا محلی جمعاً پیدا شود.
مادۀ ۶ـ آنچه اثاثیه سلطنتی از قبیل تاج و تخت و شمشیر و خود و زره و سپر و سایرآلات حربیه مرصع به جواهر و همچنین ظروف و آثار دیگر که در آن اسم سلطانی منقور و به علائم دیگر معلوم باشد که متعلق به سلطانی بوده متعلق به دولت خواهد بود و دولت در ازای حقالزحمه ده یک از قیمت آن جنس را به مستخرج میدهد.
مادۀ ۷ـ مجسمه و ستون و کتیبههائی که اهمیت تاریخی داشته باشد و آنچه راجع به سلاطین قدیم باشد متعلق به دولت خواهد بود و جزء مالیاتهای مذکوره در مادۀ سه و چهار محسوب نخواهد شد فقط دولت صدی ده از قیمت به صاحب اجازه حقالزحمه خواهد داد.
مادۀ ۸ـ هرگاه کسی بیاجازۀ ادارۀ عتیقات حفر اراضی نماید یک چیزی از عتیقات و مستخرجات را پنهان نمود و حقوق دولتی را نپرداخته باشد پس از کشف عیناً ضبط دولت شده مرتکب مجازات قانونی خواهد شد.
مادۀ ۹ـ در اشیاء مستخرجه به دولت از روی قیمت اضافی محلی با صاحب اجازه طرف خواهد بود که یک نفر از طرف صاحب امتیاز و یک نفر از طرف دولت از اهل خبره محلی در تحت نظارت معتشین تعیین خواهند نمود.
رئیس ـ داخل میشویم در شور کلی این قانون.
حاج سید ابراهیم ـ غرض بنده این است که چون مدتی است که این ادارۀ عتیقات عنواناً تأسیس شده است و لیکن هیچ ترتیب منظمیندارد و بودجه این هم که در کمیسیون بودجه آمده بود تکلیفی ندارد و خود معاون وزارت فواید عامه هم که آمده بود اظهار میکرد کمیسیون که چون اداره ترتیب درستی ندارد و به ملاحظه اینکه مجلس هم واقعا کارش زیاد است و این هم اهمیت دارد بنده تقاضای فوریت آنرا میکنم که یک شور در آن بشود.
معززالملک ـ عقیده بنده یک قدری مخالفت دارد با عقیده آقای حاج سید ابراهیم و آن اینست که فرق کسانی که همیشه در کار بودهاند و برای کار پخته شده اند همیشه وقت خودشان را صرف آن کاری میکنند که احتیاج آن را حس میکنند و بیشتر در کارهای خودشان خارج از یک ترتیب و نظم معین نمیشوند و همیشه مشغول آن کارهائی میشوند که مملکت زیادتر محتاج به آن است و ملاحظه الا هم فلاهم را میکنند بدبختانه ما این ترتیب را کمتر رعایت کردهایم و هر چه به ما دادهاند به همان مشغول خواهیم شد بدبختانه درست ملتفت این نکته نشدهایم اگر نقشه و پروژه ای راجع به قانون راه آهنهائی که معلوم نیست در چند وقت دیگر خواهند کشید بیاورند اینجا فوری مشغول آن خواهیم شد در قانون نویسی این نکته را باید همیشه ملاحظه کرد که آن چیزی را که مملکت با او محتاج است آن قانون را وضع میکنند والا من تصور میکنم که مملکت ما هنوز محتاج به قانون عتیقات نشده باشد یک قانونی برای عتیقات بگذارند و آن وقت نتیجه این خواهد بود که فقط یک ادارۀ عتیقات مفصلی نظر بیک ناخوشی که ما را گرفته است ((چون همیشه در هر کاری ناخوشی داریم که یک ادارۀ فوقالعاده ترتیب میدهیم)) به واسطۀ گذشتن این قانون ما یک ادارۀ مفصلی به اسم ادارۀ عتیقات تشکیل خواهیم داد و یک بودجه برای آن منظور خواهیم کرد در صورتی که اگر این قانون نباشد و آن اداره نباشد هیچ سکته و تزلزلی یعنی در بودن و نبودن این ادارۀ عتیقات و هیچ صدمه در این مملکت وارد نخواهد آمد چه اینکه در مقام قانونگذاری باید ملاحظه آن چیزی را کرد که محل احتیاج ما و محل احتیاج سایر مردم است بعضی مطالب است که تجمل است و تا وقتی که انسان احتیاجات خودش را به کلی رفع نکرده باشد نمیتواند به تجمل بپردازد و همچنین تا وقتی که بعضی قوانین که خیلی خیلی محل احتیاج است تدوین نشده است برداشتن به عتیقات و قانون عتیقات و قانون عتیقات نوشتن به هیچ وجه به عقیدۀ بنده صحیح نیست و چنانچه عرض کردم گذشتن این قانون از مجلس جهه تأسیس یک ادارۀ مفصل و گذراندن یک بودجۀ مفصلی خواهد بود و با وجود ضیق مالیه مملکت این طور تحملات را نمیتوانیم قرار بدهیم و بنده فوریتی را که تقاضا نمیکنم علاوه بر ضد آن هستم که این قانون از مجلس بگذرد.
منتصرالسطان ـ چون اینجا مذاکره فرمودند که الاهم فالاهم را باید منظور داشت یک نظر ثروتی و یک نظر بودجه ای باید داشته باشیم و احتیاجات وقت و موقع را هم در نظر داشته باشیم و یک نظر دیگر هم به اندازه ای که میخواهیم تأسیس بکنیم داشته باشیم بنده چند کلمه خواستم عرض کنم که گویا در این مسئله اشتباه فرمودند امروز خیلی احتیاج داریم به این قانون و اگر محتاج فوری نمیبودیم این به مجلس نمیآمد و رجوع به کمیسیون نمیشد بچه دلیل بدلیل اینکه آن ادارۀ بزرگی که فرمودید تأسیس خواهد شد و یک خرج گزافی برای دولت حاصل میکند اینطور نیست این اداره را که وزراء تأسیس و دائر کردهاند در ماه بودجه آن صد تومان بیشتر نمیشود این بر حیث بودجه ؟ دخل آن که فرمودند ممکن نیست در این مملکت اجرا شود اجرا شده است و با یک ترتیبی که بطور موقت قرار داده اند عمل میشود و در بودجه ای که تقدیم مجلس شده است و الان در مجلس است دخل این اداره را به سهم اداره عتیقات ذکر کردهاند فقط شعبه طهرانش که تازه تأسیس شده چندین هزار تومان دخل دارد دخل او را نوشتهاند که ضبط دولت شده است و واگذار به وزارت مالیه شده است پس بهتر این است که نمایندگان محترم اطراف کار را نگاه کنند و بودجه مملکتی را که فرستادهاند ملاحظه کنند ببینند این ادارۀ جزئی که در طهران دایر شده است چقدر عایدی به دولت دارد و بعد شعبات دیگرش چه میشود یک نظر دیگری هم باید بکنند در این کار که از چه راه میگرفتهاند این حق را در کتب فقیهه دارد شارع مقدس قرار دادهاند که یک چیزی از دفاین بگیرند و در کمیسیون در این باب مذاکرات مفصل شد که این حق حق شرعی است و هیچ فردی از افراد ملت ایران هیچ وقت نمیتوانند بگویند این حق را نمیدهیم چرا که مسلمانان هستند نمیتوانند مخالف شرع خودشان رفتار کنند یا بگویند ما بلوا میکنیم که مخالف شرع نبوی رفتار بکنیم پس باید حقوق اینکار را بدهند اما از این حیث که میفرمایند بموقع باید به کارها بپردازیم ما امروز میبینیم که اراضی طرف عربستان که الان مشغولند و بعضی چیزهائی را میبرند که به آنها تعلق دارد چون بعضی اراضی است که مجزی است و جزء امتیاز نیست و سایرین الان مشغولند به حفر آن و خیلی چیزهای عتیقه که قیمتهای گزاف دارد بیرون میآورند و برای مملکت و دولت اول ثروت است باید ما ملاحظه بکنیم که یک مرتبه متذکر میشویم میبینیم تمام ثروت مملکت ما را بردهاند و ما وقتی بیدار میشویم که دیگر هیچ نداریم و قانونی برای آن وضع نکردهایم قوای مقننه هیچ فکری برای آن نکرده اند و فکر یک دخل آنی کردهاند و حال آنکه دخل آنی این است که به ما پول میدهد و منافع این کار این است که امروز فلان کاشی یا فلان کتیبه یا فلان ظرف بیرون میآید که قیمتهای زیاد دارد و بنده رد میکنم این فرمایشات ایشان را و میگویم امروز خیلی محتاجیم به این قانون و اداره و دخل آن امروز در شعبه طهران به مجلس تقدیم شده است و خرج آن سالی هزار و دویست تومان بیشتر نمیشود.
حاج آقاـ گمانم این است که فرمایشات آقای مخبر با آن ترتیباتی که فرمودند یک مقداری خارج از موضوع بوده اول یک شرح مفصلی بیان کردند که عتیقات بموجب قانون اسلام یک چیزی باید بدهد من این را نفهمیدم این چه ربطی به مذاکرات دارد ما امروز یک نظر ثروتی داریم و قانونی که میخواهیم بنویسیم که میگوئیم یک چیزی عاید دولت بشود از این عیقاتی که استخراج میکنند ولی ملتفت نیستیم که ما هر وقت یک جزئی از جزئیات را در خارج دیدیم میآئیم و مینشینیم و میگوئیم باید یک قانونی برای آن بنویسیم و ملتفت نتایج آن ابداً نمیشویم و متذکر نمیشویم مخارج آن را که چه قسم باید داد یک اراضی حرایه ری یک مقداری عتیقات دارد بعضی مشغول شدند درآوردند و یک مقداری هم عاید ادارۀ مرکزی عتیقات شد از این جهه خواستند یک قانونی بنویسند برای عتیقات و به مجرد گذشتن فورا میزها و صندلیها در طهران و یک شعبی در سایر ولایات معین میشود و یک ادارۀ دائمیمیشود در این مملکت آن وقت خواهند گفت نظر داشتهایم به این عتیقاتی که داشتهایم و مثل امروز نخواهد گذشت که چندین هزار تومان عایدات و واردات ما است و عوضش صد تومان مخارج این اداره است و دیگر نمیدانستند که به محلس گذشتن آن قانون چون مرض شعبه ساری شیوع پیدا کرده است شعب آن در ولایات شروع میشود مثل شعبه تحدید تریاک آن وقت میبینید که نوشته است پنج تومان و سه هزار و سه عباسی دخل شش ماهه او است و نمیدانیم که هزار تومان خرجش شده بنده عرض میکنم در این موارد انسان نباید در یک جزئی از جزئیات و یک نقطه معینی از مملکت که یک عایدات معینی دارد نظر بیندازد و یک قانونی بنویسند و آنوقت بگویند ما عایدات داریم و در این چند ماهه چند هزار تومان عاید دولت شده ما اگر بخواهیم از این عتیقات که در این مملکت خارج میشود فایده برای دولت منظور کنیم یک اداره مستقلی لازم ندارد نباید اداره عتیقات درست کنیم یک ماده بر مواد تعرفه گمرکی میافزائیم و آن غرضی را که داریم حاصل خواهد شد و آن فایده هم عاید دولت میشود یک مخارجی هم بر بودجه دولت نیفزودهایم من تصور میکنم فرمایشاتی که آقای مخبر فرمودند و منافعی را که بیان کردند ما میتوانیم به آنها برسیم در حالتی که این اداره را نساختهایم و بعد از این که این اراضی ری قدیم تمام شد و یک مقداری کندند و رفتند دیگر هیچ محتاج و مبتلا نخواهیم شد به یک ادارهای که اسمش را بگذاریم
اداره عتیقات بنده هیچ تصویب نمیجز اینکه در جزو اداره گمرک در همان ماده راجع بتعرفه گمرکی یک چیزی مینویسیم و یک ادارۀ مخصوصی برای عتیقات درست نمیکنیم این را راجع به اداره گمرک میکنیم.
وزیر پست و تلگراف ـ بنده تصدیق میکنم همانطوری که آقای معززالملک فرمودند که خیلی قوانین داریم که مهمتر از قانون عتیقات است ولی قدری هم در آن طرف مبالغه شد در این مواد بجهه آنکه سه چهار ماده نوشته شده است راجع به قانون عتیقات که در موقع اینکه مردمی میآیند اجازه بگیرند که یک اراضی را حفر کنند بچه ترتیب باید با آنها رفتار شود حالا یک بودجه بیاورند که پنجاه هزار تومان خرج تصویب شده باشد و شعب اداره عتیقات در تمام ولایات حکماً باید باشد خیر هم چه نظری ابداً نیست این یک قانونی است که از برای صرفهجوئی وقت است چه نسبت به معادن چه نسبت به بوقت چه نسبت به حفریات چه غیره بجهه اینکه وقتی که افراد مردم بیایند پیش وزرای دولت شما از این قبیل تقاضاهائی که دارند اظهار میکنند وزیر از روی این قانونی که در دست اوست با آنها معامله میکند ولی وقتی که یک قانونی نداشته باشد آنوقت هر تقاضائی را باید فرد فرد مردم بیاورند پیش وزیر وزیر هم پیشنهاد میکند به مجلس شورای ملی و مجلس رجوع بکند به کمیسیون بعد میآید در مجلس سه روز هم در مجلس در آن خصوص مذاکره میشود آن وقت در هر مورد یک رأی مخصوص میدهند که شاید منافی با آن رأی ؟ است دولت که این مواد را پیشنهاد میکند مقصودش این است که که یک ترتیب معینی بدست دولت بدهند که هر وقت راجع به عتیقات اشخاصی آمدند امتیازی خواستند فوراً رجوع بکند بآن قانون و بگویند بنابراین قانونی که در فلان تاریخ از مجلس مقدس گذشته است من با شما یا فلان طور رفتار کنم این برای خیلی از مقامات فایده دارد و بنده گمان نمیکنم آن قدر اشکال و اعتراض داشته باشد و اگر میترسید که این یک خرجی دیگر پیدا بکند لازم نیست که بنویسید یک اداره علیحده داشته باشد همین طور که آقای حاج آقا فرمودند چند نفر اعضاء گمرک از اعضاء وزارت فواید عامه در کار باشد.
منتصرالسلطان ـ اینجا یک کلمه اداره عتیقات ذکر شده است که اگر بخواهد رفع این علت خیالی بشود که تصور فرمودید که خرج گزافی میشود اینجا بنویسند و از وزارت فواید عامه این رفع این علت خیالی را میکند ولی یک نکته دیگر فرمودید که خوبست رجوع به گمرک بشود بنده عرض میکنم که این را ممکن نیست رجوع به گمرک کرد برای اینکه گمرک یک ترتیب معینی دارد و از هر چیزی بیک ترتیب صحیحی باید گمرک خودش را بگیرد عتیقات باشد یا جواهرات باشد از سر حد که رد شد باید آن گمرک معمولی او را بدهند این مالیات را از کسانی میگیریم که میخواهند امتیاز حفر زمینی را بگیرند شما هیچ وقت یک اداره را با اداره دیگر مخلوط نکنید و چیزی را که کمیسیون بدست شما میدهد بدانید آن منتهای دقت را کرده و اطراف کار خودش را ملاحظه کرده است که شخصی که آن امتیاز را میگیرد و مشغول میشود به حفر یک زمینی شما لازم نیست که اجازه بدهید به گمرک که او رسیدگی و اخذ مالیات بکند.
محمد هاشم میرزاـ گویا این دو سه ماده به آن طوری که اظهار شده است در دو سه روز بگذرد ولی به این ترتیبی که کمیسیون نوشته است و آقای مخبر اصرار دارند که این کاملاً موافقت با شرع داشته باشد گمان میکنم تمام جزئیاتش کاملاً مطابق با شرع نباشد خوبست در این باب دقتی با حضور آقایان بشود که اسباب معطلی نشود و در دو روز بگذرد و این قدرها هم مخارج ندارد و به قدها هم موافق صورتی که دادهاند که در این مدت چه مبلغی عایدی داشته و وقتی هم که قانونش گذشت مردم بیشتر رجوع خواهند کرد و فایدهاش زیادتر خواهد شد زیرا که از این قبیل کارها میشود و خیلی اشخاص مالیاتی که تعلق میگیرد به این موضوع نمیدهند و بعضی میدهند اگر بنا باشد تبعیض شود خوب که این چهارهزار تومان هم نباشد بجهت اینکه تبعیض در قانون نباید بشود این قانون که مذاکره میشود باید اولاً این را معین کنند که این گرفته میشود یا خیر و اگر باید گرفته شود باید قانون گذاشته باشند والا مثل فیان و سایر چیزها که با یک بی ترتیبی گرفته شده است که برخلاف قانون است و ابداً مجلس شورای ملی همچو تصویبی را نکرده است خوبست شور کلی در آن بشود و داخل در مواد آن بشویم.
معاون وزارت فوائد ـ آقای معززالملک فرمودند که بعضی قوانین را خوبست در موقعی که احتیاج هست مطرح کنند بنده میخواستم عرض کنم که اتفاقا در موضوع این قانون همین طور شده است به جهت اینکه تصدیق خواهند فرمود که این اشیائی که از زیر زمین خارج میشود هم اهمیت قیمتی دارد و هم اهمیت تاریخی و امروز تمام ایران همه جا باندازه ای ازدحام کرده اند که هر گوشه ای سیصد نفر سرش ریختهاند و با کمال عجله و شتاب سعی میکنند و به هیچ وجه هم جلوگیری از ایشان نمیشود و به اسم تبعه خارجه یا رعایای فلان و یا اداره پستخانه و گمرک هم ابداً جلوگیری از اینکار نمیشود و از هر جا هم دلشان میخواهد میکنند و هیچ ملاحظه نمیشود در چند ماه پیش از این یک اقدامیشد تا یک اندازه یک موضوع و معمولی داشت و تصور کردیم که بشود از اینکار جلوگیری کرد و نتیجه صحیحی هم پیدا میکند ولی چون قانونی در دست نبود نمیشد که جلوگیری کرد اینست که این چند ماده را پیشنهاد مجلس کردیم و اگر یک قانون مختصری که همین قدر یک حدود و ترتیبی برای اینکار معین باشد علیالخصوص پستخانه که حامل این اشیاء است و همه روز آنها را فوقالعاده به همه جا میفرستند و دخل کلی خواهد داشت و یک راه عایدی خیلی سهلی از برای دولت خواهد بود و تا امروز که این مطلب یک راه قانونی نداشته و این کار قدری بیرویه و بی ترتیب شده است میبینیم که بینتیجه هم نبوده است و همه آنهائی که داخل این کار بودهاند بطور رغبت آن چیزی که از آنها میخواهند میدهند به جهت اینکه فوقالعاده از این راه فایده میبرند و چیزهائی که به نظر ما هیچ اهمیتی ندارد و شاید هزارها و پانصدها تومان فایده میبرند و بنده تصور میکنم که چندان اشکالی نخواهد داشت بخصوص که این خیلی سهل و مختصر است که چند ماده قانونی وضع بشود و یک قدری ادارات رسمی پست و گمرک کمک بکنند به اینک کار پیشرفت کلی خواهد داشت و هیچ ضرری از برای بودجه دولت ندارد زیرا که این اداره از خودش عایدی دارد بلکه نیست ده به یک است به جهت اینکه امروز تا الساعه آنچه مخارج این کار شده است به همین نسبت بوده است البته اگر یک روزی در این مملکت عتیقات هیچ نباشد مخارج اداری هم نخواهد داشت ولی مادامی که هست مخارج این چند نفری که مأمور این کار باشند ابداً فوقالعاده از کیسه دولت بیرون نخواهد رفت و از خود اداره عایدی دارد به اندازهای که بتواند خودش را راه ببرد و هیچ ضرر ندارد در هر حال اگر امروز که به این عجله و شتابی که دارند و این طور که میکارند یا چیزهای تاریخی است که از چنگ ما بیرون خواهد رفت به هیچ وجه به هیچ عنوانی نمیشود مانع شد که اینها را نبرند.
رئیس- شور در کلیات این قانون به اندازۀ کفایت شد حالا باید رأی گرفت در این که داخل در شور مواد بشویم یا نشویم.
ارباب کیخسرو- بنده تصور میکنم اگر چنانچه مخبر کمیسیون تقاضا کردهاند آن اصلاح بشود و الان رأی بگیرید رأی بدهند آنجا که اداره عتیقات نوشته شده بنویسند وزارت فواعد عامه ولی شاید به این ترتیب بعضیها رأی ندهند و به همان ترتیبی که فرمودند هر جائی که اداره عتیقات نوشته شده است بنویسند وزارت فواعد عامه.
منتصرالسطلان- بنده هم تقاضا میکنم که آنها را وزارت فواعد عامه بنویسند.
رئیس- رأی میگیریم در اینکه داخل شویم در شور مواد این قانون با تبدیل ادارۀ عتیقات به وزارت فواید عامه کسانی که موفقند قیام نمایند.
اغلب قیام نمودند و به اکثریت تصویب شد.
رئیس- حالا آقای حاج سید ابراهیم تقاضای فوریت کردهاند اگر به تقاضای خودشان باقی هستند رأی بگیریم.
(گفته شد به این زودی که نمیشود بگذارید باید تأمل و ملاحظه کرد.)
معاون وزارت فواعد عامه- فوریتش را عرض نمیکنم در چند ساعت همین قدر عرض میکنم تا ده روز یا یک هفته بگذرد که ضرری هم بر دولت وارد نیاید.
رئیس- این فوریت که در اصطلاح پارلمانی ما هست اینست که وقتی رأی دادند به فوریت آن که یک شور در آن بشود- حالا اگر آقای حاج سید ابراهیم در این تقاضای خود باقی هستند رأی بگیریم.
معاضدالملک ـ به موجب نظامنامۀ داخلی کسی که تقاضای فوریت میکند باید دلیل فوریت را بگوید و بنده برخلاف عقیدهام این است که باید دو شور کامل در این بشود که تمام اطرافش ملاحظه شود.
حاج شیخ الرئیس ـ بنده در اساس لایحه و قانون شاید حرف نداشته باشم ولی چون خیلی میشنوم که تقاضای فوریت میکند لذا بنده مجبور میشوم که عرض کنم که در بعضی مواد این ملاحظاتی هست که باید اصلاح شود زیرا که با موازین شرعیه درست نیست و من برحسب تکلیف شرعی خودم عرض کردم.
رئیس ـ اول ببینیم رأی میدهند به فوریت آن.
حاج سید ابراهیم ـ بنده اول رد میکردم و هیچ محتاج نبود دیگری بگوید بنده عرض میکنم وقت مجلس شریف است نباید ضایع کرد چهار مادۀ قانون واجب است که امروز وضع شود بیک شور خوبست بگذرد.
رئیس ـ ملاحظه بفرمائید آقایانی که تصور میکنند که باید در آن ملاحظه شود و دقت لازم دارد و باید دو شور در آن بشود رأی نمیدهند. پس حالا رأی میگیریم بر فوریت آن چنانچه آقای حاج سید ابراهیم تقاضا کرده اند. کسانی که موافقند که یک شور در آن بشود قیام نمایند.
(تصویب نشد.)
رئیس ـ حالا دیگر امروز داخل این مذاکره نمیشویم چون وقت گذشته است میماند برای جلسه آتیه
در این موقع لایجه از طرف وزارت پست و تلگراف بعبارت ذیل قرائت شد:
مجلس مقدس شورای ملی ـ نظر به اینکه در اداره پست و تلگراف محتاج بعضی اصلاحات اساسی است و بنابر اینکه اداره تلگراف بیشتر محتاج اصلاحات فوری است لذا وزارت پست و تلگراف ابتدا بودجه مرتبی برای آن اداره ترتیب داده و در ضمن تشکیلات و تصمیمات جدید در آن اداره تأسیس نمود و پس از آن توجه و دقت خود را معطوف به تنظیم و ترتیب محاسبات چند فقره اصلاح و تغییر را لازم و فوری دید که بدون اینها اطمینان از صحت و جمع آوری عایدات دولت نمیتوان داشت و چون آن اصلاحات مستلزم بعضی مخارج و تعمیرات اساسی بود و از حوزۀ اختیارات وزارتی بیرون لهذا پیشنهاد تقدیم مجلس شورای ملی مینماید که رأی خود را اظهار داشته و در صورت موافقت عاجلاً اجازۀ اجرای آنرا بدهند.
اولاً مسئله جواب تلگرافات است چنانچه خاطر آقایان مسبوق است تاکنون معمول اداره تلگراف این است که در مورد تلگرافات فارسی به داخله مملکت قیمت جواب را از فرستنده سئوال مطالبه و مأخوذ میدارند این مسئله اگر چه تا حدی اسباب مزید عایدات است لیکن همیشه اسباب زحمت و اختلال کلی در امر محاسبات اداره میشود و اغلب نسبت ببعضی از اهالی که مجبور تأدیه قیمت جوابند بیاعتدالی میشود نظر به ملاحظات فوق عقیده بنده بر این است که بعدها این مسئله منسوخ و قیمت جواب یا سئوال به عهده آن کسی است که مطلب را به اداره میدهد البته مستثنی خواهند بود تلگرافاتی که قیمت جواب آنها بعدۀ کلمات معین قبل از وقت داده شده زیرا این قاعدهای است در تمام عالم برای مخابرات داخله و خارجه جاری و هر کس که بخواهد اطمینان از رسیدن جواب تلگراف خود داشته باشد باید قبل از وقت قیمت مخابره هر چند کلمه که خواسته باشد تأدیه نماید و اداره مکلف است به ترتیبات مقرره به طرف مقابل اطلاع بدهد که قیمت فلان قدر کلمه جواب داده شد اگر پس از موعد مقرره قانونی طرف جواب نداد قیمت جواب به صاحب سئوال مسترد میشود.
ثانیاً تعرفۀ مخابرات است که تاکنون بسیار بی ترتیب بوده و قیمت را برای هر ده کلمه حساب میکند بترتیب ذیل:
قیمت هر ده کلمه از طهران به ولایات ۲ قرن و ۷۵۰ دینار قیمت تلگراف ۲ قران قیمت قبض ۷۵۰ دینار و قیمت هر ده کلمه از ولایات به طهران یا به ولایات دیگر در صورتی که از مرکز عبور نکند ۳ قران تلگراف ۳ قران قبض یک قران. با اندک تأمل معلوم میشود که این ترتیب تعرفه دور از عدالت و مانع از مرتب بودن محاسبات و کنورل صحیح خواهد بود لهذا بنده پیشنهاد میکنم که تعرفه مخابرات از این تاریخ به بعد به طریق ذیل معمول گردد.
اولاً قیمت ده کلمه اول یا کسر ده کلمه ۲ ریال بعلاوه قیمت قبض ده شاهی و بعد از ده کلمه اول قیمت هر کلمه ۵ شاهی محسوب شود.
ثانیاً قیمت مخابرات بین هر دو نقطه یکسان است به این معنی قیمت کلمه بین سیستان و بوشهر پنج شاهی و همچنین قیمت یک کلمه ای بین طهران و رباط ۵ شاهی. این ترتیب علاوه بر این که برای عامه سهل و آسان است برای تفتیش استاتیستیک مخابرات فوائد کثیره را حاوی خواهد بود.
ثالثاً نظر به این که با ترتیبات فعلیه ممکن است همه قسم بیترتیبیها و تقلیات بشود وزارت تلگراف برای جلوگیری از آنها و اطمینان از جمعآوری عایدات دولت صلاح میداند که بعدها در مورد مخابرات تلگرافی هم تمبر استعمال شود به این معنی که صاحبان تلگراف معادل قیمت تلگراف خود از تحویلدار اداره تمبر گرفته و در حضور خود او روی قبض که در مقابل وجه از اداره میگیرد چسبانیده و باطل نماید این تأسیس با مختصر وقت واضح مینماید که در محاسبات دولت و جمع آوری عایدات و جلوگیری از تقلبات تسهیلات عمده حاصل خواهد کرد مخارج تمبر تخمیناً هزاری سی شاهی میشود ولی چون استاتیستیک صحیحی در دست نیست تحقیقاً نمیشود معین کرد در سال چقدر مخارج تمبر خواهد شد کلیتاً بنظر وزارت تلگراف از هزار تومان تجاوز نخواهد کرد.
موادی که باید مجلس مقدس شورای ملی رأی بدهد:
ماده اول ـ قانون جواب که قیمت جواب هر تلگرافی مجبوراً بعهده فرستنده مطلب قبل از وقت بعدۀ کلمات معین به اداره تادیه کرده باشد بعهده کسی است که مطالب را تسلیم اداره مینماید.
ماده دوم ـ تعرفه قیمت مخابرات فارسی بین هر دو نقطه مملکت به استثنای بندرعباس از قرار ذیل است:
(۱) قیمت ده کلمه از اول یا کسر ده کلمه دو قران و پنجاه دینار و بعد از آن هر کلمه دویست و پنجاه دینار.
(۲) در مورد هر تلگراف اداره ۵۰ دینار بعنوان قیمت قبض دریافت مینماید.
ماده سوم ـ اداره تلگراف برای تعیین قیمت مخابرات تلگرافی تمبر تأسیس و استعمال خواهد نمود.
ماده چهارم ـ نظامنامه راجع به تمبر تلگراف را وزارت تلگراف مرتب و اعلان خواهد نمود.
رئیس ـ آقای وزیر پست و تلگراف تقاضا کرده بودند که قرائت شود خوانده شد والا مسلم است که این لایحه باید رجوع شود به کمیسیون و بعد از این که از کمیسیون راپورت داده شد در این خصوص مذاکره خواهد شد.
وزیر مالیه ـ عرض میشود که با این وضع امروزه مملکت معین است که عمل وزارت یک کار خیلی مطلوبی به حساب نمیآید و یک هیئتی که امروزه بخواهند یک خدمتی کرده باشند باید قهراً یعنی کما طرف توجه تمام وکلای ملت باشند که هیچ باید طرف توجه عموم ملت باشند یعنی همه ؟ داشته باشد تا اینکه کاری پیشرفت نماید و امروزه همچو بنظر میآید که بعضی رضایتی از این هیئت وزراء حالیه ندارند و با این عدم رضایت هم معلوم است که آنها هم موفق نمیشوند که یک خدمتی را انجام بدهند حالا اگر چه مدت مدت خدمت این هیئت وزراء هم یک نهایت طبیعی دارد یعنی قانوناً بعد از این که آقای نایبالسلطنه وارد شدند آقای رئیس الوزراء باید استعفای خودشان را پیشنهاد بکنند و ضمناً سایر وزراء هم معلوم است که مستعفی هستند و دیگر اختیار با آقای نایبالسلطنه است که هر ترتیب جدیدی را که بخواهند بدهند ولی ممکن است که واقعاً اگر این هیئت بهیچوجه طرف توجه نمیباشند قبل از ورود آقای نایبالسلطنه هم اینکار ختم و فیصل شود یعنی اگر لازم باشد و وکلای ملت مقتضی بدانند یک رای در باب این هیئت وزراء بگیرند و بر فرض که طرف توجه نباشند ممکن است با تلگراف به ایشان اطلاع داد و ایشان از آنجا یک هیئتی را معین بکنند و یک هیئت کابینه جدیدی تشکیل شود این است که هیئت وزرای حالیه الان حاضرند و بنده را فرستادهاند اینجا که این اظهارات را در مجلس بکنم تا اینکه به این کار یک خاتمه صحیحی داده شود.
ارباب کیخسرو ـ بنده در اینخصوص اخطار قانون اساسی دارم. آقای وزیر مالیه فرمودند که تلگراف بکنیم به آقای نایبالسلطنه و ایشان از آنجا جواب بدهند و یک هیئتی را معین بکنند.
اصل ۴۰ قانون اساسی ـ همینطور شخصی که به نیابت سلطنت منتخب میشود نمیتواند متصدی این امر بشود مگر اینکه قسم مزبوره فوق را یاد نموده باشد به موجب این اصل شخص نایب السلطنه وقتی میتواند امور مملکتی را متصدی شود که بیاید اینجا و چنانچه تکلیف خود سلطان است این قسم را بخورد باز رجوع میکنم به اصل دیگر از قانون اساسی.
اصل ۶۷ـ در صورتی که مجلس شورای ملی یا مجلس سنا به اکثریت تامه عدم رضایت خود را از هیئت وزراء یا وزیری اظهار نمایند آن هیئت یا آن وزیر از مقام وزارت معزل میشود من نمیدانم این چه تکلیفی است که هیئت وزراء آمدهاند از مجلس میخواهند در صورتیکه در هیچ وقت دست مجلس بسته نیست و در صورتی که از طرف مجلس چنین عنوانی نسبت به هیئت وزراء نشده است نمیدانم این چه اظهاری است که از طرف هیئت وزراء به مجلس میشود.
وزیر مالیه ـ بنده نکتهاش را که عرض کردم که با این وضع مالیه مملکت از برای این هیئت وزراء کمال اشکال را دارد که بتوانند با وجود همراهی کاری را از پیش ببرند حالا اگر عدم مسافرت هم باشد که به هیچ وجه کاری پیش نخواهد رفت و این هیئت وزراء که تقصیری ندارند میخواهم بدانم در صورتی که عدهای از مردم یا وکلا از آنها راضی باشند میتوانند کار بکنند معلوم است که در اینصورت به هیچ وجه قسم از آنها کاری پیشرفت نخواهد کرد و بیخود کار مملکت را معوق گذاشتهاند و واقعاً میتوان گفت که با این ترتیب اگر این اظهار را بکنند تا خدمتی کردهاند.
محمد هاشم میرزاـ بنده تعجب میکنم از بعضی آقایان وزراء که خودشان مدتها وکیل بودهاند و این قسم اظهارات را میکنند بخصوص آقای وزیر مالیه که مدتها خودشان رئیس مجلس بودهاند از اینکه یک نفر از وکلا عقیدهای در باب هیئت وزراء داشته باشد و اظهار نماید یا اعتراض نماید یا استیضاحی بخواهد هیچ کدام از آنها نه باعث تزلزل کابینه وزراء میشود نه علت استعفای آنها میشود وجها منالوجوه هیچ کسی از طرف دیگری نمیتواند مذاکره نماید. رأی شخصی بنده وقتی معلوم خواهد شد که ورقه سفید و آبی بنده در روزنامه چاپ بشود (در این موقع بعضیها اظهار مخالفت کردند) و هیچ منطقی نیست که یک نفر وکیل که نطق میکند اعتراض به او بشود البته اگر آقایان اجازه نطق خواسته باشند در نوبت خودشان بیایند عرایض بنده را یا رد بکنند یا قبول ـ به عقیده بنده فرق نمیکند چه یک روزنامه نویس یک چیزی بنویسد و چه یک نفر وکیل مذاکره بکند و چه یک شاعری هجوی بکند هیچکدام از آنها به هیچ وجه منالوجوه اثری بر آن مترتب نیست و اسباب تزلزل کابینه نمیشود هیچیک از وزراء حق ندارند که به مذاکره یک وکیلی خودشان را را متزلزل بسازند مگر وقتی که آن وکیلی که این فرمایش را میفرماید بیاید اینجا و استیضاح رسمیبفرماید و ادله ای که برخلاف آن وزیر دارد اظهار نماید و وزیری که این استیضاح راجع به اوست جوابی را که در مقابل دارد بیاید اظهار نماید آن وقت اگر جوابهای او صحیح بود که وکلا همانطور اعتماد خودشان باقی هستند و ورقه سفید خواهند داد و اگر جوابهای او صحیح نبود که ورقه آبی خواهند داد هیچ کسی با هیچ کابینهای عداوت و دشمنی ندارد ولی تا اینکه در مقام جواب و سئوال و استیضاح نمایند ابداً نباید متزلزل باشند مثل اینکه کابینه اولی که داشتیم به واسطه اینکه یک روزنامهنویس یک چیزی نوشت فوراً اسباب بحران کابینه شد و یک وقتی که یک گله گذاری در خارج میشد دلتنگ میشدند و استعفا میدادند و اسباب تزلزل آنها میشد و همینطور ر این مدت کابینههای ما چندین مرتبه استعفا کردند و هر کدام از آنها چندین مرتبه متزلزل شده اند و چندین مرتبه تغییر پیدا کرده اند بنده عرض میکنم اگر اینطور باشد کار مملکت پیشرفت نخواهد کرد و امیدواری که داشتیم بدل به یأس و ناامیدی خواهد شد و ما وقتی که یک همچو استیضاحی نشده است خصوص نبودن نایبالسلطنه که نیامده اند و هنوز قسم نخورده اند و نمیتوانند متصدی امور مملکت نه یکی از آنها تعیین رئیس الوزراء است بشوند تزلزل کابینه وزراء را عقیده ندارم و مقتضای وطنپرستی میدانم که آنها مشغول کار خود باشند و اگر یک نفر وکیلی در پاره تزلزل و بحران کابینه اظهار عقیده کرده باشد بنده هم که یک نفر نماینده هستم میگویم که تزلزل کابینه را امروزه سم قاتل میدانم برای این مملکت و ابداً صلاح نیست.
آقا شیخ علی ـ اولا تغییر کابینه هر روز از برای این مملکت خیلی ضرر دارد چنانکه اطلاع داریم که برای دشتستان و غیره هر وقت یک حکمیاز یک وزیری میرود میگویند تا حکمش بیاید خبر عزلشان هم خواهد آمد و ما هرگز نشنیده بودیم که هر دو ماه یک ماه سه ماه یک کابینه تبدیل شود و در این صورت چطور کار پیش میرود و ثانیاً در نبودن نایبالسلطنه ابداً صلاح نیست و بر فرض اینکه اکثریت مجلس اعتماد نداشته باشد تا نایبالسلطنه تشریف نیاوردهاند اصلاً این عناوین صلاح نیست.
حاج شیخ الرئیس ـ بنده تا یک درجه حق میدهم به آن نماینده محترمیکه با کمال حدت و شدت اوضاع ناگوار ممکلت را با کمال راستی و درستی بیان کردند میخواستم عرض کنم که این نقطه نظر ایشان را خیلی صحیح و درست و منطقی میدانم و این نکته را هم میخواستم عرض کنم که در تشخیص مرض هیچ قصوری نداریم ولی به عقیده بنده که از طبابت بیربط نیستم در ترتیب علاج و در کیفیت حفظ مزاج آن اختلاف داریم و به عقیده بنده برای آقایان شبهه حاصل شده است و همچو گمان میفرمایند که اگر این کابینه تغییر کرد فوراً به قول عارف رومیـ شهر ما فردا پر از شکر شود ـ یک کابینه فعال هنرپروری که در یک روز بلکه در یک ساعت بلکه در یک دقیقه حال مملکت را تغییر داده و به کلی مفاسد رفع خواهد شد و تمام مقاصد بعمل میآید بنده با کمال تأسف بااینکه هیچ ارادتی بهیچ یک از کابینههای وزراء سابقه و لاحقه ندارم عرض میکنم که امروزه هر کس ولو اینکه غرضش البته صحیح است و من تقدیس میکنم تمام نمایندگان را ولی چون مذهب ما تخطئه است و مخطی را هم معذور و مأجور میدانم عرض میکنم شبهه برای ایشان در رأی و اجتهاد شده است امروزه آن کسی که بخواهد این هیئت وزراء را متزلزل کند اگر چه منهم به آنها اعتقاد ندارم ولی حالت مالیه مملکت به من اجازه میدهند که بگویم آن نمایندههای که این خیال را دارد گویا ؟ در متزلزل استقلال مملکت خواهد بود.
معاضدالسلطنه ـ بنده اظهاراتم را قبل از اینکه وزراء حاضر بشوند در اول مجلس عرض کردم در مسئله کابینه که آقای حاج شیخ الرئیس فرمودند اگر کسی بخواهد این کابینه را متزلزل کند استقلال مملکت را متزلزل کرده است بنده عرض میکنم تقویت کردند به حمال ارتجاع اساس مملکت را از میان برده و میبرد همچنین اشخاصی که تقویت به ارتجاع میکنند یعنی جلوگیری نمیکنند زیرا که در این مدت مکرر در مکرر گفته شد که در این ؟ مجالس خصوصی است و ترتیبات سری دادهاند حتی اینکه بلیط هم داده اند و چون حالا مجبورم یک مختصری واضح تر عرض کنم که برای ؟ هر قدر در پرده حرف نزنند شاید نتیجه گرفته شود از این جهت عرض میکنم چندی قبل در مجلس یک کمیسیون ؟ تشکیل شد و چند نفر از وکلای غیر آن کمیسیون هم در آنجا بودند بنده در حضور جمعی از وزراء که شاهزاده اسدالله میرزا و محتشم السلطنه و عینالدوله و فرمانفرما و چند نفر دیگر که بودند گفتم که چه ترتیباتی هست و چه اقداماتی میکنند حتی اینکه گفتم خانهها را میدانم که چه خانهها هستند و چه اشخاصی هستند و مشغول چه اقدامیمیباشند و تا حالا هیچ اقدامی نکردهاند و هیچ جلوگیری ننمودهاند و این جلوگیری نکردن از رضایت در کار است به نظمیه هر چه راپورت میدهند که در فلان جا و فلان خانه اگر جستجو و تفحص بکنید تمام نوشتجاتی را که راجع به این امر است بدست میآورید نظمیه جواب میدهد که ما هنوز به اصل منشاء نرسیدهایم میخواهیم بگذاریم برای وقتی که به سر منشاء پی ببریم اینها اشخاصی هستند که میدانند و اغلب میدانند چه اشخاصی هستند و کیها هستند و ده هزار تومان و بیست هزار تومان فرستاده میشود و توزیع میشود میان بعضی از اشخاص که شاید حمایت بکنند از آنها و همین طور اشخاصی هستند که اینجا پولهای زیاد خرج کردهاند مخصوصاً یک نفر که به اظهار خودش هشتاد هزار تومان پول خرج کرده است و گفته است نمیدانم این پولهائی که خرج کردهایم و میکنیم نتیجه خواهیم گرفت یا نخواهیم گرفت و اگر نتیجه نگیریم این پولهائی را که خرج کردهایم ضررش فقط به یک نفر خواهد خورد.
ارباب کیخسرو ـ به اسم بگوئید اینطور اظهار کردن ثمری ندارد.
معاضدالسلطنه ـ من نمیتوانم اسم ببرم برای آنکه مطالب جلسات خصوصی شما در روزنامهجات نویه ورمیا و روزنامهجات لندن طبع و نشر میشود اسامیرا وقتی میگوئیم که بتوانیم از آن نتیجه بگیریم پولهائی که در این شهر و مجامع مصرف میشود تمام را بنده میدانم و تمام آنها معین است و این اظهارات را در حضور وزراء و وکلاء گفتم متأسفانه هیچ اقدامی در این مدت نکرده اند ـ در مسئله مسجد جامع گفتم پول از کجا رسیده است کی دریافت کرده است چقدر بوده است کی داده شده در کدام خانه مابین کیها قسمت شده است و آن اشخاص مخارج شام و نهار مجتمعین در مسجد جامع را میدادهاند و اول عنوان ایشان این است که مواجب ما نصف شده است و ما تمام را میخواهیم بعد گفتند از خدمت خارج شدهایم خدمت و کار میخواهیم در ظاهر عنوانشان این بود ولی در معنی چیزهای دیگر میخواستند و مقاصد دیگر داشتند دیدند که پیش نمیرود متقاعدشان کردند و خارج شدند ولی بعد به عوض اینکه دنبال بکنند و ببینند بعضی پلیسهای مخفی در این مدت که اینها از طرف کی بوده اند و کی مخارج آنها را میداد اینها معلوم نشد و میبینیم باز در موقعی که یک وزیر با دو وزیر بخواهند استعفا بدهند دو مرتبه جمع میشوند آنجا و صداها بلند میشود و به این تفصیلاتی که ما میبینیم در همه جا و در همه ولایات دارند کار میکنند و کردهاند و هی هر روزه انتشار میدهند که فلان کس آمد محمدعلی میرزا آمد در صورتی که او در وینه بود از آنجا رفت به ایتالیا و آلان در پاریس است و اینجا این انتشارات را که میدهند یک نفر پلیس یک نفر از آن اشخاص که این اخبار را انتشار میدهد نمیگیرد که معلوم شود کی این انتشارات را میدهد این راجع به ارتجاع بود که بعضی اشخاص چه به تحریک اشخاص اینجا و چه بهر قسم از دستههای دیگری کار میکنند و بنده گمان میکنم اگر ارتجاع عود کرد و خواستند این اساس را بهم بزنند آنها نتوانند در این مملکت زندگی بکنند در صورتیکه بنده عرض میکنم که ارتجاع ممکن نیست به این مملکت معاودت کند مگر اینکه این مملکت به کلی مضمحل شود و به کلی اساس قومیت شما از بین برود این را باید آنها خاطر جمع باشند و بدانند که ارتجاع و استبداد محال است که با این مملکت برگردد و بدانند که آنها به واسطه و بلاواسطه برای دیگران کار میکنند یعنی مزدور دیگران هستند که پول از آنها میگیرند و برای آنها کار میکنند و از طرف دیگر میبینیم که در اغلب جاها مثل استرآباد که اول هم عرض کردم که چندین سال بود که قشون زیادی به آنجا فرستادند و دولت مبلغ زیادی خرج آنها میکرد و اشخاص بزرگ مثل سپهدار اعظم و علاء الدوله برای انتظام آنجا میرفتند در این دورۀ مشروطیت ترکمانها از نهایت تمکین و اعتمادی که نسبت به این دولت جدید داشتند هیچ اقدام مخلفی نکردند و در هر اتفاقی که برای ایشان افتاد ملتجی به دولت میشدند و از دولت چارۀ کار خودشان را میخواستند و از طرف دولت هیچ اقدامی نشد تا اینکه قونسول استرآباد با یک عده قزاق رفته است گامیش تپه و ششهزار و سیصد تومان از اهالی پول گرفته است برای قتل یک نفر قزاق که قاتل آنهم خود رعیت روسی است و الان در چکوش اردو حبس روسها است بعد دیدند به این ترتیبات نمیشود آنجا را بهم بزنند و همه جا را ممکن است دست اندازی بکنند جز در استرآباد قریب یک سال است که در استرآباد دو نفر هستند که به عنوان محمدعلی میرزا کار میکردند که یکی آدینه محمدیار بود و یکی هم یکنفر دیگر که اینها بعضی ساعتهای طلا و بعضی باروت و فشنگها میآوردند و به تراکمه میدادند و در این صورت در این مدت این مطالب به وزارتخانهها اطلاع داده شد و هیچ جلوگیری نکردند و هیچ اقدامی تا بحال نشده است در صورتی که میتوانستند آنجا مأمورهای مخفی بفرستند و تحقق کنند که این ساعتهای طلا و تحفههای دیگر از طرف کی به آنها داده میشود ولی ترکمانها چون مسبوق بودند و از ترتیب هیچ زیر بار آنها نرفتند و هیچ اعتنائی به خیالات آن اشخاص و محمدعلی میرزا نکردند و جوابهای صریح دادند بعد از آنکه مفسدین مأیوس شدند از اینکه آنها را به حرکت درآورند و یاغی دولت بکنند آمدند و تحریک کردند و چند نفر آنها که سه نفرشان در جنگل مشغول هیزمشکنی بودند کشتند و چند نفر دیگر را هم زخمیکردند و آنها باز به دولت التماس کردند که حکومت بفرستند و دولت باز هیچ اقدامینکرد در صورتی که آنها به دولت تلگراف کردند و التماس کردند که قاتلین ما را بگیرید یک تنبیهی از آنها بکنید که ما بتوانیم به آسانی زندگانی بکنیم ما از تلافی عاجز نیستیم ولی میخواهیم متمرد دولت نباشیم و باز از طرف دولت هیچ اقدامینشد و امروز یک تلگرافی رسیده که باز پنج شش ترکمان که به جنگل رفته بودند چند نفر دیگر از آنها را کشتند بعد دیدند با این چند نفر دیگر آنها را که کشتند نتیجه نگرفتند باز یک چند نفر دیگر را کشتهاند که نتیجه بگیرند و یک عده قشون خارجی را به آنجا دعوت بکنند باز هیچ اقدامی نشد در خصوص خراسان هم عرض کردم که هشت ماه بود حاکم نداشت و تازه حاکم رفته است در صورتی که اگر در این مدت هشت ماه حاکم میرفت بنده یقین دارم آن اتفاق که افتاد واقع نمیشد و این قشونی را که به آنجا وارد کردند وارد نمیکردند همینطور راجع به لرستان که آن اتفاقات پیش آمد که نمیدانم وکلا میدانند یا نمیدانند سابقاً هر ترتیبی که پیش میآمد و هر اتفاق که میافتاد وکلا تمامشان مسبوق میشدند ولی حالا اختیارات طوری است که وکلاء ابداً از ترتیب کارها مسبوق نیستند و از اخبارات اطلاعات ندارند همینطور را جه به بعضی ولایات دیگر ولی آنچه راجع به نطق آقای ارباب بود که اصل قانون اساسی را خواندند که نایبالسلطنه نمیتواند وارد در هیچ کاری بشود مگر اینکه بیایند در مجلس و قسم بخورند اگر این ترتیب صحیح است و ایشان صحیح میدانند بنده هم به کلی وزارت این هیئت وزراء را لغو میدانم برای اینکه بموجب یک اصل دیگر از همان قانون اساسی که ایشان یک اصلش را خواندند وزراء به موجب فرمایش پادشاه منصوب میشوند نظر به این اصل وزرات هیئت لغو است و اینها هیچ حق مداخله در کارها ندارند دیگر اینکه اگر چه بنده میدانم که در اقلیت واقع هستم ولی در این موقع باریک چون میبینم چه اوضاعی پیش میآید میخواهم ؟ وظیفه خودم را کرده باشم که فردا مسئول نباشم و نگویند که ارتجاع پرست بودند موافقت و همراهی کرد و فقط خواستم که این اظهارات را کرده باشم اگر چه میدانم در اقلیت هستم ولی برای من هیچ فرقی نمیکند مقصود این بود که دیگران بدانند و تکلیفی برای خود معین بکنند و اگر هم تکلیفی معین نکردند بنده وظیفه خود را ادا کردهام و شخصاً تکلیف خود را بهتر میدانم.
ارباب کیخسرو – اینکه راجع به اظهار بنده فرمودند جواب بنده نبود بلکه جواب قانون اساسی بود برای اینکه قانون اساسی را بنده وضع نکردهام قانون اساسی در دوره سابق وضع شده است علاوه بر این آنچه را که بنده عرض کردم صحیح است و یک اصل از قانون اساسی است و آنچه را هم که ایشان فرمودند صحیح است و اصل دیگر از قانون اساسی بود و هیچ منافاتی با عرایض بنده نداشت.
وزیر پست – معلوم شد که اظهارات جناب آقای صنیعالدوله که در اینجا کردند اظهارات صحیحی بود که یک چند نفری هستند که با این هیئت کابینه همراه نیستند ولی لازم میدانم که چند کلمه بر سبیل تاریخ برای آقایان عرض کنم چون همین طور که آقای معاضدالسلطنه وظیفۀ ملیت و وکالت خودشان دانستند که آن مطالب را ذکر کنند بنده هم به سمت وکالت یا وزارت لازم میدانم وظیفۀ خود را در ضمن این تاریخ گفتن ادا کرده باشم و آن تاریخ این است که بعد از آنی که کابینۀ حضرت سپهدار کنار رفتند یک کابینه به ریاست آقای مستوفی الممالک تشکیل شد و معروف شد به کابینۀ فعال و آن کابینه در کمال جدیت مشغول کار شدند و نظر آقایان هست اذهان نمایندگان طوری مشوب شده بود که آقای رئیس الوزراء آمدند در مجلس اظهار کردند که من حس میکنم ترتیباتی پیش آمده است حالا آن ترتیبات چه بود و در سابق گفته شد و لازم به تکرار نیست گفتند یک همچو حسی میکنم که این کابینه پیشرفت نمیکند و از مجلس تقاضا میکنم که این هیئت کنار برود و یک هیئت دیگری تشکیل بشود مجلس بعد از مذاکرات زیاد اعتماد نام خودش را نسبت به رئیس الوزراء دادند و گفتند که شما یک اشخاصی را باید بنظر خودتان انتخاب کنید و خاطرم میآید که آمدیم و نشستیم و موقع را تشریح کردیم بعضی از آقایان اظهار کردند که باید یک اشخاصی را معین کرد و اختیارات به آنها داد که واقعاً با کمال جدیت و جلادت دست بکار بزنند این بود که بعد از مذاکرات زیاد به اکثریت زیادی که قریب به اتفاق بود نسبت به اظهار رئیس الوزراء مجلس اظهار اعتماد نمود ایشان هم اول نهایت جد و جهد را کردند به آقایانی که در مجلس تشریف دارند که بیایند خودشان کار قبول
کنند این بود که هیچ کدام قبول نکرده اند برای اینکه موقع را خیلی باریک میدانستند و همین آقایانی که حالا این مذاکره را میکنند همین آقایان در آن وقت تأکید و اصرار داشتند که زودتر مشغول کار بشوند یک اشخاصی را معین کنند که بیایند در سرکاری که این انقلابات مرتفع شود بعد که یک اشخاصی را معین کردند و آوردند به مجلس معرفی نمودند بدبختانه یک یا چند نفری چون موافق نبودند دو روز نگذشت بلکه فردای آن روز مخالفت کردند و از همان جا کشیده شد تا اینجا رسید و حال همین طوری که آقای وزیر مالیه میگویند ممکن است جداً بگویند که مایل نیستند این کابینه سرکار باشد یا اینکه یک هیئت دیگری تشکیل شود – آقای معاضدالسلطنه تشریف میآورند اینجا و تقصیرهای زیاد از برای این کابینه میشمارند که همچو کرده اند بنده هم چه کردهاند بنده هم میتوانم از این ساعت در مقابل این تقصیرها معین کنم از برای کابینه ای که هنوز تشکیل نشده است و ثابت کنم چرا به واسطه اینکه اگر در کرمان خدای نکرده یک اتفاق سوئی بیفتند و نتوانند در مدت ده پانزده روز به آنجا قشون بفرستند که از آن اتفاق جلوگیری شود آن کابینه مسئول است چرا برای اینکه در کرمان قبل از اتفاق این واقعه چرا قشون حاضر نداشته اند یا اینکه چرا به توسط قوه به رقیه قشون نفرستادهاند که جلوگیری نمایند در این مملکت با این وصف و با این عدم استعداد تصور نکنید که یک هیئت وزرائی میتوانند کار بکنند و از آنها آنچه مطلوب این مملکت است بشود خواست و هر کس این عرض بنده را تصدیق نکند میگویم انصاف نداده است یک نفر وزیر میتواند از صبح سرکار خودش حاضر شود و تا هشت ساعت از شب رفته مسلسل کار بکند ولی اگر در یکمرتبه نتواند پنجاه هزار قشون حاضر بکند و نتواند بفرستد بفلانجا برای اینکه پول نیست من آن وزیر را خائن نمیشمرم آن اشخاص که میگویند وکلا بوظیفۀ خودشان رفتار نمیکنند بنده ابداً نمیتوانم آنها را تصدیق کنم برای اینکه آنها وقتی که آمدند و به مقام وکالت نشستند میبینند که محظورات وکیل بیچاره چیست و همینطور امیدوارم یک روزی جناب آقای معاضدالسلطنه تشریف بیاورند و به مقام وزارت بنشینند و بنده بعد از ده روز به ایشان عرض کنم که دیدید ما هیچ قصوری نکرده بودیم و از شما گذشته هر وزیری ولو اینکه معصوم هم باشد نمیتواند آنطوری که جناب عالی میخواهید کار بکند این حرف را بنده میگویم و هر کسی که منصف است تصدیق خواهد کرد والا به حرف اگر باشد روزنامه را بردارید بخوانید و ببینید که به حرف چطور مملکت را بهشت میکنند ایشان حالا تقصیرات برای وزراء میشمارند مثلاً میفرمایند در تهران مجانع دارند مینشیند میگویند و حرف میزنند و نمیدانم چطور اقدامات کرده اند و جلوگیری نشده است این یک مسئله ای است که وزیر داخله باید اینجا باشد و جواب بگوید شاید او هم جواب بدهد که یک رئیس نظمیه تا به حال یک همچو راپورتی به من نداده است و اگر هم داده است شاید در آن مورد اقدامات کردهام و بنده حقم نیست که بگویم مسئله استرآباد که میفرمائید در سابق هم از این اقدامات بسیار بوده است جنگ بوده است جدال بوده است آدم کشی بوده و حالا ایشان که یک وقعه را اینطور اهمیت میدهند که مثلاً فرض بفرمایند دو نفر هیزم شکن یا هیزمکشی کشته شده است آیا در ایران شما تا این اندازه نظم برقرار شده و اوضاع خوب شده است که از کشته شدن دو نفر هیزمکش در جنگل استرآباد هفت یا هشت وزیر شما تقصیر کردهاند علاوه بر اینکه اینگونه اتفاقات در تمام نقاط علام میافتد در پاریس که مرکز تمدن است اگر ملاحضه فرمائید میبینید که هنوز این قسم وقایع بسیار اتفاق میافتد باید جلوگیری کرد و رفع نمود میفرمایند حکومت دیر رفت من هم تصدیق میکنم ولی چرا نظرمان به این نیست که آن وقتی که آن اتفاق در مازندران افتاد که خدا لعنت کند محرک آن را که نمیدانم کی بوده است و انشاءالله یک روزی معلوم خواهد شد که این مار به واسطه چه بود و کی این کار تحریکات را کرده است که در آن موقع امیر اعظم را صلاح دانستند برود و استعداد برای او مرتب کردند و آن ترتیبات پیش آمد و آن اتفاق سوء رخ داد و در بین کابینه هم منفصل شد و این کابینه تشکیل شد گفتند که اول باید امر مازندران را اصلاح کرد و وسیله اصلاح اینست که یک شخص ملایمیفرستاده شود و آن آقای ظهیرالدوله است و از برای استرآباد هم معین کردند که امانالله میرزا برود برود بعد همین طوری که شاید یک اتفاقی در آنجا افتاده است و اسنادی آوردند بنظر شما آقایان رسانیدند و گفتند اینکار اهمیت دارد خوبست یک شخص دیگری بفرستیم که بتواند جلوگیری بکند این بود که رأی دادند که شاهزاده ظفرالسلطنه معین شود و حرکت بکند و حرکت کرده است و در راه است و همین روزها وارد میشود و عمل استرآباد و کشتن دو نفر هیزمشکن اصلاح خواهد شد همه ماها چه وکیل باشیم چه وزیر فرق نمیکند در مقام برقراری انتظام و حفظ مملکت هستیم تصور نکنید که من وزیرم عمداً شرکتی یا همراهی با یک وقعه که در استرآباد افتاده است یا با رحیمخان که به آذربایچان آمده است یا با روزنامهنویسی که میگوید محمد علی میرزا میآید و در کوچه میگویند داشته باشیم و یا از قبل بنده تقصیری شده باشد مطالب باید گفته شود ولی با یک زبان و بیان ساده مثل اینکه در مجلس خصوصی گفته شد بعضی در آن انجمن خصوصی که برای اتحاد و اتفاق ماها را دعوت کردهاند و همه به امنتهای شرف رفتیم و حاضر شدیم و دیدیم که یک نفر نماینده محترم رفت آنجا و هر چه دالش خواست گفت و بر عکس از بیاناتش بیشتر تولید نفاق شد.
(اظهار شد که عقیده خودش را گفت)
حالا بنده عرض میکنم موقع مملکت امروزه یک موقعی است که مثل همان کاری که تمام عالم کردند اتحاد بکنید لفظ ... کلمه اختلاف مسلک را دور بیندازید اگر چه مکرر این حرفها را زدند و این دردها را به گوش ما خواندند و ابداً نتیجه و فایده نبخشید و امروزه که برای حفظ استقلال مملکت اشخاصی را که میگفتید ظالم یا مستبد حاضر شدند برای شما خدمت بکنند عوض اینکه اتحاد کنیم و همراهی به آنها بکنیم در یک مجلس میبینیم یک مذاکراتی میشود که ابداً نتیجه ندارد حالا اگر اصل مطلب را هم باید گفت و شاید این اظهاری را که کردند عقده وجدانی و مملکتیشان این بوده است و نمیگویم که با اشخاصی که شما می گوئید طرف هستند عقیدهشان اینست که یک اشخاصی باید در وزارت باشند که بهتر بهتر از این کار بکنند این بسیار خوب عقیدهایست ولی همه میدانند امروز در مملکت شما نایبالسلطنه نیست میدانید که هیچکس نمیتواند در مملکت اقدامیبکند مگر اینکه از شماها بیش از نصف با او همراه باشند و آن دقیقه که بیش از نصف اعضاء مجلس که اکثریت است با آن شخص همراه نباشد یعنی نایبالسلطنه مملکت با او همراه نیست یعنی پادشاه مملکت با او همراه نیست و هیچ کاری نمیتواند بکند و همین طوری که عرض کردم نایبالسلطنه شما هنوز نیامده است اگر بیاد فوراً این کابینه منفصل بشود و رأی اکثریت مجلس است که این هیئت کنار بروند که مسئله ای است و ممکن است رأی بدهید این کابینه منفصل شود و هیئت دیگری تشکیل شود ولی متزلزل کردن یگک همچو هیئتی ابداً صلاح نیست بلکه شما خوب بود این اظهارات را در مجلس خصوصی میکردید که آقایان ما نمیخواهیم در جلسه علنی اظهاری بکنیم بکنیم و این هیئت را متزلزل بنمائیم شما فلان تقصیر یا فلان قصور را مسامحه کردهاید و فلانطور اقدام بکنید برای اینکه امروز اگر کسی خیر این مملکت را میخواهد نمیآید اینجا داد بزند که این کابینه کار نمیکند و بهتر این است که منفصل بشود که اسباب تزلزل کابینه بشود و آن وقت اول کسی که از میان برود رئیس الوزرائی باشد که والله شب و روز از بس کار کرده ناخوش شد از برای اینکه مسلسل کار کرده و زحمت کشیده است و اسباب این بشود که کارها بیشتر به تعویق بیافتد و اشکالات زیادتر بشود.
صنیعالدوله – بنده فقط دو کلمه میخواهم عرض کنم اولاً دفاع نمیخواهم بکنم از وزیر و وزارت هر دو بیزارم همین قدر میخواهم عرض کنم که آقای معاضدالسلطنه فرمودند که این هیئت وزراء قانونی نیستند در این صورت چرا آن روزی که آنها را آوردند معرفی این حرف را نزدند که بیخود یک هیئتی بطور غیرقانونی متصدی کار نشوند در صورتی که گویا قانونی بودهاند چرا بجهه اینکه اکثر از نمایندگان هم گویا بدانند که رئیس الوزراء از سابق برقرار و منصوب بو د و هر هیئت وزرائی که استعفاء دادند یا عزا شدند مادامیکه خود رئیسالوزراء استعفاء نداده است میتواند بجای آن وزراء اشخاص دیگری را انتخاب نماید و این هیئت وزراء را هم یک رئیسالوزرای منصوبی انتخاب کرده است حالا اگر فرمان صادر نشده است آن یک محضور طبیعی داشته است یعنی نایبالسلطنه حاضر نبوده است تا اینکه فرمان صادر شود.
[بعد از این اظهار از مجلس بیرون رفتند]
حاجآقا – این نظامنامه را که میخواهم بخوانم نظامنامهای است که دو سه ماه وقت صرف آن شده است و نظم حوزه و محوطه مجلس را بعهده رئیس مجلس واگذار کردهاند ماده ۱۰۲ نظامنامه
داخلی مینویسد افتتاح جلسات و حفظ ترتیب مذاکرات و اجرای نظامنامه و حفظ نظم بعهده رئیس است بعد در ماده ۱۰۸ مینویسد:
در مباحثات ناطقین باید متناوباً به ترتیب مخالف و موافق نطق نمایند. بعد در مادۀ ۱۱۰ مینویسد.
ناطق باید از موضوع مباحثه خارج نشود چنانچه خارج شود رئیس او را متذکر میسازد و اگر ناطق مزبور بخواهد توضیحاتی بدهد که او از موضوع خارج نشده است یا اینکه خارج از موضوع شدن دلائل دارد در این باب اجازه داده نخواهد شد – بنده امروز میبینم که ترتیب نظم این مجلس از اولی که شروع کردیم در مذاکره هیچ ترتیب صحیحی نبوده است و واقعاً از تماشاچی خجالت میکشیم به واسطه اینکه از اولی که شروع کردیم در مذاکره هیچ ترتیب صحیحی نبوده است اولاً شروع نکردند به مذاکره در دستور مجلس بعد بر خواستن یک نفری و در خارج از دستور صحبت کردن و ملاحظه رئیس از اشخاص وکلا اگر چه فلان وکیل محترم است و در نهایت احترام هم هست ولی احترام وکیل بسته به احترام نظم و احترام قانون است.
رئیس _ صحیح میفرمائید بنده میدانم خلاف ترتیب واقع نشده ولی بنده تمام روزها با نمایندگان مجادله و مرافعه میکنم در ترتیب نظم و ابداً فایده نمیکند مثل اینکه در بعضی از مواد خود حضرتعالی تکلیفاتی به بنده کردهاید که برخلاف ترتیب بوده است.
معاضدالسلطنه – چون سوء تماهمیشده است در عرایض بنده اگر اجازه میفرمائید توضیح بدهیم.
رئیس – بفرمائید.
معاضدالسلطنه – بنده بیترتیب و برخلاف نظم اینجا صحبتی نکردم پریروز در اول مجلس اجازه خواستم و عرض کردم که مطالب من خارج از دستور است فرمودند در آخر مجلس بگوئید آخر مجلس به واسطه این که وزراء آمدند و مسئله استقراض پیش آمد موقع نشد که اظهارات خود مرا بنمایم بعد از مجلس رفتم به ایشان اظهار کردم اجازه دادند که در اول مجلس امروز عرض بکنم این بود که بنده هم در اول مجلس اظهارات خود را بعرض نمایندگان رساندم و حقاً داخل مذاکره شدم و بنده این تذکرات را در اینجا بهتر از مذاکره در دستور امروز و وضع قانون میدانم برای اینکه ما باید اولا اساس مملکت را درست بکنیم و حفظ بنمائیم بعد قانون برای مملکت وضع کنیم و اگر کسی خیرخواه مملکت نباشد این اظهارات را نمیکند.
اینجا شاهزاده اسدالله میرزا گفتند که عده ای هستند که نمیگذارند وزراء کار بکنند. (گفته شد که این سئوال است یا استیضاح.)
آدینه محمدخان – استیضاح است وزیر بیاید استیضاح بشود وزیر که نداریم تا این که استیضاح بکنیم.
معاضدالسلطنه – بنده هر وقت بخواهم سئوال یا استیضاح بکنم که وزراء حاضر نمیشوند لابدم که در این موقع اظهارات خودم را بنمایم بعلاوه استیضاح کردن چه ربطی به این مطلب دارد اگر یک وزیری در کار خود غفلت کرده باشد نباید گفت که این وزیر غفلت کرده است؟
وزیر پست – امروز که نه موقع سئوال است و نه موقع استیضاح بدون مقدمه یک اظهاراتی کردید و بنده برخواستم جواب گفتم وزراء هم البته برای استیضاح حاضرند و هم برای سئوال اطلاع بدهید روزش را معین میکنند و حاضر میشوند.
معاضدالسلطنه – اما آنچه که راجع به مازندران فرمودند بنده هم آن ترتیباتی را که گفته اند اطلاع دارم و مسبوق هستم.
رئیس – این فرمایش شما توضیح نیست اگر سوء تفاهمیدر بیانات شده است که بفرمائید والا اجازه بخواهید و نوبت که بشما رسید بیائید و مطالب خودتان را بفرمائید حالا دیگر در این خصوص مذاکره نمیشود.
منتصرالسلطان از معاون محترم وزارت امور خارجه سئوال داشتید بفرمائید.
منتصرالسلطان – از معاون محترم وزارت امور خارجه سئوال میکنم که چندیست در بادکوبه تجار محترم ایرانی و ابتاع ایران شکایت میکنند از مأمور آنجا که راجع به مدارس و تذکره بعضی جرائم و پولها به اسم تذکره و غیره که مخالف قانون تذکره است مطالبه میکند و البته حضرتعالی مسبوق هستید که در باکو و اطراف باکو متجاوز از شصت و پنج هزار اتباع ایرانی است و چندین نفر شاگردان محصل هستند که تحصیل میکنند و این مأموری که از طرف وزارت خارجه در آنجا هست اگر میشود که تغییری داده شود یا اصلاحاتی در آنجا بشود بفرمائید.
معاون وزارت خارجه – چندی است از ساعد وزراء شکایتهای متوالی رسیده است و مواد شکایت را مشروحاً نوشته اند ولی از آنطرف پریروز خودش تلگرافی کرده بود و تقاضا کرده بود آنجا که رسیدگی بکنند که اگر واقعاً مقصر است او را معرفی بکنند و اگر تقصیر ندارد باز استدعا کرده است که استعفای او را قبول بکنند چون شخص ساعد الوزراءخودش مایل به توقف در بادکوبه نیست با وجود اینکه هنوز قصورش بر وزارت خارجه معلوم نشده است مأمور بخصوصی برای اینکار معین شده است و همین چند روزه میرود که رسیدگی نماید.
منتصرالسلطان – کمان امتنان از اقدامات وزارت امور خارجه دارم.
رئیس – هفته آینده مجلس تعطیل است برای عزاداری ایام نهم و یازدهم از سه ساعت به غروب مانده روضه خوانی است جلسۀ آتیه شنبه ۱۲ و دستور هم بقیه دستور سابق است مجلس یک ساعت و نیم از شب گذشته ختم گردید.