تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ آبان ۱۳۲۹ نشست ۷۶»
(اصلاح نویسههای عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی) |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
سال ششم – شماره ۱۶۶۱ | سال ششم – شماره ۱۶۶۱ | ||
− | شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۲۹ | + | شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۲۹ |
− | + | ||
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی | دوره شانزدهم مجلس شورای ملی | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
'''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | ||
− | + | مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶ | |
+ | |||
+ | جلسه: ۷۶ | ||
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۲۹ | ||
+ | |||
+ | فهرست مطالب: | ||
+ | |||
+ | ۱- قرائت اسامی غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی- شوشتری- ابریشمکار | ||
+ | |||
+ | ۳- ختم جلسه به عنوان تنفس | ||
+ | |||
+ | مجلس ۳ ربع ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- قرائت اسامی غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل - | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود. | ||
+ | |||
+ | (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین بااجازه- آقایان: بزرگنیا. آصف. امینی. فرامرزی. فتحعلی افشار. امیرقاسم فولادوند. سودآور. سلطانی. شیبانی. طباطبایی. دکتر شایگان. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: محمود محمودی. دکتر مصباحزاده. قبادیان. صفوی. عزیز زنگنه. قهرمان. خسرو قشقایی. سالار سنندجی. پیراسته. محسن طاهری. پناهی. اقبال. تولیت. حسن اکبر. ابتهاج. تیمورتاش. محمد ذوالفقاری. خزیمه علم. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان با اجازه- آقایان: دکتر جلالی. شکرایی. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان بیاجازه- آقایان هراتی، موقر | ||
+ | |||
+ | رئیس- نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری هست؟ آقای ارباب. | ||
+ | |||
+ | ارباب- در جلسه پیش جناب آقای دکتر بقایی ضمن بیاناتی که فرمودهاند موضوع جوادیه را فرمودند که دو نفر مرده و به بنده هم دستور داده شده است افشا نکنم بنده خواستم عرض کنم که کسی آنجا نمرده و به بنده هم دستوری داده نشده است که افشا نکنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر بقایی. | ||
+ | |||
+ | دکتر بقایی- عرض کنم بنده از این اظهار جناب آقای ارباب خیلی متأسف هستم برای این که خود آقای وزیر جنگ که اینجا بودند جرأت نکردند این موضوع را تکذیب بکنند چون که این قضیه اتفاق افتاده است حالا اگر نخواستند به روزنامهها بگویند آن دلیل دیگری داشت و الا بنده خیلی متأسفم از این تکذیب ارباب و جریانهایی که در جوادیه اتفاق افتاده همه آقایان میتوانند بروند آنجا ببینند چون که هنوز هم مرتفع نشده است. | ||
+ | |||
+ | ارباب- عرض کردم کسی نمرده است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اعتراض به صورت مجلس برای این است که اگر کسی یک بیانی کرد و اشتباهی داشت آن را توضیح بدهد. آقای فولادوند. | ||
+ | |||
+ | فولادوند- در اظهارات بنده مربوط به جلسه پیش آن قسمت که راجع است به قانونی که به گرانفروشها شلاق زده میشود طوری نوشته شده است که ممکن است از جهت آقای عاصم رئیس فعلی استیناف آذربایجان خدای نکرده به نظر بعضیها که وارد نباشند اهانتی باشد، بنده عرض کردم که این قانون خیلی مهم بود اول یک مردی مثل آقای عاصم رئیس این محکمه بود بعد به دست قضات کوچکتر سپرده شد (صحیح است) جوری که نوشته شده است تقریباً مثل این است که اهانتی شده باشد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- نظر دیگری نسبت به صورت جلسه نیست؟ (گفته شد- خیر) چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند. | ||
+ | |||
+ | ۲- بیانات قبل از دستور آقایان اسلامی- شوشتری- ابریشمکار | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای اسلامی. | ||
+ | |||
+ | اسلامی- ..... آقایان نمایندگان محترم: ما که مدعی هستیم مسئولیت خطیر دفاع از حقوق و آزادی | ||
+ | |||
+ | ملت ایران را بر عهده داریم و خود را مبین احساسات مردم میدانیم بایستی که در درجه اول به حفظ احترام و حیثیت ملت ایران بکوشیم زیرا صرفنظر از هر چیز و صرفنظر از این که عمر یا یزید وکیل مجلس باشد مجلس شورای ملی نماینده افکار مردم است احترام یا هتک حرمت به نماینده مجلس به منزله احترام و هتک حرمت به ملت ایران است به همین جهت وظیفه نمایندگان است که با کمال شهامت در راه دفاع از حقوق ملت ایران منتهای فداکاری را بکنند بنده هم یکی از افراد این مجلس هستم با کمال صراحت مطالب خود را بیان میکنم بعد از بیان این مقدمه بنده صریحاً عرض میکنم که در هیچ یک از ادوار شانزدهگانه مجلس شورای ملی به اندازه این دوره مجلس ضعیف و زبونی از خودشان نشان نداده است و به اندازه این دوره به ملت ایران توهین نشده است آقایان میدانند چه ما بخواهیم و چه نخواهیم مردم خارج تمام این بدبختی و عدم رفاه و آسایش خود را ناشی از مجلس شورای ملی میدانند (صحیح است) و حال آن که ما می انیم ما و شما که امروز این مجلس به هیچوجه در سرنوشت مملکت ما تأثیر ندارد (صحیح است) بنده این را اینجا اعلام میکنم (شوشتری- چطور ندارد؟) ندارد آقا ندارد در صورتی که تمام سنگینی بار مسئولیت مملکت به عهده همین مجلس است و مردم از این مجلس انتظار دارند (شوشتری- چرا نشستهایم پا شویم برویم) بنده هم همین را میخواهم عرض کنم آقای شوشتری کهای کاش مجلس شورای ملی زودتر منحل شود و یک اشخاص با شهامتی بیایند بنده در این مورد و این مقدمه زیاد بحث نمیکنم که کار فضاحت و رسوایی به جایی رسیده که یک مخبر خارجی به عقیده بنده شاید یا دیوانه است یا تحت تأثیر عوامل داخلی است برمیدارد بر علیه مجلسین هر چه دلش میخواهد در روزنامههای خارجی مینویسد (دکتر طبا- آزاد است) بلی آزاد است! عرض میکنم که نویسنده مقاله هزار فامیل اخیراً دوباره یک مقاله فرستاده به آمریکا بنده نمیدانم چه دستگاه و چه کسی را میخواست تبرئه بکند که با این مقاله تمام مسئولیت بدبختی مملکت را انداخته است به مجلسین در ضمن مقالهاش توهینهای خیلی زیادی هم کرده است که بنده فقط دو جملهاش را اینجا میخوانم (شوشتری- مأموریت داشته مزخرف نوشته غلط کرده بیجا کرده است) (همهمه نمایندگان) در نتیجه پارلمان ایران به صورت تمرکز قدرت و پایگاه عناصر مخالف اصلاحات اساسی و مانع جدی کار دولتهای خوب و مفید در میآید (شوشتری- بیجا کرده مزخرف گفته) یعنی دولتی آمد لایحهای آورد که متضمن آسایش مردم بود من و شما نمیگذاشتیم، کدام لایحه را آورده است (دکتر بقایی- چرا نیاورد آقا لایحه تجزیه مملکت ایران را آورد مجلس تصویب نکرد او هم دلش از این خون است) بعد مینویسید: اکنون مسئله روز در ایران این است که آیا دولت به بهای صرفنظر کردن از اصلاحات اساسی موافقت پارلمان ارتجاعی ایران را برای خود تهیه خواهد کرد یا نه؟ بنده اینجا به آن آقای آلبین راس نویسنده مقاله خطاب میکنم که تمام بدبختیهای مملکت زیر سر شما خارجیها است (صحیح است) مملکت ایران یا یک روزی گرفتار نفوذ روس است یا یک روز گرفتار نفوذ آمریکا است یا یک روز گرفتار نفوذ انگلستان است (دکتر بقایی- مجلس نباید به دولتی که آنها سر کار میآیند رأی بدهد مجلس مقصر است) البته بنده یک سؤالی از ایشان میکنم که چطور شد ایشان در مقالههای گذشتهشان تقصیر عدم پیشرفت کارهایشان را به گردن دولتها میانداختند و حالا بلافاصله تغییر عقیده دادهاند (دکتر بقایی- دولتهای سابق را آنها نیاورده بودند و این دولت را آنها آوردند) بنده برای آخرین دفعه برای این که حفظ نزاکت ملت نه یک دولت خارجی بشود من سکوت میکنم ولی از اینجا فریاد میکنم به آن روزنامههای آمریکایی که هر روز به وسیله مقالهها توهین میکنند به ملت ایران اگر دو مرتبه مقالهای دیده شود بنده مبالغی از رجال آنجا و آن جریان اسکاندال پلیس آمریکا پلیس نیویورک اینجا بیان میکنم که ملت ایران بداند در مقابل کثافتکاریها و دزدیهای آنجا ایران بهشت برین است (آزاد- احسنت) عرض کنم مطلب دیگر مصاحبه است که جناب آقای تقیزاده قبل از این تعطیل عاشورا | ||
+ | |||
+ | در روزنامه اطلاعات فرموده بودند و چون مسئله خیلی مهمی بود تعجب میکنم چطور شد آقایان که اینجا تشریف آوردند تا کنون چیزی نفرمودند آقای تقیزاده با مخبر روزنامه اطلاعات مصاحبه میکند و راجع به مجلس مؤسسان میفرمایند که اعلیحضرت همایونی از حق وتو صرفنظر فرمودند ولی ما در نظر داریم وقتی که مجلس تشکیل شد همان اختیاری که مجلس شورای ملی در وضع لوایح مالی دارد به مجلس سنا بدهد حالا صرفنظر از کیفیت مجلس مؤسسان بنده عرض میکنم که موقعی که رفراندوم میشد راجع به این موضوع ابداً صحبتی نمیشد و تعجب میکنم که آقای تقیزاده چرا راجع به این موضوع صحبت میکنند (دکتر بقایی- برای خودشان گفتند) و چرا پیرامون این حرفها میگردند (اردلان- این طور نگفته آقای اسلامی) بلی همین طور گفته که در نظر داریم این طور رأی گرفته شود (اردلان- این طور نبود) موضوع دیگر موضوع داغ باطله حزب توده بوده است آقایان میدانند که خود من مخالف آنها بودم حالا چون امروز آنها رفتهاند آقایان میگویند چنین کردیم و چنان کردیم بنده در این موضوع بحث نمیکنم یک حزب تودهای بود دولت او را منحل کرد بعد اینجا صحبت شد گفتند آنهایی که مرتکب جنایت یا جنهههای بزرگ شدهاند آنها را تعقیب بکنند بقیه معاف هستند یعنی بقیه از تعقیب معاف هستند پس اصل این است که آنهایی که سابقاً تودهای بودهاند الان غیر تودهای هستند ولی هر کس که در شهرستانها امروز نفوذی داشته باشد یا اعمال نفوذ داشته باشد به وسیله دستگاههای نظامی اشخاصی را متهم میکنند که اینها حزب توده بودهاند و مصلحت نیست که اینجا باشند البته این اگر ادامه پیدا کند بنده خیال میکنم که وضع خیلی وخیمی پیش خواهد آمد بنده چند نفر از مأمورین دولت را میشناسم که اینها البته عضو حزب توده بودهاند ولی بعد از آن جریان دیگر کار خلافی نکردهاند ولی چون یک شخص با نفوذی خوشش نمیآید و فرض کنید مطالبه مالیات ازش میکرده رفته در قسمت نظامی آنجا اعمال نفوذ کرده و گفته که ایشان باید از اینجا بروند اگر این قبیل اشخاص تظاهراتی میکنند یا متکی به یک مقاماتی هستند یا عمل خلاف قانونی میکنند باید اینها را تعقیب کرد و الا حسن از مازندران بیاید برود به خراسان این که مجازات نشد بنده از آقای بوذری گر چه این مطلب را به آقای نخست وزیر هم شفاهاً عرض کردم از آقای وزیر عدلیه هم خواهش میکنم که این موضوع را به دولت تذکر بدهند که اگر از اشخاص مدارکی هست و اینها الان هم کارهای خلافی میکنند تعقیب بکنند و الا بر اثر گزارش فلان مأمور نظامیکه رفته آنجا مردم بیچاره را نباید آواره و در به در کرد یک موضوع دیگر چون از آقایان وزرا کسی اینجا نیست از آقای وزیر عدلیه خواهش میکنم توجه بفرمایید موضوع کلاس عشایری است این موضوع مضحکی است اصلاً مازندران عشایری ندارد، عشیره ندارد که عشایر داشته باشد از آقایان خواهش میکنم تشریف بیاورند بنده سر تا سر مازندران را به آقایان نشان میدهم اصلاً عشایری ندارد یک کلاس عشایری در رشت افتتاح کردهاند یک عده اشخاص را بردهاند آنجا و بنده شنیدهام که میخواهند به اینها اسلحه بدهند این یعنی چه؟ بنده وقتی که در مازندران بودم رئیس داد گاه نوشهر به من مراجعه کرد که چهار نفر پرونده سرقت دارند ما آنها را تعقیب کردهایم و برگ جلب برای آنها فرستادهایم رفتهاند کلاس عشایری تکلیف ما چیست؟ من گفتم یک چیزی بنویسید به ستاد ارتش و وزارت جنگ البته اینها را تحویل شما خواهند داد این هم باید مورد توجه واقع بشود که با اشخاصی یک روز که اسلحه برای جنگ و یا دفاع گرفتند لااقل اگر دولت میخواهد یک تشکیلاتی بدهد و به عنوان پارتیزان و یا یک چیزهای دیگر میخواهد از اینها استفاده کند نه از این اشخاصی باشند که خودشان جزو حزب توده بودهاند دولت میآید به عنوان این که جزو توده بودهاند اینها را بیرون میکند و یک دسته میروند به کلاس عشایری این اثرش خوب نیست در شهرستانها این یک بدعت بدی برای مردم میگذارد و بنده تعجب میکنم وقتی که در اکثر کابینهها وزرای تودهای هستند به چه مناسب اشخاصی که الان هیچ کاری نمیکند و توبه کردهاند و سرشان را زیر انداخته دنبال کار و کاسبی خود هستند آنها را تعقیب میکنند؟ آقای امامی یک وزیر توده میآورند توی کابینه بعد یک مأمور مالیه رتبه یک را که ده نفر عائله دارد این را محکوم میکنند که از اینجا برود به جای دیگر (جمال امامی- آقا به بنده چه؟) دارم به آقا عرض میکنم که توجه داشته باشید موضوع دیگر موضوع مازندران است که عرض میکنم و به عرایضم خاتمه میدهم به استناد این که قبل از شهریور به مازندران توجه بیشتری میشد الان دولتها به آنجا توجهی ندارند وضع فرهنگ و بهداشت خصوصاً راهها خیلی بد است بنده تقاضا میکنم از آقای وزیر دادگستری که به عرض دولت برسانند چون آقایان وزرا اینجا نیستند دیگر بنده موارد مخصوصی را عرض نمیکنم به طور کلی عرض میکنم که وضع مازندران خیلی بد است و بایستی که توجه بیشتری بشود بنده این دفعه که آنجا بودم مردم خیلی شکایت داشتند و تلگرافهایی هم کردهاند و کسی متوجه نیست با این که آقایان وزرا ایام تعطیل خودشان آنجا بودهاند هیچ توجهی نکردند که لااقل یک رسیدگی اجمالی بشود بنده عرض دیگری ندارم یادداشتی فرستادهاند از فجایع دولت سعودی دیشب | ||
+ | |||
+ | یکی از آقایان حاجیها که اهل مازندران بوده و از مکه آمده (یکی از نمایندگان- آقا یادداشت را بخوانید) صحبت میکرد که خیلی به ما اذیت کردند (بهادری- مگر سفیر و نماینده ایران آنجا نبود؟) بله آنها که میدانید مشغول چه کاری هستند و میگفت که هیچ احترامی برای ایرانیها قائل نبودند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای شوشتری. | ||
+ | |||
+ | شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم بنده امروز در صورت صفحهای که بایستی قبل از دستور صحبت کنم اسم نوشته بودم فرمایشات جناب آقای اسلامی ملزم کرد که بروم از آقای کهبد نماینده محترم خواهش کنم که وقتشان را به من بدهند عرایضی بکنم و از ایشان تشکر میکنم این که فرمودید روزنامه خارجی چه نوشته و چه نوشته و چه نوشته آیا ما باید بنشینیم خودمان اولاً نقل کفر کفر نیست ولی نقل فحش فحش است یک عبارت مزخرف از روی مبنای تحریکی که برای اوضاع نفت و سایر جریانات سیاسی است. میخواهند مجلس شورای ملی و مملکت ایران را متشنج کنند آیا ما هم خود باید بر این آتش دامن بزنیم؟ بیجا کرده مزخرف گفته چرا باید نقل فحش بکنیم ابداً ملت ایران وقتی به این مزخرفات چه آمریکا چه روس و چه انگلیس نخواهد گذاشت پریروز که به آقای بقایی صریحاً گفتم غیر از ملت ایران یعنی غیر از خدا و ملت ایران ما از هیچ کس نمیترسیم ما را بکشند ریز ریز کنند خادم ایرانیم ما نوکر اسلامیم ما باید در این مملکت انجام وظیفه کنیم و از این حرفها نترسیم (بعضی از نمایندگان- احسنت) چرا نقل فحش میکنید؟ و اما این که فرمودید که مجلس شانزدهم بیش از هر مجلسی مورد اهانت قرار گرفته و مبنای بیان جنابعالی تلویحاً میرساند که ما انجام نکرده و نمیکنیم این هم تکذیب میشود بلکه این را رد میکنم زیرا اولاً یک جزء که باز مرتبط به جزو اول است که اگر تشنجی میشود و در این موقع باریک که موضوع نفت و هزاران اصلاحات را که دولت و مجلس شورای ملی در نظر دارد و عظمت را دیگران نمیخواهند این البته سبب میشود که افترا بزنند تهمت بزنند اما به حق ذات پروردگار من در ناصیه اقلیت میگویم نه اکثریت اغلب این نمایندگان مجلس شورای ملی من منفردم من با اغلب این نمایندگان محترم صحبت کردهام و البته این نمایندگان آمدهاند اینجا نشستهاند برای خدمت به ایران و موکلینشان همهشان این است سعیشان این است اگر تشنجات اگر تحریکات اگر مبانی خارجی یک وضعی ایجاد کردهاند که افکار ما، اعمال ما، آنچه را در نظر داریم برای خدمتگزاری به این مملکت به منصه عمل و اجرا و ظهور نمیرسد چه ربطی دارد به نمایندگان چه ربطی دارد به من بیچاره بدبختی و آن بیچاره که والله تا به صبح از یک ساعت بعد از نیمه شب پا میشوم هی فکر میکنم و هی قدم میزنم چرا مورد اهانت قرار بگیرم چرا آقای اسلامی حاضرید که خودتان اقرار بکنید به گناه ابداً گناه ندارید اگر دیگران نمیگذارند باید رفع مانع کرد و مقتضی را موجود کنیم از نظر اصول مجلس شورای ملی در دوره شانزدهم اکثریت افرادش از اقلیت محترم و اکثریت محترم یعنی همه بالاتفاق خود را خدمتگزار میدانند و آماده کردهاند برای فدا کردن فکر و جان و حیثیتشان را برای عظمت ایران برای استقلال ایران (مکی- احسنت) این است و جز این هیچ چیز نیست. غلط کرده خارجی که این حرفها را میزند بیجا کرده و شما هم شأن ایرانیت عظمت شما، شما سرچشمه علم دنیایید برگردید به تاریخ آن وقتی آنها آن کارها را میکردند مرکز علم دنیا ایران شما بوده است شما معارضه به مثل نکنید وارد نشوید اگر کسی به شما فحش داد فحش بگویید تکرار آن فحش باز میشود بگذارید فحش را طبیعت باز میکند. خدای طبیعت باز میکند (صحیح است) چرا ما این طور خودمان را هی تحقیر کنیم این یکی ...... | ||
+ | |||
+ | اسلامی- آقای شوشتری مجلس قدرت این را دارد که این نماینده را از ایران بیرون کند؟ | ||
+ | |||
+ | شوشتری- اجازه بدهید با کمال ادب به دولت تذکر میدهیم که شر یک کثیفی را از مملکتمان کم کند (مکی- آقای شوشتری، مخبر تایمز در روزنامه تایمز که روزنامه رسمی انگلستان است این جریانات را او نوشته) همین دلیل بر صحت عرض بنده و شما است همین دلیل بر صحت است و اما از وجود آقای بوذری استفاده میکنم بنده چون در بعضی از امور وارد نیستم دولت در نظر دارد، هی حرف میزنیم تا که سطح زندگانی مردم را پایین بیاوریم (اردلان- هزینه زندگی را) هزینه ببخشید خیلی عذر میخواهم انالجواد یکبوقد اشتباه کردم و در اشتباه هم من عادتم این است که من علمنی حرفا کمن صیر نی عبداً (احسنت) تشکر میکنم من فکر میکنم آوردن زندگانی مردم پایین هزینه زندگی را پایین سهل است و ممتنع به قدری سهل است که حساب ندارد به قدری هم ممتنع است که عقل هیچ کس نمیرسد یکی از مبادی که باید سطح هزینه زندگانی مردم را پایین بیاورد موضوع اجاره است که تأثیر عجیبی دارد و این دو هم از نظر موازین حقوقی و موازین اسلام نمیتوان مردم را الزام کرد به این که مملکت را این جور کن ولی این یک راهی دارد که بالطبع درست میشود سر سیاه زمستان است مردمی بودند دستفروش برداشتند بردند در میدان سنگلج آنجا گفتند کسب کنید فردا باران است، برف است، زمستان است و آنجا مشتری نمیرود و بیچاره میشود میآید تو بازار و کوچه به صورت دیگر چه مانعی دارد دولت بیست میلیون تومان فکر کند بنده پیشنهاد میکنم زندگی تمام این مملکت میآید پایین یعنی تمام ایران هزینه زندگانیش متمرکز شده است به توجه به مرکز و توجه به مرکز شده، چه مانعی دارد شما اجاره را پایین بیاورید یعنی چه یعنی این طرف میدان سنگلج، آن طرف میدان سنگلج که عنوان کاخ شهر پارک شهر به او دادهاید در اینجا بنده حساب کردم چند روز قبل رفتم یک آدم بردم ذرع کردهام قدم زدهام، حساب کردهام شما اگر دکان بسازید نمیتوانید این طرف، آن طرف این پاساژ چیست نقلش را نمیدانم این دکانهایی که توی هم راه دارند از اینها بسازید ۱۸۰۰ دکان میتوانید کوچک و بزرگ بسازید در صورتی که بالاخانههای اینها هم بالا دو طبقه سه طبقه ساخته بشود که همانجا پایه اجاره تمام اجارات مغازهها را میآورد پایین چرا این کار را نمیکنید، یکی دیگر این است که باید به عقیده من، خیلی معذرت میخواهم از نمایندگان آذربایجان و سایر شهرستانها به عقیده من دولت یک اقدام دیگر هم بکند دولتها اشتباه کردهاند آمدند هر چه خواستند برای تهران خواستند، پروانه چوب خواستند برای تهران، پروانه تجارتی خواستند برای تهران، انحصار دادند برای تهران و به تجار تهران دادند، تجار ولایات حرکت کردند هی آمدند به تهران برسید به این صورت طبعاً تهران باید از ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار جمعیت خالی بشود خالی شدن اینجا راه دارد و آن این است که اختصاص بدهید تمام امور مربوط به تجارت را به طور تعدیل به هر شهرستان آقا یک تاجر محترم در آذربایجان زندگانیش هست در تهران هم آمده زندگانی دارد، از شیراز هم آمدهاند به تهران، هم آنجا متمتع میشود و هم اینجا آن وقت بپرس اینها در تهران بگویید شرط بکنید شما که تجارتخانه دارید در شیراز، آذربایجان، گرگان در مازندران برگردید بروید به ولایات خودتان دیگر تبعیض نمیشود، دیگر تحمیل نمیشود این لوطیبازی برگ سبزی که در وزارت اقتصاد است این برگهای سبزی که در وزارت اقتصاد میدهند، این برگهای سبز را نمیدانم چه چیز است میدزدند و پولها را میگیرند به نام دیگری میکنند اینها را جلوگیری بکنید اگر جلوگیری کردید مردم برمیگردند طبعاً سطح زندگی پایین میآید (فقیهزاده- تا قانون انحصار تجارت لغو نشود مردم بر نمیگردند) صحیح است آقای فقیهزاده عرض کنم که اگر مردم در ولایات و شهرستانها متمتع از قوانین و کیفیاتش بشوند هیچوقت مثل سیل نمیآیند تهران به مرکز و دکان ۱۵ تومانی را ۷۰ تومان و خانه ۲۵ تومانی را ۳۵۰ تومان اجاره بکنند آن وقت سرقفلی که نمیدانم چه میزانی دارد اخیراً رسیده به ۱۲۰ هزار تومان آخر اینها باید از روی تعقل به این کار رسیدگی شود آقای بوذری، من در مشهد بودم یک عده از نمایندگان مشهد اینجا نشستهاند وقتی من در مشهد بودم نه رئیس بلدیه بودم نه کارهای بودم با این آقای تقیزاده صحبت کردم که من عمل میکنم، آنجا عمل کردم ۱۱۷۰ دالان را دادم مجاناً خراب کردند، خیابانها را دادم اتصال دادند چرا برای این که والله تبعیض نکردم و دستم چسب نداشت و اصلاحات پیشرفت آقای بوذری شما بچه ملایید پاشو برو بنشین با دولت صحبت کن فکر بکنید که چه جور میشود تبعیضات را بردارید (مکی- هر وقت پرونده هندیها، سبکها را تعقیب کردند درست میشود) (زنگ رئیس) و البته آن سبکها را شما متوجهاید چیست من اطلاع ندارم عرض کنم توجه کنید اینها یک چیزهایی است که بنده خواستم عرض بکنم که شما بروید فکری بکنید برای این مملکت و برای این بدبختها که پس فردا چه بکنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای ابریشمکار. | ||
+ | |||
+ | ابریشمکار- بنده در جلسه روز سهشنبه اجازه صحبت خواستم متأسفانه نوبت به بنده نرسید خبری را در روزنامه اطلاعات روز شنبه دیدم اینجا به طور اختصار ناچارم روزنامه را بخوانم. شرکت نفت انگلیس و ایران از دولت عراق تقاضا کرده است اجازه دهد مقداری از نفت محصول پالایشگاه آبادان که برای مصرف تهران و شهرهای دیگر ایران از راه عراق حمل شود بغداد روزنامه اخبار اطلاع میدهد شرکت نفت انگلیس و عراق از دولت عراق تقاضا کرده است که اجازه بدهند مقداری از نفت محصول پالایشگاه آبادان که برای مصرف داخلی ایران به تهران و سایر شهرهای | ||
+ | |||
+ | ایران فرستاده میشود به طور ترانزیت از راه عراق حمل گردد چون واگنهای نفتکش بنگاه راه آهن ایران آن قدر ظرفیت ندارد که بتواند کلیه مصرف داخلی را حمل کند و ناچار ارسال نفت به بازارهای داخلی ایران دچار اشکال میگردد شرکت نفت تذکر داده است که در صورت موافقت دولت عراق به این پیشنهاد هر روز معادل ۵ هزار تن نفت بوسیله راهآهن یا اتومبیل (اینجا را توجه بفرمایید، بیشتر این کلمه مورد توجه است) (مکی- اینها برای تهدید ملت ایران است) به طور ترانزیت از خاک عراق حمل میگردد یعنی از راه بصره وارد شده و از راه خانقین خارج و به شهرهای غربی و نیز به تهران و شهرهای مرکزی و شرقی ایران ارسال میشود حالا بنده کاری به اصل موضوع فعلاً ندارم که آیا روزنامه عراق این را تصدیق بکند یا تکذیب بکند یا تحریف بکند ولی بنده خیلی متأسفم موضوعی که میخواهم عرض کنم جناب آقای نخست وزیر تشریف ندارند ولی دو نفر از آقایان وزار که ارادت دارم خدمتشان تشریف دارند بنده ناچارم تاریخچه راه خرمشهر را به طور اختصار عرض کنم اول آقایان همه میدانند که خرمشهر دروازه ایران است انبار ایران است مخزن ایران است الان تمام کالاهای انحصاری از قند و شکر و چای هر چه میآید در خرمشهر متمرکز میشود تمام مالالتجارهها آنجا متمرکز میشود گمرک حالا جا دارد یا ندارد باران میآید، دو روز دیگر که باران آمد به واسطه نداشتن وسعت راهآهن و خرابی راه شوسه که هزارها کامیون افتاده است بیکار این کالاها در خرمشهر در گمرک آقایان همه نمایندگان شهرستانها هستید تمام بازرگانان به این کار علاقه دارند علاقه دولت از همه بیشتر است زیرا قند و شکر و چای دولت آنجا افتاده است میگویند نفت را با اتومبیل بار کنند این راه بین اهواز و خرمشهر که منتهی به تهران میشود یک زمانی که امیدوارم بعداً من زنده نمانم و آن روز را ببینم که قشون اجنبی به تهران بیاید ولی آمریکاییها آمدند میلیونها تومان خرج کردند این راه را ساختند میلیونها تن هم از خرمشهر به روسیه مهمات جنگی رفت راه راهی بود که من خیال میکنم در ایران نظیر این راه نباشد سیلی آمد این راه را در حدود ۲۰ کیلومتر خراب کرد (دکترراجی- اول ۵ کیلومتر) اول یک کیلومتر خراب کرد و برد یک وزیر راهی خدا طول عمرش بدهد من نمیدانم در کجای اروپا است ولی هر جا هست صدای مرا میشنود آمد آن جا گفتیم جناب آقای وزیر این راه خراب است این را درست کنید آن روز خدا شاهد است این راه صد هزار تومان خرج نداشت این وزیر با تدبیر سیاستمدار در مقابل پنچاه نفر بازرگان گفت این راه زیادی است اگر راه اتومبیل راه کامیون آسفالت درست بشود صدمه به راهآهن وارد میشود (کشاورزصدر- کی بود؟) اسم نمیآورم در هر حال در اطراف سبکی و خنکی این حرف چیزی را عرض نمیکنم دو سال تمام است صحبت این راه است بنا بود یک وقتی به ۴۰۰ هزار تومان اصلاح بشود نشد بنا بود که به یک میلیون اصلاح بشود نشد سیل دیگری آمد الان هفتاد، هشتاد کیلومتر راهش خراب است در سال گذشته در دوره پانزدهم ۸ میلیون برای تعمیر این راه تصویب شده است متجاوز از یک سال هم توی اداره راه پیمانکاری آمده این را به پیمان برداشته هر چه رفتم تحقیق کردم و التماس کردم که آقا موقع راهسازی است مال مردم توی خرمشهر گیر کرده است این را بروید درست کنید برداشته در دو ماه پیش نامهای نوشته به وزارت راه من نمیدانم یک وقت میگویند وقت تمام شده است (کشاورزصدر- علت این است که به آن وزیر حمله نمیکنید) فرض کنید به وزیری حمله کردم من منظورم حمله نیست من منظورم این است که این مالیاتی که بندگان خدا این لختها میدهند من که مالیات بده نیستم امثال بنده هم که چیزی نمیدهند ولی این مردمان بدبختی که میدهند ببینند بعد پولشان کجا میرود (مکی- وقتی هم که معرفی کردید آن وقت ۹۷ رأی به آن میدهند) ۱۳۰ هزار صندوق چای در بصره از بین رفت جناب آقای وزیر اقتصاد ملی آن وقت مطلع بودند که کی رفت، کی مؤاخذه کرد، چطور شد ما کاری نداریم عجالتاً پیمانکاری پیدا شده است راه خرمشهر را: داشته بنده تلگرافی دارم از جناب آقای بهرامیکه خدا را شاهد قرار میدهم که از روزی که این مرد به خوزستان آمده من یک کلمه دروغ از این مرد نشنیدهام همه آقایان میدانند که بسیار بسیار مرد صالحی است، بسیار مرد درستی است من حرف ایشان را حجت میدانم میگوید تا حالا پیمانکار یک ذره کاری نکرده اطاق بازرگانی اهواز تلگراف کرده است که پیمانکار تا به حال کوچکترین کاری نکرده است اطاق بازرگانی خرمشهر برداشته است تلگراف کرده که تا کنون مال مردم ریخته راه کامیونها بسته است ده روز دیگر که باران آمد بدانید که خرمشهر از ایران منقطع است حالا من کاری به سوقالجیشی و هیچ چیز ندارم بنده از راه بازرگانی عرض میکنم که دو روز دیگر که باران بیاید راه میخوابد کشتیهای خارجی میآید تا کشتی تخلیه میکند راه خراب است این پیمانکار تا کنون کوچکترین کاری نکرده است اگر لازم است این اسنادی که من دارم این تلگرافاتی که من دارم اگر وقت دارید اینها را اینجا بخوانم اگر به قولم اعتماد دارید لازم نیست این تلگرافها حاضر است. | ||
+ | |||
+ | (مکی- بخوانید) | ||
+ | |||
+ | (اورنگ- چی بخوانند آقای مکی بیان ایشان صحیح است) میخواهید اجازه بدهید که بخوانم (بعضی از نمایندگان- نه آقا نخوانید) خیلی خوب تلگرافها اینجا هست همه آقایان بخوانید بنده میخواهم ببینم آیا این وزارت راه علت این که دست از این پیمانکاری که برخلاف تمام مقررات .. .. | ||
+ | |||
+ | جناب آقای وزیر دادگستری حضرتعالی سؤال کنید کدام پیمانکار میآید، یک سال پیش یک میلیون تومان پیش بهش میدهند از صندوق بدبخت دولت، که الان خالی است که او برود با پول ماشینآلات از لندن بیاورد بعد بیاید راه درست کند این انصاف است، این مروت است حالا بنده نمیخواهم بگویم هزاران پیمانکار در خوزستان هست که تمام راههای شرکت نفت را درست کرده است، تمام وسایل در دست آنها است و یک پول هم پیش بها نمیخواهند حاضرند ۱۰ درصد هم از این قیمت کمتر کنترات بگیرند و راه درست کنند، آنها مورد اعتماد نیستند ولی این پیمانکار کیست که یک میلیون تومان گرفته یک سانتیمتر هم کاری نکرده، هیچ کس هم جرأت نکرده حرفی بهش بزند من تعجب میکنم این است که استدعا میکنم از همه آقایان و متأسفم که جناب آقای نخست وزیر تشریف ندارند والله کار به این وضع انجام نمیشود والله اگر نخست وزیر بیسمارک باشد و بخواهد با این جور دستگاهها کار کند خرد میشود این چه وضعی است، این چه دستگاهی است، من بروم به وزارت راه بگویم راه مردم خراب است محاصره میشوند مردم، قدری نگاه میکنند میگویند پرونده را بیاورید: | ||
+ | |||
+ | بعد میآیند میگویند پرونده نیست از آن اطاق میروند بیاورند نیست، از این اطاق میروند بیاورند نیست فردا هم نیست الان بنده اخطار میکنم بدانید آن کسی که میخواهد این کار را بکند این کار را نمیتواند بکند، راه درست نمیشود شش ماه دیگر هم درست نمیشود آنها که نیامدند بگویند با هشت میلیون تومان درست میکنیم یک واحدی را کنترات کردند یعنی یک متر این قدر این پنجاه میلیون تومان برای دولت تمام میشود بالأخره در مقابل این ۸ میلیون تومانی که گفته شده با ۱۰ میلیون تومان با ۲۰ میلیون تومان هم نمیتوانیم درست بکنیم (شوشتری- اصلاح این است که مجله رسمی را باید اول درست کنیم که اعلانات و تمام آگهیها را در مجله رسمی بدهند) آقا پرونده این را بیاورید در مجلس که ببینیم این وزارتخانه با چه کسی این پیمان را بسته است آخر انصاف نیست پول مردم است (بهادری- خودشان شریکند نمیکنند) من میدانم خودشان شریکند من میبینم راه خراب است مال مردم توی خرمشهر فردا است که همه مردم متضرر میشوند، انصاف نیست این یک موضوع دیگری که عرض میکنم مربوط به این موضوع است استدعا میکنم که توجه بفرمایید من برای نمونه و تأیید فرمایش آقای بهادری عرض میکنم یک راهی داریم بین شوشتر و اهواز ۱۸ کیلومتر ۳ فرسخ این از شوشتر میآید به آسفالت مسجدسلیمان و اهواز اتصال میشود، میرود به اهواز هر وقت نیم ساعت باران میآید شوشتر محاصره میشود در دو ماه پیش جناب آقای دکتر وزیر فرهنگ من استدعا میکنم اقلاً جنابعالی به عرض من گوش بدهید این راه شوشتری که خود حضرتعالی هم شوشتری هستید برای خاطر من گوش ندهید (وزیر فرهنگ- چشم اطاعت میکنم) این راهی که ۱۸ کیلومتر است مناقصه گذاشتهاند یک نفر اهوازی آمد مناقصه این راه را برد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- دو دقیقه بیشتر وقت شما نمانده است. | ||
+ | |||
+ | ابریشمکار- اجازه بفرمایید تمام میشود اجازه نیامد، اجازه نیامد اجازه نیامد، دو ماه طول کشید آمد تهران هر چه گفت به حرفش گوش ندادند بالأخره اینجا دو مرتبه مناقصه گذاشتند دادند به یک تهرانی بنده رسماً سؤال میکنم علت این که این ۱۸ کیلومتری را به یک خوزستانی داده بودند بعد به یک تهرانی دادند چه بوده این که دادند دو مرتبه به دیگری برای چیست او برنده مناقصه هم بوده میخواهم عرض کنم در تأیید فرمایش آقایان که میگویند خارجی چنین نوشته و چه گفتهاند بنده میخواستم عرض کنم که خارجی توی لندن و آمریکا باشد به شما ظلم میکند در هر کجا باشد ظلم میکند توی عراق باشد. به شما ظلم میکند توی خرمشهر هم باشد باز به شما ظلم میکند گری ماک نازی تجارتخانهای که من انتظار داشتم دولت اجازه ندهد این تجارتخانه در خرمشهر بماند ... | ||
+ | |||
+ | تن خرما مال خوزستانیها بوده است کشتی آمد (استریک) آمد در خرمشهر اندرمی انگلیسی گفته بود که همه چیز در خرمشهر پوست بره و زدو و کتیرا بار کرد و خرما بار نکرد به امر اندرمی انگلیسی بار نکرد شما نتوانید از آن کسی که توی لندن و آمریکا نشسته است شما بنالید از آن مردمیکه در تهران نشسته چشم این را دارد که بخواهد تحمیل کند و این کارها را میکند البته جلوی اینها را باید گرفت که در مقابل همه مردم آبرو داشته باشند که حرف بزنند و الا این زندگی نیست که ما میکنیم بنده این سؤال را که کردم راجع به راه شوشتر که رسماً سؤال کردم که سبب این که این پیمان بسته شده است اول با یک خوزستانی بعد دادند به آن یک نفر و پیمان ۱۸ کیلومتر راه را بستند چیست؟ من جواب این را انتظار دارم بفرمایید مرحمت عالی مستدام (در این موقع از جلسه خارج شدند) | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان- تشریف نبرید تشریف نبرید. | ||
+ | |||
+ | ۳- ختم جلسه به عنوان تنفس | ||
+ | |||
+ | رئیس- در جلسه پیش نسبت به پیشنهاد کفایت مذاکرات اعلام رأی شد حالا باید رأی گرفت و گفتم آقایانی که در خارج از جلسه تشریف دارند بیایند تو | ||
+ | |||
+ | مکی- حالا آقای وزیر فرهنگ لوایحش را بدهد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- نمیشود باید اول رأی گرفته شود اعلام رأی شده. | ||
+ | |||
+ | کشاورزصدر- باید نظامنامه اجرا بشود. | ||
+ | |||
+ | مسعودی- آقای رئیس خودشان نظامنامه را اجرا میکنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- تصور نمیکنم اکثریت باشد. | ||
+ | |||
+ | اردلان- ده دقیقه تنفس التفات بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مکی- شب جمعه است اموات هم آزادند. | ||
+ | |||
+ | ختم جلسه. | ||
+ | |||
+ | رئیس- تنفس بسیار خوب، اگر گفتند میآییم دو مرتبه جلسه را تشکیل میدهیم با این صورت کاری نخواهد شد اعلام رأی شده است. | ||
+ | |||
+ | مکی استیضاح آقای امامی امروز روزش است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- من باید روز آن را معین کنم اگر آقایان آمدند و این کار تمام شد بعد آن مطرح میشود. | ||
+ | |||
+ | مکی- به این مربوط نیست. | ||
− | + | رئیس- اول باید رأی گرفته بشود، چون اعلام رأی شده اگر آقایان آمدند روز یکشنبه استیضاح خواهد بود. | |
− | + | (در این موقع پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.) | |
− | |||
− | |||
− | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت. | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم - ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ تا ۲۹ بهمن ۱۳۳۰]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری شانزدهم - ۲۰ بهمن ۱۳۲۸ تا ۲۹ بهمن ۱۳۳۰]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۴۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۶۱
شنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۷۶
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶
جلسه: ۷۶
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۱ آبان ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی- شوشتری- ابریشمکار
۳- ختم جلسه به عنوان تنفس
مجلس ۳ ربع ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- قرائت اسامی غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل -
رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
غائبین بااجازه- آقایان: بزرگنیا. آصف. امینی. فرامرزی. فتحعلی افشار. امیرقاسم فولادوند. سودآور. سلطانی. شیبانی. طباطبایی. دکتر شایگان.
غائبین بیاجازه- آقایان: محمود محمودی. دکتر مصباحزاده. قبادیان. صفوی. عزیز زنگنه. قهرمان. خسرو قشقایی. سالار سنندجی. پیراسته. محسن طاهری. پناهی. اقبال. تولیت. حسن اکبر. ابتهاج. تیمورتاش. محمد ذوالفقاری. خزیمه علم.
دیرآمدگان با اجازه- آقایان: دکتر جلالی. شکرایی.
دیرآمدگان بیاجازه- آقایان هراتی، موقر
رئیس- نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری هست؟ آقای ارباب.
ارباب- در جلسه پیش جناب آقای دکتر بقایی ضمن بیاناتی که فرمودهاند موضوع جوادیه را فرمودند که دو نفر مرده و به بنده هم دستور داده شده است افشا نکنم بنده خواستم عرض کنم که کسی آنجا نمرده و به بنده هم دستوری داده نشده است که افشا نکنم.
رئیس- آقای دکتر بقایی.
دکتر بقایی- عرض کنم بنده از این اظهار جناب آقای ارباب خیلی متأسف هستم برای این که خود آقای وزیر جنگ که اینجا بودند جرأت نکردند این موضوع را تکذیب بکنند چون که این قضیه اتفاق افتاده است حالا اگر نخواستند به روزنامهها بگویند آن دلیل دیگری داشت و الا بنده خیلی متأسفم از این تکذیب ارباب و جریانهایی که در جوادیه اتفاق افتاده همه آقایان میتوانند بروند آنجا ببینند چون که هنوز هم مرتفع نشده است.
ارباب- عرض کردم کسی نمرده است.
رئیس- اعتراض به صورت مجلس برای این است که اگر کسی یک بیانی کرد و اشتباهی داشت آن را توضیح بدهد. آقای فولادوند.
فولادوند- در اظهارات بنده مربوط به جلسه پیش آن قسمت که راجع است به قانونی که به گرانفروشها شلاق زده میشود طوری نوشته شده است که ممکن است از جهت آقای عاصم رئیس فعلی استیناف آذربایجان خدای نکرده به نظر بعضیها که وارد نباشند اهانتی باشد، بنده عرض کردم که این قانون خیلی مهم بود اول یک مردی مثل آقای عاصم رئیس این محکمه بود بعد به دست قضات کوچکتر سپرده شد (صحیح است) جوری که نوشته شده است تقریباً مثل این است که اهانتی شده باشد.
رئیس- نظر دیگری نسبت به صورت جلسه نیست؟ (گفته شد- خیر) چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان اسلامی- شوشتری- ابریشمکار
رئیس- آقای اسلامی.
اسلامی- ..... آقایان نمایندگان محترم: ما که مدعی هستیم مسئولیت خطیر دفاع از حقوق و آزادی
ملت ایران را بر عهده داریم و خود را مبین احساسات مردم میدانیم بایستی که در درجه اول به حفظ احترام و حیثیت ملت ایران بکوشیم زیرا صرفنظر از هر چیز و صرفنظر از این که عمر یا یزید وکیل مجلس باشد مجلس شورای ملی نماینده افکار مردم است احترام یا هتک حرمت به نماینده مجلس به منزله احترام و هتک حرمت به ملت ایران است به همین جهت وظیفه نمایندگان است که با کمال شهامت در راه دفاع از حقوق ملت ایران منتهای فداکاری را بکنند بنده هم یکی از افراد این مجلس هستم با کمال صراحت مطالب خود را بیان میکنم بعد از بیان این مقدمه بنده صریحاً عرض میکنم که در هیچ یک از ادوار شانزدهگانه مجلس شورای ملی به اندازه این دوره مجلس ضعیف و زبونی از خودشان نشان نداده است و به اندازه این دوره به ملت ایران توهین نشده است آقایان میدانند چه ما بخواهیم و چه نخواهیم مردم خارج تمام این بدبختی و عدم رفاه و آسایش خود را ناشی از مجلس شورای ملی میدانند (صحیح است) و حال آن که ما می انیم ما و شما که امروز این مجلس به هیچوجه در سرنوشت مملکت ما تأثیر ندارد (صحیح است) بنده این را اینجا اعلام میکنم (شوشتری- چطور ندارد؟) ندارد آقا ندارد در صورتی که تمام سنگینی بار مسئولیت مملکت به عهده همین مجلس است و مردم از این مجلس انتظار دارند (شوشتری- چرا نشستهایم پا شویم برویم) بنده هم همین را میخواهم عرض کنم آقای شوشتری کهای کاش مجلس شورای ملی زودتر منحل شود و یک اشخاص با شهامتی بیایند بنده در این مورد و این مقدمه زیاد بحث نمیکنم که کار فضاحت و رسوایی به جایی رسیده که یک مخبر خارجی به عقیده بنده شاید یا دیوانه است یا تحت تأثیر عوامل داخلی است برمیدارد بر علیه مجلسین هر چه دلش میخواهد در روزنامههای خارجی مینویسد (دکتر طبا- آزاد است) بلی آزاد است! عرض میکنم که نویسنده مقاله هزار فامیل اخیراً دوباره یک مقاله فرستاده به آمریکا بنده نمیدانم چه دستگاه و چه کسی را میخواست تبرئه بکند که با این مقاله تمام مسئولیت بدبختی مملکت را انداخته است به مجلسین در ضمن مقالهاش توهینهای خیلی زیادی هم کرده است که بنده فقط دو جملهاش را اینجا میخوانم (شوشتری- مأموریت داشته مزخرف نوشته غلط کرده بیجا کرده است) (همهمه نمایندگان) در نتیجه پارلمان ایران به صورت تمرکز قدرت و پایگاه عناصر مخالف اصلاحات اساسی و مانع جدی کار دولتهای خوب و مفید در میآید (شوشتری- بیجا کرده مزخرف گفته) یعنی دولتی آمد لایحهای آورد که متضمن آسایش مردم بود من و شما نمیگذاشتیم، کدام لایحه را آورده است (دکتر بقایی- چرا نیاورد آقا لایحه تجزیه مملکت ایران را آورد مجلس تصویب نکرد او هم دلش از این خون است) بعد مینویسید: اکنون مسئله روز در ایران این است که آیا دولت به بهای صرفنظر کردن از اصلاحات اساسی موافقت پارلمان ارتجاعی ایران را برای خود تهیه خواهد کرد یا نه؟ بنده اینجا به آن آقای آلبین راس نویسنده مقاله خطاب میکنم که تمام بدبختیهای مملکت زیر سر شما خارجیها است (صحیح است) مملکت ایران یا یک روزی گرفتار نفوذ روس است یا یک روز گرفتار نفوذ آمریکا است یا یک روز گرفتار نفوذ انگلستان است (دکتر بقایی- مجلس نباید به دولتی که آنها سر کار میآیند رأی بدهد مجلس مقصر است) البته بنده یک سؤالی از ایشان میکنم که چطور شد ایشان در مقالههای گذشتهشان تقصیر عدم پیشرفت کارهایشان را به گردن دولتها میانداختند و حالا بلافاصله تغییر عقیده دادهاند (دکتر بقایی- دولتهای سابق را آنها نیاورده بودند و این دولت را آنها آوردند) بنده برای آخرین دفعه برای این که حفظ نزاکت ملت نه یک دولت خارجی بشود من سکوت میکنم ولی از اینجا فریاد میکنم به آن روزنامههای آمریکایی که هر روز به وسیله مقالهها توهین میکنند به ملت ایران اگر دو مرتبه مقالهای دیده شود بنده مبالغی از رجال آنجا و آن جریان اسکاندال پلیس آمریکا پلیس نیویورک اینجا بیان میکنم که ملت ایران بداند در مقابل کثافتکاریها و دزدیهای آنجا ایران بهشت برین است (آزاد- احسنت) عرض کنم مطلب دیگر مصاحبه است که جناب آقای تقیزاده قبل از این تعطیل عاشورا
در روزنامه اطلاعات فرموده بودند و چون مسئله خیلی مهمی بود تعجب میکنم چطور شد آقایان که اینجا تشریف آوردند تا کنون چیزی نفرمودند آقای تقیزاده با مخبر روزنامه اطلاعات مصاحبه میکند و راجع به مجلس مؤسسان میفرمایند که اعلیحضرت همایونی از حق وتو صرفنظر فرمودند ولی ما در نظر داریم وقتی که مجلس تشکیل شد همان اختیاری که مجلس شورای ملی در وضع لوایح مالی دارد به مجلس سنا بدهد حالا صرفنظر از کیفیت مجلس مؤسسان بنده عرض میکنم که موقعی که رفراندوم میشد راجع به این موضوع ابداً صحبتی نمیشد و تعجب میکنم که آقای تقیزاده چرا راجع به این موضوع صحبت میکنند (دکتر بقایی- برای خودشان گفتند) و چرا پیرامون این حرفها میگردند (اردلان- این طور نگفته آقای اسلامی) بلی همین طور گفته که در نظر داریم این طور رأی گرفته شود (اردلان- این طور نبود) موضوع دیگر موضوع داغ باطله حزب توده بوده است آقایان میدانند که خود من مخالف آنها بودم حالا چون امروز آنها رفتهاند آقایان میگویند چنین کردیم و چنان کردیم بنده در این موضوع بحث نمیکنم یک حزب تودهای بود دولت او را منحل کرد بعد اینجا صحبت شد گفتند آنهایی که مرتکب جنایت یا جنهههای بزرگ شدهاند آنها را تعقیب بکنند بقیه معاف هستند یعنی بقیه از تعقیب معاف هستند پس اصل این است که آنهایی که سابقاً تودهای بودهاند الان غیر تودهای هستند ولی هر کس که در شهرستانها امروز نفوذی داشته باشد یا اعمال نفوذ داشته باشد به وسیله دستگاههای نظامی اشخاصی را متهم میکنند که اینها حزب توده بودهاند و مصلحت نیست که اینجا باشند البته این اگر ادامه پیدا کند بنده خیال میکنم که وضع خیلی وخیمی پیش خواهد آمد بنده چند نفر از مأمورین دولت را میشناسم که اینها البته عضو حزب توده بودهاند ولی بعد از آن جریان دیگر کار خلافی نکردهاند ولی چون یک شخص با نفوذی خوشش نمیآید و فرض کنید مطالبه مالیات ازش میکرده رفته در قسمت نظامی آنجا اعمال نفوذ کرده و گفته که ایشان باید از اینجا بروند اگر این قبیل اشخاص تظاهراتی میکنند یا متکی به یک مقاماتی هستند یا عمل خلاف قانونی میکنند باید اینها را تعقیب کرد و الا حسن از مازندران بیاید برود به خراسان این که مجازات نشد بنده از آقای بوذری گر چه این مطلب را به آقای نخست وزیر هم شفاهاً عرض کردم از آقای وزیر عدلیه هم خواهش میکنم که این موضوع را به دولت تذکر بدهند که اگر از اشخاص مدارکی هست و اینها الان هم کارهای خلافی میکنند تعقیب بکنند و الا بر اثر گزارش فلان مأمور نظامیکه رفته آنجا مردم بیچاره را نباید آواره و در به در کرد یک موضوع دیگر چون از آقایان وزرا کسی اینجا نیست از آقای وزیر عدلیه خواهش میکنم توجه بفرمایید موضوع کلاس عشایری است این موضوع مضحکی است اصلاً مازندران عشایری ندارد، عشیره ندارد که عشایر داشته باشد از آقایان خواهش میکنم تشریف بیاورند بنده سر تا سر مازندران را به آقایان نشان میدهم اصلاً عشایری ندارد یک کلاس عشایری در رشت افتتاح کردهاند یک عده اشخاص را بردهاند آنجا و بنده شنیدهام که میخواهند به اینها اسلحه بدهند این یعنی چه؟ بنده وقتی که در مازندران بودم رئیس داد گاه نوشهر به من مراجعه کرد که چهار نفر پرونده سرقت دارند ما آنها را تعقیب کردهایم و برگ جلب برای آنها فرستادهایم رفتهاند کلاس عشایری تکلیف ما چیست؟ من گفتم یک چیزی بنویسید به ستاد ارتش و وزارت جنگ البته اینها را تحویل شما خواهند داد این هم باید مورد توجه واقع بشود که با اشخاصی یک روز که اسلحه برای جنگ و یا دفاع گرفتند لااقل اگر دولت میخواهد یک تشکیلاتی بدهد و به عنوان پارتیزان و یا یک چیزهای دیگر میخواهد از اینها استفاده کند نه از این اشخاصی باشند که خودشان جزو حزب توده بودهاند دولت میآید به عنوان این که جزو توده بودهاند اینها را بیرون میکند و یک دسته میروند به کلاس عشایری این اثرش خوب نیست در شهرستانها این یک بدعت بدی برای مردم میگذارد و بنده تعجب میکنم وقتی که در اکثر کابینهها وزرای تودهای هستند به چه مناسب اشخاصی که الان هیچ کاری نمیکند و توبه کردهاند و سرشان را زیر انداخته دنبال کار و کاسبی خود هستند آنها را تعقیب میکنند؟ آقای امامی یک وزیر توده میآورند توی کابینه بعد یک مأمور مالیه رتبه یک را که ده نفر عائله دارد این را محکوم میکنند که از اینجا برود به جای دیگر (جمال امامی- آقا به بنده چه؟) دارم به آقا عرض میکنم که توجه داشته باشید موضوع دیگر موضوع مازندران است که عرض میکنم و به عرایضم خاتمه میدهم به استناد این که قبل از شهریور به مازندران توجه بیشتری میشد الان دولتها به آنجا توجهی ندارند وضع فرهنگ و بهداشت خصوصاً راهها خیلی بد است بنده تقاضا میکنم از آقای وزیر دادگستری که به عرض دولت برسانند چون آقایان وزرا اینجا نیستند دیگر بنده موارد مخصوصی را عرض نمیکنم به طور کلی عرض میکنم که وضع مازندران خیلی بد است و بایستی که توجه بیشتری بشود بنده این دفعه که آنجا بودم مردم خیلی شکایت داشتند و تلگرافهایی هم کردهاند و کسی متوجه نیست با این که آقایان وزرا ایام تعطیل خودشان آنجا بودهاند هیچ توجهی نکردند که لااقل یک رسیدگی اجمالی بشود بنده عرض دیگری ندارم یادداشتی فرستادهاند از فجایع دولت سعودی دیشب
یکی از آقایان حاجیها که اهل مازندران بوده و از مکه آمده (یکی از نمایندگان- آقا یادداشت را بخوانید) صحبت میکرد که خیلی به ما اذیت کردند (بهادری- مگر سفیر و نماینده ایران آنجا نبود؟) بله آنها که میدانید مشغول چه کاری هستند و میگفت که هیچ احترامی برای ایرانیها قائل نبودند.
رئیس- آقای شوشتری.
شوشتری- بسماللهالرحمنالرحیم بنده امروز در صورت صفحهای که بایستی قبل از دستور صحبت کنم اسم نوشته بودم فرمایشات جناب آقای اسلامی ملزم کرد که بروم از آقای کهبد نماینده محترم خواهش کنم که وقتشان را به من بدهند عرایضی بکنم و از ایشان تشکر میکنم این که فرمودید روزنامه خارجی چه نوشته و چه نوشته و چه نوشته آیا ما باید بنشینیم خودمان اولاً نقل کفر کفر نیست ولی نقل فحش فحش است یک عبارت مزخرف از روی مبنای تحریکی که برای اوضاع نفت و سایر جریانات سیاسی است. میخواهند مجلس شورای ملی و مملکت ایران را متشنج کنند آیا ما هم خود باید بر این آتش دامن بزنیم؟ بیجا کرده مزخرف گفته چرا باید نقل فحش بکنیم ابداً ملت ایران وقتی به این مزخرفات چه آمریکا چه روس و چه انگلیس نخواهد گذاشت پریروز که به آقای بقایی صریحاً گفتم غیر از ملت ایران یعنی غیر از خدا و ملت ایران ما از هیچ کس نمیترسیم ما را بکشند ریز ریز کنند خادم ایرانیم ما نوکر اسلامیم ما باید در این مملکت انجام وظیفه کنیم و از این حرفها نترسیم (بعضی از نمایندگان- احسنت) چرا نقل فحش میکنید؟ و اما این که فرمودید که مجلس شانزدهم بیش از هر مجلسی مورد اهانت قرار گرفته و مبنای بیان جنابعالی تلویحاً میرساند که ما انجام نکرده و نمیکنیم این هم تکذیب میشود بلکه این را رد میکنم زیرا اولاً یک جزء که باز مرتبط به جزو اول است که اگر تشنجی میشود و در این موقع باریک که موضوع نفت و هزاران اصلاحات را که دولت و مجلس شورای ملی در نظر دارد و عظمت را دیگران نمیخواهند این البته سبب میشود که افترا بزنند تهمت بزنند اما به حق ذات پروردگار من در ناصیه اقلیت میگویم نه اکثریت اغلب این نمایندگان مجلس شورای ملی من منفردم من با اغلب این نمایندگان محترم صحبت کردهام و البته این نمایندگان آمدهاند اینجا نشستهاند برای خدمت به ایران و موکلینشان همهشان این است سعیشان این است اگر تشنجات اگر تحریکات اگر مبانی خارجی یک وضعی ایجاد کردهاند که افکار ما، اعمال ما، آنچه را در نظر داریم برای خدمتگزاری به این مملکت به منصه عمل و اجرا و ظهور نمیرسد چه ربطی دارد به نمایندگان چه ربطی دارد به من بیچاره بدبختی و آن بیچاره که والله تا به صبح از یک ساعت بعد از نیمه شب پا میشوم هی فکر میکنم و هی قدم میزنم چرا مورد اهانت قرار بگیرم چرا آقای اسلامی حاضرید که خودتان اقرار بکنید به گناه ابداً گناه ندارید اگر دیگران نمیگذارند باید رفع مانع کرد و مقتضی را موجود کنیم از نظر اصول مجلس شورای ملی در دوره شانزدهم اکثریت افرادش از اقلیت محترم و اکثریت محترم یعنی همه بالاتفاق خود را خدمتگزار میدانند و آماده کردهاند برای فدا کردن فکر و جان و حیثیتشان را برای عظمت ایران برای استقلال ایران (مکی- احسنت) این است و جز این هیچ چیز نیست. غلط کرده خارجی که این حرفها را میزند بیجا کرده و شما هم شأن ایرانیت عظمت شما، شما سرچشمه علم دنیایید برگردید به تاریخ آن وقتی آنها آن کارها را میکردند مرکز علم دنیا ایران شما بوده است شما معارضه به مثل نکنید وارد نشوید اگر کسی به شما فحش داد فحش بگویید تکرار آن فحش باز میشود بگذارید فحش را طبیعت باز میکند. خدای طبیعت باز میکند (صحیح است) چرا ما این طور خودمان را هی تحقیر کنیم این یکی ......
اسلامی- آقای شوشتری مجلس قدرت این را دارد که این نماینده را از ایران بیرون کند؟
شوشتری- اجازه بدهید با کمال ادب به دولت تذکر میدهیم که شر یک کثیفی را از مملکتمان کم کند (مکی- آقای شوشتری، مخبر تایمز در روزنامه تایمز که روزنامه رسمی انگلستان است این جریانات را او نوشته) همین دلیل بر صحت عرض بنده و شما است همین دلیل بر صحت است و اما از وجود آقای بوذری استفاده میکنم بنده چون در بعضی از امور وارد نیستم دولت در نظر دارد، هی حرف میزنیم تا که سطح زندگانی مردم را پایین بیاوریم (اردلان- هزینه زندگی را) هزینه ببخشید خیلی عذر میخواهم انالجواد یکبوقد اشتباه کردم و در اشتباه هم من عادتم این است که من علمنی حرفا کمن صیر نی عبداً (احسنت) تشکر میکنم من فکر میکنم آوردن زندگانی مردم پایین هزینه زندگی را پایین سهل است و ممتنع به قدری سهل است که حساب ندارد به قدری هم ممتنع است که عقل هیچ کس نمیرسد یکی از مبادی که باید سطح هزینه زندگانی مردم را پایین بیاورد موضوع اجاره است که تأثیر عجیبی دارد و این دو هم از نظر موازین حقوقی و موازین اسلام نمیتوان مردم را الزام کرد به این که مملکت را این جور کن ولی این یک راهی دارد که بالطبع درست میشود سر سیاه زمستان است مردمی بودند دستفروش برداشتند بردند در میدان سنگلج آنجا گفتند کسب کنید فردا باران است، برف است، زمستان است و آنجا مشتری نمیرود و بیچاره میشود میآید تو بازار و کوچه به صورت دیگر چه مانعی دارد دولت بیست میلیون تومان فکر کند بنده پیشنهاد میکنم زندگی تمام این مملکت میآید پایین یعنی تمام ایران هزینه زندگانیش متمرکز شده است به توجه به مرکز و توجه به مرکز شده، چه مانعی دارد شما اجاره را پایین بیاورید یعنی چه یعنی این طرف میدان سنگلج، آن طرف میدان سنگلج که عنوان کاخ شهر پارک شهر به او دادهاید در اینجا بنده حساب کردم چند روز قبل رفتم یک آدم بردم ذرع کردهام قدم زدهام، حساب کردهام شما اگر دکان بسازید نمیتوانید این طرف، آن طرف این پاساژ چیست نقلش را نمیدانم این دکانهایی که توی هم راه دارند از اینها بسازید ۱۸۰۰ دکان میتوانید کوچک و بزرگ بسازید در صورتی که بالاخانههای اینها هم بالا دو طبقه سه طبقه ساخته بشود که همانجا پایه اجاره تمام اجارات مغازهها را میآورد پایین چرا این کار را نمیکنید، یکی دیگر این است که باید به عقیده من، خیلی معذرت میخواهم از نمایندگان آذربایجان و سایر شهرستانها به عقیده من دولت یک اقدام دیگر هم بکند دولتها اشتباه کردهاند آمدند هر چه خواستند برای تهران خواستند، پروانه چوب خواستند برای تهران، پروانه تجارتی خواستند برای تهران، انحصار دادند برای تهران و به تجار تهران دادند، تجار ولایات حرکت کردند هی آمدند به تهران برسید به این صورت طبعاً تهران باید از ۳۰۰ و ۴۰۰ هزار جمعیت خالی بشود خالی شدن اینجا راه دارد و آن این است که اختصاص بدهید تمام امور مربوط به تجارت را به طور تعدیل به هر شهرستان آقا یک تاجر محترم در آذربایجان زندگانیش هست در تهران هم آمده زندگانی دارد، از شیراز هم آمدهاند به تهران، هم آنجا متمتع میشود و هم اینجا آن وقت بپرس اینها در تهران بگویید شرط بکنید شما که تجارتخانه دارید در شیراز، آذربایجان، گرگان در مازندران برگردید بروید به ولایات خودتان دیگر تبعیض نمیشود، دیگر تحمیل نمیشود این لوطیبازی برگ سبزی که در وزارت اقتصاد است این برگهای سبزی که در وزارت اقتصاد میدهند، این برگهای سبز را نمیدانم چه چیز است میدزدند و پولها را میگیرند به نام دیگری میکنند اینها را جلوگیری بکنید اگر جلوگیری کردید مردم برمیگردند طبعاً سطح زندگی پایین میآید (فقیهزاده- تا قانون انحصار تجارت لغو نشود مردم بر نمیگردند) صحیح است آقای فقیهزاده عرض کنم که اگر مردم در ولایات و شهرستانها متمتع از قوانین و کیفیاتش بشوند هیچوقت مثل سیل نمیآیند تهران به مرکز و دکان ۱۵ تومانی را ۷۰ تومان و خانه ۲۵ تومانی را ۳۵۰ تومان اجاره بکنند آن وقت سرقفلی که نمیدانم چه میزانی دارد اخیراً رسیده به ۱۲۰ هزار تومان آخر اینها باید از روی تعقل به این کار رسیدگی شود آقای بوذری، من در مشهد بودم یک عده از نمایندگان مشهد اینجا نشستهاند وقتی من در مشهد بودم نه رئیس بلدیه بودم نه کارهای بودم با این آقای تقیزاده صحبت کردم که من عمل میکنم، آنجا عمل کردم ۱۱۷۰ دالان را دادم مجاناً خراب کردند، خیابانها را دادم اتصال دادند چرا برای این که والله تبعیض نکردم و دستم چسب نداشت و اصلاحات پیشرفت آقای بوذری شما بچه ملایید پاشو برو بنشین با دولت صحبت کن فکر بکنید که چه جور میشود تبعیضات را بردارید (مکی- هر وقت پرونده هندیها، سبکها را تعقیب کردند درست میشود) (زنگ رئیس) و البته آن سبکها را شما متوجهاید چیست من اطلاع ندارم عرض کنم توجه کنید اینها یک چیزهایی است که بنده خواستم عرض بکنم که شما بروید فکری بکنید برای این مملکت و برای این بدبختها که پس فردا چه بکنند.
رئیس- آقای ابریشمکار.
ابریشمکار- بنده در جلسه روز سهشنبه اجازه صحبت خواستم متأسفانه نوبت به بنده نرسید خبری را در روزنامه اطلاعات روز شنبه دیدم اینجا به طور اختصار ناچارم روزنامه را بخوانم. شرکت نفت انگلیس و ایران از دولت عراق تقاضا کرده است اجازه دهد مقداری از نفت محصول پالایشگاه آبادان که برای مصرف تهران و شهرهای دیگر ایران از راه عراق حمل شود بغداد روزنامه اخبار اطلاع میدهد شرکت نفت انگلیس و عراق از دولت عراق تقاضا کرده است که اجازه بدهند مقداری از نفت محصول پالایشگاه آبادان که برای مصرف داخلی ایران به تهران و سایر شهرهای
ایران فرستاده میشود به طور ترانزیت از راه عراق حمل گردد چون واگنهای نفتکش بنگاه راه آهن ایران آن قدر ظرفیت ندارد که بتواند کلیه مصرف داخلی را حمل کند و ناچار ارسال نفت به بازارهای داخلی ایران دچار اشکال میگردد شرکت نفت تذکر داده است که در صورت موافقت دولت عراق به این پیشنهاد هر روز معادل ۵ هزار تن نفت بوسیله راهآهن یا اتومبیل (اینجا را توجه بفرمایید، بیشتر این کلمه مورد توجه است) (مکی- اینها برای تهدید ملت ایران است) به طور ترانزیت از خاک عراق حمل میگردد یعنی از راه بصره وارد شده و از راه خانقین خارج و به شهرهای غربی و نیز به تهران و شهرهای مرکزی و شرقی ایران ارسال میشود حالا بنده کاری به اصل موضوع فعلاً ندارم که آیا روزنامه عراق این را تصدیق بکند یا تکذیب بکند یا تحریف بکند ولی بنده خیلی متأسفم موضوعی که میخواهم عرض کنم جناب آقای نخست وزیر تشریف ندارند ولی دو نفر از آقایان وزار که ارادت دارم خدمتشان تشریف دارند بنده ناچارم تاریخچه راه خرمشهر را به طور اختصار عرض کنم اول آقایان همه میدانند که خرمشهر دروازه ایران است انبار ایران است مخزن ایران است الان تمام کالاهای انحصاری از قند و شکر و چای هر چه میآید در خرمشهر متمرکز میشود تمام مالالتجارهها آنجا متمرکز میشود گمرک حالا جا دارد یا ندارد باران میآید، دو روز دیگر که باران آمد به واسطه نداشتن وسعت راهآهن و خرابی راه شوسه که هزارها کامیون افتاده است بیکار این کالاها در خرمشهر در گمرک آقایان همه نمایندگان شهرستانها هستید تمام بازرگانان به این کار علاقه دارند علاقه دولت از همه بیشتر است زیرا قند و شکر و چای دولت آنجا افتاده است میگویند نفت را با اتومبیل بار کنند این راه بین اهواز و خرمشهر که منتهی به تهران میشود یک زمانی که امیدوارم بعداً من زنده نمانم و آن روز را ببینم که قشون اجنبی به تهران بیاید ولی آمریکاییها آمدند میلیونها تومان خرج کردند این راه را ساختند میلیونها تن هم از خرمشهر به روسیه مهمات جنگی رفت راه راهی بود که من خیال میکنم در ایران نظیر این راه نباشد سیلی آمد این راه را در حدود ۲۰ کیلومتر خراب کرد (دکترراجی- اول ۵ کیلومتر) اول یک کیلومتر خراب کرد و برد یک وزیر راهی خدا طول عمرش بدهد من نمیدانم در کجای اروپا است ولی هر جا هست صدای مرا میشنود آمد آن جا گفتیم جناب آقای وزیر این راه خراب است این را درست کنید آن روز خدا شاهد است این راه صد هزار تومان خرج نداشت این وزیر با تدبیر سیاستمدار در مقابل پنچاه نفر بازرگان گفت این راه زیادی است اگر راه اتومبیل راه کامیون آسفالت درست بشود صدمه به راهآهن وارد میشود (کشاورزصدر- کی بود؟) اسم نمیآورم در هر حال در اطراف سبکی و خنکی این حرف چیزی را عرض نمیکنم دو سال تمام است صحبت این راه است بنا بود یک وقتی به ۴۰۰ هزار تومان اصلاح بشود نشد بنا بود که به یک میلیون اصلاح بشود نشد سیل دیگری آمد الان هفتاد، هشتاد کیلومتر راهش خراب است در سال گذشته در دوره پانزدهم ۸ میلیون برای تعمیر این راه تصویب شده است متجاوز از یک سال هم توی اداره راه پیمانکاری آمده این را به پیمان برداشته هر چه رفتم تحقیق کردم و التماس کردم که آقا موقع راهسازی است مال مردم توی خرمشهر گیر کرده است این را بروید درست کنید برداشته در دو ماه پیش نامهای نوشته به وزارت راه من نمیدانم یک وقت میگویند وقت تمام شده است (کشاورزصدر- علت این است که به آن وزیر حمله نمیکنید) فرض کنید به وزیری حمله کردم من منظورم حمله نیست من منظورم این است که این مالیاتی که بندگان خدا این لختها میدهند من که مالیات بده نیستم امثال بنده هم که چیزی نمیدهند ولی این مردمان بدبختی که میدهند ببینند بعد پولشان کجا میرود (مکی- وقتی هم که معرفی کردید آن وقت ۹۷ رأی به آن میدهند) ۱۳۰ هزار صندوق چای در بصره از بین رفت جناب آقای وزیر اقتصاد ملی آن وقت مطلع بودند که کی رفت، کی مؤاخذه کرد، چطور شد ما کاری نداریم عجالتاً پیمانکاری پیدا شده است راه خرمشهر را: داشته بنده تلگرافی دارم از جناب آقای بهرامیکه خدا را شاهد قرار میدهم که از روزی که این مرد به خوزستان آمده من یک کلمه دروغ از این مرد نشنیدهام همه آقایان میدانند که بسیار بسیار مرد صالحی است، بسیار مرد درستی است من حرف ایشان را حجت میدانم میگوید تا حالا پیمانکار یک ذره کاری نکرده اطاق بازرگانی اهواز تلگراف کرده است که پیمانکار تا به حال کوچکترین کاری نکرده است اطاق بازرگانی خرمشهر برداشته است تلگراف کرده که تا کنون مال مردم ریخته راه کامیونها بسته است ده روز دیگر که باران آمد بدانید که خرمشهر از ایران منقطع است حالا من کاری به سوقالجیشی و هیچ چیز ندارم بنده از راه بازرگانی عرض میکنم که دو روز دیگر که باران بیاید راه میخوابد کشتیهای خارجی میآید تا کشتی تخلیه میکند راه خراب است این پیمانکار تا کنون کوچکترین کاری نکرده است اگر لازم است این اسنادی که من دارم این تلگرافاتی که من دارم اگر وقت دارید اینها را اینجا بخوانم اگر به قولم اعتماد دارید لازم نیست این تلگرافها حاضر است.
(مکی- بخوانید)
(اورنگ- چی بخوانند آقای مکی بیان ایشان صحیح است) میخواهید اجازه بدهید که بخوانم (بعضی از نمایندگان- نه آقا نخوانید) خیلی خوب تلگرافها اینجا هست همه آقایان بخوانید بنده میخواهم ببینم آیا این وزارت راه علت این که دست از این پیمانکاری که برخلاف تمام مقررات .. ..
جناب آقای وزیر دادگستری حضرتعالی سؤال کنید کدام پیمانکار میآید، یک سال پیش یک میلیون تومان پیش بهش میدهند از صندوق بدبخت دولت، که الان خالی است که او برود با پول ماشینآلات از لندن بیاورد بعد بیاید راه درست کند این انصاف است، این مروت است حالا بنده نمیخواهم بگویم هزاران پیمانکار در خوزستان هست که تمام راههای شرکت نفت را درست کرده است، تمام وسایل در دست آنها است و یک پول هم پیش بها نمیخواهند حاضرند ۱۰ درصد هم از این قیمت کمتر کنترات بگیرند و راه درست کنند، آنها مورد اعتماد نیستند ولی این پیمانکار کیست که یک میلیون تومان گرفته یک سانتیمتر هم کاری نکرده، هیچ کس هم جرأت نکرده حرفی بهش بزند من تعجب میکنم این است که استدعا میکنم از همه آقایان و متأسفم که جناب آقای نخست وزیر تشریف ندارند والله کار به این وضع انجام نمیشود والله اگر نخست وزیر بیسمارک باشد و بخواهد با این جور دستگاهها کار کند خرد میشود این چه وضعی است، این چه دستگاهی است، من بروم به وزارت راه بگویم راه مردم خراب است محاصره میشوند مردم، قدری نگاه میکنند میگویند پرونده را بیاورید:
بعد میآیند میگویند پرونده نیست از آن اطاق میروند بیاورند نیست، از این اطاق میروند بیاورند نیست فردا هم نیست الان بنده اخطار میکنم بدانید آن کسی که میخواهد این کار را بکند این کار را نمیتواند بکند، راه درست نمیشود شش ماه دیگر هم درست نمیشود آنها که نیامدند بگویند با هشت میلیون تومان درست میکنیم یک واحدی را کنترات کردند یعنی یک متر این قدر این پنجاه میلیون تومان برای دولت تمام میشود بالأخره در مقابل این ۸ میلیون تومانی که گفته شده با ۱۰ میلیون تومان با ۲۰ میلیون تومان هم نمیتوانیم درست بکنیم (شوشتری- اصلاح این است که مجله رسمی را باید اول درست کنیم که اعلانات و تمام آگهیها را در مجله رسمی بدهند) آقا پرونده این را بیاورید در مجلس که ببینیم این وزارتخانه با چه کسی این پیمان را بسته است آخر انصاف نیست پول مردم است (بهادری- خودشان شریکند نمیکنند) من میدانم خودشان شریکند من میبینم راه خراب است مال مردم توی خرمشهر فردا است که همه مردم متضرر میشوند، انصاف نیست این یک موضوع دیگری که عرض میکنم مربوط به این موضوع است استدعا میکنم که توجه بفرمایید من برای نمونه و تأیید فرمایش آقای بهادری عرض میکنم یک راهی داریم بین شوشتر و اهواز ۱۸ کیلومتر ۳ فرسخ این از شوشتر میآید به آسفالت مسجدسلیمان و اهواز اتصال میشود، میرود به اهواز هر وقت نیم ساعت باران میآید شوشتر محاصره میشود در دو ماه پیش جناب آقای دکتر وزیر فرهنگ من استدعا میکنم اقلاً جنابعالی به عرض من گوش بدهید این راه شوشتری که خود حضرتعالی هم شوشتری هستید برای خاطر من گوش ندهید (وزیر فرهنگ- چشم اطاعت میکنم) این راهی که ۱۸ کیلومتر است مناقصه گذاشتهاند یک نفر اهوازی آمد مناقصه این راه را برد.
رئیس- دو دقیقه بیشتر وقت شما نمانده است.
ابریشمکار- اجازه بفرمایید تمام میشود اجازه نیامد، اجازه نیامد اجازه نیامد، دو ماه طول کشید آمد تهران هر چه گفت به حرفش گوش ندادند بالأخره اینجا دو مرتبه مناقصه گذاشتند دادند به یک تهرانی بنده رسماً سؤال میکنم علت این که این ۱۸ کیلومتری را به یک خوزستانی داده بودند بعد به یک تهرانی دادند چه بوده این که دادند دو مرتبه به دیگری برای چیست او برنده مناقصه هم بوده میخواهم عرض کنم در تأیید فرمایش آقایان که میگویند خارجی چنین نوشته و چه گفتهاند بنده میخواستم عرض کنم که خارجی توی لندن و آمریکا باشد به شما ظلم میکند در هر کجا باشد ظلم میکند توی عراق باشد. به شما ظلم میکند توی خرمشهر هم باشد باز به شما ظلم میکند گری ماک نازی تجارتخانهای که من انتظار داشتم دولت اجازه ندهد این تجارتخانه در خرمشهر بماند ...
تن خرما مال خوزستانیها بوده است کشتی آمد (استریک) آمد در خرمشهر اندرمی انگلیسی گفته بود که همه چیز در خرمشهر پوست بره و زدو و کتیرا بار کرد و خرما بار نکرد به امر اندرمی انگلیسی بار نکرد شما نتوانید از آن کسی که توی لندن و آمریکا نشسته است شما بنالید از آن مردمیکه در تهران نشسته چشم این را دارد که بخواهد تحمیل کند و این کارها را میکند البته جلوی اینها را باید گرفت که در مقابل همه مردم آبرو داشته باشند که حرف بزنند و الا این زندگی نیست که ما میکنیم بنده این سؤال را که کردم راجع به راه شوشتر که رسماً سؤال کردم که سبب این که این پیمان بسته شده است اول با یک خوزستانی بعد دادند به آن یک نفر و پیمان ۱۸ کیلومتر راه را بستند چیست؟ من جواب این را انتظار دارم بفرمایید مرحمت عالی مستدام (در این موقع از جلسه خارج شدند)
بعضی از نمایندگان- تشریف نبرید تشریف نبرید.
۳- ختم جلسه به عنوان تنفس
رئیس- در جلسه پیش نسبت به پیشنهاد کفایت مذاکرات اعلام رأی شد حالا باید رأی گرفت و گفتم آقایانی که در خارج از جلسه تشریف دارند بیایند تو
مکی- حالا آقای وزیر فرهنگ لوایحش را بدهد.
رئیس- نمیشود باید اول رأی گرفته شود اعلام رأی شده.
کشاورزصدر- باید نظامنامه اجرا بشود.
مسعودی- آقای رئیس خودشان نظامنامه را اجرا میکنند.
رئیس- تصور نمیکنم اکثریت باشد.
اردلان- ده دقیقه تنفس التفات بفرمایید.
مکی- شب جمعه است اموات هم آزادند.
ختم جلسه.
رئیس- تنفس بسیار خوب، اگر گفتند میآییم دو مرتبه جلسه را تشکیل میدهیم با این صورت کاری نخواهد شد اعلام رأی شده است.
مکی استیضاح آقای امامی امروز روزش است.
رئیس- من باید روز آن را معین کنم اگر آقایان آمدند و این کار تمام شد بعد آن مطرح میشود.
مکی- به این مربوط نیست.
رئیس- اول باید رأی گرفته بشود، چون اعلام رأی شده اگر آقایان آمدند روز یکشنبه استیضاح خواهد بود.
(در این موقع پنج دقیقه بعد از ظهر جلسه به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت.