تفاوت میان نسخههای «سخنان دکتر بقائی نماینده مجلس شورای ملی علیه تمدید اختیارات و دیکتاتوری محمد مصدق ۲۹ دی ۱۳۳۱»
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
Bellavista (گفتگو | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{سرصفحه پروژه | {{سرصفحه پروژه | ||
| عنوان = [[روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲]] | | عنوان = [[روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲]] | ||
− | [[ | + | [[درگاه:روز رستاخیز ملی|درگاه روز رستاخیز ملت ایران ۲۸ امرداد ۱۳۳۲]] |
| قسمت = | | قسمت = | ||
| قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم]] | | قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۴۶
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفدهم | روز رستاخیز ملی ۲۸ امرداد ۱۳۳۲ | مذاکرات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفدهم |
دکتربقایی _ عرض کنم همانطوریکه کرارا گفتهام و نوشتهام ما همه بشخص آقای دکترمصدق رای اعتماد دادهایم باز هم رای میدهیم این دو ورقه رای سفید بنده و آقای زهری است رای اعتماد به آقای دکترمصدق ولی با لایحه اختیارات باین صورتی که مطرح شدهاست مخالف هستیم در مملکت هر کسی که فکر خدمت به مملکت میافتد تصور میکند که بایستی حتما خود او کاری انجام بدهد و دیگران را فراموش میکند این رویه باعث این میشود که هردولتی که میآید خیال کند که میخواهد به مردم خدمتی کند میخواهد تعدی کند پا روی صلاحیت سایر قوای مشروطه بگذارد دستگاه مشروطه ایران قوه مقننه دارد قوه مقننه برای این وضع شدهاست که وضع قانون کند و قوه مجریه تصور میکندکه اگر کارها را تماما بدست او بدهنداصلاحات تام و تمام است اگر بنده بگویم که این کلمه ناشی از بی ایمانی مجلس است شاید بعضیها بگویند که اینطور نیست اگر این دولت به مجلس ایمان دارد چرا میخواهد پا روی حقوق مجلس بگذارد؟ اینجا صحبتهایی که میشود هم اینطور که عرض کردم همه حاکی از بی ایمانی به مجلس است دولت میآید در اینجا میگوید بمن اختیار بدهید که هر چه میخواهم بکنم و پس از یک سال خدمت شما خواهم رسید این اختیاررا چطور میشود بدولت داد؟ اگر ما صحبت از دیکتاتوری بکنیم خواهند گفت خیر آقا این دیکتاتوری نیست دیکتاتوری یعنی همین دیکتاتوری یعنی یک دولتی که میگوید مجلس از اختیارات خودش صرفنظر کند و به بنده اجازه بدهد هر کاری میخواهم بکنم این معنی دیکتاتوری است اگردر یک قسمت خاصی این پیشنهاد شده بود من میگفتم آن قسمت خاصش را میشود اجازه داد آقایان نمایندگان محترم بخاطر دارند که در دوره گذشته ما یک اقلیتی بودیم و با هم کارمی کردیم و بخواست خداوند متعال موفق شدیم یک خدماتی انجام بدهیم اقلیت آنروز عضوجبهه ملی بودند و با یک روح و با رویه کارمی کردند عرایضی که الان بعرضتان رساندم اینها نوشته خود بنده نیست ولی موقعی که این مطالب درمجلس گفته شد من باین حرفها اعتقادداشتم وموافق بودم حالا میبینم کسانی که خودشان این حرفها را درپشت همین تریبون مجلس میزدند دیگرلازم نمیدانند باین حرفها اعتقاد داشته باشند به این جهت باکمال تاسف وتاثرازجبهه ملی استعفامیدهم راجع به فراکسیون طرفداران ادامه نهضت ملی هم تصمیمش با خوداقایان خواهدبود ولی این عرایضی که اینجا خدمت آقایان قرائت کردم اینها بیاناتی است که جناب آقای دکتر شایگان در دوره گذشته درحکومت رزم آرا برای مخالفت با اختیارات گمرکی کرده بودند من آنروز باین بیانات اعتقادداشتم وموافق بودم امروزهم موافق هستم من یک وظیفه بسیار دردناک و تلخی دارم که با چند نفر همکاران خودمان باید بر خلاف جریان شنا بکنم ولی گمان میکنم این جایک وظیفه مشکلی هم به عهده جناب آقای دکتر شایگان محول بشود که باید این حرفهایی را که زدهاند بیایند دانه دانه ردبکنند این خیلی کارسختی است هر کدامش که با موقعیت موافقت نداشت خواهید فرمود ما بایستی اقرارکنیم که یک دفعه مرتکب یک عمل خلاف اصول شدیم درعمل هم دیدیم استدلالهایی که برای آن عمل شده بودهیچیک مورد تحقق پیدا نکرد و قوانینی که وضع شد هیچکدام جنبه فوریتی نداشت که اگر به مجلس میآمد فرصتی را ازدست داده باشند بزرگترین استدلالهایی که برای لزوم اختیارات یک ساله فرمودند عبارت ازیک سندی است که ارائه آن فعلا برای جناب دکترشایگان میسرنیست چونکه ایشان ازسایرنمایندگان مجلس وکیلترند و وطن پرست ترند و مورد اعتماد هستند میتوانند ازمضمون آن سند اطلاع داشته باشند ولی سایرین چون مورداعتماد نیستند بایستی قول ایشان را قبول بکنند و باختیارات رای بدهند تا وقتی که برای ایشان میسربشود که بعدا آنرا ارائه بدهند بنده چند کلمه از بیانات ایشان را که در یکی دو جلسه قبل فرموده بودند خدمت آقایان یادآوری میکنم آنجا میفرمایند آقایان مطلب این است که برای معامله با خارجیهاست که آقای دکتر مصدق میخواهد اختیارات بگیرد اینها استفاده کردهاند ازاینکه دوره اختیارات مصدق یکماه دیگر بیشتر نمانده و این شخص رفتنی است و بنابراین میگویند اصراری نداشته باشید که این قضیه حل بشود یا بنفع ایران حل بشود (این بیانات آقای دکترشایگان است که میخوانم) صبرکنید یکماه دیگر ما با جانشین او هر طورکه خواستیم عمل میکنیم این است که بنده یعنی ایشان در یکی از مصاحبههای مطبوعاتی این مطلب را عرض کردم و دلیل دارم دلیل راکه نمیشود ایجادکردودلیل که مثل تلگرافهایی بی امضای آقانیست دلیلی است که امضاء دارد این عرضی که من اینجامیگویم عین حقیقت است یعنی خارجی هادرهمین قضیهای که الان بنده عرض کردم میخواهنداستفاده کنند اگربرای من میسربود(این جمله را توجه بفرمایید) آن سند را ارائه میکردم حالادنیادرازاست ممکن است یکماه دوماه دیگر آن سندرا ارائه بدهم که این عرضی راکه بنده میکنم و در واقع در حرفم صادق هستم که خارجیها میخواهنداستفاده کنند ازاینکه مصدق رفتنی است و اراده خودشان را به ملت ایران تحمیل کنند این بزرگترین دلیل است که ما بیاییم یک عمل خلاف اصولی را که یکبار کردیم برای یکبار دیگر انجام بدهیم آن هم ۲ برابر اصل موضوع اختیارات که اصلا برای ۶ ماه بود تمدیدش برای یکسال است بدلیل یک سندی که ایشان حالا ارائه نمیدهند و خودشان هم میفرمایند که درحرفشان صادق هستند بنده هم قبول دارم ولی با یک سندی که نمیشودارائه داد وازمجلس هم نمیشودرای خواست ولی بنده عرض میکنم که طبق یک سلسله اسناد بسیار مهم ومعتبرومحرمانه که اگرمیل داشته باشندممکن است برخلاف ایشان درهمین جلسه ارائه بدهم اعطای این اختیارات بهیچوجه مصلحت نبوده ونیست زیرا اولا ما نمایندگان وکیل در توکیل نیستیم که بدولت اجازه دهیم ازطرف مجلس قانون وضع کند واصل بیست وهفت متمم قانون اساسی وضع و تصویب قوانین را از حقوق خاص اعلیحضرت شاهنشاهی ومجلس شورای ملی قرار دادهاست واصل ۲۸ اینطور میگوید که قوای ثلاثه مزبوره همیشه از یک دیگر ممتاز و منفصل خواهند بود یعنی قوه مجریه حق تصویب قانون ندارد و چنانچه مجلس شورای ملی این حق را به آن قوه دهد نقض اصول قانون اساسی را نمودهاست مجلس شورای ملی این حق را ندارد و چنانچه مجلس شورای که باید حافظ قانون اساسی باشد نبایدآنرانقض کندوجناب آقای نخست وزیر که دکتردرعلم حقوقند باید به قانون اسایس احترام کنند و پیشنهادی نکنند که ناقض آن شود دوم برای دادن یک چنین اختیاراتی بر خلاف قانون بر فرض اینکه دولت مورداعتماد جامعه بود کما اینکه حالا هست سبب خواهد شد که سابقه بدی ایجاد شود و حکومت ملی را متزلزل کند و دولتهای بعدازاین قانون و یا نظایرآن سوء استفاده کنند.
آقایان قانون اساسی بهیچوجه ازنمایندگان حق وکالت در توکیل ندادهاست ما امروز اهمیت به قانون اساسی میدهیم قانون اساسی بمانمایندگان وکالت درتوکیل ندادهاست آقایان نمایندگان شماحق وکالت درتوکیل ندارید بایدخودتان دراین مجلس بنشینید وتصویب قانون بکنید این مطالبی که عرض کردم واین استدلالهای بسیارمحکم و بسیار متین استدلالهایی است که جناب آقای دکتر مصدق پشت همین تریبون راجع باعطای اختیارات گمرکی فرمودند و تمام بیاناتی که فرمودند الان صدق میکند خودایشان صراحتا میفرمایند ما امروزاهمیت به قانون اساسی میدهیم قانون اساسی به ما نمایندگان حق وکالت در توکیل ندادهاست صورت مجلسهایش اینجاست اگرآقایان بخواهند مراجعه کنند برای جواب و هر چه بخواهندالان اینجا حاضر است توی کیف من بدون یک کلمه تحریف به عرضتان رسانیدم وآنوقت این سابقهای که گذاشته میشود امروز آقای دکتر مصدق که مجلس پشتیبانش هست تمام ملت هم پشتیبانش هست میآید اینجا اختیارات میخواهد فردا یک دولت دیگر فردای اصطلاحی انشاء الله ۳۰ سال دیگر یک دولتی میآید و طبعا پشتیبانی تمام مردم را نخواهد داشت آن دولت میآید و میگوید که دکتر مصدق برای اینکه بتواند کار کند این اختیارات را خواست من که هیچ چیزم به دکتر مصدق نمیرسد و در همه چیز از او پایین تر و کمتر هستم بمن باید چند برابر اختیارات بدهید (دکتر شایگان _ آنوقت مجلس نمیدهد) عرض کنم یک واعظی بود خیلی صحبتهای اخلاقی میکرد و مردم را راهنمایی میکرد این چندین بار راجع باحترام بمال غیر و دست درازی نکردن به مال غیر و اینکه این سرقت تلقی میشود گناه دارد چه هست چه نیست صحبت کرده بود یکروز یک جالیزبانی که از مریدهای آقا بود دید این آقا سر یک جالیزی نشسته و دارد خیارهای مردم را میکند و میخورد رفت و سلامی عرض کرد گفت آقا قربانت روم شما میفرمودید که بمال غیر نباید دست درازکردن بدون اجازه اگر دست بزنی دزدی است حرام است شما چراهمچو میکنید گویا اصفهانی بود آن واعظ گفت که این خیارهارا که میخورم برای حرومیش نیس برای خنکیش است (خنده نمایندگان) چون یکی ازخواص خیار خنکی است مزاج اگر گرم شده باشد احتیاج بخوردم خیار دارد ولی با این استدلالها و آقایان فراموش نکنند که تمام این استدلالها برای اختیارات تعرفه گمرکی بود فقط تمام این استدلالها که اگر رای بدهیم قانون اساسی را زیر پا گذاشتهایم مجلس را زیر پا گذاشتهایم تمام این مطالبی که عرض کردم حضور آقایان حالا اینها تمامش را باید برگردیم برای این که اختیارات برای مخالفت با قانون اساسی نیست برای اینکه لازم دارند طبق یک سندی که ارائه اش فعلا میسر نیست الان آقای قنات آبادی یادداشتی برای بنده فرستادند که با وجود حکومت نظامی و قانون امنیت اجتماعی یک عدهای را کشانده و آوردهاند دم مجلس البته این محتاج به تذکر ایشان نیست چون این قوانین برای اجرا شدن که نیست مام این قوانین که اظهار میکنند فقط برای این است که بگویند که بله سیصد فقره قانون بامضا رسیده ولی پای اجرا که میرسد متاسفانه ما هیچ چیز نمیبینیم این قانون امنیت اجتماعی که تمام اساتید حقوق حاضر در مجلس شورای ملی با آن موافق هستند یعنی آقای دکتر شایگان آقای دکتر سنجابی و آقای دکتر معظمی و همچنین قانون مطبوعات که این آقایان با آن موافق هستند مگر اینکه طبق ماده ۹۰ بیایند اینجا و استفاده کنند و بگویند که موافق نیستیم
دکتر معظمی _ آقای دکتر نظامنامه بنده را موظف بسکوت کردهاست والا جوابتان را عرض میکردم واین حرفها را تصدیق نمیکنم عرض کردم بنده راجع به قانون مطبوعات نظر خودم را عرض کردهام
دکتر بقایی _ اسمتان را بردم که یک ماده نوی بهتان بدهم عرض کنم راجع به این قانون امنیت اجتماعی در خارج که صحبت شد گفتند چاره چیست اگر این قانون امنیت اجتماعی نباشد مگر میشود جلوی تودهایها را گرفت این برای جلوگیری آنهاست و با این استدلال است که بیشتر آقایان به آن تسلیم شدند ولی بیاییم عمل را به ببنیم چیست عمل را که نگاه کنیم میبینیم که در این چند ماهه اخیر بطور عجیبی جلوی حزب توده بازشده حالا کار نداریم که کاندید اول حزب توده در انتخابات دوره هفدهم روی رفاقت بازی روی زد و بست یا روی ائتلافات محرمانه سیاسی آقای مهندس فریور را بعنوان مشاوراقتصادی فرستادند به آلمان غربی به این موضوع کاری نداریم این یک موضوع فردی بود ولی آقایان میدانند که حزب توده یک حزبی است که اسما منحلهاست ونشریاتش هم خلاف قانون است این را همه میدانند طرز انتشار روزنامههای اینها اینطوربود که یک عده بطور محرمانه بفروش میرسد در شهر یک مقدرای هم توی پاکتها میکردند میفرستادند یک تمبرهم میچسباندند برای غالب آقایان نمایندگان هم فرستادهاند ملاحظه فرمودهاید در سایه این قانون مطبوعات که اجرا میشود و قانون امنیت اجتماعی حالا دیگراحتیاجی به محرمانه بودن نیست عینا روزنامه رزم ارگان مرکزی سازمان جوانان توده ایران را منتشرمی کنند این علنی است (یک شماره روزنامه رزم را که تمبر خورده و مهر پستخانه داشت نشان دادند) آقا این دو تا مهرپستخانهاست اینهم اسم روزنامه حالا کاری ندارم روزنامه دیگری هم هست که تا کردهاند و میگوییم که توجه نکردهاند ولی این یک روزنامهای است که رویش نوشتهاست رزم ارگان مرکزی سازمان جوانان توده ایران ۲ تا تمبرهم دارد استامپ هم خوردهاست من میخواهم بدانم اینها که میگذاشتند توی پاکت میفرستادند مریض بودند مریض که نبودند که برای پاکت و تمبر خرج بیشتری بکنند حالا در سایه قانون امنیت اجتماعی که توی کریدور مجلس میگویند که آقا این قانون برای مبارزه باتوده ایهاست این نتیجه مبارزه با تودهای هاست این روزنامه هست هر کدام از آقایان بخواهند ببینند اینجا حاضر است و آنوقت با این طرز زننده و تحریک آمیزی که این عمل شده اختیارات چهل روز ازش باقی مانده بود در این چهل روز فرصت باقی بودکه زمینه فراهم بشود صحبت بشود که کار مجلس را اینجور در بن بست قرار ندهند ولی فردای همان روز رای اعتماد میبایستی بیایند و این اختیارات بود؟ چهل روزباقی مانده بود آنهم با این ترتیب خواستم و بعد هم با این فشارو این تهدید که رای به اختیارات یعنی رای اعتماد من خیلی متاثرم از این مطالبی که اینجا عرض میکنم ولی آقایان حکومت فردی همیشه همینطورشروع شده یکنفر آمده یک خدماتی کرده تمام ملت متوجه او شدهاند و در یک موقعی که میداند اگر برود کارها خراب میشود و نتیجه که بدست ملت آمده از دستش میرود در همان موقع میگوید آقا بنده دیگر مرخص میشوم یا این اختیارات را بدهید یا بنده مرخص میشوم شما یک مورد حکومت فردی نمیتوانید پیداکنید که غیراز این باشد یکی از کسانی که بزرگترین خدمات را به این مملکت کرد نادرشاه بود موقعی قیام کرد که مملکت درمعرض تاخت وتاز افغانهابود یک قسمت از مملکت را روسها برده بودند یک قسمت را ترکها برده بودند بقیه مملکت هم هرج ومرج بود این شخص قیام کرد با یک اراده فوق العاده و یک روح وطن پرستی زیاد یک فداکاری بی نظیر مملکت را آرام کرد و تمام بیگانگان را بیرون کرد و سرحدات مملکت را به آنچه که پیش ازهجوم افغانها بود رسانید بعد یک دعوتی کرد در دشت مغان ازتمام رجال مملکت وسران قوم وگفت یابمن اختیارات بدهید یا من میروم خوب اینها دیدند که رفتن نادردوباره برگشتن اوضاع است بحال سابق و بعلاوه نادرخدمت کرده بودهمه بهش علاقه مند بودندبرای اینکه بماند و بخدمتش ادامه بدهد اختیارات رادادند و بعد ش را آقایان در تاریخ مطالعه بفرمایند این یک موضوعی است که بذهن هرکس میرسدمگر آن کسانی که نمیخواهند که بذهنشان برسد کسانی که در خط اول مبارزه بودند کسانی که تمام آن افتخاراتی که دیگران بخودشان میبندند مال آنهاست موضوع نفت در این مجلس اول کسیکه صحبتش را کرد عدل عزیزمن آن مهندس رضوی بود که در آن جلسه اول نخواستم صحبتی بکنم جلسه دوم هم موفق نشدم که تشکرکنم از ایشان از رویه کاملا بی طرفی که در جریان مذاکرات مجلس گرفتند و باصطلاح تضییق خلاف آئین نامه برای بنده قائل نشدند بعد ازآن آقای مکی و حائریزاده و بنده بودیم در مجلس پانزدهم که آقای مکی آن نطق تاریخی را ایرادکردند خوب برای اختیارات دفعه اول بنده مرتکب اشتباه شدم در همانوقت هم آقای مکی چون موافق نبود رای نداد ولی مخالفت هم نکرد به امید اینکه یک چیزی ازتوش دربیاید ولی حالا وقتی که لایحه اختیارات میآید به مجلس مکی نماینده اول تهران اینقدر متاثرمیشودکه استعفا میدهد و بعد هم مصاحبهای که ایشان در روزنامهها کردند آقایان ملاحظه فرمودند صحبت از هیتلر کردند چون هیتلر هم بملت آلمان خیلی خدمت کرد هیتلرهم با رژیم پارلمانی روی کارآمد تاریخچه اش هم اتفاقا تاریخچه خیلی جالبی الان در روزنامه باختر امروز چاپ میشود که توصیه میکنم آقایانی که نخواندهاند مطالعه بفرمایند ولی همین هیتلری که در حسن نیت و وطن پرستی و خدمتگذاریش نسبت به آلمان هیچ کس از دوست و دشمن کوچکترین تردیدی نداشته و ندارد هیچکس را شما پیدا نمیکنید که بگوید هیتلر وطن پرست نبودهاست یا میخواست به آلمان خیانت کند ولی وقتیکه اختیارات را گرفت روی همان جریاناتی که همیشه واقع میشود یعنی یک عدهای میآیند دوره میکنند و از این اختیارات بنفع خودشان استفاده میکنند نتیجه این شد که بزرگترین بدبختیها نه تنها برای آلمان بلکه برای دنیا فراهم شد درصورتیکه مسلما هیتلرچنین خیالی نداشت و این هم که یکی از آقایان فرموده بودند که مقایسه با هیتلر قیاس مع الفارق است چون او خیال جهان گشایی داشت این استدلال بهیچوجه صحیح نیست هیتلر از روزی که سرکارآمد بهیچ وجه صحبت جهانگشایی نبود صحبت این بود که قاچ زین را محکم بچسبند آلمان موجود و موجودیت آلمان را حفظ کنند بعد از این خیالات پیدامی شود و این خیالات را اشخاصی که دور و برهستند و اشخاصی که مانع میشوند از اینکه حقایق به آن شخص صاحب اختیارعرضه شود القا میکنند و کم کم ذهنش را تغییر میدهند یک نمونهای در اینجا بنده خدمت آقایان محترم عرض میکنم اینجا کرارا راجع به اشخاص صحبت شده و بسیاری ازدوستان به بنده فرمودند که آقا تو اینقدرصحبت اشخاص را مکن روی کلیات صحبت کن ولی بنده صحبت روی کلیات را زیاد مفید نمیدانم و همینطورکه عرض کردم برای اینکه اگرهم صحبتی راجع باخشاص میکنم نه از لحاظ حساب شخصی یا غرض یا کدورت است برای اینکه اینها مواردی هستند که کلیات در آن موارد صادق است بنده یک دفعه دیگر حضور آقایان عرض کردهام موقعی که بخوزستان رفتم از ساعتی که وارد استان زرخیز خوزستان شدم تا وقتیکه برگشتم هرکسی که با من تماس گرفت اعم از کارگران وکارمندان شرکت نفت پییشه وران تجارکشاورزان هرکس که با بنده تماس گرفت اینها راجع به پنج شش نفر اظهار تنفر و بدبینی میکردند که این حقیقتا بصورت یک رفراندومی در آمده بود بنده این حقایق را در آبادان به هئیت مدیره شرکت عرض کردم جریانش را گفتم دیگر تکرار نمیکنم خلاصه اینکه از میان هفتاد هزار کارمند و کارگر شرکت نفت راجع به پنج شش نفر اینها بدبین هستند چه اصراری هست که ما بیاییم محض دوستی و رفاقت حتما بخواهیم همینها را تحمیل کنیم اگر بنده مخالفت کردم و اول بطور خصوصی چندین دفعه تذکر دادم و بعد هم در روزنامه نوشتم بعد هم در مجلس گفته شده این نه از نظر اینست که نظر شخصی در کار باشد چون دیروز با یکی از دوستانم صحبت میکردم گفت آقا اینکه تو راجع به دکتر فلاح گفتی آقایان میگویند که یک دو دستگی هست که یک عده مخالف دکتر فلاح هستند و یک عده موافق مخالفین دکتر فلاح و کسانی که میخواهند جای دکتر فلاح را بگیرند این شهرتها را میدهند بنده بایشان عرض کردم آقا ازروزی که ماشروع بمخالفت کردیم و توی روزنامهها نوشتیم هنوز نه این هیئت مدیره معین شده بود و نه کسی داوطلب جای دکتر فلاح بود و نه معلوم بود که چه خواهدشد و تا این ساعت هم که بنده اینجا حضور آقایان شرفیان هستم یک دفعه در عمرم دکتر فلاح را ندیدهام نه قوم و خویشی دارم نه با دوستان من کدورتی دارد و نه با دشمنان من بستگی دارد هیچ چیز نمیدانم ولی یک چیز میدانم که این شخص جاسوس انگلیسها بودهاست آقایانی که میگفتند مدرک من یک مدارکی آوردهام چون ما یک سوابق خدمتی داریم روشن کردن ماهیت اداره اطلاعات و انتشارات شرکت نفت بوسیله بنده و دوستان بنده شد و بنا به تقاضای بنده بود که این اداره رامنحل کردند بعدجمع آوری اسنادی که انگلیس هایک قسمت زیادی را ازبین بردند و آن قسمتی که ماند و ماتوانستیم جمع کنیم باز توسط سازمان نظارت ملی انجام گرفت که یک عده ازدوستان بنده بودند قضیه بانک شاهی باز پیشنهاد ما بود حالا کاری باینه انداریم عرض کنم در این اداره اطلاعات و انتشارات شرکت نفت که ظاهرش یک اداره تبلیغاتی برای امورتجارتی بود ولی باطنش مرکز جاسوسی انگلستان در ایران بود پروندههای بسیار زیادی وجوددارد وقتی در هیئت دولت آن موقعی که برای اجرای خلع ید تصمیم گرفته شد این اداره را منحل کردند بوسیله چند نفر ازکارگران و یکی دونفر از کارمندان شریف آن اداره ما اطلاع پیداکردیم که اینها دارند اسنادی را که در آنجا هست ازبین میبرند و خارج میکنند فوری اقدام کردیم این اداره مهر و موم شد ازطرف دادگستری و بعدبطوریکه میدانید هیئتی مامور رسیدگی به این اسناد شد بعدا هم اطلاع پیداکردیم که این اداره منحله را بطور محرمانه در خانه سدان تشکیل دادهاند و دارند کار میکنند آنجا راهم رفتم تصرف کردیم البته طبق موازین قانونی حالا بحثش زیاداست توی این اسنادی که بدست آمده چیزهای بسیار جالبی هست خوب این شرکت نفت چندین هزار کارمند یک عده معدودی هستند که اسمشان توی این اداره اطلاعات و توی اینکارها هست پهلوی اداره اطلاعات همانطور که آقایان ملاحظه فرمودهاند یک اداره وسیع دیگری بود باسم اداره کل استخدام شرکت و این اداره استخدام رئیسش همین آقای دکتر فلاح بود حالا این اسنادی را که بنده چندتاش را اینجا میخوانم آقایان ببینند اینها چه ربطی بکار کارگزینی دارد و چه ربطی بکار استخدام دارد در دوره شانزدهم یکی از نمایندگان مجلس در اینجا یک نطقی کرده بود این نامهای که نوشته شده راجع بنطق ایشان است که بنده تمامش را نمیخوانم فقط یک جمله اش را که مربوط به آقای دکتر فلاح است میخوانم این نامهای است که مستر کی تینک رئیس آن اداره اطلاعات به مسترفیلیپ کهیکی از پادوهایشان بود در همان جریان کار نفت مینویسد فیلیپ عزیزم راجع بنطق فلانی همان نماینده آیا شمابا فلاح صحبت کردهاید که پارهای ازاشتباهاتش را تصحیح کند با وجودی که شما عقیده دارید که این موضوع را نباید زیاد جدی گرفت ولی نطق مشارالیه تاثیربسیار بدی در اینجا بخشیده و من احساس میکنم بنفع او خواهدبود که کاری راجع به آن بکند من تصورمیکنم فلاح باید بر اساس رفاقت قدیمی به اواطلاع دهد که اداره ما برای تهیه اطلاعات آماده میباشد یکی ازنمایندگان دوره ۱۶ یکی دیگرراجع به نامه شماره ۱۴۱-FNI شما رضا فلاح و اینجانب مذاکرات زیادی با باورنمودیم هم چنین این مطلب را مکرر با جیکاک مورد بحث قراردادیم ما این مسئله را کاملا مورد مطالعه قرار داده و متفقا به این نتیجه رسیدیم در حالیکه میتوانیم اجازه دهیم باور مبلغی برای دعوت آقای خرج نماید ولی راجع به مسئله منزل دادن باونمیتوانیم کمکی بنماییم اعتراض اساسی اینجانب که جیکاک و رضا فلاح نیز در آن سهیم میباشند گمان نمیکنم جیکاک احتیاج به معرفی داشته باشد اینست که باور ابتکار ندارد یا اگر داشته باشد ضعیف است رضا فلاح و اینجانب هر دو قویا طرفدار حداد هستیم اینجا یک اسم جدیدی پیداشد یک نکته جدیدی به یاد بنده آمد آن موضوع آقای حداد است حداد همان کسی است که مترجم آن مستشار آمریکایی ژاندارمری شوارتسکف بود بعد از رفتن آنها چون انگلیسی خیلی خوب میدانست یک دفعه با یک حقوق بسیار زیادی از طرف شرکت نفت استخدام شد و بمعاونت همین اداره اطلاعات و انتشارات شرکت نفت رسید کار آن اداره را هم احتیاجی ندارم تکرارکنم که چه بود بعد نفت ملی شد انگلیسها را اخراج کردیم عمال بیگانگان دستشان را کوتاه کردیم این آقای حداد تمام تخصصش در این است که مترجم خوبی است نه مهندس است و نه یک اطلاعاتی دارد که سایرین نداشته باشند فقط انگلیسی میداند بنده سوال میکنم چه چیز ایجاب میکرد که آقای فلاح را با اصرار از هئیت مدیره شرکت ملی نفت بخواهد و این آقای حداد را منتقلش کند به آبادان این برای این است آقایان که آن دستگاهی که آنجا کار میکند دوباره مورد اعتماد انگلیسها بشود این آقای دکتر فلاح آن روزی که آقای دکترمصدق استعفا دادند و جریان آمدن قوام ایجادشد در آنموقع طبق اطلاعاتی که ما داریم از هر نوع ابراز احساسات کارگران جلوگیری میکرد حالا همین آقای دکتر فلاح جز کسانی است که کمک باعتصاب میکند الان اعتصاب آبادان را آقای دکتر فلاح کمک میکنند بهش همین موضوع کافی است که مرا راجع باختیارات به این ترتیب مشکوک کند اختیاراتی که دکتر فلاح برایش فعالیت بکند مرا مشکوک میکند من به دکتر مصدق رای اعتماد دادهام بازهم خواهم داد ولی سوظن دارم که اطرافیان دکترمصدق از این اختیارات بضرر مملکت استفاده نکنند آخر دکتر فلاح بچه مناسبت این کارها رامیکند اگر طرفدار جبهه ملی و نهضت ملی و دکترمصدق بود چرا آن موقعی که قوام آمد جلوی احساسات مردم را گرفت و حالا چرا اینکار را میکند و با وجود قانون امنیت اجتماعی اعلامیه هم میدهند برای تحصن
دکتربقایی _ عرض کنم درچندماه پیش جریاناتی درحزب زحمتکشان ملت ایران پیداشد که منجرباستعفای بنده ازآن حزب گردیدبعددرمقابل تقاضای اکثریت افرادحزب مجبورشدم برگردم چندنفر را اخراج بکنیم این جریان یک سابقه و یک رشتههای ممتدی داشت بنده درآن موقع و هنوزهم صلاح مملکت نمیدانم که پرده از روی تمام جریاناتی که آنجابود بردارم ولی فقط یک نکتهای را در اینجا میخواهم بعرض آقایان نمایندگان برسانم البته گمان میکنم برای کسانی که اهل نظرباشندهیچ جای تامل نباشد که این جریان چه جورپیدا شد و چه دستهایی باین جریان کمک میکردفقط این یک نکته هست که روزنامهای که برخلاف موازین قانونی اسم ما راغصب کرده و دادگستری اصلاح شده هم کوچکترین توجهی بشکایت مادر این موضوع نکردهاست چون آن روزنامه خودش را پشتیبان جناب آقای دکتر مصدق قلمداد میکند و ضمناهمان عملی را که بعضی ازآقایان درمجلس انجام میدهند آنجاهم درهمان روزنامه انجام میدهند و آن عمل اینست که میگویند دکتربقایی مخالف بادولت است و همیشه سعی کردهاند که انتقادات و ایرادات مارابعنوان مخالف بادولت جلوه بدهند اگر آقایان بخاطرداشته باشند چندروزپیش اینجابا آقای مکی یک شوخی کردم ایشان یک بیاناتی پشت تریبون کرده بودند بایشان عرض کردم که آقامواظب ماده ۲ قانون امنیت اجتماعی باشیدیکی از آقایان نمایندگان محترم به بنده تعرض کردندکه آقا این حرفهاچیست شمابروید دولت را استیضاح کنید گفتم نه آقا من دولت را استیضاح نمیکنم شمابفرماییداز قانون امنیت اجتماعی دفاع کنید درهرحال تمام این جریانات برای این بود که ماراوادار به مخالفت بادولت بکنندما تابع... (در این موقع جلسه از اکثریت افتاد و پس ازچندلحظه اکثریت حاصل شد) حالاهم این روزنامهای که باسم ارگان حزب ما برخلاف قانون منتشرمی شود و پشتیبانی جدی از آقای دکترمصدق میکند یک جملهای دارد که فقط این جمله را میخوانم گمان نمیکنم احتیاجی باینکه بگویم این روزنامه ازکجا الهام میگیرد و ازکجاتقویت میشود باشداین نتیجهای است که ازیک مقاله طولانی گرفته شده شمامیخواهید دکترمصدق با مشروطیتی که پرورده و زائیده سفارت عظمی است با قوانین و مقرراتی که درسلطه کمپانی سابق و بدست نوکران آن وضع شدهاست و باسیستم پارلمانی که درهیچ کشوری جز در مستعمرات انگلیس وجود ندارد عمل انقلابی بکندومسئله نفت را حل کند الی آخر) این یک زمزمهای است که فعلادر این روزنامه شروع شده که مشروطیتی که مولودسفارت انگلیس هست قوانینی که قانون اساسی هم جزواینهاست با اینها نمیشود کارکرد برای اینکه آقای دکترمصدق اصلاحات بکند باید قوانین را زیر پا بگذاردب یاناتی که در ابتدای جلسه راجع باحترام قانون و راجع بمخالفت با اختیارات باستنادفرمایشات شخص آقای دکترمصدق عرض کردم دوباره یادآوری میکنم و ازآقایان خواهش میکنم توجه بفرمایند که اختیارات باینصورت بهیچوجه من الوجوه بصلاح مملکت نیست البته ماچون نمیخواهیم منفی بافی بکنیم و برای اینکه بهانهای بدست ندهیم ازاطاله کلام خودداری میکنم فقط عرض میکنم برای اختیارات ما یک پیشنهاد مثبت هم داریم ماهمه میخواهیم که آقای دکترمصدق کاررا تمام بکندبرای اینکه کاررا تمام بکند هیچ لزومی ندارد که اختیارات باینصورت داده شود برای این نظرما یک پیشنهادی داریم اینست که ما به آقای دکترمصدق راجع به نفت اختیار بدهیم راجع بامورمالی که ممکن است لازم باشد تصمیمهای سریعی گرفته شود گرچه همچوامیدی بنده ندارم ولی ممکن است لازم باشد تصمیمهای سریعی گرفته شود راجع باین هم اختیار بدهیم راجع بسایرموضوعها چون باز یکی از دلایل بزرگ این است که مجلس معطل میکند نمیتواند قوانینی را بتصویب برساند مجلس کارنمیکند روی این استدلال وقتی آقایان رای میدهید این را بخاطربیاورید که رای میدهید خودتان عاطل و بیکاره هستید برای اینهم مایک راه حلی پیداکردیم و آن این است که طبق سیره سابق که درچندین مورد استفاده شده از آن و هیچ معنی هم ندارد و بیشترقوانین ما بهمین صورت بتصویب رسیده این است که اختیارقانونگذاری به کمیسیونهای مجلس داده شود این کمیسیونهایی که منزل آقای نخست وزیرتشکیل میشوددرمجلس تشکیل بشودایشان هم بخصوص کسانی که نظرشان هست دستور بفرمایند بیایند در این کمیسیونهاشرکت کنند چون بصرف اینکه فلان کس آدم خوبی است این دلیل نمیشود که آقای دکترمصدق اختیارات قانونگذاریشان را باومحول بکنند همه آقایان محترم این مشهدی مهدی مستخدم آقای دکترمصدق را میشناسند بسیارمرد خوب و نجیبی است بمن هم یک لطف مخصوصی دارد و هر وقت میروم یک چای بزرگ و تمیز برایم میآورد ولی با تمام این خوبیش من هیچ دلیلی نمیبینم که مشهدی مهدی صلاحیتش در تصویب قانون بیشتر از آقایان باشد هیچ همچو چیزی نیست این قوانین را اختیار بدهید به کمیسیونها که لوایح را آقای دکترمصدق بفرستد در کمیسیونها بتصویب برسد و آن تصویب کمیسیون قطعیت داشته باشد ممکن است آقایان یک ایراد بکنند برای این حرف که آقا کمیسیونها که میدانیم کارش چیست میآید میآید لوایح در کمیسیونها مدفون میشودوه یچ کاری انجام نمیشود برای آنهم ما پیشنهادمثبت داریم و آن این است که برای کمیسیونهایی که ازطرف مجلس بهشان اختیار قانونگذاری داده میشود یک مدتی معین بشودمثلاکمیسیون دادگستری یا کمیسیون فرهنگ یا کمیسیون دیگری باید در ظرف ده روز نظرخودشان را راجع به لایحهای که از طرف دولت تقدیم شده نفیایا اثباتا تعیین کنند در صورتیکه یک کمیسیونی از این ده روز تجاوز کرد و نظر خودش را نگفت آنوقت جناب آقای دکترمصدق اختیارداشته باشندکه آن قانون راخودشان امضا کنند بنده گمان نمیکنم با این ترتیب دیگرجای هیچ ایرادی باشد و جای هیچ استدلالی باشد چون یک استدلال این است که ازلحاظ امورمالی که موضوع محرمانه باشد و فقط یک عده معدودی بدانند راجع به آن هم هیچ وارد نمیشوم و هیچ صحبت نمیکنم راجع به نفط هم که نظرما بوده و هست و خواهدبود راجع به تسریع تصویب قوانین هم که بزرگترین دلیل دوم آقایان است که اختیارات یک ساله داده شود این اختیارات رامیدهیم به کمیسیونهای مجلس و برای آن مدت تعیین میکنیم اگر یک کمیسیونی نتوانست درظرف ده روز ازتاریخ دریافت یک لایحه قانونی وظیفه اش را انجام بدهد درآن صورت شخص اقای دکترمصدق اجازه داشته باشندکه آن قانون را امضابکند و بمورداجرا بگذارند.
نایب رئیس _ آقای دکتربقایی ۳ دقیقه دیگرازوقت شما باقی مانده
دکتر بقایی _ الان تمام میکنم چون ممکن است که بخواهند اینطور وانمود کنند که ماقصدمان ازصحبت کردن اطاله کلام هست برای اینکه کارشکنی بکنیم بنده بیش از این عرضی نمیکنم حضورآقایان و خواهش میکنم باین نکته توجه بکنندچون مخصوصا الان یک موقعیت حساسی است که لازم است آقایان باین نکات توجه بکننداولا این پیشنهاد که ما الان اینجامطرح کردیم ساخته و پرداخته امروز و دیشب نیست مدتها است که ما این نظر راداشتهایم و راجع باین نظر مقالاتی نوشته شده و مخصوصا مقالهای آقای زهری و خودمن نوشتهایم (زهری _ درجلسه فراکسیون هم گفته شده) و ایشان درجلسه فراکسیون بنمایندگی ازطرف حزب این مطلب را خدمت آقای دکتر مصدق بیان کردند و اصولا هم راجع بموضوعف نفط بنده در شهریورماه درموقعی که دربیمارستان بودم یک مقالهای نوشتم که بعداز رای دادگاه لاهه موضوع نفط ازلحاظ سیاسی تمام است این را باید بگذاریم جزاموراقتصادی و برویم دنبال کارهای دیگر تا اینکه بتوانیم یک کاری بکنیم این بدون اینکه به نتیجه برسد دائماهمه را مشغول کردهاست و مدت هاهم بهمین ترتیب مشغول خواهدکردوآنوقت این حربهای هم شدهاست خدابیامرزدلوطی غلامحسین را آقایان محترم شایدبعضی هادیده باشندش یک مردشریفی بودکه باسرگرم کردن مردم امرارمعاش میکرد و یک حقه بازیهای خیلی خوبی هم میکرد خاطرم هست کوچک بودم این میدان سرچشمه باینصورت امروزنبود آنجا معرکه میگرفت یک چشمههای بسیارخوبی نشان میداد بعدیک موقعی که میشد که باصطلاح موقع چراغ اله میگفتند موقعی که میبایستی پول جمع کند این قبلا یک مقدمه چینی میکردمی گفت آقایان درست توجه کنید من میخواهم اسم خدارا بیاورم اسم محمد را بیاورم اسم علی رابیاورم از این اسمهاهرکه حرامزادهاست هرکه ناپاک است هرکه فلان است درمیرودخوب وقتی یک چنین موضوعی را مردم میشنیدند جمع ترمیشدند آنوقتی این موضوع را کاملا اخذ سند میکرد که کسی نتواند در برود بعد وسط یکی ازبازیهایش بازی رامتوقف میکرد و شروع به جمع آوری پول میکرد البته اشخاص مجبوربودند بایستند و حقش را بدهند البته حقش را میگرفت چیزی هم بزور نمیگرفت یکی ازآن چشمههایی که بازی میکردیک اسباب برنجی داشت یک خورده بی شباهت باین میکرفن نبود یکقدری بزرگ بود بهش میگفتند شامورتی این تویش یک مقداری آب بود البته این اسباب روی یک خاصیت فیزیکی ساخته شده بود این یک چوب میزدمیگفت برای مردآب بریزاز این اسباب یک گوشه اش باندازه یک استکان آب بیرون میآمد یک چوب دیگرمیزد میگفت برای نامردآب بریز آب بیرون نمیآمد بعدمیگفت برای این آقابریزنصف استکان آب بیرون میآمد البته برای اینکه چراغ الله بیشتری بگیرد وسط اینکارقطع میکرد و آن مقدمه اش را هم میچیدوشروع بجمع آوری چراغ الله میکرد حالاقضیه نفت ماعیناهمین قضیه شده هرچه خاک مرحوم غلامحسین است عمرهمه آقایان طویل باشد توی روزنامه میخوانیم که ۲۴ ساعت تمام میشود و خبری نمیشود بعدآسوشیتدپرس خبری مینویسد که بله گویا دولت آمریکامیخواهد صدمیلیون دلار بدهدفوری مصاحبه میکنند و یکی میگوید این صدمیلیون رادرصورتیکه باین شرایط بدهند حاضریم بپذیریم یکی دیگرمی گویدابدا ما این صدمیلیون را نمیپذیریم واله بله بعدازیک هفته معلوم میشود که اصلاموضوع ۱۰۰ میلیون ازبیخ دروغ بودهاست یک روزمی نویسندکه موضوع نفط تمام شده قراردادش هم حاضرشدهاست و مطالعه آخری را دارندمیکنند یک دو روزی هم راجع باین قلم فرسایی میشود بعدهم بازسکوت مینماینداز این لحاظ اینکار شده درست حکایت آن شامورتی ازیک لحاظ دیگر هم هرکس که بخواهدتوهین باو بکند یک کلمه حرف بزند میگویند آقا من میخواهم اسم پیغمبر وخدا را بیاورم هر که برود ناپاک است هرکس هم بخواهد یک ذره انتقاد کند میگویند موضوع نفت است هیچ چیز نگویید ولی تمام اینهاهیچ کدام دلیل برای سلب اختیاراز مجلس و دادن اختیارات نخواهد شد بنده با عرض تشکر از حوصلهای که آقایان بخرج داده و عرایض بنده را استماع فرمودندواجازه دادندکه بیش ازمقدار مقررصحبت بکنم باعرض تشکر از این موضوع باوجوداینکه مطالب گفتنی زیاداست ولی نمیخواهم با اینوضعی که وانمودکردهاند که مجلس میخواهد کارشکنی کند در اینکارواین مطلب بطول بینجامد و این سبب یک نطق رادیویی دیگر و آشوب شدن مملکت بشودبنده بعرایض خودم خاتمه میدهم و یک عرضی را که درابتدای صحبتم حضورآقایان عرض کردم تکرارمیکنم و آن این است که خواهش میکنم موقعی که میخواهند باین لایحه اختیارات رای بدهند بهمین صورت خواستندرای بگیرند میدانم همه رای سفید خواهیدداد در این تردیدی نیست (دکترشایگان _ انشاء الله) درآن موقع وجدان خودتان را حکم قراربدهیدکه اگر رای مخفی بود بهمین ترتیب رای میدادید یاخیر؟ بنده ده دقیقه تنفس پیشنهادمیکنم