تفاوت میان نسخههای «مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ آذر ۱۳۳۳ نشست ۷۳»
(مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۸ آذر ۱۳۳۳ نشست ۷۳) |
(ابرابزار) |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
'''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | '''دوره هجدهم مجلس شورای ملی''' | ||
− | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' | + | '''مذاکرات مجلس شورای ملی''' |
− | + | مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۸ | |
− | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز | + | جلسه: ۷۳ |
+ | |||
+ | صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۸ آذرماه ۱۳۳۳ | ||
فهرست مطالب: | فهرست مطالب: | ||
+ | ۱) تصویب صورت مجلس | ||
+ | |||
+ | ۲) تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | ۳) بیانات آقای وزیر بهداری در قبال بیانات جلسه قبل آقای فرود | ||
+ | |||
+ | ۴) سؤال آقای قناتآبادی راجع به مطبوعات و جواب آقای معاون نخستوزیر | ||
+ | |||
+ | ۵) سؤال آقای دکتر بینا راجع به مالیات بر درآمد و جواب آقای وزیر دارایی | ||
+ | |||
+ | ۶) سؤال آقای دکتر مشیر فاطمی راجع به مصرف درآمد آسفالت و جواب آقای وزیر راه | ||
+ | |||
+ | ۷) تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ | ||
+ | |||
+ | ۸) تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان عمیدی نوری و کاشانی | ||
+ | |||
+ | ۹) بقیه مذاکره و گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل وانتقالات بلاعوض | ||
+ | |||
+ | ۱۰) تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه. | ||
+ | |||
+ | مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید. | ||
+ | |||
+ | ۱- تصویب صورت مجلس. | ||
+ | |||
+ | رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | غائبین با اجازه- آقایان: دکتر سید امامی، حشمتی، اسفندیاری، امیدسالار، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری، ثقتهالاسلامی، بوربور، علم، قوامی، ابراهیمی، سلطانی، مهندس شاهرخشاهی، ایلخانیزاده، محمودی، دکترسعید حکمت، اورنگ، شوشتری، دکتر وکیل، دکتر حمزوی. | ||
+ | |||
+ | غائبین بیاجازه- آقایان: شفیعی، دولتآبادی، سنندجی. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان. زودرفتگان با اجازه آقایان: تیمورتاش، اخوان، خاکباز، دکترافشار، مهندس جفرودی، معینزاده، محمود افشار، اردلان، بزرگنیا، صادق بوشهری، موسوی، سالار بهزادی، امامی خویی، عبدالحمید بختیار. | ||
+ | |||
+ | دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: بهبهانی، اعظم زنگنه، بوداغیان، کینژاد، دکتر آهی، دکتر شاهکار، مهندس اردبیلی، دهقان، مشایخی، سلطانمراد بختیار، کاشانی، فرید اراکی، سعیدی، قرشی، تفضلی، تربتی، پیراسته، نراقی، مسعودی، دکترعمید، نقابت، میراشرفی، شادمان. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کریمی. | ||
+ | |||
+ | کریمی- در بیانات بنده در صورت مجلس یک مقدار غلط چاپی هست که بنده تصحیح کردم و میدهم به اداره تندنویسی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بدهید تصحیح شود. آقای عبدالصاحب صفایی. | ||
+ | |||
+ | صفایی- در صورت مجلس دو جا بنده را غایب نوشتهاند یکی غایب در رأی یکی ده دقیقه دیرآمده بنده آن روز رفته بودم به حسابداری راجع به بودجه مجلس یک سوابقی را میدیدم استدعا میکنم بااجازه محسوب بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اصلاح میشود. آقای عباسی. | ||
+ | |||
+ | عباسی- خواستم به عرض مقام ریاست برسانم که آقای سنندجی کسالت دارند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- هر کدام از آقایان که کسالت دارند یا نمیتوانند حاضر شوند خودشان باید اطلاع بدهند وقتی اطلاع ندادند طبعاً غایب بیاجازه خواهند بود. | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- قربان ده دقیقه که قابل پیشبینی نیست ده دقیقه است مال بنده. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پیراسته. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده قربان همان طوری که آقای صفایی در حسابداری بودند برای محاسبات مجلس بنده هم چون عضو کمیسیون محاسبات هستم همان جا بودم که آقای صفایی بودند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیارخوب. آقای ارباب. | ||
+ | |||
+ | ارباب- در عرایض بنده مقداری غلط چاپی هست که میدهم به تندنویسی اصلاح کنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- بسیارخوب. آقای دکتر شاهکار. | ||
+ | |||
+ | دکتر شاهکار- بنده جلب توجه مقام ریاست را به این عرضی میکنم مینمایم در صورت مجلس در این ستون نوشته غایب بیاجازه دکتر شاهکار بلافاصله نوشته است. | ||
+ | |||
+ | آقای رئیس- دکتر شاهکار نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقا گویااشتباه میکنید آن غیبت مال جلسه قبل است و آن اجازه مربوط به جلسه بعد است | ||
+ | |||
+ | (دکترشاهکار- بنده جوابم را شنیدم) آقای مهندس اردبیلی. | ||
+ | |||
+ | مهندس اردبیلی- بنده از اول وقت حاضر بودم بنده را غایب نوشتهاند آقای موسوی هم شاهد هستند. | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- این جلسه همه را ببخشید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- جلسه بعد را چه بکنیم؟ الان دو و بیست دقیقه به ظهر مانده است جلسه هنوز تشکیل نشده بنده هفت هشت دقیقه هم ارفاق کردم آییننامه ماده ۶۹ میگوید که اگر یک ربع بعد از ساعت مقرر آقایان حاضر نشدند جلسه را باید ختم کرد | ||
+ | |||
+ | (عبدالصاحب صفایی: امروز را بفرمایید از فردا همه حاضر میشوند) آقای بهبهانی. | ||
+ | |||
+ | بهبهانی- بنده را جز دیرآمدگان نوشتهاند در صورتی که بنده سر وقت آمدهام. خواهش میکنم اصلاح شود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- زودرفتگان هم همین حال را دارند اگر میخواهند تشریف ببرند باید بنویسند، آقای فرود. | ||
+ | |||
+ | فرود- استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند برای رفع سوءتفاهم این مطلب لازم است. عرایض بنده در جلسه گذشته مقصودم تکذیب جناب آقای دکتر صالح وزیر بهداری نبوده مقصود بنده تکذیب گزارشاتی بود که به ایشان تقدیم شده است و خدا شاهد است اگر جز این در صورت مجلس باشد یا من اشتباهی کرده باشم این خیلی اسباب تأسف من است خود آقای دکتر میدانند من به ایشان کمال ارادت را دارم و جنابعالی مورد احترام و تعظیم بنده هستید جنابعالی از دانشمندان بسیار محترم و معزز هستید بنده مقصودم تکذیب گزارشاتی بوده است که به شما تقدیم شده است و ضمناً بنده جز تجلیل پروفسور شمس که جنابعالی هم به همین اندازه نزد بنده محترمید آن جناب آقای دکتر عمید استاد دانشگاه رئیس دانشکده نزد بنده محترمند اگر استادان دانشگاه اگر دانشمندان مورد احترام ما نباشند پس کی باید باشد من مطلقاً و ابداً نسبت به جنابعالی و مقام جنابعالی نه فقط این که چنین اسائه ادبی نکردم بلکه صلاحیت ندارم که جنابعالی خیلی بالاتر از این است که بنده اسائه ادبی بکنم | ||
+ | |||
+ | (امامی- دکتر صالح بینظیر است) | ||
+ | |||
+ | رئیس- دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ | ||
+ | |||
+ | (کاشانی- راجع به غیبتها هم بفرمایید) راجع به غیبتها هم اصلاح میشود در جلسه آینده خواهش میکنم آقایان سر وقت تشریف بیاورند در صورت مجلس نظر دیگری نیست؟ (گفته شد - خیر) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد وارد دستور میشویم دستور امروز اول سؤالات است بعد هم لایحه مالیات بر ارث. | ||
+ | |||
+ | ۲- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی. | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- (دکتر امینی)- در اجرای قانون لغو اختیارات آقای دکتر مصدق چند فقره لایحه قانونی است که خواستم تقدیم مجلس شورای بکنم در یک قسمتش چون یک عده از نمایندگان محترم با این قانون مخالف بودند بنده خواستم توضیحی عرض بکنم راجع به وصول مطالبات غیرمالیاتی دولت (عمیدی نوری- این درست نیست) یک کمیسیونی بوده و این کمیسیون دارای اختیاراتی بود حالا این کمیسیون تا بیست روز دیگر اختیاراتش تمام میشود در هر صورت برای تأیید عملیاتش بنده این راتقدیم میکنم در کمیسیون هم که آقا تشریف دارید بنده توضیح عرض میکنم و بنده اصولًا این را هم عرض کنم که برای این پروندههای معوق باید یک فکر اساسی کرد که مردم از این کار خلاص بشوند. | ||
+ | |||
+ | ۳- بیانات آقای وزیر بهداری در قبال بیانات جلسه قبل آقای فرود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر بهداری. | ||
+ | |||
+ | وزیر بهداری- (دکترصالح)- بنده میخواستم از جناب آقای فرود که سابقه بیست سال دوستی با ایشان دارم تشکر کنم که اظهار لطف و مرحمت به بنده فرمودند بنده یقین داشتم که مطالبی را که ایشان فرمودند یا تحریف شده است یا روزنامهها آن طوری که باید دقت نکردهاند زیرا جناب آقای فرود همان طور که فرمودند در قسمت چشم پزشکی که جزء گزارشاتی که رسیده تخصصی که نداشتند نظری هم به خصوص به بنده ندارند و بنده از ارادتمندان ایشان هستم فقط بنده متأسف شدم دیدم که در روزنامه یک مطالبی نوشته شده است ولی چون این یک بحثی است که مربوط به مجلس شورای ملی نیست و یک مطلب علمی است ولی چون اینجا مطرح شده است و خیلیها همین طور که آقای فرود تلفن کردند و به خود بنده هم تلفن کردند اینجا محضر مقدسی است که بایستی مطالب گفته شود بنده آن روز نظرم از بحث این مطلب در مجلس این بود که چون جناب آقای دکتر جزایری سؤالی فرمودند مطلب روشن بشود که مبارزه با تراخم بیشتر با سالمسازی است یعنی بهداشت یعنی فاضلاب چاههای عمومی وضع مستراحها نظافت عمومی شهری وقتی که در نظر گرفته شد بالنتیجه تراخم هم خود به خود از بین میرود اما راجع به دانشگاه هم که نوشتهاند دو دستگی ممکن است در دانشگاه باشد بنده خواستم عرض کنم که در دانشکده به خصوص و تمام دانشگاه به طور عموم جز وحدت نظر و اتفاق چیز دیگری نیست و اگر در مطالب علمی ملاحظه میفرمایید که گاهی روی موضوعی بحث میشود این در تمام دنیا رسم است که در یک موضوع علمی یک استادی یک نظر دارد کما این که در موضوع تراخم دکتر باستان و دکتر علوی که از استادان مشهور چشم پزشکی هستند به کلی با نظر آقای دکتر شمس مخالفند و این دلیل ندارد که یا آقای دکتر شمس اشتباه کنند یا آقای دکتر باستان و دکتر علوی به خصوص برای تراخم که تا به حال دنیا برای معالجه آن تصمیمی نگرفته است بنابراین اگر دیدید آقایان استادان با هم اختلاف نظری از حیث مبارزه با تراخم دارند این مربوط به نظر شخصی نیست و مربوط به مجلس شورای ملی هم به عقیده بنده نیست با وجود این بنده بااجازه آقایان این مدارکی که راجع به تراخم بود حضور جناب آقای رئیس تقدیم میکنم و هر کدام از آقایان استادان دانشگاه یا هر کدام از آقایان نمایندگان محترم مایل بودند ملاحظه بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | امامی- عیب کار اینجاست که تو خودت آدم خوبی هستی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر بینا. (تشریف ندارند) آقای قناتآبادی | ||
+ | |||
+ | (فرود- استدعا میکنم تقدیم آن مدارکی که گفتند در صورت مجلس قید شود) | ||
+ | |||
+ | ۴) سؤال آقای قناتآبادی راجع به مطبوعات و جواب آقای معاون نخستوزیر | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- سؤالی که بنده کردم این است که طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود و به چه مجوزی شهربانی و حکومت نظامی در مطبوعات مداخله مینمایند (بعضی از نمایندگان- یک مرتبه دیگر قرائت بفرمایند) طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود و به چه مجوزی شهربانی و حکومت نظامی در امر مطبوعات مداخله مینمایند. بعضی مطالب است که نمیتواند اختصاص به فرد و اشخاص داشته باشد من چند روز قبل آمدم اینجا دیدم ورقه مخالف و موافق لایحه حکومت نظامی را به تابلو نصب کردهاند من به عنوان مخالف اسمم را ثبت کردم یکی از دوستان من به من گفت که حکومت نظامی در مبارزة با کسانی که به نفع کمونیستی عمل میکنند خدماتی کرده است بنده هم قبول دارم (احسنت) و من همیشه عقیدهام را در این مورد با کمال صراحت اظهارداشتم من گفتم هیچ منافاتی ندارد اصولًا یک آدمی که در دنیا میخواهد آزاد فکر بکند و اعتقاد قطعی و جدی و واقعی به مرام دمکراسی دارد نمیتواند با حکومت نظامی موافقت بکند من هم تصمیمم این است که در هر زمان و هر دورهای که وارد در جریان سیاسی هستم و حق اظهار نظر در امورات مربوط به اجتماع دارم با موضوع حکومت نظامی جداً مخالفت بنمایم چه دولتی باشد که موافقش باشم چه مخالف باشم فرقی نمیکند اساساً من نمیتوانم با حکومت نطامی موافقت بکنم | ||
+ | |||
+ | (یک نفر از نمایندگان- مگر به طور استثنا) استثنا ندارد ما قانون داریم دولتها را حمایت بکنیم کسانی که به ضرر ملت یا به ضرر استقلال مملکت ما و به نفع اجنبی عمل میکنند دولت را حمایت بکنیم با چوب قانون مغز آنها را متلاشی بکنداحتیاجی هم به حکومت نظامی نداشته باشیم. یکی از مطالب مهم موضوع مطبوعات است آزادی مطبوعات به این معنی که اشخاص بینظر مطلع فداکار از خود گذشته بتوانند افکار خود و آنچه که ملت میخواهد و احتیاجات مردم را منعکس بکند این یک مطلبی است که اگر در حکومتهای دموکراسی وجود نداشته باشد میتوان گفت که آن دمکراسی و آن مشروطه ناقص است (صحیح است) لذا من از وقتی که وارداجتماع شدم و شنیدهام میبینم که طرفداران حکومت دمکراسی و مشروطیت و کسانی که علاقمند به بقا این رژیم در این مملکت هستند به مطبوعات عنوان رکن ۴ مشروطیت را دادهاند من خودم به شخصه برای آزادی مطبوعات و برای این که روزنامهنویس بتواند حرفش را بزند و اظهار عقیده بکند از مدتی که وارد مبارزات سیاسی شدم به سهم خودم خیلی مبارزه کردم همه آقایان نظرشان هست که یک روزی در این مملکت روزنامهها را زیاد تحت فشار گذاشتند که منجر به تحصن دسته جمعی مدیران جراید شد در مجلس (پیراسته- در دوره دکتر مصدق ملی) اگر شما یک خورده حوصله داشته باشید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان در هر کار مداخله میکنند صحبتتان را بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- فرقی نمیکند آقا از نظر بنده هر کس با حکومت نظامی بخواهد حکومت بکند بد کاری میکند دکتر مصدق هم این کار را میکرد بد میکرد و بعد از سیام تیر وقتی که قانون حکومت نظامی را آوردند به مجلس شورای ملی من آن وقت از موافقین جدی آقای دکتر مصدق بودم اول کسی که آمد پشت این تریبون و با حکومت نظامی مخالفت کرد بنده بودم این شخص ارتباط ندارد در زمان آقای دکتر مصدق چه بعد از ایشان ادامه دادن حکومت به وسیله حکومت نظامی از نظر آن کسانی که اعتقاد به رژیم مشروطیت دارند خوب نیست چه در زمان ایشان چه قبل از ایشان اصلاَ حکومت نظامی را مسلط کردن بر مطبوعات خوب نیست بنده معتقدم آقا باید برای مطبوعات یک فکر حسابی کرد مدتها است که با مطبوعات بازی میکنند تعیین تکلیف نمیکنند یک قانونی باید بیاید به مجلس و در مجلس تصویب شوداولًااین قانون متناسب باوضع زمان ما که میخواهیم همه چیز را تقلید کنیم از ممالک متمدن دنیا ما باید ببینیم در دنیا با مطبوعات چه میکنند هر معاملهای که در رژیمهای دمکراسی دنیا با مطبوعات میشود همان معامله را هم ما با مطبوعات انجام بدهیم همان قانون را هم ما برای مطبوعات تدوین کنیم این که معنی ندارد من خوشم بیاید بگویم تو حق نداری روزنامه بنویسی اساساً ما نباید بگذاریم و اجازه بدهیم آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که نمایندگان مردم هستند و به نام رژیم مشروطیت اینجا نشستهاند نبایداجازه بدهند که سطح احترام روزنامه آن قدر پایین بیاید که بدون محاکمه و قضاوت صحیح بدون رسیدگی یک روزنامه را امروز توقیف کنند بعد هم بنده تلفن کنم آقا تلفن بکنید آقا خواهش کند آقا استدعا کند که این روزنامه را آزاد کنید این اصلًا برای شأن مطبوعات یک کشوری خوب نیست این که بنده سؤال کردم طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود | ||
+ | |||
+ | (فرامرزی- قانون حکومت نظامی معلوم است دیگر) حکومت نظامی جناب آقای فرامرزی آن ماده هشتش لغو شده | ||
+ | |||
+ | (فرامرزی- اصلًا خودش یعنی چه حکومت نظامی ۱۲ ساله) ما که جناب آقای فرامرزی به همهاش اعتراض داریم آن ماده ۸ حکومت نظامی درباره مطبوعات لغو شده است و تأسفم همین است که اگر ماده ۸ بود میگفتم طبق ماده ۸ با مطبوعات رفتار میکنند آقا ماده ۸ حکومت نظامی مربوط به مطبوعات لغو شده (صحیح است) و این معاملهای که با مطبوعات میشود روی میل اشخاص است و منشأ و مجوز قانونی ندارد علت واقعی که من این سؤال را کردم این بود که دولت را متذکر کنم حتماً باید یک قانونی متناسب با وضع زمان و مناسب با رفتاری که کشورهای دموکراسی با مطبوعات میکنند به مجلس بیاورند و نمایندگان مجلس شورای ملی هم به این | ||
+ | |||
+ | مطلب توجه کنند که این قانون را زودتر و سریعتر تصویب کنند تا مطبوعات مملکت چه در این دوره و چه در دورههای بعد از این وضع اسفانگیزی که دارند نجات پیدا کنند و دیگر یک مأمور شهربانی حق نداشته باشد برود در مطبعه به روزنامهنویس بگوید آقا تو این خبر را حق نداری بنویسی یا این که این خبر را حق داری این شأن مطبوعات یک کشور دمکراسی نیست البته تمام این مطالب بنده منافاتی با این ندارد که بنده عرض کردم یک فردی هستم که در این کشور اعتقاد دارم که کمونیستی چیز بدی است و باید با آن مبارزه کرد و مجال نداد که افکار کمونیستی در این مملکت رسوخ پیدا کند و رخنه پیدا کند قانون اساسی ما مذهب ما اجازه نداده است که در کشور اسلامی ایران کمونیستها مجال نفس کشیدن پیدا کنند چه برسد به این که تبلیغ کنند چه برسد به این که روزنامه بنویسند تکلیف آنها معلوم است هم از نظر دین ما و هم از نظر قانون اما توی این مملکت یک دستهای بودند مطبوعات کمونیستی بودند و ناشر این قبیل افکار مضره بودند غیر از آنها دیگران کمونیست نیستند و به مملکت هم علاقه دارند و به کشور و مشروطه و شاه و رژیم دمکراسی و همه چیز علاقه دارند و اینها هستند که باید بال و پرشان را نسوزاند بال و پرشان را نبرید به آنها باید اجازه داد که آن چه در اجتماع بد هست و بد میبینند منعکس بکنند و اولیا امور هم باید به تذکرات و انتقادات آنها کاملًا توجه بکند و معایب و بدیها را رفع کند به همان دلیلی که آقایان نمایندگان محترم حق دارند آنچه که به نظرشان بد میآید با کمال حسن نیت و صفا از پشت تریبون مجلس به اطلاع اولیای امور برسانند روزنامهنگارانی هم که متعلق به مردم ما هستند وفادار به وطن ما هستند آنها هم حق دارند این تذکرات را بدهند بنابراین من میخواهم که دولت در جواب عرایض بنده این مطلب را بگوید که اساساً برای روزنامهنویسی در این مملکت چه فکری شده است آیا یک روزنامهنویسی میتواند مطابق قوانین و طبق اصول با اتکای به قانون اساسی از کارهای بد و از کارهای بیرویه و از طبقه فاسد و اشخاص فاسد انتقاد بکند یا نکند اگر نمیتواند بکند اصولًا موضوع ندارد روزنامهنویسی و این مطلب را هم عرض کنم بنده از ابتدایی که درباره آزادی مطبوعات صحبت کردم اتفاقاً اکثراً و غالباً مورد بیمهری مطبوعات طرفدار دولتهای وقت بودهام یعنی هر وقت هر دولتی که من با او مبارزه میکردم مطبوعاتی که از دولت پشتیبانی میکرده است با کمال بیلطفی و بیمهری به من تاختند معذلک کلمه این تأثیری در عقیده من ندارد بایستی مطبوعاتی که مال مملکتند یعنی غیر از آن دسته مطبوعات که مروج و مبلغ بلشویکی و کمونیستی هستند سایر مطبوعات دراین مملکت از آزادی عادلانه و عاقلانه برخوردار شوند و بتوانند درباره امورات مملکت قضاوت بکنند و بحث بکنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای معاون نخستوزیر. | ||
+ | |||
+ | معاون نخستوزیر- (فولادوند) بنده یک مقدمهای باید عرض کنم که خاطر آقایان نمایندگان محترم و آقای قناتآبادی که سؤال فرمودند اول از نیت بنده استحضار حاصل بفرمایند در زمان حکومت آقای قوامالسلطنه در دوره پانزدهم بنده وکیل مجلس بودم (صحیح است) یک روزی جناب آقای فرامرزی عبدالرحمن فرامرزی مدیر روزنامه کیهان طرحی آوردند که نمایندگان امضاء کنند برای الغاء حکومت نظامی بنده جزء طرفداران دولت بودم به بنده فرمودند تو چون که طرفدار دولت هستی امضا نخواهی کرد البته هر وکیلی آزاد است طرحی را امضاء کند یا نکند بعضیها عقیده نداشتند امضا نمیکردند بعضیها عقیده داشتند امضاء میکردند به بنده فرمودند تو چون طرفدار دولت هستی این طرح را لابد امضاء نمیکنی بنده به ایشان عرض کردم امضاء میکنم و امضا کردم بلافاصله از طرف دولت به بنده گفته شد برای چه این طرح را امضاء کردی گفتم برای این که عقیده داشتم آقای فرامرزی هم الان در مجلس هستند و شاهدند اینجا بودند رفتند بیرون. در زمان آقای دکتر مصدقالسلطنه قانون مطبوعات را که به مجلس آوردند بنده عرض کردم بنده همیشه با آزادی مطبوعات موافقم چرا؟ چون از آزادی مطبوعات به شخصه ترس ندارم گفت آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است ولی من عقیدهام این است که مطبوعات اگر احترام اشخاص را حفظ نکنند عکسالعمل این قضیه به ضرر خودشان تمام میشود (صحیح است) ممکن است به وسیله حکومت نظامی جلوی آنها را بگیرند و پیشنهاد هم کردم که به پادشاه مملکت هر روزنامهای که اهانت کرد مجازات بشود زیرا گر به پادشاه اهانت بشود مملکت به روز سیاهی خواهد افتاد (صحیح است) آقای قناتآبادی خود جنابعالی از جریان این موضوع کاملًا واقف هستید آقای کاشانی با بنده صحبت کردند که تو پیشنهادت را پس بگیر عرض کردم این مصلحت نیست که به پادشاه اهانت بشود (قناتآبادی- صحبت راجع به پادشاه تنها نبود). | ||
+ | |||
+ | رئیس- شما سؤالتان را کردید یک مرتبه هم تکمیلی دارید. | ||
+ | |||
+ | معاون نخستوزیر- بنده پیشنهاد کرده بودم که به پادشاه و خانواده سلطنت و مذهب اسلام اهانت نشود به بنده گفتند خانواده سلطنت برادر و خواهر شاه هم هست عرض کردم خانواده را قانون مدنی ایران تصریح کرده است خانواده عبارت است از مادر، و عیال و اولاد بعد آنهایی که مملکت را به این روز نشاندند تحریک کردند به قدر یک اطاق روزنامه به من اهانت بکنند (صحیح است) بعد خودشان فهمیدند چه غلطی کردند بنده همیشه شخصاً طرفدار آزادی مطبوعات بوده و هستم زیرا همیشه بنده گفتهام هیچ کس به بنده نمیتواند بگوید تو یک کاری خلاف قانون و عدل و انصاف کردی هر کس گفت بنده محکومم در زمان حکومت آقای قوامالسلطنه زمان حکومت آقای مصدقالسلطنه با حکومت نظامی خودشان مخالفت کردم و اینجا باز بعضی از نمایندگانی که معلوم شد که در چه حال و چه صورت هستند به بنده حمله کردند عرض کردم بنده همیشه موافق آزادی مطبوعات بودهام و الان هم هستم اما راجع به این که با مطبوعات مطابق چه قانونی رفتار میشود | ||
+ | |||
+ | (فرامرزی- این که جواب نشد) جنابعالی آن شهادت را دادید که من برای طرحی که در کابینه قوامالسلطنه امضا کردم (فرامرزی- بلی) بنده سؤال ایشان را از وزارت کشور سؤال کردم که با مطبوعات مطابق چه قانونی رفتار میشود جوابی دادهاند به شماره ۷۱۰ ر ۱۲- ۴- ۳۳ وزارت کشور جواب میدهد: که فعلًا با مطبوعات طبق لایحه تصویبی آقای دکتر مصدق مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۳۱ عمل میشود یعنی مطبوعات در دیوان جنایی با حضور هیئت منصفه محاکمه میشوند | ||
+ | |||
+ | (درخشش- به حضرت عباس دروغ است) این لایحه فعلًا در مجلس است اختیار قانونگذاری هم با بنده نیست هر جور آقایان نمایندگان مصلحت مملکت را میدانند همین جناب آقای بهبهانی هم که سؤال فرمودهاند | ||
+ | |||
+ | (عبدالرحمن فرامرزی- حالا قانونی برای مطبوعات هست یا نیست؟) اجازه بدهید قسمت دوم سؤال آقای قناتآبادی این است که به چه مجوزی شهربانی و فرماندار نظامی در امر مطبوعات دخالت میکنند جواب این است: طبق ماده ۸ حکومت نظامی | ||
+ | |||
+ | (عمیدی نوری و قناتآبادی- ماده ۸ لغو شده) مصلحت نمیدانید لغو کنید مصلحت میدانید اجرا کنید فعلًا شهربانی طبق ماده حکومت نظامی عمل میکند | ||
+ | |||
+ | (فرامرزی- این جواب صحیح بود؟) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای قناتآبادی. | ||
+ | |||
+ | قناتآبادی- بنده فکر میکنم که مقصود واقعی از این سؤالها و جوابها این باشد که یک نمایندهای راجع به یک موضوع خاصی مطالبی را بگوید و آن کسی که از طرف دولت میآید جواب بدهد در حقیقت تشریح کند و بیان کند که روش و سیاست دولت در آن مورد چیست و آن چیزی که میشوداستنباط و استفاده کرد بالخصوص در چنین امورات چیست. بنده به این جواب اعتراض دارم برای این که سؤال بنده این بوده است که طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود. جناب آقای فولادوند فرمودند که طبق لایحه قانونی آقای دکتر مصدق در صورتی که ما تاکنون از ابتدای تشکیل این دولت تاالساعه که در حضور شما هستم (این را بدانید میگویم و از عهدهاش هم بیرون خواهم آمد) ندیدهایم که یک محاکمة مطبوعاتی با حضور هیئت منصفه شده باشد حالا نشده قبلًا هم نشده در خود دولت آقای دکتر مصدق هم که این لایحه نوشته شده است نشده است اصولاَ در این مملکت با مطبوعات بازی میکنند بعد هم فرمودند که طبق ماده ۸ شهربانی و حکومت نظامی در امر مطبوعات مداخله میکنند بنده میخواستم به اطلاع ایشان برسانم که ماده ۸ راجع به مطبوعات از قانون حکومت نظامی لغو شده است | ||
+ | |||
+ | (فرامرزی- دلیلتان که لغو شده چیست؟) صورت جلسه هست بعداً ارائه میدهم و برای دولت میفرستم بنابراین مجوزی برای دولت با استناد ماده ۸ نمیماند آقا آن مطالبی که آقای فولادوند راجع به خودشان فرمودند به کلی خارج از موضوع سؤال بنده بود چون ایشان در جواب سؤال بنده مطالبی را اینجا گفتند که ابداً به عرایض و سؤال بنده مربوط نبود علیایحال بنده همان طوری که عرض کردم از دولت و از آقایان نمایندگان محترم مجلس واقعاَ استدعا میکنم که بیایند و در امر مطبوعات یک فکری بکنند یک قانونی تدوین کنند که متناسب با روش و رویهای باشد که در دنیای متمدن با مطبوعات میشود این معنی ندارد که مطبوعات البته یک عدهای بد میگویند من هم قبول دارم کسی نمیگوید که مطبوعات حیثیت و ناموس و شرافت را به بازی بگیرند و فحش بدهند و اما نبایستی چوب یک فحاش توی سر دیگران بخورد یعنی به استناد این که یک کسی فحش میدهد دیگران را از اظهار حقایق و ابراز مطالبی که به نفع کشور است باز بدارند این یک عقیده باطنی و واقعی من است و واقعاً از آرزوهای زندگی من است که یک روش عادلانه و عاقلانهای در این کشور برای مطبوعات معین شود (صحیح است- احسنت). | ||
+ | |||
+ | ۵- سؤال آقای دکتر بینا راجع به مالیات بر درآمد و جواب آقای وزیر دارایی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر بینا. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- تلگرافی است از کرمان رسیده تقدیم مقام ریاست میکنم و امیدوارم دولت در این قسمت توجه کامل داشته باشد تا حق مردم کرمان ضایع نشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان توجه کنند که مدت سؤال ۱۵ دقیقه است یعنی ده دقیقه برای سؤال و پنج دقیقه هم برای قسمت تکمیلی آقایان سعی کنند از این مدت تجاوز نکنند. بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- سؤال امروز بنده راجع به وضع مالیات بر درآمد است و طرز وصول بنده شخصاً به جناب آقای دکتر امینی ارادت دارم و ایشان را یکی از وزرای مالیه میدانم که واقعاً شخصیت خودشان را در موضوع بغرنج نفت به تثبیت رساندند و حقیقتاً در و فکر و تیزهوشی و کاردانی ایشان بنده هیچ تردیدی ندارم و اگر این صحبتها را میکنم راجع به شخص ایشان نیست و این | ||
+ | |||
+ | عرایض بنده مبتلا به تمام دولتها بوده است و کار یک سال و دو سال و ده سال نیست و اگر بنده صحبت میکنم فقط برای طرز وصول بهتر مالیات است معمولًا بنده در کلیات صحبت نمیکنم و عقیده دارم وقتی شخصی در کلیات صحبت کنداصلًا آن موضوع لوث میشود و وزیر مسئول و مأمورین مربوطه نمیتوانند استفاده کنند به این جهت بنده در صحبتهایم یک مورد را گرفتهام و در آن مورد صحبت کردهام خواستهام بلکه مأمورین بتوانند یک قسمتی را واقعاً اصلاح کنند و الّا اگر ما بخواهیم اصلاحات کنیم اصلاحات کلی میخواهیم همه چیزمان باید اصلاح بشود حتی طرز راه رفتنمان در خیابان اسلامبول هم باید اصلاح بشود (دکتر عدل- احسنت) ولی موضوعی که امروز از ایشان خواستم سؤال بکنم یکی این که مشاورین ایشان و این اشخاصی که به ایشان تحمیل میکنند کیستند که این افراد واقعاً اشخاص عجیب و غریبی هستند و کارمندانی که در هیچ جایی آنها را راه نمیدادند آقای دکتر امینی اینها را قبول کردهاند از قبیل بنیاعراب و طعمهزاده و بیدادگران اینها که واقعاً یک عنصرهای عجیب و غریبی هستند که وارد دستگاههای دولتی شدهاند و انشاءالله خداوند ایشان را در این انتصابات مؤید فرماید اما سؤال امروز بنده راجع به پرونده مالیاتی آقای نصیرزاده است بنده باایشان تماسی نداشتم و شهدالله نمیدانم که ایشان کی هست تنها از روی پروندههایی که بنده دیدهام و مدارکی که به دست آورده این قسمتها را به عرض مجلس میرسانم چون آقای وزیر دارایی را شخص منصف و منطقی میدانم و میدانم که در مقابل ادب و منطق و پروندهای که مطالعه شده مثل همیشه وضع بدکار و طرز وصول بد را قبول خواهند کرد و انشاءالله در رفع نقیصه آن بر خواهند آمد. قبل از آن که وارد مطلب بشوم لازم است حقایقی را به عرض آقایان برسانم که واقعاً مالیاتی که در این مملکت وصول میشود از عایدی ناچیز خارکنان و بیوه زنان است و اینها از عوارض قند و شکر و چای و دخانیات و غیره به دست میآید والا تجاری مانند نصیر نصیرزاده و غیره و معنوی و عزرام حکاک و عبداللهیان و مقدم و غیره و غیره به دولت مالیات آن میپردازند اگر ادعا کنم چرخهای مالی مملکت را بیبضاعتهااداره میکنند اغراق نگفتهام. در وزارت دارایی اداره کل درآمدها هست ولی این اداره به تمام معنی اداره کل درآمد است البته به جیب خودشان نه برای دولت با طرح این سؤال تصدیق خواهید فرمود که با ارقام بازی میکنند و با خرانه مملکت چه طور رفتار میکنند این موضوع مالیات و تشکیلات و کمیسیون بازی و توافق بازی جز ترویج و تسهیل و ترغیب دزدی هیچ معنی و مفهومی ندارد بنده سابقاً در یکی از نطقهای قبل از دستور خودم گفتم کارمندان دولت درستند و واقعاً هم نود و پنج درصد از کارمندان دولت درست هستند در دستگاه دولت اشخاص درستکار خیلی زیاد است ولی آن پنج درصد که گفتم نادرست است همه اینها در اداره درآمد جمع شدهاند چندی قبل آقای مدیرکل درآمد از آقای وزیردارایی اجازه توافق بیش از پنجاه هزار تومان را تحصیل کرد البته این اجازه سابقاَ فقط با شخص وزیردارایی بود بنده میگویم تحصیل چنین اجازهای اقدامی است فوق متهورانه که آن را جز سوءنیت به چیز دیگری نمیتوان تعبیر نمود باید در نظر داشت که توافقهایی که در کمیسیون به عمل میآمد طبق قانون ۲۲ مالیات بر درآمداست که اجازه میدهد (ادارات دارایی اختلافات حاصله را از طریق توافق حل و فصل نمایند و در صورت حصول توافق برای طرفین قطعی خواهد بود) ولی در پروندههای مانند نصیرزاده و غیره که تبانی در کار بوده و عامداً و عالماً حق دولت را یک مشت کارمند شیاد از بین برده است جمله (توافق قطعی خواهد بود) پشیزی ارزش ندارد بنده باید بگویم صادرکنندگان اخطار مالیاتی و توافق کنندگان را باید به عنوان اختلاس در اموال دولتی و مؤیدی را به عنوان کلاهبردار تعقیب و مجازات نمایید و به عقیده بنده کسانی که رشوه میدهند و کارکنان دولت را از راه راست منحرف مینمایند خطای آنان بیش از کارمندانی است که در نتیجه اضطرار با کل میته متوسل میگردند طبق رسیدگیهایی که به وسیله اداره کل درآمدها به عمل آمده آقای نصیرزاده را ز تجار بسیار مشهور و معتبر تشخیص دادهاند. با در نظر گرفتن صورت واردات و صادرات تجارتخانه نام برده اخطار مالیاتی برای سال ۳۱ به مبلغ یازده میلیون و پانصد و نود و پنج هزار و هشتصد و چهل و شش ریال صادر شده و در پرونده موجود است. البته چنان که عرض شد صدور چنین اخطاری مبنای صحیحی ندارد و تعیین این ارقام به عنوان مطالبه مالیات فقط به یک منظور است و آن برای ساخت و پایتخت قبل از موعد کمیسیون در خارج از کمیسیون است (صحیح است) وزارت دارایی وقتی تاجری را به پرداخت چنین مالیاتی محکوم مینماید تاجر حاضر است در خارج از کمیسیون به هر مقداری لازم است توافق بکند و با مأمورین مالیه کنار بیاید بنابراین بند و بستهای خارج چندین برابر توافق رسمی است که در کمیسیون به عمل میآید یعنی مأمورین دارایی اگر در مقابل ۱۱۵۹۵۸۴۶ ریال اخطار یک میلیون در خارج دریافت ندارند غیر ممکمن است در کمیسیون به ۷ هزار تومان تمام بکنند معلوم نیست کمیسیون به چه علت بدون مطالعه پرونده و صورت حسابهای بانکی مبادرت به توافق کردهاند و مدیرکل درآمد بر خلاف دستور بدون کسب نظر متصدیان دایره مربوطه با عجله زیر پیشنویس توافق را تأیید کرده است در صورتی که قبل از صدور رأی ضمن نامه شماره ۲۳۲۲۶ مورخ ۱۴- ۱۲- ۳۲ به اداره کمیسیونها دستور داده که چون نصیرزاده از بازرگانان معتبر است در موقع طرح پرونده اسناد و صورتهای بانکی و دفاتر مؤیدی رسیدگی شود و منافع دولت رعایت شود با وجود چنین دستوری آقای رئیس کل درآمد چنین پروندهای را به ۷ هزار تومان توافق کرده است (خرازی- بنده تمام دارایی نصیرزاده را به یک میلیون و صد هزار تومان به شما صلح میکنم) (زنگ رئیس) بنده خواستم نظرآقای وزیردارایی را به طرز کار اداره کل درآمدها جلب نمایم و نشان بدهم جریان پروندههای مالیاتی محمدعاصمی، همدانیان، شالچی، مقتدر شفیعا نصرتالله متحدین که در عرایض قبلی صحبت کردم با پرونده نصیرزاده یکی است و مجموع مالیات مطالبه شده در این پروندهها به ۳۴۶۳۴۳۴۶ ریال بالغ میشود که از این مبلغ فقط ۷۰ هزارتومان وصول شده است در مورد توافق مسلماً به ماده ۲۲ استناد خواهید کرد ولی باید توجه داشت که در این مورد قانون چنین اختیاری را به وزیر دارایی داده است و آقای وزیر دارایی حق ندارند که اختیار خود را در اختیار مدیر کل درآمد بگذارند که هر مبلغ از مالیات مطالبه شده را به هر ترتیب که مایل باشد به سود خویش موافقت کند و یا تخفیف دهد باید در موقع تحقیق و رسیدگی تمام قسمتهای مالیاتی و اسناد و صورت حسابهای بانکی رسیدگی شود تا حقی از دولت تضییع نگردد در غیر این صورت وجود این تشکیلات وسیع ضرورت نداشت و آقای مدیر کل درآمد ممکن بود با یک نفر فراشباشی در دفتر خود جلوس نموده و تمام مالیات مملکت را با کدخدا منشی حل و فصل و تصفیه کند | ||
+ | |||
+ | (دکتر مشیرفاطمی- خطاطان مرد بسیار درستی است). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی. | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- بنده بدواً خواستم از آقای دکتر بینا از اظهار لطف و محبت مستقیمی که به بنده کردند تشکر کنم و اطمینان هم دارم که آقای دکتر بینا با این تذکراتی که میفرمایند حقیقتاً در نظر دارند در این دستگاه اگر معایبی هست آن معایب مرتفع بشود (صحیح است) چون یک مورد به خصوصی را تذکر دادهاند بنده میخواهم که یک گزارش دقیقی در این قسمت بخوانم که اول شبهه را نسبت به این آقای نصیر نصیرزاده رفع بکنم بعد جواب کلی فرمایش آقای دکتر بینا را عرض کنم سؤال آقای دکتر بینا این است چرا پیش آکهی مالیاتی آقای نصیرزاده که به مبلغ۱۵/ ۱۱۵۹۵۸۶۴ صادر گردیده در کمیسیون به مبلغ ۷۰ هزار ریال واقف شده است به طوری که آقای نماینده محترم اطلاع دارند طبق قسمت اخیر ماده ۶ قانون مالیات بر درآمد مصوب تیرماه ۱۳۲۸ در صورتی که بازرگانان از نگاهداری دفاتر قانونی و تسلیم اظهارنامه خودداری نمایند و یا دفاتر آنها مخدوش باشد درآمد آنها رأساً از طرف ادارات دارایی تشخیص و ابلاغ خواهد شد و به موجب ماده ۲۲ همین قانون در صورتی که مؤدیان به پیش آگهی صادره از طرف ادارات دارایی معترض باشند میتوانند در ظرف یک ماه از تاریخ رؤیت پیش آگهی اعتراض خود را تسلیم نمایند ادارات دارایی میتوانند اختلافات حاصله را از طریق توافق حل و فصل کنند و در صورت حصول توافق برای طرفین قطعی است. آقای نصیرنصیرزاده از جمله کسانی است که در سال ۱۳۳۱ از تسلیم اظهارنامه خودداری نموده است و از این جهت با توجه به پروانههای گمرکی که به نام این شخص از اداره کل گمرک به اداره کل درآمدها رسیده پیش آگهی مالیاتی صادر گردیده است. مؤدی پس از رؤیت پیش آگهی در ظرف مقرر در قانون واخواهی تسلیم و پرونده جهت رسیدگی و رفع اختلاف به کمیسیون تشخیص ارجاع و در تاریخ ۱۶- ۱۲- ۳۳۲ به کمیسیون دعوت شده است. آقای نصیرنصیرزاده پس از حضور در کمیسیون اظهار داشته است که تجارت انفرادی ندارد و در شرکت چالوس و شرکت نسبی مقدم و توکلیان سهیم است و واردات و صادراتی که از اداره کل گمرک به نام او پروانه صادر گردیده مربوط به شرکت مقدم و توکلیان میباشد و تمام اسناد در دفاتر تجارتی شرکت مزبور منعکس میباشد و از این جهت خود را مشمول مالیات بازرگانی نمیدانند و برای صحت اظهارات خود نامهای به شماره ۶۱۹ مورخ ۱۶- ۱۲- ۳۲ از شرکت نامبرده ارائه داده که در صفحه ۱۳۹ پرونده آقای نصیرزاده مضبوط و عیناً نقل میشود:» بدین وسیله گواهی میشود کلیه واردات و صادرات به شوروی به نام آقای نصیر نصیرزاده در سال ۳۰ مربوط به این شرکت بوده و در دفاتر شرکت منعکس میباشد «قبل از این که نتیجه رسیدگی و نظریه کمیسیون درباره مالیات سال ۳۳۱ آقای نصیرنصیرزاده به اطلاع آقای دکتر بینا نماینده مجلس برسد لازم میدانم این نکته را تذکر دهد که وقتی یک پیش آگهی علیالرأس برای مؤدی صادر میگردد بایستی این پیش آگهی مبنی و مأخذ صحیحی داشته و با فعالیت تجارتی مؤدی تطبیق نماید در صورتی که رویه معموله در ادارات وصولی تاکنون چنین نبوده و صدور همین پیش آگهیهای موهوم و فرضی موجبات بدبینی و سوءتفاهم مؤدیان مالیاتی را نسبت به دستگاه وصول فراهم ساخته است. | ||
+ | |||
+ | یک عده آقایان هستند که از این پیش | ||
+ | |||
+ | آگهیها شکایت دارند و حتی امروز آقای شمس قناتآبادی میفرمودند که یک پیش آگهی که اصلًا مربوط به یک شخصی نیست آوردهاند در منزل به ایشان دادهاند | ||
+ | |||
+ | (قناتآبادی- نه در منزل توی مجلس) در مورد آقای نصیرزاده مأخذ صدور پیش آگهی برگ بازدیدی بوده که به طور ناقص در سال ۳۳۱ برای سالهای ۱۳۳۰ و ۳۳۱ صادر گردیده است. که: | ||
+ | |||
+ | اولاَ- برگ بازدید فاقد امضاء اعضاء هیئت بازدید میباشد و فقط یک نفر بازرس بدون این که تحقیقات لازمه درباره مؤدی بنماید برگ بازدید را در اداره تهیه نموده و در ذیل آن با خط دیگری روی ارقام فرضی مالیات سال ۳۱ تعیین و در پیش آگهی منعکس گردیده است. | ||
+ | |||
+ | ثانیاً- در برگ بازدید از یک طرف مبلغ ۵ میلیون ریال سرمایه و ۳ میلیون ریال درآمد ویژه برای مؤدی تشخیص داده شده و از طرف دیگر سود واردات و صادرات جداگانه تشخیص و به سودی که قبلًا با اعمال ضریب نسبت به سرمایه تشخیص داده شده اضافه گردیده است و معلوم نیست چگونه با سرمایه واحد دو درآمد متفاوت برای مؤدی حاصل و جمع شده است. | ||
+ | |||
+ | ثالثاً- نقص دیگر برگ بازدید این است که در مقابل آدرس مؤدی نوشته شده» به وسیله شرکت منسوجات چالوس واقع در سرای امید یا به وسیله تجارتخانه مقدم «و خود این میرساند که مؤدی محل ثابتی برای تجارت انفرادی نداشته و یا اگر داشته تهیه کننده برگ بازدید به آن محل مراجعه نکرده است. | ||
+ | |||
+ | رابعاً- برگ بازدید فاقد امضاء مؤدی بوده و ستون» نشانیها «که ممکن است با توجه به آن قراینی برای تشخیص درآمد مؤدی به دست آید ناقص میباشد و چیزی در مقابل آنها نوشته نشده است. | ||
+ | |||
+ | در هر حال پس آن که پیش آگهی سال ۳۳۱ آقای نصیرزاده به طریق موصوف صادر و مؤدی در کمیسیون مدارکی ارائه میدهد که تمام واردات و صادرات مذکوربه نام او متعلق به شرکت مقدم و توکلیان میباشد و در نتیجه صحت اظهارات مؤدی مورد تصدیق اعضاء کمیسیون واقع میشود ناچار کمیسیون برای تشخیص مالیات سال ۳۳۱ سوابق مالیاتی مؤدی را در نظر میگیرد و چون تنها سابقه مالیاتی شخص مزبور رأی کمیسیون حل اختلاف بوده که در تاریخ ۱۷- ۸- ۱۳۳۲ صادر شده و طبق آن برای سالهای ۲۸ و ۲۹ و متمم ۲۹ و ۱۳۳۰ مؤدی جمعاً ۲۵۰۰۰۰ ریال مالیات تعیین گردیده کمیسیون تشخیص مالیات، مالیات سال ۳۳۱ او را به مبلغ هفتاد هزار ریال توافق نموده و توافق مزبور مورد تأیید اداره کل درآمدها قرار میگیرد. به طوری که آقای نماینده محترم ملاحظه میفرمایند در مورد تشخیص مالیات آقای نصیرنصیرزاده حقی از دولت تضییع نشده و اقداماتی که در کمیسیون مالیاتی و اداره کل درآمدها به عمل آمده با مقررات قانون و عدالت منطبق بوده است. در اینجا لازم میدانم به مقتضای مقام مطلب به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم که برای متروک ساختن رویه گذشته و اختراز از صدور پیش آگهیهای موهوم اقدامات مفیدی چه از لحاظ بازدید مالیاتی و چه از نظر جمعآوری اطلاعات مربوط به فعالیت بازرگانی آقایان بازرگانان و شرکتها در اداره کل درآمدها به عمل آمده که با صدور پیشآگهیهای سال ۱۳۳۱ آثار ظاهر و ادامه این ترتیب موجب خواهد گردید که به تدریج سوءتفاهم بین مؤدیان و دستگاه وصول مرتفع و صاحبان درآمد در پرداخت مالیات خود و تسلیم اظهارنامه قانونی از طریق صداقت و حقیقت منحرف نشوند. مطلبی که جناب آقای دکتر بینا فرمودند این بود که بنده مشاورینی دارم که اینها یک اشخاص بدنام و بدسابقهای هستند و اینها را به بنده تحمیل کردهاند (میراشرفی ارسنجانی که مدال ۲۱ آذر هم از پیشهوری دارد) آقا هم سوال بفرمایید من جواب آقا را عرض میکنم بنده حتیالوقد وزیر بار تحمیل نمیروم و خودم تا دقت نکنم کسی را نمیگذارم حالا آل طعمه فرمودند دادگران و غیره که اینها مأمورین منحرفی هستند بنده مشغول مطالعه هستم که از اینهااگراشخاص منحرفی هستند اینها را بگذاریم کنار و اشخاص صالحی جایشان بگذاریم ولی در خاتمه خواستم تقاضا کنم که اشخاصی که اطلاعاتی خدمتتان تقدیم مینمایند اینها را یک قدری مطالعه و تحقیق بفرمایید چه اگر بنا بشود در مجلس شورای ملی یک اظهاراتی بشود نسبت به تجار که مردمانی هستند با حیثیت و شرافت و البته در بین بازرگانان مملکت اشخاص فاسد هم هستند نمیخواهم عرض بکنم که اشخاص به در نباید تعقیب بکنیم ولی قدر مسلم این است که اگر بنا باشد بدو خوب با یکدیگر مخلوط بشوندآن وقت موجب میشود که اشخاص خوب هم فاسد شوند اشخاصی که فرمودند آقای عبدالهیان و دیگران بنده اینها را مردمان بسیار خوبی میدانم (صحیح است) | ||
+ | |||
+ | (خرازی- مقدم بسیار تاجر خوبی است) اینها اشخاصی هستند که قسمت عمده فعالیت اقتصادی این مملکت را اداره میکنند ولی استدعا میکنم که خود آقا تحقیق کنند پروندهها را هم مطالعه فرمایند و آن گوینده را هم که بنده نمیخواهم اسمش را بیاورم چون ایشان مسئول بازرسی در مالیات بر درآمد هستند و آنجا مسئول هستند و خودشان هم داعیه این را دارند که مدیرکل درآمدها بشوند و انشاءالله نوبت ایشان هم خواهد رسید بنده میخواهم از آقا تقاضا کنم که نسبت به مأمورین دولت به مأمورینی که با صداقت و امانت هستند بایستی قدردانی بفرمایند که مشوق اینها در کارهایشان باشد همین آقای خطاطان یکی از بهترین مأمورین دارایی است (صحیح است) و این آدم با کسالت مزاج که پشت میز کارش حالت غش بهش دست داد چندین بار هم استعفا کرده بنده استعفایش را نپذیرفتم بنابراین یک کسی که صبح تا شب کار میکند و تاکنون هم خلاف امانتی ازش دیده نشده آقایان این از او تقویت بفرمایند تشویق بفرمایند و اگر نواقصی در دستگاه هست و متأسفانه هم هست این را کمک بفرمایید تا رفع بکنیم این که فرمودید اختیاری به ایشان داده شده و شاید ایشان رفتهاند وسیلهای برانگیختند که این اختیار را بگیرند این طور نیست آقای دکتر برای این که الان یک پروندهای روی میز من هست که ایشان از این اختیار خودشان صرفنظر کردهاند و این یک پرونده قطوری است وآن وقتی که میفرستادند پهلوی وزیر دارایی که وزیر دارایی تصمیم بگیرد آقای داراب تشریف دارند یک دستگاهی که خودش صبح تا شب مواجه است و جزییات را میداند ولی بنده وزیر دارایی که هزار گرفتاری دارم یک پرونده قطوری اغلب اوقات آن وزیر مسئول این را نخوانده یا با اعتماد یکی دو نفر این را امضا میکند | ||
+ | |||
+ | (داراب- این فرار از مسئولیت است) و معلوم نیست که این تصدیقی که وزیر تأیید میکند این صحیح است و تصدیقی که رئیس مستقیم و مربوطه آن میکند آن صحیح نیست بنده خیال میکنم که باید مسئولیت را به اشخاص واگذار کرد و ازشان مسئولیت خواست و آنها را وادار کرد در مسائل تصمیم بگیرند (صحیح است) در قسمت کارهای وصول و تشخیص بنده خیال میکنم که این معایب از سه قسمت ناشی است یکی اساساً خود قانون است و بنده خوشوقت شدم که در صورت مجلس مذاکرات میدیدم که در جلسه گذشته جناب آقای خلعتبری وقتی راجع به ضریب مالیاتی مذاکراتی فرمودند و بنده دیدم ایشان فرمودند که در زمان یکی از مستشاران امریکایی برای این که مرور زمان شامل نشوداظهارنامهها را گفتهاند بفرستید و احتیاطاً یکی دو صفر اضافه کنید چنانچه شما ملاحظه میفرمایید در یک دستگاهی برای این که در سر فرصت و با دقت تعیین کند پیشآگهی را با یکی دو صفر میفرستند که اگر صد هزار تومان است این بشود یک میلیون تومان و آن و قوانین نهصد هزار تومانی که اضافه شده است به صد هزار تومان ختم بشود بنابراین یک نقص در خود قانون است که در قانون جدید که بنده تقدیم کردم امیدوارم با توجه آقایان این عیب رفع شود یکی در خود دستگاه و مأمورین است | ||
+ | |||
+ | (یکی از نمایندگان- مخصوصاً باید ممیزی را اصلاح کرد) هیچ کدام از آقایان منکر نیستند که دستگاه درآمدها از حیث کارمند آقای دکتر بینا متورم است و این کارمندهایی که در این دستگاه هستند بنده نمیخواهم که عرض کنم نادرست هستند یک عدهشان صلاحیت کار در آنجا را ندارند و آن عدهای هم که صلاحیت دارند و در اثر حملات مکرری که میشود بنده حس میکنم که روز به روز اینها از فعالیتشان کم میشود و قبول مسئولیت نمیکنند به همین جهت بود که در حکومت سابق آمدند و گفتند بنشینید و نسبت به این پروندههای معوق که از سال ۱۳۲۸ معوق هست سازش کنید و این کار را تمام کنید البته در دستگاه دولت هم مثل دیگر دستگاهها حب و بغضی هست دنائت هست تقتین هست و بنده خیال میکنم که اغلب اوقات همین اظهار نظرها باعث میشود که خلط مبحث میشود و لوث میشود و ما نمیتوانیم واقعاً کشف بکنیم و تشخیص بدهیم که اشخاص بد کدام هستند و اشخاص خوب کدامها هستند بنده میخواهم که اینجا عرض بکنم که اغلب این کارمندان متوسل به خود آقایان هستند و اغلب هم میروند وسیله بر میانگیزند و بنده هم البته تا آنجا که بتوانم استقامت میکنم ولی اگر یک مأمور خوبی را با تذکر میآورم این توصیه نیست این تذکر و یادآوری است ممکن است یک شخصی را بنده روی خیال خودم بدانم اگر آمدند با دلیل و مدرک گفتند این آدم بدی است آقایان مطمئن باشند که بنده نه لجاج دارم و اگر با یک عده اشخاص و لو این که خیلی دوست و مربوط باشم دوستی را در امور مملکتی مطلقاً دخالت نمیدهم و آنها را نگه نمیدارم | ||
+ | |||
+ | (عبدالرحمن فرامرزی- بیلطفی میفرمایید عدهای از مأمورین به درانگه داشتهاید) | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- یکیش آقای آبتین رئیس گمرک است) آقای آبتین مرد بسیار خوبی است آقا | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- تمام دزدیهای گمرکها روی همین است) | ||
+ | |||
+ | (عبدالرحمن فرامرزی- مسلماً این طور است دو میلیون قاچاق میکنند حالا شما میگویید دروغ است) (زنگ رئیس- دعوت به سکوت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان انتظام مجلس را باید حفظ کنید. | ||
+ | |||
+ | میراشرفی- حالا دیگر موضوع نفت نیست که ماحرف نزنیم آقای دکتر امینی (زنگ رئیس). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای میراشرفی شما سؤال کنید استیضاح کنید و البته اینها جایش نیست. | ||
+ | |||
+ | میراشرفی- سؤال کردم ایشان هم شریک خودشان است. | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- بنده هم تا سر این دستگاه هستم به هیچ وجه منالوجوه زیر بار این تحمیلات و اینها نخواهم رفت باید مشخص درستی مأمور بنده باشم. | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- تذکر میدهم آقای رئیس اگر مشخص دزدی ایشان هستند پس ما اینجا چه کارهایم؟ | ||
+ | |||
+ | میراشرفی- آقای رئیس ایشان به من توهین کردند (زنگ رئیس). | ||
+ | |||
+ | رئیس- شماهم بینظمی میکنید | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- هرمزخرفی دلش میخواهد بگوید من نمیتوانم بشنوم از مأمورین دزد حمایت میکند) شما نمیگذارید بشنوم حفظ نظم مجلس را باید بکنید شما حق استیضاح و رأی کمبود دارید از وزیردارایی استیضاح کنید و رأی کمبود بدهید ولی نظم مجلس را بایستی نگه بدارید | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- حالا دیگر آقای سردار موضوع نفت نیست ما حق خودمان را میگیریم) | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- مکرر از پشت این تریبون عرض کردم که اگر مأمور به کار خودش اطمینان نداشته باشد هر صبح تا شب مورد اهانت باشداین مأمور ازش مسئولیت نمیشود خواست بنابراین بنده خیال میکنم مأمور دولت مثل هر فردی بایستی تحت لوا و حمایت قانون باشد (صحیح است) و مادام که قانوناً دلیل و مدرکی بر علیه مأمور نیست بنده زیر بار نخواهم رفت (صحیح است- احسنت) | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- اجازه میدهید بنده جواب ایشان را بدهم؟. | ||
+ | |||
+ | رئیس- سؤالی است یکی کرده و جوابش را میدهند آقای دکتر بینا توضیح تکمیلی دارید بفرمایید؟. | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- مگر مجلس ناظر بر اجرای قانون نیست. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- من بسیار متأسفم که سؤال بنده باعث تشنج شد (دکتر عدل- همیشه این طور است) | ||
+ | |||
+ | بعضی از نمایندگان- شما هم سؤال نفرمایید) من چون میتوانم سؤال کنم آقایان نمیتوانند سؤال بکنند بله سؤال کردن هم راه دارد همه نمیتوانند سؤال بکنند خیلی معذرت میخواهم که جناب آقای وزیر دارایی که به ایشان ارادت دارم یک قدری دلتنگ شدند (وزیر دارایی- ابداً) حقیقت عرض میکنم که خدمت ایشان ارادت دارم و اگر این تذکرات را دادم فقط برای این بود که ایشان را وزیردارایی لایق این مملکت میدانم و از ایشان میخواهم این کارها را درست کنند ایشان از شخصیتهای بزرگ مالی این مملکت هستند | ||
+ | |||
+ | (دکتر جزایری- به شرط این که از دزدها حمایت نکنند) انشاءالله نخواهند کرد ایشان شخصی هستند که حسننیت دارند و این تذکر را بنده خواستم بدهم که با یک تذکر کوچک در دخانیات رضاییه ۱۶ نفر را بیکار کردند و به دیوان کیفر فرستادند بنده الان اطلاع پیدا کردم که تمام اینها را بردند به مجازات برسانند و البته بنده هم تشکر میکنم همه اینها را به کیفر اعمالشان خواهند رسانید و اگر هم بنده دروغی گفته باشم حاضرم بروم و نشان بدهم بنده در حسن نیت دولت و حسن نیت ایشان تردیدی ندارم | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- ما تردید داریم) اما راجع به تجار وقتی اینجا صحبت شد باز هم شهدالله بنده تجاراین مملکت را با شرفترین و بهترین مردم این مملکت میدانم که برای مالیه این مملکت خدمت میکنند و اگر تذکری میدهم برای این است که برای آنها اخطارات غیرقانونی نفرستند تا بتوانند کار کنند دوست معظم جناب آقای خلعتبری فرمودند یک دیوان دادرسی دارایی درست بکنیدآقای وزیردارایی اگر دیوان دادرسی دارایی درست بکنند هیچ کس رشوه نمیدهد هیچ تاجری نمیترسد که اگر امروز یک پیشآگهی یک میلیونی برای من آمد من در زیر بار آن خواهم ماند دیوان دادرسی دارایی درست بکنید مأمورین خاطی آن را در آن دیوان محاکمه کنید آنها هیچ وقت رشوه نمیدهند تجار ایرانی اگر بدانند مالیاتی که به خزانه مملکت میدهند صرف بهبود کارهای مملکت خواهد شد ممکن نیست از زیر مالیات در بروند اما راجع به این پرونده متأسفانه آقای وزیردارایی چون خودشان اسناد دستشان بود صحبتهایی کردند من هم یک یادداشتهایی اینجا کردم که جواب بدهم فرمودند در پرونده مورد بحث ما نامهای به شماره ۶۱۹ مورخ ۱۶- ۱۲- ۳۲ از شرکت مقدم و توکلیان در صفحه ۱۳۹ پرونده موجود است که شرکت مزبور نوشته است که کلیه واردات و صادرات به شوروی که به نام نصیرزاده در سال ۳۰ منظور شده مطابق ارقامی که در دفاتر شرکت منعکس است مربوط به مقدم و توکلیان میباشد بنده تصدیق میکنم و واقعاَ تمام عرایض بنده را تأیید فرمودند اداره درآمدها معتقد است که پس از وضع این ارقام توافقی که با نصیرزاده به عمل آمده با توجه به سابقه مالیاتی که ۲۵۰ هزار ریال بوده عادلانه است باید توجیه کرد که این عقیده از آن عقایدی است که اساسی ندارد اولًا در محتوی پرونده نصیرزاده صورتی که مشخص رسیدگی به دفاتر شرکت مقدم و توکلیان باشد و مفادنامه شرکت مزبور را تأیید کند موجود نیست ثانیاً با رسیدگی که اخیراً به حسابهای مقدم به عمل آمده دو تخلف مشاهده شده یکی این که به مجرد دریافت نامه شرکت مقدم به دفاتر آن شرکت رسیدگی نشده است دوم این که پس از رسیدگی که به عمل آمده معلوم شده است دفاتر تجارتی دو شرکت با هم تطبیق نمیکند. | ||
+ | |||
+ | خرازی- دفاترتجارتی دو شرکت که نباید با هم تطبیق بکند بنده در رأیی نصیرزاده را یک میلیون و صد هزار تومان تحویل شما میدهم مقدم هم بهترین تجار ایران است نصیرزاده هم همین طور. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر بینا وقت شما تمام شد. | ||
+ | |||
+ | دکتر بینا- اجازه بفرمایید الان تمام میشود اولاَ اگر یک یا چند سال متصدیان وقت نسبت به بدهی مالیاتی یک مؤدی مسامحه و اعمال نظر کردهاند این دلیل ندارد که ملاک عمل مأمورین وصول باشد دوم مؤدی مالیات در یک سال مبلغ زیادی کار بکند و در یک سال مبلغ کمتری و این را هم مأمورین وصول نباید ملاک عمل قرار بدهند بنده اگر در این قسمت صحبت کردم عرض کردم چون به حسن نیت جنابعالی اطمینان دارم و در واقع به کار تجار با شرافت این مملکت هم اطمینان دارم این برای حمایت از تجارت است جناب آقای خرازی این برای این است که تاجر را نباید برایشان این طور اخطار بفرستند و نباید با تجار این مملکت این طور بازی بکنند (خرازی- تشکر میکنم) | ||
+ | |||
+ | (قناتآبادی- یادداشت را مطالعه بفرمایید) | ||
+ | |||
+ | ۶- سؤال آقای دکتر مشیر فاطمی راجع به مصرف درآمد آسفالت و جواب آقای وزیر راه. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی سؤال از وزارت راه کردهاند مطرح است بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | دکتر مشیر فاطمی- بنده خیلی متأسفم که این سؤال بنده در موقعی میشود که جناب آقای گرزن که مورد اعتماد مجلس و عموم مردم هستند وزیر راه هستند چون همه به ایشان اعتماد دارند (صحیح است) ولی به طوری که آقایان مسبوق هستند از سال ۱۳۲۵ یک عوارضی برای آسفالت راههای کشور وضع شد و به طویمه بنده در بودجههای مختلف دیدم در حدود سالی بین ۸ و ده میلیون تومان عواید این مالیات و عوارض بنزین است باید ۸۰ میلیون تومان در حقیقت وصول شده باشد (صحیح است) ولی آنچه که بنده و سایر آقایان دیدیم فقط دو جاده تا به حال آسفالت شده است یعنی جاده از تهران به قم و از تهران به قزوین این را هم اگر کیلومتری ۷۰ هزار تومان حساب کنیم تازه میشود در حدود مثلًا ۱۹ میلیون یا ۲۰ میلیون تومان اگر کیلومتری صد هزار تومان حساب بکنیم میشود ۲۹ میلیون تومان حالا البته به موجب یک مادهای که در یکی از قوانین تصویب شده این بوده است که راههای شوسهای هم که داخل شهرها عبور میکند از این محل آسفالت بشود بنده خیال میکنم که آن هم جمعش در تمام کشور بیش از ۱۵۰ کیلومتر نباشد و این ۳۰ یا چهل میلیون را هم در دولت سابق به مصرف حقوق رسانیدهاند و از بین رفته است چه شده است نمیدانم بنده خودم الان چندین سال است میبینم از اصفهان به مورچه خور را سه دفعه تا حالا زیرسازی کردند و آسفالتش نکردند خوب اگر این راه جز ایران نیست یک مطلب علیحدهای است پس پولهاچه طور شده؟ بنده خواستم از این موقع هم استفاده بکنم و تصور میکنم که بهترین موقع باشد چون شنیدم در زمان حکومت آقای مصدقالسلطنه یک کمپانی آلمانی را آوردند اینجا و حاضر بود که تمام جادههای ایران را آسفالت بکند بعد در اینجا سر بهسرش گذاشتند و رفت حال که جنابعالی وزیر راه هستید حقاً باید یک اقدامی بفرمایید که این راهها تحت نظر یکی از کمپانیهای معتبر شروع بکنند به آسفالت کردن راهها چون این راهها را باید در نظر بگیرید که ما چه قدر پول برای لاستیک و اسباب یدکی بدهیم تمام راهها به واسطه بارندگی از بین رفته است و خراب است ما این قدر متمولیم که جادههایمان بایستی با لاستیک صاف شود این است که خواستم از آقای وزیر راه تقاضا کنم اولًا معلوم بفرمایند این پولها چه شده است اگر باقی مانده است به مصرف این راههای خراب برسانید و اگر باقی نمانده که به مصرف رسیده است چه فکری کردهاید؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان وزیر راه. | ||
+ | |||
+ | وزیر راه (سرلشگر گرزن)- جناب آقای مشیر فاطمی راجع به آسفالتهایی که از سال ۲۵ تا حال شده و عوایدی که وصول شده سؤال فرمودند و آنجا بیاناتی ایراد فرمودند نظرشان کاملًا صحیح است بیش از ۸۰ میلیون تا به حال وصول شده است در حدود از اواسط سال ۲۵ تا آخر سال ۳۲ مبلغ۴۵/ ۸۳۶۱۸۴۰۶۶ ریال وصول شده است و برای ۹۰ نقطه به مصرف آسفالت یا تعمیر آسفالت رسیده و صورت هزینهاش که تهیه شده تقدیم مقام ریاست میشود که آقایان اگر بخواهند مراجعه فرمایند البته صورت ریز هزینهاش هم در دفاتر هست اگر آقایان بفرمایند ممکن است که دفاتر در اختیار خود آقای دکتر فاطمی و یا سایر آقایان گذارده شود مطلبی که فرمودید و بسیار صحیح بود این بود که با این مبلغ بایستی مقدار زیادی آسفالت داشته باشیم و چرا نداریم بنده میخواستم که به عرض آقایان برسانم بنده از بدو پیدایش آسفالت نبودم و مثل سایر آقایان ناظر بودم از دور و عملیاتی که آسفالت کاری آن روز میشد با عملیاتی که امروز میشود خیلی فرق داشت (صحیح است) آسفالت کاری سابق مثل این که تازه شده بود در ایران نضجی نگرفته بود و اطلاعاتی نداشتند مأمورین در خود تهران شاید آقایان خاطرشان باشد زیرسازی نمیشد به آشفته و آهک زیرسازی میکردند و این هنوز خودش را نگرفته بود و خیس بود رویش آسفالت میکردند بدیهی است وقتی که هوا گرم میشد آن رطوبتی که زیر آسفالت بود یعنی میکرد که خودش را خارج بکند و آسفالت ورقه ورقه میشد و از بین میرفت | ||
+ | |||
+ | (ارباب- دستور بفرمایید راه آسفالت را هم آسفالت بکنند) بسیار خوب دستور دادهام (عبدالرحمن فرامرزی- راه قشم به بندرعباس را هم) مجبور میشدند همین خیابانهای تهران را چندین مرتبه آسفالت کنند راه قم و قزوین را که ملاحظه میفرمایید همان جاده سابق خاکی بود بدون این که زیر | ||
+ | |||
+ | سازی بشود روی آن را آسفالت کردند بدیهی است این مقاومت کافی ندارد وقتی که یک راه به طور اساسی زیرسازی نشود و پل و ابنیه و غیره با اصول فنی ساخته نشود رطوبت به این حمله میکند و بزرگترین دشمن جادهها هم رطوبت آب است بنابراین یک کاری باید اول به طور اساسی باشد و برای مدت زیادی دوام پیدا کند نشده و مجبور و هستند روز این عمل را تکرار کنند بنده از دی ماه گذشته که به وزارت راه آمدم راه قم و قزوین که سابقاً قابل عبور نبود و الان هم خوب نیست و مصادف بود با زمستان که نمیشد آسفالت کرد تعمیر کرد مقدمات این کار را فراهم کردیم و امسال از اردیبهشت شروع کردیم یک قسمتش در خرداد شروع شد و اگر تمام خط را میخواستیم تعمیر کنیم بودجه زیادی میخواست چون در حدود کیلومتری هفتاد هزار تومان خرج دارد و آنجایی که ابنیه فنی میخواهد در حدود کیلومتری یک میلیون ریال یعنی صد هزار تومان خرج دارد و البته ۱۴۷ کیلو متر راه قزوین و ۱۴۹ کیلو متر راه قم ملاحظه میفرمایید که بیش از تمام بودجه وزارت راه پول محو است بنده فکر کردم که از بدترین نقاط شروع بکنیم به تعمیر اساسی و آنجایی که خیلی بد نیست لکهگیری بکنیم برای این که مزاحمت مردم کم بشود تا سال دیگر اگر بودجهای رسید و پولی به ما دادند باز همین طور ادامه پیدا کند باز بدترین جاها را شروع بکنیم و برای این که مقدمات کار فراهم شود و اگر پولی رسد وقت تلف نشود برای مناقصه واین کارهااین بود که ما اکیپهایی فرستادیم برای نقشهبرداری و تمامش را انجام دادند و حالا نقشهبرداری شده و جای تعمیرکاریها معین شده این توضیحی بود که بنده میخواستم عرض کرده باشم راجع به این قسمت و همان طوری که خود جناب آقای مشیر فاطمی اشاره فرمودند یک مقدار زیادی برای شهرستانها مصرف شده است و بنده جمع نزدهام که چه قدر شده ولی ارقامش هست | ||
+ | |||
+ | (دکتر مشیر فاطمی- چیزی باقی نمانده؟) امسال که ما هر چه داشتیم تعهد کردیم و تعمیرات قزوین و قم و راه کرمانشاه و جاده شمیران | ||
+ | |||
+ | (احمد فرامرزی- جاده شمیران چرا باید با وزارت راه باشد؟) بله شهرداری تقبل کرده بود که به ما بدهد و این کار قبل از بنده شروع شده بود و حالا فعلاَ مکات میکنیم شاید بشود مخارج آن را از شهرداری گرفت در هر حال نود و یک قلم است که تا آخر سال ۳۲ به مصرف تعمیرات راهها رسیده است و این صورت را بنده تقدیم میکنم به مقام ریاست و صورت ریز هزینه حاضر است در وزارت راه چون مشکل بود برای این که خیلی بود بنده نیاوردم و هر وقت آقایان بخواهند ممکن است در اختیارشان بگذاریم راجع به یک مطلب دیگری که فرمودند برای آتیه بنده برای آتیه میخواهم اطمینان بدهم که اقداماتی در جریان است که برای ده دوازده روز دیگر انشاءالله نتیجه اقداماتش معلوم میشود و راههای مهم کشور بلکه با یک دستگاههای بسیار مجهز با ترتیب صحیحی ساخته بشود یک ساخته میشود یک قسمت آسفات میشود (احسنت احسنت) | ||
+ | |||
+ | پیراسته- راه طهران به همدان را هم از راه ساوه فراموش نفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی شما دیگر توضیح تکمیلی ندارید؟ | ||
+ | |||
+ | (دکتر مشیر فاطمی- خیر) آقای وزیر جنگ بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | ۷- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ. | ||
+ | |||
+ | وزیر جنگ (سپهبد هدایت)- نظر به تبصرع ماده واحده قانون الغای کلیه لوایح دکتر مصدق ناشیه از اختیارات لایحه قانونی رسیدگی به دعاوی اشخاص بر علیه دولت راجع به املاک که مشتمل بر ۸ ماده است و ادامه آن ضروری است تقدیم واستدعای تصویبش را دارم. | ||
+ | |||
+ | ۸- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان عمیدی نوری و کاشانی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای عمیدی نوری فرمایشی دارید؟ | ||
+ | |||
+ | عمیدی نوری- بنده یک سؤالی دارم که تقدیم میکنم راجع به قیمت نفت است این نفت که قرار شده است کنسرسیوم بخرد گویا قیمتش کمتر از قیمت خلیج فارس است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای کاشانی. | ||
+ | |||
+ | کاشانی- چون دولت نسبت به تذکرات بیغرضانه آقایان نمایندگان در موردانتخابات شهر کرمان توجهی نکرده و از فرد اخذ رأی در محیط متشنجی شروع خواهد شد من ضمن تقدیم این سؤال دولت را مسئول هر نوع پیش آمد نامطلوبی در شهر کرمان میدانم و بدین وسیله اتخاذ سند میکنم. | ||
+ | |||
+ | ۹- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض | ||
+ | |||
+ | رئیس- دستور جلسه پیش مالیات بر ارث بود دنباله آن ادامه داده میشود جلسه قبل پیشنهاد کفایت مذاکره داده شد و موکول به رأی شد البته آقایان در نظر دارند که این پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شده است آقایانی که موافقند با کفایت مذاکره در کلیات این لایحه قیام کنند (اکثربرخاستند) تصویب شد. رأی میگیریم به ورود در مواد. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند اکثر برخاستند تصویب شد. ماده اول مطرح است. قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد) | ||
+ | |||
+ | ماده اول- هر گاه در نتیجه فوت شخصی اعم از فوت حقیقی یا فوت فرضی اموالی ارثاً به کسی برسد و ارث متوفی بر طبق این قانون مشمول مالیات بر ارث میشوند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای دکتر شاهکار. | ||
+ | |||
+ | دکتر شاهکار- بنده مطالب خودم را در عرایضم که در کلیات کردم عرض کردم و عرضی ندارم. (مشایخی- بنده در ماده اول اسمنویسی کردم) | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای نقابت در ماده اول مخالفید؟ (نقابت- بلی مخالفم) بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | نقابت- عرض کنم که مقصود این است که مجلس شورای ملی وقتی وارد در مواد قانون میشود و نسبت به اساس کار شروع به مذاکره میکند یک حس خستگی در آقایان پیدا میشود در صورتی که اگر سؤال استیضاح و مناظره در بین باشد بیشتر توجهات معطوف به این مذاکرات است ولی در متن مطالبی که مربوط به کار اساسی کشور است گاهی خستگی پیدا میشود. در ماده اول این قانون که علیالاصل میشود تذکراتی در کلیات هم داده توجه دقیقی لازم است. بنده لایحه پیشنهادی دولت و گزارش کمیسیون هر دو را دارم و حتی مقایسه هم کردم، حتی یک (واو) حتی یک (الف) در این دو لایحه فرق نکرده | ||
+ | |||
+ | (داراب- چرا در ماده ۲ فرق کرده) ولی باید گفت اصلاحات عبارتی یا اصلاحاتی در معانی غالباً باید در کمیسیون بشود و خواهش میکنم که آقایان یک توجهی بکنند زیرا که اصلاح بعضی مواد در مجلس شورای ملی بسیار مشکل است و باید به صورت پیشنهاد داده بشود و در ظرف زمان محدود پنج دقیقه توضیح و افهام این معنی بسیار مشکل خواهد بود و آن وقت هم با یک همهمه و سر و صدایی ممکن است که حق مطلب کاملًا ادا نشود (صحیح است) در ماده اول میگوید هر گاه در نتیجه فوت شخصی اعم از فوت حقیقی یا فوت فرضی | ||
+ | |||
+ | (شمس قناتآبادی- فوت فرضی چیست؟) شما دارید میروید بیرون بنده نمیتوانم بگویم | ||
+ | |||
+ | (یک نفر از نمایندگان- غایب مفقودالاثر) | ||
+ | |||
+ | (قناتآبادی- بنده اینجا ایستادم که ببینم فوت فرضی چیست؟) فوت فرضی که در قانون مدنی به عنوان موت فرضی تلقی شده است در ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی است و آن وقتی است که مردی مفقودالاثر میشود و مدتی از او خبری نیست. در چنین حالی ورثه یا بستانکار یا هر شخص ذی نفعی حق دارد به دادگاه مراجعه کند و تقاضای صدور حکم موت فرضی آن شخص را بنماید | ||
+ | |||
+ | (شمس قناتآبادی- مدتش چه قدر است؟) این مدت بنا به سن اشخاص است یعنی ده سال بعد از ۷۵ سال هر گاه شخصی که مفقودالاثر شده است به سن ۷۵ رسیده باشد و ده سال از او خبری نباشد محکمه برای او حکم موت فرضی صادر میکند. این در حالات طبیعی است ولی حالات مختلف و استثنایی دارد که باز در جلد دوم قانون مدنی پیشبینی شده از قبیل این که مرد مسافری در کشتی حرکت کرده باشد و آن کشتی به مقصد نرسیده باشد ؤ در خلیج فارس یک سال، در بحر عمان و اقیانوس هند دو سال و در سایر نقاط عالم سه سال، اینها همه در قانون پیشبینی شده. به این جهت این کلمه موت فرضی که در اینجا گفته میشود یک اصطلاح خاصی است و صحیح هم هست. منتهی قانون هر دو را ستعمال کرده هم موت فرضی و هم فوت، مطلب بنده در اینجا نیست، مطلب بنده در اینجا است که وقتی اموالی تقسیم میشود قاعدتاً مالیات گرفته میشود از آن کس که بدون زحمت نفعی از راه ارث یا از راه وصیت میبرد و در واقع مجاناً حقی به او رسیده است دولت میخواهد بگوید که چون وارث یک نفعی تصادفاً عایدش میشود بایستی مالیات بدهد. دراینجا یک مسامحه فرارآمیزی در متن ماده ۲ هست مثلًا نوشته میشود که مطالبات قابل وصول و حقوقی از هر قبیل مانند حق الاختراع و حقالتألیف پس از ضع بدهیهای محققه متوفی و واجبات مالی، این جمله واجبات مالی بسیار مسامحهآمیز است زیرا ما واجبات مالی در قانون عنوانی نداریم در حقوق مدنی اطلاق میشود یعنی خمس، زکات، رد مظالم سهم امام، اینها واجبات مالی است یعنی یک حقوقی است که بر مال تعلق میگیرد و اگر کسی بدهکار بود آن مقداری که بدهکار است واجبات مالی اوست. اگر ملکش وثیقه رهن بود آن ملک متعلق حق غیر است، اینها واجبات مالی است اما اینها را ما تحت عنوان حقوق و بدهیهای مختلفه مستثنی کردیم، پس مقصود از واجبات مالی چیست؟ اگر میخواهید ثلث وصیت و نذر و این حقوقی را که میت مقرر میدارد و حق دارد مقرر بدارد، اینها را بگوییم واجبات مالی چرا اصطلاح قانونی خودش را نگوییم که بعد ما را دچار تفسی در وزارت دارایی نفرمایید مااصطلاح قانونی خودش را میگوییم که اگر مالی به ارث برسد در چه شرط میرسد، مطابق صریح قرآن من بعد وصیت یوصی بهااودین عبارت این است، بعد از وصیتی که موسی به آن وصیت کرده است یا دین، دین را تصدیق کردهاند ما متشکریم ولی وصیت را اسم بردند و آن وقت وصیت را تحت عنوان واجبات مالی باز بپذیریم در اینجا هم پیداست که میخواستند این حرف را بزنند: وصیت بر دو نوع است یا وصیت عهدی است و یا تملیکی، وصیت تملیکی اشکالی ندارد که مالیاتش را بدهند زیرا که وصیت تملیکی حقی است که میت برای زید عمروبکرو خالد و وصی خودش یا اولادش مقرر میدارد در هر صورت یک مالی است مجانی و این در پرداخت مالیاتش اشکالی نیست اماهر گاه | ||
+ | |||
+ | بخواهید که وصیت عهدی را هم مشمول مالیات قرار بدهید صحیح نیست زیرا وصیت عهدی عبارت از این است که شخصی وصیت میکند که مالی را به دست زیدی بدهند که او در مقابل یک کاری را انجام بدهد یعنی مال مجانی نیست، مالی است معوض و آن وصی مکلف است به انجام آن امور و هر گاه این وصیت تملیکی را شما بخواهید با هبه یا صلح غیر معوض قیاس بکنید صحیح نیست زیر آن مرد وصی دیگر چاره ندارد و نمیتواند که از جیب شخصی خودش برود انجام بدهد و ناچار آن حقوق را باید انجام بدهد حال این حق هم کنترل شده است در قانون مدنی و متأسفانه عرض کردم که توجه نشده است و آن این است که آقای موصی نمیتواند زائد بر ثلث وصیت بکند مگر با تصویب ورثه و ورثه هم هیچ وقت ماندید به تصویب بکنند که حق زائد بر ثلثیبه خودشان ضرر بزنند برای رضایت پدر و غالباً عکس آن دیده شده است حالا پس وقتی که حق شخص متوفی است که معادل ثلث اموال خودش را وصیت بکند و وصیت عهدی هم میکند که کاری انجام بدهند شما باید این وصیت را حتماً مشمول معافیت مالیاتی بدانید | ||
+ | |||
+ | (وزیر دارایی- در ماده اول است یا دوم؟) در ماده دوم این هم حکم شرع است و هم حکم قانون است و بنابراین پس از وضع بدهیهای محققه متوفی باید اضافه بکنیم و وصیت عهدی متوفی، این مطلب حل میشود. این که در ماده دوم عرض میکنم برای این است که مطابق فرمول مجلس در ماده اول میشود تذکرات کلی هم داد منتهی دیگر واجبات مالی به هیچ وجه نداریم مگر وصیت و گفتیم که فقط باید وصیتهای عهدی را اضافه کنیم | ||
+ | |||
+ | (صدرزاده- یعنی به جای واجبات مالی) امور خیریه واجبات مالی نیست | ||
+ | |||
+ | (صدرزاده- وصیت ممکن است باشد) وصیت را خودش را ذکر میکنیم، وصیت عهدی را ذکر میکنیم نه وصیت تملیکی را خیرات و مبرات هم به موجب ما دیگر مطلقاً معاف است و مورد بحث ما نیست، چون وصیت عهدی قید نشده است و معاف شناخته نشده است و فقط به صورت مالی قید شده است و کلمه واجبات مالی یک اشکالی دارد که ممکن است وصیت را نگیرد تقاضای ما این است که این کلمه وصیت عهدی تصریح بشود مطلب دیگر این است که جناب آقای وزیردارایی توجه بفرمایند تناقض صریحی بین ماده ۶ و ماده ۷ موجوداست در ماده ۶ پس از آن که اداره دارایی تشخیص داد و ابلاغ کرد که البته آن هم باید ابلاغ واقعی باشد و طرف اعتراض نکرد و واخواهی در ظرف مدت مقرر نرسید مینویسد نظر دارایی قطعی شده و بر طبق آن مالیات گرفته میشود البته منظور این است که موقتاً گرفته میشود اگر کسی اظهارنامه نداد یا مالیه اعتراض کرد و اظهارنامه صادر کرد و ابلاغ کرد و طرف اعتراصی نکرد نظر دارایی قطعی میشود و آن حق از او وصول میشود. اما در ماده ۷ دیده میشود که این کار در چنین صورتی میرود به کمیسیون تشخیص و بعد از کمیسیون تشخیص میرود به کمیسیون تجدیدنظر تشخیص پس این منافات درد که در ماده ۶ بگوییم که قطعی است و در ماده ۷ بگوییم غیرقطعی و قابل اعتراض و قابل مراجعه به کمیسیون بدوی و تجدیدنظر است به این جهت راه حلش این است که در ماده ۶ بعد از این کلمه در مدت مقرر اعتراض نرسید نظر دارایی قطعی است باید بگوییم نظر دارایی موقتاً قطعی است برای این که آن حق مقرر در ماده ۷ محفوظ بماند و حق هم این است که محفوظ بماند | ||
+ | |||
+ | (پیراسته- موقتاً که قطعی نمیشود به نوعی سید موقتاً قابل اجرا است) موقتاً قطعی بودن از لحاظ این است که مالی را زیر نظر بگیرند که حق دولت پس از تشخیص به باد فنا نرود زیرا تا وقتی که تشخیص بدهید و از کمیسیونها بگذرد ممکن است نقل و انتقالاتی بشود و مؤدی یک مرد فقیر و معسری قلمداد بشود بنابراین موقتاً باید یک همچو عملی بشود | ||
+ | |||
+ | (سرمد- بنویسند با رعایت ماده ۷ قطعی است) مطلب دیگر در ماده ۸ است که استدعا میکنم آقای وزیر دارایی توجه کنند که دستور ثانی این مطلب اصلاح بشود ماده ۸ دارد که هر گاه ورثه یا کسانی که متصدی امور ورثه هستند در طرف مدت مقرر در ماده ۵ اظهارنامه ندهند مالیات آنها رأساً از طرف دارایی بر طبق تحقیقاتی که به عمل خواهد آمد تشخیص و به فوری ابلاغ میشود و بر طبق ماده ۶ رفتار میشود در صورتی که گفتیم ماده ۶ قطعی است. باید بگوییم بر طبق ماده ۶ و ۷ عمل میشود زیرا که در مورد ورثه هم باید حق تجدیدنظر و تشخیص کمیسیون بدوی ملحوظ باشد ولی در ماده ۸ طوری نوشته شده است که حق ورثه ساقط شده است و باید بنویسیم بر طبق ماده ۶ و ۷ رفتار میشود و در اینجا اقتضا دارد که یک تبصرهای هم اضافه بکنیم و آن مربوط به حالاتی است که ورثه معلوم نباشند یا اختلاف بین ورثه باشد زیرا غالباً دعوا حصر وراثت هست مخصوصاً راجع به متمولین با این که ما قانون ازدواج داریم، قانون ثبت اسناد داریم و ازدواجها الزاماً در دفتر اسناد رسمی واقع بشود با همة این مقرراتی که داریم متأسفانه دیده میشود که وقتی یک مرد متمولی میمیرد بلافاصله برایش چند تبچه درست میکنند یک زنی پیدا میشود. مثل مرحوم دکتر معاون رفیق خودمان در مجلس، عرض کنم که این مرد در نتیجه تصادف اتومبیل فوت کرد، کسی پیدا شد و گفت که آقا بنده زن او هستم و بچه هم دارم و همین طور راجع به اشخاص دیگر، وثوقالدوله قوم و خویش آقای وزیر دارایی که هنوز دعواشان در محکمه مطرح است و سایرین هم هستند که به محض این که یک مرد متمولی مرد چند نفری پیدا میشوند یک استشهادی و حتی در یک موردی بنده دیدم که سجل هم گرفتهاند میروند در اداره ثبت احوال و دو سه تا هم شهادت میدهند و سجل میگیرند و سجل هم قطعی است تا اثبات خلاف و سند رسمی است تااثبات خلاف و این اختلاف بین ورثه یا در نتیجه تشخیص و یا شاید به واسطه معلوم نبودن وارث ایجاد میشود مثلًا مرد بوده است که اولادی ندارد یا اولادی دارد و پیدایش نمیشود آن وقت نتیجه این میشود که دو ماه میگذرد آن وقت مالیه یک تشخیصی داده است و قطعی است و حقوق اشخاص و حق دفاع اشخاص ساقط میشود برای این که مبادا تصدیعتان بدهم این قضیه را هم عرض میکنم و مرخص میشوم. یک مرحوم ندیم باشی بود که مرحوم شده بود سید خیلی فاضلی بود و اهل کتاب بود، این روبهروی خانه اعلیحضرت همایونی منزل داشت و همیشه هم صندلیش کنار خیابان بود و یک کتابخانهای داشت که حالا کتابخانه او در کتابخانه ملی در شعبهای به نام ندیمی کتابهایش هست و اتفاقاً در خوب جایی است و کتابهایش خوب جایی رفته و این شخص وارثی نداشت واهل خراسان بود و یک عده قوم و خویش هم در مشهد دارد، خواهر و خواهرزاده و اینها | ||
+ | |||
+ | (پیراسته- حاج ندیم باشی پدر دکتر خوشبین است) این شخص غیر از آن است این شخص اینجا مریض شد و مرد. یک خانهای داشت با این کتابها و اثاثیه. باغبان اعلیحضرت فقید میرفت آنجا و میآمد و با این آشنا بود. یک روزی این سید ناخوش شد و مرد و باغان اثاثیهاش را جمعآوری کرد و اموالش را هم تحت اختیار گرفت و چون وارثش نبود یک روزی به عرض اعلیحضرت میرساند که این آقای ندیم باشی مرحوم شد و به من گفته است که این اموالش مال اعلیحضرت، تصدق، این منتظر بود که اعلیحضرت بفرمایند که من لازم ندارم مال تو اعلیحضرت فرمودند که من لازم ندارم اگر وصیت محقق است خانهاش را شهرداری ببرد و کتابهایش را هم فرهنگ و دیدیم که همین طورهم شد، کتاب را فرهنگ برده و خوب جایی هم هست، جای محفوظی است. اگر دست دیگری بود کنار بازار میریختندو میفروختند اما خانهاش را شهرداری برد و این خانه را رفتند سند مالکیتی را که به نام سید صادر شده بود بر خلاف قانون عوض کردند و به نام شهرداری کردند و تا این تاریخ یک بیغوله خرابی بود و خاکروبهدانی خیابان پهلوی است و ورثه این بدبخت هم مدتهاست اینجا التماس وزاری میکنند توی ادارات و به جایی نمیرسند چون هم مالیه روی قانون مالیات بر ارث و وارث غیر معلوم روی آن دست گذاشته و هم شهرداری خانه را برده و به کسی نمیدهد و سپور آن خیابان آنجا نشسته و آنجا را خاکروبهدانی کرده، این گونه بیعدالتیها و عدم توجه به حقوق عامه دیده میشود و بعد نمونهاش را ذکر میکنند در یک محافلی آدم بیچاره میشود بگویدقانون نداریم داریم، بگوید مرجع رسیدگی کننده به اینها نیست که هست، بگوید حقوق کافی نمیگیرند، میگیرند. اما با آن که تمام این وسایل در ما جمع است در خارج این اطاق میبینیم که حقوق بین زمین و هوا معلق است و کسی نیست که حقوق برسد برای آن که مطالعه دقیق و توجه عمیقی به این کارها نمیشود. استدعا دارم آقای وزیر دارایی حالا که این قانون مالیات بر ارث بعد از تقریباً پانزده شانزده سال آزمایش، چون ما این قانون را در ۱۳۱۶ گذراندیم و بعد از آن هم پانزده یا شانزده سال وزارت دارایی تجربه دارد، مطالعه کرده است حالا که قانون دارد میگذرد، یک قانونی مجهز و مکمل بگذرد. هیچ یک از آقایان مخالف نیستند که مالیاتی از ارث گرفته بشود و همه معتقد هستند که روی یک اصولی باشد که شأن قرن بیستم است. اگر چه تا آخر مواد مطلب بسیار است ولی بنده خودم خسته شدم و به این جهت رفع زحمت میکنم. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- بنده به عنوان موافق اسمنویسی کردم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهادی رسیده است از آقایان عبدالرحمن فرامرزی که این لایحه مسکوت بماند و این بر وفق ماده ۱۴۴ است پیشنهاد قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | رئیس- به طور اختصار باید توصیح بدهید. | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- بسیار خوب به اختصار توصیح میدهم، اما نفرمایید که مربوط نیست اگر من مربوط نکردم آن وقت بفرمایید. عرض کنم که من این پیشنهاد را دادم برای این که مجلس در دست دولتها، مثل خود قانون شده است در دست دولتها، دولتها خیال میکنند که قانون این نیست که درباره دولت و ملت هر دو اجرا بشود، خیال میکنند که قانون برای این است که وقتی خواستند با یک کسی رفتاری بکنند بگویند مطابق ماده فلان و اما به این که خودشان هم به قانون معتقد باشند هنوز به فکر دولتها نرسیده، مجلس هم همین طوراست. در این اواخر دوره مصدق که هنوز مجلس بود یک کسی صحبت مجلس و اینها را میکرد که برای چه نگهش داشتهاند یک وقتی من اینجا گفتم مجلس برای این است که اگر دولت خواست یک کاری بکند و بگویند چرا کردی بگوید من نکردم مجلس کرد و در خارج از اینها هر کاری دلشان خواست میکنند دولتها | ||
+ | |||
+ | نه خودشان را دولت مجلس میدانند و نه مقید هستند. مثلاَ ما در همین مجلس اعلام جرم کردیم راجع به آنهایی که کمک کردند به رفراندم و بستن مجلس یعنی تعطیل مشروطیت، آنها که ما علیه اینها اعلام جرم کردیم و مجلس را بستند اینها هنوز هستند و دولتها نگهشان میدارند یعنی دهن کجی به مجلس میکنند میگویند شما اعلام جرم کردید اما ما مقید نیستیم که اجرا کنیم آنچه را که مجلس میخواهد (صحیح است) اینجا آقای دکتر امینی فرمودند که تشخیص صلاحیت را من میدهم، صحیح است، هر کسی حق دارد به موجب تشخیص خودش عمل بکند، تردیدی نیست، بعد فرمودند که اجزا به وکلا متشبث میشوند آنها هم توجه میکنند، این هم راست است شما آقای دکتر امینی میخواهید تکذیب بکنید، میخواهید تصدیق بکنید هیچ کاری توی دستگاه شما بدون توصیه انجام نمیشود. حالا ممکن است که این توصیه را من بکنم، یک وکیل بکند، وکلا بکنند یا خارج بکنند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای فرامرزی این مربوط به مسکوت ماندن نیست از موضوع خارج نشوید علتش همین است که هیچ کس آییننامه را رعایت نمیکند. مجلس شأنش این است که وکیل آییننامه را رعایت بکند تا وزیر تکلیف خودش را بداند وکیل هم به آنجا وظیفه خودش واقف باشد وقتی مخلوط شد همین میشود. | ||
+ | |||
+ | فرامرزی- مخلوط نیست میخواهم بگویم که یک وکیلی چه جور اعتراض بکند، ما چه جور حرف بزنیم که یک وزیری نگوید من زیر بار تحمیل نمیروم مرتب وزیر به وکیل تهمت بزند؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- استیضاح کنید، راهش این است. | ||
+ | |||
+ | فرامرزی- الان قانونی مطرح است و وزیر دارایی موافقش است من میخواهم بگویم که قانون معنی ندارد در یک همچو مملکتی و اصلًا بیخود آوردهاند در این مجلس و اینها که این قانون را آوردهاند به مجلس بیاحترامی میکنند یک وزیری میگوید که من زیر بار تحمیل نمیروم مگر وکیل نمیتواند بگوید که من هم زیر بار خودسری وزیر نمیتوانم بروم من زیر بار تحمیل نمیروم یعنی وکلا به من تحمیل میکنند و من زیر بار نمیروم. ما چه جور حرف بزنیم آقای دکتر امینی؟ ما ملاحظه رفاقت سپهبد زاهدی را میکنیم، ما زهل من مبارزه طلبیدن فلان وزیر نمیترسیم مخصوصاً که نقطههای ضعف ما با هم خیلی تفاوت دارد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- حالا رأی به مسکوت گذاشتن لایحه بگیریم یااسترداد میکنید؟ | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده بااین پیشنهاد مخالفم. | ||
+ | |||
+ | فرامرزی- خیر پس نمیگیرم. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده مخالفم اجازه بفرمایید صحبت کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پیراسته. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- عرض کنم که بنده متأسفم که با پیشنهاد آقای فرامرزی که سمت استادی بر بنده دارند و هم افتخار این را دارم که در یک فراکسیون با ایشان هستم مخالفت کردم و دلایل مخالفتم را عرض میکنم و تمنی میکنم که آقای فرامرزی هم بعداً استرداد کنند مطلب برای همیشه باید حل شود محققاً دولت، هر دولتی میخواهد باشد، مبعوث مجلس و منتخب مجلس است و تا موقعی میتواند سر کار بماند که مورد اعتماد مجلس باشد (صحیح است) و دولت اگر، این دولت یا هر دولت دیگری اگر مورد اعتماد مجلس نباشد و بخواهد دقیقهای بماند آن وقت به او آن رسد که به آقای دکتر مصدقالسلطنه رسید، دولت بایستی با مجلس کار بکند و ما همان طور که جناب آقای فرامرزی به عرض مجلس رساندند اسیر احساساتمان نسبت به شخص سپهبدزاهدی هستیم از نظر همکاری که با هم داشتهایم با هم هستیم، ما نشستیم قسم خوردیم. | ||
+ | |||
+ | مسعودی- بگویید ما وزرا را نمیخواهیم. | ||
+ | |||
+ | پیراسته -آقا اجازه بدهید حرفم را بزنم شما چه حقی دارید وسط حرف من حرف میزنید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- شما راجع به سکوت میخواهید حرف بزنید بفرمایید یک کلمه خارج از موضوع اجازه نمیدهم همین موضوع است که مجلس را به این صورت انداخته است | ||
+ | |||
+ | پیراسته- آقا اجازه بدهید حرفم را بزنم ایشان چه حقی دارند که حرف بنده را قطع میکنند آقا جلو ایشان را بگیرید. | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- همین بیادبیهای وزیر است که مجلس را عصبانی میکند. | ||
+ | |||
+ | نقابت- مجلس عصبانی نمیشود دو نفر عصبانی میشوند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- صحبتتان را بکنید آقای پیراسته. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده خواهش میکنم که وقتی صحبت میکنم آقایان وسط عرایض بنده صحبت نکنند چون خدای نخواسته ممکن است اسائه ادبی بکنم که باعث رو سیاهی بنده بشود. در هر صورت قانون اساسی وظایف هر یک از ما را معلوم کرده است و بنده خواستم این مطلب را تذکر بدهم که همان طور که مجلس باید با دولت همکاری بکند یک یا چند نفر اعضای دولت هم نباید بیایند و تحریک بکنند و هل من مبارز بطلبند | ||
+ | |||
+ | (داراب- ایشان نکردند آقا) | ||
+ | |||
+ | عبدالصاحب صفایی- به نظر بنده از باقی بیاناتتان صرفنظر بفرمایید بهتر است. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده معتقد هستم | ||
+ | |||
+ | عبدالرحمن فرامرزی- آقا بنده پیشنهادم را پس گرفتم، بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای پیراسته پیشنهادشان را پس گرفتند بفرمایید و دیگر صحبتی هم نفرمایید. آقای مشایخی موافق ماده اول هستند. بفرمایید آقای مشایخی. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- بزرگترین مشکلاتی که دولت حاضر با آن مواجه بوده از بدو تشکیل تاکنون موضوع مالی کشور بوده وقتی که دولت فعلی زمام امور را به دست گرفت آقای دکتر امینی استدعا میکنم توجه بفرمایید وقتی که دولت فعلی زمام امور را به دست گرفت خزانه کشور تهی بود وضع مالی بد بود (بهبهانی- حالا هم بد است) آقای وزیر بهداری همان موقع گفتند که ما در مریضخانهها باند نداریم ما باید این را تصدیق بکنیم که مدتی بیش از یک سال گذشته وضع مالی مملکت بهتر شده است اگر قرض هم گرفتهایم لیاقت داشتهایم | ||
+ | |||
+ | (خرازی- آقای مشایخی قرض نگرفتهایم) ببخشید اشتباه کردم | ||
+ | |||
+ | (میراشرفی- قرض نگرفتهایم کمک فنی بود) اشتباه کردم. اداره کردن امور مالی مملکت یکی از مسائل حساس بوده و نمایندگان از این نظر از حسن اداره امور بسیار اظهار خوشوقتی میکنند اما راجع به مالیات بر ارث عرض میکنم لوایح مالی و موضوعات مالی هم کاملًا ارتباط مستقیم با اوضاع اقتصادی کشور دارد اوضاع اقتصادی کشور طوری است که وقتی ما میخواهیم یک قانون مالیاتی وضع کنیم بایستی وضع اقتصادی و وضع مالی را از هر نقطهنظر در تنظیم این قانون مؤثر بدانیم و متأسفانه وضع اقتصادی مملکت ما هیچ وقت ثابت نبوده و در اثر حوادث و وقایع ناشی از جنگ بیشتر ثباتش را از دست داده و متغیر شده است به این جهت است که به عقیده بنده قوانین مالی که قبل از جنگ وضع شده است متناسب بااحوال اقتصادی آن روز بوده و بالاخص در موقعی که مسئله نفت خاتمه پیدا کرده و ما میخواهیم کارهای عمرانی به وسیله درآمدهای نفت شروع بکنیم و هزینه کشور از طریق پرداخت مالیات باید تأمین بشود با توجه به وضع اقتصادی امروزمان قوانین مالیمان را تطبیق بکنیم و قوانینمان را طوری تنظیم بکنیم که با اوضاع اقتصادی کشور در حال حاضر متناسب باشد موضوع عدم تناسب قوانین مالی با وضع اقتصادی مورد توجه دولتهای گذشته هم کم و بیش بوده مخصوصا از سال ۱۳۱۷ به بعد در اکثر قوانین مالیاتی ما تجدیدنظر شده قانون مالیات بر درآمد در سال ۱۳۱۷ در سال ۱۳۲۲، ۱۳۲۵، ۱۳۲۸، ۱۳۳۱ مورد تجدیدنظر قرار گرفته قانون مالیات بر مستغلات مصوبه سنبله ۱۲۹۴ شمسی در سال ۱۳۲۲ و ۲۵ و ۲۸ و ۳۲ مورد تجدیدنظر قرار گرفته در مالیاتهای نزولی و مالیاتهای مقطوع با توجه به اوضاع و احوال تجدیدنظرهایی کردند ولی تنها قانونی که تاکنون دست نخورده باقی مانده و تجدیدنظر نشده همین قانون مالیات بر ارث است که همان طور که آقای نقابت تذکر دادند این قانون مصوبه سال ۱۳۱۶ است و از سال ۱۳۱۶ تا حالا یعنی ۱۷ سال این قانون به مرحله اجرا در آمده و عمل شده بود نه تنها در کلیات قانون بلکه در هیچ یک از موادش هم اصلاحی به عمل نیامده بود هزینه زندگی قبل از جنگ به مراتب نازلتر از زندگی امروز بوده در زمان جنگ هزینه زندگی خیلی ترقی کرد بعد از جنگ طرز هزینه زندگی متفاوت بود تردیدی نیست تصدیق هم میکنید که امروز هم هزینه زندگی خیلی سنگین است. مخصوصاً طاقت فرسااست برای مستخدمین دولت و دولت هم بایستی برای گرانی زندگی مخصوصاً از نظر طبقة بگیرد یک فکری بکند همین طور که هزینه زندگی تغییر کرده است سطح درآمدها قبل از جنگ خیلی پایین بود و با درآمدهای امروز قابل مقایسه نیست قبل از جنگ طبقه بازرگان اگر قند وارد میکرد و میفروخت معروف است که میگویند به سود فروش گونیش بالغ بود ولی در زمان جنگ به واسطه احتکار و اسپکولاسیون و سفته بازی وضع طوری شد که هر یک از بازرگانان صد هزار تومان استفاده بردند و بایستی تصدیق کنیم که امروز سطح درآمدها قابل مقایسه با درآمدهای قبل از جنگ نیست پس به همین دلیل که هزینه درآمدها متغیر است نرخهای مالیاتی هم با توجه به این دو مطلب باید متغیر باشد | ||
+ | |||
+ | (داراب- با نرخها کسی مخالفت نکرد) آقای داراب شما از اول مجلس تا به حال هیچ وقت صحبت نکردهاید و هر وقت هم شما | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایان الاثنین صحبت نکنید. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- در ماده اول در کلیات صحبت میکنم و من هم چون در قوانین مالیاتی بیاطلاع نیستم تصور میکنم که دوستان من اجازه میدهند که از حق خودم استفاده بکنم و عرایض خودم را به عرض برسانم بنده میخواستم به عرض آقایان برسانم که قوانین مالی ارتباطش با وضع اقتصادی کشور از دو نقطهنظر است یکی از نقطهنظر نرخ مالیاتی است از نقطةنظر بخشودگی درآمد است از نقطهنظر نرخ مالیات قبل از جنگ یک مالیات مقطوع بود برای تاجر که حداقل پانزده تومان و حداکثر ۲۵۰ تومان مالیات میشد و به همین جهت که درآمدها ترقی کرد نرخ مالیات بر درآمد هم در زمان جنگ تا ۸۰ درصد بالا رفت و امروز هم ۳۰ درصد میگیریم بنابراین با توجه به سطح ترقی درآمدها | ||
+ | |||
+ | بایستی نرخ مالیاتها هم مورد توجه از نقطهنظر گرفتن مالیات شود نرخ مالیات هم باید بالا برود راجع به بخشودگی هم منظور این است فعلًا بخشودگی راجع به مالیات بر درآمد در بدو تصویب قانون ۵۰۰ تومان بود و بعد به هزار و دویست تومان و ۲۵۰۰ تومان رسید و اگر امروز بخواهیم عادلانه بخشودگی قائل بشویم باید حداقل ۵۰۰۰ تومان باشد چون ۵ هزار تومان حداقل زندگی یک خانواده است که میخواهد دو تا بچه را نگاه دارد و سیصد تومان کرایه خانه بدهد حداقل ۵۰۰۰ تومان خرج دارد بنابراین حداقل این بخشودگی متناسب است با درآمد یک فرد کشور (صحیح است) بعد از ذکر این مقدمه میخواهم به این نتیجه برسم که متأسفانه قانون مالیات بر ارث آن دوره که تا حال حاضر در حال اجرا بود متناسب با بنیه اقتصادی و وضع مالی کشور وضع نشده بوده است و امروز هم حتماً نامتناسب است اگر به او درجههای قبل را نگاه کنیم میبینیم که بزرگترین رقم بودجه یک کشوری رقم مالیاتهای مستقیم است ولی در بودجه مملکت ما برای مالیات بر ارث در سال ۳۳ اگر نگاه کنید میبینید ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان پیشبینی شده است ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان نسبت به بودجه کل کشور که یک میلیارد و دویست هزار تومان است ملاحظه بکنید که یک سیصدم است این به هیچ وجه تناسب ندارد که ما بگوییم | ||
+ | |||
+ | در کشور از مجموع سرمایهدارهایی که فوت میکنند مجموع مالیات بر ارثش فقط ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان است و من عقیدهام این است که اگر وزارت دارایی بخواهد که ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان را وصول کند با توجه به این که هزینه وصول چندین برابر این است که از این رقم درآمد صرفنظر بکنند اما حقاً و انصافاً مال بر ارث بایستی یکی از ارقام قابل توجه بودجه کشور باشد در جلسه گذشته جنابان آقایان خلعتبری و دکتر شاهکار راجع به کلیات این قانون صحبت کردند، آقای دکتر معتقد بودند که این نرخ مالیاتی سنگین است بنده عقیده دارم که نه تنهااین نرخ مالیاتی سنگین نیست | ||
+ | |||
+ | (قناتآبادی- خیلی هم سبک است) بنده این را عادلانه میدانم و میدانم که حداقل نرخی که متناسب با اوضاع اقتصادی امروز باشد این است چرا؟ ملاحظه کنید آیا یک فردی که چند نفر وارث داشته باشد اولاَ مالیات از ما ترک گرفته میشود نه از مجموع ثروت و از سهمالارث گرفته میشود نه از مجموع ما ترک و وقتی که سهمالارث هم تعیین شد برای هر کسی یک حداقل معافیت دارد که ده هزار تومان است و اضافه برده هزار تومان را مالیات میدهد مطابق یک اشلی که این تهیه شده یک کسی که ۲۰ هزار تومان سهمالارث بهش میرسد دویست تومان میدهد آن کسی که سی هزار تومان بهش میرسد پانصد تومان ۴۰ هزار تومان نهصد تومان و آن کسی که پنجاه هزار تومان بهش میرسد ۱۴۰۰ تومان و بالاخره آن کسی که صد هزار تومان بهش سهمالارث برسد مالیاتش از ۴۸۰۰ تومان تجاوز نمیکند بنابراین تصدیق میکند که این رقم با توجه به درآمدهای حاصله از مالیات بر ارث که در دنیا میگیرند به هیچ وجه قابل مقایسه نیست بنابراین باید بگوییم که این مالیات بر ارث پیداست که خیلی نازل است اگر معتقد باشیم که نازل نیست این هم به این دلیل میتوانیم بگوییم نازل نیست که در مالیات بر ارث سابق ماخذ اکثر خرج چهار تا پنج درصد بود و چون حالا تا صد هزار تومان را آوردهاند به مأخذ ۱۶ درصد رساندهاند و ترقی نرخهای مالیاتی هم باید به مرور رو به تدریج انجام بشود من عقیده دارم که ترقی بیشتر صلاح نیست واین کاملًا منصفانه است و اگر یک کسی که صد هزار تومان بهش سهمالارث میرسد ۴۸۰۰ تومان ۵۰۰۰ تومان مالیات بدهد تأثیری در زندگیش پیدا نمیکند چون عدالت هم همین است که یک کسی که یک ثروتی به رایگان تحصیل کرده و این ثروتش مرهون فعالیت اجتماع در زمان مورث او بوده است او هم حالا یک مبلغی به اجتماع تقدیم بکند به نام مالیات بر ارث اما راجع به حداقل معافیت آقای خلعتبری معتقد بودند که اصلاَ بخشودگی لازم نیست البته منطق اصولی جنابعالی که هر کس یک پول تحصیل میکند بایستی مالیات بر درآمد بدهد و هر کس یک پولی بلاعوض گیرش میآید باید مالیات بلاعوض بدهد و ارثی که یک دارایی به ارث به او رسیده باید مالیات بدهداز نظر اصولی صحیح است ولی از نظر انطباق با عمل و طرز عمل و نتیجه مطلوبی که برای وزارت دارایی حاصل میشود؟ حداقل بخشودگی لازم است. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مشایخی وقت شما تمام شد. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- در دو ماده دیگر هم صحبت میکنم ده دقیقه دیگر هم اجازه بفرمایید صحبت کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- وقت شما تمام شده است. | ||
+ | |||
+ | مشایخی- بنده از یازده و چهل دقیقه صحبت کردم هر وقت امر بفرمایید ختم میکنم. عرض میکنم که اگر بخواهیم بخشودگی قائل نشویم در همین شهر تهران باید برای هر متوفی یک پرونده تشکیل بشود بروند دنبال تحقیق ببیننداین دارایی داشته یا نداشته خود این کار یک سازمان عجیبی میخواهد که این سازمان خرج وصولش عجیب خواهد شد ثانیاً اگر کنیم که یک کسی بمیرد و ده هزار تومان دارایی داشته باشد و پنج تا اولاد داشته باشد یکی دو هزار تومان میشود اصلًا مالیاتش چه قدر میشود؟ برای هر نفری ده تومان این مقدار نه کمک به بودجه کشوراست و نه کمک به اجتماع است و به عکس برای یک کسی که یک سهمالارث کوچک بهش رسیده ما با دیک کاری بکنیم که او نیروی فعالهاش از لحاظ سرمایه کافی باشد از نقطهنظر زحمت کشیدن و ایجاد کار و نیروی تولید بنابراین من معتقدم که آن حداقل معافی آن روز که ۲۵۰۰ تومان به ده هزار تومان ترقی داده شده است به همان دلیل که هزینه زندگی بالا رفته است جداً بخشودگی منصفانهای است و این قانون نسبتاً جامعالاطراف است ولی یک نواقصی دارد که این نواقص را بایستی به عنوان شور اول و دوم مرتفع کرد مثلًا در آنجا گفت است که مؤدی باید در عرض ۱۵ روز اظهارنامه بدهد این صحیح نیست عرف و رویهمان این است که یک کسی که میمیرد تا چهلهاش عزاداریم و تا چهله وارث به جمعآوری و تسلیم اظهارنامه نمیرسند و اگر پانزده روز برایش قائل بشویم چه بسا ممکن است اشخاصی باشند که هنوز سرپرست خانوادهشان تعیین نشده هنوز اموالشان را جمعآوری نکردهاند و این تکلیف را نمیتوانند انجام بدهند و ممکن است که یک رویه شدید و غیرمنصانه در مورد آنها اعمال شود به عقیده من این قسمت قانون باید اصلاح بشود. یا ارجع به آنجایی که در نظر گرفته شده که موصی یا وارث موظف است که مالیات را پرداخت کند در این قانون پیشبینی شده است که برای تعیین حقالارث وزارت دارایی حق داشته باشد که اموالش را توقیف کند اگر ما اجازه بدهیم به وزارت دارایی برای دریافت مالیات سهمالارث که قسمتی از اموال موقتی را توقیف بکند فرض بکنید اگر یک ملک مزروعی باشد، املاک مزروعی حالا هم در دست دولت داده میشود، وضع آن معلوم است اگر دولت بخواهد آن ملک را اداره بکند مسلوب المنفعه میشود و عایداتش از بین میرود مالیات هم گیرد دولت نمیآید به این جهت بنده معتقدم که در این قانون باید این اصلاحات بشود و نظریاتی که داریم پیشنهاد کنیم در موقع شور اول و دوم که انشاءالله مورد توجه واقع شود به هر حال این قانون قانون خوبی است و چون مقام ریاست بیش از این مقتضی ندانستند به عرایضم خاتمه میدهم. (احسنت). | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای وزیر دارایی. | ||
+ | |||
+ | وزیر دارایی- بنده بدواً خواستم از توجه آقایان نمایندگان محترم راجع به قانون مالیات تشکر بکنم چون بنده میدانم که برنامه دولت و مخصوصاً نظر آقایان نمایندگان این است که در قوانین مالیاتی تجدیدنظر بشود از دو جهت یکی راجع به اجرای عدالت اجتماعی و یکی هم راجع به این که با ازدیاد هزینة دولت مالیاتهایی که وضع میشود متناسب باشد بنده خیال میکنم که در مالیات بر ارث همان طوری که آقای مخبر محترم کمیسیون تذکر دادند یکی از مالیاتهای عادلانه است (صحیح است) و برای این فاصلهای که بین طبقات به وجود آمده بنده خیال میکنم که هر قدر این مالیات شدیدتر باشد به شرط این که مانع وصول نباشد عادلانه خواهد بود برای این که یک کسی که مال مفتی به دست میآورد عیبی ندارد که برای بهبود وضع مملکت یک مقداریش را مالیات بدهد بنده خواستم به جناب آقای نقابت اطمینان بدهم که همان طوری که نظر دارند نظر وزارت دارایی هم این بود که بعد از چهارده پانزده سال بلکه متجاوز که قانون اولیه مالیات بر ارث اجرا شده با توجه به مشکلات و تطبیق با اوضاع فعلی یک قانون جامعالاطرافی که رعایت همه اطرافش شده باشد در نظر بگیرند و تقدیم مجلس شورای ملی بکنند در کمیسیون قوانین دارایی که بنده خودم متأسفانه نتوانستم مرتباً شرکت کنم این قانون حلاجی شده است ولی البته نمیتوان مدعی شد که این قانون صد در صد کامل است بنده خیال میکنم که تقدیم قوانین به مجلس برای این است که مورد بحث بشود و نظری که آقایان محترم دارند مورد توجه واقع شود و بنده خواستم این اطمینان را خدمت ایشان و سایر آقایان عرض بکنم که هر گونه اصلاح عبارتی به شرطی که مفادش را عوض نکند و رفع مشکل بکنداین را قبول میکنم و چون لایحه دو شوری است البته در فاصله بین دو شور دوم هم در کمیسیون آقایان هر پیشنهاد و نظر اصلاحی دارند بفرمایند به عمل میآید و هر چه قدر به نظر بنده قانون سهلتر و سادهتر باشد و مورد تعبید و تفسیر مأمورین وصول وقع نشود بهتر خواهد بود (صحیح است) راجع به تصویب این مالیات همان طور که آقای مشایخی توضیح دادند و توصیحات صحیحی هم بود البته با قانون ۱۳۱۶ که نرخ زندگی بالا رفته به همان ترتیب هم این ضریبها بالا رفته و حداقل بخشودگی هم در این قوانین مالیاتی وجود دارد حالا نظر آقای خلعتبری این بود که بخشودگی نباشد به این ترتیب نمیشود کسی که سهمالارثش ده هزار تومان است با وضع فعلی از ده هزار تومان نمیشود مالیاتی وصول کرد همه مالیاتها یک حداقل درش هست از جهت دیگرش هم بنده خیال نمیکنم که ضریبهای خیلی بالایی داشته باشد که موجب فرار از مالیات باشد اگر یک قسمتهایی بود که موجب فرار از مالیات میشد در نقل وانتقالات بلاعوض و صلح و قبل از فوت که به آسانی مقدور بوده است فرار کرد جلویش گرفته شده است البته با یک مطالعه بیشتری به نظر آقایان اگر ممکن است یک راههایی برسد تذکر بدهند تا جلویش گرفته شود در اینجا تذکر جناب آقای نقابت | ||
+ | |||
+ | دادند آنها را بنده یادداشت کردم که مطالعه بکنم و البته در صورتی که وارد بود امیدوارم که نظرشان تأمین بشود اگر خاطرشان باشد در آیین قانون مالیات بر ارث ۱۳۱۶ که خودشان تشریح فرمودند ماده ۲ مجمل بود اینجا به نظر بنده برای رفع این اجمال و ابهام این واجبات مالی را ما گذاشتیم اما حالا اگر واقعاً از نظر حقوق مدنی ممکن است مشکلاتی ایجاد شود و آن وصیت تعهدی که فرمودید ممکن است آن را به جای این بگذاریم که رفع این نقیصه شده باشد در قسمت تناقض بین ماده ۶ و ۷ بنده خیال میکنم در این قسمت یک اشتباه چاپی شده باشد و خیال میکنم که ماده ۷ باید این طور باشد چنان که مؤدی به تشخیص دارایی تسلیم نشود و در ظرف مدت مقرر واخواهی بدهد که اینجا (ندهد) چاپ شده یعنی دو مورد پیدا شده در مورد اول مؤدی واخواهی نمیدهد و نسبت به اظهارات دارایی واخواهی نمیدهد بنابراین رأی قطعی میشود ولی در صورتی که نسبت به اظهارات دارایی واخواهی بدهد حق این است که در یک مرجع بالاتری به رسیدگی دارایی و اعتراضات مؤدی رسیدگی بکنند و رفع اشکال را کرده باشند بنابراین بنده خیال میکنم که این یک اشتباه چاپی شده یک تذکری آقای مشایخی فرمودند که درآمد مالیات بر ارث خیلی کم است و باید خیلی بیش از اینها باشد ولی آقایان توجه بفرمایند که مالیات بر ارث یک مالیات مخصوصی است غیر از لوایح دیگر مالیاتی است که باید وصول شود باید یک عدهای متمول بمیرند و یک ارثی برسد تا ما وصول کنیم در مملکتی که اغلب اشخاص فقیر هستند و حتی وقتی که فوت میکنند مخارج کفن و دفن ندارند تصدیق بفرمایید که میزان مالیات به این مبالغی که آقایان میفرمایند نمیرسد | ||
+ | |||
+ | (ارباب- بیشتر هم فقرا میمیرند) و اما در باب فرمایشات جناب آقای فرامرزی که نسبت به بنده مسائلی فرمودند جوابی نمیخواهم در این قسمت داده باشم من باب استحضار آقایان خواستم عرض کنم که من در مذاکراتم هیچ وقت عدم رعایت نزاکت را نکردهام بنده همیشه با نهایت ادب و نزاکت عرایض خودم را کرده و توقع بنده هم این است که آقایان که طرفدار رژیم دموکراسی هستند باید همان طور که آزادی بیان برای نماینده هست برای وزیر هم قائل باشند بنده جناب آقای فرامرزی همان طور که بارها عرض کردم بنده به صندلی وزارت نچسبیدهام | ||
+ | |||
+ | (عبدالرحمن فرامرزی- ما هم به صندلی وکالت نچسبیدهایم) و به تصدیق خود آقای نخستوزیر که در اینجا تأیید کردهاند بنده دنبال کسی نرفتهام و نقطه ضعفی ندارم که فرمودید تفاوتی بین بنده و جنابعالی هست بنده یک وظایفی دارم نسبت به مملکت و مردم و تا وقتی که در این پست هستم با نهایت قدرت این وظایفم را انجام میدهم البته همان طور که آقای پیراسته فرمودند بالاخره مجلس سوورن است و رأی مجلس قاطع است اگر از یک دولتی خوشش نیامد یک رأی میدهد آن را برمیدارد و یک دولت دیگری میآورد اما آقایان فرض میفرمایید که در اثر علاقهمندی به آقای نخستوزیر ما را نگه میدارید خیر بنده با تمام احترام و تمام این علاقهای که به جناب آقای نخستوزیر دارم اما تصدیق بفرمایید که مطابق قانون اساسی و سنت پارلمانی هر وزیر مسئولیت دارد و آقایان نمایندگان مجازید بگویید که از فلان وزیر خوشمان نمیآید و عذر فلان وزیر را بخواهید و این استدلال واقعاً صحیح نیست و بنده یقین دارم که خود آقای نخستوزیر هم از چنین استدلالی خوششان نمیآید | ||
+ | |||
+ | (پیراسته- ماده ۸۷) حالا هر دولتی خوب یا بد بنده خیلی افتخار میکنم که از اکثریت آقایان نمایندگان در پشتیبانی از علمم برخوردارم (صحیح است) راجع به کار نفت هم بنده در این مملکت یک وظایفی دارم وظیفهام را انجام دادهام و ابداً منتظر تقدیر و پاداش هم نیستم و به نظر بنده هر یک از آقایان همان قدر سهم دارند که بنده دارم یک مجلسی که با ۱۱۳ رأی قرارداد نفت را تصویب کرده است خودش سهیم و شریک است و اشخاصی که با بنده همکاری کردهاند چه در دولت و چه در غیردولت اینها سهم خیلی بیشتری از بنده دارند بنده ابداً در انجام وظیفه خودم انتظار پاداش ندارم آن روزی هم که آقایان از این طرز کاری که بنده میکنم خوششان نیاید عذر بنده را بخواهند اما بنده این را میخواستم عرض کنم که بنده هیچ وقت بیاحترامی به احدی نمیکنم و اگر هم دفاع از مأمورین زیر دست خودم میکنم این وظیفه اخلاقی من است (احسنت، احسنت) | ||
+ | |||
+ | رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم که در ماده اول مذاکرات کافی است. محمدعلی مسعودی. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مسعودی بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده اظهار داشتم طبق ماده ۸۷ اجازه بفرمایید توضیح بدهم، آقای وزیر دارایی به بنده اشارهای کردند. | ||
+ | |||
+ | رئیس- چرا بیاجازه صحبت میکنید؟ | ||
+ | |||
+ | پیراسته- خواستم اجازه بگیرم. اجازه خواستن خودش یک صحبتی است آن وقت میفرمایید چرا بیاجازه صحبت کردی بنده عرض میکنم که آقای وزیر دارایی راجع به بیان بنده یک اشارهای کردند و مطابی گفتند که بنده از ماده ۸۷ میخواهم استفاده کنم. | ||
+ | |||
+ | محمدعلی مسعودی- بنده در ماده اول پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم از روزی که مجلس دوره ۱۸ افتتاح شد چه در جلسات خصوصی و چه جلسات علنی بنده میبینم که عموم آقایان وکلا متفق القولند که بایستی یک اصلاحاتی در مملکت بشود (صحیح است) و قوانین مالیاتی ما اصلاح بشود در جلساتی هم که در حضور اعلیحضرت همایونی بودیم و ایشان فرمودند و از طرف عموم نمایندگان تأیید شد و بنده ندیدم که کسی مخالف باشد با این موضوع ولی وقتی که لایحه میآمد به مجلس پس از این که تقدیم کمیسیون میشود میرود آنجا شور میشود مشورت میشود این لایحه دو شوری است بنده میبینم هر کسی یک جور پیشنهاد میکند واقعاً اگر نسبت به دولت و اعضا دولت نظری هست و یا دوست ندارند که آقای دکتر امینی وزیر مالیه باشد خوب اشکالی ندارد ایشان را استیضاح کنید (چند نفر از نمایندگان- خیر دوستش داریم) وقتی که آقای پیراسته فرمودند عرض کردم جسارتی هم به ایشان نکردم ایشان فرمودند بنده چه جور هستم میخواستم بگویم که بنده این جوری نیستم (یکی از نمایندگان- شما فقط این جوری نیستید) حالا ملاحظه بفرمایید چند نفر این جوری نیستند بنده وقتی که میگویم طرفدار دولت دکتر زاهدی (چندنفر- سپهبد زاهدی) ببخشید سپهبد زاهدی هستم یعنی کابینهای که آقای دکتر امینی و آقای دکتر جهانشاه صالح تویش باشد اگر نیستم میآیم دکتر امینی را استیضاح میکنم آن هم آقای دکتر امینی وزیری که به شرافتم قسم تملق به کسی نمیگویم خودآقای پیراسته میداند که من نترسترین افرادم و از هیچ کس هم جز خدا ترسی ندارم دکتر امینی از روزی که در این کابینه آمده بنده اول با ایشان مخالف بودم به خدای متعال وقتی دیدم او با کمال لیاقت و شرافت و کاردانی کار کرده صد در صد با ایشان موافق هستم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای مسعودی این چیزها خارج است راجع به پیشنهاد کفایت مذاکرات بفرمایید. | ||
+ | |||
+ | مسعودی- اطاعت میکنم بنابراین پیشنهاد کفایت مذاکرات بنده مربوط به این موضوع بود که اگر آقایان این حرفهایی که میزنند برای اصلاح و وضع قوانین رأی بدهید به کفایت مذاکرات تا داخل شور مواد دیگر بشویم و چون یک شوری هم هست هر نظری دارند پیشنهاد بدهند به کمیسیون برود. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- ماده ۸۷ | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای نراقی | ||
+ | |||
+ | فرامرزی- آقای رئیس این صحبتها مربوط به کفایت مذاکرات بود؟ | ||
+ | |||
+ | رئیس- مگر فرمایشات جنابعالی هم مربوط به سکوت بود همان بود که این وضع را به وجود آورد همه اینها خارج از موضوع است بنده میتوانم اخطار کنم ولی نمیخواهم بنده از همه آقایان خواهش میکنم که رعایت آییننامه را بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | نراقی- همیشه در پارلمانهای دنیا این از اصول قدیمه است. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- بنده طبق ماده ۸۷ اجازه خواستم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- به شما که چیزی نگفتند مجلس که گود زورخانه نیست، مجلس جای بحث واستدال است. | ||
+ | |||
+ | پیراسته- آقای رئیس بنده باید از آییننامه استفاده کنم. | ||
+ | |||
+ | رئیس- تشخیص با من است | ||
+ | |||
+ | (پیراسته- ما که به چه مکتبی نیستیم) آییننامه را بروید بخوانید جنابعالی که قاضی هستید شب بروید آییننامه را بخوانید با من است. ماده ۸۷ خوانده میشود (ماده ۸۷ آییننامه به شرح زیر قرائت شد) | ||
+ | |||
+ | ماده ۸۷- اگر در ضمن مذاکرات صریحاً یا تلویحاً نسب سویی به یکی از نمایندگان داده شود یا عقیده و اظهار او را بر خلاف واقع جلوه دهند و نماینده مذکور برای رد آن نسبت یا رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت به او اجازه داده میشود و نطق او نباید از مدتی که در تبصره چهار بند الف تعیین شده تجاوز نماید. | ||
+ | |||
+ | رئیس- اگر نسبت سویی داده شده میتوانید رفع اشتباه بفرمایید نسبت سو را هم بفرمایید چه موردی بوده | ||
+ | |||
+ | (پیراسته- بیانات بنده را تحریف کردند) حالا اجازه بفرمایید آقای نراقی صحبتشان را بفرمایند. | ||
+ | |||
+ | نراقی- عرض میشود در پارلمانهای دنیا دو موضوع وقتی مطرح میشود به آن دو موضوع بیش از هر چیز توجه میشود یکی موضوع بودجه است و دیگری موضوع مالیاتها صحبت از عدالت اجتماعی و برداشتن فاصله طبقاتی هم خیلی وقت است در این مملکت هست ولی هنوز از دایرة حرف تجاوز نکرده است البته قانون مالیات بر ارث لفظاً این قانون جز یک رشته از این اصلاحات ایدهآلی است که صحبت از آن شده ولی با نهایت تأسف این قانون در ماده اولش یک اشتباهی شده. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای نراقی راجع به کفایت مذاکرات بفرمایید مذاکرات را کافی | ||
+ | |||
+ | میدانید یا ادامه بدهند. | ||
+ | |||
+ | نراقی- بنده چرا مذاکرات را کافی نمیدانم برای این که از ابتدای قانون یک اشتباهی شده است بنده مطالعه در قوانین دنیا و مخصوصاً در قانون امریکا کردهام و کتابهایش را هم موقع بحث در مواد الحاقی میآورم در این قانون در مقدمهاش گذشته است مالیات بر ارث برای این که اشتباهی در مواد این قانون نشود که در ابتدا بگویند این قانون مالیات بر ارث است بعد بگوینداین قانون مالیات سر ماترک متوفی است و نتیجه این شده است که اسمش ۲۵ درصد. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقای نراقی این اشل و ضریب در اینجا مربوط به کفایت مذاکرات نیست. | ||
+ | |||
+ | نراقی- چون اشل که ۲۵ درصد مینماید در حقیقت ۲۵ درصد نیست مالیات را که تعیین کردند بنده با کفایت مذاکرات مخالفم برای این که بحث بیشتری بشود و مطابق اصولی که مالیات بر ارث دنیا هست اصلاح بشود. | ||
+ | |||
+ | رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات در ماده اول موافقند قیام کنند (اکثرا برخاستند) تصویب شد. | ||
+ | |||
+ | ۱۰- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه. | ||
+ | |||
+ | رئیس- حالا جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود و دستور هم بقیه همین لایحه. (مجلس یک ربع بعداز ظهرختم شد). | ||
+ | |||
+ | رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت. | ||
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] | [[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم - ۲۷ اسفند ۱۳۳۱ تا ۲۶ فروردین ۱۳۳۵]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۸:۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیونها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهیهای رسمی و قانونی
شماره
شنبه ماه ۱۳۳۴
سال یازدهم
شماره مسلسل
دوره هجدهم مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره۱۸
جلسه: ۷۳
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۱۸ آذرماه ۱۳۳۳
فهرست مطالب:
۱) تصویب صورت مجلس
۲) تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی
۳) بیانات آقای وزیر بهداری در قبال بیانات جلسه قبل آقای فرود
۴) سؤال آقای قناتآبادی راجع به مطبوعات و جواب آقای معاون نخستوزیر
۵) سؤال آقای دکتر بینا راجع به مالیات بر درآمد و جواب آقای وزیر دارایی
۶) سؤال آقای دکتر مشیر فاطمی راجع به مصرف درآمد آسفالت و جواب آقای وزیر راه
۷) تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ
۸) تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان عمیدی نوری و کاشانی
۹) بقیه مذاکره و گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل وانتقالات بلاعوض
۱۰) تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه.
مجلس دو ساعت و بیست و پنج دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- تصویب صورت مجلس.
رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت میشود (به شرح ذیل قرائت شد)
غائبین با اجازه- آقایان: دکتر سید امامی، حشمتی، اسفندیاری، امیدسالار، محمود ذوالفقاری، مصطفی ذوالفقاری، ثقتهالاسلامی، بوربور، علم، قوامی، ابراهیمی، سلطانی، مهندس شاهرخشاهی، ایلخانیزاده، محمودی، دکترسعید حکمت، اورنگ، شوشتری، دکتر وکیل، دکتر حمزوی.
غائبین بیاجازه- آقایان: شفیعی، دولتآبادی، سنندجی.
دیرآمدگان. زودرفتگان با اجازه آقایان: تیمورتاش، اخوان، خاکباز، دکترافشار، مهندس جفرودی، معینزاده، محمود افشار، اردلان، بزرگنیا، صادق بوشهری، موسوی، سالار بهزادی، امامی خویی، عبدالحمید بختیار.
دیرآمدگان و زودرفتگان بیاجازه- آقایان: بهبهانی، اعظم زنگنه، بوداغیان، کینژاد، دکتر آهی، دکتر شاهکار، مهندس اردبیلی، دهقان، مشایخی، سلطانمراد بختیار، کاشانی، فرید اراکی، سعیدی، قرشی، تفضلی، تربتی، پیراسته، نراقی، مسعودی، دکترعمید، نقابت، میراشرفی، شادمان.
رئیس- آقای کریمی.
کریمی- در بیانات بنده در صورت مجلس یک مقدار غلط چاپی هست که بنده تصحیح کردم و میدهم به اداره تندنویسی.
رئیس- بدهید تصحیح شود. آقای عبدالصاحب صفایی.
صفایی- در صورت مجلس دو جا بنده را غایب نوشتهاند یکی غایب در رأی یکی ده دقیقه دیرآمده بنده آن روز رفته بودم به حسابداری راجع به بودجه مجلس یک سوابقی را میدیدم استدعا میکنم بااجازه محسوب بفرمایید.
رئیس- اصلاح میشود. آقای عباسی.
عباسی- خواستم به عرض مقام ریاست برسانم که آقای سنندجی کسالت دارند.
رئیس- هر کدام از آقایان که کسالت دارند یا نمیتوانند حاضر شوند خودشان باید اطلاع بدهند وقتی اطلاع ندادند طبعاً غایب بیاجازه خواهند بود.
عبدالصاحب صفایی- قربان ده دقیقه که قابل پیشبینی نیست ده دقیقه است مال بنده.
رئیس- آقای پیراسته.
پیراسته- بنده قربان همان طوری که آقای صفایی در حسابداری بودند برای محاسبات مجلس بنده هم چون عضو کمیسیون محاسبات هستم همان جا بودم که آقای صفایی بودند.
رئیس- بسیارخوب. آقای ارباب.
ارباب- در عرایض بنده مقداری غلط چاپی هست که میدهم به تندنویسی اصلاح کنند.
رئیس- بسیارخوب. آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار- بنده جلب توجه مقام ریاست را به این عرضی میکنم مینمایم در صورت مجلس در این ستون نوشته غایب بیاجازه دکتر شاهکار بلافاصله نوشته است.
آقای رئیس- دکتر شاهکار نسبت به صورت جلسه نظری دارید؟
رئیس- آقا گویااشتباه میکنید آن غیبت مال جلسه قبل است و آن اجازه مربوط به جلسه بعد است
(دکترشاهکار- بنده جوابم را شنیدم) آقای مهندس اردبیلی.
مهندس اردبیلی- بنده از اول وقت حاضر بودم بنده را غایب نوشتهاند آقای موسوی هم شاهد هستند.
عبدالصاحب صفایی- این جلسه همه را ببخشید.
رئیس- جلسه بعد را چه بکنیم؟ الان دو و بیست دقیقه به ظهر مانده است جلسه هنوز تشکیل نشده بنده هفت هشت دقیقه هم ارفاق کردم آییننامه ماده ۶۹ میگوید که اگر یک ربع بعد از ساعت مقرر آقایان حاضر نشدند جلسه را باید ختم کرد
(عبدالصاحب صفایی: امروز را بفرمایید از فردا همه حاضر میشوند) آقای بهبهانی.
بهبهانی- بنده را جز دیرآمدگان نوشتهاند در صورتی که بنده سر وقت آمدهام. خواهش میکنم اصلاح شود.
رئیس- زودرفتگان هم همین حال را دارند اگر میخواهند تشریف ببرند باید بنویسند، آقای فرود.
فرود- استدعا میکنم آقایان توجه بفرمایند برای رفع سوءتفاهم این مطلب لازم است. عرایض بنده در جلسه گذشته مقصودم تکذیب جناب آقای دکتر صالح وزیر بهداری نبوده مقصود بنده تکذیب گزارشاتی بود که به ایشان تقدیم شده است و خدا شاهد است اگر جز این در صورت مجلس باشد یا من اشتباهی کرده باشم این خیلی اسباب تأسف من است خود آقای دکتر میدانند من به ایشان کمال ارادت را دارم و جنابعالی مورد احترام و تعظیم بنده هستید جنابعالی از دانشمندان بسیار محترم و معزز هستید بنده مقصودم تکذیب گزارشاتی بوده است که به شما تقدیم شده است و ضمناً بنده جز تجلیل پروفسور شمس که جنابعالی هم به همین اندازه نزد بنده محترمید آن جناب آقای دکتر عمید استاد دانشگاه رئیس دانشکده نزد بنده محترمند اگر استادان دانشگاه اگر دانشمندان مورد احترام ما نباشند پس کی باید باشد من مطلقاً و ابداً نسبت به جنابعالی و مقام جنابعالی نه فقط این که چنین اسائه ادبی نکردم بلکه صلاحیت ندارم که جنابعالی خیلی بالاتر از این است که بنده اسائه ادبی بکنم
(امامی- دکتر صالح بینظیر است)
رئیس- دیگر نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟
(کاشانی- راجع به غیبتها هم بفرمایید) راجع به غیبتها هم اصلاح میشود در جلسه آینده خواهش میکنم آقایان سر وقت تشریف بیاورند در صورت مجلس نظر دیگری نیست؟ (گفته شد - خیر) صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد وارد دستور میشویم دستور امروز اول سؤالات است بعد هم لایحه مالیات بر ارث.
۲- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر دارایی.
رئیس- آقای وزیر دارایی.
وزیر دارایی- (دکتر امینی)- در اجرای قانون لغو اختیارات آقای دکتر مصدق چند فقره لایحه قانونی است که خواستم تقدیم مجلس شورای بکنم در یک قسمتش چون یک عده از نمایندگان محترم با این قانون مخالف بودند بنده خواستم توضیحی عرض بکنم راجع به وصول مطالبات غیرمالیاتی دولت (عمیدی نوری- این درست نیست) یک کمیسیونی بوده و این کمیسیون دارای اختیاراتی بود حالا این کمیسیون تا بیست روز دیگر اختیاراتش تمام میشود در هر صورت برای تأیید عملیاتش بنده این راتقدیم میکنم در کمیسیون هم که آقا تشریف دارید بنده توضیح عرض میکنم و بنده اصولًا این را هم عرض کنم که برای این پروندههای معوق باید یک فکر اساسی کرد که مردم از این کار خلاص بشوند.
۳- بیانات آقای وزیر بهداری در قبال بیانات جلسه قبل آقای فرود.
رئیس- آقای وزیر بهداری.
وزیر بهداری- (دکترصالح)- بنده میخواستم از جناب آقای فرود که سابقه بیست سال دوستی با ایشان دارم تشکر کنم که اظهار لطف و مرحمت به بنده فرمودند بنده یقین داشتم که مطالبی را که ایشان فرمودند یا تحریف شده است یا روزنامهها آن طوری که باید دقت نکردهاند زیرا جناب آقای فرود همان طور که فرمودند در قسمت چشم پزشکی که جزء گزارشاتی که رسیده تخصصی که نداشتند نظری هم به خصوص به بنده ندارند و بنده از ارادتمندان ایشان هستم فقط بنده متأسف شدم دیدم که در روزنامه یک مطالبی نوشته شده است ولی چون این یک بحثی است که مربوط به مجلس شورای ملی نیست و یک مطلب علمی است ولی چون اینجا مطرح شده است و خیلیها همین طور که آقای فرود تلفن کردند و به خود بنده هم تلفن کردند اینجا محضر مقدسی است که بایستی مطالب گفته شود بنده آن روز نظرم از بحث این مطلب در مجلس این بود که چون جناب آقای دکتر جزایری سؤالی فرمودند مطلب روشن بشود که مبارزه با تراخم بیشتر با سالمسازی است یعنی بهداشت یعنی فاضلاب چاههای عمومی وضع مستراحها نظافت عمومی شهری وقتی که در نظر گرفته شد بالنتیجه تراخم هم خود به خود از بین میرود اما راجع به دانشگاه هم که نوشتهاند دو دستگی ممکن است در دانشگاه باشد بنده خواستم عرض کنم که در دانشکده به خصوص و تمام دانشگاه به طور عموم جز وحدت نظر و اتفاق چیز دیگری نیست و اگر در مطالب علمی ملاحظه میفرمایید که گاهی روی موضوعی بحث میشود این در تمام دنیا رسم است که در یک موضوع علمی یک استادی یک نظر دارد کما این که در موضوع تراخم دکتر باستان و دکتر علوی که از استادان مشهور چشم پزشکی هستند به کلی با نظر آقای دکتر شمس مخالفند و این دلیل ندارد که یا آقای دکتر شمس اشتباه کنند یا آقای دکتر باستان و دکتر علوی به خصوص برای تراخم که تا به حال دنیا برای معالجه آن تصمیمی نگرفته است بنابراین اگر دیدید آقایان استادان با هم اختلاف نظری از حیث مبارزه با تراخم دارند این مربوط به نظر شخصی نیست و مربوط به مجلس شورای ملی هم به عقیده بنده نیست با وجود این بنده بااجازه آقایان این مدارکی که راجع به تراخم بود حضور جناب آقای رئیس تقدیم میکنم و هر کدام از آقایان استادان دانشگاه یا هر کدام از آقایان نمایندگان محترم مایل بودند ملاحظه بفرمایند.
امامی- عیب کار اینجاست که تو خودت آدم خوبی هستی.
رئیس- آقای دکتر بینا. (تشریف ندارند) آقای قناتآبادی
(فرود- استدعا میکنم تقدیم آن مدارکی که گفتند در صورت مجلس قید شود)
۴) سؤال آقای قناتآبادی راجع به مطبوعات و جواب آقای معاون نخستوزیر
قناتآبادی- سؤالی که بنده کردم این است که طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود و به چه مجوزی شهربانی و حکومت نظامی در مطبوعات مداخله مینمایند (بعضی از نمایندگان- یک مرتبه دیگر قرائت بفرمایند) طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود و به چه مجوزی شهربانی و حکومت نظامی در امر مطبوعات مداخله مینمایند. بعضی مطالب است که نمیتواند اختصاص به فرد و اشخاص داشته باشد من چند روز قبل آمدم اینجا دیدم ورقه مخالف و موافق لایحه حکومت نظامی را به تابلو نصب کردهاند من به عنوان مخالف اسمم را ثبت کردم یکی از دوستان من به من گفت که حکومت نظامی در مبارزة با کسانی که به نفع کمونیستی عمل میکنند خدماتی کرده است بنده هم قبول دارم (احسنت) و من همیشه عقیدهام را در این مورد با کمال صراحت اظهارداشتم من گفتم هیچ منافاتی ندارد اصولًا یک آدمی که در دنیا میخواهد آزاد فکر بکند و اعتقاد قطعی و جدی و واقعی به مرام دمکراسی دارد نمیتواند با حکومت نظامی موافقت بکند من هم تصمیمم این است که در هر زمان و هر دورهای که وارد در جریان سیاسی هستم و حق اظهار نظر در امورات مربوط به اجتماع دارم با موضوع حکومت نظامی جداً مخالفت بنمایم چه دولتی باشد که موافقش باشم چه مخالف باشم فرقی نمیکند اساساً من نمیتوانم با حکومت نطامی موافقت بکنم
(یک نفر از نمایندگان- مگر به طور استثنا) استثنا ندارد ما قانون داریم دولتها را حمایت بکنیم کسانی که به ضرر ملت یا به ضرر استقلال مملکت ما و به نفع اجنبی عمل میکنند دولت را حمایت بکنیم با چوب قانون مغز آنها را متلاشی بکنداحتیاجی هم به حکومت نظامی نداشته باشیم. یکی از مطالب مهم موضوع مطبوعات است آزادی مطبوعات به این معنی که اشخاص بینظر مطلع فداکار از خود گذشته بتوانند افکار خود و آنچه که ملت میخواهد و احتیاجات مردم را منعکس بکند این یک مطلبی است که اگر در حکومتهای دموکراسی وجود نداشته باشد میتوان گفت که آن دمکراسی و آن مشروطه ناقص است (صحیح است) لذا من از وقتی که وارداجتماع شدم و شنیدهام میبینم که طرفداران حکومت دمکراسی و مشروطیت و کسانی که علاقمند به بقا این رژیم در این مملکت هستند به مطبوعات عنوان رکن ۴ مشروطیت را دادهاند من خودم به شخصه برای آزادی مطبوعات و برای این که روزنامهنویس بتواند حرفش را بزند و اظهار عقیده بکند از مدتی که وارد مبارزات سیاسی شدم به سهم خودم خیلی مبارزه کردم همه آقایان نظرشان هست که یک روزی در این مملکت روزنامهها را زیاد تحت فشار گذاشتند که منجر به تحصن دسته جمعی مدیران جراید شد در مجلس (پیراسته- در دوره دکتر مصدق ملی) اگر شما یک خورده حوصله داشته باشید.
رئیس- آقایان در هر کار مداخله میکنند صحبتتان را بفرمایید.
قناتآبادی- فرقی نمیکند آقا از نظر بنده هر کس با حکومت نظامی بخواهد حکومت بکند بد کاری میکند دکتر مصدق هم این کار را میکرد بد میکرد و بعد از سیام تیر وقتی که قانون حکومت نظامی را آوردند به مجلس شورای ملی من آن وقت از موافقین جدی آقای دکتر مصدق بودم اول کسی که آمد پشت این تریبون و با حکومت نظامی مخالفت کرد بنده بودم این شخص ارتباط ندارد در زمان آقای دکتر مصدق چه بعد از ایشان ادامه دادن حکومت به وسیله حکومت نظامی از نظر آن کسانی که اعتقاد به رژیم مشروطیت دارند خوب نیست چه در زمان ایشان چه قبل از ایشان اصلاَ حکومت نظامی را مسلط کردن بر مطبوعات خوب نیست بنده معتقدم آقا باید برای مطبوعات یک فکر حسابی کرد مدتها است که با مطبوعات بازی میکنند تعیین تکلیف نمیکنند یک قانونی باید بیاید به مجلس و در مجلس تصویب شوداولًااین قانون متناسب باوضع زمان ما که میخواهیم همه چیز را تقلید کنیم از ممالک متمدن دنیا ما باید ببینیم در دنیا با مطبوعات چه میکنند هر معاملهای که در رژیمهای دمکراسی دنیا با مطبوعات میشود همان معامله را هم ما با مطبوعات انجام بدهیم همان قانون را هم ما برای مطبوعات تدوین کنیم این که معنی ندارد من خوشم بیاید بگویم تو حق نداری روزنامه بنویسی اساساً ما نباید بگذاریم و اجازه بدهیم آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که نمایندگان مردم هستند و به نام رژیم مشروطیت اینجا نشستهاند نبایداجازه بدهند که سطح احترام روزنامه آن قدر پایین بیاید که بدون محاکمه و قضاوت صحیح بدون رسیدگی یک روزنامه را امروز توقیف کنند بعد هم بنده تلفن کنم آقا تلفن بکنید آقا خواهش کند آقا استدعا کند که این روزنامه را آزاد کنید این اصلًا برای شأن مطبوعات یک کشوری خوب نیست این که بنده سؤال کردم طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود
(فرامرزی- قانون حکومت نظامی معلوم است دیگر) حکومت نظامی جناب آقای فرامرزی آن ماده هشتش لغو شده
(فرامرزی- اصلًا خودش یعنی چه حکومت نظامی ۱۲ ساله) ما که جناب آقای فرامرزی به همهاش اعتراض داریم آن ماده ۸ حکومت نظامی درباره مطبوعات لغو شده است و تأسفم همین است که اگر ماده ۸ بود میگفتم طبق ماده ۸ با مطبوعات رفتار میکنند آقا ماده ۸ حکومت نظامی مربوط به مطبوعات لغو شده (صحیح است) و این معاملهای که با مطبوعات میشود روی میل اشخاص است و منشأ و مجوز قانونی ندارد علت واقعی که من این سؤال را کردم این بود که دولت را متذکر کنم حتماً باید یک قانونی متناسب با وضع زمان و مناسب با رفتاری که کشورهای دموکراسی با مطبوعات میکنند به مجلس بیاورند و نمایندگان مجلس شورای ملی هم به این
مطلب توجه کنند که این قانون را زودتر و سریعتر تصویب کنند تا مطبوعات مملکت چه در این دوره و چه در دورههای بعد از این وضع اسفانگیزی که دارند نجات پیدا کنند و دیگر یک مأمور شهربانی حق نداشته باشد برود در مطبعه به روزنامهنویس بگوید آقا تو این خبر را حق نداری بنویسی یا این که این خبر را حق داری این شأن مطبوعات یک کشور دمکراسی نیست البته تمام این مطالب بنده منافاتی با این ندارد که بنده عرض کردم یک فردی هستم که در این کشور اعتقاد دارم که کمونیستی چیز بدی است و باید با آن مبارزه کرد و مجال نداد که افکار کمونیستی در این مملکت رسوخ پیدا کند و رخنه پیدا کند قانون اساسی ما مذهب ما اجازه نداده است که در کشور اسلامی ایران کمونیستها مجال نفس کشیدن پیدا کنند چه برسد به این که تبلیغ کنند چه برسد به این که روزنامه بنویسند تکلیف آنها معلوم است هم از نظر دین ما و هم از نظر قانون اما توی این مملکت یک دستهای بودند مطبوعات کمونیستی بودند و ناشر این قبیل افکار مضره بودند غیر از آنها دیگران کمونیست نیستند و به مملکت هم علاقه دارند و به کشور و مشروطه و شاه و رژیم دمکراسی و همه چیز علاقه دارند و اینها هستند که باید بال و پرشان را نسوزاند بال و پرشان را نبرید به آنها باید اجازه داد که آن چه در اجتماع بد هست و بد میبینند منعکس بکنند و اولیا امور هم باید به تذکرات و انتقادات آنها کاملًا توجه بکند و معایب و بدیها را رفع کند به همان دلیلی که آقایان نمایندگان محترم حق دارند آنچه که به نظرشان بد میآید با کمال حسن نیت و صفا از پشت تریبون مجلس به اطلاع اولیای امور برسانند روزنامهنگارانی هم که متعلق به مردم ما هستند وفادار به وطن ما هستند آنها هم حق دارند این تذکرات را بدهند بنابراین من میخواهم که دولت در جواب عرایض بنده این مطلب را بگوید که اساساً برای روزنامهنویسی در این مملکت چه فکری شده است آیا یک روزنامهنویسی میتواند مطابق قوانین و طبق اصول با اتکای به قانون اساسی از کارهای بد و از کارهای بیرویه و از طبقه فاسد و اشخاص فاسد انتقاد بکند یا نکند اگر نمیتواند بکند اصولًا موضوع ندارد روزنامهنویسی و این مطلب را هم عرض کنم بنده از ابتدایی که درباره آزادی مطبوعات صحبت کردم اتفاقاً اکثراً و غالباً مورد بیمهری مطبوعات طرفدار دولتهای وقت بودهام یعنی هر وقت هر دولتی که من با او مبارزه میکردم مطبوعاتی که از دولت پشتیبانی میکرده است با کمال بیلطفی و بیمهری به من تاختند معذلک کلمه این تأثیری در عقیده من ندارد بایستی مطبوعاتی که مال مملکتند یعنی غیر از آن دسته مطبوعات که مروج و مبلغ بلشویکی و کمونیستی هستند سایر مطبوعات دراین مملکت از آزادی عادلانه و عاقلانه برخوردار شوند و بتوانند درباره امورات مملکت قضاوت بکنند و بحث بکنند.
رئیس- آقای معاون نخستوزیر.
معاون نخستوزیر- (فولادوند) بنده یک مقدمهای باید عرض کنم که خاطر آقایان نمایندگان محترم و آقای قناتآبادی که سؤال فرمودند اول از نیت بنده استحضار حاصل بفرمایند در زمان حکومت آقای قوامالسلطنه در دوره پانزدهم بنده وکیل مجلس بودم (صحیح است) یک روزی جناب آقای فرامرزی عبدالرحمن فرامرزی مدیر روزنامه کیهان طرحی آوردند که نمایندگان امضاء کنند برای الغاء حکومت نظامی بنده جزء طرفداران دولت بودم به بنده فرمودند تو چون که طرفدار دولت هستی امضا نخواهی کرد البته هر وکیلی آزاد است طرحی را امضاء کند یا نکند بعضیها عقیده نداشتند امضا نمیکردند بعضیها عقیده داشتند امضاء میکردند به بنده فرمودند تو چون طرفدار دولت هستی این طرح را لابد امضاء نمیکنی بنده به ایشان عرض کردم امضاء میکنم و امضا کردم بلافاصله از طرف دولت به بنده گفته شد برای چه این طرح را امضاء کردی گفتم برای این که عقیده داشتم آقای فرامرزی هم الان در مجلس هستند و شاهدند اینجا بودند رفتند بیرون. در زمان آقای دکتر مصدقالسلطنه قانون مطبوعات را که به مجلس آوردند بنده عرض کردم بنده همیشه با آزادی مطبوعات موافقم چرا؟ چون از آزادی مطبوعات به شخصه ترس ندارم گفت آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است ولی من عقیدهام این است که مطبوعات اگر احترام اشخاص را حفظ نکنند عکسالعمل این قضیه به ضرر خودشان تمام میشود (صحیح است) ممکن است به وسیله حکومت نظامی جلوی آنها را بگیرند و پیشنهاد هم کردم که به پادشاه مملکت هر روزنامهای که اهانت کرد مجازات بشود زیرا گر به پادشاه اهانت بشود مملکت به روز سیاهی خواهد افتاد (صحیح است) آقای قناتآبادی خود جنابعالی از جریان این موضوع کاملًا واقف هستید آقای کاشانی با بنده صحبت کردند که تو پیشنهادت را پس بگیر عرض کردم این مصلحت نیست که به پادشاه اهانت بشود (قناتآبادی- صحبت راجع به پادشاه تنها نبود).
رئیس- شما سؤالتان را کردید یک مرتبه هم تکمیلی دارید.
معاون نخستوزیر- بنده پیشنهاد کرده بودم که به پادشاه و خانواده سلطنت و مذهب اسلام اهانت نشود به بنده گفتند خانواده سلطنت برادر و خواهر شاه هم هست عرض کردم خانواده را قانون مدنی ایران تصریح کرده است خانواده عبارت است از مادر، و عیال و اولاد بعد آنهایی که مملکت را به این روز نشاندند تحریک کردند به قدر یک اطاق روزنامه به من اهانت بکنند (صحیح است) بعد خودشان فهمیدند چه غلطی کردند بنده همیشه شخصاً طرفدار آزادی مطبوعات بوده و هستم زیرا همیشه بنده گفتهام هیچ کس به بنده نمیتواند بگوید تو یک کاری خلاف قانون و عدل و انصاف کردی هر کس گفت بنده محکومم در زمان حکومت آقای قوامالسلطنه زمان حکومت آقای مصدقالسلطنه با حکومت نظامی خودشان مخالفت کردم و اینجا باز بعضی از نمایندگانی که معلوم شد که در چه حال و چه صورت هستند به بنده حمله کردند عرض کردم بنده همیشه موافق آزادی مطبوعات بودهام و الان هم هستم اما راجع به این که با مطبوعات مطابق چه قانونی رفتار میشود
(فرامرزی- این که جواب نشد) جنابعالی آن شهادت را دادید که من برای طرحی که در کابینه قوامالسلطنه امضا کردم (فرامرزی- بلی) بنده سؤال ایشان را از وزارت کشور سؤال کردم که با مطبوعات مطابق چه قانونی رفتار میشود جوابی دادهاند به شماره ۷۱۰ ر ۱۲- ۴- ۳۳ وزارت کشور جواب میدهد: که فعلًا با مطبوعات طبق لایحه تصویبی آقای دکتر مصدق مصوب ۱۵ بهمن ماه ۱۳۳۱ عمل میشود یعنی مطبوعات در دیوان جنایی با حضور هیئت منصفه محاکمه میشوند
(درخشش- به حضرت عباس دروغ است) این لایحه فعلًا در مجلس است اختیار قانونگذاری هم با بنده نیست هر جور آقایان نمایندگان مصلحت مملکت را میدانند همین جناب آقای بهبهانی هم که سؤال فرمودهاند
(عبدالرحمن فرامرزی- حالا قانونی برای مطبوعات هست یا نیست؟) اجازه بدهید قسمت دوم سؤال آقای قناتآبادی این است که به چه مجوزی شهربانی و فرماندار نظامی در امر مطبوعات دخالت میکنند جواب این است: طبق ماده ۸ حکومت نظامی
(عمیدی نوری و قناتآبادی- ماده ۸ لغو شده) مصلحت نمیدانید لغو کنید مصلحت میدانید اجرا کنید فعلًا شهربانی طبق ماده حکومت نظامی عمل میکند
(فرامرزی- این جواب صحیح بود؟)
رئیس- آقای قناتآبادی.
قناتآبادی- بنده فکر میکنم که مقصود واقعی از این سؤالها و جوابها این باشد که یک نمایندهای راجع به یک موضوع خاصی مطالبی را بگوید و آن کسی که از طرف دولت میآید جواب بدهد در حقیقت تشریح کند و بیان کند که روش و سیاست دولت در آن مورد چیست و آن چیزی که میشوداستنباط و استفاده کرد بالخصوص در چنین امورات چیست. بنده به این جواب اعتراض دارم برای این که سؤال بنده این بوده است که طبق چه قانونی با مطبوعات رفتار میشود. جناب آقای فولادوند فرمودند که طبق لایحه قانونی آقای دکتر مصدق در صورتی که ما تاکنون از ابتدای تشکیل این دولت تاالساعه که در حضور شما هستم (این را بدانید میگویم و از عهدهاش هم بیرون خواهم آمد) ندیدهایم که یک محاکمة مطبوعاتی با حضور هیئت منصفه شده باشد حالا نشده قبلًا هم نشده در خود دولت آقای دکتر مصدق هم که این لایحه نوشته شده است نشده است اصولاَ در این مملکت با مطبوعات بازی میکنند بعد هم فرمودند که طبق ماده ۸ شهربانی و حکومت نظامی در امر مطبوعات مداخله میکنند بنده میخواستم به اطلاع ایشان برسانم که ماده ۸ راجع به مطبوعات از قانون حکومت نظامی لغو شده است
(فرامرزی- دلیلتان که لغو شده چیست؟) صورت جلسه هست بعداً ارائه میدهم و برای دولت میفرستم بنابراین مجوزی برای دولت با استناد ماده ۸ نمیماند آقا آن مطالبی که آقای فولادوند راجع به خودشان فرمودند به کلی خارج از موضوع سؤال بنده بود چون ایشان در جواب سؤال بنده مطالبی را اینجا گفتند که ابداً به عرایض و سؤال بنده مربوط نبود علیایحال بنده همان طوری که عرض کردم از دولت و از آقایان نمایندگان محترم مجلس واقعاَ استدعا میکنم که بیایند و در امر مطبوعات یک فکری بکنند یک قانونی تدوین کنند که متناسب با روش و رویهای باشد که در دنیای متمدن با مطبوعات میشود این معنی ندارد که مطبوعات البته یک عدهای بد میگویند من هم قبول دارم کسی نمیگوید که مطبوعات حیثیت و ناموس و شرافت را به بازی بگیرند و فحش بدهند و اما نبایستی چوب یک فحاش توی سر دیگران بخورد یعنی به استناد این که یک کسی فحش میدهد دیگران را از اظهار حقایق و ابراز مطالبی که به نفع کشور است باز بدارند این یک عقیده باطنی و واقعی من است و واقعاً از آرزوهای زندگی من است که یک روش عادلانه و عاقلانهای در این کشور برای مطبوعات معین شود (صحیح است- احسنت).
۵- سؤال آقای دکتر بینا راجع به مالیات بر درآمد و جواب آقای وزیر دارایی.
رئیس- آقای دکتر بینا.
دکتر بینا- تلگرافی است از کرمان رسیده تقدیم مقام ریاست میکنم و امیدوارم دولت در این قسمت توجه کامل داشته باشد تا حق مردم کرمان ضایع نشود.
رئیس- آقایان توجه کنند که مدت سؤال ۱۵ دقیقه است یعنی ده دقیقه برای سؤال و پنج دقیقه هم برای قسمت تکمیلی آقایان سعی کنند از این مدت تجاوز نکنند. بفرمایید.
دکتر بینا- سؤال امروز بنده راجع به وضع مالیات بر درآمد است و طرز وصول بنده شخصاً به جناب آقای دکتر امینی ارادت دارم و ایشان را یکی از وزرای مالیه میدانم که واقعاً شخصیت خودشان را در موضوع بغرنج نفت به تثبیت رساندند و حقیقتاً در و فکر و تیزهوشی و کاردانی ایشان بنده هیچ تردیدی ندارم و اگر این صحبتها را میکنم راجع به شخص ایشان نیست و این
عرایض بنده مبتلا به تمام دولتها بوده است و کار یک سال و دو سال و ده سال نیست و اگر بنده صحبت میکنم فقط برای طرز وصول بهتر مالیات است معمولًا بنده در کلیات صحبت نمیکنم و عقیده دارم وقتی شخصی در کلیات صحبت کنداصلًا آن موضوع لوث میشود و وزیر مسئول و مأمورین مربوطه نمیتوانند استفاده کنند به این جهت بنده در صحبتهایم یک مورد را گرفتهام و در آن مورد صحبت کردهام خواستهام بلکه مأمورین بتوانند یک قسمتی را واقعاً اصلاح کنند و الّا اگر ما بخواهیم اصلاحات کنیم اصلاحات کلی میخواهیم همه چیزمان باید اصلاح بشود حتی طرز راه رفتنمان در خیابان اسلامبول هم باید اصلاح بشود (دکتر عدل- احسنت) ولی موضوعی که امروز از ایشان خواستم سؤال بکنم یکی این که مشاورین ایشان و این اشخاصی که به ایشان تحمیل میکنند کیستند که این افراد واقعاً اشخاص عجیب و غریبی هستند و کارمندانی که در هیچ جایی آنها را راه نمیدادند آقای دکتر امینی اینها را قبول کردهاند از قبیل بنیاعراب و طعمهزاده و بیدادگران اینها که واقعاً یک عنصرهای عجیب و غریبی هستند که وارد دستگاههای دولتی شدهاند و انشاءالله خداوند ایشان را در این انتصابات مؤید فرماید اما سؤال امروز بنده راجع به پرونده مالیاتی آقای نصیرزاده است بنده باایشان تماسی نداشتم و شهدالله نمیدانم که ایشان کی هست تنها از روی پروندههایی که بنده دیدهام و مدارکی که به دست آورده این قسمتها را به عرض مجلس میرسانم چون آقای وزیر دارایی را شخص منصف و منطقی میدانم و میدانم که در مقابل ادب و منطق و پروندهای که مطالعه شده مثل همیشه وضع بدکار و طرز وصول بد را قبول خواهند کرد و انشاءالله در رفع نقیصه آن بر خواهند آمد. قبل از آن که وارد مطلب بشوم لازم است حقایقی را به عرض آقایان برسانم که واقعاً مالیاتی که در این مملکت وصول میشود از عایدی ناچیز خارکنان و بیوه زنان است و اینها از عوارض قند و شکر و چای و دخانیات و غیره به دست میآید والا تجاری مانند نصیر نصیرزاده و غیره و معنوی و عزرام حکاک و عبداللهیان و مقدم و غیره و غیره به دولت مالیات آن میپردازند اگر ادعا کنم چرخهای مالی مملکت را بیبضاعتهااداره میکنند اغراق نگفتهام. در وزارت دارایی اداره کل درآمدها هست ولی این اداره به تمام معنی اداره کل درآمد است البته به جیب خودشان نه برای دولت با طرح این سؤال تصدیق خواهید فرمود که با ارقام بازی میکنند و با خرانه مملکت چه طور رفتار میکنند این موضوع مالیات و تشکیلات و کمیسیون بازی و توافق بازی جز ترویج و تسهیل و ترغیب دزدی هیچ معنی و مفهومی ندارد بنده سابقاً در یکی از نطقهای قبل از دستور خودم گفتم کارمندان دولت درستند و واقعاً هم نود و پنج درصد از کارمندان دولت درست هستند در دستگاه دولت اشخاص درستکار خیلی زیاد است ولی آن پنج درصد که گفتم نادرست است همه اینها در اداره درآمد جمع شدهاند چندی قبل آقای مدیرکل درآمد از آقای وزیردارایی اجازه توافق بیش از پنجاه هزار تومان را تحصیل کرد البته این اجازه سابقاَ فقط با شخص وزیردارایی بود بنده میگویم تحصیل چنین اجازهای اقدامی است فوق متهورانه که آن را جز سوءنیت به چیز دیگری نمیتوان تعبیر نمود باید در نظر داشت که توافقهایی که در کمیسیون به عمل میآمد طبق قانون ۲۲ مالیات بر درآمداست که اجازه میدهد (ادارات دارایی اختلافات حاصله را از طریق توافق حل و فصل نمایند و در صورت حصول توافق برای طرفین قطعی خواهد بود) ولی در پروندههای مانند نصیرزاده و غیره که تبانی در کار بوده و عامداً و عالماً حق دولت را یک مشت کارمند شیاد از بین برده است جمله (توافق قطعی خواهد بود) پشیزی ارزش ندارد بنده باید بگویم صادرکنندگان اخطار مالیاتی و توافق کنندگان را باید به عنوان اختلاس در اموال دولتی و مؤیدی را به عنوان کلاهبردار تعقیب و مجازات نمایید و به عقیده بنده کسانی که رشوه میدهند و کارکنان دولت را از راه راست منحرف مینمایند خطای آنان بیش از کارمندانی است که در نتیجه اضطرار با کل میته متوسل میگردند طبق رسیدگیهایی که به وسیله اداره کل درآمدها به عمل آمده آقای نصیرزاده را ز تجار بسیار مشهور و معتبر تشخیص دادهاند. با در نظر گرفتن صورت واردات و صادرات تجارتخانه نام برده اخطار مالیاتی برای سال ۳۱ به مبلغ یازده میلیون و پانصد و نود و پنج هزار و هشتصد و چهل و شش ریال صادر شده و در پرونده موجود است. البته چنان که عرض شد صدور چنین اخطاری مبنای صحیحی ندارد و تعیین این ارقام به عنوان مطالبه مالیات فقط به یک منظور است و آن برای ساخت و پایتخت قبل از موعد کمیسیون در خارج از کمیسیون است (صحیح است) وزارت دارایی وقتی تاجری را به پرداخت چنین مالیاتی محکوم مینماید تاجر حاضر است در خارج از کمیسیون به هر مقداری لازم است توافق بکند و با مأمورین مالیه کنار بیاید بنابراین بند و بستهای خارج چندین برابر توافق رسمی است که در کمیسیون به عمل میآید یعنی مأمورین دارایی اگر در مقابل ۱۱۵۹۵۸۴۶ ریال اخطار یک میلیون در خارج دریافت ندارند غیر ممکمن است در کمیسیون به ۷ هزار تومان تمام بکنند معلوم نیست کمیسیون به چه علت بدون مطالعه پرونده و صورت حسابهای بانکی مبادرت به توافق کردهاند و مدیرکل درآمد بر خلاف دستور بدون کسب نظر متصدیان دایره مربوطه با عجله زیر پیشنویس توافق را تأیید کرده است در صورتی که قبل از صدور رأی ضمن نامه شماره ۲۳۲۲۶ مورخ ۱۴- ۱۲- ۳۲ به اداره کمیسیونها دستور داده که چون نصیرزاده از بازرگانان معتبر است در موقع طرح پرونده اسناد و صورتهای بانکی و دفاتر مؤیدی رسیدگی شود و منافع دولت رعایت شود با وجود چنین دستوری آقای رئیس کل درآمد چنین پروندهای را به ۷ هزار تومان توافق کرده است (خرازی- بنده تمام دارایی نصیرزاده را به یک میلیون و صد هزار تومان به شما صلح میکنم) (زنگ رئیس) بنده خواستم نظرآقای وزیردارایی را به طرز کار اداره کل درآمدها جلب نمایم و نشان بدهم جریان پروندههای مالیاتی محمدعاصمی، همدانیان، شالچی، مقتدر شفیعا نصرتالله متحدین که در عرایض قبلی صحبت کردم با پرونده نصیرزاده یکی است و مجموع مالیات مطالبه شده در این پروندهها به ۳۴۶۳۴۳۴۶ ریال بالغ میشود که از این مبلغ فقط ۷۰ هزارتومان وصول شده است در مورد توافق مسلماً به ماده ۲۲ استناد خواهید کرد ولی باید توجه داشت که در این مورد قانون چنین اختیاری را به وزیر دارایی داده است و آقای وزیر دارایی حق ندارند که اختیار خود را در اختیار مدیر کل درآمد بگذارند که هر مبلغ از مالیات مطالبه شده را به هر ترتیب که مایل باشد به سود خویش موافقت کند و یا تخفیف دهد باید در موقع تحقیق و رسیدگی تمام قسمتهای مالیاتی و اسناد و صورت حسابهای بانکی رسیدگی شود تا حقی از دولت تضییع نگردد در غیر این صورت وجود این تشکیلات وسیع ضرورت نداشت و آقای مدیر کل درآمد ممکن بود با یک نفر فراشباشی در دفتر خود جلوس نموده و تمام مالیات مملکت را با کدخدا منشی حل و فصل و تصفیه کند
(دکتر مشیرفاطمی- خطاطان مرد بسیار درستی است).
رئیس- آقای وزیر دارایی.
وزیر دارایی- بنده بدواً خواستم از آقای دکتر بینا از اظهار لطف و محبت مستقیمی که به بنده کردند تشکر کنم و اطمینان هم دارم که آقای دکتر بینا با این تذکراتی که میفرمایند حقیقتاً در نظر دارند در این دستگاه اگر معایبی هست آن معایب مرتفع بشود (صحیح است) چون یک مورد به خصوصی را تذکر دادهاند بنده میخواهم که یک گزارش دقیقی در این قسمت بخوانم که اول شبهه را نسبت به این آقای نصیر نصیرزاده رفع بکنم بعد جواب کلی فرمایش آقای دکتر بینا را عرض کنم سؤال آقای دکتر بینا این است چرا پیش آکهی مالیاتی آقای نصیرزاده که به مبلغ۱۵/ ۱۱۵۹۵۸۶۴ صادر گردیده در کمیسیون به مبلغ ۷۰ هزار ریال واقف شده است به طوری که آقای نماینده محترم اطلاع دارند طبق قسمت اخیر ماده ۶ قانون مالیات بر درآمد مصوب تیرماه ۱۳۲۸ در صورتی که بازرگانان از نگاهداری دفاتر قانونی و تسلیم اظهارنامه خودداری نمایند و یا دفاتر آنها مخدوش باشد درآمد آنها رأساً از طرف ادارات دارایی تشخیص و ابلاغ خواهد شد و به موجب ماده ۲۲ همین قانون در صورتی که مؤدیان به پیش آگهی صادره از طرف ادارات دارایی معترض باشند میتوانند در ظرف یک ماه از تاریخ رؤیت پیش آگهی اعتراض خود را تسلیم نمایند ادارات دارایی میتوانند اختلافات حاصله را از طریق توافق حل و فصل کنند و در صورت حصول توافق برای طرفین قطعی است. آقای نصیرنصیرزاده از جمله کسانی است که در سال ۱۳۳۱ از تسلیم اظهارنامه خودداری نموده است و از این جهت با توجه به پروانههای گمرکی که به نام این شخص از اداره کل گمرک به اداره کل درآمدها رسیده پیش آگهی مالیاتی صادر گردیده است. مؤدی پس از رؤیت پیش آگهی در ظرف مقرر در قانون واخواهی تسلیم و پرونده جهت رسیدگی و رفع اختلاف به کمیسیون تشخیص ارجاع و در تاریخ ۱۶- ۱۲- ۳۳۲ به کمیسیون دعوت شده است. آقای نصیرنصیرزاده پس از حضور در کمیسیون اظهار داشته است که تجارت انفرادی ندارد و در شرکت چالوس و شرکت نسبی مقدم و توکلیان سهیم است و واردات و صادراتی که از اداره کل گمرک به نام او پروانه صادر گردیده مربوط به شرکت مقدم و توکلیان میباشد و تمام اسناد در دفاتر تجارتی شرکت مزبور منعکس میباشد و از این جهت خود را مشمول مالیات بازرگانی نمیدانند و برای صحت اظهارات خود نامهای به شماره ۶۱۹ مورخ ۱۶- ۱۲- ۳۲ از شرکت نامبرده ارائه داده که در صفحه ۱۳۹ پرونده آقای نصیرزاده مضبوط و عیناً نقل میشود:» بدین وسیله گواهی میشود کلیه واردات و صادرات به شوروی به نام آقای نصیر نصیرزاده در سال ۳۰ مربوط به این شرکت بوده و در دفاتر شرکت منعکس میباشد «قبل از این که نتیجه رسیدگی و نظریه کمیسیون درباره مالیات سال ۳۳۱ آقای نصیرنصیرزاده به اطلاع آقای دکتر بینا نماینده مجلس برسد لازم میدانم این نکته را تذکر دهد که وقتی یک پیش آگهی علیالرأس برای مؤدی صادر میگردد بایستی این پیش آگهی مبنی و مأخذ صحیحی داشته و با فعالیت تجارتی مؤدی تطبیق نماید در صورتی که رویه معموله در ادارات وصولی تاکنون چنین نبوده و صدور همین پیش آگهیهای موهوم و فرضی موجبات بدبینی و سوءتفاهم مؤدیان مالیاتی را نسبت به دستگاه وصول فراهم ساخته است.
یک عده آقایان هستند که از این پیش
آگهیها شکایت دارند و حتی امروز آقای شمس قناتآبادی میفرمودند که یک پیش آگهی که اصلًا مربوط به یک شخصی نیست آوردهاند در منزل به ایشان دادهاند
(قناتآبادی- نه در منزل توی مجلس) در مورد آقای نصیرزاده مأخذ صدور پیش آگهی برگ بازدیدی بوده که به طور ناقص در سال ۳۳۱ برای سالهای ۱۳۳۰ و ۳۳۱ صادر گردیده است. که:
اولاَ- برگ بازدید فاقد امضاء اعضاء هیئت بازدید میباشد و فقط یک نفر بازرس بدون این که تحقیقات لازمه درباره مؤدی بنماید برگ بازدید را در اداره تهیه نموده و در ذیل آن با خط دیگری روی ارقام فرضی مالیات سال ۳۱ تعیین و در پیش آگهی منعکس گردیده است.
ثانیاً- در برگ بازدید از یک طرف مبلغ ۵ میلیون ریال سرمایه و ۳ میلیون ریال درآمد ویژه برای مؤدی تشخیص داده شده و از طرف دیگر سود واردات و صادرات جداگانه تشخیص و به سودی که قبلًا با اعمال ضریب نسبت به سرمایه تشخیص داده شده اضافه گردیده است و معلوم نیست چگونه با سرمایه واحد دو درآمد متفاوت برای مؤدی حاصل و جمع شده است.
ثالثاً- نقص دیگر برگ بازدید این است که در مقابل آدرس مؤدی نوشته شده» به وسیله شرکت منسوجات چالوس واقع در سرای امید یا به وسیله تجارتخانه مقدم «و خود این میرساند که مؤدی محل ثابتی برای تجارت انفرادی نداشته و یا اگر داشته تهیه کننده برگ بازدید به آن محل مراجعه نکرده است.
رابعاً- برگ بازدید فاقد امضاء مؤدی بوده و ستون» نشانیها «که ممکن است با توجه به آن قراینی برای تشخیص درآمد مؤدی به دست آید ناقص میباشد و چیزی در مقابل آنها نوشته نشده است.
در هر حال پس آن که پیش آگهی سال ۳۳۱ آقای نصیرزاده به طریق موصوف صادر و مؤدی در کمیسیون مدارکی ارائه میدهد که تمام واردات و صادرات مذکوربه نام او متعلق به شرکت مقدم و توکلیان میباشد و در نتیجه صحت اظهارات مؤدی مورد تصدیق اعضاء کمیسیون واقع میشود ناچار کمیسیون برای تشخیص مالیات سال ۳۳۱ سوابق مالیاتی مؤدی را در نظر میگیرد و چون تنها سابقه مالیاتی شخص مزبور رأی کمیسیون حل اختلاف بوده که در تاریخ ۱۷- ۸- ۱۳۳۲ صادر شده و طبق آن برای سالهای ۲۸ و ۲۹ و متمم ۲۹ و ۱۳۳۰ مؤدی جمعاً ۲۵۰۰۰۰ ریال مالیات تعیین گردیده کمیسیون تشخیص مالیات، مالیات سال ۳۳۱ او را به مبلغ هفتاد هزار ریال توافق نموده و توافق مزبور مورد تأیید اداره کل درآمدها قرار میگیرد. به طوری که آقای نماینده محترم ملاحظه میفرمایند در مورد تشخیص مالیات آقای نصیرنصیرزاده حقی از دولت تضییع نشده و اقداماتی که در کمیسیون مالیاتی و اداره کل درآمدها به عمل آمده با مقررات قانون و عدالت منطبق بوده است. در اینجا لازم میدانم به مقتضای مقام مطلب به اطلاع آقایان نمایندگان محترم برسانم که برای متروک ساختن رویه گذشته و اختراز از صدور پیش آگهیهای موهوم اقدامات مفیدی چه از لحاظ بازدید مالیاتی و چه از نظر جمعآوری اطلاعات مربوط به فعالیت بازرگانی آقایان بازرگانان و شرکتها در اداره کل درآمدها به عمل آمده که با صدور پیشآگهیهای سال ۱۳۳۱ آثار ظاهر و ادامه این ترتیب موجب خواهد گردید که به تدریج سوءتفاهم بین مؤدیان و دستگاه وصول مرتفع و صاحبان درآمد در پرداخت مالیات خود و تسلیم اظهارنامه قانونی از طریق صداقت و حقیقت منحرف نشوند. مطلبی که جناب آقای دکتر بینا فرمودند این بود که بنده مشاورینی دارم که اینها یک اشخاص بدنام و بدسابقهای هستند و اینها را به بنده تحمیل کردهاند (میراشرفی ارسنجانی که مدال ۲۱ آذر هم از پیشهوری دارد) آقا هم سوال بفرمایید من جواب آقا را عرض میکنم بنده حتیالوقد وزیر بار تحمیل نمیروم و خودم تا دقت نکنم کسی را نمیگذارم حالا آل طعمه فرمودند دادگران و غیره که اینها مأمورین منحرفی هستند بنده مشغول مطالعه هستم که از اینهااگراشخاص منحرفی هستند اینها را بگذاریم کنار و اشخاص صالحی جایشان بگذاریم ولی در خاتمه خواستم تقاضا کنم که اشخاصی که اطلاعاتی خدمتتان تقدیم مینمایند اینها را یک قدری مطالعه و تحقیق بفرمایید چه اگر بنا بشود در مجلس شورای ملی یک اظهاراتی بشود نسبت به تجار که مردمانی هستند با حیثیت و شرافت و البته در بین بازرگانان مملکت اشخاص فاسد هم هستند نمیخواهم عرض بکنم که اشخاص به در نباید تعقیب بکنیم ولی قدر مسلم این است که اگر بنا باشد بدو خوب با یکدیگر مخلوط بشوندآن وقت موجب میشود که اشخاص خوب هم فاسد شوند اشخاصی که فرمودند آقای عبدالهیان و دیگران بنده اینها را مردمان بسیار خوبی میدانم (صحیح است)
(خرازی- مقدم بسیار تاجر خوبی است) اینها اشخاصی هستند که قسمت عمده فعالیت اقتصادی این مملکت را اداره میکنند ولی استدعا میکنم که خود آقا تحقیق کنند پروندهها را هم مطالعه فرمایند و آن گوینده را هم که بنده نمیخواهم اسمش را بیاورم چون ایشان مسئول بازرسی در مالیات بر درآمد هستند و آنجا مسئول هستند و خودشان هم داعیه این را دارند که مدیرکل درآمدها بشوند و انشاءالله نوبت ایشان هم خواهد رسید بنده میخواهم از آقا تقاضا کنم که نسبت به مأمورین دولت به مأمورینی که با صداقت و امانت هستند بایستی قدردانی بفرمایند که مشوق اینها در کارهایشان باشد همین آقای خطاطان یکی از بهترین مأمورین دارایی است (صحیح است) و این آدم با کسالت مزاج که پشت میز کارش حالت غش بهش دست داد چندین بار هم استعفا کرده بنده استعفایش را نپذیرفتم بنابراین یک کسی که صبح تا شب کار میکند و تاکنون هم خلاف امانتی ازش دیده نشده آقایان این از او تقویت بفرمایند تشویق بفرمایند و اگر نواقصی در دستگاه هست و متأسفانه هم هست این را کمک بفرمایید تا رفع بکنیم این که فرمودید اختیاری به ایشان داده شده و شاید ایشان رفتهاند وسیلهای برانگیختند که این اختیار را بگیرند این طور نیست آقای دکتر برای این که الان یک پروندهای روی میز من هست که ایشان از این اختیار خودشان صرفنظر کردهاند و این یک پرونده قطوری است وآن وقتی که میفرستادند پهلوی وزیر دارایی که وزیر دارایی تصمیم بگیرد آقای داراب تشریف دارند یک دستگاهی که خودش صبح تا شب مواجه است و جزییات را میداند ولی بنده وزیر دارایی که هزار گرفتاری دارم یک پرونده قطوری اغلب اوقات آن وزیر مسئول این را نخوانده یا با اعتماد یکی دو نفر این را امضا میکند
(داراب- این فرار از مسئولیت است) و معلوم نیست که این تصدیقی که وزیر تأیید میکند این صحیح است و تصدیقی که رئیس مستقیم و مربوطه آن میکند آن صحیح نیست بنده خیال میکنم که باید مسئولیت را به اشخاص واگذار کرد و ازشان مسئولیت خواست و آنها را وادار کرد در مسائل تصمیم بگیرند (صحیح است) در قسمت کارهای وصول و تشخیص بنده خیال میکنم که این معایب از سه قسمت ناشی است یکی اساساً خود قانون است و بنده خوشوقت شدم که در صورت مجلس مذاکرات میدیدم که در جلسه گذشته جناب آقای خلعتبری وقتی راجع به ضریب مالیاتی مذاکراتی فرمودند و بنده دیدم ایشان فرمودند که در زمان یکی از مستشاران امریکایی برای این که مرور زمان شامل نشوداظهارنامهها را گفتهاند بفرستید و احتیاطاً یکی دو صفر اضافه کنید چنانچه شما ملاحظه میفرمایید در یک دستگاهی برای این که در سر فرصت و با دقت تعیین کند پیشآگهی را با یکی دو صفر میفرستند که اگر صد هزار تومان است این بشود یک میلیون تومان و آن و قوانین نهصد هزار تومانی که اضافه شده است به صد هزار تومان ختم بشود بنابراین یک نقص در خود قانون است که در قانون جدید که بنده تقدیم کردم امیدوارم با توجه آقایان این عیب رفع شود یکی در خود دستگاه و مأمورین است
(یکی از نمایندگان- مخصوصاً باید ممیزی را اصلاح کرد) هیچ کدام از آقایان منکر نیستند که دستگاه درآمدها از حیث کارمند آقای دکتر بینا متورم است و این کارمندهایی که در این دستگاه هستند بنده نمیخواهم که عرض کنم نادرست هستند یک عدهشان صلاحیت کار در آنجا را ندارند و آن عدهای هم که صلاحیت دارند و در اثر حملات مکرری که میشود بنده حس میکنم که روز به روز اینها از فعالیتشان کم میشود و قبول مسئولیت نمیکنند به همین جهت بود که در حکومت سابق آمدند و گفتند بنشینید و نسبت به این پروندههای معوق که از سال ۱۳۲۸ معوق هست سازش کنید و این کار را تمام کنید البته در دستگاه دولت هم مثل دیگر دستگاهها حب و بغضی هست دنائت هست تقتین هست و بنده خیال میکنم که اغلب اوقات همین اظهار نظرها باعث میشود که خلط مبحث میشود و لوث میشود و ما نمیتوانیم واقعاً کشف بکنیم و تشخیص بدهیم که اشخاص بد کدام هستند و اشخاص خوب کدامها هستند بنده میخواهم که اینجا عرض بکنم که اغلب این کارمندان متوسل به خود آقایان هستند و اغلب هم میروند وسیله بر میانگیزند و بنده هم البته تا آنجا که بتوانم استقامت میکنم ولی اگر یک مأمور خوبی را با تذکر میآورم این توصیه نیست این تذکر و یادآوری است ممکن است یک شخصی را بنده روی خیال خودم بدانم اگر آمدند با دلیل و مدرک گفتند این آدم بدی است آقایان مطمئن باشند که بنده نه لجاج دارم و اگر با یک عده اشخاص و لو این که خیلی دوست و مربوط باشم دوستی را در امور مملکتی مطلقاً دخالت نمیدهم و آنها را نگه نمیدارم
(عبدالرحمن فرامرزی- بیلطفی میفرمایید عدهای از مأمورین به درانگه داشتهاید)
(میراشرفی- یکیش آقای آبتین رئیس گمرک است) آقای آبتین مرد بسیار خوبی است آقا
(میراشرفی- تمام دزدیهای گمرکها روی همین است)
(عبدالرحمن فرامرزی- مسلماً این طور است دو میلیون قاچاق میکنند حالا شما میگویید دروغ است) (زنگ رئیس- دعوت به سکوت)
رئیس- آقایان انتظام مجلس را باید حفظ کنید.
میراشرفی- حالا دیگر موضوع نفت نیست که ماحرف نزنیم آقای دکتر امینی (زنگ رئیس).
رئیس- آقای میراشرفی شما سؤال کنید استیضاح کنید و البته اینها جایش نیست.
میراشرفی- سؤال کردم ایشان هم شریک خودشان است.
وزیر دارایی- بنده هم تا سر این دستگاه هستم به هیچ وجه منالوجوه زیر بار این تحمیلات و اینها نخواهم رفت باید مشخص درستی مأمور بنده باشم.
عبدالرحمن فرامرزی- تذکر میدهم آقای رئیس اگر مشخص دزدی ایشان هستند پس ما اینجا چه کارهایم؟
میراشرفی- آقای رئیس ایشان به من توهین کردند (زنگ رئیس).
رئیس- شماهم بینظمی میکنید
(میراشرفی- هرمزخرفی دلش میخواهد بگوید من نمیتوانم بشنوم از مأمورین دزد حمایت میکند) شما نمیگذارید بشنوم حفظ نظم مجلس را باید بکنید شما حق استیضاح و رأی کمبود دارید از وزیردارایی استیضاح کنید و رأی کمبود بدهید ولی نظم مجلس را بایستی نگه بدارید
(میراشرفی- حالا دیگر آقای سردار موضوع نفت نیست ما حق خودمان را میگیریم)
وزیر دارایی- مکرر از پشت این تریبون عرض کردم که اگر مأمور به کار خودش اطمینان نداشته باشد هر صبح تا شب مورد اهانت باشداین مأمور ازش مسئولیت نمیشود خواست بنابراین بنده خیال میکنم مأمور دولت مثل هر فردی بایستی تحت لوا و حمایت قانون باشد (صحیح است) و مادام که قانوناً دلیل و مدرکی بر علیه مأمور نیست بنده زیر بار نخواهم رفت (صحیح است- احسنت)
عبدالرحمن فرامرزی- اجازه میدهید بنده جواب ایشان را بدهم؟.
رئیس- سؤالی است یکی کرده و جوابش را میدهند آقای دکتر بینا توضیح تکمیلی دارید بفرمایید؟.
عبدالرحمن فرامرزی- مگر مجلس ناظر بر اجرای قانون نیست.
دکتر بینا- من بسیار متأسفم که سؤال بنده باعث تشنج شد (دکتر عدل- همیشه این طور است)
بعضی از نمایندگان- شما هم سؤال نفرمایید) من چون میتوانم سؤال کنم آقایان نمیتوانند سؤال بکنند بله سؤال کردن هم راه دارد همه نمیتوانند سؤال بکنند خیلی معذرت میخواهم که جناب آقای وزیر دارایی که به ایشان ارادت دارم یک قدری دلتنگ شدند (وزیر دارایی- ابداً) حقیقت عرض میکنم که خدمت ایشان ارادت دارم و اگر این تذکرات را دادم فقط برای این بود که ایشان را وزیردارایی لایق این مملکت میدانم و از ایشان میخواهم این کارها را درست کنند ایشان از شخصیتهای بزرگ مالی این مملکت هستند
(دکتر جزایری- به شرط این که از دزدها حمایت نکنند) انشاءالله نخواهند کرد ایشان شخصی هستند که حسننیت دارند و این تذکر را بنده خواستم بدهم که با یک تذکر کوچک در دخانیات رضاییه ۱۶ نفر را بیکار کردند و به دیوان کیفر فرستادند بنده الان اطلاع پیدا کردم که تمام اینها را بردند به مجازات برسانند و البته بنده هم تشکر میکنم همه اینها را به کیفر اعمالشان خواهند رسانید و اگر هم بنده دروغی گفته باشم حاضرم بروم و نشان بدهم بنده در حسن نیت دولت و حسن نیت ایشان تردیدی ندارم
(میراشرفی- ما تردید داریم) اما راجع به تجار وقتی اینجا صحبت شد باز هم شهدالله بنده تجاراین مملکت را با شرفترین و بهترین مردم این مملکت میدانم که برای مالیه این مملکت خدمت میکنند و اگر تذکری میدهم برای این است که برای آنها اخطارات غیرقانونی نفرستند تا بتوانند کار کنند دوست معظم جناب آقای خلعتبری فرمودند یک دیوان دادرسی دارایی درست بکنیدآقای وزیردارایی اگر دیوان دادرسی دارایی درست بکنند هیچ کس رشوه نمیدهد هیچ تاجری نمیترسد که اگر امروز یک پیشآگهی یک میلیونی برای من آمد من در زیر بار آن خواهم ماند دیوان دادرسی دارایی درست بکنید مأمورین خاطی آن را در آن دیوان محاکمه کنید آنها هیچ وقت رشوه نمیدهند تجار ایرانی اگر بدانند مالیاتی که به خزانه مملکت میدهند صرف بهبود کارهای مملکت خواهد شد ممکن نیست از زیر مالیات در بروند اما راجع به این پرونده متأسفانه آقای وزیردارایی چون خودشان اسناد دستشان بود صحبتهایی کردند من هم یک یادداشتهایی اینجا کردم که جواب بدهم فرمودند در پرونده مورد بحث ما نامهای به شماره ۶۱۹ مورخ ۱۶- ۱۲- ۳۲ از شرکت مقدم و توکلیان در صفحه ۱۳۹ پرونده موجود است که شرکت مزبور نوشته است که کلیه واردات و صادرات به شوروی که به نام نصیرزاده در سال ۳۰ منظور شده مطابق ارقامی که در دفاتر شرکت منعکس است مربوط به مقدم و توکلیان میباشد بنده تصدیق میکنم و واقعاَ تمام عرایض بنده را تأیید فرمودند اداره درآمدها معتقد است که پس از وضع این ارقام توافقی که با نصیرزاده به عمل آمده با توجه به سابقه مالیاتی که ۲۵۰ هزار ریال بوده عادلانه است باید توجیه کرد که این عقیده از آن عقایدی است که اساسی ندارد اولًا در محتوی پرونده نصیرزاده صورتی که مشخص رسیدگی به دفاتر شرکت مقدم و توکلیان باشد و مفادنامه شرکت مزبور را تأیید کند موجود نیست ثانیاً با رسیدگی که اخیراً به حسابهای مقدم به عمل آمده دو تخلف مشاهده شده یکی این که به مجرد دریافت نامه شرکت مقدم به دفاتر آن شرکت رسیدگی نشده است دوم این که پس از رسیدگی که به عمل آمده معلوم شده است دفاتر تجارتی دو شرکت با هم تطبیق نمیکند.
خرازی- دفاترتجارتی دو شرکت که نباید با هم تطبیق بکند بنده در رأیی نصیرزاده را یک میلیون و صد هزار تومان تحویل شما میدهم مقدم هم بهترین تجار ایران است نصیرزاده هم همین طور.
رئیس- آقای دکتر بینا وقت شما تمام شد.
دکتر بینا- اجازه بفرمایید الان تمام میشود اولاَ اگر یک یا چند سال متصدیان وقت نسبت به بدهی مالیاتی یک مؤدی مسامحه و اعمال نظر کردهاند این دلیل ندارد که ملاک عمل مأمورین وصول باشد دوم مؤدی مالیات در یک سال مبلغ زیادی کار بکند و در یک سال مبلغ کمتری و این را هم مأمورین وصول نباید ملاک عمل قرار بدهند بنده اگر در این قسمت صحبت کردم عرض کردم چون به حسن نیت جنابعالی اطمینان دارم و در واقع به کار تجار با شرافت این مملکت هم اطمینان دارم این برای حمایت از تجارت است جناب آقای خرازی این برای این است که تاجر را نباید برایشان این طور اخطار بفرستند و نباید با تجار این مملکت این طور بازی بکنند (خرازی- تشکر میکنم)
(قناتآبادی- یادداشت را مطالعه بفرمایید)
۶- سؤال آقای دکتر مشیر فاطمی راجع به مصرف درآمد آسفالت و جواب آقای وزیر راه.
رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی سؤال از وزارت راه کردهاند مطرح است بفرمایید.
دکتر مشیر فاطمی- بنده خیلی متأسفم که این سؤال بنده در موقعی میشود که جناب آقای گرزن که مورد اعتماد مجلس و عموم مردم هستند وزیر راه هستند چون همه به ایشان اعتماد دارند (صحیح است) ولی به طوری که آقایان مسبوق هستند از سال ۱۳۲۵ یک عوارضی برای آسفالت راههای کشور وضع شد و به طویمه بنده در بودجههای مختلف دیدم در حدود سالی بین ۸ و ده میلیون تومان عواید این مالیات و عوارض بنزین است باید ۸۰ میلیون تومان در حقیقت وصول شده باشد (صحیح است) ولی آنچه که بنده و سایر آقایان دیدیم فقط دو جاده تا به حال آسفالت شده است یعنی جاده از تهران به قم و از تهران به قزوین این را هم اگر کیلومتری ۷۰ هزار تومان حساب کنیم تازه میشود در حدود مثلًا ۱۹ میلیون یا ۲۰ میلیون تومان اگر کیلومتری صد هزار تومان حساب بکنیم میشود ۲۹ میلیون تومان حالا البته به موجب یک مادهای که در یکی از قوانین تصویب شده این بوده است که راههای شوسهای هم که داخل شهرها عبور میکند از این محل آسفالت بشود بنده خیال میکنم که آن هم جمعش در تمام کشور بیش از ۱۵۰ کیلومتر نباشد و این ۳۰ یا چهل میلیون را هم در دولت سابق به مصرف حقوق رسانیدهاند و از بین رفته است چه شده است نمیدانم بنده خودم الان چندین سال است میبینم از اصفهان به مورچه خور را سه دفعه تا حالا زیرسازی کردند و آسفالتش نکردند خوب اگر این راه جز ایران نیست یک مطلب علیحدهای است پس پولهاچه طور شده؟ بنده خواستم از این موقع هم استفاده بکنم و تصور میکنم که بهترین موقع باشد چون شنیدم در زمان حکومت آقای مصدقالسلطنه یک کمپانی آلمانی را آوردند اینجا و حاضر بود که تمام جادههای ایران را آسفالت بکند بعد در اینجا سر بهسرش گذاشتند و رفت حال که جنابعالی وزیر راه هستید حقاً باید یک اقدامی بفرمایید که این راهها تحت نظر یکی از کمپانیهای معتبر شروع بکنند به آسفالت کردن راهها چون این راهها را باید در نظر بگیرید که ما چه قدر پول برای لاستیک و اسباب یدکی بدهیم تمام راهها به واسطه بارندگی از بین رفته است و خراب است ما این قدر متمولیم که جادههایمان بایستی با لاستیک صاف شود این است که خواستم از آقای وزیر راه تقاضا کنم اولًا معلوم بفرمایند این پولها چه شده است اگر باقی مانده است به مصرف این راههای خراب برسانید و اگر باقی نمانده که به مصرف رسیده است چه فکری کردهاید؟
رئیس- آقایان وزیر راه.
وزیر راه (سرلشگر گرزن)- جناب آقای مشیر فاطمی راجع به آسفالتهایی که از سال ۲۵ تا حال شده و عوایدی که وصول شده سؤال فرمودند و آنجا بیاناتی ایراد فرمودند نظرشان کاملًا صحیح است بیش از ۸۰ میلیون تا به حال وصول شده است در حدود از اواسط سال ۲۵ تا آخر سال ۳۲ مبلغ۴۵/ ۸۳۶۱۸۴۰۶۶ ریال وصول شده است و برای ۹۰ نقطه به مصرف آسفالت یا تعمیر آسفالت رسیده و صورت هزینهاش که تهیه شده تقدیم مقام ریاست میشود که آقایان اگر بخواهند مراجعه فرمایند البته صورت ریز هزینهاش هم در دفاتر هست اگر آقایان بفرمایند ممکن است که دفاتر در اختیار خود آقای دکتر فاطمی و یا سایر آقایان گذارده شود مطلبی که فرمودید و بسیار صحیح بود این بود که با این مبلغ بایستی مقدار زیادی آسفالت داشته باشیم و چرا نداریم بنده میخواستم که به عرض آقایان برسانم بنده از بدو پیدایش آسفالت نبودم و مثل سایر آقایان ناظر بودم از دور و عملیاتی که آسفالت کاری آن روز میشد با عملیاتی که امروز میشود خیلی فرق داشت (صحیح است) آسفالت کاری سابق مثل این که تازه شده بود در ایران نضجی نگرفته بود و اطلاعاتی نداشتند مأمورین در خود تهران شاید آقایان خاطرشان باشد زیرسازی نمیشد به آشفته و آهک زیرسازی میکردند و این هنوز خودش را نگرفته بود و خیس بود رویش آسفالت میکردند بدیهی است وقتی که هوا گرم میشد آن رطوبتی که زیر آسفالت بود یعنی میکرد که خودش را خارج بکند و آسفالت ورقه ورقه میشد و از بین میرفت
(ارباب- دستور بفرمایید راه آسفالت را هم آسفالت بکنند) بسیار خوب دستور دادهام (عبدالرحمن فرامرزی- راه قشم به بندرعباس را هم) مجبور میشدند همین خیابانهای تهران را چندین مرتبه آسفالت کنند راه قم و قزوین را که ملاحظه میفرمایید همان جاده سابق خاکی بود بدون این که زیر
سازی بشود روی آن را آسفالت کردند بدیهی است این مقاومت کافی ندارد وقتی که یک راه به طور اساسی زیرسازی نشود و پل و ابنیه و غیره با اصول فنی ساخته نشود رطوبت به این حمله میکند و بزرگترین دشمن جادهها هم رطوبت آب است بنابراین یک کاری باید اول به طور اساسی باشد و برای مدت زیادی دوام پیدا کند نشده و مجبور و هستند روز این عمل را تکرار کنند بنده از دی ماه گذشته که به وزارت راه آمدم راه قم و قزوین که سابقاً قابل عبور نبود و الان هم خوب نیست و مصادف بود با زمستان که نمیشد آسفالت کرد تعمیر کرد مقدمات این کار را فراهم کردیم و امسال از اردیبهشت شروع کردیم یک قسمتش در خرداد شروع شد و اگر تمام خط را میخواستیم تعمیر کنیم بودجه زیادی میخواست چون در حدود کیلومتری هفتاد هزار تومان خرج دارد و آنجایی که ابنیه فنی میخواهد در حدود کیلومتری یک میلیون ریال یعنی صد هزار تومان خرج دارد و البته ۱۴۷ کیلو متر راه قزوین و ۱۴۹ کیلو متر راه قم ملاحظه میفرمایید که بیش از تمام بودجه وزارت راه پول محو است بنده فکر کردم که از بدترین نقاط شروع بکنیم به تعمیر اساسی و آنجایی که خیلی بد نیست لکهگیری بکنیم برای این که مزاحمت مردم کم بشود تا سال دیگر اگر بودجهای رسید و پولی به ما دادند باز همین طور ادامه پیدا کند باز بدترین جاها را شروع بکنیم و برای این که مقدمات کار فراهم شود و اگر پولی رسد وقت تلف نشود برای مناقصه واین کارهااین بود که ما اکیپهایی فرستادیم برای نقشهبرداری و تمامش را انجام دادند و حالا نقشهبرداری شده و جای تعمیرکاریها معین شده این توضیحی بود که بنده میخواستم عرض کرده باشم راجع به این قسمت و همان طوری که خود جناب آقای مشیر فاطمی اشاره فرمودند یک مقدار زیادی برای شهرستانها مصرف شده است و بنده جمع نزدهام که چه قدر شده ولی ارقامش هست
(دکتر مشیر فاطمی- چیزی باقی نمانده؟) امسال که ما هر چه داشتیم تعهد کردیم و تعمیرات قزوین و قم و راه کرمانشاه و جاده شمیران
(احمد فرامرزی- جاده شمیران چرا باید با وزارت راه باشد؟) بله شهرداری تقبل کرده بود که به ما بدهد و این کار قبل از بنده شروع شده بود و حالا فعلاَ مکات میکنیم شاید بشود مخارج آن را از شهرداری گرفت در هر حال نود و یک قلم است که تا آخر سال ۳۲ به مصرف تعمیرات راهها رسیده است و این صورت را بنده تقدیم میکنم به مقام ریاست و صورت ریز هزینه حاضر است در وزارت راه چون مشکل بود برای این که خیلی بود بنده نیاوردم و هر وقت آقایان بخواهند ممکن است در اختیارشان بگذاریم راجع به یک مطلب دیگری که فرمودند برای آتیه بنده برای آتیه میخواهم اطمینان بدهم که اقداماتی در جریان است که برای ده دوازده روز دیگر انشاءالله نتیجه اقداماتش معلوم میشود و راههای مهم کشور بلکه با یک دستگاههای بسیار مجهز با ترتیب صحیحی ساخته بشود یک ساخته میشود یک قسمت آسفات میشود (احسنت احسنت)
پیراسته- راه طهران به همدان را هم از راه ساوه فراموش نفرمایید.
رئیس- آقای دکتر مشیر فاطمی شما دیگر توضیح تکمیلی ندارید؟
(دکتر مشیر فاطمی- خیر) آقای وزیر جنگ بفرمایید.
۷- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر جنگ.
وزیر جنگ (سپهبد هدایت)- نظر به تبصرع ماده واحده قانون الغای کلیه لوایح دکتر مصدق ناشیه از اختیارات لایحه قانونی رسیدگی به دعاوی اشخاص بر علیه دولت راجع به املاک که مشتمل بر ۸ ماده است و ادامه آن ضروری است تقدیم واستدعای تصویبش را دارم.
۸- تقدیم دو فقره سؤال به وسیله آقایان عمیدی نوری و کاشانی.
رئیس- آقای عمیدی نوری فرمایشی دارید؟
عمیدی نوری- بنده یک سؤالی دارم که تقدیم میکنم راجع به قیمت نفت است این نفت که قرار شده است کنسرسیوم بخرد گویا قیمتش کمتر از قیمت خلیج فارس است.
رئیس- آقای کاشانی.
کاشانی- چون دولت نسبت به تذکرات بیغرضانه آقایان نمایندگان در موردانتخابات شهر کرمان توجهی نکرده و از فرد اخذ رأی در محیط متشنجی شروع خواهد شد من ضمن تقدیم این سؤال دولت را مسئول هر نوع پیش آمد نامطلوبی در شهر کرمان میدانم و بدین وسیله اتخاذ سند میکنم.
۹- بقیه مذاکره در گزارش کمیسیون دارایی راجع به مالیات بر ارث و نقل و انتقالات بلاعوض
رئیس- دستور جلسه پیش مالیات بر ارث بود دنباله آن ادامه داده میشود جلسه قبل پیشنهاد کفایت مذاکره داده شد و موکول به رأی شد البته آقایان در نظر دارند که این پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شده است آقایانی که موافقند با کفایت مذاکره در کلیات این لایحه قیام کنند (اکثربرخاستند) تصویب شد. رأی میگیریم به ورود در مواد. آقایانی که موافقند قیام بفرمایند اکثر برخاستند تصویب شد. ماده اول مطرح است. قرائت میشود. (به شرح زیر خوانده شد)
ماده اول- هر گاه در نتیجه فوت شخصی اعم از فوت حقیقی یا فوت فرضی اموالی ارثاً به کسی برسد و ارث متوفی بر طبق این قانون مشمول مالیات بر ارث میشوند.
رئیس- آقای دکتر شاهکار.
دکتر شاهکار- بنده مطالب خودم را در عرایضم که در کلیات کردم عرض کردم و عرضی ندارم. (مشایخی- بنده در ماده اول اسمنویسی کردم)
رئیس- آقای نقابت در ماده اول مخالفید؟ (نقابت- بلی مخالفم) بفرمایید.
نقابت- عرض کنم که مقصود این است که مجلس شورای ملی وقتی وارد در مواد قانون میشود و نسبت به اساس کار شروع به مذاکره میکند یک حس خستگی در آقایان پیدا میشود در صورتی که اگر سؤال استیضاح و مناظره در بین باشد بیشتر توجهات معطوف به این مذاکرات است ولی در متن مطالبی که مربوط به کار اساسی کشور است گاهی خستگی پیدا میشود. در ماده اول این قانون که علیالاصل میشود تذکراتی در کلیات هم داده توجه دقیقی لازم است. بنده لایحه پیشنهادی دولت و گزارش کمیسیون هر دو را دارم و حتی مقایسه هم کردم، حتی یک (واو) حتی یک (الف) در این دو لایحه فرق نکرده
(داراب- چرا در ماده ۲ فرق کرده) ولی باید گفت اصلاحات عبارتی یا اصلاحاتی در معانی غالباً باید در کمیسیون بشود و خواهش میکنم که آقایان یک توجهی بکنند زیرا که اصلاح بعضی مواد در مجلس شورای ملی بسیار مشکل است و باید به صورت پیشنهاد داده بشود و در ظرف زمان محدود پنج دقیقه توضیح و افهام این معنی بسیار مشکل خواهد بود و آن وقت هم با یک همهمه و سر و صدایی ممکن است که حق مطلب کاملًا ادا نشود (صحیح است) در ماده اول میگوید هر گاه در نتیجه فوت شخصی اعم از فوت حقیقی یا فوت فرضی
(شمس قناتآبادی- فوت فرضی چیست؟) شما دارید میروید بیرون بنده نمیتوانم بگویم
(یک نفر از نمایندگان- غایب مفقودالاثر)
(قناتآبادی- بنده اینجا ایستادم که ببینم فوت فرضی چیست؟) فوت فرضی که در قانون مدنی به عنوان موت فرضی تلقی شده است در ماده ۱۰۲۰ قانون مدنی است و آن وقتی است که مردی مفقودالاثر میشود و مدتی از او خبری نیست. در چنین حالی ورثه یا بستانکار یا هر شخص ذی نفعی حق دارد به دادگاه مراجعه کند و تقاضای صدور حکم موت فرضی آن شخص را بنماید
(شمس قناتآبادی- مدتش چه قدر است؟) این مدت بنا به سن اشخاص است یعنی ده سال بعد از ۷۵ سال هر گاه شخصی که مفقودالاثر شده است به سن ۷۵ رسیده باشد و ده سال از او خبری نباشد محکمه برای او حکم موت فرضی صادر میکند. این در حالات طبیعی است ولی حالات مختلف و استثنایی دارد که باز در جلد دوم قانون مدنی پیشبینی شده از قبیل این که مرد مسافری در کشتی حرکت کرده باشد و آن کشتی به مقصد نرسیده باشد ؤ در خلیج فارس یک سال، در بحر عمان و اقیانوس هند دو سال و در سایر نقاط عالم سه سال، اینها همه در قانون پیشبینی شده. به این جهت این کلمه موت فرضی که در اینجا گفته میشود یک اصطلاح خاصی است و صحیح هم هست. منتهی قانون هر دو را ستعمال کرده هم موت فرضی و هم فوت، مطلب بنده در اینجا نیست، مطلب بنده در اینجا است که وقتی اموالی تقسیم میشود قاعدتاً مالیات گرفته میشود از آن کس که بدون زحمت نفعی از راه ارث یا از راه وصیت میبرد و در واقع مجاناً حقی به او رسیده است دولت میخواهد بگوید که چون وارث یک نفعی تصادفاً عایدش میشود بایستی مالیات بدهد. دراینجا یک مسامحه فرارآمیزی در متن ماده ۲ هست مثلًا نوشته میشود که مطالبات قابل وصول و حقوقی از هر قبیل مانند حق الاختراع و حقالتألیف پس از ضع بدهیهای محققه متوفی و واجبات مالی، این جمله واجبات مالی بسیار مسامحهآمیز است زیرا ما واجبات مالی در قانون عنوانی نداریم در حقوق مدنی اطلاق میشود یعنی خمس، زکات، رد مظالم سهم امام، اینها واجبات مالی است یعنی یک حقوقی است که بر مال تعلق میگیرد و اگر کسی بدهکار بود آن مقداری که بدهکار است واجبات مالی اوست. اگر ملکش وثیقه رهن بود آن ملک متعلق حق غیر است، اینها واجبات مالی است اما اینها را ما تحت عنوان حقوق و بدهیهای مختلفه مستثنی کردیم، پس مقصود از واجبات مالی چیست؟ اگر میخواهید ثلث وصیت و نذر و این حقوقی را که میت مقرر میدارد و حق دارد مقرر بدارد، اینها را بگوییم واجبات مالی چرا اصطلاح قانونی خودش را نگوییم که بعد ما را دچار تفسی در وزارت دارایی نفرمایید مااصطلاح قانونی خودش را میگوییم که اگر مالی به ارث برسد در چه شرط میرسد، مطابق صریح قرآن من بعد وصیت یوصی بهااودین عبارت این است، بعد از وصیتی که موسی به آن وصیت کرده است یا دین، دین را تصدیق کردهاند ما متشکریم ولی وصیت را اسم بردند و آن وقت وصیت را تحت عنوان واجبات مالی باز بپذیریم در اینجا هم پیداست که میخواستند این حرف را بزنند: وصیت بر دو نوع است یا وصیت عهدی است و یا تملیکی، وصیت تملیکی اشکالی ندارد که مالیاتش را بدهند زیرا که وصیت تملیکی حقی است که میت برای زید عمروبکرو خالد و وصی خودش یا اولادش مقرر میدارد در هر صورت یک مالی است مجانی و این در پرداخت مالیاتش اشکالی نیست اماهر گاه
بخواهید که وصیت عهدی را هم مشمول مالیات قرار بدهید صحیح نیست زیرا وصیت عهدی عبارت از این است که شخصی وصیت میکند که مالی را به دست زیدی بدهند که او در مقابل یک کاری را انجام بدهد یعنی مال مجانی نیست، مالی است معوض و آن وصی مکلف است به انجام آن امور و هر گاه این وصیت تملیکی را شما بخواهید با هبه یا صلح غیر معوض قیاس بکنید صحیح نیست زیر آن مرد وصی دیگر چاره ندارد و نمیتواند که از جیب شخصی خودش برود انجام بدهد و ناچار آن حقوق را باید انجام بدهد حال این حق هم کنترل شده است در قانون مدنی و متأسفانه عرض کردم که توجه نشده است و آن این است که آقای موصی نمیتواند زائد بر ثلث وصیت بکند مگر با تصویب ورثه و ورثه هم هیچ وقت ماندید به تصویب بکنند که حق زائد بر ثلثیبه خودشان ضرر بزنند برای رضایت پدر و غالباً عکس آن دیده شده است حالا پس وقتی که حق شخص متوفی است که معادل ثلث اموال خودش را وصیت بکند و وصیت عهدی هم میکند که کاری انجام بدهند شما باید این وصیت را حتماً مشمول معافیت مالیاتی بدانید
(وزیر دارایی- در ماده اول است یا دوم؟) در ماده دوم این هم حکم شرع است و هم حکم قانون است و بنابراین پس از وضع بدهیهای محققه متوفی باید اضافه بکنیم و وصیت عهدی متوفی، این مطلب حل میشود. این که در ماده دوم عرض میکنم برای این است که مطابق فرمول مجلس در ماده اول میشود تذکرات کلی هم داد منتهی دیگر واجبات مالی به هیچ وجه نداریم مگر وصیت و گفتیم که فقط باید وصیتهای عهدی را اضافه کنیم
(صدرزاده- یعنی به جای واجبات مالی) امور خیریه واجبات مالی نیست
(صدرزاده- وصیت ممکن است باشد) وصیت را خودش را ذکر میکنیم، وصیت عهدی را ذکر میکنیم نه وصیت تملیکی را خیرات و مبرات هم به موجب ما دیگر مطلقاً معاف است و مورد بحث ما نیست، چون وصیت عهدی قید نشده است و معاف شناخته نشده است و فقط به صورت مالی قید شده است و کلمه واجبات مالی یک اشکالی دارد که ممکن است وصیت را نگیرد تقاضای ما این است که این کلمه وصیت عهدی تصریح بشود مطلب دیگر این است که جناب آقای وزیردارایی توجه بفرمایند تناقض صریحی بین ماده ۶ و ماده ۷ موجوداست در ماده ۶ پس از آن که اداره دارایی تشخیص داد و ابلاغ کرد که البته آن هم باید ابلاغ واقعی باشد و طرف اعتراض نکرد و واخواهی در ظرف مدت مقرر نرسید مینویسد نظر دارایی قطعی شده و بر طبق آن مالیات گرفته میشود البته منظور این است که موقتاً گرفته میشود اگر کسی اظهارنامه نداد یا مالیه اعتراض کرد و اظهارنامه صادر کرد و ابلاغ کرد و طرف اعتراصی نکرد نظر دارایی قطعی میشود و آن حق از او وصول میشود. اما در ماده ۷ دیده میشود که این کار در چنین صورتی میرود به کمیسیون تشخیص و بعد از کمیسیون تشخیص میرود به کمیسیون تجدیدنظر تشخیص پس این منافات درد که در ماده ۶ بگوییم که قطعی است و در ماده ۷ بگوییم غیرقطعی و قابل اعتراض و قابل مراجعه به کمیسیون بدوی و تجدیدنظر است به این جهت راه حلش این است که در ماده ۶ بعد از این کلمه در مدت مقرر اعتراض نرسید نظر دارایی قطعی است باید بگوییم نظر دارایی موقتاً قطعی است برای این که آن حق مقرر در ماده ۷ محفوظ بماند و حق هم این است که محفوظ بماند
(پیراسته- موقتاً که قطعی نمیشود به نوعی سید موقتاً قابل اجرا است) موقتاً قطعی بودن از لحاظ این است که مالی را زیر نظر بگیرند که حق دولت پس از تشخیص به باد فنا نرود زیرا تا وقتی که تشخیص بدهید و از کمیسیونها بگذرد ممکن است نقل و انتقالاتی بشود و مؤدی یک مرد فقیر و معسری قلمداد بشود بنابراین موقتاً باید یک همچو عملی بشود
(سرمد- بنویسند با رعایت ماده ۷ قطعی است) مطلب دیگر در ماده ۸ است که استدعا میکنم آقای وزیر دارایی توجه کنند که دستور ثانی این مطلب اصلاح بشود ماده ۸ دارد که هر گاه ورثه یا کسانی که متصدی امور ورثه هستند در طرف مدت مقرر در ماده ۵ اظهارنامه ندهند مالیات آنها رأساً از طرف دارایی بر طبق تحقیقاتی که به عمل خواهد آمد تشخیص و به فوری ابلاغ میشود و بر طبق ماده ۶ رفتار میشود در صورتی که گفتیم ماده ۶ قطعی است. باید بگوییم بر طبق ماده ۶ و ۷ عمل میشود زیرا که در مورد ورثه هم باید حق تجدیدنظر و تشخیص کمیسیون بدوی ملحوظ باشد ولی در ماده ۸ طوری نوشته شده است که حق ورثه ساقط شده است و باید بنویسیم بر طبق ماده ۶ و ۷ رفتار میشود و در اینجا اقتضا دارد که یک تبصرهای هم اضافه بکنیم و آن مربوط به حالاتی است که ورثه معلوم نباشند یا اختلاف بین ورثه باشد زیرا غالباً دعوا حصر وراثت هست مخصوصاً راجع به متمولین با این که ما قانون ازدواج داریم، قانون ثبت اسناد داریم و ازدواجها الزاماً در دفتر اسناد رسمی واقع بشود با همة این مقرراتی که داریم متأسفانه دیده میشود که وقتی یک مرد متمولی میمیرد بلافاصله برایش چند تبچه درست میکنند یک زنی پیدا میشود. مثل مرحوم دکتر معاون رفیق خودمان در مجلس، عرض کنم که این مرد در نتیجه تصادف اتومبیل فوت کرد، کسی پیدا شد و گفت که آقا بنده زن او هستم و بچه هم دارم و همین طور راجع به اشخاص دیگر، وثوقالدوله قوم و خویش آقای وزیر دارایی که هنوز دعواشان در محکمه مطرح است و سایرین هم هستند که به محض این که یک مرد متمولی مرد چند نفری پیدا میشوند یک استشهادی و حتی در یک موردی بنده دیدم که سجل هم گرفتهاند میروند در اداره ثبت احوال و دو سه تا هم شهادت میدهند و سجل میگیرند و سجل هم قطعی است تا اثبات خلاف و سند رسمی است تااثبات خلاف و این اختلاف بین ورثه یا در نتیجه تشخیص و یا شاید به واسطه معلوم نبودن وارث ایجاد میشود مثلًا مرد بوده است که اولادی ندارد یا اولادی دارد و پیدایش نمیشود آن وقت نتیجه این میشود که دو ماه میگذرد آن وقت مالیه یک تشخیصی داده است و قطعی است و حقوق اشخاص و حق دفاع اشخاص ساقط میشود برای این که مبادا تصدیعتان بدهم این قضیه را هم عرض میکنم و مرخص میشوم. یک مرحوم ندیم باشی بود که مرحوم شده بود سید خیلی فاضلی بود و اهل کتاب بود، این روبهروی خانه اعلیحضرت همایونی منزل داشت و همیشه هم صندلیش کنار خیابان بود و یک کتابخانهای داشت که حالا کتابخانه او در کتابخانه ملی در شعبهای به نام ندیمی کتابهایش هست و اتفاقاً در خوب جایی است و کتابهایش خوب جایی رفته و این شخص وارثی نداشت واهل خراسان بود و یک عده قوم و خویش هم در مشهد دارد، خواهر و خواهرزاده و اینها
(پیراسته- حاج ندیم باشی پدر دکتر خوشبین است) این شخص غیر از آن است این شخص اینجا مریض شد و مرد. یک خانهای داشت با این کتابها و اثاثیه. باغبان اعلیحضرت فقید میرفت آنجا و میآمد و با این آشنا بود. یک روزی این سید ناخوش شد و مرد و باغان اثاثیهاش را جمعآوری کرد و اموالش را هم تحت اختیار گرفت و چون وارثش نبود یک روزی به عرض اعلیحضرت میرساند که این آقای ندیم باشی مرحوم شد و به من گفته است که این اموالش مال اعلیحضرت، تصدق، این منتظر بود که اعلیحضرت بفرمایند که من لازم ندارم مال تو اعلیحضرت فرمودند که من لازم ندارم اگر وصیت محقق است خانهاش را شهرداری ببرد و کتابهایش را هم فرهنگ و دیدیم که همین طورهم شد، کتاب را فرهنگ برده و خوب جایی هم هست، جای محفوظی است. اگر دست دیگری بود کنار بازار میریختندو میفروختند اما خانهاش را شهرداری برد و این خانه را رفتند سند مالکیتی را که به نام سید صادر شده بود بر خلاف قانون عوض کردند و به نام شهرداری کردند و تا این تاریخ یک بیغوله خرابی بود و خاکروبهدانی خیابان پهلوی است و ورثه این بدبخت هم مدتهاست اینجا التماس وزاری میکنند توی ادارات و به جایی نمیرسند چون هم مالیه روی قانون مالیات بر ارث و وارث غیر معلوم روی آن دست گذاشته و هم شهرداری خانه را برده و به کسی نمیدهد و سپور آن خیابان آنجا نشسته و آنجا را خاکروبهدانی کرده، این گونه بیعدالتیها و عدم توجه به حقوق عامه دیده میشود و بعد نمونهاش را ذکر میکنند در یک محافلی آدم بیچاره میشود بگویدقانون نداریم داریم، بگوید مرجع رسیدگی کننده به اینها نیست که هست، بگوید حقوق کافی نمیگیرند، میگیرند. اما با آن که تمام این وسایل در ما جمع است در خارج این اطاق میبینیم که حقوق بین زمین و هوا معلق است و کسی نیست که حقوق برسد برای آن که مطالعه دقیق و توجه عمیقی به این کارها نمیشود. استدعا دارم آقای وزیر دارایی حالا که این قانون مالیات بر ارث بعد از تقریباً پانزده شانزده سال آزمایش، چون ما این قانون را در ۱۳۱۶ گذراندیم و بعد از آن هم پانزده یا شانزده سال وزارت دارایی تجربه دارد، مطالعه کرده است حالا که قانون دارد میگذرد، یک قانونی مجهز و مکمل بگذرد. هیچ یک از آقایان مخالف نیستند که مالیاتی از ارث گرفته بشود و همه معتقد هستند که روی یک اصولی باشد که شأن قرن بیستم است. اگر چه تا آخر مواد مطلب بسیار است ولی بنده خودم خسته شدم و به این جهت رفع زحمت میکنم.
مشایخی- بنده به عنوان موافق اسمنویسی کردم.
رئیس- پیشنهادی رسیده است از آقایان عبدالرحمن فرامرزی که این لایحه مسکوت بماند و این بر وفق ماده ۱۴۴ است پیشنهاد قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد)
رئیس- به طور اختصار باید توصیح بدهید.
عبدالرحمن فرامرزی- بسیار خوب به اختصار توصیح میدهم، اما نفرمایید که مربوط نیست اگر من مربوط نکردم آن وقت بفرمایید. عرض کنم که من این پیشنهاد را دادم برای این که مجلس در دست دولتها، مثل خود قانون شده است در دست دولتها، دولتها خیال میکنند که قانون این نیست که درباره دولت و ملت هر دو اجرا بشود، خیال میکنند که قانون برای این است که وقتی خواستند با یک کسی رفتاری بکنند بگویند مطابق ماده فلان و اما به این که خودشان هم به قانون معتقد باشند هنوز به فکر دولتها نرسیده، مجلس هم همین طوراست. در این اواخر دوره مصدق که هنوز مجلس بود یک کسی صحبت مجلس و اینها را میکرد که برای چه نگهش داشتهاند یک وقتی من اینجا گفتم مجلس برای این است که اگر دولت خواست یک کاری بکند و بگویند چرا کردی بگوید من نکردم مجلس کرد و در خارج از اینها هر کاری دلشان خواست میکنند دولتها
نه خودشان را دولت مجلس میدانند و نه مقید هستند. مثلاَ ما در همین مجلس اعلام جرم کردیم راجع به آنهایی که کمک کردند به رفراندم و بستن مجلس یعنی تعطیل مشروطیت، آنها که ما علیه اینها اعلام جرم کردیم و مجلس را بستند اینها هنوز هستند و دولتها نگهشان میدارند یعنی دهن کجی به مجلس میکنند میگویند شما اعلام جرم کردید اما ما مقید نیستیم که اجرا کنیم آنچه را که مجلس میخواهد (صحیح است) اینجا آقای دکتر امینی فرمودند که تشخیص صلاحیت را من میدهم، صحیح است، هر کسی حق دارد به موجب تشخیص خودش عمل بکند، تردیدی نیست، بعد فرمودند که اجزا به وکلا متشبث میشوند آنها هم توجه میکنند، این هم راست است شما آقای دکتر امینی میخواهید تکذیب بکنید، میخواهید تصدیق بکنید هیچ کاری توی دستگاه شما بدون توصیه انجام نمیشود. حالا ممکن است که این توصیه را من بکنم، یک وکیل بکند، وکلا بکنند یا خارج بکنند.
رئیس- آقای فرامرزی این مربوط به مسکوت ماندن نیست از موضوع خارج نشوید علتش همین است که هیچ کس آییننامه را رعایت نمیکند. مجلس شأنش این است که وکیل آییننامه را رعایت بکند تا وزیر تکلیف خودش را بداند وکیل هم به آنجا وظیفه خودش واقف باشد وقتی مخلوط شد همین میشود.
فرامرزی- مخلوط نیست میخواهم بگویم که یک وکیلی چه جور اعتراض بکند، ما چه جور حرف بزنیم که یک وزیری نگوید من زیر بار تحمیل نمیروم مرتب وزیر به وکیل تهمت بزند؟
رئیس- استیضاح کنید، راهش این است.
فرامرزی- الان قانونی مطرح است و وزیر دارایی موافقش است من میخواهم بگویم که قانون معنی ندارد در یک همچو مملکتی و اصلًا بیخود آوردهاند در این مجلس و اینها که این قانون را آوردهاند به مجلس بیاحترامی میکنند یک وزیری میگوید که من زیر بار تحمیل نمیروم مگر وکیل نمیتواند بگوید که من هم زیر بار خودسری وزیر نمیتوانم بروم من زیر بار تحمیل نمیروم یعنی وکلا به من تحمیل میکنند و من زیر بار نمیروم. ما چه جور حرف بزنیم آقای دکتر امینی؟ ما ملاحظه رفاقت سپهبد زاهدی را میکنیم، ما زهل من مبارزه طلبیدن فلان وزیر نمیترسیم مخصوصاً که نقطههای ضعف ما با هم خیلی تفاوت دارد.
رئیس- حالا رأی به مسکوت گذاشتن لایحه بگیریم یااسترداد میکنید؟
پیراسته- بنده بااین پیشنهاد مخالفم.
فرامرزی- خیر پس نمیگیرم.
پیراسته- بنده مخالفم اجازه بفرمایید صحبت کنم.
رئیس- آقای پیراسته.
پیراسته- عرض کنم که بنده متأسفم که با پیشنهاد آقای فرامرزی که سمت استادی بر بنده دارند و هم افتخار این را دارم که در یک فراکسیون با ایشان هستم مخالفت کردم و دلایل مخالفتم را عرض میکنم و تمنی میکنم که آقای فرامرزی هم بعداً استرداد کنند مطلب برای همیشه باید حل شود محققاً دولت، هر دولتی میخواهد باشد، مبعوث مجلس و منتخب مجلس است و تا موقعی میتواند سر کار بماند که مورد اعتماد مجلس باشد (صحیح است) و دولت اگر، این دولت یا هر دولت دیگری اگر مورد اعتماد مجلس نباشد و بخواهد دقیقهای بماند آن وقت به او آن رسد که به آقای دکتر مصدقالسلطنه رسید، دولت بایستی با مجلس کار بکند و ما همان طور که جناب آقای فرامرزی به عرض مجلس رساندند اسیر احساساتمان نسبت به شخص سپهبدزاهدی هستیم از نظر همکاری که با هم داشتهایم با هم هستیم، ما نشستیم قسم خوردیم.
مسعودی- بگویید ما وزرا را نمیخواهیم.
پیراسته -آقا اجازه بدهید حرفم را بزنم شما چه حقی دارید وسط حرف من حرف میزنید.
رئیس- شما راجع به سکوت میخواهید حرف بزنید بفرمایید یک کلمه خارج از موضوع اجازه نمیدهم همین موضوع است که مجلس را به این صورت انداخته است
پیراسته- آقا اجازه بدهید حرفم را بزنم ایشان چه حقی دارند که حرف بنده را قطع میکنند آقا جلو ایشان را بگیرید.
عبدالرحمن فرامرزی- همین بیادبیهای وزیر است که مجلس را عصبانی میکند.
نقابت- مجلس عصبانی نمیشود دو نفر عصبانی میشوند.
رئیس- صحبتتان را بکنید آقای پیراسته.
پیراسته- بنده خواهش میکنم که وقتی صحبت میکنم آقایان وسط عرایض بنده صحبت نکنند چون خدای نخواسته ممکن است اسائه ادبی بکنم که باعث رو سیاهی بنده بشود. در هر صورت قانون اساسی وظایف هر یک از ما را معلوم کرده است و بنده خواستم این مطلب را تذکر بدهم که همان طور که مجلس باید با دولت همکاری بکند یک یا چند نفر اعضای دولت هم نباید بیایند و تحریک بکنند و هل من مبارز بطلبند
(داراب- ایشان نکردند آقا)
عبدالصاحب صفایی- به نظر بنده از باقی بیاناتتان صرفنظر بفرمایید بهتر است.
پیراسته- بنده معتقد هستم
عبدالرحمن فرامرزی- آقا بنده پیشنهادم را پس گرفتم، بفرمایید.
رئیس- آقای پیراسته پیشنهادشان را پس گرفتند بفرمایید و دیگر صحبتی هم نفرمایید. آقای مشایخی موافق ماده اول هستند. بفرمایید آقای مشایخی.
مشایخی- بزرگترین مشکلاتی که دولت حاضر با آن مواجه بوده از بدو تشکیل تاکنون موضوع مالی کشور بوده وقتی که دولت فعلی زمام امور را به دست گرفت آقای دکتر امینی استدعا میکنم توجه بفرمایید وقتی که دولت فعلی زمام امور را به دست گرفت خزانه کشور تهی بود وضع مالی بد بود (بهبهانی- حالا هم بد است) آقای وزیر بهداری همان موقع گفتند که ما در مریضخانهها باند نداریم ما باید این را تصدیق بکنیم که مدتی بیش از یک سال گذشته وضع مالی مملکت بهتر شده است اگر قرض هم گرفتهایم لیاقت داشتهایم
(خرازی- آقای مشایخی قرض نگرفتهایم) ببخشید اشتباه کردم
(میراشرفی- قرض نگرفتهایم کمک فنی بود) اشتباه کردم. اداره کردن امور مالی مملکت یکی از مسائل حساس بوده و نمایندگان از این نظر از حسن اداره امور بسیار اظهار خوشوقتی میکنند اما راجع به مالیات بر ارث عرض میکنم لوایح مالی و موضوعات مالی هم کاملًا ارتباط مستقیم با اوضاع اقتصادی کشور دارد اوضاع اقتصادی کشور طوری است که وقتی ما میخواهیم یک قانون مالیاتی وضع کنیم بایستی وضع اقتصادی و وضع مالی را از هر نقطهنظر در تنظیم این قانون مؤثر بدانیم و متأسفانه وضع اقتصادی مملکت ما هیچ وقت ثابت نبوده و در اثر حوادث و وقایع ناشی از جنگ بیشتر ثباتش را از دست داده و متغیر شده است به این جهت است که به عقیده بنده قوانین مالی که قبل از جنگ وضع شده است متناسب بااحوال اقتصادی آن روز بوده و بالاخص در موقعی که مسئله نفت خاتمه پیدا کرده و ما میخواهیم کارهای عمرانی به وسیله درآمدهای نفت شروع بکنیم و هزینه کشور از طریق پرداخت مالیات باید تأمین بشود با توجه به وضع اقتصادی امروزمان قوانین مالیمان را تطبیق بکنیم و قوانینمان را طوری تنظیم بکنیم که با اوضاع اقتصادی کشور در حال حاضر متناسب باشد موضوع عدم تناسب قوانین مالی با وضع اقتصادی مورد توجه دولتهای گذشته هم کم و بیش بوده مخصوصا از سال ۱۳۱۷ به بعد در اکثر قوانین مالیاتی ما تجدیدنظر شده قانون مالیات بر درآمد در سال ۱۳۱۷ در سال ۱۳۲۲، ۱۳۲۵، ۱۳۲۸، ۱۳۳۱ مورد تجدیدنظر قرار گرفته قانون مالیات بر مستغلات مصوبه سنبله ۱۲۹۴ شمسی در سال ۱۳۲۲ و ۲۵ و ۲۸ و ۳۲ مورد تجدیدنظر قرار گرفته در مالیاتهای نزولی و مالیاتهای مقطوع با توجه به اوضاع و احوال تجدیدنظرهایی کردند ولی تنها قانونی که تاکنون دست نخورده باقی مانده و تجدیدنظر نشده همین قانون مالیات بر ارث است که همان طور که آقای نقابت تذکر دادند این قانون مصوبه سال ۱۳۱۶ است و از سال ۱۳۱۶ تا حالا یعنی ۱۷ سال این قانون به مرحله اجرا در آمده و عمل شده بود نه تنها در کلیات قانون بلکه در هیچ یک از موادش هم اصلاحی به عمل نیامده بود هزینه زندگی قبل از جنگ به مراتب نازلتر از زندگی امروز بوده در زمان جنگ هزینه زندگی خیلی ترقی کرد بعد از جنگ طرز هزینه زندگی متفاوت بود تردیدی نیست تصدیق هم میکنید که امروز هم هزینه زندگی خیلی سنگین است. مخصوصاً طاقت فرسااست برای مستخدمین دولت و دولت هم بایستی برای گرانی زندگی مخصوصاً از نظر طبقة بگیرد یک فکری بکند همین طور که هزینه زندگی تغییر کرده است سطح درآمدها قبل از جنگ خیلی پایین بود و با درآمدهای امروز قابل مقایسه نیست قبل از جنگ طبقه بازرگان اگر قند وارد میکرد و میفروخت معروف است که میگویند به سود فروش گونیش بالغ بود ولی در زمان جنگ به واسطه احتکار و اسپکولاسیون و سفته بازی وضع طوری شد که هر یک از بازرگانان صد هزار تومان استفاده بردند و بایستی تصدیق کنیم که امروز سطح درآمدها قابل مقایسه با درآمدهای قبل از جنگ نیست پس به همین دلیل که هزینه درآمدها متغیر است نرخهای مالیاتی هم با توجه به این دو مطلب باید متغیر باشد
(داراب- با نرخها کسی مخالفت نکرد) آقای داراب شما از اول مجلس تا به حال هیچ وقت صحبت نکردهاید و هر وقت هم شما
رئیس- آقایان الاثنین صحبت نکنید.
مشایخی- در ماده اول در کلیات صحبت میکنم و من هم چون در قوانین مالیاتی بیاطلاع نیستم تصور میکنم که دوستان من اجازه میدهند که از حق خودم استفاده بکنم و عرایض خودم را به عرض برسانم بنده میخواستم به عرض آقایان برسانم که قوانین مالی ارتباطش با وضع اقتصادی کشور از دو نقطهنظر است یکی از نقطهنظر نرخ مالیاتی است از نقطةنظر بخشودگی درآمد است از نقطهنظر نرخ مالیات قبل از جنگ یک مالیات مقطوع بود برای تاجر که حداقل پانزده تومان و حداکثر ۲۵۰ تومان مالیات میشد و به همین جهت که درآمدها ترقی کرد نرخ مالیات بر درآمد هم در زمان جنگ تا ۸۰ درصد بالا رفت و امروز هم ۳۰ درصد میگیریم بنابراین با توجه به سطح ترقی درآمدها
بایستی نرخ مالیاتها هم مورد توجه از نقطهنظر گرفتن مالیات شود نرخ مالیات هم باید بالا برود راجع به بخشودگی هم منظور این است فعلًا بخشودگی راجع به مالیات بر درآمد در بدو تصویب قانون ۵۰۰ تومان بود و بعد به هزار و دویست تومان و ۲۵۰۰ تومان رسید و اگر امروز بخواهیم عادلانه بخشودگی قائل بشویم باید حداقل ۵۰۰۰ تومان باشد چون ۵ هزار تومان حداقل زندگی یک خانواده است که میخواهد دو تا بچه را نگاه دارد و سیصد تومان کرایه خانه بدهد حداقل ۵۰۰۰ تومان خرج دارد بنابراین حداقل این بخشودگی متناسب است با درآمد یک فرد کشور (صحیح است) بعد از ذکر این مقدمه میخواهم به این نتیجه برسم که متأسفانه قانون مالیات بر ارث آن دوره که تا حال حاضر در حال اجرا بود متناسب با بنیه اقتصادی و وضع مالی کشور وضع نشده بوده است و امروز هم حتماً نامتناسب است اگر به او درجههای قبل را نگاه کنیم میبینیم که بزرگترین رقم بودجه یک کشوری رقم مالیاتهای مستقیم است ولی در بودجه مملکت ما برای مالیات بر ارث در سال ۳۳ اگر نگاه کنید میبینید ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان پیشبینی شده است ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان نسبت به بودجه کل کشور که یک میلیارد و دویست هزار تومان است ملاحظه بکنید که یک سیصدم است این به هیچ وجه تناسب ندارد که ما بگوییم
در کشور از مجموع سرمایهدارهایی که فوت میکنند مجموع مالیات بر ارثش فقط ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان است و من عقیدهام این است که اگر وزارت دارایی بخواهد که ۳ میلیون و هفتصد هزار تومان را وصول کند با توجه به این که هزینه وصول چندین برابر این است که از این رقم درآمد صرفنظر بکنند اما حقاً و انصافاً مال بر ارث بایستی یکی از ارقام قابل توجه بودجه کشور باشد در جلسه گذشته جنابان آقایان خلعتبری و دکتر شاهکار راجع به کلیات این قانون صحبت کردند، آقای دکتر معتقد بودند که این نرخ مالیاتی سنگین است بنده عقیده دارم که نه تنهااین نرخ مالیاتی سنگین نیست
(قناتآبادی- خیلی هم سبک است) بنده این را عادلانه میدانم و میدانم که حداقل نرخی که متناسب با اوضاع اقتصادی امروز باشد این است چرا؟ ملاحظه کنید آیا یک فردی که چند نفر وارث داشته باشد اولاَ مالیات از ما ترک گرفته میشود نه از مجموع ثروت و از سهمالارث گرفته میشود نه از مجموع ما ترک و وقتی که سهمالارث هم تعیین شد برای هر کسی یک حداقل معافیت دارد که ده هزار تومان است و اضافه برده هزار تومان را مالیات میدهد مطابق یک اشلی که این تهیه شده یک کسی که ۲۰ هزار تومان سهمالارث بهش میرسد دویست تومان میدهد آن کسی که سی هزار تومان بهش میرسد پانصد تومان ۴۰ هزار تومان نهصد تومان و آن کسی که پنجاه هزار تومان بهش میرسد ۱۴۰۰ تومان و بالاخره آن کسی که صد هزار تومان بهش سهمالارث برسد مالیاتش از ۴۸۰۰ تومان تجاوز نمیکند بنابراین تصدیق میکند که این رقم با توجه به درآمدهای حاصله از مالیات بر ارث که در دنیا میگیرند به هیچ وجه قابل مقایسه نیست بنابراین باید بگوییم که این مالیات بر ارث پیداست که خیلی نازل است اگر معتقد باشیم که نازل نیست این هم به این دلیل میتوانیم بگوییم نازل نیست که در مالیات بر ارث سابق ماخذ اکثر خرج چهار تا پنج درصد بود و چون حالا تا صد هزار تومان را آوردهاند به مأخذ ۱۶ درصد رساندهاند و ترقی نرخهای مالیاتی هم باید به مرور رو به تدریج انجام بشود من عقیده دارم که ترقی بیشتر صلاح نیست واین کاملًا منصفانه است و اگر یک کسی که صد هزار تومان بهش سهمالارث میرسد ۴۸۰۰ تومان ۵۰۰۰ تومان مالیات بدهد تأثیری در زندگیش پیدا نمیکند چون عدالت هم همین است که یک کسی که یک ثروتی به رایگان تحصیل کرده و این ثروتش مرهون فعالیت اجتماع در زمان مورث او بوده است او هم حالا یک مبلغی به اجتماع تقدیم بکند به نام مالیات بر ارث اما راجع به حداقل معافیت آقای خلعتبری معتقد بودند که اصلاَ بخشودگی لازم نیست البته منطق اصولی جنابعالی که هر کس یک پول تحصیل میکند بایستی مالیات بر درآمد بدهد و هر کس یک پولی بلاعوض گیرش میآید باید مالیات بلاعوض بدهد و ارثی که یک دارایی به ارث به او رسیده باید مالیات بدهداز نظر اصولی صحیح است ولی از نظر انطباق با عمل و طرز عمل و نتیجه مطلوبی که برای وزارت دارایی حاصل میشود؟ حداقل بخشودگی لازم است.
رئیس- آقای مشایخی وقت شما تمام شد.
مشایخی- در دو ماده دیگر هم صحبت میکنم ده دقیقه دیگر هم اجازه بفرمایید صحبت کنم.
رئیس- وقت شما تمام شده است.
مشایخی- بنده از یازده و چهل دقیقه صحبت کردم هر وقت امر بفرمایید ختم میکنم. عرض میکنم که اگر بخواهیم بخشودگی قائل نشویم در همین شهر تهران باید برای هر متوفی یک پرونده تشکیل بشود بروند دنبال تحقیق ببیننداین دارایی داشته یا نداشته خود این کار یک سازمان عجیبی میخواهد که این سازمان خرج وصولش عجیب خواهد شد ثانیاً اگر کنیم که یک کسی بمیرد و ده هزار تومان دارایی داشته باشد و پنج تا اولاد داشته باشد یکی دو هزار تومان میشود اصلًا مالیاتش چه قدر میشود؟ برای هر نفری ده تومان این مقدار نه کمک به بودجه کشوراست و نه کمک به اجتماع است و به عکس برای یک کسی که یک سهمالارث کوچک بهش رسیده ما با دیک کاری بکنیم که او نیروی فعالهاش از لحاظ سرمایه کافی باشد از نقطهنظر زحمت کشیدن و ایجاد کار و نیروی تولید بنابراین من معتقدم که آن حداقل معافی آن روز که ۲۵۰۰ تومان به ده هزار تومان ترقی داده شده است به همان دلیل که هزینه زندگی بالا رفته است جداً بخشودگی منصفانهای است و این قانون نسبتاً جامعالاطراف است ولی یک نواقصی دارد که این نواقص را بایستی به عنوان شور اول و دوم مرتفع کرد مثلًا در آنجا گفت است که مؤدی باید در عرض ۱۵ روز اظهارنامه بدهد این صحیح نیست عرف و رویهمان این است که یک کسی که میمیرد تا چهلهاش عزاداریم و تا چهله وارث به جمعآوری و تسلیم اظهارنامه نمیرسند و اگر پانزده روز برایش قائل بشویم چه بسا ممکن است اشخاصی باشند که هنوز سرپرست خانوادهشان تعیین نشده هنوز اموالشان را جمعآوری نکردهاند و این تکلیف را نمیتوانند انجام بدهند و ممکن است که یک رویه شدید و غیرمنصانه در مورد آنها اعمال شود به عقیده من این قسمت قانون باید اصلاح بشود. یا ارجع به آنجایی که در نظر گرفته شده که موصی یا وارث موظف است که مالیات را پرداخت کند در این قانون پیشبینی شده است که برای تعیین حقالارث وزارت دارایی حق داشته باشد که اموالش را توقیف کند اگر ما اجازه بدهیم به وزارت دارایی برای دریافت مالیات سهمالارث که قسمتی از اموال موقتی را توقیف بکند فرض بکنید اگر یک ملک مزروعی باشد، املاک مزروعی حالا هم در دست دولت داده میشود، وضع آن معلوم است اگر دولت بخواهد آن ملک را اداره بکند مسلوب المنفعه میشود و عایداتش از بین میرود مالیات هم گیرد دولت نمیآید به این جهت بنده معتقدم که در این قانون باید این اصلاحات بشود و نظریاتی که داریم پیشنهاد کنیم در موقع شور اول و دوم که انشاءالله مورد توجه واقع شود به هر حال این قانون قانون خوبی است و چون مقام ریاست بیش از این مقتضی ندانستند به عرایضم خاتمه میدهم. (احسنت).
رئیس- آقای وزیر دارایی.
وزیر دارایی- بنده بدواً خواستم از توجه آقایان نمایندگان محترم راجع به قانون مالیات تشکر بکنم چون بنده میدانم که برنامه دولت و مخصوصاً نظر آقایان نمایندگان این است که در قوانین مالیاتی تجدیدنظر بشود از دو جهت یکی راجع به اجرای عدالت اجتماعی و یکی هم راجع به این که با ازدیاد هزینة دولت مالیاتهایی که وضع میشود متناسب باشد بنده خیال میکنم که در مالیات بر ارث همان طوری که آقای مخبر محترم کمیسیون تذکر دادند یکی از مالیاتهای عادلانه است (صحیح است) و برای این فاصلهای که بین طبقات به وجود آمده بنده خیال میکنم که هر قدر این مالیات شدیدتر باشد به شرط این که مانع وصول نباشد عادلانه خواهد بود برای این که یک کسی که مال مفتی به دست میآورد عیبی ندارد که برای بهبود وضع مملکت یک مقداریش را مالیات بدهد بنده خواستم به جناب آقای نقابت اطمینان بدهم که همان طوری که نظر دارند نظر وزارت دارایی هم این بود که بعد از چهارده پانزده سال بلکه متجاوز که قانون اولیه مالیات بر ارث اجرا شده با توجه به مشکلات و تطبیق با اوضاع فعلی یک قانون جامعالاطرافی که رعایت همه اطرافش شده باشد در نظر بگیرند و تقدیم مجلس شورای ملی بکنند در کمیسیون قوانین دارایی که بنده خودم متأسفانه نتوانستم مرتباً شرکت کنم این قانون حلاجی شده است ولی البته نمیتوان مدعی شد که این قانون صد در صد کامل است بنده خیال میکنم که تقدیم قوانین به مجلس برای این است که مورد بحث بشود و نظری که آقایان محترم دارند مورد توجه واقع شود و بنده خواستم این اطمینان را خدمت ایشان و سایر آقایان عرض بکنم که هر گونه اصلاح عبارتی به شرطی که مفادش را عوض نکند و رفع مشکل بکنداین را قبول میکنم و چون لایحه دو شوری است البته در فاصله بین دو شور دوم هم در کمیسیون آقایان هر پیشنهاد و نظر اصلاحی دارند بفرمایند به عمل میآید و هر چه قدر به نظر بنده قانون سهلتر و سادهتر باشد و مورد تعبید و تفسیر مأمورین وصول وقع نشود بهتر خواهد بود (صحیح است) راجع به تصویب این مالیات همان طور که آقای مشایخی توضیح دادند و توصیحات صحیحی هم بود البته با قانون ۱۳۱۶ که نرخ زندگی بالا رفته به همان ترتیب هم این ضریبها بالا رفته و حداقل بخشودگی هم در این قوانین مالیاتی وجود دارد حالا نظر آقای خلعتبری این بود که بخشودگی نباشد به این ترتیب نمیشود کسی که سهمالارثش ده هزار تومان است با وضع فعلی از ده هزار تومان نمیشود مالیاتی وصول کرد همه مالیاتها یک حداقل درش هست از جهت دیگرش هم بنده خیال نمیکنم که ضریبهای خیلی بالایی داشته باشد که موجب فرار از مالیات باشد اگر یک قسمتهایی بود که موجب فرار از مالیات میشد در نقل وانتقالات بلاعوض و صلح و قبل از فوت که به آسانی مقدور بوده است فرار کرد جلویش گرفته شده است البته با یک مطالعه بیشتری به نظر آقایان اگر ممکن است یک راههایی برسد تذکر بدهند تا جلویش گرفته شود در اینجا تذکر جناب آقای نقابت
دادند آنها را بنده یادداشت کردم که مطالعه بکنم و البته در صورتی که وارد بود امیدوارم که نظرشان تأمین بشود اگر خاطرشان باشد در آیین قانون مالیات بر ارث ۱۳۱۶ که خودشان تشریح فرمودند ماده ۲ مجمل بود اینجا به نظر بنده برای رفع این اجمال و ابهام این واجبات مالی را ما گذاشتیم اما حالا اگر واقعاً از نظر حقوق مدنی ممکن است مشکلاتی ایجاد شود و آن وصیت تعهدی که فرمودید ممکن است آن را به جای این بگذاریم که رفع این نقیصه شده باشد در قسمت تناقض بین ماده ۶ و ۷ بنده خیال میکنم در این قسمت یک اشتباه چاپی شده باشد و خیال میکنم که ماده ۷ باید این طور باشد چنان که مؤدی به تشخیص دارایی تسلیم نشود و در ظرف مدت مقرر واخواهی بدهد که اینجا (ندهد) چاپ شده یعنی دو مورد پیدا شده در مورد اول مؤدی واخواهی نمیدهد و نسبت به اظهارات دارایی واخواهی نمیدهد بنابراین رأی قطعی میشود ولی در صورتی که نسبت به اظهارات دارایی واخواهی بدهد حق این است که در یک مرجع بالاتری به رسیدگی دارایی و اعتراضات مؤدی رسیدگی بکنند و رفع اشکال را کرده باشند بنابراین بنده خیال میکنم که این یک اشتباه چاپی شده یک تذکری آقای مشایخی فرمودند که درآمد مالیات بر ارث خیلی کم است و باید خیلی بیش از اینها باشد ولی آقایان توجه بفرمایند که مالیات بر ارث یک مالیات مخصوصی است غیر از لوایح دیگر مالیاتی است که باید وصول شود باید یک عدهای متمول بمیرند و یک ارثی برسد تا ما وصول کنیم در مملکتی که اغلب اشخاص فقیر هستند و حتی وقتی که فوت میکنند مخارج کفن و دفن ندارند تصدیق بفرمایید که میزان مالیات به این مبالغی که آقایان میفرمایند نمیرسد
(ارباب- بیشتر هم فقرا میمیرند) و اما در باب فرمایشات جناب آقای فرامرزی که نسبت به بنده مسائلی فرمودند جوابی نمیخواهم در این قسمت داده باشم من باب استحضار آقایان خواستم عرض کنم که من در مذاکراتم هیچ وقت عدم رعایت نزاکت را نکردهام بنده همیشه با نهایت ادب و نزاکت عرایض خودم را کرده و توقع بنده هم این است که آقایان که طرفدار رژیم دموکراسی هستند باید همان طور که آزادی بیان برای نماینده هست برای وزیر هم قائل باشند بنده جناب آقای فرامرزی همان طور که بارها عرض کردم بنده به صندلی وزارت نچسبیدهام
(عبدالرحمن فرامرزی- ما هم به صندلی وکالت نچسبیدهایم) و به تصدیق خود آقای نخستوزیر که در اینجا تأیید کردهاند بنده دنبال کسی نرفتهام و نقطه ضعفی ندارم که فرمودید تفاوتی بین بنده و جنابعالی هست بنده یک وظایفی دارم نسبت به مملکت و مردم و تا وقتی که در این پست هستم با نهایت قدرت این وظایفم را انجام میدهم البته همان طور که آقای پیراسته فرمودند بالاخره مجلس سوورن است و رأی مجلس قاطع است اگر از یک دولتی خوشش نیامد یک رأی میدهد آن را برمیدارد و یک دولت دیگری میآورد اما آقایان فرض میفرمایید که در اثر علاقهمندی به آقای نخستوزیر ما را نگه میدارید خیر بنده با تمام احترام و تمام این علاقهای که به جناب آقای نخستوزیر دارم اما تصدیق بفرمایید که مطابق قانون اساسی و سنت پارلمانی هر وزیر مسئولیت دارد و آقایان نمایندگان مجازید بگویید که از فلان وزیر خوشمان نمیآید و عذر فلان وزیر را بخواهید و این استدلال واقعاً صحیح نیست و بنده یقین دارم که خود آقای نخستوزیر هم از چنین استدلالی خوششان نمیآید
(پیراسته- ماده ۸۷) حالا هر دولتی خوب یا بد بنده خیلی افتخار میکنم که از اکثریت آقایان نمایندگان در پشتیبانی از علمم برخوردارم (صحیح است) راجع به کار نفت هم بنده در این مملکت یک وظایفی دارم وظیفهام را انجام دادهام و ابداً منتظر تقدیر و پاداش هم نیستم و به نظر بنده هر یک از آقایان همان قدر سهم دارند که بنده دارم یک مجلسی که با ۱۱۳ رأی قرارداد نفت را تصویب کرده است خودش سهیم و شریک است و اشخاصی که با بنده همکاری کردهاند چه در دولت و چه در غیردولت اینها سهم خیلی بیشتری از بنده دارند بنده ابداً در انجام وظیفه خودم انتظار پاداش ندارم آن روزی هم که آقایان از این طرز کاری که بنده میکنم خوششان نیاید عذر بنده را بخواهند اما بنده این را میخواستم عرض کنم که بنده هیچ وقت بیاحترامی به احدی نمیکنم و اگر هم دفاع از مأمورین زیر دست خودم میکنم این وظیفه اخلاقی من است (احسنت، احسنت)
رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است که قرائت میشود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد میکنم که در ماده اول مذاکرات کافی است. محمدعلی مسعودی.
رئیس- آقای مسعودی بفرمایید.
پیراسته- بنده اظهار داشتم طبق ماده ۸۷ اجازه بفرمایید توضیح بدهم، آقای وزیر دارایی به بنده اشارهای کردند.
رئیس- چرا بیاجازه صحبت میکنید؟
پیراسته- خواستم اجازه بگیرم. اجازه خواستن خودش یک صحبتی است آن وقت میفرمایید چرا بیاجازه صحبت کردی بنده عرض میکنم که آقای وزیر دارایی راجع به بیان بنده یک اشارهای کردند و مطابی گفتند که بنده از ماده ۸۷ میخواهم استفاده کنم.
محمدعلی مسعودی- بنده در ماده اول پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم از روزی که مجلس دوره ۱۸ افتتاح شد چه در جلسات خصوصی و چه جلسات علنی بنده میبینم که عموم آقایان وکلا متفق القولند که بایستی یک اصلاحاتی در مملکت بشود (صحیح است) و قوانین مالیاتی ما اصلاح بشود در جلساتی هم که در حضور اعلیحضرت همایونی بودیم و ایشان فرمودند و از طرف عموم نمایندگان تأیید شد و بنده ندیدم که کسی مخالف باشد با این موضوع ولی وقتی که لایحه میآمد به مجلس پس از این که تقدیم کمیسیون میشود میرود آنجا شور میشود مشورت میشود این لایحه دو شوری است بنده میبینم هر کسی یک جور پیشنهاد میکند واقعاً اگر نسبت به دولت و اعضا دولت نظری هست و یا دوست ندارند که آقای دکتر امینی وزیر مالیه باشد خوب اشکالی ندارد ایشان را استیضاح کنید (چند نفر از نمایندگان- خیر دوستش داریم) وقتی که آقای پیراسته فرمودند عرض کردم جسارتی هم به ایشان نکردم ایشان فرمودند بنده چه جور هستم میخواستم بگویم که بنده این جوری نیستم (یکی از نمایندگان- شما فقط این جوری نیستید) حالا ملاحظه بفرمایید چند نفر این جوری نیستند بنده وقتی که میگویم طرفدار دولت دکتر زاهدی (چندنفر- سپهبد زاهدی) ببخشید سپهبد زاهدی هستم یعنی کابینهای که آقای دکتر امینی و آقای دکتر جهانشاه صالح تویش باشد اگر نیستم میآیم دکتر امینی را استیضاح میکنم آن هم آقای دکتر امینی وزیری که به شرافتم قسم تملق به کسی نمیگویم خودآقای پیراسته میداند که من نترسترین افرادم و از هیچ کس هم جز خدا ترسی ندارم دکتر امینی از روزی که در این کابینه آمده بنده اول با ایشان مخالف بودم به خدای متعال وقتی دیدم او با کمال لیاقت و شرافت و کاردانی کار کرده صد در صد با ایشان موافق هستم.
رئیس- آقای مسعودی این چیزها خارج است راجع به پیشنهاد کفایت مذاکرات بفرمایید.
مسعودی- اطاعت میکنم بنابراین پیشنهاد کفایت مذاکرات بنده مربوط به این موضوع بود که اگر آقایان این حرفهایی که میزنند برای اصلاح و وضع قوانین رأی بدهید به کفایت مذاکرات تا داخل شور مواد دیگر بشویم و چون یک شوری هم هست هر نظری دارند پیشنهاد بدهند به کمیسیون برود.
پیراسته- ماده ۸۷
رئیس- آقای نراقی
فرامرزی- آقای رئیس این صحبتها مربوط به کفایت مذاکرات بود؟
رئیس- مگر فرمایشات جنابعالی هم مربوط به سکوت بود همان بود که این وضع را به وجود آورد همه اینها خارج از موضوع است بنده میتوانم اخطار کنم ولی نمیخواهم بنده از همه آقایان خواهش میکنم که رعایت آییننامه را بفرمایند.
نراقی- همیشه در پارلمانهای دنیا این از اصول قدیمه است.
پیراسته- بنده طبق ماده ۸۷ اجازه خواستم.
رئیس- به شما که چیزی نگفتند مجلس که گود زورخانه نیست، مجلس جای بحث واستدال است.
پیراسته- آقای رئیس بنده باید از آییننامه استفاده کنم.
رئیس- تشخیص با من است
(پیراسته- ما که به چه مکتبی نیستیم) آییننامه را بروید بخوانید جنابعالی که قاضی هستید شب بروید آییننامه را بخوانید با من است. ماده ۸۷ خوانده میشود (ماده ۸۷ آییننامه به شرح زیر قرائت شد)
ماده ۸۷- اگر در ضمن مذاکرات صریحاً یا تلویحاً نسب سویی به یکی از نمایندگان داده شود یا عقیده و اظهار او را بر خلاف واقع جلوه دهند و نماینده مذکور برای رد آن نسبت یا رفع اشتباه اجازه نطق بخواهد بدون رعایت نوبت به او اجازه داده میشود و نطق او نباید از مدتی که در تبصره چهار بند الف تعیین شده تجاوز نماید.
رئیس- اگر نسبت سویی داده شده میتوانید رفع اشتباه بفرمایید نسبت سو را هم بفرمایید چه موردی بوده
(پیراسته- بیانات بنده را تحریف کردند) حالا اجازه بفرمایید آقای نراقی صحبتشان را بفرمایند.
نراقی- عرض میشود در پارلمانهای دنیا دو موضوع وقتی مطرح میشود به آن دو موضوع بیش از هر چیز توجه میشود یکی موضوع بودجه است و دیگری موضوع مالیاتها صحبت از عدالت اجتماعی و برداشتن فاصله طبقاتی هم خیلی وقت است در این مملکت هست ولی هنوز از دایرة حرف تجاوز نکرده است البته قانون مالیات بر ارث لفظاً این قانون جز یک رشته از این اصلاحات ایدهآلی است که صحبت از آن شده ولی با نهایت تأسف این قانون در ماده اولش یک اشتباهی شده.
رئیس- آقای نراقی راجع به کفایت مذاکرات بفرمایید مذاکرات را کافی
میدانید یا ادامه بدهند.
نراقی- بنده چرا مذاکرات را کافی نمیدانم برای این که از ابتدای قانون یک اشتباهی شده است بنده مطالعه در قوانین دنیا و مخصوصاً در قانون امریکا کردهام و کتابهایش را هم موقع بحث در مواد الحاقی میآورم در این قانون در مقدمهاش گذشته است مالیات بر ارث برای این که اشتباهی در مواد این قانون نشود که در ابتدا بگویند این قانون مالیات بر ارث است بعد بگوینداین قانون مالیات سر ماترک متوفی است و نتیجه این شده است که اسمش ۲۵ درصد.
رئیس- آقای نراقی این اشل و ضریب در اینجا مربوط به کفایت مذاکرات نیست.
نراقی- چون اشل که ۲۵ درصد مینماید در حقیقت ۲۵ درصد نیست مالیات را که تعیین کردند بنده با کفایت مذاکرات مخالفم برای این که بحث بیشتری بشود و مطابق اصولی که مالیات بر ارث دنیا هست اصلاح بشود.
رئیس- آقایانی که با کفایت مذاکرات در ماده اول موافقند قیام کنند (اکثرا برخاستند) تصویب شد.
۱۰- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه.
رئیس- حالا جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود و دستور هم بقیه همین لایحه. (مجلس یک ربع بعداز ظهرختم شد).
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت.