پدیدآورنده:محمد مسعود

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ مارس ۲۰۱۳، ساعت ۱۷:۰۹ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (←‏نگاه کنید به)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
محمد مسعود
(۱۲۸۰ خورشیدی ــ ۱۳۲۶ خورشیدی)
روزنامه‌نگارو مدیر روزنامه مرد امروز




محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز که با شلیک گلوله به وسیله خسرو روزبه افسر توده‌ای کشته شد

محمد مسعود، روزنامه نگار و مدیر روزنامه مرد امروز در سال ۱۲۸۰ در محله ابرقوی شهر قم زاده شد. پدر محمد مسعود میرزاعبدالله و پدربزرگش آخوند ملا محمد قمی بود. پس از پایان دبستان، محمد مسعود به حوزه علمیه قم رفت. تا اینکه در سال ۱۳۱۱ بار سفر بست و به تهران رفت، در آغاز در یک چاپخانه کار پیداکرد و بعد در نشریه هایی مانند روزنامه‌های قانون، آئینه ایران، تهران مصور، شرقی، شفق سرخ و اطلاعات با نام ""م - دهاتی " که برای خود برگزیده به چاپ نوشتارهایش پرداخت. پس از چندی با گرایش بسیاری که محمد مسعود به روزنامه‌نگاری داشت برآن شد که روزنامه‌نگاری را با پشتکار و حرفه ای بیاموزد. در سال ۱۳۱۴ رهسپار فرانسه شد و در پاریس به آموختن دانش روزنامه نگاری پرداخت و پس از چندی راهی بلژیک شد و در شهر بروکسل تا سال ۱۳۱۷ ماند و دنباله فراگیری و کار روزنامه نگاری را گرفت و در روزنامه لاگازت بلژیک مقاله می نوشت تا به ایران بازگشت.

پس از شهریور ۱۳۲۰ در تابستان ۱۳۲۱ امتیاز روزنامه «مرد امروز» را گرفت. وی در این روزنامه به سیاست‌های مسکو و لندن در ایران به ستیز برخاست و در رسوا و آشکار کردن پیوندهای حزب توده با شوروی سهم بسزایی داشت. در دوران اشغال ایران به وسیله ارتش بریتانیا و شوروی که حزب توده کوشش می‌کرد تا نفت شمال به شوروی داده شود، با نوشتارهای خود به آگاهی ملت رسانید که چه خیانت بزرگی به ایران خواهد شد. حزب توده نیز از پا ننشست و با استفاده از واژگان کمونیستی مانند کمونیست یعنی دموکرات و کسانی که علیه کمونیسم هستند واپسگرا نامیده می شوند، محمد مسعود را روزنامه‌های وابسته به حزب توده مرتجع و آنارشیست نامیدند.

با چاپ آفندهای نوشتاری محمد مسعود به قوام‌السلطنه روزنامه مرد امروز ۲۵ مرداد ۱۳۲۶ و با پیشنهاد یک میلیون ریال جایزه برای کسی که او را بکشد، زیر پیگرد قانونی قرار گرفت و روزنامه‌ مرد امروز نیز برای زمانی بسته شد. محمد مسعود سرانجام در دو هفته پس از چاپ این نوشتار، به دستور کمیته ترور حزب توده به ریاست کیانوری و کامبخش که از مسکو دستور کشتن وی را گرفته بودند کشته شد.

۲۲ بهمن ۱۳۲۶ (۱۲ فوریه ۱۹۴۷) محمد مسعود مدیر هفتگی‌نامه‌ی مرد امروز، پس از خروج از چاپخانه مظاهری پس از اینکه سوار خودروی خود شد پیش از آنکه بتواند موتور را روشن‌کند به دست خسرو روزبه، حسام لنکرانی، همایون، عباسی، و یک دانشجوی دانشکده افسری که (این گروه تا ۹ سال بعد از آن) ناشناس‌ ماندند، با شلیک دو گلوله به سرش، کشته شد.[۱] سروان خسرو روزبه یکی از افسران ارتش عضو حزب توده بود .

[۲]

دکتر منوچهر اقبال در نشست ۲۵ بهمن ۱۳۲۶ درباره ترور محمد مسعود چنین گفت[۳]: دیروز شهر تهران ناظر یکی از بزرگترین مناظر اجتماعی کشور بودو آن تشریفات تشییع جنازه محمد مسعود مدیر مرد امروز بود (صحیح است) جزء برنامه‌ای که در این تشییع قرار داده بودند و در جراید هم آقایان ملاحظه فرمودند که جناب آقای رئیس مجلس شورای ملی در موقع دفن جسد آن فقید سعید تسلیتی به آقایان ارباب جراید بگویند. بنده هم به اتفاق برادرم جزء مشایعین رفته بودیم با امامزاده قاسم .... حقیقتاً این واقعه مؤمله و این جنایت بزرگ (مکی- جنایت فجیع) یکی از چیزهائی است که سابقه در این مملکت نداشته‌است (آشتیانی زاده – یک دفعه دیگر هم داشته‌است) جمعیت دیروز به قدری بود که می‌شود گفت عده مشایعین در خیابانها و خط سیر جنازه او در حدود صد هزار نفر جمعیت بود (صحیح است) و در محل دفن هم شاید در حدود ده هزار نفر، بین ده هزار نفر و ۲۰ هزار نفر جمعیت بود، در هر صورت واقعاً بنده خواستم اینجا به نام مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان تأثر و تنفر شدید خودمان را از این عمل عرض بکنم (صحیح است) و از دولت می‌خواهم که با کمال شدت و بدون ملاحظه این مطلب را تعقیب بکند و قاتل را پیدا کند (صحیح است) و به مجازات برسانند (سزاوار- شروع شده‌است به این کار) آقایان میدانند که محمد مسعود نویسنده بسیار مبرز و در این باب تحصیل کرده بود...

احمد دهقان نماینده مجلس و مدیر مجله تهران مصور و قربانی بعدی کشتار در ایران نیز در این نشست چنین گفت : بنده دو تا کلمه عرض دارم بعد هم می‌خواهید اجازه بدهید وارد دستور شویم. از قتل اسف آور محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز همه نمایندگان محترم مستحضر شده‌اید و قطع دارم از این رفتار ناجوانمردانه عموم نمایندگان متأثر هستند من به نام جامعه مطبوعات و نویسندگان در این مکان مقدس بر علیه هر گونه ترور ومخصوصاً برعلیه قتل محمد مسعود شدیداً اعتراض می‌نمایم (صحیح است) و یقین دارم نمایندگان محترم هم دراین اعتراض با بنده همصدا هستند (صحیح است) جواب انتقاد و جواب قلم را نمی‌شود و نباید با گلوله داد (صحیح است) این اعمال و این قبیل مبارزه‌های خلاف شرف وانسانیت اصل مقدس آزادی را که در راه حفظ واجرای آن سوگند یاد کرده‌ایم متزلزل و صدای آزادی خواهان را خاموش می‌سازد (صحیح است) دولت هر چه زودتر باید مرتکبین این قتل فجیع را دستگیر و به مجازات برساند تا ریشه این قبیل مفاسد از کشور ما رخت بربندد (صحیح است) مدیران جراید مرا مأمور نموده‌اند که از پشت این تریبون رسماًاعلام دارم که نه قتل محمد مسعود که در راه مبارزه با فساد و بیدادگری شهید شد و نه موانع دیگر هر چه و از هر قبیل باشد آنها را از مبارزه باز نخواهد داشت (صحیح است) انتظار جامعه مطبوعات از مجلس مقدس شورای ملی این است که دولت را متذکر سازند که در تعقیب قاتل یا قاتلین کوشش کافی مبذول و با کشف و مجازات مسببین ریشه این قبیل مفاسد را خشک کند در خاتمه باز مأموریت دارم از همدردی نمایندگان محترم در این مصیبت وارده ازطرف روزنامه نگاران کشور عرض تشکر نمایم و مخصوصاً از بیانات آقای اقبال هم دیروز و هم امروز عرض تشکر و امتنان کنم.

رئیس مجلس شورای ملی نیز افزود که ...تردید نیست که قتل فجیع محمد مسعود مدیر روزنامه مرد امروز مایه کمال تأسف و تأثر اینجانب و نمایندگان محترم است (صحیح است) مجلس شورای ملی برای مطبوعات و جراید آزادی خواه و حق نویس که نظری جز انتقاد بی غرضانه برای اصلاح امور کشور ندارند کمال احترام را قائل است (صحیح است) زیرا این قبیل نویسندگان سهم بزرگی در بیداری افکار عمومی و نشر حقایق و راهنمائی جامعه دارند (صحیح است) من شخصاً همیشه طرفدار آزادی مطبوعات بوده و وجود جراید ملی و وزین را برای حفظ مصالح عامه لازم دانسته امیدوارم مدیران محترم جراید در این موقع خطیر دنیا مصالح عمومی را بر منافع فردی ترجیح داده و همواره در هدایت و ارشاد مردم و رستگاری ملت خدماتی انجام دهند (انشاءالله) در هر صورت قتل رقت انگیر محمد مسعود موجب تأثراست (صحیح است) و مجلس شورای ملی انتظار دارد دولت و مأمورین انتظامی و دادگستری هر چه زودتر مرتکب را دستگیر و تسلیم پنجه قانون نموده تا به کیفر خود برسد.


از محمد مسعود علاوه بر کارهای نوشتاری در روزنامه‌ها، کتاب‌ها و رمان‌های چون:

  • گل‌هایی که در جهنم می‌روید
  • بهار عمر
  • رمان سه گانه: تفریحات شب (۱۳۱۳) - در تلاش معاش (۱۳۱۲) - اشرف مخلوقات (۱۳۱۳)

منبع

نگاه کنید به

سوقصدهای سیاسی در ایران در درازای جنگ سرد