مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با مدیر مجله ایران تریبون به زبان انگلیسی چاپ تهران ۳ خرداد ماه ۱۳۴۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۰۴ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۷ خورشیدی تازی

کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷


از مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با مدیر مجله ایران تریبون به زبان انگلیسی چاپ تهران ۳ خرداد ماه ۱۳۴۷


انقلاب اداری

هر چند من در این مورد سختگیر هستم، ولی باید بگویم که به طور کلی از پیشرفت اجرای برنامه‌های انقلابی که در دوازده اصل انقلاب آمده‌است راضی هستم. اما در مورد انقلاب اداری، این چیزی است که متأسفانه یک شبه انجام‌شدنی نیست و وقت لازم دارد.

اما به زودی ما شورایی تأسیس خواهیم‌کرد که ریاست آن با خود من خواهدبود و بر امور انقلاب اداری نظارت خواهدداشت. سازمان بازرسی شاهنشاهی نیز به زودی تأسیس خواهدشد و با این سازمان بازرسی عالیه و شورای انقلاب اداری که برای پیشرفت کارهای انقلابی در اختیار داریم، دلیلی وجودندارد که در اصلاح امور اداری خود موفق نشویم.

سیاست خارجی ایران

ما سیاست فعلی خود را یک سیاست مستقل ملی می‌دانیم. معنی آن این است که فقط کاری را انجام می‌دهیم که کاملاً به نفع ملت و مملکت باشد. نمی‌توانم بگویم که بین کشور من با کشورهای غربی و شرقی مسایلی وجوددارد، زیرا این مسایل تابع سیاست کلی ما است و ما سیاست خود را مطابق سیاست سایر کشورها تنظیم نمی‌کنیم.

اعمال ما فقط متوجه و تحت تأثیر سیاست ملی ما است که شرح دادم و بنابراین مسایلی وجودندارد، زیرا با کشورهای اروپای شرقی ما یک روابط احترام متقابل و استقلال داریم و من پیشنهاد کرده‌ام که در زمینه همزیستی مسالمت‌آمیز، گامی جلوتر بنهیم و در بسیاری زمینه‌ها همکاری کنیم.

روابط ما با غرب بالاخره تغییر کرده، به نحوی که ما احساس می‌کنیم که اکنون هر چه بیشتر قادریم از منافع خود به تنهایی دفاع کنیم و ظواهر گذشته کشورهای غربی که گاهی اوقات جنبه امپریالیستی دارد، مدتی است ناپدید شده‌است.

در مورد کشورهای عرب، ما واقعاً مشکلی نداریم، مگر اینکه آنها اشکالی به‌وجود بیاورند. تنها مسئله این است که بعضی از این کشورهای عرب که فعلاً موجود هستند و یا در آینده به‌وجود خواهندآمد، فکرمی‌کنند که آنها می‌بایستی جانشین و وارث امپریالیزم کهن بریتانیا بشوند. اگر بخواهند این کار را بکنند ما مسایلی خواهیم داشت والا مسایلی میان ما به‌وجود نخواهدآمد.


سیاست داخلی

در مورد سیاست داخلی در کتاب انقلاب سفید توضیح داده‌ام، ولی باز هم در جواب شما می‌گویم که سیاست داخلی ما بر اساس بالابردن سطح زندگی مردم است و همیشه تشخیص داده‌ام که هدف نهایی، آزادی شخصی است. فرد، برده دولت نخواهد بود، بلکه دولت خادم افراد ملت چه فرد و چه جامعه خواهدبود.

اما بدون شک افراد تحت چنین شرایط نسبت به خود و جامعه و کشور نیز مسئولیتهایی دارند.

ما می‌خواهیم بالاترین سطح زندگی را برای مردم ایران بر اساس ارزش طبیعی و انسانی تأمین کنیم. علاوه بر این جنبه مادی سطح زندگی، یک فرد ایرانی می‌بایستی از آزادیهای کاملی برخوردارشود، و این آزادی می‌تواند به وجود آید بدون اینکه به حقوق دیگران تجاوزکند و بدون اینکه اجتماع را به خطر بیاندازد و بدون اینکه خدای نکرده آلت دست خارجیان بشود و چه دانسته و چه ندانسته به کشور خود لطمه‌ای بزند. اگر این را محدودیت آزادی تلقی کنند و یا اگر افراد به ملت خود خیانت کنند، چگونه می‌توان به تمدن و آزادی جامعه کمک کرد؟

افراد نباید حق داشته‌باشند به هموطنان خود و به کشورشان خیانت کنند. نمی‌دانم افرادی که حتی به ملت و کشورشان خیانت می‌کنند چگونه می‌توانند به علم و فرهنگ و تمدن خدمت کنند؟ بنابراین با توجه به این مورد ما می‌گوییم که مردم ما باید از کلیه مواهب آزادی که اکنون موجود است و یا در آینده به‌وجود خواهدآمد، برخوردار شوند. اما فلسفه اساسی در سیاست داخلی ما بر این پایه است که از منابع طبیعی که بشر در به وجود آوردن آنها دخالتی نداشته، مانند جنگلها و مراتع و منابع آب و غیره به نفع همه افراد مملکت استفاده شود، زیرا این سرمایه خداداد به یک فرد تعلق ندارد، بلکه به جامعه تعلق دارد و باید تحت رهبری دولت برای نفع همگان مورد استفاده قرارگیرد.

حتی اگر شما صاحب یک قطعه زمین باشید و اقدام به حفر چاه در آن کنید و به آب برسید، اگر بخواهید اصولی فکرکنید صاحب آن نخواهیدبود ولی می‌توانید از آن استفاده کنید، آن هم با اجازه وزارت آب و برق، برای اینکه این سرمایه‌ای است متعلق به همه و باید به نفع کلیه افراد ایرانی به کار برود. فلسفه اساسی ما در زمینه صنعت نیز بر همین پایه است. هر صنعتی که بتواند در تعیین قیمتها مؤثر باشد و در نواسانات آن تأثیر بگذارد مانند صنعت نفت و پولاد و دیگر صنایع سنگین، اینها باز هم نمی‌توانند متعلق به افراد باشند بلکه متعلق به ملت هستند.

اما از طرف دیگر افراد و گروهها را تشویق می‌کنیم که در تأسیس صنایع سبک شرکت و رقابت کنند تا به بهترین وجهی به جامعه خدمت نمایند. همچنین در سیاست داخلی هدف اصلی ما این بود که به جنبه‌های نظام فئودالی سابق و مالکیت عمده بر اراضی که به موجب آن عده‌ای برای یک نفر کارمی‌کردند، پایان دهیم. بنابراین اقدام به اصلاحات ارضی کردیم و مالکیت را محدود ساختیم. اما این هدف نهایی ما نبود، زیرا دادن دو یا چهار و حتی ده هکتار زمین به مالکین جدید در بسیاری موارد به آنها درآمد کافی که متضمن بالاترین سطح زندگی باشد، نخواهدداد و ما نمی‌توانیم راهی را که به سطح زندگی عالی برای مردم ما منتهی نمی‌شود بپذیریم.

بنابراین مرحله تازه برنامه کشاورزی ما این است که زارعین را در صورت تمایل دسته‌جمعی در واحدهای کشاورزی گردآوریم که در آن واحدها در قبال زمین و وسایلشان به آنها سند بدهند و به این صورت وقتی شرکتهای سهامی زراعی از هکتارها زمین و نیروی انسانی تشکیل می‌شود، می‌توان آنها را مکانیزه کرد و برای توسعه آنها برنامه‌های درازمدت تنظیم نمود و کشاورزی مدرن به وجودآورد، و فقط از این راه می‌توان کشاورزی صنعتی مدرن را ایجادکرد و از زمین حداکثر محصول را برداشت. اگر کسی بخواهد از این شرکتها خارج شود می‌تواند آزادانه این کار را بکند، ولی فقط اعضای شرکت سهامی زراعی مربوط می‌توانند سند او را بخرند تا اینکه خارجی داخل نشود. به این وسیله هر فرد عضو شرکت سهامی زراعی می‌توانند بیست تا سی‌هزار هکتار زمین داشته باشند که متعلق به خانواده‌اش خواهدبود و اگر او بمیرد مطابق قوانین وراثت زمین تقسیم نمی‌شود. بلکه مالکیت آن تقسیم می‌شود و زمین دست نخورده در شرکت تعاونی باقی می‌ماند. این تجربه کاملاً جدید است و ما امید زیادی به آن داریم، زیرا بدون اینکه بار دیگر مالکیت عمده فردی به وجود آید می‌توانیم با شرکتهای سهامی زراعی، صنعت کشاورزی را مدرن سازیم و مزارع وسیع و آبادی به وجودآوریم.

سیاست دیگر داخلی ما این است که سیستم آموزشی را کاملاً تغییر دهیم تا هر ایرانی مطابق استعداد جسمی و فکری خود بتواند رشته‌ای را که برای جامعه او مفیدتر است انتخاب کند. شاید یک فرد بتواند نجار خوبی بشود ولی فیزیکدان خوبی نشود، بنابراین باید رشته نجاری را انتخاب کند و باید بداند که در نظر ما میان یک نجار و عالی‌ترین دکتر فیزیک فرقی وجودندارد. ارزش یک دکتر این است که کارش به درد میلیونها نفر می‌خورد، ولی موضوع اینجاست که یک پسر و یا دختر حتی اگر از فقیرترین خانواده‌ها باشد، درصورتی که دارای استعداد و توانایی درک این مسایل باشد و بتواند تحصیلات عالیه کند، عامل ثروت و پول نباید هرگز مانع او گردد.

وقتی ما دانستیم که استعداد دارد همه‌گونه وسایل را در اختیارش می‌گذاریم تا به مدارج عالی علم برسد. بنابراین سیستم فرهنگی ما باید کاملاً تغییر کند. هدف ما این است که دوره ابتدایی هشت ساله و پنج ساله اول آن برای همه یکسان باشد، ولی سه سال آخر جنبه جهت‌یابی دارد. تا اینکه استعداد واقعی دانش‌آموزان معلوم شود، آنگاه ما تأکید بیشتری روی تعلیمات فنی در مدارس فنی و حرفه‌ای و مدارس عالی مانند پلی‌تکنیک و دانشکده‌های مهندسی خواهیم‌کرد. همانطور که قبلاً گفتیم می‌خواهیم کاری کنیم که هر ایرانی در هر کاری که می‌کند چه در صنعت و کشاورزی و چه در سایر شئون زندگی تخصص کامل یابد. تا آنجا که مقدور است باید در درجه اول ایرانیان تدریس کنند و البته به اندازه کافی کادر تحصیلکرده داریم، ولی در صورت لزوم با دانشگاههای بزرگ سایر کشورها همکاری خواهیم کرد تا از استادان و برنامه‌های درسی آنها در رشته‌های مختلف استفاده کنیم و دانشجو و استاد مبادله نماییم. اما مردم ما باید بدانند که تحصیلات در دانشگاهها برابر است. بسیاری نکات دیگر هم هست، ولی بدون تردید آنهایی که تمام و یا قسمتی از کتاب انقلاب سفید را خوانده‌اند احتمالاً اصول سیاست داخلی و خارجی ما را درک کرده‌اند.


سیاست دفاعی ایران و پیمانهای منطقه‌ای

موقعی که به پیمان سنتو پیوستیم ما معتقدبودیم که می‌بایستی دفاع کشور را در یک چنین سازمانی تضمین کنیم، اما سنتو هرگز چنین قدرتی را که بتوان بر آن تکیه کرد، به دست نیاورد و حتی از ابتدای کار دوستان امریکایی ما به‌عنوان عضو دائم به آن ملحق نشدند. بنابراین سنتو فقط باشگاهی بود که ما در آن گرد می‌آمدیم و مذاکراتی می‌کردیم و بعد جدا می‌شدیم بدون اینکه در مورد مسایل و نکته‌های اساسی توافقی حاصل کنیم. خوشبختانه تهدیدی که ما را وادار به پیوستن به پیمان سنتو نمود دیگر وجودندارد، ولی ما در سنتو باقی می‌مانیم زیرا می‌بینیم که سایر کشورها نیز در پیمانهای نظامی جمع شده‌اند.

امیدواریم روزی بیاید که دنیا به قدری امن باشد که دیگر احتیاجی به این پیمانها نباشد و آنها خودبه‌خود منحل گردند، اما این حرف معنایش این نیست که ما حتی یک لحظه هم بتوانیم از دفاع کشور با اتکا به قدرت خود غافل بمانیم. باید بگویم این وضع همچنان ادامه خواهدیافت تا اینکه خلع سلاح عمومی صورت گیرد، ولی تکرار می‌کنم که تا آن زمان حتی یک لحظه هم غافل نیستیم، زیرا می‌بایستی به اندازه کافی خودمان برای دفاع از کشور قدرت داشته‌باشیم.


درآمد نفت و برنامه عمرانی چهارم

اگر آنچه که از بابت درآمد نفت به ما می‌رسد تمام آن درآمدی بود که حقاً می‌بایست از محل استخراج منابع نفتی خود می‌داشتیم، دیگر وسئله‌ای وجودنداشت، ولی نکته این است که اگر شرکتهای عامل نفت بخواهند به ما بگویند که نمی‌توانند به هدفهایی که ما تعیین کرده‌ایم زیاد پایبند باشند، در آن صورت ما همه می‌دانیم که منابع طبیعی هر کشوری متعلق به همه افراد ملت است و این ملت حق دارد حداکثر استفاده را به هر شکلی که بخواهد از این منابع ببرد. پس وظیفه خطیری بر عهده ما می‌باشد و آن وظیفه این است که نگذاریم منابع ما عاطل و باطل بماند، اگر چه سایرین بخواهند که چنین باشد. پس اگر آنچه که ما از بابت نفت برای اجرای برنامه‌های عمرانی لازم داریم و فکر می‌کنیم بالغ بر شش‌میلیاردوسیصدمیلیون دلار است، به دست بیاوریم، برنامه عمرانی ما کاملاً عملی می‌شود.


آینده ایران

مسلماً هدف ما این است که در زمره پیشرفته‌ترین کشورهای جهان باشیم و توانایی آن را نیز داریم، زیرا ما به استعداد مردم ایران اعتماد داریم. ایرانی که سه‌هزار سال تاریخ دارد اگر تا این مدت دوام آورده‌است بدون شک سبب عمده این امر استعدادهای این ملت بوده‌است، زیرا ما دچار مشکلات و فشارهای زیادی در گذشته بوده‌ایم. ما می‌توانیم بگوییم که ایران می‌تواند جزو پیشرفته‌ترین کشورهای جهان باشد، زیرا علاوه بر ثروت انسانی، دارای مکفی‌ترین ثروت طبیعی است که مورد آرزوی هر ملتی است. از طرف دیگر ما خود را اسیر «ایسم» ها نمی‌کنیم. همانطور که اغلب توضیح داده‌ام ما هر چه را که در جهان بهتر است برمی‌گزینیم و اسیر مرامهای خشک و متمایل به غرض و تبعیض نیستیم. ما انعطاف کافی داریم، ولی وظیفه اصلی خود را برای خدمت به ملت و آزادی او فراموش نمی‌کنیم. هم‌اکنون به سازندگی زیربنای اقتصادی کشور توجه کافی می‌شود. ایجاد جاده‌های اصلی و راه‌آهن‌ها و بنادر و فرودگاهها و همچنین سایر تأسیسات از جمله گامهای بلندی است که برداشته شده‌است و در آینده نیز همچنان ادامه خواهدیافت.

دانشگاههای جدیدی ساخته شده و صنایع عمده به کار افتاده‌است. جامعه بر اساس پیشرفته‌ترین موازین و با در نظرگرفتن عدالت اجتماعی راه ترقی خود را هموار می‌کند.

همانطور که می‌دانیم سیستم ما منابع طبیعی کشور، مانند آب و مراتع و جنگلها و صنایع سنگین مانند نفت و ذوب‌آهن را در اختیار افراد جامعه گذاشته‌است، یعنی این منابع اصلی را ملی کرده‌است. از ده سال دیگر اثرات غیر قابل کتمان چنین اقدامات عظیمی کاملاً چشم‌گیر و همه‌جانبه خواهدشد، ولی طبیعتاً شاید سالهای متمادی طول بکشد که تمام سدها را بسازیم و سیستم آبیاری کشور را به صورت کاملاً مدرن درآوریم. به هر حال برای رسیدن به عالی‌ترین مرحله توسعه و تکامل نمی‌توان توقف نمود، و البته با تهیه مقدمات لازم و در طول زمان باید آنچنان پایه‌ای گذاشته‌شود که بتوانیم با تکیه بر آن دوش به دوش پیشرفته‌ترین کشورهای جهان در همه زمینه‌ها پیش برویم. در زمینه صنعت و کشاورزی و حتی تا سرحد توانایی در زمینه تحقیقات علمی. بنابراین باید بگویم که اقلاً به دو برنامه پنج ساله عمرانی دیگر نیاز داریم که جنبه کاملاً اساسی دارند و ما را آماده می‌سازند تا در زمره پیشرفته‌ترین کشورها قرارگیریم.