مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۷۹

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۲۰:۱۷ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح نویسه‌های عربی، اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ تیر ۱۳۲۸ نشست ۱۷۹

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۵

جلسه: ۱۷۹

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز چهارشنبه هشتم تیرماه ۱۳۲۸

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مشروح مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی - دکتر عبده - محمدعلی مسعودی - وزیر دارایی.

۳- بقیه مذاکره در بودجه کل کشور.

۴ - تقدیم دو لایحه از طرف آقای وزیر جنگ ۱- راجع به اعزام افسران به خارجه ۲- راجع به بیانیه هم ردیفان

۵- تقدیم ۹ فقره لایحه از طرف آقای وزیر کشاورزی ۱- راجع به سازمان وزارت کشاورزی ۲-راجع به توسعه امور دامپروری ۳ - راجع به مبارزه با امراض مشترک بین دام و انسان ۴ -توسعه امور بنگاه حصارک ۵- الحاق ایران به سازمان خواربار و کشاورزی بینالمللی ۶- اجازه عضویت ایران در کنگره بینالمللی بیماری‌های دام ۷ - قرارداد بین ایران با دول عراق سوریه لبنان ترکیه شرق اردن مصر و عربستان سعودی به منظور بررسیهای لازم در بیماری‌های دام ۸- استخدام ۵ نفر مهندس آبیاری ۹- اصلاح قانون جنگل

۶- تقدیم دو لایحه از طرف وزیر دادگستری ۱- راجع به طریق حل اختلاف بین موجر و مستأجر ۲- راجع به اصلاح قانون وکالت.

۷- بقیه مذاکره در بودجه کل.

۸ - موقع جلسه بعد - ختم جلسه.

مجلس سه ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱ - تصویب صورت مشروح مجلس

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟ (اظهاری نشد) صورتمجلس تصویب شد چند نفر از آقایان جلسه قبل اجازه نطق قبل از دستور خواسته بودند به امروز موکول شد اگر اجازه می‌فرمایید مطالبشان را اظهار بفرمایند. آقای اسلامی بفرمایید.

۲ - بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی، دکتر عبده، محمدعلی مسعودی، وزیر دارایی

اسلامی - بنده عرایضم در دو سه دقیقه تمام می‌شود عرض کنم که بنده لازم میدانم قبلاً از طرف خودم و اهالی مازندران از پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاهی نسبت به توجهاتی که درباره مسلولین فرمودهاند مراتب تشکر و امتنان قلبی خودم و اهالی را تقدیم دارم برای اینکه در مازندران آقا به طوری که من چندین دفعه عرض کردم وضعیت مرض سل طوری شده که یک خطر بسیار شدیدی را ایجاد کرده و این مرض سل مثل یک داسی خرمن هستی مردم را دارد درو می‌کند، استدعا شده بود برای اینکه زودتر تشخیص سل از مالاریا معلوم به شود و زودتر در معالجهاش اقدام بکنند یک دستگاه عکاسی دولت خریداری بکند و با یک متخصص آنجا بفرستند که زودتر تشخیص داده به شود برای اینکه بیشتر مردمی که گرفتار سل می‌شوند اغلب معالجه مالاریایی می‌شود بعد متوجه می‌شوند که مسلول هستند از طرف وزارت بهداری به واسطه نداشتن بودجه اقدامی نشد ولی اعلیحضرت همایون شاهنشاهی طبق تقاضای اهالی امر فرمودند از عطیه ملوکانه یک دستگاهی خریداری شد و هفته گذشته به مازندران و آلان در مازندران موجود است ولی متخصص در آنجا نیست بنده استدعا می‌کنم حال آقای وزیر بهداری تشریف ندارند آقای وزیر دارایی که تشریف دارند ممکن است تذکر بدهند به دولت یک نفر متخصص اعزام دارند آنجا که از این دستگاهی که به این قیمت گزاف خریداری شده استفاده به شود و زودتر مرض سل از مالاریا تشخیص و تمیز داده به شود. و همچنین نسبت به بستان شهسوار که اهالی خودشان آنجا بنا کرده بودند از پول خودشان و در تکمیلش وامانده بودند و دویست و هشتاد هزار ریال برای این از محل عطیه مرحمت فرموده بودند بنده با مأموریتی که از طرف اهالی دارم عرض تشکر می‌کنم بعد هم در قسمت چای و مساعده به چایکاران و باغات مرکبات جناب آقای وزیر دارایی میدانند که چایهای شهسوار و رامسر بسیار چای خوبی است ولی امسال به واسطه سرما دچار خسارتی شدند و قرار شد مساعدهای از طرف بانک کشاورزی به آنها داده شود بنده استدعا می‌کنم که بانک کشاورزی را دستور بفرمایید شعباتی که قرار بود باز به شود بلکه زودتر اقدام بکنند. موضوع دیگر موضوع راههای مازندران مخصوصاً راه هراز است که در دو دوازدهم گذشته بنده پیشنهادی

دادم جناب آقای وزیر دارایی قبول کردند بنده پیشنهادم را پس گرفتم قرار شد که آن را تصمیم بگیرند و ترتیبی بدهند، نظری بگیرند که تکمیل بکنند اگر آن راه امسال تکمیل نمی‌شود لاقل شروع به تکمیل به شود. راجع به برنج هم قرار بود تصمیمات کافی گرفته به شود هنوز اقدام اساسی نشده و کمکی در حق مردم نشده و تصویبنامهای که صادر شده کمکی نکرده بنده دیگر عرضی ندارم و وقت مجلس را نمی‌گیرم.

رئیس - آقای دکتر عبده.

دکتر عبده- بنده عرایضی داشتم که ضمن طرح بودجه به عرض آقایان نمایندگان می‌رسانم ولی دو موضوع است که تا اندازه هم جنبه فوریت دارد و می‌خواستم مخصوصاً توجه جناب آقای وزیر دارایی را جلب بکنم یکی موضوع قند و شکر است در تهران که موجبات مزاحمت تمام اهالی را فراهم کرده است (نمایندگان - همه جا همینطور است تنها تهران نیست) (رفیع - اگر آقای وزیر دارایی غیرت می‌کرد پا می‌شد بعضی جریان را می‌گفت خوب بود) همان طوری که آقای قائممقام‌الملک متذکر شدند به اعتقاد بنده آقای وزیر دارایی قضیه قند و شکر در تهران اهمیت فوقالعادهای پیدا کرده (نمایندگان - در والایات هم همینطور است) (یک نفر از نمایندگان - در آذربایجان یک مثقال نیست) البته این مطالبی که بنده عرض می‌کنم مربوط به تهران تنها نیست تا آنجایی که ما اطلاع داریم در تمام ایران وضعیت قند و شکر صورت بدی به خود گرفته و پیدا نمی‌شود در هر حال یا واقعاً سوء‌نیتی در این کار بوده یا مسامحه در هر صورت باید مسئولین امر تعقیب به شوند برای اینکه همیشه این قبیل جرقهها موجبات بینظمی و بیانظباطی را در مملکت فراهم می‌کند البته تدابیری را که آقای وزیر دارایی اتخاذ کردهاند از لحاظ تعقیب مسئولین به جای خودش محفوظ و درست است مسئولین باید تعقیب و تنبیه به شوند ولی این برای مردم قند و شکر نمی‌شود بنده خودم و همینطور رفقا امروز صبح با هم مذاکره می‌کردیم ما با اینکه وکیل مجلس هستیم و نفوذ داریم در این مملکت معذلک نمی‌توانیم چند کیلو قند و شکر برای خودمان فراهم کنیم بنابراین به مردم تهران چه خواهد گذشت بنده تصور می‌کنم اگر آقای وزیر دارایی قسمتی از وقتشان را شخصاً صرف این کار بکنند خیلی به جا است و اگر خودشان به کارهای دیگر برسند و این کار را شخصاً رسیدگی نکنند بنده می‌ترسم بالاخره یک نتایج وخیم‌تری پیش بیاید که ما نتوانیم جلوگیری کنیم امروز بنده از خیابان نزدیک مجلس می‌گذشتم واقعاً گروه مردمی که برای گرفتن یک کیلو قند و شکر جمع شده بودند و مردمی که اغلب روزه هستند و در ماه رمضان دلشان خوش است که وقت افطار یک پیاله چایی بخورند این واقعاً اسباب تأسف و اسباب نگرانی است (دکتر بقایی- نباید چای بخورند ضرر دارد) انتظار ما از آقای وزیر دارایی این است که اولاً اقدام عاجلی شخصاً برای رفع این مشکلات بکنند ثانیاً در نزدیکترین فرصت بیایند پشت این تریبون و جریان کار شرکتهایی که قبلاً بودند و شرکتهایی که بعداً تشکیل شده و دستگاههایی که برای سابوتاژ و کارشکنی در این راه مداخله کردهاند (معتمد دماوندی - به جیب‌زدن نه سابوتاژ) این را به طور صریح به نمایندگان محترم بگویند تا افکار عمومی مردم کاملاً روشن به شود که برای از بین بردن حقوق اولیه آنها و وسایل زندگی اولیه آنها چه دستهایی در کار است. مطلب دیگری که بنده داشتم راجع به این آفت بیکاری است که امروز دامنگیر کلیه افراد کشور شده است اخباری که از آذربایجان می‌رسد (نمایندگان - همه جا) ممکن است تا اندازهای مبالغهآمیز باشد ولی قدر مسلم این است که مردم در آذربایجان از حیث نان در مضیقه هستند برای اینکه حاصل خوب نبوده برای اینکه بیکاری در آنجا توسعه پیدا کرده این را هم توجه داشته باشید که بدخواهان ما، دشمنان ما، بدخواهان ایران می‌خواهند از این عدم رضایتها سوء‌استفاده بکنند و اگر دولت فعلی به این کار نرسد یعنی اقدام عاجلی برای تأمین این کار نکند بنده از عاقبت این کار می‌ترسم، دولتی که مسئولیت مملکت را قبول می‌کند به اعتقاد من در درجه اول وظیفهاش تأمین رفاه و آسایش مردم است و یکی از موجبات تأمین رفاه و آسایش مردم تهیه کار برای مردم است همه افراد این مملکت حق دارند کار بکنند دولت است که وظیفه دارد برای مدرم کار تهیه بکند و متأسفانه در ظرف این چند ماه اقدامی برای تهیه کار جهت مردم به عمل نیامده امیدوار بودیم که با اجرای برنامه هفت ساله کار برای مردم تهیه به شود و به وضع رقتبار و اسفناک مردم خاتمه داده به شود متأسفانه آن هم به اشکالاتی برخورده است چه از لحاظ تأمین اعتبارات لازم و چه از لحاظ این ماده واحدهای که از کمیسیون برنامه گذشته و حق بود همین طور که مجلس تصمیم گرفت قبل از بودجه ماده واحده مطرح می‌شد تا هیئت برنامه می‌توانستند لااقل دست به یک کارهایی بزنند و یک اقداماتی برای تأمین کار جهت مردم بکنند متأسفانه با طرح بودجه که من خیال نمی‌کنم کمتر از ده روز دیگر خاتمه پیدا بکند متأسفانه این ماده واحده هم فعلاً نمی‌تواند مطرح به شود عدهای از نمایندگان مجلس در نظر گرفتهاند بر طبق تبصره ماده ۱۱۴ یا ۱۱۳ آییننامه که روز دوشنبه دیگر را ما اختصاص بدهیم فقط به مذاکره و بحث در اطراف ماده واحده مربوط به برنامه هفت ساله این را که بنده اینجا عرض می‌کنم از این لحاظ است که مطابق آییننامه وقتی که بودجه مطرح شد ما دیگر نمی‌توانیم مذاکراتمان را قطع بکنیم تنها راهی که برای قطع مذاکره داریم این است که یک روزی غیر از روزهایی که عادتاً مجلس وقتش را صرف بودجه می‌کند آن را اختصاص بدهیم به کار دیگری که مورد علاقهمان هست برای اینکه فعلاً تمام روزهای ما گرفته است برای کار بودجه غیر روز دوشنبه و جمعه بنده می‌خواستم از آقایان خواهش بکنم این پیشنهادی که ما کردیم ۲۳ نفر از آقایان امضاء کردهاند اگر یک شنبه آینده کار بودجه تمام نشد روز یکشنبه ما این پیشنهاد را تقدیم خواهیم کرد و استدعا می‌کنم که رأی بدهید برای اینکه روز دوشنبه ماده واحده مربوط به برنامه بگذرد و زودتر یک کارهای مفید و ضروری شروع به شود در این مملکت شاید زودتر به این فقر عمومی خاتمه داده شود عرض دیگر من راجع به قضیه نفت است که متأسفانه هنوز به نتیجه نرسیده است و رسماً مجلس شورای ملی در جریان کار نفت گذاشته نشده است راست است که عدهای دعوت شدهاند در وزارت خارجه و در آنجا آقای وزیر دارایی یک اظهاراتی کردهاند در حسن‌نیت ایشان هم هیچ تردیدی نداریم ولی وظیفه هر ایرانی وطنپرستی است که در مقام استیفای حقوق ملت ایران از هیچ اقدامی خودداری نکند ولی این هم درست نیست که ملت ایران روی این کنجها روی این منابع ثروت از گرسنگی جان بدهد و منافع ثروت ما هم همین طور به جیب دیگران به رود ما انتظار داریم از دولت مخصوصاً از آقای وزیر دارایی که در این کار به طور مستقیم مداخله بکنند که هر چه زودتر ترتیب قطعی که به نفع و مصلحت ملت ایران باشد اتخاذ بکنند.

رئیس - آقای آشتیانی‌زاده

آشتیانی‌زاده - بنده در جلسه دیگر صحبت می‌کنم.

رئیس - باید ثبت نام بکنید آقای محمدعلی مسعودی.

محمدعلی مسعودی - مطالبی که بنده می‌خواستم عرض بکنم یک قسمتش مربوط به موضوع قند و شکر بود که آقای دکتر عبده فرمودند بنده هم یک چیزی از آقای وزیر دارایی می‌خواهم که حتماً تشریف بیاورند پشت تریبون بگویند و آن موضوع دسایسی است که در این کار شده که چه اشخاصی در این کار وارد بودهاند در خارج و چه در داخل چه در وزارت دارایی (صحیح است) ایشان بایستی بیایند اینجا آقای وزیر دارایی با کمال صراحت و شجاعت بفرمایند تا مردم بفهمند چه کسانی هستند که نسبت به آذوقه مردم یک دسایسی می‌کنند برای انتفاع شخصی، بنده البته هیچ نظر خاصی نداشتم در دو هفته پیش وقتی که آقای حاذقی اینجا راجع به قند و شکر صحبت می‌کردند بنده عرض کردم که شنیده می‌شود یکی از معاونین وزارت دارایی در این کار سوء‌استفاده کرده است و آقای گلشائیان کار قند و شکر را از ایشان گرفتهاند متأسفانه آن موقع به این موضوع توجه نشد بعد یک هفته گذشت روی این موضوع تا به این نتیجه رسیدند که چند نفر را منتظر خدمت کردهاند از جمله آقای نیک‌پی که در رأس امور اقتصادی بودند و کارهای اقتصادی را می‌کردند بنده هیچ نظر خاصی نسبت به آقای نیک‌پی یا آقایان دیگر ندارم ولی بایستی که تر و خشک در این جریان با هم نسوزند یعنی کسانی که حقیقت در آنجا خدمت کردهاند و گناهی ندارند بی جهت در این جریان بد نام نشوند. عرض دیگری راجع به تذکری بود به جناب آقای دکتر زنگنه وزیر فرهنگ راجع به دبیران دانشگاه دبیران دانشگاه یک نامهای نوشتهاند به مقام ریاست و یک رونوشتی هم برای بنده فرستادهاند در لایحه دو دوازدهم که در فروردین ماه گذشت یک تبصرهای دارد که اجازه می‌داد به دانشگاه دبیرانی که هشت سال سابقه خدمت داشته باشند آنها می‌توانند به رتبه استادی نایل بشوند بنده کاری ندارم که چه عملی شد و گویا این ماده هم این طور که در عمل استنباط شد این عمل دانشگاه برای یک عده اشخاص خاصی بود که خودشان در نظر داشتند به نظر بنده این عمل دون شأن دانشگاه است که اعمال نظر خصوصی بکند و یک عده از دبیرانی که فقط شغلشان دبیری دانشکدهها است و در این مدت در کمال صداقت زندگی خودشان را ادامه دادهاند

و از حیث فضل و دانش هم کمتر نیستند از بعضی آقایانی که تحصیلاتشان را در دانشگاههای خارج انجام داده‌اند این تبعیض بشود، بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ تقاضا می‌کنم چون در آن ماده فقط قید شده بود تا دو ماه می‌توانند از این ماده دبیران استفاده بکنند و این مدت منقضی شده مجدداً این ماده را تجدید بکنند برای چند ماه که حق آن کسانی که از بین رفته در اینجا جبران به شود نکته دیگر راجع به کارگرها بود وضع کارگران و کارفرمایان خیلی مغشوش شده بنده چند روز پیش دیدم که یک دسته از کارگران نور اصفهان آمدهاند اینجا و متحصن شدهاند و مال شهرضا هم همین طور آمده بودند به بنده مراجعه کردند و حرفشان هم حسابی است صاحبان کارخانهها. بنده کارت کارگری اینها را گرفتم دیدم حقوق اکثرشان از ۵۰ ریال و ۴۰ ریال و ۳۵ ریال متجاوز نیست ولی صاحبان کارخانهها اینها را با اینکه ۸ سال ۷ سال در آنجا مشغول خدمت بودهاند بیرون کردهاند و به جای آنها کارگرانی آوردهاند که با دستمزد کمتری مشغول کار شدهاند این وظیفه وزارت کار است که جناب آقای منصورالسلطنه سرپرستی آن وزارتخانه را به عهده دارند دقت بکنند و نگذارند یک عده مردمان بیچاره و بدبختی که چندین سال در یک حرفهای متخصص شدهاند و کار کردهاند روی اعمال غرض کارفرماها و صاحبان کارخانهها از کار بیکار به شوند. یک صحبتی هم اینجا راجع به اسکی شد بنده بدون اینکه نظر خاصی راجع به سندیکای اسکی داشته باشم یا سایر سندیکاها ولی می‌خواستم این نکته را خدمت همه آقایان عرض بکنم که یک اتحادیههای کارگری در این مملکت هست که الان چند اتحادیه است از قبیل اسکی و این کارگران وابسته به این اتحادیهها در موقع خودشان شدیدترین مبارزهها را با بیگانه‌پرست‌ها و کسانی که قصدشان فقط آشوب و هرج و مرج و تجزیه مملکت بود کردند (دهقان - صحیح است) ما هیچ وقت نباید موضوعهای خصوصی را مورد نظر قرار بدهیم به طور کلی اگر یک موردی یک خلافی یک سندیکایی کرد همان مورد به خصوص باید تذکر داده شود نه این که یک اتحادیه و یک سندیکایی را به طورکلی ما بیاییم اینجا بگوییم که عملیاتش بد یا خوب است، عرض کنم همین سندیکای اسکی بنده خودم شاهد بودم در راه‌آهن و در سایر قسمت‌ها هیچکس جرأت نداشت اصلاً در راهآهن به رود جز این که از شورای متحده کاغذ داشته باشد اصلاً خطر جانی بود همین کارگران پای جان ایستادند بنده خودم در فیروزکوه مجادله این کارگرهایی که وابسته به اسکی بودند با کسانی که برای کسی حق حیات قائل نبودند و عامل بیگانگان بودند دیدم و ناظر شدیدترین مبارزات اینها بودم این بود که به عقیده بنده باید حسن حقشناسی در همه ماها باشد و نسبت به سندیکاها عرض کنم تمام سندیکاهایی که این مبارزات را کردند همیشه باید حسن قدردانی نسبت به آنها داشته باشیم (احسنت)

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - مطالبی آقای دکتر عبده فرمودند که به طور اختصار ناچارم یک توضیحاتی عرض کنم اولاً راجع به قند و شکر بنده خودم از این پیش آمدی که شده واقعاً اسباب سرشکستگی وزارت دارایی است خیلی متأسفم برای اینکه مأمورین وزارت دارایی نمی‌گویم الان سوء‌استفاده کردند یا نه برای این که همین طور که آقایان مسبوق هستند و اعلامیهای هم که وزارت دارایی داد مشغول رسیدگی نرسیده نمی‌شود گفت کی مقصر هست و کی مقصر نیست و دور از انصاف و عدالت است و نمی‌شود گفت که کدام از اینها واقعاً مرتکب سوء‌استفاده شدهاند و کدام نشدهاند ولی قدر مسلم این است که غفلت کردهاند (صحیح است) برای اینکه همینطوری که اشاره شد در آن اعلامیه قصور در انجام وظیفه هم جرم است نه من باب جرمی که قانون مجازات عمومی تصور بفرمایید ولی جرم اداری است باید یک مأمور اداری در هر مقام و مرتبهای که باشد وظیفه خودش را انجام بدهد، تصدیق می‌کنم که مأمورین وزارت دارایی در این مورد وظیفه خودشان را کاملاً انجام ندادهاند و اگر در ضمن تحقیاقتی که می‌شود مسلم به شود که مرتکب عملیاتی شدهاند شدیداً، مجازات خواهند شد ولی در این قسمت تنها قصور مأمورین وزارت دارایی نیست دلایلی هست تا آن اندازه که به من مدعی‌العموم دیوان کیفر و رئیس شهربانی گفتهاند ممکن است یک مداخلات سیاسی دیگری هم در این جا باشد یعنی باید عرض بکنم که سیاست انتخاباتی هم ممکن است در این جریان کمک کرده باشد (صحیح است) و این روشن خواهد شد و آقایانی که با بنده سابقه دارند میدانند که وقتی به من اطلاع دقیقی رسید باک ندارم که ابا بکنم و می‌آیم و می‌گویم (صحیح است) (یمین اسفندیاری - ولو راجع به سیاست انتخاباتی باشد) ولی نسبت به هر کسی باشد و نسبت به هر شخصی (صحیح است) و امروز هم که نمی‌توانم عرض بکنم برای این است که نمی‌خواهم بدون مدرک و دلیل و تمام نشدن تحقیقات عرضی کرده باشم ولی همین که تحقیقات تمام شد و باید عرض کنم که دولت نسبت به این قضیه نهایت علاقه را دارد چه دولت و چه شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی علاقه دارند و اوامر اکید صادر فرمودند که این باید در ظرف یک هفته روشن به شود و معلوم به شود که چه ایادی در این کار دخیل بودند و قدر مسلم این است که هر کسی از هر مقامی در این کار دخالت کرده باشد شدیداً مجازات خواهد شد (احسنت) اما راجع به اینکه مشهور شده است و از این جهت مشوب کردهاند اذهان را که ممکن است در انبار دولت قند و شکر نباشد باید به آقایان عرض کنم که روزی دویست تن در تهران قند و شکر توزیع می‌شود به شعبات (امامی خویی- به ولایات داده نمی‌شود) آذبایجان را که فرمودند تلگرافی داشتم از پیشکار دارایی آنجا که الان چهارصد تن در میانه تخلیه کردند و خود پیشکار دارایی آنجا تلگراف کرده بود که با قندی که از میاندواب و قندی که از تهران رسیده است از حیث قند و شکر تبریز نگرانی نیست (نورالدین امامی - تبریز فقط نه آذربایجان) این عین عبارتی است که تلگراف شده و مقدار قند و شکری که خریده شده است دیروز عرض کردهام ۹۹۵۰۰ تن بوده است که دو کشتی ده هزار تنی در راه است که یکی ۲۳ تیر و یکی اول مرداد خواهد رسید به این جهت خواستم عرض کنم که این توهماتی که در خارج می‌شود که قند و شکر نیست و قند و شکر نخواهد رسید و شاید همین موجب نگرانی شده است این بیشتر هوا است که یک اشخاص ماجراجویی همیشه در این مملکت این قبیل جریانات را می‌خواهند یا بر علیه دولت و یا برای منافع شخصی سوء‌استفاده کرده باشند و اما راجع به نفت آقای دکتر عبده یک مطالبی فرمودند که بسیار صحیح است دولت توجهات مخصوصی دارد و آقایان مسبوق هستند در دعوتی که در وزارت خارج شد برای این بود که آقایان از جریاناتی که تا امروز شده مسبوق باشند و ضمناً همین طوری که روز اول در اینجا عرض کردم باز هم عرض می‌کنم نهایت سعی و کوشش را چه دولت و چه شخص اینجانب که نمایندگی خاصی دارم خواهیم کرد همانطوری که تاکنون انجام دادهایم بعداً هم انجام خواهیم داد و هیچوقت هم نمی‌خواهیم یک عملی کرده باشیم که بدون اطلاع دولت یا آقایان باشد کما اینکه تمام جریان را از روز اول مذاکراتی که کابینه آقای قوام به بعد تا کابینه آقای حکیمی و کابینه آقای هژیر و چه کابینه آقای فعلی شده تمام مذاکره را به عرض آقایان رساندم، اقداماتی که شده پیشنهادات کمپانی و پیشنهادات دولت را تمام گفتیم باز هم به آقایان عرض می‌کنم که استحضار داشته باشند که نماینده کمپانی در این دو روزه وارد تهران خواهد شد و ما امیدواریم که این مرحله آخری باشد که در نتیجه مذاکرات اخیر نتیجه قطعی را به اطلاع مجلس شورای ملی برسانیم (نمایندگان - انشاءالله) در قسمت بیکاری هم البته جریانی که در کار است کار سازمان برنامه خود آقای دکتر عبده خوب تذکر دادند سازمان برنامه نتوانسته است شروع به کار کند برای اینکه قانونی که لازم داشته است برای کار در مجلس تصویب نشده است و باید گفت راپرت متخصصینی هم که برای برنامه آمده است حاضر نشده است چون تصدیق می‌فرمایید اگر ما بخواهیم یک اقدام بدوی بکنیم که بدون نقشه و پلانی باشد آقایان تصدیق خواهید فرمود که به هدر رفتن است ولی بلافاصله پس از تصویب قانونی که از مجلس می‌گذرد سازمان برنامه شروع به کار خواهد کرد و خود دولت هم اقدام به آسفالت کردن و راه‌سازی کرده است که عنقریب نتیجه‌اش را ملاحظه خواهید فرمود (احسنت)

رئیس - صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

غائبین بااجازه - آقایان: محمدحسین قشقایی - کفایی - ملک مدنی - گنابادی - حاذقی - مهندس رضوی - معین‌زاده - لاهوتی - دکتر راجی - وثوق - دکتر فلسفی - رحیمیان - منصف - ناصر ذوالفقاری - نراقی - موسوی - افخمی - علی اقبال - سزاوار - مهندس هدایت نبوی - حسین وکیل - سید علی بهبهانی - شریعت‌زاده - صادقی - اسلامی - دکتر شفق - تقی‌زاده - نیک‌پور - حائری‌زاده - امامی اهری - سلمان اسدی - حسن مکرم - فاضلی - عدل اسفندیاری - هراتی.

غائبین بیاجازه - آقایان: مهدی ارباب - شادلو - حسن اکبر - دادور - قبادیان - عزیر اعظم زنگنه - تولیت - سلطانی - اورنگ - محمد ذوالفقاری - آقا خان بختیار - اخوان -گرگانی - دکتر طبا - عبدالرحمن فرامرزی - ابوالحسن رضوی - صدرزاده - ناصری - بهار - مسعود ثابتی - شهاب خسروانی - لیقوانی - دکتر امینی - گلبادی - عباس اسکندری

- سالار بهزادی - خوئیلر - دکتر ملکی - باتمانقلیچ - دولتشاهی - کهبد- خسرو قشقایی- محمدعلی مسعودی.

رئیس- به اطلاع آقایان بنده باید به رسانم که غائبین با اجازه اغلب اشخاصی هستند که غالباً مرخصی دارند از کمیسیون محاسبات و این هم اسباب زحمت شده چون عده آقایان جزء عده حاضر در مرکز حساب می‌شود ولی چون حاضر نمی‌شوند در مجلس غالباً عده برای رأی کافی نخواهد بود و از طرف کمیسیون محاسبات دقتی نشده و رعایت نکردهاند و خیلی مرخصی دادهاند.

سزاوار- کمیسیون محاسبات چون فرمودید اجازه بفرمایید بنده یک توضیحی را عرض کنم.

رئیس - بفرمایید.

سزاوار - از وقتی که مرخصی با نظر کمیسیون محاسبات است کمیسیون دستور داده است یک لیستی تهیه بکنند از آنهایی که مرخصی دارند و در مرخصی هستند و آنهایی که از مرخصی خودشان استفاده نکردهاند با در نظر گرفتن این مسئله که مجلس از اکثریت نیفتد مرخصی بدهد این رعایت را کاملاً کمیسیون محاسبات مجلس کرده است ولی چیزی که هست این است که یک عده از آقایان سابقاً مرخصی داشتهاند و از مرخصی استفاده نکردهاند و حالا استفاده می‌کنند بدون اطلاع کمیسیون محاسبات این را دستور بفرمایید یک لیستی صحیح تهیه بکنند بنابراین کمیسیون محاسبات کاملاً مراقبت کرده است.

رئیس - بسیار خوب حالا هم مراقبت بکنند. به طوری که کار مجلس فلج نشود آقای ملک مدنی بفرمایید.

ملک مدنی - بنده در دوره پانزدهم از مرخصی قانونی که حق داشتم به هیچ وجه استفاده نکردم یک ماه مرخصی متناوب گرفتم و دیروز که نیامدم علت این بود چون اول ماه رمضان بود بنده به حضرت عبدالعظیم مشرف شده بودم وقتی آمدم مجلس تعطیل شده بود این بود که می‌خواستم عرض کنم که بنده مرخصی دارم و همیشه سر وقت هم در مجلس حاضر می‌شوم.

رئیس - به همین جهت هم چون مرخصی داشتید با اجازه نوشته شده آقای ارباب بفرمایید.

مهدی ارباب - بنده به شهادت آقای دکتر طبا مریض هستم و دیروز تب داشتم با این حال تلفن کردم به تلفن خانه و بیست دقیقه بیشتر دیر نیامدم و غایب بدون اجازه نبودم خواهش می‌کنم دستور بفرمایید که اصلاح شود.

رئیس - دو موضوع است که می‌خواستم به عرض مجلس به رسانم یکی قانون کار است چون تبصره دو ماده شانزده حذف شد عنوان آن ماده صندوق تعاون و تهیه بیمه کار گردید خواستم آقایان مسبوق باشند که بیمه کارگران حذف شد و این قسمت ماده این طور خواهد بود و یکی دیگر وزارت فرهنگ راجع به آقایان نمایندگان که دارای روزنامه هستند باز کسب تکلیف می‌کند و این را در مرتبه پیش هم به عرض مجلس رساندم آقایان چون مقرری می‌گیرند مانعی گمان نمی‌کنم داشته باشد (صحیح است) اگر این نظر مورد تصویب است به وزارت فرهنگ ابلاغ شود (امامی خویی - بنده مخالفم با این نظر) این مورد بحث نیست مطابق ماده ۷۹ من می‌بایستی به عرض مجلس به رسانم و اگر بنا شود طرح شود باز برای مجلس باید طرح شود.

دکتر عبده - بنده اخطار دارم.

رئیس -مطابق چه مادهای؟

دکتر عبده - مطابق ماده ۲۱۹ بنده عرض می‌کنم که البته در جریان کار قانون مطبوعات یک اشکالاتی پیش آمده و وزارت فرهنگ هم برای رفع اشکالات به هیئت رئیسه مجلس مراجعه کرده هیئت رئیسه مجلس هم به اعتقاد بنده می‌توانند از لحاظ شخصی نظر خودشان راجع به تفسیر بگویند ولی به موجب ماده ۲۱۹ آیین‌نامه و به موجب اصول کلی جریان تفسیر قوانین مانند جریان وضع قوانین خواهد بود اگر واقعاً منظور تفسیر مقررات قانون مطبوعات است باید ضمن لایحه یا طرحی قانون مطبوعات را تفسیر کنیم با همان تشریفاتی که برای وضع قوانین عادی مقرر است، اگر منظور کسب نظر هیئت رئیسه مجلس شورای ملی است البته هیئت رئیسه مجلس شورای ملی با اتوریته و مقامی که دارند می‌توانند نظر خودشان را در تفسیر این ماده بیان کنند ولی بدیهی است در این صورت این تفسیر قوت قانونی ندارد و از لحاظ شخصیت کسانی که در هیئت رئیسه هستند ممکن است مؤثر باشد در اقدام وزارت فرهنگ چون این را بنده عرض کردم لازم است که نظر خودم را راجع به آقایان نمایندگان عرض بکنم و آن این است که نمایندگان مجلس کارشان سیاست است و منطق ایجاب می‌کند که بتوانند روزنامهنویس باشند نظر قانونگذار این بود که کسانی که مستخدم دولت هستند و از دولت حقوق می‌گیرند آنها برخلاف نظر دولت کاری نکنند (رئیس - این مورد بحث نیست) این مفاد ملاک و ضابطه درباره نمایندگان مجلس به هیچ وجه موجود نیست، نماینده مجلس یکی از وظایف کارش روزنامه است و کاش همه نمایندگان مجلس روزنامه‌نویس بودند و همکار بنده در این صورت کارها بهتر می‌شد.

رئیس - قصد من تفسیر نبود اگر تفسیر می‌خواستم بکنم راهش همان بود که آقای دکتر عبده فرمودند اینجا بر طبق ماده ۷۹ مطلبی را به عرض مجلس رساندم و بسته به نظر مجلس است در این هم که اختلاف نظر است از سابق هم معمول این بوده که عنوان حقوق به پولی که نماینده میگرفته است نمی‌شود داد و به عنوان مقرری بوده است (صحیح است) الان هم این طور است، حقوق کسی می‌گیرد که پایه و رتبه داشته باشد و در خدمت دولت باشد (دکتر بقایی - این قسمت مانعی ندارد که در جواب وزارت فرهنگ نوشته شود) ماده ۷۹ قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۷۹- در ابتدای هر جلسه قبل از ورود در دستور رئیس مجلس مطالب مهمی را که آگاهی مجلس از آن ضروری باشد به اطلاع نمایندگان میرساند ولی این مطالب مورد بحث واقع نخواهد شد مگر با اجازه و رأی مجلس.

۳- بقیه مذاکره در بودجه کل کشور

رئیس - بودجه مطرح است آقای مکی بفرمایید.

مکی - امروز قبل از این که بنده دنباله عرایض سابق خودم را تعقیب کرده باشم چند نفر از آقایان به عنوان نطق قبل از دستور راجع به قند و شکر یک مذاکراتی کردند که بنده در جلسه به استحضار هیئت محترم دولت و همچنین به استحضار نمایندگان محترم رسانده بودم نتیجهای که از روز یکشنبه تا حال گرفته شده بنده باز هم خواستم به استحضار مجلس شورای ملی برسانم که در جلسه یکشنبه بنده عرض کردم که شکر کیلویی ۲۷ ریال است و امروز شکر کیلویی ۳۷ ریال این نتیجه اقدامات این دو سه روزه است و همچنین شنیدم در آذربایجان قند کیلویی پنج تومان شده است و یکی از آقایان با حضور آقای گنجهای گفت و در سایر شهرستانها هم همینطور است و به طوری که آقای وزیر دارایی فرمودند مثل این است که یک دسایسی در کار است که به این وسیله با مشوب کردن اذهان عمومی می‌خواهند یک نتیجهای بگیرند دولت که می‌بایستی در همه اوقات بیدار باشد من نمیدانم چطور در این موقع قصور یا غفلت کرده که اجازه داده است یک دسته اخلال گر یک اشخاصی که می‌خواهند از بازار آشفته استفاده بکنند در صدد استفاده برآمدهاند؟ و اما در موضوعی که در جلسه یکشنبه عرض کردم در بیرون بعضی از آقایان به من گفتند که به طور مبالغه گفتی که در حدود سالی دو میلیون تومان به بودجه بانک صنعتی با استخدامهای جدید افزوده شده بنده برای این که بدون مدرک صحبت نکرده باشم صورت کلیه استخدامهایی که جدیداً شده و در حدود ماهی یک صد و هشتاد هزار تومان است و جمعش در حدود سالی دو میلیون تومان می‌شود که در این اواخر و بعد از بخشنامهای که از طرف شخص آقای گلشائیان یعنی موقعی که به وزارت دارایی رسیده داده شده مبنی بر این که استخدام جدید در هیچ وزارتخانه و ارادهای انجام نشود و یکی از اداراتی که تا حدودی در قلمرو اختیارات ایشان بوده در حدود سالی دو میلیون تومان استخدام جدید کرده است که من صورتشان را تقدیم آقای وزیر دارایی می‌کنم و هم چنین راجع به بانک صرافی که عرض کردم یک دستهای را در مضیقه گذاشته است و ممکن است این بانک ورشکست شده و پول یک دستهای از بین به رود یا اینکه هشت، نه میلیون تومان پول دولت از بین به رود یک شکایتی از طرف چهل، پنجاه نفر از بازرگانان بازار شده است که چون نمی‌خواهم مطالب سابق را تکرار کرده باشم از ذکر این مطالب صرفنظر می‌کنم و همین شکایت رسیده را تقدیم جناب آقای گلشائیان وزیر دارایی می‌کنم که تمام تجار بازار از این بانک صرافی که عملیاتش به زیان مملکت و به زیان تجار تمام شده است شکایت کردهاند و همان طوری که عرض کردم ممکن است آن ده میلیون تومانی که قرض داده است از بین به رود یا آن اشخاصی که سپرده دارند سپردشان از بین به رود و عاقبت به روند کارخانجات بانک صنعتی را تأمین بکنند و گروکشی بکنند این را هم تقدیم جناب آقای وزیر دارایی می‌کنم اما دنباله مطالب سابق، راجع به بودجه راجع به املاک واگذاری است و در واقع سالی ده میلیون تومان خرج شده یعنی در حدود ده میلیون تومان آیا کمیسیون بودجه چه تصمیمی برای این گرفته است که این کارمندان و اداراتی را که موجود بوده برای املاک واگذاری آنها را قبول خواهند کرد یا اینکه همان جریانی که در دوره رضا شاه فقید بوده است

این جریان تکرار خواهد شد یعنی به وسیله عمال نظامی املاک اداره خواهد شد. که در این صورت بودجه مملکتی تا ۳۳۳ میلیون تومان که ندارد بلکه دولت باید ده میلیون تومان خرج این مستخدمین را هم بدهد و در حدود ۳۵۰ یا ۳۶۰ میلیون تومان بودجه مملکت کسر دارد زیرا ده میلیون تومان به کارمندان می‌دهد کارمندان باید حقوقشان را بگیرند ده میلیون تومان هم عایدات کم می‌شود و هفت میلیون درآمد املاک کم می‌شود پس هفده میلیون می‌شود. هفده میلیون کسر شده ده میلیون هم باید به مستخدمین بدهد بنابراین می‌شود ۲۷ میلیون. این بیست و هفت میلیون هم سربار بودجه کل کشور خواهد شد و بودجه کل کشور از ۳۳۳ میلیون تومان که در گزارش کمیسیون بودجه کسر دیده می‌شود تجاوز می‌کند و در حدود ۳۶۰ میلیون تومان خواهد شد. ضمناً در این موقع که راجع به املاک واگذاری صحبت می‌کنم خدا میداند خواستم بدون هیچ شایبهای و غرضی از پشت این تریبون عرض کرده باشم کسانی که درصدد برآمدند که این املاک به این صورت دو مرتبه زیر نظر سازمان خدمات شاهنشاهی یا در دست دستگاههای سلطنتی اداره شود آنها کسانی هستند که دشمن تاج و تخت ایرانند و کسانی با لایحه املاک واگذاری مخالفت بکنند باطناً بزرگترین طرفدار تاج و تخت ایران و سلطنت ایران و مقام شامخ سلطنت ایران هستند و بنده در موقع طرح این لایحه استدلال و عرایض خودم را به عرض مجلس شورای ملی ایران میرسانم و متذکر می‌شوم که در دوره رضاشاه مأمورین املاک واگذاری در این املاک طوری رفتار کردند که قشون تیمور و چنگیز هم با مردم نکردند نگذارید که این صحنههای آشفته و تاریک مجدداً تجدید به شود و باز باعث سیاه روزی و بدبختی برای مدرم این مملکت بشود. البته یک اشخاص متعدی رفتهاند بعد از شهریور یک املاک برزگی را تصرف کردند یکی رفته شبه جزیره میانگاله را برده یکی کوچک سرا را برده یکی پنبه چوله را برده از این جریانات هم بوده البته من نمی‌خواهم وارد جزئیات به شوم (در این موقع آقای رئیس صندلی ریاست را ترک و به آقای گنجه (نایب رئیس) واگذار کردند) ولی اگر به خورده مالکین فشاری بیاید بنده خیال می‌کنم، خیال که چه عرض کنم ولی حتم دارم که اینها بزرگترین دشمنی است به مقام تاج و تخت این مملکت زیرا اگر منظور اعلیحضرت همایون شاهنشاهی طلب مغفرتی برای اعلیحضرت فقید باشد ایشان باید این نکته را رعایت بکنند که به قول حافظ:

شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد

قدر یک ساعت عمری که در او داد کند

(در این موقع مجلس از اکثریت افتاد و پس از چند لحظه مجدداً اکثریت حاصل شد) بله

شاه را به بود از طاعت صد ساله و زهد

قدر یک ساعت عمری که در او داد کند.

همسایگی مردم با املاک سازمان خدمات شاهنشاهی مخصوصاً در نقاط شمالی خیلی مزاحمت برای مردم ایجاد خواهد کرد زیرا می‌گویند اول املاک سازمان باید آب ببرد بعد سایر مردم و هزار موانع و مشکلات دیگری همسایگی مردم بی‌پناه با یک چنین دستگاهی ایجاد خواهد کرد و مأمورین فاسد هم همان طور که در دوره اعلیحضرت فقید تعدیاتی به مردم کردند تعدیاتی به مردم خواهند کرد و موجبات نارضایتی عمومی را فراهم خواهند کرد و این بزرگترین خیانت به شخص اعلیحضرت همایون شاهنشاهی است و بنده این را از لحاظ وظیفه وجدانی که دارم پشت این تریبون عرض می‌کنم و اگر به شخص رضا شاه پهلوی در همان موقع که در صدد جمعآوری املاک بود گفته بودند که با رعیت صلح کن و ز جنگ خصم ایمن نشین.

آنکه شاهنشاه عادل را رعیت لشکر است با مردم با صفا و با محبت رفتار کنید ملت ایران رعیت شما خواهد بود لشکر شما خواهد بود آن واقعه شوم و اسف‌انگیر سوم شهریور پیش نمی‌آمد و چند سال مملکت ما گرفتار اختناق و تشنج نمی‌شد، حالا هم باز دشمنان خانواده سلطنت ایران و یک دوستانی که نادان می‌شود گفت باز اینها در صدد برآمدهاند که این نارضایتی عمومی را شروع کنند و دستگاههای دولتی هم که نارضایتی ایجاد می‌کنند این را هم بر نارضایتیها اضافه کنند من آنچه مصلحت مملکت بود عرض کردم و البته در موقع طرح لایحه املاک واگذاری فجایع مأمورین املاک را به استحضار مجلس و مردم خواهم رساند و طرز خرید این املاک را، البته این املاک یک مقداری خالصه بوده خالصجات را رضاشاه کبیر آن طوری که باید پول نداده یا پولهایی که داده خیلی ناچیز بوده یک قسمتش هم از مردم گرفته شده و با بیکاری مردم ساخته شده و آباد شده است پس اینها مال مردم است یک قسمت هم با بودجه شهرداریها ساخته شده است بنابراین املاک واگذاری مال مردم ایران است و بایستی هم به مصرف ملت ایران به رسد خاصه یک نارضایتی عمومی بوجود خواهد آمد که من درخور لایحه که مطرح شد بدون کمترین غرض به عرض نمایندگان محترم میرسانم شاید باد عرایض بنده را به گوش اعلیحضرت همایونی به رساند و از این موضوع صرف‌نظر بفرمایند، پس نتیجه می‌گیریم که بودجه کل مملکتی ما با این موضوع نکرده است و تصمیمی راجع به این املاک نگرفته است در حدود ۳۶۰ میلیون تومان مخارجش بر عایداتش فزونی دارد یکی دیگر از مواردی که بنده راجع به بودجه می‌خواهم صحبت بکنم موضوع سود دولت در شرکتها و بانکها است که فعلاً به بانک ملی می‌پردازیم البته عرایضی که بنده راجع به بانک ملی می‌کنم خیلی دقیق است و با آقایان اهل فن بنده مشورت کردم و اطلاع کسب کردم و زحمت کشیدم انتظار هم دارم که نمایندگان محترم دقت بفرمایند زیرا اگر شیفر و اعدادی که قرائت می‌کنم یکیش کم و زیاد به شود موجب این خواهد شد که تصور بکنند عرایض بنده دیمی و بدون مطالعه گفته شده است من یک اسراری را برای آقایان فاش می‌کنم به قول حافظ «گفت آن یار کزو گشت سردار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد» حالا هم اگر بنده یک عرایضی در این مورد می‌کنم اگر یک بدبختی برای بنده پیش بیاید برای این اسراری است که هویدا می‌کنم. ردیف ۲۳ بودجه کشور، سهام دولت در بانک ملی و شرکتها دوازده میلیون تومان اولاً نسبت به سال ۱۳۲۷ دویست هزار تومان کمتر است ثانیاً از این مبلغ دوازده میلیون تومان در حدود سه میلیون و نیم آن مربوط به بانک کشاورزی و بیمه و غیره می‌باشد و فقط مبلغ هشت میلیون و نیم تومان پرداختی بانک ملی است در حالی که طبق اطلاعاتی که در دست است دولت در حدود بیست و شش میلیون تومان در سال ۱۳۲۷ به بانک ملی بابت فرع و غیره پرداخته است نتیجه این می‌شود که دولت بیچاره ما به جای اینکه به یک مؤسسهای که تمام سرمایه آن را خود پرداخت نموده است منتفع شود در حدود ۱۷ میلیون تومان هم علاوه پرداخت می‌نماید که به اضافه درآمدهای دیگر صرف گشادبازیها و خرج‌تراشیها و خراب‌کاریها می‌شود چون راجع به ولخرجی‌های بانک ملی سابق هم در این مجلس گفتگو شده از تفصیل خودداری نموده و فقط به ذکر یک عمل کوچک می‌پردازم در دوره رضاشاه فقید در سال ۱۳۱۸ اسکناسهایی با عکس رضاشاه و امضای امیر خسروی تهیه و به جریان گذارده شد (اسکناسها را نشان دادند) این اسکناسها است عکس رضاشاه فقید به امضاء امیرخسروی. البته مبلغ زیادی خرج چاپ این اسکناس شده است پس از اینکه آقای ابتهاج رئیس بانک شد عین همان اسکناس را با تغییر کلیشه رضاشاه فقید به محمدرضا شاه با تحمیل هزینه سنگینی در حدود چهارصد هزار تومان آن وقت به وسیله کمپانی چاپ اسکناس انگلستان تهیه و به جریان گذاشته شد این تغییر را از این لحاظ می‌توان ندیده انگاشت که آقای ابتهاج میل داشتند امضای خودشان را روی اسکناسها بگذارند (اسکناسهای دیگر را نشان دادند) والا این هر دو یکی است و تفاوتی ندارد ولی می‌بینیم که پس از مدت کمی مجدداً رنگ و نقش اسکناس را تغییر داده به طوری که در صد ریالی حاضر ملاحظه می‌فرمایید مجدداً مقدار زیادی پول به جیب کمپانی انگلیس ریختهاند در اینجا یک سؤال پیش می‌آید و آن این است که چه احتیاج به تغییر کلیشه و چاپ اسکناس جدید احساس شده بود (صفوی - آن کلیشه اعلیحضرت فقید بوده است) خیر هر سه کلیشه محمدرضا شاه پهلوی است در اینجا این سؤال پیش می‌آید که چه احتیاجی به چاپ اسکناس جدید احساس میشده؟ ممکن است بگویند اسکناسهای قدیم خوب نبوده و اسکناسهای جدید دارای مزایایی بوده است فرضاً هم که این استدلال را قبول کنیم آن گاه می‌خواهیم بفهمیم که با موجود داشتن مقدار کثیری اسکناس نو چه احتیاجی داشت که قطع و رنگ و همه چیز اسکناسهای خوب جدید را تغییر داده و این اسکناسها را منتشر نمایند و یک میلیون تومان بدهند به کمپانی‌های خارجی که این اسکناسها راچاپ کنند (صفوی - به جای فرسودههایش شاید چاپ کردند) (آزاد - آقا کلیشههایش را عوض کرده‌اند سه تا اسکناس دارای سه تا کلیشه است مگر نمی‌بینی اسکناس نو دست نخورده وجود داشت در این صورت اگر کسی پیدا شود و بگوید که این تغییر اسکناسها و چاپهای مختلف یک نوع رشوهای به بعضی دستگاههایی می‌باشد که ضمناً بیفایده هم برای سفارش دهنده و عامل آن نیست ما چه جوابی به او می‌توانیم بدهیم؟ در دوره سیزدهم در تاریخ دهم مهر ماه ۱۳۲۲ مجلس طی ماده واحدهای به هیئت نظارت اندوخته اسکناس اجازه داد که ارزهایی را که پشتوانه اسکناس در خارج از ایران به دست آمده به ایران وارد نموده و با نقره موجوده در پشتوانه تبدیل و نقره را به فروش به رساند این را قرائت می‌کنم قانون اجازه و مبادله ارزهای موجوده در خارج ایران با سیم موجوده پشتوانه اسکناس مصوب دهم مهر ماه ۱۳۲۲ دوره سیزدهم، ماده واحده - هیئت نظارت اندوخته پشتوانه اسکناس مجاز است از طلاهایی که جزو پشتوانه اسکناس در خارج

از ایران به دست آمده یا به دست خواهد آمد به ایران وارد نموده و با سیم موجوده در پشتوانه تبدیل و سیمی مزبور را به فروش برساند به نرخ فروش سیمی که از این تبدیل به دست می‌آید و سایر وسایل اجرای این قانون بنا به پیشنهاد هیئت نظارت اندوخته اسکناس و تصویب هیئت وزیران مقرر خواهد شد هیئت نظارت اندوخته اسکناس همچنین مجاز است که در مقابل دریافت زر از بانک ملی ایران در تهران به نرخ قانونی سیم اعم از شمش یا مسکوک به نرخ قانونی از پشتوانه خارج و به بانک ملی ایران تحویل نماید، آنچه از مذاکرات مجلس مستفاد می‌شود این است که این نقره می‌بایستی در داخله مملکت و به مردم فروخته شود عین مذاکرات را بنده آوردم که وزیر دارایی وقت در مجلس گفته است چند دفعه بنده گفتهام که آقا ما می‌خواهیم اینها را در داخله بفروشیم طلا بدهیم یعنی بفروشیم به پشتوانه و تبدیل به نقره بکنیم و نقره را هم بدهیم به مردم که این اسکناسها را از مردم بگیرند پس منظورشان برای فروش در خارج نبوده است هر کدام از آقایان ایرادی داشته باشند می‌توانند مراجعه بکنند یادداشت بکنند صفحه ۳۳۲۱ مذاکرات مجلس دوره سیزدهم قانونگذاری. آقای ابتهاج که میخواستهاند مقداری نقره به خارج از ایران بفروشند به استناد ماده واحده قانون اجازه فروش مسکوک نیکل به هندوستان که در اول شهریور ماه ۱۳۲۲ به تصویب رسیده آنچه البته از مذاکرات مجلس مستفاد می‌شود این است که این نقره بایستی در داخل مملکت و به مردم ایران فروخته شود. آقای ابتهاج که می‌خواهند مقداری نقره به خارج از ایران بفروشند به استناد ماده واحده قانون اجازه فروش مسکوک نیکل به هندوستان که در اول شهریور ماه ۱۳۲۲ به تصویب مجلس رسیده و عیناً قرائت می‌شود این عمل را انجام دادهاند. بانک مقداری پول نیکل داشته که این پول نیکل را میخواسته بفروشد مجلس برایش قانون گذارند که بفروشند. قانون اجازه فروش مسکوک نیکل خارج از رواج و ضرب پشیز مصوب اول شهریور ماه ۱۳۲۲ دوره سیزدهم. ماده واحده. به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود که ۷۱۸ و ۱۱۸ کیلو مسکوک پنج و ده دیناری نیکل خارج از رواج موجوده در اداره ضرابخانه را به مأخذ نرخ نیویورک در تاریخ تصویب این قانون به دولت هندوستان فروخته و به جای وجه نقد در مقابل بهای آن آلومینیوم و مس از دولت نام‌برده به نرخ نیویورک دریافت نماید. ضمناً موقتاً به وزارت دارایی اجازه داده می‌شود که تا موقع دریافت آلومینیوم هر مبلغ از بیست میلیون و نیم ریال پشیز پیش گفته را که ممکن شود با مس ضرب نموده و به جریان بگذارد و همین که وسیله ضرب پشیز برنز فراهم گردید مسکوک مس ضرب شده را به تدریج از جریان خارج و به پشیز برنز تبدیل نماید. بعداً که متوجه شدند حق نداشتهاند به این ماده استناد کنند در تاریخ ۲۹/۴/۲۳ ماده واحدهای برای اجازه فروش نقره به خارجه به مجلس فرستادهاند که پس از مخالفت محققانه جناب آقای اردلان به کمیسیون عودت داده شد و در آنجا مدفون گردید که گزارش آن قرائت می‌شود (امیرتیمور - آقا این در مجلس تصویب نشده است) بله تصویب نشده است. ماده واحده هیئت نظارت اندوخته اسکناس مجاز است در مقابل طلایی که در آمریکا به نام قسمت نشر اسکناس بانک ملی ایران نزد فدرال رزرو بانک نیویورک (بانک مرکزی) امانت گذارده می‌شود به نرخ قانونی نقره در تهران یا شهرستانها تحویل بانک ملی ایران بنماید تا بانک نام‌برده بتواند نقره به مصرف مسکوک جدید و یا فروش در داخله و خارجه برساند (اردلان - تصویب نشد) اجازه بفرمایید این قانون همان طوری که عرض کردم در مجلس تصویب نشد پس بنابراین به بانک ملی ایران اجازه ندادند که نقره ایران را بفروشد (صحیح است) با وجود دفن ماده واحده مذکور که در حقیقت تصویب منع فروش نقره به خارج می‌باشد بانک ملی در سال ۱۳۲۵ مقدار دو میلیون و سیصد و هشتاد و دو هزار و دویست و هشتاد انس نقره که معادل ۷۴ تن می‌گردد به خارجه صادر و بفروش رسانیده است. در سال ۱۳۲۷ هم مقدار سه میلیون و نهصد هزار انس نقره که معادل یک صد و بیست و دو تن و نیم می‌باشد در خارجه به فروش رسانیده است موضوع جالب توجه این است که در ترازنامه سال ۱۳۲۵ مقدار ۲۶ تن نقره که در تهران فروخته است مبلغ حاصل فروش آن را که در حدود ۲۵ میلیون و نیم ریال می‌باشد ذکر کرده است ولی ذکری از قیمت حاصله از فروش نقره در خارجه در ترازنامه مزبور دیده نمی‌شود و همچنین در ترازنامه سال ۱۳۲۷ مبلغ فروش نقره در خارجه ذکر نشده است و علت آن را بنده الان به عرض آقایان محترم می رسانم طبق ترازنامه سال ۱۳۲۵ بیست و شش هزار و سیصد کیلو نقره به مبلغ بیست و پنج میلیون و نیم ریال در تهران بفروش رسیده که تقریباً هر گرمی یک ریال چزیی کمتر به فروش رفته است ولی نقره خارجه هر انیس به بیست و دو پنس به فروش رفته است که با احتساب هر لیرهای یک صد و سی ریال قیمت فروش هر انس نقره در حدود دوازده ریال می‌گردد در حالی که همان زمان همان نقره را با عیار ۹۰۰ در تهران به قیمت هر انسی تقریباً سه تومان فروختهاند و نقره با عیار ۹۹۹ را در خارجه تقریباً هر انسی دوازده ریال فروختهاند این موضوع دارای کمال اهمیت است اما هزینه بانک. هزینه بانک ملی ایران در سال ۱۳۱۹ سی و چهار میلیون و سیصد هزار ریال بوده و در سال ۱۳۲۰ سی و هشت میلیون و چهل هزار ریال و در سال ۱۳۲۵ دویست میلیون ریال اگر گفته شود که در ظرف این پنج سال در بعضی از شهرها شعبه باز نموده است اولاً حداکثر بیش از ده پانزده شعبه نیست ثانیاً سی و چند میلیون ریال هزینههای سنوات ۱۳۱۹ و ۱۳۲۰ با دویست میلیون ریال هزینه سال ۱۳۲۵ و باز در سنوات ۱۳۲۶ و ۱۳۲۷ که هر یک به دویست و بیست میلیون و دویست و چهل میلیون رسیده است چه تناسبی می‌تواند با باز نمودن چند شعبه در آباده و جهرم و این قبیل شهرهای درجه سوم و چهارم داشته باشد فرق بین هزینه ۱۳۲۰ و هزینه ۱۳۲۶ در حدود دویست میلیون ریال است این شوخی ندارد که یک نفر مدیر بانک به اجازه خود بتواند در ظرف پنج سال هزینه معمولی بانک را ۷ و ۸ برابر نماید و از کسی هم واهمه پرسشی نداشته باشد و تکیه کلامش در همه جا این باشد «این دولت خاک برسر» این هزینه غیر از سالی بین یک صد تا دویست میلیون ریالی است که فقط در تهران هزینه ساختمانهای تجملی و بیجای بانک ملی است همین حالا بروید در خیابان فردوسی ببینید کاخی را که شروع به ساختمان نموده است چه مبلغ هزینه آن خواهد گردید و بعد ملاحظه کنید که مبل و اثاثیه آن آنطوری که سابقه داریم و می‌بینید که برای یک میز یک صد و پنجاه هزار ریال پول می‌دهند چه خواهد کردید. ولی در مقابل از روی سیاستهای خانه خراب کن از قبیل نشر اسکناس جدید که می‌خواهد مردم را طوری در تنگنای بیپولی و فشار بیندازد که راضی به این امر خطرناک بشوند و اجازه نشر اسکناس را بگیرد همه اعتبارات بازرگانان را نصف و ثلث نموده است خاصه اینکه باید وزیر دارایی جواب بدهند که این هزینه غیرعادی که میلیون‌ها پول این ملت فقیر را تلف و تمام می‌کند مسئولش کیست و دولت هیچ نظارت و پرسشی تا حالا داشته است یا خیر؟ زیرا من شنیدم کاری را که در بانک شاهی یک نفر انجام می‌دهد در بانک ملی همان کار را هفت نفر انجام می‌دهند آن هم با حقوق دو برابر و بالاتر ثانیاً این عمارت بیش از حد تصور و خیال را که همه ساله بالغ بر یک صد تا دویست میلیون ریال هزینه اینها می‌شود با دستور کی و چه اشخاصی ساخته می‌شود و برای چه؟ وقتی که در وسط خیابان فردوسی آن بانک به آن مفصلی داریم در جلوی بازار یک شعبه مثل شعبه مرکزی ساخته می‌شود بانک شاهی اگر کارش زیادتر از بانک ملی نباشد حتماً کمتر نخواهد بود آیا با داشتن مرکزی در میدان سپه هیچ وقت مبادرت به ساختن عمراتی در جلوی بازار کرده است؟ مدیر بانک ملی که سالها در بانک شاهی کار کرده است باید صرفهجویی و عدم مبادرت به کارهای بیجا و غیر لازم را از آنها فرا گرفته باشد واقعاً خیلی مضحک و تأسف‌آور است که کار بانک این باشد که سالی سیصد و چهار صد میلیون ریال فرع از دولت بگیرد و تمام آن را در هزینههای پرسنلی و ساختمان عمارات تلف و تمام نماید واحدی هم در کشور جرأت این را نداشته باشد که حتی راجع به این همه کارهای غیرلازم از مدیر بانک ملی سؤال نماید خلاصه اینکه بانک ملی و بانک صنعتی و بانک کشاورزی باید در تحت نظر و اراده دولت جمع و خرج آنها به موقع عمل درآید و بنگاه راهآهن هم از این وضعیت فعلی خارج شده و آن هم تحت رسیدگی قرار گیرد و البته مبلغ مهمی از کسر بودجهای که داریم از این مؤسسات جبران خواهد گردید شنیده می‌شود که مقداری هم بانک ملی نقره به لندن حمل کرده که در آنجا به فروش برسانند کرایه زیادی دادند بیمهاش کردند مدتی است در لندن است مقدار زیادی هم کرایه انبارداری و خرج حفاظت بهش تعلق گرفته که اگر بخواهند به فروشند خرج حمل و نقل و انبارداری و بیمهاش نمی‌شود نه می‌توانند بفروشند نه می‌توانند برش گردانند.

اما یکی از کارهایی که بانک ملی کرده است همین مضیقه‌ای است که به تجار ایرانی وارد کرده است که بالنتیجه مجلس و مردم را وادار بکند به اینکه بگویند ما احتیاج به نشر اسکناس جدید داریم این است که تشبثاتی می‌شود و از بعضی از رجال عالی مقام اقتصادی هم دعوت‌هایی می‌شود که به ایران آمده راجع به نشر اسکناس جدید نظریه بدهند من یک چیزهایی می‌شنوم که گفت می‌شود آقای وانزلاند به ایران آمده است و راجع به اسکناس اظهاراتی کرده است گفته می‌شود که ایشان گفتهاند بعد از اینکه رفتند به بلژیک گزارش خودشان را خواهند داد بنده خیال می‌کنم و حتم هم

همین طور است خود هیئت محترم دولت هم مسبوق هستند که ایشان نظرشان منفی بوده نظر وان زیلند این بوده است که من عرض می‌کنم آقای وان زیلند گفته است تا بودجه تعدیل نشود و درآمد و هزینه مطابقه نکند نشر اسکناس نه تنها فایده ندارد بلکه به زیان مملکت تمام خواهد شد و بیش از این هم طبقه سوم و چهارم تحمل تحمیل مالیات جدید را ندارند فقط یک راه دارد که از حیف و میلها جلوگیری به شود بنده خیال می‌کنم که این نظریهای بوده که به طور غیررسمی در این مهمانیهایی که از ایشان دعوت شده گفتهاند و حالا هر قدر بخواهند در اطراف این موضوع مذاکره کنند که ایشان نظری ندادهاند و گفتهاند می‌روم و به بلژیک و مطالعه می‌کنم و جواب می‌دهم برای مشوب کردن افکار است و برای این است که موضوع را به دفع‌الوقت گذرانده باشند و لزوم به جریان گذاشتن چند میلیون اسکناس را با همین کارهایی که می‌کنند با همین فشاری که به تجار وارد می‌کنند به مردم بفهمانند و بالنتیجه ملت ایران را در مقابل یک همچو عملی که مسلماً خیانت خواهد بود تسلیم کرده باشند بنده این ترازنامه را آورده بودم که اگر همکاران محترم راجع به این موضوع که عرض کردم نظری دارند عین ترازنامههایش را راجع به فروش نقره در خارج از ایران به عرض رسانده باشم یکی دیگر از مواردی که بنده به این بودجه ایراداتی داشتم موضوع دخانیات و اداره دخانیات است اداره دخانیات توتون و تنباکوی زاید بر مصرف ایران را در حدود شصت میلیون تومان در انبارها موجود دارد در حدود سالی یک میلیون تومان خرج انبارداری و زیرو رو کردن این توتون‌ها می‌شود که چندین مرتبه این توتونها را باید زیر و رو کنند تا اینکه فاسد نشود در صورتی که در این موقع اروپا مخصوصاً آلمان الان احتیاج مبرمی به توتون دارند و حاضرند همه گونه معاملات تهاتری با ما بکنند نمیدانم چرا تاکنون دولت و اداره دخانیات از یک چنین عملی خودداری کرده است یا اقدامی نکرده است که مثمرثمر باشد ۶۰ میلیون تومان برای ما ملت فقیر و گرسنه کم پولی نیست و سالی یک میلیون هزینه برگرداندن و نگهداری انبارها و اجاره انبارها و انباردارها این همه هزینهاش برای ملت ایران کم پولی نیست حتی آلمانها حاضرند که با ماشین و یا چیزهای دیگر با کاغذ و ماشین با ما معاوضه بکنند این را نمیدانم دولت و اداره دخانیات چه فکری تاکنون کرده است شاید تنها اقدامی که اداره دخانیات برای صادرات توتون کرده باشد این باشد که فقط یک شعبه نمایندگی در مصر دایر کرده باشد با یک هزینه خیلی سنگینی که سالی چند کیسه تنباکو به فروش برسانند که اصلاً هر چه به فروش می‌رسد تکافوی مخارج را نمی‌کند (دکتر بقایی - اکثریت نیست) (بعد از چند لحظه اکثریت حاصل شد) متأسفانه شنیده می‌شود که دخانیات هم در سیاست دخالت کرده مثل بنگاه راهآهن و سایر بنگاهها و آنجا یک مرکز انتخابات شده است و با وضع فرسودگی که این ماشینها پیدا کرده اصولاً استهلاکش را پیشبینی باید کرد و طولی نخواهد کشید که ماشینهای اداره دخانیات هم از بین خواهد رفت و یک مؤسسهای که چند هزار نفر از قبل آن نان می‌خورند از بین خواهد رفت و ما باید سیگار و توتون و تنباکوی خود را از خارج وارد کنیم. دخانیات باید اقلاً ربع بودجه کشور را تأمین نماید ولی به واسطه گشادبازیهایی که آنجا می‌شود بیش از سالی صد و پانزده میلیون تومان عایدی ندارد درآمد پیشبینی شدهاش ۱۸۰ میلیون تومان است و مخارج ۸۶۴۷۹۷۰۰۰ تومان و مسلماً درآمد واقعی با درآمد پیشبینی اختلاف خواهد داشت یعنی درآمد واقعی حتماً کمتر خواهد بود و همه روزه عدهای را در آن جا به عناوین مختلفه استخدام می‌کنند چنان که در ظرف این چند ماهه اخیر عدهای در آنجا به کار گماشته شدهاند ریز عایدات ماهانه دخانیات را اگر با عایدات سال گذشتهاش تطبیق بکنند مشاهده می‌شود که در عایدات آنجا نکث مشاهده می‌شود که آن هم بنده خیال می‌کنم که به واسطه همین گشادبازیها و همین دخالت سیاست در دخانیات است این است که بنده راجع به اینجا هم می‌خواستم توجه آقای وزیر دارایی را جلب کرده باشم، یکی دیگر از شرکتهایی که تحت نظارت وزارت دارایی است شرکت سهامی فرش است شرکت سهامی فرش همان طوری که آقای گلشائیان اطلاع دارند و ایشان خودشان از صاحبمنصبان قدیمی وزارت دارایی هستند و چندین نوبت در وزارت دارایی سمت معاونت وزارت دارایی را داشتهاند مسبوق هستند روزی که شرکت فرش را ایجاد کردند مقصود تقویت صنایع داخلی و تقویت صادرات فرش و کمک به کارگران قالی‌بافی بود این شرکت در حدود ۵ میلیون تومان قبل از شهریور سرمایه داشته است و بعداً که سرمایهاش اضافه شده است در حدود ۱۰ میلیون تومان شده است فرش نسبت به قبل از شهریور چند برابر ترقی کرده است قاعده بایستی سرمایه شرکت فرش هم چند برابر ترقی کرده باشد الان شرکت فرش در ترازنامهاش سود ۱۲% سود داشته باشد ولی این در حقیقت سود نیست بلکه اگر ما قیمت فرش قبل از شهریور را حساب کنیم با قیمتی که فرش بعد از شهریور پیدا کرده است و چند برابر شده است می‌بینیم که شرکت در حقیقت از اصل سرمایهاش چند میلیون رفته است صورت ظاهر این است که امروز چند میلیون اضافه داشته باشیم ولی عرض کردم مبلغی را که روز اول برای تأسیس این شرکت، سرمایه گذاشتهاند پس بنابراین در سرمایه شرکت فرش یک نکث زیاد یعی یک ضرر زیاد متوجه شرکت فرش شده است در آنجا هم متأسفانه من با آن اشخاصی که در هیئت مدیره شرکت فرش هستند شاید مردمان شریف و شرافتمند و پاکدامن باشند منظور من این اشخاص نیست ولی هر کس را که دولت می‌خواهد برایش یک کاری پیدا کند می‌گوید بروید شرکت فرش به طوری که الان ۴ نفر عضو هیئت مدیره هستند و دو نفر بازرس حقوقی دارد دو نفر بازرس دارایی دارد و الان که موقع نوغان پشم است و بایستی شرکت فرش پشم سال آتیه خودش را از نقاط مختلف تهیه بکند پول برای خرید پشم ندارد آن هم بنده خیال می‌کنم که اگر یک اقدام عاجلی نشود یعنی از خرج‌های زیادش کاسته نشود و برای به کار گماردن قالی‌بافانی که در نقاط مختلف در مراکز شرکت فرش مشغول کار هستند مصرف نشود چندین هزار بیکار بر تعداد بیکاران این مملکت افزوده خواهد شد و بعضی کارها هم این شرکت فرش می‌کند که من از لحاظ توجهی که آقای وزیر دارایی می‌کنند عرض می‌کنم چندی قبل شنیدم که یک شرکت آمریکایی آمده بود در حدود سه میلیون تومان فرش موجودی را می‌خواست به خرد همان که در کارگاه بود نفروختند به عنوان اینکه ما خودمان صادر می‌کنیم به آمریکا و این منافع را خودمان می‌بریم در صورتی که الان در حدود دو میلیون تومان فرش موجود دارند در آمریکا و نتواسنتند به فروش برسانند آیا بهتر این نبود که این را همین جا به شرکت آمریکایی می‌فروختند و پول این را صرف سایر مصارف یا سایر کارهای تولیدی شرکت فرش می‌کردند؟ یکی دیگر از مواردی که بنده می‌خواستم توجه آقای وزیر دارایی را جلب کنم موضوع زمینهای اطراف تهران است اطراف تهران همه آقایان میدانند که زمینهای خیلی زیادی هست و بوده سابقاً این زمینها ارز نداشته ولی پس از آنکه وضع زمینها به این روز افتاد یک دستهای در صدد استفاده برآمدند و تا آنجا که بنده اطلاع دارم بعضی از همکاران من کمک کردند شرکت کردهاند (ملک مدنی - اسم ببرید آقای ملکی) خودتان بهتر می دانید آقای ملک مدنی آمدهاید در این مجلس به کرات اسامی اشخاص برده شده است ولی نتیجهای نداشته است. این زمینها را بردند قسمتش کردند ۲ میلیون متر ۳ میلیون متر زمینهای قیطریه عباسآباد و زمینهای دولتی این ور و آن ور همه را بردند به عنوان زمین موات و غیره تصرفاتی درش کردند و به قیمتهای گزافی فروختند اگر وزارت دارایی در حقیقت ناظر به دارایی این مملکت است دقت می‌کرد و به عنوان نماینده ملت ایران وارد می‌شد و جلوگیری می‌کرد از این زمینها و این پولی که چند نفر یهودی از این راه بردهاند خود دولت و ملت ایران می‌برد چه اشکالی داشت که چند نفر یهودی از این راه تمول سرشاری را تحصیل بکنند؟ در آنجا هم دولت وظیفه خودش را تاکنون انجام نداده و در این مجلس هم تاکنون چندین بار راجع به این زمینها سؤالاتی از دولتها شده است چه این دولت و چه دولتهای گذشته تصور می‌کنم که به هیچ کس دولت جوابی نداده است که به چه مناسبت اشخاصی رفتهاند تصرفاتی کردهاند و فروختهاند این هم یک یک از مواردی است که بنده می‌خواستم عرض کنم که در حدود چندین میلیون تومان شاید سیصد و چهار صد میلیون تومان یک دسته اسپکولاتور یک دسته یهودی و سایرین بردهاند تا اینکه اخیراً کار به جایی رسیده است که ما طبق مذهب مقدس اسلام باید امواتمان را ذفن بکنیم و قبرستان محلی است که وقف است وقف برای ثواب است آقایان توجه فرمودهاند که این قبرستانی که تا ۱۰-۱۲ سال پیش در دروازه حضرت عبدالعظیم بود و چندین هزار نفر در آنجا مردم پدرانشان اجدادشان (امامی - چندین میلیون) چندین میلیون نفر دفن کرده بودند که همه با ما و شما و زید و عمر و قوم و خویشی داشتند اینها را بردند در آنجا دفن کردند و طبق مذهب مقدس اسلام سوزاندن مرده جایز نیست شاید بوداییها و سایرین این کار را بکنند ولی مذهب مقدس اسلام راجع به دفن میت دستوری داده است که نمی‌شود از آن دستور تجاوز کرده این قبرستان را برداشتهاند تمام را کوره کردهاند اموات این ملت و فرزندان سیروس و داریوش را آجر کردهاند و فروختهاند به بنده و شما هیچکس هم نیست که بگوید چرا این کار را کردید چرا اموات را سوزاندید چرا زمینهای وقف را تصرف کردید. از همه مهمتر ما

وزارت بهداری به این عرض و طول را داریم دود این کورهها را هم ملاحظه فرمودهاید تمام فضای تهران را کثیف کرده تعداد مسلولین باعث تأسف است در همدانی که از بهترینی نقاط این مملکت است در روزنامه اطلاعات خواندم که یک نفر آمریکایی گفته است که ۱۵۰۰ نفر مسلول دارد اگر توجهی نشود اگر به بهداشت مردم درست توجهی نکنند بعضی مردم عوام که شعور ندارند تمام این مملکت آلوده خواهد شد (صحیح است) تمام این قبرستان را یک پولهایی خرج شده و به کورههای بلند کورههای آجرفشاری تبدیل کردهاند و بنده اطمینان دارم که بودن این کورهها بر تعداد مسلولین اضافه خواهد کرد (اکثریت نیست) (بعد از چند لحظه مجدداً اکثریت حاصل شد) یکی از آقایان نوشتهاند که سابقاً تعهد گرفته شده بود که در ظرف شش ماه کورهها را تعطیل کنند و دو سال از اجرای این تعهد گذشته است مسلماً یک وجوهی گرفته شده و جلوی تعهد گرفته شده است ولی از لحاظ اینکه قبرستان تهران موقوفه بوده است و حفظ و حراست این موقوفه به اداره اوقاف وزارت فرهنگ و بالنتیجه دولت بوده است اینجا قصور شده است که تاکنون نسبت به تصرفاتی که شده است در این موقوفه اقدامی نکردهاند از لحاظ مذهبی این ایراد به دولت وارد است که برخلاف دستور صریح مذهب اسلام قبرستانی را که یک جایی است مقدس و مورد احترام جامعه مسلمین است اجازه دادند که مردهها را تبدیل به آجر بکنند و بسوزانند و با آن عمارت بسازند از لحاظ دیگر وزارت بهداری مسئول است که این دود و این کثافاتی که جنوب شهر تهران را آلوده کرده است و همه شب هم می‌بینم مخصوصاً دیشب هم در اطلاعات دیدم که اهالی جنوب به وسیله روزنامه اطلاعات به سمع اولیای امور به سمع نمایندگان محترم رساندند که ما را از این بدبختی نجات دهید حالا چرا جلویش را نمی‌گیرند چون بعضی از نمایندههای تهران نه همهشان بعضیشان ممکن است از این کارگرها در موقع انتخابات استفاده کنند و تا زمانی که کرسیهای پارلمان را این طور می‌شود خرید و فروش کرد این مملکت روی اصلاحات را نخواهد دید؟ من قسم می‌خورم چند نفر از نمایندگان روی اصل اینکه ۲۰ هزار کارگر توی کورهپزخانهها است اگر فشار بیاورند و به صاحبان کورهپزخانهها اجازه ندهند که دیگر در آنجا کوره داشته باشند دیگر در انتخابات دوره آینده کسی به آنها ردی ندهد این است که شهرداری و دولت می‌بیند که چند نفر نماینده بلند و کوتاه دراز و پست قد وکلای تهران می‌گویند خواهش می‌کنیم که امسال هم ولشان کنید سال دیگر کورههایشان را ببرند بیرون همین طور هم کورهها دارد اضافه می‌شود آخر این مملکت این مردمی که مسلول می‌شوند گناهش به گردن ما وکلایی است که اینجا نشستهایم ما باید دفاع از حقوق آنها بکنیم آنها ما را وکیل کردهاند که برای حفظ و حراست حقوق آنها بکوشیم نه اینکه ما برای نفع خود بگوییم که این کورهها را از تهران خارج نکنند که در مقوع انتخابات به من چند رأی بدهند یکی از آقایان می‌گفتند که اینها موکل من هستند من جواب دادم که شما وکیل هستید که آنچه به مصلحت و منفعت اوست عمل بکنید مثل این می‌ماند که یک شخصی مریض به شود بگوید عقب طبیب بفرستید پنجاه تومان هم ویزیت داده است به طبیب طبیب تا بیاید بالا سر او بگوید باید دستش را قعط کرد یا شکمش را برید مریض هی داد می‌زند میگوید پول دادم شما را آوردم که جای من را قطع نکنید ولی آن طبیب میداند که اگر پایش را نزدند استخوان سیاه می‌شود ولی طبیب خواهد گفت باید یک پایش را قطع کرد حالا آن موکل که شما را به مجلس فرستاده بزرگ یا کوچک درست است شما را وکیل کرده است ولی شما را وکیل کرده که روی ندای وجدان عمل بکنید و روی مصلحت و منفعت ملت ایران قدم بردارید نه اینکه روی نفع شخصی کار بکنید آن وقت موکلین بیچاره شما مسلول به شوند این هم یکی از مواردی است که بنده شدیداً به دستگاههایی که در این امر قصور و مسامحه کردهاند اعتراض دارم اولاً همان طور که عرض کردم زمین‌هایی که مال دولت بوده است بردهاند ثانیاً در وضع بهداشت شهر مؤثر است ثالثاً از این راه دولت می‌توانست یک پارک عمومی برای جنوب شهر احداث بکند و همان طوری که برای شمال شهر یک اقدامی شده است... مالیات که جنوب شهر می‌دهند قسمت اعظم مالیات را طبقه سوم می‌دهند قسمت اعظم مالیات را طبقه سوم می‌دهند شما در شمال شهر خانههایی می‌بینید که هزار یا ده هزار متر پنج نفر زندگی می‌کنند ولی در جنوب شهر یک خانه صد متر را ده نفر یا بیست نفر در آن زندگی می‌کنند همان مالیاتی را که شما بابت سیگار و چایی می‌دهید آنها هم می‌دهند همان مالیاتی که شما بابت قند و شکر می‌دهید آنها هم می‌دهند ولی در موقع آسفالت از شمال شهر شروع می‌کنند مثل اینکه آنها بیشتر مالیات می‌دهند آنها هم می‌دهند آب گوارا و خوب را اول باید آنها بخورند و متأسفانه به قول آقای حائری‌زاده همکار محترم همیشه اولاد صیغه و عقدی در این مملکت بوده و یکی از مواردی هم که نشان می‌دهد که تا چقدر مردم بیچاره و کوتاه بین هستند همیشه همه چیز مربوط به ان طبقه است که صدا از آنها در می‌آید ولی کسانی که صدا ازشان در نمی‌آید صحبتی از ایشان نمی‌شود و دفاع نمی‌کنند باز یکی از مواردی که بنده می‌خواستم عرض کنم موضوع کارمندان دولت است آقای مخبر محترم در مقدمه همین گزارش که به مجلس تقدیم کردهاند مقدار اضافه استخدامی که از شهریور ۳۲۰ به این طرف شده است تا یک حدودی تخمین زدهاند ولی اولاً ایشان راجع به خود وزارت دارایی سکوت کردهاند نگفتهاند که مقایسه بودجه ۲۰ و ۲۸ وزارت دارایی چیست چقدر از صد میلیون تومان اضافه شده است این یکی از مواردی است که بنده می‌خواستم از مخبر محترم سؤال بکنم که بودجه سال ۲۰ و ۲۸ را آیا مقایسه کردهاند؟ و آیا چقدر اضافه دارد؟ بنده خیال می‌کنم از ۱۵۰ میلیون تومان اضافه باشد اینطور نیست جناب آقای دکتر معظمی؟ (دکتر معظمی - عرض می‌کنم) این هم یکی از مواردی است که بنده می‌خواستم اطلاع داشته باشم به هر حال در این بودجه ساکت است خیال می‌کنم از صد و پنجاه میلیون تومان اضافه باشد و آیا چه می‌شود برای کسر مخارج کرد الان در تمام وزارتخانهها یک دسته کارمندان متمول هستند که اینها به عقیده من هیچ گونه احتیاجی به استخدام دولت ندارند شاید آن مقدار حقوقی که می‌گیرند خرج شوفرشان می‌کنند یا خرج پول آبدارخانه وزارتخانهشان می‌کنند این معنی ندارد که یک دسته از کارمندان در کمال راحتی و آسایش و زندگی مجلل لوکس زندگی بکنند آن وقت کمیسیون بودجه بیاید بگوید اصولاً ترفیعات سال ۲۷ و ۲۸ را نمی‌دهم دیشب سه چهار نفر از کارمندان رتبه دو سه به من نوشته بودند که یکی از آن نامهها من را واقعاً متأثر کرد. نوشته بود اگر حمل بر جنون آنی نمی‌کردند اقدام به خودکشی می‌کردم زندگی ما کارمندان جزء را که رتبهمان از ۴ و ۵ تجاوز نمی‌کند در کمال مضیقه است وزارت دارایی می‌توانست گر چه در بانک صنعتی و بعضی جاها حکمش نافذ نیست گرچه در بانک صنعتی و بعضی جاها حکمش نافذ نیست ولی در آنجاهایی که نافذ است اقلاً دستور می‌داد که کارمندانی که از ماهی دو هزار تومان بیشتر عایدی دارند یا کارمندانی که اصولاً متمکن هستند آنها را از کار برکنار نمایند اینجا هم به کارمندان جزء و هم به کارمندان دون پایه و کارمندانی که رتبه‌شان پنج و شش بیشتر نیست ظلم شده چرا یک کارمندی که تا صد و چهل، پنجاه تومان حقوق می‌گیرد جلوی ترفیعش را می‌گیرند آن وقت در مقابل حقوق آقایان وزراء را دوبل می‌کنند بنده خیال می‌کنم که این یک تبعیضی است که این تبعیض غیرعادلانه سزاوار اشخاص بیبضاعت این مملکت نیست و این عدم تعادلها در زندگی اینها مملکت ما را به طرف پرتگاه خطرناکی می‌برد این معنی ندارد که حقوق آقایان نمایندگان مجلس را ماهی ۵۰۰ تومان در اول دوره اضافه کنیم حقوق وزراء را هم زیاد بکنیم بعد بیاییم بگوییم کارمندان جزء اضافه نگیرند همه اینها راه دارد شما اگر می‌خواهید کارمندان زاید را بیرون بکنید می‌توانید اول کارمندان متمکن را بیرون بکنید و بگویید شما احتیاج ندارید بنده چند نفر را می‌شناسم خدا میداند نمی‌خواهم اینجا اسم ببرم اینها شاید هر کدام چندین میلیون تومان ثروت دارند و در عین حال در وزارتخانهها و این ور و آنور دنبال استخدام هستند. کسی نیست به اینها بگوید آخر تو استخدام می‌خواهی چه کنی؟ ولش کن برو همه اینها آقایان راه دارد می‌شود که کارمندان زائد را بیرون کرد ولی باید از راهش داخل شد بانک ملی تقریباً بیست و چند میلیون تومان امسال خرج این چند تا ساختمانش کرده است ساختمان بانک شعبه بازار و بانک مشهد و می‌خواهد چند میلیون هم خرج ساختمان خیابان فردوسی بکند هفت میلیون تومان خرج ساختمان بازار کرده چند میلیون هم خرج ساختمان خراسان کرده (دهقان - کار ایجاد کرده) کار ایجاد کرده یعنی چه؟ کار می‌خواهد ایجاد بکند صرف کار تولیدی بکند سد بسازد بانک ملی چهار تا سد بسازد چهار تار کارخانه وارد کند کار تولیدی بکند می‌گویند در این مملکت همدرد را می‌گویند ولی دوا را نمی‌گویند تشخیص درد را می‌دهند ولی دوا را نمی‌دهند همه اینها دوا است بنده که در اقلیت هستم وقتی راهش را نشان می‌دهم عمل نمی‌کنید بانک ملی به جای اینکه این بیست و چند میلیون تومان را خرج ساختمان بکند اگر چند تا سد می‌ساخت، چند تا کارخانه وارد می‌کرد بهتر نبود؟ (دهقان - آن را هم می‌کرد ایراد می‌گرفتید) کی ایراد می‌کرد این ایرادی که من می‌گیرم وارد است می‌گویم نقرههای این مملکت را به ثمن بخش به باد فنا داده آقای وزیر دارایی زورش نمی‌رسد بنده زورم نمی‌رسد که بگویم چرا این کار را کردی و ناچار من باب ثبت در تاریخ

و برای اینکه ملت ایران روشن به شود و همچنین همکاران محترم بنده روشن به شوند و ملت ایران بداند که این پول‌ها چرا بیهوده خرج می‌شود بنده عرایضم را می‌کنم ولی میدانم آنچه که به جایی نمی‌رسد فریاد است آن کمپانی که آمده بانک ملی خیابان فردوسی را بسازد چهارده میلیون تومان خواهد گرفت سه میلیون قرار شده که به او ارز بدهند این سه میلیون ارز را کارخانه تولیدی می‌آوردند چهار کارخانه دیگر می‌آوردند و این بیکارانی را که می‌نویسند اگر حمل بر جنون آنی نکنند خودکشی می‌کنیم از این وضع رقت‌بار نجات بدهند خیلی اسباب تأسف است دیشب من یک عکسی در روزنامه اطلاعات دیدم یک کسی دیروز در قهوهخانهاش پاسبان جلو کسب و کارش را گرفته او رفته خودکشی کرده است اگر این در خارج منعکس به شود چقدر باعث شرمندگی ملت ایران و هیئت حاکمه است که متأسفانه من هم خودم جزو این هیئت حاکمه هستم باید بگویم واقعاً چقدر شرم‌آور است که مرد که طناب انداخته در قهوهخانه خودش را کشته است این را خواهش می‌کنم آقایان درست توجه بفرمایند (دکتر بقایی - ولی جای شکرش باقی است که آزادی مردن داریم) از نظر مخبرین جراید خارجی و از نظر انتشار این موضوات در خارجه این والله اسباب روسیاهی و اسباب شرمندگی هیئت حاکمه ایران است آنها چه خواهند گفت؟ ما می‌توانیم کار تولیدی ایجاد بکنیم ولی آنها می‌آیند ساختمان لوکس درست می‌کنند ملتی که نان ندارد ساختمان لوکس می‌خواهد چه بکند این بانک شاهنشاهی که ما این قدر در اطرافش صحبت کردیم درش را ببندید مگر این ساختمانش لوکس است؟ و ۵۰ سال در این مملکت بود ناشر اسکناس بود یک عمارت کوچکی در میان سپه داشت و در هر شهرستانی هم که شعبه تأسیس کرد یک عمارت کوچکی اجاره کرد چه لزومی دارد که این همه ساختمان مجلل و لوکس درست بشود؟ هی می‌آید در این مملکت این همه ساختمانهای عظیم و بناهای مجلل درست می‌کنند و برای هر اطاق آن پشت میزنشین و میزهای هزار و پانصد تومانی تهیه می‌کنند بیایند کار تولیدی ایجاد بکنند بیایند سد بسازند کارخانه وارد بکنند الان به بنده خبر رسیده عدهای از جذامی‌های خراسان فرار کردهاند به تهران آمدهاند عنقریب بیماری جذام در تهران شیوع خواهد یافت در کوچه‌ها مشغول تکدی هستند اینها می‌آیند تهران ولی کار نیست باید کار ایجاد کار کرد وسایل بهداشت ایجاد کرد این هم یکی از مواردی بود که بنده می‌خواستم توجه دولت را جلب بکنم یکی دیگر از مطالبی که می‌خواستم به اطلاع مجلس شورای ملی برسانم و خوشبختانه همکاران بنده در این دوره از اول دوره تاکنون جداً این قضیه را تعقیب کردهاند موضوع نفت است عایدات دولت ایران از شرکت نفت خیلی ناچیز است و اگر هر کشور دیگری مثل ما دارای این منابع زیرزمینی به این مهمی بود و یک هیئت حاکمه پشت کاردار و جدی و وطنپرست می‌داشت مسلماً نصف بیشتر بودجه مملکت را از این محل منابع تحتالارضی نفت تأمین می‌کرد (صحیح است) الان مدتی است راجع به نفت مذاکره شده است این را بنده عرض کنم که اقلیت مجلس شورای ملی ایران آنچه وظیفهاش راجع به نفت بوده از اول دوره اعم از همکار محترم ما آقای عباس اسکندری که در اروپا هستند و دیگران دنیا را متوجه بیعدالتیها و تضییع حقوق ملت ایران کردهاند و شاید این خدمت را اقلیت مجلس دوره پانزدهم کرده است که تا این اندازه قضیه نفت را تعقیب کرده است متأسفانه وقتی که دعوتی هم می‌شود که دولت توضیح بدهد نه اقلیت را دعوت می‌کنند نه اقلیت حق دارد آنجا وارد شود که وقتی یک وزیری توضیحی می‌دهد اقلیت پاسخ بدهد (دهقان - آقای دکتر بقایی تشریف داشتند) آقای دکتر بقایی جنابعالی در وزارت خارج تشریف داشتید؟ (دکتر بقایی - بله) بنده را که دعوت نکرده بودند بنده یک مطالبی داشتم که می‌خواستم عرض کنم راجع به مطالبی که نوشته شده بود در اطلاعات. (دهقان - جعلی بود همهاش) حالا بنده راجع به جعلی بودنش کاری ندارم البته هر نامهای که منافع ملت ایران را تأمین نکند و هر وزیری آن طوری که منافع ملت ایران را تأمین نکند و هر وزیری آن طوری که مجلس شورای ملی ایران و ملت ایران استیفای حقوق ایران را از نفت جنوب خواسته است نکرده باشد جعل است مادامی که آن نامه مفادش به استحضار مجلس شورای ملی ایران نرسیده باشد هیچگونه اعتباری ندارد (صحیح است) و حتی بنده شنیدم که مسیو ژیدل متخصص که آمده بوده است راجع به این نامه این طور اشتباهاً اظهار عقیده کرده است که نامهای که آقای هژیر نوشته است حق ارجاع به حکمیت را از ملت ایران سلب کرده است حق حکمیت ایران سلب نشده است زیرا آن نامه رسمیتی نداشته داست مادامی که رضایت ملت ایران جلب نشود اعتباری ندارد نامه یک کسی نوشته (دهقان - ننوشته آقا) شما آقا خواهش می‌کنم مطالبی که بنده عرض می‌کنم اگر آقایان وزراء که اینجا نشستهاند تا این اندازه وطنپرست هستند که تکذیب بکنند، تشریف بیاورند پشت تریبون تکذیب بکنند (دهقان - مصلحت مملکت نیست) به آن کسانی که خیانت می‌کنند به آنها بگویید مصلحت نیست، مصلحت ما که اقلیت هستیم هر چه باشد مسلماً خدمت به مملکت است و عدهای با صدای رسا عرایض مرا در مورد نفت چندین مرتبه تصدیق کردهاند، مجلس تصدیق کرده است، و امروز هم که بنده عرض می‌کنم اگر خلاف است آقایان اگر درست نیست مجلس تکذیب بکند که هر نامهای که هر وزیری هر دولتی بدون تصویب مجلس شورای ملی ایران نوشته باشد مادامی که استیفای حقوق ملت ایران را نکرده باشد این نامه کان لم یکن و بیاثر است و هیچ ارزش قانونی ندارد ما هم حق مراجعه به حکمیت را خواهیم داشت (نمایندگان - صحیح است) ولی آقای ژیدل گفته است که این قرارداد بسیار عالی است از لحاظ یک مستعمره معهذا اگر شرکت نفت به همین قرارداد عمل کرده بود ملت ایران امروز خوشبختتر از این بود (نمایندگان - صحیح است) بنده هیچ نظری ندارم وقتی که ما و رفقای ما طرح قانونی الغاء امتیاز نفت را امضاء می‌کنیم که امتیاز نفت کان لم یکن است و این ورقه را امضاء می‌کنیم یعنی امضاء قتل خودمان را کردهایم ما بایستی حفظ منافع این مملکت را بر قتل خودمان ترجیح بدهیم و ترجیح هم می‌دهیم دولت در مورد شرکت نفت اقدام سریع و عاجلی نکرده است مخصوصاً بنده اینجا یک نامهای دارم که مسلماً این نامه به همه آقایان رسیده است عنوان نامه این است جناب آقای نخستوزیر، آقای وزیردارایی، آقایان نمایندگان محترم مجلس شورایملی آقایان ارباب جراید این نامه را پنج هزار نفر کارمندان شرکت نفت جنوب نوشتهاند عموم کارمندان ایرانی نفت جنوب نوشتهاند. (آزاد - خلاصهاش رابفرمایید) خلاصهاش این است که بنده خواهش می‌کنم که خود آقا کمک بفرمایید این نامه را قرائت بفرمایید بنده میدانم مجلس خسته شده است از آقای دکتر بقایی خواهش می‌کنم که این قسمت را قرائت بفرمایند چون یک قسمتهای حساسی دارد و من می‌خواهم در مجلس شورای ملی ایران منعکس به شود و چاپ بشود (دکتر بقایی - اگر آقای رئیس اجازه بدهند قرائت می‌کنم) در مورد کارمندان ایرانی شرکت نفت هم که از شرکت حقوق می‌گیرند چه اعتراضات به جا کرده و ملاحظه بفرمایید که آنها در چه مضیقه عجیب و غریبی گرفتار هستند و در چه بدبختی دارند زندگی می‌کنند و در این مورد هم دولت برای کارمندان برای ایرانیهایی که در شرکت نفت کار می‌کنند اقدامی نکرده و قصور کرده است.

قسمتی از گزارش جناب آقای وزیر دارایی در جلسه کاخ وزارت خارجه راجع به جریان مذاکرات نفت در جراید منتشر گردیده و از مندرجات آن آگاهی حاص شد. آنچه که راجع به حق‌السهم دولت و مالیات و غیره بود ارتباط کامل با منافع عموم اهالی این کشور دارد و عملی را که دولت در این باب کرده و می‌کند به موقع خود مورد قضاوت مردم ایران قرار خواهد گرفت و فعلاً موردر بحث ما نیست. ولی نکتهای که با زندگانی کنونی و آینده ما کارمندان ایرانی شرکت نفت ارتباط مستقیم دارد و در مقدرات پنج هزار نفر ایرانیان تحصیل کرده و روشنفکر اهمیت به سزایی دارد همان ماده شانزده امتیازنامه است که در گذشته اجرا نشده و اینک هم به قرار معلوم شرکت در صدد است که از اجرای واقعی آن در ازای تعویضات دیگری که به ظاهر فریبنده است خودداری نماید ماده ۱۶ امتیازنامه با صراحت کامل می‌گوید که تا ایرانیان واجد شرایط برای استخدام در شرکت هستند شرکت حق استخدام خارجیان را ندارد و ترتیبی هم مقرر داشته است که به موجب آن شرکت موظف است هر سال و مرتباً مستخدمین غیر ایرانی را تقلیل داده و به جای آنها به طور تصاعدی در کوتاهترین مدت ممکن از اتباع ایرانی به گمارند وزارت دارایی تصدیق دارد که شرکت نفت با حسن‌نیت این ماده را اجرا نکرده و اولاً عده زیادی کارمندان انگلیسی و هندی در خدمت خود دارد که به سهولت ایرانیان می‌توانند جای آنها را بگیرند و ثانیاً به جای تقلیل کارمندان خارجی خود در ۱۵ سال اخیر عده آنها را هم دو برابر کرده است و اکنون چهل و دو درصد کلیه کارمندان شرکت خارجی می‌باشند به هر عنوان و تحت هر لفافه و عذری که شرکت اظهار بدارد امروز مجوزی برای آن نیست که ماشیننویس، حسابدار، ضباط متصدی انبار اثاثیه - مأمور تعمیرات جزیی منازل متصدی و تقسیم خواربار کارمند اداره کارگزینی و غیره را از انگلستان و هندوستان بیاورد و از استخدام

ایرانیان حتی برای این نوع مشاغل که به هیچ وجه جنبه فنی ندارد خودداری نماید امروز قریب هزار نفر خارجی در شرکت نفت کارهایی را انجام می‌دهند که به تصدیق عموم مردمان بیغرض ایرانیان می‌توانند به سهولت جای آنها را بگیرند و غفلت دولتهای گذشته موجب شده است که این قسمت از ماده شانزده امتیازنامه اجرا نگردد.

یکی دیگر از مواردی که می‌خواستم به اطلاع دولت برسانم موضوع معاملات تهاتری ایران با آلمان و مبلغ مطالباتی است که دولت ایران از دولت آلمان داشته است. همه میدانیم در موقعی که جنگ روی داد ما یک نماینده تجارتی در آلمان داشتیم و یک مقدار زیادی هم پول بابت سفارش کارخانجات داده بودیم و مقداری هم مارک در آلمان موجود داشتیم به محض اینکه جنگ شروع شد شنیدم یک ایرانی آزادی در آنجا تشکیل دادند که یک وزیر دارایی پیدا کرد ایران آزاد و روی معاملات و مارکهای ما در آلمان یک فعل و انفعالهایی شد و مارکهای ما در تبدیل به فرانک سویس کردند و فرشهای سفارت را هم فروختند بنده می‌خواهم روی آن فعل و انفعالهایی که در آلمان شده است سؤال کنم مبالغ هنگفتی دولت ایران طلبکار بوده و در جریان سفارش بوده و یا در جریان حمل بوده و اینها موجودی در آلمان بوده چطور شده و به کجا رفته و راجع به این موضوع اطلاعاتی بدهند همین قدر سربسته عرض می‌کنم که توجه وزارت دارایی به این موضوع جلب شده باشد که وضعیت مارکها و سفارشات ما در آلمان به کجا رسیده و قضیه کارخانه ذوب آهن و این همه هیئتهای مختلفی که هی به آلمان و به این طرف و آن طرف اعزام کردیم که ببینند سفارشات ما در کجا است و در کدام بندر است و در چه مرحلهای است حالا که وضعیت آلمان وضع عادی شده است من خواهش می‌کنم هیئت محترم دولت راجع به این موضوع توجه بکنند و در آلمان با قسمتهای تحت اشغال انگلیسی و آمریکایی که فعلاً شنیدم محظوری برای جمعآوری سفارشات ما نیست اقداماتی بکنند که آنچه که ما سفارش دادهایم، به ایران حمل به شود خاصه وسایل مربوط به کارخانه ذوبآهن را حمل بکنند یک مقدارش حمل شده و یک مقدارش در بنادر بوده و یک مقدار هم به فروش رساندهاند و روشن بکنند که آیا ما کارخانه ذوبآهن خواهیم داشت یا نه و اگر نداریم پس آن هیئتهایی که پا می‌شوند میروند برای چیست؟...

نایب رئیس - چند نفر از نمایندگان تقاضای تنفس کردهاند بیست دقیقه تنفس داده می‌شود آقایان بعد از مراجعت ماده ۷۳ را هم در نظر داشته باشند.

(در این موقع ساعت ده و چهل دقیقه مجلس به عنوان تنفس تعطیل و پس از بیست دقیقه مجدداً به ریاست آقایان ایلخان (نایب رئیس) تشکیل شد)

۴- تقدیم دو لایحه از طرف آقای وزیر جنگ ۱- راجع به اعزام افسران به خارجه ۲- راجع به پایه هم ردیفان

نایب رئیس - آقای وزیر جنگ فرمایشی دارید؟

وزیر جنگ - به طوری که خاطر نمایندگان محترم مستحضر است از شهریور ۱۳۲۰ ارتش به واسطه ضیق بودجه نتوانست آن طوری که قبل از شهریور ۱۳۲۰ وضعیت افسران را تأمین می‌کرد از نقطه نظر تمام ارتشهای دنیا بکند و چند دفعه هم این موضوع در مجلس تذکر داده شد که ارتش از نقطه نظر بودجه بینهایت در زحمت و در مضیقه هست امسال در بودجه گذشته است که ما بتوانیم ۵۰ نفر از افسران واجد شرایط را برای تحصیلات در رستههای مختلف به کشورهای اروپا و آمریکا اعزام بکنیم بنابراین لایحهای است که تقدیمی می‌کنم و تمنی می‌کنم که تصویب بفرمایید که بتوانیم به موقع این افسران را اعزام بکنیم و ارتش از قافله تمدن عقب نماند لایحه دیگری است تقدیم می‌کنم برای پایه چند تن هم ردیفان، هم ردیفان به طوری که استحضار دارید پایههای افسران ارتش با پایههای کشوری تطبیق داده شده است از نقطه نظر خدمت مثلاً اگر یک افسری انتقال پیدا بکند به وزارت کشور یا سایر وزارتخانه‌ها پایههای خدمتش آنجا محفوظ است و تطبیق داده شده است ولی هم ردیفان تطبیق داده نشده است بنابراین از نقطه نظر اینکه این امر از لحاظ بازنشستگی و تقاعد و سنوات خدمتی آنها اهمیت دارد این لایحه تقدیم شده که ترتیبی در کار آنها داده شود.

نایب رئیس - به کمیسیونهای مربوطه مراجعه خواهد شد. آقای وزیر کشاورزی فرمایشی دارید؟ بفرمایید.

۵- تقدیم نه فقره لایحه از طرف آقای وزیر کشاورزی ۱- راجع به سازمان وزارت کشاورزی۲ - راجع به توسعه امور دامپروری ۳- راجع به مبارزه با امراض مشترک بین دام و انسان ۴ - توسعه امور بنگاه حصارک ۵ - الحاق ایران به سازمان خواربار و کشاورزی بینالمللی ۶ - اجازه عضویت ایران در کنگره بینالمللی بیماریهای دام ۷ - قرارداد بین ایران با دول: عراق، سوریه، لبنان، ترکیه، شرق اردن مصر و عربستان سعودی به منظور بررسیهای لازم در بیماری‌های دام ۸ - استخدام پنج نفر مهندس آبیاری ۹- اصلاح قانون جنگل

وزیر کشاورزی - چند لایحه مربوط به وزارت کشاورزی است که تقدیم می‌شود لایحه اول راجع به تعیین وظایف وزارت کشاورزی و سازمان قانونی این وزارتخانه است آقایان نمایندگان از بدو تأسیس تاکنون تعیین وظایف قانونی نشده بود و این وزارتخانه دارای سازمان منظم قانونی نبود اولین قدم اصلاحی برای امور کشاورزی تعیین صریح وظایف وزارتخانه و سازمان قانونی آن است (صحیح است) وزارت کشاورزی در چند ماه اخیر با تمام قوا مشغول مطالعه در سازمان کشاورزیهای سایر ممالک متمدنه و مطالعه و دقت در وظایفی بود که برای وزارت کشاورزیها در ممالک دیگر معیین شده است و فعلاً این لایحه برای تعیین سازمان و وظایف وزارت کشاورزی تقدیم می‌شود لایحه دوم راجع به توسعه امور دامپروری در کشور ایران است این موضوعی است که متأسفانه تا به حال وزارت کشاورزی در آن موفقیتی پیدا نکرده است (اردلان - در چی آقا؟) در مورد دامپروری در ایران (اردلان- صحیح است بسیار مفید است چون بودجه وزارت کشاورزی تکافو با مخارجی که برای دامپروری ضرورت دارد نمی‌کند در نظر گرفته شده است عوارضی از دامهای صادراتی و محصولات صادراتی دامها گرفته شود عوارض خیلی ناچیزی است که این لایحه برای اجازه اخذ آن به منظور توسعه دامپروری تقدیم می‌شود. لایحه سوم مربوط به مبارزه با بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان است مبارزه عمومی با این بیماریها از قبیل سل و تب مالت، وسیله سرایت این بیماریها از حیوان به انسان البته شیر و سایر محصولات دامی است در این لایحه وظایفی برای وزارت کشاورزی و افراد از لحاظ مبارزه با این بیماری تعیین شده که تقدیم می‌شود. لایحه چهارم راجع به توسعه امور دامپزشکی است در ایران و مطالعات دامپزشکی در ایران که تاکنون به وسیله بنگاه حصارک عمل میشده است وضعیت خاصی بنگاه حصارک که مطابق این لایحه من بعد به بنگاه رازی نامیده خواهد شد ایجاب می‌کرد که مقررات خاصی از نقطه نظر اداری و امور مالی برای این بنگاه در نظر گرفته شود و این لایحه به منظور توسعه آن تقدیم می‌شود.

پنجم لایحهای است برای شرکت دولت ایران و الحاق دولت ایران به سازمان خواربار و کشاورزی ملل متفق معروف به pao دولت ایران در مشارکت در این سازمان استفاده فوقالعاده زیادی خوارباری و مخصوصاً مطالعات علمی و فنی خواهد کرد (آصف - سن و ملخ را هم بفرمایید) به آن هم می‌رسیم لایحه ششم اجازه عضویت دولت ایران در کنفرانس بینالمللی واگیر دام است که در پاریس تشکیل می‌شود که دولت ایران و وزارت کشاورزی از شرکت در این کنگره استفاده زیادی از نقطه نظر دامپزشکی و دامپروری خواهد کرد. لایحه هفتم قرارداد بین دولت ایران با دول عراق، مصر، لبنان، سوریه، عربستان سعودی، شرق اردن، ترکیه به منظور بررسیهای لازم در مورد جلوگیری از سرایت بیماریهای دامی هر یک از کشورهای نامبرده است.

هشتم لایحهای است برای استخدام پنج نفر متخصص آبیاری که در زمان فترت استخدام شده بودند تقدیم می‌شود که چهار نفر از آنها مأموریت خود را انجام دادهاند و رفتهاند و به خدمتشان خاتمه داده شده است و یک نفر فعلاً در خدمت باقی است.

نهم لایحهای است برای اصلاح بعضی از مواد قانون جنگل که از لحاظ تعقیب متخلفین جرایم فوقالعاده مورد احتیاج و ضروری است.

۶- تقدیم دو لایحه از طرف آقای وزیر دادگستری ۱- راجع به حل اختلاف بین مستأجر و موجر ۲- راجع به اصلاح قانون وکالت

نایب رئیس - به کمیسیونهای مربوطه فرستاده می‌شود. آقای وزیر دادگستری بفرمایید.

وزیر دادگستری - بنده عرضم خیلی مختصر است یکی لایحه‌ای است راجع به طریقه حل اختلاف مؤجر و مستأجر (فولادوند - بسیار مفید است) که مورد ابتلاء عمومی است و تمنی می‌کنم که به کمیسیون دادگستری مراجعه بفرمایند یکی هم راجع به اصلاح قانون بهمن ۱۳۱۵ راجع به تعیین شرایط وکالت دادگستری نحوه محاکم و تعلیق و ممنوعیت این آقایان در مواردی که مرتکب تخلفاتی می‌شوند این هم در اصلاح قانونی است که موجود است و تقاضا دارم که این دو لایحه به کمیسیون دادگستری ارجاع به شود.

نایب رئیس - به کمیسیون مربوطه فرستاده شود آقای مکی بفرمایید.

۷- بقیه مذاکره در بودجه کل کشور

مکی - یک قسمت دیگر از عرایض بنده راجع

به اعتراض به کمیسیون بودجه است در مورد واگذار کردن بودجه ژاندارمری به بودجه ارتش همه آقایان خوب به خاطر دارند که برای ژاندارمری یک قانون خاصی از مجلس گذشته است که بایستی ضمیمه وزارت کشور باشد در تمام نقاط دنیا شما یک کشوری را به بنده نشان بدهید که ژاندارمری و ارتش آن یکی باشد یا ژاندارمری و ارتش و پلیس یکی باشد پلیس و ژاندارمری همیشه جزو قوای انتظامی مملکت هستند و بایستی در زیر نظر وزارت کشور انجام وظیفه کنند (دکتر بقایی - کدام کارمان مثل سایر جای‌ها است که این باشد) اغلب می‌گوییم چون در فلان کشور این کار را کردهاند ما هم بکنیم لباس اونیفورم ارتش دنیا تقریباً یکی شده است چرا تا به حال اقلاً در این قسمت از دنیا تقلید نکنیم که ژاندارمری زیر نظر وزارت کشور باشد و ارتش هم کار خودش را بکند بنده نمی‌خواهم وارد تاریخچه تأسیس ژاندارمری در ایران شوم ولی همین قدر عرض می‌کنم که ژاندارمری که از کلنل پالمارسون سوئدی دعوت کرد و در ایران اولین مرتبه ژاندارمری را به وجود آورد و همچنین در دوره جنگ بینالمللی که افسران خوب و وطنپرستی در ژاندارمری بودند همیشه ژاندارمری ایران در موقع خطیر خدمتگذاری مملکت را به عهده داشته است فلسفه این که بایستی ژاندارمری از ارتش جدا باشد این است که قوای لشگری با قوای انتظامی متمایز باشند در جراید مشاهده شد و این طور وانمود شد که از لحاظ صرفهجویی در بودجه خواستهاند ژاندارمری را ضمیمه ارتش کنند این کار دولت ایران را به عهده ارتش واگذار بکنند اولاً در بودجه این طور نیست یک تفاوت غیرمحسوسی کرده است زیرا همان بودجه را تحویل وزارت جنگ کردهاند و فلسفه این که بایستی ژاندارمری از ارتش جدا باشد این است که بایستی قوای انتظامی مملکت در مواقعی که اتفاقات غیرمترقبهای می‌افتد با قوای لشگری آن یکی نباشد همه آقایان به خاطر دارند که چند سال قبل در خراسان که یک عده از افسران طغیان کرده بودند ژاندارمها در گنبد کابوس جلوی آنها را گرفت یا در ۱۹۳۴ که در فرانسه نظامی‌ها خواستند کودتا بکنند قوای انتظامی پلیس و ژاندارمری جلوی آن کودتای نظامی را گرفت ما وقتی که تمام قوای انتظامی را بخواهیم تحویل ستاد ارتش بدهیم اگر خدای نخواسته فرض محال که محال نیست یک روزی ارتش خواست بر علیه حکومت ملی کودتا بکند.

صفوی - هیچوقت ارتش ایران این کار را نمی‌کند.

آزاد - حسنی الزعیم چطور کرد؟

(زنگ نایب رئیس)

نایب رئیس - اجازه بدهید ناطق صحبت کند.

مکی - بنده عرض کردم ما سیلیویزه‌تر از مردم فرانسه نیستیم و تمدن ما از فرانسه جلوتر نیست در فرانسه این اتفاق افتاد در چند سال پیش هم در خود ایران یک دسته از افسران قیام کردند در چند نقطه دیگر هم قیام کردند بایستی یک قوامی دومی باشد که اگر نظامیها روزی خواستند این کار را بکنند این پیشبینی است ما این همه هواپیما داریم، این همه تانک داریم این همه زرهپوش داریم مگر ما درصدد جنگ با کسی هستیم؟ نه این را پیشبینی کردند که اگر روی در این مملکت قیام و انقلابی شد به روند قیام و انقلاب را از بین ببرند، پس پیشبینی باید به شود یک دولتی که مأل‌اندیش است، یک ملتی که مأل‌اندیش است روزهای خطرناکش را در نظر می‌گیرد که قبل از واقعه علاج درد را کرده باشد در تمام دنیا ژاندارمری جدا است و ارتش جدا بنده عرض کردم که فرض محال محال نیست اگر روزی کودتا شد هیچ قوهای نیست که در مملکت بتواند جلوی کودتای نظامی را بگیرد و اگر خوب به خاطر داشته باشید پس از قراداد ۱۹۱۹ آن مطالعاتی که کمیسیون نظام کرده بود که از ژنرال ساس و از چند نفر افسر انگلیسی آن روز تشکیل شده بود اینها هم این نظر را داده بودند که بایستی ژاندارمری با ارتش یکی باشد و اگر این تاریخچه را از نظر گذرانده باشید انتحار کلنل فضلالله خان روی همین اصول بود که کمیسیون مطالعاتی که از افسران انگلیسی و ایرانی تشکیل شده بود یک محدودیت و یک خفت و توهینی را برای افسران ایرانی در نظر گرفته بود که بالنتیجه آن افسر شریف خدمتگذار به خودکشی مبادرت کرد و با خودکشی خودش از یک قسمت از اجرای بعضی مواد قرارداد ننگین و شوم ۱۹۱۹ جلوگیری کرد پس از لحاظ مصلحت و پیشبینی این صحیح نیست که ژاندارمری و ارتش را ما یکی بکنیم، حالا آمدهاند ژاندارمها در شهرستانها پلیس قضایی هستند و در اختیار دادگستری می‌باشند که می‌شود گفت جزو ضابطین دادگستری هستند و یک قسمت هم در اختیار ارتش به نام مأمورین انتظامی اگر در یک محلی در یک شهرستانی یک قتلی اتفاق افتاد در هر شهرستانی دو قسمت ژاندارم داریم با این ترتیب هر کدام یک پروندهای تشکیل خواهند داد و گزارشی تنظیم می‌کنند و بالنتیجه در شهرستانها موجب اختلاف و دو دستگی بین ژاندارم انتظامی و ژاندارم قضایی خواهد بود از این گذشته در نظر دارند آن طوری که بنده در جراید خواندم اگر از تعداد ژاندارمهایی که تحویل ستاد ارتش می‌شود کاسته شوند و جای آنها را افراد وظیفه بگیرند و از آنها استفاده شود صورت ظاهر این کار خوب اشکالی ندارد چهار ماه یا ۶ ماه هم یک سرباز وظیفه به رود در ژاندارمری خدمت بکند ولی اشکال مهمی که دارد این است که در حدود ۱۶ هزار ژاندارم تحویل ستاد ارتش می‌شود اگر بخواهند اینها را بیرون بریزند اینها به تمام کشور، راههای این مملکت و تمام نقاطی که محل دفاع و حفاظت یاغیها و راهزنها بوده واردند ژاندارمی که در حدود ده، دوازده سال خدمت کرده و زحمت کشیده که نمی‌تواند گرسنه بماند مجبور است تفنگ را دست بگیرد شروع بکند به راهزنی پس با تصویب این لایحه و تصویب این قسمت خودتان ایجاد ۱۶ هزار نفر و حداقل اگر همه نخواهند این کاره باشند چندین هزار نفر یاغی در این مملکت ایجاد کردهاید و اگر همهشان یاغی در این مملکت ایجاد کردهاید و اگر همهشان یاغی نشوند چندین هزار نفر بیکار اضافه کردهاید وانگهی ژاندارمری اگر نواقصی داشت شما از متخصصین و از مستشارهای آمریکایی کمک گرفته بودید یک دسته از مستشاران آمریکایی آمدند به ایران هم یک مبلغ خطیری خرج این مستشاران خارجی کرد اینها آمدند گفتند بایستی ژاندارمری ایران موتوریزه به شود اگر این مستشارها خوب عمل نکردهاند چرا نگهداشتهاید اگر واقعاً خوب عمل کردهاند تکلیف اینها چه می‌شود و نتیجه کار این مدت مستشارها باید از بین به رود و یا اینکه به صورت اولیه در بیاید شق دیگری هم که ندارد فقط بنده می‌خواستم عرض کنم که تمام نگرانی بنده از ذکر این نکات این است که خدای نکرده با تغییر دادن ژاندارمری و یکی شدنش با ارتش بیم یک کودتایی می‌رود که من این را امروز در اینجا پیشبینی می‌کنم البته در ژاندارمری افراد ناپاکی بودهاند خود ژاندرامها یک تعدیاتی به مردم می‌کردند ولی این را باید اصلاحش کرد نه این که به این صورت درآورد زیرا اگر کار ژاندارمری را به ارتش بدهیم همان خلافکاریهایی که ژاندارمها می‌کردند و پول می‌گرفتند ارتش می‌کند ارتش را در انظار عمومی و در افکار عمومی شما به کلی حیثیت و آبرویش را بردهاید و مردم یک تنفری نسبت به ارتش خواهند داشت که همان کار ژاندارم را خواهد کرد منتها زور سرنیزهاش قویتر است و با مأمورین قضایی هم سروکار ندارد با همان خشونت و همان شدت این است که مردم را نسبت به ارتش به قدری بدبین می‌کند که وقتی مردم یک سربازی را می‌بینند از هفتاد کوچه فرار می‌کنند پس این هم از لحاظ مصلحت عمومی ایجاب می‌کند که ارتش کار خودش را بکند و ژاندارمری هم کار خودش را بکند تا ارتش بتواند یک محبوبیتی در جامعه برای خودش ایجاد بکند و اگر این مقام را پیدا کرد بتواند حفظ بکند ولی امروز با این کیفیتی که می‌بینیم هم ارتش حیثیت خودش را از دست خواهد داد و هم اینکه تعدیات ژاندارمها را خواهد کرد، مملکت همه جایش با یکدیگر یکی است هیچ ادارهای از اداره دیگر بهتر نیست همه مثل هم هستند و همه سر و ته یک کرباسند اگر افراد ژاندارم بد باشند در ارتش هم بدهست منتها با این تفاوت که مردم آن وقت نسبت به ارتش یک بدبینی و یک «آنتی پاتی» خیلی شدیدی پیدا خواهند کرد که آن هم به مصلحت مملکت نیست و اصولاً به عقیده بنده بودجه ارتش و ژاندارمری اینها در حدود ثلث بودجه کشور را دارند می‌گیرند در یک کشوری که همه آقایان خوب میدانند مردم بهداشت و فرهنگ ندارند و هزار بدبختی دارند ما بایستی مثل سایر کشورهای راقیه بودجه مملکتی خودمان را روی پورسانتاژ حساب کنیم یعنی بگوییم ۱۸درصد ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد به ارتش می‌دهیم ۱۴ درصد به فرهنگ و ۱۵ درصد به بهداشت می‌دهیم و همین طور به وزارتخانههای دیگر الان روی پورسانتاژهایی که قسمت شده است بودجه ارتش و ژاندارمری در حقیقت از ثلث بیشتر شاید از نصف قدری کمتر باشد و همه آقایان میدانند ما اگر جنگ داشتیم و یا اگر می‌توانستیم با یک کشور خارجی بجنگیم هیچ اشکالی نداشت که ما همه بودجه خودمان را صرف ارتش بکنیم و فقط ارتش را نگهداریم ولی کراراً در همین جا گفته شده با اینکه سیاست دولتهایمان همیشه پیچیده است و معلوم نیست چه جور سیاستی داریم کراراً در همینجا گفته شده با اینکه دولتهایمان همیشه پیچیده است و معلوم نیست چه جور سیاستی داریم کراراً اینجا گفته شده که نمی‌خواهیم جنگ خارجی بکنیم نباید این قدر صرف بودجه ارتش به شود و برای امور داخلی خودمان هم باید بیشتر کمک بکنیم و یک ژاندارمری صحیح و یک افراد سیر تهیه بکنیم که برای امور داخلی همان افراد کافی باشند و تعدادی هم سرباز وظیفه، این بودجهای که الان هست با هیچ

کجای دنیا تطبیق نمی‌کند در بعضی کشورها که اصلاً ارتش ندارند و فقط ژاندارمری دارند در بعضی از کشورها هم ژاندارمری دارند و هم ارتش و اخیراً شنیدهام که می‌خواهند شهربانی را هم جزو ارتش بکنند و این کار اگر صورت بگیرد آخرین دسته گلی است که می‌خواهند به آب بدهند و همان کودتایی را که بنده پیشبینی می‌کنم پیش خواهد آمد ارتش را به پلیس چه کار؟ در کجای دنیا دیده شده است که پلیس با ارتش همکاری بکند؟ پلیس باید کار خودش را بکند و ارتش هم باید کار خودش را بکند و اینجا یک طرز نو ظهوری است که زمزمهاش بلند است که بایستی ارتش و پلیس هم حتی یکی بشوند از ۲۵ سال پیتر که ارتش و ژاندارم یکی شد در بعد از شهریور در همین مجلس رأی داده شد تمام جهاتی که موجب ضمیمه شدن ژاندارمری به ارتش بود تمام را سنجیدند و دیدند به مصلحت کشور نیست ژاندارمری را مجدداً ضمیمه وزارت کشور کردند من نمیدانم این عدهای که اینجا رأی دادند اینها نفهمیدند که به چه رأی دادهاند و یا آن آقایانی که در کمیسیون بودجه نشستهاند توجه نکردند و نمیدانند از این رقم به آن رقم دادن مادام که مجلس تصویب نکند این قانونی نیست (دکتر بقایی - توجه کردند ولی چاره نداشتند) به فرمایش آقای دکتر بقایی توجه کردند ولی چاره نداشتند ولی بنده از پشت همین تریبون عرض کردم که من به تمام مقدسات طرفدار تاج و تخت سلطنت و مملکت هستم و این کار را به مصلحت تاج و تخت و به مصلحت مملکت نمیدانم که ژاندارمری با ارتش یکی باشد باید ژاندارمری جدا باشد و ارتش جدا وزیر کشور هم نوکر شاه است و در تحت امر او است وزیر جنگ هم همین طور است اینها تفاوتی ندارد، مگر بین وزراء هم اختلافی است که یک وزیر مال یک دولت دیگری باشد؟ حالا می‌خواهند این قسمت را از آن دولت بگیرند و به این دولت بدهند؟ این مصلحت نیست ژاندارم و پلیس باید مجزی باشند و ارتش هم مجزی ارتش کار خودش را بکند و ژاندارمری کار خود را، اگر اینکار به شود شما ملاحظه خواهید فرمود که در انتخابات هم مداخله خواهد کرد کما اینکه در انتخابات مجلس مؤسسان هم کرد و بر نفرت عمومی خواهد افزود و من خیال می‌کنم که اصلاً این کار را کردند برای این که در انتخابات مداخله بکنند و اگر این کار بشود مسلماً برای دخالت ارتش در انتخابات و امور سیاسی است، سرباز بایستی در سربازخانه خدمت به ملت بکند و در امور سیاسی نباید مداخله کند، ژاندارم هم باید در امور انتظامی باشد و کاری به سیاست نداشته باشد، من با کمال صراحت امروز عرض می‌کنم که همان دستهایی که بین شاه سابق و مردم فاصله ایجاد کرد به عناوین مختلفه به نام خیرخواهی دارند بین شاه و ملت فاصله ایجاد می‌کنند همه آقایان خوب به خاطر دارند که اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی هفتاد و چند میلیون تومان پولش را صرف امور خیریه کرد به همه جا داد، سد ساخت، پول جهت لولهکشی آب داد، مریض خانه ساخت حتی اراک هم بینصیب نماند و پانصد هزار تومان هم از عطیه ملوکانه استفاده کرد و یک مریضخانه هم برای اراک در شرف اتمام است که شاید موجبات افتتاحش فراهم شود و این پولها از جیب شاه خارج شد ملت ایران قدردانی کرد از این پولها یعنی به مهر شاه، و حیثیت شاه در جامعه افزوده شد و مردم به شاه خیلی خوشبین بودند و باید خوشبین هم باشند نباید یک کاری کرد که این خوشبینی و این پولهایی که هفتاد و چند میلیون تومان خرج شده یک مرتبه مبدل به بدبینی به شود و همان دستهایی که بین شاه سابق و مردم فاصله ایجاد کرد مجدداً فاصله ایجاد کند و من میدانم که همان کارهایی که در دوره شاه سابق شد دارد قدم به قدم تکرار می‌شود و تعقیب می‌شود همان دستهایی که بین شاه فقید و مردم ایجاد فاصله کرد دو مرتبه به کار افتاده است این به مصلحت مملکت نیست به مصلحت حفظ تمامیت ارضی ما نیست. ما در این موقع آشفته از جهان احتیاج داریم که بین دولت و ملت یک صمیمیت و یک «سن سریته» کاملاً حکمفرما باشد (غضنفری - کاملاً هست) و بایستی این «سن سریته» را حفظش کرد حالا از لایحه املاک از لایحه ژاندارمری از سایر لوایحی که به مجلس تقدیم می‌شود بنده می‌بینم که همان موجبات را دارند فراهم می‌کنند و من اینجا اعلام خطر می‌کنم که این دستها هر که و هر چه باشد اینها خیانت به مملکت می‌کنند خیانت به شاه می‌کنند! خیانت به ملت می‌کنند! می‌خواهند بین شاه و ملت ایجاد تفرقه بکنند و همان جریانی را که برای رضا شاه پیش آوردند برای این جوانی که همه میدانیم دارای احساسات پاکی است و می‌خواهد به مملکت خدمت بکند پیش بیاورند! بنده با کمال بینظری و بی‌غرضی این مطالب را از روی علاقهای که به مملکت دارم به حفظ استقلال مملکت دارم عرض می‌کنم آن کسانی که ما را دشمن قلمداد می‌کنند و این حرفهای ما را تلخ می‌پندارند البته حرف دوست تلخ است و حرف دشمن شیرین الحق مرء این حرفهای ما شاید یک قدری تلخ باشد و اگر یک کسی را بخواهند بهش دوای تلخ بخورانند شاید بدش بیاید ولی باید بداند که این دوا برای صحت مزاجش لازم است، حرف تلخ را باید بشنوید ولی بدانید که اینها به صحت مملکت و به صحت اقتصادی مملکت کمک خواهد کرد حالا خواه ما را دوست و خواه دشمن بدانند من به مصلحت مملکت و به مصلحت شاه مملکت خودم هر چه باشد عرض می‌کنم و از آتیه خودم هم صرف‌نظر کردم و هیچگونه انتظاری هم ندارم. این است که بنده با این قسمت از بودجه الحاق ژاندارمری به ارتش مخالف هستم و این را مخالف مصلحت مملکت و خیانت به موجودیت مملکت خودم میدانم و یک روزی به این حرفها رسیدگی خواهد شد که آیا ما در مصلحت مملکت حرف زدیم یا در زیان مملکت خود، آقایان اگر به وجدانشان رجوع کنند و به قلب خودشان رجوع کنند حکمیت می‌کنند که ما کاملاً از روی بیغرضی به مصلحت مملکت و به مصلحت شاه مملکت داریم حرف می‌زنیم، راجع به ژاندارمری بنده بیش از این وقت آقایان را نمی‌گیرم امیدوارم که این عرایض بنده مورد توجه مقامات عالیه مملکت و هیئت دولت قرار بگیرد و اعلیحضرت همایونی متوجه بشوند که این کار به مصلحت مملکت نیست. یکی دیگر از اعتراضات بنده که به تصمیم کمیسیون محترم بودجه است موضوع دانشکده پزشکی است امسال تقریباً سه میلیون تومان اضافه اعتبار به دانشکده پزشکی و ده بیمارستان تهران داده شده است البته این اضافه اعتبار کاملاً به جا و به مورد بوده است زیرا مملکت ما را مریض از سروکلهاش دارد بالا می‌رود و به هر کجای شما نگاه کنید میبییند مریضی است که به واسطه عدم پرستار یا عدم دوا یا نداشتن دوا و طبیب همه از بین رفتهاند و مردهاند این احصائیه اداره متوفیات را اگر انسان دقیق به شود می‌بیند که اکثر طبقات فقیر این مملکت هستند که بر اثر نداشتن دوا و طبیب از بین رفتهاند دولت هم توجهی نکرده است به این موضوع جای تقدیر هم هست که دولت به بودجه دانشکده پزشکی و امور بیمارستانها توجهی کرده است ولی بنده از مخبر محترم کمیسیون بودجه و آقایان اعضاء محترم کمیسیون بودجه سؤال می‌کنم این ۳ میلیون تومان را دادند برای چه؟ برای اینکه تختخواب در بیمارستانها اضافه کنند، برای اینکه میکروسکپ اضافه کنند، برای اینکه مریض زیادتر پذیرفته و بخوابانند، برای اینها شما این ۳ میلیون تومان اضافه اعتبار را دادید ولی از وزارت دارایی نوشتهاند که هیچ رقم خرج اضافی و استخدام تازهای نتوانند بکنند، خوب این اگر تختخواب اضافه بخواهد بکند باید تختخواب را از خارج به خرد (دکتر معظمی -اصلاح شده است) (وزیر دارایی - اصلاح شده است) به هر حال بنده یکی از مواردی که ایراد داشتم خوشبختانه اصلاح شده (دکتر معظمی - به علاوه بک قسمت مربوط به تصویب کمیسیون بودجه است) پس بنده دیگر بیش از این در اطراف این موضوع توضیحی نمی‌دهم. یکی دیگر توجه بارز است برای بنده در چند روز پیش یک موضوعی اتفاق افتاد که خودم شاهد یک قضیهای بودم خیلی رقت کردم. آقای رحیمیان همکار محترم ما دو سال در این مجلس با ما همکاری می‌کردند اخیراً احتیاج پیدا کردن دکه بروند اروپا برای معالجه عصب چند تا نامه نوشتند به کمیسیون ارز نوشت، به دولت نوشت به آقای ساعد هم نوشت. که طبق معمول که با سایرین رفتار می‌کنید به من هم یک ارزی بدهید، البته بهش نگفتن دکه چون تو جزو وکلای اقلیت هستی حق نداری از این ارز استفاده کنی گفتند تصدیق طبیب می‌خواهیم به بنده یک روز گفت، بنده هم از نظر اینکه یکی از همکاران ما که دو سال با هم همکاری کردهایم و در غالب موارد که جسارت و تهوری به خرج داده من هم با او بودهام، راه افتادم و رفتم به کمیسیون پزشکی از کمیسیون پزشکی اول ازش ۷۵ تومان گرفتند بعد نوشتند که مریض است و کمیسیون ارز دویست لیره به ایشان می‌تواند بپردازد آن وقت کمیسیون ارز بهش ارز داد. این عمل دولت اگر در مورد تمام افراد این مملکت اجرا و شد باعث کمال خوشبختی است که این طور صرفهجویی در امور ارزی مملکت می‌کنند ولی متأسفانه اطلاع پیدا کردهام که تصویبنامههای متعدد که نمراتش را خیال نمی‌کردم امروز فرصت شود و بیاورم به اشخاص مختلف از وکیل و غیره و حتی به بعضی از خانمهای وکلا ارز دادند پانصد لیره هزار لیره دو هزار لیره شش هزار لیره همه جور ارزی دادند و آن وقت برای یک وکیل بایستی تصدیق طبیب بیاورد آن وقت هم دویست لیره بیشتر بهش نمی‌دهند این یک بام و دو هوا بودن و این طور گشادبازی با ارز مملکت این به مصلحت مملکت نیست اگر بنده خیلی روح سماجت و ماجراجویی داشتم شاید آن تصویبنامهها را می‌آوردم و نمرههایش را هم می‌دانم و آن نامههایی را هم که وزارت خارجه و شخص آقای نخست وزیر به آقای رحیمیان نوشته بودند آن را هم می‌آوردم پس

از نامه که آقای رحیمیان نوشت و جوابی که کمیسیون ارز داده است اینطور این معامله شده پس ارزهایی که غیر از این ترتیب دادهاید تمامش جرم است و آنچه را که وزراء حاتم بخشی کردهاند از کیسه این ملت تفاوت باید بدهند و به اصطلاح آن کیفری هم که از لحاظ خلاف قانون و جرم مرتکب شدهاند آن کیفر را هم باید ببینند و همین از مواردی است که کار ممکلت ما را به اینجا رسانده است که هیچ روی قاعده و مقررات مخصوصی ارز این مملکت تقسیم نشده است و ارز این مملکت به باد غارت و یغما داده شده و داده خواهد شد هر کس نفوذش زیاد باشد به عناوین مختلفه به نام کارخانه و غیره ارزهایی گرفتهاند و به نامهای دیگر ارزهایی گرفتهاند به نام مسافرت به اروپا به عنوان معالجه به عنوان مطالعه گرفتهاند کمیسیون بودجه هم در این مورد هیچ فکری نکرده است تصمیماتی هم که کمیسیون بودجه گرفت که غالب آنها صحیح بود که مخارج اضافی کاسته به شود جز در موارد ترفیعات ۲۷ و ۲۸ کارمندان جزء و کارمندانی که اقلاً تا رتبه ۶ و ۷ را دارند همه تصمیمات کمیسیون بودجه را خودم بهش معتقد بودم ولی خیلی تصمیمات را کمیسیون بودجه داشت و می‌توانست بگیرد و نگرفته یکی همین ارز است. راجع به ارز کمیسیون بودجه تا به حال چه اقدامی کرده و از صدور ارز و دادنش به اشخاص، و اشخاصی که به عنوان مطالعه در اروپا یا به عناوین مختلف از طرف وزارت خارج مأموریت‌های بیخودی می‌گیرند این عزیزان بی‌جهت، راجع به این هم کمیسیون بودجه چه اقدامی کرده؟ و البته همان طوری که بنده عرض کردم یک قسمت از این عملیات مسلماً جرم است و بایستی رسیدگی به شود منتهی چون بنده روح ماجراجویی ندارم از این موضوع هم صرف‌نظر می‌کنم. یکی از اعتراضاتی که به کمیسیون بودجه دارم و کمیسیونهای قبل پیشبینی کرده بودند موضوع ضمیمه شدن بودجه راهآهن به بودجه کل مملکتی است. در کابینه سابق و در کابینه اسبق اگر خاطر آقایان باشد پیشنهادی داده شد در مجلس آقای اردلان وزیر وقت بلند شدند و گفتند من بوده راهآهن را تا یک ماه دیگر دو ماه دیگر ضمیمه بودجه کل می‌کنم و لایحهاش را هم خواهم آورد و همچنین در کابینه آقای حکیم‌الملک این موضوع مجدداً عنوان شد و دولت این بودجه جزو لایحه تقدیمیش بود که بودجه راهآهن را جزو بودجه، کل مملکتی بکند و آقای گلشائیان هم کمال موافقت را آن وقت داشتند. من نمیدانم این کمیسیون بودجه برای هیئت دولت مثل آقایان وزرای همان محظوراتی را که آنها دارند؟ و البته دلیلی ندارد که دولت و مجلس شورای ملی ایران و وزرای ایران کمترین دخالتی در دخل و خرجش نداشته باشند این هم باز یک بام و دو هوا است ما برای بودجه راهآهن و برای بودجه بانک صنعتی در حدود نصف بودجه کشور خرج می‌کنیم نبایستی مجلس و دولت از نصف بودجه مملکت در حدود سیصد و چند میلیون تومان اطلاع پیدا بکند؟ با این بدبختی که مملکت ما دارد و در حدود سالی سیصد و شصت میلیون تومان کسر داریم اگر شما خوب دقت بکنید قسمت اعظم این پیشبینی درآمدی که شده است درست نیست زیرا اینها شیفرهایی است که در موقعش کسر می‌آورد. با این ترتیب در حدود شاید چهار صد و پنجاه میلیون تومان بودجه مملکت کسر است. اگر یک مخارج غیرمترقبهای هم پیش بیاید با احتساب آن در حدود چهارصد و پنجاه میلیون بودجه مملکت ما کسر دارد اینها را ما نبایستی از یک محلی تأمین بکنیم؟ برای اینکه آقای وزیر دارایی توجه بکنند که چه جور بودجه مملکت را حیف و میل می‌کنند یک نفر هاشمی نامی است شنیدهام در شعبه اعتبارات بانک صنعتی ایشان چهل هزار تومان یا چهل و هفت هزار تومان از بانک صنعتی برای خرید یک خانه گرفته نه سپردهای گذاشته و نه تضمینی داده است و قرار شده که ماهی سیصد تومان بابت اصل و فرع بپردازد. ماهی سیصد تومان آقای وزیر دارایی صحیح است؟ در شعبه اعتبارات بانک صنعتی تحقیق بفرمایید که این شخص و شخصهای دیگری که قرض زیاد با اقساط خیلی کم می‌گیرند ماهی سیصد تومان چهل هزار تومان را پس از چند سال باید بپردازد تا قرضش داده شود. آیا اگر این کارمند روزی اختلاس کرد و رفت به دیوان کیفر و مالش را خرج کرده بود و هیچ نداشت که به دولت بدهد این چهل هزار تومان را دولت از کی بگیرد؟ (دکتر بقایی - این کارمندان هیچ وقت اختلاس نمی‌کنند) همین اختلاس است، بنده راجع به بودجه بانک صنعتی و راجع به چند فقره اختلاس چند مدرک مهم دارم منتهی چون اینجا وزارتخانه نیست اگر بنده امروز اعلام جرم نکنم در مجلس فرصتش خواهد گذاشت بنده تمان اینها را یادداشت کردم و گر چه بنده به دیوان و کیفر با این صورت فعلی هیچ امیدی ندارم که این قبیل اشخاص در آنجا تعقیب به شوند و هیچ گونه امیدی هم برای تعقیب دزدان بزرگ نیست (دکتر بقایی - اگر هم تعقیب بشوند بعد عفو می‌شوند) من این اسناد را تهیه می‌کنم و یک اعلام جرمی می‌کنم که فعلاً مشمول مرور زمان نشود شاید انشاءالله یک وقتی رشد دموکراسی و رشد ملی ما آن قدر زیاد شد که خواستیم به حساب هیئت حاکمه که رد محاکمهای که برای رسیدگی تشکیل می‌شود رسیدگی بکنیم که ببینید این عرایض بنده صدق بوده یا کذب پس کمیسیون بودجه در امر نظارت بودجه مملکت، در مورد راهآهن و در مورد بانک صنعتی و در مورد بانک ملی و در مورد شرکت فرش و همچنین شرکت بیمه و بعضی دیگر از این قبیل شرکتها هیچ گونه نظارتی نکرده و نمی‌تواند بکند بعضی جاها که برای دولت محظور دارد وقتی دولت می‌آید این جا لایحه می‌دهد که بودجه راهآهن ضمیمه بودجه کل کشور به شود شاید دولت می‌رود و وزیری مستعفی می‌شود اگر قرار است اصلاحاتی در مملکت شروع بشود وقتی گفته می‌شود مؤسسهای خراب است عدهای دست و پا می‌کنند و تشبثاتی می‌کنند و نمی‌گذارند اشخاصی که قصور یا تقصیر دارند از کار بر کنار بشوند بنده می‌گویم که آقای دکتر سجادی با حسن‌نیت یک لایحهای برای تعقیب مستخدمین نادرست یا مستخدمین زائد به مجلس آوردهاند من از جناب آقای دکتر سجادی سؤال می‌کنم جنابعالی که در وزارت راه بودید و یک هیئتی به بنگاه راهآهن دولتی ایران فرستادید برای رسیدگی و گزارشات زیادی به جنابعالی دادند چطور شد آن گزارشات تعقیب نشد؟ چطور شد جنابعالی از پست وزارت راه برداشته شدید؟ چطور شد این گزارش تا حالا بلا تعقیب مانده است؟ این معنی ندارد وقتی جنابعالی در حوزه وزارتخانه خودتان نتوانستید اجرا بکنید چطور می‌خواهید جنابعالی به عنوان وزیر دادگستری وزارتخانههای دیگر را اصلاح بکنید؟ جز اینکه مثل حالا سرتان را پایین بیندازید و جز اینکه دولت سکوت بکند و جواب نداشته باشد کاری نمی‌توانید بکنید جز اینکه با این کار وانمود می‌شود که با این عجله دولت با دادن این لایحه با این کیفیت می‌خواهد مردم را فریب بدهد و اغفال بکند و می‌خواهد یک عده مردمان شریف و درستکار این مملکت را که در مقابل رؤسا می‌ایستند و از حق مردم دفاع می‌کنند اینها را کنار بگذارد؟ جز این چیزی فهیمده می‌شود؟ و جز اینکه این بر تعداد ناراضیها افزوده خواهد کرد و آن انبار باروتی را که همه دنیا ازش نگرانند و ما هم ازش نگران هستیم بوجود می‌آورد که با یک کبریت آتش می‌گیرد راستی مسخره است آقای وزیر دادگستری شما را بردند وزارت راه عده دزدها را شناختید، عده درستها را شناختید چطور نتوانستید بلندشان بکنید؟ چطور خودتان عوض شدید، فلسفهاش چیست، معاش چیست، و حالا که لایحهاش را آوردهاید به مجلس که دولت کارمندان ناصالح را تصفیه کند من اطمینان می‌دهم که با یکی از کارمندان نادرستی که با بعضی جاها ارتباط دارند و دست‌های خیلی قوی از آنها حمایت می‌کنند کمترین کاری نخواهید توانست بکنید فقط برای یک عده آفتابه دزد را تعقیب می‌کنند؟ همین دزدهای کوچک را می‌گیرند و تعقیب می‌کنند؟ همین دزدهای کوچک را می‌گیرند و تعقیب می‌کنند دو سال حبس می‌کنند بعد هم وقتی لایحه عفوش یا تقاضای عفوش را می‌دهند خدمت جناب آقای دکتر سجادی به عنوان اینکه من چنین کارها نمی‌کنم پرونده این آفتابه دزدهای بزرگ را می‌بینید که چطور عفو می‌کنند (دکتر سجادی - کی عفو کرده) (دکتر بقایی - شما عفو نکردهاید کابینه سلف شما) چندتا آفتابه دزدها را و یک بدبختی که یک متر سیم مسن دزدیده یکی چهار من کاغذ باطله دزدیده اینها را قانون در این موارد مثل تار عنکبوت می‌ماند تار عنکبوت همیشه به حشرات کوچک مثل مگس و پشه زورش می‌رسد خونش را می‌مکد ولی هیچ وقت دیدهاید که یک زنبور بزرگ در تار عنکبوت گرفتار شود؟ تار عنکبوت را پاره می‌کند و خارج می‌شود. این قوانین فقط برای ضعیف تعقیب کردن است فقط برای آفتابه دزد تعقیب کردن است والا شما این همه کارمندان درست را که الان منتظر خدمت هستند بیکار هستند دعوت به کار نمی‌کنید چرا؟ برای اینکه فلان مدیر کل وقتی درست‌کار بوده یا فلان وزیر وقتی درست‌کار بوده فلان لایحه را به مجلس آورده یک مرتبه با او بد می‌شوند یا فلان مدیر کل یک لایحهای را آورده به نفع یک دستهای نبوده هم وزیر را بیکار کردند هم مدیر کل را بیکار کردند و همهشان خانهنشین شدند. آیا این جز موجب یأس و ناامیدی مردم ایران چیز دیگری خواهد بود؟ مخصوصاً بعد از ۱۵ بهمن به این طرف شما زبان مردم را هم که بستهاید حکومت نظامی زبان مردم را می‌برد. مجلس در دست دولت است اینها با این قدرتی که دارند و با این زبانی که بستهاند مردم وطنپرست این مملکت را هم مأیوس می‌کنند که برای همیشه دست از خدمت مملکت خواهند کشید. این لایحه بازی‌ها کاری نمی‌کند. شما نگاه کنید حکومتهایی که در دنیا توانستهاند نفوذ اخلاقی و تفوق خودشان را

بر ملتی برقرار کنند چه جور حکومت کردند؟ صدر اسلام یک حکومتی بود که همه آقایان میدانید پا برهنه بودند هیچ نداشتند بخورند. وقتی به روی ایمان یک حکومت قانونی درستی بوجود می‌آید دو امپراطوری بزرگ مثل ایران و رم را از بین می‌برد. این غیر از راه قانون از راه دیگری بود؟ شما به احوال خلفای راشدین نگاه کنید که اینها غیر از طریق قانون کار دیگری کردند؟ حکومت دموکراسی واقعی آن وقت بود. چون که آقایان خسته شدهاند بنده مثالی عرض می‌کنم که رفع خستگی شده باشد یکی از مورخین خارجی می‌گوید شما تصور می‌کنید عمر واقعاً خلیفه عادلی بود؟ یک حکایتی نقل می‌کند و بعد نتیجه می‌گیرد که اگر عمر واقعاً هم عادل نبود مجبور به عدالت بود. می‌گوید در یک روزی یک مقدار پارچه بین مسلمین به طور تساوی قسمت شد این پارچه چون مقدارش کم بود کسانی که می‌خواستند پیراهن بکنند پیراهن تنگ و کوتاهی می‌شد ولی طبق قاعده و قانون اسلام این پارچهها هم به طور تساوی قسمت شد و به خلیفه هم به همان اندازه بیشتر نرسید یک روزی هر کسی پیراهن خودش را پوشیده بود خلیفه هم از همان پارچه پیراهن درست کرده بود آمده بود به مسجد. مردم دیدند خلیفه هم از همان پارچه ولی پیراهن گشاد و بلندی تنش کرده. یک زمزمهای شروع شد که بقیهاش را از کجا آورده. همه با شمشیر حمله کردند به خلیفه که این را از کجا آوردی گفت مرا نکشید می‌گویم بقیهاش را از کجا آوردم بروید پسرم را بیاورید، پسرش را آوردند گفتند پارچه تو کو؟ گفت پارچه من چون کم بود و به درد من نمی‌خورد و پدرم هم پارچهاش کم بود و نمی‌شد یک پیراهن حسابی برای من و او تهیه کرد این بود که من پارچه خودم را به پدرم واگذار کردم که خلیفه مسلمین یک پیراهن گشادتری داشته باشد تمام آنهایی که شمشیر کشیده بودند خلیفه را بکشند شمشیرشان را غلاف کردند. حکومت قانون این است هر وقت بخواهید ملتی در دنیا رشد سیاسی پیدا بکند باید قانون حکومت بکند حکومت زور به خدا قسم دوامی ندارد، عکسالعمل دارد و هر قدر شما گرد حکومت زور بگروید به بدبختی مردم و به نارضایتی مردم و به انقلابی که آقای آشتیانیزاده فرمودند کمک کردهاید و کار این مملکت را به یک روز سیاهی خواهید کشید. به این جهت قوانینی که ما از این مجلس می‌گذرانیم باید قوانینی باشد که قابل اجرا باشد و نسبت به همه اجرا به شود. قوانین که نبایستی نسبت به اشخاص فقیر و ضعیف شدت داشته باشد! شما همین مالیاتی را که بنده اشاره می‌کنم و الان وارد مالیات می‌شوم ملاحظه بفرمایید که این مالیاتها را از چه اشخاصی می‌گیرند؟ یکی از رفقا نوشتهاند تا موقعی که آرزوی شما تحقق پیدا کند این دزدها جزو ذخایر ملی شدهاند واقعاً هم همین طور است، مالیات بردرآمد یک قسمت اعظم بودجه وزارت دارایی یعنی درآمد وزارت دارایی را اداره مالیات بردرآمد تأمین می‌کند. آقای وزیر دارایی در دو ماه قبل یا یک ماه قبل یک لایحهای به مجلس دادند و مجلس هم اتفاقاً در این مورد کوتاهی نکرد و رأی داد به آن لایحه این لایحه بخشودگی اول تا پنجاه تومان بود ولی بعداً پیشنهادهایی داده شد و آقای وزیر دارایی قبول کردند که تا صد تومان را ببخشند و تصویب شد این لایحه به طوری که در مجلس صحبت شد خود آقای وزیر دارایی حسن‌نیت به خرج دادند و این مشمول تمام کسانی بود که بایستی تا صد تومان مالیات بدهند خواه مالیات مستغلات خواه مالیات بردرآمد بود چند روز پیش بنده به اداره مالیات مستغلات رفتم یک پیرزنی ده تومان مالیات بر مستغلات داشت و این ده تومان هم دو تا اطاق داشته یک اطاق را اجاره داده و یکی را خودش نشسته است. از باب اجاره آنها ده تومان برایش مالیات بر مستغلات نوشته بودند من آنجا بودم آن زن گریه و زاری می‌کرد که من کسی را ندارم نه پسر دارم نه دختر دارم نه فلان این دو اطاق ارث از شوهرم رسیده این تنها عایدی من است و من اگر این ده تومان را بدهم چیزی ندارم بخورم من به کسی که متصدی این کار بود گفتم این گمان می‌کنم جریانش این طور نباشد که شما عمل می‌کنید و نباید از این قبیل اشخاص دیگر مالیات بگیرید گفت به ما هنوز ابلاغ نکردهاند بنده آن روز خدمت آقای وزیر دارایی نرسیدم ولی در آنجا با آقای معاون وزارت دارایی صحبت کردم که منظور از تصویب این قانون این بود که تا صد تومان درآمد باید از مالیات معاف بشود گفتند که هنوز ابلاغ نشده است چند روز دیگر گذشت من پرسیدم ابلاغ شد گفتند خیر بالاخره معلوم شد ابلاغ شد بعد که ابلاغ شد چندین هزار نفر از این قبیل اشخاص با زور مأمور از ترس اینکه مبادا مشمول جریمه بشوند رفتند و پرداختند یک چنین اشخاصی بودند ولی من از جناب آقای گلشائیان تقاضا می‌کنم که ایشان منصفانه بگویند این مستغلان بزرگی که بعضی از ملاکین بزرگ دارند کدام یک از اینها را گرفتهاند حسابشان را رسیدگی کردهاند، حقیقت این است که قانون برای چند بیچاره این مملکت است والا یکی از رفقای مجلسی من بود که از لندن آمده بود می‌گفت در انگلستان یک سرمایهداری ۴ میلیون و ششصد هزار لیره مکنتش بود وقتی فوت می‌کند سه میلیون و سیصد هزار لیرهاش مالیات بر ارث گرفته می‌شود آنجاها که خودشان را با اصول دموکراسی و سوسیالیزم نزدیک می‌کنند آنجا طبقه غنی و فقیر برایشان یکسان است خواه غنی باشد و خواه فقیر همان مالیات را تعیین می‌کنند منتها مالیات باید تصاعدی باشد که طبقه ضعیف مملکت بتواند جان بگیرد و قدرت پیدا کند در مقابل حوادث بتواند دفاع بکند (در این موقع جلسه از اکثریت افتاد و پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد) این وضع مالیات بردرآمد یک وضع صحیحی نیست و بایستی یک طوری کرد که مالیات بردرآمد تصاعدی باشد و طبقه ضعیف مملکت را هم باید استثناء کرد تا آنها همان طوری که مالیات غیرمستقیم می‌پردازند از مالیات مستقیم تحمیلی به آنها نشده باشد تا بتوانند در وضع مملکت ما بنیه مالی پیدا بکنند و این صورت فلاکتبار خلاص به شوند اصولاً خرج وصول درآمدهای وزارت دارایی ۳۸ درصد و ۴۰ درصد می‌شود شما وقتی که ارقام نفت و درآمد بانکها و شرکتها که اینها به وسیله چک می‌پردازند استثناء بکنید چون خرج وصول درآمد نفت جنوب که آخر سال خودشان حساب می‌کنند و هر چه دلشان می‌خواهد به ما می‌دهند این آمده جزو درآمد وزارت دارایی اگر آنها را استثناء بکنیم و فقط پولهای وزارت دارایی را در نظر بگیریم ملاحظه می‌کنیم که فقط ۳۸ درصد و چهل درصد وزارت دارایی خرج وصول مالیات می‌کند ولی در تمام کشورها بیشتر از هفت درصد و تا چهارده درصد خرج وصول درآمدها نمی‌کنند و اگر یک مالیاتی بیش از چهارده درصد خرج وصول داشته باشد آن مالیات را ملغی می‌کنند. می‌گویند احتیاج نداریم بنابراین را ملغی می‌کنند. می‌گویند احتیاج نداریم بنابراین وضع وصول مالیاتهای ما درست نیست خاصه که تجار و اشخاص دیگر این مملکت را وادار به تقلب می‌کنند بعضی از تجار و شرکتها اینها دفترهای خودشان را همان طور که هست می‌برند میدهند مالیات بردرآمد و اداره مالیات بردرآمد هم مثل سایر ادارات تویش مأمورین درست دارد و مأمورین دزد هم دارد، آنهایی که خیال سوء‌استفاده دارند محرمانه می‌گویند که درآمد شما خیلی هست آنها مجبورند یک رشوهای بدهند یا تقلب بکنند دیگر در آنجا تقلب جایز است چون حساب صحیح را که دادهاند قبول نکردهاند مجبور می‌شوند تقلب کنند و دو تا دفتر داشته باشند یکی برای خودشان و یک دفتر برای اداره مالیات بردرآمد این وضعیت مالیات بردرآمد امروز ما مردم را به تقلب وادار کرده و اصلاً دلت مشوق تقلب و خیانت و نادرستی و رشوهخواری است ما باید یک کاری بکنیم که جلوی رشوه‌خواری گرفته شود نسلهای سابق این مملکت درست بودند این نادرستی و فساد به واسطه این حکومت بیست ساله است برای اینکه در عرض این سال مردم را وادار کردند که تقلب بکنند مردم اعمال خوبشان را می‌گذاشتند کنار و نادرستی را پیشه می‌کردند ما نبایدی کارهای بدی را که در دوره بیست ساله شده است ترویج بکنیم بلکه باید یک کاری بکنیم که آن مفاسد دستگاههای ادارای‌مان را جلوگیری بکنیم و طوری مردم و تجار را متوجه بکنیم که آنها اگر واقعاً یک دفتر صحیحی داشته باشند دیگر کسی مزاحم آنها نشود مخصوصاً بنده یک موضوعی را که یادم آمد موضوع قانونی است که اینجا ما گذراندیم برای سود تجارتی که تجار پانزده درصد بیشتر در هر دفعه استفاده نکنند چون من دقیقاً می‌خوانم منصفانه قضاوت کنیم دیدم این کاملاً دارد ضرر می‌کند برای اینکه یک سال طول می‌کشد که این مال وارد به شود نزول بانکی پانزده درصد زیادتر است خرج دارد، خرج تشکیلات دارد خرج‌های دیگر دارد این اداره مالیات بردرآمد و این اداره منع احتکار که به جان مردم افتاده است اینجا رسیدگی کند که یک تاجری مجبور است برود آنجا یک فاکتور قلابی بسازد خود دستگاههای اداری خود دولت و خود هیئت مقننه مجلس شورای ملی مردم را تشویق به تقلب می‌کند مردم را به نادرستی تشویق می‌کند بایستی از خود مجلس شروع به شود واقعاً قوانینی که وضع می‌کند کاری بکند که نه خودش تقلب کند و نه مردم را به تقلب وادار کند و این قوانینی که ما میگذارنیم غالبش هم خودمان تقلب می‌کنیم هم مردم را به تقلب و دروغ وادرا می‌کنیم این هم راجع به مالیات بردرآمد بود که فقط گریبان اشخاص ضعیف و بیچاره را گرفته و یکی از این سرمایهداران بزرگ این مملکت و حتی بیچاره نجمالملک یک لایحهای آورد که در پرووندههای مخدوش مالیاتی تجدید نظر بکنند و این لایحه در دستور بود

ولی یک مرتبه این موضوع رفت و به فرض اینکه هم لایحه از کمیسیون بیاید محال و ممتنع است به طوری که عرض کردم هیئت حاکمه ما فقط زورشان به طبقه ضعیف می‌رسد این قانون کان لم یکن است مطمئن باشید یکی از این کسانی که میلیونر شدهاند در این جریانات مثل میشل صعب یا آن کسی که آسفالت طهران را گرفته بود یادم نیست (دماوندی - مایر عبدالله) اینها یک دینار از این قانون نمی‌دهند باز گریبان این بیچارهها را می‌گیرند این است که این قوانین به عقیده بنده عادلانه نیست و موجب بدبختی مملکت این است که قوانینی که وضع می‌کنند روی حسن‌نیت نیست میدانند عمل نمی‌شود این قوانین را وضع می‌کنند و با قوانین هم خود هیئت مقننه که بنده هم یکی از آنها هستم تقلب می‌کند هم هیئت مجریهمان تقلب می‌کند هم مردم را به تقلب وادار می‌کنم ما باید یک کاری بکنیم که اول هیئت حاکمه جلوی تقلب خودش را بگیرد و قوانین را برای رفاه و سعادت مردم وضع بکند این هم مطالبی بود که بنده خواستم راجع به مالیات بردرآمد عرض کرده باشم اما وزارت خارجه معلوم نیست وزارت خارجه ایران برای چیست؟ راجع به نفت رل وزارت خارجه چه بوده است راجع به طلای ایران در مسکو و قضیه شیلات به مسالحه و تعلل سالها است گذشته موضوع آب هیرمند با آنکه سفیر کبیر افغانستان در لندن به تهران آمد در میان مقداری حرف و جنجال به کلی از خاطرهها فراموش شد قضیه بحرین را پس از این باید در استانها جستجو کرد اخیراً چنان که خود وزارت خارجه شهرت می‌دهد عده زیادی از اتباع ایران موردر تجاوز و تعدی دولت پوشالی اسرائیل قرار گرفتهاند این عمارت مجلل چند طبقه وزارت خارجه با صدها نفر به اصطلاح دیپلمات پیر و جوان و وزیر و دو معاون و نمیدانم چند نفر مدیر کل اگر اینطور مسایل را حل نکنند پس به چه درد می‌خورد اگر نتواند حیثیت ایران را محفوظ نگهدارد پس این چند میلیون بودجه را برای چه می‌گیرد من خیال می‌کنم اگر آقای وزیر خارجه به قدر اینکه سعی کردند برادرشان را وارد در کار وزارت خارجه کنند به هر یک از این مسایل توجه می‌نمودند شاید قسمت عمده این مشکلات از میان برداشته شده بود.

شما از پول کی ۱۵ هزار دولار برای تأسیس سفارت ایران در آمریکای جنوبی می‌پردازید ما چه منافعی در آمریکای جنوبی داریم آیا غیر از این است که پستها را برای اشخاص درست می‌کنید و این رفاقت بازی و گشادبازی در خزانه عمومی کار مملکت را به جایی رسانیده که همه عریان و همه گرسنه و همه بیچاره و همه مریض هستند این همه سفارت کبری اگر از جیب این مردم درست شدهاند برای این مردم چه کاری صورت می‌دهند تشکیلات و تشریفات وزارت خارجه ما متناسب با بودجه این مردم فقیر نیست آقای گلبانکیان شریک عمده سهام شرکت نفت عراق به چه مناسبت باید عنوان وابسته تجارتی ایران را در پاریس و لندن داشته باشد (دهقان - ایرانی است) برای اینکه از پرداخت مالیات در آن کشورها فرار کند یا برای اینکه مأمورین وزارت خارجه با او سروسری پیدا کنند این همه مأمور که مثل مور و ملخ به نام عضو وابسته و پیوسته که به سفارتخانهها شرق و غرب سرازیر می‌شوند آیا واقعاً از روی احتیاج است به عقیده من کافی است که ایران فقط در واشنگتن و در لندن و مسکو سفارت کبری داشته باشد. (فولادوند - عقیده آزاد است) در بقیه نقاط باید به داشتن سرکنسولگری قناعت کند و برای کشورهای همجوار آن هم از نظر تشریفات دو سه وزارت مختاری دایر نماییم من نمی‌خواهم احساسات تأثرانگیز خودم را از آنچه می‌شنویم که مأمورین وزارت خارجه در بیرون از مرزهای کشور مرتکب شده و می‌شوند به عرض مجلس شورای ملی به رسانم ولی معتقدم اگر پست وزارت خارجه در دست رجالی بصیر و دلسوز و لایق قرار بگیرد می‌تواند بزرگترین خدمت را به این آب و خاک بکنند (یمین اسفندیاری - اگر اطلاع دارید اسم ببرید والا مأمورین وزارت خارجه اشخاص صالحی هستند) وزارت خارجه مغز سیاسی یک مملکت را تشکیل می‌دهد این مغز اگر گندیده و فاسد باشد تمام مملکت را فلج خواهد کرد (فولادوند - سفارت عربستان سعودی ۵۰ هزار تومان کرایه خانه می‌دهد آن وقت اگر یک مأمور ما صد تومان بگیرد این طور می‌فرمایید) پارسال ۱۶۰ میلیون تومان پول مملکت را برند چشم شما روشن که سال ۵۰ هزار تومان کرایه می‌دهد این مأمورین وزارت امور خارجه از این پا برهنهها از همینها که از گرسنگی سنگ به شکمشان می‌بندند حقوق می‌گیرند که آبرو و شرف او را در بیرون از این چهار دیوار مملکت حمایت کنند اگر این مأموریت انجام نشود یا نتوانند درست وظیفه خود را بشناسند بهتر آن است که ما نمایندگی نداشته باشیم و حفظ منافع ارتباع ایران را به کشورهایی مانند سویس و سوئد واگذار نماییم (دهقان - آقای رئیس ما اخطار نظامنامهای داریم) خواهش می‌کنم.

این بودجه سال ۲۵ و ۲۶ را نمیدانم آقایان دارند یا نه؟ لایحه کمیسیون مربوط به بودجههای سال ۲۵ و ۲۶ موقعی هم که آقای صادقی مخبر کمیسیون بودجه بودند ایشان هم یک گزارشی از طرف کمیسیون به مجلس آوردند و اینجا اعتبار هزینه در سال ۲۵ نسبت به بودجه اداره بیوتات سلطنتی وزارت دربار هم کمیسیون بودجه هر لایحهای را که دولت آورده است اینها همین طوری قبول کرده است بدون توجه به مبلغش یک مرتبه قبول کرده است در سال ۱۳۲۵ بودجه دربار بوده است ۱۱۸۶۰۰۰ تومان در سال ۱۳۲۶ دو میلیون تومان بعد امسال هم دو میلیون و چهارصد هزار تومان اضافه شده است و یک میلیون هم به اداره بیوتات سلطنتی من خیال می‌کنم که با وعدهای که اعلیحضرت همایونی دادند که در هزینههای مملکت نظارت کامل خواهد شد و از این گرانی طاقتفرسا کاسته خواهد شد جز اینکه ما یک قدری از تجمل بودجه بکاهیم راه دیگری نداریم اینجا شما دو میلیون و چهار صد هزار تومان اضافه کردهاید به اداره بیوتات سلطنتی یک میلیون تومان برای چه اضافه شده است اینجا هیچ اشارهای نشده که این یک میلیون تومان برای چیست ثانیاً کمیسیون بودجه نمی‌بایستی همان طوری که به بودجه تمام وزارتخانهها رسیدگی می‌کند آنجا هم با وزیر دارایی صحبت می‌کرد که وزیر دارایی به رود حضور اعلیحضرت همایونی و بگوید این با وعدهای که دادهاید متناسب نیست و من اطمینان دارم که ایشان اطلاع ندارند رئیس حسابداری آنجا یک بودجهای نوشته و برده پیش وزیر دارایی والا پادشاهی که ۵۰ میلیون، ۶۰ میلیون از جیب خودش خرج می‌کند خیال نمی‌کنم چشم به بودجه مملکت دوخته باشد خیال می‌کنم این اضافه‌ای که اینجا پیدا کرده است این اضافه مجوزی برای بنده ندارد (وزیر دارایی - این طور نیست آقا) (دکتر معظمی- این طور نیست جواب عرض می‌کنم) یکی دیگر از مواردی که بنده خیال می‌کنم که اصلاً ضرورت ندارد دادگاههای کیفر گرانفروشان است قانونی در موقع جنگ گذشته است که اشخاصی که گران می‌فروشند اینها را تعقیب کنند در موقع جنگ البته چون وضع مملکت عادی نبود شاید ضرورت داشت اما هیچ وقت یکی از گرانفروشان بزرگ را تعقیب کردند؟ همیشه می‌روند سراغ یک سبزی فروش یا یک بقال یا یک دکاندار کوچکی هیچوقت آقایان نشنیدهاند که یکی از یهودیها یا یکی از کمپانیهای بزرگ را که یک اتومبیلی که مثلاً ۱۵ هزار تومان وارد شده ۴۰ هزار تومان می‌فروشد هیچکس سراغ اینها نرفت که اینها را تعقیب بکند قانون گذشت برای اینکه هر کس که برخلاف قانون رفتار کند تعقیب شود ولی متأسفانه این قانون فقط در مورد سبزی فروش و بقال و اینها اجرا شد اینجا در بودجه یک رقمی است که خرج این دادگاههای کیفر گرانفروشان است به عقیده بنده الان که وضع کشور به طور عادی در آمده و ما می‌بینیم که بعضی جنسها به حد وفور در تهران هست این دادگاهها اصلاً لزومی ندارد و فروشندگان کالاها با هم رقابت می‌کنند و قیمتش خود به خود تنزل پیدا می‌کند اصلاً دولت باید این رقم را از بودجه بکاهد زیرا این رقم باعث سوء‌استفاده یک دستهای خواهد شد فقط یک اشخاص بدبخت بیچاره را می‌آورند تعقیب می‌کنند ازشان پول می‌خواهند یک مجازتهای شدیدی هم می‌کنند ولی برای اشخاص قوی و بزرگ هیچ مجازاتی ندارد ردیف ده درآمد انحصار تریاک ده میلیون پیشبینی شده است پارسال یک صد و چهل و شش میلیون ریال بوده از این مبلغ مقدار یک صد و چهل و شش میلیون ریال بوده از این مبلغ مقدار یک صد و چهل و شش میلیون ریال کم شده ولی اداره منع کشت تریاک همان محل درآمد خودش را داشته و خواهد داشت (دکتر بقایی - اسمش را عوض می‌کنند) راجع به این اداره همان طوری که عرض کردم بایستی تکلیفش معلوم به شود که یا جلوگیری از کشت تریاک به شود و یا اینکه این ترتیب یا خرج اداره کشت تریاک با اداره صادرات تریاک را بدهیم تریاکیها هم قاچاق خودشان را بکشند و بالاخره به بودجه مملکت هم چند میلیون تومان تحمیل بشود یک موضوع دیگر که بنده لازم میدانم که به سمع نمایندگان محترم به رسانم راجع به حکومت نظامی است و این فشاری که به مردم وارد می‌شود حکومت نظامی که قرار بود اول خرداد ملغی به شود بعد گفتند ۱۵ خرداد حالا معلوم نیست تا کی باید حکومت نظامی داشته باشیم همینطور جلوی آزادی و اجتماعات را می‌گیرند من خیال می‌کنم که این پولهایی که خرج هیئتهای نمایندگی خارج ایران کردیم یعنی به سانفرانسیسکو و سازمان ملل متفق فرستادیم و تعهداتی کردیم اگر اعلامیه حقوق بشری است که یک دولی هم مدعی اجرای این اعلامیه هستند و واقعاً راست می‌گویند خوب الان چند ماده از این اعلامیه در ایران نقص شده است و هیچ کس هم فکر این کارها نیست تکلیف این مردم بایستی با حکومت نظامی معلوم به شود که تا کی و تا چه زمانی باید حکومت نظامی داشته باشیم؟ الی الا بد باید حکومت نظامی داشته باشیم؟

این حکومت نظامی جز خفه کردن مردم جز اذیت و آزار کردن مردم در شهرستانها ملاحظه بفرمایید حکومت نظامی با مردم چه می‌کند دیروز شنیدم دو نفر در کارخانه شاهی از گرسنگی ضعف کردهاند چون دو ماه و هشت روز است حقوق کارخانه شاهی داده نشده است آنها از ترس اینکه گرفتار حکومت نظامی نشوند جرأت نکردهاند اینها را به مریضخانه ببرند بالاخره یک دستهای جمع شدهاند و پولی جمع کردهاند که یک غذایی برای اینها از بیرون تهیه کرده بودند (یکی از نمایندگان - لابد روزه بودهاند) دیروز که ماه رمضان نبود (خنده نمایندگان) دیروز که بنده شنیدم قطعاً مربوط به روز پیش بوده این حکومت نظامی در نقاط مختلفه مملکت جز ایجاد نارضایتی و نقض اعلامیه حقوق بشر کاری ندارد این ژنرال کلی که می‌گویند فرماندار نظامی آلمان بوده است وقتی که برگشته به آمریکا در مصاحبهای می‌گوید حکومت نظامی متضاد با دموکراسی است با اصول دموکراسی است اینها یک مردمانی بودند که بمب ریختند برسر آلمان معذالک دلسوزی می‌کنند میگویند حکومت نظامی متضاد با دموکراسی است اگر واقعاً ما به اصل آزادی و دموکراسی معتقد هستیم یا آنها خودشان معتقد هستند در دنیا یک بام و دو هوا که نمی‌شود راجع به بعضی جاها داد می‌زنند و فریاد می‌کنند ما هم باید فکری بکنیم برای خودمان این حکومت نظامی باید برچیده شود اول دوره رضاشاه را هم ما دیدیم حکومت نظامی داشت ولی آیا مصلحت بود که مردم را خفه بکنند و نگذارند که مردم دردهایشان را ابراز کنند و کمکم نارضایتی به شهریور بیست منتهی بشود این به مصلحت مملکت نیست قوانین ما داریم که اگر کسی علیه حکومت ملی قیام کرد مقدمین علیه حکومت ملی را می‌توانید محاکمه کنید و اعدام کنید ولی مادامالعمر حکومت نظامی داشتن و ملت را از حقوق بشری و آزادی محروم کردن این بزرگترین ضربه است بر پیکر مشروطیت بر پیکر آزادی بزرگترین ضربه است بر افکار یک اجتماعی برای اینکه جلوی ابتکار مردم گرفته می‌شود، بزرگترین عیب حکومت ۲۰ ساله این بودکه در آن دوره و با آن فشار شهربانی و با آن اداره پلیس و تضییقاتی که ایجاد کردند از تربیت رجال جلوگیری کردند به بینید دیگر این مملکت مشیرالدوله تربیت نمی‌کند دیگر مستوفی‌الممالک تربیت نمی‌کند چرا نمی‌کند برای اینکه مکتب تربیت رجال این مملکت را در دوره بیست ساله بستند بنابراین اگر بایستی در ایران حکومت زور و سرنیزه باشد ما حرفی نداریم به ما بگویید شما زبانتان را به بندید مثل دوره بیست ساله آن وقت اعلامیه حقوق بشری و اینها مسخره است خارجی‌ها مگر توی این مملکت نیستند تمام این جزئیات در جراید خارجی هست مگر این جراید خارجی را آقایان نمی‌خوانند (دهقان - پراودا می‌نویسد) مجلات آمریکایی نوشته است شما مجلات آمریکایی را بخوانید اگر پراودا می‌نویسد من که راجع به حکومت روسیه چیزی نمی‌خواهم بگویم ولی خود آمریکاییها داد می‌زنند که آن در مجارستان آزادی نیست ولی وضع ما آیا خوب است ما هم آزادی داریم؟ ما آیا از اعلامیه حقوق بشری استفاده کرده‌ایم یعنی این حکومت ملی است این طور است ما باید منصفانه قضاوت کنیم ملت را هم نباید بیشتر از این زیر فشار گذاشت وقتی فشار زیاد به شود شما خیال می‌کنید سکوت مردم دلیل رضایت مردم است این طور نیست سکوت مردم دلیل بر این است که ناراضیها و گرسنهها را دور هم جمع می‌کند که من و شما و همه کشورهای دموکراسی جهان از اجتماع این گرسنهها ترسناک هستیم باید کاری کرد ناراضی نشوند گرسنه نشوند اگر گرسنه شدند که آدم گرسنه دین و ایمان ندارد فقه اسلام در مورد قضاوت می‌گویند اگر قاضی گرسنه باشد و حکمی بدهد حکمش غیرقابل اجرا است. مثلاً قاضی در ماه رمضان موقعی که گرسنه شده است اگر حکمی بدهد و متوجه به شود حکمش نقض است اسلام یک حکومت قانونی بوده وقتی میخواسته است قانون وضع بکند تا این حدود فکر گرسنهها را کرده ولی ما که هیئت حاکمه این مملکت هستیم گرسنهها را با سرنیزه می‌خواهیم ساکت کنیم سرنیزه گرسنهها را ساکت نمی‌کند ممکن است موقتاً ساکت کند ولی بالاخره خطر بزرگی بوجود خواهد آورد که همه ما به آن خطر دچار می‌شویم.

نایب رئیس - آقای مکی در اطراف بودجه صحبت بکنید.

دکتر بقایی - بودجه تحدید ندارد حتی در نظامنامه جدمد تحدید ندارد.

مکی - ... باید دید که از این بودجه مملکت از این بودجه یک میلیارد و خوردهای که عرض کردم چقدرش صرف مردم می‌شود شما اگر به قبل از شهریور نگاه کنید می‌بینیم که ۵۴ یا ۵۲ درصد از این بودجه خرج عمران و آبادی مملکت میشده الان با کمال تأسف بایستی عرض کنم که قبل از شهریور در سال ۱۳۱۹ چهل و چهار درصد خرج امور عمرانی و ۴۶% خرج امور پرسنلی می‌شده اعم از لشگری و کشوری در سال ۲۷ و ۲۸ نود و دو درصد از بودجه کشور صرف امور پرسنلی شده است یک مردمی که این قدر مالیات می‌پردازند این طور تحت فشار این دستگاههای اداری و این چرخهای دولتی و نظامی هستند سزاوار نیست که ما حکومت نظامی را با قنداق تفنگ مأمور بکنیم که توی سر و مغز مردم بزند و اگر گفتند که چرا این بودجه کشور کم و زیاد است به نام ماده ۵ یا ماده ۸ آنها را به زندان بیاندازیم بعد هم برای این که این اختیار را برای همیشه حفظ کنیم قانون بگذرانیم که اگر حکومت نظامی هم لغو شد هر کس را به هر عنوانی به هر طرزی که بخواهند بگیرند و جلب کنند.

بعضی از نمایندگان - اکثریت نیست.

نایب رئیس - مخصوصاً خود آقایان باید توجه بفرمایند آن دقیقهای که می‌خواهد از اکثریت بیفتد تا یک نفر نباید آقایان تشریف نبرند بیرون نظم مجلس با خود آقایان است (بعد از چند لحظه اکثریت حاصل شد)

نایب رئیس - بفرمایید.

مکی - ... این است که به عقیده بنده یک ملتی که با این فقر و فاقد که شما هر روز در جراید می‌خوانید که چند نفر از دست تنگی مردند یا چند نفر انتحار کردند یا در کرمان که همه آقایان میدانند خون گوسفند را خشک می‌کنند می‌خورند بنده حساب می‌کنم که از رقم همین بودجه تقدیمی رقم ۶۴ قسط خرید مهمات ۷۰۴۱۶۶۷۸ ریال یک رقم ۶۵ قسط خرید فشنگ ۰۰۰/۰۰۰/۲۶۰ ریال رقم بپردازد وزارت جنگ ۰۰۰/۲۰۰/۰۳۵/۲ ریال یک قلم ژاندارمری الحاقی ۰۰۰/۵۰۰/۴۴۰ ریال یک قلم سربازگیری ۰۰۰/۹۰۰/۱ ریال بپردازد که مجموعش ۶۷۸/۰۱۶/۸۰۸/۲ ریال است این ملت همین ملت که خون می‌خورد علف می‌خورد در جنوب ماهی مرده می‌خورد این را بپردازد آن وقت شما خیال می‌کنید با این تحمل پرداخت سنگین باز هم تحمل سرنیزه را دارد؟ خوب البته موقت دارد ولی بیشتر که شد آن وقت طور دیگری خواهد شد بنده در خاتمه عرایض خودم فقط یک قسمتی را به عرض مجلس میرسانم و به عرایض خودم خاتمه می‌دهم من از لحاظ وظیفه نمایندگی ناگزیر هستم عواقب و خیمی که از ادامه وضع موجود برای ملت و مملکت تدارک می‌شود تمام مردمان شرافتمند و وظیفهشناسی را که در دستگاههای اداری یا محافل ملی متوجه اوضاع و احوال فعلی مملکت هستند بیدار کنم مقصودم از انجام این وظیفه سنگین و خطیر در پیشگاه خدا و وجدان و ملت ایران این است که وکلای دوره پانزدهم مجلس برای آینده مملکت آینده خصوصی در نظر نداشته باشند چون همه در هر گونه پیشآمدی شریک سرنوشت هم هستند سعادت و آرامش اجتماعی و یا بدبختی‌ها و فلاکتهای عمومی هر وقت و به هر صورت پیش آید خصوصیت بردار نیست و خشک و تر خواهد سوخت کسانی که خود را در این آتش بر بدبختی ملک و ملت شریک نمیدانند بسیار غافلند و خدای ناخواسته اگر همره کشت خود را چنان که طبیعت به تمام موجودات آموخته است بردارند سعادت و نکبت هر دو به هم آمیخته است شعلههای خانمانسوز نفاق و دو رویی و دو دستگی و وظیفه ناشناسی و منفعت طلبی قابل تجربه و تفکیک نیست اگر از هر سوی کشور زبانه کشد و جامعه معصوم و بیپناه ایرانی را محصور کند هیچ کس راه فرار نخواهد داشت و اگر احیاناً چند نفر فرار کرده یا فرار کنند در گوشه غربت و کنج بدبختی و بدنامی و ندامت جان خواهند سپرد در این هنگامه رستاخیز فقط کسانی می‌توانند با کمال افتخار و سربلندی وسیله تسکین بدبختی‌ها و پریشانی‌های عمومی و اجتماعی باشند که با مال‌اندیشی و پیشبینی‌های لازم به ندای وجدان خود جواب داده وسایل حفظ و نگهداری خانمان ۶ هزار ساله پرافتخار ملی خود را تا حد امکان با از خود گذشتگی تدارک کرده باشند و این بزرگترین نشانه موجودیت

من و شما و مجلس و دولت و ملت است که یا صفحات تاریخ حیات ملی و سیاسی خود را شیرازه کنیم و در گنجه افتخارات ملی بسپاریم و یا با کمال تأسف که امیدوارم خدای ایران ما را به مقاصد ملی خود نایل کند و روزهایی از این سختتر و خطیرتر در پیش نداشته باشیم صفحه تاریکی بر سرلوحه تاریخ موجودیت خود اضافه کنیم.

این است آنچه با کمال صراحت و صداقت و بدون هیچگونه غرضی به نام تمام کسانی که مانند من فکر می‌کنند و به تمام قوای آرزوی خدمتگزاری مملکت را دارند در پیشگاه ملت قویم و قدیم و پرافتخار ایران در آخرین دقایق عمر دوره پانزدهم مجلس شورای ملی به عرض رسانیدم (یکی از نمایندگان - خدا از سر تقصیر شما بگذرد) خدا از سر تقصیر شما هم که نمی‌توانم بگویم حسن‌نیت ندارید و بعضی وقت‌ها بعضی حرفه‌ها می‌گویید بگذرد.

نایب رئیس - آقای دکتر معظمی (مخبر)

دکتر معظمی (مخبر) - چون وقت منقضی شده است و علاوه بر اینکه از طرف کمیسیون بودجه جواب داده خواهد شد از طرف دولت آقای وزیر دارایی و آقای وزیر جنگ جواب آقای مکی را خواهند داد.

۸-موقع جلسه بعد - ختم جلسه

نایب رئیس - بنده می‌خواهم یک تذکری خدمت آقایان عرض کنم البته مطابق آییننامه قدیم و جدید وظیفه یک نفر نماینده مجلس شورای ملی نمایندگان ملت این است که در بودجه در هر مورد می‌توانند صحبت کنند و محدودیتی هم در صحبت نیست ولی خود آقایان باید رعایت این نکته را بکنند که عمر زیادی از مجلس باقی نیست (صحیح است) ۲۵، ۲۶ روز بیشتر باقی نیست و هر یک از آقایان نمایندگان اگر بخواهند وقت مجلس را با تذکر مطالب بگیرند ما دیگر هیچ کاری نمی‌توانیم بکنیم و حال آنکه یک لوایح مفیدی در دستور هست که همه آقایان انتظار دارند آن لوایح تصویب شود البته بودجه هم یکی از لوایح مهم مملکت است (فرامرزی - مهم‌تر از همه بودجه است) فقط من از آقایان استدعا می‌کنم و تذکر می‌دهم که آنچه مربوط به بودجه است بفرمایند به طور مختصر. جلسه را ختم می‌کنیم جلسه فردا ساعت چهار قبل از ظهر.

دماوندی - بنده دو سؤال تقدیم کردهام که تقدیم دولت به شود.

مقارن یک ساعت بعدازظهر جلسه ختم شد.

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت

انتصابات و احکام

شماره ۵۸۵۲ -۲۷۸۴۱ ۲۸/۳/۲۸

در وزارت کشور

آقای فتحالله شائی بخشدار رودسر از تاریخ اول تیرماه ۲۸ به سمت رئیس دفتر استانداری اول منتقل شدند.

وزیر کشور شماره ۵۸۵۰ - ۲۳۹۱۸ ۲۹/۳/۲۸

آقای مهدی سمیعی بخشدار فلاورجان از تاریخ اول تیرماه ۲۸ به سمت بخشدار رودسر منتقل شدند

شماره ۳۰۰۹-۶۴۷۲ ۲۲/۳/۲۸

آقای حسن نجفیزاده سردفتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق اصفهان

نظر به اینکه بر اثر گزارش واصله در مورد ثبت ازدواج مرتکب تخلفاتی شدهاید وزارت دادگستری طبق ماده ۳۹ قانون دفتر اسناد رسمی شما را از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق معلق می‌نماید.

وزیر دادگستری

شماره ۳۰۷۲ - ۴۵۱۶ ۸/۳/۲۸

آقای محمد حسین اورعی سردفتر ازدواج و طلاق دهستان میانکمکی زابل

به موجب این ابلاغ به علت عدم علاقه به انجام وظیفه و عدم احتیاج محل رسمیت دفاتر شما ملغی می‌شود

وزیردادگستری

شماره ۳۲۳۸-۶۴۳۸ ۲۸/۳/۲۸

آقای محمود خاشعی

به موجب این ابلاغ دفتر شما را در قریه ورنامخواست لنجان اصفهان برای ثبت ازدواج رسمیت می‌دهد

وزیر دادگستری

شماره ۲۸۵۵-۶۴۶۸ ۲۲/۳/۲۸

آقای شمسالدین سید مقبره سردفتر ازدواج شهر خوی

به موجب این ابلاغ استعفای شما از تصدی دفتر ازدواج پذیرفته می‌شود.

وزیر دادگستری

شماره ۳۳۱۸-۶۴۶۷ ۲۲/۳/۲۸

آقای سید یحیی انوار

به موجب این ابلاغ دفاتر شما را در قریه ابنو بیضا حومه شیراز برای ثبت ازدواج و طلاق رسمیت می‌دهد.

وزیر دادگستری

شماره ۲۹۸۸-۶۴۶۲ ۲۲/۳/۲۸

آقای سید علی علوی سردفتر اسناد رسمی شهر قزوین

نظر به اینکه براثر گزارش واصله مرتکب تخلفاتی شدهاید وزارت دادگستری طبق ماده ۳۹ قانون دفتر اسناد رسمی شما را از تصدی دفتر اسناد رسمی معلق می‌نماید.

وزیر دادگستری

شماره ۳۱۰۱-۷۷۰۳ ۱۹/۳/۲۸

آقای عباس حکیم معانی سردفتر اسناد رسمی شماره ۱۲۸ تهران

پیرو ابلاغ شماره ۳۴۳۸ - ۱۸۴۷ ۱۷/۳/۲۸ نظر به این که محاکمه انتظامی شما منتهی به محکومیت جزای نقدی شده به موجب این ابلاغ رفع تعلیق شما را از تصدی دفاتر اسناد رسمی و گواهی صحت امضاء اعلام می‌دارد.

وزیردادگستری

شماره ۴۱۲۰-۷۰۵۴ ۲۹/۳/۲۸

تلگراف به الیگودرز

آقای سید مرتضی مدنی کپیه ثبت شما به اتهام جعل و تزویر از تصدی دفاتر ازدواج و طلاق معلق می‌شوید.

وزیر دادگستری