مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۴ نشست ۱۲۱

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۹ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۰:۴۱ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۴ نشست ۱۲۱

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۲۱

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: سید احمد صفائی- دکتر شاهکار- اکبر -دولت‌آبادی

۳- اعلام وصول لایحه اصول تشکیلات دادگستری و استخدام قضات از مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت و ده دقیقه بیش از ظهر به ریاست آقای امان‌الله اردلان (نائب رئیس) تشکل گردید

۱- تصویب صورت‌مجلس.

نائب رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود

(به شرح زیر خوانده شده)

غائبین با اجازه- آقایان: نقابت، قنات آبادی، مرتضی حکمت، عبدالرحمن فرمرزی، دولت شاهی، افشار، محمود افشار، پیراسته، لاری، اورنگ، میراشرفی، حائری‌زاده، حشمتی‏

غائبین بی‌اجازه آقایان: خزمیه علم امیر احتشامی، دکتر افشار، سهرابیان، امید سالار، خاکباز.

نائب رئیس- نظری به صورت‌مجلس جلسه قبل نیست (اظهاری نشد) صورت‌مجلس تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: سید احمد صفایی، دکتر شاهکار- اکبر- دولت آبادی‏

نائب رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای سید احمد صفایی بفرمایید.

صفایی- عرض کنم حضور انور آقایان در مبارزه با فساد البته باید ریشه فساد و علت فساد مبارزه کرد چنان چه در جلوگیری از مرض و بیماری باید ریشه و علت بیماری را پیدا کرد و با علت بیماری مبارزه کرد و جلوگیری از علت کرد والا مثل قرص مسکن می‌شود که شما در معرض آپاندیس به یک مبتلا به آن مرض بدهید یک آنی مدت مختصری در درد تسکین حاصل می‌شود برای مبتلا تا آن عضو فاسد قطع نشود البته درد به کلی رفع نخواهد شد دولتی که در نظر دارد با فساد مبارزه کند باید ببیند علت و ریشه فساد در این کشور چیست؟ (صحیح است) وقتی تجزیه و تحلیل کنیم برای رسیدن به علت و ریشه فساد در هر مرحله‌ای از فساد بی‌دینی است (صحیح است) بعضی گمان می‌کنند که علت و ریشه فساد فقر مادی است و لذا همچون که در مقام اصلاح بر می‌آیند به فکر تقسیم اراضی و تقسیم اموال و عملی کردن مرام‌ها و مسلک‌های سوسیالیستی می‌افتند خلاصه این که می‌خواهند همه را به روزه بیاندازند همه را گدا کنند از یک مشت مردی که دارند بگیرند و معلوم نیست بعد از گرفتن از مردم ثروتمند آیا به فقرا بدهند یا ندهند و حیف و میل می‌شود (یک نفر از نمایندگان خودشان می‌خورند) خیال می‌کنند دوای دردها و اصلاح مفاسد به این است که هی مالک را بکوبند و مردم و فقرا و زارعین را نسبت به مالکین بدبین کنند (ارباب- احسنت) (صحیح است) چنان چه همین رویه را در زمان دولت مصدق پیش گرفتند و یک مقداری هم پیشرفت کردند احزاب افتادند توی قراء و قصیات (صحیح است) کشاورز و رعیا را جری کردند نسبت به مالکین و نتیجه‌ای که گرفتند این بود که سطح کشت را پایین آورند (صحیح است) و دست و دل مالکین نسبت به زراعت‌شان سرد شد نه قنات‌شان را تعمیق کردند و بذر دادند و نه به فکر اصلاحات دیگر ملک‌شان افتادند و شما اگر سطح کشت امروز را با سطح کشت سنه ۳۸ و ۳۹ مقایسه کنید تصدیق خواهید کرد که سطح کشت زیاد پایین آمده و مردم را نسبت به عمران و آبادی املاک‌شان بی‌علاقه کرده‌اند ریشه فساد فقر نیست چون شما می‌بینید اشخاصی که منحرف شده‌اند همشان فقیر نبوده‌اند زندگی‌شان بد نبود آقا این افسرها که منحرف شده‌اند مگر این‌ها زندگی‌شان بد بود؟ این‌ها نان نداشتند؟ لباس نداشتند؟ مگر این‌ها منسب و جاه مقام نداشتند؟ مگر این‌ها اتومبیل زیر پایشان نبود؟ مگر این‌ها عمارت شخصی نداشتند؟ پس چرا منحرف شدند؟ چرا با اجنبی ساختند چرا می‌خواستند این کشور را در دامان اجانب بیاندازند؟ حزبی دینی و بی‌ایمانی منشأ دیگری دارد؟ پس علت فقر نیست نمی‌خوام بگویم هییچ تأثیری ندارد البته اختلاف طبقاتی تأثیر می‌کند باز آن هم در اثر بی‌دینی و بی‌ایمانی است اگر اقنیا و ثروتمندان با آداب و رسوم و دستورهای دینی عمل کنند مسلما خشم طبقات سوم و خشم فقرا تسکین پیدا می‌کند (صحیح است) (احسنت) از آن طرف هم که حساب کنید علت بی‌دینی است (صحیح است) و اگر اقنیا و متمولین یک قدری جلوی این تجملات زندگی را بگیرند عوض این‌ها در ایام تعطیل سوار آن اتومبیل‌ها و ماشین‌های آخرین سیستم بشوند و بروند کنار دریا و در مهمانخانه‌های مجلل زندگی کنند عیاش و کیافی و عرق‌خوری قماربازی و هزارتان فجایای دیگر مرتب بشوند و لباس‌های زیبا و تجملات‌شان را در مقابل آن دهقان‌ها و زارع‌ها لخت و عور به معرض نمایش بگذارند و آن‌ها را عصبانی کنند یک مقداری از فصول زندگی‌شان بکاهند و دست دیگران را بگیرند زندگی تعدیل می‌شود (صحیح است) یک روایتی است این روایت شاهد خوبی است که ایمان چه قدر کنترل می‌کند انسان را و حتی طبایع و غرایز را و این که می‌گویند آدم گرسنه ایمان ندارد این البته تا حدی درست است ولکن تا ایمان چه طور ایمانی باشد اگر ایمان هم ایمان قوی باشد در حال گرسنگی هم انسان را حفظ می‌کند (کاشانی- آدمش فرقی کند) همانطوری که فرمودید آدمش فرق می‌کند باید آدم را پیدا رد اول موضوع را باید پیدا کرد آن وقت ببینیم که گرسنه‌اش ایمان دارد یا ندارد اگر آدم شد گرسنه‌اش‏ هم ایمان دارد (صحیح است) یکی از اصحاب پیغمبر یک روزی بعد نماز صبح با عجله برخاست برود منزل بدون این که تعقیب نمازش را بخواد پیغمبر محترم می‌فرمود فلانی مگر با خدا کاری ندارد؟ یعنی خلاصه‌اش این که چرا با این عچله بعد از نماز بدون این که تعقیباتش را بخوانی می‌روی دنبال کارت عرض کرد یا رسول‌الله من در منزل یک کار لازمی دارم و باید بروم به آن کارم برسم و بعد خدمت‌تان می‌رسم و عرض می‌کنم که علت چیست، رفت و برگش و عرض کرد یا رسول‌الله یک درخت خرمای است در همسایگی منزل او این درخت خرمایش می‌ریزد توی سحن خانه ما بچه‌های من که صبح از خواب بیدار می‌شوند می‌روند این خرماها را جمع می‌کننند و می‌خورند و من برای این که مال مردم است و مبادا بچه‌های من مال مردم خورده باشند جلوگیری می‌کنم می‌روم از دست‌شان می‌گیرم و جمع می‌کنم می‌فرستم برای همسایه تسلیم همسایه می‌کنم مخصوصاً یک روز یکی از بچه‌های من خرمای برداشته بود و به دهانش گذاشته بود من با انگشت این خرما را از دهانش بیرون آوردم و گفتم پسرجان این مال مردم است این خرما مال مردم است تو حق نداری مال مردم را بدون اجازه مردم بخوری البته این کنترل مربوط به دینداری است با این که آن مرد فقیر است و چیزی ندارد و بچه‌هایش هم فقیرند و خرما را می‌بینند و برمی‌دارند و می‌گذارند به دهانشان لکن آن مرد چون دین دارد می‌داند که لاتحل مال مسلم الا عن طیب نفسه مال مسلمان بدون ارضای نفس او حلال نیست حتی از دهان بچه‌اش بیرون می‌آورد اگر دین باشد اگر دین رسوخ داشته باشد در دل‌ها و در جان‌های مردم کسی طمع به مال کسی نمی‌کند غرایض‌شان و طبایع‌شان و احساسات‌شان را هم کنترل می‌کنند بعضی خیال می‌کنند علت فساد و بدبختی ما جهل و نادانی است که اگر تمام مرد این کشور همه دانشمند شدند دیگر ریشه فساد کنده می‌شود (ارباب- بعضی دانشمندان هم هستند که تجاوز می‌کنند) اجازه بفرمایید بنده خودم عرض می‌کنم اگر بد خواندم آن وقت جنابعالی بفرماید یعنی خلاصه اگرهمه دکتر شدند همه مهندس شدند همه عالم شدند همه پرفسور شدند همه دارای درجه دکترا و لیسانس شدند نمی‌دانم چه شدند خلاصه همه دانشمند شدند به طور کلی دیگر فسادی در این مملکت نخواهد شد البته نمی‌خواهم بگویم که جهالت زیان ندارد زیان نادانی بسیار زیاد است و از ناحیه جهل هم به ما صدمه بسیار می‌رسد لکن با این دانش‌های معمولی ریشه فساد قطع نمی‌شود بلکه تیغ‌دادن در کف زنگی مست- به که افتد علم نادان را به دست- چو دزدی با چراغ آید گزیده‌تر برد کالا اگر آن جاهل آن درس نخوانده دزدی می‌کند یک آفتابه می‌دزد لکن درس خوانده خدای نکرده اگر فاسد باشند خطر آن‌ها زیاد است فساد آن‌ها خطرناک‌تر است یک مرتبه یک کشوری را به باد می‌دهند (صحیح است) پس بایستی اخلاق تعمین بشود خلاصه اگر تجزیه و تحلیل کنیم وقت هم زیاد می‌گذرد بعد از تمام این عرایض می‌خواهم عرض کنم که علت و منشأ تمام بدبختی‌ها و ریشه تمام مفاسد بی‌دینی است (صحیح است) اگر می‌خواهید با مفاسد مبارزه کنید باید با بی‌دینی مبارزه کنید پایگاهای بی‌دینی را بکوبید مظاهر بی‌دینی را بکوبید عواملی که مایه انحراف و سستی بی‌علاقگی مردم به مبدأ و معاد می‌شود از بین ببریم همین‌قدر کسی علاقه‌مند به مبدأ و معاد باشد حالا می‌خواهد یهودی باشد می‌خواهد مسلمان باشد به هر جهت اعتقاد و ایمان به یک روز قیامت روزی که بازرسی خواهند کرد و سؤال پرسش خواهند کرد و مؤاخذه خواهند کرد داشته باشد من کاری ندارم، ولی اگر اعتقاد به مبدأ و معاد نداشته باشد باید آن‌ها را بکوبید اگر شما تا این پایگاها را بکوبید پایگاها و مظاهر بی‌دینی را بکوبید البته موفق می‌شوید والا با بودن این همه مظاهر بی‌دینی در این کشور و با بودن این همه وسایل انحراف عقیده در این کشور موفقیت به قلع و قم ریشه فساد به نظر من خیلی بعید می‌رسد البته یکی از پایگاهی بی‌دینی‏ یکی از عواملی بی‌دینی و فساد عقیده که مدت‌هاست در این کشور نیم‌قرن است با تمام اصول و مبادی اخلاقی و دین ما مبارزه کرده و جوان‌های ما را بی‌عقیده و بی‌ایمان کرده و علاقه آن‌ها را نسبت به آب و خاک و نسبت به استقلال کشور تمامیت ارضی کشور از بین برده فرقه ضاله بهایی‌ها هستند (صحیح است) به عقیده من به طوری که با جمعیت توده‌ایی‌ها مبارزه شده در این مملکت و خوشبختانه نتیجه خوبی هم گرفته شده به عقیده بنده هنوز این مقدار از مبارزه کافی نیست لکن مع ذالک نتیجه خوبی از این مبارزه گرفته شده بایستی به همان شدت با جمعیت بهایی‌ها مبارزه کرد چون به عقیده بنده آن‌ها هم یک حزب ماترلیلیستی هستند که توده‌ایی‌ها هماهنگند و مردم و مسلکشان بی‌وطنی و بی‌دینی است (صحیح است و در حقیقت این‌ها همان بقایای مزدکی‌ها هستند

نائب رئیس- جناب آقای صفایی وقت‌تان تمام است‏

صفایی- بنده بیست دقیقه دیگر وقت می‌خواهم‏

نائب رئیس- آقایانی که با بیست دقیقه وقت اضافی جناب آقای صفایی موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید

صفایی- از مراحم آقایان متشکرم لکن خواهش می‌کنم توجه به عرایض بنده هم بفرمایید عرض کنم البته دولت تا حدی جلوگیری کرده است از پیشرفت تبلیغات این جمعیت و ما تا حدی از دولت تشکر می‌کنیم لکن به نظر بنده این قدر کافی نیست بنده همان روز سه‌شبه به آقای علم گفتم آن روزی که اقایان آن گزارش را تنظیم می‌کردند عرض کردم که بنده با این نحوه گزارش مخالفم و خصوصاً بخشنامه‌ای کرده‌اند این بخشنامه بسیار مجمل و مبه هم بود و ابداً هیچ اسمی از این جمعیت برده نشده است و بایستی صریحاً بخشنامه کرد بایستی صریحاً با آن مبارزه کرد آقایان رودربایستی که ندارند ما می‌خواهیم برویم جمعیتی که مخالف دین و مخالف مملکت و مخالف استقلال کشور، مخالف با عفت مخالف با وحدت و ملت ما هستند مبارزه کنیم (صحیح است) مخالف قانون اساسی ما هستند مبارزانی مگر رودربایستی دارد، (چند نفر از نمایندگان- خیر) اگر ما بخواهیم در این زمینه ملاحظه بکنیم با این جمعیتی افکار عمومی مسلمان‌ها همه موافق باشد با مبارزه با این جمعیت ما بخواهیم اسمشان را ببریم چطور می‌خواهیم با دسته‌جات دیگری که منشأ فساد هستند مبارزه کنیم ما چیزی نمی‌خواهیم مسلمان‌ها چیزی از شما نمی‌خواهند مسلمان‌ها از شما فقط عملکردی به قانون اساسی را می‌خواهند (صحیح است) آقایان شما قانون اساسی را در این کشور عمل کنید این کشور قانون اساسی دارد یا بیایید بگویید ما به قانون اساسی عمل نمی‌کنیم مسلمان‌ها را راحت کنید (خلعتبری- چرا آقا عمل کردند) و یا عمل می‌کنید دیگر مص، مص که ندارد یک دفعه باید گفت مصطفی (خلعتبری- قانون اساسی را باید عملاً رعایت کرد) قانون اساسی باید کامل رعایت بشود و قانون اساسی جلوی این جمعیت‌ها را گرفت است اصل ۲۱ متمم قانون اساسی می‌گوید جمعیت‌هایی که فتنه دینوی نداشته باشند و مخل امنیت کشور نباشند آزادند (صحیح است) مفهوم مخالفش این است که جمعیت‌هایی که فتنه دینی و فتنه دنیوی دارند مخل امنیت کشورند این‌ها ازاد نیستند (صحیح است) و این جمعیت هم فتنه دینی دارد چون هدف‌شان مستقیماً ضد دین است و هم فتنه دنیوی دارد مردم را منحرف می‌کند از جاده عفاف و صلاح و به وحدت ملی زیان می‌زند وحدت ملی ما را از بین می‌برد و این‌ها مخل امنیت کشور هستد شاهدش در همین چند سال اخیر متجاوز از دویست پروند قتل و جرح در مراجع قضایی بایگانی مراجع قضایی موجود است دویست پرونده قتل و جرح دارند کدام اخلال به امنیت بالاتر از این؟ پس این جمعیتی هم فتنه دینی و هم دینوی دارد و هم مخل به امنیت کشور هستند این‌ها نباید آزاد باشند حالا بعضی‌ها می‌خواهند طرفداری کنند از این عده لکن نمی‌توانند صریحاً بگویند که ما تمایل به مرام این جمعیت داریم و ما رسماً از طرفداران این جمعیت هستیم در لفاف‌هایی طرفداری ا این جمعیت می‌کنند گاهی می‌گویند منافی با حقوق منشور ملل و حقوق بشر است منشور ملل می‌گوید که ادیان آسمان آزاد است نه هر جمعیتی که مخل امنیت باشد آزاد است اگر این طور است پس توده‌ای‌ها باید آزاد باشند چرا با این‌ها مبارزه کردید اگر این طور ات اول مخل آزادی انگلستان و آمریکا هستند که با توده‌ای‌ها مخالفت کرده‌اند آن‌ها منشور ملل را نقض کرده‌اند منشور ملل وضع نشده است برای هر جمعیت اخلاگری آزادی درست کنند گاهی حقوق بشر را به چشم ما می‌کشند گاهی منشورملل را به رخ ما می‌کشند خلاصه یک روزنامه‌ای دیدم روزنامه سحر است مدیرش نمی‌دانم بابی است مسلمان است (صدوقی- مسلمان دو آتشه است بالای روزنامه‌اش هم اشهدان لااله الاالله نوشته) آن را که باید بگوید بالاخره می‌گوید بعضی می‌گویند این حرف‌ها چرا حالا پیدا شده است هر روزی که این حرف زده می‌شد می‌گفتند چرا امروز پیدا شد بعد از شهوریور بیست به این طرف اگر از همان سنین اول این نغمه بلند می‌شد می‌گفتند متفقین در این مملکت هستند این حرف را نزنید وقتی مبارزه نفت شروع شد می‌خواستند با جمعیت مبارزه کنند می‌گفتند حساب مبارزه با نفت است امروز این حرف را نزنید هر وقت می‌خواستند این حرف را بزنند این اشکالاتی پیدا می‌شد البته الامورات مرهونه به اوقات‌ها برای هر امری یک وقتی پیدا می‌شود بایست گفت چرا امروز پیدا شد چرا نسبت به چیزهای دیگر نمی‌گویند مگر راجع به منع مسکرات نگفتند؟ مگر قانون منع مسکرات از این مجلس نگذشت مگر سؤال نشد از دولت که چرا به قانون عمل نمی‌کنید؟ ولی کو گوش شنوا گوش کی بدهکار است حالا در قانون منع مسکرات ممکن است بگویند یک عده‌ای آلوده هستند به علاوه به اقتصاد کشور لطمه می‌خورد لکن این موضع یک موضوع دیگری است خلاصه هر وقت که این نغمه آغاز می‌شد این اشکال‌ها بود که چرا امروز گفتید در جلسه خصوصی عرض کردم در این سال‌هایی که مبارزه نفت

در ایران بود حضرت آیت‌الله بروجردی از این جهت زیاد عصبانی بودند یعنی ایشان حق دارند چون هر وقتی که شما مشرف می‌شوید به حضور ایشان خواهید دید یک دسته نامه از اطراف مملکت رسیده است شکایات از تعدیات این قسمت است مسلمان‌هایی که تحت شکنجه و فشار و تعدید این جمعیت واقعه می‌شوند ملجا و ملاذ پناهگاهشان محضر مقدس آیت‌الله است درد دلشان را آن جا می‌کنند حق دارند عصبانی بشوند هر وقت ایشان اظهار می‌کردند به دولت‌ها دولت‌ها می‌گفتند که مشغول مبارزه با نفت هستیم شما صبر و تحمل کنید حالا که مبارزه نفت تمام شده است و از جهات دیگر نگرانی نیست ایشان با مطالب‌شان را تجدید کرده‌اند یعنی به وسیله آقای فلسفی از اعلیحضرت همایونی تقاضا کرده‌اند تا کار به آن‌جا رسید که نظامی‌ها اشغال کردند حیضه القدس را البته عرض کردم تا این حد ما از دولت متشکریم ولیکن این اندازه کافی نیست و ما بیش از این انتظار داریم و روز سه شنبه هم عرض کردم آیت‌الله بروجردی برای آقایان پیغام دادند و همین دیروز و دیشب هم پیغام دادند من با این گزارش قانع نمی‌شوم و مسلمانان هم به این گزارش قناعت نمی‌کنند بیشتر از این اقدام لازم است و خلاصه دولت بایستی یک لایحه‌ای به مجلس بیاورد که تعمیم نظر مسلمانان را بکند تقریباً آن طرحی را که بنده تهیه کرده‌ام شامل آن طرح باشد بنده طرح را امضا رسانده‌ام لکن حالا مطرح نمی‌کنم عجالتاً تقدیم مجلس نمی‌کنم باز منتظر اقدامات دولت خواهم بود تا ببینم چه اقدامی می‌کند (خلعتبری- مجلس تصدیق کرد نظر دولت را) مجلس تصدیق کرده است مردم از مجلس هم متشکرند لیکن قناعت نمی‌کنند مجلس تصدیق کرده است تأیید کرده است یک بخشنامه مجملی را که مردم قناعت نمی‌کنند به این اندازه که بگویند جلوی جمعیت اخلالگر را بگیرند جمعیت اخلالگر کیست؟ توده‌ای‌های چاقوکش‌ها هستند که اخلال می‌کنند (یکی از نمایندگان- در این وضع به آن‌ها تطبیق می‌کنند) به قرینه آن گزارش تطبیق شده است با این جهت لیکن وقتی که این قرینه منتهی شد به این قرینه زمانی است و حالی است وقتی این قرینه رفع شد دیگر تطبیق نمی‌شود به هر جهت بیش از این‌ها قدام لازم است بنده حالا تحمل می‌کنم و طرح را نمی‌دهم منظرم ببینم دولت چه اقدامی می‌کند با مشغول بشوند به بیرون ریختن افراد این قسمت چرا بیرون نمی‌ریزند چه اشکال قانونی دارد (صحیح است) (دکتر جزایری- آن بخشنامه مربوط به این جمعیت است نه آقا تردید بفرمایید نه مردم تردید دارند نه مجلس تردید دارد) تردید نسبت لیکن عمل نیست بنده هم تردید ندارم مسلم است لیکن انتظار دارم که یقین و قطع توأم با عمل باشد خلاصه حق و الیقین هم باشد عین الیقین هم باشد (بهبهانی- همه این نشر را دارند) ما هم عملش را ببینیم یک عرض دیگر که می‌خواستم بکنم این است که هر چه آقایان نمایندگان شهرستان‌ها مجلس پشت این تیربون داد شهرستان را زنند و توجه دولت را به شهرستان‌ها جلب کنند مؤفق نشدند (ارباب- بروید به بندرعباس ببینید چه خبر است جزایر و بنادر همه خالی از سکنه است.)

نائب رئیس- آقای ارباب خواهش می‌کنم ساکت باشید

صفایی- بیخ گوش تهران ۲۴ فرسخی مرکز یعنی قزوین بروید ببینید چه وضعی دارد نگاه کنید به این قزوین که اگر صدا بکنند به گوش مرکزی‌ها می‌رسد معذالک توجهی ندارد نه به راهش توجه دارند یک سال تمام است مشغول ساختن راه قزوین هستند آن را سابق را که داشتیم از دستمان گرفتند راه تازه‌ای هم ندادند راه زهرا راه رودبار راه علم اوت مردم آن‌جا برای آذوقه‌شان پیاده می‌آیند به شهر پل ندارد پل خراب شده است وسیله ارتباط‌شان خراب شده است و پیاده می‌آیند به شهر یک من یک من گندم به دست‌شان می‌گیرند می‌برند این وضعیت رودبار و علم‌اوت است امسال می‌گویند که اعتبار درست شد درست خواهیم کرد بالاخره هم درست نخواهد شد (مهندس جفرودی- گیلان هم همین طور است) خلاصه نمایندگان محترم توجه بفرمایند همه سر و ته یک کرباسند اگر نمایندگان علتی همه نماینده ملتی و اگر نماینده دولتی همه نماینده دولتیم (صدقی- گوش نمایندگان دولت خسته شد این فرمایشات را نفرمایید وزرا که تشریف ندارند) وزرا هم تشزیف ندارند الحمدالله ما خواهش می‌کنیم توجهی به راه‌های شهرستان‌ها بکنند یک دانه پل که با یک مبلغ مختصر و اعتبار مختصری درست می‌کند و جمعیت زیادی راحت می‌شوند این یک پل را نمی‌بندد که جمعیت‌ها راحت بشوند خلاصه نه بهداری نه به راه نه به سایر جاها توجه می‌شود مگر این‌ها مالیات نمی‌دهند الان با شدت دارند مالیات می‌گیرند ولی به هیچ جهت از جهات مردم زندگی‌شان درست نیست بنده امیدوارم که دولت توجهی به این عرایض بنماید یک توجه به خصوص هم به قزوین و راه رودبار و زهرا بنماید انشاءالله (احسنت)

نائب رئیس- آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار- چند دقیقه خواستم از وقت گرانبهای مجلس مقدس شورای ملی را برای پاره‌ای تذکرات که از نظر وظیفه نمایندگی لازم و ضروری می‌دانم بگویم و امیدوارم که بتوانیم همت بلند همکاران ارجمند به یک نتیجه مثبت و عملی برسیم (انشاءالله آقایان تمامی‌ملت ایران و قاطبه فرزندان این آب و خاک از سه نیروی معنوی و از سه قدرت روحانی استفاده می‌کنند که سر بقای ملت ایران این سه نیروست حس میهن و دلبستگی بدین علاقه به مقام سلطنت (صحیح است) هر کس در هر مقام و منسبی که هست در ترویج و تشدید و تحکیم این اصول انجام وظیفه می‌کند لکن در میان طبقات مختلف مردم نمایندگان مجلس که حساس‌ترین و مهم‌ترین و خطیرترین وظایف اجتماعی را دارند انجام این وظیفه به اتکای اصول قانون اساسی به طریق مخصوص باید بکند آقایان بی‌تجربه ثابت شده که هر قدر مجلس شورای ملی یعنی مرکز ثقل سیاست مملکت مرکز مشاورات و مشارکت و نظارت در امر مردم و وطن هر وقتی این مرکز قوی‌تر، محکم‌تر، متحدتر شد خطر زوال و اضمحلال بیشتر از بین رفته (صحیح است) وگرنه لیاخفاها مجلس را به توپ نمی‌بستند و ریاکاران نمایندگان مجلس را مجبور به استعفا و انحلال عملی مجلس نمی‌کردند (میر اشرفی- اسم آن لیاخف وطنی آقای دکتر مصدق را هم ببرید) همین که عرض کردم اشاره به ایشان بود شاهنشاه دموکرات در این ۱۴ ساله سلطنت همیشه در مقام تقویت و تأیید قوه مقننه بودند (صحیح است) البته آقایان محترم بهتر از من با این اصول آشنا هستند ولی اجازه می‌خواهم به دو سه اصل قانون اساسی که عرض کردم میثاق اصلی زندگانی اجتماعی ماست اشاره کنم در اصل دو قانون اساسی ذکر شده است که: مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مردم ایران است که در امور سیاسی و معاش وطن خود مشارکت دارد.

اصل ۱۵ مقرر می‌دارد که‏ مجلس شورای ملی حق دارد در عموم مسائل آنچه را صلاح مملکت و ملت می‌داند از مذاکره و مداخله از روی کمال امنیت و اطمینان عنوان کرده با تصویب مجلس سنا به توسط شخص اول دولت به عرض اعلیحضرت همایونی برساند که بعد از تشویه ملوکانه به موقع اجرا گذاشته شود آقایان به موجب اصل ۱۱ که ما قسم خورده‌ایم در سوگندنامه ایمان ذکر کرده‌ایم که هیچ منظوری جز فواید و مسالح دولت و ملت ایران نداریم این نمایندگی آقایان باید با سراحت لهجه راستگویی و بیشایبگی باشد تا این که در بین مردم مملکت زبونی و خواری و ترس و بیم از بین برود این نمایندگی باید با ایمان و عقیدت باشد تا انگل دیگری که ممکن است بین مردم رواج پیدا کند یعنی ریاکاری و عوام‌فریبی از بین برود (احسنت) میهن ما همواره خطر دشمن خودی و بیگانه را وقتی به سهولت دفع کرد که با عنایت شاهنشاه مجلس یک دل و یک دست بی‌باک و بی‌پروا آنچه را به صلاح مملکت بود بدون هیچ‌گونه ترس و بیم و واهمه‌ای گفته است اما متأسفانه ما هیچ وقت از شر دشمن خارجی و داخلی در امان نبودیم اگر لیاقت نداشتیم اشخاص موذی آشغالی که از سعادت و اعتلای مملکت باک دارند سعی کرده‌اند بین ما ایجاد نفاق کنند بین ما دوری و جدایی بیاندازند و تشنجی تولید کنند که این تشنج موجب تضعیت مملکت است آقایان به طور قطع هر عملی که موجب تضعیف مجلس بشود به ضرر مملکت است اگر سوءتفاهی است باید از بین برود و اگر خدای نخواسته سوءنیتی است به اتکای قانون که پشتیبان آن ملت ایران است مجازات بشوند اما از این دو که بگذریم بلیه دیگری گریبانگیر این مملکت است که آن نه سوءنیت است نه سوءتفاهم بلکه آن سوءظن است انگل سموم بیشتر تار و پود را ممکن است از بین ببرد دستور آسمانی است که خداوند مردم را از این خطر بر حذر داشته است و امر داده است که اجتنب و کثیرا من الظن ان بعضا الظن اثم ولا تحسبوا ولا یقتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یکم لحم اخیه دوری کنید احترا کنید بترسید از بدگمانی و بدانید که بعضی از سوءظن‌ها و بعضی از بدگمانی‌ها گناه است (دکتر بینا- راجع به عوام‌فریبی هم بفرمایید) بله گفته است و من الناس من یقول آمن بالله والیوم والآخر و ما هم به مؤمنین همچنین فرموده است و اذا قیل لهم لا تفسدوا فی فی الارض قالو انما نحنو مسلحون علی انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون قران ما کامل‌ترین کتابی است که ممکن است در عالم خلقت پیدا شده باشد عقیده من این است که هر یک از نمایندگانی که پا به این سرسرای مقدس می‌گذارند منظورشان و هدف‌شان قصدشان خدمت به میهن و اجرای سوگندی است که پشت این تریبون ادا کرده‌اید گیرم طرز بیان طرز فکر طرز عقیده مختلف است و از همین جهت است که بعد از آن همه نزاع‌ها بعد از آن همه تجربیات قرار به این شد که جمع بشوند دور همدیگر مشورت بکنند تا از مشورت نتیجه‌ای به دست بیاید و اگر یک روز آقایان پیشنهادی بدهند من مخالفت بکنم قطعاً به ایمان من پیشنهاد ایشان از نظر حسن‌نیت و خدمت به میهن و

خدمت به شاهنشاه و مملکت است و من هم با همان منظور و هم همان هدف چون طور دیگری می‌بینم با آن مخالفت می‌کنم چیزی که حکومت خواهد کرد اکثریت مردم است یعنی اکثریت نمایندگان ردم که خواهند گفت که حق به جانب کی بوده است و این اسمش می‌شود امر قانونی یعنی ملاک و هادی مردم در حکومت اجتماعی انتقاد نماینده مردم دلیر موافت یا مخالفت او با دولت نیست و نباید هم باشد بلکه انتقاد وظیفه مسلح و قانونی نماینده مجلس است که باید انتقاد بکند شور و بحث بکند بد را بد بگوید خوب را خوب بگوید بور بارشه یک عبارتی دارد که می‌گوید آن‌جای که انتقاد آزادی نیست مدح و تحسین و ارزش و تأثیری ندارد باید انتقاد آزاد باشد و انتقاد آزادانه بشود تا بگویند آن‌جایی که زبان آزاد است و انتقاد آزاد است مدح و تحسین ارزش دارد به نظر من علت غایی وجود مجلس شورای ملی همین بحث‌هایی است که با نظری بی‌غرض بی‌حب و بقض فقط برای رفاه حال اهالی مملکت و اعتلای مملکت می‌شود تا در نتیجه این مذاکرات و مشورت‌ها به جای برسد بنابراین انتقاد را باید وظیفه مجلس دانست و دولت بداند که مجری عوامر قوه مقننه است که به هدایت قوه مقننه انجام وظیفه می‌کند و بداند که در مقابل شاهنشاه و مجلس مسئولیت دارد و کار نیک و بدی را که انجام می‌دهد خودش باید جواب بدهد و مقام شامخ سلطنت را به هیچ‌وجه در این امور وارد نکند که مقام سلطنت مبری از این حرف‌هاست (صحیح است) اگر دولت کار بد بکند استیضاح می‌شود توبیخ می‌شود و مجازات می‌شود و اگر هم کار خوب کرد تقدیر می‌شود و انجام وظیفه و خدمت به میهن کرده است (صحیح است) از این جهت است که تعجب کرده‌ام که در یکی از جراید نوشته بودم که من کوچک و اسم آقای عمیدی نوری و یک اسم عده‌ای را برده بودم که مخالف زیر پرده هستیم آقا کسی که مقصودش معلوم است مشخص است منزه است مقدس است این زیر پرده کار نمی‌کند آن‌هایی که منظورشان مقدس و منزه نیست آن‌هایی که با اساس بقای مملکت مخالفند و در لوای دولتی خیانت به شاه می‌کنند (صحیح- است) (میراشرفی- سوابق‌شان هم معلوم است روزنامه‌های آن‌ها هم موجود است پشت این تریبون خواهم گفت) خوب را خوب خواهم گفت بد را بعد خواهم گفت این رویه تمام نمایندگان محترم است (احسنت) آقایان ما این قدر کار مثبت و عملی داریم این قدر مردم ایران انتظار کارهای واقعی و خدمت با بی‌حرفی و عدم لفاظی دارند که ما نمی‌رسیم به عیب‌جویی و خرده‌گیری ما باید کار بکنیم این قدر کار داریم که ممکن است مدتی لفاظی و حرافی و اتلاف وقت را برای خاطر ملت ایران و قسمتی که خرده‌ایم بگذاریم کنار آقایان این شکاف عمیقی که از حیث ثروت از حیث فرهنگ از حیث امتیاز طبقاتی (صحیح است) دامن‌گیر ایران شده است ما را به ورطه هولناکی می‌فرستد که در آن ورطه که هم همه‌مان از بین خواهیم رفت (صحیح است) برای جبران برای جلوگیری از این خطر یک دوا بیشتر نیست یک راه هم بیشتر نیست (صدقی- کندن دندان طمع) و آن عبارت است از اجرای برنامه‌های مثبت و کار عملی که از هر شاعبه خیال‌بافی دور باشد (صحیحی است) نائب رئیس- آقای دکتر دیگر وقت شما تمام شد (نمایندگان- وقت می‌دهیم)

نائب رئیس- بسیار خوب وقت برای آقای دکتر می‌گیریم تأمل بفرمایید تا اکثریت حاصل شود (پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد) حضرت عالی چه قدر وقت می‌خواهید؟

دکتر شاهکار- نیم ساعت حداکثر ولی کمتر صحبت می‌کنم‏

نائب رئیس- آقایانی که با نیم ساعت وقت اضافی برای آقای دکتر شاهکار موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید

دکتر شاهکار- از لطف آقایان تشکر می‌کنم عرض کردم آقایان ما با برنامه‌های مثبت و نقشه‌های اصلاحی و قدم‌های سریعی ممکن است جلوی این بدبختی‌ها را بگیریم نه با برنامه‌های تضعیفی و تخریبی (مهندس اردبیلی- و تبعیضی) می‌رسیم به آن‌جا عرض بزرگم همسن تبعیض است البته این برنامه‌های مثبت چون خودم هم باید مثالی باشم که بی‌خود حرف نزنم در اطرافش زیاد صحبت نمی‌کنم دولت نویدهایی داده و نقشه‌هایی دارد که ما منتظریم که ببینیم چه می‌کند و من فکر می‌کنم آقای صدقی که در هیچ یک از کشورهای اروپا الان این‌قدر اتومبیل آخرین سیستم نیست خدا شاهد است نیست مگر ممکن نیست دولت دستور بدهد که هر اتومبیل سواری آخرین سیستمی‌که وارد می‌شود به شرطی وارد بشود که پنج تراکتور هم وارد بشود (دکتر جزایری- کی به سازمان برنامه دستور داده که این ماشین‌ها را به اقساط به فروشند) آفرین قربان شما آقایان این جمله ناپلئون را هرگز فراموش نکنید گفت خیلی زیرکان آن‌هایی نیستند که به گذشته فکر می‌کنند باید فکر امروز و فردا باشید امروز فکر کنید عمل بکنید نظر آقا صحیح است همان طور که می‌فرمایید ما امروز فکر کنیم و امروز را عملی کنیم تا از فردایمان استفاده کنیم باید دستور بدهند که در مقابل هر متر حریر و نایلون و پلاستیک که وارد می‌شود مقداری هم برای مردم چیت و چلوار و قماش نخی بیاید فکر کنید در این مملکت همان طور که جناب آقای احمد صفایی اشاره کردند که بی‌سوادی و بی‌دانشی چه بدبختی برای این مملکت تولید می‌کند آقای داراب شاید یک صدم فرزندان این مملکت استعداد دیدن دانشگاه را داشته باشند وقتی ما می‌توانیم از این بدبختی نجات پیدا بکنیم که پنجاه درصد از فرزندان این مملکت بتواند دانشگاه ببیند و ۵۰ درصد دیگر هم بتواند متوسطه را طی کند والا شما هر مدرسه‌ای را که می‌بندید در زندانی را باز می‌کنید در صورتی که برای بستن هر زندان باید در مدرسه‌ای را باز کنیم. (درخشش- ولی نه با این برنامه که حالا داریم این برنامه نیست) اما چگونگی تقسیم ثروت آقایان: البته این یکی از اسف‌انگیزترین وضعیت‌هایی است که در شور است که باید با یک برنامه صحیحی اصلاح شود اما این برنامه برنامه دورغی تقلبی کمونیستی نیست که مال را از دار بگیریم و به ندار بدهیم چون این دورغ است این صرفاً ریا است این صرفاً تسلط از بالا برای یک عده معدودی است این آن چیزی است که ما می‌بینیم و دنیا می‌بینند واقعاً در این برنامه اصلاحی بیاییم و فکر بکنیم که ندارها هم دارا بشوند سطح زندگی مردم باید با هم بالا برود یعنی افراد زنده وجود زنده احتیاج به زندگی دارد باید حداقل این زندگی را برای زنده‌ها تأمین کرد مردم ایران علاقه‌مندند به کار کردن مردم ایران بازوهایشان را می‌خواهند به کار بیاندازند تنبلی و سستی در نهاد آنان نیست اگر به همه‌شان کمک نمی‌کند اقلاً مانع‌شان نشوید و این بدبختی را برای آن‌ها عملاً به وجود نیاورید (احسنت) همان طوری که تذکر فرمودند جناب آقای دکتر جزایری راجع به کارهای که شده است چند سال است که در این مملکت ما وزارت اقتصاد ملی داریم جز این که جنگ جواز برنج و چای و کالاهای صادراتی و وارداتی باشد چیزی نیست یک برنامه اقتصادی تا به حال از برای بالا بردن سطح زندگی مردم نیست این خودش یک کار مثبت که دولت بنشیند و ادعا یک برنامه اقتصادی برای این مملکت درست کند که عملی و واقعی باشد یعنی این حرف‌های که تا به حال بوده از بین برود و از این جنگ جواز چای ما خلاص بشویم این وزارت اقتصاد نتیجه‌اش تا به حال این بود که در زیر نقاب قانون و زیر نقاب تصویب‌نامه یک عده‌ای خون یک عده دیگر را می‌مکند یک عده‌ای میلیونر می‌شوند و یک عده‌ای گمراه مسلماً مردمی که نمی‌توانند از حقوق خودشان دفاع کنند به هر پرتگاهی پناهنده می‌شوند ولو این که این پرتگاه پرتگاه تق ۵ لبی و دورغی کمونیست یا توده‌ایسم باشد کار را تشویق کنید مردم را به زندگی علاقه‌مند کنید اجرت کار و اجر کار را بدهید و اگر ندهید این دزدی‏ است آن‌هایی که می‌آیند در این مملکت این کار را می‌کنند و مردم را به کار واردار می‌کنند و مردم سطح زندگی‌شان خوب می‌شود آن‌ها را تشویق بکنید آن‌ها را ترقیب بکنید برای این که سطح زندگی مردم با هم بالا برود نه این که مانع نشوید تا در نتیجه این عده دیگر هم گرسنه بمانند و از بین بروند با فساد مبارزه کنید مبارزه با فساد آرزوی تمام ملت ایران است و دست قدرت شاهنشاه و تمایل مجلس شورای ملی هم در همین است ولیکن از دو اشتباه ما باید بر حذر باشیم اگر بر حذر بودیم ممکن است موفق شویم مگر این که برای معالجه درد مسکن تجویز نکنیم (صحیح است) اگر مسکن بدهیم به محض این که رفع اثر شد درد شدیدتر و تندتر و حادتر اثرات خودش را خواهد داشت (صحیح است) دوم این که دنبال علت برویم معلول خودش را معرفی می‌کند یعنی مریض را با مجرم فرق بگذاریم اگر مجرم را باید مجازات کرد مریض را باید معالجه کرد مریض و مجرم را با یک دیگر توی یک گونی نریزید و یک مرتبه همه را نگذارید در اختیار کارگزینی در هر حکومتی که در این چند سال اخیر روی کار آمد بدون رودربایستی در هر حکومتی در این چهارده پانزده ساله یک عده‌ای از مردم را به عنوان کارمندان دولت اضافه کرده‌اند سهل‌انگارشان کردند برای این‌ها کاری در نظر نگرفتند و بعد هم وقتی آن‌ها وارد شدند به عناوین مختلف با حیثیت و شرافت زندگی این‌ها بازی کردند (صحیح است) بند (ب) (ج) درست کردند حکمی و تصویب‌نامه‌ای درست کردند تصویه کردند بالا بردند پایین آوردند ۲۵۰ تومان یا ۳۰۰ برای مستخدمین دولت حقوق تعیین می‌کنند بعد سطح زندگی این قد بالا می‌رود که آن حقوق کفاف مخارجش را نمی‌دهد کاری به آن‌ها نمی‌دهید برای مستخدمین دولت کوچک‌ترین تأمینی هم در نظر نمی‌گیرید آن وقت تعجب می‌کنید که چرا این آقایان گمراه می‌شوند و آن وقت با این وضعیت می‌خواهید شکاف اجتماعی را از بین ببرید خدا می‌داند خود این عمل ریا است ممکن نیست که شما در این شرایط بتوانید از مردم انتظاراتی داشته باشید طبعاً مستخدم دولت را یعنی طبقه‌ای که به شاه و میهن و دین ایمان دارند گرسنه نگهش می‌دارید با حیثیت و شرافتش بازی می‌کنید بازنشستگی را جرم برایش قرار می‌دهید به هم انتظاراتی دارید امروز هم که ما فکر اصلاحاتی هستیم نمی‌دانیم از کجا شروع کنیم از این‌جا شروع می‌کنند که تا ۳۰۰ نفر از ضعفا از پا افتاده‌ها بیچارها را بیرون می‌کنند بدتر از همه این است که آن را به نام شاه می‌کنند و حال آن که اعلیحضرت همایونی روحش خبر ندارد (صحیح است) (عبدالصاحب صفایی- این کار را هم نکردند، این هم شوخی بود) و آن وقت

در بین همین مستخدمین دولت تبعیض می‌کنند بین همین‌ها هم تبعیض می‌شود یک کسی از این آقایان رفقای من وقتی تیمسار سپهبد هدایت آن لایحه را راجع به ارتش گذاردند و بعد هم وزیر کشاورزی لایحه کشاورزان را آورد گفت خوب بود ملت هم یک وزیر داشت که می‌آمد از حقوق مردم دفاع می‌کرد آقایان: تبعیض و اجهاف موجب گمراهی است ظلم کلید در انقلاب است باید ازش جلوگیری کرد با این ناروایی‌ها و این تبعیضات باید مبارزه کرد امروز ما در بهترین شرایط امکان اصلاحات و مبارزه با فساد هستیم اولاً از اراده قوی و تزلزل‌ناپزیر شخص اول مملکت استفاده می‌کنیم که به تمام قوی علاقه‌مند است به اصلاحات و این سعادتی است برای ملت ایران از وارد بودن یک همچون رئیسی (کی‌نژاد- منهای آقای دکتر امینی) من گفتم رئیس کشور نگفتم رئیس دولت دوم شرایط مادی ما بسیار مساعد است من از موقعی که کودک بودم (مهندس جفرودی- چند سال پیش؟) بیست و چند سال است تا امروز همش اسم بی‌پولی شنیده‌ام چه در خانواده خودم چه در بیرون امروز الحمدالله ما می‌توانیم گردنمان را صاف نگه داریم بگوییم بی‌پول نیستیم تنگ‌دست نیستیم دست به دهان نیستیم اگر پول‌ها را برای مملکت بگذارند پس این هم شرط دوم است که ما در شرایط بسیار مساعدی هستیم سوم این است که در نتیجه حسن سیاست دولت گذشته ما در روابط حسنه له دول بزرگ هستیم به‏ به دوستی دول معظمی مثل آمریکا و انگلستان مثل روسیه همسایگان‌مان احتیاج داریم و خوشبختیم که در این حسن تواهم روابط تساوی و برابری و دوش به دوشی هستیم و می‌توانیم آنچه ضرورت خدمت بشر است درست به دست هم بدهیم و معضلات مملکت‌مان را رفع بکنیم و در آن شرایط بدی که با یک دنیا با دست خالی بجنگیم نیستیم و حالا در روابط حسنه هستیم این شرایط سبب شده است که پول داریم سرمایه خارجی به این مملکت آمده است و به ما اعتماد می‌کند رئیس مملکت‌مان منتهای علاقه‌مان را برای اصلاحات و برای مبارزه با فساد دارد و خوشبختانه این دولت هم دانه دانه‌اش اکثریت آن به ریا آن که آقای کی‌نژاد اعتراضی نکنند مردمانی هستند صالح و علاقه‌مند به کار اما (میر اشرفی- اما بچه شیطان‌ها را باید بیرون کنند اما بشر الان عرض می‌کنم اما اگر قرار بود اعلیحضرت همایونی یک نامه‌ای می‌دهند به دست یک دولتی که نظر به اعتمادی به شما دارند و نظریه لیاقت و کفایتی که در شما سراغ داردم شما رئیس‌الوزرا انتخاب می‌کنم اگر این آقایان به این اعتماد اعلیحضرت همایونی لغزش وارد نیاورند که این رئیس‌الوزرا می‌مانند اگر رفتند پس معلوم می‌شود انجام وظیفه نکرده‌اند شاه طرفدار شخصیت نیست مجلس طرفدار شخصیت نیست مخالف شخص هم نیست اگر خوب کار کرد می‌ماند و اکثریت مجلس و قاطبه نمایندگان از او دفاع خواهد کرد و به او کمک خواهد کرد و اگر بد کرد و کنار نکرد در مقابل این مجلس مسئول است همین مجلس او را منعزل می‌کند و به اجازه مرخصی بهشان خواهد داد راه‌شان این است که به در این دولتی که به تمام معنی به پیروزی از منویات همایونی قصد اصلاحات دارد وظیفه دموکراسی را انجام بدهد یعنی با تماس با مجلس باشد به هدایت مجلس در اجرای منویات رئیس کشور قدم‌های علمی بردارند خرده‌گیری و عیب‌جویی نکنند عقب جنبه‌های منفی نگردد چون ما خیال کار داریم که بایستی انجام بدهیم یکی از وظایف ما این است که آقایان اجازه ندهند که امتحان داده‌ها و مرتبه سر کار باشد آن‌ها که امتحان داده‌اند اگر امتحان خوب داده‌اند که روی سر ما هستند عزیز هستند وگرنه این طنابی است که به دست خودمان بر گردن خودمان می‌اندازیم و خودمان را خفه می‌کنیم دقت کنید در عرضم بزرگ‌ترین خطری که ما را تهدیدمان می‌کند خطر داخلی خودمان است (صحیح است) یعنی اگر نخواهیم از تجربه تلخ گذشته پند بگیریم و روشن نشویم به ضرورت ناموس طبیعت بر ما آن رسد که بر دیگرانی که استفاده نکرده‌اند رسید آقایان با تا لب پرتگاه رفته بودیم به خدای متعال رفته بودیم و تمام شده بود تفضل الهی و اراده ملت ایرات سبب شد که هنوز فردی آزاد بتواند از پشت تیربون مجلس به نام ملت در خانه ملت صحبت کند آقایان این را باید نگه داشت هر وقت حس کردید برای هر وطن‌پرستی که کوچک‌ترین لغزشی شده است و از حکومت دموکراسی و آزادی دارد انحراف پیدا می‌کند باید با تمام قوا کشیدش و برگردانید والا اگر این آزادی و استقلال از بین برود و بخواهد به نام مقامات عالیه اعمال نفوذ و اعمال اغراض خصوص بکند خیانت به شاه و خیانت به مملکت است مبارزه با فساد آقایان مبارزه با فساد از نظر قضایی خیلی معذرت می‌خواهم از ژوریست‌هایی که این‌جا هستند مبارزه با فساد یعنی اجرای قانون که آقای صفایی هم این‌جا گفتند که اگر می‌خواهید مبارزه با فساد کنید بروید قانون را اجرا بکنید چون هر عملی که به ضرر اجتماع باشد از طرف قانون مجازات می‌شود ماده یک قانون مجازات عمومی را بخوانید مبارزه با فساد یعنی اجرای قانون اجرای قانون در دنیا ثابت شده است که جایش یک جاست و آن در دادگستری در حکومت فعلی ما وزیر دادگستری نداریم و دادگستری را تضعیف می‌کنیم دادگستر بی‌عیب است اگر عیبی دارد رفع بکنید ولی بدانید هر وقت دستگاه قضایی و دستگاه دادگستری تقویت شد به همان اندازه توی سر دزدان و نابه‌کاران زده‌اند (مهندس جفرودی- ولی اگر دادگستری خودش دزدها را رها کرد چه؟) آن اسمش دادگستری نیست (پور سرتیب- الان مشغول رسیدگی به کار گمرک هستم‏ حسب المر اعلیحضرت ببینیم چه می‌کنند) با تمام این پول‌هایی که خرج می‌شود سه میلیون تومان برای یکی از ارکان مشروطیت که دادگستری است تصویب کردیم وزیر هم قبول کرد بعد رفت در کمیسیون ماند و بعد هم وزیر دارایی زیرش زد (عمیدی نوری- وزیر دارایی استیناف داد) و البته خوب نیست این تضیف دستگاه دادگستری است اگر واقعاً می‌خواهید مبارزه را شروع کنید ادلیه را تقویت کنید چون ضعف ادلیه به نفع دزدان و نابه‌کاران است این همه دزدی‌ها و قتل و آدم کشی‌ها و مستی و عرق خوری‌ها از خوی نهاد ایرانی نیست این واکنش اعمال و رفتار حکومت‌هایی بوده است که آمده‌اند و ما قدم مثبتی از این‌ها ندیده‌ایم ولی انتظار داریم و امیدواریم اعلیحضرت همایون هم همین انتظار دارند که این دولت قدم مثبت بردارد و این کار اگر شد قدم‌شان روی چشم و سر ما این اعتقادی که من می‌کنم برای این است من مخالف زیر پرده نیستم حکومت جناب آقای اعلا تا حالا کاری نکرده است امیدواریم که بکند هر کس که طرف اعتماد شاه باشد طرف اعتماد ملت است و اگر اعلیحضرت همایون دید کار را انجام نداد آن وقت است که البته مرخص می‌شود ولی ما باید به این دستگاه به ضرورت قانون اساسی کمک کنیم یک نفر به ضرورت بشر بودن نمی‌تواند همه کارها را بکند اگر نه این تشکیلات لازم نبود مجلس باید کمک بکند انتقاد بکند نظارت بکند مشارکت بکند تا این که دولت در اجرای برنامه‌های مثبت و عملی موفق بشود آمدیم روی تعدیل ثروت این مطلب را عرض بکنم آیا می‌شود که باور کرد که یک نفر دارای هزار هکتار زمین باشد ولی هزار نفر دارای یک نفر دارای یک هکتار زمین نباشند این عملی نیست این امکان ندارد اگر طرحی که آقایان دادند و بنده هم یکی از این امضاکنندگان این طرح بودم اگر فوریتش نگذشت دلیلش این نیست که مجلس مقدس شورای ملی نمی‌خواهد با این زمین‌خوران و دزدان مبارزه کند نه طرح ناقص بود قرار شد برود اصلاح بشود و بهتر بشود و بیاید الان طرح دیگری در دست تهیه است که بنده خودم افتخار عضویت آن کمیسیون را دارم طرحی در دست است که با تعیین مالیات‌های سنگین تعدیل بشود و جبران بشود و اگر نه این مطلب را از پشت این تیریبون عرض می‌کنم هیچ وقت نظر مجلس شورای ملی به احترام قانون اساسی و به احترام دین مبین اسلام نظر ما سلب مالیکیت از اشخاص نیت مالکیت محترم است تعدیل غیر از سلب است یعنی این شکاف را باید عملاً برداشت نه آن که از یک نفر بگیریم و بدهیم به یک دیگری امیدوارم طرح آتیه‌ای که تهیه می‌شود مورد پسند آقایان اکثریت باشد (نراقی- دکتر امینی مخالف است)

یک مطلب دیگری که می‌خواستم عرض بکنم این است که در این چند سال اخیر جمعیت تهران درست دو برابر شده است هیچ دولت فکر کرده است که این ششصت نفری که به تهران آمده‌اند در نتیجه توالد و تناسل بوده است؟ این طور نیست بلکه در نتیجه فقر و بدبختی فقر و مسکنت این‌ها به تهران آمده‌اند و این‌جا هم بازوان‌شان بدون کار مانده است در نتیجه بی‌کاری این کثافت‌ها و نابکاری‌ها به بار آمده است عرایضم را بنده تمام می‌کنم با ذکر چند نکته در این قضیه که اتفاق افتاده در راه کرج بنده شنیدم که آقای سرگرد خسرو پناه جدیت فوق‌العاده‌ای کرده است از یک همچو مردی باید تشویق کرد مطلب دیگری که جناب آقای درخشش برای بنده نوشته‌اند برای ترمیم حقوق فرهنگیان شرفیاب حضور اعلیحضرت همایونی شده‌اند اعلیحضزت همایونی هم امر فرموده‌اند که این کار باید انجام بشود امیدوارم که دولت توجهی بکند آخرین عرضم این است که ما امیدواریم که به چشم یگانگی و صفا و برادری به هم نگاه بکنیم چون یک منظور بیشتر نداریم و آن اعتلا و ارتقای ایران است به هدایت شاهنشاه و به هدایت آقایان امیدواریم قوه مجریه در برداشتن قدم‌هایی به نفع این مملکت کمک کند که ایران ما برای ما همیشه پاینده و جاوید بماند (احسنت)

نائب رئیس- آقای اکبر

محسن اکبر- عرض کنم که چون وقت دیر شده است و احساس می‌کنم که آقایان میل دارند که وارد دستور شوند بنده از مقدمه نطقم صرف‌نظر می‌کنند (نمایندگان- خیر بفرمایید آقا) عرایض بنده سه قسمت است یکی نظری دارم راجع به تصویه کارمندان دولت دوم راجع به تشکیلات اداری است و سوم حمایت از محصولات داخلی است بنده شنیده‌ایم دولت بر اثر تذکرات بعضی از نمایندگان محترم مجلسین مقرر داشته است برای رسیدگی به پرونده عمل تصویه شدگان یا رسیدگی به شکایات آنان محاکمی تشیکیل دهند و دستور داده است که خارج از نوبت به این مسائل رسیدگی شود اگر این نظر عملی گردد بسیار به جا و مستحسن خواهد بود منتها انتظار داریم در انتخاب قضات چنین محاکمی دقت و احتیاط کامل رعایت شود که جریان رسیدگی از هرگونه تأثیرات مسلکی و سیاسی و حب بغض‌ها و توسل و تشبث دور بماند و مقررات شدیدی قائل شوند تا صالحی طالح و طالحی صالح معرفی نگردد و رسیدگی از جریان قانون منحرف نشود و حتی برای انجام این رسیدگی مدتی قائل شوند تا اگر کسی که مشمول تصویه شد و در آن مدت اعتراض نکرد در زمان‌های بعد حق آغاز سخن و

طلبه‌کاری برای بازگشت به دستگاه نداشته باشد همچنین مدتی تعیین شود که محاکم تا پایان آن مدت در مورد پرونده‌های احاله شده نظر قطعی خود را اظهار کند و تکلیف متهمین هم هر چه زودتر معلول شود بنده گمان می‌کنم مناسب‌ترین موع برای ابراز همکاری مجلسین و دولت جهت مبارزه قطعی با فساد همین موقع باشد که مصلحت است به پیشنهاد گذشته بعضی از نمایندگان و این جانب توجه شود کمیسیون تحققی تشکیل گردد تا برای مظلومین تکیه گاهی ایجاد شود جهت جلوگیر از تشبثات بعدی عناصر متشبث نظارت داشته باشند اما نکته دیگری که توجه آن را لازم می‌دانم تجدیدنظر در مقرارت تشکیلاتی ادارات است همچنین تجدیدنظر در مقرارت عمل و کار موظفین است تشکیلات فعلی مقرارت موجود علاوه بر آن که موجب کندی در امر می‌شود به خاطر افراد ناصالحی که احیاناً ممکن است در دستگاه باقی مانده باشد مجال سوء استفاده می‌دهد مقرارت تشکیلاتی سازمان‌های ما کلاً اجرای هر عملی را بزرگ یا کوچک باشد بر اثر عدم اعتماد به افراد برعهده چند نفر مسئول قرار دارد در حالی که سازمان‌های مشابه در ممالکی دیگر وظایف اداری را به ترتیبی تقسیم نموده است که برای هر رشته از امور مسئولین مختصی تعیین گردیده‌اند اگر تا میزانی مشهود شود می‌توان فوراً انگشت بروی باعث و عامل نامیزانی گذارد مسئولیت مشترکی که در سازمان‌های ما جاری است هم موجب لوس قضایا در موقع بروز نامیزانی است و هم آن که ریسندگی به علل را دشوار می‌کند.

نائب رئیس- آقای اکثریت نیست تأمل بفرمایید (پس از چند لحظه اکثریت حاصل شد) بفرمایید.

ارباب- برای آن که امور به سرعت بگذرد و سرعت سوءاستفاده از عناصر بد سلب شود و عشق به وظیفه و کار تقویت شود تقسیم وظایف و ایجاد مسئوولیت‌های متخصص بر اساس تجاربی که دیگران حتی پاره‌ای از مؤسسات اقتصادی ما مانند بانک ملی و بانک‌های دیگر کرده‌اند و نتیجه برده‌اند قابل توجه می‌دانم که امید وارم در این‌باره دولت اقدامات لازم خواهد نمود البته نمایندگان محترم اجازه خواهد داد در این مقام از فرصت استفاده کنم و توجه آقایان را نسبت به یک قسمت از میهن گرامی‌شان که در انتظار بذل توجه مجلسین و دولت است جلب کنم‏ نمایندگان محترم همیشه کمال علاقه‌شان را نشان داده‌اند که دولت را به راهی هدایت فرمایند که بودجه مملکتی و اعتبارات تحصیل شده را صرف عمران و تولید نمایند چون تشخیص داده‌ایم که ترقی سطح زندگی مردم با توسعه عمران و تولید مرتبط می‌شود البته عمران و رفاه ملت و تقویت بنیه مالی مردم و خزانه کشور خواهد شد که تولیدات و استلاحات مورد حمایت قرار گیرد (داراب- صحیح است) هزینه تولید و استحسال با استفاده از وسایل فنی تقلیل باید طرق حمل و نقل ایجاد گردد وسایل نقلیه کافی تهیه شود و نرخ عادلانه برای حمل و نقل مقرر گردد و واسطه بین زارع و بازار به حداقل تقلیل یابد (بعضی از نمایندگان- صحیح است) تا منافع اشخاص متعدد تحصیل و حاصل مولد نشود همچنین ترتیباتی مقرر شود که بهای جنس به موقع به دست زارع برسد تا مغروض نشود متأسفانه محصولات داخلی (صفاری- فعلاً که حرف است) (سلطان مراد بختیار- هیچ وقت اجرا نمی‌شود)

حمایت از محصولات داخلی یزد در بعضی اوقات مانند مسائل دیگر فقط در حدود حرف و قول بوده است و فعل و عمل مطابق قول و وعده نبوده است البته این موضوع تا حدی عمومیت دارد که برای مثال موضوع محصولات گیلان را شاهد مدعا می‌کنیم شاید آقایان محترم توجه داشته‌اند وقتی محصول نوغان ایران بیش از ۱۰ میلیون کیلوگرم بوده است در حال حاضر به یک میلیون کیلوگرم تنزل نموده است شاید مستحضر باشند موقعی که دولت به منظور حمایت از محصول نوغان معاملات ابریشم را در اختیار گرفت فقط ۱۸ نفر عضو کلیه امور خرید و حمل و فروش را عهده داشتند ولی به نسبتی که تولید تقلیل یافت اعضای دستگاه روبه افزایش گذاشت تا به نرخ ۳۹۰ نفر رسید همین نسبت‌های معکوس می‌تواند طرز حمایت از تولید را آشکار سازد بنده پریروز شنیدم که آقای وکیل پور در نظر دارند که تشکیلات اداری‌شان را از تهران به رشت منتقل کنند اگر این کار عملی بشود خیال می‌کنم خیلی خوب خواهد بود و آقایان نمایندگان گیلان هم تأیید می‌کنند (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است صحیح است) حالا نوبت حمایت محصول چای برنج و توتون شده است (داراب- دولت هیچ توجهی ندارد)

چنانچه قبلاً به عرض رسانده‌ام در نتیجه حمایت کشت توتون از ۷ هزار هکتار در سال قبل به ۳۵۰۰ هکتار تنزل کرده بود چون در این مورد دولت از زمان شخم و شیار ناظر محصول بوده است در مورد کشت محصولات دیگر مانند چای و برنج که در نظارت دولت نبوده است اگر خود مردم سطح کشت را بالا برند همیشه اشکالاتی ایجاد می‌شد تا محصول به قیمت واقعی از زارع خریداری نشود و به موقع به بازار نرسد (داراب- هیچ توجهی به اهالی گیلان ندارند فقر و فاغه و بدبختی تمام گیلان را فرا گرفته است)

ارباب- بفرمایید آقا چند روزی بندرعباس (خنده نمایندگان)

ارباب- و در تمامی مدت سال سرنوشتش به دست کمیسیون‌ها سپرده شود که نظر نهایی آنان پس از فساد محصول مانند برنج یا بعد از اشکال بازار داخلی از طرف وارد کنندگان کالای مشابه خارجی محصول چای و برنج یا بعد از اشغال بازار داخلی از طرف واردکنندگان کالای مشابه خارجی مانند محصول چای اعلام گردد (مهندس جفرودی- در پیچ و خم‌های وزارت اقتصاد ملی است) البته با این طرز حمایت توسعه کشت و بهبودی وضع اقتصادی و رفاه مردم و عمران قطعاًت مملکت امکان‌پذیر نخواهد بود. نمایندگان گیلان طی جلسات متعددی که با نمایندگان دولت داشته‌اند درباره موضوعات اشاره ده توضیحات لازم داده‌اند و بنده هم به امید مواعیدی که داده شده است میل ندارم در مجلس تجدید مطلب کنم ولی این انتظار را دارم که دولت جناب آقای اعلاء (داراب- دولت جناب آقای امینی بفرمایید) حقیقت در مورد حمایت از محصولات داخلی قول و فعل را مدنظر قرار دهد و همانطور درباره اختصاص ۴۰ درصد از عواید حاصله از معامله توتون جهت خرید محصول سال وعده فرمده‌اند وفای به وعده کرده و مبلغ اختصاص یافته را در حساب مخصوصش واریز فرمایند (مهندس جفرودی- عمل نمی‌کند دولت بی‌اعتنا است) در مورد چای و برنج هم به مواعید خود عمل کنند (مهندس جفرودی- چاره‌اش بستن در وزار اقتصاد ملی است) و سرنوشت این محصولات را به دست آئین‌نامه‌های ناسخ و منسوخ ندهند و راه بازارها را به روی محصولات داخلی باز کنند و تحصیلات لازم فراهم نمایند و به مردمی‌که با نظم و اطاعت وظایف میهنی خود را در راه عمران و آبادی کشور اجرا می‌کنند پاداش منصفانه و جوانمردانه بدهند ضمناً یک طوماری آقایان علما از بندرپهلوی فرستاده‌اند تقدیم می‌کنم و بقیه وقتم به آقای دولت‌آبادی می‌دهم (احسنت)

نائب رئیس- آقای دولت‌آبادی‏

دولت‌آبادی- با عرض تشکر از محبت همکار عزیزم جناب آقای اکبر که چند دقیقه وقتشان را به بنده لطف فرمودند (بعضی از نمایندگان- وقت هم خواهید خواست؟) نه خیر وقت نمی‌خواهم خیلی کوتاه عرض می‌کنم همکاران گرامی این‌جانب تا ضرورتی ایجاد ننماید هیچ گاه به اشغال کرسی خطابه و وقت گرانبهای مجلس مبادرت نکرده‌ام‏ اکنون هم چند دقیقه وقت آقایان را اشکال می‌کنم روی موقع حساس کشور و وظیفه مهم خودمان است در مقابل خدا و وجدان‌مان در برابر میهن عزیز و مردم و شاه محبوب که مظهر آزادی و استقلال ما است. امروز می‌خواهد برای اصلاح مفاسدی که همه از آن ناله می‌کنند و مردم متعصب شوم آن به سطوح آمدند چاره‌جویی مؤثر بنماید ما همه می‌دانیم که تا ریشه‌های فاسد از بیخ و بن کنده نشود میسر نیست که بذر صلاح و ثواب در این سرزمین سبز شود و نهال آرزوی ما برومند گردد و بر شیرین بدهند اما برای نیل به این هدف عالی صمیمیت و فداکاری و قبول مظلومیت لازم است تا بتوان به سرحد سعادت رسید ما نمایندگان مجلس در این کار بزرگ مسؤلیت سنگین‌تری داریم که باید در مقابل تاریخ و ملت محروم ایران انجام دهیم نه تنها باید افراد نادرست را از دخالت در امور مردم جدا طرد کرد بلکه باید از حمایت افراد مشکوک هم دست برداشت و مجال داد تا دولت حاضر که مسلماً مجهز به صلاح تقوا می‌باشد کاری از پیش ببرد و گریبان مردم از چنگال گرگان قدار نجات دهد این‌جانب در ایام عید که چند روزی به اصفهان رفته بودم مردم را به موجب دعوتنامه موجود در مدرسه سلطانی دعوت کردم و آن‌ها را به دستورات صریح قرآن کریم و دیانت مقدسه اسلام را مبارزه با رشوه‌خواری و فساد اجرای منویات عالیه شاهنشاه در این راه متوجه ساختیم ضمناً مردم از گرانی ارزاق و مخصوصاً بدی نان و بهای کمرشکن آن همچنین گوشت و خرابی شهرداری آن‌جا شکوه‌ها داشتند به خصوص که سوءاستفاده‌های هنگفت مورد بازرسی قرار گرفته است و اکنون وظیفه دولت مدعی و مهیا برای مبارزه با فساد است که هرچه زودتر دستور دهد این پرونده‌ها از مجاری قانونی مورد رسیدگی قرار گیرد و مردم مأیوس اصفهان را به حق‌گذاری و دادخواهی امیدوار سازد نه این که خدایی نخواسته شهربانی آن‌جا مردم را احضار و ارعاب نماید و تلگراف‌خانه که مأمن مردم است در مخابره تلگرافات آن‌ها اهمال کند این جانب درباره سایر امور اصفهان و مأمورین آن‌جا مخصوصاً بی‌توجهی به کار دفع آفات و حمایت کشاورزان و تعطیل کاخانه‌جات مطالبی دارم که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم و منتظر اقدامات اساسی دولت می‌مانم که با دقت نظر و رویه بی‌طرفی کامل به کارهای آن‌جا رسیدگی نماید تا مردم آن استان و تمام ایرانیان مبارزه دولت را با دزدی و فساد به چشم خود ببینند و امیدوار گردند آن‌های که با تشبسات مذبوحانه می‌خواهند حقاق یا وارونه جلوه دهند بدانند که ریا و پرده‌پوشی و نادرستی هیچ گاه نمی‌تواند با حق و صداقت و خیرخواهی مقابله کند اما مطلب دیگری که این‌جانب باید عرض کنم این کسی که در این موقع حساس عناصر فاسدی که منافع کثیف نامشروع آن‌ها به خطر افتاده است می‌کوشند تا هر موقع و مقام حتی در همین مجلس شورای ملی بتوانند ایجاد اختلاف و دو دستگی نمایند اینجانب چند روز است در جراید و مجلات می‌خوانم

که در مجلس اقلیت و اکثریتی هست در صورتی که چنین امری مطلقاً موضوع ندارد و ما همه در راه میهن عزیز و خیر مردم اجر نیت مقدس شاهنشاه در حمایت از دین مبین اسلام و اصلاح امور مملکت مخصوصاً مبارزه با فساد یک‌دل و یک‌زبان و مهیا فداکاری هستیم و اجازه نخواهیم داد افرادی مغرض یا غافل مجلس شورای ملی را به دو دستگی متهم سازند چنانچه مجله تهران مصور مطالبی را نوشته بود که سرتا پا کذب محض و محض کذب بود و به این که دولت آبادی چند تن دیگر که از مالکین بزرگ هستند برای رد طرح ظبط اراضی موات جلسه و فعالیت داشتند اولاً چنین جلسه‌ای با حضور بنده تشکل نشده است ثانیاً بنده روز سه‌شنبه که طرح مذبور تقدیم مجلس شد بیمار بستری بودم و اصولاً در مجلس حضور نداشتم چنانچه از مقام ریاست کسب اجازه کرده‌ام و در صورت‌مجلس هم عدم حضور بنده مندرج است‏ ثالثاً بنده به غیر از سیصد متر زمین موروثی اجدادی در قلهک که جد من در شصت سال قبل خریده است مطلقاً مالک زمین و مستقل و ضیاع و عقاری نیستم و در عین حال چون مرد مسلمان معتقد به قرآن پیرو مذهب حقه جعفری می‌باشم و به حفظ قانون اساسی سوگند یاد کرده آمد با هرگونه تعدیل ثروت و ایجاد عدالت که مخالف مذهب و قانون اساسی نباشد موافقم و نه تنها با آن مخالفتی ندارم بلکه مدافع آن خواهم بود و همیشه به متجاوزین به حقوق عمومی و غاصبین اموال مردم مبارزه سخت داشته‌ام چنانچه هنگام تصدی شهرداری تهران برای حفظ اموال عامه با دزدان متجاوز جنگ تن به تن داشته‌ام این مطالب را اظهار داشتم تا مفسدین مفرض بدانند که من چشم طمع از همه چیز پوشیده‌ام و به قول انواع محرومیت‌ها تن در داده‌ام که بتوانم با سربلندی از خود دفاع کنم و بر دهان یاوه‌گویان آن‌گونه مشت بزنم که لایق دهان کثیف و قلم بی‌ارزش آن‌ها است در همین باره نیز از دادگستری می‌خواهم که موضوع را تعقیب و دادخواهی نماید تا مفطری کذاب به سزای خود برسد.

یکی از نمایندگان- راجع به کارخانه‌های اصفهان هم بفرمایید

۳- اعلام وصول لایحه اصول تشکیلات دادگستری و استخدام قضات از مجلس سنا و ارجاع به کمیسیون‏

نائب رئیس- لایحه اصلاح قسمتی مجلس سنا گذشته مجلس شورای ملی ارجاع شده به کمیسیون مربوطه فرستاده می‌شود.

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

نائب رئیس- دستور امروز لایحه مالیات بر ارث است ولی چون نماینده دولت حاضر نیست بنابراین جلسه را ختم می‌کنم.

درخشش- سؤالی است از وزارت فرهنگ که تقدیم می‌کنم.

نائب رئیس- جلسه آینده روز یکشنبه ساعت ۹ دستور همین لایحه مالیات بر ارث است.

(مجلس نیم ساعت پیش از ظهر ختم شد)

نائب رئیس مجلس شورای ملی- اردلان‏