مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۵

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۲۰ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۵

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۱۵

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۲۸ اردیبهشت ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱) تصویب صورت مجلس.

۲) بیانات قبل از دستور، آقایان- درخشش، مهندس اردبیلی، عمیدی نوری.

۳) تقدیم یک فقره سؤال از طرف آقای نقابت.

۴) بیانات آقای دکتر بینا به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه.

۵) طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در سراسر راه‌آهن به مدت سه ماه.

۶) طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در طهران به مدت سه ماه.

۷) طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در پالایشگاه کرمانشاه به مدت سه ماه.

۸) تقدیم و قرائت طرح پیشنهادی راجع به الغای قانون مصادره اموال قوام.

۹) تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه.

مجلس ساعت ده و بیست دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس.

رئیس- صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

غائبین با اجازه، آقایان- کی‌نژاد، قوامی، اخوان، ثقه‌الاسلامی، سلطان‌مراد بختیار، احمد فرامرزی، محمود افشار، رضایی، افشار صادقی.

غائبین بی‌اجازه، آقایان- سلطانی، اریه، عبدالرحمن فرامرزی. دیرآمدگان و زود رفتگان با اجازه، آقایان- لاری سی دقیقه، بزرگ‌نیا سی دقیقه، کیکاوسی یک ساعت، دولت‌شاهی یک ساعت، امامی‌خویی دو ساعت. دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه، آقایان- محمودی بیست دقیقه، اکبر بیست دقیقه، تیمورتاش سی دقیقه، دکتر آهی چهل دقیقه، خاکباز یک ساعت و سی دقیقه.

رئیس- آقای فرامرزی نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟

عبدالرحمن فرامرزی- خواستم عرض کنم که اگر خبر دادن به مجلس اسمش غائب با اجازه است بنده به وسیله تلفن خبر داده بودم که حالم خوب نیست.

رئیس- اجازه داده شده است آقای دکتر بینا نسبت به صورت مجلس نظری دارید؟

دکتر بینا- چون بنده وقتی عرایضم را عرض کردم رفتم استراحت کنم از ماده ۹۰ استفاده شده بود خواستم به عرض آقایان برسانم که اکنون که صورت مجلس را می‌خواندم متوجه شدم از ماده ۹۰ استفاده شد و از فحوای بیانات آقایان چنین مستفاد می‌شود (شمس قنات آبادی- آقایان نبودند، فقط بنده بودم) که مطالبی که به عرض رساندم شاید همه می‌دانستند یا گفته شده بود بنده عرض می‌کنم ...

رئیس- نسبت به اصلاح بیانات خود اگر فرمایشی دارید بفرمایید، ولی اگر جواب باشدراجع به ماده ۹۰ باید وقتی وارد دستور شویم بفرمایید و از ماده ۹۰ استفاده کنید. (دکتر بینا- آنها را اصلاح می‌کنم) خیلی خوب بفرمایید آقای سالار بهزادی.

سالار بهزادی- عرض کنم که در جلسه گذشته ضمن بیانات جناب آقای استخر که فرمودند فارس در دوره بیست ساله اعلیحضرت فقید.

رئیس- آقای سالار بهزاد نسبت به صورت مجلس شما که آن روز حرفی نزدید، نسبت به نطق دیگری می‌خواهید صحبت بکنید شما که چیزی نفرمودید.

یک نفر از نمایندگان- یک صحیح است گفتند.

سالار بهزادی- بنده عرض می‌کنم وقتی که فرمودند فارس خیلی از اصلاحات عقب مانده در صورت مجلس نوشته شده من گفته‌ام (همه شهرستان‌ها) در حالی که من گفته‌ام کرمان و منظور کرمان بوده و به نظر بنده کسی نیست که این همه اصلاحات و آثار زنده و جاوید دوره اعلیحضرت فقید را در مرکز و همه شهرستان‌ها ببیند و بگوید که در تمام شهرستان‌های ایران اصلاحات نشده، منظور بنده این بود که کرمان به واسطه دوری از مرکز توجهی به آن نشده و نوبت آن نرسیده والا در زمان اعلیحضرت فقید در تمام ایران اصلاحات شده است.

رئیس- آقای بهبهانی.

بهبهانی- می‌خواستم عرض کنم که در پاسخ سؤالی که بنده در جلسه قبل عرض کردم جواب آقای فولادوند معاون نخست وزیر برای بنده قانع کننده نبود و غیر موجه بود اگر اجازه بفرمایید در مورد پاسخ ایشان توضیحاتی عرض بکنم.

رئیس- آقای بهبهانی توضیح دیگر ندارد، آن روز حق داشتید مطابق آیین‌نامه دو مرتبه به طور اختصار توضیح بفرمایید و از این حق آن روز استفاده نفرمودید.

بهبهانی- پس ممکن است سؤال را تکرار کنم.

رئیس- مانعی ندارد آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار- در صورت مجلس یک اشتباه لغوی شده است، اصطلاح عرف و عادت خیلی گفته می‌شود اینجا نوشته شده لغت و عرف امر بفرمایید اصلاح بشود.

رئیس- اصلاح می‌شود دیگر اعتراضی نسبت به صورت جلسه نیست؟ (اظهاری نشد) صورت مجلس جلسه پیش تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور، آقایان- درخشش، مهندس اردبیلی، عمیدی نوری.

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای درخشش.

(نمایندگان- دستور دستور) دستور چیز زیادی ندارد، دو سه لایحه حکومت نظامی است که طرح می‌کنیم.

درخشش- ریشه‌های قسمتی از مصایب اجتماعی کنونی در زمان جنگ به دست متفقین زمان جنگ‌مان به وجود آمده است، سران دولت‌های بزرگ در تهران متعهد شدند که استقلال و تمامیت ایران را محترم بشمارند و پس از جنگ مصایب و آلامی را که به سبب جنگ و انتقال ذخایر طلای ما به خارج به ایران وارد آمده بود جبران کنند، پس از جنگ نه تنها از مرهم گذاردند به زخم‌های زمان جنگ خبری نشده بلکه امتیازات نوبتی هم خواستند، حزبی که خود را قهرمان مبارزه با هر گونه استعمار کشور ایران معرفی می‌کرد در کوچه و بازار و خیابان‌های طهران در پناه سرنیزه سربازان اجنبی مبارزه را برای استعمار کشور ایران به نفع هر دو همسایه شمالی و جنوبی آغاز کرد. عوض این که کارگران رنجدیدیه جنوب را از یوغ اسارت بیگانگان خلاص کنند سعی و کوشش می‌کردند که وضع مشابهی در شمال ایران به وجود آورند. در همین مجلس شورای ملی که در آن روزها به عنوان تماشاچی حاضر می‌شدیم به طور برق آسا قانونی از مجلس گذشت، قانونی از مجلس گذراندند که مذاکره سیاستمداران در ایران با بیگانگان برای معامله ذخایر نفت زیر زمین تحریم می‌کرد. البته این کار و هر کار مشابه آن اراده ملت ایران است اما ملت همه یک جا نمی‌تواند جمع شود، نمی‌تواند مجموعاً با بیگانگان بحث کند، یک یا چند نفر عملا خود را تجسم اراده ملت نشان می‌دهند، کسی که در آن روزهای تاریخی با تصویب رساندن این قانون کشور را نجات داد یقیناً نامش از تاریخ ایران محو نخواهد شد. نهضتی که با تحریم مذاکره در باره امتیازات نفت شمال شروع شده بود به شکل درخواست ملی شدن صنعت نفت سراسر کشور ایران تکامل یافت پرواضح است که این ملت ایران بود که نهضت ملی را به وجود آورد نهضت ملی متعلق به شخص یا اشخاصی نیست امروز خوشبختانه همه خود را مدافع نهضت ملی ایران معرفی می‌کنند، حتی کسانی که از به دو پیدایش نهضت ملی برای تأمین منافع سیاست‌های خارجی با ملی کردن صنعت نفت مخالفت کرده‌اند خود را مدافع نهضت ملی می‌دانند، امروز وقتی این دهان‌های آلوده از نهضت ملی سخن می‌گویند، مردم معنی اظهارات آنها را می‌فهمند و خوب می‌دانند که این جماعت همان قدر از نهضت واقعی ملت ایران طرفداری می‌کنند که بنی‌امیه از اسلام می‌فهمیدند و طرفداری می‌کردند، امروز حتی جراید انگلستان و نمایندگان تراستهای نفت دنیا خودشان را عاشق دلباخته قوانین ملی شدن نفت معرفی می‌کنند، من این مقدمه را ذکر نکردم مگر برای جلب توجه آقایان به این نکته اساسی که منظور از نهضت ملی و از ملی شدن نفت ایران تغییر اسمی نیست، منظور تغییر دادن شکل ولی حفظ محتوی وضع سابق نمی‌باشد، ملی شدن اصول و قواعدی دارد، ابتدایی‌ترین و اساسی‌ترین اصل اصیل آن عبارت از این است که سود حاصل از صنعت نفت مورد بحث باید به نفع ملت باشد نه به نفع سرمایه‌داران خصوصی آن هم سرمایه‌داران بزرگ بیگانه مسئله اساسی در باره موضوع نفت که هم اکنون مورد بحث دولت با مؤسساتی است که خود را ذی‌نفع در مسئله نفت ایران می‌دانند این است که ملی کردن صنعت نفت سراسر ایران یعنی سود حاصل از استخراج و تصفیه و فروش آن در خلیج فارس متعلق به شرکت ملی نفت ایران است که به وسیله دولت ایران تأسیس و اداره می‌شود و هیچ گونه نظارت بیگانه بر آن مؤسسه مجاز نیست. دولت‌های امریکا و انگلیس و نمایندگان آنها که مشغول مذاکره درباره نفت هستند مخصوصا سفیر کبیر جدید انگلیس باید بدانند که ملت ایران آن قدر رشد پیدا کرده است که معنی ملی شدن را به مفهوم واقعی آن درک کند هر قرار و مداری که منافات با روح ملی شدن دارد از جنبه حقوق و قضایی پشیزی ارزش نخواهد داشت.

ملت ایران فقط به مذاکرات آن سیاستمداران ایرانی و غیر ایرانی ارزش قائل است که در مذاکرات خود ملت ایران را با سایر ملل گرچه بزرگ و نیرومند باشند متساوی الحقوق بداند ولی متساوی الحقوق نه به این معنی که نصف دسترنج زحمت‌کشان ایران از آن سرمایه‌داران آنان باشد اگر کنسرسیومی به وجود آید که از قانون نه ماده‌ای عدول کند و نظارت بر تولید نفت داشته باشد اجازه نخواهد داد که سطح زندگی کارگر ایران از حدودی که بوده تجاوز کند این کنسرسیوم و یا هر چیز مشابه آن با هر اسم و رسم که به وسیله کارشناسانی که به طور دسته جمعی و تحت نظارت خود به شرکت ملی تحمیل کنند خیلی خطرناک‌تر و بدتر از گذشته قدرت سیاسی خود را به ایران تحمیل خواهد کرد که در آینده هم مانند گذشته نخست وزیری با ورقه هویت ایرانی ولی به عنوان وکیل مدافع شرکت سابق از پشت این تریبون مجلس بی‌لیاقتی مهندسین ایرانی و نداشتن ظرفیت فنی را به رخ ما بکشد آن آقایانی که در پشت این تریبون از فرهنگ استعماری حرف می‌زنند آنهایی که از روی دلسوزی از گرانی طاقت فرسا از مصایب و آلام کارگران و کلیه زحمت کشان ایران بحث به میان می‌آورند باید توجه فرمایند که حلقه اساسی تمام آلام و مصایب تاریخی ایران در قرن اخیر همین شرکت نفت سابق بوده است. هر ایرانی یا هر نماینده‌ای که به نام دولت یا به نام ملت از قانون ۹ ماده‌ای عدول کند، هم به فرهنگ استعماری و هم به گرانی و بدبختی و هم به عقب‌ماندگی ایران، هم به صنعتی نشدن ایران رأی اده است، رأی به این داده است که ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی جزیی و تابعی از کشورهای مقتدر صنعتی گردد و به عنوان انبار مواد اولیه آنها به کار برود هر کس به شرایط شرکت‌های بزرگ نفت که مخالف با قانون ۹ ماده‌ای باشد تن در دهد در عین حال به این خطر بزرگ هم تن در داده است که در ایران یک زمینه کاملاً مساعد برای افکار بیگانه پرستانه حزب توده تهیه کند.

منطقی‌ترین مدافعان نهضت ملی ایران آنهایی هستند که برای جلوگیری از نفوذ همسایه شمالی به وسیله ستون پنجم‌شان قطع نفوذ سایر بیگانگان را هدف خود قرار داده‌اند. آقایان می‌دانند که در ممالک صنعتی دنیا دانشگاه نفت تأسیس می‌کنند ولی در دانشکده فنی ما کارشناسان آینده را که باید صنعت نفت ملی ایران را اداره کنند منقول می‌کنند جوانانی که در این بهار مانند معمول می‌بایست کتاب‌های خود را زیر درختان بهاری بخوانند و خود را برای اداره صنایع آینده ایران مهیا کننند و ما را از شر کارشناسان خارجی رها سازند در زیر خاک خفته‌اند. آقایان، دانش‌آموزان و دانشجویان و به طور کلی نسل جوان ما لایق و سزاوار تربیت بهتر و سازمان تربتی لایقتری است، دختران و پسران شما و هم میهنان‌مان را در قرن بیستم با قدرت سرنیزه و حکومت نظامی و کارآگاه نمی‌توان تربیت کرد. سازمان و سازمان دهندگان فرهنگ و دانشگاه باید بتوانند و مستعد این باشند که نسل جوان را بدون کمک سرنیزه و کارآگاه راهنمایی کنند نسل جوان ما احتیاج به یک مکتب اجتماعی دارد که از طرف مکتبی که خود را در خدمت فرمانفرمایی جهانی بیگانگان گذارده است فریفته و ربوده نشود نهضت ملی ایران نطفه یک مکتب اجتماعی را به وجود آورده است که نسل جوان ما را نجات می‌دهد و جوانان را مطابق اصول میهن‌پرستی بار می‌آورد، عوض آن که آن را خفه کنیم باید آن را تشویق نماییم بالاخره با باز شدن مجلس شورای ملی باید دوره اختناق به سر آید و در عین حال از اخلال‌گران جلوگیری به عمل آید من در خاتمه عرایضم از هم قطاران با التماس و الحاح تقاضا می‌کنم خوب دقت کنند ما در اینجا به هر راه و رسم و وسیله که جمع شده‌ایم به خود آییم و بدانیم که تاریخ در باره همه آن طور که هست قضاوت می‌کند نه آن طوری که می‌نماید با ایجاد نفاق و دامن زدن به تعصبات بی‌مورد و نفاق و شقاق نوبتی به گذشته‌ها اضافه نکنید حلقه اساسی تمام مشکلات ما همین مشکل نفت است که برای حل شدن آن باید از روی واقع‌بینی و حفظ مصالح نهضت بکوشیم و در مقابل اجنبی مقاومت کنیم مثلاً اعلام جرم‌ها طرح‌های دو فوریتی و سه فوریتی مشکل را حل نمی‌کند بلکه مشکل نوینی به مشکلات و تشدید نفاق اضافه می‌کند آقایان کسی عاشق چشم و ابروی دکتر مصدق نیست اگر کاری که او می‌خواست به اتمام برساند و موفق نشد با همان وضع شما به انجام برسانید حتی خود دکتر مصدق دست شما را می‌بوسد.

پناهی- احتیاجی نیست.

درخشش- آقایان دکتر مصدق مانند تمام سیاستمداران عاری از خطا نبود من خود با اشتباهات ایشان مبارزه می‌کردم و به همین مناسبت هم منتظر خدمت شدم آزاد گذاردن حزب مزدور توده و اهانت به مقام شامخ سلطنت از اشتباهات بزرگ دوره گذشته بود (صحیح است.)

سعید مهدوی- اسمش را اشتباه نگذارید خیانت بگذارید.

حمیدیه- موضوع تغییر رژیم بود اشتباه نبود، خیانت بود، جنایت بود.

درخشش- ولی آیا مجرمی بزرگ‌تر از او بین سیاستمداران معاصر ایران وجود نداشت که بر علیه او اعلام جرم کردید در خاتمه من بر علیه کسانی که بخواهند بساط سابق شرکت نفت را در ایران بگسترند اعلام جرم خواهم کرد.

رئیس- آقای مهندس اردبیلی.

مهندس اردبیلی- به نام خداوند دانا و توانا، بنده که در جلسه گذشته می‌خواستم قبل از دستور صحبتی کنم دوست و همکار گرامی جناب آقای دکتر بینا خواهش کردند نوبت خود را به ایشان واگذار نمایم و خیال این را هم نداشتم که صحبتی به این زودی بکنم ولی کثرت شکایات تلگرافی و کتبی حوزه انتخابیه خود یعنی آذربایجان، آذربایجانی که شماها سپر بلای ایران، آذربایجانی که شماها تاج سر ایران، آذربایجانی که شماها روح پیکر کشور می‌دانید، بالاخره آذربایجانی که شماها همیشه صحبت از نهضت ملی از پشت این تریبون می‌کنید ریشه آن از قیام یک نژاد آذربایجانی چشمه می‌گیرد و اگر درست به تاریخ پرافتخار مشروطیت توجه فرمایید ملاحظه خواهید کرد که این پارلمان و این آزادی صحبت و بیان را آذربایجانی به دست ما داده و آذربایجان است که علمدار حریت ایرانی است.

رئیس- تنها آذربایجان نبوده.

تجدد- همه ایرانی‌ها بودند.

مهندس اردبیلی- ناچارم کرده عرایض خویش را بی پروا به حضور نمایندگان محترم عرض نمایم و ضمناً یادآور شوم مقصود ما از نطق قبل از دستور سخنرانی و سخن پراکنی نیست (صحیح است) و مصداق شعر خواجه حافظ شیرازی ما به این در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم، زبد حادثه اینجا به پناه آمده‌ایم، اوضاع فلاکت بار آذربایجان و کمیابی ارزاق عمومی و گرانی معیشت و فقر عمومی نبودن برق و تلفن و آب و دزدی

و خیانت عده زیادی از مأمورین و فشار و زجر باهالی ستمدیده آذربایجان و شکایت عمومی و عدم بهداشت و دارو، عدم توجه به جاده‌ها و راه‌آهن و تعطیل کارخانه‌جات و بیکاری مردم مرا وادار نمود که امروز مزاحم آقایان بشوم، ملاحظه بفرمایید ارزاق و خواربار آذربایجان که دائماً مرکز صادرات می‌باشد و بلکه اکثر آذوقه ایران را از این منطقه تأمین می‌نمود امروز از هر جا گران‌تر شده باید روشن شود که آیا مسئولین امر اوضاع و احوال را به هم زده و یا چه امری باعث این علت خطرناک شده، من ناچارم قسمتی از مندرجات روزنامه توحید افکار شماره ۸۴ مورخه ۲۱ اردیبهشت ماه که دیروز به من رسیده و آقایان نمایندگان محترم آذربایجان هم می‌دانند این روزنامه به هیچ وجه قدم از جاده عفت و تقوی بیرون نگذاشته و همیشه حقایق را آنچه مشاهده می‌نماید به قلم می‌آورد و هیچ وقت به گرد فحش و ناسزا نمی‌گردد و همیشه عفت قلم را که لازمه یک روزنامه‌نویس است مراعات می‌نمایند و در آذربایجان به واسطه همین محاسن مورد توجه اهل علم و معرفت می‌باشد به حضور آقایان می‌خوانم این است مندرجات آن- نقل از روزنامه توحید افکار شماره ۸۴ مورخ ۲۱ اردیبهشت ماه. مرم مأیوس می‌شوند، معلوم نیست چه معجزه‌ای باید به ظهور بپیوندد تا کار این کشور به سر و سامان برسد. حقیقت این است که آن همه امید مبدل به یأس شده و ما متأسفیم که چرا دولت آن همه حسن نیت مردم را ندیده گرفت و فکری به حالش نمی‌کند امروز کسی نیست از خود بپرسد که آیا چه معجزه‌ای باید ظاهر شود تا کار این مملکت به سرو سامان برسد ما از خیر اصلاحات گذشتیم وضع معاش مردم را به صورت اواسط سال گذشته برگردانید مردم زیر بار معیشت خرد می‌شوند کسی خود را مسئول این بدبختی نمی‌داند.

هیئت حاکمه در مرکز مشغول کار دائمی خود و عمال در ولایات هم اغلب مشغول دزدی هستند یا خوابیده‌اند و اگر در میان این همه کارگردانان دولت یک عده معدود دلسوز پیدا می‌شوند وجودشان بی‌تأثیر است (میراشرافی- آقا دولت همه‌اش مشغول خدمتگزاری است) و خون می‌خورند معلوم نیست کار این مملکت و ملت به کجا خواهد انجامید ما جرأت نداریم آنچه را که برای این کشور پیش‌بینی می‌کنیم بروی کاغذ بیاوریم، ما که با مردم تماس داریم و از عدم رضایت مردم اطلاع داریم و می‌دانیم چگونه گرانی روزافزون زندگی، بی‌عدالتی و نومیدی‌ها، مردم را هر روز بیش از پیش عاصی می‌کند از آتیه کشور بیمناکیم خاصله وقتی سهل‌انگاری دولت را می‌بینیم به راستی موی بر اندام‌مان راست می‌شود، متأسفانه آنان که هیئت حاکمه را تشکیل می‌دهند با مردم تماس ندارند و از آتش زیر خاکستر بی‌خبرند اگر هم خبر داشته باشند تنها در فکر آتیه خود می‌باشند. بنده و شاید اکثر آقایان محترم نمایندگان معتقدیم مادامی که دولت دست به اصلاحات اساسی و طرد مأمورین خائن و دزد و رشوه‌خوار از دستگاه دولتی نزند امیدی به بهبودی اوضاع و رفاه حال مردم این کشور نیست و معتقدم دولت باید آیه شریفه قرآن کریم را که چندی پیش هم به آن قسم یاد کردیم السارق و السارقه فاقطعو ایدیها را سرلوحه برنامه خود قرار دهد هر اقدامی را که بخواهد در این کشور انجام دهد بلااثر خواهد بود و آقایان محترم نمایندگان هم بدانند و اطمینان داشته باشند مادامی که این اصلاحات عملی نشود و این خائنین و دزدان از دستگاه دولتی طرد نشوند هر قانونی که مفید به حال جامعه باشد اجرا نخواهد شد امروز در دستور قانون مجازات سارقین مسلح را داریم مگر ما قانونی راجع به سارقین مسلح نداریم صریح نوشته شده سارقینی که در طرق شوارع به سرقت مسلحانه مرتکب بشوند مجازات او اعدام است به سکه این قسم سارقین با همدستی مأمورین دزد و خائن از چنگال عدالت خلاصی یافتند پررویی و بی‌حیایی و بی‌پروایی را به جایی رسانده‌اند که امروز اقدام به هتک و ناموس مردم هم می‌کند آیا این قانون را امروز از مجلس می‌گذرانید ولی به دست کدام مأمورین می‌دهید که اجرا نماید. چندی پیش با عده از آقایان نمایندگان محترم شرفیاب حضور اعلیحضرت همایونی بودیم، اعلیحضرت سه اندرز به ما فرمودند- ۱) اصلاح امور اجتماعی

۲) اصلاح امور عمرانی

۳) اصلاح ادارات.

هر یک از آقایان در جواب عرایضی عرض کردند بنده هم عرض نمودم اعلیحضرتا اگر شق سوم اصلاح شود به الطبع شق اول و دوم اصلاح می‌شود اعلیحضرت همایونی فرمودند دزدان را خلع سلاح کنید از ادارات بیرون کنید آقایان محترم دولت قوانین صحیح به مجلس بیاورد تا وسایل خلع سلاح دزدان فراهم شود.

آقایان در وزارت دادگستری قضات صالح و با وجدانی هستند که (صحیح است) ما همه ایمان و عقیده داریم ولی قضات ناصالح هم خیلی زیاد است باید آنها از دستگاه دولتی طرد شوند.

در ژاندارمری بنده سرتیپ گلپیرا را می‌شناسم و آدم بسیار شریفی است و تنها شریف بودن شرط نیست در ژاندارمری مأمورین ناصالح و دزد خیلی است و این دستگاه فاسد است باید آقای سرتیپ گلپیرا با چند نفر افسر شریف و درستکار که در ژاندارمری هست آنجا را اصلاح نماید، ما شهرستان نشین‌ها معتقدیم که در شرع مطهرات سه تا است آب و آتش و خاک ولی در عرف معتقدیم که طهران هم از مطهرات است یعنی اگر مأموری دزدی کند و خیانت نماید به چنگال عدالت که سپرده می‌شود و به طهران اعزام می‌گردد خلاصی پیدا نمود و پاک می‌گردد و دزد را رها می‌نماید (شوشتری- آتش نیست) من از پشت این تریبون اعلام خطر می‌نمایم که آقایان نمایندگان چاه فوری کنید فساد تمام سلول‌های شئون اجتماعی را فرا گرفته دارد بیل و ابزار و آلات کشاورزی تبدیل به تفنگ که آلت سرقت و قتل است تبدیل می‌شود و دزدی و قاچاقیگری جای شغل شریف تجارت را می‌گیرد (صحیح است).

ولایات رو به خرابی و ویرانی می‌رود تهران آباد می‌گردد. در ولایات صاحبان ثروت و مکنت کوچ می‌کنند، زیرا در شهرستان‌ها امنیت اجتماعی وجود ندارد و مالکین و ثروتمندان از عدم اطمینان جرئت آبادی املاک خود را ندارند و نارضایتی از حد گذشته ناله مظلومانه شهرستان‌نشینان را گوش کنید و تقاضاهای قانونی آنها را انجام دهید و آنها را اقلاً از وسایل نیمه متمدن محروم نکنید بودجه کشور را به تناسب جمعیت ولایات تقسیم کنید و همه را اختصاص به طهران ندهید آنها هم بشر هستند شاید بین آنها از ما به تهران زیاد باشد و این جریانات را نباید نادیده گرفت و نباید بیش از این آتش زیر خاکستر را دامن زد و رفاه حال مردان غیور و صبور آذربایجان را فراهم آورید بالاخره آقایان نمایندگان محترم اگر حقیقت این است که ما می‌فهمیم و گر نه این است که ما امیدواریم نه بر مرده، بر زنده باد گریست (احسنت، احسنت).

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- بنده خواستم استفاده کنم از حضور جناب آقای وزیر دفاع ملی (پیراسته و شوشتری- وزیر جنگ) ما جنگ نداریم، دفاع داریم. و جناب آقای معاون پارلمانی نخست وزیر نکاتی را تذکراً عرض کرده باشم، لایحه بودجه کل کشور تهیه و در جلسه گذشته تقدیم مجلس شد البته این لایحه سیر خودش را خواهد کرد و آقایان توجه کافی خواهند فرمود که با مقدمه‌ای که در این لایحه است، وضع کشور ما در چه حالی است، این لایحه فعلاً مرکب شده است از دو ستون، یکی ستون درآمدی که آن هم احتمالی است، حتی در خود لایحه قید است که با آن که سی درصد درآمد احتمالی را زیاد کردیم مع‌هذا چند میلیارد از میزان اعتبار حقوق کارمندان دولت هم کم داریم خلاصه این که ستون هزینه بودجه کل مملکتی که فعلاً در این بودجه تهیه شده حاکی از آن حقوقی است که بایستی به مأمورین دولت داد و هیچ گونه خرجی برای آبادی و عمران و کارهای اصلاحی که مخصوصاً شهرستان‌ها نیاز کامل دارند در این بودجه نیست، بنده می‌خواستم به آقایان یعنی به دولت تذکری داده باشم که چه فکری برای اصلاحات شهرستان‌ها و کارهای عمرانی و آبادی کرده‌اند و این بودجه را چرا این جور تنظیم کرده‌اند، دوم این که ما یک ماده‌ای داریم در قانون اساسی مثل این که فراموش شده بعضی از مواد است که فراموش می‌شود یک رفیقی داشتیم در دادگستری وقتی که محاکمه می‌کردیم می‌گفت که ماده ۲۲۶ که مربوط به سرقت است همیشه یاد قضات است، ولی آن ماده که به مأمورین دولت نباید تعدی بکنند فراموش می‌شود، یک ماده در قانون اساسی هست که دولت مکلف است لایحه تفریغ بودجه را به مجلس شورای ملی بیاورد و تفریغ بودجه یکی از مهمترین اصولی است که مجلس شورای ملی اساس مطالعه و نظارتی که باید در بودجه کل مملکتی می‌کند بر اساس لایحه تفریغ بودجه است (صحیح است) بنده فکر می‌کنم بر این که هیچ لایحه تفریغ بودجه‌ای ندیدیم یعنی در ادوار پارلمانی کمتر لایحه تفریغ بودجه به مجلس آمده حالا انتظار داریم که دولت لایحه تفریغ بودجه سال ۳۲ را به مجلس شورای ملی تسلیم بکند و مطالعه بکنیم و ببینیم که واقعاً این بودجه‌ای که به طور دربست و چهار دیواری مجلس شورای ملی تصویب می‌کند، این بودجه به چه مصرفی رسیده است و چه جور عمل شد (بزرگ‌نیا- به مصرف حکمیت‌ها) بنده این نکته را خواستم تذکر بدهم که مورد توجه بشود موضوع سوم تذکر بنده راجع به موضوع شرکت ملی نفت بود، همه بدانیم که نفت ما خوابیده است، و فعلاً طوری وضعیت نفت درآمده است که کار شرکت ملی نفت منحصر است به همان توزیع نفت داخلی و این توزیع نفت داخلی هم به صورت ضرر تمام می‌شود برای مملکت ما و این از آن نکاتی بود که موقعی که بین گس و گلشاییان مذاکره بود برای قرارداد الحاقی یکی از نکاتی که گس پافشاری می‌کرد و اصرار داشت موضوع به رگذاری توزیع داخلی نفت به ایران بود (صحیح است) دلیلش هم خیلی ساده است نفت بایستی در تمام نقاط ایران به یک قیمت به فروش رسد پیدا است نفت در آبادان خرجش خیلی کمتر است تا در زاهدان، برای این که از آبادان سیل بزرگی بایستی حمل و نقل بشود تا برود زاهدان، این خرج را حمل و نقلی که روی این هست قیمت را در زاهدان بالا می‌برد ولی بایستی به همان نرخی که در آبادان به فروش می‌رود در زاهدان هم به فروش برود و به همین جهت آنها ادعای ضرر می‌کردند و حتی در دوره پانزدهم لایحه‌ای هم در حدود ۲۲۰ میلیون شاید آقای نجم الملک که وزیر کابیه حکیم الملک به عنوان ضرر شرکت نفت انگلیس و ایران آورد داد به مجلس، این یکی از آن نکاتی بود که شرکت نفت همیشه مایل بود شانه خالی بکند و خوب حالا هم در اختیار ماست، تحت عنوان ملی شدن صنعت نفت و این ضرر هم روی ضررهای دیگر تحمیل بر دوش ما است ما می‌خواهیم بفهمیم که این شرکت

ملی نفت مخصوصاً با آن اطلاعیه مفصلی که جناب آقای نخست وزیر در دولت سابق خودشان راجع به وضعیت خطرناک تأسیسات نفتی ما وخرابی‌هایی که در آنجا وارد شد به عرض ملت ایران رساندند بنده خیال می‌کنم یکی از نکات اساسی این است که باید مجلس شورای ملی مستحضر باشد از وضع شرکت نفت یعنی از بودجه این شرکت نفت یعنی درآمد شرکت ملی نفت ما چیست و مخارجش چیست برای این که الان‏ این مخارج به صورت رقم سرسام‌آوری که ماهیانه بیش از ۱۰، ۲۰ میلیون تومان است از بانک ملی ایران قرض می‌شود، آقایان توجه بکنند اگر به این صورت‌های پانزده روزه‌ای که بانک ملی می‌فرستد قطعاً آقایان هم ملاحظه می‌کنند یک نگاهی بکنند ما می‌بینیم الان بدهی دولت ایران با مؤسسات اقتصادی و شرکت‌هایی که وام می‌گیرند و شرکت نفت هم تحت این عنوان است شاید در حدود اسکناس منتشره در مملکت باشد و آن رقم وحشتناک و خطرناکی است که اساس زندگی اقتصادی ما را به هم زده و ما امروز ناله می‌کنیم از گرانی زندگی، پس مقتضی است که بودجه کل مملکتی از آن ذکری نشده در قسمت درآمد و هزینه به استحضار مجلس شورای ملی ایران برسد (صحیح است) دولت ایران مستحضر بشود که ما در چه جریانی از شرکت ملی نفت هستیم، نکته چهارم موضوع سازمان برنامه است البته در لایحه بودجه کل مملکتی ذکری از سازمان برنامه نشده است در حالی که همه ما می‌دانیم سازمان برنامه در حال حاضر به قدری بزرگ و توسعه یافته محسوب می‌شود که می‌توان گفت یک دولتی است در مقابل دولت ایران، بنده می‌بینم در آنجا ادارات خیلی وسیع است مثلاً یک روزی آقای مهندس حامی به بنده مراجعه کرده بودند که بنده بروم آنجا ایشان را ببینم بنده رفتم نقشه‌ای کشیده بودند برای راه‌ها، بنده خیال می‌کردم کار اجرایی راه با وزارت راه است ولی دیدم در آنجا یک اداره‌ای است که کارهای اجرایی وزارت راه را می‌کند مثل این که کلیه تأسیساتی که ما در دولت خودمان داریم و بودجه‌اش می‌آید خدمت آقایان و مهمترین وظیفه نمایندگان ملت نظارت بر بودجه مملکت است یک دولت دیگری به نام سازمان برنامه هست که رسیدگی به بودجه او و رسیدگی به تشکیلات او و مسئولیت او خارج از نظارت ملت ایران یعنی مجلس شورای ملی است (صحیح است) (میراشرافی- کمیسیون سازمان برنامه است) کمیسیون سازمان برنامه، البته یک کمیسیونی است که منتخب از نمایندگان ملت ایران است ولی این کمیسیون نمی‌تواند نظارت واقعی ملت ایران را انجام بدهد هیچ وکیلی حق توکیل ندارد (داراب- و نباید بکند) مجلس شورای ملی حق ندارد به کمیسیون اجازه بدهد که آن کمیسیون دربست یک کاری را اجرا بکند (صحیح است) این برخلاف اصل و برخلاف قانون است بر خلاف اصل و عدالت است، اگر تصور بشود کمیسیون سازمان برنامه می‌تواند کارهای سازمان برنامه را تحت نظر بگیرد و تصمیماتش قطعی باشد به نظر بنده این برخلاف اصل است اگر یک همچو قانونی وضع شده باشد باید لغو بشود (داراب- این کمیسیون موقتی بود) به علاوه این سازمان برنامه با این تشکیلات وسیعش یک وزیر مسئول ندارد که در مقابل آقایان نمایندگان محترم اگر پرسش و سؤالی داشته باشیم به این آقایان مراجعه کنیم این نکته‌ای است تمنی می‌کنم مورد توجه قرار دهند موضوع دیگری که می‌بینم خیلی مورد توجه آقایان است در شهرستان‌ها تعدیات مأمورین دولت است تعدیات مأمورین در شهرستان‌ها به صورتی است که تقریباً مأمورین دولت مصونیت پیدا کرده‌اند (صدقی- در خور تهران هم هست) مخصوصاً در شهرستان‌ها بیشتر به دلیل این که بعد از آن که مجلس دوره پانزدهم قانون دیوان کیفر را الغا کرد نتیجه‌اش این شد که تعقیب مأمور خاطی در شهرستان در اختیار دادستان و رئیس دادگستری آنجا خواهد بود بنده از آقایان می‌پرسم که آیا مأمورین دولت که در منطقه دوردستی با یک جمعیت کمی که در یک شهرستان هست و با هماهنگی‌هایی بین مأمورین دولت از دادگستری و مأمور راه و مأمور مالیه و پست وجود دارد آیا ممکن است آن مأمور دولت مقیم آنجا را دادگستری آنجا واقعاً و جداً تعقیب بکند؟ اگر چنین چیزی هست بنده تمنی می‌کنم جناب آقای فولادوند از جناب آقای وزیر دادگستری یک آماری بگیرید که در تاریخی که اختیار مأمورین به دست دادستان افتاده چه عده‌ای تحت تعقیب درآمده‌اند مخصوصاً آقای دکتر مصدق هم یک قانونی گذراندند که هیچ مأمور دولتی را نمی‌شود تعقیب کرد مگر این که قبلاً از او در دیوان انتظامی سلب صلاحیت بشود که این هم یک دیوار بزرگی است که دور مأمورین دولت کشیده شده است (صحیح است) اما در این چند سال آماری به ما نشان بدهند ببینیم این مأمورین دولت در شهرستان‌ها تعقیب شدند یا خیر چند نفرشان محکوم شدند چند نفرشان مجازات شدند یا باید معتقد شویم که شهرستان‌های ما بهشت شده هیچ دزدی نمی‌شود اگر این طور است پس این فریاد و ناله‌ها چیست؟ یا باید معتقد شویم که‏ مأمورین آن مأمورین خاطی آنهایی که منحرف هستند سوءاستفاده کردند از این که مرجع صحیحی که بتواند آنها را تعقیب کند و به سرعت انجام وظیفه بکند نیست بنده خودم در مازندران برخورد به یک رئیس راهی که چهارصد هزار تومان بودجه راه مازندران را معلوم نشد چه کرده برای این که یک راه سه فرسخی از آمل تا محمودآباد را که آقایان دیده‌اند یک ربع ساعت می‌شد ازش عبور کرد و چهار ساعت ما از آن عبور کردیم در حالی که پیاده ما از آنجا رد شدیم این مأمور را گفتم چه کار کردی دیدیم خوشبختانه یک هیئت تفتیشیه هم از وزارت دادگستری در شمال است آقای شعری از قضات خیلی خوب دادگستری رئیس هیئت تفتیشیه آنجاست به ایشان گفتم از اینها بپرسید چهارصد هزار تومان بودجه راه مازندران آنچه شده است؟ آقای شعری گفتند بنده مأمور مطالعه‌ام، گفتم چه مطالعه‌ای؟ شما یک هیئت تفتیشیه‌ای هستید که آمدید اینجا که رسیدگی بکنید، گفت خیر ما یک هیئت مطالعه هستیم آمدیم اینجا مازندران گردش کنیم، مطالعه کنیم، اوضاع ادارات مازندران بعد گزارش تهیه می‌کنیم می‌فرستیم مرکز ملاحظه بفرمایید تشکیلات بازرسی کشور که در دوره گذشته یعنی قبل از شهریور ۲۰ رنگ و روغن تشکیلات ما بود و مأمورین خاطی را تعقیب می‌کرد و جلوی تعدی را می‌گرفت امروز به صورت یک هیئت‌های مطالعه‌ای درآمده که فقط در شهرستان‌ها حرکت می‌کنند گردش می‌کنند و نظریات خودشان را به مرکز گزارش می‌دهند می‌خواستم تذکر بدهم در مورد مأمورین خاطی یک قوانین و مقررات صحیح‌تر و سریع‌تری تهیه شود که ما بتوانیم جلوی تعدی این مأمورین را آن طوری که لازم است بگیریم تا این فریاد و فعانی که در مجلس شورای ملی منعکس می‌شود کم شود نکته دیگری که به عرض آقایان خواستم برسانم ...

رئیس- وقت‌تان تمام شده اگر مطلب دیگری دارید تقاضای تمدید وقت کنید (عمیدی نوری- نه خیر اجازه می‌فرمایید تمام می‌کنم)

۳- یک فقره سؤال از طرف آقای نقابت.

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای نقابت فرمایشی دارید.

نقابت- بنده سؤالی است خیلی کوچک و مختصر، ولی قیمت خیلی بزرگی دارد از لحاظ گرفتاری که برای مردم در تماس با شهرداری پیدا می‌شود تقدیم می‌کنم و انشاءالله در موقعی که جواب وزارت کشور و دادگستری مطرح می‌شود توضیح عرض می‌کنم.

رئیس- برای وزارت کشور و دادگستری فرستاده می‌شود.

۴- بیانات آقای دکتر بینا به عنوان ماده ۹۰ آیین‌نامه

رئیس- آقای دکتر بینا.

دکتر بینا- بنده عرض کردم متأثر بودم بعد از این که عرایضم تمام شد برای رفع خستگی از مجلس رفتم آقای قنات‌آبادی از ماده ۹۰ استفاده کردن از فحوای بیانات ایشان چنین به نظر می‌رسد که مطالبی که بنده به عرض مجلس رسانیدم یا گفته شده بود یا دیگران می‌دانستند از این بیانات ایشان اتخاذ سند می‌کنم که لااقل عرایض بنده کاملا مورد تأیید بوده است (قنات آبادی- همه‌اش خیر ماده ۹۰) و چنان که اشاره کردم هدف بنده یقیناً و مطلقاً مسابقه فهم و اطلاع و استطلاع نبوده و چنین داعیه‌ای هم ندارم و تذکر می‌دهم که محرک واقعی بنده همان حقیقت گویی و تنویر قسمتی تاریخ بوده است و به همین مناسبت است که بنده وارد جزئیات جریانات نشدم و چند مطلبی عرض کردم فهرست وار شمردم و از اطاله کلام در این مباحث اجتناب ورزیدم و اگر چند موضوعی را ناچار شدم که ذکر کنم، من باب مثال بود، بنده در سیاست خارجی و قضایای کافتاراذه و قتل ماژور ایمبری و کسانی که در خانه آنها این تصمیم گرفته شد اشاره‌ای نکردم (قنات‌آبادی- بفرمایید آقا آنها بد آدم‌هایی بودند) از اوضاع کافتاراذره و اقدامات مظفر فیروز که واسطه ملاقات بعضی‌ها با کافتارادزه بود صحبت نکردم ولی به عرض‌تان می‌رسانم که مطالب بکر زیادی دارم که شاید آقایان اطلاعی از آنها ندارند و اگر فرصتی بود و آیین‌نامه مجلس اجازه می‌داد و آقایان خسته نمی‌شدند ساعت‌ها می‌توانستم در این موارد صحبت بکنم. (نقابت- قبل از دستور بفرمایید) و تمام جریانات را تجزیه و تحلیل کنم زیرا از این جریانات داستان‌ها دارم و مدارکی موجود است که شاید در موقع مناسب عرض شود، هنوز چیزی گفته نشده، آقایان در خارج این قدر مضطرف و متوحش شده‌اند عرض کردم بنده از سیاست خارجی هنوز صحبتی نکرده‌ام، راجع به لوله کشی و تجارت و خرید و فروش اسباب و ابزار لوله‌کشی و سیمان وکارخانه‌جات و خرید و فروش خاویار و غیره اشاره‌ای نکردم، پس این همه چنب و جوش برای چیست؟ بنده از این بادها نمی‌لرزم (بعضی از نمایندگان- احسنت).

۵- طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در سراسر راه‌آهن به مدت سه ماه.

رئیس- لایحه حکومت نظامی راه‌آهن مطرح است قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی.

نظر به این که وضع حساس خطوط راه‌آهن و پل‌ها لزوم برقرار مقررات فرمانداری نظامی را ایجاب می‌نماید لذا ماده واحده ذیل تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.

ماده واحده- به دولت اجازه داده می‌شود مقررات فرمانداری نظامی را از تاریخ ۹/ ۲/ ۳۳ در سراسر راه‌آهن ایران به شرح زیر-

۱- در مسیر راه آهن تا شش کیلومتری اطراف خط آهن.

۲- در قرا و قصبات و شهرهایی که در مسیر راه‌آهن واقع شده است به مدت سه ماه تا تارخی ۹/ ۵/ ۳۳ برقرار نماید.

نخست وزیر- سپهبد فضل الله زاهدی- وزیر دفاع ملی- سرلشگر عبدالله هدایت‏

رئیس- آقای عمیدی نوری ثبت نام کرده‌اند بفرمایید.

عمیدی نوری- بنده که با طرح مزبور به عنوان مخالف اسم نوشتم (قنات‌آبادی- با لایحه) خواستم نکاتی را به عرض نمایندگان محترم برسانم البته تردیدی نیست که بعد از ۲۸ مرداد که دولت تیمسار زاهدی تشکیل شد امنیت در مملکت ما برقرار شد (صحیح است) این یک اصلی است که مردم کوچه و بازار هم تصدیق دارند چون در بعضی ممالک رسم این است که وقتی افکار عمومی را می‌خواهند بسنجند می‌روند می‌نشینند و می‌شنوند که مردم چه می‌گویند، آنحرفی که از دهان مردم عادی درمیآید، آن حرف عبارتست از افکار عمومی (محمود رضایی- در تهران صحیح است) در سبزوار اگر بمردم کوچه و بازار مراجعه کنیم می‌گویند این دولت این کار را کرده است، می‌توانیم توی خیابان راه برویم، کاسب می‌گوید من راحتم برای این که می‌توانم کاسبی کنم، پس معتقد هستم که این عمل دولت بهترین عملی بود که برای مرم شد، یک زمینه‌ای برای زندگی و رفاه عمومی فراهم کرد، اما بنده خیال نمی‌کنم که این عمل ناشی از حکومت نظامی بوده است که این دولت داشته است، بلکه ناشی از وجود خود دولت بوده است، بنده باید این را بیشتر تشریح کنم، بنده معتقد هستم که اگر قبل از ۲۸ مرداد در این مملکت امنیت نبود، از نظر این بود که دولتی حکومت می‌کرد که خودش نمی‌خواست امنیت باشد، ولی دولت بعد از ۲۸ مرداد برنامه‌اش امنیت بود، به همین جهت موفق شد به استقرار امنیت ولی نه از پرتو حکومت نظامی دلیل بنده این است که دولت مصدق هم حکومت نظامی داشت، حکومت نظامی او هم برخلاف قانون بود، و ما متشکریم از این دولت، لایحه برقراری حکومت نظامیش را به موقع به مجلس می‌دهد و مجلس هم آماده طرح و رسیدگی است، ولی آقایان هم اگر یادتان باشد، سال گذشته در همین موقع که بنده یا در زندان بودم یا در حال اختفا بودم، در دولت مصدق هم حکومت نظامی بود و به مجلس تقدیم شده بود، ولی در چاه ویل کمیسیون بود و مطرح نمی‌شد (میراشرافی- قانون امنیت اجتماعی هم بود) و هم قانون امنیت اجتماعی، حکومت نظامی هیچ وقت ملازمه با امنیت ندارد، مگر حسن نیت دولت‌ها، چون دولت تیمسار سپهبد زاهدی دولتی است که امنیت برقرار کرده، ما هم خوشوقت هستیم که به تدریج قسمت‌های مختلف کشور حکومت نظامی‌هایش را ملغی کرده است عرض می‌کنم اگر قوانین و قواعدی که بیشتر امنیت مملکت را تأمین کند، آن قوانین را بیاورند به مجلس تصویب بکنند بهتر از این است که به وسیله حکومت نظامی این طور تصور بشود که ممکن است امنیت در مملکت برقرار بشود (دکتر عدل- هنوز زود است) اگر آقا به نظرتان زود است مطلبی است علی‌حده ولی به نظر بنده ضرورت ندارد این که در سراسر راه‌آهن سراسری کشور می‌خواهند مواد قانون حکومت نظامی را اجرا کنند در قانون حکومت نظامی مقرراتی هست، مثلاً اجتماعات در حکومت نظامی نباش، بسیار خوب، عبور و مرور تا ساعت فلان باشد، روزنامه‌ها این طور کسی اگر بر ضد امنیت قیام کرد یا بر ضد انتظامات عمومی مجازات بشود، بنده می‌پرسم این مواد چه ارتباطی به تأمین راه‌آهن سراسری کشور دارد (دکتر عدل- با آن کسی دینامیت زیر پل گذاشته بود چه کنند؟) این پل ورسک یکی از پل‌های عظیم و با افتخار کشور ماست که مورد توجه و شاهکار صنعتی است، این پل ورسک را می‌خواهیم حفظ کنیم، این ملازمه با این ندارد که بگوییم طبق ماده ۵ اشخاصی را بتوانیم جلب کنیم، آقا ما قانون داریم، هر کس تخریب بکند مال غیر را تفریط کند مجازات شدید دارد، مجازات جنایی دارد، مجازاتش هم می‌کنند این طور نیست که قانون نداشته باشیم، ولی عرض بنده این است که حالا که دولت تشخیص داده و صلاحش این است که با قانون حکومت نظامی می‌تواند راه‌آهن سرتاسری را تأمین کند، بسیار خوب، این طور مصلحت می‌داند، اما من خیال می‌کنم که مصلحت مملکت و ملت ایران است که اگر قوانین امنیت راه‌آهن ناقص است، آن قوانین را بیاورند از مجلس بگذرانند که ما با آن قوانین امنیت در سراسر کشور داشته باشیم که مجبور نباشیم که هر چند روز به چند روز یا چند ماه به چند ماه لایحه حکومت نظامی بیاوریم (دکتر عدل- پس تا آن وقت حکومت نظامی باشد) عرض دیگر بنده اینست که این آقایان فرمانداران نظامی که در سراسر راه آهن هستند، اسباب زحمت مردم شده‌اند، بنده چند روز قبل تلگرافی برایم از یکی از موکلین بنده که در بابل زندگی می‌کند رسید، تاجر است‏ و ملاک، در نزدیکی بابل آقایان می‌دانند بین شاهی و بابل ۵ فرسخ، یعنی ۳۰ کیلومتر است، این شخص به بنده شکایت کرده و فرار کرده آمده تهران، می‌گوید فرماندار نظامی راه‌آهن شاهی آمده شب در بابل در منزل من پدرم را گرفته و منزل او را نصف شب به عنوان فرماندار نظامی تفتیش کرده و بعد به من اخطار کرده طبق ماده ۵ توقیف هستی، ملاحظه بفرمایید این پرونده‌اش هست، بعد بنده یک شرحی نوشتم برای جناب آقای رئیس که برای وزیر دفاع ملی فرستاده‌اند، اگر قرار بشود که به عنوان ماده پنج حکومت نظامی حفظ امنیت راه‌آهن سراسری کشور بشود باید از این سوءاستفاده‌ها جلوگیری بشود، ما فرمانداران خیلی خوب هم داریم، البته از آنها باید تشکر کنیم، فرمانداران خوب مبارزه کردند، از آنها متشکریم، اما بعضی از این آقایان از عنوان یعنی عنوان فرمانداری نظامی‌شان استفاده بد می‌کنند، این نکاتی بود که به عرض آقایان رساندم و بنده معتقدم که اگر نقصی در قوانین است، ما برای حفظ راه‌آهن از دولت تقاضا می‌کنیم که قوانینی را بیاورید در مجلس شورای ملی بگذرانید که بعداً ما مواجه با یک چنین قانونی نباشیم.

رئیس- دیگر کسی به عنوان موافق ثبت نام نکرده است (میراشرافی- نمایندگان همه موافقند) (دکتر عدل- همه موافقند) چون کسی تقاضا نکرده باید رأی بگیریم.

درخشش- ممکن است بنده توضیحی بخواهم (عبدالرحمن فرامرزی- به عنوان موافق بفرمایید حرف بزنید)

رئیس- توضیح ندارد. (درخشش- اجازه بفرمایید بنده به نام موافق توضیح بدهم، البته رأی مخالف خواهم داد). (نمایندگان- مخالف که به عنوان موافق نمی‌توان صحبت کند).

رئیس- چرا آقایان عصبانی می‌شوید، اجازه بدهید صحبت کنند.

عبدالرحمن فرامرزی- نباید بازی کرد با مجلس.

درخشش- هزار نفر آمدند اینجا بازی کردند، یک دفعه هم اجازه بفرمایید بنده بازی کنم. اینجا قید شده که حکومت نظامی در مسیر راه‌آهن باشد ولی عملاً حکومت نظامی در تمام شهرستان‌هایی که در مسیر راه‌آهن هستند وجود دارد، این را بنده می‌خواستم جناب آقای وزیر جنگ توضیح بفرمایند که منظور از این که در مسیر راه‌آهن باشد حکومت نظامی و ۶ کیلومتر باشد منظور این است که مسیر باشد یا تمام شهرستان‌های مجاور راه‌آهن حکومت نظامی باشد.

رئیس- در خود لایحه صراحت دارد.

درخشش- ولی عملاً در تمام شهرستان‌هایی که در مسیر راه‌آهن هستند، حکومت نظامی اجرا می‌شود، تقاضا می‌کنم دستور بفرمایید که حکومت نظامی را در همان ۶ کیلومتر برقرار کنند.

رئیس- البته مطابق همان لایحه قانونی که آورده‌اند باید عمل کنند، مخالف آن که دولت نمی‌تواند عمل کند. رأی می‌گیریم به ماده واحده راجع به برقراری حکومت نظامی در راه‌آهن، آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای عرب شیبانی سؤالی کرده‌اند راجع به لوله‌کشی. آقای عرب شیبانی بفرمایید.

نورالدین امامی- بقیه لوایح حکومت نظامی چه شد؟

قنات آبادی- تذکر دارم.

رئیس- تذکر مورد ندارد.

قنات آبادی- طبق آیین‌نامه تذکر دارم.

رئیس- ماده‌اش را بفرمایید. با ذکر ماده باید بفرمایید.

قنات آبادی- اگر اجازه بفرمایید عرض می‌کنم، طبق آیین‌نامه که ماده‌اش یادم رفته آقا بنده خودش را برایتان می‌خوانم، لوایح حکومت نظامی بایستی به فوریت مطرح شود و حتی مقام ریاست باید یک جلسه فوق‌العاده و فوری تشکیل بدهند (صحیح است) بنابراین این مطرح کردن لوایح حکومت نظامی مقدم بر سؤال آقایان است، طبق آیین‌نامه حالا بنده شماره را فراموش کرده‌ام، به جایی بر نمی‌خورد (میراشرافی- این نظر در خود قانون حکومت نظامی قید است)

رئیس- جلسه فوق‌العاده موقعی است که مجلس کارهای دیگری داشته باشد ولی موقعی که مجلس کار نداشت در همان جلسات عادی مطرح می‌شود.

قنات آبادی- جلسه فوق‌العاده نشود ولی مقدم بر حکومت نظامی چیزی مطرح نمی‌شود.

عبدالرحمن فرامرزی- بنده هم طبق همان ماده آیین‌نامه اخطار دارم.

رئیس- ماده‌اش را بفرمایید. شوخی که نمی‌تواند باشد. (عرب شیبانی- اگر اجازه می‌فرمایید بنده سؤالم را در جلسه بعد عرض کنم.) بسیار خوب آقای عرب شیبانی سؤال‌تان را بگذارید برای جلسه دیگر.

فرامرزی- بنده می‌خواهم عرض کنم وقتی می‌گویند در جلسه فوق‌العاده مطرح شود چیز دیگر نمی‌تواند مطرح باشد.

۶- طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در تهران به مدت سه ماه

رئیس- لایحه تمدید حکومت نظامی تهران مطرح است قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی.

نظر به این که حفظ امنیت و تأمین آسایش اهالی شهرستان تهران لزوم بر برقراری مقررات فرمانداری نظامی را ایجاب می‌نماید، لذا ماده و تبصره ذیل تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.

ماده واحده- به دولت اجازه داده می‌شود مقررات فرمانداری نظامی را در شهرستان تهران از تاریخ ساعت ۵ صبح روز ۱۵/۲/۳۳ برای مدت سه ماه تا تاریخ ساعت ۵ صبح روز پانزدهم مرداد ماه ۳۳ برقرار نماید.

نخست‌وزیر- سپهبد فضل‌الله زاهدی- وزیر دفاع ملی- سرلشکر عبدالله هدایت‏

رئیس- آقای قنات‌آبادی.

قنات آبادی- اولاً می‌خواهم این نکته را عرض کنم که مقام محترم ریاست که به تذکر آقایان نمایندگان با کمال بی‌طرفی توجه می‌فرمایند حقیقتاً قابل احترام است (نمایندگان- صحیح است) بنده از آقای جلیلی هم تشکر می‌کنم که نوبت خودشان را به بنده داده‌اند که من فرصتی داشته باشم در پیرامون حکومت نظامی تهران به عنوان مخالف قطعی و جدی صحبت کنم. بنده قطعی و جدی عرض کردم چون بعضی‌ها به عنوان مخالف صحبت می‌کنند و بعد هم رأی موافق می‌دهند، البته این شوخی است، بنده همیشه با حکومت نظامی مخالف بودم و مخالف هستم و مخالف خواهم بود، زیرا معتقدم آن چیزی که در اجتماع می‌تواند سعادت بشر را تأمین بکند، آن چیزی که می‌تواند حقوق اجتماعی را حفظ بکند و امنیت به معنای واقعی را در اجتماع تعمیم بدهد، مسلماً آن حکومت نظامی نخواهد بود. مخالفت کردن با حکومت نظامی نباید تعبیر به مخالفت با ارتش و نظامی بشود، هیچ فرد علاقمند به استقلال وطن و کشور نیست که برای ارتش و سرباز احترام فوق‌العاده‌ای قائل نباشد (صحیح است) حکومت نظامی یعنی این که در یک کشور دموکراسی در مملکت مشروطه زمام امور اجتماع و امنیت اجتماع و سعادت اجتماع در اختیار ماده پنج و ۸ قرار بگیرد (عمیدی نوری- ماده ۸ لغو شده) متشکرم از تذکر شما، این حکومت برای کسانی که روحاً مؤمن به دموکراسی و علاقمند به مشروطیت هستند قابل هضم نیست، بنده مخالفتم با حکومت نظامی ارتباط با موافقت یا مخالفت با دولت‌ها هم ندارد زیرا در دوره گذشته بعد از سی تیر مجلس که تشکیل شد و دولت وقت دولت جناب آقای دکتر مصدق لایحه حکومت نظامی را به مجلس آوردند، با وجودی که من آن روز از موافقین جدی آن دولت بودم، با حکومت نظامی و لایحه حکومت نظامی مخالفت کردم و منجر به این شد که آن لایحه از مجلس پس گرفته شد. بنابراین موافقت و مخالفت با لایحه حکومت نظامی و ادامه حکومت ماده پنج بر سرنوشت مردم یک شهر و مملکت ارتباط با موافقت و مخالفت با دولت‌ها ندارد. (صحیح است) بنده اینجا می‌خواهم یک نکته به آقایان نمایندگان محترم تذکر بدهم و آن تأثیر حکومت نظامی در دولت‌ها و روش خود آنهاست، در یک مملکت دموکراسی که دولت‌ها به عنوان حکومت مشروطه و برگزیده مجلس روی کار می‌آیند و بر مردم حکومت می‌کنند این دولت‌ها هم اعتقادشان و هم الزام‌شان به مبادی مشروطیت و دموکراسی بسیار بسیار مؤثر در تربیت و سوق اجتماع به طرف دموکراسی است یعنی اگر یک حکومتی ملزم باشد به حکم قانون مراعات موازین دموکراسی و آزادی مردم را بنماید رفتار او روش آن دولت با مردم، با مردمی که تشنه آزادی و دموکراسی هستند بسیار فرق می‌کند با آن دولتی که ملزم و مقید نیست به مراعات دموکراسی و آزادی (تفضلی- صحیح است) بنابراین اگر بنا بشود که دولت‌های ما همیشه با حکومت نظامی حکومت کنند کار به اینجا رسیده ومی‌رسد که آهسته آهسته هیئت حاکمه معنی و مفهوم دمکراسی را فراموش می‌کند (تفضلی- احسنت) و لذا هر کاری که دلشان می‌خواهد می‌کنند من نمی‌خواهم بگویم که هر کاری که دولت‌ها دلشان می‌خواهد بکنند حتماً کار بدی است اما اصلا این معنی و این مفهوم که یک فرد یا یک مقام یا یک دولت هر کاری خودش دلش می‌خواهد بکند این اساساً عمل بدی است و مضر و مغایر با دمکراسی و مشروطیت است بنابراین من معتقدم تا دولت‌ها به استناد ماده پنج حکومت نظامی حکومت می‌کنند معنی و مفهوم واقعی مشروطیت در این مملکت حکمفرما نیست به علاوه آقایان محترم، ما برای چه احتیاج به حکومت نظامی داریم مگر در کشور ایران چه وضعی پیش آمده است و چه احتیاجی ایجاب می‌کند که از بعد از شهریور ۲۰ تا امروزط مرتب باید شلاق ماده پنچ بگرده مردم باشد و مرتب هر دولتی بدون حکومت نظامی حکومت نکند (عرب شیبانی- دلیلش تحریکات خارجی است) بنده معتقدم که تحریکات خارجی هست ولی برای مقابله با او قانون هست و یک دولت مقتدر و یک دولتی که نخواهد خاصه خرجی بکند به استناد قانون‌هایی که از مجلس و پارلمان ایران گذشته است می‌تواند با عمال هر خارجی جداً و قطعاً مبارزه بکند آقایان محترم ما تاکنون ندیده‌ایم و نشنیده‌ایم که آن دسته اشخاصی که به تحریک خارجی و علیه تمامیت و علیه استقلال و علیه دموکراسی و علیه همه چیز مملکت ما مبارزه می‌کنند و عمل می‌کنند آنها را جداً محکوم بکنند دردسر این است که‏ همین حکومت نظامی و حکومت نظامی‌های گذشته هم به استناد همین فرمایش جنابعالی برقرار می‌شد اما ما می‌دیدیم آنهایی که واقعاً جنایتکار مملکت هستند با آنها شوخی می‌کنند، بازی می‌کنند، آزادی برای آنها موجود است اما فقط و فقط از حکومت نظامی همه دولت‌ها یک استفاده را می‌کنند و آن استفاده این است که اجازه ندهند مخالفین خودشان نفس بکشند این منطق قابل قبول نیست مت) سفانه توی این مملکت این موضوع حکومت می‌کند هر دولتی خوشش نمی‌آید مخالف داشته باشد (فرامرزی- هر آدمی هم خوشش نمی‌آید) آدم غیر از دولت است آدم از نظر فردی حق دارد خوشش نیاید اما یک دولت که عهده‌دار اداره یک مملکت است و در مقابل آرا و افکار و عقاید مختلف قرار گرفته این حق ندارد به مزاج مبارکش سازگار نباشد که یک عده‌ای ازش انتقاد بکنند، زیرا اگر بنا باشد که انتقاد نشود و یک عده‌ای در مقابل دولت او را انتقاد نکنند و راهنمایی نکنند و یا مخالفت نکنند با اعمال بدی که از دولت و یا وابستگان دولت سر می‌زند و به طور صریح و آشکار چه در پشت تریبون مجلس و چه به وسیله روزنامه‌ها گفته نشود، آن وقت جناب آقای فرامرزی اصلا دیگر این مشروطیت معنایی ندارد (فرامرزی- صحیح است) این حکومت اسمش حکومت فردی است آن وقت اگر در یک مملکتی حکومت فردی باشد یک عده‌ای حق ندارند بیایند در تالار جمع بشوند و بگویند ما نماینده مردمیم کوسه و ریش پهن که نمی‌شود، بنابراین بنده خواستم عرض کنم که در کشور ایران و مملکت ما چه چیزی ایجاب می‌کند که در تمام این مدت حکومت نظامی وجود داشته باشد؟ آیا حکومت نظامی برای مبارزه با اخلالگران است؟ اگر برای این مطلب باشد و فقط باید از حکومت نظامی استفاده بشود، پس بیایند آقایان محترم در بودجه دولت و بودجه عمومی اصلا یک قلم ۹ روی بودجه شهربانی‌ها بکشند ما شهربانی می‌خواهیم چه بکنیم؟ (فرامرزی- روی عدلیه هم بکشند) راجع به آن بنده فعلاً عرضی ندارم (فرامرزی- حکومت نظامی که هست عدلیه دیگر لزومی ندارد) اگر نمی‌توانند دستگاه‌های شهربانی کشور با اخلالگران با آن کسانی که علیه مصالح مردم عمل می‌کنند مبارزه بکنند و باید در تمام دوران زندگی حکومت نظامی داشته باشیم و سایه مبارک ماده ۵ را هیچ وقت از سرمان کم نبینیم احتیاجی به وجود دستگاه‌های عریض و طویل شهربانی نداریم (فرامرزی- و دادگستری) بنده معتقدم که یک کلمه بسیار حقی از دهان جناب آقای عمیدی نوری اینجا جاری شد (فرامرزی- چه عجب، تعجب نمی‌فرمایید؟) عرض کردم یک کلمه و آن این بود که فرمودند که خود دولت‌ها هستند که اخلال می‌کنند، لطفاً همین طور است این دستگاه هیئت حاکمه است که در گوشه و کنار و اطراف و جوانب اخلال می‌کنند برای این که حکومت نظامی به وجود بیاورد و برای این که حکومت نظامی بوجود بیاورد و برای این که هر کاری دلش می‌خواهد بکند (چند نفر از نمایندگان- صحیح است) اما کسانی که مدعی نمایندگی ملت هستند و این ادعا و افتخار را دارند که به نام دموکراسی و مشروطیت بر صندلی‌های پارلمان ایران تکیه زده‌اند، اینها حق ندارند رأی به حکومت نظامی بدهند زیرا رأی دادن به حکومت نظامی عملا تعطیل مشروطیت کردن و بی‌اعتنایی به اصول قانون دموکراسی است (فرامرزی- آنهایی را که مدعی نمایندگی هستند می‌فرمایید، ولی اینها که نماینده هستند حق دارند) (خنده نمایندگان) بنده نمی‌خواهم در باره اشتباهات و تعدیاتی که لازمه حکومت نظامی است صحبت کنم اما چون بعضی از آقایان به من می‌گفتند که چه می‌شود که در هر جلسه‌ای شعری می‌خوانی (میراشرافی- در قافیه‌اش گیر نکنید) هیچ وقت در قافیه‌اش گیر نمی‌کنم غیر از دل شکسته به زلف تو بسته نیست، ما دلشکسته با خبر از دل شکسته‌ایم. آقایان محترم تا کسی گرفتار ماده ۵ حکومت نظامی نشود و تا کسی به سلول‌های زندان نیفتد، تا کسی دربدر از خانه و لانه و کاشانه منزلش نشود و تا کسی بین او و عزیزانش جدایی نیفتد، نمی‌تواند درک کند معنی و مفهوم این ماده ۵ حکومت نظامی چیست اما چون همه این بلاها به سرم آمده که به استناد ماده ۵ بنده را بگیرند به زندان بیاندازند نشسته بودم حکومت نظامی میل می‌فرمود که بنده را به استناد ماده ۵ حکومت نظامی تبعید کند به کرمانشاه (نورالدین امامی- به عنوان اخلالگر) گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آنچه هست گیرند چون این بلاها به سرم آمده است وقتی که یکی می‌آید پیش من و از مظالم حکومت نظامی و از این که سرپرست و را گرفته‌اند و در به در کرده‌اند ناله و ضجه می‌کند دلم به درد می‌آید می‌فهمم که این دارد در چه حالی زندگی می‌کند، بنابراین بنده معتقدم آقایان نمایندگان محترم عوض این که اصولاً به لوایح حکومت نظامی رأی بدهند، دولت‌ها را تشویق بکنند که در مملکت حکومت قانون و حکومت عدالت را مروج باشند، زیرا اگر بنا باشد که دولت امرش با حکومت نظامی بگذرد، زیاد مجال این که توجهی به عدالت بشود نمی‌کند یک مطلبی که اینجا بیان شده است و در پیرامونش آقایان نمایندگان محترم فرمایشات مفصلی فرموده‌اند این است که امنیت در کشور موجود است، بنده می‌خواهم راجع به این مطلب یک توضیحی عرض کنم و آن این است که امنیت یک مفهوم عام و بزرگی دارد که هر شخص و هر دسته‌ای آن را با خودشان می‌توانند تطبیق کنند که در دوره گذشته بعضی‌ها اعتراض می‌کردیم و می‌گفتیم که چرا امنیت نیست، آنها می‌گفتند که امنیت وجود ندارد اما این که یک عده‌ای بودند که در این مملکت واقعاً امنیت نداشتند، هیچ چیز اینها در پناه قانون مصون نبود یک عده یک افراد عادی بدون مسئولیت به آنها اهانت می‌کردند، بد می‌گفتند، فحش می‌دادند، این مال آن روز بود اما یک عده‌ای هم بودند که ابداً کسی به آنها کاری نداشت و مورد تجاوز هم قرار نمی‌گرفتند آنها می‌گفتند امنیت موجود است حالا اگر قرار به این باشد که ملاک قضاوت در باره امنیت این باشد صحیح نیست کما این که آن روز

هم صحیح نبود حالا اگر من بگویم امنیت موجود است به دلیل این که بنده خودم از لحاظ فردی در آسایش هستم، این آن امنیت به معنای واقعی که یک اجتماع مترقی به آن احتیاج دارد مسلماً نیست و حال آن که معنای امنیت این است که در یک مملکتی تمام افراد آن مملکت از کوچک و بزرگ، از خرد وکلان، از موافق و مخالف، از شاه تا گدا گرفته اینها در پناه قانون در لوای قانون باشند و حاکم بر مقررات آنها فقط و فقط قانون باشد و بس، این را بهش می‌گویند امنیت واقعی که باید در یک مملکتی وجود داشته باشد حالا اگر این طور شد اگر کسی اخلال کرد قانون برای مبارزه با اخلالگر هست اگر واقعاً کسی دارای افکار کمونیستی و بلشویکی بود قانون برای مبارزه با کسی که دارای فکر کمونیستی و بلشویکی تظاهر به طرفداری از انگستان کرد یا اگر برای او عمل کرد یا برای آمریکا عمل کرد قانون برای او وجود دارد برای کسانی که برای خارجی در مملکت علیه مملکت علیه مملکت کاری کنند قانون وجود دارد می‌شود به استناد همان قانون همه طرفداران سیاست بیگانه را گرفت به زندان انداخت و شر حکومت نظامی را هم از سر مردم کم کرد، مطلب دیگری که من معتقدم باید تذکرش داده شود این است که در این روزها وضع ما طوری است که ما احتیاج بیشتری داریم در مقابل دنیا مردم وطن ما از دموکراسی کامل وحقیقی برخوردار باشند یعنی امروز چون روزهای سرنوشت است برای وطن ما و مملکت ما و روزهایی است که دستگاه حکومت و دولت ما در مذاکره با کسانی که برای حل قضیه نفت آمده‌اند مشغول می‌باشد به هیچ وجه من الوجوه کوچک‌ترین آثاری که دال بر وجود یک حکومت نظامی در مملکت باشد نباید وجود داشته باشد یعنی امروز بیش از هر روز دیگر بیش از هر زمان دیگر ما احتیاج داریم که هموطنان ما در حدود قانون و در حدود نظامات آرا و عقاید خودشان را اظهار کنند بنویسند مطالب را بگویند بنابراین ما امروز باید بیشتر از روزهای دیگر توی این مملکت روزنامه داشته باشیم امروز بیشتر از روزهای دیگر دسته‌جات مختلف باید راجع به مسائل مختلف به خصوص موضوع نفت اختیار بحث و انتقاد و ابراز نظر داشته باشند (عده‌ای از نمایندگان- صحیح است) دلم می‌خواست جناب آقای سپهبد زاهدی اینجا تشریف داشتند و بنده به ایشان تذکر می‌دادم که یادتان هست آن روزی که شما را گرفتند و به استناد همین ماده ۵ مبارک بردند در زنان چقدر اوقات‌تان تلخ بود (فرامرزی- حق تلافی دارد قربان چند ماه در حبسش انداختند) تلافی را نباید سرکره در بیاورد همان معنایی که حکومت نظامی آن روز می‌داد همان معنا را امروز دارد (فرامرزی- خیلی این طور نیست حوادث ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ مرداد یادتان بیاید) بنده راجع به آن کسانی که حوادث ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ مرداد را به وجود آوردند خود جنابعالی قبل از ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ مرداد در نظر مبارک‌تان هست چگونه اظهار عقیده می‌کردم و چگونه با به وجود آورندگان آن حوادث مبارزه می‌کردم منتهی من نمی‌خواهم راجع به‏ گذشته صحبتی بکنم بعضی اوقات راجع به گذشته صحبت کردن صورت تفاخر و مباهات پیدا می‌کند، بنده می‌خواستم راجع به موضوع روزنامه صحبت کنم جناب آقای فرامرزی که البته حق هم این است شما که حق بیشتری به مطبوعات دارید ...

رئیس- آقای قنات‌آبادی نیم ساعت وقت شما تمام شد.

قنات‌آبادی- بنده ده دقیقه دیگر اجازه صحبت می‌خواهم.

رئیس- بهتر است بگذارید موقع مطرح شدن لایحه دیگر صحبت کنید.

قنات‌آبادی- اگر ده دقیقه دیگر اجازه بفرمایید صحبت کنم دیگر راجع به آن لایحه صحبت نمی‌کنم اگر هم اجزاه نمی‌فرمایید می‌روم (یکی از نمایندگان- تا صد ساعت هم اجازه می‌دهیم) این ده دقیقه را می‌خواهم راجع به مطبوعات صحبت کنم اجازه بفرمایید.

رئیس- تأمل بفرمایید عده برای اخذ رأی کافی بشود. (با ورود چند نفر عده کافی شد) رأی گرفته می‌شود که ده دقیقه آقای قنات آبادی اضافه صحبت کنند، آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. بفرمایید.

قنات آبادی- بنده معتقدم که مطبوعات در کشور ما که متأسفانه وسایل تبلیغاتی بسیار کم است و دولت‌ها هم آن طور که وظیفه آنهاست در ارشاد فکری مردم هیچ وقت عمل نکرده‌اند رل بسیار مؤثری را در حفظ دموکراسی و تربیت مردم در صدر مشروطیت بازی کرده‌اند و خدمات بسیار بسیار شایانی مطبوعات در هر زمانی به خواسته‌های ملت ایران و نهضت مردم ایران و به آن موضوعاتی که ملت ایران به آن علاقمند بوده‌اند کرده‌اند، بنابراین در هر زمانی مطبوعات بایستی مورد احترام قرار بگیرد (فرامرزی- در حدود قانون) البته بنده عرض نکردم در حدود غیر قانون، چون از آن ساعت حالا بنده عرایضم را استناد به قانون می‌دهم و هیچ وقت استناد من به غیر قانون نبوده است، بنابراین امروز مطبوعات مملکت در یک وضعی است که شکایت آنها به آسمان رسیده است، بعضی از ارباب جراید آمده‌اند و به من گفته‌اند که در مطبعه یک مأمور حکومت نظامی می‌آید و به جزئیات مطالبی که ما می‌نویسیم رسیدگی می‌کند و بعضی را که خوشش نمی‌آید حذف می‌کند من نمی‌دانم اسمش را چه می‌شود گذاشت و این ناشی از وجود حکومت نظامی است و حال این که مطبوعات اگر مطلبی بر خلاف بنویسند اگر اهانتی بر خلاف قانون بکنند اگر موضوعی را بر خلاف مصلحت مملکت به دورغ نشر بدهند برای همه اینها قانون وجود دارد که کسی که خاطی بوده است می‌شود او را تعقیب کرد به عقیده بنده در این روزهایی که ما به طرف سرنوشت خودمان می‌رویم احتیاج بیشتری به آزادی مطبوعات داریم یعنی مطبوعات از این وضعی که فعلاً حکومت نظامی برای آنها به وجود آورده است باید نجات پیدا بکنند و در باره اعتقادات مردم و منویات مردم اظهار عقیده بتوانند بکنند و تذکرات لازم را به دولت و مجلس بدهند (عده‌ای- صحیح است) هیچ منافاتی ندارد همین طور که آقایان حق دارند تذکر بدهند آنها هم حق دارند تذکر بدهند زیار اصولاً وجود مطبوعات در یک کشور معنای آن این است که آن کشور یک کشور دموکراسی است اما اگر بنا باشد مطبوعات نباشند و مطالبی که مورد توجه عمومی است ننویسند نمی‌شود به آن حکومت اطلاق دموکراسی کرد، مگر آن مطبوعاتی که قانون اجازه انتشار به آنها نداده است بنده مدافع آن دسته از مطبوعات نیستم که می‌آیند کاغذ پاره‌هایی برای تجزیه مملکت، برای محو مملکت و برای از بین بردن قومیت ما منتشر می‌کنند و با آنها مبارزه می‌کنم و معتقدم که نباید به حکم قانون اجازه داد که این گونه مطبوعات منتشر بشود (صحیح است) اما آن مطبوعاتی که مورد احترام اکثریت قطعی مردم ایران است و زبان گویای مردم علاقمند به سرنوشت و سرنوشت نهضت مقدس ملی ایران است آن مطبوعات باید اجازه داشته باشند که آزادانه منویات مردم را منعکس بکنند (صحیح است) من به عرایضم خاتمه می‌دهم و می‌خواهم این نکته را به آقایان محترم عرض کنم که شأن مجلس و شأن نمایندگان مجلس شورای ملی نه امروز در گذشته و حال و در آینده تا هر روزی که توی این مملکت عنوان حکومت و رژیم پارلمانی و دموکراسی است شأن مجلس نیست که به حکومت نظامی رأی بدهد (عده‌ای- صحیح است) زیرا منافی و مغایر و متضاد با مفهوم حقیقی مشروطیت است (عده‌ای- صحیح است) (فرامرزی- مجلس الان که رأی داد) مخالف شأن مجلس است اشتباه کرد.

رئیس- آقای وزیر جنگ.

وزیر جنگ (سرلشکر هدایت)- از مطالبی که نماینده محترم فرمودند بنده بسیار استفاده کردم و لازم است به عرض مجلس شورای ملی برسانم که دولت فعلی مخالف حکومت نظامی است (احسنت) البته بنده هم کاملاً با ایشان هم عقیده هستم و هر ایرانی که به مشروطه ودموکراسی خودش علاقمند است این عقیده را دارد که بدترین نوع حکومت، حکومت نظامی است (احسنت) حکومت نظامی یعنی تعطیل موقت کلیه قوانین و فقط رجوع به قوانین دادرسی ارتش (فرامرزی- البته در غیر اران والا اینجا که ۱۲ سال است که حکومت نظامی است) اجازه بفرمایید بنده مسؤل ۱۲ سال گذشته نیستم بنده آنچه را که امروز باید به عرض‌تان می‌رسانم ما عادت کرده‌ایم وقتی می‌گوییم حکومت نظامی یک سرباز هم بگذاریم پهلوی هر پاسبان در خیابان‌ها توجه فرمودند که معنی حکومت نظامی این نیست که سرباز وسط خیابان باشد معنیش این است که چون یک وضع مشکلی پیش آمده و قوانین عادی کشور و مخصوصاً نحوه رسیدگی به جرایم به وسیله آن قوانین طولانی است و مجازات‌ها کافی نیست آمده مجلس‌ها و همین مجلس شورای ملی ایران این مطلب را پیش‌بینی کرده است و یک قانونی به عنوان قانون حکومت نظامی تصویب کرده است که به موجب آن قانون و در اجرای آن قانون و در اجرای امر مجلس شورای ملی است که دولت‌ها در موقع لزوم قانون حکومت نظامی را تقدیم می‌کنند و استدعای تصویب می‌کنند بنابراین اگر یک مورد خاصی پیش آمد و در اجرای آن قانون یک پیشنهادی می‌شود اگر مجلس تصویب بکند مثل این که لایحه قبل را هم تصویب کرده است این معنیش این نیست که ما طرفدار حکومت نظامی هستیم، این معنیش اینست که با موقعیت خاص تشخیص می‌دهیم که موقتاً به حکومت نظامی رأی بدهیم و مراقبت هم می‌کنیم که به محض این که آن اشکالات مرتفع شد این قانون هم بایستی لغو بشود و حکومت فعلی به قدری مخالف حکومت نظامی است که همان طور که چند روز قبل عرض کردم چند ماه قبل در ۳۶ منطقه ایران حکومت نظامی برقرار بوده است و ما امروز از مجلس فقط استدعا برای چهار نقطه کرده‌ایم بنابراین خود دولت ۳۲ حکومت نظامی را ملغی کرده است (دکتر عمید- بی‌خود) یک نکته‌ای را هم که بنده موظف هستم اینجا به عرض برسانم این است که دولت فعلی از ماده ۵ استفاده‌ای برای زندان انداختن و گرفتاری مخالفین دولت نکرده است ما امروز مخالفین بسیار داریم و تا حدی هم که آنها مخالفت‌شان در راه انتقاد و در راه اصول است برای ما محترم هستند و یکی از آنهاهم در زندان نیستند و چند نفری از آنها که در زندان بوده‌اند به دست همین حکومت نظامی مرخص شده‌اند، بنابراین بنده اطمینان می‌دهم که دولت خودش مخالف حکومت نظامی است و آرزو دارد که دموکراسی در حد کمال وجود داشته باشد، ولی موقعیت ایجاب این استدعا را کرده است (احسنت).

رئیس- آقای صادق نراقی.

نراقی- بیانات جناب آقای وزیر جنگ بنده را از این که زحمتی داشته باشم بکلی خلاص کرده (شمس قنات‌آبادی- الحمدالله)

به حد کافی بیانات کامل و مکمل فرمودند و نیت دولت را روشن کردند همه آرزو داریم که به طوری نظم در جامعه ما برقرار شود به طوری تجاوز به حقوق یکدیگر از بین برود و به بالاتر از آن به طوری ریشه دسیسه اخلالگران کند بشود که احتیاجی به حکومت نظامی نداشته باشیم سهل است قوانین کیفری ما هم مورد استعمال پیدا نکند بنده توضیح زیادی نمی‌دهم و با پیروی از روش جناب آقای دکتر بینا موشکافی هم نمی‌کنم توضیح زیاد اگر بخواهم بدهم محتاج به موشکافی است و روشن خواهم کرد که دسائس چطور وجود دارد که امروز فقط با قانون حکومت نظامی می‌شود جلوی دسایس را گرفت چرا؟ برای این که قوانین کیفری ما کند است کافی نیست امروز هم میسر نیست که تمام قوانین کیفری را ما عوض کنیم دزد را به دست قانون می‌سپارند و بازپرس او را با ضیافت نجات می‌دهد در همان موقعی که مسئله در جریان است باز دزدی می‌کند آقایان اساتید اینجا هستند بروند پرونده‌های شهربانی را ملاحظه بفرمایند این مسئله وجود دارد این حقیقت تلخ هست که در موقعی که پرونده دزد در جریان است باز هم دزد مشغول دزدی است چرا؟ چون قوانین کیفری ما بطئی است امروز درست است که یک امنیتی در مملکت ما به وجود آمده است و این امنیت را قبول می‌کنیم که مولود حسن نیت دولت بوده است ولی در عین حال اگر دو وسیله به دست دولت نبود نمی‌توانست این حسن نیت را به نحو احسن اجرا کند یکی از آنها همان فداکاری و زحمات شبانه‌روزی افسران و سربازان با شرافت است و دوم همان وسیله قانون حکومت نظامی که به آنها اجازه می‌دهد اخلالگر را در همان ساعت بگیرند یعنی نمی‌گوید که برو پهلوی بازپرس، بازپرس سؤال می‌کند بعد بگوید برو فردا بیا پس فردا بیا آقایان موجبات حکومت نظامی هنوز وجود دارد نعمتان مجهولتان الصحه والامان نعمت امنیت بر همه مجهول است آقایان شاید فراموش کرده‌اند عربده‌های توی خیابان‌ها را شاید فراموش کرده‌اند شاید فراموش کرده‌اند که جرأت نمی‌کردند از خیابان اسلامبول که جرأت نمی‌کردند از خیابان اسلامبول عبور کنند بیاییم خودمان را در دو دسته متمایز جدا بکنیم یک عده‌ای که طرفدار آن جار و جنجال هستند و می‌پسندند آن جار و جنجال را و آن را شعار خودشان می‌دانند و یک عده‌ای هستند که می‌خواهند آرامش برقرار شود بنده مطمئن هستم به این که همان طور که آقای وزیر جنگ فرمودند و شخص بنده هم مخالف قوانینی هستم که جلوی دمکراسی را بگیرد چون بنده در کشورهای دمکراسی زیاد رفته‌ام ولی امروز حکومت نظامی فقط می‌تواند با داشتن این قوانین صریح جلوی دسائس را بگیرد.

رئیس- ۵ نفر از آقایان تقاضای رأی با ورقه را کرده‌اند قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

مقام ریاست مجلس شورای ملی‏

امضا کنندگان پیشنهاد می‌کنیم که به لایحه حکومت نظامی طهران با ورقه رأی گرفته شود.

جلیلی، بهبهانی، قنات آبادی، درخشش، کاشانی.

رئیس- این پیشنهاد بحث ندارد، رأی گرفته می‌شود با ورقه آقایانی که موافقند ورقه با اسم می‌دهند.

(اسامی آقایان نمایندگان به ترتیب ذیل به وسیله آقای جلیلی اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند).

آقایان- کاشانی، دکتر بینا، صفاری، عماد تربتی، دکتر عدل، کاشانیان، مهندس اردبیلی، موسوی، باقر بوشهری، کریمی، میراشرافی، امید سالار، عبدالرحمن فرامرزی، حشمتی، مهندس جفرودی، مهندس قباد ظفر، عباسی، ایلخانی زاده، دکتر وکیل، سنندجی، شفیعی، بیات ماکو، صارمی، صدر زاده، شادمان، بزرگ‌نیا، ارباب، پناهی، شوشتری، نراقی، اعظم زنگنه، دولتشاهی، امیر احتشامی، اردلان، سلطان‌العلما، فرید، صادق بوشهری، رضایی، دکتر حمزوی، داراب، توماج، دکتر امیر نیرومند، مشایخی، عاملی، شیبانی، صدقی، دکتر مشیر فاطمی، مکرم، دکتر سید امامی، مهدوی، قرشی، لاری، کدیور، تفضلی، دکتر افشار، درخشش، خرازی، سرمد، بهبهانی، دکتر شاهکار، دکتر عمید، خلعتبری، دکتر جزایری، حائری زاده، برومند، سید احمد صفایی، اسکندری، مرآت، اسفندیاری، اکبر، عمیدی نوری، نقابت، هدی، نصیری، دکتر آهی، خزیمه علم، مرتضی حکمت، استخر، معین زاده، سالار بهزادی، دهقان، دولت آبادی، بزرگ ابراهیمی، افخمی، محمود ذوالفقاری، صراف زاده، اریه، رضا افشار، یارافشار، جلیلوند، جلیلی، قنات آبادی.

(آرا مأخوذه شماره شده ۶۹ ورقه سفید موافق و هشت ورقه کمبود مخلف و نه ورقه سفید بی‌اسم شماره شد.)

رئیس- لایحه حکومت نظامی طهران با ۶۹ رأی از ۹۱ نفر عده حاضر تصویب شد.

اسامی موافقین، آقایان- نراقی، شفیعی، خزیمه علم، لاری، دهقان، بزرگ ابراهیمی، صادق بوشهری، دکتر سید امامی، یارافشار، قریشی، عاملی، دکتر بینا، امیر احتشامی، دکتر مشیر فاطمی، اعظم زنگنه، مرآت اسفندیاری، امید سالار، باقر بوشهری، مهدوی، سنندجی، دکتر آهی، اکبر، مکرم، نقابت، نصیری، هدی، توماج، رضا افشار، کاشانیان، کدیور، شوشتری، استخر، مرتضی حکمت، اسکندری، معین‌زاده، اردلان، دولتشاهی، پناهی، شادمان، جلیلوند، مهندس کیقباد ظفر، دکتر وکیل، اریه، بزرگ‌نیا، دکتر امیر نیرومند، صارمی، حشمتی، صدرزاده، شیبانی، دکتر عمید، میراشرافی، افخمی، دکتر عدل، دکتر حمزوی، ارباب، عباس، فرید اراکی، موسوی، دکتر افشار، خرازی، عبدالرحمن فرامرزی، مشایخی، عماد تربتی، رضایی، صفاری، محمود ذوالفقاری، ایلخانی‌زاده، بیات ماکو، سرمد.

مخالف، آقایان- قنات‌آبادی، درخشش، مهندس جفرودی، کاشانی، صدقی، بهبهانی، تفضلی، جلیلی، ورقه سفید بی‌اسم علامت امتناع ۹ برگ.

۷- طرح و تصویب لایحه تمدید فرمانداری نظامی در پالایشگاه کرمانشاه به مدت سه ماه.

رئیس- لایحه تمدید حکومت نظامی در پالایشگاه کرمانشاه مطرح است قرائت می‌شود. (به شرح ذیل خوانده شد.)

ریاست محترم مجلس شورای ملی.

نظر به این که وضع خاص پالایشگاه کرمانشاه لزوم برقراری مقررات فرمانداری نظامی را ایجاب می‌نماید لذا ماده واحده ذیل تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.

ماده واحده- به دولت اجازه داده می‌شود مقررات فرمانداری نظامی را از تاریخ ساعت ۵ صبح روز ۷/ ۳/ ۳۳ به مدت سه ماه تا تاریخ ساعت ۵ صبح روز ۷/۵/۳۳ در پالایشگاه کرمانشاه برقرار نماید.

نخست‌وزیر- سپهبد فضل الله زاهدی- وزیر دفاع ملی- سرلشکر عبدالله هدایت.

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- بنده قبلاً خواستم از جناب آقای وزیر جنگ تشکر کنم که خودشان معتقد هستند که دولت حاضر با حکومت نظامی مخالف است و بدترین رژیم در حکومت مشروطه، حکومت نظامی است و البته با این مقدمه و تصدیق صریح و روشنی که البته ناشی از روح پاک یک سرباز رشیدی است که بیان می‌کند یک سندی است برای مجلس شورای ملی ایران که دیگر انشاءالله مواجه با تجدید مطلع لایحه حکومت نظامی نشویم ولی استدلالشان به نظر بنده وافی بر آنچه را که خودشان مایل هستند نیست، بنده در قانون حکومت نظامی به دلیل این که همیشه مورد ابتلا روزنامه‌نویس‌ها هست زیاد مطالعه کرده‌ام اساساً این قانون حکومت نظامی که در سرطان ۱۲۹۰ (میراشرافی- پس به همین علت است که مثل سرطان است) یعنی در ۴۳ سال پیش نوشته شده است اگر در مواد این قانون خوب آقایان دقت بفرمایید ملاحظه می‌فرمایند که یک قانون موقتی بود برای مورد خاص (دکتر شاهکار- بفرمایید مورد را) برایتان تشریح می‌کنم موقعی بود که تازه مشروطیت ما در سال بلوغ بود دشمنان مشروطیت یعنی مستبدین صدر مشروطه که البته آقایان می‌دانند قیام مسلح می‌کردند بر علیه مشروطیت جوان ما مجلس شورای ملی این قانون را به فوریت به طور موقت تصویب کرد حالا چرا بنده استفاده وقت می‌کنم قوانین ما تصریح دارد درش مدت یا به طور ضمنی می‌شود ازش استفاده کرد یک ماده در این قانون هست که ماده دواست می‌گوید هر گاه هیئت حاکمه محاکم نظامی تخفیف مجازات مقصرین را مقتضی بدانند این حق را خواهند داشت که به توسط وزرای مسئول از مقام نیابت سلطنت تخفیف مجازات شخص مقصر را درخواست کنند ملاحظه بفرمایید این قانون موقعی وضع شده که مستبدین قیام کرده بودن ما هنوز تشکیلات دادگستری قانون مجازات عمومی محاکم جزا نداشتیم لازم بود برای مجازات آنهایی که قیام کردند بر علیه مشروطیت یک قانون موقتی وضع بکنند که سرنوشت آن قیام کنندگان را به دست آن محاکم نظامی بسپارند و به ناصرالملک که آن وقت نایب السلطنه بود، فقط اجازه داده شده بود او بتواند تخفیفی بدهد یعنی پیشنهاد کنند و او قبول کند پس از صراحت این ماده پیداست که یک قانون موقتی برای مورد خاصی بوده و عبارات دیگرش هم همین طور حاکی است چون موقع برایش معلوم نکرده است همین ماده ۵ می‌گوید شخصی که بر علیه حکومت مشروطه و امنیت و انتظام عمومی اقدام کرد حکومت نظامی او را می‌گیرد نگه می‌دارد بعد از خاتمه حکومت نظامی به عدلیه می‌دهد این عبارت نشان می‌دهد که در آن موقع با یک حال مخصوص و عجله‌ای یک چنین قانونی را وضع کرده‌اند برای یک مورد خاصی حالا با توجه به یک چنین قانونی و آن نظری که جناب آقای وزیر جنگ فرمودند البته قدری با هم منطبق نیست زیرا تجربه نشان داده بعد از شهریور که آنچه که دولت‌ها عمل کردند عمل منطبق با قانون نکردند مثلاً ماده ۵ این تصریح را دارد مخالفت با دولت مشروطه و امنیت و انتظام عمومی بنده سؤال می‌کنم وجدان نمایندگان محترم را متوجه معنای دقیق این عبارت می‌کنم مخالفت با دولت مشروطه و امنیت و انتظام عمومی این شامل چه شخصی می‌شود؟ فقط شامل کسی می‌شود که بر علیه مشروطه قیام کند یعنی با مشروطه مخالفت کند با انتظام عمومی و مشروطه و امنیت مخالفت کند با انتظام عمومی و مشروطه و امنیت مخالفت کند دولت‌های گذشته که ما خودمان می‌دیدیم هیچ این معنی را در نظر نمی‌گرفتند یک روزی بنده تازه از عتبات مراجعت کرده بودم روز ۶ اسفند بود مشغول دید و بازدید بودم دیدم

مأمورین نظمیه با فرمانداری نظامی یک سرهنگی آمدند منزل بنده، من خیال می‌کردم از کسانی هستند که آمدند دیدن من، گفتند بفرمایید حکومت نظامی طبق ماده ۵ شما توقیفید، حالا اگر بنده قیام علیه مشروطه و امنیت و انتظام عمومی کرده بودم، مشمول ماده ۵ بودم، به این ترتیب من که رفتم در زندان و البته خدا نکند آقایان تشریف ببرند آن محوطه زندان ببینند (قنات آبادی- اگر دیده بودند رأی به حکومت نظامی نمی‌دادند) اغلب بعضی از آقایان را که توقیف می‌کنند می‌برند به شهربانی، بنده جناب آقای حائری‌زاده و جناب آقای شمس قنات آبادی که آنجا بنده می‌بینم نشسته‌اند وضع زندان را دیده‌اند و آنجا ملاحظه خواهید فرمود که اهمیت این ماده ۵ چیست، یعنی شما توی خانه‌تان نشسته‌اید می‌آیند شما را می‌گیرند می‌برند، من یادداشت بیش از ۱۳۰ شماره راجع به زندان نوشته‌ام و منتشر کردم و هیچ کدامش هم خلاف‏ قانون نبوده است و تمام کسانی که رفته‌اند تصدیق کرده‌اند علاوه بر این که یک جایی نیست که فقط سالب آزادی باشد، بلکه مزاحم و کشنده است برای کسی که به این طرز او را توقیف می‌کنند و می‌برند زندان، باید فکری بکنیم که چرا ماده ۵ را می‌آورند تطبیق می‌دهند به آن کسانی که در خانه خودشان نشسته‌اند، با کسانی که مخالف مشروطه نیستند، با کسانی که به دولت‌ها می‌گویند چرا برخلاف قانون اساسی رفتار کرده‌ای، پس این بدی استنباطی که از اجرای ماده ۵ شده باید مجلس شورای ملی همان طوری که دولت حاضر است او را اصلاح کند، رئیس دولت خودش در این زندان بود، بنده با ایشان یک دیوار فاصله داشتم در شهربانی البته ما چند مدیر روزنامه بودیم در یک اطاقی بودیم که با هم زندگی می‌کردیم و طبعاً وضع‌مان بهتر بود، ولی رئیس دولت فعلی در یک اطاق به تنهایی بود، حق نداشت با هیچ کس ملاقات کند، حتی فرزند او نمی‌توانست او را ببیند، این وضعی است که از ماده ۵ حکومت نظامی دولت‌ها استفاده می‌کنند و آسایش و آزادی مردمی را که نمی‌خواهند آزاد فکر کنند در حدود این قانون سلب می‌کنند، ما متشکر هستیم که اینجا فرمودند کسی را طبق ماده ۵ توقیف نکرده‌اند مخالف شخصی دولت‌ها را و البته این جای تشکر است برای این که از دولتی که رئیس دولتش به عنوان مخالف دولت در زندان، بوده است جز این انتظار نمی‌رود، ولی طرز اجرا از نظر توقیف اشخاص و رفتار با مطبوعات قابل توجه است، چون همان طوری که فرمودند چیزی که مورد نظر دولت در قانون حکومت نظامی است مرجع رسیدگی جرایم در دادگستری است که حال رکود و کندی دارد و چون در قانون حکومت نظامی مرجعش دادگاه‌های ارتش هستند از این جهت مورد لزوم است و این یک منطقی است که ما را تاحدی قانع می‌کند از این که دولت از ماده ۵ بر علیه مخالفین خودش و مطبوعات استفاده نخواهد کرد.

یک ماده در این قانون حکومت نظامی هست، ماده ۸، در این ماده ۸ می‌گوید دولت می‌تواند مطبوعات را توقیف کند، یعنی حکومت نظامی، ولی این ماده ۸ را خواستم به عرض‌تان برسانم که در ۱۵ بهمن ۳۱ لغو شد، تمنی می‌کنم جناب آقای وزیر جنگ این موضوع را توجه بفرمایند و مطالعه کنند، اگر واقعاً همان طوری که بنده عرض کردم تصور می‌کنم که آقای میراشرافی بدانند آقای فرامرزی هم یادشان هست که در بهمن ماه ۳۱ این ماده ۸ لغو شده در قانون مطبوعات ۱۵ بهمن ۳۱ در همین مجلس شورای ملی تصویب شد، ولی فعلاً در بعضی موارد دیده می‌شود (فرامرزی- اساس این طرح را که مجلس باید موافقت کند من نوشتم) صحیح است و حالا جای تعجب است که در بعضی موارد از این ماده ۸ استفاده می‌شود به توقیف بعضی از جراید، در حالی که جراید مرجع قانونی دارند، یکی از روزنامه‌ها به بنده حملات شدیدی کرد، بنده نرفتم به حکومت نظامی بگویم که این را توقیف کنید طبق قانون مطبوعات به دادسرا شکایت کردم، دادسرا هم اخطار کرد که مادام که تحت تعقیب هستی نمی‌بایستی تکرار کنی، تکرار کرد، دادستان دستور توقیف داد، استیناف داد رفت به محکمه استیناف، استیناف هم تأیید کرد پرونده سرجایش است، پس ملاحظه می‌فرمایید که ما قوانینی داریم که اگر این قوانین را درست اجرا کنیم و اگر اجرای قوانین را در دادگستری خواهان بشود، این قوانین خود به خود احقاق حق خواهد کرد چرا با وجود چنین قوانین موجودی ما برویم دنبال قانون معدوم و ملغایی مثل ماده ۸ قانون حکومت نظامی و یک روزنامه‌ای را ما توقیف بکنیم در جایی که بنده هم موافقم با آقای شمس قنات‌آبادی، روزنامه‌هایی که مخالف رژیم مشروط باشند، روزنامه‌هایی که با اساس حیات ملی ما خیانت می‌کنند، بایستی جلوی آنها را گرفت، اما جلوگیری از آنها باز هم در همان قانون است، یک ماده است که اگر کسی که سلب صلاحیت از او شد یا اخلاق و رفتارش منافی شئون روزنامه‌نویسی بود، امتیازش سلب می‌شود، پس وقتی که ما یک همچو ماده‌ای در قانون مطبوعات داریم، این دسته مطبوعات و این گونه نویسندگانی که مخالف اساس ملیت و مملکت ما هستند، اینها را می‌تواند جلویشان را بگیرند، امتیازشان را سلب بکنند که اصلاً قادر به انتشار روزنامه نباشند، نه این که طبق ماده ۸ قانون حکومت نظامی آنها را توقیف کنیم و اینها هم پیراهن عثمان کنند بر علیه مملکت و دولت و بگویند چرا این طور کرده‌اید و با ما این طور رفتار کرده‌اید، پس من خواستم تذکری بدهم که در اجرای قانون حکومت نظامی به توقیف اشخاص توجه جناب آقای وزیر جنگ را جلب می‌کنم که دستور بفرمایند که اینهایی که در توقیف هستند اگر طبق قانون جرمی مرتکب شده‌اند به حکمه مراجعه شود تا آنها به صورتی که مدعی هستند بعضی ادعا می‌کنند که موافق قانون با ما رفتار نمی‌کنند، این قسمت را هم اگر ممکن است یادداشت بفرمایید توجه بفرمایید چون منظور از حکومت نظامی تأمین آسایش و راحت ملت ایران است، بنابراین این اشخاصی که توقیف می‌شوند، به هر حال جز افراد مردم هستند و می‌بایستی از حقوق عمومی استفاده کنند و ما نمی‌توانیم کسی را به عنوان ماده ۵ توقیف کنیم و بعد خدا نکرده او را تحت شکنجه و زجر قرار دهیم خصوصاً این که این کار طبق قانون مجازات عمومی علاوه بر این که ممنوع است و مجازات هم دارد، همچنین بعضی مواقع ممکن است بعضی از ارکان نظامی در غیر وظیفه خودشان وارد شوند بنده یک نامه‌ای دارم از یک وکیل دادگستری آقای طاهرزاده این شخص می‌نویسد که در ساعت ۶ بعد از ظهر پنجشنبه ۱۶/۲/۱۳۳۳ افراد اجراییات فرمانداری نظامی با عده کافی به وسیله یک کامیون نظامی به دفتر وکالت بنده آمده و بنده را به فرمانداری نظامی جلب و در فرمانداری نظامی معلوم شد علت جلب مربوط به شکایتی است در مورد تخلیه خانه استیجاری یک افسر وابسته به همان دستگاه، ملاحظه بفرمایید ما البته همان طوری که تیمسار فرمودند از فعالیت افراد فداکار ارتش و افسرانی که حقیقتاً مدافع کشور باشند همیشه بهره‌مند بودیم و متکی به فداکاری و مبارزه آنها برای حفظ حیثیت و امنیت هستیم و البته وجدان خود آقای وزیر جنگ به هیچ وجه موافق این نیست که در دستگاه‌های فرمانداری نظامی گاهی برای مسائل شخصی و حقوقی این گونه مداخلات بشود، بنابراین اگر توجه بفرمایید این گونه مسائل هم نباشد و از حکومت نظامی همان طوری که فرمودند برای رسیدگی به پرونده‌ها در محاکم ارتش فقط استفاده بشود ممکن است مفید به حال‏ مملکت هم واقع بشود، فقط این نکته را خواستم عرض بکنم بنده آن ماده مربوط به صلاحیت دادگاه‌های ارتش را البته خواندم، در آن ماده یک موادی هست که در محاکم عمومی هم اگر رسیدگی بشود تأخیر زیادی ندارد ولی یک موضوعی که فعلاً مبتلا به دولت است و وظیفه ماست که در این موضوع همکاری کنیم، آن دسته‌ای است که بر علیه امنیت واقعی مملکت نقشه و توطئه دارند، ولی برای این یک قانونی هست موسوم به قانون مرداد ۱۳۱۰ به عنوان مقدمین بر علیه امنیت عمومی جناب آقای فولادوند هم سابقه دارند، وقتی که در دادسرای تهران معاون مدعی‌العموم بودند زیاد این مورد را عمل فرمودند، البته برای مبارزه‌ای که با آن دسته این قانون هست و آنها باید مشمول این قانون بشوند و باید با آنها به شدت عمل بشود و ادامه پیدا کند، ولی به عقیده بنده این مرجع دارد، مرجعش حکومت نظامی نیست، همان قانون دادرسی ارتش رسیدگی به جرایم این دسته که امروز وظیفه دولت ایران، وظیفه ملت ایران و مجلس شورای ملی است و رسیدگیش را هم معلوم کرده که در دادرسی ارتش و در دادگاه‌های عادی ارتش رسیدگی بشود و ما وکلای دادگستری زیاد با این گونه پرونده‌ها تماس داشتیم و اطلاع داریم از این جریان، این است که خواستم خدمت‌تان عرض کنم که اگر هم تصور بفرمایید که حکومت نظامی رژیمش برقرار نشود و اجرا نشود مانعی نیست که همان نظری را که ملت ایران و مجلس شورای ملی و دولت دارد به وسیله دادگاه‌های ارتش استفاده کنند، پس ما از این حکومت نظامی که ماده ۸ آن لغو شده است برای این که مطبوعات آزادند و طبق قانون مطبوعات باید با آنها عمل شود ماده ۵ هم که مربوط به مقدمین علیه مشروطیت و امنیت عمومی است که بنده خیال نمی‌کنم کسی امروز پیدا شود که مخالف مشروطه ایران باشد، مگر آقای دکتر مصدق که قیام کردند و بالاخره تکلیف‌شان را معلوم کردند، مرجع مبارزه با این اشخاص و مقدمین بر علیه امنیت عمومی هم که تکلیفش معلوم است با دادرسی ارتش است بنابراین چه استفاده‌ای از قانون حکومت نظامی می‌شود تصور کرد بشود در حالی که شاید انعکاس برقراری رژیم حکومت نظامی در یک دولتی مفید به حال دولت نباشد برای این که همان طوری که فرمودند دولت حاضر عقیده ندارد به حکومت نظامی دولت در برنامه خودش ماده ۲ یا ۳ بود تصریح کرده است که ما می‌خواهیم امنیت را بر طبق قوانین اجرا کنیم و واقعاً این مطلب باعث تشفی خاطر همه ملت ایران است که امنیت بر طبق قوانین قضایی اجرا بشود نه این که ما استفاده کنیم توسل کنیم به حکومت نظامی این است که بنده این تذکرات را عرض کردم و امیدوار هستم با آن حسن نیتی که در آقای وزیر جنگ می‌بینم به این تذکرات یک توجهی بفرمایند که این حکومت نظامی همان طوری که فرمودند فقط به نفع مملکت و آسایش عمومی مورد استفاده واقع بشود و این گونه شکایات و بعضی جریانات دیگر تکرار نشود.

رئیس- آقای فرامرزی.

فرامرزی- بنده عرضی ندارم.

رئیس- آقای مهندس جفرودی.

عده‌ای از نمایندگان- نیستند.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، تعجب نکنند آقایان که چرا به عنوان موافق آمده‌ام با حکومت نظامی صحبت کنم بنده‌ای

که در دوره ۱۶ هر وقت قانون و لایحه حکومت نظامی برای یک ماه یا چهل روز یا سه ماه آمد مخالفت کردم و صورت جلسات محلوظ است در کتاب‌ها مراجعه کنید ولی امروز گاهی ضرورت اباحه محظور می‌کند یا بیانی که جناب آقای وزیر جنگ کردند تصدیق کردم که مفهوم واقعی محظور است یعنی مطبوع طبع نیست ملایم با قواعد نیست ولی گاهی این دوای تلخ برای شفای مریض لازم است این ضروره‌ای است که اباحه می‌کند آقایان پریروز آقای دکتر بینا آن لغت ظریف زنده مرده باد مرده زنده باد را اینجا بیان کردند که مردم تهران و شهرستان‌های ایران در مدت قریب به بیست و چند ماه مجبور بودند جلوی دکان‌شان بایستند هی بکشند بالا هی بکشند پایین هی بکشن پایین وکیل رد بشود در بازار فحش بشنود ملا رد بشود فحش بشنود تاجر رد بشود فحش بشنود مگر آن عناصر آن افراد به مجازات واقعی رسیدند؟ مگر آن افراد در طهرن و حومه طهران به مجازات رسیدند؟ من خودم یکشنبه شب آن هفته دیدم افرادی که من را پرتچی نیستم شأن یک وکیل راپورت چی گری نیست ولی چون افرادی را دیدم که با افراد حزب توده در تجریش در مجمعی هستند فهمیدم این آتش هنوز خاموش نشده است خاکستری روی آن پاشیده شده است اگر دولت و ما یک جمله‌ای را عرض کنم خیلی این جمله پیش پا افتاده است عادت ما این است که ملاحظه فرموده‌اید گوشت در موقع تنگی گران می‌شود و در موقع رفاه هم در موقعی که به ره زیاد است چون عادت کرده قصاب به گران‌فروشی نمی‌خواهد عدول کند از آن فکر کثیف سابق خودش. یک مدت مردم عادت کرده‌اند حالا برگشته است به ۴ جا از ۳۶ جا دولتی که خود می‌گوید من ماده ۵ را عمل نمی‌کنم کسی را در زندن نمی‌گذارم فقط و فقط از نظر احتیاط و جلوگیری از اخلالگر و برای این که آنها هنوز عادت را از دست نداده فکر نوینی در سر خود ایجاد نکرده موقتاً می‌خواهم برای این که مردم مملکت زن‌های مملکت دختران مردم شما نمایندگان آسایش پیدا کنند و به خوف کلمه حکومت نظامی قانعم ولی عمل نمی‌کنم و در اینجا جناب آقای عمیدی نوری شاهدند الان توی همین مجلس روزنامه‌ها دیدید آقایان من طرفدار روزنامه‌ام طرفدار آزادی قلمم اما آزادی تا چه حد مطبوع است تا حدی که مزاحم آزادی دیگران نشود (صحیح است) تا حدی آزادی مطبوع است که روی انتقاد باشد یعنی نقادی کند که قلب را از رواج تشخیص بدهد نه این که آزادی طوری باشد که به اعراض، نوامیس، حیثیت، مال، جان شرافت مردم بتازد مادرهای مردم را بد بگویند خانواده‌ها را جسارت کنند ایرانی شریف را به هم بریزند و آنها را متشنج کنند آقایان محترم من حقیقتاً عرض می‌کنم با حکومت نظامی مخالفم ولی دولتی که مخالف است ۳۲ جا را برده فقط خط آهن و پالایشگاه کرمانشاه و شهر تهران باقی است یک قدری دقت کنید اگر مخالف دولتید همان روز هم عرض کردم مرد مردانه بگویید مخالفم اما اگر دولت را صالح می‌دانید و مورد اعتماد شماست و وزیر جنگ محترم او سرلشکر هدایت می‌نشیند می‌گوید من خودم با حکومت نظامی مخالفم دولت ما مخالف است انصاف این است که ما از نظر مصلحت مملکت تا این حد حدود با دولت موافقت کنیم رأی بدهیم کیست که از آزادی بدش بیاید؟ کیست که بگوید با مشروطیت بگوید حکومت نظامی این عبارات چه چیز است؟ هیچ کسی در ایران ممکن نیست که تصور کند بر علیه امنیت خانه خودش بخواهد عمل کند مگر یک عده اخلالگر آن هم از مبدأ خارجی الهام گرفته وقتی که دولت متوجه این معناست چه مانعی دارد تهران سه ماه دیگر هم حکومت نظامی داشته باشد کرمان‌شاهان هم داشته باشد خط آهن هم داشته باشد تا انشاءالله وقتی که این عادت کثیف این اخلاق رذیل از یک عده معدودی اخلالگر خارج شد همه با هم مثل برادر بنشینیم حرف بزنیم از این جهت بنده موافقم (احسنت).

رئیس- رأی گرفته می‌شود به لایحه حکومت نظامی در پالایشگاه کرمانشاه آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخاستند) تصویب شد.

۸- تقدیم و قرائت طرح پیشنهادی راجع به الغای قانون مصادره اموال آقای قوام

رئیس- یک طرحی رسیده است به قید فوریت قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی.

چون اصل شانزدهم متمم قانون اساسی مقرر می‌دارد. «ضبط املاک و اموال مردم به عنوان مجازات و سیاست ممنوع است» و با توجه به اصول دیگر ماده واحده ذیل را پیشنهاد می‌نماییم.

ماده واحده- قانون مصادره اموال آقای احمد قوام ملغی و کان لم یکن است.

بهبهانی، محمود محمودی، مکرم، محمدعلی مسعودی، اورنگ، باقر بوشهری، تیمورتاش، امیر نیرومند، پورسرتیپ، سرتیپ توماج، تجدد، غضنفری، نراقی، بزرگ‌نیا، امید سالار، دکتر حسین پیرنیا، سالار بهزادی، مهندس اردبیلی، مشایخی، ارسلان خلعتبری، عبدالصاحب صفایی، دکتر مشیر فاطمی، کاظمی شیبانی.

مشایخی- در حدود ۸۰ امضا است.

رئیس- اگر آقایان موافق باشند فوریت طرح چون وقت گذشته است بماند برای جلسه بعد (صحیح است.)

(۹- تعیین موقع جلسه بعد، ختم جلسه.)

رئیس- موافقت می‌فرمایید جلسه را ختم کنیم. جلسه آینده روز پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح (مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏