مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آبان (عقرب) ۱۳۰۳ نشست ۸۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۵ ژوئن ۲۰۱۴، ساعت ۱۱:۲۲ توسط Zamzam (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آبان (عقرب) ۱۳۰۳ نشست ۸۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ آبان (عقرب) ۱۳۰۳ نشست ۸۳

جلسه ۸۳

صورت مشروح مجلس یوم پنجشنبه بیست و هشتم برج عقرب ۱۳۰۳ مطابق بیست دوم ربیع الثانی ۱۳۴۳

( مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید )

( صورت مجلس یوم سه شنبه بیست و ششم عقرب را آقای اقبال الممالک قرائت نمودند )

رئیس ـ آقای مدبرالملک ( اجازه )

مدبرالملک ـ راجع به سؤالی که بنده در موضوع راه مراغه از آقای وزیر فوائد عامه نموده بودم در صورت مجلس اشاره نشده است

رئیس ـ سؤالی که نکردید گفته اید سؤالی دارم

مدبرالملک ـ ولی وضعی که بنده عرض کردم خوبست در صورت مجلس نوشته شود که بدانند بنده سؤال کرده ام

رئیس ـ آقای حائری زاده ( اجازه )

حائریزاده ـ بنده بعد از تصویب صورت جلسه عرض دارم

رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب راجع بصورت مجلس است ؟

آقا سید یعقوب ـ خیر عرض بنده هم بعد از تصویب صورت مجلس است .

رئیس ـ نسبت بصورت مجلس ایرادی نیست ؟

( گفته شد خیر )

رئیس ـ آقای حائریزاده ( اجازه )

حائریزاده ـ بنده وقتی مشهد بودم یک تلگرافی به بنده شد که راپرت تجدید نظر در قانون انتخابات را خوب است معلوم کنید کجا است که تقدیم مجلس بشود در صورتی که همچو راپرتی نزد من نبوده و مذاکرات و مطالب کمیسیون را منشی در صورت جلسه نوشته و بنده که مخبر کمیسیون بودم باید از روی صورت جلسات تصمیمات کمیسیون را استخراج کنم و بعنوان راپرت تقدیم مجلس کنم و بعد از رفتن من هم خوب بود کمیسیون مخبر دیگری انتخاب میکرد شاید هم انتخاب کرده باشد ولی در مجلس سوء تفاهم شده بود که معطل شدن راپرت کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات تقصیر بنده بوده است . در صورتیکه تقصیر از بنده نبوده است و حالا که آمده ام از روی یادداشت های کمیسیون و صورت جلسات که نزد منشی کمیسیون است تصمیمات کمیسیون را استخراج کرده و راپورت آنرا تقدیم مجلس میکنم

رئیس ـ آقای ملک الشعراء ( اجازه )

ملک الشعراء ـ بنده امروز در نظر داشتم دو مسئله را این جا تذکر بدهم به آقایان نمایندگان محترم یکی از آن مسائل که بالنسبه مهمتر بود نظر باطلاعاتیکه اخیراً رسید دیگر موضوع مذاکره پیدا نکرد و فعلاً از آن قسمت صرفنظر میکنم و خیلی هم خوشوقت خواهم شد که هیچوقت مورد تجدید مذاکره واقع نشود و البته آقایان هم مسبوق هستند و شاید با عقیده بنده موافق باشند اما قسمت دیگر مربوط است بشرحی که در یکی از جراید پایتخت راجع بنطق بنده در مجلس سری نوشته شده است این را هم بر حسب قاعده بنده باید بوسیله جراید تکذیب کرده باشم و سابقه نداشته است که هیچکس این قبیل مسائل را بیاید در مجلس بعرض آقایان برساند و اسباب زحمت آقایان را فراهم بیاورد اتفاقاً بنده بتوسط یکی از جراید تکذیب کردم که در جلسه سری اینطوری نکرده ام خیلی هم ساده و بدون پیرایه متأسفانه از قراری که به بنده خبر دادند در موقع طبع روزنامه در مطبعه سانسور نظمیه رفته است و این تکذیب دو سطری بنده را سانسور کرده اجازه طبع و نشر نداده است باین مناسبت نظر باین سابقه و این قضیه ناچار شدم با این که فوق العاده ملاحظه و احتراز دارم که در مجلس صحبت بکنم و کمتر اسباب زحمت آقایان را فراهم بیاورم معذلک مجبور شدم که هم این قسمت را در پشت تریپون تکذیب کنم و هم بعضی از قسمت ها را که حقیقتاً کار ما را بجان و کارد را باستخوان رسیده است برفقای محترم عرض کنم زیرا ما که روزنامه نداریم تا بتوانیم قضایای خودمان را شرح بدهیم و وارداتی هم که بیکی از افراد اقلیت میشود گاهی بجائی میرسد که اگر انسان نگوید تقصیر کرده است و بهتر از آقایان نمایندگان که بالاخره یک سال است که با هم کار کرده ایم و یک سال دیگر هم انشاءالله کار خواهیم کرد کسی نیست که مستعد و مستحق شنیدن واردات و تضییقات باشد این است که استدعا میکنم به بنده اجازه بطور خیلی ساده و مختصر مطالبم را بآقایان عرض کنم . . .

رئیس ـ آقا مطالب جلسه سری را نباید بفرمائید

ملک الشعراء ـ بنده نخواستم مطلب جلسه سری را عرض کنم البته همانطور که مقام محترم ریاست میفرمایند مطلب جلسه سری باید مستور بماند و بهمین دلیل و فلسفه هم جلسه سری در قانون اساسی تأیید شده است متأسفانه این فلسفه در موقع عمل اجرا نشد و در بعضی از جراید چیزهائی راجع بجلسه سری آ ن مسائل نذکار صحبت نشده بود من جمله در یکی از جراید نوشته اند ملک در جلسه سری گفته است خوب بود بمذاکرات قانونی خزعل دولت گوش میداد در صورتی که همه آقایان عرایض بنده را شنیده اند و دیگر نباید بنده این قسمت را در مجلس تکرار کنم هیچ این صحبت را بنده در جلسه خصوصی نکرده ام

نمایندگان ـ صحیح است

ملک الشعراء ـ اگر چه بنا نبود این صحبت اینجا بشود ولی عرضی کردم بنده ناچار بودم در پشت تریبون این قسمت را تکذیب کنم بنده خیلی تعجب میکنم . . . خوب شد آقای وزیر عدلیه هم تشریف آوردند و عرایض بنده را میشنوند ما در مجلس علنی یک مذاکراتی میکنم که باید نوشته شده و بسمع ملت برسد مذاکرات جلسه علنی ما را که مأمورین سانسور جلوگیری میکنند و ابداً نشد نمی شود و نمی نویسند ولی مذاکرا جلسات سری که در آنجا صحبت های سری میشود و حتی تند نویس ها هم در آنجا حق ندارند مخبرین مخفی جراید میروند و یک نطقهائی بجراید میدهند و نوشته میشود متأسفانه مأمورین سانسور هم جلوگیری نمی کنند چیز عجیبی است : اگر حقیقتاً باید نطق وکیل نوشته شود چرا نطق جلسه علنی را کسی نمی نویسد ؟ و اگر هم یکی بخواهد بنویسد سانسور میشود اگر باید نطق اقلیت سانسور شود چرا اظهارات مجلس سری را بر خلاف واقع مینویسند نسبت آن را باقلیت میدهند :؟ یک قسمت از اعتراضات بنده همین هائی بود که عرض کردم و شاید بیک قسمتهائی بر بخورم که نتوانم در این جا توضیح بدهم و در عالم همقطاری هم نباید نسبت برفقا جسارت کنم بنابراین از این قسمت هم میگذرم ولی چیزیکه هست مسئله اقلیت و مسئله جراید اسب است و بالاخره استدعائی که بنده از آقایان نمایندگان محترم دارم این است که پیشنهادی را که عرض میکنم تصویب بفرمایند یا بطور خصوصی از طرف افراد اکثریت اقدامی بشود یا یک عدة رسماً از طرف مجلس مأمور شوند که اصلاً بوضعیات اقلیت مجلس و بحدود و حقوقی که اقلیت در مجلس دارد برسند و از طرف مجلس اجازه میشود که بدولت گفته شود مانع نشوند . از اینکه اقلیت یک روزنامه داشته باشد تا لااقل نطقهای آنها در آن روزنامه درج شود که اگر در یک روزنامة نسبتی بیکی از افراد اقلیت داده شد بتواند در آن روزنامه تکذیب کند و این قسمت بالاخره مربوط بحقوق وکالتی است و بهمه آقایان نمایندگان مربوط خواهد شد و این یک حقی است که باید بنام پارلمان و قوانین مسلمة مملکتی حفظ شود . حتی خود هئیت محترم دولت هم باید بیش از این مصر باشند که حقوق پارلمانی افراد نمایندگان را حفظ کنند والا این وضع فعلی . این وضع یک طرفی این وضع فنا کننده و منهدم کننده که دولت نسبت بیک افرادی از وکلا اتخاذ کرده است قابل تجمل نیست . مثلاً مفتشینی درب منزل افراد اقلیت گذاشته اند و هر کس از منزل نمایندگان اقلیت بیرون بیاید او را و شب سه شب در نظمیه حبس می کنند . یا اگر با یک کسی معاشرت کنیم درب منزل او هم مفتش میگذارند یا با کسی اگر صحبت کنیم او را هم تفتیش و تعقیب می کنند و بالاخره دوسیة بر ضد وکلای اقلیت در نظمیه ساخته میشود و یا از طرف بعضی مقامات بافراد اقلیت تهمت هائی زده می شود . این وضیعات قابل تحمل نیست خود هیئت دولت هم باید این نکات را ملاحظه نمایند و بالاخره اینقدر عرصه را بر این اشخاص تنگ نگیرند . و بالاخره باید یک مفری یک راه گریزی یک راه ارجاع و مراجعه باز گذاشت . والا این شکل تضییقاتی که امروز بما میشود بهیچوجه قابل تحمل نیست و بنده خیلی سعی داشتم که این قبیل قضایا بسمع آقایان نرسد برای اینکه یک روزی در یک تاریخی نوشته میشود و این باعث دهن یک دولت و یک پارلمانی است ولی وقتی شخص ناچار شد مطالبش را میگوید . غالب آقایان میدانند که در این شهر چند نفر مأمور نظمیه بدون اجازه بخانه بنده ریختند و دو سه نفر که در منزل بنده بودند و یکی از آنها پسر عمویم بود گرفتند و بردند به نظمیه و بنده هم اظهاری نکردم بامید آنکه عادلانه مطالعه خواهد شد و اگر اینها حقیقة مقصرند مجازات خواهند شد و اگر نیستند که جبران خواهد شد . ولی متأسفانه تا امروز پسر عموی من در نظمیه حبس است در صورتیکه هیچ داخل جریانات سیاسی و مسلکی نبوده و گناهش این بوده است که مستخدم روزنامة قرن بیستم بوده و ماهی سی تومان میگرفته است . مدیر روزنامه که از بین رفت او هم از این قضیه آمد به مجلس و متحصن شد بعد او تأمین داده شد چند روز بعد بجرم اینکه تو شب نامه نویسی او را برده اند و در نظمیه حبس کرده اند در صورتیکه این آدم خط و سواد ندارد که شب نامه بنویسد الآن در نظمیه حبس است مدتی هم هست که مریض شده و امور زندگانیش بکلی مختل شده است و بالاخره معلوم نیست که آیا این شخص مقصر است یا مقصر نیست وچرا او را گرفته اند : اگر شب نامه نوشته است ( در صورتیکه سواد ندارد ) مجازاتش کنند اگر ننوشته است و مرخصش کنند و اگر دوسیه تشکیل شده است بالاخره بمن مربوط است بیاورند به مجلس و از مجلس حکمیت بخواهند در هر حال مقصود بنده این بود که آقایان وزراء هم باید بدانند که تا اندازه باید فشار آورد بیک جمعی که قابل تحمل باشد و اگر از حدود تحمل گذشت بالاخره دست بگیرند سر شمشیر تیز.

جمعی از نمایندگان ـ صحیح است

رئیس ـ آقا سید یعقوب . ( اجازه )

آقا سید یعقوب ـ بنده خواستم از آقای وزیر مالیه سؤال کنم که برای جواب سؤالات آقایان وکلاء که راجع بملت است چرا حاضر نمیشوند ؟ اگر چنانچه یک سؤالی از خودشان بشود غضبناک میشوند و وارد مجلس میشوند هر چه دلشان میخواهند میگویند بنده دو ماه است از وزارت مالیه سؤالی کرده ام و حاضر نمی شوند جواب بدهند در صورتیکه سؤال مطابق نظامنامه است ولی نمی آیند جواب بدهند . فریاد میزنیم نمی آیند جواب بدهند اما سؤالی که راجع بخودشان است غضب ناک شده و بما حمله میکنند خواستم از مقام ریاست استدعا کنم که ( پریروز تشریف نداشتید حقوق ما را حفظ کنید ) حالا بفرمائید برای جواب سؤالات حاضر شوند بنده در کمیسیون عرایض بودم مینوشتم بآنجا جواب نمیدادند کمیسیون عرایض را ول کردم آمدم این جا باز حاضر نمیشوند سؤال مرا جواب بدهند خوبست یک تکلیفی برای ما و وزارت مالیه این مجلس معین کند بیشتر از این هم چیزی عرض نمیکنم که مثل یاسائی بدبخت بمن حمله بکنند .

رئیس ـ راجع بکدام سؤال است ؟

آقا سید یعقوب ـ یکی راجع بنواقل رزقون دیگری راجع بنواقل اردکان شیراز است سؤالات دیگر هم هست که فراموش کردم چون پنجماه است میگذرد البته آدم یادش میرود .

وزیر مالیه ـ درخصوص بیانات آقای ملک الشعرء بنده همین قرار بطور اجمال عرض میکنم که دولت رعایت احترام مجلس شورای ملی و نمایندگان مجلس را کاملاً دارد و هیچ نباید تصور کنید که ذرة بخواهد در این خصوص مسامحه و خروج از ادای وظیفه و مسلک نماید ولی البته ترتیب انتظامات مملکتی هم باید رعایت شود و البته آقایان تصدیق دارند که همه اشخاص در مملکت یک حال و یک رویه ندارد و گاهی رویه خطا و منافی مصلحت مملکت اتفاق می افتد و دولت مجبور است دفاع کرده و حفظ نظم و مصالح مملکت را بکند . وقایعی که در این شهر اتفاق افتاد و میافتد البته آقایان مسبوق هستند اگر دولت بخواهد در مقابل این قضایا ساکت بنشیند البته انتظامات مملکتی مختل می شود اما نسبت ببیانات آقای آقا سید یعقوب آقای رئیس محترم مجلس بهترین شاهد هستند که روزی چندین مراسله از طرف وزارت مالیه در جواب مراسلات و سؤالات و استیضاحاتی ( استیضاح اصطلاحی مجلس را عرض نمیکنم ) که از طرف نمایندگان میشود بمجلس فرستاده میشود . میفرمایند در کمیسیون عرایض سؤال می کنم جواب نمیفرستند . من نمیدانم کدام سؤالی است که از طرف کمیسیون عرایض بوزارت مالیه نوشته شده و جواب داده نشده است ؟ البته نمیتوان گفت که مسائل را بمحض اینکه از طرف مجلس شورای ملی یا هر جای دیگر بوزارت مالیه یا بوزارتخانة دیگر نوشته شد فوراً در عرض یکروز دو روز حاضر شده جواب بدهند . بعضی مسائل است که باید در آن خصوص تحقیقات کامل کرد و بعد از آنکه تحقیق شد جواب داده شود و هیچ گمان نمیکنم سؤالی از طرف کمیسیون از وزارت مالیه شده باشد و وزارت مالیه از جواب دادن امتناع کرده باشد منتهی اگر دیر شده شاید تحقیق لازم داشته است . اما راجع بسؤالات مجلس بنده نمیدانم مگر همین چند روز قبل نبود که بنده یا معاون وزارت مالیه آمده ایم و جواب سؤالات را داده ایم ؟ البته سؤالات راجع بوزارت مالیه متعدد است و همه آنها را معاون یا وزیر مالیه سابقه ندارد که فوراً بیاید جواب بدهد باید از ادرات خودش تحقیق کند . بعضی مسائل هم هست که ادارات خبر ندارند و باید از ولایات تحقیق و سؤال شود و پس از تحقیق میآئیم و جواب می دهیم والا ما از جواب دادن امتناع نداریم . اما اینکه میفرمایند بمحض اینکه راجع بمسئله شخص ازشان سؤالی بشود حمله مینما یند این قسمت . نباید محل تعجب واقع شود یکنفر معاون وزارت مالیه راجع بسؤالی که از شخص خودش شده است و از کم وکیف مطلب کاملاً مسبوق است و نه فکر لازم دارد نه تحقیق و بعلاوه بحیثیت خودش هم بر میخورده آمده است و جواب داده است اینکه تقصیر نیست .

حاج عزالممالک ـ‌ آقا وارد دستور بشویم .

رئیس ـ شش هفت نفر اجازه خواسته اند . رأی می گیریم وارد دستور بشویم یا نه . آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند .

( عده زیادی برخاستند )

رئیس ـ اکثریت است دستور بودجه مملکتی است آقای دامغانی ( اجازه )

شریعتمدار دامغانی ـ این که مشاهده میشود در خیلی از مالیاتها لوایحی که بمجلس می آید برای اینکه مالیاتی وضع شود و از طرف قسمت مهمی از نمایندگان مخالفت میشود و همینطور عامه هم حاضر از برای تقبل آن نیست از نقطه نظر اینست که اساساً مردم نمیدانند آن پولهائی که میدهند بچه مصرف می رسد و مجلس هم نمیداند بودجه تفصیلی مملکت چیست و نمیداند که آیا مالیاتهائی که میگیرند مطابق مصالح عامه صرف می شود یا صرف اراده های شخصی میشود باین جهت است که تا وقتی بودجه تفصیلی مملکت نیاید و وکلاه و مردم کاملاً اطلاع پیدا نکنند که مصارف این عوائد و مالیاتها چیست و کجا است . بنده معتقدم که باین بودجه نمی شود رأی داد اگر هم یک وقتی بدبختانه بیک مشکلی تصادف نمائیم و بخواهیم سؤال کنیم که یک مالیاتی که از مردم گرفته می شود بچه علت تحمیل شده و یا بچه مصرف رسیده دچار مشکلات و زحماتی خواهیم شد . یا مثلاً مجلس رأی نمیدهد یا اجازه نمیدهد که حرف زده شود . در صورتی که این رأی بر خلاف رأیی بوده که سابق داده شده یعنی وکلا قبل از دستور میتوانند حرفهایشانرا بزنند و مذاکره بکنند ولی امروز رأی دادند که حق ندارند

رئیس ـ آقا داخل مطلب تان بشوید اگر میخواستید حرف بزنید تا ظهر حرف میزدید مجلس برای حرف نیست برای کار است .

ملک الشعراء ـ آقا باید در مجلس حرف زد .

رئیس ـ اگر میخواهید حرف بزنید یک رئیس دیگر انتخاب کنید و هر چه دلتان میخواهد حرف بزنید .

حائریزاده ـ دورة آتیه انتخاب می کنیم .

( همهمه بین نمایندگان )

آقا سید یعقوب ـ آقای حائریزاده خوبست بگذارید کار بکنند. مملکت را شما خراب کردید .

( صدای زنگ رئیس ـ امر بسکوت )

شریعتمدار دامغانی ـ اما در خصوص بودجه یعنی این بودجه که تنظیم شده . اولاً هفت ماه از سال گذشته و همه انتظار داشتند باینکه بدانند بودجه تفصیلی مملکت چه چیز است تا اینکه در کمترین حقوق که کوچکترین مأمور هم مجلس با دولت تبادل نظر و فکر کرده باشد . بدبختانه بودجه تفصیلی بمجلس نیاید و اطلاع هم پیدا نکردیم و چون بودجه تفصیلی نیست . بنده با این بودجه جمعی مخالف هستم دیگر اینکه میزانش از سی دو به سی و از چهل و پنج بچهل تنزل داده اند . این را هم بنده تصور میکنم بر خلاف وظیفه باشد که مأمورین را باید مسئول دانست زیرا مأمور وقتی مسئول میشود که معاشش درست شود و تأمین شود . اگر مأمور گرسنه بود نمیتوان او را مسئول قرار داد و نمیتوان از او صحت عمل منظور داشت . البته بایستی معاشش تأمین شود تا بتوان او را مسئول قرار داد و صحت عمل ازش خواست . چنانکه در یکی از بیانات حضرت امیر علیه السلام است که بمالک اشتر می نویسد : ثم اسبغ علیهم الارزاق فان ذلک قوة لهم علی استصلاح انفسهم و غنی لهم عن تناول ما تحت ایدیهم حجة علیهم . پس باید معاش مأمور را تأمین کرد آنوقت از او صحت عمل انتظار داشت . اعتراض بمن نشود البته من آخوند هستم و وظیفه ام اینست که از روی بیانات حضرت امیر عرض کنم .

بعضی از نمایندگان ( باهمهمه ) ـ کسی اعتراض نکرد .

شریعتمدار ـ اما قسمت دیگر وقتی بنا شد بودجه را جمعی تصویب کنیم دیگر لازم نیست که حد اشل را تنزیل بدهیم . مثلاً فلان وزارتخانه بودجه اش هشتصد هزار تومانست یا پانصد هزار تومان . خود وزیر باید برود و مطابق آن تشکیلات وزارتخانه اش را بدهد واردات زیادی را حذف کند . زیرا در وزارتخانها وقتی نگاه کنیم می بینیم که تشکیلات زیاد است . مثلاً در وزارت مالیه خیلی تشکیلات مکرر است . از قبیل ادارة تذکرة عوائد تذکره عوائدی بود که در وزارت خارجه جمع آوری می شد و یک ادارة مخصوص در وزارت خارجه داشت و یک عدة حقوق میگرفتند و عهده دار این کار بودند بعد که این عوائد برگشت کرد و جزو وزارت مالیه شده در وزارت مالیه هم یک دایره درست شده و یک عدة دیگر متصدی شده و حقوق میگیرند و همان اشخاصی هم که در وزارت خارجه اینکار را عهده دار بودند حقوقشان را میگرند و برای یک کار دو اداره در دو وزارتخانه تأسیس شده و باید یکی از آنها را اسقاط کرد همچنین طرق و شوارع یک عده در وزارت فوائد عامه مشغول بودند و حقوق میگرفتند حالیه عیناً برگشته است بوزارت مالیه و در وزارت مالیه هم یک دائره براش درست شده است و عده حقوق میگیرند در صورتیکه آنهائی هم که وزارت فوائد عامه بوده اند حقوقشان را میگیرند . حالا باید یکی از دو را اسقاط کرد همچنین اداره نیم عشر اوقاف یک اداره در وزارت معارف داشت و عده حقوق میگرفتند و کار میکردند حالا هم باقی هستند یک اداره هم در وزارت مالیه بنام اداره کردن نیم عشر اوقاف براش درست شده وعده هم در آنجا حقوق میگیرند و باید یک کدامش را حذف کرد . بنابراین باید یکقدری تشکیلاتش را تقلیل کرد وقتی میرویم در وزارت مالیه اگر تفتیش کنیم میبینیم اغلبشان بیکار نشسته اند اگر از صبح تا غروب یک ورقه یا یک لایحه را امضاء کنند و از یک میز بمیز بدهند پس همانطور که عرض کردم باید تشکیلات را کم کرد تا بودجه تعدیل شود و آن عده که باقی میمانند معاششان را تأمین کرد و سیرشان کرد آنوقت از آنها صحت عمل و مسئولیت خواست اگر سیر باشند دیگر محتاج بدزدی نمیشوند از اینهم میگذرم اگر هم بنا باشد اشل را تنزل بدهید باز دید تناسب تنزل داده سی و دو تومان را که بسی تومان تنزل میدهید چهل و پنج تومان هم بهمین نسبت باید چهل تومان بشود یا قدری زیادتر والا چه خصوصیتی دارد که از حقوق قضات زیادتر باید کسر شود ؟ وقتی که سی و دو تومان حقوق مستخدمین کشوری سی تومان شد چهل و پنج تومان قضات هم باید چهل و دو تومان و کسری بشود دیگر چرا چهل تومان کرده اند ؟ با اینکه قضات مقامشان . شرافتشان . زحمتشان از آنها بیشتر است و البته باید مقامشان هم محترمتر باشد و حقوق هم بیشتر بگیرند . حالا چطور شده است که اینقدر از حقوقشان کسر کرده اند و ملاحظه تناسب را نکرده اند نمیدانم . اما در قسمت عوائد . یک قسمت از عوائد عوائد سر شماری است که حقیقتة خیلی ظالمانه است و باید یک فکری کرده و آن را اسقاط نمود . قسمت دیگر مالیات خانواری و وجوه استرضائی است . اساساً خانواری دوره استبداد وضع شده بود برای اینکه سر بازار محل بنیچه می گرفتند و این مالیات خانواری را بنچه عهده دار بود بدهد تا سرباز بتواند زندگانی کند . حالا خانواری آمده و جزو جمع وزارت مالیه شده است وجوه استرضائی یعنی کمک خرج هم یک فرعی شده است زائد بر اصل . مثلاً یک سربازی را از دامغان یا از شاهرود میگرفتند و این خانواری هم اساساً وضع شده بود برای اینکه مخارج آن سرباز تأمین شود این مالیات خانواری را حالا هم وزارت مالیه از محل بنیچه میگیرد و اگر بنیچه سرباز خوب نداشته باشد باید سرباز خوب نداشته باشد باید سرباز خوب تهیه کند ( یک اصطلاحی بود که پارسال در دامغان میگفتند برو سرباز بخر ) یعنی مطابق این نظاماتی که تهیه شده سرباز خوب باید بدهند البته این قسمت صحیح است برای اینکه سرباز چلاغ یا کور بدرد نمیخورد و باید خلقتش متناسب باشد ولی در عین حال وجوه استرضائی هم آمده است ومافوق وجوه اصلی شده است سرباز تهیه میکردند و میدادند و مالیات خانواری را هم میدادند مثلاً برای سه سال دویست یا دویست وپنجاه تومان یا سیصد تومان مقررمیشد و چهل پنجاه تومان هم اول مساعده میگرفتند و آن سرباز می آمد مرکز بعد آن سرباز فرار میکرد یا در مرکز او را نمیپسندیدند و وامی خود برمی گشت دوباره از همان محل بنیچه سرباز میخواستند پول هم از بین رفته و خرج شده بود و میگفتند دوباره باید سرباز بدهید و مجدداً از همان محل سرباز میگرفتند و یک پول دیگر هم اخذ میکردند و بسا بود که ششماه یکسال خدمت میکرد و پس از آن تحت فشار واقع میشد یا اذیت میدید و فرار میکرد دو مرتبه مأمور برمیگشت بمحل بنیچه ( که اصلاً نمی دانست چطور شده و فرار کرده یا از آن محل نبوده و باصطلاح خودشان خریداری بوده یا داوطلب بوده ) و باز همان مخارج اولی تکرار میشد و دو مرتبه سرباز میگرفتند و اسباب زحمت مردم میشدند . مختصر هر چه که سرباز فرار میکرد این کار تکرار پیدا میکرد و حالا این وجوه استرضائی یک فرعی شده خیلی زائد بر اصل و بنده نمیتوانم تصدیق کنم این مالیات خانواری که عرض کردم جزء عوائد وزارت مالیه باشد و یک وجوه استرضائی که ده مقابل بیست . سی مقابل .صد مقابل مالیات خانواری است بر بنیچه و بر مردم تحمیل شود . قسمت دیگر در عایدات مینویسد . عایدات نظمیه فلان قدر بنده نمی دانم عایدی مشروع و قانونی نظمیه چیست ؟ این را باید تعیین کنیم که نظمیه عایدی مشروع دارد یا نه ؟ اگر عوائد مشروع و قانونی است که باید جزو عوائد حساب شود والا اصلاً از بین برود . عوائد غیر قانونی را چرا باید جزو عایدات محسوب دارند و بگیرند .همچنین یک جور عوائدی هست که در اضافه هائی تعبیر شده باسم مالیات غیرمستقیم و پولهائی است از الکلیات گرفته میشود از قبیل رسومات و غیره البته تصدیق میفرمائید که الکلیات علاوه بر اینکه ممنوع شرعی است

آقا سید یعقوب ـ آقا : این حرفها چیست و در مجلس میزنید ؟ شریعتمدار ـ عقلا و عرفا هم در تمام ممالک متمدنه دنیا در واقع حکم انتحار تدریجی را دارد . انتحار دو قسم است : انتحار تدریجی . و انتحار دفعی . انتحار تدریجی را نمیشود در بین مردم ترویج کرد برای اینکه یک عایدی از آن راه تحصیل شود . البته بایستی اساساً منع شود زیرا مالیات گرفتن از این راه در حکم اجازه دادن آن است و مثل اینست که اول عملش را اجازه بدهند بعد مالیات بهش ببندند . ممکلت اسلام . مجلس اسلام . دولت اسلام نمیتواند اجازه بدهد که از یک همچو محل غیرمشروعی عواید گرفته شود زیرا اگر عواید گرفته شد قهراً اجازه داده شده است . اساساً دولت باید با نهایت قوه منع الکلیات را بکند و دیگر رأی مجلس را هم لازم ندارد زیرا از عقاید اولیه اسلام است و باید با نهایت قوت جلوگیری کرد که شایع نشود و مالیات هم ندهد . در قسمت بودجة که منظور شده است بودجة که برای وزارت عدلیه منظور شده بعقیدة من کیست . زیرا یک قسمت از ایالات و ولایات و بلوکات مثلاً شاهرود با دهاتش بیست فرسخ راه است . جنق و بیابانک با هر محلی پنجاه شصت فرسخ راهست . قضاوتهان آنها چطور است ؟ باید همانطور مأمورین وزارت داخله رسیدگی کنند ؟ نه پس باید چه شود ؟ باید سی فرسخ چهل فرسخ این مردم تحمل زحمت بکنند بیایند در یک محلی مثل شاهرود . دامغان یزد در آنجا محاکمه کنند این هم یک حکم فوق الطافة ایست و باید برای آنها یک محاکمی فرض کرد . این کسر کردن بودجه عدلیه را نمیدانم از کجایش میشود کسر کرد برای اینکه این محاکم عدلیه که الآن هست خیلی کم است . مثلاً جندق و بیابانک یک محکمه لازم دارد هزار جریب مازندران یک محکمه لازم دارد بلوک شاهرود محکمه صلحیه لازم دارد الآن این قدر کم است معذالک نمیدانم این کسری که از بودجه وزارت عدلیه شده است کجا باید تلافی شود و با اینکه عدلیه محاکمش خیلی کم بود حالا که بودجه را تعدیل کرده و از بودجه آن کسر کرده اند چه محکمة را میخواهند کم کنند و هم چنین بودجة وزارت معارف : برای اینکه همینطور درست که حساب میکنند ( بنده حالا نمیخواهم فضیلت معارف را عرض کنم ) بدیهی است سیر ترقی مملکت در زمینة معارف است مردم یک مملکت باید عموماً سواد دار باشند تا آنکه مملکت بیک روال بتواند ترقی کند والا ترقیاتی که اختصاص داشته باشد بیک نابغة که هر وقت در یک دورة یک نابغه پیدا بشود آن مملکت را ترقی بدهد بمحض اینکه آن نابغة که از بین رفت باز آن مملکت از بین خواهد رفت مثلاً نادر آمد یک مدتی مملکت را ترقی داد بعد که او رفت دو مرتبه بحال اولیه اش برگشت ترقی یک مملکت وقتی است که تمام مردم آن بیک روال جلو بروند و باید معارف داشته باشند تا بتوانندجلو بروند و بهترین راه اصلاح همان ترویج معارف است و الآن هم معارف ما خیلی کم است و در خیلی از آن بلوکات که عرض کردم مدرسه ندارد . مثلاً دهات و بلوکات شاهرود پنج شش هزار جمعیت دارد و یک نفر آدم که خط داشته باشد یا کاغذ فارسی را بخواند نیست . اگر اینها بخواهند یک عریضه تظلمی بنویسند یا شکایتی از یک مقامی داشته باشند باید خودشان ده بیست نفر جمعاً بیایند در دامغان و شاهرود و حرفشان را شفاهاً بزنند و برگردند . تا کی مردم باید باین زحمت مبتلا باشند ؟ !! البته باید معارف توسعه پیدا کنند . البته باید طوری کرد که برای هر پنجهزار نفوس مدرسه باشد که دو کلاس ابتدائی داشته باشد تا بتوانند مردم ترقی کنند و رفع حوائجشان را بکنند پس بعقیدة بنده بودجة معارف هم کم است و اگر هم آن پیشنهاد بنده را که راجع بطبع کتب بود . اگر آن را هم در نظر داشته باشند از همین محل اعتبار دویست و پنجاه و دو هزار تومان تصویب کنند باز خیلم کم است و البته بهترین پایه ترقی همان خواهد بود دیگر عرضی ندارم .

رئیس ـ آقای سالارلشگر ( اجازه )

سالار لشگر ـ قانون بودجه سیچقان ئیل ۱۳۰۳ : البته قانون که برای هذه السنه باید بگذرد خیلی اسباب تأسف است که در ماه هشتم سال تقدیم مجلس میشود ولی از آن طرف آقایان محترم هفت ماه آنرا بطور یک دوازدهم تصویب کرده اند پس این بودجه که حالا بمجلس تقدیم شده است مقدار کثیر آن را مجلس تصویب کرده و فقط برای چند ماه دیگر این بودجه خواهد بود . آقایان محترم که مخالفتهائی فرمودند در جزو جمع مملکتی . در ماده اول یک مذاکراتی در اینجا شد نسبت باصناف و مالیاتهائی که در جزو جمع مالیات مستقیم اخذ میشود . کلیه این مالیاتهائی است که در مجلس اول تصدیق شده و فروعاتش را هم که حکام میگرفتند بهمین ترتیب است که تصدیق شده و در جزو بودجه مملکتی جمع میشود پس یک چیزی نیست که ما این جا در آن طول و تفصیل بدهیم و وزارت مالیه هم نمیتواند قبل از اینکه یک مالیاتهای جدیدی از قبیل مالیات ممیزی و مالیات دیگر از اینجا بگذرد آنها را هم کم بکند . نسبت بمسئله سربازگیری و مطالب دیگر که آقای دامغانی فرمودند این مسئله هم تا قانون سربازگیری جدیدی نگذرد تغییری درش ممکن نیست و این خانواری که از سالهای قدیم معمول بوده حالا هم وزارت مالیه یا جنگ مجبورند بهمین ترتیب عمل کنند تا یک قوانین جدیدی از مجلس بگذرد .لهذا این تنقیداتی که در اینجا شد بهیچوجه راجع ببودجه نیست . راجع باصول و ترتیب مالیات گیری است و بنده هم بآقایان شریک هستم که این ترتیب خیلی بدی است و از این شکل اخذ مالیات یک بی عدالتی هائی در مملکت میشود . البته پس از چهارده پانزده سال که مجلس هست . مشروطه هست و حالا دوره پنجم تقنینیه است خیلی اسباب تأسف است که در مجلس قوانین قطعی برای اخذ مالیات وضع نمیشود و چه دولت و چه مملکت تمام گرفتار این قبیل مالیاتها هستند که امروز بکلی قدیمی و کهنه شده و اگر هم یک اشکالاتی در مالیه پیدا میشود بالطبع برای اینست که این آقایانیکه از خارجه برای تنظیم مالیه بایران میایند باید مدتی در ایران بمانند تا ترتیب قدیم ما را یاد بگیرند بلکه بعد از پنج شش سال هم تصور نمی کنم یک بلژیکی یا یک آمریکائی باندازه کافی از جزو جمع مملکتی مسبوق شود و مسلط باداره کردن این قضایا بشود . حالا هم هر وقتی که یک اشکالی در مالیه پیدا میشود رجوع میکنند بمستوفیهای قدیم بامثال میرزا محمد علی خان مستوفی و غیره و بآنها مینویسند آقا شما در فلان موضوع چه عقیده دارید . پس کلیه اصلاحات مالیه اگر فلج است بواسطه اینست که قوانین جدیدی نداریم و اشخاصی که از آمریکا میایند میخواهند قوانین صد سال قبل خودمان را شدیداً اجرا کنند . آنها هم البته باید اجرای اخذ مالیات را بکنند و ناچارند یک عوایدی و مخارجی داشته باشند . لهذا این مخالفتهائی که اینجا شد بهیچوجه راجع بودجه مملکتی نبود و راجع بقوانین قدیمی خودمان است و بهیچوجه مربوط بگذراندن این بودجه نیست و حالا اشکال در این بودجه چه نتیجه برای مجلس و برای مملکت خواهد داشت . اگر این اشکالات برای اصلاح امور مالیاتی است که هر قدر در این باب اشکال کنیم و وقت خودمان را مصروف کنیم بیک چیزهائی که خودمان تصویب کرده ایم وقت مجلس را تلف میکنیم و قوانین از قبیل ممیزی و مالیات تصاعدی و غیره میماند و بالاخره میرود برای دورة دیگر . لهذا بنده اگر موافقم با بودجه برای اینست که زودتر از شر این بودجه گذشته خلاص بشویم و یک فکر اساسی برای بودجه مملکتی بکنیم . تنقید فایده ندارد . البته همان قدر که دولت مسئول مملکت است مجلس هم هست ماهی تنقید کنیم از یک چیزهائی که هم خودمان میدانیم بد است هم دولت میداند بد است . اگر وزارت مالیه نمیدانست بد است اتصالاً قوانین جدیدی میآورد بکمیسیون قوانین مالیه ) و بالاخره اگر ما بخواهیم وقت خودمان را مصروف بیک جزئیاتی بکنیم اصول کلی از بین میرود سال تمام میشود این بودجه هم مرجوع میشود بکمیسیون بودجه و کمیسیون بودجه بجای اینکه مشغول تنظیم بودجه جدید بشود باید مشغول اصلاح بودجه سال گذشته بشود در صورتیکه این قضایائی است که گذشته و پس از هفت ماه اینجا آمده . لذا بنده از این نقطه نظر موافقم که زودتر مذاکرات سال گذشته ختم شود و داخل بودجه سال بعد بشویم که مطابق قانون بودجه هایشان را بیاورند بوزارت مالیه و مالیه هم بمجلس تقدیم کند وکمیسیون بودجه هم مشغول رسیدگی بشود . تمام نظریات آقایان باید در بودجه سال جدید منظور شود . حالا در اینجا هر قدر از جزو جمع تنقید بشود هر قدر بعضی از آقایان بفرمایند که در مالیاتهای غیرمستقیم یک چیزهائی اخذ میشود که مخالف با قانون است اولاً آنچه که مخالف با قانون است . البته در مجلس اخطار میشود وزیر مالیه هم خودش حاضر است ولی یک مقداری که مخارج شده است چون وزارت مالیه از روی جزو جمعهای قدیم اخذ میکند ولو هر قدر مخالف یا موافق باشد اینها همه مأخوذ شده و چیزی پیش مردم نمانده و قطعاً هم چیزی بآنها پس بخواهند داد اگر چیزی زیادتر نگیرند تمام ارقامی که آنجا هست وصول شده است و هر چه پول وغله هست جمع شده است و هر قدر در این موضوع بحث شود بدرد هیچ کس نخواهد خورد .حالا آمدیم راجع به مسئله مخارج : در اینجا یک تنقیدات مختلفی از وزارت خانه ها میشود . البته مجلس تمام کارهای خودش را که خودش نمیکند کمیسیونهائی معین کرده است و البته اعضاء کمیسیونها هم اشخاصی هستند که طرف اعتماد مجلس بود و هستند . البته هر چه آنها بکنند از روی صلاحیت اقدام میکنند کمیسیون بودجه هفت ماه است اتصالاً زد و خورد کرده باوزارت مالیه و اگر هم دید به مجلس آمده است مشغول انجام وظیفه اش بوده و انجام هم داده کمیسیون بودجه وظیفه اش این است که مخارج زیادتر از عواید نباشد .یک وظیفه اساسی او این است حالا اگر یک کسی کمتر بگیرد یک کسی زیادتر آن چندان منظور نظر نخواهد بود مجلس باید باندازة مخارج تصویب عواید بکند که یک استقراض جدید یا یک ضرری بمردم دارد نیاید اینهم در این بودجه منظور شده و یک مقداری هم زیاد آمده که باید با وزارت مالیه بعد مذاکره کرد ولی در یک عایدی که بیست و سه میلیون است اولاً باید خیلی خوشوقت بود که یک چیز زیادی در مخارج نداریم و البته آقایان مسبوقند که در سنوات گذشته خیلی کمتر میشد که دولت بتواند صرف از عایدی خودش زندگی کند و هر سال سالی سه میلیون و چهار میلیون میبایست از منافع خارجی قرض کند .

مدرس ـ چنین نبود

سالار لشگر ـ در این اواخر بود . حالا قدیم نبود ولی در این اواخر بود . خودمانهم خوب مسبوقیم حالا این مسئله که در این بودجه نیست . این نهصد و نود و چهار هزار تومان اضافی هم یک مسئله ایست که باید بعد حل شود و باید بمجلس ولی در این بودجه که کمیسیون بودجه داده است بمجلس یک خرجی زیادتر از دخل نیست و این یکی از مسائل مهمی است که باید طرف توجه مجلس بشود و اگر یک چیز زیادی بود و مسئله استقراض بود این مخالفت صحیح بود و این شکایتی که اینجا او اوضاع مالیه میشود نسبت بجمع و خرج نیست بلکه نسبت بجز و جمع و اصول مالیاتی است و باید خیلی مشعوف بود که دولت ایران دخلش کمتر از خرجش نیست و این در خیلی از ممالک بزرگ هست که همیشه مشغول تعادل بودجه هستند . در مملکت بزرگی مثل فرانسه همیشه مشغولند که بتوانند مخارج را مطابق عواید بکنند اما مسئله اشل هم که آقای دامغانی در اینجا فرمودند البته این تنزل اشل زحمت فوق العاده ایست برای اجزاء و مأمورین خود دولت هم خوشحال نیست از این مسئله ولی چون در محظور دیگری میافتد کمیسیون بودجه اینکار را کرده است و خوب هم کرده .

تدین ـ با پیشنهاد دولت .

سالار لشگر ـ بلی با پیشنهاد دولت خودشان هم فرمودند که چندان موافق نبودند .

شیروانی ـ پس چرا پیشنهاد کردند ؟

سالار لشگر ـ خوب حالا وزارت مالیه وکمیسیون بودجه با هم موافقت کرده اند چه عیبی دارد این مسئله اشل یک مسئله ایست که البته یک مقدار فداکاری اجزاء ادارات را لازم دارد . آنهم فقط چهار ماه است . آنچه را که گرفته اند البته از آنها گرفته نخواهد شد . البته در موقع مهمی فداکاری مردم و ملت باجتماع لازم است و این مسئله در اغلب ممالک هست . همین اخیراً در یکی از جرائد دیدم که فرانسه برای تعدیل اینکار را کرده اند که همینطور اشل را پائین آورده اند .

شیروانی ـ چرا چیزهای دیگر فرانسه را یاد نمیگیرید ؟

سالار لشگر ـ آنها برای تعدیل بودجه خودشان اینکار را کرده اند و همینطور برای تعدیل بودجه یک مالیاتهای مختلفی وضع کرده اند این مسئله اشل که سه چهار ماه است و البته آقایان نمایندگان متوجه خواهند بود در بودجه سال آتیه اگر آقایان بگذارند این بودجه زودتر تصویب شود و فکر بودجه سنه آتیه بشویم این نوع گرفتاریها رفع می شود و تمام این جزو جمعها را دقت کنیم که انشاءالله در اول حمل دولت بودجه آتیه را بیاورد . این بود عرایضی که میخواستم عرض کنم و زیادتر از این عرض نمیکنم

رئیس ـ آقای شیروانی ( اجازه )

شیروانی ـ بنده قبلاً جواب یکی از فرمایشات حضرت والا را عرض میکنم بعد شروع میکنم بعرایض خودم اینکه میفرمایند چند ماه بیشتر بآخر سال نداریم بلی چهار ماه بیشتر بآخر سال نداریم این بودجه را میگذانیم باز سال دیگر هم چهار ماه بآخر سال مانده یک بودجه می آورند همینطور نوزده سال است که این مسئله در این مملکت تکرار شده و هنوز یک بودجه صحیحی ما نداریم این عجب منطق صحیحی است ضم مهمل بمهمل فقط جواب فرمایش حضرت والا را بیش از این عرض نمیکنم بنده میبینم که در دوره پنجم یک حس اصلاح خواهی در اغلب نمایندگان پیدا شده است و پیشنهادات مفید و پیشنهادات اقتصادی پیشنهاد تأسیس کلاس صنعتی از این قبیل پیشنهادها میشود و میرود در کمیسیونها عبور میکند میآید بمجلس غالباً هم در مجلس تصویب میشود ولی اثر خارجی بنده از این پیشنهادات ندیدم و متأسفانه یک عده همکاران محترم ما که دارای یک افکار خوبی هستند و یک نظریاتی را ذخیره کرده اند برای امروز امروز که میخواهد بموقع عمل بیاید معلوم نیست در کجا گیر می کند که عملی نمیشود بعقیده بنده گیر تمام مسائل و آن چیزی که جلو تمام اصلاحات را میگیرد خرابی بودجه است بنده معتقدم که تا بودجه مملکت اصلاح نشود هیچ اصلاحی درمملکت ممکن نیست بشود این عقیده بنده است ممکن است عقاید مختلف باشد اصلاح مالیه مملکت بعقیده بنده اصلاح آن قوه ایست که یک چرخهائی راحرکت میدهد.اگرچرخهای یک مملکت خراب بشودشما هرچقدر۰قوه به آن چرخهای ۰بدهیدمتصل درهمان سیرخراب وغلط خودش حرکت میکند.تا شما بنزین را باین موتورخراب می دهیداین موتورلک ولک خودش رامیکند واصلاح نمیشودبعقیده بنده برخلاف عقیده حضرت والا اگریک روزهم بآخر سال مانده است بایدجلو بنزین راگرفت جلو قوه راگرفت تاچرخها اصلاح شودتا شما پول میدهیدمحال است اصلاحات بشود.بایدپول نداد که اصلاحات بشوداین یک اصلی است بعقیده بنده. درموقعی که بودجه دربارمطرح بودمقام محترم ریاست جلو بعضی عرایض بنده راگرفتند و وعده فرمودند که درموقع بودجه مملکتی اجازه خواهندفرمود که عرایض خودم راعرض کنم .حالا امروز روز وفای وعده مقام ریاست رسیده وامیدوارم اجازه بفرمایند که بنده آن عقایدخودم را که اصولا راجع به بودجه مملکتی داشتم وآنروز میخواستم عرض کنم .امروزعرض کنم حالاموقع آن عرایض رسیده است. بودجه دربار نظر به اهمیتی که نسبت به وضعیات داشت با عجله یا بقول یکی ازآقایان باسلام وصلوات گذشت والحمداللّه خیال راحت شد. حالا سایربودجه های مملکتی که تاامروز رسیده آنها مطرح است.می خواهم یک قدری راجع به آنهاصحبت کنم .قبلا اجازه میخواهم ازآقایان عرایضی را بکنم بعد شروع به اصل موضوع بکنم .درمملکت مامتأسفانه یک تعبیرات ویک قضاوتهائی درقضایا بطورمعکوس میشود یعنی مسائل راشکل دیگرجلوه میدهند مثلا بنده یک چیزی میگویم دیگری مطابق میل خودش آنرا تعبیرمیکند. این تعبیرچیز غریبی شده است درمملکت مثلا اگرکسی خوب آدمی بود میگویند وما گوژی میکند. اگر یک کسی خواست یک حقایقی و یک مسائلی را بگوید وسایرمطالب خودش راکه نسبت به آن مطلب ممکن است مخالفت داشته باشد اظهارکند میگوئید میترسد اینها یک چیزهائی است که امیدوارم درمجلس نباشد. بنده یکی ازطرفداران جدی آقای سردار سپه هستم برای اینکه سند هم داده ام چاپ هم کرده ام وحتی عقیده دارم که سردارسپه ناجی ایران است. بنده تعارف نکرده ام تا آخرین درجه قوه خودم همه طرفدارهستم ولی بابودجه مملکتی واین طریق بودجه مخالفم این برای اینست که تعبیرنشود که چون بنده با بودجه وزارتخانه که خرابست مخالفم دلیل براین میشود که با آقای سردارسپه یا یک دولتی مخالفم من میل دارم ازآن کسی که من حمایت میکنم او کارخوب بکند وکاری که قابل تنفید باشد دراطراف او کرده نشود. بنده معتقدم که این بودجه و این وزارتخانه هائی که دراطراف وزارتخانه آقای سردارسپه هستند همه خرابند این است عقیده بنده. بنده خیلی مایل هستم پیشنهادی را که حضرت آقای مدرس درموقعی که یک دوازدهم بودجه مطرح بود فرمودند حالا هم یک همچون پیشنهادی بشود آقا یکی ازمخالفین سردارسپه هستند. بنده موافقم ولی پیشنهادی را که کرده اند ازنقطه نظر شخصی سردارسپه بهترین پیشنهادها بود که حقوق قشون حقوق امنیه بنده هم اضافه میکنم .حقوق مدارس (اگرتعبیرنشودبه دماگوژی) یعنی اینکه حقوق مدارس هم به آن پیشنهاد اضافه شود وما تصویب کنیم .امنیه وقشون مملکت راحفظ میکند قشون جنگ میکند با یکنفرمتمرد معلم هم درس میدهد امنیه هم توی راه مردم راحفظ میکند پلیس هم مال مردم را درشهر حفظ میکند ولی سایر مؤسسات بعقیده بنده خراب است هر وقت هرچه پول به مؤسسه خراب بدهند به خرابی خودش باقی می ماند. بنده عقیده ام اینست که نه یکماه نه سه ماه و چهارماه نه یکسال نه پنجسال بقدری باید پول نداد به مالیه تا اصلاح شود. مالیه به این خرابی را باید به آن پول نداد و جلوی بنزین را باید گرفت تا این چرخهای خراب اصلاح شود آنوقت باید به او قوه داد و گفت حرکت کن .مخالفت بنده با این بودجه ازچهارنقطه نظراست اولا ازنقطه نظرعلمی. چون درموقعی که مالیات تصاعدی مطرح بود یک ایرادات علمی دراینجا گرفته شد که این مالیات علمی نیست درعین حال می بینم همان مخالفین این بودجه را علمی کرده اند. چون یکی ازجهات مخالفتهایشان با آن مالیات این بود که آن مالیات علمی نیست لابد چون آن مالیات علمی نبود وبا این بودجه موافق هستند تصورمیکنند که این بودجه علمی است. یک همچو بودجه برای چندین وزارتخانه عریض و طویل. بودجه کل مملکت ایران این بودجه است وعلمی است یکی هم بنده مخالفم با این بودجه چهار دیواری (به اصطلاحی که دوسال است پیدا شده) یکی مخافت بنده با ستون خرج این بودجه است ویکی هم باستون عایدات این چهار نقطه نظربنده است برای مخالفت. واما از نقطه نظرعلمی به عقیده بنده آنچه مالیات وضع شده و درستون عایدات درج شده است تمام برخلاف اصول علمی است و یکی از روی اصول علمی نیست. نه ممیزی شده است ونه مالیاتهای غیرمستقیم با یک طرزمعاصری ایجاد شده است. باندرول تریاک را یکجا یکقران یکجا سی شاهی یکجا هم دوریال قرار داده اما نگفته است چرا و از روی چه اصولی این اختلاف پیدا شده این اصول علمی است که این مالیات را با این اختلاف و این طرز گرفتن معین میکند؟ دریکی از ولایات بنده کاغذهائی از آنجا دارم که از دیوارخانه مردم بالا میروند ومیروند توی خانه و درب صندوق زنش را میشکنند و تریاک قاچاق را میخواهند بیرون بیاورند. این اصول علمی است که آقا قائلند که این بودجه روی اصول علمی تدوین شده است!! ولی آنطوری که آقای داورفرمودند هرکس پول توی جیبش دارد صدیکش را به دولت بدهد آن برخلاف اصول علمی است. تمام دول دنیا هم اشتباه کرده اند و این برخلاف اصول علمی است. بعلاوه اول چیزی که درمملکت ازنقطه نظر اصول علمی درنظر گرفته میشود احتیاجات مردم است باید اول فهمید یک مملکتی چه چیزی لازم دارد. به عقیده بنده (بنده هیچوقت موافق تقلیل مالیات نیستم) معتقدم با اینکه باید دید که یک ملتی چه چیزی لازم دارد آنها یکطرف نوشت وبعد ببینند چقدر خرج دارد آن وقت باید به ملت گفت که این خرج را کی باید بکند. نه اینکه همینطور شکمی پولی را بگیریم یک خرجی را هم بکنیم آنهم با اصول چهاردیواری پس این بودجه نه بواسطه گرفتن مالیات و نه ازنقطه نظر مخارج و نه ازنقطه نظر احتیاجات هیچکدامش از وی نقطه نظر علمی تدوین نشده و برخلاف اصول علمی است. واما از نقطه نظر چهاردیواری این بودجه چهاردیواری به عقیده بنده معنایش اینست که ما یک پولهائی داریم دریکجائی یک خطی را دورش میکشیم اجازه بدهید ما برویم آن تو وشما نبینید ما هرکاری بخواهیم میکنیم معنای چهاردیواری این است یا اینکه بنده به نوکرم بگویم که برو از فلانجا قدری پول بردار و خرج کن نه صورت خرج داشته باشم نه بدانم این عواید از کجا باید بیاید وکجا خرج شود. همینطور یک پول بگیروبروخرج کن این چهاردیواری است. حالا توی این چهاردیواری چه عملیاتی میشود وچه بلاهائی به سر مردم می آید چه شلاقهائی زده میشود وچند برابر مالیات از مردم گرفته میشود دو برابر وسه برابر وچهار برابر. وچه خرجهای بیهوده و چه کارهای خلاف قانونی میشود وچه برداشتهای غیرقانونی میشود. ازاینها خیلی دربودجه چهار دیواری هست. این است که بنده با بودجه چهاردیواری مخالف هستم. بالاخره معنای پارلمان و اصول حکومت پارلمانی این است که وکلای ملت بدانند ازکی پول گرفته میشود و به کی داده میشود وتا امروز دراین مملکت نشده است. بنده معتقدم که تا اینطور نشود مملکت اصلاح نمیشود. باید ما بدانیم این پولهائی که گرفته میشود وآن بالا نوشته میشود بیست و سه میلیون و کسری ویک شیفری وارقامی نوشته میشود به ما نشان بدهند ازکی گرفته میشود و بعد هم که اینجا درمخارج نوشته: عدلیه ششصد هزار تومان فواید عامه هشتصد هزار تومان اینها هم بالاخره اثر خارجی ازشان دیده نمیشود. یعنی نه خرجش را میدانم چه میشود ونه اثر خارجی ازش دیده میشود آخر باید یکی از این دوتا را ازش دید فقط آن پیشنهاد آقای مدرس یک اثر خارجی دارد. برای اینکه می بینم سرباز اینجا مشق میکند بعد میرود جنگ و آنجا کشته میشود. اگر از نقطه نظر اول ایرادی داشته باشد ازنقطه نظر چون نتیجه دارد دل راخوش میکند که به مصرف خودش رسیده و نتیجه هم دارد. و اما مخالفت بنده با ستون عایدات این بودجه بنده معتقدم مالیاتهائی که تا امروز دراین مملکت گرفته می شده است. حالا قطع نظر ازاصول علمی یا غیرعلمی ازصد سال صدو پنجاه سال و بعضیها شاید زودتراز اینها یک یادگاریهائی است که برا یمان مانده وتمامش غیر عادلانه است و هیچکدام موافق با عدل و انصاف و مروت نیست. یعنی ازضعیف در این مملکت تا امروز مالیات گرفته شده و ازقوی گرفته نشده است. ضعفا بیشتر مالیات میدهند و اقویا یا هیچ نمیداده اند یا اگر هم داده اند کمتر از آنچه که باید بدهند داده اند اینست عقیده بنده. مالیات درقرن بیستم در قرنی که افریقا را هم تمدن گرفته هنوز در این مملکت بطور قلق گرفته میشود. یعنی مأمور با شلاق میرود توی سر مردم میزند مالیات می گیرد. این اصول درجاهای دیگر دنیا باورنکردنی است یعنی اگرشما به یک نفر مراکشی بگویید که دریک مملکتی با شلاق از مردم مالیات میگیرند باور نمی کند. ولی دراین مملکت بطور قلق وبا اصول اجدادی مالیات را ازمردم می گیرند. درصورتیکه درتمام دنیا مالیات با اعلان گرفته میشود. مثلا دولت اعلان میکند و مردم درسر موعد مالیات خود را میبرند میدهند برای اینکه میدانند که این مالیات بطور عادلانه و ازروی اصول علمی ازآنها گرفته میشود. واز روی اصول علمی هم خرج میشود اینست که مردم با طیب خاطر به محض اعلان مالیات خود را میبرند میدهند. ولی اینجا یعنی درمملکت ما اینطور نیست. چرا اینطورنیست؟ برای اینکه اولا مالیاتی که گرفته میشود عادلانه نیست. دوم اینکه میدانند برای مملکت مصرف نمیشود. سوم اینکه از روی اصول علمی وضع و تدوین نشده است و با شلاق توی سر مردم میزنند تا مالیات بگیرند. تا امروز وتا الان که من اینجا هستم مأمورین مالیه بدتر از مأمورین دولت دارند در این مملکت آتش می سوزانند. از یکجائی به من نوشته اند که مأمور قشونی بفرستند مالیات را بگیرند نه مأمور مالیه مأمور قشونی که فن اوخشونت است مردم حاضر شده اند که آنها بروند مالیات بگیرند. پس ببینید به چه ترتیب دراین مملکت مأمورین مالیه از مردم مالیات میگیرند. مالیات مستقیم ۳میلیون تومانست. مالیات مستقیم یعنی مالیاتی که دراین مملکت از اراضی و املاک گرفته میشود. بنده عقیده ام اینست اگر ممیزی بشود و از روی اصول علمی این مالیات دریافت شود اولاً عایدیش پنج برابر مبلغ فعلی است و بعلاوه عادلانه هم خواهد بود و تمام مردم با طیب خاطر خواهند داد چرا نمیشود برای اینکه حضرت والا می فرمایند امروز این بودجه تصویب شود. بنده عرض میکنم نباید به مالیه پول داد تا اینکه کاربکند. خاصه جات علاوه برعیوبات دیگرش ( اصلا بنده مخالف با خالصه جات هستم تا کی باید در این مملکت خاصه جات باشد) متأسفانه عایداتش سال به سال نکس پیدا میکند ویک روزی میرسد که خالصجات ففط اسمی خواهیم شنید. برای اینکه یک کرور عواید خالصه جات مال پنج تا ده اطراف طهران است ماها خودمان از اصول زراعت اطلاع داریم و میدانیم که این مبلغ عشر عایدات خالصجات است وما بقی آن حیف و میل میشود بنده شخصاً خودم واسطه بودم ویکی ازمحلهای خالصه را پیشنهاد داده و تقاضا کردم که به مزایده بگذارند و پول هم توی بانک گذاشته بود با این حال به آنها ندادند وگفتند باید خودمان اداره کنیم و اینطوری که می بینید اداره کردند. اما راجع به مالیات غیر مستقیم قضاوت آنرا مراجعه میکنیم به کیف آقایان که راجع به مالیات تجدید و نواقل و مالیاتهای غیرمستقیم دیگر چقدر مردم شکایت کرده اند تمام سؤالات از وزارت مالیه راجع به اینست که فلان جا مالیات نواقل میگیرند. آقای سردار نصرت به خود بنده فرمودند که خارکش باید مالیات بدهد. این اصول قبیح است و درهیچ کجای دنیا نیست. دریک مملکتی که ادعا میکند حقوق ملی دارد و آنوقت این اصول معمول باشد قبیح است. ضرابخانه سی هزارتومان عایدی دارد بنده یکروز درکمیسیون بودجه بودم میگفتند صدهزار تومان مخارج از برای ضرابخانه برآورد شده بنده دیدم که آقایان اعضای کمیسیون بودجه مخالفت کردند از بعدش دیگر درست مطلع نیستم. البته خودشان بهترمیدانند. جنس . بنده مقایسه کردم جنسی را که بهتر پیش بینی شده است با آنچه که در لایحه از طرف وزارت مالیه فرستاده اند وطمع شده است یک مقدارکلی کسر پیدا کرده است. بنده این مقدار کسرجنسی را نفهمیدم علتش چیست. ممکن است یک قسمتش مربوط به این باشد که امسال محصول خالصجات اطراف طهران زنگ زده است و از مقدارآن کسر شده است. ولی بنده می بینم که یک مقدار زیادی جنس در انبار از پارسال باقی مانده است بنابراین بیش از این باید پیش بینی بشود و نمیدانم به چه مناسبت اینقدرکم پیش بینی شده است. عواید پست و تلگراف درسال۱۳۰۳ که امسال است نهصدو نود هزارتومان پیش بینی شده و درسال گذشته که ۱۳۰۲ بوده است درآن سال هم درهمین حدود معامله شده. ولی درسال ۱۳۰۱ مطابق این رساله که خود وزارت پست و تلگراف منتشرکرده است یک میلیون وسیصدوبیست وهفت هزار تومان عایدات داشته است و امسال تقریباً چهارصدهزار تومان تفاوت عایدی داشته است. بنده عقیده ام اینست که در این دو سال ازنقطه نظر تجارت و بازشدن راهها وامنیت عمومی اوضاع بهتربوده و کارهم درمملکت زیادتر شده و تلگرافات هم نتیجه زیاد بودن کار است. درمملکت هرچه جریانات مملکتی بهترباشد باید عایدات پست و تلگراف بیشتر باشد. بنابراین نمیدانم این عکس عایدات یعنی چهارصدهزار تومان تفاوت عایدی از کجا پیدا شده است؟ صد یک حقوق. اینجا بنده باز یکروزکمیسیون بودجه بودم سؤال کردم که این یک مالیات جدیدی است که وضع شده؟ آقای مخبر هم یادداشت کرده بودند که جواب بدهند بالاخره یک مذاکراتی با دولت شد. بنده عرض میکنم که این یکصدحقوق مخالف نقض قوانین مملکتی است این یک مالیات جدیدی است مثل مالیات بر عایدات و باید به مجلس بیاید. ازنقطه نظر علمی حل و تصویب شود و الان با اینکه از نقطه علمی حل نشده با این صد یک حقوق را کسرمیکنند درصورتیکه ناله مردم ارهمه طرف بلند است. اکسید و فراکسیدوفر چیزی است که بنده سابقه آنرا خوب میدانم و دراین باب چیزهائی هم نوشته ام و در دوره چهارم هم که دراینجا مطرح بود گفتگوها و داد و فریادها شد. بالاخره به عقیده بنده برخلاف مصالح مملکت و برخلاف حفظ عایدات دولت یک حقی داده شده است. بنده خودم در جنوب مسافرت کردم آنجا یک جزیره ایست و در آن جزیره یک معدن خاکی است که دیگر کندن و این چیزها را لازم ندارد فقط باید این خاک را جمع کرد و به عقیده بنده یک نوع از جواهرات قیمتی این مملکت است و باید آنرا جمع کرد و توی کیسه و گونی نموده حمل کرد و آن کمپانیهای دیگر هم که دراین موضوع پیشنهاد میکردند تقریباً برای هر تن که سه خروار و کسری است دو شلینک که تقریباً هفت قران باشدمخارج معین کرده بودند و آنوقت هر تن آن از سه لیره ونیم و تاچهار لیره قیمت دارد. بالاخره چهارلیره برای هفت قران خرج صدی پنجاه به یک شخصی داده شد. خیلی خوب مجلس یک قانونی گذرانده است و آنرا داده است و قانون هم واجب الاطاعه است. ولی بالاخره از این صدی پنجاه چیزی به دولت داده شده است یا نه؟ بنده درصورت بودجه سال گذشته می بینم صد هزار تومان پیش بینی کرده اند یعنی ممکن است دویست هزارتومان عایدی داشته باشد و صدهزارتومان به دولت برد. اما اینجا نوشته است عایدات پیش بینی شده اکسیدوفر صدهزار تومان ولی عایدات وصولی جلویش سفید است یک قران به دولت داده نشده است. بنده تحقیقات کردم گفتند مطابق یکی از مواد قانون سه ماه بعد ازسال دیگر باید عایدات داده شود. خیلی خوب الان هشت ماه از سال گذشته است اگر گرفته اند بنده می خواستم ببینم چقدر گرفته اند. بنده تحقیق کردم درسال گذشته پانزده هزار تومان حق دولت شده است و صدی پنجاه دولت فقط پانزده هزار تومان شده است و درهمان موقعی که این قانون تصویب میشد یک کمپانی خارجی پیشنهاد داد که حاضر است سالی صدهزار تومان بدون هیچ شروطی به دولت بدهد و به او داده نشد. این یکی از اطلاعات بنده است باز هم دربودجه سال گذشته از بابت شیلات دیدم یک چیزی پیش بینی شده است و بیست وسه هزار و نهصدوچهارده تومان عایدات شیلات بود. مسأله شیلات را اغلب آقایان میدانند و به عقیده بنده یکی از منابع بزرگ عایدی این مملکت است و اگربتوانیم اداره کنیم ( اگر بخواهیم میتوانیم اداره کنیم) سالی دویست هزار تومان برای مملکت عایدی دارد در سال گذشته بیست و سه هزارونهصدوچهارده تومان عایدی داشته است ولی امسال اصلاً اسمی از آن دربودجه برده نشده است حتی نمی نویسند که ما یک شیلاتی هم داریم منتها هنوز موفق نشده ایم اداراتش را مرتب کنیم و عایداتش را جمع کنیم و بنده غلط میدانم که یک چنین مبلغ عایدی حتمی دولت ایران اسمش در جزو مواد عایدی نوشته نشود. خوب بود اقلا نوشته میشد که راجع به شیلات مشغول اقدامات هستیم و اقلا باید اینطور نکات مراعات شود و اما مخالفت بنده با ستون خرج متأسفانه دربارسلطنتی که تصویب شده است وجای حرف هم نیست و الحمدالله هفتادوهفت رأی هم داده شد. مخارج وزارت جنگ نه میلیون و دویست هزارتومان است و البته بودجه تفصیلی آن می آید و می بینیم و بنده ازنقطه نظر نتیجه موافق با وزارت جنگ هستم وازنقطه نظر اداره هم کمیسیون بودجه باید دقت کند وبودجه آنجا راملاحظه کند و مخارجی که برای تأمین مملکت لازم باشد البته باید پیش بینی کند. اما بعد ازبودجه وزارت جنگ که نه میلیون وکسری است یک رقم بودجه وزارت مالیه است که سه میلیون و هفتاد هزارتومان است و یک رقم هم مخارج انتفاعی است که یک کرور و چهل هزارتومان است و تقریباً هفت کرور و نیم خرج مالیه این مملکت است. البته آقایان اغلب مطلع هستند که وصول مالیات خرج دارد و مالیاتهائی که وزارت مالیه وصول میکند ازقبیل مستقیم و خالصجات مخارج دارد ولی وقتی نگاه میکنیم می بینیم وزارت مالیه تقریباً هفت میلیون و نیم مالیات وصول میکند و درمقابل وصول این مبلغ هفت کرور و نیم خرج میشود تقریباً صدپنجاه و بنده اطلاع دارم. درممالک خارجه مالیاتهای مستقیمی که خرجش بیش از صد ده بشود آن مالیات را لغو میکنند و همینطور مالیاتهای غیرمستقیمی که خرجش بیش از صدی پانزده یا صدی دوازده خرج داشته باشد آنرا مفید نمی دانند وبه عقیده بنده باید برای وصول مالیات مستقیم فقط بیست هزارتومان خرج کرد ولی درمملکت ایران نصف مبلغ وصولی خرج وصول آن میشود واین یک چیز خیلی تازه ایست وبنده وصول این قبیل مالیاتها را مخالف با اصول این مملکت میدانم ومعتقدم که باید لغو شود و ازمحل دیگر عایدات درست شود ازقبیل وضع مالیات بر معاملات وهمچنین مالیاتهای دیگر که متناسب با دنیای امروزه باشد. ما می خواهیم پول از یک دسته گرسنه وبدبخت بگیریم وبه یک دسته گرسنه وبدبخت بدهیم ودلال مظلمه بشویم. این کار ما را به کجا می کشاند؟ بنده معتقدم که باید روی وزارت مالیه ایران واین میزها یک قلم نه کشید ودرب این مالیه را بست. این مالیه برای مملکت ایران مضر است. بنده عرض میکنم که نه عشر اجزای این مالیه زیادی هستند وفقط یک عشر اجزاء کافیست.

عمادالسلطنه مخبرکمیسیون بودجه-چرا زیادی هستند؟

شیروانی- این چیز عجیبی است که توی این مملکت نمی خواهند گوش به این حرف بدهند. بنده عرض میکنم که نه عشراجزاء مالیه زیادی است. پریروز آقای معاون وزارت مالیه که بنده ایشان را خیلی تقدیس میکنم ویکی از عناصر شرافتمند با حیثیت وپاکدامن این مملکت می دانم وآنطور با پیشانی باز آمدند اینجا و ازحق خود دفاع کردند. یکی ازمطالب خیلی خوبی که اینجا فرمودند این بود که فرمودند من شب وقتی به خانه ام میروم از پسرم خجالت می کشم که به من بگوید تو فلان مبلغ برداشت کردی. بنده عرض می کنم آقا و آنهائی که زیردست آقا در وزارتخانه کارمیکنند وبا آن حقوق گزافی که میگیرند وقتی که به خانه هایشان میروند هیچ فکر نمیکنند که با این ترتیب کار دراین مملکت پیشرفت نمیکنند. این را چه جواب میدهند؟ به عقیده بنده این یک برداشت آبرومندانه است که حق میدهند به خودشان که ماهی دویست وپنجاه تومان یا سیصد تومان برداشت کنند و این یکی ازچیزهائی است که ما هم می خواهیم اجازه بدهیم. یکی از اقلامی که بنده درستون مخارج دیده ام شهریه است اگرچه با پست شهری به بنده کاغذ نوشته اند وبه بنده حمله کرده اند ولی همانطور که اول عرض کردم بنده از این چیزها نمی ترسم واگر هم طرفداری از سردارسپه کردم برای این است که او را ناجی این مملکت میدانم واز او هم نمی ترسم و با شهریه گرفتن مفتخوارها هم مخالفم شهریه یعنی چه؟ در تمام دنیا در مقابل خدمت طولانی نسبت به مملکت یک پولهائی داده میشود ولی شهریه به عنوان اینکه آقا شخص محترمی هستند. خیلی خوب بنده هم خدمتشان ارادت دارم ولی برای چه از رعیت جوشقانی سه شاهی سه شاهی بگیرند ویک قلم به یک کسی بدهند؟ بنده این قلم را پول نامشروعی میدانم که در این مملکت داده می شود.

یک نفر از نمایندگان- اینطور نیست.

شیروانی- بسیار خوب در موقعش اجازه بگیرید وفرمایشتان را بکنید. بنده اینجا می بینم که بودجه عدلیه که هشتصد هزارتومان بوده است یکمرتبه پائین آمده است وششصد هزار تومان شده است. البته از حسن اخلاق آقای وزیر بوده است والا اینطور تعدیل وتقلیل بودجه چیز غریبی است. بنده می بینم وزارتخانه های دیگر که یک قدری قوی وبوده اند ومی توانسته اند دفاع کنند چیزی از آنها کسر نشده است ولی یکمرتبه دویست هزارتومان از بودجه عدلیه کسر شده است وهمانطور که آقای دامغانی فرمودند عدلیه در رأس این مملکت است. ما درمملکت باید تأمین قضائی ایجاد کنیم. بالاخره تا کی باید با این وضعیت زندگی کنیم ما تجارت نداریم زیرا تأمین قضائی نداریم. زندگی ما مختل است برای اینکه تأمین قضائی نداریم. شرکت درمملکت نیست برای اینکه تأمین قضائی نداریم. باید قبل ازهمه چیز درمملکت تأمین قضائی ایجاد کنیم ولی یکمرتبه بدون منطق دویست هزارتومان از بودجه عدلیه زدن وهمین اندازه بر بودجه مالیه اضافه کردن این چیز غریبی است. در راپرت دکتر میلیسپو در موقعی که بودجه یک دوازدهم مطرح بود عرض کردم یک ارقامی به عنوان دیون عمومی نوشته شده بود. درآن بالا نوشته شده بود دیون عمومی ودر زیر آن نوشته شده بود ومساعده ویک مساعده هائی از یک صرافخانه گرفته بود. بنده گفتم اگر قرض است که بدون اجازه مجلس حق ندارند بگیرند. جواب دادند آوانس است. بنده بعد به قوانین رجوع کردم بالاخره به این موضوع برخورد کردم که کابینه آقای مشیرالدوله می خواستند یک کرور آوانس بگیرند وآمدند در مجلس هم در یازدهم جوزای ۱۳۰۱ اجازه داد بروند آوانس بگیرند. بنده تقدیس میکنم آن دولتهائی را که تا این درجه وظایف خود را می شناسند. اصلاً مساعده یعنی چه؟ آنوقت هم ارقام هولناک. بودجه پارسال اینجاست و درآن عواید پیش بینی شده مخارج هم پیش بینی شده که بیست ودومیلیون وکسری است به راپرت دکتر میلیسپو که مراجعه میکنیم و می بینیم که تقریباً یازده کرور آوانس گرفته اند وتعد تا اواسط سال یک قدریش را داده اند وفعلاً ما سه میلیون ونیم مقروض هستیم. ما خیر یعنی دکتر میلیسپو به بانک مقروض است. بودجه پیش بینی شده وحاضر است ولی من نمیدانم آن سه میلیون ونیم ازکجا پیدا شده. یک جمله را درخور کمیسیون بودجه نوشته اند الباقی نهصدو نودوچهارهزار وصدوسی و هشت تومان ودر ملاحظات می نویسد از مبلغ فوق مبلغ نهصد هزار ونهصد وچهل ویک تومان بابت استهلاک دیون جدیدی است که به خرج آورده اند وکمیسیون نمی تواند فعلاً این مبلغ را به این عنوان بپذیرد.

رئیس- اینکه مطرح نیست.

شیروانی- جزء بودجه است.

مخبر- جزء بودجه نیست.

شیروانی- چون تکذیب فرمودند بنده هم کأن لم یکن فرض میکنم در اینجا درموقعی که لایحه مالیات تصاعدی مطرح بود گفته شد که این مملکت ضعیف این مردم بیچاره گدا از کجا می توانند بعد از آنکه بیش از هزار تومان عایدی پیدا کردند بیایند ماهی هشت قران به دولت بدهند وآقایان کازرونی وشاهزاده محمد ولی میرزا پناه برخدا که برای ملت چه کردند بسیار خوب بنده هم تقدیس میکنم.

کازرونی- نه بهره گفتم عملی نیست.

شیروانی- از این ملتی که آقای کازرونی طرفدارش هستند بیست و سه میلیون فقط از پابرهنه های آن گرفته می شود ومن حساب کردم میزان عایدی تخمینی که از مالیات بر عایدات درحالیکه چهل نفر متمول که درسال هرکدام صد هزارتومان عایدی داشته باشند ششصد هزارتومان عایدی از این اشخاص گرفته میشود. حالا پناه برخدا این لایحه که به نظر آقا پلید وبه نظر من مقدس است دارد میمیرد ولی این لایحه که می خواهند بیست وسه میلیون از این مردم بدبخت بیچاره بگیرند میگویند آخر سال است و رأی بدهید. خیر، بنده با این بیست و سه میلیون مخالف وبا آن ششصد هزارتومان موافق هستم. یکی از مسائل دیگر که بنده در این بودجه دیدم کسر اشل است ومن می بینم که تقریباً شامل نصف این بودجه نشده است ولی شامل نصف دیگر شده است ومن نمیدانم از چه نقطه نظر این کسر غیرعادلانه پیدا شده است. یک کرور بودجه دربار است هیچکس اشل پیدا نکرده است ودر صورتیکه از ثبات سی ودوتومان کسرکرده اندمی خواستند از بودجه دربارهم کسر کنند.

یک نفر از نمایندگان- کسر کردند.

شیروانی- آنرا مجلس کسر کرد وآنهم در موقع تعدیل بودجه نبود ولی حالا که می خواهند بودجه را تعدیل کنند از سی ودوتومانی کسر میکنند ولی از چهارصد هزارتومانی کسر نمیکنند. ازحقوق وزراء کسر نمیکنند آیا آن هفتصدوپنجاه تومان کسر اشل ندارد.

دست غیب- اگر آقای شیروانی اجازه داده بدهند تنفس داده شود.

شیروانی- هنوز خیلی از حرفهایم باقی مانده است لکن بنده عرایض خودم را مختصر میکنم واز آقایان هم اجازه می خواهم. سؤال آیا با من هم عقیده هستند که این مملکت بالاخره بودجه می خواهد وقتی که ما معتقد باشیم که مملکت باید بودجه داشته باشد آنوقت راه عملی آنرا پیدا میکنیم. به عقیده بنده راه آن این است که اجازه پول دادن به دولت ندهیم. نظرم هست در موقعی که آقای سردارمعظم وکیل بودند یک پیشنهاد بسیار خوبی که از افکار خوب ایشان بود به مجلس تقدیم کردند و مجلس هم پذیرفت وفوراً به کمیسیون بودجه رفت. به عقیده بنده برای تأیید همان نظریه وشاید من یک قسمت از این فکرم را از روی لایحه پیشنهادی ایشان گرفته ام معتقدم که باید بودجه مملکتی تعدیل شود. بنده ممکن است یک روزی موافق بشوم که اجازه چهاردیواری داده شود ولی به امید اینکه این مملکت بالاخره بودجه پیدا میکند یعنی کمیسیون بودجه و دولت بروند توی یک اطاق ودر را ببندند واحتیاجات مملکت را ملاحظه کنند وعواید را بسنجند وآنوقت مالیاتهای جدید وضع کنند ومخارج جدید بنویسنو وبیاورند در مجلس آنوقت بنده آنرا بودجه میدانم ولی بنده این را بودجه نمیدانم و فقط یک اجازه چهاردیواری میدانم برای اینکه توی آن چهاردیواری هر کاری می خواهند بکنند این را بنده به منزله ایجاد یک چهاردیواردور این مؤسسات خراب میدانم. یکی از مسائلی که به عقیده بنده باید گفته شود والبته خارج از نزاکت وخارج از موضوع هم عرض نمیکنم. برای اصلاح مالیه ما از جاهای دیگر دنیا کمک آورده ایم وقریب دوسال هم هست که اینجا آمده اند در صورتیکه یک عده اشخاصی که از ثباتی توی مالیه بوده اند وزحمت کشیده اند معون یا مدیر کل شده اند واز روحیات این مملکت هم مطلع هستند. بالاخره باید برای این مملکت یک مالیه اصلاح شده درست کنند. دوسال است کمکی از آن طرف دنیا آورده ایم وسالی صد هزارتومان هم پول میدهیم باز هم بودجه درست نداریم مگر در اول دوره چهارم در کابینه آقای قوام السلطنه که ایشان یک بودجه چهاردیواری به مجلس آوردند.

مدرس- خیر بودجه تفصیلی بوده.

شیروانی- آن بودجه که بنده عرض کردم تفصیلی نبوده است واگر هم تفصیلی بوده سی هزار تومان شهریه بوده است که ریزش در یک همچو کتابی است. بنده اعم از اینکه عرایضم خدمت آقایان مقبول بیفتد یا مردود واعم ازاینکه به عقیده حضرت والا شاهزاده محمد ولی میرزا غیر علمی باشد یا اینکه بفرمایند از روی مسلک است. بنده آنروز هم درخارج عرض کردم که دارای مسلک هستم وتمام مسائل واصلاحات هم باید از روی مسلک بشود یکی هم وضع مالیات است ویکی از آن مالیاتهائی را هم که بنده با آن موافقم مالیات تصاعدی است وایشان به مسلک وفکر جوان تخطئه کردند ولی بنده طرفدار جوانم وبا اصول کهنه هم کاملاً مخالف هستم کثافت و پلیدی را هم دلیل بر خوبی نمیدانم. سینه بنده هم براق است وآدم خائن وشپش هم به خود پرورش نمیدهم این عقیده من است.

مخبر- بیانات اولیه آقای شیروانی وهمچنین بیاناتی که در آخر کردندچون مربوط به کمیسیون بودجه نبود جواب عرض نمیکنم ومسائلی را که فرمودند بنده یادداشت کردم ویکی یکی جواب عرض میکنم اولاً فرمودند که من باپیشنهاد آقای مدرس موافقم. آقای مدرس آنروز یک پیشنهادی کردند ولی من تصورنمیکنم همچو پیشنهاد کرده باشند که تا آخر سال بودجه امنیه ونظمیه وقشون داده شود وبودجه وزارتخانه ها باید داده نشود. پیشنهاد ایشان فقط برای همان یکماه بود که یک تعجیلی در آوردن بودجه مملکتی شود والا تصور نمی کنم که یک نفر پیدا شود وبگوید که بودجه دو وزارتخانه را بدهند وبقیه را ندهند به چه معناست؟

شیروانی- عقیده بنده این است.

مخبر- همان تأمین قضائی که خودتان اینجا اینقدر از آن تعریف وتمجید کردید. به چه مناسبت قاضی برور آنجا وتا آخر سال حقوق نگیرد وهمچنین مستخدمین وزارت مالیه که شما اینقدر از آنها تنقیدکردید به چه جهت مستخدمی که درماه چهل تومان یا صدتومان حقوق می گیرد آخر برج حقوقش را نگیرد. دیگراینکه اظهار کردند با چهار جزء این بودجه مخالفند وشرح هم دادند. اولاً راجع به چهار دیواری یک تعریفی کردند که معنایش این نبوده است و فرمودندکه مالیات چهار یا پنج برابر میشود این مربوط به بودجه چهاردیواری وهمچنین یک شرحی هم راجع به گرفتن مالیات واز ملت اظهار کردند این هم باز مربوط به بودجه چهاردیواری نیست وبعلاوه این بودجه هم آن بودجه چهاردیواری که ایشان فرض کردند نیست.

شیروانی- بدتر است.

مخبر- خوب بدتر یا بهتر است اگر راپرت کمیسیون بودجه را که یقین دارم به دقت نخوانده اند برای اینکه راجه به صدیک حقوق یک اظهاراتی فرمودید و اگر قرائت کرده بودید می دیدید که این بودجه چهاردیواری نیست. برای اینکه بودجه جزء وزارتخانه ها تمام آمده است. بعلاوه مطابق یک ماده از قانون هم که می گویو تا وزارتخانه ها تا بودجه جزء شان را توسط وزارت مالیه به مجلس نفرستند حق اخذ حقوق ندارند. این یکی از موادی است که بالاخره شما تصویب خواهید کرد پس این یک بودجه چهاردیواری نیست بلکه یک بودجه تفصیلی است که اشخاص آن معین ومخارجش هم مشخص است وده روز یا پنج روزدیگرهم به مجلس می آید یک موضوع دیگر این بود که فرمودند مالیاتها غیر عادلانه است این را کمیسیون بودجه ومجلس هم تصدیق دارند که غیرعادلانه است وبه همین دلیل قانون ممیزی را به مجلس تقدیم کرده اند والان در کمیسیون قوانین مالیه مطرح است شور اول آن تمام شده وشوردوم آنهم عنقریب تمام خواهد شد. اگر می خواهید مالیاتهای عادلانه وضع شود بنده خواهش میکنم سر این مسائل جزئی آنقدر نپیچید ودر ظرف یکی دوروز بودجه جمع وخرج مملکت را تصویب کنید پس از آن مالیات تصاعدی تصویب شود بعد هم لایحه ممیزی حاضر است تصویب شود آنوقت تمام مالیاتها عادلانه خواهد شد. آقا اینکه اظهار فرمودید مالیات از ضعفا گرفته میشود واز اغنیا گرفته میشود اینطور نیست زیرا اگر ضعیف هستند چیزی ندارند که از آنها مالیات گرفته شود. یک شرحی شکایت از مأمورین مالیه کردید وخیلی زیاده روی در این موضوع شد البته مأمورین جزء هر وزارتخانه ممکن است صالح باشند یا غیرصالح اگ یک مأموری بی اعتدالی کرده باشد نمی شود گفت که ما مالیه نیاز نداریم خیر. باید به وزارت مالیه یا به مقامات اظهار کرد که آن مأمور را مطابق قانون مجازات کنند.

آقا سید یعقوب- همانطور که مول را مجازات کردند.

مخبر- اما راجع به مالیات مستقسم فرمودید که اگرممیزی شود پنج برابر خواهد شد این را بنده اطلاع ندارم مجلس هم نمی تواند این را پیش بینی کند که اگر ممیزی شد پنج برابر خواهد شد زیرا قاعده کلی ندارد. شاید یکجا دوبرابر اضافه شود یکجا کمتر شود یکجا هم پنج برابر شود ولی البته اید یک دست بشود نه اینکه فکر کنیم پنج برابر اضافه میشود یا ده برابر کم. راجع به خالصه جات هم خودتان جواب خودتان را دادید این خالصه جات که در این صورت نوشته شده است این خالصه جات انتفاعی نسیت عایدات خالصه جات غیرانتفاعی است که مال طهران است وامسال همه کس میداند که محصول طهران نسبت به سایر سالها کمتر شده. البته عایدات پیش بینی شده آن کمتر است. راجع به مسأله جنس اظهار کردند که من مطابق یک صورتی که مقایسه کردم با صورت سابق جنس کمتر شده است بنده نفهمیدم که چطور مقایسه کردند در راپرت کمیسیون بودجه معین نیست که چند خروار است فقط یک صورت نقدی مشخص شده است درکمیسیون بودجه صورتش هست ومعین هم هست که جنس چقدر هست ولی از روی این صورت شما نمیتوانید مقایسه کنید …

شیروانی- از روی تحقیقات

مخبر- تحقیقات چه عرض کنم اینکه اظهار کردید جنس از سابق در انبارمانده است آن قضیه مربوط به این مسأله نیست وراجه به اداره ارزاق است راجع به جنس امیتاعی است که از برای اداره ارزاق خریداری شده است. چنذی قبل هم که سؤال از وزارت مالیه شد جواب گفتند که معادل سی هزارخروارجنس موجود است.اما اینکه می فرمایند رعایت قانون نشده است. شرحی هم شکایت کردید از اینکه اگر کسرحقوق قانون است چرا جزء عایدات آوردند. کمیسیون که موافق عقیده شما رفتار کرده است وآن صدیک دوم را ردکرده است وصد یک اول را هم از اول میزان ردکرده اند عایداتش را هم اینجا کم کرده اند. عقیده بنده این است که شما درست راپرت را نخوانده اید اگر خوانده بودید این اعتراض را نمی کردید اگرهم دانسته اعتراض می کنید که این چه اعتراضی است؟! یکی هم راجع به باکسد دوفر فرمودید این اعراض به کمیسیون بودجه نیست به مجلس هم نیست این یک قانونی است که در دوره چهارم مجلس گذشته است وآن قانون هم مقدس وحتمی الاجراست حالا اگر یک کسی دراین میانه فایده ببرد یا نبرد آن مربوط به ما نیست. اما اینکه گفتید صدهزار تومان پیش بینی شده است ودرلایحه که از وزارت مالیه رسیده است وصول آن در آنجا معلوم نیست. اولاً هر عایدات پیش بینی شده نبایدحتماً همانقدر که پیش بینی شده است وصول شود ممکنست یک عایدی که صد هزارتومان پیش بینی شده صدوپنجاه هزارتومان وصول شود یا اینکه پنجاه هزارتومان وصول شود بعلاوه خودتان جواب خودتان را دادید. مطابق یکی از مواد قانون امتیازحاج معین سه ماه از سال دوم بعد باید عایدات سال پیش را بدهد ممکن است تا آن موقع که شما صورت خواسته اید پانزده هزارتومان وصول شده است بعد هم وصول شده است. بنده نمیتوانم عرض کنم که تا دینار آخر صدهزارتومان وصول میشودخیر، یک عایدات پیش بینی شده که سهم دولت ایران است مالیه وصول خواهد کرد تا دینار آخرش بدون اینکه یک شاهی حیف ومیل شود. راجع به بودجه وزارت مالیه اینجا به عقیده بنده خواستید سفسطه کنید وبی انصافی میکنید می گویید برای وصول هفت میلیون ونیم هفت کرورونیم خرج میشود، اینطور نیست. اولاً وزارت مالیه که اینجا نوشته شده است سه میلیون وهفتاد هزارتومان است یکی از مخارج انتفاعی است ومربوط به مالیه نیست.

شیروانی- فرق نمیکند.

مخبر-شما گمرک را از اینجا موضوع میکنید ششصد هزارتومان خرجش را موضوع نمیکنید درحساب نمی فهمم چطورحساب کرده ایدکه عایدات هفت میلیون ونیم شده است درصورتیکه اینطور نیست. همان عایدی خالص وزارت مالیه را وقتی حساب کنید خیلی بیشتر از این مبلغی است که شمامی فرمایید.

شیروانی-خیر

مخبر-آقا صورتحساب جلوتان را جمع کنید دودوتا چهارتا میشود. یکی دیگر راجع به شهریه ومستمرات فرمودید که من مخالفم این دلیل نمیشود که شما مخالفید کمیسیون بودجه هم مخالف باشد. کمیسیون بودجه تصویب کرده است مجلس هم تصویب کرده غالب اینها مستخدمین چهل ساله پنجاه ساله صحیح العمل دولت هستند که به دولت خدمت کرده اند وامروزکه پیروضعیف شده اند حقوق تقاعد ومستمری میگیرند وبعد از اینکه مردند به وراثشان باید بدهند. اینجا راجع به بودجه وزارت عدلیه اعتراض کردید اگرچه یک قسمت راجع به قوت وضعف آقای وزیر عدلیه بود بنده عقیده دارم که قوت ایشان کمتر از سایرین نبوده است. بعلاوه شما حق ندارید اضافه بر پیشنهاد دولت حرف بزنید وپیشنهادکنیدخود هیأت دولت وآقای وزیر عدلیه یک مبلغ را پیشنهاد کرده اند ما که نمی توانیم یگوییم کم است به ماچه زیرا ایشان باهمان مبلغ پیشنهادی میتوانند اداره کنند. یک قسمت راجع به آوانس فرمودید اینهم که در راپرت کمیسیون بودجه چیزی نیست که شما تصویب کنید هروقت کمیسیون بودجه راپرتی داد شما وارد مذاکره میشوید. یک قسمت راجع به بیست وسه میلیون که فرمودید ازپا برهنه ها گرفته میشود اگر حقیقتاً پابرهنه است که بیست وسه میلیون ندارد بیست وسه شاهی هم ندارد چطور ممکنست پابرهنه بیست وسه میلیون پول بدهد البته هرکس عایدی دارد باید مالیات بدهد. یک قسمت راجع به کسر اشل فرمودند که چرا از بودجه دربار وزراء کسر اشل نشده است. این اشل چیزی است که ایجاد شده قانون استخدام است ودر همان قانون استخدام می نویسد وزراء ودربار مشول قانون استخدام نیستند.

شیروانی-متأسفانه.

مخبر- متأسفانه یا خوشبختانه من کاری ندارم ومطابق قانون نمیشود چیزی از آنها کسرکردولی اگر به نسبت کسر اشل نگاه کنیم گمان کنم از دربار بیش از کسر معمولی کسر شده است. اما چون اسمی از اشل بردید اگرچه شاید مناسب باشد ولی باید عرض کنم بنده اگر راجع به اشل مداقه میکنم خودم مخالف هستم ولی مجبورم که ازعقیده کمیسیون دفاع کنم ولو اینکه اکثریت به علاوه یک نفر باشد اگرچه بنده تنها مخالف نبودم وسه نفر دیگر یعنی آقایان مشیرالدوله، مشیراعظم وارباب کیخسرو هم مخالف بودند ولی اکثریت کمیسیون رأی داد وبنده مجبور بودم اینجا دفاع کنم.

رئیس- اگر اجازه می فرماید جلسه ختم شود. جلسه آتیه روز یکشنبه.

وزیر عدلیه- لایحه ایست راجع به قانون تجارت تقدیم مجلس میشود.

رئیس- آقای حاج عزالممالک. (اجازه)

حاج عزالممالک- بنده بعد از دستور عرض دارم.

رئیس- آقای آقاسیدیعقوب.(اجازه)

آقا سیدیعقوب- بنده از مجلس ومقام ریاست تقاضا میکنم برای همین صحبتهائی که آقای عمادالسلطنه وشیروانی فرمودند که کار زیاد داریم وحقیقت هم همینطور است مجلس را مرتباً هفته ای پنج روز قراربدهیم که تکلیف بودجه معین شود وارد کارهای اساسی شویم.

رئیس-پیشنهاد آقای یاسائی قرائت میشود:( به شرح آتی قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم که جلسات علنی مجلس در طرف عصر دوساعت بعدظهر تشکیل شود.

یاسائی- البته آقایان تصدیق میکنند که ما برای وضع قوانین در حدود احتیاجاتی که مردم دارند دراینجا جمع شده ایم ومملکت محتاج به یک سلسله اطلاحات اصلی است ومقدمه آنهم وضع قوانین است که ما فاقدیم. عمرمجلس دوسال بیشتر نیست یک سالش گذشته است جلساتی هم که تشکیل میشود درهفته سه روز غالباً در دوساعت یکساعت ونیم مذاکراتی میشود وختم میشود وهنوز موفق به تصویب یک قانونی نشده ایم درقسمت صبح آقایان دیرترمی آیند وروزها هم کوتاه است فوری ظهر میشود این است که وقت نداریم یک مذاکرات مفصلی در اطراف لوایح بکنیم. لهذا بنده عقیده ام اینست که اگر جلسه طرف عصر تشکیل شود آقایان زودتر می آیند واگر امتدادی پیدا کند تا یک ساعت دوساعت ازشب گذشته اشکالی ندارد وممکنست تا چهار ساعت در قسمتهای عصر کارکنیم وصبحها درکمیسیونها برای قسمتهای دیگر حاضرشویم همانطور که دوره گذشته هم قسمت عصر بیشتر کارمی شد. حالا بنده عقیده ام اینست که طرف عصر جلسه تشکیل شود زیرا اگر ایراد اینست که راه دور است یا برف وباران وگل است که صبحها هم همینطور است واگر برای تاریکی است که چراغ برق همه جا هست.

رئیس- آقای عدل الملک. (اجازه)

عدل الملک- راجع به این مطلب بنده مخالفم زیرا اینکه آقای یاسائی یادآوری می فرمایندکه یک ساعتی معهود است وآقایان دیر می آیند این مسأله درعصر هم ممکنست هرساعتی را معین کنند دیر بیایند ولی صبحها همه کس مهیاتر ودماغش آماده تر است وفکرش هم آزادتر است وتمدید مدت هم با ناهار منافات ندارد اغلب اوقات تا دوبعدازظهر هم طول میکشد اگر ایشان اصلاحی را مایلند باید زودتر حاضر شوند والا عصر هم ممکنست دوساعت به غروب مانده بیایند وآنوقت هم اظهار خستگی کنند ومجلس را زودتر ختم کنند بنابراین بنده معتقدم که همان صبح بهترین ساعات مجلس است.

(جمعی از نمایندگان-صحیح است)

رئیس- رأی میگیریم. پیشنهاد آقای یاسائی، دوبعدظهر، آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام کردند)

رئیس-تصویب نشد. پیشنهاد آقای تدین قرائت میشود.( به مضمون ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم که جلسات سه ساعت بعدازظهر مقرر شود.

رئیس- آقای تدین (اجازه)

تدین- اینکه آقایان می فرمایند که اگر جلسات مجلس طرف عصر قرار داده شود گل است وباران است وبرف، این دلیل صحیح نیست به جهت اینکه صبح هم همینطور است ولی بنده این پیشنهار رامیکنم برای یک اصل وآن اینست که خودمان باعث می شویم که یک ساعت ونیم به ظهر جلسه میشود آنوقت هم بنده پیشنهاد میکنم که جلسه ختم شود. لهذا محض اینکه یکقدری دنباله پیدا بکند ومجلس بتواند به کارهای خودش برسد بنده پیشنهاد میکنم اگر آقایان موافقت بفرمایند سه ساعت بعدازظهر جلسه تشکیل شود که گمان میکنم تا یکساعت دوساعت ازشب گذشته ختم شود واگر آقایان دیرتشریف آوردند مخصوصاً باید جلسه طول بکشد که شاید آقایان متوجه شوند که سروقت تشریف بیاورند.

رئیس-آقای آقا میرزایدالله خان، راجع به این مطلب است؟

آقامیرزایدالله خان- خیر.

رئیس-آقای مشاراعظم. (اجازه )

مشاراعظم- به همان دلائلی که آقای تدین اظهار کردند که صبحها باید ساعت سه ونیم بیاییم وبه طفره وتعلل میگذرد بعد جلسه میشودبنده عرض میکنم سه بعدازظهر بعدها یکساعت ونیم به غروب خواهد بود واین تعطیل قبل ازتشکیل هم عادت نمایندگان شده است که مدتی هم دراینجا باهم حرف بزنند بعد بیایند جلسه را تشکیل بدهند. بنابراین جلسات ما غروب یا بعد ازغروب تشکیل خواهد شد وعجله نمایندگان بیشتر است که زودتر جلسه را ترک کنند وبروند اما از آنطرف اگر صبح بیایند و سعی میکنند زودتر جلسه تشکیل شود واز یکطرف هم عجله نداشته باشند که زودتر بروند بهتر است مثل اینکه حالا صبحها ازچهار به ظهرتا دوبعد ازظهر جاهای دیگر کارمیکنند اشکالی ندارد که آقایان صبحها ساعت سه ونیم به ظهر بیایند ویک ونیم بعدازظهر بروند. از انطرف رعایت اشخاصی که برای تماشا می آیند وارباب جرائد را هم باید کرد ودرفصل زمستان هم اشکالی از برای آنها نباید فراهم کرد. ازاین جهت اگر آقایان اجازه بفرمایند که جلسات بعد ازاین سه ساعت ونیم قبل از ظهر تشکیل شود ویک ساعت ونیم بعد ازظهر تمام شود به عقیده بنده خیلی بهتر است واگر کار زیاد باشد باز میشود جلسات را ادامه داد وتا عصر هم بود واز این یک ساعت ویکساعت ونیم هم ماضعف نمیکنیم بنابراین خوب است همان اوقات سابق را رعایت کنیم با امتداد.

وزیرفوائدعامه- اگرچه تعیین جلسات مجلس از وظیفه دولت نیست واز مواد داخلی مجلس است ولی نظربه اینکه همکاری مابین دولت ومجلس مسلم است از این نقطه نظر تعیین جلسات مجلس البته مؤثر در هرکاری است. ازطرف دیگر حضور وزراء درجلسات علنی مجلس درصبح سبب بازماندن ازکارهای وزارتخانه است وبنده عقیده ام اینست که اگرآقایان اجازه بفرمایند عصرجلسه تشکیل شود وخارج ازصبح باشد بهتر است.

بعضی ازنمایندگان- صحیح است.

مشاراعظم- به مامربوط نیست.بنده اجازه میخواهم، مخالفم.

رئیس- رأی میگیریم.آقایانی که پیشنهاد آقای تدین را تصویب میکنند قیام فرمایند.

(یک عده قیام نمودند)

(به این شرح قرائت شد)

بنده پیشنهاد میکنم جلسه در هرهفته چهار روز تشکیل شود.

رئیس-آقای رهنما.(اجازه)

رهنما- آقایان نمایندگان مسبوقند که کارهای کمیسیومها خیلی زیاد شده وهمه هم درکمیسیونها تصویب شده است وبودجه هم حالا مطرح است وتمام مخبرین مکیسیونها راپرتهای خودشان را داده اندیک قسمت راجع به مالیات است، یک قسمت راجع به سایر لوایح است وبالاخره ما با این ترتیب درهر هفته تقریباً شش ساعت بیشتر درمجلس کار نمیکنیم ووقتی که وارد پارلمان می شویم دوساعت ونیم یه ظهر است تاجلسه تشکیل شود دوساعت به ظهر است با این حال حالا که عصر راتصویب نمیکنند خوب است تصویب بفرمایند که درهفته چهارجلسه باشد که به کارها رسیدگی شود.

رئیس-آقای کازرونی(اجازه)

کازرونی-موافقم.

رئیس-آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه- به همان دلائلی که آقای رهنما فرمودند نظر به کارهای زیادی که درکمیسیونها هست بنده معتقدم که جلسات مجلس هفته سه روز باشدکه کمیسیونها مشغول کارخودشان باشند زیرا وقتی که هفته چهار روز باشد آنوقت یکروز ازجلسات کمیسیون گرفته میشود مخصوصاً کمیسیون قوانین مالیه، فوائد عامه وبودجه که اینها کارهای مهمی دارند وباید حاضر کنند. فعلاً بنده چیزهای زیادی نمی بینم به همین جهت عقیده بنده این است که همان هفته سه روز باشد وکمیسیونها هم مشغول کار خودشان باشند وقتی که لوایح زیادی حاضر شد انوقت هفته پنج شش روز میکنیم.

رئیس-رأی میگیریم به پیشنهاد آقای رهنما کسانی که تصویب میکنند قیام کنند.

(عده ای برخاستند)

رئیس-تصویب نشد.پیشنها آقای محمدولی میرزا قرائت میشود:

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم جلسات تا دوساعت بعد ازظهر تشکیل وادامه داده شود.

محمدولی میرزا-مال بنده نیست.

شیروانی-مال بنده است.

رئیس-بفرمائید.

شیروانی- بنده می بینم آقایان طرفدارهای صبح وعصر دلائلی می آورند ومی گویند رأی اینکه خیلی کارکنیم بنده می خواهم ببینم نتیجه عملی اش چه چیز است. فعلاًدوسه ساعت ونیم به ظهر وقت معین شده است بنده می بینم درصورت جلسات هیچوقت ما ازدوساعت به ظهر زودتر نیامده ایم ویک ساعت یا نیم ساعت بعد ازظهر هم جلسه را ختم میکنیم یک روز هم یک آدم روده درازی مثل من دوساعت حرف میزند.بنابراین بنده پیشنهاد کردم تا دوساعت بعدازظهر جلسات ادامه داده شود تا نظریه آقایان هم تأمین شده باشد.

رئیس-شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه)

شیخ الرئیس- بنده در تمام ادوار مجلس هیچوقت ندیدم که برای آخر مجلس هم وقت معین کنند. آخرجلسه اگر کار داریم البته مکرر شده است که شب تا ساعت پنج وشش اینجا بوده ایم ونرفته ایم حالا هم کار داریم ونشسته ایم اگر کار نداریم یک ساعت ونیم بنشینیم اینجا بیکار که مجلس رأی داده است که ما اشخاص روزه داراینجا بنشینیم اگر کار داریم می نشینیم اگر کار نداریم میرویم…

شیروانی-اینطور نمیکنید.

شیخ الرئیس-خوب اگر نمیکنیم میرویم. بنده که همیشه سرساعت ازهمه زودتر می آیم اداره مباشرت تحقیق کنید که بهترین دلیل بنده است. امسال بنده فقط نیم ساعت دیرآمده ام در عرض دوسال بنده ازهمه زودتر سروقت آمده ام آقایان دیگر که دیر می آیند یک فکری برای آنها بکنید نه اینکه پیشنهاد بکنید که سایرین متنبه شوند والا آنکس که زودمی آید تقصیر ندارد تا ساعت چهار از شب رفته بیاید اینجا بنشیند. تقصیرش این است که دیگری دیرآمده است. این چه مجازاتی است؟

رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای شیروانی.آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند

(جمعی قیام نمودند)

رئیس-تصویب نشد. آقای نجات پیشنهاد کرده اند تا یکساعت بعدازظهر.توضیحی دارید؟

نجات- حرف زیاد زده شده.

رئیس-موافقین با پیشنهار آقای نجات قیام فرمایند.

(عده قلیلی برخاستند)

رئیس-رد شد.پیشنهاد آقای معتمدالسلطنه.

(اینطورخوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم به جهت اینکه راپرت کمیسیون بودجه زودتر ازمجلس بگذرد درهفته آتیه جلسات مجلس ازسه بعد ازظهر تشکیل شود.

بعضی از نمایندگان- ردشده است.

رئیس- آن بطور مطلق بود اینطور مقید است.

معتمدالسلطنه- پیشنهادی که آقای تدین کردند بطور دائم بود پیشنهاد بنده بطور موقتی است. راپرت کمیسیون بودجه تقریباً سیزده چهارده ماه است چهارپنج جلسه است وقت مجلس میگذرد وهنوز شور درکلیات آن تمام نشده. امروز بیست وهشتم عقرب است، دوسه روز دیگر دولت ناچار خواهد شد که یک لایحه یکدوازدهمی تقدیم مجلس کند برای اینکه تا برج بعد تکلیف بودجه معلوم شده باشد ومستخدمین ادارات حقوق خود رابگیرند. بنده عقیده دارم که درهفته آتیه بطور موقت جلسات ازسه بعد ازظهر تشکیل شود شاید موفق شویم ظرف چهارپنج جلسه راپرت کمیسیون بودجه را تصویب کنیم. همچنین راپرتهای دیگری که تقدیم شده است وبواسطه نبود وقت جزء دستورنشده ومعوق مانده است آنها هم تکلیفش معین شود.

رئیس-رأی میگیریم، آقایان موافقین قیام فرمایند.

(عده ای قیام نمودند)

رئیس-تصویب نشد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب.

(اینطور خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم تا بودجه مملکتی مطرح شور است جلسات هر روز باشد.بنده دلیلی ندارم بودجه مملکتی باید تمام شود لهذا بنده تقاضا میکنم باستثناء روز جمعه آقایان عالیجنابی کنند که جلسات مرتباً تشکیل شود بعد جلسات کما فی السابق باشد.

رئیس- رأی میگیریم به پیشنهاد آقای آقا سیدیعقوب، آقای تقی زاده.(اجازه)

تقی زاده- عرض بنده تنها راجه به این یک هفته نیست بطورکلی است ومعلوم است که درضمن این مطلب تأیید میکنم پیشنهاد آقای آقاسیدیعقوب را. بنده معتقدم که مجلس باید هر روزمنعقد شود وهرروز هم چهارساعت پنج ساعت شش ساعت هفت ساعت کاربکند تا کارها تأخیرنیفتد. اگربناهست که ترتیب مهمی بدهیم ومراعات آنچه درسایر ممالک میشود بکنیم باید مجلس ما همانطورهاباشد یعنی هر روز منعقد شود وسه ماه یکمرتبه چهارماه یکمرتبه ده پانزده روز تعطیل شود. اما بدبختانه اینجا یک طوری شده استکه تمام ادارات ساعت معین دارد وتمام آنهائی که در زیرحکم قانون مملکتی می آیند هفت ساعت کار معین دارند جز مجلس که همه قوانین را خودش معین میکند.جلسات الان هفته سه روز است آنهم از ساعت ده شروع میشود ودرساعت دوازده پیشنهاد میکنند جلسه ختم شود. بالاخره کارهای دولت چه میشود؟ بودجه مملکت چه میشود؟ تمام مستخدمین منتظر حقوق هستند. این همه لوایح که در کمیسیونها مانده است چه میشود. ما خودمان می نشینیم هی برای تشکیل مجلس رأی میدهیم برای تنفس رأی میدهیم ومی بریم ومیدوزیم. بالاخره درهفته چهارپنج ساعت بیشتر صحبت نمیشود که چهار ساعتش صحبت قبل ازدستورات است که در واقع یک چیزهائی است که درهیچ جای دنیا دیده نشده است واین است که کارمامعوق می ماند.قانون مالیات برعایدات شروع شد ودر وسط ختم شد ورفت تا ششماه دیگر. حالا بودجه هم برود ومجلس سری وخصوصی تشکیل میشود وهی مردم منتظر میشوند که کی بودجه ازمجلس میگذرد. لهذا بنده پیشنهادمیکنم (اگرچه پیشنهادکتبی نداده ام) که اولامجلس همه روزه بجز روزجمعه تشکیل شود وتاموقعی که مطالب به جائی نرسیده است ممکن است رسوران درست کنندآقایان غذا بخورندومجلس مجدداً منعقدشود. اگراین پیشنهاد بنده قبول نشود برای بودجه به خصوص بنده پیشنهادمیکنم که هرروزجلسات منعقدشود.

رئیس-رأی میگیریم به پیشنهاد آقای آقاسیدیعقوب هفته شش روز.آقایانی که تصویب میکنندقیام فرمایند.

(جمعی برخاستند)

رئیس-تصویب نشد.عده نودنفر.چهل وچهارنفررأی داده اند.پیشنهاد آقای مقوم الملک ویمن الملک قرائت میشود.

(اینطورقرائت شد):

بنده پیشنهاد میکنم دوساعت ونیم بعدازظهر جلسه تشکیل شود.

رئیس-رأی میگیریم…

بعضی ازنمایندگان-آقا این ردشده است.

رئیس-ردنشده است.رأی میگیریم. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.

(عده کمی برخاستند)

رئیس-ردشد.پیشنهاد آقای آقاسیدحسن کاشانی قرائت میشود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد میکنم: وقت جلسات کماکان سه ونیم بعدازظهر باشد وبرای اینکه سروقت حاضرشوند اشل جریمه راتغییربدهند.

رئیس-بفرمائیدآقا.

آقاسیدحسن کاشانی- اغلب آقایان محترم میدانند که پیشنهادبنده برای اینست که عملاً کاربکنیم یعنی اگرچنانچه آقایان دیرتشریف می آورند جریمه بیشتری بدهند.

رئیس-یک چیزی راکه رأی میگیریم بایدمعین ومحدود باشد.چون معلوم نیست اشل راچقدرقرارداده اید.

کاشانی-پیشنهادمیکنم ساعتی دوتومان.

رئیس-مرقوم بفرمائید.پیشنهاد آقای تقی زاده میشود.

(به این مضمون خوانده شد):بنده پیشنهاد میکنم جلسات مجلس ۸هفته پنج روز به غیر ازدوشنبه وجمعه تپکیل شود.

رئیس-آقا توضیحی هم دارید؟

تقی زاده-خیر.

رئیس-رأی گرفته میشود.آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.

(چندین نفرقیام نمودند)

رئیس-تصویب نشد.پیشنهاد آقای محمدولی میرزاقرائت میشود.

(به شرح آتی خوانده شد):

بنده پیشنهادمیکنم دوهفته یکروز روز(پنجشنبه) اختصاص به عنوان ومطالب متفرقه پیداکند.

رئیس-بفرمائید.

محمدولی میرزا-بنده تصورمیکنم مجلس لازم است هفته یکروز را برای مطالب متفرقه تخصیص بدهد وتصور میکنم اگردرهفته سه روزهم ما یک وضع منظمی راقائل شویم بازهم کارپیشرفت کند ونگرانی آقایان هم مورد پیدانکند.بالاخره دوره چهارم هم همینطور معمول بوده است.هفته یکروز را قرارمیدادندبرای سؤالات ازآقایان وزراء وبرای مطالب متفرقه که پیش می آید که ممکن است درآن یکروز آقایان سؤالات ومطالب متفرقه رامطرح کنند وبرخلاف آنچه که دراین دوره معمول است وآقایان می بینند دوساعت به ظهرمانده جلسه تشکیل میشود وهرکدام بعدازدستورمذاکراتی رامیکنند وهمه ناراضی هستندکه یاوزراء برای جواب به سؤالات حاضرنمیشوندیا نمی توانیم سؤالاتمان را از وزراء بکنیم. درصورتیکه نه میشودبه آقایان وزراء ایرادگرفت ونه به خودمان.اینست که درهفته یکروز اگرتخصیص داده شود برای مطالب متفرقه وسؤالات ممکن است کار بهترپیشرفت کند.

رئیس-توضیح بدهید آن مسائل متفرقه را که دراینجا نوشته اید چه چیزاست؟

محمدولی میرزا-مقصودآن مطالبی است که جزء دستورمعین نشده است.

رئیس-یعنی همانطور که رأی داده شدکه آقایان دراول وآخر مجلس بتوانند اظهاراتی بکنند.

محمدولی میرزا-سؤالات وچیزهای دیگر.

رئیس-شاهزاده شیخ الرئیس.(اجازه)

شیخ الرئیس-موافقت با این پیشنهادنمیشودکردوهیچوقت نمیشود وکلارامجبورکردکه دریک روزمعین سؤالی بکننداگرمطالبی دارندبایدهر روزیکه میخواهند بگویند.نمیشود وکلارامحدودکرد.شایدمن یک سؤال فوری داشته باشم باید صبرکنم تاروزپنجشنبه وروزپنجشنبه هم شاید وزراء نتوانستندبیایند.این چه پیشنهادی است؟

رئیس-رأی میگیریم به پیشنهادآقای محمدولی میرزا.آقایانی که تصویب میکنندقیام فرمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند).

رئیس-تصویب نشد.چندفقره پیشنهاد دیگررسیده است ولی آقایان قائم مقام وسرکشیک زاده پیشنهاد کرده اند جلسه ختم میشود.

جمعی ازنمایندگان-صحیح است.

رئیس-بااین یکی آقایان موافقند.

(مجلس یک ساعت بعدازظهرختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی-موتمن الملک.

منشی-علی اقبال الممالک

منشی-معظم السلطان