مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آبان ۱۳۳۳ نشست ۶۶

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۴۹ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ آبان ۱۳۳۳ نشست ۶۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏ ۱۸

جلسه: ۶۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه بیست و هفتم آبان ماه ۱۳۳۳

فهرست مطالب:

۱ - تصویب صورت مجلس‏

۲ - سؤال آقای تجدد راجع به طرز مصرف دلار و جواب آقای وزیر دارایی‏

۳ - سؤال آقای ابراهیمی راجع به تفاوت ارز صادرات و ورود مشابه اجناس ممنوعه و جواب آقایان وزیر اقتصاد ملی و وزیر دارایی‏

۴ - معرفی تیمسار سرلشکر مرتضی زاهدی به معاونت وزارت جنگ به وسیله آقای وزیر جنگ‏

۵ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون نخست‌وزیر

۶ - تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر راه

۷ - تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای سید احمد صفایی‏

۸ - طرح و تصویب فوریت و مذاکره در لایحه اعزام فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها به خارجه‏

۹ - تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه.

مجلس دو ساعت و ۵ دقیقه پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس‏

نایب رئیس - صورت غائبین جلسه پیش قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد):

غائبین با اجازه - آقایان: دکتر سید امامی، بیات ماکو، شفیعی، مرتضی حکمت، اسکندری، مکرم، محمود ذوالفقاری، دکتر عدل، مصطفی ذوالفقاری، اردلان، جلیلوند، نقابت، کریمی، امامی خویی، سنندجی، عبدالحمید بختیار، مهندس شاهرخ‌شاهی، کیکاوسی، ثقةالاسلامی، سلطانی‏.

غائبین بی‌اجازه - آقایان: حشمتی، اسفندریاری، پورسرتیپ، نراقی، صارمی، دکتر پیرنیا، سهرابیان.

زودرفتگان با اجازه - آقایان: ابراهیمی ۱۵ دقیقه - احمد صفایی ۱۵ دقیقه‏.

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟

برومند - یک عریضه‌ای است که از طرف کارخانه‌جات اصفهان رسیده و تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

رئیس - امروز جلسه قدری دیر تشکیل شد خواستم به اطلاع آقایان محترم برسانم که از روز یکشنبه سر ساعت زنگ زده می‌شود و من مطابق ماده آیین‌نامه حاضر می‌شوم اگر آقایان تا یک ربع ساعت دیر بیایند و اکثریت حاصل نشود جلسه را ختم می‌کنم (صحیح است احسنت) و هر یک از آقایان که دیر آمده باشند جریمه خواهند شد. نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟(گفته شد خیر) صورت مجلس تصویب شد.

۲- سؤال آقای تجدد راجع به طرز مصرف دلار و جواب آقای وزیر دارایی

رئیس - به طوری که خود آقایان موافقت فرموده‌اند شروع می‌شود به سؤالات آقای تجدد بفرمایید.

تجدد سؤالی که بنده کرده‌ام تاریخ آن هفدهم خرداد ماه ۱۳۳۳ است در ۱۷ خرداد ماه در آن جلسه‌ای که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که برای اولین مرتبه در تاریخ حقوق کارمندان دولت در پانزدهم اسفند ماه پرداخت شده بنده اظهار کردم که این پرداخت اگر در اثر ازدیاد عواید و یا اقدامات اقتصادی بوده حقیقتاً قابل تقدیر است ولی اگر به وسیله پرداخت (یکی از نمایندگان- قدری بلندتر بفرمایید) صدای مرا که می‌شنوید، ولی اگر به وسیله مثلاً کمک بلاعوض است که دیگر این اظهارش پشت تریبون نسبت به این که من حقوق کارمندان را در ۱۰ اسفند پرداخته‌ام چندان مستحسن نبوده است و برای کشف این قضیه تقاضا کردم که صورت ریز شصت میلیون دلار دریافتی را که به چه مصرفی رسیده است مرحمت کنند. این سؤال بنده دیگر چندان احتیاجی به توضیح ندارد جناب آقای وزیر دارایی تشریف بیاورند این صورت را پشت تریبون قرائت بفرمایند تا ما به بینیم که این پول‌ها به چه مصرفی رسیده و آن وقت بعد از آن اگر توضیحی لازم باشد عرض خواهم کرد (احسنت).

رئیس - آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - (دکتر امینی) همان طور که جناب آقای تجدد تذکر فرمودند تاریخ این سؤال مال پنج ماه و نیم یا شش ماه قبل است و بنده خیلی از ایشان عذر می‌خواهم که تأخیر شده است وعلت تأخیر را هم خود آقا بهتر از بنده می‌دانید که گرفتاری در بین بوده است (تجدد - بله کار نفت بود) و یک جلسه هم که بنده حاضر بودم جنابعالی غایب بودید و یک جلسه هم که جنابعالی حاضر بودید بنده غایب بودم (تجدد - این هم صحیح است) من خیال می‌کنم استنباطی که کردید آن روزی که این سؤال را کردید چون مسبوق به یک مذاکره قبلی بود، این بود که نظر جنابعالی بر این قرار گرفته بود که بهتر بود این پول‌ها صرف کارهای عمرانی و تولیدی مملکت می‌شد که همه مردم از آن بهره‌مند می‌شدند ولی بنده فکر می‌کردم که جنابعالی کشفی فرموده باشید که بنده چون در ۱۵ اسفند حقوق را دادم این صورت را بخوانم برای این که کشف این مطلب بشود آقایان مسبوق هستند کمکی که دولت آمریکا کرد در آن تاریخی که دولت سر کار آمد، وضع خزانه وضع مالی این دولت و تعهداتی که دولت سابق داشت به قدری سنگین بود که همان ماه‌های اول هم ما نمی‌توانستیم حقوق را بپردازیم و منظور از این کمک هم چنانچه توجه فرموده باشید برای این بود که با این دلار کالا وارد بشود خلاصه ریالی به دست بیاید که من‌جمله کسر بودجه مملکت پرداخته شود منتهی در آن تاریخ مذاکره خود آمریکا به کشورهایی که کمک کرده در هیچ کشوری به عنوان تأمین کسر بودجه نبوده و شاید در قوانین مملکتی خودشان هم مجوزی به این ترتیب نداشتند ولی چون یک قسمت از خرابی عمده ما مربوط به کسر بودجه بود و فوریت و ضرورت داشت آمدند یک مقداری دلار دارند تحت شرایط معینی که به تجار بفروشیم کالا وارد کنند و ریال حاصله از این فروش را مطابق تابلوهایی که هست تقسیم کنند و بنده خیال می‌کنم اگر فقط نظر آقای تجدد به ریز اقلام است ریز اقلام در خزانه هست و هیچ اشکالی ندارد و محتاج سؤال هم نبود به خود بنده که می‌فرمودند به خزانه‌داری دستور می‌دادم که ریز اقلام را بفرستند یا خودشان تشریف بیاورند مطالعه کنند به علت این که این ارقام برای همه آقایان انترسان نیست مع‌ذلک کله بنده جواب این سؤالی که در همان تاریخ تهیه شده به طور اجمال خدمت آقا عرض می‌کنم این صورت ریز را هم که اینجا هست قرائت می‌کنم ولی این دنباله دارد بقیه‌اش را هم خواهش می‌کنم که تشریف بیاورند به خرانه‌داری خدمت‌شان تقدیم کنم، یک قسمت عمده از این را در همان اوقات صرف خرید شکر کردیم که آقا مسبوق هستند که شکرها وارد شد و هم از نظر احتیاج مردم و هم از لحاظ این که این کالا از نقطه نظر پر گردانیدن ریال و رفع مضیقه ریالی بانکی بود و خرج‌های دیگر هم دارد و خود آقا هم می‌دانید که در بودجه فصل‌های مختلف است مواد مختلف است که ما هر یک از آنها را به آن اختصاص می‌دهیم اما این که بنده اینجا اظهار افتخار کردم یا مباهات کردم که در ۱۵ اسفند حقوق‌ها را پرداخته‌ام اولاً بند هیچ چنین ادعایی یادم نیست و نمی‌دانم به چه مناسبت این حرف را زده‌ام ولی به هر حال آن را یکی از افتخاراتم حساب نکردم (تجدد - صورت جلسه موجود است) شاید، خوب البته اگر یک دستگاهی خوب اداره شود یکی از نتایج حسن اداره‌اش این است که کارهایش مرتب باشد، شاید بنده به این مناسبت عرض کرده باشم که در دوره تصدی بنده وزارت دارایی یک قدری بهتر اداره شده باشد و به همین دلیل هم در پانزدهم ماه حقوق‌ها پرداخت شد ولی خیال می‌کنم که برای هیچ یک از آقایان این مطلب مجهول نبود که در ظرف چند ماه ما بتوانیم درآمد دولت را به قدری بالا ببریم که از این کمک استفاد نکنیم و حال آن که این کمک اصولاً برای این کار داده شده بود و شاید اگر ما کسر بودجه‌ای نداشتیم محتاج به این کمک هم نبودیم علی‌ایحال بند می‌خواهم عرض کنم که از همان تاریخ هم درآمد به تدریج بالا رفته و بنده می‌خواهم به آقا مژده عرض کنم که شاید بنده بتوانم با نظری که دولت دارد اگر مخارج عمرانی را از بودجه بیرون بیاوریم و از محل در آمد نفت پرداخته شود. با در آمدی که روز به روز رو به ازدیاد است و دورنمایی که نسبت به واردات کالا و ازدیاد حقوق گمرکی هست بتوانیم بودجه خودمان را تعدیل کنیم در هر حال باید تمام عوامل اقتصادی ازدیاد درآمد بوجود بیاید تا آن دستگاه خوب بتواند درآمد را وصول کند و الّا اگر بند یک دستگاه بسیار مجهز و تمیز و با صلاحیت داشته باشم کالایی به مملکت نباید حقوق گمرکی که نمی‌شود وصول کرد که درآمد زیاد بشود بنابران بایستی عوامل اقتصادی موجود باشد تا درآمدی به وجود بیاید آن وقت دستگاه هم بتواند آن درآمد را بگیرد و به خزانه دولت بریزد و خرج مملکت بکند بند خیال می‌کنم آقا شاید تخطئه بفرمایید این موضوع خودستایی نیست وضع مالی با تمام حملاتی که می‌شود به نظر بنده خیلی بهتر شده است وجود مالیه مملکت هم، خود آقا می‌دانید وزیر مالیه دستگاه مالیه نه مورد عنایت مردم است نه دولت (تجدد - دولت چرا؟ مردم صحیح است) دولت از این جهت که اغلب دستگاه دولت‌ها دستگاه خرج است چون وزارت دارایی باید پول بدهد و دستگاه‌های دیگر خرج کنند همکاران محترم بنده اینجا تشریف دارند اغلب اوقات نه به عنوان مرافعه به عنوان این که آقایان تقاضای اضافه اعتبار می‌کنند و هر کس می‌خواهد وزارتخانه‌اش خوب باشد بنده هم ندارم بدهم مورد عدم رضایت آقایان می‌شوم اما راجع به مردم بنده خیال می‌کنم که در تمام ممالک مترقی و راقیه هم کمتر کمی پیدا شود که مالیات بدهد و تشکری هم از آن مأمور وصول بکند (کریمی - خدا چه طور خدا از وزارت دارایی راضی هست یا نه؟) امیدوارم که راضی باشد عرض کنم بنابراین وزارت دارایی وزیر دارایی و مأمور دارایی نه مورد عنایت دولتند و نه مورد عنایت مردم بنابراین وضع بسیار مشکلی دارند و بنده خیال می‌کنم که اصلاح در این دستگاه و هر دستگاه دیگری مستلزم مرور زمان است مدت است بنده امیدوارم شالوده‌ای ریخته شود بنده باشم یا نباشم این دستگاه بتواند وظیفه خطیری که به عهده دارد انجام بدهد مطلب در این بود که اگر بنا بود اصلاحی در دستگاه نمی‌شد و وصول در آمد زیادتر نمی‌شد شاید ما بیشتر احتیاج داشتیم که از این کمک فقط برای مخارج رج پرداخت حقوق استفاده کنیم ما یک مقداری از اضافه درآمد استفاده می‌کردیم و یک مقداری هم کمک گرفتیم برای بودجه کشور و مخارج مختلفی که شد بنده مایل بودم که آقای تجدد تشریف می‌آوردند آنجا خرج این یک سال و خورده‌ای این مملکت را می‌دیدند و دخلش را هم توجه می‌فرمودند و می‌دیدند که اگر خرج به همان نسبت سابق بود، شاید خیلی از این کمتر را هم خرج می‌کردیم ولی به همان نسبت خرج رفته بالا مخصوصاً در قسمت دستگاه انتظامی که علاوه بر مخارج جاری مملکت یک مخارج فوق‌العاده پیش آمده و بعد هم دولت سابق یک تعهدات سنگینی داشت که ما آنها را به تدریج پرداخته‌ایم. الآن آقای وزیر فرهنگ اینجا شریف دارند، وقتی این دولت سر کار آمد وزارت فرهنگ در شهرستان‌ها و طهران مبالغ گزافی از بابت کرایه خانه و سایر تعهداتی که داشت چندین ماه بدهکار بود و حالا شاید بدهکاری آنها از یک ماه بیشتر نباشد، وزارت بهداری همچنین، بنابراین در مقابل آن مخارج از این در آمد البته استفاده شده است، حالا اگر اسباب درد سر نشود بنده این صورت را به طور اختصار می‌خوانم، وجوهی که تا حالا پرداخت شده به شرح زیر است، البته این مال‏ چند ماه قبل است و باید بقیه‌اش اضافه شود.

۱- به حساب عمومی کشور کمک شده ۹۵/۱۷۸۸۵۹۵۴۶۷ برای خرید محصول دخانیات که قبلاً از محل وام دریافتی از بانک خریداری می‌شد ۹۰/۲۶۷۷۲۱۸۲۴، به شرکت ملی نفت کمک شده ۵۰/۶۵۷۲۹۹۸۷۳ به سازمان برنامه ۰۰۰،۰۰۰،۱۷۵ برای خرید غله قبلاً وام از بانک گرفته می‌شد ۰۰۰،۰۰۰،۱۷۵ پاداش به ارتش، شهربانی ژاندارمری برای ۲۸ مرداد ۴۰۰، ۱۶۳، ۱۲۷ ریال صندوق‌های مشترک جهت عملیات عمرانی ۳۶۹۴۱۰۳۰۰ ریال آبیاری بابت رود ارس ۳ میلیون ریال وام به بنگاه دارویی جهت خرید دارو ۴۵ میلیون و دویست و پنجاه هزار ریال که بعد هم بیشتر شده چون در حدود یک میلیون و چند صد هزار دلار به بنگاه کل دارویی پول داده‌ایم که وارد کرده و هنوز نتوانسته‌ایم تمام پول ریالی آن را بگیریم چون اگر دارو را بلافاصله می‌فروختند داروفروشان می‌خریدند و احتکار می‌کردند این است که به تدریج فروخته شده و هنوز تمام ریالش برنگشته است. بنگاه عمران یک میلیون ریال بابت نصب تعمیرگاه نیروی دریایی سه میلیون ریال، در آن تاریخی که ما تقریباً ۴۵ میلیون دلار گرفتیم البته از آن به بعد یک مقدار دیگری گرفتیم که در حدود ۱۵ میلیون دلار می‌شد یک ده میلیون و یک پنج میلیون بوده است. این هم حسابش هست مخصوصاً امروز صبح یک تابلویی درست کردم برای خرج این ۱۵ میلیون پولی که اخیراً گرفته‌ایم. به نظر بنده آقا ممکن است تشریف بیاورند خزانه‌داری و اگر ایرادی دارند بفرمایند چون بنده واقعاً توجهم این بود که سؤال جنابعالی مربوط به این است که اگر قسمتی از این پول‌هایی را که گرفتیم خرج کارهای تولیدی می‌کردیم شاید درآمدش برای مملکت بهتر بود. بنده این قسمت را منکر نیستم ولی اصولاً این کمک فوری برای آن منظور نبود، و اگر بر فرض برای آن منظور بود ما نمی‌توانستیم این کسر جاری بودجه را بپردازیم، چون عجله و شتاب بود برای این که این دلار تبدیل به ریال بشود و ما بتوانیم کسر بودجه را بپردازیم و مخصوصاً قسمت عمده‌اش صرف کالاهای مصرفی شد که جلو تورم گرفته شود و الّا اگر همان هم می‌آمد و صرف کارهای تولیدی می‌شد و صرف کالاهای وارداتی می‌شد و اگر ما در مقابل آن یک گمرکی نداشتیم تورم هم حاصل می‌شد.

تجدد - اجازه می‌فرمایید بنده توضیح بدهم؟

مشایخی- آقای تجدد قانع شدند.

تجدد - به هیچ وجه قانع کننده نبود توضیحاتی که جناب آقای وزیر دارایی در جواب بنده دادند خیلی باعث تأسف و تأثر است. زیرا اولاً اعتراض کردند که بنده تقاضای نیست را نکرده‌ام در صورتی که هیچ چنین چیزی نیست این سؤال بنده کاملاً روشن و واضح بود که بنده تقاضای لیست ریز این شصت میلیون دلار را کردم و اما راجع به این که فرمودند این دلارها را بنده تصور می‌کردم برای کارهای عمرانی مصرف باید بشود و نه برای حقوق، بنده هم همین فکر را کردم و روی همین منطق بود که این سؤال را کردم، فرمودند که اگر آقایان دقت کرده باشند صورتی را اینجا خواندند یک لیست ریال بود که آنجا آن قدر ریال داده‌اند و اینجا این قدر ریال داده‌اند ولی نفرمودند که این ریال‌ها که تبدیل از دلار شده بود در مقابل چی بود، چه چیز یک کلمه مثلاً فرمودند شکر که ما حالا همان شکر را می‌گیریم که ما احتیاج داریم، آن طوری که بنده خبر دارم و البته باز صورت ریز را نمی‌دانم چیست؟ صد میلیون شکر وارد کردند، ده میلیون تن شکر بود، بنده اطلاع دارم و اطلاع هم داشتم که در همان موقع پیشنهاداتی شده بود که حاضر بودند شکر را به اقساط به دولت ایران بفروشند، یک مقداری را دولت نقد بدهد ما بقی را به اقساط سالیانه از قرار ۵/۳ درصد تنزیر در صورتی که کارخانه شکر و یک کارخانه قندسازی وارد می‌شود به بندر خرمشهر در حدود ۵ میلیون و چند صد هزار دلار یک کارخانه‌ای که در روز ۷۵۰ تن چغندر مصرفش است و در حدود ۹۰ تن شکر خواهد داد مثل کارخانه تربت حیدریه اگر جناب آقای وزیر دارایی با ایمان این که این وجوه باید به مصرف آبادی و عمران برسد که اگر چنانچه صرف حقوق می‌شد خود آقای وزیر دارایی می‌دانند که در این موقع جرمشان زیادتر می‌شد. این پول اگر فقط برای حقوق بود صحیح است ولی چون این پول‌ها همیشه پیدا نمی‌شود از آن بدبختی و فلک‌زدگی دوره آقای دکتر مصدق آن وضعیت مالی و آن بساط و صورت حسابی که آقایان نشان دادند انتظار داشتیم که وقتی یک در رحمتی گشوده شده آقایان با یک دقت نامه‌ای به کاری مصرف می‌رساندند که مورد استفاده عموم قرار می‌گرفت و زیان‌مان جبران می‌شد مثلاً همین برق آقایان ملاحظه بفرمایید که وضع برق شهرستان‌ها و تهران به وضع

بی‌اندازه اسفناکی رسیده و یا قضیه تلفن را ملاحظه بفرمایید، تلفن در اصفهان و جاهای دیگر که جای خود آقایان اطلاع دارند هنوز تهران تلفنی ندارد و آقایان خوب اطلاع دارند که اگر دولت اظهار می‌کرد که من می‌خواهم یک سانترال برقی بیاورم برای صد هزار کیلووات یا ۵۰ هزار کیلو وات هر کس می‌خواهد مشترک باشد بیاید هزار تومان بدهد، مردم حاضر می‌شدند و بلافاصله پول ریالی برای صرف حقوق اعضای دولتی ایران و آن صورت ریالی که تهیه شده کاملاً تأمین می‌شد و در نتیجه یک کارخانه برق هم فعلاً آمده بود و آن را هم داشتید و یا همین موضوع سیمان یک کارخانه سیمان آقایان وارد می‌شود به بندر خرمشهر یک کارخانه سیصد تنی سیمان یک میلیون و دویست هزار دلار که صدی پانزده در موقع سفارش و صدی ده در موقع حمل و هفتاده و پنج درصد آن را در چهار سال بپردازند (موسوی - شش سال) خوب شما می‌فرمایید شش ساله خوب است بنویسید به آقای وزیر دارایی که دلارهای آتیه را این جوری خرج کنند آن وقت این کارخانه سیصد تن هم در روز سیمان می‌دهد خود آقایان می‌دانند که الان وضعیت سیمان در مملکت ما چه طور است اگر آقای وزیر دارایی ریالش را می‌خواستند تهیه کنند بلافاصله همین کارخانه را می‌توانند با یک اعلانی به مردم بدهند سهامش را بفروشند و ریالش را بگیرند آن وقت در مملکت هم کارخانه سیمان پیدا می‌شود و هم ریال به دست می‌آید در مملکت کارخانه‌جات برق وارد می‌شود در مملکت کارخانه قندسازی وارد می‌شود در مملکت ما که در سال میلیون‌ها تومان قماش می‌دهند، آقایان هیچ در همین پروگرام عمرانی که می‌بینیم ابداً کارخانه نساجی نمی‌بینیم بند از جناب آقای وزیر دارایی با ایمانی که به اطلاعات اقتصادی ایشان دارم و در اینجا همه به ایشان ایمان داریم از ایشان انتظار این جور اقدامات را داریم و انتظار دارم که جناب آقای وزیر دارایی حالا این گذشت عملاً دراین تبدیل دلارها به ریال برای وارد کردن مثلاً همین لاستیک متأسفانه بنده نمی‌دانستم امروز سؤال است و الّا تمام اسناد و مدارک را تهیه کرده بودم که بیایم اینجا پشت تریبون بگویم نسبت به تقسیم ۹ میلیون دلار بنده در یک روزنامه‏ پست تهران یا اطلاعات بود که خواندم نوشته بود ۴۰ هزار دلار دارو و سیصد هزار دلار نایلون، ملاحظه فرمودید حالا وسایل نایلونی چیست بنده نمی‌دانم چه چیزهاست ممکن است دستکش برای اطبا هم باشد البته لازم است بنده درست نمی‌دانم (مشایخی - حتماً صورت غلط بوده) در روزنامه‌ها نوشتند از مدیرش سؤال کنید تشریف ندارند بنده این را می‌خواهم بگویم که جناب آقای وزیر دارایی همیشه کمک بلاعوض پیدا نمی‌شود (صحیح است) این بدبختی و بیچارگی برای ما بس است است که با داشتن امثال آقایان مثل آقای دکتر امینی دست گدایی و صدقه به دولت خارجی دراز کنیم این بدبختی برای ما بس است و ملت ایران حاضر به قبول این جور وجوه نیست یک مرتبه که گرفت باید با این پول با کمال دقت و با کمال صرفه‌جویی برای عمران و آبادی مملکت صرف شود و تقاضا می‌کنم از آقایان ابتکارات خودشان را به جریان بیندازند و این ملت بدبخت را گدا و گرسنه در مقابل یک ملت خارجی نشان ندهید.

رئیس - آقای وزیر دارایی

وزیر دارایی - گمان می‌کردم حضرت آقای تجدد قانع شدند ولی خیال می‌کنم از آن تأثر و تأسفی که فرمودید بیانات بنده رسا نبود، بنده هم همین تأثر و تأسف را متقابلاً عرض می‌کنم که منظور از این سؤال همان‌طور که عرض کردم ریز این اقلام بود این جنبه اقتصادی را یا بنده گردن‌تان گذاشتم یا این که نظر اولیه‌تان بود ولی آقای تجدد ملاحظه بفرمایید که آن کسی که این پول را بلاعوض می‌دهد قصد و هدفش را هم معین می‌کند اگر می‌گذاشت به اختیار ما که هر کاری می‌خواهید بکنید درست ولی حالا بنده خیال می‌کنم که قطعاً غیر از این عملی نمی‌توانستیم بکنیم (تجدد - کاش این را اول می‌فرمودید که بنده این سؤال را هم نمی‌کردم پس گرفتم آقا) و اما این که فرمودید به جای شکر ما کارخانه قندسازی می‌آوردیم کارخانه قندسازی اقلاً ۲ سال وقت لازم دارد برای نصب و کار انداختنش. آن پیشنهادات جناب آقای تجدد در وزارت دارایی است از این پیشنهادها ما زیاد داشتیم که از آنها هیچ‌کدام جامه عمل به خود نپوشید، بنده می‌خواهم بگویم اگر پول مفت به ما دادند یا می‌گویند هر کار دلتان می‌خواهد بکنید و یا این که شرایطی در کار هست، آنها شرایطی داشتند، شرایط‌شان هم درست بود و غیر از آن هم نمی‌شد، این فرمایشاتی که آقا می‌فرمایید مربوط به سازمان برنامه است و درآمد مربوط به نفت است که باید این کار را بکنیم و الّا این پول را به آن ترتیبی که می‌فرمایید سیمان‌سازی می‌آوریم لاستیک‌سازی می‌آوریم بنده ریالی به دست نمی‌آوردم ولی می‌خواستم این را عرض کنم که خوب بود لااقل آقا یک تشکری اینجا از دولت آمریکا می‌کردند که در آن موقع سخت به ما کمک کردند، و فقر و تنگدستی هم عیبی نیست به نظر من، به شرط این که درصدد بربیاییم که این فقر و تنگدستی را از بین ببریم، در آن موقع ما درآمدی نداشتیم که حقوق بپردازیم نه ریالی داشتیم نه ارزی یک مملکتی آمد کمک کرد مساعدت کرد حسن نیت به خرج داد برای این که ما ساقط نشویم حالا می‌فرمایید که این پول را چنین و چنان می‌کردیم، این را عرض کردم عنایت فرمودید که بنده متخصص اقتصادی هستم و البته این نظر لطف حضرتعالی بود و البته این هم به نظر بنده می‌رسد که اگر بدون شرط پولی داشتیم که همه‌اش در اختیار ما بود این طور خرج نمی‌کردیم و به آقا عرض کنم آن ۴۵ میلیون دلار را هم یک مرتبه به ما ندادند پنج شش هفت میلیون می‌دادند نمی‌توانم عرض کنم که اعتمادی نبود شاید این نگرانی که ما داشتیم آنها هم اول داشتند که می‌گویند به فلان خرج می‌رسانید و بعد در مضیقه می‌مانید خواستم عرض که سؤال جنابعالی از نظر اقتصادی صد در صد صحیح است ولی ارتباطی با این ۴۵ میلیون دلار ندارد.

۳- سؤال آقای بزرگ ابراهیمی راجع به تفاوت ارز صادرات و ورود مشابه اجناس ممنوعه و جواب آقایان وزیر اقتصادی ملی و وزیر دارایی‏

رئیس - آقای بزرگ ابراهیمی‏

بزرگ ابراهیمی - اصولاً به عقیده بنده سؤال چند جور است، یک نوع سؤالی است که اقلیت می‌کند برای مزاحمت دولت و یا یک نماینده اکثریت مخصوصاً برای جلوگیری از ایرادات بعد می‌آید یک سؤالی می‌کند و یک جوابی هم می‌گیرد که دیگر برای اقلیت مهلتی نباشد که نسبت به آن موضوع سؤال بکند. یکی هم سؤالی است که بنده کرده‌ام که از هر دوی اینها خارج است یک تذکری است که دولت در این موضوع مسئول بوده چون یک سوابقی در این کار که بنده عرض می‌کنم هست منظور بنده به دولت پرخاش کردن نیست اصلاح این کار را می‌خواهم که انشاءالله تعالی در کابینه جناب آقای زاهدی در اثر عرایض بنده و جواب جناب آقایان وزرا رفع این بدبختی بشود خوشبختانه صحبت‌های مربوط به دلار و فرمایشات همکار محترم بنده جناب آقای تجدد هم مثل این که مؤید عرایض بنده است از ۱۳۲۴ به این طرف که جنگ تمام شد در مملکت ما یک عده‌ای ارزخور پیدا شد (عده‌ای از نمایندگان - چی آقا؟) مفتخور، دلارخور، یوندخور، ارزخور.

وزیر راه - ارزخور؟

ابراهیمی - در مورد جنابعالی نیست صاحب‌منصب نون لواش را هم زورکی می‌خورد اینها نمایندگان کمپانی‌های خارجی هستند بیشتر از جنس اتومبیل، رادیو، تراکتور الی آخر تا دوا تشریف می‌آورند به موجب فاکتور، در وزارت اقتصاد ملی یک پروانه ورود اتومبیل یا دوا می‌گیرند بعد فاکتور کارخانه را می‌آیند ارائه می‌دهند به مقداری که در فاکتور ذکر شده ارز صادر می‌کنند، این آقایان از صدی پانزده تا صدی چهل از این جنسی که در بازار ایران معروف است یا معروف نیست اگر معروف است مثل کادیلاک و امثال آن صدی ده تا صدی پانزده اگر نامعروف است مثل رادیو و دوا صدی سی یا ۳۵ یا ۴۰ حق نمایندگی می‌گیرند بنده بخیل نیستم هر چه قدر که می‌خواهند بگیرند اما دلارهایی که به این اسم می‌گیرند در آنجا همه را بلوکه می‌کنند آن روزی که هر دلار را ۳۲ ریال می‌گرفتند آن حق‌السعی خودشان را حداقل ۸۷ ریال می‌فروختند بنده از وزیر اقتصاد ملی و دارایی به نام سؤال عرض کردم و خواستم این توضیح را عرض کنم خوب است با یک نظر دقتی این را جواب بفرمایند در دنیایی که ملل راقیه برای یک دانه دلار به دست آوردن مملکت‌شان را جیره‌بندی می‌کنند جلو این صدور دلار و ارز و یوندی را که الآن مورد ایراد جناب آقای تجدد که یک نفر با تکیه معروف مملکت هستند بگیرند ولی نتیجه چه می‌شود دولت برای اجناس مرغوب دلار نمی‌دهد ولی به قول یکی از همکاران محترم نوشته بود که برای کراوات سولکا از این دلارهای هشت تومانی استفاده می‌کنند اما سه تومان ودو ریال را می‌گیرند برای جنس وارد کردن (لاری - دلار سه تومان و دو قرانی هیچ وقت نبوده اشتباه می‌کنید) بنده الان را عرض نمی‌کنم بنده عرض نکردم امروز معذرت می‌خواهم عرض کردم از ۱۳۲۴ به این طرف قربان تمام اتومبیل‌ها را با ارز ۳۲ ریال وارد می‌کنند (لاری - اشتباه است) فرض کنید ۴۵ ریال فرض کنید ۱۵ تومان بنده عرض می‌کنم دلاری که مورد احتیاج عمران و آبادی و قوه تولید مملکت است حسن‌علی جعفر نبایستی به نام نمایندگی بلوکه بکند بنده عرض می‌کنم آرزومانیان تاجر آذربایجانی می‌آید خشکبار از آذربایجان ارزان می‌خرد می‌برد در هامبورک از اینجا که می‌خواهد ببرد چون نیم‌ساخته است خراب است هر تن آن را صدی بیست دلار تعهد می‌دهد بعد می‌برد در بندر هامبورک چون آزاد است عمله روزی پنج دلاری آن را تصفیه می‌کند و می‌فروشد به قیمت خیلی گزاف آن وقت آن مقدار اضافه را می‌گذارد توی بانک به نام خودش (بوداغیان - صحیح نیست) عرض بنده این است جناب آقای بوداغیان نخواستم شما را بگویم خود آقا هم از همان‌ها هستید معذرت می‌خواهم (لاری - خیلی اشتباه است) ما دیدیم تاجر در آذربایجان من از جاهای دیگر خبر ندارم سی و شش ریال معدل پشمی بود که خرید از ملت و آورد از اینجا فرستاد به آمریکا چون بازار چین دست آمریکا نبود استرالیا دلال بین آمریکا و چین بود از چین پشم را خریده بود استرالیایی داد پنج دلار و سی سنت همان تاجر هم داد پنج دلار و سی سنت در صورتی که ۱۵۰ سنت تعهد سپرده بود سه دلار و ۸۰ سنت اضافه هم در آمریکا بلوکه کرد الآن در آمریکا از همین تجار محترم ایرانی مقدار زیادی از همین دلارها را بلوکه کرده‌اند این هم عرض می‌کنم اشتباه نمی‌کنم اگر احتیاج داشته باشید مدارکش را حضور آقایان تقدیم می‌کنم خبری که

به وسیله رادیو گرفته شده از اداره تبلیغات می‌گیرم که خودش گفته پشم پنج دلار و سی سنت است پوست‏ را گفته ۸ دلار و سی سنت است در صورتی که در همین بانک ملی ما یک تن را ۵۰ دلار دادند (لاری - مسلماً اشتباه می‌فرمایید) معذرت می‌خواهم به هر جهت اگر بنده خدمت آقایان ثابت نکردم آن وقت بفرمایید به من نوشته‌اند راست هم می‌گویند همن آقای کتانه یهودی توی این مملکت چه کارها کرد همین آقای دکتر امینی که نشسته است اینجا رئیس کل گمرکات بود در زمان اعلیحضرت رضاشاه فقید مطلبی را در مورد ورود اتومبیل رفت در منزل داور نشست و به ایشان گفت و داور اجازه ورود اتومبیل را داد به شرکت سهامی مرکزی رضاشاه کبیر این راه‌آهن و این ساختمان‌ها و این بساط‌ها را از مالیات درست نکرد همه‌اش را از یک چیز کرد تجارت خارجی را انحصار کرد به قیمت ارزان جنس را از دنیا خرید و محصول کشور را به دنیا به قیمت خوب و مرغوب فروخت و مایحتاج زارع و رعیت و کارگر را آمد بهش داد از منافعش هم راه‌آهن ساخت و ساختمان کرد حالا همه‌اش می‌خواهند یقه مالک را بگیرند که تو صدی بیست و پنج بده (ارباب مهدی - کتانه یهودی نیست) (خرازی - یک شاهی مالیات نمی‌هد) عرض کردم من باب تذکر سوابقی دارد ده سال است دارند می‌روند می‌خورند. قسمت دوم که عرض کرده بودم موضوع اموال و اجناس مشابه ممنوع است که وارد خاک ایران می‌شود اینها از دو سه راه وارد می‌شود یکی بدبختانه پروانه‌هایی، سهمیه‌هایی که خریده می‌شود از وزارت اقتصاد ملی که خیلی مجسم نیست و قابل انعطاف است یک نفر نماینده گمرک است در گوشه‌ای از مملکت بعضی‌ها از این طرز سهمیه‌نویسی آقایان سوءاستفاده می‌کنند یک چیزی که ممنوع است یک مشابهی با اسم دیگری در می‌آورند، می‌آورند توی بازار (ارباب مهدی - انحصار تجارت موجب خرابی اقتصادی مملکت است) جناب آقای ارباب یا کاملاً باید انحصار باشد یا کاملاً آزاد من عقیده خودم همان قانون انحصار است برای این که اگر انحصار بکنند منافعش مال این مملکت و این ملت است زمان رضاشاه دیدیم تجربه به ما نشان داد که رضاشاه منحصر کرد و به حساب آن، از اعتبار آن، از پول آن راه‌آهن ساخت اما قربانش بروم حالا یک دانه اتومبیل شورلت را به بنده می‌دهند ۲۷ هزار تومان. قیمت آن برای خود کمپانی که می‌آید ۱۷ هزار و دویست تومان است بقیه‌اش ده هزار تومان می‌رود توی جیب آقایان آن هم با دلار این چیزها است که اسباب زحمت است (احسنت) در هر صورت مشابه ممنوع چند جور وارد می‌شود این که بنده عرض می‌کنم مشابه ممنوع به این دلیل می‌گویم در آذربایجان یزد و جاهای دیگر مقدار متنابهی خودش جنس صادر می‌کند در آذربایجان ۵۰ هزار نفر بافنده ور پسنده هست این بدبخت‌ها چشم‌شان را دوخته‌اند که کرکر ببافند و توی بازار بفروشند (جلیلی - یزد را هم بفرمایید) یزد را هم عرض کردم.

رئیس - مدت نطق پانزده دقیقه است و برای دفعه دوم چهار دقیقه حالا که به این تفصیل صحبت می‌کنید اگر دفعه دوم بخواهید صحبت کنید دیگر وقت باقی نمی‌ماند.

بزرگ ابراهیمی - قربان بنده دو سؤال دارم، در آذربایجان و یزد یک عده مردم مملکت ما مردمانی هستند که منحصراً از ریسندگی زندگی می‌کنند. کرکر می‌بافند حوله می‌بافند و امثال اینها، جنس‌هایی وارد مملکت می‌شود مشابه ممنوع است پدر اینها را در می‌آورد الان بنده می‌بینم یک عده از بافنده‌های آذربایجانی حوله‌هایشان توی دست‌شان مانده است و فلان تاجر رفته پارچه حوله‌ای متری آورده رنگش را عوض کرده و می‌فروشند چرا؟ برای این که وزارت اقتصاد ملی این پروانه‌هایی که می‌دهد به صورت قابل انعطافی می‌دهد که همه جور از آن سوءاستفاده می‌شود و آن منظوری که حمایت مصنوعات داخلی است تأمین نمی‌شود این را به وزارت اقتصاد ملی تذکر می‌دهم که در دادن سهمیه‌ها باید دقت بشود پس ضمن این که این سؤال را کردم استدعا دارم از جناب آقای وزیر دارایی که اول بیایند به حساب این دلارخورها و پوندخورها برسند هر چه منفعت برده‌اند نوش جان‌شان اقلاً از منافعش مالیات بدهند (یکی از نمایندگان - صادرکننده یا واردکننده؟) واردکننده صادرکننده که قربانش بروم هر چه می‌خواهد می‌برد (پناهی - صادرکننده هم وارد می‌کند) نخواستم آقای پناهی عرض کنم آقای حاج علی‌نقی کاشانی متری ۱۵۰ تومان فرش کاشان را قیمت می‌کند و بعد هم می‌برد در هامبورک به قیمت خوب می‌فروشد و دلار اضافه آن را بلوکه می‌کند و به ریش ملت می‌خندد و در هامبورک می‌نشیند و کیف می‌کند (صدقی - این حرف صحیح نیست، کاشانی مرد بسیار شریفی است)(همهمه نمایندگان).

رئیس - آقا بگذارید صحبت کنند.

بزرگ ابراهیمی - اگر بنده عرض کردم آدم بدی است سرم را ببرید عرض کردم قالی کاشان را در گمرک صد و پنجاه تومان قیمت می‌گذارد و آنجا هم ارزش را می‌دهد ولی آنجا که رفت متری دویست تومان، دویست و پنجاه تومان می‌فروشد اگر بد می‌گویم سر من را ببرید و من به ساحت ایشان بی‌احترامی نکردم مرد خیلی محترمی است اما عرض کردم یک شخصی که خیلی محترم است طبق وجدان خودش نباید کاری که صحیح نیست بکند یک قالی کاشان را متری صد و پنجاه تومان در گمرک قیمت می‌گذارد البته ارزش را می‌دهد ولی آنجا که رفت متری دویست، دویست و پنجاه تومان می‌فروشد اگر بنده گفتم آدم بدی است شما هر چه می‌خواهید بگویید.

ارباب - اگر پنج نفر در این مملکت مثل حاج میرزا علی نقی کاشانی داشتیم خیلی خوب بود (مشایخی - حاج میرزا علی نقی آدم خوبی است).

رئیس - آقا این صحبت‌ها را با خودتان بفرمایید چرا قطع کلام می‌کنید، توی مجلس که نباید قطع کلام کرد، آقای وزیر اقتصاد ملی بفرمایید.

وزیر اقتصاد ملی (دکتر شادمان) - بنده نطقی که جناب آقای بزرگ ابراهیمی در روز شنبه ۱۸ آبان ماه قبل از دستور فرموده بودند و آنچه امروز در اینجا بیان کردند و اصول آن مطلب را تکرار فرمودند با دقت خواندم و سؤال ایشان را هم باید با کمال انصاف عرض کنم که یک جنبه خاصی دارد که بنده به نام وزیر اقتصاد ملی از طرز تدوین این سؤال بسیار خوشوقتم برای این که در آخر این سؤال مرقوم فرموده‌اند که جناب آقای وزیر دارایی و وزیر اقتصاد ملی حاضر بشوند در مجلس شورای ملی و به توضیحات بنده که جنبه تذکر دارد توجه فرمایند و این نوع سؤال که سؤال‌کننده متعهد می‌شود که مطالبی را به عنوان تذکر به دولت بیان بکند بنده خیلی می‌پسندم و خیلی از طرز سؤال ایشان و از فرمایشات ایشان خوشوقتم علی‌الخصوص که با یک صدق و صفا و سادگی مطالب را بیان می‌کنند و در حقیقت در ضمن این بیان یک مطالب کلی که از مباحث بسیار مهم اقتصادی است که ما هم گرفتار هستیم یعنی بین محصولات طبیعی یک مملکت که به دست زارع و فلاح و مالک است و فروش آن از طرفی و بعد چنان که اینجا صریح بیان فرمودند جناب آقای بزرک ابراهیمی معتقدند به انحصار تجارت و در مملکت ما به موجب صریح قانون تمام انواع معاملات در دست دولت است و چون این مطلب یک مطلب کلی است و دارای بحث زیاد که آیا تمام امور را باید در انحصار دولت قرار داد یا تمام آزاد گذاشته بشود یا آن چیزی که این دولت به آن معتقد است و اینجا خواهش می‌کنم جناب آقای بزرگ ابراهیمی توجه بفرمایید دولت معتقد است که هر یک از این دو فوایدی دارد و مضاری، انحصار کلی تجارت ابتکار را بدون هیچ شکی لطمه می‌زند و آزادی کلی تجارت محصولات مملکتی را در میدان رقابت ضرر می‌زند پس آن چیزی که امروز دولت باید به آن عمل بکند این است که به موجب قانون اختیارات کلی داشته باشد و به مقتضای هر نوع معامله‌ای به مقتضای هر نوع خرید و فروش آنچه مصلحت مملکت است به آن عمل بکند و حضرتعالی در اینجا اسم بعضی از اشخاص را بردید و بنده به نام وزیر اقتصادی ملی ناچارم که عرض کنم در میان تمام طبقات خوب و بد هست علی‌الخصوص تجار صادرکننده یکی از کارهای مهمی که دارند کمک به این مملکت است و بنده یقین دارم که حضرتعالی مطالبی را که در اینجا بیان می‌فرمایید از سر صدق و وفا است و همان‌طوری که فرمودید تذکراتی است که بنده قول می‌دهم که هم مطالبی که در جلسه ۱۸ آبان فرمودید و هم مطالب امروز را با دقت مطالعه کنم چون اولیش را خوانده‌ام و آنچه شدنی است و مطابق مصلحت کلی مملکت است آن را با همکاری سایر همکاران با آقای وزیر دارایی سایر وزرا سایر مؤسسات و اطاق بازرگانی و شنیدن تقاضاهای مالک و زارع و تاجر یک وضعی پیش می‌آید که مقصد حضرتعالی چنانچه شدنی است عمل بشود در باب دلار که اینجا حساب فرمودند ۱۰/۳۲ ریال، این قیمت در دفاتر هست از نظر تعادل با قیمت دلار قیمتش این نیست بعد توضیح فرمودند که مقصودم از ۱۳۲۴ بود و بعد از حیث ممانعت اشیا مشابه با ممنوع این یک فرعی است از آن اصل کلی اگر حضرتعالی معتقد هستید به انحصار تجارت دیگر تمام این موضوع‌ها از بین می‌رود و وضع تجارت این مملکت به صورت ممالکی درمی‌آید که اصلاً غیر از نوکر دولت در آنجا هیچ‌کس نیست از زارع تاجر و دلال و تمام افراد مملکت نوکر دولت هستند تمام معاملات به دست دولت انجام می‌شود و چنانچه عرض کردم دارای فواید و دارای مضاری است ولی یک نکته ایراد بنده مجبورم حضورتان عرض کنم و آن این است که اساس تجارت، اساس تمدن و اساس آزادی برای این است که ما همیشه دنبال کار ساده برویم باید ببینیم چه کارهایی مطابق مصلحت مملکت است و اگر یک اشکالاتی دارد آن را هم در نظر بگیریم بعد گمان می‌کنم خود جناب آقای بزرگ ابراهیمی با بنده موافق باشند که ارائه طریق بسیار خوب است و ما استفاده می‌کنیم ولی تصدیق می‌فرمایید که طی طریق خیلی مشکل‌تر است برای این که مشکلات و موانع همه اینها برای کسی که راه را طی می‌کند پیش می‌آید و حضرتعالی مطمئن باشید که دولت متوجه تمام این مشکلات هست ولی چون نمی‌خواهد هیچ‌کس را از حق خودش محروم بکند و برای‏ فلاح خوب، مالک خوب و تاجر خوب در حدودی که موافق مصالح کلی مملکت است آزادی بگذارد و ما با توجه به فرمایشات آقا آنچه که عملی است تجدیدنظر می‌کنیم و آنچه که عملی است دولت عمل خواهد کرد و بنده دو مرتبه می‌خواهم تشکر بکنم که فرمودند در ابتدای نطق و در سؤال‌شان که بیشتر قصدشان ارائه طریق و تذکر است.

وزیر دارایی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - از آقا سؤالی نبود (بزرگ ابراهیمی - اجازه می‌فرمایید؟) دیگر جوابی ندارد. یک ربع‌تان را استفاده کردید برای اطلاع آقایان ماده‌ای که مربوط به وقت سؤال و جواب است قرائت می‌شود که یک ربع ساعت برای سؤال از وزرا معین شده اگر

بنا می‌شود این طور صحبت ادامه پیدا بکند مقصودی که داریم انجام نمی‌شود (قسمتی از ماده ۸۶ به شرح زیر قرائت شد):

ماده ۸۶ - الف: حداکثر مدت نطق در جلسه علنی به قرار ذیل خواهد بود:

جز ۴ از ماده ۸۶ - برای دفاع از توهین یا تحریف نطق یا سؤال از وزیر و توضیح ثانوی در مقابل جواب و توضیح در باب پیشنهادات صلاحی و توجیه پیشنهاد کفایت مذاکرات و مخالفت با آن و توضیح پیشنهاد فوریت یا عدم فوریت پانزده دقیقه.

بزرگ ابراهیمی - جناب آقای وزیر دارایی باید جواب مرحمت کنند، از دو نفر سؤال کرده‌ام. ‏

۴- معرفی سرلشگر مرتضی زاهدی به معاونت وزارت جنگ به وسیله آقای وزیر جنگ

رئیس - آقای وزیر جنگ

وزیر جنگ - بنده با کسب اجازه از محضر نمایندگان محترم تیمسار سرلشگر مرتضی زاهدی را به سمت معاونت وزارت جنگ معرفی می‌کنم (نمایندگان - مبارک است).

عمیدی - بسیار انتخاب خوبی است‏.

رئیس - آقای فرود هم سؤالی کرده‌اند از وزارت دارایی، آقای فرود بنده خواهش می‌کنم این پانزده دقیقه را در نظر بگیرید، ده دقیقه اول برای سؤال و پنج دقیقه برای توضیح ثانوی ولی چون امروز آقای وزیر دارایی کاری دارند خوب است که برای جلسه بعد باشد (فرود - بسیار خوب، مال من باشد برای جلسه بعد) آقای وزیر دارایی توضیحی دارید در دنبال بیانات آقای بزرگ ابراهیمی؟

وزیر داریی - بله خواستم توضیحی بدهم چون بنده هم مورد سؤال بوده‌ام.

رئیس - بفرمایید.

وزیر دارایی - جناب آقای ابراهیمی همان‌طور که اشاره فرمودید وقتی به گمرک تشریف آوردید برای واردات و صادرات، با اطلاعاتی که بنده به حال صادرکننده و واردکننده دارم خواستم در تکمیل فرمایشات آقای وزیر اقتصاد ملی عرایضی عرض کنم مقدمة باید عرض کنم در این موقع که دولت قصد دارد لایحه جلب سرمایه‌های خارجی را بیاورد و سعی کند سرمایه‌ها در این مملکت به کار بیفتد و اقتصاد مملکت توسعه پیدا بکند جا ندارد که نسبت به سرمایه‌دار داخلی بدون دلیل بتازیم و این را که عرض می‌کنم سوءتفاهم نشود که چون بنده هم جزء طبقه مالک هستم می‌خواهم از آن طبقه دفاع کنم بنده از حیث وزیر دارایی بودن عرض می‌کنم هر قدر فعالیت در مملکت زیادتر شود و هر قدر ثروت عمومی اضافه شود به نفع خزانه دولت و مملکت است و مملکت از آن استفاده می‌کند و بنده از این جهت نسبت به این کار علاقه مخصوصی دارم در هر صنف و طبقه‌ای اشخاص بد و خوب یافت می‌شوند اینجا جنابعالی ذکری از حاجی علی‌نقی کاشانی فرمودید ایشان نه فقط مرد بسیار خوبی است مرد بسیار مبتکری هم هست مرد فوق‌العاده متدین و درستی است چرا؟ چون بنده هم دلیل دارم ایشان هم اینجا نیست بنده وقتی که در آلمان بودم بنده ضمن انعقاد قرارداد بین ایران و آلمان شاهد فعالیت آقای حاج علی‌نقی کاشانی بودم و من‌باب نمونه می‌خواهم به آقا عرض کنم یک قسمت از مصرف کشمش آلمان که به کشمش پلویی معروف است که در جنوب آلمان مصرف می‌کنند از یونان و ترکیه وارد می‌شد و این آقا کار را به جایی رساند در نتیجه فعالیت خود که تقریباً کشمش پلویی مصرف آلمان را دارد منحصر به ایران می‌کند بنده خیال می‌کنم که اگر این آقای حاج علی‌نقی کاشانی در هر مملکت دیگر بود نشان‌های متعددی به او می‌دادند و تشویقش می‌کردند و امتیازات زیادی به او می‌دادند که برود فعالیتش زیادتر کند و این معایبی که هست چه نسبت به واردکننده و چه نسبت به صادرکننده یک قسمت عمده‌اش تقصیر دستگاه است هر قدر مقررات بی‌منطقی‌تر و غیرعملی‌تر شد به همان نسبت قاچاق هم زیادتر می‌شود (صحیح است) راجع به صادرات که فرمودید همین آقای بوداغیان که اینجا نشسته است در قسمت صادرات خدماتی می‌کنند بنده خواستم عرض کنم که از جنبه شخصی نیست چون بنده مضار این بیانات و این تبلیغات را در خارجه می‌دانم، بنده خدمت‌تان عرض می‌کنم که آقای فاتح یزدی که چند روز پیش رفته بودند در آلمان و انگلستان برای این که یک کارخانه دو هزار دوکی ریسندگی و بافندگی سفارش بدهند این کار را هم کرده و قرارداد منعقد کرده، وقتی می‌آید اینجا توی روزنامه‌ها می‌خواند که می‌گویند این گردن کلفت‌ها استفاده زیاد می‌برند رفته است فسخ کرده است، بروید تحقیق کنید (صحیح است) سرمایه یک چیز فوق‌العاده حساسی است که حالا عرض کردم یک وقت هست رژیم غیر از رژیم سرمایه‌داری است اما وقتی رژیم رژیم سرمایه‌داری است باید سرمایه‌دار تأمین مالی و قضایی داشته باشد تا بتواند سرمایه‌اش را به کار بیندازد اعم از داخلی و خارجی و بنده خیال می‌کنم که دو تا دستگاه هست که بلای جان سرمایه و سرمایه‌داری است یکی وزارت دارایی و یکی وزارت اقتصاد ملی (احسنت) خیلی از آقایان یک فرمایشانی می‌فرمایند که یک عده هستند مالیات نمی‌دهند و بنده موافق هستم که یک عده اشخاص هستند مالیات نمی‌دهند اما ما برای این که خواسته باشیم مالیات را وصول کنیم باید ابتدا دستگاه را درست بکنیم تا بتوانیم آنچه که مالیات به مؤدی تعلق می‌گیرد ازش بگیریم و این را کشورهای مترقی استفاده کرده‌اند، مملکت ما برای استخراج منابع خودش و برای ایجاد فعالیت احتیاج به سرمایه داخلی و خارجی دارد و سرمایه داخلی هم کافی نیست و همان مبلغی هم که هست از ترس سرمایه خودشان را بیرون نمی‌آورند یک نمونه دیگر خدمت آقا عرض می‌کنم آقای کورس کارخانه‌ای ساخته در راه شهرری در یکی، دو سال قبل که جار و جنجال بود و هر روز می‌ریختند و کتک می‌زدند و این کارها را می‌کردند تصادفاً من ایشان را دیدم گفت فلان کس من با یک اشتیاقی آمدم این کارخانه را تأسیس کردم حالا پشیمانم که یک پول بی‌دردسر و بی‌زبانی را آورده‌ام تبدیل کرده‌ام به این بنا و کارخانه که اشخاص عوض این که هر موقعی که از اینجا رد می‌شوند بگویند خدا عمرش بدهد که این کار را کرده دو کرور فحش می‌دهند و هر روز انواع و اقسام تحقیرات را می‌کنند به نظر بنده این فکر را باید گذاشت کنار البته تاجر را هم باید تنبیه کرد و آنهایی که کار می‌کنند تشویق کرد و بنده از آن اشخاصی هستم که برای این که سرمایه در این مملکت اعم از داخلی و خارجی به کار بیفتد برخلاف کسانی که می‌گویند ده درصد استفاده کنند بنده اعتقاد دارم که صدی سی استفاده کنند برای این که اگر بنا شد که رقابت در مملکت زیاد شد تولید زیاد شد فعالیت زیاد شد منافع هم می‌آید پایین اگر بنا شد در یک مملکتی جذابیتی از نظر مادی برای سرمایه‌دار نباشد داعی ندارد که سرمایه بباید توی این مملکت و اگر سرمایه توی این مملکت نیاید صورت خوشی ندارد یک قسمت عمده از قاچاقی که می‌شود در نتیجه بدی تشکیلات است الان ملاحظه بفرمایید تقویمی که نسبت به واردات و صادرات می‌شود مأمور بنده چون یک قسمت عمده این کار مسئولیتش با وزارت دارایی است اگر این تقویم عادلانه باشد همه عادت خواهند کرد که اظهار صحیح بکنند مع‌التأسف وقتی اظهار صحیح نبود چون باب چانه مفتوح است این از اول کم قیمت می‌کند که بتواند چانه بزند و یک پولی هم می‌دهد و بعد می‌افتد توی کشمکش اول باید ما این مقررات و این دستگاه را درست کنیم و اگر معتقد شدیم که این مقررات صحیح و قابل اجرا است و دستگاه هم یک دستگاه مجهز و بهتری است آن وقت بنده به آقا عرض می‌کنم که مقدار زیادی از این قاچاق جلویش گرفته می‌شود (بوربور - آقا جلب اعتماد مالیات‌دهنده را باید کرد) بنده مکرر عرض کرده‌ام که در قسمت مالیات صرف‌نظر از عدالت و این حرف‌ها باید مورد خرج صحیح باشد و الّا اگر مؤدی ببیند این پولی که می‌دهد بی‌مورد خرج می‌شود و منفعت نمی‌برد نمی‌دهد یکی از تجاری که مرد شریفی است با نهایت صراحت چند روز پیش به بنده می‌گفت که من آخر سال می‌روم حساب می‌کنم که از بابت خمس و زکوة چه مبلغ به من تعلق می‌گیرد آن را می‌دهم ولی مالیات را نمی‌دهم و دلیلش این است که آن پول در راه خدا داده می‌شود ولی این پول درست مصرف نمی‌شود بنده کاری ندارم که این شخص درست می‌گفت یا نه ولی قدر مسلم این است که یک حقیقتی در این هست، به هر صورت بایستی مؤدی را تقویت کرد دستگاه را هم درست کرد انشاءالله دستگاه هم با مدت درست می‌شود خواستم به جنابعالی هم عرض کنم که جنابعالی هم ثروت دارید ثروت فرق نمی‌کند ممکن است ملک باشد ممکن است پول نقد باشد علی ایحال باید در این مملکت عدالت برای همه باشد درست است که یک عده تجار خارجی همه کار کردند سوءاستفاده هم کردند ولی ما باید در مقابل این تجار خارجی تجار ایرانی را که تعداد آنها حقیقتة ناچیز است تقویت کنیم چون الان متأسفانه در این مملکت تاجر به معنای واقعی نداریم هشتاد درصد دلال هستند و همین دلال‌بازی هم نتیجه‌اش این می‌شود که جنس خوب ما وارد نکنیم و جنس به طور قاچاق وارد می‌شود و کثافت کاری می‌شود علی ایحال اصلاحات زمان می‌خواهد بنده می‌خواستم تقاضا کنم که این چماقی که گاهی بلند می‌شود علیه سرمایه و سرمایه‌دار نتیجه‌اش این می‌شود که سرمایه فرار می‌کند بنابراین این اقداماتی که می‌فرمایند باید انجام داد و هیچ اشکالی ندارد منتهی موازی با آن باید یک کاری کرد که مؤدیان خوب جلب بشوند و معاملات زیاد بشود که بتوانیم مالیات زیاد می‌گیریم بنده در آلمان که تحقیق می‌کردم یکی از تجار ایرانی بود که بر اثر دو سه سال فقر و بدبختی وضعش به جایی رسیده بود که مالیاتش را نمی‌توانست بپردازد وزارت دارایی آلمان نه تنها مالیاتی ازش نگرفت بلکه به یک قسمت از بانک‌ها توصیه کرد که اعتبار اضافی به او بدهند که کارش راه بیفتد و بتواند قرضش را بپردازد (صحیح است) اینجا تقریباً باید همین کارها را بکنیم و به نظر بنده اگر آن سوءاستفاده‌های گذشته و این جنجالی که می‌شود و ناشی از این عملیات است این را از بین ببریم و ایجاد یک اتحادی بین مردم بکنیم به نظر بنده خیلی از این مسائل و گرفتاری‌ها حل می‌شود به عقیده بنده در مقابل بیکاری افراد این مملکت که به قول آقا سرمایه‌دارانش سرمایه‌شان را به آمریکا و خارجه می‌فرستند چندین سال اینها را از مالیات معاف کنیم و بیایند کارخانه بسازند و گرفته شوند وقتی که گرفتار شد و کارخانه نساجی تأسیس کرد آن وقت کم‌کم می‌توانیم مالیات را از او بگیریم ولی از اول اگر تحمیلی کردیم دیگر کارخانه درست نمی‌کند و پولش را هم در بازار تنزیل می‌دهد و بنده دسترسی ندارم که مالیاتش را بگیرم بنابراین مالیات تحمیل می‌شود به یک عده‌ای که دارایی‌شان روشن است و دیده می‌شود و ما باید سعی کنیم آن کسانی که داراییشان

را قایم کرده‌اند بیایند دارایی‌شان را بیاورند بیرون تا هم مردم استفاده کنند و هم خودشان (دکتر جزایری - پس معلوم شد مسئول و مقصر دستگاه فعلی بی‌سرمایه‌ها و بی‌پول‌ها هستند فقط؟) به نظر بنده این اشتباه است معلوم نیست که مردم فقیر مملکت را یک عده غنی فقیر کرده باشند ما باید سعی کنیم که همه اینها را غنی کنیم و به نظر بنده اگر از این راه عمل کنیم بهتر به نتیجه می‌رسیم اجناس قاچاقی که سؤال فرموده‌اید آنها با پروانه گمرکی می‌آیند در مغازه‌ها به فروش می‌رسند و البته یک جنس که پروانه گمرکی دارد چه طور به فروش می‌رسد چون آقای وزیر اقتصاد ملی این قسمت را توضیح نفرمودند بنده خیال می‌کنم که جا دارد این توضیح را بنده بدهم عرض کنم که ممنوعیت دو جور است یک ممنوعیت قانونی است یک ممنوعیت سهمیه‌ای است در ممنوعیت قانونی وارد نمی‌شویم چون به وسیله راه‌هایی است که ما به آن راه‌ها دسترسی نداریم ممنوعیت سهمیه‌ای اگر دقت فرموده باشید مطابق قانون انحصار تجارت و با توجه به حفظ و حمایت مصنوعات داخلی هر سال در سهمیه وزارت اقتصاد ملی یک اجناسی را محدود یا ممنوع می‌کنند و در سال بعد ممکن است همین جنس به جهات اقتصادی مجاز باشد در صورتی که همین جنس در سال قبل ممنوع بوده است سال بعد مجاز می‌شود یک فاصله‌ای پیدا می‌شود بین این دو قسمت یعنی پیش از آن که آن جنس ممنوع مجاز بشود آن اجناس وارد گمرک می‌شود بعد که مجاز می‌شود اینها را به این عنوان مرخص می‌کنند البته بنده قسم نمی‌خورم که فعل و انفعالاتی هم نمی‌شود همان‌طور که فرمودید این سهمیه‌ها قابل تفسیر هم هست با این کیفیت این اجناس می‌آید در گمرک و پروانه ورود می‌خواهد وقتی پروانه گمرکی داده شد و این جنس گمرکش پرداخت شد همان‌طوری که فرمودید بنده نمی‌توانم پروانه گمرکش را به او ندهم ولی مع‌ذالک کله یک تحقیقاتی شد چه در آبادان و چه در خیابان استامبول و چه در جاهای دیگر برای این که بدانیم مبدأ و منشأ این اجناس قاچاق کجاست البته سوابق مفصلی دارد که الان وقتش نیست که به تفصیل عرض کنم مبارزه با قاچاق با لفظ عملی نیست یکی از دلایل آن همین مقررات فعلی غلط است اگر این مقررات را ما تطبیق کنیم با اوضاع و احوال مملکت با وضع مردم مرزی و به خصوص مردمی که در سواحل هستند و احتیاج به این اجناس دارند خیلی از این چیزها از بین می‌رود در زمان مرحوم داور قند و شکر را می‌بردیم در سرحدات و ارزانتر می‌فروختیم برای این که قاچاق صرف نکند برای کنترل در مرز بایستی یک قسمت از این مقررات را آسان کنیم احتیاج مردم را شما به هیچ قیمتی نمی‌توانید جلوگیری کنید به نظر بنده بایستی در عین نظارت و کنترل در این که ارز مملکت صرف بشود برای کارهای ضروری یک قسمت هم ما باید این مقررات را آسان کنیم عملی بکنیم برای این که در نتیجه هم قاچاق از بین برود و هم این که مأمورین رشوه نگیرند و فاسد نشوند در این دو قسمت امیدوارم با قدمی که دولت خواهد برداشت یک تجدیدنظری در مقررات ارزی و در مقررات اقتصادی بکند که این دلار و ارزی که وارد مملکت می‌شود صرف کارهای تولیدی بشود (انشاءالله).

ابراهیمی - بنده عرض دارم.

رئیس - عرض کردم که این تریبون جای سخنرانی و نطق و خطابه نیست سؤال باید کرد و جواب باید داد این طرز سؤال و جواب نیست آقا که سؤالتان را کردید و یک ربع صحبت فرمودید حالا هم استثنائاً مختصر توضیحی بفرمایید.

ابراهیمی - اولاً جناب آقای دکتر امینی این که فرمودند راجع به سرمایه‌دار بنده خودم هم سرمایه‌دارم قطعاً هم طرفدار سرمایه‌دار هستم موافق هم هستم که بایستی در این مملکت سرمایه‌دار خارجی بیاید و مورد استفاده هم واقع بشود این سرمایه‌دار هم باید تأمین قضایی و مالی داشته باشد تا بیاید و استفاده کنیم اما حاج علی‌نقی کاشانی که مورد احترام بنده هم هستند مردی است بسیار خوب و فعال، کارکن و مسلمان. این مقصود بنده نبود استدعا می‌کنم عرضم را توجه کنید بنده عرض کردم نمایندگی‌های کارخانه‌های خارجی فاکتور را که می‌آورند جلوی شما می‌گذارند دلار بهشان می‌دهید جنس را وارد می‌کنند این آقایان یک مقدار حق‌السعی نمایندگی دارند آن دلاری که به دست می‌آورند این را در ایران باید مصرف کنند نه این که ببرند در خارج بلوکه کنند عرض بنده این بود (پناهی - همان قیمت خریداری ازشان بیشتر نمی‌خرند) امروز این طور است آن روز که ۳۲ ریال می‌گرفتند و ۸۲ ریال می‌فروختند چه بود؟ الآن دولت در اثر پیش‌آمدهایی تعدیل کرده است قیمت دلار در بانک ۸۲ ریال است در بازار هم ۸۲ ریال حالا که خواسته‌اند برای دوا و بانک دلار را ۳۲ ریال می‌دهد آقای نماینده کارخانه‌اش یا فلان کارخانه می‌آید فاکتوری جلوی شما می‌گذارد قیمت دوا را به دلار می‌گیرد صدی سی حق نمایندگی خودش را از آن می‌برد و می‌خورد بنده این را عرض می‌کنم آقایان فکری بفرمایید که پانصد هزار نفر بافنده تبریزی و دویست و سیصد هزار نفر بافنده یزدی واقعاً اینها در مقابل این کالاهای واردات مشابه ممنوع ورشکست نشوند حالا می‌فرمایید نمی‌توانید بنده خودم که نه دکتر اقتصادم نه اطلاعی دارم بنده یک فرد زارعی هستم گندم کارم (بهادری - یادداشت بنده را بخوانید) اولاً جناب آقای بوداغیان بنده معذرت می‌خواهم خیلی عذر می‌خواهم بنده مقصودم شما نبودید آرزومانیان نبود حاج علی‌نقی کاشانی هم نبود بنده کلیات را می‌گویم من یک اسامی را که می‌شناختم گفتم از جنابعالی شخصاً عذر می‌خواهم منظورم شما نبودید.

رئیس - تمام این حرف‌ها خارج از موضوع است آقای فرید اراکی از وزارت کشور سؤالی کرده‌اند. یک ساعت برای این کار ما یک روز در میان قرار گذاشتیم الآن از یک ساعت هم بیشتر شد اگر این طور باشد که صحبت به طول بکشد نخواهیم رسید امروز گمان می‌کنم همین قدر کافی است.

چند نفر از نمایندگان - آقای فرید هم نیستند.

ارباب - سؤالات بنده هم از وزارت دارایی مطرح بشود.

رئیس - عرض کردم که همه سؤالات اینجا هست و به نوبت مطرح می‌شود منتهی نباید از ۱۵ دقیقه بیشتر طول بکشد تا چند نفر بتوانند صحبت کنند.

۵- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای معاون نخست‌وزیر

رئیس - آقای معاون نخست‌وزیر فرمایشی دارید بفرمایید.

معاون نخست‌وزیر (فولادوند) - لایحه‌ای است عادی برای تأسیس بنگاه توسعه امور صنعتی و معدنی جهت تصویب از طرف دولت تقدیم می‌نمایم.

رئیس - به کمیسیون مربوط فرستاده می‌شود.

۶- تقدیم یک فقره لایحه به وسیله آقای وزیر راه‏

رئیس - آقای وزیر راه

وزیر راه (سرلشکر گرزن) - ماده واحده‌ای است تقدیم می‌شود برای تحصیل مجوز قانونی برای استخدام آقای کاپتین ادموند بیریدرسن دانمارکی که در سال ۱۳۲۹ استخدام شده بود و خدمتش خاتمه پیدا کرده تقدیم مقام ریاست می‌شود.

رئیس - به کمیسیون مربوطه فرستاده می‌شود.

رئیس - برای طرح لایحه اعتبار ساختمان‌ها باید وزیر مسئول یا نماینده او حاضر باشد چون حاضر نیست همان‌طوری که در جلسه پیش آقایان تقاضا کردند لایحه اعزام محصلین درجه اول دانشکده‌ها را حالا مطرح می‌کنیم و آن را می‌گذاریم برای بعد آقای وزیر فرهنگ هم هستند آقای صفایی فرمایشی دارید؟

۷- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای سیداحمد صفایی‏

سید احمد صفایی - سؤالی است از وزارت کشور کرده‌ام تقدیم می‌کنم.

رئیس - برای دولت فرستاده می‌شود.

۸- طرح و تصویب یک فوریت و مذاکره در لایحه اعزام فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها به خارجه

رئیس - به طوری که گفته شد لایحه اعزام محصلین رتبه اول دانشکده‌ها تقاضا شده بود در درجه اول در دستور قرار بگیرد آقای وزیر فرهنگ هم حاضر هستند ضمناً نسبت به آن تقاضای یک فوریت هم شده است (یک نفر از نمایندگان - فوریت برای چه؟) چون گزارش کمیسیون دو شوری است، حالا که گزارش کمیسیون رسیده اگر فوریت نداشته باشد دو مرتبه باید به کمیسیون برود و برای این که دیگر به کمیسیون نرود تقاضای فوریت شده فوریت مطرح است. آقای مشایخی (مشایخی- بنده موافقم) آقای ارباب مخالفید؟ (ارباب - خیر موافقم) پس فوریت آن مخالفی ندارد رأی گرفته می‌شود به فوریت این لایحه آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد. گزارش کمیسیون‌های فرهنگ و بودجه مطرح است قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد):

ماده واحده - وزارت فرهنگ مجاز است فارغ‌التحصیلان رتبه اول سال تحصیلی ۳۲-۱۳۳۱ دانشکده‌ها را با رعایت سایر مقررات مربوط به اعزام محصلین به خارجه برای ادامه و تکمیل تحصیلات به خارجه اعزام دارد و مخارج رفت و برگشت آنها را با طیاره و همچنین مخارج تحصیل و توقف آنان را تا پایان تحصیلات به میزانی که فعلاً به سایر دانشجویان دولتی داده می‌شود بپردازد.

تبصره ۱ - دولت مکلف است اعتبار لازم در بودجه فرهنگ برای هر سال تأمین نماید تا فارغ‌التحصیل‌های رتبه اول دانشکده‌های کشور برای ادامه تحصیل به ممالک خارجه اعزام شوند.

تبصره ۲ - رعایت جهات اخلاقی دانشجویان شرط استفاده از مزایای این قانون می‌باشد.

تبصره ۳ - وزارت فرهنگ از تاریخ تصویب این قانون مکلف است در مدت دو ماه با تصویب شورای عالی فرهنگ آیین‌نامه تنظیم کرده و به موجب آن از دانشجویانی که در خارج کشور تحصیل نموده و رتبه اول را حایز می‌شوند تشویق مؤثر به عمل آورد.

رئیس - کمیسیون بودجه هم تأیید کرده که گزارش آن قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد):

کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر فرهنگ و آقای معاون وزارت دارایی لایحه شماره ۳۱۸۰۲ دولت راجع به اعزام فارغ‌التحصیلان رتبه اول سال تحصیلی ۳۲/۱۳۳۱ دانشکده‌ها را مطرح نموده گزارش کمیسیون فرهنگ در این خصوص

را که ضمن ماده واحده و سه تبصره تنظیم شده بود تحت مطالعه قرار داده بالاخره با گزارش شماره (۲) کمیسیون فرهنگ از نظر مالی موافقت و اینک نظریه کمیسیون بودجه را به عرض مجلس شورای ملی می‌رساند، مخبر کمیسیون بودجه - مشایخی

رئیس - آقای نورالدین امامی‏

نورالدین امامی - مقام ریاست که بنده را احضار فرمودند پشت تریبون آقای صدرزاده اظهار تعجب فرمودند که من برای چه با این لایحه مخالفم خیلی هم بی‌دلیل نیست اظهار تعجب آقا. قبول است بنده و هیچ فردی مخالف این لایحه نیست ولی به شرط‌ها و شروط‌ها ما اول پزشک می‌خواهیم پزشک (احسنت) استاد روانشناس کمتر از پزشک و دندان‌ساز و داروساز لازم داریم (احسنت) ما مهندسین فنی و مهندسین عالی‌مقام از استاد روانشناس بیشتر لازم داریم ما نمی‌گوییم استاد روانشناس نباید داشته باشیم اما ده تا شاگرد درجه اول پزشک بفرستید و یک روان‌شناس ده تا مهندس یک استاد ادبیات همه‌اش باید باشد ولی به نسبت سرمایه‌مان و نسبت با احتیاجمان یک قابله در دهکده کوره‌های ایران نداریم یک پزشک مجاز نداریم دارو نداریم نصف بودجه کشور را اگر بدهیم دکتر تربیت کنیم داروساز بیاوریم درست است بعداً برویم دنبال استاد روان‌شناس و استاد ادبیات این است که بنده استدعا می‌کنم جناب آقای وزیر فرهنگ در این لایحه تجدیدنظر بفرمایید ده نفر شاگرد از آن دانشکده‌های مورد احتیاج بفرستید که وقتی برگشت مملکت حداکثر استفاده را از او بکند ما مخالف نیستیم استاد ادبیات دو هزار نفر باشد اما به شرط‌ها اول دکترها را تأمین بکنید وضع شهرستان‌ها را در نظر بگیرید (صحیح است) والله دو سال است من یک نفر پزشک نمی‌توانم به ماکو بفرستم یک شهرستان ششصد هزار نفری یک پزشک ندارد (صحیح است) هیچ کس با علم، با دانشگاه با اروپا فرستادن و تحصیل کردن مخالف نیست کی مخالف است؟ ولی البته ده تا از آن قسمت بفرستید یکی از این کادرمان را در آن قسمت تکمیل بفرمایید علت مخالفت بنده این است و پیشنهاد هم خواهم کرد که ده تا از آنها بروند اگر بودجه داشتید این یکی را هم به سلام و صلوات بفرستید به خدا خود بنده می‌روم پای طیاره و دست‌شان را هم می‌بوسم ولی به شرط‌ها و شروط‌ها.

رئیس - آقای مخبر کمیسیون فرهنگ بفرمایید.

دولت‌آبادی - بیانات جناب آقای امامی نماینده محترم مجلس که به عنوان مخالف صحبت کردند در حقیقت تذکر بسیار مفیدی بود و البته بایستی وزارت فرهنگ و دولت و مجلس بکوشند که مایحتاج زندگی عمومی را که در درجه اول طبیب و دارو است همان‌طوری که فرمودند تهیه کنند اما توضیحی که بنده می‌خواستم بدهم این است که برای تذکر خاطر آقایان محترم لایحه‌ای دولت داد برای اعزام شاگرد اول دانشکده‌ها سال گذشته رؤسای دانشکده‌ها از حضور اعلیحضرت همایونی این استدعا را کرده بودند و ایشان عطف توجه به انجام این امر فرمودند که شاگرد اول‌ها بروند برای ادامه تحصیلات به اروپا و بسیار هم نظر به جا و به موقعی است و مطلقاً هم مانعةالجمع نیست با این که تمام نظریات جناب آقای امامی و دیگر همکاران محترم که روی مصلحت مملکت است انجام بشود اما چون این افراد شاگردان اول دانشکده‌ها هستند و واجد شرایط تحصیلی هستند در کمیسیون فرهنگ هم برای رعایت اخلاقی آنها چنانچه در تبصره ۲ ملاحظه می‌فرمایید مطالبی قید شده از این جهت بنده می‌خواهم استدعا کنم از آقایان محترم که امروز برای تصویب این لایحه اقدام بفرمایند آن نظریات آقایان در جای خودش تأمین می‌شود بنده این مطالب را روی کلیات عرض کردم بعداً اگر توضیحی لازم باشد عرض می‌کنم. ‏

رئیس - آقای حائری‌زاده موافقید؟ (گفته شد - نیستند)

دکتر جزایری - بنده قربان باید دفاع بکنم‏.

رئیس - اینجا آقای شوشتری اسم نوشته‌اند به عنوان مخالف و بعد هم آقای نقابت که هیچ کدامشان حاضر نیستند.

صدرزاده - بنده پیشنهاد کفایت مذاکرات دادم.

مشایخی - بنده به عنوان موافق اجاه خواسته‌ام.

رئیس - شما مخبر کمیسیون بودجه هم هستند بفرمایید.

مشایخی - یکی از اقدامات فوق‌العاده برجسته‌ای که در زمان اعلیحضرت فقید شده است تأسیس دانشگاه ایران بوده است (صحیح است) امروز طبقه دانشمند و تحصیل‌کرده‌ای که در کشور ما و وزارت فرهنگ و سایر وزارتخانه‌ها کار می‌کنند و به طور کلی خدماتی که به نام علم در این مملکت انجام می‌شود مرهون خدماتی است که اعلیحضرت فقید رضاشاه کبیر در ایران کرده است (صحیح است) مطلب دوم موضوع اعزام محصل به اروپا هم اعزام کاروان محصلین به اروپا هم از جمله کارهای برجسته همان دوره است و حقیقتاً برای مملکت ما موضوع اعزام محصل به اروپا از مسائل مهم و قابل توجه بوده و حق این است که در آینده هم بیش از پیش توجه بشود که دانشمندانی در مملکت ما باشد که دانشگاه ما و تمام تأسیسات فرهنگی ما و کلیات مؤسسات علمی و ساختمانی مملکت ما از وجود متخصصین خارجی بی‌نیاز باشد و این اقدامی که شده است و این لایحه‌ای که تقدیم مجلس شده است و در درجه اول مورد عنایت و توجه مخصوص ذات شاهانه بوده است و امر فرموده‌اند که شاگردان اول دانشکده‌ها به خارجه اعزام بشوند همان اقدامی است که اعلیحضرت فقید کرده بودند و اعزام داشته‌اند و امیدواریم این محصلین هم که فعلاً به اروپا می‌روند در آینده برای مملکت منشأ اثر واقع بشوند (انشاءالله) البته باید تصدیق بکنیم که متأسفانه در دانشگاه ما حوادثی اتفاق افتاده که به طور کلی شأن دانشگاه نبود و مورد انزجار ملت ایران بوده و با تدابیری که اتخاذ شده بیداری دولت خوشوقت هستیم که فعلاً آن لانه‌های فسادی که در مملکت بوده است از همدیگر متلاشی شده است و امیدواریم اولیای دانشگاه هم توجه بکنند که در آتیه در اوضاع دانشگاه ما اخلالی ایجاد نشود و خلاصه سیاست در دانشگاه رخنه نکند و همچنین توجه داشته باشند به این مطلب که این محصلینی که به خارجه می‌روند برای تحصیل باشد لازمه این امر هم این است که سرپرست محصلین بالاخص اشخاصی باشند که مراقبت مستمر در برنامه تحصیلی این کاروان‌هایی که فعلاً می‌روند بکنند آقایان اغلب به اروپا تشریف برده‌اند من هم برای کسالتم برای مدت کوتاهی در فرنگ بودم و متأسفانه آنجا می‌دیدم که عده زیادی از دانشجویان اسم دانشجویی دارند ولی تحصیل نمی‌کنند در آنجا برنامه‌های سیاسی دارند بر ضرر مملکت بر خلاف مصالح عالی کشور ما آنجا صحبت می‌کنند من معتقدم بالاخص سرپرست محصلین در اروپا در هر یک از ممالک راقیه‌ای که محصل داریم این را بیش از هر چیز جناب آقای وزیر فرهنگ باید مورد توجه قرار دهند. البته محصل به خارج بفرستند خرج بکنند از بودجه فقیر کشور ما هم پول به آنها می‌دهیم ولی برای این که بیایند برای مملکت ما مفید واقع بشوند و دردهای بی‌درمان ما را دوا بکنند در کارخانه‌جات ما کار بکنند طبیب خوب باشند، معلم خوب باشند، استاد خوب باشند، بالاخره خدمت به اجتماع ما بکنند اما اگر بنا شود که اینها بروند در آنجا مغرضانه بر علیه مملکت ما حرف بزنند و بالاخره تحت تأثیر سیاست‌های خانمان‌سوز واقع بشوند و برای مملکت مفید واقع نشوند قطعاً نرفتن آنها مفیدتر از رفتن آنها خواهد بود به این جهت است که در عین حال که من موافق اعزام محصل به اروپا هستم به نام یک نفر نماینده و به نام مخبر کمیسیون بودجه تأیید می‌کنم و تقاضای تصویب این لایحه را دارم و به خصوص تأکید می‌کنم که در انتخاب سرپرست توجه بیشتری مبذول بفرمایید (احسنت).

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد):

پیشنهاد کفایت مذاکرات می‌نمایم، صدرزاده‏

رئیس - آقای صدرزاده‏

صدرزاده - این مطلب پهلوی ما نمایندگان مجلس مفروغ عنه است که طریقی برای پیشرفت مملکت جز کمک به علم و دانش نیست و باید همه از این طریق اقدام کنیم بلکه سطح معلومات کشور رو به فزونی برود بهترین وسیله برای توسعه تعمیم فرهنگ تشویق از محصلین است در این قانون مهمترین وسیله برای تشویق محصلین تهیه شده و آن این است که هر کدام حایز رتبه اول شدند دولت به آنها کمک بکند و آنها را به خارجه اعزام بدارد و این خود بهترین وسیله برای تشویق محصلین می‌باشد نکته‌ای را هم که جناب آقای مشایخی فرمودند در این قانون مخصوصاً پیش‌بینی شده که آن رعایت جهات اخلاقی این نوع محصلین است از آقایان استدعا می‌کنم که به کفایت مذاکرات رأی بدهند و از پیشنهادهایی هم که مربوط به موضوع نباشد خودداری بفرمایند بلکه در همین جلسه این لایحه به تصویب برسد زیرا که وقت استفاده برای محصلینی که رتبه اول را حایز شده‌اند کم است (صحیح است).

رئیس - آقای ارباب موافقید.

ارباب - مخالفم (رضایی - می‌خواهند بگویند شاگرد اول بندرعباس را بفرستند؟)

رئیس - بفرمایید.

ارباب - بندرعباس امیدوارم که مورد توجه جناب آقای وزیر فرهنگ قرار گرفته باشد و بنده در این خصوص عرضی ندارم دو سه تذکر را لازم می‌دانستم به عرض آقایان برسانم که به صورت مخالف می‌بایستی بیایم پشت تریبون و عرض کنم یکی از اصلاحات اساسی برای کشور ایران بایستی به دست وزارت فرهنگ انجام بگیرد قوای انتظامی اصلاحاتی می‌کند اثر اصلاحات قوای انتظامی یا ۵ روز است یا ۶ ماه است یا یک سال یا پنج سال است ولی اثر اصلاحات وزارت فرهنگ یعنی آن وزارت فرهنگی که مورد انتظار همه است و به عقیده بنده آن شخصیتی را که ما می‌خواهیم امروز در رأس وزارت فرهنگ قرار دارد و یک اقداماتی می‌کند که امیدواریم برای اصلاحات کشور اثرش هم تا پنجاه سال باقی بماند یک تذکری که داشتم این است وضع وزارت فرهنگ بایستی ثابت باشد.

رئیس - آقای ارباب این مطالب به کفایت مذاکرات مربوط نیست باید مخالفت با کفایت مذاکرات بفرمایید.

ارباب - بله در همین قسمت کفایت مذاکرات عرض می‌کنم امیدوارم که وضع وزارت فرهنگ باشد تا اصلاحاتی که ما منتظر هستیم عملی بشود موضوع دیگر

محصلینی که اروپا می‌روند سابقاً دیدیم یا برای هزینه و ارز به مشکلاتی بر می‌خورند و مدتی این بدبخت‌ها دست گدایی دراز کرده بودند حالا می‌خواستم توجه بدهم که بعد از این این وضعیت پیش نیاید در ثانی این که یک عده محصلین ما در اروپا به کارهایی می‌پرداختند خارج از اصول تحصیل و تأمین سعادت برای خود و مملکت که راجع به آن و سرپرستی آنها جناب آقای مشایخی تذکر دادند بنده استدعا می‌کنم از جناب آقای وزیر فرهنگ که این موضوع را خیلی مورد توجه قرار بدهند عرض دیگری ندارم مخالفتم را هم پس می‌گیرم. ‏

رئیس - رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر بر خاستند) تصویب شد پیشنهاداتی رسیده که قرائت می‌شود و آن پیشنهادهایی که وارد نیست فقط قرائت می‌شود پیشنهاد آقای دکتر جزایری (به شرح زیر خوانده شد): اینجانب پیشنهاد می‌نماید که ماده واحده و تبصره ۱ به شرح ذیل اصلاح گردد.

ماده واحده - وزارت فرهنگ مکلف است فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها را از سال تحصیلی ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به بعد با رعایت سایر مقررات مربوط به اعزام محصلین برای ادامه و تکمیل تحصیلات به خارجه اعزام دارد و مخارج رفت و برگشت آنها را با طیاره و همچنین مخارج تحصیل و توقف آنان را تا پایان تحصیلات به میزانی که فعلاً به سایر دانشجویان دولتی داده می‌شود بپردازد، دکتر جزایری مسعودی

رئیس - آقای دکتر جزایری توضیح دارید بفرمایید.

دکتر جزایری - بنده تصور می‌کنم که عموم آقایان محترم نمایندگان با اساس این پیشنهاد موافق باشند (پیراسته - پیشنهاد را بخوانید) چشم بنابراین برای این که تبصره به نظر بنده زاید بود و بایستی جزء خود ماده واحده بشود و جنبه تکلیف برای وزارت فرهنگ باشد نه این که مجاز باشد از این دو نظر اولاً کلمه مجاز است را در ماده تبدیل به مکلف است کردم و بعد هم خود مفاد تبصره ۱ که مربوط به سال‌های ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به بعد است او را هم بنده ضمیمه خود قانون و ماده واحده کردم ملاحظه کردید (پیشنهاد را بخوانید) پیشنهاد این است اینجانب پیشنهاد می‌نماید که ماده واحده و تبصره ۱ به شرح ذیل اصلاح گردد یعنی جزو همدیگر بشود، وزارت فرهنگ مکلف است، به جای مجاز است، فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌ها را، فارغ‌التحصیل‌های دانشکده پزشکی را هم شامل می‌شود چون مافوق لیسانس است و دکترا است، از سال تحصیلی ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به بعد (بهبهانی - دانشکده‌های کجا؟) دانشکده‌های کشور را (رضایی - توی تبصره کشور دارد؟) تبصره را که حذف کردم (سرمد - کلمه کشور را بگذارید فرقی که نمی‌کند مال مملکت خارج که نیست)، از سال تحصیلی ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به بعد (بهبهانی - کلمه و شهرستان‌ها را هم اضافه بفرمایید) هیچ مانعی ندارد اضافه می‌کنم، وزارت فرهنگ مکلف است فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشکده‌های کشور را از سال تحصیلی ۱۳۳۲-۱۳۳۱ به بعد با رعایت سایر مقررات مربوط به اعزام محصل برای ادامه و تکمیل تحصیلات به خارجه اعزام دارد و مخارج رفت و برگشت آنها را با طیاره همچنین مخارج تحصیل و توقف آنان را تا پایان تحصیلات به میزانی که فعلاً به سایر دانشجویان دولتی داده می‌شود بپردازد اولاً بنده نظرم این بود کلمه «مجاز است» به «مکلف باشد» تبدیل بشود زیرا قانون اگر مکلف کند تکلیفی است که باید حتماً عمل بشود مجاز است هم می‌تواند عمل بکند و هم می‌تواند عمل نکند و بعد هم در مورد دانشجویان سال ۰۰۰ (دکتر بینا - آقای دکتر در لایحه سال ۳۲-۳۱ بنویسید) نوشته‌ام ۳۳۲-۳۳۱ دکتر بینا فرمودید ۳۰۱) اشتباه لفظی بوده بنده با آقای وزیر فرهنگ مذاکره کرده‌ام در متن ماده واحده سال تحصیلی ۳۲-۳۱ است در قسمت سال‌های بعد هم با آقای دکتر امینی وزیر دارایی صحبت کرده‌ام فرمودند که موافقم این اعتبار در بودجه وزارت فرهنگ برای سال‌های بعد گذاشته بشود و حتی سال‌های بعد هم در ماده واحده ذکر شود تبصره هم با این ترتیب حذف می‌شود و تبصره ۲ می‌شود تبصره یک‏.

رئیس - در اصلاحی که پیشنهاد نموده‌اند (مجاز است) را (مکلف است) کرده‌اند و جمله سال‌های بعد اضافه شد و تبصره هم حذف می‌شود آقای مخبر بفرمایید.

مخبر کمیسیون فرهنگ (دولت‌آبادی) - جناب آقای دکتر جزایری خودشان عضو کمیسیون فرهنگ هستند ولی بدبختانه موقعی که این لایحه مطرح بود تشریف نداشتند بنابراین بنده توضیح خواهم داد این که می‌فرمایند مجاز است مکلف باشد (سرمد - زیاد تفاوت ندارد از لحاظ فرهنگ از لحاظ وزارت دارایی فرق دارد) بنده رفع اشکال از حضرتعالی می‌کنم این مطلبی است که احتیاج به موافقت وزارت دارایی دارد و اعتبار او هم باید هر سال تجدید بشود، الآن آقای وزیر دارایی اینجا حضور ندارند، در جلسه کمیسیون حضرتعالی نبودید آقای وزیر دارایی را دعوت کردیم آمدند بحث کردیم مشکلی که این کار داشت و به همین جهت رفت به کمیسیون بودجه این بود که وقتی دانشجو رفت به خارجه و استفاده کرد سال بعد هم از این اعتبار بایستی استفاده کند تا خاتمه تحصیل برای سال دوم هم که دانشجو فرستاده می‌شود بایستی یک اعتبار جدیدی در بودجه تأمین کرد و سال سوم هم اعتبار دیگری تحصیل کرد و ما در حال حاضر چنین موافقتی را از وزارت دارایی به دست نیاورده‌ایم لذا برای سال اول به طور قطع برای این که معطل نشوند دانشجویان که به همه آقایان هم مراجعه کرده‌اند و هنوز دچار بلاتکلیفی هستند از لحاظ تعجیل کاری کنیم که این قسمت به طور کلی تصویب شود و نسبت به سنوات بعد هم آقای دکتر جزایری اگر توجه بفرمایند دولت را موظف کردیم که اعتبار آن را در بودجه تأمین کند و منظور شما را تأمین کند اما از لحاظ تبدیل کلمه مجاز به تکلیف البته اگر مجلس یک طرحی تهیه می‌کرد حق این بود که کلمه مکلف است را می‌گذاشت ولی این لایحه دولت که برای کسب اجازه به مجلس آمده است، به طور خلاصه چون آقا تشریف نداشتند در کمیسیون تبصره یک را اضافه کردند به خود ماده و ما هم اگر آن محظور را نداشتیم این کار را از روز اول می‌کردیم و به این موضوع توجه داشتیم ولی بعد از بحث زیاد در این موضوع تنها راه حلی که به نظر آمد اضافه کردن آن تبصره بود و حالا برای مساعدت به این امر لازمی که این محصلین امسال به خارج بروند و به خصوص که مورد عنایت اعلیحضرت همایونی هم واقع شده‌اند و بلاتکلیف هم مانده‌اند و خود آقای دکتر جزایری هم می‌دانند مدتی است دانشکده‌ها شروع به کار کرده‌اند و هر روز که تأخیر در این کار بشود لطمه به کار تحصیلی این آقایان که باید اعزام بشوند وارد می‌شود این است که بنده می‌خواهم استدعا کنم که آقایان به این کار توجه بفرمایید چون آقای وزیر دارایی هم تشریف ندارند موجب تأخیر این کار خواهد شد در صورتی که تمام مجلس به لزوم و فوریتش توجه دارند (دکتر جزایری - پس موافقت کردید) عرض کردم آقای وزیر دارایی تشریف ندارند.

رئیس - آقای پیراسته بفرمایید.

پیراسته - بنده علت مخالفتم با پیشنهاد جناب آقای دکتر جزایری این است خواهش می‌کنم توجه بفرمایید پیشنهاد آقای دکتر جزایری پیشنهاد خوبی است فقط یک قدری ناقص است، اگر موافقت بفرمایید که نقصش را رفع کنیم بنده هم موافقم البته نبایستی فرقی بین دانشجویان ما باشد و هیچ امتیازی بین دانشجویان فارغ‌التحصیل سال‌های ۳۲ و ۳۳ و ۳۱ و ۳۲ نباشد، نسبت به گذشته چون یک عملی است که تمام شده است و آنهایی که فارغ‌التحصیل شده‌اند در جامعه یک مشاغلی دارند و شاید ارتباطشان با تحصیل قطع شده باشد معنی ندارد که چند دوره را هم ضمیمه کنید عرض کنم نسبت به گذشته نمی‌شود گفت که فارغ‌التحصیل‌های تمام دوره‌ها را بفرستند برای این که آنها آمده‌اند بیرون و رابطه آنها با دانشگاه و تحصیل قطع شده است و غالباً یک مشاغلی دارند و نمی‌توان یک کاروان را بفرستیم (دکتر جزایری - پیشنهاد بنده هم ناظر از حالا به بعد است) بنده مخالفتم با پیشنهاد جناب آقای دکتر جزایری این است و اگر پیشنهاد را این طور اصلاح بفرمایید بنده هم موافقت می‌کنم بگوییم نسبت به چند دوره‌ای که هنوز ارتباطشان با دانشگاه قطع نشده است و می‌شود گفت که ارتباط دارند یعنی در سال ۱۳۲۵ و ۱۳۲۶ فارغ‌التحصیل شده‌اند و هنوز ارتباطشان با دانشگاه قطع نشده است (دولت‌آبادی - این لایحه مربوط به گذشته نیست) برای این که آنهایی که از سال ۲۵ تا به حال شاگرد اول شده‌اند و ارتباطشان با دانشگاه قطع نشده است و می‌شود گفت که هنوز یک جنبه تحصیلی دارند بنده خواهش می‌کنم آقای دکتر جزایری هم موافقت کنند چند دوره‌ای را به آن اضافه کنیم که اگر برای مملکت انشاءالله گشایشی پیدا شد بتوانیم خرج کنیم و این فارغ‌التحصیل‌ها را بفرستیم به اروپا برای این که به نظر بنده بهترین خرجی که به موقع می‌شود همین است که محصل بفرستیم به اروپا واقعاً درس بخوانند این دیگر چیزی نیست که درش امساک بکنیم مطلب دوم این است که هنرسرای عالی را هم اضافه بفرمایید برای این که هنرسرای عالی هم یک جای عالی است شما که از مدرسه معقول و منقول شاگرد می‌فرستید به طریق اولی از هنرسرای عالی که یک مدرسه فنی است حتماً بایستی بفرستید و آقای وزیر فرهنگ توضیح بدهند که هنرسرای عالی شامل می‌شود (یک نفر از نمایندگان - نوشته شود دانشکده‌ها و هنرسرای عالی) و مجلس هم قبول کند بنده حرفی ندارم این است نظر بنده راجع به این پیشنهاد و خیلی خوب هم تنظیم شده و بنده هم موافقم. ‏

رئیس - آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.

وزیر فرهنگ (جعفری) - به طوری که آقایان نمایندگان محترم مستحضر هستند اصول مبنای تهیه این لایحه رأی این بود که در بهمن ۳۲ در روز ۱۵ بهمن وقتی که استادان دانشگاه و دانشجویانی که رتبه اول شده بودند حضور اعلیحضرت همایونی شرفیاب شدند در آنجا استدعا شد که شاگردان رتبه اول دانشکده‌ها را که در سال تحصیلی ۳۲-۳۱ حایز رتبه اول شده‌اند

برای ادامه تحصیلات مخارج بفرستند اعلیحضرت همایونی هم چون همیشه به این کار توجه دارند و مخصوصاً این مبنا را با این اجازه در فرهنگ ایجاد کرده‌اند برای شاگردانی که استعداد و هوش و ذکاوت بیشتری دارند یک تشویقی در نظر گرفته بشود و اجازه فرمودند که لایحه آن تهیه شده و به مجلس تقدیم شود پس این لایحه برای دانشجویانی است که در سال تحصیلی ۳۱-۳۲ فارغ‌التحصیل شده‌اند (پیراسته - چه مزیتی به سال‌های دیگر دارند) البته چون وزارت فرهنگ این لایحه را برای این نوع دانشجویان تهیه کرده است مسلماً اینها را خواهد فرستاد و ما الان در سال تحصیلی ۳۴-۳۳ را هم داریم و اگر بنا باشد این قسمت را ضمیمه این لایحه بکنیم موظف می‌شویم از این که فارغ‌التحصیل‌های سال ۳۳-۳۲ را که سه ماه پیش لیسانسیه شده‌اند و رتبه اول را حایزند بفرستیم (بعضی از نمایندگان - اینها مقدمند) در صورتی که الآن ۴ ماه بیش به آخر سال باقی نمانده دولت هم بودجه‌اش را به مجلس تقدیم کرده است تکلیف اضافه اعتبارات وزارتخانه‌ها هم معلوم نیست فقط اضافه اعتبار وزارت فرهنگ معین شده که آن را هم تقسیم کردیم بین شهرستان‌ها و مدارس جدید و تازه‌ای که باز کرده‌ایم والآن اعتبار دیگری نیست که ما برای فارغ‌التحصیل‌های ۳۳- ۳۲ در نظر بگیریم چون ۴ ماه از موقع فارغ‌التحصیل شدن آنها گذشته است و الان اعتباری هم برای آنها نیست و بنابراین اگر ماده واحده همان‌طور باقی بماند محصلین سال تحصیلی ۳۲-۳۱ که اعتبارشان هم تأمین شده خواند رفت تبصره‌ای که به این نحو باقی می‌ماند چون نوشته شده است دولت مکلف است از این به بعد این کار را بکند قطعی است که در سال ۳۴ هم وزارت دارایی موظف است اعتبار برای مخارج فارغ‌التحصیل‌های ۳۳-۳۲ و ۳۴-۳۳ که در خرداد سال دیگر لیسانسیه می‌شوند در نظر بگیرد و بنابراین اگر این تبصره به همان وضع خود باقی بماند بهتر خواهد بود و دست دولت بازتر است اما راجع به هنرسرای عالی می‌خواهم عرض کنم چون فارغ‌التحصیل‌های این هنرسرا لیسانسیه و در ردیف لیسانسیه‌ها هستند می‌توانند از مزایای این لایحه استفاده کنند و البته در صورت مجلس نوشته می‌شود که تصریح باشد بر این که آنها هم استفاده می‌کنند.

پیراسته - آقای رئیس اجازه بدهید آقای وزیر دارایی توضیح بدهند که برای سال‌های بعد اگر بودجه‌ای دارند بفرمایند تا بتوانیم رأی بدهیم.

رئیس - اصلاً این قسمت از این به بعد را بردارید چون پیشنهاد خرج است.

پیراسته - آقای وزیر دارایی هم موافقت کرده‌اند که اعتبارش را تأمین کنند.

وزیر فرهنگ - اگر آقای وزیر دارایی اعتبارش را تأمین کنند بنده عرضی ندارم.

انواری (معاون وزارت دارایی)- بنده با این پیشنهاد نمی‌توانم موافقت کنم.

رئیس - آقای معاون وزارت دارایی موافقت ندارند چون باید از این به بعد هم مکلف باشند به خارج اعزام کنند و پیشنهاد خرج می‌شود عجاله ماده واحده را عمل می‌کنیم.

دکتر جزایری - اگر موافق نیستند بنده پیشنهادم را پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد):

پیشنهاد می‌کنم در ماده واحده بعد از کلمه «دانشکده» هنرسرای عالی اضافه شود. محمدعلی مسعودی

رئیس - آقای وزیر فرهنگ توضیحی دادند که قبول دارند و فرمودند که بنده موافقم، (فرامرزی - پس گرفتند) اجازه بفرمایید آقای فرامرزی بنده هنوز حرف نزده‌ام، عرض کنم این پیشنهاد بنده بود و همان بیانی بود که آقای پیراسته کردند و قبلاً بنده این پیشنهاد را کرده بودم که در خود لایحه بعد از کلمه دانشکده هنرسرای عالی هم اضافه بشود خود آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند حالا می‌خواهم در متن لایحه اضافه شود (وزیر فرهنگ - بنده موافق هستم) چون هم آنها لیسانسیه هستند و هم با فارغ‌التحصیلان دانشکده‌ها تحصیلات‌شان همه در یک ردیف است و نظر بنده این است که در متن قانون این مطلب ذکر شود.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ موافقید.

وزیر فرهنگ - بنده قبول دارم‏.

رئیس - مخالفی نیست در این قسمت؟ (اظهار نشد) بنابراین باید رأی گرفت. رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام بفرمایند که کلمه هنرسرای عالی هم اضافه شود (اکثراً برخاستند) تصویب شد چند پیشنهاد مشابه هست که قرائت می‌شود آنها هم مستلزم خرج شد (به شرح ذیل قرائت شد):

پیشنهاد می‌کنم بعد از کلمه دانشکده‌ها نام هنرسرای عالی هم به ماده واحده گذاشته و اضافه شود. کاشانی

پیشنهاد می‌کنم فارغ‌التحصیلان هنرسرای عالی که رتبه اول را حایز می‌شوند از مزایای این لایحه استفاده کنند. درخشش

رئیس - این دو پیشنهاد که منظورش تأمین است. پیشنهاد می‌کنم عبارت (و هنرسرای عالی) بعد از کلمه (دانشکده‌ها) و عبارت (و سال ۱۳۳۳) بعد از جمله (سال‌های ۱۳۳۲ و ۳۱) به لایحه اعزام محصلین دانشکده‌ها به اروپا اضافه شود، صادق سرمد، درخشش، ارسلان خلعتبری.

رئیس - این قسمت مربوط به هنرسرای عالی را آقای وزیر فرهنگ موافقت کردند و رأی گرفته شده تصویب شد قسمت دوم مستلزم خرج است که باید وزارت دارایی قبول کند.

سرمد یک جزو دومی دارد در تبصره هم اجازه داده است تبصره مال سال‌های بعد است وزارت دارایی لایحه را امضا کرده اجازه داده تبصره مقید سال‌های بعد است و اجازه ثانوی نمی‌خواهد.

رئیس - سال ۳۳ به بعد را عرض کردم قبول نکردند.

سرمد - اجازه بفرمایید یک توضیحی می‌خواهم بدهم‏.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.

وزیر فرهنگ - بنده خیال می‌کنم توضیحاتم کافی نبود برای این که جناب آقای سرمد پیشنهاد دیگری راجع به این مطلب دادند، بند عرض کردم فارغ‌التحصیل‌های سال ۳۲ و ۳۳ آنهایی هستند که چهار ماه پیش لیسانسیه شدند اگر بخواهیم الآن ما اعتبار برای آنها منظور بکنیم مقدور نیست چون الان چهار ماه بیشتر به آخر سال باقی نمانده است اضافه به وزارت فرهنگ داده شده است تقسیم شده بنابراین اگر راجع به فارغ‌التحصیل‌های سال ۳۲ و ۳۳ الآن تبصره‌ای پیشنهاد بفرمایید تصویب شود وزارت فرهنگ اعتباری ندارد که برای این کار بگذرد ولی اگر تبصره‌ای به این شکل باشد که دولت مکلف است برای سال‌های بعد این اعتبار را تأمین بکند از اول سال ۳۴ دولت و وزارت فرهنگ اعتبار لازم را برای اعزام فارغ‌التحصیل‌هایی که در سال ۱۳۳۳ لیسانسیه شده‌اند و بعداً می‌شوند و رتبه اول را حایز می‌گردند بگذارید بودجه خواهند گذاشت و خواهند داد بنابراین احتیاجی به دادن پیشنهاد جدیدی نیست.

رئیس - بنابراین نمی‌شود برای سال بعد رأی گرفت. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد):

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ۲ حذف شود، جلیلی‏

رئیس - پیشنهاد حذف در حکم تجزیه است توضیح را در موقعی که می‌خواهیم رأی بگیریم بدهید بهتر است (جلیلی - اجاه می‌فرمایید الآن توضیح عرض کنم) بفرمایید.

جلیلی - بنده عضو کمیسیون بوددجه هستم و علت تقدیم این پیشنهاد را عرض می‌کنم این لایحه بسیار مفید است و باعث این می‌شود که محصلین خوب تحصیل کنند رتبه اول بشوند و خودش یک جایزه‌ای است و بعد از این هم خوب تحصیل خواهند کرد، اینجا می‌نویسید رعایت جهات اخلاقی دانشجویان شرط استفاده از این قانون بوده البته هر محصلی که اخلاقش خوب است خوب هم تحصیل می‌کند و شاگرد اول می‌شود پس وقتی که یک محصلی خوب باشد شاگرد اول می‌شود لزومی ندارد که ما این قید را اینجا بگذاریم این یک عیب پیدا خواهد کرد و این عیب را که این تبصره پیدا می‌کند این خواهد بود که در آتیه خدای نخواسته سوءاستفاده بکنند و حق یک محصلی را به عنوان این که فساد اخلاق دارد و اخلاقش خوب نبوده است او را محروم کنند یک روزی ممکن است این کار را بکنند بنابراین بنده معتقدم که شاگرد خوب شاگرد اول می‌شود ما معتقدیم وقتی که وزارت فرهنگ در اروپا و خارج از ایران مراقب احوال محصلین هست حتی موقعی که در آلمان یک عده محصلینی بودند که یک انحرافاتی پیدا کردند سوءرفتاری داشتند وزارت فرهنگ ارز آنها را قطع کرده است و تا چندی بعد هم که آقای وزیر فرهنگ در کمیسیون بودجه گفتند تذکره آنها را هم لغو خواهند کرد که آنها برگردند به ایران و بایستی عرض کنم برای کسانی که یک روزی بخواهند سوءاستفاد کنند این تبصره باعث خواهد شد که تبعیض بشود و دیگری را به جای آن کسی که استحقاق دارد اعزام کنند.

رئیس - این پیشنهاد رأی ندارد فقط در موقع تجزیه به تبصره جداگانه رأی گرفته می‌شود پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد):

پیشنهاد می‌کنم بعد از کلمه به خارجه در ماده واحده جمله برای مدت دو سال تحصیلی اضافه گردد، عبدالصاحب صفایی‏

رئیس - آقای صفایی بفرمایید.

عبدالصاحب صفایی - در این که این لایحه باعث این می‌شود که محصلین عمیقاً تحصیل بکنند هیچ جای تردید نیست و بنده هم اصولاً با این لایحه موافقم ولی اگر مدت اعزام به خارجه محدود نباشد ممکن است خدای نکرده در ادوار آینده مورد سوءاستفاده واقع بشود (عمیدی نوری - این طور نیست پیشنهاد ارتجاعی است) برای این که ممکن است یک محصلی برود به خارجه برای ادامه تحصیل چون همیشه تحصیل نهایت ندارد متوقف نمی‌شود از هر دانشکده‌ای به دانشکده دیگر ده سال پانزده سال بایستی بماند ما چون مملکت‌مان احتیاج به این دارد که این محصیلنی که می‌روند به خارجه زودتر برگردند و از وجودشان زودتر استفاده بشود و کور تکمیلی معمولاً در خارجه دو سال است بنابراین بنده پیشنهاد کردم که مدت دو سال این افرادی که اعزام می‌شوند برای تکمیل تحصیلات (بعضی از نمایندگان - سه سال) سه سال کنید دکتری که در دانشکده طب می‌رود برای

ادامه تحقیقات دو سال کافی است می‌فرمایید سه سال سه سال باشد یا این که از دانشکده حقوق می‌رود دو سال برای او کافی است خلاصه به عقیده بنده برای توقف و ادامه تحصیل در اروپا مصلحت این است که مدت تعیین بشود تا موجب سوءاستفاده بعضی برای توقف غیرالنهایه نشود بنده پیشنهاد کردم مطابق اطلاعی که دارم کورهای تکمیلی دو سال است می‌فرمایید سه سال باشد سه سال ولی اگر مدت در آن نباشد به نظر بنده صحیح نیست مدت و زمان می‌خواهد.

رئیس - آقای مخبر بفرمایید.

مخبر (دولت‌آبادی) - پیشنهاد جناب آقای صفایی نماینده محترم پیشنهاد خوبی است بایستی در مخارج محدودیت قایل شد ولی با توجه به این که شعب مختلف علوم دوره‌های مختلفی دارد نمی‌شود به دو سال یا سه سال تمام کرد بنابراین با توجه به قانون اعزام محصل به اروپا در آن قانون دارد اگر رد بشود اگر وضع تحصیلی‌اش رضایت‌بخش نباشد اگر کورها و شعب تحصیلی را بتواند با دوره‌های موافق با خودش تمام بکند طبیعة ارز تحصیلی او قطع خواهد شد (صفایی - به عنوان کسالت تمدید می‌شود) بنابراین منظور ایشان اصولاً و اساساً تأمین شده است مع‌ذلک اگر پیشنهادشان را به این صورت تنظیم بکنند که متناسب با کورهای تحصیلی باشد با آقای وزیر فرهنگ هم صحبت کردم ایشان هم همین نظر را داشتند قید بشود صحیح‌تر است.

رئیس - آقایان توجه دارند که دولت دستگاه سرپرستی آنجا دارد اگر دوره یک دانشکده‌ای مثل دانشکده پزشکی سه سال باشد نمی‌شود سال دوم بیرون بیاید همان‌طور که گفتند متناسب با سال تحصیلی و رشته تحصیلی باشد بهتر است البته نباید وقتش آنجا تلف بشود بی‌جهت هم بماند ولی دو سال را که نمی‌شود برای همه در نظر گرفت.

صفایی - بنده توضیح دادم برای تحصیل در دوره لیسانس مدت دارد. کور تکمیلی برای دکتر شدن اغلب جاها مدت ندارد یک سال دو سال بیشتر نیست چون این محصل دارای لیسانس است در دانشکده طب وقتی که دکتر شد به خارج می‌رود و معمولاً مدت دو سال است برای تکمیل تحصیلات و هیچ وقت در اروپا دانشکده محدود نیست لیسانسیه‌ها محدود هستند بنده پیشنهادم را پس نمی‌گیرم مدت را سه سال بکنید موافقم‏.

رئیس - آقای وزیر فرهنگ با سه سال موافقید (وزیر فرهنگ - اجازه می‌فرمایید) بفرمایید.

وزیر فرهنگ - اجازه بفرمایید بنده توضیحی عرض کنم که شاید آقایان قانع بشوند در اینجا دو مطلب هست که باید توجه بفرمایید یکی این است که وقتی دیپلمه‌های کامل متوسطه را می‌فرستیم به خارج برای تحصیل و یک وقتی هم لیسانسیه‌ای از دانشکده‌های تهران و دانشکده‌های شهرستان‌ها را برای تکمیل تحقیقات اعزام می‌داریم این دو موضوع با هم فرق دارد آن کسی که دیپلم کامل متوسطه است وقتی می‌رود خارج باید وارد کلاس اول بشود و دوران تحصیلی دانشکده را طی کند و بعد از لیسانسیه شدن اگر خواست در آنجا ممکن است بماند و کور دکتری را هم بگذراند و ممکن است ۵، ۶ سال طول بکشد و اما این اشخاص را که ما می‌خواهیم بفرستیم به خارج طبق این لایحه اشخاصی هستند که لیسانسیه شده‌اند اگر در رشته طب هستند و برای تکمیل تحصیلات می‌فرستیم بنابراین احتیاجی ندارد دو مرتبه برود در دانشکده‌ای ثبت نام کند و لیسانسیه بشود دکتر بشود به همین جهت باید مدت تحصیل او را در اروپا محدود کرد زیرا برای دوره تکمیل می‌رود اگر این اشخاص لیسانسیه نبودند البته دوره‌های مختلف هست و باید مدتی در آنجا بمانند ولی چون همه لیسانسیه هستند دکتر هستند باید در یک مدت معینی آنجا بمانند به همین جهت بنده با پیشنهاد جناب آقای صفایی موافق هستم (صفایی - احسنت).

مشایخی - محصلی که برای طب به اروپا می‌رود باید چند سال باشد.

رئیس - با سه سال ایشان موافق هستند و در پیشنهاد هم سه سال نوشته‌اند.

پیراسته - بنده مخالفم‏.

رئیس - آقای پیراسته بفرمایید. آقای عبدالصاحب صفایی شما پشت تریبون صحبت می‌کنید آنجا هم که نشسته‌اید صحبت می‌کنید.

پیراسته - آقای وزیر فرهنگ خواهش می‌کنم توجه بفرمایید این یک مطلب است که مجلس شورای ملی و دولت بعد از مدت‌ها در مقام این بر آمده است که یک کاری انجام بشود به نظر من بایستی خالی از هر گونه حب و بغض باشد تا یک کار مفیدی درست بشود نه ناقص و نه وسیله‌ای بشود که یک دسته‌ای بروند در اروپا و مدت‌ها به عنوان تحصیل بمانند بنده اول خیال کردم که لایحه برای یک سال است چون در یک رشته تکمیلی کسی را که می‌فرستیم به اروپا طبق این قانون آن کسی است که دوره عالی را دیده است دانشکده طب را دیده است شاگرد اول این مدرسه هست باید برود در اروپا اول سال بماند و بعد طبیب خوبی بشود اگر نامحدود باشد پس تکلیف سایرین چیست شما هر سال شاگرد اول دانشکده دارید که لیسانسیه هستند یک عده‌ای هم طبیب هستند که دکتر هستند و همین طور قبل از رفتن به اروپا طبابت می‌کنند یا همین طور در مدرسه فنی و مدرسه حقوق و جاهای دیگر بنده موافق هستم که آقای صفایی هم این پیشنهاد را به این صورت قبول بکنند که آیین‌نامه‌ای در کمیسیون فرهنگ مجلسین تهیه بشود چون آقایان اطلاع کافی دارند و در کمیسیون‌های فرهنگ هم هستند یک موضوع اساسی و مفیدی را به صورت صحیح تصویب کنند و این مطلبی است که جنبه فنی دارد یعنی یک محصلی که از مدرسه حقوق می‌رود با محصلی که از مدرسه طب می‌رود دوره تکمیلی‌اش فرق دارد این کاری است صد در صد فنی و باید مطالعه کافی بشود. بنویسید مدت را آیین‌نامه‌ای که کمیسیون‌های فرهنگ مجلسین تدوین می‌کنند با نظر وزارت فرهنگ تعیین کنند که آقای وزیر فرهنگ هم موافق باشند و اطراف و جوانب کار را در نظر بگیریم نه یک کار غیرمفیدی انجام بشود و یک مدت غیرمحدودی برای آنها در نظر بگیریم و من خیال می‌کنم که آقای صفایی پیشنهادشان را اصلاح بفرمایید نوشته بشود مدتی که در آیین‌نامه مصوبه کمیسیون فرهنگ مجلس تعیین خواهد شد.

رئیس - بالاخره چه طور اصلاح بشود.

وزیر فرهنگ - بنده موافق هستم که مدت طبق آیین‌نامه مصوبه شورای عالی فرهنگ باشد.

رئیس - مدت تحصیل طبق آیین‌نامه مصوبه شورای عالی فرهنگ باشد (پیراسته - کمیسیون فرهنگ مجلسین) (صفایی - بنده قبول می‌کنم) پیشنهاد با اصلاحی که شده مجدداً قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد):

پیشنهاد می‌کنم بعد از کلمه به خارجه در ماده واحده جمله زیر علاوه شود برای مدتی که در آیین‌نامه‌های وزارت فرهنگ معین خواهد شد (بعضی از نمایندگان - شورای عالی فرهنگ) برای مدتی که در آیین‌نامه مصوبه شورای عالی فرهنگ معین خواهد شد.

صفایی - بنده قبول دارم. ‏

رئیس - آقای مخبر موافقید؟

مخبر - موافقم‏.

رئیس - آقایانی که با این پیشنهاد و اصلاحی که شده موافقند قیام بفرمایید (اکثر برخاستند) تصویب شد.

۹- تعیین موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه‏

رئیس - بقیه پیشنهادات می‌ماند برای جلسه بعد جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود ساعت ۹ صبح (مجلس ده دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ رضا حکمت‏