مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۲

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۶ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۱۳ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۳ نشست ۱۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۱۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه بیست و یک اردیبهشت ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس جلسات ۱۶ و ۱۹ اردیبهشت.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: تیمورتاش، نراقی، پیراسته.

۳- اخذ رأی با ورقه نسبت به تبصره پیشنهادی آقای مکرم در لایحه اضافه حقوق معلمین و تصویب آن.

۴- معرفی آقای دکتر افخم حکمت به معاونت وزارت کشور و آقای مهندس مصطفی زاهدی به معاونت وزارت کشاورزی به وسیله آقای وزیر کشاورزی.

۵- بقیه مذاکره در لایحه مربوط به تفاوت حقوق پایه‌های معلمین.

۶- ختم جلسه به عنوان تنفس.

مجلس ساعت ده و بیست دقیقه صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس جلسات ۱۶ و ۱۹ اردیبهشت.

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد.)

غائبین با اجازه، آقایان: احمد فرامرزی، عبدالرحمن فرامرزی، ثقه‌الاسلامی، بهادری، حمیدیه، اسکندری.

غائبین بی‌اجازه، آقایان: سلطانی، قوامی، اخوان، کی‌نژاد، شفیعی.

دیرآمدگان و زود رفتگان بااجازه، آقایان: پیراسته ۳۰ دقیقه، شوشتری سی دقیقه، خلعتبری یک ساعت، خاکباز یک ساعت، کریمی دو ساعت، صادق بوشهری دو ساعت. دیرآمده بی‌اجازه آقای اریه سی دقیقه.

رئیس- آقای نورالدین امامی.

نورالدین امامی- آقای شفیعی جلسه گذشته مریض بودند، آخر جلسه هم به عرض رساندم که به وسیله تلفن اطلاع دادند که کسالت دارند.

رئیس- بسیار خوب اصلاح می‌شود. آقای شوشتری.

شوشتری- بنده درست ملتفت نشدم که مرا با اجازه نوشته‌اند یا بی‌اجازه نوشته‌اند، بنده با کسب اجازه از مقام ریاست مرخص شدم.

جلیلی- با اجازه بود (شوشتری: رست متوجه نشدم).

رئیس- دیگر نظری نیست؟

مکرم- بنده در صورت مجلس توضیحی داشتم.

رئیس- راجع به صورت جلسه است بفرمایید.

مکرم- راجع به پیشنهادی که بنده دارم ضمیمه شد به لایحه وزارت فرهنگ، عبارتی را که بنده ذکر ۱۲ هزار تومان کردم، ۱۲ هزار ریال نوشته شده، این قسمت را امر بفرمایید اصلاح شود، یک قسمت مهم دیگر این است که جناب آقای رئیس در مقابل رأی گرفتن به آن تبصره توضیحی فرمودید که از مالیات صدی ده گرفته می‌شود مثلا اگر کسی سیزده هزار تومان مالیات باید بدهد، صدی ده علاوه بر مالیات مأخوذه به منظور حقوق معلمین اخذ می‌شود، البته این فرمایش و بیان جناب آقای رئیس صحیح بوده، اما این کلمه مأخوذه را بنده در پیشنهادم کلمه مقرره گذارده بودم، حالا اگر اجازه بفرمایید برای این که در آینده سوء تعبیر نشود، به جای هر دو کلمه گذاشته بشود از مالیاتی که اخذ می‌شود.

رئیس- در قانون همین طور نوشته شده، نوشته «علاوه بر مالیاتی که اخذ می‌شود» دیگر نسبت به صورت جلسه قبل نظری نبود؟ (گفته شد: خیر) صورت مجلس جلسه‌های ۱۶ و ۱۹ اردیبهشت تصویب شد.

(۲- بیانات قبل از دستور آقایان: تیمورتاش، نراقی، پیراسته.)

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای تیمورتاش.

تیمورتاش- خدا می‌داند که بنده مجددا قصد تصدیع خاطر مبارک آقایان را نداشتم و به همان بیاناتی که کرده بودم ولو این که نیمه کاره مانده بود، قناعت می‌کردم، ولی مثل این که سری است که مجلس دوره هجدهم (نمایندگان: بلندتر) اطاعت می‌شود، در آغاز فصل زندگی خودش هر روز به نحوی با یک نوع تحریک احساساتی مواجه می‌شود، البته بنده اذعان می‌کنم که خودم هم در این تحریک احساسات بی‌بهره نیستم (شوشتری: انشاءالله بعداً تحریک احساسات نمی‌فرمایید) خودم را عرض کردم، در این تحریک احساسات بی‌بهره نیستم، ولیکن در عین حال سعی می‌کنم به مرحله‌ای که خدای نکرده موجب تشنج باشد، نرسد، مخصوصاً به این دلیل که به هیچ وجه و هیچ وقت از حدود نزاکت و ادب خارج نمی‌شوم و حتی‌المقدور هم سعی می‌کنم اسم کسی را هم بر زبان نیاورم، در چند جلسه قبل بنده عرایضی کردم که متأسفانه به علت ضیق وقت مقدور نشد که خاتمه پیدا کند، رشته سخن به اینجا کشید که نهضت ملی ایران که فقط می‌تواند براساس بقا و صیانت کشور ایران متکی باشد، از آن ملت ایران و از بهترین و پاک‌ترین احساسات این مردم سرچشمه می‌گیرد، همچنین عرض کردم که این نهضت به مفهومی که من بر آن قائلم یعنی فقط استقلال و تمامیت مملکت ایران و مبارزه با هر جریانی که بر خلاف این سیر طبیعی، سیر بکند، باقی و برقرار خواهد بود، عرض کردم مردم این سرزمین، اکثریت اهالی این کشور آنچه داشته‌اند، در طبق اخلاص ریختند و تقدیم کسانی کردند که داعیه رهبری این نهضت را داشتند چرا؟ دلیلش به نظر من خیلی ساده است، برای این که مبارزه با بیگانه در خون ایرانی است، برای این که این امر تازگی ندارد، وقتی سراسر تاریخ پرافتخار این مملکت را ورق بزنید هم تاریخ پرافتخار و هم تاریخ پر حادثه ایران را ببینید، هر زمانی که اجنبی از ترک و تاجیک و تاتار به این مملکت دست یافت با نبوغ نژادی این ملت برخاست و او را از کشور راند و یا این که کولتور و تمدن خودش را بر آن قوم و ملت تحمیل کرد (قنات‌آبادی: کولتور؟) تمدنش را فرهنگش را بر آن قوم و ملت تحمیل کرد و آن ملت را خودش مستهلک ساخت. در ادوار آخر تاریخ ایران چیز تازه‌ای نیست و به کرات و مرات دیده شده است که جور و ستم و بیداد و ظلم بیگانگان و مخصوصاً همسایه‌های ما کار را به جایی کشانیده بود که ملت ایران دندان خشم برهم می‌فشرد و مترصد وقتی بود که حق خودش را از آن ظالمین بگیرد (کریمی: صحیح است) اولین تجلی این غریزه از دوره ۱۵ و زمانی که قرارداد قوام سادچیگف را مجلس ملی ایران رد کرد شروع می‌شود و این جرقة تابناک اندک اندک جای خودش را باز کرد و سراسر وجود ملت ایران را فرا گرفت، در این میان کسانی بودند که تظاهر به مبارزه با اجنبی می‌کردند و وسایل تبلیغاتی عظیمی هم در اختیار داشتند و توانستند ملت ایران را به طرف خودشان جلب بکنند.

در اینجا اشاره به تظاهراتی، تظاهرات بزرگ و دامنه‌داری که در سراسر کشور به وجود آمد شد، من چه امروز و چه آن روزی که این تظاهرات ارکان این عمارت را به لرزه در می‌آورد سر تعظیم در مقابل این احساسات پاک و بی‌آلایشی که محرک واقعی این توده‌های بزرگ و این جمعیت‌های وسیع بود، فرود آورده‌ام و می‌آورم (میراشرافی: احسنت) ولی غبطه امروز من این بود که چرا کسانی که خود را رهبر این قوم خطاب می‌کردند، به وعده خود وفا نکردند، آقایان محترم این ملت محروم، این ملت گرسنه که جز قلبی آتشین و احساساتی پاک و چند قطره خون، چیز دیگری نداشت، همه اینها را در طبق اخلاص گذاشت و تقدیم رهبران قوم کرد، ولی آیا کسانی که به آنها وعده‌ها و نویدهای بی‌شمار می‌دادند، آنها هم به عهد خود وفا کردند؟ و آنچه را که پیمان با این ملت بسته بودند عمل کردند یا خیر؟ (میراشرافی: ابداً) من از روح پرفتوح شهدای راه حق، از روان پاک کسانی که در کنج زندان‌ها برای اعتلای ملت ایران و برای خاطر نفت جان دادند، مدد می‌طلبم (احسنت) یاری می‌خواهم که در اینجا توضیحی عرض نکنم که احیاناً برخلاف مصالح امروز ملت ایران باشد، من محظور بزرگی دارم و این را در کمال صراحت عرض می‌کنم، آن هم این است که فعلاً مذاکراتی راجع به نفت در جریان است و در قبال این مذاکرات چه بسا صلاح ملت ایران نباشد که حقایق تلخ و شیرین گفته شود و آنچه که بوده و هست، از پشت این تریبون به ملت ایران عرض بکنم، بنابراین امساک می‌کنم و فقط می‌گویم:

مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد، اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد (میراشرافی: بفرمایید) ولی از همکاران محترم و کسانی که مسلماً ملت ایران را در نظر دارند یک استدعای کوچک دارم، آن هم این است که روزنامه پست تهران شماره ۱۹ اردیبهشت را مطالعه بفرمایند و مقاله‌ای را که به نام مذاکرات نفت تهران در سرنوشت نفت جهان مؤثر است، بخوانند، استدعای بنده این است که نه فقط بخوانید و بگذرید، بلکه مطالعه بفرمایید، دقت بفرمایید و سعی بکنید که آنچه را که او گفته پهلوی خودتان تجزیه و تحلیل بفرمایید، آن وقت با انصاف و با یک وجدان روشن و ضمیر پاک ترازنامة کار ما را ببندید و ملاحظه بفرمایید که ماجرای نفت ما چه اندازه بسود یا به زیان ملت ایران بوده است، واقعاً تعجب است عده‌ای آمدند و از بهترین احساسات، از عالی‌ترین عواطف، از رساترین احساسات پاک ملتی برخوردار شدند، اینها را در اختیار خود گرفتند، ولیکن به جای خدمت، به جای مشکل گشایی، به جای پیشرفت، نتیجه‌ای که حاصل شده است استفاده بیگانه از روس و انگلیس و امریکا بوده است و نگذاشتند که ملت ایران از این مبارزاتی که در راه احقاق حق خودش کرده است، چنان که باید و شاید بهره‌مند بشود، کشور را به سوی نیستی و سراشیب فنا سوق داده‌اند ولکن باز هم می‌گویند که بر ما حرجی نیست، ما کار بدی نکرده‌ایم و کسی را نباید یارای این بیان باشد که بگوید از کجا آمده‌ای و برای چه آمده‌اید و چه کرده‌اید، کسانی که در روز روشن و در ملا عام گفتند که ما آزادی را فدای استقلال این مملکت می‌کنیم، اینها وطن‌پرست هستند؟ (میراشرافی: گفتند ایران فدای نفت) ولیکن کسانی که تیزبین‌تر بودند، حقیقت بین‌تر بودند و دوراندیش‌تر بودند وقتی دیدند که این راه که تو می‌روی به ترکستان یا تاجیکستان یا قزاقستان است.

اینها خائن به این آب و خاک هستند، اینجا گفته شد که مبارزه با به لشویزم موجب شده است که ملت ایران از رهبران قدیمی خود جدا شود و آنها را به سرنوشت شومی که در انتظار آنها است بگذارد همین مجلس و همین تالار شاهد است که من سه سال پیش این را گفتم که این راهی که می‌روید شما را به دامن کمونیزم، به دامن فنا و به دامن نیستی می‌کشاند، چنانچه عرض کردم مذاکراتی که راجع به نفت فعلاً در جریان است زبان مرا بسته و نمی‌توانم عرایض بسیاری را بکنم، ولی فقط می‌خواهم از پشت تریبون این مجلس به کنسرسیومی‌ها بگویم و آنها را مخاطب قرار بدهم و بگویم که اگر ملت ایران زبان بسیاری از این جریان دید لااقل یک نفع بر دو آن این است که بر بسیاری از حقایق واقف شده است، ملت ایران امروز می‌داند که سودش چیست و زیانش چیست و اگر منظور این بوده است که ما صلح را به هر قیمت شعار خودمان بگیریم و بگوییم به هر قیمتی ما خواهان حل مشکل نفت هستیم، خطا است (صحیح است) ملت ایران می‌داند چه می‌خواهد، منافع خودش را تشخیص می‌دهد، با این فرق که اگر آن روز فریب این را خورد که اینها کارش را مشکل و دشوار در نظرش جلوه دادند امروز به مشکلات کار واقف است و اگر تصمیمی بگیرد عالماً و عامداً و با علم به مخاطراتی که در کمین او و دنیای آزاد نشسته است تصمیم می‌گیرد، این عرض بنده بود، زیاد مصدع نمی‌شوم و امیدوارم که آقایان محترم هم این عرایض را خدای نکرده حمل بر تحریک احساسات یا ایجاد تشنج نفرمایند.

رئیس- آقای پیراسته.

پیراسته- بنده سه دقیقه از وقتم را به آقای نراقی می‌دهم.

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- بنده از آقای پیراسته تشکر می‌کنم که سه دقیقه از وقت خودشان را به بنده دادند، منظور بنده از مزاحمت این بود که در جلسه گذشته اگر آقایان فراموش نفرموده باشند، جناب آقای مکرم یک پیشنهادی فرمودند در ماده واحده راجع به کمک آموزگاران و آموزگاران و البته تصویب هم شد، ولی برای این که بعدها انشاءالله در کارهایی که با رقم سر و کار دارد، یک دقت بیشتری بشود بنده توضیح بیشتری عرض می‌کنم، اگر ماده واحده جناب آقای مکرم به آن صورتی که پیشنهاد شده بود، یعنی با حذف یک درصد و فقط مستقلاً متکی شدن پیشنهاد ایشان بود، امروز آموزگاران و کمک آموزگاران یک شاهی نداشتند، یعنی مجموعاً از این پیشنهاد آقا بیش از پانصد ششصد هزار تومان وصول نمی‌شد (مکرم: هیچ همچو چیزی نیست) بنده این عرایضی که می‌کنم متکی به دلیل است و این صورت را به امضا از وزارت دارایی گرفتم، مجموع مالیاتی که در کشور به عنوان مالیات بردرآمد گرفته می‌شود ۷۳ میلیون تومان است که ۵۴ میلیون تومان آن در تهران گرفته می‌شود، از این مبلغ کسانی که می‌پردازند، یعنی دسته‌جات شرکت‌ها و بازرگانان مقاطعه‌کاران، پیشه‌وران، درآمدهای اتفاقی، رانندگی و ارث و اراضی است و فقط سه طبقه از اینها ممکن است که بعضی‌ها بتوانند مالیات ۱۲ هزار تومان بیشتر بدهند، یعنی شرکت‌ها و بازرگانان و مقاطعه‌کاران، این بقیه را هم توضیح عرض می‌کنم، ۲۸ میلیون تومان شرکت‌ها در تهران می‌دهند که ۱۸ میلیون تومان را خود دولت می‌دهد، یعنی ۱۵ میلیون تومان بانک ملی، بقیه را شرکت‌های تابعه دولت، پس ۱۱ میلیون تومان کلیتاً برای ۲۸۵۰ شرکت باقی می‌ماند، ۷ میلیون تومان بازرگانان می‌دهند که ۱۶ هزار بازرگان مطابق پرونده‌ای که موجود است، این ۷ میلیون تومان را می‌دهند، شش میلیون وششصد هزار تومان را مقاطعه‌کاران می‌دهند که ۶۷۰۰ مقاطعه‌کار این پول را می‌دهند، یک میلیون و نهصد هزار تومانش را پیشه‌وران می‌دهند که شصت هزار پیشه‌ور می‌پردازد، بنابراین کسانی که مالیاتی بیش از ۱۲ هزار تومان بپردازند، بسیار قلیل هستند و طبق احصاییه اجمالی که دیروز از مالیه گرفتم، به استثنای دولت مالیات آنها به شش میلیون تومان نمی‌رسد و ده درصدی که از آن حاصل می‌شود به ششصد هزار تومان نخواهد رسید و قانونی که برای آموزگاران می‌خواستیم تهیه کنیم اگر عجله می‌شد، مجبور می‌شدیم که ششصد هزار تومان را به جای ۱۲ میلیون تومان بگذاریم، انشاءالله در آتیه آقایانی که پیشنهاد می‌دهند آنچه را که با رقم سر و کار دارد، دقت بیشتری بفرمایند (یک نفر از نمایندگان: خود شما به عنوان موافق صحبت کردیم شما طرفداری کردید).

رئیس- آقای پیراسته.

پیراسته- عرض کنم بعضی وقت‌ها یک مسائلی در مجلس عنوان می‌شود و یک مطالبی گفته می‌شود که اگر به آنها جواب داده نشود، ممکن است که تالی فاسدهایی داشته باشد، قبلاً باید به آقایان عرض کنم گر چه همه آقایان شخصاً به این نکته توجه دارند و انتظارات مردم را از دوره هجدهم می‌دانند، ولی باید این نکته را عرض بکنم که ما برای این اینجا جمع نشده‌ایم که وقت مملکت را به حرف بگذرانیم، آن هم حرف‌هایی که مفید نمی‌تواند واقع باشد یا خدای نخواسته موجب گمراهی در مجلس بشود، این مجلس هجدهم آقایان با مجالس دیگر این فرق را دارد که این مجلس مولود قیام مردم است، این مجلس یک مجلس عادی نیست، برای این مجلس مردم خون ریختند تا به وجود آمد، مردمی که آمدند برای حفظ رژیم مشروطیت، برای حفظ قانون اساسی آن فداکاری‌ها را کردند، حالا از ما انتظار دارند که به دردهای بزرگ آنها برسیم، بزرگ‌ترین آفتی که ممکن است ریشه مملکت را از بین ببرد واقعاً به ریشه مملکت صدمه بزند و واقعاً به بنیان اجتماعی ما لطمه بزند، موضوع عوامفریبی است، تز عوامفریبی برای همیشه شکست خورده (صحیح است) دیگر مردم ایران نه حوصله دارند، نه طاقت دارند و نه تحمل دارند که به منفی بافی بپردازم (صحیح است) اگر بنا بود که مملکت با عوامفریبی یا ریا و یا تظاهر و سالوسی اداره شود و ترقی بکند، باید در این دو سه سال اخیر ایران بهشت شده باشد. (صحیح است) البته بنده قصد ندارم که در اینجا خدای ناخواسته اظهارات بنده را متوجه کسی بدانند، بنده یقین دارم که تمام آقایانی که اینجا تشریف دارند، همه اهل کار مثبت هستند (میراشرافی: منهای چند نفر) نه خیر تقاضا می‌کنم آقای میراشرافی همه اهل کار مثبت هستند، همه می‌خواهند کار بکنند، همه می‌خواهند واقعاً به دردهای بی‌درمان این مملکت یک مرهمی بگذارند و التیام بدهند، اما این را باید توجه داشت، این را باید متذکر بود که این تز شکست خورده است، این تز مملکت را برد تا جایی که دیگر چیزی نمانده بود

یعنی فقط خدای ایران و ملت ایران و مردان ایران، ایران را نجات داد (صحیح است) بنده خیال می‌کنم اگر کسی خدای نخواسته بین ما باشد و امیدوارم نباشد که بخواهد دنبال عوامفریبی برود و به قول معروف بدو آن رسد که بدان رسید (میراشرافی: که به آن یکی رسید) حالا ما آمدیم اینجا جمع شده‌ایم که به دردهای مملکت، به خرابی‌های گذشته، به بدبختی‌هایی که در نتیجه عوامفریبی و سالوسی گریبان‌گیر مملکت شده است خاتمه بدهیم، اگر بنا باشد که باز خدای نخواسته وقت مجلس هجدهم طوری تلف بشود که ما به جای رسیدگی به دردهای مردم، به جان هم افتیم و تعصب ایجاد کنیم، به مشاجره و تشنج بپردازیم، بعد از دو سال می‌بینیم که وقت مجلس هجدهم تلف شده است و خون‌هایی که برای به وجود آوردن این مجلس ریخته شده، خون‌هایی که برای آبادی و آبادانی این مملکت ریخته شده، خون‌هایی که برای حفظ رژیم مشروطیت و قانون اساسی ریخته شده است، واقعاً آن وقت باید اظهار تأسف کرد که تلف شده و هدر رفته است، ما باید سعی کنیم که کار مثبت و کار صحیح پیش بگیریم در کارها جنبه تظاهرش را کنار بگذاریم و جنبه صحیح و عملی و آنچه که مطابق با واقع و عدالت و مصلحت است، در پیش بگیریم و برویم جلو، اگر بنا باشد که دو مرتبه آن جریانات را پیش بگیریم و جلو برویم، هیچ کدام‌مان به جایی نخواهیم رسید، آقایان مجلس جای بحث و انتقاد است، مجلس جای گفتن عقاید مختلف است، ولی اگر بنده عقیده‌ام را گفتم که این عقیده بنده با عقیده یکی از آقایان مخالفت داشت، این دیگر نباید ایجاد دشمنی و نفاق بکند، مجلس برای این به وجود آمده که شور و مشورت بشود، هر کس عقیده‌اش را بگوید و هر عقیده‌ای را که اکثریت قبول کرد، به صورت لایحه یا قانون دربیاید و اما اگر بنده با یک فوریت لایحه موافقم و شما مخالفید این اینجا موجب دشمنی می‌شود و بعد می‌آیند گله می‌کنند این صحیح نیست ما در دو سه سال اخیر زجر زیاد کشیدیم، جریان مبارزه طوری بود که هر روز جان ما در خطر بود. هر روز باور بفرمایید که حمایت قانون از ما سلب شده بود، ما به صورت فردی از خود دفاع می‌کردیم، تازه وسیله دفاع نداشتیم، بنده مکرر به خاطر دارم شب‌ها که به منزل‌مان می‌رفتیم و می‌خوابیدیم، دور خانه‌مان‏ سنگر بندی می‌کردیم، برای این که اوباش و ولگردهای دولت سابق به تحریک دولت نیایند ما را غارت بکنند، اما بنده با تمام این مشکلات با تمام این شداید، با تمام این بدبختی‌هایی که در این چند سال دست به گریبان بویم، از نظر شخصی هیچ تعصبی نسبت به کسی ندارم، واقعاً آنچه نسبت به شخص بنده شده است صرف‌نظر می‌کنم، اما یک مطالبی هست که مربوط به همه مملکت است، اینجا دیگر قابل اغماض نیست بزرگ‌ترین خیانت مخصوصاً تکرار می‌کنم آقایان بزرگ‌ترین خیانتی که به این مملکت شده است از بین بردن رژیم پارلمانی و به وجود آوردن حکومت مطلقه بود (صحیح است) مجلس مرکز حل و عقد امور است، مرکز قانون‌گذاری است، ولی آمدند با رجاله بازی با تهدید با ارعاب مجلس را فلج کردند، اختیاراتش را گرفتند، برای این که گفتند شما لایق قانون‌گذاری نیستید (نورالدین امامی: رختخواب آوردند) شما باید بروید توی کوچه بالاخره شأن مجلس دوره ۱۸ این بود که روز اول بیاید این کار را بکند، حالا فرض کنید که از نظر خودخواهی هم باشد، آخر شما که قوة مقننه هستید، شما که اسم مجلس شورای ملی دارید که مرکز قانون‌گذاری هستید چطور اجازه می‌دهید در دوره‌ای که جلسه دارید و اینجا نشسته‌اید باز مصوبات غیر قانوین دولت گذشته دارد اجرا می‌شود آخر این درست نیست صحیح نیست (مهدی ارباب: صحیح نیست) بنده خیال می‌کنم که باید این بدعت را برای همیشه نابود کرد و از بین برد و من این وضع را محکوم به زوال می‌کنم که کسی بعد از این نیاید بگوید که آقا شما لایق قانون‌گذاری نیستید و اختیار قانون‌گذاری را بدهید به بنده (میراشرافی: بعضی از وکلا لحاف و تشک آوردند اینجا و خوابیدند که اختیارات بدهند) (شوشتری: بلی لحاف آوردند) در هر صورت منظور بنده این بود که مجلس شورای ملی با یک اعتماد و اتفاق کلمه‌ای بجبران خرابکاری‌های گذشته بپردازد مملکت ما هنوز نجات پیدا نکرده است، مملکت ما مثل مریضی است که از خطر مرگ نجات پیدا کرده ودوره نقاهت را دارد می‌گذراند، مملکت ما بعد از این همه تشنج دیگر طاقت تشنج ندارد، بنده التماس می‌کنم عاجزانه تقاضا می‌کنم که یک کاری بکنید که با اعتماد و اتحاد و متفق‌القول به کارهای مملکت بپردازید، تشنج بین ما ایجاد نشود، اختلاف ایجاد نشود، اقلاً یک سال بپردازیم به کارهای مملکت و سال دوم تشنج ایجاد بکنیم، تشنج ایجاد کردن کاری ندارد یک سال صبر کنید. اما موضوع دوم که می‌خواستم عرض کنم و لازم است تذکر بدهم این است که بنده در برنامه دولت و طرح آن در مجلس یک مطالبی عرض کردم، این مطالب بنده که جنبه اصلاح طلبانه و تذکر دوستانه داشت مورد کمال توجه آقای نخست‌وزیر قرار گرفت و من بعد از آن دیگر فرصت نکردم مطالبی را راجع به آنچه که به جناب آقای نخست‌وزیر گفته‌ام بگویم، علتش هم این است که مقام ریاست اعلام فرمودند و آقایان محترم می‌دانند که بعد از اعلام رأی دیگر جای صحبت نمایندگان نیست، و از این توجه دقیقی که جناب آقای نخست‌وزیر به تذکرات بنده معطوف فرمودند و وعده دادند به این که تذکرات را مورد عمل قرار بدهند، تشرک می‌کنم، این اظهارات بنده راجع به برنامة دولت مورد تأویل و تفسیر مختلف قرار گرفت، تأویل و تفسیر مختلف هم برای این بود که یک دستة زیادی از مردم این مملکت از همکاری‌های بسیار نزدیک و از صمیمیتی که بین جناب آقای نخست‌وزیر و بنده و بسیاری از رفقا که اینجا حضور دارند مستحضر هستند و می‌دانستند که ما چندین مرتبه در راه مبارزه با بیدادگری و در راه مبارزه با رژیم مشروطه بر باد ده، در راه مبارزه با دولتی که ایران را محققاً به نیستی می‌کشانید تا پای مرگ رفتیم، آقای نخست‌وزیر و بنده و یک دسته از رفقای بنده که اینجا حضور دارند و یک عده هم که اینجا نیستند و همه آنان را می‌شناسند، تصمیم گرفتیم که در هر صورت این مملکت ما ما هست و با این رویه‌ای که آنها در پیش گرفته‌اند، حتماً مملکت سقوط خواهد کرد، باید مبارزه کنیم و اگر در این مبارزه کشته شدیم که شهید در راه میهن هستیم، یک روزی مرگ می‌رسد، چه بهتر که ما در راه میهن کشته شویم، اگر فایق شدیم مملکت‌مان را با ۲۰ میلیون جمعیت و سوابق تاریخی و همه چیز از سقوط نجات داده‌ایم و واقعاً بنده می‌خواهم به آقایان عرض بکنم صمیمانه‌ترین‏ همکاری‌هایی که شاید در چند قرن اخیر در ایران شده است، مثل دوره‌ای که ما مبارزه کرده‌ایم نشده بود، بنده مخصوصاً این را تأکید می‌کنم و امیدوارم که با عنایات خداوند ...

رئیس- آقای پیراسته وقت آقا تمام شده است.

پیراسته- یک جمله مانده تمام می‌شود امیدوارم که با عنایت خداوند و توجهات ذات ملوکانه و پشتیبانی مجلسین دولت واقعاً موفق بشود موانعی که در پیش دارد از بین بردارد و واقعاً به آن نیتی که وارد کار شده است، تمام بکند و موفق بشود، بنده مطالب زیادی دارم که متأسفانه وقت بنده تمام شده می‌گذارم برای جلسه بعد.

رئیس- آقای مشایخی بفرمایید.

مشایخی- چون چند نفر از آقایان نمایندگان به بنده تذکر دادند که بحث در لایحه فرهنگ موجب کمال علاقه آقایان است، به این جهت امروز بنده از عرایضم خودداری می‌کنم (نمایندگان: احسنت).

(۳- اخذ رأی با ورقه نسبت به تبصره پیشنهادی آقای مکرم در لایحه اضافه حقوق معلمین و تصویب آن.)

رئیس - در جلسه پیش لایحه کمک به آموزگاران قسمتی که تبصره پیشنهادی آقای مکرم بود و در واقع یک مالیاتی است و اینجا باید رأی گرفته شود و مجلس سنا هم در آن قسمت نظر قطعی بدهد، ولی چون قسمت اول که اصل لایحه دولت بود، مالی بود، فقط نظر مشورتی سنا را لازم داشت، این است که حالا باید به آن تبصره رأی بگیریم.

شوشتری- وزیر دارایی باید باشد.

رئیس- نماینده دولت هست.

شوشتری- نه خیر مالیات است و باید وزیر دارایی باشد.

رئیس- نماینده دولت هست، اگر حذف بخواهد بشود لازم است که حتماً اینجا باشد، ولی برای برقراری مالیاتی حضور آقای وزیر دارایی قطعاً لازم نیست، نمایندگان دولت هستند و حالا رأی می‌گیریم به تبره ۲ (نقابت: حالا شور در کلیات می‌خواهد) یک ماده واحده بیشتر نیست، شور در کلیات مربوط به وقتی است که چندین ماده است، ولی این یک ماده واحده است و کلیات ندارد (نقابت- تجزیه شد دو قسمت است) تجزیه شد در تبصره که جز ماده است، ماده علی‌حده که نیست، اگر نظری دارید باید بگویید مطابق کدام ماده آیین‌نامه اگر انحرافی دارد یا تخلف شده است بفرمایید اخطار قانونی مطابق ماده ۷۶ است، اگر نظری دارید بفرمایید، آقایان توجه بفرمایید راجع به تبصره ۲ است یک بار دیگر خوانده می‌شود. (به شرح ذیل قرائت شد.)

تبصره ۲- از شرکت‌ها و تجار و مقاطعه‌کاران و سایر مؤدیان مالیات بردرآمد (سوای مؤدیان مالیات املاک مزروعی) که میزان مالیات بردرآمد آنها در سال از ۱۲ هزار تومان تجاوز کند، از تاریخ تصویب این قانون علاوه بر مالیاتی که اخذ شده ده درصد به منظور کمک به بودجه حقوق معلمین دریافت خواهد شد.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به این تبصره با ورقه چون وضع مالیات است آقایان موافقین ورقه سفید با اسم خواهند داد.

(اسامی آقایان به ترتیب ذیل توسط آقای جلیلی اعلام و در محل نطق حاضر و رأی دادند).

آقایان: مصطفی کاشانی، قنات‌آبادی، مرآت اسفندیاری، دکتر بینا، صفاری، دکتر افشار، تجدد، مهندس اردبیلی، بوشهری، موسوی، میراشرافی، امیدسالار، دکتر نیرومند، کریمی، مهندس جفرودی، مهندس ظفر، نراقی، پیراسته، محمودی، دکتر سعید حکمت، عدل، شاهرخ‌شاهی، عبدالرحمن فرامرزی، عباسی، دکتر وکیل، ایلخانی‌زاده، اورنگ، دولتشاهی، سلطان العلما، اردلان، امیر احتشامی، بوربور، قراگزلو، عماد تربتی، شوشتری، پناهی، صفایی، خاکباز، ارباب، اعظم زنگنه، غضنفری، پورسرتیپ، بزرگ‌نیا، صدرزاده، صارمی، امامی، توماج، شفیعی، کیکاوسی، سرمد، دکتر حمزوی، رضایی، داراب،

عاملی، شیبانی، صدقی، دکتر مشیر فاطمی، مکرم، مشایخی، دکتر سیدامامی، سعید مهدوی، قریشی، لاری، کدیور، شادلو، سعیدی، تفضلی، صراف‌زاده، سنندجی، حکمت، دهقان، کاشانی، خزیمه علم، سلطان‌مراد بختیار، استخر، سالار بهزادی، دکتر پیرنیا، افشار، دکتر آهی، نصیری، هدی، نقابت، عمیدی نوری، محسن اکبر، حائری‌زاده، نیرومند، صفایی، دکتر جزایری، ارسلان خلعتبری، دکتر عمید، شادمان، دکتر شاهکار، بهبهانی، خرازی، افشار، فرود، دولت‌آبادی، معین‌زاده، اریه، ذوالفقاری، افخمی، بزرگ ابراهیمی، فرید، جلیلوند، یارافشار، جلیلی.

(آرا مأخوذه شماره شد ونتیجه بقرار ذیل حاصل گردید.)

ورقه سفید موافق ۶۵ ورقه کبود ۵ ورقه سفید بی‌اسم ۳۱ برگ.)

رئیس- از ۱۰۷ نفر عده حضار ۱۰۱ نفر در رأی شرکت کردند و با ۶۵ رأی تصویب شد.

اسامی موافقین، آقایان: دولت‌شاهی، میراشرافی، دکتر حکمت، دکتر بینا، خزیمه علم، تفضلی، اعظم زنگنه، محمود افشار، مرتضی حکمت، بزرگ‌نیا، شفیعی، صدرزاده، بیات ماکو، کاظم شیبانی، نصیری، محسن اکبر، دکتر حسین پیرنیا، امیر نیرومند، دکتر جزایری، دکتر مشیر فاطمی، دکتر هاشم وکیل، عمیدی نوری، صدقی، رضا افشار، فرید اراکی، بزرگ ابراهیمی، دکتر حمید آهی، نقابت، دولت‌آبادی، یار افشار، فرود، اورنگ، نادعلی کریمی، رضایی، شادمان، درخشش، افخمی، داراب، دکتر شاهکار، دکتر عمید، تجدد، صادق سرمد، بهبهانی، توماج، صفاری، پیراسته، تیمورتاش، فرامرزی (عبدالرحمن)، قنات‌آبادی، ایلخانی‌زاده، مرآت اسفندیاری، ارسلان خلعتبری، صارمی، مشایخی، بختیار، کاشانی، حسن مکرم، عاملی، امیر احتشامی، کیکاوسی، حسین خاکباز، امید سالار، دکتر حمزوی، جلیلوند.

اسامی مخالفین، آقایان: شوشتری، صادق نراقی، قراگزلو،، بوربور، خرازی.

ورقه سفید بی‌اسم علامت امتناع ۳۱ برگ.

یک نفر از نمایندگان- کی‌ها رأی مخالف داده‌اند.

شوشتری- بنده رأی کبود دادم، بنده را تهدید نکنید.

رئیس- هر چه رأی داده‌اند لازم به اظهار نیست.

صدرزاده- استدعا می‌کنم لایحه وزارت فرهنگ مطرح بشود.

(۴- معرفی آقای دکتر افخم حکمت به معاونت وزارت کشور و آقای مهندس مصطفی زاهدی به معاونت وزارت کشاورزی به وسیله آقای وزیر کشاورزی.)

رئیس- آقای وزیر کشاورزی فرمایشی دارید بفرمایید.

وزیر کشاورزی (آقای عدل)- جناب آقای نخست‌وزیر امروز کسالت داشتند و با این که مایل بودند شخصاً خودشان در مجلس شورای ملی حضور به هم رسانند، ولی کسالت مانع شد و از بنده تقاضا کردند که آقای دکتر افخم حکمت را که از افسران با سابقه و با تجربه دولت هستند، به سمت معاونت وزارت کشور معرفی کنند (جمعی از نمایندگان: مبارک است) و همچنین آقای مهندس زاهدی را که از مهندسین با سابقه و با تجربه کشاورزی هستند و مدت‌ها در وزارت کشاورزی سمت معاونت داشته‌اند به سمت معاونت پارلمانی وزارت کشاورزی معرفی می‌کنم (مبارک است) (دکتر جزایری: بسیار خوب هستند).

(۵- بقیه مذاکره در لایحه مربوط به تفاوت حقوق پایه‌های معلمین.)

رئیس- لایحه فرهنگ مطرح است در ماده مذاکره به عمل آمده و رأی به کفایت مذاکرات داده شده حالا پیشنهادات قرائت می‌شود. اول پیشنهاد آقای دکتر بینا بود که در جلسه قبل تصویب شد وحالا پیشنهادات دیگر قرائت می‌شود، پیشنهاد آقای درخشش قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم از تاریخ اول فروردین ماه ۱۳۳۳ میزان حقوق پایه‌های کمک آموزگاری و آموزگاری و دبیری به شرح زیر تعیین می‌گردد.

الف- آموزگاران و کمک آموزگاران پایه یک طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری و در مورد ارتقا از پایه‌ای به پایه بالاتر تا پایه پنج یک سوم و از پایه پنج تا پایه هشت یک پنجم و از پایه هشت به بالا یک ششم حقوق پایه مادون علاوه خواهد شد.

ب- دبیران، حقوق پایه یک طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری در مورد ارتقا از پایه به پایه بالاتر تا پایه چهار یک چهارم و از پایه پنج تا پایه هشت یک پنجم و از پایه هشت تا پایه نه یک ششم و پایه ده یک هشتم حقوق پایه مادون اضافه می‌شود.

رئیس- این پیشنهاد از لایحه دولت اضافه می‌شود یا خیر؟

درخشش- بلی اضافه می‌شود.

رئیس- پس حق پیشنهاد و اضافه خرج ندارید.

درخشش- با آقای وزیر فرهنگ صحبت کردیم ایشان قبول دارند اجازه می‌فرمایید توضیح عرض کنم.

رئیس- بفرمایید.

درخشش- همان طور که روز قبل به اطلاع آقایان نمایندگان محترم رسانیدم وضع رتبه‌ها در وزارت فرهنگ طوری است که احیاناً اگر یک دسته از فرهنگیان رتبه‌شان بالا می‌رود دسته دیگر ناراضی می‌شوند البته در آن لایحه اولی تومانی که تصویب شد به کمک آموزگاران و آموزگاران اضافه‌ای بدهند لایحه‌ای هم برای تغییر شغل دبیران دولت تقدیم مجلس کرد از آن روز تا به حال البته برای همه آقایان جدول‌هایی از طرف تمام معلمین فرستاده شده است و نیز تلگرافاتی شده است و این کار یک عده ناراضی درست کرده است آقای جعفری وزیر فرهنگ هم یک طرحی برای آموزگاران تهیه کرده‌اند و قرار شده تا روز دیگر آن طرح را به صورت لایحه‌ای تقدیم مجلس بکنند. در کمیسیون فرهنگ ما صحبت کردیم، مذاکره کردیم آقای جعفری قبول کردند که آن طرح هم ضمن لایحه گنجانیده شود تا این که عدم رضایت آموزگاران و اشخاصی که رتبة آموزگاری دارند برطرف بشود و بنده پیشنهادم این است که رتبه‌های دبیری رتبه یک طبق جدول ۱۹۲ تومان بگیرد و رتبه یک آموزگاری ۹۶ تومان با این طرحی که برای دبیران هست رتبه ده دبیری می‌شود یک هزار و صد و نوزده تومان (وزیر فرهنگ: هزار و نوزده تومان) و رتبه آموزگاری اگر احیاناً بالا برود می‌شود ۵۰۵ تومان، بنابراین می‌بینید که رتبة آموزگاری در رتبه ده نصف رتبه دبیری است و البته یک ظلم فاحشی است به آموزگاران برای این که این ظلم برطرف بشود و برای این که غالباً دولت در نظر دارد حقوق طبقه آموزنده و حقوق اشخاصی که تدریس می‌کنند بالا برود و به این جهت پیشنهاد بنده برای این است که این آموزگاران هم از این لایحه راضی باشند، گمان می‌کنم توضیح در اطراف این موضوع کافی باشد.

رئیس- آقای شوشتری نسبت به این موضوع فرمایشی دارید؟

شوشتری- بنده خواستم توضیح بدهم، اگر اجازه بدهید.

رئیس- در چه موضوع؟

شوشتری- در همان موضوعی که رأی گرفتید یک توضیحی بدهم.

رئیس- حالا که گذشته است (شوشتری: بلی حالا که گذشته است) آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.

وزیر فرهنگ (آقای جعفری)- بنده همان طوری که روز اول به عرض آقایان رسانیدم حقوق آموزگار و دبیر به استناد ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری معین شده در سال ۱۳۲۶ به موجب یک تصویب‌نامه‌ای حقوق آموزگار و کمک آموزگار را تغییر دادند و تقریباً حقوق آموزگار مطابق حقوق دبیر شد در صورتی که حقوق رتبه یک دبیری مطابق ماده ۲ قانون تعلیمات اجباری دو برابر حقوق آموزگار است و حقوق رتبه ده آموزگاری تا پایه ده تقریباً معادل حقوق رتبه ده دبیری شده بود و تقریباً حقوق رتبه ۱۰ آموزگاری و ده دبیری معادل بود این مطلب باعث شده بود که یک عده زیادی از دبیران گله بکنند و دائماً در فکر این بودند که اختلاف حقوق در بارة آنها و آموزگاران پیدا بشود به این مناسبت لایحه دومی که دولت تهیه کرد لایحه تبدلی حقوق دبیران بود که به مجلس تقدیم شد، البته بنده عرض نمی‌کنم حقوقی که آموزگاران داده می‌شود کافی است خیر، حق این است که حقوق آموزگاران هم اضافه بشود به همین دلیل هم خود وزارت فرهنگ لایحه دیگری تهیه کرده، ولی جریان اداری آن هنوز تمام نشده که تقدیم مجلس بکند و در نظر بود بعد از این که این لوایج تصویب شد، با وزارت دارایی داخل مذاکره بشویم و آن را هم تهیه و تقدیم مجلس شواری ملی بکنیم ولی حالا که پیشنهاد می‌شود ضمیمه این لایحه گردد البته بسته است به نظر مجلس اضافه کردن حقوق آموزگار البته بسیار لازم است (دکتر جزایری: آقا موافقت فرمودید) بنده مخالفتی ندارم، عرض کردم حقوق آموزگار باید اضافه بشود، ولی تصویب آن بسته به نظر مجلس است.

رئیس- این پیشنهادی که رسیده است البته مبلغی بر لایحه دولت اضافه می‌شود، بنابراین موافقت وزارت دارایی هم شرط است، باید وزیر دارایی هم حاضر باشد و چون علاوه کردن بر لایحه دولت باید با موافقت وزیر فرهنگ و وزیر دارایی باشد، باید در خارج مذاکره بشود و تأمین اعتبار گردد، پس از آن که ترتیبش را دادند، بعد به مجلس بیاورند.

درخشش- تأمین اعتبار لازم ندارد و برای این که تبصره‌ای در همین لایحه هست که اعتبار آن بعد از این تأمین می‌شود.

رئیس- بالاخره برای این محل یک اعتباری در نظر گرفته شده (درخشش: در نظر گرفته نشده) نسبت به آن لایحه در نظر گرفته شده که تأمین کنند، نه نسبت به هر پیشنهادی، اگر ما بخواهیم اینجا فتح باب بکنیم، دائماً پیشنهاد اضافه می‌شود و از آیین‌نامه خارج می‌شویم، چون منظور اعتبار بیشتری که نیست، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود:

تبصره- اعتبارات ساختمانی مربوط به مدارس مرکز و شهرستان‌ها که از سال ۲۹ به تعد تصویب شده و مورد استفاده واقع نگردیده تا آخر سال ۱۳۳۳ معتبر و قابل مصرف است.

پیراسته- داراب‏

رئیس- وارد نیست، یک مطلبی را

در ضمن یک لایحه دیگری نمی‌توان گنجانید و اگر بخواهید ماده مربوطه را قرائت کنند، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

پیشنهاد می‌کنم تبصرة ذیل به لایحه دبیران اضافه شود:

تبصره- تبدیل پایه‌های آموزگاری به دبیری بر طبق میزان حقوق دریافتی رتبه‌های دبیری قبل از تصویب این لایحه قانونی خواهد بود.

دکتر بینا

رئیس- آقای دکتر بینا بفرمایید.

دکتر بینا- به طوری که آقایان نمایندگان محترم اطلاع دارند بنده در لایحه اول هم یک پیشنهادی دادم و منظور از این پیشنهاد این بود که آقایان توجه دارند اضافه کردن میزان حقوق آموزگاران فقط و فقط برای کمک به طبقه معلم است، اگر در نظر بگیریم که حقوق کارمندان دولت امروزه فوق‌العاده کم است و به هیچ وجه کفایت زندگی آنها را نمی‌کند (رضایی: ولی تعدادشان زیاد است) اگر اینجا آمدیم این لایحه را فی المجلس تصویب کردیم، چرا این کار را کردیم؟ فقط و فقط برای کمک به طبقه آموزگار و معلم است که تدریس می‌کنند، در اینجا این پیشنهادی که بنده دادم، از نظر مسئولیت اداری است که در دانشکده ادبیات دارم و فعلاً در حدود ۵۰ درصد از محصلین دانشکده ادبیات آموزگارانند که در دانشکده ادبیات تحصیل می‌کنند و این آموزگاران موقعی که لیسانسیه می‌شوند و می‌روند بیرون، باید پایه آنها تبدیل به دبیری بشود، اگر پایه آنها به میزان حالا تبدیل بشود، پایه هشت آنها تبدیل به پایه سه دبیری می‌شود، در صورتی که اگر پایه آنها را به میزان قبل از تصویب این لایحه قانونی بکنیم، یک تعدیلی شده، یک کمکی شده در حق آقایانی که آموزگار هستند (صحیح است) و چون آقای وزیر فرهنگ هم نسبت به آموزگاران بیشتر توجه دارند و می‌خواهم بگویم که بیست هزار نفر شاید متجاوز از بیست هزار نفر آموزگار در این مملکت وجود دارد با وضعیت بدی هم زندگی می‌کنند، لذا اگر نمایندگان محترم و جناب آقای وزیر فرهنگ این پیشنهاد را قبول بفرمایند به این ۲۰ هزار نفر آموزگار کمک فرمودند وقتی می‌آیند در دانش‌سرای عالی آموزگاران زحمت می‌کشند و لیسانسیه می‌شوند و دبیر می‌شوند، به همین ترتیب استفاده کنند.

صدرزاده- معلومات‌شان زیاد می‌شود و مفیدتر می‌شوند برای مملکت، چه ضرری دارد؟ کاملا خوب است.

رئیس- آقای پورسرتیپ با این پیشنهاد مخالفید؟

پورسرتیپ- نه خیر بنده با آن پیشنهاد مخالف بودم که رد کردید.

رئیس- آقای جلیلی شما مخالفید؟ (جلیلی: بلی) بفرمایید.

صدرزاده- اگر مخالف نیستید نباید صحبت کنید.

جلیلی- آقای صدرزاده مخالفم زیرا جایش اینجا نیست، علت مخالفت من این است که پیشنهادی را که جناب آقای دکتر بینا داده‌اند، معنایش این است که در سابق رتبه‌های آموزگاری که تبدیل می‌شد به دبیری می‌شد رتبه ۷ دبیری ولی حالا با این قانونی که آورده‌اند با آن پایه‌ای که ما داشتیم مال آموزگارها اگر بخواهیم رتبه ۸ آموزگاری را تبدیل کنیم به دبیری می‌شود رتبه ۴ (دکتر بینا: توضیح دادم آقا) و اگر بخواهیم حالا این پیشنهاد را تصویب کنیم، اگر این تصویب بشود باید پایه ۸ دو دفعه تبدیل شود با ۷ و وقتی شد باید حقوق زیادتر بگیرد و البته اعتبار زیادتری می‌خواهد و توی شکم این پیشنهاد، پیشنهاد مالی است، بنده مخالفتم به این جهت بود (عده‌ای از نمایندگان: مخالفت‌تان را پس بگیرید آقای جلیلی) خیلی خوب بنده پس گرفتم.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- بنده با این پیشنهاد موافق هستیم، پیشنهاد بسیار مفیدی است و برای کمک به فرهنگیان خیلی قابل عمل است، بنابراین بنده قبول می‌کنم (احسنت).

درخشش- اجازه بفرمایید پیشنهادهای مشابهی هست اجازه بفرمایید قرائت شود هر کدام کامل‌تر باشد همان را رأی بگیرید.

رئیس- بسیار خوب پیشنهادی مشابه قرائت شود.

پیشنهاد آقای درخشش

(به شرح زیر قرائت شد)

تبصره- کسانی که به موجب قوانین موجود فعلی حق تبدیل پایه خود را به دبیری داشته و یا خواهند داشت رتبه آنان با رعایت آخرین حقوق ثابت پایه به رتبه دبیری تبدیل می‌شود ملاک تبدیل پایه آنان حقوق رتبه‌های دبیری مندرج در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری خواهد بود. درخشش‏

دکتر شاهکار- بنده هم عین همین پیشنهاد را داده‌ام.

فولادوند (معاون نخست وزیر)- این پیشنهاد ایجاد خرج می‌کند.

وزیر فرهنگ- خیر خرجی ایجاد نمی‌کند.

رئیس- اگر با همان حقوق است که دیگر خرجی ندارد توجه کنید یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود.

(به شرح سابق مجدداً قرائت شد).

رئیس- باید رأی گرفته شود آقای نقابت مخالفید یا موافقید؟

دکتر بینا- قبول کرده‌اند.

رئیس- مع‌هذا باید رأی گرفته شود. آقای نقابت.

نقابت- به عنوان مخالف اجازه گرفتم ولی چون آقای وزیر فرهنگ که مسئول زندگی فرهنگیان هستند وقتی قبول کردند بنده هم موافقم (احسنت).

رئیس- آقایانی که با این پیشنهاد موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد).

به تبصره ۲ از لایحه تقدیمی دولت کمک آموزگاری اضافه شود. درخشش‏

رئیس- آقای درخشش.

درخشش- در تبصره ۲ لایحه نوشته شده دارندگان پایه‌های آموزگاری و دبیری که به سمت مدیری یا نظامت مدارس منصوب شوند، بنده پیشنهاد کردم نوشته شود دارندگان پایه‌های کمک آموزگاری و آموزگاری و دبیری چون یک عده از اشخاصی هستند که ناظم دبستان هستند و پایه‌شان کمک آموزگاری است.

عده‌ای از نمایندگان- پیشنهاد دو مرتبه خوانده شود.

(مجدداً به شرح سابق قرائت شد).

رئیس- مقصود این است که کلمه کمک آموزگار هم اضافه شود. آقای وزیر فرهنگ موافقید؟

وزیر فرهنگ- بله مانعی ندارد.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به اضافه کردن کمک آموزگار به تبصره ۲ آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد، پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌کنم که لایحه فقط مشمول آموزگار و کمک آموزگار و دبیرانی باشد که به کار تعلیم و تربیت مشغولند نه مأمورین پشت میزنشین وزارت فرهنگ. بزرگ ابراهیمی‏

دکتر بینا- تمام شده است این.

یکی از نمایندگان- پس گرفتند آقا.

رئیس- این پیشنهاد قبلاً تأمین شده است، پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌کینم تبصره ذیل به لایحه ضمیمه شود:

تبصره- فقط دارندگان رتبه‌های دبیری و آموزگاری و کمک آموزگاری از اشل فوق استفاده می‌نمایند که شاغل تدریس باشند. عمیدی نوری‏

رئیس- آقای عمیدی نوری.

عمیدی نوری- البته همان طور که نمایندگان محترم مجلس اظهار علاقه به افزایش حقوق معلم و تفاوت پایه‌های دبیران و آموزگاران و کمک آموزگاران وزارت فرهنگ کرده‌اند، ما باید دقت کنیم که این افزایش فقط شامل معلم باشد، برای این که دیگران هم هستند که پشت میز می‌نشینند و به شغل تدریس اشتغال ندارند و از این اضافات زیادی که در این لایحه شده استفاده خواهند کرد، گذشته از این که در حال حاضر تلگرافات زیادی از شهرستان‌ها و اشخاصی هم در تهران به ما مراجعه کردند که ناراضی هستند از این لایحه، دلیلش هم این است که تفاوت حقوق دبیران دو برابر می‌شود، از ۵۰۰ تومان به ۱۱۰۰ تومان می‌رسد، در صورتی که آموزگاران و کمک آموزگاران به همان حقوق سابق باقی می‌مانند، به این جهت تشتت و اختلاف برقرار می‌شود، در همین دو روزه هم با جناب آقای وزیر فرهنگ مذاکراتی شده بود که تعدیلی در این کار بشود و به همین جهت هم تعدیل‌هایی هم پیش آمد که امروز برخورد به این موضوع که وکیل پیشنهاد خرج نمی‌تواند بدهدو جناب آقای وزیر فرهنگ هم قبول نفرمودند تا تعدیلی پیش بیاید. اگر قبول می‌کردند رتبه‌های آموزگاری و کمک آموزگاری هم بالا می‌رفت و...

وزیر فرهنگ- چرا من قبول کردم.

عمیدی نوری- اگر حالا هم قبول بکنید که مانعی ندارد، چون فرمودید که تصویبش بسته به نظر مجلس است (یکی از نمایندگان: ایشان قبول کردند) خواهند فرمود قبول کردم بنده هم متشکرم. اساس نظر مجلس شورای ملی این است که طبقه معلم در رفاه باشد، معلم شامل آموزگار، کمک آموزگار و دبیر است. در حال حاضر اختلاف فاحشی بین این رتبه‌هاست اگر نتوانیم تعدیل کنیم که نقض غرض کرده‌ایم، یکی دیگر این که اگر بخواهند به عنوان افزایش حقوق معلم به اشخاص اداری منفعتی برسانند، این بر خلاف نظر مجلس است، این است که بنده عقیده دارم که آقایان موافقت بفرمایند که فقط شاغلین به تدریس از این حقوق استفاده کنند (احسنت).

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- اگر خاطر آقایان باشد، روز یکشنبه جناب آقایان دکتر بینا پیشنهادی در همین زمینه کردند، پیشنهادشان شامل دو قسمت بود، یکی این که از این تاریخ به بعد اشخاصی می‌توانند در کادر آموزشی وزارت فرهنگ وارد شوند که ده سال مدیریت و یا نظامت مدرسه کرده باشند، معنی این پیشنهاد، این است که وزارت فرهنگ حق ندارد کسی را که این ده سال را طی نکرده باشد، بیاورد به اداره و بعد از مزایای این لایحه استفاده کند. قسمت دوم از پیشنهادشان این بود که اشخاصی که الان در کادر اداری وزارت فرهنگ هستند، در صورتی می‌توانند از مزایای این لایحه استفاده کنند که اگر ده سال سابقه دبیری و ریاست و یا نظامت مدرسه نداشته باشند، ۶ ساعت در خارج از

وقت اداری در مدارسی که وزارت فرهنگ تعیین می‌کند، تدریس بکنند. این پیشنهاد را بنده قبول کردم و خوشبختانه به تصویب آقایان نمایندگان محترم هم رسید، با تصویب این پیشنهاد فکر می‌کنم پیشنهاد جناب آقای عمیدی نوری از این جهت وارد نباشد، برای این که یک مرتبه رأی داده شده (عمیدی نوری: مربوط به این لایحه نبود) مربوط به این لایحه است. جناب آقای رئیس هم آن روز تذکر فرمودند که این تبصره که پیشنهاد شده است و تصویب شده است، مربوط به لایحه دوم است و لایحه دوم هم همین لایحه است که مربوط به دبیران است، بنابراین نظر آقای عمیدی نوری از این جهت تأمین شده است.

رئیس- حالا پیشنهادی که مورد تصویب واقع شده است قرائت می‌شود که ببینید نظر آقایان را تأمین می‌کند یا نه؟ این پیشنهادی است که در جلسه پیش تصویب شده است.

(به شرح زیر قرائت شد).

تبصره- از تاریخ تصویب ین قانون دبیرانی می‌توانند به خدمت اداری آموزشی وزارت فرهنگ پذیرفته شوند و از مزایای این قانون استفاده کنند که لااقل ده سال در مدارس طبق آیین‌نامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل ریاست و یا نظامت اشتغال داشته باشند و کسانی که فعلاً در خدمت اداری آموزشی وزارت فرهنگ هستند و ده سال سابقه تدریس و ریاست و نظامت مدرسه را ندارند، در صورتی می‌توانند از مزایای این قانون استفاده کنند که در خارج از وقت اداری حداقل هفته‌ای شش ساعت تدریس نمایند.

عمیدی نوری- این کافی نیست، این پیشنهاد بنده هم کمک آموزگار دارد و هم آموزگار این فقط دبیر است کافی نیست.

رئیس- پیشنهاد آقای عمیدی نوری یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود.

(به شرح اسبق قرائت شد.)

رئیس- آقای نقابت موافقید یا مخالف؟

نقابت- موافقم.

رئیس- آقای صارمی.

صارمی- مخالفم.

رئیس- بفرمایید.

صارمی- البته پیشنهاد جناب آقای عمیدی نوری از نقطه نظر این که از خدمت آموزشی افراد فرار نکنند بسیار نافع است و بسیار هم ضرورت دارد، ولی بایستی در نظر گرفت که وزارت فرهنگ محتاج به یک افرادی است که در خدمات فرهنگی هم وارد باشند و بتوانند آن خدمات را انجام بدهند (یک نفر از نمایندگان: از حقوق اداری استفاده کنند) اگر حالا یک دبیری است برای مدت چند سال خدمت آموزشی کرده باشد و به وزارت فرهنگ بوجود او برای خدمت مهم‌تری احتیاج داشته باشد مثلاً به طور نمونه بگویم که بگوید آقا شما یا رئیس اداره کل بازرسی وزارت فرهنگ بشوید ما نباید بگوییم به جبران ده سال خدمتی که کرده است حالا بیاید یک شغل مهم‌تری و یک مسئولیت بیشتری به عهده او محول شود و اشل حقوقش هم تقلیل پیدا کند (عبدالصاحب صفایی: مقصور از این لاحیه کمک به معلم است) ما موقعی می‌توانیم از وجود معلم به خوبی استفاده کنیم که دستگاه وزارت فرهنگ هم مجهز باشد آن فردی که فرض بفرمایید لازم است بازرس فنی وزارت فرهنگ باشد دبیرستان‌ها را بازرسی کند باید اطلاعات فنی داشته باشد (عبدالصاحب صفایی: اطلاعات با زحمت دبیری فرق دارد) بایستی این دبیر باشد، اطلاعات داشته باشد، حالا این دبیر که می‌آید خدمت بزرگ‌تری به عهده می‌گیرد (عبدالصاحب صفایی: خدمتی از دبیری مهم‌تر نیست) ما باید بگوییم که حقوقش تقلیل پیدا کند، این خارج از انصاف است، به این مناسبت بنده تقاضا می‌کنم اگر آقای عمیدی نوری هم موافقت بفرمایند به همان پیشنهاد آقای دکتر بینا قناعت بفرمایند و اگر این پیشنهاد تصویب شود به اینجا خواهیم رسید که در کارهای فوق‌العاده‌ای که ما به دبیرهای آزموده وزارت فرهنگ احتیاج داریم آنها دیگر از نقطه‌نظر تقلیل حقوق به هیچ وجه حاضر نشوند کار کنند.

عبدالصاحب صفایی- چه بهتر پشت میزها خالی شود، بروند تدریس کنند.

رئیس- آقای نقابت.

نقابت- خواهش می‌کنم توجه بفرمایید، علت این که رتبه آموزگاری، رتبه دبیری، رتبه قضایی و نظایر این در کشور ایجاد می‌شود چیست؟ برای این است که کار هر کسی را به خودش بدهند نه به دیگری (صحیح است) با رتبه قضایی، با اشل زیاد، با شرط لیسانسیه و دکتر باشد، با یک امتحانات سخت و مشکل شخصی را به عنوان قاضی با آن شرایط استخدام می‌کنیم، بعد چه کارش می‌کنیم؟ می‌گوییم برود توی انجمن انتخابات بنشیند، رأی بگیرد، می‌گوییم برو پشت صندق رفراندوم بنشین (صحیح است) یک کارهایی نظیر این به او می‌دهیم می‌گوییم برود در گمرک تفتیش بکند، آخر اینها یک مسائلی است که باید مورد توجه واقع شود، قاضی باید پشت میز بنشیند، شأن خودش را حفظ بکند و به نام شاه و به نام مملکت و به نام قانون قضاوت کند و به نام شاه و به نام مملکت وبه نام قانون قضاوت کند و رأی بدهد، این معنی ندارد که رتبه قضایی به او بدهند، حیثیت به او بدهند، شأن و اعتباراتی به او بدهند، بعد یک کارهای دیگری از او بکشند این صحیح نیست. آموزگار با یک شرایطی آموزگار می‌شود، دبیر با یک شرایطی دبیر می‌شود باید یک مدارسی را بگذراند امتحاناتی را بگذراند و بیاید، وقتی آمد اگر این در پیشانیش نوشته شده دبیر باید شاغل دبیری باشد (صحیح است) تمام شد رفت. اگر لازمش دارید برای معاونت، برای مدیر کلی، برای بازرسی، برای سایر امور اشکالی ندارد که برود آنجا، ولی با کیفیتی که در وزارت فرهنگ متداول است از مزایا و عنوان دبیری استفاده کند از آن حقوق هم استفاده کند و پشت میز بنشیند این صحیح نیست مقصود تخریب نیست بنده احساس می‌کنم در امر فرهنگ و در امر بهداشت این مطلبی است که از رل سیاست خارج است تمام وکلای مجلس ایران و دنیا با هیچ امری که مربوط به فرهنگ و یا مربوط به بهداشت باشد مخالفت ندارند منتهی در نحوه‌اش اختلاف دارند و می‌گویند سوءاستفاده نشود (صحیح است) جناب آقای وزیر هم محدود است اختیارات‌شان به آنچه که مجلس تصویب می‌کند اگر چنانچه کسی عذری داشت می‌گوید آقا من محدودم قانون به من راه نمی‌دهد کسی به شما فشار نمی‌آورد این امتیاز طبقاتی را که حالا ایجاد کرده‌اید این را رعایت بفرمایید من دیگر عرضی ندارم.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ (آقای جعفری)- بنده در جلسات گذشته خدمت آقایان عرض کردم که وزارت فرهنگ یک وزارتخانه فنی است. اداراتی دارد که کارهای تعلیم و تربیت می‌کند مثل اداره کل بازرسی که اشاره فرمودید مثل اداره فرهنگ شهرستان‌ها اداره فرهنگ ابتدایی و اداره فرهنگ ولایات، اینها اداراتی هستند که آموزشی است و باید رئیس اداره و اعضایی که در آن اداره دوایر آنجا کار می‌کنند اطلاعات فنی داشته باشند باید یک مراحلی را طی کنند ناظمی کرده باشد رئیس مدرسه شده باشد تا بیاید آنجا و بتواند روی مطالب و گزارش‌هایی که می‌رسد اظهار نظر بکند البته من اداره حسابداری یا اداره کارگزینی را حق می‌دهم به همه آقایان اما ادارات فنی دیگری هست که باید ناچار از این آقایان لیسانسیه استفاده کنیم و اما این پیشنهاد آقای عمیدی نوری مشکلی که هست در آن پیشنهاد می‌خواهم عرض کنم وارد نیست وآن این است که اگر پبیشنهاد آقای درخشش در لایحه دوم مورد قبول واقع شده است که از این مطلب استفاده خواهد شد، ولی اگر آن مورد قبول واقع نشود اصلا در لایحه دوم به آموزگار و کمک آموزگار کمکی نمی‌شود که اضافه بشود و وقتی بتوانند از این لایحه استفاده بشود و وقتی بتوانند از این لایحه استفاده بکنند که به شغل تدریس اشتغال داشته باشند، تنها لایحة که آموزگاران و کمک آموزگاران می‌توانند از آن استفاده کنند، لایحه اولی است که روی پیشنهاد جناب آقای دکتر جزایری در آنجا نوشته شده شاغل به شغل تدریس (دکتر جزایری: در مدرسه) آن هم تصویب شد در این لایحه دوم که دولت تهیه کرده فقط دبیران می‌توانند استفاده کنند و در مورد آنان نیز همان طور که به تصویب مجلس رسیده است آن پیشنهاد آقای دکتر بینا وافی به مقصود هست در آنجا دو مرحله برای وزارت فرهنگ گذاشته که مانع شده است از این که کسی را بیاورند به کادر اداری که از این مزایا استفاده کند، کسی را می‌تواند بیاورد که ده سال سابقه تدریس یا ریاست و نظامت داشته باشد و یا اگر الان در کادر اداری است یعنی رئیس بازرسی فنی است یا بازرس فنی است و آن ده سال را خدمت نکرده باید برود ۶ ساعت خارج از وقت اداری تدریس بکند تا بتواند از این لایحه استفاده کند، بنابراین به نظر من جناب آقای عمیدی نوری یا پیشنهادشان را اصلاح بفرمایند یا این که اکتفا بفرمایند به همان پیشنهادی که به تصویب مجلس رسیده است و به نظر من محترم است.

عمیدی نوری- جنابعالی که قبول فرمودید این را هم قبول بفرمایید.

رئیس- این پیشنهاد آقای عمیدی نوری با پیشنهادی که تصویب شد موافقت ندارد. آن پیشنهادی که تصویب شده این است که دبیرانی که ده سال مشغول کارهای نظامتی بوده‌اند می‌توانند آن کارها را بکنند و این به طور مطلق است به موجب این پیشنهاد نمی‌توانند اصلا به کار دیگری اشتغال داشته باشند. حالا رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای عمیدی نوری آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد.

دکتر جزایری- نظر آقای عمیدی نوری این بود که ناظم و مدیر دبستان هم جزو آن باشد.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود:

تبصره- لیسانسیه‌های دانشسرای عالی که پایه اداری دارند و دبیرانی که با داشتن پایه اداری مشغول دبیری بوده و لااقل ۵ سال سابقه دبیری دارند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته و به پایه اداری تبدیلا نموده‌اند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ و یا دانشکده‌ها باشند می‌توانند رتبه‌های خود را به رتبه دبیری با رعایت آخرین حقوق ثابت پایه خود تبدیل نمایند و حقوق رتبه‌های دبیری مندرج در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری ملاک این تبدیل خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه آنان جزو توقف در پایه دبیری که به موجب

این قانون تشخیص می‌شود محسوب می‌گردد فرود.

درخشش- این پیشنهاد عین همان پیشنهاد بنده است.

فرود- مشابه با همین پیشنهاد، پیشنهاد دیگری به امضای بنده و آقای دکتر جزایری تقدیم شده استدعا می‌کنم امر بفرمایید آن را هم بخوانند.

رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

در مورد لایحه اضافه حقوق آموزگاران و کمک آموزگاران تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نماید.

تبصره- کلیه لیسانسیه‌ها و مهندسین که پایه اداری دارند و همچنین کسانی که ذیلاً پایه دبیری داشته و به پایه اداری تبدیل نموده‌اند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکده‌ها باشند پس از سه سال تدریس می‌توانند رتبه خود را به رتبه دبیری با رعایت آخرین حقوق ثابت خود تبدیل نمایند و حقوق رتبه‌های دبیری مندرج در ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری ملاک این تبدیل خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه آنان خواهد بود و مدت توقف در آخرین پایه آنان جز توقف در پایه دبیری که به موجب این قانون تشخیص می‌شود محسوب می‌گردد. فرود- دکتر جزایری‏

رئیس- آقای دکتر جزایری.

دکتر جزایری- قبلاً باید به عرض آقایان محترم برسانم با توجهی که آقایان نمایندگان نسبت به کمک آقایان آموزگاران و کمک آموزگاران دارند، چون پیشنهاد آقای درخشش به طور قطع تصویب نشد، آقایان بدانند که در این لایحه کمکی به آموزگاران و کمک آموزگاران نشده است (صحیح است) و نظر آقایان محترم تاکنون تأمین نشده است، اگر جناب آقای وزیر دارایی لطفاً تشریف بیاورند در جلسه آینده و این پیشنهاد را قبول بفرمایند در حقیقت کمکی به آموزگاران و کمک آموزگاران شده است والا چیزی به آموزگاران کمک نشده و اما این پیشنهاد بنده عبارت از این است که در حال حاضر یک عده از آقایان لیسانسیه‌های دانشسرای عالی یا لیسانسیه دانشکده‌های دیگر و یک عده از مهندسین فنی هستند که الان در وزارت فرهنگ به شغل دبیری و تدریس و یا در دانشکده‌ها مشغولند (مهندس اردبیلی: با در آزمایشگاه‌ها) و یا در آزمایشگاه‌ها و در قسمت‌های فرهنگی و آموزشی محض مشغول کارند و اینها رتبه‌های اداری دارند در صورتی که حقاً دبیرند و با این ترتیب و با توجهی که آقایان نسبت به فرهنگ و دبیران و رؤسای مدارس و آموزش دارند، حق این است که در این موقع این پیشنهاد تصویب شود که اینها بتوانند رتبه‌های خودشان را پس از لااقل سه سال تدریس بگیرند، و غالباً اینها خیلی بیش از سه سال تدریس کرده‌اند، ده سال است که تدریس می‌کنند، ولی اگر کسی باشد که سال گذشته استخدام شده باشد، این باید دو سال دیگر تدریس بکند تا بتواند رتبه خودش را تبدیل به رتبه دبیری بکند و از این توجهی که مجلس شورای ملی نسبت به فرهنگ دارند بهره‌مند بشود به این جهت بنده این پیشنهاد را کردم و استدعای تصویب آن را دارم.

مهندس جفرودی- بسیار پیشنهاد خوبی است.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- جناب آقای دکتر جزایری یک مطلبی را فرمودند برای این که رفع سوءتفاهم بشود ناچارم یک توضیحاتی عرض کنم خدمت آقایان در این دو لایحه که تقدیم شده به آموزگاران کمک شده است و این اشتباه شده است که این مطلب این جور بیان شده (دکتر جزایری: نشده) اجازه بفرمایید به آن معلمینی که کمتر از دویست تومان حقوق می‌گرفتند در سال گذشته به هر نفر دویست تومان پاداش داده شد، مبلغ این پاداش شد چهار میلیون تومان، اگر چهار میلیون تومان را تقسیم به دویست بکنیم، خارج قسمت بیست هزار می‌شود، یعنی بیست هزار نفر، نفری دویست تومان پاداش گرفته‌اند و یعنی بیست هزار آموزگار هستند که حقوق‌شان از دویست تومان کمتر است، ما حداقل حقوق را از صدو پنجاه تومان بردیم به دویست و پنجاه تومان، قطعی است که بیشتر از بیست هزار نفر حقوق‌شان از دویست و پنجاه تومان کمتر است (نراقی: پایه‌های بعدی را بفرمایید که چیزی اضافه نمی‌شود) بنابراین وقتی تصویب بشود که حداقل حقوق از صد و پنجاه تومان به دویست و پنجاه تومان برسد، قریب بیست هزار نفر آموزگار استفاده خواهند کرد، از پیمانی و رسمی، آنهایی که حقوق‌شان از ۲۵۰ تومان کمتر باشد از مزایای لایحه اولی استفاده خواهند کرد یعنی ۲۰ هزار آموزگار که حقوق آنها از دویست و پنجاه تومان کمتر است استفاده می‌کنند، بنابراین می‌بینید که نسبت به آموزگاران احقاق حق شده است (دکتر شاهکار: تا رتبه ۳) البته تا رتبه ۳ آموزگاری و رتبه ۴ کمک آموزگاری از آن لایحه اولی استفاده خواهند کرد، اما برای پایه‌های بالاتر همان طور که بنده به عرض آقایان رساندم در سال ۲۶ حقوق آموزگاران را بالا بردند و رتبه ده آموزگاری را رساندند به رتبه ده دبیری با این تفاوت که رتبه ده آموزگاری با رتبه ده دبیری چهل و شش تومان تفاوت داشت، به همین جهت بود که دبیران می‌گفتند ما که پانزده سال تحصیل می‌کنیم با یک فارغ‌التحصیل دانش‌سرای مقدماتی که یازده سال تحصیل کرده است حقوق‌مان برابر است، حق این بود که اختلاف حقوقی بین آموزگاران و دبیران گذاشته شود و به همین جهت بود که لایحه‌ای برای زیاد کردن حقوق دبیران تهیه و تقدیم شده، البته بنده در جلسات گذشته هم به عرض آقایان رساندم که برای آموزگاران فکر دیگری کرده‌ایم و لایحه دیگری در دست تهیه است که بنده اینجا نشان می‌دهم و قبل از این که آن دو لایحه تقدیم مجلس شود، لایحه بالا بردن اشل حقوق آموزگاران از رتبه چهار به بالا تهیه شده است و منتهی یک جریان و تشریفات اداری دارد که باید این تشریفات انجام بشود و بعد تقیم مجلس بشود، مع‌ذالک باز در لایحه دبیران آموزگاران را بی‌نصیب نگذاشتیم، در اینجا تبصره‌ای است که الان اصلاح کردند، آموزگاران، کمک آموزکارانی که شاغل بسمت ریاست و نظامت دبستانند، حق دارند فوق‌العاده فنی بگیرند، در صورتی که به موجب قوانین موجود حق ندارند فوق‌العاده فنی بگیرند، صدی هشتاد از مدیران دبستان‌ها و نظام دبستان‌ها آقایان آموزگاران و کمک آموزگاران هستند که با رتبه آموزگاری و کمک آموزگاری مشغول کار هستند، با گذاشتن این تبصره آنها می‌توانند ثلث حقوق‌شان را به عنوان کمک فنی بگیرند، بنابراین به آموزگاران کمک شده است و این که می‌فرمایید برای آموزگاران و کمک آموزگاران کمکی نشده، بنده خیال می‌کنم که صحیح نباشد و یک سوءتفاهمی برای آقایان پیدا شده و اما راجع به تبصره‌ای که پیشنهاد فرمودند از این که لیسانسیه‌های دانشسرای عالی یا هر نوع لیسانسیه‌ای که رتبه اداری دارد و می‌خواهد به رتبه دبیری تبدیل بکند، در صورتی که شاغل پست دبیری یا آموزشی باشد و حقوقش همان پولی است که قبل از تصویب این لایحه گرفته است، این مورد قبول بنده است و تمنی می‌کنم که آقایان هم موافقت بفرمایند.

رئیس- آقایان موافقت بفرمایید، پیشنهاداتی که می‌رسد که مستلزم خرج و اضافه است، نگاه داریم تا به آقای وزیر دارایی هم در جلسه آینده اطلاع داده شود و حاضر بشوند آنها را مطرح کنیم (صحیح است) و پیشنهاداتی که مربوط به اضافه خرج نیست، مطرح می‌شود.

دکتر جزایری- پیشنهاد بنده مستلزم خرج نیست و اضافه‌ای در بر ندارد.

رئیس- وقتی پیشنهاد می‌فرمایید که رتبه‌اش به دبیری تبدیل بشود، باید از حقوق دبیری استفاده کند و کار اداری کند (دکتر جزایری: با همان حقوقی که می‌گیرد تبدیل می‌شود) با حقوق سابق کار دبیری در مدارس می‌کند؟ (دکتر جزایری: بلی با حقوقی که می‌گیرد تبدیل بشود) اگر این طور باشد عیبی ندارد (دکتر جزایری: فقط رتبه‌اش را تبدیل می‌کنند) پس با همین توضیح رأی گرفته می‌شود که فقط رتبه‌اش تبدیل می‌شود (دکتر جزایری: با همان حقوق خودشان رتبه اداریش به دبیری تبدیل می‌شود) رتبه اداری را تبدیل می‌کند و به کار دبیری می‌پردازد، این طور است آقای وزیر فرهنگ، توضیح بفرمایید، ضمناً آقایان بدانند ۴۵ پیشنهاد دیگر برای این لایحه رسیده که این قانون کتابی خواهد شد.

وزیر فرهنگ- درباره کار آموزشی در وزارت فرهنگ، بنده باید توضیح کاملی عرض کنم، آقایان مستحضر باشند در تبصره ۲ مادة ۱۲ قانون تعلیمات اجباری مشاغل فنی را معین کرده است و روی تبصره ۲ ماده ۱۲ آیین‌نامه‌ای نوشته شده است به نام آیین‌نامه شماره ۳ که به تصویب کمیسیون فرهنگ مجلس شورای ملی هم رسیده است که مشاغل فنی را معین کرده است، اجازه بفرمایید که بنده از روی خود این تبصره مشاغل فنی را برای آقایان بخوانم که تا معلوم شود که کار آموزشی وزارت فرهنگ عبارت از چیست، ماده ۳ از آیین‌نامه شماره ۳ «خدماتی را که ممکن است به دارندگان پایه‌های دبیری و کسانی که دارای دانشنامه دبیری و رتبه اداری هستند، ارجاع نمود به شرح زیر است: تدریس در دبیرستان، نظامت دبیرستان، دانشسرا، ریاست دبستان یا ریاست اداره فنی فرهنگ استان‌ها، ریاست دوایر فرهنگ، یعنی اداره بازرسی فنی جز کار فنی است، بازرس فنی، ریاست دبیرستان یا دانشسرا، ریاست ادارات فنی وزارت فرهنگ و بازرسی فرهنگ شهرستان‌ها و ریاست فرهنگ استان‌ها» اینها عبارت است از کار آموزشی در وزارت فرهنگ، بنابراین هر کدام از این آقایان که رتبه‌شان را تبدیل می‌کنند باید به یکی از این مشاغل منصوب شوند و این کار را انجام دهند، این کار فنی وزارت فرهنگ است که بنده خیال می‌کنم که دیگر آقایان قانع شده باشند و همان حقوق رتبه‌های اداری را خواهند گرفت و رتبه اینها فقط تبدیل می‌شود به رتبه دبیری.

اردلان- بنده مخالفم آقای رئیس.

رئیس- بفرمایید.

اردلان- خواهش می‌کنم توضیح بدهند اگر حقوق تفاوت پیدا نمی‌کند از چه مزایایی استفاده می‌کنند، فقط اسم که تأثیری ندارد و لابد مزایایی هم دارد، اگر دارد، که باید وزارت دارایی هم موافقت بکند، و اگر ندارد، دیگر چرا تبدیل می‌کنند و به عقیده بنده این پیشنهاد مورد ندارد.

رئیس- گفته شد این تبدیل با همان حقوق خودش است، رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای دکتر جزایری، آقایانی موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد.)

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم: آموزگاران مثل دبیران از پایه یک به بالا ارتقا و استفاده نمایند.

شوشتری‏

تیمورتاش- مجدداً قرائت بشود.

(به شرح سابق قرائت شد.)

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند، امروز عرض کرم که این را دو فوریت نکنید برود در کمیسیون فرهنگ که مطالعه بشود و الا برمی‌خورد تا چندر روز دیگر به صدها پیشنهاد و این کمکی که ما می‌خواهیم به آموزگار بکنیم، آن کمک میسر نشده است، آن روز من مفتخر شدم برفتن در کمیسیون فرهنگ به زیارت آقایان و جناب آقای وزیر فرهنگ در آنجا توضیح داده شد من قانع شده بودم که در پایه ۱۰ آموزگاران نه هزار ریال استفاده می‌کنند و بین دبیر و آموزگار فاصله محسوسی نخواهد بود، آن روز وقتی که مذاکره می‌فرمودند آقایان نمایندگان نظر به کسالتی که دارم و حالت صوم هم به من اجازه نمی‌دهد باید بروم منزل استراحت کنم و از مقام ریاست اجازه گرفتم رفتم، حالا منتقل می‌شوم که در ذکر آقایان و فکر طوری شده است که همان پانصد و کسری به آموزگار داده می‌شود در صورتی که دبیر از هزار تومان حقوقش بیشتر است. این معنی منظور من نبود، این که آقای مکرم من به آن مالیات رأی ندادم و رأی کبود دادم، عادت من این است تا مالیاتی را از روی موازین و تحقیق که به طور تعدیل در مؤدیان تقسیم بشود نگیرند، محال است رأی بدهم، هر چه بوده باشد، عادت ندارم باید طبق موازین باشد، من امروز وقتی که آقای نراقی آن صورت را خواند، البته متأثر شدم که آنان که باید خرج این خانه و این مملکت را بدهند، شانه خالی می‌کنند و باز یک اداره‌ای می‌شود و زحمت برای مردم تولید می‌کند، بنا علی‌هذا برای تأمین این منظور این پیشنهاد را کردم که پایه ۱ آموزگار وقتی ۲۵۰ تومان می‌رسد، همین طور استفاده بکنند تا پایه ده و آن وقت تعدیل می‌شود ۷۰ و ۸۰ تومان فاصله پیدا می‌کند بین دبیر و آموزگار والله به حلوا حلوا دهن شیرین نمی‌شود و مردم را نباید ناراضی بکنیم بین دبیر و آموزگار اختلاف ایجاد بکنیم و لذا به این پیشنهاد تصور می‌کنم اگر آقایان رأی بدهند و تصویب بکنند با این که جزئیش مالی است ولی این جز مالی به آن مفهوم حقیقی مالی نیست این منظور هم تأمین شده و این حرف‌ها هم برداشته می‌شود.

رئیس- مقصود این است که در مدت ارتقا تطبیق کند با قانون دبیران؟

شوشتری- نه قربان از پایه یک ۲۵۰ تومان می‌شود و روی اشل استخدام می‌رود بالا.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ نظر شما چیست؟

وزیر فرهنگ- بنده نفهمیدم که منظور پیشنهاد چیست تا بتوانم توضیح عرض کنم.

شوشتری- مراد ارادتمند خدمتگذار این است چون الان جناب آقای وزیر فرهنگ موافقت فرمودند پایه یک آموزگار دویست و پنجاه تومان بشود...

رئیس- حقوق پایه معین نشده است.

شوشتری- اجازه بفرمایید می‌خواهم این ملاک ۲۵۰ تومان پایه بشود و همین طور پایه‌ها برود بالا اگر کافی نیست اصلاح می‌کنم می‌خواهم پایه بشود.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- پایه یک کمک آموزگاری ۶۴ تومان است، پایه یک آموزگاری ۹۶ تومان و پایه یک دبیری صدو نود و دو تومان.

رئیس- این پیشنهاد خرج است، تصور نمی‌کنم وارد باشد، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌نمایم معلمینی که تا این تاریخ متقاعد شده‌اند و سن آنها از ۶۰ سال تجاوز نکرده است، می‌توانند با پیشنهاد وزارت فرهنگ و تصویب کمیسیون فرهنگ در صورت احتیاج مجدداً برای تعلیم استخدام شوند و از مزایای این لایحه استفاده نمانید. دکتر سید امامی‏

رئیس- آقای دکتر سید امامی.

دکتر سید امامی- آقایان همه می‌دانند که ما احتیاج زیادی به معلم داریم و در وزارت فرهنگ هم مثل وزارت بهداری اشخاص فنی خیلی کم داریم، یک عده زیادی از معلمین به واسطه این که حقوق‌شان کم بوده است و یا به واسطه چیزهای دیگر متقاعد شده‌اند، بنده پیشنهاد دادم که بتوانند از این عده استفاده کنند و پیشنهاد بنده هم طوری است که وزارت فرهنگ تحت فشار نباشد و تبعیضی هم قائل نشوند و در این پیشنهاد قید شده است که با پیشنهاد وزارت فرهنگ و تصویب کمیسیون فرهنگ در صورت احتیاج مجدداً برای تعلیم استخدام شوند و از مزایای این لایحه استفاده کنند، بنده در کمیسیون فرهنگ این پیشنهاد را قرائت کردم، جناب آقای وزیر فرهنگ هم موافقت فرمودند که اگر احتیاج پیدا کردند به این ترتیب به کمیسیون فرهنگ پیشنهاد بدهند و از این بازنشستگان استفاده بشود.

رئیس- یک بار دیگر قرائت می‌شود که آقایان توجه بفرمایند. (به شرح سابق قرائت شد.)

رئیس- آقای صفایی مخالفید؟

عبدالصاحب صفایی- خیر، موافقم.

رئیس- آقای نقابت مخالفید بفرمایید.

نقابت- بنده عرض کردم که کسی با امور فرهنگی مخالف نیست، اما چه شد که خود بنده با این پیشنهاد مخالفم، مخالفت دایر بر وجود عیب است و عیب اعم است از این که یک چیزی ناقص باشد یا بیش از حد لزوم باشد، پیشنهاد آقای دکتر سید امامی ناقص است، یعنی می‌فرمایید که بازنشستگان فرهنگ را بشود ازشان استفاده تعلیماتی کرد، این حرف منکر ندارد، اما علت مخالفت بنده هم این است که ما در کادر دولت یک عده اشخاص فاضل داریم، یک عده مردان دانشمند داریم که اینها یک دوری خدمت کردند در امور قضایی و اداری، بعد هم بازنشسته شدند، اینها می‌آیند به وزارت فرهنگ التماس می‌کنند که ما حقوق بازنشستگی را می‌گیریم، ولی بما اجازه بدهید هر جا معلم ندارید، تدریس کنیم، به جای این که آموزگار بیاورید از کلاس ۶ ابتدایی تا هر کلاسی که بگویید می‌رویم تدریس می‌کنیم، ما یک مردی هستیم که به اندازه دوره دکترا تحصیل داریم، مثلاً مردی را من می‌شناسم به نام آقای نحوی، یک پیرمردی که تمام اطفالش را دانه دانه دوره تحصیلات‌شان را تمام کرده، مهندس هستند، دکتر هستند، خودش هم بازنشسته وزارت دارایی است و دارای یک سلسله تألیف و مطالعه کافی و کامل است، مخصوصاً در امور فرهنگی و از احراز آزادی‌خواهان صدر مشروطیت هم بوده، این مکرر به وزارت فرهنگ مراجعه کرده که آقا بنده برای کمک آموزگاری، آموزگاری، دبیری، چون می‌توانم کار بکنم، با همین حقوق تقاعدی که دارم، یک شاهی هم اضافه نمی‌خواهم، خدمتی به من ارجاع کنید. می‌گویند راه نداریم با این راهی که آقای دکتر پیشنهاد کردند، مخالفت بنده این است که کم است آقا اینجا اضافه بفرمایید بازنشستگان فرهنگ و بازنشستگان دولتی و بازنشستگان دولت اعم از قضایی یا کشوری یا فرهنگی، شرط هم گذاشتید که کمیسیون فرهنگ تصویب کند، باز شرط دارد که وزارت فرهنگ پیشنهاد کند پس چند تا شرط دارد و بازنشستگانی هم که پیشنهاد فرمودید به یک دسته اطلاق بفرمایید، بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس- همه را نمی‌شود پیشنهاد کرد، برای این که این لایحه فرهنگی است و لایحه علی‌حده می‌خواهد در جلسه پیش هم یک چنین پیشنهادی رسیده به امضای ۴۰ نفر که بازنشستگان دعوت به کار شوند، آقای شوشتری، در باره پیشنهاد، شما چه نظری دارید؟

شوشتری- پیشنهاد بنده مسکوت بماند تا با آقای وزیر صحبت کنم.

رئیس- پیشنهاد آقای دکتر سید امامی قرائت شود تا رأی بگیریم (به شرح سابق مجدداً قرائت شد).

نقابت- یک دفعه دیگر خوانده شود (به شرح سابق مجدداً قرائت شد.)

عمیدی نوری- عبارت آن نارسا است، نوشته شود وزارت فرهنگ مکلف است بهتر خواهد بود.

عبدالصاحب صفایی- نوشته شود وزارت فرهنگ می‌تواند.

رئیس- این پیشنهاد را به اختیار وزارت فرهنگ گذاشته‌اند که اگر بخواهند دعوت به کار کنند به کمیسیون فرهنگ پیشنهاد نمایند.

دکتر عمید- اکثریت با این پیشنهاد مخالفند.

رئیس- این فایده ندارد، برای این که اگر وزارت فرهنگ پیشنهاد نکرد کان لم یکن است.

(۶- ختم جلسه به عنوان تنفس).

رئیس- پیشنهادی راجع به تنفس رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

پیشنهاد می‌نمایم که تنفس داده شود. صادق نراقی‏

رئیس- مخالفی با تنفس نیست؟ (اظهاری نشد) یک ربع ساعت تنفس داده می‌شود.

(نیم ساعت بعداز ظهر مجلس به عنوان تنفس تعطیل و دیگر تشکیل نگردید.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏