مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان ۱۳۳۳ نشست ۶۲

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۸ دسامبر ۲۰۱۳، ساعت ۰۷:۲۳ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آبان ۱۳۳۳ نشست ۶۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۶۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه ۱۶ آبان ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- بیانات قبل از دستور- آقایان برومند- سالار بهزادی، استخر

۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای دکتر شاهکار

۴- طرح و خاتمه مذاکره لایحه بیست میلیون ریال اعتبار وزارت جنگ و ارجاع به مجلس سنا

۵- مذاکره در گزارش و اصل از مجلس سنا راجع به الغای لوایح ناشی از اختیارات آقای مصدق

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل می‌شود

۱- تصویب صورت مجلس‏

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد)

غائبین با اجازه- آقایان: دکتر حمزوی، بیات ماکو، پیراسته، صارمی، معصومی، عبدالرحمان فرامرزی، بوربور، صراف‌زاده، محمودی، سلطانی، یار افشار، شفیعی، شیبانی، صدفی، تیمور تاش، مرتضی حکمت، اسکندری، دکتر جزایری، مهندس جفرودی، بهبهانی، ثقه‌الاسلامی، کی‌نژاد، مهندس شاهرخشاهی، دکتر سید امامی، خاکباز، کریمی

غائبین بی‌اجازه- آقایان: تجدد، برومند، اسفندیاری، حشمتی، کدیور، نراقی، رضا افشار، زود رفته با اجازه- آقای پورسرتیپ ۱۰ دقیقه غائبین در رأی- آقایان، نقابت یک رأی امیر تیمور کلالی یک رأی

رئیس- نسبت به صورت جلسه نظری نیست؟ آقای عبدالرحمان فرامرزی‏

فرامرزی- راجع به نطق بنده و آن حرفی که بنده زدم در خارج قدری سوءتفاهم ایجاد کرده که اگر اجازه بدهید آنجا عرض بکنم‏

رئیس- بفرمایید

(عبدالصاحب صفایی- به شرط آن که سوءتفاهم جدیدی ایجاد نشود)

فرامرزی- غالباً این طور هم می‌شود عرض کنم که بنده به مناسبت دو دوازدهم که حرف زدم راجع به سنا اولاً یک مطلبی از قول من نقل شده که من اینجا نگفتم؟ پشت تریبون مجلس نگفتم سنا آپاندیسیت است

(یک نفر از نمایندگان- سر جایتان فرمودید) نه، توی نطقم نگفتم و بعد هم البته در اساس می‌خواستم یک اصلی را شرح بدهم که چون مجال نبود درست شرح ندادم و قصد اهانتی به سنا نداشتم (صحیح است) خواستم یک اصلی از اصول مشروطیت را بیان کنم و از جناب آقای ارسلان خلعتبری هم استدعا کردم که ایشان مطالعاتی دارند و اگر لازم شد در این قسمت چون ایشان مؤدبتر از من صحبت می‌کنند و هم جامع‌تر و خونسردتر هم هستند یک وقتی ایشان این را بفرمایند خلاصه من نگفتم یعنی پشت تریبون مجلس نگفته‌ام که سنا آپاندیسیت است (صحیح است) و اگر هم می‌خواستم بگویم چیز دیگری می‌گفتم آپاندیسیت وقتی است که ورم کند و درد داشته باشد و قصد اهانتی هم نداشتم قصد این بود که اختلافی بین سنا و مجلس ایجاد نشود (شوشتری- انشاءالله درست نمی‌شود) (پیراسته- خود آقایان سناتور‌ها باید ملاحظه بفرمایند)

رئیس- با توضیحی که آقای فرامرزی فرمودند دیگر جای بحث نیست همیشه مجلس شورأی ملی با مجلس سنا مخصوصاً در این دوره و دوره شانزدهم نیز همکاری داشته (صحیح است) و انشاءالله این همکاری هم باقی خواهد ماند هر یک هم در حدود قانون اساسی و قوانین مملکتی وظایف خودشان را انجام خواهند داد (صحیح است) آقای نقابت

نقابت- اینجا نوشته‌اند که بنده غایب در رأی بوده‌ام صحیح نیست حاضر بودم ولی رأی ندادم‏

رئیس- بسیار خوب اصلاح می‌شود دیکر نظری نسبت به صورت مجلس نیست (گفته شد- خیر) صورت مجلس جلسه تصویب شد

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: برومند، سالاری و استخر

رئیس- چند نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند. آقای برومند

برومند- بسم الله الرحمن الرحیم قبل از شروع در بیان مطالبی که می‌خواستم به عرض نمایندگان محترم برسانم مقدم‌های به مناسبت واقعه ناگواری که روی داده مطالبی عرض می‌کنم اگر چه جای بسی تاسف است که در خاندان پهلوی ستاره درخشانی غروب کرد و والاحضرت شاهپور علی رضا بدرود حیات گفت و از نظر دوستان ناپدید شد و قلوب همه افراد ملت را متالم و متأثر کرد ولی باید خدای متعال را سپاسگذاری کرد که آفتاب وجود اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی پس از توجه مخاطرات زیادی مانند سوء قصد و سقوط هواپیما همچنان تابنده و از فروغ تابناک و اثرات وجود مسعودش کشور ایران و مردم شاه‌دوست بهره‌مند و مستفیظ شود (صحیح است) آری دعای خیر بیست میلیون افراد کشور ایران همراه پادشاه محبوب ماست (صحیح است) و نیز به مقتضای آیه شریفه (و اما ما ینفع الناس فیمکث فی‌الارض) ضامن بقاء وجود مبارکش صفات پسندیده و اعمال ستوده این که از آن مصدر خیر و منبع فیض صادر می‌گردد خداوند این شجره مثمره الهی را که در سرزمین ایران روییده شده و در زیر سایه مراحم او همه گونه برخوردار می‌شود پایدار و باقی بماند (انشاءالله) جای خوشبختی است که از شاهزاده سعید فقید فرزندی به یادگار باقی مانده امید است منشا خدماتی در کشور عزیز ما بشود (ما نه نسخ من آیه او ننسها ناءت خیر منها او مثلها)

آقایان ملت ایران نظر به مراتب مهر و اراداتی که نسبت پادشاه محبوب خود می‌ورزید تقاضا دارد اعلیحضرت همایونی که همیشه در فکر رفاه و آسایش ملت می‌باشد و در این راه تحمل هر گونه رنج را بر خود هموار می‌سازد خاطر مبارکشان متوجه باشد که هواپیما سوار شدن ایشان در غیر مواقع لزوم باعث نگرانی و تشویش خاطر افراد کشور و موجب سلب آسایش فکری مردم شاه دوست ایران می‌باشد و چون سیره مستمره ایشان است که رضایت و خشنودی افراد ملت را فراهم سازد در این مورد هم اگر چنانچه رعایت حرم و احتیاط را بفرمایند مذل عنایت دیگری است که می‌خواستم عرض کنم که یکی از مسائل مهمی که مجلس هجدهم با آن روبه‌رو شد مشکل نفت بود که در نتیجه بذل مساعی دولت موافقت مجلس شورأی ملی و سنا خاتمه پیدا کرد و قضیه حل شد این قرارداد نفت عقدی بود اضطراری که به منظور پیدایش بهبود در اوضاع اقتصادی و اصلاح آشفتگی که در شئون اقتصادی کشور پیدا شده بود انجام گرفت

(یک نفر از نمایندگان- اضطراری نبود) حالا برایتان شرح می‌دهم تا روشن بشود منظور بنده از این که عرض می‌کنم معامله اضطراری بوده این نیست که اجبار و اکراهی در بین بوده است زیرا عمل اجباری و غیر اختیاری آن است که مسوق به اراده نباشد و ما با اراده یعنی اعتقاد به نفع و صلاح یا به نظر بعضی از حکما در اثر شوق حاصل از درک نفع و صلاح مبادرت به عقد چنین قراردادی کردیم نه آن که الت فعل باشیم و اکراه فشاری از هیچ ناحیه به ما متوجه نبود (شوشتری- صحیح است- احسنت) بلکه ملاحظه اوضاع و احوال و و نیازمندی آنی و احتیاج بهبود عاجل (شوشتری- مصلحت مملکت) ما را ناگزیر کرد که این قرارداد را تصویب کنیم ما برای جلوگیری از توسعه فقر و شیوع مرام باطل و به منظور سد باب مکتب زندقه و الحاد توده‌های بدان اقدام گردیم (احسنت) و طبق وظیفه‌ای که از طرف مردم به ما واگذار شده بود که عبارت از حفظ مراتب ملی و جلوگیری از تقویت مصالح آنان است عمل کردیم ولی آقایان این قرارداد نفت آن گاه به حال ما مفید واقع می‌شود که نتیجه‌ای که در آن منظور بوده صورت تحقق پیدا کند و اکر چنانچه این مقدمه موصل به مطلوب نهایی نشود ضررهای غیرقابل جبرانی خواهد داشت زیرا تنها فروختن نفت و دریافت بهای آن برای بهبود اوضاع اقتصادی کافی نیست و تا آن پول صرف عمران و آبادی و کارهای تولیدی نشود به هیچ وجه دردی درمان نخواهد شد و بلکه اگر چنانچه در مقابل دریافت بهای نفت مخارج بهبوده در نظر گرفته شود و پول صرف کارهایی شود که مفید به حال مردم و طبقات ضعیف نباشد از وضع سابق یعنی تعطیل صناعت نفت و به مراتب برتر است

(عبدالصاحب صفایی- یک قدری بلندتر و شمرده‌تر بخوانید ما این مطلب با این پختگی را باید بشنویم و استفاده کنیم) آقایان کشور ما خوشبختانه رأی عمران و آبادی استعداد کامل دارد و صرف پول در این راه با در نظر گرفتن امکان استعدادی هر نقطه از کشور بدون حیف و میل و با افتادن کار به دست افراد کاردان و متخصص عملی شود نتایج سودمندی حاصل خواهد شد اراضی وسیع و پهناور ایران که بیشتر آن متاسفانه بایر و لم یزرع مانده و اگر چنانچه با زمین‌های مزروعی مقایسه کنیم صدی نود و هشت آن اراضی موات و بایر است بهترین میدانی است که می‌توان در آن فعالیت عمرانی دامنه‌داری انجام داد ما می‌توانیم به وسیله سدسازی و احداث قنوات و حفر چاه‌های عمیق اراضی زیادی را که اکنون بایر و لم یزرع است احیا نموده و سطح گشت و تولید بیفزاییم افزایش سطح کشت و ازدیاد محصول کشاورزی و تحصیل مواد اولیه برای تامین ارزاق و مردم و تکثیر صادرات کشور و استوار نگاهداشتن پایه‌های اقتصادی در درجه اول از اهمیت قرار دارد ولی متأسفانه تاکنون در این مورد به خصوص موضوع آبیاری که از ارکان معظم زراعت است توجه لازم نشده من باب مثال عرض می‌کنم احداث قنات که یکی از عوامل مهمی است برای استفاده کردن از آب‌های تحت‌الارضی زیرا در بیشتر نقاط کشور ایران به علت پستی و بلندی که در آن موجود است می‌توان برای مشروب ساختن اراضی از آن استفاده کرد به هیچ وجه مورد نظر نبوده و مقنی‌ها هنوز با وسایل چند صد سال قبل مشغول عملیات قنایی می‌باشد و بسا می‌شود به علت نبودن اسباب در زمین‌های سخت و صلب کار آنها تعطیل می‌شود و با کندی زیادی روبرو می‌شود در صورتی که اگر وسایل جدیدی در دسترس آنان گذارده شود می‌توان از آب‌های تحت‌الاراضی بیشتر استفاده کرد و در اکثر نقاط کشور مزارع جدیدی احداث نمود به هر حال باید از استعداد کشور استفاده کرد و در هر محل متناسب با وضع آنجا اقداماتی کرد اصفهان که بنده بیشتر از آن اطلاع دارم استعداد کامل برای بسط زراعت و توسعه صناعت دارد و می‌توان با اندک عنایتی که از طرف اولیای امور نسبت به آنجا مبذول گردد نتایج سودمند بسیاری گرفت مثلاً احداث کارخانه قندسازی به مناسبت چغندرکاری زیادی که دارد و می‌توان آن را هم اضافه کرد و کاملاً احتیاجات یک کارخانه بزرگ قند را تامین می‌کند از کارهای لازم و فرض آن سامان است و این عمل برای دولت متضمن خسارتی نیست ولی برای کشاورزان بسیار مفید واقع خواهد شد و دیگر بستن سد زآینده رود تاثیر آن در بهبود وضع آن استان به قدری است که می‌توان گفت بیشتر زارعین آنجا بدین وسیله بی‌نیاز خواهند شد و نیز احتیاجات دیگری دارد که با کمی توجه مرتفع خواهد شد و در نتیجه اصفهان وضع خوب و بهتری خواهد گرفت آقایان به حکم مفاد آیه شریفه (و لقدمکنا کم فی‌الارض و جعلنالکم فیها معایش قلیلاً ما تشکرون) باید با کمال جدیت دست به فعالیت زده و از منابع ثروت که خداوند در این سرزمین نهاده استفاده کرد و بودن داشتن نفاق و کینه در دل از یکدیگر در راه ترقی و تعالی کشور کوشید و از پیدایش اختلاف کلمه و تفرقه دوری جست در اسلام مبارزه بین طبقات مسلمین مشروع نیست هر گروهی باید به وظیفه خود رفتار نمایند و به حقوق دیگران تعدی نکنند و واجب کفایی است به نظام اجتماع کمک کنند تا بتوان کارهای مفید و مهمی انجام داد و خود را به سایر ملل مترقی جهان رساند (احسنت) قربان بقیه وقتم را به آقای حائری‌زاده دادم.

رئیس- سه دقیقه بیشتر نمانده آقای سالاربهزادی‏

سالاربهزادی- گر چه مقام معظم ریاست در جلسه قبل آن طوری که شایسته بود مراتب تاثر و تألم ملت ایران و مجلس شورأی ملی را از طرف عموم آقایان نمایندگان در این حادثه جانگداز بیان فرمودند اینجانب هم موقع را مغتنم شمرده و در این حادثه ناگوار که قلب عموم ملت ایران را جریحه‌دار نموده است مراتب تأثرات عمیق خودم و ملت ایران را به پیشگاه مبارک شاهنشاه محبوب عرض و عزت و سلامت و بقا ذات شهریار معظم و خاندان جلیل سلطنت را از درگاه حضرت احدیت مسئلت می‌نمایم. درست است که بنا به معتقدات مذهبی ما ملت مسلمان ایران همه امور بسته به مشیت الهی می‌باشد و حیات و ممات هر فردی را بسته به مشیت الهی می‌دانیم و شاهنشاه محبوب ما هم بیش از هر فردی مومن به معتقدات مذهبی می‌باشد و همیشه و در همه حال مقدرات خود را تسلیم به رضا و خواسته و مشیت خداوند بزرگ می‌دانند ولی در همان تعالیم مذهبی هم در مورد حفظ جان و احتراز از بعضی مخاطرات احتمالی دستورات و تعالیم زیادی داده شده بنابراین با اجازه همکاران محترم به نام سعادت ملت و مملکت ایران و برای آسایش خیال بیست میلیون زن و مردم کودک ایرانی شاه‌دوست که بقا و موجودیت میهن خود را در پرتو سلامت و سعادت شخص شخیص شاهنشاه خود می‌دانند از پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایونی به نام ملت ایران استدعا می‌نمایم که شاهنشاه در مسافرت‌های داخلی از سواری هواپیما صرف‌نظر فرموده (صحیح است) و اجازه فرمایند که دربار شاهنشاهی در این قسمت با صدور یک اعلامیه مبنی بر این که اعلیحضرت همایونی به خواسته و استدعای ملت ایران در مسافرت‌های داخلی از هواپیما استفاده نخواهند فرمود عموم ماها را متشکر و سپاسگزار فرمایند (صحیح است) و اما موضوعی که می‌خواستم چند دقیقه مصدع همکاران محترم بشوم و در اطراف آن عرایضی بنمایم موضوعی است که مبتلا به عموم آقایان نمایندگان محترم می‌باشد و آن وضع خراب شهرستان‌ها است که به هیچ وجه دولت‌ها به آن توجهی ننموده‌اند (صحیح است) و اگر مختصر توجهی در سابق می‌شده و با جزیی آثاری از رفاه و آسایش هم از ازمنه سابق در بعضی شهرستان‌ها باقی مانده بود در این چند سال که ملت ایران را به انواع بازی‌ها مشغول نمودن و همه روزه وعده میدان که امروز صبر کن فردا قضیه نفت حل و با روزی سیصد هزار لیره درآمد آن همه جا بهشت برین خواهد شد بقیه رمقی هم که در مردم بعضی شهرها بود از میان رفت (صحیح است) آقایان محترم البته همه در ایام تعطیلات مجلس مجوزهای انتخابیه خود تشریف برده‌اند همه جا آثار خرابی آثار نکبت و بیچارگی آثار یاس و نومیدی به چشم خود دیده‌اند و طبعاً در مقابل یک همچون اوضاع و احوال رقت باری با حس مسئولیتی که از نظر موقعیت و مقام نمایندگی در مقابل اهالی آنجا داشته‌اید رنج برده عصبانی شدید به خود پیچیدند و سرانجام برای این که هم وجدان معذب خود را آرام کرده باشد و هم مردم ناامید و محروم حوزه انتخابیه خود را به وعده و نوید خوشحال نموده باشید به آنها وعده دادید که با حل قضیه نفت آتیه‌ای بسیار درخشان در انتظار آنها خواهد بود البته به آنها بشارت دادید که مبارزه نفت مراحل نهایی خود را طی می‌نماید و قریباً موضوع نفت خود را طی می‌نماید و قریباً موضوع نفت حل خواهد شد و سیل دلار و لیره به مملکت ما جریان خواهد یافت.

بیکاران عموماً دارأی کار خواهند شد مردم دارای فرهنگ و بهداشت خواهند شد راه‌های شوسه‌ای که در اثر عدم لیاقت مسئولین امور به کلی از بین رفته است مرمت خواهد شد خیابان‌های شهرها آسفالت و حتی راه‌های خراب امروزی آسفالت خواهد شد هزاران وعده و نویدهای فریبنده از این قبیل قهرا هر کدام از ما و شما به این مردم فلک‌زده که با هزاران امید بنده و شما را با سلام و صلوات به این محل فرستاده‌اند تا یکی از هزاران دردها و گرفتاری‌ها را دوا بکنیم داده‌ایم آقای صفایی استدعا می‌کنم توجه بفرمایید

(عبداصاحب صفایی- بنده گوش می‌کنم)

آقایان محترم آیا تا آخر دوره هم می‌شود این مردم را با این وعده‌ها خوشحال و سرگرم داشت؟ آیا بعد از حل قضیه نفت باز هم مردم از ما وعده و نوید قبول خواهند کرد؟ بنده تصور نمی‌توانم بکنم (صحیح است).

آقایان چهار سال مردم این مملکت را به هزاران نیرنگ و افسوس سرگرم کردند و به او گفتند ما با خارجی در جهاد اکبر هستیم می‌خواهیم خارجی‌ها را به دریا بریزیم می‌خواهیم حق تو را از حلقوم آنها بیرون بکشیم تو باید گرسنگی بخوری در روی گنج گرسنه و برهنه بخوابی و محرومیت بکشی بهداشت نخواهی معلم و فرهنگ نخواهی اگر جاده‌ها و پل‌های مملکت ویران می‌شود توقع ترمیم آن را نداشته باشی و حتی در عوض باید کار و زندگی خود را هم رها کنی و همه روز میتینک بدهی مرده باد و زنده باد بگویی تا ما به اسم مبارزه با اجنبی بر خر مراد سوار باشیم به مردم گفتند این کارها بکن موضوع نفت حل می‌شود آتیه درخشانی نصیب تو و مملکت تو خواهد شد مردم هم تنها این حرف‌ها را به امید آتیه درخشانی که به او وعده می‌دادند به امید روزی سیصد هزار لیره تحمل نمود به گرسنگی تن در داد با برهنگی ساخت جلو چشم او تمام ذخایر ارزی او تمام ودایع و سیرده‌هایی که در هر اداره و مؤسسه‌ای موجود بود یعنی پول صندوق بازنشستگی که مال یک مشت زن و بچه یتیم مستخدمین دولت بود به مصرف رسانیدند و هر روز با انتشار یک مشت اسکناس جدید بار هزینه زندگی را بر دوش مردم فلک زده این مملکت سنگین‌تر کردند تا جایی که دیگر کمر این ملت را در زیر بار سنگین این زندگانی خرد نمودند ولی آن همه شداید این مملکت به انتظار روزی تحمل نمودند که بالاخره موضوع نفت به هر صورت و شکلی باشد حل خواهد شد (صحیح است) و آن وقت خواهند توانست نفسی به راحت بکشند یعنی همه‌اش انتظار امروز را داشتند و خود را به همچو روزی امیدوار کرده بودند (صحیح است) آقایان به حمدالله آن روزی که ملت ایران انتظار آن روز را داشت فرا رسید امروز به خواست خداوند در تحت مراقبت و راهنمایی‌های خردمندانه اعلیحضرت همایون شاهنشاه و تدابیر جناب آقای نخست‌وزیر و شهامت و واقع‌بینی نمایندگان مشکل نفت حل شد و دکان نفت به خواست خداوند بسته شد حال دیگر بر چه چیز می‌توانیم این مردم فلک‌زده را سرگرم کنیم به چه عنوانی می‌توان آنها را به آتیه نوید داد به نظرم حال آن فرا رسیده است که نمایندگان مجلسین هیئت حاکمه و دستگاه دولت فکری برای ترمیم اوضاع آشفته این مملکت بنمایند باید برای مردم فکر کار فکر مسکن فکر غذا فکر بهداشت و فکر فرهنگ نمود باید برای وضع رقت‌آور این شهرهای خراب یعنی شهرهایی که مثل نقاط بمباران شده می‌باشند فکری کرد وضع زندگی مردم و شهرهای نامتناسب با زندگی و احتیاجات امروز بنا نمود این کارها لازم بلکه فوری است و ضروری و به نظر بنده امروز دیگر انجام آنها هم دیگر آسان و سهل الوصول می‌باشد امروز به حمدالله مملکت ما با حل مسئله نفت اگر آن طوری که انتظار می‌رود و به ما وعده و نوید داده‌اند عمل بشود از نظر مادی غنی و بی‌نیاز می‌شود (انشاءالله) و دیگر نمی‌شود در مقابل خواسته‌های مردم و احتیاجات عمومی به نداشتن پول معتذر شد (صحیح است) مردم امروز از ما انتظار دارند که برای این پول‌هایی که عاید مملکت می‌شود یک برنامه وسیع اصلاحی یک برنامه عملی و مثبت که تمام احتیاجات مردم این مملکت را روی اصل الاهم فالاهم باشد طرح بشود و با یک شالوده صحیح و اساسی شروع به ترمیم خرابی‌های گذشته بشود و به تدریج سطح زندگی مردم بالا برود تا این فاصله عظیم طبقاتی که ایجاد شده از میان برود و این عدم رضایت‌ها که مهمترین بلا و بزرگ‌ترین خطر برای این مملکت می‌باشد ریشه کن شود برای حصول این کارها به نظر من دولت قبل از شروع به هر عملی اول باید دست به یک تصفیه حسابی و دامنه‌دار بزند (صحیح است) و این ادارات و بنگاه‌های خود را که مثل یک بنای از هم پاشیده و زوار در رفته و متلاشی می‌باشد اصلاح و ترمیم بکند

(پیراسته- و آبادی دولت سابق را کوتاه کند) دست عناصر فاسد و مخرب را از دستگاه‏‌های اداری کوتاه کند (احسنت) دست دزدان و شیادان اجتماعی را یک مرتبه از مراکز حساس و اموری که سروکار با بیت‌المال مردم دارد کوتاه کند

(عبدالصاحب صفایی- اگر همه اینها را بیرون بکنند اگر چه دیگر کسی نمی‌ماند ولی احسنت) یک برنامه عملی برای مبارزه با ارتشاء و دزدی در ادارات دولتی طرح و به مورد اجرا بگذارد در تشکیلات شهربانی و ژاندارمری تجدیدنظر جامعی به عمل بیاورد و عناصر مشکوک و فاسد و نادرست را که بدبختانه عده آنها هم زیاد می‌باشد از کذر این دستگاه‌های انتظامی که تماس با زندگانی روزانه مردم دارند کنار بگذارد (صحیح است) دستگاه قضایی این مملکت را از این صورت خارج و به صورتی که مورد احترام و اعتماد مردم باشد در بیاورند درست است که ما قضات پاکدامنی هم داریم ولی نباید از نظر دور داشت که اکثریت محاکم ما را قضات گمراه شده و غیر صالح و خدای ناخواسته غیر درست اشغال نموده‌اند (احسنت) آقایان ما امروز در مقابل نسل حاضر و تاریخ و نسل آینده این کشور مسئولیت بزرگی داریم. با تصویب قرار داد نفت و به کار افتادن مجدد دستگاه‌های آبادان بار مسئولیت ما چندین برابر زیادتر شده است مردم از ما می‌خواهند که در پولی که از عایدات نفت عاید خزانه مملکت می‌شود و یا از کمک‌هایی که از دولت آمریکا گرفته می‌شود با اعتباراتی که از بانک‌ها و موسسات خارجی می‌گیریم نظارت و مراقبت بسیار دقیقی به عمل آوریم (انشاءالله) زیرا مردم دیگر حاضر نیستند و نخواهند گذارد که ما از خارجی‌ها به اسم آنها کمک بگیریم و عایدات نفت را هم ضمیمه آنها بکنیم و آنها را مثل میلیون‌ها عایدات سابق کشور در چاه ویل سازمان برنامه (صحیح است) یا بنگاه‌های دولتی دیگر بریزیم و یا به مصرف خرج مسافرت‌ها و خوشگذرانی‌های یک عده نور چشمی‌ها در امریکا و اروپا برسانیم. من از دولت جدأ می‌خواهم که نسبت به سازمان برنامه و فلسفه پیدایش او دو وظیفه اصلی و اساس که در روز اول به موجب قانون برای او معین گردیده توجه نماید و به مضمون جلو ضرر را از هر جا بگیری نفع است از امروز آن سازمان را به وظایف اصلی خود متوجه و از کارهایی که خارج از وظیفه آن سازمان می‌باشد جلوگیری نماید. در این باره گفتنی زیاد دارم فعلاَ به همین مختصر قناعت می‌کنم من نمی‌توانم انگشت روی نقاط ضعف بگذارم منتظر اقدام دولت و تغییر رویه سازمان برنامه هستم اصولأ من امروز به نام یک نمآینده مجلس که جزء موافقین دولت می‌باشم به شخص جناب آقای نخست‌وزیر که مورد احترام مخصوص من هستند از اینجا خطاب می‌نمایم، جناب آقای فولادوند جنابعالی که تشریف دارید توجه بفرمایید، که شما از این تاریخ یک مسئولیت خیلی زیادتری در مقابل مردم این مملکت و حتی تاریخ و نسل آینده این کشور دارید.

رئیس- آقای سالار بهزادی وقت شما تمام شد.

سالاربهزادی- اجازه بفرمایید تا پنج دقیقه دیگر عرایضم را تمام می‌کنم.

عبدالصاحب صفایی- سه دقیقه از وقت نفر قبل مانده بود.

ارباب- همین سه دقیقه را بخوانید.

سالاربهزادی- اجازه بفرمایید سه دقیقه را بخوانم.

رئیس- سه دقیقه و پنج دقیقه فرق نمی‌کند زیادتر از وقت معمولی را باید رأی گرفت رأی گرفته می‌شود که پنج دقیقه ایشان به صحبت‌شان ادامه بدهند آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثرأ برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

سالاربهزادی- جناب آقای نخست‌وزیر باید متوجه باشند که ایشان در یک موقعیت عادی و با یک طرز معمولی به نخست‌وزیری این مملکت نرسیده‌اند ایشان در اثر یک سلسله مبارزات یک رشته فداکاری که از خود نشان داده‌اند و در مقابل دستگاه اهریمنی مصدق‌السلطنه در آن روزگار سیاه که هنوز خاطرات آن محو نشده قد علم کردند مردم به ایشان اعتماد نمودند و سرنوشت خود را به دست ایشان سپردند و حقأ هم ایشان تحت راهنمایی و سرپرستی شاهنشاه خردمند ما در این مدت زمامداری موفقیت‌های بزرگی که اهم آنها ایجاد امنیت در سراسر این مملکت بوده به دست آورده‌اند و قدم‌های مهمی برداشته ولی تا امروز مردم این حد قانع بودند و توقعات اصلاحی زیادی نداشتند چون می‌دانستند و می‌دیدند که دولت آنها گرفتار کارهای اساسی‌تری است که مسئله نفت باشد و خزانه مملکت هم از لحاظ مالی در عسرت بود ولی امروز سطح توقع مردم از دولت و توقع و انتظار آنها از نمایندگان خودشان زیادتر شده (صحیح است) و قهراَ هم توقع ما از دولت خیلی با سابق فرق نموده است (صحیح است) تا امروز همه به خاطر مسئله نفت مهر سکوت بر لب زده بودند (صحیح است) ولی از امروز مهرهای سکوت رفته رفته شکسته می‌شود. تا امروز مردم عدم هماهنگی دستگاه‌های دولت و قصور یک عده از اعضا دولت را به حساب محبوبیت شخص نخست‌وزیر ممکن بود نادیده بگیرند ولی از امروز جناب آقای نخست‌وزیر باید متوجه باشند که ما حساب ایشان را با حساب همکاران ایشان جدا خواهیم کرد (صحیح است) (داراب- عملی نیست) و همان طور که مردم از ما عمل مثبت می‌خواهند ما هم از همکاران ایشان جدأ عملیات مثبت خواهیم خواست و جزییات عملیات اعضاء دولت را در زیر ذره بین انتقاد قرار خواهیم داد (صحیح است) جناب آقای نخست‌وزیر خوب است در بعضی از همکاران خودشان تجدیدنظر فرمایند و در انتخاب همکاران توجه فرمایند

(عبدالحمید بختیار- کی است بفرمایید، اسم ببرید) اشخاصی را انتخاب فرمایند که بیشتر به خواسته‌های مردم توجه داشته باشند (صحیح است) و به افکار مردم و نمایندگان مردم بیشتر احترام بگذارند تا بار ایشان را سبک‌تر کنند

(ارباب- صحیح است) و از محبوب شخص ایشان که مورد توجه مردم و نمایندگان مردم می‌باشد خدای ناخواسته چیزی نکاهد امروز مملکت ما بیش از هر وقت احتیاج به یک هیئت حاکمه شجاع و خدمتگزار و درستکار و مرد عمل دارد امروز آقای نخست‌وزیر باید در محبوبیتی که در بین مردم را دارد حداکثر استفاده را به نفع این مملکت بنمایند و تحت راهنمایی و هدایت شاهنامه ما حداکثر استفاده را از موقعیت سیاسی و جغرافیایی ما به نفع مردم رنجیده مملکت بنمایند با روشن کردن وضع سیاسی ما و اتخاذ یک روش عاقلانه همان طور که همسایه ما دولت ترکیه با اتخاذ یک رویه مثبت حداکثر استفاده را از تضادهای سیاست

بین‌المللی برای ملت خودش کرد ما با هم چشم واقع‌بین خود را باز کنیم و نفع و ضرر خودمان را تشخیص بدهیم از سیاست مجامله و دودلی سیاست باری به هر جهت باز به اتکا به حرف‌های گذشته و عدم اتخاذ سیاست مثبت همان نتیجه را خواهیم گرفت که در گذشته گرفته‌ایم (احسنت)

رئیس- آقای سالار بهزادی پنج دقیقه تمام شد. آقای قوامی.

قوامی- بنده وقتم را به آقای استخر دادم‏

رئیس- آقای استخر بفرمایند

استخر- بنده اول از همکار محترم جناب آقای تیمسار قوامی اظهار تشکر می‌کنم که وقت خودشان را لطفاً به بنده دادند و این اظهار لطف را درباره بنده کردند خدا را شکر که دعای جناب آقای قنات‌آبادی که در یکی از نطق‌های خود اظهار داشتند رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقده من لسانی بفقهو واقولی الحمدالله که استدعای ایشان به هدف اجابت رسید و گره‌ای را از کار ما گشود و زبان ما را باز کرد به این معنی که در اثر حل مشکل نفت که بسیاری از کارها را در گرو خود گرفته بود و بسیاری از مطالب را ناگفته گذاشته بودیم برای این که این مشکل حل شود فعلاً زبانی باز شد که بتوانیم راجع به موضوعات مملکتی صحبت کنیم این را بنده در اثر اجابت دعای ایشان می‌دانم اما راجع به موضوعی که می‌خواستم تذکر بدهم این قضیه فاجعه‌ای است که برای مملکت پیش امد موضوع سقوط هواپیمای والا حضرت شاهپور علیرضا است (صحیح است) البته چنانچه دو نفر از آقایان اظهار داشتند بایستی راجع به این قضیه فاجعه اظهار کمال تأسف را کرد و مراتب تعزیت و تسلیت خودمان را به پیشگاه مبارک ملوکانه تقدیم کنیم اما نکته قابل توجه این است که ما نباید هر روز یا گاهی منتظر همچو واقعه‌ای باشیم که برای مملکت دارد پیش بیاید و ما بیاییم پشت تریبون و یک تعزیت و تسلیتی اظهار نماییم به این فهمید چرا این مطالب و این اوضاع در مملکت ما به این کیفیت پیش می‌آید و ما یک اشخاص مهمی را به این مفتی از کف می‌دهیم به نظر بنده دو چیز موجب بسیاری از این قضایا می‌شود این که اصولاً ما که معتقد به مقدرات و سرنوشتی هستیم این به جای خود اما غرض بنده این است که در چند فرسخی پایتخت مملکت هواپیمای شاهزاده مملکت و برادر شاه سقوط می‌کند پس از ۷ روز بعد از این همه هواپیما روانه گردن هیئت اکتشافی رفتن مبلغ مهمی بنزین و وقت صرف کردن و در آخرین بی‌نتیجه برگشتن اینها را باید علتش را فهمید که چرا اصولاً باید تشکیلات ما این طور باشد

(عمیدی نوری- برای این که راه ندارد جای بدی بود) همین را می‌خواهم عرض کنم وقتی که در چند فرسخی پایتخت پشت این کوه هواپیما افتاد بنده تعجب می‌کنم که هیئت اکتشافیه این قدر رفت و آمد چهارصد فرسخ یا بیشتر یا کمتر چندین روز صرف این کار کردند بلانتیجه (صحیح است) در صورتی که ما این همه نقشه برادر این همه کوهنورد این همه صحرانورد که در این مملکت تربیت کردیم حقوق دادیم برای چیست؟ برای یک همچو وقتی که بنده نه مهندس هستم و نه کوهنورد و نه صحرانورد ولی خدا می‌داند که همان روز اول که خبری از جنازه نشد می‌دانستم که باید روی زمین اکتشاف بکنم نه در هوا بایستی از روز اول همین دستور را داده باشند که کوهنوردها ودهاتی‌ها بروند واین جنازه را پیدا کنند نه این که بعد از ۷ روز بلاخره با این کیفیت صورت فجیع اقدام بشود یک شاهزاده‌ای که ممکن بود در آتیه وجودش برای مملکت مؤثر باشد یک شاهزاده‌ای که ستاره ولیعهدی در اقبال او بود امروز مملکت را دچار یک مشکل مهمی کرده است (صحیح است) این برای چیست؟ این برای نقض تشکیلات مملکت است برای بدی تشکیلات ماست برای این که ما می‌دانیم در این جنگل‌ها در این کوه‌ها باید راه بروند پیاده بروند تا پیدا کنند ولی تمام این فعالیت‌ها متأسفانه در هوا انجام می‌گیرد و اما در مملکت و برای بودجه دولت چه مخارج هنگفتی این پیشامد ایجاد کرده و متاسفانه بدون گرفتن هیچ نتیجه‌ای یک عرض بنده بود یک عرض دیگری که بنده مجبورم عرض کنم این است که قالب این قضایا به عقیده بنده برای عدم توجه اشخاص و مقربین است که نسبت به این دربار و نسبت به اشخاص مؤثر مملکت نزدیک هستند قالباً تماس با اینها دارند و آن شخصیت را ندارند که در اثر عادت و در اثر رسم مشئومی که در مملکت ما هست تمام آقا بله گفتن بدون اظهار نظر کردن بدون اظهار عقیده کردن این قضایا همیشه موجب این پیشامدها می‌شود (صحیح است) اگر همراه این شاهزاده بیچاره شاهپور علیرضا یک دامن با شخصیتی بود که دامن این جوان را می‌گرفت (صحیح است) می‌گفت آقاجان این هواپیما که می‌بینی (صحیح است) این تگرگ این بیچارگی (صحیح است) من نمی‌گذارم تو حرکت کنی (صحیح است) دامنش می‌گرفت و نمی‌گذاشت و می‌کشید که آقا من جانم را فدای تو می‌کنم نمی‌گذارم تو حرکت کنی (صحیح است‏) لااقل اگر ممکن نبود می‌گفت آقای خلبان این ماشین را خراب کن بگو ماشین خراب است حرکت نمی‌کند (یک نفر از نمایندگان- کسی جرات نمی‌کند) این برای چیست؟ برای این است که ما عادت کرده‌ایم به آقا بله گفتن و هر چه را که می‌گویند بگوییم این طور است باید این عادت ترک بشود باید هر چه را که به صلاح و مصلحت مملکت است گفته شود کسانی که نزدیک دربار هستند بنده از شخص اعلیحضرت عرض می‌کنم تا نخست‌وزیر از مقربین درگاه و نزدیکان دربار اینها اگر چنانچه بخواهند این رویه را پیش بگیرند این به ضرر مملکت تمام می‌شود (صحیح است) اجازه بفرمایید که بنده حکایت مختصری را خدمت‌تان عرض کنم شاهزاده امیر مؤید شاید معروف حضور آقایان باشد شاهزاده در ملایر بودند ایشان برای بنده نقل کردند که مرحوم عین‌الدوله که در یکی از شکارگاه‌ها از اسب افتاد رانش خورد شد اطبایی آوردند و به اصطلاح اطبا و جراحان آن وقت گفتند باید این پا را ببرند چون علاجی ندارد برای این که قانقاریا می‌شود و خلاصه جای خطر است شاهزاده نوکری داشت محرمی به نام قربانعلی وقتی که دکترها رفتند آمد و زانو زد پای تخت شاهزاده گفت که شاهزاده جون قربانت بروم من پدر جدم در خانه تو نان خورده من صاف و صریح به تو می‌گویم که من نوکری عین‌الدوله یک پا را نمی‌کنم من نمی‌گذارم این دکترهای فوکلی پایت را ببرند پایت را بده دست من اگر معالجه نکردم دو پای مرا قطع کن اول این حرف‌ها زده شد بعد باندرون رسید پرسیدند خوب که تو چه کار می‌کنی گفت من می‌روم دو نفر از این قصاب‌های شکسته بند را می‌آورم پای شاهزاده را معالجه می‌کنند به شرط این که اختیارش را به من بدهید رفت و آورد و بعد از چهل روز شاهزاده را معالجه کنند برای چه برای این که در این دستگاه یک قربان قلی بود

(عبدالرحمن فرامرزی- که شخصیت داشت) می‌توانست شخصیت خودش را اعمال کند بدبختانه این آقا این شخصیت‌ها در مملکت ما کم شده در هر در گاهی و در هر درباری که ملاحظه می‌کنیم جز آقا بله چیزی نیست بنده شنیده‌ام که اعلیحضرت فقید وقتی که گویا ایشان رئیس‌الوزرای بودند و تمایل داشتند به این که با یک تیاره سواری روی شهر گردش بکنند مرحوم مستوفی‌الممالک رحمه الله علیه به ایشان عرض کرده بودند قربان من استدعا می‌کنم که شما سوار طیاره نشوید برای این که وجود شما برای یک ملت برای یک مملکت لازم است شاه این را قبول کرده بود از لحاظ این که گفته بود من میدان مبا کمال خیرخواهی این مصلحت را به من می‌گویی می‌پذیرم و تا زنده هستم سوار طیاره نمی‌شوم و شد (صحیح است) ولی دیگر موستوفی الممالک رفتند قربان قلی‌ها مردند (صحیح است) باید به جای آنها یک چنین اشخاصی باشند نزدیک به دربار (صحیح است) نگذارند کاری که به ضرر مملکت باشد باشد انجام بگیرد

(شوشتری- اگر کسی هم باشد فساد برایش می‌کنند آقا) من از پشت این تریبون به پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایونی عرض می‌کنم که اعلیحضرتا می‌دانید پادشاه انگلستان از مقتدرترین سلاطین روی دنیا است یعنی قوه‌ای که دولت و قانون به این مرد داده

(نورالدین امامی- پادشاه انگلستان مرد نیست زن است) مافوق تمام قدرت‌ها است می‌تواند مجلس را منحل کند می‌تواند اعلان جنگ و صلح بدهد در صورتی که هیچ یک از سلاطین اروپا سلاطین انگلستان سوءاستفاده از این قدرت نکردند ولی با تمام این قدرت ازادی عمل در آنچه که مربوط به مملکت است ندارد همه اطلاع دارید و می‌دانید ادوارد جندم بود خواست زنی را بگیرد که مخالفان درباری بود که نگذاشتند نظرم هست نخست‌وزیر وقت بالا دین رفتن مجلس عوام گریه کرد ضحه کرد که من رفتم هر چه به شاه التماس کردم که اعلیحضرتا گرفتن این زن که در آینده که انگلستان می‌شود خلاف آیین‌نامه است شما باید یکی از اینها را اختیار کنید یا تاج و تخت مملکت امپراتوری انگلستان را با صرف‌نظر کردن از مادام سیسبون را و شاه نتوانست از آن زن صرف‌نظر کند استعفا کرد یعنی در مجلس عوام گفتند شاهی که نمی‌تواند صرف‌نظر یک زنی بکند نباید پادشاه انگلستان باشد شاه رفت کنار دیگری آمد به جای او مقصود این است که این تاجی را که به شاهی می‌دهند مملکتی را که به شاهی می‌دهند در برابر آن در هر چه که مربوط و مخصوص به مملکت است آزادی عمل ندارد شاهد نباید سوار طیاره بشود (صحیح است) برای این که این شخص و این مملکت مال کشور است شاه یعنی استقلال مملکت (صحیح است) شاه یعنی استقلال کشور (صحیح است) یعنی حیثیت و بود و نبود یک ملتی (صحیح است) آن هم در ملتی مثل ملت ایران این است که ما استدعا می‌کنیم صله‌ای قوم بنشینند از مجلس سنا و مجلس شورای ملی چند نفر را انتخاب کنند حضور ایشان شرفیاب بشوند یا از طریق استدعا (شوشتری- آن قسمت اول بر خلاف اصل است استدعا بهتر است) به هر حال به هر شکلی که صلاح باشد غرض بنده در این است در این مملکت نسبت به شخص اعلیحضرت چنانچه که می‌دانیم اظهار علاقمندی بکنیم

(شوشتری- همه علاقه‌مندند) که کارهایی ممکن است خدای ناخواسته حادثه‌ای متوجه ایشان کنند که به مملکت و استقلال کشور لطمه وارد بیاید ایشان را نباید آزاد گذاشت من صریح عرض می‌کنم باید وزیر درباره کسانی که نزدیک به اعلیحضرت همایونی هستند این را باید استدعا بکنند

(شوشتری- ما باید استدعا بکنیم) آمد و رفت‌های بی‌مورد و بی‌موقع را که دیگران هم ممکن است به جای ایشان بروند و انجام بدهند به آنها واگذار کنند و رفت و آمدها را کم کنند عرض بنده تذکر نکته بود که لازم می‌دانستم خدمت آقایان

عرض کنم و عرض کردم (احسنت) اما به موضوع دیگر می‌روم شهر خودمان ایالت فارس (ارباب- از راه بندرعباس تشریف ببرید) (خنده نمایندگان) اگر آقای ارباب اراده بفرمایند که بنده از آنجا عبور بکنم. خوشبختانه تیمسار سپبهد وزیر جنگ هم تشریف دارند (شوشتری- سلمه‌الله تعالی) به بنده اجازه می‌دهند که راجع به این موضوع چند کلمه صحبت بکنم از دولت سپهبد زاهدی چیزی که در راس تمام خدمات این مرد شریف البته قرار دارد موضوع امنیت سرتاسری مملکت است (صحیح است) ولی یک استثنای مختصری عرض می‌کنم غیر از فارس استقرار پیدا نکرده است (صحیح است) بنده الان روزنامه‌ای که در جیبم هست مال شیراز است روزنامه گلستان راجع به غارت کردن کامیون رئیس بانک کشاورزی شیراز که انتقال به کرمان پیدا کرده بود نزدیک ریز کامیون این مرد را غارت می‌کنند خودش و زن و بچه‌اش را لخت می‌کنند تمام کامیون را غارت می‌کنند و می‌برند این جور دزدی‌ها و اتفاقات آقا گله دزدی نیست این دزدی‌ها دستوری است که سر و صدا داشته باشد و در مملکت صدا کند که بدانند دولت خدای نخواسته یا ضعیف است یا توجهی ندارد و این تأثیرش برای مملکت گران تمام می‌شود تیمسار سپهبد وزیر جنگ وعده فرمودید که عنقریب شروع به خلع سلاح خواهد شد ما کاری به خلع سلاح نداریم ممکن است مصالحی باشد برای مملکت که شما فعلاً نخواهید دست به خلع سلاح بزنید ما آقا امنیت می‌خواهیم خواه با سلاح خواه بی‌سلاح

(شوشتری- سلاح فقط باید دست دولت باشد) تامین امنیت غیر از خلع سلاح است در فارس خلع سلاح کامل به عمل نیامده حتی در زمان شاهنشاه فقید اما تأمین و امنیت کامل در زمان اعلیحضرت فقید در فارس بود یعنی اگر کسی تفنگ داشت جرأت این که تفنگ را روی دستش بیندازد نداشت اگر امروز مصلحت نیست که دولت مردم را خلع سلاح بکند در فارس امنیت را تامین بکند همین سرقتی که عرض کردم واقع شد تاکنون نمی‌دانم به شما گزارش داده‌اند که به اصطلاح خودمان این پی را در خانه کی برده‌اند این رد را در خانه کدام ایلی بوده‌اند مرتکب کی بود و به دستور کی برده است؟ من استدعا می‌کنم راجع به این موضوع فارس که یک قضیه به فرنجی شده است یک توجه بیشتری بفرمایید و فارس را از این وحشت و نگرانی نجات بدهید موضوع دیگری که در نظر داشتم حضورتان عرض کنم مصاحبه‌ای بود که آقای محمدناصر خان قشقایی در مرکز مملکت در پایتخت مملکت با یک مخبر خارجی که گویا مخبر تایمز نیویورک بوده کرده‌اند به نظر بنده چند اشتباه در این مصاحبه بوده یکی از اشتباهات این بوده که ایشان شماره ایل قشقایی را چهارصد هزار نفر تحویل داده‌اند (امید سالار- خلاف عرض کرده‌اند)

(عبدالصاحب صفایی- مقصود در تمام ادوار تاریخ است) البته برای ما کمال افتخار است که ایل قشقایی پانصد هزار نفر ششصد هزار نفر باشد (عبدالرحمن فرامرزی- پانصد هزار نفر مال کیست؟) اما آقای ناصرخان این قدرت چهارصد هزار نفر یا پانصد هزار نفر مال مملکت است هر چه مملکت قوی‌تر باشد البته برای مملکت افتخارش بیشتر است خانه قاضی هم گردو زیاد است ولی به شما چه چهارصد هزار نفر قشقایی را قبول کردیم اما شما نباید در پایتخت مملکت مثل قوه‌ای که در برابر قوه‌ای قرار گرفته باشد حساب کنید فرض کنید که اگر جنگی واقع شد قشقایی چه خواهد کرد دولت چه خواهد کرد عکس‌العملش چه خواهد شد اگر قشقایی غالب شد چه می‌شود اگر دولت غالب شد چه خواهد شد این حرف‌ها به نظر من خیلی زننده است (صحیح است) من تعجب می‌کنم از آقای محمدناصر خان که مردی است مجرب مردی است محترم مردی است تجربه آموخته که در پایتخت مملکت با یک مخبر خارجی این جور مصاحبه می‌فرمایند اگر چه بعداً شنیدم در مصاحبه دیگری گفته‌های خودشان را قدری ترمیم کرده‌اند اصلاح کرده‌اند خوشبختانه اظهار داشته‌اید که هر وقت دولت بخواهد خلع سلاح بکند ما تسلیم هستیم و تسلیم می‌شویم ولی به نظر بنده باید متوجه این قضایا بود یک وقتی این احصائبه‌ها به ضرر آدم تمام می‌شود اجازه بفرمایید مثالی عرض کنم سفر اولی که اعلیحضرت فقید با سمت وزارت جنگ تشریف آوردند به فارس اولین سفر رفتند بوشهر برای استقبال از مرحوم احمدشاه آن اوقات مرحوم صولت‌الدوله سردار عشایر ایلخانی وقت پدر ناصرخان با مرحوم شاه فقید یک ارتباط معنوی گرفته بودند به رغم انف رقبای خودشان که زودتر خودشان را به ایشان نزدیک بکنند و روی همین اصل وقتی که از شیراز حرکت کردند اعلیحضرت آمدند در دشت ارژن مرحوم سردار عشایر در آنجا یک نمایش مفصلی به شاه داد به وزیر جنگ مهمانی مفصلی داد و یک نمایش مفصلی از سوار و پیاده و تفنگ و اسلحه و همه چیز داد در آنجا اعلیحضرت فرموده بودند آقای سردار اگر روزی اقتضا بکند دولت احتیاجی پیدا بکند به شما چند سوار مسلح می‌توانید به کمک دولت بدهید آقای سردار گفته بود قربان صد هزار نفر شاه قدری تامل کرده بود فرموده بود که خوب یک قدری دقت کنید صدهزار نفر سوار مسلح شما در میدان جنگ به کمک دولت حاضر می‌کنید؟

(شوشتری- صد هزار سوار مال دو میلیون جمعیت است) سردار گفته بود قربان مطمئنا کمتر از هشتاد هزار نفر نیست این بود و بود تا (شوشتری- به هشتصد نفر رسید) زمانی که موضوع خلع سلاح پیش آمد بنا شد که از ایل قشقایی خلع سلاح بشود فشار آورد دولت امروز و فردا کردند تا بالاخره پانصد ششصد تا تفنگ شکسته به دولت دادند و گفتند که بیش از این نیست اصلاً قشقایی اسلحه نداشته تفنگی نداشته بالاخره اعلیحضرت در آن دم آخر که فشار آورده بودند به خرج نرفته بود به امیر لشگر آیرم تلگراف کرده بود که به سردار بگو که خاطرت هست چه قدر به من تحویل دادی گفتی که به کمک دولت صدهزار سوار مسلح قشقایی در میدان جنگ حاضر می‌کنند آن صد هزار نفر تفنگ حالا کجا است غرضم این است که انسان وقتی که همین جور دهن باز می‌کند یک مرتبه می‌گوید چهارصد هزار قشقایی آدم حساب می‌کند که هر خانواده‌ای ۵ نفر باشد و بین هر پنج نفر یک تفنگ باشد این تقریباً می‌شود هشتاد هزار تفنگ فردا جواب این را می‌دهد آقای ناصرخان؟ چرا آدم باید یک حرفی بزند که اگر پیش آمدی کرد قافیه را باخته باشد این را من من یاب تذکر خواستم در مجلس عرض کنم که به گوش ایشان هم برسد که از این قبیل بیانات خود درآوری کنند و بدانند که در این مملکت در برابر دولت قوی و مقتدر این جور بیانات خلاف مصلحت مملکت است (شوشتری- اصلاً باید خلع سلاح بشود) این دیگر بسته به نظر دولت است ما فقط امنیت فارس را می‌خواهیم به هر طریقی که باشد و غیر از این از دولت تقاضایی نداریم‏

رئیس- آقای استخر وقت شما تمام شد

استخر- اگر تمام شد عرضی ندارم احسنت آفرین)

۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی به وسیله آقای دکتر شاهکار

رئیس- آقای دکتر شاهکار

دکتر شاهکار- طرحی تهیه شده است با قید دو فوریت تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

۴- طرح و خاتمه شور لایحه بیست میلیون ریال اعتبار وزارت جنگ وارجاع به مجلس سنا

رئیس- وارد دستور می‌شویم مطلبی که در دستور بود اعتبار ساختمان شهرستان‌ها بود دولت هم یک لایحه‌ای راجع به بیست میلیون ریال تقدیم مجلس کرده است که در جلسه پیش فوریتش تصویب شد و چاپ شده و بین آقایان هم توزیع شده است

(پیراسته- آقای رئیس این قضیه اختیارات دکتر مصدق مدت‌هاست در دستور است آن را اجازه بفرمایید طرح بشود) صحیح است آن بحثی ندارد این را تصویب می‌کنیم بعد آن را مطرح می‌کنیم چون این مالی است وقتی تصویب شد برای نظر مشورتی به سنا فرستاده می‌شود لایحه قرائت می‌شود (به شرح زیر خواننده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

حفظ نظم و امنیت و مقابله با حوادث غیر مترقبه مستلزم به اختیار داشتن اعتباراتی است که در بودجه وزارت جنگ پیش‌بینی نشده است علیهذا برای تامین حداقل اعتبارات مورد احتیاج ماده واحده زیر را تقدیم داشته تقاضای تصویب آن را با قید فوریت می‌نماید.

ماده واحده- به دولت اجازه داده می‌شود برای حفظ نظم و امنیت در برابر حوادث غیر مترقبه که پیش آمده است مبلغ بیست میلیون ریال اعتبار در اختیار وزارت جنگ بگذارد

نخست‌وزیر سپهبد فضل الله زاهدی

وزیر دارایی دکتر علی امینی

وزیر جنگ سپهبد عبدالله هدایت‏

رئیس- این لایحه برگ مخالف و موافق دارد آقای حائری‌زاده مخالفند بفرمایید.

حائری‌زاده- همه چیز از جریان عادی و طبیعی خودش خارج است رسیدگی به بودجه مملکتی که یکی از وظایف اصلی مجلس شورأی ملی در همه جای دنیا است مع التاسف مملکت ما گرفتار یک حوادثی است که هنوز بودجه حسابی دولت تنظیم نکرده که بیاورد و ما رویش نظر بدهیم یک گزارشی وزیر دارایی داد به مجلس که آن به همه چیز شبیه بود غیر از بودجه که نمی‌دانم چند صد میلیون کسر بودجه داریم من لابد هستم که در این لایحه که یک بودجه کوچولویی است یک مطالبی که لازم است به عرض برسانم عرض کنم در تشکیلات مملکتی ما نسبه باید گفت که وزارت جنگ ما بدتر از سایر وزارتخانه‌هایمان نیست آن هرج و مرجی که در جاهای دیگر هست می‌توان گفت که یک قدری دیسیپلین در وزارت جنگ بیش از سایرین است واین مطالبی هم که می‌خواهم عرض بکنم نه ربطی به جناب وزیر جنگ دارد نه مربوط به جناب سپهبد نخست‌وزیر است آقای وزیر جنگ من با پدرشان دوستی و سابقه داشتم با برادرشان هم همکار بودم و از خودشان هم غیر از انجام وظیفه چیزی ندیده‌ام (صحیح است) ولی اوضاع مملکت به یک صورتی افتاده که باید رویه‌اش را عوض کرد هیچ کس را برای فکر مجازاتش نمی‌کنند اگر شما توی قلبتان مرا دوست ندارید این در هر شرعی عرفی قانونی قاعده‌ای فکر آزاد نمی‌شود کسی را برای فکرش مجازات کرد مجازات مال عمل است اگر اکثریت یک عملی را تحریم کرد گفت شرب مسکرات ممنوع است یک مجازاتی هم برای شاربش قرار داد قلیا اگر من شرب مسکرات را حرام

ندانم برای من مجازاتی نیست ولی اگر عملش را کردم برای من مجازات هست (احمد صفایی- در عملش هم نیست خاطر جمع باشید) باید باشد در مملکت ما بعد از حوادث شهریور که یک هریور عده قشون افسار گسیخته‌ای که اسم خودشان را متمدن می‌گذاشتند سرزده وارد مملکت ما شدند و رشته انتظامات ما را گسیختند دولت‌هایی پشت سر هم آمدند و رفتند و دسته‌جاتی به نام یار تیزان به نام طرفدار تشکیل شد یعنی دولت‌ها به عقیده من خودشان مسبب تشکیلش بودند یکی از این دسته‌جات حزب توده بود آن درجه مرا منامه حزب توده بود من خواندم با سایر مرام‌نامه‌ها فرق زیادی نداشت

(قنات‌آبادی- چرا آقا خیلی فرق داشت) دقت بفرمایید چندان فرق زیادی هم ندارد نیت آنها عمل آنها قبل از این چیزی است که روی کاغذ آمده است (صحیح است) مرامنامه آنها چه مرامنامه اولی که نوشته بودند چه بعدی که اراشس و اینها آمدند اصلاح کردند هر دوش را من خواندم یک چیز مهمی نبود البته در جریان عمل سیاست‌های اجنبی منافع خصوصی افراد داخلی خیلی دردسرها درست کرد و می‌کند این را من معتقدم که ملت ایران که یکی از ملل قدیمی است و همیشه با زندگی اشرافی و سلطنتی عادت داشته حاضر نیست با این که برود زیر بار یک اصولی که به طور دیکتاتوری و قلدری در ممالک مجاور ما اجرا کرده‌اند این ممکن نیست این را من می‌دانم روح ایرانی زیر این حرف‌ها نمی‌رود (صحیح است) به خصوص آنهایی که مسلمان باشند اسلام پایه‌اش روی معنویات و مسائل روحی گذاشته شده پایه را از ماده بالاتر گذاشته ایرانی مسلمان دنبال یک حرف‌هایی که در دنیا امروز با قلدری و زور در بعضی ممالک تحمیل کرده‌اند نمی‌رود (صحیح است) به خصوص آنهایی که مسلمان باشند اسلام پایه‌اش بر روی ممنویات و مسائل روحی گذارده شده پایه را از ماده بالاتر گذاشته ایرانی مسلمان دنبال یک حرف‌هایی که در دنیا امروز با قلدری و زور در بعضی ممالک تحصیل کرده‌اند نمی‌رود (صحیح است) و من این را تردید ندارم البته زیاد ناراضی است ممکن است رفتار من به شکلی باشد که مردم از رفتار من ناراضی باشند دولت‌ها و مجلس‌ها وظیفه‌شان این است که حوایج عمومی را در نظر بگیرند آن چیزی که موجب عدم رضایت اجتماع استنباط آن را بگذرانند که پیش بیاید فقر و گرسنگی و تبعیض و بی‌عدالتی اینها سرچشمه بدبختی‌هایی است که در این مملکت بروز می‌کند (صحیح است) دولت‌ها وقتی خودشان در کابینه افرادی را که رسماً عضو کمیته توده بودند به عضویت دعوت می‌کند تشکیلات خارج آنها را روزنامه‌های‌شان را تقویت می‌کنند فلان جوان محصل یا فلان دهاتی که تشخیص نمی‌دهد که برود وارد بحث و انتقاد اصولی بشود ناراضی است وقتی از اوضاع کسی انتقاد بیشتر می‌کند می‌گوید حق با توست نقشه مثبت و عملی که در بین نیست همه‌اش نقشه ترکیبی است‏ و نقشه انتقادی این اواخر که دولت به نام شبکه وارد عمل شد اولاً یک داستانی عرض کنم بعد وارد بحث شبکه سوم من یک روزی رفتم در بانک بازرگانی یک سفته‌ای داشتم ان را تجدید کنم یک آقای سیدی که اسم من را که شنید دیدم خیلی اظهار علاقه کرد و آمد یک کتابی به قدر کیف من کلفتر از این باز کرد دیدم سر تا سر این کتاب از این عکس‌های کوچولوی تذکره‌ای است روی این عکس‌ها اسم و نمره سجل و مشخصات صاحب عکس را نوشته گفتم این چیست گفت بله اینها تمام اعوان و انصار و اتباع منند این کتاب را نگاه کن تمام اعوان و انصار و اتباع من هستند و من در قصیه ۲۸ مرداد آمدم و با این اعوان و انصار چنین و چنان کردم من هر چه فکر کردم عقل من به جایی نرسید وزارت جنگ دستگاه نظام وظیفه هم یک همچو کتاب منظمی تنظیم نکرده بعد فکر کردم که این آقا ممکن است که اشخاصی به عتبات می‌خواستند مشرف بشوند تذکره می‌خواستند عکس‌هایشان را گرفته و کتابی کرده حالا این کتاب یک دکانی است برای کسب او می‌آید به من نشان می‌دهد به او نشان می‌دهد اگر واقعه ۲۸ مرداد بود می‌گویند من در ۲۸ مرداد چه کار کرده‌ام و اگر در اسفند بود می‌گویند در اسفند بوده‌ام اگر واقعه دیگر هم بود همین طور هم می‌شود یک سروان اخراجی ابوالحسن عباسی اگر با یک مقامات خارجی ارتباط داشته باشد و خواسته باشد کلته ما را بردارد لابد است یک جدول‌هایی درست کنند یک شبکه‌هایی بسازند و بگویند پانصد نفر من من در قشون دارم ده هزار در مدرسه دارم و چند صد هزار در دهات دارم تا گوش بری و جیب بری از خارجی و داخلی بکند به صرف این که اسم حسن و حسین در یک جدولی که توی جیب این مردک پیدا شد این را محاکم مقامات رسمی به عقیده من نباید ترتیب اثر بدهند (شوشتری- آقا زیر را چه طور؟) اجازه بدهید من یک نفر را اسم می‌برم از جناب وزیر جنگ هم خیلی ممنون هستم که به ایشان عرض کردم گفت من رسیدگی می‌کنم ببینم چیست این یک شخصی است که پدر او با ما همکلاس بوده آقای سید یحییدهشیری از قضات خوب دادگستری بود در کرمان و کاشان و اصفهان خدمت می‌کرد به سرطان مبتلا شد و تلف شد زندگی مادی هم نداشت ورثه او هم زندگی ندارند دو تا بچه داشت با یک فلاکتی زندگی کردند یکی از آنها که در یزد درسش را تمام کرده بود آمده بود تهران پولی نداشت رفته بود در مدرسه نظام اسمش را نوشته بود که شبانه‌روزی باشد که شام و نهارش را بدهند درسش را هم ادامه بدهد در مدرسه طب هم این درس خوانده امسال گویا مدرسه طبش را تمام کرده بود توی یکی از این مریض‌خانه‌ها مشغول کار آزمایش بود به من مراجعه کرد و گفت این حقوق من کافی نیست و یک کمکی بکنید از جناب آقای دکتر صحت خواهش کردم که بعد از ساعت کار اداری یک کاری به او بدهد که کمکی به او بشود بعد شنیدم که این آقا را گرفته‌اند که تو جز و شبکه هستی بعد فکر کردم که این تازه طبیب اگر در قلبش هم هزار فکر بکند من نه تصدیق می‌کنم نه تکذیب این آدم جه اثر وجودی دارد و بچه‌ای که حالا از مدرسه بیرون آمده و در مدرسه طب هم درس می‌خواند هنوز وارد اجتماعی نشده مملکتی هم که ناراضی‌هایش زیاد هستند اوضاع دولت‌ها هم از این قرار بوده یک روزی هم ممکن است دعوتش کرده باشند چایی به او داده باشند راستش را هم در آن شبکه علیه السلام نوشته این را اگر بخواهند تنبیه کنند باید چند روز در همان مدرسه حبس کنند از آن مجازات‌های تأدیبی که بچه‌ها دارند من چند روز پیش دیدم که در روزنامه حکم اعدام این بچه‌ها صادر شده من تعجب کردم که خائنین مسلم درجه اول در این مملکت سال‌ها دارند تخریب‌شان را ادامه می‌دهند این بچه مدرسه سید گرسنه هم مشمول اعدام می‌شود آخر مجازات هم درجه دارد من نمی‌گویم که مقصر است یا نیست اگر فکر است که فکر مجازات ندارد و اگر چنانچه عمل است عملی نداشته چیزی ندارد این بچه گرسنه که هنوز کسی را ندارد و توی مدرسه درس می‌خواند این مجازات اعدام خیلی‏ به نظر من عجیب آمد امروز صبح به جناب وزیر جنگ عرض کردم که شما یک قدری دقت کنید در این قسمت‌ها مواظبت کنید ایشان یک توجهی فرمودند و گفتند که من رسیدگی می‌کنم منحصر به این یکی نیست این یکی را من می‌شناختم بابایش را می‌شناختم خودش را می‌شناختم باید در این مملکت مجازات باشد مکافات باشد باید در این مملکت اشخاصی که می‌خواهند به نفع مملکت قدم بردارند وسایل پیشرفت‌شان را فراهم کند اشکال تراشی برای زندگی‌شان نشود معاش‌شان زندگانی‌شان وضعیت‌شان را مرتب کنند مجازات هم درجه دارد آخرین درجه‌اش هم اعدام است ما خیلی قضایا را آسان گرفته‌ایم سبک گرفته‌ایم من با این رویه هیچ موافق نیستم این بودجه دو میلیونی که اجازه خواسته‌اند من بهانه قرار دادم که در این موضوع صحبت کنم آخر یک رویه‌ای باید باشد این قضات ما فرشته نیستند اشتباه هم ممکن است بکنند خود من هم وقتی قاضی بودم ممکن است خیلی هم اشتباه کرده باشم ولی باید دقت کرد در کارها به خصوص وقتی که حیات اشخاص در خطر است این را همین جور دیمی نباید عمل کرد (میراشرفی- جناب آقای حائری‌زاده حیات مملکت بالاتر از حیات اشخاص است اینها همه خیاثت‌شان ثابت و محرض است من به شما خیلی ارادت دارم ولی این فرمایشات جنابعالی باعث می‌شود که آن خائنین سوءاستفاده بکنند شما از روی حسن نیت می‌فرمایید) یک مجازاتی برایشان قائل شوید ولی باید رسیدگی کنید این بچه‌ای که امروز از مدرسه بیرون آمده گرسنه است آقایان فرض کنید فکرش مخالف بوده این عملی که نداشته چه عملی از اوست چه می‌توانسته بکند؟ ما یک کلی را قبول داریم مثل قضیه نفت است و مغته‌هایی که جناب امینی می‌کرد موضوع فروش نفت اختلاف نبود بفروشند و معامله بکنند مانعی نیست حرف سر طریقه عمل بود. این هم سر طریقه عمل است که بحث می‌شود یکی از آقایان به من داد که این موضوعات را که می‌گویی خارج از دو میلیون تومان است حالا خارج است داخل من می‌خواهم مطالب گفته شود.

شوشتری- محکمه خوب عمل می‌کند در تمام مملکت مورد اعتماد است‏

عبدالصحاب صفایی- اصلاً مجلس نباید در امور قضایی دخالت کند.

میر اشرفی خود آقای حائری‌زاده می‌تواند تشریف ببرند پرونده‌ها را ملاحظه بفرمایند

رئیس. آقای وزیر جنگ بفرمایید

وزیر جنگ (سپهبد هدایت)- همان طور که خود جناب آقای حائری‌زاده هم اشاره فرمودند روی آشنایی که جناب آقای حائری‌زاده باید پدر ایشان داشته‌اند و احساساتی که علی‌الاصول هر کس دارد و تحت تاثیر آن شخص هستند این مطالب را فرمودند قبلاً هم بیننده یادآوری فرمودند و بنده هم همان طور که خدمت‌شان عرض کردم به خصوص در این مورد رسیدگی خواهم کرد ولی باید همان طور که آقایان فرمودند خدمت آقایان عرض کنم که این شبکه‌ای که به دست آمده و مدارکی که دستگاه دادرسی ارتش در دست دارد و اقراقی که خود این آقایان به این کار کردند غیر قابل گذشت است (شوشتری- صحیح است) بنده می‌خواستم به مجلس شورای ملی اطمینان بدهم که دستگاه دادرسی ارتش با تمام دقت به این موضوع رسیدگی کنیم (صحیح است) چون همان طور که توجه فرمودید این یک موضوع معمولی نیست (صحیح است) این یک موضوع مهمی است که با استقلال و با حیات مملکت ارتباط داشته باشد (صحیح است) بایستی واقعاً به این موضوع رسیدگی شود و عللش پیدا شود و ریشه‌اش پیدا شود این است که وقتی تمام این کارها شد و تمام قضات دادگاه‌ها ارتش هم با نهایت وجدان وظیفه خودشان را انجام می‌دهند و غیر از این هم کاری نخواهند کرد بنده اطمینان می‌دهم و حتی بعضی از این مدارک را ما منتشر کردیم و در آینده هم منتشر می‌کنیم که این آقایان خودشان در حین بازپرسی و در ضمن تحقیقات چه‌ها گفته‌اند و چه‌ها می‌گویند همان طور که آقایان نمایندگان محترم تذکر دادند این عمل عملی است که با استقلال مملکت ما تماس داشته است و دادرسی ارتش در این موضوع با نهایت دقت و با نهایت شدت عمل خواهند کرد ولی مسلماً هم توجه خواهند داشت که کسی آن قدر گناهش زیاد نیست که مستوجب

اعدام باشد اعدام نخواهد شد (شوشتری- مثل این که همین طور شده عینأ)

نورالدین امامی- انشاءالله بی‌طرفی هم کاملاَ حفظ خواهد شد) رئیس- آقای خلعتبری‏

خلعتبری- آقایان یک مرتبه اینجا با نهایت اخلاص و ایمان عرض کردم برای این مملکت از هر چیز بالاتر و مهمتر و در درجه اول امنیت است (صحیح است) بقای این مملکت منوط به استقرار امنیت است امنیت اگر وجود نداشته باشد هیچ چیز این مملکت قابل بقا نیست و اول از همه استقلال مملکت است و به آقایان هم عرض کرم که وضع ایران طوری است که اگر اخلال در این مملکت شود فرصت می‌دهد به دخالت بیگانه باید جلوی دخالت به ییگانه را گرفت پس باید امنیت را حفظ کرد و به هیچ قیمتی رعایت مصالح را از دست نداده امنیت از غذا از خوراک از اولاد از ین از رفاقت از دوستی و از همه چیز برای ما مهمتر است حالا خیلی این واقعه اخیر افسرها قابل تأسف است بنده خودم در آن نطق سابق اگر نظر آقایان باشد عرض کردم اکثر اینها قابل ارفاقند ولی در فرانسه در جنگ بین‌الملل اول وقتی احساس عدم رضایت در داخله ارتش شد ولی ژنرال ژوفر در یک روز چندین مسلسل گذاشت و به هیچ رحم نکرد برای این که در ارتش اختلال پیدا شده بود (صحیح است) و الا او هم آدمی بی‌انصاف و بی‌رحمی نبود (صحیح است) آن دفعه هم عرض کرم در روسیه شوروی وقتی ژنرال توخاچوسکی معاون ستاد شوروی توطئه کرد بیست هزار نفر افسر را کشتند و مطلقأ نگذاشتند افسر مخالف وجود داشته باشد و بنده در آن جلسه هم عرض کردم که امنیت را باید رعایت کرد البته آنهایی هم که استحقاق ارفاق دارند بایستی از حس ارفاق برای آنها استفاده کرد ولی نه این که اشخاصی که آلت می‌شوند، این را باید دانست وقتی که اشخاص جاهل را آلت کردند و به دست آنها دادند آنها از روی جهالت می‌زنند و متوجه نیستند که چه می‌کنند بعد البته ممکن است متوجه شوند اشتباه کرده‌اند بنابراین بنده وقتی به اسم موافق ثبت نام کردم برای این بود که هر دو جنبه را در این موقع تذکر بدهم و حقیقتأ از عده‌ای از مردم نسبت به بعضی از مسائل رفع اشتباه بکنم که مردم در خارج متوجه باشند که چه چیزهایی چه خطرهایی متوجه مملکت است و چگونه باید رفع شود (احسنت) آقایان اولاَ می‌دانند که بنده لسان مدح و تمجید ندارم ولی بنده در اظهاراتم اگر یک بیانی می‌کنم آقای وزیر خیال نکند برای مدح او می‌گویم نه این طور نیست انتقادی هم که دارم می‌کنم همین طور همین تهران را در نظر بگیرید در سال گذشته و ناامنی برای مملکت وجود داشته اول ناامنی عبور و مرور در خیابان این را که فراموش نکرده‌اید (صحیح است) در خیابان از ترس احزاب و دسته‌جات سیاسی و مردم متفرقه که آلت می‌شدند، مردم از دست آنها امنیت نداشتند حالا فقط مسئله سیاسی نبود وقتی کار به اینجا بکشد رجاله هم استفاده می‌کند به روی زن‌ها هم اسید می‌پاشند مردها با زن‌هایشان جرأت نمی‌کردند بیرون بروند بچه‌های کوچک جای اشخاص بزرگ و سیاسی را گرفته بودند و به مانور در خیابان‌ها اشتغال داشتند

(میر اشرفی- اسید را توده ایهامی پاشیدند) (صحیح است) حالا این دولت از روزی که آمد تا حالا به نظر بنده یا فرصت نداشت یا نتوانست یا فکرش را نداشت قدم‌های اساسی که ما در نظر داشتیم آن چیزی را که ما انتظار داشتیم یکیش را هم برنداشته اما در مسئله امنیت همه ما شریکیم که اقداماتی شده این را باید تصدیق کرد که در مسئله امنیت عملی که تاکنون شده ناقص است و باید کامل شود از طریق منطق و علمی و استدلالی بنده هم این رویه‌ای را که گرفته‌اند همین طور زدن و بستن را قبول ندارم اما این بالاخره برای جلوگیری است باید مجلس و آقایان بنشینند فکری بکنیم راه‌های خوب ارائه کنیم که تکمیل شود دوم مسئله مدارس است اگر آقایان یادتان باشد چند مدرسه در تهران امنیت را مختل کرده بود در دبیرستان نوربخش ۱۹ تا شاگرد بود که یک مدرسه‌ای را متزلزل کرده بودند

(شوشتری- تهران را متزلزل کرده بودند) در دانشگاه بالاخره شاگردها کار را به جایی رساندند

رئیس- آقای خلعتبری راجع به اصل لایحه بفرمایید

خلعتبری- لایحه موضوعش استقرار امنیت است و پیشگیری از وقایع غیرمترقبه‌ای که پیش آمده اینها را باید به هم ربط داد و نتیجه‌ای از آن گرفت الان وضع خود فرهنگ هیچ تغییری با سابق نکرده ولی یک چیزی هست که امسال بچه‌ها توانستند درس بخوانند (صحیح است) البته خانواده‌ها از این لحاظ از فرهنگ تشکر می‌کنند

(یکی از نمایندگان- معلمین هم مراقبت نمودند) بله معلمین هم مراقبت کردند غرض از ذکر این مقدمه این بود که در موقعی که این لایحه طرح می‌شود این مسائل را باید در نظر گرفت و تذکراتی هم داد این که بنده عرض کردم قدری ساده است، بنده آن دفعه هم ضمن نطق قبل از دستور یک مطالبی عرض کردم این لایحه مربوط است برای تأمین یک اعتباری برای حوادث غیر مترقبه‌ای که پیش آمده است و برای استقرار نظم و امنیت آن مرتبه بنده اینجا به عرض آقایان رساندم که این مسئله توطئه افسرها در ارتش این یک مسئله کوچکی نباید تلقی شود مسئله بسیار با اهمیتی است خوشبختانه یک چیز است در ارتش ما و آن این است که سرباز ایرانی هیچ وقت بر علیه مملکت (یکی از نمایندگان- و شاه) و شاه و میهن و قرآن قیام نمی‌کند، این چیزی است که در مقابل این جور توطئه‌ها وجود دارد و تمام سربازهای ایرانی و مسلمان و شاهدوست حافظ آن امنیت در واقع هستند مثل این که در روز ۲۸ مرداد اگر نظر آقایان باشد ارتش اطاعت نکرد از ستاد چرا اطاعت نکرد؟ برای این که آن چند روز آن نمایشاتی که در تهران داده شده بود افراد نظامی همه از افسر و سرباز فهمیدند که ممکن است دنباله این برای مملکت خطر داشته باشد و روی آن بود که اطاعت نکردند بنابراین بنده چند نکته عرض می‌کنم که باید به آن توجه کامل داشت، در عین حال نباید وسیله داد نباید فرصت داد باید جلو مجاری و راه‌هایی را که ممکن است اخلال کنند گرفت آن دفعه یکی از همکاران محترم آقای شوشتری بنده مطلبی که عرض کردم ایشان به طریق دیگر تعبیر فرمودند بنده همان وقت هم عرض کردم حالا هم عرض می‌کنم تیمسار وزیر جنگ مورد احترام و علاقه و محبت ما هستند (صحیح است) ولی علاقه شخصی با علاقه به مملکت نبایستی با هم مخلوط شود و چه خوب است که هر دو با هم باشد اشخاصی که اینجا صریح می‌گویند باید از آنها تشکر کنید، بنده عرض کردم که این واقعه دلیلش را باید جستجو کنید و دلیلش عدم مراقبت بود که در دستگاه ارتش وجود داشت نگفتم که در زمان جنابعالی و آقایان از ۱۳۲۰ به این طرف مخصوصأ از ۱۳۲۳ به این طرف این هرج و مرج بود، اعلیحضرت فقید خیلی مراقب بودند ولی بعد هرج و مرج شد بنده تصدیق می‌کنم قوای خارجی در اینجا بود اختیار دست کسی نبود ولی از ۱۳۲۳ به این طرف این فساد در ارتش شروع شد این مربوط به این زمان نیست کشف این راهم بنده اینجا نگفتم که افراد نظامی یا افسرها یا فرماندار نظامی اینها مراقبت نمی‌کنند ولی بنده عرض کردم که در ارتش دستگاهی نبود که مراقبت کند حالا هم عرض می‌کنم دلیل من هم ادعانامه آقای دادستان است در ادعانامه نوشته‌اند این موضوع در شهریور ۳۳ کشف شد یعنی همین دو ماه پیش کشف شده این که قبلأ پیدا نشده اگر قبلأ مراقبت می‌کردند خسرو روزبه را می‌گرفتند دکتر جودت را می‌گرفتند دیگران را می‌گرفتند اصلأ غفلتی واقع شد کسی فکر نکرد، در ارتش شما مغزی نبود که فکر کند دسته‌ها و افراد منظم و مرتب که کمر دولت بزرگ خورد می‌کنند ممکن نیست که از ارتش شما صرف‌نظر کنند این را اگر شما مراقبت می‌کردند اگر دستگاهی مراقبت صحیح داشت از ۱۳۲۳ به این طرف می‌بایستی بکنند این ادعانامه آقای دادستان است می‌گویند از ۱۳۲۳ به این طرف مسئولین امر را بخواهید و بگویید چرا به این امر توجه نکردید وقتی مدارس کارخانه‌ها دانشگاه‌ها همه جا این فکر رخنه کرد آن وقت گذاشتید و گذاشتید در شهریور ۱۳۲۳ یک صورتی به دست آمد از چمدان سروان عباسی و طبق آن رفتید دو تا خانه را پیدا کردید از آن خانه اسامی را کشف کردید رفتید آنها را گرفتند و اگر غیر از این جنابعالی هم بفرمایید نه ما قبول می‌کنیم و نه کسی و بنده این ادعانامه را اینجا می‌خوانم بنابر این شما باید به‏ این حرف‌ها توجه کنید ما این مسائل را از لحاظ خیر مملکت می‌گوییم و می‌گوییم این دستگاه با دستگاه سابق باید فرق داشته باشد وضع مملکت ما با وضع ۱۵ سال پیش تفاوت دارد وضع دنیا تفاوت دارد ممالک بزرگ تبلیغات دارند تشکیلات دارند امروز شما با همان وسیله‌ای که ۳۰ سال پیش داشتید می‌خواهید عمل کنید نمی‌شود این صحیح نیست مرحوم رضاشاه اعلیحضرت فقید وقتی که آمد و سلطنتش را تشکیل داد محصل به اروپا فرستاد دانشکده جنگ درست کرد بحریه درست کرد برای این که وضع ایران را با وضع زمان منطبق کند بنابراین شما امروز دانشکده افسری دارید این دانشکده افسری شما امروز با سی سال پیش یک کسی که به دانشکده افسری می‌آمد جز روح ملیت و دیانت و شاه‌دوستی در مغزش هیچ چیز نبود هر کس غیر از این بگوید والله دروغ می‌گوید تمام مردم یک ایمان محکمی داشتند به این مبانی اما بعد از شهریور ۱۳۲۰ این چند سال که مملکت تحت اشغال قشون خارجی بود عرض کنم که تخم اختلاف و نفاق و آن سمومی که افکار را منحرف کرده پاشیده شده و بسیاری پول برایش خرج شده اعمال نفوذ شده تشکیلات درست شده پس شما وقتی که یک نفر محصل می‌آید به دانشکده افسری این محصل را باید توجه داشته باشید این محصل را نمی‌شود با سیستم ۲۵ سال پیش آقای سپهبد نخجوان که رئیس دانشکده بود اداره کرد لشگر را نمی‌شود نه سیستم خدا رحمت کند سرلشگر کریم آقاخان یا خدایارخان اداره کرد برای این که افکار دیگری در دنیا آمده پس باید جلوی اخلال را گرفت و باید فکر کرد که این اختلافات واقعأ وقتی به ثمر می‌رسد که از لحاظ فکر غلبه می‌کند به جوان‌ها و به افسرها پس اگر وضع خودتان را متناسب کنید با وضع زمان به نظر بنده آن وقت موفقیت حاصل خواهید کرد خیلی خوشوقت هستم که پس از مدت‌ها این مسئله مورد توجه وزارت جنگ واقع شده تازه بعد از ۱۵ سال توجه فرمودید که لازمه حفظ نظم و امنیت و مقابله با حوادث غیر مترقبه در اختیار داشتن اعتباراتی است که تا حالا در بودجه وزارت جنگ پیش‌بینی نشده بود پس معلوم می‌شود تاکنون اصل این موضوع پیش‌بینی نشده بود که حوادث غیرمترقبه‌ای هم ممکن است در این مملکت پیش بیاید که باید برایش اعتبار خواست آقایان در ممالک دیگر میلیون‌ها و میلیاردها برای این چیزها اعتبار می‌دهند دستگاه‌هایی

که در ممالک دیگر هست آنها وقتی خودشان را بر علیه شما تجهیز می‌کنند میلیاردها خرج می‌کنند اگر واقعاَ اطمینان صحیح باشد که این پول‌ها به مصرف صحیح خرج می‌شود من با بیست میلیون تومانش هم موافق هستم برای این که امروز نمی‌شود در وضع حاضر دنیا فقط با دیسیپلین و با تانک و توپ اداره کرد، می‌شود جلوگیری کرد اما باید اساس ریخت اساس را بایستی با فکر صحیح ریخت با تشکیلات صحیح ریخت با تبلیغات صحیح ریخت با طرزی ریخت که در دنیا با همان طرز عمل می‌کنند بنده برای این که خاطر آقایان و وقت آقایان را زیاد نگیرم عرض می‌کنم که شما باید برای این که این لایحه را بتوانید خوب اجرا کنید و برای این که یک فکر عمیق بشود که مجددأ افسرها نتوانند توطئه کنند مجددأ نتوانند اشخاصی آنها را منحرف کنند باید توجه داشته باشید و بنده تذکراتی به جنابعالی می‌دهم که امیدوارم مورد قبول آقایان هم واقع شود و در نظر بگیرید و الّا صرف پول خرج کردن فایده ندارد و صرف سخت‌گیری هم فایده ندارد و دردی دوا نمی‌کند اول از همه آقای وزیر جنگ باید شما مراقبت دائم و بی‌نظر نسبت به افسرها داشته باشید و نسبت به کلیه تشکیلات ارتش داشته باشید (میراشرافی- اگر نداشتند که این شبکه پیدا نمی‌شد (عرض کردم که ادعانامه را آخر می‌خوانم اگر تصدیق نکردید آن وقتی که کشف شد، البته وقتی که به دست آمد روی همت آقایان کشف شد ولی تا آن روز بی‌اطلاع بودند

(میراشرافی- تمام این افسرها پرونده داشتند و همه را می‌شناختند مقتضیات اجازه نمی‌داد) اگر داشتند می‌گرفتند منتظر نمی‌شدند که مدرک بگیرند

(میراشرافی- همه را دکتر مصدق تقویت می‌کرد آقای خلعتبری چه طور چه طور می‌توانستند بگیرند تمام این افسرها قسم خورده دکتر مصدق بودند) به همین جهت می‌بایستی مراقب باشند، از روز اول باید مراقب آنها بوده باشند، مسئله دوم آقای وزیر جنگ شما باید در حین مراقبت و تشکیلاتی که درست می‌کنید بنده خیلی خوشحال می‌شوم‏ که اگر واقعأ بر خلاف آن باشد و مراقب بوده‌اید و مورد تشکر همه ما است شما در حینی که آن اعمال را انجام می‌دهید باید رویه‌ای در پیش داشته باشید طریقی اتخاذ کنید، از ممالک دیگر تقلید کنید که فکر و روحیه افسر و سربازان را تقویت کنید بیدار کنید، اگر بیدار باشند کمتر منحرف می‌شوند اشخاص عاقل منحرف نمی‌شوند

(صفاری- تشکیلات تازه‌ای داده‌اند) می‌خواهم عرض کنم که این افسرها کلیه خیانتکار نیستند اکر یک دستگاهی بود به آنها می‌گفت یادشان می‌آورد که آقا شما اگر هر عملی بکنید هیچ وقت تا غلام یحیی و امثال او هستند به شما زمامداری و فرماندهی نمی‌دهند شاید متنبه می‌شدند، اگر در یک کشوری وضع به هم بخورد و رژیم عوض بشود این را برای یک مقصدی می‌کنند اگر برای یک مقصدی است که ششصد نفر افسر ایرانی را نمی‌آورند سرتیپ و سرلشگر و سپهبد بکنند در سایر جاهای دیگر هم سابقه دارد باید به یاد آورد که در لهستان بعد از جنگ اخیر وقتی که کمونیست‌ها زمامدار شدند مگر در تمام لهستان یک افسر لهستانی قابل نبود که ارتش لهستان را اداره کند که رفتند ژنرال روگوسوفسگی را آوردند رئیس ارتش لهستان کردند اینها را اگر ما اینجا می‌گوییم مفید است برای این که این اشخاصی که این کارها را کرده‌اند بدانند آنها را نمی‌آورند سر لشگر و سپهبد بکنند باید ژنرال روکوسوفسگی بیابد غلام یحیحی بیاید، این موضوعات را باید برای عبرت آنها گفت و جایش هم در همین جا است که باید گفته شود (صحیح است) می‌گویند تبعیض نباید باشد، آقا مگر در روسیه یا در کشورهای کمونیستی تبعیض نیست؟ پسر استالین مگر فرمانده نیروی هوایی نبود مهمترین قدرت را مگر نداشت حالا کجا است که از او خبری نیست؟ (بزرگ ابراهیمی- در سیبری مشغول بیکاری است پس بنابراین این خیالی که این آقایان را گرفته و خیال می‌کنند که در ماورای آنجا یک بهشتی هست این را بایستی با سیستم صحیحی گفت که این طور نیست اگر از نظر وضع سیاسی اینها ناراضی هستند باید به آنها گفت و روشن کرد که آن وضع سیاسی که شما می‌خواهید بیاورید قائم مقام وضع سیاسی ما بکنید چه قسم وضعیتی است

(شوشتری- باید اینها را فرستاد به آن بهشت) یک مرتبه من به طور اختصار عرض کردم، حالا مفصل این قسمت را توضیح می‌دهم که بریا وزیر کشور روسیه شوروی در ۱۹۳۸ آمد رئیس امنیت و پلیس شد و تمام مخالفین را تصفیه کرد و چندین میلیون نفر مهندس و روشنفکر و فرهنگی و کارگر و کارمند اداره را تصفیه کرد بعد ۱۹۵۲ که دو سال پیش باشد جشن تولد بر پا را گرفتند من خودم در روزنامه خواندم که زمامداران فعلی از او ستایش گفتند که این رفیق قدیمی استالین است گفتند که این بزرگترین رهبر است این همه جدیت کرده این همه خدمت کرده و بعد از یک سال دیگر او را گرفتند و کشتند و حتی خود اعضای دولت اعضای دولت و رؤسای حزب هم نفهمیدند تقصیرش چیست بنابراین این اگر بخواهید این رژیم را عوض بکنید به جای آن یک رژیم دیگری بیاورید آخر فکری کنید یک کسی که سی سال در یک رژیمی خدمت کرده و نفر دوم آن رژیم بوده و چندین میلیون نفر آدم به دست او تصفیه شده بعد از رفتن استالین او را به عنوان جاسوس و نوکر اجنبی و خارجی غیابأ محاکمه کردند و از بین بردند این چه معنی دارد؟ یک مسی که ده میلیون نفر را تصفیه کرده است نوکر اجنبی بوده؟ و در آن مملکتی که رژیم کمونیستی برقرار بوده یک نفر از این ده میلیون نفر تصفیه شده جرأت نکرد، حق نداشت، محیط به او اجازه نمی‌داد که عدم رضایت خودش را اظهار کند یک محکمه این طرفی بخواهد، اینجا آقای دکتر مصدق تحت محاکمه قرار گرفت صد خبرنگار داخلی و خارجی در محاکمه ایشان بودند و تمام جریان محاکمه را هم برای اطلاع دنیا و هم ایران می‌نوشتند حالا ببیند تفاوت بین دو رژیم چیست حوب حالا بعد از این که بریا کشته شد می‌گویند بریا بی‌تقصیر بوده آن حکمی که درباره بریا دادند درست بوده یا غلط بوده اگر آن حکم غلط بوده است پس ببینید سی سال خدمتگذاری به یک مملکتی در رژیم کمونیستی نتیجه‌اش این است که یک نفر بی‌گناه را بیاورند محاکمه کنند و کشته بشود و اگر حکم صحیح بوده‏ پس این چه رژیمی است که ده میلیون نفر مردم بدبخت آنجا کشته شدند و از بین رفتند (احسنت) خدا شاهد است من وقتی استاندار گیلان بودم به دولت سابق پیشنهاد کردم اشخاصی را بفرستید بیایند اینجا کنفرانس بدهند یک آقا شیخ کاظم صادقی آنجا بوده می‌گفت شما تحصیل کرده‌ها بیایید اینجا کنفرانس بدهید امروز همان طور که نمی‌شود باچماق به جنگ تانک رفت همان طور هم نمی‌شود با استدلال‌های سابق با این افکار مبارزه کرد شما افراد تحصیل کرده بیایید برای مردم وضع حاضر را روشن بکنید مردم وقتی فهمیدند خودشان برمی‌گردند و دیگر دنبال آنها نمی‌روند همان طور که سرلشگرهای شما فرمانداران شما، سرباز شما انجام وظیفه می‌کنند در میدان جنگ بنده و رفقای بنده هم این وظیفه‌ای است که باید انجام بدهیم این هم فداکاری است (صحیح است) بسا اوقات کاری که ما می‌کنیم، کاری که یک روزنامه‌نویس یک معلم یک نویسنده یک ناطق می‌کند آن قدر ارزش دارد که با صد لشکر نمی‌شود برابر کرد، بنابراین به عرایض ما توجه کنید این مطالب را فقط برای خیر و صلاح مملکت عرض می‌کنم

(دکتر جزایری- نادرست‌ها را هم بیرون کنید)

آقای رئیس- از وقت بنده چه قدر مانده؟

رئیس- فقط سه دقیقه مانده.

تیمورتاش- وقت بهشان می‌دهیم صحبت کنند.

خلعتبری- بنده ده دقیقه وقت می‌خواهم.

بعضی از نمایندگان- ده دقیقه وقت بخواهند بهشان بدهید.

رئیس- در لایحه نمی‌شود اگر استثنائاً بخواهند و امر مهمی باشد مانعی ندارد ولی خیلی از صحبت‌های ایشان مربوط به لایحه نیست.

ارسلان خلعتبری- تمامش مربوط به امنیت است اگر آقایان رأی بدهند بنده یک ربع اجازه می‌خواهم.

رئیس- در لوایح این سابقه ایجاد می‌کند حالا سه دقیقه که از وقت باقی است بفرمایید.

ارسلان خلعتبری- تکلیف بنده راهم معین کنید چون سه دقیقه کافی نیست

(بعضی از نمایندگان- رأی می‌دهیم) استثنائأ می‌شود آقایان هم که میل دارند بنده هم باید بقیه را عرض کنم.

رئیس- حالا شما سه دقیقه را صحبت بفرمایید هنوز وقت تمام نشده‏

ارسلان خلعتبری- مطلبی را که می‌خواستم عرض کنم و تذکر آن هم لازم است این است که این عدم رضایت را باید با دلیل و منطق از ذهن جوان‌ها و از ذهن مردم منحرف بیرون کرد افسران ما هم جزو همین جوان‌ها هستند اگر با دلیل و منطق بتوانیم این موضوعات را از ذهن آنها خارج کنیم دیگر لازم نیست که شما اعتبار بگیرید تانک بخرید یا تبعید کنید به جزیره خارک بفرستید ما و شما همه افراد مملکت دست به دست هم بدهیم از راه صحیح بدون این که حتی خون یک نفر را بریزیم این مسائل را حل کنیم از راه اساسیش (صحیح است) برای عدم رضایت باید به آنها گفت این یک قسمت تاریخی است این عدم رضایت را اگر با دلیلش ثابت کردید رفع می‌شود و قانع می‌شوند بنده می‌گویم آقایان افسرها و تحصیل کرده‌ها شما از این وضع ناراضی هستید اگر بگویم شما که از این وضع ناراضی هستید آن چیزی نیست که به شما داده می‌شود شما در اشتباهید شما اگر خودتان را بکشید ممکن نیست به اندازه‌ای توفیق پیدا کنید در آن دستگاه که به پای آن اشخاصی که از روز اول انقلاب بلشویکی تا دقیقه آخر که حیات داشتند به آن رژیم وفادار بودند برسید اولین کمیته‌ای که شوروی تشکیل شد کمینه پولیت بیورو بود که ۷ نفر عضو داشت لنین، تروتسکی، استالین، کامینو زینوویو، بوخارین، توتسکی که همگی در زمان استالین به جرم جاسوسی اجنبی و خیانت از بین بردند.

رئیس- آقای خلعتبری در آیین‌نامه مدت نطق برای هر چیزی معین شده است مدت نطق در لوایح نیم ساعت است ولی نوشته است در موقعی که استثنائأ اقتضا کند با رأی مجلس می‌شود اضافه کرد اما یک شرط اساس دارد که خارج از موضوع نباشد این قسمت‌هایی که فرمودید بنده وارد در لایحه نمی‌دانم بنابراین بنده گمان می‌کنم اگر مربوط به لایحه باشد ممکن است و اگر راجع به ادامه این قسمت باشد خیر حالا باید رأی گرفت.

خلعتبری- مربوط به امنیت است صحبت خارج از مملکت دیگر مربوط به این لایحه موضوعات خارج صحبت بشود (نقابت- صحیح است)

خلعتبری- آقایان نقابت شما که می‌فرمایید صحیح است امنیت یعنی همین.

رئیس- این را باید بنده جواب

بدهم به بنده مربوط است آقایانی که با ده دقیقه وقت اضافی آقای خلعتبری موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید

خلعتبری- بنده می‌خواستم از عرایضم این نتیجه را بگیرم که جناب آقای وزیر جنگ شما باید یک مسائلی را روشن کند به مردم و افسرها و نظامی‌ها بگویید که دیگر عقب این کارها نروند و بعد مسئله‌ای که بعد از این قسمت باید به جنابعالی تذکر بدهم این است که باید در داخل ارتش یک دستگاهی به وجود بیاید که این دستگاه از همه جهات نسبت به زندگی سربازان نسبت به حقوق افراد ارتش نسبت به زندگی و معثیت افسرها نیست با عمال و معاشرت آنها همین طور نسبت به تمام مسائلی که ممکن است موجب عدم رضایت بشود حافظ حقوق تمام افسرها باشد شما تمام تشکیلات فعلی را باید براساس این بگذارید که دیگر کسی در ارتش ناراضی نباشد اگر کسی شکایت دارد به یک جایی دست داشته باشد

(صدرزاده- بهترین مصرف این اعتبار همین است که در این راه‌ها صرف بشود) می‌خواهم عرض کنم که این اعتباری را که می‌گیرید بنده که موافق دادن این اعتبار هستم و به عنوان یک موافق صحبت می‌کنم که این اعتبار داده شود ولی می‌خواهم ضمن موافقت با این لایحه نتیجه بگیرم که یک افسری گفت من ناراضی هستم چون درجه مرا نداده‌اند اگر یک افسری گفت به یک تیمسار هزار متر زمین داده‌اند و به من ۲۰۰ متر و اگر یک کسی گفت به موقع درجه من داده نشده به دیگری داده شده بایستی یک دستگاهی باشد که رسیدگی کند شما در دستگاه خودتان اشخاص شریف خوبی هم دارید که ما بعضی‌ها را خودتان می‌شناسید یک دستگاه بازرسی در ارتش درست کنید که هر آینه افسری شکایت بکند از او به شما عرض کنم که اعلیحضرت فقید چون در ارتش کنترل می‌کرد در ارتش در آن زمان خوب بود اعلیحضرت فقید در دادن درجه دقت می‌کرد در ترفیعات دقت می‌کرد خودش می‌رفت سرپرستی می‌کرد اعلیحضرت فقید گفته بود که نباید یک افسر یک تیمسار یک سرتیپ به ملک دیگری تخطی بکند اگر تجاوز می‌شد حبسش می‌کرد واقعه فارس را من دیشب از آقای صدرزاده پرسیدم رئیس قوای آنجا یک کسی را گرفت و کشت دیدیم که اعلیحضرت فقید او را تعقیب کرد و مجازات کرد شما هم باید این کار را بکنید علت این که به این افسرها سخت می‌گرفتند این است که آنها تخلف کرده‌اند آقای وزیر جنگ این را خدمت‌تان عرض کنم این افسرها البته مقصر هستند ولی من عقیده ندارم که تمام آنها را اعدام کنید جنابعالی که در این دستگاه هستید به اینها ارفاق نشان بدهید برای این که همه اینها آلت مستقیم نبودند و جاهل بودند بیچاره هستند اگر اینها چند سال تبعید بشوند بهتر از این است که اینها را اعدام بکنید اگر شما این دستگاه مراقب را خوب درست کردید که در هیچ کجای ایران یک افسر نتواند به یک نفر تخظی بکند اگر اکروز از یک نفر به نام نظام وظیفه پول خواستند اگر یک نفر را زدند اگر با یک نفر وارد دعوای حقوقی شدند اینها را شما اگر توانستید یک دستگاهی درست کنید که مردم بیایند آنجا درس‌شان را آنجا بگذرانند و به شما تلگراف بکنند که اینها به حقوق ما تجاوز و تعددی کردند و شما به آن ترتیب اثر داده‌اید و بعد از ۴۸ ساعت آن افراد را مجازات کردید و مردم بفهمند و بدانند که به حقوق‌شان تخطی نشود مردم شما را روی چشم خودشان می‌گذارند مردم علاقه خودشان را به ارتش نشان داده‌اند شما هم باید علاقه خودتان را نسبت به مردم نشان بدهید و اگر یک رویه صحیح و متین به ما نشان دادید آن وقت خواهید دید که نتیجه کافی به دست خواهید آورد (احسنت)

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‌کنم که مذاکرات کافی است مهدی ارباب‏

رئیس- آقای نورالدین امامی و آقای شوشتری هم همین پیشنهاد را کردند

عبدالصاحب صفایی- آقای ارباب اینجا دیگر جای صحبت بندرعباس نیست چون هیچ راهی ندارد

رئیس- آقای ارباب بفرمایید

ارباب- آقایان محترم مخالف و موافق تذکرات و توضیحات دارند و جای صحبتی باقی نمانده است چون موضوع مربوط به امنیت کشور است و این لایحه هم یکی از وسایلی است که برای حفظ سعادت کشور به مجلس امده است و تصویب می‌شود از خرابی‌هایی که باید اصلاح بشود و مربوط به امنیت کشور است در کفایت مذاکرات بنده با استفاده از حضور محترم وزیر جنگ به عرض مجلس می‌رسانم که در ۷ سال ۸ سال پیش یک جنایت مهمی در بلوچستان واقع شد که هر موقع خواستند تعقیب کنند مأمورین تحقیق را تعقیب کردند اخیراً یک قاضی با شهامتی جریان را تعقیب کرده است او را تهدید می‌کنند که اگر تحقیق کنی و این امر تعقیب بشود بلوچستان مشوش می‌شود

(پیراسته- اینها راجع به کفایت مذاکرات است آقای ارباب؟) در صورتی که طرف بیش از دو نفر نیست و این دو نفر جانی و راه‌زن و آدم کش در مقابل‌شان دو تیپ و یک هنگ ژاندارمری آنجا تشکیل است و اگر در برابر دو نفر جایی با وجود دو تیپ ارتش و یک هنگ ژاندارمری بخواهند یک قاضی را مرعوب کنند این هم یک یار خرابی‌هایی است که باید اصلاح بشود و بنده توجه جناب آقای وزیر جنگ را مخصوصاً معطوف به این موضوع می‌نمایم تا این که ماموران دست‌شان باز باشد اصلاحات بکنند امنیت را بسط بدهند بیشتر از این هم عرضی ندارم‏

رئیس- آقای قنات‌آبادی بفرمایید.

قنات‌آبادی- بنده معتقدم بهترین روش‌ها در زندگانی سیاسی صراحت است و اگر آن روش اتخاذ بشود همه دسته‌جاب مختلف العقیده وظیفه‌شان نسبت به آن دسته‌جات وظیفه‌اش روشن من یکی از کسانی بودم که به حکم تربیت دینی و علاقه بستن ملی از روز اول با توده‌ای‌ها چون آنها را کمونیسم می‌دانستم مخالفت می‌کردم و مخالفت هم می‌کنم و همیشه هم خواهم کرد و البته یک روزی هم با آنها می‌جنگیدم و مبارزه می‌کردم و مبارزه در آن روز با آنها خالی از خطر نبود زیرا اکثر قوای مملکتی روی یک جهاتی از آنها حمایت می‌کردند و به آنها بال و پر می‌دادند (صحیح است) و آنها هم به شهادت روزنامه‌هایشان هر چه در چنته انسان‌های غیر شریف و دشمن فضیلت و اخلاق ممکن است فحش وجود داشته باشد نثار آن دسته‌ای می‌گردند که با آنها مبارزه می‌نمودند بنابراین در کشوری مانند ایران دارأی مذهب اسلام چیزی که باید ریشه کن شود جدا و مطلقا ریشه کمونیست و بلشویکی است (صحیح است) زیرا اگر ریشه کن نشود ریشه ما را خواهند کرد و ملت ما و دین ما و ناموس ما و همه چیز ما را از بین خواهد برد و داشتن این عقیده هم منافات با این ندارد که بنده به دستگاه انتظامی و دستگاه کشف جرم نگویم که کمونیست را بگیرید جاسوس اجنبی را بگیرید عوضی نگیرید اگر عوضی بگیرید جرم است و اگر خودتان عوضی گرفتید تحت تعقیب قرار می‌گیرد جناب آقای حائری‌زاده که متاسفانه تشریف ندارند مطلبی را در اینجا در این مورد عنوان فرمودند و فرمودند که فکر و عقیده جرم نیست

(شوشتری- پس اعلام نیت ندارد) این مطلب را ما به این کیفیت قبول نداریم که یک عده‌ای هم بیایند به این استناد بکنند که فکر و عقیده تا آثاری ازش مترتب نباشد قابل مجازات نیست پس اگر یک کسی منکر خداست این یک فکری دارد و خدا هم دلیل و آداب و سنن و رسومی ندارد بنابراین آدم منکر خدا و منکر مبدا باید توی اجتماع شق شق راه برود و بگوید چون من فقط فکر دارم باید مصون از هر تعرض و هر تقدیر بشود و این مطلب در مملکت ما نیست علاوه بعضی از افکار برای اجتماعات یک خطرهای عجیبی دارد و آن کسانی که این افکار را تلقین می‌کنند یک منظورهای وسیع‌تر و یک هدف‌های بزرگتر دارند من متوجه آقایان محترم را به یک مطلب تاریخی جلب می‌کنم و بعد هم به عرایض خودم خاتمه می‌دهم البته همه آقایان تاریخ اسلام را خوانده‌اید و می‌دانید که یک مبارزاتی بین امیرالمؤمنین علی علیه السلام و معاویه بن ابی‌سفیان در گرفته بود جنگ‌هایی جنگ‌های با شمشیر را من کاری ندارم این مرد برای این که در آینده حکومت حق و عدالت که سنبلش علی علیه السلام بود واژگون بکند و در دل تمام ابنای مسلمانان و شیعه کینه امیرالمؤمنین را بکارد دست به کار یک خدعه و عجیبی شده بود و دستور داده بود به همه بچه مسلمان‌هایی که در حوزه اقتدارش بودند یکی یک بچه گوسفند بدهند بعد از ده روز ۲۰ روز، ۳۰ روز، ۴۰ روز که بچه‌ها با گوسفندها انس گرفته بودند آنها را از بچه‌ها بگیرند و وقتی که این بچه‌ها گریه می‌کردند برای گوسفند خودشان به پدران آنها و به مربیان آنها دستور داده بود وقتی که این بچه‌ها گریه کردند و سراغ بره راه می‌گرفتند پدران و مربیان می‌گفتند که علی آمد و گوسفندهای شما را برد و با این یک کلمه دشمنی و کینه نسبت به سنبل تقوی و دیانت در بین بچه مسلمان‌های دستگاه بنی‌امیه به وجود آورده بود موضوع کمونیست‌ها هم همین است از کودکستان شما از دبستان شما از دبیرستان شما شروع کرده‌اند بنده نمی‌خواهم بگویم که بچه کودکستانی‌ها را گرفت و تنبیه کرد و دانش‌آموز را گرفت و تنبیه کرد و با در فلان دبیرستان یا فلان دانشگاه محصل را گرفت تنبیه کرد نه خیر آن کسانی که مسبب انتشار این فکر هستند در این مملکت جدا باید جلوی آنها را گرفت و در حدود قانون باید جدا آنها را از بین برد و مجال ادامه انتشار افکار کمونیستی که به عقیده من ضد دین و ضد مذهب و ضد خدا است نباید داد (صحیح است)

(رئیس- آقای قنات‌آبادی وقت شما تمام‏ شد) دو دقیقه دیگر اجازه بفرمایید و اگر بعضی‌ها بیایند و بگویند که از کجا معلوم است که حزب توده ایران یک حزب کمونیست است ممکن است یک کسی در این مطلب تردید کند هیچ کس در دنیا منکر این نیست که حزب کمونیست در روسیه شوروی زمان را به دست گرفته این قسمت را هیچ کس منکرش نیست و هیچ کس هم انکار ندارد که در طول سال در کنفرانس‌هایی از نمایندگان حزاب کمونیست دنیا در روسیه شوروی اجتماع می‌کند و راجع به مسائل مربوط به خودشان و مسلک خودشان بحث می‌کنند یکی از نمایندگان که در روسیه شوروی سال‌ها است می‌رود و شرکت می‌کند دبیر حزب کل توده ایران و نماینده حزب منحله توده ایران است که این خود بهترین سند و بهترین دلیل است برای آن که آن دسته توجه و اعتقاد کامل به کمونیستی که دارد بنابراین باید کشور ما کشور اسلامی باقی بماند و چون باید باقی بماند باید کمونیستی از این کشور نابود شود و

طرد شود ولی روی قانون، روی عدالت غیر کمونیست را به جرم کمونیست نابود کنند باید ریشه کمونیستی و ریشه مروجین و مبلغین این فکر به نام خدا و به نام مصلحت مملکت از ایران کنده شود (احسنت)

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات، آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد چون لایحه مالی است برای نظر مشورتی به سنا فرستاده می‌شود.

۵- مذاکره در سطح ارسالی از مجلس سنا راجع به الغای لوایح ناشیه از اختیارات آقای دکتر مصدق

رئیس- یک نامه از مجلس سنا رسیده و راجع به طرحی است که آقایان تصویب کرده‌اید و به مجلس سنا رفته بود قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورأی ملی

عطف به مراسله شماره ۹۷۹- ۶ ر ۶ ر ۳۳ راجع به طرز الغا کلیه لوایح مصوب آقای دکتر مصدق ناشیه از اختیارات اشعار می‌دارد: یک فوریت طرح مزبور در جلسه دوشنبه ۸ ر ۶ ر ۳۳ تصویب شد و به کمیسیون شماره ۲ ارجاع گردید و کمیسیون مزبور اصلاحاتی در آن به عمل آورد و گزارش کمیسیون نامبرده در موضوع فوق در جلسات شنبه ۲۷ ر ۶ ر ۳۳ و چهارشنبه ۱۴ ر ۷ ر ۳۳ و شنبه ۱۷ ر ۷ ر ۱۳۳۳ در شور واقع و به تصویب رسید. اینک طرح مزبور برای تصویب آن مجلس محترم به ضمیمه ایفاد می‌گردد.

رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی

طرح الغای کلیه لوایح مصوب آقای دکتر مصدق ناشیه از اختیارات (اردلان- لایحه است)

(صفایی- خیر طرح است)

ماده واحده- کلیه لوایح آقای دکتر مصدق ناشیه از اختیارات حاصله از ماده واحده مصوب مرداد ماه هزار و سیصد و سی و یک مبلغی است.

تبصره- دولت مکلف است هر یک از لوایح مذکور در فوق که ادامه اجرای آنها را ضروری می‌داند ظرف پانزده روز به هر یک از مجلسین تقدیم نماید لوایح مزبور به کمیسیون‌ها مکلفند با رعایت ماده ۴ آیین‌نامه مشترک مجلسین ظرف مدت سه ماه لوایح مزبور را مورد رسیدگی و اظهار نظر قرار دهند مقررات فعلی لوایح تقدیمی دولت تا اظهار نظر کمیسیون مشترک مجلسین موقتأ قابل اجرا می‌باشد، لوایحی که بدین ترتیب مورد اصلاح و تصویب کمیسیون مشترک قرار می‌گیرد تا تصویب نهایی مجلسین قابل اجرا خواهد بود

(صفایی- نخواهد بود یا خواهد بود این خیلی مسخره است)

رئیس- اینجا جای صحبت نیست بگذارید بخوانند توجه کنید این طور که تعبیر می‌کنند نیست یعنی اگر تا سه ماه کمیسیون گزارش نداد رد شده است

صفایی- این بر خلاف روش پارلمانی است‏

رئیس- بگذارید بخوانند دو مرتبه این قسمت را بخوانید، آقایان اگر صحبتی دارید مطابق نوبت باید صحبت کنید. تا آنجایی که سه ماه است مثل طرحی است که از مجلس گذشته است فقط دو ماه را سه ماه کرده‌اند و کمیسیون‌ها را هم کمیسیون‌های مجلسین کرده‌اند و اینجا یک چیزی اضافه کرده‌اند و آن این است که اگر کمیسیون‌ها رد کردند دیگر قابل اجرا نیست یکی هم این است که اگر تا سه ماه رسیدگی نشد یعنی فرصت نکردند و نخواستند رسیدگی کنند آن هم قابل اجرا نیست مگر این که مجلس رأی بدهد

(صفایی- این صحیح نیست) شما توجه بفرمایید

(عمیدی نوری- خیلی خوب اصلاح شده است)

رئیس- آقای صفایی شما اسم نوشته‌اید باید بعد صحبت کنید چرا نمی‌گذارید بخوانند. بخوانید آقا. (بقیه گزارش به شرح ذیل خوانده شد)

لوایحی که کمیسیون مشترک رد نماید تا تصویب نهایی مجلسین قابل اجرا نیست و همچنین اگر کمیسیون مشترک ظرف مدت سه ماه مقرر نسبت به هر یک از لوایح اظهار نظر نهایی ننمود و مجلسین مدت اختیار کمیسیون مشترک را تمدید نکرد آن قسمت از لوایح نیز تا رأی نهایی مجلسین قابل اجرا نخواهد بود

(صفایی- صحیح نیست)

(رئیس- صحیح است یا صحیح نیست با رأی مجلس است) این طرح که مشتمل بر ماده واحده و یک تبصره می‌باشد در جلسه شنبه هفدهم مهر ماه ۱۳۳۳ به تصویب مجلس سنا رسید.

رئیس مجلس سنا- ابراهیم حکیمی

فرود- آقا این باید طبع و توزیع بشود تا بدانیم چه چیز است. (صحیح است)

(عمیدی نوری- هر دو قسمتش خوب اصلاح شده)

رئیس- آقای صفایی بفرمایید

صفایی- اولاد بنده اعتقاد دارم بایستی این موضوع طبع و توزیع بشود (صحیح است) یک امر قضایی آن هم مرتبط به (جناب آقای نقابت اجازه بفرمایید) به یک موضوع به این مهمی چه طور ممکن است قبل از طبع و توزیع آقایان بتوانند روی آن اظهار نظر بکنند، یک طرحی در این مجلس تصویب شد و رفت به مجلس سنا اضافه کرده‌اند یا کسر کرده‌اند و حالا برگشته است حتمأ باید طبع و توزیع بشود

(رئیس- در آیین‌نامه نیست همچو چیزی) از نظر فهم ما از لحاظ آیین‌نامه عرض نمی‌کنم که مقام ریاست بفرمایند الزامی نیست از لحاظ درک متن از لحاظ بحث صحیح توجه به موضوع بنده عرض کردم البته مقام ریاست چنین چیزی را بر خلاف نظامنامه مطرح نمی‌فرمایند بنده استدعا کردم برای این که موضوع مهم است و ما نمی‌توانیم با هم تطبیق بکنیم اجازه بفرمایید این موضوع طبع و توزیع بشود رویش مطالعه کنیم اختلافات را بحث کنیم

(رئیس- همچو چیزی در آیین‌نامه نیست) آنچه که در حین خواندن به ذهن بنده آمد و از لحاظ شنیدن متوجه شدم دو تا موضوع اساسی است

(شوشتری- خیال می‌کنم تا دامنه قیامت باید معطل باشیم) آنچه به ذهن بنده آمده دو تا موضوع حساس است که از این طرح حذف شده است اولأ در طرحی که از مجلس شورای ملی گذشته در آن قید شده بود چون اختیارات بر خلاف قانون اساسی است لغو می‌شود مجلس سنا این را حذف کرده است (عمیدی نوری- عبارت را عوض کرده است)

رئیس- قرائت کنید ماده واحده را آقایان که توجه نمی‌کنند).

صفایی- پس اجازه بفرمایید من عرایضم را بکنم

(نمایندگان- بفرمایید) ماده واحدی که از مجلس گذشته است این است که کلیه لوایح آقای دکتر مصدق ناشیه از اختیارات حاصله از ماده واحده مصوبه مرداد ماه ۱۳۳۱ و ماده واحده تمدیدی آن مصوب بهمن ۱۳۳۱ چون بر خلاف قانون اساسی بوده ملغی است. اجازه بفرمایید. آنجا چه کار کرده‌اند؟ نوشته‌اند کلیه لوایح آقای دکتر مصدق ملغی است

(عمیدی نوری- خیلی خوب نتیجه یکی است) یکی نیست مجلس شورای ملی به عنوان این که اختیارات بر خلاف قانون اساس بوده است لغو کرده (صحیح است) ما که هوس لغو قوانین مصدق‌السلطنه را نداشتیم

(نقابت- داشتید آقا، داشتید) ما که دشمنی با قوانین نداریم ما گفتیم اختیاراتی بر خلاف قانون اساسی گرفته شده است چون اختیارات بر خلاف قانون اساسی است برای این که این رویه برای دولت‌های بعد سرمشق نشود تصویب کردیم که چون قوانین ناشی از اختیارات بر خلاف قانون اساسی است. گفتیم لغو. آقایان مجلس سنا چون خودشان در دادن اختیارات بر خلاف قانون اساسی شرکت داشته‌اند این جمله را حذف کرده‌اند

(عمیدی نوری- اینجا هم شرکت داشته‌اند، چه فرق می‌کند؟) اینجا شرکت نداشته و کسی نبوده ملاحظه بفرمایید این نظر مجلس شورأی ملی را که اختیارات مخالف قانون اساسی است مجلس سنا قبول نکرده و صرفأ قوانین ناشیه از اختیارات را لغو کرده است این به نظر من بر خلاف نظر مجلس است

(تیمورتاش- و بر خلاف اصل است) بر خلاف نظر آقایان نمایندگان محترم است بر خلاف مصلحت است این معنیش تصدیق اختیارات است، اگر منظورتان تصدیق اختیارات است این را تصویب بفرمایید، ما گفتیم اختیارات مخالف قانون اساسی است مجلس سنا با این طرح و تصویبش می‌خواهند اختیارات را صحیح بگوید اگر آقایان هم معتقدید که اختیارات به یک دولت دادن و اختیار قانون‌گذاری را به فرد دادن صحیح است (مشایخی- ابداَ) این قابل طرح است و الا قابل طرح نیست این یکی. پس بنابراین بنده چون اختلافات اصولی با این قضیه دارم عرض کردم به این که این صحیح نیست و اصولأ تصدیق اختیارات است

(احمد فرامرزی- این طور نیست) پس چرا این جمله را حذف کردند آقای عمیدی نوری برای چه حذف کردند؟

(عمیدی نوری- برایتان شرح می‌دهم) چون جمله بر خلاف قانون اساسی سه کلمه است این سه کلمه را برای چه حذف کردند؟ جز برای این که بگویند اختیارات دادن بر خلاف قانون اساسی نیست؟ اصلاَ مذاکرات مجلس سنا هم مؤید بنده است در آنجا صحبت شده که اختیارات مطلقأ بر خلاف قانون اساسی نیست

(شوشتری- مامقانی گفت) حالا بسته به نظر آقایانی است اگر آقایان معتقدید اختیارات صحیح است بنده حرفی ندارم. (مشایخی- خیر) و اما مطلب دیگری که در این لایحه است و به عقیده من برای یک نظر خاصی این عمل انجام شده این است همه آقایان می‌دانند بعضی از قوانین هست در مصوبات مصدق که در مجلس سنا نه می‌توانسته‌اند قبولش کنند و نه رشادت ردش را داشته‌اند و بنده آن قوانین را اگر لازم باشد یک یک عرض می‌کنم نتوانسته‌اند از لحاظ رعایت افکار عمومی رد کنند و نه از لحاظ مصالح شخصی برایشان قابل قبول بودم، بلی در نتیجه افکار عمومی بوده توجه بفرمایید بعضی لوایح بوده که توانسته‌اند رد کنند و نه برای مصالح خصوصی قابل قبول بوده راه حلی پیدا کرده‌اند برای این قضیه بهترین راه حل این بوده که بگویند قوانینی که دولت داد در کمیسیون رفت و سه ماه گذشت و کمیسیون تصویب نکرد آن رد است

(عمیدی نوری- باز هم اختیار با مجلس است) اصل قضایی قبول ورود (تیمورتاش- بیان آقا صد درصد صحیح است) اجازه بفرمایید قبول ورود یک امری است و شأن قضاوت و شأن قانونگذاری این است که یک قانون را یا قبول یا رد بکنند (تیمورتاش- و علی‌ایحال رسیدگی بکنند) نه این که رسیدگی نکردن علامت رد باشد این در هیچ اصل پارلمانی در هیچ اصل قضایی وجود ندارد و جز همان استدلالی که من

کردم که از لحاظ افکار عمومی نمی‌توانند رد کنند از لحاظ مصالح شخصی هم برایشان نفع نداشته یک راه فراری برای عدم اجرا پیدا کردند

(تیمورتاش- کاملًا صحیح است)

(نقابت- این اهانت به مجلس سناست این طور حرف نزنید) (همهمه نماینداگان)

داراب- اهانت نیست حقیقت مطلب است.

عبدالصاحب صفایی- آن راه فرار هم این است که در کمیسیون رسیدگی نکنند آنچه از مجلس گذشت عبارت از این بود که چون یک حقوق مکتسب‌های‏ برای افراد هست دولت موظف است لوایحی را که قبول دارد در ظرف ۱۵ روز بدهد و اگر نداد به خودی خود آنها قابل اجرا نیست اگر قبولشان نکنید بنده موافقم جناب آقای اردلانی ولی این نرسیدگی است

(شوشتری- این عبارت را اضافه کن آقا) من موافقم اگر مجلس قبول نکرد رد است قبول دارم ولی وقت رسیدگی پیدا نکرد رد است یعنی چه؟ یعنی جلسه تشکیل ندهند و بروند توی منزل‌شان بنشینند و بعد این رد بشود این نمی‌شود آقا ما دو تا راه (همهمه نمایندگان- زنگ رئیس)

رئیس- آقایان شما که نمی‌گذارید چیزی فهمیده شود اجازه بفرمایید صحبت بکنند.

عبدالصاحب صفایی- ملاحظه بفرمایید مجلس شورأی ملی در طرح تصویبی خودش این رعایت را کرده که قوانینی که دولت نخواهد پیشنهاد بکند قابل اجرا نباشد قوانینی را هم که مجلس مصلحت نداند رد کند این دو مطلب برای این بود که قوانین مضره و قوانین غیر مفید و قوانینی که به صلاح کشور نیست از دایره عمل و اجرا خارج بشود. عرض کردم که این شق ثالث شق اغفال است

(نقابت- این طور نیست) یعنی من می‌خواهم الفاظ را به همان معانی خودش بگویم برای این که تعارف نکنیم، چرا تعارف بکنیم؟ چرا در لفافه حرف بزنیم مطلب واقعی همان بود که عرض کردم آقایان نمی‌خواستند یک لوایحی را رد کنند. یعنی رشادت نبود، راه حل پیدا کردند برای این که از زیرش در بروند

(یک نفر از نمایندگان- و در رفتند) و این را این طور محرمانه و غیرمستقیم به این صورت در آوردند. بنابراین بنده معتقدم که به طور خلاصه اولًا این طرح را برای این تصویب کردیم که بگوییم اختیارات بر خلاف قانون اساسی است (صحیح است) علت طرح و تصویب این قانون برای این بود که اختیارات برخلاف قانون اساسی است و دیگر دولت‌ها هوس گرفتن اختیارات از مجلس نکنند. بنده نمی‌فهمم که چرا مجلس سنا این سه کلمه را حذف کرده این یکی. دوم این که مطلبی که داشتیم این بود که بگوییم قوانین مصوبه مصدق چون حقوق مکتسبه برای افراد ایجاد کرده است و چون پاره‌ای از آن قوانین نفع داشته، چون پاره‌ای از آن قوانین عمل شده به شکلی که امروز بانک ساختمانی و نظایر او (صحیح است)

(تیمورتاش- دست روی نقطه حساسش گذاشتید) (همهمه نمایندگان)

پناهی- آنجا دزدی می‌کنند) جناب آقای پناهی من با شما موافقم دزدها را باید گرفت و پدرشان را در آورد ولی نتیجه این نیست که یک قوانینی که به نفع مردم است و مفید است اجرا نکنیم باید جلوگیری از دزدی بکنیم باید دزد را گرفت بنابراین منظور ما این بود که حقوق مکتسبه مردم تفریط و تضییع نشود گفتیم که دولت قوانینی را که موافق است در ظرف ۱۵ روز بیاورد و اگر نیاورد رد است گفتیم مجلس شورأی ملی هر چه را که به صلاح ملت نمی‌داند رد کند حالا یک مشکل سوم پیدا کرده که با رسیدگی نکردن رد کردن این عجیب است. آقا قضاوت رأی می‌خواهد نظر مثبت یا منفی می‌خواهد. نرسیدگی، ندیدن. وقت پیدا نکردن حوصله نداشتن علامت رد و تضییع حقوق بشود

(سنندجی- کی گفت آقا؟) این قانون مجلس سنا این مال مجلس سنا است‏

رئیس- اگر بگذارید صحبت‌شان را بکنند دیگر مکرر نخواهد شد. آقای مسعودی هم پیشنهاد کرده‌اند که جمله پر خلاف قانون اساسی علاوه شود شما هم می‌توانستید جای این حرف‌ها پیشنهاد کنید

(نقابت- با این پیشنهاد مخالفم)

عمیدی نوری- بنده هم مخالفم و توضیح دارم‏

جناب آقای رئیس عبدالصاحب صفایی- جناب آقای عمیدی نوری استاد بنده توضیح می‌فرمایند ولی من نمی‌دانم جناب آقای نقابت چرا این قدر در این قضیه بی‌تاب شده‌اند.

نقابت- برای این که اطلاعات قضایی من از شما بیشتر است.

عبدالصاحب صفایی- بنده احترام به اطلاعات قضایی ایشان می‌گذارم ولی اطلاعات قضایی التهاب ندارد.

نقابت- بنده نمی‌خواهم بگیرم و با شما تقسیم کنم. بیست و دو سال است که اینجا هستم و هنوز یک متر زمین ندارم قربان

(شوشتری- مهندس الهی بسیار آدم خوبی است)

عبدالصاحب صفایی- بنابراین این قسمت سوم یعنی رأی ندادن و نرسیدگی یک امری است که از نظر قضایی صحیح نیست و بنابراین من پیشنهاد می‌کنم و از مقام ریاست به لحاظ حفظ منافع مردم استدعا می‌کنم که اجازه بفرمایید این لایحه و این طرح مصوبه مجلس سنا چاپ بشود و توزیع بشود (صحیح است) تا ما مطالعه بکنیم و بین این و آن طرح مصوب مجلس مقایسه بکنیم بنده از مقام ریاست استدعا می‌کنم که برای حفظ منافع مردم این کار بشود (صحیح است- احسنت)

رئیس- نمی‌شود چاپ بشود. لوایحی که از مجلس سنا می‌آید سوای لوایح دیگر است شما یک طرحی فرستادید سنا هم فرستاده و همین طور باید مورد بحث قرار بگیرد باز اگر مطالب اصلاحی دارید علاوه بفرمایید و بفرستید به سنا این دیگر چاپ شدن ندارد. آقای مخبر مقدم هستند بفرمایید.

عمیدی نوری (مخبر کمیسیون دادگستری)- اجازه بفرمایید بنده می‌خواهم از همکاران محترم استدعا کنم که در مسائل فنی، مسائل قضایی، مسائل اقتصادی و این گونه مسائل اگر خارج از احساسات و با منطق و استدلال مطالعه کنیم مثل این است که به مقصود و حقیقت بهتر واصل خواهیم شد (صحیح است) تا روی احساسات و برانگیختن یک تفکرات و یک تصورات دیگری بکنیم مثلأ بنده هیچ معتقد نیستم که ما تصور بکنیم که مجلس سنا خدا نکرده متعلق به کشور دیگری است و ما در مجلس دیگری هستیم و با سنا معاوضه داریم. بنده هیچ این فکر را نمی‌کنم

(عبدالصاحب صفایی- ابداً معاوضه نیست) اجازه بفرمایید جناب آقای صفایی همکار و دوست محترم بنده این طور فرض کردند و حتی کلمه اغفال قائل شدند همان طور که جناب آقای نقابت فرمودند این کار دور از شأن مجلس شورای ملی است که با همکاری که با مجلس سنا دارد و هر دو شاخه‌های قوه مقننه هستیم

(عبدالصاحب صفایی- آنها نظر مجلس را عوض کردند قربان) ما با این فکر نگاه بکنیم، نه ما یک فکری داشتیم، یک طرحی در این مجلس تصویب شد، رفت به مجلس سنا، بنده اطلاع دارم که مجلس سنا راجع به این طرح خیلی مطالعه کرده، تفکرات و اشکالاتی در نظرش پیش آمد، یک مرتبه این رفت به کمیسیون بعد که مجدداً آمد به مجلس سنا دو مرتبه جلسه خصوصی کردند و در جلسه خصوصی اشکالات و تناقضاتی که از نظر حقوقی در کار بود به آن اشکالات توجه کردند که رفع بکنند و این کار بگذرد برای این که جناب آقای صفایی باید توجه کنید که یا واقعاً ایشان معتقدند و مجلس شورای ملی معتقد است که آیا این قوانینی که بر خلاف اصول به عنوان لوایح دکتر مصدق هنوز دارد اجرا می‌شود البته قسمت‌های خوبش را دولت مثل بانک ساختمانی باید اجرا کند یا ما می‌خواهیم این کار تمام بشود یا نشود ما معتقدیم تمام بشود (صحیح است) اگر می‌خواهیم تمام بشود مجلس سنا این مطالعاتی که کرده به نظر بنده یک مطالعات تکمیلی بوده (صحیح است) که این مطالعات تکمیلی منظور واقعی ما را در الغا این لوایح غیر قانونی تثبیت می‌کند

(عبدالصاحب صفایی- آنها غیر قانونی بودنش را قبول نکردند) و هم این که اشکالاتی را که هست رفع می‌کند ولی دو اشکال جناب آقای صفایی فرمودند یکی این که چرا کلمه خلاف قانون اساسی را مجلس سنا حذف کرده و به طور کلی گفته ملغی و به این دلیل بر خلاف نظر ماست بنده معتقدم هیچ همچو چیزی نیست علت این که مجلس سنا هم به طور کلی گفته ملغی قطعاً این کلمه تویش هست و معتقد بوده است بر این که این قوانین بر خلاف اصول بوده و لغوش کرده اما چرا احتیاط کرده اینجا خود ما هم به یک مشکلی بر خوردیم همان مشکلی که رفقا گفتند که یک حقوق مکتسبه‌ای در خارج پیدا شده و این حقوق مکتسبه در خارج باید موجود باشد یعنی ما در ضمن این قوانین آقای صفایی توجه بفرمایید شما اشکال کردید حالا گوش بدهید

(عبدالصاحب صفایی- آخر شما گوش ندادید) من گوش دادم فرمایشاتان را من می‌خواهم عرض کنم خدمت‌تان چرا شما خودتان آمدید و گفتید آن گزارشی که از کمیسیون آمد گفته بود لوایح دکتر مصدق بر خلاف قانون اساسی است و ملغی است و دیگر هیچ فکری برای قوانین موجود نکردیم اینجا آمدند آقایان و گفتند که موجود حقوق مکتسبه ایجاد کرده است بانک عمران و چه و چه اینها باید باشد پس ما آمدیم با تبصره یک حقی دادیم و گفتیم لوایحی که دولت در ظرف ۱۵ روز به حد قابل اجراست گفتیم یا نگفتیم خوب وقتی که ما خودمان معتقدیم و در ضمن این قانون خودمان هم اختیار می‌دهیم

(عبدالصاحب صفایی- اختیار ندادیم دفع ضرر کردیم) گفتیم که این قوانینی که دولت در ظرف ۱۵ روز می‌آورد در ظرف سه ماه قابل اجرا است آقایان آن وقت صحیح است که در متن قانون بگوییم که بر خلاف قانون اساسی اجازه بفرمایید از نظر قضایی عرض می‌کنم علت این که مجلس سنا با ما موافقت کرد یعنی علی‏‌الاصول تمام قوانین را لغو کرد که همان فکر آقایان باشد، برای این است که این کار غلط بوده، علت این که اعراض کرد از ذکر این جمله برای این که این تناقض بین تبصره و متن قانون پیش نیاید. بنابراین احتیاط صحیحی کرد که این کلمه را ذکر نکرد و خلاف قاعده هم نکرد و این اشکال جناب آقای صفایی وارد نیست اما موضوع دوم ما گفته بودیم که در ظرف دو ماه این قوانین تکلیفش در کمیسیون تعیین بشود ولی مجلس سنا احتیاط کرد و یک ماه دیگر هم به آن اضافه کرد بنابراین این اضافه کردن یک ماه یک کار احتیاطی تمدیدی بوده که هم خلاف قاعده نیست اما چرا آمدند گفتند که اگر در ظرف سه ماه تصویب نشد یعنی کمیسیون رأی نداد مثل این است که نیست. بنده خیال می‌کنم که این هم خلاف اصل باشد ما همیشه در اصول پارلمانی خودمان سه تا رأی داریم رأی

موافق، رأی مخالف، رأی ممتنع، ممتنع یعنی چه؟ یعنی این که می‌گوید من در اینجا نه می‌گویم آری و نه می‌گویم نه. ممتنع را جز مخالف حساب می‌کنیم بنابراین مجلس سنا فرمولی پیدا کرد که اگر یک لایحه‌ای را در ظرف سه ماه کمیسیون تکلیفش را تعیین نکرد یعنی کمیسیون رأی نداد این رد سده حساب می‌شود

(تیمور تاش- یعنی دفن کردن، این معنیش است) یعنی این که نمی‌گوییم که کمیسیون بنشیند در ظرف سه ماه تکلیف را تعیین نکند ما گفتیم این کمیسیون هست و تا دو ماه تکلیف را معین می‌کند مجلس سنا گفته است تا سه ماه اگر تکلیفش معلوم نشد در حکم رد است این یک راه حل بسیار صحیح است و منافی این هم نیست که دو مرتبه دولت آن لایحه را بدهد و به طور عادی مورد بررسی قرار بگیرد چون این فقط مربوط به لوایح دکتر مصدق است این بر خلاف اصل نیست و دولت می‌تواند هر وقت دلش بخواهد لایحه به مجلس بدهد و به کمیسیون مربوطه برود و رسیدگی هم بشود بنابراین به نظر بنده با توضیحی که خدمت آقایان عرض کردم این مطالعه مجلس سنا لایحه را بهتر کرده است تکمیل کرده است و ما را به آن منظور واقعی خودمان که الغا قوانین مصدق است رسانیده هر چه ما در اطراف این بحث کنیم و آن را طبع کنیم و توضیع کنیم و جلسه را عقب بیندازیم این بر خلاف نظر واقعی خود جناب آقای صفایی که اول این طرح را دادند هست اگر بیاییم دو مرتبه یک عبارت را اصلاح کنیم دو مرتبه این می‌رود به سنا و آن منظوری که همه آقایان دارند از بین می‌رود این است که بنده معتقد هستم آقایان هم مواقبت کنند که این کار تمام شود و این طرح تصویب بشود

عبدالصاحب صفایی- ما قوانین مقدس را به لحاظ خلاف قانون اساسی بدون لغو کردیم‏

رئیس- آقای دکتر شاهکار پیشنهاد سکوتی کرده‌اند که مقدم است بفرمایید آقای دکتر شاهکار

اردلان- بنده مخالفم

نقاب- خوب است نوبت به موافق نمی‌رسد

رئیس- نه بعد از این پیشنهاد نوبت شماست ولی پیشنهاد سکوت مقدم است‏

دکتر شاهکار- عرض کنم وقتی که در مجلس شورای ملی آقایان نمایندگان محترم طرح لغو قوانین آقای دکتر مصدق را دادند عبارت این بوده که

(یک نفر از نمایندگان- قانون نبود) بنده آشنا به اصلاحات قضایی هستم عبارت این بود که کلیه قوانین ناشیه از اختیارات لغو و کان لم یکن است بعدش هم تمام شد این مطلب رفت در کمیسیون دادگستری و خود آقای نقاب از اشخاصی بودند که البته با سوابق قضایی که دارند ب لغت کان لم یکن اشکالاتشان را گفتند و در نتیجه بحث و تذکرات مفصل این لغت که هیچ گونه مفهومی نداشت از بین رفت و عبارت به آن طرز درآمد و در تابستان که مجلی کار نمی‌کرد جناب آقای رئیس و یک عده از اعضای کمیسیون دادگستری آمدند و در مجلس شورای ملی نشستند و در اطراف این طرح جلسات متعدد کردند و زحمت کشسدند که بالاخره این به این صورتی که تقدیم مجلس شورای ملی شد درآمد وقتی طرحی که بنده و یک عده از همکاران محترم داده بودیم از آنچه صرف‌نظر کرده بودیم و ضمیمه آن طرح شد- بنابراین بنده به مخبر کمیسیون دادگستری جناب آقای عمیدی که بیشتر مثل مخبر کمیسیون مجلس سنا صحبت فرمودند تا مجلس شورای ملی (صحیح است) عرض می‌کنم که این مطالب را در نهایت دقت رسیدگی کردیم و یک عده اشخاص وارد در مطلب در نهایت دقت و کنجکاوی این مطلب را نوشته و روی هر لعنتی هم ایستادگی می‌کند به مفهوم آن اهمیت می‌دادند و اصرار داشتند حتی در دو ماه و حتی در ۱۵ روز و حتی نظر به این که این اختیارات برخلاف قانون اساسی است و البته محیط مجلس را حس می‌کنم چیست آقایان کمی عصبانی هستید از کاری که در زمان حکومت سابق شد و اشتباه در کار بهایی که در آن زمان شد آن قبول اما آن مطلب نباید باعث بشود که قوه مقننه در یک حال عصبانیت و عجله یک مطلبی را بگوید که هیچ رابطه‌ای با احساسات و افکار و عصبانیت موقتی ندارد اگر آقایان عقیده دارند که مجلس شورأی ملی اجازه بدهد که این مطلب حل بشود. اگر آقایان عقیده دارند که مجلس شورای ملی کلاس اول و مجلس محترم سنا کلاس دوم است (همهمه نمایندگان- این طور نیست) اجازه بفرمایید اگر این را اعتقاد دارید پس آن بیان آقای عمیدی نوری صحیح است که می‌گوید رفت در مجلس سنا و تکمیل شد تنقیح شد، بهتر شد و آمد (عمیدی نوری- ما برادریم) اما اگر آقایان این عقیده را ندارید و عقیده‌تان این است که مجلس شورأی ملی معرف حکومت دموکراسی است و مجلس سنا هم مکمل است باید این مطلب را عرض بکنم که در کمیسیون دادگستری به شرکت آقای عمیدی نوری و آقای نقاب و سایرین ما نشستیم روی این طرح کار کردیم و به هر صورتی که عقیده داشتیم برگرداندیم و طرحی که از مجلس سنا آمد من صبح حضور مقام ریاست عرض کردم که در آن طرح دو تا مطلب است که اصولاً غلط است (اردلان- آن و اختیارات و لوایح بر خلاف قانون اساسی بوده و باید لغو شود) اجازه بفرمایید جناب آقای اردلان باور بفرمایید که بنده هم همان طور که آقا معتقدید که هر چه زودتر بگذرد بنده هم همین عقیده را دارم اما قوه مقننه ما فوق این کار است و قانون نباید غلط باشد. مطلبی که در این طرحی که از سنا برگشته است، این است که اگر در کمیسیون مشترک در ظرف سه ماه رسیدگی نشد این قانون لغو شده تلقی می‌شود آقایان این بر خلاف عقل و شعور است.

رئیس- شما اول اصلش را ملغی کردید گفتید اگر تا سه ماه داده نشد دیگر قابل اجرا نیست.

دکتر شاهکار- شما که فرمودید که این بعد از سه ماه کان لم یکن باشد، جناب آقای فرامرزی اگر تبصره‌ای در کار نبود و مطلب به اینجا ختم می‌شد که کلیه لوایح لغو، این بسیار صحیح بود

مشایخی- این تذکر آقای رئیس بسیار صحیح بود.

دکتر شاهکار- تذکر آقای رئیس همیشه صحیح است اما شما که قبول کردید که به علت تناقض اختیارات با مقررات قانون اساسی اختیاری به کمیسیون داده‌اید و گفتید مطالبی که در کمیسیون تصویب شد تا رأی نهایی مجلسین قابل اجرا است، یعنی قانون است یعنی دیگر نمی‌شود مطلبی را به علت عدم رسیدگی لغو شده و از بین رفته بدانید بنابراین این پیشنهادی که بنده کردم راجع به ساکت ماندن این لایحه از این جهت است که آن مطلبی را که ما رأی دادیم در مجلس شورأی ملی روی همان باقی هستیم و ممکن است باز برگردد به سنا و به عللی که عرض شد موافق نیستیم با این که آقایان تصویب کردند و همان که مجلس شورای ملی تصویب کرد به مجلس سنا برگردد.

رئیس- آقایان اجازه بفرمایید بنده همان روز هم عرض کردم وقتی اصلش را قبول نداریم و می‌گویید خلاف قانون اساسی است دیگر این دو ماه سه ماه درست نیست هر چه را دولت لازم دارد به طور لایحه می‌آورد به مجلس و دیگر همه اینها زائد است‏ آقای اردلان

تیمورتاش- همه‌اش را حذف کنید ما قبول داریم.

اردلان- تمنی می‌کنم آقایان اجازه بفرمایید اولاً خواهش می‌کنم که آقایان موضوع را به طور کلی و اساسی در فکر خودتان به صورت قطعی در بیاید یعنی چه؟ یعنی من شخصاً معتقدم که یک ساعت هم نباید ما اجازه بدهیم که آن لوایح اجرا بشود (صحیح است) وقتی که معتقدیم که نباید این لوایح اجرا بشود هر چه طولش بدهیم به هر عنوانی که باشد موافقت کردید که اجرا بشود

(دکتر جزایری- حقوق مکتبه مردم نباید از بین برود)

(عبد الصاحب صفایی- همه‌اش را حذف کنید قبول داریم) به عنوان این که این کلمه را برداشتن و کلمه دیگر را گذاشتن این یک بام و دو هواست برای این که اگر این کار را بکنیم باید دوباره بفرستیم به سنا و این لایحه از سر طرح بشود و اینها تمام نتیجه‌اش این می‌شود که این لوایح به موقع اجرا گذاشته می‌شود و این مخالفت فکر آن آدمی است که می‌خواهد بگوید لغو بشود اما یک چیزی که خیلی واضح است این است که می‌گویند چه طور می‌شود که یک لایحه‌ای بیاید و در کمیسیون تصویب نشود استدعا می‌کنم توجه بفرمایید یک لایحه‌ای بیاید و در کمیسیون تصویب نشود مجلس هم تمدید نکند، مجلس هم رأی ندهد باز هم بگوییم اجرا نشود خوب تمام لوایحی که دولت می‌دهد تا مجلس شورای ملی تصویب نکند اصلاً قابل اجرا نیست، جیز غریبی است این یک چیز صریحی است آقایان تعجب می‌کنم این موضوع را شما تعجب می‌فرمایید که چه طور می‌شود اگر رسیدگی نکردند اجرا نشود؟ خوب الان ده تا لایحه دولت اینجاست که هنوز رسیدگی و تصویب نشده است در مدتی که کمیسیون و مجلس تصویب نکرده این اجرا بشود. شما این قوانین را لغو می‌کنید و لغو که کردید یک اجازه استثنایی می‌دهد که در مدتی که کمیسیون تصویب نکرده بود اجرا شود ولی اگر از اول کمیسیون و مجلس به این لایحه اعتنا نکند این باز هم اجرا بشود؟ بنابراین بنده با مسکوت گذاشتن به کلی مخالفم و این را بایستی به همین صورت تصویب بکنیم که کار تمام بشود.

۶- تعیین موقع و دستور جلسه بعد. ختم جلسه

رئیس- چون این پیشنهاد محتاج به رأی است و یک ساعت بعد از ظهر هم شده، عده هم برای رأی کافی نیست موضوع همین طور می‌ماند برای روز بعد

(یک نفر از نمایندگان- اجازه‌ها چه طور؟) اجازه‌ها همین طور محفوظ است. بنده گفتم که این لوایح مربوط به سنا هست که همین طور می‌آید و مطرح می‌شود ولی چون مجال هست گفتم که طبع و توزیع هم بکنند که آقایان متوجه باشند، فعلأ جلسه را ختم می‌کنم، جلسه آینده روز سه‌شنبه ساعت ۹ صبح‏

(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای‏ ملی- رضا حکمت‏