سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در پاسخ سخنان پرزیدنت هند در میهمانی رسمی شام در دهلی نو ۱۳ دی ماه ۱۳۴۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۱۸، ساعت ۱۱:۴۹ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
برنامه عمرانی چهارم درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۷ خورشیدی تازی

کنفرانس جهانی حقوق بشر - تهران ۲ تا ۲۳ اردیبهشت ماه ۱۳۴۷


سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در پاسخ سخنان پرزیدنت هند در میهمانی رسمی شام در دهلی نو ۱۳ دی ماه ۱۳۴۷


آقای رئیس‌ جمهوری،

کلمات محبت‌آمیزی که به عنوان خوش‌آمد خطاب به شهبانو و من و مردم ایران ایرادکردید مرا تحت تأثیر قرار داد. شما با فصاحت تمام رشته‌ها و پیوندهای نزدیک دوستی معنوی را که بین دو کشور ما وجوددارد، برشمردید. من ضمن اینکه امیدوارم آنچه را که شما گفتید تکرارنکنم، مایلم مختصری در این باره صحبت کنم و به برخی از جنبه‌های علایق و پیوندهای دوستی تاریخی‌مان در گذشته اشاره‌نمایم.

پیوندهای تاریخی و فرهنگی بین ایران و هند در نوع خود یکی از دیرینه‌ترین پیوندهایی است که در جهان وجوددارد.

در قصص و افسانه‌های معروف سانسکریت که من از میان آنها به عنوان مثال به (کادامباری) استنادمی‌کنیم، از ایران تحت عنوان «پارسی‌کس» ذکر شده و علاوه بر این در آن به مناسباتی که از دیرباز بین دو کشور وجود داشته نیز اشاره رفته‌است.

در عصر هخامنشی و به ویژه در دوره ساسانیان روابط میان ملتین ما به طور وسیعی گسترش یافت. چنانکه می‌دانیم در غارهای معروف آجانتا پیکره‌هایی وجوددارد که سفیر اعزامی خسروپرویز شاهنشاه ایران به دربار هند را هنگام بازیافتن او نشان می‌دهد. در هفت پیکر نظامی شاعر نام‌آور ایرانی، عروس هندی بهرام گور شاهنشاه ایران وصف شده‌است. در عصر سلطنت انوشیروان دادگر، هیأتی از جانب دربار ایران از کشور هند دیدن کرد تا شاهکارهای معروف علمی و ادبی هند را استنساخ کند.

این هیأت هنگام بازگشت نسخه‌ای از «پنچاتنترا» را با خود به عنوان ارمغان سفر هند به ایران آورد. این کتاب به زبان پهلوی ترجمه شد و بعدها ترجمه فارسی آن به نام کلیله و دمنه اشتهار عالم‌گیر یافت و به ۶۵ زبان برگردانده‌شد.

در آن دوره بسیاری از فضلا و مدرسین هندی در دانشگاه گندی‌شاپور که ۱۷۰۰ سال پیش بنیانگذاری شده‌بود، به تعلیم و تدریس اشتغال داشتند. آئین بودایی بر حکمت مشائی که مذهب و شیوه‌ای ایرانی بود اثرات عمیق گذاشت و در همین دوره در نتیجه التقاط هنرهای ایرانی و هندی، هنر مشترک نوظهوری به وجودآمد.

در عصر اسلام مراودات فکری و فرهنگی بین ایران و هند تا بدان پایه توسعه یافت، که جدایی فرهنگهای دو کشور در پاره‌ای مواقع تقریباً غیرممکن بود. مهمترین دلیل این پیوستگی نزدیک، نقش عظیمی بود که زبان فارسی ظرف مدتی بالغ بر یک‌هزار سال در هند ایفاکرد. طبق تحقیقاتی که به وسیله سعید نفیسی محقق فقید ایرانی انجام گرفته، حتی پیش از دوران فرمانروایی خاندان معروف پادشاهان مغول، ۳۲ خاندان محلی که زبان پارسی زبان رسمی دربارهایشان بود، بر بخشهای مختلف هند فرمانروایی داشتند.

در خود دهلی پنج خاندان که یکی پس از دیگری از سال ۱۲۰۶ تا ۱۸۵۷ سلطنت کردند، در محاورات و مکاتبات خود از زبان پارسی استفاده می‌کردند.

تصوف ایرانی بیش از آنکه در خود ایران توسعه یابد، در هند به کمال رسید. شعر فارسی در هند به چنان مدارجی از محبوبیت دست یافت که شاید بتوان گفت تعداد شاعران پارسی گوی هند کمتر از شاعرانی که در خود ایران می‌زیستند، نبوده‌است. برخی از این شاعران از جمله امیرخسرو دهلوی را می‌توان از بزرگترین سخنوران پارسی‌گو شمرد.

علاوه بر شاعران، هنرمندان، موسیقیدانان، معماران و خطاطان بسیاری وجود داشتند که در آن ایام از ایران به هند آمدند. در عصر صفوی، سفر هند آرزوی بسیاری از مردان ادب و هنر ایران بود.

بی‌مناسبت نمی‌دانم در اینجا از صائب، شاعر نامدار ایرانی نقل قول کنم که می‌گفت:

همچو عزم سفر هند که در هر سر هست
سر سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

در جریان قرنهای متمادی، بسیاری از آثار ادبی از هند به زبان پارسی و بالعکس برگردانده‌شد. در هند بسیاری از شاهکارهای معماری از سبک ایرانی الهام گرفت. در نقاشی‌های مینیاتور ایرانی و شعر پارسی، مکتب معروفی قدم به عرصه وجودگذاشت که به نام مکتب هندی شهرت یافت.

در قرن نوزدهم برای نخستین بار آثار ادب پارسی در هند به چاپ رسید. کتابخانه‌های هند صاحب یکی از بزرگترین مجموعه‌های نسخ خطی آثار پارسی هستند و علاوه بر این هزاران فقره اسناد و مدارک پارسی در بایگانیها و موزه‌های سراسر هند نگهداری می‌شوند.

زبان و ادبیان فارسی در اغلب دانشگاه‌های هند در سطحی بسیار بالا تدریس می‌شود. مراکز تحقیقات پارسی که در هند فعالیت می‌کنند در نوع خود از توسعه یافته‌ترین مراکز در همه دنیا هستند. بجا می‌دانم تصریح کنم که قدیمی‌ترین مرکز مطالعات ایرانی دنیا که «انجمن آسیایی بنگال» نامیده‌می‌شد، در پایان قرن هیجدهم در کلکته تأسیس گردید.

با تمام این پیوندهایی که دو ملت ما، ادبیات ما، ذهن شاعران ما و افکار مردم دو کشور ما را به هم پیوسته، بسیار طبیعی است که نه تنها بر مبنای این زمینه اشتراک میراث‌ها و کامیابیهای گذشته، بلکه در عین حال به وسیله آنچه که آینده ما را تشکیل می‌دهد و آنچه که در پیش روی کشورهای ما است و آنچه که قاره ما و بالاخره تمامی جامعه بشری با آن سر و کار دارد، قدم به عصر حاضر گذاشته‌ایم.

خوشحالم یادآور شوم که روش ما تقریباً در قبال تمامی مسائل تا حدود بسیار زیادی شبیه یکدیگر است. ما ضمن دلبستگی به سنتهایمان در عین حال چشمان خود را در برابر نیازمندیهای عصر حاضر باز نگهداشته‌ایم. ما می‌توانیم به آینده نگاه کنیم و آن را تجسم بخشیم و نگاه خود را به محتوای آینده بدوزیم. به آنچه که مورد نیاز جوامع است، به عناصر اساسی شرف و عدالت، به آنچه که مورد نیاز ابنای بشر است، به اغماض خود در برابر تعبیرات گوناگون زندگی و به اجتماع و مدنیت و آزادی انسان و بسیاری از جنبه‌های دیگری که خاص خود ما است، و به مشابهت نظرات خود در قبال آنچه که برای فکر و خصایل انسان عزیز و شریف است، نگاه کنیم.

بنابراین بسیار طبیعی است که دو کشور نظیر کشورهای ما که با چنین پیوندهایی از گذشته به هم پیوسته‌اند، در عین حال به‌وسیله ضرورت زمان به جلو رانده شوند و اکنون در جستجوی پیوندهای دوستی و مودت نزدیکتری باشند. وقتی که من این امکانات را بررسی می‌کنم واقعاً به این نتیجه می‌رسم که چقدر این امکانات متنوعند و چه گستردگی عظیمی دارند. ما می‌توانیم و به سهم خود عقیده داریم که باید حتی‌الامکان در صدد بسط این امکانات باشیم و آنها را توسعه بخشیم.

هند کشور بزرگی است و در آینده به کشور بزرگتری تبدیل خواهدشد. ما امیدواریم که کشور خودمان نیز توسعه یابد. ما نه تنها به خاطر خود بلکه در قبال تمام منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم مسئولیتهای اخلاقی و مادی داریم.

بدیهی است همه کشورهایی که اعتقاد به ایده‌آلهای مشترکی دارند، باید برای همکاری با یکدیگر تلاش کنند. باید بکوشند به آنهایی که به نحوی از انحاء نیاز به کمک و یا نیاز به نوعی رهبری دارند کمک کنند. من در حالی که این بار امکان دیدار همه دوستانمان و مردان بزرگ و سیاستمداران عالی‌مقامی را که در هند چنین خدماتی به کشور خود کرده‌اند، ندارم (اشاره‌ام به جواهر لعل نهرو نخست‌وزیر فقید هند است) با اینحال اینک جهانیان می‌توانند مشاهده‌کنند که روح و معنویتی که نهرو در این کشور آفرید، هنوز باقی و پا بر جا است. نهضتی که او ابداع کرد، ادامه یافته و هند به سرعت رشد می‌کند و به صورت کشوری صنعتی درمی‌آید.

کشور شما در زمینه کشاورزی به پیشرفتهای بزرگی نایل آمده و ما خرسندیم که در اواخر سال گذشته و بار دیگر امسال از این کشور دیدن کرده‌ایم و خوشوقتیم که این فرصت پیش آمده تا به رأی‌العین کامیابیهای شما را در زمینه صنعتی مشاهده کنیم. اطمینان دارم که این کامیابیها به نوبه خود ادامه خواهدیافت و مایلم از طرف ملتم توفیق مداوم ملت هند و پیروزی دولت این کشور را در انجام وظایف بسیار متنوعی که بر عهده دارد، صمیمانه آرزوکنم.