سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام گشایش نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران واشنگتن ۱۶ خرداد ۱۳۴۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ سپتامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۱:۳۵ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سفرهای رسمی محمدرضا شاه پهلوی درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۴۳ خورشیدی تازی

برنامه عمرانی سوم


شاهنشاه و شهبانو از گالری فریر نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران دیدن می‌کنند
شاهنشاه و شهبانو در نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر هنگام گشایش نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران واشنگتن ۱۶ خرداد ۱۳۴۳


بانوان و آقایان محترم


از اینکه امروز خودم را در این محفل با شکوه هنری در جمع شما می‌بینم بسیار خوشوقتم. این مجمع همه ما را به خاطر گشایش نمایشگاه هنر هفت هزار ساله ایران در این جا گرد آورده است، و من با خرسندی و مباهات می‌توانم یادآوری کنم که این وجه امتیاز همیشگی هنر و فرهنگ ایرانی بوده است که دل‌ها را از راه دور با یکدیگر نزدیک کند، زیرا این فرهنگ و هنر همواره جنبه‌ای جهانی داشته و در خدمت همه جامعه بشری بکار رفته است. این فرهنگی است که از آغاز وظیفه اصلی خود را در آمیختن اندیشه‌ها و فلسفه‌ها و هنرهای متفاوت جهان با یکدیگر و ایجاد یک اندیشه و فلسفه و هنر مشترک از آن‌ها قرار داده است. و به همین جهت است که هنر و علم و ادب و سایر مظاهر فکر و معنی هیچوقت در ایران محدود به چهار دیوار این مملکت نشده بلکه پیوسته در خدمت تمام بشریت بکار رفته است.


آثاری که امروز به عنوان نمونه‌هایی از هفتاد قرن هنر در این نمایشگاه عرضه می‌شود، اسناد گویای تلاش بی وقفه‌ای است که در طول این مدت دراز توسط نسل‌های فراوان در راه هدفی واحد یعنی ادامه میراث گرانبهای تمدن و فرهنگ بشری در سرزمینی که ایران نام دارد انجام گرفته است.


در این مدت این سرزمین بارها دچار حوادث سهمگین شده و بارها میدان تاخت و تازها و قتل و غارت‌ها و ویرانی‌های وحشتناک قرار گرفته، و متأسفانه بارها در نتیجه این حوادث مهمترین گنجینه‌های علم و ادب ما یعنی کتابخانه‌ها و نفایس هنری و آثار عالی معماری ما دستخوش آتش و انهدام شده و به کرات نویسندگان و متفکرین و دانشمندان و هنروران ما از دم تیغ گذشته‌اند. با این همه حتی در تاریک ترین ادوار قرون وسطایی هیچیک از آنان ایمان خویش را به مأموریت معنوی بزرگی که در راه حفظ و ادامه میراث گرانبهای فکر و هنر بشری داشته‌اند از دست نداده‌اند، و شدیدترین طوفان‌ها نتوانسته‌اند فروغ جاویدانی را که دل‌های اینان کانون آن بوده است خاموش کند.


اجازه دهید این روحیه را از زبان شاعر و فیلسوف بزرگ شما «رالف والدوامرسن» در قطعه‌ای که وی به نام «سعدی» درباره یکی از بزرگترین حکماء و شعرای کشور من سروده است تشریح کنم:


«...سعدی خردمند همواره تنها بود، اما این تنهایی او تنهایی مغروران و خودپرستان نبود، زیرا سعدی بشردوست و نوع پرور بود. فقیران را دوست داشت و به توانگران نیز با دیده مهر و انصاف می‌نگریست ... به جای آنکه عنان دل را به دست غم بسپارد دست به دامان نیایشی می‌زد که تأمل و تفکر نام داشت. با وجود تازیانه خونینی که بر دلش نواخته می‌شد پیوسته بازوانی کوشا و لبانی خندان داشت، و با همین حال بود که آثار حکمت خویش را پدید آورد و برای مردمان بارانی از پیام گهربار فرو بارید ... تو نیز به راهی برو که سعدی رفت. از قلمرو مرگ سراغ زندگی بگیر، زیرا همیشه انسان در نهاد انسان نهفته است.»


به پیروی از همین منطق بود که نسل‌های متوالی از هنرمندان و متفکرین غالباً گمنام ایرانی با نیروی شوق و ایمان آثار هنری بیشماری پدید آوردند که امروز نمونه‌هایی از آن‌ها را در این جا می‌بینید. بدیهی است این نمایشگاه با آنکه شاید مهمترین نمایشگاه هنر ایران است که تا کنون در آمریکا تشکیل شده است، اولین نمایشگاهی از این نوع نیست، و نیز این اولین پیوند ارتباط فرهنگی ما با دوستان آمریکایی خودمان بشمار نمی‌رود. دو کشور ایران و آمریکا که امروز با آرمان‌های مشترک و با طرز دید واحدی از شخصیت معنوی بشر و از ارزش‌های فکر و اخلاقی جامعه انسانی به یکدیگر پیوسته‌اند از بیش از یک قرن پیش روابط فرهنگی و فکری وسیعی با همدیگر داشته و دارند.


در این مدت مراکز آموزشی متعدد آمریکایی در کشور ما دایر بوده و مراکز علمی و تحقیقی متعدد بسیار مجهز دانشگاهی و غیر دانشگاهی مخصوصاً در سال‌های اخیر در نقاط مختلف آمریکا به فعالیت وسیعی در زمینه‌های مختلف تمدن و فرهنگ ایران اشتغال داشته‌اند و دارند، که من در این جا به نام ملت ایران از خدمات ارزنده آن‌ها سپاسگزاری می‌کنم. طبق آماری که اخیراً به من داده شد تعداد مقالاتی که در عرض شصت ساله اخیر درباره ایران در آمریکا انتشار یافته به قدری است که مجموعه آن‌ها در صورت جمع آوری از پنجاه هزار جلد متجاوز می‌شود، و طبعاً قسمت عمده‌ای از آن‌ها مربوط به جنبه‌های مختلف تمدن و هنر و تاریخ فرهنگ ما بوده است.


در این مدت ترجمه‌های فراوانی از آثار فکر و ادب ایران در آمریکا انتشار یافته و کتب تحقیقی متعددی که از بهترین آثار نوع خود هستند درباره ایران منتشر شده است که کافی است به عنوان نمونه‌ای از آن‌ها از مجموعه عالی «هنر ایران» پرفسور آرتراپهام پوپ و از «تخت جمشید» پروفسور اریک اشمیت و از «شاهنشاهی هخامنشی» المستد نام برد.


از لحاظ آثار هنری نه فقط موزه‌ها و گالری‌های متعددی در سرتاسر آمریکا دارای گنجینه‌های سرشار هنری و باستانی ایران هستند، بلکه تاکنون نمایشگاه‌های مستقل و جالبی نیز از این آثار در آمریکا تشکیل شده که از بهترین آن‌ها نمایشگاه‌های مجمع بین‌المللی هنر و باستان شناسی ایران در سال‌های ۱۹۲۶ و ۱۹۶۰، نمایشگاه سال ۱۹۳۹ در فیلادلفیا، نمایشگاه ۱۹۵۰ موزه متروپولیتن، نمایشگاه ۱۹۵۴ موزه سین سیناتی، و نمایشگاه ۱۹۶۲ کتابخانه کنگره آمریکا بوده است. در همین مدت بسیاری از آثار تاریخی کشور من با کمک هیئت‌های باستان شناسی آمریکایی از زیر خاک بیرون آمده‌اند که نمونه‌های بارزی از آن‌ها را در همین نمایشگاه می‌توان دید، و از زمره مهمترین آن‌ها حفریات تخت جمشید در سال‌های ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۷ به سرپرستی انستیتوی شرقی دانشگاه شیکاگو بوده است.


نمایشگاهی که اکنون گشایش می‌یابد شاید بهترین نمایشگاه هنر ایرانی است که تا کنون در آمریکا تشکیل شده است، و من بدین مناسبت صمیمانه از انستیتوی «اسمیتسونین» و از همه دانشمندان ایران دوست و ایرانشناسی که در تشکیل چنین نمایشگاهی فعالیت کرده‌اند تشکر می‌کند.


این نمایشگاه حقّاً سفیر معنوی ما در کشور شما است، زیرا قسمتی از بهترین آثار ذوق و هنر تاریخ گذشته ما را از سرزمین ما همراه با پیام بشری پر معنایی که در آن‌ها نهفته است برای شما همراه آورده است، و من یقین دارم که این سفیر حسن نیت خواهد توانست وظیفه خویش را که وظیفه مقدس همه مردم نیک اندیش جهان در نزدیکی روحی و معنوی ملت‌ها و مردم دنیا است در این کشور بزرگ و بشر دوست بخوبی انجام دهد.