سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هیات مدیره شورای عالی اقتصاد و هیات اجرایی حزب ایران نوین ۳۱ فروردین ۱۳۴۴

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۵ مهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۸:۰۳ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حزب ایران نوین درگاه اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی

برنامه عمرانی سوم/سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵


سخنان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی هیات مدیره شورای عالی اقتصاد و هیات اجرایی حزب ایران نوین ۳۱ فروردین ۱۳۴۴


چند سال پیش که ما دست به انقلاب ششم بهمن زدیم، باوجود شور و شعفی که در ملت پیدا شد و شاید هم برای اولین بار با ایمان به پای صندوق آراء رفتید و پنج میلیون و ششصد هزار نفر رأی مثبت به منشور انقلاب دادند، معهذا همه با وجود اظهار علاقه باور نمی‌کردند اثرات انقلاب به این زودی در کشور ظاهر شود.


انقلاب سفید ما و اجرای لوایح ششگانه تحول عظیمی در وضع اقتصادی و اجتماعی این کشور بوجود آورد. جمعیت کثیری صاحب زمین و آب شدند. کارگران در منافع کارگاه‌های تولیدی سهیم گردیدند. زنان کشور آزاد شدند. امتیازات طبقاتی از میان رفت. تفوق بر اصل لیاقت استوار گردید. انتخابات از آن طرز ناهنجار سابق خارج شد و کشور در مسیر ترقی قرار گرفت.


مرحله اول اصلاحات ارضی سریع تر از آنچه انتظار می‌رفت انجام شد و مرحله دوم اکنون بدون کوچکترین نارضایتی با موفقیت و سرعتی بیش از حد انتظار در شهرهای ایران یکی بعد از دیگری در دست اجراء است.


سپاهیان دانش که در روزهای اول برای مبارزه با بیسوادی به روستاها اعزام گردیدند امروز چنان اعتماد و ایمان مردم را جلب کرده‌اند که روستاییان در کلیه امور خود با آن‌ها مشورت می‌کنند و در حقیقت نماینده انقلاب بشمار می‌روند.


در آینده سپاهیان بهداشت و ترویج و آبادانی نیز به همین نحو در افکار روستاییان رسوخ خواهند نمود. بحمدالله وضع بارندگی و کشاورزی در سال جاری بسیار خوب بوده و اگر صدمه‌ای به زراعت وارد نگردد محصول کشور بی‌سابقه خواهد بود. بطور کلی می‌توان گفت که کشور کاملاً رو به ترقی و تعالی است.


اگر در سه سال پیش ایران را به غلط ورشکسته اعلام نمی‌کردند و سیر ترقی اقتصادی آن را متوقف و عدم اعتماد در بین مردم عموم ایجاد نمی‌نمودند، به پیشرفت‌های بیشتری هم نایل می‌آمدیم. خوشبختانه چرخ‌های اقتصادی از سال گذشته دوباره به گردش در آمده است و طرح‌ها یکی بعد از دیگری با موفقیت اجراء می‌شود.


البته این وضع برای دشمنان وطن و مخالفین انقلاب قابل تحمل نیست و اکنون بیچاره و از همه جا رانده به وسایل احمقانه‌ای متشبّث می‌گردند تا شاید سیر ترقی ایران را حتی برای یک روز هم که شده است متوقف سازند.


این عده، از خدا بی خبر و از اراده ملت ایران غافلند. ولی ما اجازه نخواهیم داد وضع سابق دوباره تکرار شود، املاک از دست کشاورزان خارج گردد و یا کارگران با مزد ناچیزی بدون داشتن کوچکترین تأمینی کار کنند. اصولاً باید بتدریج فقر و تنگدستی از میان ما رخت بر بندد و کلمه فقیر از فرهنگ زبان فارسی حذف گردد. هر کس به نسبت کاری که می‌کند مزد بگیرد و اگر هم علیل یا ناتوان است جامعه حداقل زندگی او را فراهم سازد.


در آینده هر فرد ایرانی که برای دولت یا در مؤسساتی که شخصاً سرمایه‌گذاری ننموده کار کند و به سن بازنشستگی برسد باید بتواند از مزایای بازنشستگی برخوردار گردد. هیچ فرد ایرانی که به این سن می‌رسد نباید در اثر فقر و تنگدستی از بین برود. یک کارگر ایرانی که چهل سال زحمت می‌کشد باید در سنین پیری از حقوق بازنشستگی برخوردار شود و باید دستگاه‌هایی بوجود آورد که این امور را انجام دهند.


وضعی که امروز ایران پیدا کرده در دنیا کم نظیر است، ولی باز هم کافی نیست و باید در راه بهبود آن کوشید. باید همه بفهمند که ملت ایران به آن حد از رشد رسیده است که آلت دست مخالفین انقلاب قرار نمی‌گیرد و این مکتب سیاسی را باید شما با تمام قوا ایجاد و حراست کنید.


حزب ایران نوین که مقارن انقلاب ما بوجود آمده و زاییده و پاسدار انقلاب است، و همچنین سایر احزابی که به اصول انقلاب اعتقاد دارند، باید طوری افکار انقلاب را رسوخ دهند که مکتب سیاسی غیر قابل رسوخی در سراسر کشور بوجود آید. علاوه بر این شما که مسئول کار هستید باید این موارد را در نظر داشته باشید:

۱- قانون استخدام باید به طرزی تنظیم و تدوین گردد که کارهای اداری روی گردش صحیح و سریع در آید و در هر مورد که میسر است در انجام کارهای مردم تسریع و تسهیلات لازم فراهم و موانع مرتفع شود.

۲- در کارهای مردم باید اصل عدم تمرکز مراعات گردد. مثلاً کار شهرستان‌ها باید در خود شهرستان‌ها انجام شود و لزومی ندارد که به تهران مراجعه گردد.

۳- به شرکت‌های تعاونی باید توجه مخصوص مبذول داشت. بهترین راه حل برای زندگی بهتر طریق تعاونی است. با ایجاد شرکت‌های تعاونی تولید و توزیع و مصرف، بیشتر تولید می‌شود، بهتر توزیع می‌گردد و ارزانتر به دست مصرف کننده می‌رسد. با تشکیل این شرکت‌ها و از میان برداشتن واسطه‌ها می‌توان منافع تولید کننده را بهتر تأمین نمود و اجناس را با بهای نازلتری در اختیار مصرف کننده قرار داد.


منظورم از تمام ای مطالب این است که خاطرنشان سازم چه وظایف سنگینی بر عهده شما است.


اول آنکه عهده دار و مسئول امور کشور هستید، دوم آنکه وظیفه دار هستید انقلاب ما را به طرز اصیل به هدف برسانید. سوم آنکه توجه نمایید وضع ما چه بوده و امروز چه شده و چه آینده درخشانی تا چند سال دیگر در انتظار ماست و برنامه‌های خود را به همین ترتیب تنظیم نمایید، و این امور را از طریق فعالیت‌های حزبی برای فرد فردِ افراد این مملکت توضیح دهید.


هر قدر بیشتر پیشرفت کنیم دشمنان ما دیوانه تر می‌شوند و بی‌اراده و دیوانه‌وار دست به کارهای مذبوحانه می‌زنند، ولی باید به آن‌ها فهماند که با صدمه زدن به من کار کشور و انقلاب ششم بهمن متوقف نمی‌شود. ما خدا را می‌شناسیم و این مملکت خدایی دارد که قدرت او مافوق قدرت‌ها است و این کشور را بارها از خطر سقوط نجات داده است و تا موقعی که خواست خداوندی باشد کار ما پیشرفت می‌کند.


به تمام کسانی که در این چند روزه ابراز احساسات و اظهار نگرانی نموده‌اند باید توصیه کنید که اگر روز بروز به اجرای هدف‌های انقلاب مؤمن‌تر باشند نگرانی آن‌ها برطرف خواهد شد، زیرا اگر من هم نباشم ولی فرد فردِ شما به اصول انقلاب ایمان داشته باشید کوچکترین خللی در ارکان آن بوقوع نخواهد پیوست. گو اینکه هیچگونه خطری احساس نمی‌شود و ضرورتی ایجاب نمی‌نماید، معذلک ما می‌توانیم فرمانی صادر کنیم که اگر اتفاقی افتاد و من نبودم تا موقع بلوغ و سن قانونی ولیعهد شورای سلطنتی کارهای مملکت را انجام دهد و برای حفظ مملکت شاید صلاح باشد این کار را هم بکنم که تکلیف روشن شود. اما چیزی که من به عنوان پادشاه مملکت و کسی که انقلاب ششم بهمن را رهبری می‌کند می‌خواهم این است که برای حفظ و حراست کشور کادر اداری و سیاسی منظمی که به اصول انقلاب مؤمن باشد در کشور ایجاد گردد و از روی فهم و درک نه بر اساس ذوق و اشتیاق فردی وظایف محوله را انجام دهد. من نمی‌گویم فرد فردِ این کشور آشنا به جزییات اوضاع کشور باشند و از روی انصاف نسبت به لیاقت و استعداد خود قضاوت نمایند. این امر کار آسانی نیست، ولی می‌خواهم بوسیله احزاب متوجه شوند که وضع ایران پس از انقلاب ششم بهمن در داخل و خارج چه پیشرفت‌هایی نموده و چه افتخاراتی نصیب ایران گردیده است. برای تحکیم و تشیید مبانی کشور باید احزاب سیاسی مؤمن وجود داشته باشند و در مملکت رشد و نمو نمایند.


همانطور که در کتاب خاطراتم شرح داده‌ام یک روز در کلاردشت پدرم فرمودند «در صدد هستم تشکیلاتی در این کشور بوجود آورم که بعد از من کارهای مملکت خودبخود بر اساس صحیحی گردش نماید.» من آن روز بیست و یک ساله بودم و تجربه زیادی نداشتم، ولی با آنکه این امر به من خیلی گران آمد چیزی اظهار نکردم و با خود گفتم معنی این حرف چیست؟ چندی بعد وقایع شهریور ۱۳۲۰ اتفاق افتاد و در ظرف چهل و هشت ساعت شیرازه کارها از هم گسیخته شد، و من متوجه شدم پیش بینی پدرم صحیح بود. دوازده سال بطول انجامید تا توانستم نظم و نسق مورد نظر را در کارها بوجود آورم. اکنون باید تشکیلات صحیحی بوجود آورد که این قضایا تکرار نگردد.


آیا باید اجازه داد قضایای بعد از شهریور تکرار شود؟ آیا باید تداخل قوای سه گانه پیش آید؟ آیا باید کارگر ایرانی استثمار شود؟ آیا باید زارع اسیر گردد؟ آیا باید زن‌ها دوباره از حقوق اجتماعی خود محروم شوند؟ آیا باید همان نحو انتخابات تکرار شود؟ آیا باید دوباره در انتخابات کاندیدای وکالت پانصد هزار تومان خرج کنند تا بعداً سه میلیون تومان استفاده نامشروع ببرند؟ آیا باید دوباره متولی‌های تحت نفوذ اجنبی دولت را بیاورند و ببرند و مثل گاو شیرده از آن استفاده کنند؟ آیا باید نمایندگان مجلسین در یک دست ورقه کبود و در دست دیگر درخواست‌های نامشروع خود را داشته باشند و دولت‌ها را تهدید کنند؟ آیا باید مثل زمان وقایع آذربایجان وکلای مجلس چهل روز ابستروکسیون کنند و کار مجلس را فلج نمایند تا دولت مصدر کار نباشد و راحت‌تر و سهل‌تر بتوانند آذربایجان را از ایران مجزا سازند؟ آیا باید مثل سابق سال‌های متوالی بودجه دولت به صورت یک دوازدهم به تصویب برسد؟


پاسخ همه این سئوالات منفی است و این وقایع هرگز تکرار نخواهد شد.


ما برای پیش‌بینی و جلوگیری از تمام این مطالب مصلحت چنین دیدیم از طریق انقلاب ششم بهمن وضعی بوجود آوریم که این قبیل وقایع دوباره تکرار نشود و هیچگونه اتفاقی نتواند سر ترقی و پیشرفت کشور را از مسیر خود منحرف سازد.