گرمایش زمین پایان رژیم اسلامی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۴۳ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = درگاه:محمدرضا شاه پهلوی|درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بازایستادن برنامه‌های عمرانی کشور و بازگشت به دوران پیش از مشروطه و اسلام حکومتی درگاه محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی

برنامه عمرانی ششم/سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی
گرمایش زمین پایان رژیم اسلامی

گرمایش زمین پایان رژیم اسلامی

ایرانیان در آرزوی نابودی جمهوری اسلامی هستند، اما برایشان روشن نیست که چگونه و چه زمانی این رویداد فرخنده اتفاق خواهد افتاد. ایرانیان بدانند که نابود شدن جمهوری اسلامی سال هاست که آغاز شده‌است. نابودی جمهوری اسلامی با بمب و موشک نخواهد بود و سپاه تروریستی پاسداران نیز جلودار آن نتواند بودن. رهبر و فقهای اسلام، چرخه این نابودی را خودشان به حرکت درآوردند. پروسه‌ای که جمهوری اسلامی را نابود می‌کند گرم شدن کره زمین نام دارد که با اقتصاد کربنی آغاز شد. تولید انرژی تا کنون بر پایه زغال سنگ و نفت و گاز بوده‌است، و سوزاندن این سه منبع انرژی فسیلی گرمایش زمین را بوجود آورده‌است. بسیاری می‌اندیشیدند که گرمایش زمین بسیار کند پیش می‌رود و دویست یا سیصد سال به درازا خواهد کشید. اما امروز می‌دانیم که گرمایش زمین شتابان پیش می‌رود و در سراسر گیتی می‌توان دید که جنگل‌ها می‌میرند، بیابان‌ها گسترده تر می‌شوند، کشاورزان با کمبود آب برای کشاورزی روبرو هستند، یخچال‌های قطب شمال و جنوب آب می‌شوند، و سطح آب‌های آزاد یا سطح آب دریاها بالا می‌آیند. در شهر تهران، درجه گرما در اردیبهشت ماه به سی درجه رسید و برق پیوسته قطع می‌شود زیرا که بسیاری دستگاه‌های تهویه و کولر را روشن می‌کنند و دستاورد آن این است که شبکه برق کشش کافی ندارد و به قطعی برق می‌انجامد.

در روز ۱۲ دسامبر ۲۰۱۵ برابر با ۲۱ آذر ماه ۱۳۹۴ خورشیدی قراردادی در پاریس از سوی نمایندگان ۱۹۵ کشور تصویب شد و دستینه گردید. در این پیمان آمده‌است که همه کشورها باید کوشش کنند تا گرمایش زمین به بیش از دو درجه نرسد.

هیات میان دولتی، درباره دگرگونی آب و هوا، در سال ۲۰۱۸ گزارش ویژه ای آماده ساخت و گفت که بالا رفتن گرمایش زمین تا یک درجه و نیم می‌تواند باشد. اگر از یک درجه و نیم گرمایش زمین بالاتر رود، پیآمد آن برای کره زمین و مردم کره هولناک خواهد بود. این گزارش، تاثیر بزرگی بر روی تصمیم‌ها در کشورهای غربی صنعتی گذاشت. دولت‌های غربی بر آن شدند که تا حداکثر سال ۲۰۳۵ میلادی برابر با ۱۴۱۴ خورشیدی یا ۲۵۹۴ شاهنشاهی از اقتصاد کربنی یا اقتصادی که وابسته به سوخت‌های فسیلی چون نفت و گاز و ذغال سنگ است بیرون بیایند. اگر بخواهیم این را روشن سازیم، باید بگوییم برق دیگر از سوزاندن ذغال سنگ، نفت و گاز تولید نخواهد شد بلکه فتوولتایک همان فن آوری دگرگون ساختن انرژی و نور خورشید به الکتریسته، با به کار گرفتن پانل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی مولدهای برق خواهند بود. خودروها دیگر نباید با بنزین کار کنند بلکه با الکتریسته، کامیون‌ها و کشتی‌ها و هواپیماها با هیدروژن کار خواهند کرد. برای تولید هیدروژن از انرژی به دست آمده از توربین‌های بادی استفاده می‌شود.

دگرگونی‌هایی که باید انجام پذیرد تا به اقتصاد بی کربن دست یافته شود، از سوی دولت‌ها نیست بلکه از سوی پایوران کمپانی‌های بزرگ صنعتی، بانک‌ها و سیستم قضایی و قوانین تصویب شده خواهد بود. برای نمونه، صنایع خودروسازی آلمان بزرگترین صنعت خودرو سازی دنیا مانند فولکس واگن بر آن شده‌اند که در ده سال آینده، تنها خودروهای برقی بسازند. بانک‌های کشورهای غربی بر آن شده‌اند که دیگر به کمپانی‌های نفت و گاز وام ندهند. در جایی که وام‌ها بیشتر برای تولید فتوولتایک و توربین‌های بادی داده می‌شود. دستاورد این تصمیم‌ها چنین شد که دیگر کمپانی‌های بزرگ نفتی غرب در پی یافتن حوزه‌های نوین نفتی نباشند بلکه در توربین‌های بادی و فتوولتایک سرمایه گزاری کنند. گروه‌ها و انجمن‌های نگاهبانی از زیست بوم علیه کمپانی نفتی شل به دادگاه لاهه شکایت برده‌اند که کمپانی شل باید پیمان پاریس را محترم بشمارد و رعایت کند. کمپانی شل مدعی است که پیمان پاریس از سوی دولت‌ها دستینه شده‌است و به کمپانی خصوصی شل ربطی ندارد. دادگاه لاهه کمپانی شل را محکوم کرد که تا سال ۲۰۳۰ تولید گاز کربنیک را ۴۵٪ کاهش دهد. این حکم دادگاه لاهه برای همه کمپانی‌های نفت و گاز در سراسر دنیا هشداری بود که آنها همه مسول جلوگیری از گرمایش زمین هستند و باید سیستم کارکرد خود را دگرگون سازند. دولت آلمان از سوی دادگاه قانون اساسی آلمان محکوم شد که قانون نگاهبانی آب و هوا را بهتر نمایند و در آن تغییراتی بدهند. قاضی‌های دادگاه قانون اساسی، دولت آلمان را وادار ساختند که برنامه ای بنویسد که چگونه کشور آلمان تا سال ۲۰۵۰ میلادی، آب و هوای بدون کربن خواهد داشت.

این دگرگونی‌ها در کشورهای صنعتی غربی، دگرگونی‌هایی نیز در کشورهای فروشنده نفت بوجود خواهد آورد. بدین روی ، عربستان سعودی برنامه ای آماده ساخته‌است به نام « برنامه ۲۰۳۰ » تا وابستگی اقتصادی خود را به نفت کاهش دهد. برای نمونه یک شهر مدرن و نوین به نام « نیوم » ساخته شود که در آن تنها از انرژی خورشیدی و انرژی باد بهره برداری می‌شود. شهر نیوم یک میلیون جمعیت خواهد داشت و در دو سوی یک خیابان دراز و سرراست ساخته خواهد شد. در شهر نیوم سیصد و هشتاد هزار کار برای کارمندان و کارگران و پیشه وران آماده است . این شهر یک سیستم مدرن حقوقی و مالیاتی خواهد داشت. پهنه شهر نیوم به بزرگی پهنه کشور بلژیک خواهد بود. در آبادی یا واحه ساکاکا دومین بزرگترین سیستم فتوولتایک عربستان سعودی راه اندازی می‌شود. هدف این است که تا سال ۲۰۳۰ میلادی ۵۰ درسد برق نیازین در سراسر عربستان سعودی از انرژی خورشیدی و باد فراهم آید. هم چنین عربستان سعودی برنامه گسترده بازیافت پسماندهای خانه‌ها و صنایع را پیاده کرده‌است و برنامه گسترده دیگری در درختکاری دارد که شتابان سراسر عربستان سعودی را سبز کنند.

جمهوری اسلامی کجای کار است؟ ایران چه وضعیتی خواهد یافت زمانی که دیگر، کشورهای غربی نفت و گاز از ایران خریداری نکنند. رهبر و همدستانش در پست‌های کشوری و لشکری پاسخی به ما ایرانیان نمی‌دهند. به جای آن درآمد نفت را برای سرمایه گزاری‌های بیهوده در اتم هزینه می‌کنند، پول نفت ایران برای جنگ‌ها در لبنان و سوریه و عراق و نوار غزه و یمن به کار گرفته می‌شود.آب خوردن ملت ایران و آب کشاورزی ایران را به عراق می‌دهند و پولش در جیب‌های بی انتهای ملایان می‌رود، به جای اینکه درخت بکارند و جنگل کاری کنند، درخت‌های ایران را می‌برند و چوب‌هایش را می‌فروشند و پولش را در جیب‌های بی انتهایشان در بانک‌های خارجی نتیجهمی گزارند.

پی آمد به روی خود نیاوردن دگرگون شدن آب و هوا را هم اکنون آشکارا می‌توان دید. کشاورزان ایران که دیگر آب در مزرعه‌ها خود ندارند نمی‌توانند میوه و سبزیجات و سیب زمینی و دیگر خوراکی‌های مردم ایران را بکارند. بهای فرآورده‌های کشاورزی که میزان آن اندک است، چنان افزایش خواهد یافت که بیشتر مردم ایران توانایی خرید آن را ندارند. تورم افزایش خواهد یافت و مردم تهیدست مطلق خواهند شد. کارخانه‌های صنعتی که شاهنشاه آریامهر بر پا کردند همه را جمهوری اسلامی نایود ساخته‌است و اندک صنعت خودروسازی که مانده‌است، یارای دگرگونی به تکنیک خودروهای برقی را ندارد. چشمه‌ها و رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و دریاهای ایران کاملا خشک می‌شوند و سراسر ایران بیابان می‌شود. همانگونه که جمهوری اسلامی با ورودش برنامه بیابان سازی ایران را آغاز کرد و همسایگان ایران که بیابانی خشک و برهوت بودند، با خاک ایران سبز می‌شوند و حاصلخیز و خرم.

با ورشکستی اقتصادی ایران، استقلال ایران نیز به خطر می‌افتد. نخستین گام به سوی کولونیالیسم نوین، همان بستن قرارداد با چین است. به زودی ارتش روسیه در شمال ایران جای خواهد گرفت و به جای ارتش انگلیس در جنوب ایران، ارتش چین را خواهیم دید که آبادان و خرمشهر و بوشهر و دیگر شهرهای ایران را اشغال خواهند کرد.

امیدی به گروه‌های به اصطلاح اپوزیسیون خارج از کشور نیست. گروهی می‌خواهند سوسیال دمکراسی برای مردم ایران به ارمغان بیاورند یک ایسم کهنه شده، متعلق به صد سال پیش که در آزمون شکست خورده‌است. دیگر حزبک‌های دروغین می‌خواهند لیبرال دمکراسی به ارمغان بیاورند، یک سیستم کاپیتالیستی که ایران را برای تاراج کشورهای غربی هدیه می‌کند.

جمهوری اسلامی پیمان پاریس را دستینه کرده‌است اما دریافته است که شرایطی که در این پیمان وجود دارد را اگر بخواهد انجام دهد، یعنی پایان جمهوری اسلامی. دولت جمهوری اسلامی سیستماتیک کارخانه‌های ایران را نابود کرد تا ایران را به اقتصاد وابسته به واردات از خارج بازگرداند. تنها منبع درآمد جمهوری اسلامی از فروش نفت و گاز است. شرایطی که در قرارداد پاریس آمده‌است، بازایستاندن بهره برداری از نفت و گاز است. برای نمونه در کشور سوید تصویب شده‌است که همه بخاری‌ها و شوفاژهای نفت سوز از دور خارج شوند. هم چنین خودروهای بنزین سوز از سال ۲۰۳۰ دیگر پروانه رانندگی نخواهند یافت.

در همه جای دنیا گروه‌هایی که نگاهبانی از زیست بوم را به گردن دارند تاثیر بزرگی بر سیاست آن کشور می‌گزارند. در ایران، کسانی که کارشناسان محیط زیست هستند یا کشته می‌شوند مانند سقوط هواپیمای تهران یاسوج، یا دستگیر می‌شوند و به سال‌های دراز زندان محکوم می‌شوند و یا به هر شکلی برایشان پاپوش دوخته می شود و از کار بر کنار می گردند. یکی از نمونه‌های بارز تظاهرات کشاورزان علیه سدسازی‌های بی مورد و تغییر مسیل رودخانه‌ها از سوی دولت بود که این کار سرانجام به بحران آب در ایران انجامید. در چند سال گذشته اعتراضات بسیاری از سوی کشاورزان ایران راه‌اندازی شد که جمهوری اسلامی آن را « تهدید امنیت ملی » نامید و از سوی پاسداران و بسیج این اعتراضات ددمنشانه سرکوب شد. جان نخبگان کارشناس زیست بوم در ایران که آگاه هستند جمهوری اسلامی چه خیانتی به کشور و ملت ایران کرده‌است در خطر است.

کارشناسان دریافته اند که در ایران بیش از نیمی از حلقه چاه‌هایی که برای رسیدن به آب زده شده‌است، غیرقانونی می‌باشند. بیش از هفتصد و پنجاه هزار حلقه چاه آب در ایران زده شده‌است که نیمی از آن یعنی بیش از سیصد و پنجاه هزار چاه غیرقانونی می‌باشند.

در ۴ اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۰ خورشیدی یا ۲۵۸۰ شاهنشاهی کشاورزان اسپهان تظاهراتی علیه بهره برداری غیرقانونی از آب به راه انداختند. این تظاهرات از سوی دادستان اسپهان به بهانه اینکه از سوی نیروهای دشمن راه اندازی شده‌است ممنوع اعلام شد. جمهوری اسلامی نیز دریافته است که تهدید برای جمهوری اسلامی از شهرها نمی‌آید بلکه از روستاهای ایران آغاز شده‌است. مردم شهرهای ایران می‌باید کشاورزان رنجدیده ایران را علیه حکومت ددمنش جمهوری اسلامی پشتیبانی کنند زیرا که مشکلات روستاییان مشکلات شهرنشینان می‌باشد. بدون کشاورزی خوراک ملت ایران وجود نخواهد داشت و بدون آب کشاورزی در ایران نخواهد بود. فرآورده‌های کشاورزی کمیاب خواهند شد و بهای آنچه به بازار می‌آید نجومی خواهد بود و تنها ملایان و اعوان و انصارشان می‌توانند خوراکی را بخرند.

برای همه ایرانیان آشکار است که این دشواری‌های هولناک را نمی‌توان با دین از میان برداشت. نه پنج بار نماز خواندن و روزه گرفتن و به زیارت قبر امامان رفتن و به حج رفتن و بودن در نماز جمعه و در عاشورا و تاسوعا شرکت جستن و نه فطریه و خمس و زکات دادن گرمایش زمین و بی آبی در ایران را حل نخواهند کرد. فقها نشان دادند که نمی‌توانند این دشواری‌ها را از میان بردارند و برعکس به این دشواری‌هایی که با زندگی مردم سر و کار دارند دامن می‌زنند. به جای اینکه کسانی که علیه آلودگی زیست بوم مبارزه می‌کنند پشتیبانی کنند آنان را به زندان می‌افکنند. به جای اینکه به تجربه هزاران ساله کشاورزان ایران که می‌دانند چگونه آب را باید تقسیم کرد گوش فرا دهند کشاورزان ایران را مجرم می‌نامند و کشاورزان را به زندان می‌اندازند. هدف جمهوری اسلامی این است که کشاورزی ایران را نابود کنند و مواد خوراکی را آخوندها و بچه‌هایشان از خارج وارد نمایند. اما امروز روشن است که درآمد نفت و گاز که برای واردات خوراک ملت ایران باید پرداخته شود در چند سال آینده دیگر وجود نخواهد داشت زیرا که دنیا دیگر به نفت و گاز نیازی ندارد.

ملت ایران! پایان این رژیم آخوندی فرا رسیده‌است چنین به نظر می‌رسد که اهورای ایران با گرمایش زمین سرنگونی رژیم ملایان را برنامه ریزی کرده‌است.

ایران نیز پیمان پاریس را دستینه کرده‌است. ملت ایران می‌باید برای حق داشتن آب تمییز، هوای پاک، فرآورده‌های طبیعی کشاورزی و از میان برداشتن اقتصاد وابسته به کرین به پا خیزند. ملت ایران باید جنبش نگاهبانی از طبیعت ایران را بر پا دارند، فروش آب ایران به دیگر کشورها باید متوقف شود، ملت ایران باید برنامه‌هایی آماده سازند که چگونه کشاورزی ایران را زنده نگاه دارند، یعنی خوراک ملت ایران را فراهم سازند. ملت ایران باید پنل‌های فتوولتایک را بر بام‌های خود استوار سازند و برق را خود تولید نمایند. از آنجا که مردم ایران نماینده ای در مجلس اسلامی ندارند، خود پیشگامانی برگزینند تا از آینده هولناکی در انتظارمان است جلوگیری کنند.

در برنامه عمرانی ششم که از سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی آغاز شد و قرار بود تا سال ۱۳۶۳ ایران را به دروازه‌های تمدن بزرگ برساند. شاهنشاه آریامهر کشور ایران و ملت ایران را برای ایرانی قدرتمند با ملتی خردمند و شادمان و تندرست که از دم زاده شدن تا واپسین دم، خوشبخت زندگی می‌کرد را آماده ساخته بود. نگاهبانی از زیست بوم ایران با برقرای شاهنشاهی در ایران باید گره بخورد. ایرانیان می‌باید به ارزش‌های کهن زرتشتی بازگردند که آلوده ساختن آب و هوا و زمین بزرگترین گناه به شمار می‌آمد. اگر ما ایرانیان آیین‌های کهن و دیرین خود را زنده کنیم می‌توانیم دگرگونی آب و هوا در ایران را جلوگیری نماییم.

شاهنشاه آٰریامهر برنامه‌های کاهش بهره‌برداری از انرژی فسیلی و استفاده از انرژی خورشیدی را در آیران در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی با سازمان صنایع نظامی کشور آغاز نمودند. در روز ۱ خرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برای نخستین بار در جهان بیش از ۲۰۰ آبگرمکن و چراغ خوراکپزی خورشیدی در ایران به کار افتاد. آبگرمکن‌ها و خوراکپزی‌ها انرژی نیازین خود را از نورخورشید می‌گیرند. این پروژه از گام نخست تا تولید پایانی با همکاری وزارت نیرو و مرکز پژوهش‌های خواص و کاربرد مواد و نیرو و سازمان صنایع نظامی برنامه‌ریزی شد و انجام یافته‌است. آبگرمکن‌های خورشیدی ساخته شده در کارخانجات پارس لوکس سازمان صنایع نظامی در شرق تهران بر روی خانه‌هایی برنشانده شده‌اند که می‌توانند گرمای ۲۰۰ لیتر آب را در سه ساعت از ۵ درجه سانتیگراد به ۷۵ درجه برسانند. بهای یک آبگرمکن خورشیدی ۳۵۰۰ تومان است و چون به سوخت نیازندارد برای دست کم ۱۵ سال بدون هزینه کار می‌کند.

وزارت مسکن و شهرسازی ۵۰۰ دستگاه آبگرمکن خورشیدی به سازمان صنایع نظامی سپارش داده‌است. سازمان صنایع نظامی اکنون ۳۰۰ دستگاه از آبگرمکن‌ها و خوراک‌پزی‌های خورشیدی ساخت خود را در شهرک سرخه حصار ( که به نام شهرک خورشیدی) کارگذاشته است. تیمسار رزمجو ریاست صنایع نظامی ایران فرمودند که با بهره‌گیری از این دو دستگاه، میزان بهره‌برداری از انرژی فسیلی کاهش می‌یابد زیرا که تابش خورشید در سراسر ایران وجود دارد. تیمسار رزمجو افزود یک دیگ زودپز خورشیدی نیز توانسته‌ایم بسازیم. تیمسار رزمجو درباره پروژه مبارزه با آلودگی هوا گفت: سازمان صنایع نظامی با پژوهش‌هایی که روی موتورهای دوسوزه انجام داده‌است، در آینده اتوبوس‌های گازوییلی با موتورهای دو سوزه کار خواهند کرد. این موتورها گازهای اکسید دو کربن و هیدروکربن دود نخواهند کرد و اتوبوس‌های ارتش بدون دود در شهرها به کار خواهند پرداخت.

تنها امیدی که وجود دارد این است که ملت ایران سرنوشت خویش را به دست گیرند. سرمشق ما جنبش مشروطه است. یک سد و پانزده سال پیش ملت ایران سرنوشت خود را به دست گرفتند و توانستند کشور ایران را دارای قانون اساسی شاهنشاهی پارلمانی نمایند. دادگستری مدرن سکولار در ایران بر پا دارند و سرانجام سلسله چیره بر ایران، همان بیگانگان ترک مغول قاجار را منقرض ساختند و سامانه ایرانی پهلوی را روی کار آوردند.

سرمشق دیگر ما ارثیه زرتشتی ماست. در آیین زرتشت آلوده ساختن آب هوا و زمین از بزرگترین گناهان به شمار می‌آید. بهره وری از نفت و گاز برای ایجاد برق و گرما، و استفاده از بنزین برای خودروها به یکی از دهشتناکترین آلودگی زیست بوم در جهان انجامیده‌است که به آن گرمایش زمین می‌گوییم. افزون بر این دریاها و دریاچه‌ها و رودخانه‌های ایران با اشیایی که از پلاستیک یعنی مواد نفتی ساخته شده‌اند پر گشته‌است. برای ما ایرانیان همواره طبیعت جایگاه مقدسی داشته‌است بنابراین بر ما ایرانیان است که آلودگی زیست بوم با پلاستیک و گرمایش زمین را بازایستانیم.

سیستم ولایت فقیه ایران را به نابودی کشانده‌است، تنها حکومت مشروطه شاهنشاهی رهایی بخش ما از این ورطه هولناک است. پاینده ایران – جاوید شاه