گارد جاویدان شاهنشاهی
سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴ |
از زمانی که رضا شاه بزرگ بر تخت شاهنشاهی کهن ایران زمین نشست که فرخنده روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ خورشیدی بود، ماموریت و سرپرستی نگاهبانی از خانواده شاهنشاهی ایران و کاخهای شاهنشاهی چه در شهر و چه در سعدآباد به یک گروهان پیاده یک ماه از لشکر ۱ و یک ماه از لشکر ۲ پادگان مرکز سپرده شد. فرمانده گروهان از لشکر یک سروان جعفر شفقت (سپس ارتشبد و آخرین وزیر جنگ مشروطه شاهنشاهی) و فرمانده گروهان دیگر از لشکر ۲ سروان بایندر (سپس سرتیپ و در تجاوز ارتش شوروی به ایران جان باخت). پس از زمانی سرهنگ دوم محوی (سپس سپهبد) مسول گارد نگهبانی شد و یک گروهان را بسنده ندانست و نگهبانی از خانواده شاهنشاهی ایران را به یک گردان سپرد که آن را « گردان گارد » نام نهاد و در باعشاه جای گرفت. این گردان از وابستگی به دو لشکر مرکز بیرون آمد و مستقیم زیر امر شاهنشاه درآمد. پس از اینکه سرهنگ محوی سرهنگ شد، گردان گارد به «هنگ گارد» دگرگون شد و یک گروهان تانک نیز بدان افزوده گردید.
پس از چندی، شاهنشاه آریامهر سرگرد حسین فردوست را مامور تشکیل یک واحد مستقل با نام ویژه برای نگاهبانی از کاخ شاهنشاهی و پهنه و در کاخ نمود. سرگرد حسین فردوست در آن زمان سرگرد عباس قره باغی را به معاونت خود برگزید زیرا که این دو از سال ۱۳۱۵ از دانشکده افسری یکدیگر را میشناختند. سرانجام سرگرد عباس قره باغی فرماندهی گارد جاویدان را به دست گرفت. پس از آماده شدن و آموزش برنامه نگهبانی و اعلام خطر شاهنشاه آریامهر از گارد جاویدان سان دیدند و بسیار خشنود گردیدند و سرگرد فردوست و سرگرد قره باغی را مورد تشویق قراردادند.
در رخداد شوم سوقصد به جان شاهنشاه در دانشگاه تهران از سوی کامبیز میرفخرایی هموند حزب توده پنج گلوله از چند قدمی به شاهنشاه شلیک شد و گلوله ششم در لوله رولور گیر کرد. در این زمان سرتیپ صفاری رییس شهربانی با هفت تیر خود به پای فخرآرایی تیری زد و فخرآرایی به زمین افتاد. فخرآرایی رولورش را به زمین پرتاب کرد. اما در همین هنگام از میان افسران گارد تیر دیگری به فخرآرایی شلیک شد که وی را به سختی زخمی کرد. پس از دو هفته به بهانه این که سرگرد فردوست در زندگی شخصی شاهنشاه است و نمیباید فرماندهی چنین یکانی را داشته باشد، فرماندهی گارد جاویدان به سرگرد عباس قره باغی سپرده شد.
شوربختانه، در آن زمان ضد اطلاعات، یکانهای مراقبت ویژه در گارد وجود نداشت که پیش بینیهای نیازین را انجام دهد. شاهنشاه آریامهر در سفری به تبریز از لشکر به فرماندهی سرتیپ باوندی بازدید فرمودند و سازمان و ترتیب و نظم لشکر مورد توجه همایونی قرارگرفت. سرهنگ هاشمی نژاد که ریاست ستاد لشکر را به گردن داشت به ریاست دفتر ستاد بزرگ برگزیده شد و سپس رییس ستاد گارد گردید. سرتیپ اویسی به درجه سرلشکری و سپس سپهبدی نایل شد شد و سپس به فرماندهی ژاندارمری برگزیده شد. سرتیپ عباس قره باغی فرمانده لشکر گرگان در سال ۱۳۴۴ با درجه سرلشکری فرمانده لشکر گارد شد.
پس از رویداد شوم سوءقصد به جان اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز ۲۱ فروردین ماه ۱۳۴۴ که دو تن از گارد نگهبان شاهنشاه ایران استوار باباییان و استوار آیتالله لشکری آماج رگبار مسلسل تروریست اسلامی رضا شمسآبادی شدند و در سرسرای کاخ مرمر جان باختند، دوباره نام "گُردان جاویدان" را بر سینه تاریخ ایران به درخشش درآورد و یاد از خودگذشتگیهای افسانهای جانبازان میهن را در درازای تاریخ کهن ایران زنده کرد.[۱]
گارد جاویدان
گارد جاویدان یکی از یکانهای گارد شاهنشاهی ایران است که از سال ۱۳۲۸ پس از سوءقصد حزب توده به جان اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در دانشگاه تهران در ۱۵ بهمن ماه ۱۳۲۷ بنیاد گردید.[۲] بهترین و ورزیدهترین سربازان و تیراندازان ایرانی که در همه زورآزماییها و مسابقهها برنده شدهاند، برای گارد جاویدان برگزیده میشوند. روش گزینش دربرگیرنده سه گام است:
- - گام نخست تندرستی و نیروی ذهنی: یک هموند گارد جاویدان میبایستی که آمادگی اندیشه داشته باشد که بتواند با شتاب رویدادی را بررسی و تصمیم گیری کند و واکنش نشان دهد. هموند گارد جاویدان میباید از آگاهی بسیار برخوردار باشد و توان گذراندن دورههای آموزشی را داشته باشد.
- گام دوم تندرستی و نیروی بدنی: در درازای این دورهها هموند گارد جاویدان باید در آزمایشهای تندرستی بدنی فوقالعاده سربلند بیرون بیاید تا بتواند تمرینهای گوناگون بدنی چون مبارزههای تن به تن، جودو و کماندو را بگذراند.
- گام سوم زبردستی در تیراندازی: هموند برگزیده برای گارد جاویدان میبایستی بتواند به هدفهای جنبنده و یا ایستا چه در تاریکی و چه در روشنایی با هر دو دست راست و یا چپ تیراندازی کند.
گارد جاویدان دارای یکان ویژهای است که نگاهبانی از جان اعلیحضرت همایونی و خاندان شاهنشاهی ایران را به گردن دارد و کسانی که در این یکان خدمت میکنند به مامور مراقبت ویژه نامیده میشود. گارد جاویدان از بهترین درجهداران گارد شاهنشاهی که پیشینه خدمتی درخشانی داشته باشند برگزیده میشوند. در این یکان پیر و جوان خدمت میکنند و سن آنان از ۲۷ ساله تا ۴۶ ساله میباشد، و باور بر این است که هر چه بیشتر گردان جاویدان کار کند پختهتر و ورزیدهتر میشود. گردان جاویدان ساعت کار ویژهای ندارند. شاید روزهای پیوسته به آنان نیاز باشد زیرا نگاهبانی جان شاهنشاه در تهران و دیگر شهرهای ایران و جاهای دور دست به گردن آنان است. هموندان "مراقبت مخصوص" همواره پوشاک معمولی بر تن دارند ولی گارد شاهنشاهی با "واکسال" زرد رنگ از دیگر افسران ارتش شاهنشاهی بازشناخته میشوند. سربازان گارد هنگام انجام وظیفه کاشکول آبی رنگی برای آرایه بکار میبرند. گارد جاویدان نیروی یگانه در پایتخت و نسبت به سایر سازمانهای نظامی ارتش بی همتا بود. باید یادآور شد که
- - ضد اطلاعات گارد جاویدان وابسته به گارد شاهنشاهی
- - ضد اطلاعات لشکر ۱ پیاده گارد وابسته به گارد شاهنشاهی
- - ضد اطلاعات مرکز آموزش وابسته به گارد شاهنشاهی
- - یکان مراقبت ویژه ( ویزه رده یک: شاهنشاه، شهبانو، ولیعهد و دیگر والاحضرتها) وابسته به ضداطلاعات گارد شاهنشاهی
- - حفاظت آشیانه و پاویون شاهنشاهی از سوی گارد جاویدان انجام و روزانه سربازانی برای نگاهبانی در کنار یک افسر فرستاده میشدند
- - شایستگی و صلاحبت پرسنل هوایی از سوی ضد اطلاعات نیروی هوایی انجام میگردید
در سال ۲۵۳۶ شاهنشاهی سپهبد بدرهای فرمانده گارد شاهنشاهی گردید و سپهبد هاشمی نژاد به جانشینی رییس ستاد بزرگ ارتشتاران برگزیده شد، اما درخواست کرد که به سمت دیگری جا به جا گردد. به فرمان شاهنشاه آریامهر ارتشبد جعفر شفقت جانشین رییس ستاد بزرگ ارتشتاران شد.
در این زمان دگرگونی سازمانی انجام یافت و سرای نظامی شاهنشاهی بنیاد نهاد شد که گارد شاهنشاهی و دیگر نهادهای نظامی دربار زیر امر و سازمان آن قرارگرفت:
- گارد شاهنشاهی و دفتر ویژه زیر امر سرای نظامی نبودند بلکه هر یک جداسر (مستقل) عمل میکردند و به هیچ روی گزارش این دو قسمت برای سرای نظامی فرستاده نمیشد.
- دفتر شورای عالی هم آهنگی اطلاعات به ریاست ارتشبد رضا عظیمی فعال بود و هنگامی که ارتشبد عظیمی وزارت جنگ را به گردن گرفتند، این دفتر مستقیم زیر نظر دفتر ویژه قرار گرفت.
پیشینه گردان جاویدان
گردان جاویدان از زمان شاهنشاهی هخامنشی در ایران بنیاد نهاده شد. داریوش بزرگ نخستین شاهنشاهی بود که سپاه ایران را سامان داد و آراست. از آنجا که ارتش ایران پیش از داریوش بزرگ به فرم چریک اداره میشد، وی به بنیاد سپاه جاودان پرداخت که شماره این سپاه به ده هزار تن میرسید. نیروی برانگیزاننده این سپاه بیهمانند بود و میتوانست بیدرنگ پس از رسیدن فرمان، روانه شود و دشمن را در جای خود سرکوب نماید. سپاهیان از پارسیان و مادها بودند و دیگر قومها را میان خود نمیپذیرفتند. این سپاه گل سرسبد ارتش گارد شاهنشاهی ایران دربرگیرنده ۲۰۰۰ سوار و پیاده بود و کارشناسان پاسبانی شاهنشاه ایران بودند.[۳]
در هر شهر پادگانی بود که در ارگ آن شهر جای داشت و "کوتوال" این دژها را "آرگهپت" میگفتند شمار این پادگانها بسته به چگونگی و پهناوری آن استان یا آن سرزمین بود. پس از گذشت زمان امور لشکری به دست والیان سپرده شد. هنگام جنگ چون از ایالات و ولایات سپاه پیاده و سواره میخواستند، دشواریهایی با آن روبرو بودند، برای نمونه گوناگون بودن ساز و برگ آنان بود. از میان ابزار جنگی که به کار میبردند تیر و کمان، شمشیر، زوبین، خنجر، سرنیزه فاخن، کارد، سپر، کلاه خود، زره چرمی و آهنی دیده میشد. اسب و فیل و شتر هر سه در کارزار نیز به کار گرفته میشدند.
در دوره سلوکیها، سپاه سلوکی از سپاهیان مزدور چریک و بومی در هم آمیخته میشد. سپاهیان بومی را از مردمی که پیرو سلوکیها بودند میگرفتند و چنین پیداست که سلوکیها جز پادگان انتاکیه سپاه همیشگی نداشتند.
ایرانیان در زمان شاهنشاهی پارتیان (اشکانیان) سنتهای باستانی خود را نگاهداشتند، ولی اشکانیان دارای سپاه به سامانی نبودند. در این زمان هر فئودال بزرگ دارای سپاه ویژه خود بود. سپاه زمان ساسانیان از سواره نظام زره پوش که نیک مردان نژاده ایرانی در آن خدمت میکردند و سواره نظام سبک اسلحه یا کمانداران ایرانی فرم یافته بود. تا زمان خسرو انوشیروان سپاه ایران زیر فرماندهی یک سردار بزرگ به نام "ایران سپاهبند" بود و این پُست همواره به یکی از خاندان شاهنشاهی داده میشد. خسرو انوشیروان این فرماندهی را از میان برداشت و فرماندهی سپاه را به چهار سپاه بند که مامور شمال و جنوب و خاور و باختر بودند واگذار کرد. رییس نگهبانان شاهنشاهی را "پشتیک بان سالار" میگفتند. دستههای پایگان "پیاده نظامی به فرماندهی ایرخودپایگان" سالار در زیر دستور حکام ایالات بود و کار ژاندارم و فراش را انجام میدادند و نیز برای پاسبانی روستاها در برخی از سرزمینهای کشور یک دسته تیرانداز به سرکردگی یک "تیربند" گمارده میشدند.
جانبازان شاه
هر زمان که شاهنشاه ایران همراه سپاه بود در میان گروه، تختی برای شاهنشاه ایران میزدند و یک دسته از سربازان که از جان گذشته بود دور شاهنشاه را میگرفتند. پس از ساسانیان و یورش تازی به ایران چون در هر گوشهای یکی سر به حکومت برداشت سپاه سامان داده شده ایران از میان رفت.
سپاه جاویدان یک بار دیگر در زمان یعقوب لیث صفاری که نام پارسی اش رادمان پسر ماهک است به همراه جانبازانی که با وی بودند دوباره تابان شد. در زمان صفویه که حکومت ایران به اوج بزرگی خود رسیده سپاه ایران دوباره سامان یافت و قزلباشها نگاهبانی از شاهنشاه را به گردن گرفتند. در زمان شاه عباس نیز به همین گونه دنبال شد. ولی پس از چند سال از میان رفت تا سال ۱۳۲۸ که گردان جاویدان بنیاد نهاده شد.
منبع
- ↑ سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی کاخ مرمر ۲۱ فروردین ۱۳۴۴
- ↑ سوءقصد به جان شاهنشاه محمدرضا شاه پهلوی دانشگاه تهران ۱۵ بهمن ۱۳۲۷
- ↑ پیشینه گردان جاویدان: از دکتر مشکور استاد تاریخ دانشگاه تهران