پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران به مناسبت جشن مشروطیت ۱۴ امرداد ماه ۱۳۲۱

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر سال ۱۳۲۱ خورشیدی تازی

درگاه:انقلاب مشروطه


پیام اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران به مناسبت جشن مشروطیت ۱۴ امرداد ماه ۱۳۲۱


ملت ایران، هموطنان عزیز،
جشن مشروطیت و آزادی ایران را با همان زبانی که خود شما معمولاً به هم تبریک می‌گویید، به ملت ایران، یعنی به خودم و به شما تبریک می‌گویم. در این عید ملی و جشن و سرور، خود من هم صمیمانه شریک شادمانی شما هستم. ولی ای کاش این شادمانی توأم با ملال و تأثر از اوضاع اسف‌آور و غم‌انگیز فعلی جهان نبود و ابناء نوع ما در آتش جنگ نمی‌سوختند.
ملت من، باید متوجه باشیم که در موقع مهمی از تاریخ عالم قرار گرفته‌ایم و دنیا در هیچ زمانی گرفتار چنین مصیبت بزرگی نشده‌است. خواهی نخواهی این جنگ به کشور صلح‌دوست ما هم سرایت کرده، ولی باز باید شکرگزار باشیم که در عین حال ملت ما از میدان خصومت و جدال برکنار و عواطف صلح‌جویی ایرانیان مورد احترام است.
اولین فکری که به خاطرم می‌رسد این است که ما ملت زنده و خوشبختی هستیم که از مزایای مشروطیت که تنها راه سعادت بشر متمدن است می‌توانیم استفاده کنیم. در کشور مشروطه است که جامعه و ملت درد خود را از همه کس بهتر می‌فهمد و بر خود حکومت می‌نماید، به این معنی که وقتی به کسانی اطمینان پیدا کرد و آنان را پاکدامن و بی‌غرض و خداشناس و برادردوست و دلبسته به آب و خاک خود دید، آن اشخاص را به نمایندگی خود انتخاب کرده به مجلس شورای ملی می‌فرستد. آنان نیز تمام همّ خویش را صرف خوشبختی و رفاه افراد و استقلال و احترام کشور می‌نمایند و اعتمادی را که افراد ملت به آنها پیدا کرده‌اند، به ثبوت می‌رسانند و به این ترتیب مجلس شورای ملی کعبه آمال ملت می‌شود و دولتی را که بر سر کار می‌آورد طوری هدایت می‌نماید که با اجرای قوانین موضوعه و استفاده از تشکیلات مملکتی ملت را به اعلی درجه خوشبختی که وضع دنیا اجازه دهد، برساند.
پادشاه نیز که رئیس قوای سه گانه مملکت است، سعی می‌کند کارها جریان قانونی و عادی را سیر نموده و خویشتن را از آسایش مملکتش دلشاد و سرافراز سازد.
کاش انجام امور مملکت به این سادگی که برای شما بیان کردم ممکن بود.
ملت عزیز من،
برای اینکه ملتی از حکومت مشروطه برخوردار باشد، باید هر فردی به وظیفه خود عمل کرده به قدر سهم خود شانه از بار مسئولیتی که به مقتضای همان اصل مشروطیت بر دوش او است، خالی نکند. مثلاً برای اینکه شما بتوانید نماینده خوب داشته باشید باید خودتان اشخاصی خداشناس و میهن‌پرست و بی‌غرض و آزادیخواه باشید و در راه میهن از هیچ فداکاری فروگذار نکنید.
«چو ایران نباشد تن من مباد» را شعار خود قرار دهید و در هر موقع و مخصوصاً در مواقع سخت نفع خود را در نفع جامعه دانسته و آنها را از هم تفکیک نکنید. از ملل و کشورهایی که برای حفظ آب و خاک خود میهن‌پرستی و از خود گذشتگی را به اعلی درجه تصور رسانده‌اند، سرمشق بگیرید و ببینید چگونه برای حفظ میهن نه تنها جوانان به معنی واقعی سربازی می‌کنند و صدهاهزار کشته می‌شوند، بلکه مردها و زن‌های سالخورده و پسران و دختران خردسال و خلاصه همه مردم با تمام وسایل در حفظ و نگهداری میهنشان می‌کوشند. از حالت جنگ و وضع مشکل و غیر عادی که نتیجه آن است کسی قصد انتفاع نمی‌کند، احدی به فکر احتکار نمی‌افتد، گران‌فروشی نمی‌کند، به قصد سرپیچی و چاپیدن و کشتن هم‌میهنان تفنگ برنمی‌دارد و هیچ مأموری تعدی نمی‌کند، ارتشاء رواج نمی‌یابد، سفارش و توصیه در اشغال مقام و رجحان بیکاره‌ها بر افراد لایق مؤثر نیست، افراد از حدود خود تجاوز نکرده آزادی دیگران را پایمال نمی‌کنند، بی‌احترامی به مقاماتی را که مظهر قومیت و ملیت آنها است به خود اجازه نمی‌دهند، تهمت و افترا را که سبب دلسردی خدمتگزاران است روا نمی‌دارند، مظلوم و بینوا و بی‌چیز را محکوم نمی‌کنند. چرا؟ برای اینکه می‌دانند نفعی که از زیان به دیگری حاصل می‌شود، حرام است. پر شدن شکمی که حاصل گرسنه ماندن سایرین باشد، در حکم قتل نفس است. انباشتن کیسه معدودی که نتیجه آن تهی ساختن کیسه هزاران فرد دیگر باشد، مخالف عقل و انصاف و صرف وحشیگری است. محکوم کردن بیگناه مظلوم، بزرگترین عامل خرابی کشور است. شکستن قلب کسانی که شوق و شعفشان خدمت به کشور و ملت است ،موجب یأس کارکنان صدیق و رواج بازار نفع پرستی است.
پس ملت عزیز، شما هم مثل آنان میهن‌پرست باشید تا خود و مملکت را از مصائب نجات دهید. میهن‌پرست باشید تا کشور را در وضع مشکلی که بدان دچار شده‌است محفوظ نگاه بدارید و سعی کنید با بهبود و اصلاح وضع خودتان مملکت را آبادتر و ثروتمندتر سازید. اگر روش شما این طور باشد، نمایندگان شما هم مظهر افکار و اخلاق شما خواهند بود و دولت شما نیز سعی خواهد کرد که آمال شما را برآورد و در خدمتگزاری از تحمل هیچ رنجی دریغ ننماید.
ملت عزیز من،
فکر من این است که در میهن‌پرستی ایمان داشته و بی قید نباشید و نگویید اگر دیگری میهن‌پرست نیست به من ربطی ندارد. بالعکس گمراهان را هدایت کنید و مثل برادر مهربانی مواظب و مربی آنها باشید. رعایت این وظایف که در حکومت مشروطه بر عهده افراد است در مواقع سخت و مشکل مثل موقع کنونی کشور واجب‌تر است، و هر ایرانی باید بیش از پیش منافع خود را فدای نفع عموم و کشور بنماید. به همین جهت به هم‌میهنان عزیز تذکر نکاتی را لازم می‌دانم: یکی اینکه راست است در حکومت مشروطه برای رسیدن به مقصود واحد یعنی سعادت ملت دستجات بر حسب اختلاف سلیقه و تشخیص، طرق و سبک‌های مختلف ایجاد می‌نمایند که غالباً به صورت کشمکش‌های حزبی یا طبقاتی درمی‌آید. در مواقع عادی اگر در این راه افراط نکنند و هوای نفسانی به کار نبرند، ممکن است برای کشور مفید هم واقع شود، ولی در مواقع غیر عادی مثل امروز که تمام مساعی باید مصروف بقای مملکت و ملت باشد کشمکش‌ها نتیجه معکوس می‌بخشد و احتزاز از آنها واجب است و باید وحدت معنوی را با اتحاد توأم ساخت.
دیگر اینکه باید حس دلسوزی و دستگیری را هر کس به حد کمال نسبت به هموطنان خود ملحوظ دارد. البته در اینجا روی سخنم با اشخاص متمکن و ثروتمند است و از آنها می‌خواهم که بیشتر از مواقع عادی به فکر ضعفا بوده مساعدت و دستگیری را وظیفه وجدانی خود بدانند.
خدا می‌داند هر وقت می‌شنوم که در یکی از نقاط کشور مردم به فکر هم افتاده، انجمن‌های خیریه و مجامع تعاونی تشکیل داده‌اند، بی اندازه مسرور و خوشوقت می‌شوم. من هم می‌خواهم که در این امر خیر با آنها شریک باشم و از هیچ مجاهدت و مساعدتی دریغ ندارم.
کسانی که ارزاق عمومی و احتیاجات ملت به وسیله آنها تهیه و در دسترس عموم گذارده می‌شود، باید جوانمردی کرده به نفع عادلانه اکتفا نموده و انتفاع تصاعدی را درمورد روزی مردم که حیات ملت بسته به آن است روا نداشته حرام بشمارند.
هر چند در این باب تعلیمات لازمه به دولت داده شده و هر گونه اجحافی که از این راه بشود مورد مؤاخذه و مجازات سخت قرار خواهد گرفت، ولی می‌خواهم که ملت به خودی خود رویه دستگیری را منظور نظر قرار دهد و با دولت از صمیم قلب همکاری کند.
کدام انسان شرافتمندی است که بتواند هموطن و هم نوع و اصولاً یک فرد جانداری را که در عذاب گرسنگی است دیده و از مازاد معیشت خود اقلاً به قدر قوت لایموتی به او کمک نکند و عذاب دائمی وجدان برای خود تهیه نماید؟
اگر ملت را به وظیفه خود آشنا می‌سازم برای این است که امروز عید مشروطیت و خطابم به ملت است، والا وظایفی را که از این راه بر عهده دولت و عمال او وارد است، منکر نیستم و البته آنان که عهده‌دار منافع ملی هستند بیشتر از خود ملت باید مراقب و مواظب باشند. هر کس در هر کاری که دارد باید خدا را ناظر بداند و وجدان را حاکم عمل خود قرار دهد، و از آنجا که سعادت مادی و معنوی هر ملتی بسته به عدالت است وظیفه‌ای که از این حیث بر عهده قضاوت و ارکان دادگستری است بیشتر از سایر مقامات ملی است، و از آنها می‌خواهم که همیشه وظیفه‌شناس و بی‌غرض و بی‌طمع و با تقوی و خداشناس بوده و با ایمان و شجاعت اخلاقی حافظ و نگهبان امنیت واقعی قضایی باشند.
هر قدر در کشوری قوانین کامل و قضاوت وظیفه‌شناس باشند، باز مادام که ملت پایبند اصول اخلاقی که نماینده کامل آن حس دیانت است نباشد، چنانکه باید بساط عدل و انصاف گسترده نخواهد شد.
خوشبختانه وسیله این منظور برای ما فراهم است و باید سپاسگزار باشیم که در تحت تعلیم و تربیت بزرگترین ادیان، یعنی دین مقدس اسلام می‌توانیم به وظایف مادی و معنوی خود پی ببریم. من شخصاً یقین دارم که اگر هر فردی به تکالیف اسلامی عمل نماید و قواعد و احکام آن را محترم شمارد، هم خود از فوائد آن بهره‌مند می‌گردد و هم دیگر آن را متمتع می‌سازد و حق کسی را پایمال نمی‌کند و دستگیری از ضعیف را شعار خود می‌داند.
این است که من، پادشاه مشروطه شما، پادشاه قانونی دولت شما، پادشاه آزادیخواهی که از لحاظ ملیت یکی از افراد شما هستم، به نام اسلامیت و به نام انسانیت این نکات را به شما برادران و خواهران خودم توصیه کرده، آرزو و انتظار دارم که نیات خیرخواهانه خود را عملی ساخته نوع‌پروری و بشردوستی و کمک به بینوایان و دستگیری از درماندگان و محبت و صمیمیت را همیشه نصیب‌العین قرار دهید تا بتوانید به ایرانی بودن افتخار کرده به بقای مشروطیت مطمئن باشید. بروید و در اجرای مراسم جشن مشروطیت و آزادی ایران برادرانه با هم شرکت کنید. دل من همواره با شما و خدا همه جا با ما است.