پیام اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به نخستین شورای مرکزی حزب رستاخیز ملی ایران ۳۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
پیام‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران

مصاحبه‌های محمدرضا شاه پهلوی آریامهر

سخنرانی‌های محمدرضا شاه پهلوی بر پایه تاریخ


پیام اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به نخستین شورای مرکزی حزب رستاخیز ملت ایران ۳۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی


۳۰ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ نخستین نشست شورای مرکزی حزب رستاخیز با پیام شاهنشاه آریامهر در سالن بسکتبال پردیزه ورزشی آریامهر برای برگزیدن ۵۵ تن هموندان هیات اجرایی آغاز به کار کرد.[۱] در این نشست ۱۹۰۰ تن از نمایندگان شهرستان‌ها، چند تن از وزیران، نمایندگان دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا شرکت داشتند. با قرارگرفتن رییس سنی در جایگاه ویژه و رسمی شدن نشست، سرود ملی ایران خوانده شد. نخست سرود رستاخیز هیات رییس شورای مرکزی حزب برگزیده و سپس پیام شاهنشاه آریامهر به شورا خوانده شد.

آغاز نخستین شورای مرکزی حزب رستاخیز ملت ایران را شادباش می‌گوییم، در چهارمین سال تاسیس حزب رستاخیز ملت ایران آنچه برای این حزب فراگیر درخور توجه است مطالعه موقع و مقام انقلاب شاه و ملت و ارزش‌های رستاخیز ملت ایران یعنی موقع و مقام ایدئولوژی ملت ایران در میان ایدئولوژی‌های روزگار ما است.
تردیدی نیست که انسان معاصر به پیشرفت‌های بزرگی در زمینه تکنولوژی دست یافته است و نسبت به گذشته بیش از هر وقت دیگر از تعدد وسایل زندگی بهره‌مند است. از یک سو توده‌های عظیمی از مردم جهان گرفتار فقر و گرسنگی و بیماری و بیسوادی هستند و از سوی دیگر پیشرفت روزافزون تکنولوژی انکارناپذیر است. اینک بشریت در باربر این پرسش قرارگرفته است که چرا برغم پیشرفت روزافزون تکنولوژی زندگی و خوشبختی انسان‌ها به گونه‌ای غم‌انگیز مورد تهدید قرارگرفته است. از یک سو شهرها و کشورها به دلیل تکنولوژی به یکدیگر نزدیک می‌شوند و از سوی دیگر دل‌های مردم این شهرها و کشورها از یکدیگر فاصله می‌گیرند. چرا؟
به سبب آنکه ایدئولوژی‌های غربی یا شرقی پاسخگوی نیازهای مردم نبودند و بحرانی در جهان آشفته کنونی بوجود آمده که آثار آن به طور اختصار به این شرح است:
۱- برانگیختن ملت‌ها برای مواجهه و مقابله با ملت‌های دیگر.
۲- حکومت نظام غیرعادلانه اقتصادی و سیاسی بر روابط بین‌المللی.
۳- تقسیم جهان به کشورهای برتر و فروتر از نظر حقوق ملی و ایجاد اقمار.
۴- تقسیم بشریت به نژادهای برتر و فروتر.
۵- تقسیم بشریت به زن و مرد و بی‌بهره ساختن زن از حقوق برابر با مرد.
۶- به کارگرفتن ایدئولوژی‌های سیاسی به عنوان ابزار تسلط بر ملت‌های دیگر و رواج بردگی سیاسی.
۷- تقسیم یک جامعه به اکثریت و اقلیت و درهم آویختن گروه‌های سیاسی و گروه‌های منافع و رواج بازار دروغ و خدعه و عوام فریبی و نشست و بی نظمی به نام دموکراسی.
۸- توجه نداشتن به دموکراسی اقتصادی در رابطه به دموکراسی سیاسی.
۹- اعلام تساوی در برابر قانون بدون اعتقاد به تامین فرصت‌های برابر برای افراد جامعه.
۱۰- تقسیم یک ملت بر گروه‌های متخاصم.
۱۱- تقسیم یک جامعه به طبقات حاکم و محکوم.
۱۲- استثمار فرد به وسیله فرد در قسمتی از دنیا و خلق انسان اقتصادی و به کار بردن او به عنوان ابزار و ماشین در قسمتی دیگر از دنیا یعنی استثمار جامعه.
آنچه گفته شد پاره‌ای از آثار بحران ایدئولوژی در دنیای معاصر که چهره زندگی انسان را به تیرگی کشانده و در روابط ملی و بین‌المللی کشورهای جهان خصومت را به جای تفاهم نشانده است، ما در ایران ایدئولوژی خود را یافته‌ایم.
در کتاب به سوی تمدن بزرگ بر اساس فلسفه‌ی انقلاب شاه و ملت و ارزش‌های رستاخیز ملت ایران تصویر زندگی فرد ایرانی و جامعه ایرانی را در رابطه با سعادت بشریت مشخص شده است.[۲] [۳]
ایدئولوژی ملت ایران که در این کتاب خطوط اصلی آن بدون کمترین ابهام روشن شده می‌تواند بشریت را از بحران ایدئولوژی که پاره‌ای از مختصات آن را توضیح دادم نجات بخشد. اصراری برای تقلید ایدئولوژی ما وسیله دیگران نیست.

بن‌مایه‌ها