پروگرام کابینه سیدضیاالدین طباطبایی
پرگرام کابینه مستوفیالممالک ۱۲۹۴ | تصمیمهای مجلس | پروگرام کابینه آقای قوامالسلطنه ۱۳۰۰ |
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم |
دستخط احمد شاه دایر بر نخستوزیری سیدضیا
- نظر به اعتمادی که به حسن کفایت و خدمتگزاری جناب میرزا سیدضیاالدین طباطبایی داریم معزیالیه را به مقام ریاست وزرا برقرار و منصوب فرموده و اختیارات تامه برای انجام وظایف خدمت ریاست وزرایی به معزیالیه مرحمت فرمودیم.
سیدضیاالدین طباطبایی نخستوزیر
کابینه سیدضیاالدین طباطبایی
- سید ضیاالدین طباطبایی - رئیسالوزرا و وزیر داخله
- مسعود کیهان - وزیر جنگ
- نیرالملک (هدایت) - معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه
- مدبرالملک (جم) - وزیر خارجه
- میرزا عیسی خان - وزیر مالیه
- دکتر مودبالدوله (نفیسی) - صحیحه و خیرات عمومی
- مشیر معظم (خواجوی) - پست و تلگراف
- موقرالدوله - تجارت و فواید عامه
- عدلالملک (دادگر) - کفیل وزارت داخله
- منصورالسلطنه عدل - کفیل وزارت عدلیه
برنامه کابینه سیدضیاالدین طباطبایی
سیاست داخلی
- تجدید سازمان ارتش
- انحلال ادارات و دستگاههای دولتی که هزینه نگاهداری آنها برای کشور طاقفرسا است و تاسیس مجدد آنها بر پایه و شالوده سازمانهای عصر حاضر.
- انحلال محاکم قدیمی و تشکیل محاکم قضایی بر اساس متین و پایدار.
- تقسیم زمینهای خالصه میان کشاورزان و تهیه قوانین روستایی برای بهبود حال روستاییان.
- اصلاخات مالی.
- اصلاحات فرهنگی.
- توسعه امور بازرگانی.
- پایین آوردن هزینه زندگی با جلوگیری از احتگار و اجرای قوانین منع استعمال اشیای تجملی.
- اصلاح وسایط نقلیه.
- اصلاحات شهرداری.
سیاست خارجی
- حفظ روابط دوستانه با کشورهای همسایه و سایر دولتهای خارجی.
- الغای امتیازات اتباع خارجه پس از اجرای اصلاحات دادگستری به طوری که عدالت یک سان در میان آنها مجری گردد.
- تجدید نظر در برخس از امتیازنامهها.
- الغای قرارداد اخیر ایران و انگلیس.[۱]
- تخلیه ایران از ارتش بیگانه.
بیانیه ریاست وزراء ۸ اسفند ۱۲۹۹
هموطنان!
پس از پانزده سال مشروطیتی که به قیمت گرانبهاترین خون فرزندان ایران خریده شده؛
پس از پانزده سال امتحانات و تجربیات و تحمل انواع محن و مصائب؛
پس از پانزده سال کشمکش با اشکالات غیر قابل تصور داخلی و خارجی، وطن ما به روزگاری افکنده شده که نه تنها هیچ یک از سیاستمداران وقت نخواستند بار گران مسئولیت زمامداری را به عهده گیرند، بلکه حتی مبعوثین و وکلای ملت جرأت ننمودند که به وظایف خویش اقدام نمایند و از قبول تحمل این بار استنکاف ورزیدند.
آیا مسبب و مسئول این وضعیت و بی تکلیفی چه اشخاصی بودند؟
کسانی که ملت را به وعدههای مشروطیت و آزادی و استقرار قانون و عدالت فریب داده و در همان حال این مواعید را حجاب قرار دادند تا در سایه این رویه هرج و مرج اساس انتفاع شخصی و لجام گسیختگی اصول ملوک الطوایفی قرون وسطا – اصولی که با سیاسی و تیرگیهای فجایع و جنایات احاطه شده بود مستقر سازند.
چند صد اشراف و اعیان که زمام مهام امور مملکت را به ارث در دست گرفته بودند مانند زالو خون ملت را مکیده، ضجه وی را بلند میساختند و حیات سیاسی و اجتماعی وطن ما را به درجهای فاسد و تباه نمودند که حتی وطن پرست ترین عناصر، معتقدترین اشخاص به زنده بودن روح ملک و ملت امید خود را از دست داده کشور ما ایران را در میان خاک و خاکستر سرنگون می دیدند.
پژمردگی و افسردگی و بالاخره نزدیک شدن آخرین لحظات اندیشهوران ادامه وضعیات را غیر ممکن ساخت، موقع فرا رسید که این وضعیات خاتمه یابد.
موقع فرا رسید که عصر حکومت این طبقه سپری گردد.
مسببین فلاکت و پریشانی ایران که باز هم دست نالایق خویش را از عمارت فروریخته ایران نمیکشیدند به حساب دعوت شوند.
بالاخره روز واژگون شدن و انتقام فرا رسید.
در این روز تاریخی و هولناک است که اراده نیرومند اعلیحضرت اقدس شاهنشاه زمام امور را در دست من جای میدهد.
مرا روی کار میآورد.
اکنون قضا و قدر مرا تعیین کرده است که مقدرات و سرنوشت ملت خود را در این موقع بحران و خطرناک در دست گرفته وی را از آن پرتگاهی که حکومتهای بی اراده و نالایق پرتاب کرده بودند نجات بخشم.
با احاطه و اطلاع از مشکلات سهمگین وقت، من اطاعت امر تاجدار ارجمند و این پیش آمد را وظیفه مقدس وطن پرستی و انسانیت دوستی گرفته شانههای خود را حاضر برای قبول این بار مینمایم.
من امر خسرو متبوع معظم خویش را اطاعت و این بار را قبول میکنم نه از آن جهت که به لیاقت شخصی خود اعتماد میکنم بلکه اعتمادم
- اول- به خدای متعال بخشنده نیرو و دلیری است که خدمتگزاران و پاک نیتان را هدایت و راهنمایی مینماید.
- دوم- به شاهنشاه ایران است که پرتو علاقه وی به سعادت وطن مانند خورشید درخشان و قلبش از فرسودگی و ضعف ملت و مملکتش خونین است.
- سوم- بر قشون شجاع و وفاداری که دشت و هامون را با خونهای خویش در راه وطن گلگون کرده و بالاخره به حس فداکاری هموطنان عزیزی است که با چشمهای باز، گذشته را نگریسته و آینده را منصفانه قضاوت و حکمیت خواهند نمود.
هموطنان!
شما بهتر از همه کس واقف و مطلعید از وظایف شخصی که در یک چنین موقع سهمگین بار مسئولیت را به دوش میگیرد، زیرا شما هستید که حیات و موجودیت تان آغشته فلاکت، بدبختی، ناامنی، و بی تکلیفی است.
هموطنان!
لازم است عمارات متزلزل و لرزانی که مفتخواران در آن آشیانه نهادهاند سرنگون گردد.
لازم است اداراتی که تأسیس آنها برای اسراف و تبذیر مال و پولی است که با قطرات عرق توده ملت تحصیل شده، یا بالاتر و بدتر از همه به قیمت شرافت و استقلال ایران از اجانب قرض شده است از میان برود و به جای آن مبانی محکمی استوار گردد که وظیفه خدمتگزاری به مملکت را از عهده بر آید.
موقع فرا رسیده است که شرافت و استقلال وطن به شکل پول در جیب این مفتخواران فرو نرود.
باید سعی و کوشش نمود که مملکت با عواید داخلی خود اداره شود و برای گردش دوایر مفتخواران محتاج به قرض از اجانب نگردد.
انجام این امر یعنی محو و انهدام مفتخواری و مبانی امنیت و رفاه و استفاده کارگران از مشقت خویش اولین وظیفه من خواهد بود.
لازم است بنیان عدلیه ما که مرکز فجایع و جنایات است واژگون و معدوم گشته بر روی خرابههای وی یک عدالتخانه حقیقی که ارکانش مبنی بر عدل و نصفت باشد بنا گردد. زیرا فقط چنین عدالتخانهای میتواند شالوده یک حکومت عادلی باشد.
لازم است قیمت زحمت و مشقت کارگران و دهقانان سنجیده گشته و دوره فلاکت و بدبختی آنان خاتمه یابد.
برای حصول این مقصود اولین قدمی که باید به عمل آید تقسیم خالصجات و اراضی دولتی مابین دهقانان و همین طور وضع قوانینی که زارع را از املاک اربابی بیشتر بهره مند سازد و در معاملات ارباب با دهقان تعدیلی شود و موجبات صحی و زندگی آنان را تأمین کند.
لازم است وضعیت هرج و مرج مالیه و تشکیلات سوئی که مهمترین عامل اختلال آن بوده است محو گشته به جای آن تشکیلاتی برقرار گردد تا مالیاتهایی که از ملت گرفته میشود با رعایت کامل اقتصاد و صرفه جوئی صرف حوایج ملت گردد.
لازم است که اخلاق و قوای روحیه و احساسات ابناء وطن ما به وسیله تعلیمات ملیه وطن پرستانه نمو و ترقی نماید تا وطن ما موطن فرزندان لایق فداکار گردد. لازم است مدارسی تأسیس گردد که برای کشور ایران، آری برای ایران که مانند خورشید فروزان و آبادان بوده و اکنون از تمدن و ترقی دور افتاده است تدارک فرزندان لایق و شایسته نماید.
بهره مند شدن از نعمت تعلیم و تربیت نباید از حقوق مختصه طبقات متمول اولاد وارثان ظالمان بی لیاقت گردد. برعکس تمام طبقات مردم و دهقانان باید از نعمت تعلیم و تربیت بهره مند شوند.
لازم است تجارت و صناعت به طرق علمی تشویق گشته حیات تجارتی و صنعتی ما از ورطه کنونی که نتیجه ضعف اداری است خلاصی یابد.
لازم است سختی و گرانی زندگانی که به واسطه فقدان وسایل حمل و نقل و شدت احتکار و در عین حال زینت و تجملات بیهوده غیر قابل تحمل گردد، خاتمه یابد.
لازم است وسایل ترقی را که با استقرار وسایل حمل و نقل و ارتباطات میسر میگردد برقرار نمود. علاوه بر مراتب فوق و توأم با تغییرات متحتمه مقرر خواهد شد که اقدامات جزئیه برای خاتمه دادن به وضعیات فلاکت آمیز پایتخت و سایر مراکز ایران به عمل آید.
برای این مقصود بلدیه معاصری با تشکیلات وسیع و مهمی تأسیس خواهد شد که پایتخت ایران منظری شایسته کُرسی یک دولت شاهنشاهی را داشته و فلاکتهای بی حد و حصر سکنه آن خاتمه یابد.
همین اقدام نسبت به سایر بلاد ایران به عمل خواهد آمد زیرا نباید محروم از نعمتی باشند که پایتخت از آن متمتع است.
اما برای اینکه این اقدامات میسر گردد باید قبل از همه چیز و مافوق هرگونه اقدامی مملکت دارای قشونی گردد که دشمنان خارج و داخل را به حساب دعوت نماید.
لازم است امنیت در محوطه شاهنشاهی ایران حکمفرما گردد و این فقط در پرتو قشون و قوای تأمینیه میسر میشود.
فقط سپاهیان دلیر ما قادرند که حیات و هستی مملکت را تأمین نموده ترقی و سعادت و اقتدار را فراهم سازند.
قبل از هر چیز و بالاتر از همه چیز قشون.
هر چیز اول برای قشون و باز هم برای قشون.
این است اراده و مرام ما تا زمانی که قشون به درجات عالیه خود نائل گردد.
اما سیاست خارجی ما
در اینجا نیز یک تغییر اساسی لازم است
لازم است یک سیاست شرافتمندانه بر مناسبات ما با ممالک خارجه حکومت داشته باشد.
در این ایام هیچ مملکتی بدون ارتباط با جامعه ملل نمیتواند زندگانی نماید. بعد از جنگ بین المللی که مبانی تشکیلات جدیده دنیا اصول مشارکت و دوستی شده است اصول مزبوره در وطن صلحجوی ما بیش از سایر نقاط قابل اتخاذ است.
ملت ما انسان دوست است، نسبت به جمیع ملل خارجه مهربان و شفیق و صمیمی است، ملت ما وارث حکم و اندرزهای اعصار و قرون متوالیه است. حکمی که حسن مناسبات بین المللی را مقرر میدارد، ولی بدیهی است دوستی ما نباید وسیله استفادههای غیر مشروع اجانب گردد و در جامعه ملل به شرافت و استقلال ایران لطمه وارد آورد.
مناسبات ما با هر یک از دُوَل خارجه نباید مانع از حسن مناسبات و دوستی با سایرین گردد.
به نام همین دوستی کاپیتولاسیون را که مخالف استقلال یک ملت است الغاء خواهم نمود و برای موفقیت در این مقصود و اینکه اتباع خارجه از عدالت تام بهره مند بوده حقوق خود را بتوانند حقاً دفاع نمایند ترتیبات و قوانین مخصوصه با محاکم صلاحیت داری وضع و ایجاد خواهد شد تا همه نوع وثیقه داشته باشند.
بر طبق اصول فوق الذکر اعلام میدارم که بعضی از امتیازاتی که در گذشته به اجانب داده شده است باید اساساً مورد تجدید نظر واقع گردد. ما باید به تمام همسایگان به نظر دوستی نگریسته و با همه آنها مناسبات حسنه همجوارانه داشته باشیم و روابط مودت و تجارت را محکم کنیم.
در این تجدید تشکیلات ما بایستی در استفاده از مساعدتهای جمیع دُوَل اعم از آنکه مساعدتهای مزبوره به صورت مستشار یا سرمایه باشد آزاد باشیم و هیچ ملتی هر قدر قوی و نیرومند باشد نباید آزادی ما را محدود نماید. ما آزادیم و آزاد باقی خواهیم ماند.
به نام همین اصول و به خاطر همین اصول است که من الغاء قرارداد ایران و انگلستان مورخه اوت ۱۹۱۹ را اعلام میدارم.
قراردادی که موقع انعقاد آن وضعیات دنیا دگرگون بود و موجباتی که ما را ناگزیر به استفاده از آن مینمود دیگر وجود ندارد.
اراده قطعی اصلاحات داخلی و تصمیم به عظمت و نیرومندی قشون، ما را از احتیاج به قراردادهایی که در نتیجه وضعیات تغییر یافته دنیا و حوادث بر ما تحمیل گشت مستغنی میسازد.
من الغاء قرارداد ایران و انگلستان را اعلام میدارم تا تأثیرات سوئی بر سیره ما نداشته باشد زیرا در ظرف صد سال اخیر در سخت ترین دقایق تاریخ ما انگلستان به دفعات دست دوستانه خود را برای مساعدت نسبت به ایران دراز کرد و از طرف دیگر ایران نیز به دفعات نسبت به انگلستان صداقت و وفاداری خود را ثابت نمود.
بنابراین نباید گذارد یک چنین دوستی تاریخی به واسطه عقد قراردادی کدر گردد.
الغاء قراردادها هر نوع سوء تفاهمی را که مابین ملت ایران و انگلستان وجود داشته معدوم و شالوده جدیدی را برای مناسبات صمیمانه ما با تمام ممالک طرح ریزی خواهد نمود.
تخلیه ایران از قشون اجانب مهمترین موضوعی است که اساس مناسبات دوستی ما را با دُوَل همجوار مستحکمتر خواهد نمود.
و انتظار داریم پس از تصدیق قراردادهایی که نماینده ما با حکومت مسکو منعقد نموده باب روابط ودادیه با روسیه مفتوح و نگرانی توقف قشون اجانب به وسیله تخلیه هر دو طرف به عمل آید.
هموطنان!
به نام شاهنشاه جوان بخت ما که از اعلیحضرت وی جمیع اقتدارات و احکام ساطع است، به نام قشون دلیر و فداکار وی من شما را به انتظام و سعی و کوشش در نجات وطن دعوت مینمایم.
من اعتماد به مشارکت شما دارم.
من اعتماد به وطن پرستی شما دارم.
از تمام شماها درخواست مینمایم که به وسیله طرح پیشنهادها و تقدیم افکار و مشورتهایی که در نزد من کمال وقع و تعظیم را خواهد داشت، مرا مساعدت کنید.
اکنون اعلام میدارم که از این به بعد فرصت ملاقات کمتر خواهم داشت لیکن هرگونه مسایلی که کتباً ارسال گردد مورد توجه و مطالعه کامل واقع خواهد شد.
در همان حال اعلام میدارم که هیچ چیز و هیچ ملاحظهای مرا از مهمی که بر عهده گرفتهام باز نخواهد داشت زیرا پس از تفضلات سبحانی و تأییدات اولیای اسلام به توجهات قاهرانه شهریار ارجمند مستظهر و به نیات پاک متکی هستم.
حتی اگر برادرم در نجات مملکت از مصائب کنونی مخالفت ورزد به او رحم نخواهم کرد.
هموطنان!
شما را به انتظام و کار دعوت مینمایم.
س. ضیاءالدین طباطبائی- رئیس الوزراء
۸ حوت – ۱۲۹۹
کابینه سیدضیاءالدین طباطبایی ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۰
- سیدضیا - نخست وزیر و وزیر وزارت داخله
- رضا خان سردار سپه - وزیر جنگ
- نیرالملک (هدایت) - معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه
- معززالدوله - وزیر امور خارجه
- مدبرالملک (جم) - وزیر مالیه
- دکتر مودبالدوله (نفیسی) - صحیحه و خیرات عمومی
- مشیر معظم (خواجوی) - وزیر پست و تلگراف
- موقرالدوله - تجارت و فواید عامه
نگاه کنید به
منبع