پدیدآورنده:بیدل شیرازی

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سید میرزا محمد رحیم بن سید محمد موسوی حکیم باشی، متخلص به بیدل شیرازی
(۱۱۳۹ خورشیدی ــ ۱۲۲۰ خورشیدی)
چامه‌سرا و پزشک قاجاریه.




آثار

زندگی‌نامه

سید میرزا محمد رحیم موسوی فرزند سید محمد موسوی حکیم باشی در سال ۱۱۷۵ ه‍. ق. در شیراز از خانواده‌ای متدین قدم به عرصه وجود گذاشت.

تذکره نویسانِ زمان وی نام او را محمد رحیم ذکر کرده‌اند.[۱] اما در تذکره‌های بعدی به صورت رحیم ضبط شده‌است.[۲]

نیاکانش از سادات موسوی اصفهان و در اصل از جهرم فارس و از خاندان میرزا رحیم حکیم باشی بودند.بیدل شیرازی، سید میرزا محمد رحیم شاعر و طبیب و ندیم فتحعلی شاه و محمد شاه، همانند نیاکانش که در دوره صفویه به اصفهان رفته و در خدمت پادشاهان صفوی بودند، به طبابت پرداخت [۳] را نیای بیدل دانسته‌است که شاید به دلیل قرابت نیاکان بیدل با صفویه باشد که طبابت در دربار را برگزیدند. پدرش میرزا سیدمحمد طبیب او نیز به فرمان کریم خان زند از اصفهان به شیراز رفت و سید محمدرحیم بیدل شیرازی، در همان زمان در شیراز زاده شد.[۴]

پدر بیدل پس از زندیه به دربار قاجاریه در تهران فراخوانده شد و پس از خدمت در دوران کهولت به شیراز بازگشت و در همانجا درگذشت[۵] سیدمحمدرحیم طب را علاوه بر پدرش نزد میرزاحسن علی طبیب که از خویشاندان او بود نیز فرا گرفت و خطوط سبعه به ویژه نستعلیق را نیکو می‌نوشت، گذشته از اینها شاعر بود و در اشعارش بیدل تخلص می‌کرد[۶]

در آغاز دوران فتحعلی شاه[۷]، بیدل از شیراز به تهران سفر کرد و همچون پدر، طبیب دربار شد و به منصب حکیم باشی نایل آمد و بتدریج از ندیمان خاص شاه شد[۸] او پزشک خاص فخرجهان، دختر فتحعلی شاه و ملقب به فخرالدوله، بود و بدین جهت به فخرالدوله شهرت یافت [۹] مدتی نیز در خدمت شجاع‌السلطنه متوفی۱۲۷۰ ه‍. ق. و میرزافریدون فرمانفرما متوفی ۱۲۷۲ ه‍. ق. بود هلاکو قاجار؛ هدایت ، همانجاها. عبدالوهاب نشاطِ اصفهانی متوفی۱۲۴۴ ه‍. ق. ملقب به معتمدالدوله، منشی الممالک دربار فتحعلی شاه، با او خویشاوندی داشت و به این سبب بیدل گاه در غیبت او جانشین وی می‌شد و ازین رو به منشی الممالک نیز ملقب گردید مفتون دنبلی؛ فسائی، همانجاها.

بیدل در عصری می‌زیست که به دوره بازگشت ادبی مشهور است. تذکره نویسان معاصرش اشعار او را ستوده و بی همتا دانسته‌اند[۱۰] گفته می‌شود اشعار سروده شده شامل غزلیات ، مراثی، ترکیب بند، ترجیع‌بند، قطعات، رباعیات، و مخمسات بالغ بر سی‌هزار بیت است که اکنون پنج‌هزار بیت آن باقی مانده‌است درباره تعداد اشعارش اتفاق نظر وجود ندارد[۱۱] تاکنون دیوان بیدل شیرازی به چاپ نرسیده ظاهرا اصل دیوان به همراه نسخ خطی که در مشهد مقدس توسط حاجی میرزا سیدعلی الموسوی، فخر شیرازی فرزند بیدل تنسیخ شده بود و به کمک حاجی میرزا زین العابدین نوهٔ برادر بیدل در راه آمدن به تهران در نزدیکی استرآباد مورد هجوم راهزنان طایفهٔ ترکمان قرار می‌گیرد و کلیه اموال قافله از جمله کتب غارت و حاجی میرزا زین العابدین نیز به اسارت در میاید و تا زمانیکه وجه در خواستی داده نشده بود آزاد نگردید.[۱۲] دو نفر از زاهدان آن دوران حاجی میرزا محمد باقر ملا باشی، صاحب چندین تألیف و تصنیف در علوم دینی از جمله شرح صحیفهٔ سجادیه، بحرالجواهر درعلم کلام، انوارالحقایق، مقاصدالصالحین و انوارالقلوب و حاجی میرزا محمد حسین ملاباشی،(پدر بزرگ میرزا زین العابدین) از برادران بیدل بودند و آیت‌الهی‌ها از نوادگان میرزا محمدباقر ملا باشی می‌باشند[۱۳] [۱۴].

سبک چامه‌سرایی

تذکره نویسان معاصرش شعر بیدل را ستوده و در پیروی از شیوه غزلسرایی سعدی بی همتا دانسته‌اند و از سبکهای هندی و اصفهانی یا صفوی نیز بی بهره نبوده. فاضل خان گروسی ؛ بهمن میرزا قاجار؛ مفتون دنبلی؛ هلاکو قاجار، همانجاها. در مرثیه سرایی کم و بیش به ترکیب بند مشهور محتشمِ کاشانی نظرداشته‌است.

درگذشت و آرامگاه بیدل

بیدل شیرازی در دوران حکومت محمدشاه در سال۱۲۵۸ه‍. ق. هنگامی که از سفر حج بازمی‌گشت، در قم بیمار شد و همانجا درگذشت مزار او در کنار مقبره حضرت معصومه می‌باشد. [۱۵]

فرنام

در دانش و پزشکی مشهور به حکیم باشی همچون اجدادش حکیم سلمان موسوی و خلف الصدقش رجوع کنید به پزشکان نامی پارس صفحه ۵۹ که آبا و اجداد او به حذاقت در طبابت معروف بودند و در القاب و اوصاف مشهور به فخرالدوله بود چون پزشک ویژه نواب خورشید احتجاب شاهزاده فخر جهان خانم بود و در شعر و شاعری متخلص به بیدل[۱۶]

آثار

نسخه‌ای به شماره ۲۳۸۸، شامل پنج هزار بیت از قصاید او، در دوبخش، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی محفوظ است، بخش نخست آن مدحیات است و از جمله شامل منقبت حضرت محمد،[۱۷]، علی علیه السلام[۱۸]، ، حضرت مهدی علیه السلام[۱۹] ، و مدح فتحعلی شاه که بیدل در ضمن آن از مشقّت احوال خود گلایه کرده‌است[۲۰]، و نیز مدح محمدشاه[۲۱]، و برخی از امیران و شاهزادگان قاجار؛ بخش دوم شامل مرثیه‌هایی است در رحلت حضرت محمد و اهل بیت علیهم السلام و ذکر مصیبت کربلا و اسارت خانواده امام حسین علیه السلام تاکنون از اشعار بیدل در کتب درسی فارسی بارها استفاده شده‌است رجوع شود به تذکرهٔ دلگشا پانوشته.

نمونه چامه‌های بیدل شیرازی

غزل

بندهٔ خویش ز بس خواجه گرامی دارد هستم آزاد و دلم میل غلامی دارد
سوختم زآتش غم وین دل بی درد هنوز با همه سوخته گی‌ها سر خامی دارد
ماه رخسار تو بدریست که بی نقصانست مه شود بدر ولی رو به تمامی دارد
تا قبولش بکند ساقی بزم تو مگر ماه بر طرف فلک صورت جامی دارد
به غلط نام من آرد به زبان بهر رقیب آنکه از یار به کف نامهٔ نامی دارد
گشت مقبول شه از گفتهٔ بیدل نشگفت طبع سعدی بودش نظم نظامی دارد

غزل

تا شرح دهم حسنت نطق دگرم باید ور نه به زبان خلق وصف تو نمی‌شاید
معنی که جمالت راست آن صورت روحانی در لفظ نمی‌گنجد در وصف نمی‌آید
هر صبح به بام آید از بهر تماشا خور یا بو که مه من رخ از روزنه بنماید
بر ماه جمالت مهر گر زانکه نه پا بست است از چیست که چون عشاق یک لحظه نیاساید
آن نرگس جادویت دلها همه بفریبد وان لعل سخن گویت غمها همه بزداید
گو با بت سنگین دل در مهر و وفا میکوش کین لطف نمی‌ماند وین حسن نمی‌پاید
تا آنکه نگوید خصم کین صید زبونی بود بر خون دل ما دست گو دوست بیالاید
بزمی که تویی آنجا بر مجمره حاجت نیست کس عود نمی‌سوزد کس مشک نمی‌آید
گر بزم بیارایند از بهر قدوم دوست آیی چو تو مجلس‌ها در روی تو آرایند
آن تاب که مویش راست وآن آب که رویش را جان‌ها همه بربندد دلها همه برباید
موئیست میان او ماهست رخش لیکن جان و دل مشتاقان زین هر دو بیاساید
دین و دل صد بیدل یک لحظه دهد بر باد آن موی چو بربندد وآن روی چو بگشاید

پانوشته‌ها

نسخه دیوان بیدل در سال ۱۳۳۷ در اختیار آقای علی اصغر رستگار فرزند مرحوم سید محمد نوادهٔبیدل بوده و مؤلف کتاب دانشمندان و سخن سرایان فارس از آن در جلد ۱ ص ۵۰۷ استفاده کرده رجوع کنید به فارسنامهٔ ناصری جلد ۲ حاشیه ص ۱۰۹۹ دیوان مذکور اکنون در اختیار سید محمد رستگار فرزند مرحوم علی اصغر رستگار می‌باشد.

منابع

  1. فاضل خان گروسی، ص ۷۸؛ بهمن میرزا قاجار، ص ۴۵۲؛هلاکو قاجار، ص ۲۸
  2. دیوان بیگی، ج ۱، ص ۲۸۸؛ فسائی، ج ۲، ص ۱۰۹۸، ۱۱۵۹؛ فرصت شیرازی، ص ۵۲۶.
  3. فاضل خان گروسی، همانجا؛ بسمل شیرازی، ص ۵۳۲؛بهمن میرزا قاجار، ج۲، ص ۵۰۵؛مفتون دنبلی، ص۶۷؛ فسائی، ج۲، ص۱۰۹۸؛ فرصت شیرازی، ص ۵۲۶ ؛ شاه صفی، حک: ۱۰۳۸ ه‍. ق. ـ ۱۰۵۲ ه‍. ق.
  4. فاضل خان گروسی ؛ بسمل شیرازی؛ محمود میرزا قاجار؛ دیوان بیگی ، همانجاها؛هدایت، ج ۲، بخش ۱، ص ۱۸۳.
  5. بسمل شیرازی، ص ۵۳۳.
  6. فاضل خان گروسی؛ بسمل شیرازی؛ فسائی، همانجاها، مفتون دنبلی، ص ۶۸.
  7. حک: ۱۲۱۱ـ ۱۲۵۰
  8. فاضل خان گروسی؛ بسمل شیرازی، همانجاها.
  9. دیوان بیگی، ج ۱، ص ۲۸۹؛ فسائی، همانجا.
  10. فاضل خان گروسی؛ محمود میرزا قاجار؛ مفتون دنبلی؛ هلاکو قاجار، همانجاها.
  11. محمودمیرزا قاجار، ج ۲، ص ۵۰۶؛ مفتون دنبلی؛ دیوان بیگی، همانجاها.
  12. ج ۲ ص ۱۰۹۸ ، فارسنامهٔ ناصری، حسن بن حسن فسائی؛ دکتر رستگار فسائی.
  13. دیوان بیگی، ج ۱، ص ۲۸۸.
  14. دانشنامه جهان اسلام
  15. دیوان بیگی؛ هدایت، همانجاها.
  16. آثارالعجم- ص۵۲۷
  17. قصاید بیدل شیرازی، ص ۲۶ـ۳۱
  18. قصاید بیدل شیرازی، ص ۱ـ۶
  19. قصاید بیدل شیرازی، ص ۲۰ـ۲۵
  20. قصاید بیدل شیرازی، ص ۲۶ـ۴۱
  21. قصاید بیدل شیرازی، ص ۱۶ـ۲۰

نیز نگاه کنید به

  • لغتنامه دهخدا
  • علی اکبربن آقاعلی بسمل شیرازی ، تذکرة دلگشا ، چاپ فسائی، شیراز ۱۳۷۱ ش.
  • بهمن میرزا قاجار، تذکرة محمد شاهی ، نسخة خطی کتابخانة (شمارة ۱) مجلس شورای اسلامی ، شماره ۹۰۳
  • محمدرحیم بن محمد بیدل شیرازی، دیوان بیدل شیرازی، نسخة خطی کتابخانة (شمارة ۱) مجلس شورای اسلامی شماره ۲۳۸۸
  • احمدعلی دیوان بیگی ، حدیقة الشعراء، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران ۱۳۶۴ـ شماره ۱۱۳۶۶
  • محمد فاضل خان گروسی ، تذکرة انجمن خاقان نسخة خطی کتابخانة ملی ایران شماره ۱۲۱۵۳
  • محمدنصیربن جعفر فرصت شیرازی ، آثارالعجم ص ۵۲۶ در تاریخ و جغرافیای مشروح بلاد و اماکن فارس، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۴ ش. ، چاپ علی دهباشی، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
  • حسن بن حسن فسائی، فارسنامة ناصری ، چاپ فسائی، تهران ۱۳۶۷ ش.
  • محمودمیرزا قاجار، سفینة المحمود ، ج ۲، چاپ عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۴۶ ش.
  • عبدالرزاق بن نجفقلی مفتون دنبلی، تذکرة نگارستان دارا، ج ۱، چاپ عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۴۲ ش.
  • رضاقلی بن محمد هادی هدایت، مجمع الفصحا جلد ۲ یا ۴ ص ۱۸۳، چاپ مظاهر مصفا، تهران ۱۳۳۶ـ۱۳۴۰ ش.
  • هلاکو قاجار، مصطبة خراب، چاپ عبدالرسول خیامپور، تبریز ۱۳۴۴ ش
  • حاجی علی اکبر نواب شیرازی در تذکرهٔ دلگشا
  • دانشمندان و سخن سرایان فارس جلد ۱ ص ۵۰۶ تا ۵۱۴
  • ریاض العارفین ص۴۲۵