وحشت بزرگ

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۲۱:۰۷ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{سرصفحه پروژه | عنوان = اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی درگاه:...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رضا شاه پهلوی - ایران نوین اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی

درگاه رضا شاه پهلوی

رضا شاه بزرگ - راه‌ها و پل‌ها و بندرهای ایران

وحشت بزرگ

اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در روز ۲۶ امرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی در پاسخ به پرسش های خبرنگاران واژه « وحشت بزرگ » را به کار بردند. وحشت بزرگ را شاهنشاه در برابر تمدن بزرگ قراردادند. چه در پشت واژه وحشت بزرگ نهفته است برای ملت ایران روشن نبود. وحشت بزرگ را شاهنشاه از واژگان وحشت سرخ شوروی و وحشت اسلامیون برگرفتند. وحشت سرخ واژگان رسمی پس از انقلاب اکتبر روسیه بود برای پیاده کردن قدرت کمونیسم با ترور و وحشت. کمونیست ها می گفتند و می گویند که آرمان ما جنگ با افراد نیست بلکه نابود کردن یک طبقه جامعه است. لنین در ۵ سپتامبر ۱۹۱۸ برابر با ۱۳ شهریور ۱۲۹۷ خورشیدی فرمان اجرای ترور سرخ را صادر کرد. وی در این فرمان گفت: ما باید جمهوری را نگاهبانی کنیم بدین سان که همه کسانی که در سازمان های وابسته به تزار کار می کردند می باید بی درنگ اعدام شوند. نام کسی که می کشیم باید با دلیل اعدام وی باید به آگاهی همگان برسد.

خمینی در روز ۱۲ بهمن ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی وارد ایران شد. در روز ۱۶ بهمن ماه خمینی مهدی بازرگان را نخست وزیر نامید. در این زمان شاپور بختیار نخست وزیر ایران بود که از سوی مجلس شورای ملی رای اعتماد در روز ۲۶ دی ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی روزی که شاهنشاه ایران را ترک کردند به بختیار داده شد. در کشاکش ستیز برای به دست آوردن قدرت و اینکه کدام نخست وزیر نخست وزیر معتبر است در روز ۲۲ بهمن ماه ارتش بی طرفی خود را اعلام نمود و نیروهای ارتش به پادگان‌ها بازگشتند. در روز ۲۳ بهمن ماه سپهبد عبدالعلی بدره‌ای فرمانده نیروی زمینی شاهنشاهی و فرمانده گارد جاویدان پاسخ به بی طرفی ارتش را دریافت کرد و در پادگان لویزان ده گلوله به وی شلیک شد. در همین روز سرلشکر بیگلری جانشین فرمانده گارد جاویدان با گلوله‌هایی که راننده اش به وی شلیک کرد جان باخت.

در روز ۲۴ بهمن ماه در مقاله ای با فرنام « بی طرفی ارتش یعنی چه »‌در روزنامه کیهان علی اصغر حاج سیدجوادی نوشت. علی اصغر حاج سیدجوادی و برادرش احمد حاج سید جوادی در امرداد ماه ۲۵۳۶ کمیته ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر را راه‌اندازی کردند.

این کمیته، کمیته اجرایی برگزید که هموندان آن علی اصغر حاج سیدجوادی، مهدی بازرگان، احمد حاج سید جوادی، ناصر میناچی، رحمت اله مقدم مراغه‌ای و عبدالکریم لاهیجی بودند.

در جنگی که این انیرانیان علیه شاهنشاه ایران و مشروطه به راه انداختند پرچم حقوق بشر را در دست گرفتند و با نیروی اهریمنی ویرانسازی آن را تکان دادند. در مقاله ای که در روز ۲۴ بهمن ماه ۲۵۳۷ علی اصغر حاج سیدجوادی نوشت دیگر از حقوق بشر سخنی در میان نبود. برای ژنرال های ارتش نوشت که حقوق بشر دیگر برای اینان به کار گرفته نمی شود بلکه هر گونه فریبکاری و تظاهر به تسلیم از سوی عناصری که به طور مستقیم یا غیرمستقیم شریک جنایات و فساد و غارت رژیم استبدادی بودند باید با بی رحمی انقلابی درهم کوبیده شود. عناصر فاسد و اصلاح ناپذیر همراه با بنیادهای استبدادی قدرت باید برای همیشه از صحنه حیات سیاسی مردم ایران زدوده شوند. با این مقاله حاج سید جوادی پرچم حقوق بشر را لوله کرد و پرچم سرخ را بر پا نمود. دقیقا همانگونه که لنین درباره ترور سرخ گفته بود همه بزرگان دولت و حکومت باید بی درنگ به قتل برسند.

در روز ۲۶ بهمن ماه وحشت بزرگ آغاز شد. خمینی به دستور خمینی ارتشبد نعمت اله نصیری، سپهبد مهدی رحیمی، سرلشکر رضا ناجی و سرلشکر منوچهر خسروداد به خوجه اعدام سپرده شدند.. جرم این ژنرال ها مفسد فی لارض و محارب با خدا گفته شد. همانگونه که لنین خواسته بود پیکر بی جان این چهار ژنرال فرتورنگاری شد و در همه روزنامه ها به چاپ رسید. با این کار روش شد که قانون مجازات مشروطه کنار گزارده شده است پایوران کشور حق داشتن وکیل ندارند، دادگاهی وجود ندارد و تنها شریعت است که حکم می کند و حکم اعدام نیز پیشتر صادر شده است.

هنگامی که کمونیست های شوروی کشتار مردم را رسما ترور سرخ نامیدند و آن را به عنوان نیاز انقلابی نام نهادند تروریست های اسلامی و تروریست های چپ و کمونیست در ایران برای تیرباران و اعدام بزرگان ایران هیچ نامی بر آن ننهادند. با خواندن مقاله حاج سید جوادی در می یابیم که کشتاری که در ایران انجام یافت تنها بر پایه انتقام بوده است و بیگناهان با احکام واهی مفسد فی الارض و محارب با خدا تبرباران شدند.

ترور سرخ از سوی تاریخدانان بررسی شد وب ه جزییات با سند و مدرک به نوشتار درآمد، به اصطلاح تاریخدانان در ایران درباره کشتار ملت ایران پژوهشی نکردند. در این اعدام ها نه تنها زنرال های ارتش بلکه پاسبانان و درجه داران به تقل رسیدند برای نمونه پاسبانانی که در دستگیری این تروریست های چپ و راست در هنگام خدمت بوده اند. یا دادستانانی که درمحاکمه محمدمصدق در دادگاه بودند تیرباران شدند. در قبرستان ها آرامگاه مردان و زنان کشوری و لشکری و هنرمندان ویران شد. جمهوری اسلامی کوشش می کند که این بخش از کشتار ملت ایران را پنهان سازند. جنگ با ایرانیان که در حکومت مشروطه پست و جایگاهی داشتند باید پنهان بماند.

در شوروی ترور سرخ از سوی پلیس مخفی شوروی که چکا نامیده می شد انجام یافت. در ایران در آغاز کشتار مردم ایران، از سوی مجاهدین خلق، چریک ‌های فدایی، توده ای ها، جبهه ملی ، نهضت آزادی، فداییان اسلام و دیگر تروریست های چپ و راست که همگی زیر چتر کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج گرد آمده بودند انجام شد. سپس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج بنیاد نهاده شد. خویشکاری این سپاه پاسداران و بسیج این است که جمهوری اسلامی را از دشمنان درونی و بیرونی نگاهبانی کنند. یعنی جنگ علیه ملت ایران همان وحشت بزرگ تا به امروز ادامه دارد. از روز ۱۹ فروردین ماه ۱۳۹۸ خورشیدی، ایالات متحده امریکا سپاه پاسداران را در زمره گروه های تروریستی شناخت.