ملی کردن
جبهه ملی | ناهمسانی شناختی | سازمان انقلابی حزب توده ایران |
ملی کردن انتقال مالکیت خصوصی به دولت است. برای نمونه ملی کردن را میتوان درباره مالکیت کمپانیها یا زمینها انجام داد. اگر ملی کردن خلاف خواست مالک آن انجام یاید به آن مصادره کردن گفته میشود. در کشورهای سرمایهداری کارخانهها و کمپانیهایی مانند راه آهن، پست، آبرسانی، برق، گاز رسانی و غیره در دست دولت میباشند. در کشورهای کمونیستی همه کارخانهها، زمینها و آنچه که با تولید سرویسی یا کالا پیوند دارد به دولت تعلق دارد.
درباره ایران ملی کردن صنعت نفت از اهمیت ویژهای برخوردار است. از آنجا که بیشتر ایرانیان نمیدانستند که ملی کردن چه مفهومی دارد و بدان پندار بودند که هر فرد ایرانی در صنعت نفت سهیم است و هر یک از آنها در سود به دست آمده سهیم هستند. درآمد برآمده از فروش نفت، پول نفت نامیده میشود. این واژه تنها برای نفت بکاربرده میشد و میشود برای نمونه گفته نمیشود پول راهآهن، یا پول آبو غیره.... پس از ملی کردن در ایران برای سرمایه گذاری و بهرهبرداری پول نفت اختلاف پیش آمد. دولت و مجلس، پول نفت را برای رفاه و عمران مردم در چارچوب برنامههای عمرانی ویژه ساختند. بخشی از ملت برآن عقیده بودند که پول نفت میباید مستقیم به آنها داده شود. امام امت خمینی در برنامه خود برای سازماندهی شورش ۱۳۵۷ به ملت، امت شده ایران گفت که روزانه ۷۰۰ تومان سهم هر ایرانی از پول نفت است و اگر وی به قدرت برسد این پول به در خانه هر ایرانی پرداخت میشود.
نخستین نخستوزیر خمینی، مهدی بازرگان با دیدن بودجه کشور، برایش آشکار شد که غیرمستقیم پول نفت میان مردم تقسیم میشود از راه سوبسید نان، آب، برق، گوشت، گاز، بنزین، و همه کالاها و خدماتی که مردم برای زندگی کردن به آنها نیازدارند. کنفدراسیون دانشجویان ایرانی و اقمارش شایع کردند که پول نفت به جیب شاه و خارجیان میریزد. پس از آن که شورش ۱۳۵۷ با کوشش کنفدراسیون کانون تروریستها و سلطنت براندازان قدرت را در ایران بدست گرفتند، دریافتند که پس از رفتن شاه، پولی که شاه و خارجیان می بَرَند به آنچه را که آنها برای تقسیم دارند افزوده میشود ولی با رفتن شاه کشور در بحران اقتصادی فرورفت و آنچه برای تقسیم ماند بسیار کمتر از آنچه بود که آنها روی آن حساب باز کرده بودند. زمانی که قدرت به دست خمینی و کنفدراسیونیها افتاد، آغاز به مصادره کردن خانهها، کارخانهها، کمپانیها، شرکتهای مهندسی که در مالکیت خصوصی بود و به مردم عادی تعلق داشت کردند، صاحبان آن را طاغوتی نامیدند و به زندان افکندند. بسیاری اعدام شدند و برخی توانستند از مرزهای کشور به خارج بگریزند.
معدنهای کشور که ملی شده بود، خصوصی شد و یاران خمینی هر یک بخشی از معدنها را برای خود برداشتند و به بهرهبرداری از آن پرداختند. این خمینی امام امت بود که در بلندگوها فریاد می کشید که:
...ما علاوه بر اینکه زندگی مادی شما را میخواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم میخواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند اینها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن میسازیم، آب و برق را مجانی میکنیم، اتوبوس را مجانی میکنیم. دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت میدیم. شما را به مقام انسانیت میرسانیم. اینها شما را منحط کردند. اینقدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را می آباد میکنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این داراییها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کردهام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید. به این حرفهای باطل گوش نکنید. اینها حرف میزنند. ما عمل میکنیم. اینها شما را میخواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست....