مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با نمایندگان روزنامهها و خبرگزاریهای فرانسه و جهان در پاریس ۶ خرداد ۱۳۳۸
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با نمایندگان روزنامهها و خبرگزاریهای فرانسه و جهان در پاریس ۶ خرداد ۱۳۳۸
۶ خرداد ماه ۱۳۳۸ شاهنشاه آریامهر در روز پنج شنبه ساعت ۱۷ روزنامه نگاران فرانسوی را به پیشگاه همایونی پذیرفتند و پس از آن بر پایه پروانه ایی که پیشتر به تلویزیون فرانسه داده بودند، , در یک مصاحبه تلویزیونی با خبرنگاران سیاسی روزنامهها و مجلههای پاریس شرکت فرمودند. نزدیک به چهل تن روزنامه نگار، فرتورنگار (عکاس) و فیلمبردار فرانسوی در این کنفرانس که در سالن پذیرایی سفارت ایران در پاریس برگزار شد شرکت داشتند. شاهنشاه آریامهر پس از اینکه روزنامه نگاران فرانسوی به پیشگاه همایونی شناسانده شدند، بر روی مبلی که در بالای سالن گذارده شده بود نشستند و از روزنامه نگاران خواستند که آنها هم بنشینند. در این هنگام فرنورنگاران و فیلمبرداران چند دقیقهای فیلم و فرتور گرفتند و شاهنشاه به زبان فرانسه به شیوایی و ملایم فرمودند:
میخواستم در آغاز سپاس خود را از اینکه به این میهمانی کوچک آمدهاید ابراز دارم. خوشبختانه رسانههای فرانسه نسبت به من و کشورم همیشه علاقه ویژهای نشان دادهاند و فکر میکنم با سمپاتی بزرگی که دو کشور را به هم پیوند میدهد، این توجه و دوستی نیز افزایش خواهد یافت. ما بسیار شادمانیم از این که میبینیم فرانسه در همه زمینهها پیشرفت سریع و ترقی بزرگی دارد و مایلیم که پیوندهای دوستی دیرین میان ایران و فرانسه بیش از پیش پایدار شود. امیدواریم این پیوندها از هر جهت فنی، صنعتی، بازرگانی و فرهنگی گسترش یابد و دامنه پیدا کند. با شادمانی بسیار میتوانم بگویم که نسل من با زبان فرانسه آموزش دیده و امیدوارم که فرزندانمان نیز این رسم را بازگیرند. امیدوارم زبان، ادبیات و تکنیک فرانسه بتواند جای شایسته خود را در ایران باز به دست آورند.
من و ژنرال دوگل
همانگونه که میدانید اقامت من در فرانسه خصوصی است، بسیار شادمانم که توانستم با پرزیدنت شما ژنرال دوگل دیدار نمایم. ژنرال دوگل را در ایران با تحسین مینگرند که به راستی شایستگی آن را هم دارد. پیشتر در تهران هم با پرزیدنت دوگل دیدار کرده بودم. میتوانم بگویم که من و ژنرال دوگل بر آن هستیم همه کوشش خود را برای افزایش نزدیکی میان دو کشورمان به کار بریم. شوربختانه اقامت من در پاریس زیاد به درازا نخواهد کشید و باید به کشور برگردم. وضع کشور من از هر نظر مانند همیشه مطلوب و آرام است و این با وجود کسانی است که میخواهند چنین جلوه دهند که اوضاع کشور ما خوب نیست. من از شما یک پرسش دارم: چرا وضع کشور ما خوب نباشد.
سیاست ما
سیاست ما، سیاست کشاورزی، بازرگانی و اجتماعی ما به اندازهای پیشرفت کرده که در سنجش با کشورهای دیگر اگر از همه کشورهای دیگر جلوتر نباشد از هیچ کدام هم کمتر و عقب تر نیست. برای عملی ساختن و به مرحله اجرا درآوردن این سیاست هم دو عامل وجود دارد: نخست مردان و زنانی که در اجرای آن شرکت کنند و دوم عامل زمان. آنچه قطعی و آشکار است، ناشندنی خواهد بود که عامل زمام را نادیده گرفت و در مدت کم و بسیار کوتاهی همه برنامهها را عملی ساخت. درباره مسله افراد، دانشگاههای ما در ایران گنجایش محدودی دارند و به همین روی، گذشته از جوانانی که در دانشگاههای ایران تحصیلات عالیه خود را میگذرانند، هم اکنون سیزده هزار دانشجو داریم که در آمریکا و در کشورهای اروپایی تحصیل مینمایند. این جوانان که کادرهای آینده مملکت را تشکیل میدهند، به زودی نزد ما بازمیگردند، در جایی که با تمدنهای بزرگ امروز جهانی آشنایی یافتهاند. ما از جهت کوچکترین ناراحتی نداریم. بسیار شادمانیم از تجربههای کارشناسان خارجی، اروپایی یا امریکایی و یا فرانسویهایی که برای ما در کارهای ساختمانی و صنعتی کار مینمایند، بهره مند گردیم و برای مدرنیزه نمودن کشور از دیدگاه اجتماعی و اقتصادی اندیشه هایشان را به کار بندیم. تا کنون در این زمینه بسیار پیشرفت نمودهایم و گامهای آشکاری برداشتهایم. گامهایی که در کار تقسیم اراضی برداشته شده است از دیدگاه اجتماعی اهمیت و اثر ویژهای داشته است. شیوه کار ما را با هر شیون مدرن دیگری که موجود است میتوان سنجید.
پایههای اساسی
روشن است که ما کوشش میکنیم که عدالت اجتماعی را کاملا برقرار سازیم، به نظر ما اصولا یکی از پایههای اساسی دموکراسی وسیله عدالت تضمین و استوار میگردد، یعنی برابر همه در برابر قانون. افزون بر این در زمینه امور اجتماعی ما کوشش دولت را داریم که کارهای عام المنفعه و خیریه بسیار مهمی انجام میدهد، جزییات را نمیگویم، زیرا که وقت زیادی میگیرد، اما وقت و انرژی ما صرف همین کارها میشود. درباره تشکیلات اداری کوشش زیادی کردهایم که یک سازمان اداری سالم، شریف و سریع بوجود آید، تشکیلاتی که دشواریهای مردم را از میان بردارد و بار سنگینی بر دوش ملت نباشد. البته باز مشکل زمان وجود دارد شدنی نیست که به سرعت به این ایده آل رسید.
حال و آینده
مسایل بسیار دیگری هست که میتوانم از آن در میان پاسخ به پرسش هایتان بگویم. میخواستم چکیدهای از وضعمان را برایتان روشن کرده باشم. آنچه اکنون انجام میدهیم، یا آنچه در آینده خواهیم کرد و آنچه لازم است برای اینکه کشورمان را در مدت ممکن به گونه یک کشور نمونه که مردم آن آزاد و خوشبخت زندگی میکنند، از همه برتریها و خوبیهای تمدن جدید، پیشرفتهای صنعتی و از همه عدالتهای اجتماعی برخوردار خواهند شد و من امیدوارم آنچه را از گذشته و تمدن باستانی برایمان جالب است با پذیرفتن تمدن غربی، در آینده نیز حفظ کنیم.
وجود خطرها
اکنون یک بار دیگر به پرسش خود بر میگردم که برای چه نزد ما خطری وجود داشته باشد؟ وضع خاصی را که ایران دارد، با هیچ کشور دیگری نمیتوان مقایسه کرد. میتوانم به شما اطمینان بدهم که مسایل یکی نیست، عوامل یکی نیست، مردم یکی نیستند، راه تفاوت دارد، طرز فکر گوناگون است، تمدن ما فرق دارد و رویهم رفته همه عوامل کاملا از یکدیگر متمایز است. بنابراین، وضع کشور ایران را نمیتوان با کشور دیگری قیاس کرد. اگر در دنیای ما چیز محکم و مستقری وجود داشته باشد، زیرا در جهان کنونی پایداری نسبی است است و عواملی هست که نمیتوان آن را پیش بینی کرد، نمیتوانم به شما کاملا اطمینان دهم که آن، وضعیت کشور من و آینده آن است. اکنون بسیار شادمان خواهم شد که بتوانم به همه پرسشهای شما جواب گویم.
روبردوسن ژان نویسنده مجله پاری ماچ و رییس مطبوعات دیپلماتیک ابراز داشت: اعلیحضرتا مطبوعات دیپلماتیک مرا مامور کردهاند تا از اینکه شاهنشاه به نمایندگان رسانههای بار دادهاند و با برگزاری این کنفرانس موافقت نمودهاند، سپاسگزاری نمایم. ما بسیار شادمانیم که میبینیم شاهنشاه یک کشور بزرگ خارجی به زبان ما چیره است و آشنایی کامل دارد و با دانش یک پاریسی سخن میگوید.
نخستین پرسش
مسنترین بانوی روزنامه نگار فرانسه پرسید: اعلیحضرتا آیا فکر نمیکنید که پس از کنفرانس ژنو در صورتی که نتایج این کنفرانس رضایت بخش نباشد، دولت شوروی دشواریهای تازهای برای ایران بوجود آورد؟
شاهنشاه فرمودند: تمایلات دولت شوروی را نمیدانم. من فقط میتوانم از طرف خود سخن بگویم. ما همواره کوشیدهایم که برای اتخاد جماهیر شوروی همسایه خوبی باشیم، با این کشور در صلح و سلامت زندگی نماییم، با یکدیگر بازرگانی داشته باشیم و روابط عادی و حتی دوستانه و صمیمانه داشته باشیم. سیاست ما به هیچ روی تغییر نمیکند، برای اینکه بر اساس منافع ملی قرار گرفته است. اگر دولت شوروی استقلال ایران را احترام گذارد، هرگز مسله ایی وجود نخواهد داشت. پس از جنگ بین الملل کلنیها (مستعمرهها) استقلال یافتند. همه دنیا به ویزه کشورهای کمونیست ظاهرا از استقلال دیگران پشتیبانی میکنند، اما با وجود این ما بیشتر هنگامی یادداشتی از شوروی دریافت میداریم میپنداریم که این یادداشت از سوی دولتی است که ما را مستعمره خود میداند. دولتی که نمیخواهد استقلال و تساوی حقوق ما را بپذیرد. ما همان حقوقی را داریم که دولت شوروی دارد و آنها قوی هستند، خیلی نیرومندتر از ما. هزاران پایگاه پرتاب موشک، فرودگاه نظامی، جادههای نظامی و پایگاههای جورواجور و یک ارتش اتمیک دارند. ما هم همین حقوق را داریم. آخر چرا آنها این حق را دارند و ما نداریم؟ ما که از دولت شوروی نپرسیدیم چرا این تسلیحات و آمادگیهای نظامی و جنگی را دارد. حتی در موارد مختلف هم رک گفتیم و اعلام داشتیم که ما پایگاههای پرتاب موشک در خاک خود به هیچ کشوری نخواهیم داد. اما رویه حکومت شوروی نسبت به ما بسیار شدیدتر از رفتارش با دولتهایی بود که پروانه تاسیس این پایگاهها را در خاک خود دادهاند، مفهوم این رویه چیست؟ احترام گزاردن به زور و قدرت، ما را به عنوان یک کشور آزاد و مستقل نشناختن. ما حق نداریم آنچه میخواهیم در کشور خود انجام دهیم، ما حق نداریم به فکر پدافند از خود در صورت تجاوز باشیم؟
روسها مجبور نیستند به ما حمله کنند، اما اگر روزی حمله کردند، خویشکاری ما حکم میکند که از خود دفاع کنیم. ما عادت نداریم که به بردگی و ذلت بمیریم. اگر باید بمیریم، مصمم هستیم که با سرافرازی و شرافت بمیریم. آیا ما حقو نداریم با دوستان خود پیمان دوستی داشته باشیم؟ آیا همه دنیا این کار را نمیکند؟ دولت شوروی این گونه نمیکند؟ این دولت اتحاد نظامی با بسیاری از کشورها ندارد؟
خلاصه میکنم، اگر با ما به صورت یک مستعمره یا کُلُنی رفتار شود، ما که هرگز در تاریخ خود مستعمره نبودهایم، مضحک است که در سال ۱۹۵۹ بپذیریم که مستعمره کشوری شویم و چنانچه دولت شوروی به کشور ما مانند یک کشور مستقل احترم بگذارد، هرگز میان ما و دولت شوروی مسله و اختلافی پدید نخواهدآمد. ما به ابتکار خودمان تصمیم گرفتیم که به هیچ دولت خارجی پایگاه نظامی ندهیم و در این زمینه حتی انتظار داشتیم که دولت شوروی از ما سپاسگزاری نماید.
پرسش دوم: در این هنگام روزنامه نگار دیگری در دنبال سخنان شاهنشاه آریامهر پرسید: بنایراین دولت ایران پروانه تاسیس پایگاههای اتمی و مرکزهای پرتاب موشک را در خاک خود نداده است؟
شاهنشاه فرمودند: به هیچ روی چنین پروانهای داده نشده است. افزون بر این، چنین امری را هم از ما نخواسته ان. ما هم تصمیم نداریم پایگاه پرتاب موشک در خاک خود در اختیار دولت قرار دهیم.
قبایل ایران
روزنامه نگار دیگری پرسید: گزارشهایی چندی پیش در برخی روزنامهها به چاپ رسید که در میان ایلهای ایران در مرکز و جنوب کشور حرکاتی وجود دارد. این شایعهها در پاره ایی از روزنامههای امریکا نیز منعکس شد. آیا ممکن است که اعلیحضرت در این مورد دیدگاه خود را ابراز دارند؟
شاهنشاه فرمودند: برخی از روزنامه نگاران به ایران میآیند و در درازای چند روز که انجا میمانند، کارشناسان بزرگ مسایل ایلها قومهای ایران میشوند. در درازای فقط چند روز، رییس ایل، معاون ایل و حتی بزهای ایل را میشناسند، آن وقت این کارشناسان بزرگ!!! رخدادهای بسیار حساس و مهم را پیش بینی مینمایند. ماجراهایی هم چون لورنس و واسموت برای خوانندگان خود میسازند و گمان میبرند که امروز هم امکان بروز رخدادهای مانند رخدادهای ۱۹۱۴ در مشرق زمین وجود دارد. برای ما مسله ایلها وجود ندارد زیرا ما به مردم ایل که به سبب حیوانات و گله و گوسفند خود، از جایی به جای دیگر کوچ میکردند، آرام آرام فهماندهایم که گله و حشم باید برای آنها باشد و نه اینکه آنها برای حشم باشند و پیوسته کوچ کنند. به این ایلها ما نشان دادهایم که یک زندگی ثابت و مستقر برایشان بسیار بهتر از زندگی در بیانان هاست. مظاهر گوناگون زندگی امروز را به افراد ایلات نشان دادهایم، رادیو، یخچال، خودرو و ... و این ایلات دریافتهاند که بهتر است زندگی ثابت و مستقری در پیش گیرند و این کاریست که انجام دادهاند. دیگر برای رییس قبیله ایی نزد ما آسان نیست که از نادانی افراد قبیله خود سوءاستفاده نمایند. افزون بر این روسای قبایل قدرتی ندارند، زیرا ارتش ما، پلیس ما، ژندارمری ما و حتی میتوانم بگویم دادگاههای ما در همه جا مستقر است. البته وقتی این تشکیلات نبود در مرکزهای ایل نشین حکومت با آن کس بود قوی تر بود و یا بهتر تیراندازی میکرد، اما اکنون این عدالت است که حکومت مینماید و دشواریهای را از میان برمیدارد. بار دیگر تاکید میکنم که مسله ایلات نزد ما وجود ندارد. من خود میان این مردم رفتهام و دیدهام که دیگر مانند مردم شهرهای متمدن هستند. بنابراین بهتر است این کارشناسان بزرگ مسایل ایلات پیش از اینکه به افسانه پردازی سرگرم شوند اندکی بیاندیشند.
یکی از روزنامه نگاران پرسید: درباره برنامه هفت ساله ایران که از سال ۱۹۴۹ آغاز شده است، آیا میشود اعلیحضرت دیدگاه خود را ابراز نمایند؟
شاهنشاه فرمودند: برنامه هفت ساله نخست که در سال ۱۹۴۹ آغاز گردید، موفقیت کاملی نداشت و تنها یک بخش از این برنامه عملی شد. بدین روی، در سال ۱۹۵۴ برنامه هفت سال تجدید گردید و برنامه هفت ساله نوین در سال ۱۹۶۱ به پایان خواهد رسید. این برنامه تاکنون پیشرفتهای موثر و بزرگی از دیدگاه فنی، صنعتی، اقتصادی و اجتماعی داشته است و بی گمان در درازای سه سال آینده آن را درست و رسا (به طور کامل) اجرا خواهیم کرد.
ایران و درآمد نفت
پرسش پایانی، سردبیر آزانس اطلاعات نفتی پرسید: اعلیحضرت برای این توسعه اقتصادی که سبب تامین رفاه بیشتر و بالارفتن سطح زندگی مردم خواهد گردید برای نفت چه نقشی قائل هستند؟
شاهنشاه فرمودند: نفت دراین توسعه اقتصادی نقش مهمی بازی کرده و باید داشته باشد. بی گمان، مسئله نفت مهم است و نفت یکی از رقمهای عمده و قابل ملاحظه درآمدهای ملی ما را تشکیل میدهد. حتی برخی میگویند ایران جزیره بزرگی است که بر روی دریای نفتی قرارگرفته است. ما کوششهای خود را در همه جاهای ایران برای اکتشاف منابع نفتی جدید دنبال مینماییم، این کوشش و جستجو در یک نقطه معین نیست، بلکه در بیشتر شهرستانهای ایران دنبال میگردد. به هر روی، نفت کمک بسیار مهمی است به اقصاد ما. تولید نفتی ما سالانه اکنون به چهل و پنج میلیون تن میرسد، اما این رقم کافی نیست. از دیدگاه ترابری اینکه تسهیلات نوینی بوجود میآوریم. همه اکنون سرگرم ساختن بندر نفتی نوینی در خلیج فارس هستیم که به ما پروانه ترابر سالانه پنجاه میلیون تن نفت را خواهد داد. افزون بر این، ساختمان یک لوله از منطقه مرکز ایران تا ترکیه و کناره دریای مدیترانه به زودی آغاز خواهد شد. اگر آن گونه که فکر میکنم منابع نفتی نوینی در ایران کشف گردد، تا ده سال دیگر تولید ما به رقم بسیار مهمی خواهد رسید و میتواند سالانه یک میلیارد دلار برای کشور درآمد داشته باشد. این برای این بود که شما به نقش نفت و اهمیت آن در توسعه اقتصادیو برنامههای آینده ما توجه کنید.
در این هنگام دیگر پرسشی نشد و شاهنشاه آریامهر به اتاق پهلویی که برای مصاحبه تلویزیون فرانسه با شاهنشاه ویژه شده بود رفتند.