مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با نماینده روزنامه نیویورک تایمز ۵ مهر ماه ۱۳۲۹
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با نماینده روزنامه نیویورک تایمز ۵ مهر ماه ۱۳۲۹
با پیشنهاد وام به ایران از طرف بانک صادرات و واردات که مورد پشتیبانی وزارت خارجه امریکا است، تازه کمک امریکا به ما آغاز میگردد.
امیدوارم وقایع کُره، دولت امریکا را مجاب کرده باشد که کمک مورد تقاضای ایران برایش ضروری است. شاهنشاه فقید بدون دیناری کمک و یا وام خارجی برنامه عمرانی ایران را اجرا نمودند و با نهایت موفقیت و در سایه قدرت برنامهای را اجرا کردند که در حقیقت معادل برنامه هفت ساله امروزی بود و حال آنکه ایران امروز در اجرای این برنامه با مشکلات بزرگ مالی مواجه شدهاست.
کلیه پولی که شاهنشاه فقید جهت ایجاد راهآهن سرتاسری که در نوع خود فوقالعاده است و از کوهستانهای صعبالعبور میگذرد و همۀ تأسیسات صنعتی و غیره خرج کردند، بیش از دویست تا دویست و پنجاه میلیون تومان در سال نبود، در حالی که امروز نظر به تورم پول، ارزش این مبلغ لااقل بیست میلیارد ریال یا معادل است با کلیه مخارجی که برای برنامه هفت ساله پیشبینی شدهاست.
پدرم مخالف با قرضه خارجی بود، زیرا میدانست که دولتهای خارجی در قبال قرضه، امتیازاتی از ایران خواهندخواست. امروز اوضاع تغییر یافته و جنگ اخیر زندگی ما را به هم زدهاست. یکی از تجربیات تلخ ما کارهای دکتر میلسپو بود که مسئولیت عمده ورشکستگی ما به دوش اوست. وی تا حد زیادی مسئول عدم انضباطی بود که به علت اشغال ایران روی داد.
دکتر میلسپو رئیس میسیون مالی امریکایی ایران در زمان جنگ بود. مشکلاتی که بعد از جنگ روی داد و واقعه آذربایجان موجب بینظمی و اختلال در امور شد و به علت ضعف دولت مالیاتها پرداخته نمیشود. تولید صنعتی به حد کافی نیست. محصولات کشاورزی رو به تقلیل است و درآمد ملی کم شدهاست و در عین حال عده کارمندان دولت سه برابر شدهاست. قسمت عمده بودجه صرف پرداخت حقوق کارمندان میشود.
اکنون در ایران میباید اصلاحات لازمه به همان وسعت، منتها از طریق دموکراسی انجام گیرد. قدرت فردی شاهنشاه فقید توانست ایران را از حال قرون وسطایی به درآورد. من نیز تمام کوشش خود را به کار میبرم که کشور و ملت خود را قوی سازم و به سوی ترقی هدایت کنم، اما از طریقی دیگر، نه از راه تجدید قدرت فردی. صحیح است که این روش به کندی پیشرفت میکند، ولی اثرات آن از نظر زمان پایدارتر خواهدبود و پس از من به جای خواهدماند. یکی از نقاط ضعف قدرت فردی این است که به مجرد رفتن پیشوا خطر از میان رفتن ترقیاتی که به دست او پی گذارده شدهاست به میان میآید. پدرم هر چند از طرف ملت پشتیبان میشد، مجبور شد کودتا کند و قدرت را در دست بگیرد، ولی من سلطنت را به عنوان یک ودیعه الهی که به خواست ملت و خواست پدرم به من رسید، تحویل گرفتم.
من در ممالک دموکراتیک تربیت شدهام و این پرورش دموکراتیک در طبیعت من اثر گذاشتهاست، ولی هنگامی که پای مصالح کشورم در میان باشد، من میتوانم مانند هر فرد وطنپرست دیگر بسیار سختگیر باشم. من هرگز به کسانی که به مملکت خیانت کردهاند، رحم نمیکنم. دیگر آن قدرت فردی در مملکت نیست و تجدید هم نخواهدشد، زیرا اکنون توجه دنیا متمایل به این است که آزادی رشد کند و بیشتر گردد.
امروز شما در امریکا در مورد ما به نکتهای پی بردهاید که ملل دموکراسی غالباً دیر به آن میرسند، و آن این است که نه فقط باید ایران را کمک کرد تا خود بر پای خویش بایستد، بلکه این کمک باید طوری باشد که ایران غنی و قوی گردد، زیرا ثروت و قدرت ایران به نفع صلح است. شما این سیاست را به شکل نقشه مارشال و پیمان آتلانتیک و کمک به کره برگزیدهاید و محققاً اتخاذ چنین سیاستی هم به نفع شما و هم به نفع ما است.