مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۳۹
برنامه عمرانی دوم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۹ |
۴ اردیبهشت ۱۳۳۹
بیانات شاهنشاه در مصاحبه مطبوعاتی با مدیران و سردبیران جراید پایتخت و شهرستانها
تماس رؤسای دول
تماس رؤسای ممالک در دنیای امروزی ما کار مفیدی است، به همین جهت میبینید که از چندی به این طرف اغلب رؤسای ممالک به کشورهای دیگر مسافرت میکنند و به اصطلاح از دست اول یا اطلاعات کافی تحصیل مینمایند و یا نظریات خود را غالباً با صراحت به طرف مقابل اظهار میدارند، کما اینکه در چند سال پیش خود من به اتحاد جماهیر شوروی مسافرت کردم و دیدیم بعد از آنچه زمامداران سایر ممالک به روسیه شوروی رفتند و چه زمامداران روسیه شوروی به ممالک دیگر سفر کردند. بنابراین مسافرت احتمالی نخست وزیر ترکیه به مسکو و همچنین سفر احتمالی نخست وزیر اتحاد جماهیر شوروی به آنکارا امری کاملاً عادی و طبیعی است. همانطور که آقای مکمیلن به منظور بازدید زعمای شوروی که به انگلستان سفر کردهبودند، در پاییز گذشته به شوروی رفتند و آقای نیکسون و رئیس جمهوری ایتالیا نیز بعداً به آن کشور سفر کردند و آقای خروشچف به امریکا رفت و شاید آقای ایزنهاور نیز به زودی به شوروی بروند و خیلی زمامداران دیگر اخیراً از این قبیل مسافرتها کردهاند. پس خود این بازدیدهای سیاسی امری کاملاً عادی است و اگر این قبیل ملاقاتها منجر به تسکین افکار عمومی و کم کردن اختلافات ملل و به طوری که همه ما امیدواریم منجر به برطرف کردن کامل اختلافات بینالمللی بشود، طبیعی است که مورد استقبال همگی خواهدبود. امیدوار هستم که کنفرانس سران دول نیز که عنقریب تشکیل خواهدشد، منجر به نتایج رضایتبخشی گردد، یعنی بشود مآلا راه حلی پیدا کرد که امر آزمایشهای اتمی با از بین بردن سلاحهای هستهای و مخرب و همچنین خلع سلاح عادی با وسایل اطمینانبخشی عملی بشود.
ولی در مقایسهای که بین وضع ما و ترکیه شد، البته در اینجا نکاتی نمایان میشود.
در مسافرتی که من به اتحاد جماهیر شوروی کردم، گفتهبودم که مملکت من هیچ وقت وسیله تجاوزی به خاک شوروی نخواهدشد. امروز میبینیم که دولت شوروی با ممالکی که نیروی نظامیشان صدها بار از ما قویتر است طرح دوستی و آشنایی میریزد و در طبیعی کردن ارتباطات سیاسی خود با آنها میکوشد، اما نسبت به ایران که نه سیاست آن اقتضا میکند و نه وسایل آن را دارد که کوچکترین تهدیدی را برای چنین دولت معظمی فراهم کند، روش دیگری در پیش گرفتهاست.
طبیعی است که ما غیر از ایجاد روابط عادی دوستانه و مناسبات همسایگی نظری نداریم و هر کسی که خلاف این را بگوید مسماً حرف بیمنطق و بیاساسی زدهاست. نکتهای که در این میان هست این است که همسایه بزرگ شمالی ما باید بداند که حقوق مملکت ایران به عنوان یک مملکت مستقل از حقوق هیچ کشور دیگری کمتر نیست و هیچ مملکتی در ایران حقوقی بیش از مملکت دیگر ندارد. هر مملکتی که بخواهد نسبت به ما سیاستی استعماری در پیش گیرد، باید یقین داشتهباشد که تا ما زنده هستیم و تا ملت ایران زنده است، این سیاست محکوم به شکست خواهدبود و مورد قبول واقع نخواهدشد.
مسئله کشاورزی
به طوری که میدانید توجه ما به امور کشاورزی و تولیدی سال به سال بیشتر میشود و علتش این است که وقتی سطح زندگی مملکت بالا میرود و مطابق نقشه باید در عرض چند سال آینده باز هم چندین برابر بالاتر رود، وسیله اولیه تأمین این امر این است که تولیدات مملکتی زیاد بشود. اگر در رشتههای دیگر ترقیات فاحشی بشود و قدرت خرید مردم زیادتر گردد، ولی به همان نسبت بلکه بیشتر بر تولیدات کشاورزی اضافه نشود، چنین جامعهای یا دچار تورم پولی و یا دچار بی غذایی خواهدشد که هر یک از دیگری بدتر است. به همین مناسبت نقشههای ما در این مورد باید نقشه بسیار وسیعی باشد. اضافه بر سدهای بزرگی که اکنون مشغول ساختن آنها هستیم و در آینده بیشتر از این نیز خواهیم ساخت، وسایل دیگر آبیاری باید فراهم شود که از جمله آنها عبارت است از تنقیه قنوات موجود، ایجاد قنوات جدید، حفر چاههای عمیق در جاهایی که ممکن است. باید پیشبینی کنیم که سطح کشت ما به اندازهای که در مملکت امکان دارد بالا برود. همانطور که قبلاً گفتهبودم این کار مربوط به سیاست تقسیم املاک هم میشود. امروز در مملکت ایران در سال فقط ۶میلیون هکتار زمین زراعت میشود و ۷۵ درصد جمعیت این مملکت یعنی تقریباً ۱۵میلیون نفر در دهات به امور کشاورزی مشغولند. اگر فرضاً ما تمام املاک این مملکت را همین فردا تقسیم میکردیم، به هر فرد کشاورز در صورتی که خانواده او را نیز در حساب نیاوریم، فقط دو هکتار میرسد و بدیهی است که دو هکتار زمین به هیچ وجه کفاف زندگانی یک خانواده را نمیدهد.
چند سال پیش در مملکت هلند که چنانکه میدانید یکی از پیشرفتهترین ممالک فلاحتی دنیا است، در یک کنفرانس کشاورزی حساب کردند که هر خانواده کشاورزی باید لااقل ۱۲ هکتار زمین برای زراعت در اختیار خود داشتهباشد و در مملکت ما که هنوز امور زراعتی آنقدرها پیشرفت نکردهاست، یعنی بهرهبرداری کمتری از زمین میشود، فکر میکنم که این رقم باید از ۱۲ هکتار نیز بیشتر باشد، ولی باید بدانیم که در ایران ما اگر بتوانیم وسایل لازم را فراهم کنیم، ۵۰میلیون هکتار زمین قابل کشاورزی خواهدبود و لازمه این کار رسانیدن آب و جلوگیری از فرسایش زمین که کاری مشکل ولی عملی است و متداول کردن کشاورزی مکانیزه جدید است. بنابراین میبینید که ما برای تقریباً ۴۰میلیون هکتار اراضی اضافی که در مملکت موجود است، برنامه وسیعی از لحاظ کشاورزی داریم و انشاءالله به تدریج، ولی هر سال بیشتر و بهتر خواهیم توانست به این هدف بزرگ ملی برسیم.
توسعه شرکتهای تعاونی
ما متوجه هستیم که برای تثبیت قیمتها بهترین طرق ایجاد شرکتهای بزرگ تعاونی و خواربار و مصرف است که دولت لااقل برای عموم کارمندان خودش و خانوادههای آنها تأمین کند.
البته این کار در ایران سابقه طولانی ندارد و فقط همین اواخر دستور این کار را دادیم. از لحاظ تشکیلاتی، مسلماً همه شما توجه دارید که این کار خیلی ساده و آسان نیست. فرض کنید دویستهزار کارمند دولت باشند، هر کدام اقلاً پنج نفر عائله دارند، یعنی باید یکمیلیون نفر را در نظر گرفت، علاوه بر این افراد نیروهای مسلح را باید منظور داشت. دو اصل اساسی که من در نظر دارم، یکی همین خواربار است که باید دولت با بهترین شرایطی از دست اول فراهم کند و در اختیار کارمندان خودش قرار دهد و دوم موضوع مسکن است. ما سعی خواهیم کرد که در این مملکت دولت برای تمام دستگاهها و افراد تحت اداره خودش مسکن کافی فراهم کند، به طوری که وقتی که به کسی شغلی رجوع میکنند به او بگویند این میز و اتاق دفتر و محل کار و این هم محل زندگانی. ما در این راه منتهای کوشش را میکنیم و خواهیم کرد.
پایگاههای نظامی
امروز دیگر اوضاع سالهای ۱۲۹۸ یا ۱۲۹۹ برقرار نیست که مملکت سر و سامانی نداشتهباشد و عملاً فاقد حکومت مرکزی باشد، به طوری که مردم مجبور باشند برای مسافرت به مشهد از راه روسیه و برای رفتن به خوزستان از راه ترکیه و عراق و بغداد و بصره سفر نمایند. امروز دیگر مملکت ایران مملکتی نیست که از ساعت شش بعد از ظهر مردم از ترس نا امنی از خانه خود جرأت خارج شدن نداشتهباشند و در چند فرسخی دروازههای پایتخت آن امثال نایب حسین کاشی حکومت مستقل تشکیل دادهباشند، یا در آن ایلات مسلحی وجود داشتهباشد که برای خودشان ملوکالطوایفی به وجود آورند. اشتباه بعضیها همین است که تصور میکنند ایران امروز همان ایران ۱۲۹۸ است و بنابراین میتوان با همان سیاست موفق شد. ممکن است ما از لحاظ نظامی صدها برابر نسبت به کشورهای درجه اول نظامی عقب باشیم، ولی از نظر حقوق انسانی و بینالمللی، حق ما با هر مملکت مستقل دیگری در دنیا مساوی است.
ما بدون اینکه اجباری داشتهباشیم، برای اینکه سیاست باطنی خودمان را روشن کنیم و ضمناً صلحطلبی خویش را بیش از حد به ثبوت برسانیم، حتی حاضر شدیم به دولت اتحاد جماهیر شوروی اطمینان بدهیم که در خاک ایران به هیچ کس اجازه تأسیس پایگاههای موشکی بالیستیک با برد متوسط و بلند نمیدهیم و این موضوع مکرر به اطلاع آنها رسیدهاست. معهذا به طوری که میبینید نسبت به ما سیاست دیگری در پیش گرفتهاند. این را به چه چیز تعبیر میشود کرد؟ آیا این پیشنهاد صادقانه ما را که هیچ مملکت دیگری نکردهاست، علامت ضعفی از جانب ما میپندارند؟ و آیا جواب حسن نیت تشدد است؟ آیا پاسخ حسن نیت باید این باشد که به ما بگویند که شما از حقوق خود به عنوان یک مملکت مستقل دست بردارید و در دنیا تنها مملکتی باشید که در قرن بیستم با وجود سازمان ملل تعهداتی بکنید که هیچ کشور مستقلی حاضر به انجام آن نیست؟ پس معلوم میشود که دوستی با ممالکی که خودشان همه نوع وسایل دارند یا در خاک خودشان به ممالکی که همه نوع وسایل دارند اجازه تأسیس این پایگاه را میدهند ممکن است، ولی با ممالکی که آن وسایل را خودشان ندارند و به سایرین هم چنین اجازهای ندادهاند، دوستی ممکن نیست. ضمناً باید دید که مدت بیاعتنایی به یک پیشنهاد تا چه حد میتواند طولانی شود و حسن نیت طرف دیگر نیز تا چه حد میتواند ادامه داشتهباشد؟ نتیجه گرفتن از این مطالب با ملت ایران و با هر کسی است که بخواهد فکر کند و نتیجه بگیرد.
افکار ارتجاعی
افکار ارتجاعی همانطور که خودتان متوجه هستید روزبهروز در مملکت ما ضعیف میشود. کارهایی که ما حالا انجام میدهیم، شاید در چند سال پیش امکان عملی شدن آنها به فکر کسی هم نمیرسید. یادم هست در سال ۱۳۲۹ که من شروع به تقسیم املاک خودم کردم، ما اولین مملکتی در این منطقه از دنیا بودیم که دست به چنین کاری زدیم، ولی در ۱۳۳۱ رئیس دولت وقت از تقسیم املاک شخصی خود من ممانعت به عمل آورد.
با این وجود دیدید که آن افکار ارتجاعی و مضحک از میان رفت و ما این کار را تمام کردیم. یعنی عنقریب به کلی تمام خواهدشد. تقسیم خالصجات دولت نیز به همین ترتیب پیشرفت میکند و لایحه آن به تصویب رسیدهاست. چند خالصه دولت تا کنون تقسیم شدهاست و از این به بعد این کار با سرعت بیشتری عملی خواهدشد. پس میبینید که این افکار ارتجاعی که به آن اشاره شد، روزبهروز ضعیفتر میشود و به همان اندازه که مردم ایران باسواد میشوند و مطبوعات ایران ترقی و پیشرفت میکند، به همان نسبت این افکار بیتأثیرتر و محدودتر میشود. البته همه ما شاهد آن خواهیمبود که جامعه ما مثل هر جامعه دیگر، ولو آنکه افکار ارتجاعی هم در آن وجود داشتهباشد، پیشرفت خواهدکرد و این افکار مانع از عملی شدن خواستههای اکثریت مردم که مسلماً ارتجاعی نیست نخواهدبود.
در دنیای خیلی پیشرفته امروز ما میبینید که همه نوع افکار هست، بعضیها محافظهکارتر و بعضیها نیز ارتجاعی هستند. اصولاً لازمه دموکراسی در هر جامعهای آزادی بیان و عقیده و فکر است. فقط موقعی وضع خطرناک میشود که اکثریت مردم یا روی نادانی و یا بر اثر عوامل دیگر از افکار صحیح دور باشند، ولی وقتی که اکثریت دارای افکار صحیح باشد، سایرین هر فکری داشتهباشند مختارند، زیرا از آن بابت به مملکت صدمه و ضرری نمیخورد. اجرای این قبیل لوایح اصلاحی هر قدر مملکت بیشتر پیشرفت کند و جامعه برای درک و اجرای آنها مستعدتر باشد، آسانتر میشود، کما اینکه اکنون موضوع تقسیم املاک برای ما بسیار سهلتر از پیش است. امروز ما عکسبرداری هوایی میکنیم و اکیپهای نقشهبرداری متعددی تشکیل شدهاست، در صورتی که آن روز که من به تقسیم املاک خود شروع کردم از عکسبرداری هوایی اصلاً اثری نبود و در تمام مملکت فقط یک اکیپ نقشهبرداری وجود داشت. همانطور که گفتم، پیشرفت در کار منوط به رشد اجتماعی است و در این مورد نقش مطبوعات کاملاً مؤثر و مفید است.
دعوت از سران شوروی
همانطور که اشاره شد، بین دولتهای مختلف جهان همواره قهر و آشتی در کار بودهاست. ما قبلاً از صدر هیأت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی، آقای وروشیلف دعوتی به عمل آوردهایم که همیشه به قوت خود باقی است و اگر اتفاقاً آقای خروشچف هم مایل به چنین مسافرتی باشند، از لحاظ ما هیچ اشکالی ندارد. ما همیشه برای مذاکره با هر شخص و مقامی حاضر هستیم. همانطور که ذکر شد، رویه دستگاههای تبلیغاتی همسایه شمالی ما در یک سال و چند ماه اخیر نسبت به ما غیر طبیعی بوده، ولی ما در سیاست هیچ وقت احساسات را دخالت نمیدهیم.
قانون بانکداری
قانون بانکداری که به مجلس دادهشد، از قراری که متصدیان امر به من گزارش دادهاند، قانونی نیست که دست و بال ما را اصولاً ببندد و از این لحاظ ایجاد نگرانی نمیکند. کاری که ما باید انجام دهیم دو چیز است: یکی وصول صحیح مالیاتها و دیگر این که مردم عادت کنند که پولهای خود را در بانکها بگذارند تا به گردش بیفتد.
حالا در شهرها خوشبختانه مردم به این کار عادت کردهاند، ولی میشنوم که هنوز در دهات کسانی که پولی دارند آن را در زیر کنده درختی یا زیر تختخوابی پنهان میکنند. همین چند روز پیش کسی برای من حکایت میکرد که در یکی از دهات آذربایجان شخصی معاملهای کرده و بلافاصله به خانه خود رفته و از سوراخی پنهانی دومیلیون ریال اسکناس بیرون آورده و پرداخت کردهاست. البته این وضع به تدریج بهتر میشود. ضمناً وصول مالیاتها و همین قانون بانکداری اشکالات ما را از این حیث رفع میکند. بدیهی است اگر روزی متوجه شدیم که با قوانین پشتوانه فعلی خودمان اشکالاتی در کار فراهم میشود، در آن موقع پیشبینی لازم خواهدشد و البته دولتها لوایح لازم را به مجلس خواهندداد، ولی تا جایی که من اطلاع دارم و به من گزارش داده شده، تصویب لایحه بانکداری برای گردش چرخهای کار کافی است.