مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران با مدیران و سردبیران روزنامههای پایتخت و شهرستانها در روز یکم امرداد ماه ۱۳۳۹
برنامه عمرانی دوم | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۹ |
۱ مرداد ۱۳۳۹
بیانات شاهنشاه در مصاحبه مطبوعاتی با مدیران و سردبیران جراید پایتخت و شهرستانها
ایران و اسرائیل
شناسایی اسرائیل از طرف ایران سابقاً به طور دو فاکتور صورت گرفتهبود و امر تازهای نیست، منتها روی جریانات روز و شاید هم از لحاظ صرفهجویی، چند سال پیش نماینده ما از اسرائیل احضار شدهبود و هنوز هم وی به آنجا برنگشتهاست.
مجازات خائنین
باید به یک مطلب اساسی توجه کرد و آن این است که البته خائن باید تنبیه و مجازات شود، ولی آن کسی که خیانت نکردهاست، فرضاً پسر یا برادر یا از افراد خانواده یک فرد خائن باشد تا خیانت خود او ثابت نشدهباشد، نمیتواند محکوم شود. مثلاً گفتهشد پسر قاضی محمد که محکوم و اعدام شد، اکنون در خارجه مشغول تحصیل است. این صحیح است و علاوه بر آن خرج تحصیل این جوان را خود من میپردازم، برای اینکه اولاً به من ثابت نشدهاست که این پسر هم خائن باشد و بعد اگر بتوانیم حتی یک نفر از افراد مملکت را از مرحله سقوط نجات دهیم، خودش کار مفیدی است. پس ما باید در این مورد کاملاً این فرق را بین کسانی که شخصاً خیانت کردهاند و کسانی که منتسب به یک نفر خائن هستند، بگذاریم.
اما درباره اینکه خیانتکاران آن طور که باید مجازات نمیشوند، اصولاً تردیدی نیست که ما در این مملکت زیاده از حد حس گذشت داریم، این جزء روحیه و اخلاق ما است و شاید هم خوب نباشد. این که دستگاهها اساساً ارفاق میکنند، خودش مطلبی است، ولی به هر حال چون حکومت قانون است و مجازات بر مبنای انتقام عادی و فردی صورت نمیگیرد. ما راهی به غیر از مراعات اصول قانون نداریم، منتها دستگاههای عدالت ما باید در دفاع از مصالح وطن بیش از پیش متوجه باشند.
آزادی انتخابات
حدود آزادی انتخابات این است که هر فردی از افراد میتواند بگوید من کاندیدای مجلس هستم و برود هر مقداری رأی که میتواند فراهم بکند و این آرای آزادانه در صندوقهای انجمن ریختهشود و بدون کم و کاست قرائت شود و اگر این شخص اکثریتی پیدا کرد، از حوزه خود به نمایندگی مردم به مجلس برود.
در این قسمت که هیچ تردیدی نیست، اما درباره مطلب اول که گفتهشد همه نوع آزادی هست منهای آزادی در خیانت، مفهوم این خیانت را هم قانون معین کردهاست و هم افکار عمومی. مردم ایران بعضی عملیات را محکوم کردهاند، چون چند مرتبه علیه این اقدامات قیام ملی شدهاست. به عنوان نمونه میتوان وقایع آذربایجان و ۲۸ مرداد را نام برد.
پس این نوع عملیات را چنانکه گفتم هم قانون محکوم کردهاست و هم افکار عمومی مردم ایران. این نیز امری روشن و واضح است. ولی در قسمت انتخابات، فعلاً آزادی به حدی رسیدهاست که بعضیها گذشته را به کلی فراموش کردهاند و فکر میکنند که مردم ایران خیلی زود همه چیز را از یاد میبرند. البته مردم به این قبیل افراد و اظهارات آنها با نظر مزاح و شوخی نگاه میکنند، ولی واقعاً بر همه کس روشن است که اوضاع سال ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ دیگر در این مملکت قابل تکرار نیست.
امیدوارم همه نشان بدهند که چطور رشد اجتماعی آنها به حدی رسیدهاست که در نتیجه این حداکثر آزادی که در اختیار مردم گذاشته شده، نتایج بسیار مفیدی برای مملکت تحصیل گردد.
کارخانههای اصفهان
اصلاح وضع کارخانهها متضمن اقدامات اساسی است. ماشینهای اغلب کارخانهها فرسوده است و زیاد به درد نمیخورد. هیأت مدیره غالب این کارخانهها نیز ضعیف هستند و کارشان را به خوبی نمیدانند، به این جهت باید بالاخره تصمیمی جدی در این باره بگیریم. میبینیم که احزاب ملیون و مردم هر کدام برای شهر اصفهان یک نفر کارگر جزء کاندیداهای خود معین کردهاند. شاید این موضوع در آینده اجازه بدهد که مطالب حقه کارگران این شهر بهتر و سریعتر در محیط قانونگذاری مملکت و در احزاب منعکس شود و در نتیجه کمک بیشتری از این راه به این طبقه از افراد مملکت صورت گیرد.
امیدوارم نتیجه مطالعات هیأتهای مختلف که به اصفهان رفتهاند، زودتر معلوم شود و بتوان از آنها نتیجه خوبی گرفت.
تأسیس احزاب
طبیعی است که نه فقط اجازه تأسیس یک یا دو حزب، بلکه احزاب خیلی زیاد دیگر هم دادهمیشود و در هیچ جای قانون منعی برای این کار نیست. شاید چند علت داشتهباشد که تا کنون این کار نشدهاست، زیرا تا به حال کسانی که به فکر تأسیس حزب افتادهاند (البته مقصودم آنهایی است که مربوط به خارجیها نبوده و جنبه خیانت نداشتهاند)، معدود بودهاند و علت آن این است که اساساً در گذشته اخلاق ایرانی زیاد راغب به فعالیت حزبی نبودهاست.
در زمان جنگ هر چه حزب تأسیس شد، بیشتر ساخته خارجیها بود و طبعاً ایرانیها از این لحاظ چشمشان ترسیدهبود. بعد از ۲۸ مرداد و در این چند سالی که وضع ما مرتب شد و مملکت دوباره اساس و قوامی پیدا کرد، به فکر این افتادیم که مشروطیت و دموکراسی و رژیم پارلمانی بدون حزب نمیشود. در نتیجه به تأسیس احزاب تمایل پیدا شد و دو دستگاه شروع به فعالیت کردند: یکی حزبی که در پارلمان اکثریت داشت و دیگری حزبی که در مجلس در اقلیت بود. از این انتخابات به بعد است که وضع حکومت حزبی روشن خواهدشد، یعنی کسانی که از روی ایمان وارد احزاب شدهاند، از طرف حزب انتخاب میشوند و وظایفشان را در حیات سیاسی خودشان به عنوان فرد حزبی اجرا خواهندکرد. در واقع بعد از افتتاح دوره جدید قانونگذاری که طبق انتخابات حزبی صورت میگیرد، این دو حزب فعلی حقیقتاً به معنای حزبی در پارلمان شرکت خواهندکرد و مطابق پیشبینی که من میکنم، یعنی آن طور که قاعدتاً و طبعاً انتظار میرود، مبارزه این دو حزب از لحاظ اصولی روزبهروز شدیدتر خواهدشد و امیدوارم این مبارزه همواره مبارزهای مثبت و مفید و سازنده باشد، نه مبارزهای مخرب. در این میان اگر کسانی پیدا شوند که بتوانند مرامنامهای سوای مرامنامه این دو حزب تنظیم کنند که واقعاً جلب نظر مردم را بکند، چه بهتر که اقدام بکنند، البته چون احزاب وقتی که تشکیل میشود سعی میکنند بهترین اصول و هدفها را در مرامنامه خود بگنجانند، مشکل است چیزی بهتر از آنچه در این مرامنامهها ذکر میشود بتوان پیدا کرد، ولی به هر حال هیچ مانعی نیست که احزاب دیگری با مرامنامههای دیگر نیز به فعالیت بپردازند.
انتخابات اصولاً آزاد است و جنبه حزبی هم دارد و من راهی نمیبینم که بتوان در این مورد دخالت یا اعمال نفوذی کرد. اگر در گذشته بود که تشکیلات مملکتی صورت امروزی را نداشت، طبعاً میبایستی اعمال نظر بیشتری میشد و دستگاه دلسوزی میکرد و دنبال این موارد میگشت و مطالب را میفهمید، ولی امروز اساس کار آزادی انتخابات بر اساس فعالیتهای تشکیلاتی و حزبی دسته جمعی است.
تشویق خادمین
البته شناختن افرادی که بدون قصد تظاهر و صرفاً از روی احساسات وطنپرستی کار کردند، اصولاً از واجبات دستگاهی است که باید این افراد را بشناسد. من تصدیق میکنم که معمولاً کسانی که حداکثر فداکاری و وظیفهشناسی را کردهاند چون کار خود را از روی ایمان و عقیده انجام دادهاند، اصلاً خودشان را معرفی هم نکردهاند. البته عدهای هم هستند که در عین آنکه حقیقتاً فداکاری کردهاند یا با کمک تصادف و یا چون کمی متظاهرتر از سایرین بودهاند، بیشتر در معرض تشویق قرار گرفتهاند، ولی نمیشود گفت که همه کسانی که تشویق شدهاند، مستحق نبودهاند.
پیشرفتهای سریع
ما در این اواخر خیلی قدمها برداشته و خیلی کارها کردهایم که انجام آنها در ممالک دیگر مستلزم قرنها طول زمان بوده و یا به وسیله انقلابات خونینی انجام گرفته که معلوم نیست همه آنها نتایج خوبی داشتهاست. بسیاری از لوایح ما آنقدر مترقیانه است که حتی در دنیای کنونی نیز پیشرفتهتر از آنها نمیتوان یافت، ولی این مطالب برای عده زیادی قابل درک نیست. به این جهت سعی میکنند یا از فهم آن سر باز زنند یا با مغلطه و دروغ آن را دگرگون وانمود سازند خوشبختانه ما بدون اعتنا به این غرضورزیها به راه خود میرویم و یقین دارم که آینده بهترین جوابگوی این ادعاها است.