مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی با خبرنگاران در بازدید از استان همدان ۷ مهر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۰ توسط Bellavista1 (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « '''مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی با خبرنگاران در بازدید از استان...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی با خبرنگاران در بازدید از استان همدان ۷ مهر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

۷ مهر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاه آریامهر بعد از ظهر دیروز در پارک ملایر خبرنگاران را به حضور پذیرفتند و به پرسش‌های آنان پیرامون بازدیدهای‌شان از استان همدان و نیز فعالیت‌های حزب رستاخیز ملت ایران پاسخ دادند. مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی با خبرنگاران در بازدید از استان همدان ۷ مهر ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی

شاهنشاه در آغاز این مصاحبه پیرامون بازدید خود از استان همدان فرمودند:

همدان از لحاظ شهری یک تناقض عجیبی دارد، هم اینکه یک شهر کهنه دارد که بد منظره است و هم اینکه خیابان‌بندی‌های خیلی مدرن و حساب شده دارد که خوشبختانه اجازه می‌دهد در اطراف این خیابان‌ها شهر جدید ساخته شود و از اول مشکل ترافیک در اثر وجود تقاطع‌های صحیح و خیابان‌بندی‌های حساب شده حل شود. در همدان پارک‌های خوبی ایجاد کرده‌اند و بناهای جدیدی که ساخته می‌شود سطح‌اش خیلی بالاست. تقریباً حالا که ما مقایسه می‌کنیم می‌بینیم سطح زیربنا برای هر نفر در ایران شاید از اروپای غربی هم بالاتر است یعنی در واقع هدر دادن فضا و سرمایه. یک قدری باید استاندارد بناهای‌مان را کم بکنیم که زودتر بتوانیم برای همه بنا بسازیم البته ساختمان بنا برای عموم که آن هم فقط می‌شود به همین وسیله آپارتمان‌سازی روی نقشه انجام بشود ادامه خواهد داشت و امیدوارم در همه شهرهای ایران این کار انجام بشود.

آینده توریستی همدان البته بسیار مناسب است با اصل آب و هوایش و فراموش نکنیم که یکی از دانشگاه‌های خوب ما در همدان خواهد بود و آن هم برای دادن اشتهار کافی به این شهر مناسب خواهد بود و از لحاظ کشاورزی هم باید متخصصین ما درست دقت بکنند که چه محصولی در کجا بهترین راندمان را می‌دهد. یکی از حرف‌هایی که در این سفر و در سفر آذربایجان و به هر صورت از نقاط دیگر هم می‌شنیدیم این است که جمعیت دهات به سوی شهرها راه افتاده‌اند و آن‌هایی که در دهات باقی مانده‌اند کافی نیست و لابد منظور این است که درآمد شهرها بیشتر از دهات است که اینطور کشش ایجاد می‌کند. خوب رفع و رجوع این مسئله با بالا بردن قیمت‌ها نیست برای اینکه اگر قیمت فرآورده‌های کشاورزی بالا برود دو مرتبه قیمت جنس‌ها نیز بالا می‌رود و کورس و مسابقه بالا رفتن قیمت‌ها طوری خواهد بود که اصلاً ما را فلج خواهد کرد. برای اینکه قیمت هر چیزی که در این مملکت تولید بشود و قیمت آن بدون دلیل بالاتر باشد یک نوع مرضی است که باید این مرض را برطرف کرد. کشاورزی ما مرضش در واقع کم تولیدی است به هکتار هم. امروز ضمن بازدیدهای‌مان شخصی می‌گفت که انگورمان را روی زمین بطور بته کاشته‌ایم شود یعنی روی عرض به جای ارتفاع. به این شخص گفتم با این روش میزان محصول شما ۲ الی ۳ برابر کمتر خواهد بود و شاید هم بیشتر. این خودش یک نمونه است. حالا شدیداً در درختکاری و محصول میوه. چون آب و هوای ایران برای این منظور خیلی مناسب است درآمد خیلی زیادی به دست می‌آید مثل صفحات اصفهان و بعضی نقاط دیگر که از باغات آن بهره‌برداری بزرگی می‌کنند. این‌جا هم اگر هکتار چغندر قند از ۲۰ تُن کمتر محصول می‌دهد که شاید هم ۱۵ تُن باشد، در صورتی که در آب و هوای مثل ایران اگر تا ۵۰ تُن در هکتار محصول چغندر قند به دست نیاید کاشتن چغندر غلط است و باید به دنبال کار دیگر رفت. یا درخت یا یونجه یا محصول دیگر. این مطالبی است که بطور کلی می‌توانم راجع به استان همدان بگویم.

شاهنشاه با اشاره به بازدید خود از شهرستان ملایر فرمودند: هم این‌جا هم در نهاوند، آب و هوا از این بهتر نمی‌شود چون در این دو شهر هوا به اندازه کافی لطافت و تمیزی دارد. نقاطی است که برای ایران ۶۵ میلیون جمعیتی آینده باید نقاط استراحت باشد. جمعیتی آینده باید نقاط استراحت باشد. همه نقاط ایران خوش آب و هوا نیست. خیلی‌ها برای گذراندن تعطیلات خود ممکن است به این چنین نقاط سفر کنند شاید بعضی وقت‌ها فکر ما بلافاصله متوجه این می‌شود که منظور از توریست آن خارجی است که می‌آید و عکس برمی‌دارد. در صورتی که توریست داخلی چندین برابر توریست خارجی است و این یک صنعت بزرگی در ایران خواهد شد. آینده این نوع توریسم برای این نقاط فوق‌العاده عالی است منتها باز حکایت زیربنا است و استفاده از هر قطره آب مملکت هم پیدا کردن آب و هم هدر ندادن آب. موضوع دیگر شبکه برق است. برق بیشتر باید به همه نقاط کشور برسد حتی دهات. این مطالبی است که البته برای برنامه ششم در نظر خواهیم داشت و خاطرنشان خواهیم کرد. بر اساسی‌ترین مطلبی که می‌شود راجع به استان همدان تکیه کرد، توجه بیشتر به امر کشاورزی و استفاده حداکثر از کشاورزی به نسبت آب و هوا و خاک و عناصر دیگر است. به این طریق مضیقه‌هایی که الآن وجود دارد، کمبود نفر در روستاها برای بهره‌برداری است. این کمبود به دو نوع جبران می‌شود: یکی اینکه مقدار بهره‌برداری به هکتار اضافه شود، دوم، استفاده بیشتر از ماشین. امروز ما می‌بینیم که ممالک پیشرفته تا چه اندازه از ماشین‌آلات کشاورزی استفاده می‌کنند و استفاده نکردن از ماشین در مملکت ما چند علت دارد: یکی اینکه روستاییان ما هنوز جنبه فنی پیدا نکرده‌اند و به همین جهت ما به مدارس فنی در شهرها و شهرستان‌ها خیلی اهمیت می‌گذاریم. همین مدرسه صنعتی ملایر که امروز بازدید خواهیم کرد خیلی مهم است. بچه‌های روستاییان بیشتر باید به این مدارس فنی بروند و حرف کشاورزی مدرن را فرا بگیرند زیرا کشاورزی فقط گاو و گاوآهن نیست، کشاورزی امروز به اندازه صنعتی پیچیده است بلکه پیچیده‌تر، برای اینکه عوامل آب و هوا و عناصر دیگر نیز در آن تأثیر می‌گذارند.

شاهنشاه در مورد فعالیت‌های کانون‌های حزبی فرمودند: البته چگونگی فعالیت اعضاء کانون‌های حزبی با خودشان است که باید آن را مطالعه بکنند. من در بازدیدهایم سئوال کردم که کانون‌های حزبی مختلط است یا نه، که بیشتر پاسخ دادند مختلط است و البته باید هم باشد چون می‌دانم که امور مملکت تقسیم نشده است که یک قسمت مربوط به مردان و قسمت دیگر مربوط به زنان باشد. زندگی مربوط به همه جمعیت مملکت است. همین انتخابات ملی که در پیش داریم خودش یک تشویق بزرگی است. در خارج از حزب و فعالیت در داخل حزب نامزد شدن از طرف حزب و بعد امتحان دادن. خوب برای اینکه اگر بخواهند بنشینند و کاری انجام ندهند و موضوع را جدی نگیرند دفعه دیگر نامزد نخواهند شد و این خود بهترین مشوّقی است برای اینکه فعالین این انجمن‌ها فعالین حزبی مؤمن باشند.

شاهنشاه آریامهر در مورد آموزش سیاسی در کانون‌ها و نحوه اجرای آن‌ها در کانون‌ها فرمودند: این امر نیز مربوط به خود اعضاء کانون است ولی طبعاً همه مسائل مختلف باید در کانون‌ها مطرح شود برای اینکه اعضاء کانون تربیت سیاسی را از کانون می‌گیرند و البته از راه وسایل ارتباط جمعی مانند رادیو و تلویزیون و مطبوعات نیز می‌توان گرفت. آموزش‌های سیاسی و اجتماعی که اعضای کانون‌ها در حزب می‌گیرند راهنمای آنان خواهد بود. در فعالیت‌های اجتماعی یا در انجمن‌های ملی و یا در تشکیلات دیگر. امروز کارهای سیاسی در یک مملکت یکپارچه مثل ایران که همه یک هدف دارند، یک هدف عالی ملی دارند، تقریباً با سیستم اشتراک ضروری در کلیه امور اصلاً تقسیم نمی‌شود. وقتی که یک زارع مالک زمین خودش است و خود او تعلیمات حزبی ببیند و خود او این عملیات را بتواند ببیند، نتیجه‌اش یکی است. یعنی مملکت می‌ماند برای او و او می‌ماند برای مملکت و این نتیجه را می‌توانید در هر رشته بگیرید. همینطور کار سایرین هم بوسیله تعاونی‌ها و به توسط برنامه‌های عمومی که دوست دارند. چه از لحاظ تحصیلات مجانی و چه بیمه‌های گوناگون بهداشت و غیره. این است که کانون‌ها البته تعالیم دستورالعمل‌های حزب را بیشتر در نظر خواهند گرفت و خیلی هم مربوط می‌شود به فعالیت افراد کانون چون ممکن است که یک کانون از کانون دیگر فعال‌تر باشد و کاری‌شان هم نمی‌شود کرد چون افراد آن‌جا یک نوع افراد دیگری هستند تا اینکه بعد از چندین سال یک حداقل فعالیت را بشود از هر فردی انتظار داشت.