مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان روزنامه حزب ایران نوین ۲۸ خرداد ماه ۱۳۵۲
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نمایندگان روزنامه حزب ایران نوین ۲۸ خرداد ماه ۱۳۵۲
وظایف احزاب
در دهه دوم انقلاب وظایف احزاب مسلماً سنگین تر و گسترده تر خواهد بود، و چون گفته بودیم که کشور ایران بر اساس یک حزبی که معمولاً منجر به دیکتاتوری میشود اداره نخواهد شد، از این رو لااقل یک حزب دیگر هم وجود خواهد داشت که اگر بر سر کار نباشد حزب اقلیت است و باید مراقب کارهای قوه مجریه باشد تا اگر احیاناً عیبی در کار بود بگوید. با آنکه بعضی اوقات ممکن است مطالبی عنوان شود که صحیح نباشد با اینحال عنوان کردن مطالب حتی ناصحیح موجب میشود که سوء تفاهمات برطرف گردد، زیرا رد مطالب ناصحیح و اظهار واقعیتها به سالم بودن محیط کمک میکند، بخصوص که اساس سیاست ما بر شرکت همگانی در تمام شئون زندگی مردم و امور کشور است.
تأمین مجلس عمومی
در قسمت معاش، با وجود تعاونیها در شهرها و روستاها و بیمههای اجتماعی گوناگون که بوجود آمده و همچنین با عرضه کردن تا میزان ۴۹ درصد سهام کارخانجات در درجه اول به کارگران و کارمندان و بعد به مردم از جمله زارعین وضع به صورت قابل قبولی در میآید.
چرا خریدار قسمت زیادی از سهام کارخانجات، خود مردم از جمله زارعین نباشند که با استفاده از صرفهجوییهای شان سهام مزبور را بخرند؟ چرا یک نجار، یک بنا و بطور کلی هر کس دیگر حتی یک وزیر یک یا چند سهم از سهام کارخانجات را نداشته باشند تا مثل آن زارع و بقال در سلامت صنایع کشور ذیسهم و ذیعلاقه باشند.
در پیشبرد امور روستاها همانطور که پس از اصلاحات ارضی، زمین بخود زارعی که در آن جا زحمت میکشید رسید، حالا باید به این کار جنبه فنی و سیانتیفیک بدهیم، زیرا فردا دیگر زراعت به این صورت نیست. فردا کشاورزی به صورت صنعتی در خواهد آمد و در کشاورزی صنعتی باز همه نوع افراد شرکت خواهند داشت، هم زارع که در شرکتهای تعاونی و یا شرکتهای سهامی زراعی متشکل میشود و هم دیگران. مسلماً بیشتر گرایش ما به سمت شرکتهای سهامی زراعی است، بخصوص در مناطقی که زمین بیشتر است و ماشین هم در کار است و دیگر زارع، کسی که شما فکر میکردید باید بیل بزند و دنبال گاوآهنی که بوسیله گاو یا الاغ کشیده میشود برود نیست. زارع فردا، زارع فنی است، کسی است که پشت تراکتور و یا کمباین نشسته و فرآوردههای زراعیاش را در همان روستا تبدیل به صنایع غذایی میکند. در هر صورت شرکت روستانشینان در امور شهری و صنعتی با سهیم شدن در سهام کارخانجات و بوسیله شرکتهای تعاونی روستایی و از بین بردن واسطهها و مداخله مستقیم تولید کننده تا مرحله مصرف، وضع تازهای بوجود خواهد آورد که همه این اقدامات بر اساس تشکیلات صحیح، تعاونیها، تعلیمات و فهم مسائل اوضاع را دگرگون خواهد کرد.
تشکیلات سیاسی
آنچه گفته شد جنبه معاشی داشت، ولی فهمیدن مطالب معاشی بدون فهمیدن مطالب سیاسی امکان پذیر نیست، زیرا یک کشور هر قدر پیشرفته و مترقی و مثل بهشت باشد و مردمش هم مرفه و خوشبخت و راضی باشند اگر دارای تشکیلات سیاسی صحیح نبود، جمع و جور کردن یک جمعیت زیاد و حفظ منافع سیاسی آنها در دنیایی که هنوز خیلی آشفته است میسر نخواهد بود و اگر هم بتوان جمعیت را جمع و جور کرد، حفظ منافع یک اجتماع ولو خوشبخت بدون تشکیلات سیاسی ممکن نیست.
بدیهی است اگر به آرزوی همه که انجام خلع سلاح عمومی است برسیم، حفظ منافع مملکت از لحاظ سیاسی بدون اعمال زور میسر است، ولی تا موقعی که خلع سلاح عملی نشده، داشتن تشکیلات دفاعی لازم و کافی برای حفظ منافع مملکت ضروری است.
فعالیت در احزاب
حالا که صحبت از تشکیلات سیاسی شد باید به لزوم متشکل شدم مردم کشور با رعایت سلیقه و وضع زندگی خودشان در احزابی که منعکس کننده افکار باطنی و میهنی و تا حدی سلیقه شخصی آنها است اشاره کنم. چون کارهای مملکت ما در حال حاضر بیشتر از بالا شروع میشود تا آنکه به پایین میرسد، باید خیلی دقت کرد که این کار صحیح صورت بگیرد. تشکیلات حزب ایران نوین باید اصولی باشد و از تجربیات همه استفاده بکند. شما باید از ابتکار و نبوغ ایرانی برای تطبیق تشکیلات خودتان با محیط ایرانی و اخلاق و روحیات ایرانی استفاده نمایید تا آنکه با تشکیلات صحیح حزبی بتوانید مردم را بطور فعالانه و از روی عقیده و ایمان در حزب خودتان جمع بکنید و آنها مرتب با عشق و علاقه در جلسات حوزهها شرکت کنند، آنها باید حرفشان را بزنند و شما به حرفهای آنها گوش کنید و آنچه را که صحیح است حتماً قبول نمایید. اصولاً چرا کمیته مرکزی شما و حتی بالاتر از آن احیاناً حرف یک زارع مثلاً سیستانی را اگر صحیح باشد مورد توجه قرار ندهد؟ باید امکانات حزبی و تشکیلاتی طوری فراهم شود که حرف آن زارع حتی به بالاترین مرجع حزبی برسد.
در مورد احزاب دیگر گفتیم که چون تشکیلات یک حزبی منجر به دیکتاتوری میشود طبیعتاً باید حزب دیگری باشد و احیاناً اگر مردم بخواهند و احتیاجات شان رفع شود تشکیلات دیگری هم میتواند وجود داشته باشد منتها ابعادش کوچک خواهد شد، زیرا تجزیه و تحلیل ایدئولوژی انقلاب شاه و ملت که همه میدانند مردم ایران تا چه حد آن را قبول کردهاند نمیتواند خیلی با هم تفاوت داشته باشد.
اخیراً ما عدهای از دانشگاهیان و اندیشمندان را خواستهایم تا انقلاب ایران را با هر چه که دلشان میخواهد مقایسه کنند و اگر پیشنهادی دارند بدهند تا اگر پیشنهادشان صحیح باشد ما آن را قبول کنیم و به اصول انقلاب ایران اضافه نموده یا جایگزین آن نماییم ما تا این حد به افکار و اندیشههای نو آزادی میدهیم، ولی به هر صورت تجزیه و تحلیل اصول انقلاب و مسائل مملکتی آنقدرها نمیتواند با هم متفاوت باشد که لازم شود ده تا بیست حزب سیاسی با عقاید مختلف داشته باشیم آنهم در این دوره انقلاب سازندگی، این است که آینده ما با حزبی که سر کار است و یک حزب بسیار قوی اقلیت خواهد بود که دائم چهار چشمی مواظب اوضاع باشد و راجع به مسائل مختلف حرف بزند، اگر صحیح بود به آن جواب داد زیرا این صحبتها محیط را سالم میکند.
بطور خلاصه در دهه دوم انقلاب وظایف احزاب و از جمله حزب شما از هر موقعی بیشتر و سنگینتر خواهد بود.
اجاره چند کانال ماهواره
باید اذعان کرد که ما متخصص امور تبلیغات نیستیم. خیلی اوقات شده که من در کشورهایی که سفر میکردم ضمن صحبتها توضیح میدادم که کشور ما این را دارد، آن را دارد. این کار را میکنیم، آن کار را خواهیم کرد، و در مقابل از آنها میشنیدم که چرا شما این مطالب را به اطلاع جهانیان نمیرسانید؟ این است که باید اذعان کرد ما از لحاظ تبلیغاتی (البته منظورم تبلیغاتچی حرفهای نیست) حتی در ذکر حقایق هم نه تنها قوی نیستیم بلکه باید بگویم که ضعیفیم.
البته وسایل ارتباط جمعی ما تکمیل خواهد شد. از لحاظ رادیو پستهای خیلی قوی خواهیم داشت، از لحاظ تلویزیون سراسر مملکت را خواهیم پوشاند، شاید عنقریب چند کانال ماهوارهها را اجاره بکنیم تا بیشتر از لحاظ آموزشی استفاده نماییم، ولی با داشتن این وسایل قوی اطلاعاتی و ارتباط جمعی خوراکی را که باید به آنها بدهیم قابل توجه است و در این مورد باید فکر کنیم. حتی برای ذکر حقایق و نشان دادن چهره واقعی ایران آنطور که هست به داخل و خارج کشور باید ببینیم که چه باید کرد. چون این کاری است که خود شما باید آن را دنبال کنید و احیاناً سمینارهایی تشکیل بدهید و در اطرافش بحث کنید تا ببینیم نتایج مباحثات شما چه خواهد بود، ولی اذعان میکنم که در حال حاضر ما در این قسمت قوی نیستیم.
تأمین منافع ملت ایران
هر سال با توجه به منافع ملت ایران و ذخایر موجود و بهره برداری صحیح از منابع نفت برنامه استخراج نفت مان را تهیه میکنیم و سهمی را که بیست ساله برای کمپانیهای نفت در نظر گرفتهایم آنها برداشت خواهند کرد و چون آنها کمپانیهای بزرگ و معتبری هستند و دلال نیستند و سر ما کلاه نمیگذارند، مطمئناً هر بشکه نفتی که میبرند پولش را خواهند داد و احتیاجی به تعقیب آنها در این جا و آن جا و یا باصطلاح معروف دلال بازی نیست، زیرا این کمپانیها بازار دارند. وسایل دارند، و نفت ما بطور مطمئن به فروش خواهد رسید و پولش به خزانه دولت خواهد رفت. علت دیگری که با شرکتهای بزرگ معامله کردهایم این است که ما فقط بوسیله اینها میتوانستیم آن تعداد متخصّصی را که هنوز مورد احتیاج مان است یکجا و یکدست در اختیار بگیریم، واِلا اگر قرار میشد ما به این طرف و آن طرف دنیا میرفتیم و به دنبال پانصد ششصد نفر کارشناس که دقیقاً نمیدانم چند نفر از آنها با توجه به توسعه صنعت نفت برای ما لازم است میگشتیم و یک نفر یک نفر آنها را پیدا میکردیم این کار چقدر طول میکشید. مثلاً اگر فردا میخواستیم صنعت نفت را تحویل بگیریم چه مدت میبایست کار را متوقف کنیم تا افراد لازم را به دست بیاوریم.
علاوه بر این از لحاظ مالی نیز ضرر نمیکنیم، برای اینکه نفت مان را به قیمتی که منفعتش کمتر از نفت هیچ کشور خلیج فارس نباشد به آنها میفروشیم. باید توجه داشت که آنها هم معتبرند و هم بازار دارند و هم اشخاص مورد نیاز را در اختیار ما میگذارند تا ما سر فرصت بتوانیم به اندازه کافی متخصص ایرانی تربیت کنیم، چه کسانی را که خودمان به کشورهای پیشرفته خواهیم فرستاد و چه افرادی که مشغول تحصیل هستند و حتماً با کمال میل به کشورشان بر میگردند. ما کشور صاحب صنعت نفت هستیم، آنهم صاحب اختیار مطلق و کامل و حقیقی منابع نفت نه ظاهری و این چیزی است که مورد اعجاب همه قرار گرفته است که چطور ما به این موفقیت رسیدهایم، البته روی اصل ثبات کشور و اینکه دنیا فهمیده است ما روی حرفی که میزنیم میایستیم و جنبههای فنی مطلب را هم در نظر میگیریم و از حق ایران یک سر سوزن هم صرفنظر نمیکنیم، این است که ایران از لحاظ اداری و فنی، رژیم و ثبات، قدرت علمی و داشتن کارشناس به مرحلهای رسیده که توانسته است این موفقیت عجیب را در مورد نفت به دست آورد، زیرا دو سه کشور در دنیا بیشتر نیستند که هم نفت داشته باشند و هم حقیقتاً خودشان تصمیم گیرنده و صاحب اختیار کامل این صنعت باشند. خارجی هم برای ما تا مدتی که به او احتیاج داریم کار میکند، واِلا فقط خریدار نفت ما است.
سهم نفت ایران
و اما سیاست ما در مورد نفتی که سهم خود ما خواهد بود در مرحله اول این است که این مقدار نفت در خود ایران پالایش و تبدیل به فرآوردههای مختلف نفت شود و در مرحله دوم شرکت با مشتری خود تا پمپ بنزین و همچنین شرکت در فرآوردههایش. البته من نوع اول را بیشتر ترجیح میدهم برای اینکه سرمایهگذاری هنگفتی در داخل ایران خواهد شد و کار برای ایرانی ایجاد میشود و با آنکه عدهای معتقدند محیط زیست قدری آلوده و خطرناک خواهد شد، ولی چون جنوب ایران وسعتش زیاد است و جمعیتش کم، هیچگونه آلودگی خطرناکی برای هوای ما تولید نخواهد شد.
موفقیت ما در نفت بقدری بزرگ است که شاید بتوان گفت هنوز عظمت کار کاملاً واضح و روشن نشده، ولی چیزی که مسلم است این است که فکر میکنم این کار الگویی خواهد بود برای دیگران. و اما درباره امکان وجود اختلاف بین ما و سایر تولیدکنندگان نفت باید بگویم که هیچ اختلافی موجود نیست، برای اینکه مطمئن هستم همه دنبال فرمول ایران خواهند رفت تا احیاناً نظیر این امتیازات و منافع را به دسته بیاورند، البته منظورم از همه، کشورهای تولید کننده و آنهایی است که نفت دارند.
برنامههای عظیم آینده
برای صنعت نفت به هزاران نفر مهندس زمین شناس، مهندس شیمی، متخصص پتروشیمی احتیاج خواهد بود، چون این چند کارخانه پتروشیمی که اکنون در ایران هست و بعضی از آنها عظیم هستند، بعداً در مقابل تأسیساتی که خواهیم داشت تقریباً چیزهای کوچکی جلوه گر خواهند شد و عظمت کار ما در آینده تا این اندازه خواهد بود.
وقتی برنامه پنجساله پنجم منتشر شد خیلی از محافل بینالمللی و شاید هم داخلی گفتند مگر چنین برنامهای به این عظمت را میتوان انجام داد؟ ولی با آنکه از موقع طرح این برنامه در تخت جمشید تاکنون بیشتر از چند ماه نمیگذرد، من حالا میتوانم به شما بگویم که آن برنامه در واقع قدیمی شده و ما مشغول تدوین برنامه دیگری هستیم که از آن برنامه به مراتب عظمتش بیشتر است. برای اینکه در فاصله طرح آن برنامه تابحال طرز فکر ما عوض شده است. در قسمت نفت نیز این موفقیت عظیمی را که به دست آوردیم همه چیز آن روشن شده، در حالی که این دورنما در آن موقع به این روشنی نبود و آخرین موفقیتهای نفت ما بعد از طرح برنامه پنجم پیدا شد و به قول معروف کُنسِپت کار اکنون بکلی تغییر کرده است.
مطالب دیگری هست که اکنون درباره آن توضیح نمیدهم، ولی اشاره میکنم که موقعیت جغرافیایی و منافع ما ایجاب کند که در آینده قسمت عمده احتیاجات اروپا را ایران تهیه نماید و صنایع اروپا به ایران بستگی پیدا کند و همین امر باعث خواهد شد که خود ایران هم صنعتی بشود.
همین دو قرارداد، قراردادی که اخیراً با جمهوری آلمان امضاء شد و قرارداد دیگری که در ۲۳ خرداد با انگلیسها امضاء کردیم، نمیتوانست در تدوین برنامه پنجساله پنجم مورد امعان نظر قرار بگیرد. پس اقداماتی که درباره نفت صورت گرفته بکلی چیز جدیدی است، قراردادهایی هم که اخیراً امضاء شده روی دید تازهای است، زیرا ما سابق فکر میکردیم ظرفیت صنایع فولاد ما در اصفهان در حدود چهار میلیون تن خواهد شد، ولی امروز به شما میگویم که تا ده سال دیگر ایران باید ۱۵ میلیون تن فولاد تولید کند. پس تمام برداشتها عوض میشود، برای صنایع نفت، برای مشتقات نفت، برای پتروشیمی، برای صنایع فولاد و همینطور صنایع مس و آلومینیوم و صدها چیز دیگر که اگر بخواهم توضیح بدهم ساعتها طول خواهد کشید.
برای همه اینها ما آدم میخواهیم، آدمهای نیمه ماهر تا ماهر و متخصص، برای تربیت اینها باید مدارس حرفهای از سطح هنرستان تا پلی تکنیک و دانشکدههای مهندسی به تعداد زیاد درست کنیم. اینها مطالبی است که من درباره آنها فکر و مطالعه میکنم تا در کنفرانس آینده انقلاب آموزشی که تشکیل خواهد شد آنها را عنوان کنم، زیرا انقلاب آموزشی ما باید متناسب با برنامههای عمرانی کشور و به تناسب موفقیت عجیب ما در قسمت نفت و با توجه به اینکه میتوانیم تا این حدود فولاد تهیه کنیم و به همین نسبت صنایع ایران تغییر شکل خواهند داد، به سمت آموزش حرفهای و فنی و تکنولوژیک سوق داده بشود. البته ایجاد و تهیه وسایل کار ساده نخواهد بود، ولی ما هر چه در قوه داریم باید در این راه بکار ببریم. انعکاس نظریات و پیشنهادها در مورد انعکاس نظریات مردم و طرحها و پیشنهادهای سودمند بوسیله افراد یا سازمانهای مختلف اگر این سازمانها جنبه حزبی داشته باشند، چه حزب شما و چه احزاب دیگر معلوم است که نظریات آنها مورد توجه قرار خواهد گرفت. یعنی اگر از حزب اکثریت باشند از طریق حزب به دولت منعکس میشود، اگر از حزب دیگر باشند چه در جراید آنها و چه احیاناً در پارلمان مطرح میشود و همچنین بوسیله بازرسی شاهنشاهی به هر صورت به گوش ما میرسد. اهمیت این تشکیلات به هر حال روز بروز بیشتر میشود و امکان شنیدن حرف دور افتادهترین روستای کشور به بالاترین تشکیلات مملکتی روز بروز بیشتر خواهد شد.
سیاست مستقل ملی
سیاست مستقل ملی ایران تا من حیات دارم عوض نخواهد شد و فکر میکنم هیچگاه هم عوض شدنی نیست، برای اینکه همه ما منافعش را دیدیم که چه بود، معنی استقلال را هم درک کردید و در واقع معنی حقوق مساوی را دیدید. بنابراین، غیر از اینکه این سیاست روز بروز محکمتر و عمیقتر و موفقتر شود و همچنان ادامه یابد من دورنمای دیگری نمیبینم.
انقلاب اداری موفقیت همه اصول دوازده گانه انقلاب محسوس است غیر از انقلاب اداری. در واقع در مورد انتقاد از خود همیشه این مطالب را ذکر کرده و گفتهایم که انقلاب یکطرفه نیست، یعنی کسی که پشت میز نشسته یا دستگاه دولت و قوه مجریه به تنهایی نمیتواند اصلاح شود. چرا که اگر مراجعه کننده اصلاح نشود و با همان روحیه انقلابی با مطالب برخورد نکند و مسائل را تجزیه و تحلیل ننماید این امر همیشه نیمه کاره خواهد ماند.
پس هم باید میبایست کارمندان دولت با روحیه انقلابی و تربیت انقلابی آشنا شوند و هم مراجعه کننده خودش را قانع کند که موفقیت در انقلاب اداری ممکن نیست مگر اینکه او هم دارای همان روحیه بشود. ولی بطور کلی این کار زمان میخواهد و برای اینکه ما فرصت را گم نکنیم فکر میکنم کاری که شروع شده از هر چیزی نتیجه بهتر بدهد و آن این است که گروههایی را که متخصص امور اداری هستند و در این رشته تحصیل کردهاند و دورههای مخصوص دیدهاند مأمور میکنیم تا به دستگاههای اجرایی بروند، چه به اداره کوچک و چه به وزارتخانه بزرگ و تمام وظایف آن دستگاهها را چه کوچک و چه بزرگ پیاده کنند و روی کاغذ بیاورند. فرض کنیم که مثلاً ۲۰۰ یا ۳۰۰ یا ۴۰۰ وظیفه هست که یک سازمان باید انجام دهد. هر وظیفه را با طرز صحیح انجام آن دقیقاً مینویسند که به چه صورت باید باشد. وقتی که این دستور ابلاغ شد بعد موضوع بازرسی مطرح میشود که هر وزارتخانه باید دستگاههایی برای بازرسی دائمی کار خودش داشته باشد. بازرسیهای بزرگتری هم هست که در سازمان برنامه است و آنها هم اضافه بر بازرسی دائمی خود وزارتخانه گاه و بیگاه از آن بازرسی میکنند. یک پله از همه بالاتر بازرسی شاهنشاهی است که بازرسان آن بطور غیر مترقبه به نقاط مختلف خواهند رفت و در تمام رشتهها بطور عمیق وارد خواهند شد و به اصطلاح معروف این ۳۰۰ یا ۴۰۰ چک لیستی را که گفتم امتحان میکنند و برای ما روشن خواهند کرد که آن دستگاه کارش را انجام میدهد یا نه و ما به این دستگاهها نمره خواهیم داد. در قسمتهای نظامی که این قدر پیشرفت کردهایم بخاطر آن است که کار را خیلی سخت گرفتهایم و مثلاً نمره ۸۰ روی صد اگر کمتر باشد برای ما قابل قبول نیست و تنبیهات را شروع میکنیم. به همین جهت است که میبینید مردان بزرگ ۵۰-۵۵ ساله کتاب به دست دائم مشغول مطالعه و مرور مطالب هستند و سر خدمت هم به اصطلاح معروف بالای جان میزنند. مطالعهای هم که میکنند فقط برای انجام وظیفه نیست، زیرا وقتی به کسی میگویید ما فردا از تو امتحان میکنیم، اگر از عهده امتحان بر نیاید خجالت خواهد کشید، به این جهت روی طبیعت انسانی و غیرت و حمیت سعی خواهد کرد که شرمنده و سرشکسته نشود.
مدرنیزه کردن اداری
همین سیستم را سعی خواهیم کرد در تمام ادارات چه کوچک و چه بزرگ پیاده بکنیم تا وظایف همه و چک لیستها روشن بشود. با این بازرسیها تمام کارها روشن خواهد شد. کار دستگاهها به این طریق به سرعت پیش خواهد رفت. هر جا که بشود کار را با کامپیوتر انجام داد از کامپیوتر استفاده میکنیم تا اتلاف وقت نشود و تمام کارهایی که به اصطلاح معروف امروز و فردا میشد از بین خواهد رفت و مطلبی را که ممکن بود شش ماه در اطراف آن تحقیق کنید و پروندهها را بعد از چند ماه توی گرد و خاک پیدا نمایید در عرض چند دقیقه جلوتان خواهد بود. پس مدرنیزه کردن سیستم اداری و سختگیری به حداکثر، موضوعی است که از لحاظ انقلاب اداری مربوط به دستگاه مجریه است و انشاءالله مردم هم بیش از پیش متوجه وظایف و مسئولیتهایی که هر فرد در مقابل مملکت و جامعه و انقلاب ایران دارد بشوند و هر کسی خودش را آماده کند تا انشاءالله ده سال دیگر وارد مرزهای تمدن بزرگ بشویم.
ایران و پاکستان
ایران نمیتواند ناظر تجزیه پاکستان باشد. از لحاظ سلامت و حفظ منافع ایران امکان ندارد که ما ناظر صدمه زدن دیگران به تمامیت ارضی پاکستان باشیم. این موضوع برای ما تازگی ندارد و قبل از اینکه در اجلاسیه پیمان مرکزی عنوان بشود ما این مسئله را علناً گفتیم و اکنون نیز سیاست ما همان سیاست است.
انفجار دنیا
درباره افزایش بهای نفت و تعیین بهای عادله برای آن و قطع تجاوز کمپانیهای نفتی، موضوعی است که من در هر فرصت آن را عنوان کردم، مطرح کردم، دنبال کردم و این موضوع همیشه مسئله روز است و اگر توجهی به آن نمیکنند دلیل آن نیست که مسئله روز نباشد. این مسائل همیشه مسئله روز خواهد بود و اگر ممالک صنعتی به آن توجه نکنند روزی دنیای ما منفجر خواهد شد. و چون ما هم به سرعت داریم وارد دنیای اغنیا میشویم شاید رویهای که ایران در این مورد پیش میگیرد بیاهمیت نباشد. توفیقی که ما در مورد نفت پیدا کردمی به خاطر لیدرشیپی بود که ایران داد. ما گفتیم که قدرت خرید یک بشکه نفت و بطور کلی قدرت خرید نفت ما به تناسب انفلاسیون دنیا نباید کم بشود و این برای آن است که ممالک تولید کننده نفت متشکل بودند و توانستند تا این حد از منافع خودشان دفاع کنند. حتی دو هفته پیش ما در ژنو موفق شدیم نزدیک ۱۲ درصد قیمت نفت را بالا ببریم و این تطبیق میکرد تقریباً با تنزل ۱۲ درصد در قدرت خرید دلار. اما چون نفت متاعی است واضح و روشن و ممالک تولید کننده آن هم معدود است میشد این کار را کرد. ولی برای سایر کالاها که ممکن است سر به صدها قلم بزند، امکان تشکیل ممالک تولید کننده آن مواد مشکل تر است و باید روی تفاهم بینالمللی در کنفرانس ممالک پیشرفته زودتر به این موضوع توجه کنند و بدانند که ادامه این وضع یعنی اینکه آنها روز بروز قوی تر و غنی تر شوند و ممالک فقیر روز بروز فقیرتر ممکن نیست. این است که ما باید سعی کنیم از این لحاظ و در این راه به نتیجه برسیم و مرتب نظریات خود را تکرار کنیم و آن را دنبال نماییم تا همه متوجه بشوند.
دین و انجام وظیفه
در مورد وظایف سازمان انتشاراتی حزب، مطالب همان است که یکبار دیگر هم گفتهام. کارهایی که ما از بالا میکنیم نتیجه آن را هر روز میخوانید و موفقیتهایی هم که به دست میآید میبینید.
اگر هر کس صبح که از خواب برمیخیزد، یا شب قبل از آنکه بخوابد از خودش سئوال کند که آیا من امروز کاری را که میبایست انجام بدهم، و دین و وظیفهای را که نسبت به کشور و اجتماع و حتی وجدانم دارم انجام دادهام یا نه؟ این خود کافی خواهد بود. اگر این کار را از روی وجدان صورت بگیرد فکر نمیکنم دیگر مطلبی باشد تا به آن اضافه بکنم.