مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نماینده مجله آفریقای جوان در کاخ نیاوران ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۳
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با نماینده مجله آفریقای جوان در کاخ نیاوران ۱۸ فروردین ماه ۱۳۵۳
قیمت جدید نفت
ما به هنگام آخرین افزایش قیمت نفت که در ماه دسامبر در تهران صورت گرفت، در واقع قیمت را تعیین کردیم. در گزارشی که به ما ارائه شده بود قیمتهای پیشنهادی برای قیمتهای اعلان شده از حدود ۹ دلار تا ۲۲ و ۲۳ دلار بود. ما در حقیقت حداقل قیمت را که با قیمت سایر منابع تقریباً مشابه انرژی برابری داشت انتخاب کردیم. البته این حقیقتی است که هیچ فرآوردهای را نمیتوان با نفت مقایسه کرد، چون ظاهراً هفتاد هزار مشتقات نفتی میتوان از نفت به دست آورد، در صورتی که مشتقات سایر منابع انرژی و از جمله انرژی اتمی از نظر ارزش و امتیاز نمیتواند با مشتقات نفتی برابری کند. با وجود این ما تصمیم گرفتیم قیمت هر بشکه نفت را هفت دلار تعیین کنیم و این تصمیم با توجه به این نکته اتخاذ شد که قیمت نفت از قیمت سایر منابع انرژی تجاوز نکند.
افزایش قیمت دلار
درباره کشورهای فقیر باید توجه داشت که میزان مصرف نفت این کشورها آنقدرها زیاد نیست. اکثر آنها سالانه بیش از یک میلیون تن مصرف ندارند، ولی آیا این کشورها به نوبه خود تولید کننده یا مصرف کننده گندم، روغنهای نباتی، قند، سیمان و غیره نیستند؟ در حالیکه قیمت گندم اخیراً به میزان بیش از ۳۰۰ درصد افزایش یافته، افزایش قیمت روغنهای نباتی ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد بوده، و طی شش سال اخیر قیمت قند به شانزده برابر رسیده، قیمت سیمان هم به میزان سیصد درصد افزایش یافته و تازه با این قیمت نیز پیدا نمیشود، کشورهای فقیر فقط احتیاج به نفت ندارند، بلکه به تمام این مواد نیازمند هستند. بنابراین میتوان گفت که صحبت کردن فقط راجع به نفت امری است آسان.
کمک به کشورهای فقیر
شما میدانید که من به جهانیان چه پیشنهادی دادم. با وجود داشتن ۳۲ میلیون نفر جمعیت ما پیشنهاد کردیم جمعاً یک میلیارد دلار به کشورهای مصرف کننده وام بدهیم. پیشنهاد ما به این منظور بود که قبل از همه کلیه کشورها و منجمله کشورهای مترقی که افزایش قیمتهای نفت بر آنها تأثیر گذاشته است بتوانند موازنه پرداختهای خود را متعادل سازند. پیشنهاد ما همچنین به این منظور بوده است که یک صندوق کمک به کشورهای فقیر تأسیس شود. این صندوق که ما با ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار در آن شرکت خواهیم جست میتواند در صورتی که سایر کشورهای تولید کننده از ما سرمشق بگیرند، بر حدود جمعاً سه میلیارد دلاری که در اختیار کشورهای فقیر قرار خواهد گرفت نظارت کند. به این کشورها وامهای طویلالمدت پانزده و یا بیست ساله به بهرهای که کاملاً جنبه تشریفاتی دارد و مثلاً ۵/۲ درصد خواهد بود داده خواهد شد.
این وامها فقط برای اجرای طرحهای مشخصی پرداخت میشود تا از حیف و میلی که اغلب در چهار چوب برنامههای کمک به چشم میخورد جلوگیری شود. علاوه بر این ما با کشورهایی چون هند و یا اخیراً با سنگال و بعداً با سودان موافقتنامههای دوجانبهای امضاء کردهایم و رقم این موافقتنامهها بسیار مهم است.
خودداری از فشار به کشورهای صنعتی
نابسامانی جهان صنعتی بدون شک به کسی کمک نخواهد کرد. گذشته از این ما که اینکه در آستانه عضویت باشگاه کشورهای صنعتی قرار گرفتهایم البته بدون هدفهای باصطلاح «تهدیدآمیز» اغلب این کشورها، چه سودی خواهیم برد از اینکه کشورهای صنعتی را به سوی یک فاجعه اقتصادی سوق دهیم؟
و اما اگر بخواهیم قیمت نازلی در زمینه نفت برای کشورهای فقیر قائل شویم بدون شک یک بازار سیاه وسیع درسطح جهانی بوجود خواهد آمد. مضافاً به اینکه این امر به منزله استفاده از سلاح نفت جهت ایجاد فشار و اِعمال نفوذ خواهد بود. بعلاوه این اقدام به منزله انتخاب دوستانی به نسبت کُرنش آنها جلوه خواهد کرد. شاید این امر کمی ناخوشایند باشد، ولی نمایشگر وضعی است که بوجود خواهد آمد. این یک شکل جدید امپریالیسم خواهد بود.
واکنش درباره اتحاد صندوق کمک
ظاهراً ونزوئلا تا حدودی با ایجاد این صندوق موافق است، اما این امر حقیقت دارد که دیگران واکنش چندان مساعدی در این مورد از خود نشان ندادند. به این نکته نیز باید توجه داشت که ونزوئلا و ایران خیلی پیشرفته تر از سایر کشورهای تولید کننده هستند.
ما برای کنفرانس آینده سازمان ملل متحد که قرار است راجع به مسئله مواد اولیه تشکیل شود اهمیت زیادی قائل هستیم، اما آیا سازمان ملل متحد برای این کنفرانس چهارچوب دلخواه را تشکیل میدهد؟
کشورهای تولید کننده مواد اولیه یا باید سازمانهایی مانند اوپک بوجود آورند، یا اینکه یک سیستم هماهنگی قیمتها پیدا کنند که مانع از دست دادن قدرت خرید ناشی از تورم گردد. بهتر است تا آنجایی که ممکن است از درگیری اجتناب شود و برعکس توافقهایی بر مبنای همکاری بین طرفین صورت گیرد.
من به سازمان همکاری و توسعه اقتصادی پیشنهاد کرده بودم به منظور مذاکره پیرامون جلوگیری از تورم تشکیل جلسه دهد. تصور میکنم که طی آخرین اجلاسیه کشورهای مصرف کننده با اصل ایجاد تماس با کشورهای تولید کننده موافقت شد و این امر با پیشنهاد ما وفق میدهد.
پایان دوران ممانعت قایقهای جنگی
و اما تشکیل جبهه کشورهای مصرف کننده در حال حاضر تهدیدی برای کشورهای تولید کننده به حساب نمیآید، ولی تا چندسال دیگر ممکن است چنین باشد. در هر صورت این جبهه مزاحمتی برای ما ایجاد نمیکند، زیرا ما خیلی خوشحال میشدیم اگر میتوانستیم نفت خود را نفروشیم و آن را در زیر زمین نگهداریم و فقط در پتروشیمی از آن استفاده کنیم. بنابراین در برابر هر عمل خصمانه کشورهای مصرف کننده، واکنشی وجود دارد.
در مورد اشغال کشوری به منظور استخراج نفت آن کشور، باید بگویم که دیگر چنین امکانی وجود ندارد. دوران سیاست قایقهای جنگی امروز دیگر سپری شده است.
عدالت و رفاه یکسان
من از نتایج اصلاحات ارضی کاملاً راضی هستم. هدف ما این بود که مالکیت زمینی که روستائیان در آن کار میکردند به آنها بازگردانده شود. این امر انجام گرفته است. ما همچنین میخواستیم با فئودالیسمی که در کشور حکمفرمایی میکرد مبارزه کنیم.
روستائیان ایرانی که ظاهراً مردان آزادی بودند، عملاً مثل رعیت زندگی میکردند. امروز این امر دیگر حقیقت ندارد و آنها نه تنها از آزادی برخوردارند بلکه زندگی آنها خیلی بهتر شده است، زیرا ما بر خلاف بعضیها عقیده نداریم که عدالت در کشور، عبارت از فقر یکسان است. عدالت برای ما مفهوم رفاه یکسان را دارد. البته امکان دارد که تساوی مطلق بوجود آید، ولی برای نیل به ایجاد تساوی باید تلاش کرد.
به همین خاطر پس از آنکه ما زمین را به آنها بازگرداندیم، اینک میخواهیم روستائیان را در تعاونیها جمع کنیم تا در این تعاونیها، آنها زمینها و ماشینها و غیره را مشترکاً مورد استفاده قرار دهند. در عوض آنها سهام شرکتهای تعاونی را دریافت میدارند و اگر بخواهند میتوانند سهام خود را بفروشند. به این ترتیب زمین دست نخورده باقی میماند و قابلیت تولید خود را حفظ میکند. به نظر من موفقیت اصلاحات ارضی به حدی آشکار است که بسیاری از کشورها از ما پیروی خواهند کرد.
افزایش جمعیت و میزان تولید
اگر میزان تولیدات کشاورزی در حال حاضر برای مصرف جمعیت کفایت نمیکند، این یک امر موقتی است. باید توجه داشت که اتحاد جماهیر شوروی هم نمیتواند مصرف جمعیت خود را تأمین کند. این مسئله اهمیتی ندارد، تا زمانی که کشاورزی بر اصول آبیاری استوار نشده است، همیشه میتوان انتظار اتفاقات غیر مترقبه از جمله سالهای خشکسالی را داشت. برای ما چنین اتفاقاتی رخ داده است. تا کنون اتفاق افتاده است که ما مجبور شدهایم تا یک میلیون تن غله وارد کنیم، اما سه سال قبل ما ۰۰۰/۲۰۰ تُن غله صادر کردیم و اگر در بهار امسال سه بار بارندگی بشود، این برای ما کافی است. این مسئله مربوط به اصلاحات ارضی نمیشود بلکه به آب و هوا مربوط است.
علاوه بر این از ده سال قبل تا کنون جمعیت ایران به میزان بیش از ده میلیون نفر افزایش یافته است و درآمد سرانه نیز به میزان بیش از ۶۰۰ درصد افزونی داشته است. در این روزها ما به یک درآمد متوسط سرانه به میزان ده هزار دلار دست خواهیم یافت. حال آنکه درآمد متوسط سرانه در بیش از ده سال قبل ۱۵۰ تا ۲۰۰ دلار بود. بدیهی است که اکنون میزان مصرف نیز بالا رفته است.
به همین خاطر است که ما مساعی خود را متوجه کشت و زرع وسیع آبیاری شده کردهایم. ما سیستمهای بسیار مدرن را در بخش کشاورزی در اختیار خواهیم گرفت، حتی در زمینه آبیاری از سیستم قطره قطره بهره خواهیم جست. بخاطر همین مشکلات کشاورزی و مسائل آبیاری است که اگر ضرورت ایجاب کند ما محل قطبهای کشاورزی را تغییر خواهیم داد. امروز برخی از کشاورزان در روی اراضی رده سوم و یا چهارم کار میکنند و آب فراوانی در اختیار دارند. این خود نشان میدهد که آب فراوانی به هدر میرود. باید آب را به جاهای دیگری فرستاد و بدین منظور شاید لازم باشد بعضی از دهکدهها را خراب کرد و ساکنان آن را به مزارع جدیدی فرستاد تا در آن بتوانند بهتر تولید کنند و بهتر امرار معاش نمایند. این امر ضروری است، چون در غیر این صورت هیچگاه کشاورزان نخواهند توانست از یک سطح زندگی که معادل سطح زندگی مردمان دیگر باشد برخوردار شوند.
تغییر قطبهای کشاورزی
تغییر قطبهای کشاورزی کار آسانی نیست. ولی امکان پذیر است، چون اکنون کلیه ایرانیها به دولت اعتماد دارند. در واقع کلیه کارهایی که ما انجام دادهایم به یاری پروردگار با توفیق همراه بوده است. ما این قبیل کارها و اقدامات را مانند بسیاری جاهای دیگر به منظور به دست آوردن رأی در انتخابات انجام ندادهایم. من نمیخواهم سیستمهای دموکراتیک را کم ارزش قلمداد کنم. از سوی دیگر ما پیشنهاد میکنیم که این نوع سیستمها در سطح روستاها، تعاونیها و استانها که ساکنان و اعضای آن خواهند توانست آزادانه رأی دهند به موقع اجرا در آید، ولی قبل از رسیدن به این مرحله باید ابتدا با بیسوادی مبارزه کرد تا افراد قبل از آنکه بتوانند رأی دهند، بدانند چه میخواهند. از این رو ما میخواهیم آموزش را به سرعت و بویژه با استفاده از تلویزیون گسترش دهیم تا ایرانیها چه آنها که غنی هستند و چه آنها که کم درآمدند بتوانند از آموزش یکسان برخوردار شوند.
پرداخت خسارت به مالکان
اینکه بعضیها تصور میکنند اصلاحات ارضی موجب شده که یک طبقه جدید مرکب از مالکان شهری بوجود آید صحبت ندارد، چون به مالکانی که اراضی آنها تقسیم شده، بر حسب مالیاتی که میپرداختند خسارت و غرامت پرداخت شده است. البته بسیاری از مالکان هم مالیاتی نمیپرداختند. این نوع پرداخت خسارت از جانب ما هوشیارانه بود، شاید موارد استثنایی نیز وجود داشته باشد، ولی این موارد بسیار کم است. علاوه بر این ما هنگام ملی کردن اراضی حتی در حالیکه مالکان موافق نبودند درنگی به خود راه ندادیم و اکنون نیز اگر کسانی با آن موافق نباشند این کار همچنان ادامه خواهد یافت. امروز دیگر هیچکس تاب ایستادگی در برابر تصمیمات منطقی دولت را ندارد.
این ملی کردنها قابل مقایسه با اقدامات کشورهایی است که نفت و فولاد و کلیه صنایع بزرگ آنها در دست دولت است و در دست دولت هم باقی خواهد ماند، ولی مسئله ملی کردن صنایع سبک که متعلق به بخش خصوصی است و در این بخش بهتر و به نحوی اقتصادی تر و با صرفه تر کار میکنند، مطرح نیست.
خرید سهام کارخانهها
هم اکنون در قوانین ایران پیش بینی شده است که کارگران بیست درصد سود خالص کارخانجات را دریافت دارند. از دو سال قبل من از صاحبان صنایع ایران خواستم که چهل و نه درصد سهام کارخانهها را برای فروش در اختیار کارگران قرار دهند و آنان هم این پیشنهاد را پذیرفتند.
کارگران پنج سال وقت دارند تا در مورد خرید و یا عدم خرید این سهام تصمیم بگیرند. پس از گذشت این مهلت، این سهام به مردم عرضه خواهد شد. بنا بر این تمام کشور در ثروت صنایع خویش سهیم میشود.
من همچنین در نظر دارم که نود و نه درصد سهام کارخانجات پتروشیمی و کلیه کارخانجات متعلق به دولت به مردم فروخته شود. بدین ترتیب هیچ صاحب سهمی نخواهد توانست درصد مهمی از سهام را در اختیار داشته باشد و این امر بدین خاطر است که همه مردم کشور از فروش سهام برخوردار شوند. دولت فقط یک درصد سهام را در اختیار خواهد داشت، ولی اتخاذ تصمیمات کامل و جامع از آن دولت خواهد بود. یک رئیس هیئت مدیره باید در عرض چند ثانیه تصمیم بگیرد.
مسافرت به آفریقا
ملغی شدن سفر من به آفریقا صرفاً بدین علت بود که وقت کافی نداشتم. طی تمام مدتی که فعالیتهای نفتی جریان داشت من نمیخواستم با کشور خود فاصله زیادی داشته باشم. از سن موریتس واقع در سوییس به آسانی میتوان رهسپار تهران شد، حال آنکه از آفریقا این امر مقدور نیست.
ولی در آینده امیدوارم این مسافرت انجام یابد. با این حال باید یادآور شوم که من نخست وزیر خود را فرستادم و قراردادهای مهمی ضمن این مسافرت با سنگال به امضاء رسید.
برای همکاری با کشورهای آفریقایی من اطمینان دارم که تمام شرایط مساعد است. کشورهای آفریقایی میتوانند به ما کاملاً اعتماد کنند، چون ما با آنها کوچکترین اختلافی نداریم و در گذشته هیچ مسئله منفی میان ما و آنها وجود نداشته است. از سوی دیگر ما اخیراً قراردادهای مهمی با سودان منعقد ساختیم. پرزیدنت موبوتو نیز که اخیراً از کشور ما دیدن کرد از امکانات همکاری که ما در نظر گرفتهایم تجلیل نمود.
اغلب کشورهای آفریقا ثروتمند هستند. این کشورها مواد اولیه فراوانی در اختیار دارند که ما از آن محرومیم. از اینرو زمینه برای انعقاد قراردادهای بسیاری مهیا است. در مورد کشف و بهره برداری منابع نفتی آفریقا نیز اگر از ما کمک خواسته شود ما به آنها کمک فنی خواهیم کرد.
خرید نفت
در مورد تحریم نفت شما مانند من میدانید که هلند ذخیره نفتی دارد. آمریکا هم هیچگاه تا این حد نفت وارد نکرده بود.
با این حال ما به کشورهای عرب گفتیم شما حربهای را که در اختیار داشتید نشان دادید، ولی اکنون که ایالات متحده آمریکا سیاست خود را تغییر داده بنابراین چرا باید به استفاده از این حربه ادامه داد؟ از سوی دیگر اگر ایالات متحده آمریکا دیگر به خاورمیانه توجه نکند شاید بعضی از کشورهای عرب راضی باشند، ولی بسیاری از آنها دچار دردسر خواهند شد.
مناقشات اعراب و اسرائیل
روش ما در قبال مناقشات اعراب و اسرائیل بسیار روشن است و آن این است که قطعنامه شماره ۲۴۲ باید به موقع اجرا در آید. به عبارت دیگر ما حق موجودیت اسرائیل را به رسمیت میشناسیم، ولی معتقدیم که نمیتوان با توسل به زور اراضی دیگران را از آنِ خود ساخت. شاید برای بیدار شدن اسرائیل از رخوت و خمودگی، این کشور شایسته دریافت ضربه جنگ اکتبر بود.
درباره مناسبات ما با اسرائیل
ما اسرائیل را به صورت «دوفاکتو» شناختیم. اگر موجودیت اسرائیل به رسمیت شناخته شود چرا نباید با آن مناسباتی داشت؟
قطع روابط بعضی از کشورها با اسرائیل در جریان جنگ اکتبر چندان دوامی نخواهد داشت. این امر گویای هیچ چیز نیست. یا باید موجودیت اسرائیل را به رسمیت شناخت و یا آن را به رسمیت نشناخت. روش دیگری نمیتواند وجود داشته باشد. گذشته از این طی مذاکرات صلح بین اعراب و اسرائیل بوضوح دیده شد که افسران عرب و اسرائیلی دست یکدیگر را با صمیمیت میفشارند. بنابراین چرا باید از ما انتقاد کرد؟
ایران و آفریقای جنوبی
درباره رابطه ما با آفریقای جنوبی در زمینه پالایش نفت، ما نمیتوانیم منافع و مصالح درازمدت کشور خود را فدای منافع سایر کشورهایی کنیم که گهگاه منافع آنها جنبه احساساتی دارد.
عدم شرکت در کنفرانس لاهور
من نمیخواهم در جایی که قذافی میرود حاضر باشم. بخصوص که وی فردی است که نمیتوان او را نادیده گرفت. وی فردی است که حرف میزند و زیاد حرف میزند.
تسلیحات عراق
آیا شما از میزان تسلیحات عراق آگاهید؟ آیا شما واقفید که امروز عراقیها بیش از ما هواپیما و تانک دارند؟ ولی این امر تا چند سال دیگر صادق نخواهد بود. امروز آنها بمب افکنهای مافوق سرعت صوت توپولف ۲۲، هواپیماهای شکاری سو ۲۰ با بالهای متحرک و موشکهای زمین به زمین و غیره در اختیار دارند. بنابراین سفارشهای تسلیحاتی ما قبل توجیه نیست.
در مورد امکان بهبود روابط ایران و عراق، از سوی ما درها بسته نشده است، ولی هرگاه آنان به جنون حمله به پاسگاههای مرزی ما ادامه دهند، ما مقاومت میکنیم.
هر وقت که کشور کوچکی بخواهد مزاحم ما باشد، ما برای درخواست کمک، تلگرامی به واشنگتن مخابره نخواهیم کرد، بلکه ما به تنهایی از خود دفاع میکنیم و امروز امکانات آن را داریم. از طرف دیگر شما میدانید که ما در طول بیست و پنج سال آینده پنجمین قدرت جهانی خواهیم شد. در آن زمان جمعیت ما در حدود ۶۵ میلیون نفر خواهد بود. بنابراین هنگامی که شما به تسلیحات ما فکر میکنید باید آن را با تسلیحات فرانسه و یا آلمان مقایسه نمایید. در این کشور هیچ چیز به دست قضا و قدر سپرده نمیشود. افتخار آینده ما بستگی به پیروزیهای نظامی نخواهد داشت، بلکه افتخار ما ارمغانی خواهد بود که به تمدن جهانی عرضه خواهیم داشت.
خطر در تنگه هرمز
اگر تنگه هرمز به دست افرادی بیفتد که توسط کوباییها و این قبیل افراد پشتیبانی میشوند ممکن است مستقیماً در معرض تهدید توپهای دورزن قرار بگیریم. همچنین اگر آنان با یک ناوچه ساده موفق به غرق یک نفتکش در خلیج فارس شوند، خلیج فارس شاید برای همیشه خواهد مرد. در این صورت برای پاک کردن خلیج فارس هر قدر مواد پاک کننده بکار برده شود عمل پاک کردن غیر ممکن خواهد شد، بنابراین چگونه میتوانیم حتی احتمال چنین امری را بپذیریم؟ ما برای چه کسانی در آن جا مداخله میکنیم و این دخالت علیه کیست؟ علیه یک گروه وحشی، علیه گروه باصطلاح ارتشهای آزادیبخش، ولی آنها برای آزاد کردن چه چیز و کجا فعالیت میکنند؟ آنچه که ما میخواهیم همکاری کلیه کشورهای ساحلی خلیج فارس برای حفظ امنیت این منطقه است، ولی اگر دیگران نسبت به این امر بیتفاوت باشند باید به هر حال به طریقی امنیت خلیج فارس حفظ شود، زیرا حیات ما به آن بستگی دارد. از سوی دیگر چه کسی از حضور صدها تکنیسین کوبایی در عدن و یمن جنوبی نگران است؟ آنها با مملکت خود فاصله زیادی دارند، ولی برای ما این امر در بیست کیلومتری خاکم مان صورت میگیرد. بنابراین اینهمه هیاهو و جنجال دیگران برای دخالت در امری که فایده و ضرورت آن تا این حد واضح است به خاطر چیست؟
آزادی اقلیت
اکنون در کشور ما اقلیتی که بتواند عقاید و نظرات خود را آزادانه بیان کند وجود دارد، اما اقلیت چه میتواند بگوید؟ آیا میتواند بگوید که سیاست نفتی ما بد است؟ آیا میتواند بگوید که سیاست مستقل ملی ما بد است؟ آیا میتواند بگوید سیاست اجتماعی ما بد است یا اینکه آنچه را که ما برای کارگران و کشاورزان انجام میدهیم بد است؟
کیفر تبهکاران
در مورد مجازات مجرمین و تبهکاران، باید بگویم که فقط دزدان و آدم کشان و خرابکاران حرفهای طبق رأی دادگاهها تیرباران میشوند.
درباره دانشجویانی که دستگیر شدهاند آنها عضو گروههای خرابکاری بودهاند. نزد آنها بمبها و مواد منفجره و مدارکی که مؤید مجرمیت آنها است پیدا شده است. هیچکس تا زمانی که امنیت کشور را به مخاطره نیفکند دستگیر نمیشود. ما میدانیم که عدهای از جوانها تا سن معینی با خشونت اظهار عقیده میکنند، اما بعداً پس از سپری شدن این دوران آرام میشوند. ما این امر را میپذیریم، ولی در مورد سازمانهایی که خود را جبهه آزادیبخش مینامند این امر صادق نیست. این سازمانها اغلب با دولت عراق و یا فلسطینیها در تماس هستند. ما نمیتوانیم در این مورد اغماض کنیم.
با این حال آنهایی را که علیه من و پسر سیزده سالهام و علیه شهبانو توطئه کرده بودند بخشیدم، ولی حق ندارم کسانی را که به کشور حمله میکنند عفو کنم. من سوگند یاد کردهام که تمامیت و استقلال این کشور را حفظ نمایم.
ایران و رژیم سلطنتی
تاریخ این کشور نشان داده است که رژیم سلطنیتی برای ایران رژیم مستحکمی است. ایران بدون رژیم سلطنتی چه میتوانست بکند؟ به عنوان مثال طی اشغال کشور از طرف نیروهای انگلس و روس اگر رژیم پادشاهی در این کشور وجود نداشت تمام استانها تجزیه میشد. آیا شما میتوانید تصور کنید در آن زمان که نود درصد ایرانیها بیسواد بودند و حتی نمیتوانستند یک نماینده مجلس انتخاب کنند، چگونه قادر بودند یک رئیس جمهوری انتخاب نمایند؟
ما دارای ماهیت و نبوغ و شخصیتی خاص خود هستیم. به این جهت احمقانه است که قرنها تجربیات تکنولوژی سایر کشورها استفاده نکنیم. با این حال نباید ماهیت خود را از دست بدهیم.
برابری زنان و مردان
من مخالف زنان نیستم، من میگویم زنانی که در طول تاریخ کشورهایی را رهبری کردهاند همیشه خونخوارتر از مردان بودهاند. امروز هم این امر حقیقت دارد. زن باید در هر حال جذابیت و ظرافت خود را حفظ کند. در یک زن ژنها و بیولوژی فرق دارد. آیا میتوانید از یک آشپز معروف زن و حتی یک نقاش زن نام ببرید؟ این تقصیر زنان نیست، ولی آنها فرق دارند. با وجود این، به نظر من اگر زنی عهده دار رهبری کشوری باشد، بیش از یک مخرد خواهد جنگید.