مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرنگار روزنامه دیلی تلگراف ۱۷ بهمن ماه ۱۳۵۲
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرنگار روزنامه دیلی تلگراف ۱۷ بهمن ماه ۱۳۵۲
دومین کشور تولید کننده نفت در خاورمیانه
سیاست ایران در مورد نفت تا کنون چنین بوده است که حداکثر مقدار نفت را بدون اسراف و تبذیر تولید کند، مشروط بر آنکه خریداران نفت میزان قیمتهای صعودی نفت را که از بشکهای هفت دلار بابت نفت خام سبک ایران آغاز میشود بپذیرند و این معادل ۶/۱۱ دلار قیمت اعلام شده هر بشکه نفت در سراسر خلیج فارس است. ایران دومین کشور بزرگ تولید کننده نفت در خاور میانه است که در سال ۱۹۷۳ میزان صدور نفت خود را ۱۵ درصد و به میزانی افزایش داد که مجموعاً به ۲۷ درصد کل صادرات نفت خاورمیانه رسید. پایین آمدن قدرت خرید
من با خود فکر میکنم که آیا وسایل ارتباط جمعی سعی کرده است مسئله نفت را درک کند یا نه. در سال ۱۹۴۷ بهای اعلام شده نفت خلیج فارس بشکهای ۱۴/۲ دلار یا ۱۲/۲ دلار بود. تصور کنید که ما با آن قیمت چه چیز میتوانستیم خریداری کنیم. با آن قیمت ما به مراتب بیش از قیمت اعلام شده کنونی نفت یعنی ۱۲ دلار قدرت خرید داشتیم. من در این مورد کلمه «اجحاف» را بکار میبرم. شما کشورهای غربی روی بنزین خود آنقدر مالیات میبستید که حتی متوجه نمیشدید بهای این نفت چقدر ارزان است. بگذارید ارقام مربوط به قبل از موقع افزایش قیمتهای نفت را به شما ارائه دهم. یک لیتر بنزین در فرانسه ۳۰/۱ فرانک ارزش داشت. سهم ما در آن ۹۰ سانتیم بود. مالیات دولت فرانسه روی آن ۹۰ سانتیم بود. بقیه آن شامل کرایه حمل کمپانیها و توزیع و غیره بود. ما کارها را به مجرای صحیح انداختیم و من با اطمینان راسخ به شما میگویم که ما نازلترین قیمت ممکن را با مقایسه نفت نسبت به سایر منافع انرژی قائل شدهایم و حال آنکه نفت یک منبع انرژی گرانقدر است. نفت حاصل از لایههای سنگهای رسوبی و نفت به دست آمده از ماسههای آغشته به نفت آلودگی بیشتری تولید میکند. شما نمیتوانید همان مشتقات نفت معمولی را از آنها به دست آورید. این مسائل بدبختانه به وضوح مورد بحث قرار نگرفته است.
مردم چشم آبی و مردم چشم سیاه
چگونه است که کانادا بهای نفت خود را بیدرنگ به بشکهای هشت دلار افزایش میدهد و شما حتی در مورد چنین تصمیمی چون و چرا قائل نمیشوید. همچنین قیمتی که شما انگلیسیها برای نفتی که از دریای شمال استخراج نمیکنید تعیین میکنید چه کسی به آن اعتراض میکند؟ هیچکس. همینطور از نروژیها کسی نمیپرسد که خیال دارند چه قیمتی روی نفت خود بگذارند. همه کس قیمتی را ونزوئلا برای نفت خود تعیین کرده پذیرفته است، بنابراین چه فرقی بین شما مردم چشم آبی و ما مردم چشم سیاه وجود دارد؟ سازمان کشورهای صادر کننده نفت مأمور گردید که قیمت واقعی هر بشکه نفت خام را مورد مطالعه قرار دهد. آنها قریب ده پیشنهاد ارائه دادند که از بشکهای ۴۰/۵ دلار آغاز میشد و به بشکهای ۱۸ دلار ختم میشد. من بشکهای هفت دلار را پیشنهاد کردم که در واقع حداقل قیمت آن بود. عراق بشکهای ۱۴ دلار پیشنهاد کرد. دولتهایی که میگویند ما قدرت پرداخت قیمت جدید نفت را نداریم سخن درستی نمیگویند. آنها میتوانند بخشی از مالیاتهای سنگینی را که به نفت بستهاند به آبجو و سیگار اختصاص دهند.
تشکیل بانک عمران بینالمللی
ما در کشور خودمان که ۳۲ میلیون نفر جمعیت دارد هزینه زیادی را صرف امور عمرانی خواهیم کرد. در سال جاری رشد قیمتهای ما بطور ثابت ۴۰ درصد خواهد بود که سه برابر حد اعلای میزانی است که تا کنون وجود داشته است. باقی درآمدها را در سایر کشورها فیالمثل در انگلستان سرمایهگذاری خواهیم کرد. البته پول زیادی به داخل برخی از کشورهای عرب که اصلاً جمعیتی ندارند سرازیر میشود. به همین دلیل است که ما پیشنهاد میکنیم که یک بانک تأسیس شود و به کشورهای توسعه نیافته جهان پول قرض بدهد. مهم نیست این بانک مرکزش در کجا باشد، معهذا برنامه ریزی و پروژههای عمرانی این بانک برای کشورهای عقب مانده به نظارت دقیق احتیاج خواهد داشت تا معلوم شود که پولهایی که وام داده میشود بیهوده صرف نشود. پیشنهاد دیگری نیز دارم و آن این است که یک هیئت بینالمللی کاملاً بی طرف تشکیل شود تا نیاز کشورهای در حال توسعه را مورد مطالعه قرار دهد و آنگاه دستوراتی کاملاً بیطرفانه به کشورهای بزرگ صنعتی ابلاغ نماید تا آنچه در کشورهای در حال توسعه واقعاً مور د نیاز است تولید شده و به آن جا فرستاده شود. این به مراتب بهتر از آن است که به کشورهای مزبور پول وام داده شود. زیرا در آن صورت ما صد در صد مطمئن خواهیم شد که پروژهها به مورد اجرا گذاشته خواهد شد و پول به مصارف غیر ضروری نخواهد رسید. من تنها این پیشنهاد را میتوانیم به کشورهای تولید کننده ارائه بدهم، این به عهده آنها است که آن را بپذیرند یا نپذیرند.
اخطار به کنفرانس واشینگتن
اینکه گفته میشود تا سال ۱۹۸۰ ششصد میلیارد دلار به کشورهای تولید کننده نفت سرازیر میشود و این امر باعث راکد ماندن پول خواهد شد، باید بگویم که کشورهای مزبور نمیتوانند آن را خرج کنند و به همین جهت است که من تأسیس چنین بانک بی طرفی را پیشنهاد میکنم. بانک مزبور میتواند به اتفاق آراء در هر جایی تأسیس گردد و یک هیئت بینالمللی بیطرف بر آن نظارت داشته باشد و شایسته است کنفرانس واشینگتن این موضوع را مورد مطالعه قرار دهد، ولی اگر کشورهای مصرف کننده در کنفرانس مزبور کوچکترین نشانهای دال بر اینکه مایلند به مقابله بپردازند از خود نشان دهند از این کار به سختی پشیمان خواهند شد.
امکان تجدید نظر در قراردادها
درباره قیمتها نیز باید بگویم با توجه به تورمی که شما ایجاد میکنید باز هم بالاتر خواهد رفت. اگر کشورهای صنعتی بخواهند به بهانه رکود میزان صدور کالاهای خود را به کشورهای وارد کننده کاهش دهند اشتباه میکنند و بهتر است به چنین کاری مبادرت نورزند، زیرا در غیر این صورت عواقب آن دامنگیر خودشان خواهد شد. این امر به فورس ماژور بستگی دارد، لیکن در آن صورت لازم خواهد شد که ما در قراردادهای مان با کشورهای صنعتی تجدید نظر کنیم.
البته قرارداد کنونی نفت مورد تجدید نظر قرار نخواهد گرفت و فکر نمیکنم که در این مورد اتفاقی بیفتد، مگر آنکه یک شرکت با فعالیتهای خود اختلالاتی در آن ایجاد کند، نظیر آنچه که یک بار اتفاق افتاد. در آن هنگام کشور من به خاطر اینکه نتوانست فشار روی یک چاه نفتی را بخوبی اداره کند ۵۰۰ میلیون بشکه نفت را از دست داد. من امیدوارم که چنین چیزی به خاطر اهمال انگلستان در حمل کالا به کشور ما اتفاق نیفتد. من واقعاً امیدوارم و مایلم که یک انگلستان نیرومند وجود داشته باشد. من گمان میکنم که مردم شما خیال دارند در اطراف پرچم خود گرد آیند. اکنون موقع آن رسیده است که شما چنین کاری را بکنید. من نمیتوانم آینده خطرناکی را برای کشور شما در نظر مجسم کنم، مخصوصاً اگر شما بتوانید دو سه سال آینده را به نحوی سپری کنید. آنگاه شما به خاطر نفت خودتان یکی از ثروتمندترین کشورهای اروپا خواهید شد.
من خواندم که اتحاد شوروی نفت را به سه برابر قیمت قبلی به فنلاند میفروشد. آمریکا نفت صادر نمیکند، ولی شما انگلیسیها ظرف سه سال آینده قرین سعادت خواهید شد.
شما هم نفت دریای شمال را خیلی گران خواهید فروخت. من میخواهم در مورد انگلستان چیزی از این هم بالاتر بگویم. شما نسبت به آنچه دیگران درباره شما و گذشته استعمارگرانه تان میگویند زیاد حساسیت نشان میدهید. در مورد حل مسائل باقی مانده نظیر رودزیا و بسیاری از چیزهای دیگر بریتانیا ظاهراً نسبت به عقاید عمومی مردم خارج به خود میلرزد، این تقریباً چیزی شبیه خودآزاری است.
شورشیان عمان
در مورد منطقه خلیج فارس اگر ما بتوانیم نوعی همکاری با کشورهای خلیج فارس را بنیان نهیم گمان میکنم بتوانیم خود را با اوضاع وفق دهیم. ما هرگونه کمکی که سلطان عمان از ما درخواست نمود، در اختیار وی قرار دادیم. در مورد شورشیان عمان، من بسیار متعجبم از اینکه یک سیستم تبلیغاتی، مشتی افراد وحشی را که حتی خواندن و نوشتن را هم نمیدانند به نام «نیروی آزادیبخش» قلمداد میکند. آنها در واقع نیروهای اخلالگر، خرابکار، هرج و مرج طلب و آدمکش هستند. اگر قرار بود این نیروها نزدیکتر شوند، در مدخل خلیج فارس قرار میگرفتند و ما نمیتوانستیم آنها را سرکوب کنیم. خلیج فارس شاهرگ حیاتی ما است، تنها راه ما به اقیانوس است و حتی بیش از دریای مانش که برای شما اهمیت دارد برای ما حائز اهمیت است. شما باز هم راه به اقیانوس اطلس دارید، ولی در مورد ما این تنها راه دستیابی به دریای آزاد است.
ما همکاری خود را با نیروهای سلطان عمان مخفی نمیکنیم. ما همواره اعلام داشتهایم که هرگاه حکام خلیج فارس نظیر سلطان عمان از ما درخواست کمک کنند هر نوع کمکی که از ما خواسته شود در اختیار آنها قرار خواهیم داد، ولی هیچگاه خود را به آنها تحمیل نخواهیم کرد. ما با آنکه روابط سیاسی و اقتصادی خود را با مسکو به مجرای صحیحی درآوردهایم مبارزه با کمونیسم را ادامه میدهیم، زیرا آنها میگویند که دولت شوروی یک موضوع است و حزب کمونیست موضوعی دیگر، به همین علت است که ما نیز صمیمانهترین و دوستانهترین روابط را با دولت اتحاد شوروی داریم، ولی در عین حال کمونیستها را که در محدوده کشور ما به فعالیت میپردازند زندانی میکنیم و هرگاه پس از محاکمه مجرم شناخته شوند و محکوم گردند حتی آنها را تیرباران میکنیم.
کم کار و پر توقع
درباره افزایش زیاد قیمت کالاها و محصولات تولیدی باید بگویم که جامعه شما به جامعهای بی نظم و مجاز به هر کار که بخواهد مبدل شده است. شما در عین حال که کار نمیکنید برای کار کوچکی هم که انجام میدهید توقع بیش از اندازه دارید. شاهد هم افزایش جمعیت جهان و تن پروری جامعه بی نظم شما باعث افزایش تقاضا و وضع فعلی شده باشد.
هشدار به کشورهای صنعتی
ما در کنفرانس وزرای خارجه کشورهای صنعتی در واشینگتن شرکت نمیکنیم، ولی چون میخواهیم نظریات ما قبل از یازدهم فوریه و تشکیل این کنفرانس به اطلاع جهانیان برسد از این رو آن را با شما در میان میگذارم. مطالبی که شما به عنوان یک روزنامه محافظه کار درباره نظریات من انتشار میدهید ممکن است موافق طبع شما نباشد، ولی هرگاه نظریات مرا بدون تحریف چاپ و منتشر کنید برای من کافی خواهد بود. این نکته را هم اضافه میکنم که آمادهام در تحقیقات و جستجوهایی که برای یافتن انواع جدید انرژی نظیر ساختن اتومبیلهای برقی و کسب انرژی از خورشید انجام میشود شرکت کرده و سرمایهگذاری کنم، زیرا مایلم از همین انرژی خورشید برای گرم کردن خانههای مردم و بکار انداختن کارخانهها و روشنایی خیابانها و حرکت قطارها و غیره در کشور استفاده کنم و تا حدی که امکان دارد از نفت ذیقیمت خود برای انجام این امور کمتر استفاده کرده و این ماده پر ارزش را تا سر حد امکان در راه به دست آوردن فرآوردههای بیشتر پتروشیمی مورد استفاده قرار دهم.
من هشداری که باید بدهم دادم. من نمیدانم عکسالعمل و بازتاب سایر کشورهای عضو اوپک چه خواهد بود، ولی شما اظهارات مرا بدون کم و کاست و با صدای بلند نقل کنید که هرگاه کشورهای مصرف کننده بخواهند بر ما فشار وارد آورند نفت بسیار کمتری دریافت خواهند داشت. ما نفت خود را در زیر زمین نگاه خواهیم داشت و اطمینان دارم که کلیه کشورهای عضو اوپک نیز به این کار دست خواهند زد.
در مورد وضع دلار، اگر قیمت نفت کاهش یابد ممکن است برای مدتی وضع دلار بهبود یابد، ولی دوباره ارزش آن کاهش خواهد یافت، از این رو شما احتیاج به انجام اصلاحاتی در سیستم پولی جهان دارید.
شرکتهای نفتی و فرانکشتینها
و اما درباره شرکتهای نفتی من در گذشته هم گفتم که شرکتهای نفتی فرانکشتینها را خلق میکنند، اما همین کشورها در حال حاضر نوع دیگری از سیاست نگاهداشتن نفت در زیر زمین را در پیش گرفتهاند و این شرکتهای نفتی هستند که نفت را از زیر زمین بیرون میکشند.
من به شرکتهای نفتی پیشنهاد کردهام که از این پس صرفاً در حکم نماینده باشند و نفت را خریداری کرده و توزیع کنند. نقش شرکتهای نفتی که ایجاد حکومت در حکومت بود اکنون دیگر پایان یافته است.
حضور آنها در گذشته در کشور ما بدین علت بود که ما دولت مرکزی نیرومندی نداشتیم و فاقد افراد آموزش یافته به تعداد کافی بودیم، ولی اکنون حتی ما میتوانیم فنون استخراج نفت در دریا و دور از ساحل را خریداری کنیم. به مهندسان متخصص حقوق خوب میپردازیم و این مهندسان میتوانند از هر بشکه نفتی که استخراج میکنند پول خوبی به دست آورند. به همین علت شرکتهای نفتی میتوانند به شرکتهای توزیع کننده نفت مبدل گردند، زیرا آنها وسیله توزیع را در اختیار دارند و ما آن را در اختیار نداریم. در کشور من دیگر کسی به شرکتهای نفتی حمله نمیکند، زیرا آنها دیگر نقشی در کشور ما ایفا نمیکنند.
حال نظر خود را درباره مشارکت کویت در تأسیسات نفتی این کشور به میزان ۶۰ درصد برای شما میگویم. به عقیده من این مشارکت منجر به افزایش خودبخود قیمت بازخرید نفت به میزان هر بشکه دو دلار خواهد شد.
اگر کویتیها اجازه دهند نفت آنها به قیمتهای کمتر فروخته شود خرد خواهند شد، زیرا نفت محصولی است که اگر فروخته شود چیز دیگری جای آن را نمیگیرد.
حال برگردیم به نظر و عقیده من درباره تأسیس یک بانک مرکزی برای دریافت عواید نفت و نظارت و اداره و بکارگیری آن. هیئت مدیره این بانک را نمایندگان کشورهای تولید کننده و مصرف کننده نفت تشکیل خواهند داد. تأسیس چنین بانکی خدمتی بزرگ برای همه کشورهای جهان بشمار میرود و راه علاج مؤثری برای آنچه که شما احتمال انباشتگی و رکود پول مینامید، خواهد بود.