مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرنگار بی بی سی لندن در کاخ نیاوران ۲۵ بهمن ماه ۱۳۴۹
سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بر پایه تاریخ | اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر بزرگ ارتشتاران | تصمیمهای مجلس |
مصاحبه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر با خبرنگار بی بی سی لندن در کاخ نیاوران ۲۵ بهمن ماه ۱۳۴۹
جبهه مشترک کشورهای نفتخیز
هرگاه متوجه شوم که مرا فریب دادهاند و بدانم که میتوانم در مقابل آن اقدامی بکنم ولی نکنم، مرگ را هزار بار ترجیح میدهم.
میدانم که درمورد مسئله نفت ما را فریب دادهاند و کلیه کشورهای تولیدکننده نفت نیز به این حقیقت واقف هستند، وگرنه چنین جبهه مشترکی به وجود نمیآمد. اگر من اقدامی در این باره نکنم، حتماً شخص دیگری خواهدکرد. اگر این اقدام در ایران نباشد، در کشور دیگری خواهدشد. اگر مسئولین کشورهای تولیدکننده در این زمینه عملی انجام ندهند، توده ملتهای این کشورها دست به کار خواهندشد. بدیهی است اگر شرکتهای نفتی قیمتها را افزایش دهند، ما سهم عادلانه خود را مطالبه خواهیم کرد.
کمک به کشورهای در حال توسعه
اینکه گفته میشود افزایش قیمت نفت به کشورهای در حال رشد و توسعه صدمه میزند. باید پرسید کدام یک از این کشورهای در حال رشد و توسعه حقیقتاً دارای نفوس زیاد است و به مقادیر معتنابهی نفت احتیاج دارد؟ مثلاً هندوستان با جمعیتی درحدود ۵۵۰میلیون نفر ۱۳میلیون تن نفت مصرف دارد، یعنی تقریباً درحدود مصارف نفتی کشور خودمان، ولی در مقام مقایسه جالب است بدانید که مصرف نفت در کشور هلند ۳۰میلیون تن است. با وجود این ما با کشور هند قراردادهای خاصی منعقد ساختهایم و در پالایشگاه مدرس مشارکت داریم و نفت را به بهایی خیلی خیلی مناسب به این کشور میفروشیم. به شما قول میدهم روزی که این کشور مانند مملکت شما به رشد و پیشرفت نایل شود، به کشورهای توسعه نیافته حداقل همانقدر کمک خواهدکرد که کشورهای پیشرفته شما به آنان مساعدت میکنند، از این بابت مطمئن باشید.
ناپسندترین نوع استعمار
درباره امکان مذاکره کشورهای اوپک با دولتهای مصرفکننده نفت بالمآل همین طور خواهدبود، لیکن در این صورت این امر به رویه آن دولتها بستگی خواهد داشت. اگر آنها از کمپانیها پشتیبانی کنند، این ناپسندترین نوع استعمار جدید خواهد بود. شما چگونه میتوانید این امر را توجیه کنید؟ خواه شما نفوذی داشته باشید یا نداشته باشید، یا من آن را احساس کنم و یا احساس نکنم. باید به شما صریحاً بگویم که برای من چیزی به عنوان نفوذ خارجی وجود ندارد، و من ناچار نیستم که چنین نفوذی را بپذیرم، لیکن اگر شما بخواهید از همه نفوذ خود استفاده بکنید و صدای خود را با وسایل تبلیغاتی بلند سازید و سعی کنید که از بیعدالتی پشتیبانی کنید، باز به جایی نخواهید رسید، حتی به فرض هم یکی دو سال در کار خود پیشرفت کنید، این پیشرفت دوامی نخواهد داشت.
کنترل تولید نفت
برای کنترل تولید و تثبیت قیمت نفت، پیشنهادهایی از طرف کشورهایی که ذخایر زیادی از نفت برای آنها باقی نمانده تهیه شدهاست. من نیز از اینکه میلیونها تن نفت یعنی قریب ۲۰۰میلیون تن از ذخایر نفتی این کشور به صورت خام صادر میشود خرسند نیستم، زیرا ما میتوانیم درصورت استفاده کامل از نفت در کشور خود با یکصدم مقدار نفتی که بدین نحو صادر میشود، همین اندازه درآمد داشته باشیم.
من نمیدانم به عنوان فرآورده نفتی تنها چند میلیون قرص آسپرین میتوان از آن به دست آورد، (البته امیدوارم شما هیچ گاه احتیاج به مصرف این اندازه آسپرین نداشته باشید) یا اگر من واقعاً نفت خام را به مواد پتروشیمی تبدیل کنم، از آن کود شیمیایی و قریب سههزار ماده صنعتی دیگر تولید خواهد شد. با یکصدم این مقدار نفت که اکنون به صورت نفت خام صادر میشود، همان مقدار درآمدی را که از فروش تمام آن به دست میآید خواهیم داشت و این همان هدفی است که ما به عنوان یک کشور کاملاً توسعه یافته باید جویای آن باشیم. البته ما نمیتوانیم در ظرف یک سال و حتی ده سال به این هدف نائل شویم، اما شاید با گذشت یک نسل بتوانیم به آن دست یابیم.
مقایسه بهای نفت با سایر کالاها
این موضوع که افزایش قیمت نفت، موجب بالارفتن قیمت کالاهای صنعتی و واردات ما خواهد شد، شایسته مطالعه و بررسی است، زیرا قیمت نفت طی این مدت در انگلیس نه درصد افزایش یافته و اگر اشتباه نکنم طی سال جاری و سال گذشته ارزش کالاها و هزینه زندگی در انگلستان بیش از ده درصد ترقی کردهاست. بنابراین قیمت نفت در مقایسه با سایر کالاها افزایش کمتر و یا حتی کاهش داشتهاست و به این ترتیب ما بابت نفت پول کمتری دریافت میکنیم.
نفت تمام شدنی است و منابع آن جاویدان نخواهد ماند و شاید طی بیست یا سی یا پنجاه سال آینده این منابع خشک شود. در بسیاری از موارد نفت تنها منبع درآمد برخی از کشورها است، اگر چه درمورد کشور من چنین نیست، ولی به هر حال نفت منبع عمده درآمد ما است و با پولی که از آن عاید ما میشود به تقویت و پیشرفت کشور خود میپردازیم، سد میسازیم، کشاورزی و صنعت را توسعه میبخشیم و بسیاری کارهای دیگر انجام میدهیم، پس اگر تصور میکنید در صورتی که نفت به کشورهای صنعتی ارزان فروخته شود، امکان خواهد داشت که کالاهای مورد نیاز ما به قیمت ارزان خریداری شود، درست نیست، زیرا از سال ۱۹۶۱ به این طرف ما نفت را به قیمت نازل فروختهایم، در حالی که شما قیمتهای خودتان را ترقی دادهاید و این افزایش قیمت در برخی اوقات تا صد درصد بودهاست و این معقول نیست.
قطع دست واسطهها
درمورد تجدید بنای صنعت نفت، به طوری که هم به سود کشورهای تولیدکننده و هم به نفع ممالک مصرفکننده باشد، معتقدم که باید رفتهرفته هدف ما این باشد که تا آنجا که ممکن است بین کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده تعداد واسطهها و دلالها کاهش یابد. دلیل آن هم این است که ما برای هر بشکه نفت یک دلار دریافت میکنیم و شما مصرفکنندگان برای همان بشکه نفت بین ۱۲ تا ۱۴ دلار میپردازید. البته فکر میکنم با اضافات اخیر رقم ۱۴ دلار از ۱۲ دلار صحیحتر است.
میدانید که دولتها از این ۱۴ دلار ۵ دلار مالیات میگیرند، ولی این امر مربوط به خودشان است. در این مورد من حرفی ندارم زیرا این عمل جزو حق حاکمیت آنها است، اما اگر از ۱۴ دلار ۵ دلار کسر نمایید، بهای هر بشکه ۹ دلار میشود. از این رقم به ما فقط یک دلار میرسد، یعنی تا به حال یک دلار میرسیدهاست، پس هشت دلار بقیه کجا میرود؟ بنابراین فکر میکنم اگر تعداد واسطهها را کاهش دهیم در آینده سهم ما بیشتر میشود و شما هم پول کمتری پرداخت خواهیدکرد.
علیهذا مسئله این است که بدون آنکه ابتدا کار را مشکل کنیم، راه رسیدن به این هدف را پیدا نماییم. بدیهی است که این راه را یک شبه نمیتوان پیمود، ولی شاید بهتر باشد که این موضوع را مطالعه کنیم.