مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ تیر ۱۲۹۰ نشست ۲۶۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۹ تیر ۱۲۹۰ نشست ۲۶۷

مجلس شورای ملی ۹ تیر ۱۲۹۰ نشست ۲۶۷

Page 1 missing

( قران ) را میاورند و باید قسم یاد بکنند ( در اینموقع کلام الله مجید را آقای میرزا رضاخان به مجلس آورده عموم حضار تعظیماً قیام نموده پس از آن آقای شریف العلماء نماینده مازندران به کرسی نطق آمده مطابق اصل یازدهم قانون اساسی قسم یاد نموده ورقه ء قسم نامه را امضاء نموده نائب رئیس ـ دستور امروز قانون انتخابات است .

ادیب التجار ـ بنده قبل از دستور اجازه خواسته بودم .

نائب رئیس - همین طور که تقاضا کرده اید خوانده میشود .

( راپورت کمیسیون اصلاح نظامنامه انتخابات بعبارت ذیل قرائت شد ) .

کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات در غره ربیه الثانی منعقد و قریب ( ۲۸ ) جلسه با فوق العاده ها انعقاد یافت در این جلسات تمام مواد نظامنامه انتخابات را از تحت نظر گذرانیده و در هر ماده که نظر جدیدی برای اعضاء کمیسیون حاصل بود پس از ذکر دلایل باکثریت رأی کمیسیون اتخاذ گردید و همچنین در خصوص حوزه بندیها موافق نظریات جدید رأی اکثریت بتوسعه حوزه ها و فزایشی عده وکلا ء تحصیل شد اخیراً در چند جلسه مسئله طریق انتخابات در یک درجه و دو درجه مطرح بحث شد و در اینموضوع هم پنج جلسه کامل مذاکرات و مباحثات طولانی بعمل آمد آراء کمیسیون در این خصوص به سه نوع توجه یافت رأی بعضی مطلقاً هر یک درجه و بعضی دیگر مطلقاً بر دو درجه و بعضی معتقد بتفصیل گشتند به این معنی که شهر ها و اماکن که حق انتخاب یک وکیل بیشتر دارند یک درجه و نقاط دیگر که بواسطه بعد مسافت و کمی جمعیت حق یک وکیل را ندارند بلکه باید به ضمیمه ء چند نقطهء دیگر از میان خود انتخاب وکیل بکنند درباره ء آنها به دو درجه اعتقاد داشتند چون آراء در این خصوص مختلف بود و اکثریت قاطعی نمیشد لهذا در جلسه ء ۲۳ جمیدی الثانیه تمام دوازده نفر از اعضاء کمیسیون حضور بهم رسانیده موافق شرح ذیل کسب رأی شد.

قائلین یک درجه مطلقاً (۴ ) رأی قائلین به دو درجه مطلقاً (۵ ) رأی قائلین بتفصیل سه رأی چون در این خصوص اکثریت تمام حاصل نگشت و مسئله بنای اصلی اکثر مواد دیگر نظامنامه انتخابات بوده او را محض اهمیت مسئله کمیسیون نمیتوانست قبل از کسب رأی مجلس در این مسئله راپورت مواد دیگر را تقدیم کند این است که فقط راپورت این ماده عمده را تقدیم داشت تا پس از تحصیل رأی مجلس راپورت سایر مواد را متناسب با نظر مجلس تقدیم دارد .

نائب رئیس ـ بطوریکه ملاحظه فرمودید کمیسیون نظامنامه انتخابات در اینجا رأیی اظهار نکرده است و فقط سه رأی اینجا اظهار شده است یک درجه و دو درجه و قائلین به تفصیل حالا آقایان باید ملاحظهء موافق و مخالف را در این سه فقره بکنند .

حاج شیخ اسدالله ـ چون در این باب کمیسیون اصلاح نظامنامه انتخابات یک رأی قطعی نداده است از اینجهت بنده قبلاً که داخل مذاکره بشویم پیشنهادی کرده ام و داده ام خدمت آقای نائب رئیس و خوانده میشود و عقیده |ء بنده این است که چون بتفصیل که خیلی واهر بنظر می آید برای اینکه یک قانونی را که وضع میکنند برای یک مملکتی نظر به اصل مطلب و اساس میکنند و اگر نظر اشخاص که عقیده به انتخابات مستقیم دارند تصویب شد دیگر تفصیل ندارد و اگر هم رد شد باز تفصیل معنی ندارد و برای بعضی ملاحظاتی که دربارهء بعضی از قراء و قصبات هست نمیتوان قائل بتفصیل شد و یک قانونی را از هم تجزیه کرد پس باید مذاکره در انتخابات بطور مستقیم و غیر مستقیم کرد برای اینکه قول بتفصیل را بنده به هیچ وجه قابل مذاکره نمیدانم و عقیده بنده این است که باید انتخابات کلیه مستقیم و یک درجه باشد چرا برای اینکه غیر مستقیم و انتخاب دو درجه را مخالف با قانون اساسی و مخالف اساس مشروطیت میدانم حالا چطور مخالف با اساس مشروطیت میدانم باین دلیل که غرض از مشروطیت و سلطنت مشروطه سلطنت ملی و حاکمیت اکثریت ملت است و حاکمیت اکثریت ملت یعنی اکثر از ملت عده را نماینده و وکیل خود بنمایند و به مجلس شورایملی بفرستند و زمام این سلطنت و حکومت را بدست آنها بسپارند برای اینکه مسلم است که همان قسمی که مکرر صحبت شده است و همه میدانند در خصوص انتخابات امکان ندارد که تمام مملکت یا یک ایالتی و ولایتی اتفاق بکنند در اینباب یک نفر البته آراء هم مختلف میشود و در صورت اختلاف آراء هم حاکمیت مطابق اصل مشروطیت با اکثریت ملت است و اکثریت ملت هرکس را انتخاب کرد او نماینده ملت میشود و این اکثریت وحاکمیت در انتخابات دو درجه زیر پا میرود برای اینکه ممکن است در ایالتی و ولایتی یک نفر از درجه اولش بده هزار رأی انتخاب بشود و عده کثیری هم در ضمن انتخاب شوند بقیه صد رأی و صدو سی رأی و از این قرار به آراء مختلف و چون در انتخاب درجه اول است اکثریت نسبی را هم که ما کافی میدانیم آنوقت آنکسی که به صد رأی انتخاب شده است به آنکس که به ده هزار رأی انتخاب شده است در درجه اول در یک ردیف هستند و باید در درجه ثانی حاضر بشوند و نماینده انتخاب بکنند و بعد از آنی که این عده از منتخبین حاضر شدند از برای انتخاب ثانی ممکن است که به بعضی از ملاحظات شخصی و بعد از اسباب چینی ها این ده هزار رأیی که به ده هزار رأی در درجه اول انتخاب شده است مغلوب اقلیت و آن عده که به صد و صدو سی رأی انتخاب شده اند واقع بشود یعنی در درجه ثانی آن صد رأیی انتخاب بشود و آن ده هزار رأیی که اکثریت داشته است انتخاب نشود و بعد از آنی که اینطور شد آنوقت نه اقلیت حکومت پیدا کرده است نه اکثریت به جهت اینکه اکثریت ملت با آنکسی بود که به ده هزار رأی انتخاب شده است و نظرشان به این است که آن شخص بیاید به مجلس و حق حاکمیت آنها را بدست بگیرد و این نقض غرض شده است یعنی آن ده مغلوب صد رأیی شده است آنوقت این صد رأیی به چه عنوان می آید در مجلس وکالت میکند و زمام حکومت و سلطنت ملی را که اساس آن به رأی اکثریت ملت است بدست می گیرد از اینجهت است که بنده این را مخالف اساس مشروطیت می دانم و بعضی محظورات و موانعی را که در اینجا ملاحظه میشود مثلاً اگر هر آینه انتخابات یک درجه بشود آن لزوم تولید اشکال میکند آهنا را بنده بهع هیچ وجه مانع نمیدانم برای اینکه بعضی از آقایان شنیده ام که میفرمایند انتخابات دو درجه سبب میشود که اشخاص لایق بصیر عالی تر انتخاب بشوند بجهت اینکه ملت آن علمی که باید داشته باشد و آن قسمی که باید پی بحقوق خودش برده باشد نبرده است و بسا هست که اشخاص را در درجهء اول انتخاب می کنند که لیاقت انتخاب شدن را نداشته باشد و در این صورت در درجه ثانی آنوقت کاندید اتر میشوند و آن اشخاص که لایق هعستند انتخاب خواهند شد بنده عرض میکنم که این غلط است و اگر یک نفر از طرف ملت به اکثریت منتخب شد هرچه بی علم باشد وجه ملی را دارد و وکیل ملت است و لا اینکه بی علم باشد و از وجود آن یک نفری که وجه ملی دارد بیشتر میتوان استفاده کرد تا آن یک نفر عالمی که لابد وجه ملی را دارا نیست و به همین دلیلی که میفرمایند که هنوز ملت پی به حقوق خود نبرده است بنده عرض میکنم که انتخابات باید مستقیم باشد تا اینکه آن وکیلی که از آنها به مجلس می آید از طرف اکثریت آنها انتخاب شده باشد و او نماینده آنها باشد یا اینکه از آن خودشان شنوایی داشته باشند و برای اینکه ملت گوش به حرف آن یک نفر عالمی که آمده است به مجلس نمی دهد و لابد نمی توانیم از وجود او استفاده بکنیم علاوه بر این اینکه میفرمایند در انتخاب درجه ثانی مردمان عالمتر و بصیر تر به مجلس می آیند این اشتباه است برای اینکه در انتخاب ثانی که تقلب میشود یک تقلب در درجه اول یک تقلب در درجه ثانی بجهت اینکه آن اشخاصی که در انتخابات میتوانند تقلب بکنند خیلی برای آنها تقلب دردرجه ثانی سهل تر است برای اینکه اگر شخصی بخواهد در درجه اول تقلب کند باید ده هزار نفر یا پنج هزار نفر را با خود بکند و این تقریباً غیر ممکن است و دردرجه ثانی ده نفر یا بیست نفر را یا تطمیع پول یا به تهدید با خود همرا کردن نسبتاً خیلی سهل تر و آسان تر است و آن وقت این مطلب سلب میشود که آن اشخاصی که صاحب نفوس هستند وکیل بشوند وآن اشخاصی که دارای وجه ملی میباشند انتخاب نمی شوند بنده این ترتیب وکالت را هیچ صحیح نمی دانم و بطوریکه عرض کردم بر خلاف مشرزوطیت میدانم علاوه بر این یک چیز دیگری را که میفرمایند که انتخاب مستقیم غلط است و باید غیر مستقیم باشد ( معزز الملک ـ کسی نگفته است ) دفع دخل بقدر آن است قلت قلت اگر کسی بگوید در بهضی جاها انتخاب یک درجه ممکن نیست بنده عرض میکنم خیلی سهل و آسان است و مانعی هم ندارد اما در مرکز ایالت و ولایت که هیچ اشکالی برای اینکه ملاحظه میفرمایید کمیسیون انتخابات رأی داده است و حوزه ها را زیاد کرده است و این یک قدری کار را سهل کرده است و اینکه میفرمایند که فلان بلوک یا در فلان محلی که در جزء ایالت است چطور وکیل انتخاب میکنند این اشکال در اینصورت دارد

نخواهد شد بجهت اینکه آنوقت در همان شهر ایالت یا ولایت انجمن نظار منعقد میشود و از اطرف می آیند رأی خودشان را می دهند و اکثریت وکیل انتخاب میکنند هیچ اشکالی هم ندارد برای اینکه به آذربایجان که حق انتخاب بیست یا سی نفر وکیل می دهند تمام آنها را که مجبور نیستند بیایند در تبریز انتخاب بکنند ده نفرش را درمرکز تبریز یا جاهای دیگر است انتخاب میکنند ده نفرش را در اردبیل و باقی را در شهرها و قصبات و بلوکات انتخاب میکنند و تمام افراد به حق خودشان رسیده اند ولی اگر انتخاب را در دو درجه قرار بدهیم اغلب شهرهای جزء و قصبات از انتخاب محروم می شوند و اغلب وکلاء از مرکز تعیین میشوند و آنهائی که از اطراف در درجه اول انتخاب میشوند در مرتبه ثانی منتخب نخواهند شد و در این باب یک درجه این اشکال را نخواهیم داشت که یک جمعی از حقوق ملی شان محروم کرده باشیم علاوه بر این اگر در بعضی از بلوکات فرض کردیم که ممکن نشود که انجمن نظار منعقد بشود در آن صورت هم به نظر بنده چندان اشکال ندارد به جهت این که اگر آن انجمن نظاری که در صورت دو درجه بودن منعقد میشود محل اطمینان و اعتمادات در صورت یک درجه هم بودن هم ممکن است که انتخابات را به عمل بیاورند به این ترتیب که در یک نقطه که انجمن نظار منعقد بشود در آن صورت هم بنظر بنده چندان اشکال ندارد به جهت اینکه آن انجمن نظاری در صورت دو درجه بودن منعقد میشود محل اطمینان و اعتمادات در صورت یک درجه بودن هم ممکن هست که لنتخابات را بعمل بیاورد باینترتیبب که در یک نکته که انجمن انظار منعقد شد بتوسط یک صندوق رأیی را ترتیب میدهند و می برند در دهات و بلوکات و در تمام جهات و نقاط می گردانند و از تمام افراد رأی میگیرند و اگر محل اعتماد نیستند و میگویند که ممکن است در وقتی که صندوق را می گردانند تملق بکنند بنده عرض می کنم که این احتمال در انتخابات در دو درجه هم داده میشود و این تقلب را هم در همان وقت هم ممکن است بکند و حالا زیاد برا ین عرض نمیکنم و دلیل بر انتخابات یک درجه و بطلان انتخاب دو درجه خیلی دارم عجالتاً به همین قدر از عرایض خودم اکتفا می کنم و باقی دلایل خود را می گذارم از برای مداخله در مقابل اشخاصی که بعد از بنده اظهار مخالفت میکنند و منکر انتخابات یک درجه هستند .

نایب رئیس ـ پیشنهادی که آقای شیخ اسدالله راجع به همین بیاناتی که کردند داده اند و یک پیشنهادی هم آقای بهجت به این مضمون کردند هر دو خوانده میشود و بعد به طریق مخالف و موافق در آنها مذاکره میکنیم ( به ترتیب ذیل قرائت شد )(۱ ـ از طرق آقای شیخ اسدالله بنده پیشنهاد میکنم که در نظامنامه انتخابات نوشته شود .

ماده واحده ـ انتخابات در تمام مملکت ایران بطور یک درجه و مستقیم خواهد بود ۲ـ از طرف آقای بهجت چون کمیسیون انتخابات بطور قطعی در کیفیت انتخابات رأی نداده لهذا ماده ذیل را پیشنهاد می کنم که در جزء قانون انتخابات قید بود.

ماده ـ انتخابات نمایندگان برای مجلس مقدس در تمام مملکت ایران بطور مستقیم خواهد بود .

بهجت ـ اجازه بفرمائید توضیحی راجع به اصلاح عبارت دارم عرض کنم .

نایب رئیس ـ بعد از آقای معزز الملک بفرمائید آقای معزز المک .

معزز الملک ـ اگرچه از قراری که حس کردم گویا اکثریت مجلس تمایلاتی با انتخابات یک درجه گی بیشتر باشد ( اغلب تصدیق کردند ) .

معزز الملک ـ بله تصدیق آقایان تصور می کنم در این مواد مناط اعتبار نباشد ولی نظر باینکه وجداناً‌مجبور میدانم خودم را آن اشکالاتی را می بینم در انتخاب یکدرجه گی حاصل می شود و کسی در آتیه نگوید که هیچ کسی این اشکالات را پیش بینی نکرده بود این است که مجبورم نظرات خودم را عرض بکنم اولاً بنده تصور می کردم مسئله انتخابات یک مسئله خیلی مهمی است که حتماً وزراء باید اینجا باشند به جهت اینکه این پیش بینی برای آتیه مملکت است خوب بود آنها حضور می داشتند و نظرات آنها در بابب انتخابات معین می شد و در گذراندن قانون انتخابات شرکت میکردند را مقنن و عقیده امن این است که پیش از اینکه مذاکره قانون انتخابات خودم جمع بشود به وزراء این مسئله ابلاغ بشود و آنها را احضار بکنم از برای اینکه در مجلس حاضر باشند البته هیچ جای شک و شبهه نیست که انتخابات یک درجه مستقیم مخفی متناسب این یک نوع انتخاباتی است که خیلی نزدیک است به حقوق ملی و بهترین انتخاباتی است که ممکن است متصور بشود زیرا که ما را نزدیک میکند به آن آرزو و آمال جلب قوای ملی و به بهترین فورم مشروطیت این هیچ جای شک نیست ولی چیزی که هست برای رسیدن به هر آرزو و آمالی است قبل از آنکه اسباب مقدماتی را حاصل بکند و فراهم نبودن اسباب و مقدمات بخواهد آن آرزوی خودش را اجرا بکند بطور قطع میشود گفت که عوض نایل به آن آرزو و مقصود همیشه نتیجه بر عکس خواهد بود و این دلیلی که آقای آقا شیخ اسد الله فرمودند ‹‹محرومیت اکثر ›› به جهت اینکه ممکن است یک کسی بده هزار رأی انتخاب بشود و یک کسی به پنجاه رأی انتخاب بشود و آن وقت هر دو را به یک طراز بگذاریم پس معلوم میشود اکثریت محروم شده است و اکثریت محکوم اقلیت شده است این را بنده تصور نمی کنم اینطور باشد به جهت اینکه اولاً هر قانونی که دردنیا گذاشته می شود و نوشته می شود هیچ وقت نمیتواند خالی از معایب باشد در هر قانونی حتماً یک مقدار معایب دارد ویک مقداری محسنات دارد و هیچ قانونی جز قوانین آسمانی که البته از این قوانین و این معنی مستثنی هست دیگر هیچ مقنننی نمیتواند دعوی بکند که من یک قانونی میگذارم که ایرادی بر آن نباشد البته باید معایب و محسنات را سنجید آنوقت هرکدام محسناتش زیادتر باشد آنرا قبول کرد و اگر بنا باشد حرف محرومیت را بزنید همیشه اکثریت محروم میشود به جهت اینکه اگر بنا باشد رجوع بکنندبه استاتستیک ( احصائیه ) خواهید دید آن کسانی که رأی نمیدهند همیشه عده شان زیادتر است از آنهائی که می دهند پس نباید در اینجا این حرفهای مردمی را که محرومیت اکثریت از انتخاب خواهد شد به میان آورده و مذاکره کرد باید دلیل آورد و با دلیل رد کرد در انتخاب نمایندگان باید دو نظر باشد یکی این است که نماینده ای که انتخاب میشود مظهر حقیقت تمام موکلین خودش باشد و این یک نظر است اعم از اینکه موکلین او دارای صفات خوب باشند باید یعنی نماینده که منعکس بکند در خودش تمام صفات موکلین این یک چیز است که ممکن است از یک نماینده خواسته شود دیگر اینکه باید طوری مقنن قانون بنویسد که که نمایندگان علاوه بر اطمینان و اعتمادی که از طرف موکلین دارا خواهند بود خودشان هم دارای یک بصیرت و علم و اطلاعی در امور مملکتی باشند به عقیده بنده کلیت در ایران خصوصاً نظرها اگر به شق اول برود و بگوئیم نمایندگان ایران باید مظهر اوصاف و محسنات و معایب ملت ایران باشند و آنچه در آنها هست باید آنها هم دارا باشند در تمام جاها خصوصاً در ایران بنده گمان ندارم صحیح باشد بلکه باید سعی کرد و هردو نظر را گنجانید و باید نمایندگانی که انتخاب می شوند حتی الامکان کسانی باشند ( که البته ) اولا مجلس توجه و اعتماد ملت باشند ولی در امور مملکت داری که اطلاعات و بصیرت و تجربه لازم را داشته باشند به جهت اینکه چنانچه عرض کردم این مسئله در ایران مخصوصاً خیلی جالب دقت است زیرا که در سایر جاها اولاً کارهای مقدماتی خودشان را برای راه افتادن انجام دادند و اصول مملکت داری محرز شده است و معین است و تقریباً تزلزل ناپذیر است پس فعلاً در واقع در اصلاح فروع هستند و باوجود سه هیئت در جاهای دیگر است که اینها اعمال یکدیگر را تصحیح و تکمیل می کنند و آن سه هیئت یکی قوه مجریه است و یکی در اغلب جاهای دنیا مجلس سنا است و یکی مجلس شورایملی است و این سه قوه همدیگر را تصحیح و تکمیل می کنند ولی بواسطه وقایعی که در این سنوات اخیر پیش آمده است و حقیقتاً شاید هم خوب بوده است بواسطه وقایع تاریخی گذشته طوری شده است که بعد از گرفتن حکومت جدید مرکز تمام قوای دولتی مجلس شورا شده است و هیچ قوه دیگری که بتواند تا یک درجه دخالت در نتیجه افکار مجلس نماید و این قوه را بکند فعلا موجود نیست پس باین جهت باید خیلی دقت کرد در انتخاب نمایندگان ملت و همانطور که عرض شد یک اشخاصی را باید انتخاب کرد که علاوه بر اعتماد موکلین اطلاع و بصیرتی هم در امور مملکتی داشته باشند و دوباره تکرار می کنم که عجله رسیدن به یک مرامی ممکن است آن مقدمات آن مرام را هم از میان ببرد البته دروقتی که مقنن یک قانونی را می گذارد و می نویسد اختلافات مذهبی و نژادی و اخلاقی و بعد مسافت و نداشتن راهها و مدارس و هزار موانع دیگری که در مملکت ما موجود است و در سایر جاها نیست سالهاست که شاید این موانع را مرتفع کرده باشند باید در نظر داشته باشد به عقیده بنده انتخاب یک درجه گی اشکالاتی دارد که اقلا بدون اظهار حسیات و بدون اظهار حرارت اگر آقایان این اشکالات بنده را مرتفع کنند معتقد به یک درجه گی میشوم ولی دوباره تکرار می کنم بدون حسیات و حرارت به جهت اینکه حسیات و حرارت هیچ وقت


بنده را متقاعد نخواهد کرد به عقیده بنده آن محظورات را انتخاب دو درجه بطوری که بنده تصور می کنم تا یک اندازه زیادی رفع میکند و ضمنناً این نکته را نباید بعضی از آقایان فراموش بکنند که وقتی که می گویند انتخاب دو درجه حتماً همان انتخاب دو درجه باشد که حالا در قانون انتخابات هست ممکن هست اگر معایبی متصور است در قانون انتخابات حالیه مرتفع گردد بدون اینکه اساس انتخابات دو درجه گی از میان برود مثلاً ممکن است تا یک درجه اگر بعضی عقیده داشته باشند حوزه ها را کوچکتر کرد یا آنکه بر عده منتخبین درجه اول افزود و این قانون حالیه را تصحیح کرد معلوم است در انتخابات دو درجه گی ( اگرچه آقای حاج شیخ اسدالله پیش از آنکه کسی اظهار بکند رد کردند ولی به عقیده بنده اگر قدری تأمل شود تصدیق خواهند کرد نمایندگان نخبه می شوند و برای انتخابات دائره وسیع تر است و ممکن است که یک عده که اسبق هستند از میان منتخبین در جه اول منتخب شوند و این نکته که آقای حاج شیخ اسدالله فرمودند که اگر یک کسی در انتخاب درجه اول تقلب کرد پس به طریق اولی در درجه ثانیه میتواند تقلب کند این را بنده عرض میکنم اسم تقلب را اینجا نباید آورد به جهت اینکه ممکن است بدون تقلب شخص نالایقی انتخاب بشود و تقلب هیچ در کار نباشد مثلی که اینجا آوردند که ممکن است به پنج هزار رأی انتخاب بشود تمامن نظر به تهران نرود و فراموش نکنند انتخابات گذشته راکه در اغلب نقاط یعنی در صد ی نود و پنج در انتخابات شما اکثریت شان به صد و صدو پنجاه و دویست و دویست و پنجاه شده است پس هیچ مذاکره در گول زدن نیست مذاکره در سر این است که هر کس میتواند صد و پنجاه رأی را تهیه نماید و البته وقتی که کسی دانست که مرحله دیگری در پیش نیست آنوقت او بدون تزلزل و ملاحظه می تواند تهیه برای خودش بکند و از آنجا بیاید به مرکز چنانچه تجربه هم به ما نشان داده است وقتی که دید یکی از عقبه دیگری در پیش است و باید برود به مرکز حوزه انتخابیه و آنجا دوباره یک امتحان دیگری را بدهد حتی الامکان خود آن شخص در این خیال نخواهد بود یعنی کسی که بداند معایبی دارد و یک ترتیبی است که سایرین تصدیق لیاقت او را نخواهند کرد من تصور میکنم که خودش بواسطه خجالت برگشتن هم که باشد این اقدام را نکند و علاوه بر این فرض بفرمائید یک حوزه انتخابیه است و یک عده منتخب درجه اول دارد مثلا یک عده شهرهای خراسان منتخب درجه اول دارد و وقتی که آنها منتخبین درجه اول خودشان را می فرستند اگر بگوییم باید که این قسم منتخبین را مستقیماً به مرکز بفرستند باید تصور کرد که نظر اهالی این شهرها خواهد رفت و آن کسانی که در میان خودشان هستند و اگر تصور نکنیم که بر فرض نظر خودشان به بهترها ی از خودشان برود و اشخاص خوب محل خودشان را انتخاب کنند باز هم همان اشخاص خوب نقاط جزء ممکن است بدتر از منتخبین درجه اول مرکز باشند و وقتی که آمد به مرکز ممکن است عوض اینکه مثلاً در انتخابات یک درجه یک نفر نماینده از شهر مشهد امنتخاب بشود وقتی که انتخابات دو درجه گی باشد ممکن است از میان منتخبین درجه اول مشهد چند نفر نماینده لایق انتخاب شوند هم محل اعتماد موکلین خودشان باشند و هم این است که در امور مملکت داری بصیرت و مطلع باشند و آنوقت معین است چنانچه در اغلب جاها هم امتحان شجاعات کرده است آن منتخبین جاهای دیگر با وجود اینکه میتوان گفت خودشان ذی نفع هستند انتخاب میشوند باز هم آن حسیات وجدانی با نفوذ یا هر چه دلشان بخواهد بگویند اصلح بودن آنها را تصدیق بکنند و رأی بدهند پس به این دلیل که عرض کردم انتخابات دو درجه یقیناً نخبه می کند موکلین را و اینجا کلیه از اول این دوره در باب انتخابات دو درجه گی می گویند یک کسی شاید وقتی که انتخاب می شود در درجه اول دارای آراء زیادی باشد و یک منتخب درجه اول دیگر که عشر آراء او را دارا باشد این دو نفر در انتخاب ثانوی مساوی میشوند و اغلب نظر آقایان گویا به یکی دو مرکز بزرگ میرود ولی بنده چنانچه عرض کردم دو مرتبه تکرار میکنم که این یک استثنائی است مستثنیات هیچ وقت ایراد بر قانون و ایراد بر اساس قانون نمیتواند بشود و یک نکته دیگری هم هست که اگر رجوع کنیم به انتخابات گذشته گویا جهت این عیب بر ما معلوم بشود و تصور میکنم که در انتخابات دوره آتیه این عیب مرتفع شود و آن عیب عدم شناسایی بوده در حق همیدگر در زمان امنتخابات دوره گذشته و انتخاب کردن فقط به حسن ظن و معرفی بعضی اشخاص مثلا یک کسی یک کسی را نمی شناخت ولی نظر به حسن ظنی که به من داشت همینقدر به معرفی من اکتفا میکرد و او را انتخاب می کرد و به این جهت بود که ممکن بود این قبیلف مستثنیات به میان بیاید و در آن زمان یک نظر دیگر هم بود یعنی پس از آنکه دوره استبداد بر چیده شده بود و حکومت جدید بر قرار شده بود یگانه نظری که به افراد این مملکت می رفت و نه فقط برای وکالت بلکه برای هر کاری یگانه شرطی که میشود گفت تقاضا میکردندذ از یکدیگر فقط همان مشروطه خواهی آنها بود در صورتی که حالیه چند چیز دیگر هم بر این شرط علاوه گردیده و مسارکی ایجاد شده است خود مشروطه خواهان را بدبختانه یا خوشبختانه هرچه هست جوقه جوقه کرده است و حتالا برای انتخاب نمایندگان فقط مشروطه خواهی کافی نیست از او فقط یک عقاید سیاسی می پرسند و یک چیزهائی علاوه تقاضا می کنند یعنی آن چیزی که در زمان اول و در انتخاباتی که در دوره اول شد وجود نداشت و در این دوره آن چیزهائی را که عیب میدانند دیگر کمتر تکرار خواهد شد چون محسنات درجه دویم را گفتم که مردمان نخبه و بصیر و اشخاص لایقی انتخاب خواهند شد پس به همین جهت در انتخاب یک درجه گی یک اشخاص متنفضی و یا یک اشخاص بی اطلاعی را انتخاب خواهند کرد یک جهت دیگر هم هست که می گویند در انتخابات دو درجه گی اغلب از انتخابات محروم می شوند و عقیده بنده در انتخاب یک درجه عملا بیشتر محروم خواهند شد و در انتخاب دو درجه گی ممکن است اهالی زیادتر شرکت بکنند اگر چه این عرض من شاید قدری به نظر قریب می آید لیکن پس از آنکه توضیح دادم شاید واضح شود در اینجا یک مثل عمده که باید حل شود عده نمایندگان خواهد بود و در انتخابات یک درجه گی ممکن است آن محرومیت به واسطه زیاد کردن عده نمایندگان مرتفع بشود شرط زیاد کردن عده نمایندگان آنوقت آن محرومیت تا یک اندازه به حسب ظاهر از میان میرود مثلا اگر به عوض (۱۲۰ ) نفر(۱۶۰) نفر یا زیادتر نماینده بدهند آنوقت عیب محرومیت مرتفع میشود ولی با (۱۲۰) نفر در انتخاب یک درجه گی اغلب از نقاط از انتخاب محروم خواهند شد حالا باید دید که آیا صلاح است که بر عده افزوده شود یا خیر به عقیده بنده افزودن بر عده نمایندگان معایبی که دارد که محتاج به ذکر نیست واضح این است که بر عده افزوده شود ولی در صورتیکه انتخابات دردرجه گی باشد این طور نیست به جهت اینکه ولو اینکه نمایندگان تمام نقاط همبه مجلس نمی آیند ولی باز در انتخاب نمایندگان با هم شرکت می نمایند مثلا فرض کنید که (۱۲۰) نفر نماینده که در مجلس دارید و به همانطوری که در نظامنامه انتخابات فعلا مقرر است رفتار نمائید تقریباً به (۳۶۰) شما شرکت داده اید در انتخابات در صورتی که اگر انتخابات یک درجه گی باشد شما نمیتوانید (۳۶۰) نماینده به ایران رسید یقیناً آن عده را که شما حق نمی دهید عده آنها بیشتر خواهد بود محرومیت یک درجه از دو درجه گی در انتخابات زیادتر خواهد بود و اگر شما عده را خیلی زیاد بکنید و بگوئید حالا دیگر انتخاب یک درجه گی الست البته باید حقوق ملی محفوظ باشد این خیلی خوب است ولی با این فلسفه و این ترتیب دیگر نمیتوانند بگویند که ما ( ۱۲۰ )نفر وکیل می دهیم و مجبور هستند که عده را خیلی زیاد بکنند که اغلب نقاط را از انتخابات محروم نکنند آنوقت عده به ترتیبی که در کمیسیون انتخابات معین شده است می رسد تقریباً‌به (۱۶۰)نفرو برای اینکه مجلس بتواند منعقد بشود باید (۸۱) نفر حاضر باشند در مرکز تا اینکه اکثریتی که ممکن است مجلس را تشکیل بدهد حاصل شود و یقیناً آن کسانی که مخالف با انتخاب دو درجه گی هستند تصدیق خواهند کرد که انتخاب دو درجه گی وبرای زود رسیدن نمایندگان به مرکز بهتر است و با وجود این از نمایندگان محترم بنده می پرسم که بعد از فتوحات ملی بعد از آن جوشش حسیات ملی هنوز یک ربع از نمایندگان حاضر نشده اند و در دوره آتیه آیا عده لازم تا چند مدت در مرکز حاضر خواهند شد که شما بتوانید که مجلس شورا تشکیل بدهید درصورتی که درانتخابات دو درجه گی اینطور نیست زیرا که در انتخابات دو درجه گی به هر حوزه انتخابیه حق انتخاب عده معین منتخب درجه اول می دادند و از مرکز حوزه به نقاط جزء حوزه انتخابیه ابلاغ می شود که اگر تا انقضاء مدتی که معین شده است منتخبین خود را نفرستند درآن دوره حق انتخاب از آنها ساقط خواهد شد و آنوقت این مسئله عملا اسباب تشکیل کار می شود به جهت اینکه یک محلی که حق انتخاب ۴۵ نفر منتخب درجه اول را دارد اگر ده نفر از آنها حاضر شوند یعنی از ده نقطه از حوزه انتخابیه شرکت در انتخابات نمی کردند و منتخبین خودشان را نمی فرستادند سی و پنج نفر که همیشه حق دارند تمام نمایندگان آن محل را انتخاب کنند و خود این مسئله اسباب تسهیل کار می شود و اسباب این می شود که نمایندگان زودتر حاضر شودند


و زود تر بیایند بمرکز ولی حالا وقتیکه انتخاب هر محلی را مستقیماً بخودش واگذار کردند و گفتند که هرکس خودش نماینده آنرا تعیین کند و بفرستد یقین است که یکهده از جاها همانطورکه دردودرجه گی میفرستادند و نقاطیکه در انتخابات دو درجه گی منتخبین در جه اول خود را نمیفرستادند حالیه نمایندگان خود را نخواهند فرستاد در این باب یک درجه گی خواهند فرستاد و متأسفانه عده از نمایندگان که بمرکز میآیند کافی نخواهند شد برای افتتاح مجلس شورایملی و اگر چه تصور میکنم که این ترس بنده بعدها باید ثابت شود یعنی بعد از هفت هشت ماه بعد ولی بنده از حالا پیش بینی میکنم که در عوض ۱۴ میزان یا قدری دیر تر که مجلس شورای ملی باید افتتاح بشود میترسم عوض یکقدم پیش رفتن ده قدم عقب بمانیم و عده کافیه برای تشکیل مجلس شورای ملی حاضر نباشند یک مسئله دیگر هست که در انتخابات یک درجه گی از خود عملیات انتخاب هم محرومیت بعضی نقاط زیادتر است بجهت اینکه نمیتوان گفت که تمام شهرها و تمام قصبات ایران جاهایی هستند که حتماً یک مقیاس انتخاب جمعیت ۱۰۰۰۰۰ نفری در آنها موجود است و بهر نقطه میتوان گفت که تو خودت نماینده ات را انتخاب بکن وبفرست و از طرف دیگر در انتخابات هم باید یک مقیاس عملی در دست داشت و لابداً آن مقیاس عملی چنانچه در تمام جاها معمول است جمعیت است یعنی هر صد هزار نفر حق داشتن یک نماینده را دارند حالا بعضی جاها مقیاس پنجاه هزار است بعضی جاها ترتیبات دیگریست ولی آنچه که در ایران هست و تاکنون تا اندازه معمول بوده است صد هزار نفر مقیاس داشتن حق انتخاب یکنفر نماینده خواهد بود و تصدیق خواهید فرمود که چند هزار نفر در تمام جاها در یک مرکز محلی هیئتی جمع نشده اند که بتوانند بطور سهولت یکنفر نماینده انتخاب بکنند لابد اینها متفرق شده اند در نقاط مختلفه که در اغلب جاها مسافت زیادی هم مابین آنها موجود است و وسائل رسیدن بهمدیگر را ندارند و آنوقت آن نکته که میفرمایند در هرجا ممکن است انتخاب جداگانه بکنند و صندوق رأی بفرستند و وحتی استخراج آراء هم در همان نقطه بکنند و آنوقت نتیجه را در یکجا جمع بکنند اینهم به حسب ظاهر خوب بنظر نمیرسد ولی یک اشکالی بنظر بنده دارد یقیناً وقتیکه پنج نقطه مملکت که حق انتخاب یک نماینده را دارند و جدا جدا اگر بخواهند انتخاب بکنند و حتماً جدا جدا هم مجبوراًکه انتخاب بکنند کسانی که در یکجائی مسکن دارند که از جای دیگر بیست فرسخ مسافت دارد نمیتوانند بیایند در یکجا انتخاب نمایند مجبوراً جدا جدا انتخاب نمایند آنوقت می باید تصور کرد که هریک از این نقاط یکنفر از مابین خود برای نمایندگی انتخاب خواهد کرد آنوقت یا باید معتقد شویم هر کدام اکثریتش بالنسبه زیاد تر است همان نقاط است و بقیه قیاس بکنیم بیک عده که در یک شهری انتخاب شوند و بگوئیم ممکن است تمام مردم یک شهری در حق یک نفر همه متفق باشند و به یک نفر رأی بدهند و این کسی که اکثریتش زیادتر است نماینده ملت است در صورت این تصور در باب نقاط مختلفه که باید یک نفر نماینده انتخاب بکنند عملاً مشارکت در انتخابات نخواهند کرد بجهت اینکه نقاطی که نمی تواننددر یکجا جمع بشوند و یک نماینده انتخاب بکنند آنرا بطریق اولی انتخاب یکنفر را غیر از محل خودشان تصدیق نخواهند کرد معتمد نخواهند دانسات و هیچوقت آن نماینده که از آن نقطه انتخاب شده است محل اعتماد چهار نقطهء دیگر که آنها هم باید شرکت در انتخاب به آن یکنفر نماینده میکردند نخواهد شد و محرومیت آنها زیادتر خواهد بود بجهت اینکه در انتخابات دو درجه گی اقلاً سه نفر منتخب درجهء اول بودند و از نقاط مختلفه می آمدند در مرکز یک حوزه انتخابیه و بواسطه ء دادن رأی درباره ء یک نفر شرکت در انتخابات میکردند و همینقدر در این انتخابات شراکت می داشتند که منتخب درجه او.ل به فلان محل در انتخاب فلان نماینده رأی دا ده است و درصورتیکه اگر انتخابات یک درجه باشد آن رشته اتصالات از بین میرود و اختلافات بمیان میآید هر نوع اختلافاتی میخواهد باشد اختلاف نژادی ـ درسی ـ اخلاقی ولی آن پنج نقطه که نمیتوانند یکجا جمع بشوند که یک نماینده انتخاب بکنند پس از آن انتخاب نماینده از یکی از آن نقاط آن چند نقطه دیگر یقیناًبدانید که سلب اعتماد خودشان را از آن نماینده خواهند کرد و بهمان مقصودی که میخواهند سعی بکنند که نماینده مستقیماً از طرف ملت انتخاب شده محل اعتماد موکلین باشد و عملاً نتیجه برعکس خواهند برد و شاید این فرض من ( پارااوکی )بنظر آقای حاج رضاخان میآید ولی با وجود این اگر یکقدری بهتر دقت وملاحظه بفرمایند خواهند دید که همین طور است و عوض اینکه رفع اختلافات را بکند اسباب اختلافات را زیاد خواهدکرد پس به دلایلی که عرض کردم دلایل دیگری هم نیست چون اسباب تصدیع آقایان خواهد شد به همینها اکتفا میکنم و عر ض میکنم که انتخابات باید دو درجه گی باشد دوباره تکرار میکنم که نظرها نباید برود به قان ون انتخابات حالیه و ممکن است انتخابات دو درجه گی باشد و قانون انتخابات اصلاح شود بعضی ها معتقدند به یک ترتیب ثابتی که تفصیل باشد و میگویند انتخاب به تفصیل خوب است یعنی بعضی از نقاطی که ممکن است که یک درجه گی و در سایر نقاطی که ممکن نیست دو درجه گی

نائب رئیس ـ این مسئله را بگذارید تا اینکه رد و قبول این پیشنهاد یک درجه و دو درجه معلوم شود آنوقت در باب تفصیل مذاکره شود .

معزز الملک ـ باید اول در این شق حرف بزنند بجهت اینکه آنهایی که معتقد به تفصیل هستند باید آنها متقاعد شوند بعد حالا که اینطور شده است خیلی خوب و بهمان دلائلی که عرض کردم عقیده بنده این است که باید انتخابات دو درجه باشد و دوباره تکرار میکنم و استدعا میکنم که نظریات نمایندگان محترم را به این نقطه جلب میکنم که بتصور دو قدم پیش افتادن ده قدم پس نروند و در انتخابات یک درجه گی بنده یقین و قطع دارم که عده که کافی باشد برای اکثریت و تشکیل مجلس تا پنج ش ماه یا مدت زیاد تری در مرکز حاضر نخواهند شد واگر هم حاضر شوند تصور میکنم اگرچه نمیخواهم بمقام نمایندگان آتیه جسارت کنم ولی تصور میکنم که کسانی باشند که صلاحیت مملکت در انتخاب آنها نباشد .

نائب رئیس ـ این مسئله اولاً عرض میکنم که کمال اهمیت را دارد امروز مذاکرات ما ختم نخواهد شد بجهت اینکه نصف نمایندگان اجازه خواسته اند و این اجازه ها برای جلسهء دیگر محفوظ باشد وهمه مذاکرات خودشان را بکنند و هرکس هر مذاکره دارد بکند تا ختم بکنیم مذاکره را و رأی بگیریم پس باید بطور صحیح هرکس که یک اظهاری دارد بکند تا اینکه مراعات حق همه شده باشد دلی در ترتیب مذاکره عقیده بنده این است که چون انتخابات یک درجه پیشنهاد شده است باید آن را مأخذ قرار داد در مخالف و موافق آن باید مذاکره کرد همین که آن رد شد بعد در دیگری مذاکره کنیم تا یکی از اینها اگر مرتب نشد آنوقت در باب اصلاح تفصیل و یک درجه و دو درجه .

بهجت ـ این اولین روزی است که به ترتیب اساس مشروطیت شروع میکنیم تابحال دو دفعه شروع شد بترتیب اساس مشروطیت یک دفعه در همان ابتدایی که اعلان مشروطیت شد که زمان مرحوم مظفرالدین شاه و چون ترتیباتش منظم نبود و لازم بود یک عده بطور فوریت انتخاب بشوند که زمامدار امور مردم و حکومت ملی بشوند از آن جهت دبود که آقایانی که در اینجا تشریف داشتند میدانندکه برچه عجله نظامنامهء انتخابات نوشته شد حتی همان وکلای طهران که شصت نفر بودند حکم وکلای عموم را داشتند و به حضور آنها مجلس افتتاح میشد تا اینکه وکلای سایر جاها حاضرر شونمد و انتخابات هم صنفی بود و بعد هم که آن ترتیب تغییر داده شد در دورهء استبداد صغیر بود آن هم در یک زمانیکه هیچ ممکن نبود اهالی بهمدیگر یک ارتباطی پیدا بکنند که نظریاتی در آن بکنند مگر اینکه نظرات خودشان را به انجمن ایالتی آذربایجان دادند و یک چیزی نوشته شد در هر صورت بعقیدهء بنده اساس مشروطیت همین قانون انتخابات است و از اینجا ترتیبات مشروطیت شروع میشود و اگر ما مفقیتی پیدا بکنیم به اصلاحات از همین نقطه است و آنچه هم که عقب مانده ایم در ظرف این چها سال بواسطهء همین بوده است که خشت را آن اشخاصی که برای ما ترتیب اساس مشروطیت را دادند از ابتدا کج گذاشتند بنده طرفدار حکومت ملی هستم نه اینکه فقط مطیع حکمت ملی باشم یعنی خودم یکی از اشخاصی هستم که قیام کرده ام برای پا داشتن حکومت ملی و امروز خیلی خوشبختم از اینکه موفق شدم به اینکه مذاکرات بکنیم ترتیب حکومت ملی و اینکه چطور باید ترتیب حکومت ملی را بدهیم حکومت ملی را هم البته همهء آقایان میدانند که عبارت از این است که تمام قدرت حکومت در دست یک دسته از اشخاصی که نمایندهء ملت هستند جمع میشود و البته معلوم است که در انتخاب آنها هم اکثریت مناط اعتبار خواهدبود و اکثریت هکم با انتخابات مستقیم و نزدیکتر است بجهت اینکه بدیهی است که اگر انتخابات مستقیم ویک درجه نباشد ممکن است آن منتخبین درجه اول که هر یکی صد رأی دربارهء آنها داده شده باشد و دربارهء یک نفر هزار رأی ودر انتخاب درجه دویم آن یک نفری که هزار رأی دربارهء او داده شده است مغلوب


شود این یک اشکالی است که هیچکس نمی تواند رفع بکند و هیچکس نمیتواند بدلیل و برهان بگوید ما آدم لازم نداریم ولی اکثریت قاطع همه اینهاست بلکه قاطع عذر است نه اینست که اکثریت کاشف است از واقع بلکه بسیاری از اکثریتها است که بنده مخالفم با آن اکثریت و معذلک مطیعم چکاربکنم چاره ندارم اکثریت برای آمنستکه از هرج ومرج جلوگیری بکند و برای اینکه رفع فساد بشود باید مطیع اکثریت بود نه اینکه اکثریت کاشف است از واقع و از اینجهت باید مطیع او بود بلکه ممکن است من یک نفر عالمی باشم که بدانم اکثریت یا تمام ایران در یک مسئله بر خطا هستند آیا ممکن نیست که آن عقیده خودم را بموقع اجراء بگذارم همان هرج و مرج طلبی و شورش خواهیست و این منافی با حکومت ملی است در حکومت ملی دائر مدار کارها اکثریت است پس ما نمیتوانیم بگوئیم چون مردمان عالم لازم داریم نمیتوانیم تابع اکثریت باشیم برای اینکه شاید اکثریت خبط بکنند فلسفهء کار هم همین است بجهت اینکه وقتی که بنا شد یک جماعتی که اکثریت دارند طرف اعتماد اکثریت ملت نباشند اگر یک قانونی وضع کردند مردم اطاعت نمیکنند و در اینصورت چکارشان خواهند کرد پس اکثریت مجلس شورای ملی باید مطابق باشد با اکثریت ملت تا اینکه قانینی که وضع میشود بتواند مجری بشود و الا یک جماعتی جمع بشوند در یک اطاقی و یک قانونی برای خودشان و۱ضع بکنند این چه فایده برای مملکت خواهد داشت ولوو اینکه آن جماعت عالم باشند برای اینکه اکثریت ملت که از آنها شنوایی ندارد و آنها را انتخاب نکرده است تا اینکه به آراء آنها اعتماد داشته باشند و اگر نظر ما اینطور باشد که حکماً باید وکلاء تمام عالم باشند به این ترتیب نمیشود یعنی قانون انتخابات مارا به این مقصود نمیرساند ممکن است ما خودمان یک جماعتی را معین بکنیم و بگوئیم شما زمامدار امور مملکت باشید یا اینکه مستخدمینی بیاوریم برای اینکه قانون برای ما وضع کنند پس معلوم میشود که تمام چیزهایی که در اینجا نقطه نظر است همان اطمینان اکثریت ملت است نسبت به یک جمعیتی که زمام عموم ملی را بدست میگیرند و این اطمینان هم بدیهی است که در انتخابات بطور مستقیم و یک درجه بعضی از اشکالات بر میخوریم و باید آن اشکالات را رفع بکنیم و الا اگر کسی بگوید ملت هنوز چیز فهم نشده است دارای مسلک نشده است دارای فلان نشده است و خبط رفته است فرضاً هم که صحیح باشد میگوئیم به تو چه فرضاً اگر بگویند انتخاب یک درجه اسباب این میشود که اشخاص بی علم وکیل میشوند میگوئیم بتوچه و بنده در این عرض خودم ناظر بفرمایشات آقای معززالملک و اشخاص دیگر نیستم این عقیده شخص بنده است و در ترتیب اساس مشروطیت است و چیزهایی است که بعقل خود رسیده است و چون آزاد هستم عرض میکنم که هیچ ممکن نیست که فلان زید بگوید مردم خطا کرده اند خیلی خوب خطا کردند این دلیل این نمیشود برای اینکه انتخابات دو درجه باشد بلی ممکن است بتوسط کنفرانس درجه در جرائد بتربیت و تعلیم یک نفر فیلیسوف عقیده خوش را در بین مردم نشر بدهد و الا ممکن نیست که بغیر این ترتیب یک اقدامی بکند این یک چیز واضحی است و هیچ دلیل لازم ندارد که در حکومت ملی امورات باید بتصویب اکثریت پیشرفت بکند یک اشکال هم در انتخابات یک درجه می رسد و آن این است که می ترسم که نمایندگانی که باید در آینده بیایند و مجلس را افتتاح بکنند آمدنشان طول بکشد و اینکه تا بحال که طول می کشد حقش این بود که فقط در چهار پنج نقطه یا حوزه انتخابیه داشتیم و حوزه انتخابیه آذربایجان مثلا مجبور بود که وکلاء جزو را هم بخواهد تا اینکه حضور آنها از بین منتخبین درجه اول نماینده معین بکند و باین واسطه طول می کشد و حالا وقتی که یک درجه باشد و نقاط از هم مجزا شد ممکن است خوی سلماس اورمی و سایر نقاط و همین وطور خراسان و سیستان هر کدام یک حوزه انتخابیه تشکیل بدهند و نمایندگان خودشان را معین بکنند یک چیزی که بنظر بنده رسید و خیلی اهمیت داشت و حقیقتاً من خیلی موحش بودم و بیاناتی که کردم گمان میکنم اگر آقای وزیر داخله در اینجا تشریف می داشتند خیلی خوب بود که رفع آن اشکال آقای معزز الملک می شد و رفع آنهم به عقیده بنده باین میشود که ما حکام را یک مسئولیت فوق العاده بدهیم برای تشکیل هیئت نظار و اعلان انتخابات که زودتر نمایندگان حاضر شوند اینکه چندان اشکالی ندارد اما اینکه بعضی اشکالات میشود که در انتخابات مستقیم طول خواهد کشید و در غیر مستقیم طول نخواهد کشید و میگویند اگر ما خواسته باشیم یک درجه قرار بدهیم باید به هر ده کوره صندوق رأی بفرستیم بنده عرض میکنم این اشتباه است برای اینکه همان ترتیبی را که شما در انتخابات دو درجه معمول می دارید ما هم در دوم درجه همان طرز رفتار میکنیم نهایت اکثریت را شرط قرار می دهیم مثلا در انتخابات دو درجه که هر صد هزار نفر را حق انتخاب یکنفر نماینده داده اند در اینجا می گوئیم که هر ده هزار یا هر هفت هزار نفر باید یک نفر وکیل انتخاب بکند دوران صورت هم نه این است که بگوئیم هیئت نظار نباید منعقد بشود یا اینکه حوزه انتخابیه و هیئت نظار تشکیل میشود و همانهائی را که در نقاط انتخاب کرده اند می خواهند و می بینند که اکثریت به کی تعلق گرفته است هر کس را که دیدند اکثریت دارند همان نماینده خواهد بود مثلا فرض میکنیم که سه نقطه برای انتخابات قرار دادیم یا ده نقطه یا پنج نقطه هر چه هست قرار دادیم به هیئت نظار آن نقاط را معین می کنیم و در اطراف که منتخبین رأی خودشان را دادند هیئت نظار صورت ایشان را میخواهد و عده آراء در حوزه خوانده میشود هر کس که اکثریت پیدا کرد همان نماینده خواهد بود و اینکه می فرمایند در این ترتیب بعضی تقلبات و بعضی آنتریکها میشود عقیده ام این است که آنها مشترک المورد است ممکن است در دو درجه هم بواسطه بعضی ترتیبات آدمهای نا لایق انتخاب بشوند والا اینکه اگر یک درجه بشود تمام نمایندگان حتماً از آدمهای لایق قابل انتخاب خواهند شد این را هم بنده تصدیق ندارم البته ممکن است که در انتخابات یک درجه هم بعضی اشکالات پیش بیاید ولی وقتی که قانون انتخابات را وضع میکنیم باید طوری ترتیب هیئت نظار و تشکیل آنها را می نویسم که آن اشخاصی که می خواهند موفقیتی در اساس حکومت ملی پیدا بکنند دستشان کوتاه نشود ولی این را هم باید بدانیم که هر ترتیبی را که قرار بدهیم وقتی که عملیات پشت بندش نباشد هیچ پیش نخواهد رفت و این وظیفه ملت است که بداند اینکار مبنای اصلی سعادت آتیه اوست و باید چشم و گوش خودشان را باز کنند که اشخاص نالایق را انتخاب نکنند و مبتلا به مردم نا اهل نشوند و بالاخره از وظیفه ملت و وظیفه حکام و وظیفه وزرائی که در آن وقت خواهند بود این است که مواظبت و مراقبت تمام بکنند و نگذارند بعضی ترتیبات پیش بیاید ما هم باید ملت خودمان را راهنمائی بکنیم که اشخاص صحیح را انتخاب بکنند در مجامع عمومی و در مساجد برویم مردم را یادآوری بکنیم که اشخاصی را که به درد آتیه تان می خورد انتخاب بکنیم ولی نباید تمام این اشکالات را از برای انتخاب مستقیم بکنیم و این دلائلی که به عقیده بنده مکرر است و این را هم که اکثریت حجت نیست گمان نمیکنم که هیچ کس نتواند منکر بشود چیزی که هست این است که در انتخاب مستقیم اشکالاتی هست و آن اشکالات و صعوبت راه هم باید رفع کرد برای اینکه خود انتخابات مستقیم اشرف است از آن صعوبت یعنی ما اگر واقعاً می خواهیم نمایش اکثریت ملت را در پارلمان بدهیم باید یک مدتی زحمت بکشیم از برای اینکه باین مقصود خودمان برسیم برای اینکه ترتیب انتخابات مستقیم هر قدر هم که سخت و پر زحمت باشد از گرفتن مشروطیت پر زحمت تر که نیست خیلی محل توجه است خودتان البته بوده اید و دیده اید تاریخ ایران هم که خیلی دیر نشده است یعنی ممکن است که برای گرفتن مشروطیت جان بدهیم ولی برای آسایش و راحت خودمان اساس آنرا بر روی یک ترتیب غلطی بگذاریم بنده عرض میکنم که اگر ما یک سال زحمت بکشیم و یک مجلس شورای ملی داشته باشیم که نمایش اکثریت ملت باشد و اکثریت ملت آنرا نماینده خودش بداند و قانون را که وضع می کنند در اینجا از روی میل آنرا قبول کنند بهتر است از اینکه برای صورت کار یک ترتیب غلطی قرار بدهیم که نمایش اکثریت ملت را نمی دهد و در آتیه هم تولید اشکال خواهد کرد پس بنده به این دلایل که عرض کردم با انتخابات غیر مستقیم و دو درجه مخالفم و تقاضا میکنم که در همان پیشنهاد بنده رأی گرفته شود و این مسئله را قطع میکنم برای این است که این مطلب چندان اهمیت ندارد .

نائب رئیس ـ حالا یک ربع تنفس داده میشود ( بعد از تنفس مجددا مجلس سه ربع قبل از ظهر تشکیل گردید ).

نائب رئیس ـ کاغذی است از وزارت خارجه رسیده است قرائت میشود ( کاغذ مزبور بعبارت ذیل قرائت شد )مجلس شورایملی

بموجب این مشروحه آقای مقتدر الملک را به سمت معاونت رسمی وزارت امور خارجه معرفی می نماید ( محتشم السلطنه )


نائب رئیس ـ داخل شورقانون انتخابات می شویم آقای متین السلطنه با اظهارات آقای بهجت مخالف هستید .

متین السلطنه ـ بله بنده با اظهارات آقای بحجت مخالف هستم ولی اجازه میخواهم که دلائل خودم را عرض نمایم و امروز همینقدر بطور اختصار عرض میکنم که کمیسیون انتخابات چهار ماه است انتخاب شده است و در آنجا پاره مذاکرات کرده ایم آنکه تصور بفرمائید دلائل بر محسنانت انتخاب یک طرفه یا مخالف محسنات یک درجه در کمیسیون آورده شده است و بهتر از اینکه امروز آقای معزز الملک دلائل و نکات دو درجه را بیان فرمودند گمان نمیکنم بهتر گفته شود از طرف آنهائی که بدو درجه قائلند و اظهاراتی هم که آقای بحجت و حاج شیخ اسدالله کردند گمان میکنم نظر به تجربه که در چهار ماه کمیسیون خودمان که هم در این مجلس مذاکره بشود و مداومت بکند به یک روز و دو روز و ده روز هم ختم نشود و نظرات تازه هم از برای دو فرقه که معتقد به یکی از این دو طریقه هستند تولید نخواهد شد و امتحانی که در کمیسیون کرده ایم این است که آقایانی که معتقد به یک درجه هستند و همچنین آقایانی که معتقد به انتخاب دو درجه هستند به هیچ وجه ممکن نیست که به یک درجه متقاعد به عقیده دیگری بشوند یا بالعکس برای اینکه نظرات دیگری داخل در عقیده کمیسیون بشود که زودتر تقدیم مجلس بشود بنده لازم میدانم که وزراء حاضر بشوند برای اینکه در این مدتی که ما در کمیسیون بودیم خیلی کمتر داخل کمیسیون شدند و برای این است که شاید نظریات آنها که از حدود مختلفه ایران اطلاع نظر دارند بلکه بتوانند در نظریات کمیسیون یک نظر تازه داخل بکنند که آنها را متقاعد بکند و مذاکراتی که ممکن است در ده روز یا بیست روز بشود دو روز یا سه روز بشود پس اگر این تقاضای بنده را نپذیرند که امروز مذاکرات را ختم بکنند و آقایان وزراء را خبر کنند که برای جلسه آتیه حاضر شوند و در این باب مذاکره شود گمان میکنم که گذشتن این امر را در مجلس تسهیل بکنند .

نائب رئیس ـ خوب حالا با این پیشنهاد آیا مخالفی است یا نه خیر .( اظهار شد مخالف است).

معزز الملک ـ بنده توضیح دارم .

نائب رئیس ـ توضیح اگر لازم باشد باید خودشان بدهند .

معزز الملک ـ بنده اگر اجازه بفرمائید عرض میکنم .

نائب رئیس ـ بنده نمیتوانم اجازه بدهم .

معزز الملک ـ سوء نسبتی به بنده داده شده و آن این است که در نطقشان فرمودند کسانی که عقاید دو فرقه را بیان می کنند و بنده عرایضی که کردم هیچ عقاید فرقه هیئت و بنده داخل هیچ فرقه نیستم فقط عقاید شخصی بود و محض اینکه در خارج سوء تفاهمی نشود که حقیقت سلطنت ملی چیست البته حقیقت سلطنت ملی چنانچه مکرر اینجا هم گفته شد مداخله ملت است در اداره امور مملکت و انتخاب وکلائی که ملت به آنها اطمینان داشته باشد تا آنها در یک جا جمع شده از حقوق ملت مدافعه کنند و طبیعی است آن کس را باید نماینده ملت گفت که حقیقتاً‌نمابنده ملت باشد یعنی ملت با کمال اطمینان و بایک حسیات طبیعی آنها را انتخاب کرده باشد و بدون مداخله خارجی و بعضی ترتیبات دیگر و اطمینان خودشان را نسبت به آنها اظهار کرده باشند یعنی آنها را مستقیماً‌وکیل خودشان قرار داده باشند و البته آن مجلس شورایملی و آن وکلائی که از طرف ملت مستقیماً انتخاب شده اند آنها میتوانند با کمال جدیت و استقامت با یک اطمینان کلی همیشه در امور هیئت اجتماعیه مداخله کنند و با یک اطمینانی قانون وضع کنند چون که از طرف اکثریت انتخاب شده داند و موکلین خودشان را در پشت سر خودشان میبینندو به اتکال به آنها اقدامات میکنند و بدون ملاحظه در عقیده و اظهارت خودشان ثابت هستند این شبهه ندارد ولی چیزی که هست اسباب توهمات شده و موافق است که در نظر اشخاص اصلاح خواه یک عقیده و سدی است که نمیتوانند موفق بشوند و باین مقصود مقدس برسند آن موانع را باید دید که چیست بهتر است از بیان آقای معزز الملک در بیان موانع بیانی نمیشود که موانع را تمام بطور مفصل و مشروح بیان کردند ولی باید دید که این موانع از کجا آمده است غالب آن موانع استحسانی است دو تای آنها اساسی است یکی از آن موانع که خیلی بنظر اساسی می آید و منطقی است این است که یک اطاق وکلاء وقتی که بنا شد اداره امور مملکتی را بدست بگیرند و تأمین کنند سعادت آتیه مملکت را بدیهی است باید کسانی باشند که در امور مملکت بصیر باشند تا بواسطه مداخله آنها در امور مملکت یا اسباب تزلزلی برای آتیه مملکت فراهم نشده باشد و بواسطه جهالتی که آنها در اداره کردن دارند خطائی در قوانین نشده باشد و چون مستقیماً مجلس شورایملی در این دو ساله متکفل امور مملکت بوده از روی این نقطه نظر می فرمایند که آنطور اشخاص در اینجا باید به عضویت مجلس شورایملی انتخاب بشوند و باید خیلی سعی کنیم که اشخاصی باشند که بتوانندقوانینی که میگویند در مجلس یک فرقه اینطور میگوید و یک فرقه آنطور بنده مجبورم که توضیح بدهم که مقصود آقای متین السلطنه دو شق بوده و دو فرقه نبوده است که دیگر سوء تفاهمی حاصل نشود برای اینکه بنده عقاید فرقه عرض نکردم و عقاید شخصی را عرض کردم .

متین السلطنه ـ بنده هم تصدیق می کنم فرمایش آقای معزز الملک را که مقصود بنده هم از دو فرقه دو شق بوده است و در این خصوص هیچ دلیلی بهتر از این نیست که تمام فرق سیاسی که داریم تمام انتخابات مستقیم را قائل هستند .

حاج آقا ـ بنده اگر چه این مذاکرات بدون حضور وزراء تمام نمیشود اگر هم تمام شود ما یک نظریات بزرگ را از دست دادیم که باید آن نظرات را در دست داشته باشیم و آن نظر دولت است که خیلی مداخله دارد در امر انتخابات ولی چون میدانم این مسئله مسئله نیست که در یک جلسه تمام بشود و البته باید این مذاکرات تماماً شده باشد و تقریباً آن مطالبی که باید گفته شود گفته شود و از هر دو طرف دفاع شود و زمینه واضح تر و مهیا شده باشد و آنوقت یک جلسه که وزراء بیایند عقیده شان را اظهار بدارند آنوقت خوبتر می توانیم نتیجه بگیریم ولی اگر مذاکرات را حالا ختم کنیم به آنها باید یک روز دیگر شروع کنیم از اول این مذاکرات در حالی که امروز نصف وقت مجلس بلکه بیشتر را صرف این مذاکرات کرده ایم و یا بتوانیم امروز مذاکراتمان را تمام کرده باشیم تا اینکه آنروزی که وزراء اینجا تشریف بیاورند دو مرتبه از سر شروع نشود و این دو عقیده که در مجلس شورای ملی اظهار شد گمان میکنم که این دو عقیده هیچکدام باهم متباین نمیباشد و درمجلس فرق مختلفه که هست و همچنین اشخاصی که هنوز خودشان را معرفی نکرده اند به تصویب یک فرقه همینطور که گفته شد تمام در مرامشان انتخاب بطور مستقیم و یک درجه بوده است و چیزی که هست نظراتی که پیدا شده امروز بواسطه عوارض و چیزهائی هست که نظرات خارجی و غرض است و تصور می کنم که اگر این نظرات غرض خارجی تشریح شود و موانع رفع شود تمام کسانیکه مدافعه میکنند از یک درجه آنها هم همراه خواهند شد با یک درجه برای اینکه رفع بعضی موانع شده باشد و جلوگیری از بعضی عوارض که اذهان را مشوب کرده است باید اینرا تشریح کرد که از مجلس می گذرانند با یک اطمینانی به تمام بازار دنیا به محل نظار عالم بگذارند و به همه نشان بدهند که این قانونی که از مجلس گذشته است منطقی است و قانونی است و موافق مقتضیات وقت است این نظر از چه راه پیثدا شده است از این راه که مجلس شورای ملی در این دو ساله خودش را متکفل در امور مملکت بود و غیر از نظر اعضاء مجلس شورای ملی نظر دیگر در قانون نمی شد ولی آن اساس مشروطیت و آنکه حقیقت مشروطیت است باین ترتیب ناقص است باید بطریق مشروطیتی که در تمام عالم است مشی کرد و به فلسفه مشروطیت رفتار کرد تا اطاق وکلامان هم اطاق وکلای عمومی بود و هم اطاق سنا این دو سال مشروطیت که باید بواسطه این دو سال با یک سرعت خیلی سریع رو به ترقی حرکت کنیم در این دوره یک بالش شکسته بود و چون باید این هر دو نظر در هر دو قوانین باید مراعات شود و عقیده غالب این است که باید نظرات در قوانین همه مجتمع شده باشد از این جهت عقیده شان این است که اشخاص عالم بصیر باید در مجلس شورای ملی انتخاب شده باشد تا وقتی که قوانین می گذرد صحیح بگذرد ولی اگر بطریق مشروطیت حرکت کرده بودیم و بعد بکنیم یعنی آنطورکه قانون اساسی ما و قانون اساسی دنیا حکم میکند و آنطورکه فلسفه مشروطیت در همه جا با بیان خیلی واضح بیان نمود که مشروطیت دو بال دارد که باید به آن دو بال سیر بکند یکی اتاق وکلاء و یکی اتاق سنا برای اینکه قوانین که در این اتاق وضع شد به آن اطاق برود و آنها هم نظراتی که دارند بکنند و بعد بر گردانند و اصلاحی اگر وارد بشود و بعد از آنکه دو نظر در آن ملحوظ شد و متفق علیه شد در خارج


به موقع اجرا بگذارند این ترتیب اگر درست بشود آن ماشین که در نظر آقایان هست در یک درجه بکلی مرتفع میشود بواسطه اینکه اطاق وکلاء همیشه باید نماینده عمومی ملت باشد و نماینده عمومی ملت همان کسانی هستند که اکثریت مجلس انتخابش می کنند ولو بهر درجه باشد چه در مقام علمیت و چه در مقام غیر علمیت فرق نمی کند اگر آنها آمده یک قانونی بگذارند و آن قانون در اطاق دیگر تعدیل بشود بنده هیچ اشکالی نمی بینم که انتخاب را بطور مستقیم یک درجه قرار بدهیم و اطاق بوکلای مستقیم داده شود و همه بنشینند در صندلی خودشان و مشغول قانونگذاری بشوند و بقول بزرگترین رئیس اجراء (واشنگتون ) در یک مجلس دیگری حرارت آن قوانینی که از اطاق وکلاء بیرون آمده است آن گرمی و حرارتش رفع بشود و نائل اجراء در مملکت میشود و بمزاج مملکت میسازد مثل حرارت آب گرم که در جام دیگر کم شده و قابل آشامیدن است میشود ولی بدبختانه چون ماها هم باید کار سنا را کرده باشیم و هم کار مجلس شورای ملی و هنوز بعضی منکر لزوم سنا هستند از این جهت البته آن نظری که آقایان دارند که اشخاصی باید وکیل باشند که بتوانند قوانین صحیح وضع کنند و ممکن است که اگر انتخابات مستقیم و عمومی شد آن اشخاص بوکالت مجلس شورایملی انتخاب نشوند و مردم اشخاص عالم انتخاب نکنند و قوانین مجلس موافق مقتضیات مملکت نباشد البته من آن نظریات ایشان را تصدیق میکنم که این عیب راجع به انتخاب مستقیم نیستع راجع باین است که ما کار دیگری هم که خواستیم خودمان بکنیم و این است که این ترتیبات ناگوار پیش آمده است و کمیت کار ما لنگ شده است چون بر ترتیب قانون اساسی و مشروطیت عمل نشده بود اگر عمل بشود این موانع بکلی رفع میشود بنده همچو فهمیدم که اگر مانع دیگری باشد بیایند اظهار کنند مجلس شورایملی نماینده ملت است نماینده ملت کسی است که مستقیماً ملت اطمینان خودش را باو اظهار کرده باشد وقتیکه ملت اطمینان خودش را باو اظهار نکرده باشد ملت عقب آن وکیل نمیایستد و آن وقت وکیل نمیتواند با یک قوه ملت با یک اطمینان بموکل خودش بیان عقیده بکند و عقیده اش را پیش ببرد و آنوقت حال طوری میشود که دیدند و می بینند و البته باید این موانعی را که بنده عرض کردم بآن طور رفع کنند مجلس سنا را با مجلس شورای ملی با هم منعقد کنند و البته باید عقیده بانتخاب مستقیم دارد و در تمام شهرها یکدرجه انتخاب نمود بدیهی است که خیلی آسان و با روش صحیح این انتخاب حاصل میشود چیزی که هست قدری اشکال در انتخاب دهات و قصبات است البته در انتخاب قصبات باید پنج شش قصبه راغ یک حوزه انتخابیه برایش معین کنند و قرار بدهند در آنجا رأی بدهند یا آنطوری که گفته شد صندوق می گردانند و اوراق رأی را اخذ میکنند بنده عرض میکنم این جا را خیلی باید ملاحظه کرد که حقوق اشخاص و افراد مملکت در انتخاب ضایع نشود یعنی اگر ما قائل بانتخاب مستقیم شدیم باید این یک موانع را هم فراهم کنیم که این یک مانع بزرگی است و اهالی دهات و قصبات کوتاهتر که از شهر خارجند و قطعه قطعه از هم دورند و برای آنها در پنج شش محل یک حوزه انتخابیه قرار داد باید به یک طرحی امورانتخاباتش را سهل کنیم که بتوانند رأی بدهند نه مثل انتخابات گذشته که در بعضی جاها باینکه در قانون انتخاب ۱۵ روز وقت بیشتر معین نکرده بودند که وکیل خودشان را بفرستند دوباره سه ماه به آنها مهلت داده شد باز نتوانستند وکیل خودشانرا بفرستند بنده تصور میکنم که این مطلب بسته باقدامات حکومت ودولت است اگر دولت در صدد این باشد که امر کند و تعقیب کند و اسباب تسهیل فراهم کنند یا به بردن صندوق همانطوری که گفتند یا به ترتیب دیگری همینقدر آن کسانی که در محل مأمور هستند از طرف دولت به آنها امر شود که اسباب تسهیل انتخابات رزا فراهم کنند که بتوانیمن رفع این مشکل را کرده باشیم و تسهیل کنیم امر ملت را در امنتخابات که حقوق خودشان را استیفاء کرده باشند و تعرفه گرفته باشند و رأی داده باشند و وکیل خودشان را انتخاب کرده باشند و اگر حکومت اسباب تسهیل اینکار را فراهم نیاورد که ملت از حقوق خودشان استفاده کرده باشند یا اینکه یک امر مهمی قرار ندهند چه در قصبات و چه در شهرها باز خواهید دید که اگر نماینده از یک جائی بیاید همانطوری که آقای معزز الملک فرمودند سایر جاها مردم بگویند که ما اطلاع ناداشتیم و حقوق خیل از اهالی مملکت پایمال شده باشد یسعنی موفق نشده باشند که از حق خودشان استفاده کرده باشند بواسطه بعد مسافت با قلت جمعیت و فراهم نبودن تمام ترتیب انتخابات همینقدر که قانونی از مجلس شورای ملی گذشت بنده تمام ترتیب تسهیلش را گردن حکومت می گذارم حکومت اگر بخواهد ترتیب تسهیل را فراهم کند یعنی این را یک امر مهم مملکتی تصور کند که همه استفاده کنند از حقوق خودشان امر سهل میشود و اما اگر عقب نکنند نتیجه این میشود بطوریکه آقای معزز الملک فرمودند دوره تمام شده و معهذا هنوز وکلاء تماماً حاضر نشدند و این از مسامحه حکومتها است که در محلها بودند و بنده خودم میتوانم ثابت کنم که بواسطه مسامحه آنها بوده که امر انتخابات به تعویق افتاده و اسباب اختلافات فراهم شده و چون در واقع حکومت در صدداجرای این امر نبوده که اسباب تسهیل را هم بیاورد و دستور بدهد و حالی بکند بر رعایا و جلوگیری بکنند از آن مغرضین که میخواهند تعقیب بکنند و وسایل اغراض خودشانرا اجراء کنند و به ترتیب طبیعی مردم را به حقوق خودشان مطلع کنند آنوقت امر انتخاب خیلی سهل و ساده می توانیم حاصل بکنیم و اما در باب صحت و متانت قوانین و ملاحظه علمیت مقنن باز عرض میکنم که به حکم قانون اساسی و به حکم تمام مشروطیتهای عالم و به تصریح فلسفه مشروطیت این مطلب درست نخواهد شد و به ترتیب رد شد معتدلانه امور مملکت راه نخواهد افتاد مگر بعد از اینکه مجلس سنا و مجلس شورایملی هر دو باهم کار بکنند نظرات خودشانرا در قوانین هردو بیان کرده باشند تا اینکه قانون به مزاق مملکت وضع شود این را هم باید بگوئیم که نباید از این مرتبه هر کس بگوید لفظ سنا راجع به اشراف است و معنی لفظ سنا را شاید بیاورد و به مقالطه سنا خواهی را اشراف پرستی تعبیر کنند زیرا که اگر کسی مطلع به اوضاع مشروطیت عالم بلکه روش سلطنتهای جمهوری دنیا باشد بدیهی است که میداند مجلس سنا در اصطلاح امروزه هیچ ربطی به مقام اشرافیت ندارد و اعضای آن هم همانطور انتخاب میشود که اعضای مجلس شورایملی انتخاب میشود مگر در بعضی جاها فقط نتیجه و ثمره این دو مجلس این است که نظرات ملت بیشتر تحصیل شده باشد باین طور که این دو مجلس در ترتیب قوانین مملکتی هردو باهم بکوشند و قانونی وضع کنند که مناسب حال مملکت بوده باشد و در موقع اختلاف حق انحصار برای دولت باشد تا به انتخاب ثانوی نظرات ملت معلوم شود و الا اگر اینطور نباشد وضع حکومت را به حکومت این کار شی بیشتر میتوان شبیه دانست تا به حکومت ملی .

عز الملک ـ بنده نمیدانم موضوع لزوم سنا و عدم او بودیا اینکه راپورت کمیسیون نظامنامه انتخابات مجلس شورای ملی .

نائب رئیس ـ صحیح است .

حاج سید ابراهیم ـ عرض میکنم که اولا ما فکر میکنیم که مذاکرات ما بدون حضور هیئت دولت که باید او ترتیب انتخابات را در مملکت اجراء بکند بی فایده است و بی نتیجه است باز داخل در مذاکرات می شویم و تقریباً هرچه گفته میشود مکررات است یعنی همان دلائلی که گفته شده است باز مکرر میشود و هیئت دولت هم حاضر نیست که ببینیم آیا کدام نظر را در مملکت اعمال میتوانند بکنند والا برای سبقت اذهان کافی است این مذاکرات و به عقیده بنده تا وزراء حاضر نباشند بنده هیچ عقیده ندارم که در این خصوص مذاکره بشود .

نائب رئیس ـ این مسئله مکرر اظهار شد و جواب گفته شد که این یک مسئله مختصری نیست که به کلیه جلسه ختم بشود و بشود رأی داد این این یک چیزی است که هم باید حالا مذاکره بشود هم موقعش وزرائ حاضر شدند شاید در این شش جلسه لازم شود که مذاکره بکنیم انحصار به این جلسه و یک جلسه در حضور وزراء ندارد .

هشترودی ـ بنده اولاً‌ عرض میکنم آقایانی که می فرمایند باید وزراء حاضر باشند این هیچ ربطی ندارد باینکه آنها حاضر باشند و این نشود هیچ مربوط نیست به آنها و جهتش هم این است که اینکه این دخالت در قانون گذاری میشود بنده تصدیق نمیکنم که هیئت دولت داخل در قانون گذاری که از مختصات مجلس شورای ملی است بشوند در این اظهار همین قدر عرض میکنم که این فرمایش نابجائی بود و بعد از آن بنده در تمام جاها حتی در دهی که چند خانوار معدود سکنه داشته باشند و در یک گوشه مملکت واقع شده باشد عقیده ام این است که آنجا هم باید انتخاب یک درجه باشد هم آسانتر میشود از انتخاب دو درجه و نفعی که از این انتخاب یک درجه می بریم یلی زیادتر خواهد بود از دو درجه حالا خودم آنچه ادله و برهانی از برای عقیده و مطلب خودم باید اظهار بکنم آنها باشد ولی اینجا آقایانی که مخالفند با بنده بنده تعداد کردم نظراتشان به هفت یا هشت تا برسد حالا یکی یکی را میگویم و اگر آقایان کسل نشوند باید یکی یکی را هم


رد بکنیم یعنی آن انتخاباتی که از برای انتخاب دودرجه ذکر کردند انتخابات منطقی و عقلانی نیستند و اگر هم این انتخابات عقلانی باشند خیلی کم عقلانی هستند یکی از دلائلی که فرمودند در موانع و معایب انتخاب یک درجه و بنده ادله اینها را بدون ترتیب جواب می گوبیم مرتباً یادداشت نکرده ام و حالا یکی ار دلائلشان این بود که اظهار کردند اگر انتخاب یک درجه باشد افتتاح مجلس به تعویق می افتد و دو درجه فوراً انتخاب میشود همینکه این وکلاء رفته اند دسته دیگر انتخاب میشوند و آنها فوراً می آیند به جحای ایشان می نشینند و مجلس فوراً افتتاح میشود اما اگر انتخابات یک درجه شد هفت و هشت ماه افتتاح مجلس عقب می افتد اولا من خیلی تعجب میکنم از اینکه در صورتیکه افتتاح مجلس هم به تاخیر بیافتد در صورت صدق این یک برهانی می شود برای انتخاب دو درجه عرض میکنم بر فرض که افتتاح مجلس یک سال هم طول بکشد بواسطه انتخاب یک درجه باز هم باید انتخاب یک درجه باشد من به ملاحظه این که باذاء افتتاح مجلس طول بکشد یک قانونی که مطابق مشروطیت است بلکه اساس مشروطیت است بردارم و یک ترتیب استبدادی به جای او بگذارم چرا به جهت اینکه فلان چیز عقب می افتد یا نمی افتد باین کار ندارم ما در یک مملکتی هستیم و یک مملکتی داریم که مشروطه است و در این مملکت میخواهیم مطابق مشروطیت قانون بگذاریم و قانون مشروطیت این است که به تمام لزوم بدون اینکه کسی حق دخالت در انتخابات آنها داشته باشد خودتان مستقیماً‌وکیلی انتخاب کنند و به اینجا بفرستند و بنده در انتخابات و درجه میدانم که حق انتخاب را از عموم مردم میگیرند و این را خلاف مشروطیت میدانم و اگر بر فرض باعث تاخیر افتتاح مجلس می شود انتخابات یک درجه بنده معتقد نیستم که یک خلاف مشروطیت را مرتکب بشوم به جهت اینکه تاخیر نیافتد افتتاح مجلس خیر تاخیر بیافتد و خلاف مشروطیت نشود به جهت اینکه آن مجلس که ما میخواهیم آن مجلس است که مطابق مشروطیت افتتاح شود و وکلایش مطابق قوانین کلیه مشروطیت انتخاب نشوند و الا مجلسی که مطابق قوانین مشروطیت وکلایش انتخاب نشوند و افتتاح نشود آن بدرد ما نمیخورد و آن را نمی خواهیم ثانیاً عرض میکنم که اصلاً چرا افتتاح مجلس بواسطه انتخاب یک درجه تاخیر میافتد بنده اینرا هیچ معتقدا نیستم که بواسطه انتخاب یکدرجه افتتاح مجلس به تاخیر بیافتد بلکه عکسش را میخواهم بگویم که اگر انتخابات یک درجه باشد زودتر مجلس مفتوح میشود به جهت اینکه آنها که در انتخاب دو درجه در نقاط کوچک انتخاب میشوند باید بیایند به مرکز حوزه انتخابیه و شاید از آن نقطه که انتخاب شده اند و مرکز حوزه انتخابیش خیلی مسافت دارد که آنها باید جمع بشوند در آنجا و این خودش اسباب تاخیر در حضور است وقتی هم که آمدند منتخبین درجه اول و بعد از مدتی در مرکز حوزه انتخابیه جمع شدند ممکن است بعضی از منتخبین درجه اول در خارج ایران باشند که باید به آنها تلگراف بکنند و اخذ رأی بکنند از آنها گرچه این هم چیز غریبی است لکن ما مبتلا شده ایم که در خارج از ایران بعضی اشخاص بوده اند و در درجه اول انتخاب شده اند آنوقت باید مبلغی پول دولت صرف مخابرات با این شخص بشود که او را مطلع کنیم از انتخاب خودش و از اشخاصی که دردرجه اول انتخاب شده اند و او را حاضر بکنیم در تلگرافخانه که رأی خودش را بدهد و باید باو اطلاع بدهیم که مثلا در تبریز منتخبین درجه اول حاضر شدند عده آنها ۴۰ نفر است مثلا از ارومیه چند نفر اسامی آنها چیست از خوی و سلماس همینطور از سایر نقاط ععد و اسامی آنها را باو اطلاع بدهیم و بگوئیم شما از بین اینها کدامها را انتخاب می کنید آنوقت ممکن است یک تلگرافی بکند که من اینها را نمی شناسم خوب است آنها را تلگرافاً معرفی بکنید آنوقت بنده که یکی از منتخبین درجه اول هستم و شاید باو رفاقت و دوستی دارم رفقای خودم را و آنها که از همه نالایقترند آنها را معرفی میکنیم و میگوئیم اینها خیلی خوب هستند و او هم آنها را انتخاب میکند یعنی به آنها رأی می دهد حالا علاوه بر اینکه خود این ترتیب اسباب یک تقلب ممکن است بشود به علاوه این تباین افکار و آراء تلگرافی یا خارج ایران آمدن وکلاء از خارج ایران آنها خیای بیشتر طول میکشد از اینکه از داخل ایران به مرکز خود مملکت یعنی بطرابوزان جمع شوند نمیدانم چرا آن انتخاب دو درجه خوشبخت شد اسباب سهولت و سرعت افتتاح مجلس می شود اما این انتخاب یک درجه بدبخت شد و اسباب تاخیر افتتاح مجلس شد نمیدانم چرا اینطور شد و حال اینکه بکلی بر عکس است یکی دیگر اینکه فرمودند در درجه اول اشخاص غیر قابل انتخاب میشوند ولی در درجه دوم اشخاص قابل لایق کامل فیلسوف تمام دنیا انتخاب میشود و میآیند به مجلس اما در یک درجه بدبخت یک نفر آدم قابل انتخاب نمیشود و نمی آید به مجلس بنده واقعاً اینرا اسباب تعجب میدانم که چرا در این انتخاب یک درجه بدبخت اشخاص عالم انتخاب نمیشوند ولی از انتخاب دو درجه خوشبخت تمام آدمهای صحیح پیدا میشود و در انتخاب یک درجه اشخاص غیر لایق پیدا میشوند لازم است بنده اولا این را تشریح کنم و بعد رد کنم گویا فرمایش آقایان این شد که انتخابات یک درجه شد و مردمان ایران چون درست آدم شناس نیستند یعنی نمی شناسند کی قابل است کی قابل نیست مثلا در دهات در قصبات در شهر هیچ ملتفت نیستند که کسی که قابل مجلس است کدام است و قابل مجلس کدام نیست بنده اولا این را رد میکنم و عقیده ام این است از آنجه که معظمین خواهند آمد هم آدم نمیشناسند و هم می شناسند کی بدرد مجلس میخورد کی نمیخورد و از بنده و این آقایان که اینجا نشستند خیلی بهتر می شناسند در دهات هم میشناسند در قصبات هم می شناسند خوب هم میشناسند .

معزز الملک ـ صحیح است صحیح است .

هشترودی ـ بنده این صحیح است صحیح است را هم قبول ندارم و رد میکنم ـ بله عرض میکنم اهالی این مملکت حالا دیگر خوب می شناسند چه اشخاصی را وکیل بکنند حتی اهالی دهات و قصبات هم میشناسند مخصوصاً باین کارهای که ما کرده ایم و این کارهائی که از ما بروز کرد و اینکه آنها آدمهائی که قابل مجلس نیستند انتخاب کردند جهتش این بود که آدم قابل کیست ادم غیر قابل کیست حالا دیگر میشناسند قابل و غیر قابل را خیلی عجب است اگر آدم لایق را مردم می شناسند در انتخاب یک درجه هم می شناسند اگر نمی شناسند در انتخاب دو درجه هم نمی شناسند چطور می شودکه مردم در انتخاب یک درجه مردمان لایق را نمیشناسند و در انتخاب دو درجه می شناسند اگر در انتخاب دو درجه مردمام لایق را انتخاب خواهند کرد در انتخاب یک درجه هم مردمان لایق را انتخاب نخواهند کرد در انتخاب دو درجه هم مردمان لایق را انتخاب نخواهند کرد آخر این هیچ فرق نمیکند به جهت اینکه انتخاب دو درجه در همین انتخاب یک درجه بیرون میآید همین منتخبین درجه اول هستند که درجه دوم از بین آنها انتخاب میشود از جای دیگر که نمی آورند اگر در این منتخبین درجه اول لایق هستند در انتخاب درجه ثانی هم لایق هستند اگر منتخبین درجه اول لایق نیستند منتخبین درجه ثانی هم لایق نیستند بعلاوه چون وقتی که انتخاب دو درجه شد از منتخبین درجه اول یک دسته مخصوص بر گزیده می شوند این خیاراً من خیار میشود اگر منتخبین درجه اول ما قابل شدند درجه دوم ما قابل تر می شوند اگر مردم انتخاب اشخاص صحیح میخواهند بکنند در درجه اول اشخاص صحیح را انتخاب بکنند و الا در انتخاب درجه ثانی هزار قسم تقلب ممکن است بشود مثلاً من با رفیقم جفت بندی کردیم بعضی از آن نا قابل ها را داخل کردیم اگر چه عقیده بنده بر خلاف این است و عقیده ام این است که در یک درجه و دو درجه همه اشخاص لایق انتخاب میشوند لکن اگر بگویند در انتخاب یک درجه مردمان لایق انتخاب میشوند بنده هم میگویم که در دو درجه اشخاص لایق انتخاب نمیشوند و این معاوضه به مثل است و حال اینکه بنده عرض میکنم در انتخاب یک درجه آنها درست انتخاب کردند در دو درجه بنده خودم را اینجا طپاندم باین مجلس و خودم را عرض میکنم کاری به دیگران ندارم یک دلیل دیگر هم میگویم آقایان از برای من انتخاب دو درجه و آن این است که می فرمایند در انتخاب یک درجه بعضی اشخاص متنفذ انتخاب میشوند چون ایشان به همین لفظ متنفذ فرمودند شاید بعضی متنفذین داخل نشوند که در دو درجه شاید نباشد بطور شاید فرمودند بطور یقین نفرمودند بنده هم عرض میکنم این شاید درآن طرف هم میآید اگر حفظ به احتمال و شاید است شاید در دو درجه بعضی متنفذین داخل شوند جهتش این است که این متنفذین در درجه اول که داخل شدند و در درجه دوم هم تقلب می کنند و داخل می شوند پس این هم یک دلیل قطعی نبود فقط شاید بود آقایان باید یک دلیل قطعی بیاورند که بنده هم قانع شوم که در انتخابات دو درجه قطعاً یک نفر شخص متنفذ داخل نخواهد شد ولی چون دلیل قاطعی ندارد و از این حیث با انتخاب یک درجه مساوی است بعلاوه انتخاب یک درجه نسبت به مشروطیت هم نزدیکتر است این یک مرجحی میشود برای انتخاب یک درجه و دو چیز مساوی هر کدام مرجحی دارد باید او را گرفت و در اینجا چون انتخاب یک درجه یک قدم نزدیک شدن به مشروطیت است باید البته اینرا قبول کرد و فرمودند که محرومیت بعضی و عدم شراکت بعضی در انتخاب یک درجه میشود ولی در دو درجه نمیشود این را باید بنده تشریح کنم برای این که


خودم بفهمم و آقایان هم که درست ملتفت شوند مراد آقایان از اینکه در انتخاب یک درجه بعضی شرکت نخواهند کرد این است که انتخاب دو درجه که شد تمام مردم شرکت خواهند کرد ولی در انتخاب یک درجه که چیز بدبختی شده است بعضی ها محروم میشوند محرومیت مردم دو قسم است یکی محروم کردن هست مردم را که ما به آنها حق انتخاب ندهیم این خلاف مشروطیت است یکی آن است که این شخص نمآید حق خودش را بگیرد نمآید انتخاب کند این ربطی به ماندارد قانونگذار او باید قانون را طوری بگذارد که سایه انداز باشد به تمام علی السواء باید بطوری قانون وضع کند که تمام اهالی در تحت آن قانون علی السوآء باشند وهیچکس از سایهء او خارج نباشد حالا اگر یک کسی رفت خودش را از تحت تابعیت ایران خارج کرد و از حق انتخاب محروم شد این ربطی بقانون ندارد او رفته است خودش را به جهنم انداخته است بکسی مربوط نیست نرود خودش را به جهنم نیاندازد و به مجلس شورای ملی چه او خودش میکند بکند من که قانون میگذارم جلوگیری از گناه مردم هم باید بکنم به من چه من باید در قانون گذاری طوری بکنم که مردم محروم نشوند حالا مردم خودشان خودشان را محروم میکنند به من چه دخلی دارد حالا آمدیم سر مطلب محروم کردن مردم خودشان را در انتخاب یک درجه یا دو درجه مساوی است هیچ تفاوتی ندارد به این معنی که قانونگذار اعلان انتخابات را داد مردم را در این اعلان از حق انتخاب به هیچ وجه محروم نکرد نه در انتخاب یک درجه نه در انتخاب دو درجه حالا کسی خودش نیاید انتخاب بکند و رأی بدهد این ربطی به انتخاب یک درجه و دو درجه ندارد فرض میکنیم انتخاب هم دو درجه است مردم وقتی که حاضر نشدند انتخاب بکنند ورأی بدهند با یک درجه چه فرق دارد هیچ فرق ندارد بلکه بنده عکسش را معتقدم که در انتخاب دو درجه بعضی محروم میشوند و در انتخاب یک درجه محروم نمیشوند جهتش هم واضح است یکی از آقایان در محسنات یک درجه اظهار کرد و خیلی خوب دلیلی هم بود که در انتخاب یک درجه بعضی اشخاص با آراء کثیری انتخاب میشوند و آنها که این اشخاص را انتخاب کرده اند آن را وکیل خودشان قرار داده اند وقتی که او بمجلس نیاید تمام آنها محروم شده اند از حقی که داشتند بواسطه انتخاب دو درجه که بمیان آمد انتخاب دو درجه به آنها شمشیر کشید و به آ‍نها گفت اول فلان فلان شده ها که شما اینرا وکیل کردید من می گذارم او بیاید بمجلس وکیل شما باشد این انتخاب دو درجه استبداد کند بایستد بروی مشوطه خواه ها بگوید من میگذارم شما بمجلس وارد شوید اما در یک درجه اینطور نیست شمشیر هم نکشید هرکسی را که مردم بقاعده ء انتخاب حقشان را از آنها نگرفتند و رد نکردند بشمشیر نکشیدند که چرا این را انتخاب کردید و خودش یکسره بمجلس می آید و کسسی هم نمیگوید که چرا تو آمدی این مثل این است که انتخاب دو درجه محروم میکند موکلین را حالا یک اشکالی ه۹م اینجا دارم و او را گذاشتم و نمیگویم یک اشکال آقایان هم به عدم مسئولیت انجام عمل انتخابات بود در یک درجه گفتند در انتخاب یک درجه آسان نسیت و در انتخابات دو درجه آسان است من نمیدانم دو پله رفتن آسان تر است یا یک پله رفتن آسان است این محسوس است و انکار این انکار حسیات است لیکن اینها که میگویند که آسانتر است انتخاب دو درجه از انتخاب یک درجه از این جهت گفتند که بعضی جاها در انتخاب دو درجه زیاد میکنیم مثل در پنجاه فرسخی آنها انتخاب میکنند و در درجه اول یک نفررا او می آید بمرکز حوزه انتخابیه بنده عرض میکنم این خودش یک مشکل است که در پنجاه فرسخی یکنفر را انتخاب بکنند آنوقت او تازه بار ببندد و این مسافت را طی بکند و بیاید بمرکز حوزه انتخابیه تازه برای یک انتخاب دیگر و این زحمتش در مقابل دو پله نشد در مقابل ده پله شد اما بنده عرض میکنم این زحمت را نکشند و آسانتر بکنند که از آنجا مستقیماً بیاید بمرکز آنوقت کوچک بکنند حوزه انتخابیه را که رأی دهندگان به صد هزار نفر برسند آنوقت حق انتخاب یکنفر دارند و آن یکنفر مستقیماً میآید بمرکز و این هیچ سختی ندارد و خیلی آسانتر است از دو درجه یکی هم آقا فرمودند که در صورتی که یک درجه شد باید عده نمایندگان را زیاد کرد بنده عرض میکنم زیاد کردن وکلاء موقوف بعده نفوس مملکت است مگر هر مملکتی که عده نفوسش کم هم باشد و انتخاب آنجا یک درجه باشد عده وکلاشان زیاد میشود و اگر انتخابات آنجا دو درجه شد عده وکلاشان کم میشو.د ابداً اینطور نیست ما بعده نفوس تقریباً میخواهیم حق تعیین نماینده بدهیم بمردم اگر عده نفوس زیاد بود نماینده زیاد میشود چه در یک درجه چه در دو درجه فرق نمیکند باندازه هر صدهزار نفر یک نماینده باید انتخاب کنند اگر عده وکلاء کمتر است از هر صد هزار نفر یک نفر باید آنوقت عده وکلاء را زیاد بکنیم چه انتخابات را یک درجه قرار بدهیم چه دو درجه قرار بدهیم حالا در صورتیکه عده اهالی مملکت بقدر ی شد که به هر صد هزار نفر که حق یک وکیل دادیم عده نمایندگان ما به دویست نفر رسید به انتخاب یک درجه شد آنوقت مردم همین دویست نفر را انتخاب میکنند و میفرستند بمجلس اما اگر انتخاب را دو درجه قرار دادیم باید بعوض دویست نفر حق انتخاب هزار نفر بمردم بدهیم در درجه اول که دویست نفر از آنها دو مرتبه انتخاب شوندو به مجلس بیایند در اینصورت مردم را گول میزنیم میگوییم شما حق انتخاب هزار وکیل دارید وقتی که آنها هزار نفر نمایندگان خودشان منتخب کردند و فرستادند آنوقت نهصد نفر یا هزار نفر از آنها را بشمشیر دو درجه باز بیرون میکنیم آنوقت آنها حق دارند بما بگویند شما چرا ما را گول زدید بما گفتید هزار نفر انتخاب کنید وقتی که ما وکلامان را فرستادیم بمرکز آنوقت آنها را برگردانید معلوم میشود اینها وکیل ما نبودند پس شما ها را گول زدند باری با اینهمه معایب باز عرض میکنم زیاد کردن و کم کردن وکلاء موقوف است به آن اندازه عده نفوس که به آن اندازه باید وکیل بگیریم و این تفاوت نمیکند چه یک درجه باشد چه دو درجه باشد منتهی اینکه در دودرجه هزار نفر اول تعیین میکنیم و بعد از آن هزار نفر دویست نفر را می آ.وریم بمجلس و در یک درجه همان دویست نفر را که تعیین میکنیم ملت همانها را تعیین و انتخاب میکنند و همان ها می آیند بمجلس مینشینند و وکیل مردم هستند حالا بنده از دلیل ششم وهفتم آقایان هم چون وقت گذشته است اغماض میکنم که تشریح بکنم و جواب آنها را هم بگویم و کلام خودم را تمام میکنم .

نایب رئیس ـ بقیه شور این ماده مجلس آتیه .

دکتر خان حاج رضا ـ پس اجازه ها باید محفوظ بماند .

( نایب رئیس محفوظ است دستور جلسه آتیه بقیه شور در نظامنامه انتخابات و راپورت کمیسیون بودجه راجع به حسن خان مجاهد است .

نایب رئیس ـ در این موقع که پنج دقیقه بعد از ظهر است حرکت کرده مجلس ختم شد ) ( مقابله شد صحیح است محل امضاء )