مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ آذر ۱۲۹۰ نشست ۳۲۹
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم | تصمیمهای مجلس | درگاه انقلاب مشروطه |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم |
مجلس شورای ملی ۹ آذر ۱۲۹۰ نشست ۳۲۹
جلسه ۳۲۹
صورت جلسه فوق العاده روز جمعه نهم شهر ذیحجهالحرام ۱۳۲۹
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر در تحت ریاست آقای مؤتمنالملک افتتاح شد.
رئیس- خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است که چون یک مسئله مهمی پیش آمده است لهذا آقایان وزراء تقاضای جلسه فوقالعاده کردهاند و وزیر امور خارجه آنرا بیان مینمایند.
وزیر امور خارجه - بطوریکه خاطر آقایان نمایندگان محترم مطلع است و در مجالس خصوصی که در این دوره منعقد شده است مذاکره شده در روز چهارشنبه هفتم ذیحجه موقع ظهر یک سلسله از سفارت روس به وزارت خارجه رسیده است که عین آن مراسله در مجلس خصوصی خوانده شده است و خاطر آقایان نمایندگان مسبوق شده است برای اینکه خاطر عموم مطلع باشد عین آن مراسله را علناً قرائت میکنم.
در ملاقات جمعه گذشته دوستداران محترماً جناب مستطاب عالی را به سبب هائی که به موجب آن اولیاء دولت امپراتوری چند تقاضاهای دیگر به اولیای دولتی علیه از آن پیشنهاد خواهند کرد ملتفت داشت و در این خصوص منتظر دستورالعمل اولیاء دولت متبوعه خود بوده الآن دستورالعمل مزبور به دوستدار رسیده و با کمال توفیر از طرف دولت امپراتوری به موجب این مراسله تقاضاهای ذیل را اظهار میدارد:
اولاً عزل موسیو شوستر و موسیو لکفر. دخالت اشخاص دیگر که موسیو شوستر آنها را به خدمت دعوت نموده باید موافق فقره دویم این تقاضاها رعایت شود.
ثانیاً- متعهد شدن دولت علیه ایران که اشخاص خارجه را تا اینکه قبلاً رضایت سفارتین روس و انگلیس را تحصیل بکنند به خدمت ایران دعوت ننمایند.
ثالثاً- پرداخت دولت علیه ایران مخارج لشکر کشی که حالیه به ایران شده است مقدار مبلغی که به دولت امپراتوری باید برسد و ترتیب پرداختن آن بعد از وصول جواب دولت علیه بعد معین خواهد شد. دوستدار تکلیف خود می داند توضیحاً اشعار دارم که جهت این اقدام یکی لزوم و حتم اخذ غرامت برای اینکه دولت امپراتوری مجبور به فرستادن لشگر به ایران شد و برای اقدامات جدید توهین آمیز موسیو شوستر نسبت به روسیه دیگر میل صمیمی دولت امپراتوری فعلاً رفع کردن اسباب عمده اختلافاتی که روی داده است و در آتیه ایجاد بنائی که دولتین علیه بتوانند مناسبات دوستانه و روابط محکمه استوار نمایند و تمام کارهای روس و مسائلی که بلاانجام هستند به آنها یک انجامی زود و موافق داده شود میباشد. علاوه بر مطالب فوق دوستدار لزوماً اخطار میکند که دولت امپراتوری بیش از چهل و هشت ساعت برای اجرای تقاضای مزبوره منتظر نخواهد بود و در ظرف این مدت عساکر روس در رشت توقف خواهند کرد اگر تا انقضای این مدت جوابی نرسد یا جواب غیر مساعدی نرسد عساکر مزبوره پیش خواهند آمد و البته این فقره باعث مزید مبلغی که دولت ایران باید به دولت روس بدهد خواهد شد. در این موقع احترامات فائقه را نسبت به جناب مستطاب اجل عالی تقدیم مینماید.
اولاً خاطرنشان آقایان میکنم که قبل از اینکه این مراسله به موجب بعضی علائم و علامات و به موجب شرحی که در اول این مراسله است که مینویسد در ملاقات روز جمعه به علتهایی که به موجب آنها دولت امپراتوری تقاضاهای دیگری خواهند کرد از روی این علائم وزارت خارجه استنباط کرده بود که یک تقاضاهایی از این قبیل اگر هم آنها را تصور نمیکرد بعضی از آنها را استنباط کرده بود پس میدانست ممکن است که بعضی از این تقاضاها از دولت علیه ایران بشود نظر به این مقدمه از همان وقت اقداماتی که تکلیف وزارت خارجه بود چه از حیث مخابرات با دربارهای دُوَل و چه از حیث مذاکراتی که بایستی در تهران بشود شروع کرد و ذرهای از اقداماتی که باید بکند فروگذار نکرد تا موقعی که آن مراسله رسید یعنی ظهر روز چهارشنبه هفتم ذی حجه از آن ساعت هم هیئت وزراء عموماً و بنده خصوصاً چه در مجلس شورای ملی و چه در جاهای دیگر برای همین کار مشغول اقدامات بودیم چه مخابرات و چه مذاکراتی که شده است مقصود از این اقداماتی که شد برای دو چیز بود یکی اینکه شاید بتوانیم دولت روس را از این تقاضاهائی که کرده است از همه آنها یا بعضی از آنها منصرف بکنیم و دیگر اینکه بعضی جملههای این مراسله که یک ابهامی دارد و مقصود آنطوری که باید فهمیده شود فهمیده نمیشود توضیحات بخواهیم که مقصود از آن عبارات چیست. آن اقداماتی که برای منصرف شدن دولت روس شد که باز تکرار میکنم و عرض میکنم خیلی اقدامات جدی بود بدبختانه هیچکدام نتیجه مطلوبه نداد و یک مطلبی که خاطر نمایندگان مسبوق هست برای اینکه الآن رسیده و در مجلس خصوصی هم فرصت نبود که مذاکره بشود این است که آن را هم عرض میکنم چون وساطت و مداخله دولت انگلیس را هم ما سلب کرده بودیم آخرین کاغذی که از سفارت انگلیس رسیده این است که دال بر اینکه فوراً این تقاضاها را قبول بکنید و نگذارید تأخیر شود پس معلوم میشود که اقداماتی که دولت و وزارت خارجه کرده است برای رفع این تقاضاها هیچ مفید نبوده است و بکلی بی نتیجه مانده است. اما آن توضیحاتی که و آن اقداماتی که برای رفع مهمات این مراسله خواستهام این است که در آخر مراسله آنجائی که علل این اقدامات حالیه دولت روس را ذکر میکنند همچو استنباط میشود که ممکن است تعبیر شود که شاید علاوه بر آن سه خواهش که در اصل مراسله هست بعضی خواهشهای دیگر هم از دولت ایران خواهند کرد فعلاً (رفع کردن اسباب عمده اختلافی که روی داده است) یا (ایجاد بنائی که دولتین علیتین بتوانند مناسبات دوستانه و روابط محکمه را استوار نمایند یا تمام کارهای روس و مسائلی که بلا انجام هستند به آنها یک انجامی زود و موافق داده شود)
در این جا ممکن بوده از این عبارات همچو فهمیده شود که آن شرائط که در این مراسله ذکر شده است علاوه بر آن هم کفایت و تقاضاهای دیگر خواهد بود ولی اقداماتی که در توضیح اینها کردیم همچو معلوم شد که مطالب دیگری نیست بلکه دولت روس همچو فرض میکند که بعد از آنکه آن سه فقره خواهش قبول شد عمده آنها عزل موسیو شوستر است بعد از آن ایجاد آن بناها شده و اختلافات بالضرره مرتفع خواهد شد و خواستهاند بگویند علت تمام این تقاضاها وجود شوستر است که از وقتی که آمده است شروع کرده است به بعضی اقدامات و سعی کرده است که یک حس عدوان و خصومتی در میان دولتین روس و ایران ایجاد کنند و وقتی که آن اختلافات رفع شد آن خصومت هم رفع خواهد شد پس نسبت به این جمله اخیر ای توضیحات داده شد و مطمئن شدیم که دیگر اینها یک مطلب دیگر نیست غیر از مطالب اول پس از مطمئن شدن از این توضیحات و مأیوس شدن از نتیجه خوب آن اقدامات اولیه هیئت وزراء در این دوره با کمال دقت مشاورات کردهاند و خیلی خیلی اطراف مسئله را نگاه کردهاند و نتایجی را که از رد یا قبول این مطالب بتواند به دولت ایران متوجه بشود قیاس کردهاند و نظر به مسئولیتی که در آتیه دارند و نظر به اینکه بایستی به عواقب امور بیشتر نظر بیندازند و مسائل فعلی و آنی را کمتر محل نظر و طرف اهمیت قرار بدهند و بالاخره این طور رأی دادهاند که ضررش کمتر باشد یعنی محظورات کمتر خواهد بود که این سه خواهش دولت روس قبول بشود و این رأی را هیئت وزرا باتفاق دادهاند تا اینکه هر طوریکه نمایندگان محترم صلاح می دانند از آن قرار رفتار بشود.
آقا شیخ محمد خیابانی – از آن ساعتی که این یادداشت دولت روس در مجلس خصوصی خوانده شد و ما اطلاع پیدا کردیم بنده که یک نفر ایرانی هستم هنوز در حالت حیرت و متحیرم بواسطه اینکه جواب اینها را ملاحظه میکنم این یک ماده قانونی و از امور عادی نیست که ما در آن مذاکره بکنیم گویا همه آقایان تصدیق داشته باشند و اگر همه عالم حاضر بودند میگفتند و تصدیق میکردند که بعضی مطالب در عالم هست که جواب آنها تقریباً در سیصد چهار صد سال قبل داده شده است و در محکمه عالی فضع شده است و آن این است گویا جواب او را شاید حال و وضع روزگار میدهد از آن جائی که هر سئوالی را یک جوابی باید داد. یک جوابی که خیلی معنویت دارد باید در الفاظ اداره شود اینکه بنده چند کلمه مختصر لابدم در جواب آنها عرض کنم و عرض کردم این جواب را اگر تمام عالم این جا بودند تصدیق میکردند که جوابش چندین صد سال قبل داده شده است و آن این است وقتی که در این عالم بنی آدم تولید شدهاند و بنای زندگانی و معیشت و گذران را گذاشته معلوم است یک عصری بوده عصر بدویت و وحشیت به این معنی که جبلی هر انسان و فطری هر انسان این بود که هر منافعی که نسبت به خودش می داند به خودش جلب کند و مقررات را از خودش رد کند و این هم منجر میشد یعنی منتهی میشد به اغتشاش عالم و نظام عالم را بهم میزد. چندین هزار سال قبل همان انسانها مجتمع شدند و برای ترتیب نظم فکرها کردند که من نباید حالا تفصیل بدهم و تشکیل حکومت دادند و این حکومتها از آن روز شده یعنی هر انسانی هر منفعتی را که به خودش میخواهد جلب کند و دفع مضرات را از خودش بکند تجاوز از حد خودش نکند و به حق خود قانع باشد برای همین کار تشکیل حکومت ملی و تشکیل حکومت اجتماعی کردند که هر کس قانع به حق خودش باشد و این مسئله هم تا چندی نزج نیافته بود همان عادت فطری و آن خصلت خیلی در مردم هنوز بود و آن اجتماعات درست اجرائیت پیدا نکرده بود و بطور صحیح در عالم اجراء نمیشد یعنی همان حکومتها هم همانطور بودند میرفتند غارت میکردند همان اقداماتی را که یک فرد میکرد حکومتها هم میکردند و در تدلیل یک ملت دیگری سعی و کوشش میکردند ولی خوشبختانه ما در یک وقتی و قرنی به دنیا آمدهایم که دیدیم آن تعدیات را اسلاف ما از روی زمین برچیدهاند و آن اساس را منهدم کردهاند یعنی نشستهاند تمام اهل عالم یک قراری بین خودشان گذاشتهاند که دیگر آن تعدیات نشود. یعنی یک قوانین بین المللی و حقوقی گذاشتهاند و تمام عالم آن قانون را تصدیق کردهاند که نباید از آن تخطی شود و آن قانون تابحال مجری است و روز بروز در استحکام و استوار است پس این است که اگر یک کسی ببیند در حقوق شخصی که منحصر به خودش است یا در یک حقوق اشتراکی که او در او حق رأی دارد اگر دید یک سئوالی شد از او یعنی یک تکلیفی شد بر او (که آن تکلیف بایستی هزار سال قبل بشود نه در این عصر) سزاوار است که بگوید جواب این چهارصد سال قبل داده شده است و با کمال احترام معذرت بخواهد و بگوید که این تقاضی شما خلاف آن معاهدات و خلاف آن عدهائی است که در عالم بسته شده است. حالا آمدیم بر سر این تقاضاهائی که از طرف دولت روس از دولت ایران شده است که آن چند فقره است شاید آقایان دیگر هم شرح بدهند و مذاکره نمایند همانطوری که بنده حس کردم مطلب را به طور کلی عرض خواهم کرد که این اعتذاز از چه راه است معین است آنکه در عالم قرار داده شده و ختم گردیده آن مسئله این بود که هر کس مالک باشد به یک چیزی که آن چیز شرعاً و به طریق مشروعی است منتقل به او شده باید حق خودش را که به طریق مشروعیت به او منتقل شده است بتواند حفظ و نگاهداری کند و در او تصرفات مالکانه بکند این را استقلال می گویند یعنی خواه یک شخص واحد باشد در آن مستملک خودش که در دست او است آنها را بتواند هر قسمی که خواست آن قسم او را استعمال نماید و هکذا هیئت اجتماعیه و دُوَل هم همینطور است دولت وقتی مستقل شمرده میشود که تمام آن مستملکات خود را و تمام آن چیزی را که دارا است آزادانه بتواند حفظ کند و اگر یک مختصر رخنهای به آن داده شود آن شخص یا آن دولت بتواند آنرا حفظ کند اینرا استقلال می گویند که اگر بر آن اختیارات یک مختصر صدمهای و یک مختصر لطمهای وارد بیاید بتواند بگوید که این شخص آزادی مرا از دستم گرفته است عرض کردم در چهار صد سال یا پانصد سال قبل این مسئله را در دنیا ختم کردند که هیچکس و هیچ دولتی حق ندارد که این اختیار و این آزادی را از دست کسی بگیرد مگر اینکه همان عادت دو هزار سال قبل را شروع کنند در این جا حس میشود ایران یک وقتی تشکیل حکومت داد که میتوانیم بگوئیم در دنیا هیچ هیئت اجتماعیه ملتفت نشده بود که باید برای نظم و این ترتیبات یک هیئت اجتماعی قرار داد یعنی هیچکس ملتفت نشده بود شش هزار سال قبل را عرض نمیکنم بنده عرض میکنم و حتی ایران تشکیل شده است که بنای همین نظم و این ترتیب را در دنیا گذاشته است که هیچکس ملتفت این مسئله نبوده و همان دولت باقی است تا امروز و امروز میبینیم که بعضی تقاضاها شده است که این تقاضا منافی و مخالف است با آن عهودی که قطع شده است در عالم و تمام موادش را عرض نمیکنم و نمیگذارم برای سایر آقایان که وقت خیلی تنگ است و رفقای من خواهند مذاکره کرد یکی از موادش این بود که اگر دولت ایران بخواهد مستخدم بگیرد باید به رضای دولتین روس و انگلیس باشد اگر راضی نشدند نیاورند. خوب در این عالمی که میبینیم این اندازه امور تجارت و اخذ ثروت و امور و مال و ملک این اندازه ارتباط به یکدیگر پیدا کرده است و اگر کسی در حفظ آزادی و استقلال و منافع خود یک مختصر رخنهای ببیند حق دارند بگویند که این منافع با آن عهودی است که بسته شده است و بنده هم از طرف ملت که این حق را از برای خودشان از چندین هزار سال قبل تا بحال ثابت می دانم عرض میکنم که ما تا امروز مستقل بودهایم به این معنی که در حفظ حقوق خودمان و در ترقی مملکت خودمان ببینیم و حالا هم اگر این تقاضاها را قبول کنیم مثل و در تمام روابط که با تمام دُوَل داریم هیچوقت نشده است که رخنه به استقلال مملکت خودمان این است که بر همان استقلال ما یک رخنهای وارد میآورد یعنی ما را نمیگذارند که از برای ترقی مملکت و استقلال خودمان یک فکری بکنیم و یک تدارکی بکنیم این است که با کمال جسارت با کمال معذرت و با کمال رو گشادگی به دولت همجوار خودم عرض میکنم هیچوقت ممکن نیست که یک ملتی خودش را حی تصور میکند و خودش را زنده تصور میکند و تمام عالم زندگانی او را تصدیق کردهاند هیچوقت ممکن نیست که تصدیق بکنند که من امورات خودم را باید واگذار دیگران کنم. پس بنده در آخر عرض خودم عرض میکنم و شرح مطلب را به رفقا وامی گذارم که چون این تقاضاها به استقلال ایران بر میخورد در این هم هیچ شکی نیست که هیچوقت ممکن نیست به اختیار دولت ایران این تقاضا را قبول بکنند و یقین داریم دولت روس با آن محبت و ودادی که به ایران دارد و در استحکام او همیشه میکوشند ملتفت هستند و البته ملتفت خواهند شد که این تقاضاها منافی است با آن عهودی که بسته شده است و با آن تصدیق هائی که درباره استقلال ایران کردهاند که همان دولت مستقلی است و امیدوارم این را پس بگیرند و ملت ایران را از خودشان آزرده نکنند و البته وزرای محترم هم با ملت و مجلسیان همراهی خواهند کرد که این تقاضا را دولت روس پس بگیرد و ملت ایران را آزرده نکنند.
حاج شیخالرئیس- بنده پیش از اینکه داخل موضوع شوم و رأی خودم را عرض کنم که اگر در ضمن رأی دادن مخالفتی با رأی وزراء شود (این را ابداً یعنی تماشاچیان والا و وکلا ملتفت هستند و همه می دانند)
رئیس- ما کار به تماشاچی نداریم
حاج شیخالرئیس- بنابراین با کمال آزادی عرض میکنم که چون تمام این موادی که دولت امپراتور پیشنهاد کردهاند قبول تمام این تقاضاها رخنه به تمام استقلال ایران وارد میآورد و استقلال ما را متزلزل میکند خواهش و درخواست میکنم که هیئت وزراء ثانیاً داخل مذاکره شده شاید یک ترتیبی در تسویه این موادی که تقاضا شده است بدهند که اسباب تسهیل شود و رخنه به استقلال ایران وارد نیاید.
سلیمان میرزا - آقای شیخ محمد شرحی در موضوع استقلال فرمودند که دیگر محتاج به تکرار نیست. بنده عرض میکنم که این استقلال مملکت چیزی نیست که حق ماها باشد که ما بتوانیم او را از دست بدهیم یا از مختصری از آن صرف نظر نمائیم این حق اعقاب ماها است که بعد از این در این مملکت نشو و نما خواهند کرد. بنابراین نه ما نه اشخاصی که در آب و خاک حالا زندگی میکنند نمیتوانند که چنین اقدامی را بکنند که به استقلال مملکت رخنه وارد بکند زیرا که اعقاب ما که هزاران محل دیگر در این آب و خاک زندگانی خواهند کرد این حق را دارند حق عموم مردم و اشخاص است که بعد از این خواهند آمد پس چیزی که منافی باشد با این اساس که حق عموم ملت است هیچکس نمیتواند در او خللی وارد کند یا در استقلال او حرف بزند و یک ذره تصور بکند و راضی باشد بنده شخصاً با سایر رفقایم در تمام این مطالب ترجیح میدهم طرف استقامت را و در کارها پایداری و ثبات را بهتر از هر چیزی میدهم علی الخصوص نسبت به چیزهائی که راجع به عموم ماها است. حالا داخل میشویم در مواد این تقاضا. اول عزل مستر شوستر و لکفر و سایر اشخاصی را که دعوت کردهاند مطابق ماده دوم باشد در یک مملکتی که شروع به ترقی میکند و میخواهد کارهایش پیش برود محققاً باید شروع بکند با اصلاح اداراتش و یقین حتمی دارد که باید ادارات خودش را اصلاح بکند و به ترتیب انتظاماتی که در ادارات خودش میدهد از هر حیث از حیث مالیه و از حیث ترتیب نظام و سایر چیزها شروع به ترقی بکند و در معنی شروع به ترقی و تمدن و انسانیت بکند و از همه ادارات مهمتر و مقدم تر اصلاحات مالیه است بعد اصلاح قشون و نظام است زیرا که هرگاه مالیه مرتبی داشته باشیم میتوانیم سایر اداراتمان را بطور مرتب و منظمی اداره بکنیم امروزه از برای ما چنانچه سابقاً هم گفته شده از برای اصلاح ادارات بهترین راهی که در نظر میآید جلب مستشارهائی است از خارجه و از برای مالیه هم مستشارهائی خواستهایم از خارجه چه آمدهاند و چه خواهند آمد و از برای هیچکدام از اینها خودمان را محتاج به اینکه رضایت کسی را بدست بیاوریم نمی دانیم زیرا که دولتی هستیم مستقل و در کارهای داخلی و خارجی هر چه صلاح خودمان را بدانیم آزاد هستیم که از آن قرار رفتار بکنیم. و از وقتی هم که این مستشار و سایر مستشارهای خارجی آمدهاند همه آنها با یک جدیت و صداقتی که وظیفه هر شخص درستکار و هر انسان با تربیتی است در اصلاح مالیه کوشیدهاند مخصوصاً اداره مالیه که در حقیقت با یک اساس متینی و یک شالوده صحیحی شروع شده است که امیدواری میدهد ما را در آتیه که به این ترتیب ما دارای یک مالیه منظم و مرتب صحیحی باشیم بنابراین چگونه میتوانیم راضی بشویم که عزل مستشارها را بخواهیم یا عزل یکی از آنها را بخواهیم در صورتیکه به درستی و صداقت خدمت کردهاند و علت آن تقاضاهائی که کردهاند می گویند که هیئتی است که از طرف خزانه دار کل نسبت به دولت بهیه روسیه شده است. اینهم به نظر نمیآید که چنین توهینی باشد این یک ادعائی است که پس از آنکه به ثبوت برسد در یک محکمه عالی ثابت شود آنوقت باید یک ترتیب اثری بر او بشود در این صورت نمیتوانیم تکلیف اول را قبول کنیم تکلیف دوم خیلی سخت تر و استقلال شکنانه تر است از ماده اول زیرا که ما باید مطابق آن تکلیف متعهد و متضمن بشویم که بعد از این هیچ مستخدمی قبول نکنیم از برای ادارات مان مگر آنکه قبلاً رضایت سفارتین را تحصیل بکنیم و این یک چیز فوق العاده است و منافی است به استقلال خارجی ما. بنابراین نمیتوانیم قبول کنیم و باید تقاضا بکنیم از هیئت وزراء که داخل شوند در مذاکرات که شاید بتوانند این مطالب را برطرف کنند یا تغییر بدهند زیرا که این شرایط استقلال شکنانه است. نه هیئت دولت و نه مجلس و نه ملت هیچکدام نمیتوانند قبول کنند.
متینالسلطنه – اولاً بدیهی است وقتی که از برای تصفیه این مذاکره داریم خیلی کم است و مجلس از برای مذاکره مفصل و نطقهای بزرگتر نمیشود هیچیک از آقایان تردید نخواهند کرد که امروز یک روز تاریخ است و شاید روز بدی هم باشد از برای اینکه این پیشنهادی که شده است که طرف دسیسه کرده است مثل سایر مطالب پلتیکی که پیش حاکم ممکن است که هر دو طرف از برای مملکت خطرناک باشد یعنی فقط حوادث آتیه میتواند ثابت بکند که رد خطرناک بوده است از برای این مملکت یا اینکه قبول خطرناک بوده است. نمایندگان که سهل است گمان نمیکنم که یک نفر ایرانی بتواند بپذیرد یک تقاضائی را که یک جزئی تصور خللی به اساس مملکت در آن برود و در ثبات قدم هیچکس متزلزل نیست و باید ثابت قدم باشند ولی رأیی که گرفته میشود عرض کردم که دو طرف خطرناک دارد و ممکن است در یک طرف آن نجات و فلاح این مملکت باشد و در یکی از آنها نکبت و بدبختی و باید خیلی دقت کرد. آقایان وزراء که در این جا رأی شان را پیشنهاد کردند یعنی مصمم که در قبول ممکن است یک آتیه بهتری برای ایران دیده شود این کافی است به این معنی که هر رأیی که گرفته میشود اهم از رد یا قبول آن رأی را وقتی خوب می دانیم که باتفاق مجلس باشد یعنی موقعی نیست که بتوان مسئولیت را قسمت کرد و یک قسمت را به گردن وزراء قرار داد و یک قسمت را به گردن دیگری یا یک قسمتی از آنرا ما به گردن یکدیگر بیاندازیم. این مسئولیتی است که به گردن تمام ماها است این شرایط دارای موادی است که شدت و ضعف دارد و نمیتوان گفت تمام اینها به یک نهج استقلال شکن است ماده اول راجع است به عزل یک نفر مستخدم که به حق یا بنا حق صحیح یا غیر صحیح اعم از اینکه چیزی را که نسبت به او مستمسک شدهاند راست یا غیر راست باشد که خواهش کردهاند و شاید هیئت دولت تصور کردهاند و خوبی آتیه مملکت و حفظ استقلال مملکت و روابط حسنه را به این دانستهاند که این را بپذیرند و ممکن است نظریاتی هم باشد که در پذیرائی این مطلب استقلال مملکت نمیرود ولی ماده دویم صریح است و معلوم است که اگر دولت ایران بخواهد آنرا بپذیرد معین است که بعد از این هیچ مستخدمی را نمیتواند از دُوَل خارجه بخواهد مگر با اجازه دولتین روس و انگلیس و این محدود کردن اختیارات خارجی است و ممکن است ماها را به جائی دیگر برساند این است تفاوت ماده اول و دوم و هیچ یک نفری نیست که بتواند این دو را در یک کفه ترازو بگذارد و اما وجه خسارت هم البته بدیهی است که موضوع قابل تردیدی نیست که میبایست یک چنین چیزی را خواسته باشند که بهیچوجه ما اسباب آن خسارت نبودهایم ولی اگر جزئی باشد نبایست چندان اهمیت داده شود و نمیتوان گفت که این تقاضا استقلال شکن است پس خیلی لازم است این مطالب تشریح بشود یعنی باید گفته شود اینها از چه نقطه نظر استقلال شکن است تمام این مواد استقلال شکن است یا بعضی از اینها. نظر بنده یک جمعی از نمایندگان محترم همین بوده که اگر بتوان تجزیه کرد یعنی یک قسمت رد و یک قسمتی قبول شود بهتر باشد واِلا چنانچه آقای سلیمان میرزا در این جا فرمودند بهیچوجه در این مباحثات و مذاکرات شک برای ما نیست که نمیتوانیم رأیی بدهیم که خللی بر استقلال ما وارد بیاورد این حق را هیچکس ندارد ولی ممکن است بواسطه این رأیی که ما امروز میدهیم تصور بشود که این عمل را مرتکب شدهایم یا نه. با همت رأیی که الآن میدهیم چنانچه ظاهراً دیده میشود مصادف است با نگاهداری استقلال مملکت و مخالفت آنچه ممکن است صدمه به استقلال مملکت وارد بیاورد و اتفاقات آتیه خلاف او را آشکار کند البته آنوقت معلوم خواهد شد که این رأی استقلال شکنانه بوده است و چنانچه عرض کردم عقیدهام این است که اگر بتوان بعضی از قسمتهای این پیشنهاد دولت روس را که مستقیماً به استقلال دولت ایران بر نمیخورد پذیرفت و در سایر مواد بطور شدت مقاومت کرد گمان میکنم این رأی رأی صحیحی است که میتواند در آتیه اسباب نجات و فلاح این مملکت بشود و بنده یک پیشنهادی به همین مضمون کردم اگر آقایان نمایندگان غور کنند و صلاح آتیه مملکت را می دانند گمان میکنم قبول بفرمایند.
میرزایانس- چنانچه خاطر محترم نمایندگان مسبوق است بنده از روزی که پای به سیاست این مملکت گذاردم یک مسلک خیلی واضحی داشتم که در مراودات خارجه هر دولتی که با ما ادعائی دارد ما از نظر ؟؟؟؟ به آن ادعا نظر کنیم و به نظر حقانیت نگاه بکنیم اگر حق دارد در آن ادعا در کمال صمیمیت نگاه بکنیم و اگر حق ندارد در آن ادعا با کمال استحکام و اثبات قدم بایستیم. امروز چنانچه آقایان فرمودند روز تاریخی بزرگی است برای ایران و این تقاضاهائی را که جلو ما گذاشتهاند که رد بکنیم یا قبول از این نقطه نظر حقانیت یعنی وقتی که بنده ملاحظه میکنم می بینم که حقی که ما داریم به ما اجازه نمیدهد که آنها را قبول بکنیم بنده میتوانم یک قدری تصدیق بکنم. آنچه آقای متین السلطنه فرمودند که ماده اول استقلال شکن نیست ماده اول دو قسمت دارد یک قسمتش شاید آنطور باشد که فرمودند ولی یک قسمت دیگرش تصدیق یک معاهده را میخواهد که مواد آن معاهده با استقلال مملکت منافات دارد و ماده دویم بعد دو رأی گمان نمیکنم در مجلس باشد که بکلی استقلال شکن نیست ولی اگر از روی نظر حقانیت نظر بکنیم ما ابداً تقصیری نکردهایم که یک غرامتی بدهیم چون شخص باید یک تقصیری بکند تا غرامت بدهد یک چیزی هم آقای متینالسلطنه فرمودند بنده باید مجبوراً دو کلمه جواب عرض بکنم چون فرمودند بعضی از آنرا قبول کنیم چون بنده میدانم وضع اولتیماتوم تجزیه پذیر نیست به این جهت داخل آن مذاکره نمیشوم و باید مذاکره در جمعاً بشود به وضع جمعی اگر مذاکره شود گمان نمیکنم کسی باشد که بگوید ملاحظه استقلال مانده است و بطور جمعی که نظر بکنیم میبینیم به موجب این تقاضاها استقلال ما را میخواهند از ما بگیرند. حالا باید ببینیم چه چیز است استقلال و تا به چه اندازه حق داریم در رفتن که امضاء بکنیم. بنده گمان میکنم و گمان میکنم هر کسی هم که تاریخ خوانده است در این گمان بنده با بنده همراه خواهد بود که قیمت استقلال یک مملکت مساوی است با قیمت حیات تمام افراد آن مملکت. این قیمت استقلال مملکت است بعد حالا ببینیم مال کیست این استقلال. همانطوری که آقای سلیمان میرزا فرمودند این استقلال نه مال ماست نه مال آنها است که به ما دادهاند و نه مال آن هائی است که بعد از این خواهند آمد بلکه مال تمام آنها است از شش هزار سال پیش این استقلال ما بوده است و تا شصت هزار سال دیگر هم باید باشد. بنده عرض میکنم خوب به نظر فلسفی که در این مسئله نظر بکنیم این یک چیزی نیست که مال ما باشد تا بتوانیم از رفتن آن حرف حرفی بزنیم این هم مسئله دویم. یک مسئله دیگر هم هست بنده که یکی از محترم ترین نمایندگان محترم که این جا نشستهاند خودم را می دانم یاد دارم در روزی که وارد شدم جلو همین میز مرا مجبور کردند یک قسمی یاد کردم و در آن قسم به من گفتند قسم خوردم که به استقلال مملکت خیانت نکنم من اگر آدم با شرفی باشم نمیتوانم مخالف با آن رفتار بکنم این یک چیزی است که از قدرت من خارج است بنده با کمال احترام نسبت به آن دولت همسایه که این پیشنهادها را کرده است جواباً عرض میکنم که یک چیزی را از من خواستهاند که نه مال من است و نه میتوانم به شما بدهم.
حاج عزالممالک- بنده اول شکر میکنم از اینکه حقیقتاً حق دارم در حفظ استقلال مملکت خودم اظهار عقیده بکنم. تقاضاهای دولت روس شامل سه مطلب اساسی است اول عزل مستر شوستر و لکفر دویم اینکه استخدامی که از خارجه نشود مگر به رضایت سفارتین سوم ادای مخارج عسگر کشی. بنده کاملاً موافق هستم که همیشه دولت ایران با دُوَل همجوار مناسبات خودشان را محفوظ داشته و در هر موقع سعی در حفظ روابط آنها بنماید ولی بدبختانه و بطور کلی به هر نظری که به این مواد نظر بشود بطور وضوح میبینند که این مواد منافی با استقلال مملکت است بلکه بنده حتم و یقین دارم که هر ایرانی در این عقیده ثابت است که تصدیق این مواد منافی با استقلال این مملکت است اگر از مذاکرات کلیات بگذریم و داخل مواد شویم میبینیم که هر یک از مواد مطالبی است که به عقیده بنده قابل قبول نیست چون آقایانی که قبل از بنده اظهارات کردند بعضی تمام و بعضی دیگر از آن مواد را تشریح کردند بنده فقط ماده دویم را تعقیب میکنم و عقیده خودم را در آخر اظهار خواهم کرد. دولت علیه ایران همیشه در امور خارجه داخله خود مستقل بوده و هیچوقت نمیتواند در امور خود نظارت دولتی را قبول کند و به همین نقطه نظر بوده است که دولت ایران هیچوقت لفظ دولتین را نشناخته و نباید بشناسد و هیچوقت یک دولتی را ترجیح بر دولت دیگری نداده است و به همه دُوَل به یک نظر نگاه میکند اما این که گفته شد در آن دو نقطه نظر هست که ممکن است هر دو استقلال مملکت را محو کند و گویا این مخل انصاف است باید این را تشریح کرد زیرا صدیق این مسئله بر هیچیک از آقایان شبهه نباشد که قبول این موارد که تصدیق محو و استقلال مملکت ماست به دست خودمان زیر اگر تصدیق کردیم دیگر جای حرفی و انکاری برای آن مقامات ما باقی نخواهد بود زیرا خودمان تصدیق این عقیده را کردهایم و استقلال خودمان را از دست دادهایم پس بنده با یک عقیده ثابت چون می دانم تمام موکلین خودم و تمام ایرانیها با من هم عقیده هستند این پیشنهاد را به مجلس شورای ملی تقدیم میکنم و از هیئت دولت تقاضا میکنم با کمال صمیمیت از این تقاضاهای دولت روس معذرت بخواهند و داخل ترتیبات دیگری بشوند.
رئیس- آقایانی که اجازه خواسته بودند همین آقایانی بودند که نطق کردند و ظاهراً مذاکرات کافی باشد (تصدیق کردند)
حالا پیشنهادهائی که شده است قرائت میشود.
(پیشنهاد حاج عزالممالک به عبارت ذیل قرائت شد)
- مجلس شورای ملی
- پس از اصغاء و اظهارات هیئت وزراء نظر به اینکه تکالیف دولت روس را منافی استقلال مملکت می داند از قبول آن متعذر بوده به هیئت دولت تکلیف میکند که برای تغییر تکالیف مذکوره داخل مذاکره شود و مذاکرات مطلب مطرح شده را ختم مینماید.
از طرف آقای متینالسلطنه به عبارت ذیل قرائت شد:
- مجلس شورای ملی
- پس از اصغاء اظهارات هیئت وزراء نظر به اینکه قبول تمام تکالیف دولت روس را منافی استقلال مملکت می داند از قبول آن متعذر بوده به هیئت دولت تکلیف میکند که برای تغییر تکالیف مذکوره داخل مذاکره شود و مذاکرات مطلب مطرح شده را ختم مینماید.
رئیس- چنانچه آقایان ملتفت بودند پیشنهاد اولی راجع به رد تمام تقاضاهائی است که بنده پیشنهاد ثانوی که آقای متینالسلطنه کردهاند راجع به تجزیه است که بعضی از آن تقاضاها قبول شود. آقایان وزراء در این باب اظهاری دارند؟
وزیر امور خارجه- خیر
رئیس- چون باید در این پیشنهاد رأی بگیریم باید اول در پیشنهاد راجع به تجزیه رأی بگیریم به این جهت این پیشنهاد دو مرتبه قرائت میشود
(پیشنهاد متینالسلطنه دومرتبه قرائت شد)
رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را تصویب میکنند قیام نمایند (بعضی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد یعنی رد شد. رأی میگیریم به پیشنهاد آقای حاج عزالممالک که راجع است به رد تمام سه فقره. آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند و تصویب میکنند قیام نمایند. جز چند نفر تمام نمایندگان قیام نمودند.
رئیس- تقریباً باتفاق این پیشنهاد قبول شد. یعنی تمام آن سه فقره تقاضا رد شد چون نزدیک ظهر است و مطلبی نیست مجلس را ختم میکنیم.
(رئیس حرکت کردند و مجلس ختم شد.)