مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۳۳۴ نشست ۱۶۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۳۳۴ نشست ۱۶۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۱۸

جلسه: ۱۶۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه نهم آبان ماه ۱۳۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

۲- مذاکراه در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات‏

۳- تقدیم دو فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشور.

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات.

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس یک ساعت و پنجاه دقیقه پیش‌ازظهر به ریاست آقای ادران (نائب رئیس) تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت‌مجلس‏

نائب رئیس- اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

غائبین بااجازه- آقایان: امید سالار- ارباب- خاکباز- عمیدی‌نوری- محمود ذوالفقاری- پورسرتیپ- عاملی- امامی خوئی- باقر بوشهری- مصطفی ذوالفقاری- دکتر سعید حکمت- قرشی- مهدوی- دکتر پیرنیا- صادق بوشهری- سلطانی- لاری- احمد صفایی- فرید اراکی- دکتر شاهکار- معین‌زاده‏.

غائبین بی‌اجازه- آقایان: عبدالصاحب صفایی- کاشانیان- اریه- سعیدی- یار افشار- سالار بهزادی- شفیعی- قوامی- اسفندیاری- مهندس شاهرخ‌شاهی. ‏

دیرآمدگان و زودرفته‌گان بااجازه- آقایان: دکتر مشیر فاطمی ۳۰ دقیقه- ثقه‌الاسلامی ۴۵ دقیقه- تفضلی یک ساعت- بوربور یک ساعت و ۱۵ دقیقه- خزیمه‌علم یک ساعت ۱۵ دقیقه- صراف‌زاده یک ساعت و ۱۵ دقیقه- دکتر جزایری یک ساعت و ۳۰ دقیقه- مهندس جفرودی یک ساعت و سی دقیقه- تیمورتاش یک ساعت و سی دقیقه- دکتر عمید یک ساعت و چهل و پنج دقیقه- مسعودی یک ساعت و چهل و پنج دقیقه‏. میراشرافی دو ساعت و پانزده دقیقه- فرود یک ساعت و ۱۵ دقیقه- پیراسته یک ساعت و ۱۵ دقیقه- سنندجی یک ساعت و ۴۵ دقیقه‏.

نائب رئیس- نسبت به صورت‌مجلس نظری نیست؟ آقای صدرزاده‏.

صدرزاده- اصلاحاتی در صورت‌مجلس کرده‌ایم می‌دهم به اداره تندنویسی‏.

نائب رئیس- بسیار خوب دیگر نظری نیست چون عده برای تصویب صورت‌مجلس کافی نیست و دو نفر کم است موقعی که اکثریت حاصل شد تصویب صورت‌مجلس حاصل می‌گردد (با ورود چند نفر عده کافی شد) چون عده کافی است تصویب صورت‌مجلس اعلام می‌شود.

۲- مذاکراه در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات‏

نائب رئیس- بقیه پیشنهادات ماده سوم لایحه فروش خالصه‌جات قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌کنم عبارت و جملات زیر به آخر تبصره ۲ ماده ۳ قانون فروش خالصه‌جات اضافه بشود و از بقیه اراضی خالصه کرج پس از وضع مقداری که در عوض املاکی که در نتیجه ساختمان سد کرج زیر آب خواهد رفت و باید به سازمان سد کرج واگذار شود معادل ۵۰ هکتار برای تأسیس تیمارستان به شهرداری واگذار و و باقی‌مانده اراضی مزبور به بنگاه راه‌آهن دولتی از طریق ارزیابی فروخته شود که برای تأسیس فنی به بنگاه و کوی کارمندان راه‌آهن اختصاص بدهند. مکرم‏.

نائب رئیس- آقای مکرم بفرمایید. (دو مرتبه پیشنهاد را قرائت بفرمایید).

مکرم- چون آقایان فرمودند که پیشنهاد را بخوانم پیشنهاد بنده این است که به آخر تبصره ۲ ماده ۳ این عبارت اضافه شود اولا تبصره ۲ را می‌خوانیم که معلوم شود که عبارتی که باید اضافه شود چیست؟

«تبصره ۲- دولت مکلف است دویست هکتار از اراضی خالصه کرج بلاعوض را برای ایجاد مزارع نمونه و انجام عملیات زراعتی دانشجویان به دانشکده کشاورزی کرج واگذار نمایند.» آنچه که بنده پیشنهاد کردم که به این تبصره ۲ اضافه بشود این است و «از بقیه خالصه کرج پس از مقداری که در عوض املاکی که در نتیجه ساختمان سد کرج زیر آب رفته واگذار شود معادل ۵۰ هزار هکتار هم برای تأسیس تیمارستان به شهرداری واگذار و باقی‌مانده اراضی مزبور به بنگاه راه‌آهن دولتی از طریق ارزیابی فروخته شود که برای تأسیسات فنی بنگاه و کوی کارمندان راه‌آهن اختصاص بدهند» این است پیشنهاد بنده حالا توضیحی که عرض می‌کنم این است در ماده یک این قانون که تصویب شد آن را هم اجازه می‌خواهم عرض بکنم این است که در ماده یک این قانون که تصویب شد آن را هم اجازه می‌خواهم عرض کنم که آقایان درست توجه کنند ماده یک می‌گوید «وزارت کشور مکلف است برطبق مقررات این قانون نسبت به فروش کلیه خالصه‌جات اعم از قرا و مزارع و اراضی و قنوات دایر و بایر و مستغلات ابنیه که ملک قطعی دولت باشد اقدام نماید به استثنای مراتع و جنگل‌های طبیعی و همچنین خالصه‌جات و ابنیه و مستغلاتی که مورد احتیاج مؤسسات دولتی می‌باشد و فهرست آن به اطلاع کمیسیون مربوط به مجلسین خواهد رسید» پس در ماده اول که تصویب شده احتیاج دولتی را استثنا کرده یعنی هر مقدار زمین دولتی احتیاج داشته باشد خواه برای دانشکده کشاورزی کرج خواه برای آن دو موردی که بنده پیشنهاد کردم می‌تواند استثنا کرد بنابراین جناب آقای وزیر کشاورزی تبصره ۲ را باید موافقت بفرمایید که به کلی حذف شود و اکتفا شود به همان استثنایی که در ماه اول این قانون پیش‌بینی شده است و آن احتیجاتی را که بنده پیشنهاد کردم البته دولت تشخیص کلی دهد وزارت کشاورزی خودش پیشنهاد تهیه می‌کند می‌دهد اما اگر بنا باشد این تبصره ۲ باقی‌بماند که اراضی مورد احتیاج دانشگاه کشاورزی را بدهد آن وقت شایسته این است که این دو قسمت را موافقت بفرمایید که اضافه بشود یک قسمت تصویب‌نامه هم صادر شده که اطلاع دارید که برای دهاتی که زیر آب خواهند رفت گویا سه برابر (وزیر کشاورزی- تا سه برابر) از این اراضی معین شده است که در مقابل آن اراضی به صاحبان آنها بدهند برای تیمارستان هم باز یک مقداری از این اراضی در نظر گرفته شده است خوب این دو هم ممکن است به صورت قانون دربیایند و اینجا تکلیف قانونیش معین بشود و البته این کار هم بزرگ‌ترین خدمت است واقعاً به بهداشت و بهداری مردمان بدبخت و بی‌چاره که وارد تیمارستان می‌شوند و برای بنگاه راه‌آهن هم که بنده پیشنهاد کردم آن هم خود حضرتعالی استحضار دارید که یک قسمت از اراضی را دولت تخصیص داده است برای کارگاه و تعمیرگاه‌های لوکوموتیوهای راه‌آهن بنابراین این را بسط بدهیم که همین‌نظر تأمین بشود و هم برای کارمندان بنگاه راه‌آهن مثل سایر ادارات که اراضی تقسیم‌شده‌ای را برای آنها رد نظر گرفته‌اند برای خانه و محل سکونت‌شان به آنها هم داده بشود بنابراین باز عرض می‌کنم که یا باید این تبصره ۲ ماده ۳ حذف شود و اکتفا بکنیم به همان توضیح و استثنای ماده ۱ یا این که قسمت‌های پیشنهادی را موافقت بفرمایید.

۳- تقدیم دو فقره لایحه به وسیله آقای وزیر کشور.

نائب رئیس- جناب آقای وزیر کشور بفرمایید.

وزیر کشور (اسدالله اعلم)- دو قانون است که تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم. ‏

نائب رئیس- دو لایحه قانونی؟

وزیر کشور- بلی دو لایحه قانونی یکی در مورد حق قماشه افسران بازنشسته شهربانی که یک حق گماشته‌ای باید بگیرند چون وضعیت‌شان خیلی بد است (صحیح است) به قید یک فوریت تقدیم می‌کنم و یکی هم راجع به زوار اعتبات است که می‌خواهیم تسهیلات زیادتری قائل بشویم برای گذرنامه و غیر که تقدیم مقام ریاست می‌کنم.

دکتر بینا- راجع به افسران بازنشسته شهربانی اقدامی بفرمایید.

وزیر کشور- راجع به همان‌ها است ممکن است توضیحی در موقعیتش عرض کنم.

نائب رئیس- به کمیسیون‌های مربوطه فرستاده می‌شود آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

۴- مذاکره در گزارش کمیسیون قوانین دارایی راجع به فروش خالصه‌جات.

وزیر کشاورزی (مهندس طالقانی)- راجع به تبصره ۲ همان‌طوری که فرمودید دولت درباره دستگاه‌های دولتی در ماده اول این قانون اختیار دارد آنچه از اراضی خالصه مورد احتیاج است داده شود ولی بنده بتا این پیشنهاد که فرمودید راجع به بعضی از دستگاه‌ها چون دولتی نیست مثل تیمارستان که یک دستگاه دولتی نیست و مربوط به شهرداری است یک مجوز خاصی می‌خواهد همین طور دانشکده کشاورزی کرج که جزئی از دانشگاه است قانون خاصی دارد و استقلال دارد معذلک برای این که منظور آقایان تأمین بشود بنده موافقم با این پیشنهاد فقط خواستم عرض کنم که شاید این ۲۰۰ هکتار که برای دانشگاه کشاورزی کرج پیش‌بینی شده کم باشد.

نائب رئیس- آقای عبدالرحمن فرامرزی مخالفید بفرمایید.

عبدالرحمن فرامرزی- البته وقتی که جناب آقای وزیر کشاورزی موافق باشند با این پیشنهاد و بنده مخالف باشم من می‌شوم گواه پرمدعاتر از صاحب مال و در این مملکت هم خود گواه پرمدعاتر از صاحب مال یک میزانی دارد (صدرزاده- صاحب مال ملت است) عرض کنم آن اراضی کرج که جناب آقای مکرم پیشنهاد فرمودند به قدری در این اراضی بازی کرده‌اند البته قبل از تشریف آوردن جناب آقای طالقانی و تقدیم لایحه ۲۰۰ هکتارها من که نه مساحت زمین می‌دانم و نه مقدار سرم می‌شود از این بابت شنیدم صدها هکتار با یک شروطی بخشیده‌اند به اشخاص چیزی دیگری باقی‌نمانده از زمین‌های کرج که دولت برای این کارها بدهند این است که من می‌خواهم از جناب آقای مهندس طالقانی سؤال کنم با این شرایطی که شما زمین داده‌اید به یک اشخاص معین که قبلاً بند و بسط کرده‌اند راضی چقدر است؟ و به کی داده‌اید؟ و با چه شرطی می‌توانید پس بگیرید چون من شنیده‌ام که یک مقداری از این زمین‌ها برای شما محال است دوباره پس بگیرید این است که دولت دیگر در کرج اراضی ندارند که بدهد و معامله‌شان را قبل از تشریف آوردن جناب آقای وزیر کشاورزی آورده‌اند و تقسیم شده یک لقمه‌اش هم باقی نیست بنده با این پیشنهاد مخالفم.

نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- چون بنده راجع به این موضوع خودم تحقیقاتی کرده‌ام این است که نتیجه آن را به عرض آقایان می‌رسانم مجموع اراضی خالصه کرج در حدود سه هزار هکتار و خرده‌ای است که از این مقدار در حدود ۱۱۰۰ هکتار و خورده‌ای یا در حدود ۱۲۰۰ هکتار از این اراضی از سال‌های پیش به دانشکده کشاورزی داده شده است و از بیست سال قبل ۱۵ سال قبل یواش‌یواش توسعه پیدا کرده یک مقدار اراضی که بایر است می‌شود دایر کرد این قسمت را در سنوات قبل به تدریج اشخاص آمدند و تقاضا کردند که ما می‌رویم در آنجا خودمان چاه می‌زنیم آب درمی‌آوریم تلمبه می‌گذاریم و آنجاها را دایر می‌کنیم و با این شرایط به آنها واگذار شده (درخشش- بفرمایید این اشخاص کی‌ها هستند؟ چند نفر را اسم ببرید) (عبدالرحمن فرامرزی- به رئیس رودخانه واگذار کرده‌اند که از خودتان است) (صدرزاده- باید اشخاص را اسم ببرید) بنده صورت را باید بیاورم یکی دو تا کی نیستند نمی‌خواهم عرض کنم که به اشخاص به ناحق داده شده اینطور نیست برای این که بنگاه خالصه اجازه داد اشخاصی که حاضر باشند بروند آب در بیاورند آباد کنند حق اعیانی داشته باشند نه این که واگذار کرده‌اند (عبدالرحمن فرامرزی- اگر این اشخاص آمدند و آباد نکردند چی؟) حقی به آن زمین ندارند (عبدالرحمن فرامرزی- حق دارد ولی دل نمی‌کند) در حدود ۱۸۰۰ ۷۰۰ هکتار آبی است ولی البته اراضی بایر که دست‌نخورده و بکر است امروز که سد کرج ساخته بشود تمام این اراضی را آب می‌گیرد و خیلی قیمتش بالا می‌رود و پیشنهادی که جناب آقای مکرم فرمودند به نظر بنده پیشنهاد خوبی است دویست تا سی‌صد هکتار بدهیم به دانشگاه کشاورزی کرج که نزدیک به دانشگاه باشد و مزارعی باشد که شاگرد برود عمل کند (مهندس اردبیلی- خیلی لازم است) در حدود ۵۰ هکتار هم تصویب‌نامه‌ای صادر شده برای تیمارستان برای این که وضع تیمارستان تهران فوق‌العاده بد شده است و مدتی مطالعه شد که این تیمارستان را شاید به یک جای دیگری بزند جایی پیدا نشد این بود که گفته شد ۵۰ هکتار هم بلاعوض اده شود به شهرداری تهران که تیمارستان را به آنجا منتقل کند که یک قدری وضعیتش آبرومندتر بشود (صحیح است) (عبدالرحمن فرامرزی- پس چرا خودتان در لایحه نگنجانید) فراموش شده ولی در درباره آن نقاطی که به واسطه سد آب کرج می‌بیند دو تا ده کوچک است یا سه تا خزیم کلاً اسم باقی را فراموش کردم زیرا آب خواهد رفت و اراضی این دهات غرق خواهد شد دولت خودش حاضر است که اراضی آنها را بخرد و پول بدهد ولی اصلاً مالکین آنها این‌طور نیست خودشان هم آمده‌اند می‌گویند ما با این آب و هوای کرج عادت داریم قوم و خویش داریم و همین حدود می‌خواهیم زندگی کنیم. بنابراین گفته شده است که شما بروید زمین‌های این اشخاص را ارزیابی کنید در قبال آن اراضی که زیر آب می‌رود از این اراضی خالصه بهشان بدهند در هر حال به نظر بنده این پیشنهاد خوبی است راجع به به موضوع بنگاه راه‌آهن هم مدتی است که وزارت راه مکاتبه می‌کند و حتی تصویب‌نامه صادر شده است بنگاه راه‌آهن احتیاج زیادی دارد برای تعمیرگاه و خانه و تأسیس کوی کوچکی برای کارمندان راه‌آهن و چون راه‌آهن از وسط این اراضی می‌گذرد و ایستگاه آنجا دارد گفته شد که یک مقداری از این اراضی را بدهند به وزارت راه و به این طریق از شر آن اشخاصی که جناب آقای فرامرزی هم فرمودند فشار می‌آورند راحت بشویم. ‏

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای مکرم آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثراً برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

پیشنهاد می‌کنم در تبصره ۳ ماده قانون فروش خالصه‌جات در سطر سوم بعد از کلمه ورزشگاه‌های کلمه «عمومی» علاوه شود. مکرم‏.

نائب رئیس- بفرمایید.

مکرم- توضیح زیادی ندارد برای این که این معافیتی که قائل شدند به نام ورزشگاه‌ها ممکن است ورزشگاه‌های شخصی و خصوصی هم بخواهند استفاده کنند این معافیت را شامل ورزشگاه‌های عمومی قرار بدهید.

قنات‌آبادی - باشگاه و ورزشگاه شخصی وجود ندارد اشتباه می‌کنید همه ورزشگاه‌ها و باشگاه‌ها عمومی است. ‏

وزیر کشاورزی- بنده موافقم با پیشنهاد آقای مکرم. ‏

نائب رئیس- رأی می‌گیریم به این پیشننهاد آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد).

پیشنهاد می‌نمایم در ماده سه به جای" قطعه‌بندی شده" نوشته شود «یا مالک یا مالکین مشاع افراز گردیده سپس سهم خالصه قطعه‌بندی شده».

عمیدی‌نوری- مکرم‏.

مشایخی- شبیه این پیشنهاد تصویب شده است در اصل ماده گفتیم بعد از افراز تقسیم می‌شود.

مکرم- بنده خیال می‌کنم در ماده

سه شبیه این پیشنهاد تصویب شده است.

صارمی- شبیه این پیشنهاد تصویب شده است (مشایخی- اصلاً ماده سوم عوض شده است).

نائب رئیس- پس موردی ندارد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد).

در ماده سوم تبصره ۲ اضافه می‌شود بعد"به دانشگاه کشاورزی کرج" قید شود"یک‌صد هکتار هم از اراضی خالصه میاندوآب و ده هکتار از اراضی اطراف تبریز بلاعوض برای ایجاد مزارع نمونه و انجام عملیات زارعتی در اختیار دانشگاه کشاورزی تبریز که اخیرا تصور امر اعلیحضرت همایونی تأسیس شده مهندس اردبیلی- حمیدیه.

نائب رئیس- بفرمایید.

مهندس اردبیلی- من بدواً بایستی از پیشگاه اعلیحضرت همایونی شاهنشاه که دستور فرمودند در تبریز دانشکده کشاورزی ایجاد شود تشکر نمایم و این دانشکده تقریباً ۲۰ روز پیش اعلان‌قبولی محصل کرده و محصل قبول کرده و هم دایر شده. بنابراین این دانشکده مزارع نمونه لازم دارد چون این لایحه اینجا مطرح بود بنده استفاده نمودم و پیشنهاد کردم که صد هکتار از اراضی خالصه میاندوآب و ده هکتار از اراضی خالصه اطراف تبریز به این دانشکده واگذار شود و از آقایان هم استدعا می‌کنم که با این پیشنهاد موافقت بفرمایند (دکتر شاهکار- دو مرتبه بخوانید) در ماده ۳ به تبصره ۲ اضافه شود بعد از"به دانشکده کشاورزی کرج" قید شود یک‌صد هکتار اراضی خالصه میاندوآب و ده هکتار از اراضی اطراف تبریز بلاعوض برای ایجاد مزارع نمونه.

دکتر عدل- یک‌صد هکتار زیاد است.

شوشتری- کلمه خالصه را اضافه کنید.

نائب رئیس- آقایان صحبت نفرمایید آقای مهندس اردبیلی شما خودتان هر چه می‌خواهید بفرمایید.

مهندس اردبیلی- و انجام عملیات زراعتی در اختیار دانشکده کشاورزی تبریز گذاشته شود بنده آنجا فراموش کردم کلمه خالصه را قید کنم بعد از کلمه اراضی کلمه خالصه هم اضافه می‌شود از اراضی خالصه منظورم است.

نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایید با اصل فکر کاملاً موافقم در جایی که یک دانشکده کشاورزی درست شد اگر دولت یک اراضی خالصه دارد در درجه اول باید برای رفع احتیاج دانشکده واگذار کنند ولی اکنون بنده حاضرالذهن نیستم که در میاندوآب اراضی خالصه چه‌قدر است چه‌قدر چه‌مقدار لازم است و آن اراضی به دردشان می‌خورد یا نمی‌خورد (مهندس اردبیلی- بنده می‌دانم استدعا می‌کنم تبصره را این طور اصلاح بفرمایید تا میزان این‌قدر و برای رفع احتیاجات دانشکده کشاورزی تبریز اگر به دردشان خورد یک امری است البته اگر زمین موجود نباشد که نمی‌توانیم بدهیم و اگر زمین بود چه بهتر می‌توانیم‏.

نائب رئیس- آقای صارمی مخالفید بفرمایید.

صارمی- بنده نمی‌دانم اگر دانشکده کشاورزی در تبریز تشکیل می‌شود مزارع آن در میاندوآب باشد قابل‌استفاده هست یا خیر یعنی محصل دانشکده کشاورزی تبریز باید برود به میاندوآب و در آنجا مزارع نمونه را ببیند (مهندس اردبیلی- در موقع تابستان مواقع بهره‌برداری می‌رود) بنابراین بنده معتقدم جناب آقای مهندس اردبیلی پیشنهادتان را به این ترتیب اصلاح بفرمایید در کلیه نقاط کشور که یکی از دانشکده‌های کشاورزی وجود دارد دولت می‌تواند اراضی خالصه را با اراضی متناسب برای احتیاجات دانشکده کشاورزی (افشارصادقی- و دانشکده کشاورزی) تعویض کند که تمام دانشگاه‌های کشاورزی مملکت از آن استفاده کنند و مزارع نمونه در همه‌جا به وجود بیاید و نتیجه این کار را هم این است که شما ممکن است یک اراضی بسیار مناسبی نزدیک خود دانشگاه کشاورزی پیدا کنید اگر با این ترتیب عمل بفرمایید کلیه دانشکده‌های کشاورزی ایران صاحب زمین مزروعی نمونه خواهند شد (مهندس اردبیلی- پس تبصره دو را حذف کنید) بنده عرض می‌کنم پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی را اصلاح بفرمایید عنوان یک تبصره اضافه شود و تمام آقایان نماینده شهرستان‌ها هم با این پیشنهادات موافقند و رأی خواهد داد یک تبصره مستقلی پیشنهاد کنید.

دکتر بینا- بنده عرض دارم.

نائب رئیس- یک نفر موافق و یک نفر مخالف باید صحبت کنند آقای شوشتری موافقید بفرمایید.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم. اساساً پیشنهاد آقای مهندی اردبیلی صحیح است از نظر اصول بیانات آقای وزیر کشاورزی هم از نظر جامعیت همین مفهوم را دارد هر جا که دانشکده کشاورزی تأسیس می‌شود بلاملازمه باید زمین به قدر کفایت و به مقدار لزوم در اختیارش گذارده بشود که این زمین برای محصلین و دانش‌آموزان مزرعه نمونه بشود. بنابراین اساس موضوع صحیح است و اما این تذکری که آقایان دادند لغت خالصه صحیح (مهندس اردبیلی- پیشنهاد را درست کردم) البته باید به این ترتیب بشود به علاوه چه فرقی می‌کند بین کرج یا آذربایجان یا خراسان یا فارس برای همه دانشکده‌های کشاورزی مملکت باید تأمین بشود پس اصولاً این‌طور است که دانشکده‌های کشاورزی (افشارصادقی- و دانشسراهای کشاورزی) و دانش‌سراهای کشاورزی صحیح است آن هم ضمیمه بشود ین قسمت را هم آقای وزیر کشاورزی قبول بفرمایید اما شاید راستی راستی صدهزار هکتار زمین نباشد با اختیار داشته باشد به قدر لزوم بدهد اگر صدهکتار لازم است خیلی خوب آقای مهندس اردبیلی هم سوءنیت ندارند نمی‌گویند که مال مردم را بگیرند و بدهند به دانشکده کشاورزی اگر آنجا خالصه دارد تا ۲۰۰ هکتار تا صد هکتار داده بشود اگر میسر هم شد بیشتر بشود و اگر کمتر شد مال مردم را که نمی‌توان گرفت اصولاً پیشنهاد آقای مهندس اردبیلی با این نکاتی که عرض شد صحیح است و بنده موافقم‏.

نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- پیشنهادات زیادی در این مورد داده شده و چند نفر از آقایان محترم که تشریف ندارند به بنده که فرمودند گویا و دانش‌سراها و حتی دبستان‌ها کشاورزی و دبیرستان‌های کشاورزی پیشنهادات خیلی زیادی داده‌اند بنده استدعا می‌کنم این قبیل پیشنهادات را زیاد کنید که برای دانشکده دانش‌سرا دبیرستان و دبستان‌های کشاورزی در هر جایی که تأسیس شده است در هر صورتی که اراضی خالصه باشد و به درد کار آنها بخورد دولت اجازه داشته باشد بلاعوض در اختیار آنها بگذارد (صحیح است).

نائب رئیس- اگر آقایان موافقت بفرمایید تمام این پیشنهاداتی که راجع به واگذاری املاک خالصه برای دانشکده‌ها دبیرستان‌ها و دبستان‌های کشاورزی رسیده جمع کنیم با نظر آقای وزیر کشاورزی یک پیشنهاد کاملی مطرح بشود (صحیح است) بنابراین پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح ذیل قرائت شد).

اینجانب پیشنهاد می‌نمایم که تبصره‌های زیرین به ماده سه اضافه شود:

تبصره- خالصه‌جات سه محار ترگور مرگور دشت گیلان واقع در غرب رضاییه با این ترتیب تقسیم شود.

الف- به زارعین مقیم کنونی هر یک طبق قانون تقدیمی دولت آن را واگذار و مازاد آن هر چه هست بین کارمندان دولت که بازنشسته می‌باشند اعم از کشاورزی و لشکری با شرط زیرین تقسیم واگذار شود. اشخاصی که به آنها واگذار می‌شود موظفند شخصاً در محل توقف کرده و به زراعت مشغول شوند.

ب- حداقل توطن و زراعت بیست سال است و تا این مدت حق ندارند ترک زراعت نموده و یا از توطن نمایند و پس از بیست سال نیست چنانچه مایل به واگذاری زمین باشند اشخاصی که در محل ساکن و دارای آب و خاک نیستند برای خرید اولویت خواهند داشت‏.

ج- دولت موظف است از محل فروش خالصه‌جات و سایر مکانیزه کردن زراعت در این محال تشکیل داده و به اسرع وقت زارعین را به موتومکانیزاسیون مأنوس نمایند در محل سه محال، محل بخش را که اکنون مقر بخش‌دار است یا جایی که مناسب‌تر باشد شهرسازی کرده و یک مرکز بخش با وسایل جدید تولید نماید. بزرگ ابراهیمی‏.

نائب رئیس- آقای بزرگ ابرهیمی بفرمایید.

بزرگ ابراهیمی- اولاً برای این که غالب همکاران محترم متوجه بشوند بنده مجبورم وضعیت جغرافیایی این سه محال را به عرض آقایان برسانم و اگر زیاد زحمت می‌دهم معذرت می‌خواهم در غرب شهر رضائیه ما سه محال به نام ترگور- مرگور- دشت گیلان داریم اینها در مرز مشترک ایران و عراق و ترکیه واقع شده‌اند در این سه محار در حدود ۱۳۶ پارچه آبادی در حدود ۸۹ در صد این سه محال خالصه دولتی است چند پارچه املاک شش دانگ است متعلق به رؤسای طایفه و به یک زارعه‌ای برد سوری کردند تا هم سه دانگ و دو دانگ و یک دانگ خالصه دارد با اشخاص متفرقه در زمان رضاشاه کبیر اختلافی بین تجارتخانه مینا سریان معروف نسبت به این املاک بود که او مدعی بود از ورثه اقبال‌الدوله افشار به وی شرط بوده و مال او است. ‏ (سهرابیان- هنوز هم مدعی است) پول گرفت و تمام شد (سهرابیان- هنوز هم در جریان است) تمام شد فکر مرد بزرگ رضاشاه‌کبیر این شد که این قسمت را از دست همه‌کس بگیرد و یک منطقه آباد و متشکل به وسیله افراد صحیح زارع عمل کند مدت‌ها این مرافعه بود تا مینا سریان ۲۵۰ هزار تومان پول گرفتند و این املاک را واگذار کردند (سهرابیان- ۵۶ هزار تومان) ۲۵۶ هزار تومان (سهرابیان- ۵۶ هزار تومان) به سر مبارک‌تان ۲۵۶ هزار تومان (سهرابیان- اشتباه می‌فرمایید. (زنگ رئیس).

نائب رئیس- مباحثه بین‌الاثنین نفرمایید.

بزرگ ابراهیمی- این املاک در آذربایجان معروف است به هندوستان آذربایجان مخصوصاً دشت بیل قادر به قبول ۵ هزار خانوار زارع است که در تمام این اراضی

بهترین کشت‌های چغندر و پنبه و توتون انجام می‌دهند (افشارصادقی- پنبه عمل نمی‌آید) چرا در دشت بیل می‌شود ولی چغندر و توتون و باغات در همه جابش مسلم است الان در تمام این دهات ۷۳۰ تال ۷۴۰ خانوار ساکن است این خانوارها برای این که زارعت نکنند و اگر می‌کنند مختصر بکنند حیوان دارای زیادی کند مقداری گاو و گوسفند دارند که از آن استفاده‌ای نمی‌کنند ولی اگر این دهات به طوری آباد شود آن طوری که بنده عرض می‌کنم و انشاالله آقای وزیر کشاورزی هم موافقت فرمایند آباد شود در مرز مشترک ایران و ترکیه و عراق یک منطقه آباد وسیع تشکیل خواهد شد و آنجایی که الان مرکز بخش یک دهی است اگر یک مرکز بخشداری صحیح است اگر به قدر شاه‌پور ارزش نداشته باشد از نظایر و ترجیح بیشتر خواهد داشت این است که بنده اول مراجعه کردم به آنهایی که صلاحیت دارند که ببینیم که با فکر آنها موافق است که از ذکر آن خودداری می‌کنند این پیشنهاد را به عرض پیشگاه مجلس رساندم که اولاً پس از تقسیم قانونی پیش‌بینی شده بین زارعین محل مازاد زمین‌های آبی این منطقه را بین کارمندان بازنشسته مملکت اعم از لشکر و کشوری طبق معمول مملکت تقسیم شود اما شرایطی دارد یکی از آن شرایط این است که اشخاصی که آنجا می‌روند برای ۲۰ سال از فروش و واگذاری و دست برداشتن از زراعت محروم باشند یعنی محکوم بشود نه این که بیست سال آنجا بمانند زراعت کنند دوم این که دولت مرکز این بخش را که الان بخش‌داری دارد و مأمورین دارد در آنجا یک تأسیسات شهر کوچکی که لایق محال و هم‌مرزی با دولت همجوار باشد بسازد این را مجبور نیست که وزارت کشاورزی بکند عرض کردم که دولت سازمان برنامه، وزارت کشاورزی، وزارت کشور هر کدام این کار را می‌کند. بالاخره تشکیل یک شهر کوچک در این منطقه برای منطقه رضائیه و خوی و مهاباد موضوع حیات و ممات است من نمی‌خواهم توضیح خیلی زیادی عرض کنم قسمت سوم چون کارمندان دولت وقتی با این کار دخالت کرد البته از ابتدای امر در خودش دارای استعداد این که بتوانند در این منطقه وسایل کشاورزی را فراهم کند به عقیده بنده نیست ما دزر سازمان برنامه یک مکانیزه کردم فلاحت داریم اسمش را نمی‌دانم چیست چون بنده سوادم زیاد نیست اینها یک عده تراکتورمان از آلمان آورده‌اند که بهترین تراکتور است در این منطقه می‌تواند یک شعبه‌ای باز کنند برای چند سال اول برای این مردمانی که آنجا کشاورزی خواهند کرد زمین شیار کنند و حق‌الزحمه بگیرند کرایه بگیرند وقتی راه افتاد این اراضی بعد خودش به خودی خود پیشرفت خواهد کرد چون در اینجا اراضی است که از یک هکتار زمین هشتاد تن چغندر برداشت می‌شود (افشارصادقی- ۹۰ تن) بلکه ۹۰ تن چون آقای محسن افشارصادقی بیشتر از بنده اطلاع دارند ولی به بنده اجازه فضولی دادند.

نائب رئیس- صحبت خودتان را بفرمایید.

بزرگ‌ابراهیمی- عرض کنم این زمین به قدری لایق است که عرض کردم دیده شده است پارسال در یک هکتار زمین که با تراکتور شخم شده و زارع زحمت کشیده ۸۰ تن تا ۹۰ تن چغندر برداشته زارعین در دشت بیل هستند که از هر یک هکتار زمین که توتون می‌کارند یک تن‌ونیم توتون سامسون و باسما به دست می‌آورند که از حیث قیمت خیلی قابل است و از حیث وزین خیلی کم‌وزن است بنده اول از حضور جناب آقای وزیر کشاورزی می‌خواستم استدعا بکنم با اصل این تبصره موافقت بکنند مردمانی هستند از بازنشستگان لشکری که با آن با آرزوی تمام حاضرند که به این منطقه بروند برای اینکه اغلب پیش بنده سرباز بوده‌اند به این محال رفته‌اند و آمده‌اند و آشنا هستند به اینجا و انشاالله مردم این مملکت هم که بعضی خیلی مقلد هستند ۵۰ نفر که رفت ۲۰۰ نفر دیگر می‌رود در این قسمت بنده مخصوصاً توجه می‌دهم مجلس شورای ملی و جناب آقای وزیر کشاورزی را که با این عمل واگذاری باید در تحت شرایطی باشد که نتوانند اشخاص بین هم خرید فروش کنند وسایل مکانیز اسیون را آقایان باید فراهم کنید مرکز این بخش را یک شهر کوچک مدرن بسازید من نمی‌دانم از کجا دولت خودش می‌داند سازمان برنامه می‌سازد نمی‌دانم یک شهر کوچکی (پورسرتیپ- شهرهای ساخته شده به حال خرابی مانده) حالا پیشنهاد را دو مرتبه قرائت می‌کنم (نراقی- بنده مخالفم) مخالفید؟ حق دارید چون شما آشنا نیستید و بنده هم حق ندارم هم درد و دل‌های خودمان را بگویم.

حالا پیشنهاد را می‌خوانم قسمت اولش این است که به زارعین مقیم کنونی هر یک طبق این قانون اراضی بدهند و هر چه زیاد آمد به کارمندان بازنشسته اعم از لشکر و کشوری بدهند قسمت دوم شرط آن است که حداقل توطن و زارعات و زراعت ۲۰ سال است من نوشته‌ام ۲۰ سال است ممکن است ۱۰ سال بکنیم در این صورت تا این مدت حق ندارد از توطن خوداری کند و پی از ۲۰ سال چنانچه مایل به واگذاری زمین باشد اشخاصی که در محل ساکن و دارای آب و خاک نیستند برای خرید اولویت خواهند داشت چون معمولاً در دهات ایران اگر ۵۰ تا زارع هستند تعدادی هم به اصطلاح غیرزارع هستند به اصطلاح غیرزارع کارگرند که به زارع کمک می‌کنند مقعود این است که اگر خواستید کمک کنید به اینها زارعین این دهات هم حق اولویت داشته باشند. قسمت سوم دولت موظف است که از محل فروش خالصه‌جات وسایل مکانیزه کردن زراعت را در این محال تشکیل داده به اسرع وقت زارعین را به موتومکانیزاسیون مأنوس نماید. دیگر این که در مرکز این محال محل بخش را که الان بخش‌داری است و یک بخش‌دار و یک مأمور دارد و یا جایی که مناسب‌تر باشد بسته به میل خود آقایان است.

نائب رئیس- آقای بزرگ ابراهیمی زودتر خاتمه بدهید باید رأی بگیریم. ‏

بزرگ ابرهیمی- آنجا را دولت شهرسازی کرد و یک مرکز بخش مدرن بسازند این پیشنهاد بنده است توجه بفرمایید آقایان همکاران محترم یک عده از وکلای آذربایجان، بزرگان بنده، به وضع منطقه و جغرافیایی آنجا آشنا هستند چاکر که فضولی کردم و این پیشنهاد را کردم برای این که در مدت سربازی در این منطقه زیاد بودم و بعد مشغولیت‌های زیادی داشتم از قبیل فرمان‌داری رضائیه زیر دست جناب آقای اردلان که استان‌دار بودند به این منطقه آشنا هستم اگر می‌خواهید مخالفت بفرمایید ممکن است موضوع را خود بنده سؤال بفرمایید عرض کنم حالا دیگر بسته به موافقت جناب آقای وزیر کشاورزی است‏.

وزیر کشاورزی- این سه محال که اسم بردند یک منطقه بسیار حساسی است که در ایران و واقع است در مرز ما به دو کشور دوست و همسایه‌مان و محالی است کردنشین یک موقعی در ادوار گذشته اینجا مرکز اختشاش بوده و شاید در ادوار گذشته که حملاتی به رضاییه شده و قتل‌عامی می‌شده گاهی ممکن است از اینجا شروع شده باشد تعداد قرائی که اینجا هست بنده صورتش را آورده‌ام توی این صورتی که وزارت دارایی سابقاً برای خالصه‌جات تهیه کرده بود هست بنده چند بار برای آقایان می‌خوانم در ترگور، از این شش دانگ جنگی دو دانگ ملاباشک دو دانگ خانگاه ۵ دانگ و یک ربع اداری ۵ر۵ دانگ کرسی‌آباد ۵ ر ۵ دانگ آشر شش دانگ دوس تا لانگ شش دانگ (عده‌ای از نمایندگان- کافی است) ۲۲ فقره شش دانگ است و ۳۷ دهم ۵ دانگ و ۴ دانگ و سه دانگ و دو دانگ است این مال تراگور است و مال مرگور تقریباً ۱۶ فقره شش دانگ است ۲۵ فقره هم شش دانگ و ۴ دانگ و سه دانگ و دو دانگ است و یک مقداری فروخته شده است محال دشت بیلان همین طریق در حدود ۳۹ رقبه است این سه محال مجموعش یک منطقه خیلی وسیعی می‌شود که اکثرا هم شش دانگش متعلق به دولت است بنده در اصل این موضوع که در یک چنین منطقه‌ای اگر از افسران یا با مأمورین عالی‌رتبه بازنشسته و یا شاغل باشند اگر چنانچه کسی حاضر باشد برود آنجا و ساکن باشد و خودش در آنجا زراعت کند و بماند آنجا و کسی هم باشد که از عهده زراعت بربیاید بنده هم حرفی ندارم (شوشتری- عملی نیست) اما اگر یک اشخاصی به تصور این که می‌توانند بروند آنجا زراعت کننند پاشوند و بروند خانه و زندگی‌شان را ول کنند با یک نیت صاف و خالصی بروند شش ماه آنجا بمانند بعد مجبور شوند برگردند درست نیست چون اگر بنده با این پیشنهاد موافقت کنم مشروط به شرایط خواهد بود که اولاً همان‌طور که فرمودید تا بیست سال توقف در محل یا ده سال حق فروش حق واگذاری حق اجاره به هیچ نحوی نداشته باشد جز این که در آنجا زراعت کنم یعنی اشخاصی باشند که در آنجا علاقه‌مند بشوند آنجا بمانند این یکی از شرایط است یکی دیگر از شرایط این که اینها بتوانند زراعت بکنند والا همین طور که اغلب تصور می‌شود و گفته می‌شود که اراضی خوزستان زرخیز است بنده سؤال می‌کنم که چند نفر از آقایان سراغ دارید که حاضرند تمام خانه و زندگی‌شان را بفروشند و پاشوند و بروند در آن آب و هوای گرم با زن و بچه‌شان با بستگان‌شان بمانند و زراعت کنند البته خیلی دل‌شان می‌خواهد که اراضی به آنها داده شود و خودشان در تهران باشند و آنها را بدهند اجاره واگذار کنند به چند نفر از هم‌وطنان عرب زبان‌مان که در آنجا ساکنند و خودشان تهران بمانند این است که به نظر بنده این پیشنهاد با روح این قانون تطبیق نمی‌کند. همین طور که عرض کردم اگر نماینده محترم طوری پیشنهادشان را تصحیح بفرمایند که حق نداشته باشند با ده‌سال فروش کنند اجازه دهند واگذار نمایند و این چند نکته‌ای که عرض کردم درش گنجانده شود که شخصاً بروند آنجا زراعت کنند و این هم طوری باشد که انحصار بدهیم به بازنشستگان اگر انحصار بدهیم به بازنشستگان بنده از آقایان می‌پرسم البته بنده برای تمام آقایان که بازنشسته شدند خیلی احترام قائلم و مخالفتی ندارم ولی روحیه مزاج‌شان در یک منطقه خیلی سختی اجازه نمی‌دهد. بنده می‌ترسم طاقت و تحمل بیش از شش ماه و یک سال توقف را و تمام زندگی‌شان را هم فروخته باشند و مجبور باشند برگردند پیش دولت و بگویند شما برای ما امنیت

ایجاد نکردید تراکتور برای ما نفرستادید و چه نکردید و چه کار کرده‌اید این اشکالات هست اما درباره این که فرمودید از محل فروش خالصه‌جات درآمد خیلی زیادی نخواهد بود سابقاً گفته شد در کمیسیون کشاورزی با دارایی گفته شد که املاک کمتر از سه دانگ به مزایده فروش برود البته تصور این می‌رفت چون این املاک به مزایده فروش خواهد رفت این درآمد زیادتری خواهد داشت حالا که تصویب فرمردید و بنده هم تصدیق کردم که کمتر از سه دانگ هم به زارعین تقسیم شود و به اقساط بیست ساله به فروش برود ما درآمد زیادی نداریم، همین عمل کردن این کانون آقایان توجه بفرمایند زحمات زائدی دارد مخارجی دارد قسمت کردم زمین فرستادن مأمور و نقشه‌برداری اینها خرج زیادتری دارند و اگر درآمد خالصه را بخواهم اختصاص بدهیم برای اموری از قبیل تهیه وسایل مکانیزماسیون جور درنمی‌آید یکی هم فرمودید در محل آنجا فکر شهرسازی بشود البته فکر بسیار خوبی است شاید هم از خیلی جهات لازم باشد و آن هم تصور نمی‌کنم دولت مخالف باشد ولی البته فکر نمی‌کنم احتیاج به قانون داشته باشد و هر وقت که دولت مقدوراتش اجازه بدهد خواه این دو دولت و خواه دولت دیگر باید این کار را بکند (بزرگ ابراهیمی- پس موافقت نمی‌فرمایید؟) با آن شرط که عرض کردم موافقم (بزرگ ابراهیمی- من آن شرط را قبول کردم).

نائب رئیس- زبانی که نمی‌شود باید نوشت (بزرگ ابراهیمی- می‌نویسم اصلاح می‌کنم) بسیار خوب پس این پیشنهاد را با نظر آقای وزیر کشاورزی اصلاح کنید و در موارد بعد بدهید پیشنهاد مربوط بر به واگذاری اراضی به آموزشگاه‌های کشاورزی اصلاح شده قرائت می‌شود آقایان توجه بفرمایند که رأی گرفته بشود. (به شرح زیر قرائت شد).

تبصره- در هر نقطه‌ای که دانشگاه و دانشسرا و دبیرستان و دبستان کشاورزی و بنگاه‌های دامپروری وجود داشته و یا تأسیس گردد و املاک خالصه وجود داشته باشد دولت مکلف است از اراضی خالصه بایر و آب به مقدار لزوم در اختیار دانشکده و آموزشگاه‌ها و بنگاه‌های دامپروری بگذارد مهندس اردبیلی- پورسرتیپ- کریمی- دکتر جزایری.

نائب رئیس- در این پیشنهاد صحبت شده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌نمایم در تبصره ۱ ماده ۳ پس از"وزارت بهداری نیز اضافه شود""به میزان مصرف" عمیدی‌نوری.

نائب رئیس- تشریف ندارند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ۴ ماده ۳ این طور اصلاح شود از جمله پس از «مربوط به مجلسین» بین ساکنین همان محل اراضی همان نقطه طبق مقررات این قانون فروش شود- عمیدی‌نوری‏.

نائب رئیس- تشریف ندارند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌نمایم در تبصره ۵ در سطر آخر پس از «ارزیابی» اضافه شود «به قیمت روز پس از احداث سد و یا شق نه» عمیدی‌نوری‏.

نائب رئیس- تشریف ندارند پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شود).

پیشنهاد می‌نمایم تبصره ذیل به ماده ۳ اضافه شود:

دولت مکلف است که ۶۰۰ هکتار از اراضی خالصه دایر با آب کافی بلاعوض برای ایجاد ده نمونه و انجام عملیات زراعتی دانشجویان به دانشکده کشاورزی کرج واگذار نمایند. نراقی‏.

نائب رئیس- منتفی است (نراقی- توضیح دارد) نه آقا منتفی شد اینجا یک یشنهادی است که بنده کرده‌ام و چون حالا اداره مجلس با بنده است ممکن است یکی از آقایان قبول بفرمایند توجه بفرمایید قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد).

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی- تبصره ذیل را به ماده ۳ پیشنهاد می‌نمایم.

تبصره- در صورت اختلاف نسبت به اراضی و اعیان املاک مابین زارعین و خرده‌مالک و خالصه مورد اختلاف به طور حکمیت حل خواهد گردید- اردلان.

صارمی- بنده قبول می‌کنم (شوشتری- بنده قبول کرده‌ام).

مشایخی (مخبر کمیسیون دارایی)- جناب آقای اردلان چون در پشت میز ریاست جلوس فرموده‌اند همان طور که همیشه مورد احترام ما هستند و حالا که پشت میز ریاست جلوس فرموده‌اند نمی‌خواهند توضیح بدهند در این خصوص یک فرمایشاتی به بنده فرمودند که بنده عرض می‌کنم مقصودشان این است ممکن است در موضوع ملکی به بالاخره مورد بحث است بین رعیت و دولت اختلاف باشد اعم از اعیان یا نسبت به اشجار من‌باب مثال در دهات غرس اشجار شده فرض کنید یک درخت گردوی خیلی بزرگ در یک قریه‌ای هست رعیت مدعی مالکیت است و دولت می‌گوید مال من است و یا ساختمان اعیانی را رعیت می‌گوید من ساختم و دولت می‌گوید مال من است در این مورد اختلافی شده اگر بخواهند بر اساس قوانین عمومی در موضوع مورد اختلاف به مراجع صلاحیت‌دار بروند رعیت دسترسی ندارد موجبات برایش فراهم نیست نمی‌تواند به مراجع صالحه مراجعه کند و ممکن است تفویت حقی از رعیت بشود از این نقطه‌نظر ایشان پیشنهاد فرموده‌اند در این قبیل موارد در صورت بروز اختلاف بین دولت و رعیت رفع اختلاف با حکمیت باشد بدهی است این حکمیت‌ها هم حکمیت‌های محلی است طرز عمل هم از این طریق خواهد بود که نماینده دولت نماینده خالصه که در املاک هست اطلاعاتی تحصیل می‌کند و در صورتی که رفع اختلاف نشده نماینده‌ای از طرف خودش تعیین می‌کند و آن رعیت هم یک نفر را هم که مثلا کدخدا را معین می‌کند به سوابق مراجعه می‌کند ببیند حق با رعیت یا دولت بنده این پیشنهاد را اصولاً از نظر تسهیل امر مفید می‌دانم (صحیح است) ممکن است آقای وزیر کشاورزی هم موافقت بفرمایند خوب است البته پیشنهاد را هم می‌شود اصلاح کرد در صورت بروز اختلاف بین خالصه و کشاورزان به طور کلی‏.

نائب رئیس- پیشنهاد یک مرتبه دیگر قرائت می‌شود.

تبصره- در صورت بروز اختلاف (صدرزاده و صارمی- وجود اختلاف بروز معنی ندارد) نسبت به اراضی و اعیان املاک (برومند- آب را هم اضافه بفرمایید) ما بین زارعین و خرده‌مالک و خالصه مورد اختلاف به طور حکمیت حل خواهد گردید.

نائب رئیس- می‌خواهید این پیشنهاد بماند بعد خود بنده توضیح می‌دهم. آقای وزیر کشاورزی‏.

وزیر کشاورزی- اجازه بدهید بنده توضیح می‌دهم بعد اصلاح بفرمایید استدعا می‌کنم توجه بفرمایید چون مطلب یک قدری حساس است بنده در اصل موضوع در مواردی که بین کشاورزان جزء و آن خرده‌پاهایی که در ده هستند اگر یک اختلافی پیش بیاید به حکمیت رجوع کنید هیچ حرفی ندارم و یقین هم دارم که نظر پیشنهاددهنده همین موضوع است ولی برای این که خدای‌نکرده اشخاصی که سوءنیتی دارند سوءاستفاده‌ای نکنند عقیده‌ای دارم که حدی قائل بشویم که تا فلان حق به حکمیت واگذار کنیم یعنی اگر کسی پیدا شد گفت خودم را کشاورز می‌دانم و دو میلیون تومان اختلاف من است با دولت این را دیگر به حکمیت ندهید (صحیح است) ولی اگر بگویید چند تا درخت است و یک باغ یک منطقه کوچکی است خیال می‌کنم اینها را به حکمیت بدهید زودتر حل می‌شود و خیلی بهتر است و مردم راحت می‌شوند از این لحاظ برای این که نظر پیشنهاددهنده صددرصد تعیین شده باشد و این توهم در بین نباشد یک حدی قائل شویم مثلا بگوییم اختلافات تا پانصد تومان را دولت به حکمیت بدهند نه از آن حد به بالا را (صحیح است) (صدقی- تا ده هزار ریال) (کاشانی- ۵۰ هزار ریال) (صارمی- تا ده هزار تومان).

نائب رئیس- آقای صفایی مخالفید؟ بفرمایید.

صفایی- بنده متأسفانه هم با نظر جناب آقای وزیر کشاورزی مخالفم و هم در اصل پیشنهاد عرضی دارم با نظر آقای وزیر کشاورزی مخالفم از این جهت که چرا تحدید کنیم حکمیت یکی از ابواب قضاست تحدید کنید اگر اختلاف شد میان یک تومان و صد تومان اختلافی نیست حکمش را ضعیف نکنیم اولاً موضوع اختلاف در قضاوت فرقی نمی‌کند اگر حکم عادل و آدم درستی انتخاب بشود چه فرقی می‌کند دعوا صد تومان باشد یا صد هزار تومان جناب آقای حشمتی توجه بفرمایید اگر حکمیت از لحاظ قضا صحیح است و یک امر درستی است چه فرقی می‌کند که مورد دعوا صد تومان باشد یا صدهزار تومان یک حکم صحیح و کاردان و درستی انتخاب کنید حکم مدعی‌العموم دیوان تمیز باشد والا تفاوت در اصل اختلاف نیست (سعید مهدوی- آقای صفایی همیشه که این دولت نیست) در هر حال بنده شخصاً معتقدم اگر بنا باشد ارجاع به حکم صحیح باشد تبعیض میان کم و زیاد صحیح نیست یا باید به حکم ارجاع نشود اگر باید ارجاع بشود محدود نباید باشد مطلب دوم که بنده دارم عبارت از این است که بروز اختلاف صحیح نیست زیرا بنده معتقدم دولت در هر موقعی و هر موردی ممکن است اظهار اختلاف با کشاورزان بکند صرف بروز اختلاف را به حکم رفتن این را هم درست نمی‌دانم برای این که دولت ممکن است در هر موردی که حقی هم نداشته باشد و مدرک صحیح هم نداشته باشد فقط ادعا بکند و بگوید که من با این حق رعیت مخالفم نه مدرک داشته باشم نه دلیل داشته باشم با اظهار اختلاف از یک طرف دعوا که کافی نیست موضوع حکمیت دارد برای ارجاع حکمیت باید کلمه‌ای گذارد که معنی داشته باشد والا دولت یقه همه رعایا را می‌گیرد و ادعای اختلاف می‌کند بروز اختلاف صحیح نیست اولاً یک اختلافی باشد که مبنای قضایی داشته باشد و آنان از طرف دولت ابداً نشده باشد والا تمام حقوق رعایا را با ادعای اختلاف را می‌فرستند به حمکیت حکم می‌شود رئیس اداره (رئیس- فعلی مرد خوبی است مقصودم ایشان نیست) و آن هم هر جور

وزارت کشاورزی دلش خواست رأی می‌دهد پس فقط بروز اختلاف به علت ارجاع به حکمیت باشد زیرا دولت در هر موردی که پیش بیاید ادعا خواهد کرد باز آن طرف هم می‌شود فرض کرد باید یک زمینی را طبق مدارک قطعی مالک است بنده هم فوراً می‌روم می‌گویم نخیر من هم حق دارم همین‌جور به استناد دادن عرض‌حال و دادن نامه بروز اختلاف باید برود به حکمیت و حکم هم هر کاری دلش می‌خواهد بکند چون نظر و رأیش قابل‌قبول است این هیچ کدام از دوطرفش صحیح نیست (شوشتری- وجود اختلاف) ولی چون پیشتر اختلاف و ایراد از طرف دولت و وزارت کشاورزی می‌شود این حق مطلق را برای دولت قائل شدن که مجرد بروز اختلاف برود به حکمیت این صحیح نیست و اگر بنا باشد به حکمیت برود آن وقت تبعیض کردن معنا ندارد زیرا اگر حکمیت صحیح است کمه در تمام موارد حکمیت صحیح است و اگر صحیح نیست مقدار مورد ادعا چه زیاد باشد چه کم باشد صحیح نیست برای این که یک جریب زمین برای بنده و جنابعالی مهم نیست ولی تمام دارایی یک رعیت است شما صحبت از دو میلیون تومان می‌کنید ولی یک جریب زمین برای یک زارع فقیر قابل‌توجه است دو تا گردو اگر سرمایه یک رعیت فقیر است شما می‌گوید برود به حکمیت اگر حکم کوچک باشد به نفع دولت تمام می‌شود و این صحیح نیست شما مقدار را در نظر نگیرید مقدار به اختلافات تمکن فرق می‌کند برای اشخاص صد تومان تمام دارایی‌اش است ولی برای اشخاصی صد تومان یک شاهی هم حساب نمی‌شود پس رقم صحیح نیست یک رعیتی ساده تمام دارایی‌اش دو تا درخت گردو است شما می‌گویید که این برود به حکمیت ولی جایی که مورد اختلاف یک میلیون است می‌گویید به حکمیت نرود یک میلیون برای یک شرکت ۵۰ میلیونی یک ۵۰ هم ثروتش است صد تومان برای یک زارع تمام دارایی‌اش است چه‌طور این را می‌گویید برود به حکم و در آنجا می‌گوید نرود این صحیح نیست پس اولاً در مورد حکمیت صرف بروز اختلاف کافی نیست (اردلان- وجود اختلاف) وجود هم‏ باید یک مبنایی داشته باشد والله اگر مبنا نداشته باشد آن دولت در هر مورد ادعا می‌کند که من مالکم یا بالعکس مالکین نسبت به دولت و خالصه‌جات ادعا می‌کنند و به صرف ادعا خالصه از بین می‌رود و این هیچ‌کدام از دو طرفش صحیح نیست پس یک جمله‌ای را جناب آقای رئیس مطالعه بفرمایند با آقایانی که اطلاعات قضایی دارند ترتیب اتخاذ بفرمایند که صرف ادعا نباشد والا به صرف ادعا تمام خالصه‌جات را از دست دولت می‌گیرند چون دولت تمام خالصه‌جاتش به ثبت نرسیده و هیچ کجا سند مالکیت صادر نشده همه جا مجاور دارند فوراً یک ادعا می‌شود ادعا هم اختلاف می‌شود و اختلاف هم به حکمیت مواجه می‌شود و نتیجه‌اش را بنده نمی‌دانم چه خواهد شد خدا عاقبتش را خیر کند پس جمله‌ای بگذارید که اختلاف مبنا داشته باشد در مورد دوم هم با حکمیت ارجاع نفرمایید یا مطلقاً ارجاع کنید البته سه نفر حکم باشد یک حکم اختصاصی دولت یک حکم زارع و یک سر حکم (قنات‌آبادی- احسنت).

نائب رئیس- آقای صدرزاده‏.

صدرزاده- عرض کنم حضورتان راجع به مسئله حکمیت بنده در نظر دارم در موقعی که مرحوم داور تشکیلات دادگستری را داد یک قانونی گذارند که هر یک از متابعین تقاضا کنند دعوی رجوع به حکمیت بشود محکمه از رسیدگی خودداری بکنند و این دایر ارجاع به حکمیت به قدری وسیع شد که دیگر مافوق آن متصور نبود ولی یک آثار و تجربیات تلخی برای این مملکت به وجود آمد در مملکت کارهایی شد از راه حکمیت که به هیچ وسیله دیگر ممکن نبود بشود (صحیح است) این‌قدر پول‌ها گرفته شد و این قدر حقوق دولت ضایع شد که بالاخره دولت مجبور شدند قانون را عوض کنند و حتی تصویب‌نامه گذراند که در مواردی که دولت می‌خواهند حکمیت بدهند با اجازه دولت باشد بنابراین به نحوه مطلق حکمیت دادن در دعاوی مناسب نیست ولی در اینجا نکاتی است که باید این پیشنهاد را با در نظر گرفتن آن دو سه نکته قبول کرد یکی این است که کشاورزان مورد ادعای زیادی ندارند یعنی نمی‌شود فرض کرد که کشاورزی یک دهی بیش از ده هزار تومان اصلاً مورد ادعا با دولت باشد و از طرف برای طبقه کشاورز که در محل و دهات زندگی می‌کند مراجعه به عدلیه و تعیین وکیل و دوندگی در عدلیه کار بسیار مشکلی است آنها با طیب‌خاطر حاضر هستند که دعاوی آنها با حکمیت تمام بشود ولو این که به ضررشان هم تمام بشود و از کشمکش و از آمد و رفت در عدلیه راحت بشوند دوم این که جناب آقای صفایی فرموده‌اند که یک مبنایی تعیین بشود در آنجا به نظر بنده مبنا همان وجود اختلاف است ولی یک نکته دیگر هم در آنجا باید تذکر داد و آن این است در صورتی که کشاورزی مایل باشد موضوع با حکمیت برود یعنی ما او را اجبار نمی‌کنیم که حتماً بیاید دعاویش را به حکمیت ارجاع کند اگر خودش خواست و از بابت تصویب کارش راضی شد و خواست دعاویش را به حکمیت ارجاع بکند دولت موافقت بکند پس بنابراین در این پیشنهاد اگر دو سه نکته‌ای که عرض کردم اضافه بشود تصور می‌کنم مود توجه آقایان نمایندگان هم باشد یکی این است که دعوا از ده هزار تومان یعنی صدهزار ریال تجاوز نکرده باشد زیرا اگر دعوا به یک میلیون دو میلیون رسید آن آقایی که دعوای دو میلیونی دارد هم راه عدلیه را بلد است و هم می‌تواند بهترین وکیل را انتخاب بکند معنی ندارد و نه باید با حکمیت کلاه سر دولت بگذارد (صحیح است) دومش این است که رعیت و کشاورزی که طرف ادعا است تمایل به این مطلب داشته باشد والا اگر به دادگستری خواست برود مراجع عدلیه به جای خود است این دو تا نکته‌ای را که به این پیشنهاد اضافه بفرمایند گمان می‌کنم که پیشنهاد کامل خواهد شد و مورد تمایل آقایان هم باشد.

نائب رئیس- توجه بفرمایید چون این پیشنهاد مال بنده بود و از آن اداره مجلس با بنده است و یک تغییراتی باید ر این پیشنهاد داده بشود بنابراین آن را می‌گذاریم برای بعد پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد).

پیشنهاد می‌نمایم تبصره زیر به ماده ۳ اضافه گردد.

تبصره- کشاورزانی که به موجب این قانون صاحب زمین و آب می‌شوند تا مدت ده سال نمی‌توانند سهم خود را به فروش رسانیده یا منتقل نمایند.

دکتر جزایری- دکتر افشار.

مشایخی- این موضوع را آقای داراب پیشنهاد کردند تصویب شد.

نائب رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد).

تبصره ذیل را پیشنهاد می‌کنم به ماده سه اضافه بفرمایند.

تبصره- به عنوان اراضی خالصه که آن اراضی در تصرف املاک مجاور است دولت حق ندارد آن قسمت متصرفی دیگران را مورد تقسیم و معامله قرار بدهد. شوشتری‏.

نائب رئیس- آقای شوشتری‏.

مشایخی (مخبر)- آقا این که مسلم است مال دیگری را دولت نمی‌فروشد.

شوشتری- اجازه بفرمایید توضیح بدهم خود آقای وزیر کشاورزی قانع بشوند در قسمتی از خالصه‌جات پیشنهاد دیگری دارم که آن روز آقای وزیر کشاورزی سؤال کردند نظایرش را نشان بدهید که یکی دو تا حق‌المرتع گرفته می‌شود روی پرونده نشان می‌دهند خود وزیر کشاورزی اگر عبور بکند و تحقیق بکند بعضی از خالصه‌جات ملک مجاور که در تصرف اشخاص است اداره خالصه‌جات دعوی مالکیت می‌کند و تحقیق بکند بعضی از خالصه‌جات ملک مجاور که در تصرف اشخاص است اداره خالصه‌جات دعوی مالیکت می‌کند روی حدود ولی چون درخواست ثبت نکرده روی فرامین سابق رو به بنچاقات سابق می‌گوید این راضی مال من است در صورتی که این قسمت از اراضی در تصرف اشخاص است و از نظر قضایی مشمول مرور زمان شده با فرض این که مال دولت باشد بیست سال سی سال چهل سال مردم در مجاورت آن ملک دعوی مالکیت کرده‌اند متصرف بوده‌اند و منال گرفته‌اند مال‌الاجاره گرفته‌اند عوائد گرفته‌اند این اختلاف هست حالا ما که می‌دانیم وزیر کشاورزی هم می‌دانند مخبر محترم هم می‌دانند آنجایی که از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرند. همین‌جا است من نظرم این نیست که این پیشنهاد تصویب می‌شود نظرم این است که این مطلب در مجلس تشکیل بشود اگر اراضی در تصرف اشخاص است ولو مورد دعوی دولت است چون سال‌ها در تصرف اشخاص است برای این که آغاز اختلاف و گفتگو نشود دولت آن قسمت متصرفی اشخاص را مورد معاملات قرار ندهد البته من می‌دانم دولت برخلاف قانون متصرفاتش اشخاص را نمی‌آورده معامله بکند ولی آنجایی که مورد اختلاف است عرض می‌کنم بنده در همین کرج ورامین در گرگان و در قسمت‌های دیگر می‌دادند روی بنچاقات آقای وزیر کشاورزی من چرا همیشه از دوره ۱۶ بحث کردم که اراضی اطراف تهران مال دولت است؟ من برخلاف آقای دکتر جزایری برادرم اراضی کرج و اراضی اطراف تهران را اراضی موات نمی‌داند ولی مال دولت می‌داند چرا؟ برای این که قاعده دارد این مطالب مطالب علمی است این قراء که هست زیر جو است آنجایی که محل اشراب است محکوم به مالیکت آن ملک است اینها زیر جوی حاج‌میرزا آقاسی بوده زیر جوی مستوف‌الممالک بوده است یا مال هرکس بوده است من به طور کلی می‌گویم اشخاص خارج نباید بیایند کلاه سر دولت و مملکت بگذارند و بروند یکی سلیمان معنوی بشود و یکی فلان بشود این اراضی موات نیست دروغ است دروغ است و هر کس که بگوید بی‌سواد است اطلاع ندارد این اراضی یا مال اینها است یا دولت است یا طبق قوانین ناصرالدین‌شاه آن ۵۲ قطعه همان طوری که به مرحوم مخبرالسلطنه مرحوم محتشم‌السلطنه و مقدم و اینها داده است آن‌جور باید عمل کنید که در این صورت این اراضی مال سالارالدوله است یا مال دولت است بنا علیهذا باید وکیل مجلس و وزیر فکری کنند که رفع اختلاف کنند شما می‌دانید یک مقدار از اراضی خالصه را مردم برده‌اند املاک مجاور برده مشمول مرور زمان است الان دعوا می‌شود بنده این توضیحات را لازم دیدم به عرض وزیر محترم و مجلس شورای ملی برسانم که در مواقع اجرا و عمل پرهیز کنند از این که با مجاوری که اراضی او مرود دعوا و حقانیت شما هست ولی متصرف او است ایجاد

اختلاف کنید باید اینها مورد معامله قرار نگیرد پیشنهاد را پس گرفتم.

نائب رئیس- پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای دکتر امیر نیرومند به شرح زیر خوانده شد).

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی- تبصره زیر را پیشنهاد نمی‌نماید.

تبصره- دولت مکلف است حق‌المرتع را به طور امانی جمع‌آوری نموده و نبایستی به اجاره واگذار نمایند.

نائب رئیس- یک پیشنهادی هم حالا رسید که آقای نراقی پیشنهاد سکوت کرده‌اند قرائت می‌شود (به شرح زیر خوانده شد) پیشنهاد می‌نمایم این لایحه مسکوت بماند.

نائب رئیس- آقای نراقی بفرمایید.

نراقی- یک لایحه مفیدی آمده به مجلس کم‌کم دارد نسخ می‌شود سابقه هم داشته در این مجلس هر لایحه‌ای را که رویش پیشنهادات زیاد داده می‌شد نتیجه‌اش این بود که مجبور می‌شدیم برگردانیم به مجلس و اصلاحش کنیم به علت این که آن قانون در موقع تصویب به صورتی درآمده که نقض‌غرض شده است الان بنده برای نمونه یک سابقه را عرض می‌کنم راجع به دانشکده‌ها دانشکده کرج وقتی صحبت شد ما یک چیزی تصویب کردیم که اصلاً معنی ندارد یعنی تصویب کردیم پس از این که دهات خالصه و اراضی خالصه تقسیم شد اگر در فلان شهرستان یک دانشگاه به وجود آمد زمین مورد احتیاج او را بدهند این را اول در نظر گفته‌اند که جدا بکنند و کنار بگذارند تا زمینی وجود داشته باشد بنده معتقدم فلسفه ایجاد کمیسیون‌ها در مجلس شورای ملی برای این است کع قانون ارجاع به کمیسیون‌ها بشود و در کمسیسیون حلاجی بشود در آنجا وزیر مربوطه و اشخاص مطلع و خبره‌ها وجود دارند آنجا می‌نشینند و بحث می‌کنند و قانون پس از این که حلاجی شده به مجلس می‌آیند.

نائب رئیس- به کمیسیون ارجاع شده شما روی پیشنهاد سکوت صحبت بفرمایید.

نراقی- اگر به کمیسیون رفته و مجدداً توی مجلس اگر بنا بشود روی هم ماده‌ای ۴۰ تا پیشنهاد داده بشود صحیح نیست این است که بنده پیشنهاد سکوت داده‌ام و از آقایان تقاضایم کنم یک قدری توجه بفرمایند که اگر پیشنهادی حقیقتاً مهم است آن پیشنهاد داده شود والا طوری نشود که قانون مسخ بشود و از صورت اصلی خارج بشود پیشنهادم را پس می‌گیرم.

نائب رئیس- یک پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

پیشنهاد آقای دکتر امیر نیرومند (به شرح زیر خوانده شد) مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی تبصره زیر را پیشنهاد می‌نمایم. ‏

تبصره- دولت مکلف است حق‌المرتع را به طور امانی جمع‌آوری نموده و نبایستی به اجاره واگذار نماید.

نائب رئیس- آقای دکتر عمید نیرومند.

دکتر نیرومند- استدعا می‌کنم آقایان توجه بفرمایند اگر صلاح دانستند موافقت می‌فرمایند البته می‌دانم که مراتع عمده استان دهم در ناحیه اصفهان است در تمام یزد و اطراف اصفهان در حدود ۱۵۰ کیلو مردم گوسفندشان را برمی‌دارند و می‌روند فریدون و آن نواحی و در آن حدود می‌مانند حالا که بر حسب نیات خیرخواهانه اعلیحضرت همایونی دولت در نظر دارد که خالصه‌جات را به فروش برساند برای این که زارعین و مردم استفاده‌ای بکنند و آقایان نمایندگان محترم هم با کمال حسن‌نیت می‌خواهند با این لایحه موافقت کنند لذا به نظر بنده همین طور که جناب آقای دولت‌آبادی و چند نفر از آقایان محترم قبلاً تذکر دادم که از این مختصر عوائد حق‌المرتع دولت صرف‌نظر بکند ولی با توضیحاتی که در یکی دو جلسه قبل آقای وزیر کشاورزی دادند بنده قانع شدم و از آن مورد صرف‌نظر گردم و عجالتاً که بنا باشد این لایحه تصویب بشود به نظر بنده بهتر است که جامع و مکمل باشد که اشکلاتی بعد تولید نکند (صدرزاده- و به نظر من جامع و مکملش این است که سر و کار هم این پیشنهاد را پس بگیرند (دکتر بینا- تا به حال چند جور این پیشنهاد را داده‌اند عوائد دولت را نباید این‌جور از بین برد) بنده این مختصر را برای روشن شدن ذهن آقایان به عرض می‌رسانم استدعا می‌کنم توجه بفرمایید (دکتر بینا- این قدر عوائد دولت را نباید از بین برد) صحبت عوائد نیست آن پیشنهاد را پس بگیرید) سابقاً وزارت دارایی مراتع را خودش حفظ می‌کرد (پورسرتیپ- آن بدتر بود) بعداً آمد به اجاره واگذار کرد (پورسرتیپ- آن بدتر بود همان اجاره بهتر است پدر مردم را مأمورین دولت و وزارت دارایی درمی‌آورند) اجاره بدتر است به واسطه این که یک اشخاص متنفذ در محل پیدا می‌شوند می‌روند در اداره دارایی با خرج زیاد اجاره یک متر را می‌رسانند ۲۰ هزار تومان اجاره می‌کنند بعد از آن اگر دولت ژاندارم به او ندهد نمی‌تواند که پول وصل کند با ژاندارم دولت می‌رود ۲۰۰ هزار تومان از مردم بدبخت می‌گیرد به چه مناسبت دولت اگر خودش عمل بکند حقوق ژاندارم و مأمورین که می‌دهد اگر این را هم که وصل می‌کنند. چنانچه این پول به خزانه دولت می‌رفت باز یک حرفی بود ولی به جیب یک متنفذ محلی می‌رود پس بنده این پیشنهاد را دادم که دولت خودش امانی عمل کند و این اشکالی ندارد جناب آقای وزیر کشاورزی توجه بفرمایید که این مانعی ندارد شما مأمور دارید مستخدم دارید ۲۰۰ هزار تومان مردم متزلزل بشوند برای این که بیست هزار تومان اجاره داده‌اید این صلاح نیست این بی‌انصافی است و حالا بسته به نظر آقایان است که آیا مردم که ده یا بیست تا گوسفند دارند و شاید بیست تا هم نیست آنها پول بدهند و این آقایان بخورند و از بیست هزار تومان ده بیست هزار تومانش را به دولت بدهند این شایسته نیست و بسته به نظر آقایان است. ‏

نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی‏.

وزیر کشاورزی- بنده متأسفانه درست نمی‌دانم موضوع مرتع چرا این‌قدر موضوع حساسی شده است عرض کنم بنده از آقایان نمایندگان محترم می‌خواهم استدعا کنم که ده دقیقه به بنده وقت بدهند این صورت را جزءجزء بخوانم آقایان توجه بفرمایید مراتع استان یک مرتع لب دریا و علف قلیابی قم ۲۵ هزار ریال مراتع قنبرعلی ۱۳ هزار ریال مراتع دیر و مره مراتع قولولو ۱۳ هزار ریال مراتع چشمه‌نی و غدیر است- همند و آب سد دماوند- لار- مراتع فومنات گیلان ۱۵ هزار ریال مراتع سلطان‌میدان شاهرود ۹۵ هزار ریال- مراتع چمن‌نمکه دامغان ۵۱۰ ریال مراتع پل‌ابریشم شاهرود ۱۱۰۰ ریال مراتع میان‌دشت ۱۵۰۰۰ ریال مراتع دامغان ۳۵۰۰ هزار ریال مراتع خوی ۹۵۰۰ هزار ریال اردبیل دو میلیون و شش‌صد هزار ریال رضاییه ۹۰۰۰۰ ریال میانه ۳۰۰۰۰ ریال فسنددز و کبداشت مراغه مراتع مرهان و دهلران ۵۷ هزار ریال باغچه و قطال در قلعه سبری‌قر شیرین مراتع امر والاودزدان‌در به بیست و هشت هزار ریال گشینوند قراء مرزی زهاب ۵۰۰ هزار ریال مراتع کردستان یک هزار و شش‌صد و چهل ریال حومه اهواز یک‌صد و هشتاد ریال دزفول ۳۷۳۴۲ ریال مراتع دشت میشان ۲۵۰۰۰۰ ریال مراتع بهبهان و هندی‌جان ۲۳۶۰۰۰ ریال مراتع الیگودرز ۱۱۰۰۰ مراتع شادکان و بندر معشور ۱۸۰۰۰ ریال بعد مراتع بندرعباس بلوچستان سیستان غش و موس‌آباد طبس فراوس کوه‌سرخ کاشمر طیبات چمن‌شصت دره تربت‌حیدریه بیرجند کلات و دره‌گز- چمن‌عریان- گرباب- مراکش- بجنورد- خواف- گناباد- فریدن- نجف‌آباد- شهرکرد- بختیاری- شهرضا یزد رضاییه مرودشت مهاباد کردستان دشت میشان اهواز جمع عوائد این مراتع می‌شود ۱۱۶۸۰۰۰۰ ریال یعنی یک میلیون و صدهزار تومان و یا دویست هزار تومان به بنده یا وزارت کشاورزی را که یک علف‌چری بگیرند از اشخاصی که دام‌شان می‌برند و در این مراتع می‌چرانند عرض کردم که نظر وصول یک عایدی نیست این نظر در درجه سوم است برای این که در مقابل وصول این یک میلیون تومان شاید یک ملبغ زیادتری خرج می‌شود تا بصر شود نظر کلی این است که در تمام دنیا الان جنگل‌ها و مراتع را جزو اموال عمومی حساب می‌کنند آنجا هم که مال مردم است دولت پول می‌دهد و آنها را می‌خرد رد اغلب ممالک و در خود آمریکا هم به همین‌ترتیب عمل کردند آنها هم شصت ۷۰ سال پیش به همین درد امروزی ما مبتلا بودند تمام جنگل‌هایش را آنهایی که در مسیر رودخانه بود و آنهایی که در نزدیکی جاده قرار داشت درخت‌هایش را بردند و چوبش را فروختند و یک روزی متوجه شدند که جنگل‌ها از بین‌رفته است و این یک ثروت ملی است هم چوب دارد هم در آب و هوا تأثیر دارد هم مرتع است و هم خواص دیگر دارد آمدند و شروع کردند به جنگل‌کاری مصنوعی و حالا خود اشخاص می‌آیند برای ۵۰ سال به ۵۰ سال که دو دارد ۵۰ سال یک دفعه چوب‌ها را می‌برند ۵۰ سال سکسیون دارند هر قسمت و سکسیون را یک سال می‌برند و ۵۰ سال می‌ماند دو دولت هم کمک می‌کند که مردم جنگل‌کاری بکنند عین همین محل درباره مراتع می‌شود یک عده می‌گویند که چرا ملت استرالیا این‌قدر پشم خوب و مرغوب دارد برای این که مراتعش را حفظ می‌کنند اجازه نمی‌دهند یک هکتار بیش از چند رأی گوسفند تعلیف بکنند ولو این که مرتع شخصی باشد اگر ما بگوییم و قبول کنیم که هر کس هر جا دلش خواست گوسفند ببرد بچراند دیگر مرتعی نمی‌مانند تمام را از بین می‌برند دولت بایستی یک کنترلی به مراتع داشته باشد که در یک مرتع بیش از یک مقدار میعن دام گوسفند دیگری چرا نکند (صحیح است) تا مراتع از بین نرود و اما این که دولت امانی عمل کنند اگر اگر دولت می‌توانست بنده عرضی نداشتم این کار وسیله و مأمور می‌خواهد این مشکل است اگر در یکی دو مورد عمل بد انجام شده نقش اجاره که عمل بدی نیست ما مراتع را در هر جا می‌بینم که چقدر استعداد دارد و اشخاص از طریق مزایده به آن مقداری که می‌توانند اجاره بکنند و اجاره می‌دهیم که بیاورند تعلیف کنند اگر ما یک سال مزایده گذاشتیم و سال بعد دیدیم که مرتع دارد ضرر می‌رساند دیگر به او اجاره نمی‌دهیم که از آن مرتع استفاده بکند دولت در رد یا قبول یک کلیه پیشنهادها مختار است بنده معتقدم اگر وسیله باشد خرج ندارد اما تعداد ژاندارم و مأمورینی که باید آنجا بروند کم است و این عملی نیست این است که بنده تقاضای

استرداد پیشنهاد را دارم (صحیح است- احسنت).

نائب رئیس- آقای دولت‌آبادی‏.

دولت‌آبادی- بنده استدعا می‌کنم جناب آقای صدرزاده و همچنین آقای دکتر بینا توجه کنند مطلب را الان توضیح می‌دهم راستش این است که راجه به مراتع زیاد صحبت شد اما آقایان نمایندگان باید توجه داشته باشند که اینجا مجلس شورای ملی است بی‌حوصلگی جایز نیست رسیدگی در کارها شایسته مجلس است این دردی است مردم این مملکت به آن مبتلا هستند باید برای این کار چاره‌جویی بکنند مگر آقای دکتر امیر نیرومند چه گفت فرمایشاتی که آقای وزیر کشاورزی کردند هیچ کدام جواب ایشان نبود ایشان می‌گویند که ما مأمور نداریم اما من به چشم خودم می‌بینم که در فریدن و در چهارمحال‌وبختیاری یک کسی می‌آید مراتع دولت را به ده هزار تومان اجاره می‌کند و به اتفاق مأمور دولت که شما می‌گویید ندارید می‌رود سی‌صد هزار تومان از مردم می‌گیرد این کار باید چاره‌جویی بشود یا نباید بشود (صدرزاده- باید مأمورین را تعقیب بکنند آقا پایه مالکیت را نباید خراب و متزلزل کرد) اجازه بدهید کی گفت که مالکیت باید متزلزل بشود دولت خودش این نفع را ببرد نه این که بدهد دست حسن و حسین و مردم را غارت کنند (حمید بختیار- آقا خود دولت بدتر از مستأجر است) بلی مطلب این است که مردم بی‌چاره را به زور مأمور دولتی بچاپند چرا این را نمی‌فهمیم چرا نباید به این توجه را داشته باشیم یک مأمور دولت با زور همین ژاندارم به نفع جیب خودش می‌گیرد اگر این درست است توجه کنید اگر درست نیست بگذارید کنار من می‌گویم به این اصل توجه کنید اگر آقای دکتر نیرومند پیشنهاد کرده در اینجا یک مرتبه امانی عمل کرده ۱۴ هزار تومان گرفته بعد داده است دست ایکس (X) او رفته ۳۰۰ هزار تومان گرفته الان بروید ببینید درآمد دولت در چهارمحال و بختیاری چه‌قدر است؟ شما دارید هشت هزار تومان، ۱۴ هزار تومان، من به شما صورت می‌دهم که در همین سال از این مردم بدبخت چهارمحال ۴۰۰ هزار تومان پول گرفته‌اند چرا گوش نمی‌دهید؟ این چه صحبتی است کی می‌گوید مراتع ملک دولت نباشد؟ مراتع ملک طلق دولت است اما به نام حفظ حقوق دولت نباید اجازه داد مردم را بچاپند آقایان اینجا صورت دارند برای مراتع قلع‌سبز، این آقای امیر احتشامی اینجا نشسته از ایشان بپرسید در مقابل ۴ هزار تومان که شما اجاره داده‌اید چقدر از مردم گرفته‌اند درد را علاج کنید اینجا جای حوصله است جای بحث است مردم انتظار دارند یک مشکل‌هایی که دارند شما حل بکنید اگر بخواهید با بی‌حوصلگی تمام بکنید برود دنبال کارش صحیح نیست. ‏

عبدالرحمن فرامرزی- جناب آقای رئیس ایشان مخالف بودند؟

نائب رئیس- موافق بودند.

عبد الرحمن فرامرزی- آخر من موافق اول باید مخالف حرف بزند.

نائب رئیس- خیلی خوب شما بفرمایید.

عبدالرحمن فرامرزی- آقای نراقی روی پیشنهاد سکوت‌شان یک فرمایش‌هایی کردند که آقایانی خیلی توجه نفرمودند و آن همان بود که بنده در جلسه خصوصی هم تذکر دادم که بنده به اغلب پیشنهادها رأی نمی‌دهم برای این که آن کسی که لایحه می‌نویسد و لایحه می‌آورد به مجلس تمام اطراف و جوانبش را نگاه می‌کند مطالعه می‌کند عیبش کجاست نقصش کجاست لوازم اصلاحش کجاست بعد می‌آورد مجلس بنده که آنجا نشسته‌ام یک فکری به خاطرم می‌رسد بدون این که حسنش را در نظر بگیرم و یا از آن خبر داشته باشم پیشنهاد می‌دهم بعد هم توضیح می‌دهم رفقای دیگر هم همان فکری که برای من حاصل شده بر ایشان حاصل می‌شود رأی می‌دهند آن‌وقت لایحه‌ای به مجلس می‌آید پس از آن که با پیشنهادهایش تصویب شد درست می‌شود مثل آن صورتی که نقاش برای شعر سعدی کشیده بود خواست خوشگل‌ترین صورت را بکشد شکل سعدی را گذاشت جلویش دید در بهترین غزل سعدی زلفش مثل مار است یک مار کشید قدش مثل چنار است یک چنار کشید ابرویش مثل کمان است یک کمان کشید بعد یک صورتی نشان داد یک صورت زشت دیو بد منزوی که آدم از دیدنش وحشت می‌کرد لوایحی که می‌آمد به مجلس بعد از این که این پیشنهادها به آن ملحق می‌شود مثل عمل آن نقاش یک قانونی می‌شود که خود آورده آن قانون از دیدن آن قانون وحشت می‌کند فرمایشاتی که جناب آقای دکتر نیرومند فرمودند صددرصد صحیح است باید به دولت تذکر داد باید دولت را متوجه کرد که این جور اجازه ندهند ولی به موجب قانون هم نبایستی دست دولت را بست (صحیح است) باید دست دولت را متوجه کرد ولی دست و پای دولت را نباید در پوست گردو گذاشت (احسنت) این است که بنده استدعا می‌کنم از آقایان با توضیحات کاملی که آقای دکتر نیرومند دادند به آقای دولت‌آبادی روشن‌ترش کردند دست دولت را نبندند همان تذکرشان کافی است و پیشنهادشان را پس بگیرند.

(بعضی از نمایندگان- پس گرفتند).

نائب رئیس- پس گرفتند پیشنهاد دیگر قرائت شود. (به شرح ذیل خوانده شد).

پیشنهاد می‌کنم در مراتع مورد اختلاف بین دولت و اشخاص یک حق‌المرتع بیشتر گرفته نخواهد شد. شوشتری‏.

نائب رئیس- آقای شوشتری بفرمایید. چند نفر از نمایندگان نمی‌گیرند.

شوشتری- اجازه بفرمایید مانعی ندارد وقتی یک وزیر خوش‌جنس یک مطلبی را متوجه بشود من پس خواهم گرفت اما باید تذکر بدهید پریروز جناب آقای وزیر کشاورزی فرمودند در آنجایی که دو حق‌المرتع گرفته می‌شود به من نشان بدهید البته آقایانی که سن‌شان مقتضی است تصدیق می‌کنند که در زمان اعلیحضرت رضاشاه مرحوم مأمور اگر می‌رفت یعنی مأمور مشاع با لبنان برای یک تحقیق نمی‌توانست گزارش دروغ عرض کند من گزارش رسمی دادم در تحت ۷۴ فصل از وزارت کشور حسب‌الامر مأمور شدم رفتم تمام استان ۹ را بازرسی کنم رسیدم به فردوس به طبس به پشت یزد تمام در خراسان مرتع به مفهوم مرتعی که به مفهوم خارجی است نیست چراگاه به مفهوم خارجی در مملکت ملت غیر از یک قطعه‌ای در کوه‌های جهان‌نما و مازندران مرتع به آن معنایی که آقایان تصور می‌کنند وجود ندارد اولاً مراتعی که در پشت یزد است تا پشت کاشان تا پشت شاهرود تا پشت تربت‌حیدریه تمام ریگ است و بدون علت و بدون علت بی‌چاره مردم ده تا گوسفند بیست تا گوسفند جمع می‌کنند می‌دهند به دست یک نفر آن وقت در آنجاهایی که در پشت جنگل املاک آقای تمیورتاش نماینده محترم همین آقای سیدمحمد قرشی دوست عزیزم مرا با اتومبیل خودش برده آنجا گزارش رسمی نوشته که تا پشت جلگه زوزن تا پشت یزد حق‌المرتع گرفته‌اند اینها را باید وکلا تذکر بدهند یک‌جا یک نفر رفته بود در پشت یز به عنوان نماینده املاک گرفته بود اداره خالصه هم گرفته بود وزارت دارایی دعوا داشت مأمور دورش گذاشته بودند یک جا هم اینها گرفته بودند بنده گزارش رسمی به پیشگاه شاهنشاه فقید عرض کردم که با این کیفیت و با این که چادر سیاه چادرنشین‌ها را تبدیل به چادر سفید کرده‌اند انتظار داشته باشید تا ۵ سال ۶ سال دیگر گوسفند و بز و شتر و گاو از مملکت رخت ببندند عرض من این بود که شما که وزیر کشاورزی هستید اینجا صورت می‌نویسید برای یک شهرستان هزار و سی‌صد تومان برای یک‌جا ۷۰ تومان برای یک جا فلان صحیح است بیانات آقای دکتر نیرومند صددرصد صحیح بود شما نمی‌توانید سلب مالکیت از خود کنید مالکیت را حفظ کنید اما طوری کنید یک عده متعددی ظالم برای ۷، ۸ تومان نگیرند چرا احشام مملکت از بین رفته؟ ریشه‌اش را باید دقت کرد آقا ریگ که مرتع نمی‌شود طبس که مرتع نمی‌شود پشت کاشان و یزد که مرتع نمی‌شود بناعلیهذا اگر آقایان وکلا نظری پیدا کنند و به عرض مجلس شورای ملی و هم‌قطاران محترم و وزیر محترم می‌رسانم صرفاً برای این است آقای مهندس طالقانی من تو را خود آدمی می‌دانم.

نائب رئیس- آقای شوشتری در اصل موضوع صحبت بفرمایید.

شوشتری- به شما تذکر داده‌ام آقای مهندس طالقانی که این پرونده‌ها هست شما از امروز تشریف ببرید از نظر وظیفه و مسئولیت که دارید سعی کنید که حقیقت گرفته بشود (مشایخی- بسیار خوب) پیشنهادم را پس می‌گیریم.

نائب رئیس- دو تا پیشنهاد دیگر هست خواهش می‌کنم آقایان توجه بفرمایند شاید امروز این یک ماده تمام بشود پیشنهادی قرائت می‌شود (پیشنهاد آقای خلعتبری به شرح زیر خوانده شد).

اینجانب پیشنهاد می‌کنم که تبصره ذیل به لایحه اضافه شود.

تبصره- دولت مکلف است در صورتی که مستأجرین فعلی مراتع خالصه معادل پیشنهادی که برنده‌های مزایده می‌دهند مراتع را به حداکثری که در مزایده تعیین شده به خود مستأجرین فعلی به اجاره واگذار کنند. خلعتبری‏.

نائب رئیس- آقای خلعتبری.

ارسلان خلعتبری- من یک توضیحی می‌خواهم بدهم (عبدالصاحب صفایی- اصلاً مرتع را ولش کنید) عرض کنم که اگر یک ماده‌ای مطابق سلیقه نبود عصبانی نباید شد خیلی با خون‌سردی باید تلقی کرد گاهی ممکن است یک حرفی مورد قبول آقایان واقع شود بنده اینجا یک فرصتی پیدا کردم و دو دقیقه بیشتر عرضی ندارنم و آن این است که در مازندران مراتعی که متعلق به اعلیحضرت همایونی است به همین اشکال مواجه شد یعنی گله‌دارها که چهارصد ۵۰۰ نفر هستند هر کدام ۲۰۰، ۳۰۰ گوسفند دارند و با آن اعاشه می‌کنند در موقع مزایده چون آنها در توی جنگل‌ها هستند و بی‌خبر هستند شهری‌ها پول‌دارها می‌آیند در مزایده شرکت می‌کنند یک مرتعی که چوپانی زحمت می‌کشد به ۲۰۰ تومان هر سال اجاره می‌کرده ۵۰ سال خودش آبا و اجداش آنجا بوده‌اند این را می‌آیند در مزایده پیشنهاد می‌دهند به دو هزار تومان وقتی برنده شد و هزار تومان مال اوست برندگان اگر شهرنشین‌هایی هستند که تاجر و یا از مالکینی هستند از متمول هستند آن وقت اینها چه‌کار می‌کنند؟ اینها می‌روند به گله‌داری بی‌چاره می‌گویند که این محلی که تو هر سال ۲۰۰ تومان اجاره می‌دادی من امسال اجاره کرده‌ام به دو هزار تومان اگر دو هزار تومان اضافه بدهی من به تو اجاره می‌دهم آن بدبخت هم مثل آن مستأجری که توی خانه نشسته

صاحب‌ملک حکم قلع‌ید بر علیه او گرفته می‌گویید اگر تفاوت را سند رسمی دارید با ماندنت موافقت می‌کنم والا پاشو برو آنجا قانون به دادش نمی‌رسد یک گله‌داری دویست تومان هر سال می‌داده می‌آمد می‌گوید به دو هزار تومان قبول می‌کند در واقع یک مشت شهرنشین از زحمت یک مشت گله‌دار بدبخت که تمام سال زیر باران هستند سوءاستفاده می‌کنند ممکن است بنده آخر سر هم پیشنهادم را پس بگیرم بنده با این قضایا که مواجه شدم به وسیله جناب آقای علم قیام کردم و اداره املاک و مستغلات پهلوی یک راه‌حلی پیشنهاد کرد و آن این بود که چون این مراتع را به وزارت کشاورزی واگذار کرده‌اند وزارت کشاورزی هم روی اصل مزایده ناچار است عمل کند به این راه حل رسیدند که اگر کسی پیشنهاد داد در مزایده و مستأجر آن هم که مرتع که در آنجا سابقه استیجار دارد اگر او به همان مبلغ حاضر شد قبول کند به او واگذار بشود و او اولویت داشته باشد تقدیم و اولویت با کسی است که سال‌ها آنجا سابقه دارد از دولت حقی تضییع نمی‌شود اگر دولت اجاره داد و مزایده گذاشت به ۵ هزار تومان یک تاجر قبول کرد آن گله‌دار که سال‌ها آنجا بوده است او می‌گوید ۵ هزار تومان را من خودم قبول دارم این عمل شد ادارات املاک هم موافقت کرد و وزارت کشور دستور داد و در چند مورد اجرا کردند ولی با کمال تأثر با حضور خود آقای وزیر کشاورزی عرض می‌کنم چند روز پیش در یک مرتعی از رامسر یک بدبختی که ۵ سال آنجا سابقه مستأجری داشت مأمورین ژاندارمری رفتند شبانه آنجا شلیک کردند او و تمام بستگان و کسانش را گرفتند و آوردند در شهسوار حبس کردند این مرد ده روز آنجا ماند و بالاخره کسی هم به دادش نرسید و بالاخره یک تلگرافی زدند از اداره جنگل‌بانی پرسیدند که جریان را گزارش بدهند بنده این پیشنهاد را کردم با این ترتیب هیچ حقی از دولت تضییع نمی‌شود راه هر گونه سوءاستفاده‌ای هم برای مأمورین می‌بندند و حالا اگر آقای صدرزاده پیشنهاد بنده را قبول بفرمایند و دفاع کنند بنده در پیشنهادم باقی هستم منظور من این است که این مراتع در دست کسی است که سال‌ها مستأجر بوده باقی‌بماند و اگر قبول نکردند پس می‌گیرم‏.

نائب رئیس- جناب آقای وزیر کشاورزی بفرمایید.

وزیر کشاورزی- مراتعی که وزارت کشاورزی در اختیار دارم یکی مراتع دولتی است که خالصه است یکی هم مراتعی است که مال اداره املاک است اداره املاک هم جنگل‌ها و مراتعش را برای بهره‌برداری در اختیار وزارت کشاورزی گذاشته در این مورد که فرمودند همین طور عمل شده است یعنی پس از آن که اداره املاک که صاحب مرتع بود اجاره داد و برنده مزایده معلوم شد به همان قیمت اگر اشخاصی که سابقاً از آن مرتع استفاده می‌کردند حاضر شدند اجاره کنند به او واگذار می‌کنند تا آنجایی که بنده اطلاع دارم در تمام مواردی طوری که دستور داده شده انجام شده فرمودند در یک مورد عمل نشده بنده رسیدگی می‌کنم اگر چنانچه کسی تخلف کرده نتیجه بشود ولی یک اصل کلی در اینجا هست می‌خواهم جلب‌توجه آقایان نمایندگان را بکنم فلسفه مزایده اصلاً چیست این را بنده می‌خواهم سؤال بکنم فلسفه مزایده این است که حداکثر قیمت تعیین بشود و اگر شما در این مزایده این شرایط را گذاشتید که من این مرتع را به مزایده می‌گذارم اما باید از آن که برنده معین شد فلان آقا حق دارد بگیرد پس بنده چه انتظاری دارم که در مزایده شرکت کنم مگر می‌خواهم معلوم کنم که این مطاع چه‌قدر ارزش دارد من نمی‌خواهم بنابراین قیمت می‌آید پایین از این لحاظ است که در مواقعی که چیزی به مزایده گذاشته می‌شود شرط و قیدی نباید باشد و من متأسفم که در مقابل مراتع دولتی ما نمی‌توانیم این عمل را بکنم ما مجبوریم هر کس که برنده شد به او بدهیم نمی‌توانیم بگوییم به کسی که در آنجا ساکن است به قیمت برنده خواهیم داد اما درباره مراتعی که مال املاک است وقتی صاحب املاک موافقت بکند البته ما حرفی نداریم همین طور هم عمل می‌کنیم در آن یک موردی است که فرمودند بنده دستور می‌دهم رسیدگی کنند اگر خلافی شده باشد البته مرتکب تنبیه خواهد شد.

خالعتبری- پس می‌گیرم.

نائب رئیس- یک پیشنهاد دیگر مانده است قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد).

دولت مکلف است آنچه از اراضی خالصه خوزستان امکان آبیاری دارد قبل از تقسیم ایجاد نهر و زه‌کشی آنجا را تکمیل و قابل آبیاری نموده بعداً مورد انتقال قرار دهد به استثنای مواردی که اشخاص بر طبق این قانون با نصب پمپ تعهد آبیای و زراعت نمایند. سعید مهدوی‏.

نائب رئیس- آقای سعید مهدوی بفرمایید (مشایخی- آقای مهدوی پیشنهاد را یک مرتبه دیگر بخوانید).

سعید مهدوی- بنده یک مرتبه دیگر پیشنهاد را می‌خوانم (مجدداً آقای مهدوی پیشنهاد را به شرح سابق خواندند).

خالصه‌جاتی که دولت دارد اغلب مأمور است و رعیت آنجا عمل کرده اگر بخواهند تقسیم کنند اشکالی ندارد رعیت ادامه می‌دهد به زراعت ولی اراضی خوزستان یک مخارج قبلی دارد برای شق نهر برای آبیاری زمین که اینها از عهده فرد خیال می‌کنم خارج باشد و این به نظر بنده برای وزارت کشاورزی یک راهی باز می‌گذارد این سدهایی که بسته می‌شود سد شاهرود چه‌قدر صحبت شد که اینجا تبدیل شده است الان به یک مقدار النک و زمین‌هایی که قابل زراعت نیستند علتش این است که قبلاً زه‌کشی نشده و برای آبیاری مستعد نشده و به اشخاصی هم که داده شده آنها هم کسانی بوده‌اند که سوابق این کار را نداشته‌اند بنده پیشنهاد کردم اگر بشود زمین‌ها را قبلا زراعت بکنند و بعد تقسیم بکنند این مخارجی که می‌کنند تازه روی زمین و تقسیم‌بندی و فروش محسوب می‌کنند چیزی گم نمی‌کنند این به نفع آبادی آنجا خواهد بود با آقایان نمایندگان خوزستان هم که صحبت کردم همه موافقند.

نائب رئیس- آقای وزیر کشاورزی.

وزیر کشاورزی- نماینده محترم یک موضوع حساس را اینجا مطرح فرمودند و بنده خودم یک قدری مردم چطور جواب عرض کنم خوزستان یک منطقه‌ای است که برای زراعت مشکل است برخلاف تصور بعضی از آقایان که تصور می‌کنم سوار یک ترن می‌شوند و می‌روند در خوزستان و مشغول زراعت می‌شوند در ظرف دو سال میلیونر می‌شوند و برمی‌گردند این‌طور نیست خوزستان یک منطقه‌ای است که از لحاظ آب و هوا نقطه سختی است و زمین‌هایش یک مقداری شور است و اگر آقایان حقیقت را می‌خواهند در آنجا کشاورزی خیلی کوچک مشکل است باید کشاورزی یک در وسیع باشد باید وسایل باشد اساساً فلسفه این پیشنهاد نماینده محترم صحیح است دولت اگر توانایی داشت باید قبلاً برود آنجا سدسازی بکند قطعه‌بندی بکند زه‌کشی بکنند و حتی وسیله زندگی اشخاص را فراهم کند اعم از مسجد و بنا و مدرسه همه‌چیز و یک عده اشخاص که ظاهراً بروند آنجا زراعت بکنند زندگی‌شان را تأمین بکنند بگویند این زمین این خانه این آب این برق شما بروید زراعت بکنید اما این عمل با وضع فعلی به نظر بنده با روح این قانون مغایرت پیدا می‌کند. چون نظر این است که تعداد خرده‌مالک زیاد بشود گفته شده که دولت آزادی عمل داشته باشد اگر اشخاص پیدا می‌شوند که بروند عمل بکنند آنجا را آباد بکند به آنها بدهیم نباید این را موکل به این بکنیم که سدسازی و زه‌کشی و همه کار بشود بعد تقسیم بکنید سدسازی خوزستان و نقشه عمرانی خوزستان ده سال حداقل وقت لازم دارد یعنی با پول خیلی زیاد مهندسی متخصص باید بیایند نقشه هوایی بردارند نقشه زمینی بردارند خاک را تجزیه کنند خاک تجزیه کردند معنیش این است که سوار یک چیپ بشود و یک مقداری خاک از چند نقطه بردارند بفرستند لابراتوار بایستی کیلومتر کیلومتر چاه بزنند چاه‌های دو متر و سه متر و ۵ متر خاک‌های زمین را بردارند مقدار آنجا را بسنجند. بسنجند که رطوبت این زمین چه‌قدر است الان ممکن است که رطوبت جای خیلی خوب باشد و آب دو تا متری باشد اما چهار سال است که شما آبیاری کردید نمی‌زند بالا الان در آبادان و اهواز دیده شده خودم چاه را دیدم دو مرتبه که آبیاری کردم نمی‌آمده بالا این است که در خود ما هم چند تبصره گذاشته شده که گمان می‌کنم منظور آقای را تأمین می‌کند اولاً گفته شده است که دولت مکلف است این اراضی را تقسیم و به فروش برساند ولی نگفته است همه را در ظرف بیست و چهار ساعت به فروش برساند گفته است پس از این که مقدمات این کار درست شد ثانیاً در تبصره ۵ گفته شده است اراضی بایری که از لحاظ خالصه‌جات به وسیله احراز سد و یک شق نهر و غیره توسط دولت قابل زراعت می‌شود در درجه اول به کشاورزان محلی و در درجه دوم به کشاورزان غیرمحلی داوطلب داده خواهد شد پیش‌بینی شده است اگر دولت این سد را ساخت زه‌کشی کرد آن وقت قیمت کند معنی‌اش این است وقتی این کارها را کرد آن وقت قیمت کند اما بنده خیال می‌کنم که اگر بخواهیم روی این ایده‌آل برویم شاید ده، ۱۵ سال وقت گم کرده‌ایم و بالاخره شاید به مقصود نرسیم فعلاً اجازه بدهید اشخاصی که در کنار رودخانه می‌خواهند تلمبه بگذارند بروند خودشان بگذارند ممکن است ۱۵ سال بعد متوجه شوید که چند تا از این تلمبه‌ها زیاد بوده است اما چاره چیست یک قطعه خوزستان را که نمی‌شود ول کرد که تا بیست سال دیگر یک قطعه صددرصد صحیح نه درست نقشه‌کشی شده داشته باشیم این عملی نیست خیلی از ممالک متمدن دیگر که از لحاظ مادی از ما جلوتر هستند آنها هم همین کار را کرده‌اند و ده سال و ۱۵ سال بعد متوجه شده‌اند که بعضی از اینها درست نبوده بنده عرضم این است آقایان اجازه بفرمایید همان‌طور که در ماده پیش‌بینی شده است جایی که دولت خودش می‌رود سد می‌سازد نهر می‌سازد زه‌کشی می‌کند اراضی را همین طور از روی اصول صحیح تقسیم بکنند بر طبق تبصره ماده ۵ اما اگر اشخاصی پیدا می‌شوند که خودشان بروند ریسک کنند تلمبه بگذارند و عملیات کنند مانعی‏ نباشد.

نائب رئیس- آقای مهدوی پیشنهادتان باقی هستید؟

مهدوی- بله.

نائب رئیس- آقای بختیار مخالفید بفرمایید.

حمید بختیار- بنده قبل از این که وارد اصل موضوع بشوم از جناب آقای مهدوی که با بنده و وکلای خوزستان مشورت کرده‌اند و این پیشنهاد را تقدیم کرده‌اند معذرت می‌خواهم چون مخالفت کردم من یک قدری بعید است تقاضا می‌کنم این پیشنهاد را بگذارید برای جلسه آتیه که ما با سایر آقایان و جناب آقای وزیر کشاورزی مشورت کنیم چون این خیلی مهم است (مهدوی- بسیار خوب).

نائب رئیس- آقای مهدوی قبول کردید که پیشنهادتان بماند برای بعد؟ (مهدوی- بلی) اعلام رأی می‌کنم برای ماده سوم آقایانی که موافق هستند با ماده سوم و تبصره‌ها قیام فرمایند (اکثراً برخاستند) تصویب شد ماده ۴ را آقای مخبر می‌گویند تصویب شد ماده ۴ را لازم نیست حذف می‌شود (حمیدیه- من پیشنهاد داده‌ام) ماده ۴ دیگر پیشنهاد ندارد وقتی که خود کمیسیون پس بگیرد اگر پیشنهاد باید به صورت ماده الحاقیه بدهیم‏.

۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

نائب رئیس- یک پیشنهادی رسیده از طرف آقایان که جلسه مجلس شورای ملی بلاانقطاع تشکیل شود تا این که این لایحه تصویب شود خواهش می‌کنم عرض بنده را توجه کنید اگر آقایان محترم درست ساعت نه بیایند و جلسه را تشکیل دهید چنانچه نطق قبل از دستور و سؤالات را مسکوت گذاشتید این زود می‌گذرد و به علاوه روزهای دیگر کمیسیون‌های مهم است که با بودن کمیسیون‌ها ما اینجا نمی‌توانیم بکنیم بقیه لایحه می‌ماند برای جلسه بعد جلسه آینده روز یکشنبه خواهد بود برای این که روز پنجشنبه مصادف با عید مولود حضرت رسول (ص) است و دستور هم همین لایحه (یک ربع بعدازظهر مجلس ختم شد).

نائب رئیس مجلس شورای ملی- اردلان‏