مذاکرات مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری دوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری دوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری دوم


مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۷

مجلس شورای ملی ۹ آبان ۱۲۸۹ نشست ۱۶۷

جلسه۱۶۷

صورت مذاکرات روزسه شنبه۲۸شهرشوال المکرم۱۳۲۸

مجلس دوساعت ونیم قبل ازغروب آفتاب درتحت ریاست آقای ذکاءالمک تشکیل شدوصورت روزیک شنبه(۲۶) راآقای معاضدالملک قرائت نمودند.

(غائبین جلسه قبل)آقایان قوا الاسلام.نوبری.حاجی میرزاآقا.سیدمحمدرضا.سیدعلی آقا.صدیق حضرت(بدون اجازه)آقایان.کزازی.حاج وکیل الرعایا بااجازه غائب آقایان:دکترامیرخان.شیخ رضا.دکتراسمعیل خان.بهجت.سپهداراعظم.سرداراسعد.به موقع مقرره حاضرنشده وآقای میرزارضاخان نائینی مریض بودند.

رئیس_درباب صورت مجلس اگرملاحظاتی هست بفرمائید.

افتخارالواعظین_عرض میکنم به موجب نظام نامه داخلی هریک ازنمایندگان که ازعضویت مجلس شورای ملی استعفامیدهندبایدبعدازیک هفتخ استعفای خوانده شودودرصورت مجلس مدتی است آقای صدیق حضرت راجزءغائبین مینویسندوبنده میخواستم عرض کنم واقعاًاگرایشان استعفاداده اندچه جهه داردکه استعفانامه ایشان خوانده نمیشودوهمه روزه ایشانراجزءغائبین مینویسندواگراستعفانداده اندپس چه جهه داردکه حاضرنمیشوندقریب یک ماه است اسم ایشان درجزءغائبین بدون اجازه نوشته میشوداگرچه میدانم که ایشان همچوکاری نخواهندکرد

رئیس_این فرمایش شماراجع بصورت مجلس نیست ودرخصوص آقای صدیق حضرت استعفای رسیده است خوانده میشود.

فاتح الملک_یک طرحی است که بنده چندروزاست پیشنهادکرده ام طبع وتوزیع هم شده است استدعامیکنم جزءدستورگذاشته شود

رئیس_رفته است بکمیسیون مبتکرات ودرجزءدستورجلسه آتیه گذاشته خواهد شد.

ادیب التجار_بنده همین عرایض آقای افتحارالواعظین رامیخواستم عرض کنم وعرض میکنم که وکیلی که بیست روز است استعفانامه اش رافرستاده بهیئت رئیسع=ه بایدخوانده شودوتنها آقای صدیق حضرت راعرض نمیکنم آنهائی که بی اجازه هستندومتصل به نویسند غایب بدون اجازه بایدتکلیف آنهاهم معین شودهرکس بی اجازه هست آنقدرنباید مسامحه شود.

رئیس_بعضی ها هستندیکی دونفرهستندکه استعفانامه خودشان رافرستاده اندودرخصوص آنهابنده تکلیفم رامیدانم چیست وعمل خواهم کردواما آنهائی که استعفانامه نفرستاده انددیگرماچه میتوانیم بکنیم بایدخودشان تکلیف خودشانرابدانندکه غیبت نکنند(راپرت اداره مباشرت راجع بحضوروغیاب نمایندگان قرائت شد)که نظرباینکه درهردوره اجلاسیه راپورت حضوروغیاب نمایندگان آندوره راداره مباشرت مکلف است به مجلس مقدس عرضه بدارداینست ازغره محرم الحرام که نظام نامه داخلی مجلس مقدس وضع وصورت قانونی یافته است الی (۱۴) میزان که مطابق سوم شوال(۱۳۲۸)میباشداداره راپورت حضوروغیاب وکلیه مسائل مربوط بآن رامطابق دفتراداره صورت نوشته ولقاتقدیم داشت.

رئیس این صورت چنون خیلی مفصل است خواندنش حالالازم نیست ولی درروزنامه نوشته خواهدشد

(صورت حضوروغیاب نمایندگان که ازروی ورقه ممضای اداره مباشرت استیضاح شد)عریضه آقای صدیق حضرت مشعربراستعفای ایشان ازنمایندگی وعضویت مجلس شورای ملی قرائت شد

عزالملک_بنده فقط عرض میکنم که وضع حالیه مجلس راخیلی بهترازآن زمانی میدانم که آقای صدیق حضرت تشریف داشتند.

راپورت کمیسیون بودجه راآقای میرزا ابراهیم خان قرائت که مشروحه ازوزارت مالیه رسیده بودمبنی براین که قریه مردآبادجزءخالصه بوده وقتیکه به شاهزاده سالارالدوله واگذارکرده اندسی وسه تومان دوهزارونهصدوکسری نقدونهصدوچهل ونه خرواروهفتادوهفت من غله وسی ودوخروارکاءمالیات آنجاراتخفیف داده وازجزءخالصه موضوع ویکصدتومان نقدوپنجاه خروارجنس جمع اربابی برای آنجامعین کرده اندکمیسیون مالیه این تخفیف رابرگردانیده وحالیه مالیه آنجایکصدوسی سه تومان کسری نقدویکهزارونودوهشت خروارکسری غله یک هزاروسی و دو خروار شده است ومستاجرمردآباداظهارداشته که عایدی آنجاکمترازمالیات مقرره است ازطرف وزارت مالیه اقدام درممیزی آنجاشده وازقراریکه راپورت بوزارت مالیه داده اندعایدی آنجاراازبابت سهم اربابی نهصدوپنجاه خروارغله ویکهزارخروارکاءوچهل هزارخرواریونجه است وچون سابقا ازطرف وزارت مالیه تقاضای بذل توجهی نسبت بعیال واولادسالارالدوله شده بوددراینموقع خواسته بودندکه دوعشراز عایدی اربابی مردآبادبعنوان مالیات دریافت شده وتتمه یک سال اوداده شده کمیسیون بودجه دراین خصوص مذاکرات نموده وچنین رای میدهدکه مالیات آنجاراموافق آنچه ممیزی نموده اندوزارت مالیه مطالبه کردوازبرای رعایت حال عیال واولاوسالارالدوله ازمحل دیگرنقداهرچه مقتضی میدانیدپیشنهادکنندتاقرارآن داده شودومالیات مردآبادبایدجمع دیوان باشد

رئیس_درباب راپورت ملاحظاتی هست بفرمائید.

آقامیرزاابراهیم خان_برای اینکه عرایض مفهوم شودمخصوصا اینجا(محل نطق)آمدم که ازمخبرمحترم کمیسیون بودجه دراینخصوص توضیحی بخواهم بجهه اینکه خودکمیسیون میگویندکه مالیات مردآباد۱۰۹۸خروارغله۱۰۳۲کاءو۱۳۳تومان نقداست ومطابق رسیدگی که وزارت مالیه کرده است ومفتش فرستاده است میگویند۹۵۰خرواراست و۱۰۰۰خروارکاءعایدی آنجا

است باین تفضیل بازکمیسیون بودجه رای میدهدکه همان مالیات راازآنجابگیرندواگرمیخواهندرعایتی درحق کسان شاهزاده سالارالدوله بنماینددرمحل دیگربنمایندمیخواستم تقاضای توضیح کنم ازمخبرکمیسیون بودجه که دهی که ۹۰۰خروارعملش باشدچگونه میتواند۱۰۰۰خروارجنس مالیات بدهد

فهیم الملک_تفضیل مردآباداین است که تقریباپیش ازمشروطه سابق درآن موقعیکه سالارالدوله فرارکردفرستاده انداورامرجعت دادندازطرف شاه بعضی انعاماتی درحق اوشدمنجمله قریه مردآبادراباوواگذارکردندمالیاتی که مردآبادداردوصورت آن دروزارت مالیه ثبت است(۱۳۳)تومان نقداست ودرزمان مرحوم مظفرالدین شاه مبلغی تخفیف داده شدبعدکه درمجلس سابق تخفیفات برگشت عنواناتی کردکه این مبلغ رابعنوان مددمعاش یمن واگذارکرده اندمن ازشاه تقاضای حقوقی کرده بودم این مبلغ ازبابت حقوق یمن واگذارکردندتخفیف نداده اندودراینخصوص مذاکراتی کردندبالاخره مجلس سابق گویاحکم ندادندکه بین تخفیف سالار الدوله وسایرین امتیازی گذاشته شودودرضمن سالارالدوله مردآبادراجاره داده بودبیک تاجری که هنوزهم گویادراجاره اوست حالاوزیرمالیه ازآن مستاجرمطالبه مالیات میکندوآن تاجرمیگویدکه من دوساله اجاره اینجاراداده ام ومالیات هم نداردوازمالیات گذشته بقدراجاره هم محصول برداشت نکرده ام وبلکه اضافه که داده ام بایدازسالارالدوله بگیرم بجهه آنکه آن مالیاتی که درکتابچه ثبت است ازاینجا برداشت نمیشودازابتدای دولت جدیدآقای مستوفی المالک رئیس الوزراء حالیه که وزیرمالیه بودند میفرستند تفتیش رسیدگی میکنندموافق صورتی که درراپورت ذکرشده است تقریبا(۹۰۰)خروار کسری غله دارندومقداری هم نقدوقدری هم یونجه که نقدی از(۱۳۳)تومان است وآن یونجه تقریباچهل خروار وکلیه هم آنچه حق اربابی آنجااست که معین شده است بعدازافتتاح مجلس کاغذی ازوزارت مالیه ومادرسالارالدوله رسیده بمجلس وتمنی نموده بودندکه بحسرت امورمعاش آنها میگذرد وخیلی درفلاکت هستندولازم است توجهی درباره آنها بشودوصلاح دانسته بودکه دوعشرازعایدی اربابی مردآبادبعنوان مالیات دریافت شده وتتمه رایکسان ایشان بدهنددر کمیسیون بودجه گفته شدکه مالیات اوبایدبدولت برسدونمیشودواگریکسان سالارالدوله چیزی بخواهندبدهندبتصویب مجلس ازمحل دیگربدهندمقصوداین است که آن مالیاتی که درکتابچه ثبت است آن مالیات راامروزه مردآبادنداردیعنی وقتی که وزیرکالیه فرستادوتحقیق کرددیدکه عایدی آنجاباندازه مالیات اونیست وبآن میزانها عایدی نداردلابدبآن میزان مطالبه نخواهندکردکمیسیون هم رای دادکه آنچیزی راکه ازروی ممیزی معلوم شده است ازبرای دولت مطالبه کنندوچنان چه برای کسان سالارالدوله لازم بدانندپیشنهادبمجلس کنندتاقرارآن داده شود

حاجی سیدابراهیم_بنده عرض میکنم ازقراری که ازراپورت کمیسیون ولایحه وزیرمالیه مفهوم ومعلوم میشوداینهم یکی ازجاهائی است که عایدی اوزیاد تر است حالااگراشکال دراین است که واگذارشده است بسالارالدوله این یک مطلب دیگری است ولی بنده عرض میکنم که اینطورچیزهادرمملکت ایران بسیاراست بسیارجاهاهست که مالیات نداردوعایدی زیادداردوبعضی جاهاهست که بعکس است حالافرض میکنم که این اول موردیست که مجلس شروع میکنددرتعدیل مالیات پس بایدیک قرارکلی در اینخصوص بدهدیعنی آنجائی که عایدی زیاددارددولت حق خودش رابگیردوآنجائی که عایدی کم داردتخفیف بدهدودیگرراپورت کمیسیون گفته است که بایدتمام رادولت بگیردوازجای دیگردادنش بیجااست وتمام راهم گرفتن بیجااست بواسطه اینکه قانوناآن است که عایدی هرجابرای خودش است ومالیات اومطابق قانون بایدگرفته شودحالااینجا هم اگرخلاصه باشدربطی بسالارالدوله نداردوحق دولت است اگرملکی سالارالدوله است وعایدی اوکمتریابیشتربنده عرض میکنم که نظرکمیسیون بچه چیزبوده است ازیک طرف میگویدکه بایدتمام مالیات رابگیرندوازطرف دیگرمیگویند یکسان سالارالدوله ازجای دیگریک چیزی منظوربدارنداین بهیچ قاعده موافقت نمیکندخوب است آنطوری که وزیرمالیه پیشنهادکرده اندتصویب نمایندیااینکه دوباره رجوع شودبکمیسیون که تجدیدنظری نمایندوبمجلس بیاید

منتصرالسلطان_ دهات خالصه راکه دولت واگذارمیکردویامیخروخت ازقدیم اینطورمعمول بودهرکس میخریدازروی ثبت کتابچه مالیات اورابدولت میپرداخت وآن محل راآبادمیکردومنافع آنرااضافه برمالیات خودش میبردازآن قبیل یکی همین مردآبادسالا ر الدوله است که بموجب فرمان دولتی وازقرارمعمول مملکتی بعدازآن که اینجاراگرفتندمالیات آنراموافق ثبت کتابچه ازوقتی که اجاره دادندبدولت بپردازندوآنجاراهم آبادکردن بهره مندشوندایشان اینجاراکه قبول کردندازقرارمعلوم هیچ درآبادی آنجاکوشش نکرده اندوفکرآبادی آنجانبودندچنانچه این خالصه درسابق معادل این اندازه که حالاداردمال اجاره اش بدولت میرسیدومامورین دولت مالیاتش رامیگرفتندوامروزه بواسطه رسیدگی نکردن قنوات آنجامخروبه شدحالا بعقیده بنده بایدمجلس رسیدگی نمایدکه اگراین ازآن قبیل است که عایدی آن ازمالیات که داردیک قرارکلی بدهدوالبته وظیفه مجلس هست که حل این اشکالات رابنمایدوبایدیک دقت صحیحی داشته باشیم برای کلیه خالصجات وجنسی راکه دیوان برده است بواسطه آنکه ممکن است ازتمام نقاط ایران همین حرفهارابزنندومتظلم شوندوبایدمجلس معلوم نمایدکه خالصه بایدمالیات سابق رابپردازدیاخیراگرعایدی کمترازمالیات دارد واگذاربدولت بکندیااینکه تخفیف بایدداد ولی چنانچه بخواهیم تخفیف بدهیم فردایک چیزی بدهندواسباب این میشودکه حق دولت ازبین میرودحال دیگربسته برای مجلس است.

ناصرالاسلام_بنده موافقم باهمین اظهاری که آقای منتصرالسلطان نمودندکه این مطلب بایدمعلوم شودودیگراینکه این مسئله جمع کرن مالیات خالصه دیوان است ربطی به جمع کردن محصول خالصه نداردودرمسئله مالیات نقدتعدیلاتی که سابق شده است تااندازه ای ازروی میزان صحیحی نبوده است مثلاگیلان بنده مسبوقم که آقای مشیرالسطلنه که دارای ثروت بودندوامثال ایشان درموقع مالیات املاک خودشان رابشکل خیلی مختصری جلوه دادندو نسبتاکمترمالیات برآنهاقراردادندوسایرین که بیچاره بودندمالیاتهای کزافی براملاک آنهابستندبطوری که مالکین ملک اغلب ازمالیات واقعی که میبایستی بدهندواماندنداگریک امروزیک توجهی بحال آنهابشودخیلی بی انصافی است بواسطه اینکه این هانتوانستندخودشان رامعرفی کنندوبعددراین باب ازآنهاتظلمات بسیاری بمرکزرسیدتاآنکه ازطرف دولت تخفیفی بآنها داده شدوباین واسطه هم مجلس اخیراآن تعدیل رابکلی ردکردفعلااگراین رامعین نکنیدوترتیبی قرارندهیدکه فرق باشدمابین املاک اربابی غیراربابی بعقیده بنده ظلم است ودرموضوع خالصجات بهمین تقریرکه گفته شدچون مالیات ازآنها کم وصول میشدوبواسطه بیمراقبتی وبی مواظبتی اولیای دولت مخروبه افتاده بوداغلب املاک خالصه راواگذار کرد ندببعضی اشخاص مشمول که خودشان آبادکنندوخودشان منتفع شوندومطابق صورت کتابچه وزارت مالیه مالیات آنرا بدهندحالابعقیده بنده دراین مسئله هررای که بدهیم قانون کلی خواهدبودوباین مختصری نمیشوددرآن رای دادبرای اینکه این مسئله خیلی اهمیت داردبایدیک تجدیدنظری درآن شودوخوب است رجوع بکمیسیون شودکه یک نظریاتی ازروی دقت به نمایندوقرارقاطعی دراین باب داده شود.

حاج وکیل الرعایا_موضوع مردآبادراجع به بهره ملکی است هیچ غیرازاین نداردوهیچ عنوانی روی آن نمیشودگذاشت حالامالکش که باشدنمیدانم آن یک موضوع است جداوبنده داخل مذاکره آن نمیشوم مذاکره امروزراجع است بحصول مردآبادوآنچه درراپورت هم ذکرشده است راجع است به بهره ملکی پس آمدیم برسراین که آیامردآبادمیتواندامروزاین مالیات جمع خودش را بپردازدیاخیرعجالتایک مستاجری داردکه علاوه برآن جمع هم اجاره کرده است شکایت ازاجاره خودش نکرده است نمیگویدکه اضافه برعمل کرداجاره کرده ام یااینکه کسردارم بلکه میگویدکه این دوساله عایدات آنجارابانبارنیاورندبرای اینکه می

گویدقبل ازوقت بعضی حوالجات ازسالارالدوله آمده است وقبول کرده ام بعضی راپرداخته ام وبعضی باقی است که بموجب قبولی بایدبدهم وبنده عرض میکنم که عایدات مردآبادپیش ازاین است وهمیشه هم واردانبارمیشدحالا که نمیتواند بدهدبرای اینست که آنجایک مالکی بخودش که نمیبیندکه توجهی بکندواصلاحات نبایدکه رفته رفته مردآباد بآن عایدات اولی خودبرگرددیک چیزدیگرهم هست که بازسبب سیم این حساب میشودکه راپورت آمده است بمجلس وآن این است که سالارالدوله برخلاف دولت وظیفه خودش خیلی حرکات بدکرده ولی ماده وعیال اورانمیتوانیم بااوشریک قراربدهیم برای اینکه درکارهای خودباآنهامشورت که نکرده است وازلایحه وزارت مالیه چنین معلوم میشود وبنده میفهمم که اینمقداری راکه ایشان منتظربودندازمردآبادببرندبایشان نرسیده است درهرصورت خانواده یک شاهزاده بزرگی درمملکت بازهم یک چیزی بیک عنوان بآنهابرسدبهتراست مقصوداین است که راپورت شامل سه تکلیف است هرکدام ازآن رامجلس رای بدهدمجازاست وآنچه اطلاعات بنده میتوانست بشماعرض کندهمین بودکه عرض کردم ولی بازهم تکرارمیکنم که اگریک مراعاتی درباره بازماندگان سالارالدوله بکنندشایسته است بجهه اینکه بستگان سالارالدوله باآن کارهابسالارالدوله شریک نبودندودرآن کارهای خودباآنهامشورت نکرده اند.

رئیس_حالالایحه وزارت مالیه نیزکه دراینخصوص مجلس نوشته اندقرائت میشود(آقامیرزاابراهیم خان لایحه مزبوره راقرائت نمودکه )قریه مردآبادجزء خالصه بوده وقتیکه بشاهزاده سالارالدوله واگذارکرده اند۳۳تومان ودوهزارونهصدوکسری نقد(۹۴۹)خروارو(۷۷) من غله و(۱۰۳۲)خروارکه ازمالیات آنجاراتخفیف داده وحکم کرده اندازجزءخالصه موضوع وجزءاربابی جمع شودویکصدتومان نقدوپنجاخ خروارجنس اربابی برای آنجامعین کرده اندومالیا آنجا۱۳۳تومان ودوهزاروکسری و(۱۰۹۸)خروار وکسری غله و(۱۰۳۲)خروارکاه شده است حالاازقرارممیزی وتحقیقات کامله ممیزین درعایدات آنجانموده است وراپورت بوزارت مالیع داده اندمعلوم میشودعایدی آنجاسهم اربابی(۹۵۰)خروارغله و(۱۰۰۰)خروارکاه و(۴۰)خرواریونجه است وفعلاعقیده وزارت مالیه این است که چون دیگرمقصوداولیای دولت قهروعنف درموردسالارالدوله نیست وبنابراین البته معاش درحق ایشان درفرنگستان وبعیال واولادش درطهران خیلی سخت میگذردوطالب کارهای ایشان هم درعدلیه همیشه متظلم هستنددراینصورت اگربایدرعایتی درحق سالارالدوله بشودوزارت مالیه تصویب میکندکه بماخذدوعشر عایدی مردآباد۱۹۰خروارغله و۲۰۰خروارکاه وهشت خرواریونجه مالیات برآنجاقرارداده شودحالاهرطورتصویب میفرمایند واجازه میدهندصریحامرقوم دارندکه زودتراین اختلاف رفع گردد.

آقامیرزابراهیم خان_عرض میکنم این فرمایشات مخبرمحترم راجع بحال مردآبادوسابقه آنجاوبیاناتیکه راجع بلاحقه آنجاکردندبنده راهیچ متقاعدنکردآقایانرا نمیدانم بنده هیچ اطلاعی ندارم که سابقه آنجاچه بوده است ویاملک اوکیست تکلیف بنده فقط این است که عرض کنم مالیاتی راکه دولت ازاملاک رعایامیگیردومطالبه میکندالبته بایدازروی یک رویه ویک مسلک ویک قرارداد صحیحی باشدخواه املاک غنی باشدخواه فقیرتااین که بهیچوجه اسباب شکایت ازبرای آنهاباقی نماندوزراءزیادروی برای کسی نباشدوواقعاجای تعجب است وشنونده خیلی متعجب میشودازاینکه بگوئیم یک جائی که عایدی او۹تومان است یاده تومان بایدمالیات بدهدمثل همین قضیه مردآباداست که وزیرمالیه مینویسدازقراری ممیزین ومشخصین آنجارفته اندودیده اند تصدیق کرده اندکه قریه مردآبادکه الان درشهریاراست ونمیدانم مال کیست ۹۰۰خروارعمل کردآنجااست پس دراینصورت نمیدانیم کدام باانصافمیتواندتصدیق نمایدکه میشودیک همچومالیاتی راازآنجاگرفت وتصورمیکنم ماهمیشه میزان کارهای خودمان راطوری قراردبدهیم که دراینگونه امورکه پیشنهادوزراٌاست أن پیشنهادهارابسنجیم کخ اگرچنانچه خدای نخواسته یک وزیری بخواهدبقدرخردلی زیادروی درحق یکی بکندمانگذاریم تجاوزی باحدی ازآحاداین مملکت بکندوجلوگیری نمائیم نه اینکه حالایک پیشنهادی که وزیرمالیه ازروی عدل وانصاف میکنداورابگذاریم که بهیچوجه قابل تحمل نباشدبنده حالادراین پیشنهادوزیرمالیه عرضی نمیکنم که اینمقداربچه جهه بوده است ولی عرض میکنم که تابحال معمول ماشرع ماعرف مایک عشربوده است بچه مناسبت اضافه برعایدی یک محلی یامساوی آن تصویب شودکه مالیات گرفته شودباینجهه بنده تصدیق میکنم پیشنهادوزیرمالیه راکه درعشرازبابت مالیات مردآبادکه خودشان روشن کرده انداینجاکه یکصدونودخروارغله ودویست خروارکاه وهشت خرواریونجه است بدهندواین خیلی خوب است بواسطه اینکه هم خاک ماهم مملکت مابایدآبادباشدوهم سکنه آنجاراحت باشندوهم مالکین بتوانندازعهده مالیات آنجابرآیند.

فهیم الملک_آقای منتصرالسلطان یک شرحی بیان فرمودندکه املاک خالصه مالیاتشان باندازه عایدی آنهااست ومالیات املاک اربابی رابیک میزان معین نمیکنندیعنی املاک دیگرراازروی میزان مالیات اورامعین مینمایندولی املاک خالصه رابهمان مبلغی که همیشه اجاره میدادندودردستورالعملهای دیوانی ثبت میکردندکلیه خالصجات دولت راکه اجاره میدهند ازآنقرارمعمول داشته اندوحالیه هم اغلب خالصه راکه باشخاص متفرقه واگذارکرده اندازروی همان دستورالعمل مالیات میگیرنداین ملک هم سابق خالصه بوده است وبعدآنراکه واگذارکردنداین میزان رابراوتخفیف دادندبعدکه تحقیقات برگشت گفتندمردآبادخالصه هست باسایراملاک خالصه که دردست متفرقه است هیچ تفاوتی نداردوباید ازروی میزان اول مالیات دولت رابپردازندولی بعدازتحقیقات معلوم شدکه باندازه مالیات دولت مرآبادعایدی ندارداین بودکه رفتندازطرف وزارت مالیه ممیزی کرده اندکمیسیون بودجه گفته است که مطالبه نمایند نه مالیات اولی آنراواینکه آقای میرزاابراهیم خان میفرمایندواین مثل این است که ملکی که نه تومان عایدی داردیازده تومان مالیات ازاوبخواهند همچونیست این مثلی راکه میفرماینددرملک اربابی است که درواقع مالیات دولت است وهمان مبلغ راباید بدهدنه اینکه ملکی که نهصدخروارغله داردوحاضراست بگوئیم که بایدترتیب ملک اربابی آنهاعمل کنیم اگرمیفرمایندکه دولت دراین باب ملک توفیری قراربدهدبرای مردآبادکه رعایتی ازکسان سالارالدوله شده باشداین ممکن نیست دولت مالیات خودش رامیگییردآنوقت اگرکسی چیزی میخواهدمیدهدتمام عنوان مطلب دراینجااست مقصوداین است کمیسیون هم ملیه اینقرار کلی رانتوانسته است نسخ نمایدتغییر بدهدوازآنطرف هم نگفته است که بکسان سالارالدوله چیزی ندهنداگرخودش تقصیرکرده است کسان اوتقصیری نکرده اندالبته رعایت حال آنهالازم است بواسطه این که خیلی دچارعسرت وپریشانی وفلاکت هستنددراین موقع ازدوحال خارج نیست یااینکه دولت ملک خودرابرمیگرداندیااینکه اداره میکندوعایدی خودش رابرمیداردویااینکه اگرواگذار کند بخود سالارالدوله آن یک مطلب دیگری است درهرصورت یکی ازاین دوکاررا بایدکرداگرچه غیرازاین نباشدهمه روزه ازاین نوع تحقیقات بمجلس خواهدآمدویکی یکی برگشت میکنداینطورلازم نیست ازجای دیگرممکن است وزیرمالیه پیشنهادبنمایدکه چیزی بآن اشخاص داده شودتااینکه مجلس هم تصویب کندبعدهم اگرخواستندکه ازاین محل برسدآنهم بسته برای مجلس است که اگرلازم میداندتصویب کندداده شودولی این عنوان نبایدباشدبواسطع ایتکه مالیات نبوده است خالصه بوده است وحالابرگشت کرده است حال بسته است برای مجلس هرطوررای میدهد مختار است. رئیس_گمان میکنم مذاکره دراینخصوص کافی است فعلاباندازه ده دقیقه تنفس میکنیم که ضمناهم آقایان تبادل افکاربکنندکه بعدازآن جلسه تشکیل شده تکلیف این مسئله معلوم شو(تنفس شد)

( بعدازتنفس مجدداجلسه تشکیل شد)

آقا میرزامرتضی قلیخان_این مسئله مردآبادرابنده خواستم عرض کنم که بعضی آقایانی که اظهارکردندکه مااطلاع نداریم مسبوق شونددراواخرسلطنت ناصرالدین شاه مرحوم شروع کردندبفروش خالصجات باین قسم که بهره خاصلجات جزءمالیان بشودفعلاهم همینطورمعمول است پس وقتی که فرمان خالصه صادرمیشدآنچه بدولت ازآن محل عایدمیشددرفرمان نوشته میشدکه دارنده این محل بعنوان مالیات بپردازدودرواقع یک نفعی بودکه بدولت میرسیدبعدهم محلی راکه بکسی

Page 4 – 5 missing

راتصویب کردیم وبعدگفتیم مااین قانون راوضع نکردیم ازبرای این که مجراشده حالاباشدتابودجه بگذرداگراین طوراست که باین جهت وقت خودمان راصرف نکنیم وداخل شوراین قانون نشویم وبهتراین است که چیزهای دیگری که هست ناتمام مانده تمام نمائیم .

آقاشیخ ابراهیم زنجانی_معنی اینکه درقوانین شورکلی میشوراین است که آیااین قانون لایحه که آمده است اصلاح این مملکت هست که وضع شده یانه قابل اجرااست یانه درآن بایدمذارکه کردداخل جزئیاتش هیچ نبایدشدکه فلان محکمه لازم است یافلان ماده ناقص است این راهیچ نبایدگفت بنابراین فرمایش آقای فهیم الملک راجواب عرض میکنم میخواهیدبفرمائیدکه اصلاقانون تشکیلات عدلیه دراین مملکت لازم نیست یااین که لازم است ولی فعلانبایددرمراکز وشهرهادائرشده قسم اول قابل توجه نیست برای اینکه مملکت بایددارای عدلیه باشد وعدلیه هم بایدمطابق قانون تشکیل شودقسم دوم معموا به ماست اگرچه مادراجرائیات یک قدری تابحال خوب عمل نکرده ایم ولی بعدازاین بایددرست دقت کنیم یعنی قانون تشکیلات عدلیه یاقوانین سایرادارات بعدازآنکه وضع شدکه درپایتخت بایدچندمحکمه باشدابتدائی_تمیز_چه چه وهمچنین درایالات وقصبه جات شروع باجرائیات شده شروع باجراءهم بهتراین است که بهمین ترتیب شودیعنی اول درپایتخت این راخوب تشکیل کردیم ونواقص آنراتکمیل نمودیم آنوقت مثلابرویم بقزوین آنجاراهم مرتب کنیم وبقدرلزوم محاکم ابتدائی وسایراداراتش رامعین کنیم وتابحال این طوررفتارمیکردیم آنوقت نه دچاراین همه اشکالات میشدیم ونه باین همه زحمات گرفتارمیگشتیم درهرحال من این راقابل مذاکره نمیدانم لامحاله هرقانونی که وضع میشودبایدکم کم درتمام جاهااجراشودهرجائی که اقتضای اجرادرآنجاکنیم وآنجائی که اقتضای نداردوقابل اجرانیست مسکوت عنه بماندیک سال دوسال دیگراجراشودیاآنکه درفلان قضیه ده سال بماند این منافعی باوضع قانون نیست این چیزی نیست که یک دفعه وضع شده وفوری اجراشود اجرایش ولوده سال صدسال بکشدبتدریج اجراشودضرری ندارداما درخصوص محاکم این که آقافرمودندبنده قدری لازم است توضیح کنم اینجاموضوع تظلمات است یعنی کسانی تظلم دارندبایدبمحاکم رجوع کنندچنانچه سابقاکه حکام بودندمردم تظلماتشان رابطرف میکردندمثلاسندی ازحکام شرع داشتنداورسیدگی میکردحقانیت آنرامیفهمیدواجرامیکرد این ترتیبی بودکه همان شخص اجرامیکردواگریک جائی حاکم شرع نداشت میفرستادندبحاکم شرع هرچه حکم میشدمی آوردندحاکم عرف اورااجراءمی کردحالاتشکیلات عدلیه راکه ماتاسیس کردیم مردم جمیع تظلماتشان رارجوع میکنند بآنجااگرحکام شرعیه قاطعی دارندحکم میشودکه بموجب حکم فلان مجتهدثابت شدوقطع پیداکردیم که دراین مطلب حق بجانب فلان است یااینکه مثلابرحسب اقراراوقاطع شدیم وحکم دادیم ولی اگربجائی برسدکه شهودبخواهد قسم بخواهدوسایرچیزهائی که راجع به شرع است همانطوری که آن آقافرمودندبهتراین است که یک حاکم شرعی هم درآنجا حاضرداشته باشیم که بگوئیم آقاشمااینجاتشریف داشته باشیدرسیدگی کنیدحکم بدهیدمااجرابکنیم والااینکه تمام چیزهم درمحاکم شرع بشودهم تظلم بشودهم حکم بکنندهم اجراشده که نمیشودوهکذامحاکم عدلیه هم نبایدهم محاکمه کنندهم اجراکنندهم ترتیب شرعیات قسم بدهندشایدبگیرندحکم بگیرندپس دراصل تشکیلات ووضع این قانون جای هیچ بحثی نهایت این است که اجرای قوانین راتابحال خوب نکرده ایم بایدبعدازاین که خوب اراکنیم یعنی ملاحظه کنیم وکم کم اجرایش طوری بکنیم که دچاراشکالات نشویم.

فهیم الملک_فرمایشات آقای مخبر(آقاشیخ ابراهیم)گویاجواب عرایض بنده نودبنده عرض نکردم قابل اجرانیست فقط خواستم خاطرآقایان رامتذکرکنم بمذاکرات قانون معارف و ترتیبات اداره اوقاف که اگراینجاراهم میخواهندمثل آنجابکنندبیجهت وقت مجلس ضایع نشود.

آقامحمدبروجردی_اولا کلیتاکاملابنده موفقم باآقای حاجی سیدابراهیم وعرض میکنم کلیتا اجرای هرقانونی درمملکت وقتی میشودکه موافقت داشته باشدبامذهب رسمی آنمملکت لهذاعرض میکنم قوانینی که وضع میشوداگرفرضامخالف باشرع داشته باشدقانونیت نداردواگراین اداره عدلیه مشروعیت داردکه بایدطوری تشکیل شودکه بترتیبات شرع هم موافق باشدبرای اینکه آنچه هست پیش ازاینکه این قانون نوشته شودچه درمرکز وچه درولایات کلیتاترتیباتی است که صحیح نیست وبایدتایک اندازه اصلاحات درآنجابشودیکی مسئله کثرت حقوق است یکی هم تشکیلات است که بعدازاین بایدبشودکه بایدازآن ملاحظه فرمایندکه ازروی ترتیب صحیحی تشکیل شودکه صحیحاتنظیمات رسیدگی نمایند بعلاوه یکمسئله دیگری درشعب ولایات است وآن این است که ازطرف وزارت مالیه حقوق وسایرچیزهابآنهاداده نمیشودخودشان وظیفه خودشان راازعایدی آنجامیبرندواین پرواضح است که ترتیب صحیحی نیست بواسطه اینکه تشکیلات زیادی ازولایات دراینخصوص هم خوب توجهی بشودکه ترتیب صحیحی داده شود.

آقاشیخ ابراهیم زنجانی_شورکلی معنای آن این است که قانون تشکیلات عدلیه رابایدوضع کردیانه خواندیانه دراین باب بایدحرف زد.

رئیس_آقایان میدانندشورکلی که گفته میشودمعنیش همین است که آقایان میفرمایندبایدمذاکره دراین کردکه همچوقانونی لازم داریم یانداریم واینکه عدلیه خوب است یابداست نواقص داریم یانداریم محاکم شرعی باشدیانباشدیااینکه فلانماده این قانون بایدباشدیانباشداینها یک چیزی است که بعدازآنکه داخل درموادشدیم بایدمذاکره شودعجالتا این قانونی که ازوزارت عدلیه پیشنهادشده است وکمیسیون عدلیه هم درآن نظریات کرده است بایدمذاکره کردکه بایدوضع شودهمچه قانونی یانبایدوضع شودوغیر ازاین خارج ازموضوع است.

دکترحاجی رضاخان_بنده موافقم باآقای حاجی سیدابراهیم وگمان میکنم که تاازموضوع خارج شدندوآن چیزی که آقای حاج سیدابراهیم فرمودندگمان میکنم که یک چیزی کلی بودکه درمحاکم بایدیکنفرعالم باشد.

وکیل التجار_اینجایک مثلی است که آن راعرض نمیکنم ولی استدعامیکنم که آقایان متوجه این نکته باشندنمایند گان یک پارلمانی که مرکب ازنمایندگان اسلام باشنددیگردرهرموضوع لازم نیست که مابگوئیم بایدقوانینی مطابق قانون شرع باشدوالاصورت قانونیت ندارداین مسلمی است ویکدفعه گفتیم که هرچیزمخالف باشرع نداردوموافق است قانونیت پیدانخواهدکرداینمطلب قطع شده است دیگرلازم نیست تجدیدشودقانون تشکیلات عدلیه قانون تشکیل ادارات عدلیه رامالازم داریم حالاادارات بداست البته وقت خواهدشدکه صحیح شودواینکه سابق مکررگفته شده است وحالاهم آقای وخبراظهاری کردندکه قانون بتدریج نوشته میشودوبتدریج درهرجائی اجرامیشودبنده اساسامخالف اینمسئله هستم وعرض میکنم که تمام مملکت بعدازچندین سال مشروطیت ویاجمهوریت بازهم مشغول کارندقوانین وضع میکننداین ازبرای این است که قوانین جاریه وآن چیزهائیکه مجلس شورایملی درهرموقع محتاج شدبتغییروتبدیل میتوانندتغییر بدهند بمقتضای وقت تغییروتبدیل میدهندواینکه میگوئیم که قانون یکدفعه مجری نمیشودوبتدریج اجرامیشودسبب میشودکه هرجزءآنراازماهاکه دلمان نمی خواهداجراخواهدشداین قسمتش امروزمقتضی نیست کم کم باقتضای وقت اجراخواهدشداین است که قسمتی ازآن رایکی نمیخواهداجراشودوبعقیده بنده بایددروضع قانون درموقعی که میخواهند آنرارای بدهندتمام اینملاحظه هارابکنندکه این امروزه قابل اجرااست یانیست طوری وضع کنندکه قابل اجراباشدیعنی قوانین جاریه رااولاقوانین اساسی ممکن است برای ۵۰سال نوشته شودقوانین جاریه باید نوشته شودوبقدری دقت شودکه امروزکه نوشتندوامضاءشداجرای آن بفردامحول نشودواجراشوداین است که بنده عرض میکنم البته تشکیلات عدلیه خیلی لازم است واگرقدری شکایات دارندبایددقت کردکه بعدازاین اصلاح شودوشکایت نکننداجرارابایددقت کردکه چه نوع اشخاص بایددرآن جاداخل شوندهمچنین برای مخارجش چه ملاحظه بایدکردبایددروقت نوشتن قانون جزءبجزءهمه این ملاحظات راکردواینهم تشکیل ادارات عدلیه است نه تشکیل قوانین محاکمه قانون ترتیب محاکمه میشودتغییرپذیرباشدولی قانون رانمی توانندتغییربدهندبعلت اینکه قانون شرع است وتغییرناپذیرنیست

حاج سیدابراهیم_عرض میکنم اینکه آقای رئیس فرمودندبنده صحبت درموادنداشتم عرض کردم این ترتیب مستلزم این است دراین مملکت مثل عهداستبداددومحکمه داشته باشیم عرض کردم قراری بشودکه درهمه جاجاری باشدآن عرایض که من کردم شوردرکلی بودوابداراجع بموادنبود.

محمدهاشم میرزا_ازاوایل مشروطیت عموم اهالی منتظرندکه قانون تشکیلات عدلیه بگذردگمان ندارم جای مذاکره باشدبایداین مطلب مطرح شودونمایندگان هم گمان میکنم که موافق باشند.

آقاشیخ غلامحسین_شودرکلیات راگمان میکنم که کسی مخالف نباشداین قانون مرکب ازچندماده است یک ماده اواگرمبانیت باقوانین شرعیه داشته باشدنمیشودگفت که من حیث المجموع این قانون مخالف است بایدداخل درموادش شدهرماده که مخالفتی داشت آن ماده راتطبیق میکنیم باموازین شرعیه وطوری میکنیم که مخالف نباشد.

حاجی آقا_میفرمایندقانون عدلیه اگریکی ازجزئیاتش مطابق شرع نباشدآنوقت درآن جزئی گفتگومیکنیم بنده عرض میکنم که یک قانونی بمجلس آمده است مابایددرکلیات آن مذاکره کنیم واگرواقعایک نقصی دراین بدانیم درمقام شورکلی بایداین بیان رابکنیم وزارت عدلیه دراول لایحه خودش یک عنوانی کرده است ویک ماده ازموادقانون اساسی که راجع بتشکیلات عدلیه است آنجابیان کرده است که مطالب شرعی راجع بمحاکم شرعی است ومطالب عرفی راجع بمحاکم عدلیه است آنجابیان کرده است که مطالب شرعی راجع بمحاکم شرعی اوست مطالب عرفی راجه بمحاکم عدلیه است بنده عرض میکنم زمانیکه وزیرعدلیه این قانون تشکیلات رانوشت بایددرضمن همانطورکه تشکیلات عدلیه رابیان کند که درتحت یک اداره باشدوقتی اسباب جریان یک قانون دولتی بین افرادملت فراهم میشودکه ملت قلباودیانه آن قانون رالازم الاجرابرخودشان بدانندووقتی یک طوری شدکه آن قانون رادیانتابرخوشدان لازم الاجرابدانندآن قانون همیشه قابل الاجراست واین بزرگترین اسباب هرقانونی است ولی اگرملت آن رادیانتابرخودشان لازم الاجراندانستندبایدهمیشه بقوه وزوردولتی بقوه جیریه وقهریه اجراشودوتولیدیک زحمت بزرگی خواهدکردخصوصااگرمخالف بادیانتشان تصورکردند که اسباب نزاع وزحمت هم فراهم میآیدآقای مخبربیان کردندکه درترتیب ادارات آن یکنفرحاکم محکمه که مشغول محاکمه میشوداگردریک موقعی لازم شودیک نفرراقسم بدهدواقامه شهودمیکنندتقریبااین خودش یک محکمه شرعی است هیچوقت باین ترتیب نه ملت راضی ازاحکام خواهدبودونه یک ترتیب قانونی درمملکت تشکیل خواهدشدوقتیکه ترتیب محاکمه درمملکت بردوقسم است شرعی وعرفی البته بایداداره برای هردومعین کردوامروزیک موقعی بنظرمیآیدکه تمام حاضرهستندبرای پذیرفتن قانون تشکیلات پس بایدمحاکم شرعی بترتیب شرعی تشکیل بشودحکامیکه آنجامینشیننداهمیت داشته باشدوازاحکام شرعی مطلع باشندودرمستدی که نشسته اندقابل باشندویک دکع القضاءهمانطور که درصدراسلام یک محلی برای قضاه شرع بوده الان ترتیب داده شودویک مطلب دیگری هم درضمن ذکرکرده اندکه محاکم بردوقسم است عمومی وخصوصی وبعددرضمن محاکم خصوصی محاکم عرفی رابیان کردندوبعضی مطالب رادرآن گنجانده اندکه راجع بآنمطلب است بنده میخواستم سئوال کنم ازآقای معاون ومخبرکمیسیون این ترتیبات رابعداز آن که بمحاکم عدلیه راجع کردندوبعدیک ترتیبی برای محاکم شرعیه مرتب نکرده اندوفرموده اندکه حکام هروقت لابدشدندقسم میدهندوارجاع میکنندبمحاکم شرعیه بترتیب پیش دریک همچوموردی آنجائیکه راجع بحکان شرعی است

وبایدقسم داده شودکجااست وچه جاباقی میماندهمان چیزهائیکه درپیش عنوان کردندکه حاکم شرعیکه معین ازجانب شرع است وصفاتهای اوخیلی است بایدتسویه شودآنوقت بعدازبیان آنمطلب این بیانیکه درذیل کرده کلیه مبائن ومنافعی باآن ترتیبی است که وزیرنوشته است باینجهه بنده تقاضامیکنم که این قانون کلیه یک ترتیب اداری برای آن معین شود که این نمره روسائیکه درمحاکم عدلیه هستندنبایدبمطالب که راجع بحکام شرح است مداخله کنندورتجع باشدبمحاکم شرعی واداری که ترتیب اداره اش هم معین ومرتب شده ودرمحل خودشان هستندوالااین قانون ناقص است وگمان میکنم که هیج قابل اجرانیست وازاین فریادهائیکه دربین ملت الان بلنداست هیچ جلوگیری نمیشود

معاون وزارت عدلیه_گویادرعنوانیکه دراین لایحه قانونی نوشته شده است اگردرست دقت شودتمام محظورات رفع میشوددراین لایحه قانونی مینویسدکه قانون تشکیلات عدلیه مسلم است که عدلیه یعنی محاکم عدلیه چه شرعیه باشدچه عرفیه وقوانین زیادهم داردکه اساس آنهاقانون تشکیلات است که اگراجراشوداول بایدمحکمه شرعی باشدوبعدعرفی بهمان ترتیبی که قانونامعین است که بآن ترتیب مرتب میشودوبعدشروع باجرائیات میکندواین لایحه قانونی فقط یک قسمت ازتشکیلات عدلیه است که راجع است بمحاکمات عدلیه وامیدوارم که درمدت قلیلی قوانینی هم که راجع است بمحاکم شرعیه نوشته وتقدیم مجلس شودواینکه میگوینداین قانون ناقص است این قانون من حیث هوناقص نیست ولی ازحیث نسبتش بکلیه قوانین عدلیه ناقص است بجهه یک جزءقلیلی که بایدپیشنهادمجلس شودچنانچه قانون مدعی العموم وبعضی مطالب راکه دراین قانون نبودثانیاازطرف وزارت عدلیه پیشنهادشدهمین طورقانون تشکیلات محاکم اداری هم پیشنهادخواهدشدپس این قوانین که پیشنهادمیشودفقط نسبت باقتضای مملکتی است امروزمحاکم شرعی که ازقدیم یک ترتیبی داشتندوبیک ترتیبی هم کارمیکنندوچندان محتاج بتغییروتبدیل نیست ودریک همچوموردی آنجائی که راجع بحکام شرعی است وبایدارجاع بشرع بشودچه جائی است وبایدچه قسم بشودلازم نیست درسابق وضع خیلی غربیی بودمحاکم شرعیه هم قوه قضائیه بودهم قوه مجریه پس برای ترتیب اسن کارلابدقانون لازم داردکه اینجایک ماده ازقانون اساسی تشریح واجرابشودبرای اینکه همان ماده قانون اساسی که میگویدقوای ثلثه مملکت ازیکدیگرمجزاهستندهمان قانون میگویداین محاکم بایدبیک ترتیب قانونی تشکیل بشوندباین جهت بنده تقاضامیکنم که اینقانون کلیه اش یک ترتیب اداری برای آن معین شودبعدترتیب تشکیل محاکم شرعی وعرفی هم معین شودوتفکیک مابین محاکم صلحیه وغیرآن واقع شودکه قابل اجرانباشدوازآقایان سئوال میکنم که قانون بچه کارنمی تواندرسیدگی کنداینقانون تعیین صلاح مملکتی رامیکنددرامورتجارتی محکمه بایدرسیدگی کنددرفلان قسمتش که راجع است محاکم عرفی رسیدگی میکندو فلان قسمت که راجع بمحاکم شرعیات است بمحاکم شرعی رجوع میشودوگمان میکنم که چندان محتاج بتغییر وتبدیل امامحاکم عدلیه که ازقدیم هم بودویک ترتیبی داشت وامااینکه اینقانون ناقص است بنده خودم عرض میکنم اینقانون ناقص است وازحیث اینکه قانون تشکیلات عدلیه است گمان میکنم که هیچ نقصی نداشته باشدبلی اگرقانون تشکیل تمام محاکم شرعیه وعرفیه بودآنوقت موادش مطابقه بااین لایحه نمیکردوصحیح بودکه بگوئیم ناقص است همان ماده قانون اساسی که میگویددرامورشرعی بایدمحاکم شرعیه رسیدگی کندهمانماده میگویدکه امورعرفیه رابایدمحاکم عدلیه رسیدگی کندهمین چندکلمه آخررامیخواهیددراینقانون توضیح بدهندومعین کنندتابعدازاین کلمه عرفیات راتصریح بکندو معلوم کندکه مقصودمقنن ازکلمه عرفیات چه بوده است که حدودهرمحکمه رامعین کندکه هرمحکمه که رسیدگی بامورمیکندبداندکه بچه ترتیب رسیدگی کندوگویاهیچ اشکالی نباشدکه اینقانون لازم باشدودرضمن شورجزئیات ممکنست بطوریکه موافقت باموازین شرعیه کنداصلاح بشودیااینکه میبینندکه باوضع امروزه مملکت منافات داردوبعدازاین وضعش مشکل خواهدشداین قانونراتغییربدهندپس کلیه اینقانون درکلیه تاسیسش خیلی لزوم داردتردیدی نیست وگمان میکنم که هیچکدام ازنمایندگان اشکالی نداشته باشند.

حاجی عزالممالک_این توضیحاتیکه آقای معاون دررفع اشکالات آقای حاجی سیدابراهیم وسایرین دادندگویااین توضیحات ایشان فایده نداشت بجهت اینکه درپیشنهادوزیرتمام اصل قانون اساسی راننوشته همینقدرمعین میکندکه محاکم بردوقسم است شرعیات وعرفیات و

بعددرراپورت کمیسیون این مسئله که اساس شرعیات است حذف شده حالاآقای حاج سیدابراهیم میگویندکه باید در محاکم درهرمحکمه یاقاضی باشدمحتاج نباشیم بااینکه محاکم رادوقسم کنیم واینکه این محاکم درچه قبیل امورباید مداخله کنندواینکه آقای معاون فرمایندکه ماقسمت عرقیاتش رانوشتیم قسمت شرعیاتش راهم بعدمینویسیم درصورتیکه درقانون اساسی تصریح شده که دیوان عدلیه مرجع تظلمات عمومی است ودراین قانون ابداترتیب محاکم شرعیه راننوشته است اساساصحیح نیست وماباینطورنمی توانیم داخل درشورآن بشویم باین نظروزارت عدلیه راکه مینویسنددر پیشنهادخودمحاکم بردوقسم است واسمی ازمحاکم شرعیه نمیبردآقای معاون توضیح بدهدکه مادبانیم نظروزارت عدلیه ازچه قرارخواهدبود

معاون_چنانکه عرض کردم هرلایحه قانونی که پیشنهادمیشودبهیئت مقننه راجع است بقانون اساسی وآن موادراتوضیح میکندکه ترتیب اجرای آن رابدهنددرقانون اساسی دوماده است که راجع بعدلیه است یک ماده این است که محاکم عدلیه مرجع تظلم عمومی هستندیک ماده هم هست که قوه قضائیه مخصوص است بمحاکم شرعیه درشرعیات وبمحاکم عرفیه درعرفیات اینکه اینماده دویم رانوشته اندبرای این است که اینماده میخواهدتفکیک محاکم شرع ومحاکم عرف رابنویسدواین قانون راجع است به تشکیل محاکم اگرچه ماده قانون اساسی که میگویدکه قوه قضائیه مخصوص است بمحاکم شرعیه درشرعیات وبمحاکم عرفیه درعرفیات درحقیقت لایحه وزیرکه ماده اولی خودراآنماده اساسی قرارداده است میتواندبگویدکه این صدورچندماده که پیشنهادشده است ازطرف وزارت عدلیه این قانون راجع است به تشکیلات تمام محاکم عدلیه وماده قانون اساسی که میگویدبمحاکم شرعیه درشرعیات وعرفیه درعرفیات رابه تشریح تمام این یک ماده فقط نیست موردیکه راجع است بشرع قسمت اول آن ماده قانون اساسی است وقسمت دیگرراجع خواهدشدبترتیب محاکم عدلیه وهنوزآن قسمت راجع بمحاکم شرعیه نوشته نشده است واینکه نوشته است بمحاکم عدلیه درعرفیات مقصودش این بوده است که فقط ازمحاکم عدلیه صحبت میشودوازآن ماده دیگرصحبت نکرده است ودرعوض کردن این ماده قانون اساسی به آنماده فقط باینجهت بوده که نظرنمایندگان راازمحاکم شرعیه متوجه کند بعرفیات که قسمت شرعیات درآن نوشته شده است ومسلمااگراینماده رابنویسندکه مرجع تظلمات عدلیه است آنوقت توجهات رابمحاکم عدلیه میکنندچون هیچ صحبتی درمحاکم شرعیه نوشته شده است وچون که مقصودکمیسیون از عرض کردن این بودکه نظروکلاکیته متوجه بشودبه تشکیل محاکم عدلیه که فقط دراین قانون نوشته است وهیچ نظری نبوده است که آنماده رابردارندواینماده رابجای آن بگذارندهردوماده ازموادقانون اساسی است چون کمیسیون عدلیه تصورکرده است که ووزارت عدلیه فقط راجع است بهمان یک ماده قانون اساسی وهرگاه درست تامل شودآنوقت تمام توجه ازتشکیل منصرف خواهدشدوکلیه متوجه میشودبه تشکیل محاکم عدلیه آنوقت لازم بودکه هم آماده نوشته شودوهم این وفقط نظرکمیسیون این بوده است چون نظرعموم متوجه بمحاکم شرعیه نیست ومتوجه بمحاکم عدلیه است متوجه شودفقط بآن موردیکه درتحت آن عنوان شروع شده است این است که آنرانوشته اندواین قسمت راننوشته اندبجهت اینکه اگرچه درهردوقسمت قانون اساسی است وهردوواجب الاجرااست.

شیخ الرئیس_چون شوردرکلیات است بنده اولاعرض میکنم گفتگودراینکه آیاتشکیلات قانونیه بمجلس بایدبیایدیانیابدطرف توجه نمایندگان عظام بشودیانشودبنظرمن اینطورمیآیدکه رای بدهیم امااینکه مملکت عدلیه داشته باشدیانداشته باشدوزیرعدلیه لازم است یالازم نیست اینراگمان نمیکنم هیچکس یک همچورای داشته باشدیایک همچوتردیدی بکندپس هیچ شک نیست که قانون تشکیلات عدلیه بایدداشته باشیم وگمان نمیکنم کسی مخالف باشدباشدبایدداخل درموادشددراین مسئله بنده موافقم ولی یک نکته رالازم میدانم که خاطرنشان آقایان بکنم ازتغییرات مخبرمحترم وآقای معاون پاره مخاطرات بنظرم آمدولازم است عرض کنم اینکه فرمودندتفکیک داده اندبین محاکم عدلیه وشرعیه یعنی حالاوزارت عدلیه نظری نکرده است بمحاکم شرعیه وفقط نظرش تاسیس محاکم عدلیه است وکیفیت جریان محاکمات برحسب موازین دینبه که معلوم است دریک ترتیب صحیح اجرامیشوداین راحالاگذاشته اندبرای وقت دیگروشروع کرده اندبشق دیگربنده بکلی عقیده ام اینستکه ابتدایک ترتیب درباب محاکم شرعیه داده شودوامیدوارم که اهل علم وفقها وآقایان قانون دان همراهی کنندوبمحاکم شرعیه یک ترتیبی بدهنداگرچه این بخودم برمی خوردولی عقیده شخص خودم این است بنده محاکم شرعی هم داشتم ودرخراسان وشیرازحاکم هم بودم ولی گمان می کنم که دیگرخودمن نمی خواسته ام یک حکمی برخلاف داده شودولی اداره شرعی من ترتیب اداری نداشت ونمیدانم من اگررشوه نگیرم آن محررمن هم رشوه نمیگیرد چون حقوق نداردناچاراست وفت که کارنمیکنندازمحکوم له یاعلیه میگیرداین محاکم رااول بایدهمانطوریکه حاجی آقا فرمودندیک ترتیبی بدهندحالاآن ترتیب راعرض میکنم یعنی محاکم شرعیه یعنی دکه القضاءبقول ایشان بایددرتحت قوانین مقرره یعنی معلوم شودکه فلان محله حاکم شرع صحیحی هست وعدلیه رسمااوراحاکم شرع آن محل میکنداگرمحل شبه است راجع میکندببنده یاسایرین چه درمجلس باشندیادرخارج فلان آخوندیادیگری که لیاقت محاکمه شرعی داردجمع میکنندمحل دیگرهم همینطوراگردریک محلی نباشدازمحل دیگرمعین کنندهرمحلی بیکی راجع شودکه این اختلافات واعتراضات که بمحاکمات عدلیه میکنندرفع شودوخودمن هم یکی ازمعترضینم واگروزیرعدلیه تغییر نمیکرددرچندماده بنده سئوال واستیضاح داشتم وحالاگذاشته ام ومیگذرم تمام مخالفات ازاینجامیشودکه پیش یک حاکم شرعی میروندیابتراضی یابقرعه یابارجاع وزیرعدلیه یابهرشکل که اورامعین میکنندبارجوع میکنندآنوقت محکوم علیه میگویندمن راضی نبودم مرمجبوراباین محاکمه آوردندآنوقت این شکایت بمجلس وتمام محافل گفته میشودوبنده هم مسلمامیدانم که تقصیرازعدلیه است اگردررجاع هم خطا کرده است همین اشتباهیکه حالاکرده است مولدهزاراشتباه است یک حاکم وصدهزارنایب یک شهربایدچندتاحاکم شرع داشته باشدیکوقت بنده درروضه خوانی گفتم(یک کشته وصدهزارقاتل)حالاچندنفرحاکم دریک شهرحکومت کنندمعین کنیداگردرمحله شاه آباد(اگرچه برای خودم یک خدمت میتراشم)لازم شودخودبنده اگرقابلیت دارم ومیتوانم حکم بدهم حاضرم حاصل اینکه بنده اینطورمعتقدم وعرض میکنم که اول بایدیک ترتیبی برای حکومت شرعیه بدهندتابهمه جا سرایت کندمحکمه شرعیه یادکه القضاءدرعدلیه یادرخارج ترتیب بدهندوالاازخواندن این قانون وتشکیلات بجزاشکال چیزدیگری فراهم نمی آید(اغلب گفتندصحیح است)

معاون_ اینطورعرض نکردم که وزارت عدلیه ترتیب قانونی محاکم شرعیه راطرف توجه قرارنداده حتی وعده کردم که درمدت قلیلی قوانین راجعه بمحاکم شرعیه تقدیم مجلس مینمایندوچون عدلیه یک مرتبه نمیتواندتمام قوانین راجعه بعدلیه راکه ممکن است پنجهزارماده شودممکن است سه هزارماده شودتقدیم نمایداین قوانین بایدجزءجزءفصل راجع بهراداره پیشنهادبشودتابترتیبی که پیشنهادمیشودبهمان ترتیب ازمجلس بگزردوآن قانون که مهمترازقانون دیگری است ترجیح میدهندمثلاقانون ثبت اسنادراکه ترجیح میدهندبرتشکیلات بعلت اینکه درهرجاکه محکمه عدلیه تشکیل شودبدون پول ممکن نخواهدبودکه تشکیل قانونی این اداره رابکنندپس چون احتیاج عدلیه بیشترازهمه بپول بودپس لازم بودکه اول قانون ثبت اسنادراپیشنهادکنداین بودکه قانون ثبت اسنادفرستادوبعدازان تشکیلات عدلیه راتقدیم نمودواین رابایدعرض کنم که فقط نقطه نظروزارت عدلیه این نبودکه یک قانونی بنویسدکلیه یک مقداری هم برای جلوگیری مخارجات ووقوع دعاوی بوداین دونظرمهم عدلیه راقانع کردهم ازجلوگیری ازپول وهم ازوقوع دعواوقطع دعوافقط بترتیب محاکم نبایدبشودبایدبیک طوری بشودکه محتاج بمحاکمه نشده بعدازآنکه عدلیه این محاکم راسدطرق دعواقراردادآنوقت باید بپردازدبه تشکیل قانون اداره وچون عرض کردم که محاکم شرعیه بیک ترتیب فوقی داده اندومسلم است که قانون شرعیه محتاج به ترتیب نیست واحکام محاکم شرعیه که صادرشده است مسلمابیشتروبهترباموازین شرعیه موافقت داردگویا احساس وزارت عدلیه تمام همراه باشدکه امروزاحتیاج این مملکت بمحاکم عدلیه خیلی بیشتراست ازترتیب محاکم شرعیه وچنانچه عرض کردم و

آقای شیخ الرئیس فرمودندامیدوارم که تشکیلات محاکم شرعیه هم پیشنهادمجلس بشودوبگذردومنضم باین قانون شود آنوقت رجوع شودبمحاکمی که قانونامعین شده است که صلاحیت وترتیب جریان آنهم معین بشود.

معاضدالسلطنه_ این جادوفقره مذاکره شدیکی ازآن دوفقره درست جواب داده نشدبعضی ازآقایان بعضی روزهااینجااظهارمیکنندکه هرقانونی که ازمجلس بگذرداگرموافق شرع نباشدبموقع اجزاگذاشته نخواهدشدبنده مکررمیبینم که هرروزاین مطلب رااظهارمیکنند بمجلس واین مثل این استکه اعضای مجلس اشخاصی هستندکه ازیکی دنیاآمده اندیااینکه آن وزیری که این قانونرانوشته بکلی ازقوانین شرعیه بی اطلاع است آن وزیریکه این قانون رانوشته وآورده است اهل این مملکت است وازتمام قوانین شرعیه مطلع است وهمه مسلماننددراین مجلس تمام این وکلائی که هستند اغلبشان مجتهدهستندیاقریب الاجتهادمیباشند قوانینی هم که میگذردمسلماموافق شرعیه است چرابایداین مذاکرات بشودکه مردمانیکه اینجانیستندودرخارج هاچ اطلاعی ندارنداذهانشان مشوب بشودوبگویداشخاصیکه درمجلس هستندازقوانین شرعیه بی اطلاعندمن ازشما سئوال میکنم آیاکدام قانون شرح نبوده است پس خواهش میکنم ازاین آقایان که دیگراین اظهارات رانکنندقوانینی که ازمجلس که اززیردست خودشان میگذردچطورمخالف شرع است مسئله دویم این بودکه آقای فهیم الملک سئوال کرده بودندکه این قانون که ازمجلس بگذرد آیا اجرا خواهدشدیامثل قانون اداری وزارت اوقاف تعطیل خواهدشدچون بنده مخالفت کردم که دوهزارتومان داده شودمیگفتم که علی المجاله ماباین زودی اداره اوقاف رالازم نداریم لازم میدانم عرض کنم راست است که اغلب قوانین که میگذردبمروربموقع اجراگذارده میشودمثل این اینکه قوانینی که ازبرای وزارت داخله ازمجلس سابق گذشت وهنوزبموقع اجراگذاشته نشده است این تمام بواسطه ضیق مالیه بودوامروزاین سئوالی راکه کردندحق داشتندومیبایست سئوال کنندکه تمام وزراءحاضرندکه این قانون که میگذردبموقع اجراءگذارده شوددرتمام مملکت یااینکه اختصاص خواهدداشت ببعضی جاهااگرتمام اهالی این مملکت میدانستندکه قوانین عدلیه چه چیزاست ومالیاتشان رامیدادندوکسربودجه نداشتیم درمملکت تمام این قوانینی که ازمملکت میگذشت درتمام ده هاوقصبات تشکیل میشدوبتمام تظلمات مردم رسیدگی میکردندوازیک طرف مامیبینیم تمام این خون ریزیها که شده است برای عدلیه بوده اگربرای این عدالت نبوداین خون ریزیهانمیشدچون مردم درتحت ظلم وفشارحکام مستبدین بوده انداین بودکه این همه خون ریزیهاوهیجانهاکردندکه مجلس منعقدشده وتشکیل محاکم عدالت برای آنهابشودپس این همه خونریزیهاکه شده است پس کسی نمیگویدکه عدلیه نباشدولی عدلیه درتمام نقاط ایران درموقعی که دائرخواهدشدکه(۱۴)کرورکسربودجه نداشته باشیم آن کابینه سابق پیشنهادکرد که (۱۴)کرورکسرداریم حالاگر (۱۴)کرور نباشد(۸)کرورکه هست باین ملاحظات آن روزگفتیم امروزاین دوهزارتومان راندهیدچون کسربودجه داشتیم ودراغلب جاهابعضی اشراراغتشاش وتعدی میکردندومالیات بطورصحیح وصول نشده بودگفتم این پولهائیکه داریم خرج توپ وتفنگ وقشون کنم وتابتوانیم خرج اسلحه بکنیم امروزدرتمام دنیابلکه همیشه سرنیزه پیش میبردهرچه هست سرنیزه پیش میبردخوب است همه چشم وگوشمان رابازکنیم به بینیم درمملکت ماچه داریم ومردم چه میخواهندمردم عدالت رامیخواهندعدالت ازچه راه میشودتهیه کردازسرنیزه تاسرنیزه نداشته باشیم نمیتوانیم نه حق خودمان راحفظ کنیم نه حقوق رعایای خودمان ونه شرافت خودمان راحفظ ونگاهداری بکنیم پس ازهمه چیزواجب تربحال حالیه مااین است که توپ وتفنگ واسلحه بخرندوقشون حاضرکنندکه حفظ حیثیات خودمان رابکنیم دراینصورت بنده بازعرض میکنم توپ وتفنگ قشون لازم است وبرای قشون پول لازم است که سربازبگیرندکه جلوآن اشخاصی راکه میخواهندظلم بکنندبگیرندازاشراریکه درمملکت شرارت میکنندبگیرندوالازارع نمیتواندزراعت خودش رابکندوبآسودگی مالیات خودش رابدهدآنطورکه عرض کردم توپ وتفنگ وفشنگ لازم است برای این مملکت وامروزاگرتمام مردم زمان یومیه خودشان بدهندباربایدتوپ وتفنگ وفشنگ بخرندوجلوگیری ازاشراربکنندوعدلیه رابازکنندوقوانین خودشان راجراکنندوحفظ امنیت وناموس مردم رابکننداین بودکه عرض کردم بدون سرنیزه ممکن نیست حفظ حقوق مردم راکردوهروقت هم بخواهندپولی خرجی تقاضاکنندرای نمیدهم وهمین عرایض خودم راتکرارخواهم کردکه بایداین پولها خرج فشنگ وتفنگ وصرف نظام وامنیت مردم بشود.

آقامحمدبروجردی_بنده عرض نکردم که مخالفت باقانون شرع داردعرض کردم فرضاهرماده که خلاف قانون شرع باشدقانونین نداردوازبابت اینکه نماینده حق نظرداردحق اظهارعقیده داردوحق داردرای خودش رااظهارکنداین عرض رانمودم والادولایحه وزرااحتمال اینکه بعضی چیزهامطابق شرع ندارم .

آقاشیخ ابراهیم_بعقیده بنده دیگرباددرکلیات رای گرفت حالااگردقتی داردآن رابگذاریم بمانداین تشکیل محاکم عدلیه باین ترتیب لازم وضروراست یانه اگربفرمائیدباین ترتیب ضرورنیست سئوال میکنم بایداین قوانین برای تشکیل محاکم عدلیه وضع شودیاخیراگر بگویندکه وضع شودولی این چیزهای دیگرهم وضع شودمن میگویم چیزهای دیگربایدوضع شودولی آنکه مانع ازاین نیست بعدازآنکه این رای رادادیم آن راهم پیشنهادمیکنندرای میدهیم بعدازآنکه رای دادیدداخل شورموادمیشویم بعدازآن چیزدیگررابایدنوشت شرعیات راهم بایداداره کردیااینکه مانع آنهانیست ملاحظه بفرمائیدکمیسیون بهمین ملاحظه آنماده راتغییردادباینماده چون دیوان عدالت عظمی ومحاکم عدلیه مرجع تظلمات عمومی هستندلهذامحاکم عدلیه درتحت ریاست عدلیه وزارت عدلیه بترتیب موادآتیه تشکیل میشودمیخواهدتشکیلات این رابگویدکه البته ترتیب اداره خواهیم داداین مانع ازاینهانیست خیلی مقدمات لازم دارد

رئیس_گمان میکنم که مذاکره کافی است پس رای میگیریم براینکه شوردرکلیات قانون تشکیلات عدلیه راختم کنیم ودرجلسه آتیه شروع کنیم درمذاکرات موادآن کسانیکه تصویب میکنند داخل شدن شوردراین موادراقیام نمایند(اغلب قیام نمودندوباکثریت تصویب شد)

رئیس_دستورجلسه آتیه اخذرای درباب دوهزارتومان برای اداره اوقاف راپورت کمیسیون بودجه درباب برقراری ماهی یکصدتومان درباره شجیع السلطان بانه راپورت کمیسیون مبتکرات راجع درباب طرح آقای حاجی فاتح الملک راجع بایلات ایضاراپورت کمیسیون عدلیه.

عززالملک_بعقیده بنده مااین یکسال درتعیین دستورخودمان آن دقتی راکه بایدبکنیم نکردیم مثلاتشکیلات عدلیه جزءدستورگذشته شده است درصورتیکه عقیده من مخالف است که این جزءدستورآمده است من هیچ ضررنمیبینم که دوروزبعدجزءدستورمیگذاشتیم که لمعان نظری بشودوتمام شود.

(مجلس تقریبا یک ساعت ونیم ازشب گذشته ختم شد)