مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۵۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هفتم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری هفتم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ مهر ۱۳۰۹ نشست ۱۵۲
دوره هفتم تقنینیه
صورت مشروح مجلس روز سهشنبه هشتم مهرماه ۱۳۰۹ (۷ جمادیالاولی ۱۳۴۹)
مجلس یک ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست آقای دادگر تشکیل گردید
[۱ـ تصویب صورت مجلس]
صورت مجلس یکشنبه ششم مهرماه را آقای مؤید احمدی (منشی) قرائت نمودند
رئیس ـ آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ قبل از دستور.
رئیس ـ در صورت مجلس نظری نیست؟ (نمایندگان ـ خیر) صورت مجلس تصویب شد.
[۲ـ تصویب یک فقره مرخصی]
رئیس ـ یک فقره خبر از کمیسیون عرایض و مرخصی رسیده قرائت میشود.
مرخصی آقای ابراهیمی
نمایندة محترم آقای امیر ابراهیمی تقاضای بیست روز مرخصی از تاریخ پانزدهم شهریور ۱۳۰۹ نمودهاند و پنجاه تومان از حقوق این مدت را با نظارت شیر و خورشید سرخ برای مصرف مریضخانه حضرت عبدالعظیم تخصیص دادهاند کمیسیون با تقاضای ایشان موافق و اینک خبر آن را تقدیم میدارد.
رئیس ـ آقایان موافقند؟ (بلی) موافقین با این مرخصی قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد
[۳ـ شور در لایحه استخدام مهندس ژاپنی]
رئیس ـ خبر کمیسیون بودجه راجع به استخدام مهندس ژاپنی برای راهآهن قرائت میشود
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۴۳۹۳ دولت در کمیسیون بودجه با حضور آقای وزیر مالیه مطرح و درنتیجه موافقت حاصل گردید اینک راپورت آن را برای تصویب تقدیم ساحت مجلس شورای ملی مینماید:
مادة اول ـ مجلس شورای ملی به وزارت طرق و شوارع اجازه میدهد که آقای حجمه سوزوکی مهندس ژاپنی را از تاریخ حرکت از ژاپن برای مدت شش ماه به سمت مهندسی اداره راهآهن استخدام نماید.
مادة دوم ـ حقوق مهندس مزبور از قرار ماهی دویست و چهل لیره انگلیسی و مخارج ایاب و ذهاب مشارالیه جمعاً پانصد لیره انگلیسی خواهد بود که از محل انحصار قند و شکر پرداخته خواهد شد.
مادة سوم ـ برای مدتی که مهندس مزبور در خدمت دولت است خانه مناسبی برای اقامت مشارالیه تهیه میشود و در صورتیکه تهیه خانه به اختیار مهندس مزبور گذاشته شود ماهی یکصد و پنجاه تومان بابت کرایه خانه از محل انحصار قند و شکر به مشارالیه پرداخته خواهد شد
مادة چهارم ـ سایر شرایط و قرارداد استخدام مشارالیه مطابق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین خواهد شد
رئیس ـ خبر کمیسیون امور خارجه در این موضوع قرائت میشود.
خبر کمیسیون
لایحه نمره ۴۳۹۳ دولت راجع به استخدام یک نفر ژاپنی برای راهآهن در جلسه ۶ مهرماه ۱۳۰۹ کمیسیون امور خارجه مطرح راجع به ملیت آن بعد از مذاکراتی موافقت حاصل و با راپورت کمیسیون بودجه در این خصوص موافقت نموده و به اطلاع مجلس مقدس شورای ملی میرساند.
رئیس ـ مذاکره در کلیات است. آقای فیروزآبادی
فیروزآبادی ـ بنده از آنجائی که میل دارم مثل همه آقایان این وجهی که مردم به این خون دل و به این اشتیاق و میل میدهند که خط آهن صحیحی داشته باشند و نقداً به مقصودشان نائل نشدهاند (امیدواریم بعدها بشوند) از روز اول دولت متخصصین و مهندسینی آوردند. ششصد هزار تومان به آنها داده شد بعد گفتند بینتیجه ماند. بعد دومرتبه آمدند این متخصصین را کنترات کردند. کمپانی کردند ۳۳ کرور یا ۳۴ کرور خرج شده تا بهحال و ظاهراً بینتیجه مانده. حالا دیگران آمدهاند هشت میلیون و خورده بالا میخواهند جهت تعمیر یک قطعه از این راه آن هم نمیدانم به چه نظریات یک متخصصی چند روز قبل کنترات کردیم جهت این راه به یک مبلغی آن را هم مجلس رأی داد. حالا مستخدم ژاپنی آوردهاند که ما آرزویمان این بود اینها که ژاپنی و آسیائی هستند با ما موافقت خواهند کرد. اول موافقتشان این است که در ماهی دویست و چهل لیرة انگلیسی از ما حقوق میخواهند. آخر این دویست و چهل لیرة انگلیسی حقوق در ماه ببینید چقدر میشود؟! تقریباً ماهی دو هزار تومان میشود. این کمکی است که آسیائیها با ما میکنند. غرضم این است که ما باید خودمان آدم بشویم و تا خودمان آدم نشویم هیچکس بدرد ما نمیخورد هر کس میآید برای کار ما به ضرر ما
است و جهت ما کار نمیکند. عرض دیگرم این بود وقتی که این لایحه اول آمد صد و چهل لیرة انگلیسی بود در هر ماهی. حالا دویست و چهل لیره شد صدتا هم در مجلس برش افزودهاند مجلس مال دولت را خیلی زیاد میداند عایدات دولت را خیلی زیاد میداند که بر این زیاد کرده یا فکر دیگری است نمیدانم. در هرحال نمیدانم چه فکری است که در عوض اینکه مبلغ را نصف کنند صدتا بر آن در مجلس افزوده میشود. این هم اسباب تأسف من است که لایحه در مجلس میآید و چیزی زیادتر از لایحه پیشنهاد دولت میشود. از همه اینها گذشته مکرر عرض کردهام این خط آهن بدرد ما نمیخورد پول مردم از بین میرود مردم هم تمام میشوند بواسطه این خط آهن و بعد از تمامشدن آن هم تازه بار نداریم که بارش کنیم و خرج گزافی هم در هر سال به جهت نگاهداری آن باید متحمل شویم و دست آخر ول کنیم چون این چیزها را بنده میدانم لهذا هر وقت که مذاکره این خط آهن بشود بنده مخالفت خودم را عرض میکنم.
کفیل وزارت طرق و شوارع (آقای تقیزاده)ـ ابتدا برای رفع شبهه آقا عرض میکنم که در مجلس چیزی اضافه نشده است از اول ۲۴۰ لیره بوده است فقط اشتباه قلم شده است یعنی اشتباه کتابتی شده و ۱۴۰ لیره نوشته شده و بعد اصلاح شده خود وزارت در مذاکرهای که با مهندس کرده در ۲۴۰ لیره بوده و یک فکر دیگر این است که این دویست و چهل لیره را نباید دو هزار تومان حساب بفرمایند این دلیل این است که ما پول خودمان را خودمان قبول نداریم هر لیره فعلاً شش تومان است دولت از شش تومان یک شاهی بیشتر قبول ندارد و این هم هزار و پانصد تومان هم نمیشود اما در باب سایر مطالب و اصول و کلیات که صحبت فرمودید اصل مسئله معین نکردید همان مطلبی بود که در استخدام مهندس بلژیکی فرمودید و شاید بعد هم که مهندس ایتالیائی استخدام کنید تکرار فرمائید اساساً به بنای راهآهن معتقد نیستید یا صلاح نمیدانید آن روز هم عرض کردم این مطلب دیگری است که اگر حالا میخواستند راهآهن شروع کنند ممکن بود بفرمائید اما این راهآهنی که شروع شده است ما میخواهیم فعلاً آن را تکمیل کنیم بعد هم تمدید بکنیم بعد که تمدید میکنیم ممکن است این مسئله بحث شود و بفرمائید ولی این قطعه را که دولت شروع کرده است و مقدار کلی هم پیشرفته است بقیهاش را باید تکمیل کند تا روبراه شود از صد نفر دو نفر پیدا نمیشود که شک کند که بگذاریم تا تمام این پولی را که صرف کردهایم و مخارج کردهایم هدر برود و باد و باران و آفتاب بهمش بزند این است که این را باید تکمیل کرد و نگاهداری کرد و راه انداخت و البته مقتضای عقل و اقتصاد هم ظاهراً اینطور است که حکم میکند که این را باید تمام بکنیم و این استخدامها بیشتر برای این کار است که چه نظارت در عمل تکمیل راهآهن شمال و مباشرت در تکمیل قسمت جنوب بعمل آید و این چیزی هم که فرمودید ما فلان قدر خرج کردیم و چیزی نشد و دوباره فلان قدر خرج کردیم و چیزی نشد این صحیح نیست برای اینکه خوب آدم یک عمارتی بنا میکند که هزار تومان خرج دارد بعد از آنکه صد تومان خرج کرد بعضیها میگویند که ما صد تومان خرج کردیم چیزی نشد بعد یک دویست و پنجاه تومان دیگر هم خرج میکند باز هم میبیند که نشد از اول که نگفته بودند با این مبلغ میشود باید خرج را بطور کامل بکند تا تمام شود وقتی که دولت از اول شروع کرد خودش خواست اینها را بنا کند مختصر خرجی کرد و بعد ناچار شد و بعهده سندیگا گذاشت و اگر سندیگا هم ادامه میداد البته تمام میکرد ولی یک اختلافاتی با او پیدا کرد که دولت مجبور شد در نتیجه آن اختلافات فسخ کند کنتراتها را و یکقدری ناقص ماند و حالا هم منصرف شده است دولت قصد دارد همانطور که سندیگا تمام کرده خودش تمام کند در طرف شمال باز هم یک کمپانی دیگری جای سندیگا را گرفته در قسمت جنوب هم در نظر است که خود دولت مباشر بگذارد و تمام بکند و اما اینکه برای این کار چرا مهندس استخدام میکنیم در این هم شک نیست برای اینکه مهندس شاید مثل اینکه هیچ نداشته باشیم یکی دوتا مهندس ایرانی و یک مهندس
خارجه کافی نیست شاید ما دهتا مهندس بخواهیم و اگر خودمان بخواهیم مباشرت کنیم و بسازیم شاید بیش از اینها احتیاج داشته باشیم بنده برای اطلاع آقا عرض میکنم که همین تیکه کوچک شما که سندیگا میساخت گویا صد و هجده نفر مهندس آلمانی و غیره در آنجا کار میکرد برای اینکه مهندس میخواهد و تکنیک میخواهد معمار میخواهد کسی که سیمنت میسازد میخواهد هر کدام یک استاد میخواهد و ما اغلب آنها را نداریم اما راجع به گرانی مهندس فرمودید از این کمتر ما نمیتوانیم هیچ مهندس از ممالک دور استخدام کنیم و چنانچه آقا مسبوقید عین همین مبلغ برای مهندس بلژیکی بود که چندی قبل (گویا یک ماه یک ماه و نیم قبل بود) که استخدامش در مجلس تصویب شد (فیروزآبادی ـ آن هم زیاد بود) آن هم دویست و چهل لیره بود منتهی آن را ششماههاش را یکجا هزار و چهارصد و چهل لیره و این را ماهانه نوشتهایم دویست و چهل لیره که همان مبلغ است و البته از ژاپن که یک مملکت دوری است و میزان زندگی در آنجا از بلژیک ارزانتر نیست بلکه گرانتر است کمتر از این راضی نمیشود مهندس که بیاید و بالاخره در این معامله به قول خودمان چانهزدن بعمل آمده است خیلی بیشتر از اینها میخواستند و شرایط سنگینتری میخواستند و ما همه آن شرایط را تخفیف دادیم و به حداقلی که ممکن بود موافقت شود آوردیم و این را دوباره دیگر نمیشود مذاکره و تغییری داد و هیچ تغییری ممکن نیست این است که در اصل موضوع یا باید که مصمم شد مهندس را استخدام کرد یا نکرد اگر بنا شد بکنیم کمتر از این نمیشود.
جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است.
رئیس ـ رأی میگیریم به ورود در مواد. آقایان موافقین قیام فرمایند
(جمعی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة اول قرائت میشود
مادة ۱ـ مجلس شورای ملی به وزارت طرق و شوارع اجازه میدهد حجمه سوزوکی مهندس ژاپنی را از تاریخ حرکت از ژاپن برای مدت شش ماه به سمت مهندسی اداره راهآهن استخدام نماید.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ خوشبختانه دو نفر از آقایان وزراء در مجلس تشریف دارند که کاملاً هم به آنها حسنعقیده دارم و هم خودشان مستحضرند اگر ما صحبتی میکنیم نه به عنوان ایراد بر دولت است برای اینکه حقیقتاً همه ما اشتراک مساعی داریم برای اینکه قدمهائی برای مملکت برداشته شود و کمتر تحمیلات بر مردم بشود این را گمان میکنم هم آقای فروغی و هم آقای تقیزاده بدانند حالا رفتهاند وزیر شدهاند و آن عقیدهای که در مجلس داشتند تغییر کرده است آنوقتی که در مجلس بودند آقای تقیزاده فریاد میزد چقدر پول خرج صندلی میز بشود حالا میآید دفاع میکند یکدفعه از برای یک مستخدمی ماهی دو هزار تومان خوب دولت وقتی که دولت شد یک تکلیف علیحدهای دارد پس عرایضی که ما میکنیم از روی کمال حسنعقیده است نسبت به دولت و دردی است عرض میکنیم در کمیسیون امور خارجه آقای تقیزاده هم که تشریف داشتند بنده بث شکوی کردم حقیقتاً یعنی خیلی ناله کردم حالا هم ناله میکنم یعنی به شما عرض میکنم آقا اینجا ببینید درواقع یک مجموعه مهندس میخواهند بیاورند یکی از آلمان یکی از بلژیک یکی از ژاپن یکی از جای دیگر این مجموعه که میخواهند تشریف بیاورند یکی شش ماه هم بیشتر نیستند به هر یکی دویست و چهل لیره بدهند آنوقت حساب کنید شش ماه هم آمدهاند اینها هیئت قضاة هستند میآیند در اینجا قضاوت بکنند ما یک شکایتی داریم شکایت خودمان را میخواهیم ببریم به این هیئت بگوئیم این سندیگا سر ما چه آورده است نظر این است که کدامیک از اینها پیشنهاد بکند مثلاً مهندس ژاپنی اینجور بیاید پیشنهاد کند مهندس آلمانی اینجور پیشنهاد کند مهندس روسی اینجور پیشنهاد کند آن کارل مهندس آمریکائی اینجور پیشنهاد کند این اختلاف پیدا میکند
آنوقت چه میشود ما پولی دادهایم اختلافی هم پیدا کردهایم قوه این را هم نداریم که بدانیم کدامیک از اینها مقدمترند آقای فروغی شما نماینده ما بودید در جامعه ملل و یک شخص عالم دانشمندی هستید آقای تقیزاده همینجور بنده جاهلم آقا اینها آمدند پول هم به سلام و صلوة (همینطور که آقای امیر تیمور گفتند مذاکرات کافی است) خوب دادیم بعد از شش ماه این پول هم رفت آخر فکر بکنید مجموعه مهندس چه میکنند برای ما آخر اینقدر تزلزل اینقدر عدم تصمیم نسبت به یک مسئله و یک موضوعی خوب نیست غیر از این نیست که این وزیر نباشد آن وزیر باشد پول از بین میرود مفلس میشویم سی و دو کرور چهل کرور میرود تمام ثروت در ایران آقایان میدانند سی کرور چهل کرور بیشتر نیست این چهل کرور همینجور روزی اینقدرش را بدهیم چه میشود یک ملتی آن روزنامه کرمان را بخوانید حقیقتاً آهای کرمانیها من دیشب گریه میکردم از آن فقر وفاقهای که در کرمان هست علت چیست علت این است که قالی را نمیخرند دسترنجی که داشتند از بین رفت عبا و قبا هم که از بین رفته است همهمان هم که باید هر صبح مبالغی چیز کنیم بفرمائید ببینم چکار کنیم این زراعتمان این هم تجارتمان این هم صنعتمان این هم مخارج بزرگمنشیمان این خواجه تاشانیمان مینویسید دویست و چهل لیره آقای تقیزاده میفرمایند لیرة یکی شش تومان است بنده پیشنهاد میکنم همان شش تومان را حساب کنید دویست و چهل لیره چقدر میشود معنی ندارد در مجلس شورای ملی شما وزیر ملی ما پیشنهاد کنید لیره انگلیسی خیر تومان همان تومان ایرانی هر قدری که میخواهید تومان ایرانی باشد برای چه لیره چطور آنجا صد و پنجاه تومان مینویسید اما اینجا لیره آنجا چه چیز است اینجا چه چیز است خوب لیره شش تومان است آن را حساب کنید شش تومان بنده پیشنهاد میکنم بحساب شش تومان باشد ما باید اشتراک مساعی کنیم این یک موضوع موضوع دیگر اینکه آقای تقیزاده نه در آنجا دلیلی که بنده بتوانم قانع شوم و نه در مجلس دلیل لزوم آوردن این مهندس را نفرمودند هر لایحهای که میآید باید لزوم آن را بگویند که به چه دلیل ما محتاجیم یک مجموعه مهندس در اینجا بیاوریم مجموعه مهندس من نمیتوانم بفهمم چطور میتوانند توافق نظر پیدا کنند از کجا میدانید که اینها حکومت واحد خواهند کرد اینها دردهائی است که من والله خدا شاهد است به تمام انبیاء مرسلین من معتقدترین اشخاص هستم به شخص آقای تقیزاده به دولت حاضر به تمام مقامات اما اینها چیزهائی است که اذعان میکنم والله نمیفهمم این یک بدبختی است عرض میکنم این پولمان این وضعمان اینها آمدند آقا ژاپنی روسی آلمانی و این پنج نفر نشستند حاصل این پنج نفر چیست آقای دشتی در کمیسیون فرمودند آقای وزیر محترم مالیه ترتیب اثر بدهید کارل را آنقدر راپورت داد که آقا این سندیگا ضرر دارد برای ما چرا ترتیب اثر ندادید آقا آن مهندس روسی که برای راهآهن بود این همه راپورت داد خوب حالا آمدند دیگر این مهندس ژاپنی هم آمد و خبر داد مهندس ایتالیائی هم آمد و خبر داد چه ترتیب اثری غیر از دادن پول چیزی هست بنده هیچ لزوم اینها را نمیدانم ترتیب دادن یک مجموعه از مهندس و یک کمیسیونی از مهندسین هیچ نتیجه ندارد و دلیل ملزمبودن ما که یک هیئت مهندس از دول دیگر بیاوریم چیست؟ بله یک چیزی دیشب مطالعه میکردم تازیانه غیرتی است برای ما که اگر در هفتاد سال پیش که ژاپن قدم به اصلاحات میگذاشت ما هم میگذاشتیم حالا ما هم یک مهندس ایرانی داشتیم هر چه فکر کردم مطالعه کردم ببینم چه نفی برای ما دارد دیدم این یک تازیانه غیرتی است برای ما که ای داد و بیداد اگر ما در هفتاد سال قبل همان وقتی که ژاپنیها قدم به میدان سعادت و ترقی گذاشتند اگر ما هم میگذاشتیم امسال ما هم سلطان جمجمه داشتیم
رئیس ـ آقای کیا موافقید؟
کیا ـ بنده عرضی نداشتم
رئیس ـ آقای وزیر مالیه فرمایشی داشتید؟
وزیر مالیه ـ بنده معذلک با همه بیانات آقا درست آن نقطه را که بیشتر ایراد داشتند تشخیص ندادم (آقا سید یعقوب ـ لزوم)یعنی چرا از ژاپن مهندس میآورند یا اینکه چرا؟ مدت کم میآورند یا اینکه حقوق زیاد میدهند. عرض میشود. در لزومش اگر عقاید مختلف بشود بنده عرضی ندارم ولی چیزی که ما لازمتر از همه چیز داریم در میان این صحبتهائی که میشود آنچه که مهمتر و لازمتر و بیعیبتر و بلکه مستحسنتر از همه است همان استخدام مهندسین است برای اینکه مهندس نداریم و مهندس را هم منتها برای رأی و مشورتش نمیخواهیم برای اینکه در یک جائی برود و مراقب راهآهن بشود یا در جائی دیگر برود که راهآهن بسازد میخواهیم. ما میخواهیم راهآهن بسازیم و تمدید بکنیم و برای ساختن آدم لازم داریم و نداریم این چیزی هم که میفرمایند در گذشته اعتنا نکردهاید بنده مسبوق نیستم و گمان میکنم دولت در موقع خودش اعتناء به حرف مهندس خودش کرده است ولی بنده میتوانم اطمینان بدهم از وقتی که بنده متصدی وزارت طرق و شوارع شدهام همیشه به رأی مهندسین خودمان و به آنها کمال اعتماد را دارم ولی بدبختانه کم هستند به حرف آنها اعتماد کردهام و مطابق رأی آنها عمل کرده و حرف کوچکی هم که گفتهاند اهمیت دادهام و بنابر همین بوده است که جلوی خیلی از معایب هم گرفته شده است و وقتی که آن مهندس ما یک رأئی بدهد (و البته خیلی بهتر میشود که چند نفر از مهندسین ما یک رأئی بدهند) و اگر طرف ما که یک کاری را به او سپردهایم او هم حرفی بزند البته ما حرف مهندسین خودمان را ول نمیکنیم که حرف او را بگیریم تا حالا این گرفتاریها را داشتیم که مهندس کم داشتیم. بعضی اوقات یک نفر بود میرفت یک چیزی را میدید بعضی اوقات هم این خیال حاصل میشود که شاید در موقع بحث یکی میتواند بگوید آن دیگری اشتباه کرده است و بعلاوه آن چیزی که عرض کردم تنها برای مشاوره و رأی نیست برای مباشرت ساختمان است اول عرض کردم خیلی مهندس میخواهد یکی دو نفر کافی نخواهد بود باز هم عرض میکنم شاید استخدام مهندس دیگری هم لایحهاش به مجلس بیاید و باز همین مطلب تکرار خواهد شد ولی ما هر چه هر اندازهای که لازم است باید مهندس استخدام کنیم و این را آقا باید ملتفت باشید که اگر ما این مهندس را استخدام نکنیم پول ما هدر میرود.
ملکمدنی ـ کافی است
رئیس ـ کافی است (بلی) پیشنهادها قرائت میشود.
پیشنهاد آقای کیا
بنده پیشنهاد مینمایم جمله: (از تاریخ حرکت ژاپن) از مادة ۱ حذف شود
رئیس ـ آقای کیا
کیا نوری ـ چون این مبلغ زیاد است تقریباً با کرایه در حدود هزار و نهصد و نود تومان میشود در ماه به این جهت بنده میخواستم عرض کنم که از تاریخ حرکت از آنجا اولاً ممکن است که این مسافرت طول بکشد و چون حقوق ایاب و ذهاب هم در مادة دو منظور شده این از تاریخ حرکت حذف شود چون خرج سفر میگیرد و بعلاوه ماهی دویست و چهل یا دویست و پنجاه لیره حقوق میگیرد آنوقت این از تاریخ حرکت چیز زایدی است به جهت اینکه در مادة دو برایش خرج سفر گذاشتهاند
رئیس ـ نظر آقای مخبر چیست.
مخبر ـ عرض میشود که اینها جزئیاتی است و بعقیده بنده هم خوب است که آقا موافقت بفرمایند پیشنهادشان را مسترد کنند زیرا که دولت با این مهندس یک مذاکراتی کرده است و تمام کرده است وقتی که شما به یک مهندس ماهی دویست و چهل لیره حقوق میدهید و فلان مبلغ برای منزل و اینها برای اینکه پنج روز دیرتر حرکت کند یا زودتر آنقدری تفاوت
ندارد نباید حرف زد خوب است موافقت بفرمائید همینطور بگذرد
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای کیا را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد ـ رأی میگیریم به مادة اول موافقین با مادة اول قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد ـ مادة دوم قرائت میشود
مادة دوم ـ حقوق مهندس مزبور از قرار ماهی دویست و چهل لیره انگلیسی و مخارج ایاب و ذهاب مشارالیه جمعاً پانصد لیره انگلیسی خواهد بود که از محل انحصار قند و شکر پرداخته خواهد شد
رئیس ـ آقای مؤید احمدی
مؤید احمدی ـ وقتی که لایحه دولت طبع و توزیع شد بنده شب که مطالعه میکردم حقیقتاً صد و چهل لیره بنظرم زیاد آمد بعد که آمد در کمیسیون برگشت شد دویست و چهل لیره آقای وزیر مالیه فرمودند قیمت لیره شش تومان است پس بنده نظریه آقای آقا سید یعقوب را عرض میکنم لااقل با همان شش تومان تسعیر بکنید و تقریباً ماهی هزار و پانصد تومان به پول خودمان بنویسیم والا اگر دویست و چهل لیره باشد و با آن تسعیراتی که غیر از بانک ملی میکنند خیلی به ضرر ما تمام میشود و از طرفی واقعاً همانطوری که آقای آقا سید یعقوب فرمودند باید ملاحظه کرد که این پول از کی گرفته میشود این پول از اشخاصی گرفته میشود که قند و چای استعمال میکنند و تقریباً تمام مردم ایران هستند و فقرا و بدبختها آنوقت ما اینجور بیمطالعه خرج کنیم این چیز خیلی خوبی نیست و لااقل تومانش بکنیم بنده معتقدم که با شش تومان تسعیر بکنیم و همان مبلغ تومان را بنویسیم والا خیلی بر ضرر ما تمام میشود
رئیس ـ آقای دشتی موافقید
دشتی ـ مخالفم بنده
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ مخالفم
رئیس ـ آقای شریعتزاده
شریعتزاده ـ بنظر بنده وقتی که دلائل لزوم یک متخصص تصویب شد باید در نظر گرفت اوضاع مالی مملکت خودش را و بالاخره باید تطبیق کرد با زندگانی مادی آن مملکت و دید به چه نحو مقتضی است که قبول پیشنهادات بشود. بنظر بنده دولت در زمینه مذاکره با نماینده ژاپن و همچنین با مطالعه در این خصوصیات و درنتیجه وظایف خودش این موافقت را ایجاب کرد. ما در اینجا صحبت میکنیم که شش تومان بنویسند یا لیره انگلیسی بنویسند یا چطور بنویسند یا کمتر کنند بنظر بنده مناسبت ندارد اگر نظر آقایان این است که اساساً این مبلغ سنگین است و نباید تصویب کرد باید مادة اول رد بشود و اگر نظر آقایان این است که استخدام این متخصص لازم است و پیشرفت فکر ملت و مملکت در موضوع راهاهن این ضرورت را ایجاب میکند باید متوجه این معنی باشد که تعیین حقوق باید با رعایت مصالح آن شخص و اوضاع مملکتی که او زندگی میکند باشد. چون آقای تقیزاده محل اعتماد هستند و توضیحات ایشان مبنی بر این بوده که رضایت این شخص به کمتر از این مبلغ نمیشود باید موافقت کرد و بعلاوه آقا خودشان در نظر دارند که ما فعلاً واحد طلائی انتخاب کردیم و قریباً آن واحد طلا تقریباً مقابلی میکند به این پول حالا اصراری نداریم و نباید داشته باشیم و بعلاوه تأمین این مطلب که حتماً امروز تبدیل به قران باید کرد و به قران نوشت ضرورتی ندارد و بالاخره هیچ مصلحتی را برای ما تأمین نمیکند
رئیس ـ آقای دشتی.
دشتی ـ عرض کنم که در اصل لزوم استخدام مهندس بنده وارد نمیشوم برای اینکه آقای وزیر
طرق معتقدند که مهندس کم دارند و باید استخدام بشود ولی راجع به حقوقش بنظر ما گزاف میآید و این که چون آقای وزیر طرق فرمودند لازم است پس بنابراین به هر مبلغی که گفته شده است ما قبول کنیم این اصلی است که قابل تصدیق نیست. این در صورتی است که ما اولاً معتقد باشیم به اینکه مهندس لازم است و بعد هم مهندس منحصر به فرد باشد یا اینکه منحصر به یک عدهای باشد که از این قیمت هم کمتر حاضر نباشند (آقا سید یعقوب ـ صحیح است) یا اینکه در این مهندس ما یک مزایائی تشخیص داده باشیم که حتماً او را لازم داشته باشیم و از این جهت به هر قیمتی باشد باید او را استخدام کنیم. عرض کنم کارل یکی از مهندسین خوب ما است و عرض میکنم آمریکائی هم هست و در آمریکا هم ارزاق و زندگانی تقریباً پنج برابر شش برابر گرانتر ژاپن است معذلک ما کارل را در ابتدا به هفت هزار دلار استخدام کردیم یعنی تقریباً به ثلث قیمتی که امروز این شخص را میخواهیم استخدام کنیم برای اینکه اگر لیره را شش تومان حساب کنیم تقریباً هزار و پانصد تومان در ماه میشود و در سال قریب بیست هزار تومان است والا با تسعیر واقعی اگر بخواهیم حساب کنیم خیلی بیش از این میشود آنوقت بعد از آنکه کارُل آمد اینجا و دو سال کار کرد و ما از خدمات او راضی شدیم و عرض کنم وزارتخانه تصدیق کرد که او را لازم دارد آنوقت تقریباً به بیست و هشت هزار دلار استخدام کردیم. عرض میکنم این اصل یعنی اصل زیادکردن حقوق مستخدمین باعث آن شده است که هر وقت ما خواستیم یک کسی را استخدام کنیم او نگاه میکند به مستخدمین سابق میبیند چون حقوق آنها زیاد است او هم تقاضای حقوق زیاد میکند بعلاوه از ممالک دور استخدامکردن این بدی را دارد که چون آنها از مملکت ما از وضعیت ما اطلاع ندارند رغبت ندارند بیایند اینجا و لذا شرایطشان را سنگینتر قرار میدهند و چون خیال میکنند که اینجا زندگانی گران است شرایط سنگین قرار میدهند و دلیلش این است که وزارت طرق هر چه با آنها مذاکره میکند آنها از دویست و چهل لیره کمتر نمیگیرند آنوقت وزارت طرق هم قبول میکند لزومی ندارد ژاپنی کار کند ممکن است از آلمان استخدام کنند از بلژیک از ایتالی و خیلی از این مناسبتر و ارزانتر از این تمام میشود و همچنین از روسیه هم ما میتوانیم استخدام کنیم و خیلی خیلی هم از این ارزانتر است مثلاً ملاحظه کنید خرج ایاب و ذهاب را پانصد لیره سه هزار تومان معین کردهاند خرج ایاب و ذهاب از ژاپن به اینجا برای چه پانصد لیره برای هر طرف هزار و پانصد تومان خوب با کشتی هم که میآید با درجه اول کشتی حساب که بکنیم بنده تصور میکنم در حدود پانصد تومان هشتصد تومان بیشتر نشود و هزار و پانصد تومان ابداً نمیشود و پیشنهاد اعتراضی که آقای کیا کردند کاملاً وارد بود شما که مهندس استخدام کردید وقتی که وارد شد اینجا حقوق بدهید شما میفرمائید که از روزی که حرکت میکند بلکه دلش خواست که یک هفته در بمبئی و کراچی گردش کند دو هفته هم در تختجمشید گردش کند و تماشا کند آنوقت شاید بعد از دو ماه وارد اینجا شود شما مجبورید این دو ماه را پول بدهید چه داعی دارید و چه الزامی دارید به این کار خرج خانه را هم که مینویسید با دولت است بالطبیعه خرج مسافرت هم دارد آنوقت تمام خرجش با دولت است پس این دویست و چهل لیره را برای چه میگیرد حالا آمدیم برای آن دولت خانه معین نکرد باید ماهی صد و پنجاه تومان از برای کرایه خانه او بدهد آخر این چه پولی است که داده میشود مگر پارک میخواهد اجاره کند؟ چه معنی دارد این همه گشادبازی با این ضیق بودجه مخصوصاً یک وزیری که هم وزیر طرق و شوارع است و وزیر مالیه که به منتهی درجه سعی در صرفهجوئی دارد این امر فوقالعاده عجیب بنظر میآید.
کفیل وزارت طرق و شوارع ـ بنده میخواستم که فرمایشاتی که آقا فرمودند یکییکی جواب عرض کنم
ولی میترسم نشود اینجور چون چیزهائی فرمودند که ممکن است اسباب سوءتفاهم بشود بدبختانه خیلی از این اصول یا مطالبی که اساسش روی آن گذاشتند خود اساسش کاملاً دقیق و صحیح نیست با کشتی به بوشهر نمیآید از راهآهن به مسکو میرود و از مسکو به بادکوبه میآید آمریکا پنج شش برابر از ژاپن گرانتر نیست شاید یک و نیم ژاپن از آمریکا گرانتر باشد خیلی دست بالا که باشد دو برابر میشود. کارل را به هفت هزار دلار استخدام نکرده بودیم اول با نه هزار یا نه هزار و ششصد دلار او را استخدام کرده بودیم حالا اینها را یکییکی عرض میکنم مسئله این که از تاریخ حرکت از ژاپن چرا میدهیم برای اینکه ما باید ممنون بشویم یعنی آقایان باید ملتفت باشند که آن قسمتی که برای برگشتن ژاپن را هم میخواستند از ما بگیرند و ما آن را حذف کردیم برای اینکه اساس کار آنها اینطور است که در یک جائی که میخواهند مستخدم بشوند از محل خودشان که خارج میشوند حقوقشان را میخواهند یعنی دولتی یا کمپانی که آنها را عاریه میدهد و قرض میدهد از روزی که از آنجا خارج میشوند پول میخواهند بعضیهایشان شده است که میگویند وقتی به منزلمان برمیگردیم تا یک ماه دیگر باید پول و حقوق بگیریم راست است که ایرانیها وقتی از شهری به شهر دیگر میروند در موقع جریان چیزی نمیگیرند و از وقتی وارد شهر دیگر میشوند و مشغول کار میشوند حقوق میگیرند ولی آنها هم در این موقع حقوق انتظار خدمت میگیرند حالا این شخص موقع آمدنش را ما قبول کردیم ولی مراجعتش را ما قبول نکردیم این که شاید دو ماه در تختجمشید و بوشهر و اینجاها بماند اینها نیست و اینطور نیست برای اینکه جزئیاتش در کنتراتی که منعقد میشود ذکر میشود و ما گفتهایم که در کوتاهترین مدت باید اینجا برسد و تقریباً مسلم است که بیش از سه هفته طول نکشد از وقتی که حرکت میکند شاید دو هفته منتهی سه هفته دیگر اینجا خواهد بود. اما مسئله اینکه چرا صد و پنجاه تومان میدهند صد و پنجاه تومان را برای خانهای تنها که نمیدهند درست است صد و پنجاه تومان در طهران خانهای عالی میشود ولی این آدم که نمیآید برای شش ماه صندلی و میز و تمام مبل و اینها را چند هزار تومان خرج بکند و تمام اینها را بیاورد و همیشه به مأمورین بلژیکی و مأمورین آمریکائی همیشه خانه دادهاند یعنی خانه مبله خانهای که تویش اثاثیه باشد برای اینکه آدم غریب در جائی که نمیتواند فوراً خانه تهیه کند لهذا یا دولت باید یک خانه مهیا بکند و بهشان بدهد یا صد و پنجاه تومان بهش بدهند هر کدام که صرفه دارد همان را خواهیم کرد. اما لب مطلب را عرض کنم که واقعاً همیشه این مذاکرات میشود اما بنده میخواهم لب مطلب و حقیقت را عرض کنم برای اینکه وقتی به اصل مطلب متوجه شدید شاید در آتیه هم بشود وقتی که قانون استخدام یک خارجی به مجلس میآید شاید حقش این است که مجلس شورای ملی مذاکره کند که این لازم است یا لازم نیست وقتی که به جهاتی لازم است یا ملیتش مطلوب نیست یا کار لازمی ندارد همیشه دلائل را به آن قسمت تمرکز بدهید آنوقت یا رد کنید یا قبول کنید ولی بعد از آن که این چیزها قبول شد بنده باید از راه حقیقتگوئی عرض کنم که برای هر قسمت که پیشنهاد میشود باید یک جوابی مثل اول عرض کنم بعد رأی بگیرند حالا که معین شده است مثلاً صد و پنجاه تومان ما نمیتوانیم صد و بیست تومان بدهیم میگویند دولت قبول کرد یعنی وزارت طرق و شوارع قبول کرده بنده قبول نکردهام قبول مقید قبول بشرط. قبول به تصویب مجلس شورای ملی است اگر مجلس قبول نکند بنده قبول ندارم و ما هم این را در اصول قبول کردیم و بعد از مذاکرات زیاد و چانهزدن آن چیزی که ممکن بوده است معین کردهایم حالا اگر مجلس برگرداند چه در این موضوع و
چه در موضوع دیگر دومرتبه مشکل است که مذاکره کند که از کرایه خانه او چیزی کم میکند یا نه و هر چه ممکن است مذاکره شده و به اصطلاح میگویند که در خارجه (قیمت اشیاء هم مقطوع است) و در این امر ما هر قدر که توانستهایم چانه زدهایم و بالاخره از این کمتر نشد و عرض کردم در کمیسیون شرایط زیاد دیگری هم اول پیشنهاد کرده بودند باضعاف مضاعف که ما آنها را قبول نکردهایم آنچه که دولت قرض کرد نباید قبول کند ولو آنکه منجر به عدم استخدام آنها بشود و بالاخره به اینجا رسیده است حالا این را میشود قبول کرد یا نمیشود قبول کرد که از تاریخ حرکت یا تاریخ ورودش بنده نمیدانم ولی بطور کلی بسیار مشکل خواهد بود که عوض کنیم و گمان میکنم در سایر کنتراتها هم همینطور بوده است. و گاهی هم آقایان اشاره کردند به مسئله شش ماه این گفته نشده است که آخر شش ماه برود این را سابقاً هم عرض کردم که حالا اینطور دولت تشخیص داده است از مدتی به اینطرف که مستخدمین خارجی را ابتدا به مدت کوتاه استخدام کنیم وقتی که اینجا آمدند لیاقت و قابلیتشان ثابت شد آنوقت البته میتواند تجدید کند و هیچ مانعی هم نیست که او هم به تجدید راضی شود و بعد هم ممکن است که او را به یک مدت زیادتری استخدامش را تجدید کنیم لهذا عرض کردم که در جزئیات کنترات و تاریخ حرکت و اینجور چیزها شاید پیشرفت نداشته باشد که دوباره مذاکره بکنیم و ترتیب دیگر بدهیم
بعضی از نمایندگان ـ کافی است مذاکرات
پیشنهاد آقای اعتبار
تبصره ذیل را به مادة دو پیشنهاد میکنم:
تبصره ـ دولت میتواند با پول رایج ایران مقرری مستخدم مزبور را بپردازد در اینصورت نرخ لیره مطابق با قیمتی خواهد بود که کمیسیون اسعار و بانک ملی ایران تعیین مینماید.
رئیس ـ آقای اعتبار
اعتبار ـ عرض کنم اینجا بالاخره مجلس باید بداند به عقیده بنده که چه مبلغ پول میدهد بر طبق فرمایشاتی که آقای وزیر مالیه فرمودند نظر دولت این است که لیره را از قرار شش تومان الآن در بانک ملی و کمیسیون اسعار خارجه این قیمت را برای آن معین کردهاند در صورتیکه قیمت واقعی لیه در خارجه اینطور نیست و با تبدیل به پول ما خیلی بیشتر از این میشود. به این جهت بنده نظرم این است که همانطور که فرمودند همان شش تومان را ما مأخذ بگیریم دولت دستش باز است برای اینکه اگر یک وقتی لیره خیلی بیش از این قیمت پیدا کرد ولی آن نرخی که ما میپردازیم و آن نرخی که ما قبول داریم و کمیسیون اسعار ما قبول میکند معادل آن نرخ این پول را بدهیم و بالاخره مجبور نشویم که برویم از بازار یا از بانک لیره به مبلغ نه تومان و ده تومان بخریم و بیاوریم و بدهیم به این مستخدم نظر بنده این بود و با فرمایشات حضرتعالی هم تطبیق میکند و در جزئیات هم نیست که میگویند بالاخره مبلغ چقدر کم بشود و چقدر زیاد بشود این مطلب را هم رعایت میکنم که دویست و چهل لیره را ما قبول میکنیم که محتاج به مذاکره به استخدام نشویم میگوئیم دویست و چهل لیره را قبول داریم ولی با نرخی که خودمان قبول داریم و این اشکالی ندارد.
مخبر ـ عرض میشود که وضعیت لیره در سایر ممالک وضعیت ثابتی است بالاخره مستخدمین خارجی هر جا هستند نظرشان این است که اجرتی که میگیرند طوری باشد و به پولی باشد که قیمت ثابتتری داشته باشد و در مذاکراتی که در استخدام یک مستخدم دیگری هم دیدیم که آن مستخدم پیشنهاد کرده بود که حقوق او را با دلار بدهند یکی دیگر پیشنهاد کرده بود که لیره انگلیسی در هر صورت رضایت این مهندس به این وسیله بعمل آمده است و با توضیحاتی که آقای وزیر مالیه دادند در این که غیر از این نمیشود و نمیشود با کمتر از این این مهندس را حاضر کنیم بنظر
بنده نمیشود این پیشنهاد را قبول کرد برای اینکه قبولکردن این پیشنهاد ممکن است سبب بشود که آن نظری را که دولت دارد در استخدام این مهندس اصلاً تأمین نشود این است که بنظر بنده اگر آقایان با آن پیشنهادی که دولت کرده است که لیره باشد موافقت بفرمایند بهتر است.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای اعتبار را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(معدودی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر
پیشنهاد آقای مؤید احمدی
بنده پیشنهاد میکنم مادة دو این قسم نوشته شود.
مادة ۲ـ حقوق مهندس مزبور از قرار ماهی یکهزار و چهارصد و چهل تومان الی آخر ماده.
رئیس ـ آقای مؤید احمدی.
مؤید احمدی ـ عرض کنم که همینطور که آقای وزیر مالیه فرمودند نرخ لیره شش تومان است و بنده شش تومان را حساب کردم میشود در ماه یکهزار و چهارصد و چهل تومان اما این که آقای شریعتزاده فرمودند که ما قانون واحد طلا گذراندیم اولاً آن قانونی که ما گذراندیم هنوز مجری نیست یعنی پول آن هنوز رواج نیست و آن قانون ماده دارد که ترتیب رواج پول طلا مطابق قانونی است که از مجلس شورای ملی بگذرد تا اینکه پول ما مثل لیره انگلیسی بشود. از این جهت بنده پیشنهاد کردم که با همان نرخی که امروز بانک ملی معین کرده است که لیره شش تومان است به پول خودمان تصویب کنیم و ثانیاً این برای شش ماه است و تصور نمیکنم که تا شش ماه دیگر هم ما قانون واحد پولمان مجری بشود از این جهت بنده پیشنهاد کردم که همان پول خودمان و نرخ امروز لیره را برای او معین کنیم.
مخبر ـ عرض کنم در آن قسمتی که برای دولت مقدور بوده این رعایت را کرده در قسمت کرایه منزل به همان پول ایران قید شده است برای اینکه در ایران مصرف میشود در قسمت خرج و حقوق او این پولی است که او میخواهد برای عائله خودش خرج بکند و تصدیق میکنید که مستخدم خودش اجرت خودش را معین میکند و شما نظرتان به کار او است به عمل او است و شما هم باید نظر او را راجع به پولی که میخواهد تأمین کنید تا او هم نظر شما را در اعمال مهندسی تأمین کند و در اینجا نمیشود تحمیل کرد به طرف که اینطور پیشنهاد میکنند که من پولم را میخواهم به این ترتیب بدهم و شما هم باید قبول کنید و بنظر بنده نمیشود با این پیشنهاد موافقت کرد.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای مؤید احمدی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده کمی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. پیشنهاد دیگر
پیشنهاد آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم در مادة دوم حقوق مستخدم ژاپنی از قرار ماهی یکهزار تومان و مخارج ایاب و ذهاب دو هزار تومان معین شود.
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ بله حالا آقای تقیزاده جواب نمیدهند و آقای یاسائی وارد شد و حالا حرف میزنند آقا جواب شما همان اکثریتی است که دارید کفایت میکند جواب لازم نیست اکثریت رأی میدهد بنده و آقای دشتی و آقای مؤید احمدی یا آقای اعتبار هر چه بگوئیم فایده ندارد نهایت یک امیدواری دادند آقای تقیزاده (محمدعلی میرزا دولتشاهی ـ شما هم که جزء اکثریتند) بلی بنده هم جزء اکثریتم (رئیس ـ حرفتان را بزنید آقا) در اینجا آقای تقیزاده صحبت کردند که خوب است این صحبتها در مجلس بشود بنده خیلی خوشحالم که این اختیار را دادند که صحبت کنیم (خنده نمایندگان) از این نقطهنظر بنده عرض میکنم دلیلی که بیان کردند در تمام قسمتها معلوم نشده که آوردن مجموعه مهندس برای راهآهن معلوم نشد حالا که ما میخواهیم به
این ترتیب روابط سیاسی خودمان را مرتبط کنیم پول چرا بدهیم. یک ترتیبی که بنده عرض کردم ایتالیائی ترتیب راهآهن را یک جور نمیکشد ژاپنی یک جور نمیکشد، روسی یک جور شما میفرمائید مهندس لازم داریم بله همه را از یک جا بیاورید سهتا لازم دارید از یک جا بردارید بیاورید بیستتا لازم دارید از ایتالی بیاورید از ژاپن بیاورید آقا بین آنها اختلاف عقیده پیدا میشود ما در مجلس هستیم و همهمان به دولت عقیده داریم ولی در لوایح اختلاف عقیده پیدا میکنیم بعد از آنکه این مهندسین اختلاف عقیده پیدا کردند چه نتیجهای به ما خواهند داد. آقای یاسائی حفظهالله که از مبرزین نمره اول است میفرمایند که آقا دیگر نباید حرف زد همین که قبول کردید نباید حرف زد کجا نباید حرف زد؟ کجا گفته است و کجا تصدیق کردیم که یک مجموعه مهندس بیاوریم. آقای تقیزاده فرمودند که ما برای خط آهن خیلی مهندس لازم داریم بنده هم تصدیق میکنم ولی یک گل از اینجا یک گل از آنجا یک گل از آنجا این سهتا گل چطور یک نتیجه خواهد داد بله هر گلی یک بوئی دارد ولی شما چطور این بوهای مختلف که از این سهتا گل چهارتا گل حاصل میشود با هم جمع میکنید بهتر این است که آقای تقیزاده آقای فروغی تصدیق بفرمایند که یک مهندسینی را که لازم دارند از یک جا بیاورند بعد از آن شما میفرمائید که ما مهندس لازم داریم بله من هم قبول دارم که لازم داریم ولی دلیل ذکر نکردید که مهندس مختلف آوردن و از جاهای مختلف برای ما چه نتیجه میدهد. حالا اینجور نشد. آمدیم سر این ماده بنده ناچار هستم برخلاف میل حضرتعالی لیره تبدیل شود به پول ما آقا یک روزی میلسپو بود در کمیسیون گفتیم که هر وقت دلار هشت قران است شما میگوئید تومان بدهید و هر وقت که دلار دوازده قران است شما میگوئید دلار بدهید دلار هم یک قیمتی دارد که بالا و پائین میرود با پول ما بعد تسعیر کردیم و گفتیم آقا دلار را یک تومان حساب کنیم حالا این صحبتهائی را که میداریم آقای تقیزاده میفرمایند که شش تومان است ما قانون گذراندیم واحد پول ما تومان است آقا هنوز که تغییر نکرده است هزار تومان به آقا میدهیم تشریف بیاورند هزار تومان هم وقت تشریفبردنشان میدهیم حالا میفرمایند در جزء اول رأی داده نشده یعنی رأی داده شد رد شد اما نسبت به ایاب و ذهاب بنده عرض میکنم آمدن و رفتن چرا پانصد لیره بدهیم حساب کنید آقای تقیزاده میفرمایند که سه هفته طول میکشد سه هفته اگر این گل محترم که تشریف میآورند لیره هم بخورد اینقدر نمیخورد (خنده نمایندگان) لااقل هزار تومان برای آمدن این سه هفته بدهید از هر جائی هم که بخواهد بیاید اینقدر نمیخواهد با کشتی هم بیاید اینقدر نمیخواهد. از برای رفتن فرمودند که آن مستخدم و مهندس بلژیکی فلان است این مهندس بلژیکی است آقا صد لیره از برای آمدن صد لیره برای رفتن دادهاند برای چه به این آدم که دو هفته سه هفته است اینقدر میدهید دویست و چهل لیره چرا بدهیم بنده بقدری که ممکن است صحبت میکنم و امیدوارم که آقایان وزراء هم توجه داشته باشند بنده که نمیخواهم وزیر شوم کسی که مرا وزیر نمیکند و بنده آنچه عقیده دارم میگویم آقایان بلژیکی را صد لیره دادید به این صد و پنجاه لیره بدهید دیگر دویست و پنجاه لیره چرا و آن را هم عرض کردیم به آقای یاسائی قبول کنند که تسعیر به تومان بکنیم میگویند خیر شما باید در آنجا لیره به خانهشان بدهید چطور ما میتوانیم لیره بدهیم پس بنابراین باید دویست و پنجاه تومان یا مساوی با همین بلژیکی قرار بدهید چرا اینطور قرار میدهید که دویست و پنجاه تومان آمدن دویست و پنجاه تومان رفتن
وزیر امور خارجه (آقای فروغی)- اولاً خواهش میکنم از آقای آقا سید یعقوب که یک نفر از آقایان نمایندگان که میگویند اینقدر مذاکره لازم ندارد عصبانی نشوند (آقا سید یعقوب ـ خیر عصبانی نمیشوم) اجازه بدهید ایشان حکم که ندارند جلوی شما را بگیرند خوب میگویند من عقیدهام این است که این دیگر مذاکره ندارد شما میفرمائید که مذاکره لازم دارد جلویتان را که نمیگیرند پس این یکی. یک فقره دیگر اینکه بنده
وزیر امور خارجه هستم صراحتاً عرض میکنم استخدام مهندس ژاپنی از برای این نیست که روابط ایران و ژاپن اصلاح شود روابط ایران و ژاپن در کمال خوبی برقرار است دولت ژاپن هم هیچ این تقاضا را نکرده است که باید مهندس از آنجا بیاوریم دولت ایران خودش نظرش به این گرفته است که مهندس ژاپنی استخدام کند ولی یک نکته را باید توجه بفرمایند که این امر یک مسئله غامضی نیست که فعلاً فرض بفرمائید شیخالرئیس است که حکما باید یک معلم خیلی عالیمقامی به آدم تعلیم کند تا بفهمد که مهندس اگر از ملل مختلف شد سلیقههای مختلفه ممکن است داشته باشند که اسباب اخلال کار شود این یک چیز واضح ظاهری است. آخر سالهای سال است در این مملکت داریم استخدام میکنیم از ملل مختلفه در یک کار و در چند کار تجربه کردهایم دیدهایم آن را دیدهایم اگر بد است اگر اسباب اخلال کار میشود دیدهایم اگر اسباب اخلال کار نمیشود آن را هم دیدهایم پس ما که تصویب میکنیم این کار را یا آقای تقیزاده هم وزیر بودهاند، هم وکیل بودهاند و از اول مجلس شورای ملی تاکنون همه اینها را دیدهاند مذاکره شده با وجود این وقتی که پیشنهاد میکنند که یکی از بلژیک یکی از آلمان استخدام بکنیم لابد یک مطالعاتی کردهاند یا حالا که از آمریکا استخدام بکنیم لابد یک نظری دارند (آقا سید یعقوب ـ آن نظر را ما نفهمیم؟) البته این را باید رعایت بکنند و ممکن است اینها با هم سازششان نشود اعم از اینکه مقصد ما مختلف است اینها را ما میدانیم مخصوصاً یک نظری بود که ما خواستیم سه نفر از سهتا ملت انتخاب کنیم دیگر بنده داخل در آن جزئیات پول نمیشوم برای اینکه آقا مقتضی نمیدانم بالاخره مسئله تراضی است وقتی که دولت خواست یک استخدامی بکند یک مهندسی را بیاورد یا یک نفر ژاپنی را بیاورد و وقتی تراضی به این شکل واقع شد تازه شما هم مختارید مجلس شورای ملی هم آزاد است که بگوید خیر با وجود اینکه شما اینطور مقتضی دانستید ما اینطور تشخیص نمیدهیم و رأی نمیدهیم والا اینکه میفرمائید آقا من میگویم هزار تومان بدهید اینها فایده ندارد نه ایرانی است نه محکوم دولت ایران است و نه محتاج است که بگویند و حکم بکنند که این کار را حتماً بکن و بکند به بنده میتوانید بگوئید که این کار را بکن یا بفرمائید که تو اینقدر باید پول بگیری و کار کنی اگر نمیگیری برو پی کارت به او که خارجی است نمیشود گفت. اما در باب لیره که آقا میفرمایند عرض میکنم اگر پول هر وقت در خارج بخواهیم بفرستیم تکلیف ما این است که لیره بدهیم یا دلار بدهیم این چاره ندارد اگر شما خرجی در خارجه بخواهید بکنید سکه ایران در خارجه خرج نمیشود باید پول خارجه بدهید این پولی را که اینجا باید داد به پول ایران میدهیم و پول خارجه نمیدهیم و نباید داد و نمیدهیم هم ولی آن خرجی که باید برای خرج سفر این آدم از اینجا بفرستند ناچار باید به لیره بفرستند باید پول خارجه باشد مادامیکه در طهران حقوق میگیرد پول ایرانی قران بهش میدهند این که دعوی ندارد غیر از این نمیشود اما اینکه نرخ چه باشد عرض میکنم عوض اینکه ما این دعواها را سر این میکنیم که باید چقدر باشد دست به دست هم بدهیم و سعی کنیم (همانطور که دولت کرده است آقایان هم مساعدت کردند) پول خودمان را ثابت کنیم پول که ثابت نشد نمیشود امکان ندارد چیزی را که در فرنگستان پارسال یک تومان میدادند بخواهید بیاورید مطابق امسال که پول ما تنزل کرده است بدهید نمیشود داد یک شخصی را که مستخدم میکنند میآورند اینجا او میخواهد بداند که چه میگیرد و پول دولت ایران بدبختانه در این سال اخیر ترقی و تنزل خیلی کرده و این مسئله تا آنجاهائی که ممکن بوده است تعقیب بشود شده است ولی چطور میشود به یک کسی گفت یک پولی را بگیر که او نمیداند چقدر باید بگیرد این اهتمام در زمان سلطنت پهلوی شد که ناموس ما که نقره بود طلا میشود و این چیزها از بین میرود و ما هم
آنوقت به پول پهلوی معامله میکنیم و هیچوقت هم دیگر اسم پول خارجه را نمیآوریم و هیچکس هم از ما توقع نخواهند کرد و از هیچکس هم قبول نمیکنیم.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد
پیشنهاد آقای کیا
بنده پیشنهاد مینمایم مادة ۲ به طریق ذیل نوشته شود:
مخارج مراجعت دویست لیره انگلیسی خواهد بود
کیا ـ بعد از فرمایشات آقای وزیر امور خارجه بنده استرداد میکنم
رئیس ـ پیشنهاد آقای فیروزآبادی
بنده پیشنهاد میکنم که حقوق متخصص در کلیه شش ماه زیادتر از ۹ هزار تومان نشود.
فیروزآبادی ـ بنده از آنجائی که گفته میشود که اگر کمتر از این باشد ایشان نمیآیند عرض کنم که ایشان نیایند هیچ نمیشود مثل حالا میشود. از اول ساختن خط آهن ششصد هزار تومان مخارج آمدن این متخصصین و مهندسین شد آمدند و از ما گرفتند و کار ما را خراب کردند دومرتبه یک عده دیگر را آوردند آنها را هم قبول کردیم بعد گفتند که آنها نمیفهمند مهندس گرفتند آنها هم نکردند دسته دیگر آمدند بیست و سه کرور پول گرفتند و خراب کردند حالا اینها میآیند اینها هم از چند دولت مختلف اگر اینها متخصصند از یک دولت بس است اگر متخصص نیستند سه چهار دولت نتیجهاش این میشود که شاید آنها بیایند با هم توافق بکنند و به اصلاحات خودشان بپردازند و به کار ما نپردازند غالباً دیده شده است که بدبختی ما چون دولتی هستیم یکقدری مسالمت کار غالباً خارجیها میآیند اینجا به نفع خودشان کار میکنند تا اندازه هم شاید از روی عقل باشد برای اینکه وقتی ما آمدیم و کارمان یک چیزی شد به آنها ضرر میخورد به تجارت به اقتصاد آنها ضرر میخورد و باید آنها حفظ سیاست و تجارت خودشان را بکنند و هر وقت میآیند اینجا پول ما را میگیرند به ضرر ما تمام میشود و وقتی که نیایند هیچ نمیشود به نفع ما تمام میشود بنده عرض میکنم وقتی که نیایند بهتر است و محتاج نیستیم با اینکه اینها بیایند به جهت خرابکردن کار ما اینهائی که مال خودمان هستند جهت خرابی بس است از این گذشته بنده پیشنهاد کردم در مدت این شش ماه کلیه حقوق این متخصص نه هزار تومان از جهت ایاب و ذهاب و فرضاً خانه و اینها باشد میخواهند بیایند میخواهند نیایند منحصر نیست در ژاپن به این یک نفر متخصص که ما مجبور باشیم هر چه گفت این شخص قبول کنیم آن سابقی نیست که بیست و هشت هزار تومان سی هزار تومان او را استخدام کردیم. چندی قبل کارل بود که بود او را استخدام کردیم پس وجود او چه حاصلی دارد که او را با سی هزار تومان استخدام کردیم در هر سالی حالا باز دومرتبه اینها را استخدام کنیم ما پول زیادی نداریم این خون مردم است در اینجا جمع میشود میگوئید نه بروید بیرون ببینید که چه شکل مردم زندگی میکنند در خارج این شهر اینجا پایتخت است از همه جا پول در اینجا جمع میشود مردم یک زندگی نامرتبی دارند یک وضعیت بدی دارند بروید بیرون ببینید زندگی مردم را آنوقت این حقوق زیاد را برای متخصصین قرار دهید وقتی که قبول نکردند هیچ نمیشود به نفع ما تمام میشود.
مخبر ـ عرض میشود بنده خیلی خوشوقتم که آقای فیروزآبادی خورده خورده فکرشان دارد نزدیک میشود شش ماه نه هزار تومان ماهی هزار و پانصد تومان میشود (فیروزآبادی ـ از لابدی است) عرض میشود خیال میکنم مذاکراتی که آقای وزیر امور خارجه و آقای وزیر مالیه فرمودند هم کافی بود و هم مؤثر و مقنع آقای فیروزآبادی البته در نظر دارند که یک صحبتی در مجلس یکوقت فرمودند که هشتصد هزار تومان دولت خرج کرده و چیزی نشد و چون دو سهمرتبه تکرار فرمودند و جواب داده نشد خواستم عرض کنم که این هشتصد هزار تومان طوری نشده هشتصد هزار تومان دولت در ابتدای امر به مباشرت خودش خرج کرد و یک عده مهندسین
از آمریکا و بعضی جاهای دیگر آورد که یک قسمت مهم نقشهبرداری کردند منتهی بعد تصمیم گرفته شد که به سندیگا واگذار شود در هر صورت هشتصد هزار تومان دور ریخته نشده خرج مقدمات کار شده ممکن است از وزارت طرق یک تحقیقات خصوصی خودتان بفرمائید ببینید همینطوری است که بنده عرض میکنم (فیروزآبادی ـ تحقیقات شده) و اما اینکه فرمودند اگر قبول نکنند و نیایند طوری نمیشود. به عقیده بنده درست نیست وقتی که شما در مجلس گفتید که خط آهن را بسازند و یک قسمت عمدهاش ساخته شد دیگر حالا مهندس نمیخواهد یک فرمایشات منطقی نیست و این مذاکرهای که آقایان میکنند که این مهندسین تشکیل کلکسیونی خواهند داد با نظریات مختلف شما به عقیده بنده این یک روزی باید حل شود یک مرتبه دیگر هم بنده خوب یادم میآید در دورههای گذشته این قضیه در اینجا مطرح شد مباحثه شد که آیا دولت ایران بطور کلی از یک مملکت و از یک ملت مستخدم برای کارهائی که لازم دارد بیاورد بهتر است یا بطور مختلف بعضیها میگفتند خوب است ما تمام مستخدمین را از بلژیک بیاوریم چون نمونهاش هم این است که اداره گمرکات اینطور اداره شده است یک عده میگفتند از آلمان بیاوریم یک عده میگفتند همه را از فرانسه بیاوریم به عقیده بنده وقتی میشود در این مطلب تصمیم گرفت که دولت در نتیجه استخدام مستخدمین از ملل مختلفه یک مطالعات بیشتری کرده باشد. اولین دفعهای است که شما میخواهید یک مستخدم ژاپنی بیاورید بالاخره برای شش ماه. این مهندس ژاپنی بیاید طرز کار آنها را هم دولت ایران با طرز کار یک مهندس آلمانی یا یک مهندس آمریکائی بفهمد و بعد از اینکه یک تجربیاتی بدست آورد همانطوری که آقای وزیر مالیه فرمودند مهندسین بیشتری لازم داریم و البته باید مجلس تصویب کند در موقع خودش برای اینکه نمیشود مسئله راهآهن معوق بماند و آنوقت ممکن است دولت تصمیم بگیرد که حالا مطالعه کردهام بیست نفر مستخدم تمام از بلژیک یا تمام از آلمان باشد ولی هنوز آن مطالعات کامله نشده الآن در نظر دارند از ایتالیا اگر بشود مهندس بیاورند که ببینند طرز کار آنها چطور است و بنظر بنده این اعتراضات صحیح نیست درست است که این پولها بنظر ما گزاف میآید ولی مطالعهکردن در مسائل فنی هم قیمتش زیاد است در دنیا و بنظر ما که با زندگی دیگری عادت کردهایم بیاهمیت است. بنده استفاده میکنم از فرمایش اخیر خودتان که فرمودید اینها ممکن است بیایند با هم بسازند چون ما یک ملت سادهایم و فلان و اینها ولی این برخلاف نظریه است که آقا میفرمائید عرض میشود اگر از یک ملت بیاورند بیشتر توهم این میرود که با هم بسازند ولی اگر از ملل مختلف باشد بهتر است.
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای فیروزآبادی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد. (خطاب به آقای آقا سید یعقوب) پیشنهاد آقا هم در موقع خودش رد شد.
آقا سید یعقوب ـ بله همهاش رد شد.
رئیس ـ رأی میگیریم به مادة دوم موافقین قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مادة سوم قرائت میشود
مادة ۳ـ برای مدتی که مهندس مزبور در خدمت دولت است خانه مناسبی برای اقامت مشارالیه تهیه میشود و در صورتیکه تهیه خانه به اختیار مهندس مزبور گذاشته شود ماهی یکصد و پنجاه تومان بابت کرایه خانه از محل انحصار قند و شکر به مشارالیه پرداخته خواهد شد.
رئیس ـ آقای شریعتزاده
شریعتزاده ـ بنظر بنده این ماده ناقص است برای اینکه از مذاکرات دولت معلوم شد که کرایه خانه و اثاثیه لازم است و باید باشد و این منحصراً راجع به خانه نمیشود بنابراین بنده معتقدم که این تصریح شود ثانیاً این مطلب محل اشکال نیست که دولت میتواند تشخیص بدهد امروز که برای تهیه خانه و اثاثیه چقدر میتواند خرج بکند و آیا مصلحت دولت این است که متقبل بشود صد و پنجاه تومان را بدهد یا اینکه خودش
خانه تهیه کند و بدهد بنده خیال میکنم که اگر دولت همان قسمت دوم را انتخاب کند که خودش خانه و اثاثیه برای او تهیه کند بهتر است بنده با این ماده مخالفم
مخبر ـ عرض میشود بنده موافقم و بهتر این است پیشنهاد کند و قید شود کرایه خانه و اثاثیه یا دولت خودش تهیه کنند یا این مبلغ را بدهد
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ اینجا آقای یاسائی توجه بفرمائید یک اصلاح عبارتی است مینویسد: (برای مدتی که مهندس مزبور در خدمت دولت است خانه مناسبی) مهندس از امروز که کنتراتش درست میشود در خدمت دولت است پس بنویسید پس از ورود بعد از اینکه وارد شد خانه مناسبی حالا خودتان چیز کنید بنده هم پیشنهاد میکنم.
یاسائی ـ پیشنهاد کنید.
رئیس ـ پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب
پیشنهاد میکنم در مادة سوم نوشته شود پس از ورود مستخدم دولت خانه مناسبی الی آخر
رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب
آقا سید یعقوب ـ توضیح همان بود که آقای یاسائی توجه کردند اینجا نوشتهاند برای مدتی که مهندس مزبور در خدمت دولت است خانه مناسبی برای اقامت مشارالیه تهیه میشود و در صورتیکه تهیه خانه به اختیار مهندس مزبور گذاشته شود ماهی یکصد و پنجاه تومان از محل انحصار قند و شکر به مشارالیه پرداخته خواهد شد. پس از ورود مهندس مزبور دولت خانه برای مشارالیه تهیه میکند ولی اگر خانه اجاره نکرد و یا اگر این ترتیب نشد صد و پنجاه تومان میدهد برای اصلاح عبارتی این پیشنهاد را تقدیم کردم
مخبر ـ بنده موافقم
رئیس ـ پیشنهاد آقای شریعتزاده قرائت میشود.
پیشنهاد میکنم که خانه و اثاثیه مناسبی دولت به خرج خود برای مهندس مزبور تهیه و تسلیم نماید.
رئیس ـ آقای شریعتزاده
شریعتزاده ـ بنده از این پیشنهاد منظورم حذف پرداخت صد و پنجاه تومان است یعنی منحصراً دولت خانه و اثاثیه مناسبی برای این مهندس تهیه بکند برای اینکه معتقد هستم با مبلغی کمتر از این ممکن است این کار را کرد پس به این جهت منظورم حذف قسمت صد و پنجاه تومان است
مخبر ـ عرض کنم به موجب این ماده دست دولت باز خواهد بود که هم خودش خانه تهیه کند و اگر خانه تهیه نکند صد و پنجاه تومان بدهد و اشکالی هم ندارد هم ادارهای یا شخصی را مأمور میکنند که برو خانه اجاره کن که موقع ورود این مهندس حاضر باشد بنده فقط با آن قسمت پیشنهاد آقای شریعتزاده موافقم که بعد از کلمه بابت کرایه خانه اضافه شود و اثاثیه همین قسمت از پیشنهاد ایشان را بنده موافقم
شریعتزاده ـ بنده هم با نظر آقای مخبر موافقت میکنم
رئیس ـ تصحیح میکنید با همینطور؟
شریعتزاده ـ بلی
رئیس ـ پس بنابراین رأی میگیریم به مادة سوم با اجابت پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و افزودن کلمة اثاثیه بعد از خانه به نحوی که آقای مخبر قبول کردند موافقین قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکره در کلیات است
آقا سید یعقوب ـ مادة چهارم
رئیس ـ مادة چهارم قرائت میشود
مادة ۴ـ سایر شرایط و قرارداد استخدام مشارالیه مطابق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین خواهد شد
رئیس ـ مخالفی نیست. رأی میگیریم به مادة چهارم موافقین قیام فرمایند
(اکثر برخاستند)
رئیس ـ تصویب شد. مذاکره در کلیات آخر است مخالفی نیست …
فیروزآبادی ـ بنده یک تبصره پیشنهاد کردهام.
رئیس ـ دیگر مجالی برای پیشنهاد تبصره نیست. رأی میگیریم به مجموع قانون با ورقه موافقین ورقه سفید خواهند داد.
(اخذ و استخراج آراء بعمل آمده پنجاه و شش ورقه سفید و دو ورقه کبود تعداد شد)
رئیس ـ عده حاضر ۸۰ به اکثریت پنجاه و شش رأی تصویب شد
[۴ـ تقدیم یک فقره لایحه از طرف آقای وزیر امور خارجه]
رئیس ـ آقای وزیر امور خارجه
وزیر امور خارجه ـ لایحه قانونی است پیشنهاد میکنم به مجلس مقدس شورای ملی راجع به تعیین تکلیف آثار عتیقه مملکت ایران (نمایندگان ـ صحیح است احسنت) و زیاد هم طولانی نیست و تمنا دارم که اهتمامی بفرمایند آقایان که در همین دوره این قانون بگذرد.
[۵ ـ تقدیم دو فقره لایحه از طرف آقای وزیر مالیه]
رئیس ـ آقای وزیر مالیه بفرمائید
وزیر مالیه ـ بنده دو فقره لایحه راجع به وزارت مالیه دارم که نمیخواهم شرحش را مفصلاً عرض کنم یکی راجع به فروش بعضی ابنیه دولتی است که لازم نیست و یکی هم راجع به اعتبارات خود وزارت مالیه است برای لایحه دوم تقاضای فوریت هم باید بکنم
[۶ ـ موقع جلسه بعد ـ ختم جلسه]
رئیس ـ چون چهاردهم مهر نزدیک است و کارهائی هم که در نظر است مترصد هستند آقایان که زودتر بگذرد اگر آقایان تصویب بفرمایند جلسه آینده پنجشنبه دهم مهرماه سه ساعت قبل از ظهر و آقایان توجه داشته باشند که اول وقت تشریف بیاورند که کارهایمان را انجام بدهیم.
(مجلس یکربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر
قانون
اجازه استخدام آقای حجمه سوزوکی مهندس ژاپنی به سمت مهندسی
اداره راهآهن برای مدت شش ماه
مادة اول ـ مجلس شورای ملی به وزارت طرق و شوارع اجازه میدهد که آقای حجمه سوزوکی مهندس ژاپنی را از تاریخ حرکت از ژاپن برای مدت شش ماه به سمت مهندسی اداره راهآهن استخدام نماید
مادة دوم ـ حقوق مهندس مزبور از قرار ماهی دویست و چهل لیره انگلیسی و مخارج ایاب و ذهاب مشارٌالیه جمعاً پانصد لیره انگلیسی خواهد بود که از محل انحصار قند و شکر پرداخته خواهد شد
مادة سوم ـ پس از ورود مهندس مزبور برای مدتی که در خدمت دولت است خانه مناسبی برای اقامت مشارالیه تهیه میشود و در صورتیکه تهیه خانه و اثاثیه به اختیار مهندس مزبور گذاشته شود ماهی یکصد و پنجاه تومان بابت کرایه خانه و اثاثیه از محل انحصار قند و شکر به مشارالیه پرداخته خواهد شد
مادة چهارم ـ سایر شرایط و قرارداد استخدام مشارالیه مطابق قانون ۲۳ عقرب ۱۳۰۱ تعیین خواهد شد.
این قانون که مشتمل بر چهار ماده است در جلسه هشتم مهرماه یکهزار و سیصد و نه شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید.
رئیس مجلس شورای ملی ـ دادگر