مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۲

مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ شهریور (سنبله) ۱۳۰۳ نشست ۵۲

جلسه ۵۲ صورت مشروح مجلس یوم یک شنبه ۸ سنبله ۱۳۰۳ مطابق ۲۹ محرم ۱۳۴۳

مجلس سه ساعت و ربع قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمن الملک تشکیل گردید

صورت مجلس یوم پنج شنبه ۵ سنبله را آقای آقا میرزا شهاب قرائت نمودند )

رئیس ـ آقای ارباب کیخسرو

( اجازه )

ارباب کیخسرو ـ در ماده بیست و سوم بنده دو توضیح خواستم یکی را نوشته اند و یکی

راجع به کلمه کتباً بوده نوشته نشده است راجع به کلمه کتباً آقای سهام السلطان این طور تفسیر کردند که فقط شفاهی نباشد چون خیلی از چیز های دیگر غیر از مکتوب اطلاق به کتبی می شود

مقصود بنده این است که این توضیح این جا ذکر شود که فردا بعضی چیزهایی را که غیر شفاهی است تفسیر کنند به این که کتبی نیست و بنده قید این مسئله را در صورت مجلس لازم می دانم

رئیس دیگر اشکالی نیست ؟

( گفته شد ـ خیر )

رئیس ـ چند فقره راپورت از کمیسیون مرخصی رسیده است و چند فقره هم اعتبارنامه قرائت می شود رأی می گیریم

( راپورت کمیسیون عرایض و مرخصی راجع به مرخصی آقای شیروانی )

( به شرح ذیل قرائت شد )

آقای شیروانی نماینده محترم اصفهان با تصویب طبیب معالج یک هفته از تاریخ ۲۵ برج جاری استجازه مرخصی نموده بودند کمیسیون پس از مشاوره یک هفته مرخصی مرخصی ایشان را تصویب می نماید که در مدت غیبت با اجازه ثبت شوند

مخبر حسن ملک التجار

رئیس آقایانی که مواد این راپورت را تصویب می کنند قیام فرمایند

( اقلب قیام نمودند

رئیس تصویب شد .

( راپورت راجع به مرخصی آقای نصرت الدوله این طور خوانده شد )

شاهزاده نصرت الدوله نماینده محترم بواسطه کسالت مجاز و تجویز دکتر مجبور به معالجه و تغییر آب و هوا شده ده روز استجازه مرخصی نموده اند کمیسیون پی از مشاوره غیبت ده روز را تصویب می نماید که مدت مذبور با اجازه ثبت شوند

مخبر ملک التجار

تار یخ استجازه از بیست و نهم اسد است .

رئیس ـ آقایانی که اجازه می دهند قایم فرمایند .

( اغلب برخواستند )

رئیس ـ تصویب شد .

( خبر راجع به مرخصی آقای قائم مقام به مذمون ذیل قرائت شد )

آقای قائم مقام نماینده محترم آذربایجان مجدداً استجازه چهل روز مرخصی نموده و برای تصفیه امورات شخصیه به آذربایجان این مسافرت را حتمی و ضروری دانسته اند کمیسیون پس از مشاوره یک ماهه غیبت ایشان را تصویب می نماید که با اجازه هیئت شور تاریخ مرخصی از روز حرکت محسوب خواهد شد

رئیس ـ آقای قائم مقام

( اجازه )

قائم مقام ـ بنده اجالتاً پس می گیرم تا بعد .

( خبر راجع به مرخصی آقای روحی به شرح آتی خوانده شد )

آقای روحی نماینده محترم دو ماهه استجازه مرخصی کرده اند که مسافرت به عراق نمایند کمیسیون پس از مشاوره چهار روزه تصویب می نماید که از روز حرکت غیبت ایشان با اجازه ثبت گردد .

مخبر حسن ملک التجار رئیس آقایانی که مرخصی چهل و پنج روزه آقای روحی را تصویب می کنند قیام فرمایند

( اغلب قیام فرمودند )

رئیس ـ تصویب شد .

( راپوذت مرخصی آقای حائری زاده به شرح ذیل خوانده شد )

آقای آقا سید ابوالحسن حائری زاده نماینده محتم به واسطه گرفتاری های فامیلی اظهار داشته اند که مجبور به مسافرت عرض اقدس هستند و احتمال داده اند که این مسافرت به سه ماه به طول انجامد و توقع نموده اند که تاریخ اجازه از روز غیبت محسوب گردد .

کمیسیون عرایض پس از مشاوره به اکثریت غریب به اتفاق آرا این مسافرت را تصوسب می نماید که در مدت مذبور با اجازه محسوب شوند . مخبر حسن ملک التجا

ر رئیس آقای مدبر الملک

( اجازه )

مدبر الملک ـ بنده خواستم عرض کنم با طرز این روز حرکت محسوب شود موهوم است خوب است بعد ها معین شود که از چه روزی باید محسوب شود

رئیس شاهزاده شیخ الرئیس

( اجازه )

شیخ الرئیس ـ وسائل حرکت ایران هم اگر مثل فرنگستان بود که معلوم می شد مثلاً در ساعت شش یا هفت بعد از ظهر یا قبل از ظهر حرکت می کند ممکن بود در این راپورت ها موقع حرکت معین شود ولی در ایران یک وقت ممکن است ده روز بیست روز معطل شوند و هنوز وسیله حرکت پیدا نشده است .

باید این مسائل را ملاحظه کرد البته هر وقت وسائل نقلیه پیدا شد حرکت می کنند و از همان موقع هم محسوب می شود

رئیس ـ آقایانی که مرخصی آقای حائری زاده را تصویب می کنند قیام فرمایند .

جمع کثیری قیام نمودند

رئیس تصویب شد

( راپورت مرخصی آقای مصدق ـ السلطنه به شرح ذیل قرائت شد )

آقای مصدق السلطنه نماینده محترم به واسطه کسالت مزاج به موجب شرحی که اظهار داشته اند با تصدیق طبیب معالج استجازه یک ماه مرخصی نموده که تاریخ آن از هفتم سنبله الی هفتم اسد است حقوق خودشان را اختصاص به کتابخانه مجلس داده اند کمیسیون پس از مشاوره تصویب می نماید که غیبت ایشان با اجازه ثبت شود

رئیس آقای آقا سید یعقوب

( اجازه )

آقا سید یعقوب ـ این راپورت گویا اشتباه شده است

از هفتم سنبله تا هفتم اسد نوشته شده است

باید مرخصی ایشان از هفتم سنبله تا هفتم میزان باشد خوب است اصلاح شود .

از هفتم اسد تا هفتم سنبله را اجازه داشتند و تمام شد این اجازه از هفتم سنبله تا هفتم میزان است

سلطان العلماء ـ اشتباه شده است

رئیس ـ بلی از هفتم میزان تقاضای مرخصی کرده اند آقایانی که مرخصی آقای مصدق السلطنه را از هفتم سنبله تا هفتم میزان تصویب می کنند قیام فرمایند

( اغلب قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد . آقای مشار اعظم

یک نفر از نمایندگان ـ غائبند

رئیس ـ آقای روحی ( احضار برای قرائت راپورت )

( راپورت شعبه ششم راجع به نمایندگی آقای هایم را به شرح ذیل قرائت نمودند )

مطالعات و تحقیقات لازمه نسبت به دوسیه انتخابات کلیمیان ایران و کلیه ملت بنی اسرائیل اتباع دولت علیه که مرجوع به شعبه ششم شده بود و در جلسات عدیده با حضور اکثریت اعضای شعبه رسیدگی به عمل آمده است نتیجه آن به قراری است که معروض می شود ؛

در تاریخ پنج شنبه ۱۴ شوال ۱۳۴۱ حسب الدعوة حکومت طهران انجمن نظارت مرکزی کلیمیان تعیین و تشکیل گردید اعلان انتخابات را اعلام داشته و یوم یک شنبه ۱۷ شوال شروع به توزیع تعرفه نموده و تا انتهای روز سه شنبه ۲۶ شوال توزیع تعرفه را متوالیاً امتداد داده اند و از تاریخ روز دوم ذی قعده لغایت چهار روز دیگر به دریافت و اخذ آراء اشتغال داشته اند .

نیز حسب الامر وزارت جلیله داخله ولات ایالات و حکام ولایات مملکت ایران به قاطبه و عامه کلیمیان اعلام انتخابات و استفاده از حقوق تبعیت را برای پنجمین دوره تقنینیه اعلان و نتیجه حاصله آن را به انجمن نظارت مرکزی کلیمیان ابلاغ داشته اند .

در نتیجه آقای هایم به اکثریت ۳۹۰۹ رأی برگزیده و نماینده کلیمیان و ملت بنی اسرائیل اتباع دولت علیه ایران به وکالت دوره پنجم تقنینیه مجلس شورای ملی معلوم و منسوب شده اند .

و در امعان نظر و مطالعات لازمه ای که در دوسیه انتخابات کلیمیان به عمل آمد دو فقره اشکال مطرح نظر و جالی تدقیق گشت و آن این است که :

ایام مختصه به اعلان و اعلام را که در قانون انتخابات مصرح و معلوم است انجمن نظارت مرکزی کلیمیان مراعات نکرده و فاصله از اعلان تا شروع به توزیع تعرفه را چهار روز بیشتر امتداد نداده اند چون این موضوع به خصوص در انتخابات کلیمیان ذی سابقه بوده و بعلاوه در ادوار تقنینیه سلف این غفلت مورد اعتراض واقع نشده است و نیز در این دوره تقنینیه هم ظاهراً نظایری داشته و در حقیقت اطلاع و اعلام رأی دهندگان در مدت ۴ روز به عمل آمده است .

از این حهت پیش آمده مرقون را نمی توان موجب عدم صحت انتخاب کلیمیان دانست .

دیگر آن که از ۷ نفر اعضاء انجمن نظارت ۴ نفر آن ها اعتبار نامه و صورت جلسه را امضا کرده و سه نفر آنان از امضاء اعتبار ناممه و صورت جلسه استنکاف ورزیده اند در این مورد نظائر و اشتباهی چه در ادوار سلف و چه در دوره حاضره بوده و هست گذشته از این نظائر و موارد چون اکثریت نظار اعتبار نامه را امضا نموده اند موافقت اکثریت می تواند مدرک صحت و حسن جریان این انتخاب باشد .

علیهذا شعبه ششم اشکالات فوق الذکر را معتنی به و در خور اهمیت ندانسته به اکثریت آرا صحت انتخاب و نمایندگی آقای هایم را تأیید و تصدیق می نماید .

رئیس ـ آقای دست غیب

( اجازه )

دست غیب ـ بنده مخالفم

رئیس ـ راپورت راجع به آاقی ناصر سیف را چون آقای مشار اعظم نیستند آقای آقا میرزا شهاب قرائت می نمایند

( به شره ذیل قرائت نمودند )

انجمن نظارت مرکزی انتخابات اردبیل مطابق نظام نامه انتخابات در تاریخ سوم جمادی الاولی تشکیل گردیده در مشکین و خلخال و آستارا و نقاط دیگر نیز انجمن های فرعی از اشخاص صلاحیت دار ترتی و تشکیل یافته و در تمام نقاط مذبوره اقدام به نشر اعلان و توزیع تعرفه و اخذ آ‌راء با رعایت نکات قانونی به عمل آمده پس از جمع آوری آراء اهالی و قرائت آن بر طبق نتیجه حاصله از طرف انجمن مرکزی اعتبار نامه به عنوان آقای ناصر سیف تهیه و ارسال گردیده و دوسیه امر و اعتبار نامه مذکور در شعبه پنج مورد دقت و ملاحظه اعضا واقع شده و چون از شرح صورت مجلس و سایر محتویات دوسیه ایرادی به جریان انتخابی اردبیل وارد نبود صحت جریان انتخاب آن حوزه ونمایندگی آقای ناصر سیف تصدیق شده است

یوسف مشار اعظم

رئیس آقای زعیم

( اجازه )

رئیس ـ می ماند برای جلسه بعد . آقای روحی

( احضار برای قرائت راپورت )

( راپورت نمایندگی آقای آقامیرزا سید حسن کاشانی این طور خوانده شد ) رسیدگی و تحقیق در دوسیه انتخابات کاشان که مرجوع به شعبه ششم شده بود در جلسات عدیده با حضور اکثریت اعضا به عمل آمده و نتیجه آن به قراری است که معروض میدارد انتخابات کاشان در حدود نظامات و قوانین مقرره شروع گردیده و انجمن نظار از معاریف و موثقین محل تعیین وتشکیل و به نشر اعلان و اقدامات متعاقبه آن عمل نموده به نحوی که از شرح اوراق مضبوط در دوسیه استنباط می ش.د در اجرای شرایط مقرره آن طوری که الزام می نموده است اقدامات قانونی اجرا داشته و در جریانات لازمه آن تسامح و غفلتی به ظهور نرسیده است

ولی در این دوره انتخابات کاشان من البدایه الی النهایه با مبارزه و مسابقه های حذبی و جمعی به طرز و نحو غیر متداول و متعارفی آغاز و انجام یافته لازم است نمایندگان محترم مسموعات خود را با مفاهیم دوسیه تطبیق نموده و صحیح آن را از سقیم آن درک و استنباط فرمایند

در کاشان ایامی که مقدمه انتخابات گوشزد اهالی شده و مقدمات این امر در شرف فراهم شدن بوده چهار دسته متباین المرام مختلف المقصود برای نیل به مقام نمایندگی کاندیداهای خود عرض وجود کرده هر یک به نوبه خود داخل در کشمکش و اقداماتی که متناسب با این موضوع بوده است گردیده

ولی اوقاتی که به مراحل جدی مقصود نزدیک شده اند دودسته از آن ها به ضعف و عدم موفقیت خود پی برده یأس از حصول به مقصود ملزمشان ساخته که خاتمه به عملیات خود داده بی نتیجه از تعقیب به مقصود منصرف شدند

پس از آن طرف دودسته فوق الذکر رقابت و مجادله فیمابین دو دسته متمایز باقی مانده شدت نمده و با مساعی و مجاهدت فوق العاده ضدیت و مخاصمه با یکدیگر را ادامه داده و از اعمال هر گونه نظریه که احتمال می داده اند مفید گشته و عمال یکدیگر را خنثی و باطل نماید طرفین دریغ و مضایقه نداشته اند و از این رو شدت اختلاف مورس به سوء عملو طول مدت انتخابات شده است و به علاوه مجادلات مرقومه سبب گشته که وزارت داخله بنا به وظیفه که در حسن جریان انتخابات داشته است

با اعزام چندین نفر مفتش و مراقبت های لازمه دیگر اقدام نماید و از ناحیه متصدیان این امر به همان طور که لازم بود و انتظار می رفته جدیت های وافیه در تنظیم جریان و صحت انتخابات کاشان به عمل آمده است

خوبی مراقبت مأمورین و مباشرین این


امر حسن نظر اعضاء شعبه را متوجه ساخته و شکایات واصله که خواسته اند مأمورین رسمی دولت را به اعمال منویات خصوصی متهم سازند مدرک قاطع و قابل ملاحظه نشده و به علاوه موضوعی که قویاً قابل امعان نظر و مورد توجه اعضا شعبه گردیده این است که کاندیدهای دسته مخالفین دارای رأی کثیری بوده منتهی موفق نشده اند گوی سبقت را ربوده حائز درجه اول و دوم شوند از این جهت و به خوبی مشهود است .

که در انتخابات کاشان آزادی تام مدخلیت داشته است منتهی افکار و عقاید بیشتر مردم ولایت متوجه این دو نفر وکیلی است که رسیدگی به اعتبار نامه یکی از آنها محول و مرجوع به شعبه ششم شده بود بنابر این شعبه به اکثریت آراء صحت انتخابات کاشان و قانونی بودن آراء تصویب و تصدیق نموده و آقای آقا سید حسن را نماینده و منتخب قانونی اهالی ولایت کاشان به مجلس شورای ملی معرفی می نماید .

رئیس ـ آقای ملک الشعراء

( اجازه )

ملک الشعراء ـ مخالفم

رئیس ـ این یکی هم می ماند برای جلسه بعد . لایحه علائم صنعتی از ماده یازده مطرح است .

( ماده مذبور به شرح ذیل قرائت شد )

ماده سیزدهم اشیاء وامتعه مختلفه از خارجه به داخله مملکت با علاماتی که به موجب این قانون قلب شناخته شوند ممنوع است ونسبت به آنها مقررات قانونی راجع به اشیاء ممنوعه مرعی و مجری خواهد شد .

رئیس ـ مخالفی ندارد .

( گفته شد خیر )

رئیس ـ ماده چهاردهم قرائت می شود

( به مضمون ذیل قرائت شد )

ماده چهاردهم ـ ثبت وت تصدیق هر علامت که بر خلاف مقررات این قانون به عمل آمده باشد خالی از اعتبار اعلان خواهد شد . نسبت به علاماتی که از تاریخ تحصیل اجازه الی سه سال برای مقصود و یا مقاصدی که گرفته شده اند استعمال بشوند همین معامله می شود .

رئیس ـ آقای تدین

( اجازه )

آقای تدین ـ عرضی ندارم

رئیس ـ آقای شیروانی

( اجازه )

شیروانی ـ در مورد سابق این قانون گفته شد که مردم آزادند علائم صنعتی خودشان را ببرند به وزارت فوئد عامه ثبت کنند یا نبرند منتهی آن هائی که می برند ثبت می کنند به رسمیت شناخته می شوند و آن هائی که ثبت نمی شوند رسمیت ندارد ولی این ماده تقریباً در تمام خصوصیات زندگی مردم دخالت می کند .

نوشته شده است : ثبت و تصدیق هر علامت و بر خلاف مقررات این قانون به عمل آمده باشد خالی از اعتبار اعلان شد …

دولت چه حق دارد یک همچو چیزی را خالی از اعتبار اعلان کند در صورتی که در موارد قبل آقای مخبر توضیح دادند که اگر کسی نیاید ثبت کند او را مجبور نمی کنند ولی این ماده مجبور می کند که حتماً همه بیایند و ثبت کنند و یک پول بی ربطی بدهند .

فرضاً اگر یک چاقو سازی پنج قران سرمایه اش باشد باید حتماً ده تومان بدهد علامتش ثبت شود و الا دولت اعلان می کند که علامت رسمی نخواهد بود بنده کاملاً با این ماده مخالفم .

رئیس ـ آقای حاج عزالممالک

( اجازه )

حاج عزالممالک ـ این ماده مجبور نمی کند که هر کس هر علامتی را به ثبت دولت برساند قبلاً تصریح شده است که اگر کسی علامتش را آورد ثبت کرد دیگری حق ندارد علامت او را بیاورد ثبت کند و به موجب این ماده دیگران از ثبت آن ممنوع خواهند بود و تصور نمی کنم اشکالی داشته باشد .

رئیس – آقای عدل الملک

( اجازه )

عدل الملک بنده موافقم

رئیس ـ آقای سر کشیک زاده

( اجازه )

سرکشیک زاده ـ بنده هم موافقم

رئیس ـ آقای طهرانی

( اجازه )

آقا شیخ محمد علی طهرانی ـ بنده با جزء اول این ماده مخالفم به جهت این که صاحب صنعت یا صاحب تجارت آمد علامت خودش را در وزارت خانه رسمی ثبت کرد و سند هم گرفت بر حسب اتفاق این ثبت مخالف این قانون شد تقصیری یا قصوری متوجه آن صنعت گر یا تاجر نیست تقصیر متوجه به اعضاء اداره است .

اینجا شما قانون وضع می کنید که اگر کسی تخلف کرد از سه ماه ا یک سال حبس بشود اما از آن طرف اگر اعضاء اداره بر خلاف مقررات علامتی را ثبت کرد فقط علامت آن بیچاره صنعتگر یا تاجر باید خالی از اعتبار باشد و هیچ مسئولیتی برای مأمور اداره قائل نشده و این ترتیب هیچ مورد و جهتی ندارد و عقیده بنده این است اگر این ترتیب پیش آمد دولت و وزارت خانه مربوطه مکلفند که تصدیق دیگری به آن شخص بدهند .

مخبر ـ عرض کنم در این جا البته اگر مأمورین دولت بر خلاف این قانون رفتار کرده باشند یک نظامات اداری در وزارت خانه های مربوطه هستند که مطابق آن رفتار خواهد شد ولی اصل قضیه این است اگر یک علامتی بر خلاف این قانون که الان آقایان نمایندگان رأی می دهند بوده است باید بیاورد و مطابق این قانون تقاضا کنند و ثبت شود …

شیروانی ـ یعنی اجازه نگرفته است .

مخبر ـ آن وقت آن علامت صورت قانونی پیدا خواهد کرد و الا اگر دیگری آمد و یک علامتی را که ثبت نشده است خواست ثبت کند وزارت خانه موظف است که آن علامت را برای او ثبت کند علاوه بر این این ماده منع نمی کند هنوز که این قانون انتشار پیدا نکرده وقتی انتشار پیدا کرد مطابق مقررات این قانون تقاضای ثبت می کند و وزارت خانه به او خواهد داد اما این که آقای شیروانی گفتند هر کس مجبور است که علامت خود را ثبت کند این طور نیست همه آزادند هر کس خواست مطابق این قانون که مجلس شورای ملی رأی می دهد علامتش را ثبت کند مرانبشراطی کرده و آن را به ثبت می رساند و البته پس از ثبت دولت آن علامت را به دیگری نمی دهد

( بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )

رئیس ـ مذاکرات کافی است ؟

جمعی از نمایندگان ـ بلی کافی است .

رئیس الوزراء ـ هیئت وزراء را به مجلس شورای ملی معرفی میکنم :

آقای ذکاء الملک : وزیر مالیه آقای مشار الملک : وزیر امور خارجه ، آقای امیر اقتدار : وزیر داخله ، آقای سردار اسعد : وزیر پست و تلگراف ، آقای سردار معظم : وزیر فوائد عامه ، آقای ادیب السلطنه : وزیر عدلیه ، آقای مشار الدوله : موقتاً کفیل وزارت معارف تا انشاءالله پس از چند روز دیگر وزیر معرفی شود . وزارت جنگ هم با خود بنده است .

رئیس ـ ماده پانزده مطرح است

( به شرح آتی قرائت شد )

ماده پانزدهم ـ اتباع خارجه که در ایران دارای تاسیسات صنعتی و تجاری هستند یا اجناسی با مارک خود به ایران ارسال می دارند در صورت ایفای ترتیبات مقرره این قانون از فوائد آن بهره مند توانند شد . رئیس مخالفتی ندارد ؟

آقای تدین .

( اجازه )

تدین ـ بنده نظرم اصلاح عبارتی است و آن راجع به کلمه (( توانند شد )) است با این کلمه این جا معنی ندارد (( در صورت ایفای ترتیبات مقرره این قانون )) باید نوشته شود (( از فوائد آن بهره مند خواهند شد )) نه این که توانند شد .

اگر بر طبق مقررات این قانون ایفاء نمود باید نوشت بهره مند خواهند شد . توانند شد معنی ندارد .

رئیس ـماده شانزدهم .

( به شرح ذیل قرائت شد )

ماده شانزدهم ـ دولت می تواند به واسطه قراردادهای بین المللی استعمال مانع الغیر علامات صنعتی وتجارتی اتباع داخله و یا خارجه را که در خارج از حدود ایران به صنعت و تجارت مشغول هستند در صورت ایفای شرایط مقرره این قانون و به شرط معامله متقابله نسبت به علامات ایرانی در ایران امین نماید . علامات صنعتی و تجارتی خارجه ممکن است که بر وفق شرایط معینی که از طرف وزارت تجارت مقرر خواهد شد به وسیله قنسول گری های دولت علیه نیز در خارجه برای ثبت و تصدیق وزارت تجارت فرستاده می شود .

رئیس ـ مخالفی نیست ؟

( گفتند خیر)

رئیس ـ ماده هفده .

( این طور خوانده شد )

ماده هفدهم ـ وزارت تجارت مجله انتشار خواهد داد که در هر سال دو مرتبه توزیع خواهد شد و محتوی طرح علامات صنعتی و تجارتی تصویب شده و معلومات لازمه و اعلانات و احکام قضائی راجع به آن ها بوده و به علاوه قوانین و نظامات و عهود و غیره مربوطه به علامات صنعتی و تجارتی را نیز به وسیله آن مجله منتشر خواهد نمود . وزارت تجارت باید علامات صنعتی و تجارتی تصویب شده را در ظرف مدت شش ماه از تاریخ ثبت در مجله مزبور به تبع رسانیده منتشر نماید .

رئیس ـ آقای شیروانی .

( اجازه )

شیروانی ـ قطع نظر از این که خود این قانون که ده بیست تا میز و صندلی در ادارات زیاد می کند و یک بودجه عریض و طویل برای مملکت تهیه می نماید این مجله دیگر چیز غریبی است لابد بودجه گنده هم در سال خواهد داشت در صورتی که مجله و روزنامه داریم و کارخانجات زیادی هم در مملکت نیست که محتاج به یک مجله مخصوص باشد به علائم مخصوص آن کارخانجات را در آن مجله ثبت کنند اگر برای این است که اتفاقاً یک وقتی یک کارخانه پیدا شود و علامت آن را بخواهیم ثبت کنیم و در کجله انتشاد دهیم لزومی ندارد از حالا این مجله را تاسیس کنیم و یک بودجه سنگینی برای آن معین کنیم و بنده مخالف هستم .

رئیس ـ آقای حاج غز المالک .

( اجازه )

حاج عز المالک – گویا برای آقا سوء تفاهم شده باشد این جا مجبور نمی کند وزارت خانه را به این که هر روز یا هر هفته یک مجله طبع کند در ظرف ششماه یک مجله طبع خواهد شد و آن علائم ثبت شده را


در آن طبع و منتشر می کند و به عقیده بنده در هر شش ماه یک مجله برای علائم صنعتی طبع و نشر شود اشکالی نخواهد داشت . رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس .

( اجازه )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ عرض کنم اشکال دیگری که پیش می آید این است که مردم باید از علائم صنعتی مطلع شوند تا این که به مقررات آن مخالفت نکنند و با این ترتیب که هر شش ماه یک مرتبه یک مجله منتشر شود که علائم صنعتی در آن طبع شده باشد و بعد از چند ماه به ولایات برسد تولید اشکال خواهد شد و عقیده من این است که هر وقت یک کسی علامت صنعتی اش را در وزارت خانه مربوطه ثبت کرد اگر روزنامه رسمی است که باید در روزنامه رسمی ثبت شود و اگر روزنامه رسمی نیست در بعضی روزنامه های دیگر که نسبتاً مهم است باید ثبت شود نه این که صبر کنند تا شش ماه بعد یک مجله پیدا شود و در آن ثبت کنند زیرا شش ماه که این جا کعطل می شود شش ماه هم در ایالات و ولایات باید طول بکشد تا مردم از آن علامت مستحصر شوند و این خوب ترتیبی نیست .

جمعی از نمایندگان ـمذاکرات کافی است .

رئیس ـ کافی است ؟

جمعی از نمایندگان ـ بلی کافی است .

رئیس ـ ماده هیجده .

( به شرح ذیل قرائت شد )

ماده ۱۸ ـ طریقه اجرای این قانون به موجب نظام نامه مخصوص که به تصویب هیئت دولت می رسد معین خواهد شد .

رئیس ـ مخالفی ندارد ؟

بعضی از نمایندگان ـ خیر

رئیس ـ ماده نوزده .

( به شرح آتی قرائت شد )

ماده ۱۹ ـ وزارت تجارت و عدلیه و داخله و خلرجه و مالیه هر یک در قسمت راجع به خود مامور اجرای این قانون می باشند .

رئیس ـ در این ماده که ایرادی نیست ؟

( گفتند خیر )

رئیس ـ شور اول تمام شد .

رأی می گیریم برای شور ثانوی آقایانی که تصویب می کنند شور ثانی بشود قیام فرمایند .

( جمع کثیری قیام نمودند )

رئیس ـ تصویب شد .

لایحه اوزان و مقادیر مطرح است مذاکرات در کلیات است کسی مخالف نیست آقایان تدین مخالفند ؟

تدین ـ بنده در ماده اول عرض دارم .

رئیس ـ رأی می گیریم برای دخول در شور مواد آقایانی که دخول در شور مواد را تصویب می کنند قیام بفرمایند .

( اکثر نمایندگان برخاستند )

رئیس ـ تصویب شد . ماده اول قرائت می شود :

( به شرح آتی قرائت شد )

ماده اول ـ اوزان و مقیاس های رسمی مملکت ایران از تاریخ نشر این قانون مطابق اصول مطری بوده و از روی مطر و کیلو گرام و لیطر کمیسیون بین المللی مطر تنظیم یافته و واحد اساس آن ها از قرار ذیل خواهد بود :

ذرع مساوی به یک میطر

درم مساوی به یک گرام

رطل مساوی به یک لیطر

اضعاف و اجزای این مقیاس ها نیز که در جدول نمره یک منضم به این قانون مطرح است رسمی و لازم الرعایه می باشند .

رئیس ـ آقای شیخ الرئیس .

( اجازه )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ بنده موافقم .

رئیس ـ آقای ضیاء الولعظین .

( اجازه )

ضیاإ الولعظین ـ بنده هم موافقم .

رئیس آقای حاج میرزا عبدالوهاب چه طور ؟

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده عرض می کنم اگر ممکن باشد به همین جریان معمولی ایران یک شکل متحد الشکلی درست کنند بهتر است به جهت این که تا دهاتی این ترتیب را بفهمد که گرم و سانتی گرم چیست خیلی طول دارد …

رئیس الوزراء ـ الفاظ الفاظ ایرانی است منتهی تطبیق می کنند به مطر و گرم و غیره .

حاج میرزا عبد الوهاب ـ چون در ایران اغلب مدمش بی سواد هستند و ترتیب گرم و سانتی گرم را دیر می فهمند به عقیده من اگر به همان نخود و مثقال ایرانی نوشته می شد بهتر بود .

رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس .

( اجازه )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ مسئله اختلاف مقادیر و اوزان را اگر به تاریخ هم مراجعه کنیم همیشه در نظر اشخاصی که می خواسته اند اصلاحات اساسی در مملکت بکنند از زمان غازان خان تا زمان حال بوده ایت منتهی موفق نشده اند و هر وقت به اشکالی بر خورده اند مثلاً یک وقت من تبریز را معین کردند دیگران

زیر بار نرفتند من شاه را معین کردند عده دیگری زیر بار نرفتند من ری را معین کردند با عده دیگری زیر بار نرفتند و این مسئله به تجربه رسیده است اگر حالا هم ما بخواهیم آن طور بکنیم دیگران به یک مناسباتی زیر بار نمی روند و بهترین ترتیبات همین ترتیب اعشاری است اگر بنا باشد بگوئیم مردم این ترتیب را ملتفت نمی شوند همان من تبریز یا من شاه را ملتفت می شوند و حالا که بنا است اصلاح کنیم چون با یک قسمت از دنیا تجارت داریم باید اوزان ما هم مطابقه با اوزان آن ها بکند که اسباب سهولت کار بشود .

فرضاً همان بی سوادی را که می فرمائید ملتفت نمی شود وقتی مال التجاره می برد به روسیه نمی داند چند خروار است یا آرشین روسی چه قدر است یا یارد چه قدر است و به این جهت در خرید و فروش مغبون می شود و بهترین ترتیبات همان ترتیب اعشاری است که اغلب ممالک متمدنه همان را برای مقیاس های خود انتخاب کرده اند و اسباب کار شده است و الا با این ترتیب که در هر شهر و هر ده اوزان تفاوت های فاحشی دارد اسباب زحمت است .

مثلاً در سیستان یک خروار صد و هشتاد من است و در طبس پنجاه و پنج من . من در مشهد هفتصد و بیست مثقال است و در سبزوار ششصد و چهل مثقال و این ها هیچ ارتباطی باهم ندارد .

بهترین ترتیبات که به عقیده علماء بهتر قابل تقسیم است همین کسور اعشاری است که این جا نوشته شده است و به عقیده بنده هیچ نگرانی نباید داشته باشند زیرا این را زودتر می گیرند و وقتی که یاد گرفتند به درد تجارت و صادرات و وارداتشان بهتر می خورد مثلاً ذرع سبزوار درست مطابق مطر است ولی همین قدر که گفتند ذرع سبزوار مشهدی ها قبول نمی کنند و بالاخره به همین ترتیب بهتر است و گمان می کنم یکی از قوانینی مهمه و اصلاحات اساسی که اسباب آسایش عموم را فراهم کرد همین قانون است و بهتر این است که آقایان موافقت بفرمایند و به همین ترتیب رأی بدهند .

ذکاء الملک وزیر مالیه ـ بیانات شاهزاده شیخ الرئیس خیلی صحیح و منطقی بود ولی جواب آقای حاج میرزا عبدالوهاب را آن طور که می بایست بدهند ندادند و بنده این طور شنیدم و فهمیدم که ایشان اعتراضشان به الفاظ بود و اظهار داشتند که بهتر این است الفاظ خودمان باشد ولی توجه نفرمودند که الفاظ الفاظ خودمان است و این که در این قانون ملاحظه می کنند که ذکر سانتی مطر می شود از برای این است که معین شود آن چه را ما ذرع می گوئیم عبارت از چیزی است که در خارجه آن را مطر می گویند نه این که خواسته ایم اسامی که در آن جامعمول است .

در این جا رواج بدهیم .

دوم و سایر اسامی تمام الفاظ فارسی است .

رئیس ـ آقای داور موافقند ؟

داور ـ بلی

رئیس ـ آقای تدین چه طور تدین ـ بنده مخالفم

رئیس ـ بفرمائید

تدین ـ مخالفت بنده از حیث اساسی نیست .

بنده کاملاً موافق هستم که این مقیاسات ایران به واسطه معایبی که دارد هر چه زودتر تبدیل شود به بهترین مقیاساتی که اغلب ممالک متمدنه دنیا قبول کرده اند وعبارت است از مقیاس های مطری

ولی مخالفت بنده از این حیث استکه این لایحه خیلی ناقص تنظیم شده است و از نقطه نظر اصول فنی و حسابی تنظیم نشده به این جهت اعتراضاتی که دارم عرض می کنم تا در شور دوم شاید در کمیسیون طرف توجه واقع شود :

اولاً این جا یک لایحه دولت داریم و یک راپورت کمیسیون راپورت کمیسیون اقتصادی یافته است به سه چهار ماده و بقیه را احاله کرده است به اصل لایحه دولت . ماده اول اولاً در انشاء این ماده اشتباه شده است و آن عبارت از این است که نوشته شده اوزان و مقیاس های رسمی .

در صورتی که اوزان خودش جزء مقیاس ها است و این یک اشتباهی است مقیاسات به طور کلی دارای شش اصل است اصل مقیاسات در تمام دنیا مبتنی بر این شش اصل است .

اول مقیاس زمان است واحد آن شبانه روز است اضعاف و اجزائی دارد که حالا نمی خواهیم وارد آن قسمت بشوم مقیاس زمان در تمام دنیا به روی یک ترتیب قرار گرفته است و هیچ اختلافی ندارد و در آن مللی که آشنا به ساعت و زمان هستند در همه جا واحدش شبانه روز است .

که بیست و چهار ساعت است ساعت هم شصت دقیقه است دقیقه هم شصت ثانیه است و نسبت مقیاس زمان هم اعشاری نیست نسبتش کسر متعارفی است به این معنی که وقتی می خواهند جمع کنند نسبتش ده ده پائین و بالا نمی رود و حتی از فرانسه هم مقیاس زمان زا تغییر نداده اند و همان بیست و چهار ساعت است

دوم مقیاس اوزان است

سوم واحد نقودات واحدش در ایران قران است به اعتباری یا تومان است به اعتباری ولی امروز در ایران قران ست در فرانسه فرانک است و در جاهای دیگر چیز دیگر

چهارم مقیاس طول است

پنجم مقیاس سطر . ششم مقیاس حجم به مقیاس زمان کاری نداریم پنج اصل از اصول مقیاسات باقی می ماند که در این جا فقط اشاره به اصل شده است و دو اصل دیگر را اسم نبرده است یکی از آن هایی را که اسم نبرده است مقیاس حجم است .

در مقیاس طول و سطح در تعدیل و تبادل آن اسامی معین کرده اما مقیاس حجم را به کلی ساکت گذاشته .


دیگر مقیاس نفوذ است . نفوذ ما هم از به بالا اعشاری است ولی از قران به پائین اعشاری نیست مگر در مرحله آخری که به دینار میرسد قران اجزائش عبارت از این می شود . بیست شاهی . ده صد دینار پنج عباسی دو تا ده شاهی این ها همه اصطلاحات است بعد آن وقت منتهی می شود شاهی پنجاه دینار که دو تا پول باشد و هزار دینار که یک قران می شود .

وقتی که به دینار رسید عملش اعشاری است و ده ده پائین و بالا می رود از قران به بالا هم یک قران . دو قران یک تومان ده تومان همین حال را دارد اما بین دینار و قران این خورده ها نسبتش اعشاری نیست و این ترتیبات در موقع عمل و تجارت و زندگانی بشر که بر روی حساب و این مقیاس ها است تولید اشکال و زحمت می کند . بنابراین مقیاس های نفوذ را هم به کلی مسکوت عنه گذاشته است و در مقابل آمده است یک مقیاس جدیدی برای ما درست کرده و علاوه کرده است و این یک اشتباه بزرگی است و به طوری که آقایان ملاحظه می کنند در راپورت این طور ذکر شد .

نمره یک مقیاس طول ـ ۲ مقیاس سطح ۳ ـ مقیاس کیل ۴ ـ مقیاس وزن کیل را آمده است مقیاس قائل شده در مابل اوزان و اشتباه بزرگی است .

زیرا وزن بدو طریق است یا به واسطه سنگ مخصوص یا به واسطه های پیمانه های مخصوصی است . کیل خودش یک مقیاس نیست در مقیاس وزن در ایران هم همین طور است در اروپا هم همین طور است .

در اروپا واحد وزن را گرام می گیرد و بعد برای اندازه گرفتن هیزم واحدی را استعمال می کند که اتیر است و این ها جزء وزن است مثلا گندم را در ایران به دو طریق وزن می کنند یا توی ترازو و یا قپان می کشند یا ظرفی است که وزن می کنند و پیمانه می گیرند و همین طور شیر و سایر چیزهای دیگر را حالا این جا کیل مقیاس جدید الاختراعی شده است در مقابل اوزان .

و بنده عرض می کنم این ها اشتباهات است که از نقطه نظر فنی شده است از نقطه نظر ادعا هیچ فردی از ایرانی پای خودش را از مقام کیکاوس پائین تر نمی گذارد اما در موقع عمل می بینید یک لایحه از یک وزارت خانه بیرون می آید و شاید اشخاصی هم که در آن جا هستند بگویند ما اول شخص مملکت هستیم ولی دوکلمه حساب نمی دانند یک اشتباه دیگری است و آن این است که این ترتیبی هم که قائل شده اند برای این اجزاء و اصطلاحاتی که ذکر کرده اند این هم غلط اساساً در هر واحدی که مقیاس تلقی شود آن را مأخذ گرفته و ده ده بالا می روهیم که اضعافش اسم مخصوص

مثل قران که از قران به تومان میرود ولی از تومان به بالا که میرود دیگر اسم مخصوص ندارد مگر در کرور که پانصد هزار تومان می شود یک کرور .

پائین هم که بیائیم باید اول از آن جزء بزرگ تر شروع شود و بعد اجزاء کوچکتر مثلاً ذرع را به ده جزء متساوی تقسیم می کنیم آن وقت ببینیم هر جزئش چه اسم دارد بعد آن اسم ثانی را به ده قسمت تقسیم می کنیم اسم دیگر می گذاریم و غرض من این است که یا از قران به پائین یا از ذرع به پائین باید شروع کرد .

این جا اولش هزارم است دوم بهر است . سوم گره . ولی این اشتباه است در عمل . باید عکس این باشد مثل دسیمتر . سانتی متر . میلی متر . متر اجزائش عبارت از این است که یک دهم هایش را می گیرند و هر یک را به ده جزء متساوی تقسیم می کنند اسم یک جزئش را می گذارند سانتی متر . و همین سانتی متر را به دا قسمت می کنند یک قسمتش را اسمش را می گذارند میلی متر .

ولی این جا بر خلاف تقسیم بندی کرده است یعنی از آخر که میلی متر باشد گرفته است . بعد بهر بعد گره . گره خوب است و اسم خاص است . بهر هم اسم خاص است . ولی هزارم اسم خاص نیست و باید کوشش کنند که این جا یک اسم خاص بگذارند زیرا نمی شود گفت ده ذرعی . بالفرض طول یک مکانی صد ذرع باشد آن وقت اسمش را را می گذاریم صد ذرعی ؟ زیرا بالاخره در محاوره این طور می شود که مثلا باید بگوئید یک باغی دارم که طولش ده ذرعی است یا فرض بفرمائید یک خانه دارم طولش یک صد ذرعی است و عرضش یک ده ذرعی است . این طور میشود دیگر نه .

پس باید در اصطلاح یک کلماتی را انتخاب کرد که اولا مرکب نباشد و ثانیاً این طور قرع سمع نکند که تا پنجاه سال نشود حالی مملکت کرد که ده ذرعی باید بگوئی غلط است . و از این که می گذریم باید اسامی خاص معین کنیم که در طول وقتی این اسامی درست شد در سطح هم همین اسامی باشد مثلا در سطح وقتی می رسیم واحد مقیاس سطح را باید گفت ذرع مربع است اجزائش هم باید همین طور باشد یعنی در اجزائش باید یک دسیمتر مربع گفت یک دهم ذرع مربع یا به جای یک ساسنتی متر مربع یک صدم ذرع مربع و همین طور به جای یک میلیمتر مربع یک هزارم ذرع مربع یعنی همان اسامیکه در طول قبول کردیم در سطح هم قبول کنیم نهایت در سطح مربع می شوند و در حجم مکعب .

از این ها که گذشتیم مقصود از تبدیل مقیاسات ایران به فرانسه و اصول سیستم متر یک این بوده است که چون مقیاسات فرانسه دارای نسبت اعشاری است و در عمل موجب تسهیلات است و به العکس مقیاسات ما نسبت اعشاری ندارد و تولید اشکال می کند .

بنابراین باید تبدیل شود به اصول سیستم متر یک ولی متاسفانه از آن چیزی که مقصودشان بوده است یعنی فرار کردن از آن اشکالات و محظورات در همان قسمت ما واقع شده اند . چه طور ؟

مثلاً‌ملاحظه بفرمائید در صورتی که واحد مقیاسات اوزان را ما من بگیریم . من می شود چهل سیر سیر می شود شانزده مثقال . مثقال بیست و چهار نخود نخود می شود چهار گندم .

حالا اگر ما چند قلم داشته با که مجتمل بر این کسور باشد . یعنی پانزده من سی و پنج سیر و دوازده مثقال و شانزده نخود از این قبیل چند قلم داشته باشیم و بخواهیم جمع کنیم ملاحظه بفرمائید به چندین عمل باید این ها را جمع کنیم یعنی اولا نخود را باید جمع کنیم و بعد بگوئیم بیست و چهار بر یک که می شود یک مثقال آن وقت مثقال ها را جمع کنیم وقتی که می خواهیم تبدیل به مرتبه مافوق بکنیم باید بگوئیم شانزده بر یک

که یک سیر است . سیر ها را جمع می کنیم باید بگوئیم صد بر یک که یک خروار باشد .

و بنده می خواهم بگویم اگر ما (‌در عین این که معتقد هستیم ) همین اوزان و مقیاسات خودمان را بگیریم زحمتش خیلی کمتر است از آن چه که این جا ذکر کرده اند و حالا به عرض آقایان می رسانم :

( مقیاسهای وزن . واحد مقیاس وزن درم (‌ این خوب است ) مساوی با یک گرام اضعافش ده نخود یا دو درم نیم مثقال یا دو درم و نیم . یک مثقال یا پنج درم . سیر یا هفتاد و پنج درم . چارک یا هفتصد و پنجاه درم سنک یا هزار درم . نیم من یا هزار و پانصد درم . من یا سه هزار درم . خروار یا سیصد هزار درم )

خوب این جا ما می خواهیم این ها را جمع کنیم یک جا دو درمی پیدا می کنیم یک جا دو درم و نیمی یک جا پنج درمی .

یک جا هفتاد و پنج درمی . یک جا هفتصد و پنجاه درمی . یکجا هزار درمی . یکی سه هزار درمی یکی سیصد هزار درمی . بنابراین در این قسمت که تصور می کنم کاملا تصدیق بفرمائید که باز آن مقیاس خودمان که فقط سیر و مثقال و نخود بود بهتر بود

اما این جا از من تا به خروار برسد نه اسم مختلف دارد یعنی دو تا . دو تا و نیم پنج و هفتاد پنج و غیر ذلک .

و بنده در عین این که کاملا موافقم با این که مقیاسات ایران هر چه زودتر تبدیل به مقیاسات فرانسه بشود و هیچ تردیدی برای بنده نیست .

بلکه اگر سال های قبل هم تبدیل به این عمل می شد شاید تا حالا موفقیت پیدا می کردیم .

عرض می کنم این ها یک نقایصی است که نظر کمیسیون محترم را جلب می کند به این که در این قضایا بحث فرموده هر کدام را کا پسندیدند قبول کند .

یک اعتراض دیگری هم در این ماده دارم که عرض می کنم و زیادتر از این نمی خواهم حرف بزنم و آن اعتراض این است که ماده اول با ماده هشت مخالف است ماده اول می گوید :

( اوزان و مقیاسهای رسمی مملکت ایران از تاریخ نشر این قانون مطابق اصول مطری بوده )

یعنی این قانون که تصویب شد مطابق این ماده مقیاسات رسمی ایران از روی اصول مطری است نهایت با الفاضی که مال خود ایران باشد .

ولی در ماده هشت چیز دیگری می گوید :

می گوید (‌ همین که در نقطه از مملکت به قدر کفایت از طرف دولت وسائل اجرای این قانون فراهم شد از طرف بلدیه محل اعلام و در مدت یک ماه بعد از نشر اعلان در ولایات و سه ماه در ایالات کاملا به موقع اجرا گذارده خواهد شد )‌اگر از تاریخ نشر رسمی است .

دیگر این ماده چه میگوید که پس از آن که این مقادیر و اوزان را معین کردند بعد از سه ماه در کجا و بعد از دو ماه در کجا تازه باید اعلان شود که مردم این کار را بکنند .

بنابراین به عقیده بنده این ماده با ماده هشت مخالف است و باید اصلاح شود .

رئیس الوزراء ـ‌این اعتراضتان دیگر وارد نبود .

وزیر مالیه ـ آقای تدین قدری زیاد حمله کردند به این لایحه و بنده هم تصدیق دارم که این لایحه را ساده تر و بهتر از این می توان نوشت اما آن قسمتهایی را که فرمودند .

اولا نقود که در این جا ذکر نشد برای این است که منظور اصلی مقیاس های وزن و طول است که مخصوصا در ایران خیلی مغشوش بوده است و در نقود این عیب نقصی نبوده است .


زیرا مقیاس نقد ما هم مثل مقیاس نقد سایرین سلسله مطری و اعشاری است . و این که شاهی و صد دینار و پول و نیم پول و عباسی داریم منافات ندارد با آن مسئله .

اگر به خاطر بیاورند در ممالک دیگر همین چیزها هست نظر در این است که در محاسبه به طور اعشاری میتوان آورد مثلا حالا اگر دو عشر قران را یک اسم و پنج عشر آنرا یک اسم برایشان بگذاریم دخلی به مسئله ندارد .

این که مقیاس نفوذ در این جا ذکر نشده به جهت این است که اگر در باب نفوذ ایران اقدامی باید بشود باید اقدام اساسی کرد و هر موقع هم آن اقدام اساسی مقتضی شد دولت خواهدکرد .

اعتراضات دیگر آقای تدین قسمت مهمش راجع بود به بعض مسائلی که به نظرشان می رسد و در این جا ذکر نشده و ایشان توجه نفرمودند که فرق است بین یک لایحه قانونی و یک رساله علمی .

اگر بخواهیم در باب مقیاسات یک رساله بنویسیم . البته همانطوری که ایشان فرمودند باید نوشت یعنی باید گفت واحد طول متر است .

واحد سطح متر مربع است واحد حجم متر مکعب است الی غیر ذلک اما چون در این قانون تعلیم و تدریس نمی خواهیم بکنیم از این جهت بود که این قسمت ها را ذکر نکردیم .

مثلا حاجت نداشتیم که بگوئیم واحد سطح ذرع مربع است زیرا این مطلب معین است اما این که رطل را زیاد کردیم و ایشان فرمودند این ها جزء اوزان است . این را توجه بفرمایند که در ممالک خارجه حتی در خود مملکت ایران در همه جا در ترتیب مقیاس کردن اجناس یک رویه ندارند مثلا در ایران خیار و بادمجان را دانه و در اصفهان بکش من می فروشند .

این اختلاف در بین ایران و سایر ممالک هم هست .

مثلا در ایران هیزم را به وزن خروار و من می فروشند و در فرانسه هیزم را به حجم می فروشند و در ترازو نمی گذارند بکشند اسبابی دارند که یک متر مکعب گنجایش دارد و هیزم را توی آن می گذارند و به آن ترتیب می فروشند .

مثل این که در مملکت ما در باب مالیات یک قانون و قراری در مقیاس آن ها نیست .

مثلا بعضی جاها شیر که می خواهند بفروشند به اصطلاح خودمان پیمانه می کنند و بعضی اوقات می کشند و می فروشند . و این که این جا ذکر شده است مخصوصاً نظرمان این بوده است که هر گاه پیمانه بخواهند بفروشند مقرر باشد به پیمانه که واحد آن لیتر فرانسه است و اسم او را به فارسی رطل می گویند بفروشند و آن عبارت است از یک دهم متر مکعب و و بنده تصدیق دارم که این لایحه را می توان ساده تر نوشت و در تحت یکی دو ماده تنظیم کنیم و بگوئیم بعد از این در ایران مقیاس ها سلسله مطری است و بعد هم بگوئیم آنچه که در فرانسه متر می گویند می گوئیم و آنچه را که آنها گرم می گویند مادرم می گوئیم و همچنین اسامی دیگر و دیگر داخل نشویم که اجزائش چیست . و این کار را هم ممکن است همانطور که حالا آقای تدین پیشنهاد کردند در موقع شور ثانی این پیشنهاد را بکنند و به طرز ساده تری نوشته شود و اما مسئله تناقص که بین ماده هشت و ماده اول فرمودند به عقیده بنده این ایراد وارد نیست زیرا از روز نشر این قانون یعنی از روزی که مجلس شورای ملی تصویب کرد تبعا این طور هم هست مقیاسهای رسمی مملکت ایران این طور می شود ولی برای مردم تتا وقتی که بلدیه اعلان نکرده است و آن مقیاسها را حاضر نکرده و نداده است به دست آن ها بر کسی بحثی نیست اگر آن مقیاس ها را استعمال نکنند و وقتی که این قانون رسمی شد در دنیا معلوم می شود که مملکت ایران سیستم متر را که قبول کرده و اساس رسمی اوزان و مقادیر خودش قرار داده است .

رئیس ـ پیشنهادی از طرف آقای دکتر احیاء السلطنه رسیده است قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد . )

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی لایحه اوزان و مقادیر که طبع و توزیع شده است به عقیده بنده ناقص است ولو مطابق با احتیاجات امروزه مملکت هم باشد ناقص است از آنجا ئی که قانون باید کامل باشد بنده پیشنهاد می کنم که لایحه اوزان و مقادیر مراجعه به کمیسیون بشود تجدید نظر بنمایند و با تطبیق به اصول سیستم مطریک که در غالب از دول متمدنه معمول و مجری است به عرض نمایندگان محترم برسانند .

رئیس ـ توضیحی دارید بفرمائید ؟

احیاء السلطنه ـ نظز به این که این راپورت کاملا مطابق با اصول سیستم مطریک نیست این است که بنده پیشنهاد کردم به کمیسیون مراجعه شود و تجدید نظر شده مجدداً پیشنهاد شود .

رهنما مخبر ـ برای این که در موضوع این پیشنهاد بهتر بشود رأی گرفت بنده لازم می دانم یک توضیحات مختصری در این خصوص داده شود .

در این جا البته این لایحه دو شور دارد در شور دومش هم ممکن است اعتراضات آقایان محترم را که اعتراض کردند در آن جا مورد بحث قرار داد ولی چون آقای تدین در این جا بعضی اظهارات کردند لازم است نظریات کمیسیون را عرض کنم اولا این مسئله را باید مورد توجه قرار دهیم که اگر ما بخواهیم سیستم مطریک را به همان ترتیب که در اروپا معمول است و با همان اسامی و الفاظ به موقع اجرا بگذاریم نه تنها امروز و فردا ممکن نیست بلکه ده سال پانزده سال دیگر هم عملی نیست برای این که همان طور که در فرانسه چهل سال طول کشید شاید در ایران متجاوز از پنجاه شصت سال طول بکشد زیرا یک نفر دهاتی با یک نفر بازاری این را نمی تواند بفهمد که کیلومتر چه قدر است همین طور سانتی متر دسی متر و دکامتر نمی تواند از هم تشخیص بدهد این الفاظ را که روی یک تقسیم بندی های اصولی وضع شده است با این وضعیتی که ما در جامعه خودمان سراغ داریم باید تصدیق کرد که نمی توانیم به زودی به موقع اجرا بگذاریم و اگر بگذاریم فلان بازاری که می خواهد چیزی بخرد نمی داند به چه ترتیب بخرد و چه قدر می خواهد و در قیمت وزن چه قدر بگوید که مساوی با یک من یا یک سیر باشد……

رئیس ـ در پیشنهاد مذاکره بفرمائید .

رهنما ـ بنده علت اینکه خارج از موضوع پیشنههاد صحبت می کنم این است که با آن توضیحاتی که آقای تدین دادند شاید این پیشنهاد قبول بشود به این جهت در اصل موضوع عرض می کنم که این قبیل مشکلات در کار هست بنابراین کمیسیون فوائد عامه دیگر که نمی تواند همان قانون سیستم یک را که فعلا در این جا موجود است عینا به موقع اجرا گذاشته از این جهت آمد و یک تطبیقاتی کرد و برای مقیاس ذرع به مطر اسمی گذارد و برای اضعاف و اجزای مطر هم اسمی وضع کرد و همین طور برای کیل و وزن هم یک اسمی گذاشت و اگر این طور نمی کرد فوق العاده اسبا زحمت می شد زیرا فلان دهاتی نمی فهمد میلی گرم چه قدر است یا همین طور سانتی گرم چه مقدار است بنابراین کمیسیون آمد و این اسامی را با یک اسامی فارسی که در مملکت هم معمول بود تطبیق کرد .

مثلا ملاحظه بفرمائید من طهران با من تبریز و من خراسان اختلاف داشت این ها را در کمیسیون با سیستم متریک تطبیق کرد و هر کدام در واحد های مقیاس و کیل و وزن را با یکی از اصول سیستم متریک در نظر گرفت و تطبیق کرد به طوری که شما این طرف صفحه که مثلا ارزن یا نخود نوشته شده است دست بگذارید می بینید کاملا سیستم متریک است منتهی برای این که مفهوم عموم بشود و کاملا اجرا بشود اسامی آن به فترسی تبدیل شده است حالا اگر می فرمائید فارسی نباشد و عیناً کلمه فرانسه باشد این مشکل خواهد بود . ما اگر اصل موضوع را تغییر می دادیم و مطابق سیستم متریک بالا می بردیم و مثلا می گفتیم ۵۶ گندم یک نخود ده نخود یک مثقال و ده مثقال یک سیر این خیلی بدتر بود از این جهت وزارت فواید عامع و کمیسیون اصل را همان سیستم متریک قرار داد ولی در جلوی آن اسامی که در فارسی معمول و متداول مملکتی بوده گذاشت تا برای مردم اسبا زحمت نباشد و خیلی خوب هم هست زیرا در خارجه وقتی نگاه می کنند می بینند اصل و مبدأ همان سیستم یک است در داخله مملکت هم رعیت می فهمد که چه بگوید و چه مقدار بخواهد . و در غیر این ترتیب مردم باید بروند و سال ها درس بخوانند تا این اسامی را یاد بگیرند . از لحاظ تسهیل و فهمیدن عموم بود که ما این ترتیب را قرار دادیم و اسامی را فارسی کردیم در این پیشنهاد ممکن است آقایان رأی بدهند که برود به کمیسیون و این اسامی زیر وزیر شود ولی باید عرض کنم که در این صورت اسباب زحمت خواهد شد . به علاوه این قانون شور دوم هم دارد و اگر طریقه بهتری حقیقتا به نظر آقایان می رسد ممکن است پیشنهاد بفرمائید و در آن دقت خواهیم کرد .

رئیس ـ‌رأی میگیریم پیشنهاد آقای احیاء السلطنه آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند .

( چند نفری برخاستند . )

رئیس ـ تصویب نشد . با تنفس که کسی مخالف نیست .

(جمعی از نمایندگان ـ خیر )

( در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت دوباره تشکیل گردید )

رئیس ـ‌آقای دامغانی .

( اجازه )

شریعتمدار دامغانی ـ بنده فقط یک اصلاح عبارتی در نظر داشتم و می خواستم عرض کنم که مقیاس آن چیزی است که به او سنجیده می شود و مترادف او هم میزان یا موازین است از این جهت اوزان و مقیاس غلط است مقیاس و موازین باید باشد.

رئیس ـ‌آقای حاج عز الممالک

( اجازه )

حاج عز الممالک ـ‌عرضی ندارم .

رئیس آقای ضیاء الواعظین (‌اجازه )‌ضیاء الواعظین موافقم .

مخالف اظهار کند تا بنده جواب عرض کنم .

رئیس آقای دامغانی مخالف بودند .

ضیاء الواعظین ـ هر وقت پیشنهاد


ایشان را خواندند بنده جواب عرض می کنم .

رئیس ـ آقای دست غیب

( اجازه )

(خارج شده بودند )

رئیس آقای شیروانی .

(اجازه )

(ایشان هم خارج شده بودند

رئیس ـ‌آقای شریعت زاده

(اجازه )

شریغت زاده ـ عرضی ندارم .

رئیس ـ‌ آقای حاج عبدالوهاب

( اجازه )

حاج میرزا عبدالوهاب بنده هم عرضی ندارم .

شریعت مدار دامغانی ـ بنده پیشنهادی تقدیم کرده ام .

رئیس ـ راجع به همین مسئله موازین است .

شریعت مدار دامغانی ـ بلی .

رئیس ـ ارجاع می شود به کمیسیون .

ماده دوم قرائت می شود .

( به شرح ذیل قرائت شد )

ماده دوم ـ کلیه اوزان و مفیاسها باید دارای علامت مخصوص دولتی باشند .

رئیس ـ مخافی ندارد .

یک نفر از نمایندگان ـ خیر .

رئیس ـ ماده سوم از روی راپورت کمیسیون قرائت می شود .

( باین مضمون قرائت شد )

ماده سوم ـ هر کس حق دارد اوزان و مقیاس هائی بر طبق این قانون تهیه نموده و قبل از آن که اوزان و مقیاس ها را به معرض فروش در آورد یا برای تجارت و کسب به کار برد به تصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی در روی آن نقش شود .

رئیس ـ ایرادی دارد

( گفتند خیر )

رئیس ـ ماده چهارم

( بدین نهج قرائت شد )

ماده چهارم ـ کلیه مقیاس هائی که تهیه می شود باید کاملا مطابق با نمونهای رسمی باشد که از طرف دولت تهیه شده و مقدار هر یک با اعداد و تمام حروف بطور واضح و ثابت بر روی آنها رسم شده باشد مگر اوزان خیلی کوچک که رسم مقادیر آنها فقط با ارقام هندسی کافی است .

رئیس ـ در اینجا هم ایرادی نیست .

( گفته شد ـ خیر )

رئیس ـ ماده پنجم

( به شرح ذیل خوانده شد )

ماده پنجم ـ کلیه تجار و کسبه و قپاندارها و صنعتگران و غیره که در حجره دکان یا کاروانسراها و یا کارخانجات و تجارت خانها و غیره دارای اوزان و مقیاس های قلب بوده و یا به وسیله آلات تقلبی وزن و کیل نمایند و اندازه بگیرند علاوه بر ضبط آن آلات از سه روز تا یک ماه به حبس تخدیری قابل ابتیاع مطابق تشخیص محکمه محکوم خواهند بود .

رئیس آقای دامغانی

( اجازه )

شریعت مدار دامغانی ـ مجازات را باید یا بدنی قرار داد یا مالی یا اقلا علی البدل و صورتیکه کسی بر خلاف مقرراتی که دولت معلوم کرده عمل نماید نباید هم سه روز حبس شود و هم مقداری پول بدهد مجازات را یا مطابق احکام اسلام باید بدنی قرار داد یا مالی والا علی البدل . از این جهت بنده با این ترتیب مجازات مخالفم و پیش نهاد می کنم یا سه روز حبس شود با ده تومان بطور علی البدل به دولت بدهد .

رئیس ـ آقای حاج عز الممالک

( اجازه )

حاج عز الممالک ـ در این ماده نظر کمیسیون این کمترین مجازاتی است که برای متخلف در نظر گرفته شده و این که آقای دامغانی فرمودند که یا حبس شود یا پول بدهد این ترتیب نظر کمیسیون را تأمین نمی کند .

زیرا اشخاصی هستند که تقلب کردن برایشان نفع دارد یعنی ممکن است تقلب بکنند و هر دفعه به جای حبس شدن پنج تومان پول بدهند و چون برایشان نفع دارد ممکن است تقلب خودشان را ادامه بدهند از این جهت هم این حسن بدنی و هم جریمه پولی برای احتراز از تقلب به نظر کمیسیون لازم آمد .

رئیس ـ این ماده که قرائت شد از روی راپرت کمیسیون بود و در این جا جریمه نقدی ندارد .

آقای ضیاء الواعظین ـ موافقند ؟

ضیاء الواعظین ـ بلی بنده موافقم .

رئیس ـ آقای شیروانی .

( اجازه )

شیروانی ـ اساساً قوانین باید از هم تفکیک شوند . جای این ماده در این قانون نیست به عقیده بنده جایش در قانون جزای عرفی است . زیرا اگر ما بخواهیم مجازات هر قانونی را در خود آن قانون معین کنیم مسائل مخلوط به هم می شوند از این جهت در قانون جزای عرفی باید برای یک همچو تقصیری یک مجازاتی وضع کرد .

رئیس ـ آقای ضیاء الواعظین

( اجازه )

ضیاء الواعظین اگر نماینده محترم توجه می فرمودند تصدیق می کردند که هر قانونی باید یک ماده راجع به مجازات باشد . منتهی همان طور که می فرمایند در خود آن قانون ذکر می شود که اجرای این قانون با وزارت عدلیه یا سایر وزارت خانهای مربوطه خواهد بود. و این از همان نقطه نظری است که نماینده محترم فرمودند زیرا قانونی بدون یک ماده مجازات نمی شود .

( جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ خیر کافی نیست .

رئیس ـ رأی می گیریم به کفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند .

( عده کثیری قیام نمودند )

رئیس ـ اکثریت است پیشنهاد آقای دامغانی قرائت می شود بعد میرویم سر ماده ششم .

( باین شرح قرائت شد )

بنده پیشنهاد می کنم در تمام مواد ردیف مقیاس میزان یا موازین نوشته شود .

رئیس ـ ارسال می شود به کمیسیون ماده ششم قرائت می شود .

( باین مضمون قرائت شد . )

ماده ششم ـ تنها اختلافی که اوزان و مقیاسهای مستعله با نمونه اوزان و مقیاسهای رسمی که در شعبه اوزان و مقیاسها موجود است می توانند داشته باشند به قراری است که در جدول نمره ۲ تصریح کردید و هر گاه معلوم شود که وزن یا مقیاس به اندازه های قانونی زیاد یا کمتر از آنچه که مقرر است اختلاف دارد در صورتی هم که دارای علامت رسمی باشند قلب شناخته شده و مصادره خواهند شد .

رئیس ـ شاهزاده شیخ الرئیس

( اجازه )

محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس ـ مسئله تقلب یک عنوانی است که ممکن است در وزن واقع شود .

اگر مقصود این است که مثلا یک کسی نسبت به یک من وزنی که معین شده اگر کمتر بدهد مجازات خواهد داشت که این عبارتها کافی برای منظور نیست . عبارت این طور نمی رساند که اگر با این ترتیب و این طرز کسی تخلف کرد چطور بشود .

زیرا ممکن است او بگوید من یک من را کم نفروخته ام آن وقت خود این تولید اختلاف می کند که آیا این شخص کم فروخته یا نه ؟

زیرا ما نمی توانیم یک دفعه همه مردم را مجبور کنیم که با همین وزن معامله کنند . بلی دولت این وزن را قبول می کند و به مرور رسمی می شود و اگر مقصود این است که مجازات شامل اشخاصی بشود که این سنک را زده اند باز از عبارت درست معلوم نیست و باید توضیح داده شود به هر حال خوب است آقای مخبر توضیح بدهند تابنده ملتفت شوم .

مخبر ـ البته همانطور که حضرت والا فرمودند اجرای این قانون سریعاً ممکن نیست و به همین جهت بوده که در یکی از مواد پیش بینی شده که در ولایات هر وقت دولت وسائل اجرا را کاملا فراهم کرد این قانون را به موقع اجرا بگذارد؟

حالا ببینیم وسیله اجرا چه طور ممکن است ؟

دولت یک مقدماتی تهیه می کند که فرضاً به فلان شکل جنس از مردم بگیرد و با آنها معامله کند و اینها بسته به نظری دولت است .

ولی اشتباه نشود الآن که این قانون تصویب می شود دولت همه را مجبور نمی کند که این اوزان را قبول کنند زیرا باید طوری بشود که قانون قابل اجرا باشد .

اما در موضوع تقلب اگر معلوم شد که کسی از میزان مقرری کمتر فروخته یا سنگش را سبک تر زده و در نتیجه ضرری به مشتری زده است و مثلا پول یک من را گرفته ولی جنس را کمتر داده است البته در این صورت تقلب کرده و با او معامله تقلبی را خواهند نمود .

شیخ الرئیس ـ مقصودم این که این توضیح داده شود .

رئیس ـ آقای ضیاء الواعظین

( اجازه)

ضیاء الواعظین ـ موافقم .

رئیس ـ آقای حاج عز الممالک .

( اجازه )

حاج عز الممالک ـ بنده هم موافقم .

رئیس ـ ماده هفتم قرائت می شود .

( باین ترتیب خوانده شد )

ماده هفتم ـ برای اجرای قانون و ترتیب تفتیش و رسیدگی و ساخت و استعمال اوزان و مقیاسهای جدید و جلوگیری از اوزان تقلبی وزارت فرائد عامه نظامنامه مخصوصی ترتیب و پس از تصویب دولت به موقع اجرا گذارده می شود .

رئیس ـ مخالفی نیست ؟

( جمعی از نمایندگان )

رئیس ـ ماده هشتم از روی لایحه دولت با تبدیل یک ماده بدو ماه قرائت می شود .

( باین مضمون خوانده شد )

ماده هشتم ـ همین که در نقطه از مملکت به قدر کفایت از طرف دولت وسائل اجرای این قانون فراهم شد از طرف بلدیه محل اعلان و در مدت دو ماه بعد از نشر اعلان در ولایات سه ماه دو ایلات کاملا به موقع اجرا گذارده خواهد شد .

رئیس ـ اشکالی ندارد ؟


آقا شیخ فرج الله – در ولایات دو ماه عیب ندارد ولی چون ایالات عرض و طولش زیاد است از این جهت سه ماه کم است و بنده پیشنهاد میکنم که در ایالات مدت چهار ماه باشد .

رئیس – مرقوم بفرمائید تا بکمیسیون بفرستیم .

آقای ضیاء الواعظین .

(اجازه)

ضیاء الواعظین- موافقم .

رئیس – مخالفی ندارد ؟

(گفتند – خیر)

رئیس – ماده نهم قرائت میشود .

(باین شرح قرائت شش)

ماده نهم – پس از انقضای مدته مذکوره در ماده هشتم استعمال کلیه مقیاسهای سابق اکیداً ممنوع و در حق اشخاصیکه بر خلاف این ممنوعیت رفتار نمایند مفاد ماده پنجم اجرا خواهد شد رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس .

(اجازه)

محمد هاشم میرزای شیخ الرئیس-بنده باز در اینجا این مجازات را خیلی زیاد میدانم و مخالفم . بمرور باید این کارها در مملکت پیش برود نه یک مرتبه و بتجربه رسیده که این قبیل امور باید تدریجی باشد .

در موضوع مقادیر و اوزان چنانچه عرض کردم از هفتصد سال قبل تا کنون چندین مرتبه خواستند این کار را بکنند و هنوز نتوانسته اند . و با این طرز اجرائن که در مملکت ما معمول است بنده ای قدر مجازات را زیاد میدانم در صورتیکه برای متخلفین از یک قوانین مهم تری یک مجازات های نسبتة کمتری معین شده برای این قبیل تقلبها که در درجه دوم و سوم است قطعاً باید مجازات کمتری معین شود . و اساساً مقصود از مجازات در اینجا باید اینطور باشد که در دفعه اول اخطار کنند و متنبه شاه کنند و بآنها خاطر نشان کنند که اگر این کار را نکنید مجازات خواهید شد بعد همین طور بمرور دفعه دوم و سوم یک مجازات جزئی معین کنند اگر باز متنبه نشدند و تقلب کردند آنوقت مجازاتشان باید باین درجه ها برسد والا یکمرتبه اینطور مجازات کردن خیلی شدید و زیاد است و بنده با این ترتیب مخالفم .

رئیس - آقای حاج عزالممالک .

(اجازه)

حاج عزالممالک - این که حضرت والا فرمودند مفهومش نوشتن یک قانون نبود بلکه نوشتن یک لایحه ایست که مردم را تشویق کنند و در اینصورت این قانون اجراء نخواهد شد .

ایشان اگر اساساً مخالف این قانون باشند بنده ایرادی ندارم زیرا ممکن است عقیده داشته باشند که قبول این ترتیب هنوز برای ایران زود است و بهمان ترتیب سابق که در هر شهر و ده و هر ولایاتی یک وزن مخصوص معمول بوده است حالا هم همان طور باشد .

این یک امر علیحده ایست ولی پس از آنکه قبول کردند که باید این اصل تازه را در مملکت مجری کنیم آنوقت ناچاریم برای متخلف مجازاتی قرار دهیم والا به نصیحت قانون اجرا نمیشود بعلاوه این جا چیز سختی نمیگوید میگوید (پس از انقضاء مدت مذکور در در ماده هشتم . ماده هشتم هم میگوید) (همین که در نقطه از مملکت بقدر کفایت از طرف دولت وسائل اجرای این قانون فراهم شد از طرف بلدیه محل اعلان میشود) بلدیه هم بلدیهْ انتخابی است و اجباری نیست همین که دولت وسائل اجرا را فراهم کرد یا خود مردم اوزان را تهیه کردند دولت و بلدیه اعلان میکنند آن وقت باید مطابق این مجازات را خواهند داشت پس اگر میخواهید مرم م را آزاد بگذارید و مجازات بر ایشان معلوم نکنید بهتر این است که اصلا قانون ننویسیم .

رئیس آقای داور .

(اجازه)

داور – موافقم .

(اجازه)

دست غیب – بنده هم موافقم .

رئیس – آقای سالار لشگر .

(اجازه)

سالار لشگر – در این خصوص بطوری که شاهزاده شیخ الرئیس فرمودند بنده تصور میکنم نمیشود این قانون را به این شکل اجراء کرد چون این قانون دو جنبه دارد یکی اوزانی است که دولت و مالیه و وزارت خانها و بالاخره اشخاصی که بدولت مرتبط هستند عمل مینمایند آنها البته در یک موعد معینی می توانند یک تغییراتی در اوزان بدهند .

ولی اگر بنا باشد شامل تمام اهالی مملکت بشود آنوقت فوق العاده مشکل خواهند شد

زیرا هر ده و قصبه در مملکت یک وزن مختلفی دارد از این جهت مسئله اجرای مجازات در ظرف دو ماه یا سه ماه از تمام قراء و دهات خیلی مشکل و بنظر بنده غیر قابل اجراء است .

از این جهت بنده معتقدم که باید دو قسمت کرد یک قسمت آنچه که دولت و مالیه رفتار میکند .

یعنی اخذ مالیات فوراً به این تیرتب بشود و پس از آنکه دولت عمل کرد و مالیات گرفت آن وقت اذهان مردم عادت میکند و بعد به مرور باید یک تمدید مدتی داد تا معمول به دهات بشود .

این جا مینویسد (کلیه مقیاسهای سابق اکیداً ممنوع است)

حالا در یک دهکده که خرمن بر میدارند یا معاملات و خرید و فروش که مردم میکنند در هر جای ایران به یک ترتیب مخصوصی است و ممکن نیست که مردم به فوریت به این ترتیب عادت کنند و تصور میکنم این قانون با صورت فعلی مثل خیلی از قوانین دیگر بلا دیگر بلا اجراء خواهد ماند .

مگر اینکه چناچه عرض شد دو قسمت کنیم یک قسمت راجع بمعاملات دولت با مردم و یکی هم راجع به مردم که مدتش را در ایالات و ولایات زیاد کنند و طوری بشود که در ظرف هفت یا هشت ماه دولت آن را در ولایات اجراء کند .

رئیس – آقای ضیاء الواعظین .

(اجازه)

ضیاء الواعظین -خوب بود حضرت والا در اصل ماده دقت میفرمودند ماده ۹ میگوید پس از انقضاء مدت مذکور همان مدتیکه در ماده هشتم تعیین شده و آقای آقا شیخ فرج الله هم یک فقره پیش نهاد اصلاحی داشتند و بکمیسیون ارسال شد .

در ظرف سه ماه یا چهار ماه وقتیکه لوازم اجرای این کار در محلی حاضر شد آن محل یا نزدیک است به مرکز یا دور . همین قدر که بآن محل رسید و بلدیه اوران و مقادیر را بدکان بقالی و بزازی و خرمن داد آن وقت اعلان اجرا میدهد .

وقتیکه اعلان کرد هم آن خرمن بروهم آن بقال و عطار باید مطابق همین قانون رفتار کرده و این اوزان و مقادیر را بشناسد و اگر چنانچه رفتار نکردند مطابق ماده پنجم با آنها معامله خواهد شد .

(جمعی از نمایندگان - صحیح است)

رئیس - ماده دهم قرائت میشود .

(به این عبارت خوانده شد) ماده دهم - وزارت فلاحت و تجارت و فواید عامه مأمور اجرای این قانون و سایر وزارت خانها هر یک در حدود اختیارات خود در اجرای آن مشارکت خواهند نمود . رئیس - مخالفی ندارد ؟

(بعضی از نمایندگان - خیر)

رئیس - شاهزاده شیخ الرئیس .

(اجازه) شیخ الرئیس - در این قسمت که نوشته است وزارت فواید عامه مأمور اجرای این قانون و سایر وزارت خانها هد یک در حدود اختیارات خود در اجرای آن مشارکت خواهند نمود مقصود از سایر وزارتخانها چیست ؟ خوبست این عبارت را توضیح دهند تا درست تصریح شود مقصود کدام یک از وزارتخانها است .

رئیس - شور اول تمام شد . رأی گرفته میشود به شور ثانی آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند .

(عده کثیری قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد پیشنهاد جمعی از آقایان نمایندگان راجع بانتشار صورت مشروح مجلس مطرح است پیش نهاد آقای قائم الملک قرائت میشود .

(بشرح آتی خوانده شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی . بنده پیشنهاد میکنم که جلسه ختم شود .

رئیس آقای سر کشیک زاده .

(اجازه)

سر کشیک زاده - بنده با این پیشنهاد مخالفم . و بنظر بنده آقایان باید بیش از اینها در مجلس مشغول کار باشند ما دو ساعت قبل از ظهر به مجلس میآئیم و یکساعت قبل از ظهر میخواهم برویم ما که از ملت حقوق میگیریم باید بیش از اینهار کار کنیم .

رئیس – آقای قائم مقام الیلک توضیحی دارید ؟

قائم مقام الملک - جمعی از آقایان خواهش کردند که بنده این پیشنهاد را بکنم و گمان هم نمیکردم چیزی در دستور هست حالا که چیز دیگری باید مطرح بشود بنده پیشنهاد خود را پس میگیریم .

رئیس - خاطر آقایان هست که راجع به طبع صورت مجلس نباشد اداره مباشرت صورتی بنویسید و به عرض آقایان برساند آن صورت حاضر است قرائت میشود . آقای عظیمی .

(اجازه)

عظیمی – بطوریکه بنده ضبط کرده ام گویا بودجه دربار مقدم بر این بود ؟.

رئیس - رئیس بلی صحیح است آقای دولت آبادی .

(اجازه)

دولت آبادی – بنده پیشنهاد میکنم بودجه دربار بماند برای جلسه بعد

رئیس - بودجه دربار مطرح است ولی آقای دولت آبادی پیشنهاد میفرمایند که از دستور خارج شوند . رأی میگیریم آقایانیکه تصویب می کنند قیام فرمایند ،


(عده قلیلی بر خواستند)

رئیس - تصویب نشد . ماده واحده قرائت میشود .

(باین مضمون خوانده شد)

ماده واحده - مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه میدهد مبلغ چهارصد و هشت هزار تومان از بابت بودجه دربار سلطنتی و حقوق ولایات عهد و مبلغ چهارده هزار و هفتصد تومان از بابت بودجه کابینه سلطنتی بابت هذه السنه سیچقان ئیل هزار و سیصد و سه پرداخت نماید .

رئیس - آقای شیروانی .

(اجازه)

شیروانی – قبل از اینکه بنده بعرایض خودم شروع کنم خاطر آقایان را مستحضر میدارم که مخالفت با یک لایحه دولت مستلزم با مخالفت با خود دولت نیست .

ممکن است مجلس یکی از لوایح دولت را رد کند در صورتی که کاملا با خود دولت موافق باشد بنده که با این لایحه مخالف هستم کاملا با دولت موافقم و مخالفت بنده هیچ مربوط بدولت نیست و با اصل لایحه هم از نقطه نظری مخالفت ندارم ولی در طرزش یک مخالفتی دارم.

اساساً باید آقایان تصدیق بفرمایند که دوره پنجم نسبت بدوره های قبل شاید یک امتیازاتی داشته باشد . اولا رجال درجه اول مملکت همه در این جا تشریف دارند یکی از رجال مبرز آقای تقی زاده هم بعد از چند سال تشریف آورده اند و فعلا تشریف دارند و یک عده دیگر از مبرزین و کلاء دوره قبل همه در این جا تشریف دارند و یک عده هم در خارج بودند و همیشه نقاد بودند به وضعیات اینجا هستند من جمله خود بنده یکی از اشخاصی بودم که همیشه ببودجه های مملکتی اعتراض داشتم که شاید آقایان هم نوشته های بنده را دیده اند که هیچ وقت این طرز بودجه نویسی را بنده تصدیق نکرده ام ولی آن وقت چون در خارج بودم ترتیب اثری داده نمیشود این بودجه و تمام بودجه های دیگر را که میبینم در کمیسیون بودجه از همان بودجه هائی است که نه جمعش معلوم است و نه خرجش و بالاخره بطور صحیح معلوم نیست که از چه محل این پولها وصول میشود که در مقابلش این خرجها تراشیده میشود و نظرم هست یک روز خود آقای مخبر محترم کمیسیون این جا با نهایت شدت راجع بیکی از اقلام مالیاتها یعنی مالیات تحدید که گرفته میشود دولت را تحت سؤال کشیدند و حق هم داشتند و بالاخره سال گذشته در نتیجه اخذ آن مالیات در اصفهان هفت نفر آدم کشته شد اینطور پول گرفته میشود آن وقت نه تنها این بودجه(عرض کردم اصولا بنده با این بودجه مخالف نیستم بلکه یا طرز بودجه مخالفم) بلکه در قانون اساسی تصریح شده است نظارت مهم مجلس راجع بمالیات و طرز گرفتن آن است و باید مجلس در مالیات خیلی دقت کند چون بنده میبینم کمیسیون بودجه یکی از دو اصل را گرفته . فقط همان صورت مخارج را نگاه میکند و در مقابل بیست و پنج یا بیست و چهار میلیون و کسری عوائد خرجهائی تراشیده شده

من جمله بودجه دربار سلطنتی یک کرور .

آنوقت در مقابل بودجه معارف را را هشتصد هزار تومان نوشته است

یک مملکتی که بودجه معارفش هشتصد هزار تومان است بودجه لوکسش یک کرور است

اگر این بودجه ها را مقایسه کنیم با بودجه های ممالک سلطنتی دنیا این بودجة لوکسش که بودجه سلطنتی باشد با بودجه معارفش نخواهیم دید نصف فرق داشته باشد بلکه غالباً خمس بودجه های ممالک دنیا خرج معارف میشود

(در اینجا شاید یک پنجاهم خرج معارف میشود)

آنوقت بهمان مأخذهم خرج دربار میشود .

ما در همان اصل یازدهم قانون اساسی که قسم خورده ایم اساس سلطنت را حفظ کنیم نوشته شده در آخر قسم نامه که هیچ منظوری نداشته باشیم جز مصالح دولت و ملت ایران .

این که یکی از اجزاء همان قسم است که خورده ایم .

اصل هیجدهم قانون اساسی میگوید تسویه امور مالیه جرح و تعدیل بودجه تغییر در وضع مالیاتها ورود و قبول عوارض و فروعات هم چنان ممیزیهای جدیده که از طرف دولت اقدام خواهد شد بتصویب مجلس خواهد بود

بنده تحقیقات کامل کردم یک ثلث از مالیاتها ئیکه در این مملکت گرفته میشود روح آقایان بطور رسمی از گرفتن آن اطلاع ندارد و بتصویب مجلس هم نرسیده است .

مثلا یکی از آن مالیاتها باج راه است که همه آقایان مسبوقند که بچه ترتیب باج راه میگیرند

از قبیل حق المرتع اتومبیل تحدید تریاک که شش سال قانونش لغو شده و ما مدعی هستیم و قسم خورده ایم که اینقانونرا حفظ کنیم و یکی از اصول این قانون این ماده است که ما باید مالیات وضع کنیم در عوض هر کس دلش خواسته قانون وضع کرده و مالیات گرفته است

حالا میگویند دوره های پیش مجلس ساکت بوده است نسبت باین مالیات ها در صورتیکه در هیچ پارلمان سابقه ندارد که سکوت مجلس باعث تصویب و رسمیت یک مالیاتی باشد

خیلی خوب سکوت کردیم حالا که دیگر نباید سکوت کنیم

من میبینیم بعضی از اوقات از دولتها بعضی سؤالات شدید و تند وزننده میکنند راجع بمالیاتهائیکه بتصویب نرسیده و اخذ میشود .

حالا اولش است اولین قلم بودجه است که بمجلس آمده وظائف ما هم نظارت در بودجه است .

بسم الله شروع کنیم اول ببینیم این مالیاتها بچه عنوان و بچه ترتیب گرفته میشود بعد خرج برایش بتراشیم

پولیرا که قانون برای گرفتن آن وضع نکرده ایم رسمیت و قانونیت ندارد و پول نیست یک چیزی است مثلل قلق که از مردم میگیرند

ماده نوزده میگوید مجلس حق دارد برای اصلاح امور مالیاتی و تسهیل روابط حکومتی در تقسیم ایالات و ممالک ایران و تحدید

حکومتها پس از تصویب مجلس سناء اجرای آراء مصوبه را از اولیای دولت بخواهید اصلاح امور مالیاتی

بلی اصلاحاتی شده بنده خودم چند قلم یادداشت کرده بودم حالا مورد ندارد یک جادویست و پنجاه خروار جنس میگرفته اند دویست خروارش را بخشیده اند آقای مقوم الملک تشریف دارند در اصفهان سه چهار مرل اینطور است یک ده پانصد خروار مالیات داشته حالا سی و شش خروار مالیات از آنجا میگیرند اینها اصلاحات امور مالیاتی است که دیده اند یک ده نمی تواند پانصد خروار مالیات بدهد این را کی باید تشخیص بدهد نه اینکه مثلا پانصد خروار جنس را سی و شش خروار بگیرند و در عوض یک مالیات سنگینی سر دوش مردم بگذارند و بالاخره نظارت در عایدات و بودجه های مملکتی از خصایص مجلس است که این قسمت در نظر گرفته نشده است .

بنده شنیده ام که بودجه سنه گذشته یک کسر خرجی پیدا کرده و متواتراً بنده شنیده ام که خزانه داری مبلغ پنج میلیون و نیم ببانک مقروض شده و دو سال هم عوائد نفت جنوب را پیش گرفته اند در اصل بیست و پنجم قانون اساسی میگوید استقراض دولتی بهر عنوان که باشد خواه از داخله و خواه از خارجه باید با اطلاع مجلس شورای ملی باشد .

رئیس بنده گمان میکنیم این مذاکرات یک قدری از موضوع خارج است هر وقت بودجه مملکتی آمد این مذاکرات صحیح است حالا بسته برأی مجلس است .

شیروانی - هر قلم از بودجه مملکتی عبارت از دو ستون است یکی دخل و یکی خرج و ما هیچ خرجیرا نمیتوانیم تصویب تصویب کنیم مگر اینکه دخلش معلوم باشد بنده میخواهم عرض کنم این پول هائی که در این مملکت گرفته میشود دخل نیست به موجب بعضی از اصول قوانین این پولیرا که در مقابلش این خرجها را گذاشته اند غیر مشروع است بنده از آقای رئیس استیجازه میکنم که بچه نحو این را عرض کنم

رئیس – ممکن است تقاضا کنید که این موضوع بماند وقتی بودجه کل آمد آن وقت بفرمائید .

شیروانی - اگر آقایان این رأی را بدهند ممکن است بنده از حق خودم صرف نظر کنم حالا بنده تقاضا میکنم که این بودجه بماند بعد از آنکه عایدات مملکتی معلوم شد آنوقت فرق نمیکند چه این بودجه چه سایر بودجه ها یک مرتبه تکلیفش معین شود .

رئیس باید بنویسید .

شیروانی - مینویسیم و تقدیم میکنم

رئیس - آقای سر کشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده بنده مخالفم .

مخبر - اظهارات آقای شیروانی یک قسمت راجع بذکر عقاید خودشان بود ...

شیروانی – بنده اظهاراتم تمام نشده که جواب بدهید . مخبر حالا بنده جواب میدهم . بعداً اگر فرمایشی دارید مجدداً بفرمائید و یک قسمت هم راجع بعوائد

بود و یک قسمت هم راجع بچیزهای لوکس و یکی هم مالیات های غیر قانونی و یکی هم چند ماده از قانون محاسبات عمومی را قرائت فرمودند که هیچکدام از اینها مربوط به این موضوع نبود

موضوع ، بودجه دربار سلطنتی ، بود و چون در آن قسمت مذاکراتی نفرمودید و ایرادی نداشتید بنده هم جواب عرض


کنم و اگر اعتراضی فرمودید بعد جواب عرض خواهیم نمود ولی راجع بقسمت اخیر که فرمودید گویا در سال گذشته معادل پنج ملیون استقراض شده است و دو سال هم عوائد نفت جنوب را مساعده گرفته اند بنده این قسمت را تگذیب میکنم ، اینطور نیست .

رئیس - پیش نهاد شاهزاده شیخ الرئیس قرائت میشود .

(بمضمون ذیل قرائت شد)

بنده پیش نهاد میکنم بماند برای موقع بودجه کل .

رئیس - توضیحی دارید بفرمائید .

شیخ الرئیس - این اشکالاتیکه آقای شیروانی و دیگران کردند علی ای حال تا اینکه بودجه کل نیامده این اشکالات هست و تا معلوم نشود جمع و خرج مملکتی چیست ما نمیتوانیم از روی اطمینان به چهارصد هزار تومان یا یک کرور یا کم تر یا بیشتر رأی بدهیم و تا بودجه کل نیامده و نمیدانیم کدامش ضروری تر و مهم تر است و باید کدام یک را مقدم و کدام یک را مؤخر بداریم گمان نمیکنم بتوانیم رأی بدهیم و در دوره های گذشته مکرر مذاکره شد که باید بودجه های جز و به مجلس بیاید تا نمایندگان از روی بصیرت و از روی قاعده علمی که ببینند جمع برابر است با خرج و چه باید حذف شود و چه نشود رای بدهند حالا هم گمان میکنم این بودجه باید بماند تا بودجه کل به مجلس بیاید آنوقت اگر دیدیم هر کدام لام تر است آنرا مقدم میداریم رئیس رأی میگیریم ...

سر کشیک زاده - بنده مخالفم .

رئیس - بفرمائید .

سرکشیک زاده – اولا بنظر بنده این پیش نهاد آقای شیخ الرئیس رد شده است و بعلاوه ما نمیتوانیم هر روز یک دوازدهم تصویب کنیم که پولهائی بضرر مملکت داده شود بنا بر این بنده عقیده دارم که جزو دستور باشد و در آن مذاکره شود تا تکلیفش معلوم شود

رئیس - آن که رد شد راجع به پیشنهاد آقای دولت آبادی بود که تقاضا کرده بودند از دستور خارج شود . رأی می گیریم باین پیشنهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند .

(عده قلیلی قیام نمودند .)

رئیس - تصویب نشد .

مخبر - اجازه میفرمائید توضیحی عرض کنم راجع بقسمت اخیر فرمایشات آقای شیروانی در خصوص مسئله دو سال عوائد نفت جنوب و ده کرور که اینجا تکذیب کردم این را باید برای اطلاعشان عرض کنم که معادل ششصد و چهل هزار لیره از بانک بطور آوانس گرفته اند که رئیس کل مالیه صورت آن را به کمیسیون داده بقیه را بنده تکذیب کردم

رئیس - آقای سر کشیک زاد

(اجازه)

سر کشیک زاده - بنده اجازه نخواستم

رئیس - آقای دولت آبادی

(اجازه)

شیروانی - بنده عرایضم تمام نشده

رئیس – دوباره اجازه بگیرید

دولت آبادی - در این باب مذاکرات مفصل هست اینست که عقیده داشتم بر گردد به کمیسیون

رئیس - آقای شیخ

العراقین زاده (اجازه) شیخ العراقین زاده - بنده موافقم و تقاضای تجزیه میکنم ، بودجه دربار دو قسم است یکی بودجه اعلیحضرت و یکی هم بودجه ولایتعهد عقیده دارم این دو قسمت باید تفکیک شود ، کمیسیون بودجه با در نظر گرفتن عایدات مملکتی از پیشنهاد دولت یک مقداری از بودجه دربار کسر نموده و این مبلغ را پیش نهاد نموده و بعقیده بنده این مبلغ کافیست از برای دربار و مطابقت با راْ ئی که در کمیسیون بودجه داده شده بنابراین تقاضا میکنم که بودجه دربار از بودجه ولیعهد تجزیه شو و وجدا جدا رأی گرفته شود

رئیس - شاهزاده شیخ الرئیس و قائم مقام پیشنهاد نموده اند جلسه ختم شود کسی مخالفست یا نه ؟ آقای طهرانی

(اجازه)

آقا شیخ الرئیس محمد علی طهرانی - بعد از گذشتن نفت اولین جلسه که‏ میخواهد بوظیفه خودش رفتار کند از حبث اهمیت همین جلسه است زیرا عمده کاری که مجلس دارد وضع قانون که هنوز نکرده حالا که بودجه آمده است ۵ دقیقه در آن صحبت میکنیم و بعد میگوئیم بماند برای جلسه دیگر و مکرر در اینجا یک موضوعی مطرح شده است و یک جلسه صرف آن موضوع شده و برای جلسه دیگر مانده و جلسه دیگر از دستور خارج شده و شاید تا ده جلسه دیگر هم جزء دستور نشده از قبیل قانون تأسیس بلدیه که جزء دستور بود و رفت دیگر هنوز نیامده است

به مجلس .

این یک ماده واحده بیشتر نیست یا تصویب کنید یارد کنید یا به کمیسیون بر گردد که تجدید نظر در آن کنند و با این ترتیب که یک بودجه را از این جلسه به جلسه دیگر بیندازیم چطور میتوانیم در عرض یک ماه دیگر تمام بودجه ها را از مد نظر بگذارنیم و رأی بدهیم از این جهت بنده مخالفم

رئیس - شاهزاده شیخ الرئیس

(اجازه)

شیخ الرئیس فراموش نشود راجع به بلیط نمایش که عایدیش یک قران یاد و قران که مجموعش صد تومان است دو جلسه معطل می شویم ولی برای یک کرور دادن میفرمائید همین الان تصویب کنید ، خیر نباید اینطور بشود ما در مطلبی باین مهمی باید موافق و مخالف مذاکرات خودشان را بکنند و ملاحظه بکنند که باید یک کرور از مردمی بگیرند و به مردم ریگر بدهند و این عیب ندارد که مذاکره در آن قدری مفصل تر بشود و خیلی کارها و لوایح کوچک تر از این هست که دو مجلس و سه مجلس صرف آن شده ولی اگر عقیده دارند حالا رأی داده شود بسته بنظر اکثریت آقایان است بالاخره بنده چون عقیده دارم که بودجه کل باید بیاید و این بودجه هم حالا تمام نمی شود اینست که بنده برای انجام مقصودم پیشنهاد کردم جلسه ختم شود دیگر بسته بنظر آقایان است مختارند رأی میدهند بدهند و اگر نمیخواهند رأی ندهند .

رئیس - آقایانی که به ختم جلسه رأی میدهند قیام فرمایند .

(اغلب نمایندگان قیام نمودند)

رئیس - تصویب شد . جلسه آتیه روز سه شنبه دستور اولا بودجه دربار سلطنتی ثانیاً پیشنهاد آقای آقا میرزا یدالله خان راجع بخشکاندن چمن کمال آباد ثالثا لایحه علائم صنعتی رابعاً صورت مشروح مجلس . آقای سر کشیک زاده

(اجازه)

سرکشیک زاده - بنده عرضی نداشتم فقط میخواستم تقاضا کنم که بودجه سلطنتی در اول جلسه آتیه باشد .

رئیس - آقای عدل الملک

(اجازه)

عدل الملک - بنده میخواستم عرض کنم قانون استخدام اعضاء داخلی مجلس تنظیم شده بود و متوقع بودند که یک تکیه گاهی برای محافظه و ترقی خودشان داشته باشند و مدتی است متروک مانده است میخواستم سؤال کنم تا بحال گویا مانده و برای چه بجریان نمی افتد

رئیس - شاهزاده شیخ الرئیس عضو کمیسیون هستند باید جواب بدهند

شیخ الرئیس - عرض کنم کمیسیون اول هفته یک روز تشکیل میشد بعد آقای رئیس دستور فرمودند که هفته دو جلسه مرتباً تشکیل شود و بهمین ترتیب رفتار شد و تقریباً بیست و هشت یا سی ماده اش گذشته است و یک قسمت منتظر نظریات دولت بودیم و آقای ذکاء الملک قرار گذاشتند بکمیسیون حاضر شوند و قراری بدهند و کمیسیون هیچ کوتاهی نکرده است و امیدوارم تا چند روز دیگر تهیه بشود .

رئیس - (خطاب بعدل الملک) مقصودتان کدام قانون هست ؟ قانون استخدام کشوری است ؟

عدل الملک - بلی

رئیس - آقای طهرانی

(اجازه)

طهرانی - بنده عرضی ندارم

رئیس - آقای ضیاء الواعظین - بنده می خواستم سؤال کنم که بقیه راپورت کمیسیون نفت چطور است که هنوز طبع و توزیع نشده .

رئیس - دو ماه مانده است که هنوز کنم که اگر راپورت آن داده شد جزو دستور جلسه آتیه بشود

رئیس - آقای سهام السلطان

(اجازه)

سهام السلطان - مواد امتیاز نفت خاتمه یافته و دو ماه که از طرف مجلس بکمیسیون مراجعه شده بود در کمیسیون برای اصلاح آن یک نظری اتخاذ کرده اند و علت تعویق آن این است که چون نماینده کمپانی حاضر نبود تلگراف کرده اند و جواب خواسته اند البته پس از رسیدن جواب راپورت آن به مجلس تقدیم خواهد شد .

رئیس - آقای داور

(اجازه)

داور - چندی قبل پیشنهادی از طرف عده از نمایندگان راجع بصنایع مستظرفه تقدیم شد نمیدانم چه شده است که در کمیسیون یا شعبه متروک مانده است خواستم تقاضا کنم از طرف مقام ریاست در این خصوص تذکری داده شود

موضوع دیگر که میخواستم عرض کنم راجع بماده پنج قانون الصاق تمبر بلیط نمایشگاهها است که جزو دستور امروز بود اگر مانعی نباشد جزو دستور آتیه معین شود

رئیس - مقصود بنده هم همان بلیط نمایشگاه بود اشتباهاً عرض کردم علائم صنعتی .

آقای حاج عزالممالک

(اجازه)

حاج عز الممالک - چون رفع اشتباه شد عرضی ندارم

رئیس - آقای آقا سید یعقوب

(اجازه)

آقا سید یعقوب - خواستم از این اشتباه استفاده کرده باشم تقاضا میکنم لایحه پوست بره اگر آقایان موافقت بفرمایند جزو دستور جلسه آتیه گذارده شود .

رئیس - در صورتیکه تمام شده باشد جزو دستور گذارده میشود

آقای عدل الملک

(اجازه)


عدل الملک - عرض کنم گویا از تربیت عرض بنده اشتباهی رو داد و خوشوقت شدم که از قضیه دیگری هم که علاقمند بودیم شاهزاده شیخ الرئیس اطلاعاتی دادند ولی توضیحاً عرض میکنم که نظر بنده راجع بقانون استخدام مستخدمین داخلی بود و تصور میکنم مرجع سؤال بنده هم خود آقای رئیس مجلس بوده اند .

رئیس - بلی این قانون بنا بود مراجعه شود بکمیسیون نظامنامه ولی صلاح دیده شد قبلا در هیئت رئیسه هم مطالعاتی بشود شور اولش هم در هیئت رئیسه تمام شده است شور دومش هم شروع شده انشاء الله در ظرف همین هفته تمام شده مراجعه میشود بکمیسیون که خودتان هم در آن کمیسیون تشریف دارید آقای داور

(اجازه)

داور - بنده خیلی متأسفم از اینکه وقتی در مجلس این عرض را میکنم که یک عده از آقایان نمایندگان رفته اند و وقت هم تنک است .

عرض بنده راجع است بقضیه گاو میری بنابر اطلاعی که ببنده رسیده است و در روزنامه هم دیده ام این مرض با شدت فوق العاده در اطراف قسمت زیادی از نقاط ایران پیدا شده حتی در بعضی از نقاط اطلاع دارم کسیکه پنجاه و یک گاو داشته چهل و نه گاو آن مرده اند و از طرف انستیتو پاستور هم یک مذاکراتی داده شده ولی باید از طرف مجلس بدولت یک تذکری داده شود که هر چه زودتر از هر جا و هر طرف که ممکن است یک اعتباری تقاضا کنند و یک وسائلی در اسرع اوقات فراهم کنند که شاید بتوانند از این قضیه جلوگیری کنند والا طولی نخواهید کشید که کرورها از گاوها تلف میشوند و مقدار زیادی هم صدمه خورده و با کمال تأسف ما این جا در مسائل جزئی صحبت می کنیم .

رئیس - اگر مخالفی نداشته باشد به دولت تذکر داده میشود

(جمعی از نمایندگان - صحیح است)

(مجلس یک ربع ساعت بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی -

مؤتمن الملک