مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۶۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۳۲۸ نشست ۱۶۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

مدیر سید محمد هاشمی

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ‏۱۵

جلسه: ۱۶۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه هشتم خرداد ماه ۱۳۲۸

فهرست مطالب:

۱. تصویب صورت مشروح مذاکرات مجلس

۲. بیانات قبل از دستور سه نفر از آقایان نمایندگان

۳. بقیه مذاکره در اطراف لایحه جمع‌آوری مازاد غله

۴. تقدیم یک لایحه از طرف وزیر بهداری راجع به بهداشت شهرها

۵. موقع جلسه آینده - ختم جلسه

مجلس دو ساعت و نیم قبل از ظهر به ریاست رضا حکمت تشکیل گردید.

۱. تصویب صورت مشروح مذاکرات مجلس

رئیس - نسبت به صورت مجلس نظری نیست؟

دهقان - اجازه بفرمایید بنده عرضی داشتم چون در جلسه قبل غایب بودم عرضی را که نسبت به صورت مجلس ماقبل داشتم اجازه بفرمایید عرض کنم در آن روز مقام ریاست به بنده اخطار کردند و بنده آن روز عرض کردم که عملی نکردم که مستلزم اخطار مقام ریاست باشد و چون بنده مقام ریاست را شخص بی‌طرف می‌دانم (صحیح است) امیدوارم که رفع سوءتفاهم شده باشد و یقین داشته باشند که انقلاب اسلامی ایران روز بنده عرضی نکرده بودم که مستلزم اخطار باشد و تقاضا می‌کنم که اخطار را لغو بفرمایید (صحیح است)

رئیس - بنده هم نظر خاصی به سرکار نداشتم و سرکار هم این را تصدیق می‌کنید که نظر مخصوصی نداشتم آن وقت هم گفتم که اخطار خواهم کرد و نکردم همین طور هم در صورت مجلس هست گفتم اخطار خواهم کرد و نکردم آقای مکی بفرمایید.

مکی - بنده هم می‌خواستم همین قسمتی را که آقای دهقان فرمودند به جناب آقای رئیس تذکر داده باشم که مطابق آیین‌نامه جدید باید مقام ریاست تذکر بدهند بعد اخطار، بنده اصلاً نشنیدم که آقای رئیس تذکری به بنده داده باشد.

رئیس - تذکر بود در صورت مجلس تذکر است اخطاری نکردم.

مکی - بنده اصلاً خودم نشنیدم که آقای رئیس تذکر داده باشند.

رئیس - در صورت مجلس هم تذکر است، بچند نفر از آقایان برای این که متوجه باشند تذکر دادم. دیگر نظری به صورت مجلس نیست؟ (ملک‌پور - اجازه بفرمایید؟) بفرمایید آقای ملک‌پور.

ملک‌پور - ارقامی را بنده راجع به صادرات و واردات عرض کردم اشتباهاً در صورت مجلس تن نوشته شده است در صورتی که بنده پوند گفتم تقاضا می‌کنم که اصلاح بفرمایند

۲. بیانات قبل از دستور سه نفر از آقایان نمایندگان

رئیس - بسیار خوب اصلاح می‌شود دیگر نظری به صورت مجلس نیست؟ (گفته شد - خیر) چند نفراز آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده اندآقای سزاوار بفرمایید که به طور اختصار گفته شود.

سزاوار - بنده هیچ وقت عادت ندارم که به عنوان نطق قبل از دستور وقت مجلس شورای ملی را اشغال کنم جز این که ضرورت ایجاب کرده است و با حضور جناب آقای وزیر دارایی یک تذاکراتی دارم راجع به وضع اسف‌آور حوزه انتخابیه‌ام به عرض می‌رسانم و البته هم اینجا تذکر می‌دهم که مقام ریاست متوجه باشند که بنده یک ربعی را که بایستی از وقت استفاده کنم بیش از چند دقیقه استفاده نمی‌کنم

و مقداری ازوقت خودم را می‌گذارم در اختیار آقای دکتر معظمی‏

رئیس - این سابقه گذاشته نشود بهتر است که چند دقیقه خودتان استفاده بکنید و بقیه را بگذارید برای دیگری.

سزاوار - عرض کنم که البته خاطر مبارک آقایان مستحضر است که حوزه انتخابیه بنده ساوه و توابع آن زرند و نوبران که قسمت‌های ییلاقش است صادرات آنجا یک قسمت انار و انجیر است و یک قسمت دیگر انگور و در هذه السنه متأسفانه تمام اشجار انار و انجیر خشک شده و واقعاً به طوری شده است که بنده تلگراف متعددی داشتم و تا از نزدیک کسی نبیند و ناظر این وضعیت نباشد نمی‌داند که چه ظلمی طبیعت با این اشخاص کرده است، صاحبان باغات در آنجا خرده‌مالک هستند هیچ وقت آنجا یک باغی که ۵۰ جریب باشد یک نفر مالک ندارد و تمام خرده‌مالک هستند سالی چهار میلیون تومان صادرات انار البته بیشتر و کمی انجیر و به طور کلی خشک شده و به طوری که آقایان می‌دانند تا پنج سال بار نمی‌دهد و بعد از پنج سال که باید بار بدهد باز آن بار اولیه را نمی‌تواند صاحبش از آن استفاده کند مدت هفت سال طول می‌کشد (آقای وثوق - اگر بگذارید که آقای وزیر دارایی توجه کنند) و خطری که تهدید می‌کند این وضعیت را این است که البته در هر کجا یک عده سرمایه‌دارها هستند که اینها ممکن است به ثمن بخس مالک این قسمت‌هایی که زارعین توانسته‌اند با دسترج خود آباد بکنند و باغی تهیه کنند بشوند و این باغات را به ثمن بخس بخرند بعد یک مشت برهنه و گدا گرسنه تهیه بکنند البته بنده یک تقاضای فوق‌العاده‌ای ندارم و یک تحمیل فوق‌العاده‌ای نمی‌خواهم بکنم ولی چیزی که هست این است که یک وام طویل المدتی به اشخاص داده شود آن هم نه به طوری که مقرارت بانک کشاورزی اجازه می‌دهد بلکه بایستی یک قرضه تضمینی بدهند زیرا اگر بنا شود بیایند و بروند به سراغ این که املاک ثبت شده باشد و مطابق آیین‌نامه که بانک کشاورزی دارد وام بدهند باز منظور حاصل نیست و یک مشت برهنه و عور و گرسنه بر افراد این مملکت افزوده خواهد شد حالا گذشته از این که اخیراً بنده شنیدم که بانک کشاورزی یک قسمت از پول‌هایی که به کشاورزان داده از کشاورز جزء البته از مالک که نمی‌گردد شروع کرده به مطالبه آنها و به علاوه که وعده کرده‌اند که در قسمت زرند و نوبران که بلوکاتی است درحدود چهل پنجاه هزار نفر یک شعبه تأسیس کنند بنده از جناب آقای وزیر دارایی استدعا می‌کنم که نسبت به این موضوع یک اقدام عاجلی بفرمایند (اردلان - راجع به راه هم بفرمایید) نکته‌ای که قابل توجه است این است که تمام ساختمان‌های خشت و گلی آنجا به واسطه همین بارندگی زیاد امسال از بین رفته تمام اشخاص تمام گوسفندهایشان از بین رفته یک خانواده‌ای که هفتصد رأس گوسفند داشته منحصر شده به ۱۴ گوسفند آن وقت ملاحظه بفرمایید خانواده‌ای که هفتصد رأس گوسفند داشته و خودش را اداره می‌کرده اینها رسیده به ۱۴ گوسفند که البته اینها واجب الرعایه هستند والبته اینها دو قسمت است یک قسمت این که سرما خشک کرده است و قسمت دیگر این که اخیراً در نوبران و محال دیگر تگرگی آمده است و مقداری از دهات آنجا را از بین برده است و اگر آقایان بخواهند قسمتی از دهات آنجا را که صورتش در نزد بنده است و به بنده داده‌اند در این جا اسم ببرم: نورعلی بیک، یاقوت آباد، یحیی‌آباد، عبدالله آباد، شورآباد، کچکان، جرج انبان، چهل قپان، انجیلاوند و صدها دهات دیگر که اینها تمام درخت‌های انار و انجیر این محال خشکیده است و دیگر یک درخت وجود ندارد (صحیح است) بنده واقعاً باز هم استدعا می‌کنم مجلس شورای ملی توجه بکند صد و پنجاه هزار نفر سکنه حوزه انتخابیه بنده باید عرض بکنم که اینها همه از طبقات کشاورزان هستند که با دسترنج خودشان با اسباب کار سابق باید قوت لایموت به دست بیاورند و امسال با این وضعیتی که پیش آمده باور بکنید اقلاً دو ثلث اینها قوت لایموت ندارند و همین طور متحیر و سرگردان هستند. یکی از چیزهای دیگری که ممکن است در وضع اینها تأثیر داشته باشد و کمک بکند موضوع راه است راه ساوه را البته شروع کرده‌اند گذشته از این که این را بنده یک وقتی عرض کردم در مجلس که این راه یکی از راه‌های اساسی است زیرا اگر امتداد پیدا بکند به همدان ملاحظه خواهید فرمود که در سال چقدر از مخارج و سایر چیزها را از گردن دولت برمی‌دارد (صحیح است) مضافاً به این که راه را ۸۵ کیلومتر کوتاه می‌کند و آن وقت این راه ساخته نشده و از اول سال شروع کرده‌اند و همین شروع کردن راه یک قسمت از این کشاورزان بدبخت را مشغول می‌کند و بنده از جناب آقای وزیر دارایی که نظارت دارند استدعا می‌کنم که دستور بفرمایند در تمام طول راه‏ یعنی از قسمت اول خاک ساوه تا قسمت رزن در تمام طول راه مشغول شوند تا بتوانند یک قسمت از این کشاورزان بدبخت در آنجا مشغول بشوند (صحیح است) این عرض بنده بود فقط چیزی که هست از مقام ریاست استدعا می‌کنم که مقام ریاست چند دقیقه‌ای از وقت بنده را جناب آقای دکتر معظمی بدهند برای ضایعه بزرگی که فوت مرحوم قزوینی پیش آورد که همه مملکت را دچار تحیر کرده است زیرا یک مرد دانشمند و فاضل فوق‌العاده باشخصیتی در این مملکت بوده بنده از فوت آن مرحوم کمال تأثر و ماتم را دارم و مجلس شورای ملی هم همین طور نسبت به این ضایعه بزرگ کمال تأثر را دارد (صحیح است) و بقیه را به آقای دکتر معظمی واگذار می‌کنم.

رئیس - آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی - اینجانب چون افتخار ریاست کمیسیون فرهنگ مجلس شورای ملی و عضویت دانشگاه تهران را دارم وظیفه خود میدانم که احساسات خودم را به واسطه فقدان ناگوار دانشمند شهیر و علامه بی‌نظیر ایران یعنی میرزا محمد خان قزوینی اظهار دارم (صحیح است) مرحوم مغفور قزوینی قریب به نیم قرن از عمر خود را در ممالک مغرب زمین صرف تحقیق و مطالعه و تصحیح و نشر آثار تاریخی و ادبی اسلامی نمود و کتب گرانبهای فارسی را که نسخه‌های خطی آن نادر یا منحصر بفرد بود تصحیح و طبع و از خطر نابودی نجات داد احساسات لطیف اسلام‌دوستی و وطن‌پرستی او بر همگان آشکار است (صحیح است) مرحوم قزوینی با وجود سوابق درخشان و خدمات شایانی که نسبت به علم و ادب این کشور انجام داده بود هرگز تظاهر نمی‌کرد ولی دوستداران علم و ادب در تمام ممالک مغرب زمین قدر و قیمت او را می‌دانستند و نام او را با احترام می‌بردند. وجود او در کشور ما نشان می‌داد که این آب و خاک هنوز استعداد پروراندن مردن بزرگ را دارد میزرا محمد قزوینی به حقیقت افتخار ملت ایران بود (صحیح است) یقین دارم نمایندگان محترم مجلس به نام ملت ایران در این گفتار با من همدل و هم داستان هستند (صحیح است) و در تعظیم آن استاد بزرگ و تقدیر آثار جاویدان او هم‌آهنگ و هم‌زبانند (صحیح است) خداوند آن مرحوم را غریق انوار رحمتش بدارد (انشاءالله) امیدوارم جوانان کشور چنین مردان بزرگ را در حقیقت‌پرستی و دانش‌پروری و میهنطدوستی سرمشق خود قرار دهند و خدمات آنان را هیچ گاه فراموش نکنند. در این موقع با نهایت تأثر و ملال مراتب تسلیت آقایان نمایندگان محترم و خودم را نه تنها به بازماندگان آنمرحوم بلکه به پیشگاه دانشمندان ایران و تمام ملت ایران تقدیم می‌دارد (صحیح است. احسنت).

رئیس - آقای یمین اسفندیاری.

یمین اسفندیاری - بنده هم از موقع استفاده می‌کنم نظر بارادتی که به آن مرحوم قزوینی پیدا کردم که در دوره اول محصلین اعزامی به اروپا بنده افتخار داشتم به این که خدمتگذاری آقایان را عهده‌دار باشم در اروپا مرحوم قزوینی را در پاریس خدمتشان رسیدم و در آنجا از ایشان استدعا کردم که چرا به ایران نمی‌آیید فرمودند که من در اینجا می‌توانم به ایران خدمت بکنم تا در خود ایران ولی آرزویی که من دارم این است که در ایران فوت بکنم و در ایران به خاک سپرده شوم و اینک قسمتی از بیانات ایشان بود و واقعاً بایستی بگویم:

سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آنست که نامش به نکویی نبرند (صحیح است)

بنده عرایضی دارم راجع به حوزه انتخابیه خودم و موضوع مسافرتی که شش ماه و هفده روز طول کشید ولی فعلاً چون آقای معتمد دماوندی وقت خودشان را به بنده دادند و بنده امتنان دارم از ایشان که وقتشان را به بنده لطف کردند استفاده می‌کنم برای یک موضوع مهمتری که به عرض آقایان برسانم و بعد اگر فرصت و مجالی پیدا شد در آتیه عرایضم را عرض خواهم کرد و آن موضوع راجع است به بیانات آقای دکتر بقایی که در مجلس شورای ملی در موقع استیضاح نسبت به مسافرت برادرم آقای نوری اسفندیاری کردند.

آقای دکتر بقایی در ضمن استیضاحی که اخیراً از دولت ساعد نموده‌اند در خصوص مسافرت آقای نوری اسفندیاری برادرم به لندن نیز با همان لحن استیضاح کننده که نسبت به دولت داشتند این موضوع را هم وسیله کرده و از یک مطلب کهنه و غیرواقعی مجدداً یادآوری فرمودند البته بهتر بود ذکاوت ایشان استنباط نماید که تجدید مطلع کردن بعضی مطالب زننده حتی برخلاف مصلحت سیاسی و آزادی کشور است که آن قدر مورد علاقه شخصی ایشان نیز می‌باشد.

آقای وزیر خارجه در آن روز متأسفانه در مجلس نبودند بعداً هم گویا مجالی پیدا نکردند که طیق اظهار خودشان و آقای نخست وزیر که به بنده فرمودند این مطلب را جواب داده باشند ولی بنده برحسب تکلیف ملی و خانوادگی خودم نمی‌توانم این موضوع

را بلاجواب بگذارم آقای نوری اسفندیاری وزیر خارجه کابینه هژیر به سمت ریاست هئت اعزامی نمایندگان ایران در سازمان ملل متفق به پاریس عازم شدند سفرای کبار و وزرای مختار ایران در خارجه خواستند از این موقع استفاده نموده و ایشان را در محل مأموریت خود از بعضی مطالب که می‌بایست حضوراً بیان کنند مستحضر دارند چنان که خود اینجانب هم قبل از مسافرت ایشان در سوئد لندن سویس ایتالی که رفته بودم شاهداین تمایلات و علاقه آقایان سفرا و وزرای مختار ایران بودم دادگستری را این صورت اگر آقای نوری اسفندیاری در سوئد و رم و لاهه و سایر نقاط نمایندگان ایران را ملاقات و به مطالب آن‌ها رسیدگی نمودند به هیچ وجه تعجب‌آور نیست که به لندن هم برای دیدار سفیر ایران که انتظار ملاقاتشان را داشتند مسافرت کرده باشند طبیعی است که در دنیای حاضر مخبرین جراید و رادیوها میل دارند برای این گونه مسافرت‌ها جنبه دیگری هم مطابق فکر و سیاست خودشان قائل شده منتشر سازند آقای مخبر رادیو لندن از آن مخبرین هستند که شاید معتقدند برای جلب توجه مردم حتی گاهی هم از انتشار خبر دروغ نباید خودداری نمود (حائری‌زاده - تمام آنها بعداً تأیید شد) لذا خبر سراسری مجعولی که در حقیقت از یک طرف لطمه به حیثیت ملی و سیاسی ایران زد و از طرف دیگر هم موجب این توهم شد که کشورهای بیگانه از مسائل اساسی و داخلی کشورهای دیگر به خود اجازه مداخله می‌دهند غافل از این که امروز ایران در سایه پادشاه عظیم الشأن محبوب و بیدار و آزادی‌خواهی اداره می‌شود که در عین حال که علاقمند هستند روابط حسنه با کلیه دول همجوار و غیرهمجوار روی اصل معاملات متقابله با نهایت حسن تفاهم برقرار باشد هرگز اجازه نمی‌فرمایند که کمترین مداخله از طرف هیچ کشوری در اموری که مربو ط به سیاست داخلی ایران است اعمال شود خوشبختانه پس از انتشار آن خبر دروغ رادیوهای انگلستان و ایران به طور رسمی هر گونه مذاکره را از طرف وزیر خارجه ایران با وزیر خارجه انگلستان تکذیب نمودند در این صورت دیگر جا نداشته و ندارد که نماینده فهیم وطن‌پرست برای استیضاح خود متوسل به این خبر مجعول تکذیب شده بشوند زیرا خودشان هم باید تصدیق داشته باشند که اقتضای ایران‌دوستی این است که این گونه مطالب غیرواقع را که ممکن است مولود اغراض خاصی هم باشد هرگز رجال سنجیده مجرب ایران نباید مورد قبول قرار داده برای مغرضین هم تهیه زمینه سوءاستفاده نمایند انشار این خبر علاوه براین که مورد تنفر مجلس شورای ملی و قاطبه ملت ایران است حتی از این نظر که انتساب این مصاحبه به آقای نوری اسفندیاری علاوه بر این که ایشان از رجال سیاسی مجرب ایران محسوب می‌شوند و در موارد سخت و مهم و حساس در مأموریت‌های مختلفه خود همه گونه امتحان وطن‌پرستی داده‌اند چون از افراد خانواده هستند که در هیچ عصری جز خدمت به ایران و هموطنان نظری نداشته غیرقابل قبول است چنان که یکی از نمونه‌های بارز وطن‌پرست این خانواده که هنوز ملت ایران و عموم آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی از خاطر محو نکرده‌اند شادروان حاج محتشم‌السلطنه بوده‌اند.

در خاتمه عرایض خود از همکاران محترم و هموطنان عزیز صمیمانه استرحام می‌کنم حال که وضعیت سیاسی دنیا خیلی درهم و آشفته است ما که جز آسایش نوع بشر و سعادت همه ملل عالم نظری نداشته و نداریم لااقل خودمان کاری نکنیم و متوجه باشیم که ندانسته آلت اغراض و ملعبه سیاسی بیگانگان نشویم (احسنت)

نمایندگان - دستور، دستور.

رئیس - یک نفر دیگر هم هست آقای حاذقی اجازه بفرمایید صحبت کنند.

حاذقی - بنده برای روز دیگر عرایضم را عرض خواهم کرد.

معتمد دماوندی - بنده اخطار دارم.

رئیس - مطابق چه ماده‌ای؟

معتمد دماوندی - مطابق ماده ۱۶۹ که الان می‌خوانم:

دولت مکلف است جواب سؤال نمایندگان را منتها تا یک هفته بدهد و در صورتی که بعد از یک هفته حاضر به جواب نشد از طرف رئیس بازخواست می‌شود مگر در مطالبی که دولت استتار آنها را اظهار می‌نماید. بنده در حدود بیش از یک هفته است که سؤالی از آقای وزیر امور خارجه کرده‌ام و هنوز حاضر جواب نشده‌اند.

رئیس - سؤال‌هایی که به عنوان آقایان وزرا فرستاده شده است این ماده آیین‌نامه جدید هم دادگستری در ذیل آن نوشته شده است آقایان وزرا توجه بفرمایند که به سؤالاتی که از وزارتخانه‌ها شده قبل از این که وقت مقرر منقضی بشوند. این قسمت هم تذکر داده می‌شود.

معتمد دماوندی - بسیار خوب، خیلی متشکرم.

۳. بقیه مذاکره در اطراف لایحه جمع‌آوری مازاد غله

رئیس - دستور بقیه لایحه جمع‌آوری مازاد غله بوده آقای اردلان بفرمایید.

اردلان - بنده از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم که لایحه غله را امروز تصویب بفرمایند که هم تکلیف مالکین و اشخاصی که که باید مازاد غله بدهند معلوم بشود و هم دولت بداند که به چه نحو رفتار بکند خاصه این که قسمتی از کشور ما که گرمسیر است محصولش هم به دست آمده و باید هر چه زودتر تکلیف این کار معلوم بشود (صحیح است) در جلسه گذشته نماینده محترم آقای رحیمیان فرمایشاتی فرمودند و جناب آقای مسعودی نماینده محترم مجلس هم در روزنامه اطلاعات سه چهار مقاله مفصلی راجع به مازاد غله و آزادی نان و غله مرقوم داشته بودند که بنده خواستم در جواب آقایان فقط یک کلمه عرض کنم که ما تا زمانی که سیلوهایمان را پر نکرده باشیم به هیچ وجه صلاح نیست که این طور نظر داشته باشیم وقتی که ما آنچه که لازم بود در سیلوها پر کردیم و انبارها را پر کردیم آن وقت ممکن است به فکر دیگری بیفتیم (رفیع - سیلوها هیچ وقت پر نمی‌شود) و الان این ممکن است موجبات زحمت عده‌ای را فراهم بکند در کمیسیون قوانین دارایی وقتی که صحبت شد برای یک چیز بود و آن آقای رحیمیان این بود که هر مالکی چقدر باید مازاد غله بدهد و روی تشخیص مأمور اسباب زحمت مالکین فراهم می‌شد بعضی‌ها را زیادتر از میزان خودشان مطالبه می‌کردند و صدای آنها درمی‌آمد این بود که ما در کمیسیون قوانین دارایی با حضور آقای وزیر دارایی نشستیم و گفتیم که دولت در سال دویست هزار تن احتیاج به غله دارد و بنابراین ما بیاییم یک مأخذ ثابتی قرار بدهیم که دیگر اشکال برای هیچ کسی پیش نیاید و هر مالکی بداند آن میزان مالیاتی که باید بدهد یک مقدار هم مازاد دارد و دولت و مردم هم راحت می‌شوند ۴۷ هزارتن جزو جمع مالیاتی در سراسر کشور بوده به اضافه ۲۰ هزار تن جو که سه برابر این به اضافه یک برابر در حدود ۱۸۸ هزار تن گندم و ۲۰ هزار تن جو می‌شود بنابراین منظور دولت به این ترتیب تأمین می‌شود و مردم هم راحت می‌شوند و هر کسی می‌داند که چه میزانی باید غله بدهد. در سال ۲۸ وزارت دارایی معتقد بود چون در بعضی از نقاط کشور ایران ممکن است محصول خیلی خوب باشد بتواند مازاد را تا ۵ برابر گندم و سه برابر جو بگیرد به این ترتیب ۵ برابر به اضافه یک برابر جزو جمع می‌شود ۲۸۰ هزار تن گندم به اضافه ۸۰ هزارتن جو منظور این بود که این اضافه بر ۱۸۰ هزار تن در انبارها بماند وقتی که در انبار گندم ماند گندم آزاد قیمتش ارزان می‌شود و تهیه‌اش راحت‌تر می‌شود بنابراین عقیده بنده آقایان نمایندگان محترم امروز یک تصمیمی اتخاذ بفرمایید که زودتر به این لایحه رأی بدهیم البته دو مسئله مهم هم هست که جناب آقای وزیر دارایی هم باید توجه داشته بفرمایند که یکی را در هئت وزیران مذاکره بفرمایند که در وزارت کشاورزی در طرز کشت ما یک تغییری بدهد، ما نمی‌توانیم قرن‌ها در این مملکت با گاوآهن زراعت بکنیم باید کشت ایران را زیاد کرد آن هم البته به وسیله تراکتورهایی که الان در گمرک‌ها موجود است آنها را به راه بیندازد که ما اصلاً هیچ وقت مضیقه گندم نباشیم و بتوانیم حتی یک مقدار زیادی گندم از مملکت خودمان صادر بکنیم و یکی دیگر همان تذکری بود که نماینده محترم آقای سزاوار فرمودند راجع به راه‌ها و این یکی از مسائل بسیار مؤثری است در جمع‌آوری غله، ما الان بیش از صد میلیون ریال در بانک ملی ایران بابت آسفالت پول داریم این پول را همین طور راکد گذاشته‌اند و هیچ کدام از معایب ما هم اصلاح نمی‌شود بنده گمان می‌کنم که دولت بتواند با این پول یک شرکت بزرگی ایجاد کند و اعتباری باشد که بتواند راه‌های عمده مملکت را آسفالت بکند یکی از راه‌های مهم همین راه بین تهران و همدان است که از نوبران می‌گذرد قسمت دیگر راه ورامین است قسمت غار و فشافویه تمام اینها از راه‌های لازمی بود که باید آسفالت بشود و وقتی انجام بگیرد بهبودی کاملی در اوضاع به وجود خواهد آمد، جناب آقای سلطان‌العلما هم سه مطلب داشتند که بنده به جناب آقای وزیر دارایی عرض می‌کنم یکی این بود که نگرانی داشتند از این که ما نوشته‌ایم پنج برابر، البته این کار مشکلی است و اگر تشخیص با خود جناب آقای وزیر دارایی است هیچ مشکلی به وجود نخواهد آمد (صحیح است) ولی ممکن است پاره‌ای از مأمورین در بعضی از

شهرستان‌ها بروند و مزاحم مردم بشوند و بگویند که این املاک شما ۵ برابر است از این حیث ما می‌خواهیم که جناب آقای وزیر دارایی نگرانی ما را رفع کنند، دیگر این که در کجا تحویل بدهند چون در قانون می‌نویسند که باید تحویل انبارهای دولتی بدهند ممکن است این انبار با ملک خیلی فاصله داشته باشد شما یک ملکی دارید که باید ۵۰ خروار گندم بدهد و با انبار دولت ۵۰ فرسخ فاصله داشته باشد این برای مالک یک تحمیل بسیار سنگینی است که باید در آیین‌نامه یا در خود قانون پیش‌بینی کرد که تا چه فاصله‌ای‏ باید مالک حمل کند، نکته دیگر راجع به نرخ است، نرخ را هم بعضی از آقایان نگران هستند و می‌گویند ممکن است دولت در این خصوص نرخ عادلانه‌ای تعیین نکند این را هم بنده گمان می‌کنم که آقای وزیر دارایی در این قسمت توجه خواهند فرمود که شکایتی از این قسمت فراهم نشود و جناب آقای کهبد هم یادداشتی مرقوم فرمودند که راه شهریار را هم بنده عرض کنم البته راه شهریار هم جزء راه‌هایی است که بایستی اصلاح بشود بنده بیش از این عرضی ندارم و خاتمه می‌دهم و از آقایان نمایندگان محترم استدعا می‌کنم که به این لایحه امروز رأی بدهند چون کارهای مهم دیگری که داریم مطرح بشود

رئیس - آقای دکتر معظمی.

دکتر معظمی - نظر آقایان هست در موقعی که آقای وزیر دارایی لایحه‌ای راجع به غله تقدیم مجلس کردند و منجر به این لایحه شد در فوریت آن بنده موافق بودم و علت موافقت هم این بود که وزیر دارایی یک اختیاراتی خواسته بود که بتواند با آن اختیارات غله را جمع‌آوری بکند ولی وقتی گزارش از کمیسیون آمد دیدیم که این گزارش کاملاً برخلاف آن منظور اولیه بود و به این جهت بنده به عنوان مخالف با این گزارش خواستم صحبت بکنم و بنابراین این قسمت را خواستم توضیح بدهم که سوءتفاهم نشود موقعی که مسایل مربوط به غله مطرح می‌شود سه موضوع را باید در نظر گرفت یکی اصولاً مسئله تولید غله است و دیگر حمایت کشاورزان و قسمت سوم هم آذوقه مردم است حالا می‌خواهم ببینم که با این توضیحات این قسمت‌ها با توجه به سیاست دولت از طرف دولت آیا این مسایل بحث شده است یا نه متأسفانه در قسمت اول که عبارت باشد از حمایت کشاورزان و تشویق و تولید بایستی گفت که در این اواخر به هیچ وجه توجه نشده است (صحیح است) و وقتی ما دارای یک وزارت کشاورزی هستیم که بودجه‌اش نسبت به پرداخت حقوقش زیاد است ولی متأسفانه نه کشاورزان استفاده می‌کنند و نه مالکین (صحیح است) بنابراین در قسمت سیاست کشاورزی دولت با این کیفیت بایستی گفت که دولت هیچ سیاست کشاورزی در این قسمت ندارد و معلوم نیست که آیا مالکین بزرگ را تقویت کند یا مالکین کوچک را یا هر دو را اذیت کند بنابراین ما می‌بینیم که وضعیت کشاورزی روز به روز بدتر می‌شود نمونه‌اش فرار کشاورزان از مزارع است بسیار جاها دولت اگر توجهی نداشته باشد در آتیه نزدیک تمام مزارع خراب خواهد شد و تمام مردم هم هجوم می‌آورند به تهران و معلوم هم نیست که برای چه کاری می‌آیند بنابراین توجه بفرمایید که یکی از مسایل مهمی که بایستی توجه دولت را جلب کند این فرار مردم از مزارع است، مردم دهات را تخلیه می‌کنند و به مرکز می‌آیند اینهایی که می‌آیند به عنوان نظام وظیفه در تهران می‌مانند می‌بینند که تهران مزایایش از دهات بیشتر است یعنی می‌بینند برق هست طبیب هست همه وسایل هست و حتی ژاندارم هم نیست پس در نتیجه این قسمت‌ها مردم می‌آیند در تهران و این یکی از خطراتی است که متوجه مملکت و متوجه پایتخت ما است بنابراین در این موقعی که لایحه غله مطرح است می‌خواستم توجه دولت را به این قسمت جلب کنم که دولت کافی نیست که اگر یکی دو من گندم داشته باشد به زور یک من را از او بگیرد باید یک سیاستی در پیش بگیرد که یک مملکتی که از سال‌های متمادی مملکت کشاورزی بوده است باید محصول کافی داشته باشد و دولت برای حمایت کشاورزان بی‌خود نبود که نرخ را بالا برد برای این که آنها از بین نروند ولی حالا وضع طوری است که یک مملکت دارد کاملاً به صورت قبرستان در می‌آید تمام مزارع را تخلیه می‌کنند به عنوان مثال عرض می‌کنم خوزستان، آقایانی که تشریف برده‌اند و مخصوصاً نمایندگان خوزستان از نقاط حاصلخیز این مملکت است امسال وقتی که من از آنجا عبور می‌کردم دیدم زمین‌هایی که آنجا افتاده بود و نهر کارون هم بود مرتعش شدم که چطور ممکن است در یک کشوری یک قسمتش مثل خوزستان که به اندازه مصر ممکن است حاصل بدهد ما به حال رکود انداخته‌ایم و نظرم است که به یکی از آقایان که همراهم بود گفتم که بایستی بااین علمایی که وقتی باران نمی‌آید می‌روند به مصلی و درخواست می‌کنند که باران بیاید گفت که بیایند سجاده‌شان را آب کارون بیندازند و نفرین بکنند به وزرا و وکلایی که این نواحی را دیدند و می‌بینند و کمک نکردند به این نواحی که آباد شود (صحیح است) یک چنین نقاطی را ما داریم ولی وقتی صحبت گندم می‌شود می‌بینیم که اهالی خوزستان یک نانی می‌خورند که من واقعاً آنجا رقت کردم و همین طور دشت گرگان، دشت گرگان را شما اگر ملاحظه بفرمایید از قسمت بندرشاه تا گنبد یک دشت وسیعی است که اگر توجهی بشود و این توجه چیست یک صحرایی است که این زراعت دیم به عمل می‌آورد چند تا تراکتور لازم دارد و مقداری بذر و یک مقداری هم همت و غیرت که این ناحیه آباد شود متأسفانه بایستی ما بگوییم که در این قسمت‌ها هیچ توجهی نشده است و بنده مخصوصاً الان از این موقع استفاده می‌کنم و می‌خواهم از دولت درخواست کنم و مخصوصاً آیین‌نامه ما هم یک موضوعی را در نظر گرفته که موضوع تذکر به دولت که اگر صلاح‌اندیشی بشود بنده می‌خواستم از دولت فعلی درخواست کنم که کارهای جاری را بگذارند فعلاً کنار دو سه روز بنشینند دور هم فکر بکنند که برای این مملکت چه چیز لازم است این کارهای جاری امروز مردم را راضی نمی‌کند مردم انتظار دارند که دولت یک کارهایی را بکند خدا می‌داند به اندازه‌ای گدا و گرسنه و بیکار ما روزها با آنها موجه هستیم تمام نمایندگان در واقع می‌بینند (صحیح است) که ما جواب اینها را نمی‌توانیم بدهیم از هیئت برنامه هم بنده درخواست می‌کنم که برنامه هفت ساله را اگر بخواهند حالا همین طور کارها را عقب بیندازند و منتظر نقشه‌های دامنه‌دار باشند این درد مردم را دوا نمی‌کند و مردم را راضی نمی‌کند یک کارهای تولیدی در دسترس مردم بگذارند و این خطری را که متوجه مملکت است ما اجتناب کنیم بنابراین لازم بود که در موقع طرح این لایحه این قسمت‌ها گفته شود ملاحظه کنید دولت یک املاک خاصه دارد و یک املاک واگذاری و در نتیجه عدم توجه تقریباً سالی ۱۷۰۰ تن گندم عاید دولت می‌شود در صورتی که اگر توجهی داشت به این املاک خالصه و آنها را به وسایل جدید مجهز می‌کرد تمام گندم مورد احتیاج خودش را از این قسمت می‌توانست تأمین کند بنابراین املاک خالصه یک قسمتش الان در حال مخروبه است نه به مردم واگذار می‌کنند و نه خوب اداره می‌کنند و می‌خواستم توجه دولت را به این موضوع جلب کنم و اما مخالفتی که راجع به خود لایحه است به عقیده من این لایحه منظور وزارت دارایی را تأمین نمی‌کند چرا؟ برای این که وزارت دارایی مایل است از اشخاصی که مازاد دارند تأمین آذوقه مملکت بشود و نظر کمیسیون هم این بوده است که حتی‌الامکان تماس مأمورین را با مردم کم بکند (صحیح است) ولی تصمیماتی که در اینجا گرفته شده است به عقیده من متضاد است یعنی در یک جا تماس را کم کرده ولی نسبت به خرده‌مالکین زیاد کرده است و بنده سؤالی از آقای وزیر دارایی دارم آقای وزیر دارایی در لایحه‌ای که تقدیم کرده‌اند پنج دلیل آورده‌اند که آن تبصرهایی که در اینجا تصویب شد آن تبصره صحیح نیست یکی از دلایلشان این بود که پایه و اساس مالیات املاک مزروعی دولت را دچار اشکال شده است ولی دو مرتبه در این لایحه دیده شده مورد عمل قرار داده‌اند این یک قسمت، قسمت دیگر هم می‌گویند که حساب جزو جمع سابق در عمل موجب بی‌عدالتی می‌شود با این که خود شما این اقرار را می‌کنید که مالیات جزو جمع باعث بی‌عدالتی است باز در این جا پایه را روی قسمت جزو جمع قرار داده‌اند این یکی، یک قسمت دیگر این که وصول مالیات را در تبصره پنج تصویب شده نوشته‌اید که ضمانت اجرایی ندارد در این گزارش هم که تصویب شده است بنده باز ثابت می‌کنم که ضمانت اجرایی ندارد یک دلیل دیگر ضمن تبصره ۳ از ماده ۹ قانون گذشته مالیات وصولی تا آخر بهمن باشد این هم اشکال دارد پس بنابراین با دلایلی که دولت آورده این لایحه را داد و بعد هم مورد موافقت کمیسیون واقع شده و گزارش آن آمده است بنده اسباب تعجبم شد وقتی این را دیدم که نوشته است در سال ۱۳۲۸ در بعضی از نواحی عوض سه برابر پنج برابر، و همین ماده واحده همان تبصره ۵ قانونی است که به تصویب رسیده به عقیده بنده این تبصره یک اشکالات اساسی دیگر برای مردم دارد و همچنین برای دولت، دولت در سابق که به وسیله املاک مزروعی جنس جمع‌آوری می‌کرد یک تحصیلدارها و یک انبارهایی در همه جا داشت برای وصول غله و در اینجا باز ناچار است که

زیاد کند و این اسباب یک مخارج اضافی خواهد شد و باز هم تماس مأمورین دولتی را با مردم زیاد خواهد کرد برای این که ایجاد کردن انبارها و استخدام تحصیلدار تمام اینها باعث تماس زیاد می‌شود این یک دلیل در سابق مازاد از یک مناطق معینی گرفته می‌شد پس اگر منظور این بود که تماس کم شود می‌بیبنیم فعلاً در تمام مملکت بایستی مازاد بگیرند و بنابراین تماس بیشتر می‌شود در صورتی که قبلاً در مناطق معینی مازاد می‌گرفتند و حالا در سرتاسر مملکت انباردار و مأمور و تحصیلدار ولی باید باشد و کار به مراتب مشکل‌تر می‌شود فرض بفرمایید یک مالکی در گلپایگان، در صورتی که گلپایگان چنین مالکی ندارد اگر ۸۰ خروار داشته باشد باید حالا ۶۰ خروار مازاد بدهد و این در حوزه گلپایگان نتیجه چه می‌شود این می‌شود که تماس مأمورین با مردم زیادتر می‌شود مالیات املاک مزروعی به طور تحقیق ۴۵ هزار تن می‌شود این ۴۵ هزار تن را در تصویب‌نامه‌ای که صادر شده است اجازه داده‌اند که در بعضی از جاها مشمول تخفیف بشود در این قانون معلوم نیست که آیا باید جنس بدهند یا این که باز هم می‌شود مشمول تخفیف بشود سابق در یک جایی محصول خوب نمی‌شد تخفیف می‌دادند در یک جایی که آفت بود تخفیف می‌دادند و در وزارت دارایی یک اداره‌ای بود به اسم اداره تخفیفات پس بنابراین اگر پایه را ۴۵ هزار تن بگیریم و ۵ برابرش برای تأمین غله مملکت لازم باشد نتیجه چه خواهد شد؟ نتیجه این خواهد شد که آنهایی که تخفیف می‌دهند با تخفیف ندهند و اگر بدهند میزان غله کم می‌شود پس بنابراین عاقبت این لایحه این خواهد شد که به خرده‌مالکین فشار زیاد وارد شود و در نتیجه گندم هم به قدر لازم جمع‌آوری نشود و ممکن است ناچار شود که از خارج گندم بخرند یا برای مردم گرسنگی بیاورند پس این هم اشکالاتی است که هست اما اشکالاتی که در خود ماده است یعنی به اصطلاح در تدوین این ماده است می‌خواستم آقایان توجه داشته باشند اولاً اینجا اسم خرده‌مالک برده شده خرده‌مالک باید معین شود کیست در جاهای دیگر خرده‌مالک را تعریف می‌کند که مقصود از خرده‌مالک کیست، ممکن است یک کسی چندین میلیون ثروت داشته باشد و دارای چندین اولاد باشد و فوت کند ثروتش بین اولادش تقسیم می‌شود و به هر کدامشان یک میلیون می‌رسد ولی ممکن است به هر کدامشان از هر دهی یک تکه برسد این می‌شود خرده‌مالک؟ و چون کسی که دو جریب یا یک هکتار زمین دارد خرده‌مالک است او هم خرده‌مالک می‌شود پس بنابراین خرده‌مالک باید معین شود که چه اشخاصی هستند، این یک قسمت. یک قسمت دیگر که به عقیده من غیرقانونی است حق بود که خرده‌مالکین خودشان زراعت بکنند آنهایی که دیگران ملکشان را زراعت می‌کنندخرده‌مالک نیستند آنهایی که خودشان می‌آیند در شهر منزل می‌کنند و دیگران ملک آنها را زراعت می‌نمایند اینها را به عقیده من باید مازادشان را گرفت برای این که می‌آیند تهران از نان یک من ۹ ریال استفاده می‌کنند ولی آن خرده‌مالکی که در ده زراعت می‌کند از این چیزها استفاده نکند و او را باید تشویق کرد او را سراغش نباید رفت ولی یک قسمت دیگر هم هست که باید تماس را کم کنیم. می‌گویند در بعضی از نقاط حاصلخیز است فلان مقدار باید بدهد ولی ممکن است یک منطقه‌ای حاصلخیز باشد ولی امسال نداشته باشد یک جایی ممکن است حاصلخیز باشد ولی امسال آفت‌زده باشد و این را قبلاً نمی‌شود تعیین کرد و اعلان کرد پس بنابراین به عقیده من این عیب هم در خود قانون است یک اشکال دیگری که هست اشکال ضمانت اجرایی آن است که آقای وزیر دارایی فرمودند چون آن لایحه ضمانت اجرایی نداشت پس می‌گیرم ولی این هم ضمانت اجرا ندارد ضمانت اجرایی که تکلیف تخلف کنندگان را معلوم کند و فقط آخر ماده یک چیزی نوشته که اگر بنده قاضی باشم از این ماده چیزی نمی‌فهمم با این که درس حقوق هم می‌دهم اینجا نوشته است آیین‌نامه آن برای اساس آیین‌نامه اسناد رسمی از تصویب کمیسیون قوانین دارایی و کمیسیون دادگستری مجلس شورای ملی خواهد گذشت، این یعنی چه؟ من نمی‌فهمم قانون که اساسش بر آیین‌نامه باشد منظورش چیست؟ من خیال می‌کنم که میطخواهد بگوید که تعهداتی که از مالکین گرفته می‌شود به منزله اسناد رسمی است من خیال می‌کنم از نقطه‌نظر سند می‌خواهد بگوید آخر اسناد دو قسم است یکی اسناد رسمی است می‌خواهد بگوید که با وجودی که از مالکین اسناد عادی می‌گیریم این به منزله اسناد رسمی است اگر منظور این باشد که عیب بزرگی خواهد داشت و عیب بزرگی که دارد این است که این عبارت ناکافی است اینجا می‌گوید آیین‌نامه اسناد رسمی که از کمیسیون مجلس بگذرد عیبش این است که مقررات جمع‌آوری غله در اختیار کمیسیون قوانین دادگستری گذاشته می‌شود، از بقیه این دوره مجلس ۵۸ روز بیشتر نمانده است و اگر در این ۵۸ روز همه آقایان جمع بشوند و کارهای خودشان را بکنند ممکن است و الا وضع جمع‌آوری غله مشکل خواهد شد و به علاوه بنده اصلاً می‌گویم این که کار غله و نان تمام به کمیسیون قوانین دارایی واگذار می‌شود برای چیست؟ برای این که یک امر حیاتی است و ضرورت دارد یکی از دو کار را باید کرد یا این که باید دولت در انحصار کامل داشته و آن وقت بازار سیاه هم پیدا خواهد کرد در ترتیب با فکری که ما بخواهیم تماس را کم کنیم منافات دارد یک طریق دیگر این است که ما آزادی مطلق بدهیم بگوییم که هر کس هر طور که می‌خواهد خرید و فروش کند و البته این نظری است که آقای مسعودی در روزنامه‌شان ابراز فرمودند و این صحیح بود ولی در صورتی که مملکت یک طوری بود که بتوانیم سرحداتمان را نگاه بداریم متأسفانه سرحدات ما خوب نگهداری نمی‌شود و وسایل فرار گندم هست پس به عقیده بنده یک طریقه صحیح این است که دولت یک قسمت را آزاد بگذارد و یک قسمت را خودش اخذ کند ولی در این اخذی که می‌خواهد بکند یک قدرت لازم دارد اما در این قدرتی که می‌خواهد داشته باشد این تبصره این قدرت را تأمین نمی‌کند اما عقیده شخصی بنده این است که دولت به هر ترتیبی که هست یا به فشار یا با اختیارات یا با از خارج وارد کردن یا به هر ترتیب که هست باید یک سال آذوقه مملکت را تأمین کند پس از این که تأمین کرد خودش بشود ناظم قیمت یعنی مثلاً بگوید که هرکس گندم بیاورد من با این قیمت می‌خرم بعد مردم بیاورند این گمان می‌کنم تنها راهی که هست یک سال گندم را در انبار داشته باشد بعدخودش ناظم خرید گندم باشد یعنی بگوید که من با این قیمت می‌خرم و در انبارهایش هم بایستی باز باشد که سایرین نتوانند بخرند یعنی بازار سیاه نباشد و به این ترتیب تنها طریقه‌ای است که می‌شود تماس با مردم را قطع کرد و چون من نماینده خرده‌مالک هستم با این میزان معافیت خرده‌مالک مخالفم و کم است بایستی قسمت کرد یکی این قسمت خرده‌مالکین را باید بالا برد که از چند تن بیشتر معاف باشند و یکی این که بین مالکی که در شهر زندگی می‌کند و کارش هم با مالکینی که در دهات زراعت می‌کنند تفاوت داشته باشد

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - فرمایشات آقای دکتر معظمی یک قسمتش را ممکن است این طور عرض کنم که یک توضیحاتی بنده داده بودم که یا تشریف نداشتند یا توجه نفرمودند و ناچار بنده مجدداً عرض کنم ولی قبل از این که وارد خود ماده شوم ناچار یک توضیحاتی بدهم و آن این است وقتی که دولت یک لایحه‌ای می‌آورد به مجلس و اجازه می‌گیرد که خودش هر طور مصلحت بداند گندم را جمع‌آوری کند، آقایان اعتراض می‌فرمایند که نمی‌شود عنان و اختیار مملکت را، نان مملکت را به دست دو تا مأمور بدهند و بروند توی دهات پدر مردم را در بیاورند این که وضع نمی‌شود وقتی نظر مردم را تأمین بکند، آقایان اعتراض می‌فرمایند با این طرز که نمی‌شود گندم جمع‌آوری کرد بهتر این است که به خود دولت اختیار تام داده شود که خودش برود، بنده واقعاً نظر وزارت مالیه را صریحاً عرض می‌کنم نظری بود که روز اول در لایحه دو دوازدهم آوردیم به مجلس نظر وزارت دارایی این بود که جمع‌آوری غله امسال هم مثل پارسال باشد (صحیح است) آقایان یک عده‌ای اعتراض فرمودند که چطور می‌شود که یک عده مأمور را بفرستید به دهات از یک عده پول بگیرند یک عده‌ای را ببخشند، یک عده‌ای را نبخشند چرا مالکین اطراف تهران گندم ندهند یک پیشنهادی آقایان اینجا کردند بنده هم فکر کردم چون مقصود دولت و مجلس این است که یک کمکی به هم بکنند برای جمع‌آوری غله و تأمین نان‌های شهرها که مردم از حیث نان در مضیقه نباشند فوری قبول کردم بعد رفتیم نشستیم حساب کردیم دیدیم که برای آن منظوری که ما داریم کافی نیست بنده باز آمدم به کمیسیون دارایی عرض کردم از سال ۱۳۱۳ که تثبیت غله در ایران دائر شده است به طور متوسط گندم نانوایی‌های شهرستان‌ها که دولت می‌دهد در حدود دویست و چند هزار تن است ما باید دویست هزار تن خلاصه گندم داشته باشیم ولی ما یک روزی هم در انبارها نداشتیم البته همیشه طرز جمع‌آوری ما بهتر و شاید شتابزدگی هم نداشته باشیم شاید این فکر هم از روز اولی که اداره غله تأسیس شد این فکر بود اینجا یک چند دقیقه‌ای وقت آقایان را می‌گیریم یک تاریخچه‌ای از تثبیت غله و تأسیس آن در ایران عرض می‌کنم تأسیس آن موقعی بود که وضع طوری شده بود که صرف می‌کرد برای مالکین و زارعین که گندم بکارند مثلاً در سیستان و زابل گندم را گاهی آتش می‌زدند برای این که از کاه ارزان‌تر بود در کرمانشاه خرواری ۲ تومان و ۲۵ ریال بود دولت آن موقع این فکر را کرد که برای کمک به زارعین و تشویق

زارعین قیمت گندم را بالا ببریم قیمت گندم را که بالا بردیم ده تومان و دوازده تومان شد، در سال اول تثبیت غله کار به جایی رسید که تمام کاروانسراها و حتی صحن مساجد پر شد از گندم و سایر مستأصل شده بودیم از جمع‌آوری گندم ولی این جریانی که پیش آمده یک عوامل دیگری هم در کار بود و آن این بود که در مملکت ما که یک مملکت فلاحتی اساسی یک مرتبه شروع شد به یک اقدامات صنعتی این اقدامات صنعتی طبیعه الرعایا را از دهات به شهر کشاند و کارگر و کارخانه می‌شدند این عوامل موجب این شده که اینجا من منکر نمی‌شوم که ممکن است مأمورین دولت هم مزاحم اشخاص شده‌اند برای این که در یک مملکت پهناوری پیدا کردن ده دوازده هزار نفر مأمور که تمام باتقوی باشند این کار آسانی نبود از افت و غیر افت و زود تحویل گرفتن و دیر تحویل گرفتن اینها هم البته موجب یک دلتنگی‌هایی شد در ۱۳۱۶ دولت در نظر داشت که همین نظری را که آقا دارند رعایت کند چون برای این کار احتیاج به یک انبارهای صحیح و سالم مطابق اصول متداوله دنیا بود از سال ۱۳۱۴ که تثبیت غله درست شد شروع کردیم به تأسیس سیلوها که آنها را هم آقایان ملاحظه فرموده‌اند ظرفیت این سیلوها اگر تمام اینها کار می‌کرد در حدود ۱۵۰ هزار تن بود یک قسمتش البته ساختمانش ناتمام مانده و ماشین‌آلات ندارد و یک قسمتش تمام شده است بدبختانه همه ساله وضع طوری بوده است که به مناسبت این که سال‌های بدی در پیش بوده است یک مقدار خشکسالی بوده همیشه ما نتوانستیم بیشتر از احتیاج سالیانه گندم جمع‌آوری کنیم و اگر یک سال‌های خوبی هم بوده است روی عدم مراقبتی که شاید در سرحدات شده است یک قسمت از گندم مملکت خارج شده است و به اصطلاح معمول کار ما در قضیه غله کار دست به دهان است یعنی هر چه جمع کنیم خرج می‌کنیم است این نظری هم که فرمودید این نظر خود من است برای این که این منظور عملی شود باید عرض کنم که مشغول هستیم که در مقابل تریاکی که داریم و می‌دهیم به آمریکا گندم بیاوریم یعنی هشتصد هزار تن گندم می‌گیریم در مقابل چهار هزار و خرده‌ای صندوق تریاک یعنی ۹۰۰ تن تریاک می‌دهیم و ۸۰۰ هزار تن گندم می‌گیریم و اگر این معامله ما انجام شود و امیدواریم که انجام شود ما بتوانیم یک روزی «رزروی» برای مملکت داشته باشیم ولی قبلاً تا آن عمل نشده است ما ناچاریم حالا که آخر سال هم هست و موجودی انبارهای ما روز به روز دارد کمتر می‌شود برویم یک وسیله‌ای برای جمع‌آوری غله داشته باشیم شخصاً از نقطه‌نظر خودم عرض کنم هیچ نظر خاصی نه با این ماده دارم و نه این که به آن ماده که سابقاً پیشنهاد کردیم زیاد به آن تعصبی دارم فقط نظرم این است که یک راه عادلانه‌ای پیداشود که ما بتوانیم غله را جمع‌آوری کنیم (احسنت) در کمیسیون دارایی بعد از آن که آن لایحه ما به این صورت‏ در آمد آقایان آنجا استدلال کردند که دادن اختیار تام به مأمورین ممکن است ایجاد زحمت بیشتری بکند (صحیح است) و این برخلاف نظر مجلس و دولت است که تماس مأمورین را با مردم باید کم کرد (صحیح است) به این جهت آمدند این طرز را در نظر گرفتند که خوب است همان ممیزی‌هایی که بالاخره یک پایه‌ای بوده است برای این کار آن را پایه وصول مازاد قرار بدهیم منتها در نقاطی که ممیزی نشده تصریح بکنیم مطابق آخرین تعهداتی که در سال گذشته گرفته شده است یا اگر اختلافی پیدا شد تجدید ممیزی شود بعد هم در آن نقاط حاصلخیز آن روز بنده توضیح دادم که یکی از آقایان پیشنهادی کرده است که من آن پیشنهاد را قبول هم کردم که تبعیضی نشود که یا وزیر دارایی یا رئیس اداره غله بگوید که اینجا حاصلخیز است یا خیر پرسیدند چرا از حالا تعیین نمی‌کنی گفتم که این کار عملی نیست برای این که نقاط حاصلخیز مملکت ما دیده شده است در سال‌های مختلف متفاوت است چه بسا یک نقطه‌ای مثل حوزه خراسان که از نقاط حاصلخیز مملکت است یک سالی که خشکسالی است قحطی می‌شود چه بسا در تاریخ اخیر دیده شده این را نمی‌شود پیش‌بینی کرد که وضع محصول خوب است یا خیر چون در مملکت ما آقایان ملاحظه کرده‌اند وضع محصول ما بسته است به آن آلات و ادوات ۳۰۰۰ سال قبل و مهر و قهر طبیعت یک وقتی مساعد باشد مخصوصاً دیم‌کاری که دو ثلث مملکت ما در دیم کاری است ممکن محصول خوب شود و اگر خشکسالی باشد از بین می‌رود پس اگر ما بتوانیم بگوییم که نقاط حاصلخیز کدام نقطه است این یک فکر غلطی است ما پیشنهاد کردیم که نقاط حاصلخیز را کمیسیون‌هایی که از معتمدین محلی و رئیس کشاوزی و رئیس کمیسیون کشاورزی و فرماندار و استاندار و بازرسی دارایی یعنی خلاصه ۷ نفری که ۳ نفرشان نماینده مالک یا زارعین هستند تشکیل می‌شود تعیین کنند، فرض بفرمایید امسال کرمانشاه که جزو نقاط حاصلخیز است چقدر غله داریم بعد هم تا میزان ۵ برابر یعنی ممکن است بگوید اینجا امسال بهتر است وضعش ۴ برابر ۴ برابر و نیم یعنی حد اعلایش آن مقداری که باید به مأمورین بدهند تعیین می‌کند ولی الزامی نیست بعد اینجا اشاره فرمودید که این قانون ضمانت اجرایی ندارد اگر توجه فرموده باشید اینجا نوشته شده است در صورت تأخیر یا عدم تحویل مشمول جرایم خواهد شد که آیین‌نامه آن بر اساس آیین‌نامه اسناد رسمی تهیه شده باشد اگر توجه فرموده باشید در کمیسیون قوانین دادگستری یک اساسنامه‌ای برای اسناد رسمی گذشته است تمام قوانینی که ما می‌خواهیم اجازه حفظ دارایی و فروش دارایی و برداشت دارایی دولت را داشته باشیم مثل قانون مالیات‌های معمولی است مثل قانون مالیات بر درآمد گذشته است و اساس آیین‌نامه اسناد رسمی است یعنی تشریفات آنها معین است به آن اخطار می‌کنند می‌گویند که در ظرف ده روز باید تعهدش را انجام بدهد و اگر در ظرف ده روز به آن ترتیب اثر نداد و حاضر نشد که پولش را بدهد مقرراتی دارد که اجرا می‌شود این یک چیزی نیست که ضمانت اجرایی نداشته باشد با این عملی که هست ممکن است که یک مخارج اضافی تولید شود برای مخارج اعلان و غیره ما چه می‌کنیم یک عده مأمور داریم که می‌روند در دهات برای گرفتن تعهد اگر آن نظر اول را داشته باشیم همان تبصره اول دولت نظر ما را تأمین می‌کند همان را هم ما بیشتر مجبور بودیم که مأمور بفرستیم برای این که اگر خدای نکرده نظر شخصی خودش را هم در برخورد با مالک اعمال می‌کرد ممکن است که هیچ محصول نداشته باشد بگوید ۵ برابر یک جایی که حاصلخیز است و محصول دارد بگوید هیچ ندارد حالا یک ملاکی و روشی هست و این املاک سابقاً ممیزی شده است ورقه ممیزی معین است سال ۱۳۱۶ یا ۱۸ یا ۲۰ که این ملک ده خروار گندم داشته است این ده خروار را امروز معین می‌کند که چقدر باید بگیرد این یک پایه و ملاکی دارد و بیشتر از این هم نمی‌تواند حرف بزند و جای شکایت هم دارد یعنی اگر کسی از دهات گلپایگان شکایت کرد که مأمور نسبت به ملک من تبعیض کرده است این شخص را وزارت دارایی چه می‌تواند بکند جز فرستادن یک مأمور متخصص با یک هزینه هنگفت ولی اگر این آدم فردا آمد شکایتی کرد ورقه ممیزی را درآورد و از روی ورقه ممیزی او هر مأموری که در تهران نشسته باشد می‌تواند تعیین کند که این ورقه ممیزی ملک حسن‌آباد است و ۵۰ خروار ممیزی شده است چقدر مازادش می‌شود و اگر بیشتر گرفته تخفیفش ممکن است و اما این که فرمودید که مطابق این قانون از همه جا باید مازاد بگیریم ولی سابق از همه جا نمی‌گرفتیم الان از همه جا می‌گیریم منتها از نقاطی که گندم ندارد نمی‌توانیم بگیریم مطابق این قانون ما می‌خواهیم بگوییم اگر محصولی نداشته باشد ما چیزی نمی‌گیریم مگر مالیات چطور است اگر فرض کنیم که این قانون، قانون مالیاتی بوده اگر یک دهی آفتی داشته باشد یا یک دهی باشد که آفت دیده باشد و اصلاً محصول نداشته باشد مالیات که دیگر نمی‌دهد یعنی وقتی پایه مالیاتی ندارد پایه مازاد هم از بین می‌رود چه فرق دارد این هم مثل مالیات است بعد هم یک قسمت فرمودند راجع به ۴۵ هزار تن این توضیح را دیروز بنده دادم نمی‌دانم آیا تشریف داشتند یا خیر عرض کردم پایه ۴۵ هزار تن که ما داریم با مقرراتی بود که تصویب آن تبصره که گذشت حساب کرده شد تا ۲۴۰ تومان معاف هستند ۲۴۰ تومان نمونه یک تن گندم بود یعنی قیمت یک‏ تن گندم بود با یک تن گندم نمونه دارایی ده تن گندم است که مالیاتش می‌شود یک تن پس اگر ما بخواهیم روی آن اصل آن تبصره را مراعات می‌کردیم بعد هم می‌شد به جای این دو برابر یا سه برابر این را حساب می‌کردیم که ۲۲۰ هزار تن می‌شد، ما ناچار شدیم که این تبصره‌ای که از مجلس گذشت روی مقدارش تجدید نظر بکنیم حالا می‌آییم راجع به این که این جنس باید بدهد یا تسعیر باید بکنیم این طبیعی است که باید جنس بگیریم و تسعیر نکنیم در قانون هم این را تصریح کرده است که جنس بگیریم و دیگر تسعیر نکنیم مالیات نقدی و جنسی نقدی را علیحده و جنسی را علیحده، یعنی اینجا که مازاد می‌گیریم بدیهی است که جنسی است برای این که ما خودمان پول داریم می‌خواهیم که گندم داشته باشیم و بدیهی است که گندم نمی‌گیریم پول می‌خواهیم بدهیم گندم بخریم، یک موضوع دیگر راجع به جمع‌آوری غله حالا نظر دولت را که عرض کرده‌ام باز هم تکرار می‌کنم اصولاً نظر مجلس بر این است که دولت مداخله در امر جمع‌آوری غله امسال شهرستان‌ها نکند بنده باید صریحاً عرض کرده باشم که متشکرم یک چنین مسؤلیتی را قبول نکنم که از فردا بگویند دولت مداخله در امر جمع‌آوری غله در امر نانوایی‌ها نکند من خیال می‌کنم که هر دولتی نهایت رضایت را از این عمل دارد منتها بنده اینجا پیش‌بینی می‌کنم

که اگر فردا قیمت نان از ۹ قران رسید به ۴ تومان و ۵ تومان دیگر مسؤلش دولت نیست و از نقطه‌نظر مصلحت مملکت هم که شده مصلحت نمی‌دانم برای این که امروز وضع دنیا وضعی نیست که بشود موضوع نان را آزاد بگذاریم پس ما باید بیاییم روی این که مجبوریم نان شهرستان‌ها را بدهیم اگر این نظر را قبول کردیم آن وقت باید ببینیم چه جور جمع‌آوری بکنیم عرض کردم اگر مجلس اطمینان به مأمورین دولت دارد (غضنفری - ندارد) همان تبصره‌ای که دولت پیشنهاد کرده همان را تصویب بکند و اگر ندارد باید یک ملاکی برای این کار داشته باشند که غله جمع‌آوری شود و مأمورین از آن تخطی نکنند این که بیشتر پیش‌بینی شده است حداقل مقداری است که برای احتیاج نان مملکت است.

رئیس - پیشنهاد کفایت مذاکرات داده شده است.

ملک مدنی - مخالفم اجازه بفرمایید عرض کنم.

رئیس - باید رأی گرفت چون مطابق ماده ۹۱ آیین‌نامه برای مرتبه دوم که پیشنهاد می‌شود دیگر بحث ندارد (صحیح است) آقایانی که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهاد قرائت شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد آقای مکرم، پیشنهاد می‌کنم اختیارات وزارت دارایی در قسمت جمع‌آوری غله مازاد غله سال ۱۳۲۸ که ضمن ماده ماحده واحده این طور ذکر شده «و نیز وزارت دارایی می‌تواند استثنائاً در سال ۱۳۲۸ در نقاط حاصلخیر کشور که محصول خوب باشد میزان مازاد را تا پنج برابر گندم و سه برابر جو مالیاتی ترقی داده و قیمت آن را به نرخ رسمی پرداخت نماید» به شرح زیر اصلاح می‌شود: «و نیز وزارت دارایی می‌تواند در سال ۲۸ و سال‌های بعد در نقاط حاصلخیز کشور که محصول خوب باشد مطابق نظر و تشخیص کمیسیونی مرکب از استاندار یا فرماندار و پیشکار و یا رئیس دارایی و رئیس کشاورزی و رئیس دادگستری و رئیس شورای کشاورزی و دو نفر از معتمدین محل که از طرف این کمیسیون تعیین و دعوت خواهند شد میزان مازاد نقاطی را که محصول آنجا خوب عمل آمده باشد تا میزان ۵ برابر گندم و سه برابر جو مالیاتی از مالکین مطالبه و قیمت آن را مطابق نرخ رسمی بپردازد»

رئیس - آقای مکرم.

آقای مکرم - با توضیحات مفصلی که در جلسه گذشته و این جلسه جناب آقای وزیر دارایی دادند و بحث‌های مفصلی هم که شد و بیاناتی که سایر آقایان فرمودند بنده زاید می‌دانم که تجدید مطلع کنم و اینجا توضیحات گذشته را تکرار می‌کنم اما نکاتی را که مجبورم و لازم می‌دانم تذکر بدهم حضور آقایان یکی این است که اینجا از طرف بعضی از آقایان به طور کلی نسبت به مأمورین دارایی و جمع‌آوری غله اهانت‌های ناروایی شده است یعنی همه را نادرست می‌دانند هیچ این طور نیست (معتمددماوندی - تمام آنها صحیح بوده است) به نظر بنده کمال بی‌انصافی است بنده نمی‌خواهم عرض کنم که در دستگاه دولت مأمورین نادرست و غیر صحیح‌العمل نیستند البته در تمام دستگاه‌های دولتی ممکن است که مأمورین نادرستی وجود داشته باشد ولی آقایان نمایندگان محترم بایستی انصاف بدهند که آنهایی که بایستی امور مملکت راداره بکنند احیاناً نادرست باشند انگشت‌شمار هستند ولی مأمورین صحیح‌العمل که در اطراف و اکناف کشور به خدمتگزاری مشغولند تعدادشان خیلی زیاد است به هر صورت آقایان نمایندگان محترم باید در نظر داشته باشند که این قبیل مأمورین را تشویق کنند به خدمتگزاری نه این که آنها را دلسرد کنند و خدای ناخواسته سبب بشود که از جاده تقوی و درستی منحرف بشوند به هر حال مسئله مهمی که پیدا است که مورد توجه کامل مجلس شورای ملی است تأمین نان کشور از طریق جمع‌آوری مازاد غله و بدیهی است که تأثیر فراوانی هم این مطلب در ترقی و تنزل سطح زندگانی و نرخ‌های سایر اجناس خواهد داشت بنده زاید می‌دانم که توضیحات زیادی عرض کنم پیشنهادی که بنده دادم از این نظر بود که جمع‌آوری غله به طور عادلانه تأمین شده باشد و انبارهای دولت پر بشود که شاید بعد از پر شدن انبارها سال آینده و سال‌های بعد احتیاجی به اجرای این قانون و جمع‌آوری مازاد نباشد برای این منظور بنده پیشنهاد کردم که مأمورین دولت یعنی مأمورین وصول مستقیماً اختیارات فراوانی نداشته باشند از طرفی هم این ماده به صورتی که نوشته شده آقایان ملاحظه فرمودند کافی نیست یعنی تکلیف را روشن نمی‌کند که معلوم شود که مثلاً نقاط حاصلخیز کشور که محصولش خوب عمل آمده و باید ۵ برابر بدهند این نقاط حاصلخیز چطور باید عمل کرده باشد یعنی تخمی چند تخم اگر عمل آمده باشد خوبا ست به این جهت بنده پیشنهاد کردم که کمیسیونی مرکب از استاندار یا فرماندار و پیشکار دارایی یا رئیس دارایی رئیس شورای کشاورزی که از خود مردم است دو نفر معتمدین محل که از حود مردم هستندشرکت بکنند با مطالعاتی که قبلاً کرده‌اند اطلاعاتی که جمع‌آوری کردند یک تصمیمی بگیرند نقاط حاصلخیز را تعیین کنند که کجاست مقدار را تا ۵ برابر تعیین بکنند یعنی سه برابر و نیم تا چهار برابر یا بیشتر تا ۵ وقتی این را تعیین کردند صورت مجلس کردند بعد اعلان می‌کنند مردم هم مازاد محصول خودشان را می‌برند تحویل می‌دهند من تصور می‌کنم که این پیشنهاد همان طوری که جناب آقای وزیر دارایی هم اشاره کردند ضمن فرمایشات خودشان تصور می‌کنم که قبول بفرمایند و محصول هم جمع‌آوری می‌شود و آقایان هم تصویب می‌فرمایند و رفع اشکالات و محظورات هم خواهد شد.

رئیس - آقای امیرتیمور

امیر تیمور (مخبر) - بدواً باید به استحضار آقایان برسانم مطابق اطلاعاتی که رسیده با بارندگی‌های نافع و مفیدی که در تمام مملکت امسال بحمدالله شده است جای نگرانی از بابت محصول فعلی نیست امید است که محصول خوب باشد و نان در همه نقاط مملکت انشاءالله به طور فراوانی و خوبی وجود داشته باشد و از این بابت به هیچ وجه من الوجوهی نگران نیست و این موضوعی را که در خبر کمیسیون دارایی ملاحظه می‌فرمایید کمیسیون قوانین دارایی با نهایت صمیمیت و حسن نیت منتهای سعی و جهد را به عمل آورد که دو منظور اصلی و اساسی در اینجا تأمین بشود منظور اول این بود که نان کشور را تأمین بکنند و منظور دوم این که تماس مأمورین با مردم وجود نداشته باشد یا اگر هست کم باشد و تصور می‌کنم که اگر دستور مسلم و معین و روشنی در کار باشد که از آن دستور مأمور نتواند تخلف کند و معین باشد که از هر دهی هر محلی تا چه مقدار میزان مازاد ممکن است مطالبه و دریافت کنند (صحیح است) و این منظور در اینجا کاملاً تأمین شده است بنده از فرصت استفاده می‌کنم به عرض آقای دکتر معظمی می‌رسانم که سال گذشته با قانونی که تصویب شده بود بزرگترین گناه شده بود زیرا با قانون گذشته که قانون دوره جنگ بود شما اختیارات نامحدود به مأمورین داده بودید با حیثیت مردم با آبروی مردم بازی کنند من خودم مردمی را دیدم که ابداً نه جنسی دارند نه مازاد دارند در توقیف نگه داشته آبروی آنها را بردند برای این که منافع خصوصی خودشان را تأمین کنند پارسال به قدری به طبقه ضعیف و رعیت و همان خرده‌مالکین که مورد توجه جنابعالی است ستم وارد شده که به راستی در هیچ عصر و دورهای سابقه نداشته است و این فرمول کنونی این موضوع را رفع می‌کنند و نگرانی دیگر وجود ندارد دستور معین و روشنی است که از آن دستور نمی‌تواند تجاوز کند اما راجع به پیشنهادی که آقای مکرم تقدیم داشتند یک قسمت از توضیحات آقا مربوط به پیشنهاد نبود خود پیشنهاد هم اصل فکرتان صحیح است ولی آن پیشنهاد همان طور نیست و کفایت منظور را نمی‌کند به این مقصود که ما استثنائاً سال ۱۳۲۸ در نقاط حاصلخیز اجازه دادیم که میزان مازاد را تا ۵ برابر ترقی بدهند و بنده با این پیشنهاد موافقت می‌کنم که کمیسیونی در هر محل یعنی در هر استانی از استاندار و رئیس دارایی و دو سه‏ نفر از معتمدین محل تعیین شود و نقاط حاصلخیز را آنجا تعیین بکنند و اعلام بکنند این پیشنهاد را به این طرز اصلاح کنید بنده موافقت می‌کنم.

رئیس - آقای ملک مدنی

ملک مدنی - این موضوع غله یکی از موضوعات حساس و مؤثری است که اگر در اطرافش بیشتر بحث بشود به نظر بنده شایسته هست زیرا تماس کلی با مردم دارد و از طرف دیگر هم نان مردم این مملکت باید تأمین شود اصل ایجاد اداره غله اگر خاطرتان باشد در موقعی شد که مقصود دولت آن روز این بود که حمایت از ملاک کشاورز بشود (صحیح است) زیرا آن روز گندم را نمی‌خریدند گندم در دست کشاورز و زارع و ملاک در انبارهایشان می‌پوسید و خریدار نداشت چرا؟ دلیلش هم معلوم بود دولت آن روز اقتدار داشت که سرحدات کشور را محفوظ کرده بود از سرحدات ما غله خارج نمی‌شد بنده این عرض را می‌کنم و حاضرم ثابت کنم که اگر سرحدات کشور را دولت بتواند سرحدات جنوبی و غربی را غربی که به عراق و بین‌النهرین می‌رود و البته یک قسمت کمی هم سرحدات خراسان را ببندد که خارج نشود هر سال بدی هم که در ایران بارندگی نشود ایران بیش از مصرفش گندم دارد این عرض را بنده می‌کنم بنده یک مردی هستم که هم فلاحت می‌کنم هم ملاک هستم وارد هستم بیخودی نیست دلیلش این بود که در تمام دوران رضا شاه فقید چون دولت مقتدر بود سرحدات بسته بود قاچاقچی هیچ وقت قاچاق نمی‌کرد وقتی هم سال‌های

سختی در خراسان می‌شد از آذربایجان زنجان جنس می‌رساندند همان گلپایگان جناب آقای دکتر معظمی هم که حاصلخیز نیست و همیشه احتیاج به خارج دارد از جاهای دیگر فرستادند به عقیده بنده اول کاری بکنید جناب آقای وزیر دارایی که حسن نیتتان مورد اعتماد و قبول همه ما هست این به نظر بنده این اشکال را رفع کنید که سرحدات خودتان را ببندید و فرصت ندهید که گندم از کشور خارج بشود بنده با این فکرموافق نیستم که ما تریاک را بدهیم و عوضش گندم بگیریم برای این که اگر تریاک را می‌دهیم باید ارز عوضش بگیریم و با آن ارز سایر امور مملکت را تأمین بکنیم این عمل خلاف اصول اقتصادی ما است این کار را ما تا قبل از شهریور می‌کردیم که اوضاعمان به این صورت شده بود حالا که خوشبختانه وضعیت این طورشده است و امنیت در مملکت ایجاد شده است این که بنده اجازه خواستم و مخالفت با لایحه آقاکردم برای دو سه موضوع بود که یکی همین بستن سرحدات و اجازه ندادن که غله از سرحدات کشور خارج بشود خود به خود گندم مملکت تأمین خواهد شد امسال هم از سال‌هایی است که وضع بارندگی و محصول خیلی خوب بوده اگر دولت سرحدات را ببندد و از خارج شدن گندم از سرحدات جلوگیری بکند در مملکت آن قدرگندم هست که دولت محتاج نباشد که بخواهد قانون بگذارد دوم این که بنده می‌خواستم عرض کنم که هر فردی از افراد این کشور و مخصوصاً طبقه ملاک هدف و مقصودش این است که نان افراد این مملکت تأمین بشود (صحیح است) این یک چیزی است که بنده گمان می‌کنم و هیچ کس تردیدی نداشته باشد منتها در نحوه تأمین شدن نان مردم حرف داریم علت آن که ماها نگران هستیم دلیلش این است که همه مأمورین درستکاری نیستند بنده می‌گویم که بین مأمورین غله اشخاص درستکاری هم هست اشخاص صحییحطالعملی هم هست ولی تویشان یک عده اشخاص ناصحیحی هم هست مردم منتفذ مردم متشبث ولایات جناب آقای مسعودی که جنابعالی در این موضوع هم مقاله نوشته بودید و حق همین بود برای این که باید بنویسید برای این که در روزنامه مؤثر این مملکت در مسائل جاری روز باید بحث بشود شما وقتی که اختیار دادید به مأمورین غله آن کسی که آقا صد تن گندم می‌خواهد بدهد صد تن گندم صد تا صد تا تفاوتش است ببخشد تنی سیصد تومان تفاوتش است می‌شود سی هزار تومان اگر پنج هزار تومان به مأمورین غله بدهد صد تن را ده تن می‌کند و ملاکی که ندارد قاعده که دستش نداده‌اید ما آمدیم اینجا گفتیم که آن ملاک و قاعده را جزو جمع قرار بدهیم اتفاقاً خود وزیر دارایی که واقعاً می‌خواهند از فساد جلوگیری بکنند گفتند که این راه عملی است و راه صحیحی است اما این که باید تشخیص داده شود که کجا حاصلخیز است کجا حاصلخیز نیست آمدند یک اختیار خواستند از کمیسیون دارایی که من هر جایی که تشخیص دادم حاصلخیز است یعنی امسال حاصلش خوب است حاصلخیز قصداین نیست که به طور کلی گفته شودهمین سال جاری را تشخیص دادیم که حاصلش خوب است پنج برابر از آن بگیرند به عقیده بنده خیلی هم خوب است برای چه؟ برای این که نان مردم شهرستان‌ها تأمین بشود قرار شد یک کمیسیونی برای تشخیص حاصلخیز تشکیل شود این نظر آقای مکرم که پیشنهاد کرده‌اند همان طور که آقای امیر تیمور هم فرمودند درست است نه به این کیفیت پنج نفر مأمور دولت باشند دو نفر معتمد محل آن معتمدین محل در اقلیت هستند کمیسیون را باید طوری تشکیل داد که اکثریت و اقلیت با هم مناسب باشند بنده اعتقادم این است که رئیس دارایی فرماندار یا استاندار رئیس دادگستری یا کشاورزی دو نفر هم از معتمدین محل پنج نفر باشند که تأثیر در رأی داشته باشند این را که عرض کردم مقصودم این بود که مثل سر حکم باشد که اگر ملاکین و معتمدین محل گفتند که اینجا حاصلخیز نیست فرماندار و رئیس دارایی می‌گفت که خیر حاصلخیز است رأی آن رئیس دادگستری به عنوان سرحکم باشد بنده عقیده شخصی‌ام را عرض می‌کنم و خیال می‌کنم آقایان هم جناب آقای وزیر دارایی و هم جناب آقای مخبر آقای امیر تیمور قبول بفرمایند (امیرتیمور - بنده قبول‏ می‌کنم) بنده به طور قطع عرض کنم اگر قاعده‌ای قائل نشوید با این که روی حسن‌نیت می‌فرمایید پولدارها از دادن تعهد فرار می‌کنند و خرده‌مالکین و مردم بیچاره و بدبخت می‌شوند اینجا پشت تریبون عرض می‌کنم این مأمور دارایی که نشسته است قادر نخواهد بود یا یک پشتش به آن وکیل مجلس است بنده اینجا صراحتاً عرض می‌کنم برای این که فردا می‌خواهد تعهدش را تغییر دهد و التماس می‌کند یا این که پولدار است پول می‌دهد یا متنفذ است از این دو حال خارج نیست پولدار پول می‌دهد کارش را درست می‌کند یا قوم خویش فلان وکیل است و از او حمایت می‌کند باید آقا قاعده قائل شد و این عدم تساوی را از بین برد مجلس شورای ملی وظیفه‌اش این است که مقررات کلی وضع کند و نظارت کند که دولت این مقررات را به طور عادلانه و به طور تساوی اجراکند (صحیح است).

رئیس - این پیشنهاد با اصلاحی که شده قرائت می‌شود بعد رأی می‌گیریم.

(قسمت اصلاح شده پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)

و نیز وزارت دارایی می‌تواند در سال ۱۳۲۸ در نقاط حاصلخیز کشور که محصول خوب باشد مطابق نظر و تشخیص کمیسیونی مرکب از استاندار یا فرماندار پیشکار یا رئیس دارایی رئیس دادگستری و دو نفر از معتمدین محل که از طرف این کمیسیون تعیین و دعوت خواهند شد میزان مازاد نقاطی را که محصول آنجا خوب عمل آمده باشد تا میزان ۵ برابر گندم و سه برابر جوی مالیاتی از مالکین مطالبه و قیمت را هم مطابق نرخ مقرر بپردازند.

رئیس - رأی گرفته می‌شود با این پیشنهاد آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد. پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای گنجه‌ای به شرح زیر قرائت گردید)

پیشنهاد می‌کنم خرده‌مالکینی که بهره مالکانه آنان از سه تن غله تجاوز نمی‌کنداز پرداخت مازاد معاف باشند.

فولادوند - آقای رحیمیان هم عین همین پیشنهاد را داده‌اند.

رئیس - آقای گنجه‌ای

نمایندگان - تشریف ندارند.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود.

رحیمیان - پیشنهاد من چطور است.

رئیس - بعد قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای کهبد به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌کنم که کلمه یک هزار کیلو تبدیل به سه تن شود.

نمایندگان - نیستند آقا.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای نورالدین امامی به شرح زیر قرائت شد).

تعهداتی که درسال ۲۷ گرفته شده و به واسطه عدم توانایی مالک و نبودن محصول تاکنون قسمتی از آن تحویل نشده دیگر مطالبه نخواهد شد.

رئیس - آقای امامی‏

نورالدین امامی - توجه بفرمایید ممکن است خیال بفرمایید که با تصویب این پیشنهاد بنده کمک به بدحساب‌ها و ظلم به خوش‌حساب‌ها خواهد شد (جمعی از نمایندگان - همین طور است) ولی با یک توضیح مختصری تصور می‌کنم جناب آقای وزیر دارایی متقاعد بشوند و قبول کنند جناب آقای وزیر دارایی توجه بفرمایید در اکثر نقاط آذربایجان مالک صد تن فرض بفرمایید تعهد کرده و ۹۸ تن پرداخت کرده ۲ تن مانده است یک تن و نیم مانده است حالا نمی‌خواهیم این موضوع را بگویم که وضع محصول امسال آذربایجان خوب است یابد ولی غله امروز آذربایجان خیلی بد است عمده‌مالکین مخصوصاً از ماکو آمده‌اند اینجا و از دولت تقاضا کرده‌اند و جناب آقای وزیر دارایی هم به ایشان وعده کمک فرموده‌اند که برای آذوقه رعایا و بذر به آنها کمک بشود وقتی مالکی که گندم از خود دولت می‌گیرد برای بذر این نمی‌تواند ۵/۱ تن باقیمانده را بدهد به او می‌گویند که تو چرا تعهدت را اجرا نکردی و روی این موضوع اموالشان را توقیف می‌کنند نظر بنده این است نظر من این نیست که اگر کسی ۵۰ تن تعهد کرده و نداده باز هم ندهد باید پدرش را هم درآورد و حبسش هم کرد و از او تعهدش را گرفت نظر بنده این است که به آن بدبخت‌ها کمک شود و الا البته بدحساب‌ها را باید گرفت و مجازات کرد و جریمه‌شان هم کرد و حق دولت را گرفت استدعا می‌کنم از آقای وزیر دارایی توجه بفرمایند و عبارت بنده را هر طور که می‌خواهند اصلاح بفرمایند بنده حاضرم اصلاح کنم که یک ارفاقی به این دسته از مرد بشود و این در تمام ایران است آنها که از چند تن ممکن است نصف را نداده باشند خیر ولی آنهایی که دو تن یا مقدارجزیی نداده‌اند معاف باشند.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - آقای امامی توجه بفرمایید صرفنظر از این که آقایان توجه فرمودند که این پیشنهاد آقای امامی کمک به بدحساب‌ها می‌کند و این عادت خواهد شد که هر کس خوش‌حساب شد بعد از این تعهدی که کرد دیگر اجرا نکند زیرا از پرداخت آن معاف می‌شوند و دیگر نه مالیات خواهند داد نه مازاد (صحیح است) من خیال می‌کنم اصولاً اگر بخواهیم این را چه در قسمت مالیات و چه در قسمت مازاد فتح باب بکنیم شایسته نیست بنده آن را که خیال

می‌کنم که نظر آقای امامی است این است که یک اشخاصی ممکن است تعهد کرده باشند یا به واسطه بدی وضع محصول که ناچار باشند به رعایایشان کمک کرده باشند و یا از لحاظ بذر، بذر لازمه را داده باشند ممکن است یک مقداری از تعهداتشان را که انجام داده‌اند بقیه‌اش مانده باشد اگر این نظر باشد بنده گمان می‌کنم که اگر پیشنهادشان را این طور اصلاح کنند ممکن است مورد موافقت قرار بگیرد که اگر اشخاصی که تعهدات را داده‌اند و بعد قسمت اعظم آن را انجام داده‌اند قسمت باقیمانده را ممکن است از محصول ۱۳۲۸ بگیرند ولی معاف نشوند و این مقدار از بین نرود این را خیال می‌کنم موافقت می‌کنند (صحیح است)

نورالدین امامی - پیشنهاد بنده را این طور اصلاح بفرمایید.

آزاد - بنده مخالفم.

رئیس - نوبت شما نیست آقای حاذقی مخالفید؟ بفرمایید.

حاذقی - بنده خیلی متأسف هستم که با این پیشنهاد همکار محترم مخالف هستم علت مخالفت همان نکته‌ای است که جناب آقای وزیر دارایی فرمودند که باید در این مملکت سعی کرد که قانون محترم شمرده شود و مردم به قانون بگذارند برای این که ما سال‌ها است در این مملکت اجازه می‌دهیم به متخلفین از قوانین و دستورات مملکتی. آنهایی که مشمول نظام وظیفه می‌شدند و می‌شوند و باید خدمت کنند طفره می‌روندو به یک وسائلی از این سال به آن سال می‌اندازند و از این ستون به آن ستون تا یک قوانینی وضع شود و یک موجباتی پیدا شود که آنها استفاده کنند ۴ سال پیش از این در شیراز که بنا شد مازاد بدهند اشخاص خوش‌حساب فوراً مقدم شدند و آنچه که برای آنها تعیین سهمیه شده بود همه تحویل انبار دادند و با نرخ کم پولشان را دریافت کردند آن روز یک عده‌ای ندادند و اعتراض کردند که قیمت کم است بعد دولت حاضر شد و قیمت را بالا برد و آنهایی که بدحسابی کرده بودند یک مبلغی اضافه گرفتند در حالی که دولت حاضر نشد نسبت به خوش‌حساب‌ها حتی آن مابه‌التفاوت را بدهد (صحیح است) بنابراین اقتضا دارد که مجلس شورای ملی در وضع قوانین همیشه سعی بکند که به اشخاص بدحساب و متخلف و آنهایی که از زیر بار قانون شانه خالی می‌کنند هیچ گونه کمک و مساعدتی نکند تا مردم بدانند که بدحسابی و تخلف صرف نمی‌کند و باید قانون اجرا شود (صحیح است)

رئیس - با این اصلاحی که شده و آقای وزیر دارایی قبول کردند رأی گرفته می‌شود حالا قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

تعهداتی که در سال ۱۳۲۷ گرفته نشده و به واسطه عدم توانایی مالک و نبودن محصول تاکنون قسمت جزیی از آن تحویل نشده در سال ۱۳۲۸ باید بپردازد

امیرتیمور - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

امیر تیمور - بنده تصورمیکنم که این محتاج به قانون نیست (صحیح است) زیرا وزارت دارایی باید بتواند تعهدات سال ۱۳۲۷ را در سال ۲۸ بگیرد اینجا محتاج به قانون نیست.

نورالدین امامی - آقای وزیر دارایی اجرا بکنند و دستور به اداره غله بدهند بنده پس می‌گیرم.

امیرتیمور - آقای وزیر دارایی موافقت دارند.

وزیر دارایی - به اداره غله دستور داده شد.

امامی - بنده پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای فولادوند به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم که جمله ذیل به آخر قسمت اول ماده واحده اضافه شود. در هر حال میزان مازادی که از مالکین گرفته می‌شود نباید از میزان تعهدی که در یکی از سنوات ۳۲۵ و یا ۳۲۶ و یا ۳۲۷ به تشخیص وزارت دارایی گرفته شده اضافه وصول گردد.

رئیس - بفرمایید.

فولادوند - بنده چون یک شاگرد خوش‌حسابی هستم و از اول وقت مجلس می‌آیم این است که پیشنهاد هم نمره یک بود ولی پس از هشت پیشنهاد پیشنهاد خودم را خواندم بنده آقا دو جنبه در مدت خدمتم داشتم هم مالک جزیی بودم و هم مأمور دولت من مأمورین دولت را دو جور دیدم یک وقت من مدعی‌العموم بودم با ژاندارم سر و کار پیدا می‌کردم این البته مطیع محض من بود یک وقتی هم مالک بودم و آنجا هم طرز سلوکش را با مالک دیده‌ام بنده آقای وزیر دارایی عرضم این است که این مأموری که در اطاق وزیر دارایی می‌آید آن مأموری نیست که می‌رود نیشابور وظیفه‌اش را انجام می‌دهد این فقط باید جنابعالی در نظر بگیرید این پیشنهاد بنده این است که ماده واحده می‌گوید وزارت دارایی می‌تواند علاوه بر مالیات مقرر تا میزان سه برابر گندم و یک برابر جو مالیاتی مازاد از مالکین مطالبه و قیمت آن را مطابق نرخ رسمی پرداخت نماید و نیز وزارت دارایی می‌تواند استثناء در سال ۲۸ در نقاط حاصلخیز کشور که محصول خوب باشد میزان مازاد را تا ۵ برابر گندم و سه برابر جو مالیاتی ترقی داده قیمت آن را بپردازد بنده اینجا این قسمت را گفتم که چون به عنوان بعضی مالکین در موقع ممیزی ضعیف بودند خلاصه نتوانستند حق خودشان را حفظ کنند مثلاً مالیاتی بر روی تعهدی بیش از آن که باید بدهند به پای آنها حساب کردند و برای آنها تعیین کردند اگر آمد این ۵ برابر واقعاً ظالمانه بود بروی برای مالک و خیلی اضافه شد وزارت دارایی به تشخیص خودش می‌گوید از سال ۲۵ یا ۲۶ یا ۲۷ که از آن مازاد گرفته‌اند هر سال بیشتر گرفته‌اند دیگر بیشتر از آن سال از این شخص تعهد نگیرند.

رئیس - این رأی ندارد وقتی قانون شد نمی‌تواند بگیرند.

امیر تیمور - اجازه بفرمایید اولاً در اینجا هم نوشته شده تا ۵ برابر می‌تواند حکم نیست که حتماً ۵ برابر می‌تواند حکم نیست که حتماً ۵ برابر گرفته شود این بسته به نظر وزارت دارایی است که در بعضی نقاط شاید ۱ برابر یا ۲ برابر یا بیشتر بگیرد این بسته به خوبی و بدی محصول است و زیادی و کمی آن معهذا با این پیشنهاد جنابعالی بنده که با آقای وزیر دارایی صحبت کردم ایشان موافق هستند بنده هم موافق هستم.

رئیس - آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر - همیشه وقتی که یک قانون مفیدی می‌آید برای این که بتواند دولت از آن بیشتر استفاده کند و جمع‌آوری غله را بهتر بکند باید موافقت کرد اگر جناب آقای فولادوند همکار عزیز پیشنهاد می‌کردند که از این مقدار پرداختی کمتر نباشد صحیح بود زیرا آن مقدار قدر متقین و مسلم قابل پرداخت بوده است و داده ولی بسیار اتفاق افتاده و در نظر آقایان است به این که غالباً در تعهداتی که گرفته شده خیلی اعمال نظر و اعمال نفوذ شده و کم تعهد داده‌اند این محقق و مسلم است و اما این نکته را که فرمودند که ممکن است در ممیزی تجاوز شده باشد آقای وزیر دارایی گوش بدهید آقای منصف که نمی‌گذارند، و اما راجع به ممیزی که فرمودند ممکن است در جایی تجاوز شده باشد به اشخاصی همه تصدیق می‌کنند که به خرده‌مالکین تجاوز شده است و من با خود آقای وزیر دارایی مذاکره کردیم که ایشان فرمودند که پیشنهاد بکنید که در مواقعی که می‌بینیم که متنفذین اعمال نفوذ کرده‌اندو کم ممیزی شده تجدید نظر بکنیم و اگر به خرده‌مالکین هم تجاوزی شده آنجا هم تجدید نظر بکنیم بنده هم این پیشنهاد را داده‌ام و از آقای فولادوند خواهش می‌کنم که پیشنهاد را معکوس بکنند زیرا بسیار اتفاق افتاده که تعهداتی را که مالکین پرداخته‌اند خیلی بیشتر بوده و به این ترتیب از این قانون این نتیجه را نمی‌گیریم البته جناب آقای امیر تیمور نمی‌دانم چرا فرمودند قبول می‌کنم این را شما این قانون را آوردید که بیشتر غله وصول کنید این هم راضی بوده است و اگر بنا شد کسی موافق ممیزی باید هزار تن بدهد و صد تن تعهد داده حالا ندهد این که خلاف مصلحت و منطق و قانون است اگر این طور است همان قانون فعلی را قبول کنید و اختیارات را به دولت بدهید.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای فولادوند آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم کلمه یک هزار کیلو تبدیل به تن شود.

رئیس - آقای کهبد.

کهبد - عرض کنم ملاحظه می‌فرمایید برای خرده‌مالکین بنده پیشنهاد کردم به جای یک تن دو هزار کیلو باشد سه تن باشد آقایان استحضار دارند که غالب مالکین ایران خرده‌مالک هستند خرده‌مالک بیچاره باید خوراک خودش و بذرش خوراک زنش و بچه‌اش و کسانی را تأمین کند و با یک تن قطعاً تأمین نمی‌شود این است که بنده خواستم استدعا کنم که جناب آقای وزیر دارایی موافقت بفرمایند به سه تن تبدیل شود و از مجلس هم تمنا می‌کنم که توجه بفرمایند که قسمت اعظم این تماس مأمورین دولت را با مردم کم بکنند و اسباب راحتی مردم را تا حدی فراهم کنند.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - در لایحه ۳ دوازدهم که گذشت راجع به معافیت‌های خرده‌مالکین و مالکین

بحث زیاد شد اگر آقایان در کمیسیون تشریف می‌آورند و حساب‌های ما را می‌دیدند که اگر بنا باشد ما به جای ۱ تن ۳ تن را ملاک قرار بدهیم ملاحظه می‌فرمایید که دو ثلث مقدار گندمی که باید جمع‌آوری بکنیم جمع‌آوری نمی‌شود به این جهت این حسابی که شد ما خیلی خوشوقت شدیم و اینجا هم نوشته شده است کمیسیون خرده‌مالکینی که بهره مالکانه آنها، آقایانی که ملاکند خوب می‌دانند که یک ملکی وقتی عایداتش را حساب می‌کنند یا پنج و سه است یا سه و دو است سهم مالک ۵ سهم خرده‌مالک هم بعد از وضع آن مخارجی است که برای رعیت لازم است رعیت می‌برد آن قسمت‌هایی که مال خوراک آنها است برمی‌دارند و آن سهمی که مال مالک است باید همان را بیاورد به اینجا بفروشد یا نگه دارد خدای نکرده به قیمت بیشتری بفروشد یا بدهد یا نه، پس اگر ما بتوانیم نسبت به آنها مقدارش را بالا ببریم و سه تن بکنیم آن نظری که برای جمع‌آوری غله داریم تأمین نخواهد شد و این حسابی که در کمیسیون دارایی شد حساب خیلی دقیقی بود راجع به جمع‌آوری کردیم به غیر از این عملی نخواهد شد به این جهت بنده خواهش می‌کنم که آقایان توجه بفرمایند و این قانون را زودتر تصویب بفرمایند که ما بتوانیم به جمع‌آوری غله بپردازیم.

کهبد - بنده پیشنهاد را دو تن می‌کنم برای نظر جناب آقای وزیر دارایی تأمین شود ولی پس نمی‌گیرم.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای کهبد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) مورد توجه شد پیشنهاد آقای رحیمیان قرائت می‌شود.

رحیمیان - من پیشنهاد خودم را پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد آقای نورالدین امامی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

تبصره - مالکینی که به ممیزی املاک خود اعتراض دارند می‌توانند از تاریخ تصویب این قانون تا ۳ ماه تقاضای ممیزی جدید بکنند هزینه ممیزی به عهده مالک و بایستی قبلاً در صندوق دارایی ودیعه گذاشته شود.

رئیس - آقای امامی.

نورالدین امامی - ممیزی از ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۳ شده مخصوصاً در آذربایجان و وضع زراعت در آذربایجان از آن وقت تا به حال تغییر کرده در آذربایجان هم رعیت از محصول گندم و جو به مالک بهره نمی‌دهد در این سال‌های اخیر موضوع کشت گندم بلایی برای مالکین آذربایجان شده است که کشت گندم و جو را تبدیل به تخم کدو کرده است که رعیت به مالک کوچکترین بهره‌ای نمی‌دهد بنده خودم مالک نیستم که سنگ خودم را به سینه بزنم ولی عمده مالکین از این بابت ضرر دیده‌اند امروز هم خدمت جناب آقای وزیر دارایی عرض کنم پیشنهاد تا شش ماه بود فرمودند اگر موافقت بکنند تا شش ماه ممکن است محصول برداشت شود اگر سه ماه بکنند بنده موافقم و آن هم چیزی نیست مالک می‌آید تقاضا می‌کند این است که شش ماه را تبدیل به سه ماه کردم استدعا می‌کنم که جناب آقای وزیر دارایی هم موافقت بفرمایند تا قسمت عمده مردم هم خلاص بشوند.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - بنده خیال می‌کنم پیشنهاد آقای امامی اگر روزی پیش بیاید که محتاج رسیدگی باشد رسیدگی خواهد شد (جمعی از نمایندگان - بلندتر بفرمایید) پیشنهاد آقای امامی صرفنظر از این که مربوط به قانون مالیات املاک مزروعی است ولی اگر بخواهیم در اینجا به آن ترتیب اثر بدهیم اگر حکم کلی باشد بنده نمی‌توانم قبول بکنم ناچار باید بگویم اگر دولت تردید داشته باشد باید تجدید ممیزی بکند برای این که اگر حقی برای مالک هست برای دولت هم هست تصدیق بفرمایید خیلی املاک هم هست که ترقی کرده پس دولت هم حق داردکه ممیزی بکند

امامی - پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد دیگر آقای امامی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

وزارت دارایی مکلف است مفاد ماده واحده رادر تمام کشور بدون استثنا اجرا کند.

امامی - اجازه بفرمایید بنده مختصراً عرض کنم.

رئیس - این وارد نیست توضیح ندارد قانون در همه جا باید اجرا شود.

امامی - تمام تعهدات ولایات را می‌آورند در تهران مصرف می‌کنند از مالکین تهران نمی‌گیرند بنده پیشنهادم برای همین است.

رئیس - قانون برای تمام مملکت است باید اجرا شود آقای وزیر دارایی هم باید قانون را اجرا کنند و از تمام کشور بگیرند (امامی - بنده هم مقصودم همین بود که توضیح داده شود پیشنهادم را پس گرفتم) پیشنهاد آقای امینی قرائت می‌شود. (به شرح زیرقرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم از برنج شمال نیز مازاد گرفته شود.

رئیس - آقای امینی.

ابولقاسم امینی - من با استدلالی که جناب آقای وزیر دارایی کردند ایجاد اداره غله در کشور برای تشویق تولید بوده است وقتی اسم غله به طور اعم برده شد برنج هم جزو غله حساب می‌شود در این صورت بنده استدعا می‌کنم که توجهی بفرمایید اگر در گیلان مازادی هست و دولت هم که اجازه صادرات نداده است لااقل خود دولت بخرد امروز در این جلسه صحبت شد که آذوقه دشت مغان یا آذربایجان خوب نیست بنده تعجب می‌کنم اگر واقعاً این طور است چرا دولت مازاد برنج را نمی‌خرد ببرد به دشت مغان یا آذربایجان مصرف کند؟ بنده پیشنهاد کردم که برنج را هم اضافه بفرمایید چون یک بام و دو هوا که نمی‌شود یعنی خرید و فروش را یا باید دولت خودش به عهده بگیرد و دو تمام مواردی که صادرات برنج می‌شود جلویش را نگیرد و قسمتی از برنج شمال منحصراً برای صادرات لازم است یعنی برنج چمپا مصرف محلی ندارد و باید صادر بشود بنابراین برنج صادراتی در شمال زیاد داریم و صادراتش هم به واسطه منعی که داشت و امروز به صورتی که درآمده در حقیقت منع است به طوری که خود آقای وزیر دارایی هم می‌دانند لذا این پیشنهاد را که بنده تقدیم کردم قبول بفرمایید و باعث تشکر ما خواهد شد اگر هم قبول نفرمایید بنده اصراری ندارم خواستم فقط متذکر شده باشم که ترتیبی قائل بشوند که واقعاً بتوانند صادر کنند.

رئیس - وارد نیست و الا یکی هم لوبیا یکی هم عدس را پیشنهاد می‌کند (امینی - لوبیا که غله نیست) برنج است؟ (امینی - البته برنج غله است) این مربوط به نان کشور است پیشنهاد شما وارد نیست پیشنهادات آقایان کهبد و مهندس هدایت و ضیاء ابراهیمی به علت این که در جلسه نیستند قرائت نمی‌شود بنابراین باید پیشنهاد آقای معتمد دماوندی قرائت شود که شبیه به پیشنهاد آقای امینی است ولی وارد نیست. پیشنهاد آقای کشاورز صدر هم راجع به ممیزی شبیه به پیشنهاد آقای نورالدین امامی است که وارد نبود و پس گرفتند معهذا قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود.

تبصره - در مواردی که وزیر دارایی لازم بداند می‌تواند دستور تجدید ممیزی را که ممیزی آن مورد شبهه و تردید است بدهد و ممیزی جدید را جهت جمع‌آوری غله و مالیات معتبر خواهد بود.

رئیس - آقای کشاورز صدر.

کشاورز صدر - دو امر موجب شد که بنده این پیشنهاد را بکنم و با جناب آقای وزیر دارایی هم در این قضیه مشورت کردم و ایشان هم با این نظر موافق بودند. این دولت موضوع را که بنده را وادار کرد که این پیشنهاد را بکنم این است که در موقع ممیزی بسیار اتفاق افتاده که اعمال نظر شده است و کسانی هستند که املاک خودشان را کم ممیزی کرده‌اند نکته دومی که اهمیتش از این قسمت اول زیادتر و عام‌تر است این است که از ۱۳۱۱ تا حالا وضع بعضی از املاک یعنی بسیاری از املاک خیلی بهتر شده است شاید در ۱۳۱۱ درآمد او مثلاً سی تن ۵۰ تن بوده است الان چهار برابر پنج برابر شده است زیرا به وسیله تراکتور و آبیاری و کمک‌هایی که شده است زیاد شده است و یک مطلب مهمتر این است که در اکثر نقاط در موقع ممیزی خره‌مالکین مثلاً در لرستان که شاید خود آقای وزیر دارایی هم تصدیق بفرمایند در ۱۳۱۱ رفته‌اند (خوشبختانه تیمسار سپهبد امیر احمدی تشریف دارند و استحضار کامل دارند) رفته‌اند دادگستری در خرم‌آباد مأمورین دارایی و برای شصت هزار مالک لرستان: لرستان ۶۰ هزار مالک دارد سیصد و پنجاه هزار نفر شصت هزار مالک است مالک عمده‌ای ندارد مالکی که ۶۰ خروار داشته باشد ندارد همه خرده‌مالک ده خروار و بیست خروار است این است که برای ما یک مالیات عمده‌ای ممیزی کرده‌اند که دولت نتوانسته تا حالا وصول کند خودش هم نرفته است ببیند که برای یک کسی که یک خروار دارد چهار خروار مالیات خواسته‌اند همین طور نوشته‌اند این است که بنده این پیشنهاد را کرده‌ام و خوشبختانه جناب آقای وزیر دارایی گلشاییان هستند و ما به ایشان اعتماد داریم و حتی بنده حاضر هستم که این پیشنهاد را این طور اصلاح کنم که وزیر فعلی دارایی برای مدت دو ماه شخصاً رسیدگی بکند و این در وزارت دارایی سابقه دارد نقاطی را که لازم می‌داند برای رفع تجاوز سابق یا برای کمتر ممیزی کردن ایشان در ظرف دو ماه حق دارند و بعد از دو ماه هم حق ندارند این را تجدید نظر کنند. این به نظر بنده مفید است هم به حال مردم و هم به حال دولت.

دهقان - بنده می‌خواستم استدعا کنم چون که پیشنهاد بنده هم نظیر این است همین حالا قرائت بفرمایید که تکلیفش معلوم بشود.

رئیس - خیلی از پیشنهادات نظیر همدیگر است وقتی یکی‌اش تصویب شد تکلیف سایرین هم معلوم می‌شود آقای امیر تیمور.

امیر تیمور - اگر قانون مالیاتی مطرح بود جا داشت که نماینده محترم یک چنین پیشنهادی تقدیم می‌کردند و چون قانون مالیاتی نیست این پیشنهاد مورد ندارد (صحیح است) به علاوه باید آقا بدانند که ممیزی در ایران لااقل ده سال طول می‌کشدو اقلاً ۵۰ میلیون تومان خرجش است در این مدت قلیل چطور می‌توانند ممیزی کنند، راجع به این که می‌گویند آقای وزیر دارایی دو ماهه نظر بدهند پنجاه هزار در کشور ایران هست چطور در ظرف دو ماه وزیر دارایی مجال خواهد داشت ممیزی کند این پیشنهاد به هیچ وجه من الوجوه قابل اجرا و عمل نیست وزیر دارایی هم مخالف است بنده هم مخالفم کمیسیون هم مخالف است.

رئیس - این را استرداد بکنید

کشاورز صدر - بنده اگر آقای وزیر دارایی قبول کنند استرداد می‌کنم و الا باید رأی گرفته شود.

رئیس - این قابل رأی نیست پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (پیشنهاد دیگر آقای کشاورز صدر به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم تبصره ذیل به ماده واحده اضافه شود.

تبصره - خرده‌مالکینی که محصول گندم و جو آنان بیش از سه تن نیست معاف از پرداخت مازاد خواهند بود و مالکین عمده که جمع محصول غله آنان زاید بر شصت تن می‌باشد بعد از وضع بذر و یک عشر برای احتیاجات ملک و مالک بقیه هر چه هست به قیمت دولتی به اداره غله تحویل شود.

رئیس - کشاورز صدر

کشاورز صدر - حالا این را رأی می‌گیریم یا نه؟ اگر نمی‌گیرید بنده توضیح نمی‌دهم بنده در قسمت اول پیشنهاد چون پیشنهاد آقای کهبد پذیرفته شد عرضی ندارم اما در قسمت دوم حالا یک که چنین حسن نیتی در بین است به عقیده بنده کسانی که از ۶۰ تن که حساب کردم بنده از دویست خروار ضبط‌شان زاید است این زاید بر دویست خروار را (اردلان - کی تشخیص بدهد؟) چرا کلافه می‌شوید آقای اردلان چرا خاطرتان مشوب می‌شود؟ (معتمد دماوندی - برای این که ایشان بزرگ مالک هستند اردلان بیچاره که چیزی ندارد چرا کلافه بشود؟) بنده مقصودم این است آقایانی که از ۲۰۰ خروار ضبط‌شان زاید بر ۲۰۰ خروار هست وصولش به این ترتیب باشد که بنده عرض می‌کنم یک عشر از ۲۰۰ خروار به بالا مثلاً ۴۰۰ خروار ضبطش است (امینی - برنج هم جزوش است) نه آقا شما نگران نشوید (امینی - من خوشوقت می‌شوم) پیشنهاد بنده این است که اگر از ۲۰۰ خروار زیادتر دارد بذرش را جدا کنند برای خودش برای ملکش برای این که کشت و زرع بکند و یک عشر هم برای احتیاجات ملک و مالک کنار بگذارد به نظر بنده این بسیار منصفانه و عادلانه است زیرا اگر کسی فرض کنیم ۵۰۰ خروار ضبط دارد ۵۰۰ خروار برای احتیاج ملک خودش کافی مثلاً ۱۰ خروار به مزرعه کارش سه خروار برای مهترش می‌خواهد بقیه ۹ عشرش می‌ماند که آن ۹ عشر را دولت بخرد و به خرده‌پا کمتر تجاوز کند متأسفم که آقایان گوش نمی‌دهند (بعضی از نمایندگان - پس می‌گیرم) چرا پس بگیرم؟ برای چه پس بگیرم؟ چرا آقا یک پیشنهادی برای مالک عمده می‌شود پس بگیرم؟ بنده پیشنهاد می‌کنم اگر آقایان رأی ندادند بسیار خوب این است که به عقیده بنده مالک بیش از ۲۰۰ خروار در اختیارش نباید باشد یعنی لازم ندارد یک مالکی اگر ۶۰۰۰ خروار یا ده هزار خروار دارد باید یک عشر آن را بگذارد کنار برای مخارجش بقیه را بابت مازاد بفروشد به وزارت دارایی آن مقدار رزروی هم که آقای وزیر دارایی فرمودند اگر این پیشنهاد تصویب شود تأمین خواهد شد.

رئیس - آقای امیر تیمور.

امیر تیمور - وجود این پیشنهاد سبب می‌شود که آن اختلافات کذایی از نو در این مملکت به وجود بیاید (صحیح است) و باز این که فلان آدم مازاد دارد و یا ندارد یا زیادتر دارد یا کمتر دارد پیش بیاید و این مسئله مستمسک خواهد شد که مأمورین بتوانند هرطوری دلشان می‌خواهد تشخیص بدهند و این یک باب بزرگ برای پول پیدا کردن رشوه دادن، برای فساد اخلاق و بدبختی برای مردم ایجاد می‌کند. این حرف‌ها چیست آقا؟ دولت موافقت کرده در کمیسیون قوانین دارایی رویش بحث شده مقدارش معین شده شما هم این پیشنهاد را پس بگیریم که این قانون زودتر بگذرد.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای کشاورز صدر آقایانی که موافقند قیام بکنند (عده کمی برخاستند) مورد توجه نشد. پیشنهاد آقای ملک مدنی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌نمایم جمله زیر سطر دوم آخرین لایحه (مازاد غله) افزوده شود و یا ممیزی شده است و مورد اعتراض واقع شده است.

رئیس - آقای ملک مدنی.

ملک مدنی - بنده پیشنهادم را جناب آقای وزیر دارایی و آقای امیر تیمور می‌خوانم شاید مورد قبول شما باشد پیشنهاد می‌نمایم جمله زیر به سطر دوم آخر این لایحه افزوده شود و یا ممیزی شده است و مورد اعتراض واقع شده حالا سطر آخر را هم می‌خوانم که خوب روشن بشود این جا می‌گوید مالکین املاکی که ممیزی نشده است مطابق آخرین تعهدی که بابت مازاد غله داشته‌اند در سال جاری باید مازاد خود را پرداخت نمایند. هنوز دولت مجال و وقت نکرده که این موضوع را رسیدگی کند یک قراری کرده است و مالیات گرفته چون تعهدی شده تعهدی به یک نسبتی در خلال این ده سال گرفته است همین طور که اینجا گفته شده است مالکین املاکی که ممیزی نشده است پیشنهاد کردم که آن املاک هم همان تعهداتی را که سابق می‌دادند بدهند و بعد دولت ممیزی بکند (صحیح است).

وزیر دارایی - مانعی ندارد.

مخبر - بنده هم قبول می‌کنم.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای ملک مدنی آقایانی که موافقند قیام کنند (اغلب برخواستند) مورد توجه شد پیشنهاد آقای محمدعلی مسعودی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم در دهات و خالصه‌جاتی که پس از سال ۱۳۱۳ فروخته شده مجدداً ممیزی به عمل آید و مازاد به عمل آید و مازاد مطابق وضع فعلی آن دهات گرفته شود.

رئیس - آقای محمدعلی مسعودی.

محمدعلی مسعودی - عرض کنم که خالصه‌جات از سال ۱۳۱۳ که شروع شد به فروشش ما می‌دانیم که خرابه‌ترین و مخروبه‌ترین دهات ما دهات خالصه بوده است حالا هم همین طور بنابراین ممیزی که آن دوره شده است هیچ قابل تطبیق با وضع حالا نیست آقایان ملاحظه بفرمایند چند تا از این دهات ساوجبلاغ را که بنده خودم دیده‌ام و حالا هم رفتم دیدم بکلی فرق کرده است خالصه هم مال یک عده اشخاص پولدار و متمول است مال خرده‌مالکین نیست که مانع جلوگیری از ممیزی باشد مقدارش فوق‌العاده کم است اما در عوض دولت می‌تواند از این دهات خالصه‌جات با تجدید ممیزی در سال شاید در حدود چهل پنجاه هزار خروار یا متجاوز بر این یک عایدی مشروعی تحصیل بکند بنده پیشنهادم فقط محدود به دهات خالصه است که از سال ۱۳۱۳ فروخته شده این را تمنا می‌کنم آقای وزیر هم قبول کنند.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - پیشنهاد آقای محمدعلی مسعودی با توضیحاتی که بنده به آقا بدهم خیال می‌کنم موردی ندارد با این که با نهایت حسن نیت داده‌اند املاک خالصه ممیزی نشده است برای این که ما وقتی قانون ممیزی را می‌دادیم املاکی که مال دولت بودکه ممیزی نمی‌کردیم مالیات از آن گرفته نمی‌شد با بی‌مناسبت ممیزی نشده است و چون ممیزی نشده است مشمول قسمت اخیر این ماده است که املاکی که ممیزی نشده مطابق آخرین تعهد جنس بدهند.

محمدعلی مسعودی - نظر بنده تأمین است پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد آقای قبادیان و آقای کامل ماکویی و دو سه نفر دیگر از آقایان خوانده می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

مقام ریاست مجلس شورای ملی - به منظور جلوگیری از قاچاق غله امضاکنندگان ذیل پیشنهاد می‌کنم بعد از جمله مطابق نرخ رسمی کشور جمله ده درصد در نقاط مرزی اضافه بر نرخ رسمی غله خریداری خواهد شد اضافه شود.

رئیس - این پیشنهاد اضافه خرج است نمی‌شود رأی گرفت (قبادیان - وارد است اجازه بدهید توضیح عرض کنم آخر دولت این کار را کرده) خودش بکند وکیل نمی‌تواند پیشنهاد کند با دولت مذاکره کنید خود دولت بکند ولی در مجلس نمی‌شود پیشنهاد کرد.

قبادیان - اگر اجازه بدهید بنده توضیح می‌دهم پیشنهاد خرج نیست.

رئیس - پیشنهاد خرج است یک دنیار وکیل نمی‌تواند پیشنهاد کند، پیشنهاد آقای معتمد دماوندی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

تبصره - مالکینی که نسبت به ممیزی املاک خود اعتراض دارند و یا اراضی مالکینی که تاکنون ممیزی

نشده است می‌توانند با دادن مخارج ممیزی تفاضای تجدید ممیزی نمایند.

رئیس - آقای وزیر دارایی با توضیحی که دادند دیگر موردی ندارد (معتمددماوندی - پس گرفتم) پیشنهاد آقای آزاد قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی - پیشنهاد می‌کنم جمله استثنائاً در سال ۱۳۲۸ در نقاط حاصلخیز که محصول خوب باشد مازاد را تا ۵ برابر گندم و ۳ برابر جو مالیاتی ترقی دهند به این ترتیب اصلاح شود. چنانچه وزارت دارایی تشخیص بدهد که میزان غله مالیاتی و مازاد کفاف مصرف را نمی‌دهد از بودجه اداره غله به نرخ روز کمبود را خریداری نماید.

رئیس - آقای آزاد این را مسترد بفرمایید.

آزاد - نخیر من مقصودم این است که عوض این که ۵ برابر بگیرند آن ۳ برابر را بگیرند اگر کسر داشتند بروند بخرند به نرخ آزاد.

رئیس - پس بفرمایید.

آزاد - من همیشه مخالف بودم با قوانینی که کش دارند این قانون به عقیده بنده در دو قسمت خیلی کشدار است یکی آن قسمتی است که تذکر داده است که در نقاطی که حاصلخیز است و محصول زیاد است عوض سه مقابل پنج مقابل بگیرند یکی دیگر این قسمت آخر نوشته است که دولت می‌تواند از سه تا پنج برابر بگیرد بنده عقیده‌ام این است که قانونی که مجلس وضع می‌کند بایستی تا اندازه‌ای محدود باشد که مأمورین دولت نتوانند سوءاستفاده کنند. در دو جای این قانون مأمورین دولت سوءاستفاده می‌کنند یکی این که می‌گویند نقاطی که محصول خوب هست می‌توانند عوض سه مقابل پنج مقابل بگیرند روی این قسمت مأمورین دارایی در شهرستان‌ها می‌توانند در این نقطه‌ای که محصول خوب نبوده است برای استفاده خودشان بگویند که اینجا محصول خوب بوده است بنابراین بنده معتقد هستم که وزارت دارایی اگر چنانچه می‌داند ۴۵ هزار تن از بابت مالیات مطالبه می‌کنند سه مقابل هم مازاد می‌گیرد و اگر چنانچه تشخیص داد کم است از بودجه‌ای که اداره غله دارد مازادش را بخرد و دردسر برای مردم فراهم نشود.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - پیشنهاد آقای آزاد دو اشکال دارد اشکال اولش این است که وقتی یک چنین قانونی گذشت هیچ مالکی را دولت نمی‌تواند مکلف کند گندم را به نرخ رسمی به ما بفروشد گندم را نگه می‌دارد و به جای این که هر تنی دویست تومان بفروشد و مامحتاج می‌شویم به جای تنی سیصد تومان تنی دو هزار تومان بخریم اشکال دومش این است که وقتی ما تنی دو هزار تومان خریدیم ما به چه قیمت بفروشیم یک نرخ ثابتی هم برای نان در شهرها معین بکنیم به این جهت اگر چنین فکری را بخواهیم عملی کرده باشیم هم در جمع‌آوری تأثیر دارد و هم قیمت بسیار بالا می‌رود و هم این نسبتی که فرمودید هزار درجه بدتر است وقتی ما گفتیم نرخ آزاد نرخ آزاد تشخیص با کی است اگر یک مالکی باید مأموری با هم بسازند نرخ آزاد می‌شود هزار تومان اگر نسازند می‌شود نرخ می‌شود صد تومان.

رئیس - آقای رضوی.

ابوالحسن رضوی - بنده می‌خواهم عرض کنم آقا به طور کلی وزارت دارایی خاصه در یک لایحه قانونی نباید معترف بشود به این که نرخی از برای یک متاع انحصاری غیر از این که خودش خریداری می‌کند وجود دارد خاصه بر این که دولت بیاید متعهد بشود در آخر سال هر چه کم بود پیدا برود به نرخ آزاد خریداری کند نرخ آزاد نرخ غیر معلومی است و در هر سالی یک نرخ آزادی ما داریم و با یک تبانی خیلی مختصر ممکن است قیمت را خیلی بالا ببرد به این جهت بنده خواستم حضور آقا عرض کنم که اگر وزارت دارایی اعلام بکند که اگر کسر آوردیم از آقایان مالکین خریداری نمی‌شود ممکن است جمع‌آوری کرد تا این طرز از این جهت با توجه به ارزاق عمومی و این که دست دولت در امر غله باز باشد و چون این امر مربوط به نان مردم است و بایستی توجه کرد بنده معتقدم که جنابعالی اساساً این پیشنهاد را مسترد بفرمایید یا بر فرض می‌خواهید بفرمایید طوری نباشد که وزارت دارایی اختیارش بیشتر باشد از برای این که به قیمت زاید بر قیمت اول سال خریداری می‌کند این اشتباه را در غالب سنوات وزارت دارایی کرده است که در اول سال یک قیمت نرخ معین کرده در اواسط یا اواخر یک قدری نرخ را بالا برده این اشتباه موجب شده است که اساساً تمام فعالیتی که از برای جمع‌آوری غله در ایالات و ولایات به کار می‌رود کاملاً فلج مانده و اگر چنین موضوعی هم در قانون باشد بنده می‌توانم دعوی بکنم که موجب جمع‌آوری غله در هیچ جای مملکت نخواهد بود (صحیح است).

رئیس - باید رأی گرفته شود.

آزاد - بنده معتقد هستم که ۲ برابر و ۳ برابر و ۵ برابر اسباب زحمت مردم می‌شود این را مقطوعش بفرمایید که معلوم شود.

رئیس - رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای آزاد آقایانی که موافقند قیام کنند (عده کمی برخاستند) مورد توجه واقع نشدعرض کنم باز پیشنهاداتی هست آقایان به اختصار توضیح بدهند بلکه زود این لایحه بگذرد و الا ناچار می‌شوم از سه ساعت جلسه بیشتر شود چون حداقل سه ساعت است پیشنهادات را قرائت می‌فرمایید. (پیشنهاد آقای حائری‌زاده به شرح زیر قرائت گردید)

ماده واحده ذیل را به جای خبر کمیسیون دارایی تقدیم می‌نمایم:

ماده واحده - وزارت دارایی مکلف است به نرخ رسمی گندم و جو و برنج خریداری نموده در سیلو برای رقابت با محتکرین ذخیره نماید و تا حوایج داخلی رفع نگردیده از حمل و نقل به طرف مرز و خروج آن از کشور مانع شده در داخله حمل و نقل و خرید و فروش جزیی و کلی آزاد باشد:

تبصره - قسمت اول تبصره پنج قانون دو دوازدهم ۱۳۲۸ لغو می‌گردد.

رئیس - آقا برنج را که اجباری ندارد دولت بخرد.

ابوالقاسم امینی - چه اصراری دارید جنابعالی فارس هم که برنج می‌کارند.

رئیس - دولت مجبور نیست که کنف جنابعالی را بخرد یا لوبیای دیگری هم بخرد این وارد نیست.

حائری‌زاده - بنده در اصل این ماده مخالف بودم نوبت به من که عرایضم را بکنم نرسید. این پیشنهاد را که بنده تقدیم کردم برای این است که ما باید ببینیم که اداره غله فایده‌اش و نتیجه‌اش و ضررش برای مملکت چیست اصلاً دولت یکی از ۳ عمل را می‌تواند انجام بدهد یا بکلی ارزاق عمومی را خودش در دست بگیرد حوایج عمومی را بدهد در روسیه هم این رویه را خواستند اتخاذ بکنند و مستأصل شدند این یک طریقه‌ای است که دولت در تمام ارزاق عمومی دخالت می‌کند جمع‌آوری می‌کند و معاش مردم را می‌دهد این رویه عملی نیست و نخواهد بود و دولت پیش هم نگرفته و نخواهد گرفت یک طریقه دیگر هست که دولت دخالت نکند در عمل ارزاق عمومی بگذارد مردم خودشان زراعت بکنند و بخرند و بفروشند این را هم اگر اخلاق عمومی و تربیت اسلامی بود خیلی مفید بود ولی اگر دولت بکلی بی‌دخالت باشد محتکرین پدر مردم را درمی‌آورند پس این قسمت هم عملی نیست یک شق ثالثی دارد دولت خنثی کند عمل محتکرین را یعنی رقابت کند با محتکرین، ارزاقی همیشه در سیلو ذخیره و موجود داشته باشد ولی تجارت خرید و فروش و حمل و نقلش در داخله ایران آزاد باشد یک نقطه‌ای که گندم زیاد دارد برای حملش به نقطه دیگری که کسر دارد ژاندارم و مأمور مالیه تولید مزاحمت می‌کنند آزاد باشد این رویه که دولت رقابت بکند با محتکرین یک رویه‌ای است که با اوضاع و احوال مملکت ما مناسبت بیشتر دارد به ارزاق عمومی ما یک دفعه زیادتر از حاجت ممکن است باشد آن وقت البته باید اجازه حمل به خارج هم داد ولی اول خرمن اول محصول باید جلوگیری بکنند که به طرف مرز و یا سرحدات حمل نشود، مرزها را جلوگیری بکنند که خارج نشود وقتی که حوایج عمومی مرتفع شد دولت هم اجازه بدهد خارج بکنند در داخله یک بام و دو هوا هیچ منطقی ندارد در تهران نان را یک من ۹ ریال می‌فروشند در میانه یک من ۲۷ ریال می‌فروشند هیچ تناسبی بین این رویه نیست (صحیح است) چرا؟ این مبنی برای دخالت دولت است که روی منطق و فلسفه نیست دخالت دولت که دستگاه مجهزی که بتواند درست اداره بکند ندارد باید به همین اندازه باشد که سیلوهای خودش را پر بکند بعد خودش کنار بنشیند و تهدید بکند محتکرین را که قیمت غله از قیمت عادی هیچ وقت تجاوز نکند در دوره استبداد زمان ناصرالدین شاه به این که وسائل حمل و نقل مثل حالا نبود جمعیت ایران هم مسلماً آن روز کمتر از حالا نبود مردم حالا خیلی از این مملکت هجرت کرده‌اند و رفته‌اند بدبخت و بیچاره و نفله و نیست و نابودشده‌اند ارزاق عمومی را آن روز اجازه حمل به خارج ایران نمی‌داد ولی در داخله هم دولت ما هیچ دخالتی نداشت فقط گندم خالصه را در انبارهای خودش نگاه می‌داشت دولت برای تهدید محتکرین برای مرعوب ساختن آنهایی که می‌خواستند از زحمت مردم کسب و کار بکنند یکی، دو ماه، سه ماه، آخر سال اگر محتکرین جلو فروش جنس را می‌گرفتند انبار دولت و خالصه‌جات آذوقه شما را تأمین می‌کرد که جلوی احتکار بگیرند مابقی آزاد بود امروزه یکی از بدبختی‌های ما این است که تهران جمعیتش زیاد شده و فقر و فلاکت و بدبختی سرتاسر مملکت را گرفته است آن مرد دهاتی می‌بیند در ده نان گران‌تر از شهر تهران است این دو خروار سه خروار جنسی هم که دارد می‌فروشد و می‌آید به تهران برای این که

نان ارزان‌تر است و عملگی می‌کند نه خانه و نه منزل و نه مسکن دارد دهات لم‌یزرع می‌افتد تهران هم فقر و بیچارگی دارد سرتاسرش را گرفته این پیشنهادی که بنده کردم نظر دولت را که موافق مصالح مملکت باشد تأمین می‌کند، انبارهای خودش را، سیلو‌هایی که دارد از گندم و جو و برنج از ارزاق پر کند و آزاد بگذارد نانواها خودشان بروند خرید بکنند. آرد پیدا بکنند بپزند و بفروشند معنی ندارد که تهران نان ارزان بخورد ولی در شهرهایی که مرکز غله است مردم را از گرسنگی بگذراند تلف بشوند این دخالتی را که نمی‌تواند از عهده‌اش برآید این به عقیده من باید موقوف بکند این ماده واحده را من مجدداً قرائت می‌کنم که آقایان توجه بکنند که نظر دولت تأمین شده آزادی حمل و نقل جنس هم در داخله رعایت شده است من پیشنهاد کردم نوشته شود «وزارت دارایی مکلف است به نرخ رسمی گندم و جو و برنج خریداری نموده در سیلو برای رقابت با محتکرین ذخیره نماید و تا حوایج داخلی رفع نگردیده از حمل و نقل به طرف مرز و خروج آن از کشور مانع شده در داخله حمل و نقل و خرید و فروش جزیی و کلی آزاد باشد» تا مردم این شکلی که گرفتار مأمورین هستند نباشد من در دو سه دوره ۲۰ سال پیش، ۲۸ سال پیش از طرف یزدی‌هایمان در مجلس بودم همه ساله دیدم مراجعه می‌کنند که آذوقه نداریم از همدان از کرمانشاه خریداری می‌کنند و نان می‌خورند دولت که نان نمی‌دهد به آنها دولت در دو سه جا برای این که چه مصلحتی برای آنجا ایجاب کرده است به آنها غله می‌دهد مردم مابقی باید خودشان از نقاط دیگر غله تهیه کنند و حمل کنند آن هم مانع می‌شوند بنده می‌گویم آزاد باشد.

رئیس - این نمی‌شود رأی گرفت پیشنهاد برنج نمی‌شود رأی گرفت.

حائری‌زاده - برنج را من حذف می‌کنم.

رئیس - بسیار خوب آقای مخبر بفرمایید.

مخبر - بنده به نماینده محترم اطمینان می‌دهم که دولت عملاً نظر جنابعالی را در نظر دارد و تأمین می‌کند به این طریق که دولت مصمم است در سال جاری تمام هم خودش را مصروف بدارد که سیلوها در هر جا که هست پر باشد و پس از این که این نظر را در همه جا تأمین کرد خود دولت هم تصمیم دارد آن وقت آزاد بکند بنابراین جنابعالی چون نظرتان با این وضع تأمین می‌شود مسترد بفرمایید.

حائری‌زاده - پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت بشود. (پیشنهاد آقای دهقان به شرح زیر قرائت گردید).

تبصره زیر را برای الحاق به خبر کمیسیون دارایی پیشنهاد می‌نماید.

تبصره از تاریخ تصویب این قانون تا یک ماه مالکینی که به ممیزی املاک خود اعتراض دارند می‌توانند اعتراض خود را با ذکر دلایل موجه به نزدیکترین اداره دارایی ارسال دارند در صورتی که وزارت دارایی اعتراضی را وارد بداند به خرج مالک مأمورینی برای تجدید ممیزی اعزام خواهند داشت و ملاک پرداخت مالیات و مازاد این قبیل املاک در سال جاری به مأخذ ممیزی جدید خواهد بود.

رئیس - آقای دهقان.

دهقان - در اینجا چند پیشنهاد مختلف در این مورد داده شده و صحبت‌هایی هم شده که این گمان میطکنم جامع جمیع آن صحبت‌ها است بنده اصولاً معتقدم که آن املاکی که آباد شده نباید تجدید ممیزی بشود برای این که آبادانی تشویق بشود باید مزد دست آنهایی باشد که این املاک را آباد کرده‌اند و این تفاوت را باید داشته باشد با آنهایی که کار نمی‌کنند و به فکر آبادانی نیستند ولی یک املاکی هم هست که الان اگر تمام تولدش را بخواهند بدهند برای مالیات باز کفایت مالیات آن ممیزی که در سال ۱۳۱۳ شده نمی‌کند بنده این پیشنهاد را کردم که به درددل این مالکینی که به آنها اجحاف و تعدی می‌شود برسند و از جهت این که خرج این هم به عهده دولت نباشد گفتیم آن کسانی که احتیاج به تجدید ممیزی دارند خرج آن را هم خودشان بدهند به علاوه در صورتی که وزارت دارایی این اعتراضات را وارد بداند اقدام به ممیزی جدید بکند بنده استدعا می‌کنم به نام مالکینی که حقاً و واقعاً حق اعتراض ممیزی جدید را دارند این را دستور بفرمایید که رفع تعدی از این مالکین بکنند.

رئیس - آقای وزیر دارایی.

وزیر دارایی - پیشنهاداتی که می‌شود آقایان توجه نمی‌فرمایند مکرر پیشنهادات داده می‌شود این که مالکین و یا دولت تقاضا کنند اینها تمام بحث شد و تمام شد حالا باز دوباره پیشنهاد می‌فرمایید که اگر مالکینی باشند اگر اعتراضی داشته باشند و تقاضا بکنند تجدید ممیزی بکنند بنده عرض کردم مالیات مازاد همان ممیزی سال ۱۳۱۳ را قبول بکنند اگر نمی‌خواهند قبول بکنند این اعتراض باید از طرفین باشد پس اگر این اعتراض برای مالک است برای دولت هم باشد و این معنی را ندارد که دولت تقاضای ممیزی بکند مردم حق نداشته باشند یا مردم تقاضای تجدید ممیزی بکنند دولت حق نداشته باشد ولی یک پیشنهادی که آقای ملک مدنی فرمودند که در جمله آخر اضافه شد این نظر آقا را تأمین می‌کند و این دیگر موردی ندارد این است که بنده استدعا می‌کنم که که این پیشنهادتان را پس بگیرید برای این که هم بحث شده و هم مذاکره شده و هم یعنی قسمتش تصویب شده است‏.

مخبر - بنده اطمینان می‌دهم که نظر جنابعالی در جای دیگر منظور و تأمین شده است و قریباً هم از نظرخودتان خواهد گذشت اینجا در کمیسیون قوانین دارایی یک لایحه‌ای راجع به اصول مالیات‌ها برحسب پیشنهاد دولت از چندی قبل به این طرف در کمیسیون دارایی مطرح شد در آن لایحه منقح شده در آنجا یک لایحه بخصوصی برای اجرای همین ممیزی‌هایی که مورد اعتراض است وجود دارد و بعد از این لایحه امیدواریم که مطرح بشود و نظر جنابعالی در آنجا منظور است چون که این لایحه مالیاتی که نیست همان طور که فرمودند با قبول پیشنهاد آقای ملک مدنی که مجلس شورای ملی هم رأی داد نظر جنابعالی تأمین شده زیرا در اینجا مقرر است که به ممیزی‌هایی هم اعتراض نیست وزارت دارایی رسیدگی خواهد کرد. بنده از این فرصت استفاده می‌کنم و به عرض آقایان می‌رسانم چون آقای آزاد اظهار نگرانی کردند راجع به عبارت ماده فرمودند که چون این کشدار است ممکن اساسی در عمل بهانه به دست مأمورین بدهد و اساب زحمت برای مردم از یک برابر تا ۵ برابر بشود همه جا مثلاً ۵ برابر مطالبه بکنند خیر این طور نیست آقای آزاد آقای وزیر دارایی الان به بنده دادند که به محض این که این قانون بگذرد تلگرافی به تمام شهرستان‌ها دستور خواهم داد که در مرکز هر استانی کمیسیونی از استاندار یا فرماندار و رئیس دارایی و رئیس دادگستری و دو نفر از کشاورزان معتمد محل تشکیل بشود و هر نقطه‌ای که آن کمیسیون تشخیص داد که حاصلخیز است و در امسال حاصلش خوب خواهد بود ممکن است مازاد را تا ۵ برابر بدهند اگر آن کمیسیون تشخیص داد تا ۵ برابر و الا از یک برابر تا سه برابر خواهند گرفت پس نظر آقا تأمین است.

دهقان - بنده با وعده‌ای که آقای مخبر دادند پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت شود. (پیشنهاد آقایان دکتر مجتهدی و بهادری به شرح زیر قرائت گردید)

ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد می‌نمایم که عبارت یک هزار کیلو در ماده واحده تبدیل شود به دو هزار کیلو.

رئیس - این که مورد توجه واقع شد پیشنهاد دیگری قرائت شود. (پیشنهاد آقای دکتر ملکی به شرح زیر قرائت گردید)

پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به ماده واحده اضافه شود:

تبصره - دولت مکلف است قیمت ده درصد از کلیه مازاد تحویلی به شهرستان را تحت نظر انجمن شهرستان و بهداری محل به مصرف بهداشت همان شهرستان برساند.

رئیس - این وارد نیست، پیشنهاد دیگری قرائت بشود. (پیشنهاد آقای عباس مسعودی به شرح زیر قرائت گردید)

اینجانب پیشنهاد را تقدیم می‌دارم:

تبصره - دولت مکلف است جمع‌آوری غله را طبق این قانون منتها تا آخر مهر ماه ۱۳۲۸ انجام داده و بعد معاملات و غله و نان را در داخل کشور آزاد گذارد و فقط نظارت و مراقبت در تعدیل نرخ داشته باشد. صادرات غله در صورتی مجاز است که دولت تشخیص دهد مازاد بر احتیاج در داخل کشور وجود دارد.

رئیس - آقای عباس مسعودی.

عباس مسعودی - در اینجا دولت بایستی واقعاً نان تمام کشور را تأمین بکند و این که فقط به منظور احتیاط مواظب و مراقب باشد و چون به تجربه ثابت شده که دولت نتوانسته است نان کشور را تأمین بکند یعنی نان را تمام مردم به یک نرخ بخرند به این جهت بنده این پیشنهاد را دادم که معاملات غله را در داخله آزاد بگذارند و به منظور ذخیره و برای جلوگیری از ترقی و تنزل قیمت هر دو یک مقدار لازمی دولت گندم در سیلو ذخیره نگاه دارد که هر موقع گندم زیاد شد و زارعین و قیمت به اندازه‌ای

تنزل کرد که برای زارعین و مالکین صرف نظر نکرده منظور اولیه‌ای که برای آن اداره غله به وجود آمده همان نظر را اعمال بکنند یعنی اگر غله تأمین شد و برای زارع ضرر می‌کند دولت در آن وقت خرید بکند و در موقعی که قیمت بالا می‌رود و کمیاب می‌شود دولت فروش بکند بقیه کار را به خودم مردم واگذار بکنند و در غیر این موقع معاملات غله را در تمام کشور آزاد بگذارید فقط دولت نظارت داشته باشد که از ترقی جلوگیری بشود اگر دولت بخواهد که اصرار داشته باشد بر این که نان مملکت را تأمین بکند بنده حرفی ندارم پس می‌گیرم در این صورت دولت اقلاً باید دو میلیون تن گندم داشته باشد در انبارهایش تا این که بتواند که اطمینان داشته باشد که به تمام مردم می‌تواند نان بدهد و چون نمی‌تواند فقط ۱۸۰ یا ۲۰۰۰۰۰ تن خواهد توانست غله ذخیره بکند این کافی خواهد بود بازار غله را نگه بدارد به خصوص این که گذشته به ما نشان داد که نمی‌شود دولت نرخ نان دولتی را هم نمی‌تواند در همه جا یکسان نگاه دارد در تهران مثلاً می‌دهند کیلویی سه ریال اما یکی از آقایان نمایندگان آذربایجان به بنده تذکر می‌دهند که در یکی از نقاط با وجود این که اداره ثبت نرخ غله هم هست کیلویی ۷ قران نان را می‌فروشند این عملی که می‌شود درست نیست یعنی یک جایی کیلویی ۷ قران و یک جایی کیلویی سه ریال به مردم بدهند یک شهر و دو نرخ یعنی یک دکان آزادپزی است کیلویی هشت ریال یک دکان دولتی بفروشد کیلویی سه ریال این پیدا است که اصلاً روی وضعی نیست که بشود قابل دوام باشد و اطمینان‌بخش برای مردم باشد، این ممکن است هر قدر هم دولت بخواهد جلوگیری بکند بازار سیاه و قاچاق را رواج می‌دهد یعنی آن میزان آردی که دولت می‌دهد هر روز دولت می‌دهد به منظور این که نان تهیه بشود آن به طور عجیب و محرمانه هر قدر هم مواظبت کنید می‌رود به صورت آزادپزی بنابراین چیزی که درست می‌کند نان آزاد را می‌دهد ولی نانی را که خودش می‌دهد بالاخره نانی خواهد بود محفوظ از مواد خارجی و خیلی تفاوت نرخ پیدا می‌کند بین آزادپزی و نرخ رسمی دولتی این است ناچار آردی را که از دولت می‌گیرند محفوظ خواهند کرد و نان خوب به مردم نمی‌دهند بنابراین بنده گمان می‌کنم اگر سیاست دولت برود روی آزادی عمل افراد مملکت و فقط دولت نظارت داشته باشد بر نرخ که تخلف هم نکنند این بهتر است هم خرده‌مالک و هم زارع و هم مردم این مملکت راحت می‌شوندمازاد آن را، بقیه را هم به خود مردم واگذار بکند و توجهش را هم جلب بکند که از صادرات در سال‌هایی که محصول کمیاب است جلوگیری بکند در صورتی که مازاد دارد بنده اضافه می‌کنم صادرات غله در صورتی مجاز است که دولت تشخیص بدهد که غله به اندازه کافی در داخله کشور وجود دارد یعنی در حقیقت با اجازه دولت باشد یعنی صادرات غله ممنوع باشد مگر با اجازه دولت در این صورت نگرانی رفع می‌شود غله‌ای که مورد احتیاج خود مردم است تأمین می‌شود و قطعاً هم نان شهرها اداره خواهد شد.

رئیس - آقای وزیر دارایی‏

وزیر دارایی - اختلاف نظری که بنده با آقای مسعودی دارم از این جهت است که آقای مسعودی معتقد هستند همین طوری که قیمت تمام اجناس روی عرضه و تقاضا است خوب است که دولت قسمت نان را هم ول بکند و برود روی عرضه و تقاضا یعنی صریحاً اظهار عقیده می‌فرمایند که اگر قیمت نان در تهران یک من ۵ تومان باشد اهمیتی ندارد چرا؟ برای این که پیاز این قیمت را دارد ولی یک چیزی هم اینجا عرض می‌کنم که نان از چیزهای ضروری و لازم برای مردم این مملکت است ولی وقتی که ما تصدیق می‌کنیم که اکثریت مردم این مملکت فقیر و بیچاره هستند اگر یک روز هم قیمت نانی را که ممکن است نان خالی یک من ۹ ریال بخورد این را هم سه تومان و چهار تومان و پنج تومان بکنند دیگر اصلاً زندگی برای مردم قابل دوام نیست اما حالا این قسمت را می‌فرمایید قابل اشکال هست بنده عرض می‌کنم نوشته‌اید تا آخر مهر ماه جمع‌آوری غله بکنیم آقا یک قسمت محصول ما تا آخر مهر ماه هنوز درو نشده است تمام آذربایجان قوچان یک قسمتی از همدان، زنجان کردستان یک قسمتش تا آخر مهر ماه اصلاً درو نشده است که می‌گوییدجمع‌آوری بشود. دوم این که روی اصل اقتصادی وقتی می‌توان یک جنس معدل قیمت واقع شودکه توانایی نسبت به مازاد این قدر باشد که اگر احتیاج شد و تقاضا زیاد شد بتواند آن مقدار که تقاضا می‌شود عرضه بدارد آن قدر هم تقوی و ایمان در مردم باشد که آن قیمتی را که به عنوان معدل قیمت می‌خواهد عرضه بکند به جای این که بخواهند ببرند توی خانه‌شان قایم بکنند وقتی که امروز دولت تصمیم دارد به آن نانوای تهران که به هر قیمتی شده است گندم را تنی ۲۴۰ تومان بفروشد که نان را یک من ۹ ریال بفروشد باز می‌فرمایید این گندم را برمی‌دارد و مازاد آن را می‌فروشد فراوان است اگر توانایی دولت محدود است و از پنجاه هزار تومان بیشتر نیست وقتی هم که آزاد گذارد خبازان آزادپز می‌روند به قیمت گران از مالکین می‌خرد و دیگر برای دولت گندمی نخواهد ماند و تهیه گندم از خارج مملکت برای بعضی توضیحاتی که عرض کردم با وضع خواروبار جهانی به این آسانی نیست یقین داشته باشید در تهران روی این مصرفی که هست هر قدر شما از اطراف گندم بدهید می‌برند قایم می‌کنند، دولت ۲۳۰ تن در تهران گندم می‌دهد مصرف گندم تهران بیش از ۲۷۰ تن نیست این که می‌فرمایید آزادپزی هم است و آن هم ضمن مقداری است که دولت می‌دهد با وجود این هنوز دولت نتوانسته است قیمت را ثابت کند یعنی با این که ما ۲۴۰ تن می‌دهیم. سی و چهل تن هم آزادپزی است این تفاوت قیمت وجود دارد اگر یک روزی ما بگوییم که گندم نمی‌دهیم معلوم نیست قیمت چقدر بالا می‌رود او دیگر حساب نمی‌کند که از کرمانشاه می‌خرد و خرواری سیصد تومان کرایه می‌دهد یک مرتبه نان می‌رسد به یک من دو تومان سه تومان و در این زمستان که راه بسته شد پنج تومان و ده تومان شد این است پیشنهاد شما از این حیث عملی نیست و اما در موضوع مهر ماه قسمتی از محصول را ما در مهر ماه جمع‌آوری کردیم ما که نمی‌توانیم محصول را جمع‌آوری بکنیم و بگذاریم توی انبار خرج هم نکنیم و بگوییم مردم خودشان بروند گندم بیاوردند و نان تهیه بکنند چون دیگر گندمی نیست و مقدار تقاضا زیاد خواهد شد، چون تمام خبازها می‌آیند برای خرید گندم وقتی میزان تقاضا بیشتر شد و عرضه کم شد قیمت بالا می‌رود و از نرخ دولتی ۵۰ درصد و صد درصد اضافه خواهد شد این موجب ترقی می‌شود آن وقت وقتی قیمت خیلی بالا رفت این فرمایشی که می‌فرمایید خیلی تئوری است و ممکن است امروز هم مجلس هم قبول بکند ولی خود آقای مسعودی که انشاء‌الله در مجلس آتیه تشریف خواهند داشت اگر در تهران صدایی بلند شود و گفتند آقا نان نداریم آن دولت بیچاره‌ای که روی کار خواهد بود گرفتار می‌شود و کار از کار گذشته گندم‌ها از سنگر خارج شده یا درانبارهای محتکرین جمع‌آوری شده مردم بیچاره هم زیاد از گرسنگی آن دولت بدبخت هم نمی‌داند چکار بکند این است که بنده از آقا تقاضا می‌کنم این پیشنهاد را که عملی نیست مگر آن روزی که بنده عرض کردم که دولت صد هزار تن گندم از خارج بخرد و بیاورد در سیلوهایش بگذارد و یک رزرو عمومی مملکت باشد، پس بگیرند و ما نه این که یک مرتبه قطع بکنید به تدریج بتوانیم به جای ۲۰۰ تن ۱۰۰ تن بدهیم نه این که صبح بلند شد و گفت از فردا نمی‌دهیم آن وقت روزی است که امر نان در تمام مملکت مختل خواهد شد و نه از مجلس شورای ملی و نه هیچ دولتی نمی‌تواند فکر کند که قانون عرضه و تقاضا را از بین می‌برد این است که بنده از شما تقاضا می‌کنم که این پیشنهادتان را که نه عملی است و نه قابل اجرا خواهد بود مگر این که مجلس صریحاً تصویب بکند که اگر یک روزی یک من ده تومان شد در مملکت مسئولش دولت نیست پس بگیرند و دیگر بده عرضی ندارم.

رئیس - آقای دکتراعتبار.

دکتر اعتبار - اگر با این توضیحات کافی آقای وزیر دارایی آقای مسعودی پس می‌گیرند که بنده عرضی ندارم و اگر پس نمی‌گیرند دلیل دیگری را عرض کنم.

مسودی - بنده عقیده دارم که این کار مفید است جنابعالی توضیح بفرمایید.

دکتر اعتبار - آنچه که بنده می‌توانم به توضیحات آقای وزیر دارایی اضافه کنم این است که موضوع آزاد گذاشتن حمل و نقل غله در داخله کشور و معامله غله یک اشکال بزرگ دارد و آن این است که دستگاه فعلی ما قادر به جلوگیری از خارج شدن غله از مرز نیست به محض این که شما این اجازه را بدهید تمام غله می‌رود بیرون.

مسعودی - الان چطور می‌شود؟

رئیس - آقای مخبر

مخبر - نظر جنابعالی آقای مسعودی یک نظر بسیار اساسی است لیکن دولت و آقای وزیر دارایی با توضیحاتی که دادند برای اجرای این نظر بالفعل آماده نیستند یعنی دستگاه خودشان را آماده می‌بینند و از طرفی برای این که این نظر صحیح و اساسی در مجلس شورای ملی رد نشود بنده از جناب مستطابعالی تمنا می‌کنم که پیشنهادتان را مسترد بفرمایید و بگذارید برای یک فرصت بهتری که به دست آید و مقتضیات فراهم شود آن وقت توجه بفرمایید که عملی شود.

مسعودی - با توضیحاتی که آقای امیر تیمور دادند و توجهی که آقای وزیر دارایی به این موضوع خواهند داشت که این نظر را در آینده تأمین بفرمایند که موجبات این کار به زودی برای این مملکت فراهم بیاورند که سعادت این مملکت در این است از این جهت پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای مهدی ارباب به شرح زیر خوانده شد)

نقاطی را که وزارت دارایی برای تحویل غله تعیین می‌کند فاصله آن تا محل تحویل از ۶ کیلومتر تجاوز نکند (صحیح است)

رئیس - آقای ارباب.

مهدی ارباب - چون اینجا معین نیست که فاصله‌اش چقدر است مضافاً به این که مشمول جریمه قرار می‌گیرد این است که تقاضا دارم که یک فاصله‌ای معین شود.

رئیس - آقای مخبر.

امیر تیمور (مخبر) - این پیشنهاد بالفعل عملی نیست چون نقاطی که معلوم می‌شود مراکز دهستان‌ها است و این ۵ فرسخ و ۶ فرسخ بیشتر فاصله دارد اگر می‌فرمایید ۵ فرسخ بشود ممکن است موافقت بشود و بنده با سی کیلومتر موافقم.

مهدی ارباب - از ۱۸ تا ۳۰

مخبر - خیر ۳۰ کیلومتر را موافقم.

رئیس - ۳۰ کیلومتر را موافقید آقای ارباب؟

مهدی ارباب - از ۱۸ تا ۳۰ کیلومتر را موافقم.

ملک مدنی - اجازه می‌فرمایید؟

رئیس - بفرمایید.

ملک مدنی - این بهتر است یک قدری در آن بحث شود این پیشنهاد عوض این که نفع بدهد ضرر می‌دهد پیشنهادی که آقای امیرتیمور مخبر محترم فرمودند که آقای وزیر دارایی هم قبول می‌کنند که ۵ فرسخ ۳۰ کیلومتر است باشد آن وقت موجب می‌شود که وزارت دارایی در نقاطی که انبار دهستان و بلوک است انباردار و انبارها را برمی‌دارد می‌رود شهر اصلاً نباید این اختیار را بدهند به وزارت دارایی.

مهدی ارباب - پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرئت می‌شود. (پیشنهاد آقای کهبد به شرح زیر قرائت شد)

دولت مکلف است نقاط حاصلخیز را تا مدت یک ماه تعیین و آگهی نماید و در صورت بروز اختلاف نقاط حاصلخیز بین مالکین و دارایی کمیسیونی مرکب از فرماندار، نماینده دارایی، نماینده یا انجمن شهر و دو نفر از معتمدین محل تشکیل و با اکثریت هر تصمیمی را که اتخاذ نمایند معتبر خواهد بود.

رئیس - این رد شد.

کفایی - این رد شده است.

کهبد - کی رد شده است این را بنده پیشنهاد کردم و در صورت بروز اختلاف بین دارایی و مالک بنده اینجا پیشنهاد کردم.

بهادری - آقای مکرم پیشنهاد کردند و رد شد.

رئیس - بفرمایید توضیح بدهید.

کهبد - چرا نمی‌گذارید توضیح بدهم بنده اینجا پیشنهاد کردم خود آقای وزیر دارایی هم قبول کردند اگر اختلافی بین مالک و نماینده دارایی شد به یک کمیسیونی که مرکب از فرماندار نماینده کشاورزی و نماینده دارایی و دو نفر از معتمدین محل باشد رجوع شود آنها بنشینند و به اتفاق تصمیم بگیرند که آیا مالک حق می‌گوید یا دولت حق می‌گوید خود آقای وزیر دارایی هم با این نظر موافقند آقای وزیر دارایی موافق نیستند؟ (یکی از نمایندگان - و نماینده دادگستری) نماینده دادگستری را هم اضافه می‌کنم که او را هم دعوتش کند

رئیس - این مشابه پیشنهاد آقای مکرم است.

کهبد - اگر اختلاف شد تکلیف چه می‌شود؟

مخبر - بنده به عرض مجلس برسانم که آقای وزیر دارایی وعده دادند که بعد از تصویب این قانون دستور خواهند داد که در مرکز شهرستان یا استان کمیسیونی از استاندار یا رئیس دادگستری ولی رئیس دارایی و دو نفر از معتمدین محل تشکیل شود و هر نظری که هست آنها تعیین خواهند کرد و بنده اینجا صریحاً به جنابعالی عرض می‌کنم که جای نگرانی نیست و آقای وزیر دارایی هم وعده فرمودند

کهبد - با این توضیحی که آقای که آقای مخبر دادند پس می‌گیرم.

رئیس - پیشنهاد دیگر قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای موسوی به شرح زیر قرائت شد)

تشخیص نقاط حاصلخیز و خوبی محصول و تعیین چند برابر مازادی که به نسبت مالیات وصول می‌شود به عهده کمیسیونی خواهد بود که در مرکز هر شهرستان از فرماندار و رئیس دارایی و رئیس کشاورزی و رئیس انجمن شهر و یک نفر از طرف مالکین تشکیل می‌گردد خواهد بود.

رئیس - این مشابه با پیشنهادآقای مکرم است.

موسوی - چون آقای وزیر دارایی هم قبول فرمودند بنده عرضی ندارم.

رئیس - پیشنهاد آقای باتمانقلیج قرائت می‌شود (بعضی از نمایندگان - پس گرفتند) مثل مزاح شده است پس گرفت؟ پس گرفت پس گرفت چیست؟ قرائت کنید پیشنهاد آقای باتمانقلیج قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی: پیشنهاد می‌کنم تبصره زیر به لایحه جمع‌آوری غله اضافه گردد

تبصره - اداره تثبیت غله از شهریور ماه ۱۳۳۰ منحل شود و از طرف تثبیت قیمت‌ها نرخ ثابتی برای هر شهرستان معین گردد و چنانچه دارندگان غله از قیمت تعیینی تجاوز نمایند به پرداخت ده برابر میزان تجاوز محکوم شوند

رئیس - این وارد نیست.

باتمانقلیج - بنده اجازه می‌خواهم توضیح بدهم تمام بدبختی‌های این مملکت مال اداره غله است‏

رئیس - پیشنهاد آقای دادور قرائت می‌شود

دادور - بنده پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای مک مدنی قرائت شود

. ملک مدنی - بنده هم پس گرفتم چون تأمین شده است.

رئیس - پیشنهاد دیگر آقای کهبد قرائت شود

کهبد - بنده هم پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای نبوی قرائت می‌شود

نبوی - بنده هم پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای مکرم قرائت می‌شود.

مکرم - بنده هم پس گرفتم.

رئیس - پیشنهاد آقای کامل ماکوئی و نورالدین امامی قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد)

قیمت نان دولتی در تمام کشور مساوی خواهد بود.

رئیس - آقای نورالدین امامی.

نورالدین امامی - بنده زیاد توضیح نمی‌دهم شهرستان خوی سال گذشته شش هزار تن گندم تحویل داد آن وقت همین طور که آقای مسعودی توضیح دادند آنجا نان دولتی کیلویی هفت ریال است در تهران سه ریال است چرا باید این طور باشد؟

رئیس - این را هم استرداد بفرمایید یک پیشنهاد دیگر هم مال آقای ملک مدنی است که قرائت می‌شود.

ملک مدنی - بنده پس گرفتم نظرم تأمین شده است.

رئیس - بنابراین باید رأی بگیریم عده کافی نیست.

باتمانقلیج - از روی ساعت دو دقیقه اجازه بدهید بنده توضیح عرض کنم حتماً به ضرر مملکت نخواهد بود.

رئیس - باید نظامنامه اجازه بدهد

باتمانقلیج - ارفاقاً اجازه بدهید.

رئیس - تمنا می‌کنم آقایان اجازه بدهند ایشان دو دقیقه صحبت کنند بفرمایید.

باتمانقلیج - این همه مذاکره در اطراف غله و این وضعیت رقت‌باری که در این مملکت ایجاد شده است و این همه پیشنهاداتی که هیچ کدام باری از شانه ملت برنمی‌دارد خنده‌ام می‌گیرد گاهی و می‌خواهم فریاد بزنم که آقا ما خودمان این وسایل را فراهم می‌کنیم بنده الان پیشنهاد می‌کنم با ضمانت بانک ملی و بانک شاهی سه سال این مخارجی را که دولت متحمل می‌شود و مخارجی که برای جمع‌آوری می‌کند در اختیار بنده بگذارند بنده امسال مصرف غله ایران را می‌دهم با همین نرخ سالی هم یک میلیون از سال سوم تا ده میلیون برای صادرات تحویل می‌دهم (احسنت)

رئیس - اعلام رأی شده اکثریت برای اخذ رأی نیست صورت اسامی غایبین جلسه سه‌شنبه قرائت می‌شود و غایبین این جلسه هم در جلسه آینده قرائت می‌شود به استثنای آنهایی که اجازه دارند. (به شرح زیر قرائت شد)

غایبین بااجازه - آقایان: مهندس احمد رضوی، حسن اکبری، ایلخان، احمد دهقان.

غایبین بی‌اجازه - آقایان: محمدحسین قشقایی - اردشیر شادلو - تولیت - اورنگ - محمد ذوالفقاری - آقاخان بختیاری - ابوالقاسم بختیار - ابوالقاسم بهبانی - علی اقبال - عبدالرحمن فرامرزی - ناصرالدین ناصری - محمدتقی بهار - تقی‌زاده - دکتر علی امینی - منوچهر گلبادی - عباس اسکندری - عباس فاضلی - صفا امامی - خسرو قشقایی.

دیرآمدگان بااجازه - آقایان: محسن گنابادی - عبدالله وثوق - حاجی آقا رضا رفیع - منصف - ناصر ذوالفقاری - دکتر طبا - سزاوار - نصرت‌الله اسکندری - ابراهیم افخمی - فتحعلی افشار.

دیرآمدگان بی‌اجازه - آقایان: دکتر بقایی - مهدی ارباب - عزیز زنگنه - محمدعلی مسعودی - مهندس

هدایت - شریعت‌زاده - مسعود ثابتی - عباس اسلامی - شهاب خسروانی - دکتر مصباح‌زاده - نیک‌پور - یمین اسفندیاری - نیک پی - حبیب‌الله امین.

رئیس - آقای وزیر بهداری.

۴. تقدیم یک لایحه از طرف وزیر بهداری راجع به بهداشت شهرها

وزیر بهداری - یک لایحه مفیدی با کمال افتخار تقدیم مجلس شورای ملی می‌کنم راجع به قانون بهداشت شهرها است که جلوگیری می‌کند از اشاعه امراض در شهرها و جلوگیری از تخلف در امور بهداشت شهرها و البته قصبات هم هست مخصوصاً راجع به کارخانه‌جات و راجع به بعضی از مسایل و زحماتی که کارخانه‌جات در شهرها اسباب زحمت مردم را فراهم می‌کند یک مقرراتی وضع می‌شود همین طور از پزشکانی که بودن اجازه مشغول طبابت هستند و داروسازانی که بدون اطلاع مبادرت به کار داروسازی و دواسازی می‌کنند (امامی - لایحه منع مشروبات الکلی را بدهید) و لایحه‌ای هم راجع به کادر پزشکی است که در واقع تعیین می‌کند وظایف پزشکان و ضمن متمم بودجه تقدیم خواهد شد البته هفته گذشته با ترتیبی که خدمت وظیفه برای آقایان پزشکان در مجلس شورای ملی تصویب شد آنها مکلف خواهند بود که در تمام نقاط کشور انجام وظیفه کنند امیدوارم در نقاطی که تا به حال پزشک نداشته‌ایم بتوانیم از وجود آنها استفاده بکنیم این یک فداکاری مهمی است که از طرف اطبا خواهد شد در نظر گرفته‌ایم که با توجه و مساعدت آقایان نمایندگان محترم و با موافقت وزارت دارایی در نقاط بد آب و هوا همان طور که در بعضی از بنگاه‌ها مثل سازمان خدمات شاهنشاهی بانک صنعتی و غیره رعایت حال پزشکان و مستخدمین شده است اینجا هم رعایت بشود که آن پزشکی که در بندرعباس و بندرلنگه مشغول خدمت است لااقل پول یخی که باید شبانه‌روز بخورد بتواند بپردازد و تقاضا می‌کنم توجه کافی بفرمایید و تصویب بفرمایید که در واقع آنها هم بتوانند به وظایف خودشان بپردازند.

۵. موقع جلسه آینده - ختم جلسه

رئیس - به کمیسیون بهداری فرستاده می‌شود چون هوا گرم است آقایان موافقت بفرمایند جلسات ساعت ۹ باشد. جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه ساعت نه.

(۵۵ دقیقه بعد از ظهر جلسه ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی - رضا حکمت

روز و دستور جلسه آینده ۸/۳/۱۳۲۸

نظر به دستور ماده ۹۲ آیین‌نامه داخلی مجلس شورای ملی روز و ساعت تشکیل جلسه آینده مجلس شورای ملی و دستور آن برای درج در روزنامه رسمی به استحضار می‌رسد.

روز تشکیل جلسه آینده - سه‌شنبه دهم خرداد ماه ۱۳۲۸

ساعت تشکیل جلسه - سه ساعت قبل از ظهر

دستور جلسه:

۱. اخذرأی نسبت به لایحه مازاد غله‏

۲. مقررات هواپیمایی کشوری‏

۳. لایحه قانونی آموزش و پرورش اجباری مجانی‏

۴. قانون اصلاح قانون تأسیس دانشگاه‏

۵. لایحه معافیت ماشین‌های کشاورزی از عوارض گمرکی‏

۶. قانون مالیات‌ها

ضمناً انتخاب دو نفر منشی هئت رئیسه ‏

اداره دفتر مجلس شورای ملی