مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهاردهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری چهاردهم

قوانین بودجه مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهاردهم

مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ خرداد ۱۳۲۴ نشست ۱۲۷ دنباله برنامه دولت

سه شنبه هشتم خرداد ۱۳۲۴ یکساعت و ربع پیش از ظهر

(یکساعت و ربع پیش از ظهر سه‌شنبه هشتم خرداد ماه ۱۳۲۳ مجدداً برپاست آقای دکتر معظمی(نایب رئیس)تشکیل گردید)‌

نایب رئیس‌ ـ‌ آقای فرهودی

فرهودی‌ ـ‌ عرض کنم دیروز صحبت ما باینجا رسید که دونفر یا سه نفر از آقایان مخالفین دولت راجع باسلحه عشایر صحیت کردند بنده عرض کردم درباب اسلحهُ عشایر این توضیح کلی را قبلا بایستی داد در باب اسلحه هائیکه دردست مردم است اصولا یک توضیح کلی را قبلا باید توجه کرد و آن این است که بعداز آنکه قضایای شهریور پیش آمد دوعمل شد که اسلحه دردست مردم زیاد شد یکی اینکه گفتند (بنده اطلاع کامل ندارم و خصوصیاتش را نمیدانم)که بعضی هنگ‌ها و بعضی لشگرها و بعضی گردانها موقعی که عقب‌نشینی می‌کردند یا جا عوض می‌کردند اسلحه شان را ریختند توی بیابان و رفتند البته کسانیکه بعد از آنجاها عبور کردند اسلحه‌ها را برداشتند.

یکی دیگر اینکه در نتیجه قضایای شهریور آن کنترل دقیق سرحدی ما برهم خورد وقتی دستگاه دقیق کنترل سرحدات ما برهمخورد انواع و اقسام اجناس قاچاق می‌آمد و می‌رفت یک جنس قاچاق هم اسلحه بود پس پیدا شدن اسلحه دردست مردم حالا خواه اهل باشند یا غیر اهل باشند(یکی از نمایندگان‌ـ‌اهل دیگر کیها بودند؟)آنهائیکه اسلحه‌ها را پس دادند. درهر حال این مربوط است بعواقب و نتایج حادثه شهریور و آن بیانی راهم که رئیس ستاد کرده بوده‌است و آقای کام‌بخش در ضمن نطق هیجان انگیزشان فرمودند آن بیان هم همین بوده‌است که پنجاه هزار اسلحهُ غیرقانونی در مملکت پراکنده‌است ودردست مردم است و یکی از وظایف ارتش(به همکارهایش می‌گفته‌است نصیحت میکرده‌است به همکارانش به افسران که ما که ارتش ایران هستیم و شما افسرانش هستید ومن چه کاره‌اش هستم)‌این است که باید این اسلحه‌ها را جمع کنیم. بنده عرض کردم در اینجا اتفاقاً نمایندگانیکه اینموضوع را فرمودند نمایندگانی نبودند که در حوزهُ انتخابیه‌شان عشایری وجود داشته باشد(کامبخش‌ـ‌حوزهُ انتخابیه ما ایران است)با این که مطابق قانون اساسی هر نماینده‌ای نمایندهُ تمام مملکت است و اشکال ندارد که از هر گوشه و کنار مملکت درهر امری از امور اطلاعاتی بدست بیاورد و در پیشگاه مجلس عرض کند ولی نمایندگانیکه در حوزهُ انتخابیه‌شان عشایر وجود دارد دو سه نفر تا بحال اینجا صحبت کردند اول آنها آقای رحیمیان بودند که فرمودند در حوزهُ انتخابیه من که حوزهُ عشایری است چندیست آمده‌اند اسلحه آنها را جمع کرده‌اند (رحیمیان‌ـ‌درد و دفعه)‌بعد هم اینطور بگوشم خورد که آقای گرگانی هم همین معنی را تقریبا در باب حوزهُ انتخابیه خودشان فرمودند(ساسان‌ـ‌عشایر امتناع ندارند از دادن اسلحه)خوزستان هم یکی از مراکزی است که عشایرنشین است و بنده بسمت وکیل خوزستان(سایر آقایان وکلای خوزستان آقای امیرجنگ هم تشریف دارند آقای بوشهری هم تشریف دارند)‌عرض می‌کنم که سال گذشته دولت تصمیم گرفت که اسلحهُ عشایر خوزستان را جمع آوری کند(صفوی‌ـ‌از بنادرهم جمع‌آوری کردند)‌یک عده خاصی یک هیئتی که اصطلاحی دارند از طهران فرستادند وبمردم هم اعلام کردند که باید اسلحه‌هاشان را در فلان تاریخ و بفلان مامور بدهید البته آن عده‌ای هم که رفتند احتیاج بعملیات پیدا نکردند و بما هم که وکیل مجلس شورایملی بودیم گفتند که شما هاهم باید کمک کنید وماهم بمشایخ آنجا نوشتیم که درامر جمع آوری اسلحه باید بامامورین دولت کمک کنید در نتیجه درعرض پنج، شش ماه کلیهُ اسلحه هائیکه در خوزستان، دردست عشایر خوزستان بود عشایر نهرهاشم، عشایر بنی‌طرف وعشایرشادگان بود اینها تمام جمع آوری شد عده‌اش هم بالغ بر هفتهزار قبضه بود که از این هفتهزار قبضه هزاروچهارصد قبضه متعلق بعشایر بنی‌طرف بود

(فداکار ـ‌ دیروز فرمودید پنجهزارقبضه) و تا سه ماه پیش هم راپرت آمد از آن جا که این کار خاتمه پیداکرد و آن عده‌ای هم که از طهران برای کمک احتیاطی رفته بودند از آنجا برگشتند پس آنچه راکه ما دیدیم و رؤسای عشایر هم تصدیق کردند این است که دولت اسلحه بدست کسی نداده و نمی‌دهد بلکه مطابق ترتیبی که دارد مشغول جمع آوری است و آقای صفوی هم فرمودند که در بنادر هم مشغول شده‌اند. بنابراین دولت محترم که تشریف دارند امیدوارم در جوابی که می‌دهند بمخالفین اگر زیادتر از توضیحی که بنده دادم توضیح می‌خواهند بدهند بفرمایند و بازهم یک دلیل دیگر بیاناتی که یکی دوماه قبل آقای بیات نخست‌وزیر پیش اینجا کردند و تکذیب کردند که دولت اسلحه به عشایر داده باشد ولی همانطور که عرض کردم این تفنگها و این اسلحه‌ها در نتیجه هرج و مرجی که بعد از قضایای شهریور پیش آمد پیدا شد و عده‌ای از عشایرهم که این کار را کردند قصدشان از اینکه رفتند و خریدند این بود که امنیت جان ومال منطقه خودشان را حفظ کنند مقصودشان این بود چون درآن موقع سازمان ارتش و ژاندارمری را آقایان میدانند که یکمرتبه پاشیده شد بعدهم آقایان دیدند وقتی که دولت خواست اسلحه‌ها را جمع آوری کند فوراً دادند وحالا بنده توجه دولت را جلب می‌کنم باینکه عشایر خوزستان مخصوصاً بنی‌طرف یک عرضی بدولت دارند و آن این است که این اسلحه‌هائی را که ازما جمع کرده‌اید وماهم بدون مقاومت وبدون اینکه اظهار مخالفتی بشود این اسلحه‌ها را تسلیم کردیم و تحویل کردیم ما اینها را که برای تجمل نخریده بودیم یا برای کار خلاف قانون که نخریده بودیم و برای اینکه هر منطقه وهردسته‌ای باید امنیت خودش را حفظ کند ما این اسلحه‌ها را خریدیم حالا که بحمدالله سال بسال دارد امنیت تکمیل می‌شود ژاندارمری دارد تکمیل می‌شود خیلی خوب حالا که این اسلحه‌ها را از ما گرفته‌اید ما در مقابل این اسلحه‌ها پول داده‌ایم و خریده‌ایم ومفت که بما نرسیده‌است و حالا نمیگوئیم بهمان قیمتی که ما خریده‌ایم پولش را بما بدهید ما میگوئیم فرض کنید این هفت هزار قبضه تفنگی را که از خوزستان جمع آوری کرده‌اید یک قیمتی دارد یک شیئی است خود دولت بهرقیمتی که صلاح میداند قیمت روی آنها بگذارد وپول آنرا خرج آبادی همان محل کند مدرسه بسازد مریضخانه بسازد سدبسازد(صحیح است)‌توسعه کشاورزی بکند قیمتش راهم خودش معلوم کند و خرجش را هم خودش بکند ماهیچ سرقیمتش بالا وپائین نمی‌کنیم دخالت نمی‌کنیم و برای خودمان هم نمی‌خواهیم تقاضای عشایر خوزستان این است که حالا که اینها را گرفته‌اند وماهم داده‌ایم وبدرد دولت هم می‌خورد بهر قیمتی که خودشان می‌خواهند وقبول دارند قیمت کنند و پول آنرا مال هرنقطهُ را ببرند در محل خودش خرجهای عام‌المنفعه بکنند مال بنی‌طرف را ببرند در بنی‌طرف خرج کنند مال هویزه را ببرند در هویزه خرج کنند مال شادگان را ببرند در شادگان خرج کنند مال میان آب را ببرند درمیان آب خرج کنند ویک آثار آبادانی درآنجاها از اعتبار قیمت این اسلحه‌ها بگذارند هیچ اشکالی هم ندارد برای اینکه در بودجه وزارت جنگ هم همیشه یک اعتباری هست برای خرید اسلحه یک قسمت از آن اعتبار را بیاورند و یکقدری حوائج این نقاط را از حیث فرهنگ از حیث بهداشت واز حیث سدسازی رفع کنند و مخصوصاً چیزی که مورد تقاضای عموم عشایر خوزستان است موضوع توجه ودقت است به سدسازی درآنجا و مخصوصا در بنی‌طرف یک سدی است که خود مردم پول جمع آوری کرده‌اند و مقداری زحمت کشیده‌اند و ساخته‌اند باسم سد هوفل که دولت باید آنرا تکمیل کند وبرای تکمیل این سدهم هرقیمتی راکه دولت برای این هزارو چهارصد قبضه تفنگ معلوم بکند کافی است. یک مطلب دیگری که راجع بایلات است مسئله املاک ایلات است که آقایان میدانند در دوره گذشته دولت بخیال خودش برای اینکه حکومت مرکزی را ازهر حیث تقویت کند یک دخل وتصرفاتی در املاک ایلات کرد بعد که اوضاع تغییر کرد قرارشدکه این دخل وتصرفات برهم بخورد و املاک ایلات مسترد بشود قانونی هم از مجلس گذشت، بعضی از قسمت‌ها هم درمحاکم رسیدگی شده‌است و محکمه هم حکم داده‌است که این املاک بآن ایل یا بآن شخص یا مال هرکسی که هست مسترد بشود ولی هنوز مالیه این کار را نکرده‌است، بنابراین امیدوارم هم در قسمت آبادی نقاط ایل‌نشین و هم در قسمت استرداد املاک دولت حاضر تقاضای مردم را انجام بدهد آقای کام‌بخش در ضمن مخالفت خودشان یک حمله بدولت کردند و موضوع حمله این بود که درفلان روز یک نمایشی دادیم چرا جراید معتبر خبرش را ننوشتند در صورتیکه …(فداکارهمچوچیزی‌نگفتم)(کام‌بخش‌ـ‌این حمله بدولت بود؟بیخود سفسط نکنید.)‌جراید یک شاخه آزادی است … (ایرج‌ـ‌کی بدولت گفتیم دولت چکاره‌است که جراید را وادار کند)(بعضی از نمایندگان‌ـ‌اینموضوع را دنبال نکنید)‌چشم عرض می‌شود

آقای اردلان هم که از موافقین دولت بودند و حقیقة بیاناتشان قابل استفاده بود یک اظهار نگرانی فرمودند از وضع مالی دولت و آن قرضه‌ای بود که دولت ببانک ملی دارد و ارقامی را هم فرمودند بنده خواستم بایشان عرض کنم البته این قرضه هست و در این هم شکی نیست که دولت مبلغی را ببانک ملی مقروض است، اما باید توجه کرد که اینموضوع دو طرف دارد یکی قضیه قرض دولت ببانک است واز طرفی هم یک اجناسی در مقابل این قرض خریده‌است و بنده فهرست آن اجناس را بطور خلاصه عرض می‌کنم. آنچه را که دولت دارد و از محل همین قرضه‌هائی که از بانک ملی گرفته‌است و آلان جنس آن موجود است ۲۰۰ هزار تن غله‌است و۲۲ هزار تن شکر ومقدار زیادی قماش هشت هزار تن برنج و ۴ هزار تن چائی و همچنین اجناس دیگر البته می‌باشد بنابر این قرضه این طور نیست که محلی برای پرداختش نباشد بلکه اجناسی با این ارقام و این اعداد هست واین یکسرمایه متحرکی است برای دولت که می‌خرد و می‌فروشد و اگر نفعی دارد برمی‌دارد واگر هم ضرری دارد از بودجه‌اش می‌دهد. بطور خلاصه بنده جواب آقایان مخالفین را عرض کردم حالا می‌خواهم عرض کنم که آقایان توجه بفرمایند که دلایل موافقت خودم را عرض کنم(کام‌بخش‌ـ‌هنوز اول کار است. یکی از دلایل موافقت بنده با دولت شخصیت شخص آقای نخست‌وزیر است، برای اینکه این نخست‌وزیر محترم که الان این جا تشریف دارند از رجال آزادیخواه و وطن‌پرست و خوش سابقه وخوش نام این مملکت هستند(کام‌بخش‌ـ‌بشرط این که دو ماه دیگر صحبت‌تان را عرض نکنید)

و بنابراین هیچ دلیلی ندارد که بنده یا یک همکار بنده با ایشان مخالفت کنند. یک جهت دیگر این برنامه ایست که داده‌اند: در این برنامه. چون بنده در اول عرایضم عرض کردم که ما همه اصلاح‌طلب هستیم و دولت هم مثل اینکه ازهمه ماها اصلاح طلب‌تر است.(دکترکشاورزـ‌خنده نکنید اقلاوقتی که این حرف را می‌زنید)(کام‌بخش‌ـ‌بدون شوخی بفرمائید)برای اینکه این اصلاحاتی که در این جا آقایان نمایندگان محترم تذکر دادند و خواهش کردند)ده، پانزده، بیست، رشته‌است و دولت که ما آن را یک دولت اصلاح‌طلبی میدانیم و بنده هم‌چون اصلاح‌طلب هستم با آن دولت موافقم. در این برنامه‌اش نوشته‌است. «که حتی یکرشته از امور مملکت را هم نتوان نام برد که محتاج باصلاحات نباشد…»

پس خیال می‌کنم نمایندگانی که حقیقة اصلاح‌طلب باشند وقتی دولت این اندازه ایمان و اعتقاد بلزوم اصلاحات در مملکت دارد و ضرورت و توسعه اصلاحات را که هیچ امری از امور حتی گره کراوات آقای فداکار راهم محتاج باصلاح میداند. بنابراین می‌بایستی حتماً نمایندگان اصلاح‌طلب با یک همچو دولتی موافقت کنند و بیک چنین دولتی رأی بدهند(کام‌بخش‌ـ‌تا این جا که شوخی بود)دلیل دیگر موافقت بنده با برنامه این جمله‌است که در مقدمه برنامه ذکر شده‌است و در مسئله سیاست خارجی نوشته‌اند و انتظاری که در این موقع دارد این است که هر چه زودتر بجلب موافقت کامل متحدین معظم خود درباب ترتیب سهل و ساده‌ای که برآن اساس مناسبات عادی ایام صلح جانشین مقررات پیمان سه‌گانه بشود توفیق حاصل کنند البته این جمله‌ایست که از حیث عبارت خیلی خوب و جامع و از حیث معنی هم خیلی روشن، برای اینکه ما پیمان سه‌گانه را در چه موقع بستیم در موقعیکه در دنیا جنگ بزرگی بود و این جنگ هم از طرف متجاوزترین دولتی که تاریخ معاصر بخاطر دارد نزدیک شده بود بسرحدات ما دریک همچو موقعی ما پیمان اتحاد و اتفاق را با دو همسایه معظم خود بستم و وارد جرگه دول متخاصم شدیم حالا که بحمدالله جنگ در قسمت اروپا که مسبب اصلی آن پیمان بود خاتمه یافته و صلح جانشین آن شده‌است البته بنده کاملا نظر دولت را صحیح میدانم که نوشته‌اند ما می‌خواهیم با یک ترتیب سهل وساده‌ (مخصوصاً از این کلمه سهل و ساده‌اش خیلی خوشوقتم) استفاده کنیم، منظور این است که بیک مواد زیاد و پیچیده‌ای احتیاج نداریم و با ترتیب سهل و ساده‌ای می‌خواهیم مناسبات عادی ایام صلح جانشین مقررات پیمان سه‌گانه بشود. در خود پیمان هم این مسئله پیش‌بینی شده‌است بنابراین دولت مطلب تازه‌ای این جا برای ما عنوان نکرده‌است و در حقیقت دولت اجرای همان پیمان را وجههُ همت خود قرار داده‌است در فصل پنجم پیمان اتحاد می‌نویسد. پس از آنکه کلیه مخاصمه ما بین دول متحده با دولت آلمان و شرکای آن بموجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد دول متحده در مدتی که زیاده از شش ماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد(صحیح است)بعلاوه بازهم دارد:که اگر پیمان صلح ما بین آنها بسته شد. این کار را زودتر انجام بدهند. ضمناً راجع باین کلمه دولت آلمان و شرکای آن باید باین نکته توجه کنیم که یکی از شرکای آلمان ایطالیا بود که زودتر از پا درآمد و با متفقین جداگانه صلح کرد یک شریک دیگر آلمان ژاپن بود که بعداز آنکه آلمان تسلیم شد (رفیع‌ـ‌آن وقت که ژاپن نبود).(امیرتیمورـ‌منظور شرکای اروپائی آلمان بود از ژاپن اسمی نبود) بهرحال منظور من این بود که فعلا هیچ نوع شرکی بین ژاپن و آلمان نیست زیرا آلمان حق نداشت مطابق پیمان که با ژاپن داشته‌است حق نداشته‌است پیمان جداگانه به بنددو پس از آن که پیمان را بست خود دولت ژاپن اعلان کرد که شرکت ما فسخ شد(صحیح است)

بنابراین حالا آن تعبیری هم که آقایان می‌فرمایند و البته صحیح هم هست اگر یک تعبیر ضعیفی هم دراین خصوص باشد هیچگونه شرکتی وجود ندارد. عرض کنم چون صحبت جنگ شد و صحبت اتفاق ایرانیان دراین جنگ شد و صحبت پیمان شد بنده از مجلس شورای ملی اجازه می‌خواهم که یک ترک اولی که شده‌است آن ترک اولی را تذکر بدهم آن ترک اولی این است که اعلامیه سه دولت که راجع بایران صادر شد و بزرگترین سند همکاری ایران با آن دول است این اعلامیه مناسفانه که تاکنون در مجلس شورای ملی قرائت نشده‌است و بنده اجازه می‌خواهم که آن را بخوانم(یمین اسفندیاری‌ـ‌چاپ ومنتشر شد ودردست خودتان هم هست)اسمش زیاد برده شده‌است ولی در مجلس خوانده نشده‌است بنده اجازه می‌خواهم از روی کتابی که از طرف وزارت امور خارجه چاپ شده‌است آنرا بخوانم(بعضی از نمایندگان‌-‌بفرمائید)

اعلامیه سه دولت راجع بایران مورخ اول دسامبر ۱۹۴۳ نهم آذر۱۳۲۲ رئیس جمهوری کشورهای متحده امریکا، نخست‌وزیر اتحاد جماهیر شوروی و نخست‌وزیر ممالک متحده انگلستان پس از مشورت بین خود و با نخست‌وزیر ایران مایلند موافقت سه دولت را راجع به مناسبات خود با ایران اعلام دارند. دولت‌های کشورهای متحدهُ امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان کمک‌هائی را که ایران در تعقیب جنگ برعلیه دشمن مشترک و مخصوصا درقسمت تسهیل وسایل حمل ونقل مهمات از ممالک ماوراء بحار باتحاد جماهیرشوروی بعمل آورده تصدیق دارند. سه دولت نامبرده تصدیق دارند که این جنگ مشکلات و اقتصادی خاصی برای ایران فراهم آورده و موافقت دارند که با درنظرگرفتن احتیاجات سنگینی که عملیات جنگی جهانی برآنها تحمیل می‌کند و کمی وسایل حمل ونقل در دنیا و همچنین کمی مواد خام و سایر حوائج کشوری کمک‌های اقتصادی خود را تا حد امکان بدولت ایران ادامه بدهند. راجع بدوره بعداز جنگ دول کشورهای متحده امریکا واتحاد جماهیرشوروی وممالک متحدهُ انگلستان بادولت ایران موافقت دارند که هرنوع مسائل اقتصادیکه درپایان مخاصمات ایران با آن مواجه باشد از طرف کنفرانسها یا مجامع بین‌المللی که برای مطالعه مسائل اقتصادی بین‌المللی تشکیل یا ایجاد شود با مسائل اقتصادی سایر ملل متحده مورد توجه کامل قرار گیرد. دولتهای کشورهای متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان در حفظ استقلال و حاکمیت وتمامیت ارضی ایران با دولت ایران اتفاق نظر دارند و بمشارکت ایران با سایر ملل صلح دوست در برقراری صلح بین‌المللی و امنیت و سعادت بعداز جنگ برطبق اصول منشور آتلانتیک که مورد قبول هرچهار دولت است استظهار دارند. امضاء چرچیل‌ـ‌امضاء استالین‌ـ‌امضاء روزولت بنده واقعاً معذرت می‌خواهم از طول بیان و از یک قسمت از یادداشتهای خودم صرف نظر می‌کنم ولی چون فصل پنجم پیمانرا و اطلاعیهُ سه دولت را خواندم و همین طور فصل پنجم عهدنامه را هم خواندم اجازه می‌خواهم که اصل ۱۰۶ متمم قانون اساسی را هم بخوانم: اصل ۱۰۶‌ـ‌هیچ قشون نظامی خارجه بخدمت دولت قبول نمی‌شود و در نقطه‌ای از نقاط مملکت نمی‌تواند اقامت ویا عبور کند مگر بموجب قانون پس تنها قانونی که اجازه می‌داد مطابق اصل ۱۰۶ متمم قانون اساسی قشون خارجی درایران اقامت کند همان پیمان سه‌گانه‌است خود آن پیمان هم مطابق آن مقرراتی که در خودش و درضمائمش هست دیگر فصل اجرایش منقضی شده است(صحیح است)

دولت خوشبختانه این نکته را به وجه بسیار صحیحی در نظر گرفته‌است ودر مقدمه برنامه‌اش نوشته‌است که ما می‌خواهیم ترتیب سهل و ساده‌ای وضع کنیم که مقررات ایام صلح جانشین پیمان سه‌گانه بشود (حاذقی‌ ـ‌ اقداماتی هم در جریان است) دلیل سوم موافقت بنده در باب برنامهُ دولت بند شش است که نوشته‌اند بهبودی وضع کارگران و کشاورزان بر طبق قوانین مخصوصی که از مجلس شورای ملی خواهد گذشت. بنده دیروز در اینجا تصریح کردم که طبقه زارع در این مملکت مهمترین طبقات این مملکت هستند از حیث عده قریب هفتاد هشتاد درصد سکنهُ این مملکت، طبقه زارع هستند از حیث تأثیر اقتصادی و مالی هم این طبقه در درجه اول مردم هستند(دکتر کشاورزـ‌ولی گرسنه هستند)

(ساسان‌ـ‌ولی بیچاره ترین طبقات هستند)(شهاب فردوسی‌ـ‌بچه‌ها را کسر کنید) بنابراین مجلس شورای ملی و وکلای اصلاح‌طلب و دولت اصلاح‌طلب می‌بایستی که یک توجهی به وضع زندگانی این طبقه بکنند. آن طوری که بنده اطلاع دارم وضع زندگانی(نه اساس حقوقی)اختلافی که بنده با آقای آرداشس دارم در این نکته‌است «وضع زندگانی طبقه کشاورز در ایران خوب نیست(صحیح)این را بنده قبول دارم». اما اصلی را که ایشان فرمودند که بندگی می‌کنند بردگی دارند این را بنده قبول ندارم(صحیح است)بنده قبول دارم که وضع زندگانی طبقه کشاورز در ایران خوب نیست

(یکی از نمایندگان‌ـ‌مال همه خوب نیست)(دکتر کشاورزـ‌بچه دلیل؟)دلیلش هم این است که طبقه کشاورز احتیاج زیادی به امنیت و عدالت دارند و سالیان متمادی بوده‌است که در این مملکت امنیت حقیقی و عدالت حقیقی وجود کاملی نداشته‌است، اگرهم بوده‌است ناقص بوده است(ایرج اسکندری‌ـ‌متشکریم که تا این اندازه‌اش را اقرار کردید)و درنتیجه ناامنی قسمت عمده‌ای از قنوات که منبع عمده آبیاری و استفاده زارعین واسباب زندگانی زارعین بوده‌است خراب شده و ویران شده و از بین رفته یا آبش کم شده‌است آنوقت هم احتیاجات تازه‌ای طبقه کشاورز پیدا کرده‌است از قبیل قند وچای و سایر وسایل تازه‌ای که لازم دارد و این احتیاجات با درآمد ساده‌ای که قبلا برطبق اصولی که معمول بوده‌است و هست متناسب نیست و با آن درآمد کم این احتیاج را دیگر نمی‌توانند جبران کنند و بنابراین ما می‌بایستی که همانطور که دولت در برنامه‌اش نوشته‌است بهبودی موثری دروضع زندگانی کشاورزان بدهیم(صحیح است)بنده شش ماه است این قضیه را دارم مطالعه می‌کنم که واقعاً چه ترتیب سهل و علمی و عملی را می‌توانیم در نظر بگیریم که با کمک دولت بهبودی مؤثری در زندگانی کشاورزان بعمل آوریم، آنچه که بنظر بنده رسیده این است که این طرز تقسیم محصول که از قدیم، البته از مدتها دراین مملکت جاری است بنده این جا یک جدولی تنظیم کردم و برای اینکه مفصل است نمی‌خوانم در این جدول حداقل و اکثرش را که در تمام مملکت نشان داده‌است با توجه باین جدول و با توجه به کمی آب که اساسا مانع فعالیت و کار کشاورزان است می‌بینیم که آنچه که درآمد به کشاورز عایدی شود در آخرسال این مسلما کافی برای زندگانیش نیست من حساب کردم و با بعضی از آقایان مالکین هم صحبت کردم حدمتوسط عایدی کشاورز درهرسال حقوقش حدمتوسط البته بعضی جاها ۱۵ خروار است بعضی جاها ده خروار است شش خروار است بعضی جاها پنج خروار است بطور کلی حدمتوسط را اگر بگیریم هشت خروار می‌شود(رفیعی‌ـ‌این طور نیست اشتباه می‌کنید)(عده‌ای از نمایندگان‌ـ‌اینطور نیست آقا)(دکترکشاورزـ‌کم‌کم اکثریتهم دارد تکذیب می‌کند)عرض کنم مطابق حسابی که کردم بیش‌از هفت خروار وهشت خروار بطور متوسط عایدات ندارد و اینهم برای زندگی او و عائله او کافی نیست با احتیاجات زیادی که امروز دارد اینرا آقایان باید بالاخره تصدیق کنند که زندگی کشاورزان امروز خوب نیست(صحیح است)

و البته این اصلاح وضع زندگی او هم که از خارج نمی‌تواند بشود از آسمان که نمی‌تواند بشود بایستی که در حدود کار خودش بشود، در حدود دسترنج خودش بشود بنده بالاخره باین نتیجه رسیدم که این عوامل پنج‌گانه‌ای که در زراعت هست و در قانون مزارعه و قانون شهریور ۱۳۱۸ هم بآن اشاره شده و آمده‌اند و پنج عامل معین کرده‌اند و سهم این عوامل را هم مساوی قرار داده‌اند زمین و آب بذر و گاو وکارو یک چیز دیگری هم دراینجا گفتم که این صحیح نیست که ما عامل کار را سهمش را مساوی با سایر عوامل قرار بدهیم(ایرج اسکندری‌ـ‌خوب شد که این را فهمیدید)کار نماینده شرافت انسانی است و حاصلش باید یک مزیت طبیعی داشته باشد باسهم سایر عوامل تولید کننده بنابراین فورمول بنده این است و اساس فورمول بنده این است که ما سهم کار را دوبرابر بکنیم(یمین اسفندیاری‌ـ‌یک لایحه‌ای تنظیم بفرمائید برای این کار)حاضراست تقدیم می‌کنم موضوع کار را عرض می‌کردم که بجای اینکه ۵ قسمت بکنیم محصول را وبهرعامل یک قسمت بدهیم و سهم کار را مساوی گاو و زمین و آب و بذر قرار بدهیم بیائیم محصول را شش قسمت کنیم دوقسمت برای کار بدهیم و بقیه را بسایر عوامل بدهیم هرکدام یک قسمت این یک فورمولی است که بنظر بنده رسیده

      • ۸۸-۱۱۰