مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ تیر ۱۳۳۷ نشست ۲۱۲

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ تیر ۱۳۳۷ نشست ۲۱۲

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی دوره ۱۹

جلسه: ۲۱۲

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز یکشنبه هشتم تیر ماه ۱۳۳۷

فهرست مطالب:

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل

۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پردلی

۳- بیانات قبل از دستور- آقایان: امامی‌خویی- خرازی- بزرگ‌ابراهیمی- بهادری- پروفسور اعلم

۴- استرداد لایحه سازمان وزارت امور خارجه به وسیله آقای وزیر امور خارجه و بیانات ایشان در قبال بیانات آقای ابراهیمی

۵- بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک

۶- طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون نفت دایر به اجازه مبادله موافقت‌نامه عملیات نفتی بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت سافایر پترولیوز

۷- طرح و تصویب طرح پیشنهادی راجع به اصلاح قانون بازنشستگی در مورد پزشکان و مستشاران دیوان محاسبات

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس دو ساعت پیش از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- قرائت اسامی غائبین جلسه قبل‏

رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

غائبین با اجازه- آقایان:

صارمی- کدیور- اردلان- دکتر آهی- دکتر امین- پناهی- بوربور- اعظم زنگنه- استخر- جلیلی- دکتر عمید- دکتر حسن افشار- غضنفری- عامری- شادمان- کورس- دکتر ضیایی- صراف‌زاده- نصیری- سنندجی- اخوان- اسکندری- خلعتبری- دادگر- اورنگ- مهندس ظفر- تیمورتاش- سلطان‌مراد بختیار- ثقه‌الاسلامی- آقایان. دکتر اصلان افشار.

غائبین بی‌اجازه- آقایان:

دکتر طاهری. قرشی. قراگزلو.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه آقایان:

ارباب- دکتر امیر نیرومند- دکتر اسدی- رامبد- کاظم شیبانی- سعیدی. بزرگ‌نیا. هدی. دکتر دادفر. دکتر بینا. امامی‌خویی.

رئیس- نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود. آقای پردلی صحبتی داشتید؟

۲- تقدیم یک فقره سؤال به وسیله آقای پردلی‏

پردلی- سؤالاتی است از وزارت کشاورزی که تقدیم می‌کنم.

۳- بیانات قبل از دستور آقایان: امامی‌خویی. خرازی. بزرگ‌ابراهیمی. بهادری. پروفسور اعلم.

رئیس- آقای نورالدین امامی.

نورالدین امامی- یک حاجی قربانی داشتیم در خوی این حاجی قربان پول زیادی داشت مثل جناب اکبر ولی این پول قرض نمی‌دهد او پول‌هایش را به همه تنزیل می‌داد بعضی اشخاص که به او بدهکار بودند این وقتی که فرستاد از چند نفر حساب‌ها طلبش را مطالبه کند این بدهکارها چند تا از بچه‌ها را آنتریک کردند و فرستادند بازار نزدیک دکان این حاجی قربان هی سنگ می‌انداختند هی آجر می‌انداختند این بیچاره مستأصل و بیچاره شد و پا شد عقب این بچه‌ها افتاد بعد بدهکارها جمع شدند گفتند این دیوانه شده و گفتند آی دیوانه‌ای دیوانه بیچاره را آخرش دیوانه کردند حالا بنده بیچاره را هم این قدر گفتند ناخوش است که راستی نا خوش شدم هی گفتند ناخوش است، ناخوش است، حالا شنیدم انشاء‌الله که صحت نداشته باشد شنیدم که ممکن است یک سه ماهی از بنده از طرف دولت آمریکا دعوت بشوم بروم معالجه یکی از رفقا هم حاضر است که مخارج مرا بدهد، از این جهت ممکن است بروم و دیگر برنگردم و شما را زیارت نکنم (چند نفر از نمایندگان- خدا نکند) حالا نکند آخرش یک روزی خدا خواهد کرد هزار سال دو هزار سال پنج هزار سال دیگر کاروانی است که همه باید برویم به این جهت امروز خواستم آخرین عرایض خودم را بکنم و حقایق را اینجا کشف بکنم چه زید خوشش بیاید و چه عمرو بدش بیاید، چه کنتراتچی قاچاقچی‌ها عرایض من به مذاق‌شان تلخ بیاید و چه گرسنه‌ها شیرین برای من دیگر تأثیر ندارد چون عرض کردم ممکن است صدی ۵/۹۹ حاجی، حاجی مکه، چنان برود که برنگردد هی گفتند حاجی قربان دیوانه شده تا دیوانه شد من بیچاره را هم گفتند ناخوش است ناخوش است به خدا قسم که من ناخوش نبودم این قدر گفتند که خودم دیدم یک چیزم می‌شود خودم هم یک جوریم می‌شود (خنده نمایندگان) یکی‌اش هم همین آقای بهادری است ببینید چه طور مثل گربه مرا نگاه می‌کند. آقایان همکاران یک روزی عرض کردم بعد از سوم شهریور خیلی محنت و زجر کشیدیم (صحیح است) خیلی بیچارگی و دربه‌دری کشیدیم، خیلی جوان زیر چکمه‌ها دادیم، ولی بالاترین مصیبت این بود که یک دوایی را روی هوا پاچیدند و یا روی آب، این مرض بیهوشی و یا فراموشی آمد که دیروز یادمان رفته فردا هم که نیامده امروز هم که سگ صاحبش را نمی‌شناسد در جریان شوم خاک بر دهن من جریان شوم پانزده بهمن توی همین سرسرا با حضور دویست‌وپنجاه و سیصد تا وکیل من یک خورده‌ای تندی می‌کردم، یک کسی از آقایان یک حرفی زد به من که چرا این قدر جوش می‌زنی خاکم به دهن می‌دانید چه گفت یک خائن کم می‌شود زدم توی گوشش محمدعلی مسعودی اینجا نیست یکی او یکی برادرم مرا گرفتند اگر نه مرا یک لقمه چپش کرده بود و الّا من زورم بهش نمی‌رسید این آقا مزدش وزارت بود مزدش میلیونری بود که گرفته گدای سائل به کف بود امروز میلیونر شده است (عده‌ای از نمایندگان- اسمش چیست؟) گزارش هشت نفری یادتان رفته؟ گزارش هشت نفری یکی‌اش گنجه‌ای نبود؟ جواد گنجه‌ای حالا رفته آذربایجان حزب تشکیل بدهد. وکلای آذربایجان نهم اسفند را فراموش کرده‌اند بخشنامه الان در ستاد ارتش است محرمانه ابر و باد را به هم زدند پنج هزار تومان هم حق تعیین کردند یک استواری با این شکل و با این عینک و با این لباس بالای سر در گارد سلطنتی بود فریاد می‌زد داد می‌زد این را به هرید پیدا کنید این استوار را فقط خانمی دیده بود و آن هم از عینک و مچ‌پیچ شوهرش کجا رفتند اینها چی شدند چرا فراموش کردید پنج هزار تومان هم برای سر این استوار فلک‌زده بدبخت معین کرده بودند کاشکی گرفته بودندش کاشکی از بین برده بودندش باز هم این همه محنت و زحمت زیادی نکشیده بود، حاجی قربان دروغی هم نشده بود چی شد ۹ اسفند آقا که اینجا نشسته (اشاره به آقای حمید بختیار) برادرش نصف شب به من تلفن کرد که فردا جریانی است باور نکردم برادرت را می‌گویم (حمید بختیار- بله) نصف شب رفتم دیدم راست می‌گوید فردا صبح ۹ اسفند بود با جان‌مان بازی کردیم، سینه‌مان را سپر کردیم من که در عمرم یک دفعه اسلحه انداخته‌ام و انگشتم رفته من با لباس استواری آنجا بودم چی شد مرا تشویق و خائن را مجازات‏ کردند؟ به خادم گفتند احوالت چه طور است و به خائن گفتند پدرسوخته چرا چنین غلطی کردی؟ ولی برعکس به او صندلی وزارت و وکالت دادیم به این چوب و فلک آن گربه میومیو کن بابا از آن تو، آن قاطر چموش لگدزن از آن من در تقسیم هم این جور تقسیم کردیم. شب منزل آقای اورنگ بودیم آقای نیکپور خدا سلامتش بدارد با نیک‌پور بزرگ عبدالحسن آمدیم بیرون از آنجا به منزل نزدیک بود نیک‌پور خیلی ناراحت بود گفتم ناراحت نباش یا شب جمعه یا شب دوشنبه گفت چه می‌شود. گفتم آنچه پیریت بخواهد می‌شود شد ۲۵ مرداد شد، بیچاره نورالدین این بدبخت‌های فلک‌زده را کدام سوراخ و سمبه قایم می‌کردم زن و بچه بهادری آن روز در چه حالی بودند، افشار صادقی را قصاب می‎خواست از فناره آویزان کند این دیهیم مادرمرده را مگر زیر اتومبیل نگذاشتند، کاشی مرده بود و من هم خلاص شده بودم خوب از او قدردانی شده کسی مجازات شده روزی که برادر مرا بردند عدلیه عده‌ای می‌خواستند او را سنگ‌سار کنند، این عمیدی‌نوری آمد ضمانت کرد کی می‌تواند جواب او را بدهد؟ از اعقاب نسل امام جمعه کسی جواب او را بدهد تا زنده هستیم ما و اعقاب ما فراموش نمی‌کنیم محبت آقای عمیدی‌نوری را (عمیدی‌نوری- وظیفه‌ام بود) چه کردند احوالت را هم پرسیدند؟ بیست و ششم مرداد آن جریانات بود ۲۸ مرداده ۴۵۰ و ۵۰۰ نفر ما بیشتر آدم نداشتیم، آنها چوب‌ها توی آستینشان بود پان ایرانیسم حزب ایران آقای مشایخی تو حافظه‌ات خوب است از آن آب نخورده‌ای که حافظه‌ات را از دست بدهی تو ایران نبودی ولی مؤثر بودی (مشایخی- بودم فداکاری هم کردم شما منحصر نبودید) مؤثر بودی، بزرگترین خدمت را فرد فردتان کردید روز ۲۸ مرداد بزرگترین خدمتی که شد خلع صلاح گارد سلطنتی بود ۵۰ نفر پاسبان که یک پاسبانی زیر ماشین رفته بود از راهنمایی و گفتند اینها وسط خیابان باید بایستند اینها قبول نکرده بودند و کنار رفته بودند نظامی‌ها و این پاسبان‌ها بی‌اسلحه بودند ولی مردم متوجه نبودند آنها بیشتر در خیابان شاه‌رضا و اسلامبول مواظبت می‌کردند روز ۲۸ مرداد دولت متوجه شد که اشتباه کرده رادمنش را حرکت دادند که از جلفا با دوش او را بیاورند ما صبح ۲۸ مرداد ۲۴ نفر رفتیم بازار، آمدیم میدان سپه کار ندارم برای ما دست زدند ما را هو کردند مزد کار آنها سلطنت و وزارت و امارت و آقایی بود که بهشان دادند سلطنت را گفتم معذرت می‌خواهم همه یک پادشاه داریم همه بندگانیم خسروپرست یک عده‌ای برای ما دست می‌زدند اینها را بایستی مردم بدانند یک روزی مردم متوجه بشوند که اگر خائن را مجازات نکنند همه کارشان خراب است این جناب آقای مهندس اردبیلی یک برادر بزرگی دارد که بدبختانه عیب بزرگ او این است که رفیق من است من برای او خیلی احترام قائل هستم، این جوان، جوان هم نیست از من بزرگ‌تر است این جوان می‌دانید چه کرده است؟ فراموش می‌شود؟ نه- رسیدیم به میدان سپه برای ما دست زدند سربازان که رسیدند آنجا به داد ما رسیدند. افسر جوانمردی بود به نام سرگرد زالتاش که مستحفظ ایستگاه رادیو بود این هم بزرگ‌ترین خدمت را به مملکت کرده است او خیلی هم مورد تفقد شاهانه واقع شد به او درجه هم دادند هم انعام اینها را نباید فراموش کرد نباید آقایان فراموش کرد یک روزی می‌آیید تصویب‌نامه صادر می‌کنید به یک کسی اسلحه می‌دهید و فردا آن وقت قشون‌کشی می‌کشید و او را می‌کشید با تصویب‌نامه هیئت وزرا به دادشاه اسلحه دادند روزی که ملت مسلمان داد و فریاد می‌کشد الهم لبیک لبیک ما مهدور الدم‌ها را تشویق می‌کنیم شب عید قربان است مسلمان‌ها در خانه خدا فریاد می‌کنند، ما از مهدورالدم‌ها و از خوارج، کسی که از مذهب اسلام خروج کرده دفاع می‌کنیم از بهایی‌ها دفاع می‌کنیم در همان شب عید خاک بر سر ما اگر مسلمانی همین است که حافظ دارد وای اگر از پس امروز بود فردایی (حمید بختیار- صحیح است) در مذهب اسلام یهودی و مسیحی خونش مباح نیست اما خوارج (خرازی- خوارج نهروان) از مذهب اسلام هر که برگردد مهدورالدم است آن هم شب عید قربان بزرگترین عید مذهب اسلام، بزرگ‌ترین روز مقدس اسلام روزی که از تمام اکناف دنیا سر تعظیم به قبله خدا فرود می‌آورند از او قدردانی‏ می‌کنیم...

رئیس- آقای امامی وقت‌تان تمام شد.

نورالدین امامی- جناب آقای بهادری وقت‌شان را به بنده داده‌اند.

رئیس- تمام وقت‌تان را دادید؟

بهادری- بله اگر از وقتم ماند خودم مطالبم را می‌گویم و اگر نماند که هیچ.

نورالدین امامی- من که سوادی ندارم می‌گویند ادیسون توی مدرسه اصلاً نمی‌توانست درس بخواند و همیشه رفوزه می‌شد بعد بزرگترین مخترع دنیا شد. یک روز آمدند گفتند هراتی کافر مطلق است پس‌فردا سینه زدند که آدم خوبی بود این کارها برای ملت چه قدر تمام شد این جریان برای آبروی‌مان چه قدر تمام شد؟ این درست می‌شود؟ حالا به یک فکر دیگری افتاده‌ام حالا که وزرای ما شش ماه شش ماه می‌روند خارج، حالا ما نمی‌خواهیم التماس بکنیم که ۳ ماه هم ما را بفرستند همه می‌روند نمی‌دانم چرا این ذوالفقاری نمی‌رود؟ بابا این وزیر برای کار است یا برای رفتن به خارج شش ماه می‌روند هراتی را می‌آورند بزرگش می‌کنند، روز اول تکفیرش می‌کنند پس‌فردا بزرگش می‌کنند پس‌تر فردا هم زمینش می‌زنند، در تمام دنیا آبروی‌مان می‌رود برای چه؟ ممکن است یک کسی هم یک دوایی پیدا کند بنده می‌آیم می‌گویم قراقات یک دوایی است در جنگل‌های اهر می‌روید برای فشار خون خوب است این تکفیر ندارد اگر خوب است می‌خورد اگر خوب نیست نیم‌خورد دیگر تکفیر ندارد، برای چی حاجی حاجی مکه شش ماه رفته اروپا چی آورده چه هدیه‌ای چه تحفه‌ای چه پنی‌سیلینی چه دوایی چه سلامی چه علیکی یک روزی این آقای دکتر فرهاد خدا سلامتش بدارد من به او ارادت دارم فرمودند من رفتم انگلستان دانشگاه آنجا ثلث استادهای اینجا را ندارد (دکتر سیدامامی- صحیح نیست) العهده علی‌الراوی (پروفسور جمشید اعلم- چنین چیزی نیست) انصاف بدهید جناب پروفسور آنجا جای کار است نسبت دانشجویان را هم حساب بفرمایید جناب آقا (پروفسور اعلم- بعد عرض می‌کنم) بنده عرضی ندارم بنده نه واردم و نه اظهار اطلاع در این باب می‌کنم العهده علی‌الراوی به نظریه جنابعالی هم صددرصد تابعم چون تحصیل در این کار دارید واردید به این کار بنده این کاره نیستم من بدبختانه عدلیه چی بودم عدلیه را هم از دستم گرفتند من را گذاشتند به کمیسیون بهادری، من حالا از پروفسور جمشید اعلم پروفسورترم توی کمیسیون بهادری باید پابه‌پای ایشان اظهار عقیده بکنم و بگویم پنی‌سیلین چی است پنی‌سیلین برای پرون وارومیسین برای مغز است یاد می‌گیرم عیب ندارد وزارت دارایی می‌آید آمار می‌دهد مگر در این شهر چند تا دکتر می‌شود نشان داد که روزی هزار تومان عایدی دارند خودتان بهتر می‌دانید ۲۰ تا اما او ۲۰۰ تومان صد تومان می‌دهد ولی به پروفسور جمشید اعلم می‌گویند ۵ هزار تومان بده حکیم را دراز می‌کنند می‌گویند پنج هزار تومان بده جناب آقای انواری در مالیات ظلم بالسویه عدل است مالیات باید بدهد مالیات بزرگترین دستور شرع مقدس اسلام است بیت‌المال افضل همه است اگر مالیات ندهند پاسبان را نمی‌شود گرسنه گذاشت اما ظلم بالسویه عدل است. وزارت فرهنگ آنجا یک ماشین جوجه‌کشی درست کرده گذاشته هی تخم‌مرغ می‌گذارد و جوجه در می‌آورد و مستخدم دولت بیرون می‌دهد آخر این دوره تسلسل کی تمام می‌شود؟ آمدند سرشماری کردند گفتند جمعیت ایران بیست میلیون نیست ولی ایران سی میلیون نفوس دارد یک میلیون و نیم از حوزه من بیچاره کم کردند نمی‌خواهیم وکیل را زیاد کنند و دردسر برای خودم درست کنم ولی یک میلیون و نیم نفوسش را کم کردند آن وقت برای این بیست میلیون بیست و پنج میلیون یک ماشین مستخدم درست کنی دارند آخر این درست است؟ آخر و عاقبت این کار به کجا می‌رسد (با لهجه رشتی) مهندس جفرودی که اینجا نیست آخر عاقبت کار به کجا می‌رسد این که نمی‌شود درباره وزارت دادگستری جناب آقای دکتر هدایتی نواقصی را فرمودند بنده هم می‌دانم اگر می‌خواهید درست کنی بیا به میدان. بنده هم می‌دانم عدلیه نداریم بنده هم می‌دانم چشمش کج است بنده هم می‌دانم گوش شنوا ندارد بنده هم یک محکمه ۵۰ حکم داده و پس‌فردا سفارش یک حکمی برخلاف آن ۵۰ حکم داده مرد می‌خواهد بیاید میدان، گاو نر می‌خواهد و مرد کهن بیاید میدان، اصلاح کند ما قانون زیاد داریم مقصودش از این کاغذها و حکم‌ها روی هم چیدن و گرد و خاک خوردن چیست جناب آقای دکتر عاملی ما برای پیژامه پوشیدن قانون داریم، برای هندوانه داد

زدن توی کوچه قانون داریم مگر اجرا می‌شود؟ بنده هم می‌دانم نواقص را جناب آقای عماد تربتی کسی هست که نداند اما بیا به میدان ببینم می‌خواهی چه بکی؟ هم‌شهری‌های ما یک چیزی می‌سازند از شیر و نشاسته به آن یخ در بهشت می‌گویند فارس‌ها می‌گویند لرزانک یک زنی بچه‌ای داشت این پسر نان بده او بود. اتفاقاً حصبه گرفت بعد حالش بهتر شده بود ولی توی نقاهت و ضعف بود مادر پسر از این یخ در بهشت درست کرده بود و برای او برده بود و می‌گفت پسرم بلند شو از این بخور خوب میشی پسرک نمی‌خورد داد می‌زد این پدرسوخته اگر قوت داشت خودش را نگه می‌داشت لرزانک دانشجویان ما را چه باید اداره کند؟ وضع را کی باید درست کند آقای مهدی ارباب کی باید توی فرانسه و انگلستان بچه را وادار کند صبح که بلند می‌شود فریاد کند که شاهنشاه ایران زمین زنده باد چون ایران نباشد تن من مباد کی باید این درس را بدهد کی باید این را کلمه به کلمه دهن بچه بگذارد من آن روز رفته بودم فرودگاه بعد از مدتی آمدم مجلس این شهردار جدید را برای اولین دفعه توی اتاق دیدم می‌بینید در این مدت کم چه کار کرده (صحیح است) می‌بینید که چه قدر زحمت کشیده می‌بینید چه جایی کنده نصف شب خیابان‌ها را بگردید ببینید چه کرده (خرازی- زحمت وکلای تهران را کم کرده است) همین میکده که مال آب است ببینید ذره‌ذره چه جور پیشرفت می‌کند. آقا باید از خادم تشویق و به خائن مجازات داد باید خائن را دندانش را بکشید حبسش کنید او را اعدام کنید خادم را هم تشویق کنید بگذارید روی سرتان حلواحلوا بگویید و الّا این قافله تا به حشر لنگ است لنگ است. (احسنت)

رئیس- آقای خرازی.

خرازی- آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند که امسال سومین سالی است که برحسب امر مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا هر سال بعد از ختام تحصیلات سال در یکی از ایالات متحده آمریکای شمالی جمع می‌شوند و کنفرانس تشکیل می‌دهند و معمولا سفیرکبیر ایران هم در این جلسات شرکت می‌کند امسال خوشبختانه تشکیل این کنفرانس در ایالت میناپولیس است و افتخار بزرگی نصیب دانشجویان ایرانی شده و دو هزار نفر دانشجویان ایرانی در ایالت میناپولیس جمع شده‌اند از روز جمعه و شخص شخیص اعلیحضرت همایون شاهنشاه روز جمعه کنفرانس‌ها را افتتاح فرمودند و این افتخار نصیب دانشجویان ایرانی شده و دیروز هم در بین دانشجویان ایرانی ناهار صرف فرمودند و با نمایندگان آنها تا حدی که برایشان مقدور بوده صحبت کرده‌اند بنده نامه‌ای داشتم چند روز قبل از حمید خرازی دبیر کل دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا که نوشته بود در یکی از روزنامه‌ها خبری نوشته بودند و این خبر را هم اطلاعات هفتگی نقل کرده بود و آن خبر این بود که دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا نمی‌خواهند به ایران برگردند و بعضی‌ها هم ترک تابعیت کرده‌اند و دو میلیون دلار که هجده میلیون تومان می‌شود اختصاص داده‌اند که دور هم جمع بشوند، این حمید خرازی دبیر کل دانشجویان نوشته بود که این خبر در بین دانشجویان ایجاد تعجب کرد که همچو خبری نیست اگر بین دو هزار دانشجو فرضاً پنج نفر نخواهند ایران بیایند و یا این که ترک تابعیت کرده باشند این دلیل نیست بقیه که ۱۹۹۵ نفر هستند اینها نخواهند ایران بیایند. اینها روزشماری می‌کنند و ساعت‌شماری می‌کنند که ۲۷ ژوئن کی می‌شود که اعلیحضرت همایونی تشریف بیاورند و وطن‌پرستی خود را و حاضر به خدمت بودن‌شان را عملاً ثابت کنند بعد از تشریف‌فرمایی اعلیحضرت همایونی هم شاید یک دسته سیصد نفری مجتمعاً آنها که کارشان تمام شده به ایران مراجعت کنند آقایان ما افتخار داریم که در بین آنها مهندس اتم هست مهندس نفت هست پزشک عالی‌مقام هست مهندسین عالی‌مقام در قسمت کشاورزی و صنعتی و ماشین‌آلات فلاحتی، راه‌سازی هست و از بنده خواستند بی‌اساس بودن این مطلب را عرض کنم خوشبختانه اطلاعات هوایی روز چهارشنبه این قضیه را جبران کرد و نوشت در مورد این خبری که ما نقل کرده بودیم به قراری که اطلاع داریم مطلب همین است که دبیر کل دانشجویان گفته است و بنده خواستم اینجا عرض کنم یک عده‌ای که رفته‌اند یا با پول خودشان یا با پول دولت صرف وقت می‌کنند تحصیل می‌کنند که برگردند و به کشور خودشان خدمت بکنند یک صحبت‌هایی در بعضی روزنامه‌ها نوشته شده بود نباید موجب دلسردیشان بشود (احسنت) مطلب مهمی که بنده می‌خواهم به عرض آقایان برسانم در یکی از مجلات وزین این هفته ضمن گزارش امور پارلمانی نوشته بود که بین میلیون انشعابی حاصل شده است و جزو اشخاص نام این بنده و جنابان آقایان دولت‌آبادی و دکتر مشیر فاطمی را هم ذکر کرده بودند خواستم از طرف خودم و آقایان این خبر را تکذیب بکنم و اگر اظهار عقیده چند نفر در امور اجتماعی حمل بر انشعاب بنمایند جای بسی تأسف است زیرا مشروطیت و حزب ملازمه‌اش بحث و شور است سوم اگر نظر آقایان باشد بنده چند روز قبل یک تذکری راجع به مسافرت حجاج ایرانی دادم آقای ذوالفقاری معاون نخست‌وزیر توجه کردند و رسیدگی کردند و دیدند مطلب همان طوری است که بنده عرض کرده بودم به عرض دولت رساندند و وزارت امور خارجه مخصوصاً جناب آقای حکمت وزیر امور خارجه که اینجا تشریف دارند اقداماتی به وسیله سفارت عربستان سعودی کردند که یک ترتیبی داده شود که بین پانزدهم و ۲۵ ذیحجه حجاج ایرانی برگردند به وطن و مراجعت‌شان به ۱۳ محرم نکشد بنده خواستم از طرف همه ایرانیان و مخصوصاً همکاران محترم‌مان که همه در حوزه‌های‌شان حاجی به حج رفته است تشکر بکنم. (احسنت)

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی. ‏

بزرگ‌ابراهیمی- دو سه مقاله بنده در روزنامه‌های یومیه دیدم که بنده را وادار کرد امروز به عنوان قبل از دستور چند دقیقه‌ای مزاحم همکاران محترم بشوم. خوشبختانه جناب آقای وزیر امور خارجه هم تشریف دارند و امیدوارم که عرایضی را که من خواهم کرد در مغز ایشان یک یادداشت‌هایی به جا بگذارد یکی از این خبرها این بود که از زبان خبرگزاری‌های خارجی اهمیت فوق‌العاده‌ای برای مسافرت هیئت دولت به سنندج داده بودند (پروفسور اعلم- کار معمولی است) یک عمل معمولی را اگر اندیشه کرده بودند بدبختانه یکی از پرتیراژترین و مهم‌ترین روزنامه‌های ما هم خودش از این جنگ اعصاب استقبال کرده بود چیز عجیبی است اولاً دولت دکتر اقبال تحت اوامر ملوکانه به تمام مملکت به همه استان‌ها می‌رود بنده نفهمیدم چه فرقی بین کرمان و سنندج است (چند نفر از نمایندگان- هیچ) چه فرقی بین بوشهر و سقز است که آقایان این اهمیت را می‌دهند دولت است در داخله مملکت می‌رود برای رسیدگی به امور و تماس گرفتن با افراد این دیگر اگر اندیسه کردن رفتن کردستان و حسن‌علی جعفر این طور گفت ندارد. این یعنی چه؟ و بنده نمی‌دانم چه علت دارد؟ این مسایل بنده را وادار کرد که اینجا پشت این تریبون چند کلمه‌ای راجع به موضوع کرد حرف بزنم به طوری که شنیدم رادیوهای قلابی تازه‌ای از سوریه یا قاهره یا هر زهرمار دیگری می‌خواهد باشد شروع کرده است به تحریک افکار جماعتی که در تمام تاریخ زندگی نسبت به شخصیت خودش قایم به ذات بوده است و هیچ وقت تحت تأثیر واقع نشده است من مثال می‌آورم کسی که در تحت یک سلطه عرب از بیخ عرب شده است آمده است به کردی که در مقابل سه سلطه روم و عرب و مغول ایرانیت خودش را حفظ کرده و شخصیت خودش را نگه داشته زبانش را حفظ کرده به او می‌گوید تو آلت من بشو این چه بدبختی است؟ مگر این دنیا مجنون‌خانه است جای دیوانه‌هاست؟ آقا تو قبطی بودی تحت یک سلطه شدی عرب از بیخ هم عرب شدی امروز هم آمده‌ای می‌گویی من عربم دور من جمع بشوید آن وقت یک ملت ایرانی که سه سلطه، سلطه روم سلطه مغول سلطه عرب هنوز هم عادات و اخلاق و آداب ایرانی دو هزار و پانصد سال قبل از این را حفظ کرده و هنوز هم کردی حرف می‌زند یعنی ریشه زبان امروزی بنده و شما یعنی به زبان دربار ساسانیان ایران آن وقت آقای حسن‌علی جعفر می‌خواهد به خیال خودش این را تحریک بکند این جهنم رفقای رکن چهارم مشروطیت ایران هم ندانسته و نفهمیده کار را ول می‌کنند به دست چند تا میرزابنویس و آنها این را آگراندیسه می‌کنند واقعاً چیز عجیبی است اولاً باید فهمید کرد لیک این جماعت کی‌ها هستند و چه نژادی دارند؟

آن ساسان‌دژ که معبرش کردند و سنندج شده دژ سلاطین ساسان است این اورامان لهون تخت از پاوه و شوشیر و نوسود همه آنجا محل خانواده‌های اولاد ساسان است این نادرسان و جعفرسان و محمدسان یعنی محمدساسان و نادسان این طایفه اردلان آردل‌های خانواده سلطنتی ساسانند این طوایف پلهاس بی‌لباس‌هایی هستند که به تقلید از غلامان پیش‌مرگ روم در دربار ساسانی لخت با یک تنکه مسلح برای حفظ جان پادشاه ساسان حاضر به فداکاری بودند آتشکده آذرگشب تکاب که پادشاهان ساسانی قبل از تاج‌گذاری بایستی از مداین تا این آتشکده می‌آمدند و آنجا تقدس می‌شدند در بین اینها واقع شده بود مرکز تولد زرتشت در قلب رضاییه در منطقه ترکور و مرگور مرکز خانواده بیگ‌زاده و بردسوری است آن وقت یک ملت ضعیفی که در اثر یک سلطه از بیخ عرب شده است و حالا هم به خیال خودش می‌خواهد عرب را جمع بکند دور خودش آمده است با این ایرانی اصل ملعبه می‌کند عموجان فکر خودت را بکن تو ببین خودت چی هستی یک روزی بنده به حسب وظیفه‌ای که داشتم در ۱۳۲۲ خودمان در بین‌النهرین بودم از طرف جامعه ملل آن وقت چند نفر حکم برای تعیین سرنوشت ماورای زاب‌علیا و سفلی مأمور شده بودند اینها مأمور بودند که از ملت و از اجتماع بپرسند شما به عرب منتسب بشوید خوب است یا به ترک یکی از زعمای آنها که شاید جناب آقای عباسی او را بشناسند احمد افندی را بشناسند رفت بالای منبر طی یک نطق مفصلی گفت آقایان‏ نمایندگان جامعه ملل اگر به نژاد و خانواده بروید ما نه ترکیم نه عرب ما ایرانی هستیم (احسنت) و این کلمه طوری تلقی شد که آن مأمورین جامعه ملل که از آمریکا و سوئد و هلند بودند جا زدند البته قدرت‌های عظیمی بوده که من نمی‌خواهم بگویم کی‌ها بودند و اسم هم نمی‌آورم آمدند تحولی درست کردند و احمد افندی و طرفدارانش را از بین بردند شیخ محمود سلیمانیه وقتی ادعا می‌کرد در مقابل یک فشاری شکست خورد و کریم عزافراز و سعید عزاماجد مصطفی

چلپی این کسانی که از اصیل‌ترین خانواده‌های کُردند به ایران پناهنده شدند یک سال‌ونیم در مهاباد زندگی می‌کردند مهمان من بودند حالا هم وزیرند الان هم شغل وزارت دارند حتی خیال می‌کنم قدرت نوری سعید پاشا به دست کریم و سعید است اوست نوری سعید را که حفظ می‌کند آن وقت یک ملعبه‌بازی که معلوم نیست قطبی است ارنئوت است معلوم نیست کیست من نمی‌دانم از بیخ عرب شده است آمده است می‌خواهد با این نژاد ایرانی مبارزه کند آقا زبان کرد زبان دربار ساسانی است زبان دربان ساسانی به دری معروف است بنده حق این فضولی را ندارم در محضر فضلا مخصوصاً جناب آقای حکمت امیر امور خارجه چون من بی‌سوادم من دهاتی‌ام ولی می‌دانم که زبان دری زبان دربار ساسانی است که غلامان بی‌لباس آنها و تمام کردها آن را حفظ کرده‌اند که جناب آقای عباسی جناب آقای دکتر وکیل جناب آقای سنندجی آقا کریم قزاق شیخ رشید سلیمانیه حسین آقا گوی سنجاق و ملامصطفی بارزانی همه همین زبان را حرف می‌زنند این زبان ریشه این زبانی است که امروز ما حرف می‌زنیم مرکز این زبان در بین خانواده بلباس است این خانواده عبارتند از: منگور پیران اجاق. کاخ در. مریه کنه. بابار سوله. آکو. سن. رمک. خوشاب. مامش که اینها از خانواده‌های قدیم کرد هستند مرکز اینها مهاباد و جنوب مهاباد است از این منطقه هرچه به شمال می‌روید زبان دری یا آذری قاطی می‌شود طایفه هر کی در رضاییه ۶۰ درصد دری حرف می‌زنند ۴۰ درصد آذری بالاتر بروید طایفه شکاک ۶۰ درصد آذری حرف می‌زنند ۴۰ درصد دری بالاتر بروید طایفه جلالی و حیدران‌لو هیلان ۸۵ درصد آذری حرف می‌زنند ۱۵ درصد دری می‌آیید به طرف جنوب سقزی ۸۵ درصد دری حرف می‌زنند ۲۵ درصد پهلوی‏.

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی. آقای بهادری ۵ دقیقه از وقت شما خواسته‌اند.

بزرگ‌ابراهیمی- اجازه بفرمایید من حرف‌های خودم را بزنم چون خیلی لازم است از ایشان معذرت می‌خواهم به سنندج که می‌آییم ۵۰ درصد پهلوی است ۵۰ درصد دری است به کرمانشاه که رسیدید ۷۰ درصد پهلوی است ۳۰ درصد دری از آن طرف بروید تا زنگا شمال سوریه صددرصد دری است هیچ زبانی قاطی ندارد مگر چهار پنج تا ده کلمات مختصری کوچکی ترکی می‌گویند مثلاً می‌خواهد بگوید کار دارم می‌گوید ایسم هیه یک همچون چیزهایی زبان دری زبان مادری این ملت است اما مخالفت با ما چرا پیدا شد این را هم عرض کنم یک روز در اثر تعصب بی‌جای ماها بی‌احترامی به پاره‌ای از بزرگان اسلام این ملت از نقطه‌نظر اخلاق با ما یک خورده‌حساب‌هایی پیدا کرد این آقا این دادوبیداد را می‌کند همین خرده‌حساب را دارد ولی افتخار کرد به این است که در تمام این سلطه‌های خارجی در کوهستان نشسته مقاومت کرده جنگیده کشته شده و حیثیت ملی ایران را حفظ کرده است (صحیح است) حال هم به هر یک از مناطق آنجا بروید نتیجه سلطه معلوم است همین منطقه که جناب آقای عباسی می‌نشینند اغلب دهات اسمش ترکی است قندر قاش- قوم‌قلعه- بیگ اوباسی- خاتون باغی. قراداغ، حالا چه طور شده این طور شده است؟ مغول آمده فشار آورده کرد رفته در کوه‌ها نشسته مقاومت کرده تا این سلطه ضعیف شده آن وقت آمده حمله بهش کرده و عقبش زده و وقتی عقب زده جای خودش را گرفته است از آن طرف برویم روان دوز روئین دژ است بالان دوز بالای دژ است عرب بالا دژ را کرده است بالان دوز عرب هم آمده کرد خودش را حفظ کرده است در کوه‌های زاگرس این جماعت عقب نشسته و خودش را حفظ کرده است و وقتی آنها ضعیف شده‌اند برگشته جای اولش نشسته خوب ملتی که سه هزار سال مقاومت کرده و خودش را حفظ کرده است دو تا گناه دارد یک گناهش این است که برادران تهرانی گفتیم که سب خلفا را نکنند یکی هم این است که به آن لباس اصیل ایرانی ملبس است فقط یک چیز باید به او گفت که این لباس مال آن وقتی است که جنگ سرنیزه و خنجر بود حالا دیگر به درد نمی‌خورد وقتی هم بهش گفتیم فهمید و تسلیم شد. آقا جناب رفیق، قدرت روحیت همین بس که نژادت با یک سلطه از بیخ عرب شد تو نمی‌توانی به ملتی که ۲۵۰۰ سال است در مقابل سلطه‌های مختلف خودش را حفظ کرده بگویی که آلت دست تو بشود تو قادر نیستی‏.

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی وقت شما تمام شد.

بزرگ‌ابراهیمی- تمام شد قربان بنده چون وقتم تمام شد دیگر عرضی نمی‌کنم از جناب آقای وزیر خارجه تمنا می‌کنم لطفاً به این عرض بنده توجه بکنند و تشریف بیاورند پشت این تریبون و این وضعیت را برای ما روشن بکنند که چهار تا هوچی که یکی را بنده می‌شناسم همان مهرجود کمونیست نوکر قاضی است که دارد آنجا حرف می‌زند دولت معلوم کند اینها چه عملی است و دولت در مقابل این حرکات مجنونانه و مذبوهانه بی‌ربط چه عکس‌العملی انجام می‌دهد؟ (احسنت)

رئیس- پنج دقیقه از وقتتان را به آقای بهادری واگذار کرده‌اید باقی است آقای بهادری بفرمایید.

بهادری- با کسب اجازه از محضر آقایان نمایندگان محترم بنده خیلی کم مزاحم می‌شوم و کمتر اوقات همکاران محترم را می‌گیرم مطالبی لازم بود که خواستم به عرض مجلس برسانم این بود که خواستم مزاحم بشوم بنده این سال ۱۳۳۷ را به فال نیک گرفتم یک سال خیلی خوبی بود که در این سال یکی از آرزوهای ملت ایران مخصوصاً مردم آذربایجان موضوع خاتمه راه‌آهن و احتیاج راه‌آهن تبریز بود که به دست مبارک اعلیحضرت همایونی انجام گردید و جای خوشوقتی است که در آذربایجان فلاکت‌زده و زجرکشیده یک قدم‌های مفیدی برداشته می‌شود و مردم آن سامان امیدوار می‌شوند که دولت و خصوصاً اعلیحضرت همایونی نسبت به آن منطقه توجه و علاقه خاصی دارند اخیراً دولت دو لایحه تقدیم مجلس کرده راجع به ساختمان دو سد بزرگ که واقعاً یکی از قدم‌های مفید است خوشبختانه یکی از این سدها هم سد زرینه‌رود است در منطقه آذربایجان و بنده نمی‌خواهم راجع به اهمیت این سد مطالبی به عرض برسانم چون همه آقایان استحضار دارند (صحیح است) ولی این دو سه روز از طرف مردم آذربایجان مراجعات شفاهی و کتبی و تلگرافی به حضور اکثر نمایندگان محترم آذربایجان مخصوصاً وکلای شهر تبریز رسیده بنده خواستم توجه دولت را به این موضوع جلب کنم و مخصوصاً جناب آقای ذوالفقاری تمنا دارم این موضوع را به عرض جناب آقای نخست‌وزیر برسانند یکی از مستدعیاتی که در موقع تشریف‌فرمایی ذات اقدس همایونی به آذربایجان و شرفیابی قاطبه مردم آذربایجان به عرضشان رساندند موضوع ساختمان سد تلخ‌رود یا آجی‌چای است که یکی از اهم موضوعات اهالی آذربایجان است و چند سال راجع به این سد دولت‌های وقت و خاصه سازمان برنامه مطالعاتی کرده‌اند اگر این سد در شهر تبریز ساخته بشود قسمت اعظم اراضی لم‌یزرع تا کنار دریاچه شاهی صاحب آب می‌شود (اردبیلی- آب شیرین) و قدم‌های مفیدی برای اقتصادیات آن منطقه برداشته خواهد شد جناب آقای دکتر اقبال هم به آقایانی که آن چند روز از اهالی تبریز خدمت‌شان رسیده بودند وعده فرموده‌اند و حتی تشکر از آقایان کرده‌اند و با تلفن به آقای مهندس طالقانی دستور دادند که اعتبار ساختمان این سد را هم جزو این سدها منظور بدارند متأسفانه در این لایحه‌ای که تقدیم مجلس شده است بنده دیدم که اسمی از ساختمان سد تلخ‌رود نبود و مردم شهر تبریز این را از دولت خواستارند که این کار مفید را هم برای شهر تبریز انجام بدهد این است که تمنا دارم جنابعالی این مطلب را به عرض جناب آقای نخست‌وزیر برسانید و ضمناً عده‌ای.

رئیس- آقای بهادری مطالب دیگری هم دارید.

بهادری- خیر مختصر است و ضمناً عده‌ای از معلمین شهر تبریز که آقایان نمایندگان به آنها کمک فرموده‌اند و اطلاع دارند که مقداری اراضی در شهر تبریز خریداری نموده‌اند و رئیس فرهنگ آذربایجان هم کمک کرده و عده زیادی از معلمین صاحب زمین شده‌اند متأسفانه این معلمینی که با ۲۰۰ تومان و ۳۰۰ تومان حقوق زندگی می‌کنند قادر نیستند که این خانه‌ها را خودشان بسازند همین طور این اراضی افتاده است اخیراً یک نماینده‌ای از طرف این آقایان آمده است تهران که با آقایان نمایندگان تماس بگیرد این است که بنده تمنا دارم جنابعالی این مطلب را هم به عرض جناب آقای نخست‌وزیر برسانید که بانک رهنی یا بانک ساختمانی به این طبقه که واقعاً زحمتکش هستند کمک مؤثری مبذول بدارند که بتوانند با این زمین‌ها صاحب مسکن بشوند. (احسنت)

رئیس- پنج دقیقه وقت آقای خرازی باقی است که به آقای پروفسور اعلم داده‌اند، بفرمایید.

پروفسور اعلم- بنده می‌خواستم به عرض آقایان نمایندگان محترم برسانم که دانشگاه جوان ایران در این مدت کوتاهی که تأسیس شده و کار کرده خدمات بسیار بسیار بزرگی انجام داده و خود بنده مفتخرم که عضو این دانشگاه هستم و در سفر اخیری که به اروپا کردم دیدم که انصاف باید داد که از نظر علمی ما چیزی کم نداریم نکته دیگری که می‌خواستم عرض بکنم این است کردها اصیل‌ترین نژاد ایرانی هستند و این اراجیفی که گفته می‌شود جز این که آنها را در شاه‌دوستی و وطن‌پرستی راسخ‌تر بکند اثر دیگری ندارد (صحیح است) این را تاریخ نشان داد غایله پیشه‌وری و غایله‌های دیگری که پیش آمد نشان داد که اینها ایرانی هستند و هیچ چیز اینها را از این افتخار که شاه‌دوست و وطن‌پرست باشند بازنمی‌دارد (صحیح است) در روزنامه‌ها هم بنده باید عرض کنم که به حد کافی جواب‌های کافی به این اراجیف داده‌اند اما اصل مطلب این که بنده سعادت پیدا کردم روز پنجشنبه با ترن مشرف به ارض اقدس شوم و خدمت آقایان باید عرض کنم که این راه‌آهن هم از کارهای اعلیحضرت محمدرضاشاه پهلوی است و به قدری زائرین خوشوقت و دعاگو به وجود شاهنشاه هستند که حدی ندارد شهر مشهد به حدی پاک و تمیز بود و من به قدری مشعوف شدم وقتی وارد صحن مطهر شدم دیدم به قدری نظیف بود که حد نداشت از کارهای آقای دکتر شادمان بنده تقدیر می‌کنم یک مریضخانه آنجا هست به اسم مریضخانه شاه‌رضا که اساتید بسیار خوب دارد. کارهای بسیار خوب می‌کند و از جناب آقای دکتر اسدی و آقای همکار محترم خودم که عکسش هم

در سرویس خودش هست آقای دکتر ضیایی فکر می‌کنم که یک چنین مریضخانه‌ای را درست کرده‌اند و واقعاً باعث خوشوقتی است که مریضخانه‌ای به این پاکی و خوبی در آنجا هست بنده امیدوارم که آقایان هم این سعادت نصیب‌شان شود تا ببینند چه کارهایی در این مملکت انجام می‌شود.

۴- استرداد لایحه سازمان وزارت امور خارجه به وسیله آقای وزیر امور خارجه و بیانات ایشان در تأیید بیانات آقای بزرگ‌ابراهیمی

رئیس- وارد دستور می‌شویم آقای وزیر امورخارجه بفرمایید.

رئیس- آقای وزیر امور خارجه‏.

وزیر امور خارجه- چندی قبل از طرف وزارت خارجه لایحه‌ای راجع به تشکیلات و وظایف آن وزارتخانه تقدیم شده بود البته در این لایحه بسیار صرف وقت شده و در کمیسیون مورد مباحثه و مطالعه قرار گرفته ولی اخیراً ملاحظه شد که حشو و زواید بسیار در آن هست و بعضی نواقصی دارد بنابراین بنده استدعا می‌کنم آن را مسترد بفرمایید به وزارت خارجه و با مطالعات بیشتری طرح جدیدی تقدیم خواهد شد (احسنت) مطالب دیگری که اینجا لازم می‌دانم عرض کنم راجع است به مذاکراتی که این روزها در بعضی از محافل تهران جریان دارد و امروز صبح هم بیانات آقایان نمایندگان مخصوصاً جناب آقای بزرگ‌ابراهیمی را استماع فرمودید. جناب آقایان از بنده سؤال می‌کردند و توضیحاتی خواستند بنده هم به موقع و مناسب دانستم که توضیحاتی عرض کنم که شاید پرده ابهام از روی بعضی مسایل که موجب نگرانی است برداشته شود از بنده می‌پرسیدند که این رادیوهای مخفی که در یکی از پایتخت‌های ممالک اسلامی به نام آواز کردستان تأسیس شده است چیست می‌پرسیدند این مذاکراتی که در گوشه و کنار راجع به اصطلاح جنبش کرد در میان آمده از چه قرار است چه موجب شده که این رادیو را تأسیس کرده و فایده آن برای آنها چیست و تأثیرش در ایران چیست چون به عقیده بنده بهترین سبک دیپلماسی راستی و صداقت و صراحت بوده است و به عقیده بنده همیشه از عبارات ملمع و پرده‌پوشی و سخنان مبهم باید احتراز کرد و معتقد هستم که در این عصر و زمان مردم از همه چیز اطلاع دارند و همه کس را می‌شناسند بنابراین بهتر است که حقایق بدون پرده‌پوشی بسیار صریح و صاف و فاش گفته شود تا همه مطلع بشوند مخصوصاً در مملکت ما مردم ایران به حمدالله تا آن حد از معارف و فرهنگ رسیده‌اند و سطح افکار عمومی به قدری بالا آمده که وظیفه هر وزیری آن است که حقایق را در خانه ملت بدون پرده‌پوشی و با کمال جرأت و صراحت عرض بکند (احسنت) بنده در جواب این سؤالات عرض می‌کنم موضوع کردستان یا به اصطلاح مسئله کرد که گاه‌گاه از طرف بعضی اشخاص مغرض و مشکوک ابراز می‌شود در ایران به هیچ‌وجه موضوعیت ندارد (صحیح است) در مملکت ما به شهادت تاریخ چندین هزار ساله بعضی عشایر وطن‌پرست و قبایل شجاع و مسلمان معتقد در کوهستان‌های غربی ایران تا سواحل دجله و فرات که سواحل طبیعی ایران است ساکن هستند که نژادشان نژاد ایرانی است خون آنها خون ایرانی است زبان آنها زبان ایرانی است آداب و رسوم و معارف و ادبیاتشان هم ایرانی است و علاقه آنها به کشور ایران علاقه هم‌وطنی است مابین آنها و مردم فارس و خوزستان و گیلان و سایر استان‌های ایران هیچ‌گونه فرق و جدایی نیست به همان زبان ما تکلم می‌کنند و همان ادبیات ما را دارند و از لحاظ اصول نژادشناسی (اتنولوژی) هم که حساب کنید با سایر قبایل آریایی‌نژاد ایرانی اصلاً جدایی نداشته‌اند در طول این مدت دوهزاروپانصد سال هم که تاریخ مکتوب در دست است در این ناحیه افراد برجسته به ظهور رسیده‌اند که در تمام شئون سیاسی، اقتصادی، نظامی، علمی، هنری و فرهنگی مملکت ایران سهم خودشان را احراز کرده‌اند و نقش خود را به نحو احسن ایفا کرده‌اند امروز هم در تمام شئون و حقوق مدنی و اجتماعی ایران و در برابر تمام قوانین مملکتی از اساسی و مدنی با سایر افراد مملکت در یک طراز هستند و هیچ تفاوتی ندارند حتی الان در ساری از افراد مردم ناحیه غربی ایران در بسیاری از تشکیلات اجتماعی ما شرکت دارند در قوه مقننه، در قوه مجریه، در قوه قضاییه، در ارتش، در فرهنگ، در اقتصادیات، در مطبوعات، و در دانشگاه خدمتگذارهای برجسته از این مردم غرب ایران عضویت دارند در همین مجلس شورای ملی همیشه نمایندگان غرب ایران جزء بهترین و فداکارترین و وطن‌پرست‌ترین افراد ایران بوده‌اند رئیس کمیسیون خارجه ما که بنده غالباً خدمتشان شرفیاب می‌شوم و توضیحات عرض می‌کنم از این عناصر است سلف بنده که قبل از بنده چند سال مسئول سیاست مملکت بود از یکی از خانواده‌های اصیل و کهنسال کرد ایرانی است بنابراین مادام که قبایل و عشایر ایران از لر و بختیاری و شاهسون و قشقایی و غیره و غیره همه عضو اصلی بدن و جسم واحد ایران شمرده می‌شوند کردها هم همین طور از بهترین اعضاء و جوارح پیکر بزرگ ایران شمرده می‌شوند از میان این ایرانیان که در غرب ایران هستند غالباً رجالی برخاسته‌اند که نه تنها در ایران بلکه در جامعه تمدن بشری خدمات بزرگی انجام داده‌اند و از معاخر تاریخ هستند بهترین نمونه آنها پادشاهی است که در قرون وسطی بر مصر و سوریه سلطنت می‌کرد و نامش صلاح‌الدین ایوبی که پدرش به نام شیرکوه و جدش به نام شادی‌بیک با اسامی ایرانی از ایران بودند و در تاریخ مصر مشعشع‌ترین و برجسته‌ترین دوره‌های تاریخ آن مملکت در زیر پرچم این پادشاه و راهنمایی او و افراد خانواده او بود و اهل صلیب را بعد از قرنی که در مراکز اسلامی جای‏ گرفته بودند این پادشاه بیرون کرد و بیرق اسلام را بر فراز مسجدالاقصی نصب نمود و دشمنان او و همان صلیبیون به فضایل او از شجاعت و کرم و علو همت اعتراف دارند این که در مورد تاریخ اما امروز همه جوانان کرد در دانشگاه‌های تهران و تبریز و همچنین در سایر مراکز علمی جهان مشغول کسب فضایل و علوم هستند و سعی می‌کنند که به فاخر علمی و تاریخی ایران به نوبه خودشان صفحه جدیدی بیفزایند حالا اگر بعضی مردمان جاهل در گوشه و کنار دنیا پیدا بشوند که بخواهند عنوان کردی را وسیله اختلاف ما بین افراد ایرانی قرار بدهند قطعاً آهن سرد کوبیدن و سعی بیهوده است (صحیح است. احسنت) بعد از چندی روزگار خبط آنها را به ایشان نشان خواهد داد.

معروف است که یک وقت هارون‌الرشید می‎خواست حاکمی به مصر بفرستد گفت علی‌رغم آن یاغی طاغی که دعوی‌الوهیت کرد و گفت یا قوم الیس لی ملک مصر من حکومت مصر را به یک غلامی به نام خصیب می‌دهم و این غلام چندین سال بر مردم آن مملکت حکومت کرد و فهمش به درجه‌ای بود که یک سال باران بی‌موقع در مصر آمده بود و محصول پنبه خسارت و ضرر زیادی دیده بود وقتی مردم برای شکایت نزدش رفتند گفت می‌بایست به جای پنبه پشم می‌کاشتند تا خسارتی متوجه آنها نمی‌شد (عمیدی‌نوری- حالا هم پشم می‌کارند) البته اشخاصی هستند و در این عصر پیدا می‌شوند که فرق بین پشم و پنبه را نمی‌دهند (صحیح است) کسانی که تا دیروز عرب بودند حالا کرد شده‌اند امی کردیا و اصبح است عربیا مثلی است در زبان عربی و شرح حال آنها با آن غلام هارون‌الرشید به نظر بنده فرقی ندارد هر دو در نظرشان پشم و پنبه یکی است.

آقایان ما در ایران یک مردمی هستیم که به حمدالله در تحت هدایت پادشاه جوان و دانشمندی جمع شده‌ایم و مملکتی آرام و مطمئن در زیر بیرق شیر و خورشید داریم و سعی می‌کنیم که از برکات صلح و سلام بهره‌ور شویم و در راه ترقی و عمران و سعادت مردم خودمان می‌کوشیم و تا به اصطلاح سر خود را به زیر انداخته و به درمان دردهای اجتماعی خودمان مشغول هستیم ما به امور سیاسی ممالک و کارهای همسایگان مداخله‌ای نمی‌کنیم و کاری به آنها نداریم و توقع‌مان این است که مردم ممالک دیگر هم همین طور با ما رفتار کنند اینجا از من پرسیدند و آقای بزرگ‌ابراهیمی هم تذکر دادند که مسافرت هیئت دولت به غرب ایران چه ارتباطی با مسئله کرد دارد بنده خیلی از این سؤال تعجب می‌کنم زیرا در حقیقت سؤال بسیار جاهلانه است چون مسافرت دسته‌جمعی هیئت دولت به غرب ایران به مناسبت فصل تابستان و اقتضای آب و هوای سردسیر آن ناحیه است این مسافرت‌ها که از ابتکارات پسندیده رئیس معظم مملکت ما است و یک امری است که از چندی به این طرف شروع شده و دولت جناب آقای دکتر اقبال که سعی و عمل و کوشش را وجه همت خود قرار داده مجری این نیت خیرخواهانه اعلیحضرت همایونی شده‌اند و تاکنون به بسیاری از نواحی مملکت مسافرت کرده‌اند. به بلوچستان، سیستان، کرمان و فارس تشریف برده‌اند و حوائج مردم را در محل دیده و به رفع نقایص آن پرداخته‌اند و اکنون به ناحیه غرب هم باید بروند و آقایان باید در نظر بگیرند که چه فرقی بین این ناحیه و نواحی شرقی است.

بسیار محل تأسف است. خیلی مایه تأسف است که حرض و جهل چشم‌ها و گوش‌ها را کور و کر می‌کند و آدم حرف‌هایی می‌شنود که واقعاً جای استهزا دارد. بنده عقیده‌ام این است و صریحاً عرض می‌کنم که ما صمیمانه نسبت به برادران مسلمان و برادران عرب کمال احترام را داریم و آرزو می‌کنیم که این جنگ‌های داخلی و برادرکشی و خونریزی که در بعضی از ممالک آنجا پیدا شده است تحت تعالیم عالیه اسلامی که امر به برادری کرده آنها بتوانند دوباره آرامش و آسایش خودشان را برقرار بکنند دولت ایران در ردیف دولت‌های اولیه‌ای بود که دولت جمهوری متحده عرب را به رسمیت شناخت ما همین روزهای اخیر پیشنهاد کردیم که حاضر هستیم با دولت جمهوری متحده عرب که یک مملکت تاریخی است یک عهدنامه همکاری فرهنگی و تعاون معارفی منعقد کنیم زیرا ما معتقد هستیم که مصر و ایران دو ملت تاریخی هستند که فرهنگ و تمدن باستانی آنها قرن‌ها قبل از میلاد مسیح وجود داشته و آثار بزرگ از آن باقیمانده است و حق و شأن این دو ملت آنی است که با هم در زمینه علم و ادب همکاری و تعاون داشته باشند.

ما ملت مصر را یک ملت نجیب و روشن‌فکر و مترقی می‌دانیم و معتقدیم که ملتی که از افتخاراتش دانشگاه هزار ساله الزهرا است که یکی از مراکز علمی دول اسلامی است برای ما بسیار قابل احترام است و حیف است که در این مملکت عناصر معدودی پیدا شوند و بعضی مطالب جاهلانه عنوان

کنند و بعضی نغمه‌ها که معلوم نیست اگر چه معلوم است که از کدام ساز درمی‌آید بنوازند هم دنیا بر اصل و فرع حقایق آگاه هستند و می‌دانند که گریه و خنده عشاق ز جای دگر است همه می‌دانیم که از خصایص مردم کردستان ایمان درست و اعتقاد کامل به دین و مذهب است.

این جماعت سنی مشرب با این که خلیفه عثمانی چهارصد سال در جوار آنها سلطنت می‌کرد و به‌زعم آنها خلیفه امام منقرض‌الطاعه است نتوانست سرسوزنی از مراتب وطن‌پرستی و فداکاری آنها نسبت به وطن خودشان ایران بکاهد (صحیح است) و کردهای ایرانی‌نژاد که در طول مدت چهار قرن که ما بین ایران و عثمانی متأسفانه جنگ‌های خونین وجود داشت سپاهیان کرد دوش به دوش سایر سربازان ایرانی در زیر بیرق ایران و به فرمان پادشاهان ایرانی با سربازان عثمانی جنگ کرده‌اند حالا آیا کمال جهالت و نادانی نیست که عناصر شیوعیه یعنی کسانی که العیاذ بالله منکر الوهیت هستند و با اساس دین و آیین مخالفت دارند بخواهند به وسیله بعضی رادیوهای مخفی که متأسفانه در بعضی ممالک اسلامی برقرار شده بتوانند در پایه ایمان و آداب و عقاید تاریخی و نفس مذهبی این قبایل وطن‌پرست رخنه ایجاد کنند این خیالی است باطل و تصوری است محال (احسنت) بعضی از جهال در این زمان پیدا شده‌اند که از فرط تعصب به جاهلیت اساس جغرافیایی را تغییر می‌دهند مثلاً خلیج‌فارس را خلیج عربی می‌نامند مسلماً تغییر الفاظ تأثیری در وضعیت حقوقی دریا و استاتوی ممالکی که در جوار آن هستند ندارد و میلیاردها جوان در مدارس ابتدایی و متوسطه و عالی در تمام دنیا در آمریکای شمالی آمریکای جنوبی و آفریقا مشغول تحصیل جغرافیا هستند و همه این قطعه از دریا را خلیج‌فارس می‌دانند معذلک جسته و گریخته این تغییر اسم موهوم باعث دل‌شادی و سرگرمی بعضی اشخاص شده و نظر این است که یک اشخاصی بگویند که مادام شط‌العرب را به شط‌العجم تغییر می‌دهیم یا این که اقیانوس هند را به اقیانوس اندونزی تغییر می‌دهیم همه آقایان می‌دانند که در اطراف اقیانوس هند متجاوز از ده دوازده مملکت مستقل قرار دارند که در جنوب آسیا و در شرق آفریقا و در اقیانوسیه متفرقند و همین مملکت اندونزی در وسط آن اقیانوس است و خود هند یکی از آن ممالکی است که این اقیانوس به نام آن موسوم شده است بنابراین اگر بعضی بیایند و اسم جغرافیایی این اقیانوس را تغییر بدهند و نام‌های خیالی و وهمی از روی احساسات یا تعصب برایش بگذارند اصلاً و ابداً هیچ تأثیری نه در علم و نه در جغرافیا و نه در مسایل حقوقی ندارد و ما در ایران نه تنها به این تغییر اسامی اهمیتی نمی‌دهیم بلکه در صدد هم نیستیم که حتی جوابی هم به این حرف‌ها بدهیم مخصوصاً خیلی قابل تشکر است که بعضی از جراید و مطبوعات ایران به این عناوین نیش‌غولی و موهوم با بی‌اعتنایی مطلق روبه‌رو شده‌اند و اصلاً جوابی نداده‌اند و ما هم رویه‌مان همان است که جوابی ندهیم بالاخره آقایان ما در عصر و زمانی زندگی می‌کنیم که تمدن بشری در خطر زوال و انهدام ابدی قرار گرفته و تمام ملل عالم در شرق و غرب تشنه و هواخواه صلح هستند و اندک غفلتی ممکن است جهان را به نیستی محض بکشد و در وادی فنا ابداً لاآباد غرق کند بنابراین موقع آن است که عقلا و زعمای ممالک در همه جا عاقلانه قدم بردارند و از هرگونه تعصب و خودخواهی و مبالغه و افراط خودداری کنند و بالاخره نسبت به سایر ممالک هم آن اصل و قاعده کلی را پیروی کنند که به دیگران مپسند آنچه به خود نمی‌پسندی (احسنت، احسنت)

۵- بقیه مذاکره در گزارش شور اول کمیسیون دادگستری راجع به اصلاح قانون ثبت اسناد و املاک‏

رئیس- در جلسه پیش لایحه اصلاح ثبت مطرح بود کلیاتش به آخر رسیده آقای رامبد هم در ماده اول صحبت کردند آقای صدرزاده‏.

صدرزاده- در ماده اول نظری ندارم در ماده پنجم پیشنهاد داده‌ام‏.

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود و چون شور اول است به کمیسیون می‌رود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ریاست معظم مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید که در ماده ۱ لایحه اصلاح مواد قانون ثبت اسناد و املاک به شرح زیر اصلاح شود.

اداره ثبت مکلف است از تاریخ تصویب این قانون پس از قبول درخواست ثبت ملک در ظرف ۶ ماه بدواً به عملیات تهدیدی طبق مقررات اقدام نموده و الی آخر. رامبد

رئیس- ماده دوم قرائت می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۲- تبصره ذیل به ماده ۱۵ قانون ثبت اضافه می‌شود.

تبصره- تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن اراضی موات یا شارع یا مرتع یا جنگل عمومی باشد در هر حال باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و یا بنگاه‌های مربوطه انجام شود. عدم حضور نماینده ادارات و بنگاه‌های مربوطه مانع انجام تهدید حدود نخواهد بود.

رئیس- آقای رامبد.

رامبد- اینجا تبصره‌ای است که با اجازه آقایان مجدداً می‌خوانم.

تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن در اراضی موات یا شارع یا مرتع یا جنگل عمومی باشد در هر حال باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و بنگاه‌های مربوطه انجام شود...

ظاهر این مطلب بسیار خوب تهیه شده و ایرادی ندارد بدبختانه باید به عرض برسانم که بی‌اطلاعی بعضی از مأمورین دولت این قدر موجب ناراحتی مردم می‌شود که ما در اینجا مجبوریم در قوانین به طور خیلی روشن بحث کنیم تا مصوبات آقایان سواستفاده برای مأمورین پیش نیاورد اینجا یک کلمه (عمومی) هست آقایان و بنده می‌دانم که عمومی یعنی آنچه که متعلق به عموم ملت باشد و حافظ حقوق ملت هم دولت است پس منظور در اینجا از مرتع و جنگل عمومی مرتع یا جنگل دولتی است در حالی که صرف بی‌اطلاعی مأمورین کشاورزی موجبات آزار فراهم کرده است و موجب نگرانی بسیار شدید و بدبختانه وضعیت وخیمی در تمام شمال برای این طبقه تولیدکننده پیدا شده از حضور آقایان اجازه می‌خواهم پیشنهادی در این زمینه تقدیم مقام معظم شده در کمیسیون مورد توجه قرار دهند به این ترتیب که تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن اراضی متعلق به دولت باشد باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و بنگاه‌های مربوطه انجام شود البته آنچه که متعلق به دولت است باید ضبط کند نه این که حقوق بگیرد از دولت و مزاحم حقوق ملت شود اگر کسی ملکی را به ثبت نداد دلیل این نیست که این ملک مال دولت است ملک دولت ملکی است که در دفاتر دولت ثبت است و دولت مدرک دارد از لحاظ مالکیت دولت هم مثل افراد است فقط آنچه را که مالک است ملک او است و در مراجع دادگاه‌ها به یک چشم باید دیده شود بنده عرایضم همین بود و قطع دارم آقای معاون محترم و وزارت دادگستری که اینجا تشریف دارند و خوشبختانه از مأمورین بسیار وارد و خوب هستند در این مورد کمک می‌کنند که ناراضی و نگرانی بیش‌تری فراهم نشود. (صحیح است).

رئیس- آقای عمیدی‌نوری‏.

عمیدی‌نوری- عرض می‌کنم مطلبی که جناب آقای رامبد تذکر فرمودند بسیار مطلب صحیحی است و منظور هم از جنگل عمومی به طوری که معنای متعارفش هم روشن هست آن جنگلی نیست که مالک خاصی داشته باشد به طوری که می‌دانید در شمال این همه جنگل است مراتع هست در مراتع درخت‌های جنگل است و اینها مالکین خاصی دارد استفاده‌ای که از این مراتع می‌کنند بهره‌برداری از چوب آن یا چراگاه احشام و اغنام است که حاکی از همان تصرفات متعارفی است که مالکین به عمل می‌آورند ولی مرتع و جنگل عمومی معنایش آنچنان جنگل‌هایی است که ممکن است در قلل کوهستانی باشد که در تصرف و استفاده افراد ممکن است نباشد و این طور جنگل در شمال بسیار کم است برای این که شمال یک منطقه آبادی است که در تمام قسمت‌هایش دارای مراتع و جنگل‌هایی است متعلق به مردم که استفاده می‌کنند بنده خواستم این عرایض را به عنوان مخبر کمیسیون دادگستری عرض کنم که نظر کمیسیون دادگستری هم این بود که عنوان جنگل عمومی این است چون جنگل‌ها و مراتع شمال مالکینی دارد و مالکین آنها هم تصرف و استفاده می‌کنند و این موضوع باید روشن بشود این پیشنهاد هم که جنابعالی دادید مورد توجه است که البته در کمیسیون در شور دوم تشریف خواهید آورد و انشاالله طوری خواهد شد که هم دولت حقش محفوظ بماند و هم مالکین. ‏

رئیس- پیشنهادات قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل خوانده شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

اینجانب پیشنهاد می‌نماید تبصره زیر به ماده ۲ اضافه شود.

تبصره ۲- هرگاه یکی از مأمورین دولت نسبت به تعیین حدود ملک یکی از افراد اعتراض نماید که بعد در دادگاه اعتراض نام‌برده غیروارد تشخیص داده شود برای مدت یک سال از خدمت دولت منفصل خواهد شد. ابتهاج

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌نماید تبصره ماده ۲ به شرح زیر اصلاح شود:

تهدید حدود املاکی که یک یا چند حد آن اراضی متعلق به دولت باشد در هر حال باید به وسیله انتشار آگهی و دعوت ادارات و بنگاه‌های مربوطه انجام بشود. رامبد

رئیس- ماده ۳ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۳- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۲ به ماده ۱۷ قانون ثبت اضافه می‌شود:

تبصره ۲- اعتراضات یا تصدیق‌هایی که پس از قبول تقاضای ثبت و قبل از انتشار آگهی نوبتی به اداره ثبت برسد قبول و نسبت به آنها طبق مقررات رفتار خواهد شد.

رئیس- کسی اجازه صحبت نخواسته ماده ۴ قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۴- کلیه آگهی‌های ثبتی و اجرایی که در سه نوبت منتشر می‌شود و از تاریخ تصویب این قانون فقط در دو نوبت (به فاصله سی روز) منتشر خواهد شد و از آگهی‌های ثبتی و اجرایی علاوه بر درج

در روزنامه در محل وقوع ملک و سایر نقاط عمومی آن محل منتشر خواهد شد مأمور انتشار آگهی‌ها پس از انتشار و الصاق آگهی باید گواهی انتشار را از کدخدای محل یا ژاندارمری یا پاسبان اخذ و تسلیم اداره ثبت نماید در این موارد کدخدا و سایر مأمورین دولتی باید به مأمورین ثبت مساعدت نموده و گواهی لازم را به مأمور ثبت بدهند.

رئیس- پیشنهادی نرسیده کسی هم اجازه صحبت نخواسته ماده پنجم خوانده می‌شود.

(به شرح زیر خوانده شد)

ماده ۵- تبصره ذیل به ماده ۲۱ قانون ثبت اضافه می‌شود.

تبصره- چنانچه بعد از انقضای مدت اعتراض به ثبت ملک در دفتر املاک حکم نهایی (اعم از حکم فرجامی یا حکمی که با انقضای مدت فرجام‌خواهی قطعی شده باشد) ابراز شود که به موجب آن متقاضی ثبت نسبت به ملک مورد تقاضا محکوم شده و حکم مزبور بعد از تاریخ تقاضای ثبت صادر گردیده ولی محکوم‌له در موعد قانونی از حق اعتراض استفاده نکرده و تصدیق جریان دعوی را هم مطابق ماده ۱۷ به اداره ثبت تسلیم ننموده در این مورد از صدور سند مالکیت به نام متقاضی خودداری و پس از اجرای حکم ملک به نام محکوم‌له در دفتر املاک به ثبت رسیده و سند مالکیت صادر خواهد شد.

رئیس- آقای صدرزاده.

صدرزاده- یکی از قوانینی که در تثبیت حق افراد بسیار تأثیر داشته همین قانون ثبت اسناد است به موجب این قانون کسی که دارای ملکی هست تقاضای ثبت می‌کند و تقاضای او به موجب یک آگهی منتشر می‌شود و تمام اشخاص اطلاع پیدا می‌کنند که چنین تقاضایی کرده است و اگر اعتراضی دارند در ظرف مدت معین اعتراض خودشان را می‌کنند ولی بعد از این که این مدت منقضی شد این ملک به نام تقاضاکننده ثبت می‌شود و تمام اشخاص می‌دانند که این ملک متعلق است به تقاضاکننده و با اطمینان خاطر نسبت به آن معامله انجام می‌دهند این یک نکته نکته دوم که مورد توجه است این است که حقوقی که برای اشخاص به موجب قوانین تعیین شده و به اصطلاح به آن حقوق مکتسبه می‌گویند نباید آن را متزلزل کرد اگر حقوق مکتسبه را متزلزل بکنید موجب اشکال خواهد شد در این ماده ۵ این تبصره که در اینجا ذکر شده است منافات دارد با حقوق مکتسبه اشخاص در ماده ۲۴ قانون ثبت این طور می‌گوید:

«پس از انقضای مدت اعتراض دعوی این که در ضمن جریان ثبت تضییع حقی از کسی شده پذیرفته نخواهد شد نه به عنوان عین و نه به عنوان قیمت و نه به هیچ عنوان دیگر» فرض بفرمایید یک نفر تقاضای ثبت می‌کند در موقع قانونی اعتراض نمی‌شود این ملک را می‌خواهد ببرد بانک کشاورزی و رهنی گرو بگذارد یا این که می‌خواهد به اشخاص بفروشد اشخاص یک وسیله دارند و آن سؤال از ثبت اسناد است که آیا تقاضای ثبت کرده یا نه و اگر تقاضای ثبت کرده اعتراض بر آن شده یا نه اگر اداره ثبت جواب داد که تقاضای ثبت شده و اعتراض نشده به اعتبار این قانون و به اعتبار این سؤال آن طرف با اطمینان خاطر معامله را انجام می‌دهد حالا ما بیاییم بگوییم این اشخاص بدون این که به ثبت اطلاع بدهند بروند به عدلیه و حکمی بیاورند و آن حکم قابل اثر باشد پس حق اشخاصی که به اعتبار اولیه رفته‌اند با این شخص معامله کرده‌اند چه خواهد شد حالا ممکن است بفرمایید حکمی صادر شده باشد به نفع شخص چرا آن حکم اجرا نشود بنده عرض می‌کنم برای چه باید این حقی را که اکتساب کرده به موجب قوانین ثبت این حق را ما متزلزل بکنیم؟ به علاوه ما باید نفع عمومی را در نظر بگیریم اگر در این میان احیاناً یک حقی هم از کسی ضایع شود در مقابل آن چیزی که برای جامعه حادث می‌شود قابل جبران است به علاوه این عیب هم پیدا می‌شود ممکن است شخصی ملکی را مورد معامله قرار بدهد و بعد با تبانی خودش طرف ادعا واقع شود یک حکمی به محکومیت خودش صادر کند و بیاید ملکی را که ثبت کرده و اعتراض قانونی نداشته خودش را تسلیم می‌کند به محکومیت و ملک را از دست خریدار می‌گیرد و آن وقت خریدار بیچاره که به اعتبار قوانین جاریه رفته این معامله را کرده است چه حالی خواهد داشت بنده وقتی این لایحه در کمیسیون دادگستری مطرح بود به طور اجمال تذکر دادم و با این ماده هم مخالفت کردم و الان هم بر این مخالفت خودم باقی هستم و عقیده دارم که این ماده ۵ که مشتمل بر این تبصره است به کلی حذف شود و اعتبار قانون ثبت اسناد که یک ثبات و یک طمأنینه‌ای در معاملات املاک ایجاد کرده است ما با این رویه متزلزل می‌کنیم به اعتبار این که ممکن است یک فردی حکم صادر کرده باشد این آقا اگر ادعایی دارد در موقع خودش باید طرح کند و به موقع اعتراض کند و اگر نخواست از هیچ یک از این دو مرحله استفاده کند خودبه‌خود حق خودش را اسقاط کرده است و وقتی کسی از حق خودش استفاده نکرد مادامی ندارد که بیاییم به موجب قانون حقی برای او تثبیت کنیم این است که بنده عقیده دارم که این ماده موجب تضییع حق اشخاص می‌شود خواهش می‌کنم این ماده ۵ را از این قانون حذف کنید و موقعی که سایر مواد مطرح شد اگر اصلاحی لازم داشته باشد تقدیم می‌کنم این است که در این ماده نظر خودم را عرض کردم.

فولادوند- دو صورت تلگراف است که به عنوان مقام ریاست است و بنده تقدیم می‌کنم‏.

رئیس- آقای عمیدی‌نوری. ‏

عمیدی‌نوری- جناب آقای صدرزاده از نمایندگان بسیار دقیق و با مطالعه هستند مخصوصاً در امور دادگستری که استاد وکالت هستند و تذکرات‌شان هم از این نظری که بیان می‌کنند بسیار مفید و صحیح است ولی از این طرفش هم باید فکر کرد یک کسی تقاضای ثبت نمی‌کند در حالی که تقاضای ثبت و انقضای مدت اعتراض محاکمه‌ای بین او و همان متقاضی ثبت در مراحل مختلف دادگستری در جریان است محاکمه‌ای انجام می‌شود و حکم قطعی هم در دست او می‌آید آن وقت این ملک دو حالت دارد یک طرف جریان ثبتی و یک طرف هم حکم قطعی دیوان کشور یعنی محاکم دادگستری که مقام صلاحیت‌دار هستند ایشان اظهارنظر کردند که تعارض بین این دو حکم پیش می‌آید اصل این است که مقام قضایی رأی‌اش بر صحت است و این برای این است که سه مرحله بدوی و استیناف و تمیز رسیدگی کرده و حکم صادر کرده ولی جریان ثبت این طور است که کسی می‌گوید من مالکم شما به صرف تصرف آگهی هم منتشر می‌شود سه مرتبه آیا این معنی دارد که یک بیچاره‌ای که این اعلان را ندیده باشد حقش از بین برود و تا بیاییم بگوییم این حکم قطعی که دیوان کشور دایر بر مالکیت طرف داده بگوییم چون تقاضای ثبت شده و سه بار آگهی هم منتشر شده این حکم بلااثر است و عملی نیست صحیح است؟ در قانون ثبت فعلی همان طور که فرمودند وقتی سه ماده گذشت ورقه مالکیت به متقاضی داده می‌شود بعد از آن دعوی اشخاص فقط در مراحل جزایی قابل تعقیب است و در این لایحه این را اضافه کرده‌اند و گفته‌اند که این تبصره به ماده ۲۱ اضافه می‌شود این یک حال استثنایی است که اگر موردی پیدا شد که در جریان ثبت یک محاکمه‌ای در جریان بود جریانات محاکماتی رفت به دیوان کشور ولی آن کسی که حکم به نفعش صادر شده اطلاع پیدا نکرد از آن که این ملک در جریان ثبت است و این مورد خیلی کم است خیلی نادر است چون هست در قانون که باید حکم بگیرد از محکمه و ببرد در آنجا و این در حکم اعتراض است اگر اشتباه کرد وارد نبود خارج از ایران بود و بعد حکم صادر کرد در محاکم عدلیه و دیوان کشور نظر این بود که این حق پایمال نشود مادام که ورقه مالکیت صادر شد این حکم دیوان‌عالی کشور اگر پیدا شد رفت آنجا آنجا دیگر نمی‌گویند این حکم دیوان‌عالی کشور هیچ. پس فلسفه و نظر واقعی در تنظیم این ماده که روی تجربه‌ای که در وزارت دادگستری پیش آمده و پیشنهاد دولت بود و مجلس سنا تصویب کرد آمد به مجلس شورا که مطرح کردیم و رسیدگی کردیم این بود.

حالا اگر آنجا نقض غرض که جناب آقای صدرزاده فرمودند ممکن است باشد این را ممکن است پیشنهادی بدهند که در ضمن شور دوم آن نگرانی رفع شود یعنی اگر حین مواردی ممکن است پیش بیاید آنجا ترتیب اثر داده شود اما اگر قبل از تقاضای ثبت یا در جریان سه نوبت آگهی محاکمه‌ای در جریان بود که حکم دیوان کشورش ماهوی که غیرماهوی صادر بشود نفرمایید حکم دیوان‌عالی کشور قوتش کمتر از حکم ثبت است که سه مرتبه آگهی منتشر شده بنابراین فرمایشات جنابعالی جالب توجه است و بنده عقیده‌ام است که برای رفع این نگرانی برای رفع این اشکال ممکن است با یک پیشنهادی که خودتان در کمیسیون دادگستری تشریف دارید این نقص را اصلاح بفرمایید.

رئیس- آقای مهدوی. ‏

مهدوی- بنده تصور می‌کنم که این تبصره یکی از مواردی است که جلوی سواستفاده یک عده از اشخاصی را که با بند و بست می‌کنند و با روزنامه‌ها تبانی دارند خواهد گرفت بنده سابقه زیادی دارم که اشخاص ملکی را به ثبت داده‌اند و ملکی که مال خودشان نبوده فقط به عنوان این که رد شماره‌های مخصوص فلان روزنامه درج شده ورقه مالکیت گرفته‌اند با این که تقاضا در یک محلی بوده که طرف آنجا نبوده و اطلاعی پیدا نکرده و سند به نام متقاضی صادر کرده‌اند در صورتی که حقی نداشته و این تبصره جلوی این عمل را می‌گیرد و مانع از این خواهد شد که در خارج تبانی شود برای این که خیلی اتفاق افتاده که در جریان محاکمه همان طور که جناب آقای عمیدی‌نوری فرمودند در ایران نبوده ولی سه نوبت در روزنامه اعلان کردند و بعد که طرف وارد شده مورد منتفی شده و هیچ‌گونه اعتراضی هم از او قبول نمی‌شود و به او می‌گفتند که در موعد معین تصدیقی برای ما نیاوردی و ما در این دعوا وارد نبودیم ولی یک کلمه‌ای اینجا گفتند که ممکن است که روشن هست که ممکن است با توضیح بیشتری روشن کنند و آن این است که بعد از دوره خاتمه کار در ثبت و قبل از صدور سند مالکیت اگر طرف حکمی آورد آن ملک او ثبت می‌شود و اگر آمدیم باز هم متوجه نبود و این دو ماه هم منقضی شد و سند مالکیت صادر شد آن وقت حکم تمیز چه می‌شود؟ (بعضی از نمایندگان- هیچ) آن وقت هیچ؟ ضمناً بنده از موقعیت استفاده می‌کنم از جناب آقای عاملی استدعا می‌کنم که یک توجهی به امر ثبت اراضی بعد از تصویب قانون زمین‌خواران که در این مجلس و مجلس سنا تصویب شده بفرمایید که مالکیت از تزلزل خارج شود برای این که در حال حاضر هیچ‌گونه اعتمادی به سند مالکیت نیست و کسی اعتماد ندارد که باز فردا یک نفری

به فکر نیفتد که اسناد مالکیت قبلی را متزلزل بکند ما آمدیم قانونی در این مجلس به تصویب رسانده‌ایم برای افراد که دولت از تجاوزات آنها جلوگیری کند و قانون خوبی هم بود که خسارت‌هایی که به دولت زده‌اند پس گرفته شود اما این قانون باعث این شده که چون موعد مقرری بوده است برای اعتراض اشخاصی که هیچ‌گونه صلاحیت این کار را ندارند نسبت به تمام اراضی و املاک تهران اگر درست ملاحظه بفرمایید به پلاک املاک اعتراضی داده‌اند ۷۳۰ یا ۴۰ پرونده الان مفتوح است و هیچ امیدی هم نیست که تا چند سال دیگر به این پرونده‌ها رسیدگی بشود در آن قانون هیچ‌گونه اجازه داده نشده است که به خود ملک اعتراض بدهند اعتراض راجع به تجاوز است ولی این اعتراضات باعث شده امروز تمام آن مالکین دستشان بسته شده مدیر کل ثبت هم به محاضر نوشته که از خرید و فروش و انتقال این اراضی خودداری کنید ما خواستیم قانون را تصویب کنیم برای این که جلوی زمین‌خواران و ترقی زمین را بگیرد ولی امروز کار به جایی رسیده است که تمام صاحبان اراضی روی آن قانون معاملاتشان متوقف است و یک عده معینی از زمین‌خواران استفاده می‌کنند و ما که می‌خواستیم عملی بشود که زمین ارزان بشود حالا قیمت هفت هشت مقابل رسیده برای این که ما خودمان باعث شده‌ایم و قانون را دادیم به دست غیراهل و فقط روی پلاک ملک و اعتراضاتی داده شده و معلوم نیست کی معلوم می‌شود که اعتراض‌دهندگان حق دارند یا معترضین تقاضای بنده این بود که در این قسمت فکری بفرمایید.

رئیس- آقای معاون وزارت دادگستری.

معاون وزارت دادگستری (دکتر عاملی)- در مورد اظهاراتی که در قسمت ماده ۵ جناب آقای مهدوی و جناب آقای صدرزاده فرمودند و توضیحاتی که جناب آقای عمیدی‌نوری فرمودند که چه مصلحتی برای وضع این ماده بوده است مطلب معلوم شد که ممکن است در تنظیم این ماده نقض غرض بشود و همان طور که جناب آقای صدرزاده پیشنهاد فرمودند در کمیسیون مجدداً مطالعه خواهد شد انشاء‌الله طوری این ماده تنظیم خواهد شد که نقض غرض در بین نباشد در مورد اعتراض به اراضی موات و اعتراضاتی که نسبت به آن شده است البته توجه می‌فرمایند که این عملیات بر طبق قانون مخصوصی بوده است که از تصویب مجلس گذشته و دولت هم برحسب وظیفه‌ای که داشته است آن قانون را در مدت قانونی مجدداً به مجلس شورای ملی پیشنهاد کرده است و این کار تصویب آن قانون را دارد بعد از آن که تصویب شد بر طبق آن قانون عملیات بعدی خودش را ادامه بدهد و البته این اقدامات مورد توجه آقایان خواهد بود و اعتراضاتی که در این باب هست در موقع تصویب آن لایحه خواهد بود و مطالبی که لازم هست البته رعایت خواهد شد.

رئیس- پیشنهادی رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

حذف ماده ۵- از قانون اصلاح بعضی مواد قانون ثبت اسناد را پیشنهاد می‌نمایم. صدرزاده

رئیس- ماده ششم قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ششم- تبصره ذیل به عنوان تبصره ۵ به ماده ۳۴ قانون ثبت اضافه می‌شود.

تبصره- با انجام عمل مزایده و تنظیم و امضای صورت‌مجلس مزایده عملیات اجرایی پایان یافته محسوب و پس از انقضای مدت دو ماه سند انتقال صادر می‌شود مگر این که بدهکار ظرف مدت مزبور کلیه بدهی خود و اجور و خسارت را بپردازد.

رئیس- در این ماده کسی اجازه صحبت نخواسته است پیشنهادی هم نرسیده است بنابراین ماده هفتم قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

ماده ۷- عبارت زیر به ذیل تبصره ۲ ماده ۳۴ مکرر اضافه می‌شود.

«و در این مورد به هر حال بایستی موعد مقرر در سند معامله منقضی شده باشد و برای مزایده مال بر طبق مقررات ماده ۳۴ با رعایت سه ماه مذکور در ماده مزبور اقدام خواهد شد»

رئیس- ماده هفتم کسی اجازه صحبت نخواسته است پیشنهادی هم نرسیده بنابراین ماده هشتم قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت می‌شود)

ماده ۸- وزارت دادگستری مجاز است که به منظور کارآموزی و تربیت کارمندان فنی ثبت و حسابدار و نقشه‌بردار جهت تکمیل تشکیلات و پیشرفت امور ثبت آموزشگاه مخصوصی برای دو دوره یک ساله در مرکز تأسیس نماید داوطلبان این آموزشگاه از بین کارمندان و خدمت‌گذاران وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاه دولتی یا بنگاه‌های دولتی یا بنگاه‌هایی که با سرمایه دولت اداره می‌شوند اعم از این که خدمت آنها رسمی یا دون‌پایه یا قراردادی و غیر آن باشند و همچنین دفتریار درجه یک یا دفتریاران درجه ۲ که لااقل دو سال سابقه دفتریاری داشته باشند از طریق مسابقه انتخاب خواهند شد و پس از پذیرفته شدن در امتحان نهایی چنانچه قبلاً پایه نداشته باشند با پایه دو و اگر معدل آنها از ۱۵ تجاوز کند با پایه سه و اگر قبلاً دارای پایه بوده یا یک پایه بالاتر به خدمت قبول می‌شوند شرایط قبول داوطلب و مواد مسابقه و برنامه دروس و ترتیب تعیین معلمین و ساعات دروس و طرز امتحانات طبق آیین‌نامه وزارت دادگستری خواهد بود.

تبصره- از قبول‌شدگان در امتحان نهایی عده‌ای که به تشخیص اداره کل ثبت طرف احتیاج می‌باشند با رعایت معدل و صلاحیت به خدمت گماشته می‌شوند و نسبت به سایر قبول‌شدگان اداره کل ثبت الزامی به دعوت آنها به کار نخواهد داشت.

ترتیب ترفیع در پایه‌ها برای این مستخدمین تابع مقررات قانون استخدام کشوری می‌باشد لکن تثبیت پایه آنها اعم از پایه اعطایی یا پایه ترفیعی موکول بر این است که لااقل سه سال خارج از مرکز به تعیین اداره کل ثبت انجام وظیفه نمایند. در نقاط بد آب و هوا دو سال توقف کافی است.

رئیس- آقای رامبد بفرمایید.

رامبد- بنده در این ماده هشتم مطلبی را دیدم که گمان می‌کنم شایان تحسین و تقدیر باشد و این خود نمونه‌ای از حسن‌نیت و صرفاً علاقه به دستگاه است پیشنهاد شده است که اجازه بفرمایید که برای تعلیم و تربیت یک عده کارمند دولت نه استخدام کارمند جدید عده‌ای را تربیت کنند اینجا نوشته شده داوطلبان این آموزشگاه از بین کارمندان و خدمت‌گذاران وزارتخانه‌ها و ادارات و بنگاه‌های دولتی استخدام یا تعیین می‌شوند از این موقعیت خواستم استفاده کنم و با اجازه آقایان یک اشاره‌ای به سایر دستگاه‌ها بشود که همان طوری که این دستگاه روی کمال حسن‌نیت اصلاح یک سازمانی را داوطلب است بدون این که توقع داشته باشد در استخدام مجدد را باز کنید و یک هزینه زیادی تحمیل دولت بشود از مجلس اجازه می‌خواهد کارمند بیکار زائدی که فعلاً از دولت حقوق می‌گیرد و خدمتی انجام نمی‌دهد این کارمند را تعلیم بدهد و تربیت کند و آماده‌اش بکند و از وجودش استفاده کند بنده اینجا به طور قدردانی و سپاسگزاری در این موقع خواستم این مطالب را عرض کنم. (احسنت)

رئیس- دیگر کسی اجازه نخواسته ماده هشتم پیشنهادی ندارد بنابراین ماده نهم قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ماده ۹- کلیه مقررات قبلی که مغایر این مواد باشد فسخ می‌شود.

رئیس- آقای صدرزاده بفرمایید.

صدرزاده- همین طور که جناب آقای رامبد فرمودند این قانون کاشف از حسن‌نیت وزارت دادگستری و مدیرکل ثبت است و البته عمل این دستگاه که در وضع اقتصادی این مملکت تأثیر بسیار دارد و خواسته‌اند به وجه احسن به جریان بیفتد بنده خواستم از این فرصت استفاده کنم و عرض کنم در ماده ۹ می‌نویسد که «کلیه مقررات قبلی که مغایر با این مواد باشد فسخ می‌شود» گاهی ممکن است یک ماده‌ای یک قسمتی از آن مغایر قانون باشد نه تمامش یعنی تمامی ماده باید قابل استفاده باشد پس این عبارت باید این طور اصلاح بشود مقررات قبلی که مغایر این مواد باشد در قسمتی که مغایر است ملغی می‌شود نه تمام. ‏ ابتهاج- پیشنهاد بفرمایید.

رئیس- آقای ارباب بفرمایید.

ارباب- بنده از موقع استفاده می‌کنم در این موقع که ماده نهم مطرح است که تکلیف اجرای قانون را معین می‌کند یک سابقه کوچکی به عرض آقایان برسانم مخصوصاً جناب آقای معاون محترم وزارت دادگستری هم که تشریف دارند توجه بفرمایند عرض می‌کنم چون ایشان هنوز عادت نکرده‌اند که یک وعده‌هایی بدهند و عمل نکنند مگر آن که یک چند سالی در این پست بمانند یواش‌یواش انس بگیرند حالا چون عادت نکرده‌اند این است که خواستم توجهی بفرمایند که یک ناحیه‌ای را اصلاح کنند (انشاءالله) مدت‌هاست در جنوب ایران در جزایر و بنادر و سایر ثبت املاک وجود ندارد و اصلاً این کار یک مضاری دارد که فعلاً شامل حال مملکت خواهد شد؟ زمانی که جناب آقای دکتر امینی وزیر دادگستری بودند در کمیسیون بودجه بنده حقیقت عرض کنم گروکشی کرده بودم یک موردی را که موافقت کند ثبت بنادر جنوب را توسعه بدهند چند سال پیش بود قول دادید که پس از تصویب آن قانون بلافاصله اقدام کنند ولی هنوز اقدام نشده است تا این اواخر که گفتند کارآموزانی تربیت می‌کنیم و یک عده‌ای به آنجا می‌فرستیم و ثبت آنجا را توسعه می‌دهیم که آن هم تاکنون نشده در حالی که توسعه ثبت کمک به بودجه مملکت می‌کند و دولت استفاده می‌کند در حالی که خرجی ایجاد نمی‌شود مخارج مقدماتی‌اش را جناب آقای عمیدی‌نوری غیر از بنده می‌دانند اینها جواب خودش را می‌دهد حالا جناب آقای عاملی که در رأس امور حساس وزارت دادگستری قرار دارند و خوشبختانه مدیر کل فعلی ثبت هم یک مرد لایقی است جناب آقای غلامرضا فولادوند یکی از اشخاص لایق و علاقه‌مند به اصلاح مملکت هستند و همیشه بوده‌اند و حالا هم اداره ثبت وضعش خیلی بهتر شده است تمنی دارم با توجه به مصالح عالیه کشور برای ثبت جنوب و توسعه آن که شیخ‌نشین‌ها هم شامل آنها است توجهی بفرمایند چون مردم می‌خواهند که برای آبادی آن ناحیه استقراض کنند چون املاکشان به ثبت نرسیده قادر نخواهند بود تقاضا دارم یک توجه عملی که از حدود وعده و وعیدهای جاریه خارج باشد مبذول بفرمایید.

رئیس- پیشنهادی در ماده نهم رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم ماده ۹ به این نحو اصلاح شود:

کلیه مقررات قبلی که مغایر این مواد باشد در قسمتی که مغایر است فسخ می‌شود. صدرزاده‏

رئیس- پیشنهادی به عنوان ماده الحاقیه رسیده است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

پیشنهاد می‌کنیم ماده ذیل به لایحه اضافه شود.

ماده ۱۰- وزارت دادگستری مأمور اجرای این قانون است. عمیدی‌نوری- احمد مهران‏

رئیس- این لایحه با پیشنهادات مربوطه به کمیسیون دادگستری فرستاده می‌شود.

۶- طرح و تصویب یک فوریت و اصل گزارش کمیسیون نفت دایر به اجازه مبادله موافقت‌نامه اجرای عملیات نفتی بین شرکت ملی نفت و شرکت سافایر پترولیومز

رئیس- یک تقاضایی شده است که لایحه نفت با فوریت جزو دستور امروز قرار بگیرد، تقاضای فوریت قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

ریاست محترم مجلس شورای ملی

اینجانبان تقاضا داریم لایحه نفت با قید یک فوریت مطرح گردد.

ابتهاج- محمود محمودی- ارباب- دکتر نیرومند- سرتیپ توماج- دولتشاهی- دکتر نفیسی- حشمتی- دشتی- دکتر ضیایی- صفاری و چند امضای دیگر.

رئیس- آقای ابتهاج در این تقاضای فوریتی که کرده‌اید توضیحی دارید بفرمایید. (ابتهاج- دیگر محتاج به توضیح نیست) مقصود مطابق آیین‌نامه یک توضیحی می‌توانید بدهید بفرمایید.

ابتهاج- نسبت به این لایحه نظر به این که بنده عضو کمیسیون نفت بودم و در کمیسیون دقت کامل شده و تفاوت زیادی هم بین این لایحه با لایحه نفت پان‌آمریکن نبود و موادی را هم که تغییر دادند بر طبق آیین‌نامه با توضیحاتی که آقای رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت دادند به نفع کشور بود این بود که تقاضا کردیم لایحه با قید فوریت تصویب شود.

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد) رأی گرفته می‌شود به فوریت آقایانی که موافقند با این لایحه قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد گزارش کمیسیون نفت قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

گزارش از کمیسیون نفت به مجلس شورای ملی

به طوری که آقایان نمایندگان محترم استحضار دارند در نتیجه وقایعی که ذکر آن موجب تأسف است چند سال متوالی بهره‌برداری از منابع نفت ایران که مهمترین ثروت ملی به شمار می‌رود متوقف گردید و کشور ایران موقتاً از پیشرفت‌های اقتصادی و اصلاحات اساسی عقب افتاد ولی خوشبختانه در اثر مرتفع شدن موانع و نیز در نتیجه راهنمایی‌های گران‌بهایی که ذات اقدس ملوکانه در تمام امور کشور خاصه در مورد استفاده از منبع زرخیز نفت فرموده و می‌فرمایند بعد از عقد قرارداد عاملیت با کنسرسیوم قانون خاص نفت به تصویب رسید و قراردادهایی به طریق مشارکت با شرکت آجیپ میتراریا ایتالیایی و شرکت پان‌آمریکن براساس قانون مزبور بسته شد که از هر حیث به نفع مملکت و صلاح کشور بوده است و اینک سومین موافقت‌نامه با شرکت سافایر از طرف دولت تنظیم شده و به مجلس شورای ملی تقدیم گردیده است.

این موافقت‌نامه براساس مشارکت شرکت نفت ملی ایران با شرکت سافایر می‌باشد شرکت اخیرالذکر تنها شرکتی است که در مزایده بخش سه نفتی شرکت نموده و در یک قسمت از بخش مزبور حاضر به مطالعه و عملیات اکتشافی و استخراج و بهره‌برداری شده است.

خلاصه‌ای از مشخصات شرکت سافایر پترولیومز

۱- شرکت سافایر پترولیومز یک شرکت سهامی مستقل کانادایی می‌باشد که در ماه مه ۱۹۵۱ به منظور اکتشاف و توسعه و استخراج و فروش نفت در شهر اونتاریو کانادا تأسیس گردید.

۲- مراکز دیگر عملیات شرکت نام برده عبارتند از بریتیش کولمبیا و ایالات آلبرتا و ساسکا چوان و مانیتونا در کانادا و ایالات ویومینگ و تگزاس در آمریکا.

۳- مساحت کل نواحی عملیات در حدود ۳۳۵۰۰۰۰ جریب.

۴- سرمایه اولیه به ثبت رسیده ۱۰۰۰۰۰۰۰ دلار سرمایه پرداخت شده ۷۳۵۰۰۰۰ دلار ارزش اموال ۴۰۰۰۰۰۰۰ دلار.

۵- میزان استخراج نفت خام در حال حاضر ۱۱۵۰۰۰۰ بشکه در سال.

۶- میزان ذخایر نفتی مکشوفه در کانادا در حدود ۴۰۰۰۰۰۰۰ بشکه.

۷- میزان فروش نفت در حال حاضر ۱۱۵۰۰۰۰ بشکه در سال.

۸- شرکت سافایر پترولیومز جهت فروش نفت خام با شرکت‌های زیر قراردادهای طویل‌المدت منعقد نموده است:

ایمپریال اویل کمپانی

کنتینانتال اویل کمپانی

سیتیز سرویس اویل کمپانی

تگزاس اویل کمپانی

بریتیش آمریکن اویل کمپانی

بی‌پترولیوم کوریوریشن‏

۹- شرکت سافایر پترولیومز کلیه عملیات اکتشافی و حفاری خود را از طریق پیمانکاران باسابقه و مهندسین مشاور زمین‌شناسی و ژئوفیزیک و حفاری انجام می‌دهد.

۱۰- شرکت سافایر پترولیومز کلیه عملیات استخراج و بهره‌برداری را در آمریکا از طریق شرکت فرعی خود به نام سافایر آمریکن پترولیومز انجام می‌دهد.

ناحیه قرارداد شرکت سافایر پترولیومز از دو قسمت مجزا به شرح زیر تشکیل گردیده است

۱- قسمت اول که مساحت تقریبی آن ۵۷۵ کیلومترمربع می‌باشد بلافاصله در جنوب ناحیه عملیات کنسرسیوم واقع بوده و تقریباً یک‌چهارم آن در دریا و مابقی در کناره بحر عمان قرار دارد. قریه بریزو قسمتی از کوه کرایی در این ناحیه واقع شده است.

۲- قسمت دوم که مساحت تقریبی آن ۴۲۵ کیلومترمربع می‌باشد در مغرب ناحیه عمل سیریپ و شمال‌غربی بندر جاسک واقع بوده و حد جنوبی آن به طور تقریب کنار دریای عمان می‌باشد.

قسمتی از کوه مبارک و ریزه‌کوه در این ناحیه قرار دارد.

از بخش آزاد شماره ۳ پس از وضع ناحیه عمل سیریپ و ناحیه عمل شرکت ایران کانادا (مشروح در بالا) به طور تقریب سی‌وپنج هزار (۳۵۰۰۰) کیلومترمربع باقی خواهد ماند. توضیحاً اشعار می‌دارد که این موافقت‌نامه براساس قانون نفت و نظیر قراردادی است که با شرکت پان‌آمریکن منعقد شده و فرق‌هایی که با قرارداد مزبور دارد در پایان گزارش به عرض خواهد رسید و اینک نکات برجسته آن را ذیلاً شرح می‌دهم:

طبق ماده ۲ این موافقت‌نامه شرکت ملی نفت ایران و شرکت سافایر توأماً دستگاه مختلطی ایجاد می‌نمایند و چون ممکن نیست که هر یک از دو طرف در اجرای وظایف مربوطه مباشرت مستقیم نمایند و برای حفظ نظم و هماهنگی ناچارند فعالیت‌های خود را در یک جا تمرکز دهند لذا تصدی عملیات را به عهده دستگاه دیگری که شرکت ایران کانادا نامیده می‌شود واگذار می‌نمایند شرکت ایران کانادا یک شرکت سهامی است که به موجب ماده ۵ موافقت‌نامه در ظرف شصت روز از تاریخ اجرا تشکیل و در اداره ثبت ایران به ثبت خواهد رسید و این شرکت غیرانتفاعی می‌باشد یعنی عملیات مقرر این قرارداد را به حساب مشترک طرفین و به عنوان عامل طرفین انجام می‌دهد. اصل تساوی در مشارکت طرفین نسبت به شرکت ایران کانادا در اداره شرکت مزبور منعکس خواهد بود و بنابراین نصف اعضا هیئت مدیره شرکت توسط شرکت ملی نفت ایران و نصف دیگر توسط سافایر تعیین خواهد شد. سرمایه این شرکت هفتصد و پنجاه هزار ریال است که طرفین قرارداد بالمناصفه تأدیه خواهند نمود و چنانچه علاوه بر این مبلغ سرمایه اضافی مورد نیاز باشد هر یک از طرفین قرارداد نیمی از آن را تأمین خواهند نمود و اگر طرفین نتوانند وجوه اضافی مذکور را تأمین نمایند شرکت ایران کانادا وجوه مورد لزوم را از طریق صدور اوراق قرضه یا استقراض و یا از هر طریق دیگری که مورد توافق طرفین قرارداد واقع شود تأمین خواهد کرد محتاج به یادآوری است که مهمترین مرحله عملیات نفت مرحله اکتشاف و حفاری و عملیات مربوطه دیگر تا شروع به بهره‌برداری از نفت است و این عملیات به عهده شرکت سافایر می‌باشد که شرکت ایران کانادا در این مورد عامل آن محسوب می‌گردد و تمام هزینه‌های مربوط به اکتشاف و حفاری تا شروع بهره‌برداری را که حداقل آن مبلغ ۱۸ میلیون دلار در ظرف ۱۲ سال است شرکت سافایر مستقیماً یا به وسیله شرکت ایران کانادا خواهد پرداخت و عملیات اکتشافی هم بایستی قبل از پایان شش ماه از تاریخ اجرای قرارداد و در هر صورت حفاری چاه نفت در ناحیه‌ای که به موجب این قرار داد به دستگاه مختلط واگذار شده بایستی حداکثر در ظرف دو سال از تاریخ اجرای قرارداد شروع شود و در ظرف ۱۲ سال از تاریخ اجرای قرارداد به عملیات اکتشافی پایان پذیرد به طوری که در خاتمه ۱۲ سال بهره‌برداری به میزان تجارتی آغاز گردد چنانچه خدای نخواسته اقدامات شرکت در ظرف مهلت مقرره به نتیجه مثبت نرسد هزینه‌های انجام شده در ظرف مدت عملیات اکتشافی به ضرر شرکت سافایر خواهد بود و اگر توقفی در عملیات رخ دهد و مبالغ معینه تماماً خرج نشده باشد نصف مبلغ خرج نشده به شرکت ملی نفت تعلق خواهد گرفت.

مبلغی که شرکت سافایر برای عملیات اکتشافی و حفاری و سایر عملیات مندرج در قرارداد خرج می‌کند در دوره چهار ساله اول ۸ میلیون دلار و سال‌های بعد

هر سال ۱۲۵۰۰۰۰ دلار خواهد بود که در ظرف شصت روز بعد از پایان سال چهارم میزان کل هزینه که شرکت مورد بحث در ظرف چهار سال به عمل آورده رسیدگی خواهد شد و در این صورت ممکن است مخارج چهار ساله از مبلغی که برای هزینه در دوره مزبور تعیین شده کمتر یا بیشتر باشد در صورت اول مابه‌التفاوت به مبلغی که برای سال‌های بعد معین گردیده اضافه می‌شود و در صورت دوم یعنی در صورتی که هزینه در چهار ساله اول از مبلغ اختصاص داده شده بیشتر باشد از مخارج سال‌های بعد کسر خواهد گردید. در دوره چهار سال اولیه عملیات اکتشافی نباید به هیچ عنوان جز در مورد فرس‌ماژر تعطیل و متوقف گردد ولی پس از انقضای چهار سال اول و همچنین در آخر هر یک از سال‌های بعد از چهار سال اول چنانچه به وسیله مدارک مثبته محقق شود که شرایط زیرزمینی ناحیه مربوطه به قسمی است که کشف نفت به میزان تجارتی برای شرکت سافایر غیرمقدور است شرکت سافایر می‌تواند از ادامه کارهای اکتشافی خودداری کند و البته در این مورد لازم است مراتب را به شرکت ملی نفت اعلام نموده و از حقوق خود نسبت به ناحیه عملیات چشم‌پوشی نماید و ضمناً باید ثابت کند که کلیه عملیات اکتشاف تا تاریخ اعلام طبق برنامه انجام یافته و تمام مخارج مقرره که در نظر گرفته شده است کلاً به مصرف‏ رسیده است و با این همه به نتیجه نرسیده است.

مدت این قرارداد به موجب ماده ۳۴ برای هر یک از نواحی مقرر در ماده ۳ که منابع قابل بهره‌برداری به میزان تجارتی در آن کشف شده باشد ۲۵ سال از تاریخ شروع به بهره‌برداری تجارتی در ناحیه مربوطه خواهد بود. توضیح آن که تاریخ شروع بهره‌برداری تاریخی خواهد بود که صد هزار مترمکعب از مواد نفتی تولید شده از ناحیه مربوطه فروش و تحویل شده باشد و پس از مدت ۲۵ سال سه دوره پنج ساله غیرقابل تمدید خواهد بود به هر حال شرکت سافایر پس از پایان دوره اکتشاف یعنی از سال سیزدهم برای سال سیزدهم و هر یک از سال‌های بعدی حق‌الارضی به نسبت نواحی باقیمانده عملیات در هر کیلومتر مربع به شرح زیر به شرکت ملی نفت ایران خواهد پرداخت.

در سال سیزدهم و هر یک از سال‌های بعدی تا خاتمه سال هفدهم ۴۰۰ دلار.

در سال هجدهم و هر یک از سال‌های بعدی تا خاتمه سال بیست‌ودوم ۴۸۰ دلار.

در سال بیست و سوم و هر یک از سال‌های بعدی ۶۰۰ دلار.

به طوری که قبلاً ذکر گردید کلیه هزینه‌هایی که در مدت اکتشاف حفاری تا شروع بهره‌برداری به میزان تجارتی به عمل می‌آید به عهده شرکت سافایر خواهد بود و اگر بعد از پایان مهلت بهره‌برداری تجارتی تحقق نیافت شرکت ملی نفت ایران بابت هزینه‌های انجام‌نشده تعهدی ندارد ولی از موقعی که بهره‌برداری به میزان تجارتی آغاز گردید کلیه هزینه‌های انجام شده برای اکتشاف و حفاری در مدت ۱۲ سال به حساب شرکت ایران کانادا منظور می‌گردد و در حقیقت مخارج مزبور پیش‌پرداختی تلقی می‌گردد که مالاً و عملاً نصف آن به حساب شرکت ملی نفت ایران در شرکت ایران کانادا و نصف دیگر به حساب شرکت سافایر در شرکت ایران کانادا به حساب گذارده می‌شود و تبعیت از اصل تساوی سهام پنجاه درصد از نفتی که در ناحیه عملیات تولید می‌گردد متعلق به شرکت ملی نفت ایران و پنجاه درصد دیگر سهم شرکت سافایر خواهد بود و همچنین هر مقدار نفتی که توسط شرکت ایران کانادا به فروش برسد نصف آن به حساب شرکت ملی نفت ایران منظور خواهد گردید.

در این قرارداد مقرر شده است که شرکت ایران کانادا که به طور غیرانتفاعی عمل می‌کند مشمول مالیات نخواهد بود اما شرکت ملی نفت ایران و شرکت سافایر نسبت به سود ویژه حاصله طبق مقررات مالیات بر درآمد وقت مالیات خواهند پرداخت به شرطی که نرخ مالیاتی از پنجاه درصد که به موجب قانون مالیات بر درآمد سال ۳۵ مقرر شده تجاوز نکند.

در انقضای مدت این قرارداد اموال منقول دستگاه مختلط به فروش خواهد رسید و وجوه حاصله از آن بین طرفین به تساوی تقسیم خواهد شد و کلیه تأسیسات و اراضی بلاعوض به شرکت ملی نفت ایران منتقل خواهد گردید.

طبق ماده ۳۶ شرکت سافایر می‌تواند در هر موقع که مایل باشد تمام یا قسمتی از منابع خود را در حقوق و تعهداتی که به موجب این قرارداد مقرر است به اشخاصی که در متن موافقت‌نامه مذکور است منتقل نماید ولی انتقال منافع و تعهدات به غیر اشخاصی که در موافقت‌نامه ذکر شده موکول به کسب موافقت قبلی و کتبی شرکت ملی نفت ایران خواهد بود که شرکت مزبور بایستی قبل از ابراز موافقت‌نامه تأیید هیئت وزرا و تصویب قوه مقننه را نیز تحصیل نماید.

توضیحات فوق کلیاتی از بعضی مواد مهم موافقت‌نامه است و چون دو قرارداد دیگر قبلاً از تصویب مجلس شورای ملی گذشته و آقایان نمایندگان از اصول مواد استحضار کامل دارند از ذکر جزئیات صرف‌نظر گردید ولی این نکته یادآوری می‌شود که در نتیجه این قرارداد شرکت ملی نفت ایران پنجاه درصد از سود ویژه را به عنوان سهم‌الشرکه و دولت ایران پنجاه درصد از سود ویژه شرکت سافایر را به عنوان مالیات بر درآمد دریافت می‌نماید که در حقیقت درآمد خالص ایران جمعاً ۷۵ درصد سود حاصله خواهد بود.

به طوری که فوقاً به عرض رسید در چند مورد این موافقت‌نامه با قرارداد پان‌آمریکن فرق دارد که ذیلاً به استحضار می‌رساند.

۱- قرارداد شرکت پان‌آمریکن مربوط به ناحیه وسیعی بالغ بر ۱۶ هزار کیلومترمربع در فلات قاره است ولی حدود عملیات شرکت سافایر قریب یک هزار کیلومترمربع در خشکی است که مختصری از آن در فلات قاره واقع است‏.

۲- در قرارداد پان‌آمریکن برای ۱۶ هزار کیلومترمربع در مدت ۱۲ سال ۸۲ میلیون دلار هزینه عملیات اکتشاف در نظر گرفته شده که در واقع برای هر هزار کیلومترمربع بالغ بر ۵۰ میلیون دلار خرج می‌شود اما در موافقت‌نامه فعلی شرکت سافایر برای حوزه عملیات که یک هزار کیلومترمربع است حداقل ۱۸ میلیون دلار خرج می‌کند و این تعهد خرج با در نظر گرفتن مساحت سه برابر خرجی است که پان‌آمریکن تعهد کرده است‏.

۳- در قرارداد پان‌آمریکن مبلغ ۲۵ میلیون دلار به عنوان پذیره عاید شرکت ملی نفت می‌شود ولی در این موافقت‌نامه پذیره تعیین نگردیده است زیرا فلات قاره که مورد قرارداد پان‌آمریکن است از نواحی مرغوب و مطالعه شده و از جمله نقاطی است که از حیث وجود نفت غنی تشخیص داده شده و حال آن که در ناحیه بلوچستان موضوع این موافقت‌نامه تاکنون مطالعات اکتشافی دقیق به عمل نیامده است و به همین جهت است که در نتیجه انتشار اعلان مزایده بخش مزبور تا پایان مدت مقرره در آگهی شرکت دیگری پیشنهاد نداده است- بدیهی است چنانچه در نتیجه عملیات شرکت سافایر و مطالعاتی که بعداً به عمل خواهد آمد وجود نفت به میزان تجارتی در ناحیه مزبور محقق گردد برای بقیه بخش‌های نفتی شرایط مساعدتر و مفیدتر در نظر گرفته خواهد شد مضافاً به این که هزینه عملیات اکتشافی که شرکت سافایر پرداخت خواهد نمود به نسبت هزینه عملیات اکتشافی ناحیه فلات قاره چندین برابر است و همین امر هم موجب برقرار نشدن پذیره گردیده است‏

۴- مطابق ماده ۲۳ در صورتی که سافایر در ظرف مدت دو سال مذکور در ماده ۱۶ اولین چاه را حفر نکند ملزم به پرداخت ۳۵۰ هزار دلار آمریکایی به عنوان غرامت خواهد بود و شر کت ملی نفت ایران حق فسخ قرارداد را خواهد داشت.

در پایان به استحضار می‌رساند که موافقت‌نامه حاضر در دو جلسه طولانی با حضور جناب آقای انتظام مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران و آقای انواری معاون وزارت دارایی و آقای مهندس رزم‌آرا معاون وزارت صنایع و معادن با کمال دقت مورد بررسی قرار گرفته و به تصویب رسید و اینک ماده واحده را که مشتمل بر ۴۵ ماده و جدول ضمیمه است و به نفع ملت ایران و مصلحت کشور می‌باشد تقدیم و تقاضای تصویب آن را دارد.

مخبر کمیسیون مخصوص نفت- مهدی مشایخی‏

ماده واحده- مجلس شورای ملی موافقت‌نامه پیوست را در ۴۵ ماده و یک ضمیمه که برای اجرای عملیات تفحص و اکتشاف و بهره‌برداری و فروش نفت بین شرکت ملی نفت ایران از یک طرف و شرکت سافایر پترولیومز لیمیتد از طرف دیگر به امضا رسیده و طبق مقررات ماده ۲ قانون نفت مصوب نهم مرداد ۱۳۳۶ مورد تأیید دولت نیز واقع گردیده تصویب نموده و اجازه مبادله و اجرای آن را می‌دهد.

رئیس- ماده واحده مطرح است کسی هم اجازه صحبت نخواسته است جز یک نفر موافق آقای خرازی که ایشان هم تشریف ندارند بنابراین رأی گرفته می‌شود به ماده واحده و ضمایم قرارداد آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثراً برخاستند) تصویب شد. کلیات آخر مطرح است در کلیات هم کسی اجازه صحبت نخواسته است بنابراین برای مجلس سنا فرستاده می‌شود.

۷- طرح و تصویب طرح پیشنهادی راجع به اصلاح قانون بازنشستگی در مورد پزشکان و مستشاران دیوان عالی محاسبات‏

رئیس- یک طرحی بود که آقایان داده‌اند با قید دو فوریت دو فوریت آن تصویب شده و چاپ شده و حالا مطرح است قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی

امضاکنندگان زیر ماده واحده را به قید دو فوریت تقدیم می‌داریم:

ماده واحده- پزشکان و مستشاران دیوان عالی محاسبات از نظر بازنشستگی جزو مستثنیات تبصره ۶ قانون بازنشستگی مصوب تیرماه ۱۳۳۷ می‌باشند.

مهندس فروغی. رامبد. مهندس فروهر. سراج حجازی. پردلی. مهندس ظفر. دکتر مشیرفاطمی. مسعودی. قوام. مهندس دهستانی. دکتر امیر حکمت. سلطانی. دکتر جهانشاهی. دکتر دادفر. مهندس شیبانی.

رئیس- آقای رامبد بفرمایید.

رامبد- مسلم است که مصوبات مجلس شورای ملی با مداقه و شور و بحث کافی

به عمل می‌آید و آنچه که از تصویب مجلس گذشته قطعاً مطالب بجا و صحیحی است این ماده واحده ماده جدیدی نیست آن چیزی است که مجلس شورای ملی بعد از بحث زیاد و تذکر و توضیحات بعضی از آقایان تصویب فرمودند فقط برای مصالح مملکت بنابراین بنده خیال می‌کنم با یک توضیح و اشاره مختصری به مذاکرات آن روز که موجب تصویب این قانون شد آقایان نمایندگان آن چیزی را که خودشان تصویب فرموده بودند تأیید بفرمایید هر قانون به طور کلی برای حفظ مصالح ملت و دولت و کشور است گرچه قوانین برای عموم آنچه وضع شده به یک نحو اجرا می‌شود ولی مفهومش این نیست که هر قانون برای تمام افراد باید حق متساوی قائل بشود ما در هر قانونی که نگاه کنیم در قانون مالیات، قوانین دادگستری در موارد قاضی ما برای حقوق اشخاص توجه به خصوصی می‌شود، در قانون استخدام وقتی ملاحظه می‌فرمایید کسانی که واجد شرایط مخصوصی باشند با یک رتبه و وضع خاصی استخدام می‌شوند کسانی که واجد شرایط دیگری باشند با یک ترتیب دیگری استخدام می‌شوند روی همین استدلال نمی‌شود قائل شد که برای عموم طبقات خدمت‌گذاران کشور بلااستثنا در یک سن و سال به خصوص این خدمت قطع شود همان طور که تا به حال عمل کرده‌اید وقتی می‌خواهید استخدام کنید در آیین‌نامه‌های استخدامی می‌آیید کسی را برای کار مخصوص در سن ۲۰ سالگی استخدام می‌کنید که فارغ‌التحصیل فلان آموزشگاه است دیگری که برای مستخدم دون‌پایه و خدمت‌گذار جز است در سن ۳۰ سالگی هم استخدام می‌کنید، موضوعی که اینجا مطرح است عبارت است از کنترل هست و نیست و دارایی مملکت نمی‌شود قائل شد یک کسی که چای می‌آورد در اتاق ادارات یا مستخدمی است که پله‌ها را پاک می‌کند این را گذاشت در ردیف کسی که منتخب مجلس شورای ملی است و این اشخاص در واقع انتخاب‌شدگانی هستند که مجلس شورای ملی از طرف خودش برای نظارت در دخل و خرج مملکت برای این که واقعاً مصوبات مجلس شورای ملی درست انجام شده یا خیر انتخاب می‌شوند این اشخاص باید صاحب تجربه باشند از یک طرف و از طرف دیگر آن چه که باعث می‌شود که یک چنین اشخاصی تحت تبعیت وزرا و رؤسای وزارت دارایی باشند از این قید خلاص باشند اگر چه بازنشسته شدن یک شخص در دیوان محاسبات به امضای مدیرکل وزارت دارایی عملی بشود طبق این قانون دست به هر کار خلاف میل دولت زدن فردا ممکن است حکم بازنشستگی بنا به ۳۰ سال خدمت یا ۶۰ سال سن صادر شود و خود دولت هم با این نظر موافق است بنده الساعه آنچه که دولت پیشنهاد کرده است در حضورتان می‌خوانم این شرایطی است که برای اعضای دیوان محاسبات دولت پیشنهاد کرده «همچنین ۶۶ نفر از مأمورین دولت را اعم از شاغل یا بازنشسته به شرطی که سن بازنشستگان از ۷۰ سال تجاوز نکرده باشد» حالا ما این را قائل نیستیم می‌گوییم در مدتی که پرونده‌ای را در دستش دادید و او مشغول کار شده وسط خدمت یک مرتبه بازنشسته‌اش نکنید این استدلال بنده بود با توجه به یک حقیقتی که ما کارمندان عالی‌رتبه بی‌نظیر و باتجربه و کسانی که این اندازه مورد احتیاج این ملت هستند و به اندازه کافی و اشباع شده نداریم خودمان باید فکر احتیاجات عمومی را بکنیم که از بزرگ تا کوچک در یک سال به خصوص بازنشسته نشوند آنچه که احتیاج داریم از وجودشان استفاده کنیم عرض بنده این بود.

رئیس- آقای بزرگ‌ابراهیمی بفرمایید.

بزرگ‌ابراهیمی- آقایان نسبت به دو صف متمایز و مورد احتیاج مملکت طرحی داده‌اند اولاً باید ببینیم این که فرمودید اگر بازنشسته بشود تحت تأثیر واقع خواهد شد یا بازنشسته‌اش می‌کنند این به عقیده بنده درست نیست چرا؟ برای این که کسی که مشغول کار است اگر بازنشسته شد دارای منافع دیگری می‌شود ببینیم و دارای چه حقوقی می‌شود؟ در مراحل بازنشستگی به او بد نمی‌گذرد (یک نفر از نمایندگان- خیلی هم بهتر می‌شود) هم استراحت می‌کند و هم حقوقش را بدون کم و کسر دریافت می‌کند ما معتقدیم که انشاء‌الله تعالی نمایندگانی که از طرف مجلس شورای ملی انتخاب می‌شوند برای تسویه‌حساب در دیوان‌عالی محاسبات مردمان پاکی هستند وقتی هم که متقاعد شدند استفاده می‌کنند و جبران زحمات‌شان می‌شود اگر خدای نخواسته این جور نباشد در هر مقامی که باشند صلاحیت ندارند حالا بنده در بادی امر یک صحبتی دارم که نمی‌خواستم بگویم یک خورده‌اش را می‌گویم این دیوان محاسبات در تمام ۵۰ سال دوره مشروطیت جز یک مرتبه گمان نمی‌کنم تأثیری داشته است بعد ما هم نخواهد داشت (بعضی از نمایندگان- نگذاشتند) (مسعودی- دولت‌ها به صلاحشان نبود) یعنی می‌فرمایید که اگر این قانون بازنشستگی را تصویب کنیم بعدها خواهند گذاشت؟ اما موضوع پزشک‌ها پزشک در مملکت ما فقط به وسیله وزارت بهداری استخدام نمی‌شود جاهای دیگر هم دارند، بنده اصلاً معتقدم وزارت بهداری جز یک کادر راهنما چیز دیگری نمی‌خواهد. این دستگاهی که ما درست کردیم که هی پزشک دعوت می‌کند می‌دهد به ولایات اصلاً موضوع ندارد بنده معتقدم پزشک را در ولایات بایستی شهرداری‌ها و مردم استخدام کنند وزارت بهداری در کلیات برای مبارزه با مرض‌های عمده و راهنمایی بهداشت مملکت خدمت می‌کند (مهندس اردبیلی- جلوگیری از امراض) اگر بنا بشود ما بچسبیم به همین چهار دیوار که حتماً باید همه پزشکان در وزارت بهداری خدمت بکنند و وقتی هم که ماشاءالله ماشاءالله رتبه‌شان کنده شد از اینجا بیرون نروند و در تهران بمانند به عقیده بنده این آقایانی که متقاعد می‌شوند و می‌روند که جوان‌ها بیایند جای آنها این یک خطر بزرگ برای ما ایجاد می‌کند (در این موقع یادداشتی به ایشان داده شد) چشم کوتاه می‌آیم (احسنت) بنده معتقدم اصولاً دولت در این کار باعث می‌شود که یک عده‌ای از بین اشخاص که در تهران تشریف دارند مقام‌شان هم خیلی بالا است و وزرای بهداری هم که غالباً از این صنف هستند اغلب جرأت نمی‌کنند به آنها چیزی بگویند اینها کنار بروند و جوان‌ها بیایند جای آنها که توی تهران تنها نمانند این عقیده بنده است.

رئیس- آقای فرود (فرود- بنده موافقم) بفرمایید.

فرود- اولاً بنده استدعا دارم مقام ریاست توجه بفرمایند وقتی که طرحی مطرح می‌شود لازم نیست وزیر مسئول آن طرح باشد؟

رئیس- آقای معاون وزارت دارایی هستند. بفرمایید.

فرود- اما مطلبی که بنده خواستم عرض کنم این است که جناب آقای وزارت دارایی بفرمایند ما به طور تقریب بدانیم پزشکانی که در مرکز هستند چند نفرند و چقدر کم داریم و این طوری که آقا اظهارنظر فرمودند اطبایی که در خدمت دولت می‌باشند متأسفانه به نقاط بد آب‌وهوا و دور نمی‌روند (صحیح است) بنابراین مادامی که وزارت بهداری به وظایفی که اشاره فرمودید شروع نکرده ما بایستی فکری برای مردم دورافتاده بکنیم (صحیح است) باید وزارت بهداری را در همین شرایط فعلی نگه داشت و تقویت کرد که مردم دچار بی‌طبیبی نشوند، وقتی که عده‌ای در سال از دانشکده پزشکی بیرون می‌آیند با عقیده‌ای که به موجب قانون سابق بازنشسته می‌شوند تطبیق کنیم اگر سن بازنشستگی اطبا را بالا نبریم بعد از مدتی شهرستان‌های ما بخش‌های ما دچار بی‌طبیبی خواهند شد چون عدّه‌ای که از دانشکده پزشکی بیرون می‌آیند خیلی قلیل است مضافاً به این که طبیبی که به سن بازنشستگی فعلی می‌رسد هر اندازه وجودش برای ما بی‌استفاده باشد برای شهرستان‌ها و بخش‌ها وجودش نعمت بزرگی است بنابراین بنده استدعا می‌کنم توجه بفرمایید طبیب مادامی که می‌تواند و مزاجش و بنیه‌اش استعداد کار کردن را داشته باشد اجازه بفرمایید مملکت از وجودش استفاده کند، مطلبی که راجع به دیوان محاسبات فرمودند دیوان محاسبات بسیار بسیار محل حساسی است البته امیدواری باید داشت جوان‌ها هم بیایند به این مقام برسند ولی این مقام خیلی مقام بزرگی است در همه جای دنیا مستشاران دیوان محاسبات در ردیف مستشاران دیوان‌عالی کشور هستند چون رسیدگی به حساب دخل‌وخرج مملکت به عهده این اشخاص است این است که موافقت بفرمایید از وجود اشخاص سالخورده و مطلع که حقیقتاً وزارت دارایی که بهترین کارمندانش و محبوب‌ترینش و مطلع‌ترینش جزء همان قدیمی‌ها هستند وزارت دارایی که الان می‌خواهد استفاده کند از وجود همین‌ها استفاده کند و بنده خیال می‌کنم که جناب آقای انواری هم مخالف با این نظر نباشند و این کار به نفع مملکت است و ضرورت دارد اگر توجه به وظایف دیوان محاسبات بفرمایید ملاحظه می‌کنید که اینجا جایی نیست که به جوان‌ها بسپارند و استدعای بنده این است که به اهمیت مطلب توجه بفرمایید و موافقت بفرمایید که این طرح تصویب شود که از هر جهت ضرورت دارد و این طرح را بنده قبلاً ندیده بودم و امضا هم نکرده بودم ولی معتقدم که این طرح بسیار بسیار طرح خوبی است.

رئیس- دیگر کسی اجازه صحبت نخواسته است و یک پیشنهادی رسیده که قرائت می‌شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی

اینجانب پیشنهاد می‌نمایم در ماده واحده بعد از جمله اعضای دیوان محاسبات و پزشکان کلمه مهندس نیز اضافه شود. ابتهاج‏

رئیس- آقای ابتهاج بفرمایید.

ابتهاج- بنده طرح آقایان را دیدم که امضا یک عده از آقایان مهندسین زیرش هست گمان می‌کنم که فراموش کرده‌اند مهندسین را هم اضافه کنند چون خود آقایان مهندسین مجلس تا سن تقاعد خیلی فاصله دارند و این عده را فراموش کرده‌اند در توضیحی که یکی از آقایان برای پزشکان داد این بود که پزشکان وقتی به سن تقاعد رسیدند و کناره‌گیری کردند تجربیاتشان زیادتر می‌شود به عقیده بنده این وضع در مورد مهندسین و معماران و آرشیتک‌ها کاملاً صدق می‌کند و به عقیده بنده آنها خیلی بیشتر مستحق هستند که سن تقاعد آنها را عقب‌تر ببریم تا پزشکان، پزشکان وقتی که به سن تقاعد رسیدند و کناره‌گیری کردند به عقیده بنده مرضای خارجی به آنها بیشتر مراجعه می‌کنند و احتیاجی ندارند که در دستگاه‌های دولت در بیمارستان‌ها وقت صرف کنند و پشت میزها بنشینند به این جهت بنده تصور می‌کنم حالا

که آقایان اطبا را پیشنهاد کردید با مهندسین هم موافقت بفرمایید.

رئیس- آقای ارباب مخالفید؟ بفرمایید.

ارباب- تصور می‌کنم اگر خود جناب آقای ابتهاج توجه بفرمایند زودتر مسترد می‌دارند این پیشنهادشان را زیرا اگر منظور مهندسینی هستند که در خدمت دولت هستند هرچه دیرتر بازنشسته بشوند به ضرر خودشان است و به ضرر عمران مملکت زیرا وقتی مهندسی از قید خدمت دولت خلاص شد صد برابر درآمد دارد و بیشتر هم فعالیت می‌کند و کار می‌کند اما اگر مهندسی که شغل آزاد دارد بازنشسته بشود بنده حرفی ندارم موافقم و در این صورت یک پیشنهادی هم اضافه می‌کردید که آقایان و کلاً هم همین حال را داشته باشند و پس از دو سال چهار سال بازنشسته نشوند.

رئیس- رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایان موافقین قیام بفرمایند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد.

رئیس- خاطر آقایان مسبوق است که در لایحه بازنشستگان این دو قسمت پزشکان و مستشاران دیوان محاسبات را مجلس تأیید و تصویب کرده بود و چون مجلس سنا این دو قسمت را حذف کرده بود ما هم همان قسمت تصویبی مجلس سنا را به دولت ابلاغ کردیم بنابراین اگر مجلس رأی بدهد به این دو قسمت که به صورت طرح بوده است همان نظریه اولی مجلس شورای ملی تأیید می‌گردد بنابراین رأی گرفته می‌شود به این طرح آقایانی که با این طرح موافقند قیام بفرمایند (اکثر قیام نمودند) تصویب شد به مجلس سنا فرستاده می‌شود.

۸- تعیین موقع و دستور جلسه بعد- ختم جلسه‏

رئیس- جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده روز سه‌شنبه خواهد بود دستور هم لایحه تعرفه گمرکی است.

(مجلس ۴۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت.