مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ بهمن ۱۳۴۲ نشست ۳۴

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری بیست و یکم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری بیست و یکم

قوانین انقلاب شاه و مردم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ بهمن ۱۳۴۲ نشست ۳۴

مذاکرات مجلس شورای ملی

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه‌شنبه ۸ بهمن ۱۳۴۲ نشست ۳۴

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره ‏۲۱

جلسه: ۳۴

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس‏

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دیهیم- مهندس مجید عدل- زهتاب‌فرد- مهندس والا

۳- طرح سؤال آقای دکتر الموتی راجع به برنامه‌های عمرانی روستاها و جواب آقایان وزیر فرهنگ و وزیر کشاورزی و معاون وزارت بهداری‏

۴- طرح سؤال آقای دکتر یگانگی راجع به وامهای دولت و جواب آقای معاون وزارت دارایی‏

۵- اعلام دستور و موقع جلسه بعد- ختم جلسه‏

مجلس در ساعت ده صبح بریاست آقای مهندس عبدالله ریاضی تشکیل گردید.

- تصویب صورت مجلس

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس – اسامی غائبین جلسه قبل قرائت می‌شود (بشرح زیر قرائت شد) غائبین با اجازه –

آقایان مهرزاد – ارسنجانی – آقایان – رامبد – دکتر سام – ضابطی – دکتر ضیائی دکتر عدل – دکتر معتمدی وزیری.

رئیس – راجع به صورت جلسه قبل نظری هست؟ آقای دکتر رهنوردی.

دکتر رهنوردی – چند غلط چاپی هست که می‌دهم به تندنویسی.

رئیس – اصلاح می‌شود. آقای البرزی راجع بصورت جلسه نظری هست؟

البرزی – بنده اجازه خواسته‌ام چند فقره شکایت است تقدیم کنم.

رئیس- بسیار خوب. نظری نسبت بصورت جلسه نیست ؟(اظهاری نشد) صورت جلسه قبل تصویب می‌شود. آقای صائب.

صائب – نامه‌ای است ازطرف بازنشستگان پست و تلگراف اصفهان و شکایتی است از بازنشستگان بهداری که تقدیم می‌شود.

رئیس – آقای اوزار.

اوزار – شکایتی است راجع به مالیات ازطرف اصناف رسیده و تقدیم می‌شود.

رئیس- آقای کبیری.

کبیری – بیست فقره شکایت است که تقدیم مقام ریاست می‌شود و هم چنین تذکری است بوزارت دادگستری و وزارت کشور و سوالی است از وزارت فرهنگ که تقدیم مقام ریاست می‌شود.

رئیس – آقای نوربخش.

نوربخش – شکایتی است از اهالی باغ حسن خان مشهد که تقدیم مقام ریاست می‌شود.

رئیس – آقای شاخوئی.

شاخوئی – ۵ فقره شکایت رسیده، شکایتی است طرف کارگران بازنشسته شرکت نفت، شکایتی است از طرف کارکنان روز مزد انجمنهای بهداری آبادان که تقدیم می‌شود.

رئیس- آقای البرزی.

البرزی – ۱۱ فقره شکایت مختلف رسیده که تقدیم می‌شود.

- بیانات قبل از دستور آقایان: دیهیم – مهندس مجید عدل – زهتاب فرد – مهندس والا

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دیهیم – مهندس مجید عدل – زهتاب فرد – مهندس والا

رئیس – نطق‌های قبل از دستور شروع می‌شود آقای دیهیم بفرمائید.

دیهیم – خانمها و آقایان محترم، نمایندگان ملت، وظیفه خود میدانم روز تاریخی ششم بهمن را که روز فوق العاده بزرگ و روز مبارکی است بنمایندگان محترم ملت تبریک عرض کنم و باز وظیفه دارم از طرف اهالی حقشناس و شاهدوست و وطن پرست آذربایجان همین روز تاریخی را بقمام محترم مجلس شورای ملی به نمایندگان عزیز ملت تبریک عرض نموده موفقیت پادشاه محبوب رعیت پرور را از درگاه خداوندی خواستارم مفتخرم براینکه مواد ششگانه (ریگی – هفتگانه) حالا هفتگانه، اول در آذربایجان شروع شده (صحیح است) مأمورین اصلاحات ارضی با آغوش باز مردم حقشناس آذربایجان استقبال شدند (صحیح است) این روز تاریخی بهمه ملت ایران مبارک و میمون است بخصوص بمردم حقشناس اذربایجان که بدون سرو صدا و با کمال دلگرمی بندای پادشاه رعیت پرور (یکی از نمایندگان – رعیت نگوئید) پادشاه ملت پرور (احسنت) پادشاه محبوب ایران جواب دادند مردم حق شناس آذربایجان بار دیگر ثابت کرد که در اجرای اوامر پادشاه محبوب (یکی از نمایندگان - همه ثابت کردند) از جان و دل آماده و حاضر است عرض کردم که ملت ایران بخصوص مردم آذربایجان توانست حیثیت و شرافت خود را در همچو روزی بعالم و عالمیان ثابت کند. روز ششم بهمن فوق العاده روز پر افتخاری است، هریک از این مواد ششگانه را در ممالک مترقی مدتها طول کشید، خونها ریخته شد، انقلابات شد، تا اینکه توانسته‌اند یکی از این مواد ششگانه پادشاه ایرانرا اجرا بنمایند، ولی در ایران بدون سرو صدا بدون اینکه جنجالی بر پا شود، بدون اینکه انقلاب خونینی باشد، با انقلاب سفید پادشاه ملت ایران مواد ششگانه روز ششم بهمن را با کمال دلگرمی استقبال نمود. این است که وظیفه خود میدانم این روز تاریخی را این روز پر عظمت را بملت ایران تبریک عرض نموده و موفقیت پادشاه ایران را از درگاه خداوندی خواستار باشم و از مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی تقاضا دارم احساسات بی شائبه روز ۶ بهمن را که در آذربایجان ازطرف کلیه طبقات آذربایجان نشان دادند بعرض پادشاه محبوب ایران برسانند عرایضم را خاتمه می‌دهم. توفیق ملت ایران و نمایندگان محترم مجلس را در اجرای صحیح مواد ششگانه و بقول آقا هفتگانه از درگاه خداوندی خواستارم. زنده و پاینده باد ملت ایران، موفق باد پادشاه محبوب ایران (احسنت).

رئیس – آقای مهندس مجید عدل.

مهندس مجید عدل – با کسب اجازه از مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی و نمایندگان محترم اجازه می‌خواهم چند دقیقه قبل از دستور صحبت کنم. البته خانمها و آقایان اطلاع دارند که در این دوسه هفته گذشته برف خیلی زیادی در کشور بزمین نشسته و گرچه همین بارندگیها باری امر حمل ونقل علوفه دامها بوجود آورده، معمولا در دشت مغان در این فصل علف سبز وجود دارد و در آن منطقه در حدود دو میلیون گوسفند مشغول چرا می‌شوند ارزش این تعداد گوسفند در حدود ۲۵۰ تا سیصد میلیون تومان بوده است و در سال در آمد این دامها بالغ بر بیست میلیون تومان می‌شود و علاوه بر این در آمد عده‌ای هم از راه تجارت این دامها امرار معاش می‌کنند (صحیح است) دولت از چند روزباین طرف اقدامات جدی نموده تا علوفه دامها را از مناطق مختلفه تامین نماید و تا کنون در حدود چند هزار تن علوفه بوسیله کامیون، بوسیله راه اهن، بنقاط مختلف کشور حمل نموده است. این وضعیت الان دردشت مغان هم وجود دارد بطوریکه روی زمین برف نشسته و دامها نمی‌توانند تغذیه نمایند. در این دو سه روزه بیش از هزار تن از نواحی مختلف اطراف مغان از مشکین شهر، اردبیل بدشت مغان حمل خواهد شد تا دامها را از این وضع نجات بدهند و مرتبا با هواپیما علوفه حمل و روی دامها می‌ریزند و یک وضع فوق العاده‌ای اعلام کرده‌اند و از تمام وزارتخانه‌ها کومک لازم را می‌گیرند البته وظیفه هر فردی است که در این امر کومک کند تا این مقدار علوفه‌ای که دولت حمل می‌کند بمقصد رسیده و بنحو احسن توزیع شود. بنده بعنوان نماینده دشت مغان از دولت و بخصوص از جناب آقای نخست وزیر و وزیر کشاورزی و جناب اقای دهقان استاندار و سازمان دامپروری و ارتش صمیمانه تشکر می‌کنم. الحق آقای مهندس شالچیان هم که شخصا تشریف برده بودند به آذربایجان از هرجهت همکاری و خدمت کرده‌اند و خدمت فوق العاده‌ای از خودشان داده و کومک بسیار مؤثری نمودند این است که واقها بایستی از اشخاصی که خدمتگزار مملکت هستند تقدیر بشود واز اشخاصی که خدای نکرده یک وقتی قصور کرده‌اند باید باز خواست بشود. البته وضعی که حالا در آنجا بوجود آمده یک وضع فوق العاده‌ای است که مسلما با جدیتی که دولت می‌کند موفق خواهد شد ولی بنده برای اینکه اصلا این وضع در آینده بوجود نیاید سه پیشنهاد کوچکی می‌کنم که امیدوارم دولت آنرا بپذیرد و برای منطقه مغان که در این فصل معمولا ارتفاع علف به یک متر می‌رسد دولت باید یک برنامه صحیحی اجرا کند و این برنامه‌ها در گذشته‌ها تنظیم شده بود که متاسفانه در دولتهای گذشته عملی نشده، اگر عملی کرده بودند امروز این وضع که هواپیماهای دو موتوره و چهار موتوره بروند آنجا مرتبا علوفه بریزند پیش نمی‌آمد. یکی از این برنامه‌ها که خیلی کوچک است عبارتست از خرید صد تا دویست تا دور کننده است که هر یکی شاید بیش از هزار تومان و یا هزار و پانصد تومان نمی‌ارزد و شاید دویست هزار تومان اعتبار می‌خواهد تا بتوانند هر یک از زارعین چند هکتار علف را بموقع درو کرده ذخیره کنند بطوریکه با این دویست هزار تومان می‌شود اقلا چهار صد هکتار را که اگر روزی ۲ تن حساب کنیم روزانه تقریبا هزار تن علوفه ذخیره شود، این کار بزرگی نیست فقط باید دولت این برنامه را اجرا کند. پیشنهاد دوم بنده ایجاد راه اردبیل و مغان است که در دستور است اعتبار آن هم تامین شده، بنده تمنی می‌کنم برای اینکه واقعا این جور مواقع بتوانند بآن مناطق دور دست و مناطق سرحدی کومک کنند و برنامه آنهم در دست دولت است نقشه ان هم تنظیم شده و سازمان و وزارت راه هم قبول کرده‌اند ساختمان این راه را زودتر بمرحله اجرا در آورند یعنی مناقصه اش را زودتر اجرا کنند. قسمت سوم البته در آن منطقه که از هر جهت برای امر کشاورزی مستعد است و اراضی وسیعی آنجا وجود دارد و آب فراوان و کارگر بیکار هم در آن منطقه زیاد است، دولت هم تصمیم گرفته چند کارخانه قند در نواحی مختلف کشور تاسیس کند، چه بهتر که یکی از کارخانه‌ها را که نظر خود ملت هم هست در آنجا تاسیس کند. البته یک چنین کارخانه‌ای که در روز بتواند هزار تن و هزار و پانصد تن کار کند ظرفیت داشته باشد در آنجا تاسیس کند و علاوه بر اینکه مصرف قند داخلی را تامین می‌کند می‌تواند روزانه در این طور مواقع هشتصد تا هزار تن علوفه سبز بدامها برساند و بطور کلی این موضوع را حل کند. بنده در خاتمه عرایضم از دولت و از اشخاصی که واقعا در این راه بمناطق مختلف کشور بخصوص مناطق آذربایجان که وضع بخصوصی دارد کومک کرده‌اند نهایت تشکر ار می‌کنم (احسنت).

رئیس- آقای زهتاب فرد.

زهتاب فرد – با کسب اجازه از مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی، بنده پنجشنبه ثبت نام کرده بودم تا درباره تکمیل قیام مشروطه و کودتای ۱۲۲۹ یعنی روز ششم بهمن عرایضی حضور آقایان عرض کنم واقعیت این است که بعد از ۲۵۰۰ سال برای اولین بار رژیم سلطنتی مفهوم عالی خود را تعمیم داد و باراده اعلیحضرت همایونی روز ششم بهمن روز دمکراسی واقعی ملت ایران شناخته گردید (صحیح است) تصمیم داشتم راجع بتحریکاتی که درفاصله این یکسال و حتی از دوره هفدهم یعنی از روزیکه اعلیحضرت همایونی املاک شخصی خود را پیش قدم شدند که بین زارعین توزیع فرمایند بعرض حضار برسانم و حتی عکس العمل وصف آرائی که در دوره هفدهم از طرف فئودالها و از طرف کسانیکه تا آنروز حکومت را یدک می‌کشیدند ولی وقتی دیدند شهریار توانا و ملت پرور املاک شخصی خود را ما بین زارعین توزیع کردند این را بنام اعلام خطر تلقی کرده و حتی با کمال و قاحت در برابر منویات اعلیحضرت همایونی بصف آرائی پرداختند و دیدیم که کثیف ترین فئودالها در لباس آزادیخواهی شخصی را سرکار آوردند که بتوانند جلوی منویات اعلیحضرت همایونی را بگیرند، تصمیم داشتم در انروز راجع به ثمره انقلاب که همین مجلس شورای ملی است یعنی همین جائی که اکثریت آنرا در ادوار گذشته فئودالها و ملک‌ها و دوله‌ها و سلطنه‌ها و نور چشمان سر سپرده آنها تشکیل می‌دادند و اینک کارگران و روشنفکران برزگران نشسته و آن طبقاتی که هرگز اجازه نمی‌دادند در سرنوشت ملت مداخله کنند تشکیل داده است عرایضی حضور آقایان عرض می‌کنم، همکار عزیز و بزرگوار من جناب آقای دیهیم راجع به پیشقدم بودن آذربایجان مطالبی اشاره فرمودند مساله چون حل شود اسان شود این مساله باین سادگیها نبود حتی باید انصاف داد مالکین وطن پرور شاهدوست آذربایجان (صحیح است) و مدیریت و شایستگی آقای دهقان استاندار آذربایجان و تیمساران عطائی و مهرداد سبب گردید که در آذربایجان این تز با کمال اطمینان و استقبال مواجه گردید و لازم بود که امروز در این مورد از این مردم قدردانی بشود، روز ششم بهمن از نظر ملت ایران روز بسیج عمومی است برای اینکه در این روز طبقات ۵ گانه زارعین برزگران، روشنفکران پیشه وران خرده مالکین دست بدست هم داده‌اند و در راه ایران آینده گام برمیدارند حالا است که باید گفت: ما پنج برداریم که از یک پشتیم – چون جمع شویم بر دهن‌ها مشتیم (احسنت) ولی چون بیانات جامع جنابان منصور و سرتیپ پور در جلسه پنجشنبه حق مطلب را ادا کرد، بنده از توضیح مفصل در این باره خودداری می‌کنم فقط موضوعی که حضور آقایان می‌خواهم عرض کنم و استمداد کنم اینست که اخیرا عده‌ای از داروخانه‌ها تصمیم گرفته‌اند که از فروش بعضی داروها خودداری کنند، خانواده من نسخه‌ای بیک داروخانه برده داروخانه متعذر شد که چون ازاین دوائی که شما می‌خواهید بیش از ده درصد بمن سود نمی‌دهند از فروش آن من خودداری می‌کنم و اتحادیه ما فروش آنرا تحریم کرده است، تصدیق بفرمائید این کاری که داروخانه‌ها کرده‌اند یک نوع خود سری است، یک نوع لجام گسیختگی است وزارت بهداری اجازه ورود این دوا را داده، گمرک از این دارو حق گمرک گرفته آقایان مدیران داروخانه‌ها می‌توانند اگر مطالب اصولی دارند قبلا با وزارت بهداری در میان بگذارند و بعد از پایان آن سهمیه‌ای که دارو وارد شده، از فروش داروهای مشابه یا داروهائی که بقول خودشان منافعش کم است خودداری کنند ولی وقتی که دکتر نسخه می‌نویسد دارو – فروش بعذر اینکه سود من کم است دارو را نمی‌دهد این کار در روحیه آن مریض و مردم اثر می‌گذارد (صحیح است) و برای رفع این کار خوبست که وزارت بهداری پیشقدم بشود و واقعا اگر ما داروهائی داریم مشابه آنرا اجازه ورود ندهد و تا داورئی که در داخله هست ورود مشابه آنرا اجازهندهد نه اینکه چند نفر سود طلب با بازیهای مضحک و پوچ دوباره صحنه سازی کنند و خدای نکرده باعتبار اقتصادی ما در خارج لطمه بزنند این کار در خارج انعکاس زننده‌ای دارد وقتی که یک دستگاه اقتصادی صادراتی اروپائی بفهمد مالش وارد ایران شده ولی در ایران آنرا تحریم کرده‌اند آن امنیت اقتصادی از ما سلب می‌شود از مسئولین امر تقاضا می‌شود که در این مورد تصمیم جدی اتخاذ بفرمایند، بنده دیگر عرضی ندارم (احسنت).

رئیس – آقای مهندس والا بفرمائید.

مهندس والا – بنده از فرصت استفاده می‌کنم با اینکه درمورد روز تاریخی ششم بهمن مطالب بسیار جامع و کافی گفته شده و حق مطلب ادا گردیده بنده نیز بنوبه خودم از رسالت تاریخی شخص اول مملکت اعلیحضرت همایون شاهنشاهی که در این موقع از زمان و تاریخ توانسته‌اند سکان کشتی ما را در دریای پر تلاطم و امواج سهمگینی که دنیا را فرا گرفته بود بساحل آرام برسانند سرتعظیم و تکریم فرود می‌آورم شاید اثرات این انقلاب در حال حاضر چون ما در مسیر تاریخ هستیم برایمان آنچنانکه باید و شاید حائز اهمیت نیست آیندگان بهتر قضاوت خواهند نمود اما مطلبی که من می‌خواهم عرض کنم اینست که ببینم آیا ما توانسته‌ایم بخوبی باین هدف مقدس و باجرای آن آنطوریکه لازم و باید کومک کنیم؟ و در این راه وظیفه ملی و وجدانی خودمان را انجام بدهیم یا خیر؟ بررسی و تجزیه و تحلیل در این امر تصور می‌کنم که کار مشگلی باشد برای اینکه اگر به نتیجه آن برسیم شاید این عقیده‌ای که بنده بعرض نمایندگان محترم میرسانم برای سایرین هم بوجود بیاید که ما مسئولین امور عقبتر از فکر و عقبتر از نیات بلند شاهنشاه مملکت و رهبر خردمندان قرار گرفته‌ایم (صحیح است) ما متاسفانه بیم داریم از اینکه معایبمان را بگوئیم و در بعضی از موارد حتی مجامله هم می‌کنیم، بنده اینجا بالصراحه عرض می‌کنم متاسفانه دستگاههای اداری ما و سازمانهای مسئول مملکتی آنچنانکه شاید و باید هم آهنگ با این انقلاب و با این هدف مقدس و با این تز پیشرو نیستند هنوز سیستم اداری ما روی چرخهای پوسیده و زنگ زده‌ای است که در گذشته پی ریزی شده (صحیح است) من معتقدم هستم و اعتقاد راسخی دارم قبل از اینکه قانون یا لایحه استخدام در مجلس شورای ملی مورد بررسی قرار گیرد بهتر این است که تشکیلات اداری و سازمانهای مملکتی ما یک تجدید نظری درش بشود یک نهال بارور وقتیکه در زمین غرس می‌شود اگر بعد از چند سال آنرا هرس نکنند و شاخ و برگهای زیادی آنرا نزنند هم از سلامت آن نهال کاسته می‌شود و هم باری که بدست می‌آید بار مطلوب نیست و من این اعتقاد را دارم که در حال حاضر واقعا وظیفه نمایندگان انقلاب بخصوص نمایندگان مجلس شورای ملی اینست که درین امر مهم مملکتی تجدید نظر بکنند و حقیقتا خودشان را هماهنگ با آن چیزی که لازمه عصر و زمان است بسازند شاید ملت ایران از ما توقع این را نداشته باشد که بنشینیم و بدون امعان نظر لوایحی که گذشته و بصورت تصویب نامه می‌آورند به مجلس شورای ملی رویش صحه بگذاریم، اما آن چیزی که از ما انتظار دارند اینست که در دوره انقلاب چه اقدامی می‌شود که این انقلاب بثمر برسد زیرا که انقلاب فقط روی کاغذ نباید باشد. آیا انقلاب فقط با زنده باد مرده باد درست در می‌آید؟ آیا انقلاب اینست که بنده و شما اینجا بنشینیم و بهمدیگر تبریک بگوئیم انقلاب آن چیزی را که ما بنام حداقل زندگی قایل هستیم و بارها اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در بیانات بسیار مفید و خردمندانه خودشان فرموده‌اند برای آحاد و افراد این مملکت فراهم بسازیم فراهم شده است این صحیح نیست که در تهران بنده از کلیه مواهب برخوردار باشم و در شهرستانهای دور افتاده مثل خلخال مردم از ابتدائی ترین وسایل و امکانات لازم محروم باشند (صحیح است) آیا این درست است؟ آقایان شما نمایندگان شهرستانها و ولایات هستید آیا وقتی پیش خودتان حساب می‌کنید در وجدان خودتان راحتی احساس می‌کنید که وظیفه ملی و وظیفه وجدانی خودتان را انجام داده‌اید، بنظر بنده روزی شما احساس غرور خواهید کرد که توانسته باشید تقاضاهای مشروع و خواسته‌های حقه برادران و خواهران شهرستانی را جامه عمل بپوشانیم و تا آن روز بعقیده من ما راه بسیار دوری را نداریم، بنابراین برای رسیدن باین هدف کوشش بسیار لازم است فعالیت مستمری احتیاج دارد و ما باید این راه را هموار بسازیم در آنصورت است که ما خواهیم توانست با سربلندی از ثمرات انقلاب ۶ بهمن بهمدیگر تبریک بگوئیم و واقعا بدانیم که ما ملت سعادتمندی هستیم، عرضی ندارم (احسنت).

- طرح سؤال آقای دکتر الموتی راجع ببرنامه‌های عمرانی روستاها و جواب آقایان وزیر فرهنگ و وزیر کشاورزی و معاون وزارت بهداری

۳- طرح سؤال آقای دکتر الموتی راجع ببرنامه‌های عمرانی روستاها و جواب آقایان وزیر فرهنگ و وزیر کشاورزی و معاون وزارت بهداری

رئیس – وارد دستور می‌شویم و سؤال آقای دکتر الموتی از وزارت فرهنگ و وزارت کشاورزی مطرح است بفرمائید.

دکتر الموتی – با اجازه مقام ریاست بنده بسیار خوشوقت هستم در اولین جلسه‌ای که در آغاز دومین سال انقلاب ما تشکیل می‌شود، سؤال بنده مطرح است چون سؤال بنده مربوط بعمران و آبادی ده و کارهائی است که دولت در این زمینه انجام خواهد داد البته در گذشته مملکت ما چون با اصولی اداره می‌شد که فئودالیته تا حدودی حاکم بر مملکت بود نظامی که آن روز در مملکت حاکم بوده است اگر ناشی از همان اصل بود شاید از نظر آن طبقه مورد اشکال نبود ولی بعد از انقلاب ششم بهمن نظام مملکت ما باید پایه جدیدی استوار بشود، در دو برنامه عمرانی اول و دوم با کمال تاسف بوضع دهات ایران توجهی نشد ۱۵ میلیون از زارعین وکشاورزان مملکت مادر ۵۰ هزار قریه زندگی می‌کنند ولی از آن مزایا بهره مند نشدند بنده نمی‌خواهم از اقداماتی که دولت در یکسال گذشته انجام شده است ایرادی بگیریم، معتقدم تا حدودی که بودجه و اعتبار و مقدورات مالی مملکت اجازه میداده اقداماتی انجام شده و بخصوص دیده می‌شود در دستگاههای مختلفه مملکتی بامر دهات و روستاها توجه بیشتری شده ولی بنده معتقدم این برای مملکت ما کافی نیست. سپاه دانش که بنظر من یکی از شاهکارهای فرهنگی مملکت ما بود و توانست برای اولین بارعده‌ای از جوانهای تحصیلکرده و تربیت شده ما را بروستاها بفرستند برای روستا‌ها و روستائیان بسیار جالب بود ولی کافی نیست. با سه هزار سپاهی دانش جناب آقای دکتر خانلری نمی‌شود فرهنگ پنجاه هزار ده را اداره کرد توجه داشته باشید که سازمان ملل متحد در بررسیهائی که از وضع دهات ایران شده است در نشریات خود ذکر کرده است که در روستاهای ایران هشتاد در صد روستائیان ما بیسواد هستند. (چند نفر ازنمایندگان – بیشتر آقا نود در صد بفرمائید) اگر ما بخواهیم این هشتاد درصد نود در صد مردم روستائی ایران را با سواد کنیم با سه هزار سپاهی دانش که فرستادیم و سه هزار سپاهی دانش که امسال خواهیم فرستاد تصور می‌کنم که نخواهند توانست در ظرف یک مدت کوتاهی باصطلاح دامنه فرهنگ را بسراسر روستاهای ایران توسعه بدهند. بنده ندیدم در برنامه وزارت فرهنگ اساسا برنامه‌ای برای تعلیمات روستائی وجود داشته باشد در حالیکه روستازادگان ما بیش از هر چیز احتیاج بتعلیمات روستائی دارند. در بعضی از روستاها مدارس چهار کلاسه‌ای وجود دارد و یک اصول معمولی که بدرد شاید بچه‌های شهری هم نمی‌خورد بعده‌ای روستائی یاد می‌دهند و بعد هم این بچه‌ها می‌آیند بیرون یک مختصر سوادی دارند. بنده در منطقه خودم حوزه رودبار الموت تلاش زیاد کردم برای تاسیس مدرسه روستائی ولی با کمال تاسف بعرضتان میرسانم که نتیجه منفی گرفتم برای اینکه در این وزارت فرهنگ اساسا برای تعلیمات روستائی برنامه‌ای وجود ندارد (صحیح است) شاید در حدود دویست تا سیصد تا مدرسه روستائی در گذشته تاسیس شد ولی این مدارس روستائی بهم خورد و هر چه گفتیم در خیلی ازممالک مترقی دیگر، ممالک در حال توسعه که مطالعه می‌شود می بینیم سعی بر این است که اگر چهار کلاس پنج کلاس، ششم کلاس بچه‌ها درس معمولی را می‌خوانند بعد دو سه سال تعلیمات روستائی و تعلیمات حرفه‌ای می‌بینند که بدرد روستاها نمی‌خورد سؤال بنده ازآقای وزیر فرهنگ این بود که برنامه وزارت فرهنگ تا چه حدود منطبق با انقلاب شاهنشاه روشنفکر ماست در پیامی که شاهنشاه فرستاده بودند یاد آورد شدند که انقلاب ما برپایه‌های محکمی استوار شده ولی ازاین ببعد باید این انقلاب را تزئین کرد و از آن نتیجه‌ای گرفت که طبقه سوم ملت ایران بتواند با آن سطح فرهنگ وسطح دانش خود را بالا ببرد و مملکت ایران ازجهات مختلف ترقی بکند و سؤال بنده این است چون بنده می‌خواهم اساسا تفکیکی قائل بشوم برای شهرها و دهات. چون الان در برنامه سوم ما هیچ دستگاهی بنده خیال می‌کنم که وجود نداشته باشد که بتوانند آماری در پشت این تریبون در اختیار ما بگذارند که چه مقدرای از بودجه عمرانی مملکت صرف عمران دهات می‌شود و چه مقدار از بودجه فرهنگی صرف دهات می‌شود و چه مقداری از بودجه بهداشتی و همچنین بودجه‌های کشاورزی وسایر بودجه‌های ما …. تفکیکی بین شهر و ده در ایران نشده در حالیکه پانزده میلیون ایرانی در ده زندگی می‌کنند (صحیح است) (دکتر رهنوردی – دهات اول راه می‌خواهند بعد فرهنگ) این قسمت هم جزو سؤال بنده هست آنرا هم بنده بعرض آقا میرسانم که با کمال تاسف در برنامه سوم باز مقدار راههای فرعی ما بسیارکم است. ده هزار کیلومتر یا هفت هزار کیلومتر است درخدمت آقای دکتر یگانه آقای دکتر مهدی زاده رفتیم سازمان برنامه حساب کردیم دیدیم که به شهرستان قزوین برای برنامه سوم ۶۰ کیلومتر می‌رسد برای ۱۱۰۰ ده آیا با۶۰ کیلو متر می‌شود ۱۱۰۰ ده را بهم وصل کرد ؟بنابراین سؤالاتی که بنده کردم بیشتر درباره راه فرعی است. شرکتهای تعاونی است، فرهنگ روستائی است ولی خوشبختانه در آخرین روزهائی که اعلیحضرت همایونی تشریف داشتند برنامه سپاه بهداشت را اعلام فرمودند آنرا هم می‌خواهم عرض کنم خدمت آقایان البته سپاه بهداشت کارش را هنوز شروع نکرده و بنده نمی‌توانم در باره آن قضاوت بکنم ولی وضع درمانی و بهداشتی دهات از سایرجهات عقب تر و بسیار بداست مردم هیچ وسیله درمانی و وسیله بهداشتی ندارند (صحیح است) کسانی هستند از همین دهقانان ما کار می‌کنند زحمت می‌کشند و بعد در مراجعه بدرمانگاهها، در درمانگاهها یا یک بهدارهائی هستند که بهیچوجه اطلاعات پزشکی ندارند وقتیکه مردم مراجعه می‌کنند موارد عدیده اش را بنده بآقای وزیر بهداری عرض کرده‌ام از یک دهقان برای مراجعه بدرمانگاه پنجاه تومان پول ویزیت می‌گیرند (صحیح است) اینها شرم آور است در این مملکت برهبری شاهنشاه عزیز ما تحولی بنفع روشنفکرا ن وتوده‌های زحمتکش بوجود آمده باید تمام اهرمهای اقتصادی مملکت در جهت این توده‌های زحمتکش بحرکت در بیاید (صحیح است) ما نمی‌توانیم برنامه‌های کهنه را با این انقلاب منطبق بکنیم همان اهرم‌ها رادر جهت انقلاب نمی‌توانیم بحرکت در بیاوریم عملی نیست. آدم نو می‌خواهد، برنامه نو می‌خواهد، سیاست نو می‌خواهد و آنهم باید درجهت منافع این پانزده میلیونی باشد که بند‌ها از پایشان باز شده است (احسنت – احسنت).

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ – بنده وقتی که بیانات غالب نمایندگان محترم را می‌شنوم واقعا احساس خوشوقتی و احساس امیدواری بآینده کشور می‌کنم زیرا که می‌بینم که این اصولی که شاهنشاه ما در این سال گذشته مقرر فرمودند و بتصویب ملی رسید و اجرا شد یک باره وضع کشور را، طرز قضاوت افراد را، توقعات نمایندگان مجلس را بکلی تغییر داده است شاید در دوره‌های گذشته اگر بگوئیم هیچ نبود خیلی خیلی نادر بود که یک نماینده مجلسی بیاید و راجع بوضع روستانشینان و وضع مردم دهات با این علاقه صحبت بکند (دکتر امین - ما آنوقت هم گفتیم) البته حالا که مجلس از نمایندگانی تشکیل شده است که نماینده واقعی مردم هستند طبیعی است که باید این نوع سؤالها پیش بیاید و موجب خوشوقتی است که می‌بینیم مجلس باینطریق پشتیبان این اصول مهم قرار گرفته است اگر این اقدامات در سال گذشته نشده بود شاید برای بسیاری از اشخاص اصلا این فکر پیش نمیامد. بله در سال گذشته بوضع روستاها بخصوص توجه شده است و شاید درست باشد اگر عرض کنم برای اولین بار توجه باین قسمت مهم کشور شده است زیرا که مبنای اصول ششگانه این بوده است که بنفع اکثریت ملت ایران اقدام بشود وپیداست که اکثریت ملت ایران در حال حاضر آنها هستند که در روستاها سکونت دارند (صحیح است) بله راست است که فرهنگ ما این توسعه را پیدا نکرده بود نفوذ فرهنگ در روستاها بسیارکم بود و هست، هنوز هم هست علتش را هم باید صریحا عرض کنم این بود که یک عده‌ای که در شهرها مستقر شده بودند بیش از آن مقدار که عادلانه سهم بایشان می‌رسید ازسرمایه مملکت و نیروی مملکت توقع داشتند حتما نمایندگان سابق شاهدند، هی فشار می‌آوردند مثلا بوزارت فرهنگ که ما می‌خواهیم در فلان شهر کوچک دوره دوم ادبی در مدرسه دخترانه تاسیس بکنیم، بفکر این بودند و در عین حال غافل از اینکه آن مخارج و آن نیروئی که برای تاسیس یک دوره دوم ادبی مدرسه دخترانه فلان نقطه دور افتاده مصرف می‌شود با همان مقدار نیرو و سرمایه می‌توان اقلا ده تا پانزده دبستان درست کرد و تعلیمات ابتدائی را برای فرزندان دهستان درست کرد و وسائل تعلیمات ابتدائی را برای فرزندان روستائی فراهم کرد باین ترتیب نیروی فرهنگی ما درست توزیع نشده بود عادلانه توزیع نشده بود (یکی ازنمایندگان – حالا هم همینطور است) حالا هم همینطور است زیرا که محال است که جز این بشود اگر مایل هستید بنده اینجا آماده هستم که تا یکساعت توضیح مفصل خدمتتان بدهم حالا یک مقدار بودجه‌ای وزارت فرهنگ دارد که بمصرف مؤسسات متعددی می‌رسد این مبلغ شاید خوب توزیع نشده است یعنی سهم شهرها شاید در حدود هشتاد درصد ازاین بودجه نسبت بسهم دهات بیشتر است اما آیا الان تصور میفرمائید که ممکن است تمام مدارس شهر را تعطیل کنیم و بودجه اش را صرف ده بکنیم. می‌شود ؟(چند نفر ازنمایندگان – سهم ده را تفکیک کنید) تفکیک ابدا بنظر بنده ضرورت ندارد ده را از شهرتفکیک بکنیم همه جا کشور ایران است همه جا افراد ایراین است. (حبیبی – ولی بدهات چیزی نمی‌رسد) اجازه بفرمائید بنده توضیحم را بدهم بعد جنابعالی تشریف بیاورید بفرمائید عرض کنم آیا ممکن است که حالا درشهرها مؤسسات موجوده را تعطیل بکنیم؟ برای اینکه پولش را برداریم در ده خرج بکنیم ما باید سیاستی داشته باشیم که از این ببعد آن مقدار که ما اضافه می‌کنیم به بودجه فرهنگ بیشتر متوجه روستاها بشود اگر قسمت دوم است البته مطلبی است که باید منظور باشد ضمنا چنانکه از سال گذشته هم منظور شده است یعنی تشکیل سپاه دانش فقط بقصد این بود که به روستاها بتوانیم معلم بفرستیم این کار را همه آقایان اطلاع دارند این کار بکلی انقلابی بود نه روش عادی زیرا که روش عادی که تا آنوقت بود عبارت از این بود که در دفعه اول بفکر نقشه ساختمان دبستان باشیم بعد مناقصه بدهیم بعد معمار برود آنجا مدرسه را بسازد و بعد معلم استخدام بکنیم در آن دانشسراهائی که در بعضی جاها بود و تعریف زیادی هم نداشت و باینطریق سرمایه هنگفتی لازم بود و کارها با کندی انجام می‌گرفت. در برنامه سپاه دانش گفتیم که ما معطل این کارها نمی‌شویم، دبستان نو نمی‌خواهیم.

در بعضی نقاط مملکت ما دبستانهائی ساخته شده است که رقمهای فوق العاده عجیبی برای ساختمان آنها خرج شده است بطوریکه تقریبا در یک منطقه‌ای در حدود ۲۰ میلیون تومان برای ساختمان ۲۰ دبستان خرج شده است مملکت ما یک همچو سرمایه‌ای ندارد که اینقدر به تجمل بپردازد. ما گفتیم که اگر عمارت نیست بروند در مسجد، اگر در مسجد جانیست بروند در هوای آزاد زیر درختها. اگر خاطر آقایان باشد آنچه که لازم است اول بنده اعلام کردم آنچه اول لازم است یک تخته سیاه و یک معلم و اگرممکن باشد کاغذ و مداد و ازهمین مقدار شروع می‌کنیم و امیدواریم که البته بتدریج پیش برویم و وسائل دیگر را هم فراهم بکنیم (انشاءالله) این کار آنجام گرفت و چنانچه مطلع هستید خوشبختانه نتیجه خوب بخشید بطوریکه مورد تحسین دوست و دشمن وخودی و بیگانه قرار گرفت صحیح است که نماینده محترم فرمودند که باینجا اکتفا نمی‌شود کرد واین کافی نیست البته که کافی نیست. ما سه هزار نفر تا بحال فرستادیم و پنجاه هزار آبادی داریم بر حسب اینکه آبادی را چطور تعبیر کنیم نتیجه اش از ۴۵ هزار تا ۶۵ هزار تعبیر می‌کند. عرض کنم در هر حال در بسیاری از این روستاها که یک نفر را فرستاده‌ایم یک نفر کافی نیست حتما دو نفر سه نفر لازم است بدلیل اینکه غالبا در یک جا ۱۵۰ نفر یا ۱۶۰ نفر داوطلب شدهاند که بیایند در سپاهی دانش درس بخوانند با لطبع یک نفر از عهده تدریس ۱۵۰ یا۱۶۰ نفر بر نمی‌آید. اما برنامه کار خوشوقتم که باستحضار نمایندگان محترم مجلس شورای ملی میرسانم که به فرمان مبارک اعلیحضرت همایونی ارتش تدارکی می می‌بیند که بتواند عده بسیار بیشتری را هر سال بخدمت بپذیرد برای این امر مهم یعنی سپاهی دانش وامر فرموده‌اند تا حدود ۱۵ هزار نفر فراهم بشود برای تربیت این جوانان. با اینطریق ما امیدوار هستیم این کوشش را چند برابر بکنیم. اما نکته دیگری که باید عرض کنم ما در همه شئون کشورمان مدتهاست که خیلی عقب مانده‌ایم و حالا عجله داریم که تمام عقب ماندگی‌ها را در کوتاهترین فاصله جبران بکنیم این کار خیلی آسان نیست برای اینکه ملتی که مطابق سرشماری سال ۱۳۳۵ کمتر از ۲۰ در صدش با سواد بود چطور می‌تواند این عقب ماندگی را در مدت کمی جبران بکند با در نظر گرفتن میزان ازدیاد نفوس که در مملکت ما خوشبختانه قابل توجه است با حساب اینکه برای هر ۳۰ نفر بچه لااقل یک معلم لازم است کمبود معلم و احتیاج به معلم رقم بسیار قابل توجهی است (صحیح است) در سال گذشته در گزارشی که در جشن مهر گان من عرض کردم قید کردم که در همان سال فقط برای تحصیلات چهار ساله ابتدائی ۵۳ هزار معلم کم داریم این رقم امسال به ۶۰ هزار رسیده و مقدار احتیاج روز بروز زیادتر می‌شود عرض کنم شاید نمایندگان محترم اطلاع داشته باشند که خوشبختابه در برنامه سوم عمرانی بخلاف دو برنامه سابق به فرهنگ توجه شده است. در برنامه جدید وزارت فرهنگ می‌تواند بطور عادی یک عدهای را بعنوان معلم وآموزگار استخدام بکند این عده رقم بسیار قابل توجهی است و کافی است ارقام ریزش خاطرم نیست ولی رقم درشت و کلی را عرض می‌کنم از شهریور سال ۱۳۴۱ تا کنون وزارت فرهنگ بیش از ۱۵ هزار نفر معلم اضافی استخدام کرده و به کار گماشته است و این عده غیر از سه هزار و پنجاه یا شصت نفر سپاهی دانش است که جداگانه بخدمت مشغول شده‌اند و غیر از سه هزار و پانصد نفر که الان مشغول فرا گرفتن تعلیمات هستند یعنی وزارت فرهنگ به هر حال در حدود بیش از ۱۸ هزار نغر بر عده معلمین افزوده است و این رقم به نسبت امکانات مملکت گمان می‌کنم کم نیست (دکتر معتمد وزیری – بفرمائید چند نفر با سواد شده‌اند. فقط هدف استخدام نیست) بلی آنهائیکه استعداد داشته‌اند باسواد شده‌اند، آنهائیکه رفته‌اند پیش سپاهان دانش درس خوانده‌اند با سواد شده‌اند دلم می‌خواست که بعضی از آقایان تشریف داشتید که در چند شب پیش که بچه‌های دهاتی را از دهات آورده بودند در حضور جمعی درحدود ۴۰۰ – ۵۰۰ نفر امتحان می‌دادند خیلی قابل توجه است بچه روستائی کم سن ۵-۶ ساله که در مدتی کمتر از ۶ ماه درس خوانده است و نوشتن و حساب کردن را یاد گرفته است و متخصصین خارجی آمده‌اند تصدیق کرده‌اند حتی این را برای تفریح خاطر آقایان عرض کنم که در مجلسی که این بچه‌ها را جمع کرده بودیم معلنشان گفت هر چه بگوئید این بچه‌ها می‌نویسند. بچه‌ای بنام کلثوم یک دختر شش ساله بود که چادر نماز سرش بود و رویش را هم گرفته بود یکی از آن ته داد زد بنویسد قسطنطنیه و بچه هم قسطنطنیه را نوشت و چون کتابش تا آنجا نرسیده بود با طای مولف ننوشت و بنده هم نمیدانم واقعا لازم است با طای مولف بنویسند یا تاء منقوط (خنده نمایندگان) خوشبختانه نتیجه بسیار رضایت بخش بود به نسبت وقتیکه برای اینکار صرف شده و نتیجه‌ای که بدست آمده خیلی قابل توجه است. اما یقینا نمایندگان محترم اطلاع دارند که از این امر تعلیمات روستائی دو نکته منظور است یکی باسواد شدن یعنی خواندن و نوشتن و یکی دیگر تعلیماتی که برای زندگی در روستا و برای بهبود و پیشرفت سطح زندگی روستائی مفید باشد در قسمت اول که موضوع سواد است تعلیم سواد باید عرض کنم که این کار هر قدر مورد توجه باشد یک مقدمات و وسائلی دارد و بدون مقدمات و وسائل هیچ معجزه‌ای رخ نخواهد داد و اگر فرض بفرمائید ما سرمایه کافی هم بدست بیاوریم برای اینکه بخواهیم در مدت کوتاهی خواندن و نوشتن را بهمه مردم یاد بدهیم آنوقت این مسئله پیش می‌آید که معلمهای آنها را از کجا استخدام بکنیم و چه مقدار نیروی انسانی الان در اختیار ما هست چه مقدار این نیروی انسانی محتاج به پرورش است تا در مدت فاصله کوتاه و بلندی آماده این خدمت بشویم در یک کنفرانس بین المللی تعلیم و تربیت که از طرف یونسکو در کراچی منعقد شده بود امکانات کشور ما مورد بحث واقع شد و طرحی تهیه شد که بموجب این طرح می‌بایستی تنها برای اینکه ما بچه‌های محصل یعنی بچه هائی که از شش سالگی تا ۱۲ سالگی هستند بتوانیم در مدارس بپذیریم برنامه‌ای طرح شد و مدت این برنامه بیست سال معین شد یعنی حداکثر امکان معنیش این بود که تا ۲۰ سال آینده ما بتوانیم اینقدر معلم داشته باشیم که در آن ۲۰ سال همه بچه‌های ایرانی که به سن ۶ سالگی یعنی سن تحصیل می‌رسند بتوانند به امر تحصیل بپردازند و بمدرسه بروند بنده برنامه کار را حساب کردم و دیدم که صحیح است این برنامه برنامه مثبتی است اما ما باید بیست سال صبر کنیم و در این مدت ۲۰ سال خواه نا خواه یک عده از بچه‌های ما از تحصیل محروم می‌مانند و آنوقت در آخر این ۲۰ سال تازه ما با این مشکل مواجهیم که درست است که عده معینی از افراد مملکت که بمدرسه می‌روند و با سواد شده‌اند بیشتر شده است اما عدد بسیار درشتی باقی می‌ماند از عده مردمی ک در این ۲۰ سال مجال رفتن به مدرسه را پیدا نکرده‌اند ما در برنامه سوم طرحی تهیه کرده بودیم و کرده‌ایم که سالی ۸ هزار نفر تربیت کنیم اما طرح سپاه دانش که به این امر اضافه شد این امکان و این اجازه را داد که شاید به اندازه یک برابر و نیم و یا دو برابر بدون اضافه کردن به اعتبارات یعنی با همان اعتباراتی که پیش بینی شده بتوانیم این عده را تا یک برابر و نیم افزایش بدهیم و همچنین دومین قدمی که در این راه برداشتیم کار را بسیار تسریع می‌کند زیار که مخصوصا آقای دکتر الموتی که توجه دارند برای استحضارشان عرض می‌کنم ما تشخیص دادیم که این سیستم مدرسه توی شهر بدرد ده نمی‌خورد یعنی اینکه مدرسه در شهر در ۱۵ شهریور افتتاح می‌شود از خرداد سه ماه تعطیل داشته باشند در روزهای معین و ساعات معین مثلا زنگ بزنند این وضعی نیست که در تمام روستاهای کشور قابل انطباق باشد در بعضی جاها همانوقت که مدرسه باز می‌شود موقع درو است در بعضی جاها همانوقت که بخواهیم امتحانات بکنیم موقع آبیاری و کارهای زراعتی است و همچنین وضع اقلیمی نقاط مختلف فرق می‌کند باین جهت در این برنامه بکلی این سیستم رسمی اداری را ما کنار گذاشتیم و گفتیم که باقتضای محل وباقتضای وضع اقتصادی و وضع طبیعی محل مختار است این جوانرا که ما می‌فرستیم و باو مسئولیت می‌دهیم بتواند هر وقت که مقتضی میداند و هر وقت که مناسب میداند شروع کند بتدریس یا بامتحان و هر وقت ک می‌بیند اقتضا ندارد با وضع طبیعی محل بتواند درس را تعطیلکند بتواند تدریس را صبح زود شروع کند عصر شروع کند برای اینکه اگر بچه‌های روستاه رفته باشند گوسفندان ده را چرانده بشاند و پرورانده باشند وقت داشته باشند یا پیش از اینکه بروند بمزرعه درسشانرا بخوانند باین طریق عده‌ای که با این مقدار معلم بدرس خواندن پرداخته‌اند اعم از بچه یا بزرگ بسیار بسیار بیشتر از آن شد که با وضع سابق ما می‌توانستیم داشته باشیم و همچنین مدت بسیار کوتاه شد زیرا سه ماه تعطیل تابستان در میان نیست، ۱۴ ماهی که سپاه دانش در محل هست واقعا بدوقسمت هفت ماهه تقسیم می‌شود و این کافی است که یکعده را در هفت ماه اول و یکعده را در هفت ماه دوم تربیت بکنیم اما عددی را که فرمودند باید عرض کنم که بیش از ۳۱۱ هزار نفر مطابق حسابی که ما داریم نزد این سپاهیان دانش درس خوانده‌اند. البته میزان پیشرفت اینها را نمی‌شود توقع داشت که مساوی باشد شاید بعضی‌ها بهتر درس خوانده باشند بعضی‌ها بدتر اما یک نکته را که فرمودند تعلیمات روستائی یعنی چه؟ وزارت فرهنگ بخلاف آنچه که شاید تصور بشود حساب همه اینها را اول کرده است حساب این است گفتیم که می‌خواهیم در درجه اول سواد یاد بدهیم، عده معلمینی را می‌فرستیم توی ده بجای اینکه بچه‌های ده را جمع کنیم بیاوریم توی شهر زیرا که خطر این بوده و هست کا اگر بچه‌های دهاتی را برداریم بیاوریم در شهر درس بدهیم دیگر به ده برنگردند بنابراین بجای اینکه ده رابه شهر بیاوریم شهر را بده برده‌ایم بعد گفتیم که خوب اینها در ۱۴ ماه دو کلاس را درس می‌خوانند بعد چه کنند کسانی که درس می‌خوانند دو دسته هستند یکدسته کسانی هستد که سنشان و وضع اقتصادیشان اجازه نمی‌دهد که دنباله تحصیل را بگیرند، مثلا جوان ۱۷ – ۱۸ ساله‌ای که پیش این سپاهی دانش درس خوانده است شاید این معاشش، وضع اقتصادیش کاری که بایدبکنند مانع از این باشد که برود باز مرتب درس بخواند، برای این طبقه فکر کردیم کتاب تهیه کنیم کتابیکه جالب توجه باشد کتابیکه اطلاعات کافی کشاورزی، اطلاعات اجتماعی و بهداشتی و سایر چیزها را باو بدهد و در هر آبادی بتوانیم یک مقداری از این کتابها را بفرستیم که بقیمت نازل فروخته شود و باین طریق آن عده‌ای که تحصیلاتشان را ادامه نمی‌دهند آنچه را که خوانده‌اند فراموش نکنند و از تحصیلشان استفاده کنند زیرا سواد خواندن ونوشتن وسیله است هدف که نیست، یاد می‌گیرند خواندن ونوشتن را برای اینکه چیز مفید بخوانند بعد می‌ماند یک عده‌ای که سنشان اقتضا می‌کند و وضع اقتصادی زندگیشان اقتضا می‌کند که تحصیلشان را ادامه بدهند اینها را هم ما بفکر این نمی‌توانیم باشیم که پنجاه هزار مدرسه در پنجاه هزار ده بسازیم با ۵۰ هزار ناظم و ۵۰ هزار فراش یعنی با این سیستم معمولی پس باید چه بکنیم؟ بیائیم یک خورده جمع و جور بکنیم برنامه خودمان را و این طرح این است، اتفاقا الان که رؤسای فرهنگ تمام کشور جمعند و دارند این طرح را بصورت قطعی در می‌آورند باین ترتیب که در مرکز هر پنج ده در فاصله ایکه قابل رفت و آمد باشد برای بچه‌ها یک مدرسه روستائی مرکزی می‌سازیم این مدرسه روستائی مرکزی از کلاس سوم شروع می‌شود زیرا دو کلاس اولش را قبلا در خود ده در پیش سپاه دانش خوانده‌اند در این دبستان روستائی چه باید بیاموزیم دو نکته را بایستی در نظرداشت دو نکته شاید متضاد یکی اینکه ایرانی، ایرانی است میان افراد ایرانی اختلاف طبقه نباید بوجود آورد، یعنی کسیکه روستائی است نباید چیز دیگر بخواند و آن کسیکه شهری است چیز دیگر یعنی دو چیز متفاوت را نکته دیگر که عرض کردم ضد این است که در هر حال اقتضای وضع زندگی در هر محل و نوع زندگی در هر منطقه طرز دیگری است و این اختلاف بهر حال قابل ملاحظه است، بنابراین در فکر این بودیم که این مدارس ۳ ساله روستائی در مراکز ده‌ها این برنامه اش تا چه اندازه باید مطابق باشد با برنامه عمومی شهر وچه نکته هائی را باید باو اضافه کرد با کم کرد. چه مقدار از صنایع روستائی چه مقدار اطلاعات روستائی و کشاورزی می‌توان باین بچه‌ها آموخت باز اینجا در کار فرهنگ هزار نکته باریکتر ز مو است، بطور معترضه عرض می‌کنم بدون در نظر گرفتن متقضیات و امکانات کشور دبستانهای روستائی درست کردند اما بقول معروف گز نکرده پاره کردند یعنی دبستان روستائی خیلی خرجش بیشتر از دبستانهای عادی است آیا بچه ایکه می‌آید آنجا در چه سنی است؟ در سن ۶-۷ سالگی یا ۱۲ سالگی بچه در این سن رشد نکرده است آنقدر که بتواند بیل بدست بگیرد، بتواند یک کار واقعی روستائی را انجام بدهد، غالبا بچه هائیکه می‌روند در این مدارس کشاورزی درس می‌خوانند حاصلش این بود که نه درس می‌خواندند نه کار کشاورزی یاد می‌گرفتند بنابراین در این برنامه چهار ساله دبستانهای روستائی فکر این شده است تا حدودی که ممکن باشد اطلاعات مربوط بزندگی کشاورزی و صنایع روستائی مفید در برنامه آنها گنجانیده شود. این برنامه پیش از اینکه دوره اول سپاه دانش کارش را تمام بکند آماده خواهد بود، اما باید با کمال تاسف عرض کنم کار باینجا خاتمه پیدا نمی‌کند. خیلی مشکل نیست که برنامه بنویسند که چه چیزها را به بچه یاد بدهند همین که این را نوشتیم تازه اول اشکال است معلمش را باید داشته باشیم، اگر در برنامه نوشتیم صنایع روستائی معلم صنایع روستائی راقبلا باید آماده کرده باشیم کتابش را، وسایلش را قبلا باید آماده کرده باشیم بنابراین یک دوره تعلیمات تکمیلی چهار ماهه برای سپاهیان دانش که خدمتشان را تمام کرده‌اند و مایل هستند در خدمت فرهنگ بمانند ترتیب داده شده است تا اول بآنها این نکته‌های لازم و اضافی را یاد بدهیم تعلیم بدهیم بعد آنها را بفرستیم و توقع داشته باشیم که بروند به بچه‌های روستائی تعلیم بدهند این برنامه هم آماده کار است موضوع دیگر که سؤال فرمودند راجع باعتباراتی که تخصیص داده‌اند آنرا هم الان رؤسای فرهنگ را خواسته‌ایم جمع بشوند که هر چه زودتر نقطه هائی را که باید مدرسه مرکزی دبستان مرکزی روستائی ساخته بشود تعیین بکنند. نقشه این کشیده بشود، سازمان برنامه اعتبارتش را تامین کند بطوری که ما لااقل در این قسمت هائی که سپاه دانش فرستاده‌ایم و یک مقار سواد یاد داده‌ایم دنباله کار را بگیریم تا کارمان ضایع نشود و همچنین برنامه را طوری تنظیم کنیم که برای دوره دوم آن سه هزار نفری که می‌روند باز برنامه آماده باشد، ساختمان آماده باشد بچه هائی که درسشان را خوانده‌اند بروند دنبال کارشان را بگیرند، این مجموع کارهائی است که ما در نظر داریم برای تعمیم در روستاها انجام بدهیم باید باز با کمال خوشوقتی عرض کنم که اولین بار در سال گذشته این عمل بفرمان مبارک شاهنشاه انجام گرفت که فرهنگ بروستا رفت و این مطلبی است که در مطبوعات خارجی هم اشخاصی مکرر نوشتند و همچنین در گزارش هائی که به بنده از خارجی‌ها رسیده است این یک نکته را در خاتمه عرایضم عرض می‌کنم هر چه کوشش بکنیم در این راه کم کرده‌ایم هر چه نقشه بکشیم بآن اندازه که باید بکشیم و دقت بکنیم نکرده‌ایم، کارمان خیلی عظیم است با تعارف و حرف تنها نمی‌شود اولا باید پیش بینی کرد و بیخود بخودمان وعده ندهیم دعوی بیهوده نکنیم اگر کسی گفت که من طرحی کشیده‌ام که در ظرف پنجسال ملت ایران باسواد می‌شود یقین دارم که باو خواهید خندید زیرا این کار عملی نیست و چنین چیزی ممکن نیست یکی ازمملکت‌های آسیائی در مجامع بین المللی تعلیم و تربیت شهرت داشت که در مدتی قریب به ۱۵ سال توانسته است عده با سوادهایش را از شش در صد به هشتاد درصد برساند و این مطلب موجب تحسین بنده شد و چون مطلبی است مربوط بمملکت ما بنده هم بسیار توجه کردم و واقعا تحسین کردم که چنین ملتی توانسته یک چنین کاری بکند بعد فرصتی پیدا شد کلاه خودم را قاضی کردم دیدم این کار مشکل است باین طرز نمی‌شود این کار انجام شود تحقیق کردم معلوم شد که کمیت را اضافه کرده‌اند و کیفیت را کم کرده‌اند باین معنا که برنامه‌ای تهیه کرده‌اند که هر شخص بیسوادی بتواند روی علائمی که انتخاب کرده‌اند هفت، هشت کلمه را بخواند و علائم را تشخیص بدهد و چند تا از این جور چیزها این را اسمش را گذاشته‌اند سواد وقتی که اینطور شد این مقدار را در مدتی کم در بیست و چهار ساعت می‌شود یاد داد و افراد را سواد دار کرد اگر اینطور بشود کار آسان می‌شود یعنی ما اگر توقعمان را اینجور پائین بیاوریم و سواد را اینجور تعیین کنیم ممکن است خیلی زود با سواد تهیه کنیم اما ما نمی‌خواهیم خودمان را گول بزنیم درس دادن معلم می‌خواهد وسیله می‌خواهد و مدت می‌خواهد بخصوص مدت می‌خواهد کپسول و آمپول علم هنوز اختراع نشده است بهر حال آن کسی که می‌خواهد چنین چیزی یاد بگیرد لااقل شش سال وقت لازم است که بتواند معلومات شش ساله رایاد بگیرد عرضم را بش از این ادامه نمی‌دهم و خیلی متشکرم (احسنت – احسنت).

رئیس – آقای دکتر الموتی.

دکتر الموتی – عرض کنم بنده امروز توجه کردم اساسا از وزرائی که خوب صحبت می‌کنند نباید سؤال کرد (صحیح است – خنده نمایندگان) برای اینکه بسیار خوب صحبت می‌کنند و مطلب را خوب میپرورانند ومطالب زیادی هم می‌فرمایند ولی برای رودبار الموت و سایر دهات مدرسه نخواهد شد (احسنت) جناب آقای وزیر فرهنگ مطالب بسیار جالبی را فرمودند بنده استفاده کردم بخصوص از آن قسمت فرهنگ روستائی ولی می‌خواهم بعرضشان برسانم که اساس سؤال من در این زمینه است این مشکلات وجود دارد مردم ما در دهات بیسواد هستند بودجه و پول نداریم این مشکلات هست ولی اگر قرار است کاری بشود با وجود این مشکلات هست ولی اگر قرار است کاری بشود با وجود این مشکلات بایستی راهی پیدا کرد کمکی کرد که سطح تعلیم و تربیت در مملکت ما بالا برود اگر بخواهید که سرمایه در اختیار همه بگذارید مدرسه هم بسازید بچه‌ها هم مدرسه بروند هم آمارش را منتشر بکنیم این اعجازی نشد چطور شاه مملکت برنامه سپاه دانش را اعلام فرمودند وزارت فرهنگ هم انجام داد موقعیتی هم حاصل شد باید از این قبیل راهها پیدا کرد و روستاهای مملکت را از این وضع نجات داد (صحیح است) ما از جناب اقای وزیر فرهنگ یک برناه‌ای می‌خواهیم متناسب با انقلاب والا این برنامه‌ها که معمولی است. پول نداریم همیشه این حرف رامیزدند. بنده که خودم را وکیل صد هزار دهاتی میدانم در این شهر تهران صحبت میکم و مقاله می‌نویسم در ماهیت انقلاب وقتی به روستا و ده می‌رود باید بگویم نتیجه این انقلاب این بوه است که الان دویست مدرسه در این دهات دایر شه اگر ما بعد از انقلاب همان برنامه‌های زمان قبل از انقلاب را ادامه بدهیم دیگر تحول و پیشرفت حاصل نشده است و ما کاری نمی‌توانیم بکنیم جناب اقای وزیر فرهنگ این مطالبی که فرمودید برای گذشته بنده عرضی ندارم بنده هنوز نمیدانم برنامه وزارت فرهنگ برای سال آینده چیست از همین بودجه و اعتباری که در اختیار وزارت فرهنگ گذاشته خواهد شد چه مقدار به روستاها اختصاص داده می‌شود و چه تحولی بوجود می‌آید کار سپاه دانش شما کاملا محسوس است لازم نیست که خارجی‌ها بدانند و بگویند، خودمان میدانیم و احساس می‌کنیم و افتخار هم می‌کنیم (احسنت) و بنای قضاوت ما هم ببخشید مطبوعات خارجی نیستند چون ممکن است بدون غرض نباشند ما خودمان بوطنمان علاقه داریم از طبقه مردم هستیم و افتخار هم می‌کنیم که برای این مردم خدمت بکنیم و بتوانیم سطح زندگی وسطح فرهنگ، سطح دانش و سطح بهداشت همه را بالا ببریم در موردی که فرمودند بودجه و اعتبار نداریم تصادفا خانم تربیت یادداشتی مرحمت فرمودند برایتان می‌خوانم مرقوم داشته‌اند ‹‹‌برای اطلاع شما یادآوری می‌کنم که تازگی ۹ میلیون تومان برای تحقیق بدانشگاه ادبیات داده شده در صورتی که با این مبلغ لااقل ده هزار مدرسه برای روستاها ساخته می‌شد ›› (نمایندگان – بیشتر) اگر وزارت فرهنگ برای خودش یک برنامه‌ای داشته باشد درجهت توسعه مدرسه روستائی یا بهر صورتی که متخصصین وزارت فرهنگ مطالعه دارند تاسیس بشود بر آن اصول می‌شود پول پیدا کرد و بودجه پیدا کرد ما میدانیم که در این مملکت پول هم هست منتها باید یک قدری بوضع دهات توجه کرد همین سپاهیان دانشکه فرمودید بنده بعرضتان میرسانم یکی از سپاهیان دانشی که به الموت فرستاده‌اید بعرض اعلیحضرت همایونی هم بنده رساندم یک جوانی است که سه سال در اطریش تحصیل کرده است فرستادید آنجا این حقیقتا در آنجا تحولی بوجود آورد وضع این ده کلی عوض شده بچه‌ها وضعشان وضع تربیتشان بکلی عوض شد اما میدانید چه شد ؟چون یک مقرراتی هم دارید دهاتی که راه ندارند سپاهیان دانش نباید آنجا بروند برای اینکه باید سرکشی بکنند این جوان که رفته بود آنجا وده ماه مانده بعد این را برداشتند آوردند به تهران و در یکی از هنرستانهای دستگاه سازمان شاهنشاهی جای دادند و آنجا تعطیل شد و هر چه بفرهنگ قزوین بدستگاه خودتان می‌گویم میگویند در دهاتی که که راه ندارد ما معذرت می‌خواهیم سپاهی دانش نمی‌توانیم بفرستیم اگر شما برای دهات راه دار این وضع را تهیه کردید باز هم بجائی نمی‌رسد و این مشکلات همینطور در کارتان هست مثلا راجع بمدرسه فرمودید وسیله نیست آقای خواجه نوری یادداشتی به بنده لطف فرمودند که در لواسان مدرسه‌ای با چهل هزار تومان ساخته‌اند تحویل وزارت فرهنگ هم داده‌اند ولی معلم بهشان نداده‌اند این مدرسه هم خراب شده و از بین رفته مردم چه بکنند ؟(یکنفر از نمایندگان - در کجا است) در میگون آیا از مردم می‌شود بیش از این توقع داشت که بیایند مدرسه بسازند تحویل وزارت فرهنگ بدهند و وزارت فرهنگ معلم ندهد و این مدرسه خراب بشود در مملکتی که هشتاد، نود درصد مردمش بیسوادند مردم حاضر بهمه گونه همکاری هستند از مردم بخواهید کمک می‌کنند با شما راه میایند ولی بشرطی که آن برنامه‌ای که بمردم وعده می‌دهید قول می‌دهید عمل بکنید من الان باین منطقه‌ای که سپاهیان دانش شما رفته و بعد هم برگشته‌اند و دیگر نفرستاده‌اید نمیدانم اصلا چه جوابی بآنها بدهم هر چه مراجعه می‌کنند میگویند چون قرار است هر ۱۵ روز یک آقائی برود و سرکشی بکند در دهاتی که راه ندارند آنجا نخواهند رفت بنده چون نمی‌خواهم زیاد وقت مجلس را بگیرم البته خیلی متاسفم بعرض جنابعالی برسانم که جواب حضرتعالی بنده را قانع نکرد یعنی بنده همانطور که در دقیقه اول پشت تریبون آمدم و نمی‌دانستم برنامه وزارت فرهنگ در سال اینده برای توسعه شبکه فرهنگ در روستاهای مملکت چیست الان در همان شرایط هستم منتها مطلبی را بنده استنباط کردم که قرار است رؤسای فرهنگ شهرستانها بیایند به نشینند و مطالعه بکنند بررسی بکنند ببینند که چه می‌شود کرد یا آقای صائب نوشته‌اند ‹‹‌در حال حاضر بعضی از مدارس اصفهان معلم ندارد ›› البته مشکلات زیاد است همه میدانیم همکاران محترم اجازه بدهند که بنده یادداشتها را نخوانم و باز از جناب آقای وزیر فرهنگ خواهش بنده اینست که بفرمایند بند می‌خواهم بدانم به برنامه وزارت فرهنگ در گذشته کاری ندارم و عرضی ندارم هر چه بوده و شده گذشته برای سال آینده برای توسعه تعلیمات اجباری و تعلیمات روستائی در دهات چه برنامه‌ای هست موضوع سؤال بنده این است تا زمانی که بنده در این مورد قانع نشده‌ام خیلی متاسفم که عرض می‌کنم جواب حضرتعالی بنده را قانع نکرده.

رئیس- این مسئله بنده خیال می‌کنم که خیلی مفصل باشد شاید بهتر باشد که در کمیسیون فرهنگ تشریف ببرید و ساعت‌ها روی این موضوع بحث بشود آقای وزیر فرهنگ بفرمائید.

وزیر فرهنگ – بند باید عرض کنم که برای وزیر هم مشکل است که با وکیل ناطق و حرافی روبرو بشود بنده مختصر چند نکته را عرض می‌کنم و وقت مجلس را بیشتر از این نمی‌گیرم در مورد سپاهی دانش که فرمودند به الموت رفته است از آنجا برش گرداندند بعلت اینکه راه نبود است صحت ندارد خلاف خدمتتان عرض کرده‌اند علت اینک آن سپاهی دانش را خواستند این است که این متخصص امور صنعتی بود مخصوصا فرستاده شده بود برای این پرورشگاهی که سازمان خدمات شاهنشاهی تاسیس کرده است درس بدهد ما او را معاف نکردیم بنده چون هیچ مایل نبودم بهیچ بهانه از خدمت سپاه دانش بیرون برود باین جهت پافشاری کردم که با وجود این امر این خدمت را بکند ولی بعد چون در آنجا تحصیلات بچه‌ها ناقص مانده بود و معلم نداشتیم واین یگانه معلمی بود که صنعتی را می‌بایست در آنجا درس بدهد ناچار در قسمت دوم برنامه او را بمحل فرستادیم امیدوارم که در دفعه آینده که انشاءالله مشتمان پر است از سپاهی دانش سهم الموت بیشتر باشد. این نکته‌ای که خانم تربیت فرمودند که نه میلیون تومان بدانشکده ادبیات برای تحقیق داده شده است بنده مقدمتا عرض می‌کنم که مطلقا صحت ندارد (خانم تربیت - در روزنامه نوشته است) نوشته روزنامه خیلی معتبر نیست یقینا صحیح نیست اگر مایل هستید بنده تحقیق می‌کنم اگر مبلغی داده شده باشد عین مبلغ را عرض می‌کنم (دکتر شفیع امین – روزنامه‌ها نوشته‌اند) اعتماد نفرمائید اما راجع به برنامه سال آینده جناب آقای دکتر الموتی مختصر عرض می‌کنم فعلا برنامه‌ای که تهیه شده است درسال تحصیل آینده مثل امسال هشتهزار آموزگار باستخدام رسمی وزارت فرهنگ درخواهند امد که این عده بعضیها کسانی هستند که خدمت سپاه دانش را طی کرده‌اند و بعضیها کسانی هستند که در کلاسهای تربیت معلم تحصیل کرده‌اند علاوه بر آن هفتهزار سپاهی دانش در سال آینده بکار خواهند پرداخت و احتمال می‌رود که در دی ماه سال آینده ده هزار سپاهی دانش جدید پذیرفته شوند که البته به سال تحصیلی بعد خواهند رسید انی فقط در قسمت تعمیم تعلیمات ابتدائی است و تصور می‌کنم که امکانات بیشتر از این نباشد زیرا همانطور که عرض کردم حساب بفرمائید آدمش را از کجا بیاوریم، جوان دیپلمه تعدادش معین است که از مدارس ما خارج می‌شوند نمی‌توانیم دیگر دیپلمه قالب بزنیم.

رئیس – آقای وزیر کشاورزی فرمایشی دارید بفرمائید.

مصطفوی نائینی – آقای وزیر کشاورزی هم ناطق خیلی خوب هستند.

وزیر کشاورزی (سپهبد ریاحی) – نماینده محترم جناب آقای دکت الموتی سؤالی از دولت فرموده‌اند که چند قسمت از آن سؤالاتی مستقیم و غیر مستقیم با وظایف وزارت کشاورزی ارتباط دارد بنده سعی می‌کنم در حداقل مدت که در حوصله مجلس و نمایندگن محترم باشد عرایضم را بعرض برسانم (احسنت) البته مبحث خیلی مبسوط شده ولیکن من توجه بحوصله نمایندگان محترم خواهم داشت (دکتر شادمان - زیاد است) و البته آن سخنران قوی و با فصاحت هم نیستم که بتوانم وقت مجلس را با فصاحت خودم جلب بکنم سعی می‌کنم مطلب بگویم بلکه انشاءالله باین وسیله جلب توجه آقایان بشود. (احسنت) در سؤال اول که از دولت فرمودند که البته قسمت مقدماتیش به وزارت کشاورزی ارتباط ندارد ولی مؤخرش ارتباط پیدا می‌کند این است که از بودجه برنامه سوم چه مقدار برای آبادی و عمران دهات ایران تخصیص داده شده و برنامه دولت برای بهبود وضع زندگی دهقانان و روستائیان کشور چگونه است. بنده می‌خواهم جواب خلاصه‌ای بسؤال نماینده محترم بدهم چه برنامه‌ای برای زندگی کشاورزان و بهبود آن عظیم تراز برنامه انقلاب ملی است (صحیح است) آیا قبول ندارید که این برنامه را صرفا برای حمایت از زندگی کشاروزان تنظیم کرده‌اند وبتصویب ملی رسیده، توجه بفرمائید ماده۱ اجرای قانون اصلاحات ارضی و امحای رژیم ارباب رعیتی، آیا جامعتر از این برنامه برای دولت و ملت ایران وجود دارد؟ بعقیده بنده وجود ندارد، این شاه برنامه است و برنامه دولت است و مسئول اجرای این برنامه هم وزارت کشاورزی خواهد بود آنجائی که میگوئیم ملی شدن مراتع و جنگل‌های کشور جز اینکه فوایدش بطبقه کشاورز می‌رسد و مسقیما عواید این کار نصیب کشاورزان است چیز دیگری است، دلیل آن این است که امروز در تمام این کشور یکنر دام دارد یناری بابت تعلیف نمی‌پردازد، آیا این نتیجه این قانون نیست؟ بروید به سنوات گذشته توجه کنید ببینید چه بروز دامداران و سایرین میاوردند امروز دیگر این وضع وجود ندارد این ثمره این برنامه مترقی است (احسنت) اگر صدای بنده بلند است تذکر بفرمائید که آهسته تر صحبت بکنم تا مزاحم نباشم درماده دیگر از مواد ششگانه منشور انقلاب شاه و مردم سپاهی دانش است مگر غیر از این است که سپاهی دانش را برای با سواد کردن روستائیان تصویب کردند، ملت هم تصویب کردند پس بنا براین بطور خلاصه می‌گذرم برنامه کار دولت برای بهبود زندگی کشاورزان اجرای دقیق و کامل منشور انقلاب شاه و مردم است، جز این برنامه‌ای بنده ندارم (احسنت) ممکن است نماینده محترم منظورشان در دنباله برنامه سوم بود، ممکن است منظور شان این بوده است که ما از برنامه سوم چه کمکی به بهبود وضع زندگی کشاورزان مملکت خواهیم کرد دربرنامه سوم با عدد عرض می‌کنم بیست ودو درصد از مجموع اعتبارات برنامه سوم اختصاص به امور کشاروزی داده شده که نتیجه فواید آن عاید طبقه روستا خواهد شد. این مبلغ در حدو ۴۵ میلیارد ریال برآورد می‌شود البته آنچیزی است که مستقیما برای امور کشاروزی مصرف می‌شود ولی خیلی از این اعتبارات هست که من غیر مستقیم بر این اعتبار کل افزوده می‌شود اعتبار راهسازی و بخصوص راهسازی بین دهات یا راههای فرعی، اعتبارات فرهنگی اعتبارات بهداشتی اینها هم اعتباراتی است که نتیجه اش خواه ناخواه عاید طبقه کشاورز خواهد شد و من امروز با افتخار و غرور بعرض میرسانم که کشاورز امروز کشاورز دیروز نیست کشاورز امروز بحقوق خودش واقف است و حق خودش را بهرترتیبی که شده است و با هر قدرتی که شده است پس می‌گیرد امروز وزیر کشاورزی نمی‌تواند در خانه اش راحت بخوابد و کشاورز را بدست تقدیر بسپارد مجبور است برود به دهات و تماس بگیرد و احتیاجات او را تامین بکند (احسنت) و بطور کلی اگر اینها را هم اضافه بکنیم ۳۰ در صد از اعتبارات سازمان برنامه در برنامه سوم اختصاص به امور کشاورزی و کمک به طبقه کشاورزان داده شده اینجا مقدمتا یک عرضی می‌کنم شاید این عرض را در مصاحبات قبلی هم گفته‌ام و باستحضار آقایان هم رسیده است اگر تکرارش خسته کننده است معذرت می‌خواهم ما از اجرای قانون اصلاحات ارضی دو هدف بزرگ مد نظر داشتیم البته ما میگوئیم برای مائیکه مجری هستیم این الهامی بود که شاهنشاه دادند و ملتی بود که تصویب کرد (صحیح است) هدف یک هدف سیاسی و اجتماعی بود یعنی همان که نماینده محترم بنام فئودالیسم در روستاهای کشور نام برد من امروز بعرض نمایندگان محترم میرسانم که این هدف بطور کلی تصرف شده است امروز از نظر امور اجتماعی و سیاسی حقوق کشاروزان برابر حقوق شهر نشینان تثبیت شده است نمونه این که چهل پنجاه نفر کشاورز و مهندس کشاورزی در این مجلس شورای ملی منتخب طبقه کشاورزان هستند (صحیح است) از این دلیل بارزتری ندارم بعرض برسانم اما هدف دوم که مدنظر بوده هدف اقتصادی است که بهبود زندگی و بالابردن قدرت خرید که اینهم در نوع خودش بسیار هدف عالی است اگر چنانچه هدف یکم را روی رشد ملی روی سابقه تمدن کشور سریع تصرف کردیم متاسفانه تصرف هدف دوم باین آسانی و سهولت امکان پذیر نیست و من نمی‌توانم وزیری باشم که امروز و عده‌ای بدهم و فردا در انجامش عاجز باشم این احتیاج بزمان دارد احتیاج به مراقبت دارد احتیاج به اعتبارات دارد و از همه مهمتر احتیاج باراده و ایمان دارد اراده و ایمان کارمندان وزارت کشاورزی، اداره و ایمان روستائیان و کشاورزان برای اینکه ما بتوانیم در زمان کوتاهی انشاءالله این منظور را هم حل کنیم زمان طولانی است برای اینکه زمان را ما بتوانیم کوتاه بکنیم بایستی با سرعت پیش رفت من در مورد سؤال اول دیگر عرضی نمی‌کنم میپردازم بسؤال دوم نماینده محترم که تا کنون چند شرکت تعاونی روستائی تشکیل شده و چه برنامه‌ای برای حمایت بیشتر از کشاورزان تهیه گردیده تا دهقانان آزاد شده از فئودالیسم بهتر بتوانند از زندگی مرفهمی که هدف نهائی انقلاب ششم بهمن است برخوردار شوند بر حسب تصادف یا برحسب اختیار وزارت کشاورزی دارای برنامه است وزارت کشاورزی تا ۵ سال آینده برنامه اش تنظیم شده است وظایف فرد فرد اعضای این سازمان عظیم مشخصی و معین شده است که چه کاری بایستی انجام بدهند اول اشاره می‌کنم بموضوع شرکتهای تعاونی ضرورت ندارد من در جمع آقایان که از همه چیز واقف هستند از مزایای شرکتهای تعاونی بحثی بکنم اساس این کار بر اساس خود یاری است یعنی خود کشاورزان جماعت هائی را تشکیل می‌دهند برای اینکه بتوانند بزندگان هم نوع خودشان و بزندگی خودشان کمک کنند و این اساس کار است ولی غافل نباشید این اساس اساس نوئی است در کشور ما، ما هنوز در کشور عادت بامور اجتماعی آنطور که باید و شاید پیدا نکرده‌ایم یکی از برنامه‌های مهم آینده دولت‌ها باید این باش که مردم را بکار اجتماعی عادت بدهند (صحیح است) یعنی اعتماد بین افراد ایجاد بشود بطوریکه اگر جزئی سرمایه‌ای داریم بسپاریم بشرکتی و مطمئن باشیم که آخر سال بهره اینرا خواهد داد نه این که یک روزی اعلام ورشکستگی بشود سرمایه اصل وفرع هم از بین برود متاسفانه این تجربیات تلخ ما را وادار کرده است به احتیاط کاری حالا یا اشتباه عرض می‌کنم یا صحیح ناگزیر هستیم در این مرحله که با سرنوشت قانون اصلاحات ارضی ارتباط مستقیم دارد با درایت و با آرامش و با پیش بینی جلو برویم این شرکتها را تشکیل دادن و بدست اشخاص نادان سپردن یعنی ورشکستگی شرکت اگر ده شرکت ورشکست شد اعتماد شرکت بهم می‌خورد و دیگر روستائیان استقبالی از این کار نخواهند کرد (صحیح است) این است که ما سعی می‌کنیم که یک کادر ورزیده‌ای جهت این کار تربیت بکنیم این کار انجام شده است و بتدریج هم افزایش می‌دهیم بطوریکه در هر پنج شش شرکت تعاونی اقلا یک نفر مامور ورزیده که با اصول حسابداری آشنا باشد وجود داشته باشد اما از نظر تعداد شرکتها بعرضتان میرسانم در سرتا سر کشور تا این تاریخ ۳۱۴۰ شرکت تعاونی در دهات تشکیل شده که تشریفات قانونی و ثبتی ۲۳۸۴ تا از انها پایان یافته است اینکه اشاره به برنامه میفرمائید من هم با جنابعالی هم عقیده‌ام بدون برنامه راه رفتن یعنی در تاریکی راه رفتن و به نتیجه نرسیدن برنامه ما در این قسمت این است که تا آخر سال جاری تعداد این شرکتها به چهار هزار برسد و جنابعالی می‌توانید در آن تاریخ از بنده سؤال بکنید که رسید یا نرسید و باید برسد تعداد کشاورزانی که در این شرکتها عضویت دارند پانصد هزار نفر است سرمایه ایکه اعضای شرکتها پرداخته‌اند در حدود ۳۵ میلیون تومان است (مهندس والا – نقدی بوده است) کشاورزان نقدی پرداخته‌اند چونکه شرط واگذاری سهم بکشاورز که از مرحله یکم قانون اصلاحات ارضی برخوردارند این بود که عضویت شرکت را قبول کنند و یک سهمی هم بگذارند صد تومان، صدو پنجاه تومان، دویست تومان به تفاوت گذاشته‌اند جمعش که رقم قطعی اش را عرض می‌کنم ۰۶۲ ۱۵۴ ۳۲۴ ریال است مبلغ اعتباری که ما از طرف سازمانهای تعاونی مرکز اضافه کردیم و در اختیار گذاشتیم تقریبا مضاعف این است ۹۶۶ ۵۸۲ ۶۵۷ ریال است اما این یک اصل متذکر می‌شوم ما برای اینکه شرکتهای تعاونی دچار شکست نشوند و بهتر بتوانند بمنظور واقعی که بالا بردن سطح زندگی کشاورز است کمک کنیم کمک شرکتهای تعاونی را بیشتر اختصاص دادیم به کمک‌های جنسی، جنسی که از نظر کشاورز و پیشرفت کشاورزی ضرورت دارد چونکه این خطر هست که اگر پول نقدی به کشاورز بدهند صرف لباس نو و پیراهن دخترش و احیانا یک سفر کوتاهی بشود و این سرمایه بدون بهره ازدستش خارج می‌شود این را بصورت بذر دادیم که در همین پائیز سال جاری یک میلیون بذر اصلاح شده از طریق شرکتهای تعاونی بین کشاورزان تقسیم شد فکر می‌کنم برای آغاز کار عمل جالبی باشد یعنی ده هزار تن بذر دادیم بین تمام مملکت تقسیم شده است (یکی ازنمایندگان – بسیار کار خوبی است) ما آمدیم کود شیمیائی که متاسفانه در مملکت ما سابقه مصرفش خیلی کم است و فقط عده‌ای خواص بخواص آن آشنائی داشتند داریم تعمیم می‌دهیم یعنی آن کمکی که از طرف شرکتهای تعاونی می‌شود بشکل کود هم می‌دهیم و در اینجا برنامه ما برای توزیع دریکسال زراعی ۱۵ هزار تن کود شیمیائی است که چهار هزار تن آن اکنون در انبارهای نزدیک به دهات آماده شده است ما انتظار داریم با مصرف این کود شیمیائی ۲۰ درصد محصول کشاورزان را انشاءالله افزایش دهیم از نظر دفع افات و سایر مطالب که باز فنی است بنده اینجا بحث زیادی نمی‌کنم شرکتهائی تشکیل دادیم برای کمک به شیار و متاسفانه این مشکل در کشور بوجود آمده که با خارج شدن مالکین از سطح دهات که خواه ناخواه دارای مقداری وسایل مکانیکی هم بودند این وسایل مکانیکی بدون مصرف ماند وزارع هم بدون وسیله شخم ماند ما آمدیم یک شرکتهائی تشکیل دادیم که خود وزارت کشاورزی در حدود ۱۰۰ تراکتور در این برنامه مصرف خواهد کرد ده گروه سیار تشکیل دادیم برای ده منطقه کشور که اول بهار در آنجا خواهنده بود و برای کشت بهاره شروع کنند بشخم یعنی ابلا کردیم که هر یک از مالکین که این سرمایه شان راکد مانده است بیایند با ما کنم کنند و ان اجرت المثل و حق العمل تراکتور و راننده و مصرف سوخت را از ما بگیرند گزارشاتی که دریافت کرده‌ایم در این راه هم خوشبختانه اقداماتی شده است (مهندس والا – برای قنوات چه اقدامی کرده‌اند) قنوات هم یکی از برنامه‌های ما هست جناب آقای مهندس والا که باید متاسفانه بعرض برسانم که مشکلات قنوات کشور یکی از مشکلاتی است که مهم تر از آن است که سطحی تصور کنیم پنجسال خشکسالی کشور چندین متر سطح آب را برد پائین که بسطح آب برسیم که آنوقت باصطلاح روستائیش بزمین سوار نخواهد شد بنابراین مشکل قنات مشکل بزرگی است راه حل هائی فکر کردیم بلکه در ما در چاهها یک چاههای عمیق یا نیمه عمیق بزنیم و این آب‌ها خودش بیاید بالا ولی موفقیتی که در اینکار باشد و امید بخش باشد ندارد غیر از اینکه امیدوار باشیم امسال از نظر نزول برفهای فراوان بلکه خود بخود این مشکل حل بشود ولی معهذا تا آنجا که ممکن بوده است تا آنجائی که بهره اش برمیگشته است از نظر وام بوسیله بانک کشاورزی و بوسیله سازمان مرکزی تعاون مرکزی کمک شده است این مطالب راجع به قسمت اول سؤال یعنی مربوط به شرکتهای تعاونی بود حالا فعالیت بانک کشاورزی را هم بطور اختصار بعرضتان میرسانم راجع بحمایت بیشتر از کشاورزان البته بانک اعتبارات کشاورزی با سرمایه یک میلیارد ریال تشکیل شده است که ششصد میلیون پرداخت شده ۴۰۰ میلیون در سنواتی که برنامه سوم جریان دارد هرسالی صد میلیون قرار است باین سرمایه اضافه بشود و این سرمایه برای حمایت از کشاورزان بمصرف خواهد رسید در سال جاری بطور اختصار عرض می‌کنم ما موفق شدیم یک بیست میلیون تومان و یک ۵۵ میلیون تومان از سازمان برنامه گرفتیم فقط برای تسهیل دادن وام برای اینکه از طریق مقررات بانک کشاورزی دادن وام به روستائیان کار آسانی نبود باید کشاورز بیاید وجه الضمان بدهد خانه‌ای راگرو بگذارد و اسناد تنظیم کند و این مشکلاتی که هر انسانی را پشیمان می‌کند از تقاضا این ۵۵ میلیون تومان را گرفتیم برای اینکه آسان بتوانیم به کشاورزان از ده هزار تومان به پائین بدهیم فقط شرطش این است که یک کشاورز را کشاورز دیگر ضمانت کند من ویک نفر دیگر می‌رویم هر دو وام می‌خواهیم مرا او ضمانت می‌کند و او را من ضمانت می‌کنم و این کافی است و من باز هم اینجا می‌خواهم نسبت بکشاورزان مملکت آن وجهه حقیقی آنها را برای شما مجسم کنم باور کنید تمام آنچه که بانک کشاورزی بکشاورزان داده است برگشت شده است ولی آنچه که بدیگران داده است هنوز معطل مانده است این کشاورزان ما مردمان با شرف و با ایمانی هستند (صحیح است) (بدر صالحیان – بدهی دیگران ازبیست سال پیش متاسفانه مانده است) صحیح است، متاسفانه مانده است از بیست سال پیش هم مانده است اگر عمر بنده کفاف داد البته عمر وزارت بنده چون عمر خودم را دوست دارم اگر عمر وزارت کفاف داد باین حسابها هم رسیدگی خواهم کرد بطورخلاصه می‌گویم بانک کشاورزی در سال جاری دو هزار و ششصد میلیون ریال وام بین کشاورزان تقسیم کرده است یعنی ثلث سرمایه موجودیش را اینها را برای چاه دادیم برای قنات دادیم برای تراکتور دادیم برای کارهای بزرگ و کارهای کوچک پس دو قسمت شد آن ۷۵ میلیون برای قرضه‌های کوچک و این پول برای قرضه‌های بزرگ بنده بیش از این در این مورد عرضی نمی‌کنم و می‌پردازم به برنامه‌ها بنده چند برنامه را بطور فهرست وار عرض می‌کنم اگر خسته تان کردم سرفه بفرمائید می‌آیم پائین (خنده نمایندگان) این برنامه، یک برنامه تغییر تشکیلات بود همانطور که خود جنابعالی فرمودید و آنطور که بنده دیدم جناب آقای مهندس والا با بیان خیلی فصیح تر از بنده فرمودند سازمان و تشکیلات مملکت باید بر اساس این انقلاب پایه ریزی شود نمی‌توانیم با سازمانهائی که تا کنون داشته‌ایم این گردنه خیبر را تصرف کنیم (آفرین) باید سازمان را در قالبی ریخت که امکان وصول بهدف را آسان کند در وزارت کشاورزی این کار نزدیک باتمام است سازمان جدید را داده‌ایم در سمینارهای مختلف که تشکیل شده است کارهایمان انجام شده یعنی الساعه آمادگی سازمان برای فعالیت مهیاست (احسنت) (حبیبی – این تذکر را که فرمودید باید بوزراء داده شود) بنده این تذکر را بخودم دادم که یک وزیرهستم بقیه با آقایان است آقایان برای اینکه بتوانیم بکشاورزان کشور کمک کنیم دو طرح درست کردیم طرح کوتاه مدت یکساله و طرح دراز مدت ۵ ساله طرح کوتاه مدت مبتنی بر این اصل بود که هرچقدر ممکن است بکشاورزان مملکت کمک کنیم که بیشتر بکارند و بهتر بکارند این کار تقریبا عملی شده است شاید جناب آقای مهندس ارفع این جا باشند یا نه مقدمتا امکانات زیاد در اختیار کشاورزان می‌گذاریم بذر دراختیارشان می‌گذاریم، کود در اختیارشان می‌گذاریم و تصمیم داریم آفت را از این مملکت بهر قیمتی که هست براندازیم (انشاءالله) که کشاورزان از آفت آسیب نبیند. این طرح امسال ما هست امیدوارم موفق بشویم که پیش بینی بیست درصد اضافه محصول را با اجرای این طرح بکنیم. اما طرح دراز مدت ما زیاد درباره اش بحث نمی‌کنم هر طرحی باید هدف داشته باشد هدف در این طرح ازدیاد صد در صد محصول در ایران است این کار عملی است و من با حجت بیان می‌کنم برای اینکه اگر تمام عوامل فراهم باشد می‌توان رسید امروز درگیلان از یک هکتار زمین یک تن و نیم شالی بر می‌دارند ولی ما در مزرعه نمونه‌ای که خودمان عمل کردیم نه تن برداشتیم، من می‌گویم این مزرعه نمونه است در مزرعه عادی سه تن بردارند چهار تن بردارند پس عواید کشاورز را می‌شود خیلی زود و سریع بالا برد و من امیدوارم که با کمک همکاران فنی، چون خودم عاری از علم کشاورزی هستم بتوانیم این برنامه هائی که تنظیم شده است انجام بدهیم (احسنت، احسنت) این احسنت‌ها نمونه این است که بنده بیایم پائین (خنده نمایندگان) عرض کنم یک برنامه دیگری داریم راجع به بارور کردن اراضی بایر این را نمایندگان باید بشنوند ولو اینکه با خستگی توام باشد خیلی معذرت می‌خواهم (نمایندگان – بفرمائید) ممکلت ما سرزمین وسیعی است آنجائی که امکانات زمان اجاره میداده است تبدیل بدهات آباده شده است، ولی امکانات زمان حال بازمان گذشته فرق دارد، امروز از چندین صدمتر زیر زمین می‌شود آب را اورد روی زمین و مصرف کرد پس دیگر این زمینهای بایر نباید بایر بماند. با قانون اصلاحات ارضی یک تعدادی مالکین املاک خودشان را خواه ناخواه واگذار کردند، در مرحله دوم ممکن است تعدادی از این نوع کشاورزان که خیلی این کار را دوست نداشته باشند ما برای این طبقه طرح زمین‌های بایر را تنظیم کردیم آئین نامه اش خاتمه یافته است و قریبا در دولت مطرح خواهد شد و من امیدوارم از این راه کمکی بشود، اساس بر این مبتنی است که آنهائی که مایل باشند ما با سهل ترین طریق بآن‌ها زمین می‌دهیم زمین‌های زیادی آماده کرده‌ایم، پشتیبانی مادی می‌کنیم، راهنمائی فنی می‌کنیم منتهی این را در هوا انجام نمی‌دهیم کسی که طالب این کار است می‌آید از من یک مهندس می‌گیرد با کمال میل مهندس بهش می‌دهم مجانی می‌رود روی زمین مورد نظر طرحش را تنظیم می‌کند این طرح کشاورزی باید بیاید نزد یکعده افراد خبره بررسی شود وبقول معروف را نتابل تلقی شود و وقتی رسیدگی شد من شروه می‌کنم به کمک کردن چه کمکی می‌کنم، قراردادهای صحیحی با فروشندگان وسایل کشاورزی می‌بندیم که مثلا تو وسیله به من بده و دهساله از من قیمتش پس بگیر وقتی این طرح را بررسی کردیم بفلان شرکت میگوئیم تو چند تراکتور بایشان بده به ضمانت بانک کشاورزی، بدون اینکه پولی بدهیم یک برنامه‌ای بجریان می‌افتد و یک اشخاصی برخوردار می‌شوند یا اینکه یک کسی می‌خواهد چاه حفر کند با شرکت دیگری نظیر همین عمل را خواهد کرد که البته آزادی عمل به شرکت‌ها برای تاراج نخواهیم داد تمام آنها را تحت کنترل می‌گیریم و استفاده مشروع را فقط حق دارند که ببرند نه اینکه از یکشاهی یکتومان در ظرف یکسال بخواهند منفعت ببرند پس اینهم یکی از برنامه‌های ما است و برنامه دیگری است راجع به اراضی واگذاری جنگلی است آقایانی که اهل گیلان هستند بهتر میدانند آنهائی هم که نیستند قطعا مسافرتی به گیلان فرموده‌اند مقدار زیادی از اراضی شمال ما را بوته زارها ورستنی‌های غیر مفید و مزاحم پوشانده است نقاطی که گرازها مخفی می‌شوند و شب‌ها محصول کشاورزان را تاراج می‌کنند این طرح قانونی آماده است که البته در دولت است و به مجلس خواهد آمد و من امیدوارم زودتر آئین نامه اش تنظیم شود، هدف این است هدف برنامه را عرض می‌کنم که می‌خواهیم سطح شمال کشور و این اراضی را تبدیل بکینم به باغات مرکبات و مزارع، باغات مرکبات ما که متاسفانه امسال آسیب زیاد دیدند مزارع برای انواع کشت کشاورزی، من متاسفم که گیلان فقط فکرمیکند برنج می‌تواند داشته باشد برنجی که امروز بعلت اضافه تولید روی دستش مانده باشد ما می‌توانیم کشاورزیهای دیگر داشته باشیم که البته در تعمیم انواع کشاورزی کوشش خواهیم کرد از قبیل کشت دانه‌های روغنی که در آنجا میسر خواهد بود و از همه مهمتر دامداری آنجا بایستی اصلا وضعش عوض شود، انشاءالله این کار را خواهیم کرد. در خاتمه عرایض بنده در مورد کار کوچکی گزارشی عرض می‌کنم نه برای اینکه احسنت بشنوم. در اثر این برفهائی که آمد یک مقدار زیادی از دامهای کشور مواجه با کمی علوفه شدند اگر عرض بکنم که در ظرف دو روز موجبات تمام فراهم شد با همکاری وزارت دارائی و دستور جناب آقای نخست وزیر و گذشت تمام دستگاهها، ارتش شاهنشاهی نیروی هوائی ما توانستیم که تا کنون سه هزار تن سبوس با قیمت تنی ده تومان بدست بیاوریم در صورتیکه قیمت سبوس در بازار آزاد تنی ۲۴۰ تومان است وزارت دارائی تنی ده تومان بماوا واگذار کرد و ما در تهران تنی ۱۸۵ تومان فروختیم بدامداران تهران، چون دام داران تهران آنقدر دچار زحمت و در مضیقه نبودند آنها هم استفاده کردند و آن پول را مصرف کردیم برای مخارج حمل خوشبختانه این طرح ما با موفقیت پیشرفت می‌کند آقای مهندس عدل تا حدی بموضوع مغان واقف هستند. مشکل زیاد موجود است راهها بسته شد که ما مجبور شدیم حتی با چتر و یا از هواپیما پرتاب بکنیم ولی خوشبختانه خبر رسید که جاده باز شده است و ارتش بما کمک خواهد کرد الان سیصد تن سبوس در اردبیل داریم، سیصد تن جو در مشگین شهر آماده کرده و فرستادیم که بآنجا حمل خواهد شد که انشاءالله در مغان مشکلات سال ۱۳۲۸ تکرار نشود. (احسنت) در خاتمه بعرض آقایان میرسانم وزارت کشاورزی مسئولیت خودش را احساس می‌کند که دربا رور کردن منشور انقلاب شاه و مردم وظیفه خاصی دارد و این ماموریت تاریخی را تلاش می‌کند که باتمام نیروها و بسیج کردن تمام امکانات بمرحله اجرا در آورد ولی هیچوقت بنده این خودپسندی را ندارم که بگویم کاری که می‌کنیم بهترین کار است از راهنمائیهای آقایان همیشه بهره مند خواهم شد و هر نصیحتی را بجان و دل گوش خواهیم کرد. (احسنت – احسنت – آفرین).

رئیس – آقای دکتر الموتی.

دکتر الموتی – فرمایشات جناب اقای وزیر کشاورزی بقدری مؤثر و عمیق و با برنامه بود که تصور می‌کنم همه ما را تحت تاثیر قرار داد (صحیح است) و بنده از ایشان بسیار متشکر هستم که با این دقت و حوصله برنامه کشاورزی مملکت را تشریح فرمودند و بسیار مژده بجا دادند که برای دهات و روستاهای مملکت برنامه‌های وسیع و عمیقی وجود دارد که یکی پس از دیگری اجرا خواهد شد و کشاورزان مملکت ما و روستائیان ما با شنیدن این مطالب بیش از پیش به آینده خودشان امیدوار می‌شوند برای این که میدانند در مملکت از شخص شخیص شاه مملکت و وزرای مملکت و سایر دستگاهها نشسته‌اند و در فکر رفاه و آسایش آنها هستند و برنامه هائی طرح می‌کنند و بنده بسیار از جنابعالی متشکر هستم و تصور می‌کنم که پاسخ جنابعالی بیش از آن میزانی بود که بنده سؤال کردم، مطالبی هم که من سؤال نکردم جنابعالی فرمودید اما یک نکته‌ای را که ناچارم بعرضتان برسانم در مقدمه فرمایشات خودتان فرمودید از نظر برنامه‌های انقلابی تردیدی نیست که همه ما ثمره این انقلاب هستیم و شب و روز برای اینکه انقلاب بهتر به ثمر برسد باید کوشش بکنیم همت بکنیم اعلیحضرت همایونی سالیان دراز است تلاش می‌فرمایند، ارشاد می‌فرمایند، راهنمائی می‌فرمایند ولی عیب در دستگاههای مملکتی است که یا درک نمی‌کنند و یا خواب اجرا نمی‌کنند همه ما باید کوشش بکنیم که نیات عالی پادشاه روشنفکر ما صحیح عمل بشود، درست اجرا بشود و بتوانیم بهتر و زودتر ازثمره آن بهره مند بشویم ودر جزء یادداشتهائی که برای بنده فرستاده بودند یک یادداشتی آقای قراچورلو برای بنده فرستادند که بنده بعنوان مثال عرض می‌کنم در یادداشت مرقوم فرمودند که در نزدیکی پایتخت در ۱۲ فرسنگی تهران آب سرد دماوند ۸۵۰ نفر کشاورزان سند مالکیت از دست مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه دریافت داشتند ولی تا بحال بعلت مداخله غیر معقول ژاندارمری نتوانسته‌اند از مالکیت خود که سالیان دراز در روی آن زمین کشت می‌کردند و نسق کشاورزی داشته‌اند و دارند استفاده کنند مکاتبات مکرر از طرف وزارت کشاورزی و با ژاندارمری اصلاحات ارضی شده ولی بی نتیجه مانده است در این مورد چه میفرمائید ….

وزیر کشاورزی – یادداشت را مرحمت بفرمائید.

حاذقی – شکایت آنها به کمیسیون عراض هم آمده است.

دکتر الموتی – اعلیحضرت همایونی تشریف می‌برند سند مالکیت مرحمت می‌فرمایند ولی بعضی دستگاهها اینطور عمل می‌کنند و ان کشاورزی که از دست پادشاه رئو خودش سند گرفته به این نوع اشکالات بر می‌خورد، در هر حال من وظیفه خودم میدانم که از همه نمایندگان محترم تشکر بکنم که وقتشان را گرفتم و ازجناب آقای وزیر کشاورزی هم بسیار متشکرم.

رئیس – آقای وزیر کشاورزی.

وزیر کشاورزی – خانمها و آقایان محترم. من که عرض کردم برای کارم برنامه دارم و سعی می‌کنم این برنامه را بطور صحیح انجام بدهم ادعا نکردم که درکار من نقص نیست، چطور ممکن است در چنین کار عظیمی نقصی وجود نداشته باشد ممکن است کشاورزی هم باشد که مورد آزار مالکی قرار گرفته باشد و یا مالکی باشد که مورد آزارکشاورزان قرارگرفته باشد هر دو امکان پذیر است و هر دو وجود دارد من نمی‌خواهم بگویم که خیال مبارک راحت باشد همه چیز امن و امان است این مشکلات کار روزانه ما است که باید حل کنیم، راجع به این موضوع بنده بررسی می‌کنم ولی خواهشمندم نسبت بسازمانهائی که در ین مملکت هستند، خدمت می‌کنند، صادقانه خدمت می‌کنند، با فداکاری خدمت می‌کنند طوری صحبت نکنید که موجب رنجش شود، ژاندارمری یکی از سازمانهائی است که بسیار موثر در امر اصلاحات ارضی بوده و با بنده همکاری فرموده‌اند فرمانده اش یکی از شریف ترین افسران مملکت است اگر یک ژاندارمری هم در یک گوشه مملکت. در یک قسمت دور افتاده مملکت مرتکب خطائی شد این خطا را هم ژاندارم می‌کند هم مأمور کشاورزی می‌کند هم مأمور دارائی خدای نکرده ممکن است بکند در هر اجتماعی و لومترقی ولو پیشرفته همیشه نواقص هست، در امریکا همیشه کانگستر بوده است و خواهد بود اینها نواقص اجتماع است که باید سعی شود از بین برود ولی نباید جنبه عمومیت بهش داد. (احسنت، احسنت).

رئیس – آقای دکتر دیبا فرمایشی دارید بفرمائید.

دکتر دیبا (معاون وزارت بهداری) – با اجازه مقام ریاست جناب آقای دکتر الموتی سؤالی فرمودند که میدانم مورد توجه تمام نمایندگان محترم است و جوابی هم که بنده سعی خواهم کرد بدهم آنهم خیلی مورد علاقه آقایان است بنده میدانم آنطوری که شاید و باید دستگاه درمانی مملکت در سراسر کشور تعمیم پیدا نکرده (صحیح است) اما اجازه بفرمائید بعرضتان برسانم با امکاناتی که دولت و وزارت بهداری داشته است تا کنون در حدود ۱۱۰۰ درمانگاه و در حدود ۲۰۰ بیمارستان در نقاط مختلف کشور دائر کرده (مهندس والا – از کی تا بحال ؟) این درمانگاهها خدمت می‌کنند، این درمانگاهها به اهالی روستاها رسیدگی می‌کنند ولی ملاحظه بفرمائید موضوع تامین درمان و بهداشت مسئله‌ای نیست که بشود در ظرف یک روز و دو روز وسائلش را فراهم آورد تعدادی پزشک لازم دارد تعدادی پرستار لازم دارد و تعدادی کارمند فنی دیگر لازم دارد (دکتر شفیع امین - بودجه لازم است) که اینها طول زمان می‌خواهد اما اگر اجازه بفرمائید بنده فعلا از بودجه اش عرضی نمی‌کنم تمام عملیات بهداشتی که وزارت بهداری و همکاران بنده در سراسر کشور انجام دادند گمان می‌کنم نفع مستقیمش عاید اهالی روستانشین کشور بوده است خاطر آقایان را به مالاریا متوجه می‌کنم روستائیان بعلت ابتلای به مالاریا در این کشور چه کشتاری می‌دادند (صحیح است) امروز مالاریا تقریبا در تمام نقاط ایران ریشه کن شده است (صحیح است) امروز ۱۱ میلیون نفر از روستائیان، هموطنان عزیز ما تحت مراقبت هستند و از این بلای خانمانسوز در امان مانده‌اند خاطر مبارکتان هست آبله در ایران چکار می‌کرد سالی نبود تا دهسال پیش که اپیدمیهای شدید و کشتار زیادی از آبله نداشته باشیم امروز تقریبا تمام اهالی کشور دوباره بر علیه آبله واکسینه شده‌اند و دیگر ما اپیدمی آبله نداریم اگر یک مورد و یا دو مورد آبله دیده می‌شود این بدبختانه از پاره‌ای کشورهای مجاور می‌آید (صحیح است) موضوع سل را عرض کنم در حدود هفتاد و پنج درصد اهالی این مملکت بر علیه سل آزمایش شده‌اند عده‌ای از این اشخاص که امکان داشته است بر علیه سل واکسینه دشده‌اند در سراسر کشور درمانگاههائی جهت مبارزه با سل تاسیس شده و بیمارستانهائی تاسیس شده ما در ۱۵ سال پیش یک آسایشگاه در شمیران داشتیم و یک بیمارستان کوچک بوعلی امروز آسایشگاه شا آباد در حدود ۱۰۰۰ مسلول بستری دارد و آسایشگاه بوعلی ۷۵۰ نفر و بهمان تناسب در تمام استانها بتدریج آسایشگاه تاسیس می‌شود سال گذشته آسایشگاه تبریز افتتاح شد و چندی دیگر آسایشگاه رضائیه افتتاح می‌شود در مشهد آسایشگاه هست در فارس آسایشگاه هست (دکتر رهنوردی – در مازندران چطور ؟) در مازندران که مورد توجه جناب آقای دکتر رهنوردی هم هست بزودی آن آسایشگاه را هم افتتاح خواهیم کرد پس ملاحظه میفرمائید که برنامه وزارت بهداری فقط متوجه روستانشین بوده در تعقیب برنامه انقلاب عظیم کشور البته وزارت بهداری توجه بسیار بسیار خاصی به درمان قسمت روستانشین دارد و دربرنامه سوم در نظر است / ۲۷۰ درمانگاه و مرکز درمانی و بهداشتی در دهستانهای ایران تاسیس بشود و ۱۲۰ مرکز مجهز تری در بخش‌ها و شهرستانها (دکتر یزدان پناه - آن مراکزی که فعلا فاقد بهداری است بفرمائید) البته این مقداری که عرض کردم علاوه بر وضعیت موجود است که این وضعیت موجود هم در نظر گرفته شده که تکمیل بشود امیدواریم که بتوانیم تعداد بیشتری پزشک باین مناطبق اعزام داریم همانطوریکه در اول عرایضم عرض کردم تربیت کارمند فنی بسیار مشکل است تعداد پزشکان ایران کم اند و بطور کلی در تمام کشور شاید در حدود ۷۰۰۰ پزشک بیشتر نداشته باشیم و از این هفت هزار پزشک شاید در حدود ۱۲۰۰ نفر توانسته‌ایم بمناطق روستائی بفرستیم پس شهرها و شهرستانها که مورد مراجعه همین افراد روستائی بودند آنجا هنوز باندازه کافی تکمیل نیست برای اینکه ما باندازه کافی درمملکت کادر نداریم اما این عرایضی را که عرض کردم و این تعداد را که عرض کردم امیدواریم ما بتوانیم در پنجسال آینده کادر برای آنجاها تامین بکنیم فرض بفرمائید اگر یک درمانگاه منطقه ساخته شد کما اینکه الان بعضی از درمانگاهها وجود دارند که ما نتوانسته‌ایم کادر و پرسنلی را تکمیل کنیم چه فایده دارد که یک درمانگاهی ساخته بشود و ما بتوانیم پرسنل کافی برای آنها تهیه بکنیم بنده بهیچوجه میل ندارم اشاره‌ای به بودجه وزارت بهداری بکنم آقایان همه بهتر میدانند و به جزئیاتش واردند استدعا دارم تشریف فرما بشوند سرافراز بفرمایند جزئیات کار ورازت بدهرای را در معرض افکار آقایان می‌گذاریم بنده نیمخواهم ازهمکارانم دفاع کنم همکاران وزارت بهداری بنده تا سر حد امکان خدمت کردند و حاضر بهمه گونه خدمت و فداکاری هستند بنده فکر می‌کنم فرمان اعلیحضرت همایون شاهنشاهی در اول بهمن دایر بتشکیل سپاه بهداشت بهترین پاسخی باشد که می‌توانم بسؤال آقای دکتر الموتی بدهم امیدوارم در ظرف اینده بسیارنزدیکی ما بتوانیم اولین سپاهیان بهداشت را به مناطق روستائی اعزام داریم (انشاءالله) در حال حاضر بطوریکه سازمان مالاریائی ما گزارش داده در ایران ۶۱۳۰۰ ده وجود دارد اگر بخواهند در هر دهی یک مأمور تهیه کنند اما با اجرای اوامر شاهانه دائر به تشکیل سپاه بهداشت در نظر گرفتیم برای مناطق مختلف بادادن همه گونه وسایل از قبیل وسایل نقلیه و غیره ایجاد تحرک زیادی در این افراد بکنیم که آنها بتوانند به عده زیادی از دهات سرکشی کنند موضوع درمان مساله‌ای نیست که بشود با یک قرص آسپرین دادن یک فردی را معالجه کرد باید مراقبت کرد امیدوارم با تاسیس این سپاه بهداشت بتوانیم تمام روستائیان ایران را از سلامتی برخودار کنیم (احسنت، احسنت).

رئیس- آقای دکتر الموتی بفرمائید.

دکتر الموتی – خیلی معذرت می‌خواهم که امروز وقت مجلس را گرفتم ولی تصور می‌کنم که موضوع مورد علاقه همه نمایندگان است این موضوع کوچکی نیست برای اینکه اصل سؤال که مطرح شد عده زیادی از همکاران یادداشت دادند بنده می‌خواهم عرض کنم با تمام ارادتی که بجناب آقای دکتر دیبا دارم هیچ مظاهری از انقلاب ششم بهمن در وزارت بهداری آشکار نشده است و در هیچ روستائی، در هیچ دهی ماندیدیم که وزارت بهداری غیر از کار گذشته عمل دیگری انجام بدهد اعلیحضرت همایونی فرمانی صادر فرمودند برای سپاه بهداشت این یک فرمان انقلابی است امیدواری ما این است که وزارت بهداری بنحو شایسته و بارزی از این موضوع استفاده بکند و بتواند یک سازمانی بنام سپاه بهداشت بوجود بیاورد که حقیقتا به روستاهای ما بهداشت برود البته در مورد مالاریا فرمودند صحیح است و تایید می‌کنم با مالاریا خوب مبارزه شده ولی جناب اقای دکتر دیبا بعرضتان برسانم که در دهات ایران از درمانگاه و بهداشت خبری نیست الان از نامه هائی که دارم نمونه‌ای عرض بکنم آقای رضوی مرقوم فرموده‌اند بجدم قسم که هیچکدام نه دکتر دارند و نه دارو و آنهائی هم که دارند وظیفه خودشان را انجام نمی‌دهند و یا آقای موسوی نماینده زنجان مرقوم فرموده‌اند که در یکی از دهات نزدیک زنجان بنام فردین عده‌ای مبتلی به سرخک شدند و هر چه نوشتند کسی بدادشان نرسیده خانم تربیت و خانم دکتر پارسا مرقوم فرموده‌اند که وزارت بهداری قرار بود کلاسهای مامائی روستائی دائر بکند چه شد؟ بهر حال بطور کلی دهات ایران بمناسبت اینکه راه نداشتند مورد توجه نبودند بطور نمونه در حوزه الموت حوزه خود بنده با این اشکال مواجه هستم در اثر مذاکرات زیادی ده سال پیش سازمان شاهنشاهی درمانگاهی دایر کرد این درمانگاه وقتی دایر شد مدتی بسیار خوب کار می‌کرد وپزشک خارجی داشت بعد از چندی تحویل وزارت بهداری شد از انروز تا بحال یک بهدار دارد و اکثرا دارو ندارد وفشار مردم این است که این درمانگاه را به سازمان شاهنشاهی برگردانند آقای مهندس والا یادداشتی دادند که در تمام خلخال از بهداشت و بهداری اثری نیست البته این مشکلات هست ما میدانیم شما پول ندارید بودجه ندارید طبیب کم دارید ولی همان پول و بودجه‌ای که وجود دارد با کمال تاسف به نسبت مساوی و عادله بین شهر و ده تقسیم نمی‌شود خیلی از شهرها بیمارستانهای مجهز دارند ولی در دهات نزدیک آن شهرها هیچ آثاری از بهداشت و بهداری وجود ندارد اعزام یک بهدار که اطلاعات چندانی هم از پزشکی ندارد اینست که برود و عملا تمام کوشش این است که برگردد شهر و اکثرا با این کار موافقت می‌شود و می اید بنده میدانم امکانات و شرایط زندگی برای بهدارها و پزشکان در دهات بسیار کم است اما یکی از نتایج انقلاب همین است که عده‌ای از جوان‌های مملکت را استخدام بفرمائید و بفرستید باین دهات و بدرد خواهران و برادران و فرزندان روستائی برسند چشم امید آنها بما دوخته شده که برایشان کار بکنیم بنابراین بنده امیدوار هستم که برنامه جدید وزارت بهداری که عبارت از سپاه بهداشت است بتواند در وضع بهداشت روستاهای ما تغییری بوجود بیاورد و تا حدودی وضع درمانی و بهداشت دهقانها و کشاورزان ایران را تامین بکند یادداشت‌های دیگری از همکاران بنده هست آقای دکتر یزدان پناه مرقوم فرمودند اصلا در نور ما درمانگاه نداریم یک درمانگاه هم که داریم دارو و وسایل ندارد و همینطور آقای کبیری راجع به پشت کوه مرقوم فرموده‌اند که ۷۵ درصد از مردم پشت کوه مسلول هستند و یک آسایشگاه هم وجود ندارد چگونه می‌گویند با سل مبارزه می‌شود آقای شاخوئی مرقوم فرمودند به دفتر متوفای آبادان مراجعه بفرمائید مرده شورها نوبتی هستند آقای ملکزاده مرقوم فرموده‌اند انقلاب سفید شاهنشاه بایستی بموازات کارهای کشاورزی در امور دیگر هم بمورد اجرا گذارده شود بنده دیگر وقت مجلس را نمی‌گیرم بطور خلاصه همه مناطق از نظر بهداشت و بهداری وضع بدی دارند.

رئیس – آقای دکتر دیبا بفرمائید.

دکتر دیبا – بنده از جناب اقای دکتر الموتی تشکر می‌کنم که درد بنده و داغ بنده را هم تازه فرمودند برای اینکه این فرمایشاتی که فرمودند مبتلا به خود ما هم هست عرض کردم در تمام وزارت بهداری هزار دکتر بیشتر نیست (دکتر یزدان پناه – اینها هم کاری نمی‌کنند) و با کمال جدیت و صمیمیت انجام وظیفه می‌کنند (صحیح است) استدعا می‌کنم بدرمانگاهها مراجعه بفرمائید و به بینید یکنفر پزشک روزی چند مریض می‌بیند که واقعا از قدرتش خارج است این عمل مافوق بشر انجام می‌دهد بنده که اول عرض کردم مطلوب سریع حاصل نیست و طول زمان می‌خواهد وپول می‌خواهد طبیب را در ظرف یکسال و ۶ ماه نمی‌شود تربیت کرد مملکت ما بیست هزار طبیب لازم دارد عده‌ای هم الان منتظر هستند حضور جناب اقای رئیس عرض کردم لایحه‌ای تقدیم مجلس شده اضافه اعتباری تقاضا شده برای اینکه اینها را بتوانیم استخدام کنیم ما اعتبار کم داریم اعتبار مرحمت بفرمائید چشم (دکتر دولتشاهی - طبیب دارید).

- طرح سؤال آقای دکتر یگانگی راجع بوامهای دولت و جواب آقای معاون وزارت دارائی

۴- طرح سؤال آقای دکتر یگانگی راجع بوامهای دولت و جواب آقای معاون وزارت دارائی

رئیس – سؤال آقای دکتر اسفندیار یگانگی از وزارت دارائی مطرح است آقای دکتر یگانگی بفرمائید.

دکتر یگانگی – قبلا افتخار می‌کنم از این فرصت استفاده نمایم و روز فرخنده تاریخی ششم بهمن را از طرف خود و از طرف موکلین خود یعنی گروه زرتشتیان ایران پرست و شاه پرست به پیشگاه مبارک شاهنشاه والا گهر به مجلس شورای ملی و به ملت امیدوار ایران شاد باش عرض نمایم سوالی که بنده از جناب آقای کفیل وزارت دارائی کردم مربوط به وام است و موضوع بسیار بسیار پر اهمیتی است و بنده قبلا متن سوال را بعرض آقایان میرسانم.

مقام محترم ریاست محترم مجلس شورای ملی

نظر به اینکه برای دریافت و تمدید وامهای خارجی لوایحی از طرف دولت بمجلس شورای ملی تقدیم شده است و خواهد شد که نیاز به بررسی و مطالعات دامنه دار دارد و نظر به اینکه یکی از موارد این نوع مطالعات رسیدگی به حجم بدهیهای گذشته دولت چه خارجی و چه داخلی می‌باشد که بایستی از منابع رسمی و مطمئن تایید و در اختیار نمایندگان گذارده شود تا بتوانند بر پایه این ارقام قضاوت و رأی بدهند. بنابراین خواهشمند است از کفیل یا معاون پارلمانی وزارت دارائی دعوت فرمائید که در مجلس حاضر شوند و بطور مشروح جمع کلیه ارقام بدهی خارجی و داخلی دولت را دراختیار نمایندگان بگذارند.

البته تهیه ارقام بایستی با توجه به اصل مبلغ - تاریخ دریافت – تاریخ سررسید - نرخ بهره - ترتیب استهلاک - مبلغ استهلاک شده و باقیمانده بدهی و ذکر شرح مصرف باشد.

توضیح آنکه بدهیهای جاری در بانک مرکزی و اسنادخزانه نیز جزء جدول مذکور بایستی ذکر فرمایند. در مورد وامهای خارجی بایستی توضیح داده شود که نحوه دریافت آن چه مبلغی بشکل کالا - چه مبلغ بشکل پرداخت دستمزد کارشناسان و چه مبلغ نقدی که از طریق فروش ارز به مسافرین و وارد کنندگان کالا تسعیر شده و چه مبلغ از نوع ارقام غیر بازرگانی بوده است.

از زمانیکه کشور ایران بیاری خداوند یکتا و رهبری شاهنشاه خردپرور دوره هائی از تاریخ اقتصادی و اجتماعی خود را که بنام تحول و سازندگی و انقلاب معروف است میگذراند باید بدانیم که با یک سلسله مسائل جدیدی نظیر مسائل سایر کشورهای دیگر که این دوران را سیر کرده‌اند روبرو می‌شویم. یکی از این مسائل موضوع وام و اعتبار است، وام و اعتبار سابقه شگفت انگیز تاریخی و ما قبل تاریخی دارند. وام یکی از مهمترین اختراعات یا اکتشافات ما قبل ازتاریخ می‌باشد. یعنی قبل از تاریخ مدون بشرو حتی قبل ازاختراع خط و بزرگترین نقش اقتصادی را چه در ما قبل تاریخ و چه ما بعد تاریخ در سرنوشت اقتصاد بشر بازی میکرده است.

در عصر حجر که بشر با سنگ شکار می‌کرد همینکه خانواده هائی بهم نزدیک می‌شدند و در کنار هم جمع می‌شدند و زندگی آنها بسته بشکار حیوانات بود هر خانواده‌ای که یک یا چند روز درشکار حیوانات توفیقی نیافته بود به همسایه اش متوسل می‌شد و حصه گوشت شکار زائد همسایه را بشکل وام می‌گرفت و پس از انکه خود توفیقی برای شکار پیدا می‌کرد وام خود را می‌پرداخت.

بشرما قبل تاریخ زندگی را با چنین اعتبارات و وامها میگذراند و با روح همکاری این مرحله را تمام کرد تا رسید به مرحله کشت و کار. دراین دوره هم غله را بشکل وام در موارد لزوم می‌دادند و می‌گرفتند. پس از اختراع پول ومسکوک که از مفاخر تمدن تاریخی ایران باستان بشمار می‌رود، وام و اعتبار چه بشکل پول رایج چه بشکل کالا داده می‌شد. وام و اعتبار مراحل تکاملی خود را پیمود تا اینکه امروز به اشکال گوناگون چه ملی چه دولتی در آمده و بزرگترین نقش را در اقتصاد جهان بازی می‌کند. در فرهنگ امروز پیروان مکتب ریاضی نگاران اقتصاد وام را بانمودار یا بپای پول در جریان که نمودارش M می‌باشد تابع فورمول علمی قرارداده و اثرات آنرا روی عوامل دیگر اقتصادی قابل اندازه گیری میدانند.

وامهای دولتی با اینکه برای منظور خاصی در نظر گرفته شده و مصرف می‌شود خواهی نخواهی روی عوامل دیگر اقتصاد ملی اثر می‌گذارد و اگر تکرار شود و بدون رعایت تناسب با وضع عمومی مالیه ملی و بین المللی و دولتی بر حجم آن افزوده شود ممکن است خطراتی در برداشته باشد و کشور را به بیماری مزمن وام گیری برای مدتی طولانی مبتلا نماید.

بهمین دلیل در دوران تحول و سازندگی امور مالی کشور از مسیر طبیعی یعنی ‹‹ خودکارانه ›› خارج و در مسیر دیگری بنام ‹‹ اقتصاد هدایت شده ›› قرار می‌گیرد. این نوع کنترل در رژیم سرمایه داری بنام ‹‹ سیاست مالی ›› مشهور است.

مشکلات و بحرانها ‹‹ یا ناکامیهای اقتصادی ›› در مقابل افزونیها و فراوانیها یا کامرانیهای اقتصادی بشکل پدیده‌ها یا نمودارهای زمانی در نظام اقتصاد و مالیه کشور خود نمائی می‌کنند که نیاز بتوجه و مراقبت دائمی و سیاست مالی دارند. برای اجرای سیاست مالی بمنظور استحصال نتیجه مطلوب تمرکز امور اعتباری و پولی و مالی جزء شرایط حتمی و لازم می‌باشد. این مرکزیت قسمتی تحت عنوان ‹‹ بانک مرکزی ›› در کشور ما بوجود آمده است. ولی بدبختانه سیاست مالی و اعتباری آنطور که باید و شاید نتوانسته است مأموریت بسیار سنگین خود را انجام دهد و نسبت به نوسانات این پدیده‌ها در مواقع حساس رهبری نماید و اقدام مؤثر بعمل اورد تا کشور را از خطرات و زیانهای جبران ناپذیر مالی نجات دهد.

تاریخ اقتصاد چند سال اخیر شاهد این مدعا است و ما خود ناظریم که هنوز بحرانی که بوجود آمده است و علت اصلی ان مسلما بستگی کامل به سوء تدبیر در اداره اعتبار و پول و وام داشته است هنوز ادامه دارد.

برقراری و حفظ موازنه‌ها و حفظ نسبت‌های عوامل گوناگون اقتصادی مثلا حفظ نسبت مصرف وام برای پروژه‌های بزرگ دولتی و تناسب آن با نسبت وام برای امور کشاورزی – امور صنعتی و امور بازرگانی و غیره یکی ازشرایط مهم دارا بودن سیاست مالی صحیح برای حفظ و برقراری اقتصاد سالم می‌باشد که وظائف مهم دولت‌ها است و مجلس بایستی بطوردائم از نظر وظیفه‌ای که دارد مراقبت نماید.

برای این کنترول‌ها ابزار و ادوات کار مسئولین امورمالی کشور همانا قوانینی است که بایستی بر پایه فورمول و اصول صحیح استوار باشد. در کشور‌های در حال توسعه که وارد دوران ‹‹ رشد ›› میشودند هدف ‹‹ بالا بردن سطح زندگی توده مردم ›› می‌باشد.

برای بالا بردن سطح زندگی مردم بایستی نیروی تولید انسانی را با از دیار محصول واحدنیروی کار یا به اصطلاح ‹‹‌راندمان کار›› با کمک دانش و سرمایه و ماشین و وسائل فنی و منابع طبیعی تقویت کرد. موضوع دیگری ‹‹ سرعت ›› است بمنظور رسیدن به هدف هدف یعنی ‹‹‌همه چیز برای همه ››.

باید بدانیم که از سرعت موقعی می‌توانیم بهره برداری کنیم که برای تمام عوامل اقتصادی یعنی تولید و داد و ستد و پخش و مصرف ‹‹ هم گامی ›› ایجاد نمائیم این عمل مشکلترین مأموریت دولتها است. چون اگر این همگامی بوجود نیاید نتیجه‌ای که از سرعت بدست آمده است در مقابل توقف‌های بحران خنثی می‌شود. اغلب ممکن است منابع مالی کافی برای تحولات و سازندگی با توجه به سرعت مورد نظر بحد کافی موجود نداشته باشیم. در چنین موقعی سرمایه را بوسیله ‹‹ وام ›› بدست می اوریم.

با توام کردن ‹‹‌وام ›› با عوامل دیگری تولیدی که بشکل نیروهای راکد نهانی بحد و فور موجود داریم پروژه‌های تولیدی و عمرانی بزرگ را می‌توانیم اجراء نمائیم و تاسیسات بزرگی بوجود آوریم و بهره برداری کنیم و از منابع بهره برداری درسال آینده وام را مستهلک نمائیم.

با کمال تاسف بعضی از این محاسبات در گذشته چون مبتنی براساس و اصول صحیح نبوده است غلط بعمل آمده بطوریکه ما را نیازمند به تمدید وامهای گذشته نموده است.

رئیس – آقای دکتر یگانگی وقت جنابعالی تمام شد پنجدقیقه بیشتر وقت نداشتید.

دکتر یگانگی – از ده دقیقه بعد هم حالا استفاده می‌کنم.

با توجه بوضع کنونی عده‌ای را عقیده بر این است که کشور ایران در آمد و منابع کافی مالی و ارزی برای اجرای برنامه تولیدی و عمرانی با ‹‹ سرعت ›› مورد نظر را در اختیار دارد. ولی چون وجوه حاصله ازا ین منابع درست بمصرف نمی‌رسد و حیف و میل می‌شود کشور را نیازمند به وامهای خارجی و داخلی می‌سازد.

مکتب دیگری وجود دارد که معتقد است که اگر بخواهیم این منابع طبیعی سرشار بی حسابی که خداوند بما مرحمت فرموده ازراه پروژه‌های سنگین بکار بیندازیم عمل استقراضی بجا است و برای کسب سرمایه از نظر عامل تولید از طریق مالیاتهای گوناگون نبایستی پیکر نحیف ملت را به امید اینده‌ای رویائی نحیف تر نمود و یا اگر از طریق نشر اسکناس بخواهیم جبران کسر سرمایه را بنمائیم دچار تورم و ترقی ارز و بحرانهای خطرناک میشودیم.

جمعی دیگر را عقیده بر این است که اگر ما به ‹‹‌وام ›› نیازمد باشیم باید از داخل کشور تامین نمائیم نه ازخارج که خود را با ‹‹ ارز›› بدهکار سازیم. چون اگر روزی خدای نخواسته منابع ارزی کافی در اختیار نداشته باشیم باعتبار اینکه نرخ بهره را به وام دهنده کمتر داده‌ایم در مقابل چون تعهد ما به ارز است با ترقی نرخ ارز دچار چندین برابر خسارت ما به التفاوت ارز می‌شویم پیرامون وام باز عده‌ای نگرانند که اگر وام را بشکل کالا از کشور وام دهنده بگیریم از یکطرف نسبت به مبلغ سرشار وام و از طرفی با نرخ ارزان بهره تطمیع شویم چندین برابر زیان از گرانی کالا بایستی متحمل شویم. تمام این عقاید انگیزه هائی هستند که هر موقع ‹‹ وام ›‌› مطرح است بایستی بررسی خودمان را بر پایه این عقاید قرار دهیم و با آمار و رقم تطبیق داده نتیجه بگیریم. بنظر بنده همیشه قبل از بررس یک وام جدید بایستی توجه به حجم کل بدهی کشور ور بررسی ‹‹‌نسبتها ››‌داشته باشیم. مثلا نسبت کل بدهی کشور به درآمد ملی به بودجه کشور به جمعیت کشور به در آمد ارزی به حجم پول در جریان به صادرات و واردات و غیره. و ببینیم آیا کشور بنیه تحمل وام جدید را دارد یا خیر؟

بهمین دلیل هم بنده سؤالم را ازدولت توجه دادن به حجم کل بدهی خارجی و داخلی یعنی ارزی و غیر ارزی قراردادم و از این پرسش بهیچوجه نظر تنقید و یا ایراد و یا اعتراضی چه نسبت به وامهای گذشته چه نسبت به وامهای جدید نبوده البته اگر در ضمن بررسی و مطالعه به نکات قابل تذکری برخورد کنیم اعلام خطر نمائیم. از جناب آقای کفیل وزارت دارائی بسیار سپاسگزارم که قبول زحمت فرمودند این آمار را تهیه فرموده‌اند و هم بنده و هم سایر نمایندگان ارجمند اروشن خواهند فرمود.

رئیس – آقای برزگر.

برزگر (معاون وزارت دارائی) – بند با کسب اجازه از حضور آقایان جوابی که برای سؤال آقای دکتر اسفندیار یگانگی تهیه شده از رومیخوانم و اگر بعدا توضیح بیشتری خواستند بعرض میرسانم چون رقم است.

ساحت مقدس مجلس شورای ملی

معطوفا بمرقومه شماره ۳۷۸۲ مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی متضمن سوال جناب اقای دکتر اسفندیار یگانگی در مورد تعهدات و وامهای دولت باستحضار میرساند. بمنظور اجرای طرحهای عمرانی و تولیدی مؤسسات و بنگاههای دولتی و وابتسه بآن طی سنوات اخیر وامها و اعتباراتی ازخارج و از بانک مرکزی به این موسسات داده شده است و وزارت دارائی بحکم وظیفه‌ای که در تمرکز بدهیهای دولت و تضمین استهلاک و واریز وامهای ماخوذه دارد سوابق مربوط بکلیه تعهدات اعم از داخلی وخارجی رادرخزانه داریکل متمرکز نموده و هر سال در دو نوبت (پایان شهریور و اسفند) مجموعه‌ای جداگانه برای هر یک از وامهای داخلی وخارجی از طرف خزانه داریکل تهیه می‌گردد و مجموعه‌های مذکور حاوی کلیه مشخصات و شرایط اعتبارات ماخوذه و مورد مصرف و ترتیب واریز اقساط آن در سررسیدهای معینه می‌باشد و درمورد وام‌های داخلی نحوه مصرف درستون مربوط بخود تعیین گردیده است و نحوه مصرف وامهای خارجی که کلا در جدول شماره ۱ مجموعه مربوط منظور گردیده از روی شماره ردیف بشرح زیر می‌باشد.

وام ردیف ۱ جهت تادیه غرامت شرکت سابق نفت.
وام ردیف ۲و۳ بمنظور تامین کسر بودجه سال ۱۳۳۵.

مهندس والا – مبالغش را قرائت فرمائید.

برزگر – عرض کردم چون اینجا مفصل است بنده دو جلد از این جزوه‌ها آورده‌ام تقدیم می‌کنم خدمت ریاست مجلس ویک نسخه هم تقدیم آقای دکتر می‌کنم. وام ردیف ۴ برای ازدیاد سرمایه بانک‌های رهنی و ساختمانی و کشاورزی.

وام ردیف ۵ جهت توسعه باند فرودگاهرمهرآباد.
وام ردیف ۶و۷و۸ بمنظور تهیه وسائل راهداری.
وام ردیف ۹و۱۰و۱۱و۱۲ جهت تجهیزات صنعتی و جریه راه آهن.
وام ردیف ۱۳و۱۴و۱۵و۱۶و۱۷و۱۸و۱۹و۲۰و۲۱و۲۲ جهت اجرای برنامه‌های سد سازی و عمرانی و تولیدی و راه سازی در اختیار سازمان برنامه گذارده شده است.
وام ردیف ۲۳ بمنظور توسعه کارخانجات و تجهیزات انبارهای دخانیات.
وام ردیف ۲۴و۲۵و۲۶و۳۶ جهت توسعه تجهیزات کارخانجات تسلیحات ارتش و برنامه‌های ساختمانی.
وام ردیف ۲۷و۲۸ برای توسعه شبکه برقی.
وام ردیف ۲۹و۳۰ بمنظور تدارک اتوبوس از کشور‌های آلمانی و انگلستان جهت شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه.
وام ردیف ۳۱و۳۲و۳۳و۳۴و۳۵ جهت تاسیسات بنگاه کود شیمیائی.

توضیحا اضافه می‌گردد که وامها و اعتبارات خارجی دریافتی از بانکها و سازمان عمران بین المللی نقدی و از کمپانیها و شرکتهای خارجی بصورت تحویل فرآورده‌ها و کارخانجات و تاسیسات ساختمانی و همچنین انجام خدمات در داخله کشور بوده است. چون بنحو معروض این مجموعه‌ها متضمن کلیه نکات و مشخصات منظور درسؤال نماینده محترم می‌باشد بپیوست یک نسخه از هر یک ازمجموعه وامهای داخلی و خارجی را تقدیم و مضافا استحضار می‌دهند: که وامها و تعهدات دولتی باعتبار منابع اخذآن بر دونوع است:

الف – وامها و اعتبارات خارجی: اصل این وام‌ها مجموعا بالغ بر ۱۰۹ ۳۴۷ ۵۸۰ دلار بوده که از این اعتبار بمیزان ۳۴۷ ۰۳۴ ۵۶۶ دلار مورد استفاده قرار گرفته و تا اول مهر ماه جاری مبلغ ۵۹۴ ۲۷۷ ۱۵۵ دلار مستهلک و مانده بدهکار و حساب دولت ازا ین بابت بالغ بر ۴۱۰۸۰۶۷۵۰ دلار می‌باشد.
ب- وامهای داخلی: وامهای مذکور بشرح جداول تفکیکی مجموعا ضمیمه مجموعا بالغ بر ۳۱۶۶۷۷۶۶۴۸۹ ریال است و در اول مهر ماه ۴۲ مانده بدهکار این وامها مجموعا ۲۷۷۵۸۱۹۳۴۷۸ ریال می‌باشد توضیح آنکه مبلغ ۹۶۷ ۴۹۲ ۱۸۵ ۱۳ ریال از رقم کل بدهی دولت مربوط بدیون پشتوانه اسکناس است که در رقم بدهی منظور گردیده ات درمورد بدهی دولت از بابت اسناد خرانه باستحضار میرساند که تصویبنامه قانونی مربوطه از اول تیرماه سال جاری بموقع اجرا گذارده شده و از سه میلیارد ریال مجوزیکه برای انتشار اسناد بموجب تصویبنامه قانونی فوق تحصیل گردیده است معائل یک میلیارد و پانصد میلیون ریال اجازه انتشار داده شده است.

از این مبلغ ۶۱۲ ۲۷۱ ۴۲۱ ۱ ریال تا آخر دیماه انتشار یافته مبلغ ۰۰۰ ۷۱۲ ۸۷۴ ریال وجوه حاصله در هر مورد طبق تصویبنامه دولت بمصارف مقرر در تصویبنامه قانونی رسیده و مبلغ ۸۵۰ ۶۰۳ ۳۴۸ ریال از اسناد که موعد آنها فرا رسیده بود اصلا و فرعا پرداخت و جمع آوری گردیده است.

- اعلام دستور و موقع جلسه بعد – ختم جلسه

۵- اعلام دستور و موقع جلسه بعد – ختم جلسه

رئیس – چون جلسه امروز قدری طول کشیده بقیه دستور بجلسه بعد موکول می‌شود ضمنا مطالب دیگری که در دستور جلسه بعد قرائت مشود.

۱- لایحه دولت راجع به پرداخت حق الکشف از محل سی میلیون ریال اعتبار ردیف ۸۸ بودجه سال ۱۳۴۰ کل کشور شماره ۴۴۹.
۲- لایحه دولت راجع بمصرف سه میلیون و چهار صد هزار ریال ماده اعتبار مناطق زلزله زده بدون مناقصه جهت تکمیل و تجهیز درمانگاه و تهیه واکسن برای منطقه مزبور شماره ۴۵۰
۳- لایحه دولت راجع به هزینه منظور نمودند کرایه اتوبوس اعضاء کنگره بدون تشریفات مناقصه شماره ۴۵۱
۴- لایحه دولت راجع به اجازه خرج مبلغ هفده میلیون ریال از محل فروش و سائل دفع آفات برای هزینه‌های جاری و تعهدات دفع آفات نباتی شماره ۴۵۲
۵- لایحه دولت راجع به شرکت بانوان درانتخابات شماره ۴۵۳
۶- لایحه دولت راجع به تمدید اجرای قانون اصلاح امور اجتماعی و عمران دهات شماره ۴۵۴
۷- لایحه دولت راجع به واگذاری سه هزار متر زمین از طرف شهرداری سمنان بسازمان امنیت کشور شماره ۴۵۵
۸- لایحه دولت مربوط به پرداخت فوق العاده اضافه کاری بمامورین فنی وزارت راه شماره ۴۳۵

رئیس – جلسه را ختم می‌کنیم جلسه آینده ساعت ۱۰ صبح روز پنجشنبه خواهد بود.

(چهل دقیقه بعد از ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی – مهندس عبدالله ریاضی.