مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری سوم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری سوم

درگاه انقلاب مشروطه
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری سوم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۷

مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ امرداد ۱۲۹۴ نشست ۵۷

جلسه ۵۷

صورت شرح مجلس شب شنبه ۱۸ رمضان المبارک ۱۳۳۳

مجلس تقریباً ۳ ساعت و نیم از شب گذشته در تحت ریاست آقای مؤتمن الملاک تشکل و صورت مجل شب چهار شنبه پانزدهم قرائت گردید .

غائبین بدون اجازه ـ آقایان حاج شیخ اسمعیل سردار معتمد ـ حاج شیخ اسد الله ـ نجف قلی میرزا ـ آقا سید فاضل .

غائبین با اجازه ـ حاج امام جمعه نظام السلطان .

رئیس ـ در صورت مجلس ملاحظاتی هست یا نیست ( ایرادی نبود ) صورت مجلس تصویب شد شعبه ششم و اول بنا بود پری شب و دیشب منعقد شود منعقد نشد ند راپورتی هم که شعبه پنجم داده بود مخبر کمیسیون إمضاء بکند گویا إمضاء نکرده گمان می کنم برای اینکه باید به این قبیل ترتیبات خاتمه داده شود و اعتبار نامه ها این طور در شعبه نما ند بهتر این است که جزو دستور گذاشته شود اعم از اینکه مخبر إمضاء بکند یا نکند یکی از منشی ها یا یکی از اعضاء شعبه می خوانند و اگر لازم شد رأی می گیریم به این ترتیب مخالفی هست .

حاج شیخ یوسف ـ شعبه اول دیشب منعقد شد اگر اعضاء شعبه هم حاضر بودند و یک مقداری هم به اعتبار نامه سپهدار مراجعه شد ولی بعد به واسطه کاغذی که از ایشان رسیده بود در قبول وکالت تردید کرده بودند از این جهت راپورت داده نشد و به مقام ریاست عرض شد .

رئیس ـ صحیح می فرمائید راپورت شعبه اول الان رسید مقصودم راپورت شعبه پنجم و ششم بود.

آقا میرزا هاشم ـ عرض می کنم در خصوص شعبه ششم هم شش نفر از اعضاء حاضر شد ند بالاخره قرار شد شب بعد از جلسه به اعتبارنا مه آقای صدر السلام مراجعه شود .

رئیس ـ رد هر صورت این دو فقره مطلب جزو دستور آتیه خواهد بود ولو اینکه راپورت بد هند یا ندهند دستور امشب طرح آقای حاج عز الممالک است راجع به تمدید مدت مأموریت کمیسیون تفتیش و نظارت مالیه باید اول قابل توجه بودن آن رأی بگیریم بعد قانون مستغلات بعد رسیدگی به اعتبار نامه آقای قوام الدوله مطرح خواهد بود چون طرح آقای حاج عز الممالک مختصر تر است اگر مخالفی نباشد در آن مذاکره می شود .

راپورت کمیسیون مبتکرات راجع به طرح قانونی

( آقای حاج عز الممالک به مضمون ذیل قرائت گردید ) ؛

کمیسیون مبتکرات در روز شنبه ۲۰ شهر شعبان در تحت ریاست آقای شریعتمدار منعقد گردید در باب طرح قانونی راجع به تمدید و تجدید مدت کمیسیون نظارت که از طرف آقای حاج عز الممالک شده بود مذاکرات به عمل آمد کمیسیون مزبور طرح مذکور را قابل توجه دانسته و فوریت آن را در مجلس مقدس تمنی می نماید .

رئیس ـ آقای حاج شیخ اسد الله مخالفید؟

حاج شیخ اسد الله ـ خیر چون مخبر کمیسیون هستم می خواهم توضیح بدهم این طرحی ک آقای حاج عز الممالک پیشنهاد فرمودند و راپورتی که به مجلس آمده است مدتی طول کشیده است تاریخ آن از هم سرطان است تا مدت یک ماه گمان می کنم تا وقتی که از مجلس بگذارد و مد تش منقضی شده باشد عقیده بنده این است تاریخ را از بیستم رمضان قرار بهیم و این مسئله که به کمیسیون می رود در آنجا اصلاح شود .

رئیس ـ در کمیسیون قوانین مالیه اصلاح می شود حالا به قابل توجه بودن این پیشنهاد رأی بگیریم .

سردار معظم ـ بنده در اصل مطلب کمال موافقت را دارم ولی این نکته را لازم می دانم در مجلس گفته شود مدتی است قانون تشکیلات از مجلس گذشته و مطابق قوانین مملکتی باید تا بحال تمام سیرهای قانونی خودش را کرده باشد که دیگر محتاج به این رأی نشویم به جهت اینکه قانون تشکیلات مالیه به عوض کمیسیون سه نفری یک کمیسیون تفتیش را معرفی کرده است وخیلی لازم می دانستم بعد از آنکه یک وزیری پیدا شد تأکیدات لازمه بشود که هر چه زودتر قانون تشکیلات مالیه به موقع اجرا گذاشته شود .

رئیس ـ اول باید در قابل توجه بون این پیشنهاد رأی بگیریم بعد چون کمیسیون مبتکرات تقاضای فوریت کرده فوریت آن رأی بگیریم اگر فوریت تصویب شد از کمیسیون که برگشت یک شور می شود و اگر فوریت تصویب نشد که شور شود آقایانی که طرح آقای حاج عز الممالک را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رییس- تصویب شد آقای مخبر راجع به فوریت توضیحاتی دار ید بفرمائید .

حاج شیخ اسدالله مخبر ـ توضیح بنده در این موضوع همان حال تکلیفی مالیه است که نه وزیری دارد نه معاونی یک نفر در وزارت مالیه نیست که اختیاراتی داشته باشد و یک نظارتی به مصارف و مخارجی که در وزارت مالیه می شود داشته باشد هیچ توضیحی بهتر از این نیست که لازم است یک اشخاصی در آنجا باشند و راجع به مصارف و مخارج مملکتی أقلا یک نظارتی داشته باشند و گمان می کنم هر چه زودتر این مطلب از مجلس بگذرد خیلی نافع و اصلاح مملکت باشد .

سردار معظم ـ بنده با رأی فوریت حالیه مخالف هستم به عقیده بنده فرق نی کند این لایحه مکن است حالا به کمیسیون قوانین مالیه برود پس از بر گشتند از کمیسیون این کار را نکنند نیرا کمان بنده این است کمیسون قوانین مالیه هم با رأی کمیسیون مبتکرات م.وفقت داشته باشد پس از مراجعت از کمیسیون قوانین مالیه ممکن است به فوریت رأی گرفته شود و یک شور بشود .

رئیس ـ رأی می گیریم به فوریت این طرح قانونی که کمیسیون مبتکرات تقاضا کرده آقایانی که فوریت این طرح را تصویب می کنند قیام نمایند .

( اغلب نمایندگان قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ کمیسیون باید در موقع تنفس منعقد شود . مذاکره شود و بعد از تنفس بیاورند به مجلس و رأی گرفته شود و راجع به قانون مستقلات در جلسه گذشته برای داخل شده در شور مواد رأی گرفتیم حالا قرائت می شود .

( به مضمون ذیل قرائت شد ) .

ماده اول ـ برای کلیه مستقلات از قبیل دکاکین، مغازه ها، خانهای اجاره، انبار ها کاروان سرا ها، نما یشگا ها، یخچال ها، قهوه خانه ها، میدان ها و غیره در شهرها و قصبات عمده مالیات مستقلات بر قرار می شود .

سلیمان میرزا ـ چنانچه همه مسبوق هستند این مالیات شهری است عموماً و به طور کلی باید از برای نظمیه و بلدیه صرف شود و هر کس بهر اندازه که از امنیت شهر انتقاد می کند به همان اندازه در مخارج آن سهیم و شریک باشد بنابراین بنده نمی دانم به چه مناسبت اشخاصی که خانه های بزرگ ملکی دار ند باید از مالیات مستغلات معاف باشند در صورتی که یک نفر پلیس برای محافظت ده خانه صد زرعی کافی است و از برای یک پارک شاید ده نفر از آن هم کم باشد این مالیات یک مالیات مستقیمی است و هر کس پیشتر از مملکت استفاده می کند باید پیشتر خرج آن استفاده را بدهد این جا بنده می بینم بالمرة از متولین یعنی از اشخاصی که صاحب خانه های برگ و پارک هستند صرف نظر شده است و فقط به فقرا و ضعفا منحصر شده است م سلماً فقرا و ضعفا آن قدر استطاعت ندادند که خانه ملکی داشته باشند و اغلب به واسطه نداشتن استطاعت خانه اجره می کنند و الا یک خانه ملکی می خریدند بنابراین آن کسانی که دارئی شان بقدر کافی نیست باید مالیات به دهند امان اشخاصی که شاید صد هزار تومان داده اند یک پارک خریده اند و سایر لوازم زندگانی آو را هم دار ند و بیشتر از سایر مردم از این مملکت استفاده می کنند آنها باید از این مالیات معاف باشند بنده بکلی با این ترتیب مخالف هستم و گکمان می کنم رد اینجا بطر مطل باید خانه ها عموماً قید شود و لفظ اجاره قید زائد نسبت خانه ملکی هم همان حکم را دارد و همان نتیجة از آن گرفته می شود پس باید به طور کلی ( خانها ) نوشته شود .

حاج شیخ محمد حسن گروسی ـ ترتیبات مالیات از روی عادات است خانه های مسکونی خواه مال متمول خواه غیر متمول که جزء ما یحتاج خودش است و جزء عایدات او محسوب نمی شود نهایت امر یک کسی است که به اندازه وسعت خودش عمارت عالی را دارد و یک کسی است که به اندازه مال خودش یک خانه کوچک تر چون خانه مسکونی ما یحتاج اشخاص و دار السکنای آنها است چنانچه در خلیل از موارد مستثناء شده است این جا هم نمی شود تصدیق کرد که به خانه ها بر سبیل اطلاق مالیات بسته شود .

میرزا محمد علی خان ـ عرضی که می خواستم به کنم یک مقدار زیاد ان را شاه زاده سلیمان میرزا اظهار داشتند معلوم است که مقصود از فلسفه مالیات و تحمیلاتی که بر اهالی یک مملکت از آن مالیات می شود برای این است که بتوان احتیاجات آنها را رفع کرد از قبیل تأمینات و تنظیمات به خصوص معاون است که باید اهالی یک مملکت به نسبت مهم خود باید برای مخارج مملکتی مبلغی به دهند نسبت به قانون مستقلات هم اگر فرضاً مخارجی را که در مقابل این عایدات می شود بخواهیم معلوم کنیم از هر قبیل که باشد به خانهای بزرگ بیشتر سهم تعلق می گیرد تا به خانهای کوچک ممکن است یک نفر در مساحت دو هزار ذرع زمین خانه هائی داشته باشد که یکی از آنها خودش ساکن باشد و یکی دو تای دیگر را اجازه بدهد و در مجاورت آن ممکن است یک کسی خانه داشته باشد که دویست هزار ذرع مساحت آن باشد و خودش ساکن باشد این کسی که در یک خانه دویست هزار یا صد هزار زرعی ساکن است مالیات ندهد و آن کسی که صد ذرع خانه دارد چندین برابر کمتر از آن اولی مالک است و از حیث ثروت و مالکیت و غیره پست بتر است مالیات بدهد بنده این را یک تحمیل فوق العاده نستب به این قبیل اشخاص می دانم و نسبت به طرز مالیات بندی هم راجع به مالیات مستقلات شاید عرایض داشتم و یک شکل دیگری به نظرم می آید ولی در اظهارش امساک کردم برای اینکه مشکلاتی پیش نیاید و در کلیات هم که رأی دادم خیال می کردم شاید در اظهاراتی که در ماده اول می شود تسهیل و تصحیح بکند آنچه را که در نظر بوده و آن مسئله این است که عرض می کنم یک کسی که یک باغ وسیعی یا یک پارک خانه مسکونی او است از دادن مالیات مستغلات معاف است و همین طور یک کسی که ده یک یا صد یک او از چه حیث مساحت زمین و چه حیث قیمت آن را دارد و خودش ساکن است او هم دیناری ندهد اما دیگری چون یک خانه را اجاره داده است و عایدات فوق العاده ندارد باید مالیات بدهد اینجا از این نقطه نظر بلکه به این قبیل اشخاص تحمیل نشود باید فرض این را هم بکنیم که ممکن است شخصی خانه اجاره بدهد و یک خانه غیر از خانه مسکونی خودش داشته باشد و از آن بابت عایداتی داشته باشد اما اختلال معاش یا امر المر شخصی او در واقعه شخص را یک آدم با ثورتی معرفی نکند و شخصی نباشد که ثروت فوق العاده برای او فرض شود اما دیگری که در یک خانه خیلی وسیعی سکنی دارد و درائی و ثورت او هم خیلی زیاد است و تمکن هم درد به صرف اینکه خانه اجاره نداده است خانه مسکونی خودش از آن مالیات معاف باشد بنده این ترتیب را صحیح نمی دانم و تحمیل می انم مذاکراتی که در کلیات این قانون می شود شاید یک قدری إغراق بود از حیث اینکه بخواهیم جلو گیری از تحمیلات کرد باشیم زیرا در هر مملکتی مسل. است مردم باید مالیات بدهد تا از جمع آوری آن مالیات رفع احتیاجات ملکتی بشود در مملکت ایران هنوز فقر و عدم بضاعت اجازه نداده است ولی باید بدانیم که ما نسبت به سایر ممالک دنیا هنوز مالیات هنگفتی نمی دهیم شاید اغلب ممالک دنیا اگر سر شماری حساب کنیم از هر یک نفری ۳۵ قران الی ۳۸ قران مالیات می گیرند در مملکت ما هنوز این طور نیست ولی با این تفصل مقصود بنده این است که مالیات باید یه اندازه تمکن و ثروت اشخاص تعلق بگیرد و با این ترتیب بنده با این ماده مخالفم .

سردار معظم ـ بله اگر نظرمان را فقط معطوف به بر قرار کردن مالیات مستقلات می گردیم آن وقت بنده هم حق می دادم که تفاوتی ندارد و همان طوری که سایر مستقلات مالیات ند هند همانطور هم خانه های مسکونی باید آن مالیات را بد هند زیرا اگر فرضاً صاحبان آن خانها عایدی نقدی از آن خانها ندار ند ولی همان پولی که باید برای اجاره خانه بد هند در کیسه آنها می ماند به علاوه از تمام نعمات أمنیتی که سایرین بهر مند می شودند آنها هم بد هند می شودند ولی به دو ملاحظه کمیسیون قوانین مالیه محبور شد این نظر کلی معمول تمام دنیا را تغییر بدهد و یک مطری که با اوضاع ایران موافق تر است اتخاذ کند با این جهت این نظر را اتخاذ کرد بک نظر کمیسیون موافقت با نظر آقای میرزا محمد عی خان یعنی مراعات حال فرا و یک نظر دیگرش اجرا قانون بوده است وقتی که این دو نقطه نظر را داشته باشیم قهراً مجبور می شویم که ین نظری را که کمیسیون اتخاذ کرده است اتخاذ کند و بالاخره أساس مالیات مستقلات را بر خود مستقل قرار ندهیم و بگوئیم یک سهمی از آن را برای رفع حوائج مملکتی به دولت بد هند نظر کمیسیون این بود که از کلیه عایداتی که از کلیه مستقلات از برای ملاک حاصل می شود یک سهمی را به دولت بد هند و از این نقطه نظر املاک مستقل را مقایسه کرده است با ملاک غیر مستقل و همان طوری که بنده از یک دهی عایدی دارم و دولت آن ده مرا حفظ می کند البته بنده مجبور هستم یک مبلغی به دولت به عنوان مالیات بدهم همین قضیه در املاک مستقل هم هست و هیچ فرق نمی کنند پس از این نقطه نظر مالیات مستقلات بر عایدات مستقل بر قرار شده است نه بر کلیه مستقلات دیگر انکه عرض کردم نظر کمیسیون بیشترش برای رفاه حال فقرا بود تبعضی از آقایان فرمودند بر خلاف عدالت است اشخاصی که پارک های دویست هزار زرعی دار ند معاف باشند بنده عرض می کنم قانون که نوشته می شود اکثریت مردم در نظر گرفته می شود نه یک عده قلیلی که در واقع در حکم مستثنیات هستند اگر مراجعه کنیم به تمام مملکت ایران خواهیم دید عده کسانی که بی بضاعت هستند و خانه مختصری از خود شان دار ند که در آنجا زندگی می کنند چندیم مرتبه زیاد تر است از آن اشخاص متمولی که برای آسایش و راحتی خود شان و خانه ها بزرگ و یا پارک ها و عمار های خیلی بزرگ رفته اند پس اگر ما بطور مطلع یک قانونی را بر قرار می کردیم خانه های کسکونی را داخل می کردیم عوض اینکه فشار این قانون آن وقت فشار این قانون بر فقرا بیشتر داده می شد و بالاخره اگر چیزی از حیث مسکن معمول می شد وقتی که آو می دید آخر ماه مأمور می رود در خانه محقر آو و مطالبه مالیات می کند یقین دارم که آم آدم هیچ وقت ماز این قانون اظهار خر سندی نمی کرد پس به این نقطه نظر بود کمیسیون قوانین مالیه برای رفاه حال ضعفا و فقرا این طور قرار داد و نظر دیگری هم که بود نظر با اجرای قانون بود البته قانون را ممکن است از دو نقطه نظر نوشت یکی از نقطه نظر کتابی بدون مقید بودن با اجرای آن کتاب جسارتاً عرض خواهم کرد این قانون شعر خواهد بود اگر قوانینی را که ما می نویسم یک محسنات فرضی برای آو ذکر کنم و رأی بدهیم اگر دقت نشده باشد و مراعات وسائل اجراء آن قانون نشده باشد آن وقت این قانون بدون این که اجراء‌ شود مطرود خواهد شد قانون مستقلات در هر صورت یک قانون تازه ای است و مخصوصاً وقتی که می خواهند یک قانون مالیاتی وضع کنند تجربه به ما نشان داده است که باید خیلی با احتیاط آن قوانین را وضع کرد و باید خیلی مراعات شود و در عوض آنکه یک نتیجه خوبی برای دولت عاید شود یک مضراتی برای دولت حاصل نشود برای این احتیاط حکم می کند که ابتداء برای سایر مستقلات مالیاتی بر قرار کنیم و این قانون اجراء شود و مالیات آن اخذ شود برای مردم هم معلوم است یک تحمیلی نیست و از برای بنده که یک دکانی دارم و یک عایدی از آن تحصیل می کنم با آن شخص که یک ملک مزروعی دارد و مالیات می دهد هیچ فرق نمی کند لهذا از نقطه نظر عدالت هم صحیح است و هیچ تفاوت ما بین ملک مزروعی و ملک مستقل گذاشته نشده و مردم هم با مال میل و رضایت این مالیات را می دهند پس از آن بعد از یکی است آن وقت هم هیئت مقننه باقی است و ممکن است تجدید نظری در این قانون بفرمایند و خانه های مسکونی را هم بر این خانه ها اضافه بفرمایند و این قانون تکمیل شو بالاخره در اصل این قانون سه نظر متضاد است که بنده عملاً تصور می کنم نظر وسطی که همان نظر کمیسیون قوانین مالیه است بهتر آن است که یک عده که با این ماده مخالف هستند برای این است که چرا خانهای اجراه داخل است و عقیده آنها این است که خانها کلیتاً معاف باشند پس به عقیده بنده برای اینکه یک زمینه أطلا حی برای این دو نقطه نظر باشد خوب است آقایان تصدیق بنما یند آن خانه هائی که اجاره می رود و منفعتی برای صاحبا نش حاصل می شود مالیات بد هند و خانهای مکونی از مالیات معاف باشند .

منتصر السلطان ـ مخبر محترم فرمودند در این قانون یک اندازه ملاحظه حال ضعفا و فقرا شده است بنده می خواهم عرض کنم که در واقع ملاحظه حال اغنیا و سرمایه داران بیشتر شده است دلیل و فلسفه این مطلب هم این است که اگر ما می خواستیم دقت و ملاحظه در این کار بکنیم و فقرا و ضعفا را در نظر داشته باشیم بهتر این بود که از طرف کمیسیون نوشته می شد خانه هائی که در مرکز زیاد از سالی پنجاه تومان یا شصت توان مال ألا جاره ندارد در ولایات بیست و پنج تومان تا سی تومان از دادن مالیات معاف باشند و سایر خانها مالیات بد هند در این صورت ملاحظه حال ضعفا و فقرا را کرده بودیم به واسطه این که هیچ فقیری بی بضاعتی خانه اش ماهی صد تومان و پنجاه تومان که سالی شش صد تومان و هزار و دویست تومان می شود اجاره نداده همیشه خانه های فقرا سالی شصت تومان و سی تومان و پنجاه تومان است اگر اینها را را استثناء بکنیم و این طور آن وقت اسم آن را عدالت و ملاحظه حال فقرا و ضعفا می شود گذاشت بنده می خواهم عرض کنم که در اینجا ما کاملاً مراعات اغنیا را کردیم نه ملاحظه حال فقرا را و اینکه یک نفر از نمایندگان محتم مثل را که اگر به یک کسی ملکی داشته باشد برای خوایجش است و نباید مالیات بدهد پس ما ها می توانیم بگوئیم آنهائی که دارای قراء وقصبات هستند آنها هم بنا بر نظر همین نماینده محترم برای احتیاجات خود شان خریده اند یا رعیتی که گندم و جو و غیره زراعت می کند برای احتیاجات خودش می کند و نباید مالیات بد هند در اینجا ما نمی توانیم احتیاج را ملاحظه کیم فقط باید نظر به دارائی خودش است یکی یک دست خانه دارد یکی پنج قریه دارد منتهی مالیات قریه قصبات از برای مخرج از سیصد هزار تومان از اصل مالیات تصویب کدر که اهالی شهر تهران از بابت نان راحت باشند مصارف هر شهری را باید اهالی آن شهر بد هند لهذا عدالت این است که خانه ها هم مالیات بد هند .

مخبر ـ چون آقا اصل مطلب را مختصر بیان فرمودند بنده هم دیگر عرایض خودم را تکرار نمی کنم ایشان می فرمایند مالیات بقدر ثروت داده شود در حالتی که این طور نیست آقا مالیات نواقل که بر قرار می شود یک نفر که دارای ثروت است باید صد تومان بدهد و یک نفر که چیزهای ندارد یک تومان این طور که هست مالیات بر عایدات اشخاص است این جا هم به همان نظر کمیسیون قوانین مالیه مالیات بر عابدات قرار داده بو بر خود ساکن و مستقلات قرار نداده است و بالاخره مجبورم از طرف کمیسیون عرض کنم که از اغنیا طرف داری نشده است الحمد الله یک قسمت اعظم أعضاء کمیسیون یک اشخاصی هستند که طرف دار قفرا هستند و همان اکتریت مدافعه می کرد و نمی گذاشت طرف داری از اغنیا بشود ولی متأسفا نه در کمیسیون نظر دیگر داشتند و حالا تغیر عقیده داده اند .

معتصم السلطنه ـ بنده تصور می کنم که مالیات گذاری برای این است که رفع پاره حوائج بشود این نقطه نظر را که در نظر گرفتیم آن وقت باید این را هم در نظر گرفت که مالیات گذاری چیزی نیست هر روز بشود آن را تجدید کرد بنابراین وقتی که مالیات گذار قانون وضع می کند باید اطراف آن را کاملا در تحت نظر بیاورند که پس از مدت کمی محتاج شود که آن عمل را تجدید کند نقطه نظر ثانوی در مالیات گذاری این است که همیشه باید مالیات بها اغنیا بیشتر تحمیل شود تا به فقرا در این موضوع اغلب از آقایان بعضی بیانات فرمودند و بنده زاید می دانم چیزی عرض کنم ولی ممکن است نسبت به خانها کوچکی که به فقرا مالک هستند معین کرد که خانه هائی که تا دویست پنجاه و سیصد تومان قیمت دارد از دادن مالیات معاف باشد ولی آن جنبه که ما تصور می کنم که باید بر عایدات مالیات بست این را نمی شود کاملا به موقع اجرا گذاشت زیرا ممکن است یک اشخاصی عابدات فوق العاده داشته باشند و یک مقدار آن را صرف چندین پارک و چندین خانه عالی و گردش گاه ها نو ییلاقات بکنند و ما بگوئیم اینها عایداتی نخواهد داشت و برای آنها هم فرقی نخواهد کرد و چندین پارک و چندین عمار داشته باشند و از این نقطه نظر ممکن است یک سرمایه داری فقط یک کرور قیمت پارک و خان آو باشد و از آن بابت چیزی ندهد ولی فلان آدمی که ماهی پنج تومان کرایه خانه می دهد و این مبلغ را به زحمت از دست رنج خود تحصیل می کند باید مبلغی در سال مالیات بدهد و به علاوه طبیعی است که اگر مالیات هزار نفر از اینها را حساب کنیم تازه بقدر یک نفر که دارای یک پارک یا عمارت است نخواهد شد بنابراین اکثریتی را که آقای مخبر فرمودند با متمولین نیست صحیح است اکثریت با متمولین نیست ولی از این نقطه نظر وقتی ملاحظه کنیم تصدیق خواهیم کرد که اگر اکتریت فقرای مالیات بده را روی هم بگذاریم بقدر نصف أغنیاء نخواهد شد و به علاوه هیچ ضرری نخواهد داشت که آقایانی که دارای خانه های بزرگ و پارک ها هستند بقدر مواجب یک باغبان هم به دولت بد هند و دولتی که آلتی که آنقدر به پول محتاج است یک قدری از این زخمت خلاص شود و لابته آن اشخاصی که از پلیس ( اونی فرمه ) حوش شان می آید و میل دار ند گردو خاک خیابان رزین کالسک شان را خراب نکند لازم است یک مقدری هم مالیات به دولت بد هند که در واقع بشود چیزهای ضروری را فراهم کرد ونظمیه را به این ترتیب نگاه داشت و بشود در سایر شهرها هم نظمیه تأسیس کرد بنابراین بنده بکلی مخالفم با اینکه لفظ اجاره ذکر شود و شاید اغلب از آقایان هم در این موضوع به پیشنهاد کرده باشند که به عرض خواهد رسید .

مدرس ـ بنده أصلا با اینکه در اینجا خانه ها ذکر شده است مخالفت کردم لیکن مسئله جای دیگر دقت و زیاد تر اسباب گفتگ شد اصل این لایحه که پیشنهاد شده است با مذاکراتی که بعضی آقایان می فرمایند تباین دارد یک وقت هست که می خواهند یک مالیاتی بر ثروت مالیات بسته شود یعنی هر کس هر چه مال دارد در سال یک چیزی بدهد آن وقت خانه های مسکونی هم جزو مال می شود چه وسیع باشد چه کوچک ولیکن گمان می کنم مراد آن کسی که این قانون را پیشنهاد کرده این نباشد یک مالیاتی بروث بسته شود و آن ثروت هم خانه باشد در حالی که همه می دانند در این مملکت جزء مال حساب نیم شود و با این علت بطلب کار هم نمی دهند و برای رفع احتیاجات شخصی است مثل آینه آب صرف می کنند و توی کوچه ها راه می روند یک خانه هم به جهت ضرورت زندگانی لازم دار ند پس گمان می کنم این مسئله از این لایحه خارج باشد که مالیاتی بر ثروت بسته شود این مالیاتی است که می خواهند بر منافع مستقلات ببند ند بنساء علی ذلک یکی زیاد تر نفع دارد یکی کمتر ولیکن بنده در اصل مطلب عرض می کنم این خانه های اجارة که اینجا نوشته اند خیلی اطلاق دارد مثلا بنده یک خانه درم و یک اطلاع آن را به یک کسی اجاره می دهم به ماهی پنج هزار یا سه قران و همین طور خیلی از خانه ها هست و مال الجاره اش سالی پنج تومان است و اگر درست حساب کنیم این مبلغ به مخارجش وفا نخواهد کرد به علاوه بنده عرض مس کم خوب است به تمام مملکت ایران نظر بیندازند و ببینند که در غیر از تهران و مشهد در شهرها و قصبات دیگر خانه ها اجاره خیلی نادر الوقوع است و خانه اجاره منحصر به تهران و مشهد است یعنی این شهر هائی را که بنده دیده ام اصفهان و شیراز و بوشهر خانه اجاره نیست فقط در تهران قدری خانه اجاره هست در مشهد هم هست شاید در بعضی از بنادر هم باشد لهذا بنده عرض می کنم خوب است این خانه هائی که صحبتش در پارلمان زیاد می شود و بالاخره گمان نمی کنم چندان نفعی عید دولت شود از ماده اول این خانه ها را بیندازند و باقی را مطرح مذاکره قرار بد هند و اما آن فرما یشی که آقایان در اصل خانه می فرمایند و خیلی عجیب است همین خانه ها پنج هزار و دهر هزار ذرعی را که می فرمایند ثد یک خانه ای دیگر نیست و تمام تحمیل بر فقرائی که صاحبان خان های صد ذرعی و دویست ذرعی هستند می شود خوب است آقایان بیرون تهران را ملاحظه کنند و بینند آن ضری که بر فقرا وارد می شود صد یکبر اغنیاء‌ وارد نمی شود صحیح است یک پارک و یک خانه ده هزار ذرعی می شوند ولی آن کسی که یک خانه ده هزار ذرعی دارد صد نفر آدم در آن ده هزار زرع زندگی می کنند و اگر حساب کنمی نفری دویست ذرع می شود لهذا بنده تقاضا می کنم ( خانه ها ) را بکلی از این ماده بر دار ند به واسطه اینکه دائره وجو دش کم است و زحمتش زیاد و گمان نم کنم برای دولت عایدی چندانی داشته باشد و در سایر مستقلات مذاکره می کنیم و لابته رأی ری مجلس است .

معدل الدوله ـ در مذاکراتی که در این قانون مستقلات می شود بنده می بینم یک اشتباهی ما بین مالیات عیدات مستغلات و مالیات ثروت شده است این را کاملا آقای ندرس توضیح دادند مسلم و محق است که باید اول بدانیم مالیات یک وجهی است که تحمیل بر اشخاصی می شود و به عبارت آخری مالیات آن قسمت از عایداتی است که هر کس برای انتفاع از آسایش و امنیت مملکت و راه افتاده دستگاه دولت کمک می کند و به همین نظر است که قانون مستقلات را در نظر گرفته اند به جهد اینکه مالیات مستقلات بر قار بوده و یک چی تازه نیست منتهی بطور کلی و به یک ترتیب صحیح نه بوده و در جزو جمع های عدیم یک اثری از آو هست و الان هم معمول است و می گیرند منتهی به ترتیب صحیح نیست در حقیقت این مالیات یک سهمی است که ساکنین یک شهری برای احتیاجاتی که دار ند و برای امنیت آن شهر کمک می کنند و به عبارت آخری مالیات یک پولی نیست که مطور قهر وغله و زور گرفته می شود و انکه ذکر می شود تحمیل بنده هیچ مسئله تجمیل را نمی توانم قبول کنم بلکه این مالیات یک چیزی است که اشخاص از برای مصارف عمومی و نظمیه یک مملکتی شرکت می کنند در این صورت چنانچه ذکر شد و یکی از آقایان فرمودند این مالیات، مالیاتی است که بر عایدات بسته می شود و البته همین قدر که امور مالیه ها مرتب شد و چرخهای مالیات خوب به گردش افتاد دولت و مجلس مراقبت خواهند کرده مالیاتهای دیگر وضع شو دو چشمه های عایدات که یکی از آنها هم مالیات بر ثروت خواهد بود زیادی شود به جهت اینکه امور هر مملکتی بسته به مالیاتی است که می دهند و البته باید این را هم در نظر داشت که مالیات خوب صرف شود پس بنا بر این مقدمه که این مالیات بر عایدات است و قعراً آن خانه هائی که مسکونی است استثناء منی شود به جهت اینکه آنها عایداتی ندارد اما در اینجا بعضی آقایان مذاکره فرمودند که پارکهای دولت هزار ذرعی مستنثنا خواهند بود و بر خانهای کوچک که با اجاره می رود مالیات بسته می شود اولا؛ اینها دو جنسند و مالیات بر آن مستقلاتی است که بهره و اجاره بصاحبش می دهند ثانیا از این گذشته اگر بخواهیم به خانهای مسکونی بک نفری بیندازیم و ببینیم آنها در چه حالتی هستند این پارکها را که می فرمایند عبارت از دو سه تا است و از چهار پنج تا تجاوز نمی کند آن وقت بر می گردیم به یک عده کثیری از مردم که شاید خانهای وسیعی به آنها رسیده است و اگر نظر کنم می بینیم اشخاصی که در آنجا نشسته اند حکم سرای دار را دار ند و به فلاکت زندگانی می کنند که شاید مشتری برای آنها پیدا کند چنانچه اگر امروز اعلان شود ما می خواهیم دو هزار خانه بخریم پنج هزار نفر رسیده فروش حاضر می شوند به جهت اینکه صاحبان آنها محتاج و در حکم سری دار هستند و اگر درست ویرانی این خانها را ملاحظه کنند خواهید دید که بقدر تعمیر کردن آنها ندار ند و این خانها را ثانیاً رسیده و به گردن شان افتاده است پس و وقتی که از آنها تقاضای یک مالیاتی بشود خواهند گفت مشتری پیدا کنید تا من اجاره بدهم یکی می گوید من یکی دو اطاق بیشتر لازم ندارم این جا بیرونی و اندرونی و سر طویله دارد من دو اطاق حاضر می نشینم بقیه آنها را شما مستأجر پیدا کنید و یا بفرو شید مشتری هم پیدا نخواهد شد پس بر طبق قانونی که می گذرد و اگر بنا شود از آنها مالیات گرفت می آیند و این خانها را به مناسبت خانهای مجاور تقویم می کنند و می گویند این خانه در ماه سی تومان اجراه دارد هر چه بگوید من پنجاه تومان عایدی برای مخارج خودم ندارم این خانه بگردن من افتاده و نمی توانم بگذرام و بروم کسی از او قبول نخواهد کرد به این ملاحظات بود که کمیسیون آنها را مستثنی کرد اما در مقابل فرما یش یکی از آقایان که فرمودند کلیه خانها را مستثنی کنیم این طور نیست برای این کار اگر بخواهم خانهائی را که به اجاره داده می شود در مستقلات دکاکین مستثنی کنیم و فقر از دکاکین و مستقلات تقاضای مالیات بکنیم طولی نمی کشد که یک عده زیادی از اشخاصی که پولشان را مصرف ساخته دکاکین و رفع احتیاج مردم می گیرند من بعد از روز اول که رو به آبادی گذاشته خانهای اجاره زیاد شده هر شهری که رو به آبادی می گذارد هر قدر وسیع تر می شود احتیاج به خانهای اجاره ئی زایاد تر می شود و هر قدر تمدن زیاد تر شود مردم می دانند نباید خانها نگاهدارند و معطل کنند اجازه می دهند مالیات هم می دهند به خصوص وقتی که مصرف صحیحی هم در نظر گرفته باشیم که آن مصرف مصرف امنیت و انتظام شهر باشد چنانچه در نظر گرفته شده است هر مالیات که در شهر بسته مس شود به مصرف نظمیه و امنیت آن شهر برسد پس خوب است آن آقایان که در نظر دارند خانهای مسکونی مالیات بد هند در همی قانون نظر کنند که نوشته شده است اگر یک دکان ۳ ماه بی اجراه ماند از مالیات نفاق است و خانهائی که به اجاره نرفته است خیلی هستند و نمی توانم به طور تحقیق عرض کنم که از ده قسمت دو قسمت خنها برای اجاره حاضر ند در این صورت از آنها نمی شود مالیات گرفت یعنی خیلی ظلم است و زحمت هم دارد و آنها جز اشخاص با ثروت نیستند و فقط یک ثروت منفی دار ند یعنی وقتی که به درد شان برسید می بینند که خانها شان دو سه جا گرو است .

وحید الملک ـ خیلی خوب بود که دولت اصلاً مالیات نمی گرفت یعنی از برای هیئت مقننه یک نیکبختی بود که هیچ وقت داخل این بحث نمی شود و هیچ مالیاتی وضع نمی کرد به جهت اینکه بالاخره وضع مالیات ها منجر به عدم رضایت می شود مردم در اصل به دادن مالیات راضی نیستند اما بد بختانه تجربه بما آموخته است که عایدی مستقیم دولت رفع حوائج دولت را نمی کند یعنی عابدات خالصه و عیدات دیگر دولت از قبیل فروختن تمبر پست خانه و تلگراف خانه که عابدات مستقیم دولتی است ورفع حوائج دولت را نمی کند قشون از برای دولت نمی شود و ژاندارم و نظمیه نمی شود بالاخره هیئت مقننه مجبور می شود برا ینکه از برای رفع حوائج دولت وضع مالیات کند آن وقت است که اول تولید اشکالات است ولی بالاخره در فلسفه مالیات گذاری سه چیز باید ملحوظ شود یکی اینکه از روی مساوات و اعتدال واقعی مالیات بسته شود و یکی این که عملی باشد دیگر آنکه دارای نتیجه باشد یعنی یک نتیجه مطلوبی برای دولت حاصل شود حالا از روز این نظرها به این قانون نگاهی بکنیم بعضی از آقایان فرمودند که این مالیات از روی عدالت نخواهد بود به این معنی که یک تحمیلی بر یک دسته از مردم و بر دیگران تحمیلی نمی شود آقای مخبر هم گویا فرمودند در صورتی که به خانهای شخصی و مستقلاتی که استفاده خصوصی از آنها می شود مالیات بسته شود عملی نخواهد بود اما راجع به موضوع اول یعنی آنهائی که می گویند این قانون یک تحمیلی بر یک عده مردم که از ضعفا هستند خواهد کرد و اغنیا را خرج کرده است متأسفانه بنده می بینم عقیده خودم همین است مخصوصاً در این مملکت می بینیم قسمتی از مردم به طور عموم تا بحال مالیاتهائی به انواع و اسامی مختلف می دادند ولی بطور غیر منظم و به طریقی که دولت استفاده صحیح از آنها نمی توانست بکند ولی آنهائی که ممکن بود است مالیات صحیح بد هند و استفاده عمده از مملکت می کردند متحمل مخارج آن نمی شودند و این قانون هم به طوری که اینجا ذکر شد که این مالیات روی دخل عایدی گذاشته شده است بنده عرض می کنم چه ضرر دارد که این مالیات روی استفاده گذاشته شد این مالیات مالیات در آمدی نیست که آقای مدرس فرمودند بر روی مالیات مستقیم اشخاص است مالیات باید بر روی استفاده املاک چه ساخته چه نساخته بر روی همه باید گذاشته شود این مالیات بر روی املاک ساخته خواه استفاده خصوصی از آن بشود خواه استفاده عایدی باید گذاشته شود تازگی هم ندارد و در همه جا رسم است بر روی املاک ساخته که مالیات بلکه سه مالیات گذاشته می شود یکی مالیات عایدی است که روی املاک و مستقلات اجاره است یکی روی املاک ساخته است که استفاده خصوصی از آنها می شود حتی از در و پنجره و هوای خانه مالیات می گیرند یکی دیگر هم مالیات بلدی است که از برای بلدیه و نظمیة شهر گذاشته می شود و یک دیگر هم مالیات محله است که از برای مریض خانه ها و مدارس مجانی محله گذاشته می شود بالاخره این یک چیز تازه نیست بهتر این است که در قانون و چیز جمع شود یکی اینکه از عایدی املاک ساخته اجاره مالیات گرفته شود و یکی اینکه در روی استفاده خصوصی املاک ساخته که خانه ها و پارکهای خصوصی باشد مالیات گرفته شود فلسفه اش که معلوم است برای اینکه بالاخره این مالیات باید از برای نظمیه و امنیة شهر صرف شود در هر جائی که ممکن است نظمیه بر قرار شود ممکن است ممیزی کنند و شروع به گرفتن مالیات از مستقلات نمایند و مستقیماً به مصرف نظمیه برسانند بالاخره نظمیه باید از یک جائی در آمدش پیدا شود ما که این قدر در آمد خصوصی از برای نظمیه نداریم بهتر این است که همین جا برای داشتن یک نظمیه صحیح شروع کنیم و در هر جا که ممکن است نظمیه دائر کنیم امنیت آنجا را به واسطه گرفتن همین مالیات تضمنی کنیم و ضمناً به یک ترتیبی باشد که تحمیل بر ضعفا و فعرا ء نشود و یک عده خانهای خصوصی را که کوچک هستند و صاحبان آنها بی بضاعت هستند از این قانون خارج کنیم و مابقی را که متعلق به اشخاص متمول یا اشخاصی که تا حدی بی بضاعت صرف نیستند صاحبان آنها را بدادن مالیات برای امنیت شهر و اطراف شهر مکلف کنیم به عقیده بنده خارج از عملی بودن هم نیست برای اینکه برای این کار یک ممیزی و دفاتری لازم است که هر شهری و هر جائی که این مالیات بر قرار می شود باید به یک دفاتر مخصوص داشته باشد و آن اداره که از برای این کار بر قرار می شود ممکن است شروع به ممیزی و نگاشتن دفاتر مخصوص برای کلیه املاک ساخته و مستقلات و بعضی چیزهای دیگر گه در اینجا حذف شده است بکند که در آن دفاتر کلیه مستقلات شهر ثبت شده باشد که بعدها هم برای احصائیه ها خیلی مفید می شود پس این دو جنته که عرض کردم که یکی رعایت تعادل و یکی رعایت بودن در این قسم ملحوظ مس شود و اما راجع به مسئله سوم ( یعنی نتیجه ) آن را حالا نمی دانم بدست می آید یا نه و هنوز داخل عملیات این مالیات نشده ایم و فی الحقیقة نمی دانم چه قدر مالیات بما عاید خواهد شد ولی اگر همین طری که امروز اینجا نوشته شده خیلی کمی بما عاید خواهد شد و بنده یقین دارم یک مبلغ خیلی کمی خواهد بود و شاید بیش از خرج دفتر داری و اداره که برای این کار تهیه می شود عاید نشود اما اگر شروع کنیم به ممیزی کلیه شهر ها و این عایدی را توسعه بدهیم یقین دارم یک عایدی صحیحی از این فقره بما و اصل خواهد شد و یک تحمیل زیادی هم به عامه مردم نخواهد شد پس باید نظرها که عرض کردم اولاً ؛ رعیت اعتدال و تعادل اقتضا می کند که جاهای خصوصی و باغها و پارکها هم یک سهمی در داده این مالیات برای حفظ خودشان و نظم شهر و امنیت اطراف داشته باشند و ثانیاً ، این کار عملی می شود که بالاخره نتیجه مطلوبی بدست می آید این راجع به کلیه این ماده بود ولی چند فقره جزئی هم بود که می خواستم خاطر نشان آقای مخبر بکنم یکی اینکه لفظ مستقلات را در اینجا تفسیر و معنی نکرده است بهتر این است در این قانون که قانون مستقلات است لفظ مستقلات به املاک غیر منقول ساخته تفسیر شود یا یک ترتیب و وضع دیگری این لفظ تفسیر شود یکی دیگر اینکه در این ماده لفظ ( وغیره ) نوشته شده است ( و غیره ) قانونی نیست لفظ و غیره در موارد قانونی خودش یک تفسیری لازم دارد دیگر اینکه می نویسد ( و میدانها ) بنده گمان نمی کنم میدان جزء مستغلات باشد آنهائی را که بنده دیده ام یقین ندارم که ساختمانی داشته باشد و جز ء مستقلات نمی شود و دیگر اینکه یک دو چیز خیلی مهم است حذف گردند مثلا کارخانه جات در هر شهری خیلی مهم است دیگر آسیاها که در اطراف شهر است و ممکن است یک عایدی خیلی خوبی به دولت بدهد بالاخره پس از این عرایض ماده اول به عقیده بنده اگر این طور نوشته شود بهتر خواهد بود که برای کلیه مستقلات یعنی املاک غیر منقول ساخته از قبیل خانها و مغازه ها و دکاکین و انبار ها و کاروان سراها و مهمان خانها و نمایشگاهها و یخچالها و قهوه خانه ها در شهرها و قصبات عمده مالیات مستقلات بر قرار می شود و چنانچه عرض کردم آسیاها و کارخانه جات را هم باید اضافه کنند و لفظ و غیره که خودش باید تفسیر شود حذف شود و بالاخره اگر این کلمه را حذف بفرمایند و مستقلات را تفسیر کنند کافی خواهد بود لهذا بنده پیشنهادی کرده ام و تقدیم می کنم شاید پسند شود .

سردار معظم مخبر ـ آقای وحید الملک با یک فصاحت و بلاغت کاملی عقیده مصنفین بزرگ اورپا را در کتاب خانه شان دار ند و بنده هم دارم میان فرمودند ولی در اینکه اما تمام مقتضیات اجراء آن عقاید این جا موجود هست یا نیست ممکن است مبادا بنده و ایشان اختلاف نظری حاصل شود البته اگر در ایران تمام مقتضیاتی که در فر انسه موجود است موجود بود هیچ محتاج نبودیم که خودمان را زحمت بدهمی و یک مواد مخصوصی را که مواقع با مقتضایات مملکت باشد بنویسیم و تمام فرمایشاتی را ک فرمودند از آن کتب برمی داشتیم و عیناً به فارسی ترجمه می کردیم و اجرا می کردیم و لیکن بد بختانه یا حوش بختانه اختلاف قوانینی که در تمام عالم عست به واسطه مقتضیات مملکت است به این واسطه در یک مملکتی که مقتضی این است که یک قانون بر قرار شود در حالی که در مملکت دیگر به واسه همان مقتضیات مملکت باید آن قانون جرح و تعدیل شود و طور دیگر نوشته شود البته در مملکت ما هم اگر مثل جا های دیگر ی اکثر مردم در خانهای اجاره زندگانی می کرد ند و اغلب خانها در دست متولین تمرکز پیدا می کرد البته بنده هم تصدیق می کردم ولی البته تصدیق می فرمایند که در مملکت ما بکلی بر خلاف این است در مملکت ما اشخاصی که د خانهای اجازه زندگی می کنند نسبت به اشخاصی که د خانهای شخصی منزل دارند بدون تفاوت ثروت ( چه منزل کردن در خانهای شخصی در ایران هنوز علامت دارائی نیست در صدی یک یا دو دو است پس اکثر مردم را باید تصور کرد که در خانهای شخصی خودشان سکونت دار ند ) این طبیعت مملکت ماست حالا اگر بعدها اوضاع تغیر بکند مردم عدت بکنند که در خانها اجاره منزل کنند ( چنانچه از چند سال به این طرف در تهران رو به این طرین می رویم ) آن یک مبحث دیگر است ولی وقتی که قانون می گذاریم باید ملاحظه اوضاع حاضره مملکت را بکنیم چنانچه عرض کردم فقط بعضی اشخاص هستند که خانهای شخصی دار ند و در خانه های اجاره زندگانی می کنند به همین نظر کمیسیون قوانین مالیه اساس این لایحه قانونی را بر املاک مستقل قرار ندارد به جهت اینکه اگر این اساس را اتخاذ می کرد بر فقرا بیشتر تعدی می شد تا بر متولین به جهت اینکه آن عده که محول هستند و خانهای وسیع دار ند و برای آنها دادن مالیات هیچ نوع تحمیلی نخواهد بود یک عده قلیلی هستند ولی آن عده که در خانهای خودشان منزل دار ند و بضاعتی ندار ند عده شان خیلی زیاد تر است و فقط از بابت مسکن خودشان مطمئن و آسوده خاطر هستند و وقت خودشان را صرف کسب روزی می کنند وقتی که بنا شد یک همچو ترتیبی را برای کلیه مستقلات قرار بدهیم این یک تحمیلی بر آن مردم بیچاره خواهد بود د این جا در ضمن فرمایشات خودتان بیان فرمودید که در مالیات هائی که ما تا به حال وضع می کردیم متمولین معاف بودند من تصور می کنم اشتباه فرمودید به جهت اینکه تصدیق خواهید فرمود که یک قسمت اعظم از مالیات مستقیم ما از املاکی است که صاحبان آنها جزء متولین محسوب می شوند و مالیات ملاک شان را می دهند پس در دادن یک سهمی از عایات خودشان شریک هستند فرمودند در مالیات باید اساس مساوات باشد عملی هم داشته باشد هر سه اینها را بنده تصدیق دارم و می گویم در این لایحه هر سه مراعات شده اما آن قسمتی که راجع به رعایت مساوات است ما می گوئیم هر کسب که از این راه یعنی از راه داشتن املاک مستقل یک عایداتی دارد یک قسمت از عایدی خودش را به دولت بدهد د اعم از اینکه غنی باشد یا فقیر هر که می خواهد باشد می گوئیم یک قسمت از عایدی خودش را به دولت بدهد پس اساس مساوات کاملا منظور شده است به جهت اینکه ما هیچ کس را استثناء نکرده ایم به مجرد اینکه یک کسی یک عایدی دارد می گوئیم باید یک قسمت باز آن را به دولت بدهد عملی بودن هم بهتر از آن نظر جناب عالی ملحوظ شده است به جهت اینکه وفتی می گوئیم قانون عملی باشد یعنی در اجرای آن دچار اشکالات نشویم و تصدیق خواهند فرمود که اگر ما یک مرتبه بدون تجربه بطور ( تئوری ) وضع می کردیم که مالیات مستقلات باید بر تمام مستقلات تعلق بگیرد آن وقت من نمی دانم چه طور مطمئن می شدیم که این قانون قطعاً در تمام بلاد ایران اجرا شود من تصور می کنم که یک قردی باید زیاد تر در این مسئله مطالعه کرد و قدم اولی را بر داشت یعنی ابتدا یک مالیاتی بر عایات مالک از راه داشتن املاک مستغل بر قرار کرد و پس از یکی دو سال دیگر قدم دوم بر داشت و هر وقت که مقنن آنان مقتضی داشت تجدید نظر در این قانون بکند قدم دوم را بر دارد و خانهای مسکونی را به یک شرایط معینی داخل کند و اما دارای نتیجه بودن این بک چیزی است که برای بنده و جناب عالی هر دو نا معلوم است به جهت اینکه هنوز نمی دانم چه قدر املاک است و چه قدر عایدی خواهد داشت و ما آنها چه قدر مالیات خواهیم گرفت این یک چیز است که فقط تجربه و عمل به مالشان خواهد داد پس بنابراین که شرط آن را که فرمودند کاملا در این مسئله مراعات شده شرط سوم شاید مراعات شده باشد شاید مراعات نشده باشد در هر صورت به عقیده بنده در وقت عمل تجربه بما نشان خواهد داد که در این شرط هم مراعات شده است بنا بر این بنده تصور می کنم خوب است یک قدری از نظریاتی که در سایر جاها ملحوظ می شود صرف نظر کنیم و یک قدری ملاحظه کنیم که در این قانون هم مثل قوانین دیگر بدون اجرا نمایند یعنی یک قدری عملی تر بشویم و با اطلاعاتی که از قانون گذاری سایر جاها داریم مقتضیات مملکت خودمان را در نظر بگیریم و طوری قانون وضع کنیم که بعد از اینکه قانون از مجلس گذشت دچار محظورات نشویم .

رئیس ـ مذاکرات کافی است ؟ ( گفته شد کافی نیست ) ـ رأی می گیریم ـ آقایانی که مذاکره را کافی می دانند قیام نمایند .

( عده کثیری قیام نمودند ) .

رئیس ـ مذاکرات کافی است ـ چهار فقره پیشنهاد رسیده قرائت می شود .

( چهار فقره پیشنهاد به مضامین ذیل قرائت شد ) ،

( پیشنهاد مشار الدوله ) .

بنده پیشنهاد می کنم که خانه های شخصی هم از این مالیات معاف نباشد .

( پیشنهاد مؤید السلام ) ؛

بنده پیشنهاد می کنم که خانهای ملکی که کمتر از پانصد ذرع مساحت دارد از دادن مالیات مستقلات معاف باشند لیکن خانه هائی که زائد از پانصد ذرع مساحت دارد باید مالکین آنها از عهده مالیات مستقلات بر آیند .

( پیشنهاد آقای سردار سعید ) ؛

پیشنهاد می کنم که خانهای ملکی که مالک در او ساکن است تا میزان ۱۲۰ تومان در تهران و ۱۰ تومان در ولایات اجاره سالیانه از مالیات مستقلات معاف باشد و پیش از این مبلغ مالیات خود را موافق معمول بپردارد .

( پیشنهاد وحیدالملک)

پیشنهاد می کنم ماده اول این طور نوشته شود برای کلیه مستقلات یعنی املاک غیر منقول ساخته در شهرها و قصبات عمده مالیات مستقلات بر قرار می شود .

رئیس ـ چنانچه ملاحظه می فرمائید یک قسمت از این چهار فقره پیشنهاد حذف لفظ اجاره از ماده اول لایحه است در آن رأی می گیریم اگر تصویب شد بعد باید در مستثنیاتی که آقای مؤید الاسلام و سردار سعید متذکر شده اید رأی بگیریم به استثنای آقای مؤید الاسلام راجع است به تمام املاک اعم از اینکه شخصی باشد یا اجازه و استثنای آقای سردار سعید راجع است به خانهای مسکونی پیشنهاد وحید الملک هم راجع به بتغیر لفظ مستقلات است

مخبر ـ به عقیده بنده در ماده نمی شود رأی گرفت چون شور اول است .

رئیس ـ راجع به ماده نیست راجع به پیشنهاد است .

مخبر ـ چون فرمودند با حذف کلمه ( اجاره ) باید رأی گرفت .

رئیس ـ خیر گفتم پیشنهاد آقای مشار الدوله در واقع عین ماده است با حذف لفظ اجاره چون آقایان رأی می دهند باید بدا نند به چه رأی مد دهند اصلاحی هم از طرف آقای مدرس است قرائت می شود .

( بمضمون ذیل قرائت شد ) ؛

پیشنهاد می کنم ماده اول قانون مستقلات بدون خانها نوشته شود .

رئیس ـ اول باید رأی بگیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای مشار الدوله پیشنهاد آقای مشار الدوله باز قرائت می شود اگر توضیحی لازم است می دهند بعد رأی می گیریم ( مجدداً قرائت شد ) .

رئیس ـ توضیحی دار ید .

مشار الدوله ـ گمان می کنم به قدر کفایت آقایان توضیح داده اند ولی باز اگر توضیحی لازم باشد عرض می کنم مسئله دو تا است باید به بینیم این مالیات ، مالیات نیست که روی اجاره است یا رو ملک اگر روی اجاره است بمحض اینکه با یک مالیاتی وضع کنم فوراً مالکین بروجه اجاره شان می افزایند و بالاخره این مالیات می شو روی مستأجرین و از کسی که مالکیم خارج نمی شود و مستأجرین که خانه ندارند این مالیات را می دهند وآن اشخاصی که صاحب خانه های بزرگ شخصی هستند مالیات نمی دهند و این خانه ها خانهای لازم نیست که در آن سکنا کنند به جهت اینکه خانه های ده هزار بیست هزار ذرعی جزء تحمیل است و جز خانه نیست که شخصی باشد از برای یک نفر خانه پنج هزار دو هزار ذرعی کافی است پیش از این بنده توضیحی ندارم .

مخبر ـ سئوال فرمودند که آیا این مالیات بر ملک است یا عایدی بنده دو دفعه عرض کردم که این مالیات بر عایدی املاک مستقل است پس از اینکه این نقطه نظر را پیدا کردیم دیگر چون خانه شخصی عایدی به آن شخص نمی دهد باید معاف باشد و خانهای اجاره چون عایدی می دهند باید مالیات بدهد اما این دلیل که آقای مشار الدوله فرمودند که اگر با این ترتیب باشد مال التجاره زیاد خواهد شد و مستأجر خواهد داد بنده تصور می کنم در هر صورت این طور هست به جهت اینکه اگر موجر بخواهد مالیاتی را که می دهد تحمیل بر مستأجر کند البته خواهد کرد در هر صورت این مالیات بطریق غیر مستقیم بر مستأجر تحملی خواهد شد بنابراین پیشنهادی که آقایان کرده اند جلو تحمیل بر مستا جر گرفته نمی شود چه فرق می کنند مالک دکان که مالیات می دهد یقیقا این مالیات را روی مال مستأجر دکن هم آن را بر قیمت ارزاق مکه می فروشد خواهد کشید و از بنده خواهد گرفت پس این نقطه نظر آقا را بنده تصدیق می کنم ولی در خصوص خانه مکرر عرض کردم که نظر را نباید به خانهای بیست هزار ذرعی که عده آنها خیلی قلیل است انداخت بلکه باید نظر به خانهای کوچکی که صاحبان بی و چیز آنها در آنها زندگانی می کنند باشد ن از این نقطه نظر اگر ما در قانون به ملاحظه خانهای بیست هزار ذرعی مطلق خانها را می نوشتیم آن وقت سایر خانه هائی هم که صاحبانش در آنها سکونت دارند مجبور می شد ند مالیات بد هند و نسبت به آنها تحمیل می شد .

رئیس ـ رأی می گیریم به پیشنها آقای مشار الدوله آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عدة قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد آقای سردار سعید یک قسمت از پیشنهادتان به واسطه این پیشنهاد رد می شود در یک قسمت دیگر آن باید رأی گرفته شود .

سردار سعید ـ بنده به یک مختصر توضیحی درام .

رئیس ـ توضیحی که می دهند باید فقط راجع به استثنا باشد .

سردار سعید ـ بلی می خواستم عرض کنم که در این موضوع با آقای وحید الملک که می فرمایند این مالیات ، مالیات استفاده است موافق هستم و در این خصوص که آقای مخبر فرمودند بیشتر خانه هائی که در تهران و اطراف هست ملکی است اگر بخواهیم این مالیات را فقط برخانهای اجاره قرار بدهیم ممکن نیست ما بتوانیم یک استفاده کامل از این مالیات بکنیم پس باید به خانهای شخصی هم مقداری ز این مالیات تعلق بگیرد اما اینکه آقای معدل الدوله فرمودند خیلی اشخاص هستند که بی چیزند ولی خانه ملکی دار ند عرض می کنم هر چه بی چیز و ندار باشد از آنهائی که خانه دار نیستند و خانه اجاره می نشینند متمول تر هستند با این جهت بنده پیشنهاد کردم در شهر تهران خانه که سالیانه یک صد و بیست تومان یعنی ماهی ده تومان اجاره آن باشد و در سایر جاها خانه که اجاره آن سالیانه شصت تومان است از این مالیات معاف باشد از این مبلغ که بیشتر شد آن وقت از آنها مالیات گرفته شود .

رئیس ـ این سوالی که بنده کردم برای این بود که مستثنآت از ماده ششم نوشته شده اگر بخواهید بهتر این است که در جزو ماده ششم در پیشنهاد جناب عالی رأی گرفته شود .

سردار سعید ـ بسیار خوب ضرر ندارد .

رئیس ـ حالا پیشنهاد های وحید الملک را جع به تفسیر لفظ مستغلات رأی می گیریم .

سردار معظم مخبر ـ این لفظ محتاج به تفسیر نیست و کلیه لفظ مستغلات مفهوم معینی دارد و هر وقت ملک مستقل می گویند مراد از آن معلوم است همین چیز ها است که در آنجا ذکر شده است و اما لفظ ( و غیره ) که نوشته شده است برای این است که اگر بعدها چیزی دیگری ایجاد شود که غیر از آنها باشد آنها را هم شامل شود .

وحید الملک ـ عرض کردم این وری که در این جا نوشته شده صحیح نیست و لفظ مستغلات باید تفسیر شود و این طوری که بنده تفسیر کردم طوری است که بر کلیه مستغلات تعیین می گردد تعین املاک غیر منقوله ساخته این یک نظری است که بنده در این جا داشتم و عرض کردم به علاوه نظر آقایانی که این ماده را نوشته اند که به املاک غیر منقوله ساخته مالیات بسته شود این ماده این معنی را نمی رساند چنانکه عرض کردم در اینجا کارخانه جات و آسیاها و امثال آنها را حذف کرد ند و یک لفظ گنگی را ( که لفظ و و غیره باشد ) و خودش باید تفسیر شود اکر نمودند لهذا بنده در اینجا از نقطه نظر خودم لفظ مستغلات را تفسیر کردم و این دو کلمه را هم در پیشنهاد خودم نوشتم .

سردار معظم مخبر ـ البته اگر ماده دوم را ملاحظه می فرمودند رفع اشکالات ایشان می شد و باز هم عرض خودم را تکرار می کنم که در ایران وقتی می گویند مستقل معلوم می شود که مقصود چیست و محتاج تفسیر نخواهد بود .

رئیس ـ باید رأی بگیریم در قابل توجه بودن پیشنهاد آقای وحید الملک نه در تمامش بلکه در آن قسمتی که لفظ مستقل را تفسیر کردم رأی می گیریم به پیشنهاد آقای وحید الملک که لفظ مستقل را با املاک غیر منقوله ساخته تفسیر می کند ـ آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ پیشنهاد آقای مدرس مجدداً قرائت می شود رأی می گیریم .

بمضمون فوق قرائت شد ) ؛

مخبر ـ باز هم تکرار می کنم که پیشنهاد آقای مدرس بر خلاف اساس این قانون است ما می گوئیم به تمام املاک مستقل و خانه وقتی که به اجاره نمی رود و عایدی دارد باید مالیات وضع شود استدعا می کنم بفرمایند خانه یا دکان چه فرق دارد اگر از نقطه نظر معاش است ممکن است دکان هم یک مستقلی باشد که محل معاش بنده باشد اگر خیر اساس این قانون بر این است که شخصی از راه عایدی مستقل باید مالیات بدهد دیگر بنده نمی دانم آقا چه ایرادی دار ند و از چه نقطه نظر این پیشنهاد را می فرمایند .

مدرس ـ گویا درست به عرضی که آن وقت بنده کردم التفات و توجه نفرمودند بنده دو جهت عرض کردم و هیچ کدام را جواب نفرمودند یکی اینکه گفتم این ماده اطلاق دارد و شاید کسی یک اطلاق در خانه اش دارد اجاره می دهد این مطلب را جواب ندادند و یکی دیگر عرض کردم مواد این مستقل در مملکت ایران نادر است و مالیات بر مواد نادر وضع کرد زحمتی زیاد تر از عایدی آن است بلی شاید پنجاه صدد سال دیگر خانه اجاره در این مملکت زاد شود ولی در این زمانها منحصر است به یکی دو بشهر پس چون موضوع آن کم و نادر است بر موضوع نادر مالیات وضع کردن که اداره مالیات تأسیس شود و بهر جائی مأمور برود زحمتش زیاد تر از تفتیش خواهد بود و صدمه آن عمومیت پیدا بخواهد کرد حالا خوب است سک قسمتی جواب بفرمایند که آن اشکال اول رفع خود و معلوم شود فائده آن چقدر است و همین طور جوابی برای اشکال دوم که در موضوع نادر مالیات وضع کردن باشد بد هند که بدانیم از روی چه فلسفه است چنانچه عرض کردم شاید بعد از این در شهرها خانه اجاره زیاد شود و الا این ترتیب مطابق با فلسفه نیست .

مخبر ـ تصور می کنم هیچ یک از این دو اشکالها وارد نباشد اما اینکه می فرمایند این قانون به طور مطلق نوشته شده است و ممکن است یک مسی خانه داشته باشد که دو اطاقش اجاره بدهد رض می کنم در این مواد هیچ کس مانع نخواهد بود و اگر ملاحضه موارد استثناء را در ماده ششم بفرمانید معلوم خواهد شد که این ایراد در اینجا وارد نیست و اما اینکه می فرمایند که موارد این مالیات نادر است عرض می کنم راست است اگر بنای این قانون و این مالیات گذاری ما فقط خانه های اجاره بوده بنده هم با آقا موافق بودم و هیچ لزومی نداشت این قانون به مجلس بیاید به واسطه این که عایات آن یک چیز قلیلی می شد ولی مورد این مالیات منحصر به خانه های اجاره نیست و منابع مقدار دیگری دارد من جمله خانه هائی که اجاره داده می شود و آقا می فرمایند کم است بسیار خوب اگر دولت این عایدات را ولو کم باشد بگیرد چه ضرر خواهد داشت ذره ذره وقتی جمع شد زیاد می شود به عاله ما شامل کردن مالیات بر خانهای اجاره آن نقطه نظر مهم را که نظر مساوات است در وضع این قانون مراعات کرده ایم ما گفته ایم از عایدات املاک مستقل هر چه باشد یک سهمی به عنوان مالیات می گیریم پس وقتی که ما این نظر را داشته باشیم آن وقت این دلیل حضر تعالی به هیچ وجه مقنن نخواهد بود و در این صورت نمی شود مجلس را مجبور ک در به این پیشنهاد رأی بدهد .

رئیس ـ رأی می گیریم به قابل توجه بودن اصلاح آقای مدرس ـ آقایانی که این اصلاح را قابل توجه می دانند قیان نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ اصلاح آقای مبصر الملک قرائت یم شود م.

( بمضمون ذیل قرائت شد ) ؛

بنده پیشنهاد می کنم طاحونه ها و کارخانه ها ما هم در ماه اول اضافه شود .

سردار معظم ـ محض اطلاع عرض می کنم که نه این بود که طاحونه ها در نظر کمیسیون نبوده است ولی چون طاحونه ها مستقلاتی است که اغلب در خارج از شهرها وقصبات عمده واقع است اگر ما در این لایحه طاحونه ها را اسم می بردیم یک ضرری عاید دولت می شد زیرا فعال اغلب طواحین در جزء املاک مالیات می دهند مالیات شان هم خیلی زیاد است و از قرار صدی ده می دهند پس برای اینکه این خسارت به دولت داده نشود مخصوصاً از طواحین اسمی برده نشده اما کارخانه جات را که فرمودند کارخانه جات به آن معنی که در سایر جاها است ما نداریم به جهت اینکه هر نوع داشته باشیم در یک محلی واقع است یا در کاروان سرا است یا دکان است علی ای حال در هر نقطه باشد در این قانون ذکر شده است خود اهل صنعت که مالیات می دهند این مالیات صنفی نیست بلکه از عیدات آن محل و مکن این مالیات گرفته می شود و اغلب کارخانه ها در کاروان سرا ها است که این قانون شامل حال آنها شده و اینکه مخصوصاً ذکر از آنها نکردیم به اینجا بود که تر سیدیم اگر اسم کارخانجات را ببریم و در موقع کارخانه جائی تأسیس کنیم آن وقت یک اشتباهی ما بین مالیات اضافی که داریم با مالیات مستقلات بشود و با یک دیگر مخلوط شود به این جهت از ذکر این کلمه صرف نظر شد .

مبصر الملک ـ بنده در باب طواحین با آقای سردار معظم موافق هستم و در این قسمت پیشنهاد خودم را پس می گیرم ولی در باب کارخانجات به هیچ وجه است که در حال احداث شدن است از قبیل کارخانجات برق و پنبه که مفصل دائر می شود و آنها به هیچ وجه مالیات نمی دهند در صورتی که نظر به عایدی گزافی که می برند باید یک مالیاتی هم بد هند پس به عقیده بنده کارخانجات حتما باید اضافه شود .

رئیس ـ طاحونه را پس می گیرند .

مخبر ـ دوباره تکرار می کنم اولاً ، کارخانه چراغ برق که می فرمائید دو تا است یکی در تهران و یکی در مشهد که مال آستانه مقدسه است اما کارخانه پنبه و کارخانجات دیگر را می فرمایند البته تصدیق خواهند فرمود که آنها اغلب در کاروانسراها است این قانون شامل حال آنها شده و مطابق این قانون باید مالیات بد هند .

رئیس ـ رأی بگیریم در اصلاح آقای مختصر ـ الملک آقایانی که اصلاح ایشان را قابل توجه می دانند قیام نمایند .

( عده قلیلی قیام نمودند ) .

رئیس ـ قابل توجه نشد ـ پیشنها آقای میرزا محمد علی خان قرائت می شود .

( بمضمون ذیل قرائت شد ) ؛

بنده پیشنهاد می کنم ماده اول قانون مستقلات این طور نوشته شود .

برای کلیه مستقلات خنه هائی که زاد از سیصد ذرع مساحت دارد و مغازه ها و دکاکین و انبارها و کاروانسراها مهمان خانها نمایشگاها یخچال ها قهوه خانها در کلیه شهرها و قصبات عمده مالیات مستقلات بر قرار شود .

رئیس ـ بنده گمان می کنم به این پیشنهاد نتوانستیم رأی بگیریم برای آنکه یک قسمت آن همان پیشنهاد آقای مشار الدوله است و یک قسمتش راجع به مستثنیات است که در ماده ششم می آید فقط چیزی که بتوانیم در آن رأی بگیریم همان طاحونه است .

مخبر ـ طاحونه و کارخانه هم که رد شد .

رئیس ـ کارخانه رد شد طاحونه را ، پس گرفتند .

میرزا محمد علی خان ـ بنده هم پیشنهاد خودم را مسترد می کنم .

رئیس -‌بسیار خوب مسترد می کنند ـ چون ۵ ساعت از شب گذشته اگر آقایان موافق باشند جلسه را ختم می کنیم و جلسه آتیه را به شب ۲۴ موکول می کنیم .

سلیمان میرزا ـ بنده گان می کنم پیشنهاد آقای حاج عز الممالک راجع به مالیه همان طوری که در اول جلسه آقای رئیس اهمیت آن را حاصر نشان فرمودند خیلی مهم است و ممکن است چنانکه در بدو امر فرمودند همین امشب نیم ساعتی یا یک ربعی کمیسیون قوانین مالیه منعقد بشود و راپورت آن تهیه بشود و بمجلس بیاید به واسطه اینکه وزارت مالیه فعلاً نه وزیر دارد و نه معاون اگر کمیسیون ۳ نفری هم نباشند هر روز ما یک ضرری می کنیم فعلاً یک ساعت و نیم تا وقت سحر وقت داریم در این ساعت دیگر هم این قانون تصویب شود که لا اقل مالیه تا آن وقتی که ترتیبی پیدا می کند یک مسئولی داشته باشد جلسه عنی هم که می رود تا هفته دیگر .

رئیس ـ گمان می کنم در این باب مانعی نباشد به جهت اینکه از یک جائی هم خواهش شده است که آقایان به قدر نمی ساعت در اینجا تشریف داشته باشند در این صورت چون تشریف دار ند ممکن است کمیسیون قوانین این مالیه هم منعقد شود و پیشنهاد آقای حاج عز الممالک رسیدگی کنند و بعد به مجلس بیاورند و رأی بگیریم .

سردار عظم ـ کمیسیون قوانین مالیه هم حاضر است همین امشب منعقد شود و راپورت را حاضر کند .

رئیس ـ پس تنفس داده می شود .

( در این موقع تنفس شده و پس از یک ساعت مجدداً جلسه تشکیل گردید .)

رئیس ـ راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع به طرح آقای حاج عز الممالک قرائت می شود .

( بمضمون ذیل قرائت شد ) ؛

نظر به اینکه مدت مأموریت کمیسیون تفتیش مالیه منقضی شده و تا تشکیلات کمیسیون تطبیق حوالجات لازم است هیئتی از طرف مجلس شورای ملی نظارت در پرداخت کلیه مخارج مملکتی داشته باشند لهذا این بنده ماده واحده ذیل را پیشنهاد مجلس شورای ملی نموه و تقاضای فوریت آن می نامیم .

ماده واحده ـ از تاریخ یازدهم سرطان تو شقان ئیل سنه ۱۳۳۳ کمیسیون نظارت و تفتیش مالیه با خود اختیارات قانون مصوب ۲۸ حوت بارس ئیل ۱۳۳۳ کما فی السابق تا مدت یک ماه بر قرار خواهد بود پس از آنکه کمیسیون تطبیق حوالجات مطابق قانون تشکیلات مالیه انتخاب گرد ید . این کمیسیون منحل خواهد شد .

رئیس ـ در این ماده مخالفی هست یا نیست مخالفت نشد ـ رأی می گیریم به ماده واحده آقایانی که این ماده را تصویب می کنند نمایند .

( اغلب قیام نمودند ) .

رئیس ـ تصویب شد ـ جلسه آتیه اگر مخالفی نباشد می ماند باید شب ۲۵ برای معرفی هیئت وزرا هم تا فردا یا هر موقعی که مقتضی باشد به آقایان اطلاع داده می شود چون جلسه فوق العاده لازم خواهد شد وقبل از شب ۲۵ منعقد خواهد شد دستور شب ۲۲۵ قانون مستقلات و سه فقره اعتبار نامه های آقایان قوام الدوله و آقا شیخ ابراهیم زنجانی و صدر الاسلام خواهد بود .

( مجلس شش ساعت و نیم از شب گذشته ختم شد )