مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ آذر ۱۳۰۴ نشست ۲۲۳
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۸ آذر ۱۳۰۴ نشست ۲۲۳
جلسه ۲۲۳
صورت مشروح مجلس یکشنبه هشتم آذرماه هزارو سیصدو چهار مطابق دوازدهم جمادی الاولی هزارو سیصدو چهل وچهار
مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر بریاست آقای تدین تشکیل گردید صورت مجلس پنجشنبه پنجم آذرماه را آقا میرزا شهاب الدین قرائت نمودند
رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع (اجازه)
حاج آقا رضا رفیع – قبل از دستور عرض دارم
رئیس – آقای رضوی. (اجازه)
رضوی – قبل از دستور عرض دارم.
رئیس – آقای دست غیب (اجازه)
دست غیب قبل از دستور
رئیس – آقای حاج حسن آقا ملک
حاج حسن آقا ملک – قبل از دستور عرض دارم
رئیس – آقای کاشانی (اجازه)
آقا میرزا سید حسن کاشانی – بنده را غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتیکه عریضه عرض کرده بود و استجازه کرده بودم.
رئیس – اصلاح میشود آقای دکتر آقایان. (اجازه)
دکتر آقایان – اگر اشتباه نکنم بند را هم غائب بی اجازه نوشتهاند در صورتیکه بنده معذور بودم و قبلا هم اجازه خواسته بودم.
رئیس – غائب با اجازه نوشته شده نسبت بصورت مجلس دیگر ایرادی نیست ؟. (گفته شد خیر)
رئیس – صورت مجلس تصویب شد آقای حاج آقا رضا رفیع (اجازه)
حاج آقا رضا رفیع – چند جلسه است که خیلی اهالی مملکت خوشوقتند که قانون ممیزی در مجلس مطرح است گیلانیها هم تشکر دارند از این مسئله ولی یک اعلانی در رشت منتشر کردهاند که خیلی باعث تعجب شده با اینکه اینجا الان مشغول گذراندن قانون ممیزی هستیم و بموجب قانون اساسی مالیات را دیگران نمیتوانند تغییر و تبدیل بدهند یک امری شده است از طرف وزارت مالیه بمالیه گیلان در هر محلی مالیات معین و برقرار و اضافه کرده است محلی که دوتومان بوده است سه تومان کرده است. بالاخره کاری باینها ندارم اخیرا مینویسد نظر باینکه مالیات هذه السنه خیلی تاخیر شده است از رعایا و مالکین تقاضا میشود مالیات خود را مطابق ترتیب فوق بمالیه بپردازد و قبض رسمی دریافت دارند. بنده از مقام ریاست و همکاران محترم خود استدعا میکنم که اجازه بدهند از طرف مجلس نوشته بشود بوزارت مالیه مادام که قانون ممیزی از طرف مجلس نگذشته است تحمیل جدیدی باهالی گیلان نکنند.
بعضی از نمایندگان – همه ایران
حاج آقا رضا رفیع بلی اخیرا همه جا این قبیل تکالیف شده و چون مردم در فشارند مستدعی هستم نوشته شود که اسباب زحمت مردم را فراهم ننمایند عرض دیگر اینکه از آنطرف پای گیلانبها را میبندیم و از آن طرف هم کتک میزنیم میگوئیم بدوید این نمیشود. از اینطرف میگوئیم بدهید از آنطرف هم گفتهاند برنج صدری حمل بکنند برنج صدری خریدار زیاد دارد و هیچوقت آذوقه طهران نبوده است برنج صدری تهران را از مازندران میآورند بعلاوه اگر این برنج هم درشت بماند بطهران نمیآید چون وسائل نقلیه نیست الان مال التجاره مانده است نفت گران شده قند گران شده و همه چیز گران شده وسائل نقلیه نیست که بیاورد این صدها خروار و هزارها خروار گندم که خریداری شده است اگر آنها را نقل نطهران بکنند کافی است برای اینکار خیلی زیاد است استدعا میکنم چون قریب پنجاه نفر از تجار گیلان مبالغی پیش فروش کردهاند بروسها و همینطور مانده است و هر پوطی دو تومان اگر نرسد باید جریمه بدهند و چندین نفر ورشکست خواهند شد استدعا میکنم امر شود برنج صدری آزاد باشد پارسال هم همین امر شد و مردم راحت شدند.
جمعی از نمایندگان – دستور
رئیس –وارد دستور میشویم
بعضی از نمایندگان – بلی
رئیس – پیشنهادی از طرف جمعی از آقایان راجع بتجدید رای نسبت بشهریه جمشید خان افشار رسیده است قرائت میشود. (بمضمون ذیل قرائت شد)
امضاء کنندگان ذیل پیشنهاد می نمائیم بلایحه شهریه جمشید خان افشار (مجدالسلطنه) برای تعین تکلیف رای گرفته شود.
عدل. اسکندری. طباطبائی دیبا. میرزا آقا خان عصر انقلاب. روحی. امامی خوئی. عظیمی. رهنما. تجدد. حسین صدرائی. هرمزی. افشار. سهراب زاده. افخمی. دیوان بیگی. رضا حکمت. ابراهیم ضیاء حسن ملک.
رئیس – آقای رهنما توضیحی نسبت به پیشنهاد خوددارید بدهید
رهنما – ابعد از یک مخالف ممکن است عرض کنم. نظر باین که این مسئله بلاتکلیف مانده است و رای قطعی اتخاذ نشده باین جهت پیشنهاد کردیم تجدید رای شود و تکلیف قطعی معین شود از طرف دیگر هم آقایان تحقیقات عمیق تری کردهاند و امیدوارم جنبه مساعدی نسبت باین مسئله اتخاذ شود
رئیس – آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)
آقاسیدیعقوب- بنده چون دو دوره است که در مجلس بودهام مسائلی که در مجلس می آمده و تکلیفش معلوم نبوده دو مرتبه تقاضا میکردهاند جزو دستور شود این پیشنهاد آقایان آیا معنایش این استکه دو مرتبه جزو دستور شود یا اینک رای تجدید شود زیرا اگر تقاضا کنند جزو دستور شود لایحه جدیدی میشود و مخالف و موافق باید صحبت کنند و مطرح شود واقع شود سابق اینطور بوده است حالا بنده نفهمیدم نظر آقایان چه است. این بود که خواستم تذکر بدهم که این ترتیب سابقه نداشته است
رئیس – مذاکرات نسبت باین موضوع در آنجلسه خاتمه یافت بعد رای گرفته شد بلاتکلیف ماند تقاضای آقایان این است که تجدید رای شود محتاج نیست که ثالیا جزو دستور شود. بدرا نسبت باین موضوع تقاضا رای میگیریم بعد باصل مطلب آقایانی که با قبول این تقاضا موافقند قیام فرما یند
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. حالا مجددا رای گرفته میشود با ورقه نسبت بخبر کمیسیون بودجه راجع بشهریه مجدالسلطنه که بلاتکلیف مانده
(اخذ آراء بعمل آمد)
رئیس – اخذ آراء تمام شد (تعداد آراء بعمل آمده نتیجه اینطور حاصل شد)
ورقه سفید علامت قبول ۶۷ ورقه کبود علامت رد ۱
رئیس – عده حضار نود و دو باکثریت شصت و هفت رای تصویب شد اسامی موافقین.
آقایان: لطف الله خان لیقوانی. آقا رضا تجدد. دیبا. دکتر امیر خان اعلم. حاج حسن آقا ملک. ابوالحسن پیرنیا. میرزا محمد تقی بهار. روحی. صدرائی. شریعت زاده. دکتر حسین خان بهرامی. سهراب زاده. میرزا محمود خان وحید. میرزا سید احمد بهبهانی. میرزا جواد خان امامی. هرمزی. میرزا شهاب الدین. میرزا عبدالله خان معتمد. کی استوان. میرزا محمد خان وکیل. مرتضی قلیخان بیات. میرزا حبیب الله خان شادلو. حاج میرزا اسدالله خان. حاج میرزا رضا دامغانی. سید محمد علی شوشتری. سیف الله خان اسکندری. سید علاء الدین. میرزا عبدالحسین صدر. رهنما. زاهدی. دکتر آقایان. سلیمان میرزا. میرزا رضا خان حکمت. میرزل حسن خان پیرنیا. تاصر ندامانی. دیوان بیگی. میرزا یوسف خان عدل. امیر حسن خان بختیاری. دست غیب. عظیمی. میرزا حسین خان اسفندیاری. میرزا صادق خان اکبر. سید ابراهیم ضیاء. عصر. انقلاب. سید ابوالفتوح. میرزائی. اسمعیل خان قشقائی. دولت آبادی. محمدهاشم میرزا فیروز. افشار. یحیی خان زنگنه. زعیم. شیروانی. آشتیانی. هایم. نجا. میرزا سید حسن کاشانی. ایزدی. آقا شیخ جلال. سلطان ابراهیم خان افخمی. میرزا عبدالعزیز مفتی. میرزا علی خان خطیبی.
مخالف – آقا شیخ فرج الله
راپورت کمیسیون قوانین مالیه راجع بلایحه ممیزی مطرح است (راپورت نمره (۵) کمیسیون بشرح آتی قرائت شد)
کمیسیون قوانین مالیه پس از مراجعه پیشنهادات آقایان نمایندگان و مذاکرات زیاد در حضور نماینده دولت و بعضی از صاحبان پیشنهاد موضوع معافیت توتون و تنباکو را رد کرده و موضوع مالیات حیوانات را بشرح ذیل تصویب نموده بعرض مجلس شورای ملی میرساند
رئیس – این پیشنهادها را چون رد کردهاند ماده پنجم یکدفعه قرائت میشود و رای گرفته میشود. (بمضمون ذیل قرائت شد)
ماده ۵- زراعت کتان و کنف و نیل و روناس و شکر و چغندر قند و چای و زعفران و زیتون و توتستان جهت کرم ابریشم از روزاحداث تا مدت ۵ سال از مالیات معاف خواهد بود و هر گاه بعد از ممیزی صاحبان املاکی که بموجب این قانون مالیاتشان تشخیص داده شده بوزارت مالیه اظهار کنند که مقداری از زراعت خود را تبدیل بزراعتهای مذکوره در فوق نمودهاند وزارت مالیه مکلف است در صورت صحت معادل مالیات زراعتی که تبدیل شده است از مالیات آنها تا زمان ممیزی جدید کسر نماید
رئیس – رای گرفته میشود باین ماده
دست غیب – بنده پیشنهاد دارم
رئیس – پیشنهاد آقای دست غیب قرائت میشود (اینطور قرائت شد)
پیشنهاد میکنم مالیات تنباکو و توتون مطابق صورت اولیه مجلس باشد علاوه مالیاتی نخواهد داشت.
بعضی از نمایندگان – رای بگیرید
دست غیب – بنده چون خواستم معطل نکنم از اینجهت عبارتش را شاید درست آنطوری که باید ادا نکردم ولیکن اصل مطلب که این پیشنهاد را کردم اینست که تنباکو و توتون یک مالیات بایستی بر آن قرار داده شود و یک مالیاتی باید ازش اخذ شود. یک مالیاتی سابقا (حالا بنده یا غیر بنده هر چه بود) رای داده شده. و یک مالیاتی برای تنباکو و توتون معین شده و از مالیات ارضی مطابق انصاف و عدالت باید معاف باشد حالا مالیات بر تنباکوچه فلسفه دارد کار نداره مجلس یک رای داده و مالیات بر تنباکو وتوتون وضع کرد حقا یا غیر حق این مالیات وضع شد حالا مقتضی این است که توتون و تنباکو در قانون ممیزی از مالیات معاف باشد برای اینکه اگر مالیات ارضی هم تنباکو و توتون برقرارند آنوقت کان دو مالیات بر یک جنس تعلق گرفته. حالا ولو اینکه بعضی آقایان بفرمایند که این دو مالیات فرق دارد و آن مالیات برای مصرف داخله بوده نه برای حمل بخارجه. علی ای حال چه برای مصرف خارج و چه برای مصرف داخل نتیجه آنطور که بنده عرض میکنم حاصل است و آن اینست که علی ای تقدیر بزراعت تنباکو لطمهای خورد زیرا بهر جنی که تحمیل زیاد شود قطعا زراعتش کم خواهد شد و زراعت که کم بشود هم بعایدی دولت نکس وارد میآید و هم بصادرات مملکت. درست آقایان التفات بفرمایند مسئله مسئله مشاور است. و چنانچه یکی از آقایان یکوقتی گفتند. آقا یک چیزی میفهمند بنده هم یک چیزی بر خلاف آن میفهمم ولی اگر درست عرض بنده را آقایان دقت کنند بنده عرض میکنم. دولت مالیات میخواهد و دلش میخواهند عایدیش زیاد بشود بنده هم ولو اینکه نماینده ملت هستم و نماینده دولت نیستم قبول کردم که میخواهیم عایدی دولت زیاد باشد. ولی اگر بر یک جنس زیاد تحمیل شد و زارع دلسرد شد و کشت نکرد اصل زراعت از بین میرود و همینطور یکعده که زراعت آنها تنباکو و توتون است. یا تقریبا نصف زراعتشان تنباکو و توتون است آنهم از بین خواهد رفت پس نباید بجنس اینقدر تحمیل کرد که اصلا نه کسی بعایدی آن جنس وارد بیاید حالا یک مالیات قرار دادهایم و یک تحمیلی شده دیگر به تحمیل دوم بعقیده بنده خارج از انصاف است. بنابراین آقایان مختارند میخواهند رای بدهند نمیخواهند رای ندهند.
مخبر – یک اصل کلی هست که بنده هم اصولا موافقم که مالیاتهای ارضی یا مالیات مراع ومواشی و اینها را بکلی نسخ کنیم و یک محل دیگری پیدا کنیم که کسر خرج ما را تامین کند که مردم با کمال آزادی بتوانند بکارهای فلاحت بپردازند و هر روزه گرفتار مامورین مالیه نباشند. این یک اصلی است بجای خود صحیح ولی حالا راجع بتنباکو و توتون آقا پیشنهاد میفرمایند که زراعت تنباکو و توتون از پرداخت مالیات معاف باشد. ما میخواهیم حساب بکنیم و ببینیم آن روزی که آمدند و مالیات دخانیات در این مجلس وضع کردند و آن قانون را گذارندند نظر قانون گذار چه بوده؟ قانون گذار میگفت این یک مالیاتی نیست که از زراعت داده شود و آنچه بر حسب این قانون تشخیص داده شده یک مالیاتی است که باستعمال کننده تحمیل میشود. تریاک توتون و تنباکو را کسی که استعمال میکند آن مالیات غیرمستقیمی را که در سال گذشته این مجلس تصویب کرده بپردازد. بنده که استعمال تریاک نمیکنم از آن مالیات چیزی نمیپردازم و زراعت توتون و تنباکو اگر داشته باشم یکصدی سه و نیم خواهیم پرداخت. اگر استعمال کردم آن مالیات دخانیه و مالیات تجدید تریاک را هم خواهم پرداخت اما اگر استعمال نکردم از پرداخت آن معاف خواهم بود. این قانون را ملاحظه بفرمائید این قانون دخانیات است که در ششم میزان پارسال تصویب شده مینویسد: از کلیه اقسام و انواع توتون و تنباکو که در خاک ایران بعمل میاید و برای استعمال تهیه شده مالیات استعمال ماخوذ میگردد این مالیات استعمال تنباکو و توتون است. در ماده سوم مینویسد دولت مکلف است توتون و تنباکوی ساخته و نساخته که بخارجه حمل میشود از مالیات معاف دارد نظر قانون گذار این بوده که زراعت توتون و تنباکو همینطور وسعت داشته باشد. منتها استعمالش کم بشود. حالا چون در موقع عمل صرف نمیکرد تجار خریدار توتون و تنباکو کم شدند و زارعین هم دیدند خریدار توتون و تنباکو کم شده زراعت نکردند و این مالیات غیر مستقیم بزراعت ما صدمه وارد آورده در این صورت باید آن مالیات را اصلاح کرد. مربوط باین صدوسه ونیم نیست تنباکو بد را مینویسد یکمن دوقران باید مالیات بدهند من ولایت دیگر را اطلاع ندارم ولی یزد یک تنباکوی بدی دارد که در یکی از فرائش یعنی زاجین میکارند که یک من یک قران ارزش دارد که بخروارش ده تومان میشود و از یک خروار بیست تومان دولت مالیات مطالبه میکند. ما مالیات صدوسه ونیم که ارزش میگیریم سه قران و ده شاهی میشود ولی دولت بیست تومان مالیات دخانیات ارزش میگیرد آقایان اگر ناراضی هستند بنده هم موافقم طرحی حاضر کنند و تقاضای فوریتش را هم بکنند و آن مالیات را نصف کنیم از یک خروار تنباکوی بد که بیست تومان میگیرند آن راه ده تومان بکنید بنده هم موافقم خرواری چهار تومان بنده موافقم هر چه کسر کنید بنده موافقم ولی این سه قران و ده شاهی را بخواهید نگیرید و اصول مالیات زراعتی و مالیات ارضی را هم بهم بزنید. این را بنده و کمیسیون نمیتوانیم قبول کنیم و باوزیر مالیه هم در این مضوع در کمیسیون خیلی صحبت شد و دولت هم موافق بود که در آن قانون تجدید نظری بشود. بنده معتقدم حالا که خود دولت هم نظر مخالفی ندارد آقایان یک طرحی تهیه کنند و نظر دولت را هم جلب کنند و آن خرواری بیست تومان را خرواری ده تومانش کنند و این سه قران و ده شاهی را هم نه بخشند.
رئیس – پیشنهادی که امروز آقای دست غیب دادند قدری عباراتش مختلف است با پیشنهاد سابق. مقصودتان همان پیشنهاد سابق است؟ چون اگر پیشنهاد سابق باشد رای قطعی گرفته میشود و اگر پیشنهاد تازه باشد رای بقابل توجه بودنش باید گرفت.
دست غیب – بلی همان پیشنهاد سابق است مقصود معافیت است.
رئیس – پیشنهاد سابق ایشان قرائت و رای گرفته میشود. (بمضمون ذیل قرائت شد)
پیشنهاد میکنم توتون و تنباکو مادام که مالیات معمولی دخانیه میدهد از مالیات ارضی معاف باشد.
رئیس – همین است؟
دست غیب – بلی.
رئیس – تقاضا شده است نسبت باین پیشنهاد با ورقه رای گرفته شود. (پیشنهاد مزبور بشرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که راجع باین ماده در پیشنهاد آقای دست غیب بورقه رای گرفته شود آقای سید یعقوب. دست غیب. سلطانی. مزارعی. (اخذ آراء بعمل آمد)
رئیس – اخذ آراءتمام شد (استخراج آراء نیز بعمل آمده نتیجه اینطور حاصل شد)
ورقه سفید علامت قبول (۴۲) ورقه کبود علامت رد (۳۲)
رئیس – عده حضار ۹۴ اوراق سفید اوراق کبود ۳۲ بلاتکلیف ماند
اسامی موافقین – آقایان: حاج سید محمد سلطانی – آقا میرزا حسن کاشانی – آقا سید محی الدین – آقا سید ابوالفتوح. ابوالحسن پیرنیا. حاج حسن آقا ملک. فرج الله خان کردستانی آصف ۰۰ آقا سید مصطفی بهبهانی. آقا میرزا یوسف خان قائم مقام آقا میرزا یدالله خان. لطف اله خان لقوائی. حاج میرزا عبدالوهاب. حبیب اله خان شادلو. آقا شیخ محمد علی ثابت. آقا میرزا صادق خان اکبر. آقا سید ابراهیم آشتیانی. آقا شیخ محمد تقی بهار. آقا سید یعقوب. آقا میرزا هاشم آشتیانی. آقا شیخ فرج الله. آقا میرزا حسن خان اسفندیاری. حاج میرزا اسداله خان کردستانی. آقا میرزا سید احمد احتشام. آقا میرزا اسمعیل خان اصانلو. دست غیب. آقا میرزا محمد خان مصدق. امیر حسین خان بختیاری. حاج آقا رضا رقیع. محمد تقی خان اسعد. حیدر قلی میرزا حشمتی. حاج میرزا احمد خان اتابکی. آقا میرزا حسن خان پیرنیا. آقا میرزا جواد خان خوئی. آقا سید حمد علی شوشتری. اسمعیل خان قشقائی. آقا میرزا رضا خان حکمت. آقا سید حسن اجاق. آقا شیخ جلال الدین بهبهانی. سیف الله خان اسکندری.
اسامی مخالفین – آقایان: محمد ولی خان اسدی. سهراب زاده آقا میرزا سلیم خان ایزدی. صدرائی. آقا میرزا عبدالله خان معتمد. یاسائی. زاهدی. دامغانی. تقی زاده و آقا رضا مهدوی. افشار. طهرانی. طباطبائی دیبا. دیوان بیگی. آقا میرزا محمود خان وحید روحی. آقا میرزا محمد خان معظمی. آقا میرزا شهاب الدین. یحیی خان زنگنه. محمد ولی میرزا و علائی. آقا میرزا حسین خان پیرنیا. زعیم. حائری زاده. آقا میرزا حبیب الله خان کمالوند. شیروانی. دکتر حسین خان بهرامی. سلطان ابراهیم خان افخمی. هائم. عظیمی. آقا رضا تجدد.
رئیس – رای میگیریم بخود ماده ممکن است قبل از تصویب قانون بعنوان تبصره این مسئله را قید کنید تا تجدید رای شود.
پیشنهاد آقا سید یعقوب هم تبصره است آنهم تقریبا در همین حدود است
آقا سید ابراهیم ضیاء – بنده اخطار نظامنامه دارم
رئیس – بفرمائید.
ضیاء – ماده ۹۶ نظامنامه را بفرمائید بخوانند.
رئیس – خودتان بخوانید
آقا سید ابراهیم ضیاء – اصلاحاتی که درباره مطلبی پیشنهاد میشود قبل از خود مطلب درباره آن اصلاحات رای گرفته میشود) باید تکلیف این اصلاح معلوم شود بعد بماده رای گرفته شود رئیس – بتصدیق تمام آقایان که خودتان هم جزئش باشید باین اصلاح قبل از خود مطلب رای گرفته شد و بلاتکلیف ماند. میماند برای بعد امروز نمیشود ثانیا رای گرفت. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب قرائت میشود. (بمضمون ذیل خوانده شد)
تبصره – مالیات تنباکو وتوتون تا ممیزی جدید از مالیات ارضی معاف است
بعضی از نمایندگان – رد شد.
آقا سید یعقوب بنده از اهل شیرازم در شیراز زراعت تنباکو دارند ناچارم دفاع از موکلین خودم بکنم بنده از اهل شیرازم و عده هستند از گرمسیرات و عده از اهل گیلان هستند که زراعت توتون وتنباکو دارند بنده میدانم این مسئله چه ظلم فاحشی است تمام لارستان فارس از زراعت میافتد. تمام جهرم از زراعت میافتد چطور بنده میتوانم ببینم که نصف فارس از زراعت بیافتد. یک قدم بنده بر میدارم برای موکلین خودم. نهایت بقضاوت و حکمیت آقایان نماینده محترم واگذار میکنم آقای حائری زاده فرمودند مالیات دخانیات را دولت از تنباکوئی که یک من یک قران است یک من دو قران یعنی صدمن بیست تومان میگیرد و اینجا صد من سه قران و ده شاهی است. تمام ما این مطلب را دانستهایم که ترقی مملکت ما باین است که دولت از زراعت تقویت بکند که به زراعت هیچ صدمه وارد نیاید و هیچ صدمه برای زراعت ایران نیست بالاتر از آمدن مامور مالیه در محل یخدای واحد قسم بنده خودم رعیت هستم آن مالیات دخانیات را رعیت بالطوع و الرغبه میدهد اما آن ماموری که واردده میشود میرود و راجع به محصول تحقیق میکند او باعث خرابی ده میشود همانطور که آقای مدرس فرمودند ما باید یک کاری بکنیم که مالیات ارضی برداشته شود این بهترین فکر است چون ما هنوز تصمیم امرا نکردهایم که مالیات ارضی را برداریم بقدری که ممکن است باید نسبت به مالیات ارضی تخفیف داده که این جنس ترقی کند در روزنامه جات نوشته بود که دولت ترکیه امسال هشتادوچهار کرور توتون فروخته است برای خاطر اینکه مالیات ارضی را از زراعت توتون و تنباکوش برداشته است در نهاوندی که تمام فوت و غذاشان از راه توتون و تنباکو است و مبالغی زراعت داشت زراعت بکلی از بین رفته است. از طرف ارومیه همه آقایان میدانند توتون نوع چه بهترین توتونها است که از آنطرف میآید و وقتی که ما قدری تقویت آنها را بکنیم تقویت همین اندازه است که ما بگوئیم مالیات ارضی ندهند آنها برای این مالیات حاضرند چون ترتیب اداری است. اما آن محصول چشم کوری که بنده دیدم توی دهات رفته توی ده توی زراعت رفتهاند و زراعت آن بدبختها را خراب کردهاند. در این قدمی که ما برمیداریم نسبت به توتون و تنباکو سه مرتبه چهار مرتبه نفع دولت هم بیشتر میشود نسبت به مالیاتی مه میگیرد این است که بنده از خود اعضاء کمیسیون از معاون محترم وزارت مالیه تقاضا میکنم یک قدم برای ترقی دخانیات ما بردارید این دو خانیات ایران خیلی در مملکت ما پول داخل میکند. تنباکو شیراز در تمام دنیا میگردد یک قدم بردارید برای اصلاح این زراعت ما میخواهیم در صادرات ما افزوده شود. چیزی نیست ضرری هم بر دولت وارد نمیشود. این است که تا ممیزی جدید بنده پیشنهاد میکنم و از قضاوت و سخاوت آقایان نمایندگان محترم تقاضا میکنم در این مسئله رای بدهند. سخاوت کنید عیب ندارد.
معاون وزارت مالیه – عنوان تشویق محصولات نافعه چه در داخل مملکت چه برای اینکه صادرات مملکت را زیاد بکنید علی العجاله دیده میشود که یک فکر مشترک و یک فکر مساعی مشترکه ایست که هم مجلس و هم دولت در این فکر بودهاند و در موقع خودش البته فروگذار نمیشود ولی بنده گمان میکنم که این مسئلهها نباید با هم مخلوط شود. مجال هم داریم برای این که آنچه را که نسبت باین قبیل چیزها لازمست فکر بکنیم اما فکری که از روی دقت و حساب باشد بنده بطور اجمال و بالصراحه عرض میکنم که قانون ممیزیکه عمده نظر مجلس است و محل احتیاج دولت است برای اینکه بعدها تکلیفش نسبت بمالیات و نسبت بمودی مالیات معین باشد خورده خورده میبینم بدبختانه منتهی باین میشود که بالاخره با یک ترتیب منظمی این قانون بدستمان نیاید و تکلیف سال آتیه مان هم مثل سنوات گذشته شود. زیرا این قانون طرحش که در وزارت مالیه شده از روی یک حسابها ئی شده یعنی ما مجموع مخارج مملکت را در نظر گرفتهایم و بعد در مقابل مجموع عایدات نقدی را گذاشتهایم. بطوری که پس از تصویب لااقل تعادل کند و کسر برای ما حاصل نشود زیرا از خرج که نمیتوانیم چیزی کسر کنیم بر دخلمان هم که نمیتوانیم چیزی علاوه کنیم لااقل تصرفاتی که در قانون میشود بنحوی نباشد که از عایدات چیزی کسر کند بنده میبینم از موقعیکه این قانون تقدیم مجلس شده از میزان صدی پنج که پیشنهاد شده بود برای برداشت از کل محصول و صدی چهار که بعد از طرف کمیسیونها پیشنهاد شد تمام اینها منتهی شد ببرداشت عایدات صدی سه در مقابل نسبت بمواد دیگر هم یک تصرفات و بداخلاقی شده است که بالاخره از آن مقدار عایدی که در اداره کار از روی حساب در نظر گرفته بودیم مقداری کسد شده است. بنده میبینم در ضمن مذاکراتی که مربوط بلایحه ممیزی است بر میخوردیم به اینکه یک مالیاتهائی هم که برقرار است اینها هم امروز لغو شود و بالاخره نتیجه این میشود که مجلس یک لایحه ممیزی بسلامتی بدست ما میدهد که با آن حسابی که عرض کردم که ما دروزارت مالیه دقیقا از روی احصائیه کردیم منتهی به این میشود که یک مقدار هنگفتی کسر و نکس مالیاتی خواهد بود در مقابل خرج هم ثابت است. بنده از این کلیات اصلا خارج میشوم و کار ندارم که موازنه عایدات چه میشود اینها یک کلیتی است که البته در نظر آقایان هست ولیکن همچو تصور میکنم قضیه پیشنهادی که شده است نسبت بمالیات ارضی تنباکو و توتون یک امری است زیاد بدهی و روشن که زیاد هم نباید بنده توضیح بدهم اگر مالیات ارضی برای توتون و تنباکو اصلا نباید باشد و اگر باید کسر شود راجع بمالیات دخانیات باید اظهار نظری بشود اینها تمام یک مسائلی است که نه فکرش و نه موقعش از دست ما گرفته شده است در کمال خوبی در هر موقعی میشود یک همچو لایحهای یا طرحی همه قسم چه از طرف دولت وچه از طرف مجلس پیشنهاد بشود و در آن مذاکره شود آنوقت آنچه مجلس رای بدهد در موقع خودش عمل خواهد شد. ولی یک مقدمه لازم دارد وآن اینست که بنده در کمیسیون هم بطور تفضیل عرض کردم و الان هم ممکن است اجمالا برای استحضار خاطر آقایان محترم عرض کنم که مالیات دخانیاتی که امروز در دست داریم که یک جمله از عایدات مملکت است در مقابل چندین جمله مخارج مملکتی از روی یک حسابهائی است. گترهای در نظر نگرفتهایم. احصائیه گمرک را گرفتهایم بعد از آن مالیات ارضی را هر قدر در هر جا وصول میشده است در نظر گرفتهایم. قسمت مالیات غیر مستقیم را که بموجب لایحه جدید از مجلس گذشته است و دریافت میکنیم آنرا علاوه کردهایم و مجموع اینها عبارت شده است از یک عایدی که عایدی دخانیات نام دارد بسیار خوب حالا مانعی ندارد آقایانی که مایل هستند باینکه مالیات توتون و تنباکو قسمت ارضی آن از بین برداشته شود (دیروز هم عرض کردم) با کمال افتخار حاضریم دفائر احضلئیه. نوشتجات برآورد سنوات گذشته، هذه السنه جاری تمام اینها را بگذاریم جلو وببینیم که خسارتمان چقدر است. مصرف محلی چقدر است. چقدر کشت میشود در پنجسال پیش چقدر میشده. حالا که می فرمائید کسر شده است و اراضی زراعت اقتاده است چقدر کم شده است. تمام اینها را با ارقام صحیح در نظر آقایان میگذاریم شاید آنچه را که در نظر میگیرند همچو باشد که باید بیشتراز این پیشنهاد شود و شاید از لحاظ اقتصادی و رعایت امور اقتصادی مملکت همچو لازم شود که دقتهای دیگری هم در آن بشود شاید هم همچو صلاح دید شود که باید علی العجاله همینطور گذاشت. در هر صورت مقصود عرض بنده این است که یک تمری با مطالعه بشود اگر آقایان در اینجا یک رای صادر بفرمائید البته مطاع است و فورا بموقع اجرا گذارده میشود ولیکن ملاحظه بفرمائید که نسبت بامور مالیاتی معمول همه جای دنیا این است که قبل از اینکه رای داده شود از روی احصائیه و ارقام و دفاتر و صورت کم و بیش آن دیده میشود و بعد رای داده میشود و الا مجلس هم رای بدهد البته اطاعت میشود
امامی – یک دفعه دیگر قرائت شود. (بشرح سابق قرائت شد)
رئیس – رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این تبصره تقاضا شده است با ورته رای گرفته شود قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت شد)
امضاءکنندگان زیر تقاضا میکنیم در تبصره رای پا ورقه گرفته شود. سلطانی. دست غیب. عدل. مزارعی. یعقوب الموسوی.
سلطانی – بنده پس میگیرم
رئیس – آقای سلطانی پس گرفتند. بنابراین دیگر رای پاورقه موضوع ندارد رای میگیریم بماده پنج آقایانی که موافقند قیام فرما یند
(اغلب برخاستند)
ضیاء – بنده اخطار دارم
رئیس – اشتباه شد آقا ببخشید
ضیاء – آقا بنده اخطار کردم
رئیس – قبل از اخطار جنابعالی بنده خودم عرض کردم رای میگیریم بقابل توجه بودن تبصره پیشنهادی آقای آقا سیدیعقوب آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرما یند.
(عده برخاستند)
رئیس – تصویب شد. راپرت کمیسیون قوانین مالیه راجع بماده هفت مطرح است ماده شش در جلسه سابق تصویب شده است.
(بشرح ذیل خوانده شد)
ماده هفتم – مالیات حیوانات بقرار ذیل دریافت خواهد شد
شتر علاوه بر سه سال ده قران. مادیان سه ساله هشت قران اسب سه ساله شش قران. قاطر سه ساله شش قران ماده گاو سه ساله پنج قران. ماده گاو میش سه ساله پنج قران. الاق سه ساله یک قران. میش دو ساله یک قران. بز دوساله پانزده شاهی.
تبصره ۱- مالیات فوق بحیواناتی تعلق خواهد گرفت که نواقل ماهیانه نمیدهند.
تبصره ۲- عوامل زراعت از قبیل گاو کار و گاو میش نر و الاق و اسب و قاطر که بخیش بسته شود و احتیاجات زراعتی را مرتفع سازد و از تادیه مالیات معاف است.
تبصره ۳- مالکین حیوانات از پراخت مالیات عده حیوانات ذیل معافند هر خانوار. شتر یک نفر. بز و میش پنج راس. مادیان و اسب و قاطر و الاق یک راس ماده گاو و یله ماده گاو میش یک راس.
تبصره ۴- ممیزی حیوانات نسبت به یک قریه و یا قراء و بلوک و یا طایفه و یا عشیره بطور جمعی خواهد بود و مالیات بطریق فوق همه ساله ماخوذ میشود.
رئیس – آقای دامغانی (اجازه)
دامغانی – این ماده در خبر سابق که آمد بنده میدیدم که خیلی از آقایان مخالفند برگشت بکمیسیون و متاسفانه حالا خیلی شدیدتر آمده اولا بنده در طرز عمل این ماده فکر میکردم و اشکال داشتم که چطور عملی خواهد شد آیا این ممیزی جمعی خواهد بود یا فردی؟ یعنی در هر دهی که پنج هزار گوسفند دارد میروند ممیزی میکنند و از همان صاحب گوسفند خواهند گرفت یا اینکه این ده را بطور کلی ممیزی میکنند و آنوقت هر سال میآیند از همه ده میگیرند هر دو قسمتش بنظر خیلی مشکل میشود اما آن شکل اولش که فوری بود چون پنجسال قرار داده بودند ممکن بود این صاحب گوسفند بفروشد یا گوسفندش تلف شود آنوقت همه ساله میآیند مطالبه میکنند از طرفی طوریکه کمیسیون اینجا در نظر گرفته مینویسد: ممیزی حیوانات نسبت بقریه یا قراء یا بلوک یا طائفه یا عشیره بطور جمعی خواهد بود و مالیات بطرق فوق همه ساله ماخوذ میشود این بعقیده بنده ظلمش بیشتر شده برای اینکه یک دهی که پنج هزار گوسفند دارد مالک اینها سهنفر چخهار نفر است واز این ده میروند ممیزی میکنند میبینند پنج هزار گوسفند داردآنوقت از این ده میگیرند یعنی چه؟ یعنی از تمام اهل ده میگیرند البته وقتی جمعی بشود و از همه بگیرد اسباب زحمت خواهد شد و مستلزم ظلم خواهد بود اصولا بنده معتقدم که مالیات حیوانات و مراء و مباشیر باید بطور غیر مستقیم گرفته شود که هر کس که مالکش است از او کگرفته شود یعنی ترتیبش همه ساله مرتب و منظم باشد و نمیشود حد شراتا پنج سال یا ده سال قرار داد در سابق قرار داده بودند که طرفین بعد از پنج سال حق دارند که تجدید نظر بخواهند و اجالتا این حد را برداشتهاند بهمین دلیل بود که نوشته بود در هر پنج سال حق دارند تجدید نطر کنند بنده عرض میکنم این فرق دارد با اراضی و ملک زیرا وقتی ملک ممیزی شد مالیات گیرنده همه ساله میرود از آن ملک مطالبه میکند و باالطبع مالکش معلوم میشود و از او میگیرند ولی در مراع و مواشی و گوسفند باید همه ساله حق داشته باشند تجدید نظر کنند زیرا امسال پنجهزار گوسفند ممیزی شده ممکن است همه اینها بمیرند ممکن است بفروشند ممکن است از این ده به ده دیگر منتقل بشود یا اصلا از بین برود آنوقت چطور ممکن است که در پنجسال در صورتیکه گوسفندها هم تلف شود مرتب مالیاتش گرفته میشود و به عقیده بنده بنا به همان فلسفه که در مدت پنج سال قائل میشوند که طرفین حق تقاضای تجدیدنظر دارند همان فلسفه موجب است که هر سال بمالیه و مودی مالیات حق داده شود که اگر بخواهنر تجدید نظر بکنند یعنی این در صورتی است که بخواهند مالیات عادلانه باشد که گوسفند تلف شده را مالیات نگیرند و اگر گوسفند تلف شد مطالبه نشود و اگر هم زیاد تلف شد مالیاتش را زیاد کنند باین لحاظ بایستی همه ساله حق تقاضای تجدیدنظر به هر دو طرف یعنی هم بمالیه و هم بمودی مالیات داده شود واین را نمیشود در اعداد ملک قرار داد زیرا بتبع عایدی ملک مالکش معین میگردد ولی گوسفند ممکن است اساسا از بین برود دیگر اینکه این تبصره اول در خرید سابق نوشته شده بود مالیات فوق به حیواناتی تعلق میگیرد که در شهرها نواقل ماهیانه نمیدهند و شتر و اسب و قاطر و الاق که بعمل و نقل اشتغال دارند از اداء آن مالیات معافند آن خبر سابق حالا فقط تبدیل شده است به همان جمله اول و نوشته شده است فقط مالیات فوق به حیواناتی تعلق خواهد گرفت که نواقل ماهیانه نمیدهند. نفهمیدم علت حذف آن قسمتش چه چیز است در صورتی آن حیواناتیکه نواقل ماهیانه نمیدهند و نواقل ورودی میدهند یعنی در دهات و ایالاتیکه نزدیک شهر است و ورود و خروجشان از شهر است نواقل ورودیشان خیلی زیادتر میشود و خیلی ممنوع هستند که نواقل ماهیانه بدهند و نواقل ورودی ندهند و علاوه بر این شتریکه مشغول باکشی است در هر جائیکه وارد میشود نواقل ورودی از او میگیرند و باج راه را هم که میدهد پس اگر درست حساب کنیم مالیات هائی که مشغول عبور و مرور در راهها هستند و بارکشی میکنند آنها خیلی بیشتر پول میدهند از آنهائیکه در شهرها هستند و مالیات نواقل ماهیانه میدهند و این هیچ فلسفه نداشت بعقیده بنده بایداین قسمت حذف شود و همان تبصره اول خبر سابق کمیسیون بجای تبصره حالا گذاشته شود اینها یک عرایضی بود که نسبت باین تبصرهها داشتم حالا دیگر چه فلسفه پیدا کرد که کمیسیون نظرش شدت پیدا کرد نمیدانم مثلا مادیان آنجا پنج قران بود این جا هشت قران شده بر حسب چه بوده نمیدانم چه حسابی کردهاند مثلا فکر کردهاند که مالیات کسر میآید اگر هم مالیات کسر آمد ممکنست بطور غیرمستقیم مخارج دولت را تامین کرد و همه اش را نباید تحمیل بمواد اصلی زندگانی مردم کرد
مخبر – بنده میبینم هر کدام از آقایان که عنوان مخالف میکنند همان دردی را که بنده دارم اظهار میکنند ولی در این مجلس موفق نمیشویم که علاجی برایش پیدا کنیم زیرا مامورین مالیه وقتیکه طرف باشند با مردم آنها را از کسب و کار بیکار میکنند و باید این طرز عمل مالیاتی را کنار بگذاریم و یک طرز دیگر پیش گیریم که عمل زراعت وحیوانات و اینها در آن نباشد و بروند پی کارشان بعقیده بنده وقتیکه مالیات تحمیل به گمرک بشود و بکلی مردم معاف باشند آنوقت مردم خیلی راحت هستند و آسایش شان بیشتر است و زراعت هم زیاد میشود ولی بدبختانه آخر مجلس است و فرصت اینکه یک طرحی برای این کار تهیه کنیم که این مالیاتها را لغو کنیم و بجای آنها یک طرز دیگری اتخاذ کنیم نداریم پس باید همین را امروز یک اصلاحاتی درش بکنیم و در طرز قدیم که در مالیاتها دولت سلبقا معامله میکرده اقل ظلما را حقیقته در نظر بگیریم و اصلاح کنیم تا بعد که خلف ما و وکلای دیگر که میآیند آنها هم البته با نظر اصلاح مملکت موافقند و یک اصلاحات اساسی در مالیه مملکت خواهند کرد یک جمله فرمودند راجع بممیزی حیوانات یعنی اعتراض داشتند باینکه (ممیزی حیوانات نسبت بیک قسمت و یا فراء و بلوک و یا طائفه و عشیره بطور جمعی خواهد بود) فرمودند مالیات جمعی غلط است. ما از همان نظر که هر روز مامور مالیه نیاید ممیزی بکند و هر سال اسباب زحمت برای حیوان دارها درست بکند دیدیم اگر خواسته باشیم مالیات را بطور فردی قرار بدهیم فقط مودی مالیات حیوانات سال اول که تشخیص داده میشود تا آخر سال هفتم همان مالیات را بپردازند این ظلم است و همان محظوراتی را که فرمودند پیش میآید. من امسال هزار گوسفند دارم سال بعد گوسفندم را میفروشم یا گوسفندم می میردآنوقت مالیات را از شخص من مطالبه میکنند و این یک بی انصافی است و اگر خواسته باشیم اجازه بدهیم بمامور مالیه که همه ساله بیاید شاخ شماری بکند و گوسفندی پانزده شاهی بگیرد اینهم اختیار زیاد بمامورین مالیه دادن اسباب زحمت برای مردم درست میکرد. خواستم بطور مقاطعه امسال که رفت ممیزی کرد که مرتع این آبادی و قریه استعداد ده تا صدهزار تا ده هزار تا گوسفند دارد. در ده هم میبینند ثروتی که رعایای این ده دارند یا مرتعی که دارند امروز دارای دو هزار گوسفند است این دو هزار گوسفند از قرار میشی یکقران و بزی پانزده شاهی مالیاتش را تشخیص میدهند و میگویند فرضا صدوپنجاه تومان مالیات گوسفند این آبادی است تا پنج سال دیگر تا هفت سال دیگر و بطور جمعی این صدوپنجاه تومان را از حیوانات این آبادی مطالبه میکنند امروز من مالک این حیوانم فردا من پریشان شدم آقا مالک حیوانست پس فردا ازید مالک حیوان است هر ساله مباشر ده خودشان در داخله ده یا آن قریه یا عشیره یا طایفه ممیزی میکنند و آن حقوقی که بآنها تعلق میگیرد میدهند فرمودند ممکن است تلف شود و آفت برسد این هم در ماده دیگرش پیش بینی شده که اگر تا مقداریکه ممیزی کردهاند شد وزارت مالیه یا مودی مالیات هردو حق ممیزی دارند و این نظر تامین شده یک فرمایش دیگر هم فرمودند راجع باینکه مالیات بعضیها زیاد شده است قبیل مادیان و شتر و اینها. آقای معاون مالیه شرحی اینجا بیان فرمودند که ما در تحویل دادن قدیم رجوع به مالیاتها و دفاتر قدیم مان کردیم که اگر شکلش عوض شده عایداتش تغیر نکند منتها ظا لمانه بود عادلانه بشود. دولت پیشنهاد کرده بود شتر را دوازده قران در کمیسون بعضی آقایان که شرکت نکردهاند درخارج عقیده داشتند که مادیان و اسب را ما اگر بیشتر از شتر حساب نکنیم کمتر نمیتوانیم حساب کنیم حاشیه شتر قیمتش کمتر از کره مادیان است. شتر دو سال یک مرتبه حاشیه میدهد مادیان سالی یک مرتبه راست است شتر از بعصضی حیثیات خرجش کمتر است ولی آفت و صدمه اش هم زیادتر است و معتقد بودند که اگر چنانچه مادیان مالیاتش زیادتر از شتر بسته نمیشود کمتر فلسفه ندارد ولی بالاخره اکثریت کمیسیون همچو صلاح دانست که شتر را یک تومان مادیان را هشت قران معین کنند و این بنظرشان رسید تعدیل کردند و بنده هم عرض کردم
رئیس – آقای آقا سید یعقوب مخالفید
آقا سید یعقوب – بلی
رئیس – من ورقه سابق را که در خارج نوشتهاید مراجعه میکنم اینجا موافق نوشته شده است
آقا سید یعقوب – بعد ماده را خرابش کردهاند
رئیس – آقای وکیل موافقید
میرزا محمد خان وکیل – بلی. در قسمتهای این لایحه آنچه بنده میخواستم بگویم اغلب قسمتهایش را آقای دامغانی فرمودند آقای مخبر هم جواب مرحمت کردند ولی بیشتر شبیه بتجاهل العارف بود که خودشان را هیچ به آن ایرادها آشنا نمیکردم. بنده نظر به یک دلیل دیگر هم که آقای فرزین اشاره فرمودهاند و آقای حائریزاده هم فرمودند که ممکن است این مجلس تمام شود و به آخر برسد و شاید قصوری از مجلس بشود بنده پریروز هم اینجا عرض کردم که خود دولت نمیخواهد این لایحه بگذرد و حالا عقیدهام زیادتر شد زیرا که این خبر را پانزده روز است طبع و توضیح کردهاند حالا دیروز دو تبصره تقسیم شده که هیچ کدام بهم شباهت ندارند
دست غیب – طبع و توزیع نشده
وکیل – بسیار خوب طبع و توزیع که نشده. بنده فرمایشات آقای دامغانی را تکرار نمیکنم. صرف نظر هم میکنم از این قسمت هائی که اینجا دو قران نوشتهاند آنجا ششقران یا آنجا دو قران اضافه کردهاند این قسمتها را که آقای مخبر قبول نمیکنند. چون قبول نمیکنند حرف زدن بنده هم فایده ندارد غیر از تلف کردن وقت ولی در اینجا یک قسمتش را چون آقای دامغانی فراموش کردهاند عرض میکنم در این جا در استثناءها اظهار میکنند برای هر خانواده یک نفر شتر. اینجا برای هر خانواده یک گاو ماده شیرده استثناء میکند در خبر سابق دو تا نوشتهاند حالا اینجا یکی کردهاند باز باشد این را هم بنده عجالتا حرفی نمیزنم ولی در این استثنائی که سابق کرده بودند یک پیش بینی خوبی کردهاند گویا این جا فراموش فرمودهاند (امیدوارم فراموشی بوده) آنجا نوشته بودن گاو ماده شیرده دو راس و در بین الهلادین هم نوشته بودند یا بجای آن میش و برناده ده راس یا پنج راس. اینجا فراموش شده حالا بنده نمیدانم مقتضیات آنوقت چه بوده که حالا فراموش شده. همه جا آب و هوایش یک ور نیست یک جا مقتضی است گوسفند و بز و ماده گاو یعنی مرتعش طوری است که میتوانند همشان زندگی کنند همه را دارد. یک قسمت مملکت فقط طوریست که علوفه و کوهستانش میتواند بز و میش را نگاه دارد. گاومیش و ماده گاو را کمتر ودر یک قسمت برعکس است بز و گوسفند را کمتر میتواند نگاه دارد حالا چون قسمتهای این مملکت اینطور است دولت یا کمیسیون مالیه آمده و ترحم کرده یا هر چه اسمش را میخواهند بگذارند یک استثنائی قائل شده نوشتهاند پنج زیک ماده گاو یک مادیان یک است. همان طوریکه اینجا شرح داده شده از این ماده که تازه نوشتهاند آن جاهائیکه استعداد هردو اینها دارا رد ازهمه استفاده میکنند ولی جاهائیکه فقط استعداد پرورش یکقسمت را دارد بواسطه بدی آب و هوا از یکیش استفاده میکنند یعنی اگر یک هائی پنج بز داشت مستثنی است یا اگر یک ماده گاو داشت و بز نداشت فقط همان یک گاو مستثنی است ولی آن ترتیبی که سابق نوشته بودند برای مردم بهتر بود نه برای دولت. برای این مردم که از اول دوره پنجم تا بحال اینهمه مالیات را برای آنها تحمیل کردهایم. حالا خواهید دید سال دیگر چه انقلابی در این مملکت بر پا میشود. اقلا. همان ترتیبی که پیش نوشته بودند آقای مخبر یا معاون قبول کنند بنده هم پیشنهادش را دادهام که در این تبصره سوم سوم که نوشته شده ((مالکین حیوانات از پرداخت مالیات عده حیوانات ذیل معافند هر خانوار. شتر یک نفر. بز و میش پنج راس. مادیان و اسب و قاطر و الاغ یک راس. ماده گاومیش یک راس. بعد از این در بین الهلالین ضمیمه شود که (در عوض آن میش و بز ماده پنج راس) این را بنده پیشنهاد دادهام و نظرم از دادن این پیشنهاد دو چیز است. (والا ممکن است اگر بخواهید رعیت تمام شوید بدادن این تمام نمیشود اگر بخواهید آباد شود بندادن این آباد نمیشود) دو چیز است که من در این پیشنهاد نظر دارم یکی اینکه جاهای مختلف مملکت از این تبصره به تساوی و مثل هم استفاده کنند دیگر اینکه ملاحظه کنید ما از اول دوره پنجم تا بحال چندین قانون گذراندهایم و فراموش شده (چون همینطوری که میگذرد فراموش میشود) ولی هیچ کدام تا حالا به موقع عمل گذاشته نشده سه ماه دیگر شدوع میشودبعمل گذاشتن قانون نظام اجباری سربازگیری عمومی به اجرای قانون سجل احوال قانون اوزان و مقادیر با آن ترتیبات. قانون ممیزی. این را ملاحظه بفرمایید در یک سال و یک موقع همه اش را بخواهند در مملکت به موقع اجرا بگذارد یک انقلاب اساسی برای این مملکت راه میاندازد بگذارید حالا که اینطور است یک قدری آرامتر و ملایمتر باشد نظر بنده این است دیگر بیشتر از این هم عرض نخواهم کرد به جز اینکه این قسمت سوم را قبول بفرمایند. پیشنهاد هم دادهام:
معاون وزارت مالیه – بنده باید خاطر آقای میرزا محمد خان وکیل را قبلا مستحضر بدارم که هیچ انقلابی در این مملکت حاصل نخواهد شد. نه عطیم. نه صغیر. نه کوچک. نه بزرگ و نه طور دیگر. بعلاوه دوره آسایش و امنیت مردم شروع شده است و انشا ء الله در کمال آسودگی زندگی خواهند کرد مالیات هم چنان که ملا حظه میفرمایئد چیزیست که اساس گردش زندگی اهالی این مملکت است اهالی یک مملکت همان طور که از امنیت باید تمتع ببرند همان طوری که باید آسایش داشته باشند. مالیاتها ئی هم باید بدهند این مسئله را هم ما در ایران تازه شروع نکردهایم اگر بمالک دیگری که بیش از ما اسایش دارند رجوع فرمائید خواهید دید که خیلی بیشتر از ما مالیات میدهند و این ظلم هم نیست کمال انصاف هم هست. زیرا بهمان نسبت که بعدها باید برای مردم آسایش توسعه پیدا کند زیادتر هم باید مالیات بدهند و امیدوارم انشاءلله در امور اقتصادی مردم هم توسعه پیدا شود مالیات هم زیادتر بدهند. بنابراین آنچه که عبارت از مالیات است و العجاله قوانینش بمجلس آمده آنچه از تصویب گذشته امر فوق العادهای نیست خاصه لایح ممیزی که الان تحت شور و مذاکره است شامل مالیاتهائی است که باشکال مختلفه و عناوین مختلفه و غیر منظم از مردم فعلا وصول میشود و حالا دولت و مجلس خواسته است بشکل عادلانه و منظمتری از مردم گرفته شود که قدری راحت تر شوند. اما راجب قوانین متعددی که فرمودند از مجلس گذشته است و امسال یا سال دیگر بموقع اجرابیاید و مردم زحمت خواهد بود عرض میکنم هیچ اسباب زحمت نخواهد بود زیرا اغلب قوانین چیزهائی است که برای تامین آسایش مردم است مردم وقتی بنا شد از قبول قانون و اطاعت قانون سرپیچی نکنند و آسایش آنها تامین شود بیشتر راضی خواهند بود. بنابراین اینها هیچ کدام نگرانی ندارد. حالا آمدیم سر این ماده که فعلا مشغول مذاکره هستیم. دولت هیچ منتی بر رعیت و مودی مالیات ندارد و هیچ هم نخواسته است با آنها عنایت هائی مبذول کرده باشد. دولت میخواهد معادل آنچه که از طرف احتیاج مردم است برای مردم بگذارد که بتوانند با آن اسباب و لوازم کار بکنند هم معاش خودشان را بگذرانند هم مالیات دولت را بدهند این را بنده خیلی ساده و خلاصه عرض میکنم بنابراین اینکه برای یک خانوار رعیت سابقا چطور عمل میشده یا در دفعه اول چطور نوشته شده بود در دفعه دوم چطور شد در دفعه سوم چطور شده است. اینها چیزهائی است که گذشته است ضمنا هم عرض کردم که یک دو فقره لوایحی که آمده در اینجا مذاکراتی بود که در کمیسیون شده بود و موافقت نظر کامل بین نماینده دولت و کمیسیون هنوز حاصل نشده بود و همه هم عجله داشتیم که لایحه ممیزی زودتر بگذرد و به آن صورت در آمده بود. ولی مطالعات دقیقی که خاصه در این ایام زیاد در کمیسیون شد خود آقای نماینده محترم هم تشریف داشتند اغلب آقایان نمایندگان محترم هم که عضو کمیسیون نبودند برای استشاره از فکرشان آنجا دعوت شده بودند و تشریف داشتند و مذاکره فرمودند و بالاخره این ماده باین شکل تنظیم شد ودر واقع رعایت مودی مالیات و حفظ ترتیب برای جریان و اجرای قانون و با اصطلاح رعایت آسایش همه چیز در این ماده جمع است و آنچه که استثناء شده است از گاو و شتر و بز و الاغ و گوسفند و سایر دواب و همچنین ماده گاو میش حد لازم برای احتیاجات یک خانواده ملاحظه شده است. حالا اگر آقا بخواهند تصور بفرمایند که در یک جائی که ممکن است یک قسم از این دواب وجود نداشته باشد برای آسایش او آن اقسام دیگر را هم بمفداری که در این ماده معاف شده پهلوی او بگذارید کا استفاده بکند چه عرض کنم. ندارد ندارد. مقصود این است که او بتواند شیر داشته باشد روغن داشته باشد. بز ندارد از گاوش استفاده میکند گاو ندارد از میش استفاده میکند بز ندارد از گاومیش
دست غیب – از خودش ۰۰
معاون وزارت مالیه از خودش دیگران استفاده میکند. بالاخره آنچه که در اینجا گذاشته شده است اینها قدر متیقن لازم برای یک خانواده است بنابراین بنده تصور میکنم آنچه بخواهیم از این مالیات بکاهیم در واقع باعث نکس مالیات میشود بخواهیم زیاد کنیم شاید بر مقدار ضرورت علاوه شده باشد اینست که دیروز هم در کمیسیون هم (آقای وکیل هم گمان میکنم تشریف داشتند) پیشنهادات متعدد شد و نسبت بکمیت و کیفیت خیلی مذاکره شد و بالاخره نتیجه این شده است. چون موادیکه در این قانون بیشتر محل نظر است یکی همین ماده است با یکی دوتای دیگر و خوبست آقایان لطف بفرمایند که برای این جزئیات انقدر معطل نباشیم که شاید بتوانیم مقدماتش را آماده بکنیم که سال آتیه شروع بممیزی نمائیم.
بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است. (بعضی گفتند کافی نیست)
رئیس – رای میگیریم بکفایت مذاکرات آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرما یند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس – کافی است. پیشنهاد آقای یاسائی قرائت میشود. (بشرح ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم از بز ماده و میش علاوه بر یک سال که در مراتع چرا میکنند یک قران از بز ماده و میش علاوه بر یکسال که از طرف مالک به آنها علوفه داده میشود ده شاهی گرفته میشود.
رئیس – آقای یاسائی (اجازه)
یاسائی –بنده تصور میکنم این موضوع موقعش از طرف آقایان اظهار خواهد شد چون فوق العاده تفاوت است مراع و مواشی با احشام و اغنام. در سلبق هم در این مملکت ممیزی کردهاند اصطلاحا مراع و مواش گفتهاند. نگفتهاند اغنام و احشام. اگر از طرف مالک بآنها علوفه داده شود اغنام و احشام میگویند و اگر در بیابن و صحرا بچرد اصطلاحش مراع و مواش است و اصطلاحی هم هست بین اصولین که میگویند تعلیق شیئی بوصف مشعر بعلیت است لفظ مراع و مواش گفتند یعنی آن حیوانی که چرا میکند مرعی و ماشی است نه آن بز و گوسفندی که خانه میآورند خرجش را میدهند.زیرا این بز و گوسفند برای مالکش عایدی ندارد و از لحاظ شرعی هم گمان میکنم به آنها ذکات تعلق نمیگیرد خلاصه اینکه فرق است ما بین اغنام و احشام با مراع و مواش. هر غنی جزء مراع و مواش حساب نمیشود عقیده بنده این است اگر تفاوت گذاشتند در ان از لحاظ قانون گذاری و اجرا و عمل مشکل است لااقل تقاوتی از حیث تا کسش قائل شویم بگوئیم بز و گوسفند که در دهات است و مالکش علوفه میخرد و میدهد هیچ ندهند یا ده شاهی بدهند. شیروانی – از کجا تشخیص داده میشود.
یاسائی – خوب تشخیص داده میشود بنده از آن نقطه که حوزه انتخابی خودم است خوب اطلاع دارم یک مورد را مثال میزنم که گوسفندش زیاد است: سنکسر یکی از محالی است در سمنان که گوسفندش زیاد است و مطابق صورتی که اخیرا در وزارت مالیه تهیه کردهاند شاید متجاوز از صد هزار گوسفند دارد که در کویر و ییلاقها چرا میکنند. پهلوی آن دهاتی است که سیصد چهارصد تا گوسفند دارد که میروند آذوقه میخرند می آورند به آنها میدهند. بین این دو تا البته باید تفاوت باشد. این نظریه موجب شد که بنده این پیشنهاد را کردم که تفاوتی قائل شویم بین مراع و مواش (که اصطلاح و عنوان خاصی است برای گوسفندهائی که چرا میکنند) با اغنام و احشام (که عنوان عامی است) حالا بسته است به نظر آقایان.
رئیس – آقای رضوی (اجازه)
رضوی – بنده از این حیث مخالفتی با آقای یاسائی ندارم ولی چون در پیشنهادشان قید کردند که از بز و میش علاوه بر یکسال اگر آن را دو سال کنند بنده هم رای میدهم.
یاسائی – قبول میکنم آنجا بر دو سال مرقوم بفرمائید.
رضوی – پس بنده هم مخالفتی ندارم مخبر – من تصور میکنم که نظر نماینده محترم فی الجمله در خود قانون تامین شده باشد برای اینکه آن دهاتی که دویست سیصد گوسفند دارد هر زراعی پنج گوسفند دارد که آذوقه در منزل به آنها میدهند گوسفند پنجاه یا صد تا را نمیشود آذوقه در منزل داد و باید به صحرا بروند. گوسفند سه تا چهار تا را در منزل آذوقه میدهند. پس گمان میکنم آن نظر آقا تامین شده واگر چنانچه قانع نمیشوند و کافی نیست. پیشنهادی بکنند که ما میتوانیم تفکیک بکنیم. مانعی نداریم از قبولش ولی در تفکیک اسباب زحمت است. متصل بین مامور مالیه و مودی مالیات کشمکش است. آن میگوید گوسفند تو علوفه نمیخورد امروز که من آمدم رفتی چهار خروار علف خریدی به گوسفندت دادی این میگوید خبر در عرض سال باید بدهم واین خودش زحمتی است برای رعیت و اگر بخواهید وسائل راحتش را فراهم کنید گمان میکنم اسرداد بفرمائید بهتر است.
رئیس -را’ی میگیریم به قابل توجه بودن پیشنهاد آقای یاسائی. آقایانیکه قابل توجهش میدانند قیام فرمایند.
(عدهای برخاستند)
رییس- قابل توجه شد پیشنهاد آقای نظامی (بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم که ماده ۷ – بترتیب ذیل نوشته شود.
ماده ۷ – مالیات مراع ومواشی از احشام و اغنام که نوافل شهریه و نوافل ورودی نمیدهند. بقرار ذیل در یافت خواهد شد.
شتر علاوه بر چهار سال ۱۰ قران مادیان علاوه بر چهار سال ۴ قران اسب علاوه بر سه سال ۳ قران قاطر علاوه بر سه سال ۳ قران – بز و میش علاوه بر دو سال ده شاهی – الاغ علاوه بر چهار سال یک قران گاو شیرده ۴ قران.
رئیس – آقای نظامی (اجازه)
نظامی – منظور بنده از این پیشنهاد این است که خبری که سابقا از طرف کمیسیون قوانین مالیه آمده بود اینها همه در آنچه مراعات شده بود. از یک چیز در این مملکت چند بار باید مالیات گرفت مثلا از شتر بنده کار ندارم که زیاد میگیرند یا کم میگیرند. گفته شده که شتر را هفت جا سرش را میبرند ولی گفته نشده هفت جا ازش مالیات میگیرند یک شتر را که ۵۰ تومان قیمت دارد در سال هجده تومان بدولت مالیات میدهد میل داشته باشید جایش راهم عرض میکنم. آن شتر بارکشی که در هر ماه چهار مرتبه به شهر وارد میشود چهار مرتبه اش ازش مالیات میگیرند ۱۴ شاهی دو قران حسابش را آقایان داشته باشند. در هر راهدار خانه که بگذرد سی شاهی ازش میگیرند. چهار راهدار خانه هم که بگذرد و چهار سی شاهی شش قران در ساعتی که میخواهند بفروشند یا بخرند دو قران وقتی که بخواهند برای دولت بار کنند شتری یک قران در ماه ببینید چقدر میشود پس روی هم رفته شتر پنجاه تومان مالیات میدهند. بلی شتر باید عایدی بدهد اما کدام شتر؟ شتری که به دولت عایدی نمیداده شتری که تتاج نمیدهد آن شتر شتر کلائی است شتر عروانه اسب که به صاحبش منفعت میدهد و خرجی برای او ندارد نه آن شتری که بیست تومان میارزد. مقصود بنده از این پیشنهاد این است که مراع و احشام و اغنامی را که یک مرتبه دیگر ازشان نگیرند. تبعیض نشود مثلاّ گوسفند. آیا در این قانون ممیزی مالیات دباغ را لغو خواهند فرمود؟ یا خیر التفات بفرمائید امروز ببینید از گوسفند چه میگیرند. هر ساعتی که مالک گوسفند از ماستش از شیرش از روغنش از پشمش از هر چیز ش میخواهد استفاده کند مالیات میگیرید. ساعتی که میخواهد ببرد بفروشد اگر وارد شهر کرد یک سرب به گلویش می چسبانند. یک قران میگیرند اگر به قصابخانه ببرند. دل و روده و کله وپاچه اش را میبرند حساب بکنید برای مالکش چه میماند. اینها موقوف خواهد شد؟ خبر پس ما باید عایدی از آن چیزی بگیریم که مالیات نمیگرفتیم. مثلاّ بنده یک اسب دارم یک نوکر دارم در چهار یا پنج فرسخی شهر زندگی میکنم. مسلم بدانید در ماده ده سفر این است را سوار میشوند ده قران میدهند پس ملاحظه بفرمائید از این اسب نباید چیزی گرفته شود ولی آن مادیانی که کره به صاحبش میدهد پنج تومان بدهد دو تومان بدهد هرچه آقایان صلاح می دانند بدهند. مقصود بنده از این پیشنهاد این است که اغنام و احشامی کهه در شهر نوافل ماهیانه میدهند یا بار میکشند و نوافل ورودی میدهند از تادیه مالیات معاف باشند از باقی دیگر هرچه میخواهید بگیرید . .
رئیس - آقای وزیر قواعد عامه فرمایشی دارند.
وزیر قواعد عامه – البته در اصل مطلب بنده نمیخواهم اظهار عقیده کنم ولی چون مکرر در مورد باجهائی که گرفته میشود حرف زده میشود لازم دانستم به آ قایان عرض کنم و توجه نمایندگان محترم را جلب کنم به این نکته که باجهائی که فعلاّ گرفته میشود شاید عنقریب لغو شود و لایحه هم که در این باب تنظیم شده شاید در آ تیه خیلی نزدیکتر به مجلس بیاید. آقایان نگرانی نداشته باشند.
رئیس – عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر – موافقت ند ارد.
رئیس - رای میگیریم پیشنهاد آقای نظامی آقایانی که قابل توجهش میدانند قیام بفرمایند
(عده کمی برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد، پیشنهاد آ قای افسر بدو جز’, تجزیه میشود پیشنهاد کردهاند ماده هفتم راپرت سابق کمیسیون قوانین مالیه بجای این ماده قبول شود ماده قرائت میشود. (بشرح ذیل خوانده شد)
ماده ۷ – مالیات مراع و مواشی بقرار ذیل تعلق خواهد گرفت.
شتر علاوه به سه سال ۲ – قران مادیان علاوه بر سه سال ۵ – قران اسب ۴ قران – قاطر ۵ قران بز و میش ماده علاوه بر یک سال ۱ قران الاغ یک قران گاو شیرده ده قران
رئیس - آقای افسر بفرمائید.
افسر - منظور بنده آن راپرتی بود که قبل از این جز’ , دستور بود و بنده توضیحات مفصلی دارم که این مالیات خیلی بی تناسب است بعد که کمیسیون رفته به نظر بنده بدتر شده لذا قانع شدم به همان که پیشنهاد شده بود شتر ده قران.
رئیس - دو - راپرت از کمیسیون قوانین مالیه رسیده جناب عالی فقط نوشتهاید راپرت سابق اینکه خواندهشد راپرت اولی بود راپرتی بعد به نمره چهارده دادند که شتر علاوه بر سه سال ده قران.
افسر - مقصود بنده همین است.
رئیس - قرائت میشود (بشرح زیر خوانده شد)
ماده ۷ – مالیات مراع و مواشی به شرح ذیل نعلق خواهد گرفت.
شتر علاوه بر سه سال ده قران مادیان علاوه بر سع سال ۵ قران – اسب ۳ قران قاطر ۴ قران میش علاوه بر دو سال ۱ قران بز علاوه بر دو سال ۱۵ شاهی الاغ سه سال یک قران گاو شیرده چهار قران
رئیس - مقصود همین بود.
افسر – بلی با تبصره اش.
مخبر - این ماده برنگشته بود به کمیسیون و دولت با این ماده نظر موافقی اظهار میکرد موافقت با این ماده اشکال نداشت. در کمیسیون آقای افسر تشریف نیاوردند ولی بعضی از آقایانی که اعتراض داشتند مثل آقای مدرس – آقای دامغانی – آقای معظمی – آقای وکیل تشریف داشتند نماینده دولت یعنی عضو اداره که در این کار دخالت تام داشت.آقای معاون و آقای وزیر مالیه تشریف آوردند و مذاکرات زیاد شد اظهار کردند که ما اگر این ترتیب خواسته باشیم. شتر رت که دوازده قران پیشنهاد کردهایم یک تومان قرار بدهیم لابد به نرخ یکی دیگر. بیفزائیم تا عایداتی را که برای سال آتیه پیش بینی شده تامین بکند و الا نکس زیادی در عایدات پیدا میشود از این لحاظ بود که کمیسیون با موافقت کرد و این ماده جدید را تقدیم کرد.
رئیس - رای میگیریم قابل توجه بودن پیشنهاد آقای افسر آقایانی که موافقند قیام کنند.
(عده برخاستند)
رئیس - قابل توجه نشد پیشنهاد دیگری از آقای اسمعیل خان قشقائی که موافقند قیام کنند. (اینطور خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که شتر ماده و مادیان وگاو ماده والاغ ماده پس از جهار سال: گاو ماده چهار قران - ماده الاغ دو قران - شتر ماده هشت قران – بز پانزده شاهی میش یک قران مالیات بدهد. کلیه نر از مالیات معاف باشد جز از نوافل که در هر جا میدهد.
رئیس – آقای قشقائی توضیح بدهد قشقائی - غرض بنده مخالفم - نه از نقطه نظر مخالفت با لایحه دولت است بلکه میخواستم اصلاحات را عرض کنم. چون آقای فرزین در سایر علوم البته از بنده ابصر هستند. ولی در بز بنده از ایشان ابصر هستم و عیبی هم ندارد چون کار بنده این است. اینکه آقای مخبر فرمودند در خارج از بعضیها اطلاع پیدا کردهاند یک قسمت عمده نظرشان به بنده است. قسمت بگیریش را گرفتهاند ولی قسمت ولکنش را که گفت که ول نکردهاند معمول ایلاتی را سئوال کردند بنده عرض کردم از الاغ نر و شتر نر و گوسفند نر مالیات نمیگیرند ولی از الاغ ماده مطابق ۱ چهار بز و میش مالیات میگیرند از از گاو ماده مطابق چهار بز و میش میگیرند از مادیان و از شتر ماده مطابق ده راس بز ومیش مالیات میگیرند. حالا ماده را آن میزان نوشتهاند و نرش را افزودهاند. شتر به اندازه مادیان مالیات بدهد. هیچ فلسفه ندارد مگر اینکه بعضی آقایان میگویند یکی اینکه از مادیان بزرگتر است یکی اینکه گردنش کجتر و کله اش کشیده تر است والا شتر دو سال یک مرتبه میزاید مادیان سالی یک مرتبه میزاید. شتر خطر جانش بیش از مادیان است مرضش مرگ و میرش بیش از مادیان است نفعش کمتر است مگر نرش که آنهم صد جا مالیات میدهد نوافل میدهد باج میدهد عایدی کلی به دولت می رساند. کسی که شتر نر شتر ایلخی نگاه میدارد نمیتواند شتر ماده نگاه دارد کسی که شتر ماده نگاه میدارد نمیتواند شتر نر نگاه دارد نر را باید چاروادار نگاه دارد ماده را برای شیر و عایدی اش نگاه میدارد منتهی برای نژاد گرفتن برای تناسل یکی دو تا نر را نگه بدارند بیشتر نمیتوانند نگاه دارند. اسب اگر کسی صد مادیان داشته باشد دو تا اسب نر بیشتر نگاه نمیدارد این است که عرض کردم اگر مالیات را کم می دانند بمالیات جنس ماده افزوده کنند و نر را بردارند چرا که این ماده حرف جر است برای مامورین مالیه میگیرند و میکشند و مینویسند شتری که نواقل ماهیانه میدهد مالیات ندهد خوب کدام مال چارواداری است که نواقل نمیدهد؟ پس یک جا در خانه بگیرید یک جا در شهرها یک جا در راهها عیب ماها مخالفین هم اینست که پهلوی هم نمینشینیم که نظرمان را یکی کنیم هی پیشنهاد شود و رد شود چه فایده دارد؟ این را که بنده عرض میکنم از این نقطه نظر است و آقایان توجه بفرمایند مثلا من الان هیچ مالیاتی نباید بدهم مأمور مالیه میآیند در محل سراغ من و میگوید شتری سه تومان و نیم باید بدهی اسبی سه تومان و نیم باید بدهی گوسفندی سه قران باید بدهی من که گوسفندش را ندارم اسبش را هم ندارم شتر هم ندارم چه مالیاتی بدهم
رئیس – در پیشنهاد خودتان حرف بزنید
اسمعیل خان قشقائی – اینست که عرض میکنم یک مالیات صحیحی وضع شود که هم ضرر دولت نباشد و هم ملاحظه رعیت در ضمن شده باشد.
مخبر – نظری را که آقای قشقائی داشتند کمیسیون رسماً قبول نکرد. بنده چون میخواستم کاملا اطلاع پیدا کنم از ایشان سئوال کردم که طرز معامله مالیه در قشقائی چه شکل است و همین توضیحاتی را که حالا هم دادند بنده نوشتم و در کمیسیون هم خیلی صحبت شد و گفته شد که مرتع همه جا مثل مراتع قشقائی نیست که مادیان و شتر هر دورا بتوانند نگاه دارند و مخارج نگاهداری مادیان هم خیلی بیش از شتر است و بالاخره آن نظریه آقای قشقائی را هم کمیسیون نپذیرفت از اینجهت هشت قران مادیان شد و یک تومان شتر گفته شد شتر خرجش خیلی کمتر است یک جمله هم فرمودند راجع بمالیات نواقل اینجا ما در نواقل ماهیانه نوشتهایم آنها که بلیط ماهیانه شهری دارند معافند بنابر این این پیشنهاد آقا را کمیسیون نمیپذیرد
عدل – یک مرتبه دیگر قرائت شود (پیشنهاد آقای قشقائی مجدداً بشرح سابق قرائت)
رئیس – رأی میگیریم بپیشنهاد آقای قشقائی آقایانیکه قابل توجه می دانند قیام فرمایند
(عدهای برخاستند)
رئیس – قابل توجه نشد
وزیر فوائد عامه – لایحهای که بنده امروز تقدیم میکنم لایحه ایست موسوم به لایحه توسعه اقتصادی و خلاصه این لایحه این است که سالی یک کرور تومان از عوائد مملکتی از یک وجوه خاصی در یک حساب خاصی گذاشته شود و این سرمایه موسوم شود به سرمایه توسعه اقتصادی و در ظرف ده سال این عمل مداومت داشته باشد که در ظرف ده سال پنج میلیون ده کرور تومان از عوائد مملکتی تخصیص داده شود به توسعه منافع اقتصادی مملکت شرایط خرج این پول هم این است که برای منافع اقتصادی خرج شود که آنها هم عوائد داشته باشند و خود آن عوائد هم اضافه شود بر سرمایه توسعه اقتصادی به طوری که بعداز ده سال در موقعی که آن یک کرور تومان قطع خواهد شد خود مؤسسه دارای یک سرمایه ده کرور تومانی باشد که باز عوائد او صرف توسعه اقتصادی شود به این طریق متدرجاً با یک سرمایه معینی در تمام مملکت ممکن است منابع اقتصادی را دائر کرد و برای نیل به این مقصود البته ما محتاج به متخصصینی خواهیم بود چون خودمان قادر نیستیم و اطلاعات فنی ما کامل نیست مخصوصاً نظر به اینکه ایران امروزه بدو چیز بیشتر از سایر منابع اقتصادی خود احتیاج دارد که یکی از آنها محتاج مهندس و متخصصین معادن و معلمین معرفت الارض است زیرا یک مملکت معادن بسیار دارد ولی هر چه می گوئیم معدن دارد خودمان هم نمی دانیم چه معادنی داریم و چقدر داریم و چطور باید استخراج شود یک مطلب دیگری که محل احتیاج مملکت است قوه برق است مخصوصاً ایجاد قوه برق از آب و اصلا سد بندی و آبیاری مملکت نهایت ضرورت را دارد و در این لایحه استخدام متخصصین برای این شعب پیش بینی شده است. البته باید بکمیسیون بودجه مراجعه بفرمایند در هر حال نظریه تضییق وقت مجلس شورای ملی که لوایح زیادی در دست دارد و نظر به اهمیت این مطلب بنده در این لایحه تقاضای فوریت میکنم که یک شور بیشتر نشود
رئیس – نسبت به فوریت این لایحه که تقاضای یک شور شده است مخالفی نیست.
آقا سید یعقوب – بنده مخالفم
رئیس – بفرمائید
آقا سید یعقوب – این لایحه که آقای وزیر تقدیم کردند و آن مفاهیمی که بیان کردند میخواهم عرض کنم این مفاهیم همان مرامهای اول مشروطیت است که ما همه داشتیم. ما هیچ نمی دانیم این لایحه چه چیز است؟ موضعش چیست؟ مطلبش چه چیز است؟ کجا باید برود؟ این است که بنده با فوریت مخالفم و عقیدهام این است که لا اقل طبع و توزیع شود. رئیس – مقصود یک شور است و بکمیسیون خواهد رفت و بعد هم راپرتش خواهد آمد.
وزیر فوائد عامه – بنده هم میخواستم همین فرمایش آقای رئیس را عرض کنم و ضمناً عرض کنم اولا این مرام نیست بالاخره یک قدمهائی است که در ظرف ده سال یک منابع از عایدات مملکت تخصیص داده میشود. یعنی سالی یک کرور تومان از عوائد مملکت کنار گذاشته میشود و در یک حساب مخصوص نگاه داشته میشود و اسم آن حساب مخصوص سرمایه توسعه اقتصادی است. شرط خرج کردن این پول هم این است که حتماً برای منابع اقتصادی صرف شود.چون اینها هم دارای عایدی هستند آن عوایدی هم که از آن منبع حاصل میشود اضافه میشود بر این سرمایه توسعه اقتصادی و بالنتیجه احتمالا همچو حساب شده و تصور میشود که اگر ده کرور تومان خرج شود آنوقت در آخر ده سال یک مبلغی هم خود این مؤسسات خواهند داشت که مستقلا سرمایه خواهد شد برای دائر کردن منابع دیگر اقتصادی و دیگر ما محتاج نخواهیم شد که از عوائد عمومی مملکت سالی یک کرور تومان بگیریم و خود این سرمایه مستقلا کار خواهد کرد و عوایدش هم بر سرمایه اضافه میشود. این یک قسمت. قسمت دیگر راجع به استخدام متخصصین و مهندسین برای آبیاری و سد بندی است که در لایحه پیش بینی شده و قصد بنده هم از فوریت این بود که فی المجلس مذاکره شود یا بکمیسیون نرود و طبع و توزیع نشود. بلکه قصد بنده این بود که چون این مطلب مفید است و وقت مجلس شورای ملی هم مضیق است عوض دو شور یک شور شود والا تمام مراحل را طی خواهد کرد.
رئیس – رأی میگیریم بفوریت یک شوری آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند .
(اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. بقدر ده دقیقه تنفس داده میشود. (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل شد و پس از یک ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید)
رئیس – در رأی با اوراق که نسبت به شهریه مجد السلطنه افشار گرفته شد و شصت و هفت رأی اعلام شد در موقعی که در خارج تفتیش کردند معلوم شد دو رأی مکرر بوده و زیادی داده شده بنابر این دو رأی کم میشود و بجای شصت و هفت رأی شصت و پنج رأی بوده. لایحه تقدیمی از طرف دولت هم تصور میکنم به سه کمیسیون باید ارجاع شود.بکمیسیون خارجه باید برود از نقطه نظر استخدام چند نفر متخصص که در اینجا نوشته شده و بکمیسیون فوائد عامه و کمیسیون بودجه قدیم چون در ماده اول این لایحه قید شده است از تاریخ تصویب این قانون اجرا خواهد شد. تصور میرود که امسال تصویب شود بنابر این بکمیسیون بودجه قدیم میرود
پیشنهادات واصله راجع به تبصرههای ماده هفت قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد)
پیشنهاد آقای دامغانی – بنده تبصره اول خبر کمیسیون را به جای تبصره اول پیشنهاد میکنم
تبصره – مالیات فوق به حیواناتی تعلق میگیرد که در شهرها نواقل ماهیانه میدهند و نیز شتر قاطر اسب و الاغ که بحمل و نقل مال التجاره برای کسب چاروداری اشتغال دارند از ادای مالیات فوق معافند.
رئیس – آقای دامغانی (اجازه)
دامغانی – بنده توضیحاتم را عرض کردم این حیواناتی را که در قسمت دوم تبصره اول در خبر سابق کمیسیون مستثنی شده بود در خبر حالیه کمیسیون حذف شده است. در صورتیکه اگر قسمت اول که باقی مانده برای این است که مالیات ماهیانه نواقل میدهند و بعلاوه باج هم میدهند و چون هنوز باج راهها ملغا نشده است لهذا بنده پیشنهاد کردم که همان تبصره خبر سابق کمیسیون را بجای تبصره اول تصویب فرمایند
معاون وزارت مالیه – نظر آقای دامغانی البته باین است که کمکی شده باشد بتسهیل تجارت. این مسئله بعناوین مختلفه پیش بینی شده است خواسته اینکه مالیاتی که دواب قابل حمل و نقل میدهند در واقع تعلق میگیرد به مالتجاره و بقیمت مال التجاره افزوده می شودو اگر مالیاتی به این دواب تعلق بگیرد دلیل بر این نمیشود که دواب از حمل مال التجاره باز بمانند و در هر صورت حمل و نقل خودشان را میکنند بنابر این پیشنهاد آقای دامغانی صرف نظر از اینکه یک کسر کلی میشود نسبت به عایدات مادام که عوارض حمل و نقل و طرق شوارع وجود دارد تشخیص خیلی مشکل است و اسباب مشاجره و اختلاف بین مأمورین و صاحبان دواب میشود. بعلاوه چنانکه اظهار شد یک لایحه هم بجهت الغا باجها تهیه شده است که عنقریب بمجلس شورای ملی تقدیم میشود و رفع این نگرانیها را خواهد کرد و برای اینکه خیلی این ماده در اجرا و عمل دچار زحمت نباشد بنده بهتر میدانم که در این باب تجدید نظر یا قبول پیشنهاد ی نشود که ماده به یک سیاق و یک نسق باشد.
رئیس - عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر – کمیسیون نمیتواند قبول کند
رئیس - رای میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دکتر احتشام قرائت میشود. (بشرح ذیل قرائت شد)
راجع به ماده ۷ پیشنهاد ذیل را بعنوان تبصره ۳ تقدیم میکنم.
تبصره ۳ – بعد از اجرای قانون مالیات مراتع و علف چر بکلی موقوف است.
رئیس - این پیشنهاد به جای تبصره سه نیست چون تبصره ۳ در ماده هست و بعنوان یک تبصره اضافی باید در آخر علاوه شود. آقای دکتر احتشام (اجازه)
دکتراحتشام - بنده از این نقطه نظر این پیشنهاد را تقدیم کردم چون در فصل تابستان در اصفهان اغنام واحشام برای چرا به فیدن میروند و مالیه اخذ مالیاتی از آنها میکند بنده نظرم این است که پس از تصویب این لایحه این مالیاتها ملغی شود
مخبر - من از آقای نماینده محترم تقاضا میکنم که این پیشنهاد را در ماده ۱۹ بفرمایند در آنجا ما نوشتهایم هر ملکی که مطابق مواد این قانون مالیات میپردازد. از مالیات سرانه و خانواری و سایر عوارض که تصریحاّ از طرف مجلس شورای ملی تصویب نشده باشد معاف است و نظریه ایشان آنجا پیش بینی شده با این حال اگر ممکن است در آنجا پیشنهاد بفرمایید ما هم قبول میکنیم.
رئیس – پس فعلاّ مسترد میکنند.
دکتر احتشام - بلی
رئیس - پیشنهاد آقای دکتر آقایان (اینطور خوانده شد)
بعده پیشنهاد میکنم تبصره سه ماده هفت به ترتیب ذیل نوشته شود.
. هر مالکی از پرداختن مالیات مواشی تا سه تومان و شش قران معاف است
رئیس - آقای دکتر آقایان (اجازه)
دکتر آقایان - مطابق عقیده کمیسیون و توضیحاتی که آقایان معاون مالیه در اینجا دادند عده حیواناتی را که در تبصره سوم ذکر کردهاند و از مالیات معاف کردهاند از نقطه نظر این بوده است که ما به الا حتیاج است. یعنی حداقلی است که یک نفر مالک یا زارع به آن احتیاج دارد و به این دلیل هم گفته شد ه است که بیش از آن مقدار را مالیات خواهد داد تا این مقدار مالیات نخواهد داد اگر این را از روی میزان اصلاح شده امروز حساب بفرمایند تصور بکنند که یک نفر مالکی باشد. که تمام حیواناتی را که ذکر شده است داشته باشد. چهار تومان وشش قران مالیات بهش تعلق میگیرد. که دولت ازش مالیات نمیگیرد. و اگر مطابق میزان سابق که طبع و توزیع شده است بگیریم سه تومان و شش قران میشود. و به عقیده بنده این ماده حفظ نقطه نظر قانون گذار و وزارت مالیه را نخواهد کرد یعنی حفظ حد اقل ما یحتاج زارع را. چرا بدلیل اینکه وقتی قرار شد فردا یک نفر مامور مالیه رفت در ایلات در آنجا یک نفر پیدا نخواهد شد که شتر داشته باشد. گاو داشته باشد اسب داشته باشد مادیان داشته باشد بزو میش داشته باشد. آنوقت ما مور مالیه به او میگویید که اگر شتر داشتی مالیات نمیگرفتم ولی چون شتر نداری و دو اسب داری یک اسب معاف و از اسب دیگر مالیات میگیرم. در بعضی از قسمتهای مملکت ما هست که زارع گاو ندارد و فقط چیزی که دارد گوسفند است و پنج تا بز و گوسفند را قطعا آقایان تصدیق میفرمایند که برای احتیاج یک خانواده کفایت نمیکند. پس بنابراین بنده پیشنهاد میکنم مطابق شیفری که معین کردهاند سه تومان و شش قران باشد. و اصراری هم ندارم که سه تومان و شش قران میباشد و دو تومان بکنید تفاوت ندارد اما عوض اینکه از نقطه حیوان معاف کنید از نقطه نظر مالیات پولی معاف کنید که هر کدام از افراد ایلات که نظر بمقتضیات خودش در یک قسمتی از مملکت که در ؟آنجا ساکن است میل دارد گوسفند نگاهدارد میل دارد گاو نگاهدارد، نگاه دارد.
رئیس – عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر - این چهار تبصره را رویهم وقتی که مطالعه کنیم محتاج نباشیم به پیشنهاد آقای دکتر آقایان ما از یکطرف عوامل زراعتی راکه گاو باشد. الاغ باشد قاطر باشد. شتر باشد. کلیه آنهائیکه بدرد کار زراعت میخورند گفتیم از مالیات معاف باشند و مالیات ازشان نگیرند. از یک طرف هم برای ارفاق به آن زارع و حیوان دار که یک خانواده با پنج بز باید رفع حوایج خودش را بکند. یا یک گاو دارد که باید رفع حوایج خودش را بکند. برای اینکه تعجیل نسبت به این خانواده ضعیف و حقیر نشود گفتیم معاف باشند و حتی وزارت مالیه معتقد بود که در این اقلام معافی هیچکس حق اینکه بیش از دو قلمش استفاده کند نداشته باشد. یعنی نمیشود هم یک شتر و هم یک گاو وهم یک اسب وهم یک گاو ماده و هم پنج بز ومیش معاف باشند. این را کمیسیون نپسندیدند و گفتند :. آنهائیکه دارند معاف باشند. و آنهاییکه ندارند معاف نباشند. این پیشنهادی که آقای دکتر آقایان فرمودند که آنکس هم که ندارد بقدر آ ن کسیکه دارد او را هم معافش کنند. این با اختلاف نظری که بین دولت و اعضای کمیسیون بود کمیسیون نمیتواند قبول کند.
رئیس – رای میگیریم. به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه تصویب میکنند قیام نمایند.
(عده کمی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد پیشنهاد آقای نظامی. (بمضمون ذیل خوانده شد .)
بنده پیشنهاد میکنم تبصره ماده بند یک اینطور اصلاح شود.
تبصره ۱ – مالیات فوق به حیوانی تعلق میگیرد که در شهرها نوافل نمیدهند و نیز شتر و قاطر و اسب و الاغ و مادیان که به حمل و نقل مال تجاره و اوراق برای کسب چارواداری اشتغال دارند از ادای مالیات فوق معاف خواهند بود.
رئیس - پیشنهاد ایشان در قسمت دوم است آن قسمت اول جزو تبصره یک هست آقای نظامی (اجازه)
نظامی - عرض میکنم آقای دامغانی مخصوصاّ این مطلب را بیان کردند که آنهایی که مالیات ورود میدهند دو جا نباید مالیات بدهند مالها یی که نوافل میدهند از تاّدیه معاف باشند حالا اختیار با آقایان است میفرمایند هم باید مالیات ورودی بدهند هم مرتع چرانی بدهند هم این مالیات را بنده هم عرض ندارم. فقط برای ادای وظیفه این پیشنهاد را کردم.
مخبر - این تقریباّ همان پیشنهاد آقای شریعتمدار است که رد شده و کمیسیون نمیتواند قبول کند.
رئیس - اینجا حمل و نقل ارزاق هم علاوه شده است.
معاون وزارت مالیه - برای ارزاق هم هیچ نگرانی نیست بجهت اینکه در هذه السلطنه برای حمل و نقل ارزاق کلیه احتیاجاتی که هست تا مین شده و در آ تیه هم اگر احتیاج پیدا شود که ارزاقی حمل و نقل بکنیم. گمان میکنم معاف باشند و هیچ نگرانی در این باب نیست.
رئیس - مورد پیشنهاد ایشان فقط مالهایی میشوند که حمل و نقل ارزاق میکنند زیرا آن قسمتهای دیگر رد شده است را میگیریم به قابل توجه بود با ین پیشنهاد اقایان موافقین قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس - قابل توجه نشد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب. (بمضمون ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم تبصره دوم ماده هفت تاریخ ۱۱ مهر ماه را.
تبصره دوم - هر خانواده از پرداخت مالیات عده حیوانات ذیل معافند
اول - شتر یک نفر. دوم - گاو ماده شیر دهد و راس یا در عوض آن میش وبز ده راس. سوم – بز ماده و میش پنج راس چهارم - اسب یا مادیان یک راس پنجم - قاطر یک راس ششم - برای هر جفت گاو کار الاغ دو راس:
رئیس - آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب - بنده که این را پیشنهاد کردم دو جهت داشت یک جهت اینکه این راپرتی را که کمیسیون داده است همه تصدیق دارند که طبع و توزیع شده بود بنده که عضو کمیسیون قوانین مالیه نبودم که آقای حائری زاده بگویند تو چرا نیامدی در کمیسیون قوانین مالیه بنده نباید بیایم شما باید طبع و توزیع کنید ما مستحضر شویم. بالاخره این ماده اخیر باین ترتیب تنظیم و مطرح شد. و بنده هیچ این تبصرهها را نفهمیدم این تبصرهها که مال لایحه سابق است ما مطالعه کردهایم و جزئیات آن را فهمیدهایم این بود که بنده این پیشنهاد را کردم و دیگر اینکه در اینجا مینویسد: دوم گاو ماده دو راس یا در عوض آن بز و میش ماده ده راس علت اینکه اینجا آمدهاند پنج راس گردهاند چیست؟ مسلم است بنده توجه دارم که نسبت به مالیاتی که ممیزی میشود تعا دل کنیم این یک اشتباهی شده است ما بین ماها با نماینده مالیه. ما نظرمان به تزئید عواید نیست. تزئید عواید جای دیگر دارد نظریه تعدیل مالیات است نظر دولت و مجلس همه اینست که مالیاتها تعدیل شود نه اینکه عایدات زیاد شود ایننست که بنده این پیشنهاد را کردم و دیگر خواستم عرض کنم در این جا عنوان جمعی است بنده هنوز ندانسته ا م. حالا اگر کسی سه شتر داشته باشد یکی اش استثنا میشود از دو تای دیگرش گرفته میشود. یا اینکه، کسیکه دارای سه تا شترشد آن یکی اش هم مستثنی نمیشود؟
مخبر - بلی مستثنا میشود.
آقا سید یعقوب - البته این پیشنهادی که بنده کردم بهتر است از خبری که کمیسیون تقدیم کرده. حالا بسته است به نظر آقایان.
معاون وزارت مالیه – اینکه آقای آقا سید یعقوب میفرمایند صحیح است. نظر به پیش آوردن تعادل است در امر مالیات و منظور تکثیر عایدات نیست بنده هم عرض کردم منظور دولت از این لایحه این نیست که استفاده کند و از عواید چیزی مزید شده باشد فقط چیزی که در نظر گرفته شده این است که سعی بکنیم حتی الامکان از میزان عایدتی که تا بحال داشتهایم کسر ونقصانی حاصل نشود پس منظور دولت رعایت مردم است و هم اینکه کسر ونکس فاحشی پیدا نشود. این پیشنهادی را که آقای آقا سید یعقوب میفرمایند در واقع تفاوتش با تبصره که در کمیسیون تنظیم شده است در این قسمت بیشتر نمایان است که علاوه فرمودهاند بقلا نقدر راس هم از بز و میش معافیت داده میشود. احتیاجات یک خانوار در کمیسیون به جزئیات در نظر گرفته شده و این مقداری را که در تبصره آنجا گذارده شده است. بیش از این لازم دانسته نشده عرض کرده تا هر اندازه که مقدور شود و بشود نسبت به خانوار و غیره رعایت کرد خیلی خوبست. منظور همه هم هست ولیکن در یک حدی که تمام ملاحظات درش منظور شده باشد
رئیس آقای مخبر چه میفرمایید؟
مخبر – نمیتوانم قبول کنم.
رئیس - پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب راجع به تبصره دو ماده هفت راپرت سابق کمیسیون است رای گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اغلب برخاستند)
رئیس - قابل توجه شد
پیشنهاد ختم جلسه شده است ماده هفت پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و سایر پیشنهاداتی هم که قرائت نشده است به کمیسیون ارجاع میشود. جلسه آتیه روز سه شنبه.
رضوی پنجشنبه. سه شنبه وفات است
رئیس – وفات – شرعاّ و معمولا فرداست و فردا هم ادارات تعطیل است و مجلس هم مجلس هم تعطیل خواهد بود ولی حالا اگر بخواهید پس فردا را ضمیمه بفرمایید باید پیشنهاد کنید رای بگیریم.
رضوی – بنده پیشنهاد میکنم پنجشنبه باشد.
رئیس - پیشنهاد شفاهی کافی نیست. جلسه آتیه روز سه شنبه سه ساعت و نیم قبل از ظهر دستور هم بقیه دستور امروز
(مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی سید محمد تدین
منشی م شهاب -منشی م علی خطیبی