مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ شهریور ۱۳۳۳ نشست ۳۷

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری هجدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری هجدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ شهریور ۱۳۳۳ نشست ۳۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۴

سال یازدهم

شماره مسلسل

دوره هجدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۸

جلسه: ۳۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی روز یکشنبه هفتم شهریور ماه ۱۳۳۳.

فهرست مطالب:

۱- تصویب صورت مجلس شورای ملی.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری، عمیدی‌نوری، شوشتری.

۳- طرح گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران.

۴- تعیین موقع ودستور جلسه بعد، ختم جلسه.

مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس

رئیس- صورت اسامی غایبین جلسه قبل قرائت می‌شود. (به شرح زیر قرائت شد.)

غایبین با اجازه، آقایان: بیات ماکو، قوامی، محمود ذوالفقاری، جلیلی، احمد صفایی، بزرگ‌نیا، مهندس اردبیلی، خاکباز، نیرومند، امیدسالار، حایری‌زاده، ابراهیمی، پیراسته، میراشرافی، سلطان‌العلما.

غایبین بی‌اجازه، آقایان: باقر بوشهری، حشمتی، اریه، دکتر عمید، احمد فرامرزی، پورسرتیپ، غضنفری، سعیدی، کدیور، شفیعی، شیبانی، دکتر آهی، فرید اراکی، دکتر وکیل، دکتر عدل، سالار بهزادی، امیر تیمور کلالی.

دیرآمدگان و زودرفتگان با اجازه، آقایان: دولتشاهی یک ساعت، صدقی یک ساعت.

دیرآمدگان و زودرفتگان بی‌اجازه، آقای مهندس ظفر یک ساعت و ربع، آقای نقابت یک ساعت و چهل دقیقه.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- دو عبارت را استدعا دارم اجازه بفرمایید اصلاح کنند یکی آنجا که گفته شده (این مطلاب را اصولاً باید دید) اینجا متمم آن افتاده و جمله تمام نشده باید رد نمود یا رد کرد نوشته شود، در قسمت دوم وقتی رسول اکرم صلی الله علیه واله و سلم به مدینه مراجعت فرمودند دیدند منافقین مسجدی ساخته‌اند کلمه منافقین افتاده منافقین مسجدی ساخته بودند که به نام مسجد ضرار این را بنویسند چون این موضوع مهم است.

رئیس- بسیار خوب، آقای مشایخی.

مشایخی- بنده در جلسه قبل به عرض مجلس و مقام محترم ریاست رسانیدم که کسر بودجه سال ۱۳۳۳ مبنایش در سنوات قبل بوده از این نقطه‌نظر که در سنوات قبل بودجه را به طور دقیق رسیدگی نکرده‌اند بودجه‌ای که به مجلس داده شده مجعول و مردود بوده است این قسمت نوشته شده است اما مقام ریاست فرمودند که برای فرستادن بودجه‌های تفصیلی نامه‌ای به عرض مقام محترم‌شان نرسیده خواستم به عرض برسانم که اولاً کمیسیون بودجه امروز تشکیل می‌شود و هفته‌ای دو روز رسماً جلسه خواهد داشت و دولت باید بودجه‌های تفصیلی را بفرستد که مورد رسیدگی قرار بگیرد از مقام ریاست تقاضا می‌کنم که دستور بفرمایند که برای جلسه آتیه بودجه‌های تفصیلی را بفرستند.

رئیس- کتباً تقاضا کنید. آقای ارباب.

مهدی ارباب- اشتباهاتی در بیانات بنده بود که تصحیح می‌کنم و می‌دهم به تندنویسی تا اصلاح شود.

رئیس- بسیار خوب، آقای صدرزاده.

صدرزاده- یک اصلاح عبارتی است در صورت‌مجلس که اصلاح می‌کنم می‌دهم به اداره تندنویسی.

رئیس- بسیار خوب، آقای دکتر افشار.

دکتر افشار- چند اصلاح عبارتی است در بیانات بنده که در جلسه قبل عرض کردم اصلاح می‌کنم و تقدیم می‌کنم.

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- عرض می‌شود موقعی که راجع به بانک ساختمانی صحبت شد بنده عرض کردم که بسیار لایحه خوبی است در روزنامه اطلاعات منعکس شده که لایحه بسیار بدی است خواستم که اشتباه رفع شود چون اشتباه بسیار زننده‌ای است.

رئیس- بسیار خوب، دیگر نظری به صورت‌مجلس نیست؟ (اظهاری نشد) صورت‌مجلس جلسه قبل تصویب شد. در جلسه قبل که بنده برای حفظ اصول و احتراز از جریانات سو در آینده عرایضی کردم و مورد لطف و احساسات همکاران عزیزم قرار گفتم صمیمانه تشکر می‌کنم و از درگاه خداوند متعال می‌خواهم که همه را در انجام وظایف نمایندگی و تکالیف وجدانی توفیق عنایت فرماید (نمایندگان: انشاءالله).

(۲- بیانات قبل از دستور آقایان: خلعتبری، عمیدی‌نوری، شوشتری.)

رئیس- سه نفر از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند آقای ارسلان خلعتبری.

ارسلان خلعتبری- مذاکره امروز بنده راجع به مسئله‌ای است که بر عموم آقایان نمایندگان محترم واجب است توجه بفرمایند (بعضی از نمایندگان: بلند بفرمایید) چون قد من بلند است بفرمایید برای بنده یک خرده میکرفن را بلندتر کنند (تقاضای ایشان انجام شد) آقایان استدعا می‌کنم توجه بفرمایند مملکت به گردن همه نمایندگان حق دارد نمایندگان مجلس هم وظایفی دارند که آن وظایف را باید انجام دهند اگر ما به مسائل مهمی از امور مملکت متوجه شویم قدرت گفتن داشته باشیم درک بکنیم اوضاع و حقایقی را و از اینجا به اطلاع مردم نرسانیم به نظر من قصور در انجام وظیفه نمایندگی کرده‌ایم اشخاصی هستند از نمایندگان محترم سوابقی دارند اطلاعاتی دارند تجاربی دارند که باید در مواقعی که مملکت محتاج به تذکراتی است در آن مسائل به اطلاع مردم برسانند تا مردم ایران راجع به اوضاع سیاسی مملکت خودشان آگاه و بیدار باشند بسیاری از مسائل هست که اگر به موقع تذکر داده شود جلوی بسیاری از مفاسد را می‌گیرد بسیاری از ممالک دچار مخاطرات و اوضاعی شدند که اگر به موقع تذکر داده می‌شد و افکار مردم حاضر و بیدار می‌شد آن مالک به این مخاطرات دچار نمی‌شدند، مسئله‌ای که من می‌خواهم به عرض آقایان برسانم و از پشت این تریبون تمام مردم ایران هم متوجه بشوند مسئله امنیت کشور است آقای مهندس جفرودی هم توجه بفرمایند و من خواهش می‌کنم آقایان توجه بفرمایند این یک مسئله است که به حیات مملکت ربط دارد و بعد هم در موقع خودش بلند شوید اصلاح کنید این مسئله حیاتی مسئله امنیت مملکت است یک وقت مسئله است که مربوط است به محله و کوچه و خیابان و مدرسه و ده و شهر و این قبیل جاها، البته این امنیت داخلی برای پیشرفت امور مملکت ایران، پیشرفت امور تولیدی، پیشرفت امور اقتصادی، کشاورزی و چیزهای دیگر لازم است اما از مسئله امنیت داخلی یک مسئله‌ای است مهمتر که تماس با حیات و استقلال مملکت، با زندگانی تمام مردم این مملک از هر طبقه‌ای و هر دسته‌ای دارد واین مسئله مسئله امنیت خارجی در کشور است ما وقتی امنیت داخلی مملکت خود را حفظ می‌کنم باید این را توجه داشته باشیم که این علاوه از حفظ منافع در داخله مملکت جلوگیری از مضاری خواهد کرد که ممکن است از خارج مملکت به مملکت سرایت بکند (صحیح ست) یعنی امروز در دنیا مسئله امنیت خارجی برای ممالکی که در عرض ما هستند دارای موقعیت جفرافیایی ما هستند مهمترین مسئله‌ای است که مهمتر از مسئله امنیت داخلی است (صحیح است) و ما شواهدی داریم که آقایان باید توجه کنند مردم ایران باید توجه کنند آن شواهد و آن وقایع را در نظر بگیرید وآن وقت وضع مملکت خودشان را در نظر بگیرند اشتباهاتی که مرتکب شده‌اند آن اشتباهات را دیگر کسی مرتکب نشود متوجه باشند که اگر در مسئله امنیت اشتباهی شد، خطایی شد، آن وقت حیات تمام مردم و استقلال مملکت به خطر خواهد افتاد، آقایان همین چندی قبل مسئله هند و چین را شنیدید مسئله هند و چین برای ما یک درس عبرتی بود برای این که در مرحله اول مسئله هند و چین خیلی ساده بود یک دسته‌ای که از دولت خودشان و از وضع خودشان ناراضی بودند آنها رفتند برای انتقام‌گیری یا برای امید به اصلاحات به دسته‌ای ملحق شدند که نه دسته متکی بود به یک سیاست خارجی یعنی به دسته هوشی مینه رفتند آنجا مرکزی تشکیل دادند برای خودشان که آزادی و استقلال بگیرند ولی پس از ۸ سال یا ده سال آقایان توجه فرمودند که در یک ماه قبل کنفرانسی تشکیل شد و گفتند سمت بالا مال یک طرف تحت نفوذ کمونیست‌ها و قسمت دیگر تحت نفوذ فرانسوی‌ها و همان‌هایی که سابق بوده خلاصه مردم هند و چین چیزی گیرشان نیامد این را برای سابقه خدمت آقایان عرض کردم. برای این که هیچ خارجی نتواند نسبت به مملکت ما تسلط پیدا کند، نفوذ پیدا بکند باید ما در داخله مملکت خودمان امنیت را به تمام معنی حفظ کنیم و مجال ندهیم که در مملکت ناامنی پیدا بشود برای این که در ممالکی شبیه مملکت ما اگر ناامنی پیدا شد و این ناامنی دامنه پیدا کرد بالطبع وضع جغرافیایی ما طوری است که دخالت سیاست‌های خارجی را به اینجا می‌کشاند و مملکت ما که در آرامش هست مبدل می‌شود به وضعی شبیه وضع کره (شوشتری: آنها مشابه با ما نبودند هند و چین مستعمره بود ما مستقلیم) عرض کردم صحبت استعمار و استقلال نیست می‌خواستم عرض کنم که یکی از دول مستقل وقتی احتیاط نکند وقتی رعایت شرایط و مصالح را نکند کار به جایی می‌کشد که دیگران دخالت می‌کنند بدون این که خود آنها بخواهند و یک مرتبه و در یک آن گرفتار می‌شوند کره که مستقل بود دیدید که به سرش چه آمد، برای این که وضعی پیش نیاید که مملکت ما دچار مخاطراتی از این قبیل بشود کاملاً باید توجه کنید که الآن در شرایط فعلی وضع ایران طوری است که خوشبختانه کسی نمی‌تواند در اینجا هسته‌ای تشکیل بدهد و آن امنیت خارجی ما را متزلزل بکند و اگر امنیت ایران خدای ناکرده روزی متزلزل بشود به مناسبت عدم مراقبت مردم (شمس قنات‌آبادی: عدم مراقبت دولت را بفرمایید نه عدم مراقبت مردم را همه را به گردن مردم می‌گذارید) آنها را هم عرض می‌کنم می‌رسیم بعد هم مراقبت دولت این امنیت امروزی تأثیرش برای ما این است که ممکن است از دولت ناراضی باشیم از دولت عده زیادی هستند که ناراضی هستند (قنات‌آبادی: همه ناراضی‌اند) وضع مملکت ما طوری است که دولت‌ها نمی‌توانند خوب عمل بکنند و ناراضی ایجاد می‌شود در تمام امور محتاج به اصلاحات هستیم تعدیات می‌شود اعمال خلاف قانون می‌شود ولی یک چیزی را باید آقایان در نظر بگیرند که حکومت نظامی روزی برطرف خواهد شد (قنات‌آبادی: معلوم نیست) اصلاحات شروع خواهد شد (قنات‌آبادی: آن هم معلوم نیست) و یا ممکن است اصلاحات بشود ولی اگر چنانچه مملکت ایران برای خاطر این که در امور داخلی مملکت یک عده‌ای ناراضی هستند مملکت را بکشانند به جایی که دچار ناامنی شدید بشود آن وقت وضعی برقرار می‌شود که خارجی‌ها در اینجا نفوذ پیدا کنند و دخالت کنند و اگر شما به مردم توجه نکنید دولت توجه نکند مملکت ایران وضعش شبیه این ممالکی که گرفتار کمونیست‌ها شدند بشود دیگر از دست اینها خلاص شدن ممکن نیست (صحیح است) در صورتی که شما می‌توانید به یک دولتی رأی ندهید این دولت برود شما حکومت نظامی را می‌توانید لغو کنید شما آزادی مطبوعات را می‌توانید تأمین کنید اما اگر اختیار از دست شما رفت آن وقت دیگر نمی‌توانید اینها را بکنید و آرزو می‌کنید برای آن روزی که استقلال داشتید برای آن روزی که مملکت به خطر نیفتاده بود لذا برای امنیت خارجی نباید همیشه دست به اعمالی زد که در مملکت ایجاد یک ناامنی کلی بشود که این ناامنی کلی سبب بشود از لحاظ وضع جغرافیایی در مملکت ما خارجی‌ها مداخلاتی بکنند و ایران را دستخوش سیاست و مورد تسلط خودشان قرار بدهند یک مثلی برای آقایان عرض می‌کنم در تاریخ آقایان ملاحظه فرموده‌اند بین استالین و تروتسکی اختلاف شدیدی بود اما این اختلاف تا ۷ سال در کمیته مرکزی حزب کمونیست دفن بود و کسی نمی‌دانست علنی نمی‌کردند بعد هم که تروتسکی تبعید شد به ترکیه دلایل تاریخی و کتاب در دست است که تروتسکی به افراد خودش توصیه می‌کرد که اعمال استالین را در مسایلی که مربوط به توسعه کشاورزی و مسائل عمومی و اصلاح حال عمومی است تأیید کنند مخالفت نکنند و به آنجا نکشانند که ضد انقلابی‌ها استفاده کنند در روسیه این مسئله ضد انقلابی‌ها که در مقابل کمونیست‌ها قرار داشتند این مسئله‌ای بود اشخاصی مثل تروتسکی و کامنف و زینوویف و بوخارین همه اینها گردن‌شان رفت زیر تیغ ولی گفتند ستیزه نمی‌کنیم برای این که اگر ما با استالین ستیزه کنیم به ضرر مملکت است و ضد انقلابی‌ها استفاده می‌کنند بببینید اشخاصی که پایبند مسلک مادی هستند در مواقعی که پای منفعت و حیات و استقلال مملکت و طبقات خودشان به میان می‌آید چه جور ملاحظه می‌کنند آن وقت مردم ایران که مردمی هستند پایبند معنویت پایبند دیانت دارای یک استقلال و یک تمدن ۶ هزار ساله باید توجه بکنند که مخالفت و ضدیت باید تا به آنجا باشد که به اصل امنیت مملکت لطمه نزند و آنهایی که می‌خواهند مملکت را برای مخالفت بکشاند به یک ستیزه‌هایی که نتیجه‌اش معلوم نیست به نظر من باید از همین یک سال و دو سال قبل عبرت بگیرند (شوشتری: این حرف‌ها چیست درمملکت ما همچو اشخاصی وجود ندارد معنی ندارد هیچ همچو چیزی نیست ایران را قادر نیست کسی ...) (قنات‌آبادی- آقای خلعتبری چرا بازتر صحبت نمی‌کنید؟)

رئیس- آقای شوشتری بگذارید صحبت بکنند.

خلعتبری- آقایان اجازه بدهید که این مسائل صحبت شود سه سال قبل تمام مردم ایران متحد شدند متفق شدند تمام مردم متفق شدند یک نیروی ملی عظیمی به وجود آمد و هیچ کس تصور نمی‌کرد که این نیروی عظیم مملکت بعد مبدل بشود به وقایع بعدی. ولی متأسفانه یک حوادثی و یک مسائلی پیش آمد که واقعاً آن وحدت و آن نیرو را ضعیف کرد که قابل تردید نیست برای این که روز اول به این مسئله امنیت توجه نشد ناامنی شروع شد ناامنی در مملکت.

رئیس- وقت شما آقای خلعتبری تمام شد (خلعتبری: بنده نیم ساعت وقت می‌خواهم) چون کار لازمی داریم امروز یک ربع استفاده بفرمایید کافی است آقایانی که با یک ربع وقت اضافی آقای ارسلان خلعتبری موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد بفرمایید.

خلعتبری- عرض کنم ناامنی را باید تشریح کرد ناامنی از چیزهای کوچک شروع می‌شود در حکومت گذشته ناامنی از کجا شروع شد؟ (تیمورتاش: خودش شروع کرد) اجازه بدهید وقت بنده تمام می‌شود ناامنی از اینجا شروع شد اول چند نفر که با هم بودند با هم اختلاف‌شان شد اختلاف‌شان به دیگران سرایت کرد افرادی که با هم کار می‌کردند با هم ضدیت و مخالفت کردند در انتخابات یک محلی یک حزب طرفدار دولت یک کاندید داشت یک حزب طرفدار دیگر دولت یک کاندید داشت بعد از حدود خودشان تجاوز کردند رسید به فرهنگ، فرهنگ مملکت را می‌گویند چه اهمیت دارد فرهنگ مملکت را دولت توجه نکرد و بچه‌هایی که به مدرسه می‌رفتند در سال کتاب و درس‌شان را گذاشتند زمین و آمدند توی خیابان‌های تهران وقتی که عده‌شان ۲۰ هزار نفر شد آن وقت ما فهمیدیم که ناامنی است (کریمی: فلسفه کامل مارکس را به جای درس خواندند) به جای درس فلسفه کامل مارکس خواندند جلوشان را هم نگرفتند و از روز اول هم گفتند اهمیت ندارد بین مالکین و کشاورزها روزها روز اول در یک ده اختلاف پیدا شد فردا در ده دیگر احزاب طرفدار دولت هر کدام یک استانی را به هم زدند گیلان را حزب ایران به هم زد جنوب را حزب زحمت‌کشان ملت ایران به هم زد دامنه کم‌کم بالاتر کشید آمد به تهران سرایت کرد در تهران گمان شد تصور رفت که اگر مردم پنج هزار نفر اجتماع بکنند این تأثیری دارد اجتماعات اولیه خیلی ساده و صحیح بود امروز من یک شهادتی می‌خواهم بدهم و آن راجع به آیت‌الله کاشانی است یک روزی در منزل آقای دکتر مصدق بودیم در منزل آقای دکتر مصدق تمام دوستان و همکاران ایشان جمع بودند و آقای دکتر می‌خواست از نخست‌وزیری استعفا کنند ماه دوم یا سوم نخست‌وزیری ایشان بشود آیت‌الله کاشانی آمد آنجا گفت من خونم را در این راه می‌ریزم و نمی‌گذارم این مبارزه اینجا ناقص بماند و فردا یک میتینگ بزرگی ترتیب داد که صدهزار نفر در آن شرکت کردند می‌خواهم عرض کنم که آن روز این یک نیروی بسیار عظیم و طبیعی و قوی بود دارای اعتبار بود در مقابل داخلی و خارجی ولی این ناامنی که ایجاد شد دامنه‌اش کشید به مجلس و در مجلس اختلاف شد دو دسته و سه دسته شدند بی‌احترامی شد به آیت‌الله کاشانی توهین شد به سایرین اهانت شد این بالطبع (شوشتری: به وکلا اهانت نبود به سایرین اهانت بود) (صدقی: آیت‌الله کاشانی هم نماینده بود) به آنها اهانت شد کار رسید به جاهای سخت‌تر (صحیح است)

یعنی تا اینجا توسعه پیدا کرد چه طور توسعه پیدا کرد؟ کم‌کم پای رفراندم پیش آمد مخالفت با دربار پیش آمد اینها یک مسائلی است که از لحاظ مملکت و از لحاظ سیاست قابل توجه است و توجه نشد چون توجه نشد تصور شد که هر تحریکی هر تجمعی هر چیزی ممکن است یک نتیجه‌ای بدهد از قضا نتیجه نداد و نتیجه معکوس داد یعنی ۲۵ و ۲۶ و ۲۷ و ۲۸ مرداد پیش آمد اینجا راجع به واقعه ۲۸ مرداد که مقدمه آن انحلال مجلس و رفراندم و مخالفت با شاه بود اینها یک مقدماتی بود که در روز ۲۸ مرداد تأثیر داشت یعنی روز ۲۸ مرداد یک روزی بود که در آن روز یک امر مسلم شد و آن امر این بود که مردم ایران و ملت ایران مراقب و بیدارند و به امنیت داخلی و امنیت خارجی مملکت خودشان بیش از هر چیز علاقه دارند (دولتشاهی: به شاه هم خیلی علاقه دارند) اجازه بفرمایید هیچ مانعه‌الجمع نیست اختلافات چند روز آخر که منتهی بر ناامنی شد چه بود؟ اول مسئله شاه بود مردم ایران می‌دیدند که تشکیلات کمونیستی مملکت ایستاده است و جداً رفتن شاه را می‌خواهد خوب مردم پیش خودشان حسابی کردند که چرا آنها با شاه مخالفت می‌کنند برای این که شاه یک قوه‌ای بود بسیار مؤثر برای جلوگیری از موقعیت این قبیل تشکیلات، شاه یک کسی بود که نظام ایران یعنی ارتش ایران را در این ۱۲ سال اخیر توانست به صورت یک واحد مرتبی اداره کند در این تردید نیست حالا وقتی که از شاه تمجید می‌کنند اینها غلط نیست این مسائل از لحاظ حساسیت در درجه اول است او را باید تشویق کنند برای این که این یک خدمتی است که کرده و می‌کند که ارتش ایران را به صورت یک واحد منظم نگاه داشته که مملکت در مواقع سخت از این واحد منظم استفاده می‌کند آن روزی که دسته‌جات و جمعیت‌های وابسته به تشکیلات کمونیست‌ها بر علیه شاه‏ قیام کردند بر علیه شاه شعار دادند و تظاهر کردند مردم متوجه شدند که امنیت خارجی مملکت ما با این عمل در خطر افتاده (صحیح است) چرا؟ برای این که مردم ایران وقایعی که در ممالک دیگر اتفاق افتاده است تمام به یادشان است در بعد از جنگ به صورت همکاری به صورت ائتلاف تشکیلات مرتب کمونیست‌ها با ممالک بالکان وارد همکاری شدند و همین که تسلط پیدا کردند و مخالفین خودشان را به دست ملیون از بین بردند بعد شروع کردند به تصفیه حساب خود با ملیون و خود ملیون را از بین بردند در بلغارستان پتکوف رئیس حزب دهاقین را که از ملیون معروف بود اعدام کردند و از این قبیل اقدامات در روز ۲۸ مرداد مردم دیدند که مملکت دچار یک خطر خارجی می‌شود چرا؟ وقتی که اوضاع در مملکت منتهی بشود به انقلاب و اغتشاش آن دسته‌ای که آماده هستند استفاده می‌کنند نه مردمان متشبث آن دسته منظم پیش می‌برند و مملکت دچار خطر می‌شود (صحیح است) خطر روز ۲۸ مرداد و وقایع قبل از آن فقط یک چیز بود و آن ایجاد جنگ‌های داخلی بود اگر ارتش نسبت به شاه آن وفاداری را حفظ نکرده بود اگر شاه در ارتش نفوذ معنوی نداشت در روز ۲۸ مرداد در مملکت آشوب‌هایی بر پا می‌شد (صحیح است) این قضیه به این سادگی نبود که آقایان تصور می‌کنند این قضیه یک مقدماتی داشت این دسته‌جاتی که در ایران در آن موقع همکاری می‌کردند با دولت سابق و پیشروی می‌کردند برای آن شعارهایی که می‌دادند اینها که از روی عقیده و هدف نبود از روی عقیده و هدف خودشان بودنه برای مملکت من باید با کمال تأسف اظهار کنم ر اظهاراتی که آقای دکتر مصدق در دادگاه نظامی کرده بود خواندم آقای دکتر مصدق گفتند که این جمعیت‌های چپی نصف‌شان تابع تشکیلات کمینفرم و نصف‌شان تابع تشکیلات نفت بودند به اصطلاح توده نفتی بودند این مطلبی بود که ایشان در دادگاه گفتند حالا دستگاهی که هدفش هدف ملی نبود این دستگاه چه طور در جهتی می‌توانست قدم بردارد که موافق منافع ایران باشد بنابراین آن اعمالی که در آن چند هفته و چند ماه اخیر واقع شد چون مردم ایران می‌دانستند این اعمال مطابق مصلحت نیست و پای مملکت را می‌کشاند به جایی که برادرکشی و انقلابات داخلی می‌شود و تمام مردم ایران از این مسئله وحشت داشتند سبب شد که روز ۲۸ مرداد یک نفر به حمایت از دولت سابق برنخیزد این علتش این بود که مردم ایران دیدند امنیت خارجی مملکت متزلزل می‌شد آن وقت وضع جغرافیایی ایران طوری است که برخلاف میل ما برخلاف منافع و مصالح ما می‌توانند تشکیلاتی به وجود بیاورند و ایران را هسته یک کشمکش بین‌المللی قرار بدهند و این مطابق مصلحت ملت ایران نیست پس روز ۲۸ مرداد آن روز که آن قضیه خاتمه پیدا کرد اشخاص بسیار فهمیده از این جهت مسرور بوده و هستند که آن روز به حمدالله غائله روز خاتمه یافت و امنیت داخلی ایران و امنیت خارجی ایران حفظ شد پس این امنیت خارجی برای مملکت ایران بسیار ذی قیمت است واین را باید حفظ کرد و نباید از دست داد حضرت آقای رئیس وقت بنده چه قدر مانده؟

رئیس- چهار دقیقه.

خلعتبری- عرض کنم نطق بنده مفصل است و امروز وصلت نمی‌دهد امیدوارم که روز دیگر بتوانم صحبت کنم اگر آقای نراقی لطف بفرمایند و از وقت‌شان بنده استفاده کنم (شوشتری: به بنده مرحمت فرمودند) پس فعلاً بنده عرایضم را خاتمه می‌دهم ولی چند نتیجه می‌خواهم بگیرم مملکت باید امنیت داشته باشد و مردم باید راحت باشند که تحت تأثیر تحریکات و تبلیغات سوء نروند و بدانند که اگر در ایران هر واقعه سویی اتفاق افتاد تمام ملت ایران از این ضرر خواهند کرد و امروز هیچ خارجی نمی‌تواند پایش را در ایران بگذارد مگر این که امنیت داخلی به هم بخورد و اگر امنیت داخلی به هم خورد تشکیلات آماده است برای برچیدن مملکت واقعه ۲۸ مرداد که یک امری بود از لحاظ مملکت از لحاظی که عرض کردم بسیار مفید باید آقایان متوجه باشند مخصوصاً دولت توجه کند که از واقعه ۲۸ مرداد باید به فنع مملکت بهره‌برداری بشود دولت خودش باید مراقب امنیت باشد که از ناحیه خد افراد واعضای دولت و از ناحیه این قبیل اشخاص یک صدمه‌ای به مردم وارد نیاید دولت باید آزادی مردم را حفظ بکند اشخاصی هستند که حقوقی دارند حقوق مردم را نباید پایمال کرد باید حقوق مردم را رعایت کرد جلوی اخلال و بی‌نظمی را باید گرفت ولی از آزادی که مخل به امنیت نیست نباید جلوگیری کرد آزادی مطبوعات را باید دولت محترم بشمرد باید اجازه انتقاد بدهد اجازه انتقاد چیز مفید است همان طوری که از واقعه گذشته عده‌ای از آقایان می‌گویند و واقعاً هم این قسمت تا اندازه‌ای صحیح است که از قضایای گذشه یک عده‌ای دکان خواستند درست بکنند بنده می‌خواهم عرض کنم که واقعه ۲۸ مرداد نباید دکان بشود از واقعه ۲۸ مرداد باید مملکت استفاده بشود اگر بخواهند به بهانه واقعه ۲۸ مرداد اشخاص فاسد دلال دزد طماع اینها بخواهند بیفتند به بیت‌المال مردم و استفاده کنند نباید گذاشت و مجلس شورای ملی واقعاً منافع خودش را باید حفظ کند (بارک‌الله، صحیح است) این مملکت با چه چیز باید درست بشود؟ مجلس شورای ملی چرا نباید حیثیت خودش را حفظ کند؟ همان طوری که به دولت می‌گوییم برنامه‌ای است را باید اجرا بکند به رعایت این اصول (صحیح است) اگر دزدی و فساد رایج باشد ممکن نیست بتوان اصلاحات کرد (دکتر جزایری: افرادی که در رأس کار هستند می‌دزدند) پس فردا شما با مسئله نفت مواجهید اگر تمام این درآمدها را تمامش پیش فروش بشود و یک مشت دلال دزد بیایند ببرند بخورند آن وقت چه می‌ماند پس فردا ما می‌مانیم و تبلیغات سوء و این تبلیغات سوء هم تأثیر می‌کند در مردم و باز ایجاد ناامنی می‌کند من می‌خواهم دولت را متوجه بکنم که حالا که شما وارد این میدان شده‌اید اشخاص دلال دزد و طماع و غارت‌گرانی که به حقوق مردم تجاوز می‌کنند دست اینها را بگیرید دور بکنید دستگاه دولت را بگیرید تصفیه بکنید و بگذارید مردم با این دستگاه همکاری بکنند و الا نتیجه غلط می‌شود اگر شما هر چه گیر بیاورید یک عده پنجاه نفری ببرند بخورند آخر چه طور می‌شود اصلاحات کرد؟ راه چه طور می‌شود ساخت؟ بنده الآن می‌خواهم مطالب خودم را تمام کنم ولی این قدر شواهد و امثال برای آقایان داشتم خواستم آقایان را متوجه بدهم که مجلس باید یک برنامه صحیح و مرتب داشته باشد مجلس اگر برنامه‌ای برای جلوگیری از فساد نداشته باشد اشخاصی هستند که می‌روند و دولت را به ستوه می‌آورند مجلس باید تقویت بکند در این قسمت نخست‌وزیر را که دست دلال و دزد را بگیرد و بیرون بیندازد و اگر غیر از این باشد به نظر بنده (یک نفر از نمایندگان: چه کار باید بکند؟) حالا وظیفه ما تذکر دادن است ولی اگر دولت نمی‌تواند جلو دزدها را بگیرد باید ما با کمال شهامت بایستیم و حق مردم را تأمین بکنیم. از کسی نترسیم و مالیه مردم را حفظ کنیم و نگذاریم که پنجاه نفر مال ۲۰ میلیون را ببرند ما باید بکنیم و اگر دولت نکند خواهیم کرد (انشاءالله).

رئیس- آقای عمیدی‌نوری.

عمیدی‌نوری- بنده خوشوقت هستم که از تعطیل مرداد توانستم استفاده بکنم و به حوزه انتخابیه خودم رفته باشم و از نزدیک اوضاع آنجا را دیده باشم و تصور می‌کنم مسائلی را که می‌خواهم به عرض آقایان برسانم یک نتیجه کلی است از نظر همه آقایان که در حوزه انتخابیه خودشان بوده‌اند و وضعیت را دیده‌اند و یک نتیجه‌ای می‌خواهم بگیرم که چه بایستی کرد برای اصلاحات برای این که اصلاحات بیان کلیات نیست مجلس شورای ملی باید راه جلو دولت بگذارد مجلس شورای ملی بایستی با قوانین اشکالات دولت را رفع بکند و ما می‌توانیم با همکاری دولت و مجلس برای مردم راه عملی رفع احتیاجات‌شان را پیدا بکنیم و الا کلیات به نظر بنده جای بحثش در جراید است و در آنجا باید بشود بنده شاید بیست روز در نقاط کوهستانی مازندران در پشت این کوههای بلندی که تهران را از شمال جدا می‌کند با اسب و قاطر رفتم و شاید صد تا ده را دیدم از نزدیک که اینها با نیم فرسخ و یک فرسخ فاصله به هم متصل بودند مردم آنجا چه جور زندگی می‌کردند و تصور می‌کنم این یک نمونه‌ای باشد از

بسیاری از مناطق حوزه‌های وکالتی نمایندگان محترم و ابتلایی

که در آنجا هست قطعاً مشابه است با ابتلایاتی که در سایر نقاط برای آقایان هست (پورسرتیپ: اسم آن را زندگی می‌گذارید؟) اولاً از یل‌زنگوله تا کمر گل که راه اتومبیل‌رو تمام می‌شود مدنیت مرکزی فراموش می‌شود یک نقطه‌ای است که فقط بایستی مال عبور بکند از نقطه‌ای که اگر قاطر سمش رد شد در دوهزار متر ارتفاع مال و سوار باید از بین بروند و شاید پنج فرسخ فاصله است از پشت این کوه در حالی که مدنیت مرکزی یا دولت ما برای این مناطق فکری که نکرده این است که برای آنها راه درست بکند و متأسفانه امسال اینها گرفتار سیل‌زدگی زیادی شدند و مردم آن نقاط چون خرده‌مالک هستند و هر کدام چندری تخم‌افشان دارند محصول امسال هم بسیار بد بود برای این که سرمای بهار ادامه پیدا کرد و محصول خوب نشد اینها زندگی‌شان به کلی مختل شده از بین رفته و دستگاه کمک به سیل‌زدگان هم متأسفانه در مرکز خوب کار نمی‌کند نمی‌دانم جناب آقای خرازی تشریف دارند که توضیحاتی در این خصوص داده بشود دلیلش هم این است که بنده در ۱۷ مرداد به وسیله قاصد سرگز شیر و خورشید سرخ به آقای دکتر خطیبی که خودشان هم اهل نور هستند و به اوضاع آنجا آشنا هستند شرحی نوشتم که سیل‌زدگی طوری است که تمام مزارع مردم از بین رفته و مردمان آنجا به کلی از هستی ساقط شده‌اند و جوابش را بدهید. امروز یعنی الآن در تاریخ ۶/ ۶ یعنی بیست و دو روز بعد تازه به بنده در مجلس جواب می‌دهند که در پاسخ‌نامه شماره فلان یکی از اکیپ‌های هفتگانه مأموریت دارد که از نقاط سیل‌زده مزبور دیدن نماید متأسفانه به قدری نقاط سیل‌زده در سر راه این اکیپ زیاد است که هنوز به نور نرسیده‌اند. آقایان ملاحظه بفرمایید الآن مردم ایران همه دارند کمک می‌کنند به موضوع سیل‌زدگی شاید خود آقایان نمایندگان هم امروز لیستی را امضا فرمودید و البته باعث تشکر سیل‌زدگان است ولی دستگاه کمک به سیل‌زدگان طوری است که وقتی در ۱۷ مرداد به این دستگاه اطلاع داده می‌شود در ۶/ ۶ یعنی ۲۱ روز بعد تازه نامه می‌نویسد که من اکیپی فرستاده‌ام و نرسیده است این را بنده نمی‌دانم که اگر ما نمایندگان ملت ایران هستیم و به این دستگاه سر و کار داریم و این دستگاه بایستی حفظ حق مردم را بکند چه می‌گوییم؟ این هم نقطه‌ای است که پنج فرسخی پشت گوش تهران است و الآن به بنده از نور اطلاع رسیده از یکی از نقاط ییلاقی نور به نام نمار از بلوک نمارستاق هفتاد خانه داشتیم که این ۷۰ خانه را سیل‌زده و یک خانه بیشتر باقی نمانده و این مردم بیچاره از جهت این که پست ندارند تلگراف ندارند راه ندارند ژاندارم ندارند خلاصه عرض کردم هیچ چیزی از دستگاه‌های تمدن دسترسی در آنجا نیست اوست و زندگی شبانی و روستایی خودش اینها حتی نتوانسته‌اند ابتلا خودشان را اطلاع بدهند در حالی که به عقیده بنده مقتضی است نمایندگان محترم یک توجهی بفرمایند ما کاری بکنیم که تشکیلات مملکت نحوی باشد که فقط منحصر به شهرنشین‌ها نباشد بلکه شهرستان‌ها و مخصوصاً قصبات و دهات که توده واقعی ملت ایران هستند حقیقتاً امیدوار بشوند به مملکت و متوجه مجلس شورای ملی ایران بشوند. این وضع‏ ییلاق نور بود راجع به سیل‌زدگی که بنده از نزدیک دیدم در لاریجان که جناب آقای نخست‌وزیر هم دو هفته قبل به آب گرم تشریف بردند و این هم البته دلیلش این بود که یک راه شوسه خوبی هست تا آنجا ولی پای لاریجان که از آب گرم شروع می‌شود تا آمل اعلیحضرت فقید یک راه بسیار اساسی ساخته بودند که واقعاً وقتی که اخیراً بنده از آنجا عبور کردم و دیدم که همچو راهی در ایران شروع نشده بود برای این که شاید ۲۰ تونل در سر راه زده شده بود با کمال تأسف خدمت آقایان عرض می‌کنم که بعد از ۱۳ سال این تونل‌ها که نصفه‌کاره مانده قسمتی از سنگ‌های تونل‌ها همین طور کنار رودخانه ریخته و در این ۱۳ سال به نام این راه هراز چندین میلیون تومان پول گرفته شده و به شکم اداره راه و بند و بست‌چیهای او ریخته شده و خورده شده و امسال هم فقط توانستیم با زحمت زیاد یک پل معروفی است به نام پل بی‌جان این را درست بکنیم که بشود اتومبیل از او عبور بکند سیل اخیر پایین لاریحان و پنجاب و گزنه را طوری کن فیکون کرد که نه تنها راه اتومبیل‌رو آن از بین رفت الآن مردم آنجا حتی با قاطر هم نمی‌توانند عبور بکنند. این هم وضع لاریجان و بنده هفته پیش که در آمل بودم شنیدم فرماندار آمل گفت که تا به حال ده نعش از روی رود هراز عبور کرده و رفت به دریا اینها تصور می‌کنم جزو ملت ایران باشند و خیال می‌کنم پشتیبان مجلس شورای ملی هستند چه فکری ما برای این بدبخت‌ها و خانواده‌ها و عایله‌هاشان کردیم، آن هم با این دستگاهی که عرض کردم ۲۱ روز بعد جواب می‌دهد که من توانستم اکیپی بفرستم آنجا. در راه چالوس از قسمت آستارا به پایین تا گچسر وضع سیل‌زدگی و از بین بردن مردم به نحوی شد که ۱۵ روز راه بسته بود و پریروز باز شد و در آنجا وضع سیل‌زدگی به طوری بد بود که کامیون فرو رفت و کوه ریخت روی کامیون و شوفر و راننده در توی کامیون و زیر کوه ماندند و توی سیل فرو رفتند واز بین رفتند. این هم وضع راه چالوس و بدبختی‌هایی است که مردم کوهپایه، آن قسمت از مازندران دارد. بنده خواستم آنچه را که دیده بودم به نمایندگی نمایندگان محترم عرض کرده باشم و توجه و اعانت نمایندگان محترم را جلب کرده باشم که دولت یک توجهی بکند و این مردم را از این وضع نجات دهد از این گذشته که سیل و یک قهر طبیعی مواجهه شده است با قسمت عمده از نقاط مملکت انسان وقتی که وارد می‌شود در این دهات کوهستانی می‌بینید مردمان ساده‌دلی که از راه شبانی و زندگی روستایی بار مالیات ملت ایران را می‌کشند و یک چیزهای ساده‌ای از شما نمایندگان مجلس می‌خواهند می‌گویند امنیت می‌خواهیم، دبستان می‌خواهیم، بهداری می‌خواهیم، به نظر من چیزی نمی‌خواهند این مطلبی است که به اصطلاح جز وسایل اولیه زندگی است آقایانی که اروپا تشریف برده‌اند شاید دیده باشند که در ده‌کوره‌ها اتوبوس، برق، آب تصفیه‌شده و تمام احتیاجاتی که برای مردم متمدنی که در شهر زندگی می‌کنند در کوره دهات هست ولی متأسفانه در قصبات و دهات کشور ما هنوز مردم آه می‌کشند که ما دبستان چهار کلاسه نداریم (ثقةالاسلامی: شهرهایش را هم بفرمایید) شهرهایشان هم همین طور بنده به یک دهی سرزدم که شاید دو هزار نفر جمعیت داشت و شاید سیصد نفر بچه هفت ساله و هشت ساله بود اهالی آنجا داد می‌زدند می‌گفتند ما که پیرمرد شدیم و بعد از شصت سال و هفتاد سال سواد نداریم اقلاً یک کاری بکنید که این دویست تا بچه سواد خواندن و نوشتن را یاد بگیرند اینجا نتوانستیم به آنها یک مدرسه‌ای بدهیم که یک معلم بیاید آنجا درس بدهد در حالی که حاضرند جا بدهند اثاثیه بدهند کمک به آموزگاران بکنند ولی آموزگار ندارند و نمی‌تواند کسی به آنجا برود قسمت دیگری که اینها دارند عدم امنیت است. عدم امنیت که اینجا بحث شد به نظر بنده مهمتر از همه عدم امنیت داخلی است ما اول بایستی مطمئن بشویم در خانه‌ای که شب می‌خوابیم و درش بسته است کسی وارد نمی‌شود تا بعد بتوانیم خودمان را مجهز بکنیم در مقابل امنیت خارجی دفاع بکنیم و عدم امنیت خارجی خودمان را جبران بکنیم بنده آنجا دیدم که یک رعیت بدبختی که یک گاو دارد و این گاو نصفش مال اوست و نصفش مال دیگری و با این باید زراعت بکند از عدم امنیت شب این گاو را در محلی که خودش می‌خوابد طنابش را می‌بندد به پایش گفتم چرا این کار را می‌کنی گفت برای این که اگر یک چماق‌داری نصف شب آمد و گاو مرا خواست ببرد بیدار شوم چون آنجا که چیزی نیست نه بهداری است نه بخش‌داری است نه تلفن است نه برق است هیچ کس نیست آنجا زور و زورگویی بر ضعیف حکم‌فرماست چماق‌دار است، ممکن است پدرش را در بیارود می‌گوید اگر آمد گاو را برد من بیدار شوم اقلا یک دفاعی از خودم بکنم (شمس قنات‌آبادی: آقا طنابش را قیچی می‌کند و گاوش را می‌برد) اینها مسائلی است که باید درباره آن اقداماتی بشود اخیراً ژاندارمری فعالیت بیشتری کرده است و وسیله هم تهیه کرده است متأسفانه همکاری بین دستگاه‌های دادگستری با ژاندارمری نیست ژاندرمری می‌رود اقدام می‌کند یک دزدی را می‌گیرد و تحویل می‌دهد به دادگستری بعد که می‌آورند به دادگاه دادگاه به قید کفیل او را آزاد می‌کند همان دزد دو مرتبه می‌رود سروقت مردم بیچاره و آن بدبختی که شکایت کرده. (پورسرتیپ: قاتل را به قید کفیل آزاد می‌کنند) و آن قاتل یا دزد را وقتی گرفتند و آزادش کردند آن شاکی چنان وحشت‌زده می‌شود که از آنجا فرار می‌کند و می‌رود بنده نمی‌دانم چرا دستگاه‌های حکومتی ما با هم همکاری ندارند و چرا رؤسای دادگاه‌های بخش‌ها همکاری نمی‌کنند بنده از آقای گل‌پیرا شنیدم من در این موضوع از ایشان سؤالی کردم گفتند بله ژاندارم‌های ما دزد را می‌گیرند و دادگاه‌ها مزد به آنها می‌دهند گفتم چه طور گفت در دادگاه بخش کرج منزل دکتر اعتبار را در آن حدود دزد زده بود چون محیط ژاندارمری بود ما عملیات کردیم فعالیت کردیم دزدها را گرفتیم دزدها را آوردند در دادگاه بخش کرج و دزد مدعی شد که این ژاندارم توی گوش من زده و بعد نتیجه شد که رئیس دادگاه بخش کرج دزد را آزاد کرد و قرار توقیف ژاندارم را صادر کرد بنده نمی‌دانم وقتی که قرار بشود که دستگاه تأمینیه ما یا ضابط دادگستری بین آن دستگاه حاکم با ضابط یک چنین جریانی باشد این قابل دوام نیست و ما نمی‌توانیم امنیت این مردمی را که وظیفه داریم تأمین بشود به عهده بگیریم و البته این یک مسئله بسیار بسیار مهمی است.

مسئله سوم که خیلی اهمیت دارد موضوع بهداشت است، آقایان اگر من برایتان تشریح بکنم که یک نقطه‌ای که چهل فرسخ طول و بیست فرسخ عرض دارد، حسابش را بفرمایید و این نقطه پر از دهاتی است که نیم فرسخ و یک فرسخ با هم متصل است این را اگر خدمت‌تان عرض کنم که فقط دو بهدار یکی در بلده مرکز نور و یکی هم در کجور شهر مرکزی کجور، دو تا بهدار آنجا هستند که آن دو بهدار هم اصلاً تحصیل طب نکرده‌اند و فقط یک آمپول زدن را یاد گرفته‌اند پهلوی یک دکتری (یک نفر از نمایندگان: و دوا هم ندارند) و دوا هم ندارند آن وقت خودتان به حال یک چنین مردمی که در آنجا هستند فکر کنید متأثر می‌شوید. بنده در نتیجه تأثری که از این اوضاع پیدا کردم وقتی تماس گرفتم با رئیس کل ژاندارمری و وزیر بهداری و وزیر فرهنگ و وزیر راه به یک مشکلی برخوردم که چون مورد ابتلا

آقایان هست همه همت کنید که این را رفع کنید این آقایان چه می‌گویند؟ می‌گویند که طرزی که فعلاً در دستگاه مالی و قوانین مالی هست به کلی دست و پای ما را بسته به این معنی که اگر اعتباری موجود باشد و وجهی هم باشد تا این اعتبار تصویب بشود و برسد برای اجرا می‌شود آخر سال، آخر سال که شد تا ما می‌آییم اقدام کنیم می‌شود اسفند، اسفند که شد می‌گویند باید برود جزو صرفه‌جویی و آن اعتباراتی که برای توسعه دبستان و توسعه راه و برای بهداشت است همه می‌رود جزو صرفه‌جویی و هیچ کار نمی‌شود، بنده واقعاً به این نکته برخوردم برای این که پارسال در هیأت‌دولت یک رقم ۱۴۰ میلیون ریال بنده که در هیأت‌دولت بودم تصویب شد برای ساخته شدن راه‌ها که ششصد هزار تومان، یعنی شش میلیون ریال برای ساختن راه نور بود و این پول موقعی رسید که اسفند بود چون آخر سال بود بنده که از انتخابات برگشتم گفتند رفته است جز صرفه‌جویی و الآن تازه همان را آورده‌اند گذاشته‌اند روی بودجه، بنده خیال می‌کنم که اگر این جور بودجه‌ها بیاید خدمت آقایان و بگذرد می‌رود تا آذر و دی دیگر وقت باقی نمی‌ماند. (شوشتری: اصلاً نمی‌گذرد آقا).

رئیس- آقای عمیدی‌نوری وقت شما تمام شد.

عمیدی‌نوری- بنده عرایضم دارد تمام می‌شود پنج شش دقیقه بیشتر وقت نمی‌خواهم.

رئیس- بالاخره باید رأی گرفته شود. بدون رأی که نمی‌شود.

عمیدی‌نوری- حالا عده کافی نیست همین طوری اجازه بفرمایید. ممکن است آقای نراقی وقت‌شان را به بنده مرحمت بفرمایند (شوشتری: به بنده مرحمت فرمودند) (نراقی: نصفش را هم به آقا دادم) خیلی متشکرم.

رئیس- بفرمایید بقیه بیانات‌تان را از وقت آقای نراقی استفاده کنید.

عمیدی‌نوری- بنده یک پیشنهادی دارم که این قسمت اساسی و اصل کار است وآن این است که بیاییم اعتبارات مربوط به توسعه فرهنگ و بهداشت و راه، این اعتبارات اعم از آنچه که جزو صرفه‌جویی‌ها مانده است (یک نفر از نمایندگان: و سازمان برنامه) و سازمان برنامه به فرمایش شما حالا بنده این سه موضوع را که تأثیر در زندگی دهات و قصبات و مردم دارد پیشنهاد می‌کنم، بیاییم این سه موضوع را تحت یک ماده واحده‌ای که البته اگر ما حقی نداریم پیشنهاد خرج بدهیم یا دولت بدهد یا کار دیگری بکنیم بیاییم این را تصویب بکنیم که سهمیه اعتبارات مالی که مربوط به بهداری و مربوط به توسعه فرهنگ و مربوط به اعتبار راه‌ها می‌شود اینها را از آن قاعده کلی صرفه‌جویی شدن استثنا بکنیم و این جز اعتبارات سال بعد بشود و این اعتبارات را آنچه موجود هست دولت حق داشته باشد در هر وقتی از سال یک سال بعد شد این اعتبارات را بتواند اجرا بکند و ما بتوانیم واقعاً این وعده‌هایی که به مردم داده می‌شود اجرا بکنیم مخصوصاً از لحاظ ژاندارمری بنده اطلاع دارم که در حدود ده میلیون تومان وسایل فنی از طرف آمریکایی‌ها به ژاندارمری داده شده است از قبیل بی‌سیم و جیپ و این وسایل را ژاندارمری دارد و اینها تمام در انبارها مانده است و نمی‌تواند از آن استفاده بکند برای چه؟ برای این که می‌گوید من این بی‌سیم را می‌خواهم یک مأمور فنی برود مخابره بکند و راننده جیپ باید داشته باشم این ریالش را ما بایستی بدهیم نبایستی دیگری بدهد و این همین طور مانده و ملاحظه فرمودید در لایحه دو دوازدهم هم که آورده بودند از نظر آیین‌نامه نتوانستیم این اشکال را رفع بکنیم در صورتی که اگر این اشکال رفع بشود می‌توانیم با این اصلاحاتی که فعلاً در نظر گرفته شده وضع ژاندارمری را عوض بکنیم و با ارتباطات بی‌سیم می‌تواند اطلاع بدهد به نظر بنده این خیلی وسیله مؤثری است و ما می‌توانیم ژاندارمری خودمان را هم تقویت بکنیم این است که بنده پیشنهاد می‌کنم که آقایان توجه به این موضوع داشته باشند و ما بتوانیم یک فکر اساسی بکنیم که این گونه اعتباراتی که به درد شهرستان‌ها و عمران و آبادی قصبات می‌خورد استثنا بکنیم از این فرمالیته‌های کاغذبازی و غیره و بتوانیم برای مردم یک کاری بکنیم و به درد مردم بخوریم و توجه آقایان را هم جلب می‌کنم و تمنا می‌کنم که به این موضوع توجه بفرمایند.

رئیس- یک طرحی به امضای آقایان داده شده است که اعتبارات سال ۳۲ در سال ۳۳ قابل مصرف است.

عمیدی‌نوری- این را نخواهند گفت پیشنهاد خرج است؟

رئیس- نه خیر این خرج نیست این اعتبارش موجود است و خرج نیست.

عمیدی‌نوری- پس تقاضا می‌کنم که این را جز دستور قرار دهید که نظر همه آقایان تأمین بشود.

رئیس- آقای شوشتری.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، میل داشتم جناب آقای ارسلان خلعتبری تشریف نبرده بودند تا عرض کنم اصل کلی که قدر مشترک بین همه ما هست حفظ امنیت داخلی و خارجی است بنده نه بازار مردم‌فریبی دارم نه اتکا به ۲۸ مرداد دارم نه قبلش را دارم و نه بعدش را دارم این حرفهایم را هم آن دفعه زدم ۲۸ مرداد به بعد خرد خرد قدری دارد این نظر تأمین می‌شود یعنی با مشاهده‌ای که همه ما داریم می‌کنیم سرتاسر مملکت علی‌الظاهر که فعلاً به حمدالله امن است و با خارجی‌ها هم از نظر اصول به طوری که دولت دارد عمل می‌کند و ما مشاهده می‌کنیم و در جراید منعکس است و جراید خارجه هم خبر می‌دهند حسن‌تفاهم متقابل با تمام دول داریم (نراقی: کاملاً صحیح است) وضعیت مملکت ما هم مشابه با هند و چین و امثال هند و چین نیست زیرا ما قبل از اسلام مستقل بوده‌ایم و بعد از اسلام هم مستقل بوده‌ایم و امیدوارم تا دنیا هست ایران مستقل بماند (انشاءالله) این که یکی، ما بعضی از حرف‌ها که از نظر فصاحت و بلاغت ممکن است سوء تفاهم ایجاد کند و ممکن است ساده‌لوحان را به این فکر بیندازد که دسته‌جاتی هستند، مخالفینی هستند و اینها ریشه دوانده‌اند و از مبنای خارجی الهام می‌گیرند اینها نباید اصل کلی باشد. عرض کردم با فرمایشات آقای ارسلان خلعتبری موافقم اما ما دیدیم در تهرانی که حزب توده بیست و پنج هزار جمعیت حرکت می‌داد با آن لواها و بیرق‌ها و حزب ایران او را تأیید می‌کرد در فوت یک عالم ربانی، یک مجتهد صمدانی حضرت آیت‌الله الاصفهانی قدس‌سره همان‌ها حرکت کردند شاه‌حسینی کردند و فریاد می‌زدند حجت‌الاسلام ما رفت ز دار فنا یک روزی آقای شمس قنات‌آبادی گفتند تا دیانت اسلام در ایران هست ایرانی بلشویک نمی‌شود بنده می‌گویم ایران آن خیالات درش نیست ما اگر واقعاً عقیده به اصلاحات داریم، اگر می‌خواهیم این خانه و وطن ما رو به اصلاحات برود اگر انتقادی از دولت داریم آن روز هم عرض کردم که باید با صورت ادب برویم بنشینیم بگوییم رئیس‌دولت وزیردولت این را اشتباه می‌کنی، نمی‌دانی ولی مخاصمه نکنیم، وضع ایران اگر می‌خواهید خوب بشود (شمس قنات‌آبادی: آقای شوشتری اینها گوش نمی‌کنند خودشان را عقل کل می‌دانند) آقای قنات‌آبادی با طریقی می‌شود گوش کنند اگر بخواهیم ایران مردمش وضع خوشی پیدا کند، این است، بهداشت، زراعت، تجارت، قضاوت و امر انتظامی تأمین بشود باید دولتی داشته باشیم که شش هفت سال ثابت بماند (داراب: و خطر موهوم ایجاد نکند) توهم و خیال به حرف‌های خیالی آقا تمام شد، برهان من این است وقتی که ۳۰ تیر درست شد و آن وضعیت‌ها، آیا آنها باقی ماند؟ پس باید قدرت قلب داشته باشیم خدا بیامرزد مرحوم مدرس را، رضوان‌علیه، قدس‌سره، گفت این حرف‌ها چه چیز است یا مرگ یا استقلال، مسئله شوستر، من آن وقت جز علم‌دارهای آن ضدیت و آن مخاصمه بودم ما اصلش بودیم ملت ایران آن روزی که دولت کذایی روس با آن قدرت بود ایستاد و نگذاشت البته خیلی صدمه زدند، حرم امام رضا را بمباران کردند و ثقه‌الاسلام را کشتند ولی ایران به استقلالش صدمه‌ای نخورد و محال و ممتنع است که تا ایرانی باقی است و تا اسلام در این مملکت حکومت می‌کند این جور فکرهای تزلزل‌پذیر در ما پیدا بشود، بنده چون طرفدار دولتم و با تمام شدت، آنچه بنده راجع به اتوبوس‌رانی تا حال نگفته بودم رفتم با شخص آقای زاهدی با تمام شدت صحبت کردم اما می‌دانید من وضعیتم طوری نیست به حمدالله هیچ نظری ندارم می‌گویم آقایان نمایندگان محترم ما مسئولیت اساسی داریم این حرف‌ها ممکن است در مرزهای ما سوء اثر کند در خارج از حوزه تهران ممکن است هزار پیش‌آمد کند هر کس که هر چه از دهانش درآمد نباید بگوید لیس کل ما یعلم بقال باید به حقیقت پرداخت مملکتی که شاهی دارد به این خوبی پادشاهی دارد که تمام توجهش به مردم است دولت ایشان دارد این کار را می‌کند وکلا با حسن‌ظن دور هم نشسته‌اند چه تزلزلی داریم که چهار تا شغال هم زوزه بکشند بنده خواستم این تذکر را عرض بکنم و چون آقای ارسلان خلعتبری حکم فرزند مرا دارند من او را دوست دارم روزی به ارسلان گفتم (بگویید تکذیب کند من را) جلو دادگستری وقت بحبوحه حزب ایران بود گفتم ارسلان پسر امیر اسعد، نوه سپهسالار، نبیره ساعدالدوله حزب ایران هسته است و حزب توده‏ پوسته است آقای ارسلان می‌خواهی درست بشود باید با وکلا بروی و به دولت بگویی مادامی که افراد حزب ایران و حزب توده در داخلند این کارشکنی‌ها می‌شود اینها را باید دم‌شان را گرفت ریخت بیرون، مملکت را آورد یک جانبه کرد باید حرف حسابی زد نمی‌شود جایش خالی است عبدالقدیر آزاد اینجا گفت آقای مصدق تو با قشون انگلیس می‌خواستی به جنگ انگلیس بروی با حزب ایران که هسته کمونیست است و حزب توده می‌شود مبارزه کرد، اینها را باید از ادارات ریخت بیرون آن وقت درست می‌شود (احسنت) (دکتر مشیرفاطمی: همه بچه‌های مردم توده‌ای هستند چون وزیر فرهنگ توده‌ای هست).

۳- طرح گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران

رئیس- وارد دستور می‌شویم گزارش کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق آموزگاران و دبیران مطرح است.

گزارش کمیسیون‌های فرهنگ و استخدام قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

ماده واحده- از تاریخ فروردین ۱۳۳۳ میزان تفاوت حقوق پایه‌های کمک‌آموزگاری و آموزگاری و دبیری به شرح زیر تعیین می‌گردد:

الف- کمک‌آموزگاری و آموزگاری:

حقوق پایه یک طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری می‌باشد و در موقع ارتقا از پایه‌ای به پایه بالاتر تا پایه پنج یک سوم و از پایه شش تا پایه هشت یک پنجم و از پایه ۹ به بالا یک ششم حقوق پایه مادون علاوه خواهد شد.

ب- دبیری:

حقوق پایه یک دبیری طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری می‌باشد و در موقع ارتقا از پایه‌ای به پایه بالاتر تا پایه چهار یک چهارم و از پایه پنج تا پایه ۸ یک پنجم و پایه ۹ یک ششم و پایه ده یک هشتم حقوق پایه مادون علاوه خواهد شد.

تبصره ۱- دارندگان پایه‌های کمک‌آموزگاری و آموزگاری و اداری که به سمت مدیری یا نظامت مدارس منصوب شوند و همچنین رؤسای ادارات فرهنگ در شهرستان‌ها مشمول تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری بوده و از فوق‌العاده فنی استفاده خواهند نمود.

تبصره ۲- کلیه لیسانسیه‌ها و مهندسین که پایه اداری دارند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته و به پایه اداری تبدیل کرده‌اند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکده‌ها یا هنرسرای عالی باشند و پنج سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند می‌توانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند.

تبصره ۳- از تاریخ تصویب این قانون دبیرانی می‌توانند به خدمت اداری آموزشی وزارت فرهنگ پذیرفته شوند و از مزایای این قانون استفاده کنند که لااقل ده سال در مدارس طبق آیین‌نامه خدمات فنی تدریس و یا به شغل ریاست و نظامت اشتغال داشته باشند. کسانی که فعلاً در وزارت فرهنگ متصدی مشاغل فنی هستند و ده سال سابقه تدریس یا ریاست و نظامت ندارند در صورتی می‌توانند از مزایای این قانون استفاده کنند که در خارج از وقت اداری حداقل هفته‌ای شش ساعت تدریس نمایند تا به نصاب ده سال برسند. در صورت عدم انجام این قسمت حق ندارند از مزایای این قانون استفاده کنند.

تبصره ۴- وزارت فرهنگ موظف است از تاریخ تصویب این قانون لغایت یک ماه صورت ادارات و دوایر فنی خود را با توجه به این قانون و تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری و ماده ۳ آیین‌نامه شماره ۳ اجرای تبصره ۲ ماده ۱۲ مصوب ۱۴ مرداد ۱۳۲۲ کمیسیون فرهنگ مجلس شورای ملی تهیه و به تصویب کمیسیون فرهنگ برساند چنانچه پس از انقضا یک ماه صورت مزبور به کمیسیون فرهنگ تسلیم نشود کلیه شاغلین مشاغل فنی که در وزارت فرهنگ مشغول خدمت هستند از مزایای تبصره ۲ ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری نمی‌توانند استفاده نمایند.

در هر صورت شاغلین مشاغل غیر فنی به هیچ وجه حق ندارند از مزایای مندرج در تبصره مزبور استفاده کنند.

تبصره ۵- مدیران و ناظم‌های دبیرستان‌ها و دبیرانی که با رتبه اداری مشغول خدمت هستند (به استثنای مشمولین تبصره ۲ این قانون) در صورتی که ۸ سال سابقه تدریس یا ۱۵ سال خدمت آموزشی داشته باشند می‌توانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند.

تبصره ۶- مدیران و ناظم‌های دبستان‌ها و آموزگارانی که با رتبه اداری مشغول خدمت هستند در صورتی که ۸ سال سابقه تدریس یا ۱۵ سال خدمت آموزشی داشته باشند می‌توانند رتبه خود را به رتبه آموزگاری تبدیل نمایند.

تبصره ۷- لیسانسیه‌های دانش‌سرای عالی که در خارج از سازمان‌های وزارت فرهنگ مشغول خدمت هستند می‌توانند در صورت احتیاج وزارت فرهنگ به تقاضای خودشان به فرهنگ منتقل و پایه خود را به پایه دبیری تبدیل نمایند مشروط بر این که تعهدی بسپارند که به تعیین وزارت فرهنگ لااقل ۵ سال در خارج تهران و حومه صرفاً به تدریس اشتغال ورزند و با عدم انجام این تعهد رتبه آنها به وضع پیش از تبدیل باز خواهد گشت و در اختیار مؤسسه‌ای که قبلاً بوده‌اند قرار می‌گیرند.

تبصره ۸- برای کسانی که به موجب قوانین موجوده فعلی و این قانون حق تبدیل پایه خود را داشته و یا خواهند داشت در تمام موارد میزان حقوق‌های قبل از تصویب این قانون ملاک تبدیل خواهد بود و رتبه آنها با رعایت حقوق ثابت رتبه‌ها قبل از تصویب این قانون تعیین می‌شود و توقف آنها در آخرین پایه از لحاظ ترفیع جز توقف در پایه جدید محسوب می‌گردد.

تبصره ۹- دبیرانی که با رعایت مقررات مربوط به دانشگاه به پایه دانش‌یاری نایل می‌شوند از مازاد حقوق و کمک پایه دبیری خود تا موقعی که حقوق و کمک پایه دانش‌یاری آنها به آن میزان برسد استفاده خواهند نمود و نیز دبیرانی که پیش از این تاریخ به پایه دانش‌یاری نایل شده‌اند به شرط پیدا شدن اعتبار از تاریخ تصویب این قانون مشمول این تبصره خواهند بود.

تبصره ۱۰- از تاریخ اول فروردین ۳۳ میزان تفاوت حقوق پایه‌های دانش‌یاری بدین ترتیب اصلاح می‌شود.

پایه یک طبق ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری می‌باشد و در موقع ارتقا از پایه‌ای به پایه بالاتر از پایه ۱ تا پایه پنج یک پنجم و از پایه شش تا پایه ۸ یک ششم و از پایه ۸ به ۹ یک هفتم و از پایه ۹ به۱۰ یک‌هشتم حقوق پایه مادون علاوه خواهد شد و این اصلاح با رعایت ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری مشمول پایه‌های استادی و دانش‌یاری خواهد بود و من‌بعد هیچ یک از استادان و دانش‌یاران حق ندارند با استفاده از حقوق استادی یا دانش‌یاری مشاغل دیگری در وزارت‌خانه‌ها و ادارات و مؤسسات دولتی قبول کرده و یا از وزارت‌خانه‌ها و ادارات و مؤسسات دولتی به هیچ عنوانی از عناوین حقوقی دریافت دارند.

تبصره ۱۱- ملاک پرداخت فوق‌العاده‌های خارج از مرکز و بدی آب و هوا و فوق‌العاده فنی و سایر مزایا حقوق ثابت قبل از اجرای این قانون خواهد بود.

تبصره ۱۲- مابه‌التفاوتی که به موجب این قانون حاصل می‌شود با پیدا شدن اعتبار قابل پرداخت خواهد بود.

رئیس- کمیسیون استخدام هم همین گزارش را تأیید کرده است که قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد.)

گزارش از کمیسیون استخدام به مجلس شورای ملی.

کمیسیون امور استخدام در جلسه مورخه ۲۵/ ۳/ ۳۳ خود گزارش شماره ۱ مورخه ۱۸/ ۳/ ۳۳ کمیسیون فرهنگ راجع به ترمیم حقوق کمک‌آموزگاران و آموزگاران و دبیران و دانش‌یاران و استادان را عیناً تصویب و گزارش آن را تقدیم مجلس شورای ملی می‌نماید.

مخبرکمیسیون امور استخدام- صادق نراقی.

رئیس- آقای شوشتری مخالفید؟ (شوشتری: بلی) بفرمایید.

شوشتری- بسم الله الرحمن الرحیم، یک قراردادی شد بین من و آقای مهدی ارباب که هر دو آمدیم در ورقه اسم نوشتیم و ایشان البته از نظر منطقه و حوزه انتخابی خود یک مباحث و بیانات اصولی داشتند که البته تشریح می‌کنند ولی من جلب توجه آقایان فرهنگیان محترم و مخصوصاً وزیر محترم فرهنگ را می‌کنم، بنده تعجب می‌کنید که در این لایحه مال فرهنگی، کمک به فرهنگی به عنوان مخالف اسم نوشتم این یک نوع مخالفتی است که اگر نکنم ضرر می‌زنم به آموزگار و کمک‌آموزگار و دبیر و غیره تا اینجا بنده افتخار می‌کنم و خود آن آقای درخشش و آنها هم شهادت می‌دهند که در این قسمت سعی و جدیت داشتم به این که این کمک به طور کامل نسبت به همه آنها به طور تساوی و استحقاق برسد من عبارات این لایحه را که می‌خوانم واقعش این است که عاجزم از فهم عبارت یا در نظم عبارت طوری تلفیق و تنظیم شده که من آنچه منظورم است آن منظور به نظرم عملی نمی‌شود با جناب آقای وزیر فرهنگ روزی در آن کمیسیون صحبت کردیم که مبنا را این طور می‌گیریم که به نصاب سنین که می‌رسد وقتی به آن نصاب برسد کمک‌آموزگار لااقل ۶۸۰ تا ۷۰۰ تومان حقوق می‌گیرد و آموزگار نهصد و خرده‌ای و دبیر هزار و دویست و خرده‌ای و استاد را با شرط این که فقط و فقط شاغل استادی باشد و به مشاغل دیگر نپردازد ۱۶۰۰۰ ریال یعنی ۱۶۰۰ تومان حقوق بگیرد اینجا اشعاری شده است که طبق تعلیمات اجباری و اینها عبارت طوری شده است که برای بنده و بعضی از آقایان فرهنگی‌ها و بعضی از آموزگارها و کمک‌آموزگارها فکری پیدا شده که این منظوری که نمایندگان محترم دارند که نسبت به همه به طور نصفت و عدالت و تساوی عمل شود این منظور نسبت به دبیرها تأمین می‌شود و نسبت به آموزگار و کمک‌آموزگر به طور کلی تأمین نمی‌شود (صحیح است) اگر این است جناب آقای وزیر فرهنگ آن روز هم عرض کردم موضوع دو فوریت که برخورد به آن اشکالات تا امروز پول نداشتید، اجازه بدهید آقای درخشش، تا امروز پول نداشتید من امیدوارم و متکی هستم به اراده پروردگار و امیدوارم از حالا به بعد پول داشته باشید و پول خوب هم داشته باشید معلم و آموزگار، آموزگار زحمتش بیش از دبیر است باید با آن بچه‌ها سر و کله بزند اینها را باید زندگانی‌شان را تأمین بکنیم ما اگر این لایحه جناب آقای جعفری بابی دادن و ردیف آن مواد قرار دادن چه چیز تعلیم اجباری و اینها اگر به این صورت بخواهید عمل بکنید باید این مسجل بشود که حقوق کمک‌آموزگارها به ۶۸۰ تومان می‌رسد حتی گفته شد که صد تومان که اضافه بکنیم به جنابعالی من عرض کردم که آقا مانع نیست مانعه‌الجمع نیست ما بیاییم پایه را ۱۵۰ تومان قرار بدهیم این فکر باید بشود این یک موضوع، یک موضوع آقای وزیر جنگ آقای ارسلان خلعتبری اینجا اظهاراتی فرمودند من عرایضی کردم آقا مملکت اگر باید اصلاح بشود از مبنای علم باید اصلاح بشود فرهنگ اصلاح نمی‌شود مگر این که باید وقتی که شاگرد بیرون داد ملا بیرون بدهد ملا نخواهد توانست بیرون داد مگر این که معلم ملا باشد مملکت درست نمی‌شود مگر آن کسی که از مدرسه بیرون می‌آید ملا باشد و دین داشته باشد (صحیح است) با تقوی باشد (صحیح است) قرآن می‌فرماید انا خلقناکم من ذکرا و انثی و جلعناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم و نفرمود اعلمکم، علم با تقوی خوب است اگر علم با تقوی شد درست است آن اگر بی‌تقوی باشد دزدی است که با چراغ آمده است و گزیده‌تر برد کالا امروز اول سال تحصیلی است جناب آقای وزیر فرهنگ، من این مسئولیت را به قدر نمایندگی دارم مخبر محترم کمیسیون جناب آقای حسام‌الدین دولت‌آبادی به قدر مسئولیت

نمایندگی دارند اما به شما بگویم شما که وزیرید و مسئولیت اساسی دارید یقین دارم که معتقد به معادید الآن شالوده کار را بریزید معلمی که می‌رود هر قدر پول که زندگی او را تأمین می‌کند به او بدهید هر چه قدر پول بخواهید به معلم بدهید مجلس می‌دهد به فرهنگ و آموزگار مجلس علاقه‌مند است و آقایان محترم وکلا رأی می‌دهند ولی باید معلم با تقوی و با علم باشد نه مبلغ مرام بلشویکی (صحیح است) نه کسی که بچه‌های بی‌گناه را در مغزشان فلسفه کمونیست و مارکسیست و استالین و فلان و چرت و پرت را جا می‌دهد (دکتر مشیرفاطمی: کمونیست‌ها الآن هم مدیر مدرسه هستند) اجازه بفرمایید جناب آقای وزیر فرهنگ این تذکر من برای اصلاح است که‏ کمک‌آموزگار برسد به هفتصد تومان آموزگار برسد به نهصد تومان و دبیر ۱۲۰۰ تومان و از این عبارت مبهم چیزی نمی‌فهمم من فهمم کم است کندذهنم چیزی نمی‌فهمم باید آقا توضیح بدهید توضیحات آقا و مخبر کمیسیون پشت این تریبون برای ما حجت است باید حقوق کمک آموزگار و آموزگار حتماً تأمین بشود و الا والله من رأی نمی‌دهم.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ (جعفری)- از بیاناتی که جناب آقای شوشتری راجع به فرهنگ فرمودند و مخصوصاً اظهار علاقه‌ای که برای اضافه کردن حقوق معلم و اصلاح دستگاه فرهنگ فرمودند کمال تشکر و امتنان را دارم ولی خواستم خدمت‌تان عرض کنم که این اشکالاتی که راجع به این لایحه فرمودند به نظر بنده این اشکالات وارد نیست و همان طور که بنده خدمت‌تان عرض کردم حقوق آموزگار و دبیر و کمک‌آموزگار به همان میزانی که عرض شده است خواهد رسید به موجب یک صورتی که بنده تهیه کرده‌ام حقوق کمک‌آموزگار به موجب این لایحه حقوق اصلش ۴۶۹ تومان خواهد بود و این بدون در نظر گرفتن هشتاد درصد کمک هزینه است که به صد تومان اول هشتاد تومان به صد تومان بعدی ۵۰ تومان در صد تومان‌های بعد ۲۵ تومان اضافه خواهد شد بنابراین اگر به ۴۶۹ تومان این کمک هزینه را اضافه بکنید به همان مبلغ هفتصد و کسری که اشاره فرمودید خواهد رسید و همچنین راجع به آموزگاران بدون در نظر گرفتن ۸۰ درصد حقوق اصلی رتبه ۱۰ آموزگاری هفتصد تومان است و هشتاد درصد که اضافه شود به نهصد تومان و کسری خواهد رسید بنابراین نظر آقای شوشتری در این لایحه به همان میزان کاملاً تأمین شده است و هیچ نگرانی از این بابت نداشته باشند و اگر هم میل داشته باشند رقم صحیحش را بنده الآن حساب می‌کنم و خدمت‌شان عرض خواهم کرد و اما مطلب دیگر را که اشاره فرمودند راجع به استادان این مطلب در کمیسیون فرهنگ هم مورد مذاکره قرار گرفت وآنجا هم صحبت شد که باید حقوق آقایان اساتید را هم اضافه کنند تا از لحاظ زندگانی در رفاه باشند و اوقات‌شان را صرف دانشگاه بکنند این مطلب بسیار صحیح است و به این مناسبت در آخر تبصره ده راه استفاده دیگری را برای استادان ممنوع کردیم در آنجا نوشته شده است من‌بعد هیچ یک از استادان و دانش‌یاران حق ندارند با استفاده از حقوق استادی یا دانش‌یاری مشاغل دیگری در وزارت‌خانه‌ها و ادارات دولتی پیدا کند یعنی اگر استادی خواست برود در بانک ملی کار بکند دیگر حق ندارد از حقوق استادی استفاده کند بنابراین در تبصره ۱۰ پیش‌بینی شده است و از این جهت نظر آقای شوشتری هم تأمین است اما راجع به اصلاح فرهنگ مطالبی که فرمودید کاملاً صحیح است و مورد توجه وزارت فرهنگ هست اما یک مطلب را آقایان نمایندگان محترم نباید از نظر دور بدارند و آن این است که از سال ۱۳۲۰ به این طرف متأسفانه با کمال تأسف یک تبلیغات سویی شروع شده و تمام هم این افراد این بود که فرهنگ را آلوده کنند اگر آقایان منتظر باشند که کاری را که در ظرف ده دوازده سال شروع کرده‌اند در ظرف مدت قلیلی برطرف کنیم به نظر من مقدور نخواهد بود بلکه این کار مدت می‌خواهد باید حداقل چهار سال پنج سال در وزارت فرهنگ رویه‌ای را که در این یک سال اخیر پیش گرفته شده است پیش بگیرند و ادامه بدهند و اطمینان داشته باشید که تمام آن عناصری که فاسد بودند مخرب فرهنگ بودند دست‌شان از فرهنگ کوتاه خواهد شد آقایان خودتان می‌دانید در ظرف این یک سال شاید قریب ششصد و کسری از آنهایی که به نام معلم در خانه فرهنگ رخنه کرده بودند و معلم واقعی نبودند دست‌شان از فرهنگ کوتاه شد و بیرون ریخته شدند (احسنت) محصلینی را هم که وارد کرده بودند در یک راه‌های کج و آنها را منحرف کرده بودند آنهایی که قابل برگشت بودند مقداری‌شان برگشته‌اند و آنهایی که قابل برگشت نبودند دست‌شان از مدرسه کوتاه شده است و به عنوان تنبیه اخراج شده‌اند اما تنها راه مبارزه با فساد این طریق نیست این طریق لازم است ولی کافی نیست برای کافی بودن باید زندگی معلم را تأمین کرد (صحیح است) اگر ما توانستیم وسایل رفاه معلم را فراهم بکنیم آقایان اطمینان داشته باشند که معلمین مردمان وطن‌پرستی هستند و اگر کوچکترین انحرافی برای آنها پیدا شده است در اثر استیصال و در اثر مضیقه زندگی بوده است معلمی که ۱۵۰ تومان حقوق دارد. چهار تا پنج تا طفل دارد این با ۱۵۰ تومان نمی‌تواند زندگی کند و قطعاً تحت تأثیر تبلیغات سوء قرار خواهد گرفت همین دو لایحه‌ای که وزارت فرهنگ تقدیم مجلس کرده و یکیش خوشبختانه به تصویب رسیده و به مرحله عمل درآمده دومش هم امروز مطرح است این همان راه غیر مستقیم مبارزه با عناصر اخلال‌گر است من امیدوار هستم که آقایان با این کمکی که می‌فرمایند و این لایحه را تصویب می‌فرمایند آنهایی که‏ کوچک‌ترین انحرافی پیدا کرده بودند وقتی که دیدند دولت و مجلس به فکر آنهاست به فکر تأمین رفاه آنهاست مسلماً آنها راه راست در پیش خواهند گرفت و جز کار تعلیم و تدریس کاری نخواهند کرد اما راجع به معلم با تقوی و با دین کاملاً صحیح است بنده می‌خواهم در این محضر شریف عرض بکنم که طبق برنامه ساختمانی که به تصویب هیأت‌وزیران رسیده است قرار شده است که هر سال ۳۱۰ باب مدرسه به وسیله بانک ساختمانی و به اعتبار وزارت فرهنگ ساخته شود ۶۰ باب در تهران و ۲۵۰ باب در شهرستان‌ها آقایان ملاحظه فرمودید در روزنامه‌ها نوشته شده و در رادیو گفته شد (کریمی: ولی عملاً کاری نشده) (کریمی: در کرمانشاه هم یک خشت نگذاشته‌اند) مال شهرستان‌ها هنوز شروع نشده است دیروز با بانک ساختمانی مذاکره کردم با اکیپ‌هایی تعیین کرده‌اند و روز چهارشنبه همین هفته می‌روند به شهرستان‌ها برای این که مناقصه بگذارند و شروع بکنند به ساختمان‌ها مطلبی را که باید عرض کنم این است که بنده به بانک ساختمانی نوشته‌ام که در این ساختمان‌ها یک اطاق بزرگتری به عرض ۵ متر و طول ۸ متر در نظر بگیرند به نام نمازخانه که محصلین ادای فرایض دینی بکنند در این اطاق و معلمین در آنجا تبلیغات دینی بکنند بین محصلین اطمینان داشته باشید که اگر این برنامه که مدت لازم دارد اجرا بشود ما در ظرف مدت قلیلی معلم منحرف نخواهیم داشت معلمین با تقوی خواهند بود و محصلین ما خوش‌اخلاق و متکی به اصول دینی خواهند شد (احسنت) (حمید بختیار: جمعیت خوزستان را برای ساختمان‌های مدارس چهارصد هزار نفر حساب کرده‌اند این که نمی‌شود).

رئیس- آقای نراقی.

نراقی- لایحه افزایش حقوق معلمین و آموزگاران طرفداران بسیاری دارد در مجلس شورای ملی یعنی عموم آقایان نمایندگان شخصاً طرفدار این لایحه هستند و احساسات بی‌شایبه‌ای که آقایان در اولین وهله‌ای که این لایحه طرح شد از خود نشان دادند مخصوصاً آن علاقه خاصی که نشان داده شد و موجب شد که دو فوریت این طرح به سرعت بگذرد و بعد متوجه شدیم که لایحه نواقصی دارد و باید برود به کمیسیون آن نشان می‌داد که حتی با علاقه تمام و احساسات زیادی که آقایان برای گذشتن این لایحه دارند عجله و شتاب‌زدگی هم به خرج داده شد اگر بنده به عنوان موافق اسم نوشته‌ام وظیفه دشورای ندارم وظیفه‌ام بسیار سهل و آسان است و مخصوصاً به عقیده بنده هر موقع راجع به معلم و معلمین صحبت می‌شود باید چند کلمه‌ای تجلیل و احترام از معلم شریف بشود آقایان هم باید هم همین طور باشد باید همه آقایان نسبت به معلم و دانش همین روش را داشته باشند چون مذهب مقدس ما مذهب اسلام مذهب علم و دانش است شارع مقدس اسلام آیات کتاب آسمانی اسلام همه جا از علم و دانش طرفداری کرده و مذهب علم و دانش است می‌فرماید هل یستوی الذین یعلمون و الذین لایعلمون مقام عالمی را از مقام جاهل برتر دانسته آیات قرآن‌کریم پر است از یعلمون و یعقلون و یفقهون تمام صحبت از علم و تحصیل و فهم است بنابراین برتری این طبقه شریف بر دیگران مشخص و مبین است و دیگر لازم نیست بنده زیاد در دلایل موافقت صحبتی بکنم مخصوصاً جناب آقای جعفری وزیر محترم فرهنگ فرمودند که اگر انحرافاتی وجود داشته که انشاءالله امروز دیگر وجود ندارد معلول همان نداشتن معاش کافی معلم بوده است که تأمین شده این لایحه باز هم به نظر من کافی نیست در موقعش که گشایشی برای مملکت پیدا شود باید باز هم یک مقداری به معلم کمک کرد و معلم باید مرفه‌ترین زندگی را داشته باشد ولی بنده می‌خواهم استفاده بکنم از موقعیت و دو سه نکته هست به عرض برسانم و جناب آقای وزیر فرهنگ هم خواهش می‌کنم توجه بفرمایند یکی از تذکرات مربوط به خود لایحه است که بنده می‌خواهم باز تأیید نکته‌ای که در لایحه هست بشود مقام محترم ریاست دو سه مرتبه تذکر فرمودند در جلسات متعدد که آقایان معلمین جون حقوق را طبق این لایحه از اول فروردین خواهند گرفت اگر تأخیری در تصویب آن شود حقی از این آقایان فوت نمی‌شود بنده می‌خواهم در این لایحه که امروز مطرح است باز هم تأیید بشود در مجلس که از اول فروردین خواهند گرفت (شوشتری: البته، البته.) مسئله دیگر این که البته جناب آقای وزیر فرهنگ باید توجه داشته باشند ما اگر بخواهیم انشاءالله یک فرهنگ صحیح داشته باشیم باید وضع تعلیماتی را اصلاح کنیم چون با نهایت تأسف وضعیت تعلیماتی ما به قدری خراب است و به حدی قدیمی و غیر قابل اجرا است که حد و حساب ندارد بنده ادعای علم و دانش نمی‌کنم ولی چون مسافرت‌های زیادی کرده‌ام و اطلاعی از فرهنگ‌های ممالک دیگر دارم به عرض می‌رسانم در آمریکا و انگلستان برای این که دوره دوم متوسطه را امتحان بدهند ۵ یا ۶ یا ۷ یا ۸ ماده امتحانی بیشتر ندارند و هشت ماده امتحانی را هم مجبور نیستند در یک سال امتحان بدهند در ظرف دو سال یا سه سال می‌توانند امتحان بدهند ما برای یک دوشیزه‌ای که می‌خواهد امتحان متوسطه بدهد بیست یا هیجده ماده تعیین کرده‌ایم بنده نمی‌دانم این همه معلومات عمومی در برنامه مدرسه لازم است یا لازم نیست باید وزارت فرهنگ ما یک تحول حقیقی از روی اصول صحیحی که امروز در

دنیا متداول است در تعلیمات ما ایجاد بکند و برنامه تحصیلی را به کلی عوض بکند و الا با این برنامه به عقیده بنده با سواد تهیه نمی‌کند بنده بسیار متأسفم که بگویم محصلینی که کلاس ششم ابتدایی را در بیست سال پیش خوانده‌اند اسم‌شان را می‌شود باسواد بگذاریم راجع به امروز بنده صحبت نمی‌کنم چون این همه آقایان تماس دارند با تحصیل‌کرده‌ها و می‌دانند این مسئله را جناب آقای وزیر فرهنگ قول بدهند که این برنامه بالأخره عوض می‌شود (وزیر فرهنگ: مشغولیم) مسئله سوم یک مسئله عمومی است که تذکر می‌دهم و امیدوارم آقای دکتر جهانشاه صالح هم توجه بفرمایند امسال قریب چهار هزار نفر آمده‌اند در کنکور دانشکده پزشکی شرکت کرده‌اند یعنی چهار هزار نفر که علاقه‌مندند طبیب بشوند در این مملکت وجود داشته است ولی با نهایت تأسف‏ دانشکده پزشکی فقط ۳۵۰ نفر را می‌پذیرد (یکی از نمایندگان: ۲۵۰ نفر) (وزیر بهداری: ۳۵۰ نفر) می‌فرمایند ۳۵۰ نفر به عقیده بنده باید دانشکده پزشکی از اولین بودجه و پول مملکت از اولین امکانات مادی که دارد باید امکانات تحصیل را زیاد بکند (کریمی: به شرطی که آقایان مالیات بدهند) همان طور که فرمودند فلان قصبه دکتر ندارد و دوا ندارد مردم مریض هستند و این طرز تشویق از طبیب است این طرز تشویق از دکتر است (کریمی: جناب آقای نراقی پول لازم دارد و شما سرمایه‌دارها مالیات قانونی را بدهید تا دولت بتواند اقدام کند و فرهنگ را توسعه بدهد) انشاءالله بنده سرمایه‌دار شوم و تمام پول‌ها را تقدیم شما می‌کنم فرمودند پول نیست باید پول را اول خرج چیزهایی که لازم‌تر است کرد مگر ما در این چند سال پول خرج نکردیم خرج کردیم ولی متأسفانه فرهنگ همیشه در درجه سوم بوده و پزشکی در درجه چهارم ۵۰ الی ۶۰ نفر از شهری که من به عنوان نمایندگی آنجا پشت این تریبون ایستاده‌ام آمده‌اند اینجا امتحان بدهند تمام پنجاه نفر معتقد هستند که توفیق حاصل نمی‌کنند در بین اینها شاگرد اول وجود دارد تکلیف این بیچاره‌ها چیست؟ اینها آن نبوغ‌شان کم خواهد شد یا نه اینها را کی باید فکر کند آقای وزیر فرهنگ باید فکر کنند یا آقای جهانشاه صالح وزیر بهداری جنابعالی خودتان شاهد بودید ملاحظه فرمودید که از اقصی‌نقاط دنیا آمدند در مقابل مقبره ابوعلی سینا حکیم و دانشمند سر تعظیم فرود آوردند شاهنشاه یک ساعت الی دو ساعت در مقابل مقبره ابوعلی سینا ایستاد و احترام به مقام او گذاشت آیا شایسته هست که از شهری مثل همدان این همه متقاضی باشد برای طب و یک دانشکده پزشکی در آنجا ایجاد نشود آمار حسابی هم در این مملکت وجود ندارد بپرسید سالی چند نفر از دبیرستان‌های همدان تحصیل کرده دیپلمه با نمرات عالی بیرون می‌آیند و اینها می‌روند سرباز خیابان‌ها می‌شوند و در خیابان‌ها گردش می‌کنند چون راه دیگری ندارند و قسمت عمده اینها تمکن این را که بیایند اینجا و یک خانه کوچکی هم بگیرند زندگی بکنند ندارند و آنهایی هم که تمکن دارند می‌آیند اینجا در کنکور پزشکی شرکت می‌کنند و مأیوس و پریشان برمی‌گردند و منحرفین یک قسمت از همین آقایان هستند آقایان همین‌ها چندی بعد منحرف می‌شوند بنده این وضع را برای آقایان تشریح می‌کنم ببینید اصلاً منحرف نیستند در نتیجه این بلاتکلیفی‌ها مأیوس و منحرف می‌شوند تکلیف اینها را کی باید معلوم بکند امروز لایحه فرهنگیان همان طور که عرض کردم طرفداران زیادی دارد و من مطمئن هستم که این لایحه به اتفاق آرا به تصویب خواهد رسید بنده احصاییه خواسته بودم متأسفانه به دست نیامد خواستم ببینم دانشکده فنی چند نفر می‌پذیرد به دست نیاوردم قطعاً آنجا هم جا نیست تمام دانشکده‌های ما امکانات ندارد مخصوصاً تهران هم که گل سرسبد ایران است متأسفانه نمی‌دانم از چه رو و به چه علت نقشه تخریب ولایات طرح شده (ارباب: انحصارها) از لحاظ اقتصاد هر چه هست در تهران است خانه مجانی می‌دهند در تهران است از لحاظ همه امکانات هر چه هست در تهران است یک معلم همدانی حق ندارد که تقاضای خانه مجانی بکند زمین به او نمی‌دهند نتیجه چه شده است؟ نتیجه این امر این است که به ولایات هیچ توجهی نمی‌شود نمی‌دانم آقای وزیر فرهنگ راه‌حلی دارند یا ندارند اگر ندارند نه بر مرده بر زنده باید گریست.

رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده قرائت می‌شود.

(به شرح زیر قرائت شد).

پیشنهاد می‌کنم که پس از بیانات یک مخالف و یک موافق دیگر مذاکره کافی است.

مهدی ارباب‏

رئیس- آقای ارباب.

ارباب- موضوع لایحه فرهنگ که مورد موافقت همه آقایان است و کسی هم مخالف نیست به جای صحبت در اطرافش خوب است تصویب بشود و آقای وزیر فرهنگ توجهی بفرمایند و راجع به وضع بندرعباس و آن ناحیه توجه بیشتری بکنند اما توضیحی که می‌خواهم عرض کنم راجع به دانشکده پزشکی است که آقای نراقی فرمودند اصلاً باید توجهی به پزشکان کرد یک بام و دو هوا نمی‌شود باید یک پزشکی در وزارت بهداری که مجموعاً ۳۷۰ تومان می‌گیرد و در سازمان خدمات شاهنشاهی ...

رئیس- آقای ارباب مگر شما پیشنهاد کفایت مذاکرات نداده‌اید؟ در آن قسمت صحبت کنید.

ارباب- الان عرض می‌کنم در سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی ۱۵۰۰ تومان به طبیب می‌دهد دیگر طبیب به وزارت بهداری نمی‌رود و نمی‌رود به بندرعباس این را می‌خواستم استدعا کنم توجه بفرمایید.

رئیس- آقای بهادری.

بهادری- متأسفانه جناب آقای ارباب پیشنهادی که دادند راجع به کفایت مذاکرات بود ولی راجع به کفایت مذاکرات مطلبی بیان نفرمودند (ارباب: اجازه می‌فرمایید دوباره بیایم عرض کنم) به نظر بنده این لایحه فرهنگ یکی از اساسی‌ترین لوایح است من واقعاً از آقای وزیر فرهنگ بسیار متشکرم که یک لایحه‌ای که واقعاً مفید است به حال فرهنگ و فرهنگیان و عموم مردم به مجلس آورده‌اند و عموم آقایان نمایندگان به نظر بنده با این لایحه موافقند ولی هنوز مذاکراتی نشده که آقا پیشنهاد کفایت مذاکرات دادند بهتر این است که در اطراف این لایحه بیشتر صحبت بشود و آقایانی که مطالبی دارند به عرض برسانند که بیشتر حلاجی بشود (شوشتری: در مواد هم می‌شود) مطلب دیگری که می‌خواهم به عرض برسانم بنده و سایر رفقای آذربایجانی از خدمات جناب آقای جعفری وزیر فرهنگ نهایت تشکر را داریم (صحیح است) و امیدواریم انشاءالله رویه‌ای که در پیش گرفته‌اید جنابعالی و همکاران‌تان در امور فرهنگ موفق باشید و مطمئن باشید که تمام نمایندگان هم علاقه‌مندند پیشرفت کارهای فرهنگ و می‌خواستم مطلبی را به عرض جنابعالی برسانم این چند روزه تلگرافاتی از آذربایجان رسیده است مخصوصاً امروز تلگرافی به جناب آقای امیر نصرت رسیده که لازم بود به عرض جنابعالی برسانم این موضوع دانشگاه تبریز ...

رئیس- این مطالب آقای بهادری جایش اینجا نیست در کفایت مذاکرات بفرمایید.

بهادری- تذکری است.

رئیس- ممکن است در جایش توضیح بدهید پس خیلی مختصر بفرمایید.

بهادری- بسیار خوب این آقایان بعد از پنج شش سال تدریس تازه گفته‌اند که مجدداً بیایند امتحان بدهند و اگر وزارت فرهنگ توجه نکند اینها همه از خدمت استعفا می‌کند خواهش می‌کنم جنابعالی نسبت به دانشگاه تبریز و نسبت به استادان آنجا یک توجه عاجلی بفرمایید.

رئیس- رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد کفایت مذاکرات آقایانی که با این پیشنهاد موافق‌اند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد پیشنهادی قرائت می‌شود. پیشنهاد آقای خرازی. (به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی. بنده پیشنهاد می‌کنم که در تبصره ۱۰ ماده واحده راجع به میزان تفاوت حقوق پایه‌های کمک‌آموزگاری و آموزگاری و دبیری جمله (و من‌بعد) حذف و به جای آن جمله (پس از پایدار شدن اعتبار) نوشته شود. محمدرضا خرازی‏

رئیس- آقای خرازی.

خرازی- پیشنهاد خودم را یک بار دیگر می‌خوانم. (به شرح فوق قرائت نمودند). آقایان ملاحظه می‌فرمایید در ادوار گذشته همیشه دولت‌ها آمده‌اند یک تصویب نامه‌هایی گذرانده‌اند که اشخاص از دو جا حقوق نگیرند و بعد هم آمده‌اند در عمل دچار اشکال و زحمت شده‌اند یعنی چون ما اشخاص فنی و متخصص و استاد به اندازه کافی نداشتیم آمدند این تصویب‌نامه‌ها را به طوری که همه آقایان مستحضر هستند لغو کرده‌اند ما اساتیدی داریم که رشته‌شان منحصر به فرد است و متخصص در آن قسمت هستند (صحیح است) در دانشگاه درس می‌گویند جاهای دیگر هم ازشان استفاده می‌کنند و عملاً دیده‌ایم که اگر آنها را از تدریس محروم کنند تدریس آن قسمت از دستگاه‌های علمی ما مانند دانشگاه فلج شده حالا آمده‌اند اینجا باز همان را در تبصره ده گنجانده‌اند حقوق اساتید را بالا برده‌اند جمله (من‌بعد) را گذاشته‌اند از اول که جناب آقای وزیر فرهنگ این لایحه را آوردند و به همه ما هم گفتند که این را تصویب بکنیم فرمودند فعلاً ما این را تصویب بکنیم تا اعتبارش پایدار شود یک استاد عالی‌مقام یا یک استاد معمولی می‌آیند حقوقش را یک مقداری می‌برند بالا ولی او را منعش می‌کنند که از جای دیگر حقوق بگیرد با کلمه من‌بعد که به تصویب رسید از دو جا حقوق گرفتن را بلافاصله پس از تصویب این قانون منع می‌کند در صورتی که اعتبار پایدار نیست و حقوق این لایحه را بهش نمی‌دهند بنده اینجا پیشنهاد کردم کلمه من‌بعد را بردارید چون لایحه به تصویب مجلسین می‌رسد و این استاد از دو جا حقوق نمی‌تواند بگیرد حقوقی هم که به موجب این لایحه باید بدهند داده نمی‌شود این است که بنده پیشنهاد کردم پس از پایدار شدن اعتبار نتواند از دو جا حقوق بگیرد یکی هم می‌خواستم از فرصت استفاده کنم آقایان نمایندگان مجلس شورای ملی که نمایندگان محترم ملت هستید باید توجه‌تان به این نکته باشد که یک قانون استخدامی وضع کنید که تمام مستخدمین دولت اعم از قضایی و فرهنگی و اداری هم مستفید بشوند اینجا آمده‌اند حقوق دبیر را ۱۲۰۰ تومان کرده‌اند در صورتی که پزشک همه تصدیق می‌کنیم که آقایان پزشکان شش سال بیشتر از دبیران درس خوانده‌اند و آنها ۱۶۰۰ تومان حقوق‌شان است چه طور وزارت بهداری می‌تواند با این حقوق به بنادر خلیج و به نقاط بد آب و هوا پزشک بفرستد و این یک تبعیض می‌شود یک توجهی به این قسمت بفرمایید که پزشکان هم تشویق بشوند

و پزشکان هم در مضیقه واقع نشوند و مخصوصاً وزارت بهداری و دانشکده پزشکی از این حیث در محظور واقع نشود به این جهت بنده پیشنهاد کردم که کلمه من‌بعد تبدیل شود به پایدار شدن یعنی هر وقت که آن حقوق را مطابق این لایحه به استاد دادند دیگر نتواند از دو جا حقوق بگیرد وقتی که نمی‌گیرد که نمی‌شود از این حقوقی که می‌گیرد چیزی کم کنیم.

رئیس- آقای مخبر بفرمایید.

صدرزاده- بنده اخطار نظامنامه‌ای دارم.

رئیس- طبق چه ماده‌ای؟

صدرزاده- طبق ماده ۱۱۹ و ۱۴۱ راجع به طرز شور در مواد.

رئیس- بفرمایید.

صدرزاده- چه در لوایحی که به صورت عادی رسیدگی می‌شود و چه آنهایی که یک فوری و دو فوری هستند ترتیب از این قرار است که بعد از این که با پیشنهاد کفایت مذاکرات موافقت شد در مواد به ترتیب باید مذاکره شود.

رئیس- این ماده واحده است یک ماده بیشتر نیست.

صدرزاده- طبق ماده ۱۱۹ و ۱۴۱ باید به ترتیب صحبت بشود.

رئیس- چون یک ماده است وقتی مذاکرات کافی شد پیشنهادات قرائت می‌شود آنجا هم نوشته مواد و با ماده فرق می‌کند همان فرقی که مفرد و جمع با هم دارند ماده و مواد هم دارند. آقای دولت‌آبادی.

دولت‌آبادی (مخبر کمیسیون فرهنگ)- نکته‌ای که جناب آقای صدرزاده فرمودند از نظر نظامنامه درست است.

رئیس- چه طور درست است.

دولت‌آبادی- حالا توضیح عرض می‌کنم البته ماده یکی است به طوری که می‌فرمایید ولی در تبصره‌ها اگر پیشنهادی مربوط به تبصره‌ای قبل از تبصره ده رسیده باشد باید اول مطرح بشود و بنده می‌خواهم استفاده کنم و عرض کنم که لابد پیشنهاد دیگری راجع به تبصره‌ها نرسیده است.

رئیس- نخیر رسیده است.

دولت‌آبادی- اگر اشکالی ندارد طرح تبصره ۱۰ که عرضی ندارم ولی خیال می‌کنم اگر پیشنهادی راجع به تبصره‌های قبلی رسیده باشد به ترتیب مطرح بفرمایید موضوعی که آقای خرازی فرمودند بسیار صحیح است، یعنی قبل از این که اضافات به آموزگاران و دبیران و استادان داده شود معنی ندارد که این محدودیت بر آنها تحمیل شود بنابراین این نکته مورد موافقت آقای وزیر فرهنگ و بنده هم هست و قرینه هم که دارد این است که در همان ماده گزارش قید شده است که این لایحه اجرایش موکول است به پیدا شدن اعتبار بنابراین ناظر به جهتی که آقا می‌فرمایید هست و با تذکر در صورت‌مجلس اشکالی باقی نمی‌ماند اما یک مطلب دیگر که می‌خواستم عرض کنم این است که این گزارش کمیسیون فرهنگ چون مورد کمال علاقه مجلس شورای ملی بود به صورت خاصی رسیدگی شده است یعنی در اولی که آقای وزیر فرهنگ این لایحه را از طرف دولت به مجلس تقدیم کردند چنان حسن استقبالی شد که فوریتهایش بدون تردید و معطلی مورد تصویب قرار گرفت ولی در همان وقت ۵۲ پیشنهاد از آقایان نمایندگان که البته همه روی علاقه‌مندی به لایحه بود برای آموزگاران و دبیران و استادان داده شد برای این که این موضوع بصورت صحیح و مقتضی مورد رسیدگی قرار بگیرد موافقت شد که لایحه به کمیسیون برود و در جلسات متوالی در کمیسیون فرهنگ با کمال علاقه‌مندی که از طرف اعضای کمیسیون و همچنین آقای وزیر فرهنگ به خرج رفت این لایحه رسیدگی شد و ۵۲ پیشنهاد هم مورد کمال توجه و دقت قرار گرفت (دکتر جزایری: هفتاد و چند پیشنهاد) ۵۲ تا خاطرم است مورد دقت قرار گرفت البته مشکل است بگویم که یک لایحه قانونی به تصویب برسد که واجد تمام مزایا و فاقد هیچ عیبی باشد اما می‌خواهم به استحضار مجلس شورای ملی برسانم که این گزارش چون مورد دقت و رسیدگی کامل قرار گرفته است و خوشبختانه آقای وزیر دارایی هم در کمیسیون فرهنگ حاضر شدند و این گزارش را امضا کردند و این گزراش به امضای نخست‌وزیر هم رسیده است که جهات اداریش کامل باشد امروز بسته به همت مجلس شورای ملی است که به جای بحث زیاد توجه بفرمایند که این لایحه زودتر تصویب شود و اگر این کار را ما انجام بدهیم بالنسبه خدمتی انجام داده‌ایم و آقایانی که چندین ماه است منتظرند حاصل نشستن ما را ببینند که یک لایحه‌ای که برای طبقه معلم که به طور کلی احتیاج دارد به کمک در مجلس شورای ملی تصویب بشود و بگویند کمکی از طرف مجلس شورای ملی شده است. بنای این اصل روی ماده ۱۲ قانون تعلیمات اجباری است و همچین فورمول اضافات هم اینجا حاضر است که اگر آقایان اشکالی داشته باشند که ببینند تفاوت حساب حقوق سابق با وضع فعلی چقدر است بنده این را حاضر کرده‌ام اینجا و حداکثر حقوق استاد در اینجا به ۱۷۳۸۷ ریال رسیده است و امیدوارم ما بتوانیم سعی کنیم وسایل اجرای او را فراهم کنیم اینجا جناب آقای نراقی بیاناتی کردند که بسیار جالب توجه بود البته مملکت احتیاج به طبیب دارد احتیاج به طبیب مسلماً کمتر از احتیاج به معلم نیست به مزاج علیل نمی‌شود درس آموخت من اطلاع دارم که وزیر بهداری مساعی بسیاری به خرج بردند که کار حقوق اطبا و پزشکان را هم اصلاح کنند و آن هم لایحه‌اش به زودی می‌آید اما این مانعه‌الجمع نیست که ما امروز با همت مجلس شورای ملی یک قدمی برای تصویب این لایحه برداریم و خودمان را حاضر بکنیم که بعداً لایحه اضافه حقوق و اصلاح حقوق اطبا و پزشکان را تصویب کنیم.

رئیس- آقای وزیر بهداری.

وزیر بهداری- اگر بنده جسارتاً عرضی می‌کنم برای این است که چند نفر از آقایان محترم راجع به دانشکده پزشکی صحبت فرمودند و کاملاً صحیح فرمودند برای این که عده داوطلب خیلی زیاد است البته ۴ هزار نفر نبود ۲۷۸۹ نفر است و از این ۲۷۸۹ نفر ۳۵۰ نفر در دانشکده طب و دندانپزشکی و داروسازی قبول خواهند شد مدرسه طب به طوری که آقایان اطلاع دارند جایی نیست که بتواند شاگرد را بدون در نظر گرفتن وسایل موجود بپذیرد این یک کارخانه‌ای است که متوازی با تئوری باید عمل هم در کار باشد باید در مقابل درس آزمایشگاه باشد در مقابل آزمایشگاه بایستی بیمارستان وجود داشته باشد چه قدر برای ما باعث افتخار است که مدرسه طب ما ۲۰۰۰ نفر شاگرد بپذیرد ولی برای این که بپذیرد باید آقایان در بودجه کشور وقتی که صحبت طب و طبابت پیش می‌آید یک کشوری که دارای ۲۰ میلیون جمعیت است و ۴ یا ۵ هزار نفر طبیب بیشتر ندارد به بودجه آن دقت بفرمایید نه این که (معذرت می‌خواهم) مثل دوره گذشته ۲ میلیون و دویست هزار تومان از بودجه دانشکده پزشکی را کسر بکنند اگر ۲ میلیون و دویست هزار تومان از بودجه این دانشکده کسر فرمودید توقعی نمی‌توان داشت که این دانشکده دانشجوی بیشتری بپذیرد بایستی خیلی متشکر بود که با کسر بودجه و با ازدیاد مخارج دانشکده پزشکی بتواند بیمارستان‌ها و وضع موجود را نگاه دارد و یک عده‌ای را کسر نکند خیلی باید ممنون بود که چند تا از اینها را کسر نکند و تقصیر هم ندارید که کسر فرمودید برای این که بودجه مملکت موزون نیست متوازن نیست و سعی می‌فرمایید که هر طور شده بلکه یک بودجه بهتری تهیه بشود ولی تصدیق بفرمایید که بایستی به فرهنگ و بهداشت بیش از همه چیز توجه کرد در این مسافرت اخیر بنده در رکاب اعلیحضرت همایون شاهنشاهی افتخار شرف‌یابی داشتم هر جا اعلیحضرت همایونی پیاده شدند مردم گفتند قربان طبیب نداریم، دارو نداریم، فرهنگ نداریم جای دیگر پیاده شدیم باز همین صحنه شروع شد طبیب نداریم، دارو نداریم، فرهنگ نداریم حالا بفرمایید که با دو دوازدهم و یک دوازدهم دکتر جهانشاه صالح یا (X) یا (Y) چه جور برای آقایان که هر روز تشریف می‌آورند وزارت بهداری و هیچ نظری هم ندارند جز رفاه شهرستان‌ها و از بنده دکتر می‌خواهند دارو می‌خواهند ساختمان می‌خواهند بنده با یک دوازدهم چه طور برای آقایان ساختمان بسازم به دولت حمله نکنید بنده خودم دولتم جواب عرض می‌کنم یک دوازدهم مریض‌خانه نمی‌شود، یک دوازدهم دارو نمی‌شود، یک دوازدهم درد فرهنگ و بهداشت را دوا نمی‌کند بنده صراحتاً عرض می‌کنم آقایان حسن‌نیت دارند بنده می‌بینم در اینجا آقایانی را که در دوره‌های پیش بودند بنده که این دفعه اول وزارتم نیست دفعات دیگر هم آمدم اینجا در ۱۳۲۹ آمدید بهداری و فرهنگ را بودجه‌اش را سوا فرمودید و گفتید الآن موقع ساختمان است یک دوازدهم که نمی‌شود پس حالا هم کمیسیون بودجه را امر بفرمایید تشکیل شود این بودجه ناقص هم که به ما دادید و کسر کردید این را اقلاً تصویب کنید که ما بدانیم در سال تکلیف‌مان چیست (صحیح است) اما راجع به مدرسه طب که فرمودید دانشکده پزشکی سعی کافی بکند و آنچه ممکن است طبیب بپذیرد الآن جناب آقای فرامرزی به من یک تذکری فرمودند که واقعاً صحیح بود فرمودند که چند اکیپ بپذیرید ما ۸ اکیپ داریم یعنی در یک آزمایشگاه ۸ دفعه درس می‌دهیم درش ۸ دفعه شاگرد می‌فرستیم با وجود این ۳۵۰ شاگرد می‌پذیریم یعنی یک استاد در دوره سال درس خودش را ۸ مرتبه تکرار می‌کند ۸ مرتبه دانشجو می‌برد برای آزمایشگاه و همان چیزها را تکرار می‌کند عرض کنم بودجه بدهید زبان بنده که پشت تریبون مدرسه باز می‌شود که در یک مبحث علمی صحبت کنم چه فرق می‌کند که برای ۱۰ نفر صحبت کنم یا برای ۵۰۰ نفر صحبت کنم همچنین استادان دیگر ولی مدرسه طب فرقش با سایر دانشکده‌ها این است که تئوری نیست به این ۵۰۰ دانشجو که گفتند ذات‌الریه این است فردا صبح باید ذات‌الریه را توی مریض‌خانه به او نشان داد و علم بی‌عمل صد دینار فایده ندارد علم چندان که بیشتر خوانی چون عمل در تو نیست نادانی و ما نادان از مدرسه طب نمی‌توانیم بیرون بدهیم باید طبیب بیرون بیاید آدم‌کش که نمی‌خواهیم بیرون بیاید آقا راجع به پزشکان الآن دانشکده پزشکی طهران سالی ۳۵۰ نفر با مشتقاتش بیرون می‌دهد در ولایات هم در حدود ۱۵۰ نفر بیرون می‌آیند می‌شود ۵۰۰ نفر از آقایان خواهش می‌کنم تشریف بیاورند در دفتر بنده البته تشریف آورده‌اند باز هم خواهش می‌کنم تشریف بیاورند سالی ۵۰۰ تا دکتر دیپلم می‌گیرد آقا من نمی‌توانم به ولایات طبیب بفرستم چرا؟ برای این که این طبیب هفت‌ساله بوده که به مدرسه ابتدایی رفته ۶ سال ابتدایی درس می‌خواند می‌شود ۱۳ ساله شش سال متوسطه ۱۹ سال ۶ سال هم مدرسه طب می‌شود ۲۵ سال اگر حقیقتاً مریض نشود رفوزه نشود نظام‌وظیفه هم یک سال دو سال می‌رود می‌شود سی سال بعد از مدرسه که بیرون می‌آید با ماهی ۱۷۸ تومان و چهار ریال نمی‌رود بندر جاسک مگر دیوانه است (چند نفر از نمایندگان: پیشنهاد کنید) بنده باید با ممکنات مملکت پیشنهاد کنم بودجه شما چه قدر کسر دارد در موقع طرح لایحه فرهنگ که

جناب آقای وزیر فرهنگ بسیار عمل خوبی فرمودند تشریف دارند در هیأت‌دولت عرض کردم می‌شود شما به دبیر ۱۲۰۰ تومان بدهید و به طبیب که شش سال بیشتر درس خوانده ۱۷۸ تومان یا سیصد تومان بدهید این که غیر ممکن است آقای نخست‌وزیر امر فرمودند لایحه طب را هم بیاورید بنده رفتم با زحمت این لایحه را تهیه کردم الآن در وزارت دارایی است آنها هم حق دارند می‌گویند نمی‌توانیم چه طور درست کنیم ولی ملاحظه بفرمایید که بیش از این نمی‌شود به وزارت بهداری فشار وارد کرد سالی ۵۰۰ تا طبیب بیرون می‌آید و ۱۰ تاش استخدام نمی‌شود می‌رود برای خودش هر جا دلش خواست طبابت می‌کند توی هر شهرستانی که برود یک چلیک روغن و ده من برنج که بهش می‌دهند آزادانه برای خودش کار می‌کند می‌گوید، چهار گوشه دیوار خود به خاطر جمع، که کس نگوید از اینجای خیز و آنجا رو، حرفه آزادی خوانده می‌گوید چو بر حرفه‌ای باشدت دسترس، کجا دست حاجت بری پیش کس می‌رود کارش را می‌کند با این حقوق چه طور می‌تواند خدمت کند زن دارد، بچه دارد، بعد از سی سال می‌خواهد برود کار کند، خدمت کند، ولی آقایان باید کمک بفرمایند بنده لایحه را پیشنهاد کرده‌ام آقایان کمک بفرمایند آقای وزیر دارایی هم بنده با وجودی که می‌دانم حق دارند ولی باید راجع به این موضوع یک فکری بکنند و وقتی راجع به این موضوع یک فکری شد آقایان هر چه بفرمایند بنده قبول می‌کنم.

رئیس- این پیشنهاداتی که رسیده با تبصره‌ها تطبیق کردیم از تبصره اول شروع می‌شود تا آخر.

مشایخی- بنده به عنوان مخالف با پیشنهاد آقای خرازی می‌خواهم صحبت کنم.

رئیس- تبصره‌ها را مرتب از اول می‌گیریم این مربوط به تبصره دهم است.

مشایخی- معمولاً یک مخالف و یک موافق باید صحبت کند.

رئیس- به این پیشنهاد فعلا رأی گرفته نمی‌شود تبصره‌ها را مرتب کردیم از تبصره یک شروع می‌شود پیشنهاد آقای خرازی مربوط به تبصره دهم است و حالا پیشنهاد آقای مکرم قرائت می‌شود (به شرح زیر قرائت شد.)

مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی. پیشنهاد می‌کنم به آخر تبصره ۲ گزارش کمیسیون فرهنگ علاوه شود:

این قبیل اشخاص باید منحصراً به کار تدریس بپردازند تا مدت اشتغال به تدریس آنها به ده سال تمام برسد و پس از آن یا شغل تدریس را ادامه دهند یا به کارهای فنی آموزش بپردازند.

رئیس- آقای مکرم.

مکرم- با این که این لایحه فرهنگی‌ها مورد کمال علاقه و توجه تمام آقایان نمایندگان مجلس است و بنده هم به سهم خودم خیلی علاقه‌مند هستم مع‌ذلک بنده در ستون مخالف اسم نوشته بودم برای این که بتوانم توضیحاتی بدهم و نقایص کلی این لایحه را تذکر بدهم متأسفانه نوبت بنده را آقای ارباب با دادن پیشنهاد کفایت مذاکرات حذف کردند این است که حالا استفاده می‌کنم مختصراً توضیح می‌دهم اساس این لایحه نقص بزرگش به عقیده بنده و با توضیحاتی که جناب آقای صالح وزیر محترم بهداری فرمودند توضیحاتی هم که جناب آقای وزیر محترم فرهنگ دادند که تلویحاً این معنی را متضمن بود نداشتن اعتبارات برای تأمین این حقوقات است وقتی که اعتباری تأمین نشده جناب آقای مشایخی هم که مخبر کمیسیون بودجه هستند دیروز و امروز مکرر توضیح فرمودند که دیناری اعتبار نیست بنابراین بنده نمی‌دانم آهوی ناگرفته را چه طور خواهند ببخشند (صحیح است) بنده روی لایحه حقوق معلم که باید برسد به مأخذ ۲۵۰ تومان پیشنهاد دادم تأمین اعتبار کردم برای این کار پیشنهاد دادم از مالیات‌های علاوه بر دوازده هزار تومان غیر املاک مزروعی از شرکت‌ها، مقاطعه‌کاری‌ها، کارخانه‌جات صدی ده علاوه بر مالیات اصلی گرفته شود خوشبختانه این پیشنهاد مورد توجه مجلس شورای ملی قرار گرفت و تصویب فرمودند و بعد برای اظهار نظر مشورتی با اصل لایحه فرستادند به مجلس سنا بعد هم بنده تقاضای مرخصی کرده بودم و با اجازه مقام ریاست رفته بودم به مشهد به زیارت و آقایان را دعا کنم توی روزنامه‌ها خواندم که در مجلس سنا مورد مذاکره و شور قرار دادند مخصوصاً در کمیسیون فرهنگ جناب آقای وزیر فرهنگ هم تشریف داشتند (وزیر فرهنگ: در کمیسیون فرهنگ تصویب شد در کمیسیون بودجه بود) درکمیسیون بودجه و آقای وزیر دارایی هم گفته‌اند که اعتبار این حقوق را خودم تأمین می‌کنم و بنابراین مورد ندارد دیگر لازم نیست مورد ندارد این تبصره به مجلس سنا هم البته جسارت نمی‌کنم ولی رعایت اصول قانون اساسی را می‌کنم و عرض می‌کنم که مجلس سنا حق نداشته و صلاحیت ندارد که در امور مالی و کار بودجه و درآمد و هزینه مداخله‌ای بفرماید فقط بایستی نظر مشورتی بدهد خوشبختانه یکی از سناتورهای محترم آقای وارسته که مدت‌ها وزیر دارایی بودند و از امور مالی خوب اطلاع دارند ایشان ضمن دفاع از این تبصره بیانات مفصلی کردند و فرمودند که این قانون اگر یک چیزی از آن خوب باشد همین تبصره‌اش است نه چیز دیگرش که البته به نوبه خودم از ایشان تشکر می‌کنم جناب آقای دکتر صدیق‌اعلم هم نظیر همین را فرمودند من نبودم و در مسافرت بودم و الا من با تمام قوا از این تبصره پشتیبانی می‌کردم علی‌ای‌حال این تبصره‌ای که به صورت قانون درآمده است و به تصویب مجلس شورای ملی رسیده است رفته است به مجلس سنا و برگشته است تبصره بنده هیچ اقدامی ندارد باید از مقام ریاست مجلس شورای ملی استدعا کنم امر بفرمایند که این تبصره را مثل اصل قانون برای توشیح ملوکانه بفرستند و به موقع اجرا هم گذاشته شود، راه دیگری هم ندارد امیدوارم که این استدعای بنده مورد توجه قرارگیرد در مورد این لایحه هم عرض می‌کنم که یک نقص دارد و تأمین اعتبار برایش نشده است حالا اگر بنده یک پیشنهاد دیگری بدهم که از درآمد نفت که به زودی انشاءالله در دسترس دولت قرار خواهد گرفت مثلاً صدی بیست صدی سی از درآمد نفت را صرف فرهنگ بکند (یکی از نمایندگان: و بهداری) و بهداری بنده فرهنگ و بهداری را از هم جدا نمی‌دانم (کریمی: نفت را برای تولید کشور بگذارید) آقا چه کشوری؟ اول بایستی آدم تربیت کنند (کریمی: آقا فکر نان مردم را بکنید نفت را توی اینها نیاورید) اول باید آدم تربیت بشود بعد باید فکر کارش را کرد بعد اگر مجلس شورای ملی هم تصویب کردند رفت به مجلس سنا جناب آقای وزیر دارایی هم می‌گویند من خودم تأمین اعتبار می‌کنم باید اول بگویند که این پول‌ها را از کجا می‌آورند و الا هیچ کس با این لایحه فرهنگی به این خوبی مخالف نیست همه موافق‌اند منتها پیشنهاداتی که بنده باز تهیه کردم برای این که روی آن پیشنهادات بنده هیچ توجهی نشده پیشنهاداتی که روی این لایحه قبلاً داده بودم هم مسکوت مانده حالا بنده چون آقایان فرمودند که بنده قرائت کنم این است که حالا عرض می‌کنم ۰۰۰

رئیس- آقای مکرم در اطراف همین تبصره ۲ بفرمایید.

مکرم- همین را فرمودند آقایان که بخوانم به آخر تبصره ۲ اضافه می‌شود تبصره ۲ این است.

که کلیه لیسانسیه‌ها و مهندسین که پایه اداری دارند و همچنین کسانی که قبلاً پایه دبیری داشته و به پایه اداری تبدیل کرده‌اند در صورتی که در تاریخ تصویب این قانون در خدمت وزارت فرهنگ یا دانشکده‌ها یا هنرسرای عالی باشند و ۵ سال سابقه تدریس داشته یا دارا شوند می‌توانند رتبه خود را به رتبه دبیری تبدیل نمایند بنده این را اضافه کردم که استدعا می‌کنم مورد توجه قرار گیرد که این قبیل اشخاص باید منحصراً به کار تدریس بپردازند تا مدت اشتغال به تدریس آنها به ده سال تمام برسد و پس از آن یا به شغل تدریس ادامه دهند یا به کارهای فنی آموزشی بپردازند توضیح زیادی بنده ر این خصوص ندارم عرض کنم منظور از این قانون این نیست که نسبت به یک عده از اشخاص لیسانسیه‌ها یا مهندسین کمک‌هایی بشود و اضافه حقوقی به آنها داده شود منظور از تهیه این لایحه صرفاً تهیه کردن معلم است و اضافه کردن حقوق معلم است و منظور این نیست که اگر به یک عده اشخاص ظلم شده باشد مهندس باشند لیسانسیه باشند تحصیل‌کرده باشند حقوق‌شان کم است حالا می‌خواهیم اضافه کنیم منظور که این نبوده چون منظور این است کادر معلمین تکمیل بشود حقوق آنها زیاد بشود پس این ماده را بگذرانید که اینها منحصراً شغل‌شان تدریس باشد (عمیدی‌نوری: این پیشنهاد تصویب شده بود) به هر حال این پیشنهاد بنده است این عبارت را با این توضیح اضافه کردم به آخر تبصره ۲ و امیدوارم که اشکالی هم به نظر نرسد و قبول بفرمایند.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- در تبصره ۲ اگر آقایان توجه بفرمایند نوشته‌اند کسانی می‌توانند رتبه‌شان را تبدیل کنند که لااقل ۵ سال سابقه تدریس داشته باشند پس اگر کسی ۵ سال سابقه معلمی نداشته باشد حق ندارد از تبصره ۲ استفاده کند و باید هر وقت ۵ سال سابقه تدریس تمام شد آن وقت بیاید و رتبه‌اش را تبدیل کند پس یک تصریح راجع به تدریس در تبصره ۲ پیش‌بینی شده است تبصره ۳ هم نظر جناب آقای مکرم را تأمین می‌کند برای این که در تبصره ۳ نوشته شده است کسانی از این لایحه می‌توانند استفاده کنند یعنی رتبه‌شان را به دبیری تبدیل کنند که کار اداری و آموزشی داشته باشند که ده سال سابقه تدریس داشته باشند و آنهایی هم که الآن شاغل شغل هستند یا قبلاً شاغل شغل آموزشی بوده و تبدیل به اداری کرده‌اند باید الآن برای پر کردن ده سال سابقه تدریس لااقل ۶ ساعت در هفته تدریس کنند بنابراین این ده سال سابقه تدریس که نظر جناب آقای مکرم است هم در تبصره ۲ و هم در تبصره ۳ پیش‌بینی شده است بنابراین آنهایی می‌توانند از مزایای این لایحه استفاده کنند که لااقل ده سال سابقه تدریس داشته باشند و این نظر تأمین است و من می‌خواهم استدعا کنم از آقای مکرم که پیشنهادشان را چون تأمین شده پس بگیرند (مکرم: تأمین که نیست عرض کردم که اساس مطلب این است که یک عده معلم تهیه بشود) آخر پیشنهاد مرقوم فرمودید که سابقه تدریس اینها به ده سال برسد بعد از آن و پس از آن اگر خواستند تدریس را ادامه بدهند باید در شغل اداری و آموزشی وزارت فرهنگ وارد بشوند.

بنابراین این موافقت را حضرتعالی کرده‌اید که بعد از ده سال می‌تواند بیاید کار آموزشی داشته باشد کار اداری آموزشی این سابقه ده سال تدریس در تبصره ۳ پیش‌بینی شده و احتیاجی ندارد که اینجا باشد و بعد هم بنده می‌خواهم در تأیید بیانات

جناب آقای دولت‌آبادی تقاضا کنم از آقایان که چون طرح دیگری به لایحه قانون متمم تعلیمات اجباری است که جز لوایحی است که در دولت سابق امضا شده است این را لغو فرمودید بنده این طرح را اصلاح کرده‌ام و شاید تا ۱۵ روز مدت قانونی که تعیین فرموده‌اید تقدیم مجلس شورای ملی بکنم در آنجا تمام این مطالب پیش‌بینی شده است و اگر آقایان پیشنهادات دیگری داشته باشند می‌توانند ضمن آن طرح بفرمایند بنابراین می‌خواهم استدعا کنم که روی این لایحه که در دو کمیسیون فرهنگ و استخدام مطالعه شده و شاید ده روز در خدمت آقایان اعضای کمیسیون روی این مطالعه کردیم و یک لایحه مفصل تهیه شده است آقایان از دادن پیشنهاد در این لایحه صرف‌نظر بفرمایند بلکه زودتر این لایحه به تصویب برسد بعد هم بنده خدمت آقایان هستم در لوایح فرهنگی دیگر هر نوع پیشنهاد دیگری داشته باشید مورد مذاکره و مورد قبول واقع خواهد شد.

رئیس- پیشنهاداتی که تاکنون رسیده به ۴۰ پیشنهاد بالغ می‌شود بنده می‌خواهم به آقایان عرض کنم چون شور دوم است ۵ دقیقه بیشتر نمی‌توانند توضیح بدهند اگر توضیحات کافی بخواهند بدهند به این زودی‌ها لایحه به تصویب نخواهد رسید آقای صارمی با این پیشنهاد مخالفید بفرمایید.

صارمی- توضیحاتی که جناب آقای وزیر فرهنگ دادند بنده را از توضیح زیادتری بی‌نیاز می‌کند بنابراین نظر جناب آقای مکرم هم تأمین شده است و از موقع می‌خواهم استفاده کنم یک عرضی اینجا می‌کنم اینجا گاهی آقایان وزرا از مجلس گله می‌کنند و می‌گویند لایحه یک دوازدهم هر ماه تصویب می‌شود و با این یک دوازدهم ما نمی‌توانیم کار بکنیم ما همیشه صحبت کردیم و مذاکره کردیم گفتیم به این که از لحاظ علاقه‌ای که عموم ملت ایران و مجلس ایران به وضعیت فرهنگ و بهداشت و بهداری دارد لایحه اضافات را ممکن است تهیه کنند جداگانه بیاورند به مجلس بدهند تصویب شود حالا اگر چنانچه در بین هیأت‌دولت برای اجرای این موضوع و تهیه این لایحه اشکالی وجود دارد نبایست که در اینجا تقصیر مجلس گذاشته بشود و در مجلس عنوان شود و بسیار شایسته بود که آقای وزیر بهداری در هیأت‌دولت تشریف می‌بردند و عنوان می‌کردند و این گله را در اینجا نمی‌کردند (دکتر افشار: تقاضای ایشان از کمیسیون را به ایشان بکند) حق این بود آقایان لایحه اضافه اعتبارات وزارت فرهنگ و وزارت بهداری را جداگانه به مجلس بیاورند و مجلس هم یقیناً در اسرع اوقات چنانچه سابقه عمل دارد تصویب خواهند کرد و دولت هم به موقع اجرا می‌گذارد پس تقاضا می‌کنم که آقایان این کار را بکنند واگر هم اشکالی دارد همان‌جا رفع بفرمایند و به جای صحبت در پشت تریبون مجلس آنجا صحبت کنند.

رئیس- به این پیشنهاد باید رأی گرفت وقت جلسه سه ساعت است می‌خواستم از آقایان تقاضا کنم که یک قدری سر ساعت تشریف بیاورند که نزدیک ظهر کار تمام شود امروز چون بیست دقیقه به ده مانده جلسه تشکیل شد ناچاریم تا آخر سه ساعت جلسه داشته باشیم رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای مکرم آقایانی که موافق‌اند قیام کنند (عده کمی برخاستند) تصویب نشد، پیشنهاد دیگری قرائت می‌شود. (پیشنهاد آقای دکتر بینا به شرح زیر قرائت شد.)

مقام معظم ریاست مجلس شورای ملی.

بنده پیشنهاد می‌کنم در تبصره ۲ پس از کلمه پایه اداری کلمه (آموزگاری) نیز اضافه شود.

رئیس- آقای دکتر بینا.

دکتر بینا- بنده از جناب آقای وزیر فرهنگ و مخبر محترم کمیسیون معذرت می‌خواهم با تعهدی که بنده سپرده بودم صحبت نکنم اینجا مثل این که اشتباه شده است اینجا کلمه آموزگار در لایحه حذف شده است به طوری که آقای وزیر فرهنگ اطلاع دارند همه ساله ۳۰ نفر از آموزگاران شهرستان‌های ایران به طهران می‌آیند و در دانشسرای عالی تحصیل می‌کنند پس از سه سال لیسانسیه می‌شوند در دانشکده ادبیات هم شاگردانی که در دانش‌سرای عالی تحصیل می‌کنند وارد خدمت فرهنگ می‌شوند و در آنجا رتبه‌های اداری می‌گیرند در این تبصره وقتی که صحبت شده که مهندسین و لیسانسیه‌هایی که دارای پایه اداری هستند و رتبه اداری هستند از مزایای این قانون استفاده خواهند کرد آموزگارانی که با این ترتیب در خدمت دولت هستند یا لیسانسیه نیستند نمی‌توانند از مزایای این قانون استفاده کنند چون وقت برای صحبت کردن زیاد نیست استدعا می‌کنم از آقای وزیر فرهنگ و آقای مخبر کمیسیون موافقت بفرمایند کلمه آموزگاری بعد از رتبه اداری اضافه شود.

رئیس- آقای وزیر فرهنگ.

وزیر فرهنگ- جناب آقای دکتر بینا پیشنهاد کردند به این ترتیب کلیه لیسانسیه‌ها و مهندسین که پایه اداری و آموزگاری دارند لیسانسیه که پایه آموزگاری ندارد مهندس که پایه آموزگاری ندارد بلکه نظرشان این است که آموزگارانی که رتبه آموزگاری دارند (بهبهانی: اگر یک آموزگاری بعد لیسانسیه بشود) اجازه بفرمایید بنده متوجه شدم اصلاح عبارتی که کردند اینجا صحیح نیست ولی منظورشان این است که آموزگارانی که بعد لیسانسیه می‌شوند با توضیحی که دادند بنده استنباط کردم می‌توانند رتبه دبیری بگیرند این کاملاً صحیح است و این در خود لایحه متمم تعلیمات اجباری و در خود قانون تعلیمات اجباری پیش‌بینی شده است اگر ۳۰ نفر فارغ‌التحصیل دانش‌سرای مقدماتی اینها به موجب تصویب‌نامه‌ای که در دوره‌های گذشته به تصویب رسیده بروند به دانش‌سرای عالی و دانش‌سرای عالی را تمام کنند اینها وقتی که آمدند بیرون اتوماتیک‌مان رتبه دبیری می‌گیرند اما اگر مقصودشان این است که یک آموزگاری مشغول کار آموزگاری است و در عین‌حال هم تحصیل می‌کند و لیسانسیه می‌شود این می‌تواند رتبه دبیری بگیرد این جایش اینجا نیست در لایحه متمم تعلیمات اجباری که عرض کردم پیش‌بینی شده است که آموزگارانی که لیسانسیه می‌شوند چه جور رتبه دبیری بگیرند لیسانسیه‌هایی که دکترا می‌گیرند چه جور ممکن است دانش‌یار بشوند در آنجا پیش‌بینی شده و ما مقدار زیادی از این آموزگاران را رتبه دبیری بهشان دادیم و حتی در همان لایحه پیش‌بینی شده است که اگر رتبه‌اش را تبدیل کرد به دبیری باید برود پنج سال در شهرستان‌ها تدریس کند ما این را داریم عمل می‌کنیم مورد عمل ما هم هست بنابراین نظر ایشان در آن لایحه تأمین است.

رئیس- آقای دکتر بینا.

دکتر بینا- من اتخاذ سند می‌کنم از گفته ایشان و پیشنهادم را پس می‌گیریم برای این که یک عده اشخاصی هستند که آموزگار هستند و لیسانسیه‌شده آمد و رتبه اداری دارند چون فرمودند حق آنها تأمین می‌شود پس می‌گیریم.

۴- تعیین موقع و دستور جلسه بعد، ختم جلسه

رئیس- جلسه را حالا ختم می‌کنیم تمنا دارم آقایان اول وقت تشریف بیاورند که دیگر به دیر وقت نرسد جلسه روز سه‌شنبه خواهد بود ساعت ۹ صبح دستور مذاکره در عین گزارش.

(مجلس بیست دقیقه بعد از ظهر ختم شد.)

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت‏