مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۸۵

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری ششم

قوانین بنیان ایران نوین
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ دی ۱۳۰۶ نشست ۱۸۵

مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره‏۶

جلسه: ۱۸۵

صورت مشروح مجلس پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۰۶ مطابق ۴ رجب‌المرجب ۱۳۴۶

فهرست مندرجات:

۱-تصویب مرخصی دو ماهه آقای دشتی

۲- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به هفتاد هزار تومان اعتبار متحرک وزارت پست و تلگراف و تصویب آن

۳- مذاکره نسبت به طرح قانونی جمعی از نمایندگان راجع به واگذاری قراولخانه‌های قدیمی شهر تبریز به بلدیه آنجا و تصویب یک فوریت و ارجاع آن به کمیسیون قوانین مالیه

۴- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون قوانین مالیه راجع به ماده اول لایحه خالصه‌جات انتقالی

۵- تصویب اضافه روزهای شنبه بر ایام تشکیل جلسات مجلس شورای ملی

۶- قانون اجازه پرداخت هفتاد هزار تومان به عنوان اعتبار متحرک وزارت پست و تلگراف بابت بودجه سنه ۱۳۰۶

مجلس دو ساعت قبل از ظهر به ریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید

صورت مجلس روز سه شنبه ۵ دی ماه را آقای بنی سلیمان قرائت نمودند

غائب با اجازهٔ جلسه قبل آقای دشتی

غائبین بی اجازه جلسه قبل آقایان:

حاجی علی اکبر امین – شیروانی – اسدی

مرتضی قلیخان بیات – ذوالقدر – امام جمعه شیراز – اعظمی – نظام مافی – زارع – قوام شیرازی – جوانشیر- پالیزی – فرمند – میرزا عبدالله خان وثوق – حاج حسن آقا ملک بنی سلیمان – فرشی – میرزا حسن خان وثوق – حاج غلامحسین

دیر آمدگان بی اجازه جلسه قبل آقایان:

شریعت زاده – حاج شیخ بیات – حاج میرزا مرتضی – معتضداستر آبادی

رئیس – صورت مجلس ایرادی ندارد؟ گفتند خیر

رئیس – صورت مجلس تصویب شد – آقای کفیل وزارت پست و تلگراف

کفیل وزارت پست و تلگراف – در اواخر ماه گذشته بنده مختصر لایحهٔ راجع به اعتبار متحرک وزارت پست و تلگراف تقدیم کرده بودم به کمیسیون بودجه هم مراجعه شده است خبرش هم داده شده است چون خیلی مختصر است تقاضا می‌کنم آقایان محترم موافقت بفرمایند قبل از ورود به دستور این مختصر لایحه جزو دستور شده و بگذرد

عده از نمایندگان – صحیح است مخالفی ندارد

رئیس – آقای دهستانی با تقاضای آقای کفیل مخالفید

دهستانی – خبر بنده موافقم ولی به شرطی که پیشنهاد بنده در درجهٔ دوم جزو دستور شود

رئیس – عجالتا تا آن لایحه را بیاورند یک فقره خبر است از طرف کمیسیون عرایض و مرخصی قرائت می‌شود این طور قرائت شد به طوری که آقای عصر انقلاب نماینده محترم اظهار داشته‌اند آقای دشتی نماینده محترم به واسطه کسالت عارضه و لزوم معالجه تقاضا دارند که از تاریخ ششم دی برای دو ماه دیگر مرخصی ایشان تمدید شود کمیسیون عرایض پس از مطالعه و دقت در اطراف این تقاضا چون عذر نماینده محترم را موجه می داند لذا مرخصی ایشان را به طوری که خواسته‌اند تصویب واینک خبر آن را تقدیم می‌دارد رئیس- آقای روحی

روحی – بنده موافقم

رئیس – آقای فیروز آبادی

آقا سید یعقوب – بنده قبلا اجازه خواسته‌ام و مخالفم

فیروز آبادی – بنده هم مخالفم

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – اولا این پیشنهاد را که آقای عصر انقلاب می‌دهند بدون این که معین شده باشد بنده نمی دانم چه صورتی دارد تلگراف را هم نمی دانم کمیسیون دیده است یا نه شهادت یک نفر را هم نمی دانم کمیسیون قبول می‌کند یا نه در شرع که دو شاهد عادل لازم است آقای دشتی هم خودشان پریروز برای بنده کاغذی نوشته بودند که الحمدالله حالم خیلی خوب است و ثانیا دوماه اجازه خواستن برای رفتن گشتن واین‌ها در اروپا خوب است این دوماه را پول نگیرند

رئیس – آقای روحی

روحی – عرض کنم که بنده خیلی تعجب می‌کنم از همکار محترم خودم آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – هیچ تعجب نکنید

روحی – که بایستی بهٔ نفر نماینده کاملا اعتماد داشته باشند اگر ایشان طرف اعتماد نبودند وکیل نمی‌شدند این اولا

آقا سید یعقوب – نگفتم که طرف اعتماد نیستند گفتم شهادت دو شاهد عادل می‌خواهد

دکتر سنگ – بنده حالا عرض می‌کنم

روحی – ثانیا آقای دکتر سنگ اطلاع دارند می دانند که ایشان کاملا مریض اند و کسالت دارند …

آقا سید یعقوب – ایشان اینجا نیستند چطور اطلاع دارند؟

روحی – به علاوه شخص ایشان هم در مجلس خدماتی کرده‌اند گذشته از این آثار قلمی ایشان هم بهجامعه خدماتی کرده است که در خوراین هست که مجلس به ایشان این مرخصی را بدهد آقا سید یعقوب – عجب دلیلی

رئیس – رأی گرفته می‌شود آقایانی که مرخصی دو ماهه آقای دشتی را تصویب می‌کنند قیام فرمایند

اغلب برخاستند

رئیس – تصویب شد مادهٔ واحده قرائت می‌شود این قسم قرائت شد

مادهٔ واحده – مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه می‌دهد که از بودجهٔ هذه السنه وزارت پست و تلگراف مبلغ هفتاد هزار تومان به عنوان اعتبار متحرک به وزارت پست و تلگراف پرداخته و از بابت حقوق و اعتبارات مصوبهٔ آن وزارتخانه در حدود سنهٔ مالی محسوب دارد

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – بنده اصولا هر پولی را به هر عنوان برای اصلاح یا توسعهٔ وزارت پست و تلگراف بدهند موافقم دلیلش هم معلوم است ولی این که بنده در تحت عنوان مخالفت اجازه گرفتم می‌خواستم سؤال کنم که این پولی را که به عنوان اعتبار متحرک می‌گیرند برای چه چیز است و برای چه اصلاحاتی است وآیا ممکن است بفرمایند که این چه وقت اعاده می‌شود و چه وقت رد می‌کنند یا خیر؟

کفیل وزارت پست و تلگراف – آقای کازرونی اگر توجه بفرمایند درخود همین ماده نوشته شده است که از بابت حقوق و اعتبارات مصوبهٔ آن وزارت خانه در حدود سنهٔ مالی محسوب دارد ما یک بودجه‌ای داریم که البته صورت تفصیلی آن به نظر آقایان می‌رسد که اقلام خیلی زیادی دارد در حدود ۱۹۴۷۰۰۰ تومان در این اقلام زیاد بعضی مخارج است که آنها را نمی‌شود ماه به ماه معطل و معوق گذاشت و مخارجش را تعطیل کرد مثلا ما تعهداتی در مقابل کنتراتی‌ها ودر مقابل دفاتر بین المللی داریم و یک اضافه بارهایی داریم که لازم است یک اعتبار متحرکی داشته باشیم مثلا توضیحا عرض می‌کنم که یک نفر سورچی باید فردا دو خروار از بوشهر حمل کند به این جا و یک مرتبه تلگراف می‌رسد که دوازده خروار بار اینجا حاضر است و موجود است و برای آن اتومبیل و اتوبوس باید کرایه کرد و این را نمی‌شود گذاشت برای یک موقعی که در خواستش پیشنهاد بشود و برود به وزارت مالیه و بعد از چندی حواله اش صادر بشود به علاوه برای این که خاطر آقایان محترم کاملا مسبوق و مستحضر باشد و از جزئیاتش کاملا اطلاع پیدا کنند مخصوصا چند قلم آن را که به طور ماهیانه باید پرداخته شود استخراج و یادداشت کرده‌ام از آن صورت کلی که حالا به عرض می رسانم در قسمت تلگراف قیمت علیق به غلامانی که زیر سیم می رند ماهی ۱۹۰۰ تومان است الان در خیلی از قسمت‌ها ماسیم کشی داریم مخصوصا در قسمت آذربایجان و استر آباد و اردبیل و آستارا و کردستان و اطراف این‌ها که هر روز غلامان باید فوق العاده بگیرند و علیق بخرند و این طرف و آن طرف بروند و این‌ها را نمی‌شود گذاشت برای آخر ماه دیگر این یکی یکی دیگر یک کرایه برای دفاتر تلگرافی ما داریم که ۹۲۶ تومان خرجش است که باید هر ماه به صاحبان خانه‌ها بدهیم مخارج مسافرت داریم مستخدمین جزء ماهی ده تومانی و پنج تومانی و شش تومان داریم که باید بدهیم تقریبا این‌ها هفت هزار تومان است حمل ونقل داریم که باید به سورچی‌ها بدهیم مال شهر و نواحی که ماهی ۴۱۱۲ تومان است آهن ساز و نجار واین‌ها هستند که مشغول کار حمل ونقل هستند وماهی ۱۰۰۰ تومان بودجه دارند به علاوه برای بی سیم و هواپیمایی ما مخارجی داریم و مستخدمینی داریم که اغلب کنتراتی هستند چه در ولایات و چه در این جا که

بیش از سی تومان حقوق نمی‌گیرند وبرای پیشرفت کار باید بهشان داد این‌ها راماهی ۳۳۰۰ تومان می‌دهیم از این قبیل مخارج خیلی است مخصوصا برای اضافه بارها در حدود ۹۰۰۰ یا ۱۰۰۰۰ خرج داریم که این‌ها را نمی‌شود منتظر شد تا تصویب بودجه که بعد از تصویب بودجه برود به وزارت مالیه و به فورمالیته بگذرد و بعد از مدتی داده شود این پولی را که ما حالا می‌گیریم قرض است ودر آخر دورهٔ مالی می‌دهیم و برای اطلاع آقایان عرض می‌کنم که تمام این مخارجی هم که می‌شود این طور نیست که به دست خودمان باشد درست است که اعتبار متحرک است ولی باز با نظارت وزارت مالیه خواهد بود واگر در فلان ولایت ۱۰ تومان به فلان مستخدم می‌دهیم باید با نظر و تصدیق وزارت مالیه باشد

جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

آقا سید یعقوب – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

آقا سید یعقوب – مخالفت بنده نه از حیث بیانات آقای کفیل است خیر بلکه مخالفت بنده از این نظر است که مجلس شورای ملی را متوجه کنم به این که تا این لوایح هست دولت حاضر نیست بودجه اش را تعقیب کند و بگذراند بنده ممکن است که مخالفتم را پس بگیرم لکن این که عرض می‌کنم برای این است که آقایان مستحضر شوند که دولت نه در کمیسیون بودجه می‌آید و نه در مجلس تعقیب می‌کند بودجه اش را سال دارد تمام می‌شود ما وظیفهٔ نمایندگی مان را باید ادا کنیم بنده خواستم این جا تذکر بدهم به آقای کفیل که ما باید یک چیزی را وثیقه نگهداریم تا دولت بیاید و بودجهٔ خودش را تعقیب کند والا بودجه نمی‌گذرد ما در کمیسیون یک صرفه جویی‌هایی کردیم ولی دولت تکلیف خودش را در این نمی داند که بیاید و بودجهٔ مملکتی را بگذراند تا آن صرفه جویی که ما کریم برگردد به خزانهٔ مملکت و می‌خواهد تا آخر سال همین طور دوازدهم دوازدهم بیاورد و بودجه را نگذراند بنده خواستم به عرض مجلس برسانم که ما در کمیسیون صرفه جویی کریم قریب یک کرور تومان ولی دولت نمی‌خواهد آن صرفه جویی به خزانه مملکت برگردد و محض استحضار خاطر آقایان عرض کردم ولی حالا ممکن است مخالفتم را مسترد کنم فقط خواستم عرض کنم که دولت بودجه اش را تعقیب نمی‌کند

رئیس- دیگر رأی نباید گرفت؟

آقا سید یعقوب – خیر پس گرفتم – اگر پس نگیرم چه بکنم ؟…

خندهٔ نمایندگان

رئیس – پیشنهاد آقای فیروز آبادی این قسم قرائت شد بنده پیشنهاد می‌کنم که نوشته شود ۵۰/۰۰۰ تومان

فیروز آبادی – بنده خیلی متأسفم که می‌بینم این هم یک صورت دیگری است که دارد در مجلس شورای ملی پیدا می‌شود اگر یک وقت هم که نشد بودجه بیاید به مجلس ماه به ماه اعتبار متحرک می‌آیند و می گذرانند و تفکیک در مخارج می‌کنند خیلی غریب است تا حالا دوازدهم بود حالا این طور می‌شود ومعلوم هم نیست که کی بودجه می‌آمد بنده با این تزییبات مخالف هستم با آن اطمینانی که به آقای کفالت دارم و می دانم تا لازم نبود ایشان این کار را نمی‌کردند و از این جهت مطمئن هستم ولی برای این که بعد از این هر وزیر ی از این پیشنهادها دیگر به مجلس نیاورد این پیشنهاد را کردم گذشته از این سابق بر این لایحه‌ای که آمده بود پنجاه هزار تومان بود بعد هفتاد هزار تومان شد و هفتاد هزار تومان هم به عقیده بنده خیلی زیاد است

دکتر طاهری مخبر کمیسیون بودجه – این که راجع به بودجه‌ها فرمودند بودجه از کمیسیون گذشته است و مجلس هر روز که تقاضا کند جزو دستور می‌شود و آقایان نمایندگان نباید زود از دستور خارجش کنند والا از طرف کمیسیون کوتاهی نشده بودجه معارف گذشته سایر بودجه‌ها هم در شرف تصویب است ولی موضوعی

که راجع به پنجاه هزار تومان و هفتاد هزار تومان فرمودند خود دولت در کمیسیون تقاضا کر که هفتاد هزار تومان بشود وال کمیسیون هیچ وقت پیشنهاد اضافه نمی‌کند به علاوه توضیحا عرض می‌کنم که این یک چیز جدیدی نیست که داده می‌شود سابقه دارد در دورهٔ چهارم هم سابقه داشته دویتس و چهل هزار تومان دادند برای همین مصارفلی که آقای کفیل حالا اشاره کردند که یک چیزهای فوری و فوتی هست که لازم است خرج شود و نمی‌شود صبر کنند تا موقعی که بودجه مملکتی بگذر یا دو دوازدهم نگذرد و این در واق یک کارگشایی است برای وزارت پست و تلگراف و مستخدمین آن جا در هر صورت بنده پیشنهاد ایشان راراجع به پنجاه هزار تومان نمی‌توانم قبول کنم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این پیشنهادآقایان موافقین قیام فرمایند

دو سه نفر قیام نمودند

ریس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای اعتبار به شرح ذیل قرائت شد تبصره ذیل را به ماده واحده پیشنهاد می‌کنم وزارت پست و تلگراف مکلف است ۶ هزار تومان از هفتاد هزار تومان مزبور را به تلگراف خانه و پستخانه مرکز تخصیص دهد

اعتبار – پستخانه مرکز که آقایان ملاحظه فرموده‌اند که اعضاء پست در این سیاه چال زندگی می‌کند همین طور تلگراف خانه مرکزی تهران که بنده مطلع هستم فوق العاده به داشتن یک همچو اعتباری احتیا دارند سابقه هم داشته است ولی وزارت مالیه به واسطه بعضی اشکالات مالی جلوگیری کرد حالا برای این که در تقسیم این اعتبار اشکالی نشود این بود که بنده خواستم این مبلغ جزئی به این دو نقطه مهم اختصاص داده شود که بتوانند احتیاجات خودشان را رفع کنند و در ماده هم قید شده باشد. کفیل وزارت پست و تلگراف –همانطوری که این جا در جزو ارقام خواندم برای تلگراف خانه تقریبا هفت هزار تومان در نظر گرفته شده و برای پست خانه هم تقریبا نه هزار تومان و گمان می‌کنم که علاوه هم بشود وچون جزئیاتش در نظرم نیست بنده اطمینان می‌دهم که هم از برای پست مرکز و هم از برای تلگراف خانه مرکز به قدری که ممکن است اعتباری تخصیص داده می‌شود

اعتبار – بنده پس گرفتم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به ماده واحده با اوراق آقایانی که تصویب می‌کنند اوراق سفید خواهند داد

اخذ و استخراج آراء به عمل آمده و ۷۲ ورقه سفید تعداد شد

رئیس – عدهٔ حضار ۹۱ با ۷۲ رأی تصویب شد

اسامی موافقین آقایان:

افسر – اسعد- محمد آخوند – تقه الاسلامی – محمودر ضا – احتشامزاده – حیدری – عصرانقلاب – کی استوان – دادگر – کازرونی – نوبخت – دکتر سنگ کلالی – بادمداد – عمادی – ملک مدنی – خطیبی – بهبهانی – بدر – لیقوانی – حاج آقا حسین – طباطبایی – دیبا – عباس میرزا – ایلخان – میرزا عبدالحسین – جلائی – طاهری – روحی – سید حسین آقایان – جمشیدی – اعتبار – هستانی – حقنویس – شریعت زاده – میرزا عبدالله خان وثوق – یاسایی – وزیری – مهدوی – ملک – ایرج پور تیمور- افخمی – معظمی – ساکنیان – استر آبادی – محمد ولیمیرزا – خواجوی – عدل – عراقی – خوئی – جهانشاهی – مولوی – امام جمعهٔ اهر – آقا زادهٔ سبزواری – سید کاظم – نگهبان – مفتی – پالیزی – دولتشاهی – یحیی خان زنگنه – زوار – اسکندر خان – مقدم – دیوان بیکی – ملک آرایی – ابراهیمی – موقر – میرممتاز – دکتر رفیع امین – اسکندری – دکترمصدق – افشار – فهیمی - فرهمند

رئیس – پیشنهاد چند نفراز آقایان نمایندگان:

این قسم قرائت شد

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی این جانبان تقاضا داریم طرح تقدیمی دایر به واگذاری قراولخانهای شهر تبریز به بلدیه مستقیما در مجلس شورای ملی مطرح وبه یک فوریت آن اخذ رأی شده به کمیسیون مربوطه ارجاع گردد عدل – مولوی – دکتر رفیع امین – لیقوانی – جواد امامی –ثقه الاسلامی

رئیس – آقای عدل

عدل – عرض می‌شود خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است که در شهرهای ایران پلیس نبوده است وحفاظت شهربا قشونبودآن وقت یک قراولخانهایی در شهرها در همهٔ ولایات ساخته‌اند بعد که ادارهٔ نظمیه تشکیل شده است آن قراولخانها خالی مانده است بعد مزبله شده اس و در وسط شهر مزبله‌های زیادی هست که خالصهی دولتست و مال دولتست و همین طور مانده است یعنی آن وقت مال دولت بوده است ولی حقیقتا مال بلدیه است و حالا درتصرف مالیه است مخصوصا راجع به شهر تبریز ما تقاضا کردیم که این قراولاخانهایی که در خیابانهای شهر هست و اسباب کثافت است این‌ها را واگذارند به بلدیه تا آنجا‌هایی که می‌افتد توی شارع عام بیفتد و راهها وسیع بشود و برای عبور ومرور یک تسهیلاتی بشود و آنجاهایی هم که ازجاده کنار است مستغلاتی بسازند که از عایدات آن کمکی به بلدیه شود و استدعا می‌کنیم آقایان اگر ضرری نمی دانند این را زودتر تصویب بفرمایند که این کثافات وسط شهر که اسباب امراض مسریه است رفع شود

رئیس – آقای ملک مدنی

ملک مدنی – عرض کنم بنده با این لایحه مخالفتی ندارم ولی اصولا وقتی یک دستوری برای مجلس معین می‌شود و مخصوصا یک لایحهٔ مهمی هم که جزء دستور شده است معتقد نیستم که آن لایحه را ما تأخیر بیندازیم و چیزی که فکرمان روی آن هنوز حاضرنشده است مطرح مذاکره بشود بنده از آقای عدل هم تقاضا می‌کنم که آقایان هم موافقت بفرمایند که این لایحه خالصهٔ انتقالی که محل احتیاج و ابتلاست این را شور اولش را بگذرانیم بعد وارد این جور لوایح بشویم

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند این طرح جزء دستور شود قیام فرمایند

اغلب نمایندگان قیام نمودند

رئیس – تصویب شد قرائت می‌شود

این طور خوانده شد

نظر به توسعه‌ای که شهر تبریز پیدا کرده است برای تامین احتیاجات عمومی و نظافت شهری و سهولت ارتباط بین محلت مختلفه قراولخانهای قدیهه و اراضی آن که دیگر طرف هیچ گونه احتیاج نیسند و فقط منبع زباله و خاک روبه را تشکیل می‌دهند به دولت اجازه داده شود آنها را ملکیت بلدیه منتقل و واگذار نمایند

ماده واحده – دولت مجاز است قراولخانهای قدیمه واقعه در داخله محلات شهر تبریز را برای تأسیس مؤسسات عام المنفع از قبیل رخت شوی خانه وبا غچه و غیره به ملکیت شهر واگذار و همچنین اراضی میدان سرباز خانه سابق را که در داخل شهر واقع و متصرفی ندارد برای ایجاد خیابان و باغ ملی و مازاد آن اراضی را بلدیه مجاز خواهد بود به طریق مزایده به فروش برساند تا مادامی که قانون بلدی نگذشته در تحت نظارت مالیه و از حاصل فروش تأسیس یک باب مریض خانهٔ عمومی مجانی بدارد

رئیس – مذاکراتی می‌شود راجع به قابل توجه بودن است آقای روحی

روحی – عرض کنم که بنده مخالفتی ندارم و آرزو می‌کنم که همهٔ بلدیه‌های شهرها واقعا بسیط وجامع

بشود و رفع احتیاجات هرشهری را بکنند ولی بنده با تبعیض مخالفم در تمام شهرهای ایران قراولخانه هست همه جا هم بلدیه دارد

ثقه الاسلامی – شما هم پیشنهاد بکنید

روحی – تأمل بفرمایید یک قدری صبرکنید پیشنهادش را هم می‌دهیم عجله نکنید به علاوه بنده دراین لایحه یک عیبی می‌بینم و آن این است که نظر دولت باید جلب شود و آن بسته به وقتی است که به کمیسیون رفت این نظر جلب شود وعقیدهٔ بنده این است که در قانون بلدیه که هفت ماده اش مانده است عین این امر پیش بینی شده است تمام اماکن شهری که مال دولت است ازاراضی و قراولخانها و میدانها و غیر ذالک همه را واگذار کنند به بلدیه هرجایی من عقیده دارم عوض این آقایان موافقت بفرمایند قانون بلدیه بیاید و بگذرد و در اینجا مال کرمان و تبریز و یزد تمام این‌ها تأمین شود این که به طور مستقل و استثناء قراولخانهای شهر تبریز رابه بلدیه اش واگذارند به چه جهت است بنده با تبعیض مخالف هستم و از نمایندگان محترم تبریز تقاضا می‌کنم مساعدت بفرمایند که این هشت ماده با هفت مادهٔ دیگر قانون بلدیه رابگذرانیم اگر این ماده پیش بینی شده است که بسیارخوب واگر پیش بینینشده است پیشنهاد کنیم که زمینها و قراولخانها و میدانها و هرچه از این قبیل که در شهرها هست و مال دولتست واگذار کنند به بلدیه‌ها و بنده با این طوراستثنا و تبعیض مخالفم حتی آن پولهایی که به بلدیه‌ها دادند مثل اصفهان و سایر جاها بنده آن وقت نبودم والا مخالفت می‌کردم نظرم این است که مجلس نسبت به تمام شهرهای ایران باید نظر مساوی داشته باشد و به عموم افراد مملکت به یک چشم نگاه کند

جلائی – اصفهان مال خودش را برده است آقا

رئیس – آقای بامداد

بامداد – عرضی ندارم

رئیس – آقای شریعت زاده

شریعت زاده – گرچه اظهاراتی که نمایندهٔ محترم آقای روحی فرمودند مبنی بر یک اصل بود که قابل تقدیر است در عین حال بنده معقتد هستم که برداشتن یک قدمی راجع به واگذاری این قبیل اراضی به بلدیهٔ تبریز خودش هم مخالف این اصل نیست قدمی است برای پیشرفت این اصل که راجع به واگذاری اراضی متعلق به دولت به شهرهاست بنابراین بنده تصور می‌کنم که این مطلب چون مربوط به یک قدم مهمی است آقایان موافقت نمایند ممکن است در ضمن اجرای همین لایحه آن نظر عمومی آقایان دیگر هم تأمین بشود و بنابراین بنده موافقم با این طرح

بعضی از نمایندگان – صحیح است

رئیس – آقای احتشام زاده

احتشام زاده – موافقم

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – بنده هم موافقم

رئیس – آقای افشار

افشار – موافقم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

رئیس – مخالفی ندارد

گفته شد خیر

رئیس – رأی گرفته می‌شود به قابل توجه بودن طرحی که قرائت شد آقایانی که قابل توجه می دانند قیام فرمایند

اغلب نمایندگان برخاستند

رئیس – قابل توجه شد فوریت قسم اول مطرح است مخالفی ندارد

دکتر طاهری – به کمیسیون مراجعه نمی‌شود

رئیس – عرض کردم فوریت قسم اول یک شوری

بودنش مخالفی ندارد؟

میرزا سید احمد خان اعتبار – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

اعتبار – عرض کنم که زائد بر آنچه که آقای روحی دلیل آوردند بنده دیگر لازم نمی دانم در این خصوص بیاناتی بکنم ولی البته از نقطه نظر این که اصولا یک طرحی است مفیدودر قانون بلدی هم پیش بینی شده است تصور می‌کنم همین قدر که مجلس رأی داد به قابل توجه بودنش به کمیسیون ارجاع شود و موقعی که به کمیسیون ارجاع می‌شود اولا بایستی نظر دولت درین موضوع معلوم شود و ثانیا با این که در قانون بلدیه این موضوع پیش بینی شده است گمان می‌کنم با تسریع یک همچو قانونی از مجلس بگذرد و حال آن که برای تمام مملکت پیش بینی شده یا می‌شود مورد نداشته باشد خوب است همین قدر که مجلس و نمایندگان محترم موافقت کردند کافی باشد برای این که به کمیسیون برود و در کمیسیون در قسمتهای مختلفه اش رسیدگی بشود و دوباره به مجلس بیاید

رئیس – آقای محمد ولی میرزا

محمد ولی میرزا – تصور می‌کنم مخالفت آقا مورد نداشته باشد زیرا در رأی دادن رأی به چه می‌دهیم بالاخره خواهد رفت به یک کمیسیونی به کمیسیون مربوطه ودر آنجا نماینده محترم دولت حضور پیدا خواهد کرد و نظر نماینده دولت به این پیشنهاد و این طرح جلب خواهد شد و این طرح دومرتبه بر می‌گردد به مجلس برای تصویب وبدون این که برود به کمیسیون و جلب نظر نماینده محترم دولت بشود دیگر رأی ثانی که خیال می‌کنند گرفته شود نمی‌شود پس تصور می‌کنم از این نقطه نظر کاملا نظر نمایندهٔ محترم محفوظ باشد از نقطه نظر دیگری هم که تأیید فرمودند فرمایشات آقای روحی را آن را هم بنده نمی‌خواهم داخل مذاکره بشوم زیرا بیانات آقای شریعت زاده کاملا کافی بوده است و تصور می‌کنم نظر موافقت مجلس کاملا متظاهر شده است

بعضی از نمایندگان – کافیست

رئیس – رأی گرفته می‌شود به فوریت به کشوری آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند اکثر

نمایندگان برخاستند

رئیس- تصویب شد پیشنهادی شده است گمان نمی‌کنم مورد داشه باشد

به شرح ذیل قرائت شد پیشنهاد می‌کنم تمام قراولخانهای شهرها که طرف استفاده دولت نیست به بلدیه‌ها واگذار نمایند افسر، شریعت زاده، روحی، حسین جلایی

رئیس – وقتی که در اصل مطلب مذاکره می‌شود این پیشنهاد باید بشود ولی اینجا گمان نمی‌کنم مورد داشته باشد

بعضی از نمایندگان – صحیح است

آقاسید یعقوب – اجازه می‌فرمایید سؤالی دارم به کدام کمیسیون رجوع می‌شود

رئیس – به کمیسیون قوانین مالیه

بعضی از نمایندگان – کمیسیون داخله

رئیس- راجع به انتقال ملک دولت است گمان می‌کنم به کمیسیون قوانین مالیه باید برود

نمایندگان – صحیح است

رئیس – مادهٔ اول لایحهٔ خالصجات انتقالی مطرح است آقای بامداد

بامداد – بنده موافقم

رئیس – آقای حاج شیخ بیات

امامی – مذاکرات در مادهٔ اول کافی شده

حاج شیخ بیات – خیر کجا کافی شده است بنده راجع به ماده اول گمان می‌کنم این ماده اول که تنظیم شده است که از طرف کمیسیون و تقدیم مجلس شورای ملی شده است یک نواقصی داشته باشد برای این که اینجا می‌نویسد خالصجات انتقالی املاکی است که

ملک متصرفی دولت بوده و بعد به تصرف اشخاص در آمده است املاک مزبور در صورت داشتن یکی از شرایط ذیل خالصهٔ انتقالی ملکی متصرفین شناخته می‌شود درین مادهٔ اول به عقیدهٔ بنده دو قید باید برایش تعیین کنیم چرا از برای این که یک مادهٔ کشداری به دست قوهٔ مجریه ندهیم که اسباب زحمت مردم بشود نسبت به خالصجات انتقالی یعنی اشخاصی که یک دسته خالصجات انتقالی را متصرف هستند نسبت به آنها یک حدودی در این جا معین شده و ملاحظه شده است که کاملا مورد اطمینان است ولی البته آقایان تصدیق می‌فرمایند مخصوصا در اجرای قانون ممیزی این مسئله خوب واضح شد که در موقعی که مأمورین مالیه می‌رفتند به ولایات برای ممیزی هر جایی را که می دیدند این ملک مالیاتش ممکن است از مالیات سابق کمتر بشود فوری می‌گفتند ما ظن خالصگی به این ملک داریم و این ظن خالصگی بالاخره یک دعوایی درست می‌کرد بین دولت و مردم و همین قضیه باعث شده که آن املاک ممیزی نشده است و بدبخت از آن وجههٔ نظری هم که داشت که ملک خودش را آباد کند همین طور مانده که چه بکند درین لایحه این قسمت پیش بینی نشده دولت نسبت به خالصجات انتقالی یک دفاتر مختلفی و متشتتی دارد مثلا وقتی مراجعه بفرمایید به یک دفتر خالصه می‌بینید راجع به یک دهی می‌نویسد پنج خروار از این ده موقوفهٔ نادری است چهار خروار از این ده مال خالصهٔ صفویه است دو فدرش خالصهٔ شاه عباسی ایت بالاخره یک رقبات متعدد مختلف متشتتی در مالیه هست که اگر دولت بخواهد مراجعه کنید به کلیهٔ آن دفاتر واز روی آنها استخراج کند و تعیین بکند موارد خالصجات انتقالی را تمام املاک ایران خالصه خواهد بود ...

کازرونی – حالا هم همین طور است دارد ادعا می‌کند

حاج شیخ بیات – این است که بنده عقیده‌ام این است که دراین مادهٔ اول باید یک حدودی برای جلوگیری از ین نظریه از طرف مالیه درین لایحه تنظیم شود ونوشته شود ملاحظه بفرمایید املاکی که مثلا از زمان ناصرالدین شاه به مردم واگذار شده است مجلس آن املاک را خالصهٔ انتقالی می داند و تشخیص می‌دهد و می‌گوید به مالیه که این لایحه را نیسبت به آن املاک اجرا کند یا فرض کنید ده سال قبل از آن یا پنج سال بعد از آن مقصودم این است در قسمت املاک اربابی باید در ین جا یک نظریه‌ای بشود و یک حدودی قائل بشویم تا بتوانیم مردم را از شر مالیه حفظ کنیم والا همین قدر که این اجازه را ما به مالیه دادیم فردا یک صورت بالا بلندی مالیه از روی دفاتر پانصد سال چهار صد سال پیش استخراج می‌کند و تمام املاک مردم را می‌چسبد که خالصه است بالاخره این دعوی یک دعوایی می‌شود که تمام مردم را به زحمت می‌اندازد از آن طرف ما آمده‌ایم که دفع شری از خالصجات انتقالی بکنیم یک شری نسبت به املاک اربابی ایجاد کرده‌ایم ابن است که بنده دو سه روز قبل هم شرحی خدمت آقای مخبر در تنفس در این موضوع عرض کردم که بایستی در قسمت محدود شدن خالصجات انتقالی یک حدودی در این لایحه تنظیم شود که معلوم شود مقصود از خالصجات انتقالی که ما اجازه می‌دهیم به دولت که این عمل را نسبت به آنها بکند مقصود این نیست که فردا فلان ممیز فلان مأمور مالیه برود آنجا بگوید مثلا جوجین یا فلان ده را من ظن خالصگی بهش دارم و تمام مأمورین مالیه در ولایات شروع بکنند به این قسمت و آسایش عمومی را از مردم به کلی سلب کنند نظریهٔ نمایندگان محترم این است که خالصجات انتقالی را در حقیقت دفع شر ازشان بکنیم ولی با این ترتیب علاوه بر این که ما نتوانسته‌ایم دفع شری از یک عده بکنیم ایجاد یک شری هم برای سایر مردم کرده‌ایم این است که بنده معتقدم آقایان اعضاء کمیسیون و مخصوصا آقای مخبر در این موضوع نظریه‌ای بفرمایند و یک حدودی برای این مسئله قائل شوند

آقا سید یعقوب مذکرات کافی است

کازرونی – کافی نیست

رئیس – آقای بامداد

بامداد – عرض کنم مطابق سوابقی که در این مملکت هست اصل مخالفت با دولت یک اصل محرزی شده است روی هرچه اسم دولت آمد ما می‌گوییم باید مخالفت کرد در صورتی که درست است ما وکیل ملت هستیم و از طرف ملت آمده‌ایم و بایستی مراعات آنها را بکنیم ولی دولت ما امروز ملی است حکومت ما ملی است هر چه امروزه دولت دارد مال مملکت است و هرچه ما می‌گوییم باید برای منافع مملکت باشد این املاک هم مال مردم است مال خزانه است نباید در هر چیزی همین که اسم دولت و پای مردم در میان آمد بگوییم همین طوری بدهیم بعضی از آقایان می‌فرمودند که خوب است دولت تخلیه ید بکند در صورتی اگر ما تخلیه ید بکنیم ومجال بدهیم این املاک به مردم نمی‌رسد به یک عده ملاک می‌رسد وانگهی شما نگاه کنید به تاریخ انتقال یا فروش این خالصجات که حالا ملک طلق شده است و آنها را با یک فرمان یا صد اشرفی یا پانصد تا پنج هزاری یا به هر عنوان دیگر برده‌اند و یک قدری از آن مانده است این کار اساسا از زمان ناصرالدین شاه شروع شد این املاک مال خزانه است مال بیت المال است همانطوری که ما نسبت به بودجهٔ جاریه باید دقت کنیم که یک شاهی را بی جهت به مصرف نرسانیم نسبت به املاک هم همین طور باید دقت کنیم این لایحه که آمده بنده نگاهش کردم خیلی لایحهٔ عادلانه‌ای است برای آبادی املاک و برای این که گریبان مردم از چنگ مأمورین مالیه رها بشود و بیشتر اصطکاک نکند باید این عناوین مختلفه را یک جهت کرد باید حق مالکیت را محرز کرد برای یک کسانی که مالکیتشان به واسطهٔ این اسم خالصگی متزلزل است اما نباید مفت داد نباید به کلی رها کرد این که آقای بیات فرمودند این کش دار است یعنی ذو احتمالات است نه ماده این طور نیست محدود کرده است و می‌گوید خالصهٔ انتقالی این است که دارای این عناوین باشد در تصرف دولت بوده است بعد منتقل شده است و علامت مالکیت هم این است که با سی سال در دستش باشد ولو مورد تعرض شده باشد یا بیست سال بدون تعرض پس این محدود است اولش معلوم آخرش معلوم نه کش دار است نه ذو احتمالات البته در ممیزی اشخاصی که متصدی شده‌اند و تمام دادها هم از بدی اجراست یعنی مجریها می‌گفتند من ظن خالصگی دارم و این ظن خالصگی خیلی صدمه به ملک وما می‌زند و جلو آبادی ملک را می‌گیرد و مالک نمی‌تواند معاملات در آن ملک بکند این لایحه برای رفع این سوء ظن است و می‌خواهد بگوید یک جهت باشد وقتی که این عمل شد و بعد از تصویب دیگر هیچ امین مالیه نمی‌تواند بگوید من ظن خالصگی دارم این لایحه می‌خواهد این ظن را رفع کند بنا بر این لایحه خیلی صریح است هم طرف مردم را گرفته وهم طرف دولت را گرفته است و هم کش دار نیست بیست سال و سی سال را میزان قرار داده است که مشمولین این قانون مالک می‌شوند ماده تصریح دارد سی سال و بیست سال اگر آمدند دفاتر نهصد سال پیش را باز کردند خوب بی خود باز می‌کنند که ما در فلان دفتر از نهصد سال پیش یا مثلا زمان تیموریها یا صفویه اینجا اسم این ملک در دفتر ثبت شده به عنوان خالصگی حالا وقتی که محدود شد نه بیست سال و سی سال دیگر جا ندارد که دفت ر نهصد سال پیش را باز بکنند به علاوه ممکن است زودتر هم تصویب بکنید که دیگر الن هم نتوانند حرف بزنند در محل پس بنابراین بنده عقیده‌ام این است که باید یک قری عادلانه در قضایا نگاه کر این خالصه مال کیست مال خزانه عمومی است باید مرم را هم مرفه کرد رفاهیت مردم به چه طور است باید دولت به کلی قطع ید بکند اما با یک معاملهٔ مخصوصی که در مورد سوم و چهارم هست و از آن طرف هم باید ما منافع دولت را که عین منافع مردم است حفظ بکنیم و یک قدری تند روی و افراط و تفریط هم نکنیم

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – بنده قبلا عرض کردم با اطلاعاتی که همه نمایندگان محترم از طرز عمل وزارت مالیه در ادارهٔ خالصجات دارند ما اگر این قانون را به این نحو بگذرانیم بیشتر اسباب زحمت مردم می‌شود آقای بامداد دقت بفرمایند که مفاد این ماده چیست؟ مفاد این ماده این است که مطابق رقبات و دفاتر پوسیده اصل این است که تمام املاک مردم مال دولت است مگراین که مردم بدبخت بروند ثابت کنند بیست سال سی سال را که مال ما است و اگر کی روز کم بشود مطابق همین قانون باید مردم ملکشان را بدهند به مالیه مالکیت را امریکایی‌ها در این مملکت متزلزل کردند یکی از کارهای بد آنها این بود که در تمام قضایا مالیه خودش قاضی بود و خودش هم مدعی بود و بالاخره اصل تصرف را متزلزل کرد صحیح است و ما که همیشه طرفدار زراعت وفلاحت و این‌ها هستیم نباید یک کارهایی بکنیم که مردم را دلسرد بکنیم واملاکشان را تصرف کنیم ما که بالشویک نشده‌ایم وقتی که بلشویک شدیم باید املاک را تصرف کنیم...

حاج آقا رضا رفیع – هیچ وقت هم نمی‌شویم

یاسایی – بالاخره شما حق ندارید بگویید املاک مردم مال خزانه است خیر آقا ملک مردم است خریده است دست به دست گذشته است معاملات زیادی روی این املاک شده در تصرف مردم است چطور می‌توان گفت مال دولت است خالصجات دولتی که در تصرف دولت است مال دولت است مال خزانه است خالصجات انتقالی را دولت انتقال داده است مال دولت نیست فروخته است و دولت حق مزاحمه ندارد بالاخزه لغت‌هایی جعل کرده‌اند که مالیات غیر از منال است خیلی خوب ما هرچه گفتیم منال مالیات است می‌گویند خیر در صورتی که بنده نمی‌فهمم تفاوت این حرفها در کجاست از دفاتر کهنه و پوسیده این اصطلاحات را جمع کرده‌اند باز می‌گویند خالصه حسب المقطعی غیر از خالصهٔ انتقالی است خالصهٔ حسب المقطعی باز یک لغتی است که یکی دو سال است اختراع شده در هر حال اگر شما این قانون را به این ترتیب بگذرانید بالاخره بگویید که این‌ها خالصهٔ انتقالی است باز وزارت مالیه می‌گوید این خالصجات حسب المقطعی است ودر قانون چون پیش بینی نشده است بنابراین باید در تصرف دولت باشد و این بد است در هر صورت بنده قبلا هم عرض کردم که از نقطه نظر رفاهیت مردم بایدخالصجات انتقالی را ملک متصرفینش دانست که بروند بردارند مگر آن ملک‌هایی را که از زمان خیلی نزدیک ثابت بشود دولت در آنها یک تصرفاتی داشته است دولت معاوضه کرده است و مردم مال دولت را برده‌اند ولی به طور کلی اگر بگوینداملاکی که در رقبات دولتی اسمش ثبت است خالصه انتقالی است به عقیدهٔ بنده مضراست بنده این حرف را الان اینجا می‌زنم و شما را شاهد می‌گیرم که در رقبات دولتی ولو این که شاید یک عده هم بدبخت بشوند نوشته است بسطام خالصه است و اگر این حرف را بسطامی‌ها بشنوند راستی راستی از آن شوق و رغبتی که به فلاحت دارند منصرف می‌شوند آنها هنوز نشنیده‌اند ولی من می دانم در رقبه‌ای که مال دویست سیصد سال قبل است چنین چیزی هست حالا بینی و بین الله باید گفت که وزارت مالیه برود با بسطامی‌ها معارضه بکند که چه شده است که بسطام در دویست سال پیش از این در صورت رقبات ودفاتر کهنه رفته است شما خوب است به آن دفاتر و رقبات مراجعه بکنید ببینید چه خبر است دو ثلث دهات اصفهان توی آن رقبه است تمام دهات همدان توی آن رقبه است ما اجازه بدهیم که دولت برود گل آویز بشود با تمام اهالی این مملکت این کار خوب نیست وخطرناک است بالاخره شما از نقطه نظر حال مردم و رعایا و دهاقین یک قدری بیشتر مطالعه بکنید مگر مشا خیال می‌کنید که تمام خالصجات انتقالی دست ملاکین است خیر دست خرده مالک هم هست

نقل و انتقال‌های زیادی شده است

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – حقیقتا بیانات آقایا یاسائی که فرمودند بسطامی‌ها همچو هستند ووای به حال ایرانی خیلی غریب است عرض کنم خدمت شما اصلا راجع به خالصجات انتقالی از وقتی که مجلس شورای ملی تأسیس شده است که الان ششمین دورهٔ آن است دقت بفرمایید ببینید چه در کمیسیون عرایض و چه در خود مجلس چقدر شکایت از طرف آنهایی که خالصجات انتقالی دارند شده است از دورهٔ دوم مجلس و دولت درخیال بودند که این مسئلهٔ خالصهٔ انتقالی را درتحت یک قانونی مرتب کنند خیلی خوب حالا ما نمی‌گوییم قانون باید تمام مراد افراد یعنی مراد هر فرد فردی را عطا کند مراد اشخاص متناقض است یک مراد این است که هیچ عنوان خالصهٔ انتقالی در بین نباشد چنانچه آقای یاسائی می‌فرمایند باید مثل ملک اربابی صد سه ونیم بشود این یک عقیده است عقیدهٔ آقای کازرونی این است که این حرفها چه چیز است این املاکی که به عنوان خالصهٔ انتقالی در دروه‌های استبداد و در دربارها به صد اشرفی یا پنجاه اشرفی برده‌اند باید ازبین برود و برگردد به دولت این‌ها یک مرادها و یک نظریه‌هایی است ک باید بین بین این دو نظر را اتخاذ کرد و یک قدم برای اصلاح این کار برداشت این اولین نظری بوده است که درادوار دوم و سوم و چهارم و پنجم بوده است تا حالا که دورهٔ ششم است این مسئله عملی شده است و دولت یک لایحه آورده است برای اصلاح این کار حالا مادهٔ اولش هم مطرح است آقای کازرونی یک نظریه‌ای دارند پیشنهاد بکنند آقای یاسائی هم نظریه‌ای دارند پیشنهاد بکنند آیا نظر این است که به کلی این لایحه از بین برود و هیچ مطرح نشود واین اصلاحی که در نظر گرفته شده که یک قدم اصلاحی نسبت به این‌ها برداشته شود می‌خواهید این نظر از بین برود یقینا نظرتان که این نیست شما و آقای یاسائی نظری دارید که مثلا چه ترتیب باشد پیشنهاد بکنید پیشنهادهای زیادی می‌آید و ما هم امیدوار هستیم که از این پیشنهادها غرضمان عمل بشود عقب پیشنهاد خودمان می‌رویم در کمیسیون نظریات خودمان رامی گوییم و تعقیب می‌شود به مجلس می‌آید بنده اینجا متصل همین مسئله رامی گویم هم آقای یاسائی آن روز فرمودند و هم بنده آن روز همین عرایض را کردم باز هم تکرار بر مکررات حاصل می‌شود شور اول است لایحه دو شوری است قانون به ما حق داده است هر چیزی که بخواهیم بتوانیم در شور اول پیشنهاد بکنیم بعد برود به کمیسیون این لایحه اساسا دو شوری است اما یک چیزهایی راجع به بیانات آقای بامداد فرمودند من هرچه گوش دادم آقای بامداد نگفت که ما بیاییم تمام املاک مردم رابه دولت بدهیم بنده که همچو چیزی نشنیدم و همچو عقیده‌ای هم ایشان ندارند بامداد – صحیح است همچو حرفی نزدند وهمچو عقیده‌ای همنمی‌توانند داشته باشند صحیح است ایشان گفتند این ماده اول نوشته است که خالصه انتقالی که در رقبات دولت نوشته شده به چه اطلاق می‌شود خالصه انتقالی اطلاق می‌شود و مسمی است به آن ملکی که سی سال در تصرف متصرف بوده ولو این که محل تعرض دولت واقع شده باشد دیگر عنوان خالصهٔ انتقالی از رویش برداریم و ملک مالک قرار بدهیم این را آقای بامداد اظهار نکرد که ملک هر مالکی را از دستش بگیریم به علاوه کی می‌شود در تحت فحوای این کلام ملک هر مالکی را ازش بگیریم زیرا اولا این دولت ما یک چنین دولتی نیست این قانون اساسی رسالهٔ عملش است و تکلیف او را معین کرده است و بر فرض هم که یک وکیلی افراطی باشد و در مجلس بگوید چه اثردارد قانون اساسی حقوق دولت و ملت رامعین کرده است ثانیا این که ماده اول می‌آید لفظ را تعریف می‌کند مثل این که اول منطق تعریف می‌کند الانسان حیوان ناطق اینجا هم می‌گوید خالصه انتقالی به چه چیز

می‌گویند به آن چیزی که سی سال در تصرف بوده و لو محل اعتراض هم بوده باشد بنده می‌گویم اسم ین خالصهٔ انتقالی را هم بردارید اگر سی سال گذشته که در تصرف مالک است ملک متصرفی مالک حساب بکنید پس بنده باز به حال تضرع والتماس عرض می‌کنم که آقایان موافقت بکنند ونظریاتیکه دارند چون شور اول است پیشنهاد بفرمایند ما عقیده مان این است که موفق بشویم در این دوره این لایحه را از مجلس به یک طریق عادلانه‌ای بگذرانیم موافقت کنند که شور در مواد تمام بشود ما هم که آزادیم هر قدر که می‌خواهیم پیشنهاد کنیم بعد در شور ثانی تصویب کنیم

بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است

کازرونی – بنده مخالفم

رئیس – بفرمایید

کازرونی – عرض کنم علت این که بنده با کفایت مذاکرات مخالفم این است که دو مخالف حرف زدند که یکی طرف افراط دارد و یکی طرف تفریط و این دو تا بر خلاف همدیگر هستند به تمام معنی آن وقت می‌گویید که دو مخالف حرف زده است در صورتی که این طور نیست این مخالف باید بایستد در مقابل آن مخالف باید این‌ها از هم جدا بشوند توضیحات داده شود که مقصود این مخالف و مقصود آن مخالف چیست چون آن طور است که یکی طرف افراط و یکی طرف تفریط دارد یعنی یک کسی می گید همین طور به مردم بدهند برود یک کسی می‌گوید این طور نیست یک کسی می‌گوید من طرفدار رنجبرم در صورتی که مقصود آن طرف هم همین است این‌ها را من استدعا می‌کنم اجازه بدهند حرف زده شود یا درست تشخیص داده شود و مطالب تشریح شود و بالاخزه به مغالطه نگذشته باشد

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – آقای کازرونی برای مخالفت کردن یک شرایطی را پیشنهاد کردند که بیشتر شباهت داشت به بیت القوه که دو نفر کشتی بگیر باید چه جور بایستند و چه جور در مقابل هم قوت کنند آقا این یک مسئله‌ای است دو شوری و فعلا مطرح است بالاخره با این طور مذاکره کردن امروز تمام نمی وشد ما اهل عملیم باید کار کنیم این لایحه می‌رود به کمیسیون و در آنجا مطالعه می‌شود و مطالب را می‌سنجند و دوباره در مجلس مورد شور واقع می‌شود و بالاخره رأی می‌گیریم و تمام می‌شود و اگر بنا باشد در اطراف این مسئله بخواهیم زیاد حرف بزنیم فایده ندارد خوب است اجازه بفرمایید مذاکرات کافی شود و یک کار دیگر شروع کنیم

رئیس – می‌خواهید اخذ رأی بماند برای بعد از تنفس چون عده هم کافی نیست

جمعی از نمایندگان –صحیح است

در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و به فاصلهٔ نیم ساعت مجددا تشکیل گردید

رئیس- رأی گرفته می‌شود به کفایت مذاکرات مادهٔ اول آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام فرمایند

اغلب قیام نمودند

رئیس – تصویب شد پیشنهادها قرائت می‌شود به نحو آتی خوانده شد پیشنهاد آقای مدرس پیشنهاد می‌کنم مادهٔ اول به طریق ذیل نوشته شود خالصهٔ انتقالی املاکی است که قبلا در تصرف دولت بوده و هر ساله عایدات مالکانه مطالبه و اخذ می نموده و از تاریخ هزار و سیصد قمری تا این تاریخ نقل به غیر شده و به تصرف اشخاص در آمده و فعلا در تصرف آنها است پیشنهاد آقای امامی

بنده پیشنهاد می‌کنم مادهٔ اول به ترتیب ذیل نوشته شود

مادهٔ اول – خالصهٔ انتقالی املاکی است که قبل از تاریخ هزار و سیصد قمری در تصرف دولت بوده و بعد به تصرف اشخاص در آمده است

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

پیشنهاد می‌کنم در ماده اول سطر دوم عبارت املاک مزبور در صورت داشتن یکی از شرایط ذیل خالصهٔ انتقالی ملکی متصرفین شناخته می‌شود تا آخر ماده حذف شود

پیشنهاد آقای دکتر طاهری

پیشنهاد می‌کنم قسمت اول مادهٔ اول به ترتیب ذیل اصلاح شود

مادهٔ اول – خالصهٔ انتقالی املاکی است که بر طبق اسناد و مدارک صحیحه ملک متصرفی دولت بوده و بعد به تصرف اشخاص در آمده است

پیشنهاد آقای یاسائی

بنده اصلاح ماده را به نحو ذیل پیشنهاد می‌کنم

مادهٔ اول – وزارت مالیه مکلف است کلیه املاکی را ه به عنوان خالصجات انتقالی شناخته مانند سایر املاک اربابی ممیزی نموده صدی سه و نیم مالیات دریافت دارد

پیشنهاد آقای روحی

ششدانگ خالصهٔ انتقالی بیاض کرمان که مبلغ هفتصد و پنجاه و پنج تومان نقدا مالیات بده است و دو دانگ خالصهٔ انتقالی کبوتر خان که دویست و نه تومان نقد و یکصد وپنجاه خروار مالیات بده است چون این دو فقره ملک را مرحوم نورالله خان کرمانی وقف بر یک باب مریض خانه عمومی نموده پیشنهاد می‌نمایم از نظر تأمین خیرات عمومی به موجب مادهٔ ششم کلیه معاف از هر نوع مالیات شود

بامداد اجازه می‌فرمایید

رئیس – در بین قرائت پیشنهادات نمی‌شود مذاکره کرد

بامداد خواستم عرض کنم اگر آقایان موافقت بفرمایند تمام این پیشنهاد را ببرند به کمیسیون در آنجا مذاکره شود و سابقه هم دارد والا اگر همه را بخواهیم بخوانیم خیلی وقت می‌خواهد

رئیس – مخالفی ندارد؟

آقا سید یعقوب – بنده مخالفم

ثابت – خوانده شود بعد برود به کمیسیون

رئیس – بقیه پیشنهادها هم قرائت می‌شود بدین مضمون قرائت شد پیشنهاد آقای افسر پیشنهاد می‌کنم که دعاوی دولت با متصرفین راجع به خالصه بودن یا ملکیت از این لایحه حذف و جزو سایر دعاوی دولت وملت بر یکدیگر به عدلیه مراجعه شود پیشنهاد آقای حاج شیخ بیات بنده پیشنهاد می‌کنم تبصرهٔ ذیل علاوه شود بر ماده اول

تبصره – مقصود از خالصجات انتقالی که در اول ماده نوشته شده عبارت است از املاکی که از یک هزار و دویست و نود هجری به بعد به مردم واگذار شده و نسبت به املاک دیگ رمطابق املاک اربابی و مقررات قانون ممیزی عمومی رفتار شود

پیشنهاد آقای ثابت.

نظر به این که مدرک برای خالصه بودن انتقالی و غیره دفتر رقبات است و معلوم نیست این دفاتر از روی چه اساس تنظیم شده و به متنفذین اعطاء شده این جانب مادهٔ ذیل را به جای ماده اول پیشنهاد می‌نمایم مادهٔ اول – خالصه انتقالی املاکی است که بدون تنازع در تصرف دولت بوده و دولت از آن املاک بهره مالکانه بر می داشته و بعد به تصرف اشخاص در آ، ده چنین خالصهٔ انتقالی ملک متصرفین شناخته می‌شود و مدرک مالکیت همان تصرف است و سند دیگری مطالبه نخواهد شد

پیشنهاد آقای عمادی

بنده پیشنهاد می‌نمایم که به عنوان فقرهٔ چهار برمادهٔ

اول افزوده شود:

اطلاق خالصهٔ انتقالی فقط بر املاکی می‌شود که در مدت سی سال با تعرض یا بیست سال بلا تعرض که در دو فقره اول ذکر شده بوده باشد

پیشنهاد آقای فیروز آبادی

بنده پیشنهاد می‌کنم که در این ماده این دو شرط هم اضافه شود

شرط اول آن که مالک معلوم ومعین نداشته باشد و شرط دوم آن که معلوم الوقف نباشد والا به حال اولش باقی بماند

پیشنهاد اقای آقا سید یعقوب

تبصره ذیل را به ماده اول پیشنهاد می‌کنم

کلیهٔ املاکی که تا قبل از سی سال مقرره در این ماده در تصرف اشخاصی هست به ملکیت اربابی شخص متصرف خواهد بود به کلی عنوان خالصه از او مسلوب است

پیشنهاد آقای کازرونی

خالصهٔ انتقالی عبارت است از املاکی که دولت به طور خالصه مالک و متصرف بوده و به همین اسم سند از اجاره کنندگان گرفته و با همین قید خالصه قبض رسید وجه داده بعد به اشخاص انتقال داده است

پیشنهاد آقا حقنویس

این جانب پیشنهاد می‌کنم مادهٔ اول به این طور نوشته شود

خالصهٔ انتقالی املاکی است که بین دولت و متصرفین آنها توافق باشد که از طرف دولت به متصرفین واگذار شده است و یا در کتابچه ثبت فرامین دولتی فرمان انتقال آن املاک به متصرفین از سی سال قبل تاکنون از طرف دولت مطابق فرمان ثبت شده باشد

پیشنهاد آقای استر آبادی

بنده پیشنهاد می‌کنم کلیه املاکی که در تصرف اشخاص است ولو سابقه خالصه بودن داشته باشد ملک متصرفی اشخاص شناخته می‌شود

پیشنهاد آقای عمادی

بنده پیشنهاد می‌نمایم که در آخر ماده اول تبصره یذیل ضمیمه شود

تعیین فقرات فوق در حضور کمیسیونی مرکب از امین مالیه و عدلیه و مدعی العموم بشود

پیشنهاد آقای دکتر سنگ

پیشنهاد می‌کنم املاکی که از سی سال قبل در تصرف اشخاص است املاک اربابی محسوب و مالیات آن مطابق ممیزی دریافت شود

پیشنهاد آقای احتشام زاده

پیشنهاد می‌کنم عبارت اول ماده اول به شرح ذیل اصلاح شود

ماده ۱- خالصجات انتقالی املاکی است که سابقا ملک متصرفی دولت بوده الی آخر ماده

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد می‌کنم در جزء اول مادهٔ اول بعد از کلمه مشروط بر این که ملک اضافه شود در موقع اجرای این قانون الی آخر

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد می‌کنم در مادهٔ دوم بعد از کلمهٔ اعتراضش ساقط خواهد شد اضافه شود

و همچنین اگر وزارت مالیه حکم تا دو ماه معین نکرد حق به معترض داده خواهد شد

پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب

پیشنهاد می‌کنم در مادهٔ اول عوض کلمهٔ خالصهٔ انتقالی ملکی نوشته شود ملک متصرفی مالک الی آخر

پیشنهاد آقای دهستانی

بنده پیشنهاد می‌کنم مادهٔ اول به ترتیب ذیل تنظیم شود

مادهٔ اول – خالصجات انتقالی املاکی خواهد بود که دولت در مقابل مبلغ و مقدار نقد و جنس مالیاتی به موجب فرمان به اشخاص واگذار نموده باشد

۱- خالصجاتیکه دولت به اشخاص فروخته و قباله داده و قیمت آن را دریافت داشه و یا به ملکیت بخشیده است ملک متصرفی اشخاص خواهد بود

ب – املکی که دولت اعتراض خالصگی به آنها نموده در صورتی که تا سه سال قبل قبض مالیاتی اربابی برای آن صادر نموده اس در آتیه حق اعتراض به آن نخواهد داش

ج- املاکی که دولت از ده سال قبل به این طرف از تصرف متصرفین به عنوان خالصگی خارج و توقیف کرده است به قرار ذیل رسیدگی خواهد شد از طرف وزارت مالیه و متشکی هر کدام یک نفر و از طرف دیوان عالی تمیز یک نفر سر حکم معین شده حکمیت به اکثریت قاطع خواهد بود

رئیس – بقیه مذاکرات را اگر تصویب بفرمایید بماند برای جلسهٔ آتیه نمایندگان صحیح است دو فقره پیشنهاد راجع به دستور رسیده است قرائت می‌شود

به شرح ذیل قرائت شد

پیشنهاد می‌کنم هفته یک روز بر عدهجلسات مجلس افزوده شود و روزهای شنبه هم مجلس تشکیل شود تا بودجه‌ها تصویب شود دکتر طاهری

رئیس – آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری – چون بودجه‌ها باید بگذرد ووقت باید متناسب بامقدار کار باشد این پیشنهاد را بنده تقدیم کردم و حالا که سال به آخر رسیده و بودجه‌ها حاضر است به علاوه لوایح کمیسیون‌های دیگر هم حاضر است شایسته این است که یک روز بر عده جلسات افزوده شود و روزهای شنبه هم مجلس باشد تا بودجه‌ها تمام شود

رئیس – آقای یاسائی

یاسائی – موافقم

رئیس – آقای افشار

افشار –موافقم

رئیس – آقای حاج آقا رضا رفیع

حاج آقا رضا رفیع – بنده مخالف نیستم که یک روز بر عدهٔ جلسات افزوده شود ولی شنبه بهتر است و اگر آقایان موافقت بفرمایند چنانچه سابقا هم معمول بود روز دو شنبه باشد و زور چهار شنبه خوب نیست شنبه باشد حاضرتریم

رئیس – رأی می‌گیریم به این پیشنهاد آقایانی که

بعضی از نمایندگان – روز شنبه یاچهارشنبه اگر روز شنبه است آقای طاهری باید پیشنهادشان را پس بگیرند

دکتر طاهری – بنده مقصودم این است که یک روز بر عده جلسات افزوده شود هر روز باشد موافقت می‌کنم رئیس پس رأی می‌گیریم به روز شنبه آقایانی که موافقند قیام فرمایند

اغلب برخاستند

رئیس – تصویب شد پس جلسه آتیه پس فردا

کفیل وزارت امور خارجه – بنده می‌خواهم استدعا کنم بودجه سفارت لهستان جزء دستور روز شنبه بشود و همچنین خرید خانه برای سفارت افغان

رئیس – دستورجلسه آتیه در درجهٔ اول تقاضاهایی که شد بعد لایحهٔ خالصجات انتقالی

دکتر طاهری – یک پیشنهاد دیگر هم عرض کرده بودم

رئیس – قرائت می‌شود به مضمون ذیل قرائت شد

پیشنهاد می‌کنم هفته دو روز مجلس صرف شور در بودجهٔ مملکتی شود

رئیس – آقای دکتر طاهری

دکتر طاهری – این پیشنهاد توضیح زیادی ندارد زیرا بودجه‌ها حاضر است و باید درش شور بشود و آقایان هم نظریات خودشان را در بودجه‌ها اظهار بدارند که

دولت بداند بودجهٔ ۱۳۰۷ را چطور تنظیم کند این است که پیشنهاد کردم که این چهار جلسه دو جلسه اش برای شور در بودجه باشد ودوروز دیگر برای سایر لوایح

رئیس – آقای آقا سید یعقوب

آقا سید یعقوب – بنده موافقم

رئیس – آقای عمادی

عمادی – عرض کنم که دستور مجلس را نمی‌شود قبلا معین کرد و کلیه دستور تابع مقتضیات است ودر جلسهٔ قبل باید برای جلسهٔ بعد معین شود و نمی‌شود یک قاعدهٔ کلی در مجلس بگذاریم که در هر هفته دو روز منحصر به فلان لایحه باشد این بر خلاف عقل وحس است باید مقتضیات حکومت کند هرچه را مقتضی دانستیم در دستور قرار خواهیم داد

رئیس – رأی گرفته می‌شود به این پیشنهاد آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند معدودی برخاستند

رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای کازرونی

به نحو ذیل قرائت شد

پیشنهاد می‌کنم جلسات مجلس از دو ساعت به غروب منعقد شود

همهمهٔ نمایندگان

رئیس – آقای کازرونی

کازرونی – این پیشنهاد اثر غریبی داشت اجازه بفرمایید آقایان شبها دراز و روزها کوتاه و بنده نمی دانم آقایان شبها که کاری ندارند و اگر دارند بنده خبر ندارم سابقه هم دارد در زمستانها که شبها خیلی بلند بوده است جلسات شب تشکیل می‌شد شب برای کار خیلی وسیع است جلساتمان را از دو ساعت به غروب منعقد می‌کنیم و بعد ادامه پیدا می‌کند و می‌توانیم تا پنج ساعت از شب کار کنیم لیکن حالا هنوز از خواب بلند نشده‌ایم می‌بینیم که ظهر است و نمی‌توانیم کار کنیم نمایندگان صحیح است شب چه کار داریم آقایان کارشان چه چیز است صحیح است

رئیس – آقای رفیع

حاج آقا رضا رفیع – عرض کنم آقایانی هم که صحیح است می‌گفتند بنده یقین دارم که رأی نخواهند داد

نمایندگان – صحیح است برای این که یک لحاظ معینه‌ای دارد که قابل ذکر در مجلس نیست جلسات صبح باشد بهتر است خوب است آقا یک قدری این گل و شل کوچه‌ها را در نظر بگیرند و بدانند که وسیلهٔ نقلیه برای همه آقایان فراهم نیست پس بهتر این است که جلسات صبح باشد

رئیس – رأی گرفته می‌شود به پیشنهاد آقای کازرونی آقایانی که تصویب می‌کنند قیام فرمایند عدهٔ قلیلی قیام نمودند

رئیس – تصویب نشد

زوار – بنده یک پیشنهادی عرض کرده‌ام بفرمایید قرائت شود

رئیس – اول دستور جلسهٔ آتیه قرائت می‌شود مجلس نیم ساعت بعد از ظهر ختم شد

قانون

اجازهٔ پرداخت هتفاد هزار تومان به عنوان اعتبار محرک وزارت پست و تلگراف بابت بودجهٔ ۱۳۰۶

مصوب ۷ دی ماه ۱۳۰۶

مادهٔ واحده – مجلس شورای ملی به وزارت مالیه اجازه می‌دهد از بابت بودجهٔ هذه السنه وزارت پست و تلگراف مبلغ هفتاد هزار تومان به عنوان اعتبار متحرک به وزارت پست و تلگراف پرداخته و از باب حقوق و اعتبارات مصوبهٔ آن وزارتخانه در حدود سنهٔ مالی محسوب دارد.

این قانون که مشتمل بر یک ماده است در جلسهٔ هفتم دی ماه ۱۳۰۶ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسید

رئیس مجلس شورای ملی حسین پیرنیا