مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۷۶

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری نوزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری نوزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری نوزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ اسفند ۱۳۳۷ نشست ۲۷۶

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: کلیه قوانین مصوبه و مقررات - گزارش کمیسیون‌ها - صورت مشروح مذاکرات مجلس - اخبار مجلس - انتصابات - آگهی‌های رسمی و قانونی

شماره

شنبه ماه ۱۳۳۷

سال چهاردهم

شماره مسلسل

دوره نوزدهم مجلس شورای ملی

مذاکرات مجلس شورای ملی

مشروح مذاکرات مجلس شورای ملی، دوره‏۱۹

جلسه: ۲۷۶

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه ۷ اسفند ماه ۱۳۳۷‏

فهرست مطالب:

تصویب صورت مجلس

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر امیر نیرومند- دکتر امیر حکمت- حشمتی رامبد- مهندس جفرودی

۳-تقدیم یک فقره طرح قانونی مربوط به روز نهم اسفند به وسیله آقای مهندس جفرودی

۴-طرح و تصویب سه فوریت و اصل طرح مربوط به روز نهم اسفند

۵-اعلام قطعیت استعفای آقای مهندس فروغی از نمایندگی مجلس شورای ملی

۶-تصویب اصلاح مجلس سنا در لایحه واگذاری اختیارات سازمان برنامه به آقای نخست وزیر

۷-بیانات بعد از دستور آقایان مهران- دکتر شاهکار- ارباب- قنات‏آبادی

۸-تعیین موقع جلسه بعد- ختم جلسه

مجلس ساعت ده صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.

۱- تصویب صورت مجلس‏

رئیس- صورت غایبین جلسه قبل قرائت می‏شود.

(به شرح ذیل قرائت شد)

غایبین بااجازه- آقایان: دکتر دادفر- امید سالار- سعیدی- مهندس فروغی- ساگیان- عبدالحمید بختیار- ذوالفقاری- مهندس اردبیلی- بهادری- دیهیم- دکتر عدل- دکتر امین- ثقه‏الاسلامی- اسکندری- سلطان‏مراد بختیار- اورنگ- محمودی- ابتهاج- اخوان- صادق بوشهری- جلیلی- طباطبایی قمی- دکتر اسدی- دکتر سعید حکمت- سنندجی- امامی خویی- رامبد مسعودی- مشایخی- قراگزلو.

غایبین بی‌اجاره- آقایان: دکتر طاهری- دکتر فریدون افشار- قرشی اریه.

دیرآمدگان و زودرفتگان بااجازه- آقایان: قنات‏آبادی- مهندس سلطانی- دکتر اصلان افشار

رئیس- نظری نسبت به صورت مجلس نیست؟ (اظهاری نشد)

صورت مجلس جلسه قبل تصویب شد.

۲- بیانات قبل از دستور آقایان: دکتر امیر نیرومند- دکتر امیر حکمت- حشمتی رامبد- مهندس جفرودی

رئیس- نطق قبل از دستور شروع می‏شود. آقای دکتر امیر نیرومند.

دکتر امیر نیرومند- به نام خداوند بخشنده مهربان با سابقه کسالت ممتدی که دارم برای انجام وظیفه اینجا شرفیاب‏ شده‏ام. بنده ناطق نیستم و با زبان ساده حرف‏هایم را خواهم زد خواهید بخشید.

چون چند نفر از آقایان نمایندگان محترم و دوستان عزیزم برای نطق قبل از دستور نام‏‎نویسی کرده‏اند بنده عرائضم را به طور اختصار عرض می‏کنم که برای آقایان هم فرصتی باشد.

هرگاه بخواهم از ناامنی و هرج‏ومرج اوضاع خراب و مظالم کشور را در سال‏های قبل از کودتای هزار و دویست و نودونه عرض کنم مثنوی هفتاد من کاغذ شود البته اگر مردم هم به یاد دارند و محتاج به گفتن نیست.

در سال هزارودویست و نودونه رادمرد رشید ایران اعلیحضرت رضا شاه کبیر نابغه و ناجی و بنیانگذار ایران نوین کمر همت برای اصلاحات مملکت بست و همه می‏دانیم که چه خدمات گرانبها و برجسته و تاریخی برای این مردم انجام داد (صحیح است) چون این بحث خیلی طولانی است بیش از این عرض نمی‏کنم و تاریخ شاهد زنده اینها خواهد بود. همین قدر عرض می‏کنم روحش شاد و به روان پاک او درو می‏فرستم. بدبختانه در شهریور بیست ملت ایران آن ناجی و هادی بزرگوار را از دست داد و اما از طرف دیگر خدا اگر ز حکمت ببندد دری- ز رحمت گشاید در دیگری.

جانشینی به جای او نشست که زبان و قلم یا رأی ذکر صفات حمیده و پسندیده معظم‏له را ندارد (صحیح است).

این شاهنشاه محبوب که در قلوب مردم سلطنت می‏کند کمر همت برای تکمیل کارهای پدر تاجدارش بست و آنها را انجام داد.

و با همه گرفتاری‏های سیاسی و مشکلات خارجی و داخلی که خائنین حتی تا پای جان او ایستادند خسته و مأیوس نشده بحمدالله و به خواست خدا با کمال حسن‏نیت و درایت و روشنفکری برای استقلال ایران عزیز و امنیت و آسایش و رفاه ملت با شجاعت و رشادت بر همه مشکلات فائق گردید. (صحیح است)

در اینجا لازم شد مختصر عرایضی راجع به تبلیغات ناروای همسایه شمالی خودمان عرض کنم ما که همیشه با همسایه محترم بزرگ خودمان با کمال صمیمیت رفتار کرده‏ایم چنانکه رژیم شوروی را ما اول شناخته‏ایم از یکصدو پنجاه سال پیش با کمال بی‏انصافی و بی‏رحمی از طرق مختلف چه از زمان حکومت تزاری که نظرشان کشور گشایی و چه این زمان که رژیم آن تغییر کرده ولی نیت و فکر یکی بوده و به انواع و رنگهای مختلف آن وقت ۱۷ شهر ما را به زور و قلدری بردند حالا به نوع دیگر من شخصاً دو دفعه در کشور شوروی اموالم را برده‏اند و بیچاره‏ام کرده‏اند ولی به آن اهمیت نمی‏دهم چون صدمه و خسارت شخصی بوده است اما نمی‏توانم تحمل کنم که آنها با تمام وسایلی که دارند تیشه به ریشه ما می‏زنند و باز هم اظهار دوستی و دلسوزی می‏کنند مثل آن طفل است و کاکاسیا.

ملت ایران عقیده و ایمان دارد مقدسات خودش را می‏پرستد آن وقت آنها می‏آیند و مرقد مطهر حضرت رضا را به توپ می‏بندند این عمل جان‏فرسا و جگر‏خراش فراموش نشده در آذربایجان خواستند به دست وطن‏فروشان آنجا را تجزیه کنند که با خواست خدا و با هدایت و رهبری خردمندانه شاهنشاه محبوب موفق نشدند.

حالا باز هم به مقدسات ما توهین و جسارت می‏کنند. ایرانیان نمی‏توانند این جسارت‏ها را تحمل نمایند چنانکه در این چند روزه اخیر کاغذهای متعددی از اهالی حوزه انتخابیه خودم نجف‏آباد و فریدون و عربستان اصفهان که در حدود سیصد هزار نفر جمعیت دارد داشتم و صاف و صریح نوشته‏اند مگر شما وکلا حس ندارید و در خواب هستید یا خدای نکرده از احساسات شاه‏پرستی که همه ایرانیان دارند و حفظ و استقلال کشورتان کم شده‏است که جواب این لاطائلات را نمی‏دهید شما نماینده ما هستید به وظیفه خودتان چرا عمل نمی‏کنید و نوشته‏اند ما حاضریم از خانه و ملک و مال خود دست کشیده و مجتمعاً دست به یک اقدامات زده و جان‏نثاری و فداکاری خودمان را به شاهنشاه محبوب نشان بدهیم و بیش از این نمی‏توانیم تحمل و صبر کنیم که اداره تبلیغات و رادیوهای کشور همسایه شمالی به مقدسات ملی ما توهین کنند. نمی‏دانم همسایه بزرگ شمالی ما که این همه دم از همزیستی مسالمت‏آمیز می‏زند و دلش به حال مردم دنیا می‏سوزد چرا با ما یک ملت آرام و صلح‏جو بی‏جهت این همه بهانه‏گیری بی‏جا می‏کند مثل روباه و گرگ و میش است که چرا آفتاب خوابیدی یا چرا آب را گل کردی. ملت ایران ملتی است آزاد و صلح‏طلب و علاقمند به استقلال کشور و فداکار نسبت به مشروطه سلطنتی و جانباز در راه شاهنشاه محبوب و عزیزش (صحیح است) و همیشه پای‏بست و ثابت به تعهدات و قراردادهایی که با ممالک دیگر دارد و این را به خوبی به ثبوت رسانده است آن وقت آقایان شوروی‏ها می‏گویند چرا با ممالک دوست و برادر خود که ما از آنها مطمئن هستیم خلاف تعهدات خود عملی انجام نخواهند داد قرارداد می‏بندید، ما برای حفظ استقلال کشورمان کوشش می‏کنیم و پیمان می‏بندیم. آقایان محترم همسایه بزرگوار، شما عهدنامه‏ها و قراردادهایی که بسته‏اید در تمام مواقع لزوم عهد‏شکنی کرده‏اید پس ما با چه اطمینانی می‏توانیم با شما قرارداد بندیم تجربه روی تجربه نمی‌شود ضمناً شما خودتان را آزاد و مختار می‏دانید که با هر کشوری که بخواهید قرارداد ببندید ولی ما را که یک ملت مستقل و آزادی هستیم سرزنش می‏کنید و به باد فحش می‏کشید که چرا قرارداد با دیگران امضاء می‏کنیم آیا مرگ خوب است اما برای همسایه؟ همسایه محترم و بزرگوار ما باید بداندکه ملت ایران بیدار و هوشیار شده‏است و دیگر گول این عوام‏فریبی‏ها را نمی‏خورد چون برخلاف سابق که اکثر مردم از اوضاع دنیا به واسطه بی‏سوادی بی‏خبر می‏ماندند. حالا دیگر اکثر مردم تا دهات کوچک کم‏جمعیت سواد دارند روزنامه‏ها را مطالعه می‏کنند رادیو دارند از همه جا همه روزه خبر دارند و از جریان امور خوب روشن می‏باشند. جواب شما را یک شاعر پشت‏کوهی با زبان محلی داده است: چه خوش بی‏مهربانی هر دو سر بی که یک سر مهربانی دردسر بی. یعنی چه خوب وخوش است که مهربانی از طرفین باشد والا اگر از یک طرف باشد دردسر خواهد بود. ما به دستورات بزرگان و پیشوایان مذهبی و حکما و شعرای خودمان مثل شیخ سعدی عمل می‏کنیم که می‏فرماید: بنی‏آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار. ما با همه برادریم با همه دوستیم با کسی دشمنی نداریم و با همه دنیا از در صلح و برادری وارد می‏شویم دو سه دقیقه باقیمانده وقتم را به آقای مشایخی می‏دهم. بنده عرائضم را خاتمه می‏دهم و عرض می‏کنم زنده باد شاهنشاه ایران پاینده باد ایران (احسنت- احسنت).

رئیس- آقای دکتر امیر حکمت‏

دکتر امیر حکمت- به شهادت آقایان همکاران محترم بنده کمتر وقت گرانبهای مجلس شورای ملی را با اظهارات قبل از دستور گرفته‏ام مگر در موارد لزوم و ضروری اکنون چون با کمال تأسف یکی از آن موارد پیش آمده ناگزیر به تصدیع شده عرائض بنده در حقیقت در زمینه بیانات همکار محترم جناب آقای دکتر امیر نیرومند است باید عرض کنم از زبان قاطبه اهالی کشور عزیز است و روی‏ سخنم به مردم جهان می‏باشد به طوری که همه می‏بینیم در این سنوات اخیر جنگ سرد یا بهتر عرض کنم جنگ اعصاب از طرف دستگاه‏های تبلیغاتی کشورها جای جنگ باید گفت گرم را گرفته و در این عمل و از این راه به تهییج اعصاب و تحریک افکار و تشویش اذهان و در بسیاری موارد به سفسطه و قلب حقیقت می‏پردازند. ولی در همه حال در این راه حد اعتدالی هم معمول و نزاکت و نجابتی هم رعایت می‌شود و اصول عادی روابط بین‏المللی را اقلاً ملحوظ می‏دارند ولی با تمام تأسف اخیراً از رادیوهای کشور همسایه شمالی و متصدیان دستگاه‏های تبلیغاتی آنها گرفته تا اولین مقامات مسئول آنها بی‏پروایی و بی‏شرمی را به پایه‏ای رساندند که تا کنون هیچگاه معمول نبوده و شنیده نشده‏است. این آقایان با وجود اینکه در طول مدت همسایگی به خوبی می‏دانند که عزیزترین و گرامی‏ترین شخصیتی که ملت کهنسال ایران برای خود شناخته و تا سرحد جانبازی و علاقمندی و دلبستگی نشان داده شخص پادشاه است (صحیح است) و ایرانی علاقمند بوده و هست که پادشاه ظل‏الله و چنانکه در قانون اساسی خود به صراحت قید کرده سلطنت را موهبت الهی می‏داند به خصوص نسبت به پادشاه علیحضرت همایونی محمدرضاشاه که بر اثر کردار و رفتار خاصی که نشان داده‏اند شاید کمتر سلطانی در تاریخ طولانی کشور بدین اندازه مورد احترام و علاقه مردم این مرز و بوم قرار گرفته باشد. (صحیح است)

کارگردانان همسایه شمالی گستاخی را به جایی رسانده‏اند که اساعه ادب به مقام شامخ سلطنت ما را به خود اجازه داده‏اند و با این عمل چنان روح کلیه افراد ایرانی را جریحه‏دار نموده‏اند (صحیح است) که بنده در این چند روزه به هرکس برخورد کرده‏ام آنها را مانند خود در عین حیرت زدگی بی‏اندازه متأثر و منزجر یافته‏ام و با این نظر است که خود را وظیفه‏دار دانستم که در این مقام مقدس و در پشت این تریبون مراتب حداکثر انزجار ملت ایران را به سمع جهانیان برسانم. (صحیح است)

لازم می‏دانم خیلی به اختصار شمه‏ای از حقایق و جریاناتی را با کمال تعجب بدین‌گونه حملات ناروا از طرف همسایه ما شده من باب تذکر به آن اشاره کنم و قبل از اشاره به جریان گذشته یادآور می‏شوم که در ایامی که بندگان اعلیحضرت همایون شاهنشاه با کمال حسن‏نیت در مسافرت روسیه تشریف‏فرما بودند بنده در پشت همین تریبون به شهادت صورت مجلس آن روز پیامی به کارگردانان شوروی فرستادم که مفاد آن این بود که بعد از این همه مزاحمت‏ها و عهدشکنی‏ها که پس از جنگ دوم به سر ما آوردند اکنون موقع آن رسیده که فرصت را غنیمت شمرید با روح صداقت و صمیمیت با یگانه مظهر ملت ایران و عزیزترین شخصیت ما که نزد شما آمده‏اند برخورد کنید و تجلیل از ذات مبارک‏شان تجلیل از فرد فرد ایرانی است که آزرده‏خاطر هستید و با ژست صادقانه مشفقانه ممکن است مرحمی در مقابل عملیات ناهنجار خود بگذارید اینک می‏خواهم متذکر شوم صفحات تاریخ گذشته طول مدت همسایگی ما به خوبی نشان می‏دهد که در تمام ادوار مختلف همسایگی هیچگاه از طرف کشور ایران تجاوز یا تعدی حتی عملی که دور از عوالم مروت و انصاف باشد نسبت به همسایه شمالی به روز نکرده ولی بالعکس صفحات همان تاریخ پر هست از موارد تجاوز و تعدی که به‏طور مکرر از طرف دولت شوروی چه در دوره تزارها و چه در دوره رژیم فعلی که به عمل آمده است و هیچ ایرانی به حکم غرور ملی و علاقه به سرزمین آبا و اجدادیش نمی‏تواند آنها را نادیده بگیرد و فراموش نماید ولی باز هم در تمام این موارد همیشه ایرانی و زمامداران آن بنابر تربیت بزرگوارانه خود با روح مسالمت و بردباری و گذشت مصائب وارده از طرف همسایه را به خود هموار نمود و در مقام آشتی و اصلاح و مدارا برآمده است. اینک باید عرض کنم که اتخاذ این رویه اخیر اولیای همسایه شمالی یکی از روش‏هایی است که هرروز به نحوی طلوع و ظهور می‏کند وقتی از یک روش نتیجه نگرفته‏اند به رویه دیگری دست می‏زنند و تمام این اقدامات و این رفتارها بر اثر این است که چرا ملت و زمامداران ایران به توقعات بی‏مورد آنها ترتیب اثر نمی‏دهد. آنها می‏گویند که شما نباید در هیچ پیمانی ولو تدافعی وارد شوید و باید دست‏بسته بنشینید تا هر زمان ما میل داریم شما را به پشت پرده آهنین بکشانیم و به روزگار آن مللی بنشانیم که نشانده‏ایم. ما هم می‏گوییم حساب ما هم کاملاً روشن است صاف و پوست‏کنده می‏گوییم بنابر سوابق ممتدی که در دوره همسایگی و در موارد عدیده تجربه تلخ آموخته‏ایم مادامی که به حیات ملی و بقای قومیت خود و به آزادی و استقلال و مذهب و آیین خود علاقمند هستیم نمی‏توانیم به هیچ‏وجه به این توقعات گوش فرا دهیم و ترتیب اثر بدهیم (صحیح است). در قرن معاصر در دو جنگ بین‏المللی گذشته ما برای اینکه از جریان‏های جنگی کنار بمانیم اعلام بی‏طرفی کردیم و در هر دو دفعه و در هر دو رژیم چه تساوی و چه کمونیستی ناجوانمردانه به بی‏طرفی ما وقعی نگذارند و به ما حمله کردند مملکت ما را بدون هیچ دلیل و منطقی که با حقیقت وفق نمی‏دهد اشتغال نمودند. شهرهای بلادفاع ما را با گلوله توپ و یا بمباران منهدم، نفوس بسیاری از ما را معدوم و هستی ما را غارت کردند. ولیباز هم ما مثل همیشه در مقابل این رفتار خصمانه به کمک ویاری آنها در روزهای خطرناک بیچارگی‏شان شتافتیم که اگر اولیای شوروی جزیی انصاف داشته باشند نمی‏توانند منکر آن شوند که در نجات آنها از استیلای هیتلریسم و پیروزی نهایی آنها قسمت عمده‏اش نقشی بود که ایران و ایرانی در آن بازی کرد و کرده. خود را زیر بار پل معروف داد آنها در ادای حق‏شناسی و جبران خسارات وارده به خوبی حق ما را کف دست ما گذاردند و از ابتدا شروع به عهدشکنی و به اصطلاح گربه‏رقصانی نموده. اول که ارتش خود را در موعد مقرره از خاک ما خارج نکردند و اگر فشار دستگاه‏ها‏ی بین‏المللی نبوده آنها جا را خوش کرده بودند بعد هم که از این راه و سوءنیت طرفی نبستند. به‏طور علنی و آشکار در مقام گمراه کردن جوانان و برانگیختن فرزندان بر علیه پدران و مادران و الم‏شنگه توده‏بازی و حزب‏سازی چنان هرج ومرج و بی‏انضباطی در کشور ما بوجود آوردند که مدت‏ها گرفتار و نمی‏توانستیم سروته اغتشاش زندگی خود را که بر اثر اشغال مملکت به وسیله آنان و به واسطه همان همکاری با آنها پیش آمده بود ومورد

کنیم بعد از آن که دیدند نیروی ملی ایرانی بیش از اینها قدرت دارد که نگذارد با این وسایل هرج‏ومرج ادامه یابد و بساط آنها در نور دیده و برچیده شد دست بر توطئه دیگری زدند و آن بساط حکومت خود مختاری پوشالی آذربایجان و فرقه قلابی دموکرات را ساز کردند. از آن هم که نتیجه نتوانستند بگیرند نقشه‏ها را به کلی تغییر دادند و از راه دوستی و غمخواری پیش آمدند و در مقابل وعده و وعیدهای توخالی توقعات خود را طرح کردند همان توقعاتی که شما نباید در هیچ پیمانی ولو تدافعی وارد شوید که ما هر زمان میل کردیم به هر نحوی که ما مایل هستیم تکلیف شما و راه و روش زندگی شما را معلوم کنیم یعنی قیمومیت آنها را به میل خود قبول کنیم آن را که نپذیرفتیم و بدیهی است که نمی‏توانستیم بپذیریم و تاریخ صد هزار ساله ما چنین چیزهایی را هرگز نپذیرفته حال دست به این نغمه زدند که ناسزاگویی را به امید اینکه ایجاد شقاق و نفاق در ما نمایند پیش گرفته‏اند غافل از اینکه باز هم بنا بر سوابق تاریخی که مکرر در مکرر ایرانی نشان داده همین که پای خارجی و منافع بیگانگان و تصور تسلط اجنبی پیش آمد همه و همه یک‏دل و یک‏زبان در مقام دفاع از هستی خود بر می‏آیند (صحیح است) چنانکه مکرر کرده‏اند امروز هم همان روز است و فردا هم همان ساعت که بوده.

بنده برای اینکه وقت برای همکاران محترم بگذارم به عرائض خود خاتمه می‏دهم. فقط آخرین پیام من از طرف ملت ایران به اولیای دولت شوروی این است که ما هیچ گونه تهدیدی اعم از فحاشی و ناسزاگویی یا هر نوع عمل و قیام دیگری که نشان بدهید ما از استقلال خود و از تصمیماتی که به نفع مملکت خویش مفید بدانیم و از اطاعت پادشاه مفخم و عادل و بینا و بصیر و خیرخواه خود فروگذاری نخواهیم داشت (احسنت) و مطیع امر مطاع مبارک‏شان ولو به همه نثار جان باشد و باید اولیای شوروی بدانند که از اینگونه تشبئات به جرم اینکه به قول شاعر (عرض خود می‏بری و زحمت ما می‏داری) نتیجه به هیچ‏وجه به آن اندازه سر سوزن ندارد و این را هم اولیای شوروی به خوبی می‏دانند که وضع حاضر به صورتی درآمده که شما هرگاه در مقام تجاوز برآیید در حقیقت در مقام آغاز جنگ عالم‏گیر بر آمده‏اید و آن وقت است که اگر ما نمانیم به طور قطع شما هم نخواهید ماند و بلکه جهان بشریت نخواهد ماند. بنابراین بهتر است که تغییر رویه بدهید و بگذارید ما فرصت بیشتری برای بهبود زندگی خود داشته باشیم و وقت ما صرف جواب‏گویی به شما تلف نشود. بقیه وقت خودم را هم به آقای مهندس جفرودی می‏دهم. (باقر بوشهری- یک لعنت هم در پیام خود برای ایشان بفرستید).

رئیس- آقای حشمتی.

حشمتی- پس از مرگ استالین هنگامی که جناب خروشچف زمام امور کشورهای اتحاد جماهیر شوروی را در دست گرفت با اظهاراتی که در پیرامون صلح‏طلبی و مخصوصاً همزیستی مسالمت‏آمیز با کشورهای دموکراسی می‏نمود همه تصور می‏کردیم که فصل نوینی در روابط بین‏الملل دنیا آغاز شده و مردم جهان خواهند توانست در سایه احساسات و عواطف نوع‏پرورانه به ترمیم خرابی‏های گذشته پرداخته و در راه رسیدن به هدف مقدس خود که عبارت از صلح و آزادی باشد با هم تشریک مساعی نمایند.

با توجه به اوضاع و احوال و تحولاتی که در سیستم حکومتی شوروی بوجود آمده بود به نظر می‌رسید که با عبارت از اشتباهات گذشته روزنه امیدی به روی آزادی‏خواهان جهان باز شده و تمام پول و نیرویی که صرف تهیه وسایل مخرب می‏شد. من بعد برای بالابردن سطح زندگی و ایجاد یک محیط امن و آرام به کار خواهد رفت و بشر قرن بیستم که توانسته بود در زمینه مادیات پیشرفت‏های محیرالعقول و حیرت انگیزی نائل شده و طبیعت را مقهور علم و دانش خود بنماید توانایی آن را خواهد داشت که قسمت معنویات نیز به مدارج عالیه برسد. با نهایت تأسف و تاثر باید اذعان کرد که این دور نمای فریبنده نه تنها تحقق پیدا ننموده و جناب خروشچف دردی از دردهای اجتماعی را دوا نکرد بلکه با تشدید جنگ سرد و دخالت در امور داخلی مردم ستمدیده آسیا این منطقه را مبدل به یک کانون از نفاق و آشوب نمود.

قبل از مسافرت شپیلف وزیر سابق امورخارجه شوروی به خاور نزدیک هیچ کس به خاطر نداشت که یک مشت مردم هم‏کیش و هم‏نژاد تا این حد با یکدیگر دشمنی نموده و به جان هم بیفتند و برادر کشی و ناسزای به یکدیگر جزء برنامه آنها بشود.

مسئول این مسابقه تسلیحاتی که به‏طور وحشتناکی پشت مالیات‏دهندگان دنیا را خم نموده و نامش اعم از عدم اطمینان و اعتمادی است که در دنیا حکومت می‏کند کیست؟

و عاقبت دنیا و نسل بشر با فراهم شدن این همه وسایل مخرب و خانمان برانداز چه خواهد بود؟

مسئول ایجاد کمون‏ها در کشور پهناور و پرجمعیت چین را مبدل به اصطبلی بزرگ نموده و اساس خانواده‏ها را از هم پاشیده و مردم متمدن آن سرزمین را دچار چنین بلای عظیم نموده است چه کسی است؟

و آیا می‏توان باور کرد که مادران چینی به طیب خاطر و به میل و اراده خود برای همیشه از جگرگوشگان خود جدا شده و آنها را تسلیم تقدیر و سرنوشت شوم خود می‏نماید.

به خدا قسم است که اگر خود کارل ماکس زنده می‏شد و این فجایع را مشاهده می‏کرد که چگونه به نام تحصیل آزادی ششصد میلیون مردم بدبخت را از تمام نعمات زندگی محروم می‏نماید از خجالت سرخ شده و از دکترین خود صرف‏نظر می‏کرد.

در این زمینه حرف بسیار است و میل ندارم با اقامه دلایل بیشتر و مدارک مسلم پرده از روی نیات و مقاصد حقیقی این مدعیان آزادی بردارم و بااجازه آقایان همکاران محترم به عرض مطالبی که مستقیماً با خود ما ارتباط و بستگی دارد می‏پردازم‏.

اخیراً ملاحظه فرموده‏اید که دستگاه‏های تبلیغاتی شوروی ما را هدف تهمت‏های ناروا قرارداده و می‏خواهند با ایجاد رعب از خط مشیی که صراحتاً برای خود انتخاب نموده‏ایم منحرف‏مان نمایند. غافل از اینکه این نوع مداخلات در امور داخلی سایر کشورها به هیچ‏وجه جایز نیست و دورانی که ما با صلاحدید و استصواب آنها صورت می‏گرفت سیری شده‏است (صحیح است).

ما به کرات علاقه خودمان را به حفظ روابط دوستی و حسن هم‏جواری با ملت شوروی اظهار نموده و عملاً نیز آن را به اثبات رسانده‏ایم.

بهانه امروز زمامداران شوروی به ما این است که چرا می‏خواهیم با آمریکا قرارداد دفاعی دو جانبه منعقد بکنیم.

برای اینکه همه بدانند چه موجباتی ما را به انعقاد این قرارداد وادار نموده ناچارم مطالبی در این زمینه به عرض نمایندگان محترم برسانم.

صرف‏نظر از آنکه این قرارداد با روح منشور متفق کاملاً مطابقت داشته و نتیجه منطقی شرکت ما در پیمان دفاعی بغداد و موافقتی است که اعضای پیمان در لندن با هم نموده‏اند از صدوپنجاه سال بدین طرف که کشور ستمدیده ما به عنوان حائل بین دو کشور قدرتمند قرار داشته است به شهادت تاریخ علاوه بر آنکه چندین بار از طرف همسایه شمالی مورد هجوم و حمله قرار گرفته و چندین استان از کشور عزیز ما با زور گرفته شده‏است در سوم شهریور بدون هیچ دلیل و منطقی و تنها به اسم اینکه می‏بایستی از راه ایران به روسیه کمک بشود ما را مورد تاخت وتاز قرارداده‏اند و از این راه ضررهای جبران ناپذیر و هنگفتی به ما وارد آوردند و بی‌طرفی ما را محترم نشمرده رعایت نکردند. در زمان جنگ با اینکه لغت پل پیروزی به ایران داده بودند و به کمک‏های ذی‏قیمت ما در اعلامیه تهران صراحتاً اذعان نموده بودند مع‏ذلک با ما که متفق آنها بودیم آن چنان رفتاری کردند که هیچ کشور غالبی به کشور مغلوب نمی‏کند. برای ایجاد آشوب و بلوا از هیچ اقدامی فرو گذار نکرده. یک مشت خائن و وطن فروش را که در مکتب خود آنها تربیت شده بودند به نام تجزیه طلب برانگیخته مورد حمایت خود قرارداده‏اند. با توجه با این وضع که موجبات عدم ثبات و هرج‏ومرج را در کشور ما فراهم کرده بود برای حفظ نظم و آرامش و ایجاد محیطی که بتوانم در آن وسایل سعادت خود را فراهم بیاوریم ناچار بودیم از هرجایی که ممکن کمک بگیریم و با انعقاد قراردادی موفقیت ما را تضمین بکند مبادرت نماییم. در گذشته هنگامی که کشور ما بین دو قدرت بزرگ مستعمراتی قرار داشت میهن‏پرستان ایران به حکم اجبار ناچار شده بودند که با اتخاذ یک سیاست موازنه منفی و بی‌طرفی استقلال کشور را حفظ کنند. در عمل معلوم شد که هرگاه دو کشور با هم سازش بکنند نتیجه آن انعقاد قرارداد ۱۹۰۷ و تقسیم ایران است و هر موقع با یکدیگر سازش نداشته باشند اثرات شوم آن مستقیماً در کلیه شئون اجتماعی ما ظاهر می‏شود و از همان موقع منتهای آرزوی وطن‏پرستان این بود که برای حفظ موازنه باید از کشور نیرومند ثالثی کمک بگیرند. تمام اقداماتی که در زمان بیسمارک به عمل آمد روی همین فکر و همین نظر بود.

من یقین دارم که اگر مرحوم مشیرالدوله و مستوفی‏الممالک زنده بودند به سیاست ناسیونالیست مثبت امروزی ما صحنه می‏گذاشتند زیرا اگر کشورهای بزرگ به دوستی و گرفتن کمک از آمریکا خود را نیازمند بدانند دلیلی در دست نیست که ما از کمک چنین کشوری که نسبت به ما هیچ نظر عرضی ندارد خود را بی‌نیاز دانسته و از آن استفاده نکنیم.

و اگر شاهنشاه ما که مظهر اراده ملت و عامل اتفاق و اتحاد ما است چنین رویه‎ای را در پیش گرفته‏اند برای آن است که یقین حاصل فرموده‏اند که اتخاذ چنین روش با منافع و آرزوهای ملی، مطابقت داشته است.

مارشال مانرهایم در یادداشت‏های خود می‏نویسد «که اگر با کشورهای اسکاندیناوی قرارداد دفاعی داشتیم هیچگاه روسیه به ما حمله نمی‏کرد».

اگر ما هم خواسته باشیم با این ترتیب ضمانت یکی از بزرگ‏ترین کشورهای جهان را نسبت به خود آن هم در موردی که نسبت به ما تجاوزی بشود جلب بکنیم استعبادی نمی‏تواند داشته باشد.

حال اگر زمامداران شوروی حقیقتاً در گفتار خود صادق بوده و نسبت به ما همان‏طوری که آرزوی قلبی ما است نظری

نداشته باشند. مفاد این قرارداد هیچ وقت به موقع اجرا گذارده نشده و از آن استفاده نخواهد شد که محتاج به راه انداختن این همه سروصدا باشد. (صحیح است).

تنها کاری که ما با انعقاد این قرارداد خواستیم انجام بدهیم این است استقلال ما محترم شمرده بشود و با تغییراتی که در سیاست خارجی آمریکا در اثر تغییر زمامداران و یا روی کار آمدن احزاب پیش بیاید در وضع ما تأثیر نامطلوبی نکند. علاوه بر اینها وقتی که همه دنیا دانستند که هر تجاوزی از هر طرف نسبت به کشور ما بشود آمریکا بلافاصله مداخله خواهد نمود. قهراً ثباتی در کلیه شئون اجتماعی ما ایجاد خواهد شد که در سایه آن سرمایه‏گزاران داخلی و خارجی با اطمینان کامل به عملیات عمرانی و تولیدی پرداخته و مردم ایران از پریشانی کنونی که زاییده چند قرن مداخله ناروای بیگانگان است رهایی خواهد یافت. در جواب اینکه گفته شده‏است که ایران ممکن است به پایگاه ضد شوروی تبدیل بشود لازم است عرض کنم که اظهار این قبیل مطالب جز برای مشوش کردن اذهان عمومی به منظور دیگری نیست. چه که خود افسران عالیقدر شوروی بهتر می دانند که با پیدایش هواپیماهای دور پرواز و اختراع بمب‏های اتمی نه فقط آمریکا به ایجاد چنین پایگاه‏های نزدیکی احتیاج ندارد بلکه مصلحت آنها در این است که از همین پایگاه‏های فعلی در مورد لزوم استفاده کنند. گذشته از اینها از طرف مقامات مؤثر ایران به دفعات اظهار شده‏است که به هیچ کشوری اجازه تأسیس پایگاه بر علیه کشورهای اتحاد جماهیر شوروی داده نخواهد شد (صحیح است) و مصلحت خود ما نیز که علاقه داریم با این کشور روابط حسنه داشته و تجارت نماییم. جز جلب دوستی و اطمینان آنان نظر دیگری نخواهد بود (صحیح است). موضوع دیگری که تذکر آن نهایت لزوم را دارد این است که از روزی که کورش کبیر پایه‏های سلطنت ایران را محکم نمود و برای اولین بار در دنیا به ملل مختلف آزادی عقیده و مذهب داد تا کنون که متجاوز از دو هزار و پانصد سال از آن تاریخ می‏گذرد رشته‏های ناگسستنی که سلطنت و ملت ایران را با یکدیگر پیوند داده به همآنقدرت گذشته باقی است و همان‏طوری که هیچ عاملی تاکنون نتوانسته بین آنها جدایی بیندازد و در حقیقت پادشاه در نظر هر فرد ایرانی نماینده افتخارات باستانی و وحدت ملی است. حال که سطح معلومات مردم بالا رفته و به ماهیت بعضی از رژیم‏ها و آزادی‏خواهان قلابی پی‏برده‏اند تردیدی نیست که هیچ قدرتی نخواهد توانست ملت ایران را از راهی که در پیش گرفته است منحرف نماید. (صحیح است). بنابراین هر حمله‏ای که به مقام سلطنت که به نظر ما ایرانیان سایة قدرت خداوندی است بشود به منزلة تجاوزی است که مستقیماً به ملت ایران و عقاید ملی ما می‏شود. (صحیح است) و به حیثیت و شرافت ملی ما صدمه زده قلوب ما را جریحه‏دار می‏نماید (صحیح است). آنهایی که در رشته مردم شناسی تبحر دارند به خوبی قضاوت می‏کنند که اگر رژیمی با امیال و آرزوهای ملتی مطابقت نداشته باشد ممکن نیست که ملتی دو هزار و پانصد سال آن هم در موارد بسیار سخت و دشوار دوام پیدا بکند.

در این صورت با جرأت می‏توان گفت که صرف‏نظر از علاقه‏ای که هر فرد ایرانی نسبت بدین پادشاه محبوب که جز خوبی و محبت کاری نکرده و ایران در زمان سلطنت ایشان به ترقیات زیادی نائل شده‏است دارد. اصولاً و ذاتاً ایرانی سلطنت خواه و شاه دوست بوده (صحیح است) و مقایسه این رژیم دو هزارو پانصد ساله با سایرین از انصاف دور می‏باشد (صحیح است).

امروزه هر فرد ایرانی که با تاریخ سروکار داشته باشد و وقایع انقلابات قرن اخیر را مطالعه کرده باشد یقین پیدا نموده است که تمام وعده و وعیدهای طلایی که موجب گول‏خوردن عمده‏ای از ساده‏لوحان شده‏است به پشیزی ارزش نداشته و چون به خوبی می‏دانند که کشورشان با دارا بودن بهترین موقعیت اقتصادی و جغرافیایی آینده درخشانی را در پیش دارد و این پیشرفت جز در سایة وحدت ملی به دست نمی‏آید لذا همه آرزو دارند که به رهبری پادشاه خردمند خود مدارج ارتقاء را پیموده و بتوانند از مواهبی که خداوند نصیب آنان کرده حداکثر استفاده را بنمایند. (صحیح است احسنت). برای آنکه به عرائض خودم خاتمه بدهم از مخبرین جراید خارجی که به مملکت ما می‏آیند و سیاسیون خارجی مقیم کشور تقاضا می‏کنم که مملکت ما را آن‏طوری که هست به ملت و زمامداران خود بشناسانند و اظهارات چند نفر حادثه‏جو را ملاک قضاوت ملت کهنسال ایران قرار ندهند. با این ترتیب یقین دارم که روابط حسنه ما نه فقط با کشور اتحاد جماهیر شوروی که منتهای آرزوی ماست بلکه با تمام کشورهای جهان برای همیشه محفوظ خواهد ماند. خلاصه آنچه باید دنیا بداند این است که تصمیم قاطع و خلل‏ناپذیر ما بر این است که در تحت رهبری پادشاه محبوب و خردمند خود تا آخرن قطره خون خود را در راه استقلال میهن و حفظ تاج و تخت کیانی که بزرگ‏ترین و ذی‏قیمت‏ترین ودایعی است که از نیاکان برای ما باقی مانده با نهایت سربلندی نثار نموده و در مقابل زور و قلدری از طرف هرکس که می‏خواهد باشد مقاومت بکنیم (احسنت) و به مصداق گفته آیزن‏هاور به همه ثابت خواهیم نمود که «کوله پشتی سرباز هرقدر سنگین باشد از زنجیر اسارت سنگین‏تر نخواهد بود». (احسنت).

همه سر به سر تن به کشتن دهیم از آن به که کشور به دشمن دهیم. (احسنت).

رئیس- آقای رامبد.

رامبد- و مراجعات فوق‏العاده طبقات مختلف مردم در روزهای اخیر من را بر آن داشت تا بنا به وظایف ملی و وجدانی که بر عهده یک نماینده محول است از پشت تریبون مجلس شورای ملی شمه‏ای از افکار و تمایلات عمومی ملت ایران را برای یاد آوری به دولت و اطلاع جهانیان بیان نمایم.

سعی می‏کنم تأثرات شدید آنها را در حدود ادب و نزاکت به عرض برسانم.

و اما مطلب: گفتند اخیراً یکی از رادیوهای اجنبی نغمه‏های شومی را ساز کرده و به یاوه‏سرایی‏هایی که در شأن گویندگان آن است پرداخته و به قول معروف برای ملت ایران دلسوز و غمگسار شده. دایه مهربان‏تر از مادر گردیده.

از این اصل بگذریم که صفحات تاریخ چندین هزار ساله وطن عزیز ما شاهد آن است که در اعصار مختلف قدرت‏های بزرگ زمان اعم از متمدن یا وحشی از شرق و یا غرب هریک به ایران تاخته‏اند. به هرترتیب که بوده مشیت الهی و اراده ملت بر آن قرار گرفته است که بالاخره مستحیل و مدفون و یا مضمحل و معدوم گردیده‏اند (احسنت) و از آنان جز نام زشت و خاطرات تلخ در عالم بشریت چیزی باقی نمانده (صحیح است). اما ایران باستانی ما سردوگرم ایام چشیده و بحمدالله همچنان باقی مانده و ان‏شاءالله تا به ابد باقی خواهد ماند. (احسنت). شاید گمراهانی تصور کنند مهاجمین گذشته بمب هیدروژن و موشک قاره‏پیما نداشته‏اند ولی اصولاً در مقابل ملتی که برای حفظ آب و خاک و تاج و تخت سلطنت که تنها ضامن بقا و استقلال کشور خود می‏دانند تا به پای جان ایستاده است. ادعا و تهدید کسانی به داشتن بمب اتم و قمر مصنوعی و امثال آن بی‌نتیجه است (احسنت). زیرا اثرات آن هم مانند شمشیر مغول و نیزه عرب بالاخره بیش از مرگ چیزی نخواهد بود. (احسنت)

اینان بی‌خیرند که ملت ایران به وضع و موقعیت داخلی و خارجی خود آشنا گردیده و به خوبی واقف است که پس از قرن‏ها سختی و زحمت توانسته است با میل و اراده خویش و حسن تدبیر و رهبری زمامداران خود در طوفان حوادث و سیاست جهان در جاده ترقی افتاده راه تکامل را بپیماید و برای بهبود وضع اجتماعی افراد کشور هرروز قدمی به جلو بردارد و برای توجه بیشتر به این امر کافی است بدون هیچ گونه حب و بغضی قلم به دست گرفته با تحقیق در مقابل عواملی که بنا به علوم اجتماعی میزان پیشرفت و ترقی ملتی را مشخص می‏نماید ارقام مربوطه و تغییرات وضع را در ده دوازده سال اخیر ایران بنویسند یعنی از لحاظ بهداشت فرهنگ امنیت عدالت دارایی قدرت دفاعی زراعت صنعت تجارت واردات و صادرات میزان مصرف ارزش پول و اعتبار مالی ارتباطات مخابرات سطح زندگی تعداد مسکن و وسایل حمل‏ونقل بری بحری هوایی و عوامل دیگر یکایک را بگیرند و از روی آمار تغییرات فاحش آن را بنویسند و ملاحظه کنید وسعت و سرعت پیشرفت ملت ایران در بهبود وضع زندگی افراد آن حتی نسبت به سایر ممالک مترقی چه بوده یعنی چه داشته و چه دارد و روی این زمینه در اندک مدتی چه خواهد داشت. در ده دوازده سال اخیر ملت ایران به چه پیشرفت‏هایی نائل گردیده. اما چرا ملاک عرائضم را در ده دوازده سال اخیر قرارداده‌ام. دوازده سال قبل یعنی موقعی که دولت هم‏جوار ما روسیه شوروی پس از آنکه با سرنیزه و تانک‏های سنگین از روی سینه سربازان رشید و فرزندان فداکار ایرانی گذشت و خانواده‏های ایشان را برای همیشه داغدار این جنایت نمود (که یکی از آن وقایع مربوط به پدر آقای امامی همکار حاضر ماست) و بهشت موعود خود را به قسمتی از کشور عزیز ما به تحفه آورده بود و از اینگونه دلسوزی‏های امروزی برای ما می‏نمودند این است عین نطق نخست‏وزیر وقت در شورای عالی اقتصاد در۱۱/۱/۲۵ که در واقع وضع معلول دخالت بیگانگان در امور ما است.

و اکنون متن نطق «وضع اقتصادی ایران امروز از هر جهت نهایت بحرانی و موجب کمال نگرانی است. واحد سطح زندگی توده‏های عظیم ملت ایران تنزل بیشتری کرده است اکثر توده‏های ایرانی حتی از داشتن حوائج اولیه خوراک و پوشاک و مسکن محروم مانده‏اند. هزینه زندگی در سنوات اخیر به‏قدری بالا رفته که مسبب بزرگ‏ترین انحطاط جامعه شده

‏است قوه تولید نقصان فاحشی یافته ولی کاهش قوه خرید و مصرف ملی به‏طور خیلی بیشتر محسوس گشته. خرابی وضع اقتصادی در تمام شئون زندگی و اجتماعی و سیاسی مملکت اثرات شومی از خود باقی گذارده و تعادل واردات و صادرات مملکتی به کلی از بین رفته است».

بلی این بود وضع مادر ایام مداخلات و همکاری دیگران من از هر فرد ایرانی. تقاضا دارم برای انجام وظیفه ملی و وطن‏پرستی خود و تجدید خاطره تلخ آن آن به روزنامه‏های سوم شهریور هزاروسیصدوبیست الی بیست‏ویک آذر هزاروسیصدوبیست وپنج مراجعه کنید اگر در منازل خود دسترسی ندارید اکنون که دیگران مایلند بروید و در کتابخانه‏های عمومی موجود است حتماً مراجعه فرمایید و یکبار دیگر بدانید که چرا ملت ایران مانند مار گزیده از نخ سیاه و سفید می‏ترسد. یقین دارم هر صفحه‏ای از این اخبار (اشاره به روزنامه‏های مجلد) مربوطه به تضییقات ملت ایران بر اثر دخالت‏های قوای شوروی را در امور خود بخوانند تجدید تأثر و برانگیختن تعصب آقایان و ملت ایران فوق‏العاده خواهد بود. آری کسانی که ما را عهدشکن و خلاف‏گو می‏نامند بهتر است بیاد بیاورند و به سواق خود بنگرند و اختلاف اقوال و اعمال و فرق گفتار و رفتار خود را ببینند من به همین مختصر اکتفا نموده از آقای وزیر خارجه خواهشمندم عندالزوم دولت هم‏جوار ما را به تعهدات خود در منشور سازمان ملل متحد یادآور شده و به خصوص بند هفت از ماده دو این منشور دایر بر اینکه هیچ یک از مقررات آن ملل متحد را مجاز نمی‏دارد در کارهایی که اساساً مربوط به صلاحیت ملی یک مملکت است مداخله کند. با بیاناتی که از طرف همکاران مجلسی در این‏باره شده و خواهد شد که در واقع انعکاسی از افکار عامه مردم است یقین دارم دول بیگانه به خصوص همسایگان ما از طرز تفکر ملت ایران و تعصب شدید آن نسبت به تاج و تخت سلطنت برای همیشه پی خواهند برد. (احسنت احسنت)

بنده با اجازه مقام ریاست بقیه وقت خود را به آقای مهندس جفرودی می‏دهم.

رئیس- آقای مهندس جفرودی ۵ دقیقه آقای دکتر حکمت به شما وقت دادید و ۵ دقیقه آقای رامبد بفرمایید.

رئیس- آقای مهندس جفرودی.

مهندس جفرودی- اگر بر اثر مساعی دانشمندان وجهه هنرمندان و همت رادمردان مظاهر تمدن در سراسر جهان رواج می‏یابد و امید و خوش‏بینی افراد ملل به یک زندگی مترقی و مرفه بیشتر می‏شود بر اثر خودخواهی بعضی از سیاستمداران شهرت طلبی سرداران و هوای نفس برخی از رهبران قراردادهای نظام اجتماعی مبانی آسایش اقوام متزلزل‏تر می‏گردد و یأس و بدبینی جایگزین امید و خوش‏بینی می‏شود.

ما این روزها بار دیگر با نگرانی و تاثر شاهدو ناظر رفتار شگفت‏انگیز زمام‏داران همسایه کهنسال شمالی خود هستیم.

ما از توسعه فرهنگ و علوم و ترویج صنایع و بهبود وضع زندگی ملل شوروی خوشحال بودیم (دکتر بینا- آنها ناراحت هستند از ما) آسایش و امنیت خویش را در پیشرفت آنان می‏دیدیم و با نظر تحسین به آنها می‏نگریستیم و خود نیز به ساختمان سد- احیای بنادر- ساختن راه‏ها- تأسیس کارخانه‏ها- توسعه امور اجتماعی در همان راه ترقی گام برمی‏داشتیم و از حسن روابط هم‏جواری خوشحال بودیم و از تشویق و تأییدی که سخنگوی رادیو مسکو از دولت و ملت ایران و سنن باستانی آن می‏نمود امیدوار می‏شدیم.

رئیس- مملکت ما با مهر و محبت و احترامات فراوان در سرزمین روسیه از طرف زمامداران آن پذیرایی شدند. دسته‏های سیاسی و فرهنگی دو کشور به بازدید یکدیگر شتافتند و برای ملت نگران ایران روزنه امیدی پیدا شد. ولی ناگهان آسمان شفاف دوستی دو ملت از ابرهای کینه و بغض تیره و تار گردید و طوفانی از خشم و غضب از جانب مسکو رهسپار ایران شد. صفحات تاریخ دو ملت نشان می‏دهد که روابط روسیه با ما همواره به این نهج بوده است. گاهی مهر و محبت و صلح و صفا زمانی قهر و کینه توزی و جنگ و قشون‏کشی و من نمی‏دانم که روسیه شوروی از دشمنی با ایران تا به حال چه طرفی بسته است که معتقد به یک دوستی پایدار با ما نمی‏باشد. اگر در مذاکرات سیاسی و عقد قراردادها مشکلاتی پیش بیاید و ادامه آن متوقف گردد نباید تا بدین پایه عصبانیت‏ها و تشنج و عدم رضایت ایجاد کرد. در مذاکرات سیاسی که مصالح طرفین مطرح است قاعدتاً مشکلاتی بوجود می‏آید که باید با بی‌نظری و حسن‏نیت آنها را برطرف کرد.

اگر دولت روسیه شوروی سال‏ها با ما دوست بماند و در این دوستی بی‌نظری پایداری و ثبات نشان بدهد دولت ایران برای حفظ و حمایت کشور خود با آنکه آن را یک حق ملی می‏داند ممکن است گرد قراردادهای تدافعی هم نگردد. اگرچه در جهان امروز با توسعه علوم و ترقی فنون و بسط اکتشافات و رونق صنایع ایجاد دوستی و داشتن روابط حسنه با دول بزرگ از ضروریات اولیه زندگی هر قوم است ولی ما را همین روش ناپایدار و متناقض، همین حملات ناجوانمردانه و وهن‏آور، همین عدم اطمینان‏ها به سوی دول بزرگ دیگر سوق می‏دهد وانگهی زمامداران روسیه شوروی نیک می‏دانند هر وقت که منافع دول بزرگ جهان ایجاب کند بدون توجه به قراردادها و تمایلات دول کوچک آنها را اشغال کرده و پایگاه خویش قرار می‏دهند. اگر در میان رجال ایرانی دوستان روسیه و معتقدین به سیاست آن بسیار نادر و نایاب است سبب آن همین عدم ثبات زمامداران آن در دوستی با ملل است.

دیروز دولت شما با تجلیل فراوان از رئیس مملکت ما پذیرایی کرد ولی امروز رئیس همان دولت برخلاف جمیع عهود و قراردادها نسبت به رئیس همان مملکت که وارث تاج و تخت دو هزار و پانصد ساله قوم کهنسال ایران است سخنانی ادا می‏کند که دور از نزاکت و رسوم بین‏المللی است (صحیح است).

من معتقدم که زمامداران شوروی با وجود تجارب بسیار تلخ گذشته و آزمایش‏های عدیده هنوز در احساسات شدید وطن‏پرستی ملت ایران و علاقه تعصب فراوان آن بسبت به رژیم پادشاهی دچار اشتباه فراوان می‏باشند. (صحیح است). رژیم سلطنتی ملت ایران برخلاف رژیم سلطنتی بسیاری از کشورهای جهان دارای ریشه‏ای عمیق است و تاریخ حکومت ما با این رژیم آغاز می‏شود. فتوحات درخشان تاریخی ملت ایران به نام پادشاهان بزرگ مانند کورش شاه عباس صفوی و نادر شاه افشار و ایران نوین به نام رضا شاه کبیر و نجات آذربایجان به نام محمد رضا شاه در صفحات تاریخ ما تجلی می‏کند. (صحیح است) در طول دو هزارو پانصدوهفتاد سال وجود رژیم سلطنتی و پادشاهی همواره اساس و پایه وحدت ملی ما در میان طوائف مختلف ایرانی بوده است و با وجود حوادث بزرگی مانند حمله اسکندر و هجوم اعراب و تلقینات سوءبیگانگان ملت ایران دست از رژیم سلطنتی خود برنداشت و امروز متقدمین و آزادی‏خواهان جملگی برآنند که این رژیم حافظ استقلال کشور ماست و تحولات اجتماعی و صنعتی ما باید تحت لوای آن و به دست ملت ایران انجام پذیرد. بین رژیم سلطنتی و ملت ایران پیوند ناگسستنی تاریخی وجود د ارد که ریشه‏های آن از دوهزار و پانصد سال پیش بوجود آمده و در طول تاریخ با آزمایش‏های مکرر تاریخی و سیاسی و اجتماعی محکم و استوار گردیده است. من منکر این معنی نیستم که در ایران نیز افرادی پیدا می‏شوند که به علل از دست دادن مقام و موقعیت خود و یا ناکامی و عدم توفیق در راه نیل به آرزوهای خویش و یا جهات دیگر از وضع فعلی ناراضی هستند ولی اگر بیگانگان چنان پندارند که در میان آنها کسانی نظیر زمامداران بعضی اقمار دست نشانده‏ها یافت می‏شوند دچار یک اشتباه دیگر بزرگ سیاسی گشته‏اند. (صحیح است- احسنت).

اگر چنین بود امروز بعد از آن همه حوادث و حملات آن همه تبلیغات و تلقینات آن همه هجوم‏ها و قشون‏کشی‏ها دیگر نامی از ایران مستقل در صفحه تاریخ باقی نمی‏ماند. کوچک‏ترین عکس‏العمل ایرانی در برابر فشار و حملات بیگانگان وحدت یگانگی همت بلند نظری و جانبازی است. (احسنت)

و خوشبختانه این سخنان در ماهی ادا می‏شود که از لحاظ تحولات اجتماعی در میان ماه‏های دیگر ایران دارای امتیازات خاص تاریخی است. اگر تاریخی روز بیست و یک آذر خاطره تأثرانگیز هفده آذر را همراه دارد و حادثه پانزده بهمن آن ماه را مفهوم ساخته است، حوادث بزرگ تحولات اجتماعی ما در روزهای اسفند ماه ثبت شده‏است و حق این است که از نظر اطلاع نسل آینده ما این روزها را مخصوصاً در این هنگام که مورد حملات ناجوانمردانه قرار گرفته‏ایم به صورت تاریخی دربیاوریم. (صحیح است).

به همین مناسبت طرحی با قید سه فوریت از طرف فراکسیون پارلمانی حزب مردم تهیه شده‏است.

رئیس- طرح را وقتی وارد دستور شدیم بدهید.

۳- تقدیم یک فقره طرح قانونی مربوط به روز نهم اسفند به وسیله آقای مهندس جفرودی به قید سه فوریت.

مهندس جفرودی- طرحی به مناسبت روز نهم اسفند با قید سه فوریت از طرف فراکسیون حزب مردم تهیه شده‏است که تقدیم می‏شود و تقاضای طرح و تصویب آن را داریم.

چهار طرح و تصویب سه فوریت و اصل طرح پیشنهادی مربوط به نامگذاری روز نهم اسفند.

رئیس- طرحی که تقدیم شد قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی چون یکی از اسرار دوام و بقای کشور ما در طول دو هزارو پانصد سال تاریخ شاهنشاهی ایران پیوند ناگسستنی شاه و ملت می‏باشد و از آنجا که یکی از تجلیات بارز شاه دوستی ملت ایران در روز نهم اسفند ماه ۱۳۳۱ یک با قیام جوانمردانه مردم ایران صورت گرفت و در این روز با یک موقع شناسی خاص عموم طبقات از پیشگاه مبارک تقاضا نمودند که از مسافرت به خارج انصراف حاصل فرمایند و این استدعای ملت مورد قبول شاهنشاه بزرگ قرار گرفت و در جریانات بعدی روشن شد که این تصمیم

و اراده ملت تا چه اندازه در سرنوشت مملکت مؤثر و ضروری بوده است. از این رو ماده ذیل به عنوان‏ تصمیم قانونی به قید سه فوریت پیشنهاد و تقاضای تصویب آن را داریم.

ماده واحده- تصمیم قانونی نظر به اینکه در روز نهم اسفند هزار و سیصد و سی و یک شاهنشاه بر اثر قیام دلیرانه مردم ایران و بنا به استدعا و ایستادگی آنان از مسافرت به خارج از کشور منصرف شدند و این امر موجب نجات و سعادت کشور گردید. علی‏هذا امروز نهم اسفند (روز ملت) نامیده می‏شود.

مهندس جفرودی- دکتر عمید- مهندس فروهر- مهندس دهستانی- مهندس بهبودی- عباسی- دیبا- امیر بختیار- دکتر ضیایی- فخر طباطبایی- شادلو- حکیمی- بیات ماکو- سالار بهزادی- قوام- رامبد- مهندس شیبانی و چند امضای دیگر.

علامه وحیدی- بقیه امضاها را هم قرائت بفرمایید. تمام اعضای پارلمانی حزب مردم امضاء کرده‏اند. (بقیه امضاها به شرح زیر خوانده شد): دکتر بینا- فضایلی- مهندس سلطانی- مهندس هدایت- سراج حجازی- مرآت اسفندیاری- غضنفری- مهندس فیروز- یارافشار- نصیری- دکتر سید امامی- تیمورتاش- اعظم زنگنه- علامه وحیدی.

رئیس- فوریت اول مطرح است آقای مشایخی.

مشایخی- بنده در کلیات عرض دارم.

رئیس- در فوریت اول مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد). رأی گرفته می‏شود. به فوریت اول آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند). تصویب شد.

فوریت دوم مطرح است مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد). رأی گرفته می‏شود. آقایانی که موافقند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد.

احمد مهران- اتفاق آرا را بفرمایید.

رئیس- بنده هم جزء وکلا هستم بلند نشدم این تکلیف ماست.

فوریت سوم مطرح است. (گفته شد مخالفی نیست) آقایانی که موافقند قیام فرمایند. (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقای مهندس جفرودی اگر توضیحی دارید بفرمایید.

مهندس جفرودی- بنده تصور می‏کنم به صورتی که فوریت این طرح تصویب شد و به‏طوری که مجلس از سه فوریتش استقبال کرده است توضیحی لازم ندارد و تمام مجلس یک‏جا بدین طرح رأی خواهند داد (احسنت).

رئیس- آقای مشایخی.

مشایخی- در صفحات تاریخ، ایام و لحظات باارزشی وجود دارد که در تغییر سرنوشت ملل بی‌نهایت مؤثر می‏باشد. ملت ایران که در تاریخ کهن خود دارای روزهای مهم و دقایق حساسی بوده همیشه در چنین ایامی ‏توانسته است نیروی خلاق خود را به عرصه ‏ظهور رسانیده و به ملل زنده دنیا ثابت کند که اسرار عظمت این ملت در چه نهفته است؟ و چگونه لحظات حساس می‏تواند قدرت لایزال خود را نشان دهد. یکی از این روزهای حساس روز تاریخی نهم اسفند است که بدون شک در تاریخ پرافتخار ایران به عظمت و بزرگی یاد می‏شود. زیرا در چنین روزی به خواب‏های آشفته دشمنان استقلال و عظمت ایران خاتمه داده شد و بار دیگر عظمت شاهنشاه بزرگ ما که سمبل استقلال و حافظ حکومت مشروطه سلطنتی و پرچمدار عدالت اجتماعی هستند به همه جهانیان ثابت گردید (صحیح است- صحیح است).

روز نهم اسفند برای آنهایی که مدت‏ها نقشه ریخته بودند تا طومار استقلال ما را درهم نوردند یک روز تلخی بود. روزی بود که قدرت ملی بار دیگر تجلی کرده و اراده ملت در برابر اراده شوم آنها صف‏آرایی نموده بود. مردم مبارز و رشید تهران به آنها ثابت کردند که رؤیاهای شوم آنها هرگز تعبیر نخواهد شد (صحیح است). نقشه‏های شیطانی آنها هیچ وقت اجرا نمی‏گردد. فقط شاه و مردم هستند که دوشادوش یکدیگر قرار داشتند. و می‏توانند ملت ما را به سعادت واقعی نزدیک سازند (صحیح است). از همان روز دشمنان مشروطیت به خوبی فهمیدند که هرگز نمی‏توانند قانون اساسی را لگدمال کنند، به هیچ‏وجه قادر نیستند با سمبل استقلال و عظمت ملت ایران ستیزه نمایند.

به همین جهت به فکر توطئه‏های خائنانه افتادند که آن هم با مشت ملت روبه‏رو گردید و برای همیشه این افکار خام از مغزها زدوده شد. تاریخ قضاوت خواهد کرد که مردم رشید ایران در روز نهم اسفند ۱۳۳۱ چه یادگار گرانبهایی از بیداری و هوشیاری خود به جای گذارده‏اند. نسل آینده از این فداکاری و جانبازی قیام کنندگان روز نهم اسفند درس وطن‏خواهی و شاه‏دوستی خواهند گرفت و همیشه خاطره این روز تاریخی را به یاد خواهند داشت (صحیح است). بنده مطالبی را که بیان کردم احساسات عمومی مردم ایران و نظریات و افکار و عقاید عموم وطن‏پرستان و کلیه افراد حزب ملیون ایران است. طرحی که امروز از طرف فراکسیون پارلمانی حزب مردم تقدیم شده‏است طرحی است که عموم ملت ایران پشتیبان آن هستند و بنابراین حزب ملیون ایران که بنده افتخار سخنگویی پارلمان آن را دارم نیز طرفداران این طرح بوده و خواهد بود زیرا شاهنشاه محبوب ما در روزهای فوق‏العاده خطرناک و سخت برای حفظ استقلال ایران از هیچ‏گونه فداکاری مضایقه نفرمودند بنابراین به همکاران عزیز که به نام حزب مردم این طرح را تقدیم کرده‏اند به سهم خود تبریک می‏گویم. (احسنت) و می‏گویم ما و شما و تمام ملت ایران در این طرح سهیم هستیم و روز تاریخی نه اسفند در سرنوشت ملت ایران اثرات مهم باقی گذاشته است و ملت ایران از جان و دل شاهنشاه خود را دوست دارد (احسنت).

رئیس- چون کسی دیگر اجازه صحبت نخواسته رأی می‏گیریم. به ورود در ماده واحده آقایانی که موافقند قیام فرمایند (اکثر برخاستند). تصویب شد ماده واحده مطرح است. مخالفی نیست؟ یک پیشنهاد رسیده است که قرائت می‏شود

(به شرح زیر قرائت شد) پیشنهاد می‏کنم تبصره ذیل به ماده واحده علاوه گردد.

تبصره- قیام روز بیست و هشت مرداد ۱۳۳۲ که در سراسر کشور به منظور نجات استقلال میهن و قانون اساسی با پشتیبانی عموم طبقات ملت انجام پذیرفت قیام ملی شناخته می‏شود. دکتر دادفر

رئیس- آقای دکتر دادفر.

دکتر دادفر- در این مسئله هیچ شکی نیست که تمام اقوام و ملل روزهای خاصی را دارند که آن ایام و آن روزها برای آنها مبدأ تحول اجتماعی و تاریخی است. همه ملت ایران و همه ما مخصوصاً به خوبی درک کرده‏ایم و می‏دانیم که روز بیست و هشت مرداد در تاریخ ایران یک روز درخشان و مبدأ یک تحول اجتماعی و منتهای یک نکبت ملی است (صحیح است). دلیلش واضح است اگر آن روز نبود کشور ما بدین صورت نمی‏ماند. استقلال ما، حیات ملی ما در خطر و در معرض تهدید قرار می‏گرفت. بدین جهت اکنون که مجلس شورای ملی و نمایندگان محترم تصمیمی اتخاذ فرمودند که روز نهم اسفند را روز ملت بنامند و حق هم همین است بنده هم از فرصت استفاده کردم که روز بیست‏وهشت مرداد را که از لحاظ اهمیت از روز نهم اسفند کمتر نیست بلکه بیشتر است و تجلی افکار ملت ایران در آن روز جوانمردانه قیام کردند و اساس حکومت دیکتاتوری و زور و به اصطلاح فکری که اگر ادامه پیدا می‏کرد استقلال ایران با خطر مواجه می‏شد این روز هم روز قیام ملی شناخته شود. البته این عنوان را مردم ایران من غیر رسم به این روز داده‏اند النهایه امروز مجلس شورای عنوان رسمی بدین روز می‏دهد و همه مردم ایران این روز را روز قیام مقدس ملی می‏شناسند و چون فرصت نبود که در فراکسیون حزبی این پیشنهاد طرح شود و خود بنده در مسافرت بودم با یادداشت‏هایی که الان به بنده رسید این پیشنهاد بنده جنبه پیشنهاد فراکسیونی هم دارد و از طرف فراکسیون حزب ملیون بنده این پیشنهاد را تقدیم می‏کنم (احسنت).

رئیس- مخالفی نیست؟ (اظهاری نشد). مجدداً قرائت می‏شود.

(به شرح زیر قرائت شد)

قیام روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که در مرداد ۱۳۳۲ که در سراسر کشور به منظور نجات استقلال میهن و قانون اساسی با پشتیبانی عموم طبقات ملت انجام پذیرفت قیام ملی شناخته می‏شود. دکتر دادفر

رئیس- رأی گرفته می‏شود با این تبصره آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند). تصویب شد.

حالا رأی گرفته می‏شود به ماده واحده و تبصره. آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند). تصویب شد به مجلس سنا فرستاده می‏شود.

۵- اعلام قطعیت استعفای آقای مهندس فروغی از نمایندگی مجلس شورای ملی.

رئیس- خاطر آقایان مسبوق است که آقای مهندس فروغی از نمایندگی مجلس شورای ملی استعفا داده بودند و دو سه روز است که روز پانزدهم هم استعفای ایشان خاتمه یافته است بنابراین به دولت ابلاغ می‏شود که به جای ایشان کسی دیگر انتخاب شود.

رئیس- لایحه سازمان برنامه را که فرستاده بودیم به سنا از سنا برگشته و تصویب کرده‏اند فقط آن قسمت شش ماه را که آقای مهندس هدایت پیشنهاد کرده بودند که دولت قانون سازمان برنامه را به مجلس تقدیم کند نوشته‏اند به مجلسین (صحیح است) گمان می‏کنم که اشکالی ندارد (صحیح است) و به دولت ابلاغ کرده‏اند.

۷- بیانات بعد از دستور آقایان مهران- دکتر شاهکار- ارباب- قنات‏آبادی.

رئیس- چون امروز دیگر چیزی در دستور نداریم بعضی از آقایان می‏خواستند در تبصره ۲ ماده ۶۶ آیین‏نامه صحبت کنند. آقای احمد مهران

احمد مهران- دیشب در مجلس شورای ملی یعنی در نقطه‏ای که بعد از دامن مادر و نوازش پدر گرم‏ترین گهواره و مهد آزادی ایران است خوابیدم و به همین جهت سرشار از مهر وطن و شاهنشاه ایران از این نقطه بلند پایه به ملت ایران تعظیم می‏کنم یکی به مناسبت خوابیدن در مجلس و یکی به مناسبت نطقی که قصد دارم ایراد کنم این شعر لطیف را به عرض همکاران محترم می‏رسانم:

پرسی اگرم از چه سبب مست و خرابم همسایه دیوار به دیوار شرابم.

عرضم یک مقدمه‏ای دارد و استدعا می‏کنم توجه بفرمایید. بنده می‏خواهم تلاش کنم آنچه که می‌اندیشم و آنچه که حقایقی به من از روی مدارک گفته‏اند به عرض برسانم هر کشوری در دنیای امروز دارای

یک فلسفه دموکراسی معینی است (صحیح است) و در این دنیا دو کشور که فلسفه دموکراسی واحد داشته باشد و عین هم باشند شاید وجود ندارد. به هیچ‏وجه لزومی ندارد حتی برای دو کشور دوست، حتی برای دو کشور متفق و حتی برای دو کشور همسایه فلسفه دموکراسی آن دو کشور یک سال باشد به هیچ‏وجه لزومی ندارد و اگر هرآینه حسن‏نیت در بین باشد دو کشور و دو ملت که دارای فلسفه دموکراسی مختلف و متفاوت هم باشند می‏توانند براساس احترام متقابل و براساس احترام به آزادی و دموکراسی طرفین زندگی کنند و به شعائر ملی یکدیگر احترام بگذارند. در معتقدات مذهبی هم همین‏طور است. مثلاً یک نفر مسلمان و یک نفر مسیحی که معتقداتی مختلف از این نظر دارند می‏توانند سال‏ها بلکه یک عمر همسایه یکدیگر باشند و حتی با یکدیگر معاشرت کنند اولی به معتقدات خود و دومی به معتقدات خود باقی بمانند. در شئون و معتقدات سیاسی هم همین طور می‌شود عمل کرد. کشور کهن و بزرگ ایران از دو هزارو پانصد سال پیش در این دنیا دارای فلسفه دموکراسی معینی است که بر مبنای آن فلسفه در قرون و اعصار زندگی کرده و با حفظ طریق و روش خود در هرصورت و هرحال در دنیای پرآشوب یا کم‏آشوب سربلند و سرافراز بیرون آمده و مقدسات و شعائر ملی خودش را حفظ کرده اساس فلسفه دموکراسی کشور ایران حکومت شاهنشاهی و در حال حاضر مشروطه سلطنتی بر مبنای قانون اساسی است. تمام دنیای کنونی این اساس را برای کشور ما پذیرفته و با سرشت مردم ایران به طرز عجیب و غیرقابل انکاری عجین شده. این کشور که نامش ایران است مثل پاره‏ای کشورهای دست‏پرورده دور و نزدیک این کشور پایه‏گذاری نشده و یک عمق و ریشه قدیمی و خیلی قدیمی دارا است که کشورهای مجاور آن اعم از ضعیف یا قوی نتوانستند و نخواهند توانست در پایه و اساس این روش تأثیری در حال یا در آینده داشته باشند و این پایه و اساس خلق‏الساعه نیست ناشی از ملتی است که استعداد سرشار و هوش فراوان او زبانزد کلیه ملل عالم است. آقایان خواهش می‏کنم توجه بفرمایید حکومت در دنیای امروز یا هر دنیایی حکومت تسلیحات و بمب اتمی و هیدروژنی و خلاصه کردن کلفتی نیست. اگر چنین بود حالا خیلی از اتفاقات که نمی‏توانند بیفتند و در دنیا اتفاق می‏افتاد و بشریت را تهدید می‏کرد، حکومت حکومت افکار است، حکومت حکومت آزادی و احترام به شئون ملل است. من که یک نفر ایرانی هستم و به ایرانیت افتخار می‏کنم با کمال میل و رغبت به اساس و فلسفه دموکراسی کلیه ملل عالم احترام می‏گذارم و انتظار دارم کلیه ملل عالم از قوی و ضعیف به فلسفه دموکراسی وطن من احترام بگذارد (احسنت). اما ببینیم در این موقع که سیاست ایران و شوروی وضع جدیدی پیدا کرده و از دو سه هفته قبل وارد یک مراحل عجیب و غریبی شد که بسیار اسباب تأسف است آیا به نکاتی که فوقاً اشاره کردم از پنجاه سال قبل که با عمر من نماینده مجلس منطبق است از طرف شوروی توجهی شده‏است یا نه؟ (بزرگ ابراهیمی- خیر) به نظر من جواب به این سؤال ضمن اظهار تأسف منفی است، هیچ‏گاه کشور همسایه ما شوروی حق همسایگی که لااقل احترام به شئون و شعائر ملی و فلسفه دموکراسی کشور عزیز ما بوده به جا نیاورده و حق مذکور را ادا نکرده در حالی که چنانچه فوقاً گفتم می‏توانست غیر از این بکند و قرن‏ها همسایه ما باشد و در هر رژیم و هر حالی بگذراند ولی برای ما همسایه خوبی باشد. سیاست شوروی در ایران تا آنجایی که من به خاطر دارم بر این اساس استوار بوده که کسانی را که با فلسفه دموکراسی کشور ایران مخالفت دارند در ایران تقویت کند. به طور مثال حزب توده را کشور شوروی بود که در ایران تقویت می‏کرد چرا؟ برای اینکه حزب توده با شعائر ملی و دینی و سایر شئون این کشور مخالفت داشت این یک چیزی است از آفتاب روشن‏تر، پیشه‏وری و غلام یحیی به این دلیل از طرف همسایه شمالی ما تقویت می‏شدند که با شعائر ملی و دینی و سایر شئون کشور ما مخالفت داشتند و هزار مثال دیگر حاضر بیاورم (ثقه‏الاسلامی- آنها ایرانی هم نبودند) (بزرگ ابراهیمی- آنها را خودشان فرستاده بودند). اما آنچه که در بالا مثال زدم این سال‏هایی بود که همه زنده بودند و دیدند می‏خواهم با اجازه همکاران محترم یک قدری برگردم به تاریخ گذشته، می‏خواهم از دوره‏ای صحبت کنم، آنچه که از پدران‏مان شنیده‏ایم آنچه که از منسوب آن خودمان شنیده‏ایم و آنچه که از قوم و خویش و خانواده خود شنیده‏ایم و آنها گفته‏اند در اینجا صحبت کنم. در این مجلس جای این صحبت در اینجا است محمد علی میرزا موقعی که با فلسفه دموکراسی خودش که ایران باشد مخالفت کرد به پشت گرمی همسایه شوروی بدین اقدام گستاخانه دست زد (فضایلی- روسیه تزاری) فرق نمی‏کند برای آقایان تجزیه و تحلیل خواهم کرد که چه در دوره تزاری و چه در دوره شوروی سیاست روسیه نسبت به ایران فرقی نکرده است دو سه تا از چند هزار دلیل را عرض می‏کنم ...

فضایلی- متأسفانه صحیح است.

رئیس- آقای مهران بفرمایید چون وقت شما تمام می‏شود.

احمد مهران- محمد علی میرزا به سفارت شوروی پناه برد زجر آزادی‏خواهان ایران از قبیل بهبهانی، طباطبایی و از بین بردن صور اسرافیل و ملک‏المتکلمین و غیره در باغشاه به دست محمدعلی میرزا و با حمایت و پشتیبانی سفارت شوروی واقع در پامنار انجام گرفت. با این تفاوت عاملین آن روز لیاخوف و شاپشال بودند و عاملین امروز اشخاص دیگری. من به خاطر دارم و تا آنجا که مطالعه یک حادثه سیاسی در یک عمر پنجاه ساله به من مجال داده از سیاست شوروی در ایران روش دیگری به خاطر نمی‏آورم و اگر بخواهم وارد کلیه حوادث تاریخی از معاهده ترکمانچای و عهدنامه‏های تزاری و شوروی با ایران و همچنین عهدنامه‌های دیگر آن دولت بشوم از حوصله یک نطق قبل از دستور مجلس شورای ملی خارج است. ولی حقیقت و نتیجه را در دو کلمه عرض می‏کنم. کشور همسایه شوروی چه در گذشته و چه در حال حاضر کلیه عناصری که با استقلال و آزادی و شئون ملی ایران در این کشور مخالفت می‏کنند تصویب کرده است. بالعکس آقایان بالعکس بر مدار اندیشه سیاسی خودم عرض می‏کنم که تمام کسانی که در این کشور به بنای اصولی و دموکراسی کشور پا‏یبند و علاقمند بودند و ترقی و سربلندی ایران وجهه همتان بوده از طرف شوروی در ایران تضعیف شده‏اند. (بزرگ ابراهیمی- حتی منکوب) عرض کنم نقل می‏کنم از روزنامه کاوه نظیر این مدارک متجاوز از صد هزار در تاریخ ایران مندرج است. من یکی از آنها را من‏باب مثال عرض می‏کنم. نقل از روزنامه کاوه در سال سی و شش یعنی چهل و دو سال قبل به دولت ایران خبر رسید که نظر علیخان لرستانی در حوالی بروجرد جمعی از مهاجرین را گرفتار ساختند که از جمله است سیدمحمد رضای شیرازی معروف به ماوات، سرارمحی، میرزا کریم خان، ناصرالاسلام سپهسالاراعظم حکم داده تا آنها را تسلیم مأمورین دولت نمایند. (عضنفری- این درست نیست دروغ است). توجه کنید آقا از انتشار این اخبار دل دوستان ایران مضطرب شد زیرا اغلب این اشخاص از ارکان جهاد ملی و علمدار استقلال‏پرستی بوده‏اند.

طولی نکشید که اخبار قطعی صحیح رسید و معلوم شد که اخبار روس تمام دروغ و مجعول صرف بوده و یک کلمه هم اصل نداشته (غضنفری- ما بزرگ‏ترین خدمت را انجام دادیم) اکنون نه نظرعلیخان در بروجرد زنده است و نه مردان علیخان در قید حیات است اما این‏طور بوده است که می‏فهماند که شوروی و عمال او از ترقی و نیرومندی ایران و فعالیت آزادی‏خواهان ایران ناراحتند. بنابراین اگر رادیو مسکو چند هفته است که راه اهانت و توهین به تمام مقدسات ملی ما پیش گرفته است با تاریخ پنجاه ساله‏ای که یکی از بسیار آن در اینجا تشریح شد به هیچ‏وجه عجیب نیست و چشم و گوش ما از این سیاست غیرمنصفانه و غیردوستانه به کلی پر شده‏است و اگر از شاگردان مدارس و کارگران ایرانی هم سؤال کنید غیر از این انتظاری ندارند. قضاوت قطعی من این است که هیچ آزادی‏خواه و وطن‏پرست ایرانی چه پیش از انقلاب و چه بعد از انقلاب این کشور مورد محبت سیاست شوروی واقع نشده آقایان خودتان شاهدید در این کشور من عمری به خدمت معلمی و فرهنگ گذرانده‏ام. از کلاس پنجم متوسطه جای آن آقایان نشسته بودم (اشاره به جایگاه تماشاچی‏ها) چهل سال و سی سال پیش همکاران گذشته من این حقایق را پشت این تریبون گفتند و حالا که من روی یکی از این صندلی‏ها نشسته‏ام من می‏گویم و بسیار متأسفم که همین‏طور این گفتارها ادامه داشته باشد و بنده واقعاً از سران شوروی و از سفارت شوروی تقاضا می‏کنم نسبت به سیاست‏شان در ایران تجدید‏نظر بکنند و خاطر یک ملتی را بیش از این جریحه‏دار نکنند.

رئیس- آقای مهران پانزده دقیقه وقت شما تمام شد.

احمد مهران- بنده دو دقیقه وقت می‏خواهم، من به وزارت خارجه شوروی و به کارکنان سفارت شوروی به نام یک نماینده مجلس ایران می‏گویم توهین به شاهنشاه ایران که از وجود معظمش تحصیلکرده‏تر، آزادی‏خواه‏تر، ملت دوست‏تر و ایران دوست‏تر در طول دو هزار و پانصد سال شاهنشاهی این مملکت و این مرز. بوم تاریخ نشان نمی‏دهد توهین به تمام فرد فرد افراد ملت ایران است (صحیح است- احسنت). من به وزارت خارجه شوروی و به کارکنان سفارت شوروی در ایران به نام یک نماینده مجلس ایران می‏گویم اتخاذ یک روش دوستانه بر پایة احترام متقابل با همسایه شما که بمب اتمی و هیدروژنی ندارد و هنوز به کرات سماوی موشک پرتاب نکرده بیش از اینکه به نفع ایران باشد به نفع شما است و این از تمدن و ترقیات کشوری که خود را آزادی‏خواه می‏داند بعید است این چه نوع آزادی‏خواهی است که هرچه شما به همسایه پیشنهاد کردید نپذیرفت. به این‏گونه با او رفتار کنید، آقا این طریقه مورد تأیید دانشمندان شوروی است؟ آیا این طریقه مورد تأیید مردم شوروی است؟ و آیا این طریقه مورد تأیید ساکنان سمرقند و بخارا و عشق آباد و قفقاز و آذربایجان و .... است؟ جواب این همه آیا را تجسس کردم پیدا کنم اکنون پنجاه سال است که پیدا نکردم. آقایان من یک امیدواری دارم و آن این است که سیاست وزارت خارجه شوروی با سیاست زمامداران شوروی کم و بیش متفاوت است. آیا این سیاست که چند هفته است کشور شوروی با همسایه خود ایران پیش گرفته واقعاً مورد تأیید مردان شماره یک و دو و سه و چهار و پنج و شش شوروی هست؟ (یک نفر از نمایندگان- سرو ته یک کرباسند) اگر

هست چقدر باید از این سیاست‏های خلق‏الساعه متأسف بود آقایان مگر سمبل آزادی و استقلال این مملکت اعلیحضرت همایون محمدرضاشاه پهلوی چندی قبل به شوروی مسافرت نفرمودند و مورد استقبال گرم آقایان و روشیلف و خروشچف و سایر مقامات عالیه آن کشور واقع نشدند آیا شاهنشاه ما تغییرکرده‏اند یا فکر این آقایانی ‏که ذکر کردم، پس از این قرار مسافرت جناب ماک میلان را هم با شوروی از همین حالا می‏شود سنجید که چه نوع مسافرتی است یا نتیجه مسافرت آینده پرزیدنت آیزن‏هاور به شوروی از هم اکنون مورد پیش‏بینی است. به آقای نیکتا که بنده این‏طوری که می‏بینم و در جراید می‏خوانم سیاستمدار شوخی هستند عرض کرده می‏گویم که تکیه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد (احسنت) اما اگر این طریقه وزارت خارجه شوروی مورد تأیید زمامداران عالی‏رتبه آن کشور نیست خوب است بیش از این هتاکی و پرده‏دری و توهین به مقدسات ملی یک مملکت همسایه نکنند. در پایان بنده عرض می‏کنم ملت ایران از سوی هیچ خارجی ترسی نخواهد داشت. همواره باید در نیرومندی و کسب افتخارات باستانی خودش ثابت‏قدم باشد و با تعقیب سیاست ناسیونالیسم مثبت که مخصوص خود ملت ایران است به هیچ کشوری اجازه ندهد که با سیاست‏های خلق‏الساعه استقلال و عظمت ملت ایران را مورد تهدید قرار بدهد و توهین به مملکتی روا بدارد که انصافاً قابل توهین نیست.

رئیس- آقای دکتر شاهکار بفرمایید.

احمد مهران- من از دولت خواهش می‏کنم که با اتخاذ تدابیر جدی به دولت شوروی تذکر بدهد که این رویه را تغییر بدهد و من هر دفعه این رادیو مسکو را می‏شنوم می‏بینم دشنام دادن به یک مملکتی و توهین‏کردن به یک مملکتی به هیچ‏وجه من‏الوجوه کار سیاسی نیست و از فکرهای برجسته و باشخصیت مطلقاً برنمی‏آید. (صحیح است- احسنت احسنت)

رئیس- آقای دکتر شاهکار.

دکتر شاهکار- همکاران عزیز، بنده می‏خواهم که آقایان چند دقیقه در اطراف سیاست دنیا و سیاست کشورمان صحبت کنم، خسته هستید (جمعی از نمایندگان- خیر بفرمایید) ولی موقعیت ایجاب می‏کند که عرایضی به عرض‏تان برسد و مطالبی به اتکاء منطق و عقل و شعور عادی نه با فحش و ناسزا به قضاوت پاک و بی‌آلایش مردم دنیا گذاشته شود. پس از خاموش شدن جنگ جهانسوز دوم و التیام داغ‏های جگرخراش که تمام ملل دنیا به سهم خود از این آتش که معلول دماغ‏آلوده ریاکارانه یک عده‏ای بود سازمان ملل به صورت نوینی در آمد و منشور ملل هم امضاء شد و میهن عزیز ما که هیچ‏گونه دخالتی در برافروختن این آتش جهنمی نداشت مع‏ذلک از لهیب آن سوختگی‏ها و رنج‏های بسیار دید وارد سازمان ملل شد و منشور ملل را امضاء کرد. کشورهای راقیه به این فکر افتادند که برای جلوگیری از وقوع خطر این خرابکاری‏ها علاوه بر تعهدات منشور ملل دور هم جمع شوند و با انعقاد قراردادهایی به هم کمک‏های مالی و اقتصادی و دفاع مشترک بکنند تا اینکه علاوه بر سازمان ملل خود هم آماده باشند تا بیگانه‏ای به آنها شبیخون نزنند (صحیح است). فرماندهی واحد تشکیل دادند، کمیته‏های نظامی تشکیل دادند، کمیته‏های اقتصادی تشکیل دادند و این قراردادها آنقدر زیاد است که نه وقت من اجازه می‏دهد و نه حوصله آقایان مخصوصاً که از اغلب آنها اطلاع دارند. ولی برای نمونه من می‏خواهم چند تا از این قراردادها را به عرض‏تان برسانم تا نتیجه‏ای که در پایان عرائضم می‏گیرم همان‏طورکه در بدو عرایضم گفتم مستند به مدارک تاریخی و ارزنده‏ای باشدکه امروز مورد رسیدگی ملل باشعور و بافهم دنیا است.

در ماه سپتامبر ۱۹۴۷ در شهر ریودوژانیرو پایتخت برزیل قراردادی امضا شد بین هجده کشور آمریکای لاتین که در آوریل ۱۹۴۸ یعنی چند ماه بعد کلیه ممالک آمریکایی اعم از آمریکای لاتین و آمریکای شمالی این قرارداد را امضاء کردند. این یک قرارداد تدافعی اجتماعی است که به موجب آن یک مرکز قوه و آمادگی دسته جمعی برای دفاع متقابل بین آمریکای لاتین و آمریکای شمالی تهیه شده‏است.

در همان سال در چهارم آوریل ۱۹۴۷ بین ممالک واقع در شمال اقیانوس اطلس یک قراردادی منعقد به نام ناتو یعنی سازمان ممالک واقعه در شمال اقیانوس اطلس که آن هم مشتمل بر شانزده کشور بود آمریکا، کانادا، ایسلند، نروژ، انگلستان، هلند، دانمارک، بلژیک، لوکزامبورگ، پرتغال، فرانسه، ایتالیا، یونان، ترکیه، آلمان‏غربی، به موجب قرارداد ناتو دول امضاکننده به منظور حفظ و صراحت خود در ماده پنج مقرر داشتند هرگونه حمله به سایرین خواهد بود و از این جهت این دول متعهد شدند که با فرماندهی واحد و قدرت واحد و اشتراک مساعی از هم دفاع کنند.

در سپتامبر ۱۹۵۴ قراردادی به نام سیتو سوییت آسیا تریت ارگانیزیشن یعنی کشورهای آسیای شرقی با چند کشوری که منعقد شد فیلیپین بود و تایلند و پاکستان و زلاند جدید و استرالیا و فرانسه و انگلستان و آمریکا که در حقیقت این قرارداد به اهمیت آن سازمان ناتو نیست. ولی طبق ماده دو این قرارداد ممالک جنوب آسیای شرقی و غربی گفتند حمله به یکی از این ممالک به منزله خیانت به این قرارداد است و از همدیگر دفاع خواهیم کرد من استدعا می‏کنم از نمایندگان محترم و از آقای دکتر مشیر فاطمی که بدین تاریخ‏هایی که عرض می‏کنم توجه بفرمایند. در چهارده ماه مه در شهر ورشو پایتخت لهستان قراردادی به نام پاکت ورشو امضا شد بین بلغارستان، چکسلواکی، آلمان‏شرقی، مجارستان، لهستان، اگر هم اسامی آنها را ذکر نکنم یک ممالکی هستند که آقایان می‏شناسید (یک نفر از نمایندگان- آلبانی) آلبانی و اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی. در حقیقت این قرارداد را ما می‏توانیم قرارداد ناتوی قرمز اسمش را بگذاریم (اکبر سرخ) به قول شما سرخ. یعنی در مقابل ورود آلمان غربی در ناتو. پاکت ورشو یعنی سد این‏جوری برای آلمان شرقی و سایر ممالک هم عقیده که به میل خودشان رژیم سوسیالیستی را پذیرفته‏اند که مرگ بر این زندگی ترجیح دارد. آن هم منعقد شد. من به این تاریخ اهمیت می‏دهم و جلب توجه‏شان را می‏کنم توجه بفرمایید در ۱۴ ماه مه ۱۹۵۵ در ماده چهار این قرارداد همان تصمیمات که در ماده پنج ناتو بود عین همان ماده در پاکت ورشو قبول شد. یعنی سیستم دفاع مشترک و فرماندهی واحد و اغلب موادی که شبیه است به ناتو. چنانچه عرض کردم این را می‏شود ناتوی قرمز یا به قول آقا ناتوی سرخ نامید. اما یک پاکت دیگری منعقد شدکه به عنوان‏ سیاسی بهش می‏گویند پاکت متو یا قرارداد سازمان خاورمیانه که معروف است به پاکت بغداد. ایران عزیز ما به طوری که آقایان می دانند در جنگ دوم جهانی با وجود بی‌طرفی کامل و سیاست صلح‏جویانه خود خیلی چیزها را از دست داد. کشور ما به وسیله قوای بیگانه اشغال شد راه‏آهن ما، طرق و شوارع ما، خطوط مواصلاتی ما از برای اینکه کمک‏های مادی متفقین به سربازهای جنگنده استالینگراد برسد از برای آنکه یوغ نازیسم از دنیا برافکنده شود، به قیمت گرسنگی و فقر و مسکنت و از پا افتادن مملکت ایران این مواد به روسیه شوروی رفت و به ما فقط عنوان پل پیروزی دادند و بعد که جنگ تمام شد باز هم مملکت ما را اشغال کردند و بیرون نرفتند (صحیح است) و از این موضوع هم که گذشت برای ما غلام یحیی بازی درآوردند. نفاق و دورویی بین فرزندان ایران درست کردند. یک شکاف مصنوعی بین مردم ایران تولید شد.

حقایق و حوادثی که چون آقایان ناظر آن بوده‏اند من تکرار نمی‏کنم تا روز ۲۸ مرداد ۱۳۳۳. تمام آقایان این وقایع را می‏دانند یک مطلبی را نمی‏خواستم بگویم ولی بی‌انصافی است نگویم. غلام یحیی باری حزب توده و اینها کار را به جایی رسانیدند که به جان شاه ایران سوءقصد کردند. ایران در سیاست دنیا جنبه بی‌طرفی داشت ولی صاف و پوست‏کنده باید عرض کنم این بی‌طرفی تعبیر شد به توسری خوری. آنجایی که خواستند استفاده کنند استفاده می‏کردند ولی روزی که باید به حساب‏ها رسیدگی شود ایران در شورای رسیدگی به محاسبات کرسی نداشت. در ماه فوریه ۱۹۹۵ یعنی اسفند ۱۳۳۳ بین دولت ترکیه و دولت عراق قراردادی منعقد شد در شهر بغداد به نام پاکت بغداد که سپس دولت پاکستان وارد آن پاکت شد و دولت انگلستان که از مدت‏ها پیش تغییر رویه سیاسی داده بود وارد این پاکت شد نقشه جغرافیای دنیا را در نظر بگیرید این رشته به زنجیر ترکیه و عراق و پاکستان یک حلقه کسر داشت در جلسه یکشنبه سی مهر ماه ۱۳۳۳ یعنی ماه اکتبر ۱۹۵۵ مجلس شورای ملی ایران به اتکاء افکار عمومی و به نام تمام ملت ایران وارد پاکت بغداد شد یعنی شش ماه و چند روز بعد از امضای پاکت ورشو و به مرحله وجود درآمد آن پاکت، پاکت بغداد به مرحله عمل درآمد پاکت بغداد چه می‏گوید، خودتان می‏دانید و خودتان قانونش را امضاکرده‏اید بنده برای تجدید خاطره ماده یک و دو را به عرض‏تان می‏رسانم.

ماده یک می‏گوید: طرفین متعاهدتین برای امنیت و دفاع خود مطابق ماده پنجاه و یک: منشور ملل متحد تشریک مساعی خواهند نمود به زبان فارسی، به زبان انگلیسی، به زبان فرانسه، به زبان عربی و به زبان‏های زنده دنیا این قرارداد در هشت ماده منعقد شده‏است که ماده اولش این است یعنی پاکت بغداد می‏گوید که اگر قرار شد از طرف بیگانه‏ای به ما شبیخون بزنند اگر کسی به ما تجاوز و تعرض بکند ما همسایه‏ها بتوانیم مشترکاً از هم دفاع بکنیم. دولت ترکیه، دولت پاکستان، دولت عراق و دولت ایران ما با هم هم‏کیشیم، قوم و خویشیم، همسایه‏ایم، هم‏دردیم، دست به دست همدیگر داده‏ایم، گفته‏ایم اگر کسی به خانه ما تجاوز بکند ما بتوانیم با هم از حقوق‏مان دفاع بکنیم. ضرر پاکت بغداد آن‏طوری که عقل سلیم درک می‏کند برای آن کسی است که بخواهد به خانه ماها تجاوز بکند (صحیح است) وگرنه ما چه باکی داریم از اینکه از قراردادهایی که برای‏تان مثال زدم یا از اینکه بین دولت آمریکا و دولت ژاپن قراردادی بسته شده. ما که خیال حمله به ژاپن نداریم چه بیمی دارم، من چه باکی دارم از اینکه دولت آلبانی و دولت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی با هم یک ناتوی سرخ بسته‏اند. من که قصد حمله به آلبانی را ندارم بیمی ندارم از اینکه چنین پاکتی بسته شده‏است این قرارداد تدافعی این قرارداد منطقه‏ای که

ما بسته‏ایم در رادیوی دولت همجوار ما چون فرق است بین دولت روسیه و ملت بزرگ روسیه طبق رادیوی دولتی تلقی شد به قرارداد تجاوزکارانه و تخریبی به ما اعتراض می‏کنند که این قرارداد معنایش عبارت است از ساختن پایگاه نظامی برای یک دولت خارجی آقایان نمایندگان محترم من به عنوان یک فرد ایرانی در پشت این تریبون عرض می‏کنم هیچ‏وقت ملت ایران به هیچ دولتی اجازه نخواهد داد که مملکتش پایگاه نظامی یک دولت خارجی باشد (صحیح است). (یکی از نمایندگان- دلیلش اینکه تا حالا هم نکرده است). تا حالا هم نکرده‏است خوب من دوستانه می‏پرسم اگر ما از خودمان بخواهیم دفاع بکنیم ما اگر نتوانستیم شرایطی را که در قراردادی که می‏خواستند با ما ببندند متحمل بشویم جوابش ناسزاست جوابش ملت ایران را تجاوزکار معرفی کردن است؟ دنیا چه خواهد گفت؟

رادیوی مسکو از دوستی ملت بزرگ روس و ملت نجیب ایران می‏زند. ما به ملت روس به دیدة احترام نگاه می‏کنیم ما برای پیشرفت‏های علمی و هنری ملت روس تکریم و تحسین قایلیم آیا ممکن است دوستی به دوست حمله بکند؟ یا دوستی برای دوست دیگر پایگاه تجاوزی بسازد؟ هشت ماده پیمان بغداد را بخوانید صحت عرائضم را تصدیق خواهید فرمود. مطالبی که به عرض‏تان رساندم تا اینجا مطالب تاریخ زنده معاصر بود که همه به آن واقفند. اما یک نکته هست شاید بعضی دول جهان به آن واقف نباشند و این نکته‏ای است که من روی آن اصرار می‏کنم و می‏خواهم به عرض‏تان برسانم. ملت ایران ذاتاً ملتی است منقد و خرده‏گیر و سر بقا و سر پیشرفت ما باز بودن چشم‏مان است.

اعتراضاتی است که می‏کنیم، انتقاداتی است که به عمل می‏آوریم من نمی‏توانم بگویم که ملت ایران یک ملت اقلیت‏چی است اغلب دلش می‏خواهد که نقش یک اقلیتی را بازی کند انتقاد بکند و خرده‏گیری بکند. من با آنکه نقش اکثریت دارم باز به عنوان یک عضو کمیته مرکزی حزب ملیون پشت این تریبون از عملیات دولت انتقاد می‏کنم. این مطلب در روال کار ما ایرانی‏هاست به دلیل اینکه آزادیم و آزادانه سخن می‏گوییم و از پروردگار بزرگ التماس می‏کنیم که سایه فرشته آزادی را از سر ما کوتاه نکند (ان‏شاءالله) و این آزادی برای ما بماند. می‏توانیم حرف بزنیم از این جهت است که حرف می‏زنیم. اما یک نکته است و آن این است که در این اعتراضات کوچولو که می‏کنیم در خانة خودمان هستیم و مال خودمان هست ولی آنجایی که پای حیثیت ملی مان آنجایی که پای استقلال ملی و سنت‏مان در میان هست یک‏دل و یک‏زبانیم و یک‏فکریم و هیچ‏گونه اختلافی بین ما نیست مرگ را بر زندگی که مستقل و آزاد نباشد ترجیح می‏دهیم (صحیح است). چه لغت قشنگی رامبد گفت کمترین چیزش مرگ است چقدر شیرین است مرگ در آن موقع که ایران من اسمش ایرانستان باشد. در آن زمان من نمی‏خواهم زنده باشم (صحیح است- احسنت). از هزاران سال قبل از ما این حرف زده شده‏است و بعد هم خواهیم زد. ما به بودجه دولت، به شهرسازی، به شهربانی و غیره ایراداتی می‏کنیم در داخل مملکت خودمان اما بدانید که این زبان هر فرزند ایرانی است که ما عاشق و واله و شیفته اسم ایرانی، کار ایرانی و سجایای ایرانی هستیم (احسنت). ما موشک‏های آسمان‏رو، اقمار فلک‏پیما، آسمان خراش‏های صد اشکوبه و ماشین نداریم، ما در فقر و نداری خود با شرافت زندگی می‏کنیم (احسنت).

چهارده قرن است که خالصانه پیرو مکتب محمد (ص) اسلامیم و بیست‏وپنج قرن است که با اسم کیومرث و جمشید و انوشیروان و سیامک آشناییم وجود شاه جزء مظاهر ملی ماست (صحیح است). ملت ایران از شاه و شاهنشاه دور و جدا نخواهد شد (احسنت). ما به ضرورت و نفوس‏مان زورمند نیستیم ولی نور ایمانی که در قلوب فرزندان ایرانی می‏تابد آنها را برای هر پیش‏آمدی آماده کرده. بروید با بقال و عطار و مردمان کوچه و بازار ایران صحبت بکنید. به مملکت‏شان علاقمندند، به کشورشان و شاهنشاه‏شان علاقمندند. نگرانند ولی پابرجا و استوارند. ما مردمی متحمل مردمی صبور مردمی شکیبا هستیم. در همه چیز جز زیر یوغ اجنبی رفتن همه چیز جز ملیت و استقلال و دین خود را از دست دادن همه چیز از نام پرافتخار ایرانی و پرچم سه رنگ شیر و خورشید شاهنشاهی جداشدن هزار سال پیش یک فرزند ایرانی گفت و امروز هم ما یک صدا تکرار می‏کنیم‏.

چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد (احسنت احسنت).

رئیس- آقای ارباب.

ارباب- توبه‏فرمایان چرا خود توبه کمتر می‏کنند. در سراسر کرانه خلیج فارس مردم این چند روزه به صدا درآمده‏اند کدام مردم؟ همان مردمی که هیچگاه یک خائن به وطن، یک مزدور اجنبی در آنها پیدا نشد. دو روز پیش جمعی از وجوه مردم میناب پای تلفن حاضر شدند به بنده خطاب می‏کردند چرا در این موقع ساکت هستی. دیروز نیز اهالی بندرعباس با تلفن همین مطلب را تأیید و تأکید می‏کردند (صحیح است).

(عده‏ای از نمایندگان- از همه جای کشور) چند روز است متأسفانه و با نهایت تأسف هتاکی‏های رادیوی همسایه شمالی همه ما را عصبانی کرده است و به ما اعتراض می‏کنند که چرا شما چیزی نمی‏گویید، اقدام نمی‏کنید بدون توجه به اینکه روش ما برمبنای متانت و بردباری است پیشوای ما از ما متانت و بردباری می‏خواهد ما کوشش می‏کنیم تا حد امکان از این حروف منحرف نشویم اگر منحرف می‏شدیم می‏بودیم مثل آنها بودیم یک ملت نجیب شش هزار ساله جز دوستی چیزی نمی‏خواهد سر جنگ با کسی ندارد. هرکس سر جنگ با ما دارد پشیمان می‏شود اما تلگرافی که رسیده با اجازه آقایان قرائت می‏کنم «وسیله ارباب رونوشت ساحت مقدس مجلس شورای ملی، رونوشت ساحت مقدس سنا، رونوشت اداره رادیو و تبلیغات محترماً به عرض می‏رساند چند شب است که بعضی از رادیوهای خارجی ضمن گفتارهای خود که سر تا پا بی‌اساس و آلوده به اغراض سیاسی و با سوء‏نیت حملات ناروا و مطالبی عاری از حق و حقیقت دربارة کشور عزیز ما بیان نموده و به مقدسات ملی و مظاهر واقعی ما اهانت روا می‏دارند که هیچ فرد ایرانی حاضر به شنیدن این قبیل گفتار اذهان اشخاص فلان نبوده و نمی‏باشد عبارتش را گفتم ولی عینش را نخواندم. ما اهالی بندرعباس و سامنین کلیه بنادر و جزایر بحر عمان با اظهار تنفر و انزجار شدید از گویندگان این قبیل ترهات و لاطائلات ساخته و پرداخته دستگاه متجاوزین به حقوق ملل جدا از ساحت آن مجلس مقدس استدعا داریم بدین موضوع مهم که طرف توجه قاطبه اهالی این کشور است توجه فرموده. این یاوه سرایان و فرو نشاندن آتش، آتش خشم و غضب ایران اقدام سریع مبذول و نتیجه آن را به عموم ملت ایران به خصوص ساکنین بندر عباس و بنادر جنوب اعلام فرمایند. چند صد امضاء دارد بارها آقایان شاهد هستند و بهتر از بنده می دانند امتحان داده‏اند شاه‏دوست و شاه‏پرست هستند آن هم چنین شاهنشاهی که در راه تأمین رفاه مردم و حفظ استقلال و سربلندی کشور و تعالی و ترقی نسل جوان کشور همواره فداکار بوده‏اند. همسایه شمالی و هر خارجی بدانند اگر ما اختلافات خانوادگی داریم یا پیدا می‏کنیم یا خواهیم پیدا کرد آنجا که پای استقلال کشور و آنجا که حفظ مظهر استقلال کشور مورد توجه قرار بگیرد همه یک واحد متحد و متشکل هستیم به‏طوری که جناب آقای دکتر شایگان (بعضی از نمایندگان- دکتر شاهکار) ببخشید به‏طوری که آقای دکتر شاهکار با بیان بهتری فرمودند خدا شاه میهن شعار ملی ماست. هیچ وقت از این شعار رو برنمی‏گردانیم. به خاطرم آمد روز شوم پانزده بهمن غروب به چند خانه سر زدم به منزل دوستانم رفتم. خدا شاهد است دیدم اهالی این خانواده‏ها همه گریانند آقا نمی‏شود با این حرف‏ها محبت این شاه را از دل این مردم دور کرد. ما تحت رهبری شاهنشاه خود روبه ترقی و تعالی و در جاده سعادت سیر می‏کنیم و از هیچ حرفی برنمی‏گردیم می‏‏رویم و برنمی‏گردیم (علامه وحیدی- از همین حرف عصبانی هستند). یادداشت زیاد دارم اشاره شد وقت تمام شد بقیه مطالبم را در وقت دیگر عرض می‏کنم‏.

رئیس- آقای قنات‏آبادی.

قنات‏آبادی- شب‏های هجر را گذراندیم و زنده‏ایم کس را به سخت جانی ما این گمان نبود. البته آقایان محترم و همکاران گرامی من آنچه که وظیفه میهن‏پرستی و ملت‏خواهی آنان بوده در خلال این یکی دو ساعت گفته‏اند مخصوصاً بیانات شافی و کافی جناب آقای دکتر شاهکار. واقعاً سخن ما و همه مردم ایران بوده است. به نحو کافی آنچه که باید گفته شود ادا شده‏است و اساساً من نمی‏خواهم در پیرامون این مطلب صحبت بکنم که چرا دستگاه تبلیغاتی یک دولت همسایه به ما و به ملت ایران اهانت می‏کند خود داند نیست با خواهان و ناخواهان ما چون و چرا؟ هرکس در دنیا برای خودش آزاد است هرطوری می‏خواهد فکر کند (صحیح است) هر طوری عمل کند، هرگونه سخن بگوید و هرگونه حرکت کند و به همین دلیل ما هم برای خودمان آزادیم که سر پای خودمان بایستیم و به میل خودمان عمل بکنیم و به اراده و تصمیم خودمان هرگونه که می‏خواهیم برای حفظ موجودیت و بقای استقلال خودمان زندگی بکنیم. البته آقایان نمایندگان محترم می‏دانند و دنیا هم این مطلب را در زمان خودش دانست که زمانی که بنا به دعوت دولت شوروی رئیس خردمند ما اعلیحضرت همایونی به مسکو تشریف برده بودند در سر میزی وقتی صحبت از روابط دو مملکت به میان آمد و اعلیحضرت همایونی راجع به گذشته و تعدیات و تجاوزات و رفتارهایی که از طرف همسایة شمالی با ملت ایران شده بود سخن به میان آورده بودند. همین آقای نیکتا خروشچف گفته که راجع به گذشته صحبت نکنید ما ناراحت و خجل می‏شویم این مطلب در آن روز در دنیا منعکس شد و تمام مردم دنیا این مطلب را دانستند. آن گذشته‏ای که باعث خجالت و تأثر زمامداران شوروی بودجه بود؟ همین بهانه‏جویی‏ها، همین اهانت‏ها، همین تجاوزها، همین زیاده‏طلبی‏ها و همین کام‏جویی‏ها آیا این رفتار امروز همین آقای گوینده این سخن باعث خجالت‏شان نمی‏شود و آیا فکر نمی‏کنند که در آینده روزی می‏آید که همین کلام را مجبور بشوند دو مرتبه تکرار کنند (بزرگ ابراهیمی- احسنت). ‏ من معتقدم که اداره‏کنندگان روسیه شوروی چند مطلب را دربارة ایران نمی‏دانند یا نخواسته‏اند بدانند یا واقعاً نمی‏دانند یا می‏دانند و خودشان را به ندانستن می‏زنند. یکی از آن چند مطلب این است کاری به سوابق صد ساله تاریخ ندارم. از بعد از شهریور بیست تا امروز و اشغال غاصبانه ایران به وسیلة قوای روس و انگلیس و آمریکا روس‏ها در ایران با حمایت از یک عده وطن‏فروش، یک عده‏ای خائن و با تاخت و تاز به عناصر هواخواه استقلال و وحدت ملی ما یک اصلی بوجود آوردند و آن اصل این است که

تبلیغات مسکو به هر کس دشنام بدهد در نظر ملت ایران ارج و قیمتش زیادتر می‏شود چه برسد به اینکه مورد تجاوز و تعدی آنها مقاماتی باشند که با روح و با جان و با استقلال و با آبرو و آزادی ایران بستگی داشته باشد. در این مورد مردم ایران علاقه و تعصب‏شان نسبت به اینها که زیادتر می‏شود هیچ از صمیم قلب نیست. بدین گویندگان و دشنام‏دهندگان متنفر می‏شوند و من فکر نمی‏کنم برای اداره‏کنندگان هیچ ملت و مملکتی این مطلب مصلحت باشد که حرفی بزنند، صحبتی بکنند که تنفر و انزجار یک ملت و یک قومی را برای خودشان خریداری کنند. من در عالم انسانیت این را به مصلحت نمی‏دانم. خیلی بهتر است که صاف و سالم باز صحبت بشود و آن این است که ملت ایران می‏خواهد آن‏طوری که خودش دلش می‏خواهد زندگی کند کمااینکه روس‏ها هم آن‏طوری که خودشان دل‏شان می‏خواهدزندگی می‏کنند. آنها می‏گویند که ما می‏خواهیم کمونیست باشیم واقعاً به کسی ربطی ندارد که آنها می‏خواهند کمونیست باشند رژیم‏شان کمونیستی باشند همه آن کارها هم که می‏کنند، آن اردوگاه‏های کار اجباری و سایر چیزها را هم داشته باشند منتهایش انسان‏ها در دنیا وقتی که ببینند برای کار کردن انسان‏ها را شکنجه می‏کنند و زجر می‏دهند انسانیت در دنیا متأثر می‏شود. دلش می‏سوزد و چون اساساً اگر انسانی را در رنج ببیند دلش می‏سوزد. اما مع‏ذلک دنیا، ایران، سایر ممالک سازمان ملل متفق، تمام ممالک تمام مردم دنیا می‏گویند شما دل‏تان می‏خواهد این‏طور کشور خودتان را اداره بکنید و به همین دلیل هم هست که به اینها و به هر رژیم و مسلک دیگری ارتباط ندارد که ایرانی چه‏جوری می‏خواهد زندگی بکند ایرانی آن‏طور می‏خواهد زندگی کند که دوهزارو پانصد سال است زندگی کرده. ایران دوهزارو‏پانصد سال است با رژیم سلطنتی زندگی کرده و اعجاز تاریخ ایران این است که با همین رژیم دوهزارو‏پانصد ساله تمام حوادث را محو کرده است. تمام فشارها را نابود کرده است تمام تجاوزات و حمله‏ها را از بین برده است و تمام قدرت‏ها در آستانه این وطن عزیز ما بالاخره محو و نابود شده و شکست خورده‏است (رامبد- و خواهد شد). این تاریخ است تاریخ را که ما دیگر نساخته‏ایم، کتاب را که ما امروز درست نکرده‏ایم، دیروز و گذشته و قبل از شهریور و بعد از شهریور حمله کردند، تجاوز کردند وارد خاک وطن ما شدند قتل عام هم کرده‏اند کشتار هم کرده‏اند و نتیجه‏اش این بود که اولاً در ما محو شده‏اند و تمدن ما و علم ما و فرهنگ ما را قبول کرده‏اند.

یک همچو ملت یک همچو قومی از بدگویی چه از مسکو و چه از جای دیگر متزلزل نمی‏شود، ناراحت نمی‏شود و چه از تجاوز خودش را گم نمی‏کند شاید اگر جای دیگر بود در یک چنین وضعی با یک چنین مقایسه‏ای از نظر قوانین مادی که عرض کردم آقای دکتر شاهکار سخن را ختم کردند و هرچه باید بگویند گفتند مقایسه بکنند می‏بینند که ما توپ نداریم تانک نداریم موشک قاره‏پیما نداریم، صنعت‏مان کم است اقتصاد ما این‏طور است بنابراین ما باید ملاحظه و مراعات کنیم کوتاه بیاییم تسلیم بشویم شاید باشد که در دنیا یک جایی همچو حرفی را بزنند اما آنجا ایران نیست. ایران می‏داند که مقتدرید، می‏داند که شما سیصد میلیونید، می‏دانید که شما تمام کشورتان کار می‏کند برای اینکه یک ارتش پنج میلیون نفری همیشه مسلح و مجهز باشد و بشریت را تهدید بکند مع‏ذلک نمی‏ترسد و تسلیم هم نمی‏شود برای چه برای اینکه ایرانی حاضر است که بمیرد اما تسلیم نمی‏شود (صحیح است). یک مطلب را می‏خواهم عرض بکنم و به عرائضم خاتمه بدهم و آن این است که تبلیغات همسایة شمالی ما نمی‏داند و بهش توجه ندارد این را توجهی بکند بگویم که آقای نیکتا خروشچف این مطلب را خود ایشان در یکی از نطق‏های‏شان گفته‏اند اما آقا این آرزوتان خیلی وقت است عملی شده. چند وقت است ملت ایران قیام کرده جدا هم قیام کرده گذشته و به صورت واقعی و جدی قیام کرد قیام کرد چکار کرد تمام آن توطئه‏هایی که به دست شما برای قطعه قطعه کردن وطن ما برای محو استقلال وطن ما برای تبدیل ایران عزیز به ایرانستان چیده شده بود تمام را باطل کرد و این قیام مقدس از روز نهم اسفند ماه شروع و به روز بیست‏وهشت مرداد خاتمه پیدا کرد و تمام دنیا می‏دانند که رهبر این قیام و به ثمر رساننده این قیام شخص شخیص اعلیحضرت محمد رضا شاه پهلوی بوده است (صحیح است).

بنابراین بنده می‏خواهم عرض کنم که بی‏خود آرزو می‏کنید که ملت ایران قیام کند ملت ایران قیام کرد و نتیجه‏اش هم تثبیت رژیم سلطنتی مشروطه ایران است تا کور شود هر آنکه نتوان دید (احسنت).

رئیس- هرچند خود آقای مهران ضمن نطق‏شان آن قسمتی که مربوط به مرحوم نظر علیخان پدر آقای غضنفری بود تکذیب کردند یعنی آن خبر را برای این خواندند که بگویند معلوم بود دروغ بود. ولی آنچه بنده خودم اطلاع دارم در ایام مهاجرت که نمایندگان مجلس در اصفهان بودند و از آنجا به کرمانشاه رفتندان مرحوم نظر علیخان از مهاجرین پذیرایی کرد و یک عده سوار هم فرستاد و از آنها تا کرمانشاه بدرقه کردند.

احمد مهران- بنده هم مقصودم مان بود که بگویم که این خبر بی‌اساس بود و از ناحیة همسایگان ما بود که این خبر را داده بودند و بعد هم تکذیب شد. بنده مقصودم همین بود که بگویم چه جور این سیاست آزادی‏خواهان ایران را تهدید می‏کرد و یکی از آن آزادی‏خواهان هم نظر علیخان بود.

۸- تعیین موقع جلسة بعد- ختم جلسه

رئیس- جلسه را ختم می‏کنیم جلسة آینده روز یکشنبه دستور لوایح جاری و سؤالات.

(مجلس نیم ساعت بعدازظهر ختم شد).

رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت