مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۰۴ نشست ۲۱۰

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۰۴ نشست ۲۱۰

مذاکرات مجلس شورای ملی ۷ آبان ۱۳۰۴ نشست ۲۱۰

جلسه ۲۱۰

صورت مشروع مجلس عصر پنجشنبه هفتم ابان ماه هزار و سیصد وچهار مطابق یازدهم ربیع الثانی ۱۳۴۴

مجلس مقارن غروب بر یاست اقای تدین نایب رئیس تشکیل گردید

صورت مجلس سه شنبه پنجم ابانرا اقای اقا میرزا شهاب قرائت نمودند

نایب رئیس اقای اخگر اجازه

اخگر بنده راجع بدستور عرض دارم

نایب رئیس اقای یاسائی اجازه

یاسائی بنده قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس اقای وحیدی اجازه

وحیدی بنده هم قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس اقای دامغانی اجازه

دامغانی بنده هم قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس وقای اقای سید یعقوب اجازه

اقا سید یعقوب بنده در صورت مجلس نمی‌توانم صحبت کنم زیرا گمان نمی‌کنم اکثریت باشد اگر اجازه می‌فرمایید عرایضم را عرض کنم

نایب رئیس اقای نجات اجازه

نجات بنده هم قبل از دستور دارم ولی فعلا راجع بصورت مجلس عرض دارم که اگر اجازه می‌فرمایید عرض کنم

نایب رئیس بفرمایید

نجات در جلسه گذشته راجع بتخلفی که در بعضی مواد نظامنامه از طرف کمیسیون عرایض بعمل امده بود بنده اظهاراتی کردم در صورت مجلس نوشته نشده است

نایب رئیس در صورت مشروح نوشته شده است اقای ملک اجازه

حاج حسن اقا ملک قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس اقای بهار اجازه

بهار قبل از دستو ر

نایب رئیس اقای صدری اجازه

حاج سید عبدالحسین صدر بنده هم قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس اقای سهراب زاده اجازه

سهراب زاده قبل از دستور عرض دارم

نایب رئیس اقای اقا سید یعقوب راجع به صورت مجلس فرمایش داشتند؟

اقا سید یعقوب فعلا عرضی ندارم

نایب رئیس صورت مجلس اعتراضی ندارد؟

بعضی از نمایندگان خیر

نایب رئیس صورت مجلس تصویب شد چند فقره پیشنهاد به امضای چند نفر از اقایان راجع بدستور رسیده است و سیزده نفر از اقایان هم اجازه خواسته‌اند

داور خوبست پیشنهاد‌های راجع بدستور قرائت می‌شود بشرح ذیل خوانده شد

ما امضا کنندگان ذیل تقاضا داریم قرائت تلگرافات و اصله از ایالات و ولایات در این جلسه در درجه او ل جز دستور شود و تکلیف قطعی معلوم گردد

عبدالله یاسائی علی رضا الحسینی دست غیب کی استوان حیدر قلی حشمتی دکتر امیر اخگر

نایب رئیس راپرتی از کمیسیون عرایض در این بات رسیده قرائت می‌شود بشرح ذیل قرائت شد

از اواسطه مهر ماه تا امروز تلگرافات عدید ه از طرف وجوه اکابر و مشاهیر و کمسیون مختلط نهضت ملی اذر بایجان و طبقات مختلفه و هم چنین از ایالات و ولایات که ذیلا شرح داده شده تبریز، کرمان، مشهد، تربت، شیراز، در جز، رشت، قروین، محمره، بجنورد، کردستان، با فروش، ساری و بیرجند و غیره بمجلس مقدس شورای ملی شده دال بر عدم رضایت از سلطنت قاجاریه و تغییر سلطنت از این سلسله و تعیین تکلیف ا زمقام مقدس مجلس شورای ملی کمسیون در جلسات عدیده تلگرافات فوقد الذکر را تخت مداقه گذارده و بالاخره تصویب می‌نماید که راپرت قضیه را بضمیه تلگرافات مذکوره تقدیم مجلس شورای ملی نماید که هر طور مقتضی و صلاح است تعیین تکلیف و جواب

تلگرافات مزبوره صادر شود رئیس کمیسیون حسن ملک

نایب رئیس اقای داور اجازه

داور موافقم

نایب رئیس اقای سهراب زاده اجازه

سهراب زاده موافقم

نایب رئیس اقای افشار اجازه

افشار موافقم

نایب رئیس اقای اقا سید یعقوب اجازه

اقا سید یعقوب موافقم

نایب رئیس اقای طهرانی اجازه

طهرانی موافقم

نایب رئیس اقای دکتر اقایان اجازه

دکتر اقایان موافقم

نایب رئیس اقای دست غیب اجازه

دست غیب موافقم

نایب رئیس اقای دامغانی اجازه

دامغانی موافقم

نایب رئیس اقای یاسائی اجازه

یا سائی موافقم

نایب رئیس اقای شریعت زاده اجازه

شریعت زاده موافقم

نایب رئیس اقای صدری اجازه

صدری موافقم

نایب رئیس اقای سلطانی اجازه

سلطانی موافقم

نایب رئیس مخالفی ندارد؟

گفتند خیر

نایب رئیس تصور می‌کنم خلاصه این تلگرافات همان است که در راپرت کمیسیون عرایض بعرض مجلس رسیده است و این تلگرافات زیاد است اگر بنا باشد تمامش قرائت شود تصور می‌کنم وقت زیادر رما اشغال کند اگر اقایان راه حلی بنظر شان می‌رسد ممکن است پیشنهاد بفرمایند معذالک اگر می‌فرماید قرائت شود :اقای افشار اجازه

افشار بنده نظرم این است همانطور که فرمودند خلاصه تلگرافات را بعرض اقایان هم رسیده وممکن است تلگرافات واصله را بگذراند و در اطاق تنفس هر یک از اقایان مبل دارند مراجعه فرمایند و از مضمون ان مطلع شوند.

نایب رئیس اقای یاسائی اجازه

یاسائی چون اقای نایب رئیس فرمودند وارد اصل قضیه و راه حل ان بشویم اینست که بنده نسبت بسهم خودم عقید خودم را اینجا عرض می‌کنم با حذف تمام مقدمات ماعجالتا واقعیم د ربرابر یک وضعیا ت بحران امیزی که قابل تردید و تشکیک نیست اذربایجان‌های حساس باالخصوص و ازاذ یخواهان سایر ولایات یک صداها و فریادهایی دارند که بگوش ماها و اهالی مرکز عموما رسیده است و از مضامین تلگرافات بوسیله اوراق مطبوعه و در این شهر مسبوق شده‌اند و محتاج بخواندن و قرائت در مجلس نیست فقط چیزی که مورد توجه و نظر است اینست که مجلس شورای ملی برای این قضیه منظوره یک راه حلی در نظر بگیرد چون گفته می‌شود که اختیارات ما محدود است

بعضی از نمایندگان –کسی چنین چیزی نگفته است

یاسائی –شاید در خارج گفته شود و بهمین نظر اگر خاطر اقایان نمایندگان محترم باشد بنده در حوت ۱۳۰۳ در موقع شود در قانون انتخابات ماده الحاقیه پیشنهاد کردم که ما اجازه بدهیم ملت در موقع انتخابات دوره ششم بو کلا دوره شش اختیاد بدهد که در قانون اساسی د ران موادی که لازم است تجدید نظری بعمل اورد ولی وضعیات فعلی بنده را از این عقیده فعلا منصرف کرده است زیرا اگر ما بخواهیم بگوئییم و کلای دوره ششم بیایند و این اختیار را از ملت بگیرند و وارد در این مرحله شوند شاید خاتمه باین وضعیات داده نشود وموجبات رضایت ملت فراهم نگردد تحمل نکنند بی صبری و بی حوصله گی کنند انوقت یک حوادث و خطراتی برای مملکت پیش بیاید باین نظر بنده عقیده دارم که مجلس شورایعالی تلگرافا استعلام کند که از نقاط مهمه مملکت یک همچو شکایاتی از سلطنت قاجاریه دارند ملت هم اگر میل دارد و بما اختیار بدهد ما هم تجدید نظر بکنیم در مواد ۳۵ و ۳۶ و ۳۷ و سایر مواد متعلقه بحقوق سلطنت و انچه که مقتضی است بعمل بیاوریم زیرا ماده ۳۵ قانون اساسی می‌گوید سلطنت و دیمه ایست که بموهیت الهی از طرف ملت بشخص پادشاه مفوض شده این ماده میرساند که ملت می‌دهد و ملت می‌گیرد ملت سلطنت را بشخض بعنوان و دیعه اعطا می‌کند اگر سو ظن پیدا کرد که انشخص که ودیعه باو سپرده است نمی‌تواند از عهده حفظ ان ودیعه بر اید ان ودیعه را استرداد می‌کنند در هر صورت ملت می‌تواند اینکار را بکند ووقتیکه ملت بما گفت شما مختارید از جانب ما تجدید نظر بکنید در قانون اساسی و مخصوصا راجع بسلطنت و تبدیل و انتقال ما انوقت وارد می‌شویم و بهر طور که مقتضی است رفتار خواهد شد این عقیده بنده است و ممکن است د رظرف چند روز صورت بگیرد مردم ناراضی هستند از سلسله قاجاریه و البته از سلسله قاجاریه یک شاهزاده گان محترم وطن پرست هم در داخل مجلس و خارج مجلس هست و البته انها مورد نظر نیستند وقتیکه ما قاجاریه می‌گوییم نظرمان بانها نیست بنده تصور می‌کنم که ملت در ظرف چند روز بجای این تعرضاتی که بما می‌کنند بی ربط و اعتراضاتی که به مجلس شورایعالی می‌کنند و شکایاتی که از نمایندگان دارند بطور عموم و کلی بجای این تعرضات این اختیار را بدهند بنده مراجعه می‌کنم بحوزه انتخابیه خودم اگر موکلین ببنده اجازه دادند بنده می ایم اینجا و اقداماتی که مقتضی است می‌کنم در مملکت ما هم برای اولین دفعه این طور فراندم ضروری ندارد ملت را اشنا می‌کنیم به رفراندم و در اتیه هم در دوره ششم یک قانونی برای رفراندم بندیسند که یک صورت مشروع تر و بهتری پیدا کند در هر صورت بعقیده بنده د رهمین دوره باید این اقدام را بکنیم و این مراجه هم بطور ممتحد المال از طرف مقام ریاست به تمام ولایت و ایالات می‌شود که اشخاصی و که ناراضی و شاکی هستند این اجازه و اختیار را بمجلس شورای ملی بدهند و ما با ان اختیار دواجازه وارد در حل قضیه بشویم اینست عقیده بنده

نایب رئیس اقای داور اجازه

داور متاسفانه موضوع طور ی طرح نشده است که بشود بطور کلی هیچ یک وضعیاتی پیش امده که باید راجع باین وضعیات فکری کرد گمان می‌کنم که بطور کلی هیچ کسی نباشد که اظهار مخالفتی در کلیات اینقضیه بکند و منطقی هم داشته باشد پس برای اینکه نظر ما زیاد و کم معلوم شود و بعد از اینکه چند نفری اظهار عقیده بهمین شکل کلی کردند وارد در حل قضیه بشویم بنده هم ناچارم بهمین صورت عرض کنم بطوریکه اقایان خاطرشان هست قبل از ظهر در جلسه خصوصی هم بنده تذکر دادم باز می‌خواهم تذکر بدهم او خاطر اقایان را بطرف این مسئله جلب کنم که یک بحرانی از دو سال قبل تقریبا د راین مملکت شروع شده است و یک تلگرافاتی بمجلس رسیده و کشمکشهایی شد و جماعاتی امدندو رفتند و اینها یک چیز هائیستکه در خاطر همه ماهست در انموقع انچه که بنده اطلاع دارم و بخاطر م هست عده‌ای از اقایان نمایندگان می‌گفتند که باید سعی کرد و حالا که قضیه به اینجا رسیده است یک طریق حلی برایش پیدا کرد وممکن است مجلس بیک موادی رای بدهد و ارا عمومی را تقاضا کند و از برای خودش کسب حق و کسب اجازه کند و ببیند که دارای حق تجدید نظر در فلان مواد قانون ااساسی هست یا نه؟ و درصورتی که دارای اکثریتی شد راجع باین موضوع انوقت بنشیند و قضیه را حل کنید والا صورت دیگرش دارای یک اشکلاتی هست ولی همین مسئله بواسطه یک پیش امدهایی که بنده نمی‌خواهم داخل در جزییات ان بشوم کم کم بتدریج یا به بطوریکه د رمملکت ما معمولست که زمان یک اثر خا می‌دارد و بتدریج یک قضایایی را از بین می‌برد اصل این قضیه هم از بین رفت پس از چندی یک مذاکراتی بیک شکل دیگری پیش امد و همان اوقات بود که یکماده واحد ه هم از مجلس گذشت و از دو سه هفته گذشته قبل تا بحال یک تلگرافاتی باز شبیه بهان تلگرافات اول با یک تغییرات مختصر که انوقت صحبت غالب بلکه می‌توان گفت همه تلگرافات راجع بجمهوریت بود ولی ایندفعه صحبت از ان قضیه نیست و صحبت د رمخالفت و ضدیت با خانواده‌ای است که در ایران سلطنت می‌کنند و مردم هم گم و زیاد از این قضیه اطلاع دارند ماها هم تماممان مسبوقبم که تلگرافاتی امده و اشخاصی د رتلگرافخانه تبریز متحصن هستند و به مرکز مخابراتی می‌شود نمایندگان اذربایجان و گاهی سایر نمایندگان را بتگرافخانه احضار می‌کنند و کم کم یک کارهایی می‌شود که ان کارها بنده می‌خواهم یک کلمه بگویم که شاید در درجه اول یک قدری زننده باشد گفتن همین کلمه برای مملکت مضر است که گفته شود می‌خواهند یک قسمت از ادارات دولتی را تصرف کنند و یا تصرف کردند بنده گمان می‌کنم که وکلاه دیگر حق ندارند بنشینند و با خونسردی و بامتانت مشرق زمینی خودمان خودمان قضیه رانگاه کنند چند روز هم هست که قضایا یکقدری شدت کرده و حرارت پیدا شده وکلا در این خصوص بیشتر صحبت می‌کنند یک عده هم رفته‌اند در مدرسه نظام متحصن شده‌اند و می‌گویند ما متحدین اذربایجان هستیم و می‌خواهیم کمک کنیم به رفقای اذر بایجان جماعت دیگری تلگرافاتی در دست دارند و می‌گویند این تلگراقات از ملایر و نهاوند و محمره و سایر نقاط ایران است که امده است و درا ن تلگرافات می‌نویسد که ما اختیار می‌دهیم به برادران اذر بایجانی که خودمان که این خانواده را خلع کنند و انها را متزل بدانند و منقرض حساب کنند دنبالش یکروز خبردار می‌شویم که تلگرافاتی بوکلای اذربایجان می‌رسد که شما حاضر نشوید د ر یک مجلس که نمی‌خواهند به حرفها و تلگرافات ما گوش بدهد و حرف‌های ما را شوخی فرض می‌کند باز عرض می‌کنم شوخی است یا جدی است کار نداریم ولی این تلگرافاتی است که رسیده است و بنده در این عرایض که می‌کنم تنها این تلگرافات را ماخذ قرار نمی‌دهم بلکه تمام جریانات این دو ساله را که بنده بانها اشاره گر دم حاکی از یک وضعیات غیر عادی میدانم از یک وضعیاتی که بالاخره از برای یک مملکت در صدی نود و نه احتمال ضرر و خطر دارد وقتیکه یک کشمکش‌هایی به این عظمت راجع بیک موسساتی مثل موسسه سلطنت واقع می‌شود و دو سال هم دوام می‌کند و هر روز یک صدای تازه بلند می‌شود این صداها واین کشمکشهار ممکن است یک روزی بجایی برسد که مملکت درا دچار صدمات و زحمات بزرگی بکند بنده تصور می‌کنم چه کسانیکه موافق با سلطنت و ادامه سلطنت قاجاریه هستند و چه کسانیکه می‌گویند پس است و حیف است مازندگانی خودمان را که داشت رو به راحت و اسایش می‌رفت و حالا رو به اغتشاش می‌رود این زندگانی را بزحمت بیندازیم هر کدام از این دو دسته باشند این قسمت را لااقل تصدیق دارند که نشستن و تماشا کردن و گاه گاهی زیرا صحبتی کردن و خندیدن خوب نیست مامیدانیم شاید بواسطه همین بحران و کشمکش که بطور متناوب گاهی روی قضایا امده و گاهی در زیر قضایا مانده بواسطه همین حالت غیر عادی و غیر مترقب و فوق العاده است که مردم همه زیاد کم در زحمت هستند تمام اشخاصی که بوسائل و دلائل مختلف اظهارات و اقداماتی می‌کنند و گرفتاریها یی برای شان پیدا می‌شود در نتیجه این بحران است اگر ما واقعا بخواهم تمام این مسائل را که هر روز می‌شنویم بگذاریم برای روز بعد خیال می‌کنم مردم را دائما در زحمت نگاه داشته‌ایم بنده عرض می‌کنم امروز این اشخاص که جمع شده‌اند و می‌روند در نقاط مختلف در زیر چادر می‌نشینند در تلگراف خانه جمع می‌شوند و حرف می‌زنند راست می‌گویند یا دروغ انصاف بدهید در هر یک از یک از این دو صورت باشد باز شما نمی‌توانید اسوده بنشینید در هر حال این مردم یک قضیه را اظهار می‌کنند و به این قضیه باید خاتمه داده شود حالا البته ممکن است که در این زمینه‌ها ما بار هم بهمان ترتیبی که عادت خودمان است ان عادت مسامحه ومماکله رفتار کنیم و انهم یک ترتیبی است و یک رویه ایست اما این ترتیب ممکن است که گاهی امد داشته باشد ولی گاهی هم نیامد دارد و بگروزی ممکن است رشته از دست اشخاصی که می‌خواهند این مملکت دارای یک انتظاماتی این مملکت لطمه خورد بنده و جنابعالی موافق و مخالف دولت و دشمن پررنگ و کم رنک کسانی که طرف دار این طرف هستند و یا ان طرف کسانیکه بکلی بی طرف هستند و در تمام قضایا از دور تماشا می‌کنند و با یک حالت بهر چیزی نگاه می‌کنند تمام اینها ممکن عالیجنابانه است در زحمت بیفنند پس بنده خیال می‌کنم اقایان یک قدری بیشتر از انچه در این اواخر عمل کرده‌اند بیشتر از انچه در این اواخر عمل کرده‌اند وکار کرده‌اند حالا راستی بطور حقیقت و جدی بیایند فکر کنند و ببیند که باید مجلس در این مسئله وارد شود یا بهتر این است بعادت معمولی خودمان بعبارت ساده قضیه را پشت گوش بیندازیم اگر بایدپشت گوش انداخت که این رویه خیلی خوب رویه ایست گاهی عده کافی نیست گاهی جلسه خصوصی می‌کنیم و بالاخره بهمان ترتیب خصوصی خودمان بگذرد که خیلی خوب ولی اگر هر عکس دلمان می‌خواهد که این وضعیات را بیک شکلی خاتمه بدهیم باید امد راهی برای ان فکر کرد و این شقوق مختلفی که ذکر می‌کنند نظرهای مختلفی را که اشخاص مختلف اظهار می‌کنند اورده ونگاه کرد و گفت کدام یک از این رویه‌ها خوبست کدام یک از این طریقه‌ها مصلحت است و کدام طریقه می‌شود بحران را خاتمه داد چون بنده از امروز قبل از ظهر وهم چنین دیروز بلکه از چند روز قبل تا بحال چندین مرتبه بطور تذکر خدمت اقایان عرض کرده‌ام حالا نمی‌خواهم مجددا همانها را عرض و تکرار کنم البته همان طور که عرض کرده‌ام از یک شق خیلی پررنگ و سیر دارد که همین مجلس بنشیند قضیه را ختم بکند تا ان شکل نسبتا کم رنگ که بالاخره مجلس رای بدهد و دولت را دعوت کند باینکه مجلس اتیه ووکلای اتیه با حق تجدید نظر در فلان اصل و فلان اصل و قانون اساسی انتخاب شوند بعد انها را بیایند و قضیه راحل کنند بالاخره بایستی یکی از این شقوق و یاشق دیگری را عقلا نشسته پیدا کنند و چنانکه خاطر غالب اقایان مستحضر است و بنده هم می‌بینیم خیال نمی‌کنم روی همرفته خیلی مجال و فرصت باشد از برای اینکه ما با خونسردی کار بکنیم بنابراین از برای اینکه زودتر به نتیجه برسیم خوبست در همین مجلس می‌خواهیم الان نمی‌خواهم بعد از یک تنفس در هر حال شقوق ذکر شود وهر یک از اشخاص یکی از این شقوق را که بنظر شان بهتر میاید در ش پیش زیادی بکنند و بعد سعی می‌کنیم ببینم کدام یک از این شقوق بیشتر بمصلحت مملکت نزدیک و با وضعیات ممکلت موافق است بنده یکی از ان اشخاص هستم که البته همیشه میل دارم و سعی هم کرده‌ام و انچه که تا بحال توانسته‌ام کاری که می‌کنم در حدود قوانین موضوعه باشد البته حتما تا وقتیکه ممکن است دردی را از زاه قانون دوا کرد عقل اجازه نمی‌دهد که انسان بیاید و یک طریق غیر قانونی در نظر بگیرد ولی این راهم به اقایان می‌خواهم عرض بکنم که قوانین برای مواقع عادیست گاهی هم می‌شود که شاید اگر بطور خیلی جدی یک مسائلی را دنبال کردید و از راه قانونی عادی حل گردید که بسیار خوب ولی اگر نشد یک وقت ممکن است اوضاع بیک جایی برسد که طریق غیر عادی پیش بیاید و مجبور شوند بیک طریق غیر قانونی اقدام بکنند و پیش امدهای ناگواری بشود و مسئولین متوجه تمام ان اشخاص است که نخواستند سعی کنند بلکه یک طریق صحیح مشروع قانونی پیدا کنند عجالتا بنده به همین اندازه اکتفا می‌کنم و سایر اقایان که اجازه خواسته‌اند اظهار نظر بکنند تا بعد برسیم در موضوع شقوقی که بنظر اقایان رسیده است

نایب رئیس اقای بهار اجازه

بهار البته اقایانیکه در این روزها د رطهران زندگی می‌کنند تصدیق می‌فرمایند که وضعیات غیر عادی ست و اتفاقا تمام سنگینی این وضعیات هم سنگینی این وضعیات هم مستقیما بدوش اشخاصی است که در این طالار جلوس فرموده‌اند که بنده هم یکی از ان اقایان هستم باید تصدیق کرد که برای مملکت ما یک روزهایی پیش امده است که در تاریخ قرون اخیره ایران می‌شود این روزها را جزو صفحات خیلی عمده تاریخ قرار داد حقیقتا اشخاصی که جزو نام برداران این صفخات می‌باشد باید خیلی دقت و سعی کنند که در ان صفحات اعتراضات زیادی بانها وارد نشود بنده تصدیق می‌کنم که بجای اینکه بخونسردی بجای اینکه به مماطله و بعوض اینکه بغبیت و طفره بخواهم بااینوضعیات مقابله کنیم همانطور یکه اقایان فرمودند بهتر این است که ما بر شهادت و با شجاعت ولی نه یک شجاعت خود خواهانهٔ شجاعت و شهامتی که صرف مقرون بصالح و منافع ملت باشد باید وارد قضیه شد و به طریق عقلانی و طریق وطن خواهی حقیقی در اسرع اوقات حل کرد و اصلاح کرد درا ین قسمت بنده کاملا با ناطقین محترم موافق هستم و به همین دلیل هم د رجلسات حاضر شدم با اینکه مزاحم خوب نیست و همه روزه هم رقعه عذر بنده بمقام ریاست می‌رسد معذلک در این چند روزه تاخیر حاضر شدم راست است اینکه اقای یاسائی و اقای داور فرمودند یک بحران فوق العاده قابل توجهی د رمملکت پیدا شده است و همانطور که گفته شد یا بطور طبیعی همان طور که اقا ی داور فرمودند یا بطور دلخواه یا غیر دلخواه هر چه هست وضعیات طوریست که اگر مجلس شورای ملی جلوگیری نکند و واقعا از نقطه نظر صمیمیت و صرف وطنخواهی داخل در قضیه نشود ممکنست در اتیه قضیه طوری بشود که اختیار از دست ما و اقایان و شاید دولت هم بر خلاف انتظار بیرون برود و بطور غیر دلخواه قضیه حل شود یا سائی بطور دلخواه

بهار بلی البته بطور دلخواه است بنده نقل قول اقا را کردم ولی ممکن نیست جلوگیر ی کرد وقتیکه یک اتش در یک خرمنی افتاد شاید اول خیلی سهلست بعد اگر جلوگیری نشود ممکنست بجایی برسد که خاموشی ان از عهده همه خارج شود باین دلیل هر چه هست مجلس شورای ملی که چندی بیشتر از عمر او باقی نمانده است باید سعی کند که در مقابل این تظاهراتی که در ایالات و ولایات می‌شود و بالاخره بمرکز هم سرایت کرده است یک جواب‌های امید بخش و یک جواب‌هایی که بالاخره مقرون به مصالح مملکت باشد تهیه کند و بدهد مقصود بنده که اجازه خواستم این نبود که بخواهم در مبادی تظاهرات حرف بزنم این‌ها یک قضایایی است که خیلی واضح است و بطون تواریخ در این قضایا حکمیت کرده است ومیکند و هیچ میل ندارم و نمی‌خواهم تعرضی بکسی بکنم و هیچ همچو قصدی ندارم که در اطراف این مبادی حرف بزنم اینکه اقای یاسائی اشاره کردند و اعتراض کردند قصد بنده به هیچ وجه تعرض نبوده و از نقطه نظر مصالح مملکت و منافع ملت هم اقایان عرض می‌کنم و می‌توانم قسم بخورم که برای شخص بنده به هیچ وجه فرقی نمی‌کند که در راس امور این مملکت اشخاص خاص با طبقات مخصوص باشند قاجاریه در راس امور مملکت باشند یا غیر انها هیچ برای بنده و شاید برای اقایان هم از نقطه نظر منافع عمومی ومصالح مملکتی نباید ابدا فرق کند زیرا زندگی اجتماعی زندگانی شخص را بکلی دور می‌کند ما هیچکدام ما راجع باشخاص منافع خاص نداریم مادر ضمن سیر اجتماعی که بالاخره دوره‌های این سیر اجتماعی از قرون هم تجاوز می‌کنند و شاید بچندین قرن هم می‌رسد می ائیم و می‌رویم و مضحل می‌شویم ما اشخاصی هستیم که در عوض ۵ سال و دهسال و بیست وسال شاید در این سیر اجتماعی هستیم بعد مضمحل می‌شویم ومیرویم و بالاخره مملکت می‌ماند و ملت تاریخ پس برای شخص بنده بهیچوجه تفاوتی نخواهد کرد اگر چنانچه ملت نخواهد یک طبقه رادارد و یک طبقه دیگر ایجاد کند تنها قصد بنده این است که مجلس شورای ملی باید یک نگه را کاملا مراعات کند و ان قانون اساسی است یعنی در ضمن شقوقی که اقای داور فرمودند مجلس شورایعالی سعی کند و ان شقی را انتخاب کند و که هم بوضعیات حاضره خاتمه داده شود و هم اندک خدشه بقانون اساسی رخ ندهد ووارد نشود زیرا اگر بخواهیم قسمت اخیر نطق اقای داور را مطمح نظر قرار دهیم که فرمودند قوانین از برای مواقع عادیست و بالاخره وضعیت فعلی را خیلی غیر عادی فرض کنیم و قانون را در مقابل وضعیت فعلی خاصه قانون اساسی را در برابر وقایع فعلی قابل شکستن و قابل تزلزل بدانیم به عقیده بنده یک سست عنصری کرده‌ایم زیرا معتقدین و علاقمندان بمناقع و مصالح یک جامعه حتی الامکان هر وضعیت شدیدی که درمقابل قانون اساسی پیش بیاید باید ان وضعیت را عادی تصور بکنند و بایستی برای حفظ قانون اساسی که تنها ضامن سعادت و حیات یک مملکتی است ان وضعیات را غیر عادی ندانند ومقاومت بکند برای حفظ قانون اساسی لهذا بعقیده بنده برای صاحبان این عقیده یعنی کسانیکه قانون اساسی را در مقابل هر وضعیتی قابل بقاعده وئبات میدانند هیچ هنگامه و هیچ هیاهو و هیچ حمله و هیچ خبرتی نمی‌تواند و نباید غیر عادی تلقی بشود خاصه که دولت ما یک دولت مقتدریست و شخص اول مملکت ما اقای پهلوی که یک مرد قادر و توانایی است و در تمام اصقاع مملکت و تمام سر حدات ایران و تمام ایالات و ولایات عده و عده دارند و البته با بودن ایشان ما نمی‌توانیم یکو ضعیتی زا غیر عادی فرض کنیم تمام وضعیاتی که بخواهد در مقابل قانون اساسی تظاهر کند و با قدرت حکومت پهلوی وضعیات غیر غادی تلقی کنیم فقط در مقابل یک چیز ما موظف هستیم که خونسردی یک را کنار بگذاریم و عاقلانه داخل حل قضیه بشویم و ان عبارتست از تلگرافاتی که اهالی ایران بجمعی از نمایندگان بمجلس شورای ملی مخابره شده است در پایتخت هم جمعی افراد مملکت و ملت از تجاوز کسبه و اصناف رفته‌اند در یک نقطه جمع شده‌اند و جمعی هم از اقایان نمایندگان رفته‌اند باین دسته ملحق شده‌اند البته در مقابل این قضایا مجلس شورای ملی بایستی این خونسردی را کنار بگذاردو بایستی بعرایض و تظلمات و استفانات اهالی گوش بدهد و در حدود حفظ قانون اساسی و در حدود صیانت قانون اساسی یک تصمیمی اتخاذ بکند که هم رضایت تلگراف کنندگان و متحصنین حاصل شود و هم قانون اساسی بقوت و ثبات خود باقی بماند زیرا اگر بخواهد یک شخص یا یک جمعی یا یک خانواده در یک مملکتی زندگی سیاسی کند و مملکت را سر پرستی بکند بالاخره بقانون اساسی احتیاج خواهد داشت قانون اساسی برای هر کس که در این مملکت زندگی می‌کند واجب الاحترام و واجب الرعایه است پس بالاخره بعقیده بنده مذاکرات را در اطراف این قضیه زیادتر از این نباید بسط داد و اقایان یک کمیسیونی رااز مجلس یا از فرا کسیونها از هر کدام یک نفر دو نفر انتخاب و معین بکنند و بنشینند تلگراف را بگذراند و ملاحظه بکنند و بینند در چه حدی می‌توانند یک تصمیمی اتخاذ بکنند و که هم تلگراف کنندکان ساکت شوند و هم متخصنین راحت شوند و امیدوار بشوند و بروند مشغول کار و زندگی خودشان شوند و کمتر اسباب زحمت دولت ونگرانی اقایان نمایندگان حاصل شود و هم در عین حال بالاخره مذاکراتی که بقول اقای داور دو سال است که ما و ملت و مملکت را بزحمت انداخته است این مذاکرات راهم بیک حدی و در یک جایی خاتمه بدهند و مردم تا اندازه اسوده و راحت شوند پس بالاخره بنده بهتر میدانم که مقدرامات طول نداد و مقدمات رابهمان جایی رساند که جمعی از افراد ملت تلگرافاتی کرده‌اند و باید به انها جواب داد باید به انجا رساند و درعین حال باید تصمیمی اتخاذ کرد که مرضی الاطراف باشد یعنی قانون اساسی متزلزل شود اسباب اسودگی مردم و طبقات احاد ملتهم فراهم شود و اتقاقات دو ساله هم رخ ندهد در عین حال اگر چنانچه راجع باشخاص یک وضعیاتی پیش امد البته مجلس شورای ملی بایستی اشخاص را فدای مملکت بکند ما باید در مقابل مملکت و در مقابل ملت اگر چنانچه ناچار شدیم از اشخاص صرف نظر بکنیم ولی در عین حال باید سعی کنیم که قانون اساسی کاملا محفوظ بماند و اگر بشود همانطوری که گفته شد قضیه رفراندم را بیک طریق عاقلانه بیک شکلی که هر روز نشود نظیرش را ایجاد کرد و دو اصل و سه اصل از قانون اساسی رااز بین برد باید صورت داد یعنی یک شکلی رفراندم باید بشود که قابل اینان به مثل نباشد یعنی هر روز نشود بااین شکل و باین وسیله یک اصل از قانو ن اساسی را تراشید و یک اصل دیگری بجایش گذاشت باین ترتیب رفراندم بنده کاملا موافق هستم حالا اگر در رفرندام یک هفته طول کشید و درعرض یک هفته صورت گرفت بهتر و اگر نشد بالاخره نبایستی عجول باشیم و اگر چهار ماه و پنج ماه هم برای این رفرندام و برای سئوال از افکار عمومی طول بکشد بایستی تسلیم شویم و مردم را ساکت کنم مجلس شورای ملی هم باید د رمقابل مردم ان ماوریکه دارای قوه است دارای اختیار انست خود را معرفی کند و بیش از اینهم راضی نشویم و اجازه ندهم که به وکلای مجلس توهین کنند و بالاخره بکرسی و کرسی نشین لعنت کنند و بالاخره یک کاری نکنیم که وضعیات این یکی دو ساله که اسباب زحمت شده باز دتجدید شود این مسئله راهم عرض می‌کنم که این قضیه را بایک عجله که در عین حال با خونسردی باشد انجام داد و بالاخره باید سعی کرد و سعی ما هم باید عاقلانه باشد و طوری باشد که احساسات دران دخالت نکند و با یک طریق عقلانی اقایان که در سیاست ورزیده هستند اشخاصیکه طرف توجه عمومند اشخاصیکه بالاخره در قضایا دخل بوده‌اند و تجربه کرده‌اند باید ان اقایان را شرکت داد باید از فرا کسیونها جمعی راجع کرد و انها را شرکت داد و بیک شکلی ابرومندانه برای مجلس تمام شود این مسئله را تمام رد که بالاخره در نتیجه وضعیات غیر عادی هم ما کاری نکرده باشیم و بنده میل دارم که اقای داور هم با بنده موافق باشند و وضعیات راهم غیر عادی ندانند و در عین حال قانون اساسی راهم حفظ کنند و اگر هم برای صلاح مملکت بایستی تجدید نظر در بعضی از موا د قانون اساسی کرد تصدیق کنند که با عجله نباید این کار بشود بعقیده بنده این کار نباید بیک طریقی بشود که هر روز بتوانند بالاخر ه ما یا پارلمان‌های اینده این مملکت راملزم کنند که یک قسمت از قانون اساسی رامقراض کنند ما باید کاری کنیم و قضایا طوری بدست ما حل شود که پارلمانهای اینده هم دچار اشکال نشود این البته یک راه عاقلانه خواهد داشت که البته خود اقایان مذاکره خواهند کردو البته بنده هم توافق خواهم بود

داور بنده یک توضیحی دارم سو نقاهم شد اجازه بفرمائید

نایب رئیس بفرماید

داور در این قسمت از عرایض بنده که اقایان اشاره کردند یالسان بنده قاصر بوده است از ادای مقصودم یا قصور از ایشان شده است بنده گفتم تلگرافات و مخابراتی می اید یا واقعا از روی میل یا بر قرض ازر وی میل نباشد و بنده د رخصوص این مسئله بیشتر نخواستم توضیح بدهم و حالا ناچار شدم عرض کنم چون می‌بینم اشخاصی د رهمین مجلس هستند که یک بیانات دیگر ی می‌کنند بنده بدون اینکه خواسته باشم حمله کرده باشیم و بدون اینکه بخواهم گفته باشیم بقول فلان اشخاص ازروی عدم ارداه بنده بطور خیلی است عرض کردم والا دلیلی ندارد که بنده بگویم این تلگرافات بر خلاف اراده و میل است

نایب رئیس اقای طهرانی اجازه

طهرانی مذاکراتی اکه اقای داور و یاسائی کردند بنده مکفی می‌دانستم لکن نظر باینکه بنده و هیئت موتلفه که از اذربایجان انتخاب شده‌اند در این باب تلگرافات متعدد از اذربایجان رسیده است که لازم دانستم به اقایان عرض کنم که این مسئله عادی هم نیست و این شکل هم نیست که بغیر عادی تلقی شود اقدامات اذر بایجان یک اقدامات معنوی است و از روی یک حقیقتی است که محرک انها شده و انها اقدام کرده‌اند و اگر بخواهیم بخون سردی این مسائل را تلقی کنیم شاید موجب پشیمانی از برای تمام افراد این مملکت باشد لهذا تقاضا می‌کنم که مجلس بهیچ وجه داخل هیچ موضوعی از موضوعات نشود مگر اینکه این موضوع را خاتمه بدهد و تکلیف اذربایجانی‌ها را معلوم کند

نایب رئیس اقای دست غیب اجازه

دست غیب اولا بااینکه محتاج بقسم نمیدانم عرایض خودم را ولی باز این طور عر ض می‌کنم که خد ا میداند بی غرضانه و از روی یک احساسی که بعقیده خودم پاک است این را عرض می‌کنم در اینکه این مکررات را نباید عرض کرد و دراینکه یک نگرانیها و یک بحرانهایی در مجلس هست نه تنها و کلا و مجلس تصدیق دارند بلکه عموم مردم این نگرانی‌ها و بحرانیها را تصدیق دارند یعنی یک چیزی نیست که مخفی و پوشیده باشد ومحتاج بمنطق و برهان باشد این بحرانی را در مملکت همه مردم حس می‌کنند اقایان فرمایشاتی فرمودند و اگر بنده بخواهم مجددا انها را عرض کنم یک تکراری است که شده علی ای حال یک نگرانیها یی از دو سال باین طرف یا پنج ماه یا شش ماه تا کنون در مملکت پید ا شده و اگر بخواهم باز عرایضی درا ین خصوص عرض کنم این قسمت هم مکررات می‌شود حالا می‌خواهم ببینم ایا مجلس حق دارد که داخل د راین بحران و نگرانی بشود یا نه ؟بنده و گمان می‌کنم همه اقایان تصدیق کنند که مجلس شورایملی صلاحیت دارد برای اینکه هر بحران و نگرانی که د رمملکت تولید و ایجاد شد داخل د ران موضوع بشود و نمی‌تواند کسی بگوید که مجلس شورای ملی صلاحیت ندارد یا اینکه مظهر افکار ملت است و یا اینکه مظهر افکار ملت است داخل درا ن قضیه بشود برای اینکه هر نگرانی کوچکتر و نگرانی بزرگتر و هر بحران و نگرانی که در مملکت پید ا شود کسی که مظهر افکار ملت است صلاحیت دارد داخل د ران موضوعات بشود و این موضوع هم مسلم است و گمان می‌کنم اقا ی ملک الشعرا بهار هم تصدیق فرمودند که باید مجلس داخل د راین موضوع نگرانی و بحران بشود بنده عقیده‌ام این است که مجلس باید زود داخل دراین بحران بشود برای اینکه هر قدر طول بکشد و هر چه دیر بشود دامنه این بحران و نگرانی وسیع تر می‌شود و چنانچه بعضی از اقایان اشاره کردند شاید می‌رسد بجایی که نمی‌شود جلوگیری کرد یا جلوگیری ان سخت است پس حالا که ممکن است یک تربیبی مجلس جلوگیر ی کند از قضیه البته بهتر است اینها مطالب مسلمی است که گمان نمی‌کنم یک نفر از اقایان مخالف با این مطلب باشند یک مطلب دیگر این است که یک حالت تردید و بلاتکلیفی در مملکت ایجاد شده و همه اقایان این مسئله را تصدیق می‌کنند و که این حالت بلاتکلیفی و تردید الساعه که بنده د رپشت این تریبون هستم دراین مملکت موجود است ایا باین حالت بلاتکلیفی باید خاتمه داد یا خیر ؟البته بااین حالت مجلس شورای ملی باید خاتمه بدهد گفتگو بر سر این کلمه شد بنده هم قانون اساسی را مقدس میدانم قانون اساسی را بنده هم می‌گویم محترم است بلکه همه اقایان و کلا و توده هم می‌گویند محترم است چرا قانون اساسی محترم شده؟ برای اینکه قانون اساسی را این ملت تصویب کرده یا اینکه ملت اجازه داده است بیک عده که این قانون را وضع کنند که قانون اساسی مملکت و قانون استقلال مملکت باشد و بالاخره قانونی باشد که اساس قانونها روی ان باشده حالا برویم بر سر اینکه ایا ملت با اینکه خودش این قانون را وضع کرده می‌تواند بعضی ازموادش را نسخ کند یا نه ؟البته می‌تواند مثل اینکه مجلس دوره سوم و یا مجلس دوره چهارم یک قانونی وضع می‌کند خودش یا مجلس دیگر البته می‌تواند ان قانون را لغو کند پس قانون اساسی که محترم است برای اینست که ملت خودش وضع کرد وهمان ملت هم می‌تواند نسخش کند این اعلامیه‌هایی است که در دست بنده است این اعلامیه‌هایی است که قطع نظر از اینکه بنده وکیل بندر عباس یا وکیل فارسم وقتی که اعتبار نامه‌ام تصویب شد وکیل ایرانم موکلین ما اینطور می‌گویند اذربایجانی تلگراف می‌کند که قصد ومقصود من اینست که این اعلامیه ستون اولش نوشته است و ستون دومش تمام امضا تجار مرکز است که بنده نمی‌خواهم اسامی انها را بخوانم برای اینکه همه اقایان خواندهاند وبنده و سایر اقایان هم کاملا انها را می‌شناسیم این اعلامیه تجار ایران است که نوشته‌اند و در ستون دیگرش امضا کرده‌اند این مردم وقتی که بگویید شما که مظهر افکار ما هستید و شما که مظهر افکار ما هستید و دوکلای مجلس شورای ملی هستید ما این چیز رامیخواهیم ایا می‌توانیم یک حرفی بزنیم که خدای ناخواسته بر خلاف رضای ملت باشد این ملت است حرف می‌زند بنده از روی این امضا حرف می‌زنم امضا مال اذر بایجان ست و کلای اذربایجان حاضرند میداند امضا مال رشت است و کلا رشت میدانند امضا مال فارس است و کلای فارس می دانند امضا مال مرکز است و این مردم این تقاضا را دارند اگر ما وکیل این مردمیم این مقصود خودشانرا علنی و اشکار می‌گویند بنده گمان نمی‌کنم در میان این تجاری را که بنده اسامیشانرا می‌خوانم از اول تا اخر یک نفر منافق تویش باشد که بگوید خیر من امضا نکرده‌ام اینکه سفیه نبو ده عاقل بوده است لابد از روی میل امضا کرده و از روی اراده و دلخواه این حرف هار ازده من هم از روی افکا این‌ها حرف می‌زنم پس من نمی‌توانم از روی افکار این ملت حرف بزنم شوشتری امضا‌ها را بخوانید

دست غیب امضا‌ها را همه اقایان خوانده‌اند و دیده‌اند دیگر گمان نمی‌کنم لازم بخواندن باشد در اینجا فقط یک کلمه خوشبختانه یابد بدبختانه گفته شد که حق ندارند بنده عرض می‌کنم حق دارند اقای ملک الشعرا بیک عبارت تندتری فرمودند حق ندارند اعتراض کنند بنده عرض می‌کنم حق دارند اعتراض کنند برای خاطر اینکه می‌گوید مظهر افکار من نگرانم تو که مظهر افکار منی چرا تکلیف مرا معین نمی‌کنی برای خاطر اینکه همانطوری که اقای اقا سید یعقوب صبح در جلسه خصوصی فرمودند ملت نگرانست و تمام هم بطوری که اقایان فرمودند رفته‌اند متحصن شد ه‌اند و انطور هم نیست که ما بتوانیم بیاییم مجلس و رای بدهیم برای اینکه مثلا بنده می‌توانم اساسا نیایم و بگویم مرا غایب بی اجازه بنویس دیگر چه حرف دارید بامن ولی تصدیق می‌فرمایید که من نمی‌توانم نگرانی و بحران را ببینم و برویم و پشت سرش ملت اعتراض کند بمن و بگوید تو مظهر افکار من هستی چرا بخونسردی این نگرانی‌ها را تلقی می‌کنی یا چرا جواب ما رانمیدهی واین نگرانی‌ها را رفع نمی‌کنی؟ چرا بحرف نمی‌رسی ؟و چرا نمی‌گویی مقصودتان انچه هست انجام می‌دهیم پس اگر اعتراض کند و ملت و به وکیل خودش بعقیده بنده حق دارد و بنده انرا دشمنی تلقی نمی‌کنم اخر چه اعتراضی می‌کند ؟اعتراضش این است که می‌گوید این حالت خونسردی تو که وکیل منی برای من بد است شماها که وکلای ما ملت هستید می‌توانید با یک قیام و قعود ما را از این نگرانی بیرون بیاورید یک کلمه دیگر هم هست و ان اینست گمان می‌کنم اینطور باشد که اقای داور فرمودند و خودشان هم توضیح دادند که برای شوخی یا جدی بنده گمان می‌کنم که هر کس هر چه خیال می‌کند و هر که هر چه در ذهنش هست بنده و ایشان که نماینده هستیم باید تکلیف مردم را معلوم کنیم بنده خودم را عرض می‌کنم که خبر از غیبت ندارم بنده دست غیبم از غیب که خبر ندارم بنده می‌گویم این ملت است که می‌گوید تکلیف را معین بکن راستی نگرانی و بحران بد است یا لااقل حرف بزنید به مردم و بگویید ما در ظرف یک هفته یا دو روز یا ده روز تکلیف را معین می‌کنیم شما ساکت باشید ده بیست سی روز است که تلگرافاتی از اذربایجان و بعضی جاهای دیگر رسیده است و ما خونسردی تلقی کرد ه‌ایم البته اگر من هم یک وکیلی داشته باشم که بخونسردی مطالب و حرف مرا تلقی کند اوقاتم تلخ می‌شود یک کلمه اقای بهار فرمودند که ان کلمه بعقیده بنده باید یک قدری اصلاح شود فرمودند دولت مقتدر اگر بنا باشد خلاف قانون اساسی گفته شود دولت مقتدر باید جلوگیری نماید بلی راست است اما دولت مقتدر از پهلوی هم که در ذهن من بیاید نمی‌تواند بگوید تو ازاد نیستی سرقت را نزن بنده می‌گویم فلان ماده از قانون اساسی را من قبول ندارم دولت مقتدر پهلوی و هر دولت مقتدر دیگری نمی‌تواند توی دهن من بزند بلی ممکن است یکنفر بیاید توی دهن من بزند و بگوید تو نمی‌فهمی البته این یک حرفی است ولی دولت مقتدر نمی‌تواند توی دهن ملت بزند و بگوید حرف نزن و سلب ازادی از مردم بکند دولت مقتدر بایستی مظهر افکار ملت باشد و افکارش از روی افکار ملت باشد اگر فرض کنیم که دولت مقتدر و پهلوی اینها را متفرق میگرد ایا فورا مجلس باو اعتراض نمی‌کرد که اقای دولت چرا اینها را متفرق گردید هیج دولت مقتدری نمی‌تواند جلوی افکار ملت را بگیرد جلوی این اعلامیه‌ها را بگیرد دولت نمی‌تواند مردم را بگیرد حبس کند که چرا شما می‌خواهید عقاید و افکار خود تان را اظهار کنید پس بنا اعلی ذلک د ر خاتمه عرایض خودم عرض می‌کنم وکه باید هر چه زودتر باین بحران و باین بلاتکلیفی و نگرانی خاتمه دادو مردم را از حالت بلا تکلیفی و نگرانی نجات داد حالا اگر اقایان میل دارند کمیسونی تشکیل بدهند گر چه بعقیده بنده اینهم باز دیر می‌شود برای اینکه جلسه کمیسون یک روز تشکلیل می‌شود یک روز نمی‌شود و بالاخره کم کم عده اعضا کمیسیون کم می‌شود و باز این قضایا همنطور بحالت بی تکلیفی می‌ماند و ده روز بیست وروز طول خواهد کشید این نکته را هم باید متذکر شد و اقای داور نفومودند بلکه خوب فرمودند ک هاصل تفو ببعضی عبارات خوب نیست و کیف از تصرفش مثلا بنده عرض می‌کنم خیال دار ند اداره نواقل یا بلدیه را تصرف کنند اصلا این کلمه بد است دیگر عملش البته بدتر است و بنده عقیده‌ام این است که بهر ترتیبی هست باید جلو گیری کرد

نایب رئیس مکر ر گفته می‌شود مجلس نسبت برسیدگی باین تلگراف و عرایض مردم مسامحه کرده است البته همه اقایا ن تصدیق می‌کنند که مجلس مسامحه نکرده است نهایت اشخاصی که در خارج هستند برای اینکه از اوضاع و ترتیبات داخلی مجلس مطلع نیستند انی تصور را می‌کنند مجلس مدت ده الی دوازده روز بود که مشغول انتخاب هیئت رئیسه خودش بودولی چند روز است که توجه خاصی باین موضوع کرده است و باین مسئله هم در خارج تبادل نظر نشود و یک وجه حلی پیدا نشود بمجلس امدنش فائده ندارد و نتیجه مطلوبه را نمی‌دهد تا اینکه بالاخره اقایا ن حاضر شدند که داخل د رطریق حل قضیه شوند و بهترین دلیل هم امدن اقا یانست د رین موقع و تشکیل دادن جلسه فوق العاده در عصر بنابراین تصوراتی که در خرج می‌شود بی مورد خواهد بود و یک عده زیادی از اقایان اجازه خواسته‌اند و تصور می‌کنم تمام هم موافق بااین موضوع باشند که باید راه حلی پیدا کرد بنا براین بهتر اینست که وارد در طریق حل شوند و الا د رکلیات همه موافقند یک پیشنهادی هم از اقا ی حائریزاده راجع بتنفس رسیده است قرائت می‌شود

بشرح ذیل قرائت شد

بنده پیشنهاد می‌کنم نیمساعت تنفس داده شود حائری زاده

نایب رئیس بفرمایید

حائری زاذه این موضوعی که حالا مطر حست من هر چه فکر می‌کنم چه لباسی تنش کنم نمی فهم چون راپرت کمیسیون عرایض ابتدا مطرح شد و راپرت کمیسون ه این بود که تلگرافات قرائت شود بعد اقایان گفتند خوبست مضمون تلگرافات بعرض مجلس برسد و لی بعد از قرائتش صرف نظر شد مجلس روضه خوانی و کنفرانس نیست که هر کسی بیاید یک اظهاری بکند مجلس باید یک راه حلی برای این بی تکلیفی که همه متفق هستیم که باید بان خاتمه داده شود معین نماید بعقیده بنده خوبست تنفس داده شود تا در خارج جلسه علنی علما علم حقوقی که داریم بنشینند پهلوی هم و یک راه حل و فرمولی پیدا کنند و ان را زمینه قرار بدهم و از روی ان عمل کنیم والا از این مذاکرات متفرقه که بنده یک عقیده اظهار کنم بالاخره نتیجه نمی‌رسیم و تضیبع وقت هم فایده ندارد ازاین جهت بنده پیشنهاد تنفس کردم

نایب رئیس اقا ی داوز اجاره

داور بنده در اصل این پیشنهاد که چند دقیقه تنفس داده شود مخالف نیستم فقط این قسمت را می‌خواستم خدمت اقایان عرض کنم و ان اینست که اگر واقعا قصد را داده‌اند مقصورشان همینست که یک ساعتی د ربیرون بنشینند و تبادل نظر کنند بلکه زودتر بمقصود برسیم این امر یست علیحده ولی اگر خیر مقصود اینست که وقتی تلف شود و اقایان هم تشریف نبرند واین قضیه هم هر قدر میکشدبکشد که این ترتیب صحیحی نیست و بنده مخالفم

حائریزاده قصد بنده هم همین بود که در خارج بنشینند و یک راه حلی پیدا کنند

نایب رئیس این ترتیب که علمای علم حقوق د رخارج بنشیند رسمی نیست و اگر اقایان بخواهند صورت رسمی پیدا کند باید یک کمیسونی رسما انتخاب کنند نهایت علما علم حقوق را بعضویت ان کمیسیون انتخاب کنند تا راپرتی بدهند و دران مذاکره شود علی ای حال رای می‌گیرم بتنفس

دست غیب بنده مخالفم

نایب رئیس بفرمایید

دست غیب اولا این که بنده خودم بفرموده اقای حائری زاده این موعظه را بخودم می‌کنم چون شغلم موعظه کردنست د رعبارت عقیده‌ام اینست که باید درست حفظ نزاکت را کرد برای اینکه اگر یکی از نزاکت خارج شود دیگری هم باید از نزاکت خارج شد و مجلس همانطور که مظهر افکار سیاسی مردم است مظهر افکار و اخلاق مردم هم هست راجع بتنفس هم اگر جنانچه یک عده نروند که باز مجلس از اکثریت بیفتد خیلی خوبست تنفس داده شود ولی چو ن من قطع دارم که یکمده خواهند رفت و مجلس از اکثریت خواهد افتاد از این جهت مخالفم

نایب رئیس اقای حائری زاده اجازه

حائریزاده بنده از فرمایشاتی که اقای دست غیب فرمودند خیلی تعجب می‌کنم مگر ماها حالا اگر بخواهم برویم مانعی داریم ؟یا یک ماموری داریم که اینجا بنشینیم

اقا سید یعقوب بلی مانع دارید بحران مملکت مانع است

حائری راده خوب بلی بحران مملکت مساله ایست علیحده والا اینجا یکی اقایان بخواهند اظهار عقیده بکنند قایده ندارد و بهیچ نتیجه نمی‌رسیم پس بهتر اینست که یک کمیسیونی همین طور که اقای نایب رئیس فرمودند انتخاب بشود و هر شکلی که صحیح تر است کمیسیون انتخاب بشود و بنشیند ودر موقع تنفس این قضیه را حل کنند و به یک صورتی بیاورند بمجلس و طوری هم نباشد که یک ماه منتظر انتخاب کمیسیون بشویم نایب رئیس پس موافقید با انتخاب کمیسیون دو پیشنهاد راجع باین مطلب رسیده است قرائت می‌شود این بنده تقاضا می‌کنم که کمیسیونی مرکب از دوازده نفر انتخاب شود محمد علی طهرانی

بنده پیشنهاد می‌نمایم که یک کمیسون دوازده نفری از مجلس انتخاب شود

سلطانی یعقوب الموسوی

نایب رئیس اقای اخگر اجاره

اخگر بنده بانتخاب کمیسون از مجلس مخالفم و این را عملی نمیدانم و عقیده دارم که نمایندگان فرا کسینها در خار ج جمع شوند و بنشینند این قضیه را حل کنند و الا انتخاب کمیسیون از مجلس ان هم راجع بیک امر مهمی هیچ عملی نیست زیرا شاید بنده بااین ترتیب باشم ولی ان کسی که انتخاب می‌شود مخالف باشد بنابراین خوبست ا ز فراکسینها یک عده معین شوند وممکن است اقایان منفرد هم نماینده بفرستند

نایب رئیس انطوریکه در خارج مجلس از فراکسینها انتخاب بشود رسمی نیست یا باید از مجلس انتخاب شود یا از شعب علی ای حال پیشنها د دیگری شده است راجع بشعب اما انقسمت اخیرش باید حذف شود

اقا سید یعقوب اجازه می‌فرمایید در پیشنهاد توضیح بدهم

نایب رئیس بفرمایید

اقا سید یعقوب گر چه این مساله را مقام ریاست فرمودند که فراکسینها اگر نماینده انتخاب بکنند رسمیت ندارد نه سابقه مجلسی دارد نه سابقه نظامنامه وکمیسیونی که رسمیت دارد و راپرتش ممکن است د رمجلس قرائت شود کمیسیون منتخبه از مجلس یا از شعب است بعلاوه ما که پیشنها د کردیم کمیسیون دوازده نفری انتخاب بشود عقیده مان بر خونسردی نیست بلکه عقیده مان بجدیت و تمام کردن کار است وهمین طور که اقای حائریزاده فرمودند صحیح است مجلس روضه خوانی و کنفرانس نیست بلکه مجلس حقیقه برای یک امر فوق العاده تشکیل شده است ملت د ر جنبش است ملت طهران درجنبشند حالا اقای ملک الشعرا می‌فرماید خیر اینطور نیست بنده عرض می‌کنم اقا ملت اذربایجان در جنبش است …

صدای زنگ نایب رئیس

نایب رئیس اقا راجع پیشنهادتان توضیح بدهید

اقا سید یعقوب پس چون قضیه فوق العاده است و اید خاتمه پیدا کند و ما اینطور پیشنهاد کردیم که کمیسیونی دوازده نفری از مجلس انتخاب شود و باسرع اوقات فردا یا روز شنیه به نشینند و مطلب را حل کنند

بهار بنده بر طبق نظامنامه توضیح دارم

نایب رئیس بفرمایید

بهار اگر مقصود اقایان اینست که باز مثل سابق در مسائل مخالف وموافق بتراشند ومطلب را سو تعبیر بفرمایند بسیار خوب ماهم حاضر یم بنده که داخل در اصل موضوع نشدم و خواهش می‌کنم اقای اقا سید یعقوب هم سو تعبیر نفرمایند و بنده تکذیب می‌کنم فرمایش ایشان را اقا سید یعقوب بسیار خوب تکذیب می‌فرمایند ولی انجا اشاره بهیئت تند نویسی نوشته شده است

نایب رئیس رای می‌گیریم پیش نهاد اقای اقا سید یعقوب اقای سلطانی که کمیسیون دوازده نفری از مجلس انتخاب شود

یاسائی بنده بااین پیش نهاد مخالفم

نایب رئیس البته اقایان تصدیق می‌فرمایند که در پیشنهادات مذاکره یک نفر مخالف کافیست یک پیش نهاد دیگر ی هم رسیده است که بعد بعرض اقایان می‌رسد ان هم از شعب است فعلا رای می‌گیریم پیش نهاد اقای اقا سید یعقوب واقای سلطانی پیش نهادی هم رسیده است که راجع باین موضوع باورقه رای گرفته شود و قرائت می‌شود

بشرح ذیل خوانده شد

ما امضا کنندگان تقاضا دارم د راین موضوع باورقه رای گرفته شود عبداله یاسائی دکتر امیر – دست غیب – کی استوان – علی رضا الحسینی –اخگر)

اخگر بنده امضا می‌کنم

نایب رئیس سایر اقایان هم پس می‌گیرند؟

یاسائی خیر

نایب رئیس اقای دکتر امیر اعلم شما هم امضا فرموده‌اید

دکتر امیر خان اعلم بنده پس می‌گیرم

نایب رئیس پس دیگر مورد ندارد

نایب رئیس رای می‌گیرم پیش نهاد اقای اقا سید یعقوب اقایان موافقین قیام فرمایند

عده قلیلی بر خاستند

نایب رئیس تصویب نشد پیش نهادی از طرف اقای نجات شده اما عد ه لش معلوم نیست

نجات دوازده نفر است

بمضمون ذیل خوانده شد

بنده پیش نهاد می‌کنم کمیسیونی بفوریت از شعب انتخاب شده انچه راه حل راجع باین قضیه میداند بمجلس راپرت بدهد که تکلیف ان معلوم شو د

در این موقع بواسطه شلیک چند تیر در خارج مجلس و خارج شدن اقایان نمایندگان از مجلس جلسه تعطیل و بفاصله نیم ساعت مجددا تشکیل شد

نایب رئیس د راثر حادثه که عبارت از شلیک چند تیر د ر خارج مجلس بود و بعد از تحقیقات معلوم شد که مربوط بمجلس نبوده است یک عده از تماشاچی‌ها وحشت کردند و باعجله از مجلس خارج شدند و این مسئله باعث وحشت اقایان نمایندگان شد و باین جهت جلسه بهم خودر و در اثر این حادثه از قرار معلوم گویا بعضی از اقایان نمایندگان تشریف برده‌اند بنابراین عده برای مذاکره ورای کافی نیست و جلسه ختم می‌شود جلسه اتیه مطابق معمول روز یکشنبه

بعضی از نمایندگان جلسه شنبه تشکیل شود

نایب رئیس عرض کردم عده برای رای کافی نیست و بر خلاف نظامنامه هم نمی‌شود رفتار کرد وچون قبلا اکثریت مجلس روز یکشنبه را معین کرده است همان روز یکشنبه جلسه تشکیل می‌شود منتهی دستور همین دستوری که امروز مطرح بود و ناتمام مانده است

مجلس دو ساعت و ربع از شب گذشته ختم شد

نایب رئیس مجلس شورای ملی سید محمد تدین

منشی م شهاب علی خطیبی